1 00:02:06,180 --> 00:02:08,180 ‫کانال تلگرام «یک فیلم، یک زندگی» 2 00:02:08,204 --> 00:02:10,204 ‫@OnefilmOnelife 3 00:02:10,228 --> 00:02:12,228 ‫مترجم: مصطفی ملکی 4 00:02:12,252 --> 00:02:13,709 ‫بریم که شروع کنیم! 5 00:02:14,127 --> 00:02:14,820 ‫خوکای کثیف! 6 00:02:16,071 --> 00:02:17,737 ‫برو، برو، برو 7 00:02:19,196 --> 00:02:20,237 ‫از اینجا گم‌شید 8 00:02:20,376 --> 00:02:21,557 ‫- خوک کثیف ‫- آشغال 9 00:02:22,147 --> 00:02:23,327 ‫آشغال 10 00:02:26,141 --> 00:02:27,771 ‫محکم‌تر بزنش 11 00:02:28,605 --> 00:02:30,445 ‫برگرد خونه‌ات 12 00:02:37,042 --> 00:02:39,645 ‫کد ۱۰-۳۱، تکرار می‌کنم، کد ۱۰-۳۱ 13 00:02:39,786 --> 00:02:43,222 ‫واحد ۴۰۳ توی راهیم 14 00:02:43,361 --> 00:02:47,492 ‫مرکز، مورد مشاهده شد. 15 00:02:47,598 --> 00:02:51,693 ‫مرکز، فرد مورد نظر مشاهده شد. 16 00:02:51,833 --> 00:02:55,373 ‫در حال فراره. گیرش انداختیم. 17 00:02:59,194 --> 00:03:00,859 ‫ایست! 18 00:03:01,485 --> 00:03:02,977 ‫تکون نخور! 19 00:03:10,096 --> 00:03:14,157 ‫رئیس خوب 20 00:03:14,263 --> 00:03:16,934 ‫ترازوی بلانکو ‫(کارخانه‌ی ترازو‌سازی) 21 00:03:17,075 --> 00:03:19,400 ‫واسه جشن گرفتن دلایل زیادی داریم. 22 00:03:19,539 --> 00:03:22,351 ‫به‌لطف همه‌ی شما امسال هم دوباره رشد کردیم. 23 00:03:22,491 --> 00:03:24,157 ‫به‌لطف گروه بازاریابی‌امون، 24 00:03:26,484 --> 00:03:30,024 ‫بچه‌های گروه تحقیق‌و‌توسعه، اما بدون توانایی 25 00:03:30,164 --> 00:03:31,448 ‫بچه‌های خط تولید 26 00:03:31,553 --> 00:03:34,815 ‫که تعهد کاری رو دوباره معنا کردن، ما اینجایی که هستیم قرار نداشتیم. 27 00:03:35,025 --> 00:03:36,204 میرایِس! 28 00:03:39,469 --> 00:03:40,648 ‫ممنونم از تو 29 00:03:40,788 --> 00:03:43,287 ‫در واقع از تو ممنونم که اونجا 30 00:03:43,983 --> 00:03:45,440 ‫ سکان کشتی رو دست‌ات گرفته بودی. 31 00:03:45,823 --> 00:03:49,051 ‫ما باید جشن بگیریم، ‫اما بدون اینکه بی‌خیال کارمون بشیم، 32 00:03:49,191 --> 00:03:51,203 ‫چون به‌لطف شما 33 00:03:51,308 --> 00:03:54,780 ‫امروز ما به فینال جایزه‌‌ای که قراره استانداری اهدا کنه راه پیدا کردیم 34 00:03:54,885 --> 00:03:56,897 ‫اون هم به‌خاطر کسب‌و‌کار ممتاز 35 00:03:57,870 --> 00:03:59,467 ‫«ممتاز» 36 00:03:59,676 --> 00:04:03,217 ‫از آوای این کلمه لذت نمی‌برید؟ 37 00:04:03,391 --> 00:04:05,855 ‫سه کاندید وجود دارن. سه کاندید. 38 00:04:06,030 --> 00:04:09,327 ‫و «ترازوی بلانکو» یکی از اوناست. 39 00:04:15,509 --> 00:04:20,438 ‫و در روزهای آینده بازدیدی از سوی کمیته‌ی ویژه‌ی این جایزه خواهیم داشت. 40 00:04:20,577 --> 00:04:22,659 ‫هر لحظه ممکنه سروکله‌اشون پیدا بشه 41 00:04:22,764 --> 00:04:25,263 ‫پس ما باید گوش‌به‌زنگ باشیم. 42 00:04:25,404 --> 00:04:26,132 ‫از شما سوالاتی رو خواهند پرسید 43 00:04:26,341 --> 00:04:30,194 ‫«ببخشید، کار کردن توی ترازوی بلانکو چه حسی داره؟» 44 00:04:30,368 --> 00:04:32,937 ‫و شما هم به اونا حقیقت رو می‌گید:«شگفت‌انگیزه.» 45 00:04:34,014 --> 00:04:35,575 ‫و آقای بلانکو 46 00:04:35,680 --> 00:04:37,173 ‫واسه ما مثل پدر می‌مونه، ما اونو می‌پرستیم. 47 00:04:39,430 --> 00:04:42,068 ‫خب، همه‌اتون می‌دونید که من و همسرم بچه‌ای نداریم 48 00:04:42,659 --> 00:04:44,394 ‫و نیازی هم نداریم 49 00:04:44,569 --> 00:04:46,443 ‫چون شماها بچه‌های ما هستید. 50 00:04:46,653 --> 00:04:50,193 ‫اگه شما مشکلی ندارید، پس من هم مشکلی ندارم. 51 00:04:52,173 --> 00:04:54,047 ‫- جلوی بچه‌ها نه! ‫- لعنتی! 52 00:04:54,950 --> 00:04:56,824 ‫و درست مثل این می‌مونه 53 00:04:56,929 --> 00:04:58,630 ‫با بچه‌ها، خب... 54 00:04:58,769 --> 00:05:00,921 ‫بعضی وقتا علاقه‌مندی‌هایی دارید. 55 00:05:02,241 --> 00:05:06,442 ‫یا ممکنه یه‌نفر دیگه باشه که 56 00:05:06,547 --> 00:05:09,809 ‫کمتر بخواد، اما نیازش بیشتر باشه. 57 00:05:09,949 --> 00:05:11,754 ‫تو می‌خوای به من بگی چه‌کار کنم؟ 58 00:05:11,894 --> 00:05:17,170 ‫و گاهی مجبورید 59 00:05:17,310 --> 00:05:22,309 ‫تصمیمات سختی بگیرید، اون هم برای خیر و صلاح خانواده. درسته؟ 60 00:05:25,504 --> 00:05:26,509 ‫بابایی! 61 00:05:31,892 --> 00:05:32,863 ‫بابایی! 62 00:05:35,712 --> 00:05:38,315 ‫یه‌بار دیگه بگو. بذار صداتو بشنون! 63 00:05:38,420 --> 00:05:40,432 ‫- بشین. ‫- خوزه، داری چه‌کار می‌کنی؟ 64 00:05:40,572 --> 00:05:43,383 ‫بهشون بگو. اگه تخم داری بگو. بگو که من رو اخراج کردی. 65 00:05:43,524 --> 00:05:44,669 ‫به این آقای محترم گوش بدید. می‌خواد یه چیزی بهتون بگه. 66 00:05:46,301 --> 00:05:48,939 ‫- خوزه، بچه‌هاتو از اینجا ببر بیرون. ‫- روبیو، بذار بشنون. 67 00:05:49,044 --> 00:05:50,466 ‫من می‌خوام که خودت بهشون بگی. 68 00:05:50,607 --> 00:05:52,654 ‫اگه قراره اخراجم کنی، جلوی اونا بهم بگو. 69 00:05:52,759 --> 00:05:54,841 ‫خوزه، اونا نمی‌تونن اینجا باشن. 70 00:05:54,982 --> 00:05:58,765 ‫آره که می‌تونن. اگه اونا می‌تونن توی این خیابونای لعنتی آواره بشن 71 00:05:58,904 --> 00:06:00,257 ‫- می‌تونن اینجا هم باشن. ‫- خوزه. 72 00:06:00,398 --> 00:06:02,688 ‫با اون چندرغاز پول بازخریدی که تو قراره بهم بدی! 73 00:06:02,794 --> 00:06:03,764 ‫من واقعاً درکت می‌کنم. 74 00:06:03,904 --> 00:06:07,688 ‫من باید دو خانوار رو سرپرستی کنم. می‌دونی که 75 00:06:07,793 --> 00:06:10,813 ‫مجبورم خونه‌ی خودم رو ترک کنم (جدا شدن از همسر). لعنت! 76 00:06:10,918 --> 00:06:12,097 ‫ و من اونا رو از دست می‌دم. 77 00:06:12,480 --> 00:06:13,555 ‫من اونا رو از دست می‌دم. 78 00:06:13,695 --> 00:06:16,298 ‫- اونا رو ببر بیرون و بعدش با هم حرف می‌زنیم. ‫- پس من می‌خوام خودت بهشون بگی. 79 00:06:16,439 --> 00:06:20,083 ‫پس وقتی که بهم بگن چرا نمی تونن برن شنا کنن، منم بهشون می‌گم 80 00:06:20,223 --> 00:06:23,346 ‫اون حروم‌زاده‌ای که کراوات بسته بود و آدم خوبی به‌نظر می‌رسید 81 00:06:23,486 --> 00:06:27,374 ‫و خیلی نگران شما دو تا بود رو یادتونه؟ ‫خب، این غلط رو اون کرده که شما الان نمی‌تونید برید شنا. 82 00:06:27,514 --> 00:06:29,214 ‫این غلط رو اون کرده که الان شما نمی‌تونید هیچ‌کاری انجام بدید. 83 00:06:30,256 --> 00:06:31,505 ‫خداحافظی‌ها 84 00:06:32,652 --> 00:06:36,887 ‫خداحافظی‌ها واقعاً سختن. هیچ‌کس دوست نداره مجبور به رفتن بشه. 85 00:06:38,068 --> 00:06:41,228 ‫تو این کارخونه، این جداشدن‌ها حتی سخت‌تر هم هستند 86 00:06:41,333 --> 00:06:44,144 ‫چون روابطی که ما اینجا برقرار می‌کنیم فراتر از 87 00:06:44,249 --> 00:06:45,394 ‫اون چیزیه که توی قراردادها می‌نویسن. 88 00:06:46,679 --> 00:06:48,415 ‫اونایی از شما که پدر من رو می‌شناختید 89 00:06:49,109 --> 00:06:53,066 ‫می‌دونید که اون آدم عادلی بود، به‌همین خاطر بود که ترازو می‌ساخت 90 00:06:53,971 --> 00:06:57,928 ‫اون می‌گفت:«ما باید مراقب باشیم انصاف برقرار بشه.» الان دارم به حرف‌اش می‌رسم. 91 00:06:58,796 --> 00:07:03,066 ‫« جامعه‌ای که ترازوی بیشتری درست کنه، این جامعه عدالت بیشتری داره.» 92 00:07:03,171 --> 00:07:04,976 ‫و چقدر درست می‌گفت. 93 00:07:05,706 --> 00:07:08,413 ‫و پدر تو هم درست با پدر من شروع کرد، درسته میرایِس؟‌ 94 00:07:08,553 --> 00:07:09,767 ‫اونا برادر بودن. 95 00:07:10,844 --> 00:07:14,003 ‫خب، من شور اون واسه کار، 96 00:07:14,629 --> 00:07:17,926 ‫عشق اون به ترازو و شورمندی‌اش به وفاداری و اخلاص رو به ارث بردم. 97 00:07:18,066 --> 00:07:21,884 ‫چون همون‌ط‌ور که خودتون هم می‌دونی وفاداری توی این کارخونه خیلی مهمه. 98 00:07:22,545 --> 00:07:23,481 ‫خیلی مهم. 99 00:07:24,420 --> 00:07:27,683 ‫اما خداحافظی کردن و جدا شدن هم مهمه چون 100 00:07:27,788 --> 00:07:29,801 ‫این هم بخشی از فرآیند زندگیه. 101 00:07:30,913 --> 00:07:32,543 ‫و امروز پایانِ 102 00:07:33,169 --> 00:07:37,543 ‫یک چرخه‌ی مهم برای بعضی از شماهاست. 103 00:07:38,551 --> 00:07:41,050 ‫و ما اینجا جمع شدیم تا با اونایی که 104 00:07:41,746 --> 00:07:43,341 ‫دارن رها می‌شن خداحافظی کنیم؛ 105 00:07:43,481 --> 00:07:47,578 ‫اونایی که به یک مکان‌ دیگه و مواجهه با چالش‌های جدیدتر نقل مکان می‌کنن. 106 00:07:48,689 --> 00:07:50,702 ‫اونا دیگه کرم نیستن 107 00:07:51,259 --> 00:07:52,750 ‫و الان پروانه شدن. 108 00:07:53,168 --> 00:07:54,174 ‫خیلی خب. 109 00:07:55,355 --> 00:07:58,791 ‫لطفاً منظور من رو بد برداشت نکنید. از روی گرمی و صمیمیت گفتم. 110 00:08:00,390 --> 00:08:03,548 ‫حالا و در اینجا ما انبوهی از عشق رو نثار شما می‌کنیم. 111 00:08:05,008 --> 00:08:09,972 ‫ما در ترازوی بلانکو، به شما هر اون چیزی که می‌دونستیم رو یاد دادیم، که خودش بسیار مهمه. 112 00:08:10,632 --> 00:08:11,811 ‫ و در این راه دریغ هم نکردیم. 113 00:08:12,507 --> 00:08:15,457 ‫و حالا، اینِس، لطفاً. 114 00:08:16,916 --> 00:08:17,680 ‫مرسی. 115 00:08:18,722 --> 00:08:20,422 ‫الان ما می‌خواهیم... 116 00:08:21,014 --> 00:08:22,714 ‫به شما هدیه‌ی کوچیکی رو اهدا کنیم. 117 00:08:23,895 --> 00:08:25,630 ‫پس به هر جایی که پرواز کردید... 118 00:08:26,430 --> 00:08:31,429 ‫همیشه ما رو نزدیک قلب‌هاتون نگه خواهید داشت. ویکتوریا، بیا اینجا. 119 00:08:36,534 --> 00:08:38,199 ‫بذار ببینم اگه بتونم 120 00:08:38,339 --> 00:08:39,762 ‫بدون اینکه با سوزن‌اش زخمی‌ات کنم، انجامش بدم. 121 00:08:40,977 --> 00:08:42,018 ‫آهان. اونجا. 122 00:08:44,172 --> 00:08:45,386 ‫آروم باش. 123 00:08:50,283 --> 00:08:51,809 ‫ویکی، آروم باش. 124 00:08:51,914 --> 00:08:52,782 ‫دوستت دارم. 125 00:09:02,434 --> 00:09:05,419 ‫ما توی این کارخونه پیوندهای قدرتمندی رو تشکیل دادیم. 126 00:09:09,587 --> 00:09:10,870 ‫من هم احساساتی شدم. 127 00:09:12,434 --> 00:09:18,786 ‫یک‌شنبه 128 00:09:44,030 --> 00:09:46,701 ‫ترازوی بلانکو، یک خانواده‌‌ی بزرگ 129 00:09:56,945 --> 00:09:58,298 ‫داری به چی فکر می‌کنی؟ 130 00:10:00,139 --> 00:10:01,215 ‫هیچی. 131 00:10:04,862 --> 00:10:06,804 ‫یه چیزی فکر نکردن غیرممکنه. 132 00:10:11,944 --> 00:10:12,915 ‫داره چه‌کار می‌کنه؟ 133 00:10:15,416 --> 00:10:17,220 ‫داره فیلتر آب رو تعمیر می‌کنه. 134 00:10:18,402 --> 00:10:19,651 ‫توی روز تعطیل(یکشنیه)؟ 135 00:10:31,943 --> 00:10:34,615 ‫یه چیزی بود که باید بهت می‌گفتم. 136 00:10:37,116 --> 00:10:38,260 ‫چیز مهمی بود. 137 00:10:39,095 --> 00:10:40,552 ‫اما یادم نمیاد. 138 00:10:41,109 --> 00:10:42,775 ‫پس نباید این‌قدرها هم مهم بوده باشه. 139 00:10:48,886 --> 00:10:50,031 ‫خانم. 140 00:10:50,171 --> 00:10:51,837 ‫الان کار می‌کنه؟ 141 00:10:51,942 --> 00:10:55,170 ‫نتونستم مخزن آب رو چک کنم. وقت نداشتم، رئیس. 142 00:10:55,275 --> 00:10:58,399 ‫مرسی. نگران نباش. برو خونه. 143 00:10:59,406 --> 00:11:03,155 ‫رئیس، شما همیشه می‌گید که مشکلات ما 144 00:11:03,295 --> 00:11:06,175 ‫مشکلات شما هم هست. و اینکه اگه چیزی روی ما تأثیر بذاره 145 00:11:06,281 --> 00:11:08,050 ‫روی شما هم تأثیر می‌ذاره. ‫- آره. 146 00:11:08,155 --> 00:11:08,849 ‫مشکل چیه؟ 147 00:11:09,371 --> 00:11:12,946 ‫پسرم درگیر یه دعوا شده و 148 00:11:13,086 --> 00:11:14,404 ‫همه‌ی دیشب رو توی اداره‌ی پلیس بوده. 149 00:11:15,170 --> 00:11:17,356 ‫همون درگیری پارک که توی روزنامه‌ها هم اشاره کردن؟ 150 00:11:17,496 --> 00:11:18,953 ‫کار اونا نبوده. 151 00:11:19,092 --> 00:11:22,216 ‫عرب‌ها اونا رو تحریک کردن. روزنامه‌ها این قسمت رو ننوشتن. 152 00:11:22,321 --> 00:11:23,085 ‫اوه، خدا! 153 00:11:23,190 --> 00:11:27,528 ‫اون بچه‌ی خوبیه. خودتون از وقتی کوچیک بوده می‌شناسیدش. 154 00:11:27,669 --> 00:11:29,716 ‫شما توی مراسم غسل تعمیدش هم شرکت کردید، یادتونه؟ 155 00:11:30,133 --> 00:11:33,188 ‫کار اون دوستاش بوده که باهاشون می‌گرده. 156 00:11:34,195 --> 00:11:35,271 ‫چی بگم والا! 157 00:11:38,710 --> 00:11:40,792 ‫فامیلی اون نماینده چی بود؟ 158 00:11:42,043 --> 00:11:44,021 ‫همون که زن‌اش میاد ازت خرید می‌کنه. 159 00:11:44,160 --> 00:11:46,381 ‫- د لا اسینا؟ ‫- د لا انسیا. 160 00:11:50,063 --> 00:11:52,214 ‫دادگاه 161 00:12:32,282 --> 00:12:35,476 ‫رئیس، شما باهاش صحبت کن. اون به شما احترام می‌ذاره. 162 00:13:11,933 --> 00:13:13,147 ‫قبوله؟ 163 00:13:25,959 --> 00:13:28,493 ‫ما یه قول مردونه به هم دادیم. 164 00:13:28,599 --> 00:13:30,577 ‫این یه رازه. نمی‌تونی به کسی بگی. 165 00:13:32,453 --> 00:13:35,576 ‫ازش خواستم دوشنبه بره جلوی مغازه‌ی زنم. 166 00:13:36,237 --> 00:13:38,353 ‫رئیس، یکی طلب شما! 167 00:13:43,562 --> 00:13:48,596 ‫دوشنبه 168 00:14:24,393 --> 00:14:25,434 ‫رئیس! 169 00:14:27,241 --> 00:14:28,454 ‫این چیه؟ 170 00:14:28,559 --> 00:14:31,058 ‫محلیه. یه «سسک نیزار»ه 171 00:14:31,199 --> 00:14:33,003 ‫لونه‌اش باید همین دور و برا باشه. 172 00:14:33,907 --> 00:14:36,614 ‫توی این چند روزه داره میاد این دور و برا 173 00:14:37,032 --> 00:14:39,808 بعضی وقتا یه‌ذره شربت بهش می‌دم. 174 00:14:47,100 --> 00:14:48,939 ‫تراز ترازو انگار به‌هم خورده. 175 00:14:49,079 --> 00:14:51,752 ‫بده یکی بیاد درستش کنه، لطفاً! 176 00:14:51,891 --> 00:14:53,280 ‫نباید این شکلی بمونه. 177 00:15:04,148 --> 00:15:05,571 ‫صبح همگی به‌خیر. 178 00:15:06,648 --> 00:15:09,042 ‫لطفاً تلفن نزن. داری مدام خطم رو مشغول می‌کنی. 179 00:15:09,147 --> 00:15:11,820 ‫- صبح‌ به‌خیر، اینِس. ‫- خوزه‌ست. 180 00:15:11,960 --> 00:15:14,076 ‫از صبح تا الان ده بار زنگ زده. 181 00:15:14,182 --> 00:15:15,292 ‫خوزه، کدوم خوزه؟ 182 00:15:15,397 --> 00:15:18,243 ‫همونی که با بچه‌هاش اومده بود. ‫دیگه از کنترل خارج شده. 183 00:15:18,348 --> 00:15:19,493 ‫چی بهش بگم؟ 184 00:15:20,293 --> 00:15:22,097 ‫بهش بگو آروم باشه. من باهاش تماس می‌گیرم. 185 00:15:22,237 --> 00:15:25,742 ‫- اون می‌خواد با بلانکو حرف بزنه. ‫- منم می‌خوام با پاپ حرف بزنم. 186 00:15:33,104 --> 00:15:33,937 ‫چقدر زشت! 187 00:15:35,361 --> 00:15:37,478 ‫چه کار زشتیه با بچه‌هات می‌کنی مرد! 188 00:15:37,618 --> 00:15:40,637 ‫خطری واسمون نداره. خودم حواس‌ام هست. 189 00:15:41,471 --> 00:15:42,720 ‫کدوم قسمت کار می‌کرد؟ 190 00:15:42,861 --> 00:15:43,345 ‫حسابداری. 191 00:15:43,486 --> 00:15:45,637 ‫اجازه نده چیزی با خودش ببره. 192 00:15:46,853 --> 00:15:47,790 ‫هیچ خطری واسمون نداره. 193 00:15:48,208 --> 00:15:49,873 ‫ما مشکلات بدتری دارم. 194 00:15:52,617 --> 00:15:54,352 ‫میرایِس؟ دوباره؟ 195 00:15:54,492 --> 00:15:55,845 ‫- دوباره گند زده. ‫- لعنت. 196 00:15:59,735 --> 00:16:02,025 ‫جدیه قضیه؟ 197 00:16:02,165 --> 00:16:04,525 ‫پردازنده‌ی اشتباهی سفارش داده. 198 00:16:04,665 --> 00:16:07,372 ‫ددلاین رو از دست می‌دیم. 199 00:16:08,970 --> 00:16:09,802 ‫اونا کی‌ان؟ 200 00:16:11,574 --> 00:16:12,614 ‫کارآموزای جدید! 201 00:16:16,609 --> 00:16:19,663 ‫اونایی که اونجان ترازوهای آزمایشگاهی (دقیق) هستند. 202 00:16:23,067 --> 00:16:23,968 ‫ترازوهای... 203 00:16:24,664 --> 00:16:28,308 ‫- بلندقده کارآموز کجاست؟ ‫- بازاریابی. 204 00:16:28,448 --> 00:16:29,592 ‫معرف‌های خوبی داره. 205 00:16:56,154 --> 00:16:58,653 ‫البته که حلش می‌کنیم. فقط آروم باشید. 206 00:16:58,758 --> 00:17:00,945 ‫الان با پردازنده‌ها چه‌کار کنم؟ 207 00:17:01,120 --> 00:17:01,674 ‫برشون گردون. 208 00:17:01,814 --> 00:17:05,528 ‫نمی‌تونم روی ترازوها سوارشون کنم. من فقط ده‌تا آدم دارم که همه‌اشون اینجا وایسادن. 209 00:17:05,703 --> 00:17:09,173 ‫- مشکل چیه؟ ‫- ما داریم ددلاین رو از دست می‌دیم. 210 00:17:10,147 --> 00:17:12,646 ‫یه‌ذره بی‌دقتی صورت گرفته... 211 00:17:12,786 --> 00:17:14,381 ‫ما داریم ترازو می‌سازیم. نمی‌تونیم بی‌دقتی رو 212 00:17:14,522 --> 00:17:17,159 ‫قبول کنیم. زمان ارسال کیه؟ 213 00:17:17,264 --> 00:17:19,104 ‫باید تا جمعه توی انبار گمرک باشه. 214 00:17:19,278 --> 00:17:21,777 ‫جمعه؟ ‫- نمی‌تونن شیفت اضافه بزنن؟ 215 00:17:22,160 --> 00:17:24,138 ‫آدمای من دوست ندارن شیفت اضافه بزنن. 216 00:17:24,277 --> 00:17:25,909 ‫اونا آدمای تو نیستن. آدمای منن. 217 00:17:26,048 --> 00:17:27,228 ‫یا اینکه تو پول‌اشون رو می‌دی؟ 218 00:17:27,889 --> 00:17:29,138 ‫ما این کار رو نمی‌کنیم. 219 00:17:29,277 --> 00:17:31,776 ‫چرا اتفاقاً. من بهت می‌گم که ما این کار رو می‌کنیم. 220 00:17:31,881 --> 00:17:34,346 ‫پنج‌شنبه رو می‌مونیم و جمعه صبح می‌زنیم بیرون. 221 00:17:34,485 --> 00:17:35,804 ‫تا موقع ناهار هم بار رو می‌رسونیم. 222 00:17:35,943 --> 00:17:38,478 ‫ما باید با هواپیما بفرستیمش. 223 00:17:38,617 --> 00:17:40,144 ‫هزینه‌اش بیشتر از چیزیه که انتظار داریم. 224 00:17:40,805 --> 00:17:44,796 ‫حساب‌کتابا رو بکنید. اگه دیدید نمی‌صرفه، به بخش فروش اطلاع بدید. 225 00:17:44,937 --> 00:17:47,227 ‫- میرایِس. یه لطفی کن... ‫- ببخشید. 226 00:17:47,367 --> 00:17:49,310 ‫مهمه. 227 00:17:49,450 --> 00:17:53,129 ‫هی؟ می‌شنوی چی می‌گم؟ ما باید با هم حرف بزنیم. 228 00:17:54,103 --> 00:17:55,420 ‫من تو رو چک نمی‌کنم. 229 00:17:55,561 --> 00:17:58,545 ‫امروز یه کامیون رو فرستاد به یه نمایشگاه توی فرانکفورت. 230 00:17:58,686 --> 00:18:00,628 ‫اون هم با محموله‌ی اشتباه. بچه‌های بخش الکترونیک 231 00:18:00,769 --> 00:18:03,857 ‫حتی دیگه باهاش حرف هم نمی‌زنن. انگار هر روز از این اتفاقا پیش میاد. 232 00:18:05,595 --> 00:18:07,642 ‫- کجا داری می‌ری مردک احمق؟ ‫- بفرما. 233 00:18:08,858 --> 00:18:09,864 ‫داری چه‌کار می‌کنی؟ 234 00:18:09,969 --> 00:18:12,364 ‫مراقب باش داری کجا می‌ری. گندش بزنن. 235 00:18:13,615 --> 00:18:15,905 ‫امشب واسم یه میز رزرو کن. واسه دو نفر. 236 00:18:16,011 --> 00:18:17,190 ‫رستوران ال‌رانچو؟ 237 00:18:17,295 --> 00:18:19,239 ‫آره توی ال‌رانچو. 238 00:18:19,344 --> 00:18:21,009 ‫می‌فهمی منظورم رو یا نه ؟ 239 00:18:47,710 --> 00:18:48,924 ‫سالوا! 240 00:18:51,391 --> 00:18:52,708 ‫سلام عزیزم. 241 00:18:53,439 --> 00:18:56,320 ‫شب شام خونه نیستم. یه مشکلی با میرایِس پیش اومده. 242 00:18:56,425 --> 00:18:57,465 ‫باید باهاش حرف بزنم. 243 00:18:57,605 --> 00:18:59,062 ‫می‌شناسیش؟ 244 00:18:59,167 --> 00:19:00,764 ‫بچه‌ی فورتوناس. 245 00:19:01,807 --> 00:19:06,215 ‫به باباش قول دادم کمکش کنم 246 00:19:07,257 --> 00:19:09,756 ‫و منم فکر کردم شاید 247 00:19:09,896 --> 00:19:11,805 ‫تو بتونی به‌عنوان پیک و واسه همچین خرده‌کاری‌هایی ازش استفاده کنی. 248 00:19:11,945 --> 00:19:13,506 ‫- من که جنسام رو با پیک نمی‌فرستم. 249 00:19:13,646 --> 00:19:16,631 ‫فقط سرش رو گرم کن که از دردسر دور باشه. 250 00:19:17,639 --> 00:19:19,894 ‫نمی‌تونی توی کارخونه نگهش داری؟ 251 00:19:20,590 --> 00:19:21,769 ‫آره ... 252 00:19:21,874 --> 00:19:24,894 ‫اما بعد از بازدید کمیته این کار رو می‌کنم. 253 00:19:31,665 --> 00:19:32,671 ‫آدم باهوشی نیست. 254 00:19:40,380 --> 00:19:42,775 ‫آقای بلانکو خوش اومدید. حال‌اتون چطوره؟ 255 00:19:42,880 --> 00:19:43,643 ‫خوبم. 256 00:19:43,748 --> 00:19:44,962 ‫- پسرتون چطوره؟ ‫- عالی. 257 00:19:45,102 --> 00:19:45,934 ‫خوبه. 258 00:19:46,352 --> 00:19:49,303 ‫- سلام، چی شده؟ ‫- حال‌ات چطوره؟ 259 00:19:50,484 --> 00:19:51,663 ‫سلام. 260 00:19:57,220 --> 00:20:01,350 ‫- اوضاع‌ات در چه حاله؟ ‫- بهتر و بهتر. همه‌چی حل شد. 261 00:20:02,428 --> 00:20:04,475 ‫چی حل شد؟ 262 00:20:04,580 --> 00:20:05,552 ‫ارسال بار امروز دیگه. 263 00:20:06,420 --> 00:20:07,843 ‫من گند زدم. 264 00:20:08,399 --> 00:20:09,370 ‫اما بالاخره حل شد. 265 00:20:10,170 --> 00:20:13,120 ‫محموله‌ی جدید توی راهه. وسط راه به هم می‌رسن. 266 00:20:13,261 --> 00:20:15,203 ‫ و محموله رو عوض می‌کنن. کار مشکلی نیست. 267 00:20:15,344 --> 00:20:16,731 ‫میرایِس... 268 00:20:17,149 --> 00:20:20,724 ‫میرایِس، چند وقته من و تو با هم 269 00:20:20,829 --> 00:20:22,356 ‫داریم ترازو درست می‌کنیم؟ ۲۰ سال؟ 270 00:20:24,162 --> 00:20:25,134 ‫۲۲ سال. 271 00:20:26,453 --> 00:20:31,175 ‫واسه من تو اون کارمند ده سال اول نیستی. 272 00:20:31,315 --> 00:20:33,327 ‫بعد از ده سال 273 00:20:33,468 --> 00:20:35,758 ‫تو واسم یه چیز دیگه شدی؛ یه دوست، یه برادر 274 00:20:36,453 --> 00:20:38,327 ‫قضیه‌ی محموله و این چیزا 275 00:20:38,884 --> 00:20:40,618 ‫به یه‌ورم هم نیست. 276 00:20:40,759 --> 00:20:43,049 ‫این اتفاقا واسه همه می‌افته. 277 00:20:43,536 --> 00:20:46,139 ‫چیزی که من بهش اهمیت می‌دم تو هستی. 278 00:20:47,008 --> 00:20:49,646 ‫تو می‌گی حال‌ات خوبه اما خوب نیستی. 279 00:20:49,751 --> 00:20:51,659 ‫میرایِس، تو انگار... 280 00:20:51,800 --> 00:20:56,416 ‫انگار حال‌ات بده، غمگینی... 281 00:20:57,077 --> 00:21:00,513 ‫انگار ذهن‌ات یه‌جای دیگه‌ست. چی شده؟ 282 00:21:00,618 --> 00:21:02,006 ‫خوبم. 283 00:21:02,146 --> 00:21:03,533 ‫مشکلی نیست. 284 00:21:03,674 --> 00:21:05,408 ‫باهام مثل یه رئیس رفتار نکن. 285 00:21:06,937 --> 00:21:09,749 ‫اگه مثل یه رئیس من رو ببینی، من هم اون‌وقت تو رو مثل یه کارمند می‌بینم. 286 00:21:09,888 --> 00:21:11,519 ‫مگه توی کارخونه‌ایم؟ 287 00:21:13,395 --> 00:21:15,720 ‫واقعاً چیزی نشده. 288 00:21:27,353 --> 00:21:29,713 ‫یادت میاد اون زمان رو... 289 00:21:29,853 --> 00:21:33,948 ‫آره، وقتی باباهامون با هم می‌رفتن شکار. 290 00:21:34,089 --> 00:21:36,031 ‫عادت داشتن با هم شکار کنن. یادت میاد؟ 291 00:21:37,178 --> 00:21:38,739 ‫اونا داشتن پسرعموی همینی که روی دیواره رو تعقیب می‌کردن. 292 00:21:40,373 --> 00:21:43,705 ‫و ما هم باهاشون رفتیم. انگار حدودای ۱۰ ساله و اینا بودیم. 293 00:21:44,088 --> 00:21:45,754 ‫توی راه برگشت، ما رو توی ماشین گذاشتن 294 00:21:45,893 --> 00:21:49,434 ‫و خودشون رفتن یه لبی تر کنن. یادته؟ 295 00:21:50,094 --> 00:21:54,920 ‫و ما هم توی دردسر بزرگی افتادیم. چون من تفنگ رو قاپیدم. 296 00:21:56,656 --> 00:21:59,988 ‫تفنگ در رفت و نزدیک بود سگ بدبخت رو زخمی کنم. 297 00:22:00,129 --> 00:22:02,419 298 00:22:03,184 --> 00:22:04,884 ‫خدا رو شکر که هدف‌گیری‌ام بده. 299 00:22:05,579 --> 00:22:08,217 ‫- یادت میاد؟ ‫- آره یادمه. 300 00:22:08,322 --> 00:22:09,919 ‫کی اون روز من رو از به‌گا رفتن نجات داد؟ 301 00:22:11,170 --> 00:22:13,460 ‫بهم بگو کی؟ ‫کی؟ 302 00:22:16,446 --> 00:22:18,460 ‫- من بودم. ‫- آره، تو. 303 00:22:18,599 --> 00:22:22,626 ‫تو برای نجات دادت من سرزنش و دعوای اونا رو به‌ جون خریدی. 304 00:22:22,766 --> 00:22:27,244 ‫بابات طوری کتک‌ات زد که یادت بمونه. 305 00:22:27,696 --> 00:22:29,639 ‫خب، الان هم مثل همون موقعه‌ست. 306 00:22:29,745 --> 00:22:31,236 ‫اما اینجا منم که می‌خوام تو رو کمک کنم. 307 00:22:31,966 --> 00:22:34,153 ‫خب بهم بگو چی شده؟ 308 00:22:34,293 --> 00:22:36,167 ‫و بعدش ما براش راه‌حل پیدا می‌کنیم. 309 00:22:41,168 --> 00:22:42,764 ‫زنم. 310 00:22:42,869 --> 00:22:45,506 ‫زن‌ات؟ دعوا کردین؟ 311 00:22:45,611 --> 00:22:47,555 ‫آره. و خب... 312 00:22:48,285 --> 00:22:49,534 ‫خب... 313 00:22:49,674 --> 00:22:50,541 ‫خب؟ 314 00:22:52,660 --> 00:22:54,291 ‫می‌خواد بره. 315 00:22:54,431 --> 00:22:56,547 ‫اورورا؟ کجا؟ 316 00:22:56,652 --> 00:23:00,089 ‫نمی‌دونم کجا. کلاً می خواد بره. 317 00:23:00,194 --> 00:23:02,484 ‫بره و دیگه برنگرده. 318 00:23:02,625 --> 00:23:05,749 ‫- مثل یه تیکه‌گوه ولم کرد و همه‌چیز رو به‌هم زد. ‫- چی داری می‌گی؟ 319 00:23:06,305 --> 00:23:10,540 ‫نمی‌دونم چش شده. اما عجیب‌تر از همیشه داره رفتار می‌کنه. 320 00:23:10,680 --> 00:23:12,206 ‫هر وقت دل‌اش بخواد 321 00:23:12,346 --> 00:23:14,845 ‫میاد و می‌ره و خیلی کم با من حرف می‌زنه. 322 00:23:16,304 --> 00:23:20,712 ‫می‌گه یه‌ذره «هوا» نیاز داره. تو معنی این رو می‌فهمی؟ «هوا»؟ 323 00:23:20,817 --> 00:23:23,004 ‫پیشنهاد دادم که بریم بیرون شهر. اما بهم می‌گه 324 00:23:23,109 --> 00:23:25,956 ‫منظورش این هوا نیست، یه نوع هوای دیگه رو نیاز داره. 325 00:23:27,207 --> 00:23:28,802 ‫کدوم هوای کوفتی! 326 00:23:29,428 --> 00:23:33,177 ‫چه گوهی باید بخورم؟ برم براش یه بطری اکسیژن بخرم؟ 327 00:23:33,282 --> 00:23:36,372 ‫خیلی خب، آروم باش. همه‌چیز حل می‌شه. 328 00:23:36,824 --> 00:23:39,322 ‫نه، نمی‌شه. فقط بدتر می‌شه. 329 00:23:39,462 --> 00:23:43,315 ‫تعادل، میرایِس. تعادل خیلی مهمه. 330 00:23:43,490 --> 00:23:48,940 ‫ما داریم ترازو می‌سازیم. یه ذره از این تعادل حالی‌امون می‌شه. 331 00:23:50,399 --> 00:23:52,655 ‫پس بیا اثباتش کنیم. 332 00:23:53,940 --> 00:23:57,064 ‫یه بطری شراب برامون بیارید. یه دونه خوب‌اش رو. 333 00:24:08,523 --> 00:24:09,529 ‫میرایِس چطوره؟ 334 00:24:10,988 --> 00:24:11,925 ‫عادی. 335 00:24:12,655 --> 00:24:13,938 ‫عادی، بد! 336 00:24:14,738 --> 00:24:16,508 ‫زن‌اش... 337 00:24:17,828 --> 00:24:20,396 ‫زن‌اش بهش گفته که به «هوا» نیاز داره. 338 00:24:21,196 --> 00:24:24,632 ‫- هوا؟ ‫- تو چطور این رو تفسیر می‌کنی؟ 339 00:24:26,022 --> 00:24:27,479 ‫داره با یکی دیگه می‌پره. 340 00:24:29,425 --> 00:24:30,395 ‫هوا؟ 341 00:24:39,702 --> 00:24:44,769 ‫سه‌شنبه 342 00:25:37,684 --> 00:25:38,690 ‫بلانکوی دزد 343 00:25:38,829 --> 00:25:41,155 ‫هوی! هوی! 344 00:25:41,295 --> 00:25:44,245 ‫بهت زنگ زدم. بهت گفتن؟ 345 00:25:44,350 --> 00:25:45,391 ‫می‌بینی‌اش؟ 346 00:25:45,531 --> 00:25:47,197 ‫باورنکردنیه! 347 00:25:48,031 --> 00:25:49,905 ‫بهش گفتم. آمم. گفتم که رئیس این کارا رو دوست نداره. 348 00:25:50,044 --> 00:25:51,814 ‫بلانکو، من بهت تلفن زدم. 349 00:25:51,919 --> 00:25:54,731 ‫از اونجا بندازش بیرون. هر جوری که می‌تونی. 350 00:25:56,294 --> 00:25:58,202 ‫- نمی‌تونم رئیس. ‫- چرا؟ 351 00:25:58,307 --> 00:26:01,709 ‫اون زمین به کسی تعلق نداره. بودن اونجا غیرقانونی نیست. 352 00:26:01,814 --> 00:26:03,654 ‫اجازه‌ی ورود بهش نمی‌دم. اما نمی‌تونم هم مجبورش کنم اینجا رو ترک کنه. 353 00:26:03,794 --> 00:26:06,709 ‫من می‌خوام شغل‌ام رو پس بدی، بلانکو! 354 00:26:06,814 --> 00:26:10,701 ‫قبرم رو ببین! تو من رو کشتی! 355 00:26:10,807 --> 00:26:12,993 ‫- تو من رو کشتی بلانکو. ‫- بی‌خیال! 356 00:26:13,098 --> 00:26:15,597 ‫آره. تو این کار رو کردی. کجا داری می‌ری؟ 357 00:26:16,535 --> 00:26:17,993 ‫تو ما رو کشتی! 358 00:26:19,139 --> 00:26:21,847 ‫تو ما رو کشتی! با این درد زندگی کن! 359 00:26:23,688 --> 00:26:25,111 ‫- خوبی؟ ‫- آره. 360 00:26:30,180 --> 00:26:32,124 ‫صبح به‌خیر. ‫- صبح به‌خیر. 361 00:26:32,612 --> 00:26:33,929 ‫- روبیو. ‫- شنیدم. 362 00:26:34,070 --> 00:26:38,200 ‫اون آدم نمی‌تونه اون بیرون باشه اون هم وقتی که کمیته می‌خواد بیاد. 363 00:26:38,305 --> 00:26:41,012 ‫- نمی تونیم جایزه رو ببریم. ‫- بذار باهاش حرف بزنم. 364 00:26:41,153 --> 00:26:44,936 ‫تو گفتی « اون با من». حالا ببین الان کجاست. 365 00:26:45,075 --> 00:26:46,498 ‫اون با یه‌سری بنر. 366 00:26:47,575 --> 00:26:49,310 ‫روی بنرا چی نوشته؟ 367 00:26:49,450 --> 00:26:52,748 ‫همون چیزاییه که همیشه روی بنراست. چیز خوبی نیست. 368 00:26:53,721 --> 00:26:55,873 ‫ممکنه اگه پول بازخریدش رو اضافه کنیم... 369 00:26:56,950 --> 00:26:58,477 ‫خیلی خب، باهاش مذاکره کن. 370 00:26:58,616 --> 00:27:00,525 ‫- دو برابر بهش بده. ‫- خیلی خب. 371 00:27:00,665 --> 00:27:04,656 ‫از شرش خلاص شو. واقعاً برای چهره‌ی کارخونه‌امون خوب نیست. 372 00:27:07,401 --> 00:27:10,281 ‫- میرایِس رو دیدی؟ ‫- یه‌کم پیش رفتم پائین 373 00:27:10,386 --> 00:27:12,156 ‫اما پشت میزش نبود. 374 00:27:14,969 --> 00:27:17,434 ‫میرایِس وضعیت خوبی نداره. 375 00:27:45,766 --> 00:27:46,807 اورورا! 376 00:27:48,300 --> 00:27:49,481 ‫حال‌ات چطوره؟ 377 00:28:04,828 --> 00:28:06,181 ‫می‌تونی چشمام رو ببندی 378 00:28:06,981 --> 00:28:11,423 ‫و یه آلوبخارا توی یه دستم و یه هلو هم توی یه دست دیگه‌ام بذاری. 379 00:28:11,564 --> 00:28:13,714 ‫من می‌تونم از روی وزن‌اشون بهت بگم کدوم آلو و کدوم هلوئه. 380 00:28:13,855 --> 00:28:15,729 ‫و ترازوی مدل ۱۱۰۰ هم همین کار رو می‌کنه. 381 00:28:15,869 --> 00:28:18,818 ‫چون ۸۰۰تا سنسور عکس داره. 382 00:28:18,924 --> 00:28:19,895 ‫اندازه‌اش. فوق‌العاده‌ست. 383 00:28:20,035 --> 00:28:23,228 ‫هنوز اینجا نیومده، زندگی‌اتون رو متحول کنه. 384 00:28:23,993 --> 00:28:26,283 ‫واقعاً برام مهم نیست. 385 00:28:27,152 --> 00:28:29,547 ‫من کارم نظارت روی صندوق‌داراست... 386 00:28:29,687 --> 00:28:31,978 ‫درسته، البته. 387 00:28:41,110 --> 00:28:42,567 ‫شوهرم چیزی بهت گفته؟ 388 00:28:44,062 --> 00:28:46,212 ‫چی باید می‌گفته؟ 389 00:28:46,353 --> 00:28:47,636 ‫اون تو رو نفرستاده؟ 390 00:28:47,776 --> 00:28:49,893 ‫نه، برعکس، حتی نمی‌دونه من اومدم اینجا. 391 00:28:50,033 --> 00:28:53,643 ‫لطفاً یهش چیزی نگو. من رو می‌کشه. خیلی حسوده. 392 00:28:55,380 --> 00:28:56,628 ‫نه، نه. 393 00:28:57,949 --> 00:29:00,344 ‫اون حال‌اش... خوب نیست. 394 00:29:00,483 --> 00:29:01,594 ‫حال‌اش به‌نظر خوب نمیاد. 395 00:29:02,254 --> 00:29:03,469 ‫نگران حال‌اشم. 396 00:29:04,060 --> 00:29:05,656 ‫به‌نظر تو چی؟ خوبه حال‌اش؟ 397 00:29:06,733 --> 00:29:07,948 ‫زیاد نمی‌بینمش. 398 00:29:08,852 --> 00:29:10,898 ‫از سر کار دیر میاد. و ... 399 00:29:11,560 --> 00:29:12,773 ‫من هم صبح کله‌ی سحر می‌رم سر کار. 400 00:29:12,878 --> 00:29:17,114 ‫حقیقت اینه که ما الان 401 00:29:17,844 --> 00:29:20,725 ‫اوقات سختی رو داریم می‌گذرونیم. 402 00:29:21,732 --> 00:29:24,647 ‫اتفاقات زیادی این ماه افتاده. 403 00:29:24,753 --> 00:29:26,210 ‫کنترل‌های فنی، 404 00:29:26,351 --> 00:29:28,606 ‫مجبور شدیم عذر یه تعدادی رو بخوایم و همین باعث شده 405 00:29:28,711 --> 00:29:31,626 ‫رنج زیادی رو متحمل بشیم؛ به‌خصوص من... 406 00:29:31,731 --> 00:29:36,141 ‫و ما هم نمی‌تونیم بپذیریم که اون با نصف تمرکزش بخواد کار کنه... 407 00:29:37,669 --> 00:29:38,813 ‫شوهر من؟ 408 00:29:39,301 --> 00:29:42,042 ‫و مشکلات بین یک زوج 409 00:29:42,183 --> 00:29:46,313 ‫طبیعیه. کیه که این مشکلات رو نداشته باشه؟ چیزی که فیلم‌ها بهمون می‌گن... 410 00:29:46,418 --> 00:29:47,390 ‫خب... 411 00:29:47,946 --> 00:29:49,542 ‫همه‌اش دروغه. 412 00:29:50,272 --> 00:29:52,320 ‫من هم مشکلاتی دارم. 413 00:29:52,425 --> 00:29:54,541 ‫به زنم زنگ بزن. بهت می‌گه. زنگ بزنیم بهش؟ 414 00:29:54,682 --> 00:29:55,514 ‫نه. 415 00:29:57,146 --> 00:29:59,264 ‫واسه همینه هوای همدیگه رو داشتن خیلی مهمه 416 00:30:00,480 --> 00:30:01,556 ‫تو باید اونجا باشی. 417 00:30:01,695 --> 00:30:03,916 ‫اونم وقتی اوضاع بده، چون... 418 00:30:04,403 --> 00:30:05,687 ‫هستی؟ 419 00:30:05,792 --> 00:30:06,972 ‫کجا هستم؟ 420 00:30:07,111 --> 00:30:08,465 ‫اونجا، پشت... 421 00:30:09,507 --> 00:30:11,415 ‫شوهرت، که هواش رو داشته باشی. 422 00:30:16,139 --> 00:30:18,602 ‫ما الان توی اون لحظات خوب‌امون نیستیم. 423 00:30:18,708 --> 00:30:19,644 ‫فقط می‌تونم بگم... 424 00:30:20,027 --> 00:30:21,138 ‫شاید... 425 00:30:22,423 --> 00:30:23,846 ‫شاید...؟ 426 00:30:24,264 --> 00:30:26,693 ‫شاید هر دوتامون به یه‌مقدار «هوا» نیاز داشته باشیم. 427 00:30:27,770 --> 00:30:28,914 ‫هوا؟ 428 00:30:29,402 --> 00:30:30,234 ‫هوا. 429 00:30:30,894 --> 00:30:33,706 ‫یه‌کم تنفس کنیم، یه‌ذره اکسیژن بگیریم. 430 00:30:33,846 --> 00:30:37,109 ‫هوا. فهمیدم. خیلی خب. می‌دونم منظورت چه هواییه. 431 00:30:37,214 --> 00:30:38,289 ‫اورورا. 432 00:30:38,706 --> 00:30:42,212 ‫من نباید توی زندگی شماها دخالت کنم. اما من سن‌ام بیشتره. 433 00:30:42,630 --> 00:30:45,094 ‫و خب پیرا در مورد بعضی چیزا حق دارن. 434 00:30:45,789 --> 00:30:48,705 ‫یه چند هفته‌ای به خودت وقت بده، لطفاً. 435 00:30:49,122 --> 00:30:50,927 ‫و بعدش خواهی دید. 436 00:30:51,553 --> 00:30:52,628 ‫اما... 437 00:30:52,803 --> 00:30:55,857 ‫اما قول بده هر دوتون تلاش می‌کنید. 438 00:30:55,963 --> 00:30:58,912 ‫و تا پایان ماه هیچ تصمیم عجولانه‌ای نمی‌گیرید. 439 00:31:01,587 --> 00:31:03,704 ‫- باید برگردم سر کار. ‫- هی، ببین. 440 00:31:03,844 --> 00:31:06,308 ‫هر اتفاقی بیفته، 441 00:31:06,413 --> 00:31:10,301 ‫تو از پسش برمیای. همه‌ی ما اشتباهاتی داریم. 442 00:31:13,149 --> 00:31:14,606 ‫بهت گفته؟ 443 00:31:15,024 --> 00:31:16,203 ‫چی بهم گفته؟ 444 00:31:16,344 --> 00:31:17,697 ‫در مورد رابطه‌ای که داشته! 445 00:31:17,766 --> 00:31:21,238 ‫با منشی‌ات. سه ماه توی این هتل و اون هتل. 446 00:31:23,114 --> 00:31:24,293 ‫چی؟ 447 00:31:55,264 --> 00:31:56,236 ‫اینِس. 448 00:32:06,028 --> 00:32:07,693 ‫- بله؟ ‫- در رو ببند. 449 00:32:09,569 --> 00:32:10,574 ‫گوش کن اینِس... 450 00:32:13,075 --> 00:32:14,498 ‫اگه چیزی هست... 451 00:32:18,319 --> 00:32:20,297 ‫که فکر می‌کنی من نمی‌دونم، اما... 452 00:32:20,923 --> 00:32:22,240 ‫ممکنه... 453 00:32:23,839 --> 00:32:25,505 ‫حس کنی باید بدونم؟! 454 00:32:26,582 --> 00:32:27,900 ‫درباره‌ی چی؟ 455 00:32:30,922 --> 00:32:32,067 ‫چیزی هست؟ 456 00:32:36,095 --> 00:32:38,004 ‫قرار بود دوشنبه برش گردونم. 457 00:32:39,151 --> 00:32:40,330 ‫پرینتر رو می‌گم. 458 00:32:40,990 --> 00:32:44,288 ‫واسه پسرم بود. باید تا جمعه یه مقاله رو تحویل بده. 459 00:32:44,428 --> 00:32:47,829 ‫و از اونجایی که ما از این پرینتر خیلی کم استفاده می‌کنیم... 460 00:32:48,281 --> 00:32:49,878 ‫اما خب همین فردا میارمش. 461 00:32:50,955 --> 00:32:53,836 ‫مشکلی نیست. همون دوشنبه بیارش. 462 00:33:32,758 --> 00:33:36,715 ‫ما بین ۶۰۰ تا ۹۰۰ واحد در سال می‌سازیم. 463 00:33:37,549 --> 00:33:40,673 ‫بعضیاشون تا ۳۰۰۰ کیلو رو هم وزن می‌کنن. 464 00:33:41,647 --> 00:33:44,006 ‫فکر کنید من اینجا نیستم. عصرتون به‌خیر. 465 00:33:44,632 --> 00:33:46,193 ‫اینا جعبه‌ها و بسته‌ها رو وزن می‌کنن. 466 00:33:46,334 --> 00:33:50,672 ‫و تقریباً همه‌ی مدل‌ها برای ورود چرخ‌دستی‌ها رمپ دارن. 467 00:33:51,438 --> 00:33:53,380 ‫اینا واسه گاو و گوساله‌ان. 468 00:33:53,486 --> 00:33:57,547 ‫مقاوم در برابر ضربه، اسید، مواد شوینده... 469 00:33:57,652 --> 00:34:01,192 ‫این مدل به‌ویژه در برابر زنگ‌خوردگی هم مقاومه. 470 00:34:01,333 --> 00:34:02,859 ‫و چهار محفظه‌ی بار داره. 471 00:34:03,000 --> 00:34:06,679 ‫توی حموم‌اتون به یکی از اینا نیاز ندارید. 472 00:34:07,999 --> 00:34:10,879 ‫و فکر می‌کنید چرا باید همه‌ی این چیزا رو بدونیم؟ 473 00:34:10,985 --> 00:34:12,546 ‫منم دارم فکر می‌کنم. 474 00:34:13,172 --> 00:34:16,019 ‫چون برای فروش محصول باید اول خود محصول رو بشناسیم. 475 00:34:16,158 --> 00:34:17,269 ‫- درسته. ‫- دقیقاً. 476 00:34:17,859 --> 00:34:21,643 ‫- وزن‌ات چقدره؟ ‫- ۵۷. 477 00:34:21,783 --> 00:34:24,143 ‫برو روی باسکول. می‌خوام بهت یه‌چیزی رو نشون بدم. 478 00:34:26,192 --> 00:34:28,622 ‫نمی‌دونم وقتی من رو بذارن روی یه باسکول گوساله، 479 00:34:28,727 --> 00:34:31,191 ‫قیمتم چقدر می‌شه. 480 00:34:31,331 --> 00:34:33,864 ‫- شما واسه من چقدر پیشنهاد می‌دید؟ ‫- هیچی. 481 00:34:34,004 --> 00:34:36,330 ‫تو واسه من کار می‌کنی. همین الان هم بخشی از دارایی من هستی. 482 00:34:36,782 --> 00:34:38,413 ‫۵۶ کیلو و ۸۰۰ گرم. 483 00:34:38,587 --> 00:34:41,086 ‫آنجلا، تو هم می‌تونی بری روی باسکول بی‌زحمت؟ 484 00:34:41,191 --> 00:34:43,794 ‫این باسکول توانایی تجمیع وزن رو داره... 485 00:34:58,239 --> 00:35:00,980 ‫حرفشم نزن. از معامله خبری نیست. 486 00:35:02,648 --> 00:35:05,251 ‫فقط کارم! هیچ معامله‌ای در کار نیست. 487 00:35:05,356 --> 00:35:06,362 ‫گفت نه. 488 00:35:06,746 --> 00:35:09,765 ‫پول نمی‌خواد. اون می‌خواد شغل‌اش رو بهش برگردونیم. 489 00:35:10,287 --> 00:35:12,091 ‫می‌گه قسط خونه‌ام رو نمی‌تونم بدم. 490 00:35:12,196 --> 00:35:14,557 ‫و اینکه بانک خونه‌اش رو گرفته و اون هم اینجا می‌مونه. 491 00:35:15,599 --> 00:35:17,994 ‫اخراجی رو برگردون. 492 00:35:18,133 --> 00:35:19,556 ‫اخراجی رو... 493 00:35:19,661 --> 00:35:21,083 ‫همین رو کم داشتیم. 494 00:35:21,953 --> 00:35:24,382 ‫بچه‌اش توی کلاس دختر منه. 495 00:35:25,841 --> 00:35:26,847 ‫بچه‌ها... 496 00:35:28,723 --> 00:35:30,840 ‫اجازه داره بیارتشون اینجا ؟ قانونیه این کار؟ 497 00:35:30,945 --> 00:35:34,243 ‫اون و زن‌اش توافق کردن یه‌هفته در میون بچه‌ها رو ببرن پیش خودشون. این هفته هم بچه‌ها پیش اون هستن. 498 00:35:35,910 --> 00:35:39,763 ‫همینه، اخراجی رو بگردون. 499 00:35:52,332 --> 00:35:53,443 ‫از اون بچه چه‌خبر؟ 500 00:35:56,847 --> 00:35:59,241 ‫بد. چون جدیداً دوستاش هم میان پیش‌اش. 501 00:35:59,381 --> 00:36:02,470 ‫جلوی در جمع می‌شن و سیگار می‌کشن. 502 00:36:02,888 --> 00:36:04,275 ‫مردم هم می‌ترسن و دور می‌شن. 503 00:36:04,415 --> 00:36:05,872 ‫و خب البته توی مغازه هم نمیان. 504 00:36:13,929 --> 00:36:17,504 ‫همین چند لحظه‌ی پیش یادم اومد چی می‌خواستم بهت بگم. اما بازم یادم رفت. 505 00:36:19,275 --> 00:36:21,011 ‫باید می‌نوشتمش. 506 00:36:24,275 --> 00:36:25,628 ‫یه چیزی درباره‌ی... 507 00:36:26,462 --> 00:36:28,406 ‫دکتر یا مربوط به کار بود؟ 508 00:36:33,511 --> 00:36:34,898 ‫چی می‌خواد؟ 509 00:36:35,802 --> 00:36:37,051 ‫خدای من! 510 00:36:40,906 --> 00:36:42,294 ‫چی شده؟ 511 00:36:49,412 --> 00:36:51,634 ‫ببین، اونجاست. 512 00:36:56,252 --> 00:36:59,202 ‫- این کارت غیرقانونیه. ‫- بابا از اینترنت دارم می‌بینم. 513 00:36:59,377 --> 00:37:01,910 ‫اینا رو واسه آدمایی که توی کوه‌ها گم می‌شن استفاده می‌کنن. بهش می‌گن... 514 00:37:02,085 --> 00:37:03,959 ‫- موقعیت‌یابی جغرافیایی. 515 00:37:04,064 --> 00:37:07,883 ‫این کار تو اسمش جاسوسیه. تو که کسی رو نجات نمی‌دی، داری جاسوسی زن‌ات رو می‌کنی. 516 00:37:07,988 --> 00:37:10,313 ‫میرایِس، تو داری حریم خصوصی‌اش رو نقض می‌کنی. 517 00:37:10,452 --> 00:37:13,091 ‫اون کسی که حریم خصوصی‌اش رو نقض کرده، همون حروم‌زاده‌ای هست که الان اون توئه. 518 00:37:13,821 --> 00:37:16,771 ‫این کار جرمه و اون می‌تونه بابت این کارت شکایت کنه. 519 00:37:17,535 --> 00:37:18,992 ‫خدای من. 520 00:37:21,771 --> 00:37:23,992 ‫الان مطمئنی زن‌ات توی این خونه‌ست؟ 521 00:37:25,035 --> 00:37:26,145 ‫مطمئنم. مطمئنم. 522 00:37:27,153 --> 00:37:29,999 ‫اما واسه اینکه مطمئن‌تر بشیم داریم چک می‌کنیم. 523 00:37:32,083 --> 00:37:34,895 ‫داره حرکت می‌کنه. داره حرکت می‌کنه. 524 00:37:35,486 --> 00:37:37,568 ‫باورم نمی‌شه داریم همچین کاری می‌کنیم. 525 00:37:37,742 --> 00:37:39,269 ‫کجا داره می‌ره؟ 526 00:37:43,541 --> 00:37:45,241 ‫- حموم؟ ‫- چرا؟ 527 00:37:46,111 --> 00:37:49,407 ‫واسه چی داری می‌ری توی حموم؟ بمون توی همون پذیرایی لعنتی. 528 00:37:49,548 --> 00:37:52,115 ‫اونجا می‌تونه اتاق‌خواب هم باشه. 529 00:37:52,256 --> 00:37:54,477 ‫انگار قسمت پشتی خونه‌ست. 530 00:37:54,686 --> 00:37:56,977 ‫- لعنت بهش، بلانکو. ‫- چی؟ 531 00:37:57,116 --> 00:37:59,025 ‫نگو که اونجا اتاق خوابه. 532 00:37:59,165 --> 00:38:00,310 ‫چرا نه؟ 533 00:38:00,449 --> 00:38:01,664 ‫یه‌جوری داری این رو می‌گی که انگار اون مرتیکه داره زنم رو می‌‌کنه. 534 00:38:01,769 --> 00:38:03,921 ‫تو اونی هستی که اصرار داری یه نفر داره زن‌ات رو می‌کنه. 535 00:38:04,026 --> 00:38:05,830 ‫و تو اصرار داری کسی وجود نداره. 536 00:38:08,088 --> 00:38:10,587 ‫- هی ببین. ‫- چیه؟ 537 00:38:12,081 --> 00:38:15,066 ‫اون داره همین‌طور دور می‌چرخه. 538 00:38:15,206 --> 00:38:19,371 ‫این دیگه چه کوفتیه؟ انگار دارن مراسم مذهبی انجام می‌دن. 539 00:38:19,476 --> 00:38:21,732 ‫بیا بریم. تو نباید اینجا باشی. 540 00:38:21,872 --> 00:38:23,954 ‫تو همین کار رو می‌تونی توی خونه هم انجام بدی. 541 00:38:24,059 --> 00:38:26,905 ‫- بچه‌ها پیش کی‌ان؟ ‫- تنهان. دیگه بزرگ شدن. 542 00:38:27,045 --> 00:38:29,405 ‫لعنتی هنوز ده سال‌اشون هم نشده. 543 00:38:29,545 --> 00:38:31,523 ‫می‌برمت خونه. اونجا منتظر زن‌ات بمون. 544 00:38:31,663 --> 00:38:35,099 ‫وقتی هم که برگشت، می‌تونی هر چیزی که دوست داشتی ازش بپرسی. 545 00:38:35,795 --> 00:38:37,773 ‫اگه تا اون موقع خودش خونه نباشه. 546 00:38:38,537 --> 00:38:39,682 ‫داره خیلی سریع حرکت می‌کنه. 547 00:38:40,725 --> 00:38:43,362 ‫دارن چه‌کار می‌کنن؟ مسابقه میدن؟ 548 00:38:51,870 --> 00:38:56,834 ‫چهارشنبه 549 00:38:59,127 --> 00:39:00,722 ‫سواره... 550 00:39:02,772 --> 00:39:04,021 ‫عنکبوت... 551 00:39:07,181 --> 00:39:08,985 ‫تو مثل عنکبوتی. 552 00:39:11,452 --> 00:39:12,944 ‫یه‌ذره ضعیفه. 553 00:39:15,444 --> 00:39:17,596 ‫بلانکوی برده‌دار 554 00:39:17,736 --> 00:39:18,708 ‫تو صاحب برده‌هایی. 555 00:39:20,236 --> 00:39:23,395 ‫یه‌کم تکراری و کلیشه‌ایه. 556 00:39:27,597 --> 00:39:28,603 ‫جهنم. 557 00:39:28,743 --> 00:39:30,790 ‫بلانکوی برده‌دار، توی آتیش جهنم می‌سوزی. 558 00:39:30,896 --> 00:39:31,762 ‫این یکی خوبه. 559 00:39:32,943 --> 00:39:34,123 ‫قافیه‌اش کو؟ 560 00:39:35,270 --> 00:39:36,449 ‫با دارِ برده‌دار دیگه. 561 00:39:36,867 --> 00:39:38,811 ‫قافیه‌اش متجانسه. خیلی مدرنه. 562 00:39:39,541 --> 00:39:43,741 ‫این یه نماده. نباید که حتماً مدرن باشه بلکه باید کارایی داشته باشه. 563 00:39:43,846 --> 00:39:46,483 ‫فکر نمی‌کنی «توی آتیش جهنم می‌سوزی» کارایی نداره؟ 564 00:39:58,498 --> 00:39:59,955 ‫داشتید اختلاط می‌کردید؟ 565 00:40:00,998 --> 00:40:04,538 ‫اون قهوه داشت. یه قهوه‌ساز با کپسول. مثل همینایی که تبلیغ می‌کنن. 566 00:40:04,678 --> 00:40:07,246 ‫خوبه، مثل همینایی که تبلیغ می‌کنن... 567 00:40:08,149 --> 00:40:10,475 ‫الان چه‌کار کنیم؟ یه کلوپ اجتماعی راه بندازیم؟ 568 00:40:12,524 --> 00:40:15,788 ‫اگه این‌طوری دوست داری، مراقب باش که تو هم ممکنه از اونجا سر در بیاری. 569 00:40:15,927 --> 00:40:16,863 ‫قهوه نمی‌خوری؟ 570 00:40:16,969 --> 00:40:20,509 ‫حقیقتش اینه که من نمی‌خوام تو با اون حرف بزنی. 571 00:40:20,649 --> 00:40:22,106 ‫اون مرد... 572 00:40:23,427 --> 00:40:27,314 ‫داره کارخونه‌ای که به تو پول می‌ده رو تحریم می‌کنه. یه‌ذره از خودت وفاداری نشون بده. 573 00:40:27,975 --> 00:40:30,821 ‫اسم اونایی که نزدیکش می‌شن رو برای من بنویس. 574 00:40:30,926 --> 00:40:32,245 ‫مثل زمان مدرسه؟ 575 00:40:33,113 --> 00:40:34,779 ‫آره. مثل زمان مدرسه. 576 00:40:34,884 --> 00:40:38,078 ‫بلانکو گوش کن. آدما واسه فروش نیستن. 577 00:40:38,183 --> 00:40:41,307 ‫بلانکو گوش کن. آدما واسه فروش نیستن. 578 00:40:41,446 --> 00:40:42,730 ‫قافیه‌بندی‌اش خوب نیست. 579 00:40:42,905 --> 00:40:44,848 ‫بلانکو گوش کن. آدما واسه فروش نیستن. 580 00:40:44,988 --> 00:40:46,757 ‫کونی. 581 00:40:47,696 --> 00:40:52,486 ‫بلانکو گوش کن. آدما واسه فروش نیستن. 582 00:40:52,661 --> 00:40:53,354 ‫در مورد ترازوی اونجا چی؟ 583 00:40:53,563 --> 00:40:55,507 ‫من گفتم اما هنوز کسی نیومده. 584 00:40:55,716 --> 00:40:57,139 ‫ما خودمون داریم ترازو می‌سازیم. 585 00:40:57,313 --> 00:41:00,785 ‫نمی‌شه که یه ترازوی خراب جلوی در ورودی‌امون باشه. 586 00:41:06,619 --> 00:41:09,186 ‫بلانکو گوش کن... 587 00:41:09,327 --> 00:41:11,478 ‫آدما واسه فروش نیستن. 588 00:41:19,395 --> 00:41:20,609 ‫یه قهوه‌ی دیگه می‌خوری؟ 589 00:41:23,110 --> 00:41:24,151 ‫پلیس؟ 590 00:41:24,256 --> 00:41:26,685 ‫ببینید، می‌خوام گزارش یه موقعیت خطرناک رو بدم. 591 00:41:27,068 --> 00:41:29,741 ‫ ورودی شهرک صنعتی 592 00:41:29,846 --> 00:41:32,380 ‫درست رو‌به‌روی کارخونه‌ی ترازو 593 00:41:32,519 --> 00:41:36,512 ‫چند روزه که یه ولگرد چادر زده. 594 00:41:36,651 --> 00:41:40,365 ‫با دوتا بچه‌ هم هست که نمی‌دونم آیا بچه‌های خودشن یا نه. 595 00:41:40,991 --> 00:41:42,309 ‫کوچیکن 596 00:41:42,971 --> 00:41:46,545 ‫حدودای ۵ یا ۶ ساله و نه بیشتر. 597 00:41:47,380 --> 00:41:49,948 ‫خب اون جایی که چادر زده خیلی جای بدیه و همه‌اش رو گل، 598 00:41:50,053 --> 00:41:52,795 ‫شیشه‌خرده و از این‌جور چیزا پوشونده. اون بچه‌ها رو ممکنه یه موش گاز بگیره. 599 00:41:56,303 --> 00:42:00,399 ‫ممنون. من یکی از همسایه‌هام. هر روز دارم از اونجا رد می‌شم. 600 00:42:00,504 --> 00:42:03,141 ‫دیدن این صحنه قلبم رو می‌شکنه. 601 00:42:03,941 --> 00:42:06,440 ‫این بچه‌های بی‌نوا. 602 00:42:08,073 --> 00:42:10,364 ‫فکر کنم باید سریعاً اقدام بشه. چون اینجا پای بچه‌ها در میونه. 603 00:42:10,469 --> 00:42:13,593 ‫بله. ممنون. وظیفه‌ام بود. ممنون. 604 00:42:14,219 --> 00:42:15,849 ‫چرا کار وایساده؟ 605 00:42:15,989 --> 00:42:17,307 ‫دوباره میرایِس. 606 00:42:18,003 --> 00:42:18,905 ‫اما... 607 00:42:21,093 --> 00:42:23,696 ‫- امروز دیگه مشکل‌امون چیه؟ ‫- ترازوهای میکرو 608 00:42:23,801 --> 00:42:27,029 ‫محموله‌ی جدید با نرم‌افزارهای تجهیزات این مدل ترازو نمی‌خونه. 609 00:42:27,134 --> 00:42:28,175 ‫نمی‌تونیم روی ترازوها سوارشون کنیم. 610 00:42:28,315 --> 00:42:31,022 ‫میرایِس هم تلفن‌اش رو جواب نمی‌ده. 611 00:42:31,127 --> 00:42:32,792 ‫کسی به ما چیزی نگفت. 612 00:42:34,599 --> 00:42:35,779 ‫کسی می‌تونه بره دم در خونه‌اش؟ 613 00:42:35,884 --> 00:42:38,417 ‫نه، نه. میرایِس رو فراموش کن. 614 00:42:38,869 --> 00:42:40,188 ‫راه‌حل بدید. 615 00:42:42,723 --> 00:42:43,729 ‫راه‌حل! 616 00:42:45,501 --> 00:42:48,208 ‫ما می‌تونیم از ترازوهای سکودار استفاده کنیم. 617 00:42:48,383 --> 00:42:49,736 ‫اونا باهاشون سازگارن. 618 00:42:50,362 --> 00:42:54,632 ‫می‌تونیم مدل‌های نمایشگردار رو بفرستیم 619 00:42:55,188 --> 00:42:57,929 ‫و بقیه رو طی دو روز آینده بفرستیم... 620 00:42:59,528 --> 00:43:02,860 ‫پنج‌شنبه که تعطیلیه و این به ما سه روز زمان می‌ده. 621 00:43:03,695 --> 00:43:05,256 ‫یه‌ساعت هم زمان نمی‌بره. 622 00:43:06,229 --> 00:43:09,353 ‫من دو ساعت بهتون وقت می‌دم و ناهار کل تیم‌ات هم با من. 623 00:43:09,458 --> 00:43:11,748 ‫کار گذاشتن‌اشون روی ترازوهای سکودار قابل اطمینان نیست. 624 00:43:11,888 --> 00:43:14,352 ‫ناهار چیه اون‌وقت؟ نکنه همون آشغالی که با خرما و هسته‌اش می‌خوری؟ 625 00:43:14,457 --> 00:43:17,373 ‫اون میوه‌ی بهشتیه. یه‌ذره حرمت نگه دار. 626 00:43:17,512 --> 00:43:20,220 ‫هر وقت می‌خوایم تجهیزات رو دوباره سوار هم کنیم به مشکل می‌خوریم. 627 00:43:20,360 --> 00:43:21,297 ‫می‌دونم. 628 00:43:21,714 --> 00:43:24,803 ‫خرمای کافی نمی‌خوری، واسه همینه هیچ‌‌وقت نمی‌تونی بکنی توش. 629 00:43:43,414 --> 00:43:44,559 ‫لعنت. 630 00:44:00,670 --> 00:44:01,884 ‫بذار ببینم. 631 00:44:31,606 --> 00:44:34,694 ‫لطفاً ببین این خالد جای پارک داره توی کارخونه. 632 00:44:38,897 --> 00:44:41,292 ‫این امضای من نیست و بدون امضای من هم هیچ کامیونی از اینجا بیرون نمی‌ره. 633 00:44:41,431 --> 00:44:44,659 ‫پس اون کامیون کوفتی رو برگردون. 634 00:44:44,799 --> 00:44:47,471 ‫پس منم که تصمیم می‌گیرم آیا می‌تونه بره یا نه. 635 00:44:47,577 --> 00:44:49,659 ‫میرایِس. 636 00:44:49,798 --> 00:44:54,207 ‫ساعت ۵ صبح آماده شد. آدمای من از اون موقع داشتن بار می‌زدن. 637 00:44:54,347 --> 00:44:57,540 ‫واسه من مهم نیست. این کامیون بدون اجازه‌ی من حرکت نمی‌کنه. 638 00:44:57,680 --> 00:44:59,588 ‫محموله باید تا ساعت ۱۰ توی انبار گمرک باشه. 639 00:44:59,729 --> 00:45:02,054 ‫نمی خواد چیزی رو که می‌دونم بهم یاد بدی. 640 00:45:08,130 --> 00:45:09,137 ‫خالد... 641 00:45:09,867 --> 00:45:14,102 ‫به کارت بچسب. اون کامیون‌های لعنتی رو بار بزنید و بیرون از 642 00:45:14,242 --> 00:45:15,421 ‫حوزه‌ی کاری من بمونید. 643 00:45:15,561 --> 00:45:17,018 ‫من کامیونا رو بار نمی‌زنم. 644 00:45:17,158 --> 00:45:18,477 ‫من مسئول بخش لُجِستیکم. 645 00:45:18,582 --> 00:45:20,664 ‫خالد، من مدیر بخش تولید اینجام. 646 00:45:22,054 --> 00:45:23,337 ‫کامیون رو برگردونید. 647 00:45:23,512 --> 00:45:24,448 ‫همین الان انجامش بده. 648 00:45:28,511 --> 00:45:32,295 ‫از صبح تا الان سعی داشتن پیدات کنن. 649 00:45:32,400 --> 00:45:34,968 ‫کجا بودی؟ پیرهن‌ات رو بده تو. 650 00:45:35,074 --> 00:45:37,885 ‫پیرهن‌ات. فکر می‌کنی می‌تونی واسه خودت 651 00:45:38,372 --> 00:45:43,023 ‫جلوی همه همچین معرکه‌ای راه بندازی؟ اگه کمیته اینجا بود چی؟ 652 00:45:43,164 --> 00:45:45,697 ‫قبوله. اون کل دیشب رو نیومد خونه. 653 00:45:45,836 --> 00:45:49,308 ‫بعدش صبح بهم زنگ می‌زنه که شب رو خونه‌ی خواهرش خوابیده. 654 00:45:49,448 --> 00:45:51,287 ‫منم رفتم جلوی در خونه‌ی خواهرش. 655 00:45:51,427 --> 00:45:53,058 ‫اما خواهرش بهم اجازه نداد برم تو ببینمش. 656 00:45:53,163 --> 00:45:55,488 ‫که ببینم خوابه یا نه! خواهرش! 657 00:45:55,627 --> 00:45:57,120 ‫اونا اصلاً نمی‌تونن همدیگه رو تحمل کنن. 658 00:46:00,419 --> 00:46:02,641 ‫- بگو. ‫- شماره‌ی ۲۳. 659 00:46:02,746 --> 00:46:03,543 ‫خیلی خب. 660 00:46:07,259 --> 00:46:09,133 ‫همینجا بمون. جایی نری. 661 00:46:09,655 --> 00:46:11,945 ‫کاری هم نکن. 662 00:46:12,085 --> 00:46:12,952 ‫باهاش هم حرف نزن. تلفن‌ات رو بده من. 663 00:46:13,092 --> 00:46:15,661 ‫- دست بردار بلانکو. ‫- اینجا کارخونه‌ست. بدش من ببینم. 664 00:46:18,474 --> 00:46:21,007 ‫هیچ برنامه‌ای هم واسه امشب نریز. به زن‌ات بگو با من اومدی بیرون. 665 00:46:21,112 --> 00:46:25,243 ‫ببینم می‌تونم آروم‌ات کنم و همه‌ی این گوه‌کاریا رو فراموش کنی یا نه 666 00:46:59,200 --> 00:46:59,997 ‫لعنت بهش! 667 00:47:01,457 --> 00:47:02,220 ‫بلانکو! 668 00:47:03,540 --> 00:47:05,622 ‫پلیس بیرونه. 669 00:47:47,149 --> 00:47:49,578 ‫تو توی جهنم می‌سوزی. 670 00:47:50,656 --> 00:47:51,904 ‫چه ابلهیه این. 671 00:47:52,843 --> 00:47:54,959 ‫خب، عبارت بدی نبود. 672 00:47:55,864 --> 00:47:58,084 ‫خب البته نه اینجا، اما جای دیگه... 673 00:48:00,411 --> 00:48:01,800 ‫این یه قافیه‌ی متجانسه. 674 00:48:01,905 --> 00:48:04,508 ‫الان تو واسه من چی شدی؟ یه نگهبان شاعر؟ 675 00:48:07,043 --> 00:48:08,153 ‫ممنون. 676 00:48:08,293 --> 00:48:08,987 ‫- مراقبت کنید. ‫- خداحافظ. 677 00:48:09,126 --> 00:48:11,313 ‫اگه بازم قهوه خواستید برگردید پیشم. 678 00:48:11,730 --> 00:48:13,534 ‫- چی شده؟ ‫- همه‌چیز اکی بود. 679 00:48:13,952 --> 00:48:16,486 ‫- چی و اکی بود؟ من چیزی نمی‌بینم که بخواد خوب باشه! 680 00:48:16,626 --> 00:48:19,992 ‫مدارک ماشین کنترل شد و اون تیکه زمین هم متعلق به کسی نیست. 681 00:48:20,133 --> 00:48:20,861 ‫نمی تونیم مجبورش کنیم بره. 682 00:48:21,001 --> 00:48:23,916 ‫هر چیزی به کسی تعلق داره. 683 00:48:24,021 --> 00:48:27,423 ‫شما صاحبش رو پیدا کردید؟ فکر نمی‌کنم زیاد دل‌اش بخواد 684 00:48:27,528 --> 00:48:28,777 ‫کسی اونجا باشه. 685 00:48:28,882 --> 00:48:32,040 ‫این یه ملک عمومیه جناب. همون‌قدر که مال شماست مال اون هم هست. 686 00:48:32,146 --> 00:48:35,269 ‫واو، یه پلیس سوسیالیست! خوبه! 687 00:48:36,000 --> 00:48:37,422 ‫بچه‌ها چی؟ 688 00:48:37,874 --> 00:48:40,339 ‫اونا می‌تونن اونجا باشن؟ قانونیه؟ 689 00:48:40,999 --> 00:48:42,526 ‫شیشه‌خرده اونجاست. 690 00:48:42,666 --> 00:48:43,602 ‫موش داره. 691 00:48:45,062 --> 00:48:48,151 ‫مادرشون خبر داره؟ یا باید به اون هم زنگ بزنم؟ 692 00:48:48,290 --> 00:48:51,449 ‫با سرویس خدمات اجتماعی حرف بزنید. کار دیگه‌ای از دست ما ساخته نیست. 693 00:49:05,338 --> 00:49:07,351 ‫شاید بتونیم بخریمش. 694 00:49:08,532 --> 00:49:10,788 ‫- زمین رو می‌گم. ‫- کمیته چی؟ 695 00:49:11,206 --> 00:49:13,983 ‫- چک می‌کنم. ‫- تو که گفته بودی اون خطری نداره. 696 00:49:14,157 --> 00:49:17,697 ‫بلانکو. همینه. آدما همیشه می‌جنگن. 697 00:49:17,838 --> 00:49:20,197 ‫بلانکو، همینه. 698 00:49:20,719 --> 00:49:22,662 ‫این دیگه قافیه داشت. 699 00:49:24,364 --> 00:49:27,836 ‫بلانکو، همینه. آدما همیشه می‌جنگن. 700 00:49:28,045 --> 00:49:32,141 ‫بلانکو. همینه. آدما همیشه می‌جنگن. 701 00:49:51,828 --> 00:49:53,111 ‫می‌خوای برسونمت؟ 702 00:49:54,502 --> 00:49:56,063 ‫فکر خوبی نیست. 703 00:49:56,203 --> 00:49:59,361 ‫چون من صاحب شرکتم و تو هم کارآموزی؟ 704 00:50:00,127 --> 00:50:01,861 ‫دقیقاً واسه همینه. 705 00:50:02,626 --> 00:50:04,847 ‫آره، خب... 706 00:50:05,299 --> 00:50:07,139 ‫اون‌وقت الان چه‌کار کنم؟ 707 00:50:07,730 --> 00:50:10,055 ‫کارخونه رو بفروشم که بتونم سوارت کنم؟ 708 00:50:11,619 --> 00:50:12,972 ‫این کار رو بکنم؟ 709 00:50:16,236 --> 00:50:17,068 ‫بی‌خیال. 710 00:50:26,444 --> 00:50:28,874 ‫اون واسه من کار نمی‌کنه. 711 00:50:28,979 --> 00:50:30,749 ‫تازه همدیگه رو دیدیم! 712 00:50:44,811 --> 00:50:45,921 ‫الان این‌طوری طبیعیه؟ 713 00:50:46,061 --> 00:50:47,691 ‫چی طبیعیه؟ 714 00:50:48,595 --> 00:50:51,060 ‫واسه یه صاحب کارخونه که کارآموزاش رو ببینه 715 00:50:51,442 --> 00:50:53,594 ‫و اونا رو با ماشین‌اش برسونه خونه... 716 00:50:56,790 --> 00:51:01,614 ‫این فقط واسه اینه که دوست ندارم همه‌اش توی دفترم تنها بشینم و انگار قرنطینه شدم. 717 00:51:01,720 --> 00:51:05,885 ‫می‌خوام دور و بر کارمندام باشم، حواسم به همه‌اشون باشه، چون 718 00:51:07,066 --> 00:51:09,981 ‫اونا همه خانواده‌ی منن، می‌دونی؟ 719 00:51:10,851 --> 00:51:14,634 ‫کارآموزا هم درست مثل دخترای خودم می‌مونن. 720 00:51:14,774 --> 00:51:15,746 ‫اشتباهه این فکر؟ 721 00:51:19,982 --> 00:51:23,071 ‫- بپیچ راست. ‫- مسیر رو بلدم. 722 00:51:23,489 --> 00:51:25,363 ‫خودم این آپارتمان‌ها رو انتخاب کردم. 723 00:51:27,481 --> 00:51:29,425 ‫تو آپارتمان‌ات رو دوست داری؟ راحتی توش؟ 724 00:51:31,301 --> 00:51:33,245 ‫یه‌ذره واسه یه دختر تنها بزرگه. 725 00:51:41,891 --> 00:51:43,521 ‫شماره‌ام رو بنویس. 726 00:51:43,626 --> 00:51:45,640 ‫به هر چیزی نیاز داشتی، 727 00:51:45,779 --> 00:51:46,681 ‫باهام تماس بگیر. 728 00:51:49,946 --> 00:51:50,882 ‫زود باش بنویس دیگه. 729 00:52:02,688 --> 00:52:04,527 ‫سلام عزیزم. چطوری؟ 730 00:52:06,056 --> 00:52:09,006 ‫می‌تونی همه‌ی اینا رو ببری خونه؟ همه‌اشون لباس زیرن. 731 00:52:09,702 --> 00:52:10,464 ‫خیلی خب. 732 00:52:10,604 --> 00:52:13,659 ‫بهش گفتم یه‌ دستی به سر و گوش انبار بکشه. خیلی وضعیتش داغون بود. 733 00:52:16,264 --> 00:52:17,513 ‫یادم اومد چی باید بهت می‌گفتم. 734 00:52:17,652 --> 00:52:20,185 ‫الان نمی‌تونم وایسم عزیزم. میرایِس منتظرمه. 735 00:52:20,291 --> 00:52:23,380 ‫دارم سعی می‌کنم یه‌ذره به وضعیت‌اش سر و سامون بدم، 736 00:52:23,520 --> 00:52:26,088 ‫توی یه وضع بلاتکلیفی مونده، اون... 737 00:52:26,644 --> 00:52:28,518 ‫سالوا! 738 00:52:37,026 --> 00:52:40,220 ‫بزن بریم. اینا دیگه آخریش بودن. 739 00:52:54,421 --> 00:52:58,031 ‫ما باید قوی باشیم و این قضیه رو از سر بگذرونیم. 740 00:53:01,712 --> 00:53:02,961 ‫می‌خوام بدونم اون کیه. 741 00:53:03,100 --> 00:53:05,218 ‫واسه چی؟ بهتره ندونی. 742 00:53:05,358 --> 00:53:08,343 ‫اونم یه آدمه. مثلاً آقای الف. مهم نیست کیه. 743 00:53:08,482 --> 00:53:09,419 ‫آقای الف... 744 00:53:10,183 --> 00:53:11,398 ‫آقای کاف اصلاً. 745 00:53:11,503 --> 00:53:12,717 ‫این یه‌جور آرایه‌ی ادبیه. 746 00:53:13,448 --> 00:53:14,974 ‫آقای کاف بهتره. 747 00:53:15,114 --> 00:53:18,307 ‫آقای کاف پس. مهم نیست. 748 00:53:18,724 --> 00:53:22,230 ‫بهم اعتماد کن. کلاً این موضوع رو نادیده بگیر. 749 00:53:22,336 --> 00:53:26,154 ‫حق با توئه. 750 00:53:27,301 --> 00:53:29,904 ‫به تخم‌امون هم نمی‌گیریم. درسته؟ 751 00:53:30,009 --> 00:53:32,959 ‫- مراقب باش. ‫- واسم مهم نیست تو کی هستی آقای کاف. 752 00:53:34,314 --> 00:53:37,403 ‫آقای کاف یا همون «کیری». 753 00:53:37,543 --> 00:53:40,771 ‫همون «چاقال کیری» 754 00:53:41,363 --> 00:53:43,028 ‫نه، نه، نه... 755 00:53:43,133 --> 00:53:45,320 ‫همون «می‌زنم فک کیری‌ات رو ...» 756 00:53:45,946 --> 00:53:48,236 ‫چیزی نیست. 757 00:53:48,341 --> 00:53:49,833 ‫این منظورم نبود. 758 00:53:49,972 --> 00:53:53,270 ‫فقط بی‌خیال‌اش شو. 759 00:53:53,375 --> 00:53:55,284 ‫نادیده‌اش بگیر. 760 00:53:55,424 --> 00:53:56,777 ‫- نادیده‌اش می‌گیرم. ‫- همینه. 761 00:53:58,618 --> 00:54:00,423 ‫نادیده‌اش بگیر! 762 00:54:04,034 --> 00:54:05,491 ‫توی ذهن‌ات یه‌سری کشو درست کن. 763 00:54:07,298 --> 00:54:08,512 ‫آره. 764 00:54:08,687 --> 00:54:13,477 ‫زن‌ات و اون مرد، هر کی که هست، رو بذار توی یه کشو. 765 00:54:13,929 --> 00:54:15,352 ‫توی کشوی کاف. 766 00:54:16,117 --> 00:54:17,818 ‫و چیزای خوب رو 767 00:54:17,923 --> 00:54:19,310 ‫مثل شغلی که داری... 768 00:54:20,491 --> 00:54:23,928 ‫بچه‌ها... ‫چی دوست داری؟ 769 00:54:24,068 --> 00:54:26,705 ‫- گاوبازی. ‫- آهان. گاوبازی رو.... توی یه کشوی دیگه بذار. 770 00:54:26,845 --> 00:54:27,921 ‫عالیه. 771 00:54:29,345 --> 00:54:31,740 ‫چندتا کشو اونجاست؟ 772 00:54:32,297 --> 00:54:34,517 ‫مهم نیست، می‌تونه بی‌نهایت کشو باشه. 773 00:54:34,623 --> 00:54:35,421 ‫هر‌ چقدر که تو بخوای. 774 00:54:36,984 --> 00:54:38,441 ‫بی‌نهایت! 775 00:54:38,546 --> 00:54:42,295 ‫اونا کشوهای تخیلی هستن، مجبور نیستی با خودت حمل‌اشون کنی. 776 00:54:43,859 --> 00:54:44,795 ‫بی‌خیال. 777 00:54:55,212 --> 00:54:57,294 ‫- الان چی شده؟ ‫ - هیچی؟ 778 00:54:59,031 --> 00:55:02,988 ‫داشتم اونا رو توی یه کشو تصور می‌کردم که دارن همدیگه رو می‌کنن و ... 779 00:55:03,093 --> 00:55:06,217 ‫لعنت. میرایِس. اصلاً بذارشون توی کشو‌های متفاوت. 780 00:55:07,051 --> 00:55:09,793 ‫این همه زن توی دنیا هست. بیشتر از مردا. میلیون‌ها زن. 781 00:55:09,933 --> 00:55:12,154 ‫یکی از اونا رو میاری توی زندگی‌ات، میرایِس. 782 00:55:12,294 --> 00:55:16,182 ‫ما همیشه آویزون یکی می‌شیم. خیلی زن توی دنیا هست. 783 00:55:16,912 --> 00:55:17,882 ‫برو بیرون 784 00:55:18,752 --> 00:55:22,084 ‫یکی دیگه رو ببین. عاشق شو. همین‌جا رو ببین چقدر زن وجود داره! 785 00:55:23,265 --> 00:55:26,007 ‫همین دختری که درست اینجا نشسته. اوکراینی‌ها رو ببین. 786 00:55:26,112 --> 00:55:29,097 ‫نمی‌دونم می‌تونه خیاطی کنه یا نه، اما ببین چقدر خوشگله. 787 00:55:30,522 --> 00:55:33,680 ‫وردار ببرش توی یه اتاق. به‌حساب کارخونه. 788 00:55:34,341 --> 00:55:35,381 ‫اینجا. 789 00:55:35,973 --> 00:55:38,229 ‫از زن‌ات هم سکسی‌تره. 790 00:55:38,334 --> 00:55:41,214 ‫اگه خواستی دو تا ببر. ‫ - نه، نه. 791 00:55:41,355 --> 00:55:44,096 ‫این همه خاطرات خوب با هم داشتیم. 792 00:55:44,202 --> 00:55:47,151 ‫و البته خاطرات بد. تو به من از زنای دیگه گفتی 793 00:55:47,257 --> 00:55:49,339 ‫اما من فقط می‌خوام با زن خودم باشم. 794 00:55:49,444 --> 00:55:52,291 ‫دیگه داری خیلی بهونه می‌گیری. 795 00:55:52,777 --> 00:55:54,999 تمومش کن. تو باید قوی باشی. 796 00:55:55,138 --> 00:55:57,186 ‫و متوجه این موضوع باشی که آدما گاهی وقتا 797 00:55:57,291 --> 00:56:00,067 ‫می‌تونن اشتباه کنن. 798 00:56:02,846 --> 00:56:03,817 ‫درسته؟ 799 00:56:04,651 --> 00:56:06,004 ‫یا اینکه کلاً علیه‌السلامی؟ 800 00:56:10,380 --> 00:56:12,150 ‫این دو تا رو ببین! 801 00:56:13,124 --> 00:56:14,511 ‫نظرت چیه؟ 802 00:56:17,082 --> 00:56:21,628 ‫دخترت کمک لازم داره. 803 00:56:21,769 --> 00:56:25,518 ‫قبلنا برای تعیین میزان دقت تجهیزات از درجه‌بندی استفاده می‌کردن. 804 00:56:25,623 --> 00:56:28,469 ‫و میزان عدم قطعیت رو به حداقل می‌رسوند. 805 00:56:28,608 --> 00:56:31,836 ‫که می‌شه... ‫ چطور توضیح بدم؟ 806 00:56:32,462 --> 00:56:36,350 ‫هر وقت چیزی رو می‌سنجی، یه‌جور دگرگونی رو مطرح می‌کنی. 807 00:56:38,608 --> 00:56:40,760 ‫تو در اصل داری اون چیزی که می‌سنجی رو اصلاح می‌کنی. 808 00:56:41,594 --> 00:56:43,572 ‫تونستم خوب توضیح بدم؟ ‫- نه 809 00:56:44,857 --> 00:56:49,231 ‫مثل این می‌مونه که اگه بخوای یه‌نفری رو بشناسی و در حقیقت واقعاً هیچ‌وقت اون رو نمی‌شناسی. 810 00:56:49,476 --> 00:56:51,662 ‫چون وقتی نزدیک‌تر می‌شی، آدما تغییر می‌کنن. 811 00:56:51,802 --> 00:56:54,647 ‫دقیقاً، درسته. 812 00:56:54,752 --> 00:56:57,287 ‫وقتی نزدیک‌تر می‌شی، رفتارشون رو تغییر می‌دی. 813 00:56:57,426 --> 00:57:01,938 ‫تو همین الان اصل عدم قطعیت رو بهتر از هایزنبرگ تعریف کردی. 814 00:57:02,912 --> 00:57:03,813 ‫فیزیک خوندی؟... 815 00:57:04,683 --> 00:57:06,036 ‫بازاریابی. 816 00:57:06,176 --> 00:57:07,042 ‫بازاریابی. درسته. 817 00:57:07,634 --> 00:57:11,244 ‫من که لیلیانا رو نمی‌شناسم. فقط وقتی باهاش هستم می‌دونم چه شکلیه. 818 00:57:11,384 --> 00:57:15,583 ‫پایین رو نگاه می‌کنه، وقتی شروع می‌کنه به خندیدن 819 00:57:15,724 --> 00:57:18,396 ‫جلوی دهن‌اش رو می‌گیره.، شاید یکی از دندوناش رو کشیده. 820 00:57:18,501 --> 00:57:19,160 ‫آره؟ نه. 821 00:57:19,716 --> 00:57:21,868 ‫آیا من باعث همه‌ی اینام؟ دوست دارم فکر کنم 822 00:57:22,008 --> 00:57:24,124 ‫من باعث‌اشون هستم. نمی‌دونم. 823 00:57:24,230 --> 00:57:26,937 ‫من لیلیانا رو نمی‌شناسم. من 824 00:57:27,042 --> 00:57:30,478 ‫این لیلیانا رو می‌شناسم و کی می‌دونه وقتی نمی‌بینیم‌اش 825 00:57:30,583 --> 00:57:32,353 ‫ چه کارهای خبیثانه‌ای رو انجام می‌ده. 826 00:57:32,494 --> 00:57:34,194 ‫بهتره که ندونی. 827 00:57:34,750 --> 00:57:36,311 ‫خب... 828 00:57:36,416 --> 00:57:37,597 ‫ممکنه من هم همون‌طوری که به‌نظر میام نباشم. 829 00:57:37,702 --> 00:57:40,686 ‫و یه آنخلای مرموز توی یه جایی پنهون شده. 830 00:57:41,556 --> 00:57:44,644 ‫واسه همینه که عدالت چشمای خودش رو می‌بنده. 831 00:57:44,749 --> 00:57:46,936 ‫نه اینکه نخواد منصف باشه. 832 00:57:47,041 --> 00:57:50,164 ‫اون چشماش رو می‌بنده تا روی اون قضاوتی که می‌کنه تأثیر نذارن. 833 00:57:50,305 --> 00:57:52,630 ‫من هم دوست دارم چشمام رو ببندن. 834 00:57:55,617 --> 00:57:57,143 ‫دارم می‌رم خونه. 835 00:57:57,248 --> 00:57:58,984 ‫- نه، جایی نمی‌ی. ‫- چرا نه؟ 836 00:57:59,123 --> 00:58:02,699 ‫چون من گفتم. الان اینجا من رئیس تو هستم. 837 00:58:03,255 --> 00:58:04,539 ‫حال‌اش خوبه؟ 838 00:58:04,679 --> 00:58:05,233 ‫خوبه. 839 00:58:05,373 --> 00:58:08,046 ‫یادت باشه، این لحظات رو بذاری توی کشوی چیزای خوب. 840 00:58:08,151 --> 00:58:11,449 ‫می دونستید من و میرایِس یه ترازو توی خودمون داریم؟ 841 00:58:11,588 --> 00:58:13,149 ‫اینجا توی سینه‌هامون. 842 00:58:14,574 --> 00:58:17,559 ‫جین‌و‌تونیک‌ات (یک نوع کاکتِیل) رو بذار توی یه‌دستم، و نوشیدنی خودم رو هم 843 00:58:17,664 --> 00:58:20,058 ‫توی اون یکی دستم بذار. حالا بهتون می‌گم کدوم یکی توی کدوم دستم هست. 844 00:58:20,164 --> 00:58:22,906 ‫- با چشمای بسته. ‫- امکان نداره. 845 00:58:25,684 --> 00:58:26,794 ‫آسون نیست. 846 00:58:26,934 --> 00:58:30,753 ‫سال‌ها تجربه پشت‌اش خوابیده. بزن بریم. 847 00:58:34,781 --> 00:58:35,856 ‫بذار توی یه سطح قرارشون بدم. 848 00:58:36,795 --> 00:58:38,078 ‫این نوشیدنی منه. 849 00:58:38,219 --> 00:58:39,572 ‫متقلب! 850 00:58:40,162 --> 00:58:41,411 ‫این عادلانه نیست. 851 00:58:41,552 --> 00:58:43,668 ‫این وزن سیاله. 852 00:58:49,711 --> 00:58:51,376 بیا، یکی از اینا رو بگیر. 853 00:58:52,385 --> 00:58:56,446 ‫اینا لباسای زیری هستن که زنم از فرانسه میاره. 854 00:59:00,161 --> 00:59:03,529 ‫لطفاً، عجله کن. حالم دست خودم نیست. 855 00:59:03,668 --> 00:59:05,542 ‫نگران نباش. 856 00:59:14,119 --> 00:59:15,263 ‫بذار ببینمش. 857 00:59:54,047 --> 00:59:56,546 ‫دوستت دارم. همیشه دوستت داشتم. 858 01:00:20,330 --> 01:00:23,315 ‫خیلی عالی بود. 859 01:00:24,045 --> 01:00:26,509 ‫این همه هنر رو از کجا یاد گرفتی؟ 860 01:00:27,413 --> 01:00:28,419 ‫پورن می‌بینم. 861 01:00:28,941 --> 01:00:30,190 ‫از اینترنت. 862 01:00:30,329 --> 01:00:31,856 ‫خدا اینترنت رو حفظ کنه. 863 01:00:33,142 --> 01:00:36,786 ‫سرعت اینترنت اینجا چطوره؟ اگه حجم بیشتری می‌خواستی بهم بگو. 864 01:00:40,086 --> 01:00:42,481 ‫نشان ستاره‌شناسی من برج میزانه. ترازو. 865 01:00:43,211 --> 01:00:44,737 ‫این یه نشانه‌ست. 866 01:00:46,613 --> 01:00:48,209 ‫ما متعادل و هماهنگ هستیم. 867 01:00:50,953 --> 01:00:53,626 ‫اما تحت فرمانروایی ونوسیم. 868 01:00:54,148 --> 01:00:57,965 ‫- پس تعادل به درک می‌ره. ‫- درسته. 869 01:01:01,508 --> 01:01:04,563 ‫و جفت ایده‌آل‌امون برج جدی یا برج سنبله‌ست. 870 01:01:05,153 --> 01:01:06,506 ‫تو برج جدی هستی یا سنبله؟ 871 01:01:06,611 --> 01:01:09,631 ‫هر دو. 872 01:01:09,736 --> 01:01:11,854 ‫می‌تونم هم‌زمان هر دوشون باشم؟ 873 01:01:26,576 --> 01:01:28,172 ‫کسی خونه منتظرته؟ 874 01:01:31,437 --> 01:01:33,588 ‫خودت چی فکر می‌کنی؟ 875 01:01:43,519 --> 01:01:46,157 ‫همیشه داره به مردای لعنتی دیگه فکر می‌کنه... 876 01:01:46,296 --> 01:01:48,102 ‫- میرایِس! ‫- فقط داشتیم حرف می‌زدیم... 877 01:01:48,241 --> 01:01:51,122 ‫- چرا این کار رو با من می‌کنی؟ ‫- میرایِس، لطفاً. 878 01:01:51,227 --> 01:01:53,066 ‫سریع ببرش یا همین الان زنگ می‌زنم پلیس. 879 01:01:53,206 --> 01:01:55,948 ‫- این عادلانه نیست. ‫- خودم درستش می‌کنم. یالا. 880 01:01:56,053 --> 01:01:57,545 ‫باهاش حرف بزن. 881 01:01:57,650 --> 01:01:59,836 ‫بهش بگو تو رو خدا ترکم نکنه. 882 01:01:59,941 --> 01:02:01,955 ‫لطفاً، بهش بگو ترکم نکنه! 883 01:02:02,441 --> 01:02:05,184 ‫تو رو خدا باهاش حرف بزن. 884 01:02:05,983 --> 01:02:07,197 ‫مشکلی نیست. 885 01:02:14,351 --> 01:02:16,433 ‫اگه زنگ می‌زد پلیس چی؟ 886 01:02:18,899 --> 01:02:20,772 ‫من که کاری باهاش نکردم! 887 01:02:21,607 --> 01:02:25,912 ‫داشتی مثل یه دیوونه داد می‌زدی. داشتی بهش توهین می‌کردی. 888 01:02:26,017 --> 01:02:28,724 ‫اگه باعث بشی کارخونه توی دردسر بیفته... 889 01:02:28,864 --> 01:02:30,182 ‫ماشین‌اش اونجاست. 890 01:02:31,294 --> 01:02:34,661 ‫خیلی خب. این خوبه. یالا. 891 01:02:34,766 --> 01:02:37,021 ‫می‌ترسم باهاش رو‌به‌رو بشم. 892 01:02:37,127 --> 01:02:37,924 ‫تف! 893 01:02:38,655 --> 01:02:41,952 ‫همه‌چیز که تو رو داره می‌ترسونه! خونه‌بودنش، خونه نبودنش. 894 01:02:42,057 --> 01:02:45,806 ‫نمی تونی همه‌چیز رو این‌قدر سخت بگیری. 895 01:02:46,258 --> 01:02:50,875 ‫همه‌ی ما اشتباه می‌کنیم. ببین از کجا داری میای؟ 896 01:02:50,980 --> 01:02:51,986 ‫چون تو من رو برده بودی اونجا. 897 01:02:52,126 --> 01:02:54,556 ‫به هر دلیلی بوده باشه. حالا شماها، حالا هر دوتون یِر‌به‌یِر شدید. 898 01:02:54,695 --> 01:02:56,986 ‫همدیگه رو ببخشید و تمام. 899 01:02:57,125 --> 01:02:58,062 ‫یالا. 900 01:03:01,361 --> 01:03:04,138 ‫فردا نیا سر کار. بمون خونه. 901 01:03:04,278 --> 01:03:07,367 ‫الان زمانیه که بپذیری چه اتفاقی داره برات می‌افته. 902 01:03:28,165 --> 01:03:29,241 ‫ای لعنت! 903 01:04:13,787 --> 01:04:17,363 ‫الان می‌دونم قرار بود چی رو باید بهت می‌گفتم. 904 01:04:18,406 --> 01:04:19,619 ‫لیلیانا. 905 01:04:20,662 --> 01:04:22,744 ‫با اون هم مثل بقیه رفتار کن. 906 01:04:24,898 --> 01:04:27,431 ‫دختر کوچولوی اوربیناست. یادته که؟ 907 01:04:29,411 --> 01:04:31,320 ‫کارآموز جدیدتون، لیلیانا. 908 01:04:31,946 --> 01:04:34,896 ‫ازمون خواستن تا یه دوره کارآموزی رو برای چند ماه اینجا باشه. 909 01:04:35,036 --> 01:04:36,424 ‫به‌نظر آشنا میاد. 910 01:04:36,564 --> 01:04:39,409 ‫نمی‌خواست تو بدونی. نمی‌خواد زیاد طرز برخوردت باهاش خاص باشه. 911 01:04:39,515 --> 01:04:40,347 ‫آهان. 912 01:04:40,487 --> 01:04:43,159 ‫واقعاً تغییر کرده. احتمالاً اصلاً نتونستی تشخیص‌اش بدی. 913 01:04:43,264 --> 01:04:45,799 ‫نه، نشناختمش. 914 01:04:45,938 --> 01:04:48,680 ‫امروز با مامانش حرف زدم. فردا دارن میان ببیننش. 915 01:04:49,688 --> 01:04:53,437 ‫می‌دونی که چقدر می‌تونه لوس باشه. چون یه‌دونه دخترشونه. 916 01:04:54,063 --> 01:04:56,179 ‫فرداشب شام اینجان. 917 01:05:04,340 --> 01:05:05,866 ‫حالا چی درست کنم؟ 918 01:05:12,603 --> 01:05:17,636 ‫پنج‌شنبه 919 01:05:22,360 --> 01:05:25,101 ‫بگو کارآموز جدید، لیلیانا، رو بفرستن بالا. ‫- رزومه‌اش رو هم بهم بده. 920 01:05:25,241 --> 01:05:26,317 ‫دست کیه؟ 921 01:05:26,422 --> 01:05:29,129 ‫دوست خانوادگی از کار در اومده. چرا آدما هیچ چیزی بهم نمی‌گن؟ 922 01:05:31,526 --> 01:05:34,684 ‫- میرایِس پیداش نیست. ‫- آره. من بهش گفتم نیاد. 923 01:05:35,692 --> 01:05:38,676 ‫در حال حاضر هر چی کمتر اینجا باشه بهتره. 924 01:05:39,927 --> 01:05:43,225 ‫- خبر جدیدی از کمیته نشد؟ ‫- هیچی. 925 01:05:44,268 --> 01:05:45,586 ‫امروز نیومده. 926 01:05:48,052 --> 01:05:49,024 ‫لیلیانا؟ 927 01:06:11,349 --> 01:06:13,397 ‫لیلیانا هستم. پیام خود را بگذارید... 928 01:06:14,404 --> 01:06:15,445 ‫اورورا. 929 01:06:16,349 --> 01:06:17,598 ‫یه‌دقیقه بهم وقت بده. 930 01:06:17,738 --> 01:06:19,959 ‫- فقط یک دقیقه. ‫- بلانکو، الان نه، لطفاً. 931 01:06:20,099 --> 01:06:21,348 ‫یک دقیقه و بعد می‌رم. 932 01:06:22,529 --> 01:06:24,334 ‫- اون بهت کد رو می‌ده، باشه؟ ‫- باشه. 933 01:06:24,474 --> 01:06:25,653 ‫بفرما. 934 01:06:31,591 --> 01:06:33,430 ‫میرایِس توی وضعیت خوبی نیست . 935 01:06:33,814 --> 01:06:35,860 ‫تا الان هیچ‌وقت این‌طور ندیده بودمش. 936 01:06:35,966 --> 01:06:39,923 ‫می‌ترسم ممکنه یه‌دفعه بزنه به سرش و یه کاری بکنه. فکر کنم توانایی‌اش رو هم داره. 937 01:06:40,063 --> 01:06:43,047 ‫دارم ازت درخواست می‌کنم که این مسئله رو حتماً توی تصمیمی که می‌خوای بگیری لحاظ کنی. 938 01:06:45,167 --> 01:06:47,145 ‫اگه به‌خاطر اون هم نمی‌کنی، واسه خاطر 939 01:06:47,250 --> 01:06:48,221 ‫بچه‌هات این کار رو بکن. 940 01:06:48,361 --> 01:06:49,749 ‫چطور جرأت می‌کنی! 941 01:06:50,235 --> 01:06:53,568 ‫- تو کی باشی که توی زندگی ما دخالت کنی؟ ‫- این زندگی خودتونه. 942 01:06:53,673 --> 01:06:57,317 ‫اما زندگی من هم هست. چون هر کاری شماها بکنید روی من هم تأثیر می‌ذاره. 943 01:06:57,423 --> 01:07:00,373 ‫و روی کسب‌و‌کارم، روی ارسال محموله‌هام، جایزه... 944 01:07:00,513 --> 01:07:01,380 اورورا 945 01:07:01,520 --> 01:07:03,811 ‫لطفاً برگرد صندوق ۶ 946 01:07:03,916 --> 01:07:04,921 ‫الان 947 01:07:05,062 --> 01:07:06,588 ‫مشکلات ما به تو هیچ ربطی ندارن. 948 01:07:06,728 --> 01:07:11,761 ‫ببخشیدا، اما اگه به کارخونه‌ی من صدمه بزنن پس تبدیل به مشکلات من هم میشن. 949 01:07:11,901 --> 01:07:12,456 اورورا، ‫لطفاً... 950 01:07:12,596 --> 01:07:14,852 ‫دارم میام. لعنت، یه‌دقیقه بهم وقت بده. 951 01:07:14,957 --> 01:07:19,052 ‫ببین، یه راه‌حل ساده داره. فقط این رابطه‌ی جنسی‌ات با کارمندای من رو تموم کن. 952 01:07:21,623 --> 01:07:23,149 ‫من با هر کسی دوست داشته باشم می‌خوابم. 953 01:07:56,413 --> 01:07:57,626 ‫رئیس! 954 01:08:08,460 --> 01:08:09,744 ‫نظرت چیه؟ 955 01:08:15,022 --> 01:08:16,202 ‫لباس. 956 01:08:16,758 --> 01:08:17,937 ‫واسه شام امشبه. 957 01:08:18,042 --> 01:08:20,056 ‫هیچ‌کدوم از لباسای پلوخوری‌ام رو با خودم نیوردم. 958 01:08:20,161 --> 01:08:22,035 ‫و خب می‌دونی بابام چجوریاست دیگه. 959 01:08:25,786 --> 01:08:27,451 ‫مثل من پیره. 960 01:08:28,494 --> 01:08:31,061 ‫امروز توی کارخونه دل‌امون واست تنگ شده بود. 961 01:08:31,167 --> 01:08:32,763 ‫من بهش گفتم نیاد. 962 01:08:32,937 --> 01:08:33,770 ‫چه عالی. 963 01:08:34,291 --> 01:08:35,957 ‫بعدشم می‌خوایم بریم آرایشگاه. 964 01:08:36,098 --> 01:08:38,769 ‫سوگلی رئیس بودن هم مزایای خودش رو داره. 965 01:08:38,874 --> 01:08:40,089 ‫نیازی به گفتن نداره که. 966 01:08:42,590 --> 01:08:44,013 ‫خوشگل نشده؟ 967 01:08:44,118 --> 01:08:45,158 ‫معرکه. 968 01:08:45,715 --> 01:08:47,415 ‫- می‌خوای سبز نعنایی رو هم امتحان کنی؟ ‫- بله. 969 01:08:52,728 --> 01:08:54,463 ‫- دیشب خوب نخوابیدی. ‫- آره. 970 01:08:54,603 --> 01:08:57,414 ‫می‌خوام واسه شام امشب بری و دسر بخری. 971 01:08:57,555 --> 01:08:58,908 ‫تو هم می‌ری؟ 972 01:08:59,082 --> 01:08:59,914 ‫بله. 973 01:09:03,040 --> 01:09:04,011 ‫خیلی هم عالی. 974 01:09:09,602 --> 01:09:10,678 ‫با خودت می‌بریش؟ 975 01:09:12,762 --> 01:09:13,907 ‫با خودم می‌برمش. 976 01:09:25,017 --> 01:09:28,801 ‫اصلاً نمی‌خوام امتیازی نسبت به دیگران داشته باشم. هر چی هم بین ما اتفاق افتاده، اتفاقیه که افتاده. 977 01:09:28,907 --> 01:09:30,745 ‫قرار نبوده که اتفاق بیفته. 978 01:09:31,511 --> 01:09:33,974 ‫واقعاً از این بدم میاد که من رو الان به‌عنوان دختر کوچولوی اوربینا ببینی. 979 01:09:34,079 --> 01:09:36,509 ‫تو دختر کوجولوی اوربینا هستی. 980 01:09:37,933 --> 01:09:40,572 ‫چرا نمی‌تونی قضیه رو یه‌جور دیگه هم ببینی. من با بابات 981 01:09:40,711 --> 01:09:43,973 ‫مدرسه می‌رفتم. من تو رو وقتی کوچیک بودی بغل می‌کردم، لیلیانا. 982 01:09:44,531 --> 01:09:45,640 ‫صبح به‌خیر. 983 01:09:46,614 --> 01:09:49,911 ‫کیک جنگل سیاه، بزرگش لطفاً. 984 01:09:51,162 --> 01:09:52,342 ‫و... 985 01:09:52,864 --> 01:09:54,494 ‫شیرینی روسی، لطفاً. 986 01:09:55,780 --> 01:09:57,306 ‫یه چیز دیگه هم هست که بهت نگفتم. 987 01:09:57,411 --> 01:09:59,945 ‫لطفاً همیشه همه‌چیز رو بهم بگو. 988 01:10:00,085 --> 01:10:01,959 ‫دوست‌پسرم هم داره با بابام‌اینا میاد. 989 01:10:04,217 --> 01:10:05,882 ‫واسه همه پیش میاد. 990 01:10:05,988 --> 01:10:07,826 ‫می‌دونم، واسه منم اجتناب‌ناپذیر بود. 991 01:10:07,967 --> 01:10:10,674 ‫وقت نداشتم که شرایط جدید رو واسش توضیح بدم. 992 01:10:10,779 --> 01:10:13,278 ‫چه شرایط جدیدی؟ 993 01:10:13,417 --> 01:10:15,500 ‫این دیگه، اینکه ما با هم هستیم رو. 994 01:10:16,472 --> 01:10:19,319 ‫نگران نباش. اون یه پسره. عاشقش نیستم. 995 01:10:20,362 --> 01:10:22,861 ‫این دقیقاً همون چیزیه که من رو نگران می‌کنه. 996 01:10:27,167 --> 01:10:29,700 ‫هایزنبرگ راست می‌گفت. 997 01:10:29,840 --> 01:10:31,610 ‫آدما تغییر می‌کنن. 998 01:10:31,750 --> 01:10:33,381 ‫من وقتی تو پیشمی عوض می‌شم. 999 01:10:33,833 --> 01:10:35,637 ‫انگار یکی دیگه می‌شم. حتی خودم خودم رو نمی‌شناسم. 1000 01:10:36,402 --> 01:10:37,928 ‫این خیلی ترسناکه. 1001 01:10:39,249 --> 01:10:42,095 ‫لیلیانا، عزیز دلم. 1002 01:10:44,249 --> 01:10:47,511 ‫امشب رو تو رو خدا سعی کن خودت باشی. 1003 01:10:49,006 --> 01:10:53,900 ‫پیش بابا و مامان‌ات و زن من همون لیلیانای قدیم باش. 1004 01:10:54,456 --> 01:10:55,636 ‫می‌تونی این لطف رو بکنی؟ 1005 01:10:55,776 --> 01:10:56,677 ‫مطمئنم که می‌تونی. 1006 01:10:57,199 --> 01:10:58,865 ‫- حقیقت‌اش رو بهت بگم؟ ‫- آره. 1007 01:10:59,456 --> 01:11:01,608 ‫این وضعیت من رو حشری می‌کنه. 1008 01:11:03,797 --> 01:11:04,802 ‫بفرمایید. 1009 01:11:07,823 --> 01:11:09,246 ‫چقدر تقدیم کنم؟ 1010 01:11:09,386 --> 01:11:10,426 ‫- چهل یورو. ‫- چهل یورو. 1011 01:11:12,372 --> 01:11:14,038 ‫بلانکو اخراج رو متوقف کن 1012 01:11:17,163 --> 01:11:19,801 ‫یه‌ذره بالاتر... بالاتر... 1013 01:11:21,121 --> 01:11:22,196 ‫کوبنده. 1014 01:11:24,663 --> 01:11:25,634 ‫جذبم کن، یالا. (منظور گرفتن ژستی گیراتر برای عکاسی خبری) 1015 01:11:26,538 --> 01:11:28,412 ‫اون بنر رو بالاتر نگه دار. 1016 01:11:30,114 --> 01:11:31,328 ‫این‌طوری؟ 1017 01:11:31,468 --> 01:11:32,821 ‫یه‌ذره از اون حقیقت رو بهم نشون بده. 1018 01:11:33,968 --> 01:11:35,841 ‫عالی، کوبنده. 1019 01:11:35,982 --> 01:11:39,314 ‫- این چطور؟ ‫- کوبنده، دوستش دارم. 1020 01:11:43,550 --> 01:11:47,924 ‫بلانکو، بهش در مورد اخراج‌هایی که می‌کنی بگو. 1021 01:11:48,029 --> 01:11:49,209 ‫اگه تخم داری بگو. 1022 01:11:50,044 --> 01:11:51,188 ‫چه‌خبره؟ 1023 01:11:51,328 --> 01:11:54,105 ‫اون ازم خواست که آیا منم می‌تونم توی مقاله‌اش باشم یا نه. 1024 01:11:54,244 --> 01:11:56,361 ‫هنوز جواب آره یا نه بهش ندادم. می خواستم اول با شما حرف بزنم. 1025 01:11:58,341 --> 01:12:00,076 ‫- صبح به‌خیر. ‫- صبح به‌خیر. 1026 01:12:00,216 --> 01:12:01,673 ‫این عکسا واسه چیه؟ 1027 01:12:01,778 --> 01:12:03,826 ‫- واسه یه مقاله. ‫- یه مقاله. 1028 01:12:03,966 --> 01:12:06,464 ‫- در مورد چیه اون‌وقت؟ ‫- در مورد همین کشمکش. 1029 01:12:06,570 --> 01:12:08,027 ‫- در مورد این... ‫- کشمکش اون. 1030 01:12:08,167 --> 01:12:12,333 ‫درسته، کشمکش اون. الان رئیس‌ات می‌دونه داری این کار رو می‌کنی؟ 1031 01:12:13,375 --> 01:12:15,284 ‫این از اون داستانای مورد توجه مردمه. الان هم همه این‌جور داستانا رو دوست دارن. 1032 01:12:15,423 --> 01:12:19,033 ‫این یه داستان پوچ و بی‌معنیه. تعدیل نیرو داشتیم و بر اساس قانون بهشون مبلغ بازخرید رو پرداخت کردیم. 1033 01:12:19,173 --> 01:12:21,984 ‫هیچ داستان دیگه‌ای هم وجود نداره. نقطه. 1034 01:12:22,993 --> 01:12:24,276 ‫داری چه کار می‌کنی؟ 1035 01:12:25,492 --> 01:12:27,019 ‫دارم بیاینه‌ی شما رو می‌نویسم. 1036 01:12:28,166 --> 01:12:29,311 ‫بذار ببینم. 1037 01:12:32,505 --> 01:12:33,165 ‫این یه بیانیه نیست. 1038 01:12:33,270 --> 01:12:35,491 ‫مشکل‌ات چیه؟ ‫تو نمی‌تونی الان این رو چاپ کنی. 1039 01:12:35,630 --> 01:12:37,712 به ماشین من تکیه نده، لطفاً!‍ 1040 01:12:37,818 --> 01:12:41,150 ‫الان شما همچین کاری رو پیشنهاد دادی؟ یا این مقاله ایده‌ی شما بوده؟ 1041 01:12:41,290 --> 01:12:43,233 ‫این اطلاعات محرمانه‌ست. 1042 01:12:43,374 --> 01:12:46,115 ‫- من مجبورم از منابعی که دارم حفاظت کنم. ‫- منابع. درسته. 1043 01:12:46,255 --> 01:12:48,893 ‫فکر می‌کنی واسه کجا داری کار می‌کنی؟ واشنگتن پست؟ 1044 01:12:49,033 --> 01:12:50,143 ‫می‌تونم یه عکس بگیرم؟ 1045 01:12:50,282 --> 01:12:51,914 ‫جرأت‌اش رو نداری. اصلاً. 1046 01:12:52,019 --> 01:12:53,997 ‫و البته از کارخونه هم اجازه نداری عکسی بگیری. رومَن. 1047 01:12:54,102 --> 01:12:55,351 ‫نذار از اینجا عکس بگیره. 1048 01:12:56,462 --> 01:12:58,059 ‫اگه از اون ور خیابون بگیره چی؟ 1049 01:12:58,754 --> 01:13:02,156 ‫فکر کردم بخش حراست سوگند وفاداری خوردن! تو سوگند حماقت خوردی؟ 1050 01:13:02,295 --> 01:13:04,413 ‫اگه ببینم 1051 01:13:04,518 --> 01:13:08,058 ‫فقط یه عکس از کارخونه توی روزنامه‌ای چاپ شده باشه، اخراجی. 1052 01:13:15,247 --> 01:13:16,564 ‫آزادی مطبوعات. 1053 01:13:19,031 --> 01:13:20,141 ‫ایگناسیو؟ 1054 01:13:21,322 --> 01:13:23,751 ‫گوش کن، یه بچه‌ای اینجا بود 1055 01:13:23,892 --> 01:13:26,251 ‫همونی که مقاله‌ی هفته‌ی پیش رو کار کرده بود. 1056 01:13:28,267 --> 01:13:30,869 ‫ببین، من به همه‌ی اون چیزی که 1057 01:13:30,975 --> 01:13:33,855 ‫قراره تبدیل به یه داستان عامه‌پسند بشه احترام می‌ذارم. 1058 01:13:33,995 --> 01:13:37,432 ‫اون که سگ یا گاو نیست. اون یه آدمه. پس مطمئناً انسانه. 1059 01:13:37,953 --> 01:13:39,167 ‫اما... 1060 01:13:40,037 --> 01:13:45,452 ‫اما تو باید این رو بفهمی که این هفته‌ی خیلی پیچیده‌ای واسم بوده 1061 01:13:46,321 --> 01:13:51,493 ‫ما باید کارای جایزه‌‌ی دولتی رو انجام بدیم. تو هم یه مقاله درباره‌اش بنویسی. 1062 01:13:51,598 --> 01:13:53,333 ‫آره... 1063 01:13:53,786 --> 01:13:57,812 ‫و اون عکس هم الان کمکی نمی‌تونه بکنه. 1064 01:14:03,785 --> 01:14:06,873 ‫ایگناسیو، ما اینجاییم که به همدیگه کمک کنیم. تو خودت همیشه می‌گی که 1065 01:14:06,979 --> 01:14:08,853 ‫من به تو کمک می‌کنم و تو هم به من کمک می‌کنی. 1066 01:14:11,041 --> 01:14:14,061 ‫آره. یه دموکراسی سالم. 1067 01:14:14,201 --> 01:14:16,352 ‫من حالم از دموکراسی سالم به‌هم می‌خوره. 1068 01:14:16,493 --> 01:14:19,477 ‫همه سالم و آزادن. اما سلامت من چی؟‌ 1069 01:14:19,895 --> 01:14:21,700 ‫این به‌حساب نمیاد؟ 1070 01:14:22,534 --> 01:14:23,609 ‫ایگناسیو. 1071 01:14:24,513 --> 01:14:27,324 ‫ایگناسیو! تف. صدات رو ندارم. 1072 01:14:27,429 --> 01:14:32,150 ‫ببین. هر چی که نظرم بود رو بهت گفتم. از این به‌بعدش رو خود دانی. 1073 01:14:32,290 --> 01:14:36,351 ‫نمی‌شنوم چی می‌گی. گندش بزنن. ایگناسیو. 1074 01:14:36,977 --> 01:14:38,538 ‫اون زن یکی از همکاراته. 1075 01:14:39,408 --> 01:14:40,761 ‫جان؟ 1076 01:14:40,900 --> 01:14:45,274 ‫اون زن یکی از همکاراته و من ازت می‌خوام دیگه باهاش قرارمدار نذاری. 1077 01:14:45,935 --> 01:14:47,357 ‫این مشکل منه. 1078 01:14:47,497 --> 01:14:49,024 ‫بفرما اینم از این. 1079 01:14:49,199 --> 01:14:53,190 ‫شما مردم فکر کردید که فقط شماها هستید که مشکل دارید و من هیچ طوریم نیست؟ 1080 01:14:53,330 --> 01:14:56,141 ‫مشکلات من مشکلات شما هم هست، خالد. 1081 01:14:56,282 --> 01:14:58,676 ‫و اگه چیزی برای من بد تموم بشه، واسه شماها حتی بدتر هم می‌شه. 1082 01:14:58,816 --> 01:15:01,385 ‫اگه با میرایِس مشکلی داری، باهاش حرف بزن. 1083 01:15:02,600 --> 01:15:03,641 ‫ببین... 1084 01:15:08,746 --> 01:15:10,689 ‫تو داری به کارخونه صدمه می‌زنی. 1085 01:15:10,829 --> 01:15:13,988 ‫پس اورورا رو تنها بذار. 1086 01:15:14,301 --> 01:15:16,140 ‫هر دوی ما عاقل و بالغیم. 1087 01:15:16,281 --> 01:15:17,738 ‫و دوست داریم همدیگه رو بکنیم. 1088 01:15:17,843 --> 01:15:20,619 ‫کارم خوبه، کارم رو درست انجام می‌دم، 1089 01:15:20,724 --> 01:15:22,946 ‫تو هم در ازای کارم بهم پول می‌دی. تمام. 1090 01:15:23,051 --> 01:15:24,369 ‫ببین. 1091 01:15:24,995 --> 01:15:28,639 ‫این نوع رفتار توی کارخونه‌ی ترازوی بلانکو مجاز نیست. 1092 01:15:29,301 --> 01:15:30,722 ‫مجاز نیست. 1093 01:15:31,661 --> 01:15:32,841 ‫می‌خوای چه‌کار کنی؟ 1094 01:15:34,925 --> 01:15:36,695 ‫اخراجم کنی؟ 1095 01:15:37,806 --> 01:15:42,146 ‫خواهشاً از اون چرندیات خانواده‌ی ما و این چرت‌و‌پرتا تحویلم نده. پوستم رو ببین 1096 01:15:43,639 --> 01:15:44,924 ‫من پسر تو نیستم. 1097 01:16:06,450 --> 01:16:08,047 ‫فقط یه اسکار کم داره. 1098 01:16:09,679 --> 01:16:12,977 ‫اونی که اونجاست اسکار ترازوهاست. 1099 01:16:14,089 --> 01:16:18,602 ‫دِر شونه ریتر؛ «شوالیه‌ی عادل» 1100 01:16:18,741 --> 01:16:22,282 ‫یه شرکت آلمانیه که گواهی صادر می‌کنه. 1101 01:16:24,193 --> 01:16:25,684 ‫اونی که شکل‌اش شبیه یه ترازوئه. 1102 01:16:26,553 --> 01:16:28,115 ‫شکل نیست. اون یه ترازوئه. 1103 01:16:28,255 --> 01:16:33,080 ‫و اون جای خالی‌ای که اون بالاست رو می‌بینی. به همین زودیا پرش می‌کنیم. 1104 01:16:33,219 --> 01:16:34,712 ‫واسه یه جایزه‌ی دیگه فینالیست شدیم. 1105 01:16:35,164 --> 01:16:37,246 ‫- کی جایزه رو می‌ده؟ ‫- استانداری. 1106 01:16:38,046 --> 01:16:39,954 ‫جایزه‌ی ممتازه. که به‌خاطر 1107 01:16:40,164 --> 01:16:41,864 ‫شفافیت حساب‌ها، مدیریت و... اعطاش می‌کنن. 1108 01:16:42,073 --> 01:16:46,204 ‫و البته به‌خاطر سوبسیدهایی هم که می‌دن خیلی مهمه. 1109 01:16:46,344 --> 01:16:48,565 ‫در غیر این صورت هنرمندا همه‌ی این سوبسیدا رو یه‌جا می‌قاپن. 1110 01:16:48,739 --> 01:16:49,676 ‫چقدر هیجان‌انگیز! 1111 01:16:49,781 --> 01:16:52,003 ‫- خب حالا وضعیت جایزه چطوره؟ ‫- خوب. 1112 01:16:52,212 --> 01:16:55,162 ‫البته یه‌سری مسائل داریم که باید حل بشن. 1113 01:16:55,301 --> 01:16:56,759 ‫با کارمندات؟ 1114 01:16:56,864 --> 01:16:58,287 ‫نکنه خوشحال نیستن؟ 1115 01:16:58,426 --> 01:17:00,995 ‫کارگر جماعت همیشه‌ی خدا راضی نیست. 1116 01:17:01,134 --> 01:17:04,536 ‫حقوق یه‌ نفر رو بالا می‌بری، تو بگو ۱۰۰ یورو. 1117 01:17:05,405 --> 01:17:09,154 ‫و نفر بعدی رو ۵۰ یورو بالا می‌بری. نصف قبلی. پس تو این نفر دوم رو ناراحت‌تر از زمانی کردی 1118 01:17:09,329 --> 01:17:11,168 ‫که هیچ افزایش حقوقی رو اصلاً نداده بودی. 1119 01:17:11,273 --> 01:17:12,244 ‫متوجه این مسئله می‌شی؟ 1120 01:17:12,419 --> 01:17:14,987 ‫واسه همینه که هیچ‌وقت حقوق هیچ‌کس رو بالا نمی‌بره. 1121 01:17:18,217 --> 01:17:19,257 ‫کارگرا همیشه یه راز سربه‌مهرن. 1122 01:17:19,883 --> 01:17:24,188 ‫هیچ‌وقت واقعاً کارگرات رو نمی‌شناسی. 1123 01:17:25,127 --> 01:17:27,000 ‫اصل عدم قطعیت. 1124 01:17:27,174 --> 01:17:28,285 ‫هایزنبرگ. 1125 01:17:28,876 --> 01:17:29,881 ‫درسته. 1126 01:17:31,793 --> 01:17:32,902 ‫مسئله‌ی مقیاس و معیار 1127 01:17:34,570 --> 01:17:36,548 ‫هیچ‌چیزی دقیقاً اون‌جوری که ما درک‌اش می‌کنیم نیست. 1128 01:17:37,348 --> 01:17:38,770 ‫ما، ما نیستیم. 1129 01:17:38,910 --> 01:17:39,951 ‫تغییر می‌کنیم، 1130 01:17:40,368 --> 01:17:41,860 ‫بسته به اون کسایی که به ما نگاه می‌کنن. 1131 01:17:42,660 --> 01:17:43,978 ‫نه؟ 1132 01:17:44,118 --> 01:17:45,784 ‫آره، کم‌و‌بیش. 1133 01:17:45,959 --> 01:17:49,464 ‫توی این فکر بودم که فردا با آلبرت صحبت کنم. 1134 01:17:49,569 --> 01:17:51,999 ‫من می‌خوام که شما دو نفر 1135 01:17:52,104 --> 01:17:55,366 ‫یک آگهی تمام‌صفحه برای روزنامه‌ی محلی آماده کنید. 1136 01:17:55,541 --> 01:17:58,457 ‫- و دستورالعمل؟ ‫- خیلی فوری، این دستور‌العمله. 1137 01:17:58,631 --> 01:18:03,004 ‫هیجان‌انگیزه، نه؟ اینکه شما دو نفر رو کنار هم در حال کار کردن ببینیم. 1138 01:18:04,568 --> 01:18:06,199 ‫چه مدت می‌خوای پیش ما بمونی؟ 1139 01:18:06,408 --> 01:18:08,004 ‫چیزی نیست. یک ماه. 1140 01:18:08,145 --> 01:18:11,060 ‫و بعد می‌ره. جابه‌جایی خوبه. آدم باید دائم در حرکت باشه. 1141 01:18:13,075 --> 01:18:14,185 ‫اما اون که تازه اومده. 1142 01:18:14,324 --> 01:18:17,899 ‫آره، اما آدم مدت زمان طولانی یه جا بمونه، زمین‌گیر می‌شه. 1143 01:18:18,074 --> 01:18:20,920 ‫من که هیچ برنامه‌ای ندارم. شما می‌تونید اگه خواستید استخدامم کنید. 1144 01:18:22,241 --> 01:18:25,018 ‫همیشه بهتر اینه که کارخونه‌ها رو عوض کنیم. 1145 01:18:25,748 --> 01:18:27,656 ‫کارخونه‌های مختلف، پارچه‌سازی، موتور و... 1146 01:18:27,795 --> 01:18:29,809 ‫در مورد همه‌چیز یاد بگیری. اون وقت می‌تونیم هر جایی داشته باشیم‌اش. 1147 01:18:29,983 --> 01:18:31,961 ‫اما انگار به‌نظر می‌رسه می‌خوای از شرش خلاص بشی. 1148 01:18:33,108 --> 01:18:35,155 ‫نه، نمی خوام از شرش خلاص بشم. می‌خوام به جنب‌و‌جوش بیارمش. 1149 01:18:35,365 --> 01:18:36,336 ‫به جنب‌و‌جوش بیارمش. 1150 01:18:37,309 --> 01:18:41,579 ‫اگه شغل‌اش خوبه که عالی. اما اگه نه، پس ادامه‌اش نده و حرکت کن. 1151 01:18:42,101 --> 01:18:44,183 ‫ما هیچ استثنا و تبعیضی نمی‌خوایم. مگه نه؟ 1152 01:18:45,017 --> 01:18:47,272 ‫تو و من هیچ‌وقت چیزی رو مجانی به‌دست نیاوردیم. 1153 01:18:47,413 --> 01:18:50,154 ‫- و خدا رو شکر کارمون هم اونقدرا بد نبوده. ‫- دقیقاً. 1154 01:18:50,294 --> 01:18:52,272 ‫سخت‌کوشی و تواضع. 1155 01:18:53,767 --> 01:18:56,126 ‫خب، تو کارخونه رو از پدرت به ارث بردی. 1156 01:18:56,579 --> 01:18:58,696 ‫و تو هم همین‌طور خاندرو. 1157 01:18:58,871 --> 01:19:00,744 ‫خب، تو باید اونجا باشی. 1158 01:19:00,850 --> 01:19:03,973 ‫کجا؟ توی دفتتر ثبت اسناد؟ چون برای ارث و میراث 1159 01:19:04,599 --> 01:19:06,646 ‫همه‌ی کاری که باید بکنی همینه. 1160 01:19:06,787 --> 01:19:10,396 ‫به‌ارث‌بردن هم خودش یه‌جور مسئولیته. 1161 01:19:10,397 --> 01:19:12,062 ‫به لیلیانا نگاه کنید. 1162 01:19:12,203 --> 01:19:13,486 ‫اون زیبایی مادرش رو به ارث برده. 1163 01:19:13,904 --> 01:19:15,500 ‫خوشگل نیست؟ 1164 01:19:15,953 --> 01:19:17,791 ‫بلانکو نتونست اون رو بشناسه، می‌دونید؟ 1165 01:19:18,244 --> 01:19:20,083 ‫- واقعاً؟ ‫- باور کن. 1166 01:19:22,792 --> 01:19:25,014 ‫وقتی فهمیدی کیه چی گفتی؟ 1167 01:19:29,910 --> 01:19:32,305 ‫«یه ماه می‌مونی و بعد می‌ری». 1168 01:19:32,445 --> 01:19:33,659 ‫« حتی نمی‌خوام تو رو ببینم». 1169 01:19:34,458 --> 01:19:35,985 ‫من شگفت‌زده نشدم! 1170 01:19:38,694 --> 01:19:42,026 ‫نه، واقعاً بابت اینکه اون رو قبول کردی ازت سپاسگزارم. 1171 01:19:42,618 --> 01:19:45,151 ‫اون می‌تونست توی کارخونه‌ی خودم هر پستی رو داشته باشه. 1172 01:19:45,291 --> 01:19:47,096 ‫اما ترجیح داد با تو کار کنه. 1173 01:19:47,235 --> 01:19:48,346 ‫عالیه. 1174 01:19:48,485 --> 01:19:51,018 ‫می‌دونم که از اون مثل دختر خودت مواظبت می‌کنی. 1175 01:19:51,540 --> 01:19:52,512 ‫البته. 1176 01:19:52,652 --> 01:19:55,289 ‫بلانکو رو که می‌شناسید. هر روز حواس‌اش بهش هست. 1177 01:19:55,394 --> 01:19:58,101 ‫انگار همین دیروز بود که لیلیانا یه دختر کوچولو بود. 1178 01:19:58,867 --> 01:20:01,851 ‫روی زانوهات می‌‌گذاشتیش و بهش شیشه‌ی شیر می‌دادی. 1179 01:20:02,581 --> 01:20:04,455 ‫انگار همین دیروز بود. 1180 01:20:05,185 --> 01:20:06,886 ‫کاملاً. 1181 01:20:12,859 --> 01:20:17,649 ‫جمعه 1182 01:20:18,761 --> 01:20:20,948 ‫ 1183 01:20:21,990 --> 01:20:23,690 ‫ 1184 01:20:23,830 --> 01:20:25,461 ‫ 1185 01:20:25,566 --> 01:20:27,614 ‫ 1186 01:20:28,587 --> 01:20:30,356 ‫ 1187 01:20:30,496 --> 01:20:32,093 ‫ 1188 01:20:32,198 --> 01:20:33,828 ‫ 1189 01:20:34,732 --> 01:20:36,468 ‫باورم نمی‌شه. باورم نمی‌شه. 1190 01:20:38,794 --> 01:20:41,363 ‫ازم اجازه خواست که بتونه از توالت کارخونه استفاده کنه. 1191 01:20:44,072 --> 01:20:45,842 ‫چه‌کار کنم؟ بهش اجازه بدم؟ 1192 01:20:45,947 --> 01:20:47,404 ‫کارگران، کارگران، اعتصاب اعتصاب. 1193 01:20:50,286 --> 01:20:51,675 ‫نه، بهش اجازه نده. 1194 01:20:51,988 --> 01:20:54,244 ‫می‌گه شکم‌درد دارم. 1195 01:20:54,384 --> 01:20:57,542 ‫خب می تونه بره خونه‌ی زن‌اش برینه. 1196 01:21:00,147 --> 01:21:01,987 ‫خب این‌طوری که وضع بدتر می‌شه. ممکنه همینجا کارش رو بکنه. 1197 01:21:02,126 --> 01:21:05,042 ‫رومَن، بهش اجازه نمی‌دی از توالت استفاده کنه. 1198 01:21:08,029 --> 01:21:09,243 ‫دیگه چیه؟ 1199 01:21:11,466 --> 01:21:14,833 ‫به‌خاطر صدای بلندگو گوشام درد گرفتن. 1200 01:21:14,938 --> 01:21:17,992 ‫وقتی بچه بودم التهاب گوش داشتم. واسه همین گوشام الان خیلی حساس شدن. 1201 01:21:19,487 --> 01:21:21,533 ‫الان می‌خوای چه‌کار کنم؟ 1202 01:21:21,674 --> 01:21:23,444 ‫ببرمت دکتر؟ 1203 01:21:24,034 --> 01:21:26,152 ‫همیشه به ما می‌گید که باید مشکلات‌امون رو به شما بگیم. 1204 01:21:26,291 --> 01:21:28,061 ‫نه دیگه همه‌اشون رو! خواهشاً. 1205 01:21:29,659 --> 01:21:33,408 ‫بلانکوی آشغال، بذار مردم برینن! 1206 01:21:33,548 --> 01:21:34,797 ‫بلانکو 1207 01:21:42,158 --> 01:21:45,005 ‫قافیه‌ی متجانس بازم. خدایی‌اش؟ 1208 01:21:46,985 --> 01:21:49,275 ‫ناتالیا، عزیزم چطوری؟ 1209 01:21:49,415 --> 01:21:51,810 ‫شهردار می‌تونه یه‌لحظه وقت‌اش رو بهم بده؟ 1210 01:21:55,699 --> 01:21:58,163 ‫توی جلسه‌ست. نمی‌تونه الان صحبت کنه. 1211 01:21:58,269 --> 01:22:00,489 ‫مهمه. یه مسئله‌ی جنائیه. 1212 01:22:00,630 --> 01:22:03,337 ‫یه بی‌خانمان اومده و اون‌ور خیابون چادر زده. 1213 01:22:03,823 --> 01:22:06,184 ‫و اینکه اون زمین... 1214 01:22:06,880 --> 01:22:11,947 ‫عمومیه. واسه همین نمی‌تونه اونجا باشه. تصور کن اگه یه تصادف بشه. 1215 01:22:12,088 --> 01:22:16,774 ‫یا هر اتفاق دیگه‌ای بیفته. شهرداری در منظر مردم مسئول این کاره. 1216 01:22:16,913 --> 01:22:18,891 ‫- خودم بررسی کردم موضوع رو. ‫- باشه. بهش می‌گم. 1217 01:22:19,031 --> 01:22:21,321 ‫شهردار می‌خواست بدونه که آیا دعوت‌نامه‌های 1218 01:22:21,462 --> 01:22:24,898 ‫نمایش باله‌ی امشب به دست‌اتون رسید یا نه. ایشون منتظر شما و همسرتون 1219 01:22:25,038 --> 01:22:25,870 ‫توی لژ مخصوص‌اشون هستند. 1220 01:22:25,975 --> 01:22:28,544 ‫دعوت‌نامه‌ها رو دارم. ممنون، اما لطفاً 1221 01:22:28,649 --> 01:22:32,189 این چیزایی که الان گفتم رو ‫بهش بگو. این یه مسئله‌ی مهم واسه جامعه‌ست. 1222 01:22:32,329 --> 01:22:33,786 ‫بهش می‌گم. 1223 01:22:33,891 --> 01:22:36,286 ‫« مسئولیت عمومی» ‫همین‌طوری بهش بگو. 1224 01:22:36,391 --> 01:22:37,987 ‫همین کلمات رو با همین لحن بگو. 1225 01:22:38,128 --> 01:22:38,751 ‫باشه می‌گم. 1226 01:22:38,857 --> 01:22:41,320 ‫ممنون ناتالیا. ‫ممنون خداحافظ. 1227 01:22:41,946 --> 01:22:43,126 ‫کمیته. 1228 01:22:43,544 --> 01:22:45,209 ‫اونا امروز صبح توی فارماکول بودن. 1229 01:22:45,835 --> 01:22:47,744 ‫فقط ما موندیم. 1230 01:23:03,611 --> 01:23:04,826 ‫اینو نگه دار. 1231 01:23:05,486 --> 01:23:06,771 ‫لطفاً بگیرش. 1232 01:23:09,584 --> 01:23:10,971 ‫لعنتی. 1233 01:23:18,055 --> 01:23:20,520 ‫چی‌ بدم که از اینجا بری؟ بگو 1234 01:23:21,284 --> 01:23:24,026 ‫- چی می‌خوای؟ ‫- ۲۰ بار بهت زنگ زدم. ۲۰بار. 1235 01:23:24,166 --> 01:23:26,387 ‫باید جواب تلفن‌ام رو می‌دادی. الان دیگه خیلی دیر شده. 1236 01:23:26,527 --> 01:23:27,775 ‫چقدر می‌خوای؟ 1237 01:23:29,235 --> 01:23:30,900 ‫چقدر؟ بگو. 1238 01:23:31,041 --> 01:23:32,845 ‫من هیچی نمی‌خوام. 1239 01:23:32,984 --> 01:23:36,282 ‫نه پول‌ات و نه کارت رو. هیچی. 1240 01:23:36,387 --> 01:23:38,157 ‫می‌تونی همه‌اشون رو بکنی توی کون‌ات. 1241 01:23:38,262 --> 01:23:40,483 ‫خوزه، اوضاع رو از اینی که هست بدتر نکن. 1242 01:23:40,624 --> 01:23:44,615 ‫آخه من چطور می‌تونم وضع رو بدتر کنم؟ بگو. 1243 01:23:44,720 --> 01:23:47,149 ‫بچه‌هام رو که نمی‌تونم داشته باشم 1244 01:23:47,290 --> 01:23:52,393 ‫۵۰ سالم شده. کی دیگه می‌خواد من رو استخدام کنه؟ 1245 01:23:52,532 --> 01:23:55,135 ‫- آخه من چطور می‌تونم وضع رو بدتر کنم؟ ‫- تو نمی‌تونی اینجا باشی. 1246 01:23:55,275 --> 01:23:58,434 ‫به بچه‌هات فکر کن! لعنت. اونا باید توی مدرسه بازی کنن و شاد باشن. 1247 01:23:58,573 --> 01:24:00,551 ‫وایسا. ما این مسئله رو 1248 01:24:01,456 --> 01:24:03,434 ‫بین خودم و خودت حل می‌کنیم. باشه؟ 1249 01:24:06,177 --> 01:24:07,912 ‫چه شغلی می‌خوای؟ 1250 01:24:08,607 --> 01:24:10,725 ‫آره، در موردش فکر کن. 1251 01:24:11,489 --> 01:24:13,329 ‫انتخاب‌ات رو بکن. 1252 01:24:13,434 --> 01:24:17,079 ‫کار اون رو می‌خوای؟ یا کار اون؟ کدوم یکی رو؟ 1253 01:24:17,184 --> 01:24:18,988 ‫هر کدوم رو بخوای بهت می‌دم. 1254 01:24:23,364 --> 01:24:24,855 ‫تو بچه‌ی ناخلف خانواده‌ای. 1255 01:24:25,725 --> 01:24:28,050 ‫می‌دونی بچه‌ی ناخلف کیه دیگه؟ 1256 01:24:28,746 --> 01:24:31,453 ‫بچه‌ی ناخلف تویی، لعنتی. 1257 01:24:32,356 --> 01:24:33,258 ‫آره! 1258 01:24:35,446 --> 01:24:36,591 ‫آره، تویی. 1259 01:24:46,105 --> 01:24:47,111 ‫تویی. 1260 01:24:50,654 --> 01:24:51,937 ‫من از جام تکون نمی‌خورم. 1261 01:24:55,271 --> 01:24:56,659 ‫جام اینجا راحته. 1262 01:24:58,466 --> 01:25:00,444 ‫هیچ‌وقت بهتر از این نبودم. 1263 01:25:01,070 --> 01:25:03,742 ‫می‌تونی پیشنهاد بدی که با زن‌ات توی تختخواب خونه‌ات بخوابم. 1264 01:25:05,340 --> 01:25:06,450 ‫اما من از جام تکون نمی‌خورم. 1265 01:25:07,389 --> 01:25:09,054 ‫اونجا، تو رئیسی. 1266 01:25:10,201 --> 01:25:11,485 ‫اما اینجا نه. 1267 01:25:12,909 --> 01:25:13,984 ‫من از جام تکون نمی‌خورم. 1268 01:25:16,902 --> 01:25:17,977 ‫من از جام تکون نمی‌خورم. 1269 01:25:19,471 --> 01:25:22,213 ‫من از جام تکون نمی‌خورم. جایی نمی‌رم. 1270 01:25:22,353 --> 01:25:26,275 ‫من از جام تکون نمی‌خورم. جایی نمی‌رم. 1271 01:25:26,380 --> 01:25:28,150 ‫من از جام تکون نمی‌خورم. 1272 01:25:28,255 --> 01:25:31,900 ‫ما اینجاییم واقعی، ‫معامله‌امون نمی‌شه هیچ‌جوری! (ریتم شعارگونه) 1273 01:25:32,005 --> 01:25:38,358 ‫ما اینجاییم واقعی، ‫معامله‌امون نمی‌شه هیچ‌جوری! 1274 01:25:38,463 --> 01:25:40,024 ‫بلانکو، برو درت رو بذار. 1275 01:25:40,650 --> 01:25:42,142 ‫حروم‌زاده 1276 01:25:42,803 --> 01:25:44,052 ‫تخم‌سگ. 1277 01:25:44,574 --> 01:25:45,961 ‫اینجا رو، بلانکو. 1278 01:25:46,101 --> 01:25:49,052 ‫درسته! کون‌ام هم به این جنگ پیوسته. 1279 01:25:49,191 --> 01:25:50,475 ‫ببین! 1280 01:25:51,101 --> 01:25:52,107 ‫مردک خل‌و‌چل. 1281 01:25:52,212 --> 01:25:55,023 ‫پاک دیوونه‌شده. گوش‌اش به هیچی بدهکار نیست. ‫- بذار ببینم... 1282 01:25:55,615 --> 01:26:06,099 ‫این مردم متحد، ‫شکست نخواهند خورد. 1283 01:26:08,010 --> 01:26:09,884 ‫فکر کردم درستش کردن. 1284 01:26:20,682 --> 01:26:24,362 ‫گوه بخور. 1285 01:26:24,467 --> 01:26:25,438 ‫خدا لعنت‌ات کنه. 1286 01:26:25,543 --> 01:26:27,347 ‫گاییدمت! 1287 01:26:27,488 --> 01:26:28,459 ‫حروم‌زاده. 1288 01:26:28,598 --> 01:26:31,549 ‫بلانکوی خائن، بذار مردم برینن. 1289 01:26:31,689 --> 01:26:34,813 ‫بلانکوی خائن، بذار مردم برینن. 1290 01:26:34,918 --> 01:26:37,417 ‫همینه. 1291 01:26:37,556 --> 01:26:43,632 ‫می‌تونی گوه بخوری، بلانکو. 1292 01:28:34,251 --> 01:28:36,923 ‫می‌خوام یه لطفی بهم بکنی. 1293 01:29:09,040 --> 01:29:11,747 ‫ببخشید. الان برمی‌گردم. 1294 01:29:12,408 --> 01:29:15,185 ‫- بلانکو. ‫- الان نه. الان نه. 1295 01:29:15,602 --> 01:29:16,920 ‫باید باهات حرف بزنم. 1296 01:29:18,415 --> 01:29:19,664 ‫به منشی‌ام بگو برات یه قرار ملاقات بذاره. 1297 01:29:19,803 --> 01:29:22,823 ‫تو می‌خواستی مثل بقیه باهات برخورد کنم، درسته؟ 1298 01:29:30,878 --> 01:29:32,093 ‫حال‌ات خوبه؟ 1299 01:29:34,872 --> 01:29:36,989 ‫دستگاه عدل هم از ترازوهای بلانکو استفاده می‌کند. 1300 01:29:44,038 --> 01:29:46,537 ‫طرح اینجا ساده‌تره. 1301 01:29:46,676 --> 01:29:49,384 ‫فضای بیشتر برای محصولات... 1302 01:29:49,523 --> 01:29:52,266 ‫فکر کنم تناقض بین عکس 1303 01:29:52,371 --> 01:29:55,807 ‫و طراحی... 1304 01:29:55,912 --> 01:29:59,765 ‫محتوای کار واسه برجسته کردن ایده‌ی عدالت قبل از ورود کمیته‌‌ست. 1305 01:29:59,870 --> 01:30:01,848 ‫کارخونه نه‌تنها نگران نتایجه... 1306 01:30:01,954 --> 01:30:03,758 ‫این ردا رو می‌تونی کوتاه‌تر کنی؟ 1307 01:30:05,287 --> 01:30:08,792 ‫می‌تونیم امتحانش کنیم. عدالت سکسی هم می‌تونه باشه. 1308 01:30:10,772 --> 01:30:13,757 ‫آره، و خب می‌تونیم ایده‌های بیشتری رو هم آماده کنیم. 1309 01:30:13,897 --> 01:30:17,229 ‫می‌تونیم با ایده‌ی وفاداری هم کار کنیم... 1310 01:30:17,334 --> 01:30:19,416 ‫آلبرت، تصمیم با تو باشه. 1311 01:30:19,557 --> 01:30:22,853 ‫هر چقدر پول بدی آش می‌خوری. 1312 01:30:28,167 --> 01:30:29,832 ‫بی‌زحمت ایگناسیو رو برام بگیر. 1313 01:30:31,674 --> 01:30:33,964 ‫کارآموز جدید چند وقته با ماست؟ 1314 01:30:35,840 --> 01:30:37,888 ‫- لیلیانا؟ ‫- بله. 1315 01:30:37,993 --> 01:30:39,936 ‫قراردادش یک ماهه‌ست. 1316 01:30:40,076 --> 01:30:42,679 ‫- اما می‌تونیم تمدیدش کنیم. ‫- وقتی تموم شد، اون می‌ره. 1317 01:30:42,853 --> 01:30:43,963 ‫نمی‌خوام اینجا باشه. 1318 01:30:46,811 --> 01:30:48,268 ‫ایگناسیو. 1319 01:30:48,374 --> 01:30:50,143 ‫حال‌ات چطوره؟ 1320 01:30:51,117 --> 01:30:53,720 ‫گوش کن، یه چیزی واست دارم. 1321 01:30:53,825 --> 01:30:56,324 ‫وایسا... یه‌لحظه وایسا. 1322 01:30:56,464 --> 01:30:59,309 ‫می‌خوام یه پیشنهادی بهت بدم که نتونی ردش کنی. 1323 01:31:00,560 --> 01:31:02,053 ‫درسته، مثل توی فیلم‌ها. 1324 01:31:02,922 --> 01:31:06,115 ‫کمیته قراره بیاد بازدید و 1325 01:31:06,533 --> 01:31:12,677 ‫داشتم به این فکر می‌کردم که یه رپورتاژ تمام‌صفحه واسه روز یک‌شنبه داشته باشیم 1326 01:31:12,782 --> 01:31:14,760 ‫ریدی و آب قطعه! 1327 01:31:15,699 --> 01:31:19,100 ‫زیبا و تمیز. زیبا و تمیز. 1328 01:31:19,205 --> 01:31:21,287 ‫تمیزتز از اون چیزی که قبلاً دیده بودم. 1329 01:31:22,157 --> 01:31:23,302 ‫ترازوی کیری. 1330 01:31:23,407 --> 01:31:24,760 ‫تو یه پست‌فطرتی رومَن. 1331 01:31:24,865 --> 01:31:26,010 ‫یه کون پاک‌کنی. 1332 01:31:27,990 --> 01:31:30,627 ‫نگاه کن! باهام باش! ای مرتد! 1333 01:31:30,767 --> 01:31:32,259 ‫نگام نکن. 1334 01:31:32,365 --> 01:31:33,890 ‫باهام باش. 1335 01:31:33,996 --> 01:31:35,419 ‫نگام نکن. 1336 01:31:37,086 --> 01:31:39,342 ‫بلانکو، بلانکو. 1337 01:31:39,864 --> 01:31:41,078 ‫دزد 1338 01:31:41,669 --> 01:31:43,335 ‫بلانکو، استثمارگر! 1339 01:31:43,752 --> 01:31:46,946 ‫با این درد زندگی کن بلانکو. تو یه دزدی. 1340 01:31:47,085 --> 01:31:50,834 ‫حق با تو بود رومَن. باید می‌ذاشتم از توالت استفاده کنه. 1341 01:31:55,349 --> 01:31:56,493 ‫بیا 1342 01:31:57,502 --> 01:31:59,237 ‫اینا صدای بیرون رو می‌‌گیرن. 1343 01:32:00,835 --> 01:32:03,924 ‫می‌تونی هر وقت فورتونا رو دیدی، بابت این ازش تشکر کنی. 1344 01:32:04,723 --> 01:32:06,493 ‫- ممنون رئیس. ‫- خواهش می‌کنم. 1345 01:32:08,925 --> 01:32:10,799 ‫اوه، رومَن، رومَن. 1346 01:32:11,251 --> 01:32:12,500 ‫خب... 1347 01:32:12,883 --> 01:32:15,450 ‫این چند وقته خیلی تند باهات حرف زدم و 1348 01:32:16,042 --> 01:32:17,638 ‫البته حق این کار رو نداشتم. 1349 01:32:19,445 --> 01:32:22,152 ‫بابتش ازت عذر می‌خوام. 1350 01:32:22,743 --> 01:32:24,235 ‫اوضاع این چند وقت اصلاً آسون نبوده. 1351 01:32:24,375 --> 01:32:25,798 ‫چی آسون نبوده؟ 1352 01:32:25,903 --> 01:32:29,998 ‫همین چند روز دیگه، مسئله‌ی خوزه اون ور خیابون. 1353 01:32:30,138 --> 01:32:31,873 ‫بچه‌هاش... 1354 01:32:33,367 --> 01:32:35,657 ‫اجبار به اخراج آدما، لعنت. 1355 01:32:36,249 --> 01:32:40,865 ‫و خب میرایِس بیچاره؛ زن‌اش ول‌اش کرده. 1356 01:32:42,985 --> 01:32:45,171 ‫جروبحث‌ها... 1357 01:32:45,970 --> 01:32:50,969 ‫من واسه خیر کارخونه، باید کارهایی رو انجام بدم که دلم نمی‌خواد 1358 01:32:52,255 --> 01:32:54,442 ‫مثل یه جراح می‌مونم... 1359 01:32:55,068 --> 01:32:56,317 ‫که دل‌اش نمی‌خواد 1360 01:32:56,907 --> 01:32:58,504 ‫قطع عضو کنه. 1361 01:32:59,442 --> 01:33:02,427 ‫کی دل‌اش می‌خواد پای یه نفر دیگه رو قطع کنه؟ 1362 01:33:03,192 --> 01:33:04,441 ‫جراح دل‌اش می‌خواد؟ نه. 1363 01:33:04,997 --> 01:33:08,954 ‫فکر نمی‌کنم جراح هم دل‌اش بخواد پای یه آدم دیگه رو قطع کنه. 1364 01:33:09,094 --> 01:33:12,009 ‫اما مجبوره این کار رو بکنه. درست مثل من. 1365 01:33:13,573 --> 01:33:14,717 ‫من هم باید این کار رو بکنم. 1366 01:33:15,205 --> 01:33:16,419 ‫واسه خاطر همه‌ی شماها. 1367 01:33:18,052 --> 01:33:19,925 ‫و همین‌طور واسه خاطر خونواده‌هاتون. 1368 01:33:21,663 --> 01:33:24,544 ‫آیا من هم می‌خوام این کارا رو انجام بدم؟‌ ‫نه، نمی‌خوام. 1369 01:33:24,649 --> 01:33:25,828 ‫اما انتخاب دیگه‌ای ندارم. 1370 01:33:25,968 --> 01:33:28,258 ‫- چی نه؟ ‫- انتخاب. 1371 01:33:41,071 --> 01:33:43,986 ‫این رو به‌حساب جبران این چند وقت بذار. بیا. 1372 01:33:45,064 --> 01:33:47,251 ‫امشب «رومئو و ژولیت». 1373 01:33:47,668 --> 01:33:49,334 ‫یه رقص باله‌ست. 1374 01:33:50,029 --> 01:33:52,077 ‫- من تا الان نمایش رقص باله نرفتم. ‫- دقیقاً. 1375 01:33:52,216 --> 01:33:56,000 ‫الان وقتشه. هوای زن‌ات رو داشته باش و باهاش خوب باش 1376 01:33:56,105 --> 01:33:58,465 ‫در غیر این صورت، میرایِس رو ببین چه اتفاقی واسش افتاده! 1377 01:33:58,987 --> 01:34:02,909 ‫غیرممکنه. ساعت هشت شروع می‌شه. اون ساعت من هنوز سر شیفتم. 1378 01:34:03,049 --> 01:34:05,270 ‫امروز رو زود برو. اشکالی نداره. 1379 01:34:07,632 --> 01:34:10,166 ‫من رئیسم، درسته؟ پس همینی که گفتم رو انجام بده. 1380 01:34:10,271 --> 01:34:13,464 ‫به هیچ کس هم نگو. 1381 01:34:17,458 --> 01:34:18,880 ‫بلانکو، من رو باش. 1382 01:34:19,576 --> 01:34:21,866 ‫من اینجام. تکون هم نمی‌خورم. 1383 01:34:22,041 --> 01:34:22,942 ‫از جام تکون نمی‌خورم. 1384 01:34:23,604 --> 01:34:27,491 ‫بلانکو، من اینجام و منتظر می‌مونم. از جام جم نمی‌خورم. 1385 01:34:43,949 --> 01:34:46,240 ‫شهردار واسه امشب دعوت‌امون نکرده بود؟ 1386 01:34:46,796 --> 01:34:47,976 ‫واسه رقص باله! 1387 01:34:49,227 --> 01:34:51,274 ‫آره، شاید فراموش کرده. 1388 01:34:54,990 --> 01:34:57,697 ‫لیلیانا، کارآموز. 1389 01:34:57,837 --> 01:34:59,121 ‫نمایش «رومئو و ژولیت» بود، درسته؟ 1390 01:34:59,643 --> 01:35:02,731 ‫آره، امشب رومئو و‌ ژولیت 1391 01:35:03,253 --> 01:35:05,405 ‫من و تو هستیم عشقم. 1392 01:35:10,997 --> 01:35:13,147 ‫امروز زیاد شدن. 1393 01:35:15,961 --> 01:35:17,141 ‫جمعه‌ست. 1394 01:35:26,377 --> 01:35:28,355 ‫خانم‌ها و آقایان. 1395 01:35:28,495 --> 01:35:30,057 ‫نمایش در حال شروع شدنه. 1396 01:35:30,196 --> 01:35:34,432 ‫لطفاً گوشی‌های همراه را خاموش و به زنگ شروع توجه فرمایید. 1397 01:35:39,813 --> 01:35:41,514 ‫داره شروع می‌شه. 1398 01:36:15,818 --> 01:36:16,859 ‫ممنونم، آلینا. 1399 01:36:26,685 --> 01:36:28,178 ‫داری به چی فکر می‌کنی؟ 1400 01:36:33,109 --> 01:36:34,288 ‫هیچی. 1401 01:36:36,060 --> 01:36:39,011 ‫وقتی می‌گی هیچی، می‌دونم که داری به یه چیزی فکر می‌کنی. 1402 01:36:51,580 --> 01:36:52,933 ‫از اینجا گمشو. 1403 01:36:54,948 --> 01:36:55,849 ‫بسه 1404 01:36:55,990 --> 01:36:57,135 ‫تو رو خدا بسه. 1405 01:36:57,691 --> 01:36:58,593 ‫آشغال! 1406 01:37:00,990 --> 01:37:02,134 ‫گورت رو از اینجا گم کن. 1407 01:37:02,274 --> 01:37:02,828 ‫خوک کثیف! 1408 01:37:04,600 --> 01:37:05,328 ‫پاشو. 1409 01:37:05,433 --> 01:37:06,474 ‫خوک! 1410 01:37:09,218 --> 01:37:10,432 ‫گفتم از اینجا گورتو گم کن! 1411 01:37:11,197 --> 01:37:12,202 ‫کونی! 1412 01:37:43,139 --> 01:37:44,562 ‫این وقت شب؟ 1413 01:37:49,180 --> 01:37:51,298 ‫بذار بسوزه! 1414 01:37:52,271 --> 01:37:53,589 ‫دلقک! 1415 01:37:53,729 --> 01:37:54,283 ‫کجا داری می‌ری؟ 1416 01:38:00,465 --> 01:38:01,366 ‫با توام! 1417 01:38:01,507 --> 01:38:02,547 ‫پاشو! 1418 01:38:34,282 --> 01:38:36,225 ‫فورتونا، چی شده؟ 1419 01:38:36,365 --> 01:38:38,030 ‫رئیس... 1420 01:38:39,559 --> 01:38:40,843 ‫چه اتفاقی افتاده؟ 1421 01:38:43,101 --> 01:38:44,524 ‫فورتونا، چی شده؟ 1422 01:38:53,100 --> 01:38:53,967 ‫هی... 1423 01:38:57,649 --> 01:38:59,140 ‫بزن بریم. 1424 01:38:59,280 --> 01:38:59,974 ‫حرومزاده‌ها! 1425 01:39:01,363 --> 01:39:02,820 ‫برگردید اینجا. 1426 01:39:02,926 --> 01:39:05,043 ‫اگه تخم دارید برگردید. 1427 01:39:11,641 --> 01:39:12,924 ‫برگردید اینجا! 1428 01:39:13,307 --> 01:39:16,049 ‫تخم‌حروما. 1429 01:39:31,778 --> 01:39:36,568 ‫ترازوی بلانکو تو را فراموش نخواهد کرد 1430 01:39:40,563 --> 01:39:43,513 ‫اون یه بچه‌ی خارق‌العاده بود. 1431 01:39:44,417 --> 01:39:46,463 ‫واقعاً خارق‌العاده. 1432 01:39:46,881 --> 01:39:49,207 ‫خیلی توی کارای مغازه بهم کمک می‌کرد. 1433 01:39:49,763 --> 01:39:53,894 ‫- اون بچه‌ی خوبی بود. ‫- آره. 1434 01:39:55,943 --> 01:39:57,713 ‫قصد دارم به همسرتون 1435 01:39:57,853 --> 01:40:01,706 ‫یه پاداش بدم تا شما دو نفر بتونید با هم یه سفر برید. 1436 01:40:01,846 --> 01:40:03,581 ‫و یه‌ذره استراحت کنید. 1437 01:40:03,721 --> 01:40:07,504 ‫روبیو از قبل در جریانه. همه‌ی کارا رو خودش انجام می‌ده 1438 01:40:08,304 --> 01:40:09,969 ‫در مورد هیچ‌چیز نگران نباشید. 1439 01:40:12,957 --> 01:40:14,136 ‫ببخشید! 1440 01:40:15,387 --> 01:40:16,531 ‫اونو بیارش اینجا! 1441 01:40:16,949 --> 01:40:18,268 ‫ببخشید... 1442 01:40:19,761 --> 01:40:20,698 ‫بذار ببینم... 1443 01:40:22,574 --> 01:40:24,205 ‫اگه به بنده اجازه بدید... 1444 01:40:24,657 --> 01:40:27,017 ‫دوست دارم چند کلمه‌ای 1445 01:40:27,712 --> 01:40:29,864 ‫از طرف فورتونا و خانواده‌اش براتون بگم چون 1446 01:40:30,003 --> 01:40:31,288 ‫اون الان چندان حال‌اش خوب نیست. 1447 01:40:33,476 --> 01:40:34,585 ‫ما... 1448 01:40:35,281 --> 01:40:38,475 ‫ما یک جوان متعهد رو از دست دادیم 1449 01:40:39,448 --> 01:40:43,370 ‫و هیچ واژه‌ای نمی‌تونه 1450 01:40:43,926 --> 01:40:45,280 ‫چنین ظلمی رو توصیف کنه. 1451 01:40:46,322 --> 01:40:48,126 ‫پس به‌پاس قدردانی 1452 01:40:48,961 --> 01:40:52,709 ‫و با کسب اجازه از خانواده‌اش، قصد داریم 1453 01:40:53,405 --> 01:40:59,341 ‫نام نسل جدید ترازوهامون رو که داریم توسعه‌اشون می‌دیم «سالوا» بذاریم 1454 01:41:00,175 --> 01:41:04,584 ‫تا من‌بعد هر جایی ترازوهای بلانکو رو دیدید 1455 01:41:04,724 --> 01:41:06,910 ‫یاد و خاطره‌ی این جوان از دست رفته هم زنده بمونه. 1456 01:41:09,446 --> 01:41:13,750 ‫ماهایی که اینجا جمع شدیم، همه‌امون همدیگه رو می‌شناسیم. 1457 01:41:14,203 --> 01:41:16,389 ‫ما یک خانواده‌ی بزرگیم. 1458 01:41:16,494 --> 01:41:20,035 ‫و الان باید با اونایی که ما رو ترک می‌کنن خداحافظی کنیم. 1459 01:41:22,952 --> 01:41:23,993 ‫بریم. 1460 01:41:28,819 --> 01:41:30,763 ‫پاهام یخ زدن... 1461 01:41:30,868 --> 01:41:34,339 ‫بلانکو، ببخشید. می‌تونیم حرف بزنیم؟ 1462 01:41:34,444 --> 01:41:37,429 ‫اینجا نه میرایِس. فردا توی کارخونه. 1463 01:41:43,368 --> 01:41:48,054 ‫دوشنبه 1464 01:42:50,620 --> 01:42:54,612 ‫چه بدشانسی‌ای! ‫درست همون روزی که من زودتر رفتم. 1465 01:43:05,029 --> 01:43:06,312 ‫خب... 1466 01:43:06,452 --> 01:43:09,437 ‫بده یکی اونجا رو تمیز کنه لطفاً. 1467 01:43:13,570 --> 01:43:16,277 ‫می‌خوام تا وقتی که کمیته نرسیده تمیز شده باشه. 1468 01:43:34,610 --> 01:43:35,998 ‫یه گلوله بهم بده. 1469 01:43:37,665 --> 01:43:39,365 ‫عدالت هم از ترازوهای بلانکو استفاده می‌کند. 1470 01:43:39,818 --> 01:43:41,796 ‫قاضی امروز صبح دیدتش. 1471 01:43:42,491 --> 01:43:45,859 ‫ممکنه براش قرار وثیقه تعیین کنن، اما خب اون در هر حال توانایی مالی این کار رو نداره. 1472 01:43:48,324 --> 01:43:51,518 ‫- و کمیته؟ ‫- فردا میان. 1473 01:44:00,546 --> 01:44:01,656 ‫آره؟ 1474 01:44:03,948 --> 01:44:04,954 ‫آره. 1475 01:44:06,067 --> 01:44:07,420 ‫خیلی خب. 1476 01:44:10,997 --> 01:44:11,899 ‫مرسی. 1477 01:44:12,906 --> 01:44:14,120 ‫اون اینجاست. 1478 01:44:14,226 --> 01:44:15,613 ‫خیلی خب. 1479 01:44:17,038 --> 01:44:18,982 ‫بگو اینِس بیاد داخل. 1480 01:44:21,795 --> 01:44:24,432 ‫اینِس، هر کاری می‌کنی ول کن و بیا توی دفتر 1481 01:44:38,182 --> 01:44:39,814 ‫چه‌خبرا؟ صبح‌ به‌خیر. 1482 01:44:42,036 --> 01:44:43,077 ‫خولیتو. 1483 01:44:43,182 --> 01:44:43,945 ‫چه خبرا؟ 1484 01:44:46,724 --> 01:44:47,973 ‫سارا، چطوری؟ 1485 01:45:05,056 --> 01:45:07,520 ‫این دیگه چیه؟ اینجا چه خبره؟ 1486 01:45:07,694 --> 01:45:08,874 ‫وسایل من اینجا چه‌ می‌کنن؟ 1487 01:45:09,396 --> 01:45:11,513 ‫کی به تو گفته بیای اینجا؟ 1488 01:45:20,645 --> 01:45:23,317 ‫چرا اون عرب دیوث توی دفتر منه؟ چرا سر کارش نیست و بار خالی نمی‌کنه؟ 1489 01:45:23,458 --> 01:45:28,109 ‫میرایِس، اینجوری در مورد همکارت حرف نزن. قهوه می‌خوری؟ 1490 01:45:30,436 --> 01:45:34,185 ‫آدما اسم دارن. اسم اون هم خالده. و خب 1491 01:45:34,325 --> 01:45:35,956 ‫اون این کار رو بهتر از تو انجام می‌ده. 1492 01:45:36,061 --> 01:45:38,073 ‫نه، من بهترینم. همیشه هم این رو بهت ثابت کردم. 1493 01:45:38,179 --> 01:45:38,733 ‫خب. 1494 01:45:39,533 --> 01:45:40,643 ‫بذار ببینم... 1495 01:45:40,783 --> 01:45:41,302 ‫بلانکو... 1496 01:45:42,623 --> 01:45:45,955 ‫من الان بهترم. آرومم. بی‌خیال شو لطفاً. 1497 01:45:47,935 --> 01:45:51,094 ‫لحظات سرنوشت‌سازیه میرایِس. و ما هم به آدمایی نیاز داریم... 1498 01:45:51,268 --> 01:45:54,843 ‫که صددرصد حواس‌اشون اینجا باشه و واسه خاطر کارخونه 1499 01:45:55,018 --> 01:45:57,898 ‫هر کاری انجام بدن... ‫- درست مثل من. 1500 01:45:58,039 --> 01:46:01,093 ‫یا فکر می‌کنی دوست دارم این کار رو بکنم؟ نه. 1501 01:46:01,232 --> 01:46:02,690 ‫من باید چشمام رو ببندم. 1502 01:46:02,830 --> 01:46:05,884 ‫من باید مسائل شخصی‌ رو بذارم کنار، 1503 01:46:06,440 --> 01:46:11,196 ‫و همین‌طور روابط احساسی‌ام رو و بهترین آدم رو برای یک شغل انتخاب کنم. کاملاً بی‌طرفانه. 1504 01:46:11,927 --> 01:46:16,196 ‫- من مجبورم انتخاب کنم میرایِس. ‫- خولیو، لطفاً. 1505 01:46:17,030 --> 01:46:20,987 ‫من چیزی ندارم. اورورا داره ترکم می‌کنه. بچه‌ها رو هم داره با خودش می‌بره. 1506 01:46:21,683 --> 01:46:26,091 ‫تنها چیزی که برام مونده کارمه. کارخونه همه‌ی زندگی منه. 1507 01:46:26,613 --> 01:46:27,896 ‫نمی‌خوای کمکم کنی؟ 1508 01:46:28,592 --> 01:46:30,570 ‫میرایِس... 1509 01:46:31,717 --> 01:46:33,903 ‫- میرایِس... ‫- نمی‌خوای کمکم کنی؟ 1510 01:46:34,008 --> 01:46:37,687 ‫میرایِس، ببین، سخت نگیر. 1511 01:46:39,286 --> 01:46:40,604 ‫تو کمکم کن. 1512 01:46:41,716 --> 01:46:42,723 ‫کمکم کن. 1513 01:46:43,349 --> 01:46:45,639 ‫اون زمان رو یادته که 1514 01:46:46,021 --> 01:46:49,527 ‫با هم توی ماشین بودیم؟ وقتی ده ساله بودیم. 1515 01:46:49,633 --> 01:46:51,228 ‫خیلی کمکم کردی. 1516 01:46:51,369 --> 01:46:52,756 ‫من نبودم. 1517 01:46:52,896 --> 01:46:53,451 ‫چی؟ 1518 01:46:54,320 --> 01:46:56,436 ‫من خودم کتک خوردن رو به جون نخریدم. تو بودی 1519 01:46:56,577 --> 01:46:58,867 ‫که تفنگ رو گذاشتی توی دستم و به بابام گفتی 1520 01:46:58,973 --> 01:46:59,978 ‫کار من بوده. 1521 01:47:00,952 --> 01:47:04,561 ‫- من اینطوری یادم نمیادا! ‫- الان هم یه‌چیز دیگه می‌خوام بهت بگم. 1522 01:47:05,361 --> 01:47:07,651 ‫باباهامون هیچ‌وقت با هم شکار نرفتن. 1523 01:47:08,381 --> 01:47:11,575 ‫بابام تفنگ بابای تو رو پر می‌کرد که این داستان رو متفاوت می‌کنه. 1524 01:47:11,680 --> 01:47:13,172 ‫آره بابام تفنگ بابای تو رو پر می‌کرد. 1525 01:47:13,693 --> 01:47:16,018 ‫باشه، باشه، باشه. 1526 01:47:17,131 --> 01:47:20,984 ‫من نمی‌ذارم این‌طوری آسون تموم بشه. می‌رم اداره‌ی کار. 1527 01:47:21,089 --> 01:47:25,220 ‫من خوزه نیستم. خیلی چیزا می‌دونم. 1528 01:47:25,359 --> 01:47:28,761 ‫در مورد این که این کارخونه چطور کار می‌کنه و البته یه‌سری اسناد هم دارم. 1529 01:47:31,991 --> 01:47:33,136 ‫درست مثل قضیه‌ی خودت و اینِس. 1530 01:47:33,866 --> 01:47:35,358 ‫چه تصادفی! 1531 01:47:35,463 --> 01:47:37,615 ‫اون هم پیام‌هاتون رو ذخیره کرده. 1532 01:47:39,317 --> 01:47:40,357 ‫آره. 1533 01:47:40,532 --> 01:47:43,586 ‫اما نمی‌خواد گزارش‌ات رو بده. 1534 01:47:45,949 --> 01:47:47,232 ‫در مورد چی داری حرف می‌زنی؟ 1535 01:47:48,136 --> 01:47:51,641 ‫اون بهم از اون رابطه‌ی کوچولویی که با هم داشتید گفت. 1536 01:47:58,969 --> 01:48:03,307 ‫کار خوبی نبود، میرایِس. 1537 01:48:04,628 --> 01:48:08,723 ‫اینکه بخوای از جایگاه‌ات توی کارخونه برای سوء‌استفاده از یه منشی بهره ببری. 1538 01:48:08,864 --> 01:48:09,557 ‫لعنت! 1539 01:48:09,697 --> 01:48:11,675 ‫نه، این‌طوری نبود. من از کسی سوء‌استفاده نکردم. 1540 01:48:11,815 --> 01:48:13,584 ‫نه، این چیزی نیست که من برداشت کردم. 1541 01:48:14,731 --> 01:48:17,300 ‫اما می‌تونم متقاعدش کنم که ازت شکایت نکنه. 1542 01:48:17,856 --> 01:48:19,522 ‫این یه لطف دیگه از طرف من نسبت به تو. 1543 01:48:21,189 --> 01:48:22,542 ‫در عوض 1544 01:48:23,897 --> 01:48:26,987 ‫تو هم مبلغ بازخریدی که روبیو بهت می‌ده رو می‌گیری، هر چی که هست، 1545 01:48:27,613 --> 01:48:28,792 ‫بعدشم خدانگهدار. 1546 01:48:29,488 --> 01:48:32,750 ‫دیگه هم هیچ‌وقت نمی‌خوام ببینمت. 1547 01:48:34,938 --> 01:48:37,299 ‫یادمه پدرم قبلنا می‌گفت:‌ 1548 01:48:38,029 --> 01:48:39,138 ‫بعضی وقتا باید 1549 01:48:39,938 --> 01:48:43,062 ‫ترازو رو دست‌کاری کرد تا بهت وزن دقیق رو بده. 1550 01:48:55,528 --> 01:48:57,193 ‫اینِس، بیا تو. 1551 01:49:16,047 --> 01:49:18,476 ‫یه خبر خوب. الان شنیدم. 1552 01:49:18,964 --> 01:49:21,671 ‫الان هم برای جشن گرفتن یه شراب شَتو لَفیته باز می‌کنم. 1553 01:49:22,505 --> 01:49:23,788 ‫چه خبری؟ 1554 01:49:48,649 --> 01:49:50,175 ‫چی رو داریم جشن می‌گیریم؟ 1555 01:49:52,920 --> 01:49:55,106 ‫اینکه لیلیانا رو استخدام کردی. خودش بهم گفت. 1556 01:49:56,704 --> 01:49:59,099 ‫به مامان‌اش هم گفتم و اونم از خوشحالی جیغ کشید. 1557 01:50:00,454 --> 01:50:03,786 ‫می‌خواست واست گل بفرسته که من بهش گفتم اصلاً این کار رو نکن. 1558 01:50:04,620 --> 01:50:06,147 ‫و یه رئیس. 1559 01:50:08,057 --> 01:50:11,841 ‫- رئیس؟ ‫- رئیس بخش بازاریابی. می‌تونی تصور کنی؟ 1560 01:50:12,362 --> 01:50:14,272 ‫فکر می‌کنی آلبرت چطور این قضیه رو هضم کنه؟ 1561 01:50:14,377 --> 01:50:15,556 ‫آلبرت کیه؟ 1562 01:50:16,841 --> 01:50:18,056 ‫معاون‌اش. 1563 01:50:21,598 --> 01:50:23,264 ‫آگهی‌اتون خیلی زیبا بود. 1564 01:50:23,647 --> 01:50:25,313 ‫و مفهوم عدالت هم خوب بود. 1565 01:50:25,418 --> 01:50:29,027 ‫اینکه ما فقط ترازوهای خوب نمی‌سازیم. ما از کارخونه‌ای حرف می‌زنیم که 1566 01:50:29,132 --> 01:50:32,152 ‫که همه‌چیز توش عادلانه‌ست. اینکه به فکر همه‌ی کارمنداشه. 1567 01:50:32,257 --> 01:50:33,645 ‫واسه گرفتن جایزه عالیه. 1568 01:50:34,861 --> 01:50:36,145 ‫ایده‌‌امون همین بود. 1569 01:50:36,250 --> 01:50:39,130 ‫بهش گفتم بیاد پیش خودمون و اتاق خواب طبقه‌ی بالا رو هم بهش دادم. 1570 01:50:39,271 --> 01:50:40,832 ‫بهتر از اون آپارتمانه. 1571 01:50:40,972 --> 01:50:42,291 ‫اونم گفت بهتر از این نمی‌شه. 1572 01:50:43,506 --> 01:50:44,547 ‫عالیه. 1573 01:50:45,555 --> 01:50:47,811 ‫می‌تونه توی این خونه‌‌ی دردندشت از تنهایی درمون بیاره. 1574 01:50:50,208 --> 01:50:53,609 ‫آلینا داشت شام رو آماده می‌کرد. برم ببینم داره چه‌کار می‌کنه. 1575 01:50:55,138 --> 01:50:56,665 ‫برات یه لیوان میارم. 1576 01:51:07,637 --> 01:51:10,691 ‫نیازه بهت بگم چقدر باید بهم حقوق بدی؟ 1577 01:51:22,081 --> 01:51:25,065 ‫به کارخانه‌ی ترازوی بلانکو خوش آمدید. 1578 01:52:47,006 --> 01:52:50,060 ‫لیلیانا اوربینا، مدیر جدید بخش بازاریابی‌امون. 1579 01:52:50,165 --> 01:52:54,434 ‫جوان و پر انرژی و مهم‌تر از همه با دیدگاهی زنانه و ظریف. 1580 01:52:54,540 --> 01:52:56,553 ‫که واسه هر کارخونه‌ای ضروریه. 1581 01:52:56,658 --> 01:52:58,809 ‫بسیار خب. از این سمت. 1582 01:53:04,435 --> 01:53:08,670 ‫خالد قا... حتی سعی هم نمی‌کنم فامیلی‌اش رو تلفظ کنم. 1583 01:53:08,810 --> 01:53:11,100 ‫مدیر بخش تولید. 1584 01:53:11,622 --> 01:53:15,718 ‫این میان‌فرهنگی بودن توی این کارخونه خیلی مهمه 1585 01:53:15,824 --> 01:53:17,698 ‫چون انعکاسی از دنیای پیرامون ماست. 1586 01:53:18,080 --> 01:53:20,614 ‫خالد مثل پسرم می‌مونه. 1587 01:53:22,177 --> 01:53:23,426 ‫البته پسری که به فرزندی قبولش کردم. 1588 01:53:24,434 --> 01:53:25,474 ‫از این سمت. 1589 01:53:44,676 --> 01:53:49,987 ‫اما اون تازگیا داغ بزرگی رو تجربه کرده. 1590 01:53:50,127 --> 01:53:50,925 ‫جوون‌ترین پسرش رو از دست داده. 1591 01:53:51,655 --> 01:53:53,389 ‫قوی بمون! 1592 01:53:54,710 --> 01:53:55,716 ‫غصه‌ نخور! 1593 01:54:24,430 --> 01:54:28,595 ‫سخت‌کوشی، تعادل، وفاداری. 1594 01:54:40,818 --> 01:54:43,073 ‫اعطا می‌شود به ترازوی بلانکو 1595 01:55:44,043 --> 01:55:44,980 ‫فورتونا 1596 01:56:17,583 --> 01:56:18,311 ‫این... 1597 01:56:32,270 --> 01:56:37,129 ‫کانال تلگرام «یک فیلم، یک زندگی» 1598 01:56:37,153 --> 01:56:39,153 ‫@OnefilmOnelife 1599 01:56:39,177 --> 01:56:41,177 ‫مترجم: مصطفی ملکی