1 00:00:23,000 --> 00:00:27,500 ‫مترجم : 2 00:00:23,000 --> 00:00:27,500 ‫Don Juan 3 00:00:23,000 --> 00:00:27,500 ‫AnimDL.ir | @AnimeList_ir 4 00:00:23,000 --> 00:00:27,500 ‫بازبینی و تصحیح : 5 00:00:23,000 --> 00:00:27,500 SaeedSheykhi | ShayanShady تبدیل زیرنویس به فرمت اس آر تی:مهرزاد امیری 6 00:00:23,000 --> 00:00:27,500 ‫کاری از تیم ترجمه اختصاصی انیمه لیست 7 00:00:31,830 --> 00:00:37,910 ‫بیش از یک قرن پیش، موجوداتی که انسان ها رو شکار می‌کردند ناگهان پدیدار شدند. 8 00:00:39,490 --> 00:00:44,990 ...تفاوت قدرت انسان و دشمن جدیدش اونقدر فاحش بود که 9 00:00:44,990 --> 00:00:49,200 ‫...به سرعت بشریت رو تا مرز انقراض پیش برد. 10 00:00:51,370 --> 00:00:57,830 ‫انسان های باقیمانده، سه دیوار ماریا، رز و شینا را ساختند 11 00:00:57,830 --> 00:01:01,410 ‫که برای آنها یک قرن صلح و آرامش رو به ارمغان آورد. 12 00:01:01,410 --> 00:01:02,830 ‫هرچند... 13 00:01:03,080 --> 00:01:08,750 ‫منطقه شیگانشنا سال 845 14 00:01:11,200 --> 00:01:13,540 ...بشریت به یاد آورد 15 00:01:15,580 --> 00:01:18,950 ...ترسی که از تسلط اون‌ها به جونش افتاده بود... 16 00:01:21,040 --> 00:01:26,120 ‫...و حقارتی که از زندانی بودن در قفسی از دیوار بهش تحمیل شده بود. 17 00:02:01,040 --> 00:02:02,790 ‫اونا داخلن! 18 00:02:07,120 --> 00:02:08,580 ‫مامان! 19 00:02:10,790 --> 00:02:12,200 ‫مامان! 20 00:02:13,950 --> 00:02:14,690 ‫ارن! 21 00:02:14,690 --> 00:02:16,410 ‫میکاسا! اون سرشو بگیر! 22 00:02:16,410 --> 00:02:18,290 ‫باید این ستون رو تکون بدیم! 23 00:02:28,620 --> 00:02:30,910 !‫ارن! میکاسا رو بگیر و فرار کن 24 00:02:30,910 --> 00:02:32,370 ‫بجنب! 25 00:02:32,370 --> 00:02:34,160 ‫میخوام همینکارو بکنم! 26 00:02:34,160 --> 00:02:36,790 ‫پس بجنب و زودتر از اونجا بیا بیرون! 27 00:02:36,790 --> 00:02:40,870 ‫آوار پاهام رو له کرده... 28 00:02:40,870 --> 00:02:44,160 ‫حتی اگه بتونم بیام بیرون، نمیتونم بدوم. 29 00:02:44,160 --> 00:02:45,200 ‫متوجه نیستی؟ 30 00:02:45,200 --> 00:02:47,200 ‫پس خودم میبرمت! 31 00:02:47,200 --> 00:02:50,450 ‫چرا هیچوقت به حرف مادرت گوش نمی کنی؟! 32 00:02:50,450 --> 00:02:53,330 !حداقل می‌تونی به آخرین حرفم گوش کنی 33 00:02:53,330 --> 00:02:55,450 ‫میکاسا! 34 00:02:55,450 --> 00:02:57,120 ‫نه... 35 00:02:57,120 --> 00:02:58,700 ‫نه...! 36 00:03:00,290 --> 00:03:02,290 ‫هانس! 37 00:03:02,290 --> 00:03:05,580 ‫بچه ها رو بردار و از اینجا برو! 38 00:03:05,580 --> 00:03:08,450 ‫منو دست کم نگیر، کارلا. 39 00:03:08,450 --> 00:03:12,740 ‫میخوام این تایتان ها رو سلاخی کنم و هر سه‌تاتون رو نجات بدم! 40 00:03:12,740 --> 00:03:15,410 ‫وایسا! باهاشون درگیر نشو! 41 00:03:33,870 --> 00:03:35,910 ‫هی! هانس-سان! 42 00:03:35,910 --> 00:03:38,200 ‫داری چیکار می‌کنی؟! 43 00:03:38,200 --> 00:03:41,160 ‫مامان هنوز...! 44 00:03:41,160 --> 00:03:44,080 ‫ارن! میکاسا! 45 00:03:44,080 --> 00:03:46,620 ‫شما باید زنده بمونین! 46 00:03:55,740 --> 00:03:59,950 ‫نکن! 47 00:04:25,240 --> 00:04:30,080 ‫منطقه های شهری مثل شیگانشینا که تو نقاط حساس دیوار ها قرار دارن، 48 00:04:30,080 --> 00:04:37,370 ‫برای جلب توجه تایتان ها و کاهش هزینه های امنیتی و تعداد سرباز ها مورد استفاده قرار میگیرن. 49 00:04:37,370 --> 00:04:40,790 ‫با اینکه نقش خودش رو به عنوان هدف تایتان ها به خوبی انجام می داد، 50 00:04:40,790 --> 00:04:47,290 ‫ولی شیگانشینا فقط یدونه دروازه داخلی داشت .تا مردم بتونن ازش فرار کنن 51 00:04:50,660 --> 00:04:52,410 ‫این دیگه...؟ 52 00:04:52,410 --> 00:04:53,830 ‫اون...! 53 00:04:54,910 --> 00:04:56,370 ‫آتش! 54 00:04:59,080 --> 00:05:02,790 ‫چند ساعت پس از پیدا شدن تایتان عظیم‌الجثه، 55 00:05:02,790 --> 00:05:07,040 ‫تایتان زرهی دروازه داخلی دیوار رو کاملا نابود کرد... 56 00:05:07,040 --> 00:05:10,410 ‫...صلح 100 ساله رو تیکه تیکه کرد. 57 00:05:10,410 --> 00:05:17,450 ‫بشریت یک‌سوم قلمرو خودش رو از دست داد و از دیوار ماریا فرارکرد. 58 00:05:17,450 --> 00:05:20,790 ‫تو نتونستی مادرت رو نجات بدی... 59 00:05:20,790 --> 00:05:23,490 ‫...چون قدرتش رو نداشتی. 60 00:05:23,490 --> 00:05:26,830 ‫من نتونستم با تایتان روبرو بشم... 61 00:05:27,790 --> 00:05:30,660 ‫...چون شجاعتش رو نداشتم! 62 00:05:37,580 --> 00:05:40,660 ‫من... میخوام... 63 00:05:40,660 --> 00:05:41,700 ‫ارن. 64 00:05:41,700 --> 00:05:44,620 ‫چت شده، ارن؟ 65 00:05:44,620 --> 00:05:46,160 ‫ارن... 66 00:05:47,330 --> 00:05:49,410 ‫...نابودشون کنم! 67 00:05:50,370 --> 00:05:52,580 ‫من میخوام تا آخرین‌شون رو... 68 00:05:52,580 --> 00:05:54,950 ‫...از این دنیا ناپدید کنم! 69 00:06:02,920 --> 00:06:10,180 ‫منطقه تروست سال 850 70 00:06:03,790 --> 00:06:05,620 ‫دست به سینه! 71 00:06:05,620 --> 00:06:07,240 ‫اطاعت! 72 00:06:07,240 --> 00:06:13,370 ‫شمایی که امروز از دانشکده فارغ‌التحصیل میشین، ‫سه راه دارین! 73 00:06:13,370 --> 00:06:17,490 ‫گردان پادگان، که دیوار ها رو تقویت و از شهر ها محافظت می‌کنه! 74 00:06:17,490 --> 00:06:22,080 ‫گردان پیشاهنگ، که جون‌تون رو بخطر میندازین تا خارج از دیوار ها رو تجربه کنین! 75 00:06:22,080 --> 00:06:27,490 ‫و گردان پلیس داخلی، که مردم رو کنترل و نظم رو حفظ می‌کنه! 76 00:06:27,490 --> 00:06:30,870 ‫مشخصاً، تنها کسانی که میتونن به پلیس داخلی ملحق بشن. 77 00:06:30,870 --> 00:06:34,370 ‫ده نخبه دانشکده هستن که قبلا معرفی شدن! 78 00:06:37,540 --> 00:06:39,830 ‫پنج سال از اون موقع گذشته... 79 00:06:39,830 --> 00:06:43,330 ‫ما یک‌سوم قلمرو و 20% مردم‌مون رو از دست دادیم، 80 00:06:43,330 --> 00:06:47,040 ‫ولی بشریت بالاخره داره موقعیت‌‌ش رو پس میگیره! 81 00:06:47,040 --> 00:06:51,790 ‫ما میتونیم ببریم! مقابله بشریت تازه داره شروع میشه! 82 00:07:00,410 --> 00:07:01,580 ‫آخ! داغه! 83 00:07:01,580 --> 00:07:02,790 ‫این دیگه...؟! 84 00:07:08,790 --> 00:07:11,200 ‫سال 850 85 00:07:11,200 --> 00:07:16,790 ‫یکبار دیگه، بشریت توسط تایتان عظیم‌الجثه مورد تهدید قرار گرفت. 86 00:07:16,790 --> 00:07:21,740 ‫شما دانشکده‌ای ها با موفقیت فارغ‌التحصیل شدین! ‫شما الان سرباز های شایسته‌ای هستین! 87 00:07:21,740 --> 00:07:24,160 ‫تو این ماموریت خیلی بهتون امید دارم! 88 00:07:24,160 --> 00:07:26,450 ‫حالت خوبه، آرمین؟! 89 00:07:26,450 --> 00:07:27,700 ‫من خوبم! 90 00:07:27,700 --> 00:07:30,450 ‫خیلی زود آروم میشم! 91 00:07:30,450 --> 00:07:32,120 ‫ولی، این خیلی بده! 92 00:07:32,120 --> 00:07:37,160 دانش ما هنوز اونقدری نیست که بتونیم یه سوراخ .با 8 متر ارتفاع رو به سرعت ببندیم 93 00:07:37,160 --> 00:07:41,160 ‫اگه سوراخ رو نبندیم، این شهر هم از دست رفته! 94 00:07:41,160 --> 00:07:42,740 ‫آرمین! 95 00:07:42,740 --> 00:07:45,950 ‫آروم باش! اینبار مثل دفعه قبل نیست. 96 00:07:45,950 --> 00:07:49,580 !‫بشریت دیگه به تایتان‌ها نمی‌بازه 97 00:07:51,240 --> 00:07:53,120 ‫متاسفم... 98 00:07:53,120 --> 00:07:54,620 ‫حالم خوبه... 99 00:08:06,040 --> 00:08:07,990 ‫اون همه تایتان؟! 100 00:08:09,160 --> 00:08:11,120 ‫یه غیرعادی! 101 00:08:11,120 --> 00:08:12,370 ‫وایسا! 102 00:08:26,950 --> 00:08:28,330 ‫ 103 00:08:37,120 --> 00:08:39,620 ‫داری چه غلطی می‌کنی؟! 104 00:08:39,620 --> 00:08:40,540 ‫ارن! 105 00:08:40,540 --> 00:08:43,200 ‫برگرد اینجا، لعنتی! 106 00:08:43,200 --> 00:08:45,540 ‫قراره واسه کشتن توماس تقاص پس بدی! 107 00:08:45,540 --> 00:08:49,120 ‫نمیذارم! نمیذارم فرار کنی! 108 00:09:07,240 --> 00:09:09,370 ‫وایسا! لطفا نکن! 109 00:09:09,370 --> 00:09:10,870 ‫چرا...؟ 110 00:09:10,870 --> 00:09:16,790 ‫چرا وقتی دوستام دارن خورده میشن، دارم نگاه می کنم؟ 111 00:09:18,240 --> 00:09:23,950 ‫چرا... نمیتونم... تکون بخورم...؟ 112 00:09:31,990 --> 00:09:34,830 ‫آ-آرمین... 113 00:09:35,740 --> 00:09:38,950 ‫ارن! ارن! 114 00:09:38,950 --> 00:09:40,870 ‫ارن! 115 00:09:40,870 --> 00:09:46,200 ‫طبق این کتاب، بیشتر دنیا با آب پوشیده شده که بهش میگن «دریا»! 116 00:09:46,200 --> 00:09:48,990 ‫و این «دریا» کاملا آب‌نمکه! 117 00:09:48,990 --> 00:09:50,580 ‫نمک؟! 118 00:09:50,580 --> 00:09:53,160 !تازه فقط همین دریای نمک نیست 119 00:09:53,160 --> 00:09:57,660 ‫آب آتشین! سرزمین های یخی! برف‌پهنه های شنی! 120 00:09:57,660 --> 00:10:02,290 ‫دنیای بیرون حتما باید چندین برابر بزرگتر از داخل این دیوار ها باشه! 121 00:10:02,290 --> 00:10:06,950 ‫امیدوارم بتونیم یه روزی دنیای بیرون رو هم بگردیم! 122 00:10:20,290 --> 00:10:21,620 ‫ارن! 123 00:10:22,660 --> 00:10:27,330 ‫من اینجا مردن رو قبول نمی کنم... 124 00:10:27,330 --> 00:10:33,370 ‫من باید... اونو ببینم... ‫دنیای بیرون رو...! 125 00:10:35,450 --> 00:10:37,870 ‫ارن! بجنب! 126 00:10:57,080 --> 00:11:00,160 ‫ما تو دنیای بی‌رحمی زندگی می‌کنیم. 127 00:11:00,160 --> 00:11:03,200 ‫یه دنیای بی‌رحم که فقط برنده ها توش زندگی میکنن. 128 00:11:04,160 --> 00:11:10,620 ‫تو همچین دنیایی، ارن بهم جایی رو داد تا خونه بدونمش. 129 00:11:10,620 --> 00:11:12,950 ‫گرمه، نه؟ 130 00:11:12,950 --> 00:11:18,490 ‫اون چیزی بود که نمیتونستم دوباره از دست دادنش رو تحمل کنم. 131 00:11:21,490 --> 00:11:23,830 ‫ارن کجاست؟ 132 00:11:23,830 --> 00:11:25,200 ‫آرمین؟ 133 00:11:30,870 --> 00:11:33,370 ‫متاسفم، میکاسا... 134 00:11:33,370 --> 00:11:36,990 ‫باید من می‌بودم، نه ارن... 135 00:11:39,660 --> 00:11:41,040 ‫آرمین. 136 00:11:44,290 --> 00:11:45,990 ‫آروم باش. 137 00:11:45,990 --> 00:11:49,410 ‫الان وقت این نیست که احساساتی باشی. 138 00:11:50,790 --> 00:11:52,580 ‫حالا بلند شو. 139 00:11:53,740 --> 00:11:56,580 ‫اگه تایتان هایی که اطراف مقر مرکزی جمع شدن رو بکشیم، 140 00:11:56,580 --> 00:12:00,330 ‫میتونیم مخزن های گازمون رو دوباره پر کنیم و خودمونو به دیوار برسونیم. 141 00:12:00,330 --> 00:12:01,660 ‫درسته؟ 142 00:12:01,660 --> 00:12:04,700 ‫ولی حتی با کمک تو، بازم خیلی زیادن... 143 00:12:04,700 --> 00:12:05,790 .می‌تونم 144 00:12:05,790 --> 00:12:07,620 ‫ 145 00:12:07,620 --> 00:12:10,200 ‫من قوی‌ام. 146 00:12:10,200 --> 00:12:12,950 ‫از همه شما قوی‌ترم. 147 00:12:12,950 --> 00:12:14,910 ‫من خیلی قویم. 148 00:12:14,910 --> 00:12:20,370 ‫برای همین، من میتونم تایتان هایی که اونجا هستن رو نابود کنم! 149 00:12:20,370 --> 00:12:22,620 ‫حتی اگه مجبورشم تنها برم. 150 00:12:22,620 --> 00:12:25,580 ‫واقعا میخوای تنهایی از پس اون همه تایتان بربیای؟! 151 00:12:25,580 --> 00:12:27,290 ‫امکان نداره بتونی شکست‌شون بدی! 152 00:12:27,290 --> 00:12:30,120 .اگه نتونم، میمیرم 153 00:12:30,120 --> 00:12:32,660 ‫ولی... اگه ببرم، زنده می‌مونم. 154 00:12:32,660 --> 00:12:35,120 ‫و تنها راه زنده موندن، جنگیدن‌ﻪ! 155 00:12:36,240 --> 00:12:37,450 ‫ 156 00:12:46,410 --> 00:12:49,200 ‫اون اصلا خود همیشگی و خونسردش نیست! 157 00:12:49,200 --> 00:12:52,040 !داره حواسشو از ناراحتی که داره پرت می‌کنه 158 00:12:53,660 --> 00:12:55,080 ‫میکاسا! 159 00:12:58,790 --> 00:13:01,040 ‫دوباره اینجوری شد... 160 00:13:01,040 --> 00:13:03,620 ‫دوباره خانواده‌ام رو از دست دادم... 161 00:13:04,990 --> 00:13:09,580 ‫باید دوباره با این درد روبرو بشم... 162 00:13:09,580 --> 00:13:13,790 ‫...و دوباره همه چیز رو از اینجا شروع کنم؟ 163 00:13:30,790 --> 00:13:32,620 ‫ 164 00:13:32,620 --> 00:13:34,240 ‫چرا؟ 165 00:13:34,240 --> 00:13:36,330 ‫مطمئن بودم که تسلیم شدم... 166 00:13:41,620 --> 00:13:45,200 ‫چرا... دارم بلند میشم؟ 167 00:13:46,200 --> 00:13:48,540 ‫چرا... دارم تقلا می‌کنم؟ 168 00:13:49,790 --> 00:13:51,700 ‫سرآخر... 169 00:13:53,240 --> 00:13:55,490 ‫دیگه هیچ فایده‌ای تو زنده موندن نیست... 170 00:13:56,990 --> 00:13:58,990 ‫پس چی داره منو تحریک می‌کنه؟ 171 00:14:01,370 --> 00:14:02,990 ‫بجنگ! 172 00:14:02,990 --> 00:14:06,700 ‫بجنگ! بجنگ! 173 00:14:06,700 --> 00:14:08,120 ‫ارن... 174 00:14:09,540 --> 00:14:12,200 ‫متاسفم، ارن... 175 00:14:12,200 --> 00:14:14,580 ‫دیگه تسلیم نمیشم... 176 00:14:17,660 --> 00:14:20,160 ‫اگه من بمیرم... 177 00:14:20,160 --> 00:14:24,240 ‫...مهم‌تر از همه، خاطراتی که ازت دارم رو هم از دست میدم. 178 00:14:24,240 --> 00:14:27,740 ‫برای همین... هرکاری واسه بردن لازم باشه انجام میدم! 179 00:14:27,740 --> 00:14:29,950 ‫هرکاری که واسه زنده موندن لازم باشه! 180 00:14:46,830 --> 00:14:48,580 ‫یهو چی شد؟! 181 00:15:03,700 --> 00:15:05,200 ‫یه تایتان... 182 00:15:06,200 --> 00:15:07,740 ‫...داره یه تایتان... 183 00:15:09,700 --> 00:15:11,410 ‫...دیگه رو میکشه... 184 00:15:21,370 --> 00:15:24,540 ‫من کاملا گیج شده بودم 185 00:15:24,540 --> 00:15:27,990 ‫ولی کورسویی از شادی رو هم حس کردم. 186 00:15:27,990 --> 00:15:30,330 ‫چون چیزی که دیدم... 187 00:15:30,330 --> 00:15:34,200 ‫...شبیه مظهر خشم بشریت بود. 188 00:15:48,790 --> 00:15:50,040 ‫میکاسا! 189 00:16:28,990 --> 00:16:30,790 ‫لعنتی! 190 00:16:33,990 --> 00:16:35,740 ‫لعنتی! 191 00:16:40,410 --> 00:16:44,700 ‫لعنتی! لعنتی! لعنتی! 192 00:16:44,700 --> 00:16:47,450 ‫من تسلیم شدن رو قبول نمی‌کنم! 193 00:16:47,450 --> 00:16:51,620 ‫من نابودشون می‌کنم! تا آخری‌شون رو! 194 00:16:52,740 --> 00:16:56,330 ‫با دست خودم! 195 00:17:00,700 --> 00:17:03,790 ‫از این دنیا ناپدیدتون می‌کنم... 196 00:17:05,410 --> 00:17:09,410 ‫بیشتر... میخوام... 197 00:17:09,410 --> 00:17:11,450 ‫...بیشتر بکشم‌تون... 198 00:17:13,740 --> 00:17:15,620 ‫ارن؟ 199 00:17:23,910 --> 00:17:29,080 ‫قبل از اینکه بفهمم، با سربازایی که فک می‌کردم هم‌رزمم هستن، محاصره شده بودم. 200 00:17:29,080 --> 00:17:32,870 ‫جوری بود که انگار داشتن به یه هیولا نگاه می‌کردن... 201 00:17:32,870 --> 00:17:36,290 ‫...درحالی که سلاح هایی که برای کشتن تایتان ها ساخته شده بود رو به بیرون کشیده بودن. 202 00:17:36,290 --> 00:17:38,700 ‫نمیتونم به یاد بیارم چجوری به اینجا رسیدم، 203 00:17:38,700 --> 00:17:42,910 !مهم نیست چه اتفاقی بیوفته، اجازه نمیدم این جوری باشه که میمیرم 204 00:17:44,790 --> 00:17:46,330 ‫ارن! آرمین! 205 00:17:46,330 --> 00:17:47,620 ‫برین سمت دیوار! 206 00:17:51,620 --> 00:17:52,910 ‫ارن. 207 00:17:54,200 --> 00:17:59,700 ‫وقتی برگشتم، زیرزمینی که تمام مدت مخفی نگه داشته بودم رو بهت نشون میدم. 208 00:17:59,700 --> 00:18:04,200 ‫این کلید رو همیشه با خودت داشته باش. 209 00:18:04,200 --> 00:18:08,240 ‫و هروقت که دیدیش، به یاد بیار. 210 00:18:08,240 --> 00:18:11,700 ‫به یاد بیار که باید زیرزمین رو ببینی! 211 00:18:13,740 --> 00:18:16,950 ‫اگه زیرزمین رو ببینی، یه روزی حقیقت رو میفهمی! 212 00:18:16,950 --> 00:18:19,660 ‫سفر سخت و دردناکی میشه... 213 00:18:19,660 --> 00:18:22,290 ‫...ولی باید بهش برسی! 214 00:18:26,540 --> 00:18:30,740 ‫اگه میخوای میکاسا، آرمین و بقیه رو نجات بدی... 215 00:18:30,740 --> 00:18:35,490 ‫...باید یاد بگیری این قابلیت رو کنترل کنی! 216 00:18:44,370 --> 00:18:49,540 ‫ارن با استفاده از قدرت تایتان‌ش، من و میکاسا رو نجات داد. 217 00:18:49,540 --> 00:18:52,700 ‫درحالی که شرایط بدتر شده بود، 218 00:18:52,700 --> 00:18:57,540 ‫اون بهم اعتقاد داشت و با اطمینان، همه چیز رو به من سپرد. 219 00:18:57,540 --> 00:19:00,370 ‫«ارن دشمن بشریت نیست.» 220 00:19:00,370 --> 00:19:04,450 ‫این کلمات، شهادتی بود که دادم، ولی... 221 00:19:05,450 --> 00:19:07,330 ‫دیگه کافیه. 222 00:19:08,290 --> 00:19:13,330 ‫میبینم که هنوز برخلاف هیکل‌ت، مثل یه آهوی جوون حساسی. 223 00:19:15,120 --> 00:19:17,580 ‫ولی کسی که نجات‌مون داد. 224 00:19:17,580 --> 00:19:23,330 ‫افسر ارشد تمام قلمرو جنوبی، فرمانده پیکسیس بود. 225 00:19:23,330 --> 00:19:29,080 ‫اون ایده منو شنید و فورا نقشه رو عملی کرد. 226 00:19:29,080 --> 00:19:32,700 ‫توجه! 227 00:19:32,700 --> 00:19:37,990 ‫الان جزئیات عملیات بازپس‌گیری تروست رو توضیح میدم! 228 00:19:37,990 --> 00:19:44,370 اون نتیجه‌ی موفقیت‌آمیزِ آزمایش‌های فوق‌سری ما .در حیطه تبدیل تایتان محسوب میشه 229 00:19:44,370 --> 00:19:49,290 ‫در حالت تایتانی، اون صخره بزرگ نزدیک دروازه جلویی رو 230 00:19:49,290 --> 00:19:53,160 ‫به دروازه شکسته منتقل می‌کنه و سوراخ رو میبنده! 231 00:19:53,160 --> 00:19:54,910 ‫و ماموریت شما، 232 00:19:54,910 --> 00:20:00,830 ‫اینه که حین حمل صخره، ازش دربرابر تایتان هایی که بهش حمله می‌کنن، محافظت کنین! 233 00:20:00,830 --> 00:20:03,450 ‫درصورت موفقیت این عملیات، 234 00:20:03,450 --> 00:20:09,870 ‫بشریت برای اولین بار، زمین رو از تایتان ها پس میگیره! 235 00:20:09,870 --> 00:20:13,620 ‫برای انسان ها، این یک قدم کوچک... 236 00:20:13,620 --> 00:20:16,120 ‫...جهش بزرگی به سمت جلو خواهد بود! 237 00:20:34,240 --> 00:20:36,790 ‫ارن! منو نمیشناسی؟! 238 00:20:36,790 --> 00:20:41,120 ‫من میکاسام! جزئی از خانواده‌ت! 239 00:20:41,120 --> 00:20:42,990 ‫جاخالی بده، آکرمن! 240 00:20:46,330 --> 00:20:47,870 ‫این دیگه چی بود؟! 241 00:20:47,870 --> 00:20:50,830 ‫اون فقط یه تایتان معمولی و بی‌عقله! 242 00:20:50,830 --> 00:20:52,330 ‫تغییر نقشه! 243 00:20:52,330 --> 00:20:56,410 ‫باید تا موقعی که برش‌گردونیم، از یئگر در برابر بقیه تایتان ها محافظت کنیم! 244 00:20:56,410 --> 00:20:59,450 ‫اون فرصت باارزشی برای بشریت‌ـه. 245 00:21:01,080 --> 00:21:02,580 ‫من کجام؟ 246 00:21:06,330 --> 00:21:08,120 ‫من خونه‌ام... 247 00:21:08,120 --> 00:21:09,660 ‫میکاسا! 248 00:21:09,660 --> 00:21:11,040 ‫نقشه چی شد؟! 249 00:21:11,040 --> 00:21:12,450 ‫شکست خورد! 250 00:21:12,450 --> 00:21:15,870 ‫ما داریم مبارزه می‌کنیم چون نمیتونیم ارن رو از دست بدیم! 251 00:21:15,870 --> 00:21:18,200 ‫ولی تایتان ها خیلی زیادن... 252 00:21:18,200 --> 00:21:20,950 ‫با این وضع، داغون میشیم! 253 00:21:23,910 --> 00:21:26,160 ‫از پشت سر تا پس گردن... 254 00:21:26,160 --> 00:21:29,870 ‫...یک متر ارتفاع و ده سانتی متر از بغل! 255 00:21:31,910 --> 00:21:35,040 ‫ارن... جوابمو بده... 256 00:21:35,040 --> 00:21:40,370 ‫حتی با اینکه یه قدم بیرون دیوار، یه دنیای جهنمیه... 257 00:21:40,370 --> 00:21:45,290 !چرا می‌خواستی دنیای بیرون رو بگردی؟ 258 00:21:47,540 --> 00:21:50,370 ‫چرا؟ 259 00:21:50,370 --> 00:21:51,700 ‫چون... 260 00:21:51,700 --> 00:21:54,040 ‫...من تو این دنیا متولد شدم! 261 00:22:02,910 --> 00:22:04,370 ‫ارن! 262 00:22:07,540 --> 00:22:10,410 ‫کاپیتان، دیگه نمیتونیم ادامه بدیم! 263 00:22:10,410 --> 00:22:13,160 ‫الان فقط ما موندیم! 264 00:22:33,700 --> 00:22:37,290 ‫باید ارن رو پشتیبانی کنیم! بقیه رو ازش دور نگه دارین! 265 00:22:40,620 --> 00:22:41,580 ‫اینطرف! 266 00:22:41,580 --> 00:22:43,200 ‫بیا منو بگیر! 267 00:22:49,450 --> 00:22:54,330 !چرا می‌خواستی دنیای بیرون رو بگردی؟ 268 00:22:57,120 --> 00:23:02,160 ‫از لحظه‌ای که بدنیا اومدیم، همه‌مون... 269 00:23:02,160 --> 00:23:03,870 ‫...آزادیم... 270 00:23:05,990 --> 00:23:11,660 ‫شاید بعضیا سعی کنن منکرش بشن، ولی مهم نیست چقدر قوی‌ان! 271 00:23:12,910 --> 00:23:18,620 ‫آب آتشین... سرزمین های یخی... یا هر چیز دیگه! 272 00:23:18,620 --> 00:23:21,080 ‫هرکس که بتونه اونا رو ببینه... 273 00:23:21,080 --> 00:23:25,330 ‫...بزرگترین آزادی که این دنیا میتونه ارائه بده رو داره! 274 00:23:26,910 --> 00:23:28,950 ‫بجنگ! 275 00:23:28,950 --> 00:23:32,120 ‫اگه چیزی ارزش اینو داره که جونت رو از دست بدی، همینه! 276 00:23:33,910 --> 00:23:38,290 ‫مهم نیست دنیا چقدر ممکنه ترسناک باشه! 277 00:23:40,450 --> 00:23:44,830 ‫مهم نیست دنیا چقدر ممکنه بی‌رحم باشه! 278 00:23:47,950 --> 00:23:52,040 ‫بجنگ! بجنگ! 279 00:23:52,040 --> 00:23:53,740 ‫بجنگ! 280 00:24:01,410 --> 00:24:04,790 ‫برو، ارن! 281 00:24:25,290 --> 00:24:26,950 ‫بچه‌ها... 282 00:24:26,950 --> 00:24:30,740 ‫مرگ‌تون بی‌ارزش نبوده... 283 00:24:36,080 --> 00:24:39,910 ‫امروز، برای اولین بار تو تاریخ... 284 00:24:39,910 --> 00:24:42,450 ‫...بشریت تایتان ها رو شکست داد! 285 00:24:44,700 --> 00:24:51,540 ‫207نفر کشته یا مفقود، و 897 نفر مجروح شدن. 286 00:24:51,540 --> 00:24:55,990 ‫هرچند این اولین بار بود که بشریت، جلوی حمله تایتان ها رو گرفت، 287 00:24:55,990 --> 00:25:01,950 ‫افراد بسیار زیادی از دست رفتن تا این دستاورد تاریخی بدست بیاد. 288 00:25:05,120 --> 00:25:07,160 ‫تو... 289 00:25:07,160 --> 00:25:10,330 ‫...مارکو ئی؟ 290 00:25:10,330 --> 00:25:12,330 ‫متاسفم... 291 00:25:13,990 --> 00:25:16,540 ‫متاسفم... 292 00:25:16,540 --> 00:25:21,080 ‫معذرت‌خواهی کردن بی‌فایده‌س. باید بجنبیم و براشون مراسم بگیریم. 293 00:25:32,870 --> 00:25:39,160 ‫رئیس نیرو های عملیاتی گردان پیشاهنگ، فرمانده اروین... 294 00:25:39,160 --> 00:25:41,160 ‫...و کاپیتان لیوای! 295 00:25:43,240 --> 00:25:48,330 ‫توی خونه‌ت تو شیگانشینا، زیرزمین دکتر یئگر... 296 00:25:48,330 --> 00:25:51,990 ‫راز تایتان ها اونجاست، درسته؟ 297 00:25:51,990 --> 00:25:54,330 ‫بله، اینطور فک می‌کنم. 298 00:25:54,330 --> 00:25:57,580 ‫این چیزیه که پدرم گفته. 299 00:25:57,580 --> 00:26:00,040 ‫اگه بخوایم خونه‌ت رو بررسی کنیم، 300 00:26:00,040 --> 00:26:04,080 ‫باید منطقه شیگانشینا به همراه دیوار ماریا رو پس بگیریم. 301 00:26:05,040 --> 00:26:10,540 ‫بستن دروازه شکسته اونجا، بهترین راه برای انجام دادنشه. 302 00:26:10,540 --> 00:26:13,700 ‫که یعنی به قابلیت تایتان‌ت نیاز خواهیم داشت. 303 00:26:14,990 --> 00:26:17,620 .عزم تو کلیده 304 00:26:17,620 --> 00:26:21,830 ‫کلید نجات دادن نسل بشریت از این ناامیدی. 305 00:26:24,490 --> 00:26:26,160 ‫من... 306 00:26:30,200 --> 00:26:32,540 ‫من میخوام تا آخرین‌شون رو... 307 00:26:32,540 --> 00:26:37,160 ‫...از این دنیا محو کنم. 308 00:26:37,160 --> 00:26:40,740 ‫هوی. اون سوال لعنتی رو جواب بده، کودن. 309 00:26:40,740 --> 00:26:43,330 ‫میخوای چیکار کنی؟ 310 00:26:47,580 --> 00:26:50,540 ‫میخوام به پیشاهنگ ها ملحق بشم... 311 00:26:50,540 --> 00:26:53,660 ‫...و هر تایتانی که میتونم رو سلاخی کنم! 312 00:26:55,490 --> 00:26:59,370 ‫عه، بد نبود. 313 00:26:59,370 --> 00:27:03,580 ‫اروین، من مسئولیت‌شو میپذیرم. 314 00:27:03,580 --> 00:27:06,080 ‫بالادستی ها رو مطلع کن. 315 00:27:06,080 --> 00:27:09,200 ‫اگرچه لزوما بهش اعتماد ندارم. 316 00:27:09,200 --> 00:27:14,240 ‫اگه بهمون خیانت کنه یا از کنترل خارج بشه، درجا میکشمش. 317 00:27:14,240 --> 00:27:16,120 ‫قبولی. 318 00:27:16,120 --> 00:27:19,120 ‫تو رو یکی از اعضای پیشاهنگ می کنم. 319 00:27:21,040 --> 00:27:25,580 ‫تیم ویژه عملیاتی گردان پیشاهنگ... یا تیم لیوای. 320 00:27:25,580 --> 00:27:31,080 ‫اونا بهترین نخبه های گردان پیشاهنگ هستن که توسط خود لیوای انتخاب شدن 321 00:27:31,080 --> 00:27:35,620 ‫با اونا، برای سفر های بیرون دیوار آماده شدم. 322 00:27:35,620 --> 00:27:38,950 ‫ولی همون موقع، حادثه‌ای اتفاق افتاد. 323 00:27:42,330 --> 00:27:45,370 ‫سونی! بین! 324 00:27:45,370 --> 00:27:49,870 ‫نه... بهم بگو این اتفاق نیوفتاده! 325 00:27:51,370 --> 00:27:53,620 ‫اونا نمونه های آزمایشی باارزشی بودن... 326 00:27:53,620 --> 00:27:55,080 ‫سربازا اینکارو کردن؟ 327 00:27:55,080 --> 00:27:58,620 .آره. هنوز مجرم رو پیدا نکردن 328 00:27:58,620 --> 00:28:03,950 ‫تایتان هایی که فرمانده بخش هانجی برای تحقیق، زنده دستگیر کرده بود 329 00:28:03,950 --> 00:28:07,240 ‫توسط یه نفر کشته شدن. 330 00:28:07,240 --> 00:28:09,450 ‫اینجا چی میبینی؟ 331 00:28:11,620 --> 00:28:14,160 ‫فک می‌کنی دشمن کیه؟ 332 00:28:14,160 --> 00:28:15,620 ‫ 333 00:28:18,120 --> 00:28:21,410 ‫ببخشید. چیز عجیبی واسه پرسیدن بود. 334 00:28:24,950 --> 00:28:30,290 .با وجود بازرسی‌ها، کسی که تایتان‌ها رو کشته بود شناسایی نشد 335 00:28:30,290 --> 00:28:35,620 ‫ولی بعد از اینکه میکاسا، آرمین، و بقیه هم‌کلاسی ها گردان‌شون رو انتخاب کردن، 336 00:28:35,620 --> 00:28:37,580 ‫آینده منتظرمون بود. 337 00:28:39,450 --> 00:28:43,700 ‫57امین ماموریت اکتشاف خارجی شروع میشه! 338 00:28:43,700 --> 00:28:46,040 ‫حرکت کنید! 339 00:28:48,040 --> 00:28:49,240 ‫اورو-سان! 340 00:28:49,240 --> 00:28:53,330 ‫فک می‌کنی اونا -هم‌کلاسی‌هام- میتونن تایتان ها رو تو مبارزه شکست بدن؟ 341 00:28:53,330 --> 00:28:58,790 ‫ها؟ پس یه ماه گذشته رو داشتی چه غلطی می‌کردی؟! 342 00:28:58,790 --> 00:29:00,790 ‫گوش کن، پسر! 343 00:29:00,790 --> 00:29:05,990 ‫تو ماموریت های اکتشاف خارجی، مبارزه با تایتان ها رو تا حد ممکن کم- 344 00:29:09,580 --> 00:29:13,370 ‫آرایش اکتشاف دوربرد بگیرید! 345 00:29:13,370 --> 00:29:20,580 ‫این سفر برای این بود که راهی به شیگانشینا و خونه ارن باز کنیم. 346 00:29:20,580 --> 00:29:27,910 ‫اگرچه، یه هدف ثانویه هم داشت، که اروین بغیر از چند نفر، از بقیه مخفی نگه داشته بود. 347 00:29:27,910 --> 00:29:34,580 ‫ورود یه تایتان، باعث تغییر سریع وضعیت شد. 348 00:29:34,580 --> 00:29:35,910 ‫آرمین! 349 00:29:38,660 --> 00:29:43,540 ‫این یکی یجورایی از بقیه تنومند تره. 350 00:29:43,540 --> 00:29:44,790 !کارم تمومه 351 00:29:44,790 --> 00:29:48,910 ‫جان! تلافی اون دیوونه خودکشی رو سرش دربیار! 352 00:29:51,080 --> 00:29:53,160 ‫اون وایساد؟ 353 00:29:53,160 --> 00:29:55,990 ‫خودش بود! اون کشتش! 354 00:29:55,990 --> 00:29:58,790 ‫اون تو جناح راستی خودشو به کشتن داد! 355 00:29:58,790 --> 00:30:01,330 ‫انتقام اون دیوونه خودکشی رو بگیر! 356 00:30:01,330 --> 00:30:02,580 ‫راینر... 357 00:30:32,540 --> 00:30:34,540 .شمشیراتونو آماده کنین 358 00:30:38,120 --> 00:30:42,740 ‫اگه خودش رو نشون بده، فقط یه لحظه فرصت داریم. 359 00:30:50,950 --> 00:30:52,790 !نمی‌تونی فرار کنی 360 00:31:01,330 --> 00:31:03,580 ‫ارن! حواست به جلو باشه و راهتو ادامه بده! 361 00:31:03,580 --> 00:31:06,540 ‫داری میگی فرار کنم و بیخیال اونا بشم؟! 362 00:31:06,540 --> 00:31:07,950 ‫آره! منظورم همینه! 363 00:31:07,950 --> 00:31:10,450 ‫نمی‌فهمم چرا داریم میذاریم اونا بمیرن! 364 00:31:10,450 --> 00:31:13,740 ‫کاپیتان تصمیم گرفته لازم نیست تو بدونی! 365 00:31:13,740 --> 00:31:17,120 ‫چرا من همیشه باید به بقیه تکیه کنم؟ 366 00:31:17,120 --> 00:31:18,950 ‫من خودم میتونم تنهایی مبارزه کنم! 367 00:31:18,950 --> 00:31:21,660 ‫داری چیکار می‌کنی، ارن؟! 368 00:31:21,660 --> 00:31:25,290 ‫فقط وقتی اجازه داری اونکارو بکنی که جونت در خطر باشه! 369 00:31:25,290 --> 00:31:27,830 !‫این قرارمون بود، درسته؟ 370 00:31:29,540 --> 00:31:31,580 ‫ارن! 371 00:31:31,580 --> 00:31:33,830 ‫حرفات اشتباه نیست. 372 00:31:35,740 --> 00:31:37,660 ‫اگه میخوای انجامش بدی، انجامش بده. 373 00:31:40,330 --> 00:31:42,040 ‫میتونم بگم. 374 00:31:42,040 --> 00:31:48,490 ‫اون یه هیولای واقعیه، و نه بخاطر قابلیت تایتانش. 375 00:31:48,490 --> 00:31:50,240 ‫انتخاب کن. 376 00:31:50,240 --> 00:31:56,540 ‫به خودت اعتماد می‌کنی، یا به من، این بچه ها، و تمام گردان پیشاهنگ؟ 377 00:31:58,040 --> 00:32:01,830 ‫من انتخاب درست رو نمی‌دونم. هیچوقت نمیدونستم. 378 00:32:01,830 --> 00:32:07,660 ‫چه به خودم اعتماد کنم چه به تصمیم های هم‌رزم های مورد اعتمادم، 379 00:32:07,660 --> 00:32:10,660 ‫هیچ چیزی نیست که مشخص کنه نتیجه‌اش چی میشه. 380 00:32:10,660 --> 00:32:17,330 ‫پس، بهترین کاری که میتونی رو انجام بده... ‫ کاری رو انتخاب کن که کمتر پشیمون بشی. 381 00:32:19,580 --> 00:32:21,330 ‫من باهاتون میام! 382 00:32:24,080 --> 00:32:25,990 ‫بذار برم! 383 00:32:31,740 --> 00:32:33,290 ‫متاسفم! 384 00:32:33,290 --> 00:32:36,160 ‫ادامه بدین! باید ازش جلو بیوفتیم! 385 00:32:44,290 --> 00:32:46,620 ‫آتش! 386 00:32:57,580 --> 00:33:03,200 ‫هدف اصلی نقشه اروین، گیر انداختن یه تایتان هوشمند بود... 387 00:33:03,200 --> 00:33:06,620 ‫...با استفاده از ارن برای بیرون کشیدنش. 388 00:33:06,620 --> 00:33:13,120 ‫با دستگیر کردنش، امیدوار بود راز های تایتان ها رو فاش کنه. 389 00:33:13,120 --> 00:33:14,740 ‫هرچند... 390 00:33:29,490 --> 00:33:36,160 ‫این نشون میده... دشمن خودشو آماده کرده تا همه چیز رو دور بندازه. 391 00:33:36,160 --> 00:33:39,580 ‫هیچوقت فکر نمی‌کردم هدف‌مون برای نابودی اطلاعات... 392 00:33:39,580 --> 00:33:41,950 ‫...به هم‌نوع‌خواری متوسل بشه. 393 00:33:46,080 --> 00:33:48,410 ‫کاپیتان لیوای؟ 394 00:33:48,410 --> 00:33:50,200 ‫نه... اون نیست! 395 00:33:50,200 --> 00:33:51,290 ‫کی هستی؟! 396 00:34:00,620 --> 00:34:02,240 ‫گونتر-سان! 397 00:34:02,240 --> 00:34:04,330 ‫ارن! واینستا! 398 00:34:04,330 --> 00:34:05,490 ‫به حرکت ادامه بده! 399 00:34:05,490 --> 00:34:07,240 ‫ولی گونتر-سان-! 400 00:34:08,160 --> 00:34:09,080 ‫اون کیه؟! 401 00:34:09,080 --> 00:34:11,120 ‫از ارن محافظت کنین! 402 00:34:11,120 --> 00:34:12,870 ‫اون تایتان مونث‌ـه؟! 403 00:34:12,870 --> 00:34:16,240 !کارت تمومه، حتی اگه لازم باشه منم بمیرم 404 00:34:18,410 --> 00:34:24,040 ‫اگه دشمن میتونه سالم باقی بمونه... 405 00:34:24,040 --> 00:34:28,080 .‫...ممکنه بتونه دوباره تایتان رو ظاهر کنه 406 00:34:39,830 --> 00:34:41,790 ‫لعنتی... چجوری تونستی؟! 407 00:34:41,790 --> 00:34:44,200 ‫ایندفعه خودم میکشمش! 408 00:34:44,200 --> 00:34:46,200 ‫نکن! 409 00:34:46,200 --> 00:34:48,950 ‫ما سه تا دخلش رو میاریم! 410 00:34:48,950 --> 00:34:52,290 ‫تو فقط تا جایی که میتونی، سریع برو سمت مقر مرکزی! 411 00:35:05,410 --> 00:35:06,700 ‫کورش کردیم! 412 00:35:06,700 --> 00:35:09,870 ‫حداقل برای یک دقیقه باید تو تاریکی مطلق باشه! 413 00:35:14,950 --> 00:35:16,120 ‫ما میخوام تیکه تیکه‌ت کنیم... 414 00:35:16,120 --> 00:35:17,330 ‫...و دست هات رو... 415 00:35:17,330 --> 00:35:18,580 ‫...ببریم! 416 00:35:22,120 --> 00:35:23,370 ‫افتادن! 417 00:35:24,410 --> 00:35:26,080 ‫بعدی گردنه! 418 00:35:30,120 --> 00:35:31,660 ‫الد! 419 00:35:38,290 --> 00:35:39,700 ‫فقط یه چشم؟! 420 00:35:39,700 --> 00:35:42,200 ‫اون فقط یه چشمش رو سریع تر بازیابی کرد؟! 421 00:35:42,200 --> 00:35:44,910 ‫پترا! بجنب! 422 00:35:49,450 --> 00:35:51,080 ‫تو مردی! 423 00:35:53,370 --> 00:35:57,740 ‫چی؟ چرا شمشیرهام نرفتن توش؟ 424 00:36:02,830 --> 00:36:04,540 ‫من میخوام... 425 00:36:05,450 --> 00:36:07,490 ‫من میخوام... 426 00:36:09,450 --> 00:36:11,040 ‫...بکشمش! 427 00:36:22,790 --> 00:36:25,540 ‫اون غرش... نکنه...! 428 00:36:26,660 --> 00:36:29,700 ‫من انتخاب اشتباهی کردم... 429 00:36:29,700 --> 00:36:33,120 ‫...چون خواستم به هم‌تیمی‌هام اعتماد کنم! 430 00:36:33,120 --> 00:36:36,740 ‫اگه به خودم اعتماد داشتم و از اول باهاش می‌جنگیدم...! 431 00:36:36,740 --> 00:36:40,080 ‫اگه فقط از همون اولش کشته بودمش... 432 00:36:40,080 --> 00:36:43,620 ‫...اونوقت شاید بچه ها هنوز زنده بودن! 433 00:36:45,120 --> 00:36:49,040 ‫با شکست 57امین ماموریت اکتشاف خارجی، 434 00:36:49,040 --> 00:36:53,700 ‫اروین و بقیه عوامل به پایتخت احضار شدن... 435 00:36:53,700 --> 00:36:57,290 ‫...و دستور گرفتن تا ارن رو تحویل بدن. 436 00:36:59,410 --> 00:37:02,620 ‫فکر می‌کنیم بدونیم تایتان مونث کیه. 437 00:37:02,620 --> 00:37:05,950 ‫این دفعه دستگیرش می‌کنیم. 438 00:37:05,950 --> 00:37:08,120 ‫پس‌فردا انجامش میدیم، 439 00:37:08,120 --> 00:37:13,410 ‫وقتی که داریم تو راه پایتخت، از منطقه استوهس رد میشیم. 440 00:37:13,410 --> 00:37:15,660 ‫هدف یکی از اعضای پلیس داخلی‌ـه. 441 00:37:15,660 --> 00:37:17,370 ‫پلیس داخلی؟ 442 00:37:17,370 --> 00:37:22,200 ‫ممکنه با شما تو دسته 104ام دانشکده آموزش دیده باشه. 443 00:37:22,200 --> 00:37:25,540 ‫اسم دختری که فکر می‌کنیم تایتان مونث‌ـه... 444 00:37:25,540 --> 00:37:27,910 ‫جـ-جدی نمیگی که... 445 00:37:39,660 --> 00:37:42,870 ‫...آنی لئونهارت‌ـه. 446 00:37:47,290 --> 00:37:48,660 ‫ارن! 447 00:37:49,830 --> 00:37:51,040 ‫ارن! 448 00:37:51,040 --> 00:37:54,290 ‫آرمی.ن بود که شناسایی‌ش کرد 449 00:37:54,290 --> 00:37:58,410 ‫تایتان مونث از همون اول میدونست چه شکلی هستی. 450 00:37:58,410 --> 00:38:02,200 ‫بعلاوه، اون به لقب «دیوونه خودکشی»ت واکنش نشون داد، 451 00:38:02,200 --> 00:38:05,330 ‫چیزی که فقط همکلاسی های ما میدونستن. 452 00:38:05,330 --> 00:38:06,790 ‫ولی مهم ترین دلیل، 453 00:38:06,790 --> 00:38:11,740 ‫اینه که معتقدم اون سونی و بین رو کشته. 454 00:38:13,040 --> 00:38:17,160 ‫کشتن اونا، نیاز به مهارت واقعی داره، 455 00:38:17,160 --> 00:38:20,910 ‫برای همین از دستگاه ODM که بهش عادت کرده استفاده کرد. 456 00:38:20,910 --> 00:38:24,450 ‫خب، ولی اونا بازرسی وسایل رو انجام دادن. 457 00:38:24,450 --> 00:38:26,330 ‫آنی پاک بود. 458 00:38:26,330 --> 00:38:30,990 .دستگاهی که اون روز آورد، مال مارکو بود 459 00:38:30,990 --> 00:38:31,950 ‫ارن. 460 00:38:31,950 --> 00:38:35,740 ‫این بحث راجب آنی، چیزی رو یادت نمیاره؟ 461 00:38:42,290 --> 00:38:44,120 ‫خودت میدونی، مگه نه؟ 462 00:38:45,330 --> 00:38:49,830 ‫میدونی که تایتان مونث، آنی‌ـه. 463 00:38:49,830 --> 00:38:51,330 ‫میدونم. 464 00:38:51,330 --> 00:38:53,120 ‫قبلا شکست خوردم... 465 00:38:53,120 --> 00:38:57,830 ‫...وقتی به دوستام و رابطه‌ای که داشتیم متوسل شدم... 466 00:38:59,410 --> 00:39:01,160 ‫به یاد بیار... 467 00:39:11,410 --> 00:39:14,790 ‫من میخوام... ناپدیدشون کنم...! 468 00:39:14,790 --> 00:39:16,410 ‫نه... 469 00:39:16,410 --> 00:39:18,200 ‫سلاخی‌شون کنم! 470 00:39:22,080 --> 00:39:26,160 ‫وقتی برای فکر کردن به اینکه درسته یا غلطه نیست! 471 00:39:26,160 --> 00:39:28,120 ‫فقط عمل کن! 472 00:39:28,120 --> 00:39:31,330 ‫سعی نکن همه چی رو گل و بلبل تموم کنی! 473 00:39:31,330 --> 00:39:32,990 ‫درسته... 474 00:39:32,990 --> 00:39:34,740 ‫میکاسا! 475 00:39:34,740 --> 00:39:37,580 ‫ما تو یه دنیای بی‌رحم زندگی می‌کنیم! 476 00:39:59,660 --> 00:40:00,990 ‫ارن! 477 00:40:02,160 --> 00:40:03,830 ‫ارن... 478 00:40:03,830 --> 00:40:05,290 ‫آنی... 479 00:40:05,290 --> 00:40:11,330 ‫همیشه جوری رفتار می‌کردی که انگار همه چیز حوصله‌ت رو سر برده. 480 00:40:12,290 --> 00:40:16,370 ‫تنها وقتی که پر از انرژی بنظر می‌رسیدی... 481 00:40:16,370 --> 00:40:19,910 ‫...وقتی بود که میخواستی حرکت های جنگی‌ت رو به رخ بکشی! 482 00:40:36,120 --> 00:40:37,370 ‫هوی... 483 00:40:47,660 --> 00:40:49,120 ‫آنی... 484 00:40:50,450 --> 00:40:54,490 ‫همه چیزی که ازت میخوام... یه چیزه... 485 00:40:57,410 --> 00:41:01,040 ‫حتی اگه تمام دنیا رو علیه خودت کردی، مشکلی نیست 486 00:41:06,870 --> 00:41:09,290 ‫پس بهم قول بده... 487 00:41:10,490 --> 00:41:12,830 ‫...که برمیگردی... 488 00:41:28,740 --> 00:41:31,240 ‫ها؟ داره چیکار می‌کنه؟ 489 00:41:34,370 --> 00:41:36,120 ‫دارن ترکیب میشن؟! 490 00:41:40,790 --> 00:41:45,330 ‫مدرک کلیدی‌مون رو نخور، کودن... 491 00:41:46,620 --> 00:41:49,370 ‫آنی داشت گریه می‌کرد. 492 00:41:49,370 --> 00:41:54,450 ‫بعد از اینکه اونجوری دیدمش، کاملا بی‌حرکت شدم. 493 00:41:56,290 --> 00:41:59,910 ‫بنظر میاد نقشه همچین موفقیت‌آمیز نبود. 494 00:41:59,910 --> 00:42:07,660 ‫نه، میتونم بگم گردان پیشاهنگ بی‌تقصیره. البته حدودا. 495 00:42:09,620 --> 00:42:11,660 ‫بهتره امیدوار باشیم. 496 00:42:20,160 --> 00:42:22,490 ‫هـ-هوی، اون... 497 00:42:22,490 --> 00:42:23,830 ‫...یه تایتان؟! 498 00:42:23,830 --> 00:42:26,120 ‫اون تو دیوار چیکار می‌کنه؟ 499 00:42:26,120 --> 00:42:27,490 ‫غیرممکنه! 500 00:42:29,490 --> 00:42:33,120 ‫اون فقط تصادفی اونجاست؟ 501 00:42:33,120 --> 00:42:37,040 !یا این یعنی...؟ 502 00:42:41,740 --> 00:42:43,410 ‫کشیش نیک؟ 503 00:42:43,410 --> 00:42:46,410 ‫هرکاری می‌کنی... 504 00:42:46,410 --> 00:42:50,740 ‫فقط نذار نور خورشید به اون تایتان برسه! 505 00:42:52,660 --> 00:42:59,450 ‫از اون به بعد، اتفاقاتی که تابحال نشنیده بودیم به وقوع پیوستن، یکی بعد یکی دیگه. 506 00:42:59,450 --> 00:43:03,120 ‫بهم بگو، به اون اسلحه چی میگن؟ 507 00:43:05,240 --> 00:43:08,910 ‫همونی که رو کمرته و باهاش پرواز می‌کنی. 508 00:43:08,910 --> 00:43:11,660 ‫خوش... بر...گشتی... 509 00:43:15,540 --> 00:43:18,540 ‫شما هم دیوار رو تا اینجا دنبال کردین؟ 510 00:43:18,540 --> 00:43:19,620 ‫آره. 511 00:43:19,620 --> 00:43:21,490 ‫سوراخ رو کجا پیدا کردین؟ 512 00:43:21,490 --> 00:43:22,910 ‫ها؟ 513 00:43:23,910 --> 00:43:26,950 ‫باوجود اینکه هیچ گزارشی از سوراخ توی دیوار نبود، 514 00:43:26,950 --> 00:43:31,700 ‫تایتان ها از ناکجاآباد ظاهر شدن در حالی که تعدادشون در حال زیاد شدن بود. 515 00:43:32,870 --> 00:43:38,370 ‫در همون زمان، کشیش نیک از کلیسای دیوار سکوتش رو در مورد 516 00:43:38,370 --> 00:43:42,910 ‫راز دیوار که قسم خورده بود با خودش به گور ببره، شکست. 517 00:43:42,910 --> 00:43:50,330 می‌تونم اسم کسی که کتاب مقدس بهمون دستور داده .بهش نظارت داشته باشیم رو بهتون بگم 518 00:43:50,330 --> 00:43:51,830 ‫نظارت؟ 519 00:43:53,410 --> 00:43:58,240 ‫اون فرد امسال به گردان پیشاهنگ ملحق شده. 520 00:44:00,490 --> 00:44:03,120 ‫اسم ایشون... 521 00:44:03,120 --> 00:44:04,490 ‫بیخیال، کریستا! 522 00:44:04,490 --> 00:44:06,330 ‫برج داره خراب میشه! 523 00:44:06,330 --> 00:44:07,450 ‫میوفتی! 524 00:44:07,450 --> 00:44:10,490 ‫ولی اونا دارن به جای ما میمیرن! 525 00:44:10,490 --> 00:44:11,950 ‫نانابا-سان... 526 00:44:11,160 --> 00:44:12,910 ‫نه! نکن! 527 00:44:11,950 --> 00:44:12,910 ‫و گلگار-سان... 528 00:44:12,910 --> 00:44:14,660 ‫بابا، نکن! 529 00:44:14,660 --> 00:44:15,790 ‫بابا! 530 00:44:15,790 --> 00:44:18,490 ‫ببخشید! نه، نکن! 531 00:44:18,490 --> 00:44:21,450 ‫بابا! نه! 532 00:44:21,450 --> 00:44:24,040 ‫اون بین ما کوچیک‌ترینه. 533 00:44:24,040 --> 00:44:26,290 ‫مو های بلند طلایی داره. 534 00:44:26,290 --> 00:44:29,450 ‫و، دیگه... 535 00:44:29,450 --> 00:44:30,370 ‫خوشگله. 536 00:44:30,370 --> 00:44:32,790 ‫همیشه وقتش رو با یمیر میگذرونه. 537 00:44:32,790 --> 00:44:35,330 ‫ها؟ یمیر؟ 538 00:44:35,330 --> 00:44:36,620 ‫بیا. 539 00:44:39,120 --> 00:44:40,450 ‫ممنون. 540 00:44:40,450 --> 00:44:42,740 ‫اونو واسه چی میخوای؟ 541 00:44:42,740 --> 00:44:44,040 ‫ 542 00:44:45,290 --> 00:44:47,910 ‫میخوام با این بجنگم. 543 00:44:47,910 --> 00:44:49,450 ‫یمیر... 544 00:44:50,540 --> 00:44:52,330 ‫کریستا. 545 00:44:52,330 --> 00:44:57,410 ‫من هیچ حقی ندارم که بهت بگم چجوری زندگی کنی. 546 00:44:57,410 --> 00:45:02,160 ‫درواقع، این چیزی بیشتر از آرزوی من نیست... 547 00:45:03,540 --> 00:45:07,370 ‫ازت میخوام... طوری زندگی کنی که بهش افتخار کنی. 548 00:45:11,120 --> 00:45:13,410 ‫یمیر! وایسا! 549 00:45:17,160 --> 00:45:18,870 ‫یمیر! 550 00:45:38,580 --> 00:45:43,580 ‫کریستا و بقیه که در قلعه اوتگارد توسط تایتان ها مورد حمله قرار گرفته بودن... 551 00:45:43,580 --> 00:45:49,790 ‫...توسط کسی که مثل ارن، میتونست به تایتان تبدیل بشه، نجات پیدا کردن. یه هم‌رزم از دسته 104ام. 552 00:45:52,330 --> 00:45:54,040 ‫غیرممکنه... 553 00:45:54,040 --> 00:45:56,450 ‫یمیر هم... 554 00:45:56,450 --> 00:45:58,120 ‫یمیر... 555 00:46:07,540 --> 00:46:09,620 ‫اسم واقعی من... 556 00:46:10,620 --> 00:46:13,240 ‫...هیستوریا‌ـه. 557 00:46:16,080 --> 00:46:21,620 ‫و یه بار دیگه، وضعیت شدیدا تغییر کرد. 558 00:46:23,200 --> 00:46:24,290 ‫آنی؟ 559 00:46:24,290 --> 00:46:25,290 ‫آره. 560 00:46:25,290 --> 00:46:31,620 ‫دو نفر دیگه هم از دسته 104ام دانشکده هستن که از همون منطقه دختره اومدن. 561 00:46:32,580 --> 00:46:36,700 ‫راینر براون... و برتولت هوور. 562 00:46:41,330 --> 00:46:45,410 ‫به عنوان هم‌رزم، باورش برام سخته. 563 00:46:45,410 --> 00:46:47,700 ‫برتولت که زیاد حرف نمیزنه به کنار، 564 00:46:47,700 --> 00:46:53,200 ‫راینر برای همه مثل برادر بزرگتر میمونه، و به اون اندازه مکار نیست که همه‌مون رو فریب بده. 565 00:46:54,120 --> 00:46:56,330 ‫موافقم. 566 00:46:56,330 --> 00:47:00,200 ‫وقتی که داشتیم با تایتان مونث مبارزه می‌کردیم، راینر از جون مایه گذاشت. 567 00:47:00,200 --> 00:47:04,080 ‫اگه فرار نمی‌کرد، حتما تو دستش له- 568 00:47:05,120 --> 00:47:07,410 ‫چی شده؟ 569 00:47:07,410 --> 00:47:10,580 ‫راینر تونست فرار کنه، ولی... 570 00:47:10,580 --> 00:47:13,330 ‫...آنی یهو مسیرش رو عوض کرد... 571 00:47:13,330 --> 00:47:17,080 ‫...و به سمتی که ارن بود دوید. 572 00:47:17,080 --> 00:47:21,160 ‫موقعی که اون اتفاق افتاد، تایتان مونث داشت به کف دستش نگاه می‌کرد. 573 00:47:21,160 --> 00:47:25,120 ‫ممکنه با شمشیرش، یه پیام روی دستش نوشته باشه. 574 00:47:26,290 --> 00:47:27,990 ‫راینر ممکنه... 575 00:47:32,490 --> 00:47:33,870 ‫ارن. 576 00:47:33,870 --> 00:47:35,240 ‫یه دقیقه وقت داری؟ 577 00:47:35,240 --> 00:47:37,910 ‫باید صحبت کنیم. 578 00:47:37,910 --> 00:47:39,370 ‫راجب چی؟ 579 00:47:40,540 --> 00:47:45,740 ‫پنج سال پیش، ما دیوار رو نابود کردیم و حمله‌مون به بشریت رو شروع کردیم. 580 00:47:45,740 --> 00:47:50,240 ‫ای بابا... اگه یه تایتان باشه که زیردیوار تونل بکنه چی؟ 581 00:47:50,240 --> 00:47:53,120 ‫اونوقت پیدا کردن سوراخ سخت میشه. 582 00:47:53,120 --> 00:47:56,580 ‫من تایتان زرهی‌م و اینم تایتان عظیم‌الجثه‌س. 583 00:47:56,580 --> 00:48:00,620 .‫فعلا، باید روی سالم برگردوندن یمیر تمرکز کنیم 584 00:48:00,620 --> 00:48:04,540 ‫حتی با اسب ها هم هنوز باید نگران تایتان ها باشیم. 585 00:48:04,540 --> 00:48:06,080 ‫ 586 00:48:06,080 --> 00:48:07,540 ‫چی داری میگی؟ 587 00:48:07,540 --> 00:48:09,790 ‫چرا داری بهش میگی، راینر؟ 588 00:48:09,790 --> 00:48:15,120 ‫هدف اصلی‌مون این بود که مطمئن بشیم تمام بشریت نابود بشه، 589 00:48:15,120 --> 00:48:19,080 ‫ولی الان، دیگه نیازی به این کار نیست. 590 00:48:19,080 --> 00:48:20,240 ‫ارن. 591 00:48:20,240 --> 00:48:26,160 ‫اگه تو موافق باشی که باهامون بیای، دیگه مجبور نیستیم دیوار های بیشتری رو خراب کنیم. 592 00:48:27,160 --> 00:48:28,410 ‫میفهمی، نه؟ 593 00:48:28,410 --> 00:48:29,870 ‫ 594 00:48:29,870 --> 00:48:32,700 ‫هی! داریم میریم! 595 00:48:34,410 --> 00:48:37,700 ‫خسته شدی، نه؟ 596 00:48:37,700 --> 00:48:42,580 ‫تازشم، اگه تو واقعا تایتان زرهی بودی که میخواد بشریت رو نابود کنه... 597 00:48:42,580 --> 00:48:46,660 ‫...چرا باید یهویی همچین چیزی رو ازم بپرسی؟ 598 00:48:46,660 --> 00:48:52,040 ‫فکر کردی چی میشه؟ اینکه سرم رو تکون میدم و میگم «رواله، بریم»؟ 599 00:48:58,790 --> 00:49:01,040 ‫که اینطور. 600 00:49:01,040 --> 00:49:03,620 ‫درسته. 601 00:49:03,620 --> 00:49:06,080 ‫چه فکری داشتم می‌کردم؟ 602 00:49:17,830 --> 00:49:22,740 ‫الان خیلی دیر شده... دیگه نمیدونم چی درسته. 603 00:49:22,740 --> 00:49:25,950 ‫ولی الان تنها انتخاب برای من... 604 00:49:25,950 --> 00:49:29,120 ‫...اینه که با عواقب کار هام روبرو بشم... 605 00:49:30,580 --> 00:49:32,910 ...‫...و به عنوان یه جنگجو 606 00:49:32,910 --> 00:49:36,160 ‫...وظیفه‌م رو تا تهش انجام بدم! 607 00:49:38,950 --> 00:49:42,580 ‫تمومش می‌کنیم! همینجا و همین الان! 608 00:49:51,830 --> 00:49:54,580 ‫ارن! فرار کن! 609 00:49:59,870 --> 00:50:02,870 ‫ارن! از اونجا دور شو! 610 00:50:25,830 --> 00:50:27,910 ‫یمیر! 611 00:50:28,830 --> 00:50:31,830 ‫میخوام برگردم به زادگاهی که از دست دادیم. 612 00:50:31,830 --> 00:50:35,330 ‫این تنها چیزیه که بهش اهمیت میدم. 613 00:50:36,830 --> 00:50:38,540 ‫برتولت... 614 00:50:38,540 --> 00:50:40,370 ‫راینر... 615 00:50:44,450 --> 00:50:50,040 ‫خائن های عوضی! 616 00:51:12,790 --> 00:51:14,700 ‫میکاسا؟ 617 00:51:14,700 --> 00:51:16,540 ‫آرمین! ارن کجاست؟! 618 00:51:16,540 --> 00:51:18,870 ‫میکاسا، آروم باش! 619 00:51:18,870 --> 00:51:22,620 ‫نباید تکون بخوری! نمی‌دونیم چقدر صدمه دیدی! 620 00:51:27,870 --> 00:51:30,200 ‫کجاست؟! 621 00:51:30,200 --> 00:51:32,700 ‫ارن رو بردن. 622 00:51:34,290 --> 00:51:37,410 ‫یمیر هم همینطور، برتولت و راینر بردنشون. 623 00:51:38,910 --> 00:51:44,370 ‫ارن... به تایتان زرهی باخت. 624 00:51:44,370 --> 00:51:47,240 ‫از اون موقع پنج ساعتی میشه. 625 00:51:49,450 --> 00:51:51,290 ‫کسی...؟ 626 00:51:51,290 --> 00:51:53,740 ‫کسی دنبالشون رفته؟ 627 00:51:55,040 --> 00:51:56,540 ‫نه... 628 00:51:59,870 --> 00:52:03,240 ‫هی، آرمین. 629 00:52:03,240 --> 00:52:05,080 ‫چرا؟ 630 00:52:05,080 --> 00:52:10,370 ‫چرا ارن همیشه به یه جایی دور از ما میره؟ 631 00:52:10,370 --> 00:52:13,740 ‫درسته، حالا که گفتی... 632 00:52:13,740 --> 00:52:20,870 ‫ارن همیشه خودش میره و ما رو ول می‌کنه... 633 00:52:20,870 --> 00:52:27,200 ‫فکر کنم این جوریه که اتفاق ها قراره پیش بره... حداقل برای ارن. 634 00:52:33,950 --> 00:52:38,450 ‫ولی همه چیزی که من میخوام... اینه که کنارش باشم. 635 00:52:41,200 --> 00:52:44,700 ‫میکاسا؟ بیدار شدی؟ 636 00:52:44,700 --> 00:52:46,240 ‫مطمئنم گشنه‌ای. 637 00:52:46,240 --> 00:52:47,700 ‫بیا، اینو بخور. 638 00:52:49,080 --> 00:52:50,740 ‫بگیرش، آرمین. 639 00:52:52,540 --> 00:52:56,740 ‫مثل همیشه، فقط جیره نظامی هستش. 640 00:53:00,660 --> 00:53:01,950 ‫ 641 00:53:01,950 --> 00:53:06,290 ‫مزه‌ش نه بده نه خوبه. مثل همیشه‌س. 642 00:53:11,290 --> 00:53:14,410 ‫حالا که حرفش شد، شما هم مثل همیشه‌این. 643 00:53:14,410 --> 00:53:20,700 ‫حتی از اون روز های خوب قدیم، شما دو تا همیشه باید ‫گندکاری های اون بچه بداخلاق رو جمع می‌کردین. 644 00:53:20,700 --> 00:53:24,450 ‫این چیزیه که من بهش میگم رابطه داغون. واقعا که. 645 00:53:26,620 --> 00:53:30,540 ‫من اون روز های خوب قدیم رو دوست داشتم. 646 00:53:30,540 --> 00:53:37,200 ‫اگه از ارن می‌پرسیدی، می‌گفت اونروزا چیزی بغیر از آرامش الکی نبودن. 647 00:53:37,200 --> 00:53:42,740 ‫ولی برای من، اینکه یه سرباز بی‌مصرف و مست باشم از خوشحال بودن هم اونورتره. 648 00:53:43,790 --> 00:53:50,740 ‫اگه این یعنی روز های ساده و معمولی گذشته برمیگرده، هرکاری که لازم باشه انجام میدم. 649 00:53:50,740 --> 00:53:53,620 ‫مهم نیست چقد طول بکشه تا به اونجا برسم. 650 00:53:54,700 --> 00:53:56,790 ‫من هم میام. 651 00:53:56,790 --> 00:54:02,540 ‫بدون شما سه‌تا باهم، نمیتونم اون روز های خوب قدیم رو برگردونم. 652 00:54:12,200 --> 00:54:15,410 ‫فعلا بریم یه جایی که تایتان نباشه! 653 00:54:15,410 --> 00:54:18,330 ‫باید تا جایی که میشه دور بشیم! 654 00:54:18,330 --> 00:54:20,830 ‫تایتان من خیلی سریع نیست. 655 00:54:20,830 --> 00:54:24,330 ‫اگه محاصره بشم، نمیتونم از شما ها محافظت کنم! 656 00:54:24,330 --> 00:54:28,240 ‫پس چرا تا نیمه‌شب صبر نمی‌کنیم؟! 657 00:54:28,240 --> 00:54:31,540 ‫علامت دودی؟ پیشاهنگ ها برای نجات ما اومدن؟ 658 00:54:31,540 --> 00:54:33,490 ‫باید فرمانده اروین باشه. 659 00:54:33,490 --> 00:54:35,410 ‫حریف سختیه! 660 00:54:37,200 --> 00:54:40,080 ‫لعنتی... واقعا انقدر نزدیک‌ن؟ 661 00:54:44,200 --> 00:54:45,790 ‫نور؟ 662 00:54:45,790 --> 00:54:47,870 ‫سربازان، متفرق شین! 663 00:54:47,870 --> 00:54:50,580 ‫ارن رو پیدا کنین و برش گردونین. 664 00:55:10,080 --> 00:55:12,290 ‫به پیش! 665 00:55:16,290 --> 00:55:20,290 ‫فرمانده اروین! 666 00:55:20,290 --> 00:55:24,370 ‫به پیش! 667 00:55:24,370 --> 00:55:26,540 ‫ارن جلوتونه! 668 00:55:26,540 --> 00:55:28,870 ‫به پیش! 669 00:55:57,910 --> 00:56:00,700 ‫همه سرباز ها، عقب نشینی! 670 00:56:12,700 --> 00:56:14,830 ‫ارن! میکاسا! 671 00:56:37,990 --> 00:56:39,450 ‫ارن! 672 00:56:44,330 --> 00:56:45,830 ‫هانس-سان! 673 00:56:48,200 --> 00:56:49,540 ‫فقط نگاه کن. 674 00:56:49,540 --> 00:56:54,790 ‫میخوام انتقام مادرت رو بگیرم و تیکه تیکه‌ش کنم! 675 00:56:56,240 --> 00:56:57,870 ‫هانس-سان! 676 00:57:01,660 --> 00:57:03,290 ‫کریستا! 677 00:57:03,290 --> 00:57:05,580 ‫کُنی، این اشتباهه. 678 00:57:05,580 --> 00:57:08,370 ‫اسم من هیستوریا‌ـه. 679 00:57:08,370 --> 00:57:09,580 ‫یمیر... 680 00:57:09,580 --> 00:57:13,540 ...تو خودت اینو بهم گفتی، ما دیگه 681 00:57:14,700 --> 00:57:17,330 !زندگی کردن برای دیگران رو تموم می‌کنیم 682 00:57:17,330 --> 00:57:21,540 !ما از این به بعد، فقط برای خودمون زندگی می‌کنیم 683 00:57:30,040 --> 00:57:31,580 ‫چت شده؟! 684 00:57:35,330 --> 00:57:36,790 ‫ارن! 685 00:57:56,410 --> 00:57:57,950 ‫همین الان... 686 00:57:57,950 --> 00:58:00,290 ‫...من باید یه تایتان بشم... 687 00:58:02,910 --> 00:58:05,120 ‫...یا اینکه همش واسه هیچی بوده! 688 00:58:43,540 --> 00:58:45,700 ‫ارن... 689 00:58:45,700 --> 00:58:47,540 ‫هیچی عوض نشده! 690 00:58:47,540 --> 00:58:51,290 ‫یخورده هم عوض نشدی، لعنتی! 691 00:58:51,290 --> 00:58:54,790 ‫هنوزم همون بی‌مصرفی هستی که بودی! 692 00:58:56,370 --> 00:58:59,120 ‫هیچی عوض نشده! 693 00:58:59,120 --> 00:59:01,040 ‫مامان... 694 00:59:01,040 --> 00:59:06,700 ‫هنوزم... نمیتونم هیچ کاری بکنم. 695 00:59:06,700 --> 00:59:08,160 ‫ارن... 696 00:59:15,240 --> 00:59:17,410 ‫این درست نیست. 697 00:59:18,330 --> 00:59:19,950 ‫ارن... 698 00:59:21,160 --> 00:59:23,450 ‫باید یه چیزی رو بهت بگم. 699 00:59:27,990 --> 00:59:31,910 ‫تو همیشه... کنارم بودی. 700 00:59:31,910 --> 00:59:33,580 ‫ممنون. 701 00:59:37,490 --> 00:59:42,080 ‫تو نشونم دادی... چجوری با هدف زندگی کنم. 702 00:59:43,040 --> 00:59:44,830 ‫ممنون. 703 00:59:50,290 --> 00:59:52,040 ‫و تو... 704 00:59:54,950 --> 00:59:57,370 ‫این شال رو دورم پیچیدی. 705 00:59:57,370 --> 00:59:59,160 ‫ممنون. 706 01:00:09,620 --> 01:00:14,370 ‫من اونو... هرچند بار که بخوای دورت می‌پیچم. 707 01:00:16,370 --> 01:00:20,700 ‫الان و بعدا... هرچقدر که بخوای! 708 01:01:02,410 --> 01:01:05,120 ‫نمی‌دونم قضیه از چه قراره، ولی الان فرصت ماست! 709 01:01:05,120 --> 01:01:06,580 ‫بجنبین فرار کنین! 710 01:01:06,580 --> 01:01:07,830 ‫باشه! 711 01:01:07,830 --> 01:01:09,830 ‫پس اینجوریه... 712 01:01:09,830 --> 01:01:13,540 ‫واسه همین بود که راینر خیلی راجب ارن نگران بود. 713 01:01:13,540 --> 01:01:16,910 ‫پس یعنی، حتی داخل دیوار ها هم... 714 01:01:16,910 --> 01:01:18,830 ‫...آینده‌ای هست. 715 01:01:20,910 --> 01:01:23,120 ‫این خیلی بده... 716 01:01:23,120 --> 01:01:28,370 چرا کنترل‌کننده باید دست بدترین آدم ممکن باشه؟ 717 01:01:28,370 --> 01:01:30,830 ‫باید پسش بگیریم... 718 01:01:30,830 --> 01:01:34,370 ‫میتونم بگم... بدون شک... 719 01:01:34,370 --> 01:01:37,790 ...تنها کسی که تو دنیا نمی‌خواستم اونو داشته باشه 720 01:01:37,790 --> 01:01:41,410 ‫...تویی، ارن! 721 01:01:41,410 --> 01:01:43,950 ‫ازم دور شین! 722 01:01:43,950 --> 01:01:47,370 ‫عوضیا! همه‌تون رو می‌کشم! 723 01:01:51,330 --> 01:01:53,990 ‫خوب نیست! برتولت! 724 01:01:54,950 --> 01:01:56,120 ‫ارن! 725 01:01:57,450 --> 01:01:58,240 ‫سوار شو! 726 01:01:58,240 --> 01:02:00,290 ‫آرمین! 727 01:02:00,290 --> 01:02:02,040 ‫بجنب! 728 01:02:02,040 --> 01:02:04,240 ‫نزارین این فرصت از دست بره! 729 01:02:04,240 --> 01:02:06,290 ‫عقب‌نشینی کامل! 730 01:02:09,040 --> 01:02:10,660 ‫يمير! 731 01:02:10,660 --> 01:02:14,450 ‫هوی، ایکبیری! چیکار داری می‌کنی؟! داریم برمی‌گردیم! 732 01:02:20,080 --> 01:02:22,660 ‫متاسفم... 733 01:02:29,870 --> 01:02:32,160 ‫يمير! کجا داری میری؟! 734 01:02:32,160 --> 01:02:32,850 ‫ولش کن! 735 01:02:32,850 --> 01:02:34,540 ‫ولی یمیر- 736 01:02:42,200 --> 01:02:48,540 ‫تو اون لحظه، نتونستم انگیزه پشت رفتار يمير رو بفهمم... 737 01:02:48,540 --> 01:02:52,700 ‫...ولی تایتان زرهی دیگه تعقیب‌مون نکرد. 738 01:03:09,090 --> 01:03:13,010 ‫منطقه تروست 739 01:03:11,950 --> 01:03:13,200 ‫دوباره بگو؟ 740 01:03:14,660 --> 01:03:19,700 ‫تایتان هایی که تو این حادثه نقش داشتن... شهروند های راگاکو بودن. 741 01:03:21,620 --> 01:03:25,660 ‫به زبون دیگه، هویت حقیقی تایتان ها... 742 01:03:25,660 --> 01:03:28,040 ‫...انسانه؟ 743 01:03:30,790 --> 01:03:33,950 ‫هنوز... مدرکی براش نداریم. 744 01:03:42,290 --> 01:03:43,660 ‫اروین. 745 01:03:46,540 --> 01:03:50,080 ‫هوي. بهم بگو. 746 01:03:50,080 --> 01:03:52,450 ‫برای چی داری می‌خندی؟ 747 01:03:52,450 --> 01:03:58,080 ‫چندی بعد، کشیش نیک که هویت هیستوریا رو فاش کرده بود، به قتل رسید. 748 01:03:58,080 --> 01:04:02,200 ‫دولت هم همه فعالیت های گردان پیشاهنگ رو متوقف کرد. 749 01:04:02,200 --> 01:04:04,580 ‫و بعد از دستگیری اروین، 750 01:04:04,580 --> 01:04:08,790 ‫به گردان پیشاهنگ دستور دادن تا ارن و هیستوریا رو تحویل بدن. 751 01:04:08,790 --> 01:04:15,200 ‫متاسفانه نقشه پوشوندن دیوار با قابلیت تایتان ارن متوقف شد. 752 01:04:15,200 --> 01:04:16,160 ‫مراقب باشین! 753 01:04:16,160 --> 01:04:17,450 ‫پشت سرمون! 754 01:04:21,990 --> 01:04:23,700 ‫آ-آرمـ- 755 01:04:23,700 --> 01:04:26,120 ‫منظورم اینه کریستا و ارن! 756 01:04:26,120 --> 01:04:28,950 ‫اونا دوباره دزدیده شدن! 757 01:04:30,990 --> 01:04:33,620 ‫این واقعا عملیه؟ 758 01:04:33,620 --> 01:04:37,410 ‫اون به هیچ وجه شبیه من نیست... 759 01:04:37,410 --> 01:04:40,490 ‫اون صورت اسبی؟ آره... 760 01:04:37,410 --> 01:04:40,490 مترجم : صورت کشیده و دراز، چانه نازک و دندان های بزرگ 761 01:04:44,410 --> 01:04:49,120 ‫آره؟ خوشت میاد؟ بذار ناله هاتو بشنوم. 762 01:04:49,120 --> 01:04:53,410 خب؟ چطوره؟ حس خوبی نداره؟ 763 01:04:53,410 --> 01:04:57,080 ‫حاضرم بمیرم تا صدای نازک قشنگت رو بشنوم. 764 01:05:02,740 --> 01:05:06,700 ‫واسه همین بود نمیخواستم یه بار دیگه این کارا رو انجام بدم! 765 01:05:06,700 --> 01:05:09,620 ‫از اینکه بدل‌ش باشم متنفرم! 766 01:05:09,620 --> 01:05:12,290 ‫هوی! از جلوی راه برین کنار! 767 01:05:13,410 --> 01:05:15,410 ‫یه چیزی ایراد داره... 768 01:05:15,410 --> 01:05:18,160 ‫پلیس داخلی نمیتونه پشت اینا باشه. 769 01:05:18,160 --> 01:05:23,160 ‫اونا بیش از حد مغرورن. از آماتور ها استفاده نمی کنن! 770 01:05:23,160 --> 01:05:26,450 ‫نیفا، چیزی راجب کنی جلاد شنیدی؟ 771 01:05:26,450 --> 01:05:29,200 ‫اون قاتل سریالی تو پایتخت؟ 772 01:05:29,200 --> 01:05:32,200 ‫کسی که گلوی بیش از 100 نفر از پلیس داخلی رو بریده؟ 773 01:05:32,200 --> 01:05:36,160 ولی اون فقط یه افسانه شهری از چن سال پیشه، مگه نه؟ 774 01:05:36,160 --> 01:05:38,990 ‫اون واقعیه، داستان ها هم درست‌ن. 775 01:05:40,080 --> 01:05:43,120 ‫زمانی که یه بچه بودم، یه مدتی باهاش زندگی کردم. 776 01:05:43,120 --> 01:05:45,830 ‫چرا؟ اصن چرا این حرفا رو میزنی؟ 777 01:05:45,830 --> 01:05:48,160 ‫الان وقتی شوخی کردن نیست. 778 01:05:49,870 --> 01:05:51,040 ‫نیفا! 779 01:06:01,120 --> 01:06:03,700 ‫چه خبر، لیوای. 780 01:06:04,700 --> 01:06:07,120 بالاخره بزرگ شدی؟ 781 01:06:14,040 --> 01:06:16,490 ‫کنی! 782 01:06:19,580 --> 01:06:21,080 ‫بــوم! 783 01:06:37,200 --> 01:06:38,490 ‫هیستوریا! 784 01:06:41,950 --> 01:06:43,040 ‫ارن‌! 785 01:06:52,790 --> 01:06:56,830 ‫لعنتی! اونا تک تک حرکت هامون رو پیشبینی کردن! 786 01:07:19,830 --> 01:07:21,580 ‫ای بابا! 787 01:07:21,580 --> 01:07:26,490 ‫لعنتی... با این وضعیت، تیمم، ارن و هیستوریا رو هم از دست میدم. 788 01:07:27,330 --> 01:07:32,580 ...چه احساس عجیبی ‫بوی یه موش کثیف رو از این بار حس می‌کنم... 789 01:07:32,580 --> 01:07:35,290 ‫بیا بیرون، موش کوچولو... 790 01:07:35,290 --> 01:07:37,290 ‫پیدات کردم! 791 01:07:37,290 --> 01:07:40,080 ‫سم‌پاش اومده موش ها رو نفله کنه! 792 01:07:40,080 --> 01:07:42,950 ‫بنگ! بنگ! 793 01:07:45,620 --> 01:07:48,740 ‫ها؟! اینجا نیستی؟! 794 01:07:48,740 --> 01:07:51,740 ‫اینجام، کنی. چن وقتی شده. 795 01:07:51,740 --> 01:07:54,910 ‫هیچ وقت فکرش رو نمی‌کردم ممکنه هنوز زنده باشی. 796 01:07:54,910 --> 01:07:58,040 ‫مشتاق دیدنت تو یه مبارزه بودم. 797 01:07:58,040 --> 01:08:03,370 ‫هیچ‌وقت فکرش رو نمی‌کردم چیزایی که بهت یاد دادم، اینجوری به دادت برسن. 798 01:08:05,950 --> 01:08:09,330 ‫تو اون آشغال‌دونی، هیچ راهی بجز زنده موندن نداشتیم. 799 01:08:09,330 --> 01:08:12,700 ‫هر روز زنده موندن، هر چیزی که داشتیم رو ازمون گرفت. 800 01:08:12,700 --> 01:08:19,410 ‫و وقتی فهمیدیم که دنیا واقعا چقدر بزرگه، میدونی مثل جهنم درد داشت. 801 01:08:19,410 --> 01:08:22,370 ‫ولی یه چیزی نجاتمون داد... 802 01:08:22,370 --> 01:08:26,790 ‫ما کاری که میخواستیم بکنیم رو پیدا کردیم. خیلی ساده‌س. 803 01:08:26,790 --> 01:08:28,450 ‫ساده‌س، ولی حقیقت اینه که... 804 01:08:28,450 --> 01:08:32,540 .تنها چیزی که به زندگیمون انگیزه می‌داد، داشتن سرگرمی بود 805 01:08:32,540 --> 01:08:37,870 ‫سرگرمی؟ پس ترکوندن کله یکی از هم‌تیمی‌هام یکی دیگه از سرگرمی‌هاته؟ 806 01:08:37,870 --> 01:08:43,040 ‫معلومه... برای رسیدن به هدف اصلیم، هر چن نفر که لازم باشه رو می‌کشم. 807 01:08:43,040 --> 01:08:46,540 ‫تو هم فرق نمی‌کنی. تو هم وقتی برات سود داشته باشه، می‌کشی. 808 01:08:46,540 --> 01:08:47,790 ‫درسته... 809 01:08:51,790 --> 01:08:53,080 ‫وایسا! 810 01:08:53,080 --> 01:08:55,040 ‫کاپیتان... 811 01:08:55,040 --> 01:08:56,160 ‫شلیک اسلحه! 812 01:08:56,160 --> 01:08:56,730 ‫ها؟ 813 01:08:56,730 --> 01:08:58,120 ‫از اونجا! 814 01:08:59,080 --> 01:09:01,240 ‫صدای چن تا شلیک شنیدم! 815 01:09:02,990 --> 01:09:04,950 ‫فکر می‌کنی اتفاقی افتاده؟ 816 01:09:04,950 --> 01:09:07,370 ‫احتمالش زیاده. 817 01:09:07,370 --> 01:09:09,620 ‫کاپیتان این پیام رو بهمون رسوند... 818 01:09:09,620 --> 01:09:14,580 ‫از این به بعد، با انسان ها هم مبارزه می‌کنیم، نه فقط تایتان ها. 819 01:09:17,870 --> 01:09:20,540 ‫لطفا منو بخاطر همه چیز ببخش. 820 01:09:20,540 --> 01:09:24,740 ‫برای محافظت از تو، راه دیگه‌ای نداشتم. 821 01:09:24,740 --> 01:09:27,410 ‫بـ-بابا... 822 01:09:27,410 --> 01:09:31,700 ‫تو خاصی... خون سلطنتی درت جریان داره. 823 01:09:33,870 --> 01:09:36,410 ‫درون... من؟! 824 01:09:36,410 --> 01:09:40,330 ‫خانواده ریس ما، نسل سلطنتی واقعیه. 825 01:09:40,330 --> 01:09:45,830 ‫و چون تو خاصی، تنها کسی هستی که میتونه تمام بشریت رو نجات بده. 826 01:09:45,830 --> 01:09:48,330 ‫پس، بیا بریم، هیستوریا. 827 01:09:48,330 --> 01:09:51,950 ‫به جایی که همه چیز شروع شد... 828 01:09:51,950 --> 01:09:57,990 ‫بعد از فهمیدن اینکه ریس، خانواده سلطنتی واقعیه، اروین یک کودتا برپا کرد. 829 01:09:57,990 --> 01:10:01,830 ‫به کمک زکّری، فرمانده همه گردان ها، 830 01:10:01,830 --> 01:10:05,330 ‫دولتی که بر قدرت بود رو خلع کرد. 831 01:10:06,240 --> 01:10:12,240 ‫تا موقعی که بشریت درگیره، باید بذاریم دولت هر کاری دلش میخواد انجام بده. 832 01:10:12,240 --> 01:10:14,290 ‫همونطور که فرمانده پیکسیس می‌گفت، 833 01:10:14,290 --> 01:10:18,870 ‫اونا هرجور بود، راهی برای زنده نگه داشتن بشریت تا الان پیدا کردن. 834 01:10:18,870 --> 01:10:22,370 ‫باید بذارم ارن بره، روی جون هم‌رزم هام خطر کنم، 835 01:10:22,370 --> 01:10:28,290 بیخیال زندگی و وظیفه‌م بشم و همه‌شون رو به دولت بسپرم؟ 836 01:10:28,290 --> 01:10:32,370 ‫اگه بشریت خیلی باارزش تر از زندگی یه نفره... 837 01:10:35,910 --> 01:10:39,240 ‫وظيفه‌ت مثل همیشه دردناکه. 838 01:10:39,240 --> 01:10:42,490 .مردن برات گزینه آسون تریه 839 01:10:43,870 --> 01:10:47,830 اگه اینطوره، پس چرا همونطور که گفتی عمل نکردی؟ 840 01:10:49,370 --> 01:10:51,450 ‫من... 841 01:10:51,450 --> 01:10:54,120 ‫...یه رویایی دارم. 842 01:10:54,120 --> 01:10:56,580 ‫رویایی که از وقتی بچه بودم، داشتم... 843 01:11:02,120 --> 01:11:07,160 ‫قبل از اتمام شب، در تمام منطقه خانواده ریس سرباز خواهیم داشت. 844 01:11:07,160 --> 01:11:11,490 ‫متاسفانه، شک دارم اونقدر منتظر بمونه. 845 01:11:11,490 --> 01:11:17,040 ‫اگه عجله نکنیم و به اونجا نرسیم، ممکنه ارن خورده بشه. 846 01:11:17,040 --> 01:11:21,160 ‫ارن صحبت بین يمير و برتولت رو شنید... 847 01:11:21,160 --> 01:11:27,410 ‫اگه یه تایتان، کسی که میتونه تبدیل به تایتان بشه رو بخوره، قدرت‌ش رو بدست میاره. 848 01:11:27,410 --> 01:11:30,410 ‫اگه این واقعا درست باشه... 849 01:11:30,410 --> 01:11:37,620 ‫کی و کجا ارن به تایتان تبدیل شده؟ و برای گرفتن قدرتش، چه کسی رو خورده؟ 850 01:11:37,620 --> 01:11:40,540 ‫یه موقعی، من پنج تا بچه داشتم. 851 01:11:42,200 --> 01:11:46,700 ولی همسرم و همه بچه‌هام من‌جمله فریدا 852 01:11:46,700 --> 01:11:52,620 ‫پنج سال پیش توسط پدرش، گریشیا یئگر، کشته شدن. 853 01:11:59,240 --> 01:12:06,290 ‫پنج سال پيش، پدرم از بقیه تایتان ها بالاتر بود. 854 01:12:06,290 --> 01:12:10,160 ‫اون خواهر هیستوریا رو خورد و قدرتش رو دزدید... 855 01:12:10,160 --> 01:12:14,120 ‫...و بعدش من... پدرم رو خوردم. 856 01:12:16,870 --> 01:12:19,910 ‫بابا؟ 857 01:12:28,910 --> 01:12:33,120 ‫الان، اون قدرت درون ارن‌ـه. 858 01:12:33,120 --> 01:12:34,950 ‫اگرچه، اون قدرت... 859 01:12:34,950 --> 01:12:40,790 ‫نمیتونه کاملا خودش رو بروز بده مگر اینکه خون خانواده ریس درش جاری باشه. 860 01:12:40,790 --> 01:12:45,160 ‫تا موقعی که یه قطره از اون قدرت درش باقی مونده باشه... 861 01:12:45,160 --> 01:12:48,240 ‫...این جهنم تا ابد ادامه داره. 862 01:12:48,240 --> 01:12:50,040 ‫ها؟ 863 01:12:50,040 --> 01:12:51,870 ‫پس... 864 01:12:51,870 --> 01:12:55,290 ‫هوی، هوی، هوی، هوی، هوی، هوی! 865 01:12:55,290 --> 01:12:57,120 ‫کنی. 866 01:12:57,120 --> 01:13:02,740 ‫پس اگه کسی که ارن رو می‌خوره، از خانواده ریس نباشه، نمیتونه پادشاه واقعی بشه؟ 867 01:13:02,740 --> 01:13:04,330 ‫درسته. 868 01:13:04,330 --> 01:13:10,790 ‫پـ-پس... حتی اگه من تبدیل به تایتان بشم و ارن رو بخورم، هیچی نمیشه؟ 869 01:13:10,790 --> 01:13:12,580 ‫حالا میفهمم... 870 01:13:12,580 --> 01:13:17,580 .‫قدرت تایتان من... از همون اول نباید دست من می‌بود 871 01:13:17,580 --> 01:13:23,200 ‫این پدرم بود که این جهنمی رو شروع کرد که جون خیلی از آدما رو گرفت. 872 01:13:23,200 --> 01:13:26,370 ‫هیچ‌وقت نمیتونم جبرانش کنم. 873 01:13:26,370 --> 01:13:28,240 ‫این نباید اتفاق میوفتاد... 874 01:13:28,240 --> 01:13:30,490 ‫اون روز های تمرین... 875 01:13:30,490 --> 01:13:33,290 ‫اون رویای اونطرف دیوار... 876 01:13:33,290 --> 01:13:37,040 ‫من... نباید اتفاق میوفتاد. 877 01:13:38,040 --> 01:13:41,240 ‫هر دوتون تبدیل به تایتان میشین و مبارزه می‌کنین. 878 01:13:41,240 --> 01:13:44,910 ‫اگه هیستوریا ببره، تو به صلح‌ت میرسی. 879 01:13:44,910 --> 01:13:49,580 ‫ولی اگه به ارن ببازی، وضعیت همینجوری میمونه. 880 01:13:52,950 --> 01:13:56,490 به آروم نفس کشیدن ادامه بدم تا جایی که کم بیارم و بمیرم؟ 881 01:13:56,490 --> 01:13:59,870 ‫اصن میتونی اونو زنده بودن حساب کنی؟! 882 01:14:00,910 --> 01:14:02,580 ‫بابا... 883 01:14:04,410 --> 01:14:08,410 ‫چرا خانواده ریس... تو کل این 100 سال... 884 01:14:08,410 --> 01:14:13,200 ‫...تایتان ها رو نابود و بشریت رو آزاد نکرد؟ 885 01:14:13,200 --> 01:14:17,660 ‫اونم وقتی که قدرتی رو دارین که کل تایتان ها رو کنترل می‌کنه ... 886 01:14:17,660 --> 01:14:23,240 ‫چون اولین پادشاه ریس، کسی که این دنیا رو درون دیوار ها ساخت... 887 01:14:23,240 --> 01:14:27,700 .‫...می‌خواست که ما توسط تایتان‌ها کنترل بشیم 888 01:14:27,700 --> 01:14:33,040 ‫اولین پادشاه باور داشت این تنها راه برای رسیدن به صلح واقعیه. 889 01:14:37,740 --> 01:14:39,330 ‫کریستا. 890 01:14:42,080 --> 01:14:45,620 ‫ازت میخوام... جوری زندگی کنی که بهش افتخار کنی. 891 01:14:55,240 --> 01:14:57,620 ‫هیستوریا. 892 01:15:02,080 --> 01:15:07,620 !‫خدا دیگه چیه؟! فقط داری یه بهونه می‌تراشی تا از بقیه آدما استفاده کنی 893 01:15:07,620 --> 01:15:11,660 ‫دیگه بسه! نمیذارم منو بکشی! 894 01:15:15,410 --> 01:15:16,910 ‫بابا... 895 01:15:17,910 --> 01:15:19,540 ‫اوری... 896 01:15:19,540 --> 01:15:21,370 ‫فریدا... 897 01:15:21,370 --> 01:15:23,290 ‫منتظرم بمونین... 898 01:15:23,290 --> 01:15:26,910 ‫من... الان... 899 01:15:36,950 --> 01:15:38,370 ‫هیستوریا! 900 01:15:39,790 --> 01:15:41,040 ‫خوبی؟ 901 01:15:41,040 --> 01:15:42,120 ‫میکاسا! 902 01:15:42,120 --> 01:15:44,410 ‫کاپیتان؟ بچه‌ها... 903 01:15:48,040 --> 01:15:49,790 ‫کُنی، يالا! 904 01:15:49,790 --> 01:15:51,080 ‫منو بیخیال شین! 905 01:15:51,080 --> 01:15:53,660 ‫کاپیتان! بجنب و فرار کن! 906 01:15:55,830 --> 01:15:56,790 ‫آزاد شد! 907 01:15:56,790 --> 01:15:57,990 ‫برین عقب! 908 01:16:07,910 --> 01:16:10,790 ‫متاسفم، بچه‌ها... 909 01:16:14,830 --> 01:16:18,200 ‫من چیزی جز یه بی‌مصرف نبودم... 910 01:16:18,200 --> 01:16:24,330 ‫حتی از اولش هم من امید بشریت نبودم... 911 01:16:28,330 --> 01:16:30,490 ‫زره؟ 912 01:16:30,490 --> 01:16:34,040 این دیگه چی بود؟ فک می‌کنی قهرمان تراژیکی چیزی هستی؟ 913 01:16:30,490 --> 01:16:34,040 مترجم : قهرمان تراژیک، شخصیت اصلی که تو نمایش های درام سختی زیاد می‌کشه 914 01:16:34,040 --> 01:16:38,290 ‫کی فقط با قدرت خودت تنهایی به یه چیزی رسیدی؟ 915 01:16:38,290 --> 01:16:39,910 ‫عجب بی‌مایه‌ای هستی. 916 01:16:39,910 --> 01:16:42,330 ‫ما سخت تر از این رو هم گذروندیم. 917 01:16:42,330 --> 01:16:44,410 ‫ولی من قرار نیست بهش عادت کنم! 918 01:16:44,410 --> 01:16:46,040 ‫من ارن رو می‌برم. 919 01:16:46,040 --> 01:16:47,450 ‫بی‌فایده‌س. 920 01:16:47,450 --> 01:16:49,120 ‫ما نمی‌تونیم فرار کنیم. 921 01:16:49,120 --> 01:16:50,620 ‫پس هیچ‌کاری نکنیم؟ 922 01:16:50,620 --> 01:16:54,200 ‫میخوای همینجا بشینیم و دست همدیگه رو بگیریم تا له بشیم یا تا حد مرگ بسوزیم؟ 923 01:16:54,200 --> 01:16:58,290 ‫میدونی، از اینکه هر دفعه اینکارو انجام بدم متنفرم، ولی... 924 01:16:58,290 --> 01:17:00,490 ‫ارن. 925 01:17:00,490 --> 01:17:02,950 ‫تو باید انتخاب کنی. 926 01:17:07,080 --> 01:17:08,950 ‫من باهاتون میام. 927 01:17:16,290 --> 01:17:18,080 ‫ارن! 928 01:17:18,080 --> 01:17:20,080 ‫متاسفم... 929 01:17:20,080 --> 01:17:22,660 ‫ازاونجایی که این آخرشه، فقط همین یه بار... 930 01:17:22,660 --> 01:17:25,580 ‫...ازت میخوام بذاری... 931 01:17:25,580 --> 01:17:28,080 ‫بذاری به خودم باور داشته باشم! 932 01:17:39,990 --> 01:17:42,700 ‫همگی! برین زیر ارن! 933 01:17:54,330 --> 01:17:56,740 ‫رود ریس که تبدیل به تایتان شده بود، 934 01:17:56,740 --> 01:18:01,700 ‫قبل از خزیدن به سمت منطقه اروود، کلیسا رو نابود کرد. 935 01:18:01,700 --> 01:18:08,620 ‫حین انفجار، ارن تونست برای اولین بار سخت‌سازی رو با موفقیت انجام بده. 936 01:18:11,370 --> 01:18:12,740 ‫هیستوریا. 937 01:18:12,740 --> 01:18:14,830 ‫یادم رفت بهت بگم... 938 01:18:14,830 --> 01:18:17,040 ‫ما ازت میخوایم کاری رو انجام بدی. 939 01:18:17,040 --> 01:18:18,370 ‫چشم. 940 01:18:20,830 --> 01:18:23,040 ‫دستورات اروین. 941 01:18:23,040 --> 01:18:27,660 ‫وقتی که این جنک تموم شد، از اونجایی که جانشین بحق تاج و تخت هستی... 942 01:18:27,660 --> 01:18:29,330 ‫...ملکه میشی. 943 01:18:31,240 --> 01:18:33,200 ‫مـ-ملکه؟! 944 01:18:33,200 --> 01:18:39,080 ‫کودتا موفقیت‌آمیز بود، ولی مردم از گردانی که کنترل رو بدست بگیره، پیروی نمی‌کنن. 945 01:18:39,080 --> 01:18:41,450 ‫چیزی که ما نیاز داریم، داستانیه تا پخشش کنیم. 946 01:18:41,450 --> 01:18:46,540 ‫اینکه وارث واقعی، تاج رو از پادشاه‌ قلابی پس گرفته. 947 01:18:46,540 --> 01:18:48,160 ‫من... 948 01:18:50,830 --> 01:18:53,950 ‫وظیفه بعدی من، اینه که ملکه باشم؟! 949 01:18:53,950 --> 01:18:56,240 ‫اطاعت. 950 01:18:56,240 --> 01:18:58,330 ‫هیستوریا... 951 01:18:58,330 --> 01:19:01,950 ‫کاپیتان، یه شرطی دارم. 952 01:19:01,950 --> 01:19:03,240 ‫ها؟ 953 01:19:03,240 --> 01:19:07,950 ‫از اونجایی که سرنوشتم دست خودمه، میخوام از جونم مایه بزارم. 954 01:19:07,950 --> 01:19:10,410 ‫چی تو فکرته، اروین؟! 955 01:19:10,410 --> 01:19:14,160 ‫شهروند ها رو بدون تخلیه تو شهر نگه داریم؟! 956 01:19:14,160 --> 01:19:18,700 ‫همین که خورشید بیاد بالا، اون تایتان کار همه‌مون رو میسازه! 957 01:19:18,700 --> 01:19:24,160 ‫تایتان هدف، به طور عجیبی به سمت محل هایی که مردم زیادی باشن، کشیده میشه. 958 01:19:24,160 --> 01:19:25,790 ‫بنابراین، غیرعادی‌ـه. 959 01:19:25,790 --> 01:19:36,160 ‫پایتخت میتراس 960 01:19:25,790 --> 01:19:36,160 ‫منطقه اروود 961 01:19:25,790 --> 01:19:30,830 ‫اگه همین الان بخواین مردم رو به دیوار شینا تخلیه کنین، 962 01:19:30,830 --> 01:19:36,080 ‫اون به سمت‌شون کشیده میشه و توی مسیرش، دیوار رو نابود می‌کنه. 963 01:19:36,080 --> 01:19:41,370 ‫اگه قراره جلوی اون تایتان رو بگیریم، باید اینکارو بیرون از دیوار های منطقه اروود انجام بدیم. 964 01:19:41,370 --> 01:19:44,870 ‫توپ های دیواری میتونن خیلی موثر باشن، ولی... 965 01:19:44,870 --> 01:19:48,120 ‫اگه برای از پا درآوردنش کافی نباشه... 966 01:19:48,120 --> 01:19:51,910 ‫گردان پیشاهنگ هر چه در توان داشته باشه انجام میده. 967 01:19:56,870 --> 01:19:58,120 ‫میگم. 968 01:19:59,080 --> 01:20:02,540 ‫بچه های این شهر... 969 01:20:02,540 --> 01:20:04,910 ‫...اون روز رو به یادم میاره. 970 01:20:06,870 --> 01:20:07,990 ‫آره... 971 01:20:07,990 --> 01:20:13,540 ‫هیچکس فکرشو نمی کنه که امروز، یه تایتان بزرگ تر از دیوار حمله می‌کنه. 972 01:20:14,540 --> 01:20:18,540 ‫ممکنه سرآخر همون منظره‌ای رو ببینن که ما اون روز دیدیم. 973 01:20:18,540 --> 01:20:20,990 ‫ولی یه فرق بزرگ داره. 974 01:20:20,990 --> 01:20:24,290 ‫بالای دیوار ها، سرباز ها ایستادن تا با تایتان رودررو بشن. 975 01:20:24,290 --> 01:20:26,990 ‫و اون ما هستیم. 976 01:20:26,990 --> 01:20:29,790 ‫آره، همون گوشه بذارشون رو هم. 977 01:20:35,240 --> 01:20:36,490 ‫ارن. 978 01:20:36,490 --> 01:20:39,990 ‫وقتی واسه کار نکردن نداریم. مشغول شو. 979 01:20:43,660 --> 01:20:44,870 ‫ارن! 980 01:20:45,950 --> 01:20:47,450 ‫و-وایسا! 981 01:20:47,450 --> 01:20:49,620 ‫داری چیکار می‌کنی؟! 982 01:20:49,620 --> 01:20:51,080 زخم کردن؟ 983 01:20:51,080 --> 01:20:52,950 ‫برای اون کار خیلی زوده! 984 01:20:52,950 --> 01:20:54,160 ‫نه... 985 01:20:54,160 --> 01:20:57,450 ‫فقط داشتم دخل یه عوضی بی‌مصرف رو می‌آوردم. 986 01:20:57,450 --> 01:21:01,540 ‫امیدوارم مرده باشه و بره دیگه برنگرده. 987 01:21:01,540 --> 01:21:02,990 ‫آتش! 988 01:21:06,410 --> 01:21:10,080 ‫هیستوریا واقعا قوی شده. 989 01:21:10,080 --> 01:21:13,700 ‫فکر می‌کردم از اون ضعیف‌هاس، ولی اشتباه می‌کردم. 990 01:21:13,700 --> 01:21:17,290 ‫اون ضعیفه، من بودم. 991 01:21:17,290 --> 01:21:18,830 ‫حمله رو... 992 01:21:20,160 --> 01:21:21,700 ‫...شروع کنید! 993 01:21:38,490 --> 01:21:39,790 ‫ارن! 994 01:22:00,240 --> 01:22:04,450 ‫همه سرباز ها! با مانور سه بعدی کارشو تموم کنین! 995 01:22:04,450 --> 01:22:06,080 ‫شاید غول‌پیکر باشه، 996 01:22:06,080 --> 01:22:10,120 ‫ولی نقطه حیاتی‌ش هنوز یک متر ارتفاع و ده سانتی متر عرض داره. 997 01:22:10,120 --> 01:22:11,910 ‫تا موقعی که بدن اصلی‌ش رو نابود نکنیم، 998 01:22:11,910 --> 01:22:15,830 ‫اون دوباره بوجود میاد و یه محافظ حرارتی دیگه رو درست می‌کنه. 999 01:22:15,830 --> 01:22:17,410 ‫ما فقط یه فرصت داریم. 1000 01:22:17,410 --> 01:22:18,540 ‫داغه! 1001 01:22:18,540 --> 01:22:21,660 ‫لعنتی! کدومشونه؟! 1002 01:22:21,660 --> 01:22:23,620 ‫هیستوریا؟! 1003 01:22:23,620 --> 01:22:28,200 ‫دلایل‌ت رو درک می‌کنم، ولی... ‫نمی‌تونم بهت اجازه بدم وارد جنگ بشی. 1004 01:22:28,200 --> 01:22:30,410 ‫فرمانده، لطفا! 1005 01:22:30,410 --> 01:22:33,950 ‫بالاخره وظیفه‌ای که باید انجامش بدم رو فهمیدم! 1006 01:22:33,950 --> 01:22:36,990 ‫بخاطر همینه که من الان اینجام! 1007 01:22:36,990 --> 01:22:41,120 ‫بخاطر خودخواه بودنم، معذرت میخوام. 1008 01:22:41,120 --> 01:22:45,790 ‫ولی این اولین باریه که... جلوی پدرمادرم دراومدم. 1009 01:22:45,790 --> 01:22:49,580 ‫این اولین مبارزه من... با پدرمه. 1010 01:22:55,240 --> 01:22:56,410 ‫بابا! 1011 01:22:56,410 --> 01:22:57,950 ‫بهم گوش کن، بابا! 1012 01:22:57,950 --> 01:22:59,740 ‫میتونیم تایتان ها رو بکشیم، یه بار و برای همیشه! 1013 01:22:59,740 --> 01:23:01,330 .می‌دونی از پسش بر میام، داداش 1014 01:23:01,330 --> 01:23:04,660 ‫آلما، تو تنها کسی هستی که منو درک می‌کنه... 1015 01:23:04,660 --> 01:23:06,290 ‫اوه، خدا... 1016 01:23:24,160 --> 01:23:26,990 تو کسی بودی که ضربه نهایی رو زدی؟ 1017 01:23:28,450 --> 01:23:31,990 تمام اونا... خیالات من بودن؟ 1018 01:23:31,990 --> 01:23:34,620 ‫من... واقعا... 1019 01:23:34,620 --> 01:23:38,120 ‫...دارم به میل خودم رفتار می‌کنم؟ 1020 01:23:38,120 --> 01:23:40,160 ‫ولی... 1021 01:23:40,160 --> 01:23:42,830 ‫کسی که همیشه با موج پیش میره... 1022 01:23:43,740 --> 01:23:45,990 ‫بدون شک، من... 1023 01:23:47,740 --> 01:23:49,330 ‫من... 1024 01:23:50,410 --> 01:23:53,540 ‫من هیستوریا ریس هستم. 1025 01:23:53,540 --> 01:23:56,080 ‫حاکم برحق دیوار ها. 1026 01:24:01,490 --> 01:24:02,790 ‫کنی. 1027 01:24:09,240 --> 01:24:12,160 ‫با اون سوختگی و خونریزی... 1028 01:24:12,160 --> 01:24:15,080 .دیگه نمیشه بهت کمکی کرد... 1029 01:24:17,620 --> 01:24:19,370 اینطوریه؟ 1030 01:24:20,660 --> 01:24:22,490 ‫نمیدونم... 1031 01:24:25,660 --> 01:24:31,160 ‫من این یکی رو از کیف رود کش رفتم. 1032 01:24:31,160 --> 01:24:37,200 ‫انگار اگه اینو تزریق کنم... تبدیل به تایتان میشم. 1033 01:24:37,200 --> 01:24:42,370 ‫وقت و زورشو داشتی که به خودت تزریق کنی. 1034 01:24:42,370 --> 01:24:44,950 چرا اینکارو نکردی؟ 1035 01:24:44,950 --> 01:24:49,330 ‫آره... من... نمیخوام بمیرم... 1036 01:24:49,330 --> 01:24:51,790 .‫...و قدرت میخواستم 1037 01:24:53,330 --> 01:24:56,620 ‫ولی... میدونی... 1038 01:24:56,620 --> 01:24:57,990 ها؟ 1039 01:25:08,370 --> 01:25:13,540 ‫همه کسایی که دیدم... مثل هم بودن. 1040 01:25:14,740 --> 01:25:16,950 ‫مست بودن... 1041 01:25:16,950 --> 01:25:19,080 ‫زن ها... 1042 01:25:19,080 --> 01:25:22,200 ‫حتی پرستیدن خدا... 1043 01:25:22,200 --> 01:25:29,370 ‫هر کسی باید مست چیزی باشه تا بتونه ادامه‌ش بده... 1044 01:25:29,370 --> 01:25:33,910 ‫هر کسی... برده یه چیزی بود. 1045 01:25:33,910 --> 01:25:36,410 ‫حتی اون... 1046 01:25:43,870 --> 01:25:46,950 و-و تو چی هستی؟ 1047 01:25:46,950 --> 01:25:48,870 ‫یه قهرمان؟! 1048 01:25:50,990 --> 01:25:52,200 ‫کنی. 1049 01:25:52,200 --> 01:25:54,740 ‫هرچی که میدونی رو بهم بگو! 1050 01:25:54,740 --> 01:25:58,870 ‫چرا اولین پادشاه نمی خواست بشریت نجات پیدا کنه؟! 1051 01:25:58,870 --> 01:26:01,200 ‫چه بدونم... 1052 01:26:01,200 --> 01:26:04,620 ‫ولی... ما آکرمن ها... 1053 01:26:04,620 --> 01:26:08,540 ‫...باهاش مقابله کردیم... بخاطر همون دلیل. 1054 01:26:10,870 --> 01:26:14,490 ‫انگار فامیلی من هم آکرمن‌ـه. 1055 01:26:14,490 --> 01:26:15,950 ‫تو... 1056 01:26:15,950 --> 01:26:19,200 با مادرم چه ارتباطی داشتی؟ 1057 01:26:19,200 --> 01:26:21,490 ‫ههه، کودن... 1058 01:26:22,450 --> 01:26:25,200 ‫فقط برادرش بودم. 1059 01:26:32,490 --> 01:26:35,790 اونروز... چرا؟ 1060 01:26:35,790 --> 01:26:38,120 چرا منو ول کردی؟ 1061 01:26:42,740 --> 01:26:45,040 ‫چون... 1062 01:26:45,040 --> 01:26:48,370 ...من قرار نبود... 1063 01:26:48,370 --> 01:26:51,080 ...پدر کسی باشم... 1064 01:26:58,540 --> 01:27:01,790 ‫دو ماه بعد 1065 01:27:03,290 --> 01:27:05,950 ‫آخرین عملیات برای بازپس‌گیری دیوار ماریا... 1066 01:27:05,950 --> 01:27:07,790 ‫...شروع میشه! 1067 01:27:10,580 --> 01:27:15,410 ‫حالا با داشتن قدرت باارزش سخت‌سازی تایتان، 1068 01:27:15,410 --> 01:27:20,450 ‫پیشاهنگ ها به شیگانشینا، جایی که همه چیز شروع شد، برگشتند. 1069 01:27:20,450 --> 01:27:21,910 ‫هرچند... 1070 01:27:35,620 --> 01:27:37,700 ‫به گشتن ادامه بدین! 1071 01:27:37,700 --> 01:27:39,740 !متحداش رو پیدا کنید 1072 01:27:47,370 --> 01:27:53,290 ‫هر دومون دنبال یه چیز هستیم. اینکه این مسئله رو همین جا و همین الان حل کنیم. 1073 01:27:53,290 --> 01:27:55,540 ‫بشریت یا تایتان ها؟! 1074 01:27:55,540 --> 01:27:59,490 ‫کدوم سمت زنده میمونه؟! کدوم سمت هلاک میشه؟! 1075 01:27:59,490 --> 01:28:00,990 ‫اینجا... 1076 01:28:00,990 --> 01:28:02,290 ...جاییه که... 1077 01:28:02,290 --> 01:28:05,490 ‫...خونه صداش می‌کردیم! 1078 01:28:05,490 --> 01:28:07,330 !پسش می‌گیرم 1079 01:28:07,330 --> 01:28:12,160 ‫همه‌تون رو تیکه تیکه می‌کنم... و چیزی که دزدیدین رو پس می‌گیرم! 1080 01:28:24,370 --> 01:28:26,950 ‫با کمک نیزه های رعد، 1081 01:28:26,950 --> 01:28:30,790 ‫پیشاهنگ‌‌ها تایتان زرهی رو گیر انداختن، 1082 01:28:30,790 --> 01:28:36,580 ‫ولی ضدحمله دشمن، فراتر از انتظارات بود. 1083 01:28:36,580 --> 01:28:37,950 ‫علامت داد! 1084 01:28:46,410 --> 01:28:48,950 ‫راینر! 1085 01:28:50,410 --> 01:28:51,790 ‫هانجی! 1086 01:29:03,700 --> 01:29:04,990 ‫لعنتی... 1087 01:29:23,040 --> 01:29:26,330 ‫ارن! برو اون پای درازش رو قفل کن! 1088 01:29:29,290 --> 01:29:32,950 ‫آرمین، ما باید از دور بررسی‌ش کنیم. 1089 01:29:32,950 --> 01:29:35,910 ‫باید مطمئن بشیم راهی برای شکست دادنش هست! 1090 01:29:35,910 --> 01:29:37,740 ‫حالا! پخش شین! 1091 01:29:47,200 --> 01:29:48,450 ها؟ 1092 01:29:54,950 --> 01:29:56,540 ‫ارن! 1093 01:29:58,450 --> 01:30:00,950 ‫هوی! اسب ها فرار کردن! 1094 01:30:00,950 --> 01:30:02,580 ‫این وظیفه تو بود! 1095 01:30:02,580 --> 01:30:04,870 ‫خفه شو! مگه مهمه؟! 1096 01:30:04,870 --> 01:30:06,660 ‫چی گفتی؟! 1097 01:30:06,660 --> 01:30:10,950 ‫اون پیشاهنگ ها خیلی قوی بودن و تو یه لحظه کشته شدن! 1098 01:30:10,950 --> 01:30:13,450 ‫تو هم به خوبی من میدونی! 1099 01:30:13,450 --> 01:30:16,240 ‫چه سودی تو محافظت از اسب ها هست... 1100 01:30:16,240 --> 01:30:19,490 !‫...وقتی کسی نمونده که سوارشون بشه؟ 1101 01:30:20,700 --> 01:30:26,660 ‫اگه نقشه خوب پیش بره، شاید بتونی تایتان هیولا رو ناکار کنی. 1102 01:30:26,660 --> 01:30:28,660 ‫ولی لازمه که نیرو ها... 1103 01:30:28,660 --> 01:30:30,990 .‫...و خودم جونمون رو فدا کنیم 1104 01:30:35,950 --> 01:30:37,620 ‫واسه اینکه عملی بشه... 1105 01:30:37,620 --> 01:30:40,200 برای ‫اینکه از این جوونا بخوایم بمیرن، 1106 01:30:40,200 --> 01:30:45,040 ‫یه دغل‌باز حرفه‌ای و یه مشت دروغ لازم میشه. 1107 01:30:45,040 --> 01:30:49,660 ‫اگه من پیشقراول ها رو هدایت نکنم، هیچکس پیروی نمی کنه. 1108 01:30:49,660 --> 01:30:52,580 ‫و قبل از بقیه، میمیرم. 1109 01:30:52,580 --> 01:30:58,200 ‫بدون اینکه متوجه بشم چی تو زیرزمین هست... 1110 01:30:58,200 --> 01:30:59,540 ها؟ 1111 01:31:06,700 --> 01:31:08,410 ‫من... 1112 01:31:08,410 --> 01:31:10,830 ‫میخوام به زیرزمین برم. 1113 01:31:11,740 --> 01:31:14,240 ‫همه کارایی که تا الان انجام دادم... 1114 01:31:14,240 --> 01:31:17,240 ‫بخاطر این بود که فکر می‌کردم همچین روزی میرسه. 1115 01:31:18,450 --> 01:31:20,080 ‫ولی، لیوای... 1116 01:31:21,950 --> 01:31:25,120 میتونی اونا رو ببینی؟ همرزم هامون رو؟ 1117 01:31:28,700 --> 01:31:31,660 ‫همرزم هامون دارن بهمون نگاه می کنن. 1118 01:31:31,660 --> 01:31:35,240 ‫میخوان بدونن چه اتفاقی برای قلب هایی که دادن میوفته. 1119 01:31:39,490 --> 01:31:42,370 ‫تو خوب جنگیدی. 1120 01:31:42,370 --> 01:31:45,990 ‫همش به لطف توئه که اینقدر جلو اومدیم. 1121 01:31:47,700 --> 01:31:49,870 ‫من انتخاب می کنم. 1122 01:31:51,580 --> 01:31:54,240 ‫بیخیال رویات شو و بمیر. 1123 01:31:54,240 --> 01:31:57,580 ‫نیرو ها رو مستقیم ببر سمت جهنم. 1124 01:31:57,580 --> 01:32:00,950 ‫من اون تایتان هیولا رو ناکار می کنم. 1125 01:32:05,620 --> 01:32:07,830 ‫حمله! 1126 01:32:10,740 --> 01:32:12,790 حمله انتحاری؟ 1127 01:32:12,790 --> 01:32:17,040 ‫منو باش که فکر می کردم میتونن بهتر از اینا رو انجام بدن... 1128 01:32:17,040 --> 01:32:19,490 ‫حالا! آتش! 1129 01:32:23,660 --> 01:32:26,200 ‫آخرین ماموریت‌مون رو اعلام می کنم! 1130 01:32:26,200 --> 01:32:31,080 ‫منتظر میمونیم تا آماده پرتاب کردن بشه و همزمان همگی علامت های دودی‌مون رو شلیک می‌کنیم. 1131 01:32:31,080 --> 01:32:34,410 ‫اینکار تا یه حدی باید دقت‌ش رو کم کنه. 1132 01:32:34,410 --> 01:32:39,870 ‫زمانی که ما داریم به عنوان طعمه عمل می‌کنیم، کاپیتان لیوای تایتان هیولا رو میکشه. 1133 01:32:39,870 --> 01:32:42,370 ‫این نقشه ماست. 1134 01:32:42,370 --> 01:32:43,700 ها؟ 1135 01:32:43,700 --> 01:32:47,200 ازم میخوای فقط با مانور سه‌بعدی برم دنبالش؟ 1136 01:32:47,200 --> 01:32:49,410 ‫اون تو یه محوطه خالی وایساده. 1137 01:32:49,410 --> 01:32:52,450 ‫حتی یه درخت یا خونه هم تو دید نیست. 1138 01:32:52,450 --> 01:32:53,830 ‫اشتباهه... 1139 01:32:54,790 --> 01:32:58,990 ‫یه خط از چیزایی که هم‌قدش هستن ردیف شدن. 1140 01:33:00,410 --> 01:33:03,200 ‫مخفیانه با استفاده از تایتان ها خودت رو بهش نزدیک کن... 1141 01:33:03,200 --> 01:33:05,700 ‫...و تایتان هیولا رو بکش. 1142 01:33:12,870 --> 01:33:15,330 ‫متاسفم... 1143 01:33:15,330 --> 01:33:20,620 ‫ما با اعتماد به زندگانی که معنای جان‌نثاری ما رو پیدا می‌کنند، میمیریم! 1144 01:33:20,620 --> 01:33:26,700 ‫این تنها راهیه که میتونیم جلوی این دنیای بی‌رحم وایسیم! 1145 01:33:26,700 --> 01:33:28,910 ‫سربازان من، بخروشید! 1146 01:33:28,910 --> 01:33:31,160 ‫سربازان من، فریاد بزنید! 1147 01:33:31,160 --> 01:33:34,240 ‫سربازان من، بجنگید! 1148 01:33:43,450 --> 01:33:45,200 ‫من یه نقشه دارم. 1149 01:33:45,200 --> 01:33:47,660 ‫همه شما باید راینر رو ببرید یه جای دیگه. 1150 01:33:47,660 --> 01:33:50,870 ‫من و ارن برتولت رو شکست میدیم. 1151 01:33:51,790 --> 01:33:55,200 .خودمون دوتا شکستش می‌دیم 1152 01:33:56,990 --> 01:33:58,200 ‫باشه. 1153 01:34:00,740 --> 01:34:02,450 چی شده؟ 1154 01:34:02,450 --> 01:34:04,990 ‫تایتان های من افتادن... 1155 01:34:20,160 --> 01:34:22,830 باید حواسم به کسی باشه؟ 1156 01:34:22,830 --> 01:34:26,620 ‫آره، کاپیتان لیوای خطرناکه. 1157 01:34:26,620 --> 01:34:28,790 این لیوای‌ـه؟ 1158 01:34:29,990 --> 01:34:31,200 ‫پس گردن‌م! 1159 01:34:33,580 --> 01:34:34,990 چی-؟ 1160 01:34:34,990 --> 01:34:36,790 ‫نمیتونم چیزی رو ببینم! 1161 01:34:37,700 --> 01:34:39,580 چشمام رو ناکار کرد؟ 1162 01:34:41,200 --> 01:34:42,540 ‫پاهام! 1163 01:34:44,080 --> 01:34:47,080 !حسابی داشته بهت خوش میگذشته ها؟ 1164 01:34:47,080 --> 01:34:49,040 ‫لعنتی! سخت‌ش می‌کنم! 1165 01:34:49,040 --> 01:34:50,450 ‫لعنت، به موقع نمیشه! 1166 01:34:50,450 --> 01:34:53,200 !بذار بیشتر بهت حال بدم 1167 01:35:10,160 --> 01:35:13,870 هنوز کسی اونجا زنده‌س؟ 1168 01:35:13,870 --> 01:35:20,490 ‫اگه باشه، حتی دم مرگ هم، این تزریق اونا رو به تایتان تبدیل می‌کنه. 1169 01:35:31,370 --> 01:35:35,240 ‫به دلایلی، وقتی به دنیای بیرون فکر می‌کنم... 1170 01:35:35,240 --> 01:35:37,660 ‫...شجاعتم بیشتر میشه. 1171 01:35:44,080 --> 01:35:45,790 ‫ارن، بیدار شو! 1172 01:35:48,370 --> 01:35:50,540 ‫بیا بریم دریا رو ببینیم! 1173 01:36:00,620 --> 01:36:02,540 ‫وایسا... 1174 01:36:02,540 --> 01:36:05,990 ‫من بهش قول دادم... 1175 01:36:05,990 --> 01:36:08,950 ‫...که می‌کشمت، مهم نیست چی بشه. 1176 01:36:09,950 --> 01:36:11,870 ‫من قول دادم! 1177 01:36:24,950 --> 01:36:26,410 ‫لعنتی... 1178 01:36:32,870 --> 01:36:34,290 ‫ارن! 1179 01:36:44,990 --> 01:36:46,870 ‫آرمین... 1180 01:36:46,870 --> 01:36:49,790 ‫تمام مسیر تا آخرش... 1181 01:36:49,790 --> 01:36:51,790 ‫...خوب جنگیدی. 1182 01:36:59,870 --> 01:37:01,490 چرا؟ 1183 01:37:01,490 --> 01:37:03,700 ‫نمیتونم آرمین رو شکست بدم... 1184 01:37:04,950 --> 01:37:06,660 ‫میدونستم... 1185 01:37:06,660 --> 01:37:09,040 ‫استخوان هاش تحلیل نمیرن! 1186 01:37:09,040 --> 01:37:11,830 ‫اگه تکیه‌گاه تو ماهیچه نباشه، ثابت باقی میمونه! 1187 01:37:11,830 --> 01:37:17,700 ‫ولی مهم‌تر از همه، وقتی که داره بخار آزاد می‌کنه، نمیتونه تکون بخوره! 1188 01:37:17,700 --> 01:37:21,910 ولی، آرمین... اینجوری میخوای تمومش کنی؟ 1189 01:37:21,910 --> 01:37:25,790 ‫با اون هوشت، بهترین نقشه‌ای که تونستی بکشی... 1190 01:37:25,790 --> 01:37:30,370 ‫...این بود که تا حد مرگ بسوزی؟ 1191 01:37:30,370 --> 01:37:34,490 ‫نمیتونم نفس بکشم! باید ولش کنم... 1192 01:37:34,490 --> 01:37:36,700 ‫نه! هنوز نه! 1193 01:37:36,700 --> 01:37:39,040 ‫کافی نیست! 1194 01:37:39,040 --> 01:37:42,410 ‫باید زمان بیشتری بخرم! 1195 01:37:42,410 --> 01:37:45,740 میخواد به چی برسه؟ انحرافیه؟ 1196 01:37:45,740 --> 01:37:49,080 ‫ولی هنوز ارن اونطرف له شده افتاده. 1197 01:37:50,040 --> 01:37:52,330 ‫برای تو سریع تمومش می‌کنم. 1198 01:37:55,700 --> 01:37:57,490 ‫دووم بیار! 1199 01:37:57,490 --> 01:37:59,990 ‫ولش نکن! 1200 01:37:59,990 --> 01:38:02,370 ‫همه‌شو به ارن میسپارم! 1201 01:38:02,370 --> 01:38:06,830 ‫رویاهام... زندگی‌م... همه چیز! 1202 01:38:06,830 --> 01:38:12,290 ‫این آخرین و تنها چیزیه که باید بدم! 1203 01:38:12,290 --> 01:38:14,450 ‫مطمئنم... 1204 01:38:14,450 --> 01:38:16,620 ...ارن... 1205 01:38:16,620 --> 01:38:19,790 ‫...به دریا... میرسه! 1206 01:38:21,410 --> 01:38:22,950 ‫اون به جای من... 1207 01:38:24,740 --> 01:38:26,700 ‫...به دریا نگاه می‌کنه! 1208 01:38:29,910 --> 01:38:31,540 ‫تموم شد... 1209 01:38:35,790 --> 01:38:37,450 ‫...سخت‌سازی؟ 1210 01:38:43,870 --> 01:38:45,330 !گیرت آوردم 1211 01:39:17,830 --> 01:39:20,950 ‫ارن... تو باید بدونی. 1212 01:39:20,950 --> 01:39:24,240 ما قول دادیم با هم به دریا بریم، نه؟ 1213 01:39:24,240 --> 01:39:27,200 تا حالا تو زندگی‌م بهت دروغ گفتم؟ 1214 01:39:33,990 --> 01:39:35,450 ‫آرمین... 1215 01:39:36,540 --> 01:39:40,200 چرا... تو فرار نکردی؟ 1216 01:39:45,830 --> 01:39:47,540 یه تایتان؟ 1217 01:39:51,240 --> 01:39:53,540 ‫فقط یه قدم بیا جلوتر! 1218 01:39:53,540 --> 01:39:56,700 ‫تکون بخور تا کارش رو تموم کنم! 1219 01:40:00,740 --> 01:40:03,120 ‫تو... 1220 01:40:03,120 --> 01:40:05,660 ‫...ارن یئگری؟ 1221 01:40:05,660 --> 01:40:08,450 ‫خوب نیستش! باید قبل از هر اتفاقی، بکشمش! 1222 01:40:08,450 --> 01:40:11,540 ‫اصن شبیه پدرت نیستی. 1223 01:40:13,120 --> 01:40:15,160 پدرم...؟ 1224 01:40:17,700 --> 01:40:20,660 ‫هوی... شوخی‌ت گرفته! 1225 01:40:20,660 --> 01:40:23,040 تمام راهو تا اینجا تعقیبم کرده؟ 1226 01:40:23,990 --> 01:40:28,040 ‫ارن! یه روزی، برای نجات دادنت برمی‌گردم! 1227 01:40:32,910 --> 01:40:34,540 فرار کرد؟ 1228 01:40:37,740 --> 01:40:39,410 ‫کاپیتان! 1229 01:40:39,410 --> 01:40:41,290 !مخزن گازم تموم شد 1230 01:40:41,290 --> 01:40:44,040 ‫دنبالش میرم! مخزن و شمشیرت رو بده من! 1231 01:40:44,040 --> 01:40:44,990 ‫باشه! 1232 01:40:44,990 --> 01:40:46,240 ‫بجنب! 1233 01:40:53,990 --> 01:40:56,160 ‫امروز میخوام بهتون توضیح بدم... 1234 01:40:56,160 --> 01:41:00,330 ‫...چجوری میخوایم از این تزریق، بهترین استفاده رو ببریم. 1235 01:41:01,240 --> 01:41:04,120 ‫کسی به بهش تزریق‌شده تبدیل به یه تایتان میشه، 1236 01:41:04,120 --> 01:41:08,080 ‫و کسی که مثل ارن، میتونه به تایتان تبدیل بشه رو میخوره. 1237 01:41:08,080 --> 01:41:12,740 ‫با اینکار، هرچند در ابتدا تایتان فاقد ادراک میشن، 1238 01:41:12,740 --> 01:41:17,620 ‫به انسانی تبدیل میشن که میتونه اون قدرت تایتانی رو کنترل کنه. 1239 01:41:17,620 --> 01:41:24,040 ‫علاوه‌بر‌اون، میتونیم کسی رو که دم مرگ هست رو باهاش نجات بدیم. 1240 01:41:25,540 --> 01:41:28,080 ‫ما فقط همین یدونه رو داریم. 1241 01:41:28,080 --> 01:41:31,910 ‫تصمیم استفاده ازش رو به کاپیتان لیوای محول می‌کنم. 1242 01:41:33,580 --> 01:41:35,870 ‫آره! ادامه بده! 1243 01:41:37,870 --> 01:41:40,410 ‫آرمین داره دوباره نفس می‌کشه! 1244 01:41:41,790 --> 01:41:45,290 ‫یالا! فقط به نفس کشیدن ادامه بده! 1245 01:41:46,740 --> 01:41:48,200 آرمین؟ 1246 01:41:48,200 --> 01:41:50,990 ‫کاپیتان! سرنگ رو بیار! 1247 01:41:53,580 --> 01:41:57,620 ‫آرمین رو به تایتان تبدیل می‌کنیم و مجبورش می‌کنیم برتولت رو بخوره! 1248 01:41:57,620 --> 01:41:59,870 ‫بجنب و بهش تزریق کن! 1249 01:42:02,330 --> 01:42:03,660 ‫باشه... 1250 01:42:06,540 --> 01:42:09,580 ‫کاپیتان... لیوای... 1251 01:42:09,580 --> 01:42:12,200 ‫بالاخره پیداتون کردم. 1252 01:42:12,200 --> 01:42:14,870 ‫فرمانده اروین بدجور زخمی شده! 1253 01:42:14,870 --> 01:42:18,660 ‫شکمش پاره شده... و بعضی اندام ها نابود شدن! 1254 01:42:18,660 --> 01:42:21,450 ‫خونریزی متوقف نمیشه! 1255 01:42:21,450 --> 01:42:24,910 ‫فکر کردم تزریق ممکنه بتونه کمکش کنه، ولی... 1256 01:42:24,910 --> 01:42:26,450 چی فکر می‌کنین؟ 1257 01:42:32,240 --> 01:42:33,540 ها؟ 1258 01:42:44,450 --> 01:42:47,660 ‫من تزریق رو... روی اروین انجام میدم. 1259 01:43:11,660 --> 01:43:14,080 ‫تو هم باید به خوبی من اینو بدونی! 1260 01:43:14,080 --> 01:43:18,620 ‫بدون استعداد اروین، بشریت نمیتونه تایتان ها رو شکست بده! 1261 01:43:18,620 --> 01:43:23,990 ‫هیچ فرقی... با اینکه آرمین رو... از دست بدیم نداره. 1262 01:43:23,990 --> 01:43:25,450 ‫ارن! 1263 01:43:25,450 --> 01:43:29,370 همیشه... اینجوری نبوده؟ 1264 01:43:29,370 --> 01:43:33,580 ‫اون دلیل اینه که شهر تروست رو با پوشوندن صخره نجات دادیم. 1265 01:43:33,580 --> 01:43:36,290 ‫اون هویت آنی رو فاش کرد. 1266 01:43:36,290 --> 01:43:38,950 ‫تنها دلیلی که برتولت رو نجات دادیم... 1267 01:43:38,950 --> 01:43:42,410 ‫...همش بخاطر آرمین بود! 1268 01:43:42,410 --> 01:43:46,540 ‫کسی که قراره بشریت رو نجات بده، نه منم نه فرمانده! 1269 01:43:46,540 --> 01:43:48,240 ‫آرمین‌ـه! 1270 01:43:49,580 --> 01:43:53,870 ‫کسی که بشریت رو نجات میده... فرمانده اروین‌ـه. 1271 01:43:53,870 --> 01:43:59,160 ‫وقتی که فرمانده رو زنده پیدا کردم، میخواستم کارش رو تموم کنم. 1272 01:44:00,790 --> 01:44:06,040 ‫ولی... خیلی براش آسون بود. 1273 01:44:06,040 --> 01:44:10,490 ‫با خودم گفتم که باید بیشتر از این جهنم رو تجربه کنه. 1274 01:44:14,990 --> 01:44:16,370 ‫هانجی... 1275 01:44:20,410 --> 01:44:25,120 ‫هوی... شوخیت... گرفته دیگه... 1276 01:44:25,120 --> 01:44:26,830 ‫غیرممکنه... 1277 01:44:30,870 --> 01:44:32,700 ‫کاپیتان... 1278 01:44:33,790 --> 01:44:38,830 راجب... دریا... میدونی؟ 1279 01:44:38,830 --> 01:44:43,870 ‫مهم نیست چقدر دور نگاه کنی، اون از افق رد میشه. 1280 01:44:43,870 --> 01:44:46,700 ‫یه چشمه غول‌پیکره. 1281 01:44:47,700 --> 01:44:48,660 ‫آرمین گفت- 1282 01:44:48,660 --> 01:44:51,540 ‫هوی! تمومش کن! 1283 01:44:51,540 --> 01:44:54,790 ‫یه دریا اون طرف دیوار هست... 1284 01:44:54,790 --> 01:44:58,450 ‫...و گفتش با هم میریم اونجا! 1285 01:44:58,450 --> 01:45:01,370 ‫آرمین به چیزایی بیشتر از جنگیدن اهمیت می‌داد! 1286 01:45:01,370 --> 01:45:03,700 ‫اون رویا داشت! 1287 01:45:07,370 --> 01:45:09,700 ‫همه از اینجا برین! 1288 01:45:09,700 --> 01:45:13,660 ‫میخوام اروین رو مجبور کنم برتولت رو بخوره! 1289 01:45:15,080 --> 01:45:17,830 ‫یالا. بیا بریم، میکاسا. 1290 01:45:26,450 --> 01:45:29,870 ‫بیاین با دیدن دریا شروع کنیم! 1291 01:45:29,870 --> 01:45:32,990 ‫بالاخره میبینی! واقعا وجود داره! 1292 01:45:39,370 --> 01:45:41,540 ‫من... 1293 01:45:41,540 --> 01:45:44,120 ‫میخوام به زیرزمین برم. 1294 01:45:45,160 --> 01:45:47,040 ‫واقعا که. 1295 01:45:47,040 --> 01:45:50,200 ‫عین همدیگه‌ن... 1296 01:45:50,200 --> 01:45:53,240 ‫تک تکشون عین بچه ها گریه می‌کنن... 1297 01:45:53,240 --> 01:46:00,080 ‫هر کسی باید مست چیزی باشه تا بتونه ادامه‌ش بده... 1298 01:46:00,080 --> 01:46:05,040 ‫هر کسی... برده یه چیزی بود. 1299 01:46:05,040 --> 01:46:07,450 ‫ولی بیشتر از این حرفاست. 1300 01:46:07,450 --> 01:46:09,200 ‫دریا... 1301 01:46:16,450 --> 01:46:18,910 ‫اروین! 1302 01:46:18,910 --> 01:46:21,160 ‫سنسی... 1303 01:46:21,160 --> 01:46:25,580 ‫از کجا میدونیم آدمای بیشتری... 1304 01:46:25,580 --> 01:46:29,080 ‫...بیرون دیوارا نیستن؟ 1305 01:46:37,790 --> 01:46:39,740 ‫لیوای... 1306 01:46:39,740 --> 01:46:41,490 ‫ممنون. 1307 01:46:56,580 --> 01:46:57,910 ‫کاپیتان... 1308 01:46:57,910 --> 01:47:01,370 ‫چرا... اینکارو...؟ 1309 01:47:01,370 --> 01:47:06,160 فکر می‌کنی... میتونی ببخشیش؟ 1310 01:47:06,160 --> 01:47:09,290 ‫اون هیچ انتخاب دیگه‌ای بجز شیطان شدن نداشت. 1311 01:47:10,410 --> 01:47:13,160 ‫ما کسایی بودیم که اینو میخواستیم. 1312 01:47:14,120 --> 01:47:19,200 ‫و سرآخر، وقتی که بالاخره از این جهنم آزاد شده، 1313 01:47:19,200 --> 01:47:23,040 ‫ما میخواستیم یه بار دیگه برش‌گردونیم. 1314 01:47:23,040 --> 01:47:27,490 ‫ولی بنظرم... وقتشه بذاریم استراحت کنه. 1315 01:47:30,330 --> 01:47:33,700 چرا... منو انتخاب کردی؟ 1316 01:47:34,620 --> 01:47:36,870 ‫مهم نیست چجوری بهش نگاه کنی، 1317 01:47:36,870 --> 01:47:40,990 فرمانده اروین انتخاب درست واسه برگردونن نبود؟ 1318 01:47:40,990 --> 01:47:44,410 ‫تصمیم نهایی انتخاب تو به عهده من بود. 1319 01:47:44,410 --> 01:47:45,830 ‫نه... 1320 01:47:45,830 --> 01:47:49,870 ‫من تصمیم گرفتم اینجا جایی باشه که اروین میمیره. 1321 01:47:50,990 --> 01:47:53,120 ‫من... 1322 01:47:53,120 --> 01:47:55,700 ‫...یه رویا دارم. 1323 01:47:55,700 --> 01:47:58,870 ‫یکی که از وقتی که بچه بودم داشتم... 1324 01:47:58,870 --> 01:48:02,620 ‫زمانی میرسه که ما... حقیقت دنیامون رو می‌فهمیم. 1325 01:48:02,620 --> 01:48:04,990 .و من باید بخاطرش، اونجا باشم... 1326 01:48:04,990 --> 01:48:08,450 انقدر برات مهمه؟ 1327 01:48:08,450 --> 01:48:10,370 بیشتر از پاهات؟ 1328 01:48:10,370 --> 01:48:11,990 ‫آره. 1329 01:48:11,990 --> 01:48:14,990 بیشتر از پیروزی بشریت؟ 1330 01:48:14,990 --> 01:48:16,540 ‫آره. 1331 01:48:22,700 --> 01:48:24,160 ‫اینجاست. 1332 01:48:24,160 --> 01:48:26,870 ‫زیر این، پله ها به زیرزمین هستن. 1333 01:48:26,870 --> 01:48:28,290 ‫خوبه. 1334 01:48:34,700 --> 01:48:36,080 ‫باز شد. 1335 01:48:37,370 --> 01:48:40,990 این... یه نقاشیه؟ 1336 01:48:40,990 --> 01:48:42,620 ‫بذار ببینمش. 1337 01:48:44,120 --> 01:48:46,580 ‫اون دست‌خط دکتر یئگرـه. 1338 01:48:48,450 --> 01:48:50,580 ‫«این یه طراحی نیست. 1339 01:48:50,580 --> 01:48:54,410 بجاش، از نور بازتاب شده از جسم استفاده می‌کنه 1340 01:48:54,410 --> 01:48:57,540 ‫و تصویر رو روی کاغذ مخصوص میسوزونه. 1341 01:48:57,540 --> 01:49:00,200 ‫بهش عکاسی میگن. 1342 01:49:00,200 --> 01:49:01,660 ‫من از جایی... 1343 01:49:01,660 --> 01:49:05,660 ‫بیرون دیوار ها... جایی که انسان ها به زیبایی زندگی می‌کنن اومدم. 1344 01:49:06,790 --> 01:49:09,740 ‫بشریت هلاک نشده. 1345 01:49:10,740 --> 01:49:15,040 ‫من از نژادی به نام «الدین» ها بدنیا اومدم. 1346 01:49:15,040 --> 01:49:18,950 جد ما، یمیر فریتز قدرت تایتان ها رو بدست آورد 1347 01:49:18,950 --> 01:49:21,700 ‫و به بقیه مردم ظلم کرد. 1348 01:49:21,700 --> 01:49:27,240 ‫ولی 80 سال پیش، زمانی که کشور بزرگ مارلی، جنگ عظیم تایتان ها رو پیروز شد 1349 01:49:27,240 --> 01:49:30,660 ‫و امپراطوری الدیا منحل شد... 1350 01:49:30,660 --> 01:49:36,950 پادشاه فریتز در قلمرو خودش تو پارادیس سه دیوار بزرگ ساخت 1351 01:49:36,950 --> 01:49:40,240 ‫و مردم‌ش رو در اونجا به پناهندگی گرفت. 1352 01:49:40,240 --> 01:49:42,950 ‫هرچند، نه همه‌شون رو. 1353 01:49:42,950 --> 01:49:47,290 الدین‌هایی که در سرزمین اصلی رها شدن 1354 01:49:47,290 --> 01:49:51,540 .در منطقه‌ای زندانی شدن و با تبعیض باهاشون رفتار شد 1355 01:49:51,540 --> 01:49:54,540 اون موقع، من عضو 1356 01:49:54,540 --> 01:49:59,240 ‫گروهی انقلابی به اسم «احیاطلبان الدیا» شدم. 1357 01:49:59,240 --> 01:50:04,580 ‫اونجا بود که من داینا فریتز، زنی با خون سلطنتی رو دیدم. 1358 01:50:04,580 --> 01:50:08,040 ‫که بهم یه پسر هدیه داد، زیک. 1359 01:50:08,040 --> 01:50:14,740 و برای بازپس‌گیری امپراطوری، زیک رو تربیت کردم تا سرباز مارلی بشه 1360 01:50:14,740 --> 01:50:19,490 ‫تا هفت تایتان رو به دست بیاره. 1361 01:50:19,490 --> 01:50:24,540 ‫هرچند، زیک بهمون خیانت کرد. 1362 01:50:24,540 --> 01:50:26,120 ‫رسیدیم. 1363 01:50:27,950 --> 01:50:30,990 .‫اینجا... پارادیسه 1364 01:50:30,990 --> 01:50:32,410 ‫درسته. 1365 01:50:32,410 --> 01:50:36,700 محل مجازات برای خائنان الدیایی: جزیره پارادایس 1366 01:50:36,700 --> 01:50:39,580 ‫اینجا جاییه که حبس ابدت رو میگذرونی. 1367 01:50:39,580 --> 01:50:42,040 .‫به عنوان یه تایتان خالص 1368 01:50:55,700 --> 01:50:58,990 ‫هم‌رزم هام به تایتان تبدیل شدن. 1369 01:50:58,990 --> 01:51:01,910 ‫بعدش، داینا هم. 1370 01:51:04,700 --> 01:51:07,910 ‫گریشا، من... 1371 01:51:07,910 --> 01:51:12,990 ‫مهم نیست چه شکلی بشم، قول میدم که بیام و پیدات کنم. 1372 01:51:12,990 --> 01:51:16,490 ‫داینا! 1373 01:51:27,740 --> 01:51:30,120 ‫ارن، آروم باش. 1374 01:51:30,120 --> 01:51:31,990 ‫الان تو زندانی. 1375 01:51:31,990 --> 01:51:35,290 ‫تو میکاسا بخاطر سرپیچی از مافوق، تو زندانین. 1376 01:51:35,290 --> 01:51:38,580 داشتی کابوس میدیدی، ارن؟ 1377 01:51:38,580 --> 01:51:41,910 ‫آره... درسته... 1378 01:51:41,910 --> 01:51:47,160 ‫حس می‌کنم... از طولانی ترین خوابی که تا حالا دیدم بیدار شدم. 1379 01:51:49,120 --> 01:51:52,660 ‫نه، خواب نبود... 1380 01:51:52,660 --> 01:51:54,240 ‫خاطرات... 1381 01:51:55,370 --> 01:51:57,370 ‫اون تایتان... 1382 01:51:57,370 --> 01:51:59,450 ‫اون تو بودی... 1383 01:52:01,080 --> 01:52:02,830 ‫داینا... 1384 01:52:09,870 --> 01:52:14,330 ...‫اون روز خبرچینی رو دیدم که خودشو یک افسر مارلیایی جا زده بود 1385 01:52:14,330 --> 01:52:17,450 ‫...و به احیاطلب‌ها اطلاعات میداد. 1386 01:52:17,450 --> 01:52:22,740 ‫من قدرت تایتانم رو از این مرد که اسمش «جغد» بود گرفتم. 1387 01:52:25,240 --> 01:52:30,490 ‫اگه تایتان بنیان‌گذار دست مارلی‌ها بیوفته، کار الدیا تمومه. 1388 01:52:31,540 --> 01:52:34,990 ‫پادشاه داخل دیوار ها نمیذاره این اتفاق بیوفته. 1389 01:52:34,990 --> 01:52:37,040 ‫پادشاه داخل دیوار ها مبارزه نمی‌کنه. 1390 01:52:39,160 --> 01:52:41,910 پادشاه دیوار ها، خاطرات مردمش رو دزدید 1391 01:52:41,910 --> 01:52:46,580 .و مجبورشون کرد باور کنن بشریت فرای دیوار ها هلاک شده 1392 01:52:46,580 --> 01:52:51,700 ‫باید اون پادشاه عوضی رو پیدا کنی و تایتان بنیان‌گذار رو ازش بگیری. 1393 01:52:51,700 --> 01:52:54,370 ‫این ماموریت ماست. 1394 01:52:55,620 --> 01:52:58,450 آقای یئگر بعدا در این ماموریت موفق شد 1395 01:52:58,450 --> 01:53:02,450 ‫و تایتان بنیان‌گذار رو برای فرزندش، ارن، به ارث گذاشت. 1396 01:53:02,450 --> 01:53:08,240 ‫ارن در گذشته تونسته تایتان های معمولی رو برای فرار از وضعیتی خطرناک، کنترل کنه. 1397 01:53:08,240 --> 01:53:15,330 ‫پس شاید حتی بدون خون سلطنتی، برای ارن ممکن باشه که بتونه از اون قدرت به درستی استفاده کنه. 1398 01:53:15,330 --> 01:53:17,700 ‫درسته... 1399 01:53:17,700 --> 01:53:22,080 ‫فقط تو اون لحظه، احساس کردم همه‌چیز به هم مرتبط شدن. 1400 01:53:24,540 --> 01:53:27,290 ‫من داینا فریتز هستم. 1401 01:53:27,290 --> 01:53:30,370 ‫من از نسل خانواده سلطنتی هستم. 1402 01:53:30,370 --> 01:53:34,080 .‫اگه کسی با خون سلطنتی به تایتان تبدیل بشه و من باهاش تماس پیدا کنم 1403 01:53:34,080 --> 01:53:38,660 ‫ممکنه بتونم از قدرت تایتان بنیان‌گذار استفاده کنم. 1404 01:53:38,660 --> 01:53:42,080 ‫درسته... فقط یه احتماله... 1405 01:53:42,080 --> 01:53:47,740 ولی اگه این احتمال رو بدونن، ارتش چه بلایی سر هیستوریا میاره؟ 1406 01:53:50,620 --> 01:53:54,870 ‫شش سال بعد از اولین حمله تایتان عظیم‌الجثه... 1407 01:53:55,830 --> 01:53:59,790 ‫به پناهنده ها اجازه داده شد تا به شهرشون برگردن. 1408 01:53:59,790 --> 01:54:05,330 ‫و پیشاهنگ ها یکبار دیگه، سفر خودشون رو فراتر از دیوار ماریا ادامه دادند. 1409 01:54:10,080 --> 01:54:12,040 ‫خانواده تشکیل بده. 1410 01:54:12,040 --> 01:54:13,080 ‫ها‌؟ 1411 01:54:13,080 --> 01:54:16,540 ‫همسرت، بچه‌ت، همسایه‌‌ت اگه لازم شد... 1412 01:54:16,540 --> 01:54:19,080 ‫کسی رو داخل دیوار ها دوست داشته باش. 1413 01:54:20,910 --> 01:54:23,990 ‫اگه نتونی اینکارو بکنی، این فقط تکرار میشه. 1414 01:54:23,990 --> 01:54:28,910 ‫همون سرگذشت... همون اشتباهات... بار ها و بار ها... 1415 01:54:28,910 --> 01:54:34,540 ‫برای نجات میکاسا، آرمین و بقیه، باید تا تهش رو بری 1416 01:54:34,540 --> 01:54:39,200 ‫میکاسا؟ آرمین؟ اونا کی هستن؟ 1417 01:54:39,200 --> 01:54:42,620 ‫کی میدونه؟ مطمئن نیستم... 1418 01:54:42,620 --> 01:54:44,700 ‫اینا خاطرات کی هستن؟ 1419 01:54:53,410 --> 01:54:58,160 ‫اینجا جاییه که مردم الدیا به تایتان تبدیل میشن. 1420 01:54:58,160 --> 01:55:01,120 ‫و... اونطرف‌ش... 1421 01:55:17,120 --> 01:55:19,160 ‫ببین! 1422 01:55:19,160 --> 01:55:21,910 ‫بهت گفته بودم، ارن! 1423 01:55:21,910 --> 01:55:25,330 ‫یه چشمه نمکی خیلی بزرگ که تاجر ها کل عمرشون رو صرفش کنن 1424 01:55:25,330 --> 01:55:28,620 ‫و هنوز نتونن کل‌ نمک‌ش رو بیرون بکشن. 1425 01:55:28,620 --> 01:55:32,790 !‫چیزایی که راجبش حرف می‌زدم، اشتباه نبودن 1426 01:55:34,950 --> 01:55:36,790 ‫آره... 1427 01:55:36,790 --> 01:55:40,040 ‫خیلی بزرگه... 1428 01:55:43,660 --> 01:55:46,700 ‫دیدی، ارن! بیرون دیوار ها- 1429 01:55:46,700 --> 01:55:48,620 ‫یه دریا هست. 1430 01:55:51,410 --> 01:55:55,740 ‫اونطرف دریا... آزادیه. 1431 01:55:57,830 --> 01:56:00,740 ‫این چیزی بود که همیشه بهش باور داشتم. 1432 01:56:05,200 --> 01:56:07,450 ‫ولی در اشتباه بودم. 1433 01:56:08,660 --> 01:56:13,990 ‫اونطرف دریا... دشمنه! 1434 01:56:13,990 --> 01:56:19,580 ‫تک تک اینا دقیقا همونجوریه که تو خاطرات پدرم دیدم. 1435 01:56:27,620 --> 01:56:29,080 ‫هی... 1436 01:56:31,200 --> 01:56:36,290 ‫اگه همه دشمن هامون... که اونجا هستن رو بکشیم... 1437 01:56:36,290 --> 01:56:40,580 ‫...ما بالاخره... آزاد میشیم؟