1
00:00:02,000 --> 00:00:03,751
...آنچه گذشت
2
00:00:04,626 --> 00:00:06,042
اینو، فقط در عرض چند ساعت بدست آوردم
3
00:00:06,667 --> 00:00:07,834
بدون اینکه حتی دانشگاه رو ترک کنم
4
00:00:07,959 --> 00:00:10,250
میتونیم اینجا پول زیادی به جیب بزنیم
من فقط به یه پخش کننده نیاز دارم
5
00:00:10,459 --> 00:00:14,542
مطمئن شو که طارق کاریو میکنه که ما بهش میگیم
اگه اینکارو نکنه، طارق خواهد مُرد
6
00:00:14,834 --> 00:00:16,709
میدونم که واسه پرداخت پول به دیویس
مواد فروشی میکنی
7
00:00:16,834 --> 00:00:18,292
مامان ، من هرکاری لازم باشه میکنم
تا از زندون بیارمت بیرون، باشه؟
8
00:00:18,417 --> 00:00:20,584
مهم نیست که من چیکار کنم-
تو باید یه اسلحه داشته باشی-
9
00:00:20,792 --> 00:00:23,626
گوست و تامی توی سراسر شهر
جاسازِ مخفی اسلحه داشتن
10
00:00:23,751 --> 00:00:25,584
تویه یکی از این مکان ها
باید اسلحه وجود داشته باشه
11
00:00:25,751 --> 00:00:27,751
.ما یه شریک تجاری جدید داریم
طارق سن پاتریک
12
00:00:28,375 --> 00:00:29,375
چی؟-
چی؟-
13
00:00:29,501 --> 00:00:30,834
مونه تورو فرستاده اینجا
تا جاسوسی کنی ازم، درسته؟
14
00:00:30,959 --> 00:00:32,876
.بزار ببینم چطوری تجارتت رو اداره میکنی
کار ما میتونه به سرعت انجام بشه
15
00:00:33,000 --> 00:00:34,459
شریک داری-
نه-
16
00:00:34,667 --> 00:00:35,709
فک کنم تو شریک زندگی من هستی
17
00:00:37,792 --> 00:00:41,709
درو، ازت میخوام که مراقب خودت باشی
هیچ کس مثله خونودات ازت حمایت نمیکنه
18
00:00:41,834 --> 00:00:43,876
خدای من. رایلی، الان چکار میکنی؟
19
00:00:43,999 --> 00:00:45,209
...اگه تو یه وكیل آمریكایی نبودی
20
00:00:45,334 --> 00:00:47,209
الان اون خواهرزاده پُرحرفت تو جزیره ریکرز بود...
21
00:00:47,334 --> 00:00:49,584
هر کاری که تو بخوای میکنم-
اتفاقا یه کاری هست که میتونی برام انجام بدی-
22
00:00:49,709 --> 00:00:52,375
من هدف رو می بینم-
با اون صحبت نکن-
23
00:00:52,584 --> 00:00:54,375
تو یه انرژی عجیب غریب داری
24
00:00:54,584 --> 00:00:56,334
تا حالا کسی اینو بهت گفته؟-
نه-
25
00:00:56,459 --> 00:00:58,542
اون پسری که پیرهن ستران میپوشه
همیشه عوضی بازی درمیاره؟
26
00:00:58,667 --> 00:01:02,000
.خجالتیه اما نگرانش نباش
بجاش نگران من باش
27
00:01:03,334 --> 00:01:04,918
جباری ، کتاب دومت کی منتشر میشه؟
28
00:01:05,000 --> 00:01:07,918
تقریباً آماده میشه، بعد دوباره منصرف میشه
29
00:01:08,667 --> 00:01:10,667
در حال حاضر
سخت مشغول کار روی رمان بعدی هستم
30
00:01:11,292 --> 00:01:12,459
واسه چی دارم بهت پول میدم؟
31
00:01:13,375 --> 00:01:15,999
مرکز توجه روی ساشا بوده
اونو پیش ساکس میبریم
32
00:01:16,083 --> 00:01:19,918
شرارت هاشو افشا میکنیم
از پرونده مستثنی شده
و کل مسئله رو حل خواهیم کرد
33
00:01:20,083 --> 00:01:23,292
اگه یه رازی رو بهم بگی بعدش ممکنه
منم یه راز به تو بگم
34
00:01:23,417 --> 00:01:24,626
...میتونم بهت بگم
35
00:01:25,417 --> 00:01:26,584
یا بهت نشونش بدم؟...
36
00:01:32,542 --> 00:01:33,792
دیانا کیه؟
37
00:01:33,817 --> 00:01:40,817
حرفه اي ترين مرجع زيرنويس فارسي
www.eSubtitle.com
تقديم ميکند
38
00:01:41,587 --> 00:01:51,816
ترجمه و زیرنویس: هادی نریمانی
Instagram: Hadi_narimani81
39
00:03:14,083 --> 00:03:22,417
تولد، تولد، تولدت مبارک
بیا شمعا رو فوت کن
40
00:03:22,959 --> 00:03:33,667
تولدت مبارک طارق عزیزم
تولدت مبارک
41
00:03:34,083 --> 00:03:35,584
خیلی خب
42
00:03:36,042 --> 00:03:37,334
خیلی خب، فوت کن-
آره-
43
00:03:37,459 --> 00:03:39,542
فوت کن فوت کن-
آره-
44
00:03:39,667 --> 00:03:41,959
آفرین-
آره-
45
00:03:42,209 --> 00:03:45,167
پسر من 18 ساله شه-
دیگه بزرگ شدی طارق-
46
00:03:45,292 --> 00:03:47,709
آره، من بهت افتخار میکنم
47
00:03:48,501 --> 00:03:49,501
ممنون مادربزرگ
48
00:03:51,751 --> 00:03:54,167
خب کی میخواد کیک بخوره؟-
من-
49
00:03:54,292 --> 00:03:56,167
قطعاً همینطوره-
خیلی خب-
50
00:03:58,834 --> 00:04:02,459
سلام، شرمنده دیر کردم-
دختر عزیزم-
51
00:04:07,834 --> 00:04:08,918
کیک رو از دست دادم یا نه؟
52
00:04:11,792 --> 00:04:14,834
بفرما، خواهش میکنم
53
00:04:14,959 --> 00:04:18,000
اینجا چیکار میکنی؟-
منظورت چیه؟ تولده دیگه-
54
00:04:18,209 --> 00:04:19,375
چرا نباید اینجا باشم؟
55
00:04:20,626 --> 00:04:25,501
دختر عزیزم، خیلی متاسفم که کنارت نبودم
56
00:04:25,918 --> 00:04:27,584
کنارت نبودم تا ازت محافظت کنم
57
00:04:28,459 --> 00:04:33,501
خیلی دوست دارم-
مامان، رفتارت عجیب غریبه-
58
00:04:34,125 --> 00:04:37,584
.منم دوستت دارم
طارق قبل از من رسید خونه؟
59
00:04:41,918 --> 00:04:43,292
اوه خدای من
60
00:05:10,334 --> 00:05:11,667
کتاب مقدس
61
00:05:31,083 --> 00:05:32,083
سلام مامان
62
00:05:34,375 --> 00:05:37,501
تولدت مبارک طارق-
ممنونم، تو چطوری؟-
63
00:05:38,000 --> 00:05:42,918
من خوبم، تو چطوری؟
امروز میخوای چیکار کنی؟
64
00:05:43,167 --> 00:05:44,918
میدونی که دوس دارم
تو روز تولدت ببینمت
65
00:05:48,999 --> 00:05:51,834
آره، میام ملاقاتت
اما باید واسه امتحان درس بخونم
66
00:05:52,083 --> 00:05:53,876
پس الان قطع میکنم دیگه
بعدا باهات حرف میزنم
67
00:05:54,167 --> 00:05:56,375
خیلی خب، دوست دارم
68
00:05:57,167 --> 00:06:00,083
موفق باشی توی امتحانت
به زودی می بینمت
69
00:06:00,209 --> 00:06:01,209
خیلی خب، دوست دارم
70
00:06:06,834 --> 00:06:08,417
باید دیگه اینجا نیایی واقعا
71
00:06:08,709 --> 00:06:12,999
میدونم که دیویس احضاریه ای رو برای
شهادت توی جلسه دادرسی استیضاح من فرستاده
72
00:06:14,000 --> 00:06:16,542
... درمورد اینکه من توی تروث بودم، شبِ قتلِ سن پاتریک
73
00:06:16,667 --> 00:06:18,959
نمیتونی چیزی بگی...-
قسم میخورم-
74
00:06:19,042 --> 00:06:20,959
اگه اونا پرسیدن، باید بگم که تو اونجا بودی
75
00:06:21,209 --> 00:06:24,042
باید بگم یه نفر با داشتن این اطلاعات
تورو مجبور کرده باج سبیل بدی
76
00:06:24,292 --> 00:06:26,751
حداقل اونقدر باهوش بودی که بهم نگی اون کیه
77
00:06:26,876 --> 00:06:30,709
لطفا ، تامیکا ، این کارو نکن
زندگیم رو خراب میکنی
78
00:06:30,876 --> 00:06:32,918
من نگران زندگیت نیستم
79
00:06:33,751 --> 00:06:36,918
اتهامات رو بزار کنار
میدونی که تاشا سرکرده گروه نیست
80
00:06:37,000 --> 00:06:39,292
بفهم داری اشتباه میکنی
این مسائل قابل حله
81
00:06:39,417 --> 00:06:41,959
از کنترل من خارجه
انتخاب دیگه ای ندارم
82
00:06:42,042 --> 00:06:46,000
تو وكیل ایالات هستی، چرا از كنترلت خارجه؟
83
00:06:46,959 --> 00:06:48,584
نمیتونم بهت بگم-
درسته-
84
00:06:48,834 --> 00:06:50,459
من دیگه وکیلت نیستم
85
00:06:51,542 --> 00:06:54,959
تو منو تو این موقعیت قرار دادی
بهت گفتم که این اتفاق، میوفته
86
00:06:55,250 --> 00:06:58,792
کوپر اگه من شهادت بدم
به شغلت لطمه وارد میشه
87
00:06:59,167 --> 00:07:02,667
قبل از اینکه این قطار تو رو از مسیر خارج کنه
باید متوقفش کنی
88
00:07:03,417 --> 00:07:04,751
بیا برو بیرون
89
00:07:08,626 --> 00:07:09,626
لعنتی
90
00:07:10,125 --> 00:07:13,626
باور کنی یا نه، یه راهی وجود داره
که توی این بازی واقعاً خوب عمل کنی
91
00:07:14,584 --> 00:07:15,751
این یه مهارته
92
00:07:16,584 --> 00:07:19,417
برای کنترل یه کاکاسیاه
همیشه باید بتونی قبل از اون فکر کنی
93
00:07:19,709 --> 00:07:22,918
هر چی بهش بگی
همیشه باید اون رو به تو برگردونه
94
00:07:23,167 --> 00:07:27,042
مامان ، من حتی نمیدونم معنی این چیه-
معنیش اینکه اون یارو عاشقت نیست-
95
00:07:27,584 --> 00:07:30,751
بلکه عاشقِ تصویر خودشه
که توی چشمای تو می بینه
96
00:07:31,375 --> 00:07:34,501
اگه کاری کنی که اون فک کنه خیلی باحاله
دیگه ول کن ماجرا نیست
97
00:07:34,834 --> 00:07:36,417
این بهتر از هر موادیه
که ما می تونیم بفروشیم
98
00:07:37,125 --> 00:07:39,000
این همه چیز درمورد زن بودن
تو دنیایِ یه مرد هستش
99
00:07:39,834 --> 00:07:41,167
مردا مزایای خاصی دارن
100
00:07:42,125 --> 00:07:44,167
بهت یاد میدم که چطوری
برابری رو توی یه رابطه تحمیل کنی
101
00:07:45,125 --> 00:07:48,501
می بینی که چطوری کارآگاه رامیرز رو مدیریت میکنم-
این آسونه مامان-
102
00:07:48,626 --> 00:07:49,834
تو با یه یارو گیر افتاده، سکس میکنی
103
00:07:49,959 --> 00:07:52,083
ببین، هر جنده خانومی میتونه
روی کیر یه مرد سواری کنه
104
00:07:52,584 --> 00:07:56,250
اما اگه به نظر تو، سکس بهترین چیزیه
که میتونی ارائه بدی، خودتو دست کم گرفتی
105
00:07:56,375 --> 00:07:58,584
و این نیاز مرد به زنی هست
که بتونه بهش اعتماد کنه
106
00:07:59,459 --> 00:08:00,876
این رمز کنترله
107
00:08:04,834 --> 00:08:06,542
به نظر نمیرسه تحت کنترل باشه
108
00:08:07,959 --> 00:08:11,834
این قسمتی از نقشهس، که به اون علاقمند بشم
بعدم ولش میکنم بره پی کارش
109
00:08:13,000 --> 00:08:14,000
اینو ببین
110
00:08:23,834 --> 00:08:25,375
مو ، دست از خرابکاری بردار ، درو باز کن
111
00:08:25,501 --> 00:08:27,250
این مشکله توئه که فک میکنی
من دارم خرابکاری میکنم
112
00:08:27,792 --> 00:08:31,584
تو به خطقرمز های من احترام نمیذاری، پس از این به بعد
وقتی خواستم ببینمت باهات تماس میگیرم
113
00:08:31,918 --> 00:08:33,000
الان مشکلت چیه تو؟
114
00:08:33,709 --> 00:08:35,000
اجازه بده بیام داخل
درموردش باهم حرف میزنیم
115
00:08:35,125 --> 00:08:38,959
.نه ، میخوام کارم رو انجام بدم
فک میکنی وقتی میای دنیای من متوقف میشه؟
116
00:08:39,042 --> 00:08:41,292
من هیچوقت اینو نگفتم-
رفتارات گویایِ همه چیزه-
117
00:08:41,876 --> 00:08:44,959
میای اینجا بدون اینکه من از قبلش بدونم
و هیجان زده میشی، آدامس میخوری
118
00:08:45,042 --> 00:08:46,042
و هیچی هم واسه ارائه دادن نداری
119
00:08:46,167 --> 00:08:47,918
چرا با تو باید همه چی تبادلی و متقابل باشه؟
120
00:08:48,042 --> 00:08:50,542
من فقط میخوام تورو ببینم-
گوش کن تو منو از در میبینی-
121
00:08:51,000 --> 00:08:52,459
از حرفام کوتاه نمیام
122
00:08:53,209 --> 00:08:54,417
از اینجا برو بیرون
123
00:09:04,876 --> 00:09:08,000
مونه میخواد در مورد چی با من صحبت کنه؟
دلیل این ملاقات چیه؟
124
00:09:08,125 --> 00:09:12,250
بهم نگفت، گفت که تو رو بیارم
و اینجا پیادت کنم
125
00:09:17,375 --> 00:09:20,751
اون اینجا چیکار داره؟
دنبال توئه یا یکی از اعضا خونوادت؟
126
00:09:23,125 --> 00:09:25,042
هیچکدوم، اون فقط یه پلیس کثیفه
127
00:09:25,542 --> 00:09:27,334
مونه چطوری به یه پلیس شیاد اعتماد میکنه؟
128
00:09:28,167 --> 00:09:30,125
میدونی که اونا از این پلسیا معمولی بدترن
129
00:09:30,250 --> 00:09:31,417
درسته
130
00:09:32,334 --> 00:09:36,667
اونا فقط میان که پولا
آزادی یا زندگی شما رو بگیرن از تون
131
00:09:37,792 --> 00:09:39,542
این پلیس چی از مونه میگیره؟
132
00:09:41,250 --> 00:09:44,334
اون بهمون اطلاعات میده
و از دستگیر شدن مون جلوگیری میکنه
133
00:09:45,584 --> 00:09:48,959
فک کنم نگه داشتن کسی مثل اون
که به نفع شما کار کنه، گرون باشه
134
00:09:50,083 --> 00:09:51,459
چقد مالیات بهش پرداخت میکنید؟
135
00:09:58,125 --> 00:09:59,209
چه خبر دیانا؟
136
00:09:59,375 --> 00:10:02,918
طارق نمی دونستم میایی-
اون یارو چیکارت داره؟-
137
00:10:03,417 --> 00:10:04,584
درباره کی صحبت میکنی کین؟
138
00:10:04,792 --> 00:10:06,959
در مورد اون پلیس مزاحم
جلوی در خونه صحبت میکنم
139
00:10:07,042 --> 00:10:08,042
چی؟-
آروم باش، داداش-
140
00:10:08,167 --> 00:10:09,834
نه، لعنتی
اینجا خونهی منم هست
141
00:10:10,167 --> 00:10:12,667
میخوام بدونم چرا این یارو رامیرز
به اندازه کافی احساس راحتی میکنه
142
00:10:12,792 --> 00:10:13,959
که درطول روز میاد و میره...
143
00:10:14,042 --> 00:10:16,042
جایی که هر کسی میتونه اونو ببینه
و آخرشم کارو کاسبی مون به گا میره
144
00:10:16,167 --> 00:10:19,417
کین، میدونی که ما در مورد مسائل خانوادگی
با غریبه ها حرف نمیزنیم
145
00:10:19,542 --> 00:10:22,417
مامان ، تو همیشه میگی خانواده حرف اولو میزنه
146
00:10:22,542 --> 00:10:25,334
اما مث اینکه احساس میکنم
غریبه ها رو به خونواده خودت ترجیح میدی
147
00:10:25,459 --> 00:10:28,375
بهتره دیگه سکوت کنی
تا یه چیز بگی که از گفتنش پیشمون بشی
148
00:10:29,334 --> 00:10:30,334
بیا
149
00:10:35,876 --> 00:10:39,751
کین گاهی اوقات کنترلش رو از دست میده
پسر بدی نیست، فقط یکم بهم ریخته
150
00:10:39,959 --> 00:10:40,959
درو هم همینطور
151
00:10:41,042 --> 00:10:43,209
منو اونو به مدرسه شما فرستادم
تا با این برگرده؟
152
00:10:46,209 --> 00:10:47,999
ایده ای داری که ممکنه این کار کی باشه؟
153
00:10:49,209 --> 00:10:51,501
درو اینو کشیده؟-
میدونی که اون نقاشیش کرده-
154
00:10:52,417 --> 00:10:53,626
این کیه؟ طارق
155
00:10:54,459 --> 00:10:56,834
من نمیشناسمش ولی شاید زیک بشناسه
156
00:10:57,375 --> 00:10:59,834
مشغول انجام تکالیف خودم
و تکالیف زیک هستم
157
00:10:59,959 --> 00:11:01,542
مهم تر از همه، دارم جنسا رو میفروشم
158
00:11:01,667 --> 00:11:03,918
راستشو بگم ، وقت ندارم با کسی برم دور دور
159
00:11:05,709 --> 00:11:07,167
خیلی خب، به زیک میگم پس
160
00:11:10,209 --> 00:11:12,834
ساکس: باید هم دیگرو ببینیم
161
00:11:13,209 --> 00:11:17,417
...من باید به شهر برگردم، بنابراین اگه این همه
162
00:11:22,999 --> 00:11:24,250
چی میخوای تو آخه؟
163
00:11:25,709 --> 00:11:29,999
،وكیلت توی جلسه كناره گیری من
از تامیكا خواست تا شهادت بده
164
00:11:30,501 --> 00:11:32,083
به نظر میاد تو یه مشکلی داری
165
00:11:33,501 --> 00:11:36,334
دیویس میخواست که تامیکا به قاضی بگه
که چقد کثیف و پَستی
166
00:11:38,042 --> 00:11:41,501
فکر می کنی چرا مادرت، تامیکا رو اخراج کرد؟
167
00:11:41,918 --> 00:11:42,918
مهم نیست
168
00:11:43,125 --> 00:11:45,792
تامیکا نمیتونه چیزی رو که مادرم
بهش گفت رو به دادگاه بگه
169
00:11:46,250 --> 00:11:47,918
تامیکا خودش بهم گفت
170
00:11:48,417 --> 00:11:51,167
میتونی اون احضاریه رو بگیری
و از جلو چشام گورتو گم کنی
171
00:11:51,417 --> 00:11:56,250
...طارق ... به تامیکا گفتم که رفتم تروث
172
00:11:56,375 --> 00:11:57,626
اون شبی که پدرت کشته شد...
173
00:11:58,959 --> 00:11:59,959
چی؟
174
00:12:00,584 --> 00:12:03,209
این اشتباه احمقانه خودته
من به کسی چیزی نگفتم
175
00:12:03,334 --> 00:12:06,375
مشکل اینجاست که
من به تامیکا گفتم یه نفر منو دیده
176
00:12:06,999 --> 00:12:11,167
اگه اون بفهمه که تو بودی
قاضی لارکین میپرسه که چرا قبلاً اینو ذکر نکردی
177
00:12:11,501 --> 00:12:13,125
ازت میخوان که شهادت بدی
178
00:12:13,375 --> 00:12:17,501
من مجبورم ازت سوال کنم
و توافق کوچیک ما فاش میشه
179
00:12:29,083 --> 00:12:31,999
شماره ناشناس: در اسرع وقت با من تماس بگیرین
180
00:12:34,918 --> 00:12:35,918
مامان
181
00:12:36,375 --> 00:12:38,083
میدونی دیویس، تامیکا رو احضار کرده؟
182
00:12:38,250 --> 00:12:39,417
آره
183
00:12:39,918 --> 00:12:42,083
شهادت اون کمک میکنه که
ساکس از پرونده خارج شه
184
00:12:42,209 --> 00:12:44,250
اگه بفهمه اون شب واقعاً چه اتفاقی افتاده، چی؟
185
00:12:44,834 --> 00:12:47,667
مامان، فک میکنم این یه خطر بزرگیه-
صحبت های ما محرمانه بود-
186
00:12:47,834 --> 00:12:50,667
پس حتی اگه اون واقعاً خودشم میخواست
هیچی نمی تونست بگه
187
00:12:50,834 --> 00:12:53,125
اون میتونه در مورد حضور من
توی صحنه جرم، یه چیزای بگه
188
00:12:54,501 --> 00:12:56,167
من اون شب ساکس رو توی تروث دیدم
189
00:12:56,501 --> 00:12:59,918
چی؟-
برا اینکه بهت کمک کنم، کل مدت داشتم ازش اخاذی میکردم-
190
00:13:00,167 --> 00:13:02,083
اما من تنها کسی بودم
که میدونستم، اون اونجاس
191
00:13:02,250 --> 00:13:05,042
اما وقتیکه تامیکا دیگه وکیلش نبود
بهش گفت که یه نفر اونو دیده
192
00:13:05,459 --> 00:13:06,667
فک میکنی میتونن ثابت کنن که من بودم؟
193
00:13:06,834 --> 00:13:10,709
طارق چرا اینو الان داری میگی؟
چرا از اول بهم نگفتی؟
194
00:13:11,959 --> 00:13:13,167
درست مثه اون باباتی
195
00:13:13,751 --> 00:13:16,459
.بهم قول دادی که هیچوقت بهم دروغ نمیگی
الان ببین
196
00:13:16,709 --> 00:13:18,792
داری دروغ میگی-
مامان ، من هیچ شباهتی به گوست ندارم-
197
00:13:19,209 --> 00:13:21,876
من دروغ نگفتم، بهت نگفتم
چونکه فقط میخواستم ازت محافظت کنم
198
00:13:22,083 --> 00:13:26,959
چی؟ تو مثل اون صحبت میکنی
تا دروغت رو با دروغ دیگه ماسمالی کنی
199
00:13:28,209 --> 00:13:30,542
تامیکا واقعا فک میکنه
که تو تیراندازی کردی
200
00:13:30,667 --> 00:13:31,876
این همون چیزیه که تو نمیدونی، پسر کوچولو
201
00:13:32,000 --> 00:13:33,626
اون قضیه رو فهمید
به همین خاطرم، مجبور شدم اخراجش کنم
202
00:13:34,584 --> 00:13:38,042
بنابراین اینم یه دروغ از قلم افتادس
چرا اینو بهم نگفتی مامان؟
203
00:13:38,167 --> 00:13:40,501
چون تا الان مهم نبود
204
00:13:40,792 --> 00:13:44,834
میتونست هرچی ساکس بهش گفته رو بگه
چونکه این یه راز نبود
205
00:13:45,459 --> 00:13:50,375
اگه کسی بفهمه چه موقع یا چرا اونو دیدی
206
00:13:50,501 --> 00:13:53,083
کل برنامه مون خراب میشه
از بین میری
207
00:13:55,626 --> 00:13:57,626
باید از شهادت تامیکا جلوگیری کنیم
208
00:13:57,959 --> 00:14:00,042
اون چیزای زیادی میدونه-
میخوای ازش مراقبت کنم؟-
209
00:14:00,501 --> 00:14:06,501
چی؟ امکان نداره
تو یه تصمیمی گرفتی و حالا منم همین کارو میکنم
210
00:14:06,876 --> 00:14:08,792
به دیویس میگم که احضاریه رو پس بگیره
211
00:14:09,834 --> 00:14:12,792
از این به بعد تصمیم سرخود نگیر، باشه؟
212
00:14:12,918 --> 00:14:14,209
من الان تصمیم خودم رو میگیرم
213
00:14:20,042 --> 00:14:22,792
نمیدونم تو چرا نمیخوای یه چای خوشمزه بخوری
214
00:14:23,000 --> 00:14:24,209
دیگه شِکر خوردنو گذاشتی کنار؟
215
00:14:24,334 --> 00:14:26,375
اگه دیگه نخوری، تاثیری خوبی روی پوستت داره
216
00:14:26,501 --> 00:14:31,876
چی؟ ببین من چای و اینا نمیخوام
به اطلاعاتی درمورد طارق نیاز دارم
217
00:14:32,209 --> 00:14:34,417
چرا؟-
چون مامانش رو تحت تعقیب قرار دادم-
218
00:14:34,792 --> 00:14:35,959
ادعا میکنه ورشکسته شده
219
00:14:36,042 --> 00:14:38,959
اما به هرحال میتونه بهترین وکیلمدافع
رو توی نیویورک داشته باشه
220
00:14:39,209 --> 00:14:42,751
الان، اگه بتونم ثابت کنم که طارق
با پول مواد به تیم حقوقی اون کمک مالی میکنه
221
00:14:42,876 --> 00:14:44,626
میتونم کل دفاعیه رو باطل کنم
222
00:14:44,918 --> 00:14:47,999
مثلا اونو دیدی که نمیدونم
داره پول نقدی زیادی رو جابجا میکنه و اینا؟
223
00:14:48,083 --> 00:14:49,626
یا هر چیز مشکوک دیگه ای
224
00:14:49,792 --> 00:14:52,292
وقتی داشت با مامان بزرگش تلفنی
حرف میزد، یه چیزای اتقاقی به گوشم خورد
225
00:14:52,876 --> 00:14:55,709
ازش پول میخواست-
جالبه-
226
00:14:55,999 --> 00:14:58,918
میدونم... معمولاً این دانشجویان کارشناسی
پول اینا نیاز ندارن
227
00:14:59,000 --> 00:15:02,459
حالا که حرفش شد، میخوام دماغم رو سوراخ کنم
...و داشتم فک میکردم که
228
00:15:02,584 --> 00:15:07,209
اما چطور انقد نزدیک شدی که حرفای طارق
رو پای تلفن بشنوی، بدون اینکه متوجهت بشه؟
229
00:15:07,626 --> 00:15:09,751
این اواخر شبا توی اتاقش بودم مدام
230
00:15:10,292 --> 00:15:11,626
چی؟
231
00:15:12,459 --> 00:15:18,334
باهاش سکس کردی یعنی؟
رایلی، بهت نگفتم که این کارو بکنی آخه
232
00:15:18,667 --> 00:15:20,751
در واقع، بهت گفتم که باهاش صحبت نکنی
233
00:15:20,876 --> 00:15:23,999
اولاً اینکه عمو نانسی
من دیگه بچه که نیستم
234
00:15:24,167 --> 00:15:27,417
هروقت عشقم بکشه، میتونم
با هرکی که میخوام رابطه داشته باشم
235
00:15:27,792 --> 00:15:29,959
این فقط سکسـه-
خدایا-
236
00:15:30,042 --> 00:15:32,709
.اما من با طارق قرار نمیزارم
فک کنم من دختر مدنظر اون نیستم
237
00:15:33,125 --> 00:15:35,209
فک کنم هم اتاقیش دوست پسرمه
238
00:15:35,334 --> 00:15:38,876
ما هنوز نوع رابطه رو مشخص نکردیم
اما فک میکنم این رابطه جدی بشه
239
00:15:39,542 --> 00:15:42,167
وقتی بهش فک میکنم دوس دارم
همزمان با چندین نفر رابطه داشته باشم
240
00:15:42,292 --> 00:15:44,626
البته میتونم مثل افراد مسن
...رابطه تک همسری رو تجربه کنم
241
00:15:44,751 --> 00:15:45,751
بعد ببینم خوشم میاد یا نه...
242
00:15:45,876 --> 00:15:48,626
...خواهشا درمورد سکس و اینا صحبت نکنیم
243
00:15:48,876 --> 00:15:51,083
این یارو کیه؟-
برایدن ویستون-
244
00:15:51,584 --> 00:15:57,042
اون به سبک قدیمی هنوز اما ثروتمنده
یه سفید پوسته و تو کارش ممتازه
245
00:15:57,209 --> 00:15:58,584
عاشقش میشی، درست مثه خودته
246
00:15:59,209 --> 00:16:02,375
با این تفاوت که هم اتاقیش، طارق
از یه خانواده بدنامِ جنایتکاره
247
00:16:02,501 --> 00:16:07,834
اگه طارق به همون اندازه که اونو توصیف میکنی، جسوره
پس من توی بهترین موقعیت قرار دارم
248
00:16:08,876 --> 00:16:09,876
خوبه
249
00:16:10,292 --> 00:16:13,375
...از اونجا که وقتت رو توی اتاق میگذرونی
250
00:16:14,042 --> 00:16:17,584
ازت میخوام که حواست باشه...
طارق با کیا رفت و آمد داره و بهم گزارش بدی
251
00:16:17,709 --> 00:16:19,459
اما این مهمه
252
00:16:19,751 --> 00:16:22,459
باهاش صحبت نکن
ازش سوال نپرس
253
00:16:22,584 --> 00:16:28,709
فقط حواست باشه و بهم گزارش بده-
باشه بهت گزارش میدم، توافق کردیم-
254
00:16:31,542 --> 00:16:36,000
برخی مردم میگن هنری عشق رو مسخره میکرده
255
00:16:36,584 --> 00:16:38,334
با نوشتن درمورد این شخصیت ها
به عنوان افرادی احمق
256
00:16:39,709 --> 00:16:40,709
خب شما چی فکر میکنید؟
257
00:16:46,792 --> 00:16:48,667
وقتی زود میرسی
به این معنیه که در زمان مناسب رسیدی
258
00:16:49,167 --> 00:16:51,918
وقتی در زمان مناسب رسیدی
به این معنی که دیر رسیدی
259
00:16:52,417 --> 00:16:55,918
و وقتی که دیر میرسی، فراموش میشی
آقای سن پاتریک
260
00:16:56,000 --> 00:16:58,000
آره میدونم، معذرت میخوام
261
00:16:58,125 --> 00:17:00,125
من با یه سری مشکلات خانوادگی روبرو شدم
که باید خیلی وقت پیش حل شون میکردم
262
00:17:00,250 --> 00:17:02,709
خب، گزارش 15 صفحه ای که قرار بود
در ابتدای کلاس ارائه بشه
263
00:17:03,584 --> 00:17:05,083
الان شده 25 صفحه
264
00:17:08,250 --> 00:17:11,459
جیم و دلا برای هم دیگه هدیه خریدن
265
00:17:11,584 --> 00:17:13,792
که در نهایت
اقدامی احمقانه از نظر مالی به نظر میرسید
266
00:17:14,083 --> 00:17:15,209
چون اونا فقیر بودن
267
00:17:15,375 --> 00:17:18,751
اونا نمیتونن پول رو برای چیزهایی
که نمیتونن استفاده کنن، هدر بدن
268
00:17:18,876 --> 00:17:22,709
ازت میخوام که احضاریه رو پس بگیری-
هی چی میگی؟-
269
00:17:23,209 --> 00:17:28,584
خب، شهادت تامیکا نشون خواهد داد که ساکس
باهات کار میکرده تا شوهرت رو محکوم کنه
270
00:17:28,709 --> 00:17:32,125
که کاملاً با نظریهش درمورد اینکه
تو سرکرده گروه بودی، مغایرت داره
271
00:17:32,459 --> 00:17:35,918
تامیکا از همهی گَند کاریهای ِ ساکس خبر داره
272
00:17:36,042 --> 00:17:37,792
میدونه که همهی جسد ها کجا دفن شدن
273
00:17:38,209 --> 00:17:42,083
تاشا ، ما به تامیکا نیاز داریم
تو هم به تامیکا نیاز داری
274
00:17:42,626 --> 00:17:45,709
تو ساکس رو بی اعتبار میکنی
اون کنار میره دیگه
275
00:17:45,834 --> 00:17:49,459
من پرونده رو بررسی میکنم
...تا اتهامات رو رد کنم و تو
276
00:17:49,709 --> 00:17:51,292
تو هم میتونی همون روز
از زندون بیایی بیرون
277
00:17:51,417 --> 00:17:54,792
دیویس ازت میخوام که اجازه ندی
اون بره روی جایگاه شاهدین
278
00:17:54,918 --> 00:17:57,209
دارم بهت میگم، اون توی دادگاه
شاهد خواهد بود
279
00:17:57,959 --> 00:17:58,959
چی؟
280
00:17:59,417 --> 00:18:02,042
هی، من موکلت م-
منم وکیلم-
281
00:18:02,209 --> 00:18:03,501
میخوای از اینجا بری بیرون یا نه؟
282
00:18:09,542 --> 00:18:11,042
گوش کن ، طارق
283
00:18:11,999 --> 00:18:16,709
چرا هوشمند بودن یا مسئولیت پذیری
توی فرهنگ ما، انقد پیش پا افتادس؟
284
00:18:17,250 --> 00:18:20,542
ما به عنوان سیاه پوستان باید روزانه مبارزه کنیم
تا این دیدگاه رو تغییر بدیم
285
00:18:20,667 --> 00:18:21,667
درست میگی
286
00:18:21,792 --> 00:18:26,209
گوش کن، میدونم که با مادر و پدرت
مشکلات زیادی داری
287
00:18:26,375 --> 00:18:30,584
اما رفتارت روی ما، بعنوان افراد سیاه پوست
توی این دانشگاه، تأثیر منفی میذاره
288
00:18:30,876 --> 00:18:32,751
به خصوص که من استادت هستم
289
00:18:33,042 --> 00:18:37,834
من مسئولت هستم طارق-
در مورد خونواده م صحبت نکنید، اوکی؟-
290
00:18:38,250 --> 00:18:40,334
به جای اینکه مثل پدرم رفتار کنید
باید کار تونو انجام بدین
291
00:18:40,459 --> 00:18:43,250
من اگه پدری داشتم
که به شما احتیاجی نداشتم
292
00:18:47,751 --> 00:18:50,417
مونه زودتر، از من درباره نقاشی پرسید
اما من اصلا چیزی بهش نگفتم
293
00:18:51,000 --> 00:18:54,751
من فک میکنم داره تلاش میکنه
که اون کارِ تو بوده، میدونی که
294
00:18:54,876 --> 00:18:58,083
بله عزیزم، این یه راز نیست
295
00:18:59,125 --> 00:19:00,292
همه خونوادم میدونن
296
00:19:02,042 --> 00:19:04,542
مونه داره تورو آزمایش میکنه-
برای چی، داره آزمایش میکنه؟-
297
00:19:04,834 --> 00:19:07,375
اون داره سعی میکنه ببینه
که تو به کی وفاداری؟ من یا اون
298
00:19:08,459 --> 00:19:10,751
آره اون ازم این انتظار رو داره-
آره-
299
00:19:11,667 --> 00:19:16,042
اون حالا تورو یکی از ما میدونه
و این ممکنه یه نعمت یا یه نفرین باشه
300
00:19:21,334 --> 00:19:22,876
مراقب خودت باش طارق
301
00:19:26,292 --> 00:19:29,375
طارق نمیخواست با من دربارهی
درو و اون نقاشی صادق باشه
302
00:19:30,125 --> 00:19:31,876
اما آمادس که منو وادار کنه تا از زیک سوال کنم
303
00:19:33,042 --> 00:19:35,292
اون به درو وفاداره-
درسته-
304
00:19:36,209 --> 00:19:38,334
و کین و طارق هرگز باهم کنار نمیان
305
00:19:38,792 --> 00:19:40,334
...بنابراین توی این شرایط
306
00:19:40,709 --> 00:19:43,125
برادرات هرگز نمی تونن یاد بگیرن که
چطوری مواد هامون رو بفروشن
307
00:19:43,459 --> 00:19:46,334
و یا حتی اگه امکانش باشه اونو
از این معامله خارج کنیم
308
00:19:47,459 --> 00:19:50,709
من الان روی تو حساب میکنم دی
درک میکنی که قبلا چی گفتم بهت
309
00:19:51,083 --> 00:19:54,501
طارق رو تنها بزار
هر دختر دیگه ای باید از سر راهش کنار بره
310
00:19:55,042 --> 00:19:57,999
و به من اطلاعات بده
و خودتو تو دردسر ننداز
311
00:19:58,417 --> 00:19:59,417
باشه
312
00:20:00,667 --> 00:20:02,501
تموم اون شراب های توی قفسه رو بهم بده
313
00:20:03,125 --> 00:20:05,375
یه بطری شراب فرانسوی
و یه بطری هم شراب هنی
314
00:20:06,250 --> 00:20:08,250
و مقداری هم ودکای خواب آور
315
00:20:08,959 --> 00:20:10,209
کدوم خری ودکای خواب آور میخوره؟
316
00:20:10,334 --> 00:20:13,375
اگه قهوه ای و آبی رو مخلوط کنی
طعم شگفت انگیزی داره
317
00:20:13,501 --> 00:20:15,125
این نوشیدنی هوشیاری ت
رو از بین میبره عزیزم
318
00:20:15,250 --> 00:20:18,959
من مهمونی سالِ طارق رو جایی برگزار میکنم
که نوشیدنی و اینا داشته باشه
319
00:20:19,751 --> 00:20:22,042
پس چطوری سوپرایزت رو از طارق پنهون میکنی؟
320
00:20:22,209 --> 00:20:24,501
خب، طارق به هیچ وجه نمی فهمه
اون همهش توی دانشگاهه
321
00:20:24,792 --> 00:20:26,042
آره-
واقعا؟-
322
00:20:26,167 --> 00:20:28,334
خب خونوادش پول های زیادی رو
صرف هزینه های تحصیلش می کنن
323
00:20:28,459 --> 00:20:31,375
و اون داره شانسش رو از دست میده؟-
نه منظورم این نبود-
324
00:20:31,501 --> 00:20:33,375
اون توی کلاسها شرکت میکنه
و تکالیفش رو انجام میده
325
00:20:33,501 --> 00:20:36,542
.اما بعضی وقتا یهویی غیبش میزنه
همین
326
00:20:36,876 --> 00:20:38,792
بنظرت این عجیب نیست؟
327
00:20:38,918 --> 00:20:41,626
بهترین دوستت درست مثل یه ایکس من
ناپدید میشه
328
00:20:41,751 --> 00:20:44,292
طارق وظایف بسیار بیشتری نسبت به یه
دانشجوی عادی دانشگاه داره
329
00:20:44,417 --> 00:20:46,501
باید تحت روان درمانی باشه و اینا
330
00:20:47,375 --> 00:20:51,375
واقعا تو نمیدونی اون کجا میره؟-
هر کاری که اون با وقتش انجام میده، تجارتشه-
331
00:20:51,501 --> 00:20:53,959
میخواد که من به خطقرمز هاش احترام بزارم
332
00:20:54,417 --> 00:20:56,918
باید به خط قرمزهاش احترام بزاری
و مهمونی رو کنسل کنی
333
00:20:57,000 --> 00:21:00,042
اون نمیخواد مهمونی بگیره-
الان تو دقیقا داری ضد حال میزنی-
334
00:21:00,167 --> 00:21:03,667
حالت چطوره پسر؟-
زیک توم اینجا رو میشناسی؟-
335
00:21:03,792 --> 00:21:06,542
اونا حتی شناسنامه م رو هم نمیخوان-
اره خب چون خیلی پیر بنظر میرسی؟-
336
00:21:06,834 --> 00:21:07,959
این ریلی، دوس دخترمه
337
00:21:08,209 --> 00:21:09,876
سلام-
از دیدنت خوشحالم، عزیزم-
338
00:21:11,083 --> 00:21:14,083
خب، میخوام امشب یه مهمونی واسه طارق
...بگیرم، اگه میخوای بیایی
339
00:21:14,292 --> 00:21:16,542
باید بدونی که یه چنتا از اعضای تیم بسکتبال
و چنتا دختر سکسی میان
340
00:21:16,667 --> 00:21:18,999
تو مهمونی ها شرکت کن یه چنتا
دختر سکسی گیرت بیاد، اونا قدیمیا رو بیخیال
341
00:21:19,209 --> 00:21:21,751
چرا میخوای دوس دخترتو ببری جایی که پُره درو دافه؟
(زیره به کرمون می بری؟)
342
00:21:22,751 --> 00:21:25,042
اگه میخوای بیایی این خیلی به من کمک میکنه
343
00:21:25,167 --> 00:21:26,959
پیام به عمو نانسی: اون گاهی وقتا غیبش میزنه
344
00:21:27,083 --> 00:21:29,334
عمو نانسی: کجا؟-
من نیاز دارم یه چنتا دختر بیاری-
345
00:21:29,459 --> 00:21:31,042
باشه داداش مشکلی نیس-
جدی؟-
346
00:21:31,167 --> 00:21:32,167
نگران نباش
347
00:21:35,999 --> 00:21:37,125
گوش کن داداش
348
00:21:38,334 --> 00:21:42,667
میدونی که من، فقط دوست دارم
ما از اول راه، باهم شروع کردیم
349
00:21:43,125 --> 00:21:46,125
و همین که اون سفیدی پوستا از کار افتادن
و جاشونو بهمون دادن
350
00:21:46,250 --> 00:21:47,959
با هم درآمد زیادی کسب کردیم
351
00:21:48,751 --> 00:21:53,125
...با این حال، موکل های من الان بیشتر
به جریان اصلی متمایل شدن
352
00:21:53,250 --> 00:21:56,459
جالبه، تو آزادی بیشتری برای دسترسی
به سیستم عامل های اصلی رسانهای خواهی داشت
353
00:21:56,584 --> 00:21:59,959
...و همچنین رابط های دیگه... تو فکر این بودم-
گوش کن، گوش کن-
354
00:22:00,042 --> 00:22:02,000
در مورد روابط حق داری
355
00:22:02,751 --> 00:22:05,876
اما اونا دارن به من اجازه میدن
که نویسندههای سفیدپوست رو انتخاب کنم
356
00:22:06,000 --> 00:22:08,876
بنابراین اگه بخوام مطالب ت رو
به مقامات بالا ارائه بدم
357
00:22:09,501 --> 00:22:11,334
این مهارتت باید دو برابر بشه...
358
00:22:11,459 --> 00:22:15,626
خیلی خب، نمیتونیم اینطوری شکست بخوریم
می فهمی؟
359
00:22:17,876 --> 00:22:19,501
فرض می کنم که تو حتی اونو اصلا نخوندی
360
00:22:20,501 --> 00:22:23,751
بزار حدس بزنم، تو دستیارت رو مجبور کردی
یه نگاهی بهش بندازه برات. درسته؟
361
00:22:23,876 --> 00:22:26,999
شاید اگه این اولین کتابت بود
واقعی تر از کتاب دومت بود
362
00:22:27,083 --> 00:22:29,584
سو تفاهم شده بود-
لعنتی، بد بود-
363
00:22:29,709 --> 00:22:32,209
...درآمد حاصل از کتاب اولم باید اونقدی باشه که
364
00:22:32,334 --> 00:22:34,292
یه کت شلوار فانتزی برات بخرم...
365
00:22:36,792 --> 00:22:38,334
...من فقط اومدم اینجا تا بهت هشدار بدم
366
00:22:38,459 --> 00:22:40,292
...که اگه کتاب بعدیت، زیاد فروش نره...
367
00:22:40,542 --> 00:22:41,999
مجبورم اخراجت کنم داداش
368
00:22:43,000 --> 00:22:45,542
اینطوریه یعنی داداش؟
369
00:22:53,667 --> 00:22:54,667
ببخشید
370
00:22:59,459 --> 00:23:00,459
اینجا چیکار داری طارق؟
371
00:23:00,584 --> 00:23:02,334
دستیار تدریس تون یعنی ملیسا، گفت که
میتونم شما رو اینجا پیدا کنم
372
00:23:02,834 --> 00:23:04,042
وقت دارین باهم صحبت کنیم؟
373
00:23:05,292 --> 00:23:06,667
آره
374
00:23:06,959 --> 00:23:09,751
بابت حرف ها و رفتارهای بی احترامانه
چن وقت پیشم، معذرت میخوام
375
00:23:10,000 --> 00:23:12,417
میدونم که بهترین بیان عذرخواهی، درواقع تغییر رفتاره
376
00:23:12,584 --> 00:23:15,209
بنابراین من دیگه دیر نمیام سرکلاس
377
00:23:15,834 --> 00:23:17,959
همچنین اون 25 صفحه رو براتون کامل کردم
378
00:23:21,042 --> 00:23:25,375
مسئولیت پذیری، مسئولیت رو به وجود میاره
من بهش احترام میزارم
379
00:23:26,417 --> 00:23:27,417
ممنونم
380
00:23:27,442 --> 00:23:35,442
تر.جمه و زير.نويس توسط اي سابتايتل
381
00:23:36,292 --> 00:23:40,167
مامان، صحبتت با دیویس چطور پیش رفت؟-
خوب نبود طارق-
382
00:23:40,751 --> 00:23:43,083
گفت که باید اجازه بدیم
تامیکا شهادت بده
383
00:23:43,375 --> 00:23:46,459
به محض اینکه به دادگاه بگه
...که ساکس چقد آدم کثیفه
384
00:23:46,751 --> 00:23:47,751
می تونم از زندون بیام بیرون...
385
00:23:47,959 --> 00:23:51,209
...خب مثلا اجازه دادیم که شهادت بده
386
00:23:51,959 --> 00:23:54,709
بعدش هر اتفاقی که برام بیوفته...
رو باید بپذیریم، درسته؟
387
00:23:54,834 --> 00:23:56,667
...نه نه، طارق اگه
388
00:23:56,792 --> 00:23:57,999
تو نمی فهمی مامان
389
00:23:58,209 --> 00:23:59,542
اگه تامیکا میتونه بهت کمک کنه
از زندون بیای بیرون
390
00:23:59,667 --> 00:24:01,584
و من باید شهادت بدم
پس این کارو میکنم
391
00:24:01,959 --> 00:24:03,125
مامان، من آماده م
392
00:24:04,292 --> 00:24:06,542
طارق، ازت میخوام بری با تامیکا صحبت کنی
393
00:24:08,042 --> 00:24:11,459
باید اونو متقاعد کنی که شهادت نده-
اگه به حرفم گوش نداد، چی؟-
394
00:24:14,501 --> 00:24:15,626
مجبورش کن گوش بده
395
00:24:22,209 --> 00:24:24,751
طارق ، اینجا چیکار میکنی؟-
میشه باهاتون صحبت کنم؟-
396
00:24:25,250 --> 00:24:26,626
درمورد پروندهی مامانمه
397
00:24:27,667 --> 00:24:28,667
بیا داخل
398
00:24:36,334 --> 00:24:40,501
یه نوشیدنی چیزی میخوری؟
مسیر مترو از استنسفیلد تا اینجا طولانی
399
00:24:40,792 --> 00:24:42,375
آره، یکم آب میخورم
400
00:25:03,209 --> 00:25:04,584
خوبم، ممنون
401
00:25:07,000 --> 00:25:10,501
خانم واشنگتن ، من از شما میخوام که فردا شهادت ندین
402
00:25:11,375 --> 00:25:14,417
طارق، نمیدونم دیویس این قسمت از پرونده رو
برات توضیح داد یا نه
403
00:25:14,542 --> 00:25:18,542
اما شهادت من به پرونده مادرت کمک میکنه
حتی ممکنه کمکش کنه که از زندون آزاد شه
404
00:25:18,667 --> 00:25:22,375
آره، اینو بهم گفت
ولی میترسم یه اتفاق دیگه هم بیوفته
405
00:25:22,751 --> 00:25:25,417
از هردو شون می ترسیم-
از چی می ترسی؟-
406
00:25:28,125 --> 00:25:32,584
باید یه چیزی بهتون بگم، خانم واشنگتن
چیزی که من هیچوقت نمیخواستم به کسی بگم
407
00:25:33,459 --> 00:25:37,334
شبی که پدرم کشته شد
آقای ساکس رو توی تروث دیدم
408
00:25:37,459 --> 00:25:39,626
و تو بهش گفتی که دیدیش؟-
آره-
409
00:25:40,417 --> 00:25:41,918
فک کردم میتونم اونو وادار کنم
که به مادرم کمک کنه
410
00:25:42,042 --> 00:25:44,000
فک کنم هر دومون میدونیم که اون تلاش کرده
411
00:25:44,918 --> 00:25:48,751
اما اگه فردا شهادت بدین
و به همه بگین که اونجا بوده
412
00:25:48,876 --> 00:25:50,584
ممکنه معلوم شه که من، اونو اونجا دیدم
413
00:25:51,584 --> 00:25:53,959
و بعد باید بقیه چیزای که اون شب دیدم رو تعریف کنم
414
00:25:56,167 --> 00:25:58,375
یعنی باید بگم که تامی ایگان پدرم رو کشته
415
00:25:58,501 --> 00:26:00,459
مادرت اینو قبلاً توی دادگاه گفته بود
416
00:26:00,584 --> 00:26:03,042
اره، اما او توی یه زندان زنانه
نمیتونه بهش دسترسی پیدا کنه
417
00:26:03,709 --> 00:26:06,000
من اینجا تنها هستم ، فقط خودم هستم
418
00:26:07,209 --> 00:26:11,626
این منطقیه، طارق
اما میتونی به یه سوال جواب بدی؟
419
00:26:12,250 --> 00:26:15,626
کوپر رو دقیقاً کی و کجا دیدی؟
420
00:26:16,083 --> 00:26:18,501
چرا این مهمه؟ فک نکنم پدرم رو کشته باشه
421
00:26:18,751 --> 00:26:20,167
منم فک نمیکنم
422
00:26:24,292 --> 00:26:25,751
تامیکا ، من باید باهات صحبت کنم
423
00:26:26,584 --> 00:26:28,209
.من از شرش خلاص میشم
همینجا منتظر بمون
424
00:26:30,667 --> 00:26:32,876
بیا، میدونم که داخل هستی
ماشینت اینجا پارک شده
425
00:26:33,626 --> 00:26:36,999
میدونم داخلی-
چرا همه آدرس خونهی منو میدونن؟-
426
00:26:37,083 --> 00:26:40,042
گوش کن ، من باید درمورد
موکلم و شهادتِ فردات، باهات صحبت کنم
427
00:26:40,167 --> 00:26:42,959
وقت مناسبی نیست-
خیلی خب، تو شاهد منی، درسته؟-
428
00:26:43,792 --> 00:26:45,375
و باید فردا صبح شاهدت بدی، درسته؟
429
00:26:45,999 --> 00:26:47,834
وقت دیگه ای نداریم تامیکا
اجازه بده بیام تو
430
00:26:47,959 --> 00:26:49,292
وقت مناسبی نیست
431
00:26:50,292 --> 00:26:52,751
کی پیشته اونجا؟-
هیچکس-
432
00:26:53,959 --> 00:26:55,667
تو که زیاد دروغ نمیگی، درسته؟
433
00:26:56,250 --> 00:26:57,375
.تو به تمرین نیاز داری
ساکس اینجاس؟
434
00:26:57,501 --> 00:26:59,250
دیویس دیویس-
نه، ساکس اینجاس؟-
435
00:26:59,417 --> 00:27:02,709
میدونم که شما دو نفر در حال برنامه ریزی یه چیزی هستین
اون داره سعی میکنه، قانعت کنه که شهادت رو عوض کنی؟
436
00:27:02,834 --> 00:27:04,584
ساکس ساکس
437
00:27:07,375 --> 00:27:09,999
خب، مثه اینکه کسی اینجا نیس-
بهت گفتم که-
438
00:27:10,918 --> 00:27:16,667
ببین شرمندم، ولی یه چیزی داره گند میزنه
به پروندهم، تامیکا، میفهمی؟
439
00:27:16,792 --> 00:27:18,792
چرا تاشا نمیخواد تو شهادت بدی؟
440
00:27:21,000 --> 00:27:24,667
بشین دیویس باید باهم حرف بزنیم-
لعنتی-
441
00:27:31,584 --> 00:27:32,792
از برایدن: یه وضعیت اضطراری تو دانشگاه
پیش اومده
442
00:27:32,918 --> 00:27:34,792
طارق: تو راه هستم
443
00:27:48,626 --> 00:27:51,501
سوپرایز
444
00:27:52,292 --> 00:27:53,709
هی ، طارق
445
00:27:53,918 --> 00:27:56,959
ما آماده ایم و توانایی ش رو داریم
لعنت به کسایی که نمیخوان
446
00:27:57,042 --> 00:27:58,501
بنوش ، نوشیدنیِ کسشعریه
447
00:27:58,667 --> 00:27:59,918
به سلامتی-
تو چته؟-
448
00:28:00,000 --> 00:28:01,792
جدی میگی پسر؟-
تقصیر من بود، تقصیر من بود-
449
00:28:01,918 --> 00:28:03,834
بشین تریس-
شرمندم-
450
00:28:03,959 --> 00:28:05,375
تریس، بشین
451
00:28:06,083 --> 00:28:07,626
ببخشید داداشم مسته
452
00:28:07,918 --> 00:28:09,751
اگه میخوای لباسات رو تمیز کنی
تو طبقه آخر یه حمام هست
453
00:28:09,876 --> 00:28:11,459
داداش، بهش یاد بده چطوری یه لیوان
پر از مشروب رو نگه داره، باشه؟
454
00:28:11,667 --> 00:28:13,709
دفعه دیگه که این کارو کرد، کونشو پاره میکنم
جدی میگم
455
00:28:14,999 --> 00:28:17,918
اون میخواست بزنه دهن داداشت رو سرویس کنه-
تریس خط قرمز های اونو نمی دونست-
456
00:28:18,167 --> 00:28:20,999
اگه ازت خواست که مشروب یا قرص بیشتری بهش بدی
بهش توجه نکن
457
00:28:21,083 --> 00:28:23,542
واسه امشب دیگه بسشه-
طارقم داشت زیاده روی میکرد دیگه-
458
00:28:23,709 --> 00:28:26,542
چرا باید انقد خشن رفتار کنه؟
مگه بچه پولدار نیست؟
459
00:28:26,667 --> 00:28:28,667
مجبور نیست وانمود کنه که
یه اراذل اوباشه
460
00:28:29,083 --> 00:28:31,709
پدر و مادرش واسه امرار معاش چی کار میکنن؟-
بسه دیگه-
461
00:28:31,999 --> 00:28:33,375
چرا اینقدر روی اون وسواسی؟
462
00:28:33,709 --> 00:28:35,751
خستهم کردی انقد درمورد طارق سوال پرسیدی
463
00:28:36,626 --> 00:28:39,792
من میخوام درموردش تحقیق کنم
میشه اینو برام پُر کنی لطفاً؟
464
00:28:40,626 --> 00:28:41,626
مرسی
465
00:29:17,626 --> 00:29:19,417
مامان-
من با دیویس صحبت کردم-
466
00:29:19,709 --> 00:29:22,834
هنوزم میخواد شهادت بده-
نا امیدت کردم مامان، گند زدم به همه چی-
467
00:29:22,959 --> 00:29:27,125
نه بابا این چه حرفیه
تقصیر تو نیس که
468
00:29:29,667 --> 00:29:32,626
خیلی بهت فشار آوردم-
اون حرفمو باور نکرد-
469
00:29:32,959 --> 00:29:34,417
میخواستم کاریو که ازم خواسته بودی بکنم
470
00:29:34,542 --> 00:29:36,792
اما الان حداقل از زندون میای بیرون ، درسته؟
471
00:29:37,125 --> 00:29:41,250
من این موضوع رو از اینجا حل میکنم
تو به زندگیت ادامه بده و بزرگ شو
(همون ۱۸ سالگی منظورشه)
472
00:29:41,417 --> 00:29:44,250
هنوزم میتونم بیام ملاقاتت-
نه طارق-
473
00:29:45,250 --> 00:29:46,959
ازت میخوام بری و خوش بگذرونی
474
00:29:49,083 --> 00:29:50,250
تولدت مبارک عزیزم
475
00:30:08,834 --> 00:30:11,334
آره، باید یه پیغامی واسه دیویس مک لین بزارم
476
00:30:12,959 --> 00:30:14,292
من تاشا گرین هستم
477
00:30:16,501 --> 00:30:17,876
...به اون بگو
478
00:30:18,999 --> 00:30:21,334
بهش بگو که دلم نمیخواد
پروندهم به دادگاه بره
479
00:30:22,209 --> 00:30:23,667
...بهش بگو
480
00:30:27,417 --> 00:30:28,999
میخوام یه معامله ای بکنم
481
00:30:31,834 --> 00:30:32,999
ریک
482
00:30:34,042 --> 00:30:35,334
تولدت مبارک رفیق
483
00:30:36,542 --> 00:30:38,876
تولدت مبارک ، پسر-
قدرش رو میدونم ، ممنونم داداش-
484
00:30:39,626 --> 00:30:40,792
کجا میری تو؟
485
00:30:40,918 --> 00:30:42,250
باید از اینجا برم بیرون
یه کاری هست که باید انجامش بدم
486
00:30:42,375 --> 00:30:43,626
نه، این مهمونی واسه توئه حاجی
487
00:30:43,751 --> 00:30:46,834
مگه میخوای بری سراغ دخترای دیگه
مرضت چیه داری میری آخه؟
488
00:30:47,667 --> 00:30:48,959
فک کنم میتونم یکم بیشتر بمونم
489
00:30:49,083 --> 00:30:51,125
حواسم بهش هس، نگرانش نباش
490
00:30:51,709 --> 00:30:52,709
چطورین دخترا؟
491
00:30:53,626 --> 00:30:55,918
میتونی بری، خدافظ
492
00:30:56,292 --> 00:31:00,334
دیوونه چرا داف رو پَروندی آخه؟-
خب حالا، زشت بود بهرحال-
493
00:31:04,042 --> 00:31:05,584
سلام طارق-
چطوری؟-
494
00:31:05,751 --> 00:31:07,292
اینجا چیکار میکنی؟ مونه فرستادَت؟
495
00:31:07,417 --> 00:31:09,918
نه بابا، اومدم تولدت آخه
496
00:31:10,083 --> 00:31:13,000
چرا قبلاً درمورد تولدت بهم چیزی نگفتی
آخه میخواستم کادوی چیزی بگیرم برات
497
00:31:13,292 --> 00:31:14,999
والا راستش من از مهمونی های تولدی زیاد خوشم نمیاد
498
00:31:15,125 --> 00:31:16,959
کدوم آدمیه که روز تولدش رو جشن نگیره؟
499
00:31:17,209 --> 00:31:19,709
فک کنم همه باور دارن اینو
500
00:31:20,501 --> 00:31:24,501
خب تو نمیخوای یه نوشیدنی بمن بدی؟-
از خودت پذیرایی کن-
501
00:31:25,209 --> 00:31:27,542
خوبه، من خودم نوشیدنیم رو درست میکنم طارق
502
00:31:27,834 --> 00:31:30,584
فقط کنارم باش که همتیمی هایِ زیک
سعی نکنن باهام صحبت کنن
503
00:31:30,751 --> 00:31:33,334
،اون سگحشر های سواستفاده گر
مدام دورم میپلکن
504
00:31:34,584 --> 00:31:37,292
ایوی نمیدونستم اینجای
حالت چطوره؟
505
00:31:37,999 --> 00:31:38,999
چطوری رفیق؟
506
00:31:43,459 --> 00:31:44,542
چه خبرا داداش؟
507
00:32:08,334 --> 00:32:14,709
چیکار می کردی؟-
این کارو میکردم-
508
00:32:16,209 --> 00:32:19,417
در حالی که باید این کارو میکردم
509
00:32:24,959 --> 00:32:27,751
کری، نوشتن چه موقع سخت شد؟
510
00:32:28,709 --> 00:32:31,751
مشتری من اولین باری که
کتابم رو خوند، گریه کرد
511
00:32:32,292 --> 00:32:33,667
منم همینطور
512
00:32:37,334 --> 00:32:39,042
من باید برم-
نه-
513
00:32:40,417 --> 00:32:44,667
بمون بابا، شاید یه سری سوشی و اینا
سفارش دادیم
514
00:32:45,999 --> 00:32:48,083
از همون رستورانیه که خیلی دوسش داریم
515
00:32:49,292 --> 00:32:51,584
اون رستورانیه که ماهی میپزه درواقع
516
00:32:52,918 --> 00:32:56,876
و بعدشم شاید، تونستیم درمورد کتاب من حرف زدیم
517
00:33:00,999 --> 00:33:01,999
باید برم
518
00:33:04,501 --> 00:33:05,792
...فقط
519
00:33:06,999 --> 00:33:09,125
فقط اونچه که مقابلت می بینی، رو بنویس
520
00:33:10,542 --> 00:33:14,792
اولین کتابت موفقیت آمیز بود
چون چیزی اختراع نکردی
521
00:33:15,918 --> 00:33:17,334
...تو
522
00:33:18,375 --> 00:33:21,751
درست جلوی من هستی
523
00:33:22,292 --> 00:33:24,250
تو نمی تونی در مورد من بنویسی
524
00:33:25,542 --> 00:33:28,167
مطمئناً نمیتونی در مورد ما بنویسی
525
00:33:29,792 --> 00:33:33,000
تو مدام منو جذب میکنی
و منم هربار تسلیمت میشم
526
00:33:33,125 --> 00:33:34,542
دیگه هرگز به دامت نمیوفتم
527
00:33:37,083 --> 00:33:39,083
باید یه داستان دیگه پیدا کنی
528
00:33:46,375 --> 00:33:48,292
متوجه شدی که درو رفت
و دیگهم برنگشت؟
529
00:33:48,459 --> 00:33:52,417
نه نشدم، من نگهبانش نیستم
اما از کی تا حالا انقد مهم شده برات؟
530
00:33:52,542 --> 00:33:54,417
منظور من فقط اینه که محله مناسب نیست
531
00:33:54,542 --> 00:33:56,375
،اگه یه سیاه پوست باشی اینجا
و پشت یه ماشین لوکس رانندگی کنی
پلیس حتما بازداشت ت میکنه
532
00:33:56,501 --> 00:33:59,584
کارآگاه رامیرز، کارت های انجمن پلیس ها رو
برای موقعیت هایی این چنینی به ما داده
533
00:33:59,709 --> 00:34:00,834
ما در امان هستیم
534
00:34:01,000 --> 00:34:03,626
میگم که، فک کنم اون رفته باشه
به کسی جنس بده
535
00:34:03,751 --> 00:34:05,334
.و برنگشت
پس خودت نتیجه گیری کن
536
00:34:05,584 --> 00:34:07,709
وقتی ازت مواد مخدر بگیرن، حتی اگه
اون کارتها رو هم داشتی باشی، فایده ای نداره
537
00:34:08,792 --> 00:34:11,167
خب، پس باید بریم دنبالش
538
00:34:16,459 --> 00:34:17,459
سلام-
چطوری؟-
539
00:34:17,584 --> 00:34:18,876
اینو واسه تو آوردم-
ممنون-
540
00:34:18,999 --> 00:34:19,999
آره
541
00:34:20,959 --> 00:34:21,959
آره، واقعا خوش مزس
542
00:34:22,042 --> 00:34:23,667
سلام-
سلام لورن، حالت چطوره؟-
543
00:34:24,667 --> 00:34:27,667
نمیدونم، اما تو گفتی اونو دیدی
گفتی که اونجا رو ترک کرده
544
00:34:27,959 --> 00:34:30,042
...من اونو بیرون دیدم اما نمیدونم رفت کجا
545
00:34:30,167 --> 00:34:31,334
طارق
546
00:34:32,417 --> 00:34:33,918
مشکل چیه؟ چته؟-
نصیحت(مشاوره) من جواب داد-
547
00:34:34,000 --> 00:34:35,250
من حتی اونو دعوت نکردم اینجا
548
00:34:35,834 --> 00:34:37,083
آروم باش
549
00:34:37,417 --> 00:34:40,125
ممکنه امشب، شبِ شانست باشه داداش
اون تورو دوس داره
550
00:34:40,667 --> 00:34:41,876
طارق
551
00:34:42,209 --> 00:34:44,542
سلام طارق-
حالت چطوره؟-
552
00:34:45,542 --> 00:34:46,709
دوستت کیه؟
553
00:34:46,834 --> 00:34:50,167
لورن ، این دیانا ـه
دختر عموی کوچولوی زیک
554
00:34:52,459 --> 00:34:55,375
دیانا-
از دیدارتون خوشبختم لورن-
555
00:34:56,501 --> 00:34:57,876
دنبال برادرشه
556
00:34:57,999 --> 00:35:00,626
وقتی بیرون بودی، ندیدی زیک اونجا داره
با کسی صحبتی چیزی میکنه؟
557
00:35:01,709 --> 00:35:03,125
نه، ندیدمش
558
00:35:07,083 --> 00:35:09,542
میشه یه لحظه خصوصی صحبت کنیم؟-
آره-
559
00:35:09,792 --> 00:35:10,792
بیا
560
00:35:10,817 --> 00:35:18,817
تر.جمه و زير.نويس توسط اي سابتايتل
561
00:35:26,542 --> 00:35:28,083
... اگه احساس متقابل بود
562
00:35:30,459 --> 00:35:31,626
باید نشونش میدادی...
563
00:35:31,876 --> 00:35:34,042
ببین ، کاش اینقد ساده بود
564
00:35:34,959 --> 00:35:38,334
اما بسکتبال، زندگی رو برام پیچیده تر میکنه
565
00:35:40,042 --> 00:35:41,792
به زودی می فهمی اینو-
آره می فهمم-
566
00:35:41,918 --> 00:35:45,292
می فهمم که تو یه حرومزاده ترسویی
که سعی در تظاهر به بودن کسی داره، که واقعا نیست
567
00:35:51,751 --> 00:35:53,292
سلام، چطورین؟ شما باید دیانا باشین
568
00:35:53,417 --> 00:35:55,751
آره خودمم، شما کی هستین؟-
من ایورت هستم-
569
00:35:55,876 --> 00:35:58,042
من هنر درو رو دوس دارم
ما با هم تو کلاس شرکت کردیم
570
00:35:58,584 --> 00:36:01,083
اون داشت تتوم رو برام میزد
و منم قول دادم که اونو مسئول رسمی تتو قرار بدم
571
00:36:01,209 --> 00:36:02,209
وقتی رفتم تویه انجمن ملی بسکتبال...
572
00:36:02,334 --> 00:36:03,834
جدی میگی پسر؟
573
00:36:04,918 --> 00:36:08,000
دیانا واقعیت رو میدونه
تنها کسی که فک میکنه این یه رازه، تویی
574
00:36:08,292 --> 00:36:10,792
شما با پسر عموم زیک
توی یه تیم بسکتبال هستین، درسته؟
575
00:36:10,918 --> 00:36:13,334
زیک پسر عموته؟-
نگران نباش ایورت-
576
00:36:13,709 --> 00:36:16,709
اون بهش چیزی نمیگه
منم نمیگم
577
00:36:19,709 --> 00:36:21,125
ایو ایو
578
00:36:22,000 --> 00:36:23,042
ایو
579
00:36:38,250 --> 00:36:41,083
پروفسور میلگرام-
زیک-
580
00:36:42,876 --> 00:36:44,709
چطوری؟-
خوبم-
581
00:36:45,959 --> 00:36:48,876
میتونم بشینم؟-
البته-
582
00:36:52,751 --> 00:36:57,417
نمیدونستم که عینک میزنید-
نه نمیزنم درواقع، واسه مطالعه هستش الان-
583
00:36:57,542 --> 00:36:58,542
بهتون میاد
584
00:37:02,667 --> 00:37:06,250
خب اینجا چیکار میکنی؟
الان باید توی مهمونی دانشگاه باشی
585
00:37:06,375 --> 00:37:07,959
راستش تازه از یه مهمونی اومدم
586
00:37:09,083 --> 00:37:10,584
اما اون مهمونی رو نمی خوام
587
00:37:11,250 --> 00:37:12,250
ممنونم
588
00:37:13,042 --> 00:37:14,042
منظورت چیه؟
589
00:37:14,167 --> 00:37:17,709
اونا تو هر مهمونی همون دخترای ان
...که منتظر فرصت شون هستن که بگن
590
00:37:18,083 --> 00:37:20,167
با پسرای سرو کار دارن که راهی لیگ میشن...
591
00:37:21,999 --> 00:37:23,542
تو هیچوقت سعی نمیکنی
که بفهمی کی قصد فریبت رو داره؟
592
00:37:24,626 --> 00:37:28,626
بنظرتون اونا علاقه دارن با من صحبت کنن
چونکه میخوان منو بشناسن؟
593
00:37:29,584 --> 00:37:32,375
یا اینکه میخوان ببینم
آخرش چی میشم؟
594
00:37:34,918 --> 00:37:36,584
باید بگم ، تعجب کردم واقعا
595
00:37:38,626 --> 00:37:43,501
اکثر ورزشکارانی که بهشون نصیحت میکنم
از توجه لذت می برن
596
00:37:44,709 --> 00:37:46,501
دروغ نمیگم، ، من تو دبیرستان ازش لذت می بردم
597
00:37:46,959 --> 00:37:48,667
من علاقه داشتم قدرت و دخترا رو به دست بیارم
598
00:37:49,459 --> 00:37:53,292
هرجا میرم همهی نگاها روی منه
599
00:37:55,626 --> 00:37:58,000
من یه ثروتِ متحرک ام-
یه چی؟-
600
00:37:58,709 --> 00:38:00,167
...اساساً
601
00:38:01,834 --> 00:38:04,584
من شانس یه نفر دیگهم که ازش استفاده کنه
602
00:38:08,834 --> 00:38:11,959
خب نظر مادرت درمورد اینا چیه؟-
ما درمورد شون اصلا صحبت نمی کنیم-
603
00:38:13,542 --> 00:38:15,417
وقتی دبیرستان بودم، رفتم پیش عمهم
604
00:38:16,417 --> 00:38:18,167
اما حتی نمیتونم در این مورد باهاش صحبت کنم
605
00:38:18,542 --> 00:38:23,292
میدونین، اون فقط ازم میخواد
که روی رفتن به ان بی ای تمرکز کنم
606
00:38:23,417 --> 00:38:24,584
و حواسم پرت چیز دیگه ای نشه
607
00:38:25,626 --> 00:38:28,042
پس پدرت؟-
اون نبودش-
608
00:38:28,626 --> 00:38:30,542
ببخشید-
مشکلی نیست-
609
00:38:31,542 --> 00:38:33,375
نباید کسی رو از دست بدی
که هرگز باهاش ملاقات نکردی
610
00:38:34,375 --> 00:38:36,751
ولی هنوزم میتونی درموردش احساسی داشته باشی
611
00:38:39,834 --> 00:38:42,834
جباری
612
00:38:49,876 --> 00:38:53,626
خوبی؟-
آره-
613
00:38:55,834 --> 00:38:57,167
سریع مست میشی
614
00:39:00,417 --> 00:39:02,209
نه، من واقعا مشروب نمیخورم
615
00:39:03,167 --> 00:39:07,584
وقتی بچه بودم، میدیدم چطوری روی پدرم تاثیر میزاره
و باعث میشه کنترلش رو از دست بده
616
00:39:08,375 --> 00:39:10,709
و به خودم قول شرف دادم
نشم یه نفر مثل اون
617
00:39:12,167 --> 00:39:16,250
من قبلا مشروب می نوشیدم
اما دیگه این کار رو نکردم
618
00:39:17,167 --> 00:39:20,918
چرا امشب انقده خوشگل شدی تو
بخاطر تولد منه؟
619
00:39:22,959 --> 00:39:28,125
آره، و میخوای اینجا نباشم یعنی؟-
منظورت چیه؟ چرا نباشی آخه؟-
620
00:39:29,125 --> 00:39:30,751
صد البته که باید اینجا باشی
621
00:39:32,709 --> 00:39:36,751
میدونی، لیاقتت خیلی بیشتره از
اون یارو مالکومِ بی شرفه
622
00:39:38,125 --> 00:39:39,501
میدونی که دارم حقیقتو میگم
623
00:39:47,334 --> 00:39:48,667
چی شده؟
624
00:39:49,542 --> 00:39:53,000
تو مستی و من نمیخوام اینطوری باشی
625
00:39:53,667 --> 00:39:55,167
نه، خوبم
626
00:40:01,375 --> 00:40:02,501
حالت خوبه؟
627
00:40:05,959 --> 00:40:07,000
طارق
628
00:40:07,834 --> 00:40:08,959
طارق
629
00:40:43,918 --> 00:40:45,000
سلام
630
00:40:45,459 --> 00:40:46,459
حالت خوبه؟
631
00:40:46,584 --> 00:40:48,667
برا زندگی کردن به جایی چیزی نیاز داری؟
632
00:40:48,834 --> 00:40:55,042
لعنت بهت، همیشه اینجایی که منو اذیت کنی
از خونه فرار میکنی یا چی؟
633
00:40:55,209 --> 00:40:56,209
لعنتی
634
00:41:13,584 --> 00:41:16,459
چه خبره؟ چرا تو اتاق من بودی؟
635
00:41:17,417 --> 00:41:19,876
طارق روی تختت خوابیده-
لعنت بهش-
636
00:41:20,250 --> 00:41:21,751
اینقده باهاش بیرحمی تو؟
637
00:41:21,876 --> 00:41:24,626
جای تعجب نیست که برادرم نمیتونه
پنج دقیقه ازت دور بمونه
638
00:41:24,751 --> 00:41:29,876
ببخشید؟ فقط رفتم نگاهی بهش بندازم-
چرا نگاهی به این نمیندازی؟-
639
00:41:30,125 --> 00:41:32,250
سرگرم کننده نیست
فقط مگه اینکه ازش لذت ببری
640
00:41:32,375 --> 00:41:34,417
میدونی خیلی حرفات کلیشه ای و مزخرفه
641
00:41:34,709 --> 00:41:35,792
حال بهم زنی
642
00:41:38,000 --> 00:41:44,459
پاشو بچه جون
یالا، از اتاقم گورتو گم کن
643
00:41:44,959 --> 00:41:48,542
اول دوست دخترِ داداشم رو میکُنی
بعدشم میایی رو تخت من میخوابی؟
644
00:41:48,667 --> 00:41:51,167
نه، بیا برو بیرون-
کیرم دهنت عوضی-
645
00:41:51,292 --> 00:41:52,709
آره ، تولدت مبارک ، کصکش
646
00:41:59,999 --> 00:42:03,083
باید برم خونه خیلی دیر شده دیگه
647
00:42:06,250 --> 00:42:08,167
جباری
648
00:42:27,042 --> 00:42:28,667
مجبور نیستیم اینکارو بکنیم
649
00:43:21,667 --> 00:43:28,667
Instagram: hadi_narimani81
650
00:43:32,083 --> 00:43:34,250
حالت خوبه؟-
ازم فاصله بگیر-
651
00:43:34,375 --> 00:43:36,083
چت شده بابا، خونسرد باش
دارم سعی میکنم بهت کمک کنم
652
00:43:36,209 --> 00:43:38,751
ازم نخواه آروم باشم، بهت گفتم که مهمونی نمیخوام
653
00:43:39,042 --> 00:43:40,501
از جلو چشم گم شو
654
00:43:45,918 --> 00:43:50,042
خودت تنهایی اینجا چیکار میکنی؟-
دارم به کارام رسیدگی میکنم-
655
00:43:59,584 --> 00:44:01,542
مشکلت چیه؟-
مشکلی نیس-
656
00:44:01,918 --> 00:44:03,918
فقط میخوام تنها باشم، اوکی؟
657
00:44:06,042 --> 00:44:07,250
به تصمیمت احترام میزارم
658
00:44:09,999 --> 00:44:13,250
بعدا می بینمت-
باشه-
659
00:44:13,375 --> 00:44:14,501
خدا حافظ
660
00:44:22,626 --> 00:44:26,125
بزرگترین ثروت خودتون رو ایثار کنید
بدون اینکه به عواقب آن فکر کنید
661
00:44:26,250 --> 00:44:28,501
و در عوض روی خوشحال کردن
شخص دیگری تمرکز کنید
662
00:44:28,626 --> 00:44:30,417
ممکن است برای یک فرد عادی، این منطقی نباشد
663
00:44:30,918 --> 00:44:33,542
اما من باور دارم فداکاری برای افرادی که
دوستشان داریم بخشی از زندگی است
664
00:44:34,000 --> 00:44:35,125
باید اینطور باشد
665
00:44:35,501 --> 00:44:38,751
این چیزی نیست که باید از آن پشیمان شویم
بلکه باید آرزوی آن را داشته باشیم
666
00:44:39,167 --> 00:44:40,876
گاهی اوقات این تنها چیزی است که
ما به آن افتخار می کنیم
667
00:44:41,417 --> 00:44:42,792
تنها کاری که درست انجام داده ایم
668
00:45:04,501 --> 00:45:10,459
بزرگترین ثروت خود را ایثار کنید
بدون اینکه به عواقب آن فکر کنید
669
00:45:22,999 --> 00:45:25,709
...و به جای آن تمرکز کنید روی
670
00:45:28,959 --> 00:45:31,918
رایلی چطوری؟-
عمو نانسی، من گند زدم
671
00:45:32,209 --> 00:45:35,375
وقتی داشتم از برایدن یه سری سوال درباره طارق
میپرسیدم، همونطور که بهم گفتی
672
00:45:35,501 --> 00:45:39,876
من دوست دارم ، اما تو گوش نمیدی به حرفام
بهت گفتم که حواست باشه و بهم اطلاع بدی
673
00:45:39,999 --> 00:45:43,417
من ازت نخواستم چیزی بپرسی-
تو میخوای اطلاعات بیشتر بدست بیاری-
674
00:45:45,083 --> 00:45:51,083
برایدن از من دور بود
...فک کردم اگه به طارق یکم زولپیدم* بدم
(یه نوع داروی خوابآور)
675
00:45:51,209 --> 00:45:54,375
بهم اطلاعات بیشتری میده...-
بهش مواد مخدر دادی؟-
676
00:45:54,751 --> 00:45:56,209
نه بهش مواد ندادم
677
00:45:57,250 --> 00:45:59,918
طارق رو بیهوش کردم-
خدای من، رایلی-
678
00:46:00,000 --> 00:46:04,834
نه، نه این خیلی بده-
اون الان مواد تو بدنشه-
679
00:46:04,959 --> 00:46:08,292
من مقصرم عمو
و اون مهمونی رو ترک کرد
680
00:46:08,542 --> 00:46:09,751
تو از کجا میدونی؟
681
00:46:09,918 --> 00:46:14,918
خب وقتی اون بی هوش شده بود
لوکیشن ش رو فرستادم روی گوشی ِ خودم
682
00:46:15,083 --> 00:46:16,292
میتونم مستقیم ردیابی ش کنم
683
00:46:16,417 --> 00:46:20,083
تو از 18 راه مختلف حقوق مدنی
اونو نقض کردی ، رایلی
684
00:46:20,334 --> 00:46:22,459
اگه کسی می فهمید ، دستگیر میشدم
685
00:46:22,876 --> 00:46:24,751
لیاقتش رو دارم-
سعی میکردم کمک کنم-
686
00:46:24,876 --> 00:46:26,334
الان کجاست؟
687
00:46:29,918 --> 00:46:31,792
راینا ایستیل سن پاتریک
688
00:46:32,459 --> 00:46:33,667
راینا
689
00:46:38,918 --> 00:46:40,334
تولدمون مبارک
690
00:46:45,250 --> 00:46:46,709
...فکر کردم
691
00:46:48,000 --> 00:46:51,584
کشتنِ ری بهم آرامش میده
692
00:46:54,918 --> 00:46:56,876
اما راینا، من هنوزم درد دارم
693
00:46:58,083 --> 00:47:00,209
من هنوز درد دارم
چون نمیتونم تو رو برگردونم
694
00:47:05,250 --> 00:47:09,417
من باید جای تو بودم
من باید جات بودم
695
00:47:13,125 --> 00:47:16,709
نه، تو باید اینجا باشی
و تولدت رو جشن بگیری
696
00:47:21,417 --> 00:47:24,876
ببین، نمیزارم الان دیگه اتفاق بدی واسه
مادرم یا یاس بیوفته
697
00:47:26,000 --> 00:47:28,000
قول میدم از شون محافظت کنم
698
00:47:31,042 --> 00:47:33,417
اونجا، یه جایی هم واسه من درست کن
باشه مغرور؟
699
00:47:45,000 --> 00:47:47,834
جیمز سنت پاتریک
700
00:47:51,000 --> 00:47:55,834
تو خودت به همه دروغ گفتی
اما جویایِ حقیقت شدی
701
00:48:00,083 --> 00:48:02,375
این چیزیه که تو هرگز به کسی ندادی
702
00:48:05,792 --> 00:48:07,584
مامان به خاطر تو افتاد زندان
703
00:48:09,292 --> 00:48:12,667
اون تو زندونه چونکه مسئولیتی رو به عهده گرفت
که تو هرگز به عهده نگرفتیش
704
00:48:15,375 --> 00:48:16,751
تو سد راه شده بودی
705
00:48:21,959 --> 00:48:23,501
و من مجبور شدم
706
00:48:24,626 --> 00:48:25,918
مجبور شدم این کارو بکنم
707
00:48:30,626 --> 00:48:32,751
تو تنها کسی هستی که می فهمه اینو
708
00:48:42,083 --> 00:48:44,209
کاری که قرار بود بکنم، رو کردم
709
00:49:08,250 --> 00:49:09,250
راینا
710
00:49:15,667 --> 00:49:18,792
داداش، دق و دلی توی دلت مونده
که بخوای خالیش کنی؟
711
00:49:18,918 --> 00:49:21,375
آره داداش، تو یه عذرخواهی بهم بدهکاری
712
00:49:21,918 --> 00:49:24,292
واسه چی؟-
واسه چی؟-
713
00:49:24,417 --> 00:49:26,792
تو اصلا نمی دونستی که من چی کارا کردم
تا اون مهمونی رو ترتیب بدم
714
00:49:27,083 --> 00:49:30,584
من سعی کردم بهتون خوش بگذره-
داداش اصلا حالم خوش نبود بخدا-
715
00:49:31,167 --> 00:49:32,918
اون نوشیدنی که بهم دادی بخدا داغونم کرد
716
00:49:33,000 --> 00:49:35,459
سعی کردم پیدات کنم ولی تو ناپدید شدی
درسته؟
717
00:49:35,876 --> 00:49:37,584
هرکاری که من بکنم تو ناشُکری میکنی
718
00:49:37,876 --> 00:49:40,959
برنامه بدون من موفق پیش نمیرفت
و تو اصلا بهم احترام نمیذاری
719
00:49:41,042 --> 00:49:43,876
رایلی الان حرف میزنه یا تو؟-
خب ، لعنت بهت داداش-
720
00:49:44,125 --> 00:49:45,584
سعی نکن موضوع رو به اون ربط بدی
721
00:49:45,959 --> 00:49:48,459
موضوع اینه که باهام طوری رفتار میکنی
انگار که ما باهم شریک نیستیم
722
00:49:48,709 --> 00:49:51,125
همیشه همه چیو ازم مخفی میکنی
و غیبت میزنه
723
00:49:51,667 --> 00:49:54,042
این خیلی مشکوکه داداش
خودتم اینو میدونی
724
00:49:54,667 --> 00:49:55,751
...گوش بده
725
00:49:56,792 --> 00:49:58,999
بهتره ندونی که من درگیر چه چیزای هستم
726
00:49:59,083 --> 00:50:01,876
،اگه پلیسا بیان و منو بگیرن
تو اولین نفری هستی که ازش بازجویی میکنن
727
00:50:01,999 --> 00:50:03,999
...خب من از کجا باید بدونم که چی بهشون بگم
728
00:50:04,083 --> 00:50:06,918
اگه که ندونم واسه چی ازم بازجویی میکنن؟...
729
00:50:07,459 --> 00:50:09,375
اگه در معرض خطر هستم
باید بهم اطلاع بدی
730
00:50:13,459 --> 00:50:15,000
خیلی خب گوش کن
731
00:50:16,459 --> 00:50:17,626
حق با توئه داداش
732
00:50:18,459 --> 00:50:24,167
حق با توئه، تقصیر منه
از این بهبعد دیگه باهات رو راستم
733
00:50:25,334 --> 00:50:28,167
تنها چیزی که لازمه بدونی اینکه
این خانواده از کویینز اومدن
734
00:50:28,292 --> 00:50:30,125
و دارن تجارت رو اداره میکنن-
چی خانواده ای؟-
735
00:50:32,125 --> 00:50:35,918
این خانواده مونه و لورنزو هستن
که زن و شوهرن و تأمین کننده هستن
736
00:50:36,626 --> 00:50:41,751
اونا بچه هاشون رو هم به این تجارت وارد کردن
درو، کین و دیانا
737
00:50:43,542 --> 00:50:47,083
درو، پسر عموی زیک که اینجا باهاش آشنا شدم؟
738
00:50:47,459 --> 00:50:51,083
آره، اما زیک چیزی از این قضیه نمیدونه
بایدم همینطوری بمونه
739
00:50:51,501 --> 00:50:52,501
خیلی خب
740
00:50:52,626 --> 00:50:54,709
کین کسیه که باید نگرانش باشی، اون تیراندازه
741
00:50:55,792 --> 00:50:56,999
...ببین
742
00:50:58,667 --> 00:51:02,292
لورنزو پادشاهه و مونه ملکه
743
00:51:02,709 --> 00:51:03,999
کین قلعه هست
744
00:51:05,292 --> 00:51:08,000
درو، اسبه و دیانا فیل
745
00:51:08,792 --> 00:51:10,375
...اگه به هر دلیلی بهم دسترسی نداشتی
746
00:51:10,501 --> 00:51:13,709
و یکی از اونا اومد اینجا و سراغم رو گرفت...
قطعه مناسب رو از میون بردار
747
00:51:14,292 --> 00:51:17,501
اگه هم شرایط خیلی اضطراری شد
همهی قطعات رو از میون بردار
748
00:51:17,626 --> 00:51:19,834
مث اینکه ما بتمنِ خودمون رو داریم
749
00:51:19,959 --> 00:51:23,918
آره و تو رابین هستی-
برو بابا، رابین خوبه-
750
00:51:30,834 --> 00:51:34,042
بعد درو گفت که اون و ایورت با هم توی
یه کلاس هنری شرکت میکنن
751
00:51:34,167 --> 00:51:36,918
درو به وضوح با یه یارو تو این کلاس قرار داره
752
00:51:37,125 --> 00:51:40,751
اون پسر نمیخواد اونجا رو ترک کنه
اما من تورو واسه اون، اونجا نفرستادم
753
00:51:41,584 --> 00:51:45,125
از طارق چی میخوای؟-
مامان، اون باهام صحبت نکرد-
754
00:51:45,292 --> 00:51:47,709
سعی کردم-
تو خیلی بهش نزدیک شدی-
755
00:51:48,542 --> 00:51:50,459
بزار احساساتـ ت به نفع مون تموم شه
756
00:51:50,584 --> 00:51:52,709
مامان، من به روش خودت پیش رفتم
اما جواب نداد
757
00:51:52,999 --> 00:51:55,792
اون عوضی رید بهم
ولی من الکی خندیدم مثلا
758
00:51:56,459 --> 00:51:59,250
اون اسلحه داشت-
عجب-
759
00:51:59,792 --> 00:52:01,250
البته که اسلحه به همراه داشته
760
00:52:01,792 --> 00:52:04,292
اون بالاخره متوجه میشه که گم شده
و حدس میزنه که باید دنبال کی بگرده
761
00:52:04,959 --> 00:52:06,292
تو فقط یه مشکل ایجاد کردی
762
00:52:06,667 --> 00:52:09,292
باید هوشمندانه رفتار کنی
وگرنه بدون من اینجا، جون سالم بدر نمیبری
763
00:52:10,125 --> 00:52:11,250
الانم برو تو اتاقت
764
00:52:12,292 --> 00:52:14,918
یالا نبینمت
765
00:53:01,083 --> 00:53:02,209
اون مسلح نیست
766
00:53:05,542 --> 00:53:07,584
چرا واسه محافظت از درو به من دروغ گفتی؟
767
00:53:07,999 --> 00:53:09,667
هیچوقت اقدامی نکن
تا وقتیکه از وضعیت خبردار نشدی
768
00:53:10,584 --> 00:53:13,626
همچنین من دست به دخترت نزدم
حتی اگه اونو فرستادی که جاسوسی منو بکنه
769
00:53:15,999 --> 00:53:17,959
کدوم یکی از بچه هام
از همه قابل اعتماد تره؟
770
00:53:19,626 --> 00:53:20,999
من
771
00:53:22,375 --> 00:53:23,501
عزیزم
772
00:53:24,959 --> 00:53:27,751
نمیدونم پیش خودت چی فک کردی
که بدون اسحله اومدی اینجا؟
773
00:53:28,834 --> 00:53:30,834
کین، اسلحهت رو بده بهش
774
00:53:30,959 --> 00:53:33,459
برو بابا چی میگی-
مجبورم نکن دوباره بگم-
775
00:53:33,626 --> 00:53:34,626
خودت میدونی از حرفم کوتاه نمیام
776
00:53:34,751 --> 00:53:36,626
این پسر کوچولو احتمالا نمیدونه باید
چطوری از این اسلحه ها استفاده بکنه
777
00:53:47,751 --> 00:53:49,250
ممنون کین-
آره، کصکش-
778
00:53:51,584 --> 00:53:54,834
تولدت مبارک ، طارق
تو همیشه با ما یه خونه داری اینجا
779
00:53:55,709 --> 00:53:56,709
بیا
780
00:54:05,459 --> 00:54:08,751
تامیکا بیخیال شهادت دادن شد
و امیدوارم ازم یه تشکر بکنی
781
00:54:10,999 --> 00:54:14,209
دیویس چه کلکی داری؟
میخوای از پرونده کنار بری؟
782
00:54:14,542 --> 00:54:17,709
نه ، فکر میکنم برنامه بهتری داشته باشم
783
00:54:18,250 --> 00:54:20,542
تمکا بهم گفت یه نفر تو رو توی تروث دیده
784
00:54:20,667 --> 00:54:22,167
شبی که جیمز سن پاتریک به قتل رسید...
785
00:54:22,417 --> 00:54:27,709
...آره تصور کن، دادستان فعلی منطقه شرقی نیویورک
786
00:54:27,834 --> 00:54:31,709
به اداره پلیس نیویورک دروغ گفته
و یه گزارش جعلی رو هم ارائه داده
787
00:54:32,000 --> 00:54:35,083
چرا؟ واسه مخفی کردن اینکه شما
شاهد این قتل هستین؟
788
00:54:35,959 --> 00:54:37,167
یا بدتر؟
789
00:54:38,083 --> 00:54:41,709
اتهامات وارده به موکلم رو پس بگیر
و کل این مسائل حل میشه
790
00:54:42,999 --> 00:54:48,459
خیلی... خیلی بامزس
آخه موکلت نمیخواد که اتهامات رو پس بگیرم
791
00:54:48,918 --> 00:54:51,999
اون میخواد یه دادخواست بده-
اینو از کجا میدونی؟-
792
00:54:52,250 --> 00:54:54,751
نگهبانان دیشب صداشو شنیدن
که داشته با تلفن صحبت میکرده
793
00:54:54,876 --> 00:54:56,375
و میدونم چرا
794
00:54:59,876 --> 00:55:01,667
مادرم به خاطر تو افتاد زندان
795
00:55:02,751 --> 00:55:05,834
اون تویه زندونه چونکه مسئولیتی رو به عهده گرفت
که تو به عهده نگرفتیش
796
00:55:06,999 --> 00:55:08,417
تو سد راه شدی
797
00:55:11,125 --> 00:55:15,125
من مجبور بودم
مجبور بودم این کارو بکنم
798
00:55:16,542 --> 00:55:18,125
اون کاری رو میخواستم بکنم، رو کردم
799
00:55:21,375 --> 00:55:27,292
درواقع طارق شلیک کرده به پدرش
نه تامی ایگان
800
00:55:27,417 --> 00:55:30,667
تاشا برای محافظت از اون دروغ گفت
...به همین دلیله که میخواد یه دادخواست بده
801
00:55:30,792 --> 00:55:32,250
تا این مسئله رو ماسمالی کنه...
802
00:55:32,999 --> 00:55:34,709
تاشا میترسه که حقیقت برملا شه
803
00:55:36,209 --> 00:55:40,375
این اصلا قابلقبول نیست-
درسته-
804
00:55:40,501 --> 00:55:43,083
اما الان میدونم دیگه باید دنبال چی بگردم
بالاخره پیداش میکنم
805
00:55:43,501 --> 00:55:44,542
عمرا اگه بتونی پیداش کنی
806
00:55:44,667 --> 00:55:46,667
هنوزم میتونم تامیکا رو
...به عنوان شاهد عینی قرار بدم
807
00:55:46,792 --> 00:55:49,042
و ثابت کنم که تو هدف مخفی خودتو داشتی...
808
00:55:49,501 --> 00:55:53,542
پس ما به بنبست خوردیم-
شایدم یه فرصت-
809
00:55:54,959 --> 00:55:58,792
هر دومون چی میخوایم؟
یا بهتر بگم، چی به نفع عدالته؟
810
00:55:59,459 --> 00:56:02,375
تاشا سرکرده گروه نیست-
نه نیست-
811
00:56:03,334 --> 00:56:07,375
و تو جمیز سن پاتریک رو نکشتی-
نکشتم-
812
00:56:08,167 --> 00:56:12,292
خب اگه از پرونده دست بکشم
...و میریم دادگاه
813
00:56:14,459 --> 00:56:16,083
میتونیم باهم کار کنیم
814
00:56:16,459 --> 00:56:20,000
من طارق رو وادار میکنم که بیاد شهادت بده
و توم کار خودتو بکن
815
00:56:20,292 --> 00:56:22,999
بنابراین تاشا هم آزاد میشه
816
00:56:24,250 --> 00:56:26,000
و قاتل واقعی هم روانه زندون میشه
817
00:56:30,751 --> 00:56:33,999
وقتی پسرش به جرم قتل محکوم بشه
قطعا خوشحال نخواهد شد
818
00:56:34,667 --> 00:56:37,042
اون به عنوان یه فرد بزرگسال محاکمه میشه
که ممکنه به حبس ابد محکوم شه
819
00:56:37,167 --> 00:56:41,792
طارق موکل من نیست، اهمیتی نیمدم
وقتی تاشا تبرئه بشه، من روی ستون پیروزی هستم
820
00:56:50,792 --> 00:56:51,792
توافق کردیم دیگه؟
821
00:56:57,709 --> 00:56:59,250
...به نفع عدالت
822
00:57:01,876 --> 00:57:03,250
توافق کردیم...
823
00:57:03,822 --> 00:57:05,250
طارق سن پاتریک میره زندون
824
00:57:07,156 --> 00:57:15,958
ترجمه و زیرنویس: هادی نریمانی
Instagram: hadi_narimani81
825
00:57:15,983 --> 00:57:23,983
اميدواريم از تماشاي اين سريال لذت برده باشيد
www.eSubtitle.com
مترجم : Hadi_Narimani81