1 00:00:01,015 --> 00:00:11,015 این زیرنویس شامل 3 عدد کلمه نامناسب و الفاظ +18 میباشد ارائه‌ای از وب‌سایت دیجی موویز :.:.: DigiMoviez.Com :.:.: 2 00:00:12,512 --> 00:00:15,681 ‫- باید با کاخ سفید تماس بگیرم ‫- خیال می‌کردم دف‌کان‌ ۱ خوبـه 3 00:00:15,682 --> 00:00:18,684 ‫دف‌کان ۵ خوبـه. دف‌کان ۱ حکماً آخرالزمانـه 4 00:00:18,685 --> 00:00:20,477 ‫بری، اعلام وضعیت کن 5 00:00:20,478 --> 00:00:22,354 ‫سیستم پرتاب موشک باید ‫یه سیستم ایمنی داشته باشه که 6 00:00:22,355 --> 00:00:25,482 ‫اگه برق کل کشور قطع شد، ‫یعنی حمله‌ی هسته‌ای شده 7 00:00:25,483 --> 00:00:28,902 حالا نمیشه مسکو رو جمعش کرد 8 00:00:28,903 --> 00:00:32,197 ‫ماهواره‌های جاسوسی‌شون نشون میدن که ‫موشک‌های بالستیک قاره‌پیمای شما آماده‌ان و 9 00:00:32,198 --> 00:00:34,300 ‫متقابلاً مال خودشون رو آماده می‌کنن 10 00:00:34,325 --> 00:00:35,701 کلاً کرِس برنامه‌اش همین بود 11 00:00:35,702 --> 00:00:37,661 ‫اصلاً دغدغه‌اش قطعی برق نبوده 12 00:00:37,662 --> 00:00:39,955 ‫صرفاً می‌خواست آخرالزمان هسته‌ای به پا کنه 13 00:00:39,956 --> 00:00:43,625 ‫این قدم بزرگ کریس ‫برای از بین بردن ۹۰ درصد جمعیتـه 14 00:00:43,626 --> 00:00:45,419 ‫لوک، حرفم رو باور کن، 15 00:00:45,420 --> 00:00:47,797 ‫روحمم خبر نداشت ‫قراره این اتفاقات رخ بده 16 00:00:48,423 --> 00:00:50,674 ‫- باورت می‌کنم ‫- چرا اونوقت؟ 17 00:00:50,675 --> 00:00:52,551 ‫ایشون باعث و بانی وضع الانمونـه 18 00:00:52,552 --> 00:00:54,094 ‫چون می‌دونم توی قلبش چه خبره 19 00:00:54,095 --> 00:00:56,681 ‫اگه جون سالم به در ببریم، ‫خودم میندازمش گوشه‌ی هلفدونی 20 00:00:57,682 --> 00:01:01,143 ‫رید، فوراً زنگ بزن مسکو و ا‫ونها رو در جریان اوضاع قرار بده 21 00:01:01,144 --> 00:01:03,854 ‫کاخ سفید و پنتاگون نمی‌تونن ‫با کرملین ارتباط برقرار کنن 22 00:01:03,855 --> 00:01:06,482 ‫حتم دارم کرِس یه جوری داره ‫ارتباطات رو مختل می‌کنه 23 00:01:06,483 --> 00:01:09,359 ‫روس‌ها دست رو دست نمیذارن تا ‫ما موشک‌هامون رو پرتاب کنیم 24 00:01:09,360 --> 00:01:10,486 ‫قبل ما حمله می‌کنن 25 00:01:10,487 --> 00:01:12,071 ‫سفیرشون هم همین رو گفت 26 00:01:12,072 --> 00:01:14,698 ‫گفته نیم ساعت فرصت داریم تا ‫صبرشون لبریز و اعتمادشون خدشه‌دار بشه، 27 00:01:14,699 --> 00:01:15,783 ‫بعدش آتیش‌بازی شروع میشه 28 00:01:15,784 --> 00:01:18,327 ‫- نوراد چی؟ ‫- دارن سیستم رو بازنشانی می‌کنن 29 00:01:18,328 --> 00:01:20,704 ‫یه ساعتی وقت‌شون رو می‌گیره. ‫بعدش همه میریم هوا. 30 00:01:20,705 --> 00:01:23,625 ‫یعنی تموم شد؟ ‫فرصت نشد یه سر برم شریوپورت 31 00:01:24,125 --> 00:01:26,919 ‫- شریوپورت چه خبره؟ ‫- ممه داره 32 00:01:26,920 --> 00:01:30,380 ‫گفتی سرِ باگ سال ۲۰۰۰ با ‫پدرم کار کردی، درستـه؟ 33 00:01:30,381 --> 00:01:32,549 ‫اون هم گفت که توی بریتانیای کبیر، 34 00:01:32,550 --> 00:01:36,011 ‫اونها یه سوئیچ اضطراری برای ‫سیستم عملیات‌ هسته‌ای تعبیه کردن، 35 00:01:36,012 --> 00:01:38,806 صرفاً به خاطر اینکه شاید همه چی ‫با شروع قرن به قهقهرا بره 36 00:01:38,807 --> 00:01:42,476 ‫اما ایالات متحده، منظورم اینـه که ‫شما هم حتماً یه همچین کاری کردید 37 00:01:42,477 --> 00:01:44,394 ‫درستـه. ‫سوئیچ اضطراری خودمون رو تعبیه کردیم. 38 00:01:44,395 --> 00:01:46,730 ‫تا بتونیم موشک‌ها رو ‫در مواقع ضروری خاموش کنیم 39 00:01:46,731 --> 00:01:49,358 ‫چهار مأمور از این رمز عبور خبر داشتن 40 00:01:49,359 --> 00:01:51,819 ‫- تنها مأموری که در قید حیاتـه خودمم ‫- وصل‌تون می‌کنم به نوراد 41 00:01:51,820 --> 00:01:56,406 ‫نه، نه. رمز عبور با صدای خودم کار می‌کنه، ‫بنابراین باید حضوری انجام بشه 42 00:01:56,407 --> 00:01:58,158 ‫وقت نداریم بریم نوراد 43 00:01:58,159 --> 00:02:01,829 ‫فقط کافیـه بریم نزدیک‌ترین سیلو ‫چون همه‌شون به همدیگه وصل‌ان 44 00:02:01,830 --> 00:02:03,868 ‫به محض اینکه ‫به سوئیچ اضطراری رسیدیم، 45 00:02:03,893 --> 00:02:06,434 ‫می‌تونم کل موشک‌ها رو غیرفعال کنم 46 00:02:06,459 --> 00:02:09,211 ‫توی محدوده‌ی پنج ایالت، فقط ‫۴۵۰‏ سیلوی موشک وجود داره 47 00:02:09,212 --> 00:02:10,754 ‫یکیش تقریباً ۲۲ کیلومتریِ اینجاست 48 00:02:10,755 --> 00:02:12,714 ‫پشیمون میشم، ولی براتون مجوز می‌گیرم 49 00:02:12,715 --> 00:02:14,466 ‫- بیاید بریم. یالا ‫- بریم 50 00:02:14,467 --> 00:02:16,052 ‫بجنبید. بریم، بریم 51 00:02:18,555 --> 00:02:22,267 « فـوبـار » « فصل دوم، قسمت هشتم/پایانی » 52 00:02:22,934 --> 00:02:25,978 ‫ب، چند خیابون مونده برسم. ‫آدرس که عوض نشده؟ 53 00:02:25,979 --> 00:02:27,188 ‫آم... 54 00:02:30,191 --> 00:02:31,359 ‫به زودی به جواب می‌رسیم 55 00:02:34,571 --> 00:02:35,696 ‫تینا الان اومد تو 56 00:02:35,697 --> 00:02:38,158 ‫قوی باش، دادا. اذیت میشی 57 00:02:40,313 --> 00:02:50,313 دیجی موویز در شبکه‌های اجتماعی @DigiMoviez 58 00:02:55,049 --> 00:02:56,676 ‫مأمور خارجی موکرجی، 59 00:02:57,719 --> 00:03:00,596 ‫ما ردّ دانته کرِس رو از طریق آی‌پیش ‫تا این خیابون زدیم 60 00:03:00,597 --> 00:03:03,932 ‫طبق اطلاعات موبایلت، ‫قبلاً توی این حوالی بودی 61 00:03:03,933 --> 00:03:06,226 ‫خونه‌اش کدومـه؟ 62 00:03:06,227 --> 00:03:09,062 ‫اگه بهمون بگی، شاید بتونیم ‫توی اتهاماتت کمکت کنیم 63 00:03:09,063 --> 00:03:10,730 ‫من رو پنج دقیقه باهاش تنها بذار تا 64 00:03:10,755 --> 00:03:13,055 ‫هر چی تو چنته داره ‫از زیر زبونش بکشم بیرون 65 00:03:13,359 --> 00:03:14,444 ‫جونم 66 00:03:22,744 --> 00:03:27,707 ‫می‌دونم میگی دوستم نداری و ‫هیچکدوم‌مون برات اهمیتی نداریم، 67 00:03:28,958 --> 00:03:30,584 ‫ولی شک دارم ‫اون‌قدر بی‌احساس باشی که 68 00:03:30,585 --> 00:03:32,754 ‫بخوای یه زمستون هسته‌ای رو رقم بزنی 69 00:03:33,338 --> 00:03:34,671 ‫موشک‌های ما آماده‌ی پرتابن و 70 00:03:34,672 --> 00:03:37,342 ‫کرس داره ارتباطات‌مون با روسیه رو مختل می‌کنه 71 00:03:38,426 --> 00:03:40,719 ‫به خاطر همینـه که باید پیداش کنیم و ‫جلوش رو بگیریم 72 00:03:40,720 --> 00:03:43,889 ‫تا به کشورت اطلاع بدیم که ‫قصد حمله نداریم و 73 00:03:43,890 --> 00:03:46,476 ‫اونها هم جلوجلو بهمون حمله نکنن 74 00:03:47,977 --> 00:03:48,853 ‫خواهش می‌کنم، تینا 75 00:03:52,690 --> 00:03:54,359 ‫خونه‌ای که عقب‌تر از جاده‌ست 76 00:03:57,195 --> 00:03:58,988 ‫آلدون، شنیدی چی گفت؟ 77 00:03:59,572 --> 00:04:01,366 ‫آره، خونه‌ای که عقب‌تر از جاده‌ست 78 00:04:01,908 --> 00:04:05,453 ‫ولی رئیسم، میخیل ولک، اونجاست 79 00:04:05,954 --> 00:04:07,580 « میخیل ولک » ‫« محرمانه » 80 00:04:09,040 --> 00:04:12,418 ‫- رئیست دانته کرسـه؟ ‫- فقط می‌دونم دروغگویی بیش نیست 81 00:04:13,836 --> 00:04:16,505 ‫بهم گفت هر قدمی که برداشتیم به خاطر روسیه بوده 82 00:04:16,506 --> 00:04:19,967 ‫ولی ظاهراً جز خودش چیز دیگه‌ای رو نمی‌بینه 83 00:04:19,968 --> 00:04:21,551 ‫مجبورم کرد ازش محافظت کنم 84 00:04:21,552 --> 00:04:24,554 ‫بهم دستور داد نذارم تیم کرس ردیابی بشه 85 00:04:24,555 --> 00:04:26,975 ‫به خاطر همین بود که بلک‌بری رو نگه داشتم 86 00:04:29,310 --> 00:04:32,313 ‫واسه جمع‌آوری اطلاعات اومدم آمریکا، ‫نه که اینجا بمیرم 87 00:04:33,022 --> 00:04:34,524 ‫دروغ شنیدن سختـه، نه؟ 88 00:04:38,194 --> 00:04:40,862 ‫عمراً اگه آلدون ‫به موقع جلوی کرس رو بگیره و 89 00:04:40,863 --> 00:04:43,657 با روس‌ها ارتباط برقرار کنه 90 00:04:43,658 --> 00:04:45,617 ‫کجا میری؟ 91 00:04:45,618 --> 00:04:47,244 ‫- اگه خیلی کنجکاوی... ‫- بله 92 00:04:47,245 --> 00:04:48,579 ‫میرم یه زنگ به عشق زندگیم بزنم 93 00:04:49,289 --> 00:04:52,083 ‫سلام، مامان، مارکوسم. ‫یه خبر خیلی بد دارم. 94 00:04:52,583 --> 00:04:54,252 ‫هی، منفی‌بافی رو بذارید کنار 95 00:04:55,378 --> 00:04:56,753 ‫لوک از پسش بر میاد 96 00:04:56,754 --> 00:04:58,547 ‫رمزش رو یادم نمیاد 97 00:04:58,548 --> 00:05:00,173 ‫- چی؟ ‫- گرفتی ما رو؟ 98 00:05:00,174 --> 00:05:02,217 ‫واسه همین برات روغن ماهی خریدم ها 99 00:05:02,218 --> 00:05:04,177 ‫روغن ماهی که می‌خورم ‫آروغ‌هام بوی عجیبی می‌گیرن 100 00:05:04,178 --> 00:05:05,178 ‫گوش کن، پیرمرد 101 00:05:05,179 --> 00:05:07,764 ‫من نمی‌خوام به خاطر اینکه ‫مغز جنابعالی پُر از شنیتسل و 102 00:05:07,765 --> 00:05:09,475 ‫مستند جنگ جهانی دومـه بمیرم 103 00:05:10,059 --> 00:05:11,102 ‫نگران نباش، عزیزم 104 00:05:12,061 --> 00:05:13,062 ‫کمکت می‌کنیم 105 00:05:13,896 --> 00:05:14,772 اَی 106 00:05:16,107 --> 00:05:19,568 ‫ببینید، مطمئنم تا برسیم سیلو، 107 00:05:19,569 --> 00:05:20,902 ‫کامل یادم میاد 108 00:05:20,903 --> 00:05:21,945 ‫واقعاً؟ 109 00:05:21,946 --> 00:05:24,323 ‫چون رسیدیم 110 00:05:24,324 --> 00:05:25,366 ‫یا خدا 111 00:05:26,034 --> 00:05:26,993 ‫بله 112 00:05:34,000 --> 00:05:35,293 ‫تف توش 113 00:05:36,669 --> 00:05:39,714 ‫داریم همه چی رو براتون ‫آماده می‌کنیم، قربان. از این طرف. 114 00:05:42,258 --> 00:05:45,635 ‫- از داخل دید داریم ‫- مگه موشک بالستیک قاره‌پیما ایزوله نیستن؟ 115 00:05:45,636 --> 00:05:48,306 ‫مرکز کنترل، چرا، ‫اما دوربین‌های امنیتی، خیر 116 00:05:48,386 --> 00:05:58,386 ‫‫« ترجمه از iredprincess و امیر فرحناک » ‫.:: FarahSub & iredsub ::. 117 00:05:58,524 --> 00:06:01,526 ‫این که تیتان ۲ئـه، خیال می‌کردم ‫مینتمن جایگزینش شده 118 00:06:01,527 --> 00:06:04,529 ‫همه‌شون نه، این سیلو از اوایل دهه‌ی ۸۰ به بعد ‫دیگه ارتقا پیدا نکرده 119 00:06:04,530 --> 00:06:07,532 هنوز که هنوزه توی اتاق کنترل کامپیوترهای فلاپی‌دیسک‌خور داریم 120 00:06:07,533 --> 00:06:10,077 ‫فقط دستگاه‌های نوراده که ‫قابلیت تشخیص صدا دارن 121 00:06:10,078 --> 00:06:12,080 ‫به خاطر همینـه که داریم ‫موشک رو هک می‌کنیم 122 00:06:13,081 --> 00:06:14,831 ‫خیلی‌خب، بابا. وقت نمایشـه 123 00:06:14,832 --> 00:06:16,625 ‫خوب فکر کن 124 00:06:16,626 --> 00:06:18,252 ‫باید همه چی رو به خاطر بیاری 125 00:06:22,840 --> 00:06:24,132 ‫سگ تو این زندگی 126 00:06:24,133 --> 00:06:26,968 ‫هی، هی، هی، رفیق. ‫ببین، تو از پسش بر میای. 127 00:06:26,969 --> 00:06:30,097 ‫عدد بود یا یه کلمه؟ 128 00:06:30,098 --> 00:06:31,890 ‫نه، من‌درآوردی بود 129 00:06:31,891 --> 00:06:35,560 ‫فکر کنم اون موقع رو بورس بود 130 00:06:35,561 --> 00:06:38,772 ‫یه چیزی که ورد زبون مردم بود 131 00:06:38,773 --> 00:06:40,816 ‫- «با دست حرف بزن» نبود؟ ‫- نه 132 00:06:40,817 --> 00:06:41,983 ‫- «اونجا نرو» چی؟ ‫- نه 133 00:06:41,984 --> 00:06:44,361 ‫- «قبیله دیگه حرفی نداره»؟ ‫- «تاباسکو بره تو کونم»؟ 134 00:06:44,362 --> 00:06:45,445 ‫کسی همچین چیزی نمی‌گفت 135 00:06:45,446 --> 00:06:46,780 ‫یه چیز بصری بود 136 00:06:46,781 --> 00:06:49,366 ‫- فیلم؟ «نیرو پشت و پناهت»؟ ‫- نه 137 00:06:49,367 --> 00:06:50,826 ‫- «برمی‌گردم»؟ ‫- نه 138 00:06:50,827 --> 00:06:52,577 ‫- «من پادشاه دنیام»؟ ‫- نه 139 00:06:52,578 --> 00:06:54,246 ‫«حشریت می‌کنم؟» 140 00:06:54,247 --> 00:06:56,541 ‫یکمی آره. ولی اجازه بده ‫تمرکز کنم، خانم ب 141 00:06:57,125 --> 00:06:57,958 ‫تبلیغـه! 142 00:06:57,959 --> 00:07:00,252 ‫- «شیر داری؟» ‫- «باورم نمیشه کَره نیست!»؟ 143 00:07:00,253 --> 00:07:02,671 ‫- «گوشت کجاست؟» ‫- «من تاکو بل می‌خوام» 144 00:07:02,672 --> 00:07:04,006 ‫نه، هیچکدوم‌شون 145 00:07:06,676 --> 00:07:08,635 ‫این چی؟ ‫«افتادم و نمی‌تونم پا شم؟» 146 00:07:08,636 --> 00:07:09,845 ‫اون مال دهه‌ی ۸۰ بود 147 00:07:09,846 --> 00:07:13,890 ‫بعدشم تمرکزت رو بذار روی کشتن کرس ‫یا ولک یا هر چی که اسمش هست 148 00:07:13,891 --> 00:07:15,392 ‫دیگه وقتی برامون نمونده 149 00:07:15,393 --> 00:07:17,978 ‫یالا، گنده‌بک، فکر کن لامصب یادت بیاد، 150 00:07:17,979 --> 00:07:21,231 ‫من هم برات یه جعبه آبجو می‌خرم ‫تا دور هم نجات دنیا رو جشن بگیریم 151 00:07:21,232 --> 00:07:22,275 ‫آبجو! 152 00:07:23,067 --> 00:07:25,570 ‫تبـ... تبلیغ آبجوئـه! 153 00:07:26,404 --> 00:07:27,279 ‫فهمیدم 154 00:07:27,280 --> 00:07:29,240 ‫رمز عبور رو اینجا بگید، قربان 155 00:07:36,664 --> 00:07:39,666 ‫چه... خبر؟ 156 00:07:39,667 --> 00:07:41,085 ‫باید با صدای بلند بگید، قربان 157 00:07:44,380 --> 00:07:46,465 ‫- چه خبر؟ ‫- از دل و جونت بگو 158 00:07:46,466 --> 00:07:48,176 ‫جوری بگو که انگار دنیا به تو بستگی داره 159 00:07:49,177 --> 00:07:55,808 ‫چـــه خبـــــر؟! 160 00:07:55,858 --> 00:08:05,321 ‫در تلگرام @IRedSub & @FarahSub 161 00:08:05,401 --> 00:08:07,486 ‫- وارد شد ‫- چی؟ 162 00:08:07,487 --> 00:08:08,570 ‫ایول! 163 00:08:08,571 --> 00:08:09,530 ‫جواب داد؟ 164 00:08:10,323 --> 00:08:14,326 ‫کافیـه فقط چند تا دستور ساده وارد کنیم 165 00:08:14,327 --> 00:08:17,496 ‫تا بتونیم برگردیم دف‌کان ۵ 166 00:08:17,497 --> 00:08:20,333 ‫تکلیف ۴۴۹ موشک‌های بالستیک دیگه چی میشه؟ 167 00:08:20,958 --> 00:08:22,209 ‫این کابل ارتباطی قرمزرنگ رو می‌بینید؟ 168 00:08:22,210 --> 00:08:26,130 ‫هر دستوری که از طریق این موشک فرستاده بشه، ‫به تموم بمب‌های اتم مستقر توی خاک آمریکا منتقل میشه 169 00:08:34,597 --> 00:08:36,974 ‫هنوز ده دقیقه مونده تا تعویض شیفت 170 00:08:49,570 --> 00:08:51,655 ‫میگم، بری، این چیـه اینجا؟ 171 00:08:51,656 --> 00:08:54,824 ‫خب، شبیه مسیرهای پرواز ماهواره‌ایـه 172 00:08:54,825 --> 00:08:58,078 ‫- سیستم ارتباطات ماهواره‌ای دفاعیـه ‫- می‌دونی چیـه؟ 173 00:08:58,079 --> 00:09:02,332 ‫تموم کارمندهای اطلاعات روسیه می‌دونن که ‫ما هاب‌های جاسوسی رو به ماهواره‌هاتون وصل می‌کنیم 174 00:09:02,333 --> 00:09:05,544 اینطوری شد که فهمیدم اون ماهواره‌ای که بری می‌خواست بزنه، وزن اضافه داره 175 00:09:05,545 --> 00:09:06,461 ‫اون موقع که نجاتم دادی؟ 176 00:09:06,462 --> 00:09:10,215 ‫وقتی مُهره‌ای که اینقدر برای افشاش زحمت کشیده بودم رو نجات دادم، آره 177 00:09:10,216 --> 00:09:12,759 ‫ولی ظاهراً ولک هاب‌ها رو ‫مجدد برنامه‌ریزی کرده 178 00:09:12,760 --> 00:09:15,011 ‫تا به جای جاسوسی از ارتباطات، 179 00:09:15,012 --> 00:09:16,555 ‫ارتباطات رو مسدود کنن 180 00:09:16,556 --> 00:09:19,308 ‫خیلی‌خب، ولی چطوری می‌تونیم این جعبه‌های ‫کوچیک جاسوسی رو خاموش کنیم؟ 181 00:09:22,520 --> 00:09:23,395 ‫ولک 182 00:09:23,396 --> 00:09:26,690 ‫پشمام. بری، چقدر طول می‌کشه ‫نیروی کمکی بره پیش آلدون؟ 183 00:09:26,691 --> 00:09:27,942 ‫خیلی زیاد 184 00:09:28,985 --> 00:09:30,695 ‫تیمم داره بهت نزدیک میشه 185 00:09:32,488 --> 00:09:34,991 ‫فاتحه‌ات خونده‌ست، ولک 186 00:09:37,410 --> 00:09:39,786 ‫یا بهتره بگم کرِس؟ 187 00:09:39,787 --> 00:09:42,707 ‫اگه نیروی کمکی می‌داشتی که ‫تا حالا می‌ریختن اینجا 188 00:09:43,374 --> 00:09:44,332 ‫تنها اومدی 189 00:09:44,333 --> 00:09:46,419 ‫از دست شما آمریکایی‌های یابو 190 00:09:47,003 --> 00:09:48,462 ‫همگی فاز گاوچرونی دارید 191 00:09:49,922 --> 00:09:52,133 ‫در ضمن، من دانته کرس نیستم 192 00:09:55,595 --> 00:09:56,512 چون که منم 193 00:09:58,639 --> 00:10:01,516 ‫تخم‌سگِ هفت‌خط 194 00:10:01,517 --> 00:10:03,811 ‫سنگ‌بنای تموم جنگ‌ها دوز و کلکـه 195 00:10:04,395 --> 00:10:05,730 تو پشت بلندگو بودی 196 00:10:06,897 --> 00:10:09,816 ‫راستش ولک بود که داشت از ‫روی متنی که بهش داده بودم می‌خوند 197 00:10:09,817 --> 00:10:11,986 ‫گفتم شاید اوضاع توی دریاچه‌ی بومانت خوب پیش نره 198 00:10:15,781 --> 00:10:17,324 ‫من رو بگو خیال می‌کردم مورد اعتمادی 199 00:10:17,325 --> 00:10:20,368 ‫روزگار بهترین معلمـه، رفیق. روزگار 200 00:10:20,369 --> 00:10:21,412 ‫اسلحه‌هاتون رو بندازید 201 00:10:23,414 --> 00:10:24,665 ‫اسلحه‌ها پایین 202 00:10:29,045 --> 00:10:31,547 ‫دست‌ها بالا، وگرنه این دختر می‌میره 203 00:10:36,052 --> 00:10:38,595 ‫چیپس، به خلبان شلیک نکن 204 00:10:38,596 --> 00:10:39,889 ‫رو جفت چشم‌هام، خانم 205 00:10:45,019 --> 00:10:47,396 ‫حالا متوجه وخامت اوضاع شدید؟ 206 00:10:48,397 --> 00:10:50,358 ‫لوک، دسترسی به کنترل موشک رو تموم کن 207 00:10:51,901 --> 00:10:52,860 ‫فوراً! 208 00:11:01,160 --> 00:11:02,410 ‫ورود کردیم 209 00:11:02,411 --> 00:11:05,121 ‫اقلاً حین انجام وظیفه می‌میری، 210 00:11:05,122 --> 00:11:06,873 ‫عینهو جان ویک 211 00:11:06,874 --> 00:11:09,584 ‫- بری، یه کاری کن ‫- چیکار خب؟ 212 00:11:09,585 --> 00:11:13,254 ‫یه نگاه به خودت بنداز. شما آمریکایی‌ها ‫زیادی به بُرد عادت دارید 213 00:11:13,255 --> 00:11:15,382 ‫ولی دیگه نوبت ولکـه 214 00:11:15,383 --> 00:11:17,468 ‫پسرک اهل تولیاتی که 215 00:11:17,968 --> 00:11:23,474 ‫به خاطر سیاست‌های داخلی و خصومت‌های شخصی ‫نتونست توی اطلاعات روسیه رشد کنه، 216 00:11:24,141 --> 00:11:27,936 ‫حالا با کمک بازسازی این دنیا و ‫تصاحب کل سرزمین مادری و 217 00:11:27,937 --> 00:11:32,107 ‫آسیا به عنوان پاداش، ‫خودش رو به همه ثابت می‌کنه 218 00:11:32,108 --> 00:11:34,109 ‫یه قصه‌ی سیندرلایی! 219 00:11:34,110 --> 00:11:37,112 ‫به معجزه اعتقادی داری؟ 220 00:11:37,113 --> 00:11:38,739 ‫ایول! 221 00:11:50,334 --> 00:11:52,252 ‫جناب ژامبون، ‫مگه رانندگی بلدی؟ 222 00:11:52,253 --> 00:11:55,548 ‫خیر، آلدون. سیستم خودران ماشین رو هک کردم 223 00:11:56,257 --> 00:11:57,425 ‫می‌تونی حرف بزنی؟ 224 00:11:58,759 --> 00:12:02,053 ‫خب، ظاهراً آلدون زنده می‌مونه تا ‫شاهد سقوط بمب‌ها باشه 225 00:12:02,054 --> 00:12:04,139 ‫اگه پناهگاه توی زیرزمین رو پیدا کنه که 226 00:12:04,140 --> 00:12:06,558 ‫ولک قرار بود طی طوفان هسته‌ای ‫اونجا مخفی بشه، 227 00:12:06,559 --> 00:12:10,311 ‫اونوقت مجبور میشم ‫اون رو هم بکشم 228 00:12:10,312 --> 00:12:12,064 ‫ای بابا، مشکلات آینده 229 00:12:12,565 --> 00:12:14,357 ‫حالا که حرف آینده شد، 230 00:12:14,358 --> 00:12:18,611 ‫اِما، راستش رو بخوای، ‫هنوز هم بهت حس دارم 231 00:12:18,612 --> 00:12:19,613 ‫جدی میگم 232 00:12:24,368 --> 00:12:28,247 ‫نظرت چیـه همراهم بیای؟ ‫با همدیگه جمعیت دنیا رو تأمین می‌کنیم 233 00:12:29,415 --> 00:12:30,248 ‫با سکس 234 00:12:30,249 --> 00:12:31,751 ‫ترجیح میدم بمیرم 235 00:12:33,335 --> 00:12:34,670 ‫پس با نهایت تأسف ‫تو رو به آرزوت می‌رسونم 236 00:12:38,632 --> 00:12:42,470 ‫یه چیزی بگم، لوک؟ پدرم هم متقابلاً تو رو تحسین می‌کرد 237 00:12:42,970 --> 00:12:44,220 ‫همه چیزت رو برام گفته، 238 00:12:44,221 --> 00:12:49,142 ‫از ماجراجویی‌هات گرفته تا ‫رابطه‌ی ممنوعه‌ات با گرتا 239 00:12:49,143 --> 00:12:50,477 ‫اسطوره‌ای بودی واسه خودت 240 00:12:50,478 --> 00:12:54,230 ‫شنیدم با باگ سال ۲۰۰۰ چیکار کردی و ‫اینکه درست عین بریتانیا، 241 00:12:54,231 --> 00:12:56,920 ‫آمریکا یه سوئیچ اضطراری ‫توی سیستم تعبیه کرد 242 00:12:56,945 --> 00:13:00,796 ‫محض احتیاط، بخاطر اینکه شاید ‫کامپیوترها شب سال نو خرابکاری کنن 243 00:13:00,821 --> 00:13:04,240 ‫از اونجایی هم که تو تنها کسی هستی که ‫زنده‌ای و می‌تونی بهش دسترسی پیدا کنی، 244 00:13:04,241 --> 00:13:05,575 ‫به گرتا ملحق شدم 245 00:13:05,576 --> 00:13:08,286 ‫با شجره‌نامه و داستان غم‌انگیزم بهت نزدیک شدم 246 00:13:08,287 --> 00:13:10,205 ‫اون هم مثل همه‌تون گول خورد 247 00:13:10,206 --> 00:13:13,709 ‫می‌دونستم اسم گرتا عنوان بشه، ‫پای سازمان سیا هم کشیده میشه وسط 248 00:13:14,293 --> 00:13:17,337 ‫ناگزیر هم تو و هم تهش همگی ‫سر از اینجا در می‌آوردیم و 249 00:13:17,338 --> 00:13:19,756 ‫تو دسترسی به سیستم موشکی رو بهم می‌دادی 250 00:13:19,757 --> 00:13:21,716 ‫می‌دونی به چی معروفم، لوک 251 00:13:21,717 --> 00:13:24,010 ‫دانته کرس همیشه ده قدم از بقیه جلوتره 252 00:13:24,011 --> 00:13:25,261 ‫جلوی اون حرومزاده رو بگیرید 253 00:13:25,262 --> 00:13:29,390 ‫- مگه رمز پرتاب لازم نداره؟ ‫- رمز واسه پرتاب از راه دوره 254 00:13:29,391 --> 00:13:32,685 ‫مستقیماً به موشک وصل شده، ‫پس فقط کافیـه دستور پرتاب بده 255 00:13:32,686 --> 00:13:35,814 ‫افسر ریس، باید بلوک‌های ارتباطی ‫این ماهواره رو قطع کنید 256 00:13:35,815 --> 00:13:37,524 ‫تا بتونیم به روس‌ها بگیم ‫عقب‌نشینی کنن 257 00:13:37,525 --> 00:13:39,067 ‫من روسی بلدم، قربان 258 00:13:39,068 --> 00:13:41,361 ‫ولی اصلاً از این جفنگیات سر در نمیارم 259 00:13:41,362 --> 00:13:43,864 ‫برنامه‌ی ایجاد اختلالـه. ‫بهت میگم چیکار کنی. 260 00:13:47,368 --> 00:13:50,454 ‫دستور وارد شد و ارسال 261 00:13:50,538 --> 00:13:51,789 ‫« در حال ارسال دستور » 262 00:13:54,250 --> 00:13:57,795 ‫دستور پرتابت اصلاً از ‫این ساختمون خارج نشد، کله‌پوک‌ 263 00:13:58,254 --> 00:13:59,088 ‫« ارسال شد » 264 00:13:59,171 --> 00:14:01,756 ‫شاید تو راست بگی، ولی ‫به این یکی که ارسال شد، پس... 265 00:14:01,757 --> 00:14:04,426 ‫سوخت‌گیری آغاز شد 266 00:14:10,933 --> 00:14:12,141 ‫پشمام 267 00:14:12,142 --> 00:14:14,394 ‫روسیه وقتی موشک رو ببینه، تلافی می‌کنه 268 00:14:14,395 --> 00:14:16,980 ‫بعد آمریکا شلیک می‌کنه و ‫همه جا گلستون میشه 269 00:14:16,981 --> 00:14:18,898 ‫حیف که زنده نمی‌مونی ببینیش 270 00:14:18,899 --> 00:14:20,900 ‫می‌دونی، این سیلوها، ‫پناهگاه ضد بمب اتم دارن 271 00:14:20,901 --> 00:14:23,570 ‫ایده‌اش در اصل مال من نبود، ‫اما کفایت می‌کنه 272 00:14:23,571 --> 00:14:26,824 ‫درستـه، اما برای رسیدن به اونجا ‫باید از ما رد شی که کور خوندی 273 00:14:27,408 --> 00:14:31,620 ‫«در میانه‌ی هرج و مرج، ‫کورسوی فرصت سوسو می‌زند» 274 00:14:32,788 --> 00:14:33,997 ‫کاپیتان کانگورو 275 00:14:33,998 --> 00:14:36,876 ‫سون تزوئـه، گوساله 276 00:14:37,877 --> 00:14:39,044 هر کی نظر خودش رو داره دیگه 277 00:14:49,597 --> 00:14:50,972 ‫- بابا! ‫- نگران من نباش 278 00:14:50,973 --> 00:14:53,349 ‫باید یه راهی پیدا کنم ‫جلوی این موشک رو بگیرم 279 00:14:53,350 --> 00:14:55,144 ‫اون با شما. ‫من میرم سراغ چیپس. 280 00:15:14,413 --> 00:15:17,373 ‫این سوختـه. ‫نمی‌تونیم جلوی پرتاب موشک رو بگیریم. 281 00:15:17,374 --> 00:15:19,208 ‫شاید بتونیم جلوی سوخت‌گیریش رو بگیریم 282 00:15:19,209 --> 00:15:22,879 ‫کمکش کن تا من و گرتا بفهمیم چطوری ‫کلاهک رو خنثی کنیم 283 00:15:22,880 --> 00:15:24,006 ‫دریافت شد 284 00:15:24,924 --> 00:15:27,342 ‫- چقدر وقت داریم؟ ‫- استانداردش پنج دقیقه بعد پرتابـه 285 00:15:27,343 --> 00:15:29,302 ‫تقریباً ۲۰ درصدش رو از دست دادید 286 00:15:29,303 --> 00:15:32,263 ‫بری، نقشه‌ها رو فوراً بفرست برام 287 00:15:32,264 --> 00:15:33,806 ‫آلدون، به‌روزرسانی کن 288 00:15:33,807 --> 00:15:37,311 ‫دارم کدهای بری رو وارد می‌کنم و ‫منتظرم بهترین‌ها اتفاق بیفته 289 00:15:44,610 --> 00:15:45,444 ‫« احتیاط » 290 00:15:50,950 --> 00:15:53,410 ‫اِما، مراقب باش! 291 00:15:55,829 --> 00:15:57,331 ‫نگران دخترکوچولوشـه 292 00:15:58,165 --> 00:16:00,334 ‫چی بهتر از داشتن همچین پدری؟ 293 00:16:02,753 --> 00:16:05,880 ‫ببین، من درکت می‌کنم. ‫پدرت بی‌دلیل مُرد. 294 00:16:05,881 --> 00:16:10,010 ‫ولی... نمی‌تونی به خاطرش ‫میلیون‌ها آدم دیگه رو بکشی 295 00:16:10,594 --> 00:16:12,721 ‫راستش رو بخوای، اونقدرهام ‫باهات روراست نبودم، اما 296 00:16:13,681 --> 00:16:15,682 تیر خوردنم و ضجه زدن‌هام همه حقیقت داره 297 00:16:15,683 --> 00:16:19,352 ‫ولی پدرم بیشتر نگران لو رفتن موقعیت‌مون از طرف من بود 298 00:16:19,353 --> 00:16:21,312 ‫واسه همین هم سعی کرد ‫خفه‌ام کنه 299 00:16:21,313 --> 00:16:23,816 ‫پدر خودم خواست خفه‌ام کنه 300 00:16:24,817 --> 00:16:25,901 ‫من هم مقاومت کردم 301 00:16:26,402 --> 00:16:28,903 ‫با یه ذره جونی که برام مونده بود، ‫مقابله‌به‌مثل کردم و 302 00:16:28,904 --> 00:16:30,989 ‫دستم رو دراز و خفه‌اش کردم 303 00:16:30,990 --> 00:16:34,785 ‫با دو تا دست‌هام قهرمان زندگیم رو ‫خفه کردم 304 00:16:35,869 --> 00:16:39,455 ‫در کمال ناباوری وسط اون اتفاقات ‫ به همدیگه نگاه کردیم 305 00:16:39,456 --> 00:16:43,084 ‫مابقی چیزهایی که بهت گفتم راستـه 306 00:16:43,085 --> 00:16:46,337 ‫اصلاً یه مأموریت بود ‫برای سرپوش گذاشتن روی یه رسوایی جنسی که 307 00:16:46,338 --> 00:16:50,134 ‫از قرار معلوم پدرم ازش خبر داشت 308 00:16:50,801 --> 00:16:52,427 حاضر بود من رو بکشه 309 00:16:52,428 --> 00:16:56,222 ‫تا از یه... یه سیاستمدار عوضی ‫محافظت کنه 310 00:16:56,223 --> 00:16:57,974 ‫چون دولت بهش دستور داده بود 311 00:16:57,975 --> 00:16:59,726 ‫آخه من... 312 00:16:59,727 --> 00:17:00,894 ‫من عاشقش بودم 313 00:17:01,812 --> 00:17:03,897 ‫خدای من بود و... 314 00:17:05,524 --> 00:17:07,150 ‫من براش پشیزی ارزش نداشتم 315 00:17:07,151 --> 00:17:11,237 ‫هم بهت خیانت شد و هم آسیب دیدی، ‫لازم نیست کل دنیا رو کن‌فیکون کنی 316 00:17:11,238 --> 00:17:14,157 ‫نه، نه، نه، دقیقاً ‫همون کاریـه که باید کرد 317 00:17:14,158 --> 00:17:18,119 ‫آخه این چه دنیاییـه که ‫پدر به پسرش رحم نمی‌کنه؟ 318 00:17:18,120 --> 00:17:21,589 ‫پسری که عاشقانه می‌پرستتش، ‫قصد جونش رو می‌کنه که شایعات پخش نشه؟ 319 00:17:21,749 --> 00:17:25,169 ‫- آره، بگایی بزرگیـه ‫- دنیا شده کثافت‌بازار 320 00:17:25,669 --> 00:17:28,714 ‫لازمـه یکی باشه که ‫همه چی رو از نو بسازه 321 00:17:29,423 --> 00:17:30,257 ‫بیا 322 00:17:32,259 --> 00:17:33,634 ‫با من برقص، عزیزم 323 00:17:33,635 --> 00:17:35,054 ‫برای آخرین بار 324 00:17:38,515 --> 00:17:40,059 ‫پس جوابت منفیـه 325 00:17:41,435 --> 00:17:43,019 ‫مخزن مرحله‌ی دوم سوخت‌گیری شده 326 00:17:43,020 --> 00:17:45,563 ‫ولی اگه بتونیم قبل از تکمیل شدن ‫مرحله‌ی اول خاموشش کنیم، 327 00:17:45,564 --> 00:17:46,689 ‫شمارش معکوس متوقف میشه 328 00:17:46,690 --> 00:17:48,609 ‫- چطوری انجامش بدیم؟ ‫- با اون فلکه 329 00:17:50,903 --> 00:17:52,154 « مرحله‌ی اول » « مرحله‌ی دوم » 330 00:17:53,572 --> 00:17:54,530 ‫گیر کرده 331 00:17:54,531 --> 00:17:56,783 ‫از دهه‌ی هشتاده که کسی بهش دست نزده 332 00:17:56,784 --> 00:17:58,034 ‫اگه از این وضعیت جون سالم به در ببریم، 333 00:17:58,035 --> 00:18:01,705 ‫یه نامه‌ی پُر و پیمون برای نماینده‌ی ‫کنگره‌ام می‌فرستم 334 00:18:02,206 --> 00:18:04,041 ‫یه کمکی بده 335 00:18:09,004 --> 00:18:10,088 ‫خیلی زورم زیاده 336 00:18:10,089 --> 00:18:11,715 ‫سوخت‌گیری تکمیل شد 337 00:18:13,550 --> 00:18:15,636 ‫داره اتفاق میفته. تمومـه! 338 00:18:22,684 --> 00:18:23,519 ‫سگ توش 339 00:18:29,191 --> 00:18:30,526 ‫یا خدا، زنده‌ای که 340 00:18:32,111 --> 00:18:35,823 ‫ترقوه‌ام رو زده، نه قلبم. ولی ‫جفت پاهام شکستـه‌. 341 00:18:38,325 --> 00:18:40,577 ‫باهام بیا. یالا عجله کن 342 00:18:44,623 --> 00:18:46,625 ‫- کارت شناسایت همراهتـه؟ ‫- آره 343 00:18:51,380 --> 00:18:53,632 ‫- همینجا بمون، برات کمک میارم ‫- باشه 344 00:19:00,973 --> 00:19:03,934 ‫خیلی‌خب، پنل قرمزی که روش نوشته ‫«احتیاط» رو بردار 345 00:19:04,434 --> 00:19:07,187 ‫اصلاً با این پنل‌ها میونه‌ی خوبی ندارم 346 00:19:09,481 --> 00:19:11,899 ‫مگه اینها درس فیزیک هسته‌ای خوندن؟ 347 00:19:11,900 --> 00:19:13,526 ‫خیر، خانم برونر 348 00:19:13,527 --> 00:19:17,446 ‫یه وسیله‌ی انفجاری معمولی ‫کل واکنش زنجیره‌ای هسته‌ای رو شروع می‌کنه 349 00:19:17,447 --> 00:19:22,702 ‫درست عین همون بمبیـه که ‫توی موناکو توی اون قایقه خنثی کردیم 350 00:19:22,703 --> 00:19:25,621 ‫بعدش همه‌مون توی قایق تنها بودیم و 351 00:19:25,622 --> 00:19:29,126 ‫روی عرشه زیر آسمون خدا ‫با هم معاشقه کردیم 352 00:19:29,626 --> 00:19:30,836 ‫سکس روی قایق 353 00:19:31,670 --> 00:19:32,670 ‫حتماً از این کارها خوشش میاد 354 00:19:32,671 --> 00:19:34,756 ‫سه دقیقه تا پرتاب 355 00:19:35,841 --> 00:19:37,342 ‫یه سیم قرمز و یه سیم آبی هست 356 00:19:38,135 --> 00:19:40,554 ‫خیلی‌خب، قرمزه رو می‌بُرم. نزدیک‌تره 357 00:19:43,140 --> 00:19:44,141 ‫خیلی‌خب 358 00:19:46,602 --> 00:19:49,646 ‫- گفتم سه ببُر. یک، دو، سه ‫- یک، دو، سه 359 00:19:52,149 --> 00:19:53,400 ‫کلاهک غیرفعال شد 360 00:19:55,569 --> 00:19:57,195 ‫آلدون، تموم شدی؟ 361 00:19:57,196 --> 00:19:59,323 ‫باید به روسیه خبر بدیم که ‫داریم تیر هوایی می‌زنیم 362 00:20:00,073 --> 00:20:03,576 ‫بله، خطوط تلفن فعال شد و اپراتورها حاضرن 363 00:20:03,577 --> 00:20:04,786 ‫الان زنگ می‌زنم 364 00:20:18,050 --> 00:20:19,801 ‫دو دقیقه تا پرتاب 365 00:20:22,512 --> 00:20:24,139 ‫- هنوز تموم نشده ‫- چرا؟ 366 00:20:24,723 --> 00:20:26,891 ‫بذارید حدس بزنم، ‫روس‌ها حرف‌تون رو باور نکردن 367 00:20:26,892 --> 00:20:28,768 ‫مهم نیست که کلاهک رو غیرفعال کردیم 368 00:20:28,769 --> 00:20:30,978 ‫روس‌ها فکر می‌کنن ‫یه بمب اتم قابل عملیاتیـه 369 00:20:30,979 --> 00:20:33,481 ‫به محض اینکه از حریم هوایی ما خارج بشه، ‫کرملین تلافی می‌کنه 370 00:20:33,482 --> 00:20:36,192 ‫تینا چی؟ از آدم‌های خودشونـه. ‫حرفش رو باور می‌کنن. 371 00:20:36,193 --> 00:20:39,403 ‫ما بازداشتش کردیم. ‫خیال می‌کنن مجبورش کردیم. 372 00:20:39,404 --> 00:20:42,824 ‫باید یه جوری سر و تهش رو هم بیاریم. ‫پرنده تا ۹۰ ثانیه‌ی دیگه می‌پره. 373 00:20:43,533 --> 00:20:46,535 ‫ثانیه، آفرین. مرحله‌ی دوم 374 00:20:46,536 --> 00:20:49,831 ‫- فکر کنم متوجه حرفت شدم، گرتا ‫- چی میگه واسه خودش؟ 375 00:20:51,250 --> 00:20:53,501 ‫موشک دو تا موتور داره 376 00:20:53,502 --> 00:20:57,630 ‫توی مرحله‌ی اول، عملکرد یه تقویت‌کننده رو ‫داره و موشک رو بلند می‌کنه 377 00:20:57,631 --> 00:21:01,218 ‫بعد از چند دقیقه، ‫از اون مرحله جدا میشه 378 00:21:01,802 --> 00:21:03,720 ‫بعدش مرحله‌ی دوم دست به کار میشه و 379 00:21:04,471 --> 00:21:06,681 ‫موشک رو به سمت هدفش می‌بره 380 00:21:06,682 --> 00:21:10,268 ‫الکترونیک مرحله‌ی اول شدیداً بالاست. ‫نمیشه بهش دسترسی پیدا کرد. 381 00:21:10,269 --> 00:21:13,813 ‫ولی سیم‌کشی مرحله‌ی دوم ‫فقط یک و نیم متر از تو بالاتره 382 00:21:13,814 --> 00:21:16,899 ‫از اونجا غیرفعالش کنی، ‫باز هم موشک پرتاب میشه 383 00:21:16,900 --> 00:21:18,609 ‫ولی از حریم هوایی ما خارج نمیشه 384 00:21:18,610 --> 00:21:22,363 ‫مثل یه بطری خنثی‌شده ‫برمی‌گرده روی زمین 385 00:21:22,364 --> 00:21:26,492 ‫هفتاد ثانیه. ‫کمتر حرف بزن، بیشتر خرابکاری کن. 386 00:21:26,493 --> 00:21:29,453 ‫دست‌کم ۹۰ ثانیه طول می‌کشه تا ‫کلش رو غیرفعال کنی 387 00:21:29,454 --> 00:21:30,955 پس خودم باید دست به کار بشم 388 00:21:30,956 --> 00:21:32,456 ‫- نه! ‫- نه! 389 00:21:32,457 --> 00:21:34,835 ‫تنها راه چاره‌ست، خودت خوب می‌دونی 390 00:21:35,419 --> 00:21:37,295 ‫وقت نداریم بحث کنیم 391 00:21:37,296 --> 00:21:41,133 ‫برای بوسه‌ی آخرمون چی؟ 392 00:21:44,094 --> 00:21:46,596 ‫خداحافظ، لوک 393 00:21:55,439 --> 00:21:58,232 ‫گرتا! بیا بیرون! 394 00:21:58,233 --> 00:21:59,900 ‫دیگه خیلی دیره، عزیزم 395 00:21:59,901 --> 00:22:01,652 ‫هنوز کلی آرزو داری 396 00:22:01,653 --> 00:22:03,988 ‫خانواده‌ات، تیمت 397 00:22:03,989 --> 00:22:07,242 ‫می‌دونم دوستم داری، لوک، ‫ولی عاشقم نیستی 398 00:22:07,993 --> 00:22:11,704 ‫برای نجات دنیا دروغ گفتی، ‫ولی تالی رو دوست داری 399 00:22:11,705 --> 00:22:13,457 ‫از چشم‌هات معلومـه 400 00:22:14,041 --> 00:22:17,251 ‫همیشه دوستش داشتی و ‫خواهی داشت 401 00:22:17,252 --> 00:22:18,961 ‫می‌میری! 402 00:22:18,962 --> 00:22:20,213 ‫ولی مرگم... 403 00:22:21,757 --> 00:22:22,758 ‫بیهوده نیست 404 00:22:23,967 --> 00:22:25,218 ‫گمونم تو راست میگی 405 00:22:25,886 --> 00:22:28,554 ‫واقعاً هم قلب مهربونی دارم 406 00:22:28,555 --> 00:22:30,390 فکر کنم تو روم تأثیر گذاشتی 407 00:22:31,183 --> 00:22:35,019 ‫دلم نمی‌خواد مزاحم این وداع بشم، ولی ‫طبق گفته‌های خلبان مندز عزیز، 408 00:22:35,020 --> 00:22:38,647 ‫تا ۱۵ ثانیه‌ی دیگه درهای ضدانفجار ‫به طور خودکار بسته میشن و 409 00:22:38,648 --> 00:22:41,443 ‫تک‌تک افرادی که توی سیلوئن جزغاله میشن 410 00:22:42,152 --> 00:22:42,986 ‫دریافت شد 411 00:23:13,892 --> 00:23:14,725 ‫لعنتی 412 00:23:14,726 --> 00:23:16,310 ‫اِما، گمشو برو بیرون 413 00:23:16,311 --> 00:23:17,646 ‫بیست ثانیه 414 00:23:23,902 --> 00:23:25,320 ‫خدانگهدار، عشق من 415 00:23:26,863 --> 00:23:28,002 ‫پونزده ثانیه 416 00:23:44,881 --> 00:23:48,092 ‫درب‌های ضدانفجار بسته شدند. ‫ده... 417 00:23:48,093 --> 00:23:49,760 ‫- اِما! ‫- اِما! 418 00:23:49,761 --> 00:23:51,595 ‫- نُه، هشت... ‫- یالا، یه چیزی بگو 419 00:23:51,596 --> 00:23:53,223 ‫- من حالم خوبـه ‫- هفت... 420 00:23:54,349 --> 00:23:55,183 ‫شش، 421 00:23:56,268 --> 00:23:57,768 ‫پنج، 422 00:23:57,769 --> 00:23:58,770 ‫چهار، 423 00:23:59,438 --> 00:24:00,272 ‫سه، 424 00:24:01,565 --> 00:24:02,441 ‫دو... 425 00:24:08,347 --> 00:24:14,347 ‫« دیـجــی مــوویــز » 426 00:24:15,766 --> 00:24:17,126 ‫« رهگیری پرتاب » 427 00:24:20,250 --> 00:24:22,501 ‫خط قرمز حریم هوایی آمریکاست 428 00:24:22,502 --> 00:24:26,297 ‫اگه اون رفیق دخترت نتونه موشک رو ‫قبل از رد شدن از اون خط متوقف کنه، 429 00:24:26,298 --> 00:24:28,175 ‫فاتحه‌ی همه‌مون خونده‌ست 430 00:24:29,593 --> 00:24:31,177 ‫ببین کی رو پیدا کردم 431 00:24:31,178 --> 00:24:33,388 ‫ایول. دوست‌پسرت کجاست؟ 432 00:24:34,556 --> 00:24:36,220 ‫داخل سکوی پرتاب کباب شد 433 00:24:36,245 --> 00:24:37,914 ‫چیپس کبابی 434 00:24:38,560 --> 00:24:40,436 ‫بهشون بگو. بهشون بگو که ‫داریم سعی می‌کنیم غیرفعالش کنیم 435 00:24:40,437 --> 00:24:41,562 ‫بهشون بگو شلیک نکنن 436 00:24:41,563 --> 00:24:43,648 ‫گرتا، صدای من رو می‌شنوی؟ 437 00:24:44,941 --> 00:24:46,251 ‫تو می‌تونی! 438 00:24:46,276 --> 00:24:48,606 ‫سوخت مرحله‌ی اول تموم شد و ‫جداسازی صورت گرفت 439 00:24:48,631 --> 00:24:52,602 ‫حالا موتور مرحله‌ی دوم... روشن میشه 440 00:24:52,633 --> 00:24:54,035 ‫« حریم هوایی ایالات متحده » 441 00:25:03,793 --> 00:25:05,001 ‫موشک از کار افتاد! 442 00:25:05,026 --> 00:25:06,899 ‫« موشک از کار افتاد » 443 00:25:06,924 --> 00:25:08,634 ‫- آره! ‫- ایول! 444 00:25:09,341 --> 00:25:10,674 ‫خدای من 445 00:25:10,675 --> 00:25:12,427 ‫ایول! 446 00:25:15,388 --> 00:25:16,472 ‫بنازم. ژامبون! 447 00:25:16,473 --> 00:25:17,765 ‫ایول! 448 00:25:18,665 --> 00:25:20,961 ‫رستوران زنجیره‌ای ‫چیزکیک فکتوری رو دوست داری؟ 449 00:25:26,647 --> 00:25:29,899 ‫« موشک از کار افتاد » 450 00:25:34,470 --> 00:25:40,118 ‫« دریاچه رابرتس » ‫« ایالت یوتا، گیر » 451 00:25:59,391 --> 00:26:00,725 ‫خودم میرم، بابا 452 00:26:29,045 --> 00:26:30,250 ‫رئیس رید 453 00:26:30,505 --> 00:26:31,673 ‫بله، قربان 454 00:26:32,459 --> 00:26:34,121 ‫تأیید بصری می‌کنم 455 00:26:35,760 --> 00:26:37,954 ‫گرتا نلسو از سانحه جون سالم به در نبرد 456 00:26:39,639 --> 00:26:41,266 ‫وضعیت: کشته‌شده حین انجام مأموریت 457 00:26:44,519 --> 00:26:45,353 ‫دریافت شد 458 00:27:02,746 --> 00:27:03,621 ‫گریتا! 459 00:27:03,622 --> 00:27:04,914 ‫زنده‌ای! 460 00:27:05,540 --> 00:27:06,583 ‫سلام، عزیزم 461 00:27:07,208 --> 00:27:10,533 ‫ببخشید نمایش به راه انداختم. ‫از داخل نمی‌تونستم در رو باز کنم. 462 00:27:10,558 --> 00:27:12,265 ‫چطور ممکنـه؟ 463 00:27:15,592 --> 00:27:19,136 ‫این همون موادیـه که ‫توربین‌های سد رو می‌بنده 464 00:27:19,137 --> 00:27:20,679 ‫این ضربه‌گیر رو 465 00:27:20,680 --> 00:27:24,058 ‫در اصل دارپا طراحی کرده تا ‫جلوی بمب‌گذارهای انتحاری مقاومت کنه و 466 00:27:24,059 --> 00:27:25,296 ‫من هم این رو دور خودم اسپری کردم 467 00:27:25,321 --> 00:27:26,807 ‫تا جلوی ضربه رو بگیره 468 00:27:26,832 --> 00:27:29,960 ‫چندتا از دنده‌هام شکست، ‫ولی هنوز سالم و سرپام 469 00:27:31,149 --> 00:27:33,978 ‫تو بهترین مأموری هستی که تو عمرم دیدم 470 00:27:34,003 --> 00:27:38,548 ‫ولی گمونم این حسن ختامی ‫واسه گرتا نلسوی جاسوس باشه 471 00:27:38,573 --> 00:27:41,159 ‫۵۰۰ میلیون دلیل دارم ‫که بیخیال این کار بشم 472 00:27:42,369 --> 00:27:45,163 ‫- هر وقت بهم نیاز داشتی، همیشه اینجام ‫- می‌دونم 473 00:27:47,040 --> 00:27:48,249 ‫خداحافظ، عشقم 474 00:27:49,751 --> 00:27:53,645 ‫همیشه توی شیرین‌ترین لحظاتم موندگار میشی 475 00:27:54,179 --> 00:27:58,464 ‫و... و ممنون اون کار رو نکردی. ‫چطور بگم؟ 476 00:27:58,802 --> 00:28:00,512 ننداختیم گوشه‌ی هلفدونی 477 00:28:01,680 --> 00:28:04,640 ‫واسه نجات جون دوست‌ها و ‫خانواده‌ام و هشت میلیارد آدم 478 00:28:04,641 --> 00:28:08,603 ‫لایق یه بلیت عفو بودی گمونم 479 00:28:11,606 --> 00:28:13,358 ‫مراقب بابای پیرت باش 480 00:28:25,328 --> 00:28:27,371 ‫اونوقت تو به من شک داشتی 481 00:28:27,605 --> 00:28:29,106 ‫شرمنده، بابا 482 00:28:29,958 --> 00:28:31,583 ‫واقعاً نمی‌دونستم باید چیکار کنم 483 00:28:31,584 --> 00:28:37,172 ‫دو به شک شدم و ‫آخرش کار رو به خانواده ترجیح دادم 484 00:28:37,173 --> 00:28:40,145 ‫که دقیقاً همون کاریـه که ‫همیشه بخاطرش سرت غر می‌زنم 485 00:28:41,511 --> 00:28:43,846 ‫- حماقت کردم ‫- نه، حماقت نکردی 486 00:28:43,847 --> 00:28:46,641 ‫دلایل موجهی برای شک کردن به من داشتی و 487 00:28:47,142 --> 00:28:50,019 ‫این کار رو واسه محافظت از جون بقیه کردی 488 00:28:50,687 --> 00:28:53,272 ‫ولی وقتی به اون لحظه‌ی حیاتی ‫رسیدی و دنیا در خطر بود و 489 00:28:53,273 --> 00:28:55,524 ‫رید ازت خواست تا به گرتا شلیک کنی، 490 00:28:55,525 --> 00:28:56,734 ‫تو طرف من رو گرفتی و 491 00:28:56,735 --> 00:28:58,527 ‫جون خیلی‌ها رو نجات دادی 492 00:28:58,552 --> 00:29:02,685 ‫پس هم کارت رو انتخاب کردی هم خانواده‌ات رو 493 00:29:03,450 --> 00:29:05,755 ‫من هرگز نمی‌تونستم همچین کاری کنم 494 00:29:06,453 --> 00:29:07,287 ‫مرسی 495 00:29:08,538 --> 00:29:09,622 ‫ولی صبر کن ببینم 496 00:29:10,832 --> 00:29:12,040 ‫چرا گفتی که 497 00:29:12,041 --> 00:29:15,010 ‫دلایل موجهی برای شک کردن بهت داشتم؟ 498 00:29:15,035 --> 00:29:16,931 ‫در مورد اون مسئله! 499 00:29:17,464 --> 00:29:19,966 ‫شاید من و مادرت ‫یکم فیلم بازی کرده باشیم 500 00:29:20,884 --> 00:29:23,051 ‫خیلی‌خب، همگی... ‫همگی، به نفسی بکشید 501 00:29:23,052 --> 00:29:24,636 ‫یه حرفی دارم و 502 00:29:24,637 --> 00:29:26,972 ‫شاید باب میل‌تون نباشه 503 00:29:26,973 --> 00:29:28,682 ‫ولی باید گوش بدید 504 00:29:28,683 --> 00:29:31,852 ‫رُک و راست بگم، ‫رابطه‌تون تمومـه 505 00:29:31,853 --> 00:29:34,749 ‫- حتماً مخت تاب برداشته ‫- نه، نه، نه 506 00:29:34,774 --> 00:29:38,319 ‫نمیگم واقعاً رابطه‌تون رو تموم کنید 507 00:29:38,735 --> 00:29:39,568 ‫فقط وانمود کنید 508 00:29:39,569 --> 00:29:43,781 ‫من ۱۵ سال جون کندم ‫تا این زن رو برگردونم 509 00:29:43,782 --> 00:29:46,378 ‫می‌دونم، ولی الان ‫یه زن دیگه‌ای توی زندگیتـه و 510 00:29:46,403 --> 00:29:49,321 ‫به گفته‌ی خودت، ‫بهترین جاسوسیـه که تو عمرت دیدی 511 00:29:49,346 --> 00:29:53,602 ‫یکی که مهارت‌های کاملی داره و دریغ از نقطه‌ضعف 512 00:29:53,627 --> 00:29:55,125 ‫غیر از یه مورد 513 00:29:55,150 --> 00:29:56,193 ‫تو 514 00:29:57,253 --> 00:30:00,005 ‫جدایی ما چه کمکی به ‫شکست دادن گرتا می‌کنه؟ 515 00:30:00,006 --> 00:30:02,800 ‫اگه گرتا فکر کنه ‫حتی کور سوی امیدی هست 516 00:30:02,801 --> 00:30:04,426 ‫که شما دوتا به هم برگردید، 517 00:30:04,427 --> 00:30:08,305 ‫شاید تو که عشق واقعیشی بتونی ‫راضیش کنی از خر شیطون بیاد پایین و 518 00:30:08,306 --> 00:30:10,808 ‫از نابودی دنیا دست بکشه 519 00:30:10,809 --> 00:30:13,268 ‫تا بتونید دوتایی با هم ‫خوش و خُرم زندگی کنید 520 00:30:13,269 --> 00:30:15,062 ‫ولی تو نباید این پیشنهاد رو بدی 521 00:30:15,063 --> 00:30:16,980 ‫باید از یکی دیگه بشنوه 522 00:30:16,981 --> 00:30:20,067 ‫یکی که قبلاً بهش اعتماد داشته 523 00:30:20,068 --> 00:30:22,027 ‫- از چیپس ‫- دقیقاً 524 00:30:22,028 --> 00:30:25,198 ‫تازه، اون عضو ام‌آی۶ـه، ‫پسر یه جاسوس حرفه‌ایـه 525 00:30:25,698 --> 00:30:28,367 ‫بنابراین اگه فیلم بازی کنید و 526 00:30:28,368 --> 00:30:31,119 ‫بخواید دروغی رو به خوردش بدید ‫فوراً متوجه میشه 527 00:30:31,120 --> 00:30:34,333 ‫پس بقیه هم باید کاملاً ‫باورشون بشه که جدا شدیم 528 00:30:34,358 --> 00:30:35,401 ‫باریکلا 529 00:30:40,922 --> 00:30:42,712 ‫صبر کن تا ببینی ‫با چه قدرتی می‌تونم پرتش کنم 530 00:30:43,716 --> 00:30:45,175 ‫پس تو و مامان همچنان... 531 00:30:45,176 --> 00:30:46,761 ‫بیشتر از قبل عاشق هم هستیم 532 00:30:47,650 --> 00:30:51,556 ‫عزیزم، خودت خوب می‌دونی که ‫به نظرم هیچ مردی لیاقت تو رو نداره 533 00:30:51,850 --> 00:30:54,102 ‫ولی اگه یه روز اون آدم رو پیدا کردی، 534 00:30:55,061 --> 00:30:56,479 ‫امیدوارم بتونه به اندازه‌ی مادرت 535 00:30:57,021 --> 00:31:00,733 ‫یه عشق بی‌نقص و ‫خالی از خود‌خواهی بهت بده 536 00:31:02,569 --> 00:31:03,964 ‫من هم امیدوارم اینطور باشه 537 00:31:04,404 --> 00:31:06,530 ‫- مادرت معرکه نیست؟ ‫- چرا 538 00:31:06,531 --> 00:31:08,756 ‫می‌تونست واسه خودش یه‌پا جاسوس باشه 539 00:31:08,781 --> 00:31:10,234 ‫دیوونه بود 540 00:31:10,535 --> 00:31:12,741 ‫همیشه برام سؤال بود ‫این رو از کی به ارث بردم 541 00:31:12,766 --> 00:31:14,972 ‫چه فتنه‌ای هستی 542 00:31:15,036 --> 00:31:16,829 ‫بس کن! 543 00:31:20,525 --> 00:31:23,525 ‫♪ JD McPherson - North Side Gal ♪ 544 00:31:30,597 --> 00:31:32,509 ‫موفق شدیم، رفیق قدیمی 545 00:31:35,268 --> 00:31:37,185 ‫بفرما. عالی شد 546 00:31:40,148 --> 00:31:40,981 ‫آلدون؟ 547 00:31:43,818 --> 00:31:45,570 ‫می‌خواستم ازت تقدیر کنم 548 00:31:46,529 --> 00:31:49,108 ‫هر جور که بهش نگاه می‌کنم، ‫پدر مهربون و بافکری 549 00:31:49,133 --> 00:31:51,173 ‫برای جناب ژامبون شدی 550 00:31:51,284 --> 00:31:53,285 ‫ماورای انتظاراتم رشد کردی 551 00:31:53,459 --> 00:31:54,627 ‫ممنون دکتر پی 552 00:31:56,623 --> 00:31:59,458 ‫وقتی که برگشت به اون کشتارگاه و 553 00:31:59,459 --> 00:32:01,044 ‫نزدیک بود تیر بخوره، 554 00:32:02,420 --> 00:32:04,588 ‫واسه اولین بار توی زندگیم ‫واقعاً حس کردم که 555 00:32:04,589 --> 00:32:08,634 ‫اهمیت دادن به یکی ‫بیشتر از خودت چه شکلیـه و 556 00:32:08,635 --> 00:32:12,972 ‫تمام احساس ترس و درد و ‫آسیب‌پذیر بودنی که به همراه داره یعنی چی 557 00:32:14,724 --> 00:32:16,809 ‫واقعاً بهت افتخار می‌کنم 558 00:32:17,310 --> 00:32:19,646 ‫شکوفا شدی 559 00:32:20,605 --> 00:32:22,689 ‫چه نتیجه‌ای از این تجربه می‌گیری؟ 560 00:32:22,690 --> 00:32:23,899 ‫- افتضاحـه ‫- هان؟ 561 00:32:23,900 --> 00:32:26,276 ‫آره، یه چیز میگم و یه چیز می‌شنوی 562 00:32:26,277 --> 00:32:29,571 ‫به درد من نمی‌خوره. عمراً. هرگز ‫خودم رو دوباره توی چنین شرایطی قرار بدم. 563 00:32:29,572 --> 00:32:31,907 ‫از الان فقط به سه نفر اهمیت میدم 564 00:32:31,908 --> 00:32:33,309 ‫من، خودم و آلدون 565 00:32:33,334 --> 00:32:34,918 ‫ولی جناب ژامبون چی میشه؟ 566 00:32:34,943 --> 00:32:36,027 ‫دادمش رفت 567 00:32:36,052 --> 00:32:37,140 ‫آره 568 00:32:38,609 --> 00:32:40,044 ‫این قلب مثل سنگـه 569 00:32:40,375 --> 00:32:41,751 ‫به کتفم هم نبود 570 00:32:43,077 --> 00:32:45,051 ‫امیدوارم لاأقل اون خوک پیچاره ‫یه درسی گرفته باشه 571 00:32:46,923 --> 00:32:48,412 ‫اسم‌شون بیضه‌های مصنوعیـه 572 00:32:48,437 --> 00:32:50,968 ‫راستش رو بخوای، خیلی از ‫بیضه‌های خودم بهترن. نشون بدم؟ 573 00:32:50,969 --> 00:32:54,472 ‫نه، ممنون. ‫ولی تبریک میگم. بهت افتخار می‌کنم. 574 00:32:55,056 --> 00:32:56,723 ‫- عاشق‌شونم و ‫- خوبـه 575 00:32:56,724 --> 00:32:59,769 ‫ممنون که نذاشتی ‫اون موتورسوارها دخلم رو بیارن 576 00:33:00,937 --> 00:33:03,398 ‫- دوست خوبی برام هستی ‫- نه، بهت که گفتم ما... 577 00:33:05,692 --> 00:33:09,778 ‫می‌دونی چیـه؟ ‫فکر کنم شاید دوست‌های خوبی باشیم 578 00:33:09,779 --> 00:33:11,975 ‫- حالا شد! ‫- باریکلا 579 00:33:12,000 --> 00:33:14,461 ‫دقیقاً، درست مثل فرانکلین و بش 580 00:33:14,867 --> 00:33:17,120 ‫آره، شاید بعدش بهتره ‫یه دفتر حقوقی بزنیم 581 00:33:18,917 --> 00:33:20,887 ‫فرانکلین و بش وکیلن مگه؟ 582 00:33:26,254 --> 00:33:27,585 ‫گوش بده، دکی 583 00:33:28,756 --> 00:33:31,258 ‫می‌دونم از وقتی اومدی، ‫زیادی اذیتت کردم 584 00:33:31,677 --> 00:33:34,529 ‫آره. بهم لقب نوشابه‌ها رو دادی 585 00:33:34,554 --> 00:33:35,595 ‫- آخه... ‫- می‌دونم 586 00:33:35,596 --> 00:33:38,432 ‫من همه‌جوره پشت ‫خانواده و دوست‌هام در میام 587 00:33:38,433 --> 00:33:40,226 ‫تو برام مثل یه غریبه بودی 588 00:33:41,394 --> 00:33:44,544 ‫ولی می‌خواستم بدونی ‫که خیلی برام عزیزی 589 00:33:44,569 --> 00:33:49,585 ‫اگه تو نبودی، نمی‌دونم چطور می‌خواستم ‫از این دوره‌ی سخت جون سالم به در ببرم 590 00:33:49,610 --> 00:33:52,441 ‫برای تیم‌مون مُهره‌ی ارزشمندی بودی 591 00:33:53,168 --> 00:33:54,460 ‫ممنونم ازت 592 00:33:55,074 --> 00:33:56,691 ‫خیلی ممنون از حرف‌هایی که زدی 593 00:33:57,201 --> 00:34:00,913 ‫می‌دونی، تا به حال هیچوقت ‫عضو هیچ تیمی نبودم 594 00:34:01,956 --> 00:34:04,333 ‫حتی توی کلاس تربیت‌بدنی هم ‫کسی من رو انتخاب نمی‌کرد 595 00:34:05,114 --> 00:34:06,275 ‫به نظرت کی ضرر کرده؟ 596 00:34:09,505 --> 00:34:10,965 ‫ممنون بابت همه چی 597 00:34:11,731 --> 00:34:12,912 ‫خیلی‌خب 598 00:34:25,688 --> 00:34:27,355 ‫شرمنده. ببخشید که نذاشتم شاد باشید 599 00:34:27,356 --> 00:34:30,108 ‫ولی خبری دارم که ‫فکر می‌کنم همگی بخواید بشنوید 600 00:34:30,109 --> 00:34:31,902 ‫با طبقه‌ی هفتم تماس داشتم 601 00:34:31,903 --> 00:34:36,071 ‫دانته کرس و گرتا رسماً کشته شدن 602 00:34:36,096 --> 00:34:38,891 ‫دیگه تهدیدی برای شبکه‌ی برق وجود نداره 603 00:34:39,994 --> 00:34:41,079 ‫این هم دارم 604 00:34:41,704 --> 00:34:42,914 ‫پات، زحمتش رو می‌کشی؟ 605 00:34:44,749 --> 00:34:45,625 ‫ممنون 606 00:34:49,087 --> 00:34:50,796 ‫امروز صبح به صورت ناشناس ‫این رو تحویل دادن 607 00:34:50,797 --> 00:34:53,341 ‫کارشناس‌های صحنه‌ی جرم ‫هیچ سرنخی ازش پیدا نکردن 608 00:34:55,968 --> 00:34:58,428 ‫افرادی که کشته میشن ‫همگی یه وجه اشتراکی دارن 609 00:34:58,429 --> 00:35:01,807 ‫همگی اطلاعات شخصی شما رو ‫از بورو خریداری کردن 610 00:35:01,808 --> 00:35:03,892 ‫ما نمی‌دونیم کی پشت این کشتاره 611 00:35:03,893 --> 00:35:05,769 ‫ولی با این میزان از سرعت و عملکرد، 612 00:35:05,770 --> 00:35:08,438 ‫معلومـه که پول و ارتباطات قوی‌ای دارن 613 00:35:08,439 --> 00:35:10,985 ‫- آره، ۵۰۰ میلیون ‫- گرتا 614 00:35:11,192 --> 00:35:13,836 ‫و حالا، آخرین مورد 615 00:35:15,655 --> 00:35:18,028 ‫سلام، مامان‌جون. سلام، باباجون 616 00:35:18,616 --> 00:35:20,826 ‫یکی دیگه هم می‌خواد سلام کنه 617 00:35:20,827 --> 00:35:22,167 ‫عزیزدلم 618 00:35:22,192 --> 00:35:25,056 ‫آره، آفرین گل‌پسر. پسر خوب 619 00:35:25,081 --> 00:35:29,263 ‫مرسی، عمو آلدون واسه جناب ژامبون. ‫خیلی دوستش دارم. 620 00:35:29,288 --> 00:35:30,248 ‫من هم همینطور 621 00:35:32,755 --> 00:35:33,809 ‫خداحافظ، رفیق 622 00:35:34,298 --> 00:35:38,135 ‫راستی، اون آقائه توی محل کار آقاجون ‫گفت همه می‌تونیم بریم خونه 623 00:35:38,136 --> 00:35:39,365 ‫چی؟ 624 00:35:40,138 --> 00:35:43,098 ‫- زندگی به حالت عادی خودش برگشت ‫- حقیقت داره! 625 00:35:43,099 --> 00:35:44,224 ‫برگشتیم به روال عادی 626 00:35:44,225 --> 00:35:46,601 ‫- هی! ‫- هی، رفیق! 627 00:35:46,602 --> 00:35:47,978 ‫جونمی 628 00:35:50,606 --> 00:35:54,359 ‫صبر کنید، صبر کنید. ‫متأسفانه همه نمی‌تونن برن خونه. 629 00:35:54,360 --> 00:35:55,736 ‫یه تماس از اف‌بی‌آی داشتیم 630 00:35:56,320 --> 00:35:58,085 ‫آقای لونا، آقای پرلماتر 631 00:35:58,322 --> 00:36:01,825 ‫ممکنـه کاری کرده باشید که موتورسوارهای ‫باند شوالیه‌های عزرائیل رو عصبی کرده باشه؟ 632 00:36:01,826 --> 00:36:04,452 ‫- نه ‫- شاید یکی‌شون رو کشته باشیم 633 00:36:04,453 --> 00:36:05,829 ‫- چی؟ ‫- اتفاقی بود 634 00:36:05,830 --> 00:36:07,789 ‫- من تحت‌تأثیر فن‌سیکلیدین بودم. ‫- من هم آدمم دیگه 635 00:36:07,790 --> 00:36:08,707 ‫فن‌سیکلیدین؟ 636 00:36:08,708 --> 00:36:12,419 ‫اون آقا برادرزاده‌ی یکی از ‫اعضای رده‌بالای سازمان بوده و 637 00:36:12,420 --> 00:36:14,671 ‫حالا یه جایزه‌ی میلیون دلاری ‫واسه سرتون گذاشتن 638 00:36:14,672 --> 00:36:17,716 ‫- کولر افتاد روی سرش ‫- آره! 639 00:36:17,717 --> 00:36:19,811 ‫من دیگه پام رو تو اون خونه‌ی امن نمی‌ذارم 640 00:36:19,836 --> 00:36:21,043 ‫شانست گرفته! 641 00:36:21,068 --> 00:36:23,054 ‫شوالیه‌های عزرائیل ‫توی هر ایالت یه گروه دارن 642 00:36:23,055 --> 00:36:25,098 ‫الان دیگه هیچ جایی توی آمریکا ‫براتون امن نیست 643 00:36:25,099 --> 00:36:27,851 ‫ما براتون پناهگاهی توی ایستگاه شنود 644 00:36:27,852 --> 00:36:29,864 ‫سازمان سیا توی ‫سَک‌کاک، گرینلند ترتیب دادیم 645 00:36:29,889 --> 00:36:33,207 ‫فکر می‌کنیم بتونیم تهدید موتورسوارها رو ‫طی ۴۸ ماه آینده خنثی کنیم 646 00:36:33,232 --> 00:36:34,774 ‫- خیلی‌خب، از پسش بر میایم ‫- آره 647 00:36:34,775 --> 00:36:35,942 ‫چهار... چهار تا هشت ماه؟ 648 00:36:35,943 --> 00:36:37,354 ‫۴۸ ماه 649 00:36:37,379 --> 00:36:39,348 ‫کسخلی چیزی هستی؟ 650 00:36:39,373 --> 00:36:40,499 ‫رید هستم 651 00:36:41,490 --> 00:36:43,367 ‫اوف! ۴۸ ماه؟ 652 00:36:44,035 --> 00:36:45,745 ‫این به کارت میاد، رفیق 653 00:36:46,329 --> 00:36:49,039 ‫«ممه‌های فضایی» ‫تخم‌هات رو خشک می‌کنه 654 00:36:49,040 --> 00:36:50,749 ‫پس، برو حالش رو ببر 655 00:36:51,116 --> 00:36:54,911 ‫نذارید تهش تلخ بشه. ‫یه سورپرایز بزرگ دارم. 656 00:36:57,548 --> 00:36:58,549 ‫بیا تو 657 00:37:00,888 --> 00:37:02,188 ‫این دیگه چیـه؟ 658 00:37:02,720 --> 00:37:04,114 ‫قراره بازنشست بشم 659 00:37:04,139 --> 00:37:05,142 ‫« تموم شد و رفت » 660 00:37:05,371 --> 00:37:06,379 ‫دوباره 661 00:37:06,404 --> 00:37:10,436 ‫من و تالی می‌خوایم ‫با کشتی دور دنیا رو بچرخیم 662 00:37:12,772 --> 00:37:14,152 ‫بالاخره تموم شد، نه؟ 663 00:37:15,274 --> 00:37:16,775 ‫می‌خوای بازنشسته بشی؟ 664 00:37:16,776 --> 00:37:19,403 ‫- مطمئنی؟ ‫- صد درصد 665 00:37:19,904 --> 00:37:21,112 ‫می‌دونم، داره اتفاق میفته 666 00:37:21,113 --> 00:37:23,824 ‫نمی‌دونم بدون تو تیم‌مون قراره چی بشه 667 00:37:24,498 --> 00:37:27,591 ‫من بیشتر نگران اینم که ‫تیم بدون تو قراره چیکار کنه 668 00:37:27,616 --> 00:37:30,488 ‫چون شنیدم توی واحد ۹ قبول شدی 669 00:37:30,513 --> 00:37:32,349 ‫تبریک میگم 670 00:37:33,125 --> 00:37:34,335 ‫مرسی 671 00:37:34,835 --> 00:37:37,127 ‫ولی ردش کردم 672 00:37:37,152 --> 00:37:39,736 ‫چرا؟ تو که همیشه دنبالش بودی 673 00:37:39,761 --> 00:37:41,956 ‫آره. خودم هم... همین فکر رو می‌کردم 674 00:37:41,981 --> 00:37:45,402 ‫ولی این گروه و این بچه‌ها... 675 00:37:45,846 --> 00:37:48,797 ‫بگذریم، لاأقل یه برونر ‫باید هواشون رو داشته باشه 676 00:37:48,822 --> 00:37:49,823 ‫درستـه 677 00:37:50,476 --> 00:37:51,861 ‫لایه‌های شکلاتی نداره؟ 678 00:37:52,395 --> 00:37:53,729 ‫اون واسه بچه‌هاست 679 00:37:55,106 --> 00:37:56,898 ‫- ازت متنفرم ‫- می‌خوای دفعه‌ی بعد خودت سفارش بدی؟ 680 00:37:56,899 --> 00:37:58,715 ‫- شاید خودم سفارش بدم ‫- نه بابا؟ بده خب 681 00:37:58,740 --> 00:37:59,658 ‫خبر بد دارم 682 00:38:00,278 --> 00:38:02,320 ‫الان اطلاع دادن که ‫اون دانمارکی گنده‌بک دست روس‌هاست 683 00:38:02,321 --> 00:38:04,239 ‫توی آلاسکا گرفتنش ‫تا ببینن چه اطلاعاتی داره 684 00:38:04,240 --> 00:38:05,865 ‫الان فهمیدن که چیزی نمی‌دونه 685 00:38:05,866 --> 00:38:08,451 ‫- همه می‌دونستن چیزی نمی‌دونه ‫- می‌خوان با تینا معاوضه‌اش کنن 686 00:38:08,452 --> 00:38:11,538 ‫- می‌خوان نیروی نفوذی‌شون رو پس بگیرن ‫- نمیشه نگه‌ش دارن؟ 687 00:38:11,539 --> 00:38:14,252 ‫تالی، این اشتباه منـه 688 00:38:14,277 --> 00:38:16,392 ‫باید خاطرجمع می‌شدم که سالم برمی‌گرده 689 00:38:16,417 --> 00:38:18,354 ‫میرم معاوضه رو انجام میدم 690 00:38:18,379 --> 00:38:19,840 ‫این دیگه مأموریت آخرمـه 691 00:38:20,506 --> 00:38:22,167 ‫کسی نباید جا بمونه 692 00:38:22,192 --> 00:38:24,353 ‫غیر از من. من از اینجا میرم 693 00:38:24,732 --> 00:38:27,610 ‫برمی‌گردم تولیدو، یه جا که ‫مجبور نباشم با احمق‌هایی که 694 00:38:27,635 --> 00:38:30,866 ‫فضاپیما و ‫نیروگاه‌های برق منفجر می‌کنن و 695 00:38:30,891 --> 00:38:35,187 ‫آخرالزمان اتمی راه میندازن ‫سر و کله بزنم 696 00:38:35,855 --> 00:38:38,578 ‫حالا دیگه وبال گردن «رو» هستید. ‫رو حالا رئیس‌تونـه. 697 00:38:38,603 --> 00:38:41,033 ‫جونم! خودشـه! 698 00:38:41,058 --> 00:38:42,017 ‫هـو! 699 00:38:42,042 --> 00:38:44,340 ‫خیلی‌خب، فارکس، برو صندلی دفترم رو بیار 700 00:38:44,365 --> 00:38:45,389 ‫چشم، خانم 701 00:38:46,532 --> 00:38:49,428 ‫رو، تو حالا رئیسی، ‫پس به لوک بگو که جایی نمیره 702 00:38:50,291 --> 00:38:51,372 ‫تالی... 703 00:38:51,397 --> 00:38:53,704 ‫نه. نه، تازه یه گلوله از دستت در آوردن 704 00:38:53,729 --> 00:38:55,021 ‫می‌ریم خونه و 705 00:38:55,046 --> 00:38:57,560 ‫من ازت مراقبت می‌کنم و ‫تو هم استراحت می‌کنی 706 00:38:57,585 --> 00:38:59,209 ‫تموم شد و رفت! 707 00:38:59,234 --> 00:39:02,279 ‫- راست میگه، لوک ‫- هی، خودم می‌تونم برم، گنده‌بک 708 00:39:02,304 --> 00:39:05,175 ‫یه تعویض زندانی ساده‌ست. ‫هیچ دنگ و فنگی نداره. 709 00:39:05,176 --> 00:39:08,511 ‫پس همه می‌خواید ‫قید مأموریت رو بزنم که 710 00:39:08,512 --> 00:39:12,469 ‫همسر سابقم عینهو بچه‌ها ‫ازم پرستاری و مراقبت کنه؟ 711 00:39:12,494 --> 00:39:13,494 ‫دقیقاً 712 00:39:13,519 --> 00:39:16,397 ‫اینجوری من حس خوبی بهش ندارم، خب؟ 713 00:39:17,229 --> 00:39:22,328 ‫از طرفی هم، اینکه نامزدم ‫بخواد از من پرستاری کنه... 714 00:39:26,197 --> 00:39:28,531 ‫من هیچوقت دست از ‫دوست داشتنت برنداشتم و 715 00:39:28,556 --> 00:39:30,766 ‫این دفعه دیگه خرابش نمی‌کنم 716 00:39:31,952 --> 00:39:33,285 ‫پس، تالی... 717 00:39:34,455 --> 00:39:36,544 ‫این افتخار رو بهم میدی تا... 718 00:39:37,375 --> 00:39:40,812 ‫دوباره همسرم بشی؟ 719 00:39:41,835 --> 00:39:43,122 ‫آره 720 00:39:45,966 --> 00:39:48,224 ‫حالا باید گند بزنم به عروسی‌شون 721 00:39:52,556 --> 00:39:53,814 ‫بیا باز از نو شروع کنیم 722 00:39:56,727 --> 00:39:59,104 ‫اِی جونم، نگاه‌شون کن! 723 00:39:59,105 --> 00:40:01,189 ‫- الهی ‫- بیخیال 724 00:40:01,190 --> 00:40:03,651 ‫- آره ‫- مبارک باشه 725 00:40:11,033 --> 00:40:14,778 ‫هی. اومدی قبل از اینکه بری فنلاند و ‫اون دانمارکیه رو بیاری، یه قهوه بزنی؟ 726 00:40:14,803 --> 00:40:16,305 ‫آره. تو هم میای؟ 727 00:40:16,956 --> 00:40:21,335 ‫نه. نه، من قراره برم کمک مامانم 728 00:40:27,925 --> 00:40:31,618 ‫حالت خوبـه؟ ‫انگار مثل همیشه سرحال نیستی 729 00:40:34,265 --> 00:40:36,517 ‫دلم واسه خوکم تنگ شده 730 00:40:37,685 --> 00:40:40,354 ‫وقتی واقعاً یکی برات مهم باشه، ‫ول کردن‌شون کار سختیـه 731 00:40:42,898 --> 00:40:44,191 ‫بگذریم، می‌بینمت 732 00:40:44,900 --> 00:40:45,818 ‫آره، باشه 733 00:40:48,690 --> 00:40:53,723 ‫آلدون، وقتی برگشتی ‫می‌خوای بریم با هم شام بخوریم؟ 734 00:40:55,369 --> 00:40:56,699 ‫آره، خوشحال میشم 735 00:40:57,079 --> 00:40:59,114 ‫یه قرار دوستانه حالم رو بهتر می‌کنه 736 00:41:00,166 --> 00:41:02,526 ‫بریم «مدرن بارن»؟ ‫عاشق دامپلینگ‌هاشونم. 737 00:41:03,127 --> 00:41:04,317 ‫به نظر عالیـه 738 00:41:04,587 --> 00:41:05,421 ‫خیلی‌خب 739 00:41:16,140 --> 00:41:21,479 « مکانی در فنلاند » 740 00:41:32,323 --> 00:41:33,616 ‫اول شما 741 00:41:39,205 --> 00:41:41,582 ‫اینجا هیچ شباهتی به یورو دیزنی نداره 742 00:41:42,333 --> 00:41:46,085 ‫آلدون! چه خبر، پسر؟ ‫خیلی خوشحالم می‌بینم‌تون 743 00:41:46,086 --> 00:41:48,505 ‫این یارو بهم گفت ‫قراره بریم یورو دیزنی و 744 00:41:48,506 --> 00:41:51,725 ‫من اینجوری بودم که ‫«جانم؟ اونجا که مزخرفـه» 745 00:41:52,155 --> 00:41:54,361 ‫عجب حس شوخ‌طبعی مریضی داری، والد 746 00:41:54,386 --> 00:41:55,845 ‫بدجوری دستم انداختی. ‫بزن قدش. 747 00:41:55,870 --> 00:41:57,656 ‫یه دستِ مَشتی می‌خوام ها 748 00:41:58,034 --> 00:42:01,580 ‫خیلی‌خب، بری. نوبت ماست 749 00:42:04,230 --> 00:42:07,441 ‫معاوضه‌ی زندونی‌ها! ‫معاوضه‌ی زندونی‌ها! 750 00:42:07,942 --> 00:42:09,534 ‫معاوضه‌ی زندونی‌ها! 751 00:42:13,864 --> 00:42:15,019 ‫رسیدیم تهش 752 00:42:15,737 --> 00:42:18,031 ‫قراره بری واسه همیشه 753 00:42:22,005 --> 00:42:23,925 ‫بگو همه چی یه دروغ نبود 754 00:42:26,877 --> 00:42:29,558 ‫بری، من چهار نفر دیگه ‫مثل تو توی اروپا دارم 755 00:42:29,583 --> 00:42:31,704 ‫همه‌شون فکر می‌کنن عشق حقیقی‌شونم 756 00:42:32,114 --> 00:42:34,026 ‫نباید انقدر سریع گول بخوری 757 00:42:40,683 --> 00:42:43,435 ‫امیدوارم دستمال دو لایه آورده باشی، ‫چون اونا فقط تک لایه دارن 758 00:42:45,521 --> 00:42:46,522 ‫چه خبر؟ 759 00:42:51,860 --> 00:42:53,278 ‫چطوری، پلشت؟ 760 00:42:53,279 --> 00:42:54,526 ‫معاوضه‌ی زندونی‌ها! 761 00:42:54,738 --> 00:42:55,656 ‫معاوضه‌ی زندونی‌ها! 762 00:42:56,156 --> 00:42:57,366 ‫معاوضه‌ی زندونی‌ها! 763 00:43:03,622 --> 00:43:06,150 ‫واقعاً شرمنده که ‫داره اینجوری میشه، کارتر 764 00:43:06,175 --> 00:43:08,784 ‫هیچکس این رو نمی‌خواست 765 00:43:08,809 --> 00:43:11,981 ‫نمی‌دونم دردی ازت دوا می‌کن یا نه، ‫ولی فکر می‌کنم اونجا می‌ترکونی 766 00:43:12,006 --> 00:43:13,798 ‫فرض کن یه جور ماجراجوییـه 767 00:43:13,799 --> 00:43:15,800 ‫کاش هیچوقت باهات آشنا نمی‌شدم 768 00:43:15,801 --> 00:43:19,013 ‫دانی، واقعاً شرمنده که اینجوری شد 769 00:43:19,513 --> 00:43:22,390 ‫واقعاً دوستت داشتم، یه زمانی! 770 00:43:22,415 --> 00:43:24,910 ‫تو بدترین آدم روی زمینی 771 00:43:24,935 --> 00:43:27,186 ‫کمتر ناله کنید. ‫سوار کشتی کاری شدید ها. 772 00:43:27,187 --> 00:43:28,935 ‫برید پایین وسایلتون رو جمع کنید 773 00:43:29,565 --> 00:43:32,108 ‫یعنی واقعاً نمی‌تونستن ‫یه هواپیما برامون بگیرن؟ 774 00:43:32,109 --> 00:43:33,027 ‫راه بیفت! 775 00:43:34,653 --> 00:43:36,405 ‫خوش بگذره 776 00:43:36,996 --> 00:43:42,516 ‫در تلگرام @IRedSub & @FarahSub 777 00:43:42,953 --> 00:43:45,923 ‫رفقا داستان تینا رو برام تعریف کردن 778 00:43:45,948 --> 00:43:48,955 ‫بذار این رو بهت بگم، ‫نمی‌دونم دردی ازت دوا می‌کنه یا نه، 779 00:43:49,668 --> 00:43:51,020 ‫تو نیازی به اون بیوه‌ی جاسوس نداری 780 00:43:51,045 --> 00:43:52,838 ‫حتی جاسوس خوبی هم نیست 781 00:43:52,863 --> 00:43:55,173 ‫منابع من گفت نصف اطلاعاتی که ‫به مأمورها می‌داد 782 00:43:55,174 --> 00:43:57,885 ‫اطلاعات اشتباه بود 783 00:43:57,910 --> 00:44:00,517 ‫- منظورت چیـه؟ ‫- مثلاً یادتـه چطور من رو قاچاقی بردی یونان؟ 784 00:44:00,542 --> 00:44:03,393 ‫ظاهراً به سرویس اطلاعات روسیه ‫گزارش داده توی پاپوآ گینه‌ی نو بودی 785 00:44:03,418 --> 00:44:04,783 ‫اصلاً با عقل جور در نمیاد 786 00:44:04,808 --> 00:44:07,451 ‫اون دقیقاً می‌دونست کجا بودیم. ‫کل مأموریت رو با بری همکار بود. 787 00:44:07,476 --> 00:44:10,247 ‫راجع‌به یه مورد جاسوسی ‫توی ازبکستان هم می‌گفت 788 00:44:10,272 --> 00:44:12,701 ‫ما هیچوقت ازبکستان نرفتیم. ‫مولدوا بود. 789 00:44:12,726 --> 00:44:14,040 ‫اون عاشقمـه! 790 00:44:14,485 --> 00:44:16,986 ‫داشت اطلاعات غلط بهشون می‌داد ‫تا از ما محافظت کنه! 791 00:44:16,987 --> 00:44:18,766 ‫پس چرا گفت هرگز دوستت نداشته؟ 792 00:44:18,791 --> 00:44:21,528 ‫تا وقتی رفت دلم تنگ نشه. ‫ولی همچنان قلبم براش مچاله‌ست. 793 00:44:21,553 --> 00:44:24,106 ‫مثل وقتی که چارلی به بامبلبی گفت ‫نمی‌خواد دور و ورش باشه 794 00:44:24,131 --> 00:44:26,180 ‫وگرنه چه دلیلی داره ‫از قصد اطلاعات غلط بده 795 00:44:26,205 --> 00:44:29,920 ‫مگه این که واقعاً عضو تیم شده باشه و 796 00:44:31,089 --> 00:44:32,575 ‫دل رو باخته باشه؟ 797 00:44:32,600 --> 00:44:34,343 ‫یه مسئله‌ی جزئی داریم 798 00:44:34,368 --> 00:44:39,109 ‫من ناهماهنگیِ گزارش‌های تینا رو ‫به راستی و ایگور گفتم تا 799 00:44:39,134 --> 00:44:40,887 ‫یکم سر جاش بشوننش 800 00:44:40,912 --> 00:44:42,362 ‫البته اینها رو واسه تو کردم، بری 801 00:44:42,387 --> 00:44:44,055 ‫اول داداشی‌ها، بعدش روس‌ها 802 00:44:48,852 --> 00:44:50,807 ‫اصلاً می‌دونی چیکار کردی؟ 803 00:44:51,438 --> 00:44:53,081 ‫نسخه‌ی تینا رو پیچیدی 804 00:44:54,608 --> 00:44:55,704 ‫اِی داد 805 00:44:56,735 --> 00:45:00,279 ‫اون گلدونه و یکی از این ‫کمدهای پوشه رو بندازید دور 806 00:45:00,280 --> 00:45:01,739 ‫چوب‌لباسی رو نگه دارید 807 00:45:01,740 --> 00:45:03,038 ‫چشم 808 00:45:05,285 --> 00:45:08,454 ‫رو راسل هستم، ‫مدیر کله‌خر جدیدتون 809 00:45:08,455 --> 00:45:10,998 ‫جهت تماس با مدیر مزخرف قبلی ‫عدد دو رو فشار بدید 810 00:45:10,999 --> 00:45:14,043 ‫رو رو، تینا طرف ما بود. ‫با خودمونـه. 811 00:45:14,044 --> 00:45:15,837 ‫باید بریم پس بگیریمش ‫وگرنه دخلش رو میارن 812 00:45:15,838 --> 00:45:18,005 ‫ریدم به این بخت 813 00:45:18,006 --> 00:45:21,551 ‫طبقه‌ی هفتم هیچوقت دستور عملیات ‫توی خاک روسیه رو صادر نمی‌کنه که 814 00:45:21,552 --> 00:45:24,515 ‫بخوایم یه جاسوس روسی اثبات شده رو نجات بدیم 815 00:45:24,540 --> 00:45:26,749 ‫پس خودسر عمل می‌کنیم. ‫دل رو می‌زنیم به دریا. 816 00:45:26,774 --> 00:45:30,173 ‫راست میگه، رفیق. ‫باید بریم توی خاک روسیه. 817 00:45:30,833 --> 00:45:32,620 ‫موفق و مؤید باشی 818 00:45:38,696 --> 00:45:41,806 ‫خب، خانم. انگاری شما ‫مسئول این بلبشو هستید 819 00:45:44,032 --> 00:45:47,598 ‫اون اصطلاح نظامی‌ای که ‫وقتی اوضاع بگایی میشه چی بود؟ 820 00:45:50,812 --> 00:45:52,858 « فـوبـار » « پایان فصل دوم » 821 00:45:52,883 --> 00:46:02,883 ‫« ترجمه از iredprincess و امیر فرحناک » ‫ .:: FarahSub & iredsub ::. 822 00:46:07,279 --> 00:46:17,279 دیجی موویز در شبکه‌های اجتماعی @DigiMoviez 823 00:46:18,274 --> 00:46:28,274 ارائه‌ای از وب‌سایت دیجی موویز :.:.: DigiMoviez.Com :.:.: