1
00:00:32,750 --> 00:00:35,208
واژهی «تسخیر شده» بیش از هر
واژهی دیگری
2
00:00:35,208 --> 00:00:37,458
س» در خود دارد»
3
00:00:38,916 --> 00:00:42,833
من بیل فریدکین هستم، روز اول، برداشت یک
4
00:00:43,833 --> 00:00:53,875
مترجم دانیال زینالعابدینی
5
00:00:53,875 --> 00:01:03,875
6
00:01:03,875 --> 00:01:13,875
7
00:01:13,875 --> 00:01:23,875
8
00:01:23,875 --> 00:01:29,458
9
00:01:29,458 --> 00:01:36,458
هرچیزی باید در ارتباط با معمای
ایمان و سرنوشت باشد
10
00:01:36,458 --> 00:01:42,375
و «جنگیر» دربارهی معمای ایمان است
11
00:01:42,375 --> 00:01:45,083
«تنها فیلمی که در هنگام ساخت «جنگیر
12
00:01:45,083 --> 00:01:50,083
تحتتاثیر آن بودم «کلام» درایر بود
13
00:01:50,083 --> 00:01:54,541
هیچ فیلمی دربارهی تسخیر شدن
که من بشناسم نبود
14
00:01:54,541 --> 00:01:56,750
اینطور نبود که فیلمای مذهبی آن زمان
15
00:01:56,750 --> 00:02:00,500
خیلی مهمل یا ضعیف باشند
16
00:02:00,500 --> 00:02:05,791
مثلا «ده قرمان» بسیار تماشایی بود
17
00:02:05,791 --> 00:02:10,625
کلام» فیلم ساده و زیباییست»
18
00:02:10,625 --> 00:02:14,375
بسیار زیبا اجرا و تصویربرداری شده
19
00:02:14,375 --> 00:02:19,250
و دارای زیبایی سادهایست
که آن را به نمایش میگذارد
20
00:02:19,250 --> 00:02:24,125
که در فیلم دقیقا به حیات دوباره منتهی میشود
21
00:02:24,125 --> 00:02:28,125
هربار که تماشاش میکنم نمیتونم
جلوی گریستنام رو بگیرم
22
00:02:28,125 --> 00:02:30,375
شما کاملا فیلم رو باور میکنید
23
00:02:30,375 --> 00:02:34,291
هیچ سوالی در باب آنچه اتفاق میفتد وجود نداره
24
00:02:34,291 --> 00:02:37,708
این یه حقهی سینمایی نیست
25
00:02:37,708 --> 00:02:41,166
من از مخاطبین «جنگیر» خواستم
26
00:02:41,166 --> 00:02:44,208
آنچه رو که میبینند باور کنند
27
00:02:44,208 --> 00:02:45,958
28
00:02:45,958 --> 00:02:49,583
من یه معتقد سفت و سخت به سرنوشتم
که برای هرکسی خیلی سخته
29
00:02:49,583 --> 00:02:53,208
که بخواد تقدیرش رو کنترل بکنه
30
00:02:53,208 --> 00:02:55,458
میتونید کارای مشخصی رو انجام بدید
31
00:02:55,458 --> 00:03:01,375
اما در موارد زیادی، باور دارم
زیستشناسی تقدیره
32
00:03:01,375 --> 00:03:03,958
نمیدونم چطور وارد کار سینما شدم
33
00:03:03,958 --> 00:03:06,208
آن هم از آنجایی که من میام
34
00:03:06,208 --> 00:03:09,375
من در یه آپارتمان تکخوابه با مادر و پدرم
35
00:03:09,375 --> 00:03:11,041
در شیکاگو زندگی میکردم
36
00:03:11,041 --> 00:03:13,041
...مادرم من رو برد
37
00:03:13,041 --> 00:03:17,708
نمیدونم چند سالم بود شاید هفت یا این حدودا
38
00:03:17,708 --> 00:03:21,500
که من رو به یه سینما به نام «زیارتگاه» برد
39
00:03:21,500 --> 00:03:24,041
که در خیابان شریدان در شیکاگو بود
40
00:03:24,041 --> 00:03:27,458
میریم به این مکان بزرگ که
کلی آدم داخلش هستند
41
00:03:27,458 --> 00:03:28,708
نمیدونم آنجا چیکار میکنند
42
00:03:28,708 --> 00:03:30,125
نمیدونم قراره چی بشه
43
00:03:30,125 --> 00:03:34,375
ناگهان، چراغها خاموش میشه
44
00:03:34,375 --> 00:03:38,083
نور به تاریکی کامل میره
45
00:03:38,083 --> 00:03:41,666
...و من صدای کنار رفتن
46
00:03:41,666 --> 00:03:45,000
پردههایی رو شنیدم
47
00:03:45,000 --> 00:03:48,666
و بعد یه نور روی پردهی پخش پدیدار میشه
48
00:03:48,666 --> 00:03:51,583
همراه با عنوانین و کلماتی
و بعد من جیغ زدم
49
00:03:51,583 --> 00:03:56,666
این وحشت محض فرایند بود
50
00:03:56,666 --> 00:04:00,208
فکر میکنم اسم فیلم «هیچ مگر قلبی تنها» بود
51
00:04:00,208 --> 00:04:04,000
با بازی کری گرانت، براساس یکی
از داستانهای کلیفورد اودتس
52
00:04:04,000 --> 00:04:07,666
53
00:04:07,666 --> 00:04:10,416
54
00:04:10,416 --> 00:04:12,708
55
00:04:12,708 --> 00:04:14,083
56
00:04:14,083 --> 00:04:16,500
57
00:04:16,500 --> 00:04:18,708
58
00:04:18,708 --> 00:04:21,916
59
00:04:21,916 --> 00:04:24,708
در دوران بیست سالگیم بودم
60
00:04:24,708 --> 00:04:27,875
اول در اتاق نامه کار میکردم
61
00:04:27,875 --> 00:04:30,041
در یه ایستگاه تلویزیون در شیکاگو
62
00:04:30,041 --> 00:04:32,208
درست بعد از دییرستان، من هیچوقت کالج نرفتم
63
00:04:32,208 --> 00:04:35,500
یکی از دوستانم به طور اتفاقی گفت
64
00:04:35,500 --> 00:04:40,125
فیلمی در سینمایی به
نام «سرف» در حال نمایش است
65
00:04:40,125 --> 00:04:41,875
«چه فیلمی؟ «همشهری کین
66
00:04:41,875 --> 00:04:44,458
و من سانس ظهر رو رفتم
67
00:04:44,458 --> 00:04:47,875
و تا باقی روز رو اونجا موندم
68
00:04:47,875 --> 00:04:50,291
و من فقط حیرتزده شده بودم
69
00:04:50,291 --> 00:04:55,208
وقتی دور و ور نیمهشب از سینما اومدم بیرون
70
00:04:55,208 --> 00:04:59,583
فکر کردم که «من هیچ ایدهای
ندارم که این چیه
71
00:04:59,583 --> 00:05:02,708
«ولی این کاریه که دوست دارم انجام بدم
72
00:05:02,708 --> 00:05:04,500
73
00:05:04,500 --> 00:05:06,750
74
00:05:08,250 --> 00:05:11,333
75
00:05:11,333 --> 00:05:14,833
همشهری کین در مورد معمای تقدیره
76
00:05:14,833 --> 00:05:19,583
و اینکه چطور تقدیر این پسر کوچک
رو از کلبهی فقیر دور میکند
77
00:05:19,583 --> 00:05:23,291
و چون مادرش برای چیز بیارزشی
78
00:05:23,291 --> 00:05:25,208
معدن کالارادو رو واگذاری کرده بود
79
00:05:25,208 --> 00:05:27,916
او بدل به ثروتمندترین مرد آمریکا شد
80
00:05:27,916 --> 00:05:30,500
81
00:05:30,500 --> 00:05:33,833
این کار سرنوشت بود
82
00:05:33,833 --> 00:05:40,166
معنای «رزباد» ایدهای از انجیل است
83
00:05:40,166 --> 00:05:43,083
چه فایدهای دارد"
84
00:05:43,083 --> 00:05:47,041
اگر انسان تمام دنیا را بدست آورد
85
00:05:47,041 --> 00:05:49,083
"اما روح خودش را ببازد؟
86
00:05:49,083 --> 00:05:53,916
لحظهی «رزباد» بزرگ و بیهمتاست
87
00:05:53,916 --> 00:05:56,958
کوبریک این کار رو در «کشتن» کرد
88
00:05:56,958 --> 00:06:02,750
مجازات بزرگ سرقت تمام آن
پول از مسابقه اسبسواری
89
00:06:02,750 --> 00:06:05,916
دو میلیون دلار در هوا به پرواز درمیاند
90
00:06:05,916 --> 00:06:08,583
لحظهی «رزباد» بزرگیست
91
00:06:08,583 --> 00:06:12,541
«مانند لحظهای در «گنچهای سیرا مدره
92
00:06:12,541 --> 00:06:16,583
وقتی که تمام کیسههای
طلا توسط راهزنا باز میشن
93
00:06:16,583 --> 00:06:20,000
کسایی که دزدیدن چون فکر میکردن آب هستن
94
00:06:20,541 --> 00:06:23,916
95
00:06:27,625 --> 00:06:32,750
96
00:06:32,750 --> 00:06:37,375
این بیانهای نهان در باب بیهودگیست
97
00:06:37,375 --> 00:06:40,666
بیهودگی همه چیز
98
00:06:40,666 --> 00:06:43,000
99
00:06:43,000 --> 00:06:47,541
100
00:06:47,541 --> 00:06:53,000
و این ایدهی شگفتانگیز خالصیت از دست رفته
101
00:06:53,000 --> 00:06:56,625
عشق به جوشش درمیاد و قلب رو میفشرد
102
00:06:56,625 --> 00:07:02,625
چه بیانیهی والایی، چه ایدهی شگفتانگیزی
103
00:07:02,625 --> 00:07:04,416
104
00:07:04,416 --> 00:07:05,791
105
00:07:05,791 --> 00:07:07,083
106
00:07:07,083 --> 00:07:08,333
107
00:07:08,333 --> 00:07:10,166
108
00:07:10,166 --> 00:07:15,041
ایدهای که خوشبختانه به تمام
فیلمهایی که ساختهام وصله
109
00:07:15,041 --> 00:07:18,333
110
00:07:18,333 --> 00:07:22,000
ولی هیچکدوم مثل جنگیر نیستن
111
00:07:22,000 --> 00:07:28,041
من هنوز تا همین امروز احساس میکنم
نیروهایی والاتر از من بودند
112
00:07:28,041 --> 00:07:32,833
که همه چیز رو برای ساختن، به
این فیلم هدیه کردند
113
00:07:32,833 --> 00:07:34,791
همه چیز مربوط به فیلم
114
00:07:34,791 --> 00:07:39,416
توسط «خدای سینما» بههم وصل شد
از بلتی که رمان رو برام فرستاد
115
00:07:39,416 --> 00:07:42,166
کسی که سالها بود همدیگه رو ندیده بودیم
116
00:07:42,166 --> 00:07:46,666
در ابتدا استودیو نمیخواست
من فیلم رو کارگردانی کنم
117
00:07:46,666 --> 00:07:48,875
من رفتم و جایزه اسکار رو بردم
118
00:07:48,875 --> 00:07:50,875
که یک دورنما در فیلمسازیام بود
119
00:07:50,875 --> 00:07:54,125
من حتی عضو آکادمی هم نبودم
120
00:07:54,125 --> 00:07:55,416
همهی این اتفاقات
121
00:07:55,416 --> 00:07:57,625
تقدیره
122
00:07:57,625 --> 00:07:59,583
آره، تقدیر
123
00:07:59,583 --> 00:08:04,000
من تنها میتونم فیلمی رو بسازم که
بتونم در چشم ذهنم ببینمش
124
00:08:04,000 --> 00:08:06,291
و در زمان بسیار کوتاهی
125
00:08:06,291 --> 00:08:11,583
با خوندن رمانش، فیلم در سرم ظاهر شد
126
00:08:11,583 --> 00:08:14,458
دقیقا میدونستم که چطوری میخوام بسازمش
127
00:08:14,458 --> 00:08:16,500
چه چیزهایی رو میخواستم از کتابش نگه دارم
128
00:08:16,500 --> 00:08:18,083
و چه چیزهایی رو میخواستم رها کنم
129
00:08:18,083 --> 00:08:21,875
من هیچ داستان پیشزمینه و فلشبکی نمیخواستم
130
00:08:21,875 --> 00:08:24,250
فقط یه داستان سرراست
131
00:08:24,250 --> 00:08:27,458
فیلم به رئالیستیترین شکل ممکن کار شد
132
00:08:27,458 --> 00:08:30,333
پس از اینکه بالاخره برای کارگردانی
فیلم استخدام شدم
133
00:08:30,333 --> 00:08:35,333
بلتی با پاکت کوچکی پیشم اومد و گفت
134
00:08:35,333 --> 00:08:37,375
برایت یه سورپرایز دارم
135
00:08:37,375 --> 00:08:39,291
فیلمنامه رو نوشتم
136
00:08:39,291 --> 00:08:41,708
من این رو نمیدونستم
فیلمنامه رو بهم داد
137
00:08:41,708 --> 00:08:43,916
به این قطر بود
138
00:08:43,916 --> 00:08:48,333
139
00:08:48,333 --> 00:08:52,708
احساس کردم هجویه و تقلیدی از رمانش بود
140
00:08:52,708 --> 00:08:54,833
و این رو بهش گفتم
141
00:08:54,833 --> 00:08:58,958
فلشبک داشت
شاهماهیهای قرمز داشت
142
00:08:58,958 --> 00:09:02,708
بهش گفتم، بیل این فیلمنامه کتابت نیست
143
00:09:02,708 --> 00:09:05,041
من واقعا میخوام رمان رو فیلمبرداری کنم
144
00:09:05,041 --> 00:09:11,708
پس من نسخهی خودم
رو نشانهگذاری کردم
145
00:09:11,708 --> 00:09:13,541
چاپ اول
146
00:09:13,541 --> 00:09:16,375
چیزهایی که باید باشن و نباشن رو علامت زدم
147
00:09:16,375 --> 00:09:17,916
چیزهایی رو خط میزدم
148
00:09:17,916 --> 00:09:20,875
رفتن از این سکانس به اون یکی
149
00:09:20,875 --> 00:09:23,500
من واژه به واژه علامت زدم تا اون تقریبا
150
00:09:23,500 --> 00:09:26,583
بتونه متوجه بشه که من چه چیزی رو
میخواستم از رمان نگه دارم
151
00:09:26,583 --> 00:09:28,583
و چه چیز رو نیازی نداشتم
152
00:09:28,583 --> 00:09:30,541
بلتی در اولین نسخه فیلمنامهاش
153
00:09:30,541 --> 00:09:32,708
مقدمه رو حذف کرده بود
154
00:09:32,708 --> 00:09:37,166
و بهش گفتم که کاری کردی که
...حتی بدترین دشمنت هم باهات
155
00:09:37,166 --> 00:09:38,666
چنین کاری نمیکرد
156
00:09:38,666 --> 00:09:41,750
همه، از جمله ناشرش، گفتن
157
00:09:41,750 --> 00:09:43,541
تو به این مقدمه نیاز نداری
158
00:09:43,541 --> 00:09:44,958
اونا درکش نمیکردن
159
00:09:44,958 --> 00:09:51,250
من گفتم، بیل ما باید در عراق
داستان رو شروع کنیم
160
00:09:51,250 --> 00:09:54,833
فصل شروع
161
00:09:54,833 --> 00:09:58,000
که موقع خوندش، مو به تنم سیخ کرده بود
162
00:09:58,000 --> 00:09:59,958
و دلیلش رو نمیدونستم
163
00:09:59,958 --> 00:10:02,458
من مطمئنم تا همین امروز
افراد زیادی متوجه نشدن
164
00:10:02,458 --> 00:10:04,458
که این دیگه چیه؟
165
00:10:04,458 --> 00:10:09,208
اما این مقدمهست، و برای من
166
00:10:09,208 --> 00:10:12,666
بنیانی بسیار محکم برای کل رمان
167
00:10:12,666 --> 00:10:15,166
ما مجوز رفتن رو گرفتیم
168
00:10:15,166 --> 00:10:18,125
من اساسا میدونستم کجا میخوام برم
169
00:10:18,125 --> 00:10:19,708
که شمال عراق بود
170
00:10:19,708 --> 00:10:22,166
شهر کوچکی که در آنجا به
سخنی فیلمبرداری کردیم
171
00:10:22,166 --> 00:10:24,333
که همان نینوا در انجیل هست
172
00:10:24,333 --> 00:10:29,416
جایی به نام هترا یا برای خود عراقیها
173
00:10:29,416 --> 00:10:31,291
هدر...ه د ر
174
00:10:31,291 --> 00:10:33,708
به طور اتفاقی یه باستانشناس آلمانی اونجاست
175
00:10:33,708 --> 00:10:35,875
که با یه گروه آلمانی کار میکنه
176
00:10:35,875 --> 00:10:39,250
و عراقیهایی که اونجا در حال حفاری بودند
177
00:10:39,250 --> 00:10:43,875
و من باهاش ملاقات کردم و ازش پرسیدم که
آیا ممکنه که این حفاری رو فیلم بگیریم
178
00:10:43,875 --> 00:10:48,750
و مکس فون سیدو که در
حال انجام حفاری قدم بزنه
179
00:10:48,750 --> 00:10:50,625
پس همین کار رو هم کرد
180
00:10:50,625 --> 00:10:52,666
یه حفاری واقعی بود
181
00:10:52,666 --> 00:10:55,250
و چیزهایی که داشتن بیرون میکشیدن
182
00:10:55,250 --> 00:10:59,333
سرهای جدا شده و مجسمهها بودند
183
00:10:59,333 --> 00:11:06,458
چون مشخص شد در دورهای پیش از مسیح
184
00:11:06,458 --> 00:11:12,666
شهر هدر توسط ساسانیان غارت شده بود
185
00:11:12,666 --> 00:11:16,500
فکر میکنم 80 سال پیش از میلاد بود
186
00:11:16,500 --> 00:11:19,875
اونا سر هرکسی که اونجا زندگی میکرد رو بریدن
187
00:11:19,875 --> 00:11:22,500
و سر مجسمهها رو قطع کردن
188
00:11:22,500 --> 00:11:26,916
And this is what the archeology
team was coming up with,
189
00:11:26,916 --> 00:11:30,625
along with other artifacts,
which I show in the film.
190
00:11:30,625 --> 00:11:33,125
191
00:11:33,125 --> 00:11:38,291
جک نیچه دستش رو به یه لیوان شراب مالید
192
00:11:38,291 --> 00:11:41,625
"و این شد صدای آغازین "جنگیر
193
00:11:41,625 --> 00:11:46,500
And then it segues from that to
something we recorded in Mosul,
194
00:11:46,500 --> 00:11:51,125
که صدای عربی موذن هست که دعا میخونه
195
00:11:51,125 --> 00:11:56,625
"کلمات "الله اکبر، الله اکبر
196
00:11:56,625 --> 00:12:00,166
و "خدا خوب است" به عربی
197
00:12:00,166 --> 00:12:02,625
"خدا عظیم است"
198
00:12:02,625 --> 00:12:05,958
اینها اولین کلمات فیلماند
199
00:12:05,958 --> 00:12:10,250
کلمات آغازین رمان بلتی، در شمال عراق
200
00:12:10,250 --> 00:12:11,916
جایی که اتفاق میفته
201
00:12:11,916 --> 00:12:15,875
نمیتونستید همینطوری برید
بیابان موهاوی و فیلمبرداریش کنید
202
00:12:15,875 --> 00:12:19,416
اون روزها سی.جی.آی وجود نداشت
203
00:12:19,416 --> 00:12:21,875
باید به خود مکان میرفتید
204
00:12:21,875 --> 00:12:24,916
یک زاویهای وجود داره که من
به طور ویژه طراحی کرد
205
00:12:24,916 --> 00:12:29,500
چون در پیشزمینهی فون سیدو، نه چندان دور
206
00:12:29,500 --> 00:12:34,000
قبر "پادشاه نبوکدنصریکم" بود
207
00:12:34,000 --> 00:12:38,000
که بالای قبر "پادشاه داوود" ساخته شده بود
208
00:12:38,000 --> 00:12:39,541
ما اونجا بودیم
209
00:12:39,541 --> 00:12:42,583
فیلم با خورشید درخشانی شروع میشه
210
00:12:42,583 --> 00:12:45,958
وقتی به اتاق اصلاح زمان و رنگ رفتیم
211
00:12:45,958 --> 00:12:50,166
من تصمیم گرفتم فیلم رو با
خورشید سیاهوسفید شروع کنم
212
00:12:50,166 --> 00:12:52,541
که آروم آروم رنگی میشه
213
00:12:52,541 --> 00:12:54,125
فکر نمیکنم
214
00:12:54,125 --> 00:12:58,750
هیچ معنای خودآگاهی پشت
تصمیماتم وجود داشته باشه
215
00:12:58,750 --> 00:13:03,041
اینها مسائل غریزی هستند
216
00:13:03,041 --> 00:13:05,083
به "چرایی و چگونگی" ترجمه نمیشن
217
00:13:05,083 --> 00:13:09,791
در نگاهی به گذشته به نظر میاد
که میدونستم چیکار میکنم
218
00:13:09,791 --> 00:13:12,041
من فقط داشتم غریزهام رو دنبال میکردم
219
00:13:12,041 --> 00:13:14,208
و فکر میکنم این چیزیه که کل فیلم
220
00:13:14,208 --> 00:13:17,625
اتفاق افتاد
221
00:13:17,625 --> 00:13:20,916
این رمان بلنتی، "جنگیر" هست
222
00:13:20,916 --> 00:13:22,250
این شروعشه
223
00:13:22,250 --> 00:13:24,958
"The blaze
of sun wrung pops of sweat
224
00:13:24,958 --> 00:13:27,083
from the old man's brow.
225
00:13:27,083 --> 00:13:29,375
دستش رو دور لیوان داغ نگه داشت
226
00:13:29,375 --> 00:13:31,958
چایی شیرین برای گرم کردن دستان
227
00:13:31,958 --> 00:13:35,000
He could not shake
the premonition.
228
00:13:35,000 --> 00:13:39,833
It clung to his back
like chill wet leaves."
229
00:13:39,833 --> 00:13:44,416
پس کل این پاراگراف در باب
یه کلمه است: دلشوره
230
00:13:44,416 --> 00:13:47,458
پس دور و ورش رو نگاه میکنه
و چیزای مختلفی میبینه
231
00:13:47,458 --> 00:13:49,791
این به دلشوره اضافه میکنه
232
00:13:49,791 --> 00:13:53,833
blacksmiths who are pounding,
bending steel,
233
00:13:53,833 --> 00:13:55,583
یکیشون برمیگرده و نگاهش میکنه
234
00:13:55,583 --> 00:13:58,416
و یه چشم نداره
235
00:13:58,416 --> 00:14:03,291
شبیه به وقتی که شیطان در
حالت بیوزنی نگاه میکنه
236
00:14:07,458 --> 00:14:11,666
و بسیاری فکر میکنن این خبر از چیزی شوم میده
237
00:14:11,666 --> 00:14:15,625
من هیچ قصدی برای پیشآگاهی دادن
238
00:14:15,625 --> 00:14:17,333
با چیزی که اون لوکشین فیلم گرفتم نداشتم
239
00:14:17,333 --> 00:14:21,666
من تنها از روی جذابیت چیزهایی
رو فیلم گرفتم و در فیلم گذاشتم
240
00:14:21,666 --> 00:14:25,833
و در طول دههها، تفسیر و بازتفسیر شده
241
00:14:25,833 --> 00:14:30,708
بعضی تفسیرها برام منطقیاند
242
00:14:30,708 --> 00:14:32,666
اما هیچوقت تعمدی نبودن
243
00:14:32,666 --> 00:14:35,625
244
00:14:35,625 --> 00:14:38,291
ساعت میایسته
245
00:14:39,666 --> 00:14:42,125
نمیدونم چه معنی کوفتیای میتونه داشته باشه
246
00:14:42,125 --> 00:14:45,916
...من هیچوقت به پیش کشیدن یا تحمیل
247
00:14:45,916 --> 00:14:49,625
نماد یا معنایی فکر نکردم
به جز مدال سنت جوزف
248
00:14:49,625 --> 00:14:53,708
که در رویای پدر کاراس داره میفته
249
00:14:53,708 --> 00:14:58,125
اون مدالی بود که توسط
پدر مرین در عراق پیدا شد
250
00:14:58,125 --> 00:15:00,916
که میخراشه بعدا
251
00:15:00,916 --> 00:15:05,666
و به سر کوچکی از "پازوزو" میرسه
252
00:15:05,666 --> 00:15:12,375
وصل شده به لجنهایی که خودش
رو میان آنها جاسازی کرده
253
00:15:12,375 --> 00:15:14,666
بعد چهرهاش رو میخراشه
254
00:15:14,666 --> 00:15:20,541
و بعد اون...شما فقط چهرهاش رو میبینید که
به تصویر "پازوزو" واکنش نشوه میده
255
00:15:20,541 --> 00:15:25,541
و درست اونجا دلشوره میگیره
256
00:15:25,541 --> 00:15:29,625
دلشوره از کل فیلم و تمام چیزهایی
که قریبالوقوع هستن
257
00:15:29,625 --> 00:15:32,625
...افتتاحیه در عراق لحن و موود
258
00:15:32,625 --> 00:15:34,916
کل فیلم رو شکل میده
259
00:15:34,916 --> 00:15:41,958
فضای خوف و راز ماورایی عصر کهن
260
00:15:41,958 --> 00:15:46,791
بدون اینکه این چیزایی که من گفتم، عنوان بشن
261
00:15:46,791 --> 00:15:53,916
مربوط به حضور شیطان حبشی "پازوزو" است
262
00:15:53,916 --> 00:15:56,375
شخصیت پدر مرین رو به عنوان
یه کشیش باستانشناس
263
00:15:56,375 --> 00:16:02,375
نشون میده و بیش از یک ساعت از فیلم
264
00:16:02,375 --> 00:16:04,375
طول میکشه
265
00:16:04,375 --> 00:16:08,333
تا دوباره پدر مرین رو ببینیم
266
00:16:08,333 --> 00:16:10,791
اون قبلا جنگیری رو اجرا کرده
267
00:16:10,791 --> 00:16:13,166
اون بعدا طرح میشه
268
00:16:13,166 --> 00:16:15,583
269
00:16:15,583 --> 00:16:17,250
270
00:16:17,250 --> 00:16:18,750
271
00:16:18,750 --> 00:16:21,583
272
00:16:21,583 --> 00:16:25,083
273
00:16:25,083 --> 00:16:26,416
274
00:16:26,416 --> 00:16:28,958
275
00:16:28,958 --> 00:16:31,375
276
00:16:31,375 --> 00:16:33,333
277
00:16:33,333 --> 00:16:37,625
بعد اون پیشآگاهیای میگیره که شما، مخطاب
278
00:16:37,625 --> 00:16:43,125
حسی دارید که دوباره قراره با این
دشمن کهن مواجه بشه
279
00:16:43,125 --> 00:16:45,416
پس برای من
280
00:16:45,416 --> 00:16:49,208
این به اندازهی هر سکانس
دیگری در جنگیر برام مهمه
281
00:16:49,208 --> 00:16:54,208
...اینکه موود رو شکل بده و این ایدهی
282
00:16:54,208 --> 00:16:58,625
ماورایی در میانمان رو نمایش بدم
283
00:16:58,625 --> 00:17:03,375
...کل این ایده که
284
00:17:03,375 --> 00:17:09,291
یه موود رو به خوبی تا جایی که
داستان پیش رفته بسازی
285
00:17:09,291 --> 00:17:12,375
بهتون میگم که در اکثر فیلمای من
286
00:17:12,375 --> 00:17:15,625
به خصوص جنگیر
287
00:17:15,625 --> 00:17:19,625
من به شدت تحتتاثیر موسیقی بودم
288
00:17:19,625 --> 00:17:21,708
...و من همیشه
289
00:17:21,708 --> 00:17:25,875
...به طور خودآگاه و ناخودآگاه، تحتتاثیر
290
00:17:25,875 --> 00:17:29,791
موسیقیای بودم که لایه به لایه ساخته میشه
291
00:17:29,791 --> 00:17:33,208
کارایی شبیه "پرستش بهار" ساختهی
استراوینسکی
292
00:17:33,208 --> 00:17:35,291
که خیلی با ریتم آرامی ساخته شده
293
00:17:35,291 --> 00:17:38,541
استراوینسکی گفته اگر آرام آغاز بشه
294
00:17:38,541 --> 00:17:44,041
از اونجایی که با درام شروع کردی، باید
با غرش رعدوبرق تموم کنی
295
00:17:44,041 --> 00:17:46,625
پس تنها با یه ساز شروع کرد
296
00:17:46,625 --> 00:17:48,458
و یه ملودی خیلی آرام رو نواخت
297
00:17:48,458 --> 00:17:50,458
298
00:17:50,458 --> 00:17:53,250
...و بعد به یکی از قویتری
299
00:17:53,250 --> 00:17:57,708
و به بیانی، یکی از خوفناکترین قطعات
موسیقی که تا به حال نوشته شده تبدیل میشه
300
00:17:57,708 --> 00:18:01,666
301
00:18:01,666 --> 00:18:04,708
من عاشق فیلمهایی هستم که
لایه به لایه ساخته میشن
302
00:18:04,708 --> 00:18:08,750
"مثل "2001: اودیسه" و "روانی
303
00:18:08,750 --> 00:18:13,375
همش در مورد شکل دادن و
حفظ کردن یه لحن و موود هست
304
00:18:13,375 --> 00:18:18,916
و از همون آغاز خلقش کنی
305
00:18:18,916 --> 00:18:20,458
موود یه فیلم تغییر میکنه
306
00:18:20,458 --> 00:18:24,125
لحظاتی از روشنایی زیاد
307
00:18:24,125 --> 00:18:28,666
و شادی در لحظات آغازین جنگیر هست
308
00:18:28,666 --> 00:18:30,708
309
00:18:30,708 --> 00:18:32,708
310
00:18:32,708 --> 00:18:35,333
311
00:18:35,333 --> 00:18:38,708
لحن تقریبا کل فیلم یکیه
312
00:18:38,708 --> 00:18:44,291
برجسته کردن حس ترس که در تمام فیلم موجوده
313
00:18:44,291 --> 00:18:48,708
و این چیزیه که مخاطبان هم اون موقع هم الان
314
00:18:48,708 --> 00:18:50,708
قبل از اینکه برن فیلم رو ببینن میدونن
315
00:18:50,708 --> 00:18:53,416
316
00:18:53,416 --> 00:18:55,500
317
00:18:55,500 --> 00:18:56,833
318
00:18:56,833 --> 00:18:58,833
319
00:18:58,833 --> 00:19:00,125
320
00:19:00,125 --> 00:19:01,916
321
00:19:01,916 --> 00:19:04,166
322
00:19:04,166 --> 00:19:06,041
...میدونید، موود از
323
00:19:06,041 --> 00:19:08,916
رابطهی فوقالعادهی مادر و دختری
324
00:19:08,916 --> 00:19:15,541
به دگرگونی وحشتناک شخصیت
یه دختر 12 ساله تغییر میکنه
325
00:19:15,541 --> 00:19:18,708
326
00:19:18,708 --> 00:19:20,208
327
00:19:20,208 --> 00:19:21,666
328
00:19:21,666 --> 00:19:24,666
329
00:19:24,666 --> 00:19:28,500
در بسیاری از سکانسها، حتی اون اوایل
330
00:19:28,500 --> 00:19:31,583
به نظر میرسه آنچه قراره اتفاق
بیفته پیشآگاهی میشه
331
00:19:31,583 --> 00:19:34,833
من در آن زمان کاملا آگاه و هشیار بودم
332
00:19:34,833 --> 00:19:38,958
به این مسئله که مردم
شروع میکنن به دیدن فیلم
333
00:19:38,958 --> 00:19:42,250
همه براشون سوال میشه که فیلم در مورد چیه
334
00:19:42,250 --> 00:19:45,625
میدونستم که مردم آگاهن
335
00:19:45,625 --> 00:19:48,791
داشتن به دیدن فیلمی میومدن که
دربارهی تسخیر شیطانی است
336
00:19:48,791 --> 00:19:52,541
نه فیلمی در مورد دختری که مشکل مغزی داره
337
00:19:52,541 --> 00:19:54,375
یه کم طول میکشه تا به جنگیری برسیم
338
00:19:54,375 --> 00:19:55,625
به همون اندازهای که باید طول میکشید
339
00:19:55,625 --> 00:19:57,416
340
00:19:57,416 --> 00:20:01,000
341
00:20:01,000 --> 00:20:05,916
باید میدیدید این دختر بچه چه شکلی بوده
342
00:20:05,916 --> 00:20:08,250
قبل از اینکه ظاهرش
343
00:20:08,250 --> 00:20:11,958
و رفتارش کامل تغییر کنه
344
00:20:11,958 --> 00:20:17,041
و مشخصا، سکانسهای جنگیری
باید از هم پیشی بگیرن
345
00:20:17,041 --> 00:20:20,958
اون اوایل فقط یه تکان خوردن تخت هست
346
00:20:20,958 --> 00:20:24,583
و هیچ تغییر دراماتیکی در شخصیت دختر نیست
347
00:20:24,583 --> 00:20:28,708
و برای اینه تا تغییر شخصیتی رو کامل کنه
348
00:20:28,708 --> 00:20:33,833
قدرت ابرانسانی و رفتارهای وحشتناک از دختر
349
00:20:33,833 --> 00:20:38,166
کارهایی که یه دختر 12 ساله
از انجامشون ناتوانه
350
00:20:38,166 --> 00:20:41,833
351
00:20:41,833 --> 00:20:46,208
مضمونی وجود داره که من
اون موقع ازش آگاه بودم
352
00:20:46,208 --> 00:20:50,250
که بهش میگن عرصهی انتظار
353
00:20:50,250 --> 00:20:53,458
اگر شما در شب در خیابانی
تاریک در حال قدم زدن باشید
354
00:20:53,458 --> 00:20:56,500
جایی که اخیرا جنایتی و قتلی رخ داده
355
00:20:56,500 --> 00:21:01,458
چیزی وجود داره که در درون شما رخ میده
356
00:21:01,458 --> 00:21:05,250
جایی که پروانهها رو میابید
357
00:21:05,250 --> 00:21:07,666
358
00:21:07,666 --> 00:21:09,416
359
00:21:09,416 --> 00:21:11,458
و این روی تماشاگر جواب میده
360
00:21:11,458 --> 00:21:13,666
اونا میان داخل سالن و منتظرن تا بترسن
361
00:21:13,666 --> 00:21:16,625
و شما میتونید...با این پیش برید
362
00:21:16,625 --> 00:21:18,291
363
00:21:18,291 --> 00:21:20,458
364
00:21:20,458 --> 00:21:21,875
365
00:21:21,875 --> 00:21:25,083
366
00:21:25,083 --> 00:21:28,041
367
00:21:28,041 --> 00:21:31,125
368
00:21:31,125 --> 00:21:32,916
369
00:21:32,916 --> 00:21:35,875
یادم میاد که در دوران نوجوانی
370
00:21:35,875 --> 00:21:40,791
و عادت داشتم تا دبیرستانی
در شیکاگو قدم بزنم
371
00:21:40,791 --> 00:21:44,166
و از یه محلهای رد میشدم
372
00:21:44,166 --> 00:21:49,708
جایی که یه قتل خشن و بیرحمانه رح داده بود
373
00:21:49,708 --> 00:21:56,458
دختر جوانی در خانهای در مسیر زندگی میکرده
374
00:21:56,458 --> 00:22:02,291
که از پنجره اتاقش بیرون کشیده
شده و سر بریده شده
375
00:22:02,291 --> 00:22:05,375
و اندام بدن در چمنزار و خیابانها
376
00:22:05,375 --> 00:22:10,333
و بیرون خونه رها شده بودند
377
00:22:10,333 --> 00:22:12,333
و دقیق یادمه
378
00:22:12,333 --> 00:22:15,583
هرروز از جلوی اون خونهی وحشت
در مسیرم به مدرسه
379
00:22:15,583 --> 00:22:18,791
رد میشدم
380
00:22:18,791 --> 00:22:23,916
و به اون جنایت وحشیانهای که
اونجا رخ داده فکر میکردم
381
00:22:23,916 --> 00:22:26,875
من قیل از فیلمبرداری یه صحنه
همیشه ایدهی داشتم
382
00:22:26,875 --> 00:22:29,166
که فکر میکنم چطور باید به نظر برسه
383
00:22:29,166 --> 00:22:32,166
و بعد ما صحنه رو فیلم میگرفتیم
384
00:22:32,166 --> 00:22:36,791
ممکنه چیزی ببینم که وادارم بسازه
از یه زاویهی دیگهای نگاه کنم
385
00:22:36,791 --> 00:22:43,541
یا یه زاویه دیگه...یه زاویه نزدیکتر یا
کلا هیچ پوششی و چیزی نداشته باشم
386
00:22:43,541 --> 00:22:47,791
در جنگیر ما معمولا در محل شلوغی هستیم
387
00:22:47,791 --> 00:22:52,208
میدونید، در فضاهای خیلی بسته و این سخت بود
388
00:22:52,208 --> 00:22:56,041
که بتونی روش دومی امتحان کنی یا با
دوربینهای متخلفی صحنه رو بگیری
389
00:22:56,041 --> 00:22:58,000
یا اصلا میشه گفت "کلام" یه نمایش بود
390
00:22:58,000 --> 00:23:02,250
و درایر به روشهای زیادی مثل
یه نمایش فیلمبرداریش کرد
391
00:23:02,250 --> 00:23:04,583
این سادگی فیلم کلام هست
392
00:23:04,583 --> 00:23:08,375
امروز، سینما، با صفحه نمایشهای عریضتر
393
00:23:08,375 --> 00:23:13,375
و حتی فیلمهای اکشن-ماجراجویی
متکی به کلوزآپاند
394
00:23:13,375 --> 00:23:16,458
شما وقتی فیلم به قدرت "کلام" میبینید
395
00:23:16,458 --> 00:23:19,416
متوجه میشید که فیلم قاعدهشکنی است
396
00:23:19,416 --> 00:23:24,208
نمیتونم کلوزآپی از "کلام" به یاد بیارم
397
00:23:24,208 --> 00:23:26,791
...ببینید، هیچ چیز قویتر از
398
00:23:26,791 --> 00:23:29,458
کلوزآپی از استیو مککوئین نیست
399
00:23:29,458 --> 00:23:33,041
نه حتی بهترین چشماندازهایی
بتونید فیلم بگیرید
400
00:23:33,041 --> 00:23:39,083
حتی تاج محل هم قدرت یه کلوزآپ
از استیو مککوئین رو نداره
401
00:23:39,083 --> 00:23:44,041
میتونید بدون اینکه استفادهای از کلمات بشه
بفهمید مککوئین به چی فکر میکرد
402
00:23:44,041 --> 00:23:45,958
403
00:23:45,958 --> 00:23:48,250
فیلم ژاندارک از درایر
404
00:23:48,250 --> 00:23:54,125
برساخته از کلوزآپهایی از شخصیت اصلی است
405
00:23:54,125 --> 00:24:00,333
نماهایی از رنج کشیدناش و مصائبش در شکست
406
00:24:00,333 --> 00:24:03,833
وقتی شما یه تمایش رو روی صحنه
میبینید، مثل 12 مرد خشمگین
407
00:24:03,833 --> 00:24:06,125
کلوزآپهای خودتون رو طراحی میکنید
408
00:24:06,125 --> 00:24:10,416
در سینما کارگردان این تصمیم رو برای شما میگیره
409
00:24:10,416 --> 00:24:12,375
"در فیلم "کلام
410
00:24:12,375 --> 00:24:15,541
درایر این تصمیم رو اتخاذ نکرد
411
00:24:15,541 --> 00:24:19,333
بهترین روش برای انجام کاری «سادگی» هست
412
00:24:19,333 --> 00:24:22,708
هیچکاک معمولا حتی در موقعیتهای پیچیده
413
00:24:22,708 --> 00:24:27,458
سادهترین راهحل رو پیدا میکرد
مثل اینکه برای اون مرد چگونه بود
414
00:24:27,458 --> 00:24:31,416
که چاقو بخوره و از عقب از پلهها بیفته؟
415
00:24:31,416 --> 00:24:35,666
فیلمهای هیچکاک در باب امکانات سینمان
416
00:24:35,666 --> 00:24:39,208
به عنوان یک تحلیلگر که
از قضا فیلمساز هم هست
417
00:24:39,208 --> 00:24:43,125
شما باید به چیزی دقیق نگاه کنید و
تصمیم بگیرید چگونه ازش فیلم بگیرید
418
00:24:43,125 --> 00:24:46,458
«پس اول باید تجسم کنید که این «رخداد
419
00:24:46,458 --> 00:24:50,291
که قراره در مکانهای مختلف رخ بده چی هست؟
420
00:24:50,291 --> 00:24:54,000
و اونها وقتی داری انجامش
میدی باهات حرف میزنن
421
00:24:54,000 --> 00:24:57,375
«یه صدای درونی میگه: «این یکی چطوره؟
422
00:24:57,375 --> 00:25:01,916
بعد سعی میکنی بفهمی چطور به هم وصلش کنی
423
00:25:01,916 --> 00:25:05,791
تا به نظر یک پارچه بیاد
424
00:25:05,791 --> 00:25:08,750
چون از نماهای مجزایی تشکیل میشه
425
00:25:08,750 --> 00:25:11,708
یه جورایی شبیه نقاشیای از جکسون پولاک
426
00:25:11,708 --> 00:25:14,250
متشکل از نقظههایی است
427
00:25:14,250 --> 00:25:18,833
و نشانههای مونه تنها در ضربات قلم مو است
428
00:25:18,833 --> 00:25:20,791
429
00:25:20,791 --> 00:25:23,916
جنگیر و رابط قرانسوی در بخشهای زیادی
430
00:25:23,916 --> 00:25:27,166
مثل مستند هستن
431
00:25:27,166 --> 00:25:31,125
اما من مستندهایی ساخته بودم و
میدونستم که چطور اجراش کنم
432
00:25:31,125 --> 00:25:34,708
وقتی شما مثل الان داری یه مستند میسازی
433
00:25:34,708 --> 00:25:37,583
نمیدونید که سوژه قراره چی بگه
434
00:25:37,583 --> 00:25:39,958
پس با جریان صحنه فیلم میگیری
435
00:25:39,958 --> 00:25:43,666
و معمولا حاشیههای تندی داره
436
00:25:43,666 --> 00:25:45,458
من خوشم میاد از این مسئله
437
00:25:45,458 --> 00:25:49,000
من این گروه فیلمبرداری عالی
رو برای چندتا فیلم داشتم
438
00:25:49,000 --> 00:25:51,750
اما این با رابط فرانسوی با من شروع شد
439
00:25:51,750 --> 00:25:54,125
اسمش ریکی براوو بود
440
00:25:54,125 --> 00:25:58,500
اون «انقلاب کوبا» رو از طرف
کاسترو عکاسی کرده بود
441
00:25:58,500 --> 00:26:01,708
از کوههای سیرا ماسترا به هاوانا
442
00:26:01,708 --> 00:26:05,083
و ریکی میتونست با یه دوربین روی دست هرکاری بکنه
443
00:26:05,083 --> 00:26:07,166
من اجازه نمیدادم ریکی سر صحنه باشه
444
00:26:07,166 --> 00:26:08,791
وقتی که اوون داشت نورپردازی
صحنه رو انجام میداد
445
00:26:08,791 --> 00:26:10,291
وقتی که نور رو انجام داده بودیم
446
00:26:10,291 --> 00:26:12,166
میگفتم «خیلی خب ریکی
«آمادهی فیلمبرداری هستیم
447
00:26:12,166 --> 00:26:15,000
و من میذاشتم بره و صحنه رو پیدا کنه
448
00:26:15,000 --> 00:26:18,833
«و بهش میگفتم که «هیچوقت کات نده
449
00:26:18,833 --> 00:26:21,708
فقط بذار فیلم بگیره و نما رو پیدا کن
450
00:26:21,708 --> 00:26:24,000
همون کاری که با کاسترو کردی
451
00:26:24,000 --> 00:26:26,291
پس من یه صحنه رو آماده میکردم
452
00:26:26,291 --> 00:26:29,625
مثل سکانسی که دو مرد در رابط فرانسوی
وارد اتاق میشن
453
00:26:29,625 --> 00:26:32,000
میرن سمت میزی که یه مردی نشسته
454
00:26:32,000 --> 00:26:34,791
دو مرد محاصرهاش میکنن و حرکت دارن
455
00:26:34,791 --> 00:26:38,791
و ریکی صحنه رو طوری که
یه مستند باشه پیدا کرد
456
00:26:38,791 --> 00:26:41,583
و بعضی اوقات کات میداد
457
00:26:41,583 --> 00:26:44,833
و من میگفتم ریکی بهت گفتم هیچوقت کات نده
458
00:26:44,833 --> 00:26:46,666
چرا کات دادی؟
459
00:26:46,666 --> 00:26:49,208
اون میگفت «اوه این یارو کاملا دید
«بهش بسته شده بود
460
00:26:49,208 --> 00:26:51,791
توسط اون یکی یارو دیدش بسته شده بود
461
00:26:51,791 --> 00:26:54,375
بهش گفتم ریکی به کاسترو هم همینو گفتی
462
00:26:54,375 --> 00:26:56,416
وقتی که اون بالای کوه بود؟
463
00:26:56,416 --> 00:26:58,583
گفتی فیدل باید از اول بگیریمش؟
464
00:26:58,583 --> 00:27:00,791
چون که دید بهت بسته شده بود؟
465
00:27:00,791 --> 00:27:02,625
در ذهن اکثر آدما
466
00:27:02,625 --> 00:27:06,250
یه فیلم روایی متفاوت از مستند است
467
00:27:06,250 --> 00:27:08,416
فیلم روایی مثل یه نمایش هست
468
00:27:08,416 --> 00:27:11,541
همه چیز طراحی شده و آمادهسازی شده است
469
00:27:11,541 --> 00:27:13,500
من بهش این طور نگاه نمیکنم
470
00:27:13,500 --> 00:27:20,208
من بیشتر به خودانگیختگی و
اتفاق علاقهمندم تا کمالگرایی
471
00:27:20,208 --> 00:27:23,250
و شما نمیتونید با گرفتن 90 برداشت بهش برسید
472
00:27:23,250 --> 00:27:24,791
...ویلیام وایلر
473
00:27:24,791 --> 00:27:27,833
لقبش «وایلر 90 برداشتی» بود
474
00:27:27,833 --> 00:27:29,333
فیلماش عالین
475
00:27:29,333 --> 00:27:31,750
و تکنیکش هرچی که بود
476
00:27:31,750 --> 00:27:33,458
به من نمیخورد
477
00:27:33,458 --> 00:27:35,125
بهترین سالهای زندگی ما
به خوبی هر اثر بزرگیه
478
00:27:35,125 --> 00:27:36,916
کلی برداشت از صحنهها داشت
479
00:27:36,916 --> 00:27:41,083
و عادت داشت کل شبانه روز فیلمبرداری کنه و
همه جا صحنه فیلمبرداری آماده کنه
480
00:27:41,083 --> 00:27:43,208
اما اینها بیمه نامهاش بودن
481
00:27:43,208 --> 00:27:45,083
این نیاز رو احساس کرد
482
00:27:45,083 --> 00:27:49,291
و میدونم که گفته میشه کوبریک
بالای 90 تا 100 برداشت میگرفته
483
00:27:49,291 --> 00:27:51,416
من تک برداشتیام
484
00:27:51,416 --> 00:27:54,291
من به برداشت دوم اعتقاد ندارم
485
00:27:54,291 --> 00:28:00,500
فون سیدو عالی بود تا اینکه
رسید به اون سکانس
486
00:28:00,500 --> 00:28:05,708
جایی که پدر مرین باید در
برابر شیطان ورد بخونه
487
00:28:05,708 --> 00:28:11,291
488
00:28:11,291 --> 00:28:15,666
489
00:28:15,666 --> 00:28:20,458
و این ورد خوندن باید توسط مردی که
490
00:28:20,458 --> 00:28:22,583
دریافته بودیم
491
00:28:22,583 --> 00:28:27,333
قرصهای کوچک نیتروگلیسیرین برای وضعیت
قلبش مصرف میکند و نزدیک به مرگه
492
00:28:27,333 --> 00:28:29,125
باید قدرتمندانه اجرا میشد
493
00:28:29,125 --> 00:28:32,916
اما سیدو باید با این متن
خواندن قوی پیش میرفت
494
00:28:32,916 --> 00:28:37,375
و بنا به دلایلی مکس نتونست انجامش بده
495
00:28:37,375 --> 00:28:39,708
به اندازه کافی قوی نبود
496
00:28:39,708 --> 00:28:48,500
و سکانس نیاز به صدای ساز بادی داشت نه تار
497
00:28:48,500 --> 00:28:53,708
پس گفتم مشکل چیه مکس؟
498
00:28:53,708 --> 00:28:57,541
من هرکاری که باعث بشه بتونی
بازی رو دراری انجام میدم
499
00:28:57,541 --> 00:29:03,125
میریم برگمان رو میاریم اینجا
تا صحنه رو کارگردانی کنه
500
00:29:03,125 --> 00:29:06,583
و اون با آرامش گفت نه نه نه
501
00:29:06,583 --> 00:29:10,583
گفت موضوع برگمان نیست
502
00:29:10,583 --> 00:29:15,125
فکر میکنم مسئله اینه که
من به خدا اعتقاد ندارم
503
00:29:15,125 --> 00:29:24,541
504
00:29:24,541 --> 00:29:27,916
505
00:29:48,000 --> 00:29:49,791
بهش گفتم
506
00:29:49,791 --> 00:29:52,416
«اما تو در «بزرگترین داستان گفته شده
507
00:29:52,416 --> 00:29:57,791
نقش مسیح رو بازی کردی
508
00:29:57,791 --> 00:29:59,291
گفت آره
509
00:29:59,291 --> 00:30:03,083
نقش رو به عنوان یه انسان
بازی کردم نه یه خدا
510
00:30:03,083 --> 00:30:06,000
511
00:30:06,000 --> 00:30:08,208
512
00:30:08,208 --> 00:30:11,500
513
00:30:11,500 --> 00:30:13,541
514
00:30:13,541 --> 00:30:16,458
گفتم خب این مرد رو هم مثل یه انسان بازی کن
515
00:30:16,458 --> 00:30:18,708
و گفت باشه
516
00:30:18,708 --> 00:30:21,333
بهم یکم وقت بده
517
00:30:21,333 --> 00:30:23,000
در اتاق لباس تنهاش گذاشتیم
518
00:30:23,000 --> 00:30:26,250
اومد بیرون، رفت جلوی دوربین و انجامش داد
519
00:30:26,250 --> 00:30:28,083
و همون چیزیه که در فیلم میبینید
520
00:30:28,083 --> 00:30:31,500
521
00:30:31,500 --> 00:30:33,041
522
00:30:33,041 --> 00:30:35,375
523
00:30:36,416 --> 00:30:38,500
524
00:30:38,500 --> 00:30:41,458
525
00:30:41,458 --> 00:30:43,541
526
00:30:43,541 --> 00:30:45,666
527
00:30:45,666 --> 00:30:47,291
528
00:30:49,625 --> 00:30:52,458
من درکش نمیکنم
529
00:30:52,458 --> 00:30:54,166
نمیدونم چه اتفاقی افتاد
530
00:30:54,166 --> 00:30:56,041
این یکی از عجیبترین اتفاقاتی بود
531
00:30:56,041 --> 00:30:58,791
که به عنوان کارگردان برام رخ داد
532
00:30:58,791 --> 00:31:01,625
و دلایلش برای ناتوانیاش در انجام دادنش
533
00:31:01,625 --> 00:31:03,666
برای من خیلی غریب بود
534
00:31:03,666 --> 00:31:06,541
برای اینکه بازیگر چی کار قراره بکنه؟
535
00:31:06,541 --> 00:31:08,000
!بازی
536
00:31:08,000 --> 00:31:11,666
چند سال بعد من و بلتی در
مورد موضوع صحبت کردیم
537
00:31:11,666 --> 00:31:13,250
بلتی بهم گفت
538
00:31:13,250 --> 00:31:16,541
فکر میکنم فقط نمیخواسته
به اون روش انجامش بده
539
00:31:16,541 --> 00:31:22,375
قدرت و توانایی مکس به عنوان
یه بازیگر آرامی بیانش بود
540
00:31:39,250 --> 00:31:42,375
مسئله اصلی به عنوان یه کارگردان
در به دست آوردن چیزی که میخواید
541
00:31:42,375 --> 00:31:46,125
در انتخاب بازیگران است
542
00:31:46,125 --> 00:31:47,500
اگر اشتباهی انتخاب کنید
543
00:31:47,500 --> 00:31:50,125
هیچوقت نمیتونی به چیزی که میخوای برسی
544
00:31:50,125 --> 00:31:54,375
بلتی نقش پدر کاراس رو برای خودش نوشت
545
00:31:54,375 --> 00:31:58,291
اون احساسات و تجربیات خودش رو ترسیم کرد
546
00:31:58,291 --> 00:31:59,958
اون فیلم رو در عراق طراحی کرد
547
00:31:59,958 --> 00:32:03,708
چون قبلا به عنوان خبرنگار اونجا بوده
548
00:32:03,708 --> 00:32:06,125
حالا قراره چیزی رو اعتراف کنم
549
00:32:06,125 --> 00:32:10,125
و فکر نکنم در عموم تا حالا گفته باشمش
550
00:32:10,125 --> 00:32:12,541
اینکه بلتی میخواست به من
551
00:32:12,541 --> 00:32:17,041
کل درصد سود فیلم رو بده
552
00:32:17,041 --> 00:32:19,791
تا بذارم نقش پدر کاراس رو بازی کنه
553
00:32:19,791 --> 00:32:24,250
و من اون رو در قالب این نقش نمیدیدم
554
00:32:24,250 --> 00:32:28,583
من نمایشی به اسم «فصل قهرمانی» دیدم
555
00:32:28,583 --> 00:32:29,833
از جیسون میلر
556
00:32:29,833 --> 00:32:31,791
معلوم شد که اون
557
00:32:31,791 --> 00:32:34,791
به دانشگاه کاتولیک در واشنگتون رفته بوده
558
00:32:34,791 --> 00:32:37,750
و برای سه سال کشیش بودن رو مطالعه کرده
559
00:32:37,750 --> 00:32:40,333
دچار به بحران ایمان شده و استعفا داده
560
00:32:40,333 --> 00:32:46,166
و اون کاتولیسیسم منقضی شدهاش
رو وارد نمایشاش کرد
561
00:32:46,166 --> 00:32:49,208
562
00:33:04,166 --> 00:33:07,625
پس بهش گفتم دارم فیلم «جنگیر» رو میسازم
563
00:33:07,625 --> 00:33:10,333
بهش گفتم چقدر نمایشاش رو دوست داشتم
564
00:33:10,333 --> 00:33:12,375
و بعد یه هفته یا بیشتر
565
00:33:12,375 --> 00:33:16,583
در کالیفورنیا یه تماس از جیسون
در نیویورک دریافت کردم
566
00:33:16,583 --> 00:33:19,458
و گفت «هی اون کتاب جنگیر
567
00:33:19,458 --> 00:33:21,041
«که بهم گفتی رو یادته؟
568
00:33:21,041 --> 00:33:22,291
گفت کتاب رو خوندم
569
00:33:22,291 --> 00:33:24,750
گفت من خود اون شخصیتم
570
00:33:24,833 --> 00:33:27,625
گفت من خود اون شخصیتم
571
00:33:27,625 --> 00:33:29,416
گفتم خب تو اون آدم نیستی
572
00:33:29,416 --> 00:33:31,250
ما یه بازیگر دیگه رو استخدام کرد
573
00:33:31,250 --> 00:33:33,083
قبل از اینکه من اصلا جیسون رو ببینم
574
00:33:33,083 --> 00:33:37,833
ما با بازیگری به اسم
استیسی کیچ قرارداد بستیم
575
00:33:37,833 --> 00:33:42,875
576
00:33:42,875 --> 00:33:46,750
577
00:33:46,750 --> 00:33:51,208
گفت من نقش رو میخوام...چرا ازم تست نمیگیری؟
578
00:33:51,208 --> 00:33:53,291
گفتم...عصبانی شدم
579
00:33:53,291 --> 00:33:55,083
گفتم برای چی؟
580
00:33:55,083 --> 00:33:57,833
گفتم که بازیگر انتخاب شده
581
00:33:57,833 --> 00:34:00,250
گفت دارم ازت درخواست میکنم
582
00:34:00,250 --> 00:34:04,041
پس گفتم باشه، تو میخوای یه تست بگیریم
583
00:34:04,041 --> 00:34:07,250
برات تست رو آماده میکنم و بعدش که تموم شد
584
00:34:07,250 --> 00:34:09,125
فیلم رو از دوربین درمیارم
585
00:34:09,125 --> 00:34:16,041
میدمش بهت و میتونی به نوههات نشونش بدی
586
00:34:16,041 --> 00:34:18,875
تو به خواست خودت اومدی اینجا
587
00:34:18,875 --> 00:34:21,125
با وجود اینکه میدونی برای
نقش بازیگر انتخاب شده
588
00:34:21,125 --> 00:34:24,833
یه دالی تراک در یه استودیوی
ضبط خالی آماده میکنیم
589
00:34:24,833 --> 00:34:27,416
با فقط نور و بدون آمادهسازی صحنه
590
00:34:27,416 --> 00:34:31,666
الن برستین رو که تازه انتخاب
کرده بودم صدا زدم
591
00:34:31,666 --> 00:34:34,916
تا یه صحنه با جیسون بازی کنه
592
00:34:34,916 --> 00:34:39,291
سکانسی که الن داره یه مسیر رو قدم میزنه
593
00:34:39,291 --> 00:34:43,875
...در شهرک جورن و به پدر کاراس میگه
594
00:34:43,875 --> 00:34:45,125
595
00:34:45,125 --> 00:34:48,250
596
00:34:48,250 --> 00:34:52,958
597
00:34:52,958 --> 00:34:57,583
بعد الن رو خواستم تا با جیسون
دربارهی زندگیش مصاحبه کنه
598
00:34:57,583 --> 00:35:01,500
سکانسی که من دوربین رو بالای شانهی الن
تنظیم میکنم و فقط جیسون رو تماشا میکنم
599
00:35:01,500 --> 00:35:05,291
و بعد ازش یه شات گرفتم
یه اکستریم کلوزآپ ازش
600
00:35:05,291 --> 00:35:07,833
که کلی حرف میزنه
601
00:35:07,833 --> 00:35:12,708
روز بعد راشهای سکانس رو دیدم
602
00:35:12,708 --> 00:35:15,458
و متوجه شدم دوربین عاشقشه
603
00:35:15,458 --> 00:35:18,375
رفتم پیش جان کالی در برادران وارنر
604
00:35:18,375 --> 00:35:20,916
گفتم میخوام این یارو رو استخدام کنم
605
00:35:20,916 --> 00:35:23,750
گفت که اما کاملا ناشناختهست
606
00:35:23,750 --> 00:35:25,666
هیچکی نیست
607
00:35:25,666 --> 00:35:27,375
تو استیسی کیچ رو داری
608
00:35:27,375 --> 00:35:28,958
گفتم برام مهم نیست
609
00:35:28,958 --> 00:35:30,333
انتخاب اینه
610
00:35:30,333 --> 00:35:32,166
من نیاری نیست که کارگردانیش کنم
611
00:35:32,166 --> 00:35:34,250
اون خود نقشه
612
00:35:34,250 --> 00:35:36,375
و به موافقت رسیدیم
613
00:35:36,375 --> 00:35:38,625
به اتفاق مفتخر نبودم
614
00:35:38,625 --> 00:35:41,958
اما باید پول استیسی کیچ رو میدادیم
615
00:35:41,958 --> 00:35:46,083
حقوق کاملش رو
616
00:35:46,083 --> 00:35:48,458
و اونا فکر کردن من دیوونهام
617
00:35:48,458 --> 00:35:53,583
اما من چیزی رو داشتم که توسط
فریتس لانگ توصیف شده
618
00:35:53,583 --> 00:35:57,666
چیزی مثل امنیت یه خوابرو
619
00:35:57,666 --> 00:36:02,958
من شخصا فکر میکنم
620
00:36:02,958 --> 00:36:06,083
من فیلمهام رو
621
00:36:06,083 --> 00:36:11,583
با نوعی امنیت خوابرو ساختم
622
00:36:11,583 --> 00:36:13,500
من کارهایی کردم
623
00:36:13,500 --> 00:36:16,583
که فکر میکردم درستن
624
00:36:16,583 --> 00:36:18,625
همین
625
00:36:18,625 --> 00:36:21,333
این چیزی بود که موقع ساختن جنگیر داشتم
626
00:36:21,333 --> 00:36:26,541
اجساس میکردم هر تصمیمی که میگیرم درسته
627
00:36:26,541 --> 00:36:29,166
و غرایضم رو زیر سوال نمیبردم
628
00:36:29,166 --> 00:36:32,000
و من این قدرت رو داشتم
629
00:36:32,000 --> 00:36:33,708
که انجامشون بدم
630
00:36:33,708 --> 00:36:38,166
استودیو به استنلی کوبریک پیشنهادش داده بود
631
00:36:38,166 --> 00:36:40,625
همینطور آرتور پن و مایک نیکولز
632
00:36:40,625 --> 00:36:43,291
این سه نفر پروژه رو رد کردن
633
00:36:43,291 --> 00:36:45,750
نمیدونستن چطور فیلم رو بسازن
634
00:36:45,750 --> 00:36:47,625
اما من میدونستم
635
00:36:47,625 --> 00:36:49,791
و استودیو این رو حس کرده بود
636
00:36:49,791 --> 00:36:52,791
و جیسون در فیلم عالیه
637
00:36:52,791 --> 00:36:56,166
اون نباید در فیلم میبود
638
00:36:56,166 --> 00:36:59,125
من به طور تصادفی نمایشش رو دیدم
639
00:36:59,125 --> 00:37:04,333
و به طور شانسی تحتتاثیرش قرار گرفتم
یه هدیه دیگه از خدای سینما
640
00:37:04,333 --> 00:37:09,041
ببینید برای یه بازیگر، حتی
بزرگان، بسیار دشواره
641
00:37:09,041 --> 00:37:12,083
که احساسی رو جلوی دوربین تولید کنه
642
00:37:12,083 --> 00:37:16,875
پشت دوربین صدها نفر
643
00:37:16,875 --> 00:37:21,500
یا شاید بیشتر ایستادهاند
644
00:37:21,500 --> 00:37:25,250
راه میرن و حرکت دارن و حتی روزنامه میخونن
645
00:37:25,250 --> 00:37:26,750
ناهار میخورند
646
00:37:26,750 --> 00:37:29,291
من پدر اومالی رو ملاقات کردم
647
00:37:29,291 --> 00:37:32,125
کسی که پدر دایر رو در جنگیر بازی میکنه
648
00:37:32,125 --> 00:37:33,708
به واسطهی بلتی دیدمش
649
00:37:33,708 --> 00:37:37,250
و فورا تونستم ببینم و بشنوم که داره میمیره
650
00:37:37,250 --> 00:37:39,208
اما بازیگر نبود
651
00:37:39,208 --> 00:37:42,875
یه کشیشه
و من بهش سخت نگرفتم
652
00:37:42,875 --> 00:37:45,875
653
00:37:45,875 --> 00:37:48,708
654
00:37:48,708 --> 00:37:50,208
655
00:37:50,208 --> 00:37:52,041
656
00:37:52,041 --> 00:37:57,708
تا اینکه رسیدیم به سکانسی
که باید گریه میکرد
657
00:37:57,708 --> 00:38:03,500
و آخرین ورد رو برای دوست
خوبش که داره میمیره میخونه
658
00:38:03,500 --> 00:38:05,708
و اومالی نمیتونست انجامش بده
659
00:38:05,708 --> 00:38:09,708
من کشیدمش کنار و گفتم
660
00:38:09,708 --> 00:38:12,833
بیل من رو دوست داری؟
661
00:38:12,833 --> 00:38:14,291
گفت
662
00:38:14,291 --> 00:38:15,541
آره البته که دوستت دارم بیل
663
00:38:15,541 --> 00:38:16,875
خودت میدونی
664
00:38:16,875 --> 00:38:19,500
بهش گفتم بهم اعتماد داری؟
665
00:38:19,500 --> 00:38:21,750
گفت البته که بهت اعتماد دارم
666
00:38:21,750 --> 00:38:24,458
گفتم خیلی خب و روم رو برگردوندم
667
00:38:24,458 --> 00:38:27,916
و بعد زدم تو صورتش
668
00:38:27,916 --> 00:38:29,916
زدم تو صورتش و هلش دادم
669
00:38:29,916 --> 00:38:33,083
جلوی دوربین و گفتم حرکت
670
00:38:33,083 --> 00:38:36,458
671
00:38:44,333 --> 00:38:47,958
بعدش من رو بغل کرد و ازم تشکر کرد
672
00:38:47,958 --> 00:38:51,833
برای اینکه هیچ راه دیگهای
نبود که بتونه انجامش بده
673
00:38:51,833 --> 00:38:55,166
و من هم فکر نمیکردم دوباره
بتونم به صورتش مشت بزنم
674
00:38:55,166 --> 00:38:59,500
امرزوه دیگه این تکنیکها رو نمیشه اجرا شد
675
00:38:59,500 --> 00:39:01,708
این چیزی نبود که من مخترعش باشم
676
00:39:01,708 --> 00:39:04,333
این کار توسط کارگردانایی
مثل جان فورد اجرا شده بود
677
00:39:04,333 --> 00:39:07,958
همینطور جورج استیونز، برای تولید احساس
678
00:39:07,958 --> 00:39:11,791
فورد و استیونز هر تکنیکی
که جواب بده انجام میدن
679
00:39:11,791 --> 00:39:15,541
یادم میاد یه داستان رو در مجله لایف خوندم
680
00:39:15,541 --> 00:39:18,958
...یه عکس-مقاله از تولید
681
00:39:18,958 --> 00:39:22,958
«خاطرات آن فرانک»
به کارگردانی جورج استیونز
682
00:39:22,958 --> 00:39:27,583
اونها یه مشکل بزرگ صحنه که بالای
یه آپارتمان ساخته شده بود داشتن
683
00:39:27,583 --> 00:39:30,958
جایی که خانواده فرانک قایم شده بودن
684
00:39:30,958 --> 00:39:34,166
و ترس ناامیدانهای داشتن
685
00:39:34,166 --> 00:39:38,375
جایی که آژیرهای نازیها در خیابانهای
آمستردام به صدا درمیومد
686
00:39:38,375 --> 00:39:40,375
و یه عکس از جورج استیونز هست
687
00:39:40,375 --> 00:39:46,000
که بالای صحنه نشسته، روی
تیرسیمان با یه اسلحه
688
00:39:46,000 --> 00:39:48,791
و عادت داشته با اسلحه شلیک کنه
689
00:39:48,791 --> 00:39:53,333
تا از افراد داخل اتاق واکنش بگیره
690
00:39:53,333 --> 00:39:57,791
و من در جنگیر این کار رو اجرا کردم
691
00:39:57,791 --> 00:40:00,875
یه پلان به خصوص هست که به یاد میارم
692
00:40:00,875 --> 00:40:03,375
یه کلوزآپ بسته با جیسون میلر
693
00:40:03,375 --> 00:40:06,708
که داره در اتاقش روی میز کار میکنه
694
00:40:06,708 --> 00:40:09,583
و بعد یه تلفن زنگ میخوره
695
00:40:09,583 --> 00:40:12,041
696
00:40:12,041 --> 00:40:14,625
من صدای تلفن نذاشتم
697
00:40:14,625 --> 00:40:17,416
من با اسلحه شلیک کردم
698
00:40:17,416 --> 00:40:19,625
روشهای زیاده وجود داره که شما
699
00:40:19,625 --> 00:40:22,041
با بازیگرا و گروه ساخت کار میکنید
700
00:40:22,041 --> 00:40:25,708
فقط یه تکنیک نیست
701
00:40:25,708 --> 00:40:32,625
با کسایی مثل الن برستین یا
مکس فون سیدو، لی جی. کووب
702
00:40:32,625 --> 00:40:36,250
که یکی از بزرگترین بازیگرای آمریکایی هست
703
00:40:36,250 --> 00:40:38,750
بهشون خیلی نکته کارگردانی نمیدی
704
00:40:38,750 --> 00:40:43,041
اول یه صحبتی قبل فیلمبرداری میکنی
705
00:40:43,041 --> 00:40:45,750
تا مطمئن بشی همنظرید
706
00:40:45,750 --> 00:40:47,500
و بعد خودشون میرن و اجراش میکنن
707
00:40:47,500 --> 00:40:50,000
و اگر نیاز دارید چیزی رو اصلاح کنید
708
00:40:50,000 --> 00:40:51,875
بهشون میگید
709
00:40:51,875 --> 00:40:56,916
بیشتر شبیه یه رهبر ارکستر سمفونی
710
00:40:56,916 --> 00:41:00,541
که با گروهش حرف میزنه
711
00:41:00,541 --> 00:41:04,041
اون بخش یه کم آرومتر یا بلندتر
712
00:41:04,041 --> 00:41:06,125
یا سریعتر یا آرومتر
713
00:41:06,125 --> 00:41:09,500
و این اساسا چیزیه که تنظیم میکنید
714
00:41:09,500 --> 00:41:11,666
با یه بازیگر بزرگ
715
00:41:11,666 --> 00:41:14,500
716
00:41:14,500 --> 00:41:17,291
717
00:41:17,291 --> 00:41:19,875
سکانس محبوبم در جنگیر
718
00:41:19,875 --> 00:41:24,666
سکانسیه که لی جیکوب که نقش
کارآگاه کیندرمن رو بازی میکنه
719
00:41:24,666 --> 00:41:29,333
روبهروی الن برستین سر میز نشسته
720
00:41:29,333 --> 00:41:33,875
و این سکانس بسیار آرومیه
که اتفاق بسیار کمی میفته
721
00:41:33,875 --> 00:41:37,916
سکانسی که جیکوب بهش بدون گفتن بهش میگه
722
00:41:37,916 --> 00:41:40,333
که دخترش ممکنه یه مرد رو هل داده باشه
723
00:41:40,333 --> 00:41:42,916
و از پنجره اتاقش پرت کرده باشه پایین
724
00:41:42,916 --> 00:41:44,833
فقط دو موقعیت دوربین
725
00:41:44,833 --> 00:41:48,750
یکی اور شولدر الن و یکی لی
726
00:41:48,750 --> 00:41:52,416
که به سمت هرکدومشون حرکت میکنه
727
00:41:52,416 --> 00:41:55,416
فقط مخاطب رو نزدیکتر میکنه
728
00:41:55,416 --> 00:41:57,333
همه سکانس داخلیه
729
00:41:57,333 --> 00:42:03,125
و یادم میاد بهشون گفته باشم
که فقط سکانس رو جذبش کنن
730
00:42:03,125 --> 00:42:06,875
الن میدونی داره چی میگه
731
00:42:06,875 --> 00:42:08,708
اما نمیتونی نشونش بدی
732
00:42:08,708 --> 00:42:13,125
بهش نشون نده که این مسئله
داره از درون میکشتت
733
00:42:13,125 --> 00:42:16,166
کل سکانس این احساس رو سرکوب کن
734
00:42:16,166 --> 00:42:19,958
و سکانس رو به زیبایی بازی کرد
735
00:42:19,958 --> 00:42:22,041
این روشی بود که میخواست بازیش کنه
736
00:42:22,041 --> 00:42:24,916
با لی هم همینطور بود
737
00:42:24,916 --> 00:42:27,458
وقتی که تنش از میان میره
738
00:42:27,458 --> 00:42:33,375
دوربین تقریبا نامحسوس ازش دور میشه
739
00:42:33,375 --> 00:42:37,541
سکانسی که الان توصیف کردم
740
00:42:37,541 --> 00:42:41,958
یکی از سکانسهای مملو از تنش در فیلم هست
741
00:42:41,958 --> 00:42:44,500
بخاطر چیزی که گفته شده
742
00:42:44,500 --> 00:42:46,208
الن اونجا سر میز نشسته
743
00:42:46,208 --> 00:42:49,916
الن بهش میگه، بدون اینکه بدونه چی بگه
744
00:42:49,916 --> 00:42:52,583
745
00:42:52,583 --> 00:42:55,833
به امید اینکه بگه نه خوبه و از اونجا بره
746
00:42:55,833 --> 00:42:57,416
لی برمیگرده و میگه
747
00:42:57,416 --> 00:42:58,666
748
00:42:58,666 --> 00:43:00,291
اوه خدای من
749
00:43:00,291 --> 00:43:04,625
اون لحظه براش ویرانگره
750
00:43:12,375 --> 00:43:16,500
و لی به آرومی بهش میگه
751
00:43:16,500 --> 00:43:18,541
752
00:43:18,541 --> 00:43:19,958
753
00:43:19,958 --> 00:43:22,875
754
00:43:22,875 --> 00:43:24,958
755
00:43:24,958 --> 00:43:26,416
756
00:43:26,416 --> 00:43:28,208
757
00:43:28,208 --> 00:43:31,250
758
00:43:31,250 --> 00:43:32,833
759
00:43:32,833 --> 00:43:35,833
760
00:43:35,833 --> 00:43:41,250
دیالوگ هوشمندانهایه و بعد میگه
761
00:43:41,250 --> 00:43:44,041
762
00:43:44,041 --> 00:43:46,291
763
00:43:46,291 --> 00:43:49,416
764
00:43:49,416 --> 00:43:52,791
و بعد کاملا تنش از بین میره
765
00:43:52,791 --> 00:43:55,291
766
00:43:57,833 --> 00:44:00,750
767
00:44:00,750 --> 00:44:04,583
شخصیتهای فوقالعاده با کلماتی بسیار اندک
768
00:44:04,583 --> 00:44:07,000
اما تنش کاملا از میان رفته
769
00:44:07,000 --> 00:44:09,458
جون وقتی لی از در میره بیرون
770
00:44:09,458 --> 00:44:13,333
تمام خونه ناگهان پر از تنش میشه
771
00:44:13,333 --> 00:44:15,375
و بعد از اینکه میره
772
00:44:15,375 --> 00:44:21,125
من صدای تیک تیک یه ساعت
پدربزرگ رو اضافه کردم
773
00:44:21,125 --> 00:44:25,000
که برای مخاطب تاثیر یه بمب ساعتی رو داره
774
00:44:25,000 --> 00:44:26,458
قبل از اینکه خاموش بشه
775
00:44:26,458 --> 00:44:28,541
آرومه
776
00:44:31,166 --> 00:44:35,083
یه ساعت پدربزرگ در پلان مخفی شده
777
00:44:35,083 --> 00:44:38,000
اما برای بیشتر بخشها، شما
بهش خودآگاه نیستید
778
00:44:38,000 --> 00:44:39,875
حتی اگر شما در یک اتاق باهاش باشید
779
00:44:39,875 --> 00:44:47,000
780
00:44:47,000 --> 00:44:48,500
781
00:44:48,500 --> 00:44:52,333
و بعد ناگهان یه صدای جیغ میاد
782
00:44:52,333 --> 00:44:58,041
که از اتاق بالا که بمب هست میاد
783
00:44:58,041 --> 00:45:01,125
هیچ چیز غافلگیرکنندهتر از
784
00:45:01,125 --> 00:45:05,958
سکانس خودارضایی نیست
و این هدف بلتی بود
785
00:45:05,958 --> 00:45:08,583
و من بهش گفتم
786
00:45:08,583 --> 00:45:12,916
و اون هم موافق بود که قرار
نیست سکانس رو تلطیف کنم
787
00:45:12,916 --> 00:45:15,958
ایناهاش
این اتفاقیه که افتاد
788
00:45:15,958 --> 00:45:17,833
789
00:45:17,833 --> 00:45:20,916
790
00:45:20,916 --> 00:45:28,333
اون صحنه بسیار آزاردهنده بود
791
00:45:28,333 --> 00:45:32,916
هم تصورش هم فیلمبرداریش
792
00:45:32,916 --> 00:45:40,083
برای اینکه احتمالا اولین بار
در هر فیلمی باشه
793
00:45:40,083 --> 00:45:44,625
که چیزی مثل تصلیب و رحم
794
00:45:44,625 --> 00:45:49,416
به یه قاب از فیلمی آورده شدن
795
00:45:50,666 --> 00:45:52,250
من به این عقیده رسیدم
796
00:45:52,250 --> 00:45:54,791
و با دیک اسمیت بحثش کردم
797
00:45:54,791 --> 00:45:58,791
اینکه گریم باید ارگانیک باشه نسبت به
798
00:45:58,791 --> 00:46:01,125
کاری که ریگان با خودش کرده
799
00:46:01,125 --> 00:46:04,750
و متوجه شدم که گریم باید از
همچین چیزی نمودش رو پیدا کنه
800
00:46:04,750 --> 00:46:07,166
دیک اسمیت از ایده خوشش اومد
801
00:46:07,166 --> 00:46:10,500
پس گریمی درست کرد که
بزرگتر بشه و لایه لایه باشه
802
00:46:10,500 --> 00:46:12,583
چیزی که به نظر رسید
803
00:46:12,583 --> 00:46:17,583
زخمهای فاسد شده و سیاه که توسط
خودش روی چهرش پدیدار شدن
804
00:46:17,583 --> 00:46:20,750
جیمز انسور یکی از هنرمندای محبوب منه
805
00:46:20,750 --> 00:46:22,791
که تاثیر بسیار زیادی روی من گذاشت
806
00:46:22,791 --> 00:46:26,250
و ماسکهایی که من در
فیلم «سرقت برینک» استفاده کردم
807
00:46:26,250 --> 00:46:29,750
که فیلمی دربارهی سرقتی مشهور در دهه 50 است
808
00:46:29,750 --> 00:46:35,625
متاثر از نقاشیهای انسور از ماسک هستند
809
00:46:35,625 --> 00:46:39,875
من این ماسکها رو به دیک اسمیت
برای جنگیر نشون دادم
810
00:46:39,875 --> 00:46:41,416
فقط برای اینکه
811
00:46:41,416 --> 00:46:44,625
چیزهای بیانگر مشخصی رو که
ممکن بودن نشون بدم
812
00:46:44,625 --> 00:46:50,000
اولین تست گریم که دیک انجام
داد فقط چهره سفید بود
813
00:46:50,000 --> 00:46:53,458
با چشمای مشکی و خطوط قرمز زیر چهره
814
00:46:53,458 --> 00:46:55,000
و من خوشم نیومد
815
00:46:55,000 --> 00:46:57,166
به نظر مثل یه گریم به نظر اومد
816
00:46:57,166 --> 00:47:01,458
اما چند ماه بعد در اتاق تدوین
817
00:47:01,458 --> 00:47:03,583
باد اسمیت تدوینگر فیلم
818
00:47:03,583 --> 00:47:06,875
تستهای گریم رو دوباره نشونم داد
819
00:47:06,875 --> 00:47:09,208
گفت به این قاب نگاه کن
820
00:47:09,208 --> 00:47:12,458
821
00:47:12,458 --> 00:47:16,166
وقتی فقط به یه قاب ازش یا
دوتا نگاه میکنید، شوکهکنندهست
822
00:47:16,166 --> 00:47:18,583
به وضوح نمایان میشه
823
00:47:18,583 --> 00:47:20,333
در فیلمنامه نیست
824
00:47:20,333 --> 00:47:22,458
تصمیم گرفتم بعدا بذارمش
825
00:47:22,458 --> 00:47:25,458
و بعد وقتی نسخه نمایش 2000 رو اصلاح جدید کردم
826
00:47:25,458 --> 00:47:28,375
یه چندتا بیشتر اضافه کردم
827
00:47:28,375 --> 00:47:32,791
فکر میکنم همه ما احتمالا به
828
00:47:32,791 --> 00:47:34,708
ادراک نیمهخودآگاه باور داریم
829
00:47:34,708 --> 00:47:38,166
اولین بار دیدم توسط آلن رنه اجرا شده
830
00:47:38,166 --> 00:47:42,708
«در «سال گذشته در مارینباد» و «هیروشیما عشق من
831
00:47:42,708 --> 00:47:52,333
832
00:47:52,333 --> 00:47:54,875
و تاثیر عظیمی روی من گذاشت
833
00:47:54,875 --> 00:47:56,833
و در جنگیر ازش استفاده کردم
834
00:47:56,833 --> 00:48:01,333
در «شب گردی» از کاتهای نیمهخودآگاه استفاده کردهام
835
00:48:01,333 --> 00:48:03,750
در طول سکانس قتل
836
00:48:03,750 --> 00:48:09,208
و در «ساحره» به عنوان فلشبکهای ذهنی گذرا
837
00:48:09,208 --> 00:48:11,500
اون کار رو با صدا هم کردم
838
00:48:11,500 --> 00:48:14,083
اما خلی نامحسوستر هست
839
00:48:14,083 --> 00:48:18,375
صداهای نیمهخودآگاه مثل ضجهی خوک
840
00:48:18,375 --> 00:48:22,708
که با صدای شیطان در مکانها ترکیب شده
841
00:48:22,708 --> 00:48:27,166
842
00:48:30,750 --> 00:48:33,833
یه حشره که در به بطری با میکروفون حبس شده
843
00:48:33,833 --> 00:48:36,458
اونجا گیر افتاده، اون اونجاست
844
00:48:36,458 --> 00:48:39,333
845
00:48:39,333 --> 00:48:42,541
من اساسا یه مرد قدیمیام که رادیو گوش میدم
846
00:48:42,541 --> 00:48:47,000
847
00:48:47,000 --> 00:48:50,041
اولین تاثیرات من از
برنامههای دراماتیک رادیو بود
848
00:48:50,041 --> 00:48:53,833
همه چیز در تصورات بود، همه چیز
849
00:48:53,833 --> 00:48:58,083
اما این شو نه فقط با صدای انسانی و موسیقی
850
00:48:58,083 --> 00:49:00,333
بلکه با افکتهای صوتی اجرا میشد
851
00:49:01,208 --> 00:49:02,750
852
00:49:02,750 --> 00:49:08,625
جنگیر یه موزهای از صدای تجربهگرایانه است
853
00:49:08,625 --> 00:49:14,000
پس وقتی به سینما اومدم، خیلی تمایل داشتم
854
00:49:14,000 --> 00:49:18,041
که سعی کنم به این نوع
استفاده از صدا ادامه بدم
855
00:49:18,041 --> 00:49:23,416
صدای شبطان از صداهای متنوعی شکل گرفته بود
856
00:49:23,416 --> 00:49:26,833
و صدای مرسدس مککمبریج
857
00:49:26,833 --> 00:49:31,833
858
00:49:37,125 --> 00:49:38,916
من دوستی از شیکاگو داشتم
859
00:49:38,916 --> 00:49:42,791
که من باهاش قبلا کار میکردم
و اساسا یه گوینده بود
860
00:49:42,791 --> 00:49:46,208
اما یه تجربهگرای عالی در صدا بود
861
00:49:46,208 --> 00:49:48,708
اسمش کن نوردین بود
862
00:49:48,708 --> 00:49:52,166
863
00:49:52,166 --> 00:49:58,666
864
00:49:58,666 --> 00:50:03,541
865
00:50:03,541 --> 00:50:04,791
866
00:50:04,791 --> 00:50:06,125
بهش زنگ زدم و گفتم
867
00:50:06,125 --> 00:50:09,458
کن میتونی یه صدای شیطان درست کنی؟
868
00:50:09,458 --> 00:50:11,791
و اون برای چند ماه تست کرد
869
00:50:11,791 --> 00:50:16,000
و من متوجه شدم که این جواب نمیده
870
00:50:16,000 --> 00:50:17,541
چرا جواب نمیده؟
871
00:50:17,541 --> 00:50:19,416
خب، صدای یه مرد هست
872
00:50:19,416 --> 00:50:25,250
مهم نیست چقدر تعمدا دفرمه شده باشه
873
00:50:25,250 --> 00:50:28,458
نمیتونه صدای یه زن باشه
874
00:50:28,458 --> 00:50:32,875
پس با خودم فکر کردم آیا کسی هست
875
00:50:32,875 --> 00:50:38,041
که صداش هم مردونه باشه هم زنونه
876
00:50:38,041 --> 00:50:40,833
یه جورایی فاقد جنسیت
877
00:50:40,833 --> 00:50:43,208
یهو تو سرم اومد
878
00:50:43,208 --> 00:50:46,500
از روزهای قدیم نمایش دراماتیک رادویویی
879
00:50:46,500 --> 00:50:48,166
مرسدس مککمبریج
880
00:50:48,166 --> 00:50:49,708
881
00:50:49,708 --> 00:50:51,666
882
00:50:51,666 --> 00:50:54,250
883
00:50:54,250 --> 00:50:58,666
884
00:50:58,666 --> 00:51:00,875
885
00:51:00,875 --> 00:51:04,250
راف کات فیلم رو بهش نشون دادم
886
00:51:04,250 --> 00:51:07,500
بدون هیچ صدایی، با صدای لیندا بلیر
887
00:51:07,500 --> 00:51:10,083
888
00:51:10,083 --> 00:51:12,708
889
00:51:12,708 --> 00:51:16,083
890
00:51:16,083 --> 00:51:17,833
891
00:51:17,833 --> 00:51:19,291
892
00:51:19,291 --> 00:51:23,791
گفت چیزی در مورد من میدونی؟
893
00:51:23,791 --> 00:51:27,291
من از دورانی کودکی یه کاتولیک معتقد بودم
894
00:51:27,291 --> 00:51:32,083
بعدش یه الکلی انتحاری شدم
به موسسه الکلیهای گمنام رفتم
895
00:51:32,083 --> 00:51:37,333
و دیگه حتی نمیتونم یذره هم مشروب بخورم
896
00:51:37,333 --> 00:51:41,583
اما گفت برای اینکه بتونم
کاری رو بکنم که ازم میخوای
897
00:51:41,583 --> 00:51:44,291
تا با این صدا کار کنم، قراره که
898
00:51:44,291 --> 00:51:48,833
باید الکل بریزم تو گلوم و قراره که
899
00:51:48,833 --> 00:51:53,458
چند بار در روز تخممرغ خام قورت بدم
900
00:51:53,458 --> 00:51:58,541
و بهم گفت که میخوام اینجوری
من رو به یه صندلی ببندی
901
00:51:58,541 --> 00:52:03,000
و من روی صندلی چمپاتمه میزنم
902
00:52:03,000 --> 00:52:06,625
تا واقعا درد رو احساس کنم
903
00:52:06,625 --> 00:52:09,958
و من دوباره سیگار میکشم و مشروب میخورم
904
00:52:09,958 --> 00:52:14,833
اما من این دو کشیش رو که دوستانم
هستن رو میخوام تو اتاق باشن
905
00:52:14,833 --> 00:52:18,000
تمام وقتی که در استودیو ضبط هستیم
906
00:52:18,000 --> 00:52:21,625
باید بهشون برای کلیساشون یکم پول بدی
907
00:52:21,625 --> 00:52:23,958
و بعدش میبینیم چه میشه کرد
908
00:52:23,958 --> 00:52:26,708
909
00:52:26,708 --> 00:52:28,125
910
00:52:28,125 --> 00:52:30,833
و ما رفتیم به استودیوی ضبط
911
00:52:30,833 --> 00:52:35,583
یه سکانس رو تموم میکرد و
میرفت به پشت استیج صدا
912
00:52:35,583 --> 00:52:37,333
جایی که دو کشیش نشسته بودن
913
00:52:37,333 --> 00:52:40,791
و روی دستای اونا در حالت گریان غش میکرد
914
00:52:43,291 --> 00:52:44,750
اون دیالوگهایی میگفت مثل
915
00:52:44,750 --> 00:52:48,416
مادرت تو جهنم کیر ساک میزنه کاراس
916
00:52:48,416 --> 00:52:51,375
هر جملهای که شما در فیلم میبینید
917
00:52:51,375 --> 00:52:53,125
لیندا بلیر باید میگفت
918
00:52:53,125 --> 00:52:55,250
وقتی که از دهن یه دختر دوازده ساله
919
00:52:55,250 --> 00:52:57,333
بیرون میاد خیلی متفاوت هست
920
00:52:57,333 --> 00:52:59,625
921
00:52:59,625 --> 00:53:03,041
922
00:53:03,041 --> 00:53:06,583
اون هرچیزی که لیندا بلیر گفت رو جایگزین کرد
923
00:53:06,583 --> 00:53:09,708
924
00:53:09,708 --> 00:53:11,416
925
00:53:11,416 --> 00:53:14,000
926
00:53:14,000 --> 00:53:17,875
و بعضی اوقات خیلی ساده دهنش رو باز میکرد
927
00:53:17,875 --> 00:53:20,375
به این اندازه باز
928
00:53:21,250 --> 00:53:24,208
929
00:53:24,208 --> 00:53:28,958
اما از گلوش سه یا چهار صدای
متفاوت بیرون میومد
930
00:53:28,958 --> 00:53:32,958
به خاطر مشروب و تخممرغا و سیگار
931
00:53:32,958 --> 00:53:36,541
به روشی که جان کولترین ساکسیفون مینوازه
932
00:53:36,541 --> 00:53:40,833
که شما سه یا چهار نت رو همزمان میشنوید
933
00:53:44,625 --> 00:53:48,625
من اسم مرسدس مککمبریج
رو به زبون نیاورده بودم
934
00:53:48,625 --> 00:53:52,541
تا اینکه اون رو در فیلم «غول» دیدم و دوباره
935
00:53:52,541 --> 00:53:55,666
یه الهام بود از خدای سینما
936
00:53:55,666 --> 00:53:58,291
تصاویر در چشم ذهن من میمونن
937
00:53:58,291 --> 00:54:01,666
چیزی رو میبینم و اون تصویر میره
938
00:54:01,666 --> 00:54:06,416
به حافظه ذهنی و معمولا باید ازش استفاده کنم
939
00:54:06,416 --> 00:54:09,250
بیشتر فیلمهای من رئالیستیاند
940
00:54:09,250 --> 00:54:12,750
چون من هیچوقت قادر نبودم
که به سوررئالیسم وصل بشم
941
00:54:12,750 --> 00:54:15,708
اما سوررئال چیزیه که بیش از همه تحسین میکنم
942
00:54:15,708 --> 00:54:22,666
943
00:54:22,666 --> 00:54:29,625
944
00:54:29,625 --> 00:54:37,333
مگریت برای من بزرگترین سوررئالیسته
945
00:54:42,541 --> 00:54:45,166
اولین چیزی که مکس فون سیدو فیلمبرداری کردیم
946
00:54:45,166 --> 00:54:48,750
در شهرک جورج بود، جایی که وارد میشه
947
00:54:48,750 --> 00:54:57,458
948
00:54:57,458 --> 00:55:03,416
اون نما از نقاشیای از رنه مگریت میاد
949
00:55:03,416 --> 00:55:06,500
اسمش «قلمروی نور» هست
950
00:55:06,500 --> 00:55:10,666
خیابانی هست که خیلی به خیابان پراسپکت شبیهه
951
00:55:10,666 --> 00:55:12,875
در شهرک جورج هست
952
00:55:12,875 --> 00:55:17,041
آسمان روشن روز بر یه خیابان به وقت شب هست
953
00:55:17,041 --> 00:55:20,416
و این نقاشی تاثیر عظیمی بر من گذاشت
954
00:55:20,416 --> 00:55:25,041
و من تصمیم گرفتم در این
نقاشی یه فیگور بذارم
955
00:55:25,916 --> 00:55:28,333
فون سیدو، کشیش
956
00:55:28,333 --> 00:55:32,750
و نوری که از اتاق دختر به سمتش
957
00:55:32,750 --> 00:55:39,000
میدرخشه که یه احساس سوررئال میده
958
00:55:39,000 --> 00:55:40,666
چیزی که نقاشی مگریت داشت
959
00:55:40,666 --> 00:55:46,041
برای همیشه این بدل به تصویر اصلی جنگیر شد
960
00:55:46,041 --> 00:55:49,458
من عاشق نقاشیهای کاراواجو هستم
961
00:55:49,458 --> 00:55:51,541
که اکثرا فیگورهایی هستند
962
00:55:51,541 --> 00:55:57,000
که در برابر یه پسزمینه کاملا سیاه
طراحی شدن، با نورپردازی دراماتیک
963
00:55:57,000 --> 00:56:00,250
بیشترشون موقعیتهایی انجیلی هستن
964
00:56:00,250 --> 00:56:03,541
بیشتر نقاشیهای انجیلی رنسانس
965
00:56:03,541 --> 00:56:06,291
همه چیز رو در پسزمینه طراحی میکنن
966
00:56:06,291 --> 00:56:10,333
کاراواجو به خودش زحمت نداد
967
00:56:10,333 --> 00:56:14,416
تا هیچکدوم از صحنههای «سرزمین مقدس» رو بازسازی کنه
968
00:56:14,416 --> 00:56:19,000
اون فقط با قدرت فیگورها رو
در پیشزمینه قرار داد
969
00:56:19,000 --> 00:56:24,291
نقاشیهاش قوی و احساسین و کیفیت تندی دارند
970
00:56:24,291 --> 00:56:27,625
وادارت میکنند تا به فیگورها نگاه کنی
971
00:56:27,625 --> 00:56:32,458
و اونا تقریبا شبیه عکسای کارتریه-برسون هستن
972
00:56:32,458 --> 00:56:36,750
لحظاتی از حقیقت که درون
این رخدادها گزینش شدهاند
973
00:56:36,750 --> 00:56:39,041
تا توامان برجسته و جداسازی کنن
974
00:56:39,041 --> 00:56:41,500
و این روشی بود که این کارها رو میکرد
975
00:56:41,500 --> 00:56:45,208
که من در ابعادی قادر بودهام تا بازسازی کنم
976
00:56:45,208 --> 00:56:46,916
اما نه به اندازهی او
977
00:56:46,916 --> 00:56:49,125
نور از یه سمت میاد
978
00:56:49,125 --> 00:56:51,166
فیگورهای قوی پیشزمینه
979
00:56:51,166 --> 00:56:54,250
و بعد یا خارج از فوکوساند یا در پسزمینه سیاه
980
00:56:54,250 --> 00:56:57,083
من این کار رو معمولا ناخودآگاه انجام میدم
981
00:56:57,083 --> 00:57:02,083
و میدونم برمیگرده به علاقهام به کاراواجو
982
00:57:02,083 --> 00:57:04,166
فیگورهای شگفتانگیز
983
00:57:04,166 --> 00:57:07,958
پرترههای رامبرانت بر فیلمبردارها تاثیر گذاشتهاند
984
00:57:07,958 --> 00:57:12,666
و همینطور برای همیشه بر
کارگردانان، از همان شروع سینما
985
00:57:12,666 --> 00:57:16,916
کاری که به طور کلی کرد این
بود که یه منبع نور داشت
986
00:57:16,916 --> 00:57:20,458
پس نور بسیار برجسته و قویای وجود داشت
987
00:57:20,458 --> 00:57:23,416
که از یه منبع بر فیگور میتابد
988
00:57:23,416 --> 00:57:25,166
و باقی نور که بر چهره است
989
00:57:25,166 --> 00:57:29,833
نوعی نور گذاری لطیفی است از یه منبع دیگه
990
00:57:29,833 --> 00:57:33,666
به قدرت منبع اولیه نیست
991
00:57:33,666 --> 00:57:36,958
و معمولا یه کم نور پشت وجود داره
992
00:57:36,958 --> 00:57:38,416
اما روش تاکید نمیشه
993
00:57:38,416 --> 00:57:40,875
و این ایدهی روشیست که من تلاش کردم
994
00:57:40,875 --> 00:57:43,500
چهرهها و پرترهها رو فیلمبرداری کنم
995
00:57:43,500 --> 00:57:50,500
هرموقع که میتونستم نور داخلی رو کنترل کنم
996
00:57:50,500 --> 00:57:53,458
به این روش فیلم میگرفتیم
997
00:57:53,458 --> 00:57:57,833
رامبرانت اساسا یه سبک نورپردازی خلق کرد
998
00:57:57,833 --> 00:58:01,708
که هنوز وجود داره و کاربردیه
999
00:58:01,708 --> 00:58:04,000
من تا جایی پیش میرم که میشه گفت تقریبا میتونید
1000
00:58:04,000 --> 00:58:09,250
هرچیز دیگهای رو دور بندازید
حتی مونا لیزا
1001
00:58:09,250 --> 00:58:14,291
من همچنین ملهم از
نقاشیهای هلندی قرن 17 بودهام
1002
00:58:14,291 --> 00:58:18,291
به خصوص ورمیر
1003
00:58:18,291 --> 00:58:21,041
قدرتمندترین نقاشیای که تا به حال دیدم
1004
00:58:21,041 --> 00:58:24,916
نقاشی «چشماندزی از دلفت» از ورمیره
1005
00:58:24,916 --> 00:58:26,666
بینظیره
1006
00:58:26,666 --> 00:58:30,625
از معدود چشماندازهاش هست
1007
00:58:30,625 --> 00:58:33,500
و تنها گروهی از زنان تو ساحل هستن
1008
00:58:33,500 --> 00:58:36,375
که دارن خریدهای روزانهاشون رو انجام میدن
1009
00:58:36,375 --> 00:58:39,666
و حالا دارن باهم حرف میزنن
1010
00:58:39,666 --> 00:58:45,291
در پسزمینه شهر دلفت است
1011
00:58:45,291 --> 00:58:49,041
که به آرومی در تصوریرش بازتنظیم میشه
1012
00:58:49,041 --> 00:58:54,000
و ال گرکو چشمانداز تلدو
رو بازنتظیم کرد و کشید
1013
00:58:54,000 --> 00:58:56,666
و پرتویی از نور وجود داره
1014
00:58:56,666 --> 00:58:58,416
که به گوشهی یه ساختون میخوره
1015
00:58:58,416 --> 00:59:01,500
یه نقطه زرد روی نقاشی
1016
00:59:01,500 --> 00:59:04,666
و تقاشی کاملا شما رو برمیگردونه
1017
00:59:04,666 --> 00:59:08,375
به قرن 17 دلفت
1018
00:59:08,375 --> 00:59:11,958
شما اونجایی و تقریبا میتونید
صدای مکالمهها رو بشنوید
1019
00:59:11,958 --> 00:59:13,500
اگر خودتون رو بهش بسپرید
1020
00:59:13,500 --> 00:59:16,041
اوه چه چیز غیرمنتظرهای کوچکیست
1021
00:59:16,041 --> 00:59:21,875
من این رو بسیار ساده و متاثرکننده یافتم
1022
00:59:21,875 --> 00:59:29,125
اصلا فقط یه تکه از واقعیت نیست
1023
00:59:29,125 --> 00:59:32,583
یک «طنین رحمت» هست
1024
00:59:33,666 --> 00:59:37,083
من بیشک سعی کردم
1025
00:59:37,083 --> 00:59:41,916
در جنگیر طنینهای رحمت داشته باشم
1026
00:59:41,916 --> 00:59:44,166
یه نمایی وجود داره که
1027
00:59:44,166 --> 00:59:48,666
یکی از زیباترین نماهاییست
که در آن مشارکت داشتم
1028
00:59:51,250 --> 00:59:58,541
نمایی از فون سیدوست که داره تو بازار راه میره
1029
00:59:58,541 --> 01:00:03,375
روی سقف سوراخهایی بود که
میذاشت خورشید به داخل بیاد
1030
01:00:03,375 --> 01:00:06,708
و من گفتم این بسیار زیباست
1031
01:00:06,708 --> 01:00:10,791
و من فون سیدو رو داشتم که اونجا قدم میزنه
1032
01:00:12,250 --> 01:00:17,083
طنینهای رحمت چیزهایی هستید که
شما از هر تجربهای به یاد میآورید
1033
01:00:17,083 --> 01:00:20,916
شخصی که ملاقات کردید
1034
01:00:20,916 --> 01:00:24,458
چیزهایی که دوست داریم در
مورد آدمایی که دوست داریم
1035
01:00:24,458 --> 01:00:28,083
یا لحظهای در فیلم یا یه رمان
1036
01:00:28,083 --> 01:00:32,916
همشهری کین» سرشار از طنینهای رحمت است»
1037
01:00:32,916 --> 01:00:35,041
سرشار از طنینهای رحمت
1038
01:00:39,541 --> 01:00:42,958
رزباد
1039
01:00:49,000 --> 01:00:52,208
داستان توسط آقای برنستین
به خبرنگاری گفته شده
1040
01:00:52,208 --> 01:00:57,625
اینکه چطور به یاد میاره
1041
01:00:57,625 --> 01:00:59,083
دیدن یه زن رو
1042
01:00:59,083 --> 01:01:02,333
1043
01:01:02,333 --> 01:01:04,708
1044
01:01:04,708 --> 01:01:06,083
1045
01:01:06,083 --> 01:01:08,000
1046
01:01:08,000 --> 01:01:11,375
1047
01:01:11,375 --> 01:01:13,291
1048
01:01:13,291 --> 01:01:16,208
1049
01:01:16,208 --> 01:01:18,416
1050
01:01:18,416 --> 01:01:21,166
1051
01:01:21,166 --> 01:01:24,791
1052
01:01:24,791 --> 01:01:27,625
1053
01:01:27,625 --> 01:01:32,750
این یه طنین رحمت است که
بهتون در مورد تجربه انسانی
1054
01:01:32,750 --> 01:01:34,291
چیزی والا میگه
1055
01:01:34,291 --> 01:01:36,166
ما همه چنین چیزهایی داریم
1056
01:01:36,166 --> 01:01:41,041
و بسیار از رخدادهای عظیمتر مهمترن
1057
01:01:42,375 --> 01:01:47,500
وقتی الن برستین به خونه قدم
میزنه، از فیلمی درون فیلم دیگر
1058
01:01:47,500 --> 01:01:54,208
که داره بازی میکنه، دو راهبه رو میبینید که راه میرن
1059
01:01:54,208 --> 01:01:57,666
و باد لباسهاشون رو میکشه
1060
01:01:57,666 --> 01:02:01,541
در حالت به نوعی اسلوموشن بهشون باد میخوره
1061
01:02:01,541 --> 01:02:04,000
و اون متوجه این لحظه میشه
1062
01:02:04,000 --> 01:02:09,166
متوجه بچههایی میشه که
با لباس هالووین میدون
1063
01:02:09,166 --> 01:02:12,541
که به نوعی پیشدرآمدی است
1064
01:02:12,541 --> 01:02:17,708
که چه اتفاقی برای بچهی تغییر یافته میفته
1065
01:02:17,708 --> 01:02:20,750
چیزی در اون سکانسها نیست که فیلم رو
1066
01:02:20,750 --> 01:02:25,041
یه اینچ جلو ببره اما طنینهای رحمت هستند
1067
01:02:25,041 --> 01:02:29,416
که من سعی کردم به کل تجربه اضافه کنم
1068
01:02:29,416 --> 01:02:32,083
یه کار روتینی که وقتی میرم شیکاگو اینه که
1069
01:02:32,083 --> 01:02:34,458
در خیابان منتهی به موسسه هنر قدم میزنم
1070
01:02:34,458 --> 01:02:38,291
و یکی دو ساعت به نقاشیهای معینی نگاه میکنم
1071
01:02:38,291 --> 01:02:40,000
به طور مدام
1072
01:02:40,000 --> 01:02:42,750
برگشتن و نگاه کردن به این
نقاشیها مثل اینه که
1073
01:02:42,750 --> 01:02:45,208
دوستای قدیمیت رو ببینی
1074
01:02:45,208 --> 01:02:48,833
کالکشن مونه بهترینه
1075
01:02:48,833 --> 01:02:52,583
«به خصوص «صبح در سن نزدیک ژیورنی
1076
01:02:52,583 --> 01:02:55,250
که احتمالا اگر بخوام بگم
1077
01:02:55,250 --> 01:02:58,166
محبوبترین نقاشی برای من در دنیاست
1078
01:03:00,958 --> 01:03:05,291
که چیزی به جز یه کلاژ بسیار لطیف نیست
1079
01:03:05,291 --> 01:03:07,291
سفیدها، آبیها، خاکستریها
1080
01:03:07,291 --> 01:03:12,625
که به شکل هارمونیک کنار
همن، هیچ چیز شلوغی نیست
1081
01:03:12,625 --> 01:03:17,083
همه چیز در نقاشی لطیفه، تقریبا نامحسوس
1082
01:03:17,083 --> 01:03:20,833
انتزاعی آرام و خالص
1083
01:03:20,833 --> 01:03:26,208
شبیه موسیقی راول یا دبوسی بر بوم نقاشیست
1084
01:03:26,208 --> 01:03:30,666
"Quartet in F" به خصوص
از موریس راول
1085
01:03:30,666 --> 01:03:35,833
پس برای من نوعی همزیستی
میان هنر و موسیقی وجود داره
1086
01:03:37,000 --> 01:03:40,541
افکتهای صوتی آرام عالیای وجود دارن
1087
01:03:40,541 --> 01:03:43,583
در سراسر فیلم و من نمیخواستم
روشون موسیقی بذارم
1088
01:03:43,583 --> 01:03:46,791
که صداشونو خفه کنم
پس موسیقی بلند نمیخواستم
1089
01:03:46,791 --> 01:03:50,458
یا موسیقی ریتمیک یا موسیقی طوفانی
1090
01:03:50,458 --> 01:03:54,166
در بیشتر بخشها
من دوست ندارم مخاطب رو راهنمایی کنم
1091
01:03:54,166 --> 01:03:56,500
یا اینکه قراره چه احساسی داشته باشن
1092
01:03:56,500 --> 01:03:59,625
دوست دارم خودشون متوجه بشن
1093
01:03:59,625 --> 01:04:03,125
استثناهایی در این مورد وجود داره مثل روانی
1094
01:04:03,125 --> 01:04:07,083
که موسیقی میگه دقیقا در تمام لحظات
1095
01:04:07,083 --> 01:04:09,916
چطور احساسی داشته باشید و عالیست
1096
01:04:09,916 --> 01:04:13,250
1097
01:04:13,250 --> 01:04:25,750
1098
01:04:25,750 --> 01:04:27,541
وقتی تدوین فیلم رو تموم کردم
1099
01:04:27,541 --> 01:04:33,416
رفتم پیش آهنگساز بزرگ برنارد هرمن
1100
01:04:33,416 --> 01:04:35,250
که اون موقع در لندن زندگی میکرد
1101
01:04:35,250 --> 01:04:38,875
اون موسیقیای داشت که
توسط هیچکاک رد شده بود
1102
01:04:38,875 --> 01:04:42,541
و هرمن آمریکا رو ترک کرد و رفت انگلیس
1103
01:04:42,541 --> 01:04:44,291
مهاجر شد
1104
01:04:44,291 --> 01:04:49,083
1105
01:04:49,083 --> 01:04:57,000
1106
01:04:57,000 --> 01:04:59,875
1107
01:04:59,875 --> 01:05:03,708
من راف کات جنگیر رو برای هرمن
1108
01:05:03,708 --> 01:05:05,250
نمایش دادم
1109
01:05:05,250 --> 01:05:07,791
اون بعد از پخش اومد بیرون و گفت
1110
01:05:07,791 --> 01:05:13,291
خب فکر میکنم اگر بسپریش به من
این فیلم گه رو
1111
01:05:13,291 --> 01:05:16,375
میتونم نجات بدم و برات موسیقی رو پست میکنم
1112
01:05:16,375 --> 01:05:20,166
از دست اون سکانس اول در صحرا خلاص شو
1113
01:05:20,166 --> 01:05:22,625
یا هر قبرستونی که فیلمبرداریش کردی
1114
01:05:22,625 --> 01:05:23,875
بهش نیاز نداری
1115
01:05:23,875 --> 01:05:26,083
هیچ معنی نمیده
1116
01:05:26,083 --> 01:05:29,166
و حالا من یکم ناراحت شدم
1117
01:05:29,166 --> 01:05:33,708
و بهش گفتم میتونم بپرسم چه ایدهای داری؟
1118
01:05:33,708 --> 01:05:35,458
چطور موسیقی براش میسازی؟
1119
01:05:35,458 --> 01:05:37,250
گفت خب یه کلیسا هست
1120
01:05:37,250 --> 01:05:39,791
جایی خارج از لندن
1121
01:05:39,791 --> 01:05:43,083
به اسم سنت جایلز کریپلجیت
1122
01:05:43,083 --> 01:05:45,333
و اونجا بهترین ارگ کلیسا رو دارن
1123
01:05:45,333 --> 01:05:46,583
که من میشناسم
1124
01:05:46,583 --> 01:05:48,541
صداش بینظیره
1125
01:05:48,541 --> 01:05:51,500
و بهش گفتم میخوای در جنگیر
1126
01:05:51,500 --> 01:05:53,458
از ارگ کلیسا استفاده کنی؟
1127
01:05:53,458 --> 01:05:56,833
ایدهای داشتی که چرا میخواست
1128
01:05:56,833 --> 01:05:58,333
از ارگ کلیسا استفاده کنه؟
1129
01:05:58,333 --> 01:06:00,125
نه
1130
01:06:00,125 --> 01:06:04,083
به نظرم کلیشه اومد و میدونستم دارم
1131
01:06:04,083 --> 01:06:06,458
با بزرگترین آهنگسازی که وجود داره حرف میزنم
1132
01:06:06,458 --> 01:06:08,541
ایستادم و گفتم
1133
01:06:08,541 --> 01:06:11,958
خب ممنون که اجازه دادی با
یه شخص جذاب ملاقات کنم
1134
01:06:11,958 --> 01:06:14,166
و رفتم
1135
01:06:14,166 --> 01:06:16,708
به هیچ جام نیست که طرف برنارد هرمنه
1136
01:06:16,708 --> 01:06:20,000
یا لودویگ بیتهوون
1137
01:06:20,000 --> 01:06:24,541
من به فیلم وابستهتر از این بودم
که به کسی بدمش
1138
01:06:24,541 --> 01:06:28,416
که بهش المان مهمی چون موسیقی اضافه کنه
1139
01:06:28,416 --> 01:06:35,375
این یکی از بدترین ناامیدیهای من در زندگیمه
1140
01:06:35,375 --> 01:06:37,500
پس فیلم رو با خودم برگردوندم خونه
1141
01:06:37,500 --> 01:06:41,666
و من شروع کردم به استفاده از موسیقی انتخابی
1142
01:06:41,666 --> 01:06:45,500
موسیقیهای موجود رو که
گوش میدادم رو میذاشتم
1143
01:06:45,500 --> 01:06:50,000
من دنبال موسیقیای نبودم
که فیلم رو جلو ببره
1144
01:06:50,000 --> 01:06:54,333
من دنبال قطعه موسیقی بودم
1145
01:06:54,333 --> 01:06:58,666
که مانند یه دست سرد روی گردن یا کمر باشه
1146
01:06:58,666 --> 01:07:05,333
پس به کارهایی مثل کریستف پندرسکی گوش میدادم
1147
01:07:05,333 --> 01:07:06,791
آهنگساز لهستانی
1148
01:07:06,791 --> 01:07:11,083
1149
01:07:11,083 --> 01:07:17,708
1150
01:07:17,708 --> 01:07:23,375
آنتون وبرن که آرامترین قطعات رو نوشته
1151
01:07:23,375 --> 01:07:26,500
قطعهای به نام پنج قطعه برای ارکسترا
1152
01:07:26,500 --> 01:07:30,000
که موسیقی هیچوقت از این سطح بالاتر نمیره
1153
01:07:30,000 --> 01:07:32,708
1154
01:07:32,708 --> 01:07:36,541
1155
01:07:36,541 --> 01:07:43,125
1156
01:07:43,125 --> 01:07:45,416
اون شاگرد شوئنبرگ بود
1157
01:07:45,416 --> 01:07:50,000
یه جورایی دوازده صدای موسیقی
یا مجموعه موسیقی خلق میکرد
1158
01:07:50,000 --> 01:07:54,333
که معمولا ملودیک یا ریتمیک نیست
1159
01:07:54,333 --> 01:07:57,750
من موسیقی فیلم رو
1160
01:07:57,750 --> 01:08:03,125
اول با قطعات این موسیقیها انتخاب کردم
1161
01:08:03,125 --> 01:08:08,333
و بعد فیلم رو با انتخاب موسیقاییام
1162
01:08:08,333 --> 01:08:13,416
پیش یه آهنگساز به اسم
لالو شیفرین که میشناختم بردم
1163
01:08:13,416 --> 01:08:17,333
و گفتم لالو میخوام موسیقی مثل
1164
01:08:17,333 --> 01:08:18,916
یه دست سرد روی گردن یا کمر باشه
1165
01:08:18,916 --> 01:08:21,541
هیچ چیز بلند و شلوغی نمیخوام
1166
01:08:21,541 --> 01:08:26,791
به جز شاید در سری جاها فقط برای تاکید
1167
01:08:26,791 --> 01:08:30,666
مثل جایی که دختر بچه نوشتههای
روی سینهاش رو نشون میده
1168
01:08:33,958 --> 01:08:41,583
1169
01:08:43,958 --> 01:08:47,125
1170
01:08:47,125 --> 01:08:48,833
گفت فهمیدم فهمیدم
1171
01:08:48,833 --> 01:08:51,958
و من رفتم به استودیوی ضبط در وانرز برادرز
1172
01:08:51,958 --> 01:08:57,125
و اونجا 80 یا 90 موزیسین
هستند که همشون آمادن
1173
01:08:57,125 --> 01:09:01,958
و اول برای صحرای عراق شروع به اجرا میکنه
1174
01:09:01,958 --> 01:09:07,000
و موسیقی داشت غرش
میکرد و داد میکشید و جیغ میزد
1175
01:09:07,000 --> 01:09:10,000
و من صدای فوقالعادهی این افراد رو داشتم
1176
01:09:10,000 --> 01:09:15,291
که در فاصله دارن حفاری میکنن
در نمای مدیوم و کلوزآپ
1177
01:09:15,291 --> 01:09:18,583
و موسیقی همه چیز رو نابود میکرد
1178
01:09:18,583 --> 01:09:21,666
موسیقی خیلی پیچیده و جذابیست
1179
01:09:21,666 --> 01:09:25,833
اما بلند و ریتمیک و اشتباه بود
1180
01:09:25,833 --> 01:09:28,541
و ازش متنفر شدم
1181
01:09:28,541 --> 01:09:31,958
1182
01:09:31,958 --> 01:09:38,833
1183
01:09:38,833 --> 01:09:42,666
گفتم لالو این اشتباهه
1184
01:09:42,666 --> 01:09:44,125
میتونی تغییرش بدی؟
1185
01:09:44,125 --> 01:09:47,208
و گفت نه نمیتونم
1186
01:09:47,208 --> 01:09:50,083
پس گفتم تمومه. جلسه تمومه
1187
01:09:50,083 --> 01:09:51,541
و دوست خوب من بود
1188
01:09:51,541 --> 01:09:56,291
دیگه از اون موقع حرف نزدیم
1189
01:09:56,833 --> 01:10:00,208
رئیس موسیقی برادران وارنر ترکها رو گرفت
1190
01:10:00,208 --> 01:10:06,208
که من از نسخههاای ال پی
انتخاب کرده بود رو بازتنظیم کرد
1191
01:10:06,208 --> 01:10:09,708
توسط یه ارکسترایی در لندن
1192
01:10:09,708 --> 01:10:11,458
این چیزیه که در فیلمه
1193
01:10:11,458 --> 01:10:15,541
من چیزی ابهامآمیز میخواستم
یا صدایی که به نظر بیاد
1194
01:10:15,541 --> 01:10:19,708
مثل «لالایی» برامس که اینطوریه
1195
01:10:19,708 --> 01:10:26,375
1196
01:10:26,375 --> 01:10:29,541
1197
01:10:29,541 --> 01:10:33,916
1198
01:10:33,916 --> 01:10:38,250
به قطعات مختلف یکی
پس از دیگری گوش میدادم
1199
01:10:38,250 --> 01:10:42,666
پخش میکردم...پخش میکردم، دو ثانیه و حذف
1200
01:10:42,666 --> 01:10:44,833
ده ثانیه و قطع
1201
01:10:44,833 --> 01:10:49,083
صدها قطعه گوش دادم تا برسم به
1202
01:10:49,083 --> 01:10:52,791
لولهی زنگها از مایک الدفیلد
1203
01:10:52,791 --> 01:10:55,750
هیچ برچسبی روش نیست، دستنوشتهای
روی یه برچسب بود
1204
01:10:55,750 --> 01:10:57,833
1205
01:10:57,833 --> 01:11:09,958
1206
01:11:09,958 --> 01:11:12,416
1207
01:11:12,416 --> 01:11:19,500
1208
01:11:19,500 --> 01:11:22,333
1209
01:11:22,333 --> 01:11:25,500
1210
01:11:25,500 --> 01:11:29,791
نامعمول نیست که چنین موسیقیای داشته باشی
1211
01:11:29,791 --> 01:11:33,791
شما افتتاحیه و موسیقی همراه
با اون رو اودیسه 2001 دارید
1212
01:11:33,791 --> 01:11:38,416
"Thus Spake Zarathustra" قطعهی
1213
01:11:38,416 --> 01:11:41,000
که توسط هربرت فون کاراجان آهنگسازی شده بود
1214
01:11:41,000 --> 01:11:43,708
با ارکستر سمفونی وین
1215
01:11:43,708 --> 01:11:46,916
1216
01:11:46,916 --> 01:11:54,125
1217
01:11:54,125 --> 01:12:01,250
1218
01:12:01,250 --> 01:12:04,083
اونها قطعات اتنخابی و موجود
بود که کوبریک استفاده کرد
1219
01:12:04,083 --> 01:12:08,000
بعد از اینکه موسیقی که
الکس نورث ساخته بود رو
1220
01:12:08,000 --> 01:12:09,583
رد کرد
1221
01:12:09,583 --> 01:12:12,750
و موسیقی نورث با موسیقی انتخابی هماهنگ نبود
1222
01:12:12,750 --> 01:12:14,916
و مورد من هم همین بود
1223
01:12:14,916 --> 01:12:17,416
1224
01:12:17,416 --> 01:12:26,041
1225
01:12:26,041 --> 01:12:34,708
1226
01:12:34,708 --> 01:12:38,041
تمام اون چیزها، نقاشیها و موسیقی
1227
01:12:38,041 --> 01:12:43,083
همشون در مسیر بلندی بر من تاثیر
گذاشتن که چطور فیلم رو بسازم
1228
01:12:45,375 --> 01:12:50,250
اونها به نوعی به تصوراتت نفود میکنن
1229
01:12:50,250 --> 01:12:54,833
که ایدههات رو برای یه فیلم تغذیه میکنن
1230
01:12:56,458 --> 01:13:00,541
اگر یه بدبین بودم نمیتونستم فیلمساز بشم
1231
01:13:00,541 --> 01:13:02,791
رویکرد من در جنگیر
1232
01:13:02,791 --> 01:13:06,208
به عنوان یه ناباور یا بدبین نبود
1233
01:13:06,208 --> 01:13:08,500
به عنوان یه معتقد فیلم رو ساختم
1234
01:13:08,500 --> 01:13:16,958
و برای کارگردانی فیلم به
این شکل، من مجبور بودم
1235
01:13:16,958 --> 01:13:21,708
خودم رو و احساساتم در
مورد مسئله رو جدا کنم
1236
01:13:21,708 --> 01:13:27,000
و بازیگران رو وارد یه فضای ذهنی کنم
1237
01:13:27,000 --> 01:13:30,583
که بتونن خودشون رو جدا کنند
1238
01:13:30,583 --> 01:13:32,583
از چیزی که داشت به تصویر کشیده میشد
1239
01:13:32,583 --> 01:13:36,250
بلتی و من هیچوقت در مورد
یه فیلم ترسناک حرف نزدیم
1240
01:13:36,250 --> 01:13:39,791
یا تاثیرات یک فیلم ترسناک
1241
01:13:39,791 --> 01:13:43,416
برای من بیشتر شبیه یه
قطعه «موسیقی مجلسی» هست تا نمایشی
1242
01:13:43,416 --> 01:13:48,083
بیشتر اتفاقات در یه اتاق رخ میده
1243
01:13:48,083 --> 01:13:50,541
در اتاق دختر کوچولو
1244
01:13:50,541 --> 01:13:53,666
من قصد گفتن این داستان رو کردیم
1245
01:13:53,666 --> 01:13:58,291
که با معمای ایمان و خیر و شر سروکار داشت
1246
01:13:58,291 --> 01:14:04,083
فداکاری و خیر و عشق شدید
1247
01:14:04,083 --> 01:14:06,541
1248
01:14:06,541 --> 01:14:08,458
1249
01:14:08,458 --> 01:14:11,000
1250
01:14:11,000 --> 01:14:13,750
1251
01:14:15,791 --> 01:14:21,208
الان که من اینجا نشستم و
در مورد این فیلم حرف میزنم
1252
01:14:21,208 --> 01:14:25,708
احنمالا در ذهن چشم مردم موقع دیدن فیلم
1253
01:14:25,708 --> 01:14:28,916
براشون سواله که آیا به
...من چنین چیزی باور دارم
1254
01:14:28,916 --> 01:14:30,750
«چیزی تحت عنوان «تسخیر شیطانی
1255
01:14:30,750 --> 01:14:34,625
هیچ نظری ندارم، این یکی از معماهاست
1256
01:14:34,625 --> 01:14:36,666
1257
01:14:36,666 --> 01:14:40,000
1258
01:14:40,000 --> 01:14:41,916
1259
01:14:41,916 --> 01:14:45,125
1260
01:14:45,125 --> 01:14:50,625
حالا من چیزی رو فیلم میگیرم که قراره
...یه تسخیر شدگی واقعی و
1261
01:14:50,625 --> 01:14:53,333
جنگیری توسط جنگیر واتیکان
1262
01:14:53,333 --> 01:14:55,291
پدر گابریل آمورث
1263
01:14:55,291 --> 01:15:00,083
چیزی که من دیدم بسیار
آزاردهنده و متقاعدکننده بود
1264
01:15:00,083 --> 01:15:04,083
اما آیا میدونم چی بود؟ نه
1265
01:15:04,083 --> 01:15:05,541
افرادی هستن که میگن
1266
01:15:05,541 --> 01:15:08,458
خب من هیچکدوم از این چیزا رو باور نمیکنم
1267
01:15:08,458 --> 01:15:12,583
به تسخیر باور ندارم
به شیطان باور ندارم
1268
01:15:12,583 --> 01:15:16,583
اما دارن تماشاش میکنن، میبینی؟
1269
01:15:16,583 --> 01:15:20,916
حقیقت اینه که ما هیچی نمیدونیم الکساندر
1270
01:15:20,916 --> 01:15:22,541
ما هیچی نمیدونیم
1271
01:15:22,541 --> 01:15:25,083
از بزرگترین متفکران و فیلسوفان
1272
01:15:25,083 --> 01:15:28,875
که دنیا به خودش دیده، از آگوستین
1273
01:15:28,875 --> 01:15:33,500
تا اسفتن هاوکینگ، ما هیچی نمیدونیم
1274
01:15:33,500 --> 01:15:35,250
1275
01:15:35,250 --> 01:15:36,583
1276
01:15:36,583 --> 01:15:38,375
1277
01:15:38,375 --> 01:15:41,583
1278
01:15:43,291 --> 01:15:47,000
تنها چیزی که میدونیم اینه که در مورد
تولدمون چیزی برای گفتن نداریم
1279
01:15:47,000 --> 01:15:51,375
ما بیشک هیچی نداریم در
مورد زمان و مکان بگیم
1280
01:15:51,375 --> 01:15:55,458
یا اینکه میمیریم
1281
01:15:55,458 --> 01:16:00,416
زندگی به شدت مبهمه
برای همین هم فیلمای من مبهمن
1282
01:16:06,166 --> 01:16:15,000
بیشتر زندگی ما در ذهن چشم میگذره
1283
01:16:15,000 --> 01:16:20,041
و بعد میتونه از واقعیت جدانشدنی بشه
1284
01:16:20,041 --> 01:16:23,416
هر کدوم از ما با واقعیت مجزایی زندگی میکنه
1285
01:16:26,041 --> 01:16:31,458
پس من سوال رو برای زمان
طولانیای از فیلم رها میکنم
1286
01:16:31,458 --> 01:16:36,791
همانطور که بسیاری از اینها در واقع چیزیست
1287
01:16:36,791 --> 01:16:45,041
که در زندگی واقعی اتفاق میفته
...یا شاید این نتیجهی
1288
01:16:45,041 --> 01:16:49,500
رخدادی به شدت نامعمول است
1289
01:16:49,500 --> 01:16:53,416
که به روشهای متفاوتی
1290
01:16:53,416 --> 01:16:56,083
برای آدمهای متفاوتی اتفاق میفته
1291
01:16:57,583 --> 01:16:59,750
کاراس تنها شخصیتیه
1292
01:16:59,750 --> 01:17:03,208
که قبلتر ولگرد رو دیده و صداشو شنیده
1293
01:17:05,208 --> 01:17:09,208
1294
01:17:09,208 --> 01:17:11,791
1295
01:17:15,416 --> 01:17:18,583
یکی از دلایکی که مردم ممکن بود
توسط اون سکانس کوتاه
1296
01:17:18,583 --> 01:17:23,333
در مترو متاثر بشن
این واقعیت هست که
1297
01:17:23,333 --> 01:17:29,208
صدای اون ولگرد بعدا در اتاق شنیده میشه
1298
01:17:29,208 --> 01:17:31,291
از دهان ریگان
1299
01:17:31,291 --> 01:17:34,125
وقتی داره از تخت دختر دور میشه
1300
01:17:34,125 --> 01:17:37,208
صدای ولگرد رو میشنوه
1301
01:17:37,208 --> 01:17:42,166
1302
01:17:42,166 --> 01:17:44,458
یا شایدم نه؟
1303
01:17:44,458 --> 01:17:48,458
همیشه سوال هست
1304
01:17:48,458 --> 01:17:51,458
به همون شکل که شما مدال رو میبینید
1305
01:17:51,458 --> 01:17:54,541
که در خواب کاراس ظاهر میشه، اونی
که توسط مرین در عراق
1306
01:17:54,541 --> 01:17:56,958
کشف شده بود
1307
01:17:56,958 --> 01:18:00,458
ایدهی این سکانس همبستگی داره با
1308
01:18:00,458 --> 01:18:03,416
این ایده که آدما قراره به طور
پیچیدهای در نقطهای
1309
01:18:03,416 --> 01:18:06,166
به هم مربوط بشن
1310
01:18:06,166 --> 01:18:11,708
تصاویر و افکار اشتراکی
1311
01:18:11,708 --> 01:18:15,041
مدال سن جوزفه که در غار پیدا میشه
1312
01:18:23,041 --> 01:18:25,666
سوال اینه که مدال سن جوزف
1313
01:18:25,666 --> 01:18:31,000
بین این همه اثر هنری از
قرنهای پیشین چیکار میکنه
1314
01:18:31,000 --> 01:18:33,500
و این سوالی بود که من میخواستم مطرح کنم
1315
01:18:33,500 --> 01:18:36,291
همونطور که در اول «2001 اودیسه» مطرح میشه
1316
01:18:36,291 --> 01:18:39,958
ما تا امروز هنوز نمیدونیم که
ستون هرمی در مورد چیه
1317
01:18:39,958 --> 01:18:42,500
در ظهور و شروع انسان ظاهر میشه
1318
01:18:42,500 --> 01:18:47,666
و بعد در «مشتری» در 2001 ظاهر میشه
1319
01:18:47,666 --> 01:18:50,833
و بعد در پایان فیلم
1320
01:18:50,833 --> 01:18:54,666
دوباره ستون هرمی رو داریم
1321
01:18:54,666 --> 01:18:59,916
به نظرم نبوغآمیز بود از یه جادو در
فیلمی این چنینی استفاده کنی
1322
01:18:59,916 --> 01:19:03,875
و این چیزیه که به «همشهری کین» ورود میکنه
1323
01:19:06,833 --> 01:19:09,958
همه اینها چه معنی میدن؟
1324
01:19:09,958 --> 01:19:14,458
هم واضحه هم نامحسوس
1325
01:19:17,250 --> 01:19:21,625
من این نماهای دیگه رو به صحنه اضافه کردم
1326
01:19:21,625 --> 01:19:24,916
که از تجربه مرین بود
1327
01:19:24,916 --> 01:19:28,041
و به خواب کاراس وارد میشد
1328
01:19:28,041 --> 01:19:30,916
مدالی در حال افتادن
1329
01:19:30,916 --> 01:19:34,208
مدال سن جوزف که در عراق یافت شد
1330
01:19:34,208 --> 01:19:39,208
من یه سگ در حال پارس که به
سمت دوربین میدوه اضافه کردم
1331
01:19:39,208 --> 01:19:42,625
که یادبودی از سگهای عراق است
1332
01:19:42,625 --> 01:19:46,041
که وقتی مرین با مجسمه پازوزو مواجه میشه
1333
01:19:46,041 --> 01:19:48,541
دور مجسمه پازوزو پارس میکنن
1334
01:19:48,541 --> 01:19:51,875
ساعت در عراق که فقط مرین میبینه
1335
01:19:51,875 --> 01:19:54,208
ساعتی که کاراس تا حالا ندیده
1336
01:19:54,208 --> 01:19:58,291
مادرش از دکه مترو بیرون میاد
1337
01:20:02,000 --> 01:20:08,166
یکی از موتیفهای تکرارشونده
در فیلم عروج است
1338
01:20:09,083 --> 01:20:13,625
که بیشک ارجاعیست به مسیحیت
1339
01:20:13,625 --> 01:20:15,750
خیلی نیمهخودآگاهه
1340
01:20:15,750 --> 01:20:19,166
اگر بهش اشاره نمیکردم ممکن بود متوجهش نشید
1341
01:20:23,750 --> 01:20:27,791
«و بهش جیغ میزنه «دیمی
1342
01:20:27,791 --> 01:20:29,041
اسمی که صداش زده بود
1343
01:20:29,041 --> 01:20:30,916
اسمش دمین بود
1344
01:20:30,916 --> 01:20:34,750
هیچوقت صداش رو نمیشنوید
1345
01:20:34,750 --> 01:20:40,791
و داره بهش دست تکون میده
و داد میزنه مامان مامان
1346
01:20:40,791 --> 01:20:42,833
اما صداش رو نمیشنوید
1347
01:20:42,833 --> 01:20:44,083
دوتا کات مجزا هستن
1348
01:20:44,083 --> 01:20:46,833
دیگه هیچوقت با هم تو یه قاب نیستن
1349
01:20:46,833 --> 01:20:50,416
داره مادرش رو میبینه که نزول میکنه
1350
01:20:50,416 --> 01:20:56,083
در یه ایستگاه مترو که بهش
نشون میده که احتمالا
1351
01:20:56,083 --> 01:20:58,875
داره به جهنم نزول میکنه
1352
01:20:58,875 --> 01:21:03,458
کاملا ارجاعی به ایدهای که داشت
مادرش رو از دست میداد
1353
01:21:03,458 --> 01:21:05,750
و نمیتونست جلوش رو بگیره
1354
01:21:05,750 --> 01:21:09,875
1355
01:21:12,500 --> 01:21:14,416
1356
01:21:14,416 --> 01:21:17,125
1357
01:21:17,125 --> 01:21:19,083
1358
01:21:21,833 --> 01:21:24,125
1359
01:21:24,125 --> 01:21:25,666
1360
01:21:25,666 --> 01:21:27,375
1361
01:21:27,375 --> 01:21:28,833
1362
01:21:28,833 --> 01:21:30,666
1363
01:21:30,666 --> 01:21:32,958
1364
01:21:32,958 --> 01:21:35,458
1365
01:21:35,458 --> 01:21:40,458
ایده در باب منبع گناه هست
1366
01:21:41,208 --> 01:21:43,083
1367
01:21:43,083 --> 01:21:44,791
1368
01:21:44,791 --> 01:21:46,041
1369
01:21:46,041 --> 01:21:47,625
1370
01:21:47,625 --> 01:21:51,416
گناهی که زندگیش رو متعلق به کشیشی کرد
1371
01:21:51,416 --> 01:21:54,750
نه به خاطر سلامت مادرش یا نیک زیستن
1372
01:21:54,750 --> 01:21:56,583
1373
01:21:56,583 --> 01:21:58,125
1374
01:21:58,125 --> 01:21:59,666
1375
01:21:59,666 --> 01:22:01,166
1376
01:22:01,166 --> 01:22:02,666
این اساس منبع گناه هست
1377
01:22:02,666 --> 01:22:05,958
پس وقتی در فیلم میبینیمش
1378
01:22:05,958 --> 01:22:09,875
داره از این گناه رنج میکشه و
ایمانش رو از دست میده
1379
01:22:09,875 --> 01:22:12,250
چیزی که من در زندگیم در مورد
مادرم احساس کردم
1380
01:22:12,250 --> 01:22:17,041
چیزی که من و بلتی رو صمیمی کرد
1381
01:22:17,041 --> 01:22:21,375
عشق مادرانمون بود
1382
01:22:21,375 --> 01:22:26,333
بیل به مادرش
1383
01:22:26,333 --> 01:22:30,916
عشق فوقالعاده و حسی از فقدان
1384
01:22:30,916 --> 01:22:32,958
برای مادرش داره
1385
01:22:32,958 --> 01:22:37,375
مادرش که به اون بیشتر موفقیتش رو مدیونه
1386
01:22:37,375 --> 01:22:42,416
و من حس فقدان عظیمی به مادرم دارم
1387
01:22:42,416 --> 01:22:46,375
و این یکی از چیزایی بود که بینمون دوستی ایجاد کرد
1388
01:22:46,375 --> 01:22:49,666
و همینطور مضمون کلی فیلم
1389
01:22:49,666 --> 01:22:52,500
کاراس هدف شیطانه
1390
01:22:52,500 --> 01:22:54,541
نه دختربچه
1391
01:22:54,541 --> 01:22:57,875
1392
01:22:57,875 --> 01:23:00,166
1393
01:23:00,166 --> 01:23:01,416
1394
01:23:01,416 --> 01:23:02,916
1395
01:23:02,916 --> 01:23:04,166
1396
01:23:04,166 --> 01:23:05,708
1397
01:23:05,708 --> 01:23:08,208
1398
01:23:10,416 --> 01:23:13,000
1399
01:23:13,000 --> 01:23:18,083
شیطان میره داخل و سعی
میکنه به کاراس نشون بده
1400
01:23:18,083 --> 01:23:23,625
ایمانش بیارزش و پوچ و بیتاثیر است
1401
01:23:23,625 --> 01:23:28,541
این هدف کل تسیخیر هست
1402
01:23:28,541 --> 01:23:34,166
و این کنش شیطانه تا به کشیش جوان نشون بده
1403
01:23:34,166 --> 01:23:39,958
انسانها موجودات منزجرکننده از کثافتاند
1404
01:23:39,958 --> 01:23:43,250
حتی یه بچه معصوم و کم سن هیچی نیست
1405
01:23:43,250 --> 01:23:47,958
مگر یه تیکه کثافت منزجرکننده، چیزی
که شیطان میخواد
1406
01:23:47,958 --> 01:23:51,875
در مورد هم فکر کنیم
1407
01:23:51,875 --> 01:23:55,875
1408
01:23:55,875 --> 01:24:04,375
1409
01:24:04,375 --> 01:24:07,166
فکر میکنم هدف اینه که ما رو ناامید کنه
1410
01:24:10,458 --> 01:24:14,166
تا خودمون رو قالب
1411
01:24:14,166 --> 01:24:16,250
حیوان و پلیدی ببینیم
1412
01:24:19,458 --> 01:24:23,541
رد کردن این امکان که خدا به دادمون میرسه
1413
01:24:23,541 --> 01:24:25,208
1414
01:24:25,208 --> 01:24:27,958
1415
01:24:27,958 --> 01:24:30,250
1416
01:24:30,250 --> 01:24:31,916
1417
01:24:31,916 --> 01:24:33,875
هیتر باورش داشت
1418
01:24:33,875 --> 01:24:38,500
1419
01:24:45,708 --> 01:24:48,750
1420
01:24:50,208 --> 01:24:51,958
استالین باورش داشت
1421
01:24:51,958 --> 01:24:56,166
استالین 20 میلیون از آدمای خودش رو کشت
1422
01:24:56,166 --> 01:24:58,666
چون باور داشت که بیارزشند
1423
01:24:58,666 --> 01:25:00,166
1424
01:25:00,166 --> 01:25:02,458
1425
01:25:02,458 --> 01:25:05,375
1426
01:25:05,375 --> 01:25:11,375
اینجا یه سکانس قوی بین کاراس و پدر هست
1427
01:25:11,375 --> 01:25:15,625
که توسط یه کشیش واقعی به
اسم پدر بیرمینگام بازی شده
1428
01:25:15,625 --> 01:25:17,625
1429
01:25:22,375 --> 01:25:24,916
1430
01:25:28,166 --> 01:25:30,458
1431
01:25:30,458 --> 01:25:34,791
سکانس به موازای چیزی که
داره ریگان اتفاق میفته هست
1432
01:25:34,791 --> 01:25:36,750
1433
01:25:36,750 --> 01:25:38,166
1434
01:25:38,166 --> 01:25:39,708
1435
01:25:39,708 --> 01:25:41,666
1436
01:25:41,666 --> 01:25:45,166
و شما این دو نیروی ناهمخوان رو میبینید
1437
01:25:45,166 --> 01:25:50,541
که به آرومی به سمت هم با
کششی مغناطیسی حرکت میکنن
1438
01:25:50,541 --> 01:25:56,666
دختر بچهای که قربانی جدایی
1439
01:25:56,666 --> 01:26:00,416
والدینش هست و اندوه مادرش
1440
01:26:00,416 --> 01:26:05,000
و کشیش رو میبینید که داره
ایمانش رو از دست میده
1441
01:26:05,000 --> 01:26:09,250
کسی که فراخوانده میشه تا به دختر کمک کنه
1442
01:26:09,250 --> 01:26:12,583
این سه شخصیت قراره بهم برسن
1443
01:26:12,583 --> 01:26:18,416
و توسط جهانهای مجزایی به سمت
هم به وسیله سرنوشت جذب میشن
1444
01:26:18,416 --> 01:26:20,166
و این چیزی بود که طراحی شده بود
1445
01:26:20,166 --> 01:26:27,416
و از مکان دیگری به من ابلاغ شده بود
1446
01:26:27,416 --> 01:26:32,916
باور دارم همه ما چنین تجربیات
وصف ناشدنی داریم
1447
01:26:32,916 --> 01:26:37,791
رویاهای توضیحناپذیر که
ممکنه از جای دیگری باشن
1448
01:26:37,791 --> 01:26:41,083
که بعضی اوقات خودشون رو
تحت عنوان دژاوو نشون میدن
1449
01:26:41,083 --> 01:26:45,833
تصاویر و لحظات بسیار زیادی در زندگی وجود دارن
1450
01:26:45,833 --> 01:26:52,833
که در پیچش زمانی و در مکان دیگری وجود دارن
1451
01:26:52,833 --> 01:26:58,291
که به طور تصادفی توسط کس دیگری گزینش شدهاند
1452
01:26:58,291 --> 01:27:01,916
ما فقط در مورد چیزایی که اتفاق افتادند خواب نمیبینیم
1453
01:27:01,916 --> 01:27:04,083
یا چیزایی دارن اتفاق میفتن
1454
01:27:04,083 --> 01:27:06,291
ما در مورد چیزهایی از جای دیگری خواب میبینیم
1455
01:27:06,291 --> 01:27:07,875
از کجا هستند؟
1456
01:27:07,875 --> 01:27:11,166
و این بزرگترین کشفیست که من کردهام
1457
01:27:11,166 --> 01:27:14,750
که به عنوان یه فیلمساز میتونم
1458
01:27:14,750 --> 01:27:17,833
جیزی از زندگی یه شخصیت بردارم
1459
01:27:17,833 --> 01:27:21,375
و بذارش در زندگی ناخودآگاه شخص دیگری
1460
01:27:21,375 --> 01:27:23,500
1461
01:27:23,500 --> 01:27:26,333
1462
01:27:26,333 --> 01:27:27,958
1463
01:27:27,958 --> 01:27:29,833
1464
01:27:29,833 --> 01:27:32,875
1465
01:27:32,875 --> 01:27:38,666
من برام ابهام جذاب نیست اما عاشق خلقشم
1466
01:27:38,666 --> 01:27:43,625
وقتی مخاطب برداشت خودش رو از یه فیلم داره
1467
01:27:43,625 --> 01:27:46,166
فیلمی که من یا کس دیگهای ساخته
1468
01:27:46,166 --> 01:27:49,958
من همیشه باور داشتهام
چیزی که به یه فیلم میاری
1469
01:27:49,958 --> 01:27:53,666
به خصوص مثل جنگیر، چیزی که تو بهش میاری
1470
01:27:53,666 --> 01:27:56,416
چیزی قراره باشه که ازش میگیری
1471
01:27:56,416 --> 01:27:59,833
پایان لازم نیست قطعی نیست
1472
01:27:59,833 --> 01:28:02,541
اما باید قانعکننده میبود
1473
01:28:02,541 --> 01:28:07,500
خیلیها به آخر فیلم به عنوان ابهام نگاه میکنن
1474
01:28:07,500 --> 01:28:12,125
خیلیها فکر میکنن که شیطان برد
1475
01:28:12,125 --> 01:28:15,875
و کاراس و مرین از نتیجه مردهاند
1476
01:28:15,875 --> 01:28:19,083
از تسخیر و جنگیری
1477
01:28:19,083 --> 01:28:21,083
این رویکرد من به فیلم نبود
1478
01:28:21,083 --> 01:28:22,875
و حتی باور من هم نیست
1479
01:28:22,875 --> 01:28:24,541
1480
01:28:25,333 --> 01:28:27,666
1481
01:28:27,666 --> 01:28:30,125
1482
01:28:33,666 --> 01:28:35,833
1483
01:28:35,833 --> 01:28:37,666
1484
01:28:37,666 --> 01:28:40,125
1485
01:28:41,083 --> 01:28:46,458
یه شعر فوقالعاده از باب دیلن هست
1486
01:28:46,458 --> 01:28:50,166
وقتی واعظین دربارهی سرنوشت
شیطان موعظه میکنن
1487
01:28:50,166 --> 01:28:54,166
معلمین آموزش میدن، دانش صبر میکند
1488
01:28:54,166 --> 01:28:59,041
اما خیر بیرون از دروازهها میایستد
1489
01:28:59,041 --> 01:29:05,083
و بعضی اوقات حتی رئیس جمهور آمریکا
1490
01:29:05,083 --> 01:29:08,791
باید برهنه بایستد
1491
01:29:08,791 --> 01:29:11,541
و اگر افکار رویاهای من قابل رویت بودن
1492
01:29:11,541 --> 01:29:14,583
احتمالا سرم رو میذاشتن تو گیوتین
1493
01:29:14,583 --> 01:29:19,208
اما اشکالی نداره مامان، من فقط دارم میمیرم
1494
01:29:20,791 --> 01:29:24,875
چیزی که در لحظه آخر مرگ کاراس
1495
01:29:24,875 --> 01:29:27,375
نشون داده میشه
1496
01:29:27,375 --> 01:29:33,125
پدر کاراس زندگیش رو در ذهنش از دست میده
1497
01:29:35,500 --> 01:29:40,500
برای زندگی یه بچه که هیچوقت نمیشناخته
1498
01:29:40,500 --> 01:29:43,416
اون فقط دختر تسخیر شده رو دیده بود
1499
01:29:43,416 --> 01:29:47,708
و احساس بزرگی از ایثار وجود داره
1500
01:29:47,708 --> 01:29:52,583
که در اون لحظه رخ میده، مثل سیدنی کارتون
1501
01:29:52,583 --> 01:29:55,583
در پایان داستان دو شهر
1502
01:29:55,583 --> 01:29:57,875
1503
01:29:57,875 --> 01:30:00,041
1504
01:30:00,041 --> 01:30:06,666
1505
01:30:06,666 --> 01:30:11,000
ایدهی تسخیر شیطانی و جنگیری
1506
01:30:11,000 --> 01:30:16,083
ایدهایست که کشیش مسیح رو
1507
01:30:16,083 --> 01:30:20,416
در تشریفات آیینی برای بیرون
راندن شیطان صدا میزنه
1508
01:30:20,416 --> 01:30:22,541
در پایان جنگیر
1509
01:30:22,541 --> 01:30:25,625
در تناقض با چیزیه که الان گفتم
1510
01:30:25,625 --> 01:30:29,125
در رمان
توسط کریس و شارون در اتاق دیگری شنیده میشه
1511
01:30:29,125 --> 01:30:31,375
توسط کریس و شارون در اتاق دیگری شنیده میشه
1512
01:30:31,375 --> 01:30:34,333
بلتی تمام این پاراگراف رو
1513
01:30:34,333 --> 01:30:38,166
در راستای این نوشت تا اتفاق رو نشون نده
1514
01:30:38,166 --> 01:30:40,375
اینکه کاراس خودکشی میکنه
1515
01:30:40,375 --> 01:30:42,875
ما نمیتونیم کات بزنیم
1516
01:30:42,875 --> 01:30:46,375
ما در طول جنگیری کات نمیزنیم
1517
01:30:46,375 --> 01:30:49,541
ما لحظهای داریم که کریس رو نشسته میبینیم
1518
01:30:49,541 --> 01:30:51,125
چیزی رو میدوزه
1519
01:30:51,125 --> 01:30:54,166
اما در طول جنگیری
کات زدنی به بیرون وجود نداره
1520
01:30:54,166 --> 01:30:57,125
و من گفتم بیل چی شده؟
1521
01:30:57,125 --> 01:31:01,166
مشخصا از پنجره رفت بیرون، چطور؟
1522
01:31:01,166 --> 01:31:02,458
تسخیر شده بود؟
1523
01:31:02,458 --> 01:31:07,708
نه، ییل گفت تسخیر نشده
1524
01:31:07,708 --> 01:31:11,000
نه اون تصمیمی خودآگاه گرفت
1525
01:31:11,000 --> 01:31:13,500
که خودش رو پرت کنه بیرون
1526
01:31:13,500 --> 01:31:17,916
و با شیطان در درونش خودش رو بکشه
1527
01:31:17,916 --> 01:31:21,166
اما تو به من میگی شیطان رو میخوای بیرون کنی
1528
01:31:21,166 --> 01:31:22,666
کی از پنجره میره بیرون؟
1529
01:31:22,666 --> 01:31:26,208
من گفتم اما بیل این خودکشیه
1530
01:31:26,208 --> 01:31:29,625
این در کلیسای کاتولیک گناهه
1531
01:31:29,625 --> 01:31:32,083
خودکشی گناهه
1532
01:31:32,083 --> 01:31:36,666
هم اون موقع هم الان گیج کنندهست
1533
01:31:36,666 --> 01:31:40,500
اول از همه از نظرم بعید اومد که یه شخصیت
1534
01:31:40,500 --> 01:31:44,166
بتونه شیطان رو به درونش فرابخونه
1535
01:31:44,166 --> 01:31:48,083
شیطان کاری که بخواد رو میکنه
1536
01:31:48,083 --> 01:31:49,333
1537
01:31:49,333 --> 01:31:50,750
1538
01:31:50,750 --> 01:31:53,583
1539
01:31:53,583 --> 01:31:56,458
1540
01:31:56,458 --> 01:31:59,791
1541
01:32:07,875 --> 01:32:09,375
1542
01:32:09,375 --> 01:32:13,083
1543
01:32:16,625 --> 01:32:17,875
1544
01:32:17,875 --> 01:32:20,708
1545
01:32:20,708 --> 01:32:22,833
1546
01:32:22,833 --> 01:32:25,625
اگر سکانس رو نگاه کنید و آنالیزش کنید
1547
01:32:25,625 --> 01:32:28,958
شیطان وارد کاراس میشه
1548
01:32:28,958 --> 01:32:32,791
چون کاراس دعوتش میکنه وارد بشه
1549
01:32:32,791 --> 01:32:35,416
و اون این دختر رو زده
1550
01:32:35,416 --> 01:32:37,166
که کاریست شیطانی
1551
01:32:37,166 --> 01:32:39,833
شما دقیقا میبینید که میگه
1552
01:32:39,833 --> 01:32:41,458
1553
01:32:41,458 --> 01:32:44,958
1554
01:32:44,958 --> 01:32:47,125
1555
01:32:47,125 --> 01:32:51,750
مرین هیچوقت نمیتونست کاری
که کاراس کرد رو بکنه
1556
01:32:51,750 --> 01:32:55,208
1557
01:32:55,208 --> 01:32:58,916
این تو محدوده مرین نبود
1558
01:32:58,916 --> 01:33:01,125
اون دستاش دور گردن دختره
1559
01:33:01,125 --> 01:33:05,291
همونطور که بلتی در رمان نوشته
و اون
1560
01:33:05,291 --> 01:33:07,958
مدال سن جوزف دور گردنش رو پاره میکنه
1561
01:33:07,958 --> 01:33:10,916
کاراس به بیرون نگاه میکنه
1562
01:33:10,916 --> 01:33:13,458
که بازن و پردهها هم باد میخورن
1563
01:33:13,458 --> 01:33:16,250
چهرهی مادرش رو میبینه
1564
01:33:16,250 --> 01:33:18,791
اینجا دو سه تا کات داریم
1565
01:33:18,791 --> 01:33:22,250
که در کتاب نیست و بلتی زیر سوال بردش
1566
01:33:22,250 --> 01:33:26,666
اما در آخر با ایده همراه شد
1567
01:33:26,666 --> 01:33:32,083
اینکه فکر میکنه شاید به مادرش ملحق میشه
1568
01:33:32,083 --> 01:33:33,958
در زندگی بعدیش
1569
01:33:33,958 --> 01:33:37,541
در اون لحظه در لحظهای کوتاه و بریده
1570
01:33:37,541 --> 01:33:41,833
تغییر ظاهرش و تبدیل شدنش
به شیطان رو مییبینید
1571
01:33:41,833 --> 01:33:46,458
و دستاش رو در حالی که گردن
دختر رو گرفته میبینیم
1572
01:33:46,458 --> 01:33:48,875
که تا حد مرگ خفش کنه
1573
01:33:48,875 --> 01:33:51,750
که احتمالا انگیزهای شیطانی است
1574
01:33:51,750 --> 01:33:54,375
و بعد رها میکنن
1575
01:33:54,375 --> 01:33:56,000
شیطان درونش نیست
1576
01:33:56,000 --> 01:33:58,791
و به درخواست به خصوص بلتی
1577
01:33:58,791 --> 01:34:03,541
و اکثر آدمایی که متوجه نیستن
یا درکش نمیکنن
1578
01:34:03,541 --> 01:34:07,041
به کاراس تهی از شیطان برمیگردیم
1579
01:34:07,041 --> 01:34:14,791
من بودم ظاهر شیطان رو در
کاراس تا آخر نگه میداشتم
1580
01:34:14,791 --> 01:34:20,708
و بیل گفت نه باید برگردی به ظاهر کاراس
1581
01:34:20,708 --> 01:34:23,916
به عنوان فریاد «نه» گفتن که
1582
01:34:23,916 --> 01:34:26,541
باعث میشه این تصمیم رو خودآگاهانه بگیره
1583
01:34:26,541 --> 01:34:29,708
وگرنه این شیطانه که پیروز شده
1584
01:34:29,708 --> 01:34:34,083
اما همینطور که اینجا نشستم برام مشخص نیست
1585
01:34:34,083 --> 01:34:36,750
چرا این اتفاق میفته
1586
01:34:36,750 --> 01:34:40,375
من هرکسی رو به چالش میکشم تا این رو ببینه
1587
01:34:40,375 --> 01:34:42,083
و با تحلیل کردنش
1588
01:34:42,083 --> 01:34:44,375
بگه از این سکانس چه برداشتی کردن
1589
01:34:44,375 --> 01:34:48,500
اینکه چرا شیطان تصمیم میگیره
به کاراس توجه کنه
1590
01:34:48,500 --> 01:34:52,291
دختر رو ول کنه بره به کاراس یه سواله
1591
01:34:52,291 --> 01:34:56,333
اما من باور دارم که کل تسخیر
1592
01:34:56,333 --> 01:35:01,000
دختر بچه در راستای استیصال کاراسه
1593
01:35:01,000 --> 01:35:05,000
و احتمال فقدان ایمان
1594
01:35:05,000 --> 01:35:08,875
آیا میتونیم بگیم که در لحظه آخر با شیطان
1595
01:35:08,875 --> 01:35:12,083
ایمانش رو بازیافت؟
1596
01:35:12,083 --> 01:35:15,625
این چیزیه که بلتی سعی داره بگه
1597
01:35:15,625 --> 01:35:19,541
اون در لحظه مرگ گناهانش رو اعتراف میکنه
1598
01:35:19,541 --> 01:35:21,625
به دوستش پدر دایر
1599
01:35:21,625 --> 01:35:25,000
بنابراین توسط ایمان کاتولیک بخشیده شده
1600
01:35:25,000 --> 01:35:27,625
اما این یه گناهه
1601
01:35:27,625 --> 01:35:31,583
فکر میکنم اگر ضعفی در جنگیر باشه همینه
1602
01:35:31,583 --> 01:35:33,791
من راه دیگهای نداشتم
1603
01:35:33,791 --> 01:35:37,083
پس به روشی که بلتی بهم
توضیحش داد فیلمبرداریش کردم
1604
01:35:37,083 --> 01:35:40,583
لحظهی میانهرویی هست
1605
01:35:40,583 --> 01:35:45,541
خیلی اتفاق روتینی نبوده
که به عنوان کارگردان
1606
01:35:45,541 --> 01:35:47,916
مجبور بوده باشم چیزی که
کامل درک نمیکنم فیلم بگیرم
1607
01:35:47,916 --> 01:35:51,500
در واقع این تنها مثالیه که میتونم بگم
1608
01:35:51,500 --> 01:35:54,500
برای من این یه ضعفه
1609
01:35:54,500 --> 01:35:59,416
مثل زخمهای یک چرم خوب هست
1610
01:35:59,416 --> 01:36:04,416
بیل که مثل یه برادر دوستش
دارم و براش احترام قائلم
1611
01:36:04,416 --> 01:36:07,000
و بهم این اثر شگفتانگیز رو داد
1612
01:36:07,000 --> 01:36:10,000
که به عنوان یک فیلم نوشته بودش
1613
01:36:10,000 --> 01:36:13,208
...اما هیچوقت قادر نبود تا در لحظه یکی مانده به آخر
1614
01:36:13,208 --> 01:36:16,708
فیلم سازش کنه
1615
01:36:16,708 --> 01:36:18,166
و منم همینطور
1616
01:36:18,166 --> 01:36:21,833
نمیتونم از اون سکانس دفاع کنم
1617
01:36:21,833 --> 01:36:23,666
به نظر نمیرسه برای میلیونها آدمی که دیدنش
1618
01:36:23,666 --> 01:36:27,583
مشکلی بوده باشه
1619
01:36:27,583 --> 01:36:30,958
چیزی که نشون دادیم رو پذیرفتن
1620
01:36:30,958 --> 01:36:36,458
سکانس که از سمت مخاطب
1621
01:36:36,458 --> 01:36:38,625
ایمان کامل رو میطلبه
1622
01:36:38,625 --> 01:36:45,916
1623
01:36:45,916 --> 01:36:51,333
چندسال پیش به کیوتو رفتم، وقتی
جنگیر رو پخش کرده بودن
1624
01:36:53,208 --> 01:36:57,500
وقتی شما به کیوتو میاید، فقط یه شهر صنعتیه
1625
01:36:57,500 --> 01:37:00,500
شبیه لانگ بیچ کالیفورنیاست
1626
01:37:00,500 --> 01:37:03,416
هیچ نکتهای در موردش نیست تا اینکه
1627
01:37:03,416 --> 01:37:08,666
میرسید به والد سیتی که شامل قرن 11 میشه
1628
01:37:08,666 --> 01:37:13,500
و حتی مکانها و خونههای قدیمیتر
1629
01:37:13,500 --> 01:37:21,166
و مانند پوشش زمانی از قرنها پیشه
1630
01:37:21,166 --> 01:37:25,375
و بهم گفتن که باید باغ ذن رو ببینی
1631
01:37:25,375 --> 01:37:30,125
و منم به فکر رفتن بهش افتادم
1632
01:37:30,125 --> 01:37:34,666
رفتم اونجا و یه تکه زمینی بود
1633
01:37:34,666 --> 01:37:39,416
که دریایی از شن شانهای بود
1634
01:37:39,416 --> 01:37:44,208
و روی تعدادی سنگ بود
1635
01:37:44,208 --> 01:37:51,708
و هرکدوم از اونا روی جایی از دریای شن بودن
1636
01:37:51,708 --> 01:37:56,041
و دورش نیمکتهایی بود که آدما بتونن بشینن
1637
01:37:56,041 --> 01:38:01,125
و اونا اونجان تا باغ ذن رو عبادت کنن
1638
01:38:01,125 --> 01:38:02,958
و من نشستم
1639
01:38:02,958 --> 01:38:06,583
شاید فقط 20 نفر اونجا بودن
1640
01:38:06,583 --> 01:38:09,000
همه خیلی ساکت بودن
1641
01:38:09,000 --> 01:38:12,500
و به خودم گفتم این چیه
1642
01:38:12,500 --> 01:38:18,000
یه تعداد سنگ هست که روی دریایی
از شن شانهای جایگذاری شده
1643
01:38:18,000 --> 01:38:23,625
و اگر خودت رو بسپری
بهش این اتفاقیه که میفته
1644
01:38:25,666 --> 01:38:27,416
من بهش نگاه میکردم
1645
01:38:27,416 --> 01:38:31,708
و سعی کردم بفهمم جذابیتش چیه
1646
01:38:31,708 --> 01:38:33,458
چرا انقدر معروفه؟
1647
01:38:33,458 --> 01:38:39,083
کسی نمیدونه اون سنکها توسط کی
و چه موقع اونجا گذاشته شدن
1648
01:38:39,083 --> 01:38:43,458
پس شروع میکنه به درگیر کردن ذهنتون
1649
01:38:43,458 --> 01:38:46,833
چیزی که بعد متوجه میشید این سنگهان
1650
01:38:46,833 --> 01:38:52,208
شبیه قارههای مجزایی که
هیچوقت بهم وصل نمیشن
1651
01:38:52,208 --> 01:38:56,958
همیشه جدا از هم زندگی میکنن
1652
01:38:56,958 --> 01:39:00,875
مانند قارههای زمین
1653
01:39:00,875 --> 01:39:07,750
و بعد متوجه میشی که مثل آدمهان
1654
01:39:07,750 --> 01:39:11,125
مانند خانوادههایی که تنها زندگی میکنن
1655
01:39:11,125 --> 01:39:15,166
و بعد شروع میکنی به فهمیدن این که
1656
01:39:15,166 --> 01:39:20,750
این طبیعت انسانه
که همه ما تنهاییم
1657
01:39:20,750 --> 01:39:25,500
مهم نیست چقدر به خانواده و
دوستامون نزدیک باشیم
1658
01:39:25,500 --> 01:39:29,000
ما در این دنیا تنهاییم
1659
01:39:29,000 --> 01:39:31,500
...و من اونجا نبودم تا
1660
01:39:31,500 --> 01:39:35,000
همین الانم که دارم در موردش
حرف میزنم من رو دگرگون میکنه
1661
01:39:35,000 --> 01:39:41,083
هنوز یه ربع نشده بود اونجا
بودم که شروع به گریه کردم
1662
01:39:41,083 --> 01:39:44,666
شروع به گریستن کردم
1663
01:39:44,666 --> 01:39:49,958
من توسط این تصویر ساده به شدت متاثر شدم
1664
01:39:49,958 --> 01:39:54,333
که نمایان میکرد جداییای را
1665
01:39:54,333 --> 01:39:58,375
که همه ما با هم زیستهایم
1666
01:40:00,958 --> 01:40:04,916
تا به امروز من رو متاثر کرده
1667
01:40:06,458 --> 01:40:10,166
من هیچوقت اون تجربهی
کیوتو رو فراموش نمیکنم
1668
01:40:10,166 --> 01:40:14,583
و مضطربم دوباره تجربش کنم
1669
01:40:14,583 --> 01:40:17,000
احتمالا 40 سال پیش بود
1670
01:40:17,000 --> 01:40:19,541
که من اونجا بودم اما یه روز هم نبوده
1671
01:40:19,541 --> 01:40:23,291
که من تصویری از اون تجربه نداشته باشم
1672
01:40:25,666 --> 01:40:29,041
من کل دنیا بودم
1673
01:40:29,041 --> 01:40:32,791
و «طنین رحمت» برای من باغ کوچک ذن بود
1674
01:40:32,791 --> 01:40:36,041
باغی از هیچ مگر شن و سنگ
1675
01:40:36,041 --> 01:41:01,083
مترجم دانیال زینالعابدینی
1676
01:40:46,083 --> 01:40:56,083
1677
01:40:56,083 --> 01:41:06,125
1678
01:41:06,125 --> 01:41:16,125
1679
01:41:16,125 --> 01:41:26,166
1680
01:41:26,166 --> 01:41:36,166
1681
01:41:36,166 --> 01:41:46,208
1682
01:41:46,208 --> 01:41:56,208
1683
01:41:56,208 --> 01:42:06,208
1684
01:42:06,208 --> 01:42:16,250
1685
01:42:16,250 --> 01:42:26,250
1686
01:42:26,250 --> 01:42:36,291
1687
01:42:36,291 --> 01:42:46,291
1688
01:42:46,291 --> 01:42:56,333
1689
01:42:56,333 --> 01:43:06,333
1690
01:43:06,333 --> 01:43:16,375
1691
01:43:16,375 --> 01:43:26,375
1692
01:43:26,375 --> 01:43:36,458