1 00:00:00,001 --> 00:00:08,218 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:08,219 --> 00:00:17,422 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@ 3 00:00:21,167 --> 00:00:24,377 ‫[ در سال 1633، ژاپن مرزهای خود را ‫کاملاً به روی دنیای بیرون بست. ] 4 00:00:25,352 --> 00:00:32,641 ‫«ترجمه از امیرعلی_پی‌ام» ‫ .:: Amirali_Subs@ ::. 5 00:00:34,019 --> 00:00:38,370 ‫[ مردم ژاپن دیگر هیچ‌ سفید‌پوست یا ‫هر شخصی که ژاپنی نبود را ندیدند.‌ ] 6 00:00:45,951 --> 00:00:49,842 ‫[ کودکی که دو رگه متولد میشد، ‫ارزشی کمتر از انسان عادی داشت. ] 7 00:00:52,185 --> 00:00:53,646 ‫‌‌ ‌[ رقت‌انگیز. ] 8 00:00:53,647 --> 00:00:55,842 ‫[ ناخالص.] 9 00:00:57,295 --> 00:01:00,631 ‫[ شیطانی. ] 10 00:01:20,331 --> 00:01:23,948 ‫[ در این دوران افسانه‌ای متولد شد. ] 11 00:01:23,956 --> 00:01:25,922 ‫ [ افسانه‌ای از یک آهنگر. ] 12 00:01:25,977 --> 00:01:27,399 ‫[ از یک شمشیر. ] 13 00:01:32,102 --> 00:01:33,836 ‫[ از انتقام. ] 14 00:01:37,750 --> 00:01:43,234 ‫[ سامورایی چشم‌آبی ] ‫" فصل اوّل: قسمت اوّل " 15 00:02:08,500 --> 00:02:10,041 ‫رینگو! وای. 16 00:02:10,625 --> 00:02:12,333 ‫مشتری اومده. همون کلاه‌بزرگه. 17 00:02:20,500 --> 00:02:22,291 ‫خوش اومدید جناب. الان براتون چایی میارم. 18 00:02:22,375 --> 00:02:24,666 ‫چاییِ خوبی نیست، ولی گرمه. ‫شما هم دارید یخ می‌زنید. 19 00:02:24,750 --> 00:02:27,666 ‫براتون یه پتو میارم چون وقتی ‫من سردم میشه، دماغم راه میوفته. 20 00:02:27,750 --> 00:02:30,291 ‫بعدشم یه سوبای خوشمزه‌ی بزرگ میارم. ‫بهترین سوباها رو ما درست می‌کنیم. 21 00:02:30,375 --> 00:02:32,750 ‫صادقانه می‌گم. چایی‌مون بده؛ ‫ولی سوبامون خوبه. قبولـه؟ 22 00:02:42,458 --> 00:02:45,333 ‫چاقالو! بازم نودل بیار. بدو. 23 00:02:46,750 --> 00:02:48,291 ‫غذاتون رو بخورید. 24 00:02:48,375 --> 00:02:51,041 ‫واسه شما به پدراتون پول زیادی دادم. 25 00:02:51,125 --> 00:02:52,916 ‫وقتی یکم چاق و چله بشید، 26 00:02:53,000 --> 00:02:56,625 ‫فاحشه‌خونه‌ها پول زیادی میدن بهم ‫بدردنخور‌های دهاتی. 27 00:03:05,791 --> 00:03:07,250 ‫- برو! بدو! ‫- چی شده؟ 28 00:03:07,333 --> 00:03:10,541 ‫،اگه اون دلال انسانه کسیو اینجا بُکشه ‫برای مغازه‌مون بد میشه. 29 00:03:12,833 --> 00:03:13,958 ‫برو بپا نریزی! 30 00:03:30,083 --> 00:03:31,083 ‫خوشمزه‌ست،‌ نه؟ 31 00:03:33,875 --> 00:03:35,250 ‫آخیش. 32 00:03:40,541 --> 00:03:41,541 ‫بالاخره! 33 00:03:41,625 --> 00:03:44,041 ‫بخورید دخترا. همه‌شو بخورید! 34 00:03:44,125 --> 00:03:46,750 ‫اوه. 35 00:03:47,708 --> 00:03:50,125 ‫تو چه حیوونی هستی؟ سگی؟ 36 00:03:50,208 --> 00:03:51,916 ‫اجازه می‌دید سگا غذا رو سرو کنن؟! 37 00:03:52,000 --> 00:03:56,666 ‫پسرم رو ببخشید. ‫یه روز ظرف نشکنه روزش شب نمیشه. 38 00:03:56,750 --> 00:03:58,083 ‫رینگو، آقا رو تمیز کن! 39 00:03:58,166 --> 00:03:59,166 ‫متاسفم. 40 00:03:59,916 --> 00:04:01,333 ‫- آه! ‫- آخ! 41 00:04:03,541 --> 00:04:05,458 ‫ببخشید، ببخشید. 42 00:04:15,875 --> 00:04:18,833 ‫این سگ دست‌پاچلفتی رو باید خلاص کنم. 43 00:04:21,291 --> 00:04:22,291 ‫من سگ نیستم. 44 00:04:22,750 --> 00:04:26,166 ‫الان پارس کردی؟ 45 00:04:26,750 --> 00:04:28,750 ‫می‌دونی من کی‌ام؟ 46 00:04:28,833 --> 00:04:32,708 ‫من هاچیمانِ دلالم. 47 00:04:32,791 --> 00:04:36,125 ‫هیچکس با هاچی سرشاخ نمیشه! 48 00:04:56,375 --> 00:04:58,750 ‫همم. معرکه‌ست. 49 00:04:59,500 --> 00:05:01,208 ‫تا الان تفنگی مثل این ندیده‌ بودم. 50 00:05:02,250 --> 00:05:05,458 ‫از جلو پر میشه، تپانچه‌ی ژاپنی نیست. 51 00:05:07,875 --> 00:05:09,583 ‫طرح اروپاییـه، نه؟ 52 00:05:10,958 --> 00:05:14,208 ‫اه! 53 00:05:14,291 --> 00:05:17,250 ‫اونجوری غیرقانونی میشد. 54 00:05:17,333 --> 00:05:19,416 ‫هاچیمانِ دلال. 55 00:05:19,500 --> 00:05:21,958 ‫البته که درباره‌ت شنیدم. 56 00:05:22,666 --> 00:05:25,810 ‫هیچوقت هیچ روستایی رو ترک نمی‌کنی، ‫مگه این‌که قبلش یه دختر از اونجا بخری. 57 00:05:26,250 --> 00:05:28,875 ‫برای داشتن همچین سلاحی، ‫ باید دوست‌های مهمی داشته باشی. 58 00:05:29,875 --> 00:05:32,750 ‫چطوره که اینقدر درمورد هاچی اطلاعات داری؟ 59 00:05:32,833 --> 00:05:34,750 ‫شاید به خاطر اینه ‌که دنبالت بودم. 60 00:05:35,666 --> 00:05:40,500 ‫هاچیِ معروف با تفنگ معروفش. 61 00:05:41,541 --> 00:05:43,041 منم دوست دارم همچین تفنگی داشته باشم. 62 00:05:44,000 --> 00:05:45,958 ‫می‌تونی بهم بگی کی بهت فروخته‌اش. 63 00:05:48,041 --> 00:05:50,583 ‫همم. برو رد کارت. 64 00:05:52,125 --> 00:05:55,416 ‫بهم میگی کی اون تفنگ رو بهت فروخته. 65 00:06:01,625 --> 00:06:05,875 ‫با شمشیرت می‌خوای جلوی تفنگ من وایسی؟ 66 00:06:07,375 --> 00:06:09,041 ‫تو لیاقت تیغه‌ی شمشیر منو نداری. 67 00:06:09,625 --> 00:06:11,625 ‫حتی لیاقت این چاقو رو هم نداری. 68 00:06:29,500 --> 00:06:31,750 ‫اگه می‌خوای تفنگ رو بردار! برش دار! 69 00:06:31,833 --> 00:06:34,166 ‫وای! نه! 70 00:06:34,708 --> 00:06:38,166 ‫یه تفنگ کثیف از یه جای کثیفـه. نمی‌خوامش. 71 00:06:39,041 --> 00:06:41,666 ‫می‌خوام بدونم از کی خریدی. 72 00:06:41,750 --> 00:06:43,000 ‫یالا بهم بگو. 73 00:06:43,083 --> 00:06:47,416 ‫هیجی شیندو. از هیجی شیندو خریدمش! 74 00:06:47,500 --> 00:06:50,208 ‫هیجی شیندو. 75 00:06:51,291 --> 00:06:53,458 ‫هیجی شیندو کجائـه؟ 76 00:06:53,541 --> 00:06:56,291 ‫نمی‌دونم! قسم می‌خورم. 77 00:06:59,916 --> 00:07:00,916 ‫آه! 78 00:07:11,333 --> 00:07:15,250 ‫ای شیطان دو‌رگه‌ی چشم سفید. 79 00:07:15,333 --> 00:07:17,208 ‫قیافه‌ت شبیه یه «آنریو»ـه. ‫(افسانه‌ی ژاپنی) 80 00:07:40,416 --> 00:07:41,416 ‫هو! 81 00:08:17,958 --> 00:08:22,500 ‫هم؟ 82 00:08:24,333 --> 00:08:25,708 ‫پیدات کردم! 83 00:08:25,791 --> 00:08:28,142 ‫می‌دونستم از مسیر اصلی بهت نمی‌رسم، ‫ولی این میانبر رو یادمه. 84 00:08:28,166 --> 00:08:30,726 ‫چون وقتی داشتیم برای تولد 7 سالگیم ‫می‌رفتیم معبد ایزوشی، 85 00:08:30,750 --> 00:08:31,958 ‫رفتم بشاشم و گم شدم. 86 00:08:32,041 --> 00:08:34,250 ‫واسه همین سه روز پیش یه ‫خانواده‌ی سگ راکونی بودم و 87 00:08:34,333 --> 00:08:37,533 ‫برگ و جک و جونور می‌خوردم سر همین ‫جنگل رو خیلی خیلی خوب یاد گرفتم، پس... 88 00:08:41,041 --> 00:08:42,041 ‫برگرد خونه. 89 00:08:46,416 --> 00:08:47,791 ‫از خونه متنفرم! 90 00:08:49,541 --> 00:08:52,166 ‫خواهش می‌کنم، ‫ کل زندگیم نتونستم یه کار درست بکنم. 91 00:08:52,250 --> 00:08:54,625 ‫ولی الان می‌دونم باید چیکار کنم. 92 00:08:55,500 --> 00:08:58,208 باید ‫یه سامورایی بشم، مثل تو. 93 00:08:58,875 --> 00:09:02,416 ‫خواهش می‌کنم. بذار شاگردت بشم. ‫هر کاری حاضرم بکنم. 94 00:09:05,666 --> 00:09:09,875 ‫حتی یک نسیم می‌تونه ‫ یک پرنده‌ی دُرنا رو از مسیر خارج کنه. 95 00:09:10,625 --> 00:09:13,750 ‫جناب‌عالی... طوفانی. 96 00:09:26,291 --> 00:09:28,666 ‫خواهش می‌کنم! من قوی‌م. ‫می‌تونم وسایلت رو بیارم و 97 00:09:28,750 --> 00:09:31,250 ‫هر روز هم می‌تونی بهترین سوبای دنیا رو بخوری! 98 00:09:31,333 --> 00:09:34,000 ‫هر کاری هم بگی می‌کنم... استاد. 99 00:09:34,541 --> 00:09:37,208 ‫هر کاری می‌کنم که بتونم شبیه تو باشم. 100 00:09:38,708 --> 00:09:39,708 ‫مثل من؟ 101 00:09:41,375 --> 00:09:44,416 ‫تو معیوبی، ولی با این حال قوی. 102 00:10:56,958 --> 00:11:00,125 ‫برای کسی که در تاریکی گم شده، ‫آتش خاکستر هم می‌تواند روشنگر راهش باشد. 103 00:11:01,000 --> 00:11:03,166 ‫برای آتشم از تو سپاسگزارم. 104 00:11:04,041 --> 00:11:06,208 ‫بدون هدف گم گشته بودم. 105 00:11:08,625 --> 00:11:09,625 ‫خواهش می‌کنم. 106 00:11:10,125 --> 00:11:14,500 ‫بگذار که نور این خاکستر مسیر را از هیجی شیندو ‫ به مردی که در جست‌و‌جوی او هستم روشن کند. 107 00:11:16,958 --> 00:11:19,916 ‫لطفاً قدم‌هایم را هدایت کن تا پیدایشان کنم. 108 00:11:21,666 --> 00:11:24,166 ‫لطفاً به من قدرتی اعطا کن که ‫ آن‌ها را به درک واصل کنم. 109 00:11:26,833 --> 00:11:28,000 ‫یا این ‌که بگذار بمیرم. 110 00:11:32,791 --> 00:11:33,791 ‫خواهش می‌کنم، 111 00:11:34,833 --> 00:11:37,000 ‫پدر‌آهنگر را از آسیب‌ و پیری در امان نگه‌دار. 112 00:12:30,375 --> 00:12:31,375 ‫آخ! 113 00:12:35,041 --> 00:12:36,166 ‫می‌خوای بری؟ 114 00:12:37,166 --> 00:12:38,208 ‫برو. 115 00:12:38,875 --> 00:12:40,708 ‫فقط بپر. 116 00:12:50,333 --> 00:12:51,916 ‫فکر می‌کنی می‌تونی حریف‌مون شی؟ 117 00:12:52,500 --> 00:12:53,750 ‫توِ بچه یتیم؟ 118 00:12:53,833 --> 00:12:55,083 ‫می‌دونم چه جونوری هستی. 119 00:12:55,583 --> 00:12:58,375 ‫مادرِ خرابِت خودش رو کشت، 120 00:12:58,458 --> 00:13:02,083 چون ‫پدرت یه دیو سفیده. 121 00:13:27,416 --> 00:13:28,583 ‫بهت گفتم. 122 00:13:29,250 --> 00:13:30,458 ‫چشم‌هات گرده. 123 00:13:31,625 --> 00:13:33,041 ‫مثل یه سگ. 124 00:14:49,875 --> 00:14:52,750 ‫همم. بهشت گنجش رو نازل کرده. 125 00:15:24,375 --> 00:15:27,458 ‫یک، دو و... 126 00:16:00,791 --> 00:16:01,833 ‫همم. 127 00:16:02,708 --> 00:16:04,791 ‫سر راه کاسه‌ هم ببر. ممنون. 128 00:16:11,250 --> 00:16:13,166 ‫نرفتی. 129 00:16:14,708 --> 00:16:17,166 ‫همم. جایی برای رفتن داری؟ 130 00:16:20,708 --> 00:16:21,708 ‫بله. 131 00:16:22,291 --> 00:16:23,583 ‫خب برو دیگه. 132 00:16:23,666 --> 00:16:25,791 ‫بدو. خداحافظ. 133 00:16:55,333 --> 00:16:57,000 ‫فلز عجیبیـه. 134 00:17:48,125 --> 00:17:51,291 ‫همم. صبح سردیـه. 135 00:17:51,375 --> 00:17:54,083 ‫خیلی خوب میشد اگه یه نفر چایی درست می‌کرد. 136 00:18:19,750 --> 00:18:20,750 ‫همم. 137 00:18:21,375 --> 00:18:24,291 ‫خوب میشد اگه یکی انبرم رو میوورد. 138 00:18:28,791 --> 00:18:30,583 ‫اون بلندتره رو. 139 00:18:37,500 --> 00:18:38,500 ‫همم. 140 00:18:38,916 --> 00:18:43,083 ‫خوب میشد اگه یکی ناخالصی‌ها رو ‫با چکش جدا می‌کرد. 141 00:18:52,791 --> 00:18:56,166 ‫خوب میشد اگه یکی زمان رو رعایت می‌کرد. 142 00:19:40,583 --> 00:19:43,583 ‫زود باشید مردم. حرکت کنید. برید. 143 00:19:46,583 --> 00:19:47,583 ‫بعدی! 144 00:19:52,125 --> 00:19:53,916 ‫این مجور سفر نامعتبره. 145 00:19:54,000 --> 00:19:55,625 ‫برای شوهرمـه. 146 00:19:55,708 --> 00:19:57,583 ‫بدون خودش نامعتبره. 147 00:19:58,166 --> 00:19:59,250 ‫بعدی! 148 00:19:59,333 --> 00:20:03,166 ‫اون فوت شده. سبدا رو من می‌ساختم. ‫اون فقط می‌فروخت‌شون. 149 00:20:03,958 --> 00:20:06,916 ‫خواهش می‌کنم. ‫ اینجوری نمی‌تونم بچه‌هام رو سیر کنم. 150 00:20:07,000 --> 00:20:10,500 ‫قوانین رو می‌دونی. ‫زن‌ها بدون نگهبان نمی‌تونن سفر کنن. 151 00:20:10,583 --> 00:20:11,625 ‫بعدی! 152 00:20:14,791 --> 00:20:16,125 ‫مجوز سفر. 153 00:20:19,833 --> 00:20:22,083 ‫- بعدی. ‫- خواهش می‌کنم! 154 00:20:52,125 --> 00:20:54,875 ‫ببخشید، امکان داره بهم بگید که... 155 00:20:55,500 --> 00:20:57,833 ‫ببخشید. میشه کمک کنید که... 156 00:21:00,125 --> 00:21:01,333 ‫جلوی پات رو نگاه کن عوضی. 157 00:21:02,375 --> 00:21:03,375 ‫عذر می‌خوام. 158 00:21:03,916 --> 00:21:07,541 ‫دنبال یه چیزی‌م ولی کیوتو خیلی بزرگـه. 159 00:21:08,041 --> 00:21:10,250 ‫می‌دونید دوجوی شیندو کجاست؟ 160 00:21:10,333 --> 00:21:11,333 ‫شیندو؟ 161 00:21:11,958 --> 00:21:13,416 ‫دوجوی مائـه. 162 00:21:13,500 --> 00:21:14,791 ‫می‌خوای ثبت‌نام کنی؟ 163 00:21:14,875 --> 00:21:16,833 ‫شبیه گداهای کور می‌مونی. 164 00:21:19,000 --> 00:21:23,250 ‫اگه فقط نشونم بدید دوجو‌تون کجاست، 165 00:21:23,333 --> 00:21:24,791 ‫ممنون‌تون میشم. 166 00:21:25,708 --> 00:21:26,833 ‫البته. 167 00:21:26,916 --> 00:21:29,625 ‫تا معبد راه رو ادامه بده. ‫وقتی از دروازه‌ها رد شدی، 168 00:21:29,708 --> 00:21:31,833 ‫نزدیک تئاتر عروسکی تابلوشو می‌بینی. 169 00:21:32,333 --> 00:21:33,375 ‫موفق باشی. 170 00:21:33,458 --> 00:21:34,750 ‫برو حیوون! 171 00:22:12,375 --> 00:22:15,791 ‫به نظر گم شدی، پسر جون. بیا داخل. 172 00:22:16,291 --> 00:22:17,291 ‫یکم استراحت کن. 173 00:22:17,875 --> 00:22:19,916 ‫من دنبال دوجو شیندو‌ام. 174 00:22:24,791 --> 00:22:27,750 ‫که می‌بینم... اینجا نیست. 175 00:22:27,833 --> 00:22:30,666 ‫اینجا بهتره. اینجا خونه‌ی شیندوـه. 176 00:22:30,750 --> 00:22:34,375 ‫اگه می‌خوای شمشیر‌بازیت رو نشون بدی، ‫همینجا می‌تونی این کار رو کنی. 177 00:22:34,458 --> 00:22:36,666 ‫می‌تونیم سرش رو برات برق بندازیم. 178 00:22:36,750 --> 00:22:38,833 ‫متاسفانه باید رد کنم. 179 00:22:39,625 --> 00:22:41,000 ‫کارم اضطراریـه. 180 00:22:41,083 --> 00:22:44,916 ‫اکثر مرد‌ها اول دست‌مالی می‌کنن ‫ بعد قیمت می‌پرسن. 181 00:22:45,666 --> 00:22:47,250 ‫تو متفاوتی. 182 00:22:47,333 --> 00:22:50,166 ‫مودبی، مهربونی. 183 00:22:51,958 --> 00:22:52,958 ‫ولی مصممی. 184 00:22:53,791 --> 00:22:56,750 ‫خیلـه‌خُب پسر جون. ‫ برو شرق تا به رود کامو برسی. 185 00:22:56,833 --> 00:22:59,458 ‫از پل رد شو تا به معبدی برسی که ‫هزار تا مجسمه‌ی عجیب‌غریب داره. 186 00:22:59,541 --> 00:23:01,000 ‫دوجو روی تپه‌ی بعدیشـه. 187 00:23:03,000 --> 00:23:05,541 ‫امیدوارم روز کاری خوبی داشته باشید. 188 00:23:09,541 --> 00:23:11,166 ‫اوه اوه. اوه! 189 00:23:14,458 --> 00:23:15,833 ‫شبی چقدره؟ 190 00:23:18,958 --> 00:23:20,125 ‫سه شب چقدر میشه؟ 191 00:23:23,708 --> 00:23:25,041 ‫پولش کامل پرداخت شده. 192 00:23:25,541 --> 00:23:27,541 ‫فقط شل کن و لذت ببر. 193 00:23:29,041 --> 00:23:31,375 ‫تا الان با کسی بودی؟ 194 00:23:33,208 --> 00:23:34,916 ‫خب پس باید یاد بگیری. 195 00:23:37,791 --> 00:23:41,375 ‫مثل کدو، گرد و سفتـه. 196 00:23:41,458 --> 00:23:43,333 ‫می‌تونی یه کوچولو خشن باشی. 197 00:23:44,458 --> 00:23:49,125 ‫با این‌ها باید آروم‌تر برخورد کنی، ‫مثل طوری که هلوی رسیده رو تو دست می‌گیری. 198 00:23:49,666 --> 00:23:51,166 ‫هلو دوست داری؟ 199 00:23:52,666 --> 00:23:53,958 ‫هلو. 200 00:24:03,833 --> 00:24:06,708 ‫راه رو باز کنید. ‫برای بانو آکمی راه رو باز کنید. 201 00:24:06,791 --> 00:24:08,541 ‫راه رو باز کنید! 202 00:24:51,916 --> 00:24:55,500 ‫پدر می‌دونم دانش شما از هر عیبی مبراست. 203 00:24:55,583 --> 00:24:57,791 ‫با تمام وجود تسلیم اراده‌ی شما میشم. 204 00:24:58,583 --> 00:25:01,833 ‫بی‌فکریـه اگه درباره‌ی آینده‌ام، ‫ نظرم رو نگم. 205 00:25:37,375 --> 00:25:40,166 ‫باهاش حرف زدی سکی؟ بهم بگو! 206 00:25:40,708 --> 00:25:41,916 ‫اوم... 207 00:25:42,000 --> 00:25:45,916 ‫حالم خوبه بانو آکمی. ممنون که پرسیدید. 208 00:25:46,000 --> 00:25:47,000 ‫هم. 209 00:25:47,958 --> 00:25:51,333 ‫امروز صبح اشاره‌ی واضحی کردم و 210 00:25:51,416 --> 00:25:54,041 ‫الان بهم گفته که بیام دنبال‌تون. 211 00:25:55,583 --> 00:25:59,750 ‫وقتی باهاش حرف می‌زنید، ‫یادتون باشه که با ناز و کرشمه صحبت کنید. 212 00:25:59,833 --> 00:26:02,708 ‫پس باید مثل یه بچه صحبت کنم. 213 00:26:03,208 --> 00:26:08,583 ‫یا مثل زنی که قصد داره چیزی که ‫می‌خواد رو بدست بیاره. 214 00:26:16,458 --> 00:26:19,291 ‫پدر، مزاحمت من رو ببخـ- 215 00:26:24,041 --> 00:26:27,875 ‫توموئه یه روزی لرد بزرگی میشه. ‫هر کار که می‌خواد رو می‌کنه. 216 00:26:30,333 --> 00:26:33,583 ‫الان توموئه می‌خواد کثیف کاری کنه! 217 00:26:33,666 --> 00:26:35,625 ‫ولی تو، مروارید من، 218 00:26:36,208 --> 00:26:38,083 ‫وظیفه‌ی دیگه‌ای داری، مگه نه؟ 219 00:26:38,916 --> 00:26:42,625 ‫این‌که با خوب همسری کردن برای ‫مردی بزرگ، برامون اتحاد تشکیل بدی. 220 00:26:43,791 --> 00:26:45,583 ‫حالا بهم گفتن فکر می‌کنی که 221 00:26:45,666 --> 00:26:48,541 ‫می‌تونی درباره‌ی این‌که با کی ‫ازدواج کنی می‌تونی نظر بدی. 222 00:26:51,875 --> 00:26:55,500 ‫پدر می‌دونم دانش شما از هر عیبی مبراست. 223 00:26:55,583 --> 00:26:58,750 ‫و تمام و کمال تسلیم اراده‌ی شما می‌شوم. ‫ولی بی‌فکریـه اگه... 224 00:26:58,833 --> 00:27:01,958 ‫می‌دونی وقتی به یه خوک شیرینی بدی چی میشه؟ 225 00:27:02,041 --> 00:27:03,625 ‫البته که نمی‌دونی. 226 00:27:03,708 --> 00:27:06,291 ‫کل زندگیت رو تو پر قو بودی. 227 00:27:06,375 --> 00:27:08,958 ‫تا الان رنگ گِل طویله‌ی خوک رو ندیدی. 228 00:27:09,041 --> 00:27:12,041 ‫پدر تو مثل پدر من دامدار خوک نبوده. 229 00:27:12,541 --> 00:27:14,541 ‫وقتی یه دامدار به خوک‌هاش شیرینی زیاد بده، 230 00:27:14,625 --> 00:27:17,416 ‫دندون‌هاشون می‌پوسن. لثه‌هاشون چرک می‌کنن. 231 00:27:17,500 --> 00:27:19,291 ‫عفونتش به مغزشون می‌رسه و 232 00:27:19,375 --> 00:27:22,708 ‫قبل این‌که به کل بدنش برسه باید سلاخی بشه. 233 00:27:23,208 --> 00:27:26,791 ‫مقصر خوک نیست. ‫خوک هرچی بتونه رو می‌خوره. 234 00:27:27,333 --> 00:27:29,458 ‫مقصر دامداره... 235 00:27:30,791 --> 00:27:31,833 ‫اون ندونـه کی باید بدونـه؟ 236 00:27:32,833 --> 00:27:35,166 ‫من خوکم پدر؟ 237 00:27:35,666 --> 00:27:39,333 ‫تو شِکر می‌خوای، وقتی که ‫چیز‌های درست‌حسابی موجودن. 238 00:27:39,416 --> 00:27:42,458 ‫توجه چندین لرد رو جلب کردی و ‫درباره‌ت سوال پرسیدن. 239 00:27:42,541 --> 00:27:44,375 ‫آها! همین امروز خبرش رسید. 240 00:27:44,458 --> 00:27:48,083 ‫همسر لرد سایتو سر زا فوت شده و ‫الان یه عروس جدید می‌خواد. 241 00:27:48,166 --> 00:27:51,750 ‫اون یه پیر خرفتـه! یه دائم‌الخمر و زن‌باز! 242 00:27:51,833 --> 00:27:54,583 ‫لرد سایتو ۱۵هزار تن برنج داره! 243 00:27:55,583 --> 00:27:58,250 ‫ارزش من برات همینقدره؟ 244 00:28:01,291 --> 00:28:05,125 ‫اگه شوهرت ندم بالاخره مجبور میشی ‫توی فاحشه‌خونه باهاش بخوابی! 245 00:28:05,208 --> 00:28:09,083 ‫حالا ترجیح میدی زنش باشی یا فاحشه‌ش؟ 246 00:28:25,583 --> 00:28:26,583 ‫پدر. 247 00:28:27,500 --> 00:28:30,291 ‫می‌دونم دانش شما از هر عیبی مبراست. 248 00:28:30,375 --> 00:28:32,791 ‫و با تمام وجود تسلیم اراده‌ی شما میشم. 249 00:28:33,333 --> 00:28:36,583 ‫از- از ترس بود که حرف زدم، ‫چون این افراد از ما خیلی دورند و 250 00:28:36,666 --> 00:28:39,666 ‫من نمی‌تونم زندگیم رو دور از پدرم تصور کنم. 251 00:28:40,458 --> 00:28:43,291 ‫خواهش می‌کنم، به کسی فکر کنید که ‫در این نزدیکی زندگی می‌کنه. 252 00:28:43,375 --> 00:28:47,541 ‫کسی که در مراقبت از من و ‫منافع قبیله‌مون بهش اعتماد دارید. 253 00:28:49,541 --> 00:28:50,541 ‫کبوتر من. 254 00:28:51,666 --> 00:28:54,000 ‫بعضی وقت‌ها یادم میره که دختر ساده‌ای هستی. 255 00:28:54,583 --> 00:28:56,375 ‫تو هیچی از دنیا نمی‌دونی. 256 00:28:57,375 --> 00:28:59,708 ‫شاید به شوهری نیاز دارم که ‫با مشقت‌های زندگی آشناست و 257 00:28:59,791 --> 00:29:01,250 ‫مانند شما جنگیده باشه. 258 00:29:02,125 --> 00:29:04,000 ‫کسی که خوک‌دانی رو دیده. 259 00:29:05,125 --> 00:29:06,125 ‫همم. 260 00:29:06,833 --> 00:29:11,250 ‫یه سامورایی قوی و شکست‌ناپذیر که ‫سکی درباره‌ش بهم گفت رو می‌شناسم. 261 00:29:11,333 --> 00:29:13,375 ‫ولی سکی همه‌چی رو گنده می‌کنه. 262 00:29:14,291 --> 00:29:16,958 ‫گفت که «بهترین‌ شمشیرزن در بهترین مدرسه‌ست.» 263 00:29:17,458 --> 00:29:20,250 ‫در ۲۴ دوئل پیروز شده که ‫حریفانش همگی مرده‌ند. 264 00:29:21,041 --> 00:29:22,041 ‫از خانواده‌ی اشرافی نیست. 265 00:29:22,125 --> 00:29:27,083 ‫پسر یه ماهی‌گیر از کوهامائـه، ولی ‫پیشرفتش منو یاد خودم می‌ندازه. 266 00:29:27,708 --> 00:29:29,500 ‫اسمش چی بدو؟ 267 00:29:31,458 --> 00:29:33,625 ‫تایگن، فکر می‌کنم.‌ 268 00:29:33,708 --> 00:29:37,833 ‫اگه مهارتش به اندازه‌ی شهرتش باشه، ‫حقوق خوبی بهش پیشنهاد میشه. 269 00:29:37,916 --> 00:29:40,666 ‫شاید حتی تو همین قلعه. 270 00:29:40,750 --> 00:29:42,875 ‫نزدیک پدرت. 271 00:29:43,791 --> 00:29:47,333 ‫امیدوارم که توی شیرینی ندادن بهت ‫کارش از من بهتر باشه. 272 00:30:09,041 --> 00:30:12,541 ‫- یک، دو، سه. ‫- یک، دو، سه. 273 00:30:12,625 --> 00:30:14,666 ‫طلا؟ وای. ام. 274 00:30:15,333 --> 00:30:18,625 ‫خیلی زیاده. من فقط آّب‌نبات اوردم. 275 00:30:19,375 --> 00:30:23,291 ‫تایگن شکست‌ناپذیر رو شکست دادم؟ 276 00:30:25,541 --> 00:30:28,541 ‫به عنوان هدیه‌ی نامزدی بهش نگاه کن. 277 00:30:30,416 --> 00:30:31,708 ‫قبول کرد؟ 278 00:30:33,291 --> 00:30:35,958 ‫مطمئنـه؟ تو مطمئنی؟ 279 00:30:37,916 --> 00:30:42,583 ‫دختر لرد قراره با پسر یه ‫ماهیگیر فقیر ازدواج کنه 280 00:30:43,500 --> 00:30:47,500 ‫اگه پسر یه ماهیِ فقیر هم بودی، ‫بازم باهات ازدواج می‌کردم. 281 00:31:22,041 --> 00:31:25,208 ‫شاگرد جدید نمی‌خوایم. ‫ یه مدرسه‌ی دیگه پیدا کن. 282 00:31:32,416 --> 00:31:33,500 ‫من شاگرد نیستم. 283 00:31:33,583 --> 00:31:36,583 ‫برای استاد دوجو پیامی دارم. 284 00:31:41,250 --> 00:31:43,166 ‫باید شخصاً پیام رو بدم. 285 00:32:39,166 --> 00:32:41,041 ‫هر پیامی داری می‌تونی به من بدی. 286 00:32:41,625 --> 00:32:44,750 ‫هر چی که هست باید مستقیم به استاد گفته بشه. 287 00:32:45,541 --> 00:32:49,083 ‫بهت اطمینان میدم، هر چی که ‫برای استاد هست برای منم هست. 288 00:32:49,833 --> 00:32:54,041 ‫بهت اطمینان میدم، ‫ استاد نامه‌رسانی رو نمی‌بینه. 289 00:32:56,541 --> 00:32:57,583 ‫ولی من رو می‌بینه. 290 00:32:59,833 --> 00:33:02,458 ‫تو در مقابل مدرسه‌ی شیندو ایستادی. 291 00:33:03,833 --> 00:33:07,333 ‫دویست ساله که ‫ما اینجا شیوه‌ی شیندو رو آموزش می‌دیم. 292 00:33:07,416 --> 00:33:10,208 ‫راه و روشی مخفیانه که ‫راهب سوتو در قله‌ی کوه کوراما، 293 00:33:10,291 --> 00:33:14,875 ‫از تِنگو‌ی عارف فرا گرفته و ‫برای ما به جا گذاشته. ‫(تنگو: موجودی افسانه‌ای) 294 00:33:14,958 --> 00:33:17,041 ‫احترام بذار. 295 00:33:19,666 --> 00:33:21,500 ‫اصرار دارم. 296 00:33:24,083 --> 00:33:27,666 ‫هر کاری می‌‌خواید باهاش بکنید ‫فقط از اینجا ببرینش. 297 00:33:28,708 --> 00:33:30,541 ‫یالا گدای کور. 298 00:33:30,625 --> 00:33:34,041 ‫به خاطر مهمون‌نوازی هم شده مجبورید ‫به مسافری که به شهرتون اومده غذا بدید. 299 00:33:34,125 --> 00:33:36,500 ‫من از جای دوری اومدم و خیلی گشنه هستم. 300 00:33:37,166 --> 00:33:40,212 ‫مگه این‌که دوجوی شیندو آداب و رسوم رو ‫ کنار گذاشته باشه. 301 00:33:40,958 --> 00:33:41,958 ‫بهش غذا بدید. 302 00:33:42,708 --> 00:33:44,291 ‫بعد پرتش کنید بیرون. 303 00:33:48,125 --> 00:33:49,125 ‫بخور. 304 00:33:51,541 --> 00:33:52,416 ‫بعدش گمشو. 305 00:33:57,469 --> 00:34:06,891 د.‌ـیجـ.ــــی مـ.وویـــــز 306 00:34:20,666 --> 00:34:22,166 ‫همه‌چی رو نشونم بده.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 307 00:34:23,041 --> 00:34:27,416 ‫برای ساخت شمشیر درست، باید هر کاری که ‫یک سامورایی قراره باهاش بکنه رو بدونم. 308 00:34:27,500 --> 00:34:29,291 ‫تمام تکنیک‌هاش رو. 309 00:34:30,041 --> 00:34:32,875 ‫ولی شیوه‌ی شیندوی من یک رازه. 310 00:34:33,541 --> 00:34:36,583 ‫اینجا تمام اسرار برملا میشن. 311 00:35:01,250 --> 00:35:03,500 ‫شمشیر به‌مانند روح سامورایی می‌مونه و 312 00:35:04,000 --> 00:35:06,416 ‫به همین دلیل باید با اون فرد سازگار باشه. 313 00:35:07,125 --> 00:35:09,375 ‫تیغه‌ی شمشیرش باید سخت ولی باریک باشه. 314 00:35:12,500 --> 00:35:13,583 ‫همینطور درخشان. 315 00:35:15,666 --> 00:35:17,666 ‫ما فولاد رو تا می‌کنیم تا ترکیب بشه. 316 00:35:19,250 --> 00:35:22,250 ‫به ترکیب ضربه می‌زنیم که ‫ناخالصی‌ها رو جدا کنیم. 317 00:35:23,875 --> 00:35:25,541 ‫هرچقدر فولاد خالص‌تر باشه... 318 00:35:26,541 --> 00:35:28,375 ‫محکم‌تر میشه. 319 00:35:30,541 --> 00:35:33,125 ‫ولی اگر زیادی خالص باشه شکننده میشه. 320 00:35:36,041 --> 00:35:38,916 ‫باید ذره‌ای از چیزی که ‫خدا خلقش کرده رو باقی بذاریم. 321 00:35:40,875 --> 00:35:42,916 ‫فکر کردم باید ناخالصی‌ها رو باید جدا کنیم. 322 00:35:43,000 --> 00:35:46,625 ‫بله، با این‌حال ناخالصی در ‫جای درست ویژگی خوبیـه. 323 00:35:47,208 --> 00:35:51,041 ‫فولاد نرم در مرکز و ‫فولاد سخت در لبه‌ها. 324 00:36:00,500 --> 00:36:01,916 ‫این دو رو در کنار هم می‌ذاریم... 325 00:36:03,750 --> 00:36:05,583 ‫و عظمت آشکار می‌شه. 326 00:36:17,041 --> 00:36:18,041 ‫همم. 327 00:36:24,750 --> 00:36:25,750 ‫این خوبـه. 328 00:36:26,583 --> 00:36:29,333 ‫ولی بی‌نقص نیست. 329 00:36:34,166 --> 00:36:35,291 ‫شمشیر چیـه؟ 330 00:36:36,416 --> 00:36:38,500 ‫روح یک سامورایی. 331 00:36:39,041 --> 00:36:41,666 ‫شمشیر یه خطـه. 332 00:36:42,833 --> 00:36:44,833 ‫در یک طرف خط، زندگیـه. 333 00:36:46,000 --> 00:36:47,000 ‫در طرف دیگه، 334 00:36:47,958 --> 00:36:48,958 ‫مرگ. 335 00:36:49,916 --> 00:36:53,666 ‫تیغه‌ای که می‌سازیم، ‫مرز بین مرگ و زندگی رو تعیین می‌کنه. 336 00:36:59,333 --> 00:37:00,625 ‫برای آشپزی خوبـه. 337 00:37:02,000 --> 00:37:03,250 ‫چاقوی آشپز‌خونه. 338 00:37:03,333 --> 00:37:06,208 ‫هزار چاقوی آشپزخونه بساز و 339 00:37:07,333 --> 00:37:10,041 ‫بعد شاید آماده‌ی ساختن شمشیر باشی. 340 00:37:12,458 --> 00:37:15,083 ‫یک آهنگر روی کارش امضا می‌زنه. 341 00:37:39,500 --> 00:37:42,916 ‫توی تمام این سال‌ها، ‫چند آتیش روشن شده؟ 342 00:37:51,333 --> 00:37:52,333 ‫نه. 343 00:37:53,083 --> 00:37:55,583 ‫هیچ مردی نمی‌تونه این فلز طلسم شده رو رام کنه. 344 00:37:57,750 --> 00:37:59,958 ‫شاید نمی‌خواد تبدیل به شمشیر بشه. 345 00:38:00,041 --> 00:38:04,583 ‫تمام فلز‌ها می‌خوان که شمشیر بشن. 346 00:38:22,083 --> 00:38:23,916 ‫هوف. 347 00:38:25,333 --> 00:38:26,583 ‫شمشیر؟ 348 00:38:27,416 --> 00:38:29,291 ‫ازم دزدی کردی؟ 349 00:38:30,958 --> 00:38:32,416 ‫دزدی نکردم. 350 00:38:33,291 --> 00:38:35,875 ‫دارم... تمرین می‌کنم. 351 00:38:36,958 --> 00:38:39,958 ‫چرا شاگرد آهنگر باید شمشیر‌زنی تمرین کنه؟ 352 00:38:47,000 --> 00:38:49,000 ‫چون باید شمشیرزن بزرگی بشم. 353 00:38:51,416 --> 00:38:53,541 ‫باید بزرگ‌ترین شمشیرزن زنده‌ی دنیا بشم. 354 00:38:54,416 --> 00:38:55,750 ‫همین؟ 355 00:38:57,458 --> 00:39:00,500 ‫و واسه چی می‌خوای شمشیرزن بشی؟ 356 00:39:04,833 --> 00:39:05,833 ‫منو ببخشید. 357 00:39:07,250 --> 00:39:08,750 ‫بهتون یه رازی رو نگفتم. 358 00:39:10,000 --> 00:39:12,958 ‫رازی که هرکسی دیگه‌ای بهش آگاهه، ‫ولی شما نمی‌دونیدش. 359 00:39:15,500 --> 00:39:16,708 ‫می‌دونم زشتی. 360 00:39:18,000 --> 00:39:19,534 ‫زشت بودنت چه فرقی به حال من می‌کنه؟ 361 00:39:20,083 --> 00:39:21,125 ‫شما نابینا هستی. 362 00:39:21,791 --> 00:39:24,250 ‫و برای همین شرم رو ‫ تو چهره‌ام نمی‌تونید ببینید. 363 00:39:25,666 --> 00:39:26,666 ‫من... 364 00:39:27,625 --> 00:39:29,791 ‫از فلزات مختلف ساخته‌ شده‌ام. 365 00:39:31,958 --> 00:39:34,666 ‫با هیچ‌ ضربه‌ای ناخالصی من جدا نمیشه. 366 00:39:38,625 --> 00:39:41,916 ‫زمانی که من بدنیا اومدم، ‫توی کل ژاپن فقط ۴ سفیدپوست بود. 367 00:39:43,375 --> 00:39:46,416 ‫افرادی که تجارت‌شون سلاح، تریاک و فاحشه بود. 368 00:39:51,000 --> 00:39:53,708 ‫یکی‌ از اون‌ها مادر من رو گرفت و 369 00:39:54,916 --> 00:39:56,041 ‫من رو بوجود اورد... 370 00:40:01,458 --> 00:40:02,500 ‫یه هیولا. 371 00:40:04,750 --> 00:40:06,125 ‫موجودی شرمگین. 372 00:40:08,208 --> 00:40:09,666 ‫اسماشون رو نمی‌دونم. 373 00:40:11,708 --> 00:40:13,041 ‫ولی سرنوشت‌شون رو می‌دونم. 374 00:40:14,500 --> 00:40:17,458 ‫همه‌شون به دست من می‌میرن. ‫به خودم قول دادم. 375 00:40:23,208 --> 00:40:25,333 ‫درباره‌ی فولاد چی بهت یاد دادم؟ 376 00:40:27,083 --> 00:40:29,250 ‫قوی‌ترین شمشیر ترکیبی از فولاده. 377 00:40:30,541 --> 00:40:31,625 ‫نرم و سخت. 378 00:40:32,375 --> 00:40:34,041 ‫خالص و ناخالص. 379 00:40:35,208 --> 00:40:36,750 ‫تو شاید چیزی خجالت‌آور باشی. 380 00:40:38,166 --> 00:40:39,333 ‫ولی ممکنه قوی هم باشی. 381 00:40:43,458 --> 00:40:45,041 ‫می‌تونی شب‌ها تمرین کنی. 382 00:41:53,333 --> 00:41:54,333 ‫هی. 383 00:41:54,708 --> 00:41:56,625 ‫یالا پسرک گدا. راه بیوفت. 384 00:41:57,208 --> 00:42:00,583 ‫اگه بذارید با استادتون صحبت کنم ‫همه‌چی آسون‌تر میشه. 385 00:42:00,666 --> 00:42:02,500 ‫هیچکس استاد رو نمی‌بینه. 386 00:42:07,708 --> 00:42:11,416 ‫تا وقتی با استاد این دوجو صحبت نکنم، ‫نمی‌تونم از اینجا برم. 387 00:42:14,625 --> 00:42:15,625 ‫اوه، خوبـه. 388 00:42:18,166 --> 00:42:19,500 ‫می‌تونیم بُکشیمت. 389 00:42:28,083 --> 00:42:29,250 ‫آخ! 390 00:42:34,541 --> 00:42:36,000 ‫چطور جرئت می‌کنی؟ 391 00:42:36,083 --> 00:42:39,083 ‫بهت هشدار دادم. ‫ تو در مقابل شیوه‌ی شیندوی من قرار گرفتی. 392 00:42:39,583 --> 00:42:41,250 ‫مشکل شیوه‌ی شیندو اینه که 393 00:42:41,875 --> 00:42:42,958 ‫آشغالـه. 394 00:42:48,208 --> 00:42:49,208 ‫هی! 395 00:42:56,041 --> 00:42:59,083 ‫تکنیک ضعیفیـه. 396 00:43:00,541 --> 00:43:01,625 ‫راحت میشه یادش گرفت. 397 00:43:03,125 --> 00:43:04,250 ‫راحت میشه شکستش داد. 398 00:43:06,958 --> 00:43:07,958 ‫آه! 399 00:43:14,041 --> 00:43:15,708 ‫سبک «بازگشت پرستو» در مقابل 400 00:43:15,791 --> 00:43:18,541 ‫سبک تور ماهی‌گیر شیوه‌ی روگن هیچی نیست. 401 00:43:20,750 --> 00:43:23,125 ‫ااااه! اه! 402 00:43:46,666 --> 00:43:48,833 ‫پس با شیوه‌ی روگن می‌جنگی؟ 403 00:43:49,666 --> 00:43:50,666 ‫نه. 404 00:43:51,458 --> 00:43:52,458 ‫اونم آشعالـه. 405 00:43:52,958 --> 00:43:55,333 ‫شاگرد چه مدرسه‌ای هستی؟ 406 00:43:55,416 --> 00:43:56,750 ‫اسم خودت و استادت رو بگو! 407 00:43:56,833 --> 00:43:58,125 ‫خودت رو معرفی کن! 408 00:44:15,250 --> 00:44:16,416 ‫هی! 409 00:44:39,416 --> 00:44:42,416 ‫بچه‌ها رو شکست دادی حالا تعظیم هم می‌کنی؟ 410 00:44:46,041 --> 00:44:49,083 قراره با خود تنگوی عارف مبارزه کنم؟ 411 00:44:49,166 --> 00:44:52,708 ‫اون اسباب‌بازی رو بنداز و شمشیرت رو بکش! 412 00:44:52,791 --> 00:44:55,500 ‫ولی... اینجوری می‌میری. 413 00:44:57,833 --> 00:45:00,791 ‫- به سلامتی تایگن! ‫- به سلامتی تایگن! 414 00:45:00,875 --> 00:45:02,333 ‫دختر لرد. 415 00:45:02,416 --> 00:45:05,250 ‫دختر خوشگلش. حتی زشت هم نیست. 416 00:45:05,333 --> 00:45:08,250 ‫و به سلامتی رئیس امنیت قلعه‌ای که ‫ 750تن برنج داره. 417 00:45:08,333 --> 00:45:09,500 ‫کی فکرش رو می‌کرد؟ 418 00:45:09,583 --> 00:45:11,916 ‫من. 419 00:45:12,750 --> 00:45:14,583 ‫تایگن، سریع بیا! 420 00:45:15,166 --> 00:45:16,375 ‫یه مشکلی پیش اومده. 421 00:45:35,375 --> 00:45:39,166 ‫کی جرئت کرده دوجوی شیندو رو به مبارزه بطلبـه؟ 422 00:45:39,250 --> 00:45:42,083 ‫متاسفانه کسی از این دوجو ‫همچین حریفی هم نبو... 423 00:45:59,125 --> 00:46:01,166 ‫تو اهل روستای کوهامایی. 424 00:46:02,416 --> 00:46:03,458 ‫می‌شناسمت؟ 425 00:46:05,000 --> 00:46:06,625 ‫خوب پیشرفت کردی که 426 00:46:07,708 --> 00:46:09,708 ‫شدی گل‌سرسبد این بدبخت بیچاره‌ها. 427 00:46:10,208 --> 00:46:13,875 ‫تایگن تو ۲۴ رویارویی پیروز شده. ‫تو چند تا مبارزه رو بردی؟ 428 00:46:16,708 --> 00:46:18,041 ‫باید می‌شمردم؟ 429 00:46:19,333 --> 00:46:22,416 ‫این مادر به خطا رو بکش تایگن. ‫بهش یاد بده به شیندو احترام بذاره. 430 00:46:22,500 --> 00:46:27,333 ‫اومدم با استادتون صحبت کنم و ‫وقتی صحبت کردم میرم پی کارم. 431 00:46:28,708 --> 00:46:31,416 ‫قرار نیست جایی به‌جز قبرستون بری. 432 00:47:16,416 --> 00:47:19,083 ‫اگه شمشیر واقعی بود الان مرده بودی. 433 00:47:26,750 --> 00:47:28,375 ‫یه اسمی روم گذاشته بودی. 434 00:47:30,958 --> 00:47:37,000 ‫تایگن. نباید اجازه بدی این به ما ‫یا خودت بی‌احترامی کنه. 435 00:47:37,750 --> 00:47:38,750 ‫بُکشش! 436 00:47:59,583 --> 00:48:01,916 ‫می‌ترسی با شمشیر فولادی مبارزه کنی؟ 437 00:48:02,916 --> 00:48:03,916 ‫ممنونم. 438 00:48:04,416 --> 00:48:06,416 ‫هیچکس تا الان لیاقت شمشیرم رو نداشته. 439 00:48:19,625 --> 00:48:21,708 ‫یکی از شمشیر‌های استاد ایجی رو داری؟ 440 00:49:50,375 --> 00:49:52,500 ‫مرگ سراغ هرکسی میاد. 441 00:49:53,458 --> 00:49:54,458 ‫نوبت تو، 442 00:49:55,916 --> 00:49:56,916 ‫امروز بوده. 443 00:50:57,500 --> 00:50:58,500 ‫بس کن! 444 00:51:09,708 --> 00:51:12,958 ‫تو استاد این مدرسه‌ای؟ 445 00:51:14,791 --> 00:51:15,791 ‫هوم. 446 00:51:18,583 --> 00:51:20,666 ‫شاگردهات تمرین‌های بهتری لازم دارن. 447 00:51:22,125 --> 00:51:24,166 ‫تو برای من پیام اوردی. 448 00:51:26,500 --> 00:51:27,583 ‫یک سوال دارم. 449 00:51:29,875 --> 00:51:34,833 ‫کجا ممکنه برادرت، یعنی تاجر بازارسیاه، ‫هیجی شیندو، رو پیدا کنم؟ 450 00:51:36,875 --> 00:51:40,708 ‫همه‌ی این‌ کار‌ها رو کردی که برادرم رو پیدا کنی؟ 451 00:51:41,375 --> 00:51:42,375 ‫چرا؟ 452 00:51:46,750 --> 00:51:49,791 ‫هیجی شیندو توی قلعه‌ی جزیره‌ی تانابه‌ست و 453 00:51:49,875 --> 00:51:51,625 ‫توسط قبیله‌ی گنکن ازش مراقبت میشه. 454 00:51:52,458 --> 00:51:54,458 ‫هرکاری که باهاش داری، 455 00:51:55,041 --> 00:51:56,958 ‫هیچ‌جوره دستت بهش نمی‌رسه. 456 00:52:07,416 --> 00:52:11,166 ‫تو هنوزم یه سگی. 457 00:53:01,583 --> 00:53:03,500 ‫به خاطر آتش رهنمام ازت متشکرم. 458 00:54:06,625 --> 00:54:09,708 ‫ببخشید که مکانت رو لو دادم برادر. 459 00:54:10,250 --> 00:54:13,125 ‫اون شکست‌ناپذیر بود. 460 00:54:14,458 --> 00:54:16,666 ‫تمام شاگردهام رو شکست داد. 461 00:54:17,166 --> 00:54:20,500 ‫همم. شاگرد‌هات باید بهتر تمرین کنن. 462 00:54:20,583 --> 00:54:24,166 ‫اون سامورایی، انسان نیست. 463 00:54:24,750 --> 00:54:26,375 ‫چشم‌هاش رو دیدم. 464 00:54:37,750 --> 00:54:39,583 ‫چهار فنگ. ‫(دندان نیش) 465 00:54:42,750 --> 00:54:46,333 ‫چهار فنگ رو بفرستید سراغ این سامورایی. 466 00:54:48,208 --> 00:54:50,301 ‫حقوق‌شون رو دوبرابر بهشون بدید و ‫کلک کار رو بِکنید. 467 00:55:19,666 --> 00:55:22,166 ‫وقتش رسیده که سفرم رو شروع کنم. 468 00:55:24,208 --> 00:55:27,666 ‫انتقام مثل طلاست. هیچوقت زنگ نمی‌زنه. 469 00:55:28,333 --> 00:55:29,416 ‫می‌تونه صبر کنه. 470 00:55:30,916 --> 00:55:31,916 ‫من آماده‌ام. 471 00:55:32,500 --> 00:55:34,208 ‫خودت رو به کشتن میدی. 472 00:55:34,291 --> 00:55:35,500 ‫من آماده‌ام. 473 00:55:37,291 --> 00:55:38,291 ‫آماده‌ام. 474 00:55:43,333 --> 00:55:45,291 ‫هیچوقت نمی‌تونم محبت‌هات رو جبران کنم. 475 00:55:47,666 --> 00:55:50,125 ‫وقتی بهت ننگ و عارم رو بهت گفتم، ‫منو طرد نکردی. 476 00:55:51,625 --> 00:55:53,833 ‫با این‌که به چشم مردم من زشتم. 477 00:55:55,208 --> 00:55:57,125 ‫من چشمی ندارم پس... 478 00:55:58,750 --> 00:56:00,208 ‫می‌تونم قبولت کنم. 479 00:56:02,625 --> 00:56:04,291 ‫همیشه قدردانت خواهم بود. 480 00:56:05,875 --> 00:56:06,958 ‫پدر‌آهنگر. 481 00:56:27,583 --> 00:56:29,541 ‫پدر‌آهنگر، قبل این‌که برم... 482 00:56:31,958 --> 00:56:33,666 ‫یچیز دیگه‌ هست که باید بهش اعتراف کنم. 483 00:56:33,750 --> 00:56:36,208 ‫امروز به اندازه‌ی کافی چرت و پرت گفتی. 484 00:56:36,291 --> 00:56:38,125 ‫نمی‌تونیم با دروغ از هم جدا شیم. 485 00:56:38,208 --> 00:56:40,041 ‫این باریـه که باید روی دوش خودت باشه. 486 00:56:40,125 --> 00:56:42,750 ‫- من شمشیرهات رو نجس کردم. ‫- ساکت باش! 487 00:56:44,208 --> 00:56:46,916 ‫وقتی اومدی پیشم یه پسر احمق و سردرگم بودی. 488 00:56:48,541 --> 00:56:52,166 ‫اگه الان اصرار داری بری، ‫به عنوان یه مرد احمق و سردرگم میری. 489 00:57:07,708 --> 00:57:08,958 ‫اگه حتماً باید این کار رو بکنی، 490 00:57:10,208 --> 00:57:11,458 ‫یه شمشیر بردار. 491 00:57:13,750 --> 00:57:17,166 ‫خودم شمشیر دارم پدرآهنگر. 492 00:57:29,789 --> 00:57:36,930 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 493 00:57:37,602 --> 00:57:47,133 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@ 494 00:57:47,375 --> 00:57:48,666 ‫آه! 495 00:57:48,920 --> 00:57:55,084 ‫«ترجمه از امیرعلی_پی‌ام» ‫ .:: Amirali_Subs@ ::. 496 00:57:55,416 --> 00:57:56,416 ‫هلو. 497 00:58:05,291 --> 00:58:07,583 ‫در این فصل «سامورایی چشم آبی»: 498 00:58:07,666 --> 00:58:10,000 ‫حالا دشمن پیدا کردی، دشمن‌های پولداری. 499 00:58:11,416 --> 00:58:13,333 ‫کل کیوتو دارن درمورد 500 00:58:13,416 --> 00:58:16,291 ‫سامورایی بی‌نام و نشونی که ‫تمام دوجوی شیندو رو شکست داد حرف می‌زنن. 501 00:58:17,666 --> 00:58:20,291 ‫چیزی که دنبالشی رو کنار من پیدا نمی‌کنی. 502 00:58:20,375 --> 00:58:23,333 ‫می‌دونم چرا نمی‌خوای پیشت باشم ‫ولی می‌تونی بهم اعتماد کنی. 503 00:58:23,416 --> 00:58:26,041 ‫هیچوقتِ هیچوقت به هیچکی نمیگم که تو دخـ- 504 00:58:27,208 --> 00:58:30,166 ‫اگه دوباره ببینمت می‌کشمت. 505 00:58:30,250 --> 00:58:31,750 ‫خیلی تمیز بریده. 506 00:58:33,291 --> 00:58:34,875 ‫اونقدر‌ها هم بد نیست. ‫ما با هم ازدواج می‌کنیم. 507 00:58:34,958 --> 00:58:37,500 ‫حالا دیگه پدرت اصلاً اجازه نمیده. 508 00:58:37,583 --> 00:58:39,791 ‫اصلاً دوئلی در کار نبوده. ‫پس هیچوقت نباختی. 509 00:58:40,416 --> 00:58:42,083 ‫حتماً یه رد پایی به جا گذاشته. 510 00:58:44,333 --> 00:58:46,958 ‫تو هم موقعیتم رو ازم گرفتی و هم افتخارم رو. 511 00:58:47,041 --> 00:58:49,458 ‫وقتی با جسدت برگردم جفتش رو پس می‌گیرم. 512 00:58:49,541 --> 00:58:51,500 ‫من کل زندگیم اسیر بودم. 513 00:58:51,583 --> 00:58:54,208 ‫نمی‌خوام بقیه‌ی زندگیم رو ‫اسیر ازدواج با یه غریبه باشم. 514 00:58:54,291 --> 00:58:56,166 ‫فقط باید تایگن رو پیدا کنم. 515 00:58:56,708 --> 00:58:58,625 ‫من همیشه رویای چیز‌های بزرگ رو داشتم. 516 00:58:58,708 --> 00:58:59,750 ‫آه! 517 00:58:59,833 --> 00:59:01,583 ‫فکر می‌کنی می‌تونی آدم بزرگی بشی؟ 518 00:59:03,583 --> 00:59:06,541 ‫من در واقع به چشم دیدم که ‫بزرگ‌بودن چه شکلیـه. 519 00:59:08,000 --> 00:59:10,041 ‫تو دنبال انتقام نیستی. 520 00:59:10,666 --> 00:59:12,458 کسی که دنبال ‫انتقامـه تامل نمی‌کنه. 521 00:59:13,541 --> 00:59:15,583 ‫یچیزی هست که باید بهت بگم. 522 00:59:15,666 --> 00:59:18,041 ‫قلعه‌ی فاولر غیرقابل‌نفوذه. 523 00:59:18,125 --> 00:59:19,833 ‫یه مشکلاتی رو نمیشه با خشونت حل کرد. 524 00:59:19,916 --> 00:59:21,208 ‫پیشنهاد؟ 525 00:59:21,708 --> 00:59:23,458 ‫توی چشم‌هات قتل رو میشه دید. 526 00:59:24,125 --> 00:59:25,416 ‫اون حقشـه که بمیره. 527 00:59:26,166 --> 00:59:28,958 ‫ده سال برای این لحظه صبر کردم. 528 00:59:29,625 --> 00:59:31,333 ‫تفنگ‌هات آماده‌ میشن؟ 529 00:59:31,416 --> 00:59:33,208 ‫همه‌ آماده‌ن. 530 00:59:35,125 --> 00:59:37,875 ‫من تمام و کمال می‌خوام ببینمت. نشونم بده. 531 00:59:37,958 --> 00:59:39,416 ‫بهم رحم نکن. 532 00:59:40,708 --> 00:59:41,916 ‫من در مسیر انتقام گرفتنم. 533 00:59:42,000 --> 00:59:45,000 ‫توی این مسیر جایی برای عشق یا دوستی نیست. 534 00:59:45,083 --> 00:59:47,291 ‫من تمایلی به پول و قدرت ندارم. 535 00:59:48,000 --> 00:59:49,875 ‫تمایلی به خوشحال بودن هم ندارم. 536 00:59:52,458 --> 00:59:53,958 ‫فقط می‌خوام راضی باشم.