1 00:01:15,939 --> 00:01:30,939 وبسایت فیلم لاست تقدیم میکند .::Filmlost.in::. 2 00:01:32,131 --> 00:01:42,131 اينستاگرام و کانال تلگرام فیلم لاست telegram.me/Filmlost instagram.com/Filmlost.in 3 00:01:44,275 --> 00:01:54,275 ‫مترجم:آیدا تهرانی. 4 00:02:08,563 --> 00:02:09,955 متشکرم 5 00:02:18,921 --> 00:02:20,270 میراندا 6 00:02:24,231 --> 00:02:26,015 ‫- میراندا! ‫- هممم؟ 7 00:02:27,103 --> 00:02:28,799 ‫اوه، متاسفم، آنت. 8 00:02:28,800 --> 00:02:31,628 ‫این کتاب جدیدآگاتا کریستیه 9 00:02:31,629 --> 00:02:33,413 ‫مگه قرار نیست سر کار باشی؟ 10 00:02:33,414 --> 00:02:34,762 ‫اگر این کتاب نبود، 11 00:02:34,763 --> 00:02:36,198 روزم شب نمیشد 12 00:02:36,199 --> 00:02:38,069 ‫اوه، چرت و پرت نگو 13 00:02:38,070 --> 00:02:41,334 ‫تو یه شغل داری تو پانسیون هم زندگی نمیکنی 14 00:02:41,335 --> 00:02:43,031 ‫اوضاع زندگیت خوبه 15 00:02:43,032 --> 00:02:44,380 ‫همش همینه مگه؟ 16 00:02:44,381 --> 00:02:46,077 ‫حداقل دورتادور تورو داستان و کتاب پرکرده 17 00:02:46,078 --> 00:02:47,645 ‫دورتادور من علفه 18 00:02:48,255 --> 00:02:50,299 ‫گل، میراندا. 19 00:02:50,300 --> 00:02:52,693 ‫دورتادور تو گل و گیاهه 20 00:02:52,694 --> 00:02:55,522 ‫منظورم اینه که تو روزهات رو ‫کنار زیبایی و گل ها سپری می کنی 21 00:02:55,523 --> 00:02:59,265 ‫اما تنها چیزی که بهش فکر میکنی ‫داستانهای کوچیک و ناراحت کننده است 22 00:02:59,266 --> 00:03:00,875 ‫داستان های کوچیک؟ 23 00:03:00,876 --> 00:03:02,572 ‫کاش می تونستیم یک ربع به 24 00:03:02,573 --> 00:03:04,966 ‫عنوان بازرس پوآرو زندگی کنیم. 25 00:03:04,967 --> 00:03:07,795 ‫حل پرونده ها، کشف نقشه ها، 26 00:03:07,796 --> 00:03:09,840 ‫یافتن حقیقت از بین دروغ. 27 00:03:09,841 --> 00:03:12,669 ‫ایجاد نظم بین هرج و مرج. 28 00:03:12,670 --> 00:03:14,715 ‫به اینها نمیگن داستان کوچیک 29 00:03:14,716 --> 00:03:17,283 ‫اوه، حالا که حرفش شد، ‫تونستی نسخه ای از کتابـ... 30 00:03:17,284 --> 00:03:20,416 ‫- چاپ سال1907 هست، اما ‫- آنت! 31 00:03:20,417 --> 00:03:22,549 ‫تو فوق العاده ای متشکرم. 32 00:03:22,550 --> 00:03:25,770 ‫-قابل نداشت. ‫-وای 33 00:03:32,516 --> 00:03:33,951 ‫- میراندا؟ ‫- هوم؟ 34 00:03:33,952 --> 00:03:35,519 ‫نباید بری سر کار؟ 35 00:03:43,048 --> 00:03:45,834 ‫هر تماسی ردی از خود به جا می گذارد. 36 00:03:47,314 --> 00:03:48,315 اوه 37 00:04:21,913 --> 00:04:24,175 ‫آه، اوه، ای بابا! ای وای! 38 00:04:24,176 --> 00:04:26,744 ‫- بذار کمکت کنم. ‫- ممنون میراندا، عزیزم. 39 00:04:27,658 --> 00:04:29,616 ‫سه نفر از کنارم رد شدن، تو تنها 40 00:04:29,617 --> 00:04:32,575 ‫مستأجر من بودی که بهم کمک کردی 41 00:04:32,576 --> 00:04:34,447 ‫اوه، مطمئنم حواسشون نبوده 42 00:04:34,448 --> 00:04:37,319 ‫خب، من این اخلاقت روخیلی دوست دارم، عزیزم. 43 00:04:37,320 --> 00:04:39,713 ‫تو همیشه حواست هست 44 00:04:39,714 --> 00:04:41,715 عصر بخیر خانم کاوندیش. 45 00:04:41,716 --> 00:04:44,587 ‫اوه داشت یادم میرفت 46 00:04:44,588 --> 00:04:46,285 ‫یه آقا امروز اینو آورد 47 00:04:46,286 --> 00:04:47,677 ‫ گفت از طرف کیه؟ 48 00:04:47,678 --> 00:04:50,767 ‫نه، اما از قیافه و کت و شلوارش 49 00:04:50,768 --> 00:04:52,943 ‫ به نظر نمی رسید نامه رسون باشه. 50 00:04:52,944 --> 00:04:57,296 ‫شاید شوفر یه آقای محترم بوده 51 00:04:57,297 --> 00:04:59,254 ‫برای نامه گرفتن ازآقایون محترم 52 00:04:59,255 --> 00:05:00,735 ‫ قبلش باید دیده باشمشون 53 00:05:01,823 --> 00:05:04,086 خب شب بخیر 54 00:05:18,187 --> 00:05:22,973 ‫به نظر من دعوت عجیبیه ‫و بایدمراقب باشی. 55 00:05:22,974 --> 00:05:28,718 ‫خانم گرین، شما صمیمانه به ‫جزیره ابوت دعوت شده اید تا 56 00:05:28,719 --> 00:05:32,809 ‫تا آخر هفته را مهمان آقای لوئیس فیندلی باشید. 57 00:05:32,810 --> 00:05:36,336 ‫توضیحات بیشتر در محل ارائه خواهد شد ‫لطفاوسایل مناسب همراه بیاورید. 58 00:05:38,381 --> 00:05:40,034 ‫بلیط قطار داخل پاکت موجوده 59 00:05:40,035 --> 00:05:41,688 ‫بلیط برگشت چی پس؟ 60 00:05:41,689 --> 00:05:44,299 ‫در مورد نجیب زاده صنعت نساجی ‫ انگلیسی اطلاعات کمی در دسترس هست 61 00:05:44,300 --> 00:05:48,217 ‫به جز ثروت بی اندازه او که میلیاردها پوند تخمین زده شده 62 00:05:49,087 --> 00:05:52,656 ‫بقیه شایعات و حدس و گمان هستند 63 00:05:58,923 --> 00:06:00,228 ‫خب؟ 64 00:06:00,229 --> 00:06:02,404 ‫به نظر من دعوت عجیبیه 65 00:06:02,405 --> 00:06:03,579 ‫و بایدمراقب باشی. 66 00:06:03,580 --> 00:06:05,276 ‫تو اصلا حس ماجراجویی نداری. 67 00:06:05,277 --> 00:06:08,236 ‫ماجراجویی؟ ‫من کشته مرده ماجراجویی هستم. 68 00:06:08,237 --> 00:06:10,194 ‫اما، میراندا، من تو رو می شناسم. 69 00:06:10,195 --> 00:06:13,633 ‫تو محتاط، سخت گیر و ‫مهمتر از همه باهوش هستی. 70 00:06:13,634 --> 00:06:16,636 ‫و زنهای باهوش همینطوری راه نمیفتن 71 00:06:16,637 --> 00:06:18,768 ‫برن یه جزیره اون هم با یه نامه بی نام و نشون 72 00:06:18,769 --> 00:06:20,291 ‫روش مهر فیندلی خورده. 73 00:06:20,292 --> 00:06:22,032 ‫خودت گفتی مهرش فرق میکنه 74 00:06:22,033 --> 00:06:24,034 ‫خب هنوز در مورد علتش به نتیجه نرسیدم 75 00:06:24,035 --> 00:06:25,993 ‫میراندا منطقی باش 76 00:06:25,994 --> 00:06:29,389 ‫تو پلیس نیستی، یک گل فروشی. 77 00:06:30,564 --> 00:06:32,042 ‫مادرت بود چی میگفت؟ 78 00:06:32,043 --> 00:06:34,002 ‫دارن ازت دزدی میکنن 79 00:06:34,785 --> 00:06:36,220 ‫چی؟ چه ربطی داره؟ 80 00:06:36,221 --> 00:06:38,745 ‫آقا الان میتونید کتابها ‫رو از جیبتون در بیارید. 81 00:06:38,746 --> 00:06:40,181 ببخشید؟ 82 00:06:40,182 --> 00:06:42,357 ‫46 کتاب تو اون قفسه کتاب وجود داشت، 83 00:06:42,358 --> 00:06:43,707 ‫اما الان 44 کتاب وجود داره. 84 00:06:53,195 --> 00:06:54,762 ‫اون بود میگفت، سفر به سلامت 85 00:07:19,090 --> 00:07:22,484 ‫آه، مهمان فیندلی هستید ، درسته؟ 86 00:07:22,485 --> 00:07:25,923 ‫خب اجازه بدید همه را معرفی کنم. 87 00:07:26,620 --> 00:07:29,971 ‫ایشون خانم لو وانگ هستن. 88 00:07:31,451 --> 00:07:34,322 ‫خیلی اهل صحبت نیست. 89 00:07:34,323 --> 00:07:36,324 ‫برعکس این دونفر 90 00:07:36,325 --> 00:07:38,935 ‫ فیلیپ آرمسترانگ، دکتر، 91 00:07:38,936 --> 00:07:41,068 ‫و اشتباه نکنید، اون حتما بهتون یادآوردی میکنه 92 00:07:41,069 --> 00:07:43,679 ‫خب، مادر من به این حرفه افتخار میکنه ‫درست مثل عموم. 93 00:07:43,680 --> 00:07:46,856 ‫- کی یکی از برجسته ترین پزشکان ‫ - بله، چه جالب. 94 00:07:46,857 --> 00:07:51,252 ‫و پس از آن... آه عذر میخوام. 95 00:07:51,253 --> 00:07:53,254 ‫اسم شما رو فراموش کرده ام. 96 00:07:53,255 --> 00:07:55,691 ‫اسم من کارمن بلانکو ست. 97 00:07:55,692 --> 00:07:57,215 ‫از دیدارتون خوشحالم. 98 00:07:58,782 --> 00:07:59,957 ‫اون مرد چطور؟ 99 00:08:01,481 --> 00:08:04,526 ‫اون... دونالد واکر، 100 00:08:04,527 --> 00:08:07,224 روزنامه نگار آمریکاییست. 101 00:08:07,225 --> 00:08:10,445 ‫بهتره ازش دوری کنید.اون یکم... 102 00:08:10,446 --> 00:08:11,491 ‫مراقب زبونت باش، کین. 103 00:08:12,579 --> 00:08:15,319 ‫بله خب... 104 00:08:15,320 --> 00:08:18,018 ‫لارنس کین، در خدمتم. 105 00:08:18,019 --> 00:08:19,759 وکیل دادگستری 106 00:08:19,760 --> 00:08:22,675 ‫مشهور ترین وکیل لندن تا به امروز 107 00:08:22,676 --> 00:08:25,286 ‫میراندا گرین. گل فروش. 108 00:08:25,287 --> 00:08:28,332 ‫آه، میراندا گرین، گل فروش. 109 00:08:28,333 --> 00:08:33,034 ‫به مهمانی کوچک ما خوش آمدید. 110 00:08:38,561 --> 00:08:40,520 ‫همشون مثل هم هستن. 111 00:08:42,522 --> 00:08:44,915 ‫مال خودم رو با اون دونفر چک کردم 112 00:08:48,136 --> 00:08:49,180 هوم 113 00:08:50,660 --> 00:08:52,095 ‫و هیچکس فیندلی رو ملاقات نکرده ؟ 114 00:08:52,096 --> 00:08:56,230 ‫نه.هیچکسی اونو ندیده. 115 00:08:56,231 --> 00:08:57,579 ‫نباید شش تا باشن. 116 00:08:57,580 --> 00:08:59,146 ببخشید 117 00:08:59,147 --> 00:09:01,844 ‫فقط باید پنج نفردر این قطار باشند. 118 00:09:01,845 --> 00:09:04,455 ‫آه، من،متوجه منظورتون نمیشم 119 00:09:04,456 --> 00:09:07,067 ‫پنج برگ روی مهر وجود ‫داره که در اصل نباید باشه. 120 00:09:07,068 --> 00:09:09,330 ‫هیچ جای دیگه ای روی مهرهای ‫ فیندلی این 5 برگ رو ندیدم 121 00:09:09,331 --> 00:09:11,419 ‫باید یه ارتباطی با مهمانها ‫ داشته باشه، 122 00:09:11,420 --> 00:09:13,726 اما منطقی نیست. 123 00:09:13,727 --> 00:09:16,381 ‫پنج برگ و شش مهمان. 124 00:09:20,777 --> 00:09:23,692 ‫من مطمئنم که این موضوع تصادفی بوده. 125 00:09:23,693 --> 00:09:25,608 ‫گمون کنم همینطوره. 126 00:09:50,677 --> 00:09:51,720 ظهر همگی بخیر 127 00:09:51,721 --> 00:09:53,983 ‫من گوردون،خدمتکار لرد فایندلی هستم. 128 00:09:53,984 --> 00:09:55,594 ‫لطفا تشریف ببرید و سوار ماشینها بشید 129 00:09:55,595 --> 00:09:57,247 ‫- ما کمی از برنامه عقب هستیم. ‫- میشه لطفا به ما بگید... 130 00:09:57,248 --> 00:10:00,076 ‫همه چی به موقعش توضیح داده ‫میشه، آقای آرمسترانگ. 131 00:10:00,077 --> 00:10:01,730 ‫خب اگر امکان داره عجله کنید لطفا. 132 00:10:01,731 --> 00:10:03,689 ‫شرایط آب و هوایی باعث شده که سفر ‫به جزیره... 133 00:10:03,690 --> 00:10:05,560 مخاطره آمیز بشه 134 00:10:05,561 --> 00:10:08,085 ‫همه چیز کمی مخاطره آمیزه، نه؟ 135 00:11:22,290 --> 00:11:23,725 ‫درسته. 136 00:11:23,726 --> 00:11:26,032 ‫اجازه بدید معرفی کنم،شان، پیشخدمت خانه، 137 00:11:26,033 --> 00:11:27,598 ‫و کاترین، خدمتکار خانه 138 00:11:27,599 --> 00:11:30,253 ‫اونها در طول مدت اقامت ‫شما در خدمتتون خواهند بود. 139 00:11:30,254 --> 00:11:32,822 ‫همین؟ فیندلی نمیتونسته نفر بیشتری استخدام کنه؟ 140 00:11:34,171 --> 00:11:37,696 ‫لرد فیندلی نفرات کمتر اما 141 00:11:37,697 --> 00:11:39,046 ‫ معتمد رو ترجیح میدن، قربان. 142 00:11:40,438 --> 00:11:43,659 ‫بله، حتما همینطوره. 143 00:11:44,616 --> 00:11:46,574 ببخشید آقای فیندلی کجاست؟ 144 00:11:46,575 --> 00:11:48,532 ‫- اوه،ارباب ‫- پرواز لرد فیندلی 145 00:11:48,533 --> 00:11:50,534 به خاطر مه شدید به تعویق افتاده 146 00:11:50,535 --> 00:11:53,886 ‫یک طوفان در راهه اما ایشون ‫ فردا به ما خواهند پیوست. 147 00:11:53,887 --> 00:11:55,539 ‫اینطوری وقت زیادی برای دینشون باقی نمیمونه 148 00:11:55,540 --> 00:11:58,760 ‫من برای اومدن به اینجا یک هفته مرخصی گرفتم 149 00:11:58,761 --> 00:12:01,981 ‫داشت یادم میرفت. من مشغول کار روی ‫یک داستان در والدوستا بودم. 150 00:12:01,982 --> 00:12:05,549 ‫می دونید چقدر طول می کشه تا از ‫جورجیا، به نیویورک و بعد به اینجا بیای؟ 151 00:12:05,550 --> 00:12:06,637 ‫البته که نه 152 00:12:06,638 --> 00:12:08,552 ‫خب، پنج ساعت با قطار به آتلانتا 153 00:12:08,553 --> 00:12:10,554 ‫و پنج ساعت باهواپیما به نیویورک. 154 00:12:10,555 --> 00:12:12,513 ‫ باشه بسيار خب. 155 00:12:12,514 --> 00:12:15,560 ‫همگی با لرد فیندلی دیداری ‫در شأن خواهید داشت عزیزان 156 00:12:16,474 --> 00:12:18,127 ‫مطمئن باشید. 157 00:12:18,128 --> 00:12:21,652 ‫خب، اگر اجازه بدید من شما ‫را به محل اقامتتون راهنمایی کنم 158 00:12:21,653 --> 00:12:25,700 ‫ شان و کاترین به زودی ‫وسایلتون رو خواهند آورد. 159 00:12:25,701 --> 00:12:28,790 ‫محل قامت. من قبلاً هرگزتو یه قصر نبودم. 160 00:12:28,791 --> 00:12:30,226 ‫فقط یه اتاقه. 161 00:12:30,227 --> 00:12:31,838 ‫خوش اومدید عزیزان. 162 00:12:33,056 --> 00:12:34,709 ‫لرد فیندلی به ما دستور دادند 163 00:12:34,710 --> 00:12:37,277 تا ‫آخر هفته را طبق برنامه پیش ببریم. 164 00:12:37,278 --> 00:12:40,019 ‫به این ترتیب، پس از استقرارتون 165 00:12:40,020 --> 00:12:41,586 ‫در سالن، پذیرایی خواهید شد 166 00:12:43,414 --> 00:12:45,938 ‫به بال شرقی خوش آمدید. 167 00:12:45,939 --> 00:12:48,375 ‫لطفا دنبالم بیاید 168 00:12:48,376 --> 00:12:51,421 ‫ بال شرقی عمارت مخصوص ‫مهمانان لرد فیندلی‌ست. 169 00:12:51,422 --> 00:12:52,772 آقای واکر 170 00:12:55,687 --> 00:12:58,168 ‫امیدوارم از اقامتتون در... 171 00:13:00,867 --> 00:13:03,913 ‫خانم بلانکو، خانم وانگ ‫و آقای آرمسترانگ. 172 00:13:11,529 --> 00:13:14,576 ‫امیدوارم از اقامتتون دراینجا لذت ببرید 173 00:13:15,882 --> 00:13:17,579 ‫فکر می کنم همینطور باشه. 174 00:13:23,019 --> 00:13:24,672 ‫بیاید دنبالم لطفا. 175 00:13:24,673 --> 00:13:25,717 اوه 176 00:13:29,591 --> 00:13:32,028 ‫آقای کین، خانم گرین 177 00:13:34,726 --> 00:13:37,641 ‫راستی، سرکار خانم لطفا قول بدید ‫ که سرو صدا نکنید. 178 00:13:37,642 --> 00:13:39,121 ‫من کمی خواب سبک هستم. 179 00:13:39,122 --> 00:13:41,254 ‫به شرطی که شما هم همین قول رو بدید 180 00:13:41,255 --> 00:13:42,517 هوم 181 00:13:43,866 --> 00:13:45,519 ‫نگران نباشید خانم گرین 182 00:13:45,520 --> 00:13:48,348 ‫لرد فیندلی می دونن که مهمانانشون برای ‫حریم خصوصی خودشون ارزش قائل هستند. 183 00:13:48,349 --> 00:13:51,482 ‫اتاق ها همگی عایق صدا هستند. 184 00:15:18,308 --> 00:15:19,439 ‫به نظرم خنده داره 185 00:15:19,440 --> 00:15:20,571 متشکرم 186 00:15:24,271 --> 00:15:26,837 ‫ای بابا گستاخی منو ببخشید 187 00:15:26,838 --> 00:15:30,841 ‫- من اینطوریش رو ندیده بودم... ‫- نه، خب فکر کنم... 188 00:15:30,842 --> 00:15:34,889 ‫آه، خانم گرین،ممنون که تشریف آوردید 189 00:15:34,890 --> 00:15:36,717 ‫نوشیدنی میل دارید؟ 190 00:15:36,718 --> 00:15:38,893 ‫اون نوشیدنی های خوبی درست میکنه 191 00:15:38,894 --> 00:15:43,593 ‫خب، ارباب در انبارشون ‫ مجموعه ای از انواع نوشیدنی دارن 192 00:15:43,594 --> 00:15:45,553 ‫لطف میکنید 193 00:15:46,554 --> 00:15:50,731 ‫این نوشیدنی مورد علاقه ارباب بوده 194 00:15:50,732 --> 00:15:51,819 بود؟ 195 00:15:51,820 --> 00:15:54,561 ‫هوم؟ اوه، البته معذرت میخوام 196 00:15:54,562 --> 00:15:58,173 ‫نه،ارباب اخیرا تغییر ذائقه دادن 197 00:15:58,174 --> 00:16:00,611 ‫خوب، مطمئناً بهتر از چیزاییه ‫ که من معمولا میخورم. 198 00:16:01,699 --> 00:16:03,700 ‫زیاد اهل نوشیدنی نیستید، نه؟ 199 00:16:03,701 --> 00:16:07,008 ‫من ترجیح می‌دهم در محیط‌های ‫ناآشنا هرچیزی نخورم. 200 00:16:07,009 --> 00:16:09,098 ‫عاقلانه است. بده‌ش به من، ممنون 201 00:16:09,838 --> 00:16:11,273 ‫اوه، آقای واکر! 202 00:16:11,274 --> 00:16:14,451 ‫چیه؟ فکر نکنم پیرمرده مشکلی داشته باشه؟ نه؟ 203 00:16:15,887 --> 00:16:17,150 ‫البته که نه قربان 204 00:16:19,065 --> 00:16:20,065 هوم 205 00:16:21,545 --> 00:16:23,198 ‫نظرتون چیه معارفه بشیم؟ 206 00:16:23,199 --> 00:16:24,939 ‫حالا که همه یکجا جمع شدیم 207 00:16:24,940 --> 00:16:27,463 ‫چه ایده زیبایی بیاید، بیاید 208 00:16:27,464 --> 00:16:28,987 ‫دور هم جمع بشید 209 00:16:28,988 --> 00:16:31,380 ‫تو هم همینطور، واکر، می‌تونی بعدا لم بدی 210 00:16:31,381 --> 00:16:32,992 ‫ پاشو پاشو 211 00:16:34,863 --> 00:16:36,516 ‫خب کی شروع کنه؟ 212 00:16:36,517 --> 00:16:38,561 به میزبان سخاوتمند ما؟ 213 00:16:38,562 --> 00:16:41,303 به کارگرانی که استفاده کرد و دور انداخت. 214 00:16:41,304 --> 00:16:44,437 - اوه - چرا برای دوستان جدید نوشیدنی نمیریزی؟ 215 00:16:44,438 --> 00:16:48,397 به هر دلیلی و مکانی که باشد، ما همه با هم اینجا هستیم. 216 00:16:48,398 --> 00:16:51,531 در این دنیا معجزه کوچکی است. 217 00:16:51,532 --> 00:16:52,575 - به سلامتی - به سلامتی 218 00:16:52,576 --> 00:16:53,620 به سلامتی 219 00:16:53,621 --> 00:16:57,146 اوه 220 00:16:58,060 --> 00:16:59,495 ‫خیلی متاسفم. 221 00:16:59,496 --> 00:17:01,280 ‫ای بابا 222 00:17:01,281 --> 00:17:02,846 ‫چه بد موقع 223 00:17:02,847 --> 00:17:05,414 ‫خب بیاید همدیگرو بهتر بشناسیم 224 00:17:05,415 --> 00:17:06,720 - اوه - آه 225 00:17:06,721 --> 00:17:08,069 ‫چطوره یه بازی کنیم؟ 226 00:17:08,070 --> 00:17:10,028 ‫چه ایده جالبی 227 00:17:10,029 --> 00:17:14,075 ‫ فکر می کنم همه ما بازی ‫دو حقیقت و یک دروغ رو بلد باشیم 228 00:17:14,076 --> 00:17:15,468 ‫- نخیر. ‫- اوه خدا 229 00:17:15,469 --> 00:17:17,818 ‫اوه بس کنید شما دوتا، مطمئنم خوش میگذره 230 00:17:17,819 --> 00:17:19,516 ‫من اول شروع میکنم 231 00:17:20,691 --> 00:17:23,563 ‫- من اهل سویا در اسپانیا هستم. ‫- مممم 232 00:17:23,564 --> 00:17:25,695 ‫من پیشخدمت رستوران پدرم هستم. 233 00:17:25,696 --> 00:17:27,001 ‫- هوم ‫- دروغه. 234 00:17:27,002 --> 00:17:28,176 ‫عجب! 235 00:17:28,177 --> 00:17:30,613 ‫کیفتون دست دوم به نظر می رسید و کت 236 00:17:30,614 --> 00:17:35,096 ‫شما هم سایز کودک بود و از انگلیسی خریده بودید. 237 00:17:35,097 --> 00:17:36,663 ‫اگر پدرتون صاحب یک رستوران بود، ‫باید میتونستید 238 00:17:36,664 --> 00:17:38,621 از پس هزینه هاتون بربیاید 239 00:17:38,622 --> 00:17:40,101 ‫و حداقل یکدومش رو درست 240 00:17:40,102 --> 00:17:42,582 ‫جالبه. درست گفت؟ 241 00:17:42,583 --> 00:17:46,978 ‫بله. من ...من هرگز پدرم رو ندیدم 242 00:17:47,805 --> 00:17:49,111 ‫اوه، کارمن. 243 00:17:50,112 --> 00:17:52,244 ‫عزیزم، خیلی متاسفم. من قصد بدی 244 00:17:52,245 --> 00:17:55,464 هی اشکال نداره حدس خوبی بود. 245 00:17:55,465 --> 00:17:57,466 ‫بله، اما فقط یک حدس نیست، درسته؟ 246 00:17:57,467 --> 00:18:00,209 ‫چطور این کار رو کردی؟ 247 00:18:01,167 --> 00:18:02,864 ‫من فقط به جزئیات توجه میکنم 248 00:18:03,865 --> 00:18:05,387 ‫فکر کنم حافظه خوبی دارم 249 00:18:05,388 --> 00:18:08,173 ‫نه، منم حافظه خوبی دارم، این... 250 00:18:08,174 --> 00:18:09,783 ‫این کاملا چیز دیگه ای بود 251 00:18:09,784 --> 00:18:12,916 ‫داره جالب میشه. دکتر نوبت توئه 252 00:18:12,917 --> 00:18:15,615 ‫- من نمیخوام. ‫- نه، ...باید معارفه بشیم 253 00:18:15,616 --> 00:18:17,834 ‫یالا بچه، دو حقیقت یک دروغ. 254 00:18:17,835 --> 00:18:22,274 ‫بسیار خب. ‫من از آکسفورد فارغ التحصیل شدم 255 00:18:22,275 --> 00:18:24,058 ‫پدرم هم از همونجا فارغ التحصیل شد 256 00:18:24,059 --> 00:18:25,234 ‫دروغه. 257 00:18:25,843 --> 00:18:27,845 ‫تو هم پدرت رو ندیدی درسته؟ 258 00:18:29,891 --> 00:18:31,370 ‫اون مرده ،مگه نه؟ 259 00:18:31,371 --> 00:18:32,807 ‫از کجا میفهمی؟ 260 00:18:33,373 --> 00:18:36,549 ‫ خب، کفش‌هاش درست واکس زده نشده بودند، 261 00:18:36,550 --> 00:18:39,639 و در قطار، وقتی از خانواده‌اش صحبت می‌کرد، 262 00:18:39,640 --> 00:18:42,163 ‫و در قطار، وقتی ازخانواده‌اش صحبت می‌کرد، 263 00:18:42,164 --> 00:18:43,948 ‫نتیجه میگیریم 264 00:18:44,732 --> 00:18:46,428 ‫نمیدونم گفتنش کمکی میکنه یا نه 265 00:18:46,429 --> 00:18:47,735 ‫اما پدر من هم فوت کرده 266 00:18:49,606 --> 00:18:53,958 ‫به نظر می رسه همه یک ویژگی مشترک داریم 267 00:18:54,394 --> 00:19:00,400 ‫نه، ‫پدرمن در گوانگژو زنده و سرحاله. 268 00:19:03,142 --> 00:19:04,621 ‫ تو، چطور لارنس؟ 269 00:19:05,622 --> 00:19:07,015 باکینگهام شایر 270 00:19:08,408 --> 00:19:09,799 آقای واکر؟ 271 00:19:09,800 --> 00:19:11,366 ‫- نوبت منه. ‫- نه، منظورم این 272 00:19:11,367 --> 00:19:13,760 ‫یک، من گزارشگرروزنامه "دیلی تروث"هستم 273 00:19:13,761 --> 00:19:15,109 ‫دو، مادرم مرده . 274 00:19:15,110 --> 00:19:17,677 ‫و سه، تا به حال کسی رو نکشتم. 275 00:19:17,678 --> 00:19:19,810 ‫سومی دروغ بود. بازی تموم شد. 276 00:19:21,943 --> 00:19:24,554 ‫پرسیدن سوالات غلط ‫میتونه برات دردسرساز بشه 277 00:20:03,637 --> 00:20:08,249 ‫ پیشنهاد می کنم زیاد در عمارت پرسه نزنید 278 00:20:08,250 --> 00:20:10,120 ‫اینجا آدم راحت گم میشه 279 00:20:10,121 --> 00:20:12,906 ‫ من حس مسیریابی قوی دارم، 280 00:20:12,907 --> 00:20:15,910 ‫اما از نگرانی شما متشکرم، گوردون. 281 00:20:49,944 --> 00:20:54,949 ‫سگ ارباب، بلاندر،چند هفته پیش مرد. 282 00:20:57,386 --> 00:21:00,823 ‫پس چرا ظرف آبش پره؟ 283 00:21:00,824 --> 00:21:05,480 ‫خب، ارباب به سگش خیلی علاقه داشت، فکرمی‌کنم 284 00:21:05,481 --> 00:21:09,746 ‫از همین کارهای کوچک آرامش میگیره 285 00:21:11,705 --> 00:21:13,749 ‫خب اگر میشه دنبالم بیاید لطفا 286 00:21:13,750 --> 00:21:15,098 ‫شام به زودی سرو می شود. 287 00:21:15,099 --> 00:21:16,186 ‫اوه، من خودم میتونم 288 00:21:16,187 --> 00:21:19,929 ‫من باید اصرار کنم،خانم گرین، هوم؟ 289 00:21:19,930 --> 00:21:21,671 ‫اینجا خونه خودتون نیست 290 00:21:33,466 --> 00:21:35,597 ‫خدای من 291 00:21:35,598 --> 00:21:37,948 این باید مطالعه پیرمرد باشد. 292 00:21:46,696 --> 00:21:47,697 آدامز 293 00:21:49,395 --> 00:21:51,352 اسم من آرمسترانگ است. 294 00:21:51,353 --> 00:21:54,268 ‫حرف منو تصحیح نکن، آدامز، 295 00:21:54,269 --> 00:21:59,187 ‫من رئیس توهستم، لوئیس فیندلی! 296 00:22:00,754 --> 00:22:02,929 بله قربان 297 00:22:02,930 --> 00:22:07,847 ‫می خوام سویل را برام بخری. 298 00:22:07,848 --> 00:22:09,370 ‫کل شهر رو؟ 299 00:22:09,371 --> 00:22:11,024 ‫تمام شهر! 300 00:22:11,025 --> 00:22:13,896 ‫بسیارخب. انجام شد و تمام. 301 00:22:13,897 --> 00:22:16,378 ‫قربان با شهر جدید میخواید چکار کنید؟ 302 00:22:18,815 --> 00:22:20,513 ‫تمامش رو به آتیش بکشید 303 00:22:22,123 --> 00:22:25,300 ‫اونجا جاییه که رویاها می‌میرن. 304 00:22:31,785 --> 00:22:35,963 ‫شاید... بشه کار دیگه ای کرد 305 00:22:37,573 --> 00:22:40,836 ‫چون من دختری رو می شناسم که آنجا 306 00:22:40,837 --> 00:22:45,146 ‫زندگی می کنه ،اون زیباست ....و مهربان. 307 00:22:47,061 --> 00:22:49,846 ‫شاید بتونیم شهر رو به اون بدیم، 308 00:22:50,847 --> 00:22:53,981 ‫تا اون بتونه اونطور که ‫ شایسته مردم هست شهرو بگردونه. 309 00:23:02,946 --> 00:23:04,078 هوم 310 00:23:07,429 --> 00:23:09,561 - آه خدای من. - مم 311 00:23:09,562 --> 00:23:10,867 ‫اینو ببین 312 00:23:12,391 --> 00:23:14,392 ‫زیباست. 313 00:23:14,393 --> 00:23:16,872 ‫بهش میگن «کاتار» 314 00:23:16,873 --> 00:23:18,658 ‫یک سلاح باستانی از تامیله. 315 00:23:19,746 --> 00:23:21,051 هوم 316 00:23:22,226 --> 00:23:23,880 ‫خیره کننده است، اینطور نیست؟ 317 00:23:24,838 --> 00:23:25,926 ‫بله. 318 00:23:31,627 --> 00:23:33,193 ‫اوه، درسته 319 00:23:33,194 --> 00:23:34,629 ‫بعد از شما قربان 320 00:23:34,630 --> 00:23:36,675 ‫بله ممنونم 321 00:23:36,676 --> 00:23:40,722 ‫طرف برای شنیدن حکمش با ‫ یه لنگه کفش اومده بود دادگاه 322 00:23:40,723 --> 00:23:42,811 ‫خب، من یک نگاه به سرتاپاش انداختم و 323 00:23:42,812 --> 00:23:46,249 ‫باخودم گفتم،این پرونده رو قبول نمیکنم؟ 324 00:23:46,250 --> 00:23:50,471 ‫بنابراین، به قاضی گفتم: به پاهای این مرد نگاه کن. 325 00:23:50,472 --> 00:23:51,820 ‫من..من 326 00:23:51,821 --> 00:23:54,607 ‫می دونید، من به معنی واقعی ‫کلمه پای مرد راوبالا گرفتم 327 00:23:57,479 --> 00:23:59,480 ‫- گفتم کفشت کو؟ ‫- آب ببر 328 00:23:59,481 --> 00:24:02,919 اوه 329 00:24:05,356 --> 00:24:07,446 ‫وای خدای من، خیلی متاسفم قربان! 330 00:24:08,621 --> 00:24:09,795 اوه 331 00:24:09,796 --> 00:24:13,146 ‫اشکالی نداره. 332 00:24:13,147 --> 00:24:15,148 ‫ خب کجا بودم؟ 333 00:24:15,149 --> 00:24:16,758 ‫کاترین بودی درسته؟ 334 00:24:16,759 --> 00:24:18,543 ‫دوست داری کمی از خودت برامون بگی؟ 335 00:24:18,544 --> 00:24:21,197 ‫- نه... ‫- یا درمورد زمانی که برای آقای فیندلی کار می کنی 336 00:24:21,198 --> 00:24:22,285 ‫اه،خدارو شکر. 337 00:24:22,286 --> 00:24:25,376 اوم... اوم 338 00:24:28,075 --> 00:24:29,684 ‫اوه، خب، اونها هم می تونن بگن 339 00:24:29,685 --> 00:24:32,861 ‫چه ایده فوق العاده ای. ‫لطفا بگو، کاترین. 340 00:24:32,862 --> 00:24:35,690 ‫بله، کاترین، بگو. 341 00:24:35,691 --> 00:24:39,520 ‫دوست دارم بشنوم که اون پیرمرد ‫ با آدمهای خودش چجوری رفتار می کنه. 342 00:24:39,521 --> 00:24:42,437 ‫امیدوارم از رفتاری که با این گوشت ‫خوک داشتید بهتر بوده باشه 343 00:24:44,874 --> 00:24:50,139 ‫آقای... لرد ...فیندلی با ما مهربان هستن. 344 00:24:50,140 --> 00:24:52,055 ‫ایشون با ما مثل خانواده اشون رفتار می کنن. 345 00:25:12,249 --> 00:25:13,947 ‫چیز بدی گفتم؟ 346 00:25:34,228 --> 00:25:36,664 ‫ تو بودی جیغ زدی؟ 347 00:25:36,665 --> 00:25:39,798 ‫نه... چه خبرشده؟ 348 00:25:39,799 --> 00:25:41,713 احتمالا هیچی نیست 349 00:25:41,714 --> 00:25:43,454 ‫تو اتاقت بمون من میرم چک کنم. 350 00:25:54,335 --> 00:25:56,424 ‫اینجا چه کار می کنی؟ 351 00:25:58,731 --> 00:26:00,470 ‫مثل تو 352 00:26:00,471 --> 00:26:02,909 ‫اومدم ببینم چه خبر شده 353 00:26:06,303 --> 00:26:11,003 ‫گوردون. میشه بگی علت قطعی برق چیه؟ 354 00:26:11,004 --> 00:26:13,310 ‫لطفا دنبالم بیایید. 355 00:26:25,888 --> 00:26:30,370 ‫خانم ها و آقایان، دلیلی ‫برای نگرانی وجود نداره. 356 00:26:30,371 --> 00:26:31,763 ‫خب چرا برق قطع شد؟ 357 00:26:31,764 --> 00:26:34,504 ‫به نظر می رسه فیوز اصلی پریده 358 00:26:34,505 --> 00:26:36,637 ‫اما لازم نیست نگران باشید 359 00:26:36,638 --> 00:26:39,119 ‫هیچکس دیگری در جزیره وجود ‫نداره، بهتون اطمینان می دم. 360 00:26:42,296 --> 00:26:43,602 ‫احتمالا کار یه حیوون بوده 361 00:26:46,213 --> 00:26:48,431 ‫در هرصورت، برق وصل شده 362 00:26:48,432 --> 00:26:52,218 ‫پس امشب دیگه مشکل یا حادثه ‫دیگه ای نخواهیم داشت 363 00:26:52,219 --> 00:26:54,308 ‫خب لطفا برگردید به اتاقهاتون 364 00:27:00,140 --> 00:27:01,271 هوم 365 00:27:03,883 --> 00:27:05,579 ‫خانم گرین، اگر لطف کنید. 366 00:27:05,580 --> 00:27:07,537 ‫گوردون، آیا اخیراً این راهرو 367 00:27:07,538 --> 00:27:09,148 ‫بازسازی شده ؟ 368 00:27:09,149 --> 00:27:11,019 ‫نه تا جایی که اطلاع دارم. چطور؟ 369 00:27:11,020 --> 00:27:13,935 ‫وقتی برق قطع شد صدای جیغ زنی رو شنیدم. 370 00:27:13,936 --> 00:27:18,287 ‫خب، اتاق شما از اتاق خانم بلانکو دور نیست. 371 00:27:18,288 --> 00:27:19,898 ‫گمون کنم خیلی ترسیده بودن 372 00:27:19,899 --> 00:27:22,683 ‫گفتی اتاق ها عایق صدا هستند. 373 00:27:22,684 --> 00:27:25,121 ‫پس حتما پنجره اش باز بوده 374 00:27:26,427 --> 00:27:27,906 ‫خب اگه حالا سوال دیگه ای نیست 375 00:27:27,907 --> 00:27:30,473 ‫میشه لطفاً به اتاقتون برگردید؟ 376 00:27:30,474 --> 00:27:33,194 ‫از این راهرو دور نمیشم ، ولی هنوز ‫ دلم نمیخواد برگردم اتاقم 377 00:27:34,870 --> 00:27:36,742 ‫بسیار خب خانم 378 00:29:27,548 --> 00:29:29,637 ‫- تو هم همینطور. ‫- صبح بخیر. 379 00:29:32,118 --> 00:29:33,380 صبح بخیر 380 00:29:33,989 --> 00:29:35,208 آه 381 00:29:38,472 --> 00:29:41,605 ‫میخوام برم پیاده روی، هوا امروز عالیه. 382 00:29:42,563 --> 00:29:43,564 اوه 383 00:29:56,664 --> 00:29:58,404 اوه، خدا، آره 384 00:29:58,405 --> 00:29:59,884 ‫راستش می خواستم برم پیاده روی، ‫ اگر دوست داریدهمراه من بیاید. 385 00:29:59,885 --> 00:30:01,756 ‫ اگر دوست داریدهمراه من بیاید. 386 00:30:03,584 --> 00:30:06,107 ‫یا اینکه ترجیح می دید داخل عمارت بمونید 387 00:30:06,108 --> 00:30:09,328 اوه، باشه، من زیاد 388 00:30:09,329 --> 00:30:11,983 اهل صبحانه نیستم. 389 00:30:11,984 --> 00:30:15,203 ‫ یک قهوه و سیگار برای من کافیه. 390 00:30:15,204 --> 00:30:18,947 ‫- می تونیم اینجا سیگار بکشیم؟ ‫- مطمئن نیستم. 391 00:30:21,820 --> 00:30:23,908 ‫خب پس، بریم؟ 392 00:30:23,909 --> 00:30:24,997 لطفا 393 00:30:37,574 --> 00:30:38,837 ‫کار تو واقعا چیه؟ 394 00:30:39,925 --> 00:30:42,100 ‫من یک گل فروشم، از لندن. 395 00:30:42,101 --> 00:30:47,845 ‫نه، این شغلته، یا حداقل چیزیه که به بقیه گفتی 396 00:30:47,846 --> 00:30:49,803 ‫واقعا کارت چیه؟ 397 00:30:49,804 --> 00:30:53,546 ‫زیرنظر دارمت، تو باهوشی 398 00:30:53,547 --> 00:30:57,419 ‫نه مثل اون دکتر قلابی، واقعا باهوشی. 399 00:30:57,420 --> 00:30:59,421 ‫من فقط چیزهایی را می بینم ‫که دیگران بهش دقت نمیکنن. 400 00:30:59,422 --> 00:31:02,425 ‫نه، بیشتر از این هاست. 401 00:31:03,557 --> 00:31:07,299 ‫تو جوری تکه هارو کنار هم ‫قرارمیدی که تابحال ندیده بودم. 402 00:31:07,300 --> 00:31:09,214 ‫حداقل نه از یک غیرنظامی. 403 00:31:09,215 --> 00:31:10,955 ‫و با این حال من یک غیر نظامی هستم 404 00:31:10,956 --> 00:31:14,436 ‫خب، چرا از مهارت های ‫کارآگاهی خود استفاده بهتری نمی کنی؟ 405 00:31:14,437 --> 00:31:17,483 ‫خب، برای یک خانم ‫حرفه‌ی مناسبی نیست. 406 00:31:17,484 --> 00:31:19,877 ‫جایی برای من در ‫پلیس اسکاتلند یارد نیست. 407 00:31:19,878 --> 00:31:21,531 ‫پس کارآگاه خصوصی بشو 408 00:31:22,924 --> 00:31:25,926 ‫می‌دونی، من در کالیفرنیا ‫یک خانم کارآگاه می‌شناختم. 409 00:31:25,927 --> 00:31:28,842 ‫ بیشتراز 20 سال سن نداشت 410 00:31:28,843 --> 00:31:31,758 ‫زن جوان و زیبارویی بود 411 00:31:31,759 --> 00:31:33,934 ‫بهترین کسی بود که تا به حال دیده بودم. 412 00:31:33,935 --> 00:31:36,807 ‫دوست دارم تجربیات شما ‫رو داشته باشم، آقای واکر. 413 00:31:38,940 --> 00:31:42,509 ‫بهم اعتماد کن، همچین چیزی رو نمیخوای 414 00:31:43,379 --> 00:31:47,818 ‫حرف از تجربیات شد، شما واقعا یک نفر روکشتید؟ 415 00:31:49,864 --> 00:31:54,216 ‫میدونی، فکر میکردم زودتر از اینها حرفشو پیش بکشی 416 00:31:55,478 --> 00:31:57,610 آره درسته 417 00:31:57,611 --> 00:31:59,874 ببین من بهش افتخار نمیکنم 418 00:32:00,744 --> 00:32:02,702 چی شد؟ 419 00:32:02,703 --> 00:32:04,444 ‫اون یک.. 420 00:32:06,228 --> 00:32:10,362 ‫اون یک بوکسور خارج از بوستون بود ، من اون موقع 421 00:32:10,363 --> 00:32:14,757 ‫داشتم روی داستان اوباش های ایرلندی کارمیکردم. 422 00:32:14,758 --> 00:32:17,760 ‫در مورد رابطهایی که اطراف شهر دارن 423 00:32:17,761 --> 00:32:18,806 یک شب 424 00:32:20,982 --> 00:32:23,724 ‫یک شب اون مرد رو با همسرش دیدم 425 00:32:26,248 --> 00:32:29,077 ‫داشت زنش رو میزد، خیلی خشن بود 426 00:32:31,471 --> 00:32:34,430 ‫و بعد لیز خورد و سرش ضربه دید. 427 00:32:37,042 --> 00:32:41,046 ‫براش یه داستان ساختم ‫ممکن بود اون زن رو بکشه 428 00:32:42,308 --> 00:32:43,831 ‫من اون داستان رو یادمه. 429 00:32:44,701 --> 00:32:46,615 ‫البته که یادته. 430 00:32:46,616 --> 00:32:50,402 ‫شما رو آزاد کردن چون هیچکس ‫حاضر نشن علیه شما شهادت بده 431 00:32:50,403 --> 00:32:55,015 ‫آره، خب، همونطور که گفتم لیز خورد، 432 00:32:55,016 --> 00:32:57,192 ‫و سرش ضربه دید،حدود ده بار. 433 00:33:01,327 --> 00:33:05,156 ‫من فکر می کنم شما اونقدر که سعی میکنید ‫ نشون بدید بدذات و ترسناک نیستید 434 00:33:05,157 --> 00:33:09,551 ‫با این حال، سعی میکنم از چنین ‫موقعیت هایی اجتناب کنم. 435 00:33:09,552 --> 00:33:15,253 ‫گوش کن، اگر می‌خوای حقیقت رو ‫پیدا کنی، باید تو باتلاق فرو بری. 436 00:33:15,254 --> 00:33:18,908 ‫با ترسیدن و محدود کردن خودت ‫نمیتونی 437 00:33:18,909 --> 00:33:21,216 جواب سوالهاتو پیدا کنی 438 00:33:23,697 --> 00:33:27,221 ‫چیزی که دیروز بهت ‫گفتم، یه تهدید نبود. 439 00:33:27,222 --> 00:33:28,267 ‫پس چی بود؟ 440 00:33:29,398 --> 00:33:31,966 ‫اسمش رو بذار ادب حرفه‌ای 441 00:33:33,228 --> 00:33:36,491 ‫آدمهایی مثل فیندلی،اونها رازهایی دارند 442 00:33:36,492 --> 00:33:38,798 ‫که برای محافظت ازش از هیچ کاری دریغ نخواهند کرد. 443 00:33:38,799 --> 00:33:40,627 ‫شما خیلی ازمیزبانمون خوشتون نمیاد نه؟ 444 00:33:41,802 --> 00:33:43,455 ‫من هرگز اونو ندیده ام. 445 00:33:43,456 --> 00:33:44,717 ‫آه، درست زمانی که فکر کردم 446 00:33:44,718 --> 00:33:47,285 ‫دارید کمی احترام نشون میدید. 447 00:33:47,286 --> 00:33:49,504 ‫میدونید با نظرها و طعنه هاتون... معلومه با لوئیس 448 00:33:49,505 --> 00:33:51,550 ‫فیندلی مشکلی دارید 449 00:33:51,551 --> 00:33:53,901 حتی وقتی خودش حضور نداره. 450 00:33:55,511 --> 00:33:56,990 ‫من رو گیر انداختی. 451 00:33:56,991 --> 00:33:59,079 ‫پس چرا اومدید اینجا؟ 452 00:33:59,080 --> 00:34:02,040 ‫مثل تو. من...من هم سوالایی دارم 453 00:34:03,780 --> 00:34:06,218 ‫ فکر نکنم جوابی براشون پیدا کنیم 454 00:34:07,306 --> 00:34:08,611 ‫ممکنه 455 00:34:10,961 --> 00:34:12,571 ‫اما افرادی مثل فیندلی، هیچ کاری 456 00:34:12,572 --> 00:34:14,965 ‫را بدون دلیل انجام نمیدن. 457 00:34:15,792 --> 00:34:18,098 ‫امیدوارم حداقل بتونیم این رو بفهمیم. 458 00:34:18,099 --> 00:34:21,929 ‫میدونم به ما ربط داره ولی... 459 00:34:23,104 --> 00:34:24,104 آره 460 00:34:26,064 --> 00:34:27,325 ‫من هم نمیدونم 461 00:34:27,326 --> 00:34:28,544 هوم 462 00:34:32,157 --> 00:34:35,028 ‫میدونی دیروز قصد نداشتم... 463 00:34:35,029 --> 00:34:36,117 نگاه کن 464 00:34:52,568 --> 00:34:53,874 ‫این دیگه چیه؟ 465 00:34:55,005 --> 00:34:57,268 ‫یک خرگوش اضافه است. 466 00:34:57,269 --> 00:34:59,706 ‫خدایا...خب؟ 467 00:35:01,969 --> 00:35:03,143 ‫ادامه بده 468 00:35:03,144 --> 00:35:05,102 ‫نه، باز حرفت رو نصفه نیمه نذار 469 00:35:05,103 --> 00:35:06,451 ‫نمیتونی همیشه اینکارو بکنی 470 00:35:06,452 --> 00:35:08,192 ‫تو یه چیزی می دونی، می خوام بشنوم. 471 00:35:08,193 --> 00:35:10,194 ‫باید بهم بگی، کجا میری؟ 472 00:35:10,195 --> 00:35:11,718 ‫بیخیال 473 00:35:14,373 --> 00:35:15,939 ‫اصلا درکش نمیکنم. 474 00:35:17,202 --> 00:35:20,291 ‫خب، این دیگه چه کوفتیه؟ 475 00:35:20,292 --> 00:35:23,163 ‫فکر می‌کنم این یعنی یه نفر ‫ اینجاست که نباید باشه 476 00:35:23,164 --> 00:35:24,556 ‫حدس میزنم اون بدونه 477 00:35:24,557 --> 00:35:26,297 ‫اون هیچی نمیدونه 478 00:35:26,298 --> 00:35:27,950 ‫حداقل من اینطور فکر میکنم 479 00:35:27,951 --> 00:35:29,474 ‫توضیح بده خب 480 00:35:29,475 --> 00:35:32,172 ‫خب، اون به راحتی می تونه یکی از پنج نفر باشه. 481 00:35:32,173 --> 00:35:36,785 ‫همه اینها یعنی یه نفر اینجا هست ‫ که اونچه که میگه نیست 482 00:35:36,786 --> 00:35:40,876 ‫همش بازی تو بازیه 483 00:35:40,877 --> 00:35:42,792 ‫و ما باید همه آنها را بازی کنیم. 484 00:35:54,935 --> 00:35:56,763 ‫چه کمکی ازم ساخته است، آقای آرمسترانگ؟ 485 00:35:57,938 --> 00:35:59,852 ‫فکر می کنم دیگه بتونی منو فیلیپ صدا کنی. 486 00:35:59,853 --> 00:36:02,420 اوه، نه، من فقط یک پیشخدمت 487 00:36:02,421 --> 00:36:04,552 ‫فقیر هستم و شما یک دکتر موفق. 488 00:36:04,553 --> 00:36:07,033 ‫من حد خودم رو می دونم، آقای آرمسترانگ. 489 00:36:07,034 --> 00:36:08,817 ‫من اونقدر هم ثروتمند نیستم 490 00:36:08,818 --> 00:36:12,386 ‫هوم، تو بیشتر از من به ‫این خانه تعلق داری، نه؟ 491 00:36:12,387 --> 00:36:16,738 ‫حالا چیپ چاپ، بگو برای چی مزاحمم شدی؟ 492 00:36:16,739 --> 00:36:19,654 ‫می خواستم قبل ازناهار کمی چرت بزنم. 493 00:36:19,655 --> 00:36:22,222 ‫در اصل چاپ چاپ درسته، نه چیپ چاپ 494 00:36:22,223 --> 00:36:26,140 ‫آه، پس اومدی زبان انگلیسیمو مسخره کنی 495 00:36:38,283 --> 00:36:42,069 خب، اگر این همه است، می‌خواهم همین الان سیستایم را بگیرم. 496 00:36:46,116 --> 00:36:47,683 درسته 497 00:36:50,817 --> 00:36:52,514 با من پیاده روی میکنید 498 00:36:53,950 --> 00:36:55,604 بله، پیاده روی میکنم 499 00:37:07,747 --> 00:37:09,574 ‫باشه باور کن 500 00:37:09,575 --> 00:37:11,053 ‫نمیدونم واقعا عجیبه 501 00:37:11,054 --> 00:37:13,361 ‫اگه اون پیرمرد پیداش شد حاضرم یه حشره بخورم 502 00:37:14,884 --> 00:37:17,496 ‫خب، اینجا چه خبره؟ 503 00:37:18,845 --> 00:37:23,718 ‫دیشب مدام در حال خوردن و نوشیدن بودی که حرف نزنی 504 00:37:23,719 --> 00:37:28,681 ‫اما امروز دهن باز کردی همه ‫ رازهاتو میگی و لب به غذات نزدی 505 00:37:29,856 --> 00:37:31,423 ‫متاسفانه خبر بدی دارم 506 00:37:33,163 --> 00:37:34,773 ‫لرد فیندلی هنوز پرواز نکردن و شرایط آب و 507 00:37:34,774 --> 00:37:38,255 ‫هوایی اونطور که انتظار می رفت بهتر نشده. 508 00:37:38,256 --> 00:37:41,562 ‫در نتیجه ایشون امروز هم تشریف نمیارن 509 00:37:41,563 --> 00:37:42,956 ‫عجب! 510 00:37:50,137 --> 00:37:51,791 ‫لعنتی داری چیکار میکنی؟ 511 00:37:52,487 --> 00:37:54,097 ‫هر کاری که بخوام لری 512 00:37:54,924 --> 00:37:57,275 ‫فیندلی اینجا نیست که جلوی منو بگیره، هست؟ 513 00:37:58,493 --> 00:38:01,104 ‫تو قاطی داری. اون قاطی داره. 514 00:39:44,599 --> 00:39:46,166 ‫یه اتفاقی افتاده 515 00:39:50,997 --> 00:39:52,172 ‫چه خبره؟ 516 00:40:09,276 --> 00:40:10,799 ‫-این آقای ‫- لارنسه. 517 00:40:11,713 --> 00:40:13,715 ‫کین؟ کین؟ 518 00:40:16,457 --> 00:40:19,024 ‫- اوه، خدای من. ‫- چطور ممکنه؟ 519 00:40:19,025 --> 00:40:21,940 ‫خوب، بذار حدس بزنم.چاقو خورده. 520 00:40:21,941 --> 00:40:23,421 ‫بچه، برو کمک بیار 521 00:40:25,510 --> 00:40:27,380 ‫چرا چاقو رو تو درخت فرو کردن؟ 522 00:40:27,381 --> 00:40:29,077 ‫شاید این یک پیام بوده. 523 00:40:29,078 --> 00:40:31,079 ‫چه کسی می تونه چنین کاری انجام بده؟ 524 00:40:31,080 --> 00:40:32,733 ‫یک آدم مصمم 525 00:40:32,734 --> 00:40:35,127 ‫و البته خیلی قوی 526 00:40:35,128 --> 00:40:37,173 ‫میراندا، کجا میری... ‫ای بابا 527 00:41:28,486 --> 00:41:29,965 ‫اومدی شنا کنی؟ 528 00:41:32,577 --> 00:41:34,534 ‫می‌دانی، به قیافت نمیخوره وقتی 529 00:41:34,535 --> 00:41:37,320 ‫بقیه اینجور ترسیدن بیای گشت و گذار 530 00:41:38,408 --> 00:41:41,019 ‫این یک کابوسه. خرگوش ها 531 00:41:41,020 --> 00:41:42,108 دیدم 532 00:41:42,848 --> 00:41:44,240 ‫چیکارکنیم؟ 533 00:41:46,895 --> 00:41:47,940 ‫از اینجا استفاده کن عزیزم 534 00:41:48,767 --> 00:41:50,332 کافی نیست، دونالد 535 00:41:50,333 --> 00:41:53,248 ‫آره، خب، دنیا جای ناامید کردن آدمهاست. 536 00:41:53,249 --> 00:41:55,555 ‫ببین من تجربه اش رو دارم 537 00:41:55,556 --> 00:42:00,300 ‫اگه یه چیز یاد گرفته باشم اون اینه ‫که باید با هرچی داری کارت رو ادامه بدی 538 00:42:02,171 --> 00:42:03,869 ‫اگر نتونم چی؟ 539 00:42:04,783 --> 00:42:07,481 ‫خب، پس احتمالاً همه ما می میریم. 540 00:42:26,631 --> 00:42:28,633 ‫باید تو سالن جمع بشیم 541 00:42:29,634 --> 00:42:30,938 ‫مطمئنی فکر خوبیه؟ 542 00:42:30,939 --> 00:42:33,376 ‫بله، ضمنا یه درخواست نبود 543 00:42:44,823 --> 00:42:46,172 ‫بیاید. 544 00:42:57,792 --> 00:42:59,925 ‫بذارید یک بار دیگه از اول مرور کنیم 545 00:43:01,187 --> 00:43:04,537 ‫فیلیپ و کارمن درسالن بال شرقی بودند، 546 00:43:04,538 --> 00:43:09,281 ‫لو در اتاقش بود، من در اتاق کار، 547 00:43:09,282 --> 00:43:11,196 ‫ دونالد بیرون بود، 548 00:43:11,197 --> 00:43:12,850 و خدمه معلوم نیست زمانی که 549 00:43:12,851 --> 00:43:15,592 ‫آقای کین مرحومبه طرز وحشیانه ای ‫ به قتل رسیده کجا بودن. 550 00:43:15,593 --> 00:43:18,420 ‫به این ترتیب، من به این نتیجه رسیده ام که باید با 551 00:43:18,421 --> 00:43:20,118 ‫همه، از جمله خود من، به چشم مظنون نگاه کنیم. 552 00:43:20,119 --> 00:43:22,947 ‫- یه لحظه صبر کن ‫- هیچ کس مدرک مستندی نداره 553 00:43:22,948 --> 00:43:24,775 ‫الان این تنها راه حل منطقیه 554 00:43:24,776 --> 00:43:26,777 من و فیلیپ قبلاً گفتیم 555 00:43:26,778 --> 00:43:28,387 که در سالن با هم بودیم. 556 00:43:28,388 --> 00:43:30,041 ‫من و فیلیپ که قبلاً گفتیم ‫ در سالن با هم بودیم. 557 00:43:30,042 --> 00:43:31,651 ‫کسی هست اینو تایید کنه؟ 558 00:43:31,652 --> 00:43:33,914 ‫ببخشید حرف ما کافی نیست؟ 559 00:43:33,915 --> 00:43:36,438 ‫با توجه به علاقه ای که ‫شما دو نفر به همدیگه دارید، 560 00:43:36,439 --> 00:43:39,093 ‫ممکنه برای لاپوشونی بگید با هم تو سالن شرقی بودید 561 00:43:39,094 --> 00:43:41,923 ‫مچتون رو گرفت بچه ها 562 00:43:42,968 --> 00:43:44,925 ‫اونوقت تو و یانک چطور؟ 563 00:43:44,926 --> 00:43:47,406 ‫فکرنمیکنی همه ما ‫شاهد توطئه شما دونفر بودیم؟ 564 00:43:47,407 --> 00:43:50,017 ‫به همین دلیله که آقای واکر در ‫صدر فهرست مظنونان من قرار داره. 565 00:43:50,018 --> 00:43:53,673 ‫صبر کن چی؟ ای قدرنشناس... 566 00:43:53,674 --> 00:43:55,544 ‫تو نزدیک ترین فرد به جنازه بودی 567 00:43:55,545 --> 00:43:58,069 ‫همینطور از نظر فیزیکی، بیشترین ‫توانایی رو برای درگیرشدن با لارنس داری 568 00:43:58,070 --> 00:43:59,287 ‫من اون مرد رو اصلا نمیشناختم 569 00:43:59,288 --> 00:44:02,377 ‫دقیقا. ما اصلا همدیگرو نمیشناسیم ، 570 00:44:02,378 --> 00:44:04,249 ‫اون مرحوم رو هم نمیشناختیم 571 00:44:04,250 --> 00:44:06,294 ‫در حال حاضر، این فقط ‫حدس و گمان بی اساسه. 572 00:44:06,295 --> 00:44:08,209 متصل می کند تا بفهمیم چه کسی انگیزه واقعی دارد. 573 00:44:08,210 --> 00:44:12,649 در حال حاضر، این فقط 574 00:44:12,650 --> 00:44:14,215 ‫حدس و گمان بی اساسه. 575 00:44:14,216 --> 00:44:17,698 ‫در قدم اول، بهتره درمورد آقای ‫ کین مرحوم بدونیم، هرچیزی که هست 576 00:44:22,007 --> 00:44:23,790 ‫- شان؟ ‫- خانم. 577 00:44:23,791 --> 00:44:26,488 ‫میتونی بری جسد رو ببینی؟ ‫جیب هاش رو بگرد 578 00:44:26,489 --> 00:44:29,129 ‫ببین آیا چیزی وجود داره ‫که به شناخت ما ازش کمک کنه؟ 579 00:44:30,450 --> 00:44:32,582 ‫بله، البته خانم. 580 00:44:34,497 --> 00:44:37,675 ‫صبر کن، یکی باید با اون بره. 581 00:44:39,328 --> 00:44:42,156 ‫- من شان را همراهی می کنم. ‫- ممنون آقا. 582 00:44:42,157 --> 00:44:44,899 ‫ کسی که جزو خدمه نباشه. 583 00:45:03,788 --> 00:45:04,789 ‫من میرم 584 00:45:08,967 --> 00:45:10,446 ممنونم عزیزم 585 00:45:12,840 --> 00:45:14,276 خب باشه 586 00:45:15,625 --> 00:45:18,846 ‫خب عزیزم، داره خوب پیش میره 587 00:45:20,326 --> 00:45:24,764 ‫اون حدس و گمان بی اساس در مورد خودت چیه؟ 588 00:45:24,765 --> 00:45:27,419 ‫آه، چه تمرین لذت بخشی 589 00:45:27,420 --> 00:45:31,292 ‫خب، از نظر من اون مرحوم بی نزاکت بود 590 00:45:31,293 --> 00:45:33,120 ‫و آخرین کسی هستم که تو اتاق کار بودم، 591 00:45:33,121 --> 00:45:35,427 ‫جایی که وسیله قتل قرار داشته 592 00:45:35,428 --> 00:45:39,692 ‫در حال حاضر، همه ما فرصت و انگیزه های محتمل داریم 593 00:45:39,693 --> 00:45:42,348 ‫ به همین دلیل همه مظنونیم 594 00:45:43,828 --> 00:45:44,872 از جمله شما 595 00:45:55,709 --> 00:45:59,190 ‫خانم گرین، این اتهامات بی اساس هستند 596 00:45:59,191 --> 00:46:01,714 ‫ما درمورد همدیگه زیاد نمیدونیم، در مورد اونها که اصلا نمیدونیم 597 00:46:01,715 --> 00:46:03,281 ‫و مقتول یکی از ما بوده! 598 00:46:03,282 --> 00:46:05,239 ‫ما نباید افراد اینجارودسته بندی کنیم 599 00:46:05,240 --> 00:46:08,373 ‫من فقط دارم میگم تا زمانی که 600 00:46:08,374 --> 00:46:09,896 اطلاعات بیشتری ‫ بدست بیاریم و افراد رو تبرئه کنیم ، 601 00:46:09,897 --> 00:46:12,160 ‫هر یک از ما می تونه مظنون باشه 602 00:46:13,379 --> 00:46:14,945 ‫- جنازه نیست! ‫- چی؟ 603 00:46:14,946 --> 00:46:16,990 ‫جنازه آقای کین غیبش زده. 604 00:46:16,991 --> 00:46:18,252 ‫فکر می کنم همه همون بار اول 605 00:46:18,253 --> 00:46:20,341 ‫شنیدن، اما یبار دیگه ، چی!؟ 606 00:46:20,342 --> 00:46:22,604 ‫جنازه که همینطوری بلند نمیشه بره 607 00:46:22,605 --> 00:46:25,651 ‫نه عزیزم، این کارو نمی کنن. ‫و من به تجربه اینو می دونم. 608 00:46:25,652 --> 00:46:27,567 ‫من باید خودم برم ببینم. 609 00:46:34,139 --> 00:46:37,794 ‫باشه. چی کار کردی؟ 610 00:46:37,795 --> 00:46:39,708 ‫- نه ‫- این غیر ممکنه. 611 00:46:39,709 --> 00:46:41,536 ‫نه وقتی اون 612 00:46:41,537 --> 00:46:43,277 و شان جنازه روجابجا کرده باشن. 613 00:46:43,278 --> 00:46:46,498 ‫من چرا و چطوری میتونم همچین کاری بکن آقای واکر؟ 614 00:46:46,499 --> 00:46:48,108 ‫یکی یکی لطفا 615 00:46:48,109 --> 00:46:50,023 ‫من هنوز فکر می کنم اونها تو این ماجرا دست دارن 616 00:46:50,024 --> 00:46:52,765 ‫باید مراقب اتهامهایی که میزنیم باشیم. 617 00:46:52,766 --> 00:46:56,247 ‫آها الان دیگه باید مراقب اتهاماتمون باشیم؟ 618 00:46:56,248 --> 00:46:59,163 ‫می‌خوام بدونم در زمان کشته شدن کین شماها 619 00:46:59,164 --> 00:47:01,818 ‫کجا بودید و به نفعتونه همین الان دهن باز کنید 620 00:47:01,819 --> 00:47:04,864 ‫- این یه تهدیده، قربان؟ ‫- نوکر، خودت چی فکر میکنی؟ 621 00:47:04,865 --> 00:47:06,387 ‫ صبر کنید، این مسخره است. 622 00:47:06,388 --> 00:47:09,347 ‫نباید اجازه بدیم احساساتمون بهمون غالب بشن 623 00:47:09,348 --> 00:47:11,436 میتونم یه پیشنهاد بدم؟ 624 00:47:11,437 --> 00:47:13,352 ‫برای قبلی ها که اجازه نمیگرفتی 625 00:47:14,396 --> 00:47:16,702 ‫چرا تا زمان صرف شام برنگردیم اتاقهامون؟ 626 00:47:16,703 --> 00:47:19,879 ‫الان ساعت پنجه یعنی دو ساعت و نیم وقت داریم. 627 00:47:19,880 --> 00:47:22,577 ‫این زمان برای فروکش کردن عصبانیتمون کافیه 628 00:47:22,578 --> 00:47:24,057 بعدش می تونیم طبق 629 00:47:24,058 --> 00:47:26,930 مستندات و حقایق ‫قابل اثبات راجع بهش حرف بزنیم 630 00:47:26,931 --> 00:47:28,888 ‫ما چطور؟ 631 00:47:28,889 --> 00:47:31,151 ‫کی قراره غذا رو آماده کنه؟ 632 00:47:31,152 --> 00:47:33,066 ‫من تنهایی در آشپزخانه احساس امنیت نمی کنم. 633 00:47:33,067 --> 00:47:36,330 ‫خب تا اون موقع دوتایی یا گروهی حرکت میکنیم 634 00:47:36,331 --> 00:47:39,247 ‫- این ایده خوبیه. ‫- من مشکلی ندارم. 635 00:47:47,386 --> 00:47:49,169 ‫درب اتاقهاتونو قفل کنید 636 00:47:49,170 --> 00:47:50,301 ‫من یه نوشیدنی لازم دارم. 637 00:47:50,302 --> 00:47:52,433 ‫میتونیم نوشیدنی رو بیاریم تو اتاقتون قربان 638 00:47:52,434 --> 00:47:54,522 ‫- بله، متوجه شدم. ممنون. ‫- البته. 639 00:47:54,523 --> 00:47:56,047 ‫عزیزان، بریم؟ 640 00:48:00,094 --> 00:48:01,790 ‫خب در موردت اشتباه میکردم 641 00:48:01,791 --> 00:48:05,229 ‫یادم نمیاد که خواسته باشی بهت متعهد باشم 642 00:48:05,230 --> 00:48:08,406 ‫و مهمتر از آن، یادم نمیاد همچین ادعایی کرده باشم 643 00:48:08,407 --> 00:48:14,630 ‫آره، خب، ‫حالا کسی رو نداری که هواتو داشته باشه، عزیزم. 644 00:48:26,425 --> 00:48:28,730 ‫وقتی بقیه رفتن تو اتاق هاشون، لطفاً به 645 00:48:28,731 --> 00:48:31,908 ‫اتاق من بیا. نمی خوام تنها باشم. 646 00:48:31,909 --> 00:48:35,346 ‫البته، ‫ اما باید 647 00:48:35,347 --> 00:48:37,001 تا وقتی از این جزیره خارج نشدیم. مراقب باشیم 648 00:48:40,830 --> 00:48:42,832 باشه 649 00:49:43,110 --> 00:49:45,546 من خیلی ترسیده ام 650 00:49:45,547 --> 00:49:47,244 فاندلی صبح اینجا خواهد بود و 651 00:49:47,245 --> 00:49:48,941 و همه این ماجراها تموم میشه 652 00:49:48,942 --> 00:49:50,508 چیزی برای ترس وجود نداره 653 00:49:50,509 --> 00:49:52,292 پس ما چی؟ 654 00:49:52,293 --> 00:49:55,774 میتونیم اینجارو ترک کنیم و با هم باشیم؟ 655 00:49:55,775 --> 00:49:57,384 میتونی تو لندن به من سر بزنی 656 00:49:57,385 --> 00:49:59,431 لندن ترسناکه 657 00:50:00,606 --> 00:50:02,260 یه لیوان سویا دوست داری 658 00:50:03,435 --> 00:50:05,524 من از سویا متنفرم 659 00:50:06,568 --> 00:50:09,353 بعد ما می تونیم به هر کجای دنیا که مایل هستیم بریم. 660 00:50:09,354 --> 00:50:13,661 من و تو دوتایی اونجا خواهیم بود 661 00:50:13,662 --> 00:50:16,970 تا زمانی که با هم هستیم مهم نیست. 662 00:50:18,058 --> 00:50:20,016 چه رویای قشنگی 663 00:50:20,017 --> 00:50:21,714 با هم واقعیش میکنیم 664 00:50:24,891 --> 00:50:28,242 گاهی فراموش می کنم چقدر جوانی 665 00:50:29,287 --> 00:50:31,376 چقدر زندگیت ساده بوده 666 00:50:32,942 --> 00:50:34,118 منظورت چیه؟ 667 00:50:38,035 --> 00:50:40,297 هیچی عزیزم 668 00:50:40,298 --> 00:50:42,735 از رویاهای قشنگت بیشتر بگو. 669 00:50:58,229 --> 00:51:00,274 ‫ مشکل چیه؟ 670 00:51:03,016 --> 00:51:05,105 ‫همه چیز به زودی تموم میشه 671 00:51:07,542 --> 00:51:09,717 ‫تا الان هم همه چیز طبق برنامه پیش رفته 672 00:51:09,718 --> 00:51:10,763 هوم 673 00:53:13,407 --> 00:53:16,148 چی؟ چی؟ 674 00:53:16,149 --> 00:53:21,110 نه نه! نه! نه! نه 675 00:53:46,701 --> 00:53:47,963 شان کجاست؟ 676 00:53:50,879 --> 00:53:52,838 ‫احتمالا همین دور و بر میپلکه 677 00:53:54,883 --> 00:53:56,581 ‫نه، اون قراربود اینجا باشه. 678 00:54:48,720 --> 00:54:50,287 ‫وای خدای من 679 00:54:54,116 --> 00:54:55,901 ‫جسد رو به سالن ببرید. ‫این مرد مرده 680 00:55:05,737 --> 00:55:08,392 ‫هر تماسی ردی از خود به جا میذاره. 681 00:55:12,439 --> 00:55:14,353 ‫- اوه، عجیبه. ‫- چی؟ 682 00:55:14,354 --> 00:55:15,921 ‫این مال کیه؟ 683 00:55:18,053 --> 00:55:22,143 ‫- خانم وانگ، لطفاً دنبال من بیایید. ‫- کجا داریم میریم؟ 684 00:55:22,144 --> 00:55:24,537 ‫بقیه شب را در اتاقتون حبس خواهید شد 685 00:55:24,538 --> 00:55:27,105 ‫تا صبح به مقامات مربوطه تحویلتون بدیم 686 00:55:27,106 --> 00:55:28,628 ‫من این مرد رو نکشتم! 687 00:55:28,629 --> 00:55:31,065 ‫خانم وانگ،کار رو سخت تر از اینکه هست نکنید 688 00:55:31,066 --> 00:55:33,111 ‫این مسخره است 689 00:55:33,112 --> 00:55:35,548 ‫من چرا باید این مرد رو بکشم؟ اصلا چطوری میتونم؟ 690 00:55:35,549 --> 00:55:37,202 ‫شان مسن بود 691 00:55:37,203 --> 00:55:40,727 ‫قاتل با کوبیدن درب اتاق به صورتش اونو گیج کرده 692 00:55:40,728 --> 00:55:43,164 ‫احتمالش بعید نیست 693 00:55:43,165 --> 00:55:45,036 ‫خودشه، راه بیفت. 694 00:55:45,037 --> 00:55:47,953 ‫نه صبر کن. کمتر از یک ساعت دیگر برمی گردم. 695 00:55:49,346 --> 00:55:50,781 ‫این زن را الان حبس نکن، وگرنه تورو ‫ 696 00:55:50,782 --> 00:55:53,654 به جرم حبس بدون مدرک به پلیس معرفی میکنم 697 00:55:55,830 --> 00:55:56,831 ‫حدس میزدم 698 00:55:58,093 --> 00:56:00,051 صبر کن! کجا میری؟ 699 00:56:00,052 --> 00:56:01,269 ‫اون دیوونه است. 700 00:56:01,270 --> 00:56:03,403 ‫چیز جدیدی نیست 701 00:56:38,743 --> 00:56:41,049 ‫من نمی فهمم چطور ممکنه این اتفاقها بیفته؟ 702 00:56:42,050 --> 00:56:43,356 ‫می فهمم عزیزم. 703 00:56:44,879 --> 00:56:46,403 ‫همه شوکه شدن 704 00:56:47,186 --> 00:56:50,449 ‫چطور ممکنه اونها مرده باشن؟ ‫فقط یک روزه. 705 00:56:50,450 --> 00:56:54,975 ‫یک روز و دو مرد به همین راحتی... مرده اند. 706 00:56:54,976 --> 00:56:56,848 ‫مردن سخت نیست عزیزم 707 00:56:58,066 --> 00:56:59,677 ‫همه میمیرن. 708 00:57:10,252 --> 00:57:11,863 ‫با بلاندر آشنا بشید 709 00:57:12,690 --> 00:57:14,081 ‫سگ فیندلی 710 00:57:14,082 --> 00:57:17,563 ‫ سگ مرده ی فیندلی. 711 00:57:17,564 --> 00:57:20,392 ‫- نه کاملا. ‫- خانم گرین، معنی این کارها چیه؟ 712 00:57:20,393 --> 00:57:21,654 ‫ چه ربطی به سگ داره؟ 713 00:57:21,655 --> 00:57:23,527 ‫فکر می کنم دیگه وقتشه نقش بازی کردن رو تموم کنید 714 00:57:25,964 --> 00:57:29,620 ‫اجازه بدید معرفی کنم،، لوئیس فیندلی. 715 00:57:30,838 --> 00:57:31,839 چی؟ 716 00:57:37,018 --> 00:57:38,019 ‫چطور؟ 717 00:57:39,760 --> 00:57:42,633 ‫نمیگم، بذارید نشونتون بدم آقای آرمسترانگ 718 00:57:44,678 --> 00:57:45,940 ‫میبینید؟ 719 00:57:48,639 --> 00:57:51,293 ‫خب حالا، گوردون،لطف کن داخل کتت رو نشون بده. 720 00:57:57,038 --> 00:58:00,606 ‫برای یک مرد تو صنعت نساجی شرم آوره ‫که لباسی مادون شان و جایگاه خودش بپوشه 721 00:58:00,607 --> 00:58:02,042 ‫کی گفته؟ 722 00:58:02,043 --> 00:58:05,045 ‫لوئیس فیندلی، ‫قبل از اینکه در سال 1897 خودش رو از چشم عموم مخفی کنه. 723 00:58:05,046 --> 00:58:09,486 ‫همین؟ ‫پرده برداری از راز بزرگت همین بود؟ یه کت؟ 724 00:58:10,312 --> 00:58:12,793 ‫نه، این فقط یه چشمه اش بود 725 00:58:19,757 --> 00:58:21,715 ‫مراقب جلوی پاتون باشید 726 00:58:31,943 --> 00:58:35,815 ‫خب، همه ما رو اینجا جمع کردی. حالا چی؟ 727 00:58:35,816 --> 00:58:39,340 ‫درسته، خب، یک ساعت قبل از شام 728 00:58:39,341 --> 00:58:40,951 ‫منظورت وقتیه که قرار بود همه ‫ تو اتاقهاشون بمونن 729 00:58:40,952 --> 00:58:43,823 ‫اوه، آقای واکر، اونطوری که لذتی نداشت 730 00:58:43,824 --> 00:58:47,261 ‫من به خودم اجازه دادم که تنهایی تو عمارت بچرخم 731 00:58:47,262 --> 00:58:52,310 ‫واقعاً عمارت بزرگیه، و پر از سوراخ سمبه. 732 00:58:52,311 --> 00:58:55,269 ‫جاهای زیادی برای پنهان کردن اسرار داره. 733 00:58:55,270 --> 00:58:57,968 ‫و اون موقع بود که این اتاق مخفی رو پیدا کردم 734 00:58:57,969 --> 00:58:59,491 ‫نمی دونم متوجه شده اید یا نه، اما 735 00:58:59,492 --> 00:59:02,538 ‫هیچ عکس یا پرتره ای رو دیوارها دیده نمیشه. 736 00:59:02,539 --> 00:59:05,628 ‫لوئیس فیندلی ظاهراً فردی منزوی بوده که 737 00:59:05,629 --> 00:59:08,805 ‫ از دیده شدن به هر نحوی به شدت بیزار بوده 738 00:59:08,806 --> 00:59:12,199 ‫مطمئنم این همان چیزیه که توجه ‫شمارو جلب کرده درسته آقای واکر؟ 739 00:59:12,200 --> 00:59:14,811 ‫اوم، آره آره، چون اون پیرمرد، اون 740 00:59:14,812 --> 00:59:20,251 ‫همیشه از یک واسطه استفاده می کرد....واسطه 741 00:59:20,252 --> 00:59:21,296 ‫تو 742 00:59:22,384 --> 00:59:24,603 ‫ می دونستم...من تو رو قبلا یه جایی دیده بودم 743 00:59:24,604 --> 00:59:29,478 ‫برای ملاقات با "کارنگی" توی نیویورک ‫تو بودی که به جای فیندلی تو مراسم حاضر شده بودی 744 00:59:31,263 --> 00:59:32,959 ‫کدوم دفعه؟ 745 00:59:32,960 --> 00:59:35,962 ‫آقای "کارنگی" به اینجور مراسم ‫کوچیک خیلی علاقه داشت. 746 00:59:35,963 --> 00:59:39,749 ‫همیشه یک ضیافت یا دورهمی ‫بود که نباید از دست میدادیم. 747 00:59:39,750 --> 00:59:41,315 ‫داریم از موضوع اصلی دور میشیم 748 00:59:41,316 --> 00:59:43,056 ‫بعداً به اندازه کافی وقت برای اون داریم 749 00:59:43,057 --> 00:59:46,756 ‫در حال حاضر باید به کار خودمون ادامه بدیم 750 00:59:46,757 --> 00:59:50,674 ‫فیندلی اونطور که نشون میداد از به ‫تصویور کشیده شدن خودش بیزار نبوده 751 00:59:54,634 --> 00:59:58,158 ‫وای، پیرمرد چقدر سگ دوست بوده 752 00:59:58,159 --> 01:00:01,727 به همین دلیل هم بلاندر 753 01:00:01,728 --> 01:00:03,816 رو در شمالی ترین نقطه جزیره 754 01:00:03,817 --> 01:00:05,992 ‫در یک کلبه کوچک امابسیار راحت مخفی کرده بود 755 01:00:05,993 --> 01:00:08,386 ‫من اونو در مسیر رسیدن به صخره ها پیدا کردم 756 01:00:08,387 --> 01:00:11,737 ‫بیچاره بلاندر، اون نمیتونست مثل بقیه نقش بازی کنه 757 01:00:11,738 --> 01:00:15,088 ‫و این منو به آخرین قسمت هیجان انگیز داستان میرسونه 758 01:00:15,089 --> 01:00:17,395 ‫لطفا همگی دنبالم بیاید توی سالن 759 01:00:17,396 --> 01:00:20,224 ‫این رفتار با توجه به شرایط کمی احمقانه به نظر می رسه. 760 01:00:20,225 --> 01:00:22,053 ‫من بدم نمیاد 761 01:00:25,056 --> 01:00:27,493 ‫حالم داره از بازی هات به هم میخوره پیرمرد 762 01:00:33,804 --> 01:00:36,283 ‫خوبه، همه هستن؟ 763 01:00:36,284 --> 01:00:38,111 ‫بهتره یه چیز خوب بگی 764 01:00:38,112 --> 01:00:42,376 ‫میراندا، لطفا، ‫دوتا قتل اتفاق افتاده 765 01:00:42,377 --> 01:00:44,030 ‫ما خیلی ترسیدیم 766 01:00:44,031 --> 01:00:47,860 ‫نه حق با شماست من کمی پرحرفی کردم 767 01:00:47,861 --> 01:00:50,776 ‫درسته که یک مرد مرده 768 01:00:50,777 --> 01:00:55,651 ‫و این یک موقعیت ناراحت کننده و سخته 769 01:00:55,652 --> 01:00:58,131 ‫اما در یک مورد اشتباه می کنید. 770 01:00:58,132 --> 01:00:59,699 ‫میتونی بیای تو 771 01:01:09,753 --> 01:01:10,797 ‫سلام به همگی. 772 01:01:12,886 --> 01:01:15,714 ‫اوه،بابت این نمایش ترسناک و آزار دهنده ازتون عذرمیخوام 773 01:01:15,715 --> 01:01:19,457 ‫- میکشمت، مرتیکه ی عوضی ‫ - اوه! 774 01:01:19,458 --> 01:01:20,719 ‫- نه نه نه نه نه نه نه! ‫- ولم کنید! 775 01:01:20,720 --> 01:01:22,547 ‫- آقای واکر. ‫- نه، نه! 776 01:01:22,548 --> 01:01:26,333 ‫این چه نمایش مسخره ایه که راه انداختی..باشه باشه ‫من خوبم ولم کنید 777 01:01:26,334 --> 01:01:27,945 ‫باشه ولش کن بسيار خوب. 778 01:01:29,468 --> 01:01:30,860 ‫اما اگه میخوای زنده از این جزیره 779 01:01:30,861 --> 01:01:32,557 ‫بیرون بری، بهتره چندتا سوالو جواب بدی 780 01:01:32,558 --> 01:01:35,473 ‫خیالتون راحت باشه . من برای همین اینجا هستم 781 01:01:35,474 --> 01:01:38,171 ‫اگر اجازه بدید توضیح بدم، ممکنه 782 01:01:38,172 --> 01:01:41,698 ‫متوجه بشید که سزاوار این همه خشونت نیستم 783 01:01:50,881 --> 01:01:54,448 ‫قبل از اینکه شروع کنیم کسی ‫نوشیدنی میخواد؟ 784 01:01:54,449 --> 01:01:57,844 ‫آر...من یکی میخوام. 785 01:02:21,346 --> 01:02:23,609 ‫خب، ادامه میدیم 786 01:02:25,089 --> 01:02:28,744 ‫ماه‌ها پیش لرد فیندلی با یک ادعای نسبتاً عجیب 787 01:02:28,745 --> 01:02:32,530 ‫و یک نقشه‌ی از اون 788 01:02:32,531 --> 01:02:35,142 عجیب تربه من مراجعه کرد 789 01:02:36,448 --> 01:02:38,623 ‫لرد فیندلی برای حریم خصوصیش بیشتر از ‫هر چیز دیگری ارزش قائل بود 790 01:02:38,624 --> 01:02:42,192 حقیقت داره 791 01:02:42,193 --> 01:02:44,803 ‫اون هرگز خانواده ای نداشت 792 01:02:44,804 --> 01:02:47,893 ‫اما این بدان معنا نیست که به دنبالش نبوده 793 01:02:47,894 --> 01:02:52,506 همراهی صمیمی در روزگار او 794 01:02:52,507 --> 01:02:57,598 ‫او روزگاری مرد اغواکننده ای بود و با زنهایی ارتباط داشته ‫که در نتیجه این ارتباطات 795 01:02:57,599 --> 01:03:00,601 ‫فرزندانی داره که وقتش که برسه، 796 01:03:00,602 --> 01:03:04,650 ‫همگی می تونن به عنوان وارث او شناخته بشن 797 01:03:05,869 --> 01:03:08,915 ‫و وقت چیزی بود که او نداشت 798 01:03:10,743 --> 01:03:12,788 ‫با این حال، لرد فیندلی تمایلی نداشت که 799 01:03:12,789 --> 01:03:16,313 ثروت عظیم خود را به یک غریبه بسپاره 800 01:03:16,314 --> 01:03:22,363 ‫به قول خودش، یک شبه پولدار کردن یک بی دست و پای نالایق. 801 01:03:23,756 --> 01:03:27,454 ‫این مرد به اینکه بعد از مرگ سرمایه اش به کی 802 01:03:27,455 --> 01:03:30,154 ‫واگذار میشه خیلی اهمیت میداد 803 01:03:31,459 --> 01:03:35,593 ‫اون به وضوح گفت: یک وارث 804 01:03:35,594 --> 01:03:38,379 ‫بقیه برن به...میدونید 805 01:03:39,337 --> 01:03:40,555 ‫پس من کارمو شروع کردم 806 01:03:47,867 --> 01:03:53,003 ‫پنج کودک که بیشترین احتمال وارث فیندلی ‫ بودن رو داشتن پیدا کردم 807 01:03:54,004 --> 01:03:56,571 ‫پنج دعوت نامه 808 01:04:12,805 --> 01:04:17,114 ‫اما این تازه شروعش بود، ‫فیندلی چجوری قرار بود یکی رو انتخاب کنه 809 01:04:18,506 --> 01:04:21,378 ‫بابت خلاقیت اون پیرمرد باید بهش دستمریزاد گفت 810 01:04:21,379 --> 01:04:23,989 ‫او یک جفت بازیگر را استخدام کرد ، هرازگاهی ‫ از اونها به عنوان جانشین استفاده می کرد. 811 01:04:23,990 --> 01:04:26,296 ‫ از اونها به عنوان جانشین استفاده می کرد. 812 01:04:26,297 --> 01:04:29,473 ‫و بقیه مواقع بعنوان خدمه اش درکنارش بازی میکردن 813 01:04:29,474 --> 01:04:33,826 ‫خودش هم نقش پیشخدمت با تجربه، شان رو بازی کرد 814 01:04:35,436 --> 01:04:38,699 ‫اما چجوری میشه یک نفر را تحریک کرد، 815 01:04:38,700 --> 01:04:41,964 ‫تا ماهیت واقعی خودشو اون هم فقط طی یک آخر هفته کوتاه آشکار کنه؟ 816 01:04:41,965 --> 01:04:45,838 ‫فیندلی اصرار داشت این تنها راهیه که میتونه وارثش رو انتخاب کنه 817 01:04:47,144 --> 01:04:50,887 ‫گمونم یک قتل محرک خوبی بود 818 01:05:00,548 --> 01:05:04,247 ‫بقیه ماجرا، قطعی برق و این چیزها، 819 01:05:04,248 --> 01:05:08,295 ‫همه برای ایجاد حس و حال نمایش و تنش بیشتر بود 820 01:05:10,341 --> 01:05:13,518 ‫و.... خرگوش ها؟ 821 01:05:15,389 --> 01:05:16,650 ‫خرگوشها؟ 822 01:05:16,651 --> 01:05:18,957 ‫در جنگل، یک کلبه کوچک با پنج خرگوش 823 01:05:18,958 --> 01:05:21,307 ‫زنده و یک خرگوش مرده وجود داره 824 01:05:21,308 --> 01:05:22,961 ‫به نظر میرسید نماد ما هستن 825 01:05:22,962 --> 01:05:26,748 ‫اوه، تاجایی که میدونم اونها فقط ‫گوشت تازه برای خوراک سگ بودن 826 01:05:27,662 --> 01:05:31,404 ‫متاسفم اما دلیل یا نمادی درکار نیست 827 01:05:31,405 --> 01:05:34,625 ‫کارفرمای من عجیب بود، اما دیوانه نه. 828 01:05:34,626 --> 01:05:36,280 ‫آره، من که فرقی نمیبینم 829 01:05:37,237 --> 01:05:38,891 ‫اون می خواست شما رو امتحان کنه. 830 01:05:40,414 --> 01:05:44,418 ‫با این حال، این بخشی از نقشه اش نبود. 831 01:05:47,421 --> 01:05:52,035 ‫لرد فیندلی قصد داشت ‫انتخابش رو فردا اعلام کنه. 832 01:05:54,863 --> 01:05:58,737 ‫متاسفم، جدی میگم. 833 01:06:04,395 --> 01:06:07,179 ‫گوردون و کاترین کجا هستند؟ 834 01:06:07,180 --> 01:06:08,486 ‫چه کسی اهمیت میده؟ 835 01:06:10,053 --> 01:06:11,358 ‫نمیتونن برن 836 01:06:13,752 --> 01:06:15,144 ‫راستش... 837 01:06:15,145 --> 01:06:16,232 عجله کن عزیزم 838 01:06:16,233 --> 01:06:17,885 ‫دارم سعیمو میکنم! 839 01:06:17,886 --> 01:06:19,149 ‫باید راه بیفتیم 840 01:06:26,025 --> 01:06:29,158 ‫ولش کن، خودمون میایم! ‫اوه یه کاری بکن 841 01:06:29,159 --> 01:06:31,203 ‫- الان میکشتش! ‫- دونالد! 842 01:06:31,204 --> 01:06:33,249 کجا داشتی میرفتی؟ 843 01:06:33,250 --> 01:06:34,815 ‫دونالد، همین الان ولش کن، وگرنه کاری میکنم 844 01:06:34,816 --> 01:06:37,210 ‫بقیه عمرت را در زندان بگذرونی! 845 01:06:42,215 --> 01:06:43,694 ‫چرا فرار کردید؟ 846 01:06:43,695 --> 01:06:46,827 ‫ببین خانم، این یک نمایش بود، 847 01:06:46,828 --> 01:06:48,917 ‫نمایش خوبی هم بود، نه؟ 848 01:06:50,223 --> 01:06:51,963 ‫فیندلی آدم عجیب و غریبی بود، 849 01:06:51,964 --> 01:06:54,966 ‫آدم سردی بود، اما ازمون مراقبت میکرد 850 01:06:54,967 --> 01:06:57,055 ‫پول خوبی میداد 851 01:06:57,056 --> 01:07:00,232 ‫ما اصلا اهل وِست اِند نیستیم. 852 01:07:00,233 --> 01:07:03,714 ‫تو لندن کار بازیگری میکنیم کار ‫ثابتی نیست، و ما هم ستاره سینما نیستیم 853 01:07:03,715 --> 01:07:05,498 ‫قرار نبود این اتفاق بیفته 854 01:07:05,499 --> 01:07:08,066 اینجا جایی نیست که ما فکر می‌کردیم در نهایت 855 01:07:08,067 --> 01:07:11,853 ‫منظورم همین نقش خدمه و همدست بازی کردنه 856 01:07:13,029 --> 01:07:15,030 ‫خیلی سخت بود 857 01:07:15,031 --> 01:07:17,945 ‫ما 15 ساله که ازدواج کرده ایم ‫و هیچی برای نشون دادنش نداریم 858 01:07:17,946 --> 01:07:22,080 ‫بدون بچه، نقش زن وشوهر بازی کردن سخته 859 01:07:22,081 --> 01:07:24,169 ‫چند سال گذشته رو پیش ‫آقای فیندلی کار می‌کردیم 860 01:07:24,170 --> 01:07:25,997 ‫با کمکش تونستیم یه خونه بخریم و... 861 01:07:25,998 --> 01:07:27,651 ‫اونها جواب سوالو نمیدن. 862 01:07:27,652 --> 01:07:30,828 ‫بله، چون جوابی براش ندارن 863 01:07:30,829 --> 01:07:32,612 ‫چون اونا بودن که پیرمرد را کشتن. 864 01:07:32,613 --> 01:07:35,093 ‫به من اعتماد کنید، من افراد گناهکار 865 01:07:35,094 --> 01:07:37,139 ‫زیادی دیده ام، و این دو خود جنسن. 866 01:07:37,140 --> 01:07:38,401 ‫ما اونو نکشتیم! 867 01:07:38,402 --> 01:07:41,752 ‫ببین بذار توضیح بدم ‫این نمایش فرق میکرد. 868 01:07:41,753 --> 01:07:44,581 ‫فیندلی تاکید کرده بود که اشتباهی درکار نباشه 869 01:07:44,582 --> 01:07:48,933 ‫ازمون خواسته بود تا میتونیم باهاتون بازی کنیم 870 01:07:48,934 --> 01:07:52,371 ‫باید تا جایی که ممکنه بدون اینکه لوبریم، 871 01:07:52,372 --> 01:07:55,896 ‫سرک بکشیم، تحریک کنیم و تحریک کنیم. 872 01:07:55,897 --> 01:07:59,987 ‫خودش ههم همیشه اونجا بود.فشار زیادی بود. 873 01:07:59,988 --> 01:08:02,860 ‫و بعدش وقتی پیرمرد کشته شد 874 01:08:02,861 --> 01:08:04,166 ‫وحشت کردید 875 01:08:04,167 --> 01:08:06,647 ‫چطوری میخواستیم خونه رو بدون... 876 01:08:08,867 --> 01:08:10,260 ‫متاسفم 877 01:08:11,696 --> 01:08:14,090 ‫امروز همگی پدرتون رو پیدا کردید و دوباره از دست دادید 878 01:08:15,613 --> 01:08:16,962 ‫اصلا قابل مقایسه نیست 879 01:08:20,574 --> 01:08:22,141 ‫پدر من شن وانگه، 880 01:08:23,403 --> 01:08:26,189 ‫و در چینه، صحیح و سالم 881 01:08:27,799 --> 01:08:31,149 ‫لوئیس فیندلی شاید مادرم را 882 01:08:31,150 --> 01:08:33,587 ‫می شناخته، اما اون پدر من نبود. 883 01:08:34,980 --> 01:08:36,982 ‫اون برای هیچ یک از ما پدری نکرده 884 01:08:38,766 --> 01:08:40,638 ‫درهرصورت پدر واقعیمون نبوده 885 01:08:46,600 --> 01:08:48,035 متشکرم 886 01:08:48,036 --> 01:08:50,386 ‫من باور نمیکنم 887 01:08:50,387 --> 01:08:52,650 ‫بذارید رک بگم 888 01:08:53,694 --> 01:08:55,608 ‫پیرمرد افقی میشه، و شما دو ‫نفر تصمیم می گیرید با قایق جیم شید، 889 01:08:55,609 --> 01:08:58,307 ‫ما رو اینجا تو ایین جزیره گیر 890 01:08:58,308 --> 01:09:03,442 ‫بندازید و برید، فقط چون وحشت کردین، ها؟ 891 01:09:03,443 --> 01:09:05,228 ‫من باور نمیکنم. حتی یه ذره 892 01:09:06,664 --> 01:09:08,752 ‫خانم من تو رو هم فراموش نکردم 893 01:09:08,753 --> 01:09:10,101 ‫از زمانی که رسیدی اینجا انگار یه چیزی 894 01:09:10,102 --> 01:09:12,364 ‫مخفی کردی همش تو سکوت یه گوشه وایسادی 895 01:09:12,365 --> 01:09:13,800 ‫و یکدفعه 896 01:09:13,801 --> 01:09:15,193 897 01:09:15,194 --> 01:09:17,152 ، شالت دور گردن پیرمرد مرده پیدا میشه 898 01:09:17,153 --> 01:09:18,458 ‫این تهمته! 899 01:09:27,467 --> 01:09:31,470 ‫خانم گرین، یه چیزی بگید تا سر عقل بیاد. 900 01:09:31,471 --> 01:09:34,604 ‫درک اینکه چرا فقط بخاطر یک دعوتنامه 901 01:09:34,605 --> 01:09:36,127 ‫ از چین تا اینجا اومدید سخته. 902 01:09:36,128 --> 01:09:38,086 ‫بفرما. متشکرم. 903 01:09:40,045 --> 01:09:41,785 ‫تو هم پات گیره عزیزم. 904 01:09:41,786 --> 01:09:44,918 ‫تو هم مدام اطراف پرسه میزنی، ‫کتاب های معمایی کوچکت رو می خونی. 905 01:09:44,919 --> 01:09:47,660 ‫به امید اینکه یه روزی کارآگاه بشی 906 01:09:47,661 --> 01:09:51,577 ‫بعد یهو رویاهات تبدیل به حقیقت میشن ‫و باید معمای یه قتل واقعی رو حل کنی 907 01:09:51,578 --> 01:09:52,926 ‫شاید فکر می کردی تنها چیزی که بهتر 908 01:09:52,927 --> 01:09:56,191 ‫از حل یک قتله، حل دو تا قتله، نه؟ 909 01:09:56,192 --> 01:09:59,106 ‫شاید همین یه انگیزه بوده تا پیرمرد رو بکشی 910 01:09:59,107 --> 01:10:01,892 ‫خب، این نظریه نسبتا با عقل جوردرمیاد 911 01:10:01,893 --> 01:10:03,807 ‫اما چیزهایی هستن که توروبیشتر از همه به این قتل ربط میدن 912 01:10:03,808 --> 01:10:06,766 ‫- مثل چی؟ ‫- تو از انباشت ثروت بیزاری 913 01:10:06,767 --> 01:10:08,942 ‫و همه ما قبلاً خشونت رو در رفتارت دیدیم 914 01:10:08,943 --> 01:10:11,031 ‫اوه، شروع شد 915 01:10:11,032 --> 01:10:13,338 ‫هربار که به بن بست میخوری میای سراغ من 916 01:10:13,339 --> 01:10:15,732 ‫این داره مسخره میشه 917 01:10:15,733 --> 01:10:17,951 ‫ما می دونیم که یک نفرآقای فیندلی رو کشته 918 01:10:17,952 --> 01:10:21,085 ‫این کلاهبردارها مظنون هستند، و همینطور آقای واکر، 919 01:10:21,086 --> 01:10:24,175 ‫خانم گرین و خانم وانگ، اما همش داریم دور خودمون میچرخیم 920 01:10:24,176 --> 01:10:27,874 ‫بنظرم تو اون لیست اسم خودت رو جا انداختی، نه؟ 921 01:10:27,875 --> 01:10:31,182 ‫منظورتون چیه آقای کین؟ 922 01:10:31,183 --> 01:10:33,664 ‫من هرگز نمیتونم به کسی آسیب برسونم. 923 01:10:40,323 --> 01:10:41,758 ‫فیلیپ بهشون بگو 924 01:10:41,759 --> 01:10:44,500 ‫بعیده. 925 01:10:44,501 --> 01:10:47,068 ‫اماتو حاضری هر کاری بکنی تا به سویا برنگردی. 926 01:10:49,201 --> 01:10:51,942 ‫و تو چی؟ تو اصلا مشکوک نیستی؟ 927 01:10:51,943 --> 01:10:53,422 ‫امکان نداره! 928 01:10:53,423 --> 01:10:55,424 ‫من دکتر هستم. ‫کار من کمک کردن و شفا دادنه 929 01:10:55,425 --> 01:10:57,904 ‫لابد هیچ پزشکی تا به حال مرتکب جنایت نشده 930 01:10:57,905 --> 01:10:59,819 ‫"جک ریپر" چیه پس؟ 931 01:10:59,820 --> 01:11:01,778 ‫مگه شایعه نشده طرف دکتر بوده؟ 932 01:11:01,779 --> 01:11:05,216 ‫به خاطر یه شایعه بی اسا همه دکترها رو خراب کنید. عالیه، آفرین. 933 01:11:05,217 --> 01:11:07,871 ‫- اچ اچ هولمز چطور؟ ‫- و هاولی کریپن. 934 01:11:07,872 --> 01:11:10,961 ‫برک و هار اجساد را به دانشکده های پزشکی میفروختن. 935 01:11:10,962 --> 01:11:12,876 ‫اجسادی کسایی که خودشون ‫دزدیدن و به قتل رسونده بودن 936 01:11:12,877 --> 01:11:14,356 ‫درس اخلاق از یک وکیل، اون هم وکیلی 937 01:11:14,357 --> 01:11:16,053 ‫که در این نمایش کثیف شرکت کرده. 938 01:11:16,054 --> 01:11:17,620 ‫شنیدن این حرفها از دهن تو واقعا سخته مرد 939 01:11:17,621 --> 01:11:19,186 ‫گمون کنم حق با توئه 940 01:11:19,187 --> 01:11:21,667 ‫اما از اونجایی که امشب ‫همه دارن تقصیرو گردن یکی دیگه میندازن 941 01:11:21,668 --> 01:11:25,367 ‫یکی لطف کنه بگه من برای چی باید موکلمو بکشم؟ 942 01:11:25,368 --> 01:11:28,544 ‫شاید به این دلیل که توتنها کسی ‫هستی که به وصیت نامه دسترسی داری. 943 01:11:28,545 --> 01:11:31,068 ‫- چی؟ ‫- اگر می تونی اسم یکی از ما رو اضافه کنی، 944 01:11:31,069 --> 01:11:33,026 اون یه نفر میتونی خودت باشی 945 01:11:33,027 --> 01:11:34,898 ‫لازم هم نیست تمام ثروت رو برداری. 946 01:11:34,899 --> 01:11:37,422 ‫میتونی فقط یه قسمت کوچیک رو به نام خودت کنی 947 01:11:37,423 --> 01:11:41,818 ‫خوب، با توجه به اینکه من در حال حاضر به وصیت نامه ‫دسترسی ندارم، می تونم بگم که این یک نظریه اشتباهه. 948 01:11:41,819 --> 01:11:43,821 ‫چطور جرات میکنی؟تو وکیل هستی! 949 01:11:46,824 --> 01:11:48,564 ‫کافیه! 950 01:11:48,565 --> 01:11:50,392 ‫این ما رو به جایی نمی رسونه 951 01:11:50,393 --> 01:11:53,482 ‫ما نیاز به استراحت داریم. ‫با پلیس تماس می گیریم 952 01:11:53,483 --> 01:11:55,353 ‫خودشون فردا صبح بهش رسیدگی میکنن 953 01:11:55,354 --> 01:11:57,313 ‫موافقم 954 01:13:30,188 --> 01:13:31,318 ‫چیه؟ 955 01:13:31,319 --> 01:13:32,798 ‫باید با من بیاید 956 01:13:32,799 --> 01:13:34,931 ‫فکر نمیکنم با این شرایط کار درستی باشه 957 01:13:34,932 --> 01:13:37,542 ‫اینطور فکر نمیکنی آقای اسمت هر چی که هست؟ 958 01:13:37,543 --> 01:13:39,415 ‫هنوزم گوردونم، اسمم همینه 959 01:13:40,241 --> 01:13:42,896 ‫اگر می خواستم بمیری، می تونستم ‫به زور وارد بشم 960 01:13:48,075 --> 01:13:49,686 ‫من باید چیزی به شما نشون بدم. 961 01:13:53,733 --> 01:13:55,517 ‫و چرا من بیاد اونو ببینم؟ 962 01:13:55,518 --> 01:13:57,694 ‫چون فکر می کنم شما ‫می تونید قاتل را پیدا کنید. 963 01:14:03,047 --> 01:14:07,312 ‫میدونی، وقتی اولین بار همدیگه ‫رو دیدیم، من رو نگران کردی. 964 01:14:09,488 --> 01:14:12,404 ‫ تو در تشخیص دروغ ‫خیلی ماهر به نظر می رسی. 965 01:14:13,797 --> 01:14:16,582 ‫اما گمونم درهرصورت باید کارمون رو انجام بدیم 966 01:14:21,152 --> 01:14:23,937 ‫و الان فقط یه کار باقی مونده 967 01:14:32,468 --> 01:14:34,034 میراندا کجاست؟ 968 01:14:35,601 --> 01:14:37,341 گوردون کجاست؟ 969 01:14:37,342 --> 01:14:40,605 ‫از دیشب ندیدمش 970 01:14:40,606 --> 01:14:43,087 ‫ گفت که باید به یه چیزی توی اتاق کار رسیدگی کنه 971 01:14:45,306 --> 01:14:46,351 وای نه 972 01:14:50,573 --> 01:14:52,095 ‫دوستان! 973 01:14:52,096 --> 01:14:54,750 ‫یا بگم برادران و خواهران؟ 974 01:14:54,751 --> 01:14:56,055 شوهرم کجاست؟ 975 01:14:56,056 --> 01:14:58,101 ‫اون داره قایق رو برای برگشتمون آماده می کنه. 976 01:14:58,102 --> 01:15:01,017 ‫چند ساعت پیش برای آوردن کارآگاه چرچ اونو برداشت 977 01:15:01,018 --> 01:15:04,542 ‫کارآگاه هارولد چرچ، ‫پاسبانی دارتموث. از دیدنتون خوشوقتم. 978 01:15:04,543 --> 01:15:09,112 ‫حرف برای گفتن زیاده، ‫یک قاتل بین ماست 979 01:15:09,113 --> 01:15:10,461 ‫باز شوالیه بازی شروع شد 980 01:15:10,462 --> 01:15:12,116 ‫دلیلی برای نگرانی وجود نداره قربان 981 01:15:17,730 --> 01:15:20,603 ‫خوب پس ، شروع کنیم؟ 982 01:15:50,458 --> 01:15:51,503 ‫این منم 983 01:15:53,026 --> 01:15:55,462 ‫ اینجاتقریبا 14 سالم بوده 984 01:15:55,463 --> 01:16:00,424 ‫اون تمام این مدت ما رو زیر نظر داشته. 985 01:16:00,425 --> 01:16:03,254 ‫متاسفانه باید بگم این فقط یه چشمشه 986 01:16:17,224 --> 01:16:19,182 ‫گوردون و کاترین وقتی گفتند که ما 987 01:16:19,183 --> 01:16:21,141 ‫رو زیر نظر دارند دروغ نمی گفتند. 988 01:16:22,273 --> 01:16:24,231 ‫خب، اینا دقیقا چه کوفتیه؟ 989 01:16:27,583 --> 01:16:31,411 ‫دوربین، اون هم از نوع گرون قیمتش 990 01:16:31,412 --> 01:16:34,458 ‫بصورت جزئی از دکور هر اتاق نصب شده 991 01:16:34,459 --> 01:16:36,634 ‫با این ویژگی جالب که فیلم رو هم ضبط 992 01:16:36,635 --> 01:16:39,333 - و دوباره پخش می کنه - ‫غیر ممکنه 993 01:16:43,250 --> 01:16:47,253 ‫فیندلی هم با ارتش آمریکا ‫و هم با ارتش بریتانیا ارتباط داشت 994 01:16:47,254 --> 01:16:48,603 ‫اون هم با رده های بالا 995 01:16:48,604 --> 01:16:51,867 ‫یک روز تمام این وسایل و ابزار 996 01:16:51,868 --> 01:16:55,697 ‫با چند مرد با ظاهری بسیار جدی و ‫یونیفرم به تن دم در سبز شدن. 997 01:16:55,698 --> 01:16:57,612 ‫اون بهم نشون داد که چجوری باید باهاشون کار کنم 998 01:16:57,613 --> 01:17:00,746 ‫اما هرگز نگفت که چنین فناوری ‫را از کجا به دست آورده 999 01:17:06,230 --> 01:17:08,231 ‫اولین بار زمانی که صدای جیغ کارمن را از 1000 01:17:08,232 --> 01:17:10,973 ‫دیوارها شنیدم، مشکوک شدم 1001 01:17:10,974 --> 01:17:14,977 ‫حتی اگر ادعای عایق صدا بودن اتاق ها ‫دروغی برای تحریک کردن ما باشه، 1002 01:17:14,978 --> 01:17:18,241 ‫خانه ای به این محکمی باید ‫صدا را بیشتر از اون کاهش میداد 1003 01:17:18,242 --> 01:17:21,810 ‫اما فیندلی پشت این دیوارها راهرو های زیادی ساخته بود 1004 01:17:21,811 --> 01:17:24,640 پس قاتل را دیدی؟ 1005 01:17:26,206 --> 01:17:28,468 ‫این مسخرست. من دارم میرم 1006 01:17:28,469 --> 01:17:30,645 ‫متاسفانه نمیتونم انی اجازه رو بدم جناب 1007 01:17:30,646 --> 01:17:31,907 ‫ مطمئنمم که درک می کنید. 1008 01:17:31,908 --> 01:17:33,082 ‫این فیلم ها اطلاعات 1009 01:17:33,083 --> 01:17:35,519 خیلی با ارزشی درخودشون دارن 1010 01:17:35,520 --> 01:17:38,218 ‫اما مطمئنم که قبلش توضیح بیشتری میخواید 1011 01:17:41,787 --> 01:17:46,443 ‫زیاد که با گل های رز کار کنی دیگه ‫ به چنین زخم هایی عادت میکنی 1012 01:17:46,444 --> 01:17:50,013 ‫مطمئنم شما هم همچین تجربه ای داشتید آقای کین 1013 01:17:56,280 --> 01:17:57,933 ‫خطرات همراه این شغله 1014 01:17:57,934 --> 01:18:03,286 ‫فیندلی اصرار داشت که قبل از به قتل 1015 01:18:03,287 --> 01:18:06,899 ‫رسیدنم سناریوهای مختلف رو امتحان کنیم 1016 01:18:08,248 --> 01:18:10,511 ‫دست های پدرتون به ‫طرز وحشتناکی میلرزیدن. 1017 01:18:14,646 --> 01:18:16,995 ‫چطور میتونسته با آدمهای اطرافش انقدر بدرفتاری کنه؟ 1018 01:18:16,996 --> 01:18:18,954 ‫مردان ثروتمند باخدمشون رفتار دوستانه ای ندارن 1019 01:18:18,955 --> 01:18:23,046 ‫باید بهم بربخوره اما... حق باتوئه پسر 1020 01:18:24,656 --> 01:18:26,962 ‫مطمئنم که میدونید پدر ما اهل سفر بوده 1021 01:18:26,963 --> 01:18:29,747 ‫و ماجراجویی هاش رو مستند میکرده 1022 01:18:29,748 --> 01:18:33,142 ‫همینطور روابطش رو... لیو چان. 1023 01:18:33,143 --> 01:18:34,796 مادرم 1024 01:18:34,797 --> 01:18:36,363 ‫اِزمه بلانکو. 1025 01:18:36,973 --> 01:18:38,017 ‫و مادر من 1026 01:18:40,063 --> 01:18:41,194 ‫لطفا این کارو نکن. 1027 01:18:43,370 --> 01:18:46,155 ‫طبیعتاً اسم مادر من هم اینجا هست 1028 01:18:46,156 --> 01:18:47,983 ‫اما یک نام نیست 1029 01:18:47,984 --> 01:18:52,117 ‫نه واکر، نه آمریکایی، نه چیزی از این دست. 1030 01:18:52,118 --> 01:18:56,252 ‫اما یک نام هست که بارها و بارها ذکر شده: شِلبی. 1031 01:18:56,253 --> 01:19:00,647 ‫او اولین خدمتکاری بود که در عمارت کار میکرد و 1032 01:19:00,648 --> 01:19:03,781 ‫ ظاهراً تأثیر زیادی روی فیندلی داشته. 1033 01:19:03,782 --> 01:19:07,698 ‫در چند صفحه اول با دقت و اشتیاق در مورد 1034 01:19:07,699 --> 01:19:09,831 ‫عاشقانه های فیندلی نوشته شده 1035 01:19:09,832 --> 01:19:13,009 ‫انگار که چیز دیگه ای تو زندگیش مهم نیست 1036 01:19:14,358 --> 01:19:17,795 شلبی و فرزندش 1037 01:19:17,796 --> 01:19:23,933 ‫همونطور که متوجه شدید ‫خدمتکار یک بچه داشته،یک پسر. 1038 01:19:38,077 --> 01:19:40,558 ‫کارآگاه، جیب کتش روچک می‌کنید؟ 1039 01:19:41,689 --> 01:19:43,343 ‫تکون نخور مرد 1040 01:20:02,623 --> 01:20:06,540 ‫آره. شلبی واکر و لوئیس فیندلی 1041 01:20:08,412 --> 01:20:10,587 ‫متاسفانه باید بگم این چیزی رو ثابت نمیکنه 1042 01:20:10,588 --> 01:20:12,590 ‫صبرداشته باشید 1043 01:20:22,382 --> 01:20:24,210 ‫ اون گفت که باهاش ازدواج میکنه 1044 01:20:26,212 --> 01:20:27,823 ‫بارها و بارها و بارها. 1045 01:20:30,216 --> 01:20:36,570 ‫برای همین هم مادرم منتظر موند و منتظر ‫موند تا فیندلی موضوعو به پدر و مادرش بگه. 1046 01:20:37,528 --> 01:20:40,051 ‫مادرم هنو زجوون بود، وقت داشت 1047 01:20:40,052 --> 01:20:41,967 ‫اما بعدش باردار شد... 1048 01:20:45,057 --> 01:20:46,885 ‫و این همه چیز را تغییر داد 1049 01:20:49,366 --> 01:20:53,152 ‫گفت چاره ای جز اخراج اون نداره. 1050 01:20:55,720 --> 01:20:58,592 ‫و هیچی بهش نرسید 1051 01:21:00,899 --> 01:21:04,033 ‫اگر حقوق بیشتر میگرفت بقیه مشکوک میشدن 1052 01:21:07,036 --> 01:21:10,082 ‫برای همین هم...اون هیچ جایی برای رفتن نداشت 1053 01:21:12,737 --> 01:21:15,217 ‫خانواده خودش طردش کردن 1054 01:21:15,218 --> 01:21:20,701 ‫چون اون مجرد بود و حامله 1055 01:21:22,007 --> 01:21:25,880 یک پسر حرامزاده 1056 01:21:25,881 --> 01:21:29,885 ‫برای همین به آمریکا رفت 1057 01:21:32,017 --> 01:21:33,758 ‫منو تو قایق به دنیا آورد 1058 01:21:35,238 --> 01:21:37,021 ‫اون همیشه امیدوار بود که 1059 01:21:37,022 --> 01:21:42,071 ‫که... فیندلی یه روز میاد دنبالش 1060 01:21:43,811 --> 01:21:46,553 ‫و میتونیم زندگی راحت و آسوده ای داشته باشیم 1061 01:21:47,990 --> 01:21:51,601 ‫برای همین دنبال کار ثابت نرفت 1062 01:21:51,602 --> 01:21:56,998 ‫چون مطمئن بود که یکی از همین روزها ‫ شاهزاده سوار بر اسبش میرسه 1063 01:21:56,999 --> 01:22:00,045 ‫اون می گفت: بابا میاد و ما رو نجات میده 1064 01:22:03,396 --> 01:22:04,702 بابا 1065 01:22:08,010 --> 01:22:09,489 ‫بعدش مریض شد 1066 01:22:12,710 --> 01:22:16,887 ‫آنقدر مریض شده بود که ‫غرورش را لگد کرد و... 1067 01:22:16,888 --> 01:22:23,547 ‫ نامه ای برای فیندلی نوشت ‫و ازش درخواست کمک کرد. 1068 01:22:26,942 --> 01:22:28,944 ‫یک کلمه هم جواب نداد 1069 01:22:31,120 --> 01:22:32,903 ‫قبل از مردنش حقیقت رو درمورد فیندلی بهم گفت 1070 01:22:32,904 --> 01:22:36,559 مورد فیندلی قبل از مرگ او می دانم. 1071 01:22:36,560 --> 01:22:39,171 ‫و وقتی روزش فرا رسید... 1072 01:22:40,956 --> 01:22:43,175 ‫آنجا بود که عهد کردم که... تا آخر 1073 01:22:45,351 --> 01:22:48,005 من تا آخر عمر دنبال فیندلی 1074 01:22:48,006 --> 01:22:51,009 ‫عمرم دست از سرفیندلی و امثال اون برندارم 1075 01:22:54,273 --> 01:22:56,057 ‫افراد ثروتمند و بانفوذ، می دونند که اطلاعات 1076 01:22:56,058 --> 01:23:01,714 ‫میتونه بیشتر از هر چاقو 1077 01:23:01,715 --> 01:23:06,110 یا تفنگی بهشون صدمه بزنه. 1078 01:23:06,111 --> 01:23:09,245 ‫برای همین روزنامه نگار شدم 1079 01:23:11,203 --> 01:23:14,118 ‫رازهای کثیف و جرمهاشونو پیدا می‌کردم و اونها رو 1080 01:23:14,119 --> 01:23:17,904 ‫جلوی چشم همه فاش میکردم 1081 01:23:17,905 --> 01:23:20,082 ‫اون شاهد تک تک حرکاتت بود 1082 01:23:27,611 --> 01:23:28,786 ‫اونها... 1083 01:23:32,224 --> 01:23:33,877 ‫اونها گزارش های من هستن 1084 01:23:33,878 --> 01:23:37,055 ‫همش تو این آلبوم هست او شدیدا بهت افتخار می کرده. 1085 01:23:38,448 --> 01:23:40,492 ‫اون خیلی به سیاست پشت کارت اهمیت نمی داد، 1086 01:23:40,493 --> 01:23:42,973 ‫بلکه این مصمم بودن و بی پرواییت براش مهم بوده 1087 01:23:42,974 --> 01:23:45,541 ‫تو تمام آن چیزی بودی که ‫اون در یک وارث می خواست، 1088 01:23:45,542 --> 01:23:47,151 ‫چون تو هم مثل اون بودی 1089 01:23:47,152 --> 01:23:49,545 ‫من اصلا شبیه اون نبودم! 1090 01:23:49,546 --> 01:23:51,155 ‫ به اطرافت نگاه کن 1091 01:23:51,156 --> 01:23:55,377 ‫اونم در حالی که از قصر طلاکاری ‫شده اش ما روتماشا می کرد. 1092 01:23:55,378 --> 01:23:58,075 ‫اما گذاشت طوفان مارو با خودش ببره 1093 01:23:58,076 --> 01:24:02,254 و در هر زمان، او می توانست رنج ما را کاهش دهد، اما، نه. 1094 01:24:03,951 --> 01:24:06,041 ‫اما گذاشت طوفان مارو با خودش ببره 1095 01:24:07,564 --> 01:24:11,219 ‫و درست در جایی که وقتش رسیده بود که 1096 01:24:11,220 --> 01:24:13,700 ‫کار درست رو انجام بده، مارو کشونداینجا 1097 01:24:17,356 --> 01:24:18,705 ‫دوباره بازی داد 1098 01:24:22,405 --> 01:24:27,365 ‫برای همین اومدم و تنها کاری روکه اون مرد 1099 01:24:27,366 --> 01:24:31,978 ‫اون مرد ترسو ‫بلد بود انجام بده تموم کردم 1100 01:24:31,979 --> 01:24:33,459 ‫من بازی رو متوقف کردم. 1101 01:24:34,895 --> 01:24:36,331 ‫با کشتنش؟ 1102 01:24:36,332 --> 01:24:38,202 ‫با انجام کاری که لازم بود 1103 01:24:38,203 --> 01:24:39,509 ‫با متهم کردن من؟ 1104 01:24:40,901 --> 01:24:43,773 ‫متهم کردن گوردون،بعدش ‫میراندا، و زمانی که این کار جواب نداد 1105 01:24:43,774 --> 01:24:45,949 ‫باعث شدی خودمون به همدیگه تهمت بزنیم 1106 01:24:45,950 --> 01:24:47,908 ‫که خودت بتونی قسر در بری 1107 01:24:50,215 --> 01:24:53,348 ‫ترسوی واقعی تو هستی!! 1108 01:24:53,349 --> 01:24:54,567 ‫خب... 1109 01:24:56,091 --> 01:24:59,355 ‫گمونم حداقل یه چیزایی ازش بهم به ارث رسیده 1110 01:25:04,229 --> 01:25:06,405 ‫اما شما باید از من ممنون باشید 1111 01:25:07,972 --> 01:25:10,887 ‫آزادتون کردم... اون پول نفرین شده‌ست 1112 01:25:10,888 --> 01:25:13,324 ‫چهار نفر دیگه تا ابد خودمونو سرزنش میکردیم که 1113 01:25:13,325 --> 01:25:15,674 ‫چرا فیندلی فکر میکرده 1114 01:25:15,675 --> 01:25:17,024 ما به اندازه کافی خوب نیستیم. 1115 01:25:19,244 --> 01:25:22,987 ‫و برای تنها برنده خوش شانس... 1116 01:25:25,163 --> 01:25:29,253 ‫این حکم یه تقدیر شوم رو داره، ‫این که توی قفس زندونی بشی 1117 01:25:29,254 --> 01:25:33,257 ‫و در نهایت به یک کپی ضعیف از اون مرد تبدیل بشی 1118 01:25:33,258 --> 01:25:35,172 ‫ این درست نیست. 1119 01:25:35,173 --> 01:25:37,523 ‫این بازی هیچ وقت بابت انتخاب نبوده 1120 01:25:38,916 --> 01:25:40,830 ‫داشته زحمت اضافه به خودش میداده 1121 01:25:40,831 --> 01:25:42,833 ‫انتخاب اون همیشه تو بودی، دونالد. 1122 01:25:43,877 --> 01:25:46,444 ‫این ماجرا یه تست برا ی امتحان کردن تو بود 1123 01:25:46,445 --> 01:25:48,620 ‫ما هرگز گزینه های جدی نبودیم. 1124 01:25:48,621 --> 01:25:51,581 ‫و الان، هیچ کسی نخواهد بود. 1125 01:25:52,886 --> 01:25:55,758 ‫ارث باید به طور مساوی بین فرزندان 1126 01:25:55,759 --> 01:25:57,760 ‫اون تقسیم شود. قانونش این نیست؟ 1127 01:25:57,761 --> 01:26:01,242 ‫احتمالاً، اما وصیت نامه 1128 01:26:01,243 --> 01:26:03,548 ‫مشخصا گفته باید یک نفر انتخاب بشه 1129 01:26:03,549 --> 01:26:06,377 ‫درغیر اینصورت تمام دارایی ها به صنایع ‫فیندلی بازگردانده میشه 1130 01:26:06,378 --> 01:26:09,163 ‫و یک جانشین توسط ‫هیئت مدیره انتخاب میشه. 1131 01:26:09,164 --> 01:26:15,865 ‫با این حال، اگر وارثی انتخاب ‫می شد، به همه رسیدگی می شد. 1132 01:26:15,866 --> 01:26:18,955 ‫که در اون صورت باید فامیلیتون رو تغییر میدادید 1133 01:26:18,956 --> 01:26:22,219 ‫و قسم میخوردید که راز فیندلی رو فاش نکنید 1134 01:26:22,220 --> 01:26:24,483 ‫بازی توی بازی 1135 01:26:25,528 --> 01:26:27,269 ‫ببریدش، کارآگاه. 1136 01:26:51,206 --> 01:26:52,989 ‫من واقعا متاسفم. 1137 01:26:52,990 --> 01:26:56,253 ‫اگر عمق سادیسم اونو میدونستم، 1138 01:26:56,254 --> 01:26:59,038 ‫هرگز خودمو وارد این ماجرا نمیکردم 1139 01:26:59,039 --> 01:27:01,128 ‫اونوقت یه نفر دیگرو پیدا می کرد. 1140 01:27:05,872 --> 01:27:08,483 ‫پدرمون ارزش 1141 01:27:08,484 --> 01:27:10,267 و جایگاه ماروتعریف نمیکنه 1142 01:27:10,268 --> 01:27:13,228 ‫ما صاحب سرنوشت خودمون هستیم. 1143 01:27:15,273 --> 01:27:19,755 ‫- ما به اون نیازی نداریم. ‫- یا به پولش. 1144 01:27:19,756 --> 01:27:21,584 ‫چون همدیگرو داریم. 1145 01:27:41,517 --> 01:27:43,300 ‫قراره چی به سرش بیاد؟ 1146 01:27:43,301 --> 01:27:45,128 ‫پرونده مختومه است 1147 01:27:45,129 --> 01:27:47,217 ‫ بقیه عمرش رو باید گوشه زندان سر کنه 1148 01:27:47,218 --> 01:27:48,566 ‫چقدر حیف 1149 01:27:48,567 --> 01:27:52,048 ‫اوه تو خیلی مهربونی 1150 01:27:52,049 --> 01:27:54,877 ‫برای همینم هست که هیچ وقت کارآگاه نمیشی عزیزم 1151 01:27:54,878 --> 01:27:57,706 ‫به این میگن دلسوزی، با همین تونستم مچت رو بگیرم 1152 01:27:57,707 --> 01:27:59,752 ‫با همین مچ امثال تورو بعدها بیشتر میگیرم 1153 01:28:00,753 --> 01:28:02,406 ‫و منو عزیزم صدا نکن 1154 01:28:02,407 --> 01:28:04,453 ‫میبینمت خواهر 1155 01:28:06,368 --> 01:28:10,849 ‫خانم صبر کنید ‫شما برای اینکار استعداد دارید 1156 01:28:10,850 --> 01:28:12,503 ‫اگر برای شروع کمک خواستید 1157 01:28:12,504 --> 01:28:14,244 ‫من در اسکاتلند یارد دوستانی دارم. 1158 01:28:14,245 --> 01:28:16,768 ‫اوه، متشکرم. 1159 01:28:16,769 --> 01:28:19,597 ‫اما فکر می کنم تنهایی بهتر بتونم کار کنم 1160 01:28:19,598 --> 01:28:21,904 ‫اوه، مثل یک کارآگاه خصوصی؟ اما پولش... 1161 01:28:21,905 --> 01:28:24,559 ‫اوه، من هرگز از پول استفاده زیادی نکرده ام، اما دوست 1162 01:28:24,560 --> 01:28:28,650 ‫دارم در خدمت افرادی باشم که واقعاً به کمکم نیاز دارند. 1163 01:28:28,651 --> 01:28:30,565 ‫با همه اینها، اینو نگه میدارم 1164 01:28:30,566 --> 01:28:32,915 ‫حتی یک کارآگاه خوب هم ‫گهگاه به کمک نیازه. 1165 01:28:32,916 --> 01:28:34,351 ‫درست میگید، خانم. 1166 01:28:34,352 --> 01:28:35,700 ‫مطمئن باشید کاری میکنم همه بفهمن یک کارآگاه 1167 01:28:35,701 --> 01:28:37,789 ‫خصوصی زن قاتل لوئیس فایندلی 1168 01:28:37,790 --> 01:28:39,008 رو پیدا کرده 1169 01:28:39,009 --> 01:28:40,750 ممنونم آقا 1170 01:28:44,275 --> 01:28:46,799 ‫داشتم فکر میکردم...درمورد خودمون 1171 01:28:47,365 --> 01:28:48,758 ‫منم همینطور 1172 01:28:50,063 --> 01:28:52,282 ‫اینکه نمیتونیم با هم باشیم 1173 01:28:52,283 --> 01:28:54,720 ‫دلیل نمیشه که توی زندگی همدیگه هم نباشیم 1174 01:28:57,070 --> 01:28:59,376 ‫من تا حالا برادر کوچیک نداشتم. 1175 01:28:59,377 --> 01:29:02,466 ‫من اونقدرها هم جوون نیستم. 1176 01:29:02,467 --> 01:29:05,209 ‫عزیزم ، شوخی بود 1177 01:29:14,436 --> 01:29:16,438 ‫گمونم تورو هم به حال خودت ول کرده 1178 01:29:18,440 --> 01:29:21,659 ‫خب چرا به جمع ما گمشده ها نمیای؟ 1179 01:29:21,660 --> 01:29:23,358 ‫ما باید مراقب همدیگه باشیم. 1180 01:29:23,382 --> 01:29:33,382 فیلم های جذاب دیگر در ..::Filmlost.in::.. 1181 01:29:33,406 --> 01:29:39,406 ‫مترجم:آیدا تهرانی. 1182 01:29:39,430 --> 01:29:54,430 اينستاگرام و کانال تلگرام فیلم لاست telegram.me/Filmlost instagram.com/Filmlost.in