1 00:00:01,960 --> 00:00:03,586 ‫آنچه گذشت. 2 00:00:03,587 --> 00:00:04,795 ‫یه فرقه کوچیک و صحرانشین از جادوگرها 3 00:00:04,796 --> 00:00:06,130 ‫اخیراً در مناطق بیابانی کشف شدن. 4 00:00:06,131 --> 00:00:08,591 عادل، ‫خوشحالم که جای خودت و خواهرت امنه. 5 00:00:08,592 --> 00:00:10,801 ‫به محض اینکه که خالده خوب بشه، ‫رفع زحمت میکنیم. 6 00:00:10,802 --> 00:00:14,347 ‫تا هر زمانی که بخواید بمونید ‫قدمتون رو چشم ماست. 7 00:00:14,348 --> 00:00:17,600 ‫صداهایی که مردمت میخونن، ‫خیلی دوست دارم یادشون بگیرم. 8 00:00:17,601 --> 00:00:19,852 ‫اون صداها که همراهت داری هیچوقت قرار نبود، ‫در جهان آزاد بشن. 9 00:00:19,853 --> 00:00:22,188 ‫- ما گروه Spree هستیم. ‫- میدونم سیلا عضو Spree هست. 10 00:00:22,189 --> 00:00:25,024 ‫میدونم رایل عاشقشه و نمیتونم تظاهر کنم ‫که هیچ اتفاقی نیفتاده. 11 00:00:25,025 --> 00:00:28,195 ‫- هیچی نمیگی! ‫- چطور میتونم هم خواهرش باشم، هم یه دروغگو؟ 12 00:00:29,029 --> 00:00:30,738 ‫همونجا وایستا! بهش دست زدی؟ 13 00:00:30,739 --> 00:00:32,782 ‫نه، دنبال دوست دخترم هستم. 14 00:00:32,783 --> 00:00:35,159 ‫- سیلا کشته شده. ‫- رایل کجاست؟ 15 00:00:35,160 --> 00:00:38,079 ‫- نمیتونم شما رو از پایگاه ببرم بیرون. ‫- رایل خواهرم هست. 16 00:00:38,080 --> 00:00:40,790 ‫بزار دوستم رو نجات بدم و برش گردونم خونه. 17 00:00:40,791 --> 00:00:43,168 ‫بس کنید! بس کنید! اون زنده‌ست! 18 00:00:44,086 --> 00:00:46,004 ‫سلام سیلا. 19 00:00:51,593 --> 00:00:56,223 ‫گروه Spree چطور نوادگان خاندان بل‌ودر رو پیدا کرد ‫و مورد هدف قرارشون داد؟ 20 00:00:57,557 --> 00:01:01,227 ‫سارا آلدر، کسی که تلافی میکنه. 21 00:01:01,228 --> 00:01:05,940 ‫کسی که دنیا رو عوض کرده، قهرمان بزرگ. 22 00:01:05,941 --> 00:01:09,111 مجبورت نکردن یکی از اینا بندازی گردنت؟ 23 00:01:11,488 --> 00:01:14,366 ‫بخور لطفاً. 24 00:01:18,161 --> 00:01:22,873 ‫ما رو به کسانی متعهد کردی که ازمون متنفرن. 25 00:01:22,874 --> 00:01:25,418 ‫مجبورمون کردی در نبردهای بی ارزششون بجنگیم. 26 00:01:25,419 --> 00:01:28,254 ‫درحالی که هردومون میدونیم فقط یه نبرد وجود داره. 27 00:01:28,255 --> 00:01:32,800 ‫نبرد بین ما و آدمهای عادی، ‫این تنها نبردیه که باید باشه. 28 00:01:32,801 --> 00:01:35,804 ‫- آخرین نبردها. ‫- غذا بخور، میدونم گرسنه ای. 29 00:01:43,228 --> 00:01:46,647 ‫- من برای آزادی میجنگم. ‫- تو یه قاتلی. 30 00:01:46,648 --> 00:01:49,942 ‫تو برای نابودی میجنگم، ‫و من نمیتونم همچین اجازه ای بهت بدم. 31 00:01:49,943 --> 00:01:54,113 ‫هنوز فرصت برای جبران اشتباهاتت داری، ‫بهمون بگو چی میدونی. 32 00:02:05,167 --> 00:02:06,543 ‫نه. 33 00:02:15,886 --> 00:02:18,180 ‫بابت ناهار ممنونم، واقعاً دلپذیر بود. 34 00:02:32,819 --> 00:02:38,533 ‫فقط تا جایی سخت میشه ‫که خودت اجازه بدی، بزار وارد بشم. 35 00:02:42,996 --> 00:02:44,331 ‫از توی سرم برو بیرون! 36 00:02:48,168 --> 00:02:49,960 ‫کاری ازت بر نمیاد. 37 00:02:49,961 --> 00:02:54,299 ‫تا آزادی کامل از پا نمی‌ایستیم. 38 00:04:06,371 --> 00:04:10,541 ‫بهشون توجه نکن، هیچکدومشون ‫جرات کاری که ما کردیم رو نداریم. 39 00:04:10,542 --> 00:04:13,462 ‫- به طرز جالبی توصیفش کردی. ‫- موافقم. 40 00:04:19,134 --> 00:04:21,177 ‫اون اتاق سیلا بود. 41 00:04:21,178 --> 00:04:23,179 ‫هرجا نگاه میکنم اونو میبینم. 42 00:04:23,180 --> 00:04:26,390 غم سرکشه، یادته؟ 43 00:04:26,391 --> 00:04:28,477 ‫خودت اینو بهم گفتی. 44 00:04:30,645 --> 00:04:33,106 ‫گذر زمان بهت کمک میکنه. 45 00:04:34,191 --> 00:04:35,942 ‫بیا. 46 00:04:45,202 --> 00:04:48,454 ‫شنیدم کلی سالوا مصرف کرده، ‫از اعضای واحدش دزدیده. 47 00:04:48,455 --> 00:04:53,126 ‫اینکه واحد بل‌ودر مسئولیت اشتباهشون رو به ‫عهده بگیرن مثل گناه کیبره‌ست. 48 00:04:55,962 --> 00:04:57,005 ‫پخ! 49 00:05:02,469 --> 00:05:03,470 اجازه هست؟ 50 00:05:07,641 --> 00:05:12,353 ‫اینجاش رو میچرخونی تا وقتی ‫کاسه‌ات پر شد نگهش میداری. 51 00:05:12,354 --> 00:05:15,523 ‫ممنونم. 52 00:05:15,524 --> 00:05:18,067 ‫جایی که زندگی میکنم از اینا نداره. 53 00:05:18,068 --> 00:05:20,611 ‫- کجا؟ ‫- دریاچه Tarim. 54 00:05:20,612 --> 00:05:24,615 ‫منظقه پر کشمکشی هست، ‫تونستی سالم از اونجا خارج بشی. 55 00:05:24,616 --> 00:05:27,577 ‫مطمئناً دلیل خوبی برا خوردن غلات صبحانه هست. 56 00:05:31,915 --> 00:05:34,376 حدس میزنم اونو با خودت نیوردی اینجا؟ 57 00:05:36,127 --> 00:05:38,963 ‫بهم گفتن قراره راهنمام باشه. 58 00:05:38,964 --> 00:05:42,717 ‫اگه پیچوندیش، میتونم اطراف پایگاه رو بهت نشون بدم. 59 00:05:44,177 --> 00:05:46,178 ‫من عادل هستم. 60 00:05:46,179 --> 00:05:50,308 ‫بل‌ودر، ابیگیل. 61 00:05:59,651 --> 00:06:00,714 ‫بامزه‌ست. 62 00:06:00,735 --> 00:06:03,904 ‫میشه قبل از اینکه برنامه ازدواجم ‫رو بریزی صبحونه‌ام رو بخورم؟ 63 00:06:03,905 --> 00:06:06,949 ‫هی، من غذام رو خوردم، میرم یکم قدم بزنم. 64 00:06:06,950 --> 00:06:10,744 ‫- حالت خوبه؟ ‫- آره، فقط یکم مضطربم. 65 00:06:10,745 --> 00:06:13,874 ‫- تمرین تا... ‫- نیم ساعت دیگه شروع میشه، میام. 66 00:06:19,170 --> 00:06:22,172 ‫گزارش هایی از نکرو ها در چندماه اخیر توی لاهه بوده. 67 00:06:22,173 --> 00:06:27,428 ‫مورد های لاعلاج مثل این توی منطقه ‫درگیری بوده، یه...چیز جدید هستن. 68 00:06:27,429 --> 00:06:32,267 ‫غیرطبیعی هستن، شایدم...ساخته انسان باشن. 69 00:06:43,194 --> 00:06:45,195 لرزش باعث چسبندگی غشایی میشه 70 00:06:45,196 --> 00:06:48,073 ‫خیالمون بابت محافظت از ریه ها راحت میشه. 71 00:06:48,074 --> 00:06:52,620 ‫سرهنگ ویک! 72 00:06:52,621 --> 00:06:53,673 چه اتفاقی داره میفته؟ 73 00:06:53,694 --> 00:06:56,707 ‫شاید اطراف تارهای صوتیش رو گرفته. 74 00:06:56,708 --> 00:07:00,629 ‫برید بیرون! 75 00:07:18,730 --> 00:07:23,317 ‫صبح بخیر سربازا، ‫من امروز به جای سرهنگ ویک هستم. 76 00:07:23,318 --> 00:07:25,194 ‫شاید اون بهترین درمانگر در کشور باشه، 77 00:07:25,195 --> 00:07:29,114 ‫اما در غیبتش احتمالاً بتونم ‫از پس قسمت کمک های اولیه بر میام. 78 00:07:29,115 --> 00:07:32,327 ‫یه داوطلب میخوام. 79 00:07:47,092 --> 00:07:49,134 ‫بزارید باهاتون رو راست باشم. 80 00:07:49,135 --> 00:07:50,969 شاید بتونید راحت وارد کوهستان بشید 81 00:07:50,970 --> 00:07:53,305 .و زمزمه تندبادی که در پیش هست رو بدونید 82 00:07:53,306 --> 00:07:55,474 ‫اما بدون درمانگر، 83 00:07:55,475 --> 00:07:57,893 ‫در هر صورت، کشته خواهید شد. 84 00:07:57,894 --> 00:08:02,439 ‫امروز اتصال رو یاد میگیرید، 85 00:08:02,440 --> 00:08:04,316 ‫که یکی از توانایی های واجب در میدان جنگ هست. 86 00:08:04,317 --> 00:08:08,028 ‫نفس کشیدن، اگه با دقت کافی بهش گوش بدید، 87 00:08:08,029 --> 00:08:12,074 درست ‫مثل یه آهنگ هست، ‫قلب هامون با ریتم خاصی میزنه. 88 00:08:12,075 --> 00:08:16,036 ‫اگه کاملاً یادش بگیرید، ‫میتونید با نیروی حیات هدفتون، 89 00:08:16,037 --> 00:08:20,290 ‫گردش خونش، عملکرد اندامهاش، ‫حتی ترکیب های سلولیش هماهنگ بشید. 90 00:08:20,291 --> 00:08:22,793 ‫اتصال، معیار درمانگری هست، 91 00:08:22,794 --> 00:08:25,045 ‫و همینطور که میبینید، برای سربازها، 92 00:08:25,046 --> 00:08:28,383 ‫خیلی وقتها مساله مرگ و زندگی هست. 93 00:08:45,984 --> 00:08:48,277 ‫ممنون سرباز. 94 00:08:48,278 --> 00:08:52,073 ‫چرا قبل از اینکه دوباره ادامه ندی، ‫یه استراحتی نمیکنی؟ 95 00:08:54,868 --> 00:09:00,497 ‫اتصال به صورت پیشرفته تر حتی اجازه میده به ‫ذهن و خاطرات سربازای دیگه نگاه کوچیکی بندازید. 96 00:09:00,498 --> 00:09:05,002 ‫این یه تمرین اتصال و هماهنگ کردن ‫ضربان قلب، دو نفره‌ست. 97 00:09:05,003 --> 00:09:08,047 ‫- سوایث و بل‌ودر. ‫- من با گلوری میرم. 98 00:09:08,048 --> 00:09:13,552 ‫باشه، کراون و مافت، کالر و تری‌فاین. 99 00:09:13,553 --> 00:09:18,766 ‫مجبورم با معتاد سالوا تمرین کنم. 100 00:09:18,767 --> 00:09:21,269 ‫خوش شانسی یه بل‌ودر توی واحدت داری ‫که ازت مراقبت میکنه. 101 00:09:22,228 --> 00:09:24,480 اجازه هست؟ 102 00:09:24,481 --> 00:09:27,691 ‫- شروع کنید. ‫- بخواه و به تو داده خواهد شد. 103 00:09:27,692 --> 00:09:30,027 ‫بجوی و خواهی یافت. 104 00:09:30,028 --> 00:09:32,946 ‫روش این کار هیچ ربطی به مزخرفات مسیحیا نداره. 105 00:09:32,947 --> 00:09:35,491 ‫- من اینطوری یادش گرفتم. ‫- اونوقت چقدر به درد پورتر خورد؟ 106 00:09:35,492 --> 00:09:39,328 ‫بخواه و به تو داده خواهد شد، ‫بجوی و خواهی یافت. 107 00:09:39,329 --> 00:09:41,414 ‫مشت بر در کوب... 108 00:09:58,473 --> 00:10:02,643 ‫از اونجایی که من هنوز بیدارم، پس حدس میزنم ‫القای خواب رو توی ارتش یاد نگرفتی. 109 00:10:02,644 --> 00:10:05,062 الان چیکار کردم؟ 110 00:10:05,063 --> 00:10:07,106 ‫همه رو مجبور کردی یه چرت کوچیک بزنن. 111 00:10:07,107 --> 00:10:09,650 ‫به من گوش کن. 112 00:10:09,651 --> 00:10:12,069 ‫در حال حاضر تو برده احساساتت هستی رایل. 113 00:10:12,070 --> 00:10:15,906 ‫و این موضوع در میدان نبرد یعنی فاجعه. 114 00:10:15,907 --> 00:10:18,909 ‫به احساساتت غلبه کن تا آزاد بشی. 115 00:10:18,910 --> 00:10:22,663 ‫به ما تکیه کن، اصول‌مون ناامیدت نمیکنن. 116 00:10:22,664 --> 00:10:26,834 ‫این حرفی بود که سیلا زد، ‫بزار ارتش قدرتمندترت کنه. 117 00:10:26,835 --> 00:10:30,964 ‫اون درست میگفت و آدم باهوشی بود. 118 00:10:32,924 --> 00:10:35,385 ‫باید بازخواستت کنم. 119 00:10:38,680 --> 00:10:43,016 ‫انجام کارها خارج از اصول کاملاً خلافه قانون هست. 120 00:10:43,017 --> 00:10:47,146 ‫کاری که رایل کرد خیلی خطرناکه ‫و ممکنه به کسی آسیب بزنه. 121 00:10:47,147 --> 00:10:50,190 ‫- چی شد؟ ‫- تقصیر اون بود. 122 00:10:50,191 --> 00:10:54,987 ‫- نمیتونه خودش رو کنترل کنه. ‫- بکش کنار تری‌فاین. اون عضو واحد منه. 123 00:10:54,988 --> 00:10:58,616 ‫محض یادآوری بگم، همین الان زد گاییدت. 124 00:11:01,995 --> 00:11:06,373 ‫بهتون اطمینان میدم، به زودی یاد میگیرید ‫چطور به طرز درستش یه نفر رو بخوابونید. 125 00:11:06,374 --> 00:11:10,169 ‫و بله، اگه خیلی زود بیدار بشید ‫حالت تهوع خواهید داشت. 126 00:11:10,170 --> 00:11:14,006 ‫برگردید پیش هم گروهیتون تا ‫تمرین اتصال رو از اول دوباره شروع کنیم. 127 00:11:14,007 --> 00:11:16,425 ‫بث تری‌فاین واسه جامعه High Atlantic ‫نماد آبرو ریزیه. 128 00:11:16,426 --> 00:11:18,720 ‫و تو دهنش رو سرویس کردی. 129 00:11:20,138 --> 00:11:22,015 ‫کارت خوب بود. 130 00:11:45,872 --> 00:11:48,415 ‫گوش کنید! 131 00:11:48,416 --> 00:11:50,167 ‫زمان حمله به جلو اومده. 132 00:11:50,168 --> 00:11:51,752 ‫پس نه غذا میخورید، نه میخوابید، 133 00:11:51,753 --> 00:11:53,840 ‫به کارگاه میرید تا سلاح بسازید و ارتقا بدید. 134 00:11:59,469 --> 00:12:01,221 ‫جادوگر پدر. 135 00:12:04,557 --> 00:12:06,850 ‫ژنرال آلدر. 136 00:12:06,851 --> 00:12:08,810 ‫قدم بزنیم. 137 00:12:08,811 --> 00:12:12,940 ‫خوشحالم دوباره باهامون تماس گرفتی. 138 00:12:12,941 --> 00:12:15,984 ‫هرجا میرفتیم، مردم جوری بهمون نگاه میکردن، 139 00:12:15,985 --> 00:12:19,488 ‫چنگال هاشون رو تقریباً آماده کرده بودن ‫(آماده حمله به ما بودن)، امیدوارم بدونی چی میگم. 140 00:12:20,312 --> 00:12:22,112 ‫داشتن هیزم جمع میکردن، مگه نه؟ ‫(برای آتیش زدن جادوگرها) 141 00:12:24,911 --> 00:12:26,995 یه افسر پلیس بدون هیچ دلیلی 142 00:12:26,996 --> 00:12:30,874 ‫توی یه پمپ بنزین با یکی از افرادم درگیر شد. 143 00:12:30,875 --> 00:12:34,086 و بین خودمون باشه، اما شایعاتی شنیدم 144 00:12:34,087 --> 00:12:38,841 ‫که کنگره میخواد توافق نامه رو لغو ‫و ارتش‌مون رو منحل کنه. 145 00:12:40,468 --> 00:12:43,178 چطور میخوان اینکارشون رو توجیه کنن؟ 146 00:12:43,179 --> 00:12:45,973 ‫بیشتر با ترس. 147 00:12:45,974 --> 00:12:51,019 ‫گروه Spree داره در زمینه ایجاد وحشت ‫ابتکار عملش رو بیشتر میکنه. 148 00:12:51,020 --> 00:12:55,107 ‫اما وقتی بهشون حمله کنیم، ‫ما دست بالا رو میگیریم. 149 00:12:55,108 --> 00:12:59,152 ‫دقیقاً، واحد Tarim چی؟ 150 00:12:59,153 --> 00:13:02,031 ارزشش رو داشتن؟ 151 00:13:04,158 --> 00:13:05,784 الان توی دردسر افتادم؟ 152 00:13:05,785 --> 00:13:07,202 ‫فقط با آدمای توی لاهه. 153 00:13:07,203 --> 00:13:10,664 ‫هیچوقت از لاهه انتظار نداشتم اعمالم رو تایید کنن. 154 00:13:10,665 --> 00:13:14,126 ‫فقط فراخوانم رو طولانی تر کردم ‫تا فرمانرواییم رو قبول کنن. 155 00:13:14,150 --> 00:13:16,950 ‫چقد خوب رفتار میکنی. 156 00:13:22,719 --> 00:13:26,763 ‫آروم باش گلوری، بزار اون بیاد پیشت. 157 00:13:26,764 --> 00:13:30,142 ‫داری مثل بریئسا حرف میزنی. 158 00:13:30,143 --> 00:13:32,769 اگه گریت بیاد و پیدات کنه چی؟ 159 00:13:32,770 --> 00:13:35,314 ‫بهش سلام میکنم و براش آرزوی خوشبختی میکنم. 160 00:13:35,315 --> 00:13:38,276 مطمئنی؟ 161 00:13:41,112 --> 00:13:44,073 ‫من حالم خوبه، مشکلی پیش نمیاد. 162 00:13:50,038 --> 00:13:52,873 ‫- سلام گریت. ‫- سلام. 163 00:13:52,874 --> 00:13:54,666 ‫خیلی متاسفم. 164 00:13:54,667 --> 00:13:56,001 ‫نمیدونستم تو هم به عروسی میای. 165 00:13:56,002 --> 00:13:58,503 ‫سعی کردم زودتر بهت بگم. 166 00:13:58,504 --> 00:14:02,716 ‫اما قبل از اینکه بتونم...داشتیم ‫همدیگه رو می‌بوسیدیم. 167 00:14:02,717 --> 00:14:04,968 ‫بعدشم دیگه اوضاع داغون شد. 168 00:14:04,969 --> 00:14:07,387 میشه حداقل هنوزم باهم دوست باشیم؟ 169 00:14:07,388 --> 00:14:11,100 ‫دعوت همگانی برای شام توی مهمونسرا هست. 170 00:14:12,060 --> 00:14:13,060 تالی؟ 171 00:14:13,061 --> 00:14:16,146 ‫بازرسی تا دو دقیقه دیگه شروع میشه. 172 00:14:16,147 --> 00:14:18,483 ‫فعلاً شرایط خوب نیست، باشه یه وقت دیگه. 173 00:14:21,569 --> 00:14:25,614 ‫سلام، خیلی خنده داره، ‫داشتم دنبال بد قلق‌ترین دختر میگشتم. 174 00:14:25,615 --> 00:14:29,118 ‫منم داشتم تعجب میکردم این نور ‫آزار دهنده خورشید داره از کجا میاد. 175 00:14:30,995 --> 00:14:34,498 این چیه؟ 176 00:14:34,499 --> 00:14:38,210 ‫لای در کوبیدمش، چیزیش نیست. 177 00:14:38,211 --> 00:14:40,128 ‫شاید بهتره بدی یه نگاهی به این هیچی بندازن. 178 00:14:40,129 --> 00:14:43,757 ‫به نظرم آلوده شده، احتمالاً ربطی به نکروها داره. 179 00:14:43,758 --> 00:14:45,008 الکی بزرگش کنم؟ 180 00:14:45,009 --> 00:14:49,096 فقط میگم باید سعی کنی 181 00:14:49,097 --> 00:14:52,265 ‫بعضی چیزا رو جدی‌تر بگیری... 182 00:14:52,266 --> 00:14:53,975 ‫سلام. 183 00:14:53,999 --> 00:14:55,449 ‫راجع به شارول شنیدیم. 184 00:14:55,573 --> 00:14:56,353 تو حالت خوبه؟ 185 00:14:56,354 --> 00:14:58,897 ‫حالم خوب میشه، ممنونم. 186 00:14:58,898 --> 00:15:01,983 ‫ما هرجور بخوای در خدمتیم. 187 00:15:01,984 --> 00:15:05,403 ‫فقط میخوام تنها باشم. 188 00:15:05,404 --> 00:15:07,073 ‫ممنونم پسرا. 189 00:15:15,790 --> 00:15:19,126 ‫میبینم از دست راهنمات در رفتی. 190 00:15:19,127 --> 00:15:23,088 چطور اینکارو کردی؟ 191 00:15:23,089 --> 00:15:25,633 ‫شاید یه روزی بهت نشونش بدم. 192 00:15:27,093 --> 00:15:28,718 ‫یه نماد اجدادیه، 193 00:15:28,719 --> 00:15:30,972 ‫یه طلب برکت برای زمین بخاطر لطفی که بهمون داره. 194 00:15:37,145 --> 00:15:38,103 اون چیه؟ 195 00:15:38,104 --> 00:15:40,272 ‫یه نماد مقدس، 196 00:15:40,273 --> 00:15:43,483 ‫همچنین به عنوان صورت خندان هم شناخته میشه. 197 00:15:48,197 --> 00:15:50,323 برای شخص خاصی داری گل میبری؟ 198 00:15:50,324 --> 00:15:53,201 ‫خواهرم خالده خیلی مریضه. 199 00:15:53,202 --> 00:15:56,079 ‫خواهرت بهترین جایی هست که میتونست باشه. 200 00:15:56,080 --> 00:15:59,419 ‫باور کن، یه بار سرهنگ ویک 37 پایی ‫که بعد از یه حمله توی بلغارستان یخ زده بودن 201 00:15:59,440 --> 00:16:01,543 ‫دوباره مثل روز اولشون کرد. 202 00:16:01,544 --> 00:16:03,963 پس پای 38م چی شد؟ 203 00:16:05,423 --> 00:16:09,593 ‫اگه باهام قدم بزنی بقیه داستان رو هم بهت میگم. 204 00:16:09,594 --> 00:16:12,554 ‫داستان پاهای یخ زده. 205 00:16:12,555 --> 00:16:14,055 ‫برا دونستن بقیه‌اش باهات میام. 206 00:16:14,056 --> 00:16:17,226 ‫- همینطوره. ‫- نخیر. 207 00:16:19,103 --> 00:16:20,605 ‫چرا، همینطوره. 208 00:16:25,985 --> 00:16:27,944 شگفت انگیزه، مگه نه؟ 209 00:16:27,945 --> 00:16:29,738 خیلی زود، منم مثل اونا میشم 210 00:16:29,739 --> 00:16:33,742 آهن رو به سنگ معدنی، کوهستان رو خاکستر 211 00:16:33,743 --> 00:16:36,162 ‫و دشمنان‌مون رو نابود میکنم. 212 00:16:40,541 --> 00:16:43,919 هی عادل، صبر کن، چی شده...؟ 213 00:16:43,920 --> 00:16:45,962 چت شد؟ 214 00:16:45,963 --> 00:16:49,966 ‫جنگیدن با کمک آب و هوا گرون تموم میشه. 215 00:16:49,967 --> 00:16:53,887 ‫قحطی، سیل، رشد نکردن محصولات. 216 00:16:53,888 --> 00:16:56,890 ‫توی هر جنگی، مردم دچار قحطی میشن. 217 00:16:56,891 --> 00:17:01,144 ‫ما به بیماری های وحشتناکی دچار شدیم، ‫مثل همونی که خواهرم بهش دچار شد. 218 00:17:01,145 --> 00:17:04,147 ‫ما از کارمون برای نجات جون آدما ‫و محافظت از افراد ضعیف استفاده میکنیم. 219 00:17:04,148 --> 00:17:07,776 ‫و بله، ممکنه تاثیرات جانبی هم داشته باشه، 220 00:17:07,777 --> 00:17:10,904 ‫اما تاثیر مثبتش خیلی بیشتر از منفیش هست. 221 00:17:10,905 --> 00:17:14,075 ‫- از کار دنیا بی خبری. ‫- تو هم مغرور و خودبزرگ بینی. 222 00:17:15,701 --> 00:17:18,912 ‫- شاید اینطور باشم. ‫- من ششمین نسل خاندان بل‌ودرم. 223 00:17:18,913 --> 00:17:21,081 ‫خیلی بیشتر از دانشجوهای افسری ‫که دوره اولیه رو میگذرونن، باهوشترم. 224 00:17:21,082 --> 00:17:23,917 متوجهم، حالا کی خودبزرگ بینه؟ 225 00:17:31,133 --> 00:17:33,803 ‫یکی از هلی‌کوپترهای Bat هست که... 226 00:17:38,975 --> 00:17:41,102 ‫تدارکات اورده. 227 00:18:05,167 --> 00:18:10,131 ‫آماده شدی بهم بگی چرا و چطوری ‫به عروسی بل‌ودرها حمله کردین؟ 228 00:18:13,175 --> 00:18:16,345 .دیگه دلیلی وجود نداره ازشون مراقبت کنی سیلا 229 00:18:21,934 --> 00:18:24,311 ‫گروه Spree از اعضای خودش مراقبت میکنه. 230 00:18:24,312 --> 00:18:25,937 ‫ما به هیچ وجه شبیه شما نیستیم. 231 00:18:25,938 --> 00:18:27,897 ‫خواهیم دید. 232 00:18:27,898 --> 00:18:29,899 ‫اینجا فورت سِیلِم هست. 233 00:18:29,900 --> 00:18:31,193 ‫ما هم شکست نمیخوریم. 234 00:18:47,251 --> 00:18:48,221 نظری نداری؟ 235 00:18:48,242 --> 00:18:51,129 ‫راستش تا حالا چیزی شبیهش ندیدم. 236 00:18:51,130 --> 00:18:54,341 ‫ممکنه مالاریا یا تب دنگی باشه. 237 00:18:54,342 --> 00:18:57,052 چی هستن؟ 238 00:18:57,053 --> 00:18:59,095 ‫بهتره تا تایید نشدن چیزی ندونی. 239 00:18:59,096 --> 00:19:00,597 ‫وقتی جواب آزمایشات برگشت بهت میگم. 240 00:19:00,598 --> 00:19:03,434 ‫تا اون موقع تمیز نگهش دار. 241 00:19:08,064 --> 00:19:09,981 ‫بدون هیچ حرفی یهو غیبت زد. 242 00:19:09,982 --> 00:19:13,026 ‫- به همین راحتی. ‫- بخاطر هلی‌کوپتر بود. 243 00:19:13,027 --> 00:19:15,070 ‫- Bat رو میگی؟ ‫- به این اسم صداشون میکنید؟ 244 00:19:15,071 --> 00:19:18,073 ‫- به نظر اسم خیلی بیگناهی میاد. ‫- تو بهشون چی میگی؟ 245 00:19:18,074 --> 00:19:21,034 ‫اونا شبیه اولین صداهای رعد برق قبل از توفان هستن. 246 00:19:21,035 --> 00:19:25,038 ‫هرموقع خانواده‌ام صداشون رو میشنید، ‫مجبور بودیم مخفی بشیم. 247 00:19:25,039 --> 00:19:27,457 ‫و همیشه مرگ به دنبالشون بود. 248 00:19:27,458 --> 00:19:31,252 چرا مردمت تحت محاصره هستن؟ کار کی هست؟ 249 00:19:31,253 --> 00:19:34,173 ‫خودت بگو، همه دولت ها ‫چیزی که ما داریم رو میخوان. 250 00:19:34,882 --> 00:19:38,052 ‫درک میکنم چی میگی، اینکه مثل هدف باشی. 251 00:19:38,844 --> 00:19:42,138 ‫- احساس درماندگی میکنی. ‫- مخفی شدن برام مهم نیست. 252 00:19:42,139 --> 00:19:45,558 ‫ناراحتیش وقتیه که صدای گریه آدمای پیر رو میشنوی، 253 00:19:45,559 --> 00:19:48,437 یا ‫وقتی که دوستام رو برای همیشه میبرن. 254 00:19:49,605 --> 00:19:51,231 ‫خیلی متاسفم. 255 00:19:51,232 --> 00:19:54,025 ترس از دست دادن کسی که دوست داری 256 00:19:54,026 --> 00:19:57,905 ‫و اینکه نمیتونی کاری براش بکنی... 257 00:20:00,032 --> 00:20:01,700 ‫از بدترین حس هاست. 258 00:20:01,701 --> 00:20:04,244 ‫دارن آماده درمان خالده میشن. 259 00:20:04,245 --> 00:20:08,123 ‫- میخوای باهات منتظر بمونم؟ ‫- ممکنه خیلی طول بکشه. 260 00:20:08,124 --> 00:20:12,127 ‫ممنونم، باشه برا بعدش. 261 00:20:12,128 --> 00:20:14,171 ‫پس خودت بیا دنبالم. 262 00:21:13,314 --> 00:21:18,318 ‫- چی شد؟ ‫- عمل نکرد. 263 00:21:18,319 --> 00:21:20,904 ‫خواهرم در حالی که اطرافش ‫پر از غریبه هاست می‌میره. 264 00:21:20,905 --> 00:21:24,115 ‫- این حرف رو نزن. ‫- اومدن به اینجا اشتباه بود. 265 00:21:24,116 --> 00:21:27,411 ‫- باید یه راهی باشه. ‫- راهی نیست. 266 00:21:29,163 --> 00:21:31,957 ‫خواهش میکنم نا امید نشو. 267 00:21:33,125 --> 00:21:34,752 ‫یه نفر رو میشناسم که شاید بتونه کمک کنه. 268 00:21:41,175 --> 00:21:43,676 ‫باید باهات حرف بزنم، ‫تالی کجاست؟ به اونم نیاز دارم. 269 00:21:43,677 --> 00:21:45,637 ‫نمیدونم، همش ازم دوری میکنه. 270 00:21:45,638 --> 00:21:47,972 ‫- اشکالی نداره، بعداً پیداش میکنیم. ‫- بعد از چی؟ 271 00:21:47,973 --> 00:21:50,433 ‫همه چیزی که توی تمرین اتصال کردی، دیدیم. 272 00:21:50,434 --> 00:21:53,019 ‫پشت سر تالی به اندازه یه توپ گلف باد کرد. 273 00:21:53,020 --> 00:21:54,437 ‫ابیگیل، بهش گفتم بابت اون اتفاق متاسفم. 274 00:21:54,438 --> 00:21:59,275 حرفم اینه، تو عجیب و نترسی 275 00:21:59,276 --> 00:22:03,112 ‫و همه مارو چندین بار در خطر قرار دادی. 276 00:22:03,113 --> 00:22:04,989 ‫- صبر کن رایل. ‫- چیه؟ 277 00:22:04,990 --> 00:22:08,076 ‫چیزی که میخوام بگم اینه که تو قدرتمندی. 278 00:22:08,077 --> 00:22:10,787 ‫کارایی میتونی بکنی که کس دیگه ای نمیتونه. 279 00:22:10,788 --> 00:22:13,999 ‫و من به کمکت احتیاج دارم. 280 00:22:16,001 --> 00:22:17,627 ‫باشه، گوش میدم. 281 00:22:17,628 --> 00:22:20,964 میخوای بهم بگی اوضاع از چه قراره؟ 282 00:22:20,965 --> 00:22:24,175 ‫- منظورت چیه؟ ‫- داری عجیب رفتار میکنی. 283 00:22:24,176 --> 00:22:25,121 ‫نه، اینطور نیست. 284 00:22:25,142 --> 00:22:27,555 تالی جدی میگم، چرا ازم دوری میکنی؟ 285 00:22:27,555 --> 00:22:30,431 ‫من...متاسفم. مشکلات خودم رو دارم. 286 00:22:30,432 --> 00:22:32,016 ‫لطفاً حواستون به اینجا باشه. 287 00:22:32,017 --> 00:22:34,186 ‫تالی نگهبانی بده. 288 00:22:41,402 --> 00:22:47,324 ‫یه چیزی اینجاست، نمیدونم چیه ‫اما داره میاد سمت ما. 289 00:22:53,747 --> 00:22:58,377 .ما رو دیدی - .خودمم...نمیدونم چطوری - 290 00:23:00,129 --> 00:23:02,672 ‫رایل، تالی. 291 00:23:02,673 --> 00:23:06,927 ‫ایشون عادل هستن، اینم خواهرش خالده. 292 00:23:08,554 --> 00:23:10,221 ‫واقعاً نعمت بینش رو داری تالی. 293 00:23:10,222 --> 00:23:13,016 ‫ممنونم. 294 00:23:13,017 --> 00:23:15,310 چند وقته اینطوره؟ 295 00:23:15,311 --> 00:23:18,730 ‫چند هفته‌ای میشه، ‫درمانگرهاتون همه چیزی امتحان کردن. 296 00:23:18,731 --> 00:23:20,565 ‫رایل کارای بیشتری بلده. 297 00:23:20,566 --> 00:23:24,944 ‫باید بدونی که، دو تا طبیب توی سرزمین خودمون ‫حین درمانش کشته شدن. 298 00:23:24,945 --> 00:23:27,155 ‫این بیماری با هرچیزی که تماس پیدا میکنه، 299 00:23:27,156 --> 00:23:29,199 ‫به سادگی ولش نمیکنه. 300 00:23:48,969 --> 00:23:53,640 ‫چون‌ از آبها بگذری‌ من‌ با تو خواهم‌ بود، 301 00:23:53,641 --> 00:23:57,018 ‫چون‌ از نهرها عبورنمایی،‌ تو را فرونخواهند گرفت‌. 302 00:23:57,019 --> 00:24:01,189 ‫و چون‌ از میان‌ آتش‌ رَوی‌، ‫شعله‌اش‌ تو را نخواهد سوزانید. 303 00:24:27,174 --> 00:24:29,550 خدای من! ‫بخواه و به تو داده خواهد شد. 304 00:24:29,551 --> 00:24:34,722 ‫بجوی و خواهی یافت، ‫مشت بر در کوب و در به رویت گشوده خواهد شد. 305 00:24:37,726 --> 00:24:39,979 ‫صبر کنید! نگاه کنید! 306 00:24:44,775 --> 00:24:48,946 ‫رفته، انجامش دادی. 307 00:24:50,531 --> 00:24:51,949 کجا رفته؟ 308 00:24:58,122 --> 00:25:00,248 ‫- من کجام؟ ‫- فورت سِیلِم. 309 00:25:00,249 --> 00:25:01,583 ‫خونه هرکاری تونستیم انجام دادیم. 310 00:25:04,169 --> 00:25:07,464 ‫- رایل کالر. ‫- اسم منو از کجا میدونی؟ 311 00:25:11,719 --> 00:25:14,095 ‫تو جادوگری هستی که زندگیم رو نجات دادی. 312 00:25:14,096 --> 00:25:15,139 ‫ازت ممنونم. 313 00:25:17,474 --> 00:25:22,061 ‫خیلی...ممنونم. 314 00:25:22,062 --> 00:25:25,273 ‫و همچنین از تو رایل، بخاطر ‫موهبتی فوق‌العاده‌ای که داری. 315 00:25:25,274 --> 00:25:28,943 ‫- کاری نکردم. ‫- خیلی بیشتر از اونی که فکر میکنی انجام دادی. 316 00:25:28,944 --> 00:25:31,030 ‫بهت که گفتم کارای خوب هم می‌کنیم. 317 00:25:34,033 --> 00:25:37,160 ‫آب و غذا میخوام. 318 00:25:37,161 --> 00:25:38,829 ‫البته. 319 00:25:41,165 --> 00:25:44,001 ‫- بعداً میام پیشت. ‫- باشه. 320 00:25:46,628 --> 00:25:49,048 ‫یه اتفاقی افتاد. یه چیزی درست پیش نرفت. 321 00:25:50,257 --> 00:25:51,632 منظورت چیه؟ 322 00:25:51,633 --> 00:25:53,426 ‫من همیشه بیماری رو به خودم میگرفتم. 323 00:25:53,427 --> 00:25:56,054 ‫حتی خیلی وقتا، ‫حداقل یه مقدار کمش رو میگیرم. 324 00:25:56,055 --> 00:25:58,014 ‫- هیچ لایه ای از اون چیز روی بدنم نیست. ‫- دقیقاً، چون از بین رفته. 325 00:25:58,015 --> 00:26:01,726 ‫چون بهتر شدی رایل، قوی‌تر شدی. 326 00:26:01,727 --> 00:26:04,062 ‫نه...نمیدونم. 327 00:26:04,063 --> 00:26:06,230 ‫من میدونم. 328 00:26:06,231 --> 00:26:09,109 ‫میبینی وقتی قبول کردی عضو بشی ‫چه تغییراتی پیش میاد؟ 329 00:26:58,450 --> 00:27:00,368 ‫گفت که یهو اینطوری بیدار شد. 330 00:27:00,369 --> 00:27:02,996 ‫گفت یه معجزه بوده. 331 00:27:10,129 --> 00:27:13,340 ‫چیزی به نام معجزه وجود نداره. 332 00:27:22,599 --> 00:27:25,434 ‫سلام گریت. 333 00:27:25,435 --> 00:27:27,229 الان یه وقت دیگه‌ست؟ 334 00:27:29,022 --> 00:27:31,190 وقت دیگه برای...؟ 335 00:27:31,191 --> 00:27:34,193 ‫وقتی ازت پرسیدم نظرت رو راجع ‫به شام چیه گفتی باشه یه وقت دیگه. 336 00:27:34,194 --> 00:27:35,612 نظرت راجع به حالا چیه؟ 337 00:27:37,155 --> 00:27:39,657 ‫ببین گریت. 338 00:27:39,658 --> 00:27:41,868 ‫قبلاً راجع به دوست بودن گفتی. 339 00:27:41,869 --> 00:27:47,206 ‫و من اخیراً راجع به این کلمه خیلی فکر کردم. 340 00:27:47,207 --> 00:27:51,627 ‫چه معنایی داره، دوستها رویاهاشون رو، 341 00:27:51,628 --> 00:27:54,380 ‫غم هاشون رو، رازهاشون رو بهم میگن. 342 00:27:54,381 --> 00:27:58,926 ‫- تالی، میتونی هرچیزی بهم بگی. ‫- واقعاً نمیشه. 343 00:27:58,927 --> 00:28:01,971 ‫- چرا نمیشه؟ ‫- باید بری. 344 00:28:01,972 --> 00:28:06,475 ‫میتونی هرچی میخوای بهم بگی، یا نگی، ‫مهم نیست. 345 00:28:06,476 --> 00:28:08,979 ‫من پیشتم. 346 00:28:39,927 --> 00:28:43,095 ‫- زیبا نیست؟ ‫- بهترش رو دیدم. 347 00:28:43,096 --> 00:28:45,473 ‫نخیرم! 348 00:28:45,474 --> 00:28:49,061 ‫بله، پایگاه نظامی خیلی قشنگیه. 349 00:28:51,521 --> 00:28:56,609 حالا چی میشه؟ می‌مونی؟ 350 00:28:56,610 --> 00:29:02,406 ‫ای کاش میتونستم بگم آره، اما حالا که ‫حال خالده خوب شده، دلش میخواد بره. 351 00:29:02,407 --> 00:29:06,285 ‫نباید به این زودی برید، ‫هنوز باید کلی استراحت کنه... 352 00:29:06,286 --> 00:29:07,995 ‫البته احتمالاً. 353 00:29:07,996 --> 00:29:09,789 ‫و با اتفاقاتی که توی سرزمین‌تون افتاده، 354 00:29:09,790 --> 00:29:13,710 ‫نمیتونید به راحتی یا همینطوری برگردید... 355 00:29:15,587 --> 00:29:17,297 ‫ابیگیل. 356 00:29:19,967 --> 00:29:23,344 ‫میخوام از تو و دوستات بابت کاری ‫که برای خواهرم کردید تشکر کنم. 357 00:29:23,345 --> 00:29:26,598 ‫- نیاز به تشکر از من نیست. ‫- خواهش میکنم. 358 00:29:40,988 --> 00:29:43,991 ‫پس اینطور انجامش میدی. 359 00:29:49,579 --> 00:29:51,330 ‫باورنکردنیه. 360 00:29:51,331 --> 00:29:54,667 ‫انگار همه چیز هستم و در عین حال هیچی نیستم. 361 00:29:54,668 --> 00:29:56,753 ‫در حال حاضر... 362 00:29:59,047 --> 00:30:00,549 ‫همه چیز هستی. 363 00:30:17,315 --> 00:30:21,152 ‫میتونی تصور کنی ‫با این قدرت چه کارها میتونیم بکنیم؟ 364 00:30:21,153 --> 00:30:23,196 ارتش‌مون به چه چیزهایی میتونه برسه؟ 365 00:30:24,531 --> 00:30:28,576 ‫بله، متاسفانه میتونم تصورش رو بکنم. 366 00:30:28,577 --> 00:30:32,079 ‫عادل، ببخشید، منظوری نداشتم... 367 00:30:32,080 --> 00:30:33,206 ‫منظوری نداشتم... 368 00:31:18,668 --> 00:31:23,297 ‫رایل، رایل. 369 00:31:23,298 --> 00:31:25,092 ‫رایل. 370 00:31:26,384 --> 00:31:28,095 ‫رایل. 371 00:31:30,305 --> 00:31:31,389 ‫رایل. 372 00:31:36,394 --> 00:31:38,105 ‫رایل. 373 00:31:47,239 --> 00:31:50,241 ‫این واقعی نیست. 374 00:31:50,242 --> 00:31:53,411 ‫- تو مردی. ‫- خودمم، من زنده‌ام. 375 00:31:58,208 --> 00:32:00,918 ‫خدای من! 376 00:32:08,552 --> 00:32:10,719 اذیتت کردن؟ اذیتت کردن؟ 377 00:32:10,720 --> 00:32:14,181 ‫قراره چیزای خیلی بدی راجع بهم، به تو بگن. 378 00:32:14,182 --> 00:32:16,392 ‫- کیا؟ ‫- همه‌شون. 379 00:32:16,393 --> 00:32:18,811 ‫خواهش میکنم هیچکدوم از حرفاشون رو باور نکن. 380 00:32:18,812 --> 00:32:20,980 چرا اینکارو باهات کردن؟ 381 00:32:20,981 --> 00:32:24,567 ‫چون چیزی ازم میخوان که نمیتونم بهشون بدم. 382 00:32:24,568 --> 00:32:27,361 ‫نمیفهمم. 383 00:32:27,362 --> 00:32:31,740 ‫فقط ازت میخوام بدونی که من عاشقتم رایل. 384 00:32:31,741 --> 00:32:34,910 ‫و هیچوقت بهت آسیب نمیزنم. 385 00:32:34,911 --> 00:32:36,288 ‫لطفاً حرفم رو باور کن. 386 00:32:37,706 --> 00:32:39,541 ‫باور میکنم. 387 00:32:40,375 --> 00:32:42,168 ‫باور میکنم. 388 00:32:42,169 --> 00:32:46,297 ‫عاشقتم. 389 00:32:46,298 --> 00:32:49,342 ‫عاشقتم. خیلی متاسفم. 390 00:32:57,058 --> 00:32:59,894 ‫نه! 391 00:33:03,315 --> 00:33:05,733 ‫نه! 392 00:33:05,734 --> 00:33:07,736 ‫خواهش میکنم! 393 00:33:11,615 --> 00:33:14,659 ‫نه! 394 00:33:24,211 --> 00:33:26,880 ‫راه خروج از داخل هست. 395 00:33:35,305 --> 00:33:37,139 طبقه ششم؟ 396 00:33:37,140 --> 00:33:39,225 ‫راستش هیچوقت طبقه ششم نبودم. 397 00:33:39,226 --> 00:33:42,854 ‫طبقه ششمی وجود نداره. 398 00:33:47,651 --> 00:33:50,819 ‫طبقه ششمی وجود نداره. 399 00:33:50,820 --> 00:33:52,780 ‫راه خروج از داخل هست. 400 00:33:52,781 --> 00:33:54,156 ‫بالا پایین هست. 401 00:33:54,157 --> 00:33:56,826 ‫منتظرت بودم سیلا. 402 00:34:00,330 --> 00:34:03,249 ‫بزودی کارمون رو شروع میکنیم. 403 00:34:03,250 --> 00:34:05,876 میتونم پوسته‌ام رو انتخاب کنم؟ 404 00:34:05,877 --> 00:34:07,253 ‫اول باید همه یه بادکنک بگیرن. 405 00:34:11,049 --> 00:34:12,716 صدای چی بود؟ 406 00:34:12,717 --> 00:34:15,928 ‫عزیزم اون صدای زجر کشیدن هست. 407 00:34:15,929 --> 00:34:19,265 ‫باید یه چندتا تخم مرغ بشکنیم، مگه نه؟ ‫استرس نداشته باش. 408 00:34:19,266 --> 00:34:23,102 ‫الان زمانش رسیده که دیگه ‫جزئی از کارهای شر اونها نباشی. 409 00:34:23,103 --> 00:34:23,936 ‫برو. 410 00:34:27,065 --> 00:34:30,443 ‫الان زمانش رسیده که دیگه ‫جزئی از کارهای شر اونها نباشی. 411 00:34:32,237 --> 00:34:34,239 راه ‫بالا از پایین هست. 412 00:35:01,766 --> 00:35:03,518 ‫ما گروه Spree هستیم. 413 00:35:19,993 --> 00:35:22,036 ‫متاسفم سیلا. 414 00:35:22,037 --> 00:35:24,497 ‫باید یه چندتا تخم مرغ بشکنیم. 415 00:35:35,634 --> 00:35:37,552 ‫عذر میخوام خانم. 416 00:35:40,096 --> 00:35:42,806 ‫خوشحالم تونستم بهتون برسم. 417 00:35:42,807 --> 00:35:44,266 محلشون رو برام پیدا کردی؟ 418 00:35:44,267 --> 00:35:48,228 ‫یه اسلحه خونه که توی ساختمان شرکت ‫تولید لوازم خانگی جاسازی شده هست. 419 00:35:48,229 --> 00:35:50,981 ‫کارخانه تولید ماشین Baylord، ‫در شهر میدلبری ورمانت. 420 00:35:50,982 --> 00:35:53,817 ‫مقدار قابل توجهی شهروند عادی اونجا حضور دارن. 421 00:35:53,818 --> 00:35:56,528 ‫انتظارش میرفت. 422 00:35:56,529 --> 00:36:00,199 ‫جلو چشم‌مون و بین قربانی‌هاشون قایم شدن. 423 00:36:00,200 --> 00:36:03,620 ‫کارت خوب بود آناکوستیا. 424 00:36:09,167 --> 00:36:10,626 چیز دیگه میخوای بگی؟ 425 00:36:10,627 --> 00:36:12,753 ،وقتی به سیلا متصل شدم 426 00:36:12,754 --> 00:36:17,800 ‫یه رگه هایی از حس پشیمانی...احساس کردم. 427 00:36:17,801 --> 00:36:19,010 ‫اون مردد شده بود. 428 00:36:23,014 --> 00:36:25,392 ‫همیشه نسبت به بچه های یتیم نقطه ضعف داشتی. 429 00:36:27,102 --> 00:36:29,437 ‫مسائل مهمتری پیش رو داریم. 430 00:36:34,609 --> 00:36:38,738 ‫خدای من. 431 00:36:40,532 --> 00:36:43,117 ‫- تالی، پاشو! ‫- چی شده؟ 432 00:36:43,118 --> 00:36:45,494 ‫- ساعت چنده؟ ‫- سیلا زنده‌ست. 433 00:36:45,495 --> 00:36:48,956 ‫توی سلولش بودم، ‫داشتن شکنجه‌اش میدادن، ارتش زندانیش کرده. 434 00:36:48,957 --> 00:36:52,084 ‫یه نگاه به خودت بنداز، ‫داری عرق میکنی، رایل، فقط خواب دیدی. 435 00:36:52,085 --> 00:36:54,002 ‫نه ابیگیل، واقعی بود! 436 00:36:54,003 --> 00:36:58,090 ‫بعد از مرگ شارول، ‫هر کابوسی که میدیدم برام واقعی بود. 437 00:36:58,091 --> 00:37:02,052 ‫خواب نمیدیدم، خدای من! 438 00:37:04,723 --> 00:37:07,808 ‫حمله شروع شده سربازا! ‫ازتون میخوام آماده بشید. 439 00:37:07,809 --> 00:37:09,060 الان حمله است؟ 440 00:37:11,104 --> 00:37:14,273 ‫خودتو جمع کن کالر، ساعت 5 راه میفتیم. 441 00:37:14,274 --> 00:37:15,442 ‫راه بیفتید! 442 00:37:23,742 --> 00:37:26,286 ‫این حمله آزمون نهاییتون هست خانم‌ها! 443 00:37:29,164 --> 00:37:31,707 ‫آزمایش نهایی برای اینکه نشون بدید ‫بدرد سرباز بودن میخورید یا نه. 444 00:37:31,708 --> 00:37:34,293 ‫تمام تمرینهاتون برای چنین لحظه ای بود. 445 00:37:34,294 --> 00:37:39,339 ‫تا سرحد نهایت توانتون آزمایش میشید، ‫موفقیت یا شکست‌تون به عنوان یه واحد هست. 446 00:37:39,340 --> 00:37:42,551 ‫اگه شکست بخورید باید با ‫دانشکده جنگ خداحافظی کنید. 447 00:37:42,552 --> 00:37:45,555 !کاری کنید بهتون افتخار کنم 448 00:38:15,919 --> 00:38:20,172 خالده، حالت بهتر شده؟ 449 00:38:20,173 --> 00:38:23,175 ‫دلم میخواست باهات به اینجا بیام. 450 00:38:23,176 --> 00:38:25,719 ‫خیلی بهترم، ممنونم. 451 00:38:25,720 --> 00:38:29,056 ‫خیلی نگرانمون کردی، خصوصاً برادرت رو. 452 00:38:29,057 --> 00:38:32,060 ‫- اون خیلی ازت مراقبت میکنه. ‫- وظیفه عادل تموم شده. 453 00:38:35,772 --> 00:38:41,777 ‫خب، پس خوشحالم تونستیم بهت کمک کنیم. 454 00:38:41,778 --> 00:38:43,779 هرچی در توانم باشه انجام میدم 455 00:38:43,780 --> 00:38:45,155 ‫تا از تو و مردمت محافظت کنم. 456 00:38:45,156 --> 00:38:48,075 ‫تو تا الان هم خیلی کارها برامون کردی. 457 00:38:48,076 --> 00:38:49,869 چه کاری میتونم برات بکنم؟ 458 00:38:52,455 --> 00:38:54,915 ‫صداهاتون رو یادم بده، 459 00:38:54,916 --> 00:38:58,044 ‫تا منم ازشون استفاده کنم ‫تا دنیا رو به جای بهتری تبدیل کنم. 460 00:40:08,800 --> 00:40:10,800 ‫جای صداهای ما پیش تو امن نیست. 461 00:40:25,965 --> 00:40:29,217 ‫گوش کنید! از لحظه ای که ‫از این قوطی حلبی زدیم بیرون، 462 00:40:29,218 --> 00:40:32,012 ‫ازتون میخوام چشماتون باز و حواستون کاملاً جمع باشه. 463 00:40:32,013 --> 00:40:35,223 ‫یادتون نره، ما توفانیم، ما خشمیم! 464 00:40:35,224 --> 00:40:41,021 ‫ما نباید شکست بخوریم. 465 00:40:41,022 --> 00:40:43,983 ‫- مشکلی داری بل‌ودر؟ ‫- سخنرانی خوبی بود. 466 00:40:48,196 --> 00:40:50,447 ‫هی، مشکلی پیش نمیاد. 467 00:40:50,448 --> 00:40:52,492 ‫همه چی درست میشه. 468 00:41:13,763 --> 00:41:15,056 ‫نزدیک هم بمونید. 469 00:41:24,800 --> 00:41:34,800 مترجم: ابراهیم قلی پور