1 00:00:15,083 --> 00:00:25,875 سی نما تقدیم میکند [30nama.best] 2 00:00:25,880 --> 00:00:35,875 « Stef@n | تــرجمه از تـــورج » telegram Channel: @StefanSubs 3 00:02:08,375 --> 00:02:10,291 ‫امروز یه مَرد تعقیبم کرد 4 00:02:11,083 --> 00:02:13,666 ‫در محل خاک‌برداری گوبکلی‌تپه متوجهش شدم 5 00:02:14,000 --> 00:02:16,166 ‫از سر کار تا خونه تعقیبم کرد 6 00:02:19,833 --> 00:02:21,375 ‫امروز همون مَرد رو دوباره دیدم 7 00:02:21,458 --> 00:02:23,541 ‫دنبالش کردم، ولی نتونستم بگیرمش 8 00:02:26,833 --> 00:02:28,750 ‫امروز یه نامه تهدیدآمیز به دستم رسید 9 00:02:29,250 --> 00:02:32,416 ‫قراره هرچی تو گوبکلی‌تپه پیدا میکنم ‫رو به اونا اطلاع بدم 10 00:02:32,875 --> 00:02:33,875 ‫این‌کارو نمیکنم 11 00:02:47,875 --> 00:02:48,875 ‫ارهان 12 00:02:49,083 --> 00:02:52,916 ‫- میدونی ساعت چنده؟ ‫- قربان، باز حرف ساعت رو نزن 13 00:02:53,000 --> 00:02:56,583 ‫یه مقدار از یادداشت‌های بابام رو پیدا کردم. ‫توش نوشته تهدید و تعقیبش کردن 14 00:02:56,666 --> 00:02:57,708 ‫این یعنی چی؟ 15 00:03:02,750 --> 00:03:03,750 ‫قربان! 16 00:03:04,916 --> 00:03:08,875 ‫همون چیزیه که فکرش رو میکنی، پسرم 17 00:03:10,416 --> 00:03:11,416 ‫قربان، من... 18 00:03:12,208 --> 00:03:13,958 ‫دیگه نمیدونم چه فکری کنم 19 00:03:14,750 --> 00:03:15,875 ‫فکر کن 20 00:03:16,541 --> 00:03:20,125 ‫به اتفاقی که واسه خانواده‌ات، ‫واسه پدرت افتاد فکر کن 21 00:03:23,416 --> 00:03:24,541 ‫به قتل رسیدن 22 00:03:28,250 --> 00:03:30,250 ‫خیلی متأسفم، پسرم 23 00:04:57,333 --> 00:04:59,041 ‫بابا، میخوای چی بگی؟ 24 00:05:33,125 --> 00:05:34,125 ‫چای؟ 25 00:05:37,500 --> 00:05:38,500 ‫ممنون 26 00:05:44,875 --> 00:05:47,416 ‫قربان، میخوام سوالی ازتون بپرسم 27 00:05:47,958 --> 00:05:50,583 ‫این سال‌ها تو دفتر پدرم آویزون بود 28 00:05:51,083 --> 00:05:52,416 ‫فقط کنجکاو شدم 29 00:05:52,666 --> 00:05:54,916 ‫چیزی تو این تصویر تغییر کرده، 30 00:05:55,000 --> 00:05:57,125 ‫یا چیزی که قبلاً ندیدین؟ 31 00:05:58,250 --> 00:05:59,250 ‫نمیدونم 32 00:06:10,416 --> 00:06:13,791 ‫داستان شاهماران رو میدونی، پسرم؟ 33 00:06:14,208 --> 00:06:15,458 ‫نیمه مار، نیمه انسان 34 00:06:15,541 --> 00:06:18,833 ‫ملکه مارها ‫از اساطیر شرقی، درسته؟ 35 00:06:19,125 --> 00:06:20,916 ‫اون خیلی بیشتر از ایناست 36 00:06:21,916 --> 00:06:23,083 ‫مردم فکر میکنن... 37 00:06:23,166 --> 00:06:25,125 ‫مارها خطرناکن 38 00:06:25,375 --> 00:06:28,458 ‫سمّی‌ان، خود شیطونن 39 00:06:29,083 --> 00:06:33,666 ‫ولی درواقعیت، مارها دانش‌ان 40 00:06:34,041 --> 00:06:36,416 ‫اونا به معنی تجدید حیات هستن 41 00:06:37,000 --> 00:06:40,708 ‫وظیفه‌شون محافطت ‫از چیزهای مقدسه 42 00:06:41,250 --> 00:06:42,375 ‫شاهماران 43 00:06:42,625 --> 00:06:45,666 ‫ملکه زیبا و باوقار مارها بود 44 00:06:46,166 --> 00:06:51,000 ‫و تو یه باغ بهشتیِ مخفی ‫در زیر زمین حکومت میکرد 45 00:06:51,791 --> 00:06:58,625 ‫ولی یه روز، ‫یه انسان اون و قلمروش رو کشف کرد 46 00:06:59,708 --> 00:07:05,125 ‫روزی یکی از آدم‌ها، رفته بود عسل گیر بیاره، ‫افتاد تو قلمروی اون 47 00:07:05,416 --> 00:07:07,500 ‫بعد از اینکه یه مدت با شاهماران ‫زندگی کرد 48 00:07:07,583 --> 00:07:11,583 ‫انسان تصمیم گرفت به دنیای خودش برگرده 49 00:07:12,125 --> 00:07:14,625 ‫وقتی انسان درمورد تصمیمش ‫به شاهماران گفت 50 00:07:14,958 --> 00:07:19,000 ‫شاهماران به انسان اعتماد کرد، ‫ازش یک قول گرفت 51 00:07:19,791 --> 00:07:25,291 ‫"نباید به هیچکس بگی که ما کجا زندگی میکنیم، ‫کجا مخفی هستیم 52 00:07:28,666 --> 00:07:31,958 ‫اگه این‌کارو کنی، ‫به کار ما پایان میدی" 53 00:07:33,041 --> 00:07:34,250 ‫چه اتفاقی افتاد؟ 54 00:07:34,916 --> 00:07:37,166 ‫اوضاع براش خوب پیش نرفت 55 00:07:37,500 --> 00:07:40,833 ‫مورد اعتمادترین دوستش بهش خیانت کرد 56 00:07:41,541 --> 00:07:44,125 ‫آدم‌ها اومدن و پیداش کردن... 57 00:07:45,125 --> 00:07:49,583 ‫و کُشتنش، ‫معتقد بودن جسدش... 58 00:07:49,666 --> 00:07:51,166 ‫معجزه میکنه 59 00:07:52,416 --> 00:07:53,416 ‫ناراحت نباش 60 00:07:53,458 --> 00:07:56,208 ‫بر اساس یه باور، ‫وقتی شاهماران میمیره 61 00:07:56,291 --> 00:07:58,083 ‫روحش به دخترش منتقل میشه 62 00:07:58,500 --> 00:08:00,583 ‫در بدن دخترش به زندگی ادامه میده 63 00:08:03,500 --> 00:08:06,250 ‫یه درخواست دیگه دارم 64 00:08:12,166 --> 00:08:15,375 ‫گفتن شاید بتونی اینو ترجمه کنی 65 00:08:23,083 --> 00:08:24,375 ‫زبان سریانی‌ـه 66 00:08:26,500 --> 00:08:28,541 ‫اعدادی رو تکرار میکنه 67 00:08:31,500 --> 00:08:32,500 ‫چه اعدادی؟ 68 00:08:33,125 --> 00:08:34,166 ‫53 69 00:08:35,083 --> 00:08:36,166 ‫16 70 00:08:37,333 --> 00:08:38,416 ‫83 71 00:08:38,500 --> 00:08:39,500 ‫6 72 00:08:39,625 --> 00:08:40,625 ‫30 73 00:08:41,458 --> 00:08:42,458 ‫19 74 00:08:43,791 --> 00:08:45,625 ‫- تموم شد؟ ‫- نه، بازم هست 75 00:08:46,791 --> 00:08:51,625 ‫"اسرار در این اعداد، ‫و در معنی درستشان نهفته شده‌اند 76 00:09:12,333 --> 00:09:13,625 ‫بالاخره تموم شد 77 00:09:16,333 --> 00:09:18,958 ‫اون زن برای همیشه ‫از زندگی‌مون رفت 78 00:09:22,541 --> 00:09:23,875 ‫اون مادرت بود 79 00:09:25,666 --> 00:09:28,333 ‫اصلاً دوستش داشتی؟ ‫فقط ازش متنفر بودی؟ 80 00:09:31,416 --> 00:09:32,750 ‫معلومه دوستش داشتم 81 00:09:33,666 --> 00:09:34,708 ‫یه زمانی 82 00:09:36,708 --> 00:09:39,500 ‫ولی به اندازه‌ای که دوستش داشتم ‫ازش متنفر بودم 83 00:09:41,375 --> 00:09:43,958 ‫حالا چیزهایی که موقع بچگی نمیفهمیدم ‫رو میفهمم 84 00:09:44,041 --> 00:09:45,416 ‫منو هم همینجوری دوست داشتی 85 00:09:46,708 --> 00:09:48,708 ‫از یه طرف کمی دوستم داشتی 86 00:09:48,791 --> 00:09:50,250 ‫از یه طرف دیگه، ‫اونقدر ازم متنفر بودی که... 87 00:09:50,333 --> 00:09:54,041 ‫وجود مادربزرگم رو ازم مخفی کنی ‫و کاری کنی باور کنم دیوونه شدم 88 00:09:54,833 --> 00:09:57,500 ‫هر کاری کردم، ‫واسه محافظت از تو کردم 89 00:09:59,625 --> 00:10:00,625 ‫مادر من... 90 00:10:01,833 --> 00:10:04,250 ‫معتقد بود که قدرت‌های ماوراطبیعی داره 91 00:10:05,333 --> 00:10:09,291 ‫اونقدر بهش باور داشت ‫که زندگی آدما رو نابود کرد 92 00:10:10,833 --> 00:10:12,666 ‫نمیخواستم زندگی ‫تو رو هم نابود کنه 93 00:10:12,750 --> 00:10:14,750 ‫اون آدما رو تو آدیامان دیدم 94 00:10:14,833 --> 00:10:17,291 ‫خودشون رو مینداختن به دامنش، ‫ازش تشکر میکردن 95 00:10:17,375 --> 00:10:18,625 ‫همه‌شون سپاس‌گذار بودن 96 00:10:22,625 --> 00:10:23,750 ‫و پدرم؟ 97 00:10:24,666 --> 00:10:25,666 ‫اون چی؟ 98 00:10:27,291 --> 00:10:29,666 ‫خانواده‌ام بخاطر مادرم از هم پاشید 99 00:10:30,708 --> 00:10:32,625 ‫من بخاطر اون یتیم شدم 100 00:10:34,833 --> 00:10:37,250 ‫تو بخاطر مادرم اینجوری شدی 101 00:10:37,791 --> 00:10:41,458 ‫هر اتفاقاتی که تو نمروت برام افتاد، ‫بخاطر خواسته خودم بود 102 00:10:41,916 --> 00:10:44,291 ‫حالا خودم فقط زندگیم ‫رو کنترل میکنم 103 00:10:46,583 --> 00:10:48,291 ‫آتیه، چه اتفاقی افتاد؟ 104 00:10:50,625 --> 00:10:52,958 ‫اونجا زیر زمین، ‫جایی که گیر افتاده بودی؟ 105 00:10:53,041 --> 00:10:54,041 ‫واقعاً 106 00:10:56,083 --> 00:10:58,916 ‫- چه اتفاقی افتاد؟ ‫- راستش چیزهای زیادی نشد 107 00:10:59,000 --> 00:11:03,708 ‫ولی الان، اونقدر قوی هستم که ‫کاری رو کنم که قبلاً ازش ترس داشتم 108 00:11:03,791 --> 00:11:05,875 ‫و اسراری که ازم مخفی شده ‫رو کشف کنم 109 00:11:09,791 --> 00:11:11,166 ‫مامان، بگو "درک میکنم" 110 00:11:11,416 --> 00:11:14,208 ‫یا "پشتتم، چه درک کنم چه نه" 111 00:11:14,291 --> 00:11:15,541 ‫یه چیزی بگو، لطفاً 112 00:11:23,291 --> 00:11:25,458 ‫میدونی چی رو درک میکنم، آتیه؟ 113 00:11:25,833 --> 00:11:28,041 ‫اگه این قضیه رو ول نکنی... 114 00:11:30,083 --> 00:11:31,916 ‫بازم کسایی رو دفن میکنیم 115 00:11:50,916 --> 00:11:52,000 ‫ارهان کورتز! 116 00:11:53,708 --> 00:11:56,458 ‫اظهارهایی شده که ‫شما آثار باستانی رو قاچاق میکنین 117 00:11:56,541 --> 00:11:57,833 ‫قاچاق؟ 118 00:11:57,916 --> 00:12:01,250 ‫درمورد کشف جدیدی هستش که ‫از گوبکلی‌تپه دزدیده شده. همراهم بیاین 119 00:12:01,833 --> 00:12:03,625 ‫من دخلی درش نداشتم 120 00:12:03,958 --> 00:12:06,166 ‫خودم پیداش کردم، ‫چرا باید بدزدمش؟ 121 00:12:06,625 --> 00:12:08,458 ‫تو کلانتری میفهمی، قربان 122 00:12:10,916 --> 00:12:13,041 ‫من دزد نیستم، میشنوین؟ 123 00:12:13,125 --> 00:12:16,458 ‫زندگیم رو وقف این شغل کردم! ‫چندین سال روی اون خاک‌برداری کار کردم! 124 00:12:16,958 --> 00:12:19,083 ‫- میشنوین؟ ‫- بسه، چیکار میکنی؟ 125 00:12:19,166 --> 00:12:21,000 ‫آتیه، چطور میتونم صبر کنم؟ ‫چطوری؟ 126 00:12:21,083 --> 00:12:25,625 ‫خانواده‌ام کُشته شدن، نمیفهمی؟ ‫تصادف نبوده، به قتل رسیدن 127 00:12:25,708 --> 00:12:26,750 ‫میدونم 128 00:12:27,750 --> 00:12:31,291 ‫حتی نمیتونم دردت رو تصور کنم. ‫واقعاً متأسفم 129 00:12:31,375 --> 00:12:33,250 ‫باید فوراً از اینجا برم 130 00:12:33,333 --> 00:12:35,791 ‫از اینجا نمیتونم کاری کنم، ‫دست‌هام بسته‌ست 131 00:12:36,333 --> 00:12:39,333 ‫هرکی پدرت رو کشته ‫الان دنبال ماست 132 00:12:39,958 --> 00:12:44,166 ‫یعنی به چیزی که پدرت ‫تو گوبکلی‌تپه پیدا کرده بود، نزدیک شدیم 133 00:12:46,000 --> 00:12:47,041 ‫یه سری... 134 00:12:47,666 --> 00:12:49,875 ‫اعداد تو وسایل پدرم بود 135 00:12:50,458 --> 00:12:53,125 ‫نمیدونم، ممکنه یه پیغام رمز گذاری‌شده‌ای باشه ‫یا همچین چیزی 136 00:12:54,625 --> 00:12:57,000 ‫نمیدونم. ‫تا وقتی اینجام میتونم بهش فکر کنم 137 00:12:57,916 --> 00:13:01,916 ‫تا وقتی اینجایی درمورد مرگ خانواده‌ات تحقیق میکنم. ‫آرشیوها رو میگردم 138 00:13:02,000 --> 00:13:03,833 ‫شاید سعی کنم با پلیس‌ها ‫هم حرف بزنم 139 00:13:03,916 --> 00:13:05,750 ‫هرکاری بتونم میکنم، باشه؟ 140 00:13:09,041 --> 00:13:10,041 ‫بهم اعتماد کن 141 00:13:10,916 --> 00:13:12,208 ‫بهت اعتماد دارم 142 00:13:26,375 --> 00:13:28,583 ‫ترکیه بخاطر کشف... 143 00:13:28,666 --> 00:13:31,041 ‫تونل‌های نمروت، 144 00:13:31,125 --> 00:13:34,416 ‫و همینطور کشف اثر باستانی‌ای ‫که چند هفته پیش در گوبکلی‌تپه پیدا شد... 145 00:13:34,500 --> 00:13:36,041 ‫توجه سرتاسر دنیا رو به خودش جلب کرده 146 00:13:38,583 --> 00:13:39,666 ‫سلام، بابا 147 00:13:43,500 --> 00:13:45,791 ‫به مراسم خاکسپاری مادربزرگ آتیه رفتی؟ 148 00:13:47,375 --> 00:13:49,666 ‫ممنون، بابا. ‫حالم خوبه 149 00:13:50,166 --> 00:13:51,291 ‫تو چطوری؟ 150 00:13:55,250 --> 00:13:56,500 ‫نه، نرفتم 151 00:13:57,958 --> 00:13:58,958 ‫و چرا نرفتی؟ 152 00:14:01,875 --> 00:14:04,291 ‫آتیه از عروسی‌مون فرار کرد، بابا 153 00:14:05,166 --> 00:14:06,583 ‫از عروسی ما 154 00:14:08,375 --> 00:14:10,125 ‫بله، تو نمروت گم شده بود 155 00:14:10,208 --> 00:14:14,583 ‫آره، بدجور نگران شده بودم ‫چون لعنت بهش، هنوز دوستش دارم. ولی... 156 00:14:15,708 --> 00:14:18,375 ‫ولی نباید ازم معذرت خواهی کنه، بابا؟ 157 00:14:20,791 --> 00:14:23,583 ‫البته، احساساتت رو میفهمم، پسرم 158 00:14:24,541 --> 00:14:28,041 ‫ولی، اگه برات سواله ‫که مردم دارن چی میگن... 159 00:14:29,000 --> 00:14:30,250 ‫چیزی که شده، شده 160 00:14:30,750 --> 00:14:31,958 ‫احمق! 161 00:14:33,208 --> 00:14:36,208 ‫برو پیش آتیه و آشتی کن. ‫هرکاری میکنی، دوباره قلبش رو به دست بیار! 162 00:14:36,291 --> 00:14:38,041 ‫این ازدواج صورت میگیره، ‫شیرفهم شد؟ 163 00:14:41,458 --> 00:14:43,958 ‫بابا، بعضی وقت‌ها ‫واقعاً نمیدونم 164 00:14:44,375 --> 00:14:48,458 ‫به کی بیشتر اهمیت میدی، ‫پسرت یا آتیه 165 00:14:49,250 --> 00:14:51,541 ‫وقتی خیلی کم سن بودی، ‫مادرت فوت شد، اوزان 166 00:14:53,708 --> 00:14:54,958 ‫همیشه برات متأسف بودم 167 00:14:56,083 --> 00:14:57,916 ‫کوچیک بودی، بدون مادرت 168 00:14:59,250 --> 00:15:00,833 ‫همه بهم ریخته بودن 169 00:15:01,166 --> 00:15:03,708 ‫نمیدونستی خانواده یعنی چی 170 00:15:04,958 --> 00:15:07,000 ‫وقتشه بفهمی 171 00:15:25,750 --> 00:15:26,750 ‫مامان؟ 172 00:15:29,250 --> 00:15:30,250 ‫بابا؟ 173 00:15:51,125 --> 00:15:52,208 ‫سرت شلوغه؟ 174 00:15:53,291 --> 00:15:55,208 ‫عزیزم، چه خبره؟ 175 00:15:55,708 --> 00:15:56,708 ‫چه خبره؟ 176 00:15:57,333 --> 00:16:01,833 ‫دو یا سه سالی میشه ‫بدون خبر اومدی پیش‌مون 177 00:16:01,916 --> 00:16:03,000 ‫بابا... 178 00:16:03,666 --> 00:16:05,250 ‫خوش اومدی، عزیزم 179 00:16:05,708 --> 00:16:06,750 ‫ممنون 180 00:16:07,083 --> 00:16:10,500 ‫الان نباید تو کارگاه باشی؟ ‫بعد از ظهر؟ 181 00:16:11,000 --> 00:16:14,500 ‫- وقتی زمانی پلیس باشی، همیشه مثل پلیس‌ها رفتار میکنی ‫- این چه ربطی داره؟ 182 00:16:15,333 --> 00:16:16,958 ‫چی شده؟ ‫بهم بگو 183 00:16:19,333 --> 00:16:22,916 ‫بابا، 23 سال پیش ‫تو آدیامان یه تصادف رخ داد 184 00:16:23,250 --> 00:16:24,791 ‫یه خانواده سه نفره مُردن 185 00:16:25,458 --> 00:16:26,708 ‫خانواده ارهان 186 00:16:28,500 --> 00:16:29,916 ‫ارهان همونیه که... 187 00:16:30,000 --> 00:16:34,166 ‫تو گوبکلی‌تپه باهاش آشنا شدی ‫و باهاش به نمروت فرار کردی؟ 188 00:16:34,250 --> 00:16:36,041 ‫یارو حفاره، درسته؟ 189 00:16:36,125 --> 00:16:37,708 ‫باستان‌شناس. ‫آره 190 00:16:38,083 --> 00:16:40,000 ‫کل خانواده‌اش رو از دست داده؟ 191 00:16:40,625 --> 00:16:42,333 ‫خیلی سخته 192 00:16:43,458 --> 00:16:45,666 ‫خدا خیلی بهش صبر بده 193 00:16:46,166 --> 00:16:47,166 ‫ولی... 194 00:16:48,000 --> 00:16:50,583 ‫تو این قضیه نمیتونم ‫بهت کمک کنم، آتیه 195 00:16:51,791 --> 00:16:55,666 ‫نمیتونم دوباره بکشونمت ‫به اون مسیر بی‌پایان 196 00:16:56,250 --> 00:16:59,708 ‫- باید از خانواده‌ام محافظت کنم ‫- نیازی نیست ازم محافظت کنی 197 00:16:59,791 --> 00:17:02,000 ‫من زن بالغی‌ام، ‫میتونم مراقب خودم باشم 198 00:17:02,083 --> 00:17:06,083 ‫چه اهمیتی داره؟ چه 6 سالت باشه ‫چه 60 سال، من باباتم 199 00:17:06,833 --> 00:17:11,625 ‫هرچقدر سن داشته باشی، ‫همیشه باید از تو وخانواده‌ام‌ محافظت کنم 200 00:17:11,708 --> 00:17:13,625 ‫تو این قضیه بهت کمک نمیکنم 201 00:17:14,083 --> 00:17:15,083 ‫شرمنده 202 00:17:39,791 --> 00:17:43,166 ‫53, 16, 83... 203 00:17:43,250 --> 00:17:46,166 ‫"به نام خدا، ‫به ستاره تنظیم قَسمت میدم، 204 00:17:46,250 --> 00:17:49,625 ‫ک این دوست به سمت راه اشتباه کشیده نشه ‫یا عقلش رو از دست نده" 205 00:17:51,916 --> 00:17:53,833 ‫داداش، داداش... 206 00:17:53,916 --> 00:17:56,375 ‫ایشالا خدا حرفات رو بشنوه، ‫ولی لطفاً تو دلت ادامه بده 207 00:17:56,458 --> 00:17:59,416 ‫"چرا که او را در نزول دوم ‫نزدیک درخت سدره‌المنتهی دید ‫[درختی در آسمان هفتم] 208 00:17:59,500 --> 00:18:03,208 ‫فراتر از جایی که هیچ کس نمیتواند از آن عبور کند. ‫بنگرید، سدره‌المنتهی پوشانده شده بود" 209 00:18:19,958 --> 00:18:22,750 ‫[روزنامه آدیامان] 210 00:18:23,708 --> 00:18:25,166 ‫[16ام سپتامبر، سال 1996] 211 00:18:28,333 --> 00:18:30,666 ‫[اقتصاد زنگ‌های هشدار را به صدا در میاورد] 212 00:18:30,750 --> 00:18:34,958 ‫[باستان‌شناس معروف در تصادف کشته شد] 213 00:18:36,958 --> 00:18:39,458 ‫اوه خدای من، یه بچه کوچولوئه 214 00:18:41,625 --> 00:18:43,250 ‫لعنت به دروغ‌هاتون 215 00:19:06,666 --> 00:19:07,875 ‫ممنون 216 00:19:09,583 --> 00:19:10,583 ‫بیا تو 217 00:19:30,666 --> 00:19:33,625 ‫میدونی، من هیچوقت از گل رز خوشم نمیومد 218 00:19:49,416 --> 00:19:50,666 ‫منتظر تماست بودم 219 00:19:52,458 --> 00:19:57,875 ‫انتظار داشتم بیای پیشم ‫و بگی "اوزان، بابت همه‌چی متأسفم" 220 00:19:59,833 --> 00:20:01,833 ‫آتیه، تو... 221 00:20:03,791 --> 00:20:05,458 ‫بخاطر اتفاقاتی که افتاد ناراحت نیستی؟ 222 00:20:07,083 --> 00:20:08,083 ‫چرا هستم 223 00:20:11,375 --> 00:20:12,666 ‫راستش نیستم 224 00:20:13,583 --> 00:20:15,166 ‫ناراحت نیستم که ازدواج نکردیم 225 00:20:16,875 --> 00:20:18,166 ‫برو گمشو، آتیه 226 00:20:18,250 --> 00:20:21,083 ‫ولی بخاطر سختی‌هایی ‫که بخاطر من کشیدی ناراحتم 227 00:20:21,166 --> 00:20:23,250 ‫یه دفعه سنگینیه همه‌چی رو حس کردم 228 00:20:23,333 --> 00:20:26,208 ‫یه چیزهایی بود که باید حلشون میکردم، ‫و هنوز هست 229 00:20:26,291 --> 00:20:28,083 ‫ولی حس میکنم یه هدفی دارم 230 00:20:28,166 --> 00:20:30,041 ‫آتیه، میشه برگردیم به قبلاً؟ 231 00:20:30,125 --> 00:20:32,666 ‫- صبرکن ، گوش کن، گوش کن. لطفاً ‫- هرکاری بخوای میکنم 232 00:20:33,750 --> 00:20:35,500 ‫مشکل ما هم دقیقاً همینه 233 00:20:35,583 --> 00:20:36,750 ‫اونطوری که بودیم 234 00:20:38,375 --> 00:20:40,041 ‫تو روز عروسی‌مون، گفتی... 235 00:20:40,125 --> 00:20:43,291 ‫اگه داروهام رو مصرف کنم ‫هیچ مشکلی پیش نمیاد 236 00:20:44,750 --> 00:20:47,250 ‫جواهرات گرون‌قیمت بهم دادی 237 00:20:47,333 --> 00:20:50,333 ‫ولی من ازت میخواستم ‫طوفان‌های درونم رو درک کنی 238 00:20:51,500 --> 00:20:55,500 ‫اون‌موقع بود که فهمیدم ‫هرگز عوض نمیشه 239 00:20:56,708 --> 00:20:58,833 ‫هروقت مشکلی داریم، 240 00:20:58,916 --> 00:21:03,291 ‫یه سنگ گرون‌قیمت میخری ‫و میذاریش تو دستم 241 00:21:06,583 --> 00:21:07,625 ‫آتیه... 242 00:21:11,375 --> 00:21:13,708 ‫من... 243 00:21:15,333 --> 00:21:18,000 ‫من فقط اینطوری میتونم عشق بورزم، ‫اینطوری یاد گرفتم 244 00:21:20,291 --> 00:21:21,375 ‫میدونم، عزیزم 245 00:21:21,791 --> 00:21:22,833 ‫میدونم 246 00:21:23,541 --> 00:21:25,833 ‫شاید بخاطر همین ما... 247 00:21:25,916 --> 00:21:27,041 ‫"پیازا دلا مینروا" 248 00:21:27,333 --> 00:21:28,333 ‫رُم 249 00:21:29,583 --> 00:21:31,666 ‫مکان موردعلاقه‌ت تو دنیا، درسته؟ 250 00:21:34,250 --> 00:21:38,750 ‫یالا، همه‌چی رو فراموش کن 251 00:21:40,416 --> 00:21:41,875 ‫بریم اونجا ازدواج کنیم 252 00:21:42,375 --> 00:21:46,000 ‫میدونم باید عوض بشم، ‫بخاطر تو عوضم میشم 253 00:21:46,833 --> 00:21:49,500 ‫ولی 6 ساله که باهمیم، آتیه 254 00:21:49,583 --> 00:21:50,583 ‫باهم... 255 00:21:51,750 --> 00:21:55,833 ‫6 سال که باهم بزرگ شدیم، ‫باهم خندیدیم، گریه کردیم 256 00:21:56,750 --> 00:22:00,708 ‫باهم اشتباه کردیم 257 00:22:00,791 --> 00:22:05,291 ‫میدونم الان فقط به اشتباهات فکر میکنی، ‫ولی... 258 00:22:05,833 --> 00:22:09,708 ‫خاطرات خوشمون رو هم ‫به یاد بیار 259 00:22:10,625 --> 00:22:11,625 ‫میتونی؟ 260 00:22:15,083 --> 00:22:16,083 ‫خیلی‌خب 261 00:22:17,291 --> 00:22:18,291 ‫به یاد میارم 262 00:22:56,000 --> 00:23:00,083 ‫"در آن روز، تمام بشریت ‫در مقابل خدای دنیاها ایستادگی خواهند کرد 263 00:23:00,166 --> 00:23:02,375 ‫نمیتوانند به احیای خود فکر کنند؟ 264 00:23:03,791 --> 00:23:05,166 ‫رفیق. داداش 265 00:23:05,250 --> 00:23:06,666 ‫بیخیال، به آرامش رسیدی 266 00:23:06,750 --> 00:23:08,583 ‫بگیر بخواب تا منم بتونم بخوابم. ‫جان برادری 267 00:23:08,666 --> 00:23:11,833 ‫"خدا اموات را از زنده‌ها، ‫زنده‌ها را از اموات جدا میکند 268 00:23:11,916 --> 00:23:15,500 ‫و بعد از مرگش به زمین می‌آید. ‫بنابراین شما هم باید جدا بشید" 269 00:23:23,541 --> 00:23:25,833 ‫بالاخره، خداروشکر 270 00:23:31,583 --> 00:23:32,666 ‫دارم اینا رو به تو میگم 271 00:23:34,416 --> 00:23:36,750 ‫چرا؟ منو کافر میبینی؟ 272 00:23:37,000 --> 00:23:38,708 ‫تو سوره‌ها و آیات رو نوشتی 273 00:23:40,958 --> 00:23:41,958 ‫چیا رو نوشتم؟ 274 00:23:42,750 --> 00:23:45,458 ‫تو اعداد سوره‌ها و آیات رو نوشتی 275 00:23:45,541 --> 00:23:47,208 ‫چیزی که دنبالش میگشتی ‫رو پیدا کردم 276 00:23:50,666 --> 00:23:51,666 ‫اینا؟ 277 00:24:03,958 --> 00:24:06,666 ‫سوره 53ام، سوره نکام ‫سوره ستاره، آیه 16ام 278 00:24:06,750 --> 00:24:09,291 ‫سوره 83ام، سوره مطففین ‫آیه 6ام 279 00:24:09,375 --> 00:24:11,041 ‫سوره 30ام، آیه 19ام 280 00:24:11,125 --> 00:24:12,458 ‫بقیه جور در نمیان 281 00:24:12,541 --> 00:24:16,208 ‫دوباره اون آیات رو بهم بگو، ‫از اول 282 00:24:16,291 --> 00:24:19,416 ‫"چرا که او را در نزول دوم ‫نزدیک درخت سدره‌المنتهی دید" 283 00:24:28,875 --> 00:24:30,875 ‫[شاهد ب.ت عضوی از خاندان بکتاشیه‌ست] 284 00:24:30,916 --> 00:24:32,166 ‫خاندان بکتاشیه‌ 285 00:24:33,833 --> 00:24:35,625 ‫[خاندان بکتاشیه‌] 286 00:24:37,625 --> 00:24:39,416 ‫[اعضاء] 287 00:24:43,666 --> 00:24:45,166 ‫ب.ت، بکیر تیلکی! ‫[بکیر؛ لقبی که به نوادگان ابوبکر اولین خلیفه اسلام تعلق میگیره] 288 00:25:06,125 --> 00:25:07,125 ‫کانسو؟ 289 00:25:08,500 --> 00:25:10,250 ‫نمیدونستم کجا برم 290 00:25:10,791 --> 00:25:13,500 ‫معلومه میای اینجا خب. ‫دیگه کجا میتونی بری؟ 291 00:25:13,583 --> 00:25:16,625 ‫بیا تو عزیز دلم، ‫بیا تو 292 00:25:18,125 --> 00:25:20,041 ‫بیا تو 293 00:25:23,708 --> 00:25:25,125 ‫مادرت خونه نیست 294 00:25:25,208 --> 00:25:26,666 ‫راحت باش 295 00:25:27,833 --> 00:25:30,833 ‫مَست کردم، بابا. ‫ببخشید 296 00:25:30,916 --> 00:25:33,166 ‫کاش منو اینجوری نمیدیدی 297 00:25:34,000 --> 00:25:35,833 ‫برو، بشین 298 00:25:35,916 --> 00:25:39,375 ‫یه مقدار مشروب دارم و میتونیم باهم بخوریم، ‫پدر و دختر 299 00:25:42,500 --> 00:25:43,875 ‫بهم ملحق میشی؟ 300 00:25:48,125 --> 00:25:49,125 ‫آره 301 00:25:50,708 --> 00:25:51,875 ‫بفرما، خانوم خانوما 302 00:25:52,416 --> 00:25:53,666 ‫به سلامتی 303 00:26:00,625 --> 00:26:03,333 ‫خب بهم بگو، چی ناراحتت کرده؟ 304 00:26:03,916 --> 00:26:04,916 ‫چی شده؟ 305 00:26:06,166 --> 00:26:08,750 ‫نمیدونم از کجا شروع کنم 306 00:26:09,833 --> 00:26:11,083 ‫از... 307 00:26:11,416 --> 00:26:13,666 ‫چیزی که بیشتر از همه ‫برات دردناکه شروع کن 308 00:26:14,083 --> 00:26:17,208 ‫آدما میگن روحت جاییه که ‫از همه‌جا بیشتر دچار درد میشه 309 00:26:17,791 --> 00:26:18,791 ‫از اونجا شروع کن 310 00:26:19,666 --> 00:26:20,666 ‫اگه... 311 00:26:22,250 --> 00:26:24,625 ‫یه کار خیلی بدی کرده باشم 312 00:26:26,333 --> 00:26:28,458 ‫دیگه دوستم نداری؟ 313 00:26:29,291 --> 00:26:30,458 ‫چی داری میگی؟ 314 00:26:31,458 --> 00:26:33,958 ‫من هیچوقت دست از ‫دوست داشتنت نمیکِشم 315 00:26:34,041 --> 00:26:35,250 ‫هرگز، هرگز 316 00:26:36,166 --> 00:26:37,291 ‫مطمئنی؟ 317 00:26:37,708 --> 00:26:38,833 ‫کاملاً 318 00:26:39,583 --> 00:26:40,750 ‫باشه پس 319 00:26:45,083 --> 00:26:45,916 ‫اگه... 320 00:26:46,000 --> 00:26:49,291 ‫اگه کار خیلی بدی کردی 321 00:26:50,625 --> 00:26:53,041 ‫در حق یکی که دوستش داری 322 00:26:54,166 --> 00:26:56,666 ‫بهش میگی که چیکار کردی 323 00:26:59,291 --> 00:27:02,041 ‫حتی اگه بدونی ‫دیگه هیچوقت نمی‌بینیش؟ 324 00:27:07,250 --> 00:27:08,416 ‫من بودم نمیگفتم 325 00:27:10,416 --> 00:27:11,875 ‫ولی تو بگو 326 00:27:14,291 --> 00:27:15,750 ‫بذار من یه چیزی بهت بگم 327 00:27:17,541 --> 00:27:19,708 ‫زمان چیزیه که، کانسو... 328 00:27:21,291 --> 00:27:24,416 ‫به تدریج وجدانت رو سنگین‌تر میکنه 329 00:27:27,541 --> 00:27:28,541 ‫بعدش... 330 00:27:29,083 --> 00:27:30,916 ‫نمیتونی حملش کنی 331 00:27:39,708 --> 00:27:41,875 ‫دوباره اون آیه ستاره رو برام بگو 332 00:27:42,541 --> 00:27:45,708 ‫"چرا که او را در نزول دوم ‫نزدیک درخت سدره‌المنتهی دید 333 00:27:45,791 --> 00:27:48,833 ‫فراتر از جایی که هیچ کس نمیتواند از آن عبور کند. ‫در نزدیکی باغ منزلگاه... 334 00:27:48,916 --> 00:27:50,875 ‫بنگرید، سدره‌المنتهی پوشانده شده بود" 335 00:27:50,958 --> 00:27:53,791 ‫سدره‌المنتهی، سدره‌المنتهی ‫یعنی شیپور... 336 00:27:56,541 --> 00:27:57,541 ‫پس... 337 00:27:58,791 --> 00:28:01,291 ‫یعنی درخت حیات، ‫درخت در بهشت 338 00:28:01,375 --> 00:28:02,750 ‫بقیه‌ش چیه؟ 339 00:28:02,833 --> 00:28:05,291 ‫"نمیتوانند به احیای خود فکر کنند؟" 340 00:28:05,666 --> 00:28:07,583 ‫یعنی چی؟ ‫چی میخواد بگه؟ 341 00:28:08,000 --> 00:28:09,583 ‫احیای بعد از مرگ 342 00:28:11,000 --> 00:28:13,041 ‫سوره آخرم بود 343 00:28:13,125 --> 00:28:15,166 ‫اونی که میگه فرد احیا شده ‫خواهد مُرد 344 00:28:17,583 --> 00:28:19,833 ‫پس توازی‌ای وجود داره، ‫یه چرخه 345 00:28:21,125 --> 00:28:22,375 ‫مرگ و زندگی 346 00:28:22,458 --> 00:28:23,791 ‫درخت حیات 347 00:28:25,708 --> 00:28:28,916 ‫اگه گوبکلی‌تپه اولین معبد بشره، 348 00:28:30,000 --> 00:28:33,958 ‫آدما فکر میکردن این چرخه ‫اونجا صورت میگیره؟ 349 00:28:35,708 --> 00:28:39,500 ‫فکر میکردن در اونجا مُرده‌ها و زنده‌ها ‫جاهاشون رو باهم عوض میکنن؟ 350 00:28:41,750 --> 00:28:43,958 ‫اینو میخواستی بهم بگی، بابا؟ 351 00:28:48,208 --> 00:28:51,791 ‫ارهان کورتز، اتهامات علیه‌ت کنار گذاشته شدند. ‫آزادی 352 00:28:58,583 --> 00:28:59,750 ‫ممنون، رفیق 353 00:28:59,833 --> 00:29:01,041 ‫خدا پشت و پناهت 354 00:29:06,458 --> 00:29:09,375 ‫تو منو بازداشت کردی و الان داری آزادم میکنی، ‫حداقل یه توضیحی بده 355 00:29:09,458 --> 00:29:11,208 ‫یکی برات شهادت داد 356 00:29:24,291 --> 00:29:25,291 ‫روز خوبی داشته باشی! 357 00:29:37,333 --> 00:29:38,375 ‫در قبولی حق 358 00:29:41,250 --> 00:29:43,333 ‫چه شده فرزندم، راهت رو گم کردی؟ 359 00:29:46,708 --> 00:29:49,041 ‫ببخشید، نمیخواستم مزاحم بشم 360 00:29:49,666 --> 00:29:53,666 ‫مزاحم نیستی. ‫در اینجا همیشه به روی همه بازه 361 00:29:54,958 --> 00:29:56,416 ‫من دنبال بکیر تیلکی میگردم 362 00:29:56,500 --> 00:29:59,000 ‫ظاهراً اینجا کار میکنه. ‫چندتا سوال دارم 363 00:29:59,083 --> 00:30:00,083 ‫بکیر... 364 00:30:00,250 --> 00:30:01,458 ‫بله، اون اینجاست 365 00:30:01,541 --> 00:30:05,541 ‫ولی حتی اگه سوالاتت رو ازش بپرسی ‫ممکنه به جوابی نرسی 366 00:30:10,958 --> 00:30:12,041 ‫مراقب خودت باش، داداش 367 00:30:12,583 --> 00:30:13,583 ‫هانا؟ 368 00:30:15,083 --> 00:30:18,291 ‫وقتی روکش درحال دزدیده شدن بود ‫من تو اورفه بودم و تو... 369 00:30:18,375 --> 00:30:20,625 ‫ترجیح میدادی تو زندون بپوسی؟ 370 00:30:21,166 --> 00:30:24,291 ‫بیخیال، باید الان ازم تشکر کنی 371 00:30:24,833 --> 00:30:26,291 ‫هانا، لطفاً 372 00:30:26,375 --> 00:30:27,250 ‫باشه 373 00:30:27,333 --> 00:30:31,333 ‫میدونم درمورد تئوری‌های بابات ‫درباره گوبکلی‌تپه داری تحقیق میکنی 374 00:30:32,041 --> 00:30:34,125 ‫تئوری‌هایی که ‫تو دفتر یادداشت ویژه‌اش نوشته بود 375 00:30:36,750 --> 00:30:39,500 ‫از کجا درمورد دفتر یادداشت بابام خبری داری؟ 376 00:30:40,458 --> 00:30:44,041 ‫اون رو که منو فرستادی بیرون، ‫برگشتم دنبال آبجوم و روی میز بود 377 00:30:46,083 --> 00:30:49,666 ‫ارهان، از دستیار آنر بودن خسته شدم 378 00:30:50,125 --> 00:30:52,583 ‫خسته شدم از خوندن مقالاتش، ‫ظبط کردن فایل‌هاش 379 00:30:52,666 --> 00:30:55,500 ‫کارهای بی‌هوده، ‫به سازش برقصم 380 00:30:55,583 --> 00:30:56,666 ‫من یه باستان‌شناسم 381 00:30:56,958 --> 00:30:59,333 ‫میخوام مثل تو اسمم تو تاریخ ثبت بشه 382 00:30:59,916 --> 00:31:02,250 ‫- پس به گوبکلی‌تپه علاقه‌مندی؟ ‫- آره 383 00:31:04,833 --> 00:31:05,833 ‫خب؟ 384 00:31:08,166 --> 00:31:11,166 ‫ازم پشتیبانی میکنی که ‫جزئی از پروژه‌ات باشم، درسته؟ 385 00:31:13,333 --> 00:31:15,625 ‫بذار درموردش فکر کنم، باشه؟ 386 00:31:16,250 --> 00:31:18,291 ‫خیلی‌خب، بیا 387 00:31:37,166 --> 00:31:38,166 ‫آقای بکیر، سلام 388 00:31:39,875 --> 00:31:41,791 ‫میخوام چندتا سوال ازتون بپرسم 389 00:31:41,875 --> 00:31:43,750 ‫میدونم قسم سکوت خوردین، 390 00:31:43,833 --> 00:31:46,708 ‫ولی هنوز فکر میکنم بتونین ‫به طریقی بهم کمک کنین 391 00:31:47,916 --> 00:31:50,125 ‫23 سال پیش، یه تصادف... 392 00:31:50,208 --> 00:31:52,375 ‫در منطقه جنگلی بین اورفه ‫و آدیامان رخ داد 393 00:31:52,458 --> 00:31:55,875 ‫طبق این مقاله، ‫شما اونجا بودین و بیانیه‌ای ثبت کردین 394 00:31:56,416 --> 00:31:57,666 ‫اون شب رو یادتونه؟ 395 00:31:58,291 --> 00:32:00,416 ‫فکر کنین، حتماً باید یادتون باشه 396 00:32:01,041 --> 00:32:02,208 ‫یه خانواده ناپدید شدن 397 00:32:02,291 --> 00:32:05,583 ‫پدر، مادر، ‫دختر یه ساله‌شون 398 00:32:06,583 --> 00:32:07,583 ‫خواهش میکنم 399 00:32:14,125 --> 00:32:15,125 ‫درک میکنم 400 00:32:15,416 --> 00:32:17,166 ‫باید به قسم‌تون پایبند باشین... 401 00:32:36,833 --> 00:32:38,708 ‫اون بچه زنده موند؟ ‫یه دقیقه صبر کن 402 00:32:39,000 --> 00:32:40,791 ‫صبر کن، باید جوابم رو بدی! 403 00:32:41,791 --> 00:32:44,708 ‫بچه زنده موند ‫و یه پلیس اون رو برد، مگه نه؟ 404 00:32:53,208 --> 00:32:56,291 ‫داده‌ها نشون میدن ‫با قطع مشارکت، 18 درصد افزایش... 405 00:32:56,375 --> 00:32:57,625 ‫خانوم، نمیتونین برین داخل 406 00:32:57,708 --> 00:32:59,333 ‫- جلسه‌ست ‫- برو کنار! 407 00:32:59,416 --> 00:33:00,416 ‫کانسو؟ 408 00:33:00,791 --> 00:33:02,125 ‫اینجا چیکار میکنی؟ 409 00:33:02,208 --> 00:33:03,833 ‫توضیح میدم، نگران نباش 410 00:33:03,916 --> 00:33:05,875 ‫- حالا، همونطور که میدونین... ‫- ببخشید بچه‌ها 411 00:33:05,958 --> 00:33:07,791 ‫ایشون نامزد خواهرم آتیه‌ست 412 00:33:07,875 --> 00:33:09,083 ‫ببخشید بچه‌ها 413 00:33:09,541 --> 00:33:10,916 ‫چیکار میکنی؟ 414 00:33:11,458 --> 00:33:14,625 ‫میرم سر اصل مطلب 415 00:33:14,708 --> 00:33:17,500 ‫هرچی بینمون اتفاق افتاد ‫رو به آتیه میگیم 416 00:33:17,583 --> 00:33:22,291 ‫کانسو، میخوای چیکار کنی، ‫زندگی‌مون رو خراب کنی؟ راحت باش 417 00:33:22,375 --> 00:33:24,166 ‫میخوام حقیقت رو بگم 418 00:33:24,750 --> 00:33:27,375 ‫کانسو، کل زندگیم همین الانشم ‫به فناست 419 00:33:27,458 --> 00:33:29,666 ‫تو دیگه شروع نکن. ‫وگرنه... 420 00:33:29,750 --> 00:33:31,916 ‫وگرنه چیکار میکنی؟ 421 00:33:32,625 --> 00:33:33,625 ‫اینجا رو ببین 422 00:33:33,666 --> 00:33:35,958 ‫من دارم همه‌چیزم رو به خطر میندازم، ‫میفهمی؟ 423 00:33:36,041 --> 00:33:38,333 ‫بخاطر خواهر، هردمون رو پایین میکِشم 424 00:33:38,833 --> 00:33:42,458 ‫بخاطر همین، اوزان عزیز ‫آتیه به همه‌چیز پی میبره 425 00:33:42,541 --> 00:33:45,166 ‫یا خودت بهش میگی ‫یا من بهش میگم 426 00:34:19,958 --> 00:34:21,750 ‫اعتراف کن، ‫دلت برام تنگ شده بود 427 00:34:22,333 --> 00:34:23,333 ‫بیا تو 428 00:34:32,833 --> 00:34:33,833 ‫بشین 429 00:34:34,750 --> 00:34:35,750 ‫باشه 430 00:34:36,666 --> 00:34:37,666 ‫چی شده؟ 431 00:34:38,916 --> 00:34:40,833 ‫گفتی بهم اعتماد داری، درسته؟ 432 00:34:41,291 --> 00:34:43,791 ‫آره، ولی چی شده؟ ‫منو نترسون 433 00:34:44,166 --> 00:34:45,666 ‫دلیلی نداره بترسی 434 00:34:46,000 --> 00:34:47,791 ‫درمورد تصادف خانواده‌ات تحقیق کردم 435 00:34:47,875 --> 00:34:50,041 ‫- منظورت قتلِ دیگه ‫- درسته، قتل 436 00:34:50,500 --> 00:34:51,666 ‫و یه شاهد پیدا کردم 437 00:34:51,750 --> 00:34:53,250 ‫خب، دیده کار کی بوده؟ 438 00:34:53,833 --> 00:34:55,750 ‫نه، ولی یه چیزی فهمیدم 439 00:34:56,458 --> 00:34:58,500 ‫خواهرت از تصادف جون سالم به درد برد 440 00:35:02,291 --> 00:35:03,291 ‫نه 441 00:35:07,875 --> 00:35:10,250 ‫میدونم درک کردنش، ‫قبول کردنش سخته... 442 00:35:10,333 --> 00:35:11,541 ‫نه، غیرممکنه 443 00:35:12,875 --> 00:35:16,333 ‫- با چشم‌های خودش دیده ‫- نه. یعنی، نه... 444 00:35:17,791 --> 00:35:19,125 ‫من اونجا بودم 445 00:35:20,458 --> 00:35:26,500 ‫7 سالم بود، عموها و خاله‌هام ‫لباس شیک تنم کردن 446 00:35:26,583 --> 00:35:28,625 ‫دستم رو گرفتن ‫و به مراسم خاکسپاری بردن 447 00:35:28,708 --> 00:35:30,916 ‫سه جسد اونجا دفن شدن 448 00:35:31,125 --> 00:35:33,625 ‫یعنی، حتی بهشون دست زدم ‫به همه‌شون 449 00:35:33,708 --> 00:35:35,708 ‫اونا رو گذاشتیم ‫تو قبرشون 450 00:35:35,791 --> 00:35:38,750 ‫عموم رفت تو قبر، ‫یکی یکی گرفت خوابوندشون 451 00:35:38,833 --> 00:35:40,708 ‫بهشون دست زدم! 452 00:35:40,791 --> 00:35:42,166 ‫آروم باش 453 00:35:42,250 --> 00:35:43,291 ‫میدونم 454 00:35:43,666 --> 00:35:45,583 ‫خودم دیدم! ‫غیرممکنه 455 00:35:45,791 --> 00:35:48,541 ‫ببین، نمیدونم چه اتفاقی اونجا افتاده 456 00:35:49,083 --> 00:35:51,208 ‫نمیدونمم دختره کجاست 457 00:35:51,500 --> 00:35:52,375 ‫ولی... 458 00:35:52,458 --> 00:35:54,833 ‫میدونم اون شب توی اون تصادف نمُرد 459 00:35:55,375 --> 00:35:56,625 ‫غیرممکنه 460 00:35:56,833 --> 00:35:58,000 ‫امکان نداره 461 00:36:17,333 --> 00:36:18,708 ‫چرا این‌کارو کردی؟ 462 00:36:21,416 --> 00:36:22,708 ‫حسش اومد 463 00:36:25,166 --> 00:36:26,416 ‫دلت برام میسوزه؟ 464 00:36:26,916 --> 00:36:28,791 ‫نه، نه. ‫معلومه که اینطور نیست. نه 465 00:36:36,041 --> 00:36:38,041 ‫نیازی به دل‌سوزیت ندارم 466 00:36:46,666 --> 00:36:51,000 ‫حالا آروم نفس رو بدین بیرون 467 00:37:37,666 --> 00:37:39,625 ‫کانسو، چی شده؟ ‫چیکار میکنی؟ 468 00:37:39,708 --> 00:37:40,750 ‫آبجی 469 00:37:42,625 --> 00:37:44,375 ‫باید یه چیزی رو بهت بگم 470 00:37:46,083 --> 00:37:50,291 ‫میدونی همش قرار گذاشتن‌های زیاد ‫من رو مسخره میکردی 471 00:37:50,375 --> 00:37:52,416 ‫که دنبال عشق زندگیم میگشتم؟ 472 00:37:54,958 --> 00:37:57,000 ‫من با مَردهای زیادی بودم 473 00:37:58,166 --> 00:38:01,083 ‫ولی فقط یه‌بار عاشق شدم 474 00:38:04,708 --> 00:38:05,708 ‫لعنت بهش 475 00:38:06,625 --> 00:38:08,250 ‫من یه مرگم هست 476 00:38:09,208 --> 00:38:12,791 ‫وجودم گَلیده 477 00:38:16,416 --> 00:38:17,416 ‫خیلی‌خب 478 00:38:18,583 --> 00:38:19,458 ‫آروم باش 479 00:38:19,541 --> 00:38:21,791 ‫میگذره. ‫همه‌چی روبراه میشه 480 00:38:58,416 --> 00:39:02,291 ‫من جزئی از این خانواده‌ام، ‫ولی نیستم 481 00:39:03,416 --> 00:39:05,416 ‫جزئی ازشم، ‫ولی نه همیشه 482 00:39:05,500 --> 00:39:06,958 ‫خیلی دوستت دارم 483 00:39:07,416 --> 00:39:10,583 ‫مامان و بابا رو هم خیلی دوست دارم، ‫ولی دست خودم نیست 484 00:39:12,416 --> 00:39:16,416 ‫انگار قسمتی از وجودم ‫گم شده 485 00:39:17,458 --> 00:39:19,250 ‫انگار یه حفره گنده توشه 486 00:39:19,333 --> 00:39:22,958 ‫یه کار خیلی بدی کردم، آبجی 487 00:39:23,458 --> 00:39:25,916 ‫یه لحظه صبر کن، ‫آروم باش، آروم باش 488 00:39:26,333 --> 00:39:29,083 ‫تو معتلق به این خانواده‌ای. ‫خب؟ 489 00:39:29,833 --> 00:39:32,458 ‫ببین، ببین، روزی که ‫تو رو آوردن 490 00:40:01,083 --> 00:40:10,083 « Stef@n | تــرجمه از تـــورج » telegram Channel: @StefanSubs 491 00:40:10,100 --> 00:40:20,583 سی نما، مرجع دانلود فيلم و سريال [30nama.best]