1 00:00:47,422 --> 00:00:48,505 ‫دارن میان. 2 00:00:48,506 --> 00:00:50,049 ‫مادر راکوئلا عقاید ‫تو رو قبول نداشت. 3 00:00:50,050 --> 00:00:52,926 ‫بقیه هم همینطور، به جز ‫دسته متعصب‌های خودت! 4 00:00:52,927 --> 00:00:55,888 ‫خودت شنیدی چی گفت! قسم ‫خوردی از هر وسیله‌ای استفاده کنی! 5 00:00:55,889 --> 00:00:59,183 ‫چون نمی‌خواستم تو ‫بستر مرگ باهاش دعوا کنم. 6 00:00:59,184 --> 00:01:01,477 ‫من به مادربزرگم احترام می‌ذارم 7 00:01:01,478 --> 00:01:04,731 ‫اما این کار بزرگش ‫باید نابود بشه. 8 00:01:05,774 --> 00:01:07,900 ‫خواهش می‌کنم، این کارو نکن. 9 00:01:07,901 --> 00:01:09,152 ‫دوروتئا! 10 00:01:11,946 --> 00:01:14,657 ‫وایسا! 11 00:01:17,827 --> 00:01:19,412 ‫به من نگاه کن! 12 00:01:23,124 --> 00:01:24,209 ‫چی؟ 13 00:01:24,709 --> 00:01:29,713 ‫- داره چیکار می‌کنه؟ ‫- من هیچ‌وقت تسلیم تو نمیشم، 14 00:01:29,714 --> 00:01:32,258 ‫والیا هارکنن. 15 00:01:35,720 --> 00:01:37,681 ‫پس خنجرتو دربیار! 16 00:01:38,890 --> 00:01:39,891 ‫والیا، نه. 17 00:01:41,101 --> 00:01:43,228 ‫بزن تو گلوت! 18 00:02:03,707 --> 00:02:06,960 ‫- چیکار کنیم؟ ‫- فرقه از همه چیز مهم‌تره. 19 00:02:08,920 --> 00:02:10,629 ‫نه. باید الان بریم. 20 00:02:10,630 --> 00:02:13,133 ‫- انگار هیچ‌وقت اینجا نبودیم. ‫- فایده نداره. 21 00:02:14,050 --> 00:02:15,677 ‫می‌تونن ذهن ما رو بخونن. 22 00:02:18,430 --> 00:02:20,640 ‫پس باید حقیقت رو بگیم. 23 00:02:27,355 --> 00:02:30,191 ‫دوروتئا با دست خودش ‫به زندگیش پایان داد. 24 00:02:32,402 --> 00:02:34,695 ‫اون از مرگ مادر ‫راکوئلا خیلی ناراحت بود. 25 00:02:34,696 --> 00:02:36,990 ‫غم و غصه اونو ضعیف کرده بود. 26 00:02:38,408 --> 00:02:39,826 ‫ناپایدار کرده بود. 27 00:02:43,204 --> 00:02:46,041 ‫از دیدن راه پیش ‫رو، ناتوان کرده بود. 28 00:02:49,586 --> 00:02:50,879 ‫تولا. 29 00:03:01,765 --> 00:03:03,767 ‫برو، ما درستش می‌کنیم. 30 00:03:13,651 --> 00:03:14,819 ‫اینجایی. 31 00:03:21,076 --> 00:03:22,702 ‫خوبی؟ 32 00:03:25,789 --> 00:03:27,749 ‫چاره دیگه‌ای نداشتم، تولا. 33 00:03:29,292 --> 00:03:32,504 ‫می‌خواست همه چیزهایی رو ‫که راکوئلا ساخته بود نابود کنه. 34 00:03:33,213 --> 00:03:36,174 ‫- مجبورم کرد. ‫- من حامله‌ام. 35 00:03:45,266 --> 00:03:46,893 ‫اوری آتریدیس؟ 36 00:03:49,479 --> 00:03:50,730 ‫اون...؟ 37 00:03:53,733 --> 00:03:55,735 ‫اینجوری نبود. 38 00:03:59,614 --> 00:04:01,449 ‫می‌خوای نگهش داری؟ 39 00:04:06,287 --> 00:04:07,914 ‫فکر کنم. 40 00:04:14,212 --> 00:04:16,423 ‫پس من ازت حمایت می‌کنم. 41 00:04:17,882 --> 00:04:19,718 ‫با هم بزرگش می‌کنیم. 42 00:04:21,928 --> 00:04:23,303 ‫پس فرقه چی؟ 43 00:04:23,304 --> 00:04:25,557 ‫قانون جدایی بچه‌ها از مادراشون؟ 44 00:04:30,228 --> 00:04:33,690 ‫وقتی من مادر مقدس بشم، ‫می‌تونیم هر کاری دلمون بخواد بکنیم. 45 00:04:37,235 --> 00:04:38,862 ‫بهت گفتم، 46 00:04:40,238 --> 00:04:42,782 ‫اگه دنبالم اینجا می‌اومدی، ‫ازت محافظت می‌کردم. 47 00:04:44,993 --> 00:04:48,621 ‫این الان خانواده ماست، خونه ما. 48 00:04:53,043 --> 00:04:55,253 ‫فرقه از همه چیز مهم‌تره. 49 00:05:00,008 --> 00:05:02,302 ‫فرقه از همه چیز مهم‌تره. 50 00:05:02,395 --> 00:05:07,395 با داغون‌ترین اینترنت سینما رو بدون محدودیت ببین SandsMovie.Ir 51 00:05:07,609 --> 00:05:12,609 !با ما همراه باشین Telegram: @sands_movie 52 00:06:44,592 --> 00:06:49,592 ترجمۀ اِم‌جی JustMJ 53 00:06:49,617 --> 00:06:50,826 ‫وقتی منو احضار کردی، 54 00:06:50,827 --> 00:06:53,328 ‫هیچ‌وقت انتظار همچین ‫پیشرفتی رو نداشتم. 55 00:06:53,329 --> 00:06:55,622 ‫یه چیزی رو از قلم انداختیم. 56 00:06:55,623 --> 00:06:59,836 ‫این تصاویر، چرا تو هر ‫کابوس ویروسی ظاهر می‌شن؟ 57 00:07:01,504 --> 00:07:03,256 ‫چیزی که نمی‌فهمم زمان‌بندیشه. 58 00:07:03,882 --> 00:07:08,010 ‫ما معتقدیم که ضایعات مغزی ‫کاشا طی چند روز زیاد شدن. 59 00:07:08,011 --> 00:07:10,637 ‫اون با ویروس فعال ‫تو بدنش زنده موند 60 00:07:10,638 --> 00:07:14,933 ‫اما تو لندسراد، ‫قربانی‌ها به سرعت 61 00:07:14,934 --> 00:07:18,103 ‫در حضور سرباز، ‫ظرف چند دقیقه مردن. 62 00:07:18,104 --> 00:07:20,190 ‫کاشا همیشه استثنایی بود. 63 00:07:21,358 --> 00:07:23,150 ‫اون استاد پرانابیندو بود. 64 00:07:23,151 --> 00:07:24,986 ‫و با توجه به گذشته‌اش، 65 00:07:26,321 --> 00:07:28,197 ‫خانواده‌اش توسط باتلری‌ها 66 00:07:28,198 --> 00:07:30,991 ‫وقتی که اون فقط یه ‫بچه بود، قتل عام شدن. 67 00:07:30,992 --> 00:07:35,037 ‫یادمه یه بار بهم گفت که این ‫توانایی منحصر به فرد رو داره 68 00:07:35,038 --> 00:07:37,332 ‫که در مواجهه با ترس زندگی کنه. 69 00:07:41,711 --> 00:07:43,004 ‫ترس. 70 00:07:44,547 --> 00:07:47,592 ‫این چیزیه که ویروس ‫ازش تغذیه می‌کنه. 71 00:07:48,468 --> 00:07:52,263 ‫یه واکنش زنجیره‌ای رو شروع ‫می‌کنه، بدن به خودش حمله می‌کنه. 72 00:07:52,806 --> 00:07:54,432 ‫این یه سلاح بیولوژیکی. 73 00:07:56,643 --> 00:07:58,435 ‫سوال اینجاست، 74 00:07:58,436 --> 00:08:00,355 ‫کی این کارو با دزموند هارت کرده؟ 75 00:08:01,106 --> 00:08:02,106 ‫منظورت چیه؟ 76 00:08:02,107 --> 00:08:04,776 ‫مطمئناً یه سرباز همچین ‫سلاحی رو مهندسی زیستی نکرده. 77 00:08:05,402 --> 00:08:07,654 ‫خیلی محتمل‌تره که اون ‫اولین قربانی ویروس باشه. 78 00:08:10,365 --> 00:08:11,699 ‫باید بهش کمک کنیم. 79 00:08:11,700 --> 00:08:13,826 ‫خب، خبر خوب اینه که یه ‫بیماری واگیردار فیزیکیه. 80 00:08:13,827 --> 00:08:15,994 ‫یعنی می‌تونیم مثل ‫راکوئلا تبدیلش کنیم. 81 00:08:15,995 --> 00:08:18,289 ‫می‌تونیم یه داروی ‫ضد ویروس تولید کنیم. 82 00:08:19,332 --> 00:08:22,042 ‫تغییر مولکول‌هایی که از ‫قبل تو وجودمون هستن. 83 00:08:22,043 --> 00:08:23,377 ‫می‌تونیم یه درمان ایجاد کنیم. 84 00:08:23,378 --> 00:08:26,463 ‫این همون روشی که راکوئلا ‫برای سم روساک استفاده کرد. 85 00:08:26,464 --> 00:08:28,550 ‫فقط هدف ما متفاوته. 86 00:08:30,343 --> 00:08:31,593 ‫من این کارو می‌کنم. 87 00:08:31,594 --> 00:08:34,305 ‫من کابوس‌ها رو دیدم. ‫در معرضش قرار گرفتم. 88 00:08:36,141 --> 00:08:37,975 ‫مادر تولا، 89 00:08:37,976 --> 00:08:40,687 ‫این یه روش خطرناک. 90 00:08:43,606 --> 00:08:45,733 ‫با آموزش‌های پزشکیم، من 91 00:08:45,734 --> 00:08:48,695 ‫به طور منحصر به فردی برای ‫انجام این کار واجد شرایط هستم. 92 00:08:51,114 --> 00:08:53,116 ‫من هم کابوس رو دیدم. 93 00:08:55,076 --> 00:08:56,494 ‫من می‌تونم انجامش بدم. 94 00:09:07,339 --> 00:09:08,923 ‫یواش برو. 95 00:09:11,468 --> 00:09:14,596 ‫مرحله اول جداسازی عوامل خارجیه. 96 00:09:32,405 --> 00:09:33,990 ‫شروع تبدیل. 97 00:09:44,209 --> 00:09:45,669 ‫خوبه. داره کار می‌کنه. 98 00:09:51,424 --> 00:09:54,636 ‫یه مشکلی هست. خیلی ‫سریع داره تطبیق پیدا می‌کنه. 99 00:09:56,930 --> 00:09:58,807 ‫تو یه پاسخ فعال رو فعال کردی. 100 00:09:59,349 --> 00:10:01,017 ‫ویروس دیگه خفته نیست. 101 00:10:14,322 --> 00:10:15,740 ‫روی آموزش‌هات تمرکز کن. 102 00:10:17,033 --> 00:10:18,618 ‫پاسخ‌هاتو تطبیق بده. 103 00:10:25,500 --> 00:10:26,710 ‫خوبه. 104 00:10:32,966 --> 00:10:35,343 ‫سلول‌هات دارن ‫تبدیلش می‌کنن. خوبه. 105 00:10:36,386 --> 00:10:37,887 ‫خوبه، نذیر. داره کار می‌کنه. 106 00:10:45,937 --> 00:10:47,229 ‫نذیر، مواظب باش. 107 00:10:47,230 --> 00:10:48,689 ‫دوباره داره تکثیر می‌شه. 108 00:10:48,690 --> 00:10:50,274 ‫داره قوی‌تر برمی‌گرده. 109 00:10:50,275 --> 00:10:53,570 ‫می‌بینمش! هیولای آراکیس! 110 00:11:01,411 --> 00:11:02,579 ‫چشم‌ها. 111 00:11:04,289 --> 00:11:06,291 ‫- می‌بینمشون. ‫- چشم‌های کی؟ 112 00:11:07,751 --> 00:11:09,336 ‫دارن اونو تماشا می‌کنن. 113 00:11:10,920 --> 00:11:13,422 ‫- دارن تماشا می‌کنن... ‫- کی داره تماشا می‌کنه؟ 114 00:11:13,423 --> 00:11:15,258 ‫می‌تونم باهاش بجنگم، می‌تونم... 115 00:11:16,426 --> 00:11:18,595 ‫نمی‌تونم! انسان نیست! 116 00:11:20,680 --> 00:11:22,265 ‫هر چی بیشتر می‌جنگم... 117 00:12:08,770 --> 00:12:12,189 ‫چقدره فرقه با شورشی‌ها ‫همکاری می‌کنه؟ 118 00:12:12,190 --> 00:12:14,234 ‫نمی‌دونم چی داری می‌گی. 119 00:12:21,241 --> 00:12:23,575 ‫داری بهم می‌گی که نفهمیدی 120 00:12:23,576 --> 00:12:26,162 ‫والیا هارکنن و فرقه‌اش 121 00:12:26,996 --> 00:12:29,958 ‫تمام این مدت داشتن شورش ‫ساختگی تو رو اداره می‌کردن؟ 122 00:12:32,711 --> 00:12:36,923 ‫هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم یه آتریدیس رو ‫ببینم که کار کثیف یه هارکنن رو انجام می‌ده. 123 00:12:38,008 --> 00:12:42,469 ‫پدرم یه داستان قبل از ‫خواب برام تعریف می‌کرد، 124 00:12:42,470 --> 00:12:44,389 ‫هر شب همون داستان 125 00:12:45,223 --> 00:12:49,310 ‫درباره یه هیولا که وقتی پسر ‫بچه بود بین مردمش زندگی می‌کرد. 126 00:12:50,478 --> 00:12:52,480 ‫و بعد یه روز، تو یه شکار 127 00:12:53,314 --> 00:12:57,277 ‫علیهشون شد و همه‌شون رو کشت. 128 00:12:58,862 --> 00:13:02,740 ‫مطمئن شد که بدونم هیچ‌وقت ‫به یه هارکنن اعتماد نکنم. 129 00:13:02,741 --> 00:13:04,826 ‫پس انتقام اسم خانوادت بگیر. 130 00:13:05,744 --> 00:13:07,704 ‫تو لندسراد شهادت بده. 131 00:13:13,460 --> 00:13:17,088 ‫نه، من هیچ علاقه‌ای به ‫فرقه یا هارکنن‌ها ندارم. 132 00:13:18,840 --> 00:13:20,467 ‫اما از تو متنفرم 133 00:13:21,051 --> 00:13:24,054 ‫و از هر چیزی که ‫امپراتورت بهش پایبند. 134 00:13:55,752 --> 00:13:57,378 ‫می‌دونستم نمی‌تونی دور بمونی. 135 00:13:57,379 --> 00:14:00,130 ‫- اما برای آزاد کردنش تلاش کنی؟ ‫- مادر، اینجا چیکار می‌کنی؟ 136 00:14:00,131 --> 00:14:03,092 ‫- سعی کرد ما رو بکشه. ‫- نمی‌تونست این کار رو بکنه. 137 00:14:03,093 --> 00:14:04,928 ‫دختر احمق و عاشق‌پیشه. 138 00:14:05,470 --> 00:14:07,054 ‫اون خائن هر چیزی می‌گه. 139 00:14:07,055 --> 00:14:09,140 ‫حقیقت. و اون اشتباه نمی‌کنه. 140 00:14:09,516 --> 00:14:11,976 ‫پدر راهش رو گم کرده، باید ببینی. 141 00:14:13,728 --> 00:14:16,564 ‫یه بار گفتی که ‫می‌خوای پیشت بیام. 142 00:14:17,148 --> 00:14:18,941 ‫الان اینجام. 143 00:14:18,942 --> 00:14:21,151 ‫دارم ازت کمک می‌خوام. 144 00:14:21,152 --> 00:14:22,695 ‫می‌خوای چیکار کنم؟ 145 00:14:22,696 --> 00:14:25,114 ‫بذار بره. بفرستش از سیاره بیرون. 146 00:14:25,115 --> 00:14:27,867 ‫دیگه هیچ‌وقت لازم نیست ‫ببینمش. فقط جونش رو نجات بده. 147 00:14:29,828 --> 00:14:32,038 ‫کاش زودتر پیش من اومده بودی. 148 00:14:41,715 --> 00:14:43,091 ‫داری چیکار می‌کنی؟ 149 00:14:45,135 --> 00:14:47,762 ‫می‌خواستم بهت ‫درباره قدرت یاد بدم. 150 00:14:49,264 --> 00:14:50,890 ‫پس، بذار این یه درس باشه. 151 00:15:01,735 --> 00:15:03,403 ‫دلم برای این تنگ می‌شه. 152 00:15:06,072 --> 00:15:09,284 ‫حالا که کنستانتین ‫رفته تا با ناوگانش باشه، 153 00:15:10,118 --> 00:15:12,078 ‫هیچ دلیلی برای ‫موندن من وجود نداره. 154 00:15:14,664 --> 00:15:17,125 ‫پس فقط به همین خاطر اومدی اینجا؟ 155 00:15:20,628 --> 00:15:23,631 ‫- نه تنها دلیل. ‫- نه، بمون. بمون. 156 00:15:24,299 --> 00:15:28,093 ‫من تو زیمیا کار دارم. همه ما که ‫نمی‌تونیم تمام روز تو رختخواب بمونیم. 157 00:15:28,094 --> 00:15:29,554 ‫نه، اینجا بمون، 158 00:15:30,347 --> 00:15:31,431 ‫تو سالوسا. 159 00:15:31,806 --> 00:15:35,268 ‫می‌تونم یه جایی برات تو قصر پیدا ‫کنم. می‌تونی تا هر وقت که بخوای بمونی. 160 00:15:43,234 --> 00:15:47,196 ‫نمی‌تونم. دلایلی برای ‫رفتن من وجود داشت. 161 00:15:47,197 --> 00:15:49,282 ‫ناتالیا از ماجرای ما خبر داره. 162 00:15:50,075 --> 00:15:52,869 ‫فکر کنم از تموم شدن ‫این نمایش راحت بشه. 163 00:16:00,418 --> 00:16:01,795 ‫خسته شدم از صبر کردن. 164 00:16:05,298 --> 00:16:09,469 ‫به مادر مقدس بگو ‫می‌خوام باهاش صحبت کنم. 165 00:16:19,729 --> 00:16:21,689 ‫- اعلیحضرت. ‫- چیه؟ 166 00:16:21,690 --> 00:16:23,524 ‫من درباره دخترتون خبر دارم. 167 00:16:23,525 --> 00:16:24,984 ‫درباره دخترم چی؟ 168 00:16:27,487 --> 00:16:30,782 ‫دستگیر شده؟ شاهدخت ینز؟ 169 00:16:31,199 --> 00:16:33,410 ‫تلاش برای آزاد کردن استاد شمشیر. 170 00:16:34,452 --> 00:16:35,870 ‫آتریدیس. 171 00:16:39,833 --> 00:16:41,835 ‫باید سریع عمل کنیم. 172 00:16:42,210 --> 00:16:45,046 ‫هر لحظه که اون تو ‫اون سلوله، در خطره. 173 00:16:46,214 --> 00:16:48,049 ‫خطری که می‌تونیم ‫ازش سوءاستفاده کنیم. 174 00:16:49,300 --> 00:16:51,593 ‫جاویکو از من خواست ‫یه پیغام بهت برسونم. 175 00:16:51,594 --> 00:16:53,595 ‫- می‌خواد ببینتت. ‫- نه. 176 00:16:53,596 --> 00:16:55,347 ‫دوران حکومت جاویکو ‫کورینو تموم شده. 177 00:16:55,348 --> 00:16:57,307 ‫نقشه‌ات داره جواب می‌ده، والیا. 178 00:16:57,308 --> 00:17:00,436 ‫ردپام هنوز مونده. می‌خواد ‫ردای ناتالیا رو بهم بده. 179 00:17:00,437 --> 00:17:02,147 ‫ساده نباش. 180 00:17:03,064 --> 00:17:05,608 ‫اون نمی‌تونه بدون اینکه به ‫ائتلاف آسیب بزنه، طلاق بگیره. 181 00:17:06,317 --> 00:17:08,944 ‫کل امپراتوری رو تو ‫مسیر جنگ قرار می‌ده. 182 00:17:08,945 --> 00:17:11,197 ‫- پس کاری می‌کنم که نز رو آزاد کنه. ‫- نه. 183 00:17:12,282 --> 00:17:13,867 ‫دیگه صبر کردن کافیه. 184 00:17:14,617 --> 00:17:18,580 ‫کورینو حقش رو برای زندگی ‫مسالمت‌آمیز تا پایان حکومتش از دست داده. 185 00:17:21,082 --> 00:17:22,625 ‫خواهر تئودوسیا، 186 00:17:23,877 --> 00:17:25,587 ‫ما می‌خوایم شاهدخت رو آزاد کنیم، 187 00:17:26,254 --> 00:17:30,549 ‫اونو به جایی امن بیرون شهر ‫ببریم تا تاجگذاریش تضمین بشه. 188 00:17:30,550 --> 00:17:32,509 ‫من آماده‌ام، مادر مقدس. 189 00:17:32,510 --> 00:17:34,637 ‫یه چیزی هست که ما نمی‌بینیم. 190 00:17:35,263 --> 00:17:38,141 ‫یه مهره روی صفحه، ‫درست خارج از دید. 191 00:17:45,857 --> 00:17:48,276 ‫وقتشه که تاکتیک‌ها رو عوض کنیم. 192 00:17:49,611 --> 00:17:53,198 ‫اون پدر پسرمه. 193 00:17:54,032 --> 00:17:56,743 ‫متاسفم، اما می‌دونستی ‫این روز ممکنه بیاد. 194 00:18:09,005 --> 00:18:10,757 ‫این همون چیزیه که فکر می‌کنم؟ 195 00:18:12,676 --> 00:18:15,052 ‫این کار بزرگ راکوئلاس. 196 00:18:15,053 --> 00:18:17,554 ‫این برنامه پرورشه؟ 197 00:18:17,555 --> 00:18:19,683 ‫این یه ماشین متفکره. 198 00:18:20,308 --> 00:18:22,101 ‫این خطرناکه، والیا. 199 00:18:22,102 --> 00:18:26,188 ‫تو دست‌های مسئولیت‌پذیر، هر ابزاری ‫می‌تونه برای بهبود بشریت استفاده بشه. 200 00:18:26,189 --> 00:18:28,982 ‫تمام نژاد ما تقریباً در ‫جنگ با ماشین‌ها مردن. 201 00:18:28,983 --> 00:18:31,860 ‫آنیرال از تمام فناوری‌های ‫دیگه قرنطینه شده. 202 00:18:31,861 --> 00:18:34,697 ‫فقط مشکلاتی رو که بهش ‫می‌دیم پردازش می‌کنه. 203 00:18:34,698 --> 00:18:37,283 ‫ذهن رو نمی‌شه برای همیشه کنترل ‫کرد، چه مصنوعی چه غیر مصنوعی. 204 00:18:38,702 --> 00:18:40,704 ‫ذهن راکوئلا چی؟ 205 00:18:41,329 --> 00:18:43,331 ‫این چشم‌انداز اونه. 206 00:18:43,790 --> 00:18:46,667 ‫آنیرال، شاخص ژنتیکی کل ‫امپراتوری رو جستجو کن 207 00:18:46,668 --> 00:18:49,963 ‫در طول نسل‌ها تا اتحاد ‫مورد نیاز ما رو پیدا کنی. 208 00:18:50,547 --> 00:18:53,133 ‫کاندیدای پدری شناسایی شد. 209 00:18:56,302 --> 00:18:59,097 ‫جاویکو کورینو، شاهزاده جوان. 210 00:18:59,973 --> 00:19:01,641 ‫و امپراتور آینده. 211 00:19:03,435 --> 00:19:07,731 ‫بیشتر مستعد ثباته تا ‫قدرت، اما با پیوند مناسب... 212 00:19:11,151 --> 00:19:14,154 ‫کاندیدای مادری شناسایی شد. 213 00:19:14,821 --> 00:19:16,448 ‫ناتالیا آرات. 214 00:19:17,490 --> 00:19:20,200 ‫مستعد جاه‌طلبی و ایمانه. 215 00:19:20,201 --> 00:19:23,830 ‫دختری که از جفت شدن اونا به دنیا ‫بیاد، تمام ویژگی‌های مورد نظر ما رو داره. 216 00:19:24,372 --> 00:19:27,083 ‫استعداد فوق‌العاده برای فرقه. 217 00:19:27,751 --> 00:19:31,463 ‫چطور مطمئن بشیم که قبل از به دست ‫گرفتن تاج و تخت به فرقه می‌پیونده؟ 218 00:19:31,838 --> 00:19:35,424 ‫البته با بهترین ‫حقیقت‌گو در کنار پدرش، 219 00:19:35,425 --> 00:19:38,093 ‫که اونو زیر بال و پر ما میاره. 220 00:19:38,094 --> 00:19:42,098 ‫این ناتالیا هنوز یه بچه‌اس و ‫جاویکو کورینو هنوز امپراتور نشده. 221 00:19:42,891 --> 00:19:45,518 ‫- تا اون موقع هر اتفاقی ممکنه بیفته. ‫- بله، 222 00:19:46,978 --> 00:19:49,313 ‫مگه اینکه یه نفر رو بفرستیم ‫تا جاویکو رو سرگرم کنه 223 00:19:49,314 --> 00:19:52,317 ‫تا ناتالیا آماده بشه ‫که کنارش بایسته. 224 00:19:53,276 --> 00:19:55,028 ‫منظورت اینه که روش اثر بزاره؟ 225 00:19:56,279 --> 00:19:57,822 ‫اونا صاحب یه دختر می‌شن. 226 00:19:58,698 --> 00:20:00,241 ‫اون ملکه ما می‌شه. 227 00:20:01,034 --> 00:20:03,995 ‫ما قول دادیم که یه خواهر ‫رو روی تخت پادشاهی بذاریم. 228 00:20:05,830 --> 00:20:07,832 ‫اینجوری این کارو می‌کنیم. 229 00:20:08,541 --> 00:20:11,502 ‫اما شاگردان دوروتئا ‫سعی می‌کنن نابودش کنن. 230 00:20:11,503 --> 00:20:13,337 ‫به همین خاطر که اونا ‫هیچ‌وقت نباید بفهمن. 231 00:20:13,338 --> 00:20:15,340 ‫اونا قبلاً مشکوک شدن. 232 00:20:18,927 --> 00:20:21,554 ‫خواهران، من باید ‫تنها با تولا صحبت کنم. 233 00:20:22,514 --> 00:20:23,932 ‫البته. 234 00:20:32,982 --> 00:20:35,567 ‫آنیرال، چیزی رو که به من ‫نشون دادی به اون هم نشون بده. 235 00:20:35,568 --> 00:20:38,238 ‫دسترسی به کتابخانه ژنتیکی. 236 00:20:40,198 --> 00:20:42,741 ‫نمی‌شد نگران بچه آتریدیس نبود. 237 00:20:42,742 --> 00:20:45,620 ‫تا حالا هیچ‌وقت خطوط ‫خونی ما به هم نرسیده. 238 00:20:46,454 --> 00:20:49,666 ‫تجزیه و تحلیل نمایه ‫هارکنن-آتریدیس. 239 00:20:55,839 --> 00:21:00,719 ‫تولا، فرزند تو پتانسیل ‫فوق‌العاده‌ای داره. 240 00:21:03,805 --> 00:21:06,056 ‫آنیرال پیش‌بینی می‌کنه ‫که با راهنمایی درست، 241 00:21:06,057 --> 00:21:08,851 ‫اون می‌تونه مسیر ‫جهان‌ها رو تغییر بده. 242 00:21:08,852 --> 00:21:10,145 ‫اون؟ 243 00:21:14,065 --> 00:21:15,734 ‫پسره. 244 00:21:16,776 --> 00:21:18,987 ‫ما می‌تونیم با هم ‫راهنماییش کنیم. 245 00:21:22,741 --> 00:21:24,576 ‫نمی‌بینی؟ 246 00:21:26,244 --> 00:21:29,205 ‫فرزند تو برای کارهای ‫بزرگ مقدر شده. 247 00:21:42,635 --> 00:21:47,265 ‫آنیرال، خواهر نذیر یه ‫چیزی رو تشخیص داد 248 00:21:49,225 --> 00:21:50,643 ‫یه چیز غیرانسانی. 249 00:21:51,561 --> 00:21:55,147 ‫یه چیزی که هر چی بیشتر ‫باهاش می‌جنگید قوی‌تر می‌شد. 250 00:21:55,148 --> 00:21:58,859 ‫داری درباره یه ماشین متفکر ‫در مقیاس نانو صحبت می‌کنی؟ 251 00:21:58,860 --> 00:22:02,863 ‫بله، یه فناوری ویروسی ‫که تو سلول‌های ما خفته‌اس 252 00:22:02,864 --> 00:22:05,115 ‫که برای کشتن به دستور طراحی شده. 253 00:22:05,116 --> 00:22:08,620 ‫اگه می‌تونستم بفهمم که ‫چطور حمله رو شروع می‌کنه، 254 00:22:10,205 --> 00:22:12,122 ‫می‌تونستم خلع سلاحش کنم. 255 00:22:12,123 --> 00:22:14,708 ‫اگه یه ویروس ماشینی ‫از پسرت دستور می‌گیره، 256 00:22:14,709 --> 00:22:17,545 ‫حذفش هر حمله آینده ‫رو متوقف می‌کنه. 257 00:22:17,879 --> 00:22:20,590 ‫آنیرال، پسرم به عنوان ‫یه سلاح به دنیا نیومد. 258 00:22:23,051 --> 00:22:24,677 ‫اونو تبدیل به یه سلاح کردن. 259 00:22:24,678 --> 00:22:26,513 ‫پس چیکار می‌کنی؟ 260 00:22:29,432 --> 00:22:30,850 ‫مادر تولا؟ 261 00:22:31,976 --> 00:22:33,395 ‫پیشش می‌رم. 262 00:22:53,998 --> 00:22:55,249 ‫به نظر می‌رسه که با عجله رفته. 263 00:22:55,250 --> 00:22:58,712 ‫یه شاتل به خارج ‫از سیاره؟ نمی‌فهمم. 264 00:22:59,170 --> 00:23:01,756 ‫چطور می‌تونه تو همچین ‫موقعیتی پستش رو رها کنه؟ 265 00:23:02,257 --> 00:23:03,632 ‫نمی‌تونیم بذاریم این ‫موضوع فاش بشه. 266 00:23:03,633 --> 00:23:07,220 ‫هیچ دستوری نذاشته. ‫به هیچ‌کس نگفته... 267 00:23:45,383 --> 00:23:46,593 ‫خواهر؟ 268 00:23:50,638 --> 00:23:52,098 ‫این لازمه؟ 269 00:23:53,016 --> 00:23:55,977 ‫- من حالم خوبه. ‫- برای امنیت خودته. 270 00:23:57,896 --> 00:24:00,273 ‫این به زودی تموم می‌شه، ‫چشم آهویی، قول می‌دم. 271 00:24:04,652 --> 00:24:08,323 ‫حداقل نمی‌تونی این ‫قید و بندها رو شل کنی؟ 272 00:24:10,408 --> 00:24:14,746 ‫من خیلی وقته تو ‫اون مخزن گیر افتادم. 273 00:24:15,622 --> 00:24:19,209 ‫و حالا اینجا مثل ‫یه مجرم بسته شدم. 274 00:24:23,421 --> 00:24:24,422 ‫خواهش می‌کنم. 275 00:24:57,747 --> 00:25:01,333 ‫بشار، کی بهت اجازه داد ‫دخترم رو دستگیر کنی؟ 276 00:25:01,334 --> 00:25:03,628 ‫این بین خودت و همسرته. 277 00:25:04,546 --> 00:25:07,340 ‫اون دخترت رو در حال تلاش برای ‫آزاد کردن استاد شمشیر پیدا کرد. 278 00:25:09,134 --> 00:25:10,135 ‫نه. 279 00:25:11,553 --> 00:25:13,013 ‫باور نمی‌کنم. 280 00:25:13,513 --> 00:25:15,557 ‫چشماتو باز کن، اعلیحضرت. 281 00:25:16,891 --> 00:25:20,520 ‫یا اون جادوگر اونقدر کورت ‫کرده که نمی‌تونی حقیقت رو ببینی؟ 282 00:25:22,105 --> 00:25:24,690 ‫همسرت داره سعی می‌کنه ‫از امپراتوری محافظت کنه. 283 00:25:24,691 --> 00:25:25,607 ‫حق با تویه. 284 00:25:25,608 --> 00:25:28,736 ‫به همین دلیله که تصمیم گرفتم ‫اونو به یه سفر حسن نیت بفرستم. 285 00:25:28,737 --> 00:25:31,739 ‫با آراکیس که به ‫زودی به دست میاد، باید 286 00:25:31,740 --> 00:25:35,200 ‫روابطمون رو با بقیه ‫جهان‌های متحد جدید تقویت کنیم 287 00:25:35,201 --> 00:25:38,121 ‫و با ارتباطات اون، کی بهتر از ‫اون که به عنوان فرستاده بفرستیم؟ 288 00:25:41,499 --> 00:25:44,127 ‫بیا وانمود نکنیم که ‫این درباره استراتژیه. 289 00:25:44,753 --> 00:25:46,920 ‫این درباره اینه که تو وقت ‫بیشتری رو با معشوقه‌ات بگذرونی. 290 00:25:46,921 --> 00:25:48,464 ‫فرانچسکا بیشتر از یه معشوقه‌اس. 291 00:25:48,465 --> 00:25:51,342 ‫اعلیحضرت، یه ‫خواهر از فرقه اون بود 292 00:25:51,343 --> 00:25:53,011 ‫که نقشه قتل تو رو کشید. 293 00:25:53,428 --> 00:25:57,014 ‫رداش رو بین ادویه‌های ‫دزدیده شده پیدا کردم. 294 00:25:57,015 --> 00:25:59,100 ‫اما الان، این مدرک کجاست؟ 295 00:26:00,018 --> 00:26:03,355 ‫- تو آتیش سوخت. ‫- من فقط حقیقت رو همونجور که می‌بینم ارائه می‌دم. 296 00:26:04,272 --> 00:26:06,357 ‫خواهران دارن شورش ‫رو شعله‌ور می‌کنن. 297 00:26:06,358 --> 00:26:07,901 ‫آره، همش همینو می‌گی. 298 00:26:08,401 --> 00:26:10,820 ‫من و مادر مقدس... 299 00:26:11,988 --> 00:26:15,617 ‫اختلاف نظر داشتیم، ‫بیشتر از یه بار. 300 00:26:16,201 --> 00:26:18,244 ‫اما پیوند ما به ‫دهه‌ها قبل برمی‌گرده. 301 00:26:20,288 --> 00:26:23,332 ‫و هر چقدر هم که ‫از رابطه‌مون قدردانم 302 00:26:23,333 --> 00:26:27,253 ‫و سهم بی‌نظیری که ‫تو دوران حکومتم داری، 303 00:26:30,674 --> 00:26:32,257 ‫تو تنها مشاور من نیستی. 304 00:26:32,258 --> 00:26:34,886 ‫می‌خوای برشون گردونی، نه؟ 305 00:26:44,688 --> 00:26:46,648 ‫داری مشاوره اونا رو ‫به من ترجیح می‌دی؟ 306 00:26:59,828 --> 00:27:05,208 ‫خواهران، می‌دونم که می‌ترسید، ‫اما باید با ایمان به هم بپیوندیم. 307 00:27:14,092 --> 00:27:15,301 ‫لیلا؟ 308 00:27:19,764 --> 00:27:23,351 ‫چرا تو سکوت پنهان شدی ‫و مخفیانه پچ‌پچ می‌کنی؟ 309 00:27:25,603 --> 00:27:27,105 ‫این یه معجزه‌اس. 310 00:27:31,317 --> 00:27:33,319 ‫بقیه کجا هستن؟ 311 00:27:34,029 --> 00:27:36,780 ‫لیلا، چشمات. 312 00:27:36,781 --> 00:27:38,450 ‫به سوال جواب بده. 313 00:27:40,285 --> 00:27:44,663 ‫حسابرسی الهی که راکوئلا ازش ‫صحبت می‌کرد به فرقه رسیده. 314 00:27:44,664 --> 00:27:46,374 ‫مردم وحشت‌زده‌ان. 315 00:27:48,168 --> 00:27:50,712 ‫لیلا، چطور اصلا ‫اینجا با ما هستی؟ 316 00:27:53,173 --> 00:27:55,175 ‫یه راه برگشت پیدا کردم، 317 00:27:56,092 --> 00:27:59,095 ‫با وجود تلاش‌های دیگران. 318 00:28:02,474 --> 00:28:05,310 ‫والیا هارکنن کجاست؟ 319 00:28:06,019 --> 00:28:08,480 ‫مادر مقدس تو سالوسا سکندوس‌‍ه. 320 00:28:09,189 --> 00:28:11,399 ‫مادر مقدس؟ 321 00:28:17,489 --> 00:28:20,866 ‫باید با خواهر استرکانو صحبت کنم. 322 00:28:20,867 --> 00:28:22,911 ‫پیداش کن. الان بیارش پیش من. 323 00:28:27,749 --> 00:28:29,751 ‫خواهر آومار کجاست؟ 324 00:28:31,503 --> 00:28:32,754 ‫خواهر گسی؟ 325 00:28:33,338 --> 00:28:35,340 ‫درباره اونا می‌خوندم. 326 00:28:36,007 --> 00:28:39,386 ‫خواهران باتلری که بعد از ‫خودکشی دوروتئا منحل شدن. 327 00:28:39,928 --> 00:28:42,304 ‫من برای احیای سنت ‫اونا تلاش می‌کردم. 328 00:28:42,305 --> 00:28:43,598 ‫خودکشی؟ 329 00:28:47,143 --> 00:28:48,186 ‫نه. 330 00:29:56,588 --> 00:29:57,756 ‫چطور این کارو کردی؟ 331 00:29:58,923 --> 00:30:02,093 ‫بالاخره. می‌دونستم ‫یه جایی اینجا هستن. 332 00:30:06,931 --> 00:30:08,558 ‫اون فایل‌ها چی هستن؟ 333 00:30:11,519 --> 00:30:14,731 ‫خواهران منتات ‫گزارش‌ها رو نگه می‌دارن. 334 00:30:15,690 --> 00:30:19,069 ‫باید سوابق ‫وفادارهام رو پیدا کنم. 335 00:30:20,403 --> 00:30:21,488 ‫وفادارهات؟ 336 00:30:21,905 --> 00:30:23,281 ‫اینجایی. 337 00:30:24,657 --> 00:30:28,243 ‫جایگاه خودت رو ‫یاد می‌گیری، شاگرد. 338 00:30:28,244 --> 00:30:31,372 ‫- از این موضوع خبر داشتی؟ ‫- وقت ندارم توضیح بدم. 339 00:30:31,373 --> 00:30:33,666 ‫- باید مهارش کنیم. ‫- رازهای بیشتر. 340 00:30:33,667 --> 00:30:35,752 ‫- تو هم به اندازه اونا بدی. ‫- تو شرایط رو درک نمی‌کنی. 341 00:30:36,503 --> 00:30:39,463 ‫تولا جونش رو نجات ‫داد، اما اجدادش... 342 00:30:39,464 --> 00:30:41,675 ‫اون ناپایداره. 343 00:30:42,050 --> 00:30:44,052 ‫خودش نیست. 344 00:30:45,095 --> 00:30:47,222 ‫نه، نیست. 345 00:30:53,186 --> 00:30:54,354 ‫مادر دوروتئا. 346 00:30:58,525 --> 00:31:02,403 ‫اونا رفتن، همه‌شون. 347 00:31:02,404 --> 00:31:04,572 ‫بهت گفتم، پیروانت منحل شدن. 348 00:31:10,078 --> 00:31:11,871 ‫اونا پاک شدن. 349 00:31:12,330 --> 00:31:13,957 ‫کی می‌تونست این کارو بکنه؟ 350 00:31:14,666 --> 00:31:17,210 ‫فقط مادر مقدس، 351 00:31:18,670 --> 00:31:21,631 ‫والیا هارکنن. 352 00:31:32,600 --> 00:31:35,185 ‫باید شاهدخت رو ‫به جای امنی ببریم. 353 00:31:35,186 --> 00:31:37,771 ‫کارآمدترین راه ‫برای من، برای ورود 354 00:31:37,772 --> 00:31:39,982 ‫اینه که مستقیماً به ‫سلول‌های معلق بُرده بشم. 355 00:31:39,983 --> 00:31:41,443 ‫چطور می‌خوای این کارو بکنی؟ 356 00:31:42,277 --> 00:31:43,570 ‫می‌خوام دستگیر بشم. 357 00:31:45,030 --> 00:31:47,448 ‫به کورینو بگو که ‫با ملاقاتش موافقم. 358 00:31:47,449 --> 00:31:49,074 ‫مادر مقدس. 359 00:31:49,075 --> 00:31:51,161 ‫امپراتور منو احضار کرده. 360 00:31:54,789 --> 00:31:57,250 ‫حتی اگه خودت رو وارد کنی، ‫چطور می‌خوای اونو بیرون بیاری؟ 361 00:31:58,251 --> 00:31:59,878 ‫من فرارمون رو تضمین می‌کنم. 362 00:32:00,670 --> 00:32:02,129 ‫یه شاگرد؟ 363 00:32:02,130 --> 00:32:04,965 ‫فرقه، زنان رو از ‫دنیاهای زیادی جذب می‌کنه. 364 00:32:04,966 --> 00:32:08,762 ‫اما حتی تو این گروه، ‫خواهر تئودوسیا بی‌نظیره. 365 00:32:28,740 --> 00:32:31,533 ‫خواهر فرانچسکا، از دعوتت ممنونم. 366 00:32:31,534 --> 00:32:34,454 ‫البته. من مشتاقانه ‫منتظر دیدارت بودم. 367 00:32:35,038 --> 00:32:38,248 ‫تئودوسیا توسط متخصصان ‫ژنتیک تلاکسان پرورش داده شد. 368 00:32:38,249 --> 00:32:40,543 ‫من آزمایش اونا بودم. 369 00:32:41,002 --> 00:32:45,047 ‫مادر مقدس وقتی جایی برای ‫پناه بردن نداشتم به من پناه داد. 370 00:32:45,048 --> 00:32:47,424 ‫اون دلیل زنده بودن منه. 371 00:32:47,425 --> 00:32:49,135 ‫اینجا مزاحم شما نمی‌شن. 372 00:33:10,865 --> 00:33:12,450 ‫و جاویکو؟ 373 00:33:33,304 --> 00:33:35,890 ‫سوزن با متا-سیانید پوشیده شده. 374 00:33:40,603 --> 00:33:42,564 ‫سریع و بدون درد. 375 00:33:56,828 --> 00:33:58,830 ‫فرقه از همه چیز مهم‌تره. 376 00:34:06,087 --> 00:34:09,174 ‫ناتالیا، باید صحبت کنیم. 377 00:34:10,050 --> 00:34:12,052 ‫از دست نز عصبانی هستی. 378 00:34:13,470 --> 00:34:15,054 ‫حق نداری بدون مشورت ‫با من این کارو بکنی. 379 00:34:15,055 --> 00:34:16,139 ‫واقعا؟ 380 00:34:16,890 --> 00:34:17,973 ‫و با این حال، می‌خوای منو بفرستی 381 00:34:17,974 --> 00:34:20,184 ‫و حتی جرئت نداری ‫خودت خبرش رو بهم بگی. 382 00:34:20,185 --> 00:34:23,480 ‫خب، تو یه نقش فعال‌تر تو ‫اداره امپراتوری می‌خواستی. 383 00:34:24,397 --> 00:34:25,774 ‫حالا میلیون‌ها نفر ‫صدات رو می‌شنون. 384 00:34:26,816 --> 00:34:28,776 ‫من هیچ جا نمی‌رم. 385 00:34:28,777 --> 00:34:31,487 ‫همون کاری رو می‌کنی ‫که بهت دستور داده شده. 386 00:34:31,488 --> 00:34:33,740 ‫متاسفم که اینطور نیست. 387 00:34:38,370 --> 00:34:40,162 ‫برای امنیت خودت، 388 00:34:40,163 --> 00:34:42,999 ‫شاید وقتشه که بذاری ‫عقل‌های روشن‌تر پیروز بشن. 389 00:34:46,878 --> 00:34:48,921 ‫قسم خوردی که فقط ‫به من خدمت می‌کنی. 390 00:34:48,922 --> 00:34:50,674 ‫انتخاب خودت رو کردی. 391 00:34:53,134 --> 00:34:55,136 ‫نز درباره تو درست می‌گفت. 392 00:34:57,180 --> 00:34:59,264 ‫و وقتی اشراف اینو بشنون چی؟ 393 00:34:59,265 --> 00:35:00,475 ‫نمی‌شنون. 394 00:35:01,059 --> 00:35:03,311 ‫چون به نفع تو نیست که بهشون بگی. 395 00:35:04,854 --> 00:35:06,815 ‫این خاندان هنوز ‫مال توعه، جاویکو. 396 00:35:07,857 --> 00:35:11,151 ‫تو به پوشیدن تاج ادامه می‌دی ‫و مطابق با اون عمل می‌کنی 397 00:35:11,152 --> 00:35:12,404 ‫اما از این به بعد 398 00:35:13,363 --> 00:35:16,574 ‫نصیحت من نادیده گرفته نمی‌شه. 399 00:36:08,460 --> 00:36:10,462 ‫ببخشید قربان. 400 00:36:13,506 --> 00:36:15,550 ‫مادر مقدس اینجاست. 401 00:36:19,304 --> 00:36:20,472 ‫کجا؟ 402 00:36:23,058 --> 00:36:24,434 ‫اون کجاست؟ 403 00:36:33,068 --> 00:36:34,277 ‫اعلیحضرت. 404 00:36:36,404 --> 00:36:38,030 ‫فکر می‌کنی داری چیکار می‌کنی؟ 405 00:36:38,031 --> 00:36:40,616 ‫کاری که باید سال‌ها ‫پیش انجام می‌دادم. 406 00:36:40,617 --> 00:36:42,786 ‫مشخص کردن جایگاه‌هامون. 407 00:36:47,791 --> 00:36:50,210 ‫والیا، خوشحالم که اینجایی. 408 00:36:50,919 --> 00:36:51,795 ‫به کمکت احتیاج دارم. 409 00:36:52,879 --> 00:36:54,089 ‫حق با تو بود. 410 00:36:54,923 --> 00:36:57,425 ‫هیچ‌وقت نباید به ‫دزموند اعتماد می‌کردم. 411 00:36:58,426 --> 00:37:02,931 ‫اون و ناتالیا، می‌خوان از من استفاده کنن، ‫منو عروسک خیمه‌شب‌بازی خودشون کنن. 412 00:37:03,515 --> 00:37:07,101 ‫خواهش می‌کنم، اگه می‌تونی راهی برای ‫خلاص شدن از شر این هیولا پیدا کنی، 413 00:37:07,102 --> 00:37:11,106 ‫می‌تونیم به همون روال قبلی ‫برگردیم، فرقه در کنار من. 414 00:37:14,567 --> 00:37:17,570 ‫متاسفم، اما تو هیچ‌وقت ‫آزاد نخواهی بود. 415 00:37:18,738 --> 00:37:22,116 ‫حقیقت اینه که، امپراتور، ‫تو یه مرد ضعیفی. 416 00:37:22,117 --> 00:37:24,868 ‫همیشه به یه نفر دیگه نیاز ‫داشتی تا نخ‌ها رو نگه داره. 417 00:37:24,869 --> 00:37:27,622 ‫تو فقط یه عروسک‌گردان رو با یه ‫عروسک‌گردان دیگه عوض کردی. 418 00:37:29,124 --> 00:37:33,128 ‫ما از قبل از تولدت ‫مسیرت رو شکل می‌دادیم. 419 00:37:34,462 --> 00:37:38,048 ‫هر تصمیمی که تا حالا ‫گرفتی، ما برات گرفتیم. 420 00:37:38,049 --> 00:37:41,760 ‫ما بودیم که مطمئن شدیم پدرت ‫تاج و تخت رو به دست بگیره 421 00:37:41,761 --> 00:37:44,055 ‫تا به تو برسه. 422 00:37:44,723 --> 00:37:47,767 ‫ما جهان‌های غیرمتحد ‫رو زیر پرچم تو خریدیم. 423 00:37:48,226 --> 00:37:50,936 ‫ما فرانچسکا رو فرستادیم ‫تا توجهت رو جلب کنه. 424 00:37:50,937 --> 00:37:53,023 ‫تو فقط یه ماموریت بودی. 425 00:37:53,398 --> 00:37:55,024 ‫- یکی از خیلی‌ها. ‫- من اینو باور نمی‌کنم. 426 00:37:55,025 --> 00:37:58,360 ‫همسرت بهت احترام نمی‌ذاره. ‫دخترت ایمانش رو به تو از دست داده. 427 00:37:58,361 --> 00:38:00,905 ‫بشارت فقط داره از تو برای ‫اهداف خودش استفاده می‌کنه. 428 00:38:03,658 --> 00:38:06,327 ‫واقعا فکر می‌کردی که ‫فرانچسکا دوستت داشته باشه، نه؟ 429 00:38:07,871 --> 00:38:09,246 ‫چطور می‌تونست؟ 430 00:38:09,247 --> 00:38:11,540 ‫تقصیر تو نیست، جاویکو. 431 00:38:11,541 --> 00:38:13,542 ‫این چیزیه که تو هستی. تو خونته. 432 00:38:13,543 --> 00:38:15,127 ‫به همین خاطر که ما ‫تو رو انتخاب کردیم. 433 00:38:15,128 --> 00:38:18,465 ‫- چرا اینو بهم می‌گی؟ ‫- چون تو مهم نیستی. 434 00:38:19,132 --> 00:38:21,425 ‫این ینزه که ما روی ‫تخت پادشاهی می‌خوایم. 435 00:38:21,426 --> 00:38:24,971 ‫وقتت داره تموم می‌شه. 436 00:38:27,807 --> 00:38:28,850 ‫دستگیرش کن. 437 00:38:36,232 --> 00:38:37,233 ‫دستگیرش کن! 438 00:38:40,236 --> 00:38:41,738 ‫از جلو چشمام دورش کن. 439 00:39:09,891 --> 00:39:12,519 ‫مادر دوروتئا، ‫بذارید کمکتون کنیم. 440 00:39:23,655 --> 00:39:25,448 ‫من اینجا مردم. 441 00:39:33,790 --> 00:39:38,753 ‫دوروتئا. وایسا! 442 00:39:42,841 --> 00:39:44,676 ‫با من روبرو شو! 443 00:39:53,309 --> 00:39:55,729 ‫خنجرتو دربیار! 444 00:39:58,481 --> 00:40:00,567 ‫بزن تو گلوت! 445 00:40:07,866 --> 00:40:09,534 ‫داری چیکار می‌کنی؟ 446 00:40:13,204 --> 00:40:16,040 ‫خواهران هارکنن درباره تاریخ 447 00:40:16,041 --> 00:40:17,751 ‫این مکان بهتون دروغ گفتن. 448 00:40:19,002 --> 00:40:23,882 ‫این فرقه روی ریشه‌های ‫غرق در خون رشد کرده. 449 00:40:26,426 --> 00:40:27,886 ‫وقتشه که حقیقت رو بفهمی. 450 00:41:10,679 --> 00:41:12,554 ‫خدا رو برای مجازات‌هایی که 451 00:41:12,555 --> 00:41:15,474 ‫خودت به خودت تحمیل ‫می‌کنی، لعنت نکن. 452 00:41:15,475 --> 00:41:18,895 ‫فروتنی پایه و اساس ‫تمام فضیلت‌های ماست. 453 00:41:19,312 --> 00:41:24,067 ‫فروتنی پایه و اساس ‫تمام فضیلت‌های ماست. 454 00:41:25,276 --> 00:41:27,028 ‫هارکنن‌ها. 455 00:41:41,418 --> 00:41:44,045 ‫من و دوروتئا همیشه ‫با هم موافق نبودیم. 456 00:41:45,422 --> 00:41:47,632 ‫اما ما هنوز خواهر بودیم. 457 00:41:50,802 --> 00:41:53,512 ‫اینکه اون تو عذاب جونش رو گرفت بیشتر ‫از چیزی که فکرشو بکنی منو آزار می‌ده. 458 00:41:53,513 --> 00:41:56,181 ‫مادر دوروتئا هیچ‌وقت ‫ما رو ترک نمی‌کرد. 459 00:41:56,182 --> 00:41:58,976 ‫هیچ‌وقت. 460 00:41:58,977 --> 00:42:02,146 ‫برای زنده موندن ‫فرقه، باید متحد باشیم. 461 00:42:02,147 --> 00:42:05,233 ‫- راه دیگه‌ای نیست. ‫- اون داره حقیقت رو می‌گه، خواهران. 462 00:42:06,317 --> 00:42:09,279 ‫- می‌تونید بخونیدش. ‫- تو مادر مقدس نیستی. 463 00:42:13,450 --> 00:42:15,409 ‫مادر والیا یه ‫دیدگاه برای ما داره. 464 00:42:15,410 --> 00:42:17,120 ‫به حرفش گوش کنید، ‫خواهرا، خواهش می‌کنم. 465 00:42:40,060 --> 00:42:43,897 ‫می‌بینم که بعضی‌هاتون ‫رهبری من رو قبول ندارن. 466 00:42:46,107 --> 00:42:48,276 ‫انتخاب با شماست. 467 00:42:52,155 --> 00:42:56,284 ‫اگه نمی‌خواید منو دنبال کنید، ‫می‌تونید از الگوی دوروتئا پیروی کنید. 468 00:43:03,750 --> 00:43:04,751 ‫انتخاب کنید! 469 00:43:09,255 --> 00:43:15,595 ‫انتخاب کنید! 470 00:43:17,430 --> 00:43:18,640 ‫انتخاب کنید! 471 00:43:41,996 --> 00:43:43,581 ‫من دنبالت می‌کنم. 472 00:44:03,476 --> 00:44:05,311 ‫خواهر آویلا، 473 00:44:08,314 --> 00:44:11,317 ‫نمی‌تونیم بذاریم یه کلمه ‫از این موضوع بیرون بره. 474 00:44:12,610 --> 00:44:15,030 ‫بله، مادر مقدس. 475 00:44:56,071 --> 00:44:57,614 ‫جاویکو. 476 00:45:07,874 --> 00:45:09,458 ‫چی شده؟ 477 00:45:09,459 --> 00:45:11,169 ‫من تجدید نظر کردم. 478 00:45:14,506 --> 00:45:16,591 ‫وقتشه که بری سراغ ماموریت بعدی. 479 00:45:20,220 --> 00:45:21,638 ‫دروغات رو برای ‫یه نفر دیگه نگه دار. 480 00:45:24,099 --> 00:45:26,309 ‫- والیا... ‫- اون همه چیز رو بهم گفت. 481 00:45:28,061 --> 00:45:31,272 ‫به نظر می‌رسه که فکر می‌کنه ‫حکومت من تو این دنیا زیاد دوام نمی‌آره. 482 00:45:33,316 --> 00:45:35,110 ‫چرا، فرانچسکا؟ 483 00:45:50,667 --> 00:45:52,544 ‫نقشه والیا. 484 00:45:54,045 --> 00:45:55,463 ‫هیچ‌وقت نقشه من نبود. 485 00:46:02,804 --> 00:46:03,930 ‫کیران. 486 00:46:07,600 --> 00:46:08,768 ‫کیران. 487 00:46:14,232 --> 00:46:16,860 ‫- کیران. ‫- نز. 488 00:46:19,112 --> 00:46:21,071 ‫نباید اینجا باشی. 489 00:46:21,072 --> 00:46:22,323 ‫آزادم کن. 490 00:46:26,077 --> 00:46:28,038 ‫شمشیرت رو نگه دار. 491 00:46:35,211 --> 00:46:37,172 ‫مادر مقدس، پشت سرت! 492 00:46:50,602 --> 00:46:52,269 ‫خواهر تئودوسیا رو یادت میاد؟ 493 00:46:52,270 --> 00:46:55,565 ‫اون جای تو رو می‌گیره تا وقتی ‫که بتونیم اوضاع رو درست کنیم. 494 00:46:57,067 --> 00:46:59,569 ‫باعث افتخاره، شاهدخت. 495 00:47:00,070 --> 00:47:02,113 ‫- باید بریم. ‫- نه بدون اون. 496 00:47:02,822 --> 00:47:04,782 ‫برو! با اون برو. 497 00:47:04,783 --> 00:47:06,283 ‫من تو رو اینجا نمی‌ذارم. 498 00:47:06,284 --> 00:47:08,202 ‫عالیجناب، این امکان‌پذیر نیست. 499 00:47:08,203 --> 00:47:09,829 ‫من تقاضا نمی‌کنم. 500 00:47:11,790 --> 00:47:14,583 ‫اگه ما خاندان‌های بزرگ ‫رو متقاعد کنیم که فرقه 501 00:47:14,584 --> 00:47:16,669 ‫پشت نقشه ترور شورای عالی بوده، 502 00:47:16,670 --> 00:47:19,005 ‫اونا حمله تلافی‌جویانه ‫رو تایید می‌کنن. 503 00:47:20,548 --> 00:47:22,425 ‫و فرقه جایی برای ‫پنهان شدن نخواهد داشت. 504 00:47:24,094 --> 00:47:26,388 ‫- قربان، باید با شما صحبت کنم. ‫- پس صحبت کن. 505 00:47:26,763 --> 00:47:28,847 ‫مادر مقدس دستگیر شده. 506 00:47:28,848 --> 00:47:31,183 ‫عالیجناب، اون اومده ‫بود امپراتور رو ببینه. 507 00:47:31,184 --> 00:47:33,102 ‫فکر می‌کردم از ورودش ‫به قصر منع شده. 508 00:47:33,103 --> 00:47:34,979 ‫اون تو سلول نگهداری ‫با بقیه زندانی‌هاست. 509 00:47:36,690 --> 00:47:38,108 ‫البته که هست. 510 00:47:38,775 --> 00:47:41,778 ‫زنگ خطر رو به صدا ‫دربیارید. قصر رو قفل کنید. 511 00:47:55,542 --> 00:47:58,169 ‫تئودوسیا، این یه خطر بزرگه. 512 00:48:05,385 --> 00:48:07,095 ‫نمی‌تونم ازت محافظت کنم. 513 00:48:08,013 --> 00:48:10,015 ‫برای همین منو اینجا آوردی. 514 00:48:10,557 --> 00:48:12,225 ‫بذار کاری رو که فقط من ‫می‌تونم انجام بدم، انجام بدم. 515 00:48:12,684 --> 00:48:14,519 ‫برات وقت می‌خرم. 516 00:48:15,020 --> 00:48:17,522 ‫اراده سرسختی داری، خواهر. 517 00:48:18,064 --> 00:48:19,774 ‫من تحسینت می‌کنم. 518 00:48:24,487 --> 00:48:25,780 ‫بیا. 519 00:48:37,542 --> 00:48:38,585 ‫موفق باشی. 520 00:49:04,194 --> 00:49:05,195 ‫صبر کن. 521 00:49:07,113 --> 00:49:09,823 ‫پشت قصر، خواهر تئودوسیا ‫یه ماشین معلق گذاشته. 522 00:49:09,824 --> 00:49:12,619 ‫- نگهبان‌های زیادی هستن. ‫- من یه راه میانبر بلدم، از این طرف. 523 00:49:22,170 --> 00:49:23,879 ‫- پیداشون کنید. ‫- بله، قربان. 524 00:49:23,880 --> 00:49:26,424 ‫تو، برو چپ. تو، راست. طبقه بالا. 525 00:49:34,933 --> 00:49:38,853 ‫- چی شده؟ ‫- مادر مقدس، اون گفت... 526 00:49:40,647 --> 00:49:41,856 ‫چی؟ 527 00:49:42,982 --> 00:49:45,443 ‫مادر مقدس، اون گفت... 528 00:49:45,985 --> 00:49:47,153 ‫بله؟ 529 00:49:47,696 --> 00:49:49,698 ‫فرقه از همه چیز مهم‌تره! 530 00:50:20,937 --> 00:50:25,817 ‫این هیولا رو ببرید ‫بالا تو حالت تعلیق. 531 00:50:27,902 --> 00:50:28,903 ‫نگهبان‌ها! 532 00:50:29,154 --> 00:50:30,155 ‫جاویکو. 533 00:50:33,366 --> 00:50:35,201 ‫از من دور بمون. 534 00:50:37,662 --> 00:50:39,789 ‫- لطفا به حرف من گوش کن. ‫- نه، نه، نه. 535 00:50:40,373 --> 00:50:42,208 ‫الان همه چیز رو می‌بینم. 536 00:50:44,002 --> 00:50:45,003 ‫چاقو رو بده به من. 537 00:50:47,213 --> 00:50:49,173 ‫چی مانعم می‌شه که ‫همین الان تو رو نکشم؟ 538 00:50:49,174 --> 00:50:50,884 ‫نمی‌تونی. 539 00:50:54,220 --> 00:50:56,473 ‫اثر نمی‌ذاره به من آسیب بزنی. 540 00:50:59,809 --> 00:51:01,644 ‫نقشه چی بود؟ 541 00:51:03,563 --> 00:51:05,440 ‫این سمیه؟ 542 00:51:07,233 --> 00:51:08,693 ‫نقشه والیا. 543 00:51:10,195 --> 00:51:11,946 ‫ما می‌تونیم یه راهی برای ‫عبور از این پیدا کنیم، 544 00:51:13,198 --> 00:51:14,156 ‫با هم. 545 00:51:14,157 --> 00:51:16,493 ‫و من از کجا بدونم که این ‫چیزی نیست که اون می‌خواد؟ 546 00:51:22,832 --> 00:51:24,459 ‫می‌دونی، این یه... 547 00:51:26,086 --> 00:51:29,297 ‫این عجیبه وقتی بالاخره می‌فهمی 548 00:51:33,051 --> 00:51:36,054 ‫که هیچ‌وقت یه لحظه واقعی ‫آزادی رو تجربه نکردی. 549 00:51:41,643 --> 00:51:43,103 ‫اما من می‌تونم اینو کنترل کنم. 550 00:51:49,693 --> 00:51:50,819 ‫نه! 551 00:52:01,871 --> 00:52:03,455 ‫باید بریم به فرودگاه فضایی. 552 00:52:03,456 --> 00:52:05,291 ‫اونا کشتی‌ها رو زمین‌گیر ‫می‌کنن. باید سریع حرکت کنیم. 553 00:52:37,282 --> 00:52:39,617 ‫جاویکو، با من بمون. 554 00:52:40,452 --> 00:52:42,287 ‫با من بمون، جاویکو. 555 00:52:43,163 --> 00:52:44,372 ‫جاویکو. 556 00:53:55,985 --> 00:53:58,238 ‫امپراتور کشته شده! 557 00:53:59,447 --> 00:54:02,033 ‫امپراتور کشته شده! 558 00:54:16,131 --> 00:54:19,676 ‫خواهران من، من پیش شما اومدم 559 00:54:21,553 --> 00:54:23,179 ‫تا حقیقت رو کشف کنم. 560 00:54:28,476 --> 00:54:32,480 ‫اینها بقایای ‫وفادارترین‌های ما هستن. 561 00:54:43,950 --> 00:54:47,037 ‫والیا هارکنن اونا ‫رو به قتل رسوند. 562 00:54:53,460 --> 00:54:56,921 ‫باید تولا رو پیدا کنید. اون ‫باید از این موضوع باخبر بشه. 563 00:54:58,673 --> 00:55:00,300 ‫تولا اینجا نیست. 564 00:55:11,853 --> 00:55:13,271 ‫مادر دوروتئا. 565 00:55:23,656 --> 00:55:26,951 ‫فرقه راهش رو گم کرده! 566 00:55:27,911 --> 00:55:31,748 ‫اما من دوباره ساکت نمی‌شم! 567 00:55:33,333 --> 00:55:36,836 ‫به نام همه کسانی که سقوط کردن... 568 00:55:38,129 --> 00:55:42,425 ‫من، ما رو به مسیر ‫درست برمی‌گردونم! 569 00:56:34,310 --> 00:56:36,771 ‫آنیرال در حال شروع. 570 00:57:15,352 --> 00:57:17,062 ‫پسر شیرینم. 571 00:57:19,647 --> 00:57:23,651 ‫به سختی دنیا رو تجربه کردی ‫و این همه غم رو می‌شناسی. 572 00:57:26,321 --> 00:57:28,323 ‫تو خیلی خاصی. 573 00:57:30,241 --> 00:57:33,661 ‫تو لیاقت اینو داری که ‫راه خودت رو پیدا کنی. 574 00:57:34,204 --> 00:57:38,833 ‫نه راه والیا، یا ‫هارکنن‌ها، یا فرقه رو. 575 00:57:41,961 --> 00:57:43,380 ‫یا من رو. 576 00:57:46,591 --> 00:57:49,219 ‫این هدیه‌ایه که من به تو می‌دم. 577 00:58:05,694 --> 00:58:07,112 ‫آزاد باش. 578 00:58:10,323 --> 00:58:13,284 ‫چیزی که ازت می‌خوان، نباش. 579 00:58:25,672 --> 00:58:27,549 ‫آیا اون دوست داشته می‌شه؟ 580 00:58:32,053 --> 00:58:34,805 ‫ماما می‌گه که اون ‫یه کارگر دوره‌گرده‌‍ه. 581 00:58:34,806 --> 00:58:38,518 ‫امروز صبح یه بچه مرده به دنیا ‫آورد، همونطور که انتظار می‌رفت. 582 00:58:40,729 --> 00:58:42,522 ‫اون عشق تو چشماش داره. 583 00:58:43,606 --> 00:58:45,692 ‫و وسیله‌ای برای ‫سفر به دوردست‌ها. 584 01:00:42,475 --> 01:00:44,060 ‫عمه والیا؟ 585 01:01:30,398 --> 01:01:32,901 ‫به سمت انبار سوخت برید. ‫می‌تونیم اونجا فرود بیایم. 586 01:01:57,634 --> 01:02:00,010 ‫یه راهرو به ترمینال ‫بعدی وجود داره. 587 01:02:00,011 --> 01:02:02,597 ‫این به ما کمک می‌کنه از هر ایست ‫بازرسی که ایجاد می‌شه اجتناب کنیم. 588 01:02:05,058 --> 01:02:07,017 ‫این رابطت، می‌تونه ما ‫رو از سیاره خارج کنه؟ 589 01:02:07,018 --> 01:02:09,395 ‫بله. ما فقط باید ‫بریم به ایستگاهش. 590 01:02:09,396 --> 01:02:11,271 ‫اون به یه کشتی پیک دسترسی داره. 591 01:02:11,272 --> 01:02:13,066 ‫اون می‌تونه ما رو به طور ‫قاچاقی سوار کشتی بزرگ کنه. 592 01:02:15,402 --> 01:02:16,777 ‫عجله کنید، اونجاست. 593 01:02:16,778 --> 01:02:18,780 ‫برو، ینز رو ببر. 594 01:02:19,489 --> 01:02:20,949 ‫من می‌خوام اونا رو معطل کنم. 595 01:02:21,825 --> 01:02:24,118 ‫- مادر مقدس... ‫- من وقتی بتونم دنبالتون میام. 596 01:02:24,119 --> 01:02:27,706 ‫من به تو اعتماد می‌کنم که اونو به ‫جای امنی برسونی. تو به من بدهکاری. 597 01:02:28,748 --> 01:02:31,334 ‫- من این کارو برای اون می‌کنم. ‫- پخش بشید! 598 01:02:48,351 --> 01:02:49,978 ‫همونجا که هستید بمونید! 599 01:02:54,190 --> 01:02:55,567 ‫از من دفاع کنید! 600 01:02:58,028 --> 01:02:59,029 ‫بکشیدش! 601 01:03:12,625 --> 01:03:14,210 ‫دزموند هارت، 602 01:03:15,295 --> 01:03:17,505 ‫می‌گی پایان من رو دیدی. 603 01:03:21,259 --> 01:03:22,260 ‫نشونم بده. 604 01:04:21,069 --> 01:04:22,696 ‫والیا! 605 01:04:32,706 --> 01:04:35,124 ‫والیا! کمکم کن! 606 01:04:35,125 --> 01:04:36,251 ‫کمک! 607 01:04:37,210 --> 01:04:38,837 ‫گریفین! 608 01:04:39,879 --> 01:04:41,506 ‫گریفین! 609 01:04:56,187 --> 01:04:57,522 ‫گریفین! 610 01:05:04,237 --> 01:05:05,530 ‫گریفین! 611 01:05:05,947 --> 01:05:08,575 ‫شنا کن! 612 01:05:29,387 --> 01:05:32,473 ‫توجه. فرودگاه فضایی ‫در حالت قرنطینه است. 613 01:05:32,474 --> 01:05:34,893 ‫لطفا به سمت ‫ایست‌های بازرسی برید. 614 01:05:38,980 --> 01:05:41,523 ‫توجه. فرودگاه فضایی ‫در حالت قرنطینه است. 615 01:05:41,524 --> 01:05:43,943 ‫لطفا به سمت ‫ایست‌های بازرسی برید. 616 01:06:00,627 --> 01:06:02,712 ‫باید به ایست بازرسی گزارش بدید. 617 01:06:32,867 --> 01:06:35,869 ‫توجه. فرودگاه فضایی ‫در حالت قرنطینه است. 618 01:06:35,870 --> 01:06:38,331 ‫لطفا به سمت ‫ایست‌های بازرسی برید. 619 01:06:58,643 --> 01:07:00,812 ‫- گریفین. گریفین. ‫- والیا. 620 01:07:03,898 --> 01:07:07,067 ‫نمی‌تونی باهاش ‫بجنگی. انسان نیست. 621 01:07:07,068 --> 01:07:08,737 ‫این یه ماشینه. 622 01:07:18,788 --> 01:07:20,540 ‫- والیا. ‫- والیا. 623 01:07:21,082 --> 01:07:24,711 ‫اشکالی نداره. من نجاتت دادم. 624 01:07:25,795 --> 01:07:27,797 ‫باید رها کنی. 625 01:07:28,173 --> 01:07:30,592 ‫باید از ترس‌هات رها بشی. 626 01:07:35,096 --> 01:07:36,348 ‫همینه. 627 01:07:37,766 --> 01:07:38,975 ‫همینه. 628 01:07:39,392 --> 01:07:40,560 ‫همینه. 629 01:07:42,187 --> 01:07:44,230 ‫والیا... 630 01:07:45,857 --> 01:07:47,275 ‫تو این کارو کردی. 631 01:07:49,069 --> 01:07:52,280 ‫منو کشتی. همه ما رو کشتی. 632 01:07:58,161 --> 01:08:00,329 ‫نه! والیا. 633 01:08:00,330 --> 01:08:01,956 ‫- گریفین! ‫- نکن! 634 01:08:02,332 --> 01:08:03,958 ‫گریفین! 635 01:08:05,168 --> 01:08:06,586 ‫گریفین! 636 01:08:11,841 --> 01:08:16,346 ‫نه. تو نمی‌تونی با ‫قدرت با این نبرد بجنگی. 637 01:08:18,515 --> 01:08:20,099 ‫گریفین! 638 01:08:20,100 --> 01:08:22,435 ‫تو این کارو کردی! 639 01:08:28,441 --> 01:08:30,025 ‫گریفین! 640 01:08:30,026 --> 01:08:31,276 ‫والیا، نه، نکن. 641 01:08:31,277 --> 01:08:33,613 ‫هر چی بیشتر بجنگی، ‫سریع‌تر می‌سوزی. 642 01:08:53,174 --> 01:08:55,010 ‫می‌دونم که می‌ترسی. 643 01:08:56,553 --> 01:08:57,846 ‫من هم می‌ترسم. 644 01:09:00,765 --> 01:09:02,767 ‫باید رها کنی. 645 01:09:06,813 --> 01:09:09,149 ‫همه ترس رو، همه درد رو. 646 01:09:10,066 --> 01:09:11,608 ‫نمی‌تونی ازش فرار کنی. 647 01:09:11,609 --> 01:09:15,321 ‫نمی‌تونی باهاش بجنگی. باید ‫بذاری از درونت عبور کنه. 648 01:09:46,227 --> 01:09:48,021 ‫من کرم رو می‌بینم. 649 01:09:53,485 --> 01:09:54,903 ‫داره میاد. 650 01:09:56,529 --> 01:09:57,906 ‫بذار بیاد. 651 01:11:50,852 --> 01:11:52,270 ‫من دیدمش. 652 01:11:52,937 --> 01:11:53,938 ‫چی؟ 653 01:11:55,565 --> 01:11:57,192 ‫کاری که باهاش کردن. 654 01:11:57,942 --> 01:11:59,361 ‫کی این کارو کرده؟ 655 01:12:01,613 --> 01:12:03,615 ‫نتونستم یه چهره رو تشخیص بدم. 656 01:12:05,742 --> 01:12:08,786 ‫اما اونا دارن از یه ماشین ‫متفکر استفاده می‌کنن. 657 01:12:08,787 --> 01:12:11,246 ‫- اونا یه دونه تو اون گذاشتن. ‫- صبر کن! 658 01:12:11,247 --> 01:12:14,042 ‫چشمش ویروسه. 659 01:12:16,127 --> 01:12:17,754 ‫اون سلاح اوناست. 660 01:12:18,254 --> 01:12:19,296 ‫والیا. 661 01:12:19,297 --> 01:12:22,133 ‫وایسا! 662 01:12:34,771 --> 01:12:35,814 ‫داری چیکار می‌کنی؟ 663 01:12:36,940 --> 01:12:38,817 ‫اون پسر منه. 664 01:12:41,277 --> 01:12:42,487 ‫نه، بچه... 665 01:12:43,697 --> 01:12:45,240 ‫بچه مرد. 666 01:12:45,865 --> 01:12:47,867 ‫من همه چیز رو بهت دادم، خواهر. 667 01:12:50,870 --> 01:12:52,747 ‫اما نتونستم اونو بهت بدم. 668 01:12:54,207 --> 01:12:56,876 ‫تمام این مدت به من دروغ گفتی؟ 669 01:13:00,880 --> 01:13:02,340 ‫برای محافظت از اون بود. 670 01:13:03,550 --> 01:13:04,801 ‫از چی؟ 671 01:13:13,601 --> 01:13:16,229 ‫فکر می‌کنی من یه هیولام، خواهر؟ 672 01:13:18,773 --> 01:13:21,401 ‫همه این قتل عام، فریب، 673 01:13:22,610 --> 01:13:24,612 ‫همه‌‍ش به دستور تو. 674 01:13:26,364 --> 01:13:28,491 ‫اما تسلط تو بر ‫فرقه ثابت نشده بود. 675 01:13:29,701 --> 01:13:31,703 ‫من می‌تونستم هر وقت ‫که می‌خواستم بشکنمش. 676 01:13:32,996 --> 01:13:34,622 ‫چرا این کارو نکردم؟ 677 01:13:36,332 --> 01:13:39,961 ‫چون ما مثل همیم، من و تو. 678 01:13:41,546 --> 01:13:43,423 ‫دو گرگ 679 01:13:44,341 --> 01:13:48,511 ‫که برای تغذیه به دنیا ‫اومدن بدون توجه به هزینه. 680 01:13:51,890 --> 01:13:55,518 ‫اگه پسرم پتانسیلی رو که ‫آنیرال قول داده بود داشت، 681 01:13:58,480 --> 01:14:01,107 ‫لیاقت سرنوشت ‫بهتری از ما رو داشت. 682 01:14:08,990 --> 01:14:11,368 ‫تو اونو به دست دشمنانمون سپردی. 683 01:14:13,661 --> 01:14:16,915 ‫یه دست پنهان دیگه ‫برای کنترل تلاش می‌کنه. 684 01:14:18,416 --> 01:14:20,793 ‫ما تنها کسانی نبودیم که ‫پتانسیل اونو تشخیص دادیم. 685 01:14:20,794 --> 01:14:24,588 ‫هر کسی که پشت این ماجراست، ‫اونا هم اونو دیدن و ازش استفاده کردن. 686 01:14:24,589 --> 01:14:26,715 ‫برای خیر همه ما، بذار ‫الان به این موضوع پایان بدم. 687 01:14:26,716 --> 01:14:29,344 ‫نه. اون قربانی اوناست. 688 01:14:32,931 --> 01:14:34,766 ‫لطفا بذار نجاتش بدم. 689 01:14:35,850 --> 01:14:37,852 ‫من می‌تونم این ‫تهدید رو برطرف کنم 690 01:14:40,230 --> 01:14:42,190 ‫اگه از اعتماد کردن ‫به من نمی‌ترسی. 691 01:14:49,614 --> 01:14:51,616 ‫من دیگه نمی‌ترسم، تولا. 692 01:14:55,120 --> 01:14:57,622 ‫حسابرسی هنوز بر ماست، 693 01:14:58,081 --> 01:15:00,500 ‫از تاریکی ما رو تعقیب می‌کنه. 694 01:15:03,837 --> 01:15:06,464 ‫اگه سایه‌ها جایی هستن ‫که اونا می‌خوان بجنگن، 695 01:15:07,632 --> 01:15:09,843 ‫پس اونجاست که من می‌رم. 696 01:15:17,392 --> 01:15:19,185 ‫تصمیم با شماست. 697 01:17:03,623 --> 01:17:05,083 ‫دستگیرش کنید. 698 01:19:13,545 --> 01:19:15,005 ‫آراکیس. 699 01:19:15,880 --> 01:19:17,256 ‫بیا، شاهدخت. 700 01:19:17,257 --> 01:19:19,884 ‫مسیر رسیدن به دشمنمون ‫از اینجا شروع می‌شه. 701 01:19:19,893 --> 01:19:22,559 !با ما همراه باشین Telegram: @sands_movie 702 01:19:28,358 --> 01:19:33,358 ترجمۀ اِم‌جی JustMJ