1 00:00:05,024 --> 00:00:10,024 مترجم: میثم موسویان MeysaM.UnicorN t.Me/unicorn025 2 00:00:10,927 --> 00:00:13,555 ‫اونایی که عاشقشونی... 3 00:00:13,638 --> 00:00:16,766 ‫جوری که عاشقتن... 4 00:00:16,850 --> 00:00:19,978 ‫جوری که تو عاشق خودتی. 5 00:00:20,061 --> 00:00:21,646 ‫ناماسته. 6 00:00:21,730 --> 00:00:25,233 ‫به مدیتیشن همراه با راهنمایی ‫اسموث برین خوش اومدین... 7 00:00:25,316 --> 00:00:29,237 ‫تا در این دوران سخت توی رابطه‌ی خودتون ‫راهتون رو پیدا کنید. 8 00:00:29,320 --> 00:00:31,990 ‫انرژی منفی رو با بازدم بده بیرون. 9 00:00:32,073 --> 00:00:32,907 ‫ایوا! 10 00:00:33,825 --> 00:00:35,660 ‫ماریو کانتون اون‌قدر گیه ‫که وقتی به دنیا اومد... 11 00:00:35,744 --> 00:00:37,912 ‫دکتر بهش اسپنک زد و اون گفت... 12 00:00:38,747 --> 00:00:39,914 ‫می‌تونی در بزنی؟ 13 00:00:40,665 --> 00:00:42,375 ‫چرا باید دکتر در کون یه نوزاد بزنه؟ 14 00:00:42,459 --> 00:00:45,670 ‫نه، می‌تونی قبل اینکه بیای وارد اتاقم ‫بشی در بزنی؟ 15 00:00:45,754 --> 00:00:49,257 ‫خب، اولا این اتاق من توی خونه‌ی منه. 16 00:00:49,341 --> 00:00:50,925 ‫و این هر اتاقی نیست. 17 00:00:51,009 --> 00:00:54,095 ‫این اتاق از سال ۱۹۸۷ تا ‫۱۹۹۲ سوییت مهمان بوده. 18 00:00:54,179 --> 00:00:55,597 ‫می‌دونم و اعصاب خورد کنه. 19 00:00:55,680 --> 00:00:58,683 ‫من توسط تصاویر تو که داری با جنایتکارای ‫جنگی واقعی دست میدی احاطه شدم. 20 00:00:58,767 --> 00:01:01,186 ‫- می‌تونم چند تا از این عکس‌ها رو مخفی کنم؟ ‫- نه. 21 00:01:01,269 --> 00:01:03,146 ‫خیلی خب، برمی‌گردیم به جوک. 22 00:01:03,229 --> 00:01:06,024 ‫ماریو کانتون اون‌قدر گیه، ‫که وقتی به دنیا اومد... 23 00:01:06,107 --> 00:01:08,193 ‫دکتر بهش اسپنک زد و اون گفت... 24 00:01:09,069 --> 00:01:10,695 ‫حالا برگرد. نوبت منه. 25 00:01:11,363 --> 00:01:12,489 ‫این خوبه. این خوبه. 26 00:01:12,572 --> 00:01:15,116 ‫خیلی خب، من درو باز میذارم. ‫می‌خوام این اتاق هوا بخوره. 27 00:01:27,795 --> 00:01:29,589 ‫من یه تماس دریافت کردم. 28 00:01:35,136 --> 00:01:37,389 ‫همون‌طور که داشتم می‌گفتم،‌ میزبان... 29 00:01:49,651 --> 00:01:51,985 ‫اونا لهستانی هستن، نمی‌دونم چرا. 30 00:01:53,029 --> 00:01:56,825 ‫بگذریم، دنی کالینز با من تماس گرفت. 31 00:01:57,783 --> 00:01:59,035 ‫اون داره از برنامه‌ی آخر شب میره. 32 00:02:00,453 --> 00:02:04,457 ‫من بیش از ۴۰ سال برای فرصت دوباره صبر کردم. 33 00:02:04,541 --> 00:02:05,834 ‫این فرصت دوباره‌ی منه. 34 00:02:06,835 --> 00:02:08,627 ‫من اون صندلی رو می‌خوام. 35 00:02:10,213 --> 00:02:11,881 ‫خیلی خب، مو به کل تنم سیخ شد. 36 00:02:11,965 --> 00:02:13,758 ‫- حسش کن. سیخه. ‫- نه. 37 00:02:13,842 --> 00:02:15,343 ‫خیلی خب، می‌دونم این توی دنیای من نیست، 38 00:02:15,427 --> 00:02:18,054 ‫اما مگه شبکه از قبل نمیدونه ‫که کیو میخواد جاش بذاره؟ 39 00:02:18,138 --> 00:02:20,974 ‫معمولا این‌طوریه، اما فعلا ‫یه جانشین مشخص نیست. 40 00:02:21,057 --> 00:02:23,351 ‫به علاوه، همه هنوز در مورد میزبانی دبورا ‫توی اون قسمت حرف میزنن. 41 00:02:23,435 --> 00:02:26,896 ‫پس با اینکه احتمالش کمه، ‫اگه فرصتی باشه، همینه. 42 00:02:26,980 --> 00:02:28,398 ‫این قرار نیست آسون باشه. 43 00:02:28,481 --> 00:02:31,526 ‫این شبکه برای برنامه‌ی ساعت ۱۱:۳۰ ‫هیچ‌وقت یه زن رو استخدام نکرده... 44 00:02:31,609 --> 00:02:34,612 ‫یا کسی که به سن من باشه، ‫یا... بذارین روراست باشیم، یه بلوند. 45 00:02:35,655 --> 00:02:37,615 ‫رئیس‌جمهور شدن آسون‌تره. 46 00:02:37,699 --> 00:02:39,200 ‫پس بهتر نیست این کارو بکنیم؟ 47 00:02:39,284 --> 00:02:42,370 ‫وای خدا، خیلی دوست دارم ‫اون باغ‌ها دستم باشن. 48 00:02:42,454 --> 00:02:45,457 ‫اما هر باری که توی کاخ سفیدم ‫اونجا کوچیک به نظر میاد. 49 00:02:45,540 --> 00:02:46,583 ‫البته. 50 00:02:46,666 --> 00:02:48,585 ‫بگذریم، چند هفته‌ی آینده خیلی مهمه. 51 00:02:48,668 --> 00:02:52,589 ‫من باید نسبت به همیشه خنده‌دارتر ‫و حواس‌ ‌جمع‌تر باشم. 52 00:02:52,672 --> 00:02:57,385 ‫برای همین ایوا لطف کرد که در زمان استراحتش ‫بیاد اینجا. 53 00:02:57,469 --> 00:02:58,887 ‫اول باید رُست بشم. 54 00:02:58,970 --> 00:03:00,847 ‫جیمی، کسی توی شبکه هست که ‫بتونیم دعوتش کنیم؟ 55 00:03:00,930 --> 00:03:02,599 ‫- آره، دارم بهش رسیدگی می‌کنم. ‫- عالیه. 56 00:03:02,682 --> 00:03:06,561 ‫مهمتر از اون، دیمین، برای من وقت ‫ماساژ تخلیه لنف و لیزر فرکسل بگیر. 57 00:03:06,644 --> 00:03:08,646 ‫ایوا، تو باید نویسنده‌های ‫جدید منو اخراج کنی. 58 00:03:08,730 --> 00:03:10,482 ‫- چی؟ ‫- آره، اونا توی دفترش هستن. 59 00:03:10,565 --> 00:03:12,609 ‫مدت زیادی اونجا هستن. ‫من بهشون مغز خشکبار دادم. 60 00:03:14,110 --> 00:03:15,195 ‫جدی میگی؟ 61 00:03:15,278 --> 00:03:17,280 ‫نه، من نمی‌تونم اخراجشون کنم. ‫ما همو می‌شناسیم. 62 00:03:17,364 --> 00:03:20,784 ‫من نباید دشمن جدیدی برای خودم بتراشم. 63 00:03:20,867 --> 00:03:22,869 ‫این باعث میشه ضربه‌ی کمتری ‫به من وارد شه. 64 00:03:22,952 --> 00:03:24,621 ‫شوخی می‌کنی؟ 65 00:03:24,704 --> 00:03:27,082 ‫نه، صبر کن، برای چی داری میری؟ 66 00:03:27,165 --> 00:03:28,708 ‫هی، جیمی، بهش بگو... 67 00:03:33,296 --> 00:03:35,924 ‫انگار یکی همیشه فرنچ تست درست می‌کنه. 68 00:03:36,007 --> 00:03:37,216 ‫- آره. ‫- اما این‌طور نیست. 69 00:03:37,300 --> 00:03:39,636 ‫الان هیچ کسی توی آشپزخونه نیست. 70 00:03:39,719 --> 00:03:40,845 ‫این‌طور فکر نمی‌کنم. 71 00:03:40,929 --> 00:03:44,224 ‫سلام! چه خبر، رفقا؟ 72 00:03:44,307 --> 00:03:45,225 ‫- ایوا؟ ‫- سلام. 73 00:03:45,308 --> 00:03:47,060 ‫آره، رفیقتون اومده. 74 00:03:47,143 --> 00:03:48,812 ‫از وگاس لذت می‌برین، یا... 75 00:03:48,895 --> 00:03:50,230 ‫- آره، خوبه. ‫- این خوبه. 76 00:03:50,313 --> 00:03:53,108 ‫یکم عجیبه. من نمی‌تونم سبزیجات پیدا کنم. 77 00:03:53,191 --> 00:03:54,109 ‫آره. 78 00:03:54,192 --> 00:03:56,653 ‫خب، من یه خبری دارم... 79 00:03:56,736 --> 00:03:58,279 ‫از رئیس. 80 00:03:59,155 --> 00:04:01,658 ‫چطور اینو بگم؟ 81 00:04:01,741 --> 00:04:04,077 ‫شماها یادتونه که توی «عصر یخبندان ۱۲» 82 00:04:04,160 --> 00:04:08,456 ‫اون سنجابه مجبور شد اون دوقلوها رو ‫ول کنه که بتونن برگردن به جزیره‌شون... 83 00:04:08,540 --> 00:04:11,042 ‫چون روی توده‌ی یخ جا نبود؟ 84 00:04:12,669 --> 00:04:15,255 ‫- تو داری ما رو اخراج می‌کنی؟ ‫- نه، نه. 85 00:04:15,338 --> 00:04:16,548 ‫- آره. ‫- چی؟ 86 00:04:16,630 --> 00:04:18,466 ‫- وای خدا. ‫- این برای شما خوبه. 87 00:04:18,550 --> 00:04:20,385 ‫شماها نمی‌خواین اینجا باشین. 88 00:04:20,468 --> 00:04:21,886 ‫- این تقصیر توئه. ‫- چی؟ 89 00:04:21,970 --> 00:04:23,680 ‫- منظورت چیه که تقصیر منه؟ ‫- تو منم کشیدی پایین. 90 00:04:23,763 --> 00:04:25,598 ‫برای همینه که تا سال اول دانشگاهت ‫توی مجله‌ی هجو «لمپون» نبودی. 91 00:04:25,682 --> 00:04:27,684 ‫- تو بامزه نیستی. ‫- تو بامزه نیستی! 92 00:04:27,767 --> 00:04:28,977 ‫تو نمی‌تونی یه جوک بنویسی. 93 00:04:29,060 --> 00:04:33,023 ‫تو سریال «۳۰ راک»‌ رو تماشا کردی، یه کلمه ‫از یه نمایشنامه‌ی کارلاک رو عوض کردی... 94 00:04:33,106 --> 00:04:34,566 ‫و اسم خودتو گذاشتی حرفه‌ای. 95 00:04:34,649 --> 00:04:37,527 ‫وای خدای من. تو گیر دادی که منو ‫با رابرت کارلاک مقایسه کنی. 96 00:04:37,610 --> 00:04:40,113 ‫- این افتضاح بود. ‫- فراموشش می‌کنی. 97 00:04:40,196 --> 00:04:42,657 ‫نه، من هیچ وقت فراموشش نمی‌کنم. ‫یکیشون گریه کرد. 98 00:04:42,741 --> 00:04:43,825 ‫این خوبه. 99 00:04:43,908 --> 00:04:45,284 ‫همیشه اونایی که گریه نمی‌کنن... 100 00:04:45,368 --> 00:04:47,620 ‫بخاطر اخراج نادرست ازت شکایت می‌کنن. 101 00:04:47,704 --> 00:04:49,914 ‫سلام. شرمنده که مزاحم شدم. 102 00:04:49,998 --> 00:04:52,125 ‫من دارم با تهیه‌کننده‌های ‫رست تلفنی حرف میزنم، و... 103 00:04:52,207 --> 00:04:53,501 ‫صدا رو قطع کردم، نگران نباشین. 104 00:04:53,585 --> 00:04:56,713 ‫میگن خیلی خوبه که یه عضو خانواده ‫شخص مورد نظر رو رست کنه، 105 00:04:56,796 --> 00:04:58,548 ‫و اونا دی‌جی رو پیشنهاد دادن. 106 00:04:58,631 --> 00:05:00,884 ‫- قطعا نه. ‫- یا... 107 00:05:00,967 --> 00:05:03,595 ‫کتی. ونس. خواهرت. 108 00:05:03,678 --> 00:05:05,513 ‫- من از دی‌جی می‌خوام این کارو بکنه. ‫- عالیه. 109 00:05:05,597 --> 00:05:07,432 ‫اون عاشق این ایده‌ست. ‫خیلی ذوق‌زده شده. 110 00:05:07,515 --> 00:05:09,309 ‫آره، اون تماس می‌گیره. 111 00:05:10,018 --> 00:05:11,144 ‫یادم رفت نشونت بدم. 112 00:05:11,227 --> 00:05:12,687 ‫من به دیمین گفتم اینو درست کنه. 113 00:05:12,771 --> 00:05:15,940 ‫این چاپ تمام قد همه‌ی کسایی ‫هست که قراره رست رو انجام بدن. 114 00:05:16,024 --> 00:05:19,611 ‫این‌جوری می‌تونیم روی حمله به ‫نقص‌های فیزیکیشون تمرکز کنیم. 115 00:05:20,820 --> 00:05:23,948 ‫فقط می‌خوام بگم که رست کردن غیراخلاقیه. 116 00:05:24,032 --> 00:05:25,950 ‫هر چیزی در مورد اونا مشکل‌سازه. 117 00:05:26,034 --> 00:05:27,327 ‫همیشه بی‌انصافی میشه، 118 00:05:27,410 --> 00:05:30,330 ‫تقریبا همیشه در حق زن‌ها ‫و سایر گروه‌های محروم. 119 00:05:30,413 --> 00:05:32,916 ‫اگه بهش فکر کنی یه جورایی فاشیستیه. 120 00:05:32,999 --> 00:05:35,543 ‫برای همین من یه سوال ازت دارم. 121 00:05:35,627 --> 00:05:39,172 ‫نظرت چیه که ما رست رو تغییر بدیم؟ 122 00:05:39,255 --> 00:05:40,924 ‫به جای مسخره کردن تمجید کنیم؟ 123 00:05:41,007 --> 00:05:44,511 ‫من از تو یه سوال دارم. ‫چی با «سینه‌ی تخت» هم قافیه‌ست. 124 00:05:45,887 --> 00:05:47,972 ‫- من توی رایم‌زون دنبالش می‌گردم. ‫- عالیه. 125 00:05:48,640 --> 00:05:50,558 ‫- سلام، خانم ونس. ‫- سلام، آپریل. 126 00:05:50,642 --> 00:05:52,394 ‫دلم برات تنگ شده بود. 127 00:05:52,477 --> 00:05:54,270 ‫برای انجام کار توی اینجا مشکلی نداری؟ 128 00:05:54,354 --> 00:05:55,647 ‫خیلی هم عالیه. 129 00:05:56,648 --> 00:05:57,982 ‫خیلی خب، 130 00:05:59,067 --> 00:06:02,862 ‫من قرار نیست اینجا بشینم و بهت جوک ‫پیشنهاد بدم وقتی سوزن بوتاکس توی صورتته. 131 00:06:02,946 --> 00:06:04,197 ‫بد شد. 132 00:06:04,280 --> 00:06:06,199 ‫من می‌خواستم بهت ۱۰ ‫واحد رایگان پیشنهاد بدم. 133 00:06:06,282 --> 00:06:08,785 ‫- می‌تونم به زیر بغلم بزنم؟ ‫- بفرما. 134 00:06:12,122 --> 00:06:14,874 ‫عزیزم، لطفا آرنجت رو ‫از رو میز بردار. لکه میندازه. 135 00:06:14,958 --> 00:06:18,003 ‫- و دستمالت رو بذار روی پات. ‫- مامان، من یه آدم بالغم. 136 00:06:18,086 --> 00:06:20,588 ‫اینم پاستای ساده‌ی تو با کره. 137 00:06:20,672 --> 00:06:21,673 ‫ممنون. 138 00:06:23,216 --> 00:06:26,386 ‫خیلی خب. رست من. 139 00:06:26,469 --> 00:06:28,596 ‫تهیه‌کننده‌ها می‌خوان بدونن ‫که تو اجرا می‌کنی یا نه. 140 00:06:28,680 --> 00:06:30,098 ‫می‌دونم این ترسناک به نظر میاد، 141 00:06:30,181 --> 00:06:32,392 ‫اما به تبلیغ د'جولری‌ فکر کن 142 00:06:32,475 --> 00:06:35,937 ‫و این می‌تونه یه تجربه‌ی نزدیک‌کننده ‫برای هر دوی ما باشه. 143 00:06:36,021 --> 00:06:37,605 ‫اوه، درسته. 144 00:06:37,689 --> 00:06:39,816 ‫آره، چه چیزی برای نزدیک شدن بهتر از ‫توهین به من... 145 00:06:39,899 --> 00:06:41,776 ‫جلوی ده‌ها میلیون نفر آدمه؟ 146 00:06:41,860 --> 00:06:44,195 ‫ده‌ها میلیون، این عالیه. 147 00:06:44,279 --> 00:06:46,823 ‫عزیزم. صاف بشین. ‫طرز نشستنت خیلی ناجوره. 148 00:06:46,906 --> 00:06:49,617 ‫- من این پیشنهادو رد می‌کنم. ‫- دست بر دار. 149 00:06:49,701 --> 00:06:51,828 ‫نه، این برای من یه وضعیت ‫باخت-باخت به نظر می‌رسه. 150 00:06:51,911 --> 00:06:54,080 ‫و من الان توی زندگیم ‫این استرس رو لازم ندارم. 151 00:06:55,331 --> 00:06:57,042 ‫می‌فهمم. می‌فهمم. 152 00:06:57,125 --> 00:06:59,753 ‫اما عزیزم، این برای من خیلی مهمه. 153 00:06:59,836 --> 00:07:02,005 ‫کاری برای قانع کردنت از دستم بر میاد؟ 154 00:07:04,716 --> 00:07:06,051 ‫آره. 155 00:07:06,134 --> 00:07:08,386 ‫فردا با من به جلسه‌ی توانبخشیم بیا. 156 00:07:10,263 --> 00:07:12,223 ‫من برات یه چک ۲۵ هزار دلاری می‌نویسم. 157 00:07:12,307 --> 00:07:13,433 ‫مامان، بس کن. 158 00:07:13,516 --> 00:07:16,061 ‫هیچ وقت با من به این جلسه‌ها نیومدی. 159 00:07:16,144 --> 00:07:19,064 ‫و فردا خیلی مهمه. ‫پنجمین سالگرد پاکی منه. 160 00:07:20,440 --> 00:07:23,151 ‫خواهش؟ این خیلی برام ارزش داره. 161 00:07:25,362 --> 00:07:26,654 ‫- باشه. ‫- واقعا؟ 162 00:07:26,738 --> 00:07:29,074 ‫- آره، باشه. ‫- اوه، عالیه. 163 00:07:29,157 --> 00:07:30,075 ‫ممنونم. 164 00:07:30,158 --> 00:07:32,284 ‫می‌دونی چیه؟ فکر می‌کنم ‫اونجا بهت خوش میگذره. 165 00:07:32,369 --> 00:07:34,662 ‫اون‌جا زن‌هایی هستن که ۲۰ سال ‫ازت کوچیک‌ترن... 166 00:07:34,746 --> 00:07:36,873 ‫اما ۳۰ سال بزرگتر به نظر میان. 167 00:07:36,956 --> 00:07:38,291 ‫- جالب به نظر میاد. ‫- آره. 168 00:07:57,185 --> 00:08:00,105 ‫- ایوا. ‫- سلام. دلم برات تنگ شده بود. 169 00:08:01,189 --> 00:08:03,566 ‫فکر می‌کردم اینجا برای یه ‫مدرسه کمک مالی جمع می‌کنن. 170 00:08:03,650 --> 00:08:07,112 ‫آره، دختر. این فشن شوی انجمن اولیا مربیانه. 171 00:08:07,195 --> 00:08:09,906 ‫اما چرا همه‌ی زنا این‌قدر جذابن؟ 172 00:08:09,989 --> 00:08:11,700 ‫حشریتت زده به بشریتت. 173 00:08:11,783 --> 00:08:13,076 ‫اینجا لاس‌ وگاسه دختر. 174 00:08:13,159 --> 00:08:15,328 ‫بیشتر مامانای اینجا رقاص، ژیمناست... 175 00:08:15,412 --> 00:08:17,497 ‫یا زن یکی از بازیکنای تیم ریدرز هستن. 176 00:08:17,580 --> 00:08:19,124 ‫آره، منطقیه. 177 00:08:21,209 --> 00:08:23,795 ‫- اینجا بچه هست؟ ‫- نه، البته که نیست. 178 00:08:23,878 --> 00:08:26,339 ‫این خیریه برای باباهای مسن‌ و پولداره 179 00:08:26,423 --> 00:08:27,924 ‫که دیر بچه دار شدن 180 00:08:28,008 --> 00:08:30,010 ‫تا دل‌ها و کیف پول‌هاشون رو باز کنن... 181 00:08:30,093 --> 00:08:32,178 ‫و مدرسه بالاخره بتونه یه باغچه‌ی گیاه‌شناسی ‫داشته باشه. 182 00:08:32,261 --> 00:08:33,972 ‫- ایول. ‫- دنیس. 183 00:08:34,054 --> 00:08:35,640 ‫کمر باریک. 184 00:08:35,724 --> 00:08:37,350 ‫کون تپل. 185 00:08:37,433 --> 00:08:39,936 ‫و من عاشق ژرفانمای استفانی ‫توی سد هوور بودم. 186 00:08:40,020 --> 00:08:41,688 ‫خیلی چیزا ازش یاد گرفتم. 187 00:08:45,442 --> 00:08:47,193 ‫این خوبه. 188 00:08:47,277 --> 00:08:49,863 ‫جالبه که این خیلی با یه شراب ‫شبلیس بدون شکر می‌چسبه. 189 00:08:51,031 --> 00:08:52,866 ‫اگه اینجا انجمن حمایت از ‫معتادان گمنام نبود بامزه می‌شد. 190 00:08:52,949 --> 00:08:55,076 ‫ببین کی بالاخره اومده. 191 00:08:55,160 --> 00:08:56,578 ‫دبورا سینیور. 192 00:08:57,454 --> 00:08:59,914 ‫مامان، این لوریه، روان‌درمانگرم. ‫اون رهبر گروهه. 193 00:08:59,998 --> 00:09:02,751 ‫اوه، پس تو کسی هستی که ‫دختر کوچولوی منو پاک کردی. 194 00:09:02,834 --> 00:09:05,045 ‫شرکت بیمه‌ی ماشینم حسابی دعات می‌کنه. 195 00:09:06,629 --> 00:09:09,049 ‫- خیلی خب. ‫- خیلی بامزه بود. 196 00:09:09,132 --> 00:09:10,175 ‫ببخشید که داغون به نظر می‌رسم. 197 00:09:10,258 --> 00:09:12,177 ‫وقتی دی‌جی پیام داد ‫که تو داری میای، 198 00:09:12,260 --> 00:09:13,553 ‫واقعا می‌خواستم خوشگل به نظر بیام. 199 00:09:13,636 --> 00:09:15,764 ‫اما آرایشگرم عمل جایگزینی لگن داشت، و من... 200 00:09:15,847 --> 00:09:17,932 ‫فکر می‌کنم این خیلی روی کارش تاثیر گذاشته. 201 00:09:18,641 --> 00:09:20,393 ‫- تو خوشگل به نظر میای. ‫- ممنون. 202 00:09:20,477 --> 00:09:23,938 ‫اوه، دی‌جی، تو باید هزینه‌ی عضویت و ‫پول فراپل کارامه رو به حسابم بزنی. 203 00:09:24,939 --> 00:09:25,940 ‫ممنون. 204 00:09:26,024 --> 00:09:29,402 ‫اوه، تا یادمه... کدوم یکی تو بودی؟ 205 00:09:29,486 --> 00:09:31,279 ‫- پنج. ‫- درسته. اینو می‌دونستم. 206 00:09:32,280 --> 00:09:35,200 ‫- آشغالات جلوشه. ‫- خیلی ممنون. 207 00:09:35,283 --> 00:09:38,203 ‫معمولا من باید بگم که در مورد ‫حرف زدن با گروه اصلا نترس، 208 00:09:38,286 --> 00:09:40,997 ‫اما فکر می‌کنم این بار ‫مشکلی برات پیش نمیاد. 209 00:09:41,081 --> 00:09:42,165 ‫مارک، نه! 210 00:09:42,248 --> 00:09:44,250 ‫از یه بشقاب استفاده کن. 211 00:09:44,334 --> 00:09:47,587 ‫ببخشید، بچه‌ها. من باید مطمئن شم که همه ‫از یه بشقاب استفاده می‌کنن، 212 00:09:47,671 --> 00:09:50,006 ‫چون اگه غذا رو زمین بریزه ‫موش جمع میشه، مگه نه؟ 213 00:09:50,090 --> 00:09:52,759 ‫خیلی ممنون. شرمنده. خداحافظ. 214 00:09:53,677 --> 00:09:55,261 ‫اون عالیه، مگه نه؟ 215 00:09:55,345 --> 00:09:56,888 ‫آره. 216 00:09:56,971 --> 00:10:00,100 ‫- پس من باید یه چیزی بگم؟ ‫- معلومه. 217 00:10:00,892 --> 00:10:03,228 ‫چند تا کلمه‌ی خوب بگو، ‫اون نشون رو به من اهدا کن. 218 00:10:03,311 --> 00:10:04,688 ‫چیز مهمی نیست. 219 00:10:05,897 --> 00:10:06,898 ‫باشه. 220 00:10:09,067 --> 00:10:12,028 ‫تنگ‌تر. از اینم تنگ‌تر. ‫از شکستن دنده نترس. 221 00:10:12,112 --> 00:10:13,154 ‫آره. 222 00:10:14,739 --> 00:10:16,032 ‫شرمنده. یه لحظه. 223 00:10:16,116 --> 00:10:17,075 ‫- الو؟ ‫- سلام. 224 00:10:17,158 --> 00:10:19,619 ‫می‌خوام چند کلمه برام بنویسی در مورد ‫اینکه چقدر من به دی‌جی افتخار می‌کنم... 225 00:10:19,703 --> 00:10:21,037 ‫که پنج ساله پاکه. 226 00:10:21,121 --> 00:10:22,914 ‫کوتاه، مهربون، خیلی احساساتی نباشه. 227 00:10:22,997 --> 00:10:24,749 ‫باشه. کی بهش نیاز داری؟ 228 00:10:24,833 --> 00:10:27,585 ‫همین حالا. من اینجام. برام پیامک کن. 229 00:10:27,669 --> 00:10:29,546 ‫خیلی خب. من یه دقیقه‌ی دیگه برات می‌فرستم. 230 00:10:31,131 --> 00:10:32,507 ‫- کی بود؟ ‫- دبورا. 231 00:10:32,590 --> 00:10:36,177 ‫اون می‌خواد من یه چیزی رو ‫برای گروه توانبخشی دی‌جی بنویسم. 232 00:10:36,261 --> 00:10:37,637 ‫این خیلی خیته. 233 00:10:37,721 --> 00:10:39,472 ‫مگه این چیزا شخصی نیست؟ 234 00:10:39,556 --> 00:10:41,808 ‫نکنه می‌خواد براش خاطراتش هم بنویسی؟ 235 00:10:41,891 --> 00:10:44,269 ‫من یه بار برای مجله‌ی وومنز دی ‫چیزایی که تو روز خورده بود رو نوشتم. 236 00:10:44,352 --> 00:10:46,438 ‫- خیلی خوب بود. ‫- ایوا... 237 00:10:46,521 --> 00:10:48,565 ‫توی آینه خودتو ببین. 238 00:10:50,025 --> 00:10:54,863 ‫تو الان یه مدیر اجرایی خفن خواستنی هستی. 239 00:10:54,946 --> 00:10:57,198 ‫مدیر اجرایی مشترک. ‫دو تا سطح پایین‌تره، اما... 240 00:10:57,282 --> 00:10:59,492 ‫می‌دونستی که دبورا با ‫منم اینجوری رفتار می‌کرد؟ 241 00:10:59,576 --> 00:11:03,496 ‫انتظار داشت هر لحظه که می‌گفت بیام ‫خونه‌ش و بهش برای بلک‌جک دست بدم. 242 00:11:03,580 --> 00:11:06,499 ‫اما بعدش لونا به دنیا اومد، ‫و من گفتم «ببین، دبورا، 243 00:11:06,583 --> 00:11:09,502 ‫دخترم الان اولویت اول منه. 244 00:11:09,586 --> 00:11:11,087 ‫اگه می‌خوای من جایی باشم، 245 00:11:11,171 --> 00:11:13,923 ‫باید حداقل از ۲۴ ساعت قبلش به من بگی ‫که پرستار بچه بگیرم. 246 00:11:14,007 --> 00:11:15,675 ‫و این جواب داد؟ 247 00:11:15,759 --> 00:11:19,095 ‫نه. اما اون پیشنهاد کرد که هزینه‌ی ‫تحصیل لونا توی اینجا رو بده. 248 00:11:19,179 --> 00:11:21,514 ‫و اونا مراقبت پس از مدرسه‌ی فوق‌العاده ‫دارن، برای همین همیشه می‌تونم برم. 249 00:11:21,598 --> 00:11:24,517 ‫اما نکته‌ش اینه که من ‫این مرز رو تعیین کردم. 250 00:11:24,601 --> 00:11:27,604 ‫و حالا لونا می‌تونه فرنچ هورن بنوازه. 251 00:11:28,605 --> 00:11:32,192 ‫باید مرز تعیین کنی ‫تا همه چیز در حد خودش باشه. 252 00:11:33,985 --> 00:11:35,487 ‫- حق با توئه. ‫- آره. 253 00:11:35,570 --> 00:11:38,531 ‫می‌تونی بالای چاک کونم این اکلیل رو بپاشی؟ 254 00:11:38,615 --> 00:11:40,658 ‫- فقط فوتش کن. ‫- باشه. 255 00:11:45,997 --> 00:11:48,124 ‫آی! چرا نفست این‌قدر داغه؟ 256 00:11:48,208 --> 00:11:49,292 ‫شرمنده. 257 00:11:49,376 --> 00:11:53,046 ‫من خیلی خوشحالم که این ‫نشان ده ساله رو بهت میدم. 258 00:11:54,214 --> 00:11:55,632 ‫من عاشقتم. 259 00:12:01,846 --> 00:12:03,348 ‫ممنون، سارام. 260 00:12:03,431 --> 00:12:06,559 ‫و حالا، در نهایت دبورا... 261 00:12:06,643 --> 00:12:09,437 ‫می‌خواد به دی‌جی نشان ۵ سال پاکیش رو بده. 262 00:12:15,819 --> 00:12:17,737 ‫دی‌جی... 263 00:12:17,821 --> 00:12:21,950 ‫می‌دونم که پاک موندن برات نبرد سختی بوده، 264 00:12:22,033 --> 00:12:24,411 ‫و من کار رو برات آسون‌تر نکردم. 265 00:12:24,494 --> 00:12:27,956 ‫اما دیدن تو اینجا با دوستات... 266 00:12:28,039 --> 00:12:32,168 ‫و دیدن پیشرفتی که کردی و ‫پشتکاری که از خودت نشون دادی... 267 00:12:32,252 --> 00:12:36,589 ‫در طی ۵ سال گذشته منو دلگرم می‌کنه. 268 00:12:43,763 --> 00:12:45,598 ‫ممنونم. 269 00:12:45,682 --> 00:12:49,769 ‫می‌دونین، کودکی دی‌جی چیزی نبود ‫که بشه بهش گفت با ثبات... 270 00:12:49,853 --> 00:12:51,604 ‫یا... 271 00:12:51,688 --> 00:12:53,606 ‫معمولی یا حتی واضح. 272 00:12:53,690 --> 00:12:55,608 ‫تا هفت سالگیش اون می‌گفت... 273 00:12:55,692 --> 00:12:57,819 ‫«آشپزخونه جاییه که ما ‫باتری‌ها رو نگه می‌داریم.» 274 00:12:59,696 --> 00:13:01,614 ‫هر باری که دوچرخه سوار ‫میشد پلیس نگهش می‌داشت. 275 00:13:04,534 --> 00:13:06,411 ‫توی مهدکودک اون خوندن حروف الفبا ‫رو به صورت برعکس یاد گرفت... 276 00:13:06,494 --> 00:13:08,121 ‫تا جلوی پلیس سوتی نده. 277 00:13:10,707 --> 00:13:14,002 ‫اما جدی میگم، همه‌ی ما ‫خیلی به دی‌جی افتخار می‌کنیم، 278 00:13:14,085 --> 00:13:18,798 ‫و نه فقط من، کل خانواده و دوستاش، 279 00:13:18,882 --> 00:13:20,175 ‫مثل ماریو کانتون. 280 00:13:20,258 --> 00:13:24,846 ‫حرف ماریو شد، ماریو کانتون اون‌قدر گیه... 281 00:13:24,929 --> 00:13:27,640 ‫این متصدی ورق کازینو مادر ‫لونای کلاس دومیه... 282 00:13:27,724 --> 00:13:29,809 ‫که با این لباس دل همه رو بر زده. 283 00:13:29,893 --> 00:13:32,604 ‫کیکی لائوس. 284 00:13:45,075 --> 00:13:47,994 ‫جذاب بود. جذاب بود. 285 00:13:50,747 --> 00:13:53,040 ‫خوش گذشت. 286 00:13:53,124 --> 00:13:55,293 ‫من باید بیشتر این‌جور جاها بیام. 287 00:13:55,377 --> 00:13:57,212 ‫تو شوخیت گرفته؟ 288 00:13:57,295 --> 00:13:59,673 ‫فقط کافی بود چند دقیقه ‫روی من تمرکز می‌کردی، 289 00:13:59,756 --> 00:14:01,758 ‫اما نتونستی جلوی خودتو بگیری و ‫باید جوک‌های تخمیت رو می‌گفتی. 290 00:14:01,841 --> 00:14:04,052 ‫- تخمی؟ ‫- مامان. 291 00:14:04,135 --> 00:14:07,972 ‫من سال‌ها بهت التماس می‌کردم که باهام ‫به این جلسات بیای. 292 00:14:08,056 --> 00:14:10,850 ‫اینجا برای من و درمانم خیلی مهمه. 293 00:14:10,934 --> 00:14:12,852 ‫اما اولین باری که اینجا اومدی... 294 00:14:12,936 --> 00:14:14,396 ‫همه چیزو در مورد خودت کردی. 295 00:14:14,479 --> 00:14:16,606 ‫خب، اگه بخوایم منصف باشیم، ‫همه‌ی شوخی‌ها در مورد تو بودن. 296 00:14:16,690 --> 00:14:19,859 ‫وای خدا، حتی الانم نمی‌تونی ‫دست از شوخی برداری؟ 297 00:14:19,943 --> 00:14:20,860 ‫ببخشید. 298 00:14:20,944 --> 00:14:24,739 ‫متاسفم که به درمانت کمک نکردم، ‫اما حداقل اومدم. 299 00:14:24,823 --> 00:14:26,199 ‫کاش واقعا نمیومدی. 300 00:14:26,282 --> 00:14:27,867 ‫من نیازی به این ندارم. 301 00:14:27,951 --> 00:14:30,620 ‫با این‌که این زمان خیلی مهمی برام بود ‫من اومدم. 302 00:14:30,704 --> 00:14:32,872 ‫خب الانم زمان خیلی مهمیه برای من، مامان. 303 00:14:32,956 --> 00:14:34,374 ‫من حامله‌م. 304 00:14:38,211 --> 00:14:41,214 ‫خب، کاش این‌جوری نمی‌فهمیدم. 305 00:14:42,215 --> 00:14:45,301 ‫من قرار نبود قبل سونوگرافی به کسی بگم، 306 00:14:45,385 --> 00:14:48,513 ‫چون این حاملگی توی سن بالا حساب میشه. 307 00:14:48,596 --> 00:14:50,890 ‫جرات داری یه کلمه حرف بزن! 308 00:14:52,058 --> 00:14:53,601 ‫عزیزم، من... 309 00:14:54,394 --> 00:14:56,396 ‫وای. این... 310 00:14:57,397 --> 00:14:59,733 ‫تبریک میگم. این فوق‌العاده‌ست. 311 00:14:59,816 --> 00:15:02,485 ‫- بیا بغلم. ‫- من نمیام بغلت. 312 00:15:03,611 --> 00:15:06,114 ‫می‌دونی، یکی از اولین ‫فکرهایی که بعد فهمیدن حاملگی... 313 00:15:06,197 --> 00:15:08,324 ‫به ذهنم رسید این بود که... 314 00:15:08,408 --> 00:15:11,119 ‫چطور از بچه‌م محافظت کنم که ‫برای چنین چیزی... 315 00:15:11,202 --> 00:15:12,495 ‫توسط تو به فنا نره؟ 316 00:15:15,790 --> 00:15:16,833 ‫من پیاده میرم خونه. 317 00:15:18,835 --> 00:15:20,962 ‫بیخیال،‌ حداقل اوبر بگیر. 318 00:15:21,046 --> 00:15:22,630 ‫دسترسیم به حسابم مسدود شده! 319 00:15:36,644 --> 00:15:38,730 ‫یعنی چی؟ چرا هیچکی اینجا در نمیزنه؟ 320 00:15:38,813 --> 00:15:39,981 ‫چرا در دستشویی رو نمی‌بندی؟ 321 00:15:40,065 --> 00:15:41,775 ‫لازم نیست درو ببندم. این اتاق منه. 322 00:15:42,692 --> 00:15:44,778 ‫- اوه، من یه چیزی دیدم. ‫- چی می‌خوای؟ 323 00:15:44,861 --> 00:15:46,363 ‫خب، بهت میگم چی می‌خوام. 324 00:15:46,446 --> 00:15:48,990 ‫من می‌خوام جوری مامانمو جر بدم ‫که یه سوراخ کون جدید پیدا کنه. 325 00:15:49,074 --> 00:15:50,450 ‫جوک‌های رست من عالیه، 326 00:15:50,533 --> 00:15:52,911 ‫اما چیزی که توش گیرم تیکه کلاممه. 327 00:15:53,870 --> 00:15:54,913 ‫تیکه کلام؟ 328 00:15:54,996 --> 00:15:56,706 ‫آره، هر کمدین خوبی یه تیکه کلام داره. 329 00:15:56,790 --> 00:15:57,957 ‫مامانت نداره. 330 00:15:58,040 --> 00:16:01,002 ‫خب، دیگه نداره، اما قبلا می‌گفت ‫«چنگالو بیار پایین!» 331 00:16:01,086 --> 00:16:02,962 ‫- درسته. ‫- خب، این فکریه که دارم. 332 00:16:03,046 --> 00:16:04,255 ‫آماده‌ای؟ 333 00:16:05,465 --> 00:16:06,675 ‫عجب جنده‌ای! 334 00:16:07,759 --> 00:16:09,678 ‫اوه. وای. 335 00:16:10,679 --> 00:16:12,806 ‫- این قویه. ‫- آره. 336 00:16:12,889 --> 00:16:14,849 ‫می‌تونم ببینم دیگه چی نوشتی؟ 337 00:16:14,933 --> 00:16:16,810 ‫آره،‌ آره. باشه. 338 00:16:16,893 --> 00:16:21,189 ‫مامانم اون‌قدر پیره که کد ملیش دو هست. 339 00:16:21,272 --> 00:16:22,482 ‫عجب جنده‌ای! 340 00:16:25,068 --> 00:16:27,612 ‫انگار اینو از توی یه کتاب لطیفه برداشتی. 341 00:16:27,696 --> 00:16:29,406 ‫آره، از همون‌جا برداشتم. 342 00:16:29,489 --> 00:16:31,574 ‫- این مجاز نیست؟ ‫- نه راستش. 343 00:16:33,702 --> 00:16:36,663 ‫اگه شماره رو از ۲ به ۶۹ تغییر بدم چی؟ 344 00:16:36,746 --> 00:16:37,956 ‫مشکل این نیست. 345 00:16:38,039 --> 00:16:39,207 ‫- ۴۲۰؟ ‫- آره، ما... 346 00:16:39,290 --> 00:16:40,750 ‫من شماره‌ی بامزه‌ی دیگه‌ای نمی‌شناسم. 347 00:16:40,834 --> 00:16:43,420 ‫بیشتر بخاطر کتاب لطیفه بودنشه. 348 00:16:43,503 --> 00:16:45,630 ‫منو که خندوند. خیلی خب. 349 00:16:45,714 --> 00:16:47,841 ‫وای خدا، می‌میری از خنده. ‫این خیلی خوبه. 350 00:16:47,924 --> 00:16:51,344 ‫مامانم همیشه توی گوشیش دنبال ‫برنامه‌های خرید و فروش ملکه. 351 00:16:51,428 --> 00:16:56,016 ‫من میگم «نمی‌خواد دنبال خونه باشی، ‫برو دنبال یه قبرستون باش.» 352 00:16:56,099 --> 00:16:57,600 ‫عجب جنده‌ای! 353 00:16:57,684 --> 00:16:58,810 ‫چه بدجنس. 354 00:16:58,893 --> 00:16:59,853 ‫اون پیره. 355 00:17:02,522 --> 00:17:05,483 ‫من حس می‌کنم شاید برای تو، ‫جوک‌های یه خطی... 356 00:17:05,567 --> 00:17:07,944 ‫ضرورتا راه خوبی نیست. 357 00:17:08,028 --> 00:17:11,239 ‫اگه سعی کنی در مورد مامانت ‫داستان‌های بامزه... 358 00:17:11,321 --> 00:17:13,241 ‫از تجربه‌های واقعی بگی چی؟ 359 00:17:13,324 --> 00:17:14,451 ‫صبر کن. 360 00:17:14,534 --> 00:17:17,662 ‫تو داری میگی که حقیقت ممکنه ‫بیشتر بهش آسیب بزنه. 361 00:17:18,538 --> 00:17:21,124 ‫- آره. ‫- هر چیزی که بیشتر بهش آسیب میزنه خوبه. 362 00:17:22,541 --> 00:17:24,461 ‫- آره. ‫- خیلی خب. 363 00:17:24,544 --> 00:17:26,338 ‫خیلی خب. تو کارت خوبه. 364 00:17:26,421 --> 00:17:28,298 ‫- آره، آره. ‫- بد نیستم. 365 00:17:28,381 --> 00:17:29,758 ‫من حامله‌م. 366 00:17:29,841 --> 00:17:31,885 ‫چی؟ پشمام. 367 00:17:31,968 --> 00:17:34,471 ‫- بیا بغلم. ‫- مبارکه. 368 00:17:34,554 --> 00:17:37,182 ‫خدای من. تبریک میگم. 369 00:17:37,265 --> 00:17:39,142 ‫من قراره یه عمو بشم. 370 00:17:40,769 --> 00:17:42,896 ‫آره. خدای من. 371 00:17:42,979 --> 00:17:46,775 ‫من حالت تهوع دارم. ‫این‌جا بیسکوئیت تردک ساده داری؟ 372 00:17:47,776 --> 00:17:48,693 ‫- آره. ‫- ممنون. 373 00:17:48,777 --> 00:17:51,488 ‫- آره، دارم. ‫- میشه عجله کنی؟ 374 00:17:52,364 --> 00:17:55,116 ‫سلام. محض اطلاعت... 375 00:17:55,200 --> 00:17:57,786 ‫دی‌جی از من خواست که ‫در مورد رست کمکش کنم. 376 00:17:58,787 --> 00:18:00,497 ‫اوه. چطور بود؟ 377 00:18:01,581 --> 00:18:02,582 ‫این... 378 00:18:05,001 --> 00:18:08,046 ‫به این فکر کردی که بهتره اون این کارو نکنه؟ 379 00:18:08,129 --> 00:18:11,091 ‫- وای خدا، این‌قدر بده؟ ‫- آره. 380 00:18:11,174 --> 00:18:14,010 ‫من نمی‌خوام خجالت‌زده بشه، ‫مخصوصا چون حامله‌ست. 381 00:18:15,136 --> 00:18:16,930 ‫راستی تبریک میگم. 382 00:18:17,013 --> 00:18:20,308 ‫اگه دنبال اسمی، ایوا خیلی قشنگه، 383 00:18:20,392 --> 00:18:22,060 ‫حس یه دختر جذابو منتقل می‌کنه. 384 00:18:22,143 --> 00:18:23,728 ‫باشه. 385 00:18:23,812 --> 00:18:25,271 ‫من باهاش حرف می‌زنم. 386 00:18:25,355 --> 00:18:26,815 ‫در مورد اسم؟ 387 00:18:26,898 --> 00:18:28,525 ‫در مورد رست. 388 00:18:38,785 --> 00:18:39,619 ‫چی می‌خوای؟ 389 00:18:39,703 --> 00:18:41,371 ‫- می‌‌تونم بیام داخل؟ ‫- نمی‌تونی. 390 00:18:41,454 --> 00:18:44,958 ‫خیلی خب. گوش کن، من حس خیلی بدی دارم... 391 00:18:45,041 --> 00:18:47,919 ‫بابت اتفاقی که اون شب افتاد،‌ و من می‌خوام ‫کمکت کنم. 392 00:18:48,003 --> 00:18:51,381 ‫من می‌خوام برای تو و ایدن ‫یه پرستار تمام وقت بگیرم. 393 00:18:51,464 --> 00:18:53,550 ‫من می‌خوام یه سرآشپز استخدام کنم ‫که یه برنامه‌ی غذایی درست کنه... 394 00:18:53,633 --> 00:18:55,135 ‫تا مطمئن شه به اندازه‌ی ‫کافی فولیک اسید می‌خوری. 395 00:18:55,218 --> 00:18:57,178 ‫و من چند تا اسباب‌بازی آموزشی می‌خرم... 396 00:18:57,262 --> 00:18:59,472 ‫- که صدا نداشته باشه. ‫- باشه. 397 00:18:59,556 --> 00:19:01,558 ‫نه، ممنون. من چیزی از تو نمی‌خوام. 398 00:19:01,641 --> 00:19:04,310 ‫من می‌تونم به تنها خودم از پس ‫این حاملگی بر بیام. 399 00:19:05,645 --> 00:19:06,980 ‫آره. 400 00:19:07,063 --> 00:19:09,983 ‫خب، حداقل بذار در مورد رست کمکت کنم. 401 00:19:10,066 --> 00:19:14,112 ‫من خودم تجربه دارم که اجرا موقع حاملگی ‫چقدر می‌تونه استرس‌زا باشه. 402 00:19:14,195 --> 00:19:15,989 ‫برای همین من کلشو برات آماده کردم. 403 00:19:16,072 --> 00:19:18,450 ‫فقط لازمه اونجا بایستی و بخونیش. ‫به همین آسونی. 404 00:19:18,533 --> 00:19:19,784 ‫وای خدای من! 405 00:19:19,868 --> 00:19:22,454 ‫دوباره مثل قضیه‌ی مقاله‌ی ‫پذیرش دانشگاه کورنل شد. 406 00:19:22,537 --> 00:19:24,247 ‫من برات مقاله‌ی قشنگی نوشتم. 407 00:19:24,330 --> 00:19:27,167 ‫اینو بفهم، مامان. من از ‫چیزی که فکر می‌کنی قوی‌ترم، 408 00:19:27,250 --> 00:19:29,794 ‫و من رست رو به روش ‫خودم انجام میدم، و می‌ترکونم. 409 00:19:29,878 --> 00:19:32,380 ‫و وقتی که رست کردن تو تموم شد، 410 00:19:32,464 --> 00:19:35,508 ‫احتمالا به من یه برنامه‌ی شب نشینی ‫پیشنهاد بدن. 411 00:19:35,592 --> 00:19:37,010 ‫فقط نمی‌خوام صدمه ببینی. 412 00:19:37,093 --> 00:19:40,180 ‫تو کسی هستی که صدمه می‌بینه ‫وقتی که پاره‌ت می‌کنم. 413 00:19:40,263 --> 00:19:43,141 ‫خواهش می‌کنم. بیا دعوا نکنیم. 414 00:19:43,224 --> 00:19:45,268 ‫من فقط می‌خوام ازت حمایت کنم... 415 00:19:45,352 --> 00:19:47,645 ‫همین‌طور از دختر دخترم. 416 00:19:48,438 --> 00:19:49,689 ‫تو هنوز جنسیتش رو نمی‌دونی. 417 00:19:50,482 --> 00:19:53,276 ‫خب، میگن که دختر کوچولوها ‫زیباییت رو می‌دزدن، 418 00:19:53,360 --> 00:19:56,071 ‫و موهات اخیرا یکم نازک‌تر به نظر میاد. 419 00:19:58,322 --> 00:20:02,159 [ضبط رست دبورا ونس] 420 00:20:05,705 --> 00:20:07,832 ‫وقتی ماریو رو گرفتیم خیالم راحت شد. 421 00:20:07,916 --> 00:20:10,293 ‫می‌دونم. اون انرژی فوق‌العاده‌ای رو میاره. 422 00:20:11,169 --> 00:20:13,046 ‫صبر کن، تو جوک‌های دی‌جی رو دیدی؟ 423 00:20:13,129 --> 00:20:14,422 ‫- اونا چطورن؟ ‫- نه. نمی‌دونم. 424 00:20:14,506 --> 00:20:16,049 ‫اونا رو برای متن رسان نفرستاد. 425 00:20:16,132 --> 00:20:17,926 ‫- اوه. ‫- می‌دونم. 426 00:20:20,303 --> 00:20:21,638 ‫سلام. 427 00:20:21,721 --> 00:20:23,723 ‫- سلام، ایوا. ‫- چه خبر؟ 428 00:20:23,807 --> 00:20:26,434 ‫خوشحالم که می‌بینمت، ایوا. 429 00:20:26,518 --> 00:20:28,019 ‫نگران نباش، مامان. ‫اونا کارشون با من تموم شده. 430 00:20:28,103 --> 00:20:30,397 ‫مطمئنم به هر کی اینجاست نیاز پیدا ‫می‌کنن که کارتو انجام بدن. 431 00:20:30,480 --> 00:20:33,650 ‫دماغشو کانتور بزن. و ابروهاشم پر کن. 432 00:20:33,733 --> 00:20:35,151 ‫اون زیادی ابرو برمیداره. 433 00:20:38,321 --> 00:20:41,116 ‫شرمنده که مزاحم شدم، اما ‫مشتاق بودم که دبورا ونس رو ملاقات کنم. 434 00:20:41,199 --> 00:20:43,868 ‫- سلام، من جک دنبی هستم. ‫- سلام. 435 00:20:43,952 --> 00:20:45,745 ‫خوشحالم که یه جوون مودب رو می‌بینم. 436 00:20:45,829 --> 00:20:47,580 ‫منم خوشحالم که یه زن ‫جوون باکلاس رو می‌بینم. 437 00:20:47,664 --> 00:20:48,873 ‫برو بابا. 438 00:20:48,957 --> 00:20:50,875 ‫و من عاشق اینم مردی رو ببینم که... 439 00:20:50,959 --> 00:20:52,794 ‫- می‌دونه چطور برای این رویدادها لباس بپوشه. ‫- ممنون. 440 00:20:52,877 --> 00:20:55,088 ‫من همیشه میگم که توی ‫نسل اشتباهی به دنیا اومدم. 441 00:20:55,171 --> 00:20:57,340 ‫من از لباس ورزشی متنفرم ‫و دوست دارم با ناهار مشروب بخورم. 442 00:20:58,925 --> 00:21:01,469 ‫اما بی شوخی، نمی‌تونم بگم ‫چه افتخاری هست که... 443 00:21:01,553 --> 00:21:02,804 ‫با تو روی یه صحنه برم. 444 00:21:02,887 --> 00:21:04,556 ‫تو یکی از الگوهای کمدی منی. 445 00:21:04,639 --> 00:21:06,891 ‫می‌خواستم اینو بهت بگم قبل از اینکه ‫توی تلویزیون ملی... 446 00:21:06,975 --> 00:21:08,268 ‫پودرت کنم. 447 00:21:08,351 --> 00:21:09,894 ‫ممنونم. 448 00:21:09,978 --> 00:21:11,980 ‫- می‌بینمت. ‫- مشتاقم. 449 00:21:15,275 --> 00:21:16,901 ‫اون... 450 00:21:16,985 --> 00:21:18,945 ‫یه مرد جوون بامزه بود. 451 00:21:20,572 --> 00:21:22,490 ‫فکر نمی‌کنم شنیده باشم ‫به کسی گفته باشی بامزه... 452 00:21:22,574 --> 00:21:24,284 ‫که اختلال کروموزوم نداشته باشه. 453 00:21:24,367 --> 00:21:26,369 ‫در مورد خودت این‌جوری حرف نزن. 454 00:21:27,412 --> 00:21:30,373 ‫خانم‌ها و آقایون،‌ آماده‌این؟ 455 00:21:33,293 --> 00:21:35,754 ‫- گفتم، آماده‌این؟ ‫- خیلی خب، دختر. 456 00:21:35,837 --> 00:21:37,881 ‫من باید آبنبات ضد سرفه‌مو تف کنم. 457 00:21:37,964 --> 00:21:41,509 ‫دیمین! دیمین! 458 00:21:41,593 --> 00:21:44,596 ‫دبورا ونس! 459 00:21:57,734 --> 00:21:59,736 ‫خیلی ممنون. 460 00:21:59,819 --> 00:22:00,987 ‫خوش اومدین. 461 00:22:01,071 --> 00:22:02,530 ‫من ماریو کانتون هستم. 462 00:22:02,614 --> 00:22:04,532 ‫می‌دونین، وقتی از من خواسته شد... 463 00:22:04,616 --> 00:22:08,328 ‫که مجری رست یه نماد طلایه‌دار بشم، 464 00:22:08,411 --> 00:22:10,330 ‫من بلافاصله قبول کردم. 465 00:22:10,413 --> 00:22:11,873 ‫اما چند روز بعد... 466 00:22:11,956 --> 00:22:14,542 ‫زنگ زدن و گفتن که آنجلا لنسبوری مرده، 467 00:22:14,626 --> 00:22:16,044 ‫پس بیخیال. 468 00:22:17,087 --> 00:22:19,172 ‫بگذریم، ما اینجاییم... 469 00:22:19,255 --> 00:22:22,133 ‫که دبورا ونس رو گرامی بداریم. 470 00:22:23,259 --> 00:22:25,345 ‫آره. 471 00:22:25,428 --> 00:22:28,556 ‫اولین کمدین ما خوب‌ترین آدم هالیووده، 472 00:22:28,640 --> 00:22:31,351 ‫و این چیزیه که مردم وقتی میگن ‫که تو خوشگل باشی 473 00:22:31,434 --> 00:22:33,186 ‫ولی استعدادی نداشته باشی. 474 00:22:33,269 --> 00:22:36,564 ‫لطفا به جک دنبی خوش آمد بگین. 475 00:22:44,864 --> 00:22:49,285 ‫دبورا اون‌قدر پیره که هنوز ‫به فیلم میگه تصاویر صدادار. 476 00:22:49,369 --> 00:22:50,787 ‫ولی تقصیر اون نیست. 477 00:22:50,870 --> 00:22:52,872 ‫اگه برای بازی توشون استخدام نشی ‫نمی‌دونی چی هستن. 478 00:22:54,374 --> 00:22:56,459 ‫دبورا، تو یادآور مهمی هستی... 479 00:22:56,543 --> 00:22:58,420 ‫در مورد اینکه در آینده ممکنه چه شکلی بشم... 480 00:22:58,503 --> 00:23:00,588 ‫اگه یه جراح پلاستیک خوب پیدا نکنم... 481 00:23:00,672 --> 00:23:02,757 ‫و اجازه بدم یه نجار صورتم رو بازسازی کنه. 482 00:23:02,841 --> 00:23:05,218 ‫دبورا به قدری پیره، 483 00:23:05,301 --> 00:23:08,847 ‫اون وقتی که رو و وید با ‫هم دوست بودن رو یادشه. ‫[پرونده‌ی قضایی رو در برابر وید ۱۹۷۳] 484 00:23:08,930 --> 00:23:12,225 ‫دبورا ونس توی کوه راشمور شخصی منه. 485 00:23:12,308 --> 00:23:15,228 ‫و منظورم اینه که فکر می‌کردم ‫اون ۲۰۰ سال پیش مرده، 486 00:23:15,311 --> 00:23:17,605 ‫و احتمالا برده داشته. 487 00:23:17,689 --> 00:23:20,275 ‫بگو ببینم خواهر. امروز نداری دیگه. ‫من برده‌ت نیستم. 488 00:23:20,358 --> 00:23:23,778 ‫باشه، شاید فقط یه شب. ‫یه دستی به سر و روی خونه می‌کشم. 489 00:23:23,862 --> 00:23:25,822 ‫جوک‌های دبورا خیلی سطح پایینه، 490 00:23:25,905 --> 00:23:28,658 ‫در حدی که فکر می‌کنی کودکان کار ‫توی QVC اونا رو می‌سازن. 491 00:23:29,784 --> 00:23:31,828 ‫بهشون آب بده! اونا دارن ‫خیلی سخت تلاش می‌کنن! 492 00:23:31,911 --> 00:23:36,249 ‫من هیچ وقت نفهمیدم که چرا دبورا ‫برای مردای همجنسگرا مهمه. 493 00:23:36,332 --> 00:23:38,251 ‫تو بین مردای همجنسگرا خیلی طرفدار داری. 494 00:23:38,335 --> 00:23:41,046 ‫هیچ وقت اینو نفهمیدم، ‫بعدش دیدمش و متوجه شدم، 495 00:23:41,129 --> 00:23:44,382 ‫اون بوی پاپرز میده و قیافه‌ش ‫شبیه خایه‌ست. 496 00:23:44,466 --> 00:23:47,927 ‫اینم از این. اومدی بیرون هوا بخوری؟ 497 00:23:49,137 --> 00:23:50,722 ‫همون‌طور که همه امشب واضح گفتن، 498 00:23:50,805 --> 00:23:54,434 ‫دبورا ونس توی حرفه‌ی خودش اشتباهات ‫زیادی کرده. 499 00:23:54,517 --> 00:23:58,063 ‫اما من خوشحالم که بزرگترین اشتباهش رو ‫به روش بیارم، 500 00:23:58,146 --> 00:23:59,856 ‫دخترش،‌ دی‌جی. 501 00:24:00,940 --> 00:24:04,069 ‫شاید شما دی‌جی رو از برند د'جولری بشناسین، 502 00:24:04,152 --> 00:24:07,572 ‫که این‌قدر زشتن که جاشون توی د'زندانه. 503 00:24:08,907 --> 00:24:12,160 ‫لطفا همه به دی‌جی ونس خوش آمد بگن. 504 00:24:23,296 --> 00:24:25,090 ‫سلام، من دی‌جی ونس هستم. 505 00:24:25,173 --> 00:24:27,634 ‫مامانم امشب اینجاست... 506 00:24:27,717 --> 00:24:30,804 ‫کاش سر یه اجرای باله‌ی منم پیداش می‌شد. 507 00:24:33,139 --> 00:24:36,893 ‫خیلی‌ها فکر می‌کنن مامانم یه مادر ‫سر به هوا و اهمال‌گره. 508 00:24:40,689 --> 00:24:42,315 ‫نه، شوخی می‌کنم. 509 00:24:42,399 --> 00:24:44,693 ‫مادرم هر چیزی که داشتمو بهم داد... 510 00:24:44,776 --> 00:24:48,321 ‫یه خونه، تحصیلات، اضطراب فلج‌کننده، 511 00:24:48,405 --> 00:24:51,533 ‫اختلال دو قطبی، چند تا احضاریه‌ی دادگاه. 512 00:24:52,200 --> 00:24:53,785 ‫عجب جنده‌ای! 513 00:24:56,746 --> 00:25:00,125 ‫خیلی‌ها اینو نمی‌دونن، اما ‫من با سزارین به دنیا اومدم. 514 00:25:00,208 --> 00:25:04,504 ‫دلیل پزشکی نداشت، فقط چون مامانم گفت: 515 00:25:04,587 --> 00:25:06,589 ‫«من به یه چیزی چنگ بزنم ول نمی‌کنم.» 516 00:25:09,050 --> 00:25:10,218 ‫عجب جنده‌ای! 517 00:25:12,345 --> 00:25:15,724 ‫وای. خیلی خب. من اشتباه می‌کردم. ‫خیلی اشتباه می‌کردم. 518 00:25:15,807 --> 00:25:20,228 ‫بعضی‌هاتون شاید اینو بدونین، ‫اما مادرم همیشه عتیقه جمع می‌کرده. 519 00:25:20,311 --> 00:25:23,189 ‫من میگم «زنیکه، تو خودت عتیقه‌ای». 520 00:25:23,273 --> 00:25:25,066 ‫عجب جنده‌ای! 521 00:25:25,150 --> 00:25:26,860 ‫بگذریم، قبل اینکه برم، 522 00:25:26,943 --> 00:25:30,155 ‫من می‌خوام فقط یه چیز دیگه بهت بگم، مامان. 523 00:25:30,238 --> 00:25:31,364 ‫و باید عذرخواهی کنم. 524 00:25:31,448 --> 00:25:35,368 ‫می‌دونم که وقتی احساساتی میشم ‫تو خوشت نمیاد، اما... 525 00:25:35,452 --> 00:25:37,787 ‫ما خیلی چیزای رو با هم پشت سر گذاشتیم. 526 00:25:37,871 --> 00:25:40,081 ‫و می‌دونم که ما همیشه اینو به هم نمیگیم، 527 00:25:40,165 --> 00:25:42,959 ‫اما این برای من مهمه که تو بدونی ‫که روی دلم... 528 00:25:43,043 --> 00:25:45,587 ‫همیشه این کلمات نوشته شده... 529 00:25:46,755 --> 00:25:49,799 ‫عجب جنده‌ای! 530 00:26:00,852 --> 00:26:03,063 ‫خیلی ممنون. خیلی ممنون. 531 00:26:04,689 --> 00:26:06,399 ‫- تو خیلی بامزه بودی. ‫- بس کن. 532 00:26:06,483 --> 00:26:07,776 ‫- تو ترکوندی ‫- ممنون. 533 00:26:07,859 --> 00:26:09,194 ‫- من برات یه نوشیدنی می‌گیرم. ‫- ممنون. 534 00:26:09,277 --> 00:26:10,528 ‫دی‌جی. 535 00:26:11,488 --> 00:26:14,199 ‫- تو فوق‌العاده بودی. ‫- مامان، این شگفت‌انگیز بود. 536 00:26:14,282 --> 00:26:16,993 ‫من تا حالا چنین چیزی رو تجربه نکرده بودم. 537 00:26:17,077 --> 00:26:18,620 ‫من بالاخره درکش کردم. 538 00:26:18,703 --> 00:26:20,205 ‫چیو؟ 539 00:26:20,288 --> 00:26:22,999 ‫چرا کمدی همیشه مهم‌ترین چیز برای توئه. 540 00:26:23,083 --> 00:26:27,212 ‫من کل عمرم رو فکر می‌کردم ‫تو یه خودشیفته‌ای، اما فهمیدم... 541 00:26:27,295 --> 00:26:29,422 ‫تو واقعا یه معتادی، مثل من. 542 00:26:29,506 --> 00:26:31,383 ‫تو به خنده‌ گرفتن معتادی. 543 00:26:31,466 --> 00:26:34,594 ‫و من می‌تونم برم گروه درمانی ‫که پاک بمونم، اما تو نمی‌تونی. 544 00:26:34,678 --> 00:26:36,888 ‫اعتیاد تو خودش گروه داره. 545 00:26:36,971 --> 00:26:38,890 ‫امیدی به تو نیست. 546 00:26:38,973 --> 00:26:41,226 ‫وای خدا، من حالم خیلی بهتر شد. 547 00:26:41,309 --> 00:26:43,269 ‫خوبه... فکر کنم. 548 00:26:44,312 --> 00:26:46,439 ‫بگذریم، تو فوق‌العاده بودی. 549 00:26:46,523 --> 00:26:49,818 ‫و متاسفم اگه هر وقتی تو رو دست کم گرفتم. 550 00:26:50,902 --> 00:26:51,820 ‫ممنونم. 551 00:26:51,903 --> 00:26:53,613 ‫و اگه هر وقتی خواستی باهات ‫به گروه برگردم... 552 00:26:53,697 --> 00:26:54,906 ‫نه، نه، من مشکلی ندارم. 553 00:26:56,199 --> 00:26:58,034 ‫بابت رفتارم عذر می‌خوام. 554 00:26:58,118 --> 00:27:00,620 ‫عیب نداره. معتادا همیشه به کسایی ‫که عاشقشون هستن صدمه می‌زنن. 555 00:27:03,123 --> 00:27:05,375 ‫و این کاملا غیر تهاجمیه؟ 556 00:27:05,458 --> 00:27:06,418 ‫کاملا. 557 00:27:06,501 --> 00:27:08,044 ‫تو ۲ هفته درازکش بودی. 558 00:27:08,128 --> 00:27:10,046 ‫- تبریک میگم. ‫- ممنون. 559 00:27:10,130 --> 00:27:11,256 ‫این چیز بزرگیه. 560 00:27:11,339 --> 00:27:14,634 ‫و من میگم کاملا لایقش بودی. 561 00:27:14,718 --> 00:27:16,219 ‫یه نفر که بامزه‌تره، آره. 562 00:27:17,929 --> 00:27:19,848 ‫برای چی داریم بهت تبریک میگیم؟ 563 00:27:19,931 --> 00:27:21,641 ‫یه مقاله از ددلاین منتشر شده. 564 00:27:21,725 --> 00:27:23,268 ‫دنی کالینز داره بازنشسته میشه؛ 565 00:27:23,351 --> 00:27:25,520 ‫و ظاهرا جک شخص اول برای جایگزینی اونه. 566 00:27:28,189 --> 00:27:29,232 ‫واقعا؟ 567 00:27:29,315 --> 00:27:32,152 ‫فعلا این فقط یه شایعه‌ست. نمی‌دونم. 568 00:27:32,235 --> 00:27:35,321 ‫- چیو نمی‌دونی؟ ‫- خب... 569 00:27:35,405 --> 00:27:37,323 ‫نه، نه، نه، این عالیه. 570 00:27:37,407 --> 00:27:39,617 ‫تو برای این کار عالی هستی. ‫واقعا خنده‌داری. 571 00:27:41,411 --> 00:27:42,954 ‫ما رو ببخشید. 572 00:27:43,955 --> 00:27:45,665 ‫فکر کنم دیگه اونو خنده‌دار نمی‌دونی. 573 00:27:45,749 --> 00:27:47,876 ‫آشغال از خودراضی. 574 00:27:47,959 --> 00:27:49,836 ‫بیا، ما کار داریم. 575 00:27:53,757 --> 00:27:55,091 ‫صبح بخیر. 576 00:27:55,175 --> 00:27:57,385 ‫گفتم شاید بخوای آب‌نبات ‫ضد سرفه‌ی خودتو پس بگیری. 577 00:27:58,762 --> 00:28:01,264 ‫نه. این روی دستت بوده. 578 00:28:01,348 --> 00:28:04,309 ‫خدا می‌دونه روی اون اکوسیستم عظیم ‫چقدر جرم زندگی می‌کنه. 579 00:28:04,392 --> 00:28:06,102 ‫ادامه‌ی جوک خوبی بود. 580 00:28:06,186 --> 00:28:08,521 ‫من فقط ۸۶ روز دیگه اینجام. 581 00:28:08,605 --> 00:28:12,067 ‫برای همین دوست دارم برای رابطه‌ی کاریمون ‫حد و مرز تعیین کنم. 582 00:28:12,150 --> 00:28:13,735 ‫حد و مرز؟ باشه. 583 00:28:13,818 --> 00:28:15,653 ‫من ترجیح میدم که تو از ‫دوش بیرون استفاده کنی. 584 00:28:15,737 --> 00:28:18,114 ‫جدی هستم. این مثل قبلنا نیست. 585 00:28:18,198 --> 00:28:19,491 ‫من الان یه مدیر اجرایی مشترک هستم. 586 00:28:20,617 --> 00:28:22,327 ‫یه مدیر اجرایی مشترک. 587 00:28:23,787 --> 00:28:27,332 ‫باشه بابا. چی می‌خوای؟ 588 00:28:27,415 --> 00:28:29,709 ‫خب، برای شروع می‌خوام دیگه ‫به من چیزهایی رو ندی... 589 00:28:29,793 --> 00:28:33,421 ‫که توی دهنت بوده یا اینکه از من ‫بخوای آدما رو اخراج کنم. 590 00:28:34,214 --> 00:28:35,465 ‫باشه. قبوله. 591 00:28:35,548 --> 00:28:37,008 ‫راستش هنوز حرفام تموم نشده. 592 00:28:37,092 --> 00:28:39,094 ‫می‌خوام قبل وارد شدن به اتاقم در بزنی. 593 00:28:39,177 --> 00:28:42,555 ‫من ساعت کاری کاملا مشخص می‌خوام ‫با حقوق اضافه کاری. 594 00:28:42,639 --> 00:28:45,141 ‫من دیگه برای تو چیزهای شخصی نمی‌نویسم. 595 00:28:45,225 --> 00:28:47,227 ‫و دیگه نباید در مورد ظاهر جسمی ‫من شوخی کنی. 596 00:28:48,019 --> 00:28:50,605 ‫آره، در مورد صورتم، موهام، 597 00:28:50,689 --> 00:28:52,732 ‫چیزی که می‌پوشم، چیزی که می‌خورم، 598 00:28:52,816 --> 00:28:54,943 ‫و مهمتر از همه چیز، اندازه‌ی دستام. 599 00:28:55,026 --> 00:28:57,737 ‫دست بردار،‌ اینا از قدیم بوده. 600 00:28:57,821 --> 00:28:59,322 ‫من همین الان می‌تونم برگردم به لوس‌ آنجلس. 601 00:29:01,449 --> 00:29:03,410 ‫باشه. باشه. 602 00:29:03,493 --> 00:29:06,371 ‫من با شرایطت موافقت می‌کنم، به یه شرط. 603 00:29:06,454 --> 00:29:08,957 ‫من نمیرم پیش سوتین فروشت ‫که چیزی رو پرو کنم. 604 00:29:09,040 --> 00:29:09,958 ‫سوتینم انداز‌ه‌مه. 605 00:29:10,041 --> 00:29:12,252 ‫آره، یکم دردناکه، اما سوتین همینه. 606 00:29:12,335 --> 00:29:13,586 ‫نه، نه، نه، نه. 607 00:29:13,670 --> 00:29:16,840 ‫وقتی اینجایی، روی کار خودت وقت بذار. 608 00:29:18,049 --> 00:29:19,718 ‫اوه. 609 00:29:19,801 --> 00:29:20,844 ‫باشه. 610 00:29:21,970 --> 00:29:22,929 ‫قبوله. 611 00:29:23,013 --> 00:29:24,055 ‫قبوله. 612 00:29:25,473 --> 00:29:26,975 ‫خیلی خب، خوبه. 613 00:29:27,058 --> 00:29:29,978 ‫تو دوشنبه با هدی مصاحبه داری، درسته؟ 614 00:29:30,061 --> 00:29:34,190 ‫من فکر می‌کنم توی آخر هفته می‌تونم ‫چند تا چیز رو جمع کنم، 615 00:29:34,274 --> 00:29:37,193 ‫اما فکر می‌کنم اون قضیه کاروت تاپ ‫رو همیشه میشه استفاده کرد. 616 00:29:37,277 --> 00:29:38,695 ‫اما من این ایده رو داشتم... 617 00:29:38,778 --> 00:29:41,197 ‫که شاید بهتر باشه ‫چند تا از فیلم‌های قدیمی رو بیاریم، 618 00:29:41,281 --> 00:29:43,783 ‫که می‌تونه خیلی جالب باشه، 619 00:29:43,867 --> 00:29:45,994 ‫چون ما اون ویدئو رو آماده داریم. 620 00:29:46,077 --> 00:29:49,622 ‫و فکر می‌کنم این برای طیف گسترده‌تری ‫جالبه. 621 00:29:49,706 --> 00:29:51,332 ‫این چیزیه که... چه‌خبر، هوسفینا؟ 622 00:29:51,416 --> 00:29:52,625 ‫- ایوا. ‫- بله؟ 623 00:29:52,709 --> 00:29:56,379 ‫می‌خوای موهاتو احیا کنم؟ چون شل و بی‌جونه. 624 00:29:56,463 --> 00:29:59,215 ‫وای خدا، شوخیت گرفته؟ 625 00:29:59,299 --> 00:30:01,217 ‫این منصفانه نیست. 626 00:30:01,301 --> 00:30:03,219 ‫نمی‌تونی دورش بزنی. 627 00:30:03,303 --> 00:30:05,221 ‫- همچنین، ایوا... ‫- نه. 628 00:30:05,305 --> 00:30:09,017 ‫من رژیم مدیترانه‌ای رو شروع ‫کردم و روغن زیتونم تموم شده. 629 00:30:09,100 --> 00:30:11,728 ‫- می‌تونم از پیشونیت استفاده کنم؟ ‫- اوه. 630 00:30:12,520 --> 00:30:13,730 ‫این بامزه بود. 631 00:30:13,754 --> 00:30:18,754 ‫مترجم: ‫میثم موسویان Telegram, Instagram & X: MeysamUnicorn