1 00:00:02,043 --> 00:00:04,170 ‫[آنچه گذشت] 2 00:00:04,170 --> 00:00:05,964 ‫می‌خوان یه فیلم از روی پادکست ما بسازن؟ 3 00:00:05,964 --> 00:00:07,048 ‫پارامونت؟ 4 00:00:07,048 --> 00:00:08,925 ‫از ما می‌خوان که هفتۀ آینده 5 00:00:08,925 --> 00:00:10,135 ‫برای یک سری جلسه، به لس آنجلس ‫پرواز بکنیم 6 00:00:10,135 --> 00:00:12,387 ‫من ایوا لونگوریا هستم -من یوجین لِوی هستم؟ - 7 00:00:12,387 --> 00:00:14,556 ‫- من... ‫- الیور، ایشون ایشون زک گالیفی... 8 00:00:14,556 --> 00:00:16,850 ‫اوه، آره! ‫زک گالیفراجیلیستیک 9 00:00:16,850 --> 00:00:18,184 ‫من رفتم. کافیه 10 00:00:18,518 --> 00:00:21,855 چارلز، آیا مطمئن هستیم که قاتل دنبال بن بوده، نه تو؟ 11 00:00:21,855 --> 00:00:22,939 ‫چی؟ 12 00:00:22,939 --> 00:00:24,524 ‫این مدت یه چیزایی به دلـم افتاده 13 00:00:24,524 --> 00:00:26,318 تازه قضیه دستگاه ارتباطیـم هم هست 14 00:00:26,318 --> 00:00:29,779 ‫یه سری افراد داخلـش میگن ‫که کاش تو به جای بن کشته شده بودی 15 00:00:29,779 --> 00:00:32,198 ‫یک هفته گذشته و شونۀ چپ بلغارستانیِ سز 16 00:00:32,198 --> 00:00:33,867 ‫و زانوش هنوز هم داخل زباله سوز هستند 17 00:00:33,867 --> 00:00:35,409 ‫سلام چارلز 18 00:00:36,494 --> 00:00:38,121 ‫چون نگران سز بودم فرار کردم 19 00:00:38,121 --> 00:00:40,582 ‫می‌گفت فکر می‌کنـه یک نفر ‫دنبال تو هست 20 00:00:40,582 --> 00:00:42,460 ‫دنبال یکی بوده که اینجا زندگی می‌کنـه؟ 21 00:00:42,460 --> 00:00:45,254 ‫می‌گفت فکر می‌کنـه ممکنـه یک قاتل دیگه هم داخل ساختمان باشه 22 00:00:45,254 --> 00:00:46,464 ‫غربی‌ها 23 00:00:46,464 --> 00:00:49,050 ‫همه رو دیدیم بجز مرد کریسمسی 24 00:00:49,050 --> 00:00:51,802 ‫و اونـی که روی درب خونه‌اش ‫یک قفل رمزدار داره 25 00:00:51,802 --> 00:00:53,471 ‫اوه، اونجا خونۀ دودناف هست 26 00:00:53,971 --> 00:00:55,431 ‫دودناف؟ 27 00:00:55,431 --> 00:00:56,766 ‫ایول، باز شد 28 00:00:58,267 --> 00:00:59,936 ‫اینجا باید لونۀ اسنایپر باشه 29 00:00:59,936 --> 00:01:02,313 ‫- یه دستگاه ارتباطی ‫- این ریسه‌ست؟ 30 00:01:02,313 --> 00:01:05,066 ‫الیور! ‫خیلی نازه 31 00:01:05,066 --> 00:01:06,817 ‫اوه! ‫خوکـه فرار کرد! 32 00:01:06,817 --> 00:01:09,028 ‫ما تقریباً 40 سال با هم کار کردیم 33 00:01:09,737 --> 00:01:11,697 ‫وقتی به خطرناک ترین بخش ‫فیلمبرداری می‌رسیدیم... 34 00:01:11,697 --> 00:01:14,033 ‫یه پیغام با خون خودش نوشته؟ 35 00:01:14,033 --> 00:01:15,242 ‫یهو سز می‌گفت... 36 00:01:15,242 --> 00:01:16,661 ‫- تعویض ‫- "تعویض" 37 00:01:16,661 --> 00:01:18,537 ‫[تعویض] ‫چارلز، معنیـش رو می‌دونی؟ 38 00:01:18,537 --> 00:01:20,915 ‫آره. می‌دونم 38 00:01:20,915 --> 00:01:26,915 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 38 00:01:26,915 --> 00:01:33,915 دیجی موویز در شبکه‌های اجتماعی @DigiMoviez 39 00:01:35,888 --> 00:01:38,391 ‫یه زمانی، یک معلم بازیگری داشتـم که می‌گفت 40 00:01:38,391 --> 00:01:43,436 ‫روند پیدا کردن شخصیت‌تون، شباهت زیادی ‫به کار یک کاراگاه، موقع پیدا کردن یک قاتل داره 41 00:01:43,729 --> 00:01:47,650 نظر اون این بود که شخصیت به تدریج شکل می‌گیره 42 00:01:47,650 --> 00:01:49,608 ‫باید اول ویژگی‌های فیزیکیـش رو در بیارید 43 00:01:49,608 --> 00:01:51,485 [به اندازه کافی قوی، برای حمل جسد سز] 44 00:01:51,737 --> 00:01:53,656 ‫آیا مهارت یا استعداد‌های خاصی داره؟ 45 00:01:54,155 --> 00:01:56,240 [تک تیرانداز؟] [تسلط در کار با اسلحه‌ها] 46 00:01:56,492 --> 00:01:58,077 ‫چه انگیزه‌هایی وجود دارن؟ 47 00:01:58,492 --> 00:01:59,660 [از چارلز متنفره؟] 48 00:02:12,925 --> 00:02:16,387 ‫این روند رو ادامه می‌دید، کلی سوال طرح می‌کنید و بهشون جواب می‌دید 49 00:02:16,387 --> 00:02:19,181 ‫تا به تنها شخصی توی دنیا برسید 50 00:02:19,181 --> 00:02:22,268 ‫که با این ویژگی‌ها همخوانی داره 51 00:02:24,603 --> 00:02:28,356 ‫اون میشه شخصیت‌تون 52 00:02:28,356 --> 00:02:30,400 ‫در هر صورت، حرف مزخرفیـه 53 00:02:30,400 --> 00:02:33,862 ‫،به عنوان یک مرد مفتخرِ یونانی ‫که از قرار معلوم از تبار "تسپیس" هم هستم ‫[شخصی که ادعا شده نخستین هنرپیشهٔ تئاتر بوده ‌است] 54 00:02:35,071 --> 00:02:36,781 ‫بهم اعتماد کنید وقتی می‌گم 55 00:02:36,781 --> 00:02:38,867 ‫نقش بازی کردن کار آسونیـه 56 00:02:44,706 --> 00:02:46,082 ‫درو ببند 57 00:02:47,626 --> 00:02:49,085 ‫خیلی خب، خیلی سریع میرم سراغ اصل مطلب 58 00:02:49,085 --> 00:02:51,212 ‫چون در اصل نباید اینجا باشم. ‫حتی اینا هنوز عمومی هم نشدن 59 00:02:51,546 --> 00:02:53,632 ‫و می‌خوام که بدونید در نهایت... 60 00:02:53,632 --> 00:02:56,968 ‫وایسا، وایسا، وایسا، وایسا! ‫کاراگاه، الان دارید بهمون کمک می‌کنید؟ 61 00:02:56,968 --> 00:02:58,053 ‫بیخیال، تمومـش کن! 62 00:02:58,053 --> 00:02:59,638 ‫فقط خوب گوش کن. ‫می‌خوام باهاتون صحبت کنـم 63 00:02:59,638 --> 00:03:01,765 ‫ازمون خوشـت میاد؟ ‫رسماً ازمون خوشش میاد 64 00:03:01,765 --> 00:03:03,391 ‫اگه هم خوشش میومد، ‫الان دیگه خوشش نمیاد 65 00:03:03,391 --> 00:03:06,436 ‫ممنون مورا. ‫پروندۀ الان دست بچه‌های فدرالـه 66 00:03:06,436 --> 00:03:09,481 ‫نمی‌خوان من درگیر پرونده بشم، خب فدای سرم. ‫اما حداقل کاری که می‌تونم بکنم 67 00:03:09,481 --> 00:03:11,900 ‫این هست که یه سری اطلاعات بدرد بخور ‫به شما احمقـا بدم. پس... 68 00:03:11,900 --> 00:03:13,234 ‫- ازمون خوشـش میاد ‫- روانی‌مون شده 69 00:03:13,234 --> 00:03:15,278 ‫اجازه می‌دید صحبت کنم لطفاً؟ 70 00:03:15,278 --> 00:03:17,781 ‫می‌خوام یه سخنگویی تک نفرۀ ‫پلیسی داشته باشم، خب؟ 71 00:03:17,781 --> 00:03:20,033 ‫بیایید تظاهر کنیم که الان توی ‫سریال "نظم و قانون" هستیم 72 00:03:20,033 --> 00:03:22,327 ‫و من اولیویا بنسون هستم. ‫میشه بهم امون بدید؟ 73 00:03:22,327 --> 00:03:24,704 ‫- بله حتماً ‫- البته. یا آریستوتلس برازوز 74 00:03:24,704 --> 00:03:26,665 ‫نمی‌دونم کیـه 75 00:03:26,665 --> 00:03:29,000 ‫خب... 76 00:03:29,000 --> 00:03:31,503 ‫مامورهای فدرال فکر می‌کنن که جن ‫ارتباطی با این قتل داره 77 00:03:31,503 --> 00:03:34,798 ‫البته که موقع وقوع، هنوز فرار نکرده بوده، ‫اما فکر می‌کنن که کسی رو اجیر کرده 78 00:03:34,798 --> 00:03:37,175 ‫و حدس می‌زنن که به فلوریدا رفته 79 00:03:37,175 --> 00:03:39,970 ‫چون اونجا کلی ارکست و مغازه ابزار جنسی هست 80 00:03:39,970 --> 00:03:42,639 ‫تیرانداز، کارش خیلی خوب بوده 81 00:03:42,639 --> 00:03:45,016 ‫یک تیر کالیبر ۳۰۰ وینچستر مگنوم 82 00:03:45,016 --> 00:03:47,394 ‫توی واحد 14اف برج غربی پیدا شده 83 00:03:47,394 --> 00:03:50,063 ‫اون واحد متعلق به مستاجری به اسم ‫ام. دودناف هست 84 00:03:50,063 --> 00:03:51,147 ‫استاد بازنشستۀ دانشگاه 85 00:03:51,147 --> 00:03:53,108 ‫که همسایه‌هاش میگن 86 00:03:53,108 --> 00:03:55,235 ‫اون داخل شهر نیست. ‫انگار رفته پرتغال 87 00:03:55,235 --> 00:03:56,569 ‫خب، مشکوکـه 88 00:03:56,569 --> 00:03:59,823 ‫دقیقاً. منم همین رو گفتم، مورا. ‫قضیه خیلی مشکوکـه 89 00:03:59,823 --> 00:04:02,701 ‫آخه کدوم خری پا میشه بره پرتغال 90 00:04:02,701 --> 00:04:04,995 ‫تا وقتی اسپانیا هست؟ ‫نه خدایی؟ 91 00:04:04,995 --> 00:04:06,371 ‫از موضوع پرت شدیم 92 00:04:06,371 --> 00:04:08,999 ‫همسایه‌ها زمانی که صدای شلیک رو شنیدن ‫درحال ورق بازی بودن 93 00:04:08,999 --> 00:04:12,168 ‫بجز یک مستاجر 94 00:04:12,168 --> 00:04:14,045 ‫رودی تربر 95 00:04:14,045 --> 00:04:16,381 ‫از ایناس که عشق کریسمس هستن 96 00:04:16,381 --> 00:04:18,008 ‫می‌دونید دیگه، از اینا که هی میگن ‫"وای خداجونـم 97 00:04:18,008 --> 00:04:20,844 ‫364 روز دیگه تا کریسمس مونده." ‫از اینـا دیگه 98 00:04:20,844 --> 00:04:22,388 نکتۀ اصلی اینجاست که 99 00:04:22,388 --> 00:04:24,890 ‫گوشی سز خاموش بوده 100 00:04:24,890 --> 00:04:27,727 ‫اما داریم فیلم‌های دوربین مداربسته ‫اون محیط رو بازبینی می‌کنیم 101 00:04:27,727 --> 00:04:30,354 ‫خیلی خب، این چیزایی بود که من می‌دونستم. ‫حالا... 102 00:04:30,354 --> 00:04:33,524 هر سوال دیگه‌ای که دارید بپرسید 103 00:04:35,026 --> 00:04:37,278 ‫واقعاً آریستوتلس برازوز رو نمی‌شناسی؟ 104 00:04:37,278 --> 00:04:39,155 ‫یک ساعت زر زدم ‫و تو فقط همین رو واسه گفتن داری؟ 105 00:04:39,155 --> 00:04:42,408 ‫خب اهمیتی نداره. ‫مامورای فدرال اشتباه می‌کنن 106 00:04:42,408 --> 00:04:44,577 ‫قتل سز کار جن نبوده. ‫باید توی این موضوع بهم اعتماد کنی 107 00:04:44,577 --> 00:04:46,746 ‫می‌کنم. ‫من فقط... 108 00:04:46,746 --> 00:04:49,540 ‫مطمئن هم نیستم که سز هدف بوده 109 00:04:51,250 --> 00:04:53,419 ‫خب، راست حسینی حرفتو بزن. ‫فکر می‌کنی که یک نفر اونجا 110 00:04:53,419 --> 00:04:55,755 ‫انقد ازم متنفر هست که سعی کرده ‫من رو بکشـه؟ 111 00:04:55,755 --> 00:04:57,256 ‫مجورش نکن جواب سوالـت رو بده 112 00:04:57,256 --> 00:05:00,885 ‫ببین، اگه الان قرار هست برسیم به ‫بخشی که ازمون می‌خوای تحقیق نکنیم 113 00:05:01,469 --> 00:05:02,720 ‫داری وقتـت رو تلف می‌کنـی 114 00:05:02,720 --> 00:05:05,681 ‫آره، می‌دونم. ‫بعد از سه فصل دیگه خودم فهمیدم 115 00:05:05,681 --> 00:05:08,559 ‫حتی اگه من هدف بودم 116 00:05:08,559 --> 00:05:11,479 ‫هنوز هم باید پرونده رو بخاطر سز حل کنم 117 00:05:11,479 --> 00:05:12,772 ‫باید تعویض بشم 118 00:05:12,772 --> 00:05:14,732 ‫اصلاً چی داری میگی؟ 119 00:05:14,732 --> 00:05:16,817 ‫قضیه خیلی جدی هست! ‫تمرکز... 120 00:05:16,817 --> 00:05:18,611 ‫یا خدا! 121 00:05:18,611 --> 00:05:20,363 ‫خب... 122 00:05:20,363 --> 00:05:23,574 ‫فکر می‌کنم این مسیر پرونده رو 123 00:05:23,574 --> 00:05:25,785 به کل عوض می‌کنه 124 00:05:26,786 --> 00:05:31,498 ‫این دیالوگ آریستوتلس برازوز هست، از سریال برازوز هست. ‫همون که من توش بازی کردم 125 00:05:32,498 --> 00:05:43,498 ‫ترجمه از: حـسـیـن هـیـدن و امیـرعـلی illusion & Hidden 128 00:06:21,465 --> 00:06:24,093 « این قسمت: جستجوهای دو نفره » ‫ [فصل چهارم، قسمت سـوم] 129 00:06:24,176 --> 00:06:27,430 ‫هی سلام بازیگرای معروف هالیوود! 130 00:06:27,430 --> 00:06:31,309 ‫اینجا چیکار می‌کنید؟ قول میدم ‫نرم به روزنامه‌ها بگم 131 00:06:31,309 --> 00:06:33,477 ‫ما سلبریتی‌ها برای خلوت‌مون ارزش قائلیـم 132 00:06:33,477 --> 00:06:36,480 ‫خواهرای برادری فکر کردن فکر خوبی باشه ‫که برای یک روز پیش‌تون باشیم 133 00:06:36,480 --> 00:06:38,232 ‫می‌دونید، برای بررسی شخصیت 134 00:06:38,232 --> 00:06:40,318 واسه قسمت دوم انیمیشن "بچه رئیس" هم ‫همین کار رو کردم 135 00:06:40,318 --> 00:06:42,403 ‫یه بچه رو زیر نظر گرفتم. آره 136 00:06:42,403 --> 00:06:43,988 ‫هنوزم هر روز چت می‌کنیم 137 00:06:43,988 --> 00:06:45,197 ‫ایول 138 00:06:45,197 --> 00:06:48,409 ‫زک! نمی‌خوای بیای بیشتر ‫الیور پاتنوم رو کشف کنی؟ 139 00:06:48,409 --> 00:06:50,036 از استاد بزرگ یاد بگیری؟ 140 00:06:50,036 --> 00:06:52,955 ‫درسته. ‫کلی چیز هست که یاد بگیرم 141 00:06:52,955 --> 00:06:56,542 ‫اصلاً هم چون فکر می‌کردم با این کار ‫یه پول آسون به جیب می‌زنم قبولـش نکردم 142 00:06:56,542 --> 00:06:59,420 ‫خب من شخصاً اصرار داشتم ‫که یک روز بیشتر هم بمونیـم 143 00:06:59,420 --> 00:07:02,173 ‫که یک مقدار زمان بیشتری داشته باشم ‫تا یک بررسی تفصیلی 144 00:07:02,173 --> 00:07:04,842 ‫از این مرد پیچیده داشته باشم 145 00:07:04,842 --> 00:07:07,637 ‫یوجین، می‌دونی که داری ‫نقش چارلز رو بازی می‌کنی، درسته؟ 146 00:07:07,637 --> 00:07:09,472 ‫هی همزاد 147 00:07:09,472 --> 00:07:11,515 ‫این مدت داشتـم میبل خودم رو تمرین می‌کردم 148 00:07:11,515 --> 00:07:14,685 ‫ببین، الان زمان مناسبی نیست 149 00:07:14,685 --> 00:07:16,062 ‫یه قتل دیگه رخ داده 150 00:07:16,062 --> 00:07:18,814 ‫ایول! اوه! 151 00:07:18,814 --> 00:07:21,651 ‫بیخیال بررسی شخصیت. ‫امروز یه قتل رو حل می‌کنیم؟ 152 00:07:21,651 --> 00:07:23,819 ‫- میرم برای خودمون خوراکی بیارم ‫- نکن... 153 00:07:25,279 --> 00:07:26,822 ‫گالیفیناکیس؟ 154 00:07:26,822 --> 00:07:28,991 ‫اون تیکۀ جذابِ خوردنی 155 00:07:28,991 --> 00:07:31,535 ‫قرار نقش تو رو بازی بکنـه؟ 156 00:07:31,535 --> 00:07:34,330 ‫وای نه، چه غلطا. ‫چقد ناجور 157 00:07:34,330 --> 00:07:38,084 ‫نمی‌دونستم رژیم غذایی مدیترانه‌ای گرفتی، کاراگاه زک تباری یونانی دارد و یونان] [یکی از کشورهای حاشیه مدیترانه است 158 00:07:38,084 --> 00:07:40,378 ‫- می‌خوای بهش معرفیـت کنـم؟ ‫- نه، نه، نه، نه 159 00:07:40,378 --> 00:07:41,963 ‫آماده نیستم، آماده نیستم. ‫اما... 160 00:07:41,963 --> 00:07:45,216 ‫اگه اتفاقی واسه این جیگر بیوفته 161 00:07:45,216 --> 00:07:46,509 ‫خودم می‌زنم می‌کشمـت 162 00:07:46,509 --> 00:07:48,469 ‫کارت به کار زکِ نازنین من نباشه 163 00:07:48,469 --> 00:07:50,346 ‫قطعاً بازیگرا نمی‌تونن بمونـن 164 00:07:50,346 --> 00:07:52,765 ‫نه! ناسلامتی داریم درمورد یه قتل تحقیق می‌کنیم 165 00:07:52,765 --> 00:07:55,893 ‫نه یک تمرین بازیگری برای ایوا لونگوریا 166 00:07:55,893 --> 00:07:59,146 ‫- چارلز هنوز در خطره ‫- آره، اما ببینید من چی میگم 167 00:07:59,146 --> 00:08:02,024 ‫شانس فیلم زندگینامه‌ای فقط یک دفعه پیش میاد 168 00:08:02,024 --> 00:08:05,027 ‫حالا اگه خیلی خاص باشی مثل ‫مرلین مونرو یا "جفری دامر" [یک قاتل سریالی] 169 00:08:05,027 --> 00:08:06,487 ‫دو دفعه میشه 170 00:08:06,487 --> 00:08:10,032 ‫و 24 ساعت اول بررسی شخصیت ‫خیلی سرنوشت سازه 171 00:08:10,032 --> 00:08:13,911 ‫من لازم دارم که زک گالیفیناکیس، امروز عاشق شخصیتـش بشه 172 00:08:16,788 --> 00:08:18,540 ‫خب، کسی به حرفـت گوش نمی‌کنـه 173 00:08:18,540 --> 00:08:20,875 ‫چارلز، تو متوجه میشی. ‫خودتـم یک دفعه بازیگر بودی 174 00:08:20,875 --> 00:08:23,420 ‫دلـت نمی‌خواد که یوجین لوی ‫توی واقعی رو بشناسه؟ 175 00:08:23,420 --> 00:08:26,172 ‫من؟ آدم بخت برگشته‌ای که ‫همه می‌خوان بکشنـش؟ 176 00:08:26,172 --> 00:08:28,466 ‫نه ممنون. و عزت نفس من ‫اونقد شکننده نیست 177 00:08:28,466 --> 00:08:30,677 ‫که نیاز به تایید از طرف یک 178 00:08:30,677 --> 00:08:33,054 ‫بازیگر برندۀ جایزه امی داشته باشه 179 00:08:33,054 --> 00:08:34,556 ‫چارلز؟ 180 00:08:34,556 --> 00:08:36,516 ‫تاریخچۀ چوب؟ 181 00:08:36,516 --> 00:08:38,977 یعنی هم خوشتیپـی، هم باهوش؟ 182 00:08:38,977 --> 00:08:42,063 ‫یوجین، عجب شخصیت نابی رو باید بازی بکنی 183 00:08:43,356 --> 00:08:45,066 ‫می‌دونی... 184 00:08:45,066 --> 00:08:48,653 ‫- شاید بازیگرا بدرد بخورن ‫- ایول! 185 00:08:50,071 --> 00:08:51,072 ‫چیـه؟ 186 00:08:57,162 --> 00:08:58,872 ‫ما به خونه‌ها خیر می‌شیم 187 00:08:59,873 --> 00:09:02,751 ‫به این فکر می‌کنیم که چه حسی داره ‫که آدم یک خونه برای خودش داشته باشه 188 00:09:02,751 --> 00:09:05,879 ‫تجربۀ حس ماندگاری برای اولین بار توی زندگی‌مون 189 00:09:05,879 --> 00:09:07,923 ‫چی؟ نه 190 00:09:07,923 --> 00:09:09,591 ‫انقد هم نگو "ما" 191 00:09:09,591 --> 00:09:11,301 ‫اونجا جایی هست که تیر شلیک شده 192 00:09:11,301 --> 00:09:13,970 ‫و هرکسی توی اون طبقه ممکن بوده ‫که با استفاده از رمز وارد خونه شده باشه 193 00:09:13,970 --> 00:09:15,680 ‫اهمم... 194 00:09:16,181 --> 00:09:18,516 ‫ببخشید، داری ساعت 10 صبح ‫مشروب می‌خوری؟ 195 00:09:18,934 --> 00:09:20,185 ‫آره، دارم میرم توی نقشـم 196 00:09:20,185 --> 00:09:22,103 ‫من ساعت 10 صبح مشروب نمی‌خورم 197 00:09:22,103 --> 00:09:24,105 ‫نه، میبلِ من می‌خوره 198 00:09:24,105 --> 00:09:26,608 ‫- اون یه تابلو از معایبـه ‫- که اینطور 199 00:09:26,608 --> 00:09:29,903 ‫ویلیامز گفت که گلوله یک ‫کالیبر ۳۰۰ وینچستر مگنوم بوده 200 00:09:29,903 --> 00:09:33,949 ‫توی دهه 60 میلادی تولید شده و همچنان ‫محبوب‌ترین فشنگ بین شکارچی‌هاست 201 00:09:33,949 --> 00:09:35,784 ‫این رو از برازوز یاد گرفتم 202 00:09:35,784 --> 00:09:38,578 ‫می‌دونم، می‌دونم. ‫قسمت 403 203 00:09:38,578 --> 00:09:40,372 ‫قسمت یک بانو و تفنگـش 204 00:09:41,373 --> 00:09:43,375 ‫پس قاتل ما یک شکارچیـه 205 00:09:45,168 --> 00:09:48,046 آن‌ها هیچ خبر نداشتند که شکارچی 206 00:09:48,046 --> 00:09:51,174 ‫در شرف تبدیل شدن به شکار بود 207 00:09:52,884 --> 00:09:54,552 ‫- زک، حواست هست؟ ‫- اوه آره 208 00:09:54,552 --> 00:09:56,429 ‫دم به دقیقه یه مزخرفِ بی‌ظرافت میگی 209 00:09:56,429 --> 00:09:59,057 همینطور یه چیزی بلغور می‌کنی 210 00:09:59,057 --> 00:10:02,727 ‫- همینطوری یچی میگی ‫- شیرین سخنیـت مثل خودمـه 211 00:10:02,727 --> 00:10:06,773 ‫آخه مگه میشه انقد از این چهره ماندگار آمریکایی ‫متنفر بود که دلت بخواد بکشیـش؟ 212 00:10:06,773 --> 00:10:08,441 ‫آدم می‌مونـه 213 00:10:08,441 --> 00:10:11,027 ‫درواقع خیلی ساده‌ست. ‫اگه درحال پوست کندن 214 00:10:11,027 --> 00:10:13,780 ‫و خوردن میگو دیده بودیش ‫خودت متوجه می‌شدی 215 00:10:14,364 --> 00:10:17,534 ‫وقتی یک گلوله به این بزرگی ‫شلیک میشه، اسلحه لگد می‌زنه 216 00:10:17,534 --> 00:10:20,996 ‫پس آیا اون چشم بند داره یک ورم چشمی ‫مقاوم به آنتی بیوتیک رو پنهان می‌کنـه 217 00:10:20,996 --> 00:10:24,958 ‫یا یک کبودی بجا مونده از لگد اسلحه رو؟ 218 00:10:24,958 --> 00:10:27,460 ‫خیلی خب، به اندازه کافی شنیدم 219 00:10:27,460 --> 00:10:29,921 ‫قاتل رو پیدا کردیم! 220 00:10:31,131 --> 00:10:33,049 ‫میبل من با اعتماد بنفسـه 221 00:10:33,049 --> 00:10:36,803 ‫خیلی خب، لطفاً دیگه به تختۀ قتل من ‫دست نزن 222 00:10:36,803 --> 00:10:40,682 ‫ما وینس رو دیدیم. اصلاً اونقد قوی نیست ‫که بتونه جسد سز رو حمل کنـه 223 00:10:40,682 --> 00:10:42,475 ‫از طرف دیگه‌ای، رودی تربر 224 00:10:42,475 --> 00:10:45,437 ‫همون مرد همیشه کریسمسی، ‫خیلی قدرتمنده 225 00:10:45,437 --> 00:10:47,814 ‫اهمم، به اندازه کافی شنیدم 226 00:10:48,648 --> 00:10:50,859 ‫قاتل رو پیدا کردیم 227 00:10:50,859 --> 00:10:53,069 ‫میبل من می‌پذیره که اشتباه کرده 228 00:10:53,612 --> 00:10:56,448 ‫چارلز، آیا هیچ دلیلی وجود داره ‫که این مرد ازت متنفر باشه؟ 229 00:10:56,448 --> 00:10:57,616 ‫نه! 230 00:10:57,616 --> 00:10:59,784 ‫خب شاید قضیۀ درخت کریسمس باشه 231 00:11:01,745 --> 00:11:04,497 ‫از همه خواستـم که یک عرضیۀ استفاده ‫نکردن از درخت کریسمس واقعی رو امضا کنن 232 00:11:04,497 --> 00:11:06,958 ‫خطر آتیش سوزی دارن 233 00:11:06,958 --> 00:11:08,376 ‫آره واقعاً 234 00:11:08,376 --> 00:11:10,295 ‫آخه کی سر همچنین چیزی ‫می‌زنه یکی رو می‌کشـه؟ 235 00:11:10,295 --> 00:11:13,381 ‫کسی که تمام هویتـش در عاشق کریسمس ‫بودن خلاصه میشه 236 00:11:13,381 --> 00:11:15,634 ‫باشه، اما اون شبی که سز به قتل رسید ‫اون خارج شهر بوده 237 00:11:15,634 --> 00:11:18,219 ‫آیا واقعاً همینطوره؟ ‫ما این رو 238 00:11:18,219 --> 00:11:20,013 ‫جلوی پنجرۀ دودناف پیدا کردیم 239 00:11:20,013 --> 00:11:22,515 ‫شبیه به ریسۀ کریسمس می‌مونـه 240 00:11:22,515 --> 00:11:25,101 ‫این می‌تونه مدرکی بر حضور رودی در اون شب باشه 241 00:11:25,101 --> 00:11:27,687 ‫آره! ‫آره 242 00:11:28,188 --> 00:11:30,899 ‫- قاتـل! ‫- درمورد دست زدن به تابلو چی گفتم؟ 243 00:11:30,899 --> 00:11:34,486 ‫اوه! به نظر می‌رسه که رودیِ دماغ قرمز گوزن‌مون ‫دستـش به خون آلوده شده [با تغییر اسم یک کارتون، بازی با جملاتِ الیور رو مسخره می‌کنـه] 244 00:11:34,486 --> 00:11:36,112 یه چیزی تو مایه‌های مزخرفات خودت 245 00:11:37,530 --> 00:11:39,366 ‫رای من هنوز وینس فیش هست 246 00:11:43,870 --> 00:11:46,414 ‫چرا اینطوری کنیم؟ می‌تونیم تقسیم بشیم ‫و پیروز بشیم 247 00:11:46,414 --> 00:11:48,792 ‫تو و یوجین برید دیدن وینس 248 00:11:48,792 --> 00:11:51,586 ‫و میبل و ایوا هم برن دیدن رودی 249 00:11:51,586 --> 00:11:53,713 ‫خیلی هم خب! برم مدیربرنامه‌ام رو ‫اخراج کنم و برم بچه‌هام رو ببینم 250 00:11:53,713 --> 00:11:56,007 ‫- ممنون از همگی! ‫- نه! منظورم اینـه... 251 00:11:57,133 --> 00:12:00,595 ‫نه. من و تو یک کار خیلی مهم داریم ‫که باید بریم داخل ساختمان من انجامـش بدیم 252 00:12:00,595 --> 00:12:01,763 ‫آمم... 253 00:12:03,139 --> 00:12:05,934 ‫بریم صحبت‌های دستگاه ارتباطی که از خونۀ ‫دودناف پیدا کردیم رو زیرنظر بگیریم 254 00:12:05,934 --> 00:12:08,270 ‫و... 255 00:12:08,270 --> 00:12:11,523 ‫اینطوری حتماً عاشق من میشی ‫از بس تو دل برو هستم 256 00:12:11,523 --> 00:12:15,068 ‫بعد همه چی درست میشه، بریم... 257 00:12:22,951 --> 00:12:25,912 ‫عفونت چشمی؟ یک کبودی بجا مونده ‫از لگد یک اسلحه؟ 258 00:12:26,955 --> 00:12:29,082 ‫چطوری باید اون چشم بند رو در بیاریم؟ 259 00:12:29,499 --> 00:12:32,419 ‫چطوری باید اون چشم بند رو در بیاریم؟ 260 00:12:34,004 --> 00:12:35,297 ‫فهمیدم 261 00:12:35,297 --> 00:12:36,881 ‫فهمیدم 262 00:12:38,008 --> 00:12:40,969 ‫تو ازش یک لیوان آب می‌خوای. ‫منم یه جوک معرکه میگم 263 00:12:40,969 --> 00:12:43,722 ‫بعد از فرط خنده آب از دهنت ‫میپاشه بیرون روی صورتـش 264 00:12:43,722 --> 00:12:45,640 ‫و بعدش وقتی داره صورتـش رو خشک می‌کنـه 265 00:12:45,640 --> 00:12:48,351 ‫مجبور میشه چشم بند رو در بیاره 266 00:12:49,853 --> 00:12:52,272 ‫این یکی از احمقانه‌ترین فکرایی هست ‫که تاحالا به ذهنم رسیده 267 00:12:52,272 --> 00:12:54,816 ‫شرمنده، شرمنده چارلز. ‫من... 268 00:12:54,816 --> 00:12:56,860 ‫هنوزم یکم دستپاچه‌ام 269 00:12:56,860 --> 00:12:58,278 ‫بخاطر بازی نقش تو دستپاچه شدم 270 00:12:58,278 --> 00:13:00,947 ‫- متوجه‌ام. چالشیِ واسه خودش ‫- چون می‌دونی... 271 00:13:00,947 --> 00:13:03,575 ‫همیشه نقش شخصیت‌های کودن رو بازی کردم 272 00:13:03,575 --> 00:13:07,162 ‫چون فکر می‌کردم از همه بانمک تر هستن، ‫اما تو بانمک نیستی 273 00:13:07,162 --> 00:13:10,041 ‫یعنی میگم توام یه چیزای ‫بی اهمیتی توی شخصیتت داری 274 00:13:10,041 --> 00:13:12,501 ‫اما کاری که تو با برازوز کردی 275 00:13:12,501 --> 00:13:16,255 ‫می‌دونی، اون بی‌باکی و پیچیدگی ‫معرکه بود 276 00:13:16,255 --> 00:13:18,758 ‫موقع تماشاش همیشه به خودم می‌گفتم ‫دارم یه سریال تلویزیونی می‌بینم 277 00:13:18,758 --> 00:13:22,261 ‫یا سرکلاس دکترای فیزیک هستم؟ 278 00:13:22,261 --> 00:13:24,805 ‫اوه بس کن! 279 00:13:24,805 --> 00:13:26,599 ‫البته اگه چیز دیگه‌ای هم هست بگوها 280 00:13:26,599 --> 00:13:28,392 ‫نه، همین بود 281 00:13:28,392 --> 00:13:30,853 ‫من دستپاچه شدم، تو بی‌باکی... 282 00:13:30,853 --> 00:13:32,438 ‫نه، همین دیگه 283 00:13:36,067 --> 00:13:37,652 ‫متوجه شدم 284 00:13:38,402 --> 00:13:40,446 ‫می‌دونم چطوری اون چشم‌بند ‫رو در بیاریم 285 00:13:42,740 --> 00:13:44,742 ‫هی وایسا، وایسا! ‫نقشه چیـه؟ 286 00:13:44,742 --> 00:13:46,035 ‫چطوری قراره به رودی نزدیک بشیم؟ 287 00:13:46,035 --> 00:13:49,372 ‫تهاجمی عمل می‌کنیم؟ متهمـش می‌کنیم؟ ‫بعد بال بال زدنـش رو تماشا می‌کنیم؟ 288 00:13:49,372 --> 00:13:51,415 ‫دوست ندارم گزینه جنسی رو انتخاب کنیم 289 00:13:51,415 --> 00:13:54,001 ‫نه که خودم رو ازش محروم کنم ها، ‫خیلیـم کارم توش خوبـه. اما... 290 00:13:54,001 --> 00:13:57,964 ‫خیلی خب میبل خانم. فکر کنم یه ‫سوء تفاهمی پیش اومده 291 00:13:57,964 --> 00:14:00,591 ‫به نظرت "میبل" متعلق به ماست؟ 292 00:14:00,591 --> 00:14:02,385 ‫بعله که هست 293 00:14:02,385 --> 00:14:05,680 ‫شبیه اسم پیرزن‌هاست، ‫که ما هم پیر نیستیم 294 00:14:05,680 --> 00:14:08,891 ‫خب فکر کنم بتونیم یه چیز بهتر ‫پیدا کنیم، چیز چطوره... 295 00:14:08,891 --> 00:14:11,811 ‫مابل؟ 296 00:14:11,811 --> 00:14:14,855 ‫آره. آره! ‫متوجه شدنـش سختـه 297 00:14:14,855 --> 00:14:17,275 ‫مرموزه. ‫و از این اسم‌هاست که دلت می‌خواد بگی 298 00:14:17,275 --> 00:14:19,443 ‫"اهل کجایی؟ می‌تونم منم برم اونجا؟" 299 00:14:19,443 --> 00:14:21,696 ‫بیپورت، لانگ آیلند ‫و نه خیر 300 00:14:22,071 --> 00:14:26,117 ‫الیور و من این ریسه‌ رو ‫توی لونۀ اسنایپر پیدا کردیم 301 00:14:26,117 --> 00:14:28,869 ‫واسه همین باید برم خونۀ رودی ‫بدون این که متوجه خطرش کنم 302 00:14:28,869 --> 00:14:31,330 ‫ببینم ریسۀ شبیه به این داره یا نه 303 00:14:31,330 --> 00:14:34,917 ‫چی؟ باید بریم توی خونۀ عشق کریسمس ‫فضولی کنیم؟ 304 00:14:35,584 --> 00:14:38,087 ‫خدا، عجب زنان اهل عملی هستیم ما 305 00:14:38,087 --> 00:14:40,965 ‫من که میگم بیا بریم، از در کریسمس ‫وارد بشیم 306 00:14:40,965 --> 00:14:43,009 ‫و تحریکـش کنیم که اعتراف بکنـه 307 00:14:43,009 --> 00:14:45,052 ‫یا... ‫ممکنـه بزنه بکشته‌مون، چون 308 00:14:45,052 --> 00:14:47,638 ‫کسی چه می‌دونه، ممکنه یه قاتل باشه 309 00:14:48,306 --> 00:14:49,682 ‫می‌خوای درمورد میبل بدونی؟ 310 00:14:49,682 --> 00:14:51,058 ‫اهمم 311 00:14:51,601 --> 00:14:52,977 ‫میبل تنها کار می‌کنـه 312 00:14:54,103 --> 00:14:55,354 ‫باشه پس 313 00:14:55,813 --> 00:14:58,315 ‫مابل جایی که نمی‌خوانـش، نمی‌مونـه 314 00:14:59,441 --> 00:15:02,444 ‫اسمـم میبلـه 315 00:15:02,444 --> 00:15:04,279 ‫چی؟ 316 00:15:10,452 --> 00:15:12,329 ‫زک؟ 317 00:15:12,329 --> 00:15:15,624 ‫حس می‌کنم که شروع بدی داشتیم 318 00:15:15,624 --> 00:15:18,001 ‫- میشه از اول شروع کنیم؟ ‫- آره 319 00:15:18,001 --> 00:15:21,379 ‫عجب کون خوبی دارم من... ‫نگاش کن 320 00:15:21,379 --> 00:15:24,341 ‫می‌بینـم که به ذکر صبحگاهی من ‫تسلط پیدا کردی 321 00:15:24,341 --> 00:15:27,010 ‫ما پاتنوم‌ها بخاطر کون‌مون معروفیـم 322 00:15:27,010 --> 00:15:30,055 ‫تعجبی نداره که تو رو انتخاب کردن 323 00:15:30,055 --> 00:15:34,100 ‫من دوست دارم از بیرون به سمت ‫درون حرکت کنـم 324 00:15:34,100 --> 00:15:37,520 ‫شخصیت‌ چه لباسی می‌پوشه؟ ‫لباس‌هاش چه حسی میدن؟ 325 00:15:37,520 --> 00:15:39,522 ‫من بیشتر اهل درون‌بیرون هستم [اشاره به انیمیشن هم هست] 326 00:15:39,522 --> 00:15:42,233 ‫من داخل فیلمنامه رو می‌خونـم 327 00:15:42,233 --> 00:15:44,736 ‫و بعد کلماتـش رو میگم 328 00:15:44,736 --> 00:15:45,946 ‫آه 329 00:15:45,946 --> 00:15:47,989 ‫- متوجه‌ام. آره ‫- خیلی آسونـه 330 00:15:47,989 --> 00:15:50,033 ‫مگه قرار نبود یه کارایی ‫با دستگاه ارتباطی بکنیم؟ 331 00:15:50,033 --> 00:15:52,202 ‫اوه نه، هر خری می‌تونه انجامـش بده 332 00:15:52,202 --> 00:15:53,870 ‫سلام؟ 333 00:15:55,872 --> 00:15:57,874 ‫فکر کنم دارید غیبت منو می‌کنید 334 00:15:58,458 --> 00:15:59,459 ‫آها 335 00:15:59,459 --> 00:16:01,294 ‫خب پس تو رو واسۀ نقش انتخاب کردن 336 00:16:01,294 --> 00:16:02,921 ‫خب، فهمیدم چرا. ‫آخه... 337 00:16:02,921 --> 00:16:05,173 ‫خب معلومه باید یه ریشو رو انتخاب می‌کردن ‫که وقتی فیلم خیلی جدی میشه به سمت شادی ببرتش 338 00:16:05,173 --> 00:16:08,969 ‫حسادت و رنگ زرد بهت نمیان 339 00:16:08,969 --> 00:16:10,345 ‫این خوک چیه این وسط؟ 340 00:16:10,345 --> 00:16:12,222 ‫وقتی توی راهروها ول می‌چرخید ‫و افسرده بود پیداش کردم 341 00:16:12,222 --> 00:16:14,557 ‫اما قراره سر ذوق بیاریمـت ‫و یه روز عالی داشته باشیم 342 00:16:14,557 --> 00:16:16,559 ‫همینطور نیست ناتالی پورکمن؟ [پورک به معنی خوک] 343 00:16:16,559 --> 00:16:19,187 ‫همینطوری اسم‌های مختلف رو ‫بهش میگم تا به اسم خودش واکنش نشون بده 344 00:16:19,187 --> 00:16:20,689 ‫جرج خوک‌برنر [شوخی با جورج استاین‌برنر، تاجر آمریکایی] 345 00:16:21,147 --> 00:16:22,857 ‫مگه نمی‌بینی یه ماده‌ست، بامزه آقا 346 00:16:22,857 --> 00:16:24,276 ‫پس گلوریا سواین‌گوشت‌خوکی [شوخی با گلوریا سوانسون، بازیگر آمریکایی] 347 00:16:26,236 --> 00:16:28,697 ‫هاوارد، این دستگاه ارتباطی رو زیر نظر بگیر 348 00:16:28,697 --> 00:16:30,824 ‫من باید زک رو با شخصیت آشنا کنم 349 00:16:30,824 --> 00:16:32,450 ‫الیور، جداً به نظرم دیگه کارمون تمومـه 350 00:16:32,450 --> 00:16:34,953 ‫آره، خب بیا ازت یه کوییز بگیرم ‫آقای باهوش 351 00:16:34,953 --> 00:16:36,621 ‫تو الیور پاتنوم هستی 352 00:16:36,621 --> 00:16:38,832 ‫توی رستوران "جو الن" کلی مشروب خوردی ‫[این رستوران پاتوق آدم‌های اهل تئاتر هست] 353 00:16:38,832 --> 00:16:40,834 ‫همون موقع هم "فرانک ریچ" شروع می‌کنه به بحث کردن ‫[منتقد تئاتر] 354 00:16:40,834 --> 00:16:43,128 حالا به نظر تو کی بهتر شخصیت ‫‫خانم لاوت رو بازی کرده؟ [شخصیتی از فیلم سوئینی تاد] 355 00:16:43,128 --> 00:16:45,672 ‫لنسبوری یا لوپن؟ [هر دو نقش این شخصیت رو بازی کردن] 356 00:16:46,464 --> 00:16:48,967 ‫لوپن؟ 357 00:16:48,967 --> 00:16:51,469 ‫برید سراغ کارتون. ‫این یارو کلی کار داره هنوز 358 00:17:14,326 --> 00:17:15,952 ‫تو اینجا چیکار می‌کنی؟ 359 00:17:15,952 --> 00:17:17,621 ‫خودت اینجا چیکار می‌کنی؟ 360 00:17:17,621 --> 00:17:19,247 ‫یه قتل رو حل می‌کنم 361 00:17:19,247 --> 00:17:21,041 ‫مابل تنها کار می‌کنـه، یادتـه؟ 362 00:17:21,041 --> 00:17:24,586 ‫کی اونجاست؟ اوه! ‫مهمون داریم ایوا؟ 363 00:17:24,586 --> 00:17:26,171 ‫فکر کنم 364 00:17:32,427 --> 00:17:33,720 ‫اوه سلام 365 00:17:35,680 --> 00:17:36,681 ‫این دیگه چیـه؟ 366 00:17:36,681 --> 00:17:40,477 ‫خب، داشتم اسطوره کمدی ‫یوجین لوی رو قانع می‌کردم 367 00:17:40,477 --> 00:17:42,896 ‫که به تمام کسانی که با قضیه قتل‌های ‫اخیر ساختمان دست و پنجه نرم می‌کنن، کمک کنیم 368 00:17:42,896 --> 00:17:45,815 ‫می‌دونی، لبخند به لبشون بیاریم 369 00:17:47,442 --> 00:17:49,986 ‫- قضیه چشم‌بندها چیـه؟ ‫- ممنون که پرسیدی 370 00:17:49,986 --> 00:17:52,155 ‫کاشف به عمل اومد که من و یوجین 371 00:17:52,155 --> 00:17:55,033 ‫جفت‌مون همزمان چیز شدیم... 372 00:17:55,033 --> 00:17:57,827 ‫ورم چشمی... رو مخ... گرفتیم 373 00:17:57,827 --> 00:18:01,414 ‫اما خداروشکر، این قطره‌های جدید ‫معرکه رو پیدا کردیم 374 00:18:01,414 --> 00:18:03,625 ‫و فکر کردیم اگه شما هم به همین خاطر 375 00:18:03,625 --> 00:18:07,212 ‫چشم‌بند زدید، بخاطر چیز... ‫ورم چشمی رو مخ 376 00:18:07,212 --> 00:18:10,173 ‫همین الان درش بیارید 377 00:18:10,173 --> 00:18:12,926 ‫درسته، بعد من خوشحال میشم ‫که این قطره رو باهاتون شریک بشم 378 00:18:12,926 --> 00:18:15,762 ‫می‌دونی چیـه؟ ‫دیگه بیخیالـش شدم، خب؟ 379 00:18:15,762 --> 00:18:19,099 ‫هرچی قطره تو بازار هست رو امتحان کردم. ‫اینجا... 380 00:18:19,099 --> 00:18:22,602 ‫وایسا، وایسا! وایسا. ‫متوجه‌ام، متوجه‌ام.. هرچی 381 00:18:22,602 --> 00:18:24,354 ‫هرچی تو بازار هست رو امتحان کردی 382 00:18:24,354 --> 00:18:26,982 ‫اما وقتی داستان دوستـم رو بشنوی 383 00:18:26,982 --> 00:18:29,442 ‫نظرت رو تغییر میدی 384 00:18:29,442 --> 00:18:31,611 ‫داستان من؟ 385 00:18:31,611 --> 00:18:34,030 ‫اهمم. داستانی که هفتۀ پیش ‫بهم گفتیـش 386 00:18:34,030 --> 00:18:36,616 ‫توی بداهه‌پردازیـت 387 00:18:36,616 --> 00:18:39,661 ‫اوه آره، داستانـم ساده‌ست 388 00:18:39,661 --> 00:18:42,414 ‫پسرعموم چشم پزشکـه 389 00:18:42,414 --> 00:18:45,125 ‫دکتر ساوج. ‫سالازار ساوج 390 00:18:45,125 --> 00:18:46,584 ‫بله و... 391 00:18:46,584 --> 00:18:50,088 ‫پدرش، یعنی عموی بنده 392 00:18:50,088 --> 00:18:52,674 ‫رفت به کشور پاراگوئه 393 00:18:52,674 --> 00:18:54,301 ‫به عنوان یک مبلغ مذهبی ‫توی دهه چهل 394 00:18:54,301 --> 00:18:56,678 ‫تا.. کمک کنـه... ‫تغییر بده... 395 00:18:56,678 --> 00:18:58,888 ‫بومی‌ها رو... 396 00:18:58,888 --> 00:19:01,308 ‫آدمای مانتاگایو رو 397 00:19:01,308 --> 00:19:04,811 ‫- و تک پسرش رو بزرگ کنـه ‫- این که خیلی خوبه... 398 00:19:04,811 --> 00:19:08,607 ‫اما داستان خفن دکترِ گمنام سالازار ساوج مونده 399 00:19:08,607 --> 00:19:10,108 ‫آره و... 400 00:19:10,108 --> 00:19:13,069 ‫- شرمنده. این داستان قراره به کجا برسه؟ ‫- دارم میگم قراره به کجا برسه 401 00:19:13,069 --> 00:19:16,531 ‫پسرعموم درمان اصلی ورم چشم رو 402 00:19:16,531 --> 00:19:19,409 ‫از یک بومی یاد گرفت، ‫درمانـش کاکتوس گدازه است 403 00:19:19,409 --> 00:19:21,578 ‫که بخاطر مقررات بیخوده ‫سازمان غذا و دارو 404 00:19:21,578 --> 00:19:24,331 ‫اینجا موجود نیست 405 00:19:24,331 --> 00:19:27,542 ‫که حالا دیگه وارد جزئیاتـش نمیشم 406 00:19:27,542 --> 00:19:28,918 ...حالا بگذریم، منظور اینجاست که 407 00:19:28,918 --> 00:19:31,796 !خدایا شکرت، آره ...منظور اینجاست که 408 00:19:31,796 --> 00:19:34,883 ...اینه که اخیراً برام یه شیشه 409 00:19:34,883 --> 00:19:36,801 ،از این جنس ناب 410 00:19:36,801 --> 00:19:39,512 از آسونسیون ارسال شده 411 00:19:39,512 --> 00:19:43,433 که پایتخت واقعی پاراگوئه است 412 00:19:44,351 --> 00:19:47,479 .خیلی‌خب، باشه، باشه ...آره، امتحانش می‌کنم 413 00:19:47,479 --> 00:19:49,439 ...کاری که باید بکنی 414 00:19:49,439 --> 00:19:53,401 اینه که فقط چشم‌بندت رو میدی پایین و 16 قطره توی چشمت می‌ریزی 415 00:19:53,401 --> 00:19:55,362 فکر کنم بلدم چطوری از قطره چشم استفاده کنم 416 00:19:55,362 --> 00:19:57,072 !هی، هی، هی 417 00:19:57,072 --> 00:19:59,199 ...نه نه، واقعاً باید اینجا انجامش بدی چون 418 00:19:59,199 --> 00:20:01,201 ،می‌خوایم فیلمش رو بگیریم 419 00:20:01,201 --> 00:20:04,955 تا فیلمش رو برای دکتر سالاوار بفرستیم؟ 420 00:20:04,955 --> 00:20:06,081 دکتر ساوج - ساوج - 421 00:20:06,081 --> 00:20:07,666 الان بر می‌گردم 422 00:20:07,690 --> 00:20:17,690 «دیجــــی موویـــــز» 423 00:20:18,009 --> 00:20:20,553 !هوهوهو! برو که رفتیم 424 00:20:20,553 --> 00:20:23,265 !دوتا اِگ‌ناگِ پروتئینی! جونم 425 00:20:23,265 --> 00:20:26,059 طرزتهیه شخصیمه، حق اختراعش در حال ثبت شدنه 426 00:20:26,059 --> 00:20:28,687 راستش ایوا، منم یه ریز تاجر محسوب میشم 427 00:20:29,312 --> 00:20:31,106 هوم - هوم - 428 00:20:31,106 --> 00:20:33,483 غلیظه - !ممنون - 429 00:20:33,483 --> 00:20:35,652 رازش اینه: تخم‌مرغ بیشتر از شیر 430 00:20:35,652 --> 00:20:37,112 و سُمِ آهوی چرخ‌شده 431 00:20:39,781 --> 00:20:42,910 شرمنده که اینجوری مزاحمت شدم 432 00:20:42,910 --> 00:20:46,247 دقیق نمی‌دونم ایوا لونگوریا ...چی بهت گفته، اما 433 00:20:46,247 --> 00:20:47,957 بهش گفتم داریم درباره قتل تحقیق می‌کنیم 434 00:20:47,957 --> 00:20:50,960 معلومه که گفتی - و اینکه دنبال سرنخ هستیم - 435 00:20:51,585 --> 00:20:54,255 تا پایان امروز جواب‌ها رو گیر میاریم 436 00:20:54,255 --> 00:20:56,048 ،یه چیز نامربوط. رودی 437 00:20:56,048 --> 00:20:58,509 خونه‌ات خیلی... دنجه 438 00:20:58,509 --> 00:21:00,845 عاشق تزئینات کریسمسی هستم 439 00:21:00,845 --> 00:21:04,098 ولی باید بگم، تزئین موردعلاقه‌ام رو نزدی 440 00:21:04,098 --> 00:21:06,684 چی رو میگی؟ تقویم ظهور مسیح؟ 441 00:21:06,684 --> 00:21:10,146 پنج‌تاشون رو دارم. نات‌کرکرها؟ یه خانواده کامل ازشون دارم 442 00:21:10,146 --> 00:21:12,940 آدم‌برفی 3.5 متری؟ مجبور شدم ببرمش تو اتاقم 443 00:21:12,940 --> 00:21:14,650 ...مردم از اندازه 444 00:21:14,650 --> 00:21:16,402 و صحت آناتومیکیش ترسیدن 445 00:21:16,402 --> 00:21:18,279 منطقیه 446 00:21:18,279 --> 00:21:21,449 .نه، منظورم ریسه بود از اون‌ها داری؟ 447 00:21:22,325 --> 00:21:24,535 ♪ محکم ایستادن ♪ 448 00:21:24,535 --> 00:21:27,413 آهنگ تیتراژ غریبه‌های تمام‌عیاره؟ 449 00:21:27,413 --> 00:21:28,748 اون یه دستگاه ارتباطی؟ 450 00:21:28,748 --> 00:21:31,751 .آره، کادوی دوستمه بذارید ببرمش 451 00:21:33,586 --> 00:21:35,379 هی میبل، اطراف رو ببین 452 00:21:35,379 --> 00:21:36,464 ریسه نیست 453 00:21:36,464 --> 00:21:37,632 اطراف رو بگرد 454 00:21:37,632 --> 00:21:41,052 یه تفنگ روی دیواره و یه دستگاه ارتباطی دیگه هم هستش 455 00:21:41,052 --> 00:21:43,512 .ریسه باید باشه ...احتمالاً فقط مخفیش کرده 456 00:21:43,512 --> 00:21:45,806 چون داشتی بهش می‌گفتی داریم دنبال سرنخ می‌گردیم 457 00:21:45,806 --> 00:21:47,391 !باشه، اینقدر نگو ریسه 458 00:21:47,391 --> 00:21:49,727 بیا فقط بهش سیخونک بزنیم ،که ازش واکنش بگیریم 459 00:21:49,727 --> 00:21:52,104 که تا شامم که ساعت 7:30 هست، اعتراف کنه 460 00:21:52,104 --> 00:21:53,606 ،راستی، ساعت 7:30 باید برم شام 461 00:21:53,606 --> 00:21:56,317 و دوست دارم به همه بگم امروز یه پرونده قتل رو حل کردم 462 00:21:56,317 --> 00:22:00,363 .ایوا، دوستم واقعاً در خطره ...قرار نیست یه قاتل رو تحریک کنیم 463 00:22:00,363 --> 00:22:03,074 که تو بتونی یه سخنرانی قشنگ ...داشته باشی با 464 00:22:03,074 --> 00:22:05,034 ،راجر فدرر، اندرسون کوپر، میشل اوباما 465 00:22:05,034 --> 00:22:08,079 .و خانمی که توی شارک تَنک بود اسمش بارب نمی‌دونم چی بود 466 00:22:08,496 --> 00:22:11,874 باشه خب، سعی می‌کنیم تا ساعت 6 کارت رو تموم کنیم 467 00:22:11,874 --> 00:22:13,960 عالیه 468 00:22:17,505 --> 00:22:19,507 ...ممکنه فکر کنی مسخره است، اما 469 00:22:20,424 --> 00:22:23,928 ...وقتی بچه بودم، یه آرزو داشتم 470 00:22:25,513 --> 00:22:27,473 ...که زندگیم جوری باشه که یه روزی 471 00:22:27,473 --> 00:22:30,059 یکی بخواد به فیلم تبدیلش کنه 472 00:22:31,102 --> 00:22:33,104 ...و الان، تنها چیزی که می‌خوام 473 00:22:33,104 --> 00:22:36,065 که اینه که بهترین فیلم تاریخ بشه 474 00:22:36,399 --> 00:22:38,401 وای، خیلی شجاعانه است ،که به این اعتراف کردی 475 00:22:38,401 --> 00:22:40,528 ولی احتمالاً نه به دلایلی که تو فکر می‌کنی 476 00:22:44,156 --> 00:22:46,659 باشه. ببخشید 477 00:22:47,368 --> 00:22:49,537 می‌فهمم. نمی‌خوای فراموش بشی 478 00:22:49,537 --> 00:22:52,790 کی می‌تونه الیور پاتنوم رو فراموش کنه؟ 479 00:22:52,790 --> 00:22:54,583 درسته. درسته 480 00:22:55,293 --> 00:22:58,212 خب، بذار اون موها رو بزنیم بالا... وای پسر 481 00:23:00,089 --> 00:23:02,133 قراره ماجرایی بشه واسه خودش 482 00:23:03,884 --> 00:23:06,429 ولی یه سوال دارم 483 00:23:06,429 --> 00:23:08,139 فقط یه لحظه فرصت می‌خوام 484 00:23:08,639 --> 00:23:10,641 اون قصه‌هایی که تعریف می‌کنی 485 00:23:12,643 --> 00:23:13,978 امکان نداره واقعی باشن، درسته؟ 486 00:23:14,937 --> 00:23:17,732 ...خب، راز ماجرای الیور پاتنوم 487 00:23:17,732 --> 00:23:20,526 اینه که می‌خوای واقعی باشه - آره - 488 00:23:20,526 --> 00:23:23,903 ،باید بین دهه‌ی 60 و 80 باشه 489 00:23:23,903 --> 00:23:25,655 ...باید شامل یه سلبریتی باشه 490 00:23:25,655 --> 00:23:27,699 که از اینکه هنوز زنده است ...شوکه شدی 491 00:23:27,699 --> 00:23:28,783 هوم 492 00:23:28,783 --> 00:23:32,537 و بهترین‌ها توی یه کلوب شبانه رخ میدن که الان شده یکی از شعبه‌های اَپلبی 493 00:23:32,537 --> 00:23:34,873 یا توش موادی هست که دیگه وجود نداره 494 00:23:35,665 --> 00:23:37,459 ...باشه حالا 495 00:23:38,418 --> 00:23:39,920 چشم‌هات رو ببند 496 00:23:45,592 --> 00:23:48,345 اوه! یکی تازه از ابیزا برگشته 497 00:23:48,345 --> 00:23:52,140 که اونجا با باربارا ایدن توی یه شعبه سوپلنتیشن، تریاک کشیدم؟ 498 00:23:53,975 --> 00:23:55,518 هیچکس بار اول نمی‌فهمه 499 00:23:55,518 --> 00:23:58,188 باشه - زودباش! بیا اینجا - 500 00:24:09,407 --> 00:24:12,202 ♪ گاهی دنیا به نظر بی‌نقصه ♪ 501 00:24:13,203 --> 00:24:15,580 ♪ هیچی نیاز به تغییر نداره ♪ 502 00:24:15,580 --> 00:24:18,583 ♪ گاهی فقط یه حسی داری ♪ 503 00:24:18,583 --> 00:24:21,628 ♪ انگار یه جور تغییر نیاز داری ♪ 504 00:24:23,088 --> 00:24:26,508 ♪ احتمالات الان هرجوری که باشه ♪ 505 00:24:26,508 --> 00:24:28,218 ♪ هیچی سر راهم نمی‌ایسته ♪ 506 00:24:28,218 --> 00:24:29,678 ...قضیه هرچی که هست 507 00:24:29,678 --> 00:24:31,096 ♪ این آتیش توی قلبم ♪ 508 00:24:31,096 --> 00:24:32,305 ازش متنفرم 509 00:24:32,472 --> 00:24:36,059 ♪ در پایان به هر کوچه‌ی تاریکی ♪ ♪ نور می‌بخشه ♪ 510 00:24:37,519 --> 00:24:40,689 ♪ محکم ایستادن ♪ 511 00:24:40,689 --> 00:24:44,276 ♪ روی بال‌های آرزوم ♪ 512 00:24:44,276 --> 00:24:47,237 ♪ هیچی دیگه جلودارم نیست ♪ 513 00:24:57,664 --> 00:25:00,000 باشه، هر لحظه ممکنه بیاد 514 00:25:00,000 --> 00:25:02,711 .هر لحظه، چارلز نقشه دیگه‌ای داری؟ 515 00:25:02,711 --> 00:25:05,088 نقشه دارم. نقشه دارم - خوبه. خوبه - 516 00:25:05,088 --> 00:25:06,423 ...و 517 00:25:08,300 --> 00:25:10,343 ،خدای من، من تو آپارتمان یه قاتلم 518 00:25:10,343 --> 00:25:13,763 !اونوقت تو نقشه‌ای نداری - باشه ممنون - 519 00:25:13,763 --> 00:25:16,349 بفرمایید. بیا امیدوار باشیم که جواب بده 520 00:25:18,518 --> 00:25:21,104 ،گوش کن، قبل از اینکه بریم ...می‌خواستم بدونم 521 00:25:21,104 --> 00:25:23,440 ...می‌تونی واسه دوستم چارلز 522 00:25:23,440 --> 00:25:25,650 یه لیوان... آب بیاری یا نه 523 00:25:25,650 --> 00:25:28,654 معلومه. الان رستوران شدم 524 00:25:32,074 --> 00:25:33,576 !نقشه‌ی آب تف کردنت رو انجام نمیدیم 525 00:25:33,576 --> 00:25:35,870 .فکر نکنم چاره‌ای باشه ،من یه جوک میگم 526 00:25:35,870 --> 00:25:38,247 ،تو توی صورتش تف می‌کنی !می‌تونیم زیر چشم‌بندش رو ببینیم 527 00:25:38,247 --> 00:25:40,041 ،اگه ازم متنفر بشه و قاتل باشه 528 00:25:40,041 --> 00:25:41,834 ،و بتونه مستقیم به آپارتمانم شلیک کنه 529 00:25:41,834 --> 00:25:43,919 بهتر نیست که تو صورتش تف نکنم؟ 530 00:25:44,337 --> 00:25:46,631 نکته‌ی خوبی بود. نکته‌ی خوبیه 531 00:25:46,631 --> 00:25:48,257 ولی هنوزم ممکنه من رو بکشه 532 00:25:48,257 --> 00:25:49,759 بفرمایید - آره - 533 00:25:50,718 --> 00:25:53,012 .اینم آبی که خواستین ...بگذریم 534 00:25:53,012 --> 00:25:55,431 دوتا حلزون ...رفتن بورلی هیلز مسافرت 535 00:25:55,431 --> 00:25:57,183 بگیر. بزن، بزن، بزن 536 00:25:57,183 --> 00:25:59,018 ...یه کشیش و یه... اردک وارد یه کنیسه میشن 537 00:25:59,018 --> 00:26:01,062 .نه، خنده‌دار نیست. تو بگیر تو بخور... تو بخورش 538 00:26:01,062 --> 00:26:02,521 تو بخور. تو بخور. تو بخور 539 00:26:02,521 --> 00:26:04,273 ...بگذریم، دوتا آدمخوار 540 00:26:04,273 --> 00:26:07,109 نشستن و دارن غذای خوشمزه‌ی کون پخته‌ی دلقک می‌خورن 541 00:26:07,109 --> 00:26:08,569 چی؟ 542 00:26:10,112 --> 00:26:13,074 ،یه آدمخوار به اون یکی میگه به نظرت مزه‌اش مسخره نیست؟ 543 00:26:17,703 --> 00:26:19,705 اون... کبودی نیست 544 00:26:19,705 --> 00:26:22,291 اون... عفونت چشمه 545 00:26:22,291 --> 00:26:23,668 !آره 546 00:26:23,668 --> 00:26:27,380 !عفونت چشم که در برابر آنتی‌بیوتیک مقاومه 547 00:26:29,131 --> 00:26:32,593 ...هیچی، هیچی 548 00:26:32,593 --> 00:26:35,388 می‌خوای کمک کنی؟ - نه، دستم بنده - 549 00:26:36,472 --> 00:26:38,182 هی، چی‌کار می‌کنی؟ 550 00:26:38,182 --> 00:26:40,685 ...هیچی. داشتم 551 00:26:40,685 --> 00:26:44,480 ...تحسین می‌کردم این 552 00:26:44,480 --> 00:26:45,648 هوهوهو 553 00:26:45,648 --> 00:26:47,191 نه نه، خواهش می‌کنم 554 00:26:47,191 --> 00:26:49,485 به اون دست نزنید - باشه - 555 00:26:49,485 --> 00:26:52,196 خانم نوئل خیلی خوش شانسه 556 00:26:52,196 --> 00:26:53,698 عالی شد 557 00:26:53,698 --> 00:26:56,158 شام رو انداختن ساعت 6:30 558 00:26:56,158 --> 00:26:57,785 وقتشه این هواپیما رو فرود بیاریم 559 00:26:57,785 --> 00:26:59,996 نه، نه، نه - هی رودی - 560 00:27:00,663 --> 00:27:02,081 !نه، نه، نه 561 00:27:02,081 --> 00:27:03,708 این کار عصبانیت می‌کنه؟ 562 00:27:03,708 --> 00:27:05,209 ...چی 563 00:27:05,209 --> 00:27:06,627 ...یا - !هی! نه، نه، نه - 564 00:27:06,627 --> 00:27:08,004 این کار چطور؟ - ...نکن - 565 00:27:08,004 --> 00:27:09,629 چرا؟ 566 00:27:09,629 --> 00:27:12,048 راستی، اِگ‌ناگت هم آشغال بود 567 00:27:12,048 --> 00:27:13,425 می‌خوای چی‌کار کنی حالا؟ 568 00:27:13,425 --> 00:27:15,343 گریه کنی؟ می‌خوای به خاطرش گریه کنی؟ 569 00:27:15,343 --> 00:27:17,679 ...چون میگن وقتی کسی بخواد کریسمس رو خراب کنه 570 00:27:17,679 --> 00:27:20,473 !حالت آدمکشی بهت دست میده 571 00:27:20,473 --> 00:27:22,142 !هی، به اون دست نزن 572 00:27:22,142 --> 00:27:24,728 !مطمئنم این کارها... خیلی میره رو مُخت 573 00:27:24,728 --> 00:27:26,438 !خدای من - !چی‌کار می‌کنی؟ - 574 00:27:26,438 --> 00:27:29,899 !دارم پرونده قتل رو حل می‌کنم. اعتراف کن فقط کریسمس برات مونده 575 00:27:29,899 --> 00:27:32,611 آره، کریسمس و فیتنس 576 00:27:32,611 --> 00:27:35,780 .مشخصاً کریسمس برات مهمه ،اونش برام کاملاً واضحه 577 00:27:35,780 --> 00:27:37,574 ولی تو عمدتاً عاشق کریسمسی 578 00:27:37,574 --> 00:27:39,659 ...پس وقتی همسایه‌ی خسیست 579 00:27:39,659 --> 00:27:42,912 ،خواست درخت‌های کریسمس واقعیت رو ببره رد دادی 580 00:27:42,912 --> 00:27:44,164 ایوا، اسلحه رو بذار کنار 581 00:27:44,164 --> 00:27:46,082 ...و وقتی چارلز رو توی تیررس داشتی 582 00:27:46,082 --> 00:27:48,627 ایوا لونگوریا مشکل اعصاب داره - درسته - 583 00:27:48,627 --> 00:27:50,879 !بهش شلیک کردی 584 00:27:50,879 --> 00:27:53,340 اون اسلحه واقعی نیست 585 00:27:53,340 --> 00:27:56,301 .نه، نیست فکر کردی به چارلز شلیک کردم چون عاشق کریسمس‌ام؟ 586 00:27:56,301 --> 00:27:57,385 آره 587 00:27:57,385 --> 00:27:59,638 !من از کریسمس متنفرم 588 00:28:01,973 --> 00:28:03,558 ...ولی 589 00:28:05,310 --> 00:28:07,312 باشه 590 00:28:07,312 --> 00:28:08,813 من یه انفلوئنسر فیتنس‌ام 591 00:28:08,813 --> 00:28:12,442 ،یه فیلم ورزش با تِم کریسمس ساختم که وایرال شد 592 00:28:12,442 --> 00:28:15,070 حالا دیگه مجبورم پادوی سکسیِ بابانوئل باشم 593 00:28:15,070 --> 00:28:18,782 اگه محتوا با تِم کریسمس نباشه !صدتا لایک هم نمی‌گیرم 594 00:28:18,782 --> 00:28:22,035 ...موفقیتم شده زندانم و این 595 00:28:22,035 --> 00:28:26,081 ،دکورها و گوزن و تفنگِ یه قصه‌ی کریسمسی !شدن زندانبان‌های من 596 00:28:26,081 --> 00:28:29,334 هر پنج ثانیه، مردم ازم می‌پرسن !که هنوز توی لیست شیطون‌هاشونم یا نه 597 00:28:30,669 --> 00:28:32,587 کلی اسم روشه - سلام - 598 00:28:32,587 --> 00:28:34,172 و ماهیچه‌ی شکم - ممنون - 599 00:28:34,172 --> 00:28:37,759 می‌دونید چقدر سخته که برعکس روی خودت اسم بنویسی؟ 600 00:28:37,759 --> 00:28:41,263 کل وقتم رو صرف پیدا کردن جناس‌های ورزشی کریسمسی می‌کنم 601 00:28:41,263 --> 00:28:44,140 تعجب می‌کنید اگه بدونید !بدن‌تون تو جشن کریسمس می‌تونه چی‌کار کنه 602 00:28:44,140 --> 00:28:47,143 هیچ زمانی مثل الان خوب نیست !که به اِلفِت اعتقاد داشته باشی 603 00:28:47,143 --> 00:28:49,396 !والدینم خیلی ازم ناامید شدن 604 00:28:49,938 --> 00:28:51,940 حس خوبی داشت که خودم رو خالی کردم 605 00:28:55,068 --> 00:28:57,654 ...هی، میشه این ماجرای 606 00:28:57,654 --> 00:29:00,031 من از کریسمس متنفرم رو به مردم نگید؟ 607 00:29:00,031 --> 00:29:02,409 آره، حتماً. مشکلی نداره 608 00:29:02,409 --> 00:29:06,037 .فقط یه سوال دیگه دارم می‌تونی این رو توضیح بدی؟ 609 00:29:07,038 --> 00:29:09,457 ،در جایی که تیراندازی شده بود ،ریسه پیدا کردیم 610 00:29:09,457 --> 00:29:11,459 و یه جورایی ما رو به تو رسوند 611 00:29:11,459 --> 00:29:14,546 .آره، اون ریسه نیست ریسه به شدت قابل سوختنه 612 00:29:14,546 --> 00:29:16,464 قاتلِ خاموشِ کریسمسه 613 00:29:17,048 --> 00:29:19,342 باشه، ممنون 614 00:29:19,342 --> 00:29:20,844 ...ببخشید که ایوا لونگوریا 615 00:29:20,844 --> 00:29:23,722 با چیزی که فکر می‌کرد یه تفنگ واقعیه توی آپارتمانت تیراندازی کرد 616 00:29:23,722 --> 00:29:24,806 شرمنده 617 00:29:24,806 --> 00:29:26,391 ،هی، ولی اگه مایه تسلی میشه 618 00:29:26,391 --> 00:29:29,644 میشل اوباما امشب تیک‌تاکت رو تماشا می‌کنه 619 00:29:31,479 --> 00:29:34,065 صبرکن، منظورت چیه که میشل اوباما ...قراره 620 00:29:34,065 --> 00:29:35,650 حسن تعبیر بود؟ 621 00:29:35,650 --> 00:29:37,611 !کریسمس مبارک 622 00:29:39,779 --> 00:29:42,574 !اُلی‌ها برگشتن 623 00:29:42,574 --> 00:29:45,118 روز طولانی‌ای رو با یه خوک و دستگاه ارتباطی گذروندم 624 00:29:45,118 --> 00:29:46,202 روز شما چطور بود؟ 625 00:29:46,202 --> 00:29:48,371 .خب، بستگی داره ...تعداد زیادی کوآلود خوردن 626 00:29:48,371 --> 00:29:50,582 با وینگ ریمز و بیرون شدن از کلاب پلی‌بوی رو چی تلقی می‌کنی؟ 627 00:29:52,667 --> 00:29:54,127 صبرکنید 628 00:29:54,836 --> 00:29:57,172 مدیربرناممه. یه لحظه - ...خدای من - 629 00:29:57,714 --> 00:29:59,341 انگار خوب پیش رفته 630 00:29:59,341 --> 00:30:02,177 موفقیت بزرگ. موفقیت غول‌پیکر 631 00:30:02,177 --> 00:30:04,304 موفقیت افسارگسیخته است 632 00:30:04,304 --> 00:30:06,765 تو این بین، من یه آمار رادیویی خیلی دقیق برداشتم 633 00:30:07,974 --> 00:30:11,645 ،چندتا شناسه تماس ،آهنگ تیتراژ غریبه‌های تمام‌عیار 634 00:30:11,645 --> 00:30:14,314 !یه عالمه گفتگوی هواشناسی. خیلی 635 00:30:15,065 --> 00:30:18,193 انگار کلی از این خل و چل‌ها فقط منتظر آخرالزمان هستن 636 00:30:18,193 --> 00:30:21,154 ،از جمله کریستن پیگ ...که فقط یه پنجره‌ی باز 637 00:30:21,154 --> 00:30:23,239 با تبدیل کردن خودش به بیکن کانادایی فاصله داره 638 00:30:23,239 --> 00:30:25,742 خیلی خوشحالم که بهم فشار آوردی تا امروز این کار رو انجام بدم 639 00:30:25,742 --> 00:30:29,412 اوهوم. آره، کاملاً 640 00:30:29,412 --> 00:30:31,957 .خیلی خوش گذشت ،کلی ورجه وورجه کردیم 641 00:30:31,957 --> 00:30:35,418 و باهمدیگه آشنا شدیم و خلاصه از این مسائل 642 00:30:36,086 --> 00:30:37,921 !معلومه که دارم طعنه می‌زنم 643 00:30:37,921 --> 00:30:40,548 کجایِ تغییر مسیر حرفه‌ای برات اینقدر گیج‌کننده بود؟ 644 00:30:40,548 --> 00:30:45,387 بهت گفتم نقش‌های اصلی دراماتیک بزرگ ،و آبدار و روانی-جنسی می‌خوام 645 00:30:45,387 --> 00:30:48,306 اونوقت تو بهم ویلی وانکای نیم‌وجبی و تعریقی-عصبی میدی 646 00:30:48,306 --> 00:30:51,476 این مرد یه خودشیفته‌ی تک‌بُعدیه 647 00:30:51,476 --> 00:30:54,062 ،تو عمقِ واقعی اون زخم‌ها 648 00:30:54,062 --> 00:30:56,648 بازم زخم‌های کیریِ بیشتر هست. باید برم 649 00:30:57,107 --> 00:30:58,108 ممنون بچه‌ها 650 00:30:58,108 --> 00:31:00,568 .من میرم خیلی خوش گذشت 651 00:31:00,568 --> 00:31:02,153 خیلی خوش گذشت 652 00:31:02,153 --> 00:31:03,613 !هی، گالیفیاناکیس 653 00:31:04,489 --> 00:31:08,285 چطور یه روز کامل با این مرد گذروندی و بازم نفهمیدی؟ 654 00:31:08,285 --> 00:31:11,788 بذار یه چیزی درباره آقای الیور پاتنوم بهت بگم 655 00:31:11,788 --> 00:31:13,580 این مرد؟ 656 00:31:13,580 --> 00:31:15,040 قهرمان منه 657 00:31:15,040 --> 00:31:17,667 الیور معنیِ کنار کشیدن رو بلد نیست 658 00:31:17,667 --> 00:31:21,919 هیچ مانع یا تراژدی‌ای نیست که الیور پاتنوم نتونه ازش برگرده 659 00:31:21,919 --> 00:31:23,712 به سختی‌هایی که گذرونده فکر کن 660 00:31:23,712 --> 00:31:27,756 شکست... پشتِ شکست... پشتِ شکست 661 00:31:27,756 --> 00:31:30,466 روی استیج. بیرون از استیج - باشه - 662 00:31:30,466 --> 00:31:33,676 ،هر مرد دیگه‌ای که حتی ذره‌ای وقار داشت 663 00:31:33,676 --> 00:31:35,511 ،نابود می‌شد 664 00:31:35,511 --> 00:31:38,305 !ولی این مرد - ...باشه هاوارد - 665 00:31:38,305 --> 00:31:40,556 ،هر بار سقوط می‌کنه، فوری بر می‌گرده 666 00:31:40,556 --> 00:31:42,599 و روزش رو به خوبی پشت‌سر می‌ذاره، مگه نه؟ 667 00:31:42,599 --> 00:31:43,807 باشه، من... آره 668 00:31:43,807 --> 00:31:46,100 حتی وقتی می‌دونه که قراره بازم سقوط کنه 669 00:31:46,100 --> 00:31:48,060 .باشه هاوارد، خواهش می‌کنم ...فکر کنم از پسِ 670 00:31:48,060 --> 00:31:51,645 باشه، مثلاً رابطه‌ی عاشقانه‌ی فعلی از راه دورش 671 00:31:51,645 --> 00:31:54,355 ،من میگم شش ماه دوام میاره اکثراً میگن سه ماه 672 00:31:54,355 --> 00:31:57,816 ،ولی هنوز اینجاست ،داره به حرفه‌ی پیروزیِ تو کمک می‌کنه 673 00:31:57,816 --> 00:32:00,276 ...به جای اینکه از ساعاتِ ارزشمند نهایی عمرش 674 00:32:00,276 --> 00:32:02,444 برای اون رابطه‌ی ناقصش استفاده کنه 675 00:32:02,444 --> 00:32:05,654 .اون حقیقت نداره من و لورتا تا حالا از این قوی‌تر نبودیم 676 00:32:05,654 --> 00:32:08,364 دیگه حرفی ندارم 677 00:32:10,699 --> 00:32:12,783 حالا اون شد روانی-جنسی 678 00:32:12,783 --> 00:32:15,076 !آبدارِ من اینه 679 00:32:15,076 --> 00:32:17,620 تو دلقکِ دربار نیستی 680 00:32:17,620 --> 00:32:18,995 !تو شاه لیر هستی 681 00:32:18,995 --> 00:32:21,747 ...آره، فکر کنم منظور هاوارد این بود که - نه، نه، نه - 682 00:32:22,956 --> 00:32:24,498 ...تو یه 683 00:32:24,498 --> 00:32:26,875 کِرمِ برازنده‌ای 684 00:32:26,875 --> 00:32:28,251 یه پادریِ مزیین 685 00:32:28,251 --> 00:32:31,170 یه سوسک تکنی‌کالری !که حاضر نیست بمیره 686 00:32:32,670 --> 00:32:34,546 !ازت متنفرم 687 00:32:34,546 --> 00:32:36,089 ولی عاشقتم 688 00:32:39,591 --> 00:32:42,092 شاید مردم بعد از این بالأخره من رو جدی بگیرن 689 00:32:43,928 --> 00:32:45,678 ...آها 690 00:32:45,678 --> 00:32:47,471 ،من تو رو جاودانه می‌کنم، الیور 691 00:32:49,181 --> 00:32:51,057 ...توی واقعیِ 692 00:32:51,057 --> 00:32:52,515 ...غم‌انگیزِ 693 00:32:53,725 --> 00:32:54,850 ...ناراحت‌کننده‌ی 694 00:32:55,851 --> 00:32:57,101 ...تنهایِ 695 00:32:57,977 --> 00:32:59,978 رقت‌انگیز رو 696 00:33:02,438 --> 00:33:04,940 خیلی لطف داری. ممنونم 697 00:33:04,940 --> 00:33:07,399 !باشه، بیا شروع کنیم 698 00:33:13,946 --> 00:33:16,405 هی رفیق! ببین دماغ کی خونیه 699 00:33:16,405 --> 00:33:18,531 قبلاً همیشه به خاطر اضطراب اونجوری می‌شدم 700 00:33:18,531 --> 00:33:21,825 آره. خب، مال من به خاطر مشت خوردن تو صورتمه 701 00:33:21,825 --> 00:33:24,202 شرمنده که شلوغش کردم - عیبی نداره، وینس - 702 00:33:24,202 --> 00:33:27,120 عذرخواهیت رو می‌پذیرم 703 00:33:27,120 --> 00:33:29,580 می‌دونی، الان یه چیزی رو فهمیدم چارلز 704 00:33:29,580 --> 00:33:31,706 تو اونقدرها پیچیده نیستی 705 00:33:31,706 --> 00:33:34,833 ،به اندازه من بی‌خایه‌ای که باعث میشه بانمک بشی 706 00:33:34,833 --> 00:33:38,418 فکر کنم بتونم نقشت رو بازی کنم - خب، اینم یه حرفیه - 707 00:33:38,418 --> 00:33:41,879 باورم نمیشه فکر کردی دوستت رو کشتم 708 00:33:41,879 --> 00:33:44,422 من حتی نمی‌تونم ...این عارضه‌ی متوسط رو به شدیدِ 709 00:33:44,422 --> 00:33:46,632 ورمِ باکتریایی رو بکشم 710 00:33:46,632 --> 00:33:48,550 ،خب، هرکی به دوستم شلیک کرده 711 00:33:48,550 --> 00:33:51,802 ...فکر کنم احتمالاً چشمش مشکل داشته 712 00:33:51,802 --> 00:33:54,220 چون فکر کنم هدفش من بودم 713 00:33:54,220 --> 00:33:57,764 و راستش، همیشه فکر می‌کردم ازم متنفری 714 00:33:57,764 --> 00:33:59,932 چی؟ من ازت متنفرم؟ 715 00:33:59,932 --> 00:34:01,975 !همیشه فکر می‌کردم تو از من متنفری 716 00:34:01,975 --> 00:34:05,143 ،هر وقت پشت پنجره می‌بینمت همیشه نگاهت رو بر می‌گردونی 717 00:34:05,143 --> 00:34:06,978 !نه، من فقط معذبم 718 00:34:06,978 --> 00:34:10,188 !منم معذبم 719 00:34:10,188 --> 00:34:11,647 تو معذبی؟ 720 00:34:11,647 --> 00:34:14,858 !خیلی معذبم! آره 721 00:34:15,316 --> 00:34:19,277 ...وینس - !چارلز - 722 00:34:21,862 --> 00:34:25,155 !آره یوجین 723 00:34:26,865 --> 00:34:29,992 .آره، باشه، خیلی‌خب خیلی محکم بغل کردی 724 00:34:29,992 --> 00:34:33,785 خیلی محکم داری بغل می‌کنی 725 00:34:33,785 --> 00:34:34,911 کافیه 726 00:34:34,911 --> 00:34:37,538 نه، این بغل واسه سه نفر بود. کافیه 727 00:34:37,538 --> 00:34:39,122 باشه، بریم. بسه 728 00:34:39,122 --> 00:34:41,707 باشه، خدافظ - آپارتمان قشنگیه - 729 00:34:42,124 --> 00:34:43,126 برو بریم 730 00:34:46,714 --> 00:34:49,093 ...فکر کنم وقتی امشب که این ماجرا رو تعریف کنم 731 00:34:49,093 --> 00:34:50,971 نگم که کاملاً در اشتباه بودم 732 00:34:50,971 --> 00:34:53,266 می‌دونی چیه؟ ،راستش 733 00:34:53,266 --> 00:34:55,186 یه جورایی مفید واقع شدی 734 00:34:55,186 --> 00:34:58,524 من احتمالاً چند هفته وقت رو سرِ اینکه طرف انگیزه داشته هدر می‌دادم 735 00:34:59,192 --> 00:35:02,739 شاید برخوردِ میبلیِ تو اونقدرها بد نیست 736 00:35:02,739 --> 00:35:05,368 یا میبل - مابل جسوره - 737 00:35:05,368 --> 00:35:08,414 آدامس می‌ترکونه. تی‌شرت می‌فروشه 738 00:35:08,414 --> 00:35:10,500 فکر کنم یکم بمونم 739 00:35:10,500 --> 00:35:12,587 می‌خوام یکی از حرکت‌هات رو بزنم 740 00:35:28,445 --> 00:35:30,990 دارم می‌بینمت، مابل 741 00:35:51,998 --> 00:35:53,999 [حقوق متصرف‌های ملک در نیویورک سیتی] 742 00:35:54,023 --> 00:35:57,024 [یک متصرف می‌تواند بعد از حداقل 30 روز] [مستأجر قانونی محسوب شود] 743 00:36:19,023 --> 00:36:21,319 [مهمونیِ خونه نویی میای؟] 744 00:36:31,542 --> 00:36:32,794 !ماییم - !سلام - 745 00:36:32,794 --> 00:36:35,673 !نظافت 746 00:36:37,259 --> 00:36:39,596 پس فکر نمی‌کنی دودناف به پرتغال رفته؟ 747 00:36:39,596 --> 00:36:40,932 قانع نشدم 748 00:36:40,932 --> 00:36:42,643 خب، از اینکه تو اینجایی خوشحال نمیشه 749 00:36:42,643 --> 00:36:45,397 .روش حساب کردم ،اگه بفهمه اینجا رو تصرف کردم 750 00:36:45,397 --> 00:36:47,776 باید خودش رو نشون بده که بیرونم کنه 751 00:36:47,776 --> 00:36:50,071 ...ممکنه قاتل‌مون اون باشه 752 00:36:50,071 --> 00:36:52,532 شخصاً عاشق اینم که اینجا رو تصرف کردی 753 00:36:52,532 --> 00:36:55,246 ،تابستون سال 77 ...سه ماه شگفت‌انگیز رو 754 00:36:55,246 --> 00:36:58,584 توی خونه استخریِ سانی بونو توی پالم اسپرینگز گذروندم 755 00:36:58,584 --> 00:37:02,340 ببینید، واسه پرونده خوب میشه و یه جایی واسه موندن نیاز داشتم 756 00:37:02,340 --> 00:37:04,051 ...خب، فقط 757 00:37:04,051 --> 00:37:05,511 اینجا نگرانتم 758 00:37:05,511 --> 00:37:08,015 من همیشه نگران‌تونم 759 00:37:08,015 --> 00:37:10,477 حداقل حالا می‌تونیم مراقب همدیگه باشیم 760 00:37:11,854 --> 00:37:14,943 چطوریه که بازیگرها نتونستن واسه یکی از جمع‌بندی‌هامون بیان؟ 761 00:37:14,943 --> 00:37:17,613 مثلاً وقتی که همه‌چیز رو همزمان فهمیدیم؟ 762 00:37:17,613 --> 00:37:19,071 اوهوم 763 00:37:23,988 --> 00:37:26,904 ♪ مهم نیست این بار احتمالات چی باشه ♪ 764 00:37:27,404 --> 00:37:29,862 ♪ چیزی قرار نیست سرِ راهم بایسته ♪ 765 00:37:29,862 --> 00:37:32,112 ♪ این شعله‌ی توی قلبم ♪ 766 00:37:32,112 --> 00:37:33,529 ♪ دوستی که خیلی وقته از دست دادم ♪ 767 00:37:33,529 --> 00:37:36,695 ♪ در پایان به هر کوچه‌ی تاریکی ♪ ♪ نور می‌بخشه ♪ 768 00:37:36,695 --> 00:37:38,153 الان داره چه اتفاقی میوفته؟ 769 00:37:38,153 --> 00:37:40,361 ♪ محکم ایستادن ♪ 770 00:37:40,361 --> 00:37:42,028 اون آهنگ عجیب گیرا چیه؟ 771 00:37:42,028 --> 00:37:44,695 تو دستگاه ارتباطی رودی شنیدمش 772 00:37:44,695 --> 00:37:46,736 آهنگ تیتراژ غریبه‌های تمام‌عیار رو نمی‌شناسی؟ 773 00:37:46,736 --> 00:37:48,652 تو می‌شناسی؟ 774 00:37:48,652 --> 00:37:50,444 آهنگ تیتراژ غریبه‌های تمام‌عیار؟ 775 00:37:50,444 --> 00:37:54,069 هاروارد این آهنگ رو توی دستگاه شنیده بود و ثبت کرده بود 776 00:37:54,069 --> 00:37:55,402 دفترش رو بهم بده 777 00:37:57,610 --> 00:38:00,485 ،آره! نوشته یه نفر اومد پشت خط و گفت 778 00:38:00,485 --> 00:38:02,360 تو 445 ملاقاتم کن 779 00:38:02,360 --> 00:38:04,609 ماجرای این دستگاه ارتباطی چیه؟ 780 00:38:04,609 --> 00:38:07,693 تو یه جور فرقه‌ی آخرالزمانی هستیم؟ 781 00:38:07,693 --> 00:38:10,609 می‌دونید، وینس یه عکس از همه ،توی این طبقه داشت 782 00:38:10,609 --> 00:38:13,276 و یکی دستِ رودی رو ،با خوک نگه داشته بود 783 00:38:13,276 --> 00:38:15,025 و روی صورتش خط خورده بود 784 00:38:15,025 --> 00:38:16,859 شاید اون پشت دستگاه ارتباطی بوده 785 00:38:16,859 --> 00:38:20,984 باشه، ولی 445 چیه؟ آدرسه؟ زمانه؟ 786 00:38:20,984 --> 00:38:22,567 !فرکانسه 787 00:38:23,817 --> 00:38:24,941 !خدای من 788 00:38:29,275 --> 00:38:31,858 می‌تونی کمکم کنی؟ 789 00:38:31,858 --> 00:38:33,524 آره، دارمت 790 00:38:35,440 --> 00:38:37,482 آهای؟ آهای؟ 791 00:38:38,773 --> 00:38:42,606 اومیت-بی، غریبه‌های تمام‌عیار رو پیج می‌کنه، دریافت می‌کنید؟ 792 00:38:44,232 --> 00:38:45,690 آهای؟ 793 00:38:45,690 --> 00:38:47,773 نباید روی این فرکانس باشید 794 00:38:48,981 --> 00:38:51,523 دودناف کیه؟ - ماجرای این دستگاه ارتباطی چیه؟ - 795 00:38:51,523 --> 00:38:52,897 می‌دونی کی قصد جونم رو کرده؟ 796 00:38:52,897 --> 00:38:54,522 ...آخرین نفری 797 00:38:54,522 --> 00:38:56,522 ،که اومد و این سوالات رو پرسید کشته شد 798 00:38:56,522 --> 00:38:58,856 !عاشقتم، همی فی باکر 799 00:39:02,772 --> 00:39:04,480 خب، معما رو حل کرد 800 00:39:04,480 --> 00:39:07,855 !گوش کنید. یا بیخیال بشید، یا بعدی شمایید 801 00:39:07,879 --> 00:39:17,868 ترجمه از: حـسـیـن هـیـدن و امیـرعـلی illusion & Hidden 802 00:39:17,892 --> 00:39:27,881 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 803 00:39:27,905 --> 00:39:37,895 دیجی موویز در شبکه‌های اجتماعی @DigiMoviez