1 00:00:02,763 --> 00:00:04,963 ‫« پورتو نوئوو، کلمبیا » 2 00:00:04,987 --> 00:00:11,887 ‫♏ مترجم : Arash.K ♏ 3 00:00:11,887 --> 00:00:13,347 ‫چرا اینقدر طولش دادی؟ 4 00:00:14,348 --> 00:00:15,474 ‫نه بابا. 5 00:00:16,015 --> 00:00:18,352 ‫آنتن نداشتم. ‫دارم از یه گوشی اعتباری استفاده میکنم. 6 00:00:18,936 --> 00:00:21,981 ‫وایسا، وایسا، وایسا. تو... تو ‫باید داستان رو از زبون منم بشنوی. 7 00:00:22,773 --> 00:00:23,941 ‫باشه. هرچی. 8 00:00:24,024 --> 00:00:26,944 ‫باید خودم رو برسونم به جزیره و ‫معامله رو تموم کنم قبل از اینکه پیدام کنه. 9 00:00:27,653 --> 00:00:28,654 ‫کی؟ 10 00:00:28,738 --> 00:00:30,656 ‫اون بلونده. معلومه کی. ‫اون این بلا رو سرم آورد. 11 00:00:30,740 --> 00:00:31,741 ‫هی. 12 00:00:33,534 --> 00:00:34,702 ‫و اگه پیدام کنه... 13 00:00:36,370 --> 00:00:37,580 ‫من رو میکشه. 14 00:00:41,959 --> 00:00:44,170 ‫« کارخانه فرآوری رامیرز » 15 00:00:44,253 --> 00:00:47,089 ‫« لوئیزیانا | دو هفته قبل » 16 00:00:59,393 --> 00:01:01,312 ‫منتظر چی هستی؟ ‫بچسب به کارت. 17 00:01:34,762 --> 00:01:36,013 ‫تو دیگه کدوم خری هستی؟ 18 00:01:36,931 --> 00:01:38,098 ‫تو دیگه کدوم خری هستی؟ 19 00:01:38,182 --> 00:01:40,226 ‫ادگار رامیرز. اینجا کارخونه‌ی منه. 20 00:01:41,018 --> 00:01:42,353 ‫الیس بنیستر. 21 00:01:42,436 --> 00:01:44,063 ‫کارخونه‌ی تو، به منم مربوطه. 22 00:01:46,065 --> 00:01:48,234 ‫«اداره‌ی خدمات اجتماعی.» 23 00:01:48,901 --> 00:01:49,944 ‫تو یه مددکار اجتماعی هستی. 24 00:01:50,027 --> 00:01:51,446 ‫از مددکارای اجتماعی خوشت نمیاد. 25 00:01:51,529 --> 00:01:53,156 ‫فکر میکنم کلی از پول مالیات من رو حروم 26 00:01:53,239 --> 00:01:55,032 ‫آدمایی میکنید که تو دنیای ‫واقعی عرضه ندارن دووم بیارن. 27 00:01:55,115 --> 00:01:57,910 ‫همش هم حروم نمیشه. ‫یه مقدارش هم صاف میذاریم تو جیب خودمون. 28 00:02:02,915 --> 00:02:04,291 ‫بیا روراست باشیم. 29 00:02:04,375 --> 00:02:05,417 ‫من که بودم. 30 00:02:06,418 --> 00:02:08,795 ‫ما واقعا کلی از پول مالیات رو میدزدیم. 31 00:02:08,878 --> 00:02:10,881 ‫اینجا چی کار داری؟ 32 00:02:10,965 --> 00:02:12,007 ‫به خاطر کار کشیدن از بچه‌ها. 33 00:02:12,091 --> 00:02:13,259 ‫چه بد. 34 00:02:13,342 --> 00:02:15,135 ‫اونا بچه نیستن. نوجوونن. 35 00:02:15,219 --> 00:02:16,554 ‫اوه، خب اینجوری بهتر شد. 36 00:02:16,637 --> 00:02:18,347 ‫من از همه‌ی کارگرام مدارک دارم، 37 00:02:18,430 --> 00:02:20,724 ‫که فکر کنم وقتی دفترم رو ‫زیر و رو میکردی، دیدیشون. 38 00:02:20,808 --> 00:02:21,892 ‫«زیر و رو کردن.» 39 00:02:21,976 --> 00:02:23,102 ‫اوه، ترسناک شد. 40 00:02:23,185 --> 00:02:25,688 ‫دارم داستان رو واسه خودم جور میکنم ‫که وقتی به پلیس زنگ زدم، آماده باشم. 41 00:02:25,771 --> 00:02:27,606 ‫فکر میکنی حرف کی رو باور میکنن؟ 42 00:02:27,690 --> 00:02:31,318 ‫صاحب کارخونه‌ی گنده‌ی بد اخلاق ‫که تازگیا کلی خبرای بد ازش در رفته، 43 00:02:31,402 --> 00:02:34,154 ‫یا اون مددکار اجتماعی کوچولوی ‫شیرین که عاشق بچه‌هاست؟ 44 00:02:34,238 --> 00:02:36,656 ‫نقشه‌ی خوبیه. 45 00:02:36,740 --> 00:02:38,534 ‫تازه هنوز گریه رو شروع نکردم. 46 00:02:39,910 --> 00:02:41,704 ‫دیگه ازت خوشم نمیاد. 47 00:02:42,579 --> 00:02:43,998 ‫و فکر کنم بهتره بری. 48 00:02:44,081 --> 00:02:45,082 ‫خواهش میکنم. 49 00:02:46,959 --> 00:02:48,668 ‫من که فکر میکردم داریم روراست حرف میزنیم. 50 00:02:55,384 --> 00:02:57,553 ‫بعضی از این کارگرا یه کم قدشون کوتاهه. 51 00:02:57,636 --> 00:03:00,180 ‫به خاطر سوء تغذیه‌س. ولی ‫برای همینم اومدن به این کشور. 52 00:03:00,264 --> 00:03:05,019 ‫و خیلی هم ممنونن که بهشون کار میدم و ‫براشون خیریه و آشپزخونه راه میندازم. 53 00:03:05,102 --> 00:03:08,230 ‫یعنی، مگه اخبار رو ندیدی؟ ‫من یه شخصیت مهم تو این منطقه‌م. 54 00:03:15,112 --> 00:03:17,072 ‫عجب. 55 00:03:17,907 --> 00:03:19,158 ‫ماشین قشنگیه. 56 00:03:19,241 --> 00:03:20,701 ‫من از چیزای قشنگ خوشم میاد. 57 00:03:20,784 --> 00:03:22,661 ‫مددکارای اجتماعی پولشون ‫به چیزای قشنگ نمیرسه. 58 00:03:22,745 --> 00:03:24,914 ‫حداقل نه مددکارای اجتماعی سالم. 59 00:03:26,874 --> 00:03:28,167 ‫پس نقشه‌ت چیه؟ 60 00:03:28,250 --> 00:03:29,710 ‫فقط دارم کارم رو میکنم. 61 00:03:29,793 --> 00:03:32,880 ‫اگه داشتی کارت رو میکردی، ‫بدون مدرک نمیرفتی سراغ پرونده‌هام. 62 00:03:32,963 --> 00:03:35,299 ‫چون برای دادگاه به همه‌ی ‫اون مدرکا احتیاج داری. 63 00:03:35,382 --> 00:03:37,468 ‫ماشینت رو جلو پارک ‫میکردی، به منشی سر میزدی، 64 00:03:37,551 --> 00:03:40,346 ‫نه اینجا پشت ساختمون ‫که، خب، دوربینش خرابه. 65 00:03:41,096 --> 00:03:44,141 ‫دوربین خرابه؟ ‫کی این اتفاق افتاده؟ 66 00:03:45,726 --> 00:03:47,061 ‫برو سر اصل مطلب. 67 00:03:49,396 --> 00:03:50,773 ‫هر نقشه‌ای که تو سرته، 68 00:03:50,856 --> 00:03:52,733 ‫خیلی هوشمندانه تره که ‫من رو هم در جریان بذاری. 69 00:03:52,816 --> 00:03:55,110 ‫اونقدرا هم پیچیده نیست. ‫تو همین الانشم خیلی عقبی. 70 00:03:55,194 --> 00:03:58,113 ‫ببینم اونقدر با هوش هستی ‫که خودت رو برسونی یا نه. 71 00:04:32,898 --> 00:04:34,858 ‫میگه اینجا جاییه که گوشی پارکر بوده. 72 00:04:35,651 --> 00:04:37,152 ‫فهمیدیم کجا رفته. 73 00:04:37,236 --> 00:04:40,489 ‫یه جور مجتمع صنعتیه. 74 00:04:41,615 --> 00:04:43,367 ‫کسی میدونه پارکر چه غلطی داره میکنه؟ 75 00:04:43,450 --> 00:04:45,327 ‫آره، تقریبا دستمون اومده. 76 00:04:45,869 --> 00:04:48,122 ‫میشه بهمون بگید چه ‫اتفاقی برای رودریگو افتاده؟ 77 00:04:48,205 --> 00:04:49,581 ‫بهم گفت یه کار پیدا کرده. 78 00:04:49,665 --> 00:04:51,834 ‫یه کار خوب. ‫هفته‌ای صد دلار. 79 00:04:51,917 --> 00:04:54,920 ‫بهم نگفت که با دستگاهی کار ‫میکنه که این بلا رو سرش میاره. 80 00:04:55,713 --> 00:04:57,256 ‫یه جور دستگاه خرد کنه. 81 00:04:57,339 --> 00:04:58,465 ‫استخونا رو له میکنه. 82 00:04:58,549 --> 00:04:59,967 ‫اوه، نه. این... این دیوونگیه. 83 00:05:00,050 --> 00:05:02,011 ‫اون خیلی جوونتر از اونیه ‫که با همچین دستگاهی کار کنه. 84 00:05:02,094 --> 00:05:03,929 ‫-چند سالشه، شونزده؟ ‫-چهارده. 85 00:05:04,680 --> 00:05:06,181 ‫پسر خواهرمه. 86 00:05:06,265 --> 00:05:09,309 ‫خواهرم دو سال پیش فوت ‫کرد، برای همین اون اومد آمریکا. 87 00:05:09,393 --> 00:05:10,519 ‫من سرپرستیش رو به عهده گرفتم. 88 00:05:10,602 --> 00:05:12,146 ‫خوشحال میشم یه نگاهی به مدارکش بندازم، 89 00:05:12,229 --> 00:05:14,148 ‫تا مطمئن بشم همه چیزش ‫رو به راهه، اگه بخواید؟ 90 00:05:14,231 --> 00:05:15,941 ‫اونوقت میتونیم به خاطر سهل ‫انگاری از شرکت شکایت کنیم. 91 00:05:16,025 --> 00:05:16,942 ‫نه، نمیتونیم. 92 00:05:17,026 --> 00:05:20,446 ‫اون مدارک کاری جعلی ‫داشت که میگفت سنش قانونیه. 93 00:05:20,529 --> 00:05:21,572 ‫اونا رو از کجا آورده؟ 94 00:05:21,655 --> 00:05:23,949 ‫از آقای رامیرز. 95 00:05:27,286 --> 00:05:29,455 ‫نه، پسرم. آره، بس کن. لطفا بس کن. 96 00:05:29,538 --> 00:05:33,459 ‫اونا پرسیدن کی کار ‫بیشتر میخواد و منم گفتم من. 97 00:05:34,126 --> 00:05:36,003 ‫گفت میتونه برام مدارک رو جور کنه. 98 00:05:37,212 --> 00:05:38,714 ‫مدارک رو تو کارخونه بهم دادن. 99 00:05:38,797 --> 00:05:40,507 ‫باشه. حاضری در این مورد شهادت بدی؟ 100 00:05:44,053 --> 00:05:48,098 ‫خیلی از فامیلاش... خب... ‫اونا... اونا... 101 00:05:48,182 --> 00:05:49,349 ‫اونا غیر قانونی اینجا هستن. 102 00:05:50,642 --> 00:05:53,479 ‫من حرف بزنم، اونا تاوان پس میدن. 103 00:05:54,480 --> 00:05:56,106 ‫آقای رامیرز اینو بهم گفت. 104 00:05:59,193 --> 00:06:00,319 ‫مشکلی نیست. 105 00:06:00,903 --> 00:06:03,322 ‫نه. منظورم این نیست. ‫تو به من گوش نمیدی. 106 00:06:03,405 --> 00:06:06,450 ‫منظورم اینه که اون حق ‫داره جواب تلفنش رو نده. 107 00:06:06,533 --> 00:06:07,534 ‫موافقم. 108 00:06:07,618 --> 00:06:10,913 ‫ولی... باشه، فقط بهم بگو جزئیات این پرونده 109 00:06:10,996 --> 00:06:13,040 ‫حتی یه ذره هم نگرانت نکرده؟ 110 00:06:13,123 --> 00:06:15,084 ‫آره، آره. آره، بهت میگم. 111 00:06:15,167 --> 00:06:16,502 ‫به محض اینکه بتونم. 112 00:06:17,211 --> 00:06:18,378 ‫دوستت دارم. 113 00:06:18,879 --> 00:06:20,005 ‫خداحافظ. 114 00:06:20,089 --> 00:06:22,049 ‫اوف. مادرم بود. 115 00:06:22,132 --> 00:06:23,300 ‫بریانا کجاست؟ 116 00:06:23,383 --> 00:06:25,886 ‫داره یه تحقیقی رو تموم میکنه. ‫هی، بذار یه سوال ازت بپرسم. 117 00:06:25,969 --> 00:06:27,304 ‫چطوری حد و مرز تعیین میکنی؟ 118 00:06:27,387 --> 00:06:30,599 ‫دارم سعی میکنم رابطم رو ‫با مادرم یه کم درست کنم، 119 00:06:30,682 --> 00:06:33,894 ‫و اونم داره ناجورترین سوالا ‫رو در مورد کارمون ازم میپرسه. 120 00:06:34,895 --> 00:06:36,438 ‫الیوت، تو به بابات چی میگی؟ 121 00:06:36,522 --> 00:06:37,898 ‫ما با هم تقریبا ده نفر رو زدیم. 122 00:06:37,981 --> 00:06:39,150 ‫اون میدونه جریان چیه. 123 00:06:39,233 --> 00:06:41,568 ‫کلاس ایروبیک تو آب مادرم خیلی خشنه، 124 00:06:41,652 --> 00:06:44,071 ‫ولی فکر نکنم پایه‌ی ‫این جور رفاقتا باشه. 125 00:06:44,154 --> 00:06:46,281 ‫هری، یه خطی وجود داره. 126 00:06:46,365 --> 00:06:48,200 ‫آدمای عادی یه طرف، کلاهبردارا طرف دیگه. 127 00:06:48,283 --> 00:06:50,828 ‫تو تصمیم گرفتی از اون خط رد بشی. ‫اینم تاوانشه. 128 00:06:51,411 --> 00:06:56,542 ‫خب دوستان، معرفی می کنم، ادگار رامیرز، 129 00:06:56,625 --> 00:07:00,629 ‫صاحب پنج شرکت تولیدی و فرآوری مواد غذایی 130 00:07:01,171 --> 00:07:02,756 ‫در سه ایالت مختلف. 131 00:07:02,840 --> 00:07:04,378 ‫خیلی خب. پس پارکر ‫داره سعی میکنه دست این 132 00:07:04,390 --> 00:07:06,051 ‫یارو رو به خاطر کار ‫کشیدن از بچه‌ها رو کنه. 133 00:07:06,135 --> 00:07:08,720 ‫اوه، دیگه چیزی برای رو شدن نمونده. 134 00:07:08,804 --> 00:07:11,723 ‫اون تا حالا بارها گیر افتاده و جریمه شده. 135 00:07:11,807 --> 00:07:15,102 ‫ولی حداکثر جریمه برای ‫هر تخلف ۱۵ هزار دلاره، 136 00:07:15,185 --> 00:07:17,229 ‫که وقتی داری سالی چند ‫میلیون دلار به جیب میزنی، 137 00:07:17,312 --> 00:07:19,064 ‫حتی به چشم هم نمیاد. 138 00:07:19,148 --> 00:07:23,277 ‫اون میتونه به این بچه‌ها نصف، حتی ‫یک سوم حقوق یه بزرگسال رو بده. 139 00:07:23,819 --> 00:07:24,987 ‫اونا مستاصلن. اون پولداره. 140 00:07:25,070 --> 00:07:28,031 ‫اون پسره کارش به بیمارستان کشیده. ‫حتما یکی متوجه شده. 141 00:07:28,115 --> 00:07:29,324 ‫مقامات متوجه شدن، 142 00:07:29,408 --> 00:07:33,245 ‫ولی رامیرز با موفقیت ‫ادعا کرده که آژانس کاریابی، 143 00:07:33,328 --> 00:07:38,167 ‫«سانرایز پرسونل سولوشنز»، که ‫توسط این یارو، دین سیسکو، اداره میشه، 144 00:07:38,250 --> 00:07:41,044 ‫در مورد کارگرایی که فراهم ‫میکرده، تحقیق لازم رو انجام نمیداده. 145 00:07:41,128 --> 00:07:45,591 ‫سیسکو هم با موفقیت استدلال کرده ‫که از سیستم فدرال «ای-وریفای» 146 00:07:45,674 --> 00:07:48,677 ‫برای چک کردن مدارک استفاده میکرده، ‫ولی کار دیگه‌ای از دستش برنمیومده. 147 00:07:48,760 --> 00:07:51,263 ‫اما، یه بررسی عمیق در مورد شرکت‌های پوششی 148 00:07:51,346 --> 00:07:55,976 ‫نشون میده که رامیرز در ‫واقع صاحب شرکت سیسکوئه. 149 00:07:56,058 --> 00:07:57,853 ‫درسته. پس اون صاحب یه شرکت صوریه.. 150 00:07:58,562 --> 00:07:59,855 ‫سیسکو مدارک رو جعل میکنه. 151 00:07:59,938 --> 00:08:01,773 ‫رامیرز هم وانمود میکنه که گول خورده. 152 00:08:02,274 --> 00:08:03,275 ‫کارش درسته. 153 00:08:03,358 --> 00:08:04,526 ‫باشه، این بده. 154 00:08:04,610 --> 00:08:08,447 ‫این خیلی بده، ولی به بدی بعضی ‫از پرونده‌هایی که داشتیم نیست، 155 00:08:08,530 --> 00:08:10,908 ‫پس چرا داریم اینقدر پیش ‫پارکر با ملاحظه رفتار می‌کنیم؟ 156 00:08:10,991 --> 00:08:12,659 ‫چون پای بچه‌ها وسطه. 157 00:08:14,536 --> 00:08:17,456 ‫من سالها تراپی نرفتم که ‫الان در موردش حرف نزنم. 158 00:08:17,539 --> 00:08:19,499 ‫پرونده‌هایی که پای بچه‌ها ‫وسطه، یه کم قاطی میکنم. 159 00:08:19,582 --> 00:08:20,626 ‫یه کم؟ 160 00:08:20,709 --> 00:08:22,669 ‫شاید یه ساختمون رو منفجر کرده باشم. 161 00:08:22,753 --> 00:08:24,463 ‫چ... چند تا ساختمون. 162 00:08:25,047 --> 00:08:26,798 ‫یه یارو رو با چنگال زدم. ‫از اینجور کارا. 163 00:08:27,382 --> 00:08:29,134 ‫ببین، هممون نقاط ضعف خودمون رو داریم. 164 00:08:29,218 --> 00:08:31,011 ‫برای همینه که به عنوان ‫یه تیم با هم کار میکنیم. 165 00:08:31,094 --> 00:08:34,472 ‫تا از همدیگه محافظت کنیم، گاهی ‫وقتا در برابر غریزه‌ی خودمون. 166 00:08:34,556 --> 00:08:37,726 ‫خب، من تو دفتر رامیرز ‫شنود و دوربین کار گذاشتم 167 00:08:37,808 --> 00:08:39,394 ‫و تو کامپیوترش هم یه راه نفوذی باز کردم. 168 00:08:39,477 --> 00:08:41,772 ‫بریانا به همه‌ی اونا دسترسی کامل داره. 169 00:08:42,356 --> 00:08:43,690 ‫آره، من به همه چیز وصلم. 170 00:08:43,774 --> 00:08:46,082 ‫پس، کارم رو زیر نظر ‫داشته باشید، 171 00:08:46,094 --> 00:08:48,362 ‫حواستون به ماموریتمون باشه، و اگه به ‫دردسر افتادم، زنگ میزنم. 172 00:08:48,445 --> 00:08:50,781 ‫و تو مصممی که این کار رو تنهایی انجام بدی؟ 173 00:08:50,864 --> 00:08:52,574 ‫خب، شماها همتون کارهای ‫جانبی خودتون رو دارید. 174 00:08:53,116 --> 00:08:56,536 ‫کهنه سربازاتون، موکلاتون، ‫هک‌های قانونی. گاهی وقتا دلم فقط... 175 00:08:56,620 --> 00:08:59,665 ‫میخوای هر جور که دلت میخواد عملیات کنی. ‫بدون سوال پرسیدن. میفهمم. 176 00:09:00,249 --> 00:09:03,126 ‫یعنی، هیچ کدوممون قبل از ‫این آدمای کار تیمی نبودیم. 177 00:09:03,961 --> 00:09:05,379 ‫این یه کار شخصیه. 178 00:09:06,046 --> 00:09:09,246 ‫میفهمم. نمیخوای گروه رو از هم بپاشونی، ‫فقط میخوای یه کم کارای عجیب غریب بکنی. 179 00:09:10,050 --> 00:09:11,218 ‫یه چیزی تو همین مایه‌ها. 180 00:09:11,301 --> 00:09:15,305 ‫خب، نقشه‌ت چیه؟ اوه، من... ‫من فقط از روی کنجکاوی میپرسم. 181 00:09:15,389 --> 00:09:16,765 ‫قصد دخالت ندارم. 182 00:09:16,848 --> 00:09:18,892 ‫تو معمولا نقشه‌های بلند مدت اجرا نمیکنی. 183 00:09:18,976 --> 00:09:20,310 ‫و این شخصیتت چیه؟ 184 00:09:20,394 --> 00:09:22,646 ‫خیلی بهت نمیاد. 185 00:09:22,729 --> 00:09:23,772 ‫مجبورم. 186 00:09:23,855 --> 00:09:25,899 ‫همونطور که سوفی گفت، من هیچ ‫وقت نقشه‌ی بلند مدت اجرا نمیکنم. 187 00:09:25,983 --> 00:09:27,192 ‫من تو دروغ گفتن خوب نیستم. 188 00:09:27,276 --> 00:09:28,819 ‫باید یکی رو انتخاب کنم و خود اون بشم، 189 00:09:28,902 --> 00:09:31,613 ‫برای همین یه مشت از خانومای ‫فیلم‌های قدیمی نیت رو با هم قاطی کردم. 190 00:09:31,697 --> 00:09:35,659 ‫آخی. یه فیلم نوآر کلاسیک. ‫اون عاشق این کار میشد. 191 00:09:35,742 --> 00:09:38,662 ‫خب، از اونجایی که من برای ‫حد و مرزها احترام جدیدی قائلم، 192 00:09:38,745 --> 00:09:40,080 ‫فقط میگم موفق باشی. 193 00:09:41,331 --> 00:09:42,540 ‫کار شخصی. 194 00:09:43,208 --> 00:09:45,544 ‫خب، اگه یه هم خوان لازم ‫داشتی، به من زنگ بزن. 195 00:09:51,466 --> 00:09:53,510 ‫-تو باورت شد که برای همین... ‫-نه. 196 00:09:54,052 --> 00:09:56,305 ‫خوبه. آره. فقط میخواستم مطمئن بشم. 197 00:10:02,311 --> 00:10:04,146 ‫خب، این مددکار اجتماعی دنبال چی میگشت؟ 198 00:10:04,229 --> 00:10:05,439 ‫ایسلا نوبلا. 199 00:10:05,522 --> 00:10:06,898 ‫در موردش تحقیق کردم. 200 00:10:06,982 --> 00:10:09,609 ‫یه جزیره‌ی کوچیک نزدیک سواحل کلمبیاست. 201 00:10:09,693 --> 00:10:11,695 ‫انگار یه تپه با سه تا درخت ایناست. 202 00:10:12,779 --> 00:10:14,156 ‫اون داشت پرونده‌هام رو میگشت، 203 00:10:14,656 --> 00:10:18,160 ‫میدونی، دنبال مدارک مهاجرت، ‫شناسنامه و اینجور چیزا بود. 204 00:10:18,243 --> 00:10:20,412 ‫هر کدوم از کارگرای من که ‫ممکن بود از اونجا اومده باشن 205 00:10:20,495 --> 00:10:22,039 ‫یا فامیلی از اونجا داشته باشن. 206 00:10:22,122 --> 00:10:23,290 ‫مشکل اینجاست که... 207 00:10:25,542 --> 00:10:26,918 ‫نصف مدارک ما واقعیه. 208 00:10:27,002 --> 00:10:30,380 ‫نصف دیگش، میدونی، توسط خودمون دستکاری شده. 209 00:10:30,464 --> 00:10:32,967 ‫پس حتی خودتم نمیتونی بفهمی ‫یکی از کارگرات از اونجاست یا نه. 210 00:10:33,050 --> 00:10:35,427 ‫مدارک اصلی شناسنامه‌های جعلی رو نگه داشتی؟ 211 00:10:35,510 --> 00:10:37,387 ‫آره، بذار همین الان وارد سرورام بشم. 212 00:10:37,471 --> 00:10:38,513 ‫یعنی، از نظر فنی نه، 213 00:10:38,597 --> 00:10:41,016 ‫ولی ما اونقدرا شناسنامه جعل نمیکنیم ‫که مدارک واقعی رو بازیافت میکنیم. 214 00:10:41,099 --> 00:10:42,309 ‫پس یه احتمالی هست. 215 00:10:42,392 --> 00:10:44,478 ‫و تو مطمئنی که این الیس ‫بنیستره یه کلاهبرداره؟ 216 00:10:44,561 --> 00:10:46,605 ‫باید باهاش تو یه اتاق میبودی. 217 00:10:46,688 --> 00:10:48,774 ‫انگار اون طرف شیشه ‫با یه ببر گیر کرده باشی. 218 00:10:48,857 --> 00:10:50,484 ‫اونم عین ماست. بهم اعتماد کن. 219 00:10:50,984 --> 00:10:53,653 ‫اوه. پیام تلفنی. 220 00:10:53,737 --> 00:10:57,282 ‫تو پرونده‌ها نبود، ولی چند تا پیام ‫تلفنی در مورد ایسلا نوبلا دارم. 221 00:10:57,366 --> 00:11:00,327 ‫آره، یه زنی به اسم مارتا ‫کابررا، از شرکت املاک گلدستار 222 00:11:00,410 --> 00:11:03,538 ‫در مورد کارمندای اهل اون جزیره ‫سوال پرسیده. دستیارم پیچوندش. 223 00:11:04,331 --> 00:11:06,208 ‫میدونی چیه؟ گلدستار، همین بالای بزرگراهه. 224 00:11:06,291 --> 00:11:09,002 ‫من میرم یه سر بهش بزنم. ‫تو این فاصله، چند تا تلفن بزن. 225 00:11:09,086 --> 00:11:12,422 ‫سعی کن هر چی میتونی در مورد هر ‫کسی که از اونجا رد شده و اومده، پیدا کنی. 226 00:11:12,506 --> 00:11:13,590 ‫حتما. 227 00:11:15,008 --> 00:11:17,761 ‫...هر چی میتونی در مورد هر کسی ‫که از اونجا رد شده و اومده، پیدا کنی. 228 00:11:17,844 --> 00:11:20,680 ‫آره، دوباره فیلم‌های امروز صبح ‫دوربین پارکر رو بازبینی کردم. 229 00:11:20,764 --> 00:11:22,182 ‫تو شرکت املاک گلدستار هستی؟ 230 00:11:23,100 --> 00:11:25,060 ‫دفترشون رو از روی ‫پیام‌های تلفنی پیدا کردم. 231 00:11:25,644 --> 00:11:29,648 ‫ما یه جورایی بهش قول ‫ندادیم که یه کم بهش فضا بدیم؟ 232 00:11:29,731 --> 00:11:32,484 ‫من تو نقشه‌ش دخالت نمیکنم، ‫ولی اون گفت کارش رو بررسی کنیم. 233 00:11:32,567 --> 00:11:34,653 ‫و منم باید قضایا رو از نزدیک ببینم. 234 00:11:34,736 --> 00:11:38,448 ‫خب، پس، شرکت املاک گلدستار یه شرکت واقعیه. 235 00:11:39,074 --> 00:11:41,076 ‫ولی دفترشون فقط یه اتاق کنفرانسه. 236 00:11:41,576 --> 00:11:46,832 ‫و این مارتا کابررا هم، هیچ خبری ازش نیست. 237 00:11:46,915 --> 00:11:50,377 ‫پارکر، معلومه که موقع دزدیدن ‫پرونده‌های رامیرز گیر نیفتاده. 238 00:11:50,460 --> 00:11:53,046 ‫اون میخواسته موقع کار ‫گذاشتن این اطلاعات گیر بیفته، 239 00:11:53,130 --> 00:11:56,925 ‫از جمله این تماس‌ها از طرف ‫مارتا کابررا، هر کی که هست، 240 00:11:57,008 --> 00:11:59,511 ‫تا رامیرز رو به سمت ‫شرکت املاک گلدستار بکشونه. 241 00:11:59,594 --> 00:12:01,221 ‫خب، براش یه ردی گذاشته. 242 00:12:01,304 --> 00:12:02,472 ‫چرا اینجا؟ 243 00:12:04,933 --> 00:12:06,893 ‫رامیرز هر لحظه ممکنه پیداش بشه. 244 00:12:08,145 --> 00:12:08,629 ‫اوه. 245 00:12:08,645 --> 00:12:10,272 ‫« برای سوفی » 246 00:12:10,313 --> 00:12:12,232 ‫دختره‌ی ناقلا. 247 00:12:18,488 --> 00:12:19,823 ‫اون فریبم داده! 248 00:12:21,324 --> 00:12:22,325 ‫چی؟ 249 00:12:23,410 --> 00:12:27,497 ‫من مارتا کابررا هستم. ‫شرکت توسعه املاک گلدستار. 250 00:12:27,581 --> 00:12:29,416 ‫سلام. من برای ایسلا نوبلا اینجا هستم. 251 00:12:29,499 --> 00:12:32,210 ‫اوه. اوه، خواهش میکنم، بشینین. 252 00:12:32,836 --> 00:12:34,629 ‫نمیدونید چقدر خوشحالم 253 00:12:34,713 --> 00:12:37,591 ‫که یکی به ملک ایسلا نوبلا علاقه نشون داده. 254 00:12:37,674 --> 00:12:39,968 ‫خریدش از اول ایده‌ی من بود. 255 00:12:40,051 --> 00:12:42,345 ‫پس شرکت شما مقداری از املاک ‫اون جزیره رو در اختیار داره؟ 256 00:12:42,429 --> 00:12:46,099 ‫ما، خب... ما تقریبا کل ‫جزیره رو در اختیار داریم. 257 00:12:46,183 --> 00:12:48,560 ‫همینجوری رو دستمون مونده. 258 00:12:48,643 --> 00:12:51,605 ‫یه خرید گنده بدون هیچ سرمایه گذاری. 259 00:12:51,688 --> 00:12:53,565 ‫و هر روز، رئیسم، هی میگه، 260 00:12:53,648 --> 00:12:57,903 ‫«هی... مارتا، ایسلا ‫نوبلا، معامله‌ی خوبیه.» 261 00:12:57,986 --> 00:12:59,446 ‫خب، در مورد این فرصت بهم بگید. 262 00:12:59,529 --> 00:13:02,532 ‫اوه، واقعا هم یه فرصته. یه اشتباه نیست. 263 00:13:02,616 --> 00:13:05,076 ‫شما از طرف اون آدمای کشتی‌های تفریحی اومدین؟ 264 00:13:05,160 --> 00:13:06,870 ‫-یه رقیبم. ‫-یه رقیب؟ 265 00:13:07,871 --> 00:13:10,191 ‫-جنگ مزایده راه افتاده؟ ‫-ولی باید همه چیز رو بهم بگید. 266 00:13:10,916 --> 00:13:12,626 ‫همونطور که میدونید... 267 00:13:12,709 --> 00:13:17,088 ‫...یه تقاضای شدید برای بنادر عمیق ‫در سراسر دریای کارائیب وجود داره 268 00:13:17,172 --> 00:13:18,632 ‫چون کشتی‌های تفریحی ‫دارن بزرگ و بزرگتر میشن. 269 00:13:18,715 --> 00:13:21,092 ‫ولی روز به روز جاهای بیشتری ‫ورودشون رو ممنوع میکنن. 270 00:13:21,176 --> 00:13:22,511 ‫یعنی، چرا؟ 271 00:13:22,594 --> 00:13:25,931 ‫فقط، پنج تا هفت هزار توریست 272 00:13:26,014 --> 00:13:27,085 ‫هر سه روز یه بار خیابوناتون رو شلوغ میکنن. 273 00:13:27,109 --> 00:13:28,683 ‫کی همچین چیزی رو نمیخواد؟ 274 00:13:28,767 --> 00:13:30,060 ‫من که پایه‌ام. 275 00:13:30,143 --> 00:13:32,771 ‫و ایسلا نوبلا هم عالیه، چون ‫کسی نیست که بخواد شکایت کنه. 276 00:13:32,854 --> 00:13:34,064 ‫طوفان فرانسیس. 277 00:13:35,565 --> 00:13:38,652 ‫طوفان فرانسیس تو سال ۲۰۲۳ ‫جزیره رو با خاک یکسان کرد. 278 00:13:39,236 --> 00:13:43,073 ‫هر کی اونجا زندگی میکرد، تخلیه شد ‫و به هیچ کس اجازه داده نشد برگرده. 279 00:13:43,156 --> 00:13:45,575 ‫ایشون الیس بنیستره. 280 00:13:45,659 --> 00:13:47,577 ‫اون داره تو زمینه‌ی حکم ‫رضایت به ما کمک میکنه. 281 00:13:47,661 --> 00:13:51,081 ‫به خاطر فشار از طرف دادگاه ‫بین المللی حقوق بشر آمریکا، 282 00:13:51,164 --> 00:13:54,543 ‫دولت کلمبیا داره به ادعاهای بومی‌ها ‫در مورد اون زمین احترام میذاره. 283 00:13:54,626 --> 00:13:57,087 ‫پس هر کسب و کاری که تو اون جزیره راه بیفته 284 00:13:57,170 --> 00:13:59,297 ‫باید به آدمایی که اونجا ‫زندگی میکردن، پول بده. 285 00:13:59,381 --> 00:14:00,966 ‫ولی شما نمیتونید هیچ کدومشون رو پیدا کنید. 286 00:14:01,049 --> 00:14:03,426 ‫الیس داره تمام تلاشش رو میکنه. 287 00:14:03,510 --> 00:14:06,078 ‫ولی تا زمانی که کسی ‫رو که تو اون جزیره به دنیا 288 00:14:06,090 --> 00:14:08,723 ‫اومده پیدا نکنید که امضا ‫کنه، نمیتونید کاری کنید. 289 00:14:10,725 --> 00:14:14,312 ‫ما هر کی رو که میشده خرید، خریدیم. 290 00:14:14,396 --> 00:14:19,734 ‫دولت، ارتش، پلیس، اداره مهاجرت. 291 00:14:19,818 --> 00:14:22,821 ‫یعنی، ما میتونیم این معامله ‫رو فقط با یه نفر انجام بدیم. 292 00:14:22,904 --> 00:14:27,284 ‫این شخص یه دستمزد سالهانه‌ی ‫خیلی سخاوتمندانه دریافت میکنه. 293 00:14:27,867 --> 00:14:29,828 ‫سالی یه میلیون دلار. 294 00:14:30,370 --> 00:14:33,540 ‫یعنی، پیدا کردن یه نفر باید آسون باشه، نه؟ 295 00:14:33,623 --> 00:14:37,002 ‫باید خیلی آسون باشه. ‫متاسفم. 296 00:14:37,085 --> 00:14:38,795 ‫من... 297 00:14:39,462 --> 00:14:42,424 ‫استرس گرفتم، سرم گیج میره. ‫میشه چند لحظه تنهام بذارید؟ 298 00:14:42,507 --> 00:14:43,592 ‫حتما. 299 00:14:50,557 --> 00:14:52,642 ‫برای همین اومده بودی سراغ من. 300 00:14:52,726 --> 00:14:53,727 ‫یه سرنخی داشتم. 301 00:14:54,477 --> 00:14:56,605 ‫یه بچه‌ی بی سرپرست ‫از یه خانواده‌ی اهل جزیره 302 00:14:56,688 --> 00:14:59,107 ‫از مرز رد شده و سر ‫از کارخونه‌ی تو درآورده. 303 00:14:59,190 --> 00:15:00,400 ‫فقط نمیتونستم تاییدش کنم. 304 00:15:00,483 --> 00:15:04,487 ‫باید پیشنهادم رو قبول میکردی، ‫چون الان دیگه بهت احتیاجی ندارم. 305 00:15:04,571 --> 00:15:07,240 ‫من تو این منطقه کلی پارتی دارم. 306 00:15:07,324 --> 00:15:08,867 ‫قانونی، غیر قانونی. 307 00:15:09,701 --> 00:15:11,119 ‫ده هزار دلاری خرج کنم، 308 00:15:11,202 --> 00:15:13,722 ‫مطمئنم تا آخر هفته میتونم یکی ‫از اهل اون جزیره رو پیدا کنم. 309 00:15:14,289 --> 00:15:16,499 ‫و سهم خودم رو از اون یه میلیون بردارم. 310 00:15:18,335 --> 00:15:20,128 ‫دوست داری تو چه جور تختی بمیری؟ 311 00:15:22,881 --> 00:15:26,593 ‫نمیدونم منظورت چیه، ولی من ‫هر چیزی رو دو بار امتحان میکنم. 312 00:15:26,676 --> 00:15:30,263 ‫میخوای تو تخت مردی بمیری که ‫صاحب یه مشت کارخونه‌ی کثیفه، 313 00:15:30,347 --> 00:15:33,224 ‫که گوشت و استخون و ‫بچه‌ها رو با هم چرخ میکنه؟ 314 00:15:33,308 --> 00:15:36,436 ‫یا میخوای تو تخت مردی بمیری ‫که صاحب تابلوهای پیکاسو، 315 00:15:36,519 --> 00:15:39,606 ‫جت‌های شخصی و کل جزیره‌هاست؟ 316 00:15:41,191 --> 00:15:42,734 ‫یه مددکار اجتماعی نمیتونه ‫همه‌ی اینا رو داشته باشه. 317 00:15:42,817 --> 00:15:44,027 ‫نه، نمیتونم. 318 00:15:45,111 --> 00:15:46,237 ‫ولی ما میتونیم. 319 00:15:54,454 --> 00:15:56,498 ‫-شماره‌م رو داری. ‫-معلومه که دارم. 320 00:15:56,581 --> 00:15:58,875 ‫-هوم. ‫-اون آدرس، یه ساعت دیگه. 321 00:16:00,293 --> 00:16:01,753 ‫چیزی واسه از دست دادن داری؟ 322 00:16:01,836 --> 00:16:03,046 ‫هوم هوم. 323 00:16:19,604 --> 00:16:21,398 ‫خیلی از خودت راضی به نظر میرسی. 324 00:16:21,481 --> 00:16:25,276 ‫میدونستم همون ردی که گذاشتم رو دنبال ‫میکنی تا فقط کارم رو بررسی کنی. 325 00:16:26,903 --> 00:16:28,321 ‫ولی حال داد، نه؟ 326 00:16:28,405 --> 00:16:29,572 ‫فقط همون هیجانش. 327 00:16:29,656 --> 00:16:31,032 ‫بدون نقشه یا پشتیبان یا آمادگی؟ 328 00:16:31,658 --> 00:16:33,660 ‫اعتراف میکنم، خیلی انرژی بخش بود. 329 00:16:33,743 --> 00:16:35,620 ‫پس تمام قضیه همین بوده. 330 00:16:35,704 --> 00:16:36,830 ‫کارت زیادی بی خطر شده بود. 331 00:16:36,913 --> 00:16:39,958 ‫دلت برای اون هیجان یهویی تنگ شده بود. ‫اون لذت غیر منتظره بودن. 332 00:16:40,040 --> 00:16:41,793 ‫هوم. یه چیزی تو همین مایه‌ها. 333 00:16:42,794 --> 00:16:44,671 ‫ولی الان به یه مرحله‌ی بعدی ‫احتیاج دارم و دست تو هم رو شده. 334 00:16:45,338 --> 00:16:47,632 ‫بریانا، دو تا چیز میخوام. 335 00:16:47,716 --> 00:16:50,427 ‫اول، یه آدرس برای رامیرز فرستادم. ‫اونجا میبینمت. 336 00:17:02,439 --> 00:17:03,523 ‫هی، هی! 337 00:17:04,065 --> 00:17:08,653 ‫میشه یکی لطفا نقشه‌های نصب ‫سیستم تهویه رو برام بیاره، 338 00:17:08,737 --> 00:17:11,071 ‫و یه نماینده از اتحادیه ‫رو هم بیاره پای تلفن 339 00:17:11,156 --> 00:17:14,576 ‫قبل از اینکه اون تیرآهن‌های پنج ‫در پنج رو بالای شبکه‌ی برق بذاریم؟ 340 00:17:15,242 --> 00:17:16,744 ‫ممنونم. 341 00:17:16,828 --> 00:17:19,664 ‫این طبقه خیلی کمتر از چیزی ‫که دوست داشتم، کف داره. 342 00:17:19,748 --> 00:17:21,290 ‫اینجا مثلا، طبقه‌ی سی‌امه؟ 343 00:17:21,374 --> 00:17:22,709 ‫سی و سه. 344 00:17:22,791 --> 00:17:25,462 ‫میخوام یه تکنیک جدید امتحان کنم. ‫سوژه رو تحت فشار اولیه قرار بده، 345 00:17:25,545 --> 00:17:28,089 ‫شیمی مغزش رو تغییر میده، و ‫حواسش رو از دروغ پرت میکنه. 346 00:17:28,173 --> 00:17:29,674 ‫ببین. میدونستم! 347 00:17:29,758 --> 00:17:32,927 ‫کار شخصی همینه دیگه، میتونی با ‫همه‌ی چیزای خفن جدید حال کنی. 348 00:17:33,011 --> 00:17:36,681 ‫نه، میفهمم. منم چند تا ایده ‫برای نوآوری تو نقشه‌هامون دارم. 349 00:17:36,765 --> 00:17:38,892 ‫-هوم. یه چیزی تو همین مایه‌ها. ‫-باشه، گرفتم. 350 00:17:38,975 --> 00:17:43,813 ‫پهپادهایی که پیام‌های ناخودآگاه و ‫فروصوتی رو به جمجمه‌ی آدما میفرستن. 351 00:17:43,897 --> 00:17:47,942 ‫خب... ذاتا کنترل ذهن نیست، ‫ولی خب کنترل ذهنه دیگه. 352 00:17:52,697 --> 00:17:53,907 ‫یارو همینه؟ 353 00:17:58,620 --> 00:18:01,539 ‫خب، چرا با من نمیای؟ ‫نمیخوام بقیه اینو بشنون. 354 00:18:15,637 --> 00:18:18,264 ‫خب، قضیه‌ی معامله‌ی ایسلا نوبلا رو شنیدی؟ 355 00:18:18,348 --> 00:18:20,183 ‫آره، آره. 356 00:18:21,351 --> 00:18:22,977 ‫ خب، عجب دست قوی‌ای. 357 00:18:23,061 --> 00:18:24,646 ‫من تو رو تا اینجا آوردم. 358 00:18:24,729 --> 00:18:26,022 ‫الان دیگه ولت نمیکنم. 359 00:18:26,105 --> 00:18:27,607 ‫تو مال خودمی. 360 00:18:32,362 --> 00:18:35,740 ‫هی، رومئو. اون خانوم ‫دستپاچه تو شرکت املاک، 361 00:18:35,824 --> 00:18:38,910 ‫قضیه‌ی حکم رضایت رو بهت گفت؟ 362 00:18:39,494 --> 00:18:40,954 ‫خب، چیزی که بهت نگفت، 363 00:18:41,037 --> 00:18:42,288 ‫اینه که چیزای بیشتری هم هست. 364 00:18:42,372 --> 00:18:44,082 ‫اون خانواده‌هایی که روی ‫اون تپه زندگی میکردن، 365 00:18:44,165 --> 00:18:48,628 ‫باید تو هر ساخت و سازی شریک ‫باشن، نه فقط باهاشون مشورت بشه. 366 00:18:48,711 --> 00:18:50,547 ‫کسب و کارهای محلی، حق تقدم با اوناست. 367 00:18:50,630 --> 00:18:52,131 ‫«محلی» رو تعریف کن. 368 00:18:52,215 --> 00:18:55,802 ‫اگه با یه عضو از اون خانواده و ‫یک سوم هزینه‌ی ساخت و ساز بری، 369 00:18:56,386 --> 00:18:58,555 ‫باید یه سهم بهت بدن. 370 00:18:58,638 --> 00:18:59,722 ‫نه پول نقد. 371 00:18:59,806 --> 00:19:04,644 ‫یه سهم از بندری که میتونه سالی ‫۱۰۰ میلیون دلار درآمد داشته باشه. 372 00:19:05,728 --> 00:19:06,771 ‫نقشه‌ی تو چیه؟ 373 00:19:06,855 --> 00:19:09,065 ‫باشه. املاک تجاری دقیقا بازارش داغ نیست. 374 00:19:09,148 --> 00:19:10,775 ‫مردم دیگه به دفتر کارشون نمیرن. 375 00:19:10,859 --> 00:19:15,738 ‫تو خونه با لباس راحتی و قرص ‫آرام بخش و بچه گربه‌هاشون نشستن. 376 00:19:15,822 --> 00:19:20,827 ‫شرکت من، ما باید اونایی ‫باشیم که اون بندر رو میسازن. 377 00:19:20,910 --> 00:19:23,746 ‫و یه شریک قدردان میتونه ‫همه‌ی اینا رو ممکن کنه. 378 00:19:23,830 --> 00:19:24,830 ‫آره. 379 00:19:25,373 --> 00:19:26,374 ‫سهم شراکت چقدره؟ 380 00:19:26,457 --> 00:19:27,792 ‫خب، ۱۰ میلیون دلار، 381 00:19:27,876 --> 00:19:29,669 ‫ولی تو همچین سرمایه‌ای رو داری، نه؟ 382 00:19:29,752 --> 00:19:35,049 ‫ده میلیون دلار تو حساب امانی ‫گلدستار بذار، یه نفر با مدارک برام بیار. 383 00:19:35,133 --> 00:19:37,635 ‫مدارکی که ثابت کنه اهل اون جزیره هستن 384 00:19:37,719 --> 00:19:40,638 ‫و تو یه بازگشت سرمایه‌ی ‫۱۰ به ۱ خواهی داشت. 385 00:19:41,306 --> 00:19:42,307 ‫حداقل. 386 00:19:45,602 --> 00:19:46,603 ‫تلفن رو میزنم. 387 00:19:47,729 --> 00:19:49,022 ‫آره، باشه. 388 00:19:52,400 --> 00:19:54,235 ‫از اینجا خوشم نمیاد. 389 00:20:06,664 --> 00:20:07,999 ‫هی، سرت شلوغه؟ 390 00:20:08,082 --> 00:20:10,376 ‫فقط دارم عملیات پارکر رو بازبینی میکنم. ‫چیزی لازم داری؟ 391 00:20:10,460 --> 00:20:13,671 ‫خب، یه لطفی میخواستم. ولی، ‫میدونی چیه، میتونه برای بعد بمونه. 392 00:20:13,755 --> 00:20:14,756 ‫این چطور پیش میره؟ 393 00:20:15,381 --> 00:20:16,716 ‫راستش خیلی تاثیرگذاره. 394 00:20:17,383 --> 00:20:19,469 ‫اون داره دو تا نقشه‌ی ‫کلاسیک رو با هم ترکیب میکنه. 395 00:20:19,552 --> 00:20:21,638 ‫«وارث گمشده» و «الدورادو». 396 00:20:22,347 --> 00:20:23,723 ‫ایسلا نوبلا واقعا وجود داره. 397 00:20:23,806 --> 00:20:27,018 ‫حکم رضایت واقعا وجود داره. ‫و شرکت املاک گلدستار هم واقعا وجود داره. 398 00:20:27,101 --> 00:20:28,353 ‫ما تو دفترشون بودیم. 399 00:20:28,436 --> 00:20:31,481 ‫تنها چیزی که وجود نداره، وارث گمشده‌س. 400 00:20:31,564 --> 00:20:32,815 ‫اون بچه. 401 00:20:32,899 --> 00:20:37,528 ‫پس قدم بعدی پارکر اینه که به ‫رامیرز ثابت کنه اون بچه رو پیدا کرده. 402 00:20:37,612 --> 00:20:40,490 ‫بعد اون روی املاکش وام میگیره 403 00:20:40,573 --> 00:20:44,911 ‫و به حساب‌های مخفیش دستبرد میزنه ‫تا تو ساخت و ساز بندر شریک بشه. 404 00:20:45,662 --> 00:20:47,163 ‫پول رو میریزه به یه حساب امانی. 405 00:20:47,246 --> 00:20:48,915 ‫که ما خالیش میکنیم. 406 00:20:48,998 --> 00:20:50,875 ‫و پارکر غیبش میزنه. 407 00:20:50,959 --> 00:20:52,627 ‫اون نمیتونه وارث رو تحویل بده. 408 00:20:52,710 --> 00:20:55,546 ‫هیچ معامله‌ای در کار نیست. ‫ما پولش رو دزدیدیم. 409 00:20:55,630 --> 00:20:56,464 ‫یه کار تمیزه. 410 00:20:56,547 --> 00:20:58,049 ‫و املاک به کسی فروخته میشه 411 00:20:58,132 --> 00:21:01,469 ‫که از نظر تئوری، علاقه‌ی کمتری ‫به استفاده از کارگر بچه داشته باشه. 412 00:21:01,552 --> 00:21:02,929 ‫-هوم. ‫-احتمالا. 413 00:21:03,012 --> 00:21:04,430 ‫خب، سطح توقع پایینیه. 414 00:21:05,098 --> 00:21:06,516 ‫اینجا آمریکاست. 415 00:21:07,266 --> 00:21:08,309 ‫خب الان کجاست؟ 416 00:21:08,393 --> 00:21:11,437 ‫اوه، داره معامله رو تموم میکنه. ‫رفته به یکی از خیریه‌های رامیرز. 417 00:21:11,521 --> 00:21:14,399 ‫خب اگه این تقریبا تموم شده، پس ‫چرا داری همه‌ی اینا رو چک میکنی؟ 418 00:21:15,900 --> 00:21:18,027 ‫میدونم چه داستانی داره براش سر هم میکنه. 419 00:21:18,111 --> 00:21:20,822 ‫فقط برام سواله که چه داستانی ‫داره برای ما سر هم میکنه. 420 00:21:20,905 --> 00:21:22,281 ‫تو به پارکر اعتماد نداری؟ 421 00:21:22,365 --> 00:21:24,492 ‫با جونم بهش اعتماد دارم، همیشه. 422 00:21:25,243 --> 00:21:26,911 ‫با جون خودش... 423 00:21:27,537 --> 00:21:28,621 ‫...معمولا. 424 00:21:31,249 --> 00:21:34,043 ‫خودت اینو خواستی. 425 00:22:17,712 --> 00:22:19,338 ‫-خوشحالم که اومدی. ‫-سلام. 426 00:22:19,422 --> 00:22:22,341 ‫-کمک مالی کردی؟ ‫-یه چک تپل نوشتم. 427 00:22:22,425 --> 00:22:24,260 ‫انتظار دارم به زودی یه پولی دستم بیاد. 428 00:22:24,343 --> 00:22:26,220 ‫ممنونم. 429 00:22:26,304 --> 00:22:29,307 ‫داریم برای یه مرکز ‫اجتماعی جدید، پول جمع میکنیم. 430 00:22:29,390 --> 00:22:30,558 ‫هوم. 431 00:22:30,641 --> 00:22:32,477 ‫داری شکارگاه خودت رو میسازی. 432 00:22:42,445 --> 00:22:44,572 ‫مراکز اجتماعی، خانواده‌ها رو جذب میکنن. 433 00:22:45,448 --> 00:22:46,699 ‫خانواده‌های ترکیبی. 434 00:22:47,784 --> 00:22:50,078 ‫بچه‌ها قانونی هستن، والدین نه. 435 00:22:50,828 --> 00:22:52,246 ‫بچه‌ها میتونن کار کنن. 436 00:22:52,330 --> 00:22:54,499 ‫از خانواده‌ها به عنوان ‫اهرم فشار استفاده میکنی. 437 00:22:55,750 --> 00:22:56,834 ‫بی رحمانه. 438 00:22:57,460 --> 00:22:59,670 ‫-خوشم اومد. ‫-مهم نیست خوشت بیاد یا نه. 439 00:23:00,671 --> 00:23:03,549 ‫قدرتمندا هر کاری بخوان میکنن، ‫ضعفا هر کاری که مجبورن. 440 00:23:04,133 --> 00:23:05,426 ‫رسم دنیا همینه. 441 00:23:05,510 --> 00:23:08,221 ‫و قبل از اینکه بپرسی، نه، حس بدی ندارم. 442 00:23:08,304 --> 00:23:09,472 ‫دارم به آدما کمک میکنم. 443 00:23:09,972 --> 00:23:13,392 ‫فقط دارم به خودم یه کم بیشتر کمک میکنم. 444 00:23:14,143 --> 00:23:16,646 ‫ولی من از آدما سوء ‫استفاده نمیکنم، برعکس تو. 445 00:23:18,272 --> 00:23:20,149 ‫تو یه مددکار اجتماعی فاسدی. 446 00:23:20,775 --> 00:23:23,277 ‫مردم بهت اعتماد میکنن و تو ‫از این اعتماد استفاده میکنی. 447 00:23:24,028 --> 00:23:25,488 ‫دولت بهت حقوق میده، 448 00:23:26,030 --> 00:23:29,035 ‫و تو از شغلت برای پیدا ‫کردن یه بچه به عنوان 449 00:23:29,047 --> 00:23:31,661 ‫مهره‌ی چانه زنی ‫برای پول استفاده میکنی. 450 00:23:33,371 --> 00:23:34,497 ‫حس بدی داری؟ 451 00:23:35,873 --> 00:23:39,836 ‫اینکه حس بدی در مورد انجام کارهای بد به ‫آدمایی که فکر میکنم حقشونه، داشته باشم؟ 452 00:23:41,337 --> 00:23:42,547 ‫اصلا و ابدا. 453 00:23:42,630 --> 00:23:44,215 ‫هوم. 454 00:23:48,219 --> 00:23:49,512 ‫اون چیه؟ 455 00:23:49,595 --> 00:23:52,306 ‫همونطور که گفتم، من ‫از آدما سوء استفاده نمیکنم. 456 00:23:52,807 --> 00:23:54,142 ‫ما به بچه احتیاجی نداریم. 457 00:23:54,851 --> 00:23:59,313 ‫اون یارویی که برام مدارک جور میکنه، ‫سیسکو، برام مدارک جدید درست کرد. 458 00:24:00,022 --> 00:24:04,610 ‫معلوم شد، پدر و مادرم تمام ‫این سالها بهم دروغ میگفتن. 459 00:24:05,444 --> 00:24:07,155 ‫من تو آمریکا به دنیا نیومدم. 460 00:24:08,030 --> 00:24:10,825 ‫من تو ایسلا نوبلا به دنیا اومدم. 461 00:24:15,329 --> 00:24:17,915 ‫خودم میتونم اون مدارک رو امضا کنم. 462 00:24:27,216 --> 00:24:28,301 ‫سلام. 463 00:24:32,096 --> 00:24:33,139 ‫حالش چطوره؟ 464 00:24:33,681 --> 00:24:35,850 ‫خوبه. داره بهتر میشه. 465 00:24:37,810 --> 00:24:40,438 ‫اون آدما اومدن. ‫همونطور که گفتی. 466 00:24:40,980 --> 00:24:42,231 ‫خیلی مهربونن. 467 00:24:43,357 --> 00:24:44,859 ‫آره، آدمای خوبی‌ان. 468 00:24:47,153 --> 00:24:50,489 ‫تو هم آدم خوبی هستی، ‫میدونی، که به ما کمک کردی. 469 00:25:14,263 --> 00:25:15,890 ‫سلام. 470 00:25:17,183 --> 00:25:20,269 ‫اوه! وای! 471 00:25:20,353 --> 00:25:23,356 ‫تو واقعا، واقعا باید صندلی عقب ‫ماشینت رو قبل از سوار شدن چک کنی. 472 00:25:23,439 --> 00:25:24,774 ‫حرفتو قبول دارم. 473 00:25:24,857 --> 00:25:27,485 ‫تحسینت میکنم، هری. ‫تو تغییر کردی. 474 00:25:29,904 --> 00:25:31,906 ‫خب، باشه. 475 00:25:31,989 --> 00:25:35,618 ‫خب، هی، نه اینکه بخوام یه ‫تعریف رو رد کنم، که ازش ممنونم، 476 00:25:35,701 --> 00:25:37,245 ‫ولی تا جایی که به من گفتن، تو هم همینطور. 477 00:25:37,328 --> 00:25:39,914 ‫آره. ولی از اول اینجوری شروع نشد. 478 00:25:39,997 --> 00:25:41,666 ‫میدونی، اولش من با بقیه بودم چون 479 00:25:41,749 --> 00:25:44,335 ‫بهم اجازه میداد خلاف‌های متفاوتی بکنم. ‫کارایی که قبلا نکرده بودم. 480 00:25:44,418 --> 00:25:47,171 ‫من رو به چالش میکشید و من اون ‫موقع‌ها واقعا به چالش کشیده نمیشدم. 481 00:25:48,297 --> 00:25:49,548 ‫-باشه. ‫-فقط بعدها بود، 482 00:25:49,632 --> 00:25:51,842 ‫که بعد از با هم بودن، ‫تصمیم گرفتیم با هم تغییر کنیم. 483 00:25:51,926 --> 00:25:54,095 ‫ببین، من با آدما تغییر کردم. 484 00:25:54,178 --> 00:25:56,722 ‫و حس خوبی داشت چون داشتیم ‫به هم کمک میکردیم تغییر کنیم. 485 00:25:56,806 --> 00:25:58,349 ‫ولی تو تنها تغییر کردی. 486 00:25:58,432 --> 00:26:00,059 ‫کاملا تنها. فقط یه روز... 487 00:26:00,142 --> 00:26:01,811 ‫...دیگه خبری از وکیل عوضی نبود. 488 00:26:02,645 --> 00:26:03,980 ‫چطور این کار رو کردی؟ 489 00:26:04,063 --> 00:26:07,358 ‫خب، نمیدونم واقعا تنها تغییر کردم یا نه. 490 00:26:08,234 --> 00:26:12,905 ‫من... من همیشه یه صدای دیگه‌ای ‫تو سرم داشتم که اونقدر ازم متنفر بود 491 00:26:13,698 --> 00:26:16,742 ‫که فقط میخواستم گم و گور بشه. 492 00:26:18,577 --> 00:26:21,622 ‫که الان که بهش فکر ‫میکنم، چندان سالم هم نیست. 493 00:26:21,706 --> 00:26:24,375 ‫پس تمام این قضیه‌ی کار شخصی برای همینه؟ 494 00:26:24,458 --> 00:26:27,837 ‫داری سعی میکنی بفهمی چرا بعضی ‫آدما تغییر میکنن یا میتونن تغییر کنن یا... 495 00:26:27,920 --> 00:26:29,130 ‫یه چیزی تو همین مایه‌ها. 496 00:26:30,131 --> 00:26:31,173 ‫قضیه اینه. 497 00:26:31,674 --> 00:26:34,260 ‫میدونستم سوفی فقط برای ‫بخش خودش از نقشه پیداش میشه. 498 00:26:34,343 --> 00:26:35,637 ‫بریانا هم که هر چی بشه، پایه‌س. 499 00:26:35,720 --> 00:26:38,180 ‫ولی تو به تصمیمم احترام ‫گذاشتی و خودت رو کنار کشیدی. 500 00:26:39,473 --> 00:26:40,873 ‫حالا میخوام ازت یه لطفی بخوام. 501 00:26:41,350 --> 00:26:42,435 ‫آره. هر چی باشه. 502 00:26:43,060 --> 00:26:45,062 ‫میشه یه بار دیگه برام یه وکیل عوضی باشی؟ 503 00:26:47,982 --> 00:26:51,861 ‫باید بالای ۲۰۰ دور در دقیقه باشه، ‫وگرنه استخون رو درست پودر نمیکنه. 504 00:26:51,944 --> 00:26:53,654 ‫برو تو و دوباره تمیزش کن. 505 00:26:55,990 --> 00:26:57,325 ‫ادگار رامیرز؟ 506 00:26:58,492 --> 00:27:01,495 ‫دکستر چیبل، وکیل پایه یک. ‫با دو تا «ی». 507 00:27:02,163 --> 00:27:04,832 ‫شرکت من میخواد یه نگاهی ‫به سوابق استخدامی شما بندازه. 508 00:27:04,915 --> 00:27:06,459 ‫-چرا؟ ‫-خب، دارم به یه بچه 509 00:27:06,542 --> 00:27:09,337 ‫در مورد وضعیت مهاجرتش کمک میکنم. ‫میخوام سابقه‌ی کاریش رو تایید کنم. 510 00:27:09,420 --> 00:27:12,631 ‫این کار داوطلبانه‌س، ولی همه میگن ‫که شما تو این منطقه فوق العاده‌اید. 511 00:27:13,632 --> 00:27:17,303 ‫اسمش هکتور اورتیزه. ‫متولد ۱۶ اکتبر ۲۰۰۶. 512 00:27:17,386 --> 00:27:19,388 ‫ایسلا نوبلا، کلمبیا. 513 00:27:20,473 --> 00:27:21,807 ‫الیس بنیستر رو میشناسید؟ 514 00:27:21,891 --> 00:27:25,394 ‫مددکار اجتماعی. زن مهربونیه. ‫اون دنبال هکتور میگشت. 515 00:27:25,478 --> 00:27:27,438 ‫چند تا پرس و جو کرد. ‫نتونست پیداش کنه. 516 00:27:27,521 --> 00:27:30,358 ‫من پیداش کردم، و میخوام بهترین ‫وکالتی که میتونم رو براش انجام بدم. 517 00:27:30,441 --> 00:27:32,068 ‫هیچ راهی هست که بتونم ‫در این مورد کمکتون کنم؟ 518 00:27:32,151 --> 00:27:34,236 ‫عجب. واقعا دلگرم کننده‌س. 519 00:27:34,320 --> 00:27:37,740 ‫و اگه جدی میگید، خب، پرونده‌های ‫مهاجرت میتونن گرون باشن. 520 00:27:37,823 --> 00:27:39,033 ‫و سالها طول میکشن. 521 00:27:39,116 --> 00:27:41,702 ‫آره، ممکنه در مورد ‫هزینه‌های معمولی، ولی معقول، 522 00:27:41,786 --> 00:27:43,871 ‫در یک بازه‌ی زمانی طولانی صحبت کنیم. 523 00:27:44,747 --> 00:27:46,957 ‫یه چیزی بهت بگم. ‫من الان یه کم دستم بنده. 524 00:27:47,041 --> 00:27:48,793 ‫چرا امشب بعد از ساعت ۸ برنمیگردی؟ 525 00:27:48,876 --> 00:27:51,212 ‫تو بخش شرقی فقط چند نفر شیفت شب کار میکنن. 526 00:27:51,295 --> 00:27:53,047 ‫میتونم اون مدارک رو اون ‫موقع برات بکشم بیرون، 527 00:27:53,130 --> 00:27:55,800 ‫و میتونیم در مورد، خب، ‫همکاری‌های دیگه هم صحبت کنیم. 528 00:27:55,883 --> 00:27:57,968 ‫کار کردن با آدمای حرفه‌ای باعث افتخاره. 529 00:28:06,811 --> 00:28:08,729 ‫آره، یه مشکلی داریم. 530 00:28:14,527 --> 00:28:16,153 ‫این یارو چطور تونسته بفهمه؟ 531 00:28:16,237 --> 00:28:19,115 ‫بهت که گفتم. من تو دفترت بودم ‫چون داشتم یه سرنخ رو دنبال میکردم. 532 00:28:19,198 --> 00:28:20,699 ‫یه بچه از اون جزیره. 533 00:28:20,783 --> 00:28:21,992 ‫به چند نفر پول دادم. 534 00:28:22,076 --> 00:28:23,327 ‫اونا هم چند تا تلفن زدن. 535 00:28:23,953 --> 00:28:27,289 ‫حتما یکیشون به وکیله خبر داده. ‫ولی اون چطور فهمیده باید بیاد اینجا؟ 536 00:28:27,373 --> 00:28:28,416 ‫سیسکو. 537 00:28:28,499 --> 00:28:30,376 ‫یه روز بعد از اینکه تو دفترم بودی، 538 00:28:30,459 --> 00:28:32,670 ‫منم به اون یارویی که برام مدارک ‫جور میکنه گفتم چند تا تلفن بزنه. 539 00:28:32,753 --> 00:28:34,547 ‫میتونسته کار هر کدوممون باشه. 540 00:28:34,630 --> 00:28:36,590 ‫-خب، من تو رو مقصر میدونم. ‫-منصفانه‌س. منم تو رو مقصر میدونم. 541 00:28:37,425 --> 00:28:41,053 ‫ببین، من هویتم رو کاملا عوض نکردم ‫که این پول رو با یه بچه نصف کنم. 542 00:28:41,137 --> 00:28:42,179 ‫اینو نگاه کن. 543 00:28:42,263 --> 00:28:46,559 ‫شناسنامه، پاسپورت، کارت شهروندی. 544 00:28:46,642 --> 00:28:48,436 ‫من... همش بی نقصه. 545 00:28:51,480 --> 00:28:52,690 ‫نه، بدتر از این حرفاست. 546 00:28:53,274 --> 00:28:54,655 ‫اگه این بچه فامیل ‫داشته باشه، یعنی 547 00:28:54,667 --> 00:28:56,485 ‫خانواده‌های دیگه‌ای از ‫اون جزیره رو هم میشناسه. 548 00:28:56,569 --> 00:28:59,655 ‫این شناسنامه‌ی جعلی جلوی ده، پونزده نفر، 549 00:28:59,738 --> 00:29:01,657 ‫که همشون وکیلای خودشون ‫رو دارن، چطور دووم میاره؟ 550 00:29:02,199 --> 00:29:03,200 ‫میگم پولش رو بدیم. 551 00:29:03,284 --> 00:29:05,161 ‫-چرا؟ ‫-بفهمیم واقعا چقدر میدونه. 552 00:29:05,244 --> 00:29:09,290 ‫ببینیم این هکتور اورتیزه واقعیه یا نه. ‫بعد از وکیله استفاده کنیم تا دکش کنیم. 553 00:29:09,373 --> 00:29:10,374 ‫نه، نه، نه، نه. 554 00:29:10,458 --> 00:29:13,210 ‫وقتی به یه باج گیر پول بدی، ‫هی برای بیشتر برمیگرده. 555 00:29:13,294 --> 00:29:14,420 ‫بهتره فقط بکشیمش. 556 00:29:15,254 --> 00:29:16,714 ‫-کی؟ ‫-امشب. 557 00:29:16,797 --> 00:29:18,716 ‫اون همین الانشم داره تنها میاد اینجا. 558 00:29:18,799 --> 00:29:20,634 ‫لعنتی، اینجام که قراره فقط ‫چند نفر شیفت شب باشن. 559 00:29:20,718 --> 00:29:22,595 ‫ببین، سیسکو دو تا آدم برام جور کرده. 560 00:29:22,678 --> 00:29:25,097 ‫میتونن قبل از اینکه از پارکینگ ‫خارج بشه، کارش رو تموم کنن. 561 00:29:31,604 --> 00:29:34,356 ‫اوه، نه. اوه، نه، نه، نه. 562 00:29:36,484 --> 00:29:37,485 ‫هری. 563 00:29:38,360 --> 00:29:39,653 ‫هری، صدامو داری؟ 564 00:29:39,737 --> 00:29:42,823 ‫معلومه که صدامو نداری ‫چون من مسئول این عملیات نیستم. 565 00:29:45,284 --> 00:29:46,368 ‫الیوت. 566 00:29:47,536 --> 00:29:48,829 ‫الیوت، میشنوی؟ 567 00:30:01,717 --> 00:30:04,053 ‫« بریانا: عملیات رو لغو کن، جونت در خطره » 568 00:30:14,188 --> 00:30:15,648 ‫عقلت رو از دست دادی؟ 569 00:30:15,731 --> 00:30:16,857 ‫چه غلطی میکنی؟ 570 00:30:16,941 --> 00:30:18,984 ‫کشتن وکیل اینجا، همون روزی که اینجا بوده؟ 571 00:30:19,068 --> 00:30:20,694 ‫میتونن موبایلش رو تا اینجا ردیابی کنن. 572 00:30:21,278 --> 00:30:23,322 ‫امروز برای ورود به ساختمون ‫از کارتت استفاده کردی؟ 573 00:30:23,405 --> 00:30:25,699 ‫-خب، آره. یعنی، من... ‫-پس تو در واقع ما رو... 574 00:30:25,783 --> 00:30:28,953 ‫نه، من نه، فقط خودت رو، در ‫واقع، تو صحنه‌ی قتل قرار دادی. 575 00:30:29,036 --> 00:30:31,122 ‫-اگه یه جای کار بلنگه چی؟ ‫-باید از اینجا بریم. 576 00:30:31,205 --> 00:30:32,498 ‫نه بابا! جدی میگی 577 00:30:56,313 --> 00:30:57,398 ‫هری! 578 00:30:57,481 --> 00:30:59,942 ‫وای! 579 00:31:00,025 --> 00:31:02,611 ‫ها! فکر کنم اون یکی رو هم میتونستم بزنم. 580 00:31:02,695 --> 00:31:05,655 ‫-اگه بخوای میتونم بیدارش کنم. ‫-نه، نه. نه، نه. من خوبم. یالا. 581 00:31:06,282 --> 00:31:07,950 ‫این دست دادن مسخره رو تموم کن، مرد. 582 00:31:08,033 --> 00:31:09,285 ‫پس برو. برو! 583 00:31:15,207 --> 00:31:16,208 ‫تو! 584 00:31:16,750 --> 00:31:17,918 ‫تو به اون آدما پول دادی! 585 00:31:18,002 --> 00:31:19,003 ‫این یارو... 586 00:31:19,545 --> 00:31:20,963 ‫-تو اسلحه داری؟ ‫-وایسا... 587 00:31:33,142 --> 00:31:34,727 ‫حالا دیگه تو این قضیه با همیم. 588 00:31:35,436 --> 00:31:36,478 ‫تا تهش. 589 00:31:42,318 --> 00:31:44,028 ‫هی. تو آدم سیسکو هستی؟ 590 00:31:45,112 --> 00:31:45,747 ‫-آره. 591 00:31:45,759 --> 00:31:47,698 ‫-کارت خوب بود. مجبور ‫شدیم خودمون انجامش بدیم. 592 00:31:49,450 --> 00:31:50,784 ‫دستگاه خرد کن از پسش برمیاد؟ 593 00:31:50,868 --> 00:31:54,288 ‫آره، جسد رو ناپدید میکنه. ‫هیچ اثری ازش نمیمونه. هیچ مدرکی. 594 00:31:54,371 --> 00:31:57,416 ‫ببین، ما داریم از اینجا میریم. ‫این گندیه که تو زدی، پس خودت جمعش کن. 595 00:31:57,499 --> 00:31:58,667 ‫باشه. 596 00:32:04,673 --> 00:32:06,759 ‫افتادن خوبی بود. خودت رو شل کردی. 597 00:32:09,345 --> 00:32:12,097 ‫خب، من تا حالا چند باری مردم. ‫دارم توش حرفه‌ای میشم. 598 00:32:12,181 --> 00:32:13,641 ‫-بعدش چی؟ ‫-هیچی. 599 00:32:14,683 --> 00:32:16,018 ‫همین الان تمومش میکنیم. 600 00:32:23,108 --> 00:32:24,735 ‫بنگ، بنگ! 601 00:32:26,654 --> 00:32:29,365 ‫باید قیافه‌ش رو میدیدی. 602 00:32:30,324 --> 00:32:33,035 ‫اوه، بیخیال. نقشه‌ی من همیشه کشتن هری بود، 603 00:32:33,118 --> 00:32:35,204 ‫تا بندازمش گردن رامیرز و ‫قدرت چانه زنی بیشتری داشته باشم. 604 00:32:35,287 --> 00:32:39,291 ‫فقط انتظار قاتلای واقعی ‫رو تو این بین نداشتم. 605 00:32:39,375 --> 00:32:41,710 ‫و اگه الیوت پیداش نمیشد؟ 606 00:32:41,794 --> 00:32:43,379 ‫آره، چطور اونقدر سریع رسیدی اونجا؟ 607 00:32:43,462 --> 00:32:46,799 ‫-داشتم هری رو تعقیب میکردم، محض احتیاط. ‫-اون داشت هری رو تعقیب میکرد. 608 00:32:46,882 --> 00:32:48,217 ‫تو تنها کسی نیستی که میتونه ‫یه گوشی رو ردیابی کنه. 609 00:32:48,300 --> 00:32:49,718 ‫داشتی من رو تعقیب میکردی؟ 610 00:32:49,802 --> 00:32:50,886 ‫هی، دمتگرم. 611 00:32:50,969 --> 00:32:52,013 ‫-بغل چطوره؟ ‫-چی؟ نه. 612 00:32:52,096 --> 00:32:53,931 ‫-بزن قدش. ‫-برای همینه که بهت چیزی نمیگم. 613 00:32:54,014 --> 00:32:56,225 ‫بیا اون دست دادن خفنه که ‫با هاردیسون داری رو بریم. 614 00:32:56,308 --> 00:32:58,352 ‫تو یه قدم جلوتر نبودی. 615 00:32:58,435 --> 00:32:59,978 ‫شاید نصف قدم فقط جلو بودی، 616 00:33:00,062 --> 00:33:03,023 ‫ببین، اگه این واقعا هنوزم یه ‫کار شخصی بود، ما حرفی نمیزدیم. 617 00:33:03,107 --> 00:33:04,650 ‫ولی تو پای هممون رو کشیدی وسط. 618 00:33:04,733 --> 00:33:07,319 ‫باید این قضیه رو جمعش کنی. ‫خودت میدونی که وقتشه. 619 00:33:09,697 --> 00:33:11,949 ‫فقط به شرطی که مطمئن باشیم ‫همه چیز رو به دست میاریم. 620 00:33:12,032 --> 00:33:14,368 ‫و منظورم همه چیز رامیرزه. 621 00:33:14,451 --> 00:33:17,037 ‫دارم حساب کتاباش رو چک میکنم. ‫اون همه‌ی املاکش رو برای فروش گذاشته. 622 00:33:17,121 --> 00:33:19,289 ‫تمام پول نقدش رو از ‫حساب‌های مخفیش بیرون کشیده. 623 00:33:19,373 --> 00:33:23,168 ‫بهت قول میدم، اگه الان بزنیمش، ‫بدون هیچ راه برگشتی نابود میشه. 624 00:33:24,628 --> 00:33:26,839 ‫باشه. پس از گلدستار استفاده میکنیم. 625 00:33:26,922 --> 00:33:28,174 ‫-اون شرکت توسعه املاکه؟ ‫-هوم هوم. 626 00:33:28,257 --> 00:33:30,676 ‫اونجا رو پیدا کرده. ‫جاییه که بهش اعتماد میکنه. 627 00:33:30,759 --> 00:33:31,885 ‫شناسنامه‌ی جعلیش رو میده، 628 00:33:31,969 --> 00:33:34,388 ‫سوفی قبول میکنه که ‫برای پروژه‌ی بندر بپذیرتش، 629 00:33:34,471 --> 00:33:36,849 ‫گلدستار هم یه حساب امانی ‫برای سرمایه گذاریش باز میکنه. 630 00:33:36,932 --> 00:33:37,891 ‫که من خالیش میکنم. 631 00:33:37,975 --> 00:33:41,645 ‫هوم. سوفی غیبش میزنه، اون نمیتونه پولش ‫رو پس بگیره، هیچ پروژه‌ای هم در کار نیست. 632 00:33:41,729 --> 00:33:42,813 ‫نابود میشه. 633 00:33:44,523 --> 00:33:46,400 ‫-همه چیزردیفه؟ ‫-حله. 634 00:33:46,483 --> 00:33:47,735 ‫-امروز. ‫-همین الان. 635 00:33:49,278 --> 00:33:50,279 ‫حق با توئه. 636 00:33:51,739 --> 00:33:52,740 ‫وقتشه تمومش کنیم. 637 00:33:57,536 --> 00:33:59,204 ‫هی. 638 00:33:59,288 --> 00:34:01,290 ‫کجا داری میری؟ تو که مردی. 639 00:34:01,373 --> 00:34:03,542 ‫اوه. درسته. یادم رفته بود. 640 00:34:03,625 --> 00:34:06,003 ‫تو له شدی. ‫کاملا له و لورده شدی. 641 00:34:06,086 --> 00:34:08,172 ‫باشه. به این تصویرسازی نیازی ندارم. 642 00:34:15,763 --> 00:34:16,764 ‫برسونمت؟ 643 00:34:17,264 --> 00:34:20,058 ‫مادرم گفت هیچ وقت از ‫یه غریبه سواری قبول نکنم. 644 00:34:20,141 --> 00:34:21,143 ‫ما غریبه‌ایم؟ 645 00:34:21,768 --> 00:34:22,770 ‫مجبور نیستیم باشیم. 646 00:34:23,270 --> 00:34:24,855 ‫من کار و زندگی شخصی رو قاطی نمیکنم. 647 00:34:25,355 --> 00:34:27,815 ‫ولی وقتی معامله تموم بشه، کار هم تمومه. 648 00:34:38,159 --> 00:34:39,870 ‫باید به حرف مادرت گوش میدادی. 649 00:34:45,333 --> 00:34:48,085 ‫این پشت دوربین نیست، یادته؟ 650 00:34:49,545 --> 00:34:51,255 ‫« سرپرست » 651 00:34:51,340 --> 00:34:53,050 ‫« همه خارج شن » 652 00:34:55,052 --> 00:34:56,344 ‫« بازرسی سرزده تو راهه » 653 00:34:56,428 --> 00:34:57,721 ‫« کارخونه رو تخلیه کن » ‫ « همه رو بفرست خونه » 654 00:35:19,201 --> 00:35:22,412 ‫پارکر دیر کرده. 655 00:35:22,496 --> 00:35:24,290 ‫مگه بخشی از این نقشه ‫مونده که تموم نشده باشه؟ 656 00:35:24,373 --> 00:35:26,876 ‫فکر کردم تنها کاری که باید بکنه ‫اینه که بره تو و وادارش کنه امضا کنه. 657 00:35:26,959 --> 00:35:30,212 ‫درسته، و بعد سوفی فرم‌های ‫حساب امانی رو بهش میده، و تمومه. 658 00:35:30,295 --> 00:35:33,173 ‫اگه رو بی سیمش نیست، گوشیش رو پیدا کن. 659 00:35:53,735 --> 00:35:57,489 ‫چند وقت پیش یکی، یکی که مهمه، 660 00:35:57,990 --> 00:36:00,200 ‫ازم خواست که فکر کنم چرا ‫کاری که میکنم رو انجام میدم. 661 00:36:02,703 --> 00:36:06,498 ‫این بخشش برای تو منطقی نیست، و ‫مشکلی نیست، یه بخشیش فقط برای خودمه. 662 00:36:07,082 --> 00:36:10,294 ‫پس بهش فکر کردم، و داشتم ‫خیلی سخت روش کار میکردم، 663 00:36:10,794 --> 00:36:13,505 ‫و یهو فهمیدم... 664 00:36:15,299 --> 00:36:17,634 ‫...که نمیدونم. 665 00:36:18,427 --> 00:36:20,345 ‫میدونم چرا ما کاری ‫که میکنیم رو انجام میدیم. 666 00:36:20,971 --> 00:36:22,389 ‫و عاشق اینم. 667 00:36:22,472 --> 00:36:23,599 ‫ولی من نمیدونم. 668 00:36:24,182 --> 00:36:26,018 ‫و من از بچگی همینجوری بودم. 669 00:36:26,518 --> 00:36:28,770 ‫من چیزا رو اونجوری که ‫بقیه حس میکنن، حس نمیکنم. 670 00:36:28,854 --> 00:36:31,481 ‫پس داشتم از احساسات اونا برای نگاه ‫کردن به احساسات خودم استفاده میکردم. 671 00:36:32,024 --> 00:36:34,401 ‫همه هی ازم میپرسیدن ‫چرا دارم این کار رو میکنم... 672 00:36:36,778 --> 00:36:39,197 ‫ولی نمیذاشتن جواب بدم، 673 00:36:39,281 --> 00:36:42,534 ‫فقط هی حدس میزدن که ‫چرا دارم این کار رو میکنم. 674 00:36:42,618 --> 00:36:44,369 ‫همیشه احساسات من از دید اونا بود. 675 00:36:45,704 --> 00:36:48,707 ‫و بعد فکر کردم، «من ‫اصلا میدونم چی میخوام؟» 676 00:36:50,500 --> 00:36:51,793 ‫پس باید دور میشدم. 677 00:36:52,836 --> 00:36:54,463 ‫چون منم احساسات دارم. 678 00:36:56,048 --> 00:36:57,174 ‫یکیش خیلی زیاده. 679 00:36:57,883 --> 00:36:59,801 ‫تو سرم خیلی قویه. 680 00:37:01,178 --> 00:37:02,179 ‫احساس خشم. 681 00:37:02,930 --> 00:37:05,515 ‫نسبت به آدمایی مثل تو، ‫که فکر میکنن، چی گفتی، 682 00:37:05,599 --> 00:37:07,726 ‫«قدرتمندا هر کاری بخوان ‫میکنن، ضعفا هر کاری که مجبورن.» 683 00:37:07,809 --> 00:37:10,090 ‫واقعا اینجوری فکر میکنی؟ ‫چون وقتی من جوونتر بودم... 684 00:37:12,147 --> 00:37:15,150 ‫بیخیال، حالا. الان من قویم و تو ضعیفی. 685 00:37:15,692 --> 00:37:18,445 ‫پس من چی کار قراره بکنم، ‫و چرا قراره انجامش بدم؟ 686 00:37:18,987 --> 00:37:21,740 ‫چون تمام هدف همین بود. 687 00:37:22,741 --> 00:37:23,742 ‫همه‌ی این کارا. 688 00:37:27,037 --> 00:37:30,707 ‫باید کاملا تنها میبودم، ‫دور از تمام تاثیر اونا، 689 00:37:30,791 --> 00:37:36,004 ‫تمام تاثیر خوب اونا، تا بتونم ‫به همین لحظه‌ی اینجا برسم. 690 00:37:40,801 --> 00:37:45,055 ‫جایی که واقعا نمیدونم قراره چی کار کنم. 691 00:37:54,231 --> 00:37:57,234 ‫اوه، خدا رو شکر. تو ‫اینجایی که جلوش رو بگیری. 692 00:37:57,901 --> 00:37:58,986 ‫نه، نه. 693 00:38:01,071 --> 00:38:02,906 ‫نه، هیچ کس اینو نگفت. 694 00:38:11,873 --> 00:38:12,708 ‫چطور... 695 00:38:12,791 --> 00:38:14,376 ‫تو تنها کسی نیستی که میتونه ‫یه گوشی رو ردیابی کنه. 696 00:38:14,459 --> 00:38:15,877 ‫-ولی من گوشیم رو... ‫-گوشی رامیرز. 697 00:38:17,421 --> 00:38:18,505 ‫اینجایی که جلوی من رو بگیری؟ 698 00:38:18,588 --> 00:38:19,715 ‫نه. 699 00:38:19,798 --> 00:38:21,299 ‫به هاردیسون میگی؟ 700 00:38:21,383 --> 00:38:23,093 ‫به هیچ کس نمیگم. 701 00:38:24,511 --> 00:38:25,846 ‫چون من هواتو دارم. 702 00:38:26,430 --> 00:38:27,431 ‫هر اتفاقی بیفته. 703 00:38:27,514 --> 00:38:30,475 ‫تو سعی کردی نیت رو از کشتن مردی ‫که پدرش رو کشته بود، منصرف کنی. 704 00:38:30,559 --> 00:38:31,685 ‫این کار رو نکن. 705 00:38:31,768 --> 00:38:34,730 ‫نیت یه الکلی بود که کلی عذاب ‫وجدان کاتولیکی با خودش حمل میکرد. 706 00:38:34,813 --> 00:38:36,815 ‫اون برای مرگ پسرش، از خودش متنفر بود. 707 00:38:36,898 --> 00:38:39,526 ‫و بعد از کشیدن ماشه، ‫یه هفته هم دووم نمیآورد. 708 00:38:40,527 --> 00:38:41,737 ‫حالا من و تو... 709 00:38:44,239 --> 00:38:47,367 ‫اون دفعه رو یادته، روی کوه، 710 00:38:48,660 --> 00:38:52,831 ‫که گفتی میخوای کار درست ‫رو انجام بدی، مثل اونا. 711 00:38:53,832 --> 00:38:55,083 ‫ولی ما مثل اونا نیستیم. 712 00:38:56,501 --> 00:38:57,878 ‫ما فرق داریم، من و تو. 713 00:38:57,961 --> 00:38:59,046 ‫تو فرق داری. 714 00:39:01,089 --> 00:39:06,970 ‫و گاهی وقتا، و این تقصیر ماست، ‫ولی شاید اینو فراموش میکنیم. 715 00:39:09,097 --> 00:39:10,474 ‫پس برو خودت باش. 716 00:39:11,433 --> 00:39:12,768 ‫انتخاب رو بکن. 717 00:39:14,102 --> 00:39:17,564 ‫و اینجوری میفهمی که کی هستی. 718 00:39:18,857 --> 00:39:20,233 ‫مهم نیست که اون کی باشه... 719 00:39:22,235 --> 00:39:23,487 ‫من هواتو دارم. 720 00:39:25,489 --> 00:39:27,199 ‫اگه لازمم داشتی، بیرونم. 721 00:39:42,464 --> 00:39:44,216 ‫نه! نه! 722 00:40:19,543 --> 00:40:21,670 ‫به زور، آره. آره، به زور فرار کردم. 723 00:40:21,753 --> 00:40:23,088 ‫اون روانیه، مرد. 724 00:40:23,171 --> 00:40:25,090 ‫رفیق، اون با یکی از ‫آدمایی که تو فرستادی... 725 00:40:26,508 --> 00:40:28,051 ‫که فرستاده بودی تا وکیله رو بکشن، تیم شده. 726 00:40:28,885 --> 00:40:31,555 ‫نه، نه، نه. من دیدم که ‫مرد. من بهش شلیک کردم. 727 00:40:32,139 --> 00:40:34,516 ‫هرچی، همه‌ی اونا رو فراموش ‫کن، برای همین فرار کردم. 728 00:40:35,016 --> 00:40:38,436 ‫ببین اونا مدارک آمریکایی من رو داشتن، ‫ولی من شناسنامه‌های کلمبیایی تو رو داشتم. 729 00:40:38,520 --> 00:40:39,646 ‫مو لای درزشون نمیرفت. 730 00:40:39,729 --> 00:40:42,232 ‫ببین من میرم به ایسلا نوبلا، باشه؟ 731 00:40:42,315 --> 00:40:45,277 ‫از این مدارک استفاده میکنم تا واسه ‫دولت به عنوان یه شهروند ثبت نام کنم، 732 00:40:45,360 --> 00:40:47,446 ‫و بعد نقشه رو از این طرف مرز پیش میبرم. 733 00:40:47,529 --> 00:40:51,158 ‫ببین... و میدونم... میدونم ‫که به پولام دسترسی ندارم، 734 00:40:51,241 --> 00:40:53,827 ‫ولی شماره‌ی گلدستار و اون معمار رو دارم. 735 00:40:55,036 --> 00:40:56,496 ‫هنوزم میتونم این کار رو انجام بدم. 736 00:40:57,289 --> 00:40:59,124 ‫منظورت چیه که هیچ وقت مدارک رو نگرفتی؟ 737 00:41:01,126 --> 00:41:03,253 ‫پس من با چه مدارکی داشتم سفر میکردم؟ 738 00:41:10,010 --> 00:41:11,261 ‫نقشه تمومه. 739 00:41:12,262 --> 00:41:13,680 ‫اون مدارک از طرف من بودن. 740 00:41:14,806 --> 00:41:17,100 ‫بریانا، دو تا چیز میخوام. 741 00:41:17,184 --> 00:41:19,895 ‫اول، یه آدرس برای رامیرز فرستادم. ‫اونجا میبینمت. 742 00:41:22,731 --> 00:41:24,107 ‫دومین چیز، 743 00:41:24,191 --> 00:41:27,527 ‫میتونی وارد سروراش بشی، از نرم افزارش ‫برای ساختن مدارک شناسایی استفاده کنی؟ 744 00:41:28,236 --> 00:41:29,779 ‫میخوای رامیرز کی باشه؟ 745 00:41:32,073 --> 00:41:34,451 ‫اوه، الکساندرو لاسارتو. 746 00:41:34,534 --> 00:41:37,954 ‫تحت تعقیب برای قاچاق ‫مواد، آدم ربایی، جنگ سگها، 747 00:41:38,038 --> 00:41:41,124 ‫که به طرز عجیبی برای فدرالیها ‫اولویت داره، تهدیدهای تروریستی. 748 00:41:41,208 --> 00:41:43,001 ‫فکر کنم یه کم خرابکاری هم تو پرونده‌ش هست. 749 00:41:43,084 --> 00:41:44,711 ‫-تو... ‫-اوه، آره، حتما. 750 00:41:44,794 --> 00:41:45,921 ‫توجه‌ها رو به خودت جلب کن. 751 00:41:46,004 --> 00:41:49,507 ‫اون حکما دیشب صادر شدن، و ‫همه‌ی پلیسای محلی دارن دنبالت میگردن. 752 00:41:53,345 --> 00:41:54,971 ‫میتونم برم سفارت آمریکا. 753 00:41:55,055 --> 00:41:56,264 ‫با کدوم کارت شناسایی؟ 754 00:41:56,765 --> 00:41:59,684 ‫یعنی، نه اینکه مهم باشه، ولی تو مردی. 755 00:42:10,654 --> 00:42:14,157 ‫همونطور که گفتی، دستگاه ‫خرد کن هیچ اثری به جا نمیذاره. 756 00:42:14,241 --> 00:42:15,742 ‫پس هیچ کس حتی نگشت. 757 00:42:16,534 --> 00:42:20,038 ‫خب، الان چی؟ ‫من رو میکشی؟ 758 00:42:20,121 --> 00:42:22,123 ‫اوه، نه، نه، نه. ‫این فرصت توئه. 759 00:42:22,791 --> 00:42:24,459 ‫ببین، من میدونم چرا این کار رو میکنم. 760 00:42:24,542 --> 00:42:25,919 ‫من به ماموریتمون ایمان دارم. 761 00:42:26,795 --> 00:42:27,921 ‫رستگاری. 762 00:42:30,590 --> 00:42:33,802 ‫آره. فکر کنم برای تو، با همدردی شروع میشه. 763 00:42:34,886 --> 00:42:35,887 ‫آره. 764 00:42:35,971 --> 00:42:38,431 ‫باید چیزی رو تجربه کنی ‫که بقیه‌ی آدما تجربه میکنن. 765 00:42:39,182 --> 00:42:41,977 ‫تو از آدمایی سوء استفاده ‫کردی که تنها به یه کشور اومدن. 766 00:42:42,060 --> 00:42:47,899 ‫خانواده‌ها، بچه‌هایی که زبون ‫بلد نبودن، هیچ مدرکی نداشتن، 767 00:42:47,983 --> 00:42:50,568 ‫هیچ گزینه‌ای نداشتن، و ‫مجبور بودن از قانون قایم بشن. 768 00:42:52,404 --> 00:42:53,530 ‫-نه. ‫-آره. 769 00:42:54,614 --> 00:42:55,699 ‫الان وضعیت تو اینه. 770 00:42:56,825 --> 00:42:57,826 ‫اینجا. 771 00:43:00,996 --> 00:43:04,749 ‫اوه، من برای سفرت به دنیای ‫همدردی و رستگاری خیلی هیجان زده‌ام. 772 00:43:06,751 --> 00:43:07,752 ‫موفق باشی. 773 00:43:09,170 --> 00:43:11,548 ‫انگار بالاخره یکی به پلیس زنگ زده. 774 00:43:31,818 --> 00:43:33,820 ‫هی! برگشتی. 775 00:43:33,903 --> 00:43:35,947 ‫فکر کنم یه لحظه‌ی آموزنده بود. 776 00:43:36,031 --> 00:43:37,866 ‫رفیق، واقعا ما رو سر کار گذاشتی. 777 00:43:37,949 --> 00:43:39,534 ‫بهت که گفتم، من تو دروغ گفتن خوب نیستم. 778 00:43:39,617 --> 00:43:41,286 ‫مجبور بودم کاملا تو نقشم بمونم. 779 00:43:41,369 --> 00:43:44,414 ‫باید کاملا باورش میکردم که ‫میکشمش تا اونم باورش بشه و فرار کنه. 780 00:43:44,497 --> 00:43:47,625 ‫بعدش به شماها احتیاج ‫داشتم که نقشه رو پیش ببرید، 781 00:43:47,709 --> 00:43:50,962 ‫تا جایی که الیوت جلوم رو گرفت، ‫تا واقعا کمکم کنه نقشم باور پذیر بشه. 782 00:43:51,463 --> 00:43:54,299 ‫باشه. خب، من دارم میرم فرودگاه ‫دنبال هاردیسون، تو هم میای؟ 783 00:43:54,382 --> 00:43:56,551 ‫اوه، نه. باید ارائه‌ام رو آماده کنم. 784 00:43:58,970 --> 00:44:00,138 ‫من هیچ وقت بهش شک نکردم. 785 00:44:00,930 --> 00:44:02,307 ‫نه حتی واسه یه لحظه. 786 00:44:02,390 --> 00:44:05,185 ‫به هاردیسون سلام برسون. 787 00:44:05,268 --> 00:44:07,520 ‫وقتی برگشتم میبینمش. 788 00:44:12,150 --> 00:44:13,985 ‫هی. تو برای هاردیسون نمیمونی؟ 789 00:44:14,069 --> 00:44:17,072 ‫اوه، نه، دیرم شده. دارم با جک میرم سفر. 790 00:44:17,155 --> 00:44:20,116 ‫آها، جک شهردار شهر کوچیک. جک موتورسوار. 791 00:44:20,200 --> 00:44:24,329 ‫در واقع، جک دامپزشک، راننده ‫یدک کش، رئیس آتش نشانی. 792 00:44:24,412 --> 00:44:27,874 ‫حالا که شهرش در امانه، ‫میتونیم یه چند روزی بریم منهتن. 793 00:44:28,375 --> 00:44:31,836 ‫اون مسافرخونه خوبه، ولی گاهی وقتا ‫یه خانوم از یه پنت‌هاوس هم لذت میبره. 794 00:44:31,920 --> 00:44:33,838 ‫این باعث میشه اون لطفی که ‫میخواستم، یه کم ناجور بشه. 795 00:44:33,922 --> 00:44:35,006 ‫بگو. 796 00:44:35,632 --> 00:44:37,258 ‫مادرم رو ملاقات میکنی؟ 797 00:44:37,342 --> 00:44:41,596 ‫چرا، آقای ویلسون، ما که ‫هنوز با هم قرار هم نذاشتیم. 798 00:44:41,679 --> 00:44:44,682 ‫تونستم بیشتر سوالاش ‫رو بپیچونم، به جز یکیش: 799 00:44:45,266 --> 00:44:46,976 ‫آیا کس مهمی تو زندگیم هست؟ 800 00:44:48,395 --> 00:44:49,604 ‫و هست. 801 00:44:50,313 --> 00:44:51,564 ‫بهترین دوستم... 802 00:44:52,232 --> 00:44:54,317 ‫...که وقتی اولین جرمم رو مرتکب شدم، 803 00:44:54,401 --> 00:44:55,819 ‫من رو از رفتن به زندان نجات داد. 804 00:44:55,902 --> 00:44:58,279 ‫-تلاش خوبی بود. ‫-و کسی که کمکم کرد تغییر کنم. 805 00:44:59,406 --> 00:45:01,616 ‫چون، با اینکه من این راه ‫رو بدون شما شروع کردم، 806 00:45:01,699 --> 00:45:03,535 ‫نمیتونستم بدون شما تمومش کنم. 807 00:45:05,954 --> 00:45:07,414 ‫اون فقط یه چیز واقعی میخواد. 808 00:45:08,998 --> 00:45:10,208 ‫اون تویی. 809 00:45:12,544 --> 00:45:14,003 ‫به محض اینکه برگردم. 810 00:45:14,087 --> 00:45:15,922 ‫و به محض اینکه ریشت رو بزنی. 811 00:45:17,507 --> 00:45:19,593 ‫اوه، باید یه داستان پوششی عالی سر هم کنیم. 812 00:45:19,676 --> 00:45:22,804 ‫-یه چیزی رسوا کننده و پر زرق و برق. ‫-خب... 813 00:45:23,304 --> 00:45:25,474 ‫مادرت در مورد سرویس ‫مخفی بریتانیا چی میدونه؟ 814 00:45:25,557 --> 00:45:27,892 ‫اوه، این شاید ایده‌ی خیلی بدی بوده باشه. 815 00:45:30,061 --> 00:45:32,230 ‫اون آدمت تو مراکش کارم رو راه انداخت. 816 00:45:32,313 --> 00:45:33,940 ‫اون قطعات رباتی که خواسته بودم رو گرفتی؟ 817 00:45:34,023 --> 00:45:35,942 ‫منظورت اون قطعات رباتی خیلی غیر قانونیه؟ 818 00:45:36,025 --> 00:45:37,360 ‫همونطور که گفتم، خوباش. 819 00:45:37,444 --> 00:45:38,862 ‫باشه، گزارشت رو بگو. 820 00:45:39,446 --> 00:45:41,322 ‫وایسا... من... من متاسفم، عزیزم. چی... 821 00:45:41,406 --> 00:45:43,533 ‫شش ماه گذشته. 822 00:45:43,616 --> 00:45:46,077 ‫تو گفتی میخوای در مورد اینکه ‫چرا و چطور خلاف میکنیم، فکر کنی، 823 00:45:46,161 --> 00:45:48,246 ‫پس... وقت گزارش توئه. 824 00:45:48,329 --> 00:45:49,330 ‫اوه. 825 00:45:49,414 --> 00:45:52,167 ‫نه، من بیشتر تو یه جور سفر معنوی بودم. 826 00:45:52,250 --> 00:45:54,169 ‫-میدونی، فقط مثلا... ‫-خب، من مال خودم رو انجام دادم. 827 00:45:54,669 --> 00:45:55,962 ‫بشین. 828 00:45:58,131 --> 00:45:59,799 ‫این تقصیر توئه، مرد. ‫این تقصیر توئه. 829 00:45:59,883 --> 00:46:01,843 ‫وایسا، کی اون شروع کرد ‫از صفحه‌ نمایشها استفاده کنه؟ 830 00:46:01,926 --> 00:46:03,094 ‫اون هیچ وقت از صفحه نمایشها استفاده نمیکنه. 831 00:46:03,178 --> 00:46:05,180 ‫من همیشه میتونم از صفحه‌ نمایشها ‫استفاده کنم، فقط انتخاب میکنم که نکنم. 832 00:46:05,263 --> 00:46:06,765 ‫چون حوصله سربرن. 833 00:46:06,848 --> 00:46:08,934 ‫-من با فلسفه مثل یه سرقت برخورد کردم. ‫-معلومه که کردی. 834 00:46:09,017 --> 00:46:11,686 ‫و تکامل اخلاق و قدرت رو ‫در طول تاریخ ردیابی کردم. 835 00:46:11,769 --> 00:46:13,590 ‫حالا، همونطور که ‫میتونید تو این خط زمانی 836 00:46:13,602 --> 00:46:15,565 ‫از ۵۰۰ سال قبل از ‫میلاد، عصر محوری، ببینید، 837 00:46:15,648 --> 00:46:18,401 ‫تکامل موازی در تفکر یونانی، ‫هندی و چینی وجود داشته. 838 00:46:18,485 --> 00:46:20,570 ‫آره. هوم هوم. هوم هوم. اینو ‫میدونستم. اینو میدونم. اینو میدونم. 839 00:46:20,653 --> 00:46:22,030 ‫آره، اینجا بحث یه جورایی به بیراهه میره، 840 00:46:22,113 --> 00:46:24,574 ‫ولی وقتی الیوت شهردار بود، ‫من یه کم به آنارشیسم رو آوردم. 841 00:46:24,657 --> 00:46:26,117 ‫یه یارو رو با دوچرخه زدم. 842 00:46:26,201 --> 00:46:28,745 ‫هوم. و بعد اون قضیه بن بست ‫کامل با پیامد گرایی بود 843 00:46:28,828 --> 00:46:30,288 ‫وقتی که سر اون رابطه چند نفره‌ایه کلاه گذاشتیم. 844 00:46:30,371 --> 00:46:32,165 ‫چند نفره... شماها داشتید چه غلطی میکردید؟ 845 00:46:32,248 --> 00:46:34,584 ‫گزارشش رو برات فرستادم. ‫تو گزارشای من رو نمیخونی؟ 846 00:46:34,667 --> 00:46:36,669 ‫-نمیخونی؟ ‫-خب، حالا میدونم. 847 00:46:37,462 --> 00:46:38,713 ‫هیچ کدومش مهم نیست. 848 00:46:38,796 --> 00:46:40,632 ‫جالبه. من... 849 00:46:40,715 --> 00:46:42,091 ‫غیر منتظره‌س. 850 00:46:42,175 --> 00:46:44,928 ‫من یه دزدم. میدزدم. ‫قوانین رو میشکنم. 851 00:46:45,011 --> 00:46:47,931 ‫گاهی وقتا قوانین رو میشکنم چون ‫قوانین اجازه میدن آدما آسیب ببینن. 852 00:46:48,014 --> 00:46:51,017 ‫نه، قوانین میگن که آسیب ‫زدن به آدما اشکالی نداره. 853 00:46:51,518 --> 00:46:52,769 ‫بی رحم بودن. 854 00:46:53,645 --> 00:46:54,687 ‫و اینطور نیست. 855 00:46:54,771 --> 00:46:56,564 ‫آدما باید مهربون باشن. 856 00:46:56,648 --> 00:46:59,901 ‫و اگه مهربون نباشن، من وسایلشون رو میدزدم 857 00:46:59,984 --> 00:47:04,072 ‫و الیوت اونقدر با مشت تو ‫صورتشون میزنه تا مهربون بشن. 858 00:47:04,155 --> 00:47:06,241 ‫-نه، این... این... ‫-بذار حرفش رو بزنه. 859 00:47:06,324 --> 00:47:10,787 ‫ولی دلیل اصلی برای انجام ‫این کار به روش من اینه که... 860 00:47:12,413 --> 00:47:13,623 ‫این روش ماست. 861 00:47:15,291 --> 00:47:18,962 ‫و انجام این کار به ما اجازه ‫میده خودمون باشیم. و همین کافیه. 862 00:47:20,088 --> 00:47:21,172 ‫میدونی چیه؟ 863 00:47:22,131 --> 00:47:23,424 ‫به سلامتی خودمون. 864 00:47:26,302 --> 00:47:27,845 ‫-عزیزم، این... ‫-باشه! 865 00:47:27,929 --> 00:47:29,556 ‫حالا نوبت گزارش توئه. 866 00:47:29,639 --> 00:47:31,933 ‫-اوه، این... این قراره جالب باشه. ‫-چی؟ 867 00:47:32,433 --> 00:47:35,395 ‫چی؟ خب... آره. ‫فقط... فقط اینه که... 868 00:47:35,478 --> 00:47:38,106 ‫تو هم ابزار آموزشی تصویری داری یا... 869 00:47:38,189 --> 00:47:39,274 ‫-دارمشون. ‫-داریشون؟ 870 00:47:39,357 --> 00:47:40,608 ‫-من... من... بالا هستن. ‫-آره. 871 00:47:40,692 --> 00:47:42,610 ‫تو گزارشت رو انجام ندادی؟ 872 00:47:42,694 --> 00:47:44,196 ‫انجام دادم. لازم نکرده... ‫چرا پامیشی؟ 873 00:47:44,279 --> 00:47:46,199 ‫لازم نکرده پاشی. ‫لازم نکرده پاشی. 874 00:47:53,580 --> 00:47:55,248 ‫باید اینو ببینم. 875 00:48:01,838 --> 00:48:02,880 ‫این چه... 876 00:48:02,904 --> 00:48:32,904 ‫♏ مترجم : Arash.K ♏