1 00:00:09,029 --> 00:00:10,790 ‫آنچه گذشت... 2 00:00:12,340 --> 00:00:13,840 ‫موجودات این شهر... 3 00:00:14,040 --> 00:00:16,150 ‫از شکار خوششون میاد. 4 00:00:16,350 --> 00:00:17,520 ‫از به بازی گرفتن ملت خوششون میاد. 5 00:00:17,607 --> 00:00:19,353 ‫این‌قدر لبخند نزنین! 6 00:00:19,447 --> 00:00:21,599 ‫اگه بیای بیرون، حالت بهتر می‌شه‌ها. 7 00:00:21,746 --> 00:00:24,246 ‫دیگه از پس این شرایط برنمیام. 8 00:00:24,506 --> 00:00:27,949 ‫حس کردم شاهد آغاز از دست رفتن ‫اون بخش از وجودش بودم. 9 00:00:28,049 --> 00:00:29,150 ‫پس تو باید جای اون بخش رو پر کنی. 10 00:00:29,210 --> 00:00:30,680 ‫تو باید به بخشی از وجودش بدل بشی... 11 00:00:30,714 --> 00:00:32,690 ‫که این شهر نتونه ازش بگیره. 12 00:00:32,880 --> 00:00:35,170 ‫زیاد وقت نداریم. 13 00:00:35,195 --> 00:00:36,380 ‫ازت می‌خوام من رو بکشی. 14 00:00:40,590 --> 00:00:43,484 ‫خون من و تو دیگه یکی شده. 15 00:00:44,703 --> 00:00:46,660 ‫اگه دیگه عین سابق نباشم چی؟ 16 00:00:46,685 --> 00:00:50,880 ‫تو هنوز خودتی. ‫من هنوز خودمم. 17 00:00:50,905 --> 00:00:53,870 ‫بقیه‌اش رو هم ‫با همدیگه ردیف می‌کنیم. 18 00:00:56,102 --> 00:00:57,102 ‫این اینجا چی می‌خواد؟ 19 00:00:57,133 --> 00:00:58,799 ‫ممکنه بتونه کمک کنه تا سرنخی... 20 00:00:58,824 --> 00:00:59,999 ‫درمورد این شهر پیدا کنیم. 21 00:01:00,024 --> 00:01:01,240 ‫نباید به کسی بگی همراه منه. 22 00:01:01,265 --> 00:01:03,370 ‫ناسلامتی بابام رو کشته! 23 00:01:03,446 --> 00:01:06,116 ‫بابام رو تیکه‌تیکه کردن ‫و جنابعالی هم خبر داشتی! 24 00:01:06,141 --> 00:01:07,304 ‫کنی، لطفا آروم باش. 25 00:01:07,329 --> 00:01:08,996 ‫دیگه خودت هوای خودت رو داشته باش. 26 00:01:13,305 --> 00:01:15,680 ‫می‌خواستم باهات صحبت کنم. 27 00:01:19,282 --> 00:01:20,990 ‫راستش، نمی‌دونم از کجا شروع کنم. 28 00:01:23,745 --> 00:01:27,740 ‫می‌خوام بدونی از صمیم قلبم باور دارم... 29 00:01:27,765 --> 00:01:29,777 ‫تصمیمم راجع به سارا... 30 00:01:29,802 --> 00:01:31,570 ‫به صلاح کل ساکنین شهره. 31 00:01:31,770 --> 00:01:33,870 ‫ولی دلیل نمی‌شه... 32 00:01:36,053 --> 00:01:38,353 ‫دلیل اون کارش... 33 00:01:38,378 --> 00:01:41,230 ‫که عزیز خودت و کنی رو ازتون گرفت، 34 00:01:41,255 --> 00:01:42,750 ‫اصلا مهم نیست. 35 00:01:44,272 --> 00:01:47,540 ‫اگه بابت محافظتم از سارا ‫و پنهان کردنش... 36 00:01:47,565 --> 00:01:51,150 ‫ازم متنفری، درکت می‌کنم. 37 00:01:52,401 --> 00:01:54,240 ‫خودم درک می‌کنم ‫وقتی این شهر... 38 00:02:02,208 --> 00:02:04,526 ‫عزیز آدم رو ازش می‌گیره، 39 00:02:04,606 --> 00:02:06,895 ‫چه حسی بهش دست می‌ده. 40 00:02:07,288 --> 00:02:08,770 ‫ولی... 41 00:02:10,616 --> 00:02:11,950 ‫ببین. 42 00:02:14,683 --> 00:02:17,343 ‫از وقتی اومدم اینجا، 43 00:02:17,807 --> 00:02:21,440 ‫سعی کردم به ملت حس امنیت القا کنم. 44 00:02:22,201 --> 00:02:24,566 ‫خیال می‌کردم اگه قوانینی داشته باشیم... 45 00:02:24,591 --> 00:02:26,736 ‫و طبق کارهای درست پیش بریم، ‫احساس امنیت می‌کنن. 46 00:02:32,670 --> 00:02:34,515 ‫از این بابت مطمئنم: 47 00:02:34,540 --> 00:02:36,300 ‫شرایط داره عوض می‌شه... 48 00:02:36,487 --> 00:02:38,419 ‫و اگه تمام قوامون رو به کار نبریم، 49 00:02:38,444 --> 00:02:41,003 ‫اگه از جون و دل مایه نذاریم، بـ... 50 00:02:42,908 --> 00:02:46,820 ‫باید تمام تلاشم رو بکنم... 51 00:02:46,845 --> 00:02:48,345 ‫که این ملت رو برگردونم خونه، 52 00:02:48,370 --> 00:02:51,650 ‫خودت و کنی رو برگردونم خونه، 53 00:02:51,675 --> 00:02:53,054 ‫حتی شاید مجبور بشم... 54 00:02:53,079 --> 00:02:54,269 ‫مامان. 55 00:02:57,442 --> 00:02:59,233 ‫تو اینجا چیکار می‌کنی؟ 56 00:03:02,127 --> 00:03:03,400 ‫خیلی‌خب. 57 00:03:03,425 --> 00:03:04,790 ‫ها؟ 58 00:03:04,860 --> 00:03:05,773 ‫واسه چی اومدی اینجا؟ 59 00:03:05,798 --> 00:03:06,302 ‫بسه دیگه. 60 00:03:06,327 --> 00:03:07,035 ‫الان وقت دعوا نیست. 61 00:03:07,060 --> 00:03:08,203 ‫نه، نه، نه. اشکالی نداره. 62 00:03:08,228 --> 00:03:09,450 ‫اشکالی نداره. 63 00:03:09,475 --> 00:03:10,660 ‫صرفا می... 64 00:03:11,613 --> 00:03:13,180 ‫مرسی که گوش دادی. 65 00:03:16,970 --> 00:03:18,720 ‫حالت خوبه؟ 66 00:03:32,990 --> 00:03:35,510 ‫سارا؟ می... 67 00:04:10,000 --> 00:04:30,000 ‫مترجمان: «کیارش نعمت گرگانی و حامی مغیثی» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ و Timelordsubs@ 68 00:04:46,996 --> 00:04:48,796 ‫- وای، پشـ... ‫- بوید؟ 69 00:04:49,255 --> 00:04:50,623 ‫آروم باش! 70 00:04:50,648 --> 00:04:52,153 ‫آروم باش، آروم باش. 71 00:04:53,671 --> 00:04:55,472 ‫حالت خوبه؟ 72 00:04:59,778 --> 00:05:02,996 ‫ببخشید، یهو... ببخشید. 73 00:05:04,252 --> 00:05:08,219 ‫خیلی‌خب. خیلی‌خب. 74 00:05:11,087 --> 00:05:12,702 ‫وای، عذر می‌خوام. 75 00:05:12,727 --> 00:05:16,100 ‫نه، اِم، بهتره بری درمانگاه. 76 00:05:16,125 --> 00:05:18,275 ‫وای. 77 00:05:18,300 --> 00:05:19,817 ‫شرمنده که اذیتتون کردم. 78 00:05:20,886 --> 00:05:22,280 ‫ببرش پیش کریستی. 79 00:05:22,305 --> 00:05:23,930 ‫نه بابا. 80 00:05:23,955 --> 00:05:25,717 ‫نه، نه. چیزیم نیست. 81 00:05:25,742 --> 00:05:27,280 ‫حالم خوبه. ‫مرسی. 82 00:05:27,360 --> 00:05:29,590 ‫چیزیم نیست. ممنون. 83 00:05:33,105 --> 00:05:34,613 ‫آره بابا. 84 00:05:36,443 --> 00:05:37,630 ‫خیلی‌خب. باشه. 85 00:05:37,655 --> 00:05:39,330 ‫- نه، نه. ‫- خیلی‌خب. خیلی‌خب. 86 00:05:41,286 --> 00:05:42,659 ‫خیلی‌خب، بیا بریم. 87 00:05:43,708 --> 00:05:45,610 ‫خیلی‌خب، مرسی. 88 00:05:45,635 --> 00:05:46,820 ‫خواهش. 89 00:05:55,625 --> 00:06:01,698 ‫«منشأ» ‫«فصل دوم، قسمت ششم: باله دو نفره» 90 00:06:02,938 --> 00:06:07,819 ‫♪ وقتی پسرکی کم سن و سال بودم، ♪ 91 00:06:07,945 --> 00:06:10,125 ‫♪ از پدرم پرسیدم: ♪ 92 00:06:10,150 --> 00:06:12,190 ‫♪ «من چه‌کاره می‌شم؟» ♪ 93 00:06:14,072 --> 00:06:16,118 ‫♪ «خوش‌تیپ می‌شم؟» ♪ 94 00:06:16,143 --> 00:06:18,787 ‫♪ «ثروتمند می‌شم؟» ♪ 95 00:06:18,873 --> 00:06:22,030 ‫♪ اون هم بهم گفت: ♪ 96 00:06:22,863 --> 00:06:26,120 ‫♪ «که سرا، سرا» ♪ 97 00:06:27,057 --> 00:06:30,640 ‫♪ «هرچی بشه، همون می‌شه» ♪ 98 00:06:32,034 --> 00:06:36,220 ‫♪ «ما نمی‌تونیم آینده رو ببینیم» ♪ 99 00:06:36,245 --> 00:06:39,220 ‫♪ که سرا، سرا ♪ 100 00:06:41,075 --> 00:06:44,400 ‫♪ هرچی بشه، همون می‌شه ♪ 101 00:06:53,380 --> 00:06:58,037 ‫♪ حالا خودم بچه‌دار شدم ♪ 102 00:06:58,117 --> 00:07:00,814 ‫♪ از پدرشون می‌پرسن: ♪ 103 00:07:00,839 --> 00:07:04,208 ‫♪ «من چه‌کاره می‌شم؟» ♪ 104 00:07:04,395 --> 00:07:06,752 ‫♪ «خوشگل می‌شم؟» ♪ 105 00:07:06,859 --> 00:07:09,278 ‫♪ «ثروتمند می‌شم؟» ♪ 106 00:07:09,303 --> 00:07:12,160 ‫♪ من هم مهرآمیز بهشون می‌گم: ♪ 107 00:07:13,308 --> 00:07:16,380 ‫♪ «که سرا، سرا» ♪ 108 00:07:17,547 --> 00:07:21,210 ‫♪ هرچی بشه، همون می‌شه ♪ 109 00:07:22,466 --> 00:07:26,750 ‫♪ ما نمی‌تونیم آینده رو ببینیم ♪ 110 00:07:26,775 --> 00:07:29,400 ‫♪ که سرا، سرا ♪ 111 00:07:31,565 --> 00:07:34,920 ‫♪ هرچی بشه، همون می‌شه ♪ 112 00:07:36,824 --> 00:07:39,200 ‫♪ که سرا، سرا ♪ 113 00:08:05,011 --> 00:08:06,829 ‫سیب‌زمینی همین بود. 114 00:08:08,637 --> 00:08:11,316 ‫امیدوارم دانا قصد داشته باشه ‫مقداریش رو برگردونه. 115 00:08:13,189 --> 00:08:14,616 ‫این رو بار بزنم؟ 116 00:08:14,641 --> 00:08:15,930 ‫آره، بذار کمکت کنم. 117 00:08:15,955 --> 00:08:17,140 ‫خودم می‌برمش. 118 00:08:19,146 --> 00:08:20,853 ‫دعوا نمک زندگیه؟ 119 00:08:25,094 --> 00:08:27,306 ‫- آخریشه؟ ‫- آره. 120 00:08:27,331 --> 00:08:29,330 ‫همه رو بار زدیم. 121 00:08:31,451 --> 00:08:33,583 ‫چیزیمون نمی‌شه. 122 00:08:33,608 --> 00:08:36,040 ‫همه‌مون زنده می‌مونیم، ‫جیره‌بندی رو رعایت می‌کنیم... 123 00:08:36,119 --> 00:08:37,882 ‫و دوام میاریم. 124 00:08:39,634 --> 00:08:41,475 ‫جیره‌بندی این‌ها تو خونه خانواده لو... 125 00:08:41,500 --> 00:08:42,584 ‫امشب زیاد طول می‌کشه، 126 00:08:42,609 --> 00:08:45,032 ‫واسه همین شما باید ‫ناظر چفت و بست خونه باشین. 127 00:08:45,152 --> 00:08:48,085 ‫یادتون باشه حتما رو کل درها قوطی بذارن. 128 00:08:48,191 --> 00:08:52,140 ‫راستی، اِم، بابت جریان غذا ‫به بقیه چی بگیم؟ 129 00:08:52,265 --> 00:08:54,539 ‫آها، فعلا رو می‌گی؟ 130 00:08:55,865 --> 00:08:57,710 ‫سعی می‌کنیم اطلاعات زیادی بهشون ندیم. 131 00:08:59,077 --> 00:09:00,440 ‫کافیه بگیم... اِم... 132 00:09:02,305 --> 00:09:05,343 ‫سیستم جدیدی چیدیم. 133 00:09:05,548 --> 00:09:07,020 ‫نمی‌خوایم کسی وحشت کنه. 134 00:09:10,333 --> 00:09:12,086 ‫مشکلی براتون پیش نمیاد؟ 135 00:09:13,078 --> 00:09:15,850 ‫نه. ‫نه، از پسش برمیایم. 136 00:09:46,577 --> 00:09:48,040 ‫هوم. 137 00:09:57,889 --> 00:10:03,141 ‫[بروشور اطلاعاتی] ‫[مرکز ترک اعتیاد «لاوندر پام»] 138 00:10:07,341 --> 00:10:09,966 ‫راستی، تو ندیدی... 139 00:10:10,176 --> 00:10:12,090 ‫این چیه؟ 140 00:10:12,250 --> 00:10:14,300 ‫ساکم رو گشتی؟ 141 00:10:14,325 --> 00:10:16,260 ‫دنبال کلیپس می‌گشتم. 142 00:10:18,153 --> 00:10:19,556 ‫ببین. 143 00:10:21,089 --> 00:10:22,669 ‫آخه... تو گفته بودی... 144 00:10:22,694 --> 00:10:24,100 ‫داشتی می‌رفتی خونه خاله‌ات. 145 00:10:24,125 --> 00:10:26,038 ‫گفتی سوار اتوبوس شدی ‫که بری خونه خاله‌ات. 146 00:10:26,063 --> 00:10:27,782 ‫آره، آخه نمی‌خواستم... 147 00:10:29,306 --> 00:10:30,821 ‫مشکل خاصی نیست. 148 00:10:30,846 --> 00:10:32,940 ‫مشکل خاصی نـ... ‫تو بهم دروغ گفتی. 149 00:10:33,284 --> 00:10:35,688 ‫آخه نمی‌خواستم نگران بشی. 150 00:10:36,510 --> 00:10:38,460 ‫همه‌چی تحت کنترله. 151 00:10:38,621 --> 00:10:41,515 ‫داشتی می‌رفتی مرکز ترک اعتیاد، ‫ولی از اینجا سر در آوردی. 152 00:10:41,540 --> 00:10:43,735 ‫اصلا هم تحت کنترل نیست. 153 00:10:43,863 --> 00:10:46,952 ‫آخه حال تو که خیلی خوب بود، ‫متوجه نمی‌شـ... 154 00:10:52,740 --> 00:10:54,236 ‫چند وقته که دوباره مصرف می‌کنی؟ 155 00:10:54,261 --> 00:10:56,080 ‫این‌جوری نگو. 156 00:10:56,105 --> 00:10:57,314 ‫من که... 157 00:11:01,499 --> 00:11:03,376 ‫چند ماهی بیشتر نیست. 158 00:11:08,490 --> 00:11:10,490 ‫به خاطر ناپدید شدن من مصرف کردی. 159 00:11:10,515 --> 00:11:12,320 ‫دلایل متعددی داشت. 160 00:11:13,660 --> 00:11:15,321 ‫ببین، می‌خواستم بهت بگم، ولی... 161 00:11:15,346 --> 00:11:16,504 ‫خاک بر سرم. 162 00:11:16,529 --> 00:11:18,279 ‫کجا می‌ری؟ 163 00:11:18,304 --> 00:11:20,375 ‫کجا می‌ری؟ 164 00:11:20,663 --> 00:11:23,391 ‫نه، چنین کاری نکن، ‫چنین کاری لازم نیست. 165 00:11:23,526 --> 00:11:25,335 ‫ببین چی می‌گم! ‫داروهای ما اینجا... 166 00:11:25,360 --> 00:11:26,885 ‫خیلی محدود و حیاتیه! 167 00:11:26,910 --> 00:11:28,213 ‫نباید خطر کنم ‫که چیزی گم بشه! 168 00:11:28,238 --> 00:11:30,048 ‫لزومی نداره بزرگش کنیم، خب؟ 169 00:11:30,073 --> 00:11:32,458 ‫من که می‌خواستم ترک کنیم، ‫پس می‌تونیم همین‌جا ترکم بدیم. 170 00:11:32,483 --> 00:11:35,268 ‫می‌تونیم همین الان ترکم بدیم. ‫لزومی نداره... 171 00:11:35,302 --> 00:11:36,795 ‫می‌شه لطفا بس کنی ‫و باهام حرف بزنی؟! 172 00:11:36,820 --> 00:11:38,960 ‫ای وای! خودم برمی‌دارمش! 173 00:11:38,985 --> 00:11:40,500 ‫می‌شه لطفا بس کنی؟! 174 00:11:40,525 --> 00:11:41,750 ‫چی رو بس کنم؟ 175 00:11:41,775 --> 00:11:45,050 ‫جوری وحشت نکن که انگار ‫من معتادم و می‌خوام... 176 00:11:45,241 --> 00:11:47,490 ‫راستش، واسه همین بهت نگفته بودم. 177 00:11:47,515 --> 00:11:49,245 ‫از اینجا چیزی برداشتی؟ 178 00:11:51,098 --> 00:11:52,660 ‫راستش رو بهم بگو. 179 00:11:59,795 --> 00:12:01,295 ‫فقط کمی مرفین برداشتم... 180 00:12:01,328 --> 00:12:03,280 ‫که حالم سر جاش بیاد. ‫همین و بس. 181 00:12:03,305 --> 00:12:05,401 ‫خب؟ می‌تونی بذاری تو همون کابینت بمونه. 182 00:12:05,426 --> 00:12:06,685 ‫من چیزی برنمی‌دارم. 183 00:12:06,710 --> 00:12:08,047 ‫ماریل. 184 00:12:11,750 --> 00:12:13,169 ‫باشه، قبوله، 185 00:12:13,360 --> 00:12:15,080 ‫هر گهی دلت می‌خواد بخور! 186 00:12:15,195 --> 00:12:16,923 ‫- کجا می‌ری؟ ‫- می‌رم قدم بزنم... 187 00:12:17,016 --> 00:12:18,520 ‫که بتونی اجناس ارزشمندت رو... 188 00:12:18,545 --> 00:12:20,333 ‫از دست دوست‌دختر معتادت قایم کنی! 189 00:12:20,387 --> 00:12:22,690 ‫نباید بری بیرون. ‫به زودی هوا تاریک می‌شه. 190 00:12:25,210 --> 00:12:27,029 ‫گه نخور بابا! 191 00:12:32,916 --> 00:12:35,050 ‫آره، من هم متوجه شده بودم. 192 00:12:35,860 --> 00:12:39,530 ‫برگ‌ها دارن تغییر رنگ می‌دن و می‌ریزن. 193 00:12:40,295 --> 00:12:41,919 ‫تا حالا سابقه نداشته. 194 00:12:42,466 --> 00:12:43,990 ‫آره. 195 00:12:46,283 --> 00:12:47,943 ‫ببین... 196 00:12:48,248 --> 00:12:50,132 ‫کنی، خودم می‌دونم... 197 00:12:50,242 --> 00:12:53,860 ‫راستش، اِم، انگار الان دیگه... 198 00:12:53,885 --> 00:12:56,708 ‫بهتر می‌تونی راه بریم، پس من... 199 00:12:56,733 --> 00:12:58,510 ‫اِم، احتمالا خودت بتونی باقی مسیر رو بری. 200 00:13:00,375 --> 00:13:03,012 ‫امان از دست زندگی! 201 00:13:04,492 --> 00:13:05,700 ‫بوید، چی شده؟ 202 00:13:05,725 --> 00:13:07,040 ‫دیگه داره درد می‌کنه. 203 00:13:09,472 --> 00:13:12,093 ‫همیشه معلوم نیستن، ‫ولی الان دیگه حسشون می‌کنم. 204 00:13:13,755 --> 00:13:15,450 ‫بوید، منـ... ‫منظورت چیه؟ 205 00:13:15,475 --> 00:13:16,790 ‫ببین، نمی... 206 00:13:18,033 --> 00:13:19,746 ‫وقتی رفته بودم جنگل، 207 00:13:20,581 --> 00:13:22,465 ‫اتفاقی برام افتاده بودم، 208 00:13:22,629 --> 00:13:24,648 ‫اتفاقی افتاد که درکش نمی‌کنم... 209 00:13:26,675 --> 00:13:30,023 ‫الان چیزی درون بدنمه. 210 00:13:30,168 --> 00:13:32,940 ‫مشتی کرم زیر پوستم می‌خزن. 211 00:13:33,473 --> 00:13:35,103 ‫ضمنا... ضمنا... 212 00:13:39,090 --> 00:13:40,750 ‫تو هم صداش رو می‌شنوی؟ 213 00:13:45,911 --> 00:13:47,282 ‫بوید؟ 214 00:13:47,675 --> 00:13:49,239 ‫بوید! 215 00:13:54,781 --> 00:13:56,626 ‫بوید، کجا می‌ری؟ 216 00:13:59,963 --> 00:14:01,549 ‫جریان چیه؟ 217 00:14:39,566 --> 00:14:40,724 ‫بوید؟ 218 00:14:40,800 --> 00:14:42,770 ‫تو هم دیدیش؟ داشت... 219 00:14:55,400 --> 00:14:57,043 ‫بهتره بریم. 220 00:14:57,959 --> 00:14:59,882 ‫به زودی هوا تاریک می‌شه. 221 00:15:01,303 --> 00:15:02,570 ‫آره. 222 00:15:09,076 --> 00:15:10,433 ‫بیا رفیق. 223 00:15:13,262 --> 00:15:14,390 ‫مرسی الیس. 224 00:15:14,415 --> 00:15:15,650 ‫خواهش می‌کنم. 225 00:15:18,527 --> 00:15:20,957 ‫آها، اون‌ها رو همون جلو آویزون کنیم. 226 00:15:20,982 --> 00:15:22,017 ‫باشه. 227 00:15:29,731 --> 00:15:30,969 ‫سلام. 228 00:15:30,994 --> 00:15:32,467 ‫- سلام. ‫- کمکی از دستم بر میاد؟ 229 00:15:32,492 --> 00:15:33,322 ‫- نچ. ‫- نمیاد؟ 230 00:15:33,347 --> 00:15:34,890 ‫- تموم شد. ‫- باشه. ایول. 231 00:15:34,915 --> 00:15:36,288 ‫پنجره‌ها در چه حالن؟ 232 00:15:36,313 --> 00:15:38,200 ‫اِم، الان دارن آخرین پنجره‌ها رو می‌پوشونن. 233 00:15:38,225 --> 00:15:39,370 ‫چه عالی. 234 00:15:39,395 --> 00:15:40,890 ‫وایستا، وایستا. 235 00:15:42,244 --> 00:15:43,726 ‫ما ردیفیم؟ 236 00:15:43,895 --> 00:15:45,760 ‫آره. آره، ردیفیم. 237 00:15:49,686 --> 00:15:50,826 ‫عجب. 238 00:15:50,869 --> 00:15:52,820 ‫قدم به قدم پیش می‌ریم بوید. 239 00:15:52,845 --> 00:15:54,520 ‫به حرفم گوش نمی‌دی‌ها. اصلا... 240 00:15:54,699 --> 00:15:55,610 ‫چیه؟ 241 00:15:55,635 --> 00:15:57,274 ‫تأثیر کار طرفه. ‫تأثیر کار طرفه. 242 00:15:57,299 --> 00:16:00,000 ‫می‌خوام همین رو... 243 00:16:00,025 --> 00:16:01,658 ‫خیلی‌خب، منظورت اینه که تقصیر کسیه؟ 244 00:16:01,683 --> 00:16:04,040 ‫آره. ببین. ایناهاش. 245 00:16:04,833 --> 00:16:06,089 ‫ایناهاش. 246 00:16:07,192 --> 00:16:08,663 ‫اینجام رو زخمی کرد، 247 00:16:08,950 --> 00:16:11,016 ‫بعدش رگ زخمیش رو کنار بازوم گرفت... 248 00:16:11,041 --> 00:16:15,670 ‫و گفت: «خون من و تو دیگه یکی شده.» 249 00:16:15,863 --> 00:16:17,623 ‫بعدش هم هرچی تو بدنش بود، 250 00:16:17,648 --> 00:16:20,313 ‫از بدنش خارج ‫و وارد بدن من شد. 251 00:16:20,338 --> 00:16:21,580 ‫بعدش... 252 00:16:23,578 --> 00:16:25,256 ‫بعدش اونجا به کل ناپدید شد. 253 00:16:25,450 --> 00:16:26,572 ‫بوید... 254 00:16:26,597 --> 00:16:28,227 ‫ببین، هرچی بگم، 255 00:16:28,252 --> 00:16:30,512 ‫منطقی به نظر نمیاد. 256 00:16:30,537 --> 00:16:31,583 ‫خیلی‌خب. 257 00:16:31,608 --> 00:16:34,500 ‫زیر پوستم کلی کرمه. 258 00:16:34,547 --> 00:16:36,262 ‫ضمنا، انگار الان... 259 00:16:36,287 --> 00:16:38,875 ‫چیزی دنبالم افتاده. انگار... 260 00:16:40,185 --> 00:16:43,225 ‫بوید، من که چیزی نمی‌بینم. 261 00:16:43,250 --> 00:16:46,192 ‫ببین، یکی چنین بلایی سرم آورده، خب؟ 262 00:16:46,217 --> 00:16:49,132 ‫نمی‌دونم چی تو بدنمه، 263 00:16:49,157 --> 00:16:52,182 ‫ولی چندین سال داشتن ازش تغذیه می‌کردن. 264 00:16:52,217 --> 00:16:53,975 ‫اون هم به من انتقالشون داد، 265 00:16:54,000 --> 00:16:56,294 ‫آخه نمی‌ذاشتن بمیره. 266 00:16:56,462 --> 00:16:58,576 ‫در تصورت می‌گنجه؟ 267 00:16:58,960 --> 00:17:02,840 ‫این‌قدر وخیم بود که فقط می‌خواست بمیره. 268 00:17:04,826 --> 00:17:06,616 ‫خیلی‌خب، لزومـ... 269 00:17:06,920 --> 00:17:09,081 ‫لزوم نداره فعلا حرفم رو باور کنی. 270 00:17:09,106 --> 00:17:11,867 ‫فقط باید بهم قول بدی اگه... 271 00:17:11,892 --> 00:17:13,810 ‫اگه اوضاع وخیم شد، اگه... 272 00:17:16,980 --> 00:17:19,680 ‫ببین، بهم قول بده. 273 00:17:21,057 --> 00:17:22,584 ‫قول بده... 274 00:17:22,630 --> 00:17:25,456 ‫تا اوضاع خیلی وخیم نشده، 275 00:17:25,481 --> 00:17:27,340 ‫بهش خاتمه بدی. 276 00:17:29,835 --> 00:17:31,843 ‫بوید، ازم می‌خوای چیکار کنم؟ 277 00:17:35,574 --> 00:17:37,952 ‫نمی‌خوام مرگم عین مارتین باشه. 278 00:17:47,740 --> 00:17:49,142 ‫خب، گمون کنم امشب اینجا می‌مونی. 279 00:17:49,167 --> 00:17:51,200 ‫آره، آره. 280 00:17:51,225 --> 00:17:53,610 ‫با خودم گفتم بهتره بمونم. 281 00:17:53,635 --> 00:17:55,156 ‫امیدوارم اشکالی نداشته باشه. 282 00:17:55,181 --> 00:17:56,990 ‫نه بابا. ‫نه، معلومه که نداره. 283 00:17:57,733 --> 00:17:59,983 ‫جریان کرم‌ها رو بهت گفت؟ 284 00:18:00,561 --> 00:18:02,030 ‫آره. 285 00:18:03,329 --> 00:18:05,309 ‫چیزی ندیدی؟ 286 00:18:05,804 --> 00:18:08,380 ‫یعنی چیزی زیر پوستش ندیدم؟ 287 00:18:08,417 --> 00:18:11,327 ‫نه، ولی خیلی سختی کشیده. 288 00:18:22,436 --> 00:18:24,666 ‫راستش، وقتی... 289 00:18:24,874 --> 00:18:28,840 ‫وقتی خونه بودیم، ‫بیماری بابام همین‌جوری شروع شده بود. 290 00:18:30,697 --> 00:18:32,601 ‫لحظاتی پیش می‌اومد که انگار... 291 00:18:32,626 --> 00:18:34,590 ‫کلا آدم دیگه‌ای می‌شد، 292 00:18:34,805 --> 00:18:37,207 ‫حرف‌هایی می‌زد ‫که معمولا اصلا نمی‌زد. 293 00:18:38,390 --> 00:18:40,400 ‫ما خودمون رو قانع می‌کردیم. 294 00:18:40,800 --> 00:18:43,430 ‫می‌گفتیم خسته است، 295 00:18:43,455 --> 00:18:45,317 ‫می‌گفتیم خیلی تحت فشار استرسه. 296 00:18:48,485 --> 00:18:50,506 ‫بعدش یهو یه روزی... 297 00:18:50,984 --> 00:18:52,463 ‫ببین. 298 00:18:53,130 --> 00:18:54,655 ‫هنوز خیلی زوده که بخوایم... 299 00:18:54,680 --> 00:18:56,260 ‫نگران چنین مسائلی باشیم، خب؟ 300 00:18:56,769 --> 00:18:59,004 ‫ببین، پارکینسون در مواردی ‫به زوال عقل... 301 00:18:59,029 --> 00:19:02,708 ‫ختم می‌شه، ولی خیلی دیرتر رخ می‌ده، خب؟ 302 00:19:03,354 --> 00:19:05,360 ‫ولی بالاخره رخ می‌ده. 303 00:19:07,715 --> 00:19:09,233 ‫آره. 304 00:19:11,143 --> 00:19:13,243 ‫همین شکلی خوبه؟ 305 00:19:13,360 --> 00:19:16,688 ‫یادت باشه نمک هر شیشه ‫بیش از دو قاشق غذاخوری نشه. 306 00:19:16,713 --> 00:19:19,440 ‫ذخایرمون محدوده، ‫باید برامون بمونه. 307 00:19:19,727 --> 00:19:21,462 ‫خب، قراره چند وقت این شکلی باشه؟ 308 00:19:21,487 --> 00:19:24,092 ‫احتمالا اگه درست پیش بریم، ‫تا یه سال بمونه. 309 00:19:24,152 --> 00:19:26,205 ‫این‌جوری می‌تونیم ‫ذخایر الانمون رو جیره‌بندی کنیم... 310 00:19:26,230 --> 00:19:28,220 ‫و نگران خراب شدنشون نباشیم. 311 00:19:29,037 --> 00:19:31,175 ‫لطفا بگو کل ذخایرمون همین نیست. 312 00:19:31,200 --> 00:19:34,197 ‫خودمون محصولات جدید کاشتیم، ‫قراره... 313 00:19:34,222 --> 00:19:37,872 ‫دانا، این غذاها که یه ماه هم کفاف نمی‌دن. 314 00:19:38,109 --> 00:19:40,878 ‫حتی اگه جیره‌بندی کنیم... 315 00:19:44,672 --> 00:19:46,519 ‫خب، ملت باید از شدت وخامت اوضاع باخبر باشن. 316 00:19:46,544 --> 00:19:48,790 ‫اون‌جوری فقط وحشت می‌کنن. 317 00:19:49,409 --> 00:19:51,280 ‫می‌شه گفت خودت هم الان وحشت کردی. 318 00:19:51,305 --> 00:19:52,700 ‫بهتر بود زودتر بهمون می‌گفتی. 319 00:19:52,725 --> 00:19:55,850 ‫خب، خیر سرم کی می‌خواستم بگم جیم؟ 320 00:19:56,004 --> 00:19:59,086 ‫وقتی خونه رو سرت خراب شده بود ‫و زیرش گیر افتاده بودی می‌گفتم؟ 321 00:20:02,906 --> 00:20:05,096 ‫داریم سعی می‌کنیم ‫تمام تلاشمون رو بکنیم دیگه. 322 00:20:07,668 --> 00:20:09,090 ‫این هم بخشی از کارشونه. 323 00:20:09,115 --> 00:20:10,987 ‫بخشی از چیه؟ 324 00:20:11,012 --> 00:20:12,860 ‫دقیقا دنبال همینن. 325 00:20:13,060 --> 00:20:16,341 ‫در چنین شرایطی، سعی می‌کنن ‫بیشتر تحت فشار استرس باشیم. 326 00:20:16,366 --> 00:20:17,856 ‫جیم. 327 00:20:18,720 --> 00:20:21,170 ‫یعنی چی که غذامون کافی نیست؟ 328 00:20:24,070 --> 00:20:25,943 ‫چیزی نیست رفیق. 329 00:20:27,208 --> 00:20:29,416 ‫بیاین، برگردیم سر کارمون. 330 00:21:40,638 --> 00:21:42,245 ‫- حالتون خوبه؟ ‫- این دیگه... 331 00:21:42,270 --> 00:21:43,610 ‫ای خدا! 332 00:21:43,775 --> 00:21:45,936 ‫نه، نه، نه، نه! ‫ببخشید. 333 00:21:45,997 --> 00:21:47,443 ‫این دیگه چه وضعشه؟! 334 00:21:47,468 --> 00:21:49,416 ‫خیلی عـ... ‫خیلی عذر می‌خوام. 335 00:21:49,509 --> 00:21:52,091 ‫دارم می‌ذارمش کنار. ببین. 336 00:21:52,116 --> 00:21:55,623 ‫عذر می‌خوام. ‫ببخشید. 337 00:22:01,136 --> 00:22:03,660 ‫- حالت خوبه؟ ‫- خوبم. 338 00:22:07,529 --> 00:22:09,199 ‫نه. 339 00:22:09,660 --> 00:22:11,019 ‫جریان از این قراره... 340 00:22:11,081 --> 00:22:12,381 ‫که هر بار می‌گی ردیفیم، 341 00:22:12,406 --> 00:22:13,760 ‫یعنی ردیف نیستیم. 342 00:22:18,802 --> 00:22:19,969 ‫خیلی‌خب، می‌خواستم چیکار کنم؟ 343 00:22:19,994 --> 00:22:21,815 ‫بابام ازم خواسته بود به کسی نگم. 344 00:22:22,623 --> 00:22:24,783 ‫الیس، من که «کسی» نیستم. 345 00:22:24,808 --> 00:22:26,870 ‫خیر سرمون داریم ازدواج می‌کنیم! 346 00:22:26,936 --> 00:22:29,696 ‫نباید چیزی رو از همدیگه مخفی کنیم! 347 00:22:29,756 --> 00:22:31,239 ‫من باید بدونم... 348 00:22:36,571 --> 00:22:39,652 ‫ببین، اصلا کلا بابات نباید ‫تو چنین شرایطی... 349 00:22:39,677 --> 00:22:40,738 ‫قرارت می‌داد. 350 00:22:40,763 --> 00:22:43,520 ‫سارا ملت رو به قتل رسونده بود. 351 00:22:43,545 --> 00:22:45,739 ‫ولی وقتی به کسی نگفت... 352 00:22:45,764 --> 00:22:47,320 ‫وقتی حتی به کنی هم نگفت... 353 00:22:47,465 --> 00:22:48,732 ‫اصلا کار درستی نکرد. 354 00:22:48,757 --> 00:22:50,505 ‫چاره‌ای نداشت. 355 00:22:50,530 --> 00:22:52,814 ‫همیشه چاره‌ای هست. 356 00:22:52,914 --> 00:22:56,142 ‫با برگردوندنش به شهر ‫ملت رو به خطر انداخت. 357 00:22:56,335 --> 00:22:58,980 ‫از امنیت اینجا کاست! 358 00:23:00,009 --> 00:23:02,369 ‫تو هم اصلا نباید ازم مخفیش می‌کردی. 359 00:23:04,195 --> 00:23:05,649 ‫می‌دونم. 360 00:23:06,923 --> 00:23:08,306 ‫می‌دونم. 361 00:23:08,850 --> 00:23:10,483 ‫خیلی هم شرمنده‌ام. 362 00:23:14,433 --> 00:23:17,393 ‫واقعا بابت بابام و سارا عصبی نیستی، مگه نه؟ 363 00:23:19,624 --> 00:23:22,302 ‫فاطمه، از اون شبی... 364 00:23:22,350 --> 00:23:24,390 ‫که کلانتری بودیم اصلا... 365 00:23:30,715 --> 00:23:33,500 ‫عزیز دلم، جریان چیه؟ 366 00:23:35,122 --> 00:23:38,030 ‫آهای! گفتم داری چه گهی می‌خوری؟ 367 00:23:41,685 --> 00:23:43,005 ‫خودم دیدم داشتی چیکار می‌کردی! 368 00:23:43,030 --> 00:23:44,513 ‫داشتی یواشکی از انباری غذا برمی‌داشتی. 369 00:23:44,538 --> 00:23:46,903 ‫نه‌خیر! داشتم غذاهای کوله‌پشتی خودم رو... 370 00:23:46,928 --> 00:23:48,470 ‫تو انباری می‌ذاشـ... 371 00:23:48,495 --> 00:23:50,565 ‫عه، عه، عه، عه! ‫چه خبره خونه گذاشتین رو سرتون؟ 372 00:23:50,590 --> 00:23:52,175 ‫- دارن غذا می‌دزدن. ‫- چی؟ 373 00:23:52,200 --> 00:23:54,635 ‫همین‌جوریش که طوفان ‫هرچی داشتیم نابود کرد... 374 00:23:54,660 --> 00:23:56,587 ‫خیلی‌خب، نه، این‌طور نیست! ‫این‌طور نیست! 375 00:23:56,612 --> 00:23:58,610 ‫چرت نگو. ‫خودم امروز موقع بار زدن دیدمتون. 376 00:23:58,810 --> 00:24:02,081 ‫اولش که قرار بود دکل رادیویی سحرآمیز ‫به خونه رفتنمون ختم بشه. 377 00:24:02,106 --> 00:24:03,720 ‫به نظرت رفتیم خونه؟ نه‌خیر. 378 00:24:03,745 --> 00:24:05,626 ‫نه‌خیر، به جاش این‌قدر زیاد شدیم... 379 00:24:05,651 --> 00:24:07,755 ‫که غذامون رو به اتمامه ‫و غذاها رو قایم کردن... 380 00:24:07,780 --> 00:24:08,907 ‫- که کسی وحشت نکنه. ‫- بس کن دیگه. 381 00:24:08,932 --> 00:24:10,540 ‫ببینین، کسی چیزی رو قایم نکرده. 382 00:24:10,565 --> 00:24:11,782 ‫وای، چرا دهن کثیفت رو نمی‌بندی زنیکه؟ 383 00:24:11,807 --> 00:24:13,408 ‫حالم از مزخرفات خوش‌آیندت به هم می‌خوره. 384 00:24:13,433 --> 00:24:15,368 ‫خیلی‌خب، ببین، ببین، ‫به نفعته حرف دهنت رو بفهمی! 385 00:24:15,555 --> 00:24:17,365 ‫نباید بذاریم تازه‌واردان ‫همین غذای اندکمون رو... 386 00:24:17,390 --> 00:24:19,138 ‫بدزدن! 387 00:24:20,857 --> 00:24:22,213 ‫باید برن. 388 00:24:22,806 --> 00:24:25,502 ‫- برین ببینم! برین بیرون. ‫- دیل. 389 00:24:25,527 --> 00:24:26,962 ‫- برین. برین بیرون! ‫- آروم باش، آروم باش! 390 00:24:26,987 --> 00:24:28,550 ‫ببین، ببین، کسی نمی‌خواد ‫بلایی سرت بیاره... 391 00:24:28,575 --> 00:24:30,160 ‫- برین بیرون! ‫- دیل، آروم باش! 392 00:24:30,185 --> 00:24:30,952 ‫ولم کن! 393 00:24:30,977 --> 00:24:32,272 ‫نه! 394 00:24:34,977 --> 00:24:36,430 ‫وای خدا، وای پشم‌هام، ببخشید. 395 00:24:36,536 --> 00:24:38,126 ‫پدرسگ بهم چاقو زد. 396 00:24:38,213 --> 00:24:39,923 ‫از اینجا ببرینش! 397 00:24:39,959 --> 00:24:41,929 ‫الیس، نمی‌خواستم بزنمت! ‫روم سیاه! 398 00:24:43,646 --> 00:24:45,925 ‫ببین، می‌شه... اِم... بده. 399 00:24:46,125 --> 00:24:47,538 ‫وای خدایا. وای خدایا. 400 00:24:47,563 --> 00:24:49,006 ‫بیا، بیا. 401 00:24:49,106 --> 00:24:50,686 ‫چیزی نیست. ‫چیزیت نیست، می‌شنوی؟ 402 00:24:50,711 --> 00:24:52,026 ‫چیزیت نمی‌شه. 403 00:24:52,777 --> 00:24:54,410 ‫بیا، بیا اینجا بنشونیمش. 404 00:24:54,435 --> 00:24:55,930 ‫خیلی‌خب. هوات رو داریم. 405 00:24:57,591 --> 00:24:59,617 ‫آفرین. ‫خیلی‌خب، بشین. 406 00:25:00,798 --> 00:25:03,980 ‫ببخشید. بیا، بذار نگاهی بندازم. 407 00:25:05,049 --> 00:25:07,217 ‫چیزیت نیست. ‫چیزیت نیست. 408 00:25:07,242 --> 00:25:08,592 ‫ببین، می‌شه باز هم برام حوله بیاری؟ 409 00:25:08,616 --> 00:25:09,901 ‫باشه، باشه! 410 00:25:09,927 --> 00:25:12,131 ‫اون رو بده من. 411 00:25:12,156 --> 00:25:14,430 ‫بیا، بیا. ‫چیزیت نیست. چیزیت نیست. 412 00:25:14,455 --> 00:25:16,320 ‫بیا، کافیه فشارش بدی. 413 00:25:16,345 --> 00:25:17,454 ‫چیزیت نیست. 414 00:25:17,479 --> 00:25:20,446 ‫چیزیت نمی‌شه. ‫چیزیت نیست. 415 00:25:31,076 --> 00:25:33,593 ‫بعضی لکه‌ها پاک نمی‌شن. 416 00:25:35,257 --> 00:25:37,313 ‫آخر و عاقبت همه‌مون همین می‌شه؟ 417 00:25:38,525 --> 00:25:41,146 ‫عین بینگ‌چان می‌شه؟ ‫عین خودت می‌شه؟ 418 00:25:42,240 --> 00:25:44,337 ‫ببین بوید، چه از اینجا برین، چه نرین، 419 00:25:44,362 --> 00:25:46,490 ‫آخر و عاقبتت همه‌مون یکسانه. 420 00:25:46,515 --> 00:25:48,632 ‫مرگ رو نمی‌گم. 421 00:25:48,657 --> 00:25:51,160 ‫مرگ با حمله هیولاها، پاشیدن اعضای بدن... 422 00:25:51,185 --> 00:25:54,020 ‫رو زمین و جیغ کشیدن رو می‌گم. 423 00:25:55,014 --> 00:25:57,963 ‫نمی‌دونم چی تو بدنمه، 424 00:25:57,988 --> 00:25:59,589 ‫ولی داره وخیم‌تر می‌شه. 425 00:26:01,390 --> 00:26:03,090 ‫ظاهرا همین‌طوره. 426 00:26:05,042 --> 00:26:06,896 ‫ولی من بهت افتخار می‌کنم. 427 00:26:06,921 --> 00:26:08,941 ‫می‌دونستی؟ 428 00:26:08,966 --> 00:26:11,268 ‫کلانتری که من می‌شناختم... 429 00:26:11,293 --> 00:26:13,798 ‫اصلا حاضر نبود کمک بگیره، 430 00:26:13,823 --> 00:26:15,700 ‫اصلا به نقاط ضعفش اعتراف نمی‌کرد. 431 00:26:16,890 --> 00:26:21,754 ‫به عمرم کسی به کله‌شقی تو ندیده بودم. 432 00:26:23,858 --> 00:26:25,432 ‫شرایط عوض می‌شه دیگه. 433 00:26:25,457 --> 00:26:26,985 ‫آره، عوض می‌شه. 434 00:26:28,969 --> 00:26:31,079 ‫راستش، احتمالا بچه‌های طبقه بالا... 435 00:26:32,739 --> 00:26:35,512 ‫خیال می‌کنن دیوانه شدی. 436 00:26:36,004 --> 00:26:37,123 ‫واقعا دیوانه شدم؟ 437 00:26:37,148 --> 00:26:38,532 ‫نمی‌دونم. 438 00:26:38,557 --> 00:26:41,046 ‫خب، الان تو این زیرزمین وایستادی... 439 00:26:41,071 --> 00:26:43,590 ‫و داری با توهم ناشی ‫از خیالاتت صحبت می‌کنی. 440 00:26:45,988 --> 00:26:48,769 ‫ولی گاهی اوقات دیوانگی... 441 00:26:48,794 --> 00:26:51,700 ‫منطقی‌ترین واکنش ممکنه. 442 00:26:51,770 --> 00:26:55,170 ‫منظورم اینه که تو تمام تلاشت رو کردی بوید. 443 00:26:55,713 --> 00:26:57,332 ‫سعیت رو کردی. 444 00:26:57,725 --> 00:26:59,580 ‫آخر هر داستانی که خوش نیست. 445 00:26:59,605 --> 00:27:01,687 ‫آخر داستان من خوش نبود. ‫آخر داستان بینگ‌چان خوش نبود. 446 00:27:02,362 --> 00:27:04,077 ‫آخر داستان اَبی خوش نبود. 447 00:27:09,940 --> 00:27:12,739 ‫هنوز هم به عمرم کشیش به بدی تو ندیدم. 448 00:27:14,928 --> 00:27:17,536 ‫پس شاید بهتر باشه دفعه بعد ‫نسخه بهتری متصور بشی. 449 00:27:17,561 --> 00:27:18,929 ‫آره، باشه. 450 00:27:18,954 --> 00:27:20,255 ‫بوید. 451 00:27:21,465 --> 00:27:23,059 ‫با کی صحبت می‌کردی؟ 452 00:27:25,642 --> 00:27:27,513 ‫هیچ‌کس، داشتم بلند بلند فکر می‌کردم. 453 00:27:27,538 --> 00:27:30,008 ‫نه، نه، نه، نه، نه. ‫پرسیدم با کی صحبت می‌کردی؟ 454 00:27:31,232 --> 00:27:32,392 ‫لطفا مزاحمم نشو. 455 00:27:34,589 --> 00:27:36,610 ‫تا نفهمم حالت خوبه جایی نمی‌رم. 456 00:27:37,433 --> 00:27:38,604 ‫چی گفتی؟ 457 00:27:38,629 --> 00:27:40,940 ‫ببین، ماریل بهمون گفت ‫که طبقه بالا چه اتفاقی افتاد. 458 00:27:41,034 --> 00:27:42,420 ‫خب؟ اومدم اینجا و می‌بینم که... 459 00:27:42,445 --> 00:27:43,533 ‫کاتری بود! 460 00:27:44,469 --> 00:27:46,791 ‫داشتم با پدر کاتری صحبت می‌کردم! 461 00:27:48,460 --> 00:27:51,182 ‫می‌دونم چه جلوه‌ای داره. ‫باور کن می‌دونم! 462 00:27:51,643 --> 00:27:54,274 ‫ولی اون بیرون که بودم، ‫بلایی سرم اومد! 463 00:27:54,479 --> 00:27:57,074 ‫بعد اینکه برگشتم حس کردم ‫موجودی توی بدنم هست! 464 00:27:57,099 --> 00:27:58,884 ‫اصلا نمی‌دونم چطور ممکنه‌ها! 465 00:27:58,909 --> 00:28:01,500 ‫صرفا در همین حد می‌دونم که واقعیه! 466 00:28:02,625 --> 00:28:04,726 ‫من هم بدجوری بابتش ترسیدم! 467 00:28:10,238 --> 00:28:11,792 ‫باید روی زخمت فشارش بدی، باشه؟ 468 00:28:11,817 --> 00:28:13,289 ‫تا درمانگاه می‌بریمت. 469 00:28:13,370 --> 00:28:14,802 ‫دانا وانت رو برد. 470 00:28:15,093 --> 00:28:17,142 ‫پس با ون می‌ریم، کنار سوله پارک شده. 471 00:28:17,195 --> 00:28:18,503 ‫نه، نمی‌شه. خیلی خطرناکه. 472 00:28:18,528 --> 00:28:20,642 ‫پشت تمام پنجره‌ها مراقب گذاشتیم، ‫مشکلی پیش نمیاد. 473 00:28:20,667 --> 00:28:21,930 ‫گمون کنم امن باشه. 474 00:28:21,955 --> 00:28:23,445 ‫- خیلی‌خب. ‫- نه، نه، نه. 475 00:28:23,470 --> 00:28:25,554 ‫الیس، اینجا که نمی‌تونیم بهت کمکی کنیم. 476 00:28:25,579 --> 00:28:26,710 ‫باید درمانگاه ببریمت. 477 00:28:26,735 --> 00:28:27,840 ‫می‌تونیم تا صبح صبر کنیم. 478 00:28:27,865 --> 00:28:28,989 ‫نه! از این خبرها نیـ... 479 00:28:33,278 --> 00:28:36,320 ‫از این خبرها نیست. آهای! ‫می‌شه کمکم کنی؟ 480 00:28:36,345 --> 00:28:37,936 ‫بلند شو، باید راه بیفتیم. 481 00:28:37,961 --> 00:28:39,500 ‫بگیرش. 482 00:28:39,525 --> 00:28:40,855 ‫بگیر، بگیر، بگیر. باید بریم. 483 00:28:40,880 --> 00:28:41,898 ‫بجنب رفیق. 484 00:28:41,923 --> 00:28:43,002 ‫می‌دونم، می‌دونم، می‌دونم. 485 00:28:43,027 --> 00:28:44,330 ‫بلند شو رفیق. وایستا. 486 00:28:44,355 --> 00:28:45,752 ‫خیلی‌خب. 487 00:28:46,140 --> 00:28:49,160 ‫آفرین، همینه. آهای! چیزی به چشمت خورد؟ 488 00:28:49,185 --> 00:28:51,333 ‫وایستین، الان نرین. ‫یکیشون داره از تپه میاد. 489 00:28:51,358 --> 00:28:54,011 ‫- چقدر دوره؟ ‫- نمی‌دونم، تقریبا پنجاه متر. 490 00:28:54,036 --> 00:28:55,730 ‫- نمی‌تونم، نمی‌تونم، نمی‌تونم. ‫- نه، نـ... 491 00:28:55,755 --> 00:28:57,934 ‫- نمی‌تونم بدوم، نمی‌تونم. ‫- وقت... وقت داریم. 492 00:28:58,346 --> 00:29:00,337 ‫چیزی نیست، چیزی نیست. 493 00:29:02,872 --> 00:29:04,600 ‫جلوی پله‌ها منتظرم باشین. 494 00:29:04,786 --> 00:29:06,232 ‫چی؟ وایستا ببینم! 495 00:29:06,257 --> 00:29:07,490 ‫گفتم جلوی پله‌ها منتظر باشین. 496 00:29:16,656 --> 00:29:18,128 ‫کجا می‌ری؟ 497 00:29:21,288 --> 00:29:23,359 ‫پشم‌هام، پشم‌هام. 498 00:29:23,387 --> 00:29:25,093 ‫خیلی‌خب. 499 00:29:27,651 --> 00:29:29,063 ‫پشم‌هام. 500 00:29:29,967 --> 00:29:32,680 ‫وای نه. پشم‌هام. 501 00:30:00,574 --> 00:30:03,397 ‫می‌دونم، می‌دونم. ‫برو، برو، برو، برو، برو! 502 00:30:04,170 --> 00:30:05,673 ‫می‌دونم. 503 00:30:06,340 --> 00:30:08,240 ‫دارمت. گرفتمت. 504 00:30:15,631 --> 00:30:17,493 ‫بیا اینجا، ژاکتت رو در بیار. 505 00:30:20,067 --> 00:30:22,133 ‫بدو، بدو، بدو، بدو، بدو، بدو! 506 00:30:22,180 --> 00:30:23,793 ‫تنهامون نذارین! 507 00:30:26,804 --> 00:30:29,376 ‫چیزی نیست. نفس عمیق بکش. 508 00:30:29,401 --> 00:30:30,984 ‫- می‌دونم. ‫- نفسم بالا نمیاد. 509 00:30:31,009 --> 00:30:32,243 ‫طاقت بیار، تحمل کن. 510 00:30:32,268 --> 00:30:33,707 ‫نمی‌تونـ... 511 00:30:34,026 --> 00:30:35,895 ‫همونه! برو توی همون جاده! 512 00:30:36,076 --> 00:30:37,870 ‫باشه، باشه، باشه، باشه، باشه. 513 00:30:40,423 --> 00:30:42,107 ‫روی زخمت فشارش بده، فشار بده. 514 00:30:42,132 --> 00:30:44,020 ‫چیزی نیست، من رو ببین. ‫حالت خوبه. 515 00:30:44,095 --> 00:30:46,060 ‫- نفسم بالا نمیاد. ‫- چیزی نیست، حالت خوبه. 516 00:30:46,085 --> 00:30:48,750 ‫حالت خوبه، حالت خوبه. 517 00:30:50,247 --> 00:30:52,230 ‫- نمی‌شه سریع‌تر بری؟ ‫- باشه. 518 00:30:54,271 --> 00:30:56,049 ‫می‌دونم، می‌دونم. 519 00:30:56,074 --> 00:30:57,770 ‫بیا... دستم رو بگیر. 520 00:30:57,795 --> 00:31:00,027 ‫چیزی نیست، آروم باش. 521 00:31:00,053 --> 00:31:01,371 ‫- چی شد؟ ‫- نمی‌دونم. 522 00:31:01,396 --> 00:31:03,144 ‫نمی‌شه دست بجنبونی؟ 523 00:31:03,863 --> 00:31:06,280 ‫می‌دونم، می‌دونم، می‌دونم. 524 00:31:06,305 --> 00:31:08,260 ‫آهای، دیگه چیزی نمونده. 525 00:31:08,285 --> 00:31:09,605 ‫- می‌دونم، می‌دونم. ‫- فاطمه! 526 00:31:09,630 --> 00:31:10,773 ‫چیه؟ 527 00:31:10,798 --> 00:31:12,597 ‫اون جانورها رو این اطراف می‌بینی؟ 528 00:31:12,622 --> 00:31:15,530 ‫عه، نه. گمون کنم امن باشه. 529 00:31:15,555 --> 00:31:17,581 ‫گمونم امن باشه. 530 00:31:17,606 --> 00:31:20,373 ‫فکر کنم امنه، فکر کنم امنه. 531 00:31:20,582 --> 00:31:22,134 ‫- فکر کنم امنه. ‫- نفسم بالا نمیاد. 532 00:31:22,159 --> 00:31:24,489 ‫چیزی نیست. من رو ببین، کنارتم. 533 00:31:24,514 --> 00:31:26,562 ‫چیزی نمونده بچه‌ها! ‫دارم درمانگاه رو می‌بینم! 534 00:31:26,983 --> 00:31:28,370 ‫طاقت بیار. 535 00:31:28,395 --> 00:31:29,710 ‫- من... ‫- کریستی توی درمانگاهه. 536 00:31:29,735 --> 00:31:31,590 ‫- می‌ریم پیش کریستی. ‫- طاقت بیار. 537 00:31:31,615 --> 00:31:33,365 ‫- دیگه رسیدیم! ‫- آروم باش، آروم. 538 00:31:33,390 --> 00:31:35,190 ‫چیزی نیست، حالت خوبه. بیا. 539 00:31:36,500 --> 00:31:38,430 ‫خیلی‌خب، خیلی‌خب. 540 00:31:38,634 --> 00:31:40,516 ‫بیا، چیزی نیست. ‫دستت رو بنداز روی شونه‌ام. 541 00:31:40,541 --> 00:31:43,666 ‫دستت رو بنداز روی شونه‌ام. ‫می‌دونم، می‌دونم. 542 00:31:45,452 --> 00:31:46,504 ‫خیلی‌خب، بیاین. 543 00:31:46,534 --> 00:31:48,206 ‫کمک کن. 544 00:31:48,231 --> 00:31:51,331 ‫- آروم، آروم، آروم. ‫- چشم. 545 00:31:51,356 --> 00:31:52,421 ‫بنداز روی شونه‌ام. 546 00:32:01,060 --> 00:32:03,840 ‫اگه نمی‌خوای اینجا باشم، ‫می‌تونم مدتی به... 547 00:32:03,865 --> 00:32:05,520 ‫- خانه اجتماعات برم. ‫- نه. 548 00:32:05,634 --> 00:32:07,539 ‫نه ماری. مسئله... 549 00:32:07,564 --> 00:32:09,060 ‫- کریستی! کمک! ‫- کریستی، باز کن! 550 00:32:09,254 --> 00:32:10,283 ‫پشم‌هام. 551 00:32:12,260 --> 00:32:13,890 ‫- کریستی! ‫- باز کن! 552 00:32:13,915 --> 00:32:16,081 ‫- باز کن! ‫- یا خدا. 553 00:32:16,740 --> 00:32:17,785 ‫چی شده؟ 554 00:32:17,810 --> 00:32:20,171 ‫عه، دعوا شد. دیل چاقو کشید. 555 00:32:20,196 --> 00:32:21,640 ‫خیلی‌خب. 556 00:32:21,665 --> 00:32:23,656 ‫- بیارینش داخل، خب؟ ‫- باشه. 557 00:32:23,681 --> 00:32:25,637 ‫بوید، کنی! بیاین کمکم کنین! 558 00:32:27,747 --> 00:32:30,080 ‫الیس، حالت خوبه؟ 559 00:32:30,105 --> 00:32:31,175 ‫- الیس! ‫- نفسم بالا نمیاد! 560 00:32:31,200 --> 00:32:32,330 ‫بذارش روی این تخت! 561 00:32:32,486 --> 00:32:34,186 ‫نفسم بالا نمیاد! 562 00:32:34,217 --> 00:32:36,323 ‫- چقدر از زخمی شدنش می‌گذره؟ ‫- بیست و پنج دقیقه. 563 00:32:36,348 --> 00:32:38,220 ‫فشار بده! فشار بده! 564 00:32:38,245 --> 00:32:39,581 ‫الیس؟ 565 00:32:39,606 --> 00:32:42,514 ‫آهای، چی شد؟ چی... 566 00:32:42,542 --> 00:32:44,384 ‫- چاقو خورده. ‫- کریستی، حالش چطوره؟ 567 00:32:44,409 --> 00:32:45,454 ‫بالش رو فشار بده! 568 00:32:45,479 --> 00:32:46,970 ‫سلام رفیق. چیزی نیست. 569 00:32:46,995 --> 00:32:48,450 ‫فشار بده. روی زخم فشارش بده، باشه؟ 570 00:32:48,475 --> 00:32:49,929 ‫- خوب می‌شی. ‫- الیس، سعی کن نفس بکشی. 571 00:32:49,954 --> 00:32:50,895 ‫خیلی‌خب. 572 00:32:50,920 --> 00:32:52,490 ‫می‌ترسم خون حفره‌ی سینه‌اش رو پر کنه. 573 00:32:52,515 --> 00:32:53,615 ‫آفرین رفیق، همینه. 574 00:32:53,640 --> 00:32:54,831 ‫- ببین، من رو ببین. ‫- آروم باش عشقم. 575 00:32:54,856 --> 00:32:55,890 ‫روی زخم فشار بده، خب؟ 576 00:32:55,915 --> 00:32:57,243 ‫- نفسم بالا نمیاد! ‫- زود باش. 577 00:32:57,268 --> 00:32:58,427 ‫دوباره سعی کن. 578 00:32:58,452 --> 00:32:59,716 ‫کریستی، چی شده؟ 579 00:32:59,741 --> 00:33:01,110 ‫- خوب می‌شی. ‫- کمکی از من بر میاد؟ 580 00:33:01,135 --> 00:33:02,290 ‫به قفسه سینه‌اش فشار اومده. 581 00:33:02,315 --> 00:33:03,505 ‫باید فشار رو کم کنم. 582 00:33:03,530 --> 00:33:04,599 ‫سرم سالین کجاست؟ 583 00:33:04,624 --> 00:33:06,340 ‫- نباید اینجا باشی. ‫- بی‌خیال کریستی! 584 00:33:06,365 --> 00:33:07,765 ‫به جون خودت قسم حالم خوبه. 585 00:33:07,790 --> 00:33:09,894 ‫آهای، حواستون کجاست؟ 586 00:33:10,234 --> 00:33:12,701 ‫توی قفسه بالای کمد لوازمه. ‫کنی، ازت می‌خوام کمکم کنی. 587 00:33:12,726 --> 00:33:14,156 ‫رفیق، رفیق. 588 00:33:14,181 --> 00:33:15,650 ‫بلند کن. فشار بده. 589 00:33:15,811 --> 00:33:17,367 ‫بذار دورش رو تمیز کنم. 590 00:33:17,427 --> 00:33:18,677 ‫یه خرده سوزش داره. 591 00:33:18,736 --> 00:33:19,871 ‫پشم‌هام! 592 00:33:20,673 --> 00:33:22,853 ‫رفیق، رفیق خودم. نفس بکش. 593 00:33:22,878 --> 00:33:24,700 ‫می‌تونی نفس بکشی! 594 00:33:25,064 --> 00:33:26,338 ‫یه سوزن کوچولو هم بزنم. 595 00:33:26,363 --> 00:33:27,861 ‫- این واسه چیه؟ ‫- می‌خوام مطمئن بشم... 596 00:33:27,886 --> 00:33:29,645 ‫که خون یا هوا باعث ‫فشرده شدن ریه‌هاش نشده. 597 00:33:29,717 --> 00:33:31,356 ‫می‌شه این پایه رو برام بیاری؟ 598 00:33:31,381 --> 00:33:32,735 ‫- این رو می‌گم، میاریش؟ ‫- باشه. 599 00:33:32,760 --> 00:33:34,230 ‫بچه‌ها، باید اینجا بذاریمش. 600 00:33:34,255 --> 00:33:35,916 ‫بذار کریستی کارش رو بکنه. ‫بیا کنار. 601 00:33:35,941 --> 00:33:37,311 ‫حالت خوب می‌شه، خب؟ ‫بهت قول می‌دم. 602 00:33:37,336 --> 00:33:38,484 ‫- حالت خوب می‌شه. ‫- آوردم. 603 00:33:38,509 --> 00:33:39,816 ‫خون وارد حفره سینه‌اش شده. 604 00:33:39,841 --> 00:33:41,327 ‫- باید سریع دست به کار بشیم! ‫- بذار کارش رو بکنه. 605 00:33:41,352 --> 00:33:43,231 ‫چیزی نمی‌شه. آهای، حالت خوب می‌شه. 606 00:33:43,256 --> 00:33:44,271 ‫الیس! 607 00:33:44,296 --> 00:33:45,550 ‫بده، بده بهش... 608 00:33:45,577 --> 00:33:47,390 ‫چی؟ چی رو بدم؟ 609 00:33:47,513 --> 00:33:50,550 ‫چاقوی جراحی و چند تا پارچه کهنه می‌خوام. 610 00:33:50,575 --> 00:33:52,459 ‫باشه. باشه، الان میارم. 611 00:33:52,698 --> 00:33:54,690 ‫یه برش کوچولو می‌زنم، خب؟ 612 00:33:54,715 --> 00:33:56,730 ‫بگیر. پارچه رو آوردم. 613 00:33:56,755 --> 00:33:57,910 ‫- این رو نگه دار. ‫- باشه. 614 00:33:57,935 --> 00:33:59,511 ‫قراره کلی خون ببینی، خب؟ 615 00:34:01,740 --> 00:34:03,381 ‫- انبرک رو بده. ‫- این هم انبرک. 616 00:34:07,045 --> 00:34:08,310 ‫خب، حاضری؟ 617 00:34:08,360 --> 00:34:09,460 ‫خیلی‌خب. 618 00:34:10,503 --> 00:34:11,615 ‫خوبه. 619 00:34:11,640 --> 00:34:14,078 ‫الیس، می‌خوایم فشار رو برداریم. آماده‌ای؟ 620 00:34:16,385 --> 00:34:17,939 ‫آخ. 621 00:34:26,321 --> 00:34:27,350 ‫پشم‌هام. 622 00:34:27,375 --> 00:34:28,980 ‫نفس عمیق بکش الیس، خب؟ 623 00:34:29,009 --> 00:34:30,160 ‫عضلات دستت رو شل کن. 624 00:34:30,185 --> 00:34:31,850 ‫بذار همه‌اش خارج بشه. 625 00:34:36,386 --> 00:34:39,154 ‫نمی‌تونم، نمی‌تونم. ‫تحمل از دست دادنش رو ندارم. 626 00:34:39,179 --> 00:34:42,210 ‫آهای، آهای. ببین. من رو ببین. 627 00:34:42,235 --> 00:34:43,969 ‫هیچ بلایی سرش نمیاد، خب؟ 628 00:34:43,999 --> 00:34:45,595 ‫به نظرت من اضطراب دارم؟ 629 00:34:45,620 --> 00:34:47,000 ‫کریستی اضطراب داره؟ 630 00:34:47,200 --> 00:34:49,259 ‫حالش خوبه. آهای. 631 00:34:49,301 --> 00:34:51,740 ‫بشین. بگیر بشین. 632 00:34:51,765 --> 00:34:53,180 ‫نفس عمیق بکش. 633 00:34:53,215 --> 00:34:55,947 ‫نفس بکش. چیزی نیست، آروم باش. 634 00:34:55,985 --> 00:34:58,622 ‫فقط... نفس عمیق بکش. 635 00:34:59,282 --> 00:35:02,410 ‫خب؟ آهای، تو خوبی؟ 636 00:35:02,435 --> 00:35:05,025 ‫آره، اِم... خون می‌بینم حالم بد می‌شه. 637 00:35:05,050 --> 00:35:06,999 ‫- سلام. ‫- حالش خوب شد؟ 638 00:35:07,024 --> 00:35:09,097 ‫تونستم فشار رو از روی حفره سینه‌اش بردارم، 639 00:35:09,122 --> 00:35:10,370 ‫ولی خون زیادی از دست داده. 640 00:35:10,570 --> 00:35:12,110 ‫قلبش سعی داره اون مقدار رو جبران کنه، 641 00:35:12,135 --> 00:35:13,536 ‫ولی اگه خیلی زود بهش خون ندیم، 642 00:35:13,561 --> 00:35:15,070 ‫اندام‌هاش دونه‌دونه از کار میفتن. 643 00:35:15,270 --> 00:35:17,313 ‫وای خدا. وای خدا! 644 00:35:17,338 --> 00:35:19,404 ‫- آروم، آروم. ‫- ولی هنوز به مرحله نگرانی نرسیده. 645 00:35:19,429 --> 00:35:21,080 ‫بوید، گروه خونی‌اش چیه؟ 646 00:35:21,105 --> 00:35:22,999 ‫اُ منفی. جفتمون اُ منفی هستیم. 647 00:35:23,024 --> 00:35:24,726 ‫پس خوبه، خیلی خوبه. بیاین. 648 00:35:24,760 --> 00:35:26,390 ‫بیاین. 649 00:35:26,415 --> 00:35:27,780 ‫الان چی می‌شه؟ 650 00:35:27,839 --> 00:35:30,130 ‫باید از خون بوید انتقال خون انجام بدیم. 651 00:35:30,225 --> 00:35:32,111 ‫می‌دونم به نظر ترسناکه، ولی باور کن... 652 00:35:32,136 --> 00:35:34,520 ‫وایستا، وایستا، وایستا. نه، نه. 653 00:35:34,545 --> 00:35:36,265 ‫نمی‌شه. 654 00:35:36,612 --> 00:35:39,807 ‫نمی‌شه که... خون من رو وارد بدنش کنی. 655 00:35:39,874 --> 00:35:41,620 ‫- بوید... ‫- اگه از خون من استفاده کنی، 656 00:35:41,725 --> 00:35:44,802 ‫اون موجوداتی که توی بدنم هست، ‫وارد بدن اون هم می‌شن. 657 00:35:44,827 --> 00:35:46,925 ‫بوید، خواهشا خودت روی ‫این حرفت فکر کن... 658 00:35:46,950 --> 00:35:48,670 ‫من دیوانه نشدم! 659 00:35:48,806 --> 00:35:51,471 ‫من این موجودات رو حس می‌کنم. 660 00:35:51,496 --> 00:35:53,712 ‫حتی اگه نبینمشون، می‌تونم حسشون کنم. 661 00:35:53,737 --> 00:35:57,782 ‫بوید، اگه قبول نکنی... الیس می‌میره. 662 00:35:57,982 --> 00:36:00,160 ‫حتی اگه حرفت درست باشه، 663 00:36:00,185 --> 00:36:01,460 ‫ارزش مرگش رو نداره. 664 00:36:01,485 --> 00:36:03,640 ‫برو این حرف رو به کسی بزن ‫که این کار رو باهام کرد. 665 00:36:03,667 --> 00:36:06,717 ‫باید راه دیگه‌ای پیدا کنیم. ‫آخه نمی‌شه که... 666 00:36:06,784 --> 00:36:09,881 ‫بوید، بشین سر جات. 667 00:36:09,935 --> 00:36:11,430 ‫بذار کریستی کارش رو بکنه. 668 00:36:11,630 --> 00:36:13,770 ‫ببین، کنی... 669 00:36:13,795 --> 00:36:15,480 ‫گفتم بشین! 670 00:36:15,509 --> 00:36:18,310 ‫هیچ نمی‌دونین پیامد این کار... 671 00:36:18,834 --> 00:36:21,832 ‫آخه... خدایا! 672 00:36:22,583 --> 00:36:23,708 ‫وای خدا. 673 00:36:23,770 --> 00:36:24,880 ‫کثافت! 674 00:36:24,905 --> 00:36:27,582 ‫وای خدا، دارم می‌بینمشون. 675 00:36:27,757 --> 00:36:29,438 ‫یا خدا. 676 00:36:33,253 --> 00:36:35,518 ‫می‌شه کمکی بکنین؟ 677 00:36:35,543 --> 00:36:37,500 ‫باید بهش... باید بهش خون اُ منفی بدیم. 678 00:36:37,525 --> 00:36:39,150 ‫باید هم الان دست به کار بشیم. 679 00:36:39,257 --> 00:36:40,258 ‫بده‌اش به من. 680 00:36:40,310 --> 00:36:41,930 ‫چی؟ 681 00:36:43,293 --> 00:36:44,773 ‫خونت رو به من بده. 682 00:36:45,445 --> 00:36:47,770 ‫به کریستی درمورد اون یارو ‫که توی غار بود گفتی. 683 00:36:47,903 --> 00:36:51,376 ‫گفتی زخمی‌ات کرد و زخمش رو ‫روی مال تو فشار داد، درسته؟ 684 00:36:52,688 --> 00:36:55,586 ‫اگه به تو منتقلش کرده باشه، ‫پس لابد تو هم می‌تونی... 685 00:36:55,611 --> 00:36:57,204 ‫به کس دیگه‌ای انتقال بدی. 686 00:36:58,332 --> 00:37:01,652 ‫فعلا مهمه که انتقال خون رو انجام بدیم، 687 00:37:02,122 --> 00:37:03,660 ‫باقی‌اش رو بعدا حل می‌کنیم. 688 00:37:04,565 --> 00:37:05,584 ‫نه. 689 00:37:05,711 --> 00:37:07,911 ‫- بوید! ‫- نه، نه، بابا نه! 690 00:37:07,936 --> 00:37:10,010 ‫این حسی که زیر پوستم دارم عین کابوسه، 691 00:37:10,035 --> 00:37:11,978 ‫متوجه نیستی؟ 692 00:37:12,121 --> 00:37:14,060 ‫قشنگ حس می‌کنم داره قوی‌تر می‌شه. 693 00:37:14,984 --> 00:37:18,633 ‫اصلا نمی‌دونم اگه به کس دیگه‌ای ‫منتقلش کنم... 694 00:37:19,544 --> 00:37:20,981 ‫چی پیش میاد. 695 00:37:24,957 --> 00:37:26,037 ‫بوید. 696 00:37:29,694 --> 00:37:30,721 ‫بوید، چی کار می‌کنی؟ 697 00:37:30,746 --> 00:37:31,777 ‫- بوید. ‫- بوید! 698 00:37:31,802 --> 00:37:33,349 ‫- بوید! ‫- فکری به سرم زد! 699 00:37:35,802 --> 00:37:37,160 ‫کجا داری می‌ری؟ 700 00:37:41,127 --> 00:37:42,934 ‫باید به یکی منتقل بشه دیگه؟ 701 00:37:45,387 --> 00:37:47,347 ‫بوید! 702 00:37:47,882 --> 00:37:49,316 ‫- بوید، کجا... ‫- بوید! 703 00:37:49,341 --> 00:37:50,381 ‫چی کار می‌کنی؟ 704 00:37:54,775 --> 00:37:56,167 ‫پس کجایین؟ 705 00:37:59,924 --> 00:38:01,465 ‫هوس خون تازه کردین؟ 706 00:38:02,659 --> 00:38:04,499 ‫گوشت تازه چطور؟ 707 00:38:05,162 --> 00:38:06,903 ‫دیگه اومدم بیرون. 708 00:38:09,574 --> 00:38:10,905 ‫پس کجا موندین؟ 709 00:38:15,842 --> 00:38:17,327 ‫می‌دونم کمین کردین. 710 00:38:19,303 --> 00:38:20,924 ‫می‌دونم صدام رو می‌شنوین. 711 00:38:25,441 --> 00:38:27,355 ‫می‌خواین با هم بازی کنیم؟ 712 00:38:30,227 --> 00:38:32,067 ‫دیگه اومدم بیرون! 713 00:38:33,336 --> 00:38:34,924 ‫آماده‌ام بازی کنیم! 714 00:38:35,215 --> 00:38:36,315 ‫بیاین دیگه! 715 00:38:37,802 --> 00:38:41,537 ‫خیر سرتون فقط بلدین ‫در خونه‌هامون رو بزنین، 716 00:38:41,562 --> 00:38:43,880 ‫فقط پشت پنجره‌هامون وایستین. 717 00:38:45,020 --> 00:38:46,972 ‫می‌خواین باهامون بازی کنین! 718 00:38:48,367 --> 00:38:51,410 ‫الان هم که خودم اومدم سراغتون! 719 00:38:51,435 --> 00:38:52,710 ‫اومدم که... 720 00:39:03,652 --> 00:39:04,982 ‫آفرین. 721 00:39:06,975 --> 00:39:08,313 ‫بیا جلو. 722 00:39:10,069 --> 00:39:11,596 ‫بیا ببینم. 723 00:39:33,152 --> 00:39:34,273 ‫آفرین. 724 00:39:43,751 --> 00:39:45,451 ‫بیا. 725 00:39:47,192 --> 00:39:48,575 ‫منتظر چی هستی؟ 726 00:39:48,787 --> 00:39:50,937 ‫دلت می‌خواد؟ 727 00:40:01,908 --> 00:40:05,661 ‫خون من و تو دیگه یکی شده حروم‌زاده. 728 00:40:17,946 --> 00:40:20,082 ‫چه بازی باحالی. 729 00:41:03,292 --> 00:41:04,902 ‫خیلی‌خب. 730 00:41:05,690 --> 00:41:08,241 ‫حل شد. 731 00:41:08,670 --> 00:41:10,040 ‫دیگه مشکلی نیست. 732 00:41:10,065 --> 00:41:13,030 ‫باید انتقال خون رو شروع کنیم. 733 00:41:40,000 --> 00:42:00,000 ‫مترجمان: «کیارش نعمت گرگانی و حامی مغیثی» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ و Timelordsubs@ 734 00:42:13,578 --> 00:42:15,339 ‫حواست به پله آخر باشه. 735 00:42:15,364 --> 00:42:17,180 ‫- باشه. ‫- پس ردیفه. 736 00:42:18,204 --> 00:42:21,274 ‫اون سبد رو می‌تونی روی ‫صندلی کنار میز بذاری. 737 00:42:21,299 --> 00:42:22,582 ‫خیلی‌خب. 738 00:42:27,665 --> 00:42:30,505 ‫خب، خیلی هم بد نبود. قبول داری؟ 739 00:42:30,530 --> 00:42:31,653 ‫آره. 740 00:42:31,678 --> 00:42:34,330 ‫تازه اگه نظر من رو بخوای... 741 00:42:34,355 --> 00:42:36,810 ‫می‌گم خوش هم گذشت. 742 00:42:41,747 --> 00:42:43,713 ‫اون بالا چیز جالبی دیدی؟ 743 00:42:45,080 --> 00:42:47,702 ‫اگه این خونه هم خراب بشه چی؟ 744 00:42:47,727 --> 00:42:50,496 ‫چنین اتفاقی نمیفته. 745 00:42:50,770 --> 00:42:52,690 ‫از کجا می‌دونی؟ 746 00:42:54,173 --> 00:42:58,103 ‫چون گمون نکنم مامان و بابات... 747 00:42:58,232 --> 00:43:02,312 ‫بخوان سوراخ گنده دیگه‌ای روی زمین بکنن. 748 00:43:03,681 --> 00:43:06,621 ‫می‌شه رازی رو بهت بگم؟ 749 00:43:07,080 --> 00:43:08,440 ‫معلومه که می‌تونی. 750 00:43:08,765 --> 00:43:12,225 ‫به مامان و بابام گفتم که نمی‌ترسم، 751 00:43:12,383 --> 00:43:13,827 ‫ولی می‌ترسم. 752 00:43:15,882 --> 00:43:18,611 ‫دیگه این ماجراجویی رو نمی‌خوام. 753 00:43:18,714 --> 00:43:20,370 ‫می‌خوام برم خونه. 754 00:43:21,793 --> 00:43:23,079 ‫خیلی‌خب. 755 00:43:25,699 --> 00:43:27,612 ‫می‌شه من هم رازی رو بهت بگم؟ 756 00:43:35,210 --> 00:43:37,187 ‫من هم کمی می‌ترسم. 757 00:43:38,997 --> 00:43:40,137 ‫واقعا؟ 758 00:43:40,167 --> 00:43:41,189 ‫آره. 759 00:43:41,214 --> 00:43:42,977 ‫تازه می‌دونی چیه؟ 760 00:43:43,002 --> 00:43:44,142 ‫چیه؟ 761 00:43:44,362 --> 00:43:46,342 ‫ترسیدن نشونه‌ی خوبیه. 762 00:43:46,517 --> 00:43:47,819 ‫چرا؟ 763 00:43:49,733 --> 00:43:54,053 ‫اون زمان که هم‌سن تو بودم، ‫یه بار مامانم حرفی بهم زد. 764 00:43:54,078 --> 00:43:56,940 ‫که به نظرم عاقلانه‌ترین حرفی بود... 765 00:43:56,965 --> 00:43:58,930 ‫که به عمرم شنیدم. 766 00:43:59,976 --> 00:44:01,166 ‫می‌خوای بگم چی گفت؟ 767 00:44:01,191 --> 00:44:02,808 ‫آره. 768 00:44:03,172 --> 00:44:05,770 ‫بهم گفت حس ترس... 769 00:44:05,795 --> 00:44:08,603 ‫توی دل همه‌ی آدم‌ها وجود داره. 770 00:44:08,628 --> 00:44:13,420 ‫عین احساس امید، شادی یا عشق. 771 00:44:13,922 --> 00:44:16,780 ‫علت اینکه آدم‌ها خاص هستن، ‫اینه که چنین احساساتی دارن. 772 00:44:18,258 --> 00:44:22,570 ‫ولی ترس مهم‌ترین حس آدمه. 773 00:44:22,928 --> 00:44:24,288 ‫چرا؟ 774 00:44:25,296 --> 00:44:28,164 ‫چون اگه ترس وجود نداشته باشه، 775 00:44:28,189 --> 00:44:31,230 ‫نمی‌دونیم چطور باید شجاعت به خرج بدیم. 776 00:44:32,878 --> 00:44:37,112 ‫ترسه که از ما قهرمان می‌سازه. 777 00:44:41,824 --> 00:44:43,056 ‫آخی. 778 00:44:45,407 --> 00:44:46,650 ‫چیزی نیست کوچولو. 779 00:44:47,980 --> 00:44:50,990 ‫کار شما هم تموم شد. 780 00:44:51,015 --> 00:44:52,328 ‫باشه، خیلی‌خب. 781 00:44:52,399 --> 00:44:54,260 ‫نه‌خیر. باید کمی دراز بکشی. 782 00:44:54,460 --> 00:44:56,130 ‫حالم خوبه. 783 00:44:56,262 --> 00:44:59,180 ‫کریستی... 784 00:44:59,205 --> 00:45:02,350 ‫گفتم حالم خوبه. باشه؟ 785 00:45:02,375 --> 00:45:03,402 ‫به الیس برس. 786 00:45:06,898 --> 00:45:08,484 ‫سلام الیس. 787 00:45:08,860 --> 00:45:10,126 ‫- هوم... ‫- سلام. 788 00:45:11,413 --> 00:45:13,253 ‫حالت چطوره؟ 789 00:45:13,676 --> 00:45:14,823 ‫اوضاع تنفسی‌ات چطوره؟ 790 00:45:16,935 --> 00:45:18,578 ‫می‌تونم نفس بکشم. 791 00:45:18,603 --> 00:45:19,840 ‫خوبه. 792 00:45:21,477 --> 00:45:22,563 ‫آفرین. 793 00:45:24,326 --> 00:45:27,070 ‫می‌رم برات... روتختی جدید بیارم. 794 00:45:27,212 --> 00:45:28,510 ‫که تختت رو تمیز کنم، خب؟ 795 00:45:28,710 --> 00:45:30,110 ‫دستت درد نکنه. 796 00:45:36,980 --> 00:45:38,120 ‫سلام. 797 00:45:38,683 --> 00:45:39,733 ‫سلام. 798 00:45:41,483 --> 00:45:43,000 ‫هنوز ازم عصبانی‌ای؟ 799 00:45:43,200 --> 00:45:44,520 ‫خفه شو بابا. 800 00:45:48,695 --> 00:45:50,005 ‫معذرت می‌خوام. 801 00:45:50,030 --> 00:45:51,096 ‫اشکال نداره. 802 00:45:52,051 --> 00:45:53,851 ‫استراحت کن. 803 00:45:54,038 --> 00:45:55,308 ‫کجا می‌ری؟ 804 00:45:56,196 --> 00:45:57,585 ‫زود برمی‌گردم. 805 00:46:11,400 --> 00:46:12,715 ‫سلام. 806 00:46:18,396 --> 00:46:19,669 ‫حالت خوبه؟ 807 00:46:23,015 --> 00:46:25,675 ‫نزدیک بود دیگه پیشم نباشه. 808 00:46:25,842 --> 00:46:28,145 ‫ولی الان که هست، خب؟ 809 00:46:28,670 --> 00:46:29,680 ‫الان پیشت هست. 810 00:46:32,442 --> 00:46:36,050 ‫اون موجودات زیر پوست بوید... 811 00:46:36,075 --> 00:46:39,434 ‫آخه... ریدم به این شهر مسخره. 812 00:46:39,459 --> 00:46:41,230 ‫آخه چطور ممکـ... 813 00:46:41,255 --> 00:46:42,261 ‫می‌فهمم. 814 00:46:42,286 --> 00:46:43,789 ‫دیگه تحمل ندارم... 815 00:46:48,585 --> 00:46:49,591 ‫ببین. 816 00:46:53,240 --> 00:46:55,630 ‫می‌شه برام کاری بکنی؟ 817 00:46:56,363 --> 00:46:58,950 ‫خواهشا به هیچ‌کس هم درموردش نگو. 818 00:46:59,150 --> 00:47:00,720 ‫آره. بگو. 819 00:47:04,440 --> 00:47:06,600 ‫احیانا اینجا تست بارداری دارین؟ 820 00:47:07,700 --> 00:47:17,700 ‫«زن، زندگی، آزادی» ‫«توماج صالحی همچنان در بند است» 821 00:47:18,908 --> 00:47:21,258 ‫باید حرفت رو باور می‌کردیم. 822 00:47:21,686 --> 00:47:23,297 ‫باید بهت اعتماد می‌کردیم. 823 00:47:24,981 --> 00:47:27,171 ‫بالأخره که حل شد. 824 00:47:27,779 --> 00:47:29,688 ‫فقط همین مهمه. 825 00:47:33,527 --> 00:47:36,098 ‫از اون‌موقع تکون خورده؟ 826 00:47:37,446 --> 00:47:38,525 ‫نچ. 827 00:47:38,577 --> 00:47:41,467 ‫یعنی... مرده؟ 828 00:47:42,083 --> 00:47:44,133 ‫خب، به زودی مشخص می‌شه.