1 00:00:01,335 --> 00:00:07,335 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:30,905 --> 00:00:33,658 ‫لیف! لیف! 3 00:00:34,534 --> 00:00:35,535 ‫الینا! 4 00:00:37,996 --> 00:00:38,996 ‫لیف؟ 5 00:00:39,539 --> 00:00:40,373 ‫مریم. 6 00:00:41,750 --> 00:00:43,501 ‫حالت خوبه؟ 7 00:00:43,585 --> 00:00:45,837 ‫- گمون کنم ‫- نمی‌دونی بقیه کجان؟ 8 00:00:46,838 --> 00:00:47,838 ‫نه! 9 00:00:51,468 --> 00:00:53,219 ‫- لیف با تو نبود؟ ‫- نه! 10 00:01:10,153 --> 00:01:13,073 ‫به طناب و قرقره‌های بادبان نیاز داریم! 11 00:01:13,156 --> 00:01:14,449 ‫اینجاست... 12 00:01:25,085 --> 00:01:26,086 ‫پچنگ‌ها! 13 00:01:28,588 --> 00:01:29,588 ‫سرت رو بیار پایین 14 00:01:41,059 --> 00:01:42,644 ‫من هارالد سیگردسن هستم 15 00:01:45,105 --> 00:01:46,314 ‫شاهزاده‌ای از نروژ، 16 00:01:47,440 --> 00:01:48,440 ‫و خواهرزاده‌ی... 17 00:01:49,359 --> 00:01:51,069 ‫یارسلاو خردمند! 18 00:02:07,210 --> 00:02:10,922 ‫می‌گه «شاهزاده‌‌ی نُروژی مگه مغز خر ‫خورده که وارد آب‌های دنیپر شده؟» 19 00:02:12,132 --> 00:02:13,967 ‫می‌بینید که چیزی‌ام نشده! 20 00:02:16,261 --> 00:02:17,387 ‫باره‌ات چی بود؟ 21 00:02:19,264 --> 00:02:21,975 ‫برده‌، ولی همه‌شون غرق شدن 22 00:02:28,356 --> 00:02:29,356 ‫کشتی رو بگردید 23 00:03:23,161 --> 00:03:25,622 ‫مطمئنم خان‌تون دوست داره با یه ‫شاهزاده وایکینگی ملاقات داشته باشه 24 00:03:25,705 --> 00:03:27,373 ‫بالزار! 25 00:03:27,957 --> 00:03:29,250 ‫از من می‌ترسین؟ 26 00:03:29,751 --> 00:03:32,003 ‫فکرمی‌کردم پچنگ‌ها از هیچ ‫بنی بشری نمی‌ترسن. 27 00:03:33,213 --> 00:03:35,965 ‫بهش بگین من چقدر با ارزشم! 28 00:03:37,091 --> 00:03:39,219 ‫اگه خان‌تون بفهمه یه شاهزاده ‫وایکینگی رو گرفتین، 29 00:03:39,302 --> 00:03:41,054 ‫جیب همه‌تون رو از طلا پُر می‌کنه. 30 00:04:02,825 --> 00:04:06,454 ‫می‌گه «پس بذار ببینیم اونقدر که ‫می‌گی باارزشی یا نه؟» 31 00:04:24,306 --> 00:04:30,973 ‫تـرجمه از « آیــــدا » ‫:::. Ayda.NDR .::: 32 00:04:35,066 --> 00:04:38,866 ‫«وایکینگ‌ها: والهالا» ‫ «فصل دوم، قسمت هفتم» 33 00:04:47,495 --> 00:04:49,622 ‫کوریا! کوریا 34 00:04:56,546 --> 00:04:57,547 ‫کیـسان! 35 00:05:00,216 --> 00:05:02,427 ‫- از بقیه خبر نداری؟ ‫- نه! 36 00:05:18,359 --> 00:05:19,610 ‫دورن! 37 00:05:29,203 --> 00:05:30,997 ‫- حالش خوبه؟ ‫- آره 38 00:05:31,914 --> 00:05:34,000 ‫اومدین... 39 00:05:34,083 --> 00:05:36,753 ‫- از بقیه‌مون خبری نیست؟ ‫- نه. نه هنوز 40 00:05:38,504 --> 00:05:40,465 ‫باید بریم پایین رودخونه! 41 00:05:40,548 --> 00:05:43,426 ‫باید کشتی و بقیه رو قبل از اینکه ‫دست پچنگ‌ها به‌شون برسه، پیدا کنیم 42 00:06:03,154 --> 00:06:04,423 ‫[نووگورود - روس] 43 00:06:04,447 --> 00:06:06,032 ‫اطلاع داریم که وجود داره. 44 00:06:06,115 --> 00:06:07,575 ‫معلومه که وجود داره. 45 00:06:08,159 --> 00:06:10,119 ‫می‌خوام بدونم کجاست! 46 00:06:11,537 --> 00:06:13,956 ‫معتقدیم جایی در بین این جزایرـه! 47 00:06:15,375 --> 00:06:18,294 ‫یومسبورگ ممکنه هرجایی توی ‫این خط ساحلی باشه! 48 00:06:19,295 --> 00:06:21,297 ‫هفته‌ها دریا رو زیر و رو کردم ‫اما پیداش نکردم 49 00:06:21,381 --> 00:06:22,965 ‫ممکنه ماه‌ها طول بکشه 50 00:06:23,049 --> 00:06:24,759 ‫بهترین استراتژی یومسبورگ 51 00:06:24,842 --> 00:06:29,263 ‫اینه که از دریا قابل رویت نیست و فقط ‫ملوانان قهار مسیرـش رو بلدن! 52 00:06:30,640 --> 00:06:32,850 ‫وضعیت‌ آب‌های اونجا به چه صورته؟ 53 00:06:32,934 --> 00:06:36,938 ‫خیلی خطرناک، مه‌های متراکم و ‫تپه‌های زیرآبی سنگی 54 00:06:38,064 --> 00:06:41,109 ‫قبل از اینکه بری اونجا باید ‫غزل خداحافظی‌ات رو بخونی 55 00:06:41,192 --> 00:06:43,069 ‫وقتی یومسبورگ رو پیدا کردین؛ 56 00:06:43,152 --> 00:06:45,405 ‫موقعیت دقیق‌ش رو یادتون باشه تا روی ‫نقشه علامت‌گذاری‌ش کنم 57 00:06:48,282 --> 00:06:51,661 ‫اگه من پیداش کردم، ‫باید قیدش رو بزنید 58 00:06:53,538 --> 00:06:55,415 ‫چون دیگه وجود خارجی نداره. 59 00:07:02,713 --> 00:07:03,713 ‫مریم 60 00:07:04,424 --> 00:07:05,424 ‫لیف 61 00:07:07,677 --> 00:07:08,719 ‫حالت خوبه؟ 62 00:07:08,803 --> 00:07:10,138 ‫آره 63 00:07:12,390 --> 00:07:15,059 ‫اما پچنگ‌ها هارالد رو بردن. 64 00:07:16,144 --> 00:07:18,729 ‫- بهشون گفت همه‌مون مُردیم ‫- لباس‌هاشون چه رنگی بود؟ 65 00:07:18,813 --> 00:07:20,606 ‫- سفید و قرمز ‫- یعنی چی؟ 66 00:07:20,690 --> 00:07:24,026 ‫افراد «خان» نیستن، احتمالاً قبیله‌ای ‫از شرق‌ ان. 67 00:07:25,111 --> 00:07:26,362 ‫کادلین اینجا نیست؟ 68 00:07:27,405 --> 00:07:28,405 ‫نه. 69 00:07:33,161 --> 00:07:35,830 ‫- در چه حاله؟ ‫- بدنه‌ش حسابی داغون شده، 70 00:07:36,789 --> 00:07:37,999 ‫اما روی آب شناور می‌مونه 71 00:07:40,668 --> 00:07:42,378 ‫می‌تونید دوباره کشتی رو شناور کنید؟ 72 00:07:42,462 --> 00:07:44,046 ‫- آره ‫- دست به کار شید 73 00:07:45,965 --> 00:07:47,258 ‫من میرم هارالد رو پیدا کنم. 74 00:07:48,009 --> 00:07:49,469 ‫- ما هم باهات میایم. ‫- نه! 75 00:07:50,303 --> 00:07:52,430 ‫شما دوتا اینجا بمونید کشتی رو ‫راست و ریست کنید. 76 00:07:52,513 --> 00:07:53,639 ‫پس من میام! 77 00:07:54,223 --> 00:07:55,224 ‫آره منم! 78 00:07:56,392 --> 00:08:00,354 ‫من تنها کسی‌ام که می‌‌دونه اردوگاه‌شون کجاست؛ ‫بدون من شانسی برای زنده موندن ندارید. 79 00:08:05,776 --> 00:08:06,819 ‫کوریا. 80 00:08:10,490 --> 00:08:13,493 ‫این رو با خودت ببر، شاید ‫بهش نیاز پیدا کنی 81 00:08:13,576 --> 00:08:15,161 ‫اما این رو برای خودت درست کرده بودی! 82 00:08:15,244 --> 00:08:16,704 ‫یه‌نفر رو کاملاً از پا می‌اندازه 83 00:08:17,622 --> 00:08:19,165 ‫هرطور دوست داری ازش استفاده کن. 84 00:08:20,041 --> 00:08:21,041 ‫ممنون. 85 00:08:25,296 --> 00:08:26,296 ‫این رو بگیر 86 00:08:27,048 --> 00:08:29,759 ‫شاید به‌کارت بیاد، اگه ‫حیوانی چیزی بهت حمله کرد 87 00:08:37,892 --> 00:08:38,892 ‫بریم! 88 00:09:41,414 --> 00:09:43,874 ‫می‌گه یه شاهزاده‌ نروژیه! 89 00:09:47,545 --> 00:09:50,298 ‫بیاریدش تو چادرم! 90 00:10:00,141 --> 00:10:03,185 ‫فکرکردی با این می‌تونی کشتی ‫رو تکون بدی؟ 91 00:10:03,269 --> 00:10:04,604 ‫باید حداقل 10 تا مَرد باشیم 92 00:10:04,687 --> 00:10:06,856 ‫دونفری هم می‌تونید. 93 00:10:29,629 --> 00:10:30,546 ‫موفق شدیم! 94 00:10:30,630 --> 00:10:34,091 ‫الان فقط کافیه از نوارساحلی ببریمش ‫به سمت آب‌های عمیق‌تر. 95 00:10:45,353 --> 00:10:46,604 ‫نه! 96 00:10:48,939 --> 00:10:49,939 ‫نه! 97 00:10:52,068 --> 00:10:53,068 ‫کادلین؟ 98 00:10:55,029 --> 00:10:56,072 ‫نه. 99 00:10:56,822 --> 00:10:57,822 ‫کادلین؟ 100 00:11:35,361 --> 00:11:36,779 ‫کادلین مسیحی بود. 101 00:11:38,364 --> 00:11:40,491 ‫دعای مسیحی‌ها رو بلد نیستم. 102 00:11:42,576 --> 00:11:45,871 ‫به نظرم بهتره حرف دلت رو بزنی 103 00:11:56,298 --> 00:12:00,052 ‫با کادلین احساس می‌کردم انسان بهتری‌ام، ‫نسبت به زمانی که تنها بودم. 104 00:12:04,348 --> 00:12:05,474 ‫در کنار اون، 105 00:12:08,060 --> 00:12:09,895 ‫دلیلی برای زندگی کردن داشتم. 106 00:12:16,861 --> 00:12:18,028 ‫باهام خیلی خوش‌رفتار بود، 107 00:12:20,740 --> 00:12:22,408 ‫مثل رفتار خودت با اون. 108 00:13:08,662 --> 00:13:10,414 ‫پس می‌گی که یه شاهزاده نروژی هستی؟ 109 00:13:11,832 --> 00:13:12,832 ‫آره. 110 00:13:14,752 --> 00:13:16,670 ‫و برده‌داری هم می‌کنی 111 00:13:18,547 --> 00:13:20,716 ‫داشتیم می‌رفتیم قسطنطنیه! 112 00:13:23,385 --> 00:13:26,222 ‫با یه کشتی، بدون هیچ سلاح و سربازی؟ 113 00:13:29,058 --> 00:13:30,392 ‫واقعاً مایه تاسفه که... 114 00:13:30,476 --> 00:13:32,770 ‫شما وارنگیانی‌ها اینقدر از پچنگ‌ها می‌ترسید 115 00:13:34,021 --> 00:13:37,441 ‫زمانی جنگجویان نجیب و دلیری بودن، ‫جمجمه‌هاشون جام شراب‌مون بود 116 00:13:40,528 --> 00:13:41,946 ‫من وارنگیانی نیستم. 117 00:13:42,947 --> 00:13:43,989 ‫من یه وایکینگ‌ام! 118 00:13:46,659 --> 00:13:47,952 ‫و دارم می‌بینم که... 119 00:13:48,619 --> 00:13:50,871 ‫جمجمه هیچ وایکینگی توی ‫کلکسیون‌تون نیست! 120 00:13:53,958 --> 00:13:54,958 ‫واقعاً؟ 121 00:13:55,876 --> 00:13:57,002 ‫از کجا می‌دونی؟ 122 00:13:57,086 --> 00:14:01,382 ‫چون اگه با یه وایکینگ اصیل روبه‌رو شده بودین، ‫الان از جمجمه‌تون به عنوان جام شراب استفاده می‌کرد 123 00:14:05,928 --> 00:14:07,680 ‫کُشتن کسی که در بَنده کاری نداره! 124 00:14:09,056 --> 00:14:10,850 ‫نبرد مردانه شجاعت می‌خواد! 125 00:14:13,143 --> 00:14:15,145 ‫که ظاهراً اینجا خبری از شجاعت نیست. 126 00:14:18,065 --> 00:14:19,567 ‫الان من رو «بُزدل» خطاب کردی؟ 127 00:14:20,192 --> 00:14:23,320 ‫بارها دیدم پچنگ‌ها چطور جنگجویان ‫رو به مبارزه می‌طلبن. 128 00:14:23,946 --> 00:14:26,490 ‫کیلومترها با پای پیاده می‌کشنش، ‫بهش آب نمی‌دن، 129 00:14:27,074 --> 00:14:28,993 ‫تا زمانی که شیپور نبرد نواخته شد، 130 00:14:30,661 --> 00:14:32,955 ‫شکست دادن طرف مثل آب خوردن باشه. 131 00:14:40,546 --> 00:14:41,546 ‫حق با توئه! 132 00:14:42,464 --> 00:14:45,843 ‫راه‌های زیادی برای سنجش قدرت ‫یه جنجگو وجود داره. 133 00:14:51,098 --> 00:14:52,098 ‫حواستون باشه! 134 00:14:52,558 --> 00:14:53,392 ‫چشم. 135 00:14:57,646 --> 00:15:00,441 ‫- بوی آتیش میاد. ‫- یه اردوگاه کوچیک پیش رومونه! 136 00:15:01,775 --> 00:15:03,861 ‫- هشت تا چادر دارن. ‫- یه اردوگاه تهاجمیه. 137 00:15:03,944 --> 00:15:07,072 ‫هارالد باید اونجا باشه، چادر خان اردوگاه ‫رو می‌بینید؟ 138 00:15:08,657 --> 00:15:10,200 ‫آره، از بقیه چادرها دورتره! 139 00:15:10,284 --> 00:15:13,454 ‫من و کوریا برای اینکه هارالد رو آزاد کنن ‫با رهبرشون مذاکره می‌کنیم. 140 00:15:13,537 --> 00:15:16,165 ‫اگه برامون اسب نیارن، ‫یعنی لو رفتیم 141 00:15:16,248 --> 00:15:17,750 ‫و می‌فهمن که بیشتریم. 142 00:15:17,833 --> 00:15:21,045 ‫اون موقع باید هرچه سریع‌تر فرار کنید ‫و برید سمت کشتی. 143 00:15:22,880 --> 00:15:25,633 ‫نه. تا شما نیاید جایی نمی‌ریم 144 00:15:26,759 --> 00:15:30,179 ‫اگه فرمانده‌شون من رو ببینه، ‫سریعاً به خان اطلاع می‌ده 145 00:15:30,262 --> 00:15:32,556 ‫و برادرم با تعداد بی‌شماری ‫سرباز میاد دنبالم. 146 00:15:32,640 --> 00:15:35,100 ‫تنها راه اینه که قبل رسیدن‌شون ‫فرار کرده باشیم. 147 00:15:41,398 --> 00:15:42,942 ‫خیلی‌خب 148 00:16:01,377 --> 00:16:03,587 ‫اگه تکون نخوری، احتمال اینکه... 149 00:16:03,671 --> 00:16:05,339 ‫عضلاتت تیکه‌تیکه بشن خیلی کمه. 150 00:18:21,266 --> 00:18:22,266 ‫لیف؟ 151 00:18:24,895 --> 00:18:25,895 ‫چی شده؟ 152 00:18:26,897 --> 00:18:28,774 ‫باید یه قولی بهم بدی! 153 00:18:28,857 --> 00:18:31,068 ‫اگه بفهمن می‌خوای منم با خودت ببری 154 00:18:31,151 --> 00:18:33,987 ‫خان و تمام افرادش میوفتن دنبالت و می‌گیرنت. 155 00:18:35,072 --> 00:18:37,241 ‫این همه راه الکی نیومدم تا ‫اینجا ولت کنم! 156 00:18:37,324 --> 00:18:38,324 ‫اما من قصدم همین بود. 157 00:18:41,787 --> 00:18:43,122 ‫می‌دونی این چیه؟ 158 00:18:43,747 --> 00:18:45,082 ‫مریم این رو بهم داد 159 00:18:45,582 --> 00:18:47,251 ‫با آوردن من به اینجا، 160 00:18:47,334 --> 00:18:50,671 ‫این فرصت رو برام مقدور کردی که بتونم ‫در پیشگاه «اولگن» خودم رو آزاد کنم 161 00:18:50,754 --> 00:18:52,631 ‫خدای‌خدایان دینم! 162 00:18:54,341 --> 00:18:55,341 ‫حالا وقتی که بمیرم، 163 00:18:56,135 --> 00:18:58,053 ‫اودین روح من رو به یه پرنده تبدیل می‌کنه 164 00:18:58,137 --> 00:18:59,888 ‫و تا «اوچماک» پرواز خواهم کرد 165 00:18:59,972 --> 00:19:02,891 ‫جایی که همسرم مدت‌هاست ‫به انتظار من نشسته. 166 00:19:08,105 --> 00:19:10,107 ‫باید یکم دیگه هم منتظر بمونه، دوست من. 167 00:19:47,895 --> 00:19:49,980 ‫ولش کن وگرنه می‌کشمش! 168 00:19:50,063 --> 00:19:52,858 ‫این آدم رو می‌شناسی؟ می‌شناسیش؟ 169 00:19:52,941 --> 00:19:54,610 ‫این مرد برادر خان‌ـه! 170 00:19:55,194 --> 00:19:57,321 ‫واسه سرش جایزه گذاشتن، 171 00:19:57,404 --> 00:20:00,490 ‫با دو اسب و این مرد معاوضه‌ش می‌کنم 172 00:20:04,411 --> 00:20:06,288 ‫برو و سریع به خان بگو. 173 00:20:38,779 --> 00:20:40,113 ‫حالت خوبه؟ 174 00:20:40,197 --> 00:20:42,699 ‫عالی‌تر از همیشه. 175 00:20:43,283 --> 00:20:45,619 ‫حالا...اسب‌ها رو بیارید. 176 00:21:05,764 --> 00:21:08,308 ‫یه اتفاقی افتاده، مشخصه نرفتن اسب بیارن. 177 00:21:14,606 --> 00:21:17,776 ‫الان چیکار کنیم؟ برگردیم سمت کشتی؟ 178 00:21:19,486 --> 00:21:20,737 ‫نه. 179 00:21:23,573 --> 00:21:26,285 ‫بچه‌ها جمع شین. ببینید چی داریم! 180 00:21:35,168 --> 00:21:37,462 ‫فکرکنم باید ازت تشکر کنی که ‫اومدم دنبالت! 181 00:21:37,546 --> 00:21:40,090 ‫فکرکنم باید بهت بگم کاش یه ‫نقشه بهتر می‌چیدی! 182 00:21:55,856 --> 00:21:58,150 ‫تا وقتی که خان بیاد... 183 00:21:59,151 --> 00:22:00,736 ‫می‌خوایم یکم تفریح کنیم. 184 00:23:20,607 --> 00:23:22,109 ‫یالا! 185 00:23:25,195 --> 00:23:26,195 ‫الینا؟ 186 00:23:49,010 --> 00:23:50,053 ‫برو، عجله‌کن! 187 00:23:51,555 --> 00:23:53,390 ‫- منم! ‫- لیف، ولم کن. 188 00:23:54,599 --> 00:23:55,600 ‫برو، برو 189 00:24:14,494 --> 00:24:16,246 ‫برید! بگیرن‌شون! 190 00:24:23,086 --> 00:24:25,088 ‫برو حیوان، برو، برو! 191 00:24:52,157 --> 00:24:53,074 ‫بکشید! 192 00:25:03,001 --> 00:25:04,836 ‫باتو؛ کمک! 193 00:25:06,046 --> 00:25:07,046 ‫دارن میان! آماده باشید. 194 00:25:26,399 --> 00:25:27,692 ‫خان داره میاد. 195 00:25:27,776 --> 00:25:29,861 ‫همگی زود سوار شید! 196 00:25:31,071 --> 00:25:32,071 ‫زود باشید. 197 00:25:33,073 --> 00:25:34,533 ‫هارالد زخمی شده. 198 00:25:34,616 --> 00:25:35,616 ‫سوار شو. 199 00:25:37,118 --> 00:25:38,787 ‫زودباشید، یالا. 200 00:25:43,458 --> 00:25:44,459 ‫تکون نمی‌خوره! 201 00:25:44,543 --> 00:25:46,670 ‫محکم‌تر! محکم‌تر هل بدید 202 00:25:47,629 --> 00:25:49,381 ‫همگی هل بدید! 203 00:25:54,844 --> 00:25:56,263 ‫محکم‌تر! 204 00:25:56,346 --> 00:25:57,347 ‫اونجا رو! 205 00:25:58,682 --> 00:26:00,016 ‫- زودباش. ‫- کوریا. 206 00:26:00,100 --> 00:26:00,934 ‫برگرد! 207 00:26:01,017 --> 00:26:02,017 ‫نــه! 208 00:26:05,063 --> 00:26:07,274 ‫کوریا برگرد! 209 00:26:21,955 --> 00:26:23,081 ‫کوریا. 210 00:26:23,707 --> 00:26:24,791 ‫سلام برادر. 211 00:26:34,092 --> 00:26:36,803 ‫داستان‌های زیادی ازت شنیدم. 212 00:26:37,887 --> 00:26:41,391 ‫تو یکی از زندان‌های شمال از ‫سرما سگ‌لرز می‌زدی. 213 00:26:41,474 --> 00:26:44,144 ‫ وقتی اونجا بودم گاه‌گداری ‫به تو فکر می‌کردم. 214 00:26:47,480 --> 00:26:49,983 ‫به اینکه وقتی داشتم... 215 00:26:51,234 --> 00:26:55,488 ‫زنت رو می‌کشتم مثل یه سگ ترسو ‫فرار کردی، فکر می‌کردی؟ 216 00:27:01,286 --> 00:27:04,539 ‫واقعاً حیفه وقتی که دارم سرت رو قطع می‌کنم 217 00:27:05,498 --> 00:27:08,627 ‫ نمی‌تونی شوق توی چشمانم رو ببینی 218 00:27:10,629 --> 00:27:11,629 ‫سگ ترسو! 219 00:27:16,134 --> 00:27:17,844 ‫محکم‌تر هل بدید. 220 00:27:19,721 --> 00:27:21,514 ‫- داره حرکت می‌کنه ‫- شناور شدیم! 221 00:27:21,598 --> 00:27:24,267 ‫باتو، کیسان، سوار شید. 222 00:27:26,061 --> 00:27:27,437 ‫هارالد تو هم سوار شو. 223 00:27:28,730 --> 00:27:30,315 ‫یکم دیگه بیشتر نمونده. 224 00:27:31,358 --> 00:27:32,359 ‫کمکم کن. 225 00:27:38,073 --> 00:27:41,951 ‫اینقدر ازم می‌ترسی که به جای چاقو، 226 00:27:42,035 --> 00:27:43,870 ‫می‌خوای با شمشیر جونم رو بگیری؟ 227 00:27:45,413 --> 00:27:46,539 ‫من... 228 00:27:48,708 --> 00:27:49,708 ‫ازت نمی‌ترسم 229 00:27:51,169 --> 00:27:52,379 ‫باور نمی‌کنم 230 00:27:53,755 --> 00:27:55,632 ‫فکرکنم این وسط بُزدل تویی نه من. 231 00:27:56,966 --> 00:27:58,677 ‫تویی که از یه پچنگ کور... 232 00:27:58,760 --> 00:28:02,097 ‫مثل سگ ترسیدی. ‫کسی اومده تو رو بُکشه! 233 00:28:06,393 --> 00:28:07,393 ‫گفتی... 234 00:28:11,272 --> 00:28:12,272 ‫می‌خوای من رو بُکشی؟ 235 00:28:14,317 --> 00:28:15,317 ‫تو؟ 236 00:28:20,198 --> 00:28:23,576 ‫آره برادر. اومدم بُکشمت. 237 00:28:27,288 --> 00:28:28,456 ‫چشم‌هام... 238 00:28:33,336 --> 00:28:34,421 ‫نمی‌تونم ببینم! 239 00:28:35,463 --> 00:28:37,799 ‫نمی‌تونم نفس بکشم 240 00:28:40,510 --> 00:28:41,970 ‫مسمومم کرد. 241 00:28:47,726 --> 00:28:49,144 ‫بکشیدش! 242 00:29:46,117 --> 00:29:50,330 ‫اولگن، من آماده‌ام. 243 00:31:40,064 --> 00:31:41,608 ‫چرا اومدین دنبالم؟ 244 00:31:44,736 --> 00:31:45,736 ‫چون... 245 00:31:46,571 --> 00:31:48,197 ‫اگه ما گیر افتاده بودیم ‫تو می‌اومدی دنبال‌مون. 246 00:32:27,111 --> 00:32:28,111 ‫چی شده؟ 247 00:32:28,905 --> 00:32:29,905 ‫اون کوریاست... 248 00:32:31,491 --> 00:32:33,117 ‫تو راه «اوچماک» 249 00:32:56,849 --> 00:32:58,226 ‫دیگه خیلی اینجا موندیم 250 00:32:59,644 --> 00:33:01,521 ‫پادشاه جوان معتقده که دخترـه روسه! 251 00:33:02,689 --> 00:33:06,150 ‫درست مثل پدرش، عاشقِ ‫تجملات والای سلطنتیه! 252 00:33:07,026 --> 00:33:08,403 ‫بزودی یه دستی به سر و روش می‌کشیم 253 00:33:08,486 --> 00:33:09,946 ‫امیدوارم حق با تو باشه، 254 00:33:10,029 --> 00:33:12,573 ‫چون اگه آینده مردم‌مون قراره ‫این باشه، 255 00:33:12,657 --> 00:33:16,703 ‫یه روز هیچکس اقدامات عظیم پادشاهان ‫وایکینگی رو یادش نمیاد. 256 00:33:20,540 --> 00:33:23,376 ‫نترس، محکم و پرقدرت ضربه بزن. 257 00:33:23,459 --> 00:33:26,129 ‫تو اولاف هارالدسان هستی، ‫همون وایکینگ مسیحی. 258 00:33:26,212 --> 00:33:29,173 ‫کسی که سرزمین‌های شمالی ‫رو از بت‌پرستی پاک کرد. 259 00:33:29,257 --> 00:33:31,342 ‫خودم هستم، حضرت پاپ. 260 00:33:32,301 --> 00:33:36,014 ‫زانو بزن تا دعای مبارک مسیح شامل حالت شود، 261 00:33:42,645 --> 00:33:43,645 ‫ای حضرت مسیح، 262 00:33:43,688 --> 00:33:46,649 ‫حافظ این جنگجویان دلیر که به سمت ‫خانه‌شان روانه می‌شوند، باش 263 00:33:46,733 --> 00:33:52,572 ‫تا بتوانند بشارت‌دهنده امید تو در ‫سرزمین‌های تاریک کاشانه‌مان، زمین باشند 264 00:33:52,655 --> 00:33:54,657 ‫به بنده‌ات قوت بده، 265 00:33:54,741 --> 00:33:58,411 ‫به او شجاعت و قدرت در راه رسالت کلام‌ت ‫اعطا کن. 266 00:33:58,494 --> 00:34:01,873 ‫باشد که نام‌ش همیشه و تا ابد ‫در یادواره‌ها مذکور بماند، 267 00:34:01,956 --> 00:34:05,001 ‫به عنوان بنده وفادار اعمال شگرفت! 268 00:34:05,543 --> 00:34:10,048 ‫به نام پدر، پسر و روح القدس. 269 00:34:10,840 --> 00:34:11,758 ‫آمین. 270 00:34:11,841 --> 00:34:12,925 ‫آمین. 271 00:34:13,009 --> 00:34:14,343 ‫- آمین. ‫- آمین. 272 00:34:21,517 --> 00:34:24,187 ‫حالا برو، برو پسرم ‫برو و در راه خدا کوشش کن. 273 00:34:44,665 --> 00:34:47,085 ‫ساعت‌هاست یه کلمه ‫هم حرف نزدی. 274 00:34:48,252 --> 00:34:49,462 ‫حالت خوبه؟ 275 00:34:50,963 --> 00:34:52,298 ‫آره، هلشبورن. 276 00:34:53,633 --> 00:34:57,887 ‫چون حس می‌کنم دارم هدایت می‌شم، ‫توسط خود خدا. 277 00:34:59,680 --> 00:35:02,809 ‫و...خدا داره کجا می‌برتمون؟ 278 00:35:04,227 --> 00:35:05,269 ‫به سمت یومسبورگ! 279 00:35:26,707 --> 00:35:27,707 ‫بیاین. 280 00:35:32,964 --> 00:35:34,006 ‫بیاین داخل. 281 00:35:34,090 --> 00:35:35,090 ‫بیاین. 282 00:35:35,967 --> 00:35:37,468 ‫در اینجا به روی همه بازه. 283 00:35:42,473 --> 00:35:43,558 ‫بیاین. 284 00:35:45,476 --> 00:35:46,476 ‫آره، بیاین داخل 285 00:35:48,855 --> 00:35:49,855 ‫بیاین. 286 00:35:52,400 --> 00:35:53,400 ‫بیاین. 287 00:35:54,026 --> 00:35:55,194 ‫هرکی دلش بخواد می‌تونه بیاد. 288 00:36:07,415 --> 00:36:09,709 ‫در این معبد به روی همه بازه، دوستان من. 289 00:36:09,792 --> 00:36:10,792 ‫ممنون. 290 00:36:48,497 --> 00:36:51,209 ‫آره. بیاین. بیاین داخل 291 00:37:19,570 --> 00:37:22,740 ‫هرفنا؛ می‌شه چند لحظه نگه‌ش داری؟ 292 00:37:22,823 --> 00:37:23,866 ‫ممنون. 293 00:37:49,100 --> 00:37:51,060 ‫با تغییرات مشکل داری؟ 294 00:37:52,895 --> 00:37:53,895 ‫نه. 295 00:38:02,947 --> 00:38:04,699 ‫فقط تو فکر... 296 00:38:06,242 --> 00:38:07,242 ‫«یورندر» بودم 297 00:38:12,373 --> 00:38:16,294 ‫به عنوان یه مادر، ‫اشتباهات زیادی مرتکب شدم. 298 00:38:20,631 --> 00:38:23,467 ‫ای‌کاش می‌شد برگردم عقب و جبران کنم. 299 00:38:24,135 --> 00:38:25,135 ‫این خواسته همه‌مونه. 300 00:38:26,721 --> 00:38:29,390 ‫اما جسارت یورندر باعثِ رقم خوردن ‫تمام این اتفاق‌ها شد. 301 00:38:30,349 --> 00:38:31,642 ‫جون من رو نجات داد. 302 00:38:33,185 --> 00:38:34,770 ‫باید ازش تقدیر کنیم. 303 00:38:37,523 --> 00:38:38,523 ‫آره 304 00:38:40,109 --> 00:38:41,193 ‫بیا باهامون جشن بگیر. 305 00:38:42,486 --> 00:38:44,822 ‫هنوز کُلی کار مونده و به کمکت نیاز داریم. 306 00:39:00,922 --> 00:39:07,522 ‫تـرجمه از « آیــــدا » ‫:::. Ayda.NDR .::: 307 00:39:55,643 --> 00:39:56,643 ‫یه یومس‌وایکینگه! 308 00:40:00,439 --> 00:40:02,149 ‫بهش آب و غذا بدید که کلی کار داریم. 309 00:40:02,609 --> 00:40:07,873 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::.