1 00:00:02,480 --> 00:00:04,780 ‫تو این کشور یه توطئه راه افتاده 2 00:00:04,830 --> 00:00:06,480 ‫و همچین کتابای آشغالی 3 00:00:06,520 --> 00:00:09,260 ‫فقط نفرت مردم‌مون رو بیشتر می‌کنه 4 00:00:09,310 --> 00:00:11,010 ‫ایتالیایی‌های شرقی 5 00:00:11,050 --> 00:00:12,440 ‫نمی‌خوان این رو فیلم رو بسازی 6 00:00:12,490 --> 00:00:14,100 ‫و اگه نخوام یه فیلم متفاوت بسازم؟ 7 00:00:14,140 --> 00:00:15,270 ‫مجبور میشی مستقیماً 8 00:00:15,310 --> 00:00:17,620 ‫باهاشون سروکله بزنی آل 9 00:00:17,660 --> 00:00:19,270 ‫براندو ماشین پول چاپ کنیه 10 00:00:19,320 --> 00:00:21,100 ‫اینطوری مجبور نمیشی ‫واسه یه شخصیت نقشی بنویسی 11 00:00:21,150 --> 00:00:23,100 ‫که بلند شی و بگی، ‫«وای، این خود پدرخواندس» 12 00:00:23,150 --> 00:00:24,320 ‫بهش نامه زدم 13 00:00:24,370 --> 00:00:26,110 ‫یه نسخه امضا شده از کتاب رو فرستادم 14 00:00:26,150 --> 00:00:27,670 ‫خدا رو چه دیدی 15 00:00:27,720 --> 00:00:30,070 ‫ورایتی باید یه داستان جدید پیدا کنه 16 00:00:30,110 --> 00:00:32,110 ‫داستان درمورد پارامونت نیس 17 00:00:32,160 --> 00:00:33,720 ‫درمورد توئه 18 00:00:35,860 --> 00:00:38,250 ‫آقای بیاجی، می‌خوایم فیلمی بسازیم 19 00:00:38,290 --> 00:00:40,030 ‫که همه ایتالیایی‌ها بهش افتخار می‌کنن 20 00:00:40,080 --> 00:00:41,640 ‫نمی‌تونی تو نیویورک این فیلم رو بسازی 21 00:00:41,690 --> 00:00:42,650 ‫و اگه دست من بود، 22 00:00:42,690 --> 00:00:43,820 ‫کلا نمی‌ذاشتم این فیلم رو بسازی 23 00:00:43,860 --> 00:00:45,780 ‫- فهمیدم کی واسه مایکل خوبه ‫- کی؟ 24 00:00:45,820 --> 00:00:47,690 ‫آل پاچینو 25 00:00:47,740 --> 00:00:49,350 ‫به باب اوانز نمی‌خوره 26 00:00:49,390 --> 00:00:50,870 ‫چرا صبحونه رو برامون نمی‌فرستن بالا؟ 27 00:00:50,910 --> 00:00:52,960 ‫نمی‌تونم عزیزم. باید بفهمم ‫این نیویورک چه شکلیه 28 00:00:53,000 --> 00:00:54,350 ‫هی، تو آل رودی‌ای دیگه؟ 29 00:00:54,400 --> 00:00:56,620 ‫یه آدم مهمی می‌خواد باهات حرف بزنه 30 00:00:57,000 --> 00:00:58,020 ‫سوار شو 31 00:00:59,044 --> 00:01:06,044 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 32 00:01:06,068 --> 00:01:13,068 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: DigiMoviez@ 33 00:02:32,840 --> 00:02:34,840 ‫تو بروکلین چه خبره؟ 34 00:02:34,890 --> 00:02:36,850 ‫خودت می‌فهمی 35 00:02:36,890 --> 00:02:38,810 ‫حالا هم دهنت رو ببند 36 00:02:40,034 --> 00:02:50,034 ‫مترجمان: «محمدعلی sm و کیارش نعمت گرگانی» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ 37 00:02:53,580 --> 00:02:55,180 ‫هیشکی از اینوری نمیاد، فهمیدین؟ 38 00:02:55,360 --> 00:02:56,740 ‫هیشکی 39 00:02:59,220 --> 00:03:01,260 ‫- جو، آوردیمش ‫- بیا تو 40 00:03:06,050 --> 00:03:08,010 ‫بتمرگ 41 00:03:19,800 --> 00:03:21,540 ‫می‌دونی من کی‌ام؟ 42 00:03:22,760 --> 00:03:25,910 ‫دقیق نه. ولی با همه احترام... 43 00:03:25,918 --> 00:03:27,680 ‫من جو کلموبوئم 44 00:03:28,220 --> 00:03:30,100 ‫همچین بگم که اوضاع اینجا دست منه 45 00:03:32,340 --> 00:03:33,730 ‫خب، آقای کلمبو... 46 00:03:33,770 --> 00:03:35,690 ‫بهم بگو جو 47 00:03:37,300 --> 00:03:39,340 ‫ممنون جو 48 00:03:40,200 --> 00:03:41,130 ‫اعتراف می‌کنم که تاحالا... 49 00:03:41,170 --> 00:03:43,700 ‫گوش کن، آل، یه لیوان مشروب بخور 50 00:03:45,830 --> 00:03:47,660 ‫خیلی‌خب 51 00:03:47,700 --> 00:03:49,880 ‫اگه می‌خواستم بکشمت، تاحالا مُرده بودی 52 00:03:49,920 --> 00:03:52,750 ‫شوخی می‌کنم 53 00:03:52,790 --> 00:03:54,360 ‫ببین 54 00:03:54,400 --> 00:03:56,270 ‫من و تو یه مشکلی داریم 55 00:03:57,020 --> 00:03:57,750 ‫اگه درباره فیلممه... 56 00:03:57,800 --> 00:04:00,410 ‫فکر کنم اول حرفم رو گوش کنی بهتر باشه 57 00:04:00,450 --> 00:04:02,110 ‫- حتماً ‫- مشکل اینه 58 00:04:02,150 --> 00:04:03,410 ‫فیلمی که می‌خوای بسازی 59 00:04:03,460 --> 00:04:05,330 ‫اینطوریه که مردمم رو مثل ‫حیوونا نشون میده 60 00:04:05,370 --> 00:04:07,810 ‫و همچین اتفاقی نمیفته 61 00:04:07,850 --> 00:04:09,460 ‫پس به رسم ادب، آوردمت اینجا 62 00:04:09,500 --> 00:04:11,850 ‫تا رو در رو ازت یه سوالی رو بپرسم 63 00:04:11,900 --> 00:04:14,640 ‫کدوم رو بیشتر دوست داری؟ ‫موزیکال یا وسترن؟ 64 00:04:16,340 --> 00:04:18,300 ‫فرد آستر دربرابر جان وین؟ 65 00:04:19,690 --> 00:04:20,820 ‫جان وین 66 00:04:20,860 --> 00:04:22,600 ‫منم همینطور 67 00:04:22,650 --> 00:04:25,610 ‫پس این کارت رو تعطیل کن، ‫برگرد تو هالیوود 68 00:04:25,650 --> 00:04:27,960 ‫و فیلم گاوچرونی درست کن 69 00:04:29,260 --> 00:04:30,530 ‫چون مطمئن باش 70 00:04:30,570 --> 00:04:31,920 ‫ دلت یه همچین دردسری نمی‌خواد 71 00:04:35,530 --> 00:04:38,450 ‫جو، به حرفت احترام می‌ذارم 72 00:04:38,490 --> 00:04:40,580 ‫و جایگاهت رو درک می‌کنم 73 00:04:40,620 --> 00:04:42,840 ‫ولی با کمال احترام، 74 00:04:42,890 --> 00:04:44,890 ‫میشه منم دلیل خودم رو بگم؟ 75 00:04:47,980 --> 00:04:49,850 ‫این یارو رو نگاه 76 00:04:49,890 --> 00:04:51,940 ‫میکی گفته بود خیلی جیگر داره 77 00:04:52,900 --> 00:04:55,680 ‫گوش کن آل 78 00:04:55,720 --> 00:04:57,810 ‫باید یه چیزی رو بدونی 79 00:05:00,250 --> 00:05:02,600 ‫من میکی کوهن نیستم 80 00:05:06,260 --> 00:05:07,740 ‫ولی واسه این که بهت نشون بدم 81 00:05:07,780 --> 00:05:10,570 ‫ما اون آدمایی نیستیم ‫که شما هالیوودیا فکر می‌کنین... 82 00:05:11,440 --> 00:05:12,920 ‫دلیلت رو می‌شنوم 83 00:05:15,270 --> 00:05:16,530 ‫یالا 84 00:05:16,570 --> 00:05:18,050 ‫ممنون 85 00:05:19,310 --> 00:05:21,400 ‫ببین، می‌دونم که کتاب 86 00:05:21,450 --> 00:05:22,840 ‫خیلی بازخورد خوبی 87 00:05:22,880 --> 00:05:24,100 ‫بین ایتالیایی-آمریکایی‌ها نداشته 88 00:05:24,140 --> 00:05:25,410 ‫خب، خودت که می‌دونی 89 00:05:25,450 --> 00:05:27,280 ‫ولی حقیقتش رو بخوام بگم 90 00:05:27,320 --> 00:05:29,410 ‫این کتاب با فیلمی ‫که می‌خوام بسازم فرق می‌کنه 91 00:05:29,450 --> 00:05:30,930 ‫و می‌تونم بهت قول بدم که فیلمم 92 00:05:30,980 --> 00:05:34,280 ‫قرار نیست شبیه کتاب باشه 93 00:05:34,820 --> 00:05:36,290 ‫یعنی چی؟ 94 00:05:36,330 --> 00:05:38,720 ‫یعنی فیلمم درمورد خونواد‌ه‌ایه 95 00:05:38,770 --> 00:05:41,340 ‫که می‌فهمه پلیسا، دولت، 96 00:05:41,380 --> 00:05:42,950 ‫و کل سیستم عدالت کیفری 97 00:05:42,990 --> 00:05:45,560 ‫ضد ایتالیایی‌-آمریکایی‌هاس 98 00:05:45,980 --> 00:05:47,780 ‫درباره مهاجرا 99 00:05:47,820 --> 00:05:49,430 ‫و کاریه که باید بکنن تا عدالت رو 100 00:05:49,470 --> 00:05:52,830 ‫تو دنیایی که واسشون تله گذاشته ‫تا دخلشون رو بیاره، پیدا کنن 101 00:05:54,480 --> 00:05:56,570 ‫فیلم من اینه 102 00:05:58,400 --> 00:06:00,220 ‫فکر کنم واسه این 103 00:06:00,270 --> 00:06:02,570 ‫به اصطلاح مشکلمون هم یه راه‌حل دارم 104 00:06:06,100 --> 00:06:08,490 ‫گوش می‌کنم 105 00:06:08,540 --> 00:06:09,890 ‫دعوتت می‌کنم به دفترم 106 00:06:09,930 --> 00:06:12,670 ‫توی گلف اند وسترن که نمایش‌نامه رو بخونی 107 00:06:14,890 --> 00:06:17,890 ‫از من می‌خوای نمایشنامه رو بخونم؟ 108 00:06:17,940 --> 00:06:20,590 ‫آره 109 00:06:20,640 --> 00:06:23,420 ‫چون مطمئن باش جو، اگه بخونی 110 00:06:23,460 --> 00:06:25,250 ‫نه فقط می‌ذاری فیلمم رو بسازم، 111 00:06:25,290 --> 00:06:28,210 ‫فکر کنم ازم حمایت هم می‌کنی 112 00:06:28,740 --> 00:06:31,020 ‫نمایشنامه‌ی قشنگیه 113 00:06:44,660 --> 00:06:46,140 ‫یه بویی نمیاد؟ 114 00:06:48,530 --> 00:06:50,580 ‫چه بویی؟ 115 00:06:50,620 --> 00:06:52,620 ‫چمیدونم، یه بوی بدیه 116 00:06:54,360 --> 00:06:56,150 ‫من که بو چیزی رو نمی‌فهمم 117 00:06:58,670 --> 00:07:01,280 ‫هیشکی نمیاد اینجا رو تمیز کنه؟ 118 00:07:01,330 --> 00:07:03,030 ‫به خدمات گفتم نیان 119 00:07:03,070 --> 00:07:05,990 ‫تا بتونیم کار کنیم دیگه 120 00:07:06,030 --> 00:07:09,210 ‫شاید بهتر باشه بگی بیان 121 00:07:13,990 --> 00:07:15,650 ‫این چیه؟ 122 00:07:15,690 --> 00:07:17,610 ‫سرش بحث کرده بودیم 123 00:07:17,650 --> 00:07:20,040 ‫قرار بود درگیری بالا بگیره. ‫گفته بودیم که 124 00:07:20,090 --> 00:07:22,700 ‫مایکل می‌فهمه که از باباش محافظت نمیشه 125 00:07:22,740 --> 00:07:24,350 ‫بعدش به گوشش می‌رسه که آدم‌کشا دارن میان 126 00:07:24,390 --> 00:07:25,660 ‫بعدش از انزو کمک می‌گیره 127 00:07:25,700 --> 00:07:26,960 ‫درگیری‌ها رو می‌ذاره به عهده اون 128 00:07:27,010 --> 00:07:28,960 ‫فکر می‌کنه جونش در امانه، ‫ولی نیست 129 00:07:29,010 --> 00:07:30,140 ‫پلیسا دارن میان، 130 00:07:30,180 --> 00:07:31,450 ‫و اونا هم وارد ماجرا میشن ‫و از این هم بدتر میشه 131 00:07:31,490 --> 00:07:33,220 ‫خیلی مهمه و تو عجله عجله نوشتیش 132 00:07:33,230 --> 00:07:34,540 ‫خیلی وقت نداریم 133 00:07:34,580 --> 00:07:37,670 ‫رودی گفت باید همین حالا ‫نمایش‌نامه رو تحویل بدیم 134 00:07:37,710 --> 00:07:40,240 ‫ای خدا... ما که نمی‌تونیم بذاریم ‫ضرب‌العجلای بی‌حساب کتاب رودی 135 00:07:40,280 --> 00:07:42,500 ‫مانع رویه‌ی هنری‌مون بشه 136 00:07:42,540 --> 00:07:44,800 ‫اصلاً هم که کارمون از نظر ‫پیچیدگی و جدی بودن 137 00:07:44,810 --> 00:07:47,460 ‫به پای «هوگانز هیروز» نمی‌رسه ‫(یک سریال کمدی آمریکایی) 138 00:07:47,510 --> 00:07:50,380 ‫فرانسیس، قبلاً این کار رو کردی 139 00:07:50,420 --> 00:07:52,730 ‫می‌خوام درست انجامش بدم، می‌فهمی؟ 140 00:07:52,770 --> 00:07:55,380 ‫همه‌شون فکر می‌کنن که من رمان می‌نویسم 141 00:07:55,430 --> 00:07:57,080 ‫واسه همین نمی‌تونم این کار رو بکنم 142 00:07:59,210 --> 00:08:00,560 ‫هی 143 00:08:00,610 --> 00:08:03,480 ‫گوشت رو بده به من 144 00:08:03,520 --> 00:08:06,570 ‫کیفیت همیشه بهتر از سرعته، مگه نه؟ 145 00:08:06,610 --> 00:08:08,870 ‫کار تو حرف نداره 146 00:08:08,920 --> 00:08:09,740 ‫همین 147 00:08:09,790 --> 00:08:11,220 ‫به رویه اعتماد کن 148 00:08:11,270 --> 00:08:13,230 ‫از اول شروع کنیم، باشه؟ 149 00:08:20,670 --> 00:08:22,190 ‫حالا بوش رو می‌فهمم 150 00:08:22,240 --> 00:08:24,670 ‫آره 151 00:08:24,720 --> 00:08:26,070 ‫چطوری می‌خوای این کار رو بکنی؟ 152 00:08:26,110 --> 00:08:28,110 ‫این یه محاصرس، پیتر 153 00:08:28,150 --> 00:08:31,160 ‫برمی‌گردیم تو قلعه، همه درها رو قفل می‌کنیم 154 00:08:31,200 --> 00:08:33,290 ‫- جدی میگم ‫- منم همینطور 155 00:08:33,330 --> 00:08:35,420 ‫نمی‌خوام دفاعی بازی کنم. ‫می‌خوام ضدحمله بزنم 156 00:08:35,470 --> 00:08:36,680 ‫قراره جنگ بشه 157 00:08:36,730 --> 00:08:38,600 ‫به دوستات تو ورایتی زنگ بزن 158 00:08:38,640 --> 00:08:40,470 ‫ببین می‌تونن کمک کنن ‫قضیه مقاله رو روشن کنیم 159 00:08:40,510 --> 00:08:41,600 ‫خودت می‌دونی از کجا اومده 160 00:08:41,650 --> 00:08:43,520 ‫آره، از این لپیدوس دیوث 161 00:08:43,560 --> 00:08:45,120 ‫ولی باید بدونم بلودورن هم موافق بوده یا نه 162 00:08:45,130 --> 00:08:46,090 ‫- بفرمایین ‫- ممنون 163 00:08:46,130 --> 00:08:47,350 ‫آماده باش 164 00:08:47,390 --> 00:08:48,610 ‫دوستام نمی‌فهمن 165 00:08:48,650 --> 00:08:51,220 ‫- باید با... ‫- پیتر. باب 166 00:08:51,260 --> 00:08:53,350 ‫استن 167 00:08:53,400 --> 00:08:55,660 ‫سرحاب به‌نظر میای، اوانز 168 00:08:55,700 --> 00:08:58,100 ‫واسه کسی که به زور دستگاه زندس 169 00:09:03,230 --> 00:09:06,190 ‫هرچیزی که می‌خونی رو باور نکن، استن 170 00:09:06,240 --> 00:09:07,190 ‫هنوز نمُردم 171 00:09:12,020 --> 00:09:13,030 ‫شیلا 172 00:09:13,070 --> 00:09:14,940 ‫ناهار رو کنسل کن، ‫خودت جواب تلفنا رو بده 173 00:09:14,980 --> 00:09:16,590 ‫و همه گزارشای به‌روز توسعه، 174 00:09:16,640 --> 00:09:17,860 ‫گزارشای تولید، 175 00:09:17,900 --> 00:09:19,210 ‫و همه‌ی مسائل مالی رسیدگی نشده 176 00:09:19,250 --> 00:09:20,250 ‫تو کل پروژه‌هام رو به اطلاعم برسون 177 00:09:20,290 --> 00:09:21,820 ‫- همین الان ‫- باب 178 00:09:21,860 --> 00:09:23,380 ‫اگه کسی تو تیم با این قضیه مشکل داره 179 00:09:23,430 --> 00:09:24,380 ‫می‌تونه بره دنبال روزنامه نیاز‌مندی‌ها 180 00:09:24,430 --> 00:09:25,860 ‫- بلودورن پشت خطه ‫- نه 181 00:09:25,910 --> 00:09:27,780 ‫- دفعه دومه زنگ زده ‫- الان نه، عزیزم 182 00:09:27,820 --> 00:09:29,220 ‫معذرت می‌خوام ولی... 183 00:09:29,260 --> 00:09:31,820 ‫این اتریشی روانی فقط ‫دوتا چیز براش مهمه 184 00:09:31,830 --> 00:09:32,520 ‫پول در آوردن 185 00:09:32,570 --> 00:09:33,960 ‫و پول درآوردن بیشتر. ‫باید بهش نشون بدم 186 00:09:34,000 --> 00:09:35,610 ‫فیلمش با من بهتر میشه 187 00:09:35,660 --> 00:09:38,050 ‫خب... خبرایی که توش پوله رو بگو 188 00:09:38,090 --> 00:09:39,620 ‫«داستان عشق» واسه کریسمس آماده میشه 189 00:09:39,660 --> 00:09:41,440 ‫عالیه. قراره بترکونه. مطمئنم 190 00:09:41,490 --> 00:09:42,750 ‫دیگه؟ 191 00:09:42,790 --> 00:09:44,400 ‫«یک برگ نو» تو مرحله پساتولیده 192 00:09:44,450 --> 00:09:45,580 ‫یک برگ نو؟ 193 00:09:45,620 --> 00:09:47,190 ‫عجب بمبی. دیگه؟ 194 00:09:47,230 --> 00:09:49,500 ‫- «جنگ مورفی» ‫- جنگ مورفی؟ ناگازاکی 195 00:09:49,540 --> 00:09:50,930 ‫یه چیز درجه یک بگو، پیتر 196 00:09:50,980 --> 00:09:52,540 ‫بدو دیگه 197 00:09:52,590 --> 00:09:53,630 ‫«پدرخوانده»؟ 198 00:09:55,680 --> 00:09:58,810 ‫بهش نمی‌خوره خیلی موفق بشه 199 00:09:58,850 --> 00:10:01,120 ‫ولی اگه نصف کسایی که کتابش ‫رو خریدن، فیلمش رو هم ببینن 200 00:10:01,160 --> 00:10:03,290 ‫حداقل بیست میلیونی در میاد 201 00:10:03,340 --> 00:10:04,860 ‫حتی بلودورن هم نمی‌تونه نه بگه 202 00:10:04,900 --> 00:10:06,210 ‫خیلی‌خب، خیلی‌خب 203 00:10:06,250 --> 00:10:07,650 ‫قبل از این که موافقت کنم، 204 00:10:07,690 --> 00:10:09,910 ‫باید جَلدی نمایش‌نامه رو بخونم 205 00:10:09,950 --> 00:10:12,950 ‫ - این کلمه فرانسوی بود؟ ‫- آرره 206 00:10:14,300 --> 00:10:16,700 ‫بنظرت حقیقت داره؟ 207 00:10:16,740 --> 00:10:18,480 ‫هیچوقت نمیشه به این سرتیترا اعتماد کرد 208 00:10:18,530 --> 00:10:20,700 ‫احتمالاً فقط می‌خواستن خط موهاش رو 209 00:10:20,750 --> 00:10:23,100 ‫بذارن روی جلد 210 00:10:23,140 --> 00:10:26,490 ‫وای، جنیس جاپلین مُرده. ‫چه غم‌انگیز 211 00:10:26,530 --> 00:10:29,230 ‫کنسل شدن یه رابطه سه‌نفره با دوتا زن دیگه 212 00:10:29,280 --> 00:10:31,670 ‫به‌خاطر اوردوز که غم‌انگیزتره 213 00:10:31,710 --> 00:10:33,630 ‫تاحالا شده خبرا رو تحریف نکنی؟ 214 00:10:33,670 --> 00:10:36,800 ‫نه 215 00:10:36,850 --> 00:10:39,370 ‫- دفتر آل رودی ‫- وصلم کن به رودی 216 00:10:39,420 --> 00:10:41,720 ‫صبح‌بخیر، آقای بلودورن 217 00:10:41,770 --> 00:10:43,120 ‫ببخشید، آل الان تشریف نداره 218 00:10:43,160 --> 00:10:45,550 ‫- تو نیویورکه ‫- تو کی هستی؟ 219 00:10:45,600 --> 00:10:47,730 ‫بتی مک‌کارت هستم 220 00:10:47,770 --> 00:10:49,860 ‫منشی آقای رودی 221 00:10:49,900 --> 00:10:51,340 ‫قبلاً باهمدیگه حرف زدیم 222 00:10:52,040 --> 00:10:54,950 ‫قبلاًها یه بتی می‌شناختم. ‫پاهای درازی داشت 223 00:10:55,000 --> 00:10:56,350 ‫تو پاهات درازه؟ 224 00:10:56,390 --> 00:10:58,220 ‫چون اگه درازه، باید ازشون استفاده کنی 225 00:10:58,260 --> 00:10:59,740 ‫و بری دفتر باب اوانز 226 00:10:59,780 --> 00:11:01,440 ‫و ببینی اونجاس یا نه 227 00:11:01,480 --> 00:11:04,750 ‫پاهای درازم درحال‌حاضر خیلی ‫کار دارن،‌ آقای بلودورن 228 00:11:04,790 --> 00:11:06,400 ‫ولی بعداً حتماً بهتون زنگ می‌زنم 229 00:11:06,440 --> 00:11:08,180 ‫کار دارن؟ 230 00:11:08,230 --> 00:11:11,400 ‫گوش کن عزیزدلم،‌ من مدیرعامل ‫کل این شرکت کوفتیم 231 00:11:11,450 --> 00:11:13,100 ‫بله قربان 232 00:11:13,150 --> 00:11:16,370 ‫آقای بلودورن، شما فرد مهمی هستین 233 00:11:16,410 --> 00:11:19,460 ‫به آل میگم که تماس گرفتین 234 00:11:22,850 --> 00:11:25,420 ‫- سلام عزیزم، واقعاً شرمندم ‫- کروسانم کوش؟ 235 00:11:25,460 --> 00:11:26,720 ‫چیت؟ 236 00:11:26,770 --> 00:11:28,160 ‫ای تف توش، یادم رفت 237 00:11:28,200 --> 00:11:30,420 ‫آل، کدوم گوری بودی؟ دوساعت شد 238 00:11:30,470 --> 00:11:32,820 ‫می‌دونم، گوش کن، داشتم می‌رفتم فروشگاه 239 00:11:32,860 --> 00:11:34,300 ‫که یکی از کارمندا یقم رو گرفت 240 00:11:34,340 --> 00:11:35,820 ‫چارلی بلودورن زنگ زده بود. ‫باید باهام حرف می‌زد 241 00:11:35,860 --> 00:11:37,600 ‫خب؟ می‌تونستی بهم زنگ بزنی 242 00:11:37,650 --> 00:11:39,780 ‫می‌دونم. راست میگی 243 00:11:39,820 --> 00:11:41,610 ‫بیاجی داره واسمون دردسر درست می‌کنه 244 00:11:42,240 --> 00:11:43,520 ‫الان دیگه حل شده؟ 245 00:11:43,570 --> 00:11:46,130 ‫دارم روش کار می‌کنم 246 00:11:46,180 --> 00:11:48,700 ‫ولی ببین، امروز نمی‌تونم برگردم 247 00:11:48,750 --> 00:11:50,180 ‫باید بمونم و مطمئن شم 248 00:11:50,230 --> 00:11:52,710 ‫که فیلم رو کنسل نمی‌کنه 249 00:11:52,750 --> 00:11:55,010 ‫باشه خب. منم می‌مونم. ‫می‌تونم کمکت کنم 250 00:11:55,060 --> 00:11:56,840 ‫پس مهمونی استونز تو شاتو چی میشه؟ 251 00:11:56,880 --> 00:11:58,410 ‫ترجیح میدم بمونم و کمکت کنم 252 00:11:58,450 --> 00:11:59,710 ‫کلی ایده دارم 253 00:11:59,760 --> 00:12:01,190 ‫بعدشم، می‌تونم یکی از ‫کارکنام رو بذارم جام 254 00:12:01,240 --> 00:12:03,720 ‫نمیشه و خودت هم می‌دونی 255 00:12:03,760 --> 00:12:08,850 ‫هفته بعد وقتی کارا افتاد رو روال برمی‌گردم 256 00:12:08,900 --> 00:12:10,900 ‫باید برم. تاکسی منتظره 257 00:12:12,730 --> 00:12:15,420 ‫باید زنگ می‌زدم 258 00:12:15,470 --> 00:12:17,470 ‫ببخشید 259 00:12:20,130 --> 00:12:21,740 ‫آل، دفعه بعد لطفاً زنگ بزن 260 00:12:21,780 --> 00:12:23,780 ‫- نگران شدم ‫- می‌دونم 261 00:12:23,820 --> 00:12:26,040 ‫بعضی‌وقتا تو این فیلم کوفتی گم میشم 262 00:12:26,090 --> 00:12:28,740 ‫خب اگه بذاری می‌تونم کمکت کنم 263 00:12:28,790 --> 00:12:31,050 ‫باشه؟ 264 00:12:53,160 --> 00:12:54,330 ‫لعنتی 265 00:13:01,690 --> 00:13:03,730 ‫یه چیزی شده. جواب ‫تلفنا رو نمیده 266 00:13:03,780 --> 00:13:05,870 ‫مطمئن باش یه خبرایی هست 267 00:13:05,910 --> 00:13:07,870 ‫شیلا، زنگ بزن استنلی کوبریک 268 00:13:07,910 --> 00:13:09,870 ‫وایسا ببینم، نمایش‌نامه پدرخوانده چیشد پس؟ 269 00:13:09,910 --> 00:13:12,000 ‫می‌دونی که بلودورن دنبالت می‌گرده، آره؟ 270 00:13:12,050 --> 00:13:13,790 ‫بچه‌جون، همیشه همه دنبال منن 271 00:13:13,830 --> 00:13:15,530 ‫به رودی بگو نمایش‌نامه رو می‌خوام 272 00:13:15,570 --> 00:13:17,010 ‫من هم ندیدی‌ها 273 00:13:17,050 --> 00:13:19,400 ‫- ندیدیمش ‫- ندیدیمش، خدافظ 274 00:13:22,580 --> 00:13:24,320 ‫ماریو؟ 275 00:13:24,360 --> 00:13:26,800 ‫خیلی قشنگه! 276 00:13:26,840 --> 00:13:28,720 ‫الان دیگه عاشق کل سکانسم 277 00:13:32,590 --> 00:13:33,720 ‫الو؟ 278 00:13:33,760 --> 00:13:36,850 ‫رودی‌ام. چی داری می‌خوری؟ 279 00:13:36,900 --> 00:13:38,460 ‫سالاد 280 00:13:38,510 --> 00:13:39,990 ‫ببین، آخرین پیش‌نویس نمایشنامه رو می‌خوام 281 00:13:40,030 --> 00:13:42,030 ‫همین حالا. کجایین شما؟ 282 00:13:42,080 --> 00:13:44,990 ‫رودیه. نمایش‌نامه رو می‌خواد 283 00:13:45,040 --> 00:13:48,430 ‫پس بگو خودش بنویسه 284 00:13:48,470 --> 00:13:49,910 ‫رودی 285 00:13:49,950 --> 00:13:51,960 ‫این ضرب‌العجل‌های بی‌حساب کتابت 286 00:13:52,000 --> 00:13:56,220 ‫داره مانع رویه‌ی هنری‌مون میشه 287 00:13:56,260 --> 00:13:57,440 ‫مانع میشه 288 00:13:57,480 --> 00:13:59,620 ‫یعنی چی که مانع میشه؟ 289 00:13:59,660 --> 00:14:01,100 ‫ماریو، بهت یه فرصت دادم 290 00:14:01,140 --> 00:14:02,620 ‫و اگه گه بزنی توش 291 00:14:02,660 --> 00:14:04,320 ‫مانع زندگیت میشم 292 00:14:11,980 --> 00:14:13,500 ‫نه، فقط برش میداری و میاریش اینجا 293 00:14:13,540 --> 00:14:15,020 ‫- بیارم نیویورک؟ ‫- یه پرواز شبونه می‌گیری 294 00:14:15,070 --> 00:14:16,370 ‫به هیشکی هم نشونش نمیدی 295 00:14:16,420 --> 00:14:18,030 ‫- فقط من باید ببینم ‫- فهمیدم 296 00:14:18,070 --> 00:14:19,850 ‫هی، جلد امروز صبح ورایتی رو دیدی؟ 297 00:14:19,900 --> 00:14:21,720 ‫آل؟ 298 00:14:23,730 --> 00:14:25,340 ‫خیلی خب. گندش بزنن 299 00:14:27,560 --> 00:14:28,780 ‫دفتر آل رودی 300 00:14:28,820 --> 00:14:31,300 ‫- راد هرلی‌ام، آل کجاس؟ ‫- سلام راد 301 00:14:31,340 --> 00:14:33,130 ‫آل سرش خیلی واسه پدرخوانده شلوغه 302 00:14:33,170 --> 00:14:35,220 ‫ولی مطمئن باش، به محض این ‫که وقتش آزاد بشه 303 00:14:35,260 --> 00:14:36,960 ‫- بهت زنگ می‌زنیم ‫- ممنون بتی 304 00:14:37,000 --> 00:14:39,350 ‫ممنون راد 305 00:14:39,390 --> 00:14:41,350 ‫فرانسواز! سلام 306 00:14:41,400 --> 00:14:43,010 ‫ببخشید، انتظار نداشتم 307 00:14:43,050 --> 00:14:44,360 ‫اومدم ماشین آل رو ببرم 308 00:14:44,400 --> 00:14:48,400 ‫- آمادس؟ ‫- معلومه. آره... 309 00:14:48,450 --> 00:14:49,970 ‫ممنون 310 00:14:50,010 --> 00:14:52,490 ‫میشه بپرسم کی پشت تلفن آل رو کار داشت؟ 311 00:14:52,540 --> 00:14:55,020 ‫همین تلفن رو میگی؟ ‫ راد هرلی بود 312 00:14:55,060 --> 00:14:56,630 ‫دستیاره و یه پروژه داره 313 00:14:56,670 --> 00:14:57,980 ‫که می‌خواد آل بهش فکر کنه 314 00:14:58,020 --> 00:14:59,890 ‫جدی؟ چه پروژه‌ای؟ 315 00:14:59,940 --> 00:15:01,290 ‫راستش اصلاً یادم نیست 316 00:15:01,330 --> 00:15:02,590 ‫احتمالاً یکی از این نمایش‌نامه‌هاس 317 00:15:02,640 --> 00:15:05,460 ‫آل وقت نداره بخونتشون 318 00:15:05,510 --> 00:15:07,900 ‫- حالا خوب هستن؟ ‫- همیشه خوبن 319 00:15:07,950 --> 00:15:09,950 ‫تا وقتی که بخونی‌شون 320 00:15:11,950 --> 00:15:14,950 ‫مثل همیشه واقعاً از دیدنت ‫خوشحال شدم، فرانسواز 321 00:15:23,310 --> 00:15:25,400 ‫داریم بدعادت میشیم 322 00:15:25,440 --> 00:15:27,880 ‫الان تو نیویورک هوا سگ‌سرماس 323 00:15:27,920 --> 00:15:29,180 ‫آره 324 00:15:30,140 --> 00:15:32,100 ‫از کالیفرنیای شمالی خوشم میاد 325 00:15:32,140 --> 00:15:34,320 ‫ یه حال‌وهوای دیگه‌ای داره 326 00:15:34,360 --> 00:15:36,800 ‫انگار اروپاس 327 00:15:36,840 --> 00:15:37,980 ‫اوهوم 328 00:15:38,020 --> 00:15:40,850 ‫خب، 329 00:15:40,890 --> 00:15:42,810 ‫وقتی این تموم شه 330 00:15:42,850 --> 00:15:44,420 ‫میام به دیدنت 331 00:15:46,370 --> 00:15:48,940 ‫و تو هم بهترین شرابی 332 00:15:48,990 --> 00:15:50,940 ‫که می‌تونی فکرش رو بکنی، می‌خوری ماریو 333 00:15:50,990 --> 00:15:52,470 ‫اوهوم 334 00:15:54,900 --> 00:15:56,340 ‫نکنه با هم نامزد کردین؟ 335 00:15:56,380 --> 00:15:59,560 ‫می‌خواین برم دنبال کشیش؟ ‫قضیه رو رسمیش کنیم 336 00:15:59,610 --> 00:16:02,000 ‫- چطوری اومدی تو؟ ‫- هیشکی جواب زنگ رو نمی‌داد 337 00:16:02,040 --> 00:16:03,700 ‫و بو لاش میومد 338 00:16:03,740 --> 00:16:05,050 ‫واسه همین خدمتکار در رو باز کرد 339 00:16:05,090 --> 00:16:07,130 ‫معلوم بود خودش هم دفعه اولشه اینجاس 340 00:16:07,180 --> 00:16:08,880 ‫خب، خیلی تمرکز کرده بودیم ‫و نمی‌خواستیم... 341 00:16:08,920 --> 00:16:10,790 ‫واسم مهم نیست 342 00:16:10,830 --> 00:16:12,270 ‫نمایش‌نامه کجاس؟ 343 00:16:12,310 --> 00:16:14,190 ‫رودی می‌خواد 344 00:16:14,230 --> 00:16:16,490 ‫هنوز آماده نشده. این نیس 345 00:16:16,540 --> 00:16:20,840 ‫داری چه‌کار می‌کنی؟ هی. بتی! ‫این نیس 346 00:16:20,890 --> 00:16:22,150 ‫- نبرش! ‫- بردم! 347 00:16:22,190 --> 00:16:25,460 ‫بتی! برگرد اینجا! همین حالا، بتی! 348 00:16:25,500 --> 00:16:26,810 ‫تموم شد؟ 349 00:16:28,500 --> 00:16:31,250 ‫خب، خب، هیچوقت دلم نمی‌خواد ‫ اون روت رو بالا بیارم 350 00:16:31,290 --> 00:16:33,680 ‫سو. با دیدن تو هیچوقت اون روم بالا نمیاد 351 00:16:33,730 --> 00:16:34,990 ‫- چطوری؟ ‫- خوبم. تو چی؟ 352 00:16:35,030 --> 00:16:36,250 ‫منم خوبم. میشینی؟ 353 00:16:36,290 --> 00:16:38,910 ‫فقط یه دقیقه. ملاقات دارم 354 00:16:38,950 --> 00:16:41,560 ‫فکر نکنم تاحالا بیرون شاتو دیده باشمت 355 00:16:41,600 --> 00:16:43,950 ‫خب، فقط باید منشی عوض می‌کردم 356 00:16:44,000 --> 00:16:46,220 ‫از این همه وقفه خسته شدم 357 00:16:46,260 --> 00:16:47,440 ‫این چیه؟ 358 00:16:47,480 --> 00:16:49,920 ‫داری یه گذری هم به کار ما می‌زنی؟ 359 00:16:49,960 --> 00:16:51,660 ‫به آل کمک می‌کنم 360 00:16:51,700 --> 00:16:53,440 ‫همم... نیکولاس آبری 361 00:16:53,490 --> 00:16:55,920 ‫مشتری من نیست، ولی نویسنده درجه یکیه 362 00:16:55,970 --> 00:16:58,320 ‫- چطوره؟ ‫- بی‌نظیره 363 00:16:58,360 --> 00:17:00,450 ‫سرراست و غم‌انگیزه 364 00:17:00,490 --> 00:17:02,100 ‫مردم از پایان‌های خوش متنفرن 365 00:17:02,150 --> 00:17:03,930 ‫ولی درد رو به قدری واقعی نشون میده 366 00:17:03,970 --> 00:17:06,150 ‫که ناراحت نمیشی، میشه گفت ‫یه جورایی احساس راحتی می‌کنی 367 00:17:06,190 --> 00:17:07,800 ‫آل داره این رو می‌سازه؟ 368 00:17:07,850 --> 00:17:09,630 ‫به‌طور جدی داره بهش فکر می‌کنه، آره 369 00:17:09,680 --> 00:17:12,110 ‫- نقش زن خوبی هم داره؟ ‫- نقش اولش فوق‌العادس 370 00:17:12,160 --> 00:17:13,980 ‫دارم یکی مثل داین کنون رو تصور می‌کنم 371 00:17:14,030 --> 00:17:15,860 ‫از تصورت خوشم اومد. ‫مراجعه‌کننده خودمه 372 00:17:15,900 --> 00:17:17,160 ‫می‌دونم 373 00:17:17,200 --> 00:17:18,900 ‫باید بیشتر حرف بزنیم 374 00:17:18,950 --> 00:17:20,080 ‫- حتماً ‫- خیلی‌خب 375 00:17:21,560 --> 00:17:21,600 ‫خدافظ 376 00:17:21,600 --> 00:17:22,000 ‫خدافظ ‫خدافظ 377 00:17:22,000 --> 00:17:23,560 ‫خدافظ 378 00:17:25,080 --> 00:17:26,340 ‫دارم بلند فکر می‌کنم 379 00:17:26,390 --> 00:17:29,130 ‫ولی چرا «سوئیت پلازا» رو سریع‌تر اجرا نمی‌کنیم؟ 380 00:17:29,170 --> 00:17:31,180 ‫فکر کنم نیل سایمون 381 00:17:31,220 --> 00:17:32,870 ‫هنوز برداشتش رو هم شروع نکرده 382 00:17:32,920 --> 00:17:34,220 ‫ای خدا 383 00:17:34,270 --> 00:17:36,050 ‫آخ کمرم 384 00:17:36,090 --> 00:17:37,960 ‫ببخشید که مزاحم‌تون شدم 385 00:17:38,010 --> 00:17:39,750 ‫نسخه خام «داستان عشق» آماده شده ‫و هیلر گفته که 386 00:17:39,790 --> 00:17:41,360 ‫ همین الان برین و صحنه شب رو ببینین 387 00:17:41,400 --> 00:17:43,010 ‫به هیلر بگو الان نمی‌تونیم 388 00:17:43,060 --> 00:17:45,060 ‫چرا... می‌تونیم 389 00:17:45,100 --> 00:17:46,930 ‫شیلا، به سردبیر بگو 390 00:17:46,970 --> 00:17:48,190 ‫که حدود بیست دقیقه دیگه می‌رسیم 391 00:17:48,240 --> 00:17:50,410 ‫ممنون 392 00:17:50,460 --> 00:17:52,890 ‫باب، یکم تحت فشاریم‌ها 393 00:17:52,940 --> 00:17:54,200 ‫نسخه‌های خام می‌تونن منتظر بمونن 394 00:17:54,240 --> 00:17:56,640 ‫بذار ازت یه سوال بپرس، پیتر 395 00:17:56,680 --> 00:17:58,640 ‫آدم مذهبی‌ای هستی؟ 396 00:17:59,730 --> 00:18:01,600 ‫وقتایی که باخ و دوک الینگتون گوش می‌کنم 397 00:18:01,640 --> 00:18:02,770 ‫چطور مگه، تو مذهبی‌ای؟ 398 00:18:02,820 --> 00:18:04,210 ‫واسه پدرمادرم مهم بود 399 00:18:04,250 --> 00:18:06,950 ‫با بابام می‌رفتم کنیسه 400 00:18:06,990 --> 00:18:08,260 ‫یادمه... فهمیدم که 401 00:18:08,300 --> 00:18:10,210 ‫همه اونجا امیدوار بودن 402 00:18:10,260 --> 00:18:12,170 ‫و از ته دل دعا می‌کردن خدا واقعاً جادو کنه 403 00:18:12,220 --> 00:18:15,260 ‫ولی واسه من عین یه نمایش ضعیف می‌موند 404 00:18:15,310 --> 00:18:18,270 ‫یه روز شنبه... 405 00:18:18,310 --> 00:18:21,180 ‫وانمود کردم که دارم میرم سرویس 406 00:18:21,230 --> 00:18:24,360 ‫و بعدش فلنگ رو بستم 407 00:18:24,400 --> 00:18:27,320 ‫و به جاش اولین فیلم زندگیم رو دیدم 408 00:18:27,360 --> 00:18:29,760 ‫«ماجراهای رابین‌هود» 409 00:18:29,800 --> 00:18:31,020 ‫ارول فلین. عجب فیلمی بود 410 00:18:31,060 --> 00:18:32,500 ‫آره واقعاً 411 00:18:32,540 --> 00:18:34,980 ‫رفتم تو. چراغا خاموش شد 412 00:18:35,020 --> 00:18:36,680 ‫همه ساکت شدن. احترام می‌ذاشتن 413 00:18:36,720 --> 00:18:38,330 ‫انگار تو یه عبادت‌گاه بودیم 414 00:18:38,370 --> 00:18:41,200 ‫بعدش صدای پروژکتور در اومد 415 00:18:41,250 --> 00:18:42,720 ‫پرتوی نور جادویی 416 00:18:42,770 --> 00:18:44,990 ‫بخارهای توی هوا رو می‌چرخوند 417 00:18:45,030 --> 00:18:46,340 ‫انگار یه سیاره دیگه بود 418 00:18:46,380 --> 00:18:49,820 ‫و بعدش... پوف 419 00:18:49,860 --> 00:18:51,470 ‫رابین هود اومد 420 00:18:51,520 --> 00:18:53,210 ‫رو یه تصویر گنده که از این درخت ‫به اون درخت می‌پرید 421 00:18:53,260 --> 00:18:54,690 ‫پشت سر همدیگه تیر پرت می‌کرد 422 00:18:54,740 --> 00:18:57,040 ‫وای...! 423 00:18:57,090 --> 00:18:59,650 ‫و همه نگاه‌ها به صفحه خیره شده بود 424 00:18:59,700 --> 00:19:01,220 ‫جادویی بود 425 00:19:01,270 --> 00:19:03,050 ‫جادوی واقعی 426 00:19:03,090 --> 00:19:04,700 ‫همون موقع فهمیدم 427 00:19:04,750 --> 00:19:06,530 ‫که شغل آیندمه 428 00:19:06,570 --> 00:19:13,230 ‫اون سینمای تاریک تبدیل شد به کلیسام 429 00:19:13,280 --> 00:19:16,370 ‫الانِ‌مون رو ببین پیتر. نگاه کن 430 00:19:16,410 --> 00:19:19,460 ‫خوشبخت‌ترین آدمای دنیاییم 431 00:19:19,500 --> 00:19:22,160 ‫چون فقط یه سری عبادت‌کننده توی معبد نیستیم 432 00:19:22,200 --> 00:19:23,420 ‫کاهنین اعظمیم 433 00:19:23,460 --> 00:19:27,420 ‫جادو رو می‌ندازیم روی صفحه 434 00:19:32,910 --> 00:19:35,730 ‫پس فهمیدی چرا الان باید بریم ‫نسخه‌های خام رو ببینیم؟ 435 00:19:35,780 --> 00:19:38,560 ‫خب، بهت میگم 436 00:19:44,660 --> 00:19:47,490 ‫چون وقتشه بریم معبد 437 00:19:47,530 --> 00:19:50,750 ‫و هیچی نباید جلوی این کارمون رو بگیره 438 00:19:55,540 --> 00:19:57,450 ‫خداروشکر پروازت تاخیر نداشت 439 00:19:57,500 --> 00:20:00,190 ‫چطوره؟ خوبه؟ 440 00:20:00,240 --> 00:20:01,760 ‫می‌خوره سبک باشه 441 00:20:01,800 --> 00:20:03,540 ‫- اکت دومی نداره ‫- یعنی چی؟ 442 00:20:03,590 --> 00:20:05,020 ‫اکت دوم خوب نیست؟ مشکل چیه؟ 443 00:20:05,070 --> 00:20:06,980 ‫نه، کلاً وجود نداره 444 00:20:07,030 --> 00:20:09,640 ‫اکت اول فوق‌العادس. آخرش هم عالیه 445 00:20:09,680 --> 00:20:11,290 ‫هنوز وسطش به ذهنشون نرسیده 446 00:20:11,340 --> 00:20:13,900 ‫- اکت دومی وجود نداره ‫- ای خدا 447 00:20:17,250 --> 00:20:18,820 ‫پانچ سه‌سوراخه رو بده 448 00:20:24,220 --> 00:20:25,440 ‫داری چه کار می‌کنی؟ 449 00:20:25,480 --> 00:20:27,920 ‫نمایش‌نامه رو تموم می‌کنم 450 00:20:27,960 --> 00:20:29,830 ‫خودت می‌دونی که نمی‌تونی ‫به بلودورن نشونش بدی 451 00:20:29,880 --> 00:20:31,360 ‫واسه بلودورن نیست 452 00:20:31,400 --> 00:20:33,050 ‫واسه جو کلمبوئه 453 00:20:33,100 --> 00:20:35,620 ‫- جو کلمبوی مافیا؟ ‫- آره 454 00:20:35,660 --> 00:20:38,490 ‫می‌خوای این آشفته رو به یه گانگستر نشون بدی؟ 455 00:20:38,540 --> 00:20:40,280 ‫- نقشت اینه؟ ‫- فکر بهتری داری؟ 456 00:20:40,320 --> 00:20:41,630 ‫کنار نمی‌کشم 457 00:20:41,670 --> 00:20:45,370 ‫رودی. اوانز رو کجا قایم کردی؟ 458 00:20:45,410 --> 00:20:47,680 ‫و ایشون کی باشن؟ 459 00:20:47,720 --> 00:20:50,290 ‫بتی مک‌کارت. چارلی بلودورن 460 00:20:50,330 --> 00:20:51,940 ‫پس تو همونی که 461 00:20:51,980 --> 00:20:54,730 ‫پاهای نه‌چندان درازی داره ‫ولی خداییش بد هم نیست 462 00:20:54,770 --> 00:20:57,600 ‫و تو هم همون فرد مهمی 463 00:20:57,640 --> 00:21:00,910 ‫و چی باعث شده به شهر خوبمون بیای، بتی؟ 464 00:21:00,950 --> 00:21:03,650 ‫هرجایی که رئیس بهم نیاز داشته باشه میرم 465 00:21:03,690 --> 00:21:05,740 ‫چه دختر باهوشی 466 00:21:05,780 --> 00:21:08,390 ‫خب بریم یه مشروبی چیزی بزنیم، ‫با هم بیشتر آشنا شیم 467 00:21:08,440 --> 00:21:10,350 ‫منم رئیستم، دیگه، مگه نه؟ 468 00:21:10,390 --> 00:21:12,610 ‫- ممنون آقای بلودورن ‫- بگو چارلی 469 00:21:12,660 --> 00:21:15,570 ‫ساعت نُه صبحه 470 00:21:15,620 --> 00:21:17,620 ‫سعی می‌کنم صبحا مشروب نخورم 471 00:21:17,660 --> 00:21:20,880 ‫چیه؟ نکنه بلادی مری دوست نداری؟ 472 00:21:20,930 --> 00:21:23,100 ‫نظرت چیه بذاریم واسه یه وقت دیگه؟ 473 00:21:23,150 --> 00:21:24,670 ‫قرار گذاشتیم‌ها 474 00:21:24,710 --> 00:21:26,670 ‫و رودی، خبری از اوانز شد 475 00:21:26,710 --> 00:21:29,020 ‫بهش بگو که سریعاً بهم زنگ بزنه 476 00:21:29,060 --> 00:21:31,590 ‫حله رئیس 477 00:21:31,630 --> 00:21:32,760 ‫هی 478 00:21:32,810 --> 00:21:34,850 ‫چرا درمورد اوانز داره از من سوال می‌پرسه 479 00:21:34,900 --> 00:21:36,860 ‫خدایا 480 00:21:39,810 --> 00:21:40,900 ‫لعنتی 481 00:21:42,820 --> 00:21:45,990 ‫- حقیقت داره؟ ‫- نمی‌دونم 482 00:21:46,040 --> 00:21:47,520 ‫ولی یه خبراییه 483 00:21:47,560 --> 00:21:49,390 ‫- اگه اوانز بکشه بیرون... ‫- نابود میشیم 484 00:21:52,260 --> 00:21:53,310 ‫لعنتی 485 00:21:53,350 --> 00:21:54,700 ‫حداقل یه نمایش‌نامه داریم 486 00:21:54,740 --> 00:21:56,090 ‫البته آل 487 00:21:56,140 --> 00:21:57,920 ‫همش به خودت همین رو بگو 488 00:21:57,960 --> 00:22:00,920 ‫باورم نمیشه که فکر می‌کنی ایده خوبیه 489 00:22:00,970 --> 00:22:02,400 ‫اگه یکی از این کت‌وشلواریا 490 00:22:02,450 --> 00:22:03,880 ‫دوست گانگستری جدیدت رو ببینن چی؟ 491 00:22:03,930 --> 00:22:05,320 ‫چاره‌ای ندارم 492 00:22:07,360 --> 00:22:08,500 ‫آقای کلمبو 493 00:22:08,540 --> 00:22:09,890 ‫- ممنون که سر زدین ‫- بهم بگو جو 494 00:22:09,930 --> 00:22:10,930 ‫بله... جو 495 00:22:10,980 --> 00:22:12,800 ‫بریم دفترم 496 00:22:17,980 --> 00:22:21,250 ‫ای تف. غیبگوئه انگار 497 00:22:21,290 --> 00:22:23,420 ‫- چارلی! ‫- از این سمت آقایون 498 00:22:23,470 --> 00:22:25,430 ‫سلام! اون قضیه که گفتی هنوز برقراره؟ 499 00:22:25,470 --> 00:22:27,120 ‫تشنمه 500 00:22:27,170 --> 00:22:29,300 ‫فکر کردم گفتی صبحا مشروب نمی‌خوری 501 00:22:29,340 --> 00:22:30,600 ‫نه، نگفتم 502 00:22:30,650 --> 00:22:32,430 ‫گفتم سعی می‌کنم صبحا مشروب نخورم 503 00:22:32,480 --> 00:22:33,780 ‫بعضی‌وقتا نمی‌تونم 504 00:22:33,830 --> 00:22:35,260 ‫و بلادی مری الان خیلی می‌چسبه 505 00:22:38,050 --> 00:22:39,790 ‫پس اینه 506 00:22:39,830 --> 00:22:41,700 ‫خودشه 507 00:22:41,750 --> 00:22:44,180 ‫و می‌خوای بخونمش؟ 508 00:22:44,230 --> 00:22:46,970 ‫تنها راهیه که نشون بدم حرفم جدی بود 509 00:22:55,500 --> 00:22:56,980 ‫بخونش 510 00:22:57,020 --> 00:22:58,460 ‫آره، بیا 511 00:22:58,500 --> 00:23:00,680 ‫- خودت بخونش ‫- نه، من سریع نمی‌خونم 512 00:23:00,720 --> 00:23:01,770 ‫خب منم عینکام رو نیوردم 513 00:23:01,810 --> 00:23:05,030 ‫بدین بینم 514 00:23:30,140 --> 00:23:32,100 ‫این چیه؟ 515 00:23:32,140 --> 00:23:33,280 ‫چیشده؟ 516 00:23:33,320 --> 00:23:35,230 ‫«کم کم ظاهر می‌شود» 517 00:23:35,280 --> 00:23:37,190 ‫یعنی چی؟ 518 00:23:37,240 --> 00:23:39,590 ‫جو، «ظاهر می‌شود» یه اصطلاح نمایشیه 519 00:23:39,630 --> 00:23:41,460 ‫یعنی صفحه سیاهه 520 00:23:41,500 --> 00:23:42,550 ‫و وقتی فیلم شروع میشه 521 00:23:42,590 --> 00:23:43,850 ‫تصاویر زنده میشن 522 00:23:43,900 --> 00:23:45,290 ‫و ما بهش میگیم ظاهر شدن 523 00:23:45,330 --> 00:23:47,590 ‫آهان 524 00:23:47,640 --> 00:23:49,340 ‫آهان، ظاهر می‌شود. خوبه خوشم اومد 525 00:23:49,380 --> 00:23:50,770 ‫نمی‌دونستم 526 00:23:50,820 --> 00:23:51,730 ‫خیلی چیزا هست که نمی‌دونی... 527 00:23:51,770 --> 00:23:53,640 ‫- ساکت ‫- بذارین خودش... 528 00:23:59,170 --> 00:24:01,830 ‫ببین، آل... 529 00:24:03,000 --> 00:24:04,960 ‫نیومدم وقتت رو تلف کنم 530 00:24:04,960 --> 00:24:06,660 ‫بدون نیت خاصی این رو بهم نشون میدی 531 00:24:06,700 --> 00:24:09,270 ‫و برام قابل احترامه 532 00:24:09,310 --> 00:24:11,580 ‫ولی هنوز هم مشکل داریم 533 00:24:11,620 --> 00:24:13,140 ‫چه مشکلی جو؟ چه کمکی از دستم بر میاد؟ 534 00:24:13,190 --> 00:24:14,230 ‫این کاری که می‌کنم... 535 00:24:14,270 --> 00:24:15,320 ‫بهش میگن اتحادیه حقوق شهروندی 536 00:24:15,360 --> 00:24:16,580 ‫آمریکایی‌های ایتالیایی تبار 537 00:24:16,620 --> 00:24:18,410 ‫هدف‌مون اینه که مردم بفهمن 538 00:24:18,450 --> 00:24:20,580 ‫چیزی به اسم مافیا وجود نداره 539 00:24:20,630 --> 00:24:22,190 ‫اگه این فیلم رو بسازی 540 00:24:22,240 --> 00:24:23,720 ‫همه همه‌جا می‌خوان این کلمه رو استفاده کنن 541 00:24:23,760 --> 00:24:26,200 ‫اگه بذارم این فیلم رو بسازی 542 00:24:26,240 --> 00:24:28,980 ‫دقیقاً به چیزی اجازه دادم که ‫دارم سعی می‌کنم از بین ببرمش 543 00:24:29,030 --> 00:24:31,030 ‫- خودت می‌فهمی ‫- کلمه ناپسندیه 544 00:24:31,070 --> 00:24:33,470 ‫چیزیه که وجود نداره 545 00:24:33,510 --> 00:24:35,770 ‫- مگه نه؟ ‫- آره 546 00:24:35,820 --> 00:24:38,730 ‫گوش کن، این مافیا و اینا رو اف‌بی‌آی درآورده 547 00:24:38,780 --> 00:24:40,910 ‫تا به مردم من فشار بیاره 548 00:24:42,610 --> 00:24:45,040 ‫این چطوره؟ 549 00:24:45,090 --> 00:24:46,780 ‫اگه به نویسنده‌ها بگم 550 00:24:46,830 --> 00:24:48,310 ‫که کلمه مافیا رو از نمایش‌نامه حذف کنن چی؟ 551 00:24:50,440 --> 00:24:51,750 ‫می‌خوای یه فیلم مافیایی 552 00:24:51,790 --> 00:24:55,310 ‫بدون استفاده از کلمه مافیا بسازی؟ 553 00:24:59,410 --> 00:25:02,020 ‫خدایی؟ دیوونس 554 00:25:02,060 --> 00:25:03,450 ‫آدم جدی‌ای هستم 555 00:25:03,500 --> 00:25:05,760 ‫و متعهد شدم که یه فیلم جدی بسازم 556 00:25:05,800 --> 00:25:08,550 ‫فیلمی که مردای خانواده دوستی ‫مثل خودت بتونن بهش افتخار کنن 557 00:25:08,590 --> 00:25:09,720 ‫اگه می‌خوای نمایش‌نامه رو عوض کنم 558 00:25:09,760 --> 00:25:11,550 ‫این کار رو می‌کنم 559 00:25:11,590 --> 00:25:13,460 ‫بهت احترام می‌ذارم 560 00:25:13,510 --> 00:25:15,600 ‫و می‌تونم این کار رو بکنم. من تهیه کنندم 561 00:25:15,640 --> 00:25:17,160 ‫وایسا ببینم داری چه کار می‌کنی؟ ‫داری چه کار می‌کنی؟ 562 00:25:17,210 --> 00:25:18,290 ‫به نویسنده‌ها زنگ می‌زنم 563 00:25:18,340 --> 00:25:19,770 ‫بهشون میگم که بگردن دنبال 564 00:25:19,820 --> 00:25:20,600 ‫کلمه مافیا و پاکش کنن 565 00:25:20,640 --> 00:25:22,120 ‫نه، نه، نه 566 00:25:22,170 --> 00:25:24,600 ‫و موقع تایپ مجدد نمایش‌نامه، حذف میشه 567 00:25:24,650 --> 00:25:26,650 ‫ببین، ببین 568 00:25:26,690 --> 00:25:27,830 ‫همین که میگی این کلمه ‫قرار نیست تو نمایش‌نامه باشه 569 00:25:27,870 --> 00:25:29,700 ‫واسم کافیه 570 00:25:31,220 --> 00:25:33,310 ‫کلمه رو حذف کن 571 00:25:33,350 --> 00:25:34,830 ‫من هم می‌ذارم فیلم رو بسازی 572 00:25:34,880 --> 00:25:36,920 ‫حذف میشه. بهت قول میدم 573 00:25:39,230 --> 00:25:41,670 ‫تبریک میگم 574 00:25:41,710 --> 00:25:42,750 ‫ممنون جو 575 00:25:42,800 --> 00:25:45,540 ‫میشه یه سوال ازت بپرسم؟ 576 00:25:45,580 --> 00:25:47,280 ‫این نقش خواننده‌هه، جانی فانتین 577 00:25:47,320 --> 00:25:48,760 ‫اوهوم 578 00:25:48,800 --> 00:25:50,670 ‫یعنی سیناترائه؟ 579 00:25:53,330 --> 00:25:55,680 ‫می‌خوای باشه؟ 580 00:25:55,720 --> 00:25:57,380 ‫ازش خوشم میاد 581 00:25:57,420 --> 00:25:59,030 ‫یالا. بریم 582 00:25:59,070 --> 00:26:00,990 ‫بهت زنگ می‌زنم 583 00:26:15,870 --> 00:26:16,830 ‫وای 584 00:26:16,870 --> 00:26:18,090 ‫فکر کردم قراره مشروب بخوریم 585 00:26:18,140 --> 00:26:20,010 ‫این که سالاده 586 00:26:20,050 --> 00:26:21,840 ‫آره 587 00:26:21,880 --> 00:26:25,580 ‫مک‌کارت، چه اسمیه؟ ایرلندیه؟ 588 00:26:25,620 --> 00:26:27,280 ‫من اوکلاهمائیم 589 00:26:27,320 --> 00:26:30,760 ‫گاوچرونا! 590 00:26:30,800 --> 00:26:33,500 ‫آدم عجیبی هستی چارلی 591 00:26:33,540 --> 00:26:34,890 ‫چارلی 592 00:26:34,940 --> 00:26:37,720 ‫از طرزی که اسمم رو صدا می‌زنی خوشم میاد 593 00:26:40,900 --> 00:26:45,730 ‫همم. می‌خوای اوانز رو بندازی بیرون؟ 594 00:26:45,770 --> 00:26:46,900 ‫زن زیبایی مثل تو 595 00:26:46,950 --> 00:26:48,780 ‫نباید وقتش رو واسه خوندن این چیزا هدر بده 596 00:26:48,820 --> 00:26:50,690 ‫زن‌های زیبایی مثل من مجبورن وقت‌شون رو 597 00:26:50,730 --> 00:26:52,650 ‫واسه خیلی کارا هدر بدن، چارلی 598 00:26:52,690 --> 00:26:55,700 ‫مثل خوردن سالاد با مدیرعاملا 599 00:26:58,480 --> 00:27:01,180 ‫خب؟ اخراجه؟ 600 00:27:04,230 --> 00:27:07,540 ‫بگو نظرت درمورد پدرخوانده چیه؟ 601 00:27:08,880 --> 00:27:12,060 ‫حالا هم نظر یه زن رو می‌خوای 602 00:27:22,240 --> 00:27:24,380 ‫فوق‌العادس 603 00:27:24,420 --> 00:27:26,680 ‫نمایش‌نامش خداس 604 00:27:26,730 --> 00:27:28,730 ‫برات پول چاپ می‌کنه 605 00:27:32,300 --> 00:27:34,600 ‫بدش به من 606 00:27:34,650 --> 00:27:36,780 ‫نه 607 00:27:36,820 --> 00:27:39,740 ‫من رئیستم 608 00:27:39,780 --> 00:27:42,790 ‫می‌تونم مجبورت کنم بدیش به من 609 00:27:42,830 --> 00:27:46,140 ‫نمی‌تونی من رو مجبور کنی کاری بکنم چارلی 610 00:28:07,420 --> 00:28:08,810 ‫پایزان 611 00:28:08,860 --> 00:28:11,030 ‫فرانسیس، تا اینجایی که خوندم عالی بوده 612 00:28:12,510 --> 00:28:13,990 ‫هنوز تموم نشده 613 00:28:14,030 --> 00:28:15,510 ‫نه بابا. پس کی تموم میشه؟ 614 00:28:15,560 --> 00:28:17,470 ‫نباید می‌خوندیش 615 00:28:17,520 --> 00:28:19,300 ‫- دزدیدیش ‫- دزدیدمش؟ 616 00:28:19,340 --> 00:28:21,170 ‫آره، دستیارت 617 00:28:21,220 --> 00:28:23,960 ‫وقتی گفتم بهش نیاز دارم ‫باید بهم اعتماد می‌کردی 618 00:28:24,000 --> 00:28:26,660 ‫تا وقتی که تموم نشده نباید خوندش 619 00:28:26,700 --> 00:28:28,440 ‫و من میگم کی تموم میشه 620 00:28:29,880 --> 00:28:31,360 ‫قبوله 621 00:28:33,180 --> 00:28:34,880 ‫کسی تو این ساختمون خوندتش؟ 622 00:28:34,930 --> 00:28:37,190 ‫نه 623 00:28:37,230 --> 00:28:38,890 ‫اوانز چی؟ اون خونده؟ 624 00:28:38,930 --> 00:28:42,060 ‫بجز من و بتی کسی نخوندتش 625 00:28:44,060 --> 00:28:45,110 ‫خوبه 626 00:28:46,760 --> 00:28:47,890 ‫کانولی بزن 627 00:28:47,940 --> 00:28:50,380 ‫- کجاییه؟ ‫- ونیروی خیابون یازدهم 628 00:28:50,420 --> 00:28:52,420 ‫خیلی خب 629 00:28:55,470 --> 00:28:56,730 ‫پس جداً دوستش داشتی؟ 630 00:28:56,770 --> 00:28:58,860 ‫عاشقش شدم 631 00:28:58,910 --> 00:29:01,430 ‫ببین، نمی‌خوام هیچ فشاری روی 632 00:29:01,470 --> 00:29:02,650 ‫تو و ماریو بذارم ولی 633 00:29:02,690 --> 00:29:03,950 ‫نمایش‌نامه واقعاً باید تموم شه 634 00:29:04,000 --> 00:29:05,260 ‫تا بتونیم بودجه رو تعیین کنیم 635 00:29:05,300 --> 00:29:06,980 ‫که بفهمیم تو نیویورک ‫میشه فیلم‌برداری کرد یا نه 636 00:29:06,875 --> 00:29:08,267 ‫خب، باید همین‌جا فیلم‌برداری کنیم دیگه. 637 00:29:08,311 --> 00:29:10,748 ‫خودم می‌دونم، فرد کم سن و سالی رو ‫تو اداره فیلم‌سازی گول زدم. 638 00:29:10,792 --> 00:29:13,272 ‫کمکمون می‌کنه و مقداری ‫بهمون انگیزه می‌ده. 639 00:29:13,316 --> 00:29:16,058 ‫ضمنا، باید یه سری ‫محل فیلم‌برداری رو بررسی کنیم. 640 00:29:17,276 --> 00:29:18,930 ‫باید همین الان بررسیشون کنیم. 641 00:29:18,974 --> 00:29:20,714 ‫- همین الانِ الان؟ ‫- آره. 642 00:29:27,896 --> 00:29:29,636 ‫خیلی‌خب، این هم از آخرین خونه امروز. 643 00:29:29,680 --> 00:29:31,464 ‫البته مد نظرمون نبود ‫این‌قدر بزرگ باشه، 644 00:29:31,508 --> 00:29:32,901 ‫باید مقداری تعمیر هم بشه، 645 00:29:32,944 --> 00:29:36,208 ‫ولی با خودم گفتم ‫بد نیست نگاهی بهش بندازیم. 646 00:29:36,252 --> 00:29:38,994 ‫حداقل استتن آیلند کم سر و صداست، مگه نه؟ 647 00:29:39,037 --> 00:29:40,865 ‫اینجا خیلی بیشتر سود می‌کنیم. 648 00:29:40,909 --> 00:29:42,171 ‫- اوهوم. ‫- هوم. 649 00:29:42,214 --> 00:29:45,174 ‫- عه، خوش اومدین. ‫- سلام آقای لوانو. 650 00:29:45,217 --> 00:29:47,045 ‫ایشون آل رودی، تهیه‌کننده فیلم هستن. 651 00:29:47,089 --> 00:29:48,699 ‫- خوش‌وقتم. ‫- ممنون که دعوتمون کردین. 652 00:29:48,742 --> 00:29:49,874 ‫خواهش می‌کنم. 653 00:29:49,918 --> 00:29:53,269 ‫بفرمایین. بفرمایین. 654 00:29:53,312 --> 00:29:54,661 ‫عجب. 655 00:29:54,705 --> 00:29:57,055 ‫- خونه قشنگی دارین. ‫- ممنون. 656 00:29:57,099 --> 00:29:59,492 ‫محله خوبیه. ‫بی سر و صداست. 657 00:30:10,764 --> 00:30:13,202 ‫گمون کنم خوشش اومده. 658 00:30:13,245 --> 00:30:15,726 ‫چه بدونم. هنوز که صدای ‫عکس گرفتنش رو نشنیدم. 659 00:30:15,769 --> 00:30:17,728 ‫داره با چشم خودش می‌بینه. 660 00:30:17,771 --> 00:30:20,600 ‫داره طرز فیلم‌برداریش رو تصور می‌کنه. 661 00:30:24,735 --> 00:30:27,477 ‫عجب. 662 00:30:49,281 --> 00:30:50,892 ‫بیاین اینجا آل و بتی. 663 00:30:50,935 --> 00:30:53,372 ‫یه لطفی در حقم بکنین. 664 00:30:58,116 --> 00:31:00,989 ‫خیلی‌خب، بتی اینجا بشین. 665 00:31:01,032 --> 00:31:03,208 ‫رودی اینجا بشین. 666 00:31:03,252 --> 00:31:05,471 ‫صرفا به همدیگه نگاه کنین. 667 00:31:05,515 --> 00:31:09,475 ‫بشینین دیگه. بشینین. ‫فرض کنین دو مرغ عاشقین. 668 00:31:09,519 --> 00:31:12,130 ‫طبیعی رفتار کنین. 669 00:31:12,174 --> 00:31:15,177 ‫خوبه. مثلا مایکل و کی هستین. 670 00:31:15,220 --> 00:31:17,266 ‫خوبه، نزدیک‌تر بشینین. ‫کمی نزدیک‌تر بشینین. 671 00:31:17,309 --> 00:31:18,789 ‫- الان چطوره رئیس؟ ‫- خوبه. 672 00:31:18,832 --> 00:31:20,530 ‫الان چطوره؟ 673 00:31:20,573 --> 00:31:21,574 ‫آدم خوبیه. 674 00:31:21,618 --> 00:31:23,707 ‫- حرف نداره. رفیق. ‫- بله؟ 675 00:31:23,750 --> 00:31:25,100 ‫می‌تونیم تو حیاط هم فیلم‌برداری کنیم؟ 676 00:31:25,143 --> 00:31:27,015 ‫معلومه. ‫هر کاری خواستین بکنین. 677 00:31:27,058 --> 00:31:29,017 ‫ممنون. 678 00:31:31,671 --> 00:31:33,325 ‫حرف نداره. 679 00:31:33,369 --> 00:31:35,240 ‫می‌تونیم کل سکانس عروسی رو... 680 00:31:35,284 --> 00:31:36,372 ‫تو همین حیاط فیلم‌برداری کنیم. 681 00:31:36,415 --> 00:31:38,026 ‫نورگیرش هم خوبه و محیط سرزنده‌ایه. 682 00:31:38,069 --> 00:31:40,593 ‫دارن کنار دفتر دون که پشت همین دیواره... 683 00:31:40,637 --> 00:31:42,552 ‫جشن می‌گیرن ‫و این دو واقعه... 684 00:31:42,595 --> 00:31:44,597 ‫با هم در تضادن. 685 00:31:44,641 --> 00:31:46,904 ‫خوشت اومده. 686 00:31:46,948 --> 00:31:47,992 ‫خوشم اومده. 687 00:31:48,036 --> 00:31:50,734 ‫- قراردادش رو ببندیم. ‫- ردیفه. 688 00:31:50,777 --> 00:31:51,909 ‫آها، تا یادم نرفته بپرسم... 689 00:31:51,953 --> 00:31:53,215 ‫که کلمه »مافیا» چند بار... 690 00:31:53,258 --> 00:31:54,825 ‫تو فیلم‌نامه تکرار می‌شه؟ 691 00:31:54,868 --> 00:31:57,436 ‫وای. ‫گمون کنم یه بار بیشتر تکرار نشه. 692 00:31:57,480 --> 00:31:58,481 ‫اِم، آره. 693 00:31:58,524 --> 00:32:00,178 ‫ولتز که تهیه‌کننده است، یه بار... 694 00:32:00,222 --> 00:32:02,006 ‫به تام هاگن که مشاور رئیسه، ‫چنین کلمه‌ای رو می‌گه. 695 00:32:02,050 --> 00:32:03,486 ‫می‌گه: «ببین چی می‌گم...» 696 00:32:03,529 --> 00:32:05,096 ‫«آشغال عوضی چرب‌زبون.» 697 00:32:05,140 --> 00:32:06,315 ‫«نمی‌دونم رئیست کجاست، ‫ولی رک و پوست‌کنده...» 698 00:32:06,358 --> 00:32:08,056 ‫«به خودت و خودش می‌گم...» 699 00:32:08,099 --> 00:32:10,145 ‫«امکان نداره جانی فانتین ‫تو فیلم حضور پیدا کنه.» 700 00:32:10,188 --> 00:32:13,452 ‫«هرچقدر هم که اعضای ‫مافیای ایتالیایی رو سراغم بفرستین،» 701 00:32:13,496 --> 00:32:14,932 ‫«باز هم حضور پیدا نمی‌کنه.» ‫دیالوگ قشنگیه. 702 00:32:14,976 --> 00:32:16,978 ‫خیلی‌خب، حذفش کن. ‫خود کلمه‌اش رو حذف کن. 703 00:32:17,021 --> 00:32:19,328 ‫بهم اعتماد کن. خیلی مهمه. 704 00:32:19,371 --> 00:32:20,242 ‫ردیفه. 705 00:32:20,285 --> 00:32:21,199 ‫راستی، همین اطراف... 706 00:32:21,243 --> 00:32:22,809 ‫رستوران ایتالیایی خوبی به نام... 707 00:32:22,853 --> 00:32:24,855 ‫«لوئیجی» هست. ‫می‌خوای بریم؟ 708 00:32:24,898 --> 00:32:26,813 ‫خیلی دوست دارم بیام، ‫ولی باید یکی از دوستانم رو ببینم. 709 00:32:26,857 --> 00:32:28,032 ‫خیلی‌خب، هرطور راحتی. 710 00:32:28,076 --> 00:32:30,034 ‫چهارده سالشه. 711 00:32:30,078 --> 00:32:32,689 ‫- [نیویورک، رستوران «کوپاکابانا»] ‫- یادته اون سن چه حسی داشتی؟ 712 00:32:32,732 --> 00:32:34,386 ‫نمی‌تونم از مستراح بکشونمش بیرون. 713 00:32:34,430 --> 00:32:36,345 ‫خیال می‌کنه خبر ندارم ‫اون تو چیکار می‌کنه. 714 00:32:38,260 --> 00:32:40,436 ‫- خودت بچه نداری؟ ‫- نه. 715 00:32:40,479 --> 00:32:42,525 ‫گاهی اوقات حس می‌کنم ‫این فیلم عین بچه‌ام می‌مونه. 716 00:32:42,568 --> 00:32:44,048 ‫آها، خب، ببین، 717 00:32:44,092 --> 00:32:45,702 ‫الان همه می‌بینن ‫پیش من نشستی، 718 00:32:45,745 --> 00:32:47,008 ‫پس بچه‌ات ساخته می‌شه. 719 00:32:47,051 --> 00:32:48,183 ‫- بفرمایین جناب. ‫- ممنون رفیق. ممنون. 720 00:32:48,226 --> 00:32:49,749 ‫بگیر بشین. 721 00:32:51,838 --> 00:32:53,536 ‫شر رو دیدی؟ ‫شر همون‌جا وایستاده. داشته باش. 722 00:32:53,579 --> 00:32:54,667 ‫- عه، آره. ‫- آره. 723 00:32:54,711 --> 00:32:56,278 ‫با اون مترسک ازدواج کرده. 724 00:32:56,321 --> 00:32:58,323 ‫آخه واسه چی با اون زندگی می‌کنه؟ 725 00:32:58,367 --> 00:33:00,847 ‫چندین میلیون دلار پول به جیب می‌زنن دیگه. 726 00:33:00,891 --> 00:33:02,719 ‫کارم رو اشتباه انتخاب کردم. 727 00:33:02,762 --> 00:33:04,764 ‫همچنین. 728 00:33:10,640 --> 00:33:11,771 ‫- ببین جو. ‫- چیه؟ 729 00:33:11,815 --> 00:33:12,772 ‫اون بابا رو می‌شناسی؟ 730 00:33:16,994 --> 00:33:19,127 ‫کی رو می‌گی؟ ‫بیاجیِ نماینده کنگره رو می‌گی؟ 731 00:33:19,170 --> 00:33:21,085 ‫- آره. ‫- باهاش جلسه داشتم. 732 00:33:21,129 --> 00:33:22,608 ‫خیلی بی‌شعوره. 733 00:33:22,652 --> 00:33:24,436 ‫نمی‌خواد نگران طرف باشی. 734 00:33:24,480 --> 00:33:26,699 ‫بهت که گفتم، ‫الان دیگه کنار خودم نشستی. 735 00:33:26,743 --> 00:33:28,266 ‫دوستان من دوست تو محسوب می‌شن، 736 00:33:28,310 --> 00:33:31,313 ‫دشمنان تو هم دشمن من محسوب می‌شن. 737 00:33:31,356 --> 00:33:32,923 ‫هر چی بیشتر به کارم ادامه می‌دم، ‫بیشتر می‌فهمم... 738 00:33:32,966 --> 00:33:34,751 ‫که واقعا چقدر دشمن دارم. 739 00:33:34,794 --> 00:33:35,795 ‫آره. 740 00:33:35,839 --> 00:33:38,276 ‫کارمون همین شکلیه دیگه. 741 00:33:38,320 --> 00:33:42,280 ‫باید حواست باشه ‫که بفهمی کی می‌خوان حمله کنن. 742 00:33:42,324 --> 00:33:45,370 ‫دشمنان تو چطوری حمله می‌کنن آل؟ 743 00:33:45,414 --> 00:33:49,070 ‫هر روز غافلگیرم می‌کنن. 744 00:33:49,113 --> 00:33:51,855 ‫چه بدونم. ‫لابد... 745 00:33:51,898 --> 00:33:54,118 ‫من به روش خودم پیش می‌رم ‫و از همین بابت مضطرب می‌شن. 746 00:33:54,162 --> 00:33:56,164 ‫فرصت پیروی از اصول مسخره شرکتی... 747 00:33:56,207 --> 00:33:57,513 ‫یا قوانین کوفتیشون رو ندارم. 748 00:33:57,556 --> 00:34:00,168 ‫اگه ببینم کاری بهم محول شده، ‫انجامش می‌دم. 749 00:34:00,211 --> 00:34:02,344 ‫- روش دیگه‌ای بلد نیستم. ‫- وای! 750 00:34:02,387 --> 00:34:04,694 ‫خیلی درکت می‌کنم رفیق. 751 00:34:04,737 --> 00:34:07,523 ‫ببین، ببین، قدیمی‌ها آمادگی ‫کارهای نوین رو ندارن. 752 00:34:07,566 --> 00:34:09,264 ‫کارهاشون رو به روش خودشون ‫پیش می‌برن... 753 00:34:09,307 --> 00:34:11,179 ‫و از اشخاص آینده‌نگر خوششون نمیاد. 754 00:34:11,222 --> 00:34:13,485 ‫جریان اتحادیه هم همینه. ‫اون هم حکم بچه‌ام رو داره. 755 00:34:13,529 --> 00:34:15,574 ‫باید نصف فرصتم رو ‫به جای دست به کار شدن، 756 00:34:15,618 --> 00:34:17,620 ‫صرف توضیح کارهام بکنم. 757 00:34:17,663 --> 00:34:19,317 ‫تونی! 758 00:34:19,361 --> 00:34:21,493 ‫هرچی رفیقم خواست براش بیار. 759 00:34:21,537 --> 00:34:23,365 ‫- آب گازدار می‌خورم. ‫- آب گازدار؟ 760 00:34:23,408 --> 00:34:25,802 ‫آل، اینجا رستوران «کوپا»ئه‌ها. ‫مشروب بخور. 761 00:34:25,845 --> 00:34:27,673 ‫خیلی دوست دارم بخورم، ‫ولی نمی‌شه. 762 00:34:27,717 --> 00:34:29,501 ‫باید سر صبح با هواپیما برگردم لس آنجلس... 763 00:34:29,545 --> 00:34:31,416 ‫که اطمینان حاصل کنم نویسنده‌هامون ‫به حرف‌هامون عمل کنن. 764 00:34:31,460 --> 00:34:32,983 ‫از همین حرف‌ها خوشم میاد. 765 00:34:33,026 --> 00:34:34,941 ‫واسه رفیق، جناب رودی، ویسکی اسکاچ بیارین. 766 00:34:34,985 --> 00:34:36,639 ‫چشم جناب. 767 00:34:38,554 --> 00:34:40,947 ‫جو، راستش... 768 00:34:40,991 --> 00:34:42,819 ‫تو خیلی بهم لطف کردی. 769 00:34:42,862 --> 00:34:45,735 ‫امیدوارم بتونم وقتی اومدی لس آنجلس، ‫لطفت رو جبران کنم. 770 00:34:45,778 --> 00:34:47,780 ‫آها، خب، من که هرگز نمیام اونجا، 771 00:34:47,824 --> 00:34:49,217 ‫ولی ممنونم آل. 772 00:34:49,260 --> 00:34:51,349 ‫- از لس آنجلس خوشت نمیاد؟ ‫- نه، گور بابای لس آنجلس. 773 00:34:51,393 --> 00:34:52,655 ‫یه کوچولو که تکونتون بدن، 774 00:34:52,698 --> 00:34:54,439 ‫کل ایالتتون تو اقیانوس غرق می‌شه. 775 00:35:00,315 --> 00:35:02,752 ‫سلام اوانز، کدوم گوری بودی؟ 776 00:35:02,795 --> 00:35:05,015 ‫خیلی شرمنده‌ام که جواب ‫تماس‌هات رو ندادم چارلی. 777 00:35:05,058 --> 00:35:06,408 ‫دستم به شدت بند... 778 00:35:06,451 --> 00:35:08,366 ‫غذا دادن به بچه‌هامون بود. 779 00:35:08,410 --> 00:35:10,586 ‫آها، اگه بچه می‌خواستم ‫که با یه سوپرمدل سکس می‌کردم. 780 00:35:14,372 --> 00:35:16,331 ‫داری اخراجم می‌کنی چارلی؟ 781 00:35:16,374 --> 00:35:18,681 ‫چی؟ ‫واسه چی باید چنین کاری بکنم؟ 782 00:35:18,724 --> 00:35:20,117 ‫تیتر اخبار مجله «ورایتی» رو خوندم، 783 00:35:20,161 --> 00:35:21,336 ‫- ببینم چی می‌گم... ‫- این‌قدر بدگمان نباش اوانز. 784 00:35:21,379 --> 00:35:22,728 ‫اخراجت نمی‌کنم. 785 00:35:22,772 --> 00:35:24,817 ‫تا وقتی من صاحب اینجا باشم، ‫برات مشکلی پیش نمیاد. 786 00:35:24,861 --> 00:35:27,733 ‫واسه همین سعی داشتم ‫باهات تماس بگیرم. 787 00:35:27,777 --> 00:35:29,300 ‫مشکلات مهم‌تری پیش اومده. 788 00:35:29,344 --> 00:35:31,215 ‫«پارامونت» به مشکل خورده ‫و هیئت مدیره ناراضی هستن. 789 00:35:31,259 --> 00:35:33,652 ‫«داستان عشق» تو گیشه‌ها می‌ترکونه، 790 00:35:33,696 --> 00:35:35,741 ‫بعدش هم که درجا ‫«پدرخوانده» رو اکران می‌کنیم. 791 00:35:35,785 --> 00:35:38,657 ‫اگه فروش نرن، ‫خودم استعفا می‌دم. 792 00:35:38,701 --> 00:35:40,311 ‫داری ازم فرصت می‌خوای، 793 00:35:40,355 --> 00:35:42,487 ‫ولی پول این حرف‌ها سرش نمی‌شه اوانز. 794 00:35:42,531 --> 00:35:44,228 ‫هیئت مدیره‌مون فقط به فکر... 795 00:35:44,272 --> 00:35:45,664 ‫گزارشات فصلیه. 796 00:35:45,708 --> 00:35:49,668 ‫از من بشنو، این فیلم‌ها ‫صد در صد فروش می‌رن. 797 00:35:51,235 --> 00:35:52,323 ‫چارلی؟ 798 00:35:55,631 --> 00:35:57,763 ‫تو خانواده خودش بیگانه است. 799 00:35:57,807 --> 00:36:01,114 ‫به نظرم مایکل دنبال ‫دارایی بیشتریه، موافق نیستی؟ 800 00:36:01,158 --> 00:36:04,248 ‫اِم... داغون شده. 801 00:36:04,292 --> 00:36:05,380 ‫می‌گه نمی‌خواد تو کسب و کار خانوادگیشون... 802 00:36:05,423 --> 00:36:07,164 ‫- نقشی داشته باشه، ‫- اوهوم. 803 00:36:07,208 --> 00:36:09,340 ‫ولی، اِم... 804 00:36:09,384 --> 00:36:14,563 ‫به نظرم تا حدی دلش می‌خواد ‫نقش داشته باشه. 805 00:36:14,606 --> 00:36:15,999 ‫هوم. 806 00:36:16,042 --> 00:36:18,915 ‫خب، دنبال چیه؟ ‫دنبال قدرته؟ 807 00:36:18,958 --> 00:36:22,005 ‫خب، اِم، طمع قدرت... 808 00:36:22,048 --> 00:36:24,616 ‫قطعا گاهی هوس‌افزاست، 809 00:36:24,660 --> 00:36:27,228 ‫ولی به نظرم دنبال چیزهای بیشتریه. 810 00:36:27,271 --> 00:36:29,578 ‫از اون‌جایی که داره... 811 00:36:29,621 --> 00:36:32,450 ‫از خانواده‌اش جدا می‌شه، ‫آدم شجاعیه، خب؟ 812 00:36:32,494 --> 00:36:33,930 ‫ولی، اِم... 813 00:36:33,973 --> 00:36:36,672 ‫همچنان چیزی از خانواده‌اش ‫براش مهم‌تر نیست. 814 00:36:36,715 --> 00:36:39,109 ‫خب، به نظرت نقش کی ‫تو این جریانات چیه؟ 815 00:36:39,152 --> 00:36:41,764 ‫خب، مایکل عاشق کِیه، 816 00:36:41,807 --> 00:36:44,245 ‫ولی احتمالا عشقش تا حدی از روی... 817 00:36:44,288 --> 00:36:46,334 ‫سرکشیش در قبال کار خانواده‌اشه، متوجهین؟ 818 00:36:46,377 --> 00:36:48,814 ‫کس اصلا ایتالیایی نیست، 819 00:36:48,858 --> 00:36:50,860 ‫اینه که دلیل دیگه‌ای ‫بر مستقل بودنشه. 820 00:36:54,646 --> 00:36:56,213 ‫خوبه. 821 00:36:56,257 --> 00:36:57,954 ‫خیلی خوبه آل. 822 00:36:57,997 --> 00:36:59,303 ‫ازش فیلم بگیرین. 823 00:36:59,347 --> 00:37:02,393 ‫ازش فیلم بگیرین! 824 00:37:02,437 --> 00:37:04,613 ‫خیلی‌خب، دو سکانس رو ‫فیلم‌برداری می‌کنیم، خب؟ 825 00:37:04,656 --> 00:37:06,310 ‫- ولی بعدش... ‫- خیلی‌خب. 826 00:37:06,354 --> 00:37:07,355 ‫وقتی اومدم نیویورک، باز هم... 827 00:37:07,398 --> 00:37:08,312 ‫با هم صحبت می‌کنیم خب؟ 828 00:37:08,356 --> 00:37:09,444 ‫خوشحال می‌شم. 829 00:37:26,199 --> 00:37:27,723 ‫به خونه خوش اومدی عزیز دلم. 830 00:37:29,768 --> 00:37:31,596 ‫گمون کنم عشقم به تو... 831 00:37:31,640 --> 00:37:34,033 ‫دیگه به بیشترین حد خودش رسیده باشه. 832 00:37:34,077 --> 00:37:35,687 ‫چرت نگو. 833 00:37:35,731 --> 00:37:39,125 ‫وایستا تا جوجه‌ام رو بچشی. 834 00:37:39,325 --> 00:37:43,000 ‫«صحبت به زبان فرانسوی» 835 00:37:49,092 --> 00:37:50,398 ‫اصلا یعنی چی؟ 836 00:37:50,441 --> 00:37:51,964 ‫یعنی «وقتی جوجه‌ها دندون دربیارن». 837 00:37:54,184 --> 00:37:55,533 ‫نه بابا، واسه چی می‌خندی؟ 838 00:37:55,577 --> 00:37:58,667 ‫تو فرانسه ضرب‌المثل رایجیه. 839 00:37:58,710 --> 00:38:01,931 ‫به نظرت «وقت گل نی» منطقی‌تره؟ 840 00:38:01,974 --> 00:38:04,194 ‫نمی‌دونم چرا به نظرم ‫این‌قدر بامزه اومد. 841 00:38:04,237 --> 00:38:05,413 ‫خب، خوشحالم که خوش و خرمی، 842 00:38:05,456 --> 00:38:09,068 ‫آخه می‌خوام بهت پیشنهادی بدم. 843 00:38:09,112 --> 00:38:10,548 ‫پیشنهاد کاریه. 844 00:38:10,592 --> 00:38:12,071 ‫ای وای. 845 00:38:12,115 --> 00:38:13,769 ‫وکیلم رو خبر نکنم؟ 846 00:38:13,812 --> 00:38:16,206 ‫شوخی کردم عزیز دلم. 847 00:38:16,249 --> 00:38:20,123 ‫شوخی کردم. ‫چیه؟ 848 00:38:20,166 --> 00:38:22,125 ‫وای نه. 849 00:38:22,168 --> 00:38:23,822 ‫سو منگرز رو می‌شناسی؟ 850 00:38:23,866 --> 00:38:25,215 ‫آره، معلومه. 851 00:38:25,258 --> 00:38:27,522 ‫آدم سرسختیه. ‫ولی افراد خفنی باهاش همکاری می‌کنن. 852 00:38:27,565 --> 00:38:30,351 ‫خب، یکی از فیلم‌نامه‌های ‫نیک آبری که تحت نظر تو بوده... 853 00:38:30,394 --> 00:38:33,484 ‫نظرش رو جلب کرده. 854 00:38:33,528 --> 00:38:35,356 ‫از کجا از فیلم‌نامه نیک آبری خبردار شده؟ 855 00:38:35,399 --> 00:38:37,401 ‫آخه من رو موضع مطالعه‌اش دیده بود. 856 00:38:37,445 --> 00:38:39,272 ‫در واقع داشتم با اشتیاق زیادی می‌خوندمش. 857 00:38:39,316 --> 00:38:41,449 ‫منظورم اینه که خودت فیلم‌نامه... 858 00:38:41,492 --> 00:38:42,928 ‫نیک آبری رو از کجا گیر آوردی؟ 859 00:38:42,972 --> 00:38:44,582 ‫خب، چند روز پیش ‫رفته بودم ماشینت رو بیارم... 860 00:38:44,626 --> 00:38:46,105 ‫که دیدم اون گوشه افتاده. 861 00:38:46,149 --> 00:38:50,196 ‫حتما باید فیلم بعدیت رو ‫از روی این بسازی. 862 00:38:50,240 --> 00:38:52,547 ‫عزیز دلم، کل زندگیم رو فعلا ‫وقف «پدرخوانده» کردم. 863 00:38:52,590 --> 00:38:53,809 ‫حتی نمی‌تونم به فکر چیز... 864 00:38:53,852 --> 00:38:55,985 ‫نه، خودم می‌دونم. ‫منظورم این نبود. 865 00:38:56,028 --> 00:38:57,639 ‫بذار حرفم تموم بشه، خب؟ 866 00:38:59,467 --> 00:39:01,817 ‫من تهیه‌کننده سینما نیستم، ‫ولی اهل کسب و کارم. 867 00:39:01,860 --> 00:39:04,341 ‫این فیلم‌نامه‌ها هم ‫که می‌فرستن دفترت... 868 00:39:04,385 --> 00:39:06,474 ‫و رو همدیگه تل‌انبار می‌شن، 869 00:39:06,517 --> 00:39:08,519 ‫ضرر مالیه دیگه. 870 00:39:08,563 --> 00:39:11,348 ‫ضمنا، می‌دونم خودت ‫فرصتش رو نداری، 871 00:39:11,392 --> 00:39:14,438 ‫ولی من که دارم، ‫پس بذار کمکت کنم. 872 00:39:14,482 --> 00:39:15,613 ‫پس شاتوئه چی می‌شه؟ 873 00:39:15,657 --> 00:39:18,399 ‫از پس بیش از یه کار هم برمیام. 874 00:39:20,270 --> 00:39:22,620 ‫عزیز دلم، تهیه‌کنندگی ‫کار تمام‌وقت محسوب می‌شه. 875 00:39:22,664 --> 00:39:23,882 ‫دائم با بی‌نظمی طرف می‌شی. 876 00:39:23,926 --> 00:39:26,145 ‫من از بدو تولدم شاهد بی‌نظمی بودم. ‫از بی‌نظمی نمی‌ترسم. 877 00:39:26,189 --> 00:39:27,843 ‫خیلی هم باهاش آشنام. 878 00:39:32,587 --> 00:39:36,068 ‫با همدیگه از پسش برمیایم. 879 00:39:41,422 --> 00:39:42,727 ‫خیلی‌خب. 880 00:39:44,381 --> 00:39:46,688 ‫خیلی‌خب؟ 881 00:39:46,731 --> 00:39:49,255 ‫اگه می‌خوای چنین کاری بکنی، ‫بریم تو کارش. 882 00:39:51,344 --> 00:39:53,477 ‫ایول! ایول! ایول! 883 00:39:53,521 --> 00:39:56,437 ‫ایول عزیز دلم! ایول! 884 00:40:03,618 --> 00:40:05,489 ‫صبح به خیر. 885 00:40:05,533 --> 00:40:08,623 ‫خب... ‫صبح به خیر فرانسواز. 886 00:40:08,666 --> 00:40:10,059 ‫صبح به خیر بتی. 887 00:40:10,102 --> 00:40:12,365 ‫از اون‌جایی که تو جلسه داری، 888 00:40:12,409 --> 00:40:14,367 ‫من تو دفترت مشغول می‌شم، خب؟ 889 00:40:14,411 --> 00:40:15,847 ‫- هوم؟ ‫- باشه. 890 00:40:20,591 --> 00:40:22,506 ‫پیداش کردم. 891 00:40:22,550 --> 00:40:24,029 ‫چقدر کم‌پیدایی. 892 00:40:24,073 --> 00:40:25,683 ‫شانس آوردی که می‌خواستم قدمی بزنم. 893 00:40:25,727 --> 00:40:27,076 ‫همین الان داشتم می‌اومدم دفترت. 894 00:40:27,119 --> 00:40:29,600 ‫- امیدوارم فیلم‌نامه همراهت بوده باشه. ‫- فرانسیس و پوزو... 895 00:40:29,644 --> 00:40:31,602 ‫دارن نسخه نهاییش رو آماده می‌کنن. 896 00:40:31,646 --> 00:40:33,909 ‫خب، بهشون بگو این‌قدر باهاش ور نرن، خب؟ 897 00:40:33,952 --> 00:40:35,998 ‫ای خدا، اگه بخوایم ‫واسه فیلممون... 898 00:40:36,041 --> 00:40:37,347 ‫بازیگر درست و حسابی پیدا کنیم، 899 00:40:37,390 --> 00:40:38,609 ‫باید بهشون فیلم‌نامه بدم که بخوننش. 900 00:40:38,653 --> 00:40:40,089 ‫آخه اسم فیلم «پدرخوانده» است. 901 00:40:40,132 --> 00:40:42,439 ‫پیدا کردن بازیگر دون ‫بدون فیلم‌نامه کار دشواریه. 902 00:40:42,483 --> 00:40:44,485 ‫- سلام باب. ‫- سلام خوشگله. 903 00:40:44,528 --> 00:40:46,051 ‫عذر می‌خوام، نمی‌دونستم تو هم اینجایی. 904 00:40:46,095 --> 00:40:47,444 ‫آره. 905 00:40:47,488 --> 00:40:48,837 ‫گمون کنم راه‌حل احتمالی... 906 00:40:48,880 --> 00:40:51,013 ‫مشکل «پدرخوانده‌»تون رو حل کردم. 907 00:40:51,056 --> 00:40:52,188 ‫واقعا؟ 908 00:40:52,231 --> 00:40:53,972 ‫خب، راه‌حل مناسب که خیلی خوبه. 909 00:40:54,016 --> 00:40:55,147 ‫بگو ببینیم. 910 00:40:55,191 --> 00:40:56,235 ‫سیناترا. 911 00:40:58,586 --> 00:40:59,891 ‫اگه قانعش کنین نقش دون رو بازی کنه، 912 00:40:59,935 --> 00:41:02,764 ‫کل مشکلاتتون حل می‌شه. 913 00:41:02,807 --> 00:41:04,853 ‫آره، خیلی جالبه. 914 00:41:04,896 --> 00:41:06,681 ‫آره. شاید بهتر باشه رودی رو اخراج کنم... 915 00:41:06,724 --> 00:41:08,030 ‫و دفترش رو به خودت بدم. 916 00:41:11,076 --> 00:41:12,687 ‫اشکالی نداره یه مدتی ‫با خودم ببرمش؟ 917 00:41:12,730 --> 00:41:14,819 ‫چرا که نه؟ ‫خوش بگذره بچه‌ها. 918 00:41:16,212 --> 00:41:18,127 ‫بریم قدم بزنیم و صحبت کنیم رودی. 919 00:41:22,827 --> 00:41:24,699 ‫بعدش هم نسخه‌ای از برنامه ‫فیلم‌برداری نیویورکمون ارسال کردم. 920 00:41:24,742 --> 00:41:25,874 ‫با اداره فیلم‌سازی قراری بستم... 921 00:41:25,917 --> 00:41:27,005 ‫که خیلی به کارمون میاد. 922 00:41:27,049 --> 00:41:28,572 ‫باشه، فهمیدم. ‫خیلی خوبه. 923 00:41:28,616 --> 00:41:29,921 ‫ولی تا بودجه مشخص نشه... 924 00:41:29,965 --> 00:41:32,489 ‫و یه چیز دیگه که تقریبا ‫صد و بیست صفحه است... 925 00:41:32,533 --> 00:41:34,143 ‫و کاغذیه به دستم نرسه، ‫نمی‌تونم ساختش رو تأیید کنم. 926 00:41:34,186 --> 00:41:35,971 ‫- فیلم‌نامه رو می‌گی. ‫- عه، پس اسمش به گوشت خورده. 927 00:41:36,014 --> 00:41:37,538 ‫- خدای بزرگ رو شکر. ‫- ببین، ببین. 928 00:41:37,581 --> 00:41:40,541 ‫به دستت می‌رسونمش، خب؟ ‫قول می‌دم. 929 00:41:40,584 --> 00:41:42,368 ‫حرفم تموم نشده رودی. ‫حرفم تموم نشده. 930 00:41:43,935 --> 00:41:47,286 ‫نقش دون رو به فرانک سیناترا بدیم؟ 931 00:41:47,330 --> 00:41:49,941 ‫دیگه به هیچ وجه نذار... 932 00:41:49,985 --> 00:41:52,204 ‫عشقت چنین پیشنهاد احمقانه‌ای بهم بده، 933 00:41:52,248 --> 00:41:53,771 ‫وگرنه به خدا قسم می‌خورم... 934 00:41:53,815 --> 00:41:55,817 ‫تهیه‌کننده‌ای پیدا می‌کنم... 935 00:41:55,860 --> 00:42:00,604 ‫که بدونه نباید مسائل کاری ‫و خانوادگیش رو با هم قاطی کنه. 936 00:42:00,648 --> 00:42:02,867 ‫دیگه می‌تونی بزنی به چاک. 937 00:42:11,850 --> 00:42:13,703 ‫[قراره همیشه همین شکلی باشه؟] 938 00:42:13,704 --> 00:42:15,010 ‫خب، چی شد؟ 939 00:42:15,053 --> 00:42:17,969 ‫اوانز از پیشنهاد نقش دادن ‫به سیناترا خوشش اومد؟ 940 00:42:18,013 --> 00:42:19,492 ‫- ای خدا. ‫- گفت... 941 00:42:19,536 --> 00:42:21,538 ‫پیدات کردم. 942 00:42:21,582 --> 00:42:23,061 ‫حراست مجبورم کرد تو کانادا پارک کنم. 943 00:42:23,105 --> 00:42:25,368 ‫بعدا باید از اینجا تا ماشینم تاکسی بگیرم. 944 00:42:25,411 --> 00:42:27,022 ‫- خودم ردیفش می‌کنم. ‫- سلام. 945 00:42:27,065 --> 00:42:28,240 ‫سلام. 946 00:42:28,284 --> 00:42:29,590 ‫ایشون فرانسیس هستن، ‫ایشون هم فرانسواز هستن. 947 00:42:29,633 --> 00:42:31,983 ‫- بازیگرین؟ ‫- نه. 948 00:42:32,027 --> 00:42:33,376 ‫خیلی‌خب. 949 00:42:33,419 --> 00:42:34,551 ‫بچه هنوز به دنیا نیومده؟ 950 00:42:34,595 --> 00:42:35,857 ‫بچه. 951 00:42:35,900 --> 00:42:37,989 ‫حس می‌کنم زایمان کردم. 952 00:42:38,033 --> 00:42:39,512 ‫بفرما. 953 00:42:39,556 --> 00:42:41,819 ‫- ظاهرا دوقلو بودن. ‫- یه لطفی در حقم بکن. 954 00:42:41,863 --> 00:42:43,995 ‫اول فیلم‌نامه‌ای ‫که جفتمون کلی براش... 955 00:42:44,039 --> 00:42:46,519 ‫زحمت کشیدیم رو بخون، ‫بعدش نظر بده. 956 00:42:46,563 --> 00:42:47,477 ‫بذار بخونمش. 957 00:42:47,520 --> 00:42:50,436 ‫عه! باید بازیگر جور کنین. 958 00:42:50,480 --> 00:42:52,874 ‫اینه که کپیش می‌کنم. 959 00:42:52,917 --> 00:42:55,616 ‫رودی، کسی جز خودت نخونه. 960 00:42:55,659 --> 00:42:57,443 ‫- خودم می‌دونم. ‫- خیلی‌خب. 961 00:42:57,487 --> 00:42:59,837 ‫- خداحافظ فرانسواز. ‫- خداحافظ فرانسیس. 962 00:43:02,753 --> 00:43:05,669 ‫عه، کل بچه‌ها هستن. خوبه. 963 00:43:05,713 --> 00:43:08,498 ‫سلام آندریا. جریان از چه قراره؟ 964 00:43:08,541 --> 00:43:09,673 ‫بازیگر خاصی رو واسه مایکل... 965 00:43:09,717 --> 00:43:11,588 ‫در نظر گرفتیم که می‌خواستیم ‫بهت نشونش بدیم. 966 00:43:11,632 --> 00:43:14,809 ‫خیلی‌خب. خوبه. 967 00:43:22,817 --> 00:43:24,732 ‫داغون شده. 968 00:43:24,775 --> 00:43:26,211 ‫می‌گه نمی‌خواد تو کسب و کار خانوادگیشون... 969 00:43:26,255 --> 00:43:27,865 ‫- نقشی داشته باشه، ‫- بس کنین. بس کنین. بس کنین! 970 00:43:27,909 --> 00:43:29,867 ‫بابا، تماشا کن دیگه. ‫پاچینو خیلی وارده. 971 00:43:29,911 --> 00:43:31,956 ‫قطعش کنین! ‫ببین چی می‌گم. 972 00:43:32,000 --> 00:43:34,393 ‫اصلا چنین نقشی رو ‫به اون عنتر خان نمی‌دیم. 973 00:43:34,437 --> 00:43:36,787 ‫تازه شروع شده‌ها. ‫بازیگر خیلی خوبیه! 974 00:43:36,831 --> 00:43:38,528 ‫جناب کارگردان، بذار با حرکت دست نشونت بدم. 975 00:43:38,571 --> 00:43:40,051 ‫چنین نقشی رو بهش نمی‌دیم. 976 00:43:40,095 --> 00:43:42,488 ‫یه سری ستاره سینما برام بیارین. 977 00:43:42,532 --> 00:43:45,056 ‫ردفورد، اونیل یا جیمی کان رو بیارین. 978 00:43:45,100 --> 00:43:48,625 ‫یعنی کسی جز من نمی‌فهمه ‫این فیلم باید پرفروش بشه؟ 979 00:43:48,669 --> 00:43:50,845 ‫راستی، راستی، تا یادم نرفته بگم: 980 00:43:50,888 --> 00:43:52,803 ‫رودی، شاید بتونی برام توضیح بدی... 981 00:43:52,847 --> 00:43:56,720 ‫که چرا آل پاچینو فیلم‌نامه رو خونده، ‫ولی من نخوندم! 982 00:44:04,336 --> 00:44:06,861 ‫جیمی کان می‌تونه جالب باشه. 983 00:44:06,904 --> 00:44:09,559 ‫خیلی‌خب. 984 00:44:17,393 --> 00:44:19,612 ‫سعیمون رو کردیم دیگه. ‫شرمنده‌ام. 985 00:44:19,656 --> 00:44:23,007 ‫اصلا واسه چی اومدم اینجا؟ 986 00:44:23,051 --> 00:44:24,792 ‫اگه... ‫اگه نمی‌ذارن کاری رو که بابتش... 987 00:44:24,835 --> 00:44:26,663 ‫بهم پول می‌دن انجام بدم، 988 00:44:26,707 --> 00:44:29,231 ‫واسه چی اومدم اینجا؟ 989 00:44:45,813 --> 00:44:49,164 ‫خب، چطوره؟ 990 00:44:52,384 --> 00:44:55,083 ‫آل؟ 991 00:44:55,126 --> 00:44:57,563 ‫شرمنده عزیز دلم، چیزی گفتی؟ 992 00:44:57,607 --> 00:44:59,783 ‫می‌گم فیلم‌نامه‌اش خوبه؟ 993 00:45:01,219 --> 00:45:02,917 ‫خارق‌العاده است. 994 00:45:02,960 --> 00:45:05,702 ‫می‌شه بخونمش؟ 995 00:45:05,746 --> 00:45:07,399 ‫من که خوندمش، بخونش. 996 00:45:09,793 --> 00:45:12,883 ‫دفعه بعد چند نسخه دیگه ‫هم با خودت بیار خونه. 997 00:45:17,453 --> 00:45:19,368 ‫یه کم دیگه میام بالا. 998 00:45:40,041 --> 00:45:42,304 ‫سلام باب. چی شده؟ 999 00:45:42,347 --> 00:45:45,176 ‫صد و هفتاد صفحه؟ 1000 00:45:45,220 --> 00:45:48,223 ‫مگه دیوانه شدی؟ 1001 00:45:48,266 --> 00:45:49,920 ‫- از کجا آوردیش؟ ‫- وای، لطفا خفه شو. 1002 00:45:49,964 --> 00:45:51,182 ‫من از تک‌تک صفحاتی ‫که اونجا کپی می‌کنن، 1003 00:45:51,226 --> 00:45:52,836 ‫- خبر دارم. ‫- خودت خوندیش؟ 1004 00:45:52,880 --> 00:45:56,231 ‫- آخه من خوندمش و حرف نداره. ‫- لزومی نداره صد و هفتاد صفحه رو بخونم. 1005 00:45:56,274 --> 00:45:58,711 ‫بهت که گفته بودم ‫همکاری با پوزو فکر بدیه. 1006 00:45:58,755 --> 00:46:01,018 ‫اون آشغال عوضی اصلا ‫با تهیه‌کننده کنار نمیاد. 1007 00:46:01,062 --> 00:46:02,237 ‫باب، بیا تو. ‫گلویی تازه می‌کنیم. 1008 00:46:02,280 --> 00:46:03,368 ‫- صحبت می‌کنیم. ‫- گور بابات. 1009 00:46:03,412 --> 00:46:04,979 ‫برو بمیر آل. 1010 00:46:05,022 --> 00:46:06,067 ‫راستی، می‌دونی چه فکری به سرم زده؟ 1011 00:46:06,110 --> 00:46:07,459 ‫به نظرم... 1012 00:46:07,503 --> 00:46:09,113 ‫بهتره باز هم بری سریال ‫کمدی موقعیت بسازی. 1013 00:46:09,157 --> 00:46:10,419 ‫به نظرم باید چنین کاری بکنی. 1014 00:46:10,462 --> 00:46:11,376 ‫شبت به خیر بی‌شعور خان. 1015 00:46:14,336 --> 00:46:15,250 ‫شب تو هم به خیر. 1016 00:46:15,400 --> 00:46:18,100 ‫[نیویورک، هارلم] 1017 00:46:34,182 --> 00:46:38,186 ‫امان از دست جو گالوی روانی. 1018 00:46:38,229 --> 00:46:40,492 ‫تو کی آزاد شدی؟ 1019 00:46:40,536 --> 00:46:42,668 ‫آروم باشین. 1020 00:46:42,712 --> 00:46:44,583 ‫از دوستانمه. 1021 00:46:48,022 --> 00:46:49,806 ‫آزادی مشروطم امروز تصویب شد. 1022 00:46:49,850 --> 00:46:51,547 ‫می‌خواستم خدمتت برسم. 1023 00:46:51,590 --> 00:46:54,158 ‫خب، خب، خب، ‫پس اون شاهزاده گینه‌ای رو دور زدی... 1024 00:46:54,202 --> 00:46:56,857 ‫که بیای هارلم، ها؟ 1025 00:46:56,900 --> 00:46:58,771 ‫لابد واقعا رفتارت هم عین باطنت... 1026 00:46:58,815 --> 00:47:00,599 ‫جنون‌آمیزه دیگه. 1027 00:47:00,643 --> 00:47:02,775 ‫تو در حقم جفا نکردی. 1028 00:47:02,819 --> 00:47:04,255 ‫یادم نمی‌ره. 1029 00:47:04,299 --> 00:47:05,430 ‫گالو یه پا حیوانه. 1030 00:47:05,474 --> 00:47:08,259 ‫اعضای خانواده خودش رو ربوده بود. 1031 00:47:08,303 --> 00:47:10,609 ‫- کارش نابخشودنیه. ‫- حبسش رو کشید دیگه. 1032 00:47:10,653 --> 00:47:14,918 ‫اون آشغال روانی ‫تو واحدش شیر نگه می‌داشت. 1033 00:47:14,962 --> 00:47:17,268 ‫- چی نگه می‌داشت؟ ‫- شیر. 1034 00:47:17,312 --> 00:47:19,880 ‫از جنگل یه شیر آورده بود تو واحدش. 1035 00:47:19,923 --> 00:47:22,970 ‫راست می‌گه. 1036 00:47:23,013 --> 00:47:25,407 ‫کارلو، اگه اجازه هست، 1037 00:47:25,450 --> 00:47:28,105 ‫پیشنهادی دارم. 1038 00:47:28,149 --> 00:47:30,934 ‫پیشنهاد می‌کنم خانواده‌ام ‫کنترل جو گالو رو به دست بگیره. 1039 00:47:30,978 --> 00:47:32,414 ‫نمی‌ذاریم دست از پا خطا کنه... 1040 00:47:32,457 --> 00:47:35,808 ‫و اطمینان حاصل می‌کنیم ‫با احترام رفتار کنه. 1041 00:47:35,852 --> 00:47:37,375 ‫پل، منظورت اینه که... 1042 00:47:37,419 --> 00:47:40,639 ‫تضمین می‌کنی گالو ‫درست رفتار کنه؟ 1043 00:47:40,683 --> 00:47:41,684 ‫تضمین می‌کنم. 1044 00:47:41,727 --> 00:47:44,556 ‫عذر می‌خوام. ‫عذر می‌خوام. 1045 00:47:44,600 --> 00:47:48,691 ‫جو گالو از خاندان پروفاشیه. 1046 00:47:48,734 --> 00:47:51,955 ‫به خانواده خودم مربوطه. 1047 00:47:51,999 --> 00:47:54,436 ‫البته درسته که اعمالش ‫به آخرین جنگمون ختم شده بود، 1048 00:47:54,479 --> 00:47:56,525 ‫ولی من اون موقع ‫رهبر خاندان پروفاشی نبودم... 1049 00:47:56,568 --> 00:47:58,962 ‫و نمی‌تونم اعمال رهبر خاندانمون رو ‫طی اون دوران... 1050 00:47:59,006 --> 00:48:00,703 ‫دشوار توجیه کنم. 1051 00:48:00,746 --> 00:48:02,357 ‫خاندان من... 1052 00:48:02,400 --> 00:48:04,141 ‫طبق جواز همین هیئت... 1053 00:48:04,185 --> 00:48:06,361 ‫الان خاندان کولومبو محسوب می‌شه، 1054 00:48:06,404 --> 00:48:08,537 ‫من هم حق دارم مشکلات رو ‫طبق صلاحدید خودم حل کنم. 1055 00:48:08,580 --> 00:48:11,061 ‫جو. 1056 00:48:11,105 --> 00:48:13,934 ‫از حرفت ممنونیم. 1057 00:48:13,977 --> 00:48:16,240 ‫ولی اگه کارلو ‫طبق ذاتش عمل کنه... 1058 00:48:16,284 --> 00:48:17,894 ‫- و حمله‌ور بشه... ‫- کارلو، کارلو. 1059 00:48:17,938 --> 00:48:19,287 ‫رسیدگی می‌کنم. ‫بهت قول می‌دم. 1060 00:48:19,330 --> 00:48:20,897 ‫جو گالو مشکلی درست نمی‌کنه. 1061 00:48:20,941 --> 00:48:22,551 ‫به نظرم اگه به خانواده دیگه‌ای بسپاریمش، 1062 00:48:22,594 --> 00:48:24,074 ‫خیلی بهتره. ‫همین و بس. 1063 00:48:24,118 --> 00:48:27,251 ‫به نظرم چنین کاری اشتباهه. 1064 00:48:27,295 --> 00:48:28,600 ‫منظورت اینه ‫که هر بار مشکلی... 1065 00:48:28,644 --> 00:48:29,993 ‫داخلی برامون پیش اومد، 1066 00:48:30,037 --> 00:48:31,255 ‫هیئتمون باید جلسه تشکیل بده... 1067 00:48:31,299 --> 00:48:33,257 ‫و عین تیم‌های بیسبال ‫بازیکن معاوضه کنیم؟ 1068 00:48:33,301 --> 00:48:35,259 ‫در این راستا با جو موافقم. 1069 00:48:35,303 --> 00:48:37,479 ‫چنین مشکلی به خود ‫خاندان کولومبو مربوط می‌شه. 1070 00:48:37,522 --> 00:48:38,741 ‫ممنون تامی. 1071 00:48:42,266 --> 00:48:44,138 ‫قبوله. 1072 00:48:44,181 --> 00:48:46,618 ‫گالو عضو خاندان کولومبو می‌مونه. 1073 00:48:46,662 --> 00:48:47,619 ‫ممنون. 1074 00:48:47,663 --> 00:48:49,186 ‫ولی ببین جو... 1075 00:48:50,840 --> 00:48:52,189 ‫کاری نکن پشیمون بشیم، خب؟ 1076 00:48:52,233 --> 00:48:53,625 ‫نه. 1077 00:48:53,669 --> 00:48:54,975 ‫ممنون. ‫ممنون کارلو. 1078 00:48:55,018 --> 00:48:57,325 ‫خب، بریم سراغ فرودگاه‌ها. 1079 00:48:57,368 --> 00:48:59,718 ‫فرودگاه کندی که ردیفه. ‫لاگواردیا چطوره؟ 1080 00:49:03,157 --> 00:49:04,810 ‫خیلی قشنگه. 1081 00:49:04,854 --> 00:49:05,942 ‫اگه جرم و جنایت رو حذف کنیم، 1082 00:49:05,986 --> 00:49:07,030 ‫عین باقی خانواده‌های آمریکایی می‌مونن. 1083 00:49:07,074 --> 00:49:08,640 ‫موفق شدی. 1084 00:49:08,684 --> 00:49:10,903 ‫ولی باید یه سری جاهاش رو ‫به خاطر بودجه‌مون حذف کنیم، 1085 00:49:10,947 --> 00:49:12,383 ‫ولی واقعا خیلی خوبه. 1086 00:49:12,427 --> 00:49:14,995 ‫خب، بالاخره اتفاق بدی ‫که انتظارش رو داشتم رخ داد. 1087 00:49:15,038 --> 00:49:16,387 ‫فرانسیس، واقعا باید... 1088 00:49:16,431 --> 00:49:17,519 ‫کل وقایع سیسیل رو فیلم‌برداری کنیم؟ 1089 00:49:17,562 --> 00:49:18,694 ‫آره. 1090 00:49:18,737 --> 00:49:20,609 ‫واسه داستان مایکل خیلی مهمه. 1091 00:49:20,652 --> 00:49:22,524 ‫باید شاهد کاتالیزگر... 1092 00:49:22,567 --> 00:49:24,961 ‫تغییر شخصیت ‫و خبیث شدنش باشیم. 1093 00:49:25,005 --> 00:49:26,441 ‫خیلی‌خب. ‫موقع ناهار صحبت می‌کنیم. 1094 00:49:26,484 --> 00:49:28,878 ‫مهمون خودمی. 1095 00:49:28,921 --> 00:49:30,575 ‫بالاخره اومد. 1096 00:49:32,229 --> 00:49:34,536 ‫بیا تو ماریو. 1097 00:49:34,579 --> 00:49:38,148 ‫الان داشتم به فرانسیس می‌گفتم ‫چه فیلم‌نامه خوبی نوشته. 1098 00:49:38,975 --> 00:49:40,759 ‫سکته کردی؟ 1099 00:49:40,803 --> 00:49:41,934 ‫خوشحالم. 1100 00:49:41,978 --> 00:49:43,762 ‫می‌خواین بدونین چرا خوشحالم؟ 1101 00:49:43,806 --> 00:49:45,634 ‫آره. 1102 00:49:45,677 --> 00:49:47,070 ‫براندو جوابت رو داد. 1103 00:49:47,114 --> 00:49:48,376 ‫- می‌خواد بازی کنه. ‫- شوخیت گرفته؟ 1104 00:49:48,419 --> 00:49:51,553 ‫- می‌خواد نقش دون رو بازی کنه. ‫- وای خدایا. 1105 00:49:51,596 --> 00:49:53,250 ‫لابد باید به همین مناسبت ‫با ناهارمون مشروب بخوریم. 1106 00:49:53,294 --> 00:49:55,078 ‫«سلام ماریو جان. ‫کتابت رو خوندم.» 1107 00:49:55,122 --> 00:49:56,949 ‫- «همذات‌پنداری شدیدی با شخصیت...» ‫- خیلی بهت افتخار می‌کنم. 1108 00:49:56,993 --> 00:49:59,648 ‫- براندو اومد! ‫- چی؟ ایول! 1109 00:49:59,691 --> 00:50:01,171 ‫وای خدایا. 1110 00:50:01,215 --> 00:50:02,868 ‫وای! 1111 00:50:02,912 --> 00:50:04,348 ‫- براندو اومد. ‫- سلام. 1112 00:50:04,392 --> 00:50:05,741 ‫سلام. 1113 00:50:05,784 --> 00:50:07,525 ‫- سلام آل. ‫- سلام سو. 1114 00:50:07,569 --> 00:50:08,657 ‫- بریم؟ ‫- چرا که نه؟ 1115 00:50:16,882 --> 00:50:18,362 ‫با این کارش مشکلی نداری؟ 1116 00:50:18,406 --> 00:50:20,408 ‫نه. ‫نه بابا، اشکالی نداره. 1117 00:50:20,451 --> 00:50:22,627 ‫به نظرم جفتمون می‌دونیم ‫که اشکال داره. 1118 00:50:22,671 --> 00:50:24,368 ‫باید باهاش صحبت کنی. 1119 00:50:24,412 --> 00:50:25,761 ‫می‌خوام چی بگم؟ 1120 00:50:25,804 --> 00:50:27,110 ‫چه بدونم. 1121 00:50:27,154 --> 00:50:29,373 ‫فقط می‌دونم آدم نباید مسائل کاری ‫و خانوادگیش رو قاطی کنه. 1122 00:50:31,897 --> 00:50:34,683 ‫واقعا کاش ملت این‌قدر بهم نگن ‫چی رو با چی قاطی نکنم. 1123 00:50:34,726 --> 00:50:36,076 ‫که این‌طور. 1124 00:50:43,213 --> 00:50:44,954 ‫جیمی هنوز آزاد نشده؟ 1125 00:50:44,997 --> 00:50:47,870 ‫یه روز مونده به آزادی مشروطش ‫به یکی چاقو زد. 1126 00:50:47,913 --> 00:50:50,264 ‫همون‌جا موندگاره. 1127 00:50:50,307 --> 00:50:52,570 ‫لئونارد چی؟ ‫هنوز نیویورکه؟ 1128 00:50:52,614 --> 00:50:54,572 ‫مرده. 1129 00:50:55,878 --> 00:50:57,749 ‫پشم‌هام. 1130 00:50:57,793 --> 00:50:58,881 ‫کار کی بوده؟ 1131 00:50:58,924 --> 00:51:01,318 ‫کار کسی نبود. 1132 00:51:01,362 --> 00:51:03,364 ‫اولین شب آزادیش مست کرد، 1133 00:51:03,407 --> 00:51:05,714 ‫کف ایستگاه مترو از هوش رفت، 1134 00:51:05,757 --> 00:51:07,324 ‫افتاد رو خط‌آهن، 1135 00:51:07,368 --> 00:51:10,762 ‫متروی خط «دی» سرش رو قطع کرد. 1136 00:51:16,855 --> 00:51:19,554 ‫وای پسر. 1137 00:51:19,597 --> 00:51:21,773 ‫- اصلا نباید این‌طور می‌شد. ‫- وای پسر. 1138 00:51:24,000 --> 00:51:34,000 ‫مترجمان: «محمدعلی sm و کیارش نعمت گرگانی» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ 1139 00:51:36,179 --> 00:51:40,444 ‫قصد داری چیکارش کنی؟ 1140 00:51:40,488 --> 00:51:44,927 ‫می‌خوام دار و ندارش رو به آتش بکشم... 1141 00:51:46,058 --> 00:51:47,408 ‫و هر چیزی که براش عزیزه رو... 1142 00:51:47,451 --> 00:51:50,585 ‫با خاک یکسان کنم. 1143 00:51:51,000 --> 00:51:57,000 ‫«بعد از تیتراژ رو هم تماشا کنین» 1144 00:51:57,200 --> 00:52:04,200 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 1145 00:52:04,400 --> 00:52:11,400 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: DigiMoviez@ 1146 00:53:11,318 --> 00:53:13,450 ‫فیلم‌نامه‌ام اندازه یه دانشنامه است. 1147 00:53:13,494 --> 00:53:14,886 ‫کارگردانم عاشق قدکوتاه‌ترین... 1148 00:53:14,930 --> 00:53:16,018 ‫بازیگر ناشناخته زمین شده. 1149 00:53:16,061 --> 00:53:17,541 ‫واسه خودم هم کمین کرده بودن. 1150 00:53:17,585 --> 00:53:19,413 ‫- «اف‌بی‌آی»! ‫- چیزی رو از قلم انداختم؟ 1151 00:53:19,804 --> 00:53:21,605 ‫- نه. ‫- [پیش‌نمایش قسمت‌های بعدی] 1152 00:53:21,632 --> 00:53:23,243 ‫- این فیلم... ‫- حرکت! 1153 00:53:23,721 --> 00:53:26,158 ‫حمله به کل ایتالیایی‌آمریکایی‌های دنیا ‫محسوب می‌شه. 1154 00:53:26,637 --> 00:53:28,683 ‫خونه استتن آیلند از دستمون رفت. 1155 00:53:28,726 --> 00:53:30,902 ‫الان گفتی تو خونه دیگه‌ای ‫فیلم‌برداری کنیم؟ 1156 00:53:31,251 --> 00:53:32,774 ‫یعنی فیلم گانگستریه؟ 1157 00:53:32,817 --> 00:53:33,557 ‫فراتر از این حرف‌هاست. 1158 00:53:34,036 --> 00:53:35,907 ‫خودمون می‌دونیم ‫مردم دنبال روایات عاشقانه... 1159 00:53:35,951 --> 00:53:37,082 ‫به افتخار «پدرخوانده»! 1160 00:53:37,126 --> 00:53:38,736 ‫و خشونت‌آمیز هستن. 1161 00:53:39,302 --> 00:53:40,347 ‫بهترش رو برام پیدا کن. 1162 00:53:40,390 --> 00:53:42,349 ‫مسئولیت سر اسبه با منه؟ خاک بر سرم! 1163 00:53:43,741 --> 00:53:44,568 ‫گالو مخفی شده. 1164 00:53:45,090 --> 00:53:46,875 ‫اون حرومزاده روانی رو دست‌کم نگیر. 1165 00:53:46,918 --> 00:53:48,877 ‫«پدرخوانده» داره مشکل‌ساز می‌شه. 1166 00:53:48,920 --> 00:53:50,052 ‫سکانسش رو حذف نمی‌کنم. 1167 00:53:50,095 --> 00:53:51,140 ‫باید از شر کاپولا خلاص بشیم. 1168 00:53:51,401 --> 00:53:52,707 ‫به نفعته آماده باشی ‫که کارش رو به دست بگیری. 1169 00:53:52,750 --> 00:53:54,317 ‫بهم بگو چه کارهایی از دستمون برمیاد. 1170 00:53:54,622 --> 00:53:55,710 ‫داری «پارامونت» رو می‌فروشی؟ 1171 00:53:57,277 --> 00:53:59,583 ‫اصلا بهشون نگو ‫چه فکری تو سرمونه. 1172 00:54:00,497 --> 00:54:01,542 ‫من ریسک کردم ‫و بهت اعتماد کردم، 1173 00:54:01,551 --> 00:54:03,500 ‫- ولی تو بهم خیانت کردی. ‫- من چه دروغی گفتم؟ 1174 00:54:03,544 --> 00:54:04,936 ‫کل حرف‌هات دروغ بود. 1175 00:54:04,980 --> 00:54:06,329 ‫اصلا یه لحظه به ذهنت خطور کرد... 1176 00:54:06,395 --> 00:54:08,288 ‫کارت چه عواقبی داره ‫و چی سر بقیه‌مون میاد؟ 1177 00:54:08,331 --> 00:54:09,463 ‫تنهایی ردیفش می‌کنم. 1178 00:54:10,028 --> 00:54:12,074 ‫وقتی آدم تنهایی شکست بخوره، ‫نمی‌تونه بگه تقصیر کس دیگه‌ای بوده. 1179 00:54:12,727 --> 00:54:14,337 ‫نمی‌خوام طور دیگه‌ای پیش برم. 1180 00:54:14,338 --> 00:54:17,500 ‫«پیشنهاد» 1181 00:54:23,346 --> 00:54:24,434 ‫حرکت! 1182 00:54:25,522 --> 00:54:26,915 ‫بشین ببینم. 1183 00:54:37,273 --> 00:54:38,796 ‫من رو می‌شناسی؟ 1184 00:54:39,362 --> 00:54:41,538 ‫- با کمال احترام... ‫- بنده جو کولومبو هستم. 1185 00:54:42,539 --> 00:54:44,149 ‫می‌شه گفت این اطراف ‫همه‌چی دست منه. 1186 00:54:44,193 --> 00:54:45,542 ‫هم مایلز، هم جووانی... 1187 00:54:45,586 --> 00:54:48,328 ‫تو اون سکانس خیلی سنگین بازی کردن. 1188 00:54:48,371 --> 00:54:50,591 ‫خیلی با مایلز تلر حال می‌کنم. 1189 00:54:50,634 --> 00:54:54,464 ‫انگار دارم با یکی از بازیگران اصلی ‫دهه 1950 کار می‌کنم... 1190 00:54:54,769 --> 00:54:55,596 ‫تعریفی بهتر از این... 1191 00:54:56,292 --> 00:54:58,076 ‫اصلا به ذهنم خطور نمی‌کنه. 1192 00:54:58,077 --> 00:55:02,900 ‫[پشت‌صحنه «پیشنهاد»] 1193 00:55:02,907 --> 00:55:05,388 ‫آشناییشون تو سریال... 1194 00:55:05,432 --> 00:55:08,391 ‫تو همین لحظه رخ می‌ده... 1195 00:55:08,435 --> 00:55:10,698 ‫و خیلی مایه گذاشته بودن. 1196 00:55:10,741 --> 00:55:12,830 ‫بازیگر جماعت عاشق همینه... 1197 00:55:12,874 --> 00:55:15,529 ‫که بتونی از همبازیش بهره بگیره... 1198 00:55:15,572 --> 00:55:17,400 ‫و همبازیش کاری کنه... 1199 00:55:17,444 --> 00:55:19,620 ‫که مجبور بشه به بازیش واکنش نشون بده. 1200 00:55:19,663 --> 00:55:22,536 ‫کارت رو متوقف کن، ‫برگرد هالیوود... 1201 00:55:22,579 --> 00:55:24,320 ‫و یه فیلم مسخره کابویی بساز. 1202 00:55:24,581 --> 00:55:28,455 ‫کمتر نقشی رو بازی کرده بودم... 1203 00:55:28,498 --> 00:55:29,586 ‫که این‌قدر سخت باشه. 1204 00:55:29,847 --> 00:55:33,329 ‫دنیای جو کولومبو کلا با من متفاوت بود. 1205 00:55:33,677 --> 00:55:37,855 ‫بازیش در نقش کولومبو هم طنز بود، 1206 00:55:37,899 --> 00:55:43,295 ‫هم آدم رو به وحشت می‌انداخت. 1207 00:55:43,339 --> 00:55:44,819 ‫با هم مشکلی داریم. 1208 00:55:45,994 --> 00:55:46,821 ‫مشکلتون با فیلممه... 1209 00:55:47,343 --> 00:55:48,431 ‫به نظرم بهتره اول ببینی چی می‌گم. 1210 00:55:48,475 --> 00:55:49,693 ‫به نظرم رابطه‌شون ‫یکی از روابطیه... 1211 00:55:49,737 --> 00:55:52,566 ‫که بیش از باقی روابط در طول سریال... 1212 00:55:52,609 --> 00:55:54,611 ‫پیشرفت می‌کنه، آخه اولش... 1213 00:55:54,655 --> 00:55:58,136 ‫همدیگه رو تهدید می‌کردن ‫و دشمن محسوب می‌شدن. 1214 00:55:58,572 --> 00:56:00,225 ‫قرار نیست از روی کتابه فیلم بسازم. 1215 00:56:01,052 --> 00:56:02,140 ‫بهتون قول می‌دم... 1216 00:56:02,184 --> 00:56:03,881 ‫فیلمم عین کتابه نباشه. 1217 00:56:06,406 --> 00:56:07,711 ‫این حرفت دیگه یعنی چی؟ 1218 00:56:07,755 --> 00:56:12,324 ‫مشاهده ایفای نقش مایلز در نقش این شخصیت... 1219 00:56:12,368 --> 00:56:15,632 ‫و ترسی که اون موقع تجربه کرده بود ‫خارق‌العاده بود. 1220 00:56:15,893 --> 00:56:18,374 ‫می‌خواست واقعا... 1221 00:56:18,418 --> 00:56:20,028 ‫حس ترسش رو ایفا کنه... 1222 00:56:20,071 --> 00:56:21,986 ‫و به نظرم کارش حرف نداشت. 1223 00:56:22,291 --> 00:56:23,292 ‫کات! 1224 00:56:23,335 --> 00:56:24,293 ‫ترکوندیم. 1225 00:56:27,514 --> 00:56:29,385 ‫می‌رفتیم سراغ یکی از شورانرها... 1226 00:56:29,646 --> 00:56:31,256 ‫و می‌گفتیم: «واقعا این‌طوری بوده...؟» 1227 00:56:31,300 --> 00:56:32,432 ‫اون‌ها هم می‌گفتن: «شک نکنین»، 1228 00:56:32,475 --> 00:56:34,564 ‫یعنی کل این اتفاقات واقعی بوده. 1229 00:56:34,608 --> 00:56:39,090 ‫گفته بودم: «جو، می‌ذارم ‫فیلم‌نامه‌ای رو...» 1230 00:56:39,134 --> 00:56:41,092 ‫«که کسی ندیده بخونی.» 1231 00:56:41,528 --> 00:56:42,964 ‫«بیا دفترم...» 1232 00:56:43,007 --> 00:56:45,923 ‫«که ثابت کنم دارم راستش رو می‌گم.» 1233 00:56:46,663 --> 00:56:48,578 ‫اون هم گفت: «فردا ساعت دو میام.» 1234 00:56:48,622 --> 00:56:51,451 ‫به نظرم وقتی رودی ‫جو رو دعوت می‌کنه... 1235 00:56:51,755 --> 00:56:54,279 ‫که فیلم‌نامه رو بخونه، ‫صحنه خیلی خفنیه. 1236 00:56:54,323 --> 00:56:55,629 ‫اگه یکی از مسئولین تو رو... 1237 00:56:55,672 --> 00:56:57,152 ‫با رفیق گانگستر جدیدت ببینه، چی می‌شه؟ 1238 00:56:58,153 --> 00:57:00,285 ‫سلام جناب کولومبو، ‫ممنون که تشریف آوردین. 1239 00:57:00,329 --> 00:57:01,504 ‫- جو صدام کن. ‫- سلام جو. 1240 00:57:01,548 --> 00:57:02,766 ‫باشه، بریم دفترم. 1241 00:57:02,810 --> 00:57:03,550 ‫خیلی‌خب. 1242 00:57:04,115 --> 00:57:05,203 ‫کولومبو واقعا رفته بود دفترش، 1243 00:57:05,508 --> 00:57:06,727 ‫فیلم‌نامه رو برداشت... 1244 00:57:06,770 --> 00:57:09,512 ‫و اول از همه گفت: «باز شدن قاب یعنی چی؟» 1245 00:57:09,904 --> 00:57:10,948 ‫باز شدن قاب... 1246 00:57:11,383 --> 00:57:12,733 ‫یعنی چی؟ 1247 00:57:13,255 --> 00:57:15,170 ‫جو، باز شدن قاب ‫از اصطلاحات فیلم‌نامه است. 1248 00:57:15,475 --> 00:57:16,563 ‫رودی براش توضیح داد. 1249 00:57:16,606 --> 00:57:17,694 ‫از مسخره‌بازی‌های هالیوودیه. 1250 00:57:18,086 --> 00:57:20,480 ‫بعدش هم کولومبو نگاهی سرسری ‫به فیلم‌نامه انداخت... 1251 00:57:20,523 --> 00:57:23,439 ‫و متوجه شد رودی آدم صادقیه. 1252 00:57:23,483 --> 00:57:24,788 ‫من نیومدم وقتت رو تلف کنم. 1253 00:57:25,136 --> 00:57:27,443 ‫آدم صادقی هستی ‫که بهم نشونش دادی، 1254 00:57:27,487 --> 00:57:28,836 ‫ازت ممنونم. 1255 00:57:29,706 --> 00:57:30,881 ‫ولی هنوز هم مشکلی داریم. 1256 00:57:31,229 --> 00:57:34,494 ‫در نهایت گفتم: «جو، دنبال چی هستی؟» 1257 00:57:34,798 --> 00:57:37,061 ‫اون هم گفت: «الان بهت می‌گم دنبال چی هستم،» 1258 00:57:37,105 --> 00:57:41,283 ‫«ازت می‌خوام کلمه مافیا رو ‫از فیلمت حذف کنی.» 1259 00:57:41,762 --> 00:57:42,850 ‫بهت قول می‌دم. 1260 00:57:45,026 --> 00:57:45,896 ‫تبریک می‌گم. 1261 00:57:46,375 --> 00:57:49,465 ‫من هم گفتم: «باهام دست بده ‫که تصویب بشه.» 1262 00:57:49,726 --> 00:57:53,077 ‫یکی از مسالک مهم مافیا و اعضاش... 1263 00:57:53,121 --> 00:57:56,211 ‫از این قرار بود که نباید زیر قولشون بزنن. 1264 00:57:56,254 --> 00:57:58,648 ‫و به نظرم آل... 1265 00:57:58,692 --> 00:58:01,433 ‫هیچ‌وقت بیخود و بی‌جهت حرفی نمی‌زد. 1266 00:58:01,956 --> 00:58:04,306 ‫به نظرم با همین خصوصیتش ‫دلشون رو به دست آورد. 1267 00:58:04,654 --> 00:58:06,047 ‫از این بابا خوشم میاد. 1268 00:58:06,090 --> 00:58:07,135 ‫بیاین، بریم. 1269 00:58:07,178 --> 00:58:07,962 ‫باهات تماس می‌گیرم. 1270 00:58:08,745 --> 00:58:11,139 ‫شاید روش متفاوتی رو به کار می‌گرفتن، 1271 00:58:11,182 --> 00:58:14,490 ‫ولی قدرت و اراده‌شون خیلی... 1272 00:58:14,751 --> 00:58:16,318 ‫می‌شه گفت به عبارتی... 1273 00:58:16,361 --> 00:58:17,406 ‫همرزم محسوب می‌شدن. 1274 00:58:17,449 --> 00:58:19,756 ‫اگه کاری رو بهم بسپارن، ‫انجامش می‌دم. 1275 00:58:19,800 --> 00:58:20,975 ‫روش دیگه‌ای بلد نیستم. 1276 00:58:21,018 --> 00:58:24,065 ‫وای، خیلی درکت می‌کنم رفیق. 1277 00:58:24,066 --> 00:58:28,750 ‫«پیشنهاد»