1 00:00:00,001 --> 00:00:02,096 ‫[آنچه گذشت] 2 00:00:01,020 --> 00:00:02,890 ‫یه حمله‌ی قلبیِ خفیف داشتی 3 00:00:02,890 --> 00:00:05,150 ‫ولی هنوز اونقدری سالم هستم که ‫تئاترم رو کارگردانی کنم، درسته؟ 4 00:00:05,150 --> 00:00:07,480 ‫باید استرست رو کم کنی 5 00:00:07,480 --> 00:00:09,780 ‫خب؟ چون اگه باز تکرار بشه، ‫ممکنه این‌قدر خفیف نباشه 6 00:00:09,780 --> 00:00:11,490 ‫قرار بود نمایشت رو به باد انتقاد بگیرم 7 00:00:11,490 --> 00:00:13,860 ‫«جان کندن» دربارۀ یه معمای قتلِ ‫کلاسیک و فراموش‌نشدنیه 8 00:00:13,860 --> 00:00:15,160 ‫قرار نیست سرگرم‌کننده باشه 9 00:00:15,160 --> 00:00:18,200 ‫این یکی... صرفاً اثرگذار نبود 10 00:00:18,200 --> 00:00:19,950 ‫خانوادم فکر می‌کردن نمی‌تونن بچه‌دار بشن 11 00:00:19,950 --> 00:00:21,660 ‫...و منو به فرزندی گرفتن 12 00:00:21,660 --> 00:00:22,750 ‫ولی بعدش بن به دنیا اومد 13 00:00:22,750 --> 00:00:25,710 ‫ آدمی که همیشه خدا یه گندی میزد 14 00:00:25,710 --> 00:00:27,920 ‫دیکی گفت همیشه همه‌چی ‫به اسم بن تموم می‌شده 15 00:00:27,920 --> 00:00:30,130 ‫دیکی بوده که کوبرو رو ساخته 16 00:00:30,130 --> 00:00:31,090 ‫انگیزه قتل همین بوده 17 00:00:31,090 --> 00:00:32,630 ‫باید یه چیزی نشونت بدم 18 00:00:32,630 --> 00:00:35,720 ‫اینو از آپارتمان لورتا برداشتم 19 00:00:35,720 --> 00:00:38,350 ‫...چهار هفته پیش، در یک شب شوم 20 00:00:38,388 --> 00:00:42,655 ‫،سوپراستار هالیوود، بن گلروی ‫فوت کرد. دو بار 21 00:00:42,680 --> 00:00:44,020 ‫من میبل مورا هستم 22 00:00:44,020 --> 00:00:47,900 ‫،به من که این دفعه تنهام ملحق بشید ‫تا به دنبال جواب بگردیم 23 00:00:47,900 --> 00:00:51,820 ‫در فصل جدید ‫ «فقط و فقط قتل‌های داخل ساختمان» 24 00:00:51,820 --> 00:00:54,320 ‫#میبل‌خونین 25 00:00:54,371 --> 00:01:01,488 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 26 00:01:01,513 --> 00:01:09,404 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫@DigiMoviez 27 00:01:09,443 --> 00:01:18,591 ‫« ترجمه از امیرعلی_پی‌ام و فائزه شاهمرادی » ‫ .:: Amirali_Subs & Faeze.k ::. 28 00:01:22,430 --> 00:01:25,940 ‫در تئاتر تصمیم‌ها مهم‌ترین رکن هستن 29 00:01:25,940 --> 00:01:28,440 ‫چیزی که دربارش صحبت می‌کنید یا ‫چیزی که پنهان می‌کنید 30 00:01:28,051 --> 00:01:29,246 ‫{\an8}[تئاتر گالا] 31 00:01:29,270 --> 00:01:32,900 ‫یک داستان و حتی یک دیالوگ رو میشه 32 00:01:31,471 --> 00:01:32,471 ‫{\an8}[جان کندن] 33 00:01:32,900 --> 00:01:35,150 ‫به شیوه‌های مختلف اجرا کرد 34 00:01:35,150 --> 00:01:37,860 ‫تصمیم‌ها همه چیز رو عوض می‌کنن 35 00:01:39,660 --> 00:01:42,990 ‫وقتی اولین نمایشم رو دیدم، عاشق تئاتر شدم 36 00:01:40,147 --> 00:01:41,147 ‫{\an8}[بدون تعهد] 37 00:01:45,330 --> 00:01:47,670 همون لحظه ‫مهم‌ترین تصمیم زندگیم رو گرفتم 38 00:01:47,670 --> 00:01:49,750 ‫چه کسی مرا یاری خواهد کرد؟ 39 00:01:49,750 --> 00:01:52,170 ‫تو همه‌ی نمایش‌های مدرسه نقش اول بودم 40 00:01:52,170 --> 00:01:55,220 ‫من به گفته‌ی یه مقاله تو «وقایع‌نامه کلیتون» 41 00:01:55,220 --> 00:01:57,630 ‫ «بهترین بازیگر جوان باختر میانه» بودم 42 00:01:57,630 --> 00:01:59,050 ‫خب البته پدرم سردبیر مجله بود 43 00:01:59,760 --> 00:02:03,510 ‫ولی یه کارگردان مهمان از نیویورک تایید کرد 44 00:02:09,150 --> 00:02:12,860 ‫بعد از فارغ‌التحصیلی، می‌خواستم برم برادوی 45 00:02:12,860 --> 00:02:15,650 ‫همه‌چی واضح بود 46 00:02:15,650 --> 00:02:18,030 ‫تا این‌که یهو دیگه واضح نبود 47 00:02:19,339 --> 00:02:22,604 ‫[مادر جدید شدنتون مبارک!] 48 00:02:23,910 --> 00:02:27,040 ‫در بازیگری تصمیم‌ها مهم‌ترین رکن هستن 49 00:02:27,040 --> 00:02:29,540 ‫و من هم باید تصمیمی می‌گرفتم 50 00:02:31,500 --> 00:02:34,340 ‫تو شهرمون یه زوجی بودن 51 00:02:32,074 --> 00:02:34,316 ‫{\an8}[خطوط حمل و نقل اتوبوسی ‫سینت لووییز میزوری] 52 00:02:34,340 --> 00:02:36,340 ‫که نمی‌تونستن بچه‌دار بشن 53 00:02:36,340 --> 00:02:39,300 ‫و من فکر کردم این کار به نفع همه‌ست 54 00:02:46,310 --> 00:02:50,140 ‫وقتی رسیدم نیویورک از موفقیت سریع خبری نبود 55 00:02:46,713 --> 00:02:48,780 ‫{\an8}[آژانس‌ معرفی بازیگر کراس‌تاون] 56 00:02:50,140 --> 00:02:53,770 ‫یا حتی از موفقیتی که با صبر بدست بیاد 57 00:02:53,770 --> 00:02:57,690 ‫فکر می‌کردم برای تصمیمی که ‫گرفتم دارم مجازات میشم 58 00:02:57,140 --> 00:02:58,820 ‫{\an8}[گیرنده: لورتا دانکین] 59 00:02:59,450 --> 00:03:01,780 ‫اون خانواده بهم یه خبر تازه دادن 60 00:03:01,780 --> 00:03:04,080 ‫بالاخره بچه‌دار شدن 61 00:03:04,080 --> 00:03:06,740 ‫معجزه بود. و همینقدر راحت... 62 00:03:06,740 --> 00:03:08,620 ‫یه داداش کوچیک داشتی 63 00:03:08,620 --> 00:03:10,040 ‫دیگه تنها نبودی 64 00:03:11,330 --> 00:03:13,040 ‫من از دور حواسم بهت بود 65 00:03:13,040 --> 00:03:17,010 ‫برات یه کتابی، که خیلیم دوستش داشتم ولی 66 00:03:17,010 --> 00:03:18,550 ‫همزمان ناراحتم می‌کرد، درست کردم 67 00:03:18,550 --> 00:03:20,840 ‫چون فکر می‌کردم هیچوقت دیگه نمی‌بینمت 68 00:03:22,050 --> 00:03:24,550 ‫ولی یه دفعه‌ای دیدمش 69 00:03:23,291 --> 00:03:25,026 ‫{\an8}[بن گلنروی بر روی صحنه براودوی] 70 00:03:24,550 --> 00:03:26,390 ‫یه نشونه 71 00:03:26,390 --> 00:03:29,520 ‫فرصتی که بالاخره ببینمت 72 00:03:29,520 --> 00:03:31,310 ‫آماده‌ای دورکین؟ هنوز اونجایی؟ 73 00:03:31,310 --> 00:03:32,770 ‫آره! 74 00:03:32,770 --> 00:03:34,980 ‫آره هستم! سلام! 75 00:03:34,980 --> 00:03:37,440 ‫اوه، سلام. خیلی ببخشید. فکر کردم... 76 00:03:37,440 --> 00:03:40,400 ‫مدیر‌برنامه‌هام مطمئن بود که تو لیستم 77 00:03:40,400 --> 00:03:42,950 ‫و بالاخره دیدمت 78 00:03:42,950 --> 00:03:44,870 ‫این مدیر برنامه‌م، دیکیـه 79 00:03:44,870 --> 00:03:47,040 ‫فقط مدیر برنامه‌م نیست ‫برادرم هم هست 80 00:03:47,040 --> 00:03:49,700 ‫پسر کوچولوم 81 00:03:49,700 --> 00:03:51,710 ‫♪ پس عزیزم ♪ 82 00:03:52,370 --> 00:03:53,830 ‫♪ عزیزِ دلم ♪ 83 00:03:54,880 --> 00:03:57,000 ‫این چند ماه اخیر و 84 00:03:57,000 --> 00:03:59,010 ‫آشنا شدن با تو 85 00:03:57,743 --> 00:03:58,986 ‫{\an8}[برای عزیز‌ترینم دیکی] 86 00:03:59,010 --> 00:04:01,010 ‫مثل رویا بودن 87 00:04:02,130 --> 00:04:04,300 ‫ولی بهت دروغ می‌گفتم 88 00:04:12,480 --> 00:04:14,980 ‫حتما می‌پرسی که ‫ خب چرا الان دارم این‌ها رو بهت میگم 89 00:04:17,150 --> 00:04:20,440 ‫چون وقتش رسیده 90 00:04:20,440 --> 00:04:23,450 ‫و خب زمان تمرین نشسته‌مونـه 91 00:04:35,947 --> 00:04:36,556 ‫[تئاتر گوسبری ‫خیرگی جان کندن] 92 00:04:36,580 --> 00:04:38,960 ‫تمرین نشسته 93 00:04:38,960 --> 00:04:42,220 ‫وقتی بازیگر‌ها اولین بار با ارکست اجرا می‌کنن 94 00:04:42,220 --> 00:04:44,470 ‫و می‌فهمی که آیا تصمیم‌هات 95 00:04:44,470 --> 00:04:46,840 ‫به نتیجه‌‌ی مناسبی رسیده... 96 00:04:46,840 --> 00:04:49,930 ‫یا چیز فاجعه‌ای شده 97 00:05:01,150 --> 00:05:02,570 ‫و این‌که... 98 00:05:03,190 --> 00:05:06,740 ‫ببینی هنوز وقت برای درست کردنش هست یا نه 99 00:05:43,932 --> 00:05:47,550 ‫« فقط و فقط قتل‌های داخل ساختمان » 100 00:05:55,564 --> 00:05:59,611 ‫ « این قسمت: تمرین نشسته » ‫ [فصل سوّم، قسمت هشتم] 101 00:06:09,180 --> 00:06:11,970 ‫سلام! روز بزرگیه! چه حسی داری؟ 102 00:06:11,970 --> 00:06:15,390 ‫وای، باورم نمیشه اینجاییم 103 00:06:15,980 --> 00:06:17,690 ‫گوش کن. من داشتم... 104 00:06:19,480 --> 00:06:21,440 ‫داشتم فکر می‌کردم که شاید بتونیم... 105 00:06:21,440 --> 00:06:22,690 ‫شاید بتونیم بعدا حرف بزنیم 106 00:06:22,690 --> 00:06:24,360 ‫می‌دونی... 107 00:06:24,360 --> 00:06:27,820 ‫یا شاید فقط بهت یه نامه بدم و ‫بعد هم فرار کنم 108 00:06:27,820 --> 00:06:30,280 ‫خیلی‌خب همگی! جمع شید 109 00:06:30,280 --> 00:06:32,580 ‫آه،‌ بله. خوبه 110 00:06:32,580 --> 00:06:33,870 ‫خب، عصرونه با هم باشیم؟ 111 00:06:33,870 --> 00:06:35,500 ‫- با کمال میل. حسابی تلاشت رو بکن ‫- باشه 112 00:06:35,500 --> 00:06:37,870 ‫- ممنون ‫- لورتا! می‌خوای بیای پیشمون؟ 113 00:06:37,870 --> 00:06:40,250 ‫- البته! ‫- ممنونم. ممنونم. خب 114 00:06:41,920 --> 00:06:42,920 ‫بسیار عالی 115 00:06:44,840 --> 00:06:47,510 ‫بچه‌ها، بالا‌خره وقتش رسید 116 00:06:47,510 --> 00:06:48,680 ‫نمایش نشسته! 117 00:06:51,550 --> 00:06:53,470 ‫قراره هی از اول شروع کنیم 118 00:06:53,470 --> 00:06:54,640 ‫قراره کلی خراب‌کاری کنیم 119 00:06:54,640 --> 00:06:56,600 ‫قطعاً تمرین تمیزی نخواهد بود 120 00:06:56,600 --> 00:06:58,810 ‫ولی می‌جنگیم و ادامه می‌دیم، حله؟ 121 00:06:58,810 --> 00:07:02,270 ‫از همه می‌خوام که تمرکز کنن. ‫حواستون پرت چیزی نشه 122 00:07:06,940 --> 00:07:09,490 ‫ام، خب بذارید دو دقیقه استراحت کنیم 123 00:07:09,490 --> 00:07:11,490 ‫هاوارد، حواست دو دقیقه به مغازه باشه 124 00:07:11,490 --> 00:07:12,950 ‫- ممنون ‫- دو دقیقه استراحت بچه‌ها 125 00:07:12,950 --> 00:07:14,830 ‫مجبورم نکنید سوت بزنم 126 00:07:16,240 --> 00:07:18,540 ‫حواستون پرت نشه 127 00:07:18,540 --> 00:07:21,040 ‫اوه، بوی کوکی اسمکریـه؟ 128 00:07:22,580 --> 00:07:24,790 ‫بدون ما پادکست دادی؟ 129 00:07:24,790 --> 00:07:27,050 ‫فکر می‌کردم تحقیقات برات مهم نیست 130 00:07:27,050 --> 00:07:30,340 ‫خب واقعاً هم نیست ولی وقتی منو از چیزی ‫کنار می‌ذارن ناراحت میشم 131 00:07:30,340 --> 00:07:32,840 ‫کجا بودی میبل؟ 132 00:07:32,840 --> 00:07:35,310 ‫می‌دونستی یکی داره ‫ تو واحد عمه‌ت زندگی می‌کنه؟ 133 00:07:35,310 --> 00:07:39,060 ‫- فعلاً با تیو دارم زندگی می‌کنم ‫- او 134 00:07:39,520 --> 00:07:41,560 ‫با توبلرون تو سرزمین آب‌نباتیتون دعوات شده؟ ‫(یک برند از شکلات) 135 00:07:42,690 --> 00:07:44,110 ‫برای تابرت اسم گوگولی گذاشتم 136 00:07:44,110 --> 00:07:46,320 ‫کسیه که دوستش دارم و تاییدش می‌کنم 137 00:07:46,320 --> 00:07:48,400 ‫من و تابرت اوضاعمون خوبه، ممنون 138 00:07:48,400 --> 00:07:51,070 ‫رفته تبلیغات فیلم‌برداری کنه و ‫چند تا وسیله بهم قرض داده 139 00:07:51,070 --> 00:07:52,610 ‫اوهو! گوپرو! 140 00:07:53,950 --> 00:07:55,240 ‫متهم داری؟ 141 00:07:55,240 --> 00:07:57,950 ‫خیلی‌ چیز‌ها رو باید بفهمم 142 00:07:57,950 --> 00:07:59,910 ‫ولی حسم بهم میگه دیکیـه 143 00:07:59,910 --> 00:08:02,790 ‫بهت گفتم از دیکی دور... 144 00:08:05,040 --> 00:08:06,090 ‫راستش دیکی برام مهم نیست 145 00:08:07,090 --> 00:08:08,460 ‫تو بازیگر‌ها که نیست 146 00:08:08,960 --> 00:08:11,170 ‫آره، همین دیکی رو ادامه بدیم. ‫کار دیکی بود 147 00:08:11,170 --> 00:08:13,380 ‫بعله، می‌بینم که هنوز اولویت‌هات عوض نشدن 148 00:08:13,380 --> 00:08:14,970 ‫می‌دونی دیگه چی عوض نشده؟ 149 00:08:14,970 --> 00:08:16,470 ‫این‌که چه تیم خفنی هستیم 150 00:08:16,470 --> 00:08:20,430 ‫ما برگشتیم! گروه سه‌نفره برگشته! ‫بزنید قدش گروه! 151 00:08:20,430 --> 00:08:22,190 ‫یک... 152 00:08:22,190 --> 00:08:24,190 ‫هر وقت راحت بودید بزنید 153 00:08:24,190 --> 00:08:25,980 ‫فکر می‌کنم یه دقیقه دیگه می‌زنید 154 00:08:25,980 --> 00:08:27,900 ‫و دو! 155 00:08:27,900 --> 00:08:29,650 ‫دیگه خیلی دارید لفتش می‌دید. ‫زود باشید دیگه 156 00:08:29,650 --> 00:08:31,530 ‫آقای پاتنام به صحنه 157 00:08:31,530 --> 00:08:34,320 ‫مگه این‌که بخوای من کارگردانی کنم. ‫می‌دونی که می‌کنم 158 00:08:34,320 --> 00:08:36,570 ‫خیلی‌خب. اینم داره از دست میره 159 00:08:42,540 --> 00:08:47,460 ‫ ♪ وقتی تو یه موجود شبگردی ♪ 160 00:08:47,460 --> 00:08:50,130 ‫♪ در باران دلگیر نیمه شب می‌توانی بروی؟ ♪ 161 00:08:50,130 --> 00:08:51,510 ‫♪ چقدر دیوانه‌کننده! ♪ 162 00:08:51,510 --> 00:08:54,930 ‫♪ یک موجود شب‌گرد ♪ 163 00:08:54,930 --> 00:08:58,680 ‫♪ در سرمازی استخوان‌سوز ‫هنگامی که دیوانگی در کنترله ♪ 164 00:08:57,208 --> 00:09:00,256 ‫{\an8}[تابرت: لعنتی! حق با تو بود!] 165 00:08:58,680 --> 00:09:00,810 ‫♪ چکه چکه کردن خون رو ببین ♪ 166 00:09:00,810 --> 00:09:02,230 ‫♪ وقتی که دستت شل میشه ♪ 167 00:09:02,230 --> 00:09:04,140 ‫♪ آیا شیاطینت در طرفی که ♪ 168 00:09:04,140 --> 00:09:07,400 ‫♪ از نور پنهان می‌کنی زندگی می‌کنند؟ ♪ 169 00:09:07,400 --> 00:09:10,190 ‫{\an8}♪ آیا یک موجود... ♪ 170 00:09:09,012 --> 00:09:11,866 ‫[متهم آزاد شد ‫قاتل گلنروی هنوز فراریست] 171 00:09:10,190 --> 00:09:12,400 ‫{\an8}♪ شب‌گرد هستی؟ ♪ 172 00:09:12,400 --> 00:09:15,070 ‫همه تمرکز کنید! لطفا تمرکز کنید! 173 00:09:15,070 --> 00:09:16,280 ‫ازتون می‌خوام تمرکز کنید! 174 00:09:16,280 --> 00:09:18,700 ‫{\an8}♪ تو بودی؟ آیا حقیقتـه؟ ♪ 175 00:09:16,678 --> 00:09:18,676 ‫[کیسی: دیدی؟؟ ‫ اون یارو خل‌وضعه بن رو نکشتـه!!] 176 00:09:18,700 --> 00:09:20,540 ‫♪ یک موجود شب‌گرد... ♪ 177 00:09:20,540 --> 00:09:23,040 ‫♪ جسدی که سرد شده ♪ 178 00:09:23,040 --> 00:09:25,750 ‫♪ یک موجود شب‌گرد! ♪ 179 00:09:27,500 --> 00:09:28,500 ‫و پرستار وارد می‌شود 180 00:09:30,500 --> 00:09:31,840 ‫کی اونجاست؟ 181 00:09:32,630 --> 00:09:34,760 ‫پلیس نیو‌یورک مادرخرابا 182 00:09:37,050 --> 00:09:39,180 ‫کار اون یارو استاکره نبود 183 00:09:39,180 --> 00:09:41,430 ‫خیلی عجیب غریبه ولی قاتل نیست 184 00:09:41,430 --> 00:09:44,520 ‫قاتل یه نفر از افراد این اتاقـه 185 00:09:44,520 --> 00:09:46,440 ‫لعنتی! همیشه می‌خواستم همچین کسشری بگم 186 00:09:46,440 --> 00:09:48,400 ‫چطور گفتم پسرا؟ به نظرتون قوی بود؟ 187 00:09:48,400 --> 00:09:50,570 ‫- آره، آره ‫- من... 188 00:09:51,610 --> 00:09:55,240 ‫اون راکسیه منـه؟ 189 00:09:56,240 --> 00:10:00,200 ‫دختر! من نمایش شیکاگو رو دیدم. ‫بذار یه‌چیزی بهت بگم. 190 00:10:00,200 --> 00:10:02,790 ‫کارت رو اون صحنه فوق‌العاده بود 191 00:10:02,790 --> 00:10:03,830 ‫خدای من، بس کن 192 00:10:03,830 --> 00:10:06,080 ‫- نه تو بس کن! ‫- نه تو بس کن! 193 00:10:06,080 --> 00:10:08,080 ‫چقدر حیف میشه بندازمت هلفدونی 194 00:10:08,080 --> 00:10:09,960 ‫همگی بیاید بریم! 195 00:10:09,960 --> 00:10:11,840 ‫زود باشید! می‌ریم مرکز شهر! 196 00:10:13,420 --> 00:10:15,010 ‫ببینید، نمی‌خوام روی دیدار مجددتون که 197 00:10:15,010 --> 00:10:17,840 ‫خیلی عالی اجرا شد بشاشم 198 00:10:17,840 --> 00:10:19,550 ‫ولی... 199 00:10:19,550 --> 00:10:22,060 ‫چرا حتماً یکی از اینجا قاتله؟ 200 00:10:22,060 --> 00:10:23,680 ‫نمیشه یکی از آرکونیا باشه؟ 201 00:10:24,100 --> 00:10:26,310 ‫یا شایدم فقط یه اتفاق عجیب؟ 202 00:10:26,310 --> 00:10:28,520 ‫بن گلنروی قبل از شب افتتاحیه مسموم شده بود 203 00:10:28,520 --> 00:10:30,810 ‫که خیلی راحت پنهونش کرده بودن 204 00:10:30,810 --> 00:10:33,320 ‫پس یعنی یکی از اینجا قاتلـه 205 00:10:33,320 --> 00:10:35,150 ‫یه صانحه‌ی مسمومیت عجیب ؟ 206 00:10:35,150 --> 00:10:36,650 ‫الیور 207 00:10:37,860 --> 00:10:40,570 ‫خیلی‌خب. دو دقیقه صحبت کنیم 208 00:10:40,570 --> 00:10:43,080 ‫پشت صحنه. لطفا؟ 209 00:10:46,870 --> 00:10:47,910 ‫خیلی‌خب 210 00:10:49,460 --> 00:10:51,170 ‫- ولی فقط دو دقیقه ‫- آره، آره، آره، من... دو... 211 00:10:51,170 --> 00:10:53,670 ‫- فقط همینقدر لازمه ‫- بیاید بچه‌ها 212 00:10:53,670 --> 00:10:54,710 ‫الیور 213 00:10:56,340 --> 00:11:00,010 ‫بهم بگو توهم زدم و ‫اون زن واقعا اینجا نیست 214 00:11:00,010 --> 00:11:02,430 ‫نگران نباشید. ‫ کار‌اگاه ویلیامز از دوستان قدیمیـه 215 00:11:02,430 --> 00:11:03,600 ‫نه 216 00:11:04,510 --> 00:11:05,520 ‫ایشون رو میگم 217 00:11:08,770 --> 00:11:11,730 ‫بله، ام، مکسین. من دعوت کردم 218 00:11:11,730 --> 00:11:13,270 ‫می‌دونم خیلی معمول نیست،‌ ولی... 219 00:11:13,270 --> 00:11:14,650 ‫تو تمرین نشسته منتقد اوردی؟ 220 00:11:14,650 --> 00:11:17,070 ‫هیچکس این کار رو نمی‌کنه! دلیلشم معلومه 221 00:11:17,070 --> 00:11:18,740 ‫اونم مکسین؟ 222 00:11:18,740 --> 00:11:20,610 ‫من اون زن رو تو کابوس‌هام می‌بینم 223 00:11:20,610 --> 00:11:24,410 ‫ببینید، مکسین از ‫ اولین نسخه‌های نمایش خوشش نیومد 224 00:11:24,410 --> 00:11:27,540 ‫پس فکر کردم، ‫ چرا با نسخه موزیکال ذوق زده‌اش نکنم؟ 225 00:11:27,540 --> 00:11:29,910 ‫بیاین نمایش رو سر زبون‌ها بندازیم 226 00:11:29,910 --> 00:11:33,080 ‫پس هم پلیس داریم هم منتقد؟ 227 00:11:33,080 --> 00:11:35,420 ‫همه دوست دارن سالن شلوغ باشه 228 00:11:36,170 --> 00:11:37,880 ‫گند نزن الویر 229 00:11:37,880 --> 00:11:40,220 ‫هر لحظه که تو این سالن تئاتریم 230 00:11:40,220 --> 00:11:42,140 ‫رسماً داریم پولمون رو آتیش می‌زنیم 231 00:11:42,140 --> 00:11:45,850 ‫و یکم شل بگیر. ‫ مثل اون فانوس دریایی که ساختیم خشک شدی 232 00:11:53,980 --> 00:11:55,570 ‫خدای من، من عاشق شیکاگوام 233 00:11:55,570 --> 00:11:57,480 ‫- فیلمشو دیدی؟ ‫- اوه! 234 00:11:57,480 --> 00:12:00,780 ‫- کویین لطیفه هم توشه. می‌دونی... ‫- هی! هی، هی، هی 235 00:12:00,780 --> 00:12:04,160 ‫یه فکر جالب. بازجویی‌ها رو همین‌جا انجام بده 236 00:12:04,780 --> 00:12:06,910 ‫از متهم بازجویی کن و از آهنگ لذت ببر 237 00:12:06,910 --> 00:12:10,460 ‫چرا همیشه تحقیقات قتل ‫ باید اینقدر بی‌روح باشه؟ 238 00:12:10,460 --> 00:12:11,960 ‫آره خودتم بازیگر‌ها رو می‌شناسی 239 00:12:11,960 --> 00:12:14,790 ‫یعنی اگه می‌خوای صحبت کنن 240 00:12:14,790 --> 00:12:16,040 ‫باید کاری کنی راحت باشن 241 00:12:16,040 --> 00:12:18,130 ‫آره آدم‌های کسخل و عجیبین 242 00:12:18,130 --> 00:12:19,510 ‫من...منم می‌تونم کمک کنم 243 00:12:19,510 --> 00:12:21,670 ‫مثلا نقش پلیس بد بازی کنم یا 244 00:12:21,670 --> 00:12:23,050 ‫مثلاً یه لته برات بیارم 245 00:12:23,050 --> 00:12:25,050 ‫نه، همین الانشم کلی زحمت کشیدی مورا 246 00:12:25,050 --> 00:12:26,430 ‫به خاطر پادکست تو 247 00:12:26,430 --> 00:12:29,430 ‫من از یه کار راحت تو خدمات اجتماعی اخراج شدم 248 00:12:29,430 --> 00:12:32,770 ‫می‌دونستی من مسئول یه شهر بازی بودم؟ 249 00:12:32,770 --> 00:12:35,020 ‫می‌دونستم. تقصیر میبلـه 250 00:12:35,020 --> 00:12:37,730 تازه ‫توی شهربازی پادکست‌مون تنها تاب می‌خوره 251 00:12:37,730 --> 00:12:40,030 ‫بیاید از کلماتی مثل «تقصیر» استفاده نکنیم 252 00:12:40,030 --> 00:12:41,650 ‫از لحن خنثی استفاده کنید لطفاً 253 00:12:41,650 --> 00:12:43,610 ‫اوه... 254 00:12:43,610 --> 00:12:45,660 ‫دارید بحث می‌کنید 255 00:12:45,660 --> 00:12:47,620 ‫راستش می‌دونید چیه؟ منو واردش نکنید 256 00:12:47,620 --> 00:12:49,120 ‫برام مهم هم نیست 257 00:12:49,120 --> 00:12:52,120 ‫میرم یه اتاق پیدا کنم که ‫یه چند تا بازجویی بکنم 258 00:12:53,460 --> 00:12:56,880 ‫الویر می‌دونم اخیراً خیلی با هم کنار نیومدیم 259 00:12:56,880 --> 00:12:59,300 ‫ولی حتماً باید تو اون بازجویی‌ها باشیم 260 00:12:59,300 --> 00:13:02,880 ‫ببین، نمایش من به مو بنده 261 00:13:02,880 --> 00:13:05,550 ‫پیدا کردن این قاتل تنها راهیه که 262 00:13:05,550 --> 00:13:07,680 ‫می‌تونی به شب افتتاحیه برسی 263 00:13:07,680 --> 00:13:10,100 ‫درست میگه. ما برگشتیم. هورا! 264 00:13:10,100 --> 00:13:11,640 ‫بزنید قدش! سریع! 265 00:13:11,640 --> 00:13:13,640 ‫یه سرنخ بزرگ تو پرونده پیدا کردم. ‫باید باهام بیای 266 00:13:14,310 --> 00:13:16,020 ‫نه، فقط میبل 267 00:13:16,020 --> 00:13:18,900 ‫بازپرس خبره که کمدی پر از پارچه کشمیری داره 268 00:13:18,900 --> 00:13:21,190 ‫می‌خوام تو زندگی بعدیم جای اون باشم 269 00:13:21,190 --> 00:13:22,190 ‫دنبالم بیا 270 00:13:23,280 --> 00:13:25,530 ‫اشکال نداره برو. ‫ من تو کار ویلیامز سرَک می‌کشم 271 00:13:26,450 --> 00:13:28,530 ‫- واقعاً؟ ‫- آره، آره 272 00:13:28,530 --> 00:13:31,080 ‫اگه حل کردن این پرونده به این معنی باشه که 273 00:13:31,080 --> 00:13:33,290 ‫من نمایشم رو نجات میدم، پس من هستم 274 00:13:34,210 --> 00:13:36,040 ‫فقط چون، یه مدتی از این کار‌هاتون گذشته 275 00:13:36,040 --> 00:13:38,540 ‫میبل بهمون اعتماد کن. درستش می‌کنیم 276 00:13:38,540 --> 00:13:40,550 ‫میبل! بدو 277 00:13:44,760 --> 00:13:46,260 ‫- ویلیامز! ‫- آره، باشه 278 00:13:48,010 --> 00:13:49,890 ‫پس وقتی پلیس‌ها اومدن من سریع اومدم اینجا که 279 00:13:49,890 --> 00:13:52,890 ‫نقاشی رمانتیک پدر اسمورف و اسکلتور پاره کنم 280 00:13:52,890 --> 00:13:54,810 ‫تو دست‌ آدم‌های بد باشه ممکنه سوءبرداشت کنن ازش 281 00:13:54,810 --> 00:13:56,310 ‫بعد این اتفاق افتاد 282 00:13:58,940 --> 00:14:01,020 ‫صدای ترسناک شب افتتاحیه وقتی که 283 00:14:01,020 --> 00:14:03,110 ‫دنبال جارو بودم و در قفل بود 284 00:14:03,110 --> 00:14:05,150 ‫پس یکی اینجا داشته یچیزی پاره می‌کرده 285 00:14:05,150 --> 00:14:08,620 ‫بله! حالا دو سوال باقی می‌مونه 286 00:14:08,620 --> 00:14:11,870 ‫قبل از اینکه بن گلنروی مسموم بشه ‫اینجا چه اتفاقی داشته میوفتاده 287 00:14:11,870 --> 00:14:13,910 ‫و این‌که منم می‌تونم بیام تو پادکستت؟ 288 00:14:13,910 --> 00:14:16,290 ‫نمی‌دونم، خب... 289 00:14:16,290 --> 00:14:18,750 ‫می‌تونه به مرگ بن مربوط باشه یا نباشه 290 00:14:18,750 --> 00:14:20,750 ‫به هرحال مدرک از بین رفته 291 00:14:20,750 --> 00:14:22,170 ‫می‌تونیم دوباره سر همش کنیم 292 00:14:22,880 --> 00:14:23,880 ‫من می‌تونم 293 00:14:24,800 --> 00:14:28,590 ‫من استاد پیدا کردن کلمات و بازی کلمات بهم‌ریخته‌ام 294 00:14:28,590 --> 00:14:30,090 بچه‌ی نامحبوبی بودم 295 00:14:30,090 --> 00:14:31,300 ‫نه 296 00:14:31,300 --> 00:14:34,560 ‫می‌تونی بهم یه کلمه بگی و ‫من هر کلمه‌ای که با حروفش میشه ساخت رو میگم 297 00:14:35,270 --> 00:14:39,230 ‫مثلاً کلمه‌ی «پازل» رو در نظر بگیر. ‫با «پازل» میشه کلمه‌ «ازل» و... 298 00:14:41,480 --> 00:14:43,270 ‫راستش «ازل» شاید تنها کلمه ‫با حروف پازل باشه 299 00:14:43,270 --> 00:14:45,150 ‫مثال بدی بود. یه کلمه دیگه بگو میبل 300 00:14:45,150 --> 00:14:46,610 ‫ام، «گنج» 301 00:14:46,610 --> 00:14:48,530 ‫«جنگ»، «گِن»، «جِن» 302 00:14:48,530 --> 00:14:50,570 ‫میبل برای گفتن همش وقت نداریم! 303 00:14:50,570 --> 00:14:52,910 ‫باید این‌ها رو سرهم کنیم. ‫ شاید سرنخی توش باشه 304 00:14:52,910 --> 00:14:55,370 ‫- باشه، می‌تونم کمک کنم ‫- خوبه. برو چسب نواری بیار 305 00:14:55,370 --> 00:14:58,250 ‫نه واقعاً می‌تونم کمک کنم ‫منم پازل دوست دارم 306 00:14:58,250 --> 00:15:01,130 ‫یه قاتل اون بیرونه! این کاریه که من می‌کنم! 307 00:15:01,130 --> 00:15:03,550 ‫برو برام چسب نواری بیار و ‫بعدشم از جلو چشام گمشو 308 00:15:05,380 --> 00:15:06,420 ‫اوه... 309 00:15:06,482 --> 00:15:08,740 [چارلز هیدن سوج] 310 00:15:09,840 --> 00:15:13,220 ‫می‌بینی؟ برای نشستن و تمرین کردن، ‫هنگام نمایش نشسته عالیه 311 00:15:13,220 --> 00:15:15,060 ‫نورِ کم داریم 312 00:15:15,060 --> 00:15:16,980 ‫صندلی ارکونومیک داریم 313 00:15:16,980 --> 00:15:18,600 ‫نسخه‌های قدیمی مجله نیویورکر 314 00:15:18,600 --> 00:15:20,690 ‫یه مجله عالی از «شهره شهر» 315 00:15:20,690 --> 00:15:22,860 ‫درباره‌ی یه کبوتره که توی یه ساعت ‫توی گوگنهایم زندگی می‌کنه 316 00:15:22,860 --> 00:15:25,110 ‫آره خیلی مجله‌های قدیمیت برام جالب نیستن 317 00:15:25,110 --> 00:15:27,280 ‫ولی از صندلی خوب خوشم میاد. ‫قوس کمر رو پر می‌کنه؟ 318 00:15:27,280 --> 00:15:28,570 آره تا صبح پر می‌کنه 319 00:15:28,570 --> 00:15:30,700 ‫اوهو به به! 320 00:15:30,700 --> 00:15:31,990 ‫خیلی‌خب 321 00:15:33,320 --> 00:15:35,240 ‫- بیا بشین مرد جوان ‫- بله 322 00:15:35,240 --> 00:15:38,200 ‫ممنونم. چارلز با تو نبودم، ‫پاشو برو 323 00:15:39,910 --> 00:15:42,830 ‫باشه. حتماً. آره. خوش بگذره 324 00:15:44,750 --> 00:15:46,250 ‫خب، پس... 325 00:15:47,659 --> 00:15:49,025 {\an8}[رختکن] 326 00:15:48,550 --> 00:15:50,930 ‫لطفاً برو. ببخشید 327 00:15:50,930 --> 00:15:53,600 ‫خب، افتتاحیه 328 00:15:53,600 --> 00:15:55,890 ‫چه ساعتی رسیدی سالن تئاتر؟ 329 00:15:55,890 --> 00:15:58,560 ‫بذار ببینم،‌ من قبل از کیمبر رسیدم... 330 00:15:58,560 --> 00:15:59,390 ‫ببخشید، ببخشید 331 00:15:59,390 --> 00:16:01,020 ‫دنبال پتوی سنگینم می‌گردم 332 00:16:01,020 --> 00:16:04,860 ‫بازجوییتون رو ادامه بدید، ‫انگار نه انگار که من اینجام. پتو... 333 00:16:05,520 --> 00:16:08,780 ‫- چه ساعتی رسیدی اینجا؟ ‫- فکر کنم حدود ساعت 5 بود؟ 334 00:16:08,780 --> 00:16:11,110 ‫خب، 5 عصر؟ و با مدیر صحنه 335 00:16:11,110 --> 00:16:12,740 ‫اصلاً صحبت کردی؟ 336 00:16:12,740 --> 00:16:15,580 ‫خدای من! این پتو انگار 30 کیلو وزنشه 337 00:16:15,580 --> 00:16:18,040 ‫انگار وزن یه آدم کوچیکه! 338 00:16:18,040 --> 00:16:20,540 ‫یا یه سگ بزرگ و راحت 339 00:16:20,540 --> 00:16:23,630 ‫بس کن کار‌هاتو چارلز. بزن به چاک 340 00:16:23,630 --> 00:16:27,130 ‫خب، مشکل اینه‌که دیگه سنگین شدم 341 00:16:27,130 --> 00:16:28,760 ‫دیگه نمی‌تونم تکون بخورم 342 00:16:28,760 --> 00:16:31,800 ‫خب چیزه اصلا گوش نمیدم. ‫آها! اینو ببین 343 00:16:32,930 --> 00:16:34,930 ‫آره برو که رفتیم 344 00:16:37,970 --> 00:16:39,520 ‫هرچی 345 00:16:39,520 --> 00:16:41,100 ‫- خب گفتی چه ساعتی؟ گفتی 5؟ ‫- بله 346 00:16:41,100 --> 00:16:42,980 ‫- و به مدیر صحنه اطلاع دادی؟ 347 00:16:42,980 --> 00:16:44,980 ‫نه ندادم. یادم رفت خبر بدم... 348 00:16:44,980 --> 00:16:46,110 ‫ببخشید، ببخشید، ببخشید 349 00:16:46,110 --> 00:16:47,900 ‫♪ کدوم یک از اعضای گروه ‫مرتکب این جنایت شده؟ ♪ 350 00:16:47,900 --> 00:16:49,400 ‫- هی ‫- چیه؟! 351 00:16:50,320 --> 00:16:51,690 ‫می‌دونم داری چیکار می‌کنی! 352 00:16:51,690 --> 00:16:53,713 ‫فقط دارم آهنگ شادم رو تمرین می‌کنم 353 00:16:53,738 --> 00:16:56,441 ‫و نمی‌‌خوام پز بدم ولی ‫الان می‌تونم بدون این‌که 354 00:16:56,466 --> 00:16:58,490 ‫ حمله عصبی بهم دست بده، ‫چهار خط رو پشت سرم هم بخونم 355 00:16:58,490 --> 00:17:01,790 ‫آره همچین پزی هم نبود که بخوای بدی. ‫بیا برو بیرون! 356 00:17:05,412 --> 00:17:13,192 د.‌ـیجـ.ــــی مـ.وویـــــز 357 00:17:15,331 --> 00:17:17,011 [لورتا: میشه صحبت کنیم؟] 358 00:17:22,600 --> 00:17:24,190 ‫بیا تو 359 00:17:27,650 --> 00:17:29,070 ‫سلام 360 00:17:31,070 --> 00:17:33,530 ‫یچیزی از آپارتمانم برداشتی 361 00:17:34,780 --> 00:17:36,320 ‫مگه نه؟ 362 00:17:37,280 --> 00:17:38,780 ‫بله برداشتم 363 00:17:40,160 --> 00:17:41,660 ‫و نباید برمی‌داشتم 364 00:17:42,870 --> 00:17:44,620 ‫بیا 365 00:17:46,880 --> 00:17:49,290 ‫لازم نیست بهم توضیحی بدی 366 00:17:51,000 --> 00:17:52,260 ‫خب یعنی... 367 00:17:52,260 --> 00:17:54,720 ‫خب یکم عجیبه کتابت 368 00:17:54,720 --> 00:17:56,720 ‫ولی... 369 00:17:56,720 --> 00:17:58,430 ‫من...منظورم اینه‌که 370 00:17:58,430 --> 00:18:01,140 ‫لا...لازم نیست بهم بگی 371 00:18:02,270 --> 00:18:03,680 ‫ممنونم 372 00:18:07,100 --> 00:18:08,520 ‫ببین اینجا باید می‌پریدی وسط حرفم و 373 00:18:08,520 --> 00:18:10,980 ‫قضیه‌ی کتاب رو بهم می‌گفتی 374 00:18:10,980 --> 00:18:14,110 ‫که بتونیم ازش گذر کنیم و ‫دیگه دربارش حرف نزنیم 375 00:18:14,110 --> 00:18:15,400 ‫بهم اعتماد نداری 376 00:18:16,030 --> 00:18:18,410 ‫البته که بهت اعتماد دارم 377 00:18:18,410 --> 00:18:19,950 ‫من گیج شدم 378 00:18:19,950 --> 00:18:22,950 ‫ولی اینجوری نیست که ‫فکر کنم قاتل تویی 379 00:18:24,910 --> 00:18:26,620 ‫در واقع، میبل فکر می‌کنه قاتل دیکیـه 380 00:18:26,620 --> 00:18:28,920 ‫و میبل هیچوقت اشتباه نمی‌کنه 381 00:18:28,920 --> 00:18:30,290 ‫بجز وقتی که پیشنهاد داد که 382 00:18:30,290 --> 00:18:33,300 ‫آدم‌های خرچنگی آوازه‌خوان رو ‫ از نمایش کنار بذارم 383 00:18:33,300 --> 00:18:36,260 ‫- این کار حماقت بود ‫- دیکی؟ چرا دیکی؟ 384 00:18:46,687 --> 00:18:48,187 ‫خب... 385 00:18:52,085 --> 00:18:54,585 ‫آره آره 386 00:18:54,610 --> 00:18:56,780 ‫- باید برم. ‫- آره، من همراهیت می‌کنم. فقط... 387 00:18:59,950 --> 00:19:03,540 ‫بعدش خانواده‌م جابه‌جا شدن اومدن فلوریدا ‫که واقعاً برام سخت بود 388 00:19:03,540 --> 00:19:06,750 ‫چون مامانم فقط یه پا داره... 389 00:19:06,750 --> 00:19:08,710 ‫بوبو. بوبو، لطفاً 390 00:19:08,710 --> 00:19:12,210 ‫دوباره می‌خوام بهت یادآوری کنم ‫که داری با پلیس مصاحبه می‌کنی 391 00:19:12,210 --> 00:19:13,710 ‫کسشعرهای خانوادگی رو بس کن 392 00:19:13,710 --> 00:19:14,880 ‫- باشه ‫- حالا تمرکز کن 393 00:19:14,880 --> 00:19:18,510 ‫پنج دقیقه قبل از بالا رفتن پرده‌ها ‫کجا بودی؟ 394 00:19:18,510 --> 00:19:20,090 ‫- من... ‫- خیلی سریع حرفمو میگم 395 00:19:20,090 --> 00:19:21,680 ‫خدای من 396 00:19:21,680 --> 00:19:23,430 ‫فقط می‌خواستم بگم بابت چارلز متاسفم 397 00:19:23,890 --> 00:19:27,350 ‫تقصیر منه که داره بازی درمیاره، ‫ می‌دونی من... 398 00:19:27,350 --> 00:19:30,650 ‫من بهش یه آواز تند دادم ‫که به زبون تئاتر میشه... 399 00:19:30,650 --> 00:19:32,360 ‫خودم می‌دونم آواز تند چه کوفتیه 400 00:19:32,360 --> 00:19:33,820 ‫مثل گیلبرت و سالیوانه دیگه؟ 401 00:19:33,820 --> 00:19:35,480 ‫مثل دزدان دریاییِ پنزانـ.... ‫می‌دونی چیه؟ 402 00:19:35,480 --> 00:19:37,150 ‫نه! این کارو نمی‌کنیم! 403 00:19:37,150 --> 00:19:39,400 ‫این کارو نمی‌کنیم ‫حالا هم تمرکز کن 404 00:19:39,400 --> 00:19:42,410 ‫به هر حال اضطرابش رو به مرور بالا برد 405 00:19:42,410 --> 00:19:44,580 ‫و به سطح جدیدی رسوند 406 00:19:44,580 --> 00:19:46,830 ‫نمی‌دونم تا حالا به یه گوزن زدی یا نه، 407 00:19:46,830 --> 00:19:50,080 ‫وای لحظه‌ای که هنوز ماشینت برخورد نکرده 408 00:19:50,080 --> 00:19:51,500 ‫یه نگاهی تو چشماشونه... 409 00:19:51,500 --> 00:19:54,040 ‫پس چارلز هم گوزنه. فهمیدم 410 00:19:54,040 --> 00:19:55,750 ‫واقعاً فهمیدی؟ 411 00:19:55,750 --> 00:19:58,300 ‫- شاید بهتره همینجا بمونم... ‫- نه 412 00:19:58,300 --> 00:20:00,891 ‫تا وقتی که یه نمونه‌ی ناگوار مشابه ‫به ذهنم برسه. حالا که شما... 413 00:20:00,916 --> 00:20:02,430 ‫- پاتنام؟ ‫- بله؟ 414 00:20:02,430 --> 00:20:04,430 ‫- گورتو گم کن! ‫- باشه. 415 00:20:06,810 --> 00:20:08,810 ‫- درو ببند! ‫- آهان، باشه. 416 00:20:09,770 --> 00:20:11,560 ‫از دیدنت خوشحال شدم 417 00:20:11,560 --> 00:20:13,980 ‫واقعاً؟ مگه یه سالن تئاتر... 418 00:20:13,980 --> 00:20:16,400 ‫چند تا چسب کاغذِ رنگی لازم داره؟ 419 00:20:16,400 --> 00:20:18,530 ‫چسب اسکاچ کجاست؟ 420 00:20:18,530 --> 00:20:20,030 ‫میگم 421 00:20:20,030 --> 00:20:22,860 ‫اون چسب اسپایکه، بذار من بدم. بگیر 422 00:20:23,620 --> 00:20:25,070 ‫هیچ‌وقت بدون این جایی نمیرم. 423 00:20:26,740 --> 00:20:29,620 ‫شغل جانبیم اینه که بطور حرفه‌ای ‫هدیه‌ها رو کادو می‌کنم 424 00:20:30,460 --> 00:20:31,710 ‫مرسی 425 00:20:32,580 --> 00:20:34,080 ‫چیزه... 426 00:20:35,210 --> 00:20:37,170 ‫الیور میگه داری تحقیقات انجام میدی، 427 00:20:37,170 --> 00:20:39,130 ‫واسه همین گفتم... 428 00:20:39,130 --> 00:20:40,840 ‫شاید باید بدونم... 429 00:20:40,840 --> 00:20:43,550 ‫فرضیه‌ت چیه و یه کمکی کنم؟ 430 00:20:45,010 --> 00:20:47,640 ‫گاهی وقتا قاتل‌ها خودشونو... 431 00:20:47,640 --> 00:20:49,310 ‫وارد تحقیقات می‌کنن 432 00:20:49,680 --> 00:20:52,890 ‫وای. خیلی بامزه بود 433 00:20:53,350 --> 00:20:56,150 ‫نه! نه، فقط واقعاً می‌خوام کمک کنم 434 00:20:56,150 --> 00:20:59,320 ‫این نمایش یه دنیا برام ارزش داره 435 00:20:59,320 --> 00:21:02,490 ‫وای خدا، مثلاً قراره شروع کارم ‫توی «برادوی» باشه 436 00:21:02,990 --> 00:21:04,490 ‫محض رضای خدا 437 00:21:05,570 --> 00:21:07,280 ‫به قدر کافی برام دیر هست 438 00:21:10,120 --> 00:21:13,370 ‫دیر شکوفا شدن استعداد هیچ اشکالی نداره 439 00:21:13,370 --> 00:21:15,630 ‫خود منم همینجوری شدم 440 00:21:19,800 --> 00:21:21,630 ‫الان نظرم رو دیکیه 441 00:21:24,443 --> 00:21:27,233 ‫آهان، نمی‌خوای اون باشه، نه؟ 442 00:21:27,258 --> 00:21:29,640 ‫یعنی خب می‌دونم باهاش رابطه داری 443 00:21:29,640 --> 00:21:31,560 ‫منظورت چیه؟ 444 00:21:31,560 --> 00:21:32,850 ‫اون مدیر برنامه‌ای چیزیت نیست؟ 445 00:21:32,850 --> 00:21:35,140 ‫چرا! اون آره... 446 00:21:35,140 --> 00:21:37,270 ‫معلومه که نمی‌خوام اون باشه، 447 00:21:37,270 --> 00:21:39,480 ‫ولی اصلاً فکر نمی‌کنم کار اون باشه 448 00:21:39,480 --> 00:21:42,280 ‫آخه دیکی واقعاً بچه‌ی خوبیه 449 00:21:42,280 --> 00:21:43,650 ‫مگه اون ۵۰ سالش نیست؟ 450 00:21:43,650 --> 00:21:45,360 ‫چرا، هنوز بچه‌ست 451 00:21:46,570 --> 00:21:48,410 ‫ولی جریان اون سم چی؟ 452 00:21:48,410 --> 00:21:50,080 ‫می‌دونی، نمی‌خوام سکسیست باشم 453 00:21:50,080 --> 00:21:52,910 ‫ولی این روش بیشتر مال خانوماست 454 00:21:52,910 --> 00:21:56,290 ‫خب، دیکی مسئول غذای بن بود 455 00:21:56,290 --> 00:21:58,170 ‫می‌تونست راحت و در دسترس باشه 456 00:21:59,170 --> 00:22:02,670 ‫آره ولی قبل این که گردن اون بندازیم 457 00:22:02,670 --> 00:22:05,170 ‫باید بدونی که توی این نمایش... 458 00:22:06,090 --> 00:22:09,470 ‫بازیگرهای خیلی عجیب‌تری هم هستن 459 00:22:09,470 --> 00:22:12,060 ‫فقط می‌خوام همینجوری یه اسم بگم. بوبو 460 00:22:12,060 --> 00:22:15,190 ‫ما که واقعاً بوبو رو نمی‌شناسیم، می‌شناسیم؟ 461 00:22:15,190 --> 00:22:16,810 ‫اون همه چی رو به شوخی می‌گیره 462 00:22:16,810 --> 00:22:20,650 ‫ولی آیا پشت این طنزش ‫چیز مجرمانه‌ای رو قایم می‌کنه؟ 463 00:22:20,650 --> 00:22:23,360 ‫فکر می‌کردم استفاده از سم ‫روش خانوماست. 464 00:22:23,360 --> 00:22:25,570 ‫آره درسته، درسته، خب... 465 00:22:25,570 --> 00:22:27,160 ‫کی‌تی! خیلی سلیطه‌ست. 466 00:22:28,160 --> 00:22:30,660 ‫ممکنه... 467 00:22:30,660 --> 00:22:32,700 ‫فقط دارم سعی می‌کنم... 468 00:22:32,700 --> 00:22:36,080 ‫دیکی رو به عنوان قاتل تصور کنم و... 469 00:22:36,080 --> 00:22:37,870 ‫صبر کن، وایستا، وایستا 470 00:22:39,420 --> 00:22:42,050 ‫و نه، نمی‌تونم 471 00:22:42,050 --> 00:22:43,760 ‫متاسفم 472 00:22:43,760 --> 00:22:45,010 ‫نمی‌تونم تصورشو کنم 473 00:22:46,970 --> 00:22:48,220 ‫مرسی 474 00:22:54,020 --> 00:22:57,940 ‫چارلز هیدن سوج ‫برای «سه‌قلوهای پیکویک» بیاد روی صحنه 475 00:22:58,900 --> 00:23:00,400 ‫خدا به داد همه‌مون برسه 476 00:23:04,440 --> 00:23:06,070 ‫واقعاً باید کلش رو انجام بدم؟ 477 00:23:06,070 --> 00:23:08,910 ‫آره کل دو دقیقه و ۴۶ ثانیه رو 478 00:23:08,910 --> 00:23:10,450 ‫لاین‌ها رو یادت نره 479 00:23:10,450 --> 00:23:12,830 ‫هیچ بیت من‌در‌آوردی هم نمیگی 480 00:23:23,170 --> 00:23:25,170 ‫سلام 481 00:23:25,170 --> 00:23:27,590 ‫خیلی خب، بریم 482 00:23:27,590 --> 00:23:30,090 ‫فقط نگاه کنید، فقط نگاه کنید 483 00:23:37,060 --> 00:23:40,770 ‫♪ سه‌تا بچه کوچولو توی گهواره‌هاشونن ♪ 484 00:23:40,770 --> 00:23:42,770 ‫♪ سه‌قلوهای کوچولوی ملکوتی ♪ 485 00:23:42,770 --> 00:23:45,690 ‫♪ یا سه‌تا موجود خطرناک؟ ♪ 486 00:23:45,690 --> 00:23:49,570 ‫♪ شاید بقیه رو گول زده باشن ♪ ‫♪ ولی منو نمی‌تونن ♪ 487 00:23:49,570 --> 00:23:53,530 ‫♪ وقتشه از این سه‌تا بچه‌ی بی‌قرار ♪ ‫♪ که دارن دندون درمیارن ♪ 488 00:23:54,450 --> 00:23:56,870 ‫♪ بازجویی کنیم ♪ 489 00:24:00,710 --> 00:24:02,790 ‫♪ کدوم یکی از سه قلو‌های پیکویک انجامش دادن؟ ♪ 490 00:24:02,790 --> 00:24:04,750 ‫♪ کدوم یک از اعضای گروه ‫مرتکب این جنایت شده؟ ♪ 491 00:24:04,750 --> 00:24:06,550 ‫♪ مگه یه بچه کوچیک ‫می‌تونه مامانی رو کتلت کنه؟ ♪ 492 00:24:06,550 --> 00:24:09,260 ‫♪ این داستان برای بچه‌ها خیلی خشنه ♪ 493 00:24:09,260 --> 00:24:11,090 ‫♪ کدوم یکی از سه قلو‌های پیکویک انجامش دادن؟ ♪ 494 00:24:11,090 --> 00:24:12,890 ‫♪ کدوم بچه زور این کار رو داشت؟ ♪ 495 00:24:12,890 --> 00:24:15,100 ‫♪ یه بچه متهم به مادرکشی میشه؟ ♪ 496 00:24:15,100 --> 00:24:18,020 ‫♪ کوچی کوچی کو، وقتشه که اعتراف کنی ♪ 497 00:24:19,060 --> 00:24:22,230 ‫♪ پس خیلی سریع باید انتخاب کنی ♪ ‫♪ که کار کدوم‌یکی از سه‌قلوهای پیکویک بوده ♪ 498 00:24:24,220 --> 00:24:27,530 ‫♪ پنه‌‌لوپه که صورتی پوشیده و بو راه انداخته ♪ 499 00:24:27,530 --> 00:24:30,570 ‫♪ می‌خواد گمراهم کنه؟ ♪ 500 00:24:30,570 --> 00:24:32,490 ‫♪ با این که با چشماش عشوه میاد ♪ 501 00:24:32,490 --> 00:24:34,530 ‫♪ ولی نکنه گرگ در لباس میشه؟ ♪ 502 00:24:34,530 --> 00:24:37,910 ‫♪ با یه پوشک پر از اهداف مجرمانه ♪ 503 00:24:37,910 --> 00:24:41,210 ‫♪ پاتریک که داره دست و پا می‌زنه ♪ ‫♪ و انقدر اشتهاش زیاده ♪ 504 00:24:41,210 --> 00:24:45,170 ‫♪ ممکنه دستی که تحقیر به خوردش داده رو ‫گاز گرفته باشه ♪ 505 00:24:45,170 --> 00:24:49,090 ‫♪ ولی یعنی ممکنه این نقشه‌ی شیطانی ‫زیر سر اون بچه‌ی لوس باشه؟ ♪ 506 00:24:49,880 --> 00:24:51,880 ‫♪ بچه‌ای که به سمت قتل قدم برمی‌داره ♪ 507 00:24:51,880 --> 00:24:55,850 ‫♪ پاکو کوچولوی اخمو خجالتی به نظر میاد ♪ ‫♪ ولی پسر خیلی خیلی بدیه ♪ 508 00:24:55,850 --> 00:24:59,020 ‫♪ یعنی ممکنه علاقه‌ی پاکو ویرانگر باشه؟ ♪ 509 00:24:59,020 --> 00:25:02,350 ‫♪ یعنی این پسر بد ♪ ‫♪ با عروسک و جغجغه‌ش رفته جنگیده؟ ♪ 510 00:25:02,350 --> 00:25:05,690 ‫♪ تا ثابت کنه ‫بین این سه‌قلوهای پیکویک، مجرم اونه ♪ 511 00:25:05,690 --> 00:25:09,360 ‫♪ توی این معمای رندنامه‌ای گروه پیکویک‌ها ♪ 512 00:25:09,360 --> 00:25:12,860 ‫♪ وقتی مشخص میشه ♪ 513 00:25:12,860 --> 00:25:16,490 ‫♪ که کدوم بچه به حساب مامان قبلیش رسیده ♪ 514 00:25:16,490 --> 00:25:20,040 ‫♪ یه نوزادی محکوم میشه ♪ 515 00:25:20,040 --> 00:25:23,830 ‫♪ امشب این شیاد رو گیر میندازم ♪ 516 00:25:23,830 --> 00:25:26,790 ‫♪ کدوم‌یک از سه‌قلوهای پیکویک انجامش دادن ♪ 517 00:25:26,790 --> 00:25:28,710 ‫♪ کدوم‌یک از بچه‌ها مرتکب این جنایت شدن؟ ♪ 518 00:25:28,710 --> 00:25:30,710 ‫♪ کدوم بچه‌ی بی‌تربیت ♪ ‫♪ مامانی رو کتلت کرده؟ ♪ 519 00:25:30,710 --> 00:25:32,970 ‫♪ کدوم گهواره، کدوم خواهر برادر میفته زندان؟ ♪ 520 00:25:32,970 --> 00:25:35,130 ‫♪ کدوم‌یکی از سه‌قلوهای پیکویک انجامش دادن؟ ♪ 521 00:25:35,130 --> 00:25:38,180 ‫♪ کدوم هالوی کوچولویی جرئتشو داشته قتل کنه؟ ♪ 522 00:25:38,180 --> 00:25:40,810 ‫♪ مثل یه پزشک قانونی اطفال ♪ ‫♪ این استنطاق رو تموم می‌کنم ♪ 523 00:25:40,810 --> 00:25:43,390 ‫♪ اسم نوزاد آدمکشی ‫که توی گهواره بود رو میگم ♪ 524 00:25:43,390 --> 00:25:45,190 ‫♪ اون مجرم رو پیدا می‌کنم ♪ 525 00:25:45,190 --> 00:25:48,520 ‫♪ که خالقش رو به قتل رسوند ♪ 526 00:25:48,520 --> 00:25:50,690 ‫- چی شده؟ ‫- امشب نمی‌تونم واسه شام بیام 527 00:25:50,690 --> 00:25:52,690 ‫پلیس‌ها گفتن باید باهام حرف بزنن 528 00:25:52,690 --> 00:25:54,240 ‫چرا؟ درمورد چی؟ 529 00:25:54,240 --> 00:25:55,610 ‫حتماً چیز خوبی نیست 530 00:25:55,610 --> 00:25:58,450 ‫♪ کوچی کوچی کو ♪ 531 00:26:00,120 --> 00:26:02,250 ‫♪ نکنه هیچکدومش حقیقت نداره؟ ♪ 532 00:26:03,250 --> 00:26:05,120 ‫♪ بازرسیم زیادی سرسری بود؟ ♪ 533 00:26:05,120 --> 00:26:07,210 ‫♪ باید بیرون این اتاق نوزادها رو بگردم؟ ♪ 534 00:26:07,210 --> 00:26:11,500 ‫♪ نکنه کار هیچکدوم از سه‌قلوها نبوده؟ ♪ 535 00:26:11,500 --> 00:26:15,130 ‫♪ کسی که انگیزه‌ی تهدیدآمیزی داشته ♪ ‫♪ و قایمش کرده؟ ♪ 536 00:26:15,130 --> 00:26:17,300 ‫♪ کی؟ کی؟ کی؟ ♪ 537 00:26:17,300 --> 00:26:20,470 ‫♪ خب من ♪ 538 00:26:20,470 --> 00:26:21,680 ‫♪ تو رو انتخاب می‌کنم ♪ 539 00:26:28,100 --> 00:26:30,940 ‫احتمالاً اینجا هیچ چیز مهمی نبوده 540 00:26:30,940 --> 00:26:34,150 ‫- فکر احمقانه‌ای بود. زیاد از این فکرها می‌کنم ‫- آره 541 00:26:34,150 --> 00:26:37,280 ‫وای، یه وقت مخالفت نکنیا 542 00:26:37,280 --> 00:26:39,070 ‫ولی حق داری، لوسم نکن 543 00:26:39,111 --> 00:26:42,272 ‫[مرگ موش] 544 00:26:42,740 --> 00:26:44,250 ‫حق با تو بود 545 00:26:44,910 --> 00:26:48,670 ‫احتمالاً قاتل ما شب افتتاحیه ‫همینجا وایستاده بود 546 00:26:49,080 --> 00:26:51,790 ‫اونجا یه چیز مهمی هست ‫و فقط تو می‌تونی پیداش کنی 547 00:26:51,790 --> 00:26:53,420 ‫نمی‌دونم بتونم یا نه 548 00:26:53,420 --> 00:26:56,470 ‫هاوارد، توی کلمه‌ی «تصمیم» ‫چه کلمات دیگه‌ای هست؟ 549 00:26:56,970 --> 00:26:58,970 ‫مِیِت. صمت 550 00:26:58,970 --> 00:27:00,970 ‫- ادامه بده ‫- تیمم 551 00:27:02,180 --> 00:27:04,770 ‫صمیم... تیم 552 00:27:04,770 --> 00:27:07,270 ‫بهتر از چیزی بود که انتظار داشتم 553 00:27:07,270 --> 00:27:08,850 ‫دیدی؟ تو می‌تونی 554 00:27:09,310 --> 00:27:10,810 ‫من اینو پیدا کردم 555 00:27:13,150 --> 00:27:15,030 ‫تاریخ شب افتتاحیه‌ست 556 00:27:15,030 --> 00:27:18,360 ‫خیلی خب، باقی تیکه‌هاش رو ‫که همین فونت رو دارن پیدا کن 557 00:27:18,360 --> 00:27:21,200 ‫از کجا معلوم؟ شاید تونستی توی پادکست باشی 558 00:27:21,200 --> 00:27:22,620 ‫می‌تونم توی پادکست باشم؟ 559 00:27:22,620 --> 00:27:24,910 ‫گفتم «شاید» و «از کجا معلوم؟» 560 00:27:26,960 --> 00:27:29,620 ‫بیشتر از اینا چسب لازم دارم 561 00:27:30,500 --> 00:27:32,750 ‫- تشریف اورد ‫- خیلی خب 562 00:27:34,460 --> 00:27:37,720 ‫خب، گمونم با ویلیامز ‫به جایی نرسیدین؟ 563 00:27:37,720 --> 00:27:39,840 ‫جوری که بهمون شک داره خنده‌داره، نه؟ 564 00:27:39,840 --> 00:27:41,800 ‫ما رو احمق فرض کرده 565 00:27:41,800 --> 00:27:44,560 ‫اما تنها دلیلش اینه که ما ‫خیلی خوب ادای احمقا رو درمیاریم 566 00:27:44,560 --> 00:27:46,600 ‫پز عجیبی بود، ولی باشه 567 00:27:46,600 --> 00:27:49,850 ‫بازجویی رو توی نوار ضبط کردیم 568 00:27:49,850 --> 00:27:51,230 ‫توی نوار؟ 569 00:27:51,230 --> 00:27:54,480 ‫چارلز، بیا این خانوم رو در جریان بذاریم 570 00:27:54,480 --> 00:27:56,730 ‫خب، اول رفتم تو 571 00:27:57,680 --> 00:27:59,505 ‫و کاری کردم که ویلیامز فکر کنه احمقم 572 00:27:59,530 --> 00:28:01,070 ‫سعی کردم استراق سمع کنم 573 00:28:01,070 --> 00:28:03,830 ‫ولی در واقع داشتم جذبش می‌کردم 574 00:28:03,830 --> 00:28:07,080 ‫چون کارآگاه ویلیامز شیفته‌ی تئاتره 575 00:28:07,080 --> 00:28:08,660 ‫♪ کار کدوم‌یکی از سه‌قلوهای پیک‌‌ویک ‫ بوده؟ ♪ 576 00:28:09,120 --> 00:28:11,580 ‫می‌‌دونستیم از آواز شاد خوشش میاد 577 00:28:11,580 --> 00:28:13,920 ‫مخصوصاً اگه چارلز هم 578 00:28:13,920 --> 00:28:16,250 ‫آبروی خودش رو ببره 579 00:28:16,250 --> 00:28:18,460 ‫نمی‌دونم تا حالا زدی به یه گوزن یا نه... 580 00:28:18,460 --> 00:28:22,430 ‫واسه همین این تصورو ایجاد کردم ‫که چارلز روی صحنه چه قدر فاجعه بوده 581 00:28:23,600 --> 00:28:25,100 ‫تله رو گذاشتم 582 00:28:26,970 --> 00:28:28,680 ‫باید برام زمان بخری تا یواشکی 583 00:28:28,680 --> 00:28:30,640 ‫از بین مردم رد شم و جاسازش کنم 584 00:28:30,640 --> 00:28:31,940 ‫- ردیفش می‌کنم ‫- خیلی خب 585 00:28:31,940 --> 00:28:33,810 ‫فقط باید پشت سر هم کلمات رو بگم 586 00:28:33,810 --> 00:28:36,820 ‫- پشت سر هم آره ‫- تندتر از هر آدمیزادی 587 00:28:39,440 --> 00:28:43,070 ‫اون هم افتاد تو دامم ‫و اتاق بازجویی خالی شد 588 00:28:44,490 --> 00:28:45,990 ‫خیلی خب... 589 00:28:55,250 --> 00:28:58,050 ‫البته برای این که الیور به قدر کافی ‫زمان داشته باشه 590 00:28:58,050 --> 00:29:00,470 ‫باید همه‌ش رو می‌خوندم 591 00:29:00,470 --> 00:29:02,090 ‫حتی یه کلمه رو هم جا ننداختم 592 00:29:03,180 --> 00:29:06,760 ‫یعنی میگین با دوربین تابرت... 593 00:29:06,760 --> 00:29:08,560 ‫همه چی رو ضبط کردیم 594 00:29:08,560 --> 00:29:11,230 ‫همه‌ی بازجویی‌های مهم رو 595 00:29:11,230 --> 00:29:14,520 ‫خدای من! اصلاً نیاز نبود انقدر پیچیده شه 596 00:29:14,520 --> 00:29:16,230 ‫ولی شماها واقعاً این کارو کردین 597 00:29:16,230 --> 00:29:17,730 ‫آره 598 00:29:17,730 --> 00:29:19,980 ‫می‌دونی که الان وقت چیه 599 00:29:22,950 --> 00:29:24,700 ‫می‌خواین با من پادکست بسازین؟ 600 00:29:27,780 --> 00:29:29,290 ‫خدای من، خیلی لوسه 601 00:29:29,290 --> 00:29:30,790 ‫- خیلی لوسه ‫- می‌دونم 602 00:29:30,790 --> 00:29:33,330 ‫- خیلی خیلی لوسه ‫- ولی خوب بود. بامزه بود 603 00:29:33,330 --> 00:29:34,960 ‫- باحاله، آره ‫- بامزه‌ست 604 00:29:35,920 --> 00:29:37,000 ‫- قتل؟ ‫- آره 605 00:29:37,000 --> 00:29:38,420 ‫قتل،‌ آره 606 00:29:53,310 --> 00:29:54,690 ‫استرس 607 00:29:56,230 --> 00:29:59,520 ‫۴۰ سال تو کار نمایشم ‫ولی هنوزم استرس می‌گیرم 608 00:29:59,520 --> 00:30:01,440 ‫کیه که نگیره؟ 609 00:30:03,700 --> 00:30:05,700 ‫همه چی مرتبه، عزیزم؟ 610 00:30:05,700 --> 00:30:08,580 ‫آره، منم استرس‌های خودمو دارم 611 00:30:08,580 --> 00:30:10,030 ‫البته 612 00:30:10,030 --> 00:30:12,700 ‫گمونم چون مکسین اسپیرو دیدی 613 00:30:16,830 --> 00:30:19,880 ‫برای نجات دادن این نمایش... 614 00:30:19,880 --> 00:30:21,670 ‫تغییر بزرگی بهش دادیم 615 00:30:21,670 --> 00:30:23,800 ‫نمی‌دونم اگه به خاطر کلیف نبود 616 00:30:24,670 --> 00:30:27,180 ‫- می‌موندم یا نه ‫- اوهوم 617 00:30:27,180 --> 00:30:29,760 ‫- اولین نمایششه ‫- دقیقاً 618 00:30:31,136 --> 00:30:32,770 ‫به عنوان یه مادر نمی‌تونی کاریش کنی 619 00:30:33,036 --> 00:30:35,390 ‫کل عمرت رو صرف مراقبت از بچه‌ت می‌کنی 620 00:30:35,390 --> 00:30:37,480 ‫هیچ‌وقت تمومی نداره 621 00:30:37,480 --> 00:30:40,400 ‫همه کار می‌کنی تا مطمئن شی حالش خوبه 622 00:30:40,400 --> 00:30:42,650 ‫اوهوم 623 00:30:53,120 --> 00:30:54,330 ‫بعدی شماره‌ی آخره، نه؟ 624 00:30:54,330 --> 00:30:55,910 ‫- اوهوم ‫- خیلی خب، لورتا کجاست؟ 625 00:30:55,910 --> 00:30:57,370 ‫داریم دنبالش می‌گردیم 626 00:30:57,370 --> 00:31:00,000 ‫امیدوارم پیداش کنید 627 00:31:00,000 --> 00:31:02,840 ‫اون واقعاً استثنائیـه، الیور 628 00:31:03,460 --> 00:31:04,760 ‫یعنی از چیزی که می‌بینی خوشت میاد؟ 629 00:31:04,760 --> 00:31:07,590 ‫خب آخرین باری که پیش‌نمایشش رو دیدم 630 00:31:07,590 --> 00:31:09,220 ‫فکر می‌کردم امیدی بهش نیست و وقتی شنیدم 631 00:31:09,220 --> 00:31:11,510 ‫که داری موزیکالش می‌کنی 632 00:31:11,510 --> 00:31:13,890 ‫خیلی هیجان‌زده شدم 633 00:31:13,890 --> 00:31:16,520 ‫که قراره رویاهای پرانرژیت رو ببینم 634 00:31:16,520 --> 00:31:19,020 ‫ولی این این این... 635 00:31:21,310 --> 00:31:23,320 ‫الیور پاتنام خالصـه 636 00:31:25,150 --> 00:31:28,450 ‫بگو ببینم، مکسین، اثرگذار بود؟ 637 00:31:31,933 --> 00:31:33,223 ‫باید منتظر نقدم بمونی 638 00:31:45,670 --> 00:31:48,590 ‫وای، اینجایی 639 00:31:48,590 --> 00:31:50,510 ‫نباید برای نمایش آخر آماده شی؟ 640 00:31:51,300 --> 00:31:52,640 ‫چرا 641 00:31:52,640 --> 00:31:55,560 ‫یه حس خاصی دارم که برگشتم تئاتر 642 00:31:56,520 --> 00:31:59,770 ‫همه‌ش فکرم درگیرِ... 643 00:31:59,770 --> 00:32:02,310 ‫درگیر شب افتتاحیه‎ست؟ می‌دونم 644 00:32:03,060 --> 00:32:05,780 ‫منم همه‌ش به دعوام با بن فکر می‌کنم 645 00:32:05,780 --> 00:32:07,940 ‫درست قبل از این که اون... 646 00:32:07,940 --> 00:32:10,360 ‫می‌دونی، گفت من براش مردم 647 00:32:10,950 --> 00:32:13,740 ‫از این حرفا معلوم نمیشه... 648 00:32:13,740 --> 00:32:15,950 ‫نه مسئله این نیست ‫به خاطر احساساتش ناراحت نیستم 649 00:32:15,950 --> 00:32:17,660 ‫اون لاشی بود 650 00:32:18,450 --> 00:32:21,710 ‫صبح روز بعدش می‌دونستم دوباره برم می‌گردونه 651 00:32:22,500 --> 00:32:25,000 ‫ولی وقتی رفت 652 00:32:26,750 --> 00:32:29,550 ‫چند لحظه‌ی کوتاه... 653 00:32:30,930 --> 00:32:32,300 ‫احساس آزادی کردم 654 00:32:35,680 --> 00:32:37,310 ‫بعدش هم که برگشت 655 00:32:38,060 --> 00:32:41,350 ‫دوباره گرفتار شده بودم 656 00:32:42,560 --> 00:32:44,060 ‫دیگه نمی‌تونستم تحمل کنم 657 00:32:46,820 --> 00:32:48,320 ‫می‌فهمی چی میگم؟ 658 00:32:49,530 --> 00:32:52,070 ‫معلومه که می‌فهمم 659 00:32:52,070 --> 00:32:54,240 ‫لورتا برای «به خاطر بچه» بیاد رو صحنه 660 00:32:54,240 --> 00:32:55,490 ‫لورتا بیاد رو صحنه 661 00:32:56,160 --> 00:32:58,790 ‫چیزی می‌خواستی بهم بگی؟ 662 00:32:58,790 --> 00:33:00,040 ‫اوه 663 00:33:01,210 --> 00:33:02,620 ‫نه 664 00:33:03,830 --> 00:33:05,710 ‫حقت نبود 665 00:33:05,710 --> 00:33:09,050 ‫هیچکدوم این اتفاقا نباید میفتاد 666 00:33:09,050 --> 00:33:11,050 ‫تقصیر تو نیست 667 00:33:12,590 --> 00:33:16,220 ‫تو بهترین اتفاق این چند ماه اخیر ‫برای من بودی 668 00:33:18,640 --> 00:33:19,720 ‫اوه... 669 00:33:25,860 --> 00:33:28,400 ‫لورتا، لورتا، من... 670 00:33:28,400 --> 00:33:30,530 ‫فقط یه لحظه... مرسی 671 00:33:31,690 --> 00:33:34,280 ‫از اون قسمت آواز که مال توئه شروع می‌کنیم 672 00:33:34,280 --> 00:33:35,530 ‫- تمرکز کن ‫- باشه، چرا بخش جاناتان نه؟ 673 00:33:35,530 --> 00:33:38,080 ‫آره،‌ اونم یکم دیگه انجام می‌دیم، ام... 674 00:33:39,040 --> 00:33:42,710 ‫گوش کن، می‌دونم از دستم ناراحتی 675 00:33:43,250 --> 00:33:44,870 ‫اشکالی هم نداره ها ‫اشکال نداره 676 00:33:44,870 --> 00:33:48,750 ‫ولی باید بگم که بهت اعتماد دارم 677 00:33:48,750 --> 00:33:52,380 ‫کتاب برام مهم نیست ‫هیچکدومش برام مهم نیست 678 00:33:52,380 --> 00:33:53,510 ‫فقط می‌خوام با تو باشم 679 00:33:54,630 --> 00:33:56,180 ‫تا نمایشمون رو اجرا کنیم 680 00:33:57,050 --> 00:33:59,560 ‫ببخشید، نمایش خفن‌مون 681 00:33:59,560 --> 00:34:03,770 ‫و بیام خونه توی آپارتمان بامزه و نقلیت 682 00:34:03,770 --> 00:34:06,020 ‫و تو بغلت خوابم ببره 683 00:34:06,810 --> 00:34:08,940 ‫- الیور، نیازی نیست... ‫- نه، نیازه 684 00:34:10,900 --> 00:34:11,940 ‫فقط این نیست 685 00:34:13,150 --> 00:34:15,530 ‫یه چیز مهمی هم هست 686 00:34:17,570 --> 00:34:18,700 ‫دوستت دارم 687 00:34:20,450 --> 00:34:23,500 ‫وای، خیلی وقت بود این حرف‌ها رو نزده بودم 688 00:34:25,290 --> 00:34:26,790 ‫ولی می‌دونی چیه؟ حس می‌کردم درسته 689 00:34:26,790 --> 00:34:29,380 ‫پس دوباره میگم ‫ برو بریم 690 00:34:30,750 --> 00:34:32,920 ‫دوستت دارم 691 00:34:33,340 --> 00:34:36,930 ‫لورتا! این بالا لازمت داریم 692 00:34:37,510 --> 00:34:39,010 ‫خیلی خب... 693 00:34:39,970 --> 00:34:41,810 ‫موفق باشی 694 00:34:44,930 --> 00:34:47,350 ‫- وقت داره میره ‫- اومدم 695 00:34:58,240 --> 00:35:01,830 ‫♪ تنها وظیفه‌ی یه پرستار ♪ 696 00:35:03,450 --> 00:35:07,080 ‫♪ اینه که از بچه‌های قنداق‌پیچ مراقبت کنه ♪ 697 00:35:08,250 --> 00:35:09,250 ‫اوه 698 00:35:09,250 --> 00:35:11,340 ‫♪ با یه اراده‌ی قوی و محکم ♪ 699 00:35:12,550 --> 00:35:14,760 ‫♪ می‌جنگه و می‌کشه ♪ 700 00:35:16,300 --> 00:35:19,720 ‫♪ اگه حرف می‌زد، تحریک می‌شد ♪ 701 00:35:19,720 --> 00:35:20,760 ‫♪ و... ♪ 702 00:35:21,350 --> 00:35:24,520 ‫واقعاً متاسفم 703 00:35:24,520 --> 00:35:27,270 ‫ریتم رو نمی‌شنوم ‫[دیکی] 704 00:35:27,270 --> 00:35:28,940 ‫میشه توی ارکستر فقط پیانو باشه؟ 705 00:35:28,940 --> 00:35:31,480 ‫آخه ریتمش رو نمی‌شنوم ‫بعدش میام روی ریتم 706 00:35:40,910 --> 00:35:43,990 ‫♪ یه پرستار وقتی تحت فشاره صبوری می‌کنه ♪ 707 00:35:45,750 --> 00:35:48,500 ‫♪ تا جای ممکن قوی و زرنگه ♪ 708 00:35:49,920 --> 00:35:52,420 ‫♪ هر مشکلی که براش درست کنی ♪ 709 00:35:52,420 --> 00:35:55,710 ‫♪ نظم خونه‌ی لعنتی رو حفظ می‌کنه ♪ 710 00:35:57,090 --> 00:35:59,090 ‫♪ ولی اگه اون بچه‌ها رو می‌خوای ♪ 711 00:36:00,220 --> 00:36:04,140 ‫♪ باید از روی جنازه‌ی من رد شی ♪ 712 00:36:06,020 --> 00:36:07,890 ‫چارلز... 713 00:36:07,890 --> 00:36:10,310 ‫اینا عکس‌های بن نیستن 714 00:36:10,310 --> 00:36:11,860 ‫عکس‌های دیکی‌ان 715 00:36:13,730 --> 00:36:16,110 ‫♪ به خاطر یه بچه ♪ 716 00:36:16,110 --> 00:36:18,490 ‫♪ جونمو میدم ♪ 717 00:36:18,490 --> 00:36:20,700 ‫♪ به خاطر یه بچه ♪ 718 00:36:20,700 --> 00:36:23,070 ‫♪ حاضرم عذاب بکشم ♪ 719 00:36:23,580 --> 00:36:26,330 ‫♪ نه من سر خم نمی‌کنم و نمی‌شکنم ♪ 720 00:36:26,330 --> 00:36:28,710 ‫♪ جون افراد عزیزی در خطره ♪ 721 00:36:28,710 --> 00:36:31,710 ‫♪ مگر این که بمیرم تا ولش کنم ♪ 722 00:36:32,250 --> 00:36:33,250 ‫♪ نه! ♪ 723 00:36:33,250 --> 00:36:34,920 ‫♪ به خاطرِ... نه! ♪ ‫♪ به خاطرِ ♪ 724 00:36:34,920 --> 00:36:36,800 ‫♪ وایستا! به خاطرِ... وایستا! ♪ 725 00:36:36,800 --> 00:36:38,010 ‫ببخشید! 726 00:36:38,803 --> 00:36:39,843 ‫کار من بود 727 00:36:40,880 --> 00:36:43,680 ‫من بن رو کشتم 728 00:36:43,680 --> 00:36:47,430 ‫شب افتتاحیه، قبل این که بریم روی صحنه 729 00:36:47,430 --> 00:36:49,270 ‫توی یه نوشیدنی پروتئینی حال‌به‌هم‌زن ‫ سم ریختم 730 00:36:49,270 --> 00:36:51,980 ‫بعدش وقتی جواب نداد، اومد مهمونی 731 00:36:51,980 --> 00:36:55,570 ‫و من... هلش دادم تو چاه آسانسور 732 00:36:55,570 --> 00:36:56,730 ‫لورتا، نه ‫نه نه! 733 00:36:56,730 --> 00:37:00,650 ‫نمی‌ذارم یه مرد بی‌گناه دیگه ‫به خاطر کار من بره زندان 734 00:37:02,860 --> 00:37:04,410 ‫لطفاً این کارو نکن! 735 00:37:04,410 --> 00:37:07,410 ‫لعنتی. من به خاطرنمایش مونده بودم ‫ولی گل کاشتی، پرستار 736 00:37:07,410 --> 00:37:10,500 ‫ولش کنید! نمی‌تونید این کارو بکنید! 737 00:37:10,500 --> 00:37:12,790 ‫متاسفم، الیور 738 00:37:12,790 --> 00:37:14,630 ‫واقعاً متاسفم 739 00:37:16,040 --> 00:37:18,920 ‫باید باهامون بیاید، خانوم 740 00:37:28,560 --> 00:37:29,810 ‫وای خدا 741 00:37:32,600 --> 00:37:34,770 ‫خدای من 742 00:37:34,770 --> 00:37:37,820 ‫الیور؟ چی شده؟ الیور! هی! 743 00:37:37,820 --> 00:37:39,860 ‫الیور، بیدار شو! 744 00:37:39,860 --> 00:37:41,320 ‫به یکی زنگ بزنید! کمک بیارید! 745 00:37:43,530 --> 00:37:45,910 ‫- صدامو می‌شنوی؟ ‫- الیور! 746 00:37:45,910 --> 00:37:47,410 ‫ای بابا! پس کی اومد؟! 747 00:37:47,410 --> 00:37:49,870 ‫خدای من! 748 00:37:49,870 --> 00:37:52,370 ‫الیور، خواهش می‌کنم، نه! 749 00:37:54,620 --> 00:37:56,460 ‫کمک بیارید! 750 00:37:57,489 --> 00:38:07,489 ‫« ترجمه از امیرعلی_پی‌ام و فائزه شاهمرادی » ‫ .:: Amirali_Subs & Faeze.k::. 751 00:38:07,872 --> 00:38:17,872 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 752 00:38:18,396 --> 00:38:28,396 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫@DigiMoviez