1 00:00:07,148 --> 00:00:17,148 « بیاتوموویز؛ مرجع دانلود فیلم و سریال بدون سانسور با دوبله و زیرنویس فارسی » :.: Bia2Movies.bid :.: 2 00:00:17,173 --> 00:00:22,173 « دانلود اپلیکیشن با قابلیت پخش آنلاین » :.: WwW.Bia2Movies.App :.: 3 00:00:38,041 --> 00:00:42,314 « مِـیـر، از ایست‌تاون » «فصل اول، قسمت اول» 4 00:00:42,882 --> 00:00:57,015 »» تــرجــمــه: تـورج پاکاری و ســـروش «« :.:.: SuRouSH_AbG & Stef@n :.:.: 5 00:01:00,333 --> 00:01:01,500 ‫خانوم کارل؟ 6 00:01:02,166 --> 00:01:03,500 ‫همه‌چی روبراهه؟ 7 00:01:13,333 --> 00:01:15,458 ‫خانوم کارل؟ ‫میر شیهان‌ام 8 00:01:15,542 --> 00:01:17,625 ‫جلوی در خونه‌ات وایسادم 9 00:01:18,333 --> 00:01:20,208 ‫تو این هوای یخ‌بندون 10 00:01:20,291 --> 00:01:21,375 ‫خانوم کارل؟ 11 00:01:29,375 --> 00:01:31,375 ‫میر؟ ‫میر، بیرونی؟ 12 00:01:33,875 --> 00:01:35,583 ‫اوه، اومدی 13 00:01:36,041 --> 00:01:37,792 ‫اومدم 14 00:01:37,875 --> 00:01:40,458 ‫میخواستم مطمئن بشم که ‫سریعاً از این خبردار بشی 15 00:01:40,542 --> 00:01:42,250 ‫محض خاطر اینکه اگه... 16 00:01:42,333 --> 00:01:44,458 ‫مرتیکه منحرف هنوز آزاد ول میچرخه، ‫مردم در امان باشن 17 00:01:44,542 --> 00:01:47,417 ‫خب، دفعه بعدی، ‫زنگ بزن به پاسگاه 18 00:01:47,500 --> 00:01:50,375 ‫- شماره اصلی رو داری؟ ‫- یادم نمیاد 19 00:01:51,250 --> 00:01:52,959 ‫ولی... ‫ولی به تو اعتماد دارم، 20 00:01:53,041 --> 00:01:55,834 ‫و نمیدونم اداره کی رو میفرسته 21 00:01:55,917 --> 00:01:57,959 ‫درک میکنم، ولی من یه گروهبان کارآگاه‌ام 22 00:01:58,041 --> 00:02:02,000 ‫که یعنی کار من رسیدگی به ‫سرقت‌ها و اوردوزها... 23 00:02:02,083 --> 00:02:05,375 ‫و تمام اتفاقات بدی ‫که اینجا میوفته هستش 24 00:02:05,458 --> 00:02:06,583 ‫به نظر وحشتناک میاد 25 00:02:06,667 --> 00:02:08,500 ‫شاید بهتره دنبال یه شغل دیگه بگردی 26 00:02:08,583 --> 00:02:10,250 ‫ایناهاش، خانوم کارل. ‫اینو میبینی؟ 27 00:02:11,625 --> 00:02:13,834 ‫این شماره اداره اصلیه، خب؟ 28 00:02:13,917 --> 00:02:15,250 ‫باید با این تماس بگیری 29 00:02:15,333 --> 00:02:17,917 ‫وسط در یخچال میچسبونمش 30 00:02:20,792 --> 00:02:22,625 ‫پس به اونا زنگ بزن، باشه 31 00:02:22,709 --> 00:02:24,625 ‫دفعه بعدی، به جای اینکه منو بیدار کنی 32 00:02:26,083 --> 00:02:30,000 ‫پس، همونطور که تو شغل تو میگن 33 00:02:30,083 --> 00:02:31,750 ‫این صحنه جرمه 34 00:02:31,834 --> 00:02:34,166 ‫نوه دخترم طبقه بالا بود... 35 00:02:34,250 --> 00:02:36,208 ‫داشت لباسش رو در میاورد ‫تا دوش بگیره 36 00:02:36,291 --> 00:02:39,542 ‫که از پنجره بیرون رو نگاه کرد ‫و "آه!" 37 00:02:39,625 --> 00:02:42,667 ‫اوناهاش. ‫دقیقاً اونجا وایساده بود 38 00:02:42,750 --> 00:02:47,500 ‫یکی از اون آدمای عجیب و غریبِ ‫چشم‌چرونِ ترسناک 39 00:02:47,583 --> 00:02:49,792 ‫نوه‌ات چیزی درمورد طرف گفت یا... 40 00:02:49,875 --> 00:02:51,542 ‫یه سوئیشرت کلاه‌دار پوشیده بود 41 00:02:51,625 --> 00:02:53,375 ‫پس دیدن چهره‌اش سخت بود 42 00:02:53,458 --> 00:02:56,500 ‫ولی طبق چیزی که تونسته ببینه، ‫شبیه یه راسو بوده 43 00:02:56,583 --> 00:02:59,875 ‫- راسو؟ ‫- همینو گفت 44 00:02:59,959 --> 00:03:02,792 ‫اون یه دوربین مدار بسته‌ست؟ 45 00:03:02,875 --> 00:03:06,250 ‫اوه، بله. ‫سه ماه پیش از "بست بای" خریدیمش 46 00:03:06,333 --> 00:03:09,166 ‫ولی آقای به تعویق انداز هنوز نفهمیده... 47 00:03:09,250 --> 00:03:11,333 ‫چطوری به کارش بندازه. ‫واقعاً هم جای تعجب داره 48 00:03:12,792 --> 00:03:14,583 ‫و نوه‌ات الان کجاست؟ 49 00:03:14,667 --> 00:03:15,917 ‫اوه، تا سر حد مرگ ترسیده بود، 50 00:03:16,000 --> 00:03:18,250 ‫پس دُمش رو گذاشت روی کولش ‫و برگشت به آلن‌تاون 51 00:03:18,333 --> 00:03:19,917 ‫وقتی یه راسو این‌ورا ول میچرخه... 52 00:03:20,000 --> 00:03:21,625 ‫نمیخواست اینجا بمونه 53 00:03:22,291 --> 00:03:25,041 ‫خیلی‌خب. ‫خب... 54 00:03:25,125 --> 00:03:28,875 ‫یه گزارش تهیه میکنم ‫و مطمئن میشم گشت در جریان باشه 55 00:03:28,959 --> 00:03:31,291 ‫منم نصف و نیمه وسوسه شدم ‫بذارم برم، 56 00:03:31,375 --> 00:03:34,166 ‫ولی باید برم به خونه خواهرم تو ریدلی، 57 00:03:34,250 --> 00:03:35,583 ‫و اونم گربه داره 58 00:03:35,667 --> 00:03:36,917 ‫اوه، من از گربه‌ها متنفرم 59 00:03:37,000 --> 00:03:39,625 ‫- نه درک میکنم، خانوم کارل ‫- حیوون‌های حال بهم‌زنی هستن 60 00:03:39,709 --> 00:03:42,375 ‫- میدونی، کل‌شون استخوونه ‫- صبح بخیر، میر 61 00:03:42,458 --> 00:03:43,750 ‫- آقای کارل ‫- بتی بهت گفت... 62 00:03:43,834 --> 00:03:45,542 ‫امروز صبح با اون یارو عجیب و غریبه ‫چه اتفاقی افتاده؟ 63 00:03:45,625 --> 00:03:47,291 ‫- اوه، معلومه ‫- خانوم کارل در جریان قرارم داد 64 00:03:47,375 --> 00:03:48,959 ‫معلومه که بهش گفتم ‫چه اتفاقی افتاد 65 00:03:49,041 --> 00:03:50,875 ‫اگه تو میتونستی بفهمی... 66 00:03:50,959 --> 00:03:52,709 ‫چطور یه دوربین مدار بسته ‫رو نصب کنی... 67 00:03:52,792 --> 00:03:55,125 ‫کل پرونده تا الان حل شده بود 68 00:03:55,208 --> 00:03:57,458 ‫- بهت که گفتم امروز میخواستم ردیفش کنم ‫- خیلی‌خب، من... 69 00:03:57,542 --> 00:04:00,041 ‫برمیگردم به اداره ‫و گزارش رو تهیه میکنم 70 00:04:00,125 --> 00:04:02,333 ‫ترتیب قضیه رو میدیم 71 00:04:02,417 --> 00:04:04,500 ‫هی، میر. ‫امشب شب بزرگیه، ها؟ 72 00:04:04,583 --> 00:04:06,834 ‫یه مقاله کامل تو روزنامه تریبون ‫درموردت نوشتن 73 00:04:06,917 --> 00:04:08,250 ‫- دیدیش؟ ‫- آه، نه 74 00:04:08,333 --> 00:04:09,959 ‫اوه باید ببینیش، میر 75 00:04:10,041 --> 00:04:11,667 ‫- یه لحظه وقت داری؟ ‫- راستش، ندارم 76 00:04:11,750 --> 00:04:15,625 ‫- فقط یه لحظه ‫- خب نه، فقط برو براش بیارش، باشه؟ 77 00:04:15,709 --> 00:04:18,583 ‫اگه بهش اجازه ندی، ‫کل روز حرف میزنه 78 00:04:18,667 --> 00:04:19,875 ‫بتی! 79 00:04:19,959 --> 00:04:21,250 ‫با روزنامه چیکار کردی؟ 80 00:04:21,333 --> 00:04:22,500 ‫تو اتاق خواب گذاشته بودمش 81 00:04:22,583 --> 00:04:25,291 ‫حالا تو همینجا بمون. ‫الان برمیگردم، میر 82 00:04:25,375 --> 00:04:26,875 ‫کجاست؟ ‫کجا گذاشتیش؟ 83 00:04:26,959 --> 00:04:28,625 ‫اوه بیخیال، گلن. ‫مگه من همش باید... 84 00:04:35,625 --> 00:04:37,709 ‫این آخر هفته دلم برات تنگ میشه 85 00:04:39,667 --> 00:04:42,125 ‫کی میخواد کنارم بخوابه؟ 86 00:04:42,208 --> 00:04:46,375 ‫و منو بغل کنه و منو ببوسه ‫و بچسبه بهم؟ 87 00:04:50,083 --> 00:04:54,250 ‫بعضی وقت‌ها تو این فکر میرم که ‫تو اصلا میفهمی من چقدر دوستت دارم 88 00:04:55,375 --> 00:04:57,583 ‫مامان‌بزرگت قبلا میگفت، 89 00:04:57,667 --> 00:05:00,667 ‫"وقتی مامان بشی، میفهمی" 90 00:05:00,750 --> 00:05:04,458 ‫و منم همیشه میگفتم، ‫"آره، حالا هرچی" 91 00:05:05,875 --> 00:05:08,834 ‫ولی الان طوریه که انگار ‫اونقدر میتونی یکی رو دوست داشته باشی 92 00:05:08,917 --> 00:05:11,417 ‫که دیگه ترسناکه 93 00:05:13,250 --> 00:05:15,583 ‫اوه، خدای من. ‫دلم برات یه ذره میشه 94 00:05:16,667 --> 00:05:19,417 ‫خیلی‌خب. ‫بیا لباست رو عوض کنیم 95 00:05:20,625 --> 00:05:21,709 ‫هـو! 96 00:05:50,000 --> 00:05:53,417 ‫داره تو شیشه بغل ماشین تو میشاشه ‫یا شیشه بغل ماشین یه نفر دیگه؟ 97 00:05:54,458 --> 00:05:56,375 ‫نه، نه، نه، نه. ‫فقط تو خونه بمون 98 00:05:56,458 --> 00:05:58,458 ‫فوراً یه افسر میاد اونجا 99 00:05:59,125 --> 00:06:00,291 ‫صبح بخیر، جین 100 00:06:01,500 --> 00:06:02,583 ‫اینو دیدی؟ 101 00:06:02,667 --> 00:06:04,542 ‫امروز صبح تو روزنامه تریبون ‫تیکه گنده‌ای درموردت نوشتن 102 00:06:04,625 --> 00:06:07,333 ‫برات قابش میگیرم ‫و تو دفترت آویزون میکنم 103 00:06:07,417 --> 00:06:10,000 ‫آره. لطفا اینکارو نکن 104 00:06:10,083 --> 00:06:13,917 ‫میخوام همه‌مون خیلی صمیمانه ‫از افسر ترامل استقبال کنیم 105 00:06:14,000 --> 00:06:16,750 ‫امروز اولین روز میدانی ایشونه 106 00:06:19,709 --> 00:06:21,417 ‫اون بیرون موفق باشی، ترامل 107 00:06:21,500 --> 00:06:22,458 ‫ممنون 108 00:06:22,542 --> 00:06:24,000 ‫خیلی‌خب، بچه‌ها ‫بریم سروقت کار 109 00:06:24,083 --> 00:06:26,917 ‫میر، تو امروز موردی داشتی، درسته؟ 110 00:06:27,000 --> 00:06:30,458 ‫آره. یه ولگرد تو مسیر 28 جاده گراب 111 00:06:30,542 --> 00:06:33,875 ‫صاحب‌خونه گفت وقتی امروز صبح زود ‫نوه‌اش داشته دوش میگرفته... 112 00:06:33,959 --> 00:06:36,583 ‫یه مَرد مشکوک از تو حیاط پشتی ‫داشته تماشا میکرده 113 00:06:36,667 --> 00:06:38,792 ‫- توصیفی از طرف داری؟ ‫- آره 114 00:06:43,458 --> 00:06:45,166 ‫من این حرومی رو گرفتم 115 00:06:45,250 --> 00:06:47,083 ‫تو یه قفس توی اتاق خواب دخترمه 116 00:06:48,500 --> 00:06:50,291 ‫خیلی‌خب، خیلی‌خب. ‫بیاین یه ماشین گشت... 117 00:06:50,375 --> 00:06:52,959 ‫بین الدریج و گارنت ماین بذاریم 118 00:06:53,041 --> 00:06:54,250 ‫چه خبر؟ 119 00:06:59,375 --> 00:07:02,291 ‫امروز دقیقا یک ساله که ‫دخترم گم شده 120 00:07:02,375 --> 00:07:05,083 ‫هر لحظه بدون اون... 121 00:07:05,166 --> 00:07:06,709 ‫فقط و فقط عذاب بوده 122 00:07:06,792 --> 00:07:09,333 ‫و پلیس هیچ کاری نمیکنه 123 00:07:09,417 --> 00:07:12,250 ‫اهمیتی نمیدن. ‫واسه همین اومدیم اینجا 124 00:07:12,333 --> 00:07:15,417 ‫اگه اونا نمیخوان واسه پیدا کردن کیتی ‫مبارزه کنن، ما اینکارو میکنیم 125 00:07:17,417 --> 00:07:20,125 ‫هیئت کمیساریا امروز صبح ‫دوباره تماس گرفت... 126 00:07:20,208 --> 00:07:23,125 ‫که از شهرستان یه کارگاه دیگه بفرستن ‫تا تو پرونده کمک کنه 127 00:07:23,208 --> 00:07:24,750 ‫میخوان تا دوشنبه... 128 00:07:24,834 --> 00:07:26,000 ‫- یه آدم دیگه رو پرونده کار کنه ‫- نه، نه، نه، نه، نه 129 00:07:26,083 --> 00:07:28,625 ‫به یه عوضی شهرستانی نیازی ندارم ‫که بیاد رو پرونده‌ام کار کنه 130 00:07:28,709 --> 00:07:30,166 ‫اونا دارن تحت فشار قرار میگیرن، میر 131 00:07:30,250 --> 00:07:31,583 ‫اوه بیخیال، رئیس 132 00:07:31,667 --> 00:07:33,500 ‫و چون اونا دارن تحت فشار قرار میگیرن، 133 00:07:33,583 --> 00:07:35,959 ‫- منم دارم تحت فشار قرار میگیرم ‫- رئیس، بیخیال 134 00:07:36,709 --> 00:07:38,375 ‫میدونی که این جریان چطوریه 135 00:07:39,834 --> 00:07:41,834 ‫کیتی بیلی یه مصرف کننده مواد ‫شناخته شده بود 136 00:07:41,917 --> 00:07:44,250 ‫که سابقه فحشا هم داشت 137 00:07:44,333 --> 00:07:46,291 ‫احتمالا الان تهه... 138 00:07:46,375 --> 00:07:49,333 ‫رود دلاویره. ‫هیچوقت نمیفهمیم 139 00:07:49,417 --> 00:07:52,750 ‫مسئله اینه که، ما هیچی... 140 00:07:53,834 --> 00:07:55,083 ‫نمیدونیم 141 00:07:55,667 --> 00:07:57,667 ‫اونم بعد از یه سال 142 00:07:57,750 --> 00:08:00,417 ‫ممنون که پُشتم بودی 143 00:08:05,792 --> 00:08:06,917 ‫بشین، میر 144 00:08:10,583 --> 00:08:13,709 ‫کلوب روتاری پول پاداش ‫رو به 15 هزار دلار افزایش داد 145 00:08:13,792 --> 00:08:16,000 ‫داریم آگهی‌های جدید چاپ میکنیم ‫و تو تمام... 146 00:08:16,083 --> 00:08:19,166 ‫مراکز "تعویض سرنگ" ‫بین کمدن تا ویلمینگتن پخش میکنیم 147 00:08:20,792 --> 00:08:24,500 ‫برگرد سر پرونده. ‫داریم از نو شروع میکنیم 148 00:08:38,250 --> 00:08:39,625 ‫خیلی‌خب 149 00:08:43,792 --> 00:08:44,792 ‫سلام 150 00:08:48,125 --> 00:08:49,875 ‫- سلام. بیا تو ‫- سلام. میشه... 151 00:08:49,959 --> 00:08:52,625 ‫میشه فقط بدیش بهم ‫چون باید برم 152 00:08:54,208 --> 00:08:56,917 ‫بیرون سرده. ‫حداقل میتونی داخل وایسی 153 00:08:58,166 --> 00:09:00,542 ‫منم از دیدنت خوشحال شدم. ‫یا خدا 154 00:09:00,625 --> 00:09:03,375 ‫خیلی‌خب 155 00:09:14,291 --> 00:09:15,417 ‫اون اینجا چیکار میکنه؟ 156 00:09:15,500 --> 00:09:17,291 ‫نگران اینکه اون اینجا ‫چیکار میکنه نباش 157 00:09:17,375 --> 00:09:19,583 ‫من که درمورد زندگی تو سوال نمیکنم 158 00:09:19,667 --> 00:09:22,041 ‫نمیخوام اون دور و بر پسرم باشه، خب؟ 159 00:09:23,417 --> 00:09:25,291 ‫خدایی من اصلا نمیفمم ‫چی تو اون دیدی 160 00:09:25,375 --> 00:09:27,000 ‫اوه فقط خفه شو، ارین 161 00:09:33,500 --> 00:09:36,500 ‫هی، دیلن. ‫اینو یادت رفت 162 00:09:37,875 --> 00:09:39,333 ‫اگه یه وقت تب کرد... 163 00:09:39,417 --> 00:09:41,792 ‫- قطره گوشش رو تو کیسه جلویی گذاشتم ‫- سلام 164 00:09:41,875 --> 00:09:44,792 ‫بهتره درمورد من حرف نزده باشی، ارین 165 00:09:44,875 --> 00:09:47,542 ‫- هیچی درمورد تو نگفتم ‫- اینقدر به عشقم پیام نده 166 00:09:47,625 --> 00:09:50,834 ‫چون اون دیگه نمیخواد سر و کاری ‫باهات داشته باشه. خب؟ 167 00:09:50,917 --> 00:09:52,208 ‫اون پدر بچه منه، 168 00:09:52,291 --> 00:09:54,583 ‫پس یه جورایی باید باهاش حرف بزنم 169 00:09:54,667 --> 00:09:55,667 ‫چی گفتی؟ 170 00:09:55,750 --> 00:09:57,709 ‫- خدایی اینقدر خنگی؟ ‫- کون لقت، ارین! 171 00:09:57,792 --> 00:09:59,291 ‫میدونی چیه؟ ‫آخر میزنم پاره‌ات میکنم 172 00:09:59,375 --> 00:10:00,291 ‫آره. باور کن 173 00:10:00,375 --> 00:10:01,709 ‫وقتی اصلا انتظارش رو نداری، ‫جنده‌ی احمق 174 00:10:01,792 --> 00:10:03,542 ‫میشه لطفا شیشه رو بدی بالا؟ 175 00:10:03,625 --> 00:10:05,333 ‫نه، شیشه رو بالا نمیبرم 176 00:10:05,417 --> 00:10:07,083 ‫بریانا، خدای من 177 00:10:07,458 --> 00:10:08,834 ‫احمق 178 00:10:10,250 --> 00:10:11,250 ‫هی 179 00:10:12,709 --> 00:10:14,959 ‫واقعا باید واسه عمل گوشش وقت بگیریم 180 00:10:15,041 --> 00:10:17,250 ‫دکتر گفت اگه همینطوری ‫گوش‌هاش عفونت کنه، 181 00:10:17,333 --> 00:10:19,291 ‫ممکنه شنواییش رو از دست بده 182 00:10:19,375 --> 00:10:20,834 ‫با پدر و مادرت حرف زدی؟ 183 00:10:20,917 --> 00:10:22,750 ‫پای پدر و مادرم رو وسط نکش. ‫همین الانشم زیادی براش زحمت میکشن 184 00:10:22,834 --> 00:10:24,583 ‫- خیلی بیشتر از بابای تو ‫- خودت گفتی با پدر و مادرت حرف میزنی... 185 00:10:24,667 --> 00:10:26,208 ‫اگه باید بیشتر پول بدم، ‫باید از طریق دادگاه پیش بره 186 00:10:26,291 --> 00:10:27,959 ‫- تصمیمون همین بود ‫- این خیلی طول میکشه 187 00:10:28,041 --> 00:10:29,500 ‫یعنی، میشه فقط عملش رو انجام بدیم؟ 188 00:10:29,583 --> 00:10:31,667 ‫- تا مطمئن بشیم مشکلی براش پیش نمیاد؟ ‫- من 1800 دلار ندارم که بدم... 189 00:10:31,750 --> 00:10:33,333 ‫- تا بقیه‌اش رو بیمه بده، ارین! ‫- و بعد میتونیم... 190 00:10:33,417 --> 00:10:35,208 ‫چند دفعه بهت گفتم؟ 191 00:10:35,291 --> 00:10:37,625 ‫همه‌چی باید از طریق دادگاه ‫پیش بره، خب؟ 192 00:10:37,709 --> 00:10:40,750 ‫باید برم 193 00:10:52,500 --> 00:10:56,458 ‫آره، دنبال یه آکواریوم لاکپشت میگردم 194 00:10:56,542 --> 00:10:58,959 ‫یه آکواریوم واسه لاکپشت‌ها دارین؟ 195 00:10:59,041 --> 00:11:00,375 ‫بله، داریم 196 00:11:00,458 --> 00:11:02,500 ‫این یکی چطوره؟ 197 00:11:02,583 --> 00:11:05,166 ‫این "زندگی دوزیستان 1500" هستش 198 00:11:05,250 --> 00:11:07,291 ‫این یکی کیت گرامیشی یو.‌وی.‌بی داره 199 00:11:07,917 --> 00:11:09,375 ‫این یکی خیلی خوبه ‫[149 دلار و 99 سنت] 200 00:11:09,458 --> 00:11:09,902 ‫و تازه... 201 00:11:09,903 --> 00:11:11,417 ‫آره، والا فقط یه چیزه ساده میخوام 202 00:11:11,500 --> 00:11:14,834 ‫یه بچه لاکپشته 203 00:11:14,917 --> 00:11:17,959 ‫باشه. خیلی‌خب. ‫بیا اینجا یه نگاهی بندازیم 204 00:11:20,208 --> 00:11:23,333 ‫این یکی، زیستگاه واحه هستش 205 00:11:23,417 --> 00:11:24,667 ‫یه آکواریوم خوب دیگه‌ست 206 00:11:24,750 --> 00:11:27,875 ‫- آره، همینطورم... ‫- یه ساده‌ترش رو میخوام ‫[99 دلار و 99 سنت] 207 00:11:27,959 --> 00:11:30,000 ‫شک دارم لاکپشته خیلی عمر کنه 208 00:11:30,083 --> 00:11:31,375 ‫خب، تعجب میکنی 209 00:11:31,458 --> 00:11:33,917 ‫یعنی، لاکپشت مادرم از خود مادرم ‫بیشتر عمر کرد 210 00:11:34,000 --> 00:11:35,709 ‫اگه ازش مراقبت بشه، حتما 211 00:11:35,792 --> 00:11:37,208 ‫اگه بهش غذا بدی ‫و آبش رو عوض کنی 212 00:11:37,291 --> 00:11:39,667 ‫و مطمئن بشی که تو کثافت خودش شنا نکنه 213 00:11:42,583 --> 00:11:44,125 ‫واسه نوه‌ام هستش 214 00:11:44,208 --> 00:11:48,333 ‫چهار سالشه و سر تمرکز کردن ‫روی کارهاش مشکل داره 215 00:11:48,417 --> 00:11:50,625 ‫من فقط... ‫آره، فکر نکنم نیازی... 216 00:11:50,709 --> 00:11:52,875 ‫به این امکانات اضافه و اینا باشه 217 00:11:54,500 --> 00:11:56,834 ‫خودت یه نگاهی بنداز. ‫من جلوی فروشگاهم 218 00:12:06,333 --> 00:12:07,417 ‫میر هستم 219 00:12:07,500 --> 00:12:10,083 ‫سلام، گروهبان ‫افسر ترامل‌ام 220 00:12:10,166 --> 00:12:12,500 ‫تو پلاک 535 جاده آرگیل سرقت رخ داده 221 00:12:12,583 --> 00:12:14,208 ‫فقط بهش بگو خونه بث هانلن هستش 222 00:12:14,291 --> 00:12:16,959 ‫بهت نیاز دارم که بیای صحنه ‫رو پردازش کنی 223 00:12:17,041 --> 00:12:18,291 ‫چه اتفاقی افتاده؟ 224 00:12:18,375 --> 00:12:20,583 ‫صاحب‌خونه اومده خونه ‫و دیده شیشه ویترین جام‌ها شکسته شده 225 00:12:20,667 --> 00:12:21,875 ‫و چندتا آثار یادگاری ورزشی گم شده 226 00:12:21,959 --> 00:12:23,083 ‫دوباره کار فردی هستش، میر 227 00:12:23,166 --> 00:12:24,750 ‫دوباره عوضی‌بازیش گل کرده 228 00:12:24,834 --> 00:12:26,750 ‫فکر میکنه شاید کار برادرش باشه 229 00:12:26,834 --> 00:12:28,208 ‫دیشب تو زیرزمین مچش رو گرفته 230 00:12:28,291 --> 00:12:30,875 ‫که داشته مواد تزریق میکرده ‫و انداختتش بیرون 231 00:12:30,959 --> 00:12:32,166 ‫خیلی‌خب 232 00:12:33,750 --> 00:12:35,375 ‫به بث بگو دارم میام 233 00:12:37,208 --> 00:12:38,333 ‫ببخشید 234 00:12:39,709 --> 00:12:40,709 ‫آره 235 00:12:41,208 --> 00:12:43,542 ‫این عالیه ‫[39 دلار و 99 سنت] 236 00:12:55,417 --> 00:12:57,125 ‫- سلام ‫- سلام، میر 237 00:12:57,208 --> 00:12:58,709 ‫تا الان صبحت چطور بوده؟ 238 00:12:58,792 --> 00:13:01,792 ‫عالی. فقط... 239 00:13:01,875 --> 00:13:05,792 ‫نیم ساعت اخیر رو تلف ‫گرفتن یه آکواریوم... 240 00:13:05,875 --> 00:13:08,375 ‫واسه لاکپشتی کردم که ‫تو و دِرو دیروز آوردین خونه 241 00:13:08,458 --> 00:13:09,750 ‫به نظر به خاطرش هیجان‌زده میومد 242 00:13:09,834 --> 00:13:11,542 ‫فکر کنم براش خوبه، میدونی؟ 243 00:13:11,625 --> 00:13:13,208 ‫یه چیزی بهش بدیم که مراقبش باشه 244 00:13:13,291 --> 00:13:16,166 ‫درمورد مارمولک هم همینو گفتی 245 00:13:16,250 --> 00:13:18,500 ‫دو هفته بعدش، ‫انداختمش تو توالت و سیفون رو کشیدم 246 00:13:18,583 --> 00:13:21,166 ‫واقعا انداختیش تو توالت؟ 247 00:13:21,250 --> 00:13:23,500 ‫آره، اینکارو کردم 248 00:13:23,583 --> 00:13:26,000 ‫- سرم شلوغه، فرانک ‫- خیلی‌خب. باشه 249 00:13:26,083 --> 00:13:28,667 ‫ببین، وقتت رو نمیگیرم. ‫فقط... 250 00:13:28,750 --> 00:13:30,834 ‫میخواستم بهت بگم... 251 00:13:30,917 --> 00:13:34,166 ‫که دیشب من و فی... 252 00:13:34,250 --> 00:13:37,041 ‫- من از فی خواستم... ‫- فرانک، من باید... 253 00:13:37,125 --> 00:13:40,000 ‫75-51 دلکام. ‫تو فاصله 200 بلوکی خونه گلن ریدل 254 00:13:40,083 --> 00:13:41,750 ‫مظنون سرقت رو میبینم، ‫که داره میره سمت شرق 255 00:13:41,834 --> 00:13:43,625 ‫یه مَرد سیاه پوست که ‫شلوار جین آبی... 256 00:13:43,709 --> 00:13:45,083 ‫و یه سوئیشرت کلاه‌دار پوشیده 257 00:13:46,417 --> 00:13:48,417 ‫فردی. فردی 258 00:13:54,166 --> 00:13:55,250 ‫فردی! 259 00:14:07,125 --> 00:14:09,333 ‫خدا لعنتت کنه 260 00:14:09,417 --> 00:14:11,542 ‫لعنتی. لعنتی! 261 00:14:11,625 --> 00:14:13,750 ‫حصار کوفتی. ‫لعنتی 262 00:14:34,125 --> 00:14:35,166 ‫فردی؟ 263 00:14:47,583 --> 00:14:49,208 ‫نه، نمیخواد. ‫بذارش کنار 264 00:14:54,166 --> 00:14:55,166 ‫هیس 265 00:14:56,792 --> 00:14:58,875 ‫فردی؟ ‫مراقب باش 266 00:15:01,000 --> 00:15:03,375 ‫فردی؟ 267 00:15:03,458 --> 00:15:04,583 ‫بیا بیرون 268 00:15:04,667 --> 00:15:07,333 ‫تا بتونیم ببینیم از کجات ‫داره خون میاد 269 00:15:09,625 --> 00:15:10,667 ‫فردی؟ 270 00:15:11,750 --> 00:15:14,375 ‫فردی، مجبورم نکن بگم سگه رو بیارن 271 00:15:14,458 --> 00:15:15,959 ‫11 سالشه 272 00:15:16,041 --> 00:15:18,208 ‫و فکر کنم کم کم داره ‫عقلش رو از دست میده 273 00:15:22,208 --> 00:15:23,417 ‫فردی، یالا 274 00:15:26,166 --> 00:15:28,208 ‫دو دقیقه وقت داری، خب؟ 275 00:15:43,250 --> 00:15:44,417 ‫چی شده؟ 276 00:15:44,500 --> 00:15:45,667 ‫شکل خون 277 00:15:45,750 --> 00:15:47,458 ‫خب بهش نگاه کن. ‫از تو جای در فاصله بگیر 278 00:15:47,542 --> 00:15:50,417 ‫بیا. بشین. ‫عجله کن. یالا 279 00:15:51,542 --> 00:15:52,792 ‫سرت رو بذار بین زانوهات 280 00:15:52,875 --> 00:15:54,166 ‫جفت مُشت‌هات رو فشار بده 281 00:15:55,667 --> 00:15:58,625 ‫خدایا. به نظرت بهتر نبود ‫قبل از اینکه پلیس بشی 282 00:15:58,709 --> 00:16:00,333 ‫به اینش فکر میکردی؟ 283 00:16:00,417 --> 00:16:02,333 ‫فقط با خودم گفتم میتونم ‫بهش غلبه کنم، ولی... 284 00:16:02,417 --> 00:16:05,834 ‫خدایا 285 00:16:05,917 --> 00:16:07,500 ‫نفس بکش 286 00:16:07,583 --> 00:16:09,542 ‫میر، لعنت. ‫هنوزم بیرون وایسادی؟ 287 00:16:09,625 --> 00:16:11,458 ‫به نفس کشیدن ادامه بده 288 00:16:15,083 --> 00:16:17,834 ‫- تصمیم چیه، فردی؟ ‫- دارم میام بیرون 289 00:16:17,917 --> 00:16:20,166 ‫نمیخوام اون سگ عقب‌مونده ‫بزنه دخل خونه‌ام رو بیاره 290 00:16:20,250 --> 00:16:23,250 ‫مَرد باهوشی هستی. ‫از کجات داره خون میاد؟ 291 00:16:23,333 --> 00:16:24,667 ‫دست تخمیم رو بریدم 292 00:16:24,750 --> 00:16:26,333 ‫خیلی‌خب. ‫دستت‌هات رو ببر بالا 293 00:16:26,417 --> 00:16:28,667 ‫و از در فاصله بگیر. ‫دارم میام تو 294 00:16:28,750 --> 00:16:32,750 ‫نفس بکش. ‫دم، بازدم. دم... 295 00:16:35,291 --> 00:16:36,792 ‫اوه، لعنت. ‫خدایا 296 00:16:37,667 --> 00:16:39,959 ‫بشین 297 00:16:40,417 --> 00:16:41,458 ‫خیلی‌خب 298 00:16:43,375 --> 00:16:45,000 ‫- چیزهایی که دزدیدی کجان؟ ‫- کدوم چیزهایی که دزدیدم؟ 299 00:16:45,083 --> 00:16:46,208 ‫چیزهایی که دزدیدی کجان؟ 300 00:16:46,291 --> 00:16:47,709 ‫- کدوم چیزهایی که دزدیدم؟ ‫- یا خدا، مسخره‌بازی در نیار 301 00:16:47,792 --> 00:16:49,166 ‫دروغ بسه. ‫زنگ میزنم سگه رو بیارن 302 00:16:49,250 --> 00:16:51,291 ‫چیزهایی که دزدیدی کدوم گوری‌ان؟ 303 00:16:52,333 --> 00:16:53,625 ‫پُشت تخت 304 00:16:53,709 --> 00:16:55,625 ‫ترامل؟ ‫یالا 305 00:16:58,083 --> 00:17:00,959 ‫خدایا خودت به دادم برس 306 00:17:01,041 --> 00:17:02,875 ‫چرا خونه‌ات اینقدر سرده، فردی؟ 307 00:17:02,959 --> 00:17:04,166 ‫شرکت گاز، گازم رو قطع کرد 308 00:17:04,250 --> 00:17:06,041 ‫خب، بین ماه نوامبر و مارس ‫اجازه قطع کردن گاز رو ندارن 309 00:17:06,125 --> 00:17:08,291 ‫منم همینو به اون مادر سگ‌ها گفتم ‫ولی اونا... آخ! 310 00:17:08,375 --> 00:17:09,917 ‫- خدایا. خدایا ‫- مرتیکه عوضی! 311 00:17:10,000 --> 00:17:11,709 ‫- خیلی‌خب. خیلی‌خب ‫- لاشیه عملی! 312 00:17:11,792 --> 00:17:14,750 ‫خیلی‌خب. خیلی‌خب. خیلی‌خب ‫خدایا. خیلی‌خب. خیلی‌خب 313 00:17:14,834 --> 00:17:16,542 ‫سوار ماشینش کن 314 00:17:16,625 --> 00:17:17,917 ‫واسه چی منو میزنی، ها؟ 315 00:17:18,041 --> 00:17:21,166 ‫- اینکارت بخاطر چی بود؟ ‫- خیلی‌خب. خیلی‌خب 316 00:17:21,250 --> 00:17:23,083 ‫سوار ماشینش کن 317 00:17:23,166 --> 00:17:25,583 ‫- سرت رو بپا ‫- یالا، بث. یالا 318 00:17:25,667 --> 00:17:28,250 ‫اوه، نمیتونم... ‫دیگه تحمل ندارم، میر 319 00:17:28,333 --> 00:17:30,250 ‫نمیتونم. ‫والا تحمل ندارم 320 00:17:30,333 --> 00:17:31,542 ‫نمیتونم 321 00:17:32,291 --> 00:17:33,542 ‫میدونم 322 00:17:33,625 --> 00:17:35,709 ‫شغل و خانواده‌اش رو بخاطر ‫این زهرماری از دست داد 323 00:17:35,792 --> 00:17:38,083 ‫- میدونم. میدونم ‫- چی آخه کافیه که ول کنی؟ 324 00:17:38,166 --> 00:17:39,709 ‫متاسفم، بثی! 325 00:17:40,792 --> 00:17:41,959 ‫متاسفم! 326 00:17:43,000 --> 00:17:44,875 ‫نمیتونم 327 00:17:44,959 --> 00:17:46,917 ‫- بثی! ‫- اوه، لعنتی 328 00:17:47,000 --> 00:17:48,500 ‫میخوای ازش شکایت کنی؟ 329 00:17:50,500 --> 00:17:54,291 ‫نه، معلومه که شکایت نمیکنم 330 00:17:58,667 --> 00:18:00,917 ‫داخل خونه گرمایی نیست 331 00:18:01,000 --> 00:18:04,000 ‫میتونه خونه تو بمونه؟ 332 00:18:04,625 --> 00:18:06,417 ‫نمیتونم... نه! 333 00:18:06,500 --> 00:18:08,750 ‫نمیتونه خونه من بمونه 334 00:18:08,834 --> 00:18:12,125 ‫اون... میدونی چیه؟ ‫متاسفم 335 00:18:12,208 --> 00:18:14,417 ‫واسه گفتن این حرف ‫از خودم شرمم میشه، 336 00:18:14,500 --> 00:18:16,291 ‫ولی بعضی وقت‌ها آرزو میکنم ‫که فقط بمیره 337 00:18:16,375 --> 00:18:19,417 ‫واقعا. واقعا همچین آرزویی دارم. ‫فقط تموم بشه بره 338 00:18:19,500 --> 00:18:21,291 ‫- هی ‫- دیگه طاقت ندارم 339 00:18:21,375 --> 00:18:24,792 ‫هی. هی. طوری نیست. ‫خب؟ 340 00:18:24,875 --> 00:18:26,375 ‫همینجا منتظر بمون 341 00:18:33,041 --> 00:18:34,291 ‫خیلی‌خب 342 00:18:34,375 --> 00:18:36,542 ‫میبریمت پیش ریدل ‫تا دستت رو بخیه بزنه 343 00:18:36,625 --> 00:18:38,125 ‫بعد افسر ترامل واسه آخر هفته... 344 00:18:38,208 --> 00:18:39,291 ‫میبرتت به پناهگاه 345 00:18:39,375 --> 00:18:41,083 ‫تا وقتی که گرمای خونه‌ات ‫رو دوباره وصل کنیم 346 00:18:41,166 --> 00:18:42,875 ‫من تو پناهگاه نمیمونم، میر 347 00:18:42,959 --> 00:18:45,750 ‫خب، خواهرت که تحویلت نمیگیره 348 00:18:46,458 --> 00:18:47,667 ‫پس گزینه‌هات اینان... 349 00:18:47,750 --> 00:18:49,875 ‫تو خونه بخوابی و از سرما یخ بزنی، 350 00:18:49,959 --> 00:18:51,166 ‫یا بری به پناهگاه... 351 00:18:51,250 --> 00:18:53,667 ‫که تخت و پتو داره ‫و بهت غذای داغ میدن 352 00:18:53,750 --> 00:18:55,792 ‫- خیلی‌خب ‫- خیلی‌خب میرم به پناهگاه، 353 00:18:55,875 --> 00:18:57,291 ‫یا خیلی‌خب میرم که ‫از سرما یخ بزنم؟ 354 00:18:57,375 --> 00:18:59,375 ‫خیلی‌خب. ‫تو پناهگاه تخمی میمونم 355 00:18:59,458 --> 00:19:00,625 ‫خدایا 356 00:19:04,083 --> 00:19:06,125 ‫ببرش پیش ریدل 357 00:19:06,208 --> 00:19:08,000 ‫بعدش ببرش به سنت مایکل 358 00:19:08,083 --> 00:19:10,625 ‫به پدر دن هستینگز بگو ‫من فرستادمش 359 00:19:10,709 --> 00:19:12,208 ‫و با شرکت گاز پیکو هم تماس بگیر 360 00:19:12,291 --> 00:19:13,959 ‫بهشون بگو دارن قانون ‫رو زیر پا میذارن، 361 00:19:14,041 --> 00:19:15,208 ‫و اگه دلشون نمیخواد... 362 00:19:15,291 --> 00:19:17,166 ‫کمیسیون خدمات عمومی ‫رو به جون‌شون بندازیم 363 00:19:17,250 --> 00:19:18,959 ‫بهتره گرمای خونه‌اش رو وصل کنن 364 00:19:19,041 --> 00:19:20,166 ‫حله، گروهبان 365 00:19:20,250 --> 00:19:21,834 ‫هی، ردیفی؟ 366 00:19:21,917 --> 00:19:23,583 ‫ردیفم 367 00:19:23,667 --> 00:19:25,375 ‫خوش اومدی 368 00:19:25,458 --> 00:19:28,208 ‫تا ماشینت باهات میام. ‫یالا 369 00:19:28,291 --> 00:19:30,583 ‫ببین، همسایه‌های کوفتیش ‫دارن نگاهمون میکنن 370 00:19:30,667 --> 00:19:32,333 ‫آره. لبخند بزن و دست تکون بده 371 00:19:43,542 --> 00:19:44,792 ‫سلام، بابا 372 00:19:45,959 --> 00:19:48,000 ‫شام حاضره 373 00:19:49,625 --> 00:19:51,542 ‫سر کار روز خوبی داشتی؟ 374 00:19:53,792 --> 00:19:55,250 ‫دوست دارم یه بار باهام بیای سر کار... 375 00:19:55,333 --> 00:19:57,625 ‫ببینی میتونی چیزه خوبی ‫اونجا ببینی یا نه 376 00:20:13,148 --> 00:20:21,983 :پیام به برندن [ امشب ساعت چند همو ببینیم؟ ] 377 00:20:22,792 --> 00:20:24,208 ‫میخواستم بدونم... 378 00:20:25,333 --> 00:20:28,959 ‫میشه امشب وانتت رو قرض بگیرم؟ 379 00:20:29,041 --> 00:20:30,875 ‫چندتا از دوستام قراره ‫تو شارپ جمع بشن، 380 00:20:30,959 --> 00:20:32,125 ‫و اگه وانت رو داشته باشم ‫خوب میشه 381 00:20:32,208 --> 00:20:34,834 ‫آخرین باری که وانتم رو قرض گرفتی ‫چی شد، ها؟ 382 00:20:36,375 --> 00:20:37,625 ‫آره 383 00:20:39,792 --> 00:20:42,750 ‫بعد تازه سعی کردی ‫مخفی‌‌بازی هم در بیاری، 384 00:20:42,834 --> 00:20:45,333 ‫انگار متوجه خراش‌ها نمیشم 385 00:20:48,709 --> 00:20:51,083 ‫آخ! لعنت! ‫آه! ارین! 386 00:20:51,166 --> 00:20:52,458 ‫معذرت میخوام، ‫باید بهت میگفتم 387 00:20:52,542 --> 00:20:55,083 ‫تازه از تو مایکروویو درش آوردم. ‫ببخشید 388 00:21:01,041 --> 00:21:02,417 ‫درمورد خوب کردن گوش‌های بچه... 389 00:21:02,500 --> 00:21:04,208 ‫با اون مرتیکه احمق حرف زدی؟ 390 00:21:05,458 --> 00:21:08,208 ‫بله. اون... ‫چند ساعت پیش اومد 391 00:21:08,291 --> 00:21:11,583 ‫و گفت که پول عمل رو میده 392 00:21:13,458 --> 00:21:14,834 ‫اون اینو گفت؟ 393 00:21:14,917 --> 00:21:15,917 ‫آره 394 00:21:19,834 --> 00:21:20,875 ‫خوبه 395 00:21:24,417 --> 00:21:25,750 ‫چون من دارم پول دستمال مرطوب‌ها رو میدم 396 00:21:25,834 --> 00:21:28,291 ‫من دارم پول پوشک‌هاش رو میدم. ‫پول شیر خشک رو میدم 397 00:21:28,375 --> 00:21:31,625 ‫- میدونم تو... ‫- همش واسه پسر اون! پسر اون! 398 00:21:33,750 --> 00:21:38,250 ‫میدونم و دیلن گفت ‫ترتیب عمل رو میده 399 00:21:38,333 --> 00:21:41,083 ‫من دیگه پول چیزی رو نمیدم 400 00:21:48,140 --> 00:21:50,250 [ ساعت ده. بدجور مشتاق دیدنتم ] 401 00:21:52,899 --> 00:21:59,250 [ حله ] 402 00:22:34,208 --> 00:22:36,333 ‫ماشین! 403 00:23:04,125 --> 00:23:05,375 ‫هی! 404 00:23:05,458 --> 00:23:07,834 ‫- کوابابونگا! ‫- زده به سرت؟ ‫[تکیه کلام لاکپشت‌های نینجا] 405 00:23:07,917 --> 00:23:10,625 ‫آخرین باری که از رو اون میز پریدی ‫یادته چه اتفاقی افتاد؟ 406 00:23:10,709 --> 00:23:12,500 ‫- چی؟ ‫- یه نقطه سرت اندازه... 407 00:23:12,583 --> 00:23:14,083 ‫یه گریپ‌فروت باد کرد 408 00:23:14,166 --> 00:23:16,083 ‫بیا، اینو واسه حیوون خونگی جدیدت گرفتم 409 00:23:16,166 --> 00:23:19,667 ‫یالا. ببینش 410 00:23:19,750 --> 00:23:21,834 ‫شیوان کمکت میکنه سرهمش کنی 411 00:23:21,917 --> 00:23:23,458 ‫- شیوان؟ ‫- بله؟ 412 00:23:23,542 --> 00:23:25,166 ‫میشه لطفا به درو کمک کنی؟ 413 00:23:28,709 --> 00:23:30,208 ‫اومدی باعث بشی احساس گناه کنم ‫تا دوباره... 414 00:23:30,291 --> 00:23:31,542 ‫به کلیسا برگردم، دنی؟ 415 00:23:31,625 --> 00:23:34,583 ‫نه، نه، نه، نه. ‫مدتی میشه بیخیال این شدم 416 00:23:34,667 --> 00:23:36,041 ‫اصلا مواظب درو هستی؟ 417 00:23:36,125 --> 00:23:38,291 ‫عین یه تخته شیرجه ‫داره روی میز بپر بپر میکنه 418 00:23:38,375 --> 00:23:41,709 ‫میز یه تخته شیرجه نیست، اندرو. ‫دیگه تکرار نشه 419 00:23:43,709 --> 00:23:44,750 ‫لعنتی 420 00:23:45,709 --> 00:23:48,041 ‫چت شده؟ 421 00:23:50,250 --> 00:23:52,291 ‫فردی دوباره از خونه بثی دزدی کرده 422 00:23:53,959 --> 00:23:55,834 ‫امروز عصر اومد به پناهگاه؟ 423 00:23:55,917 --> 00:23:58,500 ‫دیکن مارک مطمئن شد ‫که واسه آخر هفته تخت داشته باشه 424 00:23:58,583 --> 00:24:01,583 ‫بثیِ بیچاره. ‫نمیدونم چطوری سر میکنه 425 00:24:01,667 --> 00:24:03,208 ‫در چه حاله؟ 426 00:24:05,542 --> 00:24:07,500 ‫خب، مامانش بیماری پارکینسون داره، 427 00:24:07,583 --> 00:24:09,500 ‫و برادرش داره پس‌انداز بچه‌هاش رو میدزده... 428 00:24:09,583 --> 00:24:10,792 ‫تا دیلودید بخره ‫[نوعی مواد مخدر] 429 00:24:10,875 --> 00:24:13,750 ‫فکر کنم تو این فکره که ‫اصلا خدا تو زندگیش کجاست 430 00:24:13,834 --> 00:24:15,667 ‫بستگی داره دیدش نسبت به خدا چیه 431 00:24:15,750 --> 00:24:19,875 ‫مرتون میگه که "تصور ما از خدا... 432 00:24:19,959 --> 00:24:22,959 ‫بیشتر درمورد خودمون بهمون میگه تا... 433 00:24:24,291 --> 00:24:25,291 ‫درمورد اون" 434 00:24:27,709 --> 00:24:31,375 ‫وقتی دم محرابی ‫داری واسه جماعت موعظه میکنی، 435 00:24:32,458 --> 00:24:35,166 ‫تا حالا حس کردی که هیچکس گوش نمیده؟ 436 00:24:35,250 --> 00:24:36,917 ‫هر روز خدا 437 00:24:38,709 --> 00:24:41,667 ‫تو اصلا واسه چی شیک و پیک کردی، مامان؟ 438 00:24:41,750 --> 00:24:43,750 ‫فکر میکردم واسه مراسم من نمیای؟ 439 00:24:47,083 --> 00:24:49,083 ‫امروز صبح با فرانک حرف نزدی؟ 440 00:24:49,166 --> 00:24:51,500 ‫چند ساعت پیش گوشی رو روش قطع کردم. ‫چطور؟ 441 00:24:51,583 --> 00:24:54,125 ‫خب، همه‌مون رو واسه کباب دنده دعوت کرده، ‫میدونی 442 00:24:54,208 --> 00:24:56,458 ‫تا نامزدیش رو با فی جشن بگیره 443 00:24:56,542 --> 00:24:59,417 ‫- چی؟ ‫- فکر کردم بهت گفته 444 00:25:00,458 --> 00:25:01,500 ‫خب، نگفته 445 00:25:03,333 --> 00:25:04,792 ‫تو از کِی خبر داری؟ 446 00:25:05,625 --> 00:25:07,291 ‫سه هفته 447 00:25:08,291 --> 00:25:09,458 ‫سه هفته؟ 448 00:25:09,542 --> 00:25:11,667 ‫من بیگناهم. ‫امروز صبح خبردار شدم 449 00:25:11,750 --> 00:25:14,208 ‫و چیزی نگفتی؟ 450 00:25:14,291 --> 00:25:16,792 ‫- راز من نبود که بگم ‫- چرا بود، مامان 451 00:25:16,875 --> 00:25:18,083 ‫من دخترتم 452 00:25:20,208 --> 00:25:22,709 ‫- سلام، هلن ‫- اوه، سلام فرانک 453 00:25:22,792 --> 00:25:25,083 ‫- بیا تو ‫- کیف درو رو آوردم 454 00:25:25,917 --> 00:25:28,792 ‫مرزنگوش دارین؟ 455 00:25:30,208 --> 00:25:32,834 ‫اوه. تو خونه‌ای 456 00:25:32,917 --> 00:25:34,959 ‫میخوای به چیزی اعتراف کنی؟ 457 00:25:35,792 --> 00:25:38,667 ‫خب، آره 458 00:25:38,750 --> 00:25:41,083 ‫- من و فی، ما... ‫- بهش گفتم، فرانک 459 00:25:41,166 --> 00:25:42,458 ‫خیلی‌خب 460 00:25:43,625 --> 00:25:45,083 ‫لطف کردی که بهم خبر دادی 461 00:25:45,166 --> 00:25:47,875 ‫خب، سعی کردم بهت زنگ بزنم. ‫چند بارم 462 00:25:47,959 --> 00:25:49,417 ‫زانو هم زدی؟ 463 00:25:49,500 --> 00:25:51,417 ‫چون وقتی ما نامزد کردیم ‫این قسمتش رو جا انداختی 464 00:25:51,500 --> 00:25:53,834 ‫آره خب، من 20 سالم بود، میر 465 00:25:53,917 --> 00:25:55,542 ‫خیلی کارها رو درست انجام ندادم 466 00:25:55,625 --> 00:25:57,625 ‫اون زن خوبیه، فرانک 467 00:25:57,709 --> 00:26:00,959 ‫- همه‌مون خیلی از فی خوشمون میاد ‫- همه‌مون؟ 468 00:26:01,041 --> 00:26:02,792 ‫- میر ‫- چیه؟ 469 00:26:02,875 --> 00:26:04,583 ‫اون به روز تو چشم‌های من نگاه میکنه، مامان 470 00:26:04,667 --> 00:26:06,250 ‫حتی منم تو چشم‌هات نگاه نمیکنم، 471 00:26:06,333 --> 00:26:07,500 ‫تازه من پسر عموتم 472 00:26:11,291 --> 00:26:12,333 ‫چیه؟ 473 00:26:13,917 --> 00:26:16,166 ‫اوه. تبریک میگم 474 00:26:17,166 --> 00:26:18,333 ‫ممنون، میر 475 00:26:20,542 --> 00:26:22,208 ‫خیلی‌خب. ‫من دیگه میرم 476 00:26:23,166 --> 00:26:24,875 ‫مرزنگوش رو یادت رفت 477 00:26:29,417 --> 00:26:31,083 ‫خیلی‌خب، میبینم‌تون... 478 00:26:31,166 --> 00:26:32,917 ‫- یکم دیگه میایم ‫- میبینمت، فرانک 479 00:26:33,000 --> 00:26:35,166 ‫خیلی‌خب، باشه. ‫خدافظ 480 00:26:35,250 --> 00:26:36,375 ‫خدافظ 481 00:26:38,166 --> 00:26:40,125 ‫بین این همه خونه که ‫میتونست بهشون نقل‌مکان کنه 482 00:26:40,208 --> 00:26:42,208 ‫باید خونه‌ای که دقیقا ‫پشت خونه منه رو میخرید 483 00:26:42,291 --> 00:26:44,875 ‫خب، شنیدم با قیمت خیلی خوبی خریدتش 484 00:26:44,959 --> 00:26:46,834 ‫و از کِی تا حالا آشپز شده؟ 485 00:26:46,917 --> 00:26:50,583 ‫فقط یه زن خوب نیاز داشت ‫تا اونو شکوفا کنه 486 00:27:02,333 --> 00:27:03,375 ‫شیوان؟ 487 00:27:04,625 --> 00:27:06,667 ‫- شیوان؟ ‫- ها؟ بله 488 00:27:06,750 --> 00:27:09,083 «امروز.. یه ایمیل از مدرسۀ «درو 489 00:27:09,166 --> 00:27:10,542 برام فرستادن 490 00:27:10,625 --> 00:27:12,291 انگار فردا کنسرتی، چیزیـه 491 00:27:12,375 --> 00:27:15,083 آها آره. الان دارم فلوت‌شـو ردیف می‌کنم 492 00:27:17,458 --> 00:27:19,041 اصلاً کار با اون ساز رو بلده؟ 493 00:27:19,125 --> 00:27:22,000 شیوان، میشه بیای تُنگ ماهی‌مـو درست کنی؟ 494 00:27:22,083 --> 00:27:23,583 آره. الان میام.. درو 495 00:27:23,667 --> 00:27:25,000 بله، مامان. بلده باهاش کار کنه 496 00:27:25,083 --> 00:27:26,834 توش فوت می‌کنی و انگشت‌هاتـو تکون میدی 497 00:27:26,917 --> 00:27:28,166 و دلبری می‌کنی. کاری نداره 498 00:27:28,250 --> 00:27:31,375 !شیوان - یه.. لحظه، عزیزم - 499 00:27:31,458 --> 00:27:33,041 چیه؟ - ...آم - 500 00:27:33,125 --> 00:27:34,834 تو از قضیۀ فِی و پدرت خبر داشتی؟ 501 00:27:34,917 --> 00:27:38,458 بله مامان، خبر داشتم خودم کمک کردم برنامه‌ریزی‌هاشـو انجام بده 502 00:27:40,583 --> 00:27:42,667 پس همه‌تون دارید شام می‌رید خونۀ اونا 503 00:27:42,750 --> 00:27:44,333 ،چون آقا یهویی آشپز خفنی شده 504 00:27:44,417 --> 00:27:46,417 و هیچکس هم قرار نیست بیاد مراسم من. آره؟ 505 00:27:46,500 --> 00:27:48,959 خودت گفتی نمی‌خوای ما بیایم 506 00:27:49,041 --> 00:27:51,291 پریشب سر شام یادت نیست که می‌گفتی 507 00:27:51,375 --> 00:27:52,792 چه مراسم احمقانه‌ایـه؟ 508 00:27:58,375 --> 00:27:59,917 اپلای دانشگاهت چی شد؟ 509 00:28:00,000 --> 00:28:02,375 اون پونزدهم ژانویه شروع می‌شه 510 00:28:02,458 --> 00:28:05,166 امروز دهمـه، شیوان - می‌دونم دهمه - 511 00:28:05,250 --> 00:28:07,625 و درخواست‌ها باید تا پونزدهم مُهر بشن 512 00:28:09,208 --> 00:28:12,208 فقط به‌موقع انجامش بده، خب؟ 513 00:28:12,291 --> 00:28:14,208 دلیل داشت که تو رو فرستادم آکادمی گاردنر 514 00:28:14,291 --> 00:28:15,375 برای این‌که بورسیه گرفتم؟ 515 00:28:15,458 --> 00:28:17,792 برای این‌که درهایی به‌روت باز بشن که 516 00:28:17,875 --> 00:28:19,667 برای امثال من و پدرت باز نشد 517 00:28:19,750 --> 00:28:21,709 ،بابا که به‌نظر وضعش خوبه 518 00:28:21,792 --> 00:28:24,500 مخصوصاً حالا که رابطه‌شـو با فِی رسمی کرده 519 00:28:25,458 --> 00:28:29,417 فقط سر وقت ارسالش کن، خب؟ 520 00:28:29,500 --> 00:28:32,083 ده پونزده سال دیگه که خوشحال و شاغل بودی 521 00:28:32,166 --> 00:28:33,834 ...و دور از اینجا زندگی می‌کردی - نه، آخه من می‌خواستم - 522 00:28:33,917 --> 00:28:36,500 تا آخر عمرم اینجا پیش تو زندگی کنم - ازم تشکر می‌کنی، خب؟.. - 523 00:28:36,583 --> 00:28:39,291 پس انقدر سخت تلاش نکن که برینی تو همه‌چی 524 00:29:17,375 --> 00:29:18,667 خوش‌قیافه‌ست، نه؟ 525 00:29:19,375 --> 00:29:21,250 سکسیه 526 00:29:21,333 --> 00:29:22,792 ببخشید خب. چیه؟ سکسیه دیگه 527 00:29:23,792 --> 00:29:25,667 اصلاً چندوقته که می‌شناسیش؟ 528 00:29:26,709 --> 00:29:28,250 حدود سه هفته‌ای هست که 529 00:29:28,333 --> 00:29:29,750 اس‌ام‌اس‌بازی می‌کنیم 530 00:29:31,583 --> 00:29:33,625 می‌دونی پریشب بهم چی گفت؟ 531 00:29:33,709 --> 00:29:35,333 چی؟ 532 00:29:35,417 --> 00:29:39,250 «گفت: «می‌خوام که دوباره برقصی 533 00:29:41,291 --> 00:29:44,834 ،این حرفش جدی نزدیک بود اشک‌مـو در بیاره 534 00:29:44,917 --> 00:29:48,667 واسه این‌که خب می‌دونی چه‌قدر دلم برای رقصیدن تنگ شده دیگه 535 00:29:48,750 --> 00:29:51,125 و.. تنها کاری هم بود که من و مامانم 536 00:29:51,208 --> 00:29:52,583 باهم انجام می‌دادیم 537 00:29:52,667 --> 00:29:55,959 حالا کجا می‌خوای ببینش؟ - «جنگل «شارپ - 538 00:29:57,250 --> 00:29:59,375 خدایی؟ 539 00:29:59,458 --> 00:30:02,834 ارین، می‌دونی که بریانا و اون سلیطه‌هاشـم میرن اونجا 540 00:30:02,917 --> 00:30:04,291 امروز با دیلن اومده بود 541 00:30:04,375 --> 00:30:08,166 و سر این‌که من به دیلن پیام دادم داد و هوار راه انداخته بود 542 00:30:08,250 --> 00:30:10,959 حالا پیام دادی؟ - نه - 543 00:30:12,625 --> 00:30:13,792 شاید 544 00:30:13,875 --> 00:30:15,750 ارین.. خدایا 545 00:30:15,834 --> 00:30:19,750 ...آخه... یه شبی خیلی احساس تنهایی می‌کردم و 546 00:30:19,834 --> 00:30:21,125 ،برندن هم جواب پیامامـو نمی‌داد 547 00:30:21,208 --> 00:30:23,500 برای همینم یه‌دونه پیام واسه دیلن فرستادم 548 00:30:23,583 --> 00:30:25,083 چی گفتی؟ 549 00:30:26,834 --> 00:30:30,125 ...یه چیز مسخره مثل 550 00:30:30,208 --> 00:30:33,386 دلم برای اون موقع‌هایی که قایمکی می‌رفتیم» «اتاق زیرشیروونی خونه‌تون تنگ شده 551 00:30:33,411 --> 00:30:35,125 یا همچین چیزی 552 00:30:38,417 --> 00:30:41,041 خب، ببینم.. نمی‌تونی یه جا دیگه باهاش قرار بذاری؟ 553 00:30:41,125 --> 00:30:42,667 ...نمی‌دونم والا، من اگه 554 00:30:42,750 --> 00:30:44,709 من اگه جات بودم طرفای بریانا آفتابی نمی‌شدم 555 00:30:44,792 --> 00:30:47,542 طوری نیست. قرار نیست کل شب رو اونجا باشیم 556 00:30:47,625 --> 00:30:49,542 ،تازه‌شم، شاید اگه منو با یه پسر دیگه ببینه 557 00:30:49,625 --> 00:30:51,250 دیگه بهم گیر نده 558 00:30:53,458 --> 00:30:55,375 برام خوشحال باش بابا 559 00:30:55,458 --> 00:30:57,792 !دارم میرم سر قرار 560 00:31:02,709 --> 00:31:03,834 هی، مامان؟ 561 00:31:04,709 --> 00:31:06,083 جانم، عزیزم؟ 562 00:31:06,166 --> 00:31:07,625 یه دقیقه میای اینجا؟ 563 00:31:11,542 --> 00:31:12,875 چی شده، عزیزم؟ 564 00:31:12,959 --> 00:31:15,000 ارین امشب یه قرار مهم داره 565 00:31:15,083 --> 00:31:18,583 قرار مهم.. ها؟ - آره - 566 00:31:18,667 --> 00:31:21,959 برو جعبۀ لوازم‌آرایش‌مـو از دستشویی بیار. بدو 567 00:31:22,041 --> 00:31:25,417 ،موقعی که کار من باهات تموم بشه پسره اصلاً به‌جات نمیاره 568 00:31:27,417 --> 00:31:29,625 اون لاکپشتـه رو از کجا پیدا کردی، درو؟ 569 00:31:29,709 --> 00:31:30,917 لبِ جوی 570 00:31:31,000 --> 00:31:32,417 هنوز روش اسم نذاشتی؟ 571 00:31:32,500 --> 00:31:34,750 «فعلاً «هندونه» و «رنگین‌کمان 572 00:31:34,834 --> 00:31:36,750 نامزدهای اصلی‌ان 573 00:31:36,834 --> 00:31:39,250 گوزو» هم همین‌طور» 574 00:31:41,375 --> 00:31:44,875 انقدر حرفِ گوز نزن، اندرو 575 00:31:45,834 --> 00:31:48,417 نه، نه، نه. داریم می‌ریم مهمونی 576 00:31:48,500 --> 00:31:50,083 رسیدیم - !سلام، هلن - 577 00:31:50,166 --> 00:31:52,083 !سلام - وای خدا - 578 00:31:52,166 --> 00:31:53,875 سلام، رفیق - سلام، پسر - 579 00:31:54,000 --> 00:31:56,417 خیله‌خب. بیاید تو ببینم 580 00:31:59,125 --> 00:32:01,166 پدر دن، شما هم امشب پیش‌مون هستی دیگه؟ 581 00:32:01,250 --> 00:32:02,959 بله، البته - خیلی مشتاقم - 582 00:32:03,041 --> 00:32:05,125 بله، بله. حتماً 583 00:32:05,208 --> 00:32:06,458 داخل می‌بینیم‌تون 584 00:32:06,542 --> 00:32:08,125 برگام 585 00:32:08,208 --> 00:32:09,166 سلام، عشقم 586 00:32:09,250 --> 00:32:10,792 خیلی خوشگل شدی - مرسی - 587 00:32:10,875 --> 00:32:12,583 هی، گیبهارت، به چی نگاه می‌کنی؟ 588 00:32:12,667 --> 00:32:15,041 دارم به پسرعموم میگم فردا برامون یه دستبرد 589 00:32:15,125 --> 00:32:16,166 به داروخونه بزنه 590 00:32:16,250 --> 00:32:17,375 خیله‌خب 591 00:32:17,458 --> 00:32:19,417 فقط مثل دفعۀ پیش نباشه 592 00:32:19,500 --> 00:32:20,583 593 00:32:20,667 --> 00:32:22,000 از «راستا ریس» خوشت نیومد؟ 594 00:32:22,083 --> 00:32:24,291 نه بابا من که مشکلی نداشتم ولی خب.. بکا 595 00:32:24,375 --> 00:32:26,583 هی، اون جنسش ناخالصی داشت - نه - 596 00:32:26,667 --> 00:32:29,792 شاید اشتباه کردی که 70 تاشـو خوردی 597 00:32:29,875 --> 00:32:32,208 شایدم گیبهارت جنس آشغال آورده بود 598 00:32:32,291 --> 00:32:36,166 آشغال؟ پسرعموی من خیلی‌وقته ...داره بهمون جنس خفن 599 00:32:36,250 --> 00:32:38,417 یعنی طرف سلطان گُل‌ـه - طرف سلطانـه؟ عجب - 600 00:32:38,500 --> 00:32:39,917 آخه من همیشه فکر می‌کردم آدم عنیه 601 00:32:40,000 --> 00:32:41,834 بکا - داری شبیه پاپ‌خون‌ها میشی؟ - 602 00:32:41,917 --> 00:32:43,667 بکا؟ بکا، بکا - ببخشید که من متخصصِ بحث گل‌ام - 603 00:32:43,750 --> 00:32:45,250 ،من تو عمرم یه خربار گل کشیدم 604 00:32:45,333 --> 00:32:47,041 و اون جنسش آشغال بود، خب؟ - آروم باش - 605 00:32:47,125 --> 00:32:49,333 بسه، آروم بگیر - !من آرومم - 606 00:32:49,417 --> 00:32:50,834 نفس عمیق 607 00:32:50,917 --> 00:32:53,166 شاید بهتر باشه که دفعۀ بعد یه کیسۀ کامل نزنی بر بدن 608 00:32:53,250 --> 00:32:54,375 !باشه، ممنون، مادر 609 00:32:54,458 --> 00:32:56,709 دوسِت دارم - آره، مرسی. منم دوسِت دارم - 610 00:32:56,792 --> 00:33:00,208 سلام 611 00:33:00,291 --> 00:33:02,333 کمک می‌خوای؟ - آره. مرسی، عزیزم - 612 00:33:08,250 --> 00:33:09,542 مادرت در چه حاله؟ 613 00:33:09,625 --> 00:33:11,542 امشب نمی‌خواد نگرانِ مامان باشی، بابا 614 00:33:11,625 --> 00:33:13,458 قراره با لوری برن بازی رو ببینن 615 00:33:13,542 --> 00:33:15,333 همه‌ی دوستاش هم میان 616 00:33:15,417 --> 00:33:18,375 میر شیهان» هیچی رو بیشتر از» قهرمان‌بودن دوست نداره 617 00:33:19,458 --> 00:33:21,041 میشه نوشابه رژیمی هم بذارید؟ 618 00:33:21,125 --> 00:33:23,625 !خانم تشریف‌فرما شدن 619 00:33:23,709 --> 00:33:25,792 620 00:33:27,000 --> 00:33:30,709 !ببوسش، ببوسش، ببوسش - !یالا دیگه - 621 00:33:35,458 --> 00:33:36,792 خیله‌خب، یه آهنگ می‌خوایم 622 00:33:36,875 --> 00:33:40,542 باشه، حله - آره آره، حتماً - 623 00:34:13,667 --> 00:34:15,166 لور؟ - الان میام - 624 00:34:15,250 --> 00:34:17,041 سلام، رایان - سلام - 625 00:34:17,125 --> 00:34:18,583 اون چیه؟ 626 00:34:18,667 --> 00:34:21,542 تکالیف‌تـو به همین زودی شروع کردی؟ - آره - 627 00:34:21,625 --> 00:34:23,000 الان که چهارشنبه شبـه 628 00:34:23,083 --> 00:34:24,792 آخه نمی‌خوام عقب بیفتم 629 00:34:24,875 --> 00:34:27,208 باشه 630 00:34:27,291 --> 00:34:30,208 خب، بعضی‌وقتا یه استراحتی به خودت بده، می‌دونی؟ 631 00:34:32,208 --> 00:34:35,750 سلام، مویرا جان - سلام، میر - 632 00:34:35,834 --> 00:34:37,113 سلام به روی ماهت 633 00:34:37,709 --> 00:34:40,083 کسی تو مدرسه باهات بدرفتاری نکرده؟ 634 00:34:40,166 --> 00:34:41,792 نه 635 00:34:41,875 --> 00:34:44,959 امیدوارم که بهم دروغ نگی 636 00:34:45,041 --> 00:34:47,291 نه، همه خیلی لطف دارن 637 00:34:47,375 --> 00:34:50,208 ،چون که می‌دونی اگه کم‌لطفی کنن 638 00:34:50,291 --> 00:34:52,417 مجبور می‌شم بیام اونجا و دستگیرشون کنم 639 00:34:52,500 --> 00:34:55,458 خب؟ 640 00:34:55,542 --> 00:34:57,333 سلام، میر - سلام - 641 00:34:57,417 --> 00:34:59,375 ببینم تو از جریان نامزدی خبر داشتی؟ 642 00:35:00,083 --> 00:35:01,291 چی چی؟ 643 00:35:01,375 --> 00:35:03,458 دروغگوی تخمی‌ای هستی، جان 644 00:35:03,542 --> 00:35:06,959 فرانک گفت که ...خودش می‌خواد بهت بگه، منم 645 00:35:07,041 --> 00:35:08,083 فعلاً که نگفت 646 00:35:08,166 --> 00:35:10,250 یه ساعت پیش از دهن مامانم شنیدم 647 00:35:10,333 --> 00:35:14,000 خب بیا، شروع کن در چه حالی؟ 648 00:35:15,542 --> 00:35:16,542 !عالی 649 00:35:18,250 --> 00:35:19,875 ...خیله‌خب 650 00:35:19,959 --> 00:35:22,750 ما دیگه می‌ریم خونۀ فرانک اینا 651 00:35:23,583 --> 00:35:24,667 امشب بهتون خوش بگذره، میر 652 00:35:24,750 --> 00:35:26,667 مست و پاتیل کنید - حتماً - 653 00:35:26,750 --> 00:35:29,417 دوسِت دارم - منم دوسِت دارم، خوش بگذره - 654 00:35:30,458 --> 00:35:31,750 بریم 655 00:35:31,834 --> 00:35:32,917 خدافظ، مامان - خدافظ - 656 00:35:33,000 --> 00:35:34,625 خدافظ، مامان - بهتون خوش بگذره - 657 00:35:40,060 --> 00:35:41,709 ...خب - بله - 658 00:35:41,792 --> 00:35:44,166 امشب کی‌ها میان؟ - همه - 659 00:35:44,250 --> 00:35:45,291 ایول 660 00:35:45,375 --> 00:35:46,834 فکر کنم حتی استیسی هم از آریزونا میاد 661 00:35:46,917 --> 00:35:48,333 فکر می‌کردم اون سن‌دیگو ـه 662 00:35:48,417 --> 00:35:50,166 نه. برای سومین بار شوهر کرد 663 00:35:50,250 --> 00:35:52,375 یادته که بهت گفتم تو مراسم تمرین شام‌شون 664 00:35:52,458 --> 00:35:53,959 مسموم شدم؟ 665 00:35:54,041 --> 00:35:55,834 میگوی بزرگ - میگوی بزرگ - 666 00:35:55,917 --> 00:35:57,959 چندشـه 667 00:35:58,041 --> 00:36:01,875 داون» رو امروز تو اخبار دیدی؟» 668 00:36:01,959 --> 00:36:05,041 آره، امیدوار بودم که تو ندیده باشیش 669 00:36:05,125 --> 00:36:08,333 می‌دونی، به‌خاطر تو نیست اون فقط دلتنگِ دخترشـه 670 00:36:08,417 --> 00:36:10,125 ...می‌دونم ولی - می‌دونی میر - 671 00:36:10,208 --> 00:36:13,291 اون خیلی بدبختی داره می‌دونی دیگه، دورۀ درمانی سرطان 672 00:36:14,875 --> 00:36:16,375 آره 673 00:36:16,458 --> 00:36:18,458 اینو فقط به تو میگم، لور 674 00:36:20,041 --> 00:36:23,041 محاله طرفـو پیداش کنیم. غیرممکنه 675 00:36:23,125 --> 00:36:26,417 لامصب مثل یه سوزنـه تو هزاران انبار کاه 676 00:36:26,500 --> 00:36:29,083 آره، منم بودم اینو تو دلم نگه می‌داشتم 677 00:36:30,625 --> 00:36:32,500 دیگه باید بریم، ساعت 7:35 ـه 678 00:36:35,250 --> 00:36:37,583 اونجا هم میشه مشروب بگیریم؟ 679 00:36:37,667 --> 00:36:38,917 یعنی مثلاً پذیرشی چیزی داره؟ 680 00:36:39,000 --> 00:36:40,917 ،من اصلاً نمی‌دونم برنامه چیه 681 00:36:41,000 --> 00:36:43,792 ،پس تو می‌تونی مشروبت رو بخوری و من رانندگی می‌کنم 682 00:36:44,166 --> 00:36:45,166 ایول 683 00:36:55,333 --> 00:36:56,500 حال‌تون چطوره؟ 684 00:36:59,291 --> 00:37:02,750 ببینید، می‌خواستم از همگی تشکر کنم که امشب تشریف آوردن اینجا 685 00:37:02,834 --> 00:37:04,834 تا بیست و پنجمین سالگردِ 686 00:37:04,917 --> 00:37:08,000 باشکوه‌ترین لحظۀ تاریخ ورزشیِ ،ایست‌تاون رو جشن بگیریم 687 00:37:08,083 --> 00:37:10,750 !یعنی فصل قهرمانی ایالت‌مون 688 00:37:10,834 --> 00:37:13,166 خب، والا خودم که فکر نمی‌کنم اون‌قدری سن داشته باشم 689 00:37:13,250 --> 00:37:15,500 ...که آدمی باشم که تو زمین گلف زندگی کنه، چون 690 00:37:15,583 --> 00:37:16,750 سلام 691 00:37:16,834 --> 00:37:18,583 ولی راحتـه 692 00:37:18,667 --> 00:37:21,041 بچه‌ها جدی یه روز بیاید غرب پیش ما 693 00:37:21,125 --> 00:37:23,250 میر، ما کلی اتاق داریم لور، تو که خونۀ من اومدی 694 00:37:23,333 --> 00:37:25,625 آره، خیلی خفنه - ...ده تا اتاق‌خواب - 695 00:37:25,709 --> 00:37:27,500 اوف - استخر ابدی - 696 00:37:27,583 --> 00:37:29,917 خیلی عالیه - فوریه یا مارس بیاید - 697 00:37:30,000 --> 00:37:31,917 یه آخر هفته از دست سرما فرار کنید 698 00:37:32,000 --> 00:37:34,417 آره، می‌دونی.. چندتا پسر هم برامون جور کن 699 00:37:34,500 --> 00:37:36,291 لور، یادته تو عروسی چقدر بهمون خوش گذشت؟ 700 00:37:36,375 --> 00:37:38,583 عجب آخر هفته‌ای بود - لوری خیلی حال کرد - 701 00:37:38,667 --> 00:37:40,625 می‌دونی، همه‌ش راجع‌به عروسی‌تون حرف می‌زنه 702 00:37:40,709 --> 00:37:43,083 میگوی بزرگ آره، روانی‌کننده بوده 703 00:37:43,166 --> 00:37:45,417 بچه‌ها فکر کنم نوبت ماست - «خودش گفت: «روانی‌کننده بودن - 704 00:37:45,500 --> 00:37:46,625 بریم 705 00:37:46,709 --> 00:37:48,792 مگه نه، لور؟ - آره. خیلی خوشمزه بود - 706 00:37:48,875 --> 00:37:51,333 تو عاشق میگویی، یادته؟ - من دیگه با شما حرفی ندارم - 707 00:37:51,417 --> 00:37:54,375 تو عاشقمی. دیوونه‌ی منی 708 00:37:59,792 --> 00:38:02,166 بیاید بهشون خیر مقدم بگیم، عزیزان 709 00:38:03,417 --> 00:38:04,458 بث هانلون 710 00:38:07,125 --> 00:38:09,291 امروز صبح تو تلویزیون دیدمت، داون 711 00:38:09,375 --> 00:38:11,125 استیسی وودلی 712 00:38:11,208 --> 00:38:13,458 می‌دونی، اگه فکر می‌کنی که من وظیفه‌مـو درست انجام نمیدم، کاش اول بیای پیش خودم 713 00:38:13,542 --> 00:38:15,667 مسئله تو نیستی، میر مسئله پیدا کردنِ دخترمـه 714 00:38:15,750 --> 00:38:17,333 میر، ساکت - آره، می‌دونم - 715 00:38:17,417 --> 00:38:18,834 الان وقتش نیست - خودم می‌دونم - 716 00:38:18,917 --> 00:38:20,125 ولی من دارم وظیفه‌مـو انجام میدم، داون 717 00:38:20,208 --> 00:38:21,542 ...میر، الان وقتش - لور، اینو همین‌الان - 718 00:38:21,625 --> 00:38:23,000 خفه‌ش کن - خودتم خوب می‌دونی - 719 00:38:23,083 --> 00:38:25,166 هی، الان وقتِ این صحبت‌ها نیست، خب؟ 720 00:38:25,250 --> 00:38:26,375 بذارش برای بعد 721 00:38:26,458 --> 00:38:28,500 و فایده‌ای هم نداره که مدام بری تلویزیون 722 00:38:28,583 --> 00:38:30,625 و به کل شهر بگی که من ریدم - میر، بس کن - 723 00:38:30,709 --> 00:38:33,083 به تو مربوط نمی‌شه، میر. همه‌چی به تو مربوط نمی‌شه - خیله‌خب - 724 00:38:33,166 --> 00:38:35,583 میر، الان وقتِ این حرفا نیست - لور، بگو بی‌خیال شه - 725 00:38:35,667 --> 00:38:37,792 لوری راس - می‌دونی که چه‌قدر جون کندم «کیتی» رو پیدا کنم - 726 00:38:37,875 --> 00:38:38,959 هی، دارن اسم‌مونـو می‌خونن 727 00:38:39,041 --> 00:38:41,250 پس فقط یه لحظه زیپ دهنتو بکش، خب؟ 728 00:38:41,333 --> 00:38:43,083 لوری راس، اونجایی؟ 729 00:38:43,166 --> 00:38:44,500 ...هر هفته، می‌اومدم پیشت 730 00:38:44,583 --> 00:38:46,542 لوری راس - !میر - 731 00:38:51,250 --> 00:38:53,875 و در جریانِ تک‌تک جزئیات پرونده می‌ذاشتمت... 732 00:38:53,959 --> 00:38:55,583 من سراغ تمام خانه‌های مواد 733 00:38:55,667 --> 00:38:57,041 از وست‌چستر تا کنزینگتون، رفتم 734 00:38:57,125 --> 00:38:59,166 سرنخ‌هایی که دنبال کردم رو هم که دیگه نگم 735 00:38:59,250 --> 00:39:00,625 چند صدتا 736 00:39:00,709 --> 00:39:02,291 ...تیم شیرجه رو آوردم - مسئله تو نیستی، میر - 737 00:39:02,316 --> 00:39:03,834 که برن عمق رودخونۀ اسکولکیل رو بگردن 738 00:39:03,859 --> 00:39:05,041 چند دفعه باید بهت بگم؟ 739 00:39:05,125 --> 00:39:06,375 داون بیلی 740 00:39:11,125 --> 00:39:12,625 لعنت بشه 741 00:39:16,041 --> 00:39:18,834 «و بالأخره، خودِ «شاهین‌بانو 742 00:39:18,917 --> 00:39:21,709 یه کف مرتب برای میر شیهان 743 00:39:51,375 --> 00:39:52,375 الکس 744 00:39:54,834 --> 00:39:58,125 احتمالاً باید بری اون پایین اینجا بهت رسیدگی نمی‌کنه 745 00:39:58,208 --> 00:39:59,667 اوکیه، می‌شناسمش 746 00:40:02,166 --> 00:40:03,375 چی بیارم برات، شاهین بانو؟ 747 00:40:03,458 --> 00:40:05,875 آبجوی رولینگ راک و یه شات جیمسون 748 00:40:06,208 --> 00:40:07,208 مرسی 749 00:40:08,375 --> 00:40:10,000 اینجا جای خوبی واسه آبجو خوردن هست؟ 750 00:40:11,041 --> 00:40:12,333 از اینجا خوشت میاد؟ 751 00:40:13,500 --> 00:40:15,041 تا الان بد نبوده 752 00:40:15,125 --> 00:40:17,250 پس جای خوبی واسه آبجو خوردنـه 753 00:40:20,333 --> 00:40:22,333 تو هم جزء اون دورهمیـه‌ای؟ 754 00:40:25,375 --> 00:40:26,458 مناسبتش چیه؟ 755 00:40:26,542 --> 00:40:31,041 مربوط به.. یه بازی بسکتبال می‌شه 756 00:40:31,125 --> 00:40:32,625 به‌نظر جالب میاد 757 00:40:32,709 --> 00:40:35,875 من تازه چند ماهه که از شهر سیراکیوس اومدم اینجا 758 00:40:35,959 --> 00:40:38,375 خب، متأسفم. خیلی ناراحت شدم 759 00:40:39,792 --> 00:40:40,875 بد نیست 760 00:40:42,125 --> 00:40:43,208 بذار یه‌کم بگذره 761 00:40:51,709 --> 00:40:52,875 من «ریچارد»ـم 762 00:40:54,625 --> 00:40:58,250 الان واقعاً داری مخ منو می‌زنی؟ 763 00:40:59,625 --> 00:41:02,583 خب، بستگی داره. جواب داده؟ 764 00:41:04,250 --> 00:41:06,709 نه - باشه. ببخشید - 765 00:41:12,125 --> 00:41:13,959 ببین، من قبلاً اون‌طرف دیدمت 766 00:41:14,041 --> 00:41:16,413 و نشسته بودم اینجا به این فکر می‌کردم که اگه می‌خواستم 767 00:41:16,438 --> 00:41:17,875 بیام باهات حرف بزنم، چی بگم 768 00:41:17,959 --> 00:41:20,000 و بعد یهو خودت پاشدی اومدی 769 00:41:20,083 --> 00:41:23,000 ...و چیز جالبی آماده نکرده بودم، پس 770 00:41:23,083 --> 00:41:25,000 من دارم میرم - شرمنده - 771 00:41:25,083 --> 00:41:26,250 عه، سلام 772 00:41:31,500 --> 00:41:33,375 می‌خوای نجاتت بدم؟ 773 00:41:33,458 --> 00:41:34,583 ..آم 774 00:41:35,875 --> 00:41:37,834 یارو اهلِ این‌طرفا نیست 775 00:41:37,917 --> 00:41:39,625 عه.. خوشم اومد ازش 776 00:41:40,625 --> 00:41:42,291 بیست دقیقه دیگه بهم زنگ بزن 777 00:41:42,375 --> 00:41:44,875 ،آره. اگه تا اون‌موقع کمک‌لازم شدم این‌طوری می‌پیچونمش 778 00:41:44,959 --> 00:41:46,250 قیافه‌تـو اون‌جوری نکن 779 00:41:46,333 --> 00:41:47,625 بیست دقیقه 780 00:41:50,917 --> 00:41:53,542 مصدوم شدی؟ 781 00:41:53,625 --> 00:41:55,625 نه، چیز خاصی نیست 782 00:41:58,208 --> 00:41:59,792 اسمت رو بهم نگفتی 783 00:42:00,875 --> 00:42:01,917 میر 784 00:42:03,792 --> 00:42:05,291 شغلت چیه، میر؟ 785 00:42:06,083 --> 00:42:07,667 من کارآگاهم 786 00:42:08,542 --> 00:42:10,542 کارآگاه؟ - اوهوم - 787 00:42:10,625 --> 00:42:11,917 ببینم تو که زیر ایوون‌ت 788 00:42:12,000 --> 00:42:13,583 جنازه‌ای قایم نکردی، ها؟ 789 00:42:14,291 --> 00:42:17,000 خب نه، هنوز نه. ولی می‌دونی 790 00:42:17,083 --> 00:42:19,166 ...تازه سپتامبر اومدم اینجا، پس 791 00:42:20,375 --> 00:42:22,458 اصلاً واسه چی اومدی ایست‌تاون زندگی کنی؟ 792 00:42:22,542 --> 00:42:25,125 تو دانشگاه کتلمن، استاد مهمان‌ام 793 00:42:25,208 --> 00:42:26,458 درس نویسندگی خلاقانه 794 00:42:29,375 --> 00:42:33,000 پس راجع‌به نویسندگی حرف می‌زنی؟ 795 00:42:33,083 --> 00:42:35,208 آره - همچین چیزی هم داریم؟ - 796 00:42:35,291 --> 00:42:36,542 آره داریم 797 00:42:36,625 --> 00:42:39,166 چه جالب. چطوری به این شغل رسیدی؟ 798 00:42:39,250 --> 00:42:40,625 یه‌بار یه کتاب نوشتم 799 00:42:41,291 --> 00:42:42,709 قشنگ بود؟ 800 00:42:43,625 --> 00:42:45,583 می‌دونی، از نظر بعضی‌ها آره 801 00:42:45,667 --> 00:42:47,542 از روش یه سریال ساختن 802 00:42:47,625 --> 00:42:50,166 دهۀ 90، با بازیِ جیل آیکن‌بری 803 00:42:50,834 --> 00:42:52,375 نمی‌شناسمش 804 00:42:53,041 --> 00:42:54,250 مهم نیست 805 00:42:54,333 --> 00:42:55,959 چرا بهت میگن شاهین بانو؟ 806 00:42:58,000 --> 00:43:00,750 ،تو یه بازی بسکتبال.. یه پرتابی کردم 807 00:43:00,834 --> 00:43:04,959 تو همین بازی بسکتبال، 25 سال پیش 808 00:43:05,041 --> 00:43:07,458 ایول. حتماً پرتاب خفنی بوده 809 00:43:07,542 --> 00:43:09,709 بیشتر جاها، نه 810 00:43:11,667 --> 00:43:14,333 ولی این‌طرفا، آره 811 00:43:16,458 --> 00:43:18,000 آره 812 00:43:52,875 --> 00:43:53,917 شان؟ 813 00:43:55,083 --> 00:43:57,458 سلام. سلام، کری 814 00:43:57,542 --> 00:43:59,333 سلام، بچه‌ت چطوره؟ 815 00:43:59,417 --> 00:44:02,208 پسره دیگه، نه؟ - خوبه، آره. دی‌جی 816 00:44:02,291 --> 00:44:03,875 اتفاقاً تازه یک سالش شده 817 00:44:04,709 --> 00:44:06,333 مثل باد می‌گذره 818 00:44:06,417 --> 00:44:08,625 آره. عکس‌هاشـو تو اینستا دیدم 819 00:44:08,709 --> 00:44:10,166 خیلی نازه 820 00:44:10,250 --> 00:44:11,625 ممنون 821 00:44:12,417 --> 00:44:14,583 ببینم مادر شدن.. عجیبه؟ 822 00:44:15,250 --> 00:44:17,542 خب.. سخته 823 00:44:17,625 --> 00:44:20,333 والا.. خیلی سخته 824 00:44:20,417 --> 00:44:22,250 ولی من عاشقمش 825 00:44:22,333 --> 00:44:25,667 انگار دیگه کل زندگیم حول محور اون می‌چرخه، می‌‌دونی؟ 826 00:44:31,667 --> 00:44:33,834 خوشحال شدم دیدم‌تون بچه‌ها - آره، همچنین - 827 00:44:33,917 --> 00:44:35,625 خیلی خوشحال شدیم - خدافظ - 828 00:44:35,709 --> 00:44:37,250 خدافظ - خدافظ - 829 00:44:42,858 --> 00:44:46,366 [ برندن: من اومدم! بیا ابتدای پل ] 830 00:45:18,125 --> 00:45:20,792 اِرین، می‌خوام که دوباره برقصی 831 00:45:24,500 --> 00:45:25,583 قضیه چیه؟ 832 00:45:25,667 --> 00:45:27,250 نمی‌دونم. تو بگو قضیه چیه؟ 833 00:45:27,333 --> 00:45:29,834 آره. برندنی در کار نیست. بله 834 00:45:30,417 --> 00:45:32,083 من از خودم درآوردمش 835 00:45:32,166 --> 00:45:34,542 بهت که گفتم حالتـو جا میارم 836 00:45:35,333 --> 00:45:36,583 تو به دیلن پیام دادی 837 00:45:36,667 --> 00:45:38,834 که قایمکی می‌رفتین تو اتاق زیر شیروونی‌شون؟ 838 00:45:38,917 --> 00:45:40,583 اونجا چه اتفاقی افتاد؟ 839 00:45:40,667 --> 00:45:42,750 اونجا برام ساک می‌زد 840 00:45:42,834 --> 00:45:45,834 حالا اس‌ام‌اس‌بازی با مرد منو تمومش می‌کنی؟ 841 00:45:48,542 --> 00:45:51,000 ازت یه سؤالی پرسیدم، زنیکۀ خر 842 00:45:53,709 --> 00:45:54,709 نه؟ 843 00:46:11,834 --> 00:46:13,753 حالا اس‌ام‌اس‌بازی با مرد منو تموم می‌کنی؟ 844 00:46:13,778 --> 00:46:15,497 !داری چی‌کار می‌کنی؟ ولش کن 845 00:46:16,917 --> 00:46:18,625 !داری چی‌کار می‌کنی؟ ولش کن - تمومش می‌کنی؟ ها؟ - 846 00:46:18,709 --> 00:46:21,792 دخترۀ هرزه - هی. هی! ولش کن. بسه - 847 00:46:21,875 --> 00:46:24,166 هی، تو خوبی؟ حالت خوبه؟ 848 00:46:24,250 --> 00:46:25,959 خوبی؟ - چه مرگته، حاجی؟ - 849 00:46:26,041 --> 00:46:28,333 دستت بهش نخوره. گم‌شو عقب - چیزی نیست - 850 00:46:28,417 --> 00:46:30,083 خفه بابا. بزن به چاک 851 00:46:30,166 --> 00:46:32,250 برگرد، خوش می‌گذره 852 00:46:32,333 --> 00:46:34,917 !دو از دو، حاجی - می‌خوای برسونیمت خونه؟ - 853 00:46:48,000 --> 00:46:50,166 خب، پس اون رستوران کوکوئه ...خب 854 00:46:50,250 --> 00:46:53,625 ،لاسپادا» برای ساندویچ غول» کوکو» هم برای استیک پنیر» 855 00:46:53,709 --> 00:46:56,166 ...استیک پنیر. آفرین 856 00:46:56,250 --> 00:46:58,333 فکر کنم چیزی که می‌خواستم بهت بگم 857 00:46:58,417 --> 00:47:00,750 ،اگه جرئتش رو پیدا می‌کردم 858 00:47:00,834 --> 00:47:04,125 اینه که تو واقعاً زن زیبایی هستی 859 00:47:12,709 --> 00:47:14,583 متأهل که نیستی، ها؟ 860 00:47:18,458 --> 00:47:19,458 طلاق گرفتم 861 00:47:24,083 --> 00:47:26,959 میشه.. بریم یه‌جای دیگه؟ 862 00:47:28,959 --> 00:47:29,959 آره 863 00:47:33,542 --> 00:47:34,625 عه وایسا. صبر کن 864 00:47:34,709 --> 00:47:36,458 لعنتی. وای خدا 865 00:47:42,917 --> 00:47:44,291 خدای من 866 00:47:47,125 --> 00:47:48,250 خدا 867 00:47:50,500 --> 00:47:53,375 نیازی نیست حالا سریع بری می‌دونی که می‌تونی بمونی؟ 868 00:47:53,458 --> 00:47:55,500 خب.. دستت درد نکنه 869 00:47:55,583 --> 00:47:58,166 فردا باید نوه‌مـو ببرم مدرسه 870 00:47:59,041 --> 00:48:00,208 تو مامان‌بزرگی؟ 871 00:48:02,458 --> 00:48:04,083 سکسم مثل مامان‌بزرگ‌ها بود؟ 872 00:48:04,166 --> 00:48:05,709 یه مامان‌بزرگ فوق سکسی 873 00:48:07,375 --> 00:48:11,083 اسمش درو ـه. چهار سالشه 874 00:48:11,166 --> 00:48:13,625 خب، میشه حداقل بهت زنگ بزنم، شاهین بانو؟ [ بهت بگم شاهین بانو ] 875 00:48:15,083 --> 00:48:17,083 نه، حالم از اون اسم بهم می‌خوره 876 00:48:17,166 --> 00:48:19,709 نه، منظورم این بود که می‌تونم بهت زنگ بزنم و دعوتت کنم 877 00:48:19,792 --> 00:48:21,959 شامی، ناهاری، چیزی؟ 878 00:48:25,000 --> 00:48:27,834 آره، فکر کنم این یه‌چیز یه شبـه بود 879 00:48:30,583 --> 00:48:31,625 مرسی 880 00:48:32,250 --> 00:48:33,834 خب، نمی‌شه نباشه؟ 881 00:48:35,041 --> 00:48:36,834 زندگی من خیلی پیچیده‌ست 882 00:48:38,583 --> 00:48:41,542 خب، فقط می‌خوام بدونی که 883 00:48:41,625 --> 00:48:43,375 امشب خیلی با تو بهم خوش گذشت 884 00:48:46,667 --> 00:48:48,417 کتابت همینه، آره؟ 885 00:48:48,500 --> 00:48:50,875 آره، خود خودشه 886 00:48:50,959 --> 00:48:53,333 چرا یه کتاب دیگه نوشتی؟ 887 00:48:54,500 --> 00:48:57,667 گمونم زود به اوج رسیدم 888 00:49:00,709 --> 00:49:04,625 برندۀ جایزه کتاب ملی عجب. به‌نظر خفن میاد 889 00:49:04,709 --> 00:49:06,208 یه جاهایی، آره 890 00:49:06,291 --> 00:49:08,250 ولی این‌طرفا، نه خیلی 891 00:49:08,333 --> 00:49:11,375 خب ببینم.. می‌تونم بهت زنگ بزنم؟ 892 00:49:16,375 --> 00:49:17,542 من به تو زنگ می‌زنم 893 00:49:19,917 --> 00:49:21,083 می‌تونم نگه‌ش دارم؟ 894 00:49:21,709 --> 00:49:23,500 خب نمی‌دونم 895 00:49:23,583 --> 00:49:25,500 ،این یه نسخۀ محدود امضاءشده‌ست 896 00:49:25,583 --> 00:49:27,083 ...پس می‌دونی 897 00:49:29,750 --> 00:49:31,917 تو سایت «ایبی» چنده؟ 898 00:49:32,000 --> 00:49:33,834 ‫18.50 دلار 899 00:49:33,917 --> 00:49:35,583 اگه تو بازار کم باشه، 20 دلار 900 00:49:35,667 --> 00:49:37,875 نسخه‌های زیادی ازش فروختم که خرجم در بیاد 901 00:49:42,959 --> 00:49:44,125 شب به‌خیر 902 00:49:45,375 --> 00:49:48,750 شبت به‌خیر.. شاهین بانو 903 00:50:15,291 --> 00:50:17,875 ‫75-51 دلکام دارم یه مرد مشکوک 904 00:50:17,959 --> 00:50:21,125 رو می‌بینم مطابق با مشخصاتِ 905 00:50:21,208 --> 00:50:23,458 ولگردی که امروز صبح دیده شده 906 00:50:23,542 --> 00:50:26,125 یه ماشین پلیس به منطقه اعزام کنید 907 00:50:26,208 --> 00:50:28,125 چشم، میر 908 00:50:42,233 --> 00:50:44,827 «گمشده: کیتی بیلی» مژدگانی: ده هزار دلار 909 00:51:02,972 --> 00:51:06,223 «من رو دیدید؟ کیتی بیلی» مژدگانی: 15 هزار دلار 910 00:51:11,959 --> 00:51:14,375 میر؟ - سلام - 911 00:51:19,792 --> 00:51:21,291 چرا بیداری؟ 912 00:51:22,125 --> 00:51:24,333 پاهام دوباره درد گرفته 913 00:51:25,417 --> 00:51:27,917 حس می‌کنم مورچه داره توشون راه میره 914 00:51:29,125 --> 00:51:30,542 هیچ‌وقت پیر نشو 915 00:51:31,125 --> 00:51:32,583 بهونۀ تو چیه؟ 916 00:51:33,041 --> 00:51:34,333 بهونه‌ام؟ 917 00:51:36,291 --> 00:51:38,917 که ساعت 3:30 صبح میای خونه 918 00:51:39,000 --> 00:51:40,917 هی 919 00:51:42,041 --> 00:51:45,375 تو الان داری توی خونۀ من زندگی می‌کنی، یادت رفته؟ 920 00:51:46,583 --> 00:51:48,041 یعنی چی اون‌وقت؟ 921 00:51:48,125 --> 00:51:52,625 یعنی من می‌تونم ساعت 3:30 صبح بیام خونه 922 00:51:52,709 --> 00:51:56,417 ،مست، خمار یا نشئه اگه عشقم بکشه 923 00:51:56,500 --> 00:51:58,959 و طوری باهام حرف نزنن که انگار احمقم 924 00:51:59,041 --> 00:52:01,250 پس خوشا به حالت، میر 925 00:52:03,583 --> 00:52:05,375 آره، واقعاً خوش به حالمه 926 00:52:07,834 --> 00:52:09,917 تو خیلی چیزا هستی که ،من باهاشون حال نمی‌کنم 927 00:52:10,542 --> 00:52:12,125 ولی احمق نیستی 928 00:52:18,667 --> 00:52:19,583 سلام 929 00:52:19,667 --> 00:52:21,333 کامل خودتـو شستی، پسرم؟ 930 00:52:21,417 --> 00:52:23,583 آره - خب. بیا بریم - 931 00:52:27,959 --> 00:52:30,834 مامانی، میشه سرمـو بمالی؟ 932 00:52:34,250 --> 00:52:35,750 خب، برو بالا 933 00:52:37,792 --> 00:52:39,375 بدو، برو بالا 934 00:52:40,792 --> 00:52:46,000 ،اسم لاکپشت‌مـو گذاشتم کوین چون اسم بابام کوین بود 935 00:52:46,875 --> 00:52:50,125 بابامم لاکپشت دوست داشت؟ 936 00:52:52,703 --> 00:52:55,749 آره عزیزم.. آره 937 00:52:58,875 --> 00:53:00,959 بیا، به ستاره‌هات نگاه کن 938 00:55:13,055 --> 00:55:23,055 »» تــرجــمــه: تـورج پاکاری و ســـروش «« :.:.: SuRouSH_AbG & Stef@n :.:.: 939 00:55:23,080 --> 00:55:33,257 « ارائه‌ای از وب‌سایت بیاتوموویز » :.: Bia2Movies.bid :.: 940 00:55:45,959 --> 00:55:46,959 سلام 941 00:55:50,481 --> 00:55:55,001 [ ...ادامه دارد ] 942 00:58:08,250 --> 00:58:09,875 دختر کنی مک‌منامین 943 00:58:10,083 --> 00:58:11,867 چند روزی می‌شه که اینجا بوده 944 00:58:12,678 --> 00:58:14,325 ...آنچه در این فصل خواهید دید 945 00:58:14,350 --> 00:58:16,000 ازتون می‌خوایم که هر چی می‌تونید به یاد بیارید 946 00:58:16,083 --> 00:58:17,250 که باعث و بانیِ این کارو پیداش کنیم 947 00:58:17,542 --> 00:58:19,792 کس دیگه‌ای دلیلی واسه آسیب‌زدن به اون نداشت، جز همون پسر 948 00:58:20,792 --> 00:58:22,458 اگه می‌خوای چیزی بهم بگی 949 00:58:23,083 --> 00:58:24,083 بهتره همین‌الان بگی 950 00:58:24,166 --> 00:58:25,750 خانواده‌ت نگرانتـن 951 00:58:25,959 --> 00:58:27,125 زندگی من ریدمانـه 952 00:58:27,542 --> 00:58:29,375 ببخشید اگه بگو بخند نیستم 953 00:58:29,458 --> 00:58:31,500 تو هیچ‌وقت آدم بگو بخندی نبودی 954 00:58:33,625 --> 00:58:37,998 یکی باهامون تماس گرفته میگه دربارۀ انتقالِ دیکن مارک تحقیق کنیم 955 00:58:38,458 --> 00:58:40,166 !با توئم 956 00:58:40,917 --> 00:58:42,250 ارین یه رازی رو به من گفت 957 00:58:42,875 --> 00:58:45,458 و ازم قول گرفت که هیچ‌وقت به کسی نگمش 958 00:58:47,125 --> 00:58:49,125 می‌دونی که وقتی یه پرونده این‌طوری درگیرت می‌کنه 959 00:58:49,208 --> 00:58:50,875 چه‌جوریه؟ - با خودت می‌بریش خونه - 960 00:58:51,375 --> 00:58:52,792 خودتـو وقفش می‌کنی 961 00:58:52,875 --> 00:58:55,000 تمام فکر و ذکرت می‌شه دیگه چیزی برات مهم نیست 962 00:58:55,083 --> 00:58:56,083 شما برید عقب 963 00:58:56,458 --> 00:58:58,375 تو بار زیادی به دوش می‌کشی 964 00:58:58,792 --> 00:59:01,166 نمی‌دونم کسی اصلاً واسه تو کاری می‌کنه 965 00:59:02,041 --> 00:59:03,166 اول کیتی بیلی 966 00:59:03,625 --> 00:59:05,125 الانم، ارین مک‌منامین 967 00:59:06,250 --> 00:59:07,667 اون‌وقت تو دنبال چی می‌گردی؟ 968 00:59:08,291 --> 00:59:09,542 گمونم.. امید 969 00:59:11,000 --> 00:59:12,709 زمینِ زیر پات داره خراب میشه 970 00:59:12,792 --> 00:59:13,875 ما که نمی‌دونیم قراره چی بشه 971 00:59:13,959 --> 00:59:15,458 اون پسر منه، لامصب 972 00:59:15,667 --> 00:59:17,041 به‌خدا قسم من نکُشتمش 973 00:59:17,125 --> 00:59:18,125 هیس.. برو 974 00:59:18,750 --> 00:59:20,375 می‌دونم که چی کشیدی 975 00:59:21,500 --> 00:59:23,431 می‌دونم که ارزشِ نجات‌دادن رو داری 976 00:59:25,083 --> 00:59:26,166 !تفنگت رو بیار پایین 977 00:59:29,542 --> 00:59:31,252 من ته‌توی این قضیه رو در میارم