1 00:00:00,750 --> 00:00:03,127 ‫- آنچه گذشت. ‫- سلام تالی کراون. 2 00:00:03,128 --> 00:00:05,546 من احمقم که فکر میکنم ‫چیزی بیش از این هست؟ 3 00:00:05,547 --> 00:00:07,965 ‫- چیکار کنم؟ ‫- به رقص اعتماد کن. 4 00:00:07,966 --> 00:00:10,050 ‫به همون راهی که لازم هست عمل میکنه. 5 00:00:10,051 --> 00:00:12,386 ‫ژنرال بل‌ودر، ‫فکر کنم شما مادرم ویلا رو می‌شناسید. 6 00:00:12,387 --> 00:00:14,471 ‫فکر میکنه مادرش بخاطر تو مرده. 7 00:00:14,472 --> 00:00:16,473 ‫- اوضاع توی کی‌یف چطور پیش رفت؟ ‫- عقب نشینی کنید! 8 00:00:16,474 --> 00:00:18,559 ‫نه! 9 00:00:18,560 --> 00:00:19,713 ‫پیداشون میکنیم. 10 00:00:19,734 --> 00:00:22,688 ‫شاید وقت اون رسیده ‫که روش های بی‌رحمانه‌تری رو پیش بگیریم. 11 00:00:22,689 --> 00:00:25,357 ‫- راجع به واحد Tarim بهم بگو. ‫- تو از کجا راجع بهشون میدونی؟ 12 00:00:25,358 --> 00:00:28,026 ‫سارا، من فرمانده اطلاعاتی تو هستم، ‫منم دوستانی توی لاهه دارم. 13 00:00:28,027 --> 00:00:30,446 ‫هفته دیگه دخترخاله‌ام ازدواج میکنه، ‫میخواید بیاید؟ 14 00:00:30,447 --> 00:00:32,448 ‫رئیس دانشکده جنگ هم میاد اونجا ‫این شانس رو داری، 15 00:00:32,449 --> 00:00:34,700 ‫بهش ثابت کنی که یه رهبر هستی. 16 00:00:34,701 --> 00:00:38,412 ‫قرار بود اونو بکشی سمت ما، نه خودت. 17 00:00:38,413 --> 00:00:41,707 ‫یه حسی نسبت بهت دارم، ‫حسی که به داشتنش عادت ندارم. 18 00:00:41,708 --> 00:00:46,754 ‫جشن عروسی بل‌ودرها که در پیش دارن، ‫کاری کن دعوت بشی. 19 00:00:46,755 --> 00:00:49,923 ‫رعد رو به وجود اوردیم، ‫اما نتونستیم طوفان ایجاد کنیم. 20 00:00:49,924 --> 00:00:51,842 ‫Windstrikeمون حتی توجه ‫آناکوستیا رو به خودش جلب کرد. 21 00:00:51,843 --> 00:00:55,179 ‫آخر دوره میتونیم واحد اول بشیم. 22 00:00:55,180 --> 00:00:58,182 ‫منم همش همینو میگم، تمرکز کنیم. 23 00:00:58,183 --> 00:01:01,727 ‫اینو گوش کنید، ‫ امروز فقط عروسی دختر خاله‌ام نیست. 24 00:01:01,728 --> 00:01:03,395 ‫با رئیس کالج جنگ هم مصاحبه داریم. 25 00:01:03,396 --> 00:01:06,607 ‫مصاحبه نیست، ابیگیل. فقط یه معرفی هست. 26 00:01:06,608 --> 00:01:09,401 ‫- یه پیش-پیش مصاحبه هست. ‫- بچه ها. 27 00:01:09,402 --> 00:01:10,986 ‫تک تک دستورالعمل های کتاب ‫رو روی من اجرا کرده. 28 00:01:10,987 --> 00:01:14,406 ‫- سیلا چی؟ ‫- یه مهمونی کوچیک که نیست. 29 00:01:14,407 --> 00:01:16,492 ‫باید دعوتنامه داشته بشی، سیلا دعوت نشده. 30 00:01:16,493 --> 00:01:20,746 ‫باید روی خودمون تمرکز کنیم، ‫نه چیزایی که حواسمون رو پرت میکنه. 31 00:01:20,747 --> 00:01:24,291 ‫اون حواس پرتی نیست، ‫مشکلی نیست میتونم توی پایگاه بمونم. 32 00:01:24,292 --> 00:01:26,752 ‫- به نظرت گریت اونجاست؟ ‫- نه، تالی. 33 00:01:26,753 --> 00:01:30,631 ‫و چند بار دیگه باید بهت بگم ‫باید با آدمای دیگه آشنا بشی. 34 00:01:30,632 --> 00:01:34,384 ‫مادرم و تمام پدرهام قراره اونجا باشن رایل. 35 00:01:34,385 --> 00:01:37,054 ‫رئیس دانشکده جنگ هم اونجاست، ‫به علاوه افسرای ارشد نظامی. 36 00:01:37,055 --> 00:01:40,641 ‫این مهمترین مراسم رسمی ‫جامعه High Atlantic در طول سال هست. 37 00:01:40,642 --> 00:01:44,770 ‫این فرصت ما برای نشون دادن ‫خودمون به افرادی که باید بدونن، هست. 38 00:01:44,771 --> 00:01:49,274 ‫اصلاً تا حالا کسی از High Atlantic، ‫با آدمی در سطح اجتماعی من حرف زده؟ 39 00:01:49,275 --> 00:01:51,610 ‫هیچکس اونجا با من حرف نمیزنه ابیگیل. 40 00:01:51,611 --> 00:01:55,656 ‫یا شایدم میتونم برای فرمانده عالی‌مقام ‫ بگم که چقدر یه دهاتی مثل من 41 00:01:55,657 --> 00:01:57,866 ‫چقدر خوشبختن که قراره ‫گوشت قربونی توی جنگ بشن. 42 00:01:57,867 --> 00:02:01,286 شرط میبندم مادرت خیلی خوشحال میشه؟ 43 00:02:01,287 --> 00:02:04,623 ‫باید از سیلا میخواستی اونجا باشه تا حواس منو پرت کنه. 44 00:02:04,624 --> 00:02:07,627 ‫رایل، اگه نیای با خانواده‌ام خیلی مشکل پیدا میکنم. 45 00:02:09,504 --> 00:02:11,797 ‫اینطوریه؟ یا دوست دخترت میاد، 46 00:02:11,798 --> 00:02:14,092 یا میزاری میری؟ 47 00:02:17,095 --> 00:02:19,638 ‫اگه امروز نیای، آسیبش فقط به خودت میرسه. 48 00:03:32,670 --> 00:03:34,838 میدونی باید چیکار کنیم؟ 49 00:03:34,839 --> 00:03:37,174 ‫باید باهم فرار کنیم. 50 00:03:37,175 --> 00:03:40,510 ‫جدی میگم. 51 00:03:40,511 --> 00:03:42,930 ‫- دلت میخواد کجا باشی؟ ‫- یه ساحل. 52 00:03:42,931 --> 00:03:46,350 ‫اسمش Labor in Pain هست. 53 00:03:46,351 --> 00:03:48,602 ‫به نظر عالی میاد. 54 00:03:48,603 --> 00:03:51,939 ‫- راستش زیاد از محل مراسم عروسی دور نیست. ‫- جداً؟ 55 00:03:51,940 --> 00:03:56,443 ‫یه بار موقعی که بچه بودم برا یه هفته رفتم اونجا، ‫هیچوقت فراموشش نکردم. 56 00:03:56,444 --> 00:03:58,904 ‫یه فانوس دریایی متروکه اونجاست. 57 00:03:58,905 --> 00:04:03,492 میخوام ‫ساعتها بنشینم اونجا، 58 00:04:03,493 --> 00:04:07,080 ‫و دور شدن کشتی ها رو نگاه کنم. 59 00:04:09,082 --> 00:04:11,125 ‫به نظرم اونجا آخرین جایی بود که احساس آزادی کردم. 60 00:04:12,460 --> 00:04:14,086 خب، منتظر چی هستیم؟ 61 00:04:14,087 --> 00:04:16,880 ‫فرار میکنیم و میریم توی ساحل زندگی می‌کنیم. 62 00:04:16,881 --> 00:04:19,299 ‫مدال هامون رو هم جلو در آویزون میکنیم. 63 00:04:19,300 --> 00:04:24,264 ‫به پرنده ها میگیم آهنگ خداحافظیمون رو بخونن. 64 00:04:26,391 --> 00:04:31,311 ‫- میخوام توی اقیانوس شنا کنم. ‫- باشه برای بعد از عروسی، بهت قول میدم. 65 00:04:31,312 --> 00:04:34,439 ‫حرفم اینه، نباید رابطه‌ات با ابیگیل رو خراب کنی. 66 00:04:34,440 --> 00:04:36,775 ‫منظورم نرفتن به خاطر من هست. 67 00:04:36,776 --> 00:04:40,321 ‫از اینکه همه کارام به خاطر تو باشه، خوشم میاد. 68 00:04:42,949 --> 00:04:44,616 ‫ای کاش میتونستی باهام بیای. 69 00:04:44,617 --> 00:04:49,204 ‫فعلاً عروسی رو بگذرون ‫بعدش باهم میریم یه جای امن. 70 00:04:49,205 --> 00:04:51,498 ‫جایی که دستگیرمون نکنند ‫و دادگاه نظامی برامون تشکیل ندن. 71 00:04:51,499 --> 00:04:56,421 ما جادوگریم سیلا، کجا میتونه امن باشه؟ 72 00:04:58,256 --> 00:05:02,509 ‫میخواستم توی مراسم عروسی اینو بهت بدم. 73 00:05:02,510 --> 00:05:07,764 ‫اما فکر کردم شاید بخوایم ‫اینجا باهم وقت بگذرونیم، مگه نه؟ 74 00:05:07,765 --> 00:05:09,767 ‫این هدیه برای تو. 75 00:05:15,148 --> 00:05:17,399 ‫فوق‌العاده‌ست. 76 00:05:17,400 --> 00:05:19,652 خوشت اومد؟ 77 00:05:24,991 --> 00:05:27,909 ‫جذاب عجیب، درست مثل ما. 78 00:05:27,910 --> 00:05:29,995 ‫آره، همینطوره. 79 00:05:29,996 --> 00:05:32,664 ‫منم یه چیزی برای تو دارم. 80 00:05:32,665 --> 00:05:37,462 ‫- باشه... ‫- دستت رو نگه دار. 81 00:05:40,631 --> 00:05:41,966 ‫ممکنه یکم درد داشته باشه. 82 00:05:51,059 --> 00:05:54,478 خارق‌العاده‌ست، چیه؟ 83 00:05:54,479 --> 00:05:57,522 ‫یه بخشی از کارم هست، خودم ساختمش. 84 00:05:57,523 --> 00:06:00,734 همیشه دلم میخواست هر جا هستی 85 00:06:00,735 --> 00:06:04,405 ‫- بتونم بهت سلام کنم. ‫- عاشقشم. 86 00:06:15,958 --> 00:06:18,044 ‫میخوام برت گردونم. 87 00:06:19,670 --> 00:06:22,589 ‫اگه ابیگیل نظرش عوض شد بهم خبر بده. 88 00:06:22,590 --> 00:06:25,842 ‫هروقت لطفش شاملم شد، آماده میشم. 89 00:06:25,843 --> 00:06:28,679 ‫باشه، به همین خیال باش. 90 00:07:05,594 --> 00:07:08,694 ‫بهت گفتیم کاری کن دعوت بشی. 91 00:07:08,719 --> 00:07:12,430 ‫نتونست منو وارد لیست مهمونا کنه. 92 00:07:12,431 --> 00:07:14,559 ‫نمیدونم چیکار باید بکنم. 93 00:07:16,283 --> 00:07:17,983 ‫یه راهی پیدا کن ساعت 6 عصر بیاریش پیش ما. 94 00:07:22,907 --> 00:07:25,607 ‫اگه دوباره ناامیدمون کنی، آینده‌ات در خطر میفته. 95 00:07:28,531 --> 00:07:30,131 ‫انتخابش با خودته. 96 00:07:49,510 --> 00:07:52,095 ‫سرگرد هولک، خوشحالم تونستید بیاید. 97 00:07:52,096 --> 00:07:54,472 ‫ادیث، خونه زیبایی دارید. 98 00:07:54,473 --> 00:07:56,266 خیلی زود متوجه میشید که خواهرم استعداد ذاتی 99 00:07:56,267 --> 00:07:58,018 ‫برای مسئول ازدواج بودن رو داره. 100 00:07:58,019 --> 00:08:01,188 ‫موقع نامزدی ابیگیل هم نمیتونم بهتر از این بشم. 101 00:08:01,189 --> 00:08:04,441 ‫پس چاره ای نداره جز اینکه ازتون کمک بخواد. 102 00:08:04,462 --> 00:08:05,525 ‫یا کمک شما رو. 103 00:08:05,526 --> 00:08:09,363 ‫شما بیشترین نفوذ رو در مرکز فرماندهی دارید. 104 00:08:12,408 --> 00:08:16,704 ‫- به سلامتی. ‫- به سلامتی جشن بل‌ودر ها. 105 00:08:25,004 --> 00:08:26,964 ‫اینو بین مهمون ها بچرخون. 106 00:09:11,425 --> 00:09:13,094 ‫سلام. 107 00:09:21,102 --> 00:09:22,686 ‫باورم نمیشه تو اینجایی. 108 00:09:22,687 --> 00:09:26,231 ‫- دسته گل خوشگلیه. ‫- ممنونم. 109 00:09:26,232 --> 00:09:28,733 ‫- هدیه‌ست. ‫- تو چطور اومدی اینجا؟ 110 00:09:28,734 --> 00:09:31,820 ‫نمیشه بدون دعوت بیای عروسی. ‫تو گفتی هر جور شده بیا؟ 111 00:09:31,821 --> 00:09:35,991 نه، ابیگیل...چطور اومدی؟ 112 00:09:35,992 --> 00:09:38,243 ‫خوشحالم اومدی. 113 00:09:38,244 --> 00:09:41,246 ‫نمیزارم برنامه‌مون رو بهم بزنی. 114 00:09:41,247 --> 00:09:43,582 ‫ابیگیل، خوشحالم میبینمت. 115 00:09:43,583 --> 00:09:46,876 ‫- سلام، سرگرد هولک. ‫- اینا واحدت هستن؟ 116 00:09:46,877 --> 00:09:49,379 ‫آره، تقریباً آره. 117 00:09:49,380 --> 00:09:53,426 ‫صبر کن تا ببینی خاله‌ات ادیث چیکار کرده، ‫فوق‌العاده‌ست. 118 00:10:03,269 --> 00:10:06,522 ‫- امیدوارم همه خوب و آماده باشید. ‫- سلام، مامان. 119 00:10:08,774 --> 00:10:11,693 ‫سر وقت نیومدی که به اندازه دیر رسیدن، بده. 120 00:10:11,694 --> 00:10:14,112 ‫کاریش نمیشد کرد، با احمقه مشکل پیدا کردم. 121 00:10:14,113 --> 00:10:18,617 ‫نباید اینجا چنین مشکلاتی داشته باشی، ‫امروز نه. 122 00:10:18,618 --> 00:10:20,661 ‫لطفاً واحدت رو به همه معرفی کن. 123 00:10:22,622 --> 00:10:23,956 ‫بچه ها. 124 00:10:27,627 --> 00:10:32,255 ‫بل‌ودر ها، با واحدم آشنا بشید، ‫تالی کراون و رایل کالر. 125 00:10:32,256 --> 00:10:34,674 ‫- باعث افتخاره. ‫- از دیدنت خوشحالیم. 126 00:10:34,675 --> 00:10:37,177 ‫- سلام. ‫- خوشحالیم باهات آشنا شدیم. 127 00:10:37,178 --> 00:10:40,597 ‫ایشون سیلا رمسهورن هستن، مهمونم هستن. 128 00:10:40,598 --> 00:10:42,974 ‫از دیدنت خوشحالم سیلا. 129 00:10:42,975 --> 00:10:47,270 ‫تالی، رایل، لطفاً غریبی نکنید. 130 00:10:47,271 --> 00:10:50,316 ‫مراسم به زودی شروع میشه، ابیگیل. 131 00:10:58,532 --> 00:11:01,493 ‫ممنون که معرفیم کردی. 132 00:11:01,494 --> 00:11:03,411 میخوای بزنیم بریم به ساحل؟ 133 00:11:03,412 --> 00:11:05,664 ‫مشکلی نیست، منم همینجا میچرخم. 134 00:11:05,665 --> 00:11:08,500 ‫تالی، اگه میخوای تو هم میتونی بیای. 135 00:11:08,501 --> 00:11:11,795 ‫مشکلی نیست، ‫من میمونم اینجا و با پسرای دیگه آشنا میشم 136 00:11:11,796 --> 00:11:15,966 ‫و همونطور که ابیگیل گفت، سرباز خوبی میشم. 137 00:11:17,718 --> 00:11:19,511 اون دختری که رایل اورد کیه؟ 138 00:11:19,512 --> 00:11:22,555 ‫یه احمق دیگه. 139 00:11:22,556 --> 00:11:26,309 ‫بهتره فکر منفی نکنیم، کلی آدم هست ‫که باید تحت تاثیر بزاری. 140 00:11:26,310 --> 00:11:28,895 ‫من آماده‌ام. 141 00:11:28,896 --> 00:11:32,607 ‫اون پسر دوست داشتنی که توی کمپ تابستونی ‫عادت داشت موهات رو بکشه رو یادته؟ 142 00:11:32,608 --> 00:11:34,901 ‫- رَف؟ ‫- آره، خودشه. 143 00:11:34,902 --> 00:11:38,196 ‫اینجاست، به علاوه Sorcellها. 144 00:11:41,909 --> 00:11:45,204 ‫جشن عروسی داره شروع میشه، ‫یادم بنداز معرفیت کنم. 145 00:12:48,392 --> 00:12:54,105 ‫برکت برای بل‌ودرها بخاطر نسل مادری آنها، ‫که باعث شدند این پیوند ادامه پیدا کنه. 146 00:12:54,106 --> 00:12:57,485 ‫مانند طلوع ماه و غروب خورشید. 147 00:13:05,659 --> 00:13:11,372 ‫این گره تمام روبانهایی که از مادرها ‫به دخترها به ارث رسیده را بهم متصل میکند. 148 00:13:11,373 --> 00:13:15,251 ‫و برای دخترهایی که هنوز به دنیا نیامده‌اند. 149 00:13:15,252 --> 00:13:20,465 ‫گره ای که این پیوند را برای 5 سال محکم میکند. 150 00:13:20,466 --> 00:13:25,762 ‫شارول بل‌ودر و سیرو هود، ‫آیا این پیوند را قبول دارید؟ 151 00:13:25,763 --> 00:13:29,766 ‫- بله. ‫- شارول و سیرو، 152 00:13:29,767 --> 00:13:33,436 آیا در این پیوند به یکدیگر احترام متقابل میگذارید؟ 153 00:13:33,437 --> 00:13:36,315 ‫بله. 154 00:13:52,581 --> 00:13:55,458 ‫پس این پیوند برقرار می‌شود. 155 00:14:14,728 --> 00:14:17,897 ‫- سلام، حالت چطوره؟ ‫- خیلی خوب. 156 00:14:17,898 --> 00:14:20,609 خوش میگذره؟ 157 00:14:28,242 --> 00:14:32,704 ‫بهتر نیست یکم خودتون رو کنترل کنید؟ ‫مصاحبه‌مون با رئیس دانشکده خیلی زود شروع میشه. 158 00:14:32,705 --> 00:14:35,540 ‫اگه اینجا تاثیر خوب بزاریم، ‫خیلی راحت وارد دانشکده جنگ میشیم. 159 00:14:35,541 --> 00:14:39,586 ‫- بله کاپیتان. ‫- ابیگیل آروم باش، حداقل یه ساعت وقت داریم. 160 00:14:39,587 --> 00:14:42,923 ‫- نه، ممنون. ‫- هرجور راحتی. 161 00:14:45,509 --> 00:14:47,719 این نزدیکی ها ساحل هست؟ 162 00:14:47,720 --> 00:14:51,514 ‫- یه ساحل خصوصی. ‫- خرچنگ هم دارن. 163 00:14:55,519 --> 00:14:58,605 ‫ژنرال کلاری. 164 00:14:58,606 --> 00:15:03,484 ‫ادای احترام به ستوان کلاری، ‫که وظیفه خود را با شجاعت انجام داد. 165 00:15:03,485 --> 00:15:08,573 ‫باشد که سفری آرام به خانه داشته باشد ‫و آهنگ Sprial را همراه ماداران‌مان بخواند. 166 00:15:08,574 --> 00:15:10,409 ‫ممنون ابیگیل. 167 00:15:13,662 --> 00:15:15,997 چرا نمیری توی جشن شرکت کنی عزیزم؟ 168 00:15:15,998 --> 00:15:18,291 ‫یادت نره به Sorcellها سلام کنی. 169 00:15:18,292 --> 00:15:20,294 ‫باشه، حتماً. 170 00:15:23,547 --> 00:15:27,300 ‫به گمونم فراموش کرده ‫منم دوستانی توی لاهه دارم، گستاخ خانم. 171 00:15:27,301 --> 00:15:31,888 ‫ژنرال آلدر کلی وقت داشت ‫که کاری راجع به گروه Spree بکنه. 172 00:15:31,889 --> 00:15:35,643 ‫شاید زمان تغییر شده باشه. 173 00:15:58,666 --> 00:16:00,041 ‫بهش اهمیت نده. 174 00:16:00,042 --> 00:16:02,919 ‫حواست پیش من باشه. 175 00:16:02,920 --> 00:16:05,963 ‫یا میتونیم باهم بریم سمت ساحل. 176 00:16:05,964 --> 00:16:07,757 ‫میخواد یه کاری کنه بندازت بیرون. 177 00:16:07,758 --> 00:16:11,762 ‫نه، امروز دیگه چرت و پرت هاش رو نمیخوام بشونم. 178 00:16:16,600 --> 00:16:20,186 ‫اسمش توی لیست نبود، قرار نبود اینجا باشی. 179 00:16:20,187 --> 00:16:23,398 ‫اون هرجایی که من میرم، میره، ‫سیلا دوست دختر منه. 180 00:16:23,399 --> 00:16:25,901 ‫یه مساله مربوط به واحدمون پیش اومده و من... 181 00:16:27,653 --> 00:16:28,904 ‫بهت احتیاج دارم. 182 00:16:30,698 --> 00:16:32,907 ‫باشه. 183 00:16:32,908 --> 00:16:33,930 تو مشکلی نداری؟ 184 00:16:33,951 --> 00:16:37,015 ‫اگه منظورت اینه که میترسم یا نه، باید بگم نه. 185 00:16:44,670 --> 00:16:48,382 ‫صریحاً بهت گفتم که ازش فاصله بگیری. 186 00:16:49,508 --> 00:16:51,509 ‫نتونستم. 187 00:16:51,510 --> 00:16:53,636 ‫چون حس عمیقی نسبت بهش دارم. 188 00:16:53,637 --> 00:16:55,513 ‫و اونم همینطور. 189 00:16:55,514 --> 00:16:58,808 ‫ناراحتیت رو سر رایل خراب نکن. 190 00:16:58,809 --> 00:17:02,520 ‫من شخصاً مسئولیت پیروی نکردن ‫از دستورات رو به عهده میگیرم. 191 00:17:02,521 --> 00:17:05,273 ‫از دستورم سرپیچی کردی ‫و از نیروی جدید داری سو استفاده میکنی. 192 00:17:05,274 --> 00:17:09,610 ‫از وقتی باهم آشنا شدیم داره پیشرفت میکنه. 193 00:17:09,611 --> 00:17:12,698 ‫- تاثیر مثبتی روش گذاشتم. ‫- رایل بهت احتیاج نداره. 194 00:17:13,782 --> 00:17:15,868 ‫خودش ذاتاً این توانایی رو داره. 195 00:17:17,411 --> 00:17:20,580 ‫پیشنهاد میکنم دیر یا زود رابطه‌تون رو تمام کنی. 196 00:17:20,581 --> 00:17:25,502 ‫یا اینکه ‫زندگیت رو برات خیلی سخت میکنم رمسهورن. 197 00:17:26,670 --> 00:17:28,672 ‫چشم خانم. 198 00:17:37,014 --> 00:17:38,182 ‫ممنونم. 199 00:17:40,392 --> 00:17:42,352 چی شده تال؟ 200 00:17:44,563 --> 00:17:47,648 ‫- چه خبره؟ ‫- گریت اینجاست. 201 00:17:47,649 --> 00:17:51,444 ‫باورم نمیشه بهم نگفتی. 202 00:17:51,445 --> 00:17:53,988 ‫باورم نمیشه بهم نگفت. 203 00:17:53,989 --> 00:17:55,406 باید برم بهش سلام کنم، ها؟ 204 00:17:55,407 --> 00:17:56,574 ‫- نه! ‫- آره! 205 00:17:56,575 --> 00:17:59,786 ‫- آره! ‫- قراره فاجعه بشه. 206 00:17:59,787 --> 00:18:02,163 ‫مشکلت چیه بل‌ودر؟ بزار خوشحال باشه. 207 00:18:02,164 --> 00:18:05,541 ‫- گریت نامزد کرده. ‫- چی؟ 208 00:18:05,542 --> 00:18:10,380 ‫رسم جامعه High Atlantic هست، ‫تمام مردایی که نامزد میکنن، شال کمر میبندن. 209 00:18:16,553 --> 00:18:18,555 ‫قراره اوضاع خراب بشه. 210 00:18:19,932 --> 00:18:21,891 اینجا چیکار میکنی؟ 211 00:18:21,892 --> 00:18:26,063 چرا بهم نگفتی میای؟ 212 00:18:33,779 --> 00:18:36,030 ‫گوش کن، باید راجع به شال کمرم بهت بگم. 213 00:18:36,031 --> 00:18:40,535 ‫- راجع به دستورالعمل خبر دارم. ‫- دستورالعمل؟ مشکلش چیه؟ 214 00:18:40,536 --> 00:18:42,120 ‫خوندمش. 215 00:18:42,121 --> 00:18:46,124 ‫شماها آموزش دیدید ‫که سرگرم کننده و شاعرانه باشید... 216 00:18:46,125 --> 00:18:49,794 یا واقعاً خودت اینحوری هستی؟ 217 00:18:49,795 --> 00:18:52,421 ‫- واقعاً خودمم. ‫- پس این یه بازیه؟ 218 00:18:52,422 --> 00:18:54,632 ‫هرکاری که دستورالعمل بهت میگه انجام میدی؟ 219 00:18:54,633 --> 00:18:56,801 ‫نه، با تو نه. 220 00:18:56,802 --> 00:18:59,762 ‫تالی، من تمام عمرم ‫رو با دختر های High Atlantic گذروندم. 221 00:18:59,763 --> 00:19:01,597 ‫تو برام مثل تنفس یه هوای تازه ای. 222 00:19:01,598 --> 00:19:03,683 ‫آره، درست میگی. 223 00:19:03,684 --> 00:19:09,147 ‫این یه بازی نیست، ‫البته درسته توی یکی از این بازیا باهم آشنا شدیم. 224 00:19:09,148 --> 00:19:12,568 ‫سر به سرم نزار گریت باتن‌وود. 225 00:19:15,821 --> 00:19:18,030 ‫اگه بهم شک کنی سرزنشت نمی‌کنم. 226 00:19:18,031 --> 00:19:20,992 و راستش رو بگم، خودم یکم جا خوردم 227 00:19:20,993 --> 00:19:23,161 ‫چون همه چی خیلی سریع اتفاق افتاد. 228 00:19:23,162 --> 00:19:26,706 ‫اما تنها چیزی که میخوام تویی. 229 00:19:26,707 --> 00:19:29,167 ‫اما تالی، باید باهم حرف بزنیم. 230 00:19:29,168 --> 00:19:32,171 ‫من...میدونی... 231 00:19:43,807 --> 00:19:48,978 ‫شرمنده پیش اون ولت کردم، ‫اما قراره قلب تالی شکسته بشه. 232 00:19:48,979 --> 00:19:53,774 ‫- تو خوبی؟ ‫- آره، آناکوستیا آدم جوشی‌ای هست. 233 00:19:53,775 --> 00:19:57,236 ‫البته یه چیز جالب گفت. 234 00:19:57,237 --> 00:20:00,239 ‫ظاهراً تو یه دانشجوی با استعداد ذاتی هستی. 235 00:20:00,240 --> 00:20:03,202 ‫امکان نداره اینو گفته باشه. 236 00:20:05,204 --> 00:20:08,539 ‫- ممنون بابت چیزی که گفتی. ‫- چی گفتم؟ 237 00:20:08,540 --> 00:20:11,751 ‫- خودت میدونی. ‫- کِی، قسمت "دوست دخترم" رو میگی؟ 238 00:20:11,752 --> 00:20:15,755 ‫آره، قسمت "دوست دخترم" رو میگم. 239 00:20:28,769 --> 00:20:31,896 خوش میگذره؟ 240 00:20:31,897 --> 00:20:33,773 ‫این کمکت میکنه. 241 00:20:33,774 --> 00:20:35,608 پس اینطوری امروز رو میگذرونی؟ 242 00:20:35,609 --> 00:20:37,777 ‫منو خیلی خوب میشناسی. 243 00:20:37,778 --> 00:20:40,571 اشک جادوگره؟ 244 00:20:40,572 --> 00:20:43,241 خیلی‌خب، چی شده؟ 245 00:20:43,242 --> 00:20:47,745 ‫امروز با رئیس دانشکده ملاقات دارم، ‫واحد داغونم هم همراهم هست. 246 00:20:47,746 --> 00:20:49,747 ‫- توصیه ای نداری؟ ‫- راجع به چی؟ 247 00:20:49,748 --> 00:20:52,583 ‫چی بگم، چطور تاثیر خوب بزارم. 248 00:20:52,584 --> 00:20:55,962 ‫نام خانوادگی، بل‌ودر، اسم ابیگیل. ‫چی دیگه میخواد بدونه؟ 249 00:20:55,963 --> 00:20:58,714 چیزایی راجع به خودم؟ 250 00:20:58,715 --> 00:21:00,967 ‫واقعاً که نگران این مساله نیستی؟ 251 00:21:00,968 --> 00:21:02,885 ‫تنها چیزی که لازمه، خودتو نشون بندی، ‫بل‌ودر کوچولو. 252 00:21:02,886 --> 00:21:07,056 ‫- من بیش از اسم خانوادگیم هستم. ‫- حرف زدن رو بزار به عهده رئیس دانشکده. 253 00:21:07,057 --> 00:21:09,809 ‫به علاوه، برام مهم تر اینه ‫که توی لباس پوشیدن بهم کمک کنی، 254 00:21:09,810 --> 00:21:13,771 ‫تا به کارای شخصیت برسی، ‫توی اتاق مهمونم، بیا پیشم. 255 00:21:13,772 --> 00:21:15,649 ‫لباس رو اونجا گذاشتم. 256 00:21:20,946 --> 00:21:23,447 ‫باید بهت بگم، با کسی دیگه اومدم اینجا. 257 00:21:23,448 --> 00:21:26,117 ‫فقط میخوام انرژیم برای مصاحبه رو بالا ببری. 258 00:21:26,118 --> 00:21:29,662 ‫فوقش 10 دقیقه، بعدش کاریت ندارم. 259 00:22:02,529 --> 00:22:05,324 ‫- باید بریم داخل. ‫- نمیشه. 260 00:22:07,492 --> 00:22:10,077 ‫تالی، میخوام باهات باشم، واقعاً میگم. 261 00:22:14,875 --> 00:22:16,168 ‫من عاشقتم. 262 00:22:18,378 --> 00:22:21,297 ‫و هرچی بشه، ازت میخوام حرفم رو باور کنی. 263 00:22:21,298 --> 00:22:23,508 باشه؟ 264 00:22:24,509 --> 00:22:26,720 ‫منم عاشقتم. 265 00:22:29,139 --> 00:22:31,182 ‫لعنتی. 266 00:22:31,183 --> 00:22:33,642 ‫همه چی رو بعداً برات توضیح میدم. 267 00:22:33,643 --> 00:22:36,604 ‫- امروز خبر دیگه ای هم داریم. ‫- باشه؟ بهت قول میدم. 268 00:22:36,605 --> 00:22:40,233 وایستا، بعد از چی؟ 269 00:22:49,951 --> 00:22:54,564 ‫و نهایتاً، آخرین پیوندی که امروز ثبت شد. 270 00:22:54,585 --> 00:22:56,582 چی شده؟ 271 00:22:56,583 --> 00:23:02,171 ‫گریت باتن‌وود تا 5 سال آینده در دسترستون نیست. 272 00:23:02,172 --> 00:23:06,175 ‫متاسفم خانم‌ها، اون و هیلاری سینت ‫فصل گذشته یه دوره آزمایشی باهم بودن 273 00:23:06,176 --> 00:23:10,679 و تصمیم گرفتن بخاطر نکات سلامتی، برای 5 سال 274 00:23:10,680 --> 00:23:12,681 ‫این پیوند رو رسمی کنند. 275 00:23:12,682 --> 00:23:16,060 ‫به زوج جدید تبریک میگیم! 276 00:23:25,404 --> 00:23:29,073 ‫رئیس دانشکده جنگ، کورال هالموت. 277 00:23:29,074 --> 00:23:34,453 ‫با دخترم ابیگیل و واحدش آشنا بشید، ‫تالی کراون و رایل کالر. 278 00:23:34,454 --> 00:23:38,624 ‫ملاقات با شما باعث افتخاره، برای همه‌مون. 279 00:23:38,625 --> 00:23:42,044 ‫اگه نیاز به تنهایی داشتی، میتونی با خیال راحت ‫از اتاق مطالعه استفاده کنی کورال. 280 00:23:42,045 --> 00:23:44,756 ‫- ممنون. ‫- ابیگیل راه رو نشونتون میده. 281 00:23:46,633 --> 00:23:49,428 حالت خوبه عزیزم؟ 282 00:23:51,805 --> 00:23:54,558 ‫ببخشید، عذر میخوام. 283 00:23:56,059 --> 00:23:58,395 ‫معذرت میخوام، باید برم کمکش. 284 00:24:00,480 --> 00:24:04,650 ‫- خب... ‫- میتونم بخاطر رفتارشون عذرخواهی کنم، 285 00:24:04,651 --> 00:24:08,863 ‫میدونم مسیر طولانی‌ای دارم تا درستشون کنم. 286 00:24:08,864 --> 00:24:12,032 ‫نگرانش نباش، خوشحالم دیدمت ابیگیل. 287 00:24:12,033 --> 00:24:15,954 ‫رئیس، بهتر نیست راجع به اعتبارنامه‌ام ‫برای دانشکده جنگ صحبت کنیم؟ 288 00:24:17,289 --> 00:24:18,622 ‫تو دختر پترا بل‌ودر هستی. 289 00:24:18,623 --> 00:24:23,919 ‫قهرمان جنگ، ارباب بلسترها، رهبر جادوگرها. 290 00:24:23,920 --> 00:24:25,629 ‫حتی یه خوابگرد هم با ورودت به دانشکده موافقت میکنه. 291 00:24:25,630 --> 00:24:29,091 ‫این حداقل دینی هست که میتونیم به مادرت ادا کنیم. 292 00:24:29,092 --> 00:24:32,928 ‫میگم دل گوساله کباب شده ‫و کیک لیموی اینجا رو امتحان کردی؟ 293 00:24:32,929 --> 00:24:37,767 ‫مسئول تدارکات خیلی خوب خوراکهای سنتی ‫کافر ها برای این فصل رو آماده کرده. 294 00:24:45,567 --> 00:24:47,819 ‫هی، تال، تال! 295 00:24:49,654 --> 00:24:52,740 فقط میخوام تنها باشم، باشه؟ 296 00:24:52,741 --> 00:24:54,241 اگه بهم نیاز داشتی، بگو، باشه؟ 297 00:24:54,242 --> 00:24:55,659 امیدوارم دوباره جمع شدنمون 298 00:24:55,660 --> 00:24:57,536 ‫اینقدر طول نکشه. 299 00:24:57,537 --> 00:25:00,372 برنامه های بزرگی برای نامزدی ابیگیل دارم 300 00:25:00,373 --> 00:25:02,500 ‫البته وقتی که شخص مورد نظرشو پیدا کرد. 301 00:25:02,501 --> 00:25:07,171 ‫هیچوقت وقت کافی برای باهم بودن نداریم، ‫ من واقعاً... 302 00:25:07,172 --> 00:25:09,340 ‫فقط خواستم ازتون تشکر کنم. 303 00:25:09,341 --> 00:25:12,635 ‫ببخشید، ببخشید. 304 00:25:12,636 --> 00:25:15,012 ‫مدتی هست که میخواستم ‫یه صحبتی با شما داشته باشم. 305 00:25:15,013 --> 00:25:17,139 ‫باشه، حتماً رایل. 306 00:25:17,140 --> 00:25:19,808 ‫شنیدم آخرین ماموریت مادرم، ‫خیلی اشتباهات صورت گرفته. 307 00:25:19,809 --> 00:25:22,019 ‫خیلی کارها بود که میشد به روش دیگه انجام بشه. 308 00:25:22,020 --> 00:25:26,607 ‫ویلا کالر یکی از شجاعترین سرباز هایی بود که میشناسم. 309 00:25:26,608 --> 00:25:29,735 ‫درمانگری بود که هر واحدی آرزوی داشتنش رو داشت. 310 00:25:29,736 --> 00:25:35,950 ‫روشهای غیر مرسوم مادرت نتایج خارق‌العاده ای داشت. 311 00:25:35,951 --> 00:25:38,369 ‫تعداد بیشماری زندگی بخاطر کارهای اون نجات پیدا کردن. 312 00:25:38,370 --> 00:25:42,581 ‫و طبق شنیده های من، ‫تو هم داری پا جای پای اون میزاری. 313 00:25:42,582 --> 00:25:46,877 ‫سعی کردی زندگی یه مرد جوون رو نجات بدی. 314 00:25:46,878 --> 00:25:49,922 ‫ای کاش امروز پیش ما بود. 315 00:25:49,923 --> 00:25:52,842 ‫حتماً بهت افتخار میکرد. 316 00:26:04,437 --> 00:26:07,482 ‫منم امیدوار بودم اون امروز پیش ما بود. 317 00:26:13,280 --> 00:26:18,492 ‫هزاران پس لرزه از شکوه لباس عروسیت به وجود میاد. 318 00:26:18,493 --> 00:26:20,578 ‫این حرف رو موقعی که خودم دیدمش گفتم. 319 00:26:20,579 --> 00:26:22,247 ‫البته منظورم فقط لباس نبود. 320 00:26:23,665 --> 00:26:25,624 ‫یه چیزی کم داره. 321 00:26:25,625 --> 00:26:28,460 ‫گوشواره هام کجان؟ قرار بود تو کمکم کنی. 322 00:26:28,461 --> 00:26:32,299 ‫خیلی سختگیری. 323 00:26:33,425 --> 00:26:35,093 ‫به بهترین نحو برای عروس البته. 324 00:26:38,722 --> 00:26:42,308 ‫- برات خوشحالم دختر خاله. ‫- منم همینطور، خیلی برا خودم خوشحالم. 325 00:26:42,309 --> 00:26:46,228 به نظرت میتونی 5 سال با یه مرد باشی؟ 326 00:26:46,229 --> 00:26:48,022 ‫ابیگیل! 327 00:26:48,023 --> 00:26:49,481 ‫البته که نه. 328 00:26:49,482 --> 00:26:50,941 ‫هدف این مراسم این نیست. 329 00:26:50,942 --> 00:26:53,444 پس اون بخش که قسم خوردی 330 00:26:53,445 --> 00:26:55,321 پنج سال از جوونی و زیباییت رو بدی چی؟ 331 00:26:55,322 --> 00:26:57,531 ‫بیشتر قرض دادن هست تا دادن. 332 00:26:57,532 --> 00:27:02,286 ‫در هر صورت، ‫اصلاً محدودیت هایی که به نظر میرسه رو نداره. 333 00:27:02,287 --> 00:27:03,454 ‫نوبتت برسه خودت میفهمی. 334 00:27:03,455 --> 00:27:06,540 به علاوه، این کاری هست که بل‌ودر ها 335 00:27:06,541 --> 00:27:09,085 ‫وقتی جنگی پیروز نشن، انجام میدن. 336 00:27:10,587 --> 00:27:14,173 ‫- سیرو انتخاب خوبیه. ‫- از همه جهت. 337 00:27:14,174 --> 00:27:17,968 ‫چه خانواده ای هستن، مادرش سرتیپ هست. 338 00:27:17,969 --> 00:27:20,512 ‫خدا بخواد، نبرد بعدی که میفرستنت، حامله‌ای. 339 00:27:20,513 --> 00:27:22,765 ‫ادیث موقع محاصره... 340 00:27:22,766 --> 00:27:26,185 ‫خارطوم، منو حامله بود؟ چرا. 341 00:27:26,186 --> 00:27:29,356 ‫- اما مشکلی پیش نیومد. ‫- مشکلی پیش نیومد؟ 342 00:27:30,648 --> 00:27:32,316 ‫دیگه زیادی داری فروتنی میکنی. 343 00:27:32,317 --> 00:27:34,485 ‫منتظرم به قسمتی که لباسم رو نشون میدم برسم. 344 00:27:34,486 --> 00:27:37,571 ‫نگاهش کن. 345 00:27:37,572 --> 00:27:39,198 ‫ما زیاد لباس جشن نمیپوشیم. 346 00:27:39,199 --> 00:27:42,493 ‫نمیشه به خوبی تو توی کالج جنگ بود. 347 00:27:42,494 --> 00:27:44,912 ‫هر سال توی لیست رئیس دانشکده هستی. 348 00:27:44,913 --> 00:27:47,415 ‫تو هم خواهی بود، عزیزم، بدخلقی نکن. 349 00:27:49,334 --> 00:27:50,502 یکم دیگه بریم؟ 350 00:27:52,879 --> 00:27:57,883 ‫خب، مصاحبه‌ات با رئیس هالموت ‫چطور پیش رفت؟ به نظر مضطربی. 351 00:27:57,884 --> 00:27:59,676 دیگه نگران رفتن به دانشکده جنگ که نیستی، ها؟ 352 00:27:59,677 --> 00:28:04,139 ‫حق با تو بود، خلاصه ترین معارفه رو داشتم. 353 00:28:04,140 --> 00:28:05,641 ‫بعدشم که سریع رفت سراغ بوفه. 354 00:28:05,642 --> 00:28:10,229 ‫بهت که گفتم قضیه از چه قراره، ‫بل‌ودر، تمام شد رفت. 355 00:28:10,230 --> 00:28:15,234 ‫میخوام کارم رو درست انجام بدم، ‫اسمی واسه خودم دست و پا کنم. 356 00:28:15,235 --> 00:28:19,530 ‫همه همینطوریم، اما اسم‌مون ‫تنها چیزی هست که مردم یادشون می‌مونه. 357 00:28:19,531 --> 00:28:22,533 ‫هرچی زودتر قبولش کنی، من زودتر میتونم ‫یه عروسی فوق‌العاده داشته باشم. 358 00:28:22,534 --> 00:28:28,456 ‫- داری بهم استرس وارد میکنی. ‫- ببخشید، امروز روز توئه. 359 00:28:30,583 --> 00:28:33,168 ‫مشکلی نیست عزیزم. 360 00:28:33,169 --> 00:28:36,505 ‫بیشتر از هر چیزی دوست دارم دختر خاله. 361 00:28:36,506 --> 00:28:39,425 ‫منم همینطور شار، باید وقتی بزرگ شدم ‫ بیشتر شبیه تو باشم. 362 00:28:39,426 --> 00:28:41,510 ‫اگه خودم بودم اینطور نمیگفتم. 363 00:28:41,511 --> 00:28:44,054 برگرد به جشن، میخوام یکم پاهام رو خیس کنم 364 00:28:44,055 --> 00:28:46,557 ‫تا مجبور نباشم تمام شب ‫توی کفشای پاشه بلندم وول بخورم. 365 00:28:46,558 --> 00:28:49,560 بعدش میخوام ده دقیقه وقت بزارم 366 00:28:49,561 --> 00:28:52,312 تا دوباره تو رو به رئیس دانشکده معرفی کنم 367 00:28:52,313 --> 00:28:56,901 ‫و قبل از اینکه فورت سِیلِم رو ترک کنی، ‫تو رو وارد لیست کنم. 368 00:29:40,028 --> 00:29:41,945 ‫توی چنگم دارمش. 369 00:29:41,946 --> 00:29:45,283 ‫منتظر دستورات برای محل خروج هستم. 370 00:29:46,407 --> 00:29:49,007 ‫ساعت 6، خیابان پنه‌لوپه. 371 00:29:51,039 --> 00:29:54,124 ‫میخوام مطمئن بشم موقعی که رسیدیم جاش امنه. 372 00:29:54,125 --> 00:29:55,502 نیاز هست باهاش منتظر بمونم؟ 373 00:29:57,826 --> 00:29:58,826 ‫فقط تحویلش بده، سوال دیگه ای نباشه. 374 00:31:05,446 --> 00:31:07,240 مشکلی با مادر ابیگیل پیش اومده؟ 375 00:31:08,241 --> 00:31:11,535 ‫نه، چیزی نیست. 376 00:31:11,536 --> 00:31:18,376 ‫فقط اینکه...مادر من و مادر اون... 377 00:31:19,502 --> 00:31:23,214 ‫خیلی بحث مامانها میشه. 378 00:31:25,550 --> 00:31:27,010 ‫باهام بیا. 379 00:31:29,679 --> 00:31:32,098 ‫بریم سمت اون ساحل که گفتم. 380 00:31:39,564 --> 00:31:42,650 میشه یه چند دقیقه برقصیم؟ 381 00:31:46,738 --> 00:31:48,114 ‫حتماً. 382 00:31:49,574 --> 00:31:51,409 ‫باشه. 383 00:31:56,122 --> 00:31:58,624 ‫ببخشید. 384 00:31:58,625 --> 00:32:00,876 ‫خبر خوب، ‫رئیس دانشکده خیلی تحت تاثیر قرار گرفته. 385 00:32:00,877 --> 00:32:03,420 ‫تحت تاثیر من؟ فکر نکنم. 386 00:32:03,421 --> 00:32:05,547 ‫مدال های شما و اسم بل‌ودر؟ حتماً. 387 00:32:05,548 --> 00:32:08,634 ‫- چی داری میگی؟ ‫- حتی وانمود هم نکرد 388 00:32:08,635 --> 00:32:10,802 ‫که من چی برای عرضه دارم. 389 00:32:10,803 --> 00:32:13,555 مگه سرباز خوب بودن مهم تر از تکیه 390 00:32:13,556 --> 00:32:15,599 به اعتبار و میراث نیست؟ 391 00:32:15,600 --> 00:32:18,477 ‫ابیگیل هر کاری که کردم تو هم توی فکرم بودی. 392 00:32:18,478 --> 00:32:20,854 ‫تا بتونی از هر فرصتی استفاده کنی. 393 00:32:20,855 --> 00:32:23,107 ‫تا خودت رو بهتر نشون بدی. 394 00:32:27,320 --> 00:32:29,446 ‫- شارول رو ندیدی؟ ‫- نه، تالی رو ندیدی؟ 395 00:32:29,447 --> 00:32:32,449 ‫ولش کن، فقط داری بدترش میکنی. 396 00:32:32,450 --> 00:32:36,788 ‫فقط...ازش دور بمون. 397 00:32:49,258 --> 00:32:51,259 ‫منم موافقم، به نظرم عروس و داماد... 398 00:32:51,260 --> 00:32:53,428 ‫عذر میخوام، سرباز کراون. 399 00:32:53,429 --> 00:32:55,472 ‫ببخشید، اضطراریه. 400 00:32:55,473 --> 00:32:58,101 ‫و خصوصی. 401 00:33:01,854 --> 00:33:04,649 میشه ما رو ببخشید؟ 402 00:33:06,192 --> 00:33:08,528 چی شده؟ 403 00:33:11,656 --> 00:33:14,533 ‫یه بادکنک دیدم. 404 00:33:14,534 --> 00:33:17,995 ‫فکر کنم سیلا عضو گروه Spree هست. 405 00:34:10,840 --> 00:34:13,341 ‫سیلا، چی شده؟ به نظر ترسیدی. 406 00:34:13,342 --> 00:34:16,261 ‫نه، چیزی نیست، من خوبم. 407 00:34:16,262 --> 00:34:20,766 ‫- مطمئنی؟ ‫- آره. 408 00:34:20,767 --> 00:34:24,686 ‫بهتره به رقصمون ادامه بدیم. 409 00:34:24,687 --> 00:34:25,730 ‫باشه. 410 00:34:33,654 --> 00:34:36,991 ‫مهم نیست چی میشه، من عاشقتم. 411 00:34:58,221 --> 00:35:00,473 شارول؟ 412 00:35:02,934 --> 00:35:03,935 ‫شارول، منم. 413 00:35:05,103 --> 00:35:07,230 ‫شارول! 414 00:35:14,320 --> 00:35:15,321 ‫شارول؟ 415 00:35:18,616 --> 00:35:20,492 ‫شارول! 416 00:35:37,009 --> 00:35:38,010 شارول؟ 417 00:36:30,563 --> 00:36:32,857 ‫بادکنکها. 418 00:36:33,900 --> 00:36:36,109 ‫طبق دستورالعمل قرنطینه پیش برید. 419 00:36:36,110 --> 00:36:37,194 ‫منطقه رو امن کنید. 420 00:36:37,195 --> 00:36:39,112 ‫افراد رو تخلیه کنید، ببریدشون داخل. 421 00:36:39,113 --> 00:36:41,031 ‫- چی شده؟ ‫- آروم باشید 422 00:36:41,032 --> 00:36:43,408 ‫و برید داخل، همگی برید داخل. 423 00:36:43,409 --> 00:36:46,871 ‫مهمونی تموم شده، برید داخل، برید! 424 00:37:03,221 --> 00:37:05,347 ‫- ابیگیل کجاست؟ ‫- نمیدونم. 425 00:37:05,348 --> 00:37:07,682 ‫برگرد و کمک کن. 426 00:37:07,683 --> 00:37:09,852 ‫حالتون خوبه؟ برید داخل. 427 00:37:30,498 --> 00:37:31,749 ‫برید داخل، برید داخل. 428 00:37:33,125 --> 00:37:34,793 ‫- ابیگیل کجاست؟ ‫- ندیدمش. 429 00:37:34,794 --> 00:37:38,046 ‫سیلا! 430 00:37:38,047 --> 00:37:40,258 ‫- ابیگیل کجاست؟ ‫- نمیدونم، سیلا کجاست؟ 431 00:37:45,471 --> 00:37:46,806 چه اتفاقی داره میفته؟ 432 00:37:48,057 --> 00:37:49,599 ‫ابیگیل! 433 00:37:49,600 --> 00:37:51,644 ‫ابیگیل! 434 00:39:12,391 --> 00:39:17,229 ‫ما گروه Spree هستیم. 435 00:39:53,182 --> 00:39:56,685 ‫درمانگرها میان پیشتون. 436 00:39:57,937 --> 00:39:59,605 ‫خواهرت رو پیدا میکنم. 437 00:40:10,658 --> 00:40:13,660 ‫هیچ اثری از ابیگیل و سیلا نیست. 438 00:40:13,661 --> 00:40:15,578 ‫به نظرت آسیب دیده؟ ‫ چه بلایی ممکنه سرش اومده باشه؟ 439 00:40:15,579 --> 00:40:17,081 تال؟ 440 00:40:22,378 --> 00:40:23,712 ‫ابیگیل. 441 00:40:31,637 --> 00:40:33,139 ‫صدمه دیدی. 442 00:40:34,723 --> 00:40:36,725 ‫- ابیگیل. ‫- شارول. 443 00:40:38,227 --> 00:40:40,855 ‫مرده. 444 00:40:46,277 --> 00:40:48,112 ‫سیلا هم رفته. 445 00:41:00,036 --> 00:41:10,036 مترجم: ابراهیم قلی پور