1 00:00:26,499 --> 00:00:29,499 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:33,500 --> 00:00:35,250 ‫اُلی، ایدا. 3 00:00:35,833 --> 00:00:36,667 ‫مامان داره میاد. 4 00:00:56,583 --> 00:00:57,875 ‫زود باش، این طرف. 5 00:00:58,750 --> 00:01:04,254 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 6 00:01:14,458 --> 00:01:15,958 ‫دخترها! 7 00:01:15,958 --> 00:01:17,208 ‫مامان! 8 00:01:17,208 --> 00:01:18,625 ‫رُز! 9 00:01:18,625 --> 00:01:20,708 ‫مامان کجایی؟ 10 00:01:21,667 --> 00:01:22,667 ‫مامان جون! 11 00:01:22,667 --> 00:01:24,958 ‫کمک‌مون کن! مامان! 12 00:01:45,428 --> 00:01:47,428 ‫«نفست را حبس کن» 13 00:01:48,512 --> 00:01:55,512 ‫ترجمه از «آیــدا و مــــریم» ‫:::. Ayda.NDR & marYam .::: 14 00:02:08,842 --> 00:02:11,842 ‫[اوکلاهوما، پندهندل - 1933] 15 00:02:12,917 --> 00:02:16,750 ‫پروردگارا، از تو می‌خواهیم ‫که طوفان را دور نگه ‌داری. 16 00:02:17,500 --> 00:02:18,833 ‫گرد و غبار را بخوابان. 17 00:02:19,625 --> 00:02:22,333 ‫بابت شغلی که برای هنری مهیا کردی ‫از تو سپاسگزاریم. 18 00:02:22,917 --> 00:02:24,583 ‫حافظ مسافران باش. 19 00:02:25,792 --> 00:02:28,875 ‫هنری را به سلامت تا پایان سفرش برسان. 20 00:02:30,208 --> 00:02:32,333 ‫بگذار به اندازه کافی درآمد داشته باشد ‫تا خانه‌مان را تمام کند. 21 00:02:33,083 --> 00:02:34,208 ‫بذر بیفشان. 22 00:02:35,542 --> 00:02:36,542 ‫کمکم کن. 23 00:02:37,542 --> 00:02:41,667 ‫به من کمک کن تا موهبت‌هایی را که به من داده‌ای ببینم، ‫نه چیزهایی را که از من گرفته‌ای. 24 00:02:43,042 --> 00:02:46,792 ‫کمکم کن که رُز و اُلی را صحیح و سالم نگه دارم. 25 00:02:47,625 --> 00:02:50,292 ‫نگذار مثل سایر بچه‌ها مریض شوند. 26 00:02:54,667 --> 00:02:57,875 ‫رُز، یه کم کاه بریز پایین، عزیزم. 27 00:02:58,375 --> 00:02:59,375 ‫فقط یه کم. 28 00:03:00,667 --> 00:03:02,042 ‫باید صرفه‌جویی کنیم. 29 00:03:06,542 --> 00:03:09,458 ‫مرا کبود کن، خونم را بریز، 30 00:03:09,458 --> 00:03:12,500 ‫اگر این گونه می‌توانم ‫از یک تار موی سرشان محافظت کنم. 31 00:03:25,333 --> 00:03:27,125 ‫لطفاً ایدا رو از جانب من ببوس. 32 00:03:27,792 --> 00:03:30,708 ‫به او قول بده که من با امیال شیطانیم 33 00:03:30,708 --> 00:03:33,917 ‫مبارزه می‌کنم تا دوبار بتوانیم با هم باشیم. 34 00:03:34,918 --> 00:03:37,918 ‫[ایدا جون بلوم] 35 00:03:37,958 --> 00:03:39,208 ‫همه‌مون. 36 00:03:40,209 --> 00:03:41,709 ‫[وفات: سوم ژوئن 1928] 37 00:03:41,740 --> 00:03:43,410 ‫[تا آمدنت به خواب می‌روم] 38 00:03:44,209 --> 00:03:45,409 ‫اونو یادته؟ 39 00:03:47,042 --> 00:03:50,875 ‫و وقتی امشب بیدار می‌مانم، ‫نگرانی را از قلبم دور کن. 40 00:03:51,833 --> 00:03:55,333 ‫با خوابی آرام مرا پاداش ده. 41 00:03:58,208 --> 00:03:59,208 ‫آمین. 42 00:04:00,333 --> 00:04:02,458 ‫از بابات خواستم اینو تعمیر کنه. 43 00:04:02,458 --> 00:04:04,208 ‫ولی وقت نکرد. 44 00:04:08,042 --> 00:04:10,167 ‫به نظرت فیلادلفیا هم میره؟ 45 00:04:12,083 --> 00:04:15,042 ‫نه، خیلی سمت شرقه. 46 00:04:17,167 --> 00:04:18,583 ‫من می‌خوام برم. 47 00:04:19,792 --> 00:04:21,500 ‫می‌خوام ببینم چه شکلیه. 48 00:04:24,083 --> 00:04:25,333 ‫شاید تابستون بعدی رفتیم. 49 00:04:27,375 --> 00:04:28,958 ‫اگه بذرها جوونه بزنن. 50 00:04:31,375 --> 00:04:32,833 ‫در رو پشت سرم قفل کن. 51 00:04:48,875 --> 00:04:51,667 ‫وقتی می‌خونم انگشتم رو دنبال کن، باشه؟ 52 00:04:57,708 --> 00:04:59,708 ‫«مردِ خاکستری همسر زیبا 53 00:04:59,708 --> 00:05:03,667 ‫و پنج فرزندش را در اتاق خواب حبس کرد، ‫سپس خاکه زغال‌ها را جمع کرد. 54 00:05:04,333 --> 00:05:08,833 ‫قصد داشت آن شش فرشته را بسوزاند، ‫ولی سرنوشت یک قربانی دیگر نیز در ذهن داشت. 55 00:05:10,000 --> 00:05:11,458 ‫با زبانه کشیدن شعله‌ها، 56 00:05:11,958 --> 00:05:14,417 ‫مردِ خاکستری فهمید که پیراهنش آتش گرفته. 57 00:05:14,958 --> 00:05:16,292 ‫راه فراری نبود. 58 00:05:16,792 --> 00:05:18,208 ‫شعله‌ها وی را در برگرفتند. 59 00:05:19,375 --> 00:05:23,542 ‫اکنون در میان طوفان گرد و غبار، ‫خاکسترهای مرد خاکستری در هوا می‌وزند. 60 00:05:23,542 --> 00:05:24,708 ‫در تاریکی شب قدم بر می‌دارد. 61 00:05:25,833 --> 00:05:28,583 ‫اگر ماسک به صورت نداشته باشید، ‫خاکسترش را تنفس می‌کنید، 62 00:05:28,583 --> 00:05:30,750 ‫و وی مجبورتان می‌کند ‫که کارهای وحشتناکی انجام دهید.» 63 00:05:32,269 --> 00:05:34,269 ‫در قفله؟ بذارش پشت در! 64 00:05:34,270 --> 00:05:35,970 ‫نه. نمی‌تونیم پشت در بذاریمش. 65 00:05:35,971 --> 00:05:36,971 ‫چرا؟ 66 00:05:36,972 --> 00:05:37,972 ‫چون 67 00:05:37,973 --> 00:05:38,973 ‫اون 68 00:05:38,974 --> 00:05:40,974 ‫می‌تونه مثل گرد و غبار پراکنده بشه 69 00:05:40,975 --> 00:05:42,975 ‫و از لای درز پنجره‌ها بیاد تو، 70 00:05:42,976 --> 00:05:44,976 ‫و ممکنه تنفسش کنیم. 71 00:05:53,515 --> 00:05:54,515 ‫همین اتفاق برای مامان افتاده. 72 00:05:54,516 --> 00:05:55,890 ‫تنفسش کرده. 73 00:05:55,890 --> 00:05:56,517 ‫نه. 74 00:05:56,518 --> 00:05:58,518 ‫مامان به‌خاطر ایدا 75 00:05:58,519 --> 00:06:00,263 ‫ناراحت و پریشون بود، 76 00:06:00,264 --> 00:06:02,264 ‫و نمی‌خوابید. 77 00:06:19,375 --> 00:06:20,625 ‫می‌تونید باهام بیاید. 78 00:06:26,208 --> 00:06:29,875 ‫نمی‌خوام تو چادر بمونن، ‫که همین یه چیزم که داریم از دست بدیم. 79 00:06:33,000 --> 00:06:35,000 ‫و دخترمون رو اونجا نمی‌ذارم. 80 00:06:37,167 --> 00:06:38,250 ‫تک و تنها. 81 00:07:02,000 --> 00:07:03,083 ‫دختر... 82 00:07:41,792 --> 00:07:44,792 ‫هنری چطور هفته پیش عازم شد؟ 83 00:07:44,792 --> 00:07:46,625 ‫- خب... ‫- آره؟ 84 00:07:46,625 --> 00:07:48,292 ‫همراه چند نفر دیگه رفت. 85 00:07:50,667 --> 00:07:52,042 ‫آخرین مرد ایستاده. 86 00:07:54,708 --> 00:07:56,625 ‫- وای، شرمنده. ‫- اشکال نداره. 87 00:07:56,625 --> 00:07:58,958 ‫نمی‌رسم تمیز کنم. 88 00:08:05,625 --> 00:08:07,333 ‫کل شب این طور بوده. 89 00:08:07,333 --> 00:08:09,792 ‫همون سرماخوردگیه که شیوع پیدا کرده؟ 90 00:08:09,792 --> 00:08:12,625 ‫اولش سرماخوردگی ساده بود، ‫ولی بدتر شد. 91 00:08:12,625 --> 00:08:14,625 ‫دکتر کاکس میگه ذات‌الریه‌س. 92 00:08:17,125 --> 00:08:18,375 ‫واگیردار نیست. 93 00:08:18,958 --> 00:08:21,250 ‫دکتر میگه به‌خاطر گرد و غبار زیاده. 94 00:08:21,750 --> 00:08:23,333 ‫یعنی باید چی کارش کنیم؟ 95 00:08:26,917 --> 00:08:27,958 ‫مثل نبرده. 96 00:09:28,917 --> 00:09:30,625 ‫توماس ناخوش‌احوال بوده. 97 00:09:30,625 --> 00:09:33,458 ‫خب، باید ببرنش پیش اون دعانویس تو گایمن. 98 00:09:33,458 --> 00:09:36,958 ‫ورم مفاصل انگشت‌های یه پیرمرده رو شفا داد. 99 00:09:36,958 --> 00:09:39,167 ‫استخون‌هاش صحیح و سالم شدن. 100 00:09:41,625 --> 00:09:44,083 ‫خوب شد دخترها رو آوردی، مارگارت. 101 00:09:47,667 --> 00:09:48,917 ‫چطور؟ 102 00:09:51,333 --> 00:09:53,625 ‫به گمونم نشنیدی چه بلایی سر خانواده کالاباش اومده. 103 00:09:53,625 --> 00:09:55,333 ‫باباهه گفت در قفل بوده. 104 00:09:55,333 --> 00:09:57,875 ‫ولی یه ولگرد وارد خونه شده. 105 00:09:57,875 --> 00:09:59,167 ‫کابینت غذاها رو غارت کرده. 106 00:09:59,167 --> 00:10:00,875 ‫دیدن نون خشک‌های روی بچه رو می‌خورده. 107 00:10:00,875 --> 00:10:03,292 ‫نه، بردی، نون خشک‌ها رو خورده بوده. 108 00:10:03,292 --> 00:10:05,375 ‫به بچه زل زده بوده. 109 00:10:05,375 --> 00:10:06,708 ‫حتماً خیلی گرسنه بوده. 110 00:10:06,708 --> 00:10:09,500 ‫گرسنگی دلیل نمیشه اون جور به بچه زل بزنه. 111 00:10:09,500 --> 00:10:10,458 ‫فقط زل زده. 112 00:10:10,458 --> 00:10:13,792 ‫و قطعاً کاری که بعدش کرده رو توجیه نمی‌کنه. 113 00:10:17,333 --> 00:10:19,000 ‫دست و پای باباهه رو بسته 114 00:10:19,875 --> 00:10:23,417 ‫و مجبورش کرده کشتن زن و بچه‌هاش رو تماشا کنه. 115 00:10:23,417 --> 00:10:24,958 ‫مثل خوک دل و روده‌شون رو کشیده بیرون. 116 00:10:26,167 --> 00:10:28,000 ‫همین جوریش به کارای خونه نمی‌رسم، 117 00:10:28,542 --> 00:10:30,667 ‫چطور باید حواسم به این آدمای شرور باشه؟ 118 00:10:32,083 --> 00:10:33,250 ‫گوش به زنگ و آماده باش. 119 00:10:33,750 --> 00:10:34,750 ‫همیشه. 120 00:10:35,667 --> 00:10:36,958 ‫طرف رو گرفتن؟ 121 00:10:37,458 --> 00:10:38,458 ‫همون ولگرده. 122 00:10:39,042 --> 00:10:40,083 ‫نه، هنوز که نه. 123 00:10:40,083 --> 00:10:41,625 ‫و با عقل جور در نمیاد. 124 00:10:41,625 --> 00:10:43,833 ‫کسی رفتنش رو ندیده. 125 00:10:43,833 --> 00:10:47,375 ‫انگار دود شده رفته تو هوا. 126 00:10:52,167 --> 00:10:53,625 ‫یا پیغمبر. 127 00:10:55,542 --> 00:10:57,292 ‫وای خدا. 128 00:11:14,292 --> 00:11:16,250 ‫امروز نرید. 129 00:11:16,250 --> 00:11:17,333 ‫سعی می‌کنم. 130 00:11:17,333 --> 00:11:19,583 ‫خیلی باد میاد. ‫حتماً قراره طوفان بشه. 131 00:11:19,583 --> 00:11:20,750 ‫همیشه هوا طوفانیه. 132 00:11:20,750 --> 00:11:23,833 ‫ولی آدما تو این طوفان می‌میرن، ‫و با این درشکه در معرضش هستید، استر. 133 00:11:23,833 --> 00:11:25,000 ‫بدون حفاظ. 134 00:11:27,000 --> 00:11:30,458 ‫فقط حواست باشه ‫توماس و جیکوب بیرون نرن. 135 00:11:31,458 --> 00:11:33,333 ‫تر و تمیز باشن. ‫درز و شکاف‌های خونه رو بگیر. 136 00:11:33,333 --> 00:11:35,500 ‫بازم گرد و خاک میاد تو. 137 00:11:35,500 --> 00:11:37,667 ‫عجیب‌ترین جاها خاک گرفته. 138 00:11:40,292 --> 00:11:43,833 ‫دیشب خواب دیدم... 139 00:11:44,792 --> 00:11:47,583 ‫یکسره سرفه می‌کرد. 140 00:11:49,875 --> 00:11:53,958 ‫منم یه دستمال برداشتم ‫و فرو کردم تو دهنش. 141 00:11:54,667 --> 00:11:58,083 ‫چندین بار. 142 00:12:05,458 --> 00:12:06,625 ‫ببخشید. 143 00:12:08,333 --> 00:12:10,542 ‫باید پسرهام رو از اینجا ببرم. 144 00:12:25,583 --> 00:12:27,917 ‫آروم باش. آروم. 145 00:13:09,000 --> 00:13:11,958 ‫دخترها، ریسمان رو بگیرید ‫وگرنه تو گرد و خاک گم می‌شید. 146 00:13:12,708 --> 00:13:13,917 ‫اُلی کجاست؟ 147 00:13:14,417 --> 00:13:15,542 ‫نمی‌بینمش. 148 00:13:47,567 --> 00:13:49,192 ‫بابام رو می‌خوام. 149 00:13:49,193 --> 00:13:50,193 ‫می‌دونم. 150 00:13:50,394 --> 00:13:52,194 ‫اصلاً کجا رفته؟ 151 00:13:53,817 --> 00:13:55,817 ‫- داره پل می‌سازه. ‫- آره. 152 00:13:56,817 --> 00:13:57,817 ‫یه فکری دارم. 153 00:14:06,148 --> 00:14:08,148 ‫یه خط 154 00:14:09,690 --> 00:14:11,690 ‫برای هر روزی که بابا نیست. 155 00:14:15,982 --> 00:14:17,182 ‫از چی ترسیدی؟ 156 00:14:18,689 --> 00:14:19,689 ‫اون مرد... 157 00:14:20,856 --> 00:14:22,856 ‫که بیرونه. 158 00:14:23,817 --> 00:14:25,625 ‫کدوم مرد؟ 159 00:14:30,125 --> 00:14:31,208 ‫همین جا بمونید. 160 00:14:32,250 --> 00:14:33,750 ‫مامان، نرو بیرون. 161 00:15:01,792 --> 00:15:03,167 ‫مرد خاکستری؟ 162 00:15:04,167 --> 00:15:05,875 ‫با این کتاب ترسوندیش، رُز. 163 00:15:07,917 --> 00:15:10,042 ‫مگه نگفتم بندازش دور؟ 164 00:15:10,042 --> 00:15:11,167 ‫چرا. 165 00:15:15,125 --> 00:15:17,542 ‫این باید جلوی گرد و خاک رو بگیره، خب؟ 166 00:15:21,125 --> 00:15:22,375 ‫اون مرد چی؟ 167 00:15:25,750 --> 00:15:27,583 ‫ولگردی که ناپدید شده. 168 00:15:27,583 --> 00:15:29,333 ‫کسی بیرون خونه نیست. 169 00:15:29,833 --> 00:15:31,083 ‫می‌فهمی؟ 170 00:15:38,426 --> 00:15:40,426 ‫این داستان... 171 00:15:40,427 --> 00:15:41,427 ‫واقعی نیست. 172 00:15:42,301 --> 00:15:43,301 ‫چرا. 173 00:15:44,801 --> 00:15:46,801 ‫مثل یه رویا 174 00:15:47,967 --> 00:15:48,967 ‫در طول روز. 175 00:15:51,167 --> 00:15:52,208 ‫اینو می‌برم. 176 00:16:01,167 --> 00:16:02,667 ‫میشه درباره‌ی گندم حرف بزنی؟ 177 00:16:15,292 --> 00:16:17,833 همون سال اول که کاشتیم‌شون، حسابی رشد کردن، 178 00:16:26,833 --> 00:16:31,542 ‫وقتی باد می‌وزید، ‫مثل دریا موج می‌زدن. 179 00:16:36,500 --> 00:16:41,208 ‫و یه روز بین گندم‌های بلند ‫قایم موشک بازی کردیم. 180 00:16:43,875 --> 00:16:44,875 ‫زود باش. 181 00:16:45,667 --> 00:16:47,292 ‫بجنب. 182 00:16:47,292 --> 00:16:51,083 ‫بین‌ گندم‌ها قایم می‌شدین، ‫و من نمی‌دیدم‌تون. 183 00:16:52,792 --> 00:16:54,958 ‫ولی همیشه صدای خنده‌هاتوت رو می‌شنیدم. 184 00:16:57,792 --> 00:16:59,208 ‫یه روز بی‌نقص بود. 185 00:17:08,875 --> 00:17:09,958 ‫شب بخیر. 186 00:17:45,917 --> 00:17:47,417 ‫مامان، پاشو! 187 00:17:47,417 --> 00:17:49,542 ‫چیه؟ چی شده؟ 188 00:17:50,125 --> 00:17:52,333 ‫اُلی راست می‌گفت. یکی بیرونه. 189 00:17:59,542 --> 00:18:00,625 ‫می‌بینی؟ 190 00:18:30,250 --> 00:18:31,208 ‫همین جا صبر کنید. 191 00:20:28,500 --> 00:20:29,750 ‫جیکوب ـه. 192 00:20:30,708 --> 00:20:32,000 ‫پسر استر. 193 00:20:33,000 --> 00:20:35,542 ‫حتماً درشکه تو طوفان چپ کرده. 194 00:20:39,750 --> 00:20:40,917 ‫استر کجاست؟ 195 00:20:40,917 --> 00:20:42,000 ‫نمی‌دونم. 196 00:20:43,167 --> 00:20:45,208 ‫توماس تنها زیر درشکه قایم شده بود، 197 00:20:45,750 --> 00:20:48,000 ‫اونقدر ترسیده بود که به زور کشیدمش بیرون. 198 00:20:48,917 --> 00:20:51,500 ‫احتمالاً وقتی رفته دنبال جیکوب بگرده ‫اونجا گذاشتتش. 199 00:21:37,792 --> 00:21:39,917 ‫مشیت الهی رو می‌بینید. 200 00:21:46,875 --> 00:21:48,500 ‫روزی‌دهنده داناییه. 201 00:21:49,583 --> 00:21:52,458 ‫فقط باید ایمانت رو حفظ کنی. 202 00:21:52,458 --> 00:21:55,083 ‫ایمان به اینکه برای جیکوب حکمت و نقشه داشته. 203 00:21:55,875 --> 00:21:59,625 ‫نقشه‌ای که از درک و فهم ما خیلی مهم‌تره. 204 00:22:00,250 --> 00:22:04,333 ‫به گمونم بعضی چیزا از کنترل ما خارجه. 205 00:22:04,333 --> 00:22:05,792 ‫بعضیی چیزا نیست. 206 00:22:08,292 --> 00:22:11,125 ‫نمیشه همه چی رو واگذار کرد به خدا، 207 00:22:11,792 --> 00:22:14,000 ‫که حکمت خداوند بوده وگرنه می‌میرن. 208 00:22:14,667 --> 00:22:15,958 ‫همگی اینجا دفن می‌شیم. 209 00:22:15,958 --> 00:22:17,708 ‫به نظر من که این خودبزرگ‌بینی ـه. 210 00:22:18,708 --> 00:22:20,458 ‫بهتر از خاک کردن بچه‌هامونه. 211 00:22:21,167 --> 00:22:22,667 ‫سعی کردم از اینجا برم. 212 00:22:22,667 --> 00:22:23,750 ‫تو طوفان. 213 00:22:24,583 --> 00:22:26,292 ‫نمی‌تونم وضع هوا رو عوض کنم، مارگارت. 214 00:22:26,292 --> 00:22:27,708 ‫نمی‌تونم بارونیش کنم. 215 00:22:28,208 --> 00:22:29,750 ‫چه خاکی تو سرم بریزم؟ 216 00:22:29,750 --> 00:22:30,917 ‫جارو بکشی بد نیست. 217 00:23:30,583 --> 00:23:32,083 ‫سر و مر و گنده‌س. 218 00:23:33,875 --> 00:23:35,458 ‫خون‌دماغ شد. 219 00:23:36,000 --> 00:23:37,292 ‫بند نمی‌اومد. 220 00:23:38,125 --> 00:23:40,333 ‫هوا خشکه. 221 00:23:41,000 --> 00:23:42,125 ‫به گمونم علتش همینه. 222 00:23:43,250 --> 00:23:44,375 ‫گمان می‌کنید؟ 223 00:23:51,792 --> 00:23:54,833 ‫بعد از جریان اُلی و ایدا، من... 224 00:23:55,417 --> 00:23:56,417 ‫نگرانم. 225 00:23:57,167 --> 00:23:59,583 ‫ایدا هم خون‌دماغ می‌شد. 226 00:24:02,000 --> 00:24:07,000 ‫استر گفت گرد و خاک باعث بیماری توماس شده. 227 00:24:08,875 --> 00:24:09,875 ‫هوا. 228 00:24:13,625 --> 00:24:17,000 ‫ماسک فروشی دارم. 229 00:24:20,167 --> 00:24:21,417 ‫ممکنه موثر باشه. 230 00:24:24,542 --> 00:24:26,125 ‫قرص خواب که می‌خورید؟ 231 00:24:27,583 --> 00:24:28,958 ‫خب، یه توصیه بهتون بکنم؟ 232 00:24:28,958 --> 00:24:33,000 ‫تا حد امکان درزها رو بپوشونید و ماسک بزنید. 233 00:24:34,292 --> 00:24:35,333 ‫آروم باشید. 234 00:24:54,458 --> 00:24:56,208 ‫مامان، بیداری؟ 235 00:25:08,167 --> 00:25:10,958 ‫ما نباید تو اتاق شما بخوابیم. 236 00:25:10,958 --> 00:25:13,500 ‫فقط به اندازه‌ی پوشوندن ‫درز و سوراخ‌های یه اتاق پارچه دارم. 237 00:25:16,125 --> 00:25:19,125 ‫اگه باز اون طور بشی چی؟ ‫اگه دوباره بیخواب بشی؟ 238 00:25:23,458 --> 00:25:26,583 ‫متوجه نیستی که گرد و خاک ‫از تمام سوراخ‌ها میاد تو؟ 239 00:25:27,208 --> 00:25:31,542 ‫واسه همین پسرعمه‌ت توماس مریضه ‫و واسه همین خون دماغ شدی. 240 00:25:32,083 --> 00:25:35,792 ‫می‌خوام از اینجا برم. ‫برم پیش بابا. 241 00:25:37,083 --> 00:25:39,958 ‫وقتی بابات پول بیشتر بفرسته ‫با قطار بعدی می‌ریم. 242 00:25:41,333 --> 00:25:42,333 ‫قول میدم. 243 00:26:04,333 --> 00:26:05,917 ‫کسی نامه نداشته؟ 244 00:26:06,875 --> 00:26:09,583 ‫وقتی نامه‌ی بعدی هنری برسه ‫از اینجا می‌ریم. 245 00:26:11,833 --> 00:26:16,417 ‫به گمونم خبر نداری. ‫خدمات پستی متوقف شده. 246 00:26:16,417 --> 00:26:21,167 ‫اونقدر شن و ماسه تلنبار شده ‫که یه قطار تو وودوارد از ریل خارج شده. 247 00:26:21,167 --> 00:26:25,792 ‫تمام مسافرها کشته شدن ‫جز یه الاغ که تو واگن باربری بوده. 248 00:26:25,792 --> 00:26:28,417 ‫به نظر میاد حالا حالا پیش خودمونی. 249 00:26:30,708 --> 00:26:31,708 ‫عجب. 250 00:26:41,167 --> 00:26:42,833 ‫خبری از اون ولگرد نیست؟ 251 00:26:45,000 --> 00:26:49,708 ‫خب، الان همه فکر می‌کنن شاید کار پدره بوده. 252 00:26:50,708 --> 00:26:54,167 ‫بچه‌هاش رو کشته ‫و داستان ولگرد رو سرهم کرده. 253 00:26:55,000 --> 00:26:58,333 ‫همسایه‌مون گفت قبل این اتفاق ‫رفتارش عجیب بوده، 254 00:26:59,917 --> 00:27:02,042 ‫کلاً یه مرد متفاوت بوده. 255 00:27:03,375 --> 00:27:04,458 ‫بهش فکر کنید. 256 00:27:05,875 --> 00:27:09,250 ‫کسی اومدن و رفتن ولگرد رو ندیده. 257 00:27:44,625 --> 00:27:46,125 ‫لباس خوابت رو بپوش، عزیزم. 258 00:28:45,333 --> 00:28:47,167 ‫- مگه نگفتم در رو ببند؟ ‫- بستم. 259 00:28:47,167 --> 00:28:49,083 ‫اون گاو زنده نگه‌مون داشته. 260 00:28:49,083 --> 00:28:51,667 ‫داره از گرسنگی تلف میشه ‫و ممکن بود بلایی چیزی سرش بیاد. 261 00:28:51,667 --> 00:28:53,167 ‫- ممکن بود بمیره. ‫- من بستم. 262 00:28:53,167 --> 00:28:54,625 ‫خب، باید محکم‌تر می‌بستی. چیه؟ 263 00:28:54,626 --> 00:28:56,626 ‫مرد خاکستری گاو رو بیرون کرده. 264 00:28:56,642 --> 00:28:57,417 ‫بس کن. 265 00:28:57,417 --> 00:29:00,667 ‫مرد خاکستری نداریم، فهمیدی؟ 266 00:29:08,917 --> 00:29:10,333 ‫برو کارات رو تموم کن. 267 00:29:40,417 --> 00:29:41,417 ‫رُز. 268 00:29:43,583 --> 00:29:45,375 ‫یه کم کاه بریز پایین، باشه؟ 269 00:29:56,042 --> 00:29:57,708 ‫ببخشید حرفمون شد ولی... 270 00:30:39,500 --> 00:30:40,833 ‫رُز! 271 00:30:46,333 --> 00:30:48,667 ‫تو انبار کی رو دیدی؟ 272 00:30:54,662 --> 00:30:56,662 ‫بهت گفتم که مرد خاکستری. 273 00:31:00,458 --> 00:31:02,167 ‫فکر کردم گفتی واقعی نیست. 274 00:31:03,125 --> 00:31:04,667 ‫دلیل نمیشه کسی اون بیرون... 275 00:31:11,583 --> 00:31:12,583 ‫همین جا بمونید. 276 00:31:23,792 --> 00:31:28,458 ‫بیا بیرون وگرنه به خدا قسم ‫کل انبار رو به آتیش می‌کشم. 277 00:31:48,625 --> 00:31:50,708 ‫گفتم پایین بمونید. 278 00:31:51,292 --> 00:31:52,708 ‫می‌ترسیم. 279 00:32:04,125 --> 00:32:05,417 ‫برید عقب، دخترها. 280 00:32:18,375 --> 00:32:19,375 ‫تو کی هستی؟ 281 00:32:21,958 --> 00:32:23,583 ‫برادر والِس گریدی هستم. 282 00:32:25,917 --> 00:32:27,250 ‫آزارم به کسی نمی‌رسه، خانم. 283 00:32:28,958 --> 00:32:29,958 ‫فقط یه سرپناه لازم داشتم. 284 00:32:31,417 --> 00:32:33,458 ‫هنری گفت شما یه انبار دارید. 285 00:32:33,458 --> 00:32:35,625 ‫هنری؟ 286 00:32:35,625 --> 00:32:37,583 ‫مگه کتش رو نمی‌بینید تنمه؟ 287 00:32:39,167 --> 00:32:40,167 ‫کُشتیش؟ 288 00:32:40,958 --> 00:32:44,000 ‫معلومه که نه، خانم. من مرد خدام. 289 00:32:45,708 --> 00:32:49,708 ‫در مسیرم به غرب برای کار توقف کردم 290 00:32:49,708 --> 00:32:52,417 ‫و برادر هنری اینو بهم داد، 291 00:32:53,958 --> 00:32:56,000 ‫و ازم خواست به شما سر بزنم. 292 00:32:56,917 --> 00:32:58,750 ‫چرا در نزدی؟ 293 00:32:58,750 --> 00:33:02,917 ‫به محض سرپا شدن ‫قصد داشتم همین کار رو بکنم، خانم. 294 00:33:03,833 --> 00:33:08,042 ‫به‌خاطر پای چلاقم تو طوفان گیر کردم. 295 00:33:09,583 --> 00:33:10,708 ‫گفتم خیلی ناخوش‌احوالم. 296 00:33:10,708 --> 00:33:14,125 ‫نمی‌خواستم دخترها، و شما رو بترسونم. 297 00:33:16,167 --> 00:33:17,125 ‫رُز هستی، درسته؟ 298 00:33:18,375 --> 00:33:20,458 ‫و شما هم مارگارت هستید. 299 00:33:26,458 --> 00:33:27,875 ‫آخه هنری بهم می‌گفت. 300 00:33:29,333 --> 00:33:31,500 ‫با تعطیلی قطارها، پست خیلی کُند پیش میره. 301 00:33:35,250 --> 00:33:38,542 ‫باید بری. همین حالا. 302 00:33:38,542 --> 00:33:42,875 ‫می‌تونم خرجم رو بدم. ‫این روزها مردم به کلام خداوند نیازمندن. 303 00:33:42,875 --> 00:33:45,625 ‫- مردم به بارون نیاز دارن. ‫- با دعا کردن بارون میاد، خانم. 304 00:33:45,625 --> 00:33:48,417 ‫برو بیرون! برو! 305 00:33:53,000 --> 00:33:57,875 ‫فقط اینکه گاوتون داره از گرسنگی تلف میشه، ‫که یعنی شما قراره به این سرنوشت دچار بشید. 306 00:33:59,083 --> 00:34:00,333 ‫درست میگم؟ 307 00:34:02,333 --> 00:34:05,125 ‫شیرش خشک شده. ‫می‌تونم دوباره سرپاش کنم. 308 00:34:06,458 --> 00:34:09,208 ‫- باشه. چیزی نیست. چیزی نیست. ‫- وای، عزیزم. 309 00:34:09,208 --> 00:34:11,542 ‫خوبی. 310 00:34:12,958 --> 00:34:13,958 ‫مامان، کمک. 311 00:34:13,958 --> 00:34:15,792 ‫نفس بکش. نفس بکش. 312 00:34:16,375 --> 00:34:17,458 ‫جلو نیا. 313 00:34:17,458 --> 00:34:20,792 ‫- خانم می‌تونم کمک کنم... ‫- مامان. 314 00:34:21,292 --> 00:34:22,875 ‫ولی باید لمسش کنم. 315 00:34:22,875 --> 00:34:24,000 ‫چرا؟ 316 00:34:24,875 --> 00:34:26,875 ‫دستان من 317 00:34:27,375 --> 00:34:30,333 ‫شفابخشه. حقیقت رو میگم. 318 00:34:31,292 --> 00:34:33,292 ‫حتی اگه باور نکنید، چه ضرری داره؟ 319 00:34:38,500 --> 00:34:39,500 ‫مارگارت. 320 00:35:11,708 --> 00:35:13,125 ‫مامان، کمکم کن! 321 00:35:13,125 --> 00:35:14,333 ‫ولش کن. 322 00:35:17,583 --> 00:35:18,667 ‫ولش کن! 323 00:35:24,625 --> 00:35:26,458 ‫چی کارش کردی؟ 324 00:35:30,458 --> 00:35:31,458 ‫مامان. 325 00:35:33,208 --> 00:35:34,208 ‫خونریزی بند اومد. 326 00:35:46,375 --> 00:35:48,833 ‫من میرم. میرم. 327 00:35:50,125 --> 00:35:51,292 ‫باید استراحت کنم. 328 00:35:55,958 --> 00:35:58,250 ‫گفتی می‌تونی کاری کنی ‫که گاومون شیر بده. 329 00:36:00,292 --> 00:36:01,292 ‫چطوری؟ 330 00:36:14,625 --> 00:36:18,292 ‫علف‌های هرز به سرعت آب رو جذب می‌کنن. ‫خوراک زیادی تولید می‌کنن. 331 00:36:29,625 --> 00:36:33,333 ‫با این می‌خوابم ‫و بلدم چطور ازش استفاده کنم. 332 00:36:34,708 --> 00:36:35,708 ‫فهمیدی؟ 333 00:36:43,625 --> 00:36:46,750 ‫اگه بذارم اینجا بمونی مردم حرف در میارن. 334 00:36:49,167 --> 00:36:50,958 ‫می‌تونم یه مدت آفتابی نشم. 335 00:36:52,292 --> 00:36:53,292 ‫تو انبار می‌مونم. 336 00:37:14,000 --> 00:37:15,292 ‫شفام داد؟ 337 00:37:18,375 --> 00:37:19,375 ‫نمی‌دونم. 338 00:37:43,750 --> 00:37:45,375 ‫رُز! 339 00:39:02,083 --> 00:39:03,667 ‫ازت متنفرم، مارگارت. 340 00:39:05,125 --> 00:39:06,125 ‫چه دستان هنرمندی داری. 341 00:39:07,833 --> 00:39:12,458 ‫خونه‌ی رویاهامونه. 342 00:39:15,917 --> 00:39:18,000 ‫این هفته نیومدی کلیسا، مارگارت. 343 00:39:18,875 --> 00:39:20,583 ‫نگرانت شدیم. 344 00:39:23,375 --> 00:39:25,917 ‫مامان، توماسه اومده. 345 00:39:31,708 --> 00:39:35,417 ‫استر کجاست؟ ‫چطور تنهایی اومده اینجا؟ 346 00:39:35,417 --> 00:39:36,500 ‫طفلکی 347 00:39:36,500 --> 00:39:38,583 ‫بردی، برو دنبال کلانتر. 348 00:39:39,083 --> 00:39:40,458 ‫خیلی غم‌انگیزه. 349 00:39:42,958 --> 00:39:45,042 ‫مراقبش نیست، مارگارت. 350 00:39:45,750 --> 00:39:48,958 ‫شاید چون داغداره این طوره 351 00:39:48,958 --> 00:39:50,250 ‫یا یه مشکل جدّی‌تر داره. 352 00:40:00,458 --> 00:40:04,000 ‫استر. مارگارت هستم. 353 00:40:07,750 --> 00:40:09,000 ‫استر؟ 354 00:40:22,500 --> 00:40:24,333 ‫یادته وقتی ایدا فوت کرد؟ 355 00:40:28,042 --> 00:40:31,000 ‫واسه یه مدت طولانی فکر می‌کردم ‫ممکنه برم پیشش. 356 00:40:33,208 --> 00:40:36,083 ‫ولی باید به فکر اون یکی بچه‌ت باشی. 357 00:40:36,583 --> 00:40:37,583 ‫صحت و سلامتش. 358 00:40:41,667 --> 00:40:46,167 ‫یه مرد... مراقبشه. 359 00:40:51,417 --> 00:40:52,625 ‫یا خواب دیدم؟ 360 00:41:06,708 --> 00:41:07,708 ‫یه کم آب بخور. 361 00:41:08,833 --> 00:41:09,833 ‫یه جرعه. 362 00:41:15,167 --> 00:41:17,083 ‫چند وقته اینجا دراز کشیدی؟ 363 00:41:31,083 --> 00:41:34,292 ‫وضعش خرابه. 364 00:41:34,875 --> 00:41:36,083 ‫مطمئنی؟ 365 00:41:36,083 --> 00:41:39,125 ‫دوست داشتم توماس رو ببرم، ‫ولی نمی‌تونیم شکمش رو سیر کنیم. 366 00:41:40,667 --> 00:41:42,833 ‫همراهم بیا، توماس. آره. 367 00:41:47,167 --> 00:41:49,708 ‫مارگارت. 368 00:41:49,708 --> 00:41:53,583 ‫ممنون. ممنون که بهم سر زدی. 369 00:41:56,375 --> 00:41:59,583 ‫چیزی نیست. باید از خودت مراقبت کنی. 370 00:42:00,208 --> 00:42:02,083 ‫جه خبره؟ 371 00:42:03,000 --> 00:42:04,625 ‫فقط برای یه مدت کوتاه، استر. 372 00:42:05,250 --> 00:42:06,750 ‫چی واسه یه مدت کوتاه؟ 373 00:42:08,042 --> 00:42:10,000 ‫تا وقتی سرپا بشی. 374 00:42:13,125 --> 00:42:16,667 ‫می‌بریدش؟ کجا می‌بریدش؟ 375 00:42:18,750 --> 00:42:21,333 ‫من نمی‌ذارم... هی. ‫به لحظه صبر کنید. 376 00:42:23,708 --> 00:42:27,042 ‫اون پسر منه. ‫تنها چیزیه که برام مونده. 377 00:42:27,042 --> 00:42:29,958 ‫می‌دونی، با من هیچ فرقی نداری. ‫می‌دونی؟ 378 00:42:30,917 --> 00:42:34,125 ‫با من هیچ فرقی نداری. ‫همیشه فکر می‌کردی فرق داشتی. 379 00:42:36,292 --> 00:42:39,167 ‫درست مثل منی، می‌شنوی؟ 380 00:42:39,167 --> 00:42:40,708 ‫نشونت میدم چه حسی داره. 381 00:42:40,708 --> 00:42:44,125 ‫منو ببین. دقیقاً مثل منی. 382 00:42:44,708 --> 00:42:45,875 ‫منو می‌بینی؟ 383 00:42:45,875 --> 00:42:49,667 ‫مثل من میشی. حالا می‌بینی. ‫تاسف می‌خوری. 384 00:42:49,667 --> 00:42:51,583 ‫بچه‌م رو ازم نگیر. 385 00:43:03,125 --> 00:43:06,292 ‫«هر زمان که در سختی‌های گوناگون ‫قرار می‌گیری شادی‌هایت را بشمار، 386 00:43:06,875 --> 00:43:10,542 ‫بدان که با آزمایش ایمانت صبور خواهی شد.» 387 00:43:15,167 --> 00:43:16,208 ‫جمله قشنگی بود. 388 00:43:17,333 --> 00:43:18,375 ‫مال خودته؟ 389 00:43:18,375 --> 00:43:19,667 ‫مادرم می‌گفت. 390 00:43:23,875 --> 00:43:25,792 ‫به‌خاطر مادرت کشیش شدی؟ 391 00:43:26,792 --> 00:43:27,792 ‫یه دلیلش اون بود. 392 00:43:28,583 --> 00:43:32,333 ‫بابام موعظه‌گر بود. ‫بهم گفت موهبت داری. 393 00:43:33,208 --> 00:43:36,625 ‫تمام خواهرام دارن. چهارتا خواهر دارم. 394 00:43:38,417 --> 00:43:39,417 ‫الان کجان؟ 395 00:43:41,208 --> 00:43:45,167 ‫دو تاشون تگزاس هستن، ‫و وقتی به عنوان مبلغ مذهبی رفته بودم سفر 396 00:43:45,167 --> 00:43:46,833 ‫بقیه‌شون رو مخملک از پای در آورد. 397 00:44:07,500 --> 00:44:11,917 ‫اُلی هم مخملک گرفت. و ایدا. 398 00:44:17,208 --> 00:44:20,667 ‫وقتی قرنطینه شده بودن، ‫ایدا مدام اسم منو صدا می‌زد. 399 00:44:24,750 --> 00:44:30,958 ‫اونقدر به دری که باعث جدایی‌مون شد ‫چنگ انداختم که ناخن‌هام کَنده شدن. 400 00:44:31,458 --> 00:44:34,208 ‫جدایی موقت بار سنگینی ‫تو زندگی مادی‌مون حساب میشه. 401 00:44:35,917 --> 00:44:39,792 ‫ولی تجدید دیدارمون تا ابد به طول می‌انجامد. 402 00:44:42,292 --> 00:44:43,292 ‫اعتقاد داری؟ 403 00:44:44,042 --> 00:44:45,292 ‫مجبورم. 404 00:44:47,875 --> 00:44:48,958 ‫چاره‌ای ندارم. 405 00:44:51,750 --> 00:44:53,417 ‫دخترات خوش‌شانس که تو مادرشونی. 406 00:45:02,042 --> 00:45:03,042 ‫این طور فکر نمی‌کنی؟ 407 00:45:10,917 --> 00:45:16,833 ‫بعد از ایدا، اصلاً خواب به چشمم نمی‌اومد. 408 00:45:19,583 --> 00:45:23,333 ‫و یه کاراهایی می‌کردم. 409 00:45:27,667 --> 00:45:32,000 ‫امروز نامه نداریم. ‫ولی نامه‌رسان گفت قراره گرد و خاک بشه. 410 00:45:43,750 --> 00:45:46,958 ‫خدای بزرگ، سپاسگزارم. 411 00:45:48,083 --> 00:45:50,458 ‫بابتِ مهربانی خانواده بلـوم ‫از تو سپاسگزارم. 412 00:45:51,750 --> 00:45:55,333 ‫تو ما را از طریق برادر هنری آشنا کردی و ‫حالا، من تا ابد سپاسگزارم. 413 00:45:57,583 --> 00:45:59,625 ‫بابتِ سلامتی روزافزون رُز ‫از تو سپاسگزارم؛ 414 00:46:00,708 --> 00:46:04,792 ‫و درخواست می‌کنیم که اُلی کوچولو را ‫در دامان عشق و محبتِ خود قرار دهی. 415 00:46:07,417 --> 00:46:09,833 ‫به‌یادِ یکی از آیه‌هایی افتادم ‫که پدرم بهم یاد داده بود. 416 00:46:11,333 --> 00:46:13,667 ‫« نه از گناه خودش بود و نه از والدینش، 417 00:46:14,333 --> 00:46:19,292 ‫علت آنست که خدا می‌خواهد قدرت شفابخش ‫خود را اکنون از طریق او نشان دهد. » 418 00:46:21,500 --> 00:46:22,917 ‫بابت این غذا سپاسگزاریم. 419 00:46:22,917 --> 00:46:26,125 ‫و منم به‌خاطر این سپاسگزارم. 420 00:46:26,125 --> 00:46:27,292 ‫امروز اومد؟ 421 00:46:27,292 --> 00:46:29,667 ‫بابایی فرستاده؟ 422 00:46:29,667 --> 00:46:31,625 ‫- عزیزم نامه‌ی... ‫- یعنی چی نوشته؟ 423 00:46:31,625 --> 00:46:32,583 ‫بس‌کن! 424 00:46:32,583 --> 00:46:34,000 ‫- رُز! ‫- آخه خب... 425 00:46:39,417 --> 00:46:40,417 ‫هی... 426 00:46:49,083 --> 00:46:50,250 ‫«دخترانِ عزیزم... 427 00:46:51,375 --> 00:46:57,500 ‫اولین آرزوی من اینه که بتونید... 428 00:46:58,542 --> 00:46:59,542 ‫بخونید. 429 00:47:00,167 --> 00:47:01,708 ‫بخونید. 430 00:47:02,542 --> 00:47:04,792 ‫بتونید دست‌خط خرچنگ‌قورباغه‌ای ‫من رو بخونید. 431 00:47:05,333 --> 00:47:09,458 ‫آرزوی دومم اینه که وقتی این علف‌ها ‫به دست‌تون می‌رسن، 432 00:47:09,458 --> 00:47:11,375 ‫همچنان سبز و درخشان باشند. 433 00:47:11,375 --> 00:47:13,042 ‫وقتی که داشتم می‌چیدم‌شون، 434 00:47:13,042 --> 00:47:15,500 ‫در درخشـان‌ترین حالتِ خودشون بودن. 435 00:47:16,875 --> 00:47:19,208 ‫ادامه‌ی نامه مخصوصِ مادرتونه عزیزای دلم. 436 00:47:21,250 --> 00:47:23,500 ‫بده‌ش بیاد. 437 00:47:47,125 --> 00:47:48,792 ‫چی پچ‌پچ می‌کنین؟ 438 00:47:51,958 --> 00:47:52,792 ‫رُز، همین حالا. 439 00:47:55,625 --> 00:47:56,708 ‫از دخترم فاصله بگیر. 440 00:48:00,333 --> 00:48:02,042 ‫از نظرم اصلاً فکر خوبی نیست. 441 00:48:02,542 --> 00:48:03,958 ‫تو کی هستی؟ 442 00:48:04,542 --> 00:48:06,917 ‫رُز، نامه رو با صدای بلند بخون. 443 00:48:06,917 --> 00:48:10,958 ‫«مارگارت، من خوبم. ‫اما کت‌ام رو دزدیدن. 444 00:48:10,958 --> 00:48:15,625 ‫همراه نامه، پول و آب‌نبات‌هایی ‫که برای دخترها خریده بودم. 445 00:48:15,625 --> 00:48:19,000 ‫یه کشیش اومد این‌جا و ‫درخواست کرد که شب رو بمونه. 446 00:48:19,500 --> 00:48:22,542 ‫روز بعد، هم‌اتاقی‌ام رفت ناهار بخوره ‫و برگرده اما هیچ خبری ازش نشد. 447 00:48:23,833 --> 00:48:28,917 ‫وقتی که پیداش کردم، سرش مثل یه تخم‌مرغ ‫شکسته شده بود و خبری از چکمه‌هاش نبود. 448 00:48:29,875 --> 00:48:33,750 ‫کسی هم از اون کشیش خبر نداره. ‫انگار که یهو دود شد رفت توی هوا.» 449 00:48:38,917 --> 00:48:40,125 ‫من نمی‌خوام اذیت‌تون کنم. 450 00:48:41,458 --> 00:48:43,167 ‫- پول‌ها کجاست؟ ‫- خرج شدن. 451 00:48:44,292 --> 00:48:45,500 ‫پول‌های تو کجـان؟ 452 00:48:45,500 --> 00:48:47,458 ‫خرج شدن. دخترم رو ول کن. 453 00:48:48,792 --> 00:48:51,625 ‫قبوله. به شرطی که ‫اون نامه رو بهم بدی. 454 00:48:52,750 --> 00:48:55,292 ‫بهتره عجله نکنیم. 455 00:48:55,292 --> 00:48:56,667 ‫ببینیم نظرِ کلانتر چیه! 456 00:49:19,958 --> 00:49:21,375 ‫اگه من نبودم از گُشنگی تلف می‌شدین. 457 00:49:21,375 --> 00:49:24,750 ‫اگه نبودی، اولین نامه‌ی همسرم ‫به دستمون می‌رسید. 458 00:49:24,750 --> 00:49:26,292 ‫می‌تونستیم از این‌جا بریم. 459 00:49:26,292 --> 00:49:28,875 ‫«همیشه مهمان‌‌نواز باشید، زیرا بعضی‌ها 460 00:49:28,875 --> 00:49:31,250 ‫با چنین كاری، بی‌آنكه خود ‫بدانند، از فرشتگان پذیرایی كردند» 461 00:49:31,250 --> 00:49:33,583 ‫- فرشتـه؟ ‫- من دخترت رو نجات دادم. مگه نه؟ 462 00:49:33,583 --> 00:49:35,083 ‫دوست داشتی خوب نمی‌شد؟ 463 00:49:36,458 --> 00:49:37,958 ‫همونطوری می‌موند! 464 00:49:37,958 --> 00:49:41,458 ‫نجات‌ش دادی؟ تو یه حق‌بازِ دروغ‌گویی! 465 00:49:42,708 --> 00:49:45,167 ‫اون پدر کشیش‌ات هم ‫مثل خودت حقه‌باز بود؟ 466 00:49:45,792 --> 00:49:48,792 ‫پدرم اگر این‌جا بود از شما ‫خیلی خوشش می‌اومد. 467 00:49:51,625 --> 00:49:52,917 ‫گورت رو گم کن! 468 00:49:58,458 --> 00:49:59,750 ‫گورت رو گم کن! 469 00:50:13,792 --> 00:50:15,167 ‫منم اگه جاتون بودم می‌ترسیدم... 470 00:50:17,750 --> 00:50:19,542 ‫این‌جا تنهایـد و کسی رو ندارید. 471 00:50:22,667 --> 00:50:26,333 ‫نمی‌دونید کِی کسی میاد پیش‌تون ‫و بهتون سر می‌زنه. 472 00:50:30,083 --> 00:50:32,250 ‫چندتا قفل و ریسمان... 473 00:50:34,125 --> 00:50:37,083 ‫نمی‌تونه جلویِ من رو بگیره. 474 00:50:38,500 --> 00:50:40,250 ‫نمی‌تونه جلوی «مرد خاکستری» رو بگیره. 475 00:50:56,250 --> 00:50:57,333 ‫بزودی می‌بینم‌تون. 476 00:52:58,417 --> 00:52:59,417 ‫مامانی؟ 477 00:53:12,250 --> 00:53:13,250 ‫اُلی؟ 478 00:53:15,542 --> 00:53:16,833 ‫تو بودی حرف زدی؟ 479 00:53:34,708 --> 00:53:36,125 ‫این‌جا چیکار می‌کنی استر؟ 480 00:53:37,375 --> 00:53:39,750 ‫تو هم به سرنوشت من دچار می‌شی. 481 00:53:40,833 --> 00:53:42,525 ‫خودت می‌بینی. 482 00:53:42,958 --> 00:53:46,862 ‫خاکسترش رو تنفس می‌کنی و مجبورت می‌کنه ‫کارهای وحشتناکی انجام بدی. 483 00:53:56,375 --> 00:53:59,333 ‫مامان؟ مامان؟ مامان؟ 484 00:54:05,625 --> 00:54:07,125 ‫تا صبح این بیرون بودی؟ 485 00:54:15,717 --> 00:54:19,717 ‫[ مرد خاکستری ] ‫[ از هر درزی میاد تو؛ خاکسترش رو تنفس می‌کنی ‫و مجبورت می‌کنه کارهای وحشتناکی انجام بدی ] 486 00:55:26,208 --> 00:55:27,750 ‫مارگارت. 487 00:55:29,042 --> 00:55:30,250 ‫نمی‌شه جلوش رو گرفت! 488 00:55:56,125 --> 00:55:58,875 ‫مامان! نجات‌مون بده! 489 00:55:58,875 --> 00:56:04,208 ‫مامان؟ مامانی؟ مامان؟ 490 00:56:04,208 --> 00:56:07,875 ‫در رو باز کنید! ‫خواهش می‌کنم در رو باز کن. 491 00:56:07,875 --> 00:56:09,875 ‫- مامان! ‫- اون داخلـه اتاقه؟ 492 00:56:09,875 --> 00:56:11,458 ‫نجات‌مون بده. 493 00:56:16,417 --> 00:56:17,917 ‫مامانی! 494 00:56:17,917 --> 00:56:20,667 ‫برین بیرون. زود باشین. 495 00:56:39,083 --> 00:56:40,708 ‫چراغ از دست‌ت افتاد؟ 496 00:56:41,875 --> 00:56:44,042 ‫نه. کار والس‌ـه. 497 00:56:44,042 --> 00:56:45,500 ‫چطوری این‌کارو می‌کنه؟ 498 00:56:47,333 --> 00:56:48,833 ‫تمامِ شب بیدار بودم. 499 00:56:53,333 --> 00:56:54,750 ‫همه‌ی درها هنوز قفل‌ان. 500 00:56:56,667 --> 00:56:58,667 ‫شاید اصلاً از در نمیاد داخل... 501 00:56:58,667 --> 00:56:59,792 ‫منظورت چیه مامان؟ 502 00:57:04,417 --> 00:57:08,000 ‫باید زیر در رو می‌پوشوندم. 503 00:57:10,875 --> 00:57:15,458 ‫اما مامان؛ مردِ خاکستری ‫فقط یه قصه‌ست. خودت گفتی. 504 00:57:16,208 --> 00:57:18,167 ‫من اون کتاب رو دادم به والس. 505 00:57:29,458 --> 00:57:30,750 ‫ولی اون تو رو درمان کرد. 506 00:57:32,167 --> 00:57:33,167 ‫درسته؟ 507 00:57:34,958 --> 00:57:39,292 ‫درحالی که تمامی درها قفل بودن و من ‫داشتم نگهبانی می‌دادم، وارد خونه‌مون شد. 508 00:57:43,917 --> 00:57:45,292 ‫اون دقیقاً همین رو می‌خواد! 509 00:57:46,625 --> 00:57:48,333 ‫برو پیشِ خواهرت. 510 00:57:49,083 --> 00:57:53,750 ‫با یه پارچه زیر در رو بپوشون ‫و بیرون نیاین! 511 00:58:01,250 --> 00:58:02,250 ‫سلام. 512 00:58:03,625 --> 00:58:04,875 ‫می‌بینم که حالت خوب شده. 513 00:58:06,500 --> 00:58:07,667 ‫این‌جا چیکار می‌کنی؟ 514 00:58:09,125 --> 00:58:11,542 ‫اومدم معذرت خواهی کنم مارگارت. 515 00:58:12,833 --> 00:58:18,875 ‫افکاری که توی ذهنم می‌گذشت ‫و حرف‌هایی بهت زدم. واقعاً متاسفم. 516 00:58:18,875 --> 00:58:20,083 ‫ما یه خانواده‌ایم. 517 00:58:20,083 --> 00:58:23,625 ‫می‌شه همه‌چی رو فراموش کنیم ‫و از نو شروع کنیم؟ دلم براتون تنگ شده. 518 00:58:23,625 --> 00:58:25,583 ‫دلم برای دخترها تنگ شده و... 519 00:58:26,625 --> 00:58:28,042 ‫خب، می‌دونی... 520 00:58:30,083 --> 00:58:31,583 ‫مردم یکم نگران شدن. 521 00:58:32,417 --> 00:58:35,208 ‫مدتی می‌شه که اصلاً تو رو ندیدن. 522 00:58:49,125 --> 00:58:52,833 ‫با همچین نور کَمی خیلی سخته... 523 00:58:54,417 --> 00:58:56,000 ‫اما نفس کشیدن خیلی راحت‌تره. 524 00:59:02,292 --> 00:59:06,125 ‫از نظرم خیلی خوب می‌شه ‫اگه بیشتر برین بیرون. 525 00:59:08,000 --> 00:59:11,375 ‫آدم وقتی تنهاست بیشتر از هر ‫زمانی با خودش فکر و خیال می‌کنه. 526 00:59:11,375 --> 00:59:14,583 ‫بد نیست یکم از این‌جا فاصله بگیری ‫و به‌خودت استراحت بدی. 527 00:59:15,708 --> 00:59:17,500 ‫می‌دونی، منم جدیداً بیشتر می‌رم بیرون. 528 00:59:17,500 --> 00:59:20,250 ‫یه کشیش داره کمکم می‌کنه ‫تا حالم بهتر بشه و راهم رو پیدا کنم. 529 00:59:21,208 --> 00:59:23,208 ‫چندباری رفتم پیش توماس... 530 00:59:27,583 --> 00:59:28,625 ‫مارگارت؟ 531 00:59:31,167 --> 00:59:33,333 ‫می‌تونی با مهمونی رقصِ امشب شروع کنی. 532 00:59:34,542 --> 00:59:39,000 ‫اصلاً حس خوبی نداره که مردم دائم ‫پشت سرت حرف بزنن. از من بشنو. 533 00:59:39,000 --> 00:59:41,083 ‫بهتره بهشون نشون بدی حالت خوبه. 534 00:59:42,458 --> 00:59:43,458 ‫حق با توئه. 535 00:59:44,500 --> 00:59:46,750 ‫باید بیشتر بریم بیرون. 536 00:59:46,750 --> 00:59:47,958 ‫آره. 537 00:59:58,000 --> 00:59:59,708 ‫واقعاً داریم می‌ریم مهمونی رقص؟ 538 00:59:59,708 --> 01:00:02,792 ‫استر گفت مردم روستا نگران‌مون شدن، پس... 539 01:00:03,667 --> 01:00:06,042 ‫می‌ریم که نشون بدیم حالمون ‫خوبه و برمی‌گردیم. 540 01:00:08,667 --> 01:00:10,208 ‫خب حتماً کلانتر بـل هم اون‌جاست. 541 01:00:11,792 --> 01:00:13,917 ‫می‌تونیم قضیه والس رو براش تعریف کنیم، 542 01:00:15,042 --> 01:00:16,667 ‫این‌که اخیراً چه اتفاق‌هایی افتاده... 543 01:00:19,042 --> 01:00:20,958 ‫بدونِ نامه‌ی پدرتون... 544 01:00:24,000 --> 01:00:27,167 ‫اگه کلانتر به‌چیزی شک کنه... 545 01:00:27,167 --> 01:00:33,167 ‫شما دوتا رو از من جدا می‌کنه. ‫قول بده در این‌باره هیچ حرفی نمی‌زنی. 546 01:00:41,833 --> 01:00:44,417 ‫خیلی قشنگه! 547 01:00:44,417 --> 01:00:47,792 چون دختر خوشگلی ‫مثل تو پوشیدتـش. 548 01:00:57,375 --> 01:00:58,750 ‫بیرون نری‌ها. 549 01:01:13,250 --> 01:01:16,833 ‫ما که خوبیم خداروشکر. شما چی؟ 550 01:01:24,667 --> 01:01:26,667 ‫رُز؟ 551 01:01:27,292 --> 01:01:30,667 ‫نمی‌تونم نفس بکشم. 552 01:01:30,667 --> 01:01:32,292 ‫مامان؟ 553 01:01:33,625 --> 01:01:36,208 ‫مامان، مامان! بس کن! 554 01:01:36,208 --> 01:01:37,875 ‫چت شده؟ 555 01:01:40,750 --> 01:01:45,042 ‫داشتی گریه می‌کردی. خفه می‌شدی ‫نمی‌تونستی نفس بکشی. 556 01:01:45,042 --> 01:01:46,625 ‫نه، داشتم می‌خندیدم. 557 01:01:55,958 --> 01:01:57,000 ‫پاره شده. 558 01:02:05,000 --> 01:02:06,833 ‫فکر کنم نریم بهتره. 559 01:02:09,250 --> 01:02:11,000 ‫بدون اون لباس هم خیلی خوشگلی! 560 01:02:11,750 --> 01:02:13,667 ‫موضوع فقط لباس نیست. 561 01:02:28,917 --> 01:02:30,125 ‫داری چیکار... 562 01:02:30,833 --> 01:02:31,958 ‫بس کن! 563 01:02:31,958 --> 01:02:33,458 ‫چیزی نیست رُز. 564 01:02:35,250 --> 01:02:38,625 ‫بابایی بزودی میاد خونه ‫و همه‌چی رو درست می‌کنیم. 565 01:02:40,875 --> 01:02:44,792 ‫تا اون موقع، باید به مردم نشون بدیم ‫اوضاع روبه‌راهه و هیچ مشکلی نیست. 566 01:03:14,000 --> 01:03:15,667 ‫مارگارت، خداروشکر حالتون خیلی خوبه! 567 01:03:17,083 --> 01:03:19,750 ‫بله خیلی بهتریم. ممنونم. 568 01:03:20,542 --> 01:03:21,542 ‫با اجازه. 569 01:03:24,208 --> 01:03:26,333 ‫- آره، دقیقاً. ‫- مارگارت! 570 01:03:29,125 --> 01:03:30,792 ‫دوست داری یکم برقصیم؟ 571 01:03:33,875 --> 01:03:34,875 ‫با کمال میل. 572 01:03:41,000 --> 01:03:43,500 ‫خب، اوضاع چطوره؟ 573 01:03:44,333 --> 01:03:48,792 ‫یه مشکل کوچیک پیش اومد، ‫اما الان همه‌‌چی خوبه 574 01:03:49,417 --> 01:03:52,292 ‫خداروشکر. ‫این روزها خوب استراحت می‌کنی؟ 575 01:03:55,417 --> 01:03:56,417 ‫چرا؟ 576 01:03:57,583 --> 01:03:59,125 ‫رُز حرفی زده؟ 577 01:03:59,125 --> 01:04:00,208 ‫منظورت چیـه؟ 578 01:04:01,542 --> 01:04:05,208 ‫هیچی. اخیراً همه‌ش کابوس می‌بینه. 579 01:04:16,708 --> 01:04:18,250 ‫- مارگارت؟ ‫- چیـه؟ 580 01:04:18,250 --> 01:04:20,000 ‫تو... 581 01:04:26,250 --> 01:04:27,250 ‫تو... 582 01:04:31,542 --> 01:04:33,792 ‫خدای من. 583 01:04:35,167 --> 01:04:37,667 ‫یه خراشِ کوچیکه... 584 01:04:38,333 --> 01:04:39,875 ‫پامه، چیز خاصی نیست. 585 01:04:40,708 --> 01:04:42,208 ‫لطفاً ادامه بدید. 586 01:04:49,375 --> 01:04:51,542 ‫ببخشید. عذر می‌خوام. 587 01:05:04,333 --> 01:05:06,042 ‫با این یارو چیکار می‌کنی؟ 588 01:05:08,083 --> 01:05:11,292 ‫ریورنـد شاو رو می‌گی؟ 589 01:05:16,458 --> 01:05:17,917 ‫ببخشید. 590 01:05:19,125 --> 01:05:21,333 ‫نمی‌خواستم دخترها مهمونی ‫رقص رو از دست بدن؛ 591 01:05:22,167 --> 01:05:24,917 ‫اما این زخم باعث شده سرگیجه بگیرم. 592 01:05:24,917 --> 01:05:26,000 ‫مارگارت! 593 01:05:28,500 --> 01:05:32,750 ‫چرا بعداً یه‌سر نمیای پیش درمان‌گری که بهت گفتم؟ 594 01:05:33,625 --> 01:05:34,708 ‫درمان‌گر؟ 595 01:05:34,708 --> 01:05:35,792 ‫آره. 596 01:05:37,167 --> 01:05:38,417 ‫منظورت والس‌ـه. 597 01:05:38,417 --> 01:05:39,833 ‫نه. 598 01:05:40,458 --> 01:05:42,333 ‫اسمش «اورت لی»ـه. 599 01:05:43,542 --> 01:05:46,542 ‫واقعاً آدم خوبیه. ‫من رو سر عقل آورد. 600 01:05:47,417 --> 01:05:51,917 ‫حتی تو کارهای خونه بهم کمک می‌کنه ‫و این رو برام گرفته. 601 01:05:55,875 --> 01:05:57,833 ‫برام مهم نیست اسمش چیه... 602 01:05:57,833 --> 01:06:01,000 ‫این همون مردیه که توی اتاق زیرشیروانی ‫ما قایم شده بود؛ آقای کلانتر. 603 01:06:02,708 --> 01:06:03,917 ‫اون ما رو تهدید کرد. 604 01:06:03,917 --> 01:06:05,167 ‫مارگارت، 605 01:06:06,167 --> 01:06:07,875 ‫این غیرممکنه. 606 01:06:09,208 --> 01:06:11,333 ‫تو یه قاتل رو توی خونه‌ت راه دادی! 607 01:06:12,375 --> 01:06:15,917 ‫هنری برام نامه فرستاد. ‫این درمان‌گری که می‌گی یکی از هم‌اتاقی‌های... 608 01:06:15,917 --> 01:06:18,292 ‫نه...اون داره راست می‌گه. 609 01:06:20,125 --> 01:06:24,458 ‫منم دیدمش. ‫تهدید کرد که دوباره میاد سراغ‌مون. 610 01:06:25,125 --> 01:06:26,125 ‫دیدین؟ 611 01:06:27,667 --> 01:06:29,375 ‫اون اهلِ این دنیا نیست. 612 01:06:31,375 --> 01:06:32,375 ‫اون... 613 01:06:34,042 --> 01:06:38,833 ‫یواشکی میاد توی خونه‌مون، ‫شب‌ها وسایل رو جابه‌جا می‌کنه، 614 01:06:38,833 --> 01:06:41,083 ‫می‌خواد به دخترها آسیب بزنه. 615 01:06:42,708 --> 01:06:46,583 ‫از درهای قفل و پنجره‌های بسته عبور می‌کنه. 616 01:06:46,583 --> 01:06:48,583 ‫مثل خاکستر توی هوا معلق می‌شه. 617 01:06:49,125 --> 01:06:52,833 ‫- از هر درزی که پیدا کنه، میاد تو. ‫- مامان کافیه. خواهش می‌کنم. 618 01:06:53,708 --> 01:06:55,167 ‫خاکسترش رو تنفس می‌کنی. 619 01:06:56,625 --> 01:06:58,750 ‫و مجبورت می‌کنه کارهای وحشتناکی انجام بدی. 620 01:07:16,667 --> 01:07:18,875 ‫الان دارن پشت‌م حرف می‌زنن. 621 01:07:20,667 --> 01:07:22,083 ‫با خودشون می‌گن من... 622 01:07:24,417 --> 01:07:25,417 ‫من... 623 01:07:25,917 --> 01:07:27,500 ‫اما منم گفتم که دیدمش. 624 01:07:32,208 --> 01:07:33,542 ‫اصلاً مهم نیست. 625 01:07:38,417 --> 01:07:40,283 با اون وضعیت داغون من حرفمون رو باور نمی‌کنن. 626 01:07:51,458 --> 01:07:54,000 ‫مامان؟ 627 01:07:59,250 --> 01:08:00,792 ‫مامان! 628 01:08:08,917 --> 01:08:09,958 ‫کار کی بود؟ 629 01:08:14,583 --> 01:08:15,583 ‫خودت. 630 01:08:18,875 --> 01:08:20,583 ‫کِی؟ 631 01:08:28,875 --> 01:08:30,083 رفت توی جلدم؟ 632 01:08:42,542 --> 01:08:43,542 ‫اشکالی نداره. 633 01:08:47,292 --> 01:08:48,750 ‫صبرکن. صبرکن. 634 01:08:50,458 --> 01:08:51,750 ‫تو هم شنیدیش درسته؟ 635 01:08:52,500 --> 01:08:53,500 ‫آره. 636 01:08:54,583 --> 01:08:56,417 ‫شاید یکی اومده می‌خواد حال‌مون رو بپرسه! 637 01:08:58,667 --> 01:09:02,542 ‫ماسک‌هاتون رو بزنید. به محض این‌که رفتم ‫بیرون زیر در رو با یه تیکه پارچه بپوشون. 638 01:09:28,542 --> 01:09:29,625 ‫مارگارت! 639 01:09:30,833 --> 01:09:32,292 ‫والس! 640 01:09:34,708 --> 01:09:36,792 ‫مارگارت. 641 01:09:38,333 --> 01:09:39,500 ‫من این‌جام مارگارت. 642 01:09:40,292 --> 01:09:41,375 ‫مارگارت. 643 01:09:41,375 --> 01:09:42,792 ‫من این‌جام مارگارت. 644 01:09:43,750 --> 01:09:45,167 ‫تو هم به سرنوشت من دچار می‌شی. 645 01:09:45,167 --> 01:09:46,792 ‫تو هم به سرنوشت من دچار می‌شی. 646 01:09:48,000 --> 01:09:49,000 ‫مارگارت! 647 01:09:49,000 --> 01:09:50,833 ‫- من این‌جام مارگارت. ‫- مارگارت. 648 01:09:52,000 --> 01:09:53,375 ‫مردم دارن پشت سرت... 649 01:09:59,292 --> 01:10:00,542 ‫حرف می‌زنن. 650 01:10:13,750 --> 01:10:14,917 ‫مامان! 651 01:10:16,083 --> 01:10:19,375 ‫چی شده؟ والس بود؟ 652 01:10:22,292 --> 01:10:23,917 ‫آره اما غیب‌ش زد. 653 01:10:26,042 --> 01:10:27,375 یعنی چی؟ 654 01:10:31,000 --> 01:10:32,500 ‫درست مثل کتاب. 655 01:10:32,500 --> 01:10:35,208 ‫اون توی هواست رُز. 656 01:10:36,750 --> 01:10:38,542 ‫ممکنه هرجایی باشه! 657 01:10:41,417 --> 01:10:45,000 ‫برو داخل. همین الان. 658 01:11:46,708 --> 01:11:47,833 ‫مامان؟ 659 01:11:49,792 --> 01:11:50,875 ‫والس؟ 660 01:12:53,583 --> 01:12:59,125 ‫ایدا، من رو ببخش. 661 01:12:59,917 --> 01:13:02,917 ‫من رو ببخش. 662 01:13:03,417 --> 01:13:05,750 ‫خواهش می‌کنم بذار بیام داخل. 663 01:13:05,750 --> 01:13:10,417 ‫خواهش می‌کنم. 664 01:13:10,417 --> 01:13:14,167 ‫- مامان؟ ‫- ببخشید. 665 01:13:14,167 --> 01:13:15,750 ‫ببخشید! 666 01:13:49,333 --> 01:13:51,542 ‫مامان؟ 667 01:13:58,208 --> 01:13:59,667 ‫خوابیدی! 668 01:14:01,292 --> 01:14:02,708 ‫خودتی! 669 01:14:03,792 --> 01:14:05,750 ‫باز هم داری توی خواب راه می‌ری. 670 01:14:08,250 --> 01:14:09,083 ‫منم! 671 01:14:09,083 --> 01:14:11,333 ‫رُز. 672 01:14:14,125 --> 01:14:16,958 ‫مامان! منم. بیدار شو. 673 01:14:17,542 --> 01:14:19,583 ‫- شلیک نکن. منم رُز. ‫- شلیک نکن. منم رُز. 674 01:14:19,583 --> 01:14:21,417 ‫- دخترت. ‫- دخترت. 675 01:14:22,375 --> 01:14:24,333 ‫شلیک نکن. 676 01:14:24,333 --> 01:14:25,792 ‫- اسلحه رو بنداز زمین. ‫- اسلحه رو بنداز زمین. 677 01:14:26,708 --> 01:14:29,250 ‫- مامان، من خیلی می‌ترسم. ‫- مامان، من خیلی می‌ترسم. 678 01:14:29,250 --> 01:14:30,708 ‫- باید به حرفم گوش کنی. ‫- باید به حرفم گوش کنی. 679 01:14:30,708 --> 01:14:31,958 ‫- بیدار شو. ‫- بیدار شو. 680 01:14:31,958 --> 01:14:33,125 ‫تو رُز نیستی! 681 01:14:33,125 --> 01:14:34,125 ‫مامان! 682 01:14:34,125 --> 01:14:38,958 ‫مامان! مامان! مامان! 683 01:14:38,958 --> 01:14:41,750 ‫- مامان... ‫- مامان... 684 01:14:50,917 --> 01:14:53,042 ‫رُز، این بیرون چیکار می‌کنی؟ 685 01:14:54,833 --> 01:14:57,833 ‫مردِ خاکستری هیچ‌کاری با ما نداره. 686 01:14:58,583 --> 01:15:00,292 ‫از چی صحبت می‌کنی؟ 687 01:15:00,958 --> 01:15:01,917 ‫کار خودته! 688 01:15:02,458 --> 01:15:04,500 ‫دوباره داری توی خواب راه می‌ری! 689 01:15:04,500 --> 01:15:08,125 ‫خودت صندلی‌ها رو جابه‌جا کردی ‫و تخت رو آتیش زدی. 690 01:15:17,375 --> 01:15:22,125 ‫به هیچ عنوان درمورد این موضوعِ ‫توی خواب راه رفتن حرفی نزن. 691 01:15:22,125 --> 01:15:23,208 ‫به هیچکس چیزی نگو! 692 01:15:27,083 --> 01:15:28,917 ‫مامان، چرا اینطوری می‌کنی؟ 693 01:15:29,875 --> 01:15:30,750 ‫چرا؟ 694 01:15:31,708 --> 01:15:33,333 ‫تا ازتون محافظت کنم. 695 01:15:36,000 --> 01:15:39,125 ‫اگه اینطوریه باید همون ‫اول از این‌جا می‌رفتیم. 696 01:15:40,167 --> 01:15:42,708 ‫- من فقط می‌خواستم همه‌مون کنار هم باشیم. ‫- مامان... 697 01:15:44,500 --> 01:15:47,500 ‫تو، من... 698 01:15:49,250 --> 01:15:50,250 ‫و خواهرهات. 699 01:15:50,250 --> 01:15:52,250 ‫ایدا مُرده! 700 01:15:55,208 --> 01:15:57,125 ‫واقعاً نمی‌فهمی؟ 701 01:15:58,708 --> 01:16:02,417 ‫شما دخترهای من هستین. 702 01:16:05,167 --> 01:16:06,917 ‫تکه‌هایی از وجودِ من. 703 01:16:07,542 --> 01:16:10,542 ‫- تکه‌زخم‌هایی که هیچوقت خوب نمی‌شن. ‫- مامان، داری می‌ترسونی‌م. 704 01:16:12,333 --> 01:16:14,500 ‫درد تو، درد منـه. 705 01:16:15,917 --> 01:16:19,333 ‫من الان توی اون قبرم... 706 01:16:19,333 --> 01:16:22,417 ‫زیر اون خاک، کنارِ خواهرت، ‫دارم خفه می‌شم. 707 01:16:23,542 --> 01:16:25,083 ‫و دست به هر کاری می‌زنم، 708 01:16:25,875 --> 01:16:29,542 ‫هرکاری می‌کنم تا از هم جدا نشیم، 709 01:16:30,042 --> 01:16:32,250 ‫تا همه‌مون کنارِ هم باشیم. 710 01:16:43,667 --> 01:16:45,500 ‫رُز. 711 01:17:04,708 --> 01:17:05,958 ‫اُلی! 712 01:17:07,900 --> 01:17:09,100 بس کن! 713 01:17:09,542 --> 01:17:10,742 ‫اون مامان نیست! 714 01:17:11,083 --> 01:17:12,816 ‫مرد خاکستری رفته توی جلدش. 715 01:17:13,467 --> 01:17:14,647 ‫داری دروغ می‌گی! 716 01:17:21,583 --> 01:17:24,958 ‫عمه استر؟ 717 01:17:51,708 --> 01:17:53,750 ‫دیگه خیلی دیـره! 718 01:17:55,500 --> 01:17:58,083 ‫هیچ راهِ فراری نیست رُز. 719 01:17:59,125 --> 01:18:00,833 ‫ولش کن! 720 01:18:00,833 --> 01:18:01,792 ‫مامان! 721 01:18:05,750 --> 01:18:07,750 ‫هیچ والسی درکار نیست. 722 01:18:07,750 --> 01:18:09,667 ‫تو عمه استر رو کُشتی! 723 01:18:09,667 --> 01:18:11,250 ‫داری خواهرت رو اذیت می‌کنی رُز! 724 01:18:11,250 --> 01:18:13,417 ‫ولش کن. 725 01:18:13,417 --> 01:18:14,417 ‫کمک! 726 01:18:18,875 --> 01:18:20,250 ‫می‌خوان ببرن‌تون! 727 01:18:20,250 --> 01:18:22,375 ‫خواهش می‌کنم. ‫می‌خوان شما رو از این‌جا ببرن. 728 01:18:50,417 --> 01:18:51,833 ‫سلام عزیزدلم. 729 01:18:51,833 --> 01:18:53,000 ‫مامانی کجاست؟ 730 01:19:12,875 --> 01:19:15,000 ‫رُز، حالت خوبه؟ 731 01:19:19,792 --> 01:19:21,417 ‫مامان حالش خوب نیست. 732 01:19:22,167 --> 01:19:23,417 ‫رُز... 733 01:19:26,667 --> 01:19:27,875 ‫خیلی‌خب... 734 01:19:28,667 --> 01:19:30,333 ‫بیرون منتظر باشین. 735 01:19:35,583 --> 01:19:36,792 ‫نگران نباش. 736 01:19:36,792 --> 01:19:39,083 ‫فقط می‌خوایم یکم صحبت کنیم. باشه؟ 737 01:19:42,625 --> 01:19:45,458 ‫نمی‌دونم این دختر چش شده... 738 01:19:47,667 --> 01:19:49,333 ‫به‌خاطر گرگ‌هاست... 739 01:19:52,542 --> 01:19:53,917 ‫ازش استفاده کردی؟ 740 01:19:55,458 --> 01:19:57,083 ‫می‌دونی که همیشه این دور و ورـن... 741 01:20:06,500 --> 01:20:10,250 ‫استر نیومد پیش‌تون؟ 742 01:20:10,250 --> 01:20:13,125 ‫گفت قراره بیاد بهتون سر بزنه. 743 01:20:13,125 --> 01:20:15,958 ‫امیدوارم توی طوفان گم نشده باشه. 744 01:20:19,792 --> 01:20:22,333 ‫مارگارت، دخترها ترسیده به‌نظر میان. 745 01:20:25,542 --> 01:20:27,583 ‫شاید فقط کلافه شدن. 746 01:20:31,333 --> 01:20:32,792 ‫احتمالاً با خودم ببرم‌شون. 747 01:20:34,458 --> 01:20:36,458 ‫تا وقتی که هنری برگرده... 748 01:20:41,917 --> 01:20:43,625 ‫هی، آروم باش... 749 01:20:44,125 --> 01:20:47,292 ‫هی، هی، هی 750 01:20:48,333 --> 01:20:49,458 ‫هی، هی... 751 01:20:49,458 --> 01:20:53,000 ‫مارگارت، چند روز بیشتر نیست ‫فقط چند روزـه! 752 01:20:53,000 --> 01:20:55,458 ‫تو کارـت عالی بود. کارـت حرف نداشت. 753 01:21:46,917 --> 01:21:47,957 ‫همین‌جا بمون. 754 01:21:48,917 --> 01:21:50,437 ‫اون‌جا رو نگاه نکن. 755 01:22:13,125 --> 01:22:15,750 ‫من رو اعدام می‌کنن رُز. 756 01:22:18,500 --> 01:22:20,833 ‫اما یه راهی هست... 757 01:22:21,958 --> 01:22:24,375 ‫یه راهی که همه‌مون ‫بتونیم پیش هم بمونیم. 758 01:22:26,125 --> 01:22:29,292 ‫دیدار دوباره‌ای که تا ابد ادامه خواهد داشت. 759 01:22:32,458 --> 01:22:36,875 ‫مثل هر شب دیگه‌ای می‌خوابیم، 760 01:22:36,875 --> 01:22:39,667 ‫اما این‌بار طولانی‌تر. 761 01:22:40,875 --> 01:22:42,667 ‫خواهش می‌کنم، نه. 762 01:22:47,708 --> 01:22:49,167 ‫عزیزم، نگو نه. 763 01:22:51,625 --> 01:22:53,167 ‫چاره دیگه‌ای نداریم. 764 01:22:56,417 --> 01:22:58,583 ‫عادیه که بترسی... 765 01:22:59,333 --> 01:23:01,125 ‫چیزی نیست. بیا این‌جا. 766 01:23:02,042 --> 01:23:03,125 ‫بیا ببینم. 767 01:23:19,042 --> 01:23:20,125 ‫واقعاً متاسفم... 768 01:23:22,458 --> 01:23:25,708 ‫بابت همه‌چی متاسفم رُز. 769 01:23:25,708 --> 01:23:29,792 ‫می‌دونی که چقدر شما دو تا رو دوست دارم. 770 01:23:51,792 --> 01:23:55,167 ‫من واقعاً خسته شدم مامان. 771 01:23:55,167 --> 01:23:57,833 ‫بیا همه‌مون بریم پیشِ ایدا. 772 01:24:24,875 --> 01:24:27,250 ‫می‌شه اول داستانِ گندم‌ها ‫رو برام تعریف کنی؟ 773 01:24:29,750 --> 01:24:30,917 ‫آره. 774 01:24:38,167 --> 01:24:41,667 ‫همون سالِ اول، حسابی رشد کردن. 775 01:24:42,208 --> 01:24:45,375 ‫اونقدری قد کشیده بودن که ‫تا سینه‌ی آدم می‌رسید. 776 01:24:46,125 --> 01:24:52,375 ‫وقتی باد می‌وزید، گندم‌ها مثل دریا موج می‌زدن. 777 01:24:52,375 --> 01:24:57,375 ‫و ما ساعت‌ها توی مزرعه بازی می‌کردیم. 778 01:24:58,125 --> 01:24:59,417 ‫همه‌مون با هم. 779 01:25:00,750 --> 01:25:03,667 ‫می‌شه قرص‌ها رو با هلو ‫قاطی کنیم و بخوریم؟ 780 01:25:08,875 --> 01:25:11,292 ‫فکر خیلی خوبیه! 781 01:25:36,875 --> 01:25:37,833 ‫اُلی! 782 01:25:39,708 --> 01:25:40,583 ‫مامان! 783 01:25:42,333 --> 01:25:45,042 ‫سعی کردم جلوش رو بگیرم، ‫اما ترسید و فرار کرد. 784 01:25:45,042 --> 01:25:47,917 ‫نباید جایی بره! 785 01:25:48,708 --> 01:25:50,167 ‫نکنه یه‌وقت غرق بشه! 786 01:25:57,125 --> 01:26:00,583 ‫خواهش می‌کنم. 787 01:26:01,333 --> 01:26:03,167 ‫کجاست؟ 788 01:26:59,583 --> 01:27:01,333 ‫ببخشید. 789 01:28:41,917 --> 01:28:49,737 ‫ترجمه از «آیــدا و مــــریم» ‫:::. Ayda.NDR & marYam .::: 790 01:29:28,583 --> 01:29:35,847 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 791 01:29:38,042 --> 01:29:40,642 ‫- چیه؟ ‫- چمن! 792 01:29:46,292 --> 01:29:51,796 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez