1 00:00:05,172 --> 00:00:09,301 ‫≡ سی‌نما تقدیم می‌کند ≡ ‫ WwW.30nama.CoM 2 00:00:05,172 --> 00:00:09,301 ‫{\an8}کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما در تلگرام ‫@CinamaSub 3 00:00:16,558 --> 00:00:18,936 ‫ویلیام فاکنر می‌گه ‫«گذشته هیچ‌وقت نمی‌میره...» 4 00:00:20,062 --> 00:00:22,648 ‫«و در زمان حال جاریـه». 5 00:00:22,773 --> 00:00:25,067 ‫در واقع همه‌چی به هم وصلـه. 6 00:00:26,318 --> 00:00:28,779 ‫اگه آیزاک می‌خواد خواهرش رو نجات بده 7 00:00:30,614 --> 00:00:32,157 ‫چرا پاگزلی رو دزدیده؟ 8 00:00:32,282 --> 00:00:33,867 ‫خب، پخش بشین، دوستان. 9 00:00:33,992 --> 00:00:35,702 ‫- تو از اون‌طرف برو. ‫- پاگزلی! 10 00:00:36,132 --> 00:00:37,746 ‫آخه یه زامبی باهوش 11 00:00:37,814 --> 00:00:39,900 ‫از جون داداش کودن من چی می‌خواد؟ 12 00:00:43,210 --> 00:00:44,420 ‫اثری از پسرتون نیست. 13 00:00:45,030 --> 00:00:46,964 ‫به نظرتون چرا باید بدزدنش؟ 14 00:00:47,089 --> 00:00:48,757 ‫والا ما هم نمی‌دونیم، کلانتر. 15 00:00:48,882 --> 00:00:51,718 ‫کسی با خونواده‌تون خصومت نداره؟ 16 00:00:51,843 --> 00:00:53,428 ‫شاید موضوع انتقام باشه. 17 00:00:53,553 --> 00:00:56,531 ‫یعنی می‌گین تقصیر ‫ماست که دزدیده شده؟ 18 00:00:57,015 --> 00:00:58,892 ‫گروه‌های تجسس ‫امشب به کارشون ادامه می‌دن. 19 00:00:59,017 --> 00:01:02,020 ‫والدینی که توی مراسم بودن، ‫با بچه‌هاشون رفتن. 20 00:01:02,145 --> 00:01:03,563 ‫دانش‌آموزها هم تا فردا 21 00:01:03,689 --> 00:01:05,877 ‫وسایل‌شون رو جمع می‌کنن و می‌رن. 22 00:01:07,234 --> 00:01:08,759 ‫شرمنده‌ام. ‫داریم تلاش‌مون رو می‌کنیم. 23 00:01:10,862 --> 00:01:13,907 ‫به پدرت و لِرچ گفتم ‫به گروه تجسس ملحق بشن. 24 00:01:14,203 --> 00:01:15,622 ‫پاگزلی رو پیدا نمی‌کنن. 25 00:01:15,677 --> 00:01:16,844 ‫آیزاک خیلی باهوشـه. 26 00:01:16,869 --> 00:01:20,580 ‫باید با هم از قدرت ذهن‌خوانی‌تون ‫استفاده کنین تا پیداش کنیم. 27 00:01:20,706 --> 00:01:22,749 ‫مادر من که کبوتره ‫و زیادی روحیه‌ش لطیفـه 28 00:01:22,874 --> 00:01:26,545 ‫و توانایی ذهن‌خوانی من هم ‫درحال‌حاضر در دسترس نیست. 29 00:01:27,713 --> 00:01:31,300 ‫پس باید بریم سراغ ‫کلاغ دیگه‌ی خونواده. 30 00:01:31,539 --> 00:01:32,611 ‫مادرم رو می‌گی؟ 31 00:01:32,725 --> 00:01:35,345 ‫متأسفانه چاره‌ای نداریم. 32 00:01:44,271 --> 00:01:47,733 ‫مامان، ممنون که سریع خودت رو رسوندی. 33 00:01:47,858 --> 00:01:50,610 ‫آخه کی می‌آد پاگزلی رو بدزده؟ 34 00:01:50,736 --> 00:01:52,821 ‫نمی‌خوام بَدش رو بگم 35 00:01:53,018 --> 00:01:55,490 ‫ولی ارزش چندتا جسد ‫از اون پسر بیشتره. 36 00:01:55,615 --> 00:01:58,037 ‫کسی که دزدیدش، دنبال پول نیست. 37 00:01:58,452 --> 00:02:01,913 ‫داره ازش استفاده می‌کنه تا ما رو ‫دور نگه داره یا بفرستمون دنبال نخودسیاه. 38 00:02:03,415 --> 00:02:06,655 ‫چه خاطرات شیرینی از این اتاق دارم. 39 00:02:07,336 --> 00:02:10,088 ‫هنوز صدای جیغ‌وداد هم‌کلاسی‌هام 40 00:02:10,213 --> 00:02:12,883 ‫توی کلاس جن‌گیری راتوود رو یادمـه. 41 00:02:14,509 --> 00:02:16,053 ‫چقدر ترسو بودن. 42 00:02:23,810 --> 00:02:26,396 ‫برای این کار تماس فیزیکی لازمـه. 43 00:02:33,779 --> 00:02:37,199 ‫حالا باید ذهن‌مون رو ‫از مشکلات گذشته خالی کنیم. 44 00:02:37,324 --> 00:02:40,410 ‫اتفاقاً مشکلات گذشته‌ی من مثل شرابـه. ‫هرچی می‌گذره، بهتر می‌شه. 45 00:02:40,535 --> 00:02:41,620 ‫دقیقاً. 46 00:02:45,457 --> 00:02:47,709 ‫کبوترها و کلاغ‌ها ‫در کنار هم شعله‌ورند ~ 47 00:02:47,834 --> 00:02:51,334 ‫با بال‌هایی تاریک و نگاهی گزند ~ 48 00:02:52,005 --> 00:02:54,800 ‫شب‌هنگام و سپیده‌دم طالب حقیقتـیم ~ 49 00:02:54,925 --> 00:02:57,974 ‫پس ما را برسانید به چنین فضیلتی ~ 50 00:02:58,126 --> 00:03:00,013 ‫این‌همه راه اومدم ‫که دست همدیگه رو بگیریم؟ 51 00:03:00,138 --> 00:03:02,140 ‫تا کِی باید ادامه بدیم؟ 52 00:03:02,265 --> 00:03:05,352 ‫مامان، یه‌بار توی زندگی‌ت سکوت کن. ‫می‌خوایم پاگزلی رو پیدا کنیم. 53 00:03:07,104 --> 00:03:08,242 ‫یه‌چیزی حس می‌کنم. 54 00:03:08,457 --> 00:03:10,959 ‫- من هم همین‌طور. ‫- تو هم حس می‌کنی، وِنزدی؟ 55 00:03:21,077 --> 00:03:22,204 ‫زود باش، گومز! 56 00:03:24,413 --> 00:03:26,665 ‫هیشکی نمی‌فهمه ما اینجا بودیم. 57 00:04:26,978 --> 00:04:30,332 ‫{\an8}[ وِنزدی ] 58 00:04:27,550 --> 00:04:30,340 ‫(قسمت هشتم: «وقت خداحافظی‌ست») 59 00:04:31,605 --> 00:04:36,470 ‫ترجمه و زیرنویس از پوریا هزیمتی ‫∞ POORUYO ∞ 60 00:04:39,446 --> 00:04:41,698 ‫تو و پدر رو دیدم ‫که وقتی دانش‌آموز بودین 61 00:04:41,723 --> 00:04:43,725 ‫آیزاک رو زیر درخت جمجمه دفن کردین. 62 00:04:45,744 --> 00:04:48,830 ‫دیگه وقتشـه حقیقت رو بگی. 63 00:04:54,169 --> 00:04:55,670 ‫فقط وقتم رو تلف کردی. 64 00:04:55,795 --> 00:04:57,964 ‫شبی که ماجرای آیزاک اتفاق افتاد 65 00:04:58,089 --> 00:04:59,557 ‫من و پدرت 66 00:05:00,258 --> 00:05:02,052 ‫توی یه آزمایشگاه 67 00:05:03,261 --> 00:05:04,930 ‫توی برج ایاگو بودیم. 68 00:05:07,599 --> 00:05:12,145 ‫آیزاک مطمئن بود دستگاهش ‫فرانسوا رو درمان می‌کنه 69 00:05:12,270 --> 00:05:15,482 ‫و دیگه با ترسِ تبدیل‌شدن ‫به هاید زندگی نمی‌کنه. 70 00:05:16,608 --> 00:05:21,780 ‫ولی دستگاه نیروی زیادی لازم داشت. 71 00:05:21,905 --> 00:05:23,281 ‫واسه همین... 72 00:05:23,406 --> 00:05:26,001 ‫آیزاک از دوست صمیمی‌ش کمک گرفت. 73 00:05:26,535 --> 00:05:27,630 ‫یعنی پدرت. 74 00:05:31,498 --> 00:05:34,191 ‫مثلاً گومز می‌خواسته چی‌کار کنه؟ 75 00:05:34,876 --> 00:05:39,214 ‫اون‌زمان، گومز هم ‫مثل آیزاک برق‌آسا بود. 76 00:05:38,704 --> 00:05:39,218 ‫{\an8}(جمله‌ی دومعنایی: «گومز مَرد توانمندی بود») 77 00:05:40,257 --> 00:05:43,760 ‫و دوست داشت به رفیقش کمک کنه. 78 00:05:44,147 --> 00:05:46,304 ‫ولی آیزاک گولش زد. 79 00:05:48,098 --> 00:05:50,100 ‫اون بیشتر از یه جرقه لازم داشت. 80 00:05:53,937 --> 00:05:55,188 ‫پدرت از فرانسوا خبر نداشت 81 00:05:55,313 --> 00:05:59,776 ‫و آیزاک می‌خواست اون رو قربانی کنه ‫تا فرانسوا رو نجات بده. 82 00:05:59,901 --> 00:06:02,279 ‫حتی قبلش زیر درخت جمجمه 83 00:06:02,404 --> 00:06:04,781 ‫برای پدرت قبر کنده بود. 84 00:06:16,585 --> 00:06:18,128 ‫وقتی من رسیدم 85 00:06:18,253 --> 00:06:21,102 ‫گومز عزیزم داشت می‌مُرد. 86 00:06:22,007 --> 00:06:26,595 ‫من هم دستگاه رو خراب کردم ‫و یه‌هو قاطی کرد. 87 00:06:36,229 --> 00:06:38,440 ‫فرانسوا توی انفجار زنده موند 88 00:06:38,565 --> 00:06:40,191 ‫ولی آیزاک مُرد. 89 00:06:40,317 --> 00:06:42,110 ‫و پدرت هم... 90 00:06:42,328 --> 00:06:46,708 ‫قدرت مطرود خودش رو از دست داد. 91 00:06:48,450 --> 00:06:49,451 ‫عجب. 92 00:06:50,660 --> 00:06:51,636 ‫چرا مخفی کردین؟ 93 00:06:51,661 --> 00:06:53,747 ‫چون آگوستوس اِستون‌هِرست تهدیدمون کرد. 94 00:06:53,872 --> 00:06:55,874 ‫می‌دونستیم اون آزمایشگاهِ ‫آیزاک رو مخفیانه ساخته. 95 00:06:55,999 --> 00:06:58,752 ‫اگه لب باز می‌کردیم، ‫ما رو به جُرم قتل تحویل می‌داد. 96 00:06:58,877 --> 00:07:00,170 ‫زود باش، گومز! 97 00:07:01,588 --> 00:07:04,132 ‫هیشکی نمی‌فهمه ما اینجا بودیم. 98 00:07:04,257 --> 00:07:07,344 ‫یعنی جایی دفنش کردین ‫که در اصل برای پدر آماده شده بود؟ 99 00:07:11,890 --> 00:07:13,475 ‫بله. 100 00:07:13,600 --> 00:07:14,976 ‫پس آیزاک دوباره برگشته 101 00:07:15,101 --> 00:07:17,270 ‫و این دفعه می‌خواد ‫از پاگزلی استفاده کنه. 102 00:07:17,395 --> 00:07:19,893 ‫سنگ‌قبر خونواده‌ی ‫آدامز که توی رؤیام دیدم... 103 00:07:20,690 --> 00:07:21,900 ‫احتمالاً اسم پاگزلی روشـه. 104 00:07:24,402 --> 00:07:28,990 ‫تا پاگزلی پیدا بشه، ‫تو و تینگ با مامان‌بزرگ برین. 105 00:07:29,115 --> 00:07:31,868 ‫برای اولین بار... با مامانت موافقـم. 106 00:07:31,993 --> 00:07:34,537 ‫این‌ها اشتباهات ماست، وِنزدی. 107 00:07:34,663 --> 00:07:36,039 ‫خودمون حلش می‌کنیم. 108 00:07:37,707 --> 00:07:39,292 ‫نمی‌خوام دوباره توی خطر بیُفتی. 109 00:07:39,569 --> 00:07:40,654 ‫دیگه دیره. 110 00:07:59,646 --> 00:08:00,647 ‫معذرت می‌خوام. 111 00:08:01,815 --> 00:08:03,525 ‫لیاقت تو بهتر از این‌هاست. 112 00:08:06,277 --> 00:08:08,405 ‫مگه قرار شد با هم حرف بزنیم؟ 113 00:08:08,530 --> 00:08:10,073 ‫به‌اندازه‌ی کافی صبر کردم. 114 00:08:11,047 --> 00:08:12,595 ‫دیگه آماده‌ام که با هم دوست باشیم. 115 00:08:14,536 --> 00:08:16,121 ‫البته اگه توی حالتـه. 116 00:08:18,540 --> 00:08:19,999 ‫بله، توی حالمـه. 117 00:08:21,883 --> 00:08:23,165 ‫حالا چرا نظرت عوض شد؟ 118 00:08:25,880 --> 00:08:28,299 ‫فهمیدم جدایی‌مون به‌خاطر من نبوده. 119 00:08:29,300 --> 00:08:31,928 ‫تقصیر کسی نیست ‫که احساسات تو عوض شده. 120 00:08:32,053 --> 00:08:36,057 ‫پس یا باید یه‌عمر عصبانی باشم ‫و یا باهاش کنار بیام. 121 00:08:37,976 --> 00:08:39,394 ‫حقیقتش این رو از بیانکا یاد گرفتم. 122 00:08:40,621 --> 00:08:42,793 ‫بعضی‌وقت‌ها حرف‌هاش ‫روی آدم تأثیر می‌ذاره. 123 00:09:00,999 --> 00:09:04,502 ‫بگو که دیگه بیخیال گرگ‌های ‫دروغ‌گو و گورگون‌های بتا شدی. 124 00:09:04,728 --> 00:09:06,730 ‫یه فهرست از دوست‌پسرهای ‫مناسب آماده کردم. 125 00:09:06,755 --> 00:09:10,175 ‫فعالیت‌شون توی فضای ‫مجازی رو هم بررسی کردم. 126 00:09:10,515 --> 00:09:11,885 ‫گلچین‌شون کن 127 00:09:12,010 --> 00:09:14,596 ‫تا بعدش برم یواشکی آمارشون رو بگیرم. 128 00:09:14,721 --> 00:09:16,890 ‫ببینم بیرون از اینترنت چی‌کار می‌کنن. 129 00:09:17,015 --> 00:09:18,057 ‫همم. 130 00:09:18,183 --> 00:09:19,997 ‫دستت درد نکنه 131 00:09:20,477 --> 00:09:23,980 ‫ولی فعلاً می‌خوام ‫به سبک وِنزدی آدامز پیش برم 132 00:09:24,105 --> 00:09:25,648 ‫و دور عاشقی رو خط بِکشم. 133 00:09:29,903 --> 00:09:31,823 ‫زیاد جالب نیست 134 00:09:32,407 --> 00:09:34,909 ‫که دست‌وپات رو ببندن ‫و باهات مثل حیوون رفتار کنن... 135 00:09:36,326 --> 00:09:37,406 ‫مگه نه؟ 136 00:09:38,010 --> 00:09:39,594 ‫«ساندویچ گوشت مرموز» 137 00:09:39,629 --> 00:09:41,255 ‫غذای موردعلاقه‌ت. 138 00:09:43,124 --> 00:09:44,142 ‫انرژی‌ت رو هدر نده. 139 00:09:44,167 --> 00:09:45,418 ‫بعداً لازمت می‌شه. 140 00:09:48,546 --> 00:09:50,965 ‫کاش حداقل توی ‫یکی از این عکس‌ها بودم. 141 00:09:53,760 --> 00:09:57,263 ‫نمی‌فهمم چرا از زندگی ‫افراد عادی خوشت می‌آد. 142 00:09:59,098 --> 00:10:03,269 ‫ولی وقتی یاد می‌آد اِستون‌هِرست ‫توی آزمایشگاه باهات چی‌کار کرده... 143 00:10:06,272 --> 00:10:08,942 ‫هیچ‌کدوم به هدف‌مون نرسیدیم. 144 00:10:10,819 --> 00:10:12,403 ‫ولی امشب می‌رسیم. 145 00:10:16,783 --> 00:10:17,801 ‫بهم قول بده 146 00:10:17,826 --> 00:10:19,661 ‫هرچی که شد 147 00:10:19,786 --> 00:10:21,412 ‫تمومش کنی. 148 00:10:21,538 --> 00:10:22,914 ‫همون قضیه که بهت گفتم. 149 00:10:25,083 --> 00:10:26,376 ‫قول بده. 150 00:10:32,173 --> 00:10:35,552 ‫توی ۳۰کیلومتریِ شمال اینجا ردپای ‫هاید گذاشتم و لباس پاگزلی رو هم انداختم. 151 00:10:35,677 --> 00:10:38,304 ‫همون‌طور که گفتی، ‫یه گزارش ناشناس هم دادم. 152 00:10:38,429 --> 00:10:40,265 ‫آفرین. 153 00:10:40,390 --> 00:10:42,767 ‫دیگه پلیس‌ها دنبال ما نمی‌افتن. 154 00:10:42,892 --> 00:10:47,730 ‫وقتش رسیده تو هم برگردی توی کار. 155 00:10:47,856 --> 00:10:49,691 ‫وِنزدی سریع می‌فهمه ‫که داریم بازیش می‌دیم. 156 00:10:49,816 --> 00:10:53,444 ‫آره، آدامزها هیچ‌وقت ‫عزیزهاشون رو رها نمی‌کنن. 157 00:10:53,570 --> 00:10:55,131 ‫حتی به‌دردنخورهاشون رو. 158 00:10:56,114 --> 00:10:58,416 ‫واین نقطه‌ضعف احساسی‌شون 159 00:10:59,284 --> 00:11:01,035 ‫می‌شه برگ برنده‌ی ما. 160 00:11:02,704 --> 00:11:03,788 ‫از پاگزلی خبری نشد؟ 161 00:11:03,913 --> 00:11:06,082 ‫نه هنوز، ولی زنده‌ست. 162 00:11:06,207 --> 00:11:08,293 ‫آیزاک مصممـه که خواهرش رو نجات بده. 163 00:11:08,418 --> 00:11:11,504 ‫می‌دونم به پاگزلی نیاز داره، ‫ولی نمی‌دونم کجا و کِی. 164 00:11:11,629 --> 00:11:13,631 ‫ای وای. اومد. 165 00:11:13,756 --> 00:11:14,964 ‫کی؟ 166 00:11:15,633 --> 00:11:17,010 ‫آیزاک؟ 167 00:11:17,135 --> 00:11:18,720 ‫نه. بابام. 168 00:11:18,845 --> 00:11:21,764 ‫معمولاً یکی از ‫همکارهاش رو می‌فرسته دنبالم. 169 00:11:22,378 --> 00:11:23,700 ‫مامانت نمی‌تونست بیاد دنبالت؟ 170 00:11:24,056 --> 00:11:27,312 ‫اون با بچه‌ش و همسر عادی‌ش مشغولـه. 171 00:11:27,437 --> 00:11:29,856 ‫من اشتباهی بودم که ‫اون و بابام رو کنار هم نگه داشت 172 00:11:30,209 --> 00:11:31,627 ‫بااین‌که خودشون نمی‌خواستن. 173 00:11:31,798 --> 00:11:34,043 ‫باروت، پنی‌سیلین و دستگاه شکنجه... 174 00:11:34,444 --> 00:11:35,911 ‫این‌ها هم صرفاً اشتباه بودن. 175 00:11:36,988 --> 00:11:39,866 ‫فقط همین رو بگم ‫که خیلی دوست‌مون دارم. 176 00:11:39,991 --> 00:11:41,326 ‫ما مثل سه‌تفنگ‌داریـم. 177 00:11:41,417 --> 00:11:42,417 ‫تند نرو. 178 00:11:42,452 --> 00:11:43,519 ‫اَگنس! 179 00:11:44,287 --> 00:11:46,039 ‫خدافظ. ‫سال بعدی می‌بینمتون. 180 00:11:47,475 --> 00:11:49,935 ‫من هم می‌خوام کمک کنم، ‫ولی باید برگردم به قفس لوپین. 181 00:11:50,018 --> 00:11:51,561 ‫کاپری برام آیین‌نامه‌ی تشدید رو خوند. 182 00:11:51,686 --> 00:11:53,438 ‫«تمرکز کن و خون‌سرد باش» 183 00:11:53,472 --> 00:11:56,099 ‫الان هم نرم‌افزار مدیتیشن، ‫موسیقی موردعلاقه‌م 184 00:11:56,215 --> 00:11:58,468 ‫و یه‌عالمه نقره‌ی مایع آماده کردم. 185 00:11:59,886 --> 00:12:01,830 ‫فکر نکنم مشکلی پیش بیاد. 186 00:12:02,388 --> 00:12:04,515 ‫صبح می‌آم آزادت می‌کنم. 187 00:12:05,975 --> 00:12:07,018 ‫قول؟ 188 00:12:11,397 --> 00:12:13,373 ‫آهای تو. ‫باید دوباره مُرده‌ها رو بیدار کنیم. 189 00:12:13,459 --> 00:12:15,335 ‫چقدر طول می‌کِشه که ‫حشره‌های جسدت پرواز کنن؟ 190 00:12:15,360 --> 00:12:17,570 ‫متأسفانه دیگه پرواز نمی‌کنن. 191 00:12:17,695 --> 00:12:20,490 ‫حشره‌های جسد معمولاً ‫طول‌عمر ۳۶ساعته دارن. 192 00:12:23,076 --> 00:12:24,369 ‫معذرت می‌خوام، وِنزدی. 193 00:12:24,394 --> 00:12:26,412 ‫پاگزلی می‌خواست باهام دوست بشه، ‫ولی من ردش کردم. 194 00:12:26,537 --> 00:12:28,957 ‫شاید اگه باهاش مهربون‌تر بودم 195 00:12:29,082 --> 00:12:30,708 ‫نمی‌رفت با یه زامبی رفیق بشه. 196 00:12:30,833 --> 00:12:32,460 ‫من نگهبان برادرم هستم. 197 00:12:32,585 --> 00:12:34,671 ‫فقط کافی بود توی قفس ‫حبسش کنم تا چیزیش نشه. 198 00:12:34,796 --> 00:12:38,007 ‫دارم می‌رم انبار حشره‌ها. ‫باید زنبورهام رو زودتر بخوابونم. 199 00:12:38,132 --> 00:12:39,509 ‫می‌خوای بیای...؟ 200 00:13:02,115 --> 00:13:03,950 ‫وِنزدی... دارم می‌رم ‫مامان‌بابات رو ببینم. 201 00:13:04,075 --> 00:13:05,702 ‫یه کوهنورد لباس پاگزلی رو پیدا کرده. 202 00:13:05,827 --> 00:13:08,454 ‫دارم گروه تجسس رو ‫به جریکو تا برلینگتون اعزام می‌کنم. 203 00:13:08,579 --> 00:13:10,999 ‫سر کارمون گذاشتن. 204 00:13:11,124 --> 00:13:13,459 ‫من با مدرک پیش می‌رم، ‫نه با حدس‌وگمان. 205 00:13:14,836 --> 00:13:17,255 ‫بالاخره برگشتم به دفترم. 206 00:13:18,423 --> 00:13:22,301 ‫شکست دورت باعث شد میراثم بهم برگرده. 207 00:13:22,427 --> 00:13:26,305 ‫حالا دیگه هیئت‌مدیره ‫از دوران ویمز به‌خوبی یاد می‌کنه. 208 00:13:26,431 --> 00:13:30,143 ‫مدرسه‌ی نِورمور ‫به یه مدیر باتجربه نیاز داره. 209 00:13:30,268 --> 00:13:33,062 ‫رهبری اخلاق‌مدار و استوار. 210 00:13:33,187 --> 00:13:35,648 ‫ولی قتل روآن و حضور ‫یه هاید رو از همه مخفی کردین. 211 00:13:36,983 --> 00:13:38,562 ‫همه‌مون اشتباهاتی داریم. 212 00:13:39,152 --> 00:13:41,154 ‫ولی دیگه گذشته. 213 00:13:45,575 --> 00:13:47,201 ‫رفتم انبار حشره‌ها. 214 00:13:47,326 --> 00:13:49,746 ‫اِسلورپ هم اونجا بود، ‫ولی قیافه‌ی آدمیزادی داشت. 215 00:13:49,972 --> 00:13:51,170 ‫گفت این رو بهت بدم. 216 00:13:51,195 --> 00:13:54,375 ‫گفت اگه لب باز کنم، می‌آد سراغم. 217 00:13:54,600 --> 00:13:56,394 ‫خیلی می‌ترسم، وِنزدی. 218 00:13:56,419 --> 00:13:59,005 ‫برگرد به اتاقت و دَر رو قفل کن. 219 00:13:59,130 --> 00:14:00,131 ‫فوراً! 220 00:14:22,904 --> 00:14:25,390 ‫آیزاک فکر کرده من گول می‌خورم. 221 00:14:30,703 --> 00:14:32,622 ‫اگه دیدیش... 222 00:14:34,791 --> 00:14:36,751 ‫یه تیر توی کله‌ی پوسیده‌ش خالی کن. 223 00:14:49,972 --> 00:14:51,516 ‫تایلر گفته بود کارِت درستـه. 224 00:14:51,641 --> 00:14:55,353 ‫حالا به چشم دیدم چه آشوبی هستی. 225 00:14:55,478 --> 00:14:59,315 ‫داداشم رو بده، برگرد توی قبرت ‫و همون‌جا بمون. 226 00:14:59,440 --> 00:15:02,735 ‫- می‌دونم با پدرم چی‌کار کردی. ‫- ولی تهش من مُردم. 227 00:15:02,879 --> 00:15:05,495 ‫البته به‌لطف پدرت و اون مادر عزیزت. 228 00:15:05,947 --> 00:15:09,575 ‫بذار داداشت تاوان ‫اشتباه‌شون رو پس بده 229 00:15:09,838 --> 00:15:10,864 ‫و بعدش بی‌حساب می‌شیم. 230 00:15:10,889 --> 00:15:12,418 ‫دستگاه رو نداری. 231 00:15:12,829 --> 00:15:14,996 ‫ویلو هیل و برج ایاگو هم نابود شدن. 232 00:15:15,021 --> 00:15:16,496 ‫بازسازی‌ش چند ماه طول می‌کِشه. 233 00:15:16,541 --> 00:15:19,210 ‫و تا اون‌موقع نمی‌تونی ‫خواهرت رو نجات بدی. 234 00:15:24,215 --> 00:15:25,967 ‫تلاشت رو تحسین می‌کنم. 235 00:15:26,289 --> 00:15:27,360 ‫می‌خواستی من رو سرگرم کنی 236 00:15:27,385 --> 00:15:29,971 ‫تا دست راست وفادارت ‫کارم رو تموم کنه. 237 00:15:34,308 --> 00:15:35,309 ‫گرفتمت. 238 00:15:41,232 --> 00:15:43,192 ‫ولی این دست راست تو نیست. 239 00:15:44,460 --> 00:15:45,472 ‫مال منـه. 240 00:15:46,779 --> 00:15:49,740 ‫مامان‌بابات اون شب من رو کامل نکُشتن. 241 00:16:01,474 --> 00:16:06,695 ‫{\an8}[ آیزاک نایت = تینگ ] 242 00:16:06,190 --> 00:16:06,705 ‫{\an8}(اسم «تینگ» از بازی با فامیل آیزاک ساخته شده.) 243 00:16:07,925 --> 00:16:08,885 ‫عجب. 244 00:16:09,010 --> 00:16:11,179 ‫حقیقتاً غافل‌گیر شدم ‫وقتی دیدم دست راستم 245 00:16:11,304 --> 00:16:13,931 ‫توی سالن‌های ویلو هیل پرسه می‌زنه. 246 00:16:14,056 --> 00:16:18,060 ‫یه هنرمند بدون ‫دست راستش هیچی نیست. 247 00:16:21,814 --> 00:16:24,567 ‫مادرت دستم رو بُرید. 248 00:16:29,155 --> 00:16:34,243 ‫و باعث شد دستگاهم ‫قاطی کنه ومنفجر بشه. 249 00:16:34,368 --> 00:16:38,039 ‫احتمالاً نیروی باقی‌مونده‌ی ‫دستگاه دستم رو زنده کرده. 250 00:16:38,164 --> 00:16:40,374 ‫ولی دست راستت به کل هیکلت شرف داره. 251 00:17:16,661 --> 00:17:18,412 ‫حالا کامل شدم. 252 00:17:25,670 --> 00:17:27,755 ‫خاندان آدامز 253 00:17:27,880 --> 00:17:30,258 ‫امشب نابود می‌شه. 254 00:17:32,551 --> 00:17:34,136 ‫از خودت شروع می‌کنم. 255 00:18:03,249 --> 00:18:04,834 ‫باید بریم برج ایاگو. 256 00:18:04,959 --> 00:18:08,629 ‫زندگی بی‌ارزشت قراره مهم بشه. 257 00:18:38,868 --> 00:18:42,163 ‫حالا می‌تونیم ‫خونواده‌مون رو درست کنیم. 258 00:18:42,307 --> 00:18:43,308 ‫سلام! 259 00:18:45,583 --> 00:18:46,734 ‫بیاین. 260 00:18:49,879 --> 00:18:53,090 ‫نفس عمیق بِکشین و به‌آرومی خارج کنین. 261 00:18:53,215 --> 00:18:55,301 ‫حالا گرگ درون‌تون رو تصور کنین. 262 00:18:55,426 --> 00:18:57,803 ‫گرگی قدرتمند اما مهربون. 263 00:18:57,928 --> 00:19:00,598 ‫فراموش نکنین که امشب شب آرامشـه... 264 00:19:00,723 --> 00:19:01,932 ‫اینِد! کمک کن. 265 00:19:02,058 --> 00:19:05,603 ‫- اَگنس؟ مگه نرفتی؟ ‫- نمی‌تونم وِنزدی رو تنها بذارم. 266 00:19:05,728 --> 00:19:08,481 ‫بابام که توی پمپ‌بنزین وایستاد، ‫فرار کردم و اومدم. 267 00:19:08,606 --> 00:19:10,775 ‫آیزاک، وِنزدی رو زیر ‫درخت جمجمه دفن کرده. 268 00:19:10,900 --> 00:19:11,984 ‫و نمی‌تونم بیارمش بیرون. 269 00:19:13,027 --> 00:19:14,528 ‫چی؟ ای وای! 270 00:19:14,653 --> 00:19:16,489 ‫- تینگ کجاست؟ ‫- داستانش مفصلـه. 271 00:19:16,614 --> 00:19:19,700 ‫توی راه بهت می‌گم. ‫باید عجله کنیم! 272 00:19:22,036 --> 00:19:24,205 ‫ما اومدیم، وِنزدی! تحمل کن! 273 00:19:28,334 --> 00:19:30,002 ‫ضربان قلبش رو می‌شنوم، ولی ضعیفـه. 274 00:19:38,219 --> 00:19:40,388 ‫به‌موقع نمی‌تونیم بیاریمش بیرون. 275 00:19:40,513 --> 00:19:42,681 ‫نه.... نه... 276 00:19:49,939 --> 00:19:51,565 ‫این‌طوری زورم زیاد نیست. 277 00:19:54,293 --> 00:19:56,008 ‫اون‌وقت دوباره نمی‌تونی آدم بشی. 278 00:19:56,654 --> 00:19:57,968 ‫تو یه گرگ آلفایـی. 279 00:19:58,531 --> 00:19:59,865 ‫نمی‌ذارم بمیره. 280 00:20:24,849 --> 00:20:28,144 ‫وِنزدی، بیدار شو. 281 00:20:34,692 --> 00:20:36,402 ‫تو رو خدا. 282 00:20:39,029 --> 00:20:40,030 ‫چُرت خوبی بود. 283 00:20:45,682 --> 00:20:46,683 ‫اینِد؟ 284 00:20:50,124 --> 00:20:52,001 ‫چاره‌ی دیگه‌ای نداشتیم. 285 00:21:03,429 --> 00:21:05,598 ‫برو دنبالش. ‫زود باش! 286 00:21:07,099 --> 00:21:09,101 ‫وِنزدی! ‫وِنزدی! 287 00:21:10,561 --> 00:21:12,438 ‫ارواح رو شکر. 288 00:21:15,524 --> 00:21:17,234 ‫فقط از یه روح باید تشکر کنیم. 289 00:21:17,359 --> 00:21:20,362 ‫اگه عجله نکنی، ‫نمی‌تونی کسی رو نجات بدی. 290 00:21:20,488 --> 00:21:21,947 ‫پاگزلی کجاست؟ 291 00:21:35,464 --> 00:21:37,087 ‫هنوز همه‌چی سر جاشـه. 292 00:21:39,664 --> 00:21:40,649 ‫خوبـه. 293 00:21:40,674 --> 00:21:43,010 ‫چجوری قراره ‫این آشغال‌ها رو سرهم کنیم؟ 294 00:21:43,135 --> 00:21:44,345 ‫ما این کار رو نمی‌کنیم. 295 00:21:46,514 --> 00:21:47,515 ‫من می‌کنم. 296 00:22:18,216 --> 00:22:21,572 ‫تـ.ر.جـ.ـمـ.ـه و ز.یـ.ر.نـ.ویـ.ـس از ‫پـ.و.ر.یـ.ـا هـ.ـز.یـ.ـمـ.ـتـ.ـی 297 00:22:18,219 --> 00:22:21,581 ‫{\an8}ا.ر.ا.ئـ.ـه از سـ.ـا.یـ.ـتِ سـ.ـی نـ.ـمـ.ـا 298 00:22:22,550 --> 00:22:25,302 ‫حالا به من ماجرای تینگ رو نگفتین... 299 00:22:25,427 --> 00:22:26,804 ‫ولی چرا از خودش مخفی کردین؟ 300 00:22:26,929 --> 00:22:29,390 ‫بعضی‌وقت‌ها بهتره حقیقت مخفی بمونه. 301 00:22:29,515 --> 00:22:31,892 ‫تینگ هیچی از آیزاک یادش نبود. 302 00:22:32,017 --> 00:22:36,689 ‫نمی‌خواستیم سر ماجرای ‫آیزاک و پدرت عذاب‌وجدان بگیره. 303 00:22:36,814 --> 00:22:40,693 ‫به نظرم ویژگی‌های مثبت ‫آیزاک به تینگ منتقل شده. 304 00:22:40,818 --> 00:22:44,113 ‫ولی الان به آیزاک وصل شده ‫و قراره پسرت رو بُکشه. 305 00:22:46,849 --> 00:22:49,015 ‫آهنگ خز دانشمندهای دیوانه رو گذاشتی؟ 306 00:22:49,098 --> 00:22:50,180 ‫باریکلا. 307 00:22:50,205 --> 00:22:51,248 ‫عزیزم. 308 00:22:52,037 --> 00:22:53,455 ‫تو کلانتر رو خبر کن. 309 00:22:53,581 --> 00:22:55,416 ‫بسپرش به ما. 310 00:22:56,667 --> 00:22:58,460 ‫پسرمون رو نجات بده، عشقم. 311 00:23:33,454 --> 00:23:34,663 ‫خوبـی، آیزاک؟ 312 00:23:34,788 --> 00:23:36,119 ‫آره، خوبـم. 313 00:23:36,790 --> 00:23:38,500 ‫مراقب منبع تغذیه باشین. 314 00:23:53,932 --> 00:23:57,269 ‫۳۰ سال منتظر این لحظه بودم. 315 00:24:15,954 --> 00:24:17,081 ‫آماده باش. 316 00:24:17,206 --> 00:24:19,249 ‫قراره مغزت آب‌پز بشه. 317 00:24:30,928 --> 00:24:32,446 ‫دیگه وقتشـه، آیزاک. 318 00:24:33,222 --> 00:24:34,401 ‫زود باش. 319 00:24:36,642 --> 00:24:37,763 ‫همین‌الان! 320 00:24:38,394 --> 00:24:39,728 ‫بهم قول دادی. 321 00:24:57,830 --> 00:24:59,581 ‫دارین چی‌کار می‌کنین؟ 322 00:25:00,666 --> 00:25:02,577 ‫مامان، می‌خوایم نجاتت بدیم. 323 00:25:02,739 --> 00:25:04,920 ‫برای من دیر شده، عزیزم. 324 00:25:05,045 --> 00:25:06,714 ‫حالا نوبت توئـه. 325 00:25:06,839 --> 00:25:09,133 ‫می‌تونیم از این زندگی نجاتت بدیم 326 00:25:10,467 --> 00:25:12,970 ‫تا یه شروع دوباره داشته باشی. 327 00:25:13,095 --> 00:25:16,014 ‫نه، حق ندارین قدرتم رو ازم بگیرین! 328 00:25:19,476 --> 00:25:20,853 ‫دوستت دارم. 329 00:25:21,687 --> 00:25:23,564 ‫خواهش می‌کنم نکنین! 330 00:25:23,689 --> 00:25:24,982 ‫دوستت دارم، عزیزم. 331 00:25:34,992 --> 00:25:36,016 ‫مامان! 332 00:25:36,994 --> 00:25:39,913 ‫تو از پله‌ها برو. ‫من از نردبون می‌رم. 333 00:25:45,043 --> 00:25:46,295 ‫مامان، لطفاً! 334 00:25:49,631 --> 00:25:50,716 ‫مامان! 335 00:25:54,094 --> 00:25:56,054 ‫مهمون داریم. 336 00:25:56,180 --> 00:25:57,806 ‫تو رو خدا نکنین! 337 00:26:40,182 --> 00:26:41,475 ‫من رو بُکش. 338 00:26:51,860 --> 00:26:53,987 ‫- آخه چرا؟ ‫- خطا زدم. 339 00:27:09,294 --> 00:27:10,963 ‫تایلر، نه! 340 00:27:11,088 --> 00:27:12,214 ‫نه! 341 00:27:16,748 --> 00:27:18,387 ‫آیزاک! 342 00:27:19,721 --> 00:27:20,844 ‫آیزاک! 343 00:27:21,807 --> 00:27:22,808 ‫آیزاک. 344 00:27:28,181 --> 00:27:29,206 ‫چیزی نیست. 345 00:27:29,536 --> 00:27:30,983 ‫- وِنزدی؟ ‫ -هیس. 346 00:27:31,108 --> 00:27:32,359 ‫من مامانتـم. 347 00:27:32,484 --> 00:27:35,666 ‫بعداز فیلم «روانی»، این بهترین ‫رابطه‌ی مادرپسریـه که دیدم. 348 00:27:35,171 --> 00:27:35,675 ‫{\an8}(فیلمی به کارگردانی آلفرد هیچکاک، محصول دهه‌ی ۶۰ میلادی) 349 00:27:42,578 --> 00:27:44,329 ‫تایلر؟ عزیزم؟ 350 00:27:47,124 --> 00:27:48,192 ‫پسرم... 351 00:28:20,532 --> 00:28:22,451 ‫تحمل کن، پاگزلی. 352 00:29:37,234 --> 00:29:38,360 ‫آیزاک! 353 00:29:40,028 --> 00:29:41,822 ‫یه‌چیزی دستتـه که مال منـه. 354 00:29:45,742 --> 00:29:46,827 ‫بیاین! زود باشین! 355 00:30:19,776 --> 00:30:20,777 ‫برین. 356 00:30:21,987 --> 00:30:23,405 ‫برین! برین! 357 00:31:01,902 --> 00:31:03,445 ‫مامان. ‫بابا. 358 00:31:06,615 --> 00:31:07,741 ‫تیش! 359 00:31:15,832 --> 00:31:18,210 ‫کمک کنین این رو بردارم. 360 00:31:32,349 --> 00:31:35,393 ‫پس رؤیات به واقعیت تبدیل نشد. 361 00:31:46,822 --> 00:31:48,657 ‫به‌خاطر تو 362 00:31:48,782 --> 00:31:51,576 ‫تنها عشق زندگی‌م رو از دست دادم. 363 00:31:51,701 --> 00:31:54,621 ‫آیزاک! آیزاک! 364 00:31:54,746 --> 00:31:55,831 ‫دیگه تموم شد. 365 00:31:56,056 --> 00:31:57,349 ‫دخترم رو ول کن. 366 00:31:57,374 --> 00:31:58,875 ‫شرمنده، رفیق. 367 00:31:59,000 --> 00:32:02,504 ‫می‌خوام بهتون نشون بدم ‫عذاب‌کشیدن یعنی چی. 368 00:32:04,214 --> 00:32:06,800 ‫یه قدم دیگه بردار ‫تا گردنش رو بشکونم! 369 00:32:11,680 --> 00:32:14,641 ‫تینگ، می‌دونیم هنوز ‫صدامون رو می‌شنوی. 370 00:32:14,766 --> 00:32:17,477 ‫برگرد پیش ما. ‫ما دوستت داریم. 371 00:32:17,602 --> 00:32:18,979 ‫ما خونواده‌تـیم! 372 00:32:19,104 --> 00:32:21,982 ‫این از خونواده‌ی شما نیست. 373 00:32:22,107 --> 00:32:23,233 ‫بخشی از منـه! 374 00:32:38,206 --> 00:32:39,672 ‫خطا زدی! 375 00:32:48,717 --> 00:32:50,135 ‫زود باش، تینگ. 376 00:33:00,729 --> 00:33:01,771 ‫اینجا چه خبره؟ 377 00:33:04,357 --> 00:33:06,651 ‫- آخ! ‫- خنگ هم باشی، می‌فهمی چه خبره. 378 00:33:53,198 --> 00:33:54,461 ‫تموم شد. 379 00:35:04,477 --> 00:35:05,854 ‫خوش برگشتی، تینگ. 380 00:35:35,383 --> 00:35:38,467 ‫حالا که می‌دونم از بدن ‫یه نابغه‌ی خبیث اومدی 381 00:35:38,970 --> 00:35:40,805 ‫فهمیدم چرا با من هم هماهنگـی. 382 00:35:42,932 --> 00:35:44,684 ‫حقیقت تلخـه، نه؟ 383 00:35:47,312 --> 00:35:51,316 ‫گذشته رو نمی‌شه تغییر داد، ‫ولی آینده توی دست خودتـه. 384 00:35:54,903 --> 00:35:56,196 ‫حالا تصمیمت چیـه؟ 385 00:36:07,749 --> 00:36:11,336 ‫- تونستی چیزی بفهمی؟ ‫- امروز صبح این توی دوربین افتاد. 386 00:36:13,380 --> 00:36:14,552 ‫این اینِد ـه. 387 00:36:15,215 --> 00:36:16,591 ‫داشت می‌رفت سمت شمال. 388 00:36:16,716 --> 00:36:18,802 ‫هفت‌هشت کیلومتر ‫با مرز کانادا فاصله داره. 389 00:36:18,927 --> 00:36:20,095 ‫کاپری چی؟ 390 00:36:20,220 --> 00:36:23,223 ‫نتونست اطلاعاتی از اینِد بده؟ 391 00:36:23,348 --> 00:36:24,641 ‫کس نمی‌دونه کجاست. 392 00:36:24,766 --> 00:36:26,976 ‫حالا که نِورمور به حالت سابقش برگشته 393 00:36:27,102 --> 00:36:30,146 ‫احتمالاً رفته سراغ کار بعدی‌ش. 394 00:36:38,780 --> 00:36:40,240 ‫سلام، تایلر. 395 00:36:41,741 --> 00:36:44,661 ‫هرکی هستی، برو پی کارت. 396 00:36:47,122 --> 00:36:50,335 ‫هر دو می‌دونیم ‫که اینجا تنهایی دَووم نمی‌آری. 397 00:36:50,959 --> 00:36:52,377 ‫زود از پا درمی‌آی. 398 00:36:53,670 --> 00:36:55,213 ‫ولی من می‌تونم نجاتت بدم. 399 00:36:57,860 --> 00:37:00,487 ‫دیگه حوصله‌ی مادرها ‫و ارباب‌ها رو ندارم. 400 00:37:00,593 --> 00:37:03,096 ‫من هیچ‌کدومش نیستم. 401 00:37:06,266 --> 00:37:07,790 ‫دارم بهت... 402 00:37:08,393 --> 00:37:11,563 ‫به آدم‌هایی مثل تو ‫پیشنهاد محافظت می‌دم. 403 00:37:11,688 --> 00:37:13,314 ‫هایدهایی که... 404 00:37:13,440 --> 00:37:16,276 ‫یه جا قایم شدن تا کسی پیداشون نکنه. 405 00:37:19,279 --> 00:37:20,697 ‫می‌تونی عضو یه گله بشی 406 00:37:21,990 --> 00:37:26,327 ‫و با هم‌نوع‌هات پیمانی ببندی ‫که فراتر از هر ارباب و بَرده‌ایـه. 407 00:37:32,584 --> 00:37:33,710 ‫چی به تو می‌رسه؟ 408 00:37:34,130 --> 00:37:37,175 ‫تو یه گرگینه‌ای. ‫از بوت مشخصـه. 409 00:37:38,339 --> 00:37:39,924 ‫پدرم یه هاید بود. 410 00:37:50,310 --> 00:37:52,061 ‫قرار نیست توی صورتم بترکه؟ 411 00:37:52,587 --> 00:37:54,130 ‫واسه سفرت خوردنی آماده کردم. 412 00:37:57,025 --> 00:37:58,610 ‫حواست باشه زیاده‌روی نکنی. 413 00:37:58,735 --> 00:38:00,864 ‫به‌به. دمت گرم. 414 00:38:01,488 --> 00:38:03,323 ‫داشتم فکر می‌کردم 415 00:38:03,448 --> 00:38:05,950 ‫توی مدت استراحت، اگه سرت شلوغ نبود 416 00:38:06,075 --> 00:38:07,660 ‫به من هم سر بزن. 417 00:38:08,828 --> 00:38:11,414 ‫واقعاً؟ یعنی بیام خونه‌ت؟ 418 00:38:11,539 --> 00:38:13,333 ‫رفیق‌ها از این کارها ‫می‌کنن دیگه، نه؟ 419 00:38:20,215 --> 00:38:21,257 ‫وِنزدی. 420 00:38:23,051 --> 00:38:24,052 ‫صبر کن. 421 00:38:25,845 --> 00:38:27,889 ‫این مال تو. 422 00:38:30,445 --> 00:38:31,571 ‫دفترچه خاطرات خاله اوفلیاست. 423 00:38:31,807 --> 00:38:32,864 ‫بله. 424 00:38:33,478 --> 00:38:35,021 ‫دائماً بهم یادآوری می‌شه 425 00:38:35,146 --> 00:38:38,274 ‫رازنگهداری می‌تونه ‫عواقب بَدی داشته باشه. 426 00:38:39,359 --> 00:38:41,861 ‫هر خونواده‌ای روزهای ‫بَدی داشته، وِنزدی. 427 00:38:43,947 --> 00:38:45,490 ‫ازجمله ما. 428 00:38:46,574 --> 00:38:47,659 ‫ممنون، مادر. 429 00:38:49,494 --> 00:38:51,829 ‫خوش‌حالـم که ‫شما دوتا رو کنار هم می‌بینم. 430 00:38:53,790 --> 00:38:56,084 ‫بازگشت به خانواده 431 00:38:56,209 --> 00:38:59,379 ‫اولین قدم برای برگردوندن ‫توانایی ذهن‌خوانی‌ت بود. 432 00:39:01,422 --> 00:39:05,260 ‫حالا که انجام شده، ‫می‌خوام یه‌مدت استراحت کنم. 433 00:39:11,391 --> 00:39:16,521 ‫کی فکرش رو می‌کرد تو کسی باشی ‫که روحم رو زنده نگه می‌داره؟ 434 00:39:18,898 --> 00:39:20,942 ‫به امید دیدار، وِنزدی. 435 00:39:32,579 --> 00:39:34,916 ‫بیرون عجب آفتابیـه. 436 00:39:35,415 --> 00:39:38,710 ‫خوش‌حالـم که امشب قراره ‫زیر سقف خودمون بخوابیم. 437 00:39:39,836 --> 00:39:42,171 ‫بریم وسایلت رو بیاریم. ‫زود باش. 438 00:39:42,297 --> 00:39:43,548 ‫من خونه نمی‌رم. 439 00:39:57,755 --> 00:39:58,930 ‫پیامت بهم رسید. 440 00:39:58,955 --> 00:40:00,832 ‫همیشه پایه‌ی سفرم. 441 00:40:00,857 --> 00:40:03,443 ‫حالا مقصد کجاست؟ ‫ساحل کُشتار؟ دَره مرگ؟ 442 00:40:03,576 --> 00:40:05,633 ‫می‌ریم شمال که اینِد رو نجات بدیم. 443 00:40:06,362 --> 00:40:07,488 ‫اون یه آلفاست. 444 00:40:07,614 --> 00:40:11,117 ‫اوه اوه، شنیدم نیش‌هاشون بَدجور تیزه 445 00:40:11,242 --> 00:40:13,537 ‫و پنجه‌هاشون قیمه‌قیمه‌ت می‌کنه. 446 00:40:13,908 --> 00:40:14,942 ‫خیلی هم عالی! 447 00:40:15,569 --> 00:40:16,694 ‫راه بیُفت. 448 00:40:23,880 --> 00:40:27,050 ‫و یک سال دیگه هم توی نِورمور ‫با آشوب و کُشتار به پایان رسید. 449 00:40:28,217 --> 00:40:30,678 ‫سؤالات زیادی یقه‌ی ‫همه‌مون رو چسبیده. 450 00:40:35,767 --> 00:40:39,228 ‫چرا جای این‌که گردن تایلر رو بزنم، ‫زنجیرهاش رو بُریدم؟ 451 00:40:39,354 --> 00:40:41,939 ‫قراره از این تصمیم ‫احساسی‌م پشیمون بشم؟ 452 00:40:44,776 --> 00:40:48,196 ‫لبخند مامان‌بابام هم باعث نمی‌شه ‫دروغ‌هاشون رو فراموش کنم. 453 00:40:52,116 --> 00:40:56,079 ‫هدیه‌ی خاطرات خاله اوفلیا ‫به نشونه‌ی اعتماد مادرم بود 454 00:40:56,204 --> 00:40:57,914 ‫یا مخفیانه ازم کمک خواست؟ 455 00:41:02,251 --> 00:41:04,045 ‫اول باید اینِد رو پیدا کنم. 456 00:41:06,964 --> 00:41:08,841 ‫بهش قول دادم. 457 00:41:08,966 --> 00:41:11,511 ‫ولی قراره به چه شکلی پیشم برگرده؟ 458 00:41:13,346 --> 00:41:14,519 ‫به‌شکل دوستم؟ 459 00:41:15,223 --> 00:41:17,308 ‫یا هیولایی که تسخیرش کرده؟ 460 00:41:32,031 --> 00:41:33,241 ‫خاله اوفلیا. 461 00:41:43,960 --> 00:41:46,379 ‫درون‌مایه‌ی خاندان آدامز رازهاشونـه. 462 00:41:48,256 --> 00:41:50,883 ‫همیشه یه راز کثیف ‫برای مخفی‌کردن دارن. 463 00:42:01,978 --> 00:42:03,271 ‫اوفلیا! 464 00:42:08,985 --> 00:42:11,237 ‫هدفم اینـه که توی این سفر پُرماجرا... 465 00:42:11,362 --> 00:42:14,422 ‫همه‌ی دروغ‌ها و رازها رو فاش کنم 466 00:42:15,120 --> 00:42:16,433 ‫و یا توی این مسیر بمیرم. 467 00:42:17,618 --> 00:42:20,371 ‫این‌جور کارها خوراک خودمـه. 468 00:42:20,908 --> 00:42:25,955 ‫ترجمه و زیرنویس از پوریا هزیمتی ‫∞ POORUYO ∞ 469 00:42:26,213 --> 00:42:30,717 ‫≡ بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال ≡ ‫ WwW.30nama.CoM 470 00:42:30,984 --> 00:42:35,508 ‫ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید ‫@OfficialCinama