1 00:00:15,986 --> 00:00:19,226 ‫سی‌نما تقدیم می‌کند ‫www.30nama.com 2 00:00:19,220 --> 00:00:21,773 ‫کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما ‫@CinamaSub 3 00:00:22,040 --> 00:00:23,320 ‫شش ماه 4 00:00:25,520 --> 00:00:28,280 ‫شش ماه طول کشید تا مارتا رو گزارش کنم. 5 00:00:31,320 --> 00:00:32,320 ‫می‌تونم کمکتون کنم؟ 6 00:00:32,400 --> 00:00:34,080 ‫باید با تری شروع می‌کردم، 7 00:00:34,160 --> 00:00:36,800 ‫درباره‌ی این‌که چطور مارتا ‫دیروز بهش حمله کرد، اما اینکارو نکردم. 8 00:00:36,880 --> 00:00:40,280 ‫می‌خوام یه چیزی رو گزارش بدم. ‫باید چیکار کنم؟ 9 00:00:40,360 --> 00:00:41,880 ‫چه چیزی رو می‌خواید گزارش بدین؟ 10 00:00:42,400 --> 00:00:44,840 ‫باید به دستمالی کردن اشاره می‌کردم، ‫اما نکردم. 11 00:00:44,920 --> 00:00:48,840 ‫نمی‌دونم چطور باید بهتون بگم، اما من... ‫اما دارم تعقیب می‌شم. 12 00:00:48,920 --> 00:00:50,800 ‫- توسط یه مرد یا زن؟ ‫- یه زن 13 00:00:50,880 --> 00:00:53,920 ‫باید به اسم، مقالات، جرایم قبلیش اشاره می‌کردم، 14 00:00:54,000 --> 00:00:55,040 ‫اما این‌کارو نکردم. 15 00:00:55,120 --> 00:00:57,560 ‫ببینید، من... واقعاً نگرانم. 16 00:00:59,040 --> 00:01:00,200 ‫فکرمی‌کنم کمک لازم داره 17 00:01:01,080 --> 00:01:04,360 ‫- و زمانی که پلیس پرسید... ‫- چرا انقدر طول کشیده که گزارش بدین؟ 18 00:01:07,080 --> 00:01:09,080 ‫...همه‌چی دوباره برگشت. 19 00:01:09,493 --> 00:01:10,706 ‫[ بچه گوزن ] 20 00:01:17,613 --> 00:01:20,320 ‫مترجم: سپـهـر طـهـمـاسـبـی ‫@SepSensiSubs :تلگرام 21 00:01:20,360 --> 00:01:23,520 ‫حدود پنج سال پیش، به فستیوال ادینبرگ رفتم. 22 00:01:23,600 --> 00:01:26,360 ‫همیشه آرزوم این بود که ‫اونجا نمایش داشته باشم، 23 00:01:26,440 --> 00:01:29,280 ‫به هیاهوی اجراکننده‌ها و هنرمندهای خیابونی بپیوندم 24 00:01:29,360 --> 00:01:31,680 ‫روی شانس برای شهرت قمار کنم. 25 00:01:32,640 --> 00:01:35,280 ‫می‌دونستم یه روز باید بیام اینجا و ‫از شانس خودم استفاده کنم. 26 00:01:35,880 --> 00:01:38,200 ‫نویسندگی، بازیگری، کمدی، هرچی که لازم باشه. 27 00:01:38,760 --> 00:01:40,920 ‫فقط همچین آزادی‌ای توی زندگی می‌خواستم 28 00:01:41,000 --> 00:01:44,880 ‫که فقط با رویاپردازی میاد ‫و برای رسیدن بهش هیچی جلوشو نمیگیره. 29 00:01:50,440 --> 00:01:53,120 ‫بنابراین وقتی به محل برگزاری توی حومه‌ی شهر رسیدم 30 00:01:53,200 --> 00:01:55,680 ‫و وقتی وارد شدم، متوجه‌ پنجره‌های کثیف، زمین چسبناک 31 00:01:55,760 --> 00:01:57,720 ‫و بوی چربی چیپس شدم... 32 00:01:59,760 --> 00:02:01,280 ‫برام همه‌چی بود. 33 00:02:02,920 --> 00:02:04,480 ‫- سلام ‫- سلام 34 00:02:04,960 --> 00:02:07,080 ‫می‌شه بهم بگی باید برای کمدی کجا برم؟ 35 00:02:07,600 --> 00:02:08,760 ‫اجراکننده یا مشتری؟ 36 00:02:08,840 --> 00:02:09,840 ‫اجراکننده. 37 00:02:12,160 --> 00:02:13,160 ‫دری که اونجاست 38 00:02:13,880 --> 00:02:14,880 ‫ممنونم 39 00:02:33,640 --> 00:02:35,720 ‫منظورت در خاصیه یا... 40 00:02:35,800 --> 00:02:38,360 ‫برو اون گوشه. ‫میز رو بزن کنار 41 00:02:38,440 --> 00:02:41,480 ‫چی؟ صحنه‌ی من اینه؟ ‫اینجا؟ توی بار اصلی؟ 42 00:02:41,560 --> 00:02:42,480 ‫درسته 43 00:02:42,560 --> 00:02:44,800 ‫خب، تلویزیون روشن می‌مونه؟ 44 00:02:44,880 --> 00:02:46,440 ‫صداشو قطع می‌کنیم. 45 00:02:47,880 --> 00:02:50,800 ‫- و مشتری‌ها؟ ‫- اگه بخوای می‌تونی بگی برن 46 00:02:50,880 --> 00:02:52,240 ‫اه، نه، نمی‌تونم اونکارو کنم. 47 00:02:52,320 --> 00:02:54,720 ‫اونا 12ماه سال اینجان. ‫من فقط یه بار اومدم. 48 00:02:55,840 --> 00:02:57,040 ‫شما می‌تونی ازشون بخوای برن؟ 49 00:02:57,640 --> 00:02:58,640 ‫نه. 50 00:02:59,000 --> 00:03:01,960 ‫خب، اصلاً می‌خوان کمدی ببینن؟ 51 00:03:02,720 --> 00:03:04,120 ‫فقط یه راه برای فهمیدنش هست 52 00:03:06,360 --> 00:03:08,600 ‫خیلی‌خب. بهتره شروع کنیم. آره 53 00:03:10,640 --> 00:03:11,640 ‫بیخیال! 54 00:03:12,720 --> 00:03:15,000 ‫ادینبورگ لعنتی! 55 00:03:16,120 --> 00:03:19,280 ‫سلام، خانم‌ها و آقایان، به کمدی خوش‌اومدین. 56 00:03:19,360 --> 00:03:22,280 ‫اه، من می‌خوام برم پشت اون دیوار کوچولو ‫و لباسمو عوض کنم. 57 00:03:22,360 --> 00:03:25,040 ‫زمانی که پریدم بیرون، همه‌تون هیجان‌زده شید ‫و بهم خوش‌آمد بگید. 58 00:03:25,120 --> 00:03:26,120 ‫چطور به نظرمی‌رسه؟ 59 00:03:26,880 --> 00:03:28,760 ‫عالیه. یه نفر 60 00:03:29,280 --> 00:03:30,960 ‫خیلی‌خب، بزن بریم. 61 00:03:38,960 --> 00:03:42,720 ‫خانم‌ها و آقایون، لطفاً خوش‌آمد بگید به 62 00:03:42,800 --> 00:03:44,160 ‫دانی دان! 63 00:03:45,800 --> 00:03:49,040 ‫ایول همینه! بذارید صداتونو بشنوم 64 00:03:58,200 --> 00:03:59,720 ‫خب مامانم امروز مرد. 65 00:04:03,280 --> 00:04:04,840 ‫واقعاً؟ هیچی؟ 66 00:04:06,000 --> 00:04:09,720 ‫ببینید، شروع بامزه‌ایه ‫وقتی میگم مامانم امروز مرد، نه؟ 67 00:04:11,040 --> 00:04:12,200 ‫تضاد؟ 68 00:04:18,480 --> 00:04:20,120 ‫نمایش‌ها افتضاح بودن. 69 00:04:21,280 --> 00:04:24,040 ‫بیش‌تر روزا، مجبور شدم لغو کنم ‫چون هیچ‌کس نگاه نمی‌کرد. 70 00:04:25,040 --> 00:04:26,800 ‫یه بار مجبور شدم زود تموم کنم 71 00:04:26,880 --> 00:04:29,080 ‫چون یه سری بچه اومدن سراغم. 72 00:04:29,160 --> 00:04:30,560 ‫- بده‌ش من! هی، هی! ‫- اینجا 73 00:04:31,640 --> 00:04:32,480 ‫نه، نه! 74 00:04:32,560 --> 00:04:35,320 ‫نه، لطفاً! برای باقی ماه لازمش دارم. 75 00:04:39,840 --> 00:04:41,960 ‫بعضی روزا، هیچ آگهی‌ای پخش نکردم 76 00:04:42,040 --> 00:04:43,560 ‫به امید این‌که کسی نیاد. 77 00:04:45,280 --> 00:04:48,560 ‫یک هفته بود که اومده بودم، و ‫حس می‌کردم که مثل بی‌ارزش‌های عرصه نمایش بودم. 78 00:04:48,640 --> 00:04:51,680 ‫روز قبل ختنه شدم. ‫فقط باید یه قیچی بزرگ پیدا می‌کردم 79 00:04:51,760 --> 00:04:53,440 ‫می‌دونید که منظورم چیه؟ نه؟ 80 00:04:53,520 --> 00:04:55,680 ‫دارم میگم که کیر بزرگی دارم. 81 00:04:56,720 --> 00:04:59,040 ‫هیچی؟ نه؟ واقعاً؟ باشه، اشکال نداره. 82 00:04:59,120 --> 00:05:00,120 ‫ام... اوه 83 00:05:00,200 --> 00:05:02,680 ‫برای بادمجون رفتم فروشگاه. ‫با اینا برگشتم. 84 00:05:02,760 --> 00:05:04,960 ‫خدای من! خوب گولم زد، نه؟ 85 00:05:05,040 --> 00:05:07,440 ‫آره؟ چندتا تخم رو به یه گیاه چسب زد. 86 00:05:09,600 --> 00:05:12,800 ‫برام سوال شد که اگه می‌رفتم خونه، کسی متوجه می‌شد 87 00:05:13,800 --> 00:05:15,360 ‫کسی اهمیت می‌داد. 88 00:05:15,440 --> 00:05:18,560 ‫خیلی‌خب، خانم‌ها و آقایون، وقت نمایشه! 89 00:05:26,440 --> 00:05:27,960 ‫من با یه سطل کنار در وایمیسم 90 00:05:28,040 --> 00:05:32,360 ‫و منتظر حمایت‌هاتون هستم. ‫اون مقداری که به ارزش نمایش می‌خوره رو بدین 91 00:05:34,000 --> 00:05:35,080 ‫ممنون که اومدین. 92 00:05:35,920 --> 00:05:37,000 ‫ممنون که اومدین. 93 00:05:37,720 --> 00:05:38,720 ‫ممنون که اومدین. 94 00:05:48,560 --> 00:05:50,800 ‫فکرمی‌کنم از دیروز بهتر بود. 95 00:05:50,880 --> 00:05:52,200 ‫دیروز چی بود؟ 96 00:05:52,280 --> 00:05:54,360 ‫دکمه و کاندوم 97 00:05:55,000 --> 00:05:56,480 ‫بیا، یه چیزی برات دارم 98 00:05:57,760 --> 00:05:59,440 ‫دیشب از کیف پول یکی افتاد. 99 00:05:59,520 --> 00:06:04,000 ‫اگه بخوای مال توئه. می‌دونم ‫شما هنرمندها چقدر دوست دارین حرف بزنید 100 00:06:15,800 --> 00:06:18,400 ‫زمانی که ضبطش کردیم ‫هیچ ایده‌ای نداشتیم که جواب میده یا نه 101 00:06:18,480 --> 00:06:21,520 ‫می‌دونی، اون صحنه‌ی سربازهای قوطی‌ای؟ 102 00:06:21,600 --> 00:06:25,520 ‫ما اونو توی یه ساحل توی لنکستر ‫با استفاده از فویل کیترینگ فیلمبرداری کردیم. 103 00:06:25,600 --> 00:06:28,880 ‫انقدر استفاده کردیم که بنجی می‌گفت ‫می‌تونه حس کنه که محتویاتش داره بیرون می‌زنه 104 00:06:29,560 --> 00:06:32,960 ‫اه، ببخشید، شرمنده مزاحم می‌شم ‫اما شما روی "کاتن موث" کار کردین؟ 105 00:06:33,040 --> 00:06:35,640 ‫- آره. ‫- اه، خدای من، عاشق اون برنامم 106 00:06:35,720 --> 00:06:37,816 ‫- توی چه بخشیش بودین؟ ‫- توی بخش نویسندگی 107 00:06:37,840 --> 00:06:40,880 ‫خدای من، الان باید پاتون رو ببوسم؟ 108 00:06:42,160 --> 00:06:45,080 ‫ام، ببین، توی بار هاپی ‫این برنامه رو دارم 109 00:06:45,160 --> 00:06:46,640 ‫اگه می‌تونی بیا و منو ببین 110 00:06:46,720 --> 00:06:51,440 ‫- اه، "خنده به سرطان" ‫- آره، آره، لقب عالی‌ایه، نه؟ 111 00:06:51,520 --> 00:06:52,520 ‫سعی می‌کنیم. 112 00:06:53,800 --> 00:06:55,240 ‫شما چیز خوبی دیدین؟ 113 00:06:55,320 --> 00:06:56,560 ‫- بعداً می‌بینیمت. ‫- آره 114 00:06:58,040 --> 00:06:59,080 ‫لعنتی 115 00:07:00,880 --> 00:07:02,160 ‫احمق‌ بودن درسته؟ 116 00:07:03,560 --> 00:07:06,080 ‫آره، اگرچه اولین برخورد منم افتضاح بود. 117 00:07:06,160 --> 00:07:08,760 ‫شوکه کننده‌ست. دیگه هیچ‌وقت ‫توی صنعت کار نمی‌کنی 118 00:07:10,280 --> 00:07:11,920 ‫شانس چیز خوبیه. 119 00:07:12,960 --> 00:07:15,280 ‫- اون مرد اونجارو می‌بینی؟ ‫- آره 120 00:07:15,360 --> 00:07:18,160 ‫اون کاتن موث رو نوشته. ‫واقعاً شگفت‌انگیزه. دیدیش؟ 121 00:07:18,240 --> 00:07:20,560 ‫- چیزای کوچیک. اهلش نیستم ‫- پس روانی‌ای 122 00:07:21,240 --> 00:07:23,840 ‫باید غیرقانونی باشه ‫که انقدر جوون و موفق باشی 123 00:07:24,320 --> 00:07:26,000 ‫می‌خوای توی نوشیدنیش سم بریزی؟ 124 00:07:26,080 --> 00:07:27,680 ‫وای، چه پلید 125 00:07:27,760 --> 00:07:28,840 ‫اما آره 126 00:07:30,320 --> 00:07:33,000 ‫- به‌هرحال، بازیگرها اون برنامه رو ساختن ‫- کاملاً موافقم 127 00:07:33,080 --> 00:07:35,400 ‫پسر، متنفرم از این‌که به نظرش اهمیت میدم 128 00:07:37,200 --> 00:07:38,200 ‫چیکار می‌کنی؟ 129 00:07:38,640 --> 00:07:42,560 ‫اه، من وقتی می‌خندن یه کمدین هستم ‫و زمانی که نمی‌خندن، یه هنرمند اجرا 130 00:07:43,160 --> 00:07:45,280 ‫- امشب چطور بودن؟ ‫- برای هنر اومدن 131 00:07:47,840 --> 00:07:51,520 ‫- ام، به‌هرحال من دانی هستم ‫- دارین اوکانر 132 00:07:52,840 --> 00:07:53,720 ‫اه، یعنی... 133 00:07:53,800 --> 00:07:54,720 ‫کاتن موث 134 00:07:54,800 --> 00:07:57,600 ‫- چی؟ اما... اما پس کی... ‫- دستیار نویسنده‌م 135 00:07:57,680 --> 00:08:00,040 ‫دستیار نویسنده سابق، حالا می‌دونم داره کارم رو می‌دزده 136 00:08:00,120 --> 00:08:02,720 ‫خیلی متاسفم ‫اون چیزا راجع به بازیگرا شوخی بود 137 00:08:02,800 --> 00:08:06,320 ‫می‌دونستم کی هستی. نویسندگی بهترین بخش برنامه بود. 138 00:08:06,400 --> 00:08:07,456 ‫- نگران نباش. 139 00:08:07,480 --> 00:08:09,440 ‫- همین الان گفتی ازش خوشت نمیاد ‫- نمیاد 140 00:08:09,520 --> 00:08:11,680 ‫چرا برنامه‌ای رو انجام دادی که خوشت نمیاد؟ 141 00:08:11,760 --> 00:08:15,800 ‫من یه فاحشه تلویزیونی هستم. ‫هرچی که بهم بدن رو می‌گیرم 142 00:08:18,120 --> 00:08:19,960 ‫خب، یه کمدین بازنده چطوره؟ 143 00:08:24,480 --> 00:08:27,760 ‫خانم‌ها و آقایون، لطفاً خوش‌آمد بگید 144 00:08:27,840 --> 00:08:32,800 ‫به مردی که خنده رو وارد پروپرانولول کرده... 145 00:08:34,240 --> 00:08:35,360 ‫احتمالاً اون تیکه رو حذف می‌کنیم. 146 00:08:35,440 --> 00:08:37,480 ‫...دانی دان! 147 00:08:52,040 --> 00:08:55,640 ‫آره! 148 00:08:57,040 --> 00:08:58,680 ‫خب مامانم امروز مرد. 149 00:09:01,920 --> 00:09:05,000 ‫فکرمی‌کنم این چیزیه که می‌خواست. ‫این‌که منم باهاش بمیرم 150 00:09:06,920 --> 00:09:09,600 ‫ام، کی می‌خواد دوستم پرسی رو ببینه؟ 151 00:09:11,360 --> 00:09:12,840 ‫خیلی‌خب. آره، باشه 152 00:09:13,360 --> 00:09:16,200 ‫این پرسیه. ‫ما همکار عروسکی هستیم 153 00:09:16,280 --> 00:09:18,520 ‫سلام، پرسی، حالت چطوره؟ 154 00:09:18,600 --> 00:09:20,720 ‫خوبم، ممنون. تو؟ 155 00:09:22,160 --> 00:09:23,880 ‫امروز چیکارا کردی، پرسی؟ 156 00:09:23,960 --> 00:09:25,160 ‫کیر خوردم. 157 00:09:33,120 --> 00:09:35,040 ‫اه، وای، عالیه. ممنون 158 00:09:35,120 --> 00:09:36,040 ‫اوه، ایول! 159 00:09:36,120 --> 00:09:38,240 ‫ممنون که اومدین 160 00:09:38,320 --> 00:09:39,320 ‫ممنونم 161 00:09:40,760 --> 00:09:43,760 ‫- خدای من، یه بیست تایی ‫- دیشب یه خداحافظی بهم نرسید 162 00:09:43,840 --> 00:09:47,360 ‫- برای همین فکرکردم الان بیام و بگیرم ‫- اه، درسته، خب، اه، خداحافظ 163 00:09:47,440 --> 00:09:48,360 ‫اه. 164 00:09:48,440 --> 00:09:50,280 ‫نه، نه، وایسا، شوخی کردم. ببخشید 165 00:09:51,160 --> 00:09:52,160 ‫تو عجیبی. 166 00:09:52,720 --> 00:09:54,160 ‫واقعاً؟ لعنتی 167 00:09:54,240 --> 00:09:57,040 ‫نگران نباش. ‫با یکم عجیب بودن مشکلی ندارم 168 00:09:58,280 --> 00:10:02,000 ‫بیا حرف بزنیم. یه سری نکته دارم ‫که این برنامه رو به سطح دیگه‌ای ببره 169 00:10:02,080 --> 00:10:04,680 ‫وای. آره، خب... خب، اون عالی می‌شه، آره 170 00:10:04,760 --> 00:10:07,920 ‫- پس تا بعد ‫- آره، تابعد، کابوی 171 00:10:08,000 --> 00:10:09,000 ‫این چه کوفتیه؟ 172 00:10:18,120 --> 00:10:21,840 ‫برای چند هفته‌ی بعدی دارین وارد برنامه شد 173 00:10:21,920 --> 00:10:24,640 ‫راجع به بخش‌هایی که جواب می‌دادن و نمی‌دادن نصیحتم کرد 174 00:10:25,880 --> 00:10:27,520 ‫...و ارتباط چشمی رو حفظ کن 175 00:10:27,600 --> 00:10:30,320 ‫تمامی ساعات تمرین می‌کردیم ‫تا همه‌چی درست بشه 176 00:10:30,840 --> 00:10:31,680 ‫نگام کن. 177 00:10:31,760 --> 00:10:32,920 ‫سه ردیف جلو 178 00:10:33,000 --> 00:10:36,200 ‫خیلی زود تلویزیون‌ها خاموش شدن ‫و جهت صندلی‌ها درست شد 179 00:10:36,280 --> 00:10:39,920 ‫حتی کارکن‌های بار مشتری‌هایی که ‫می‌پرسیدن فوتبال کی پخش می‌شه رو مرخص می‌کردن. 180 00:10:40,000 --> 00:10:42,880 ‫نه، امروز نشون نمیدیم. ‫به میخونه‌ی پایین جاده برید 181 00:10:45,400 --> 00:10:47,040 ‫و نمایش‌ها شکوفا شدن. 182 00:10:47,120 --> 00:10:50,840 ‫خانم‌ها و آقایون، لطفاً خوش‌آمد بگید به 183 00:10:50,920 --> 00:10:52,880 ‫دانی دان! 184 00:11:02,240 --> 00:11:03,520 ‫خب مامانم امروز مرد. 185 00:11:06,160 --> 00:11:08,560 ‫آره، فکرمی‌کنم این چیزیه که اون می ‌خواست. 186 00:11:08,640 --> 00:11:09,720 ‫این‌که منم باهاش بمیرم. 187 00:11:12,680 --> 00:11:14,560 ‫بعد هرشب، با دارین بیرون می‌رفتم 188 00:11:14,640 --> 00:11:18,240 ‫و مثل یه سلبریتی ‫بین اعضای خصوصی اصلی شهر زندگی می‌کردم، 189 00:11:18,320 --> 00:11:22,160 ‫تا نزدیکای صبح کوکتل می‌خوردیم، و بی وقفه راجع به برنامه 190 00:11:22,240 --> 00:11:24,640 ‫و این‌که بعد از فستیوال قراره چیکار کنیم حرف می‌زدیم. 191 00:11:24,680 --> 00:11:27,080 ‫باید این برنامه رو به لندن برسونیم. 192 00:11:27,600 --> 00:11:29,880 ‫دارین شبیه هیچ‌کدوم از آدمایی که تاحالا دیدم نیست 193 00:11:29,960 --> 00:11:30,960 ‫خودساخته... 194 00:11:31,040 --> 00:11:35,080 ‫بودا، پنسکشوال چندهمسری ‫به دنبال چیزای بهتر توی زندگی 195 00:11:35,160 --> 00:11:37,520 ‫بعد از دوهفته از شناختش، چشمام رو 196 00:11:37,560 --> 00:11:39,920 ‫به لذتی که اصلاً نمی‌دونستم وجود داره باز کرد. 197 00:11:40,000 --> 00:11:42,160 ‫فریاد برای کمک سخته وقتی به رادیاتور بسته شدی 198 00:11:42,240 --> 00:11:43,720 ‫و یه توپ کوچیک تو دهنته. 199 00:11:43,800 --> 00:11:47,160 ‫و همون‌طور که توی بار اعضای خصوصی نشستیم ‫و راجع به حقایق دنیا حرف می‌زنیم، 200 00:11:47,240 --> 00:11:49,760 ‫حس می‌کردم که دارم ‫روی بادهای تغییر حرکت می‌:نم 201 00:11:49,840 --> 00:11:52,680 ‫انگار که این مرد چندتا کلید به یه جای مخفی رو از خودش آویزون کرده بود، 202 00:11:52,760 --> 00:11:55,560 ‫و تنها چیزی که لازم بود انجام بدم ‫این بود که دستش رو بگیرم و بذارم هدایتم کنه. 203 00:11:55,640 --> 00:11:57,080 ‫اینجا چیکار می‌کنیم؟ 204 00:11:59,600 --> 00:12:01,520 ‫اونا دستشویی‌ها رو می‌گردن. 205 00:12:13,960 --> 00:12:16,000 ‫باید تورو به نوشتن فیلنامه با من برسونیم. 206 00:12:16,080 --> 00:12:17,800 ‫آره. شگفت‌انگیز می‌شه. آره 207 00:12:17,880 --> 00:12:19,600 ‫- آماده‌ای؟ ‫- برای هرچیزی آماده‌م، آره 208 00:12:20,840 --> 00:12:21,920 ‫خوبه. بیا 209 00:12:31,920 --> 00:12:32,800 ‫لعنتی. 210 00:12:36,240 --> 00:12:37,240 ‫پسر خوب 211 00:12:41,200 --> 00:12:42,880 ‫اما تموم چیزای خوب یه پایانی دارن. 212 00:12:42,920 --> 00:12:44,520 ‫اگه فکرمی‌کنید اون بده، باید بگم که 213 00:12:44,560 --> 00:12:46,680 ‫انقدر مست بودم که توری مو روی کیرم گذاشتم. 214 00:12:48,480 --> 00:12:50,200 ‫دارین زودتر به لندن برگشت، 215 00:12:50,280 --> 00:12:52,480 ‫و برای باقی فستیوال هیچ خبری ازش نشد. 216 00:12:53,880 --> 00:12:56,600 ‫شاید داشت استراحت می‌کرد ‫یا یه جایی توی تعطیلات بود، 217 00:12:56,680 --> 00:12:57,840 ‫اما حس عجیبی داشت. 218 00:12:59,360 --> 00:13:02,320 ‫و زمانی که آگهی‌ها جمع شدن و ‫پوسترها پایین اومدن، 219 00:13:02,400 --> 00:13:05,360 ‫تلویزیون‌ها برگشتن و فوتبال شروع به پخش شدن کرد، 220 00:13:05,440 --> 00:13:08,040 ‫برام سوال شد که ‫این یه رویای دیوونه کننده بوده 221 00:13:09,760 --> 00:13:11,760 ‫یا اصلاً اتفاق افتاده. 222 00:13:11,840 --> 00:13:12,960 ‫همینه. 223 00:13:13,600 --> 00:13:17,240 ‫حس کنید که آتیش توی رگ‌هاتون جریان داره. 224 00:13:17,320 --> 00:13:18,960 ‫بذارید تورو به جایی که لازمه ببره 225 00:13:19,040 --> 00:13:22,120 ‫در ماه‌های بعد، به کلاس بازیگری توی آکسفورد رفتم. 226 00:13:22,200 --> 00:13:25,920 ‫یادم میاد وقتی وارد شدم، ‫تقریباً داشت از خوشحالی گریم می‌گرفت. 227 00:13:27,240 --> 00:13:29,560 ‫اما به دنبال تموم چیزایی که توی ادینبورگ اتفاق افتاد 228 00:13:29,640 --> 00:13:31,240 ‫و با وجود ملاقات با کیلی، 229 00:13:31,320 --> 00:13:33,800 ‫برگشتن به زندگی یادگیری ‫به نظر گام اشتباهی میومد. 230 00:13:34,800 --> 00:13:37,920 ‫و همون‌طور که توی یه لباس کشی می‌چرخیدم، تظاهر می‌کردم که آتیشم... 231 00:13:40,040 --> 00:13:41,760 ‫یا صدام رو گرم می‌کردم... 232 00:13:44,200 --> 00:13:45,480 ‫...یا ادای حیوانات رو درمی‌آوردم 233 00:13:45,560 --> 00:13:48,040 ‫و اساساً هرکاری به جز بازیگری انجام می‌دادیم 234 00:13:48,120 --> 00:13:50,520 ‫یکی از اون احساسات غیرممکن 235 00:13:50,600 --> 00:13:51,600 ‫توی شکمم بهم دست داد. 236 00:13:53,880 --> 00:13:54,960 ‫دلم برای دارین تنگ شد. 237 00:13:56,240 --> 00:13:59,640 ‫دلم برای اعتماد به نفسی که بهم داده بود، حس ارتباط 238 00:13:59,720 --> 00:14:02,640 ‫امید به این‌که ممکنه ‫یه روزی زندگیم به یه جایی برسه تنگ شده بود. 239 00:14:04,680 --> 00:14:08,400 ‫حالا، یه جسم در دریای سیاهی شدم، دوباره ‫حس می‌کردم که هیچی نیستم 240 00:14:08,480 --> 00:14:11,840 ‫انگار توی دنیایی که ‫تازه داشتم طعمشو می‌چشیدم آب رفته بودم و کوچیک شده بودم. 241 00:14:14,200 --> 00:14:15,240 ‫دانی. 242 00:14:15,840 --> 00:14:16,840 ‫میای؟ 243 00:14:18,280 --> 00:14:19,120 ‫آره 244 00:14:53,440 --> 00:14:55,000 ‫ببخشید، باید جواب بدم. 245 00:14:58,760 --> 00:15:00,800 ‫چطوری، رفیق؟ آره 246 00:15:00,880 --> 00:15:02,640 ‫نه، حس عالی‌ایه که دارم صداتو می‌شنوم. 247 00:15:02,720 --> 00:15:06,440 ‫آره، آره، نه. من... من... عاشقشم. ‫واقعاً دارم لذت می‌برم 248 00:15:06,520 --> 00:15:10,760 ‫ام، ببین، می‌شه زمان دیگه‌ای صحبت کنیم؟ ‫راستش الان وسط کلاسم 249 00:15:11,280 --> 00:15:14,200 ‫چی؟ جدی میگی؟ ‫می‌خوای باهات بنویسم؟ 250 00:15:14,280 --> 00:15:18,840 ‫خب، آره، رفیق. هزاران بار آره. ‫البته، خب... 251 00:15:18,920 --> 00:15:22,800 ‫دانی، داری چیکار می‌کنی؟ ‫اون داره وحشی‌بازی درمیاره 252 00:15:22,880 --> 00:15:25,360 ‫باشه، دوثانیه دیگه میام، باشه؟ ‫دوثانیه فقط 253 00:15:25,880 --> 00:15:28,120 ‫ببین، باید برم، اما 100درصد آره 254 00:15:45,520 --> 00:15:46,360 ‫دانی براسکو 255 00:15:46,440 --> 00:15:47,520 ‫شینید اوکانر 256 00:15:48,880 --> 00:15:50,640 ‫خوبه که می‌بینمت. ‫حالت خوبه؟ 257 00:15:50,720 --> 00:15:53,120 ‫آره، بیا داخل 258 00:15:53,200 --> 00:15:54,200 ‫ممنون، باشه 259 00:15:55,160 --> 00:15:57,600 ‫وای، اینجا فوق‌العاده‌ست 260 00:16:05,680 --> 00:16:07,280 ‫اوه، وای، یه گربه داری 261 00:16:07,360 --> 00:16:10,000 ‫فرگس. کاملاً عاشق همدیگه‌ایم 262 00:16:10,080 --> 00:16:11,280 ‫تعجبی هم نداره 263 00:16:12,080 --> 00:16:15,120 ‫واقعاً دوست‌داشتنی هستی، فرگس کوچولو. ‫سلام رفیق 264 00:16:16,120 --> 00:16:17,120 ‫چای می‌خوری؟ 265 00:16:17,560 --> 00:16:21,680 ‫خب، راستش چندتا صحنه نوشتم 266 00:16:21,760 --> 00:16:25,960 ‫ام، چیز خاصی نیست. ‫هنوز یه مقدار کار داره 267 00:16:28,360 --> 00:16:29,360 ‫خیلی‌خب 268 00:16:34,400 --> 00:16:35,840 ‫شصت صفحه 269 00:16:35,920 --> 00:16:37,600 ‫آره، خیلی طول نکشید 270 00:16:38,680 --> 00:16:39,680 ‫بذار یه چی بهت بگم 271 00:16:40,960 --> 00:16:43,880 ‫چرا لب کلام رو نمیگی؟ ‫درس خوبی برای بازارگرمی می‌شه 272 00:16:45,440 --> 00:16:49,000 ‫باشه، خب، درباره‌ی یه مرد به اسم نایجله، 273 00:16:49,080 --> 00:16:52,040 ‫یه وکیل بلندپرواز که تصمیم می‌گیره، توی سن 50سالگی 274 00:16:52,120 --> 00:16:54,240 ‫شانسش رو توی کشتی حرفه‌ای امتحان کنه. 275 00:16:55,800 --> 00:16:57,320 ‫یه جورایی جالبه 276 00:16:57,400 --> 00:16:58,520 ‫واقعاً؟ 277 00:16:58,600 --> 00:17:02,000 ‫آره. بعد از سن شیش سالگی ‫دیگه کی کشتی نگاه می‌کنه؟ 278 00:17:02,600 --> 00:17:05,080 ‫آره، نه، من که نه 279 00:17:07,200 --> 00:17:08,040 ‫ادامه بده 280 00:17:10,160 --> 00:17:16,200 ‫به‌هرحال، اساساً، غورباقه‌ش رو قورت میده ‫و بیش‌تر و بیش‌تر وارد کشتی می‌شه 281 00:17:16,280 --> 00:17:19,520 ‫خیلی زود توی حفظ تعادل بین دو دنیا ‫به مشکل می‌خوره 282 00:17:19,600 --> 00:17:22,840 ‫مثلاً با چشمای سیاه توی دادگاه حاضر می‌شه 283 00:17:22,920 --> 00:17:25,760 ‫یا ... یادش رفته که آرایشش رو پاک کنه، و ام... 284 00:17:26,560 --> 00:17:28,520 ‫خب، حالا باید تصمیم بگیره 285 00:17:29,440 --> 00:17:31,160 ‫به عنوان وکیل زندگی کنه 286 00:17:31,240 --> 00:17:32,480 ‫یا هنگمن هری بشه، 287 00:17:32,560 --> 00:17:36,760 ‫دعوا کننده‌ی گنده، آبجو خور ماهر ‫غول گنده آستین، تگزاس 288 00:17:39,560 --> 00:17:41,400 ‫هنگمن هری اسم کشتی‌گیریشه 289 00:17:44,160 --> 00:17:45,160 ‫بیش‌تر کار داره 290 00:17:46,160 --> 00:17:48,000 ‫اوه، اما... تو که نخوندیش 291 00:17:48,080 --> 00:17:49,720 ‫وقتی بفروشیش بهم می‌خونمش 292 00:17:50,240 --> 00:17:53,720 ‫- می‌تونم بشینم توی اون یکی اتاق و سعی کنم... ‫- می‌خوای نشئه کنی؟ 293 00:17:56,600 --> 00:17:58,160 ‫- چی، اینجا؟ ‫- آره، چرا که نه؟ 294 00:17:58,240 --> 00:18:01,600 ‫می‌تونیم بعداً بریم بیرون و نوشیدنی بخوریم. ‫دوباره مثل ادینبورگ 295 00:18:03,720 --> 00:18:05,120 ‫آره، حتماً 296 00:18:20,160 --> 00:18:23,160 ‫خدای من، تو با افسانه‌های کمدی کار کردی 297 00:18:23,240 --> 00:18:24,840 ‫- اونا چطورین؟ ‫- متوسط 298 00:18:24,920 --> 00:18:27,600 ‫نه، جدی نمیگی. ‫اونا فوق‌العادن 299 00:18:27,680 --> 00:18:31,120 ‫آخه، بعضی‌هاشون حتمی جزو پنج تا مهمون برتر لیستم هستن 300 00:18:31,200 --> 00:18:32,200 ‫تاحالا اون بازی رو بازی کردی؟ 301 00:18:32,280 --> 00:18:35,560 ‫می‌تونی هرکی که می‌خوای رو برای شام دعوت کنی ‫اما فقط پنج نفر 302 00:18:35,640 --> 00:18:39,000 ‫اه، وحشتناک به نظرمی‌رسه. ‫خونم یه فضای مقدسه 303 00:18:39,920 --> 00:18:41,960 ‫باید فرد مقابل خیلی خاص باشه ‫تا بتونه بیاد 304 00:18:43,240 --> 00:18:45,560 ‫بیخیال، این یه جواب سربالاست ‫اونا کین؟ 305 00:18:46,600 --> 00:18:48,360 ‫خب، سلبریتی‌ها نیستن 306 00:18:48,880 --> 00:18:51,160 ‫رهبرها، گوروها و کسایی که از نظر روحی بیدارن 307 00:18:52,240 --> 00:18:53,800 ‫اون یا خودم توی هرمکان 308 00:18:53,880 --> 00:18:58,400 ‫شیش تا از خودت توی یه مهمونی. خدایا ‫می‌تونم تصورکنم چقدر مواد قراره باشه 309 00:19:02,680 --> 00:19:03,680 ‫مال خودم رو بهت میگم 310 00:19:03,720 --> 00:19:06,320 ‫جرویس، ساشا بارون کوهن، جولیا دیویس 311 00:19:06,400 --> 00:19:09,760 ‫کوگان یا پرایر، و نمی‌دونم ‫گاندی یا یه همچین شخصی 312 00:19:09,840 --> 00:19:11,760 ‫چون باید با فضیلت به نظربرسی. 313 00:19:16,560 --> 00:19:19,280 ‫- واقعاً می‌خوای نشئه کنی؟ ‫- البته که آره 314 00:19:19,360 --> 00:19:21,840 ‫نه، واقعاً خیلی نشئه 315 00:19:22,560 --> 00:19:23,680 ‫حتماً 316 00:19:30,920 --> 00:19:33,560 ‫- به‌هرحال، رازشون چیه؟ ‫- منظورت چیه؟ 317 00:19:33,640 --> 00:19:35,720 ‫چیکار کردن ‫که به جای امروزیشون رسیدن؟ 318 00:19:35,800 --> 00:19:37,840 ‫بهم گوش کن 319 00:19:39,880 --> 00:19:40,880 ‫جدی میگم 320 00:19:41,840 --> 00:19:44,200 ‫اونا خودشون رو انداختن ‫توی هرچی که ازشون خواستم 321 00:19:47,000 --> 00:19:48,720 ‫وای، اون... اون فوق‌العاده‌ست 322 00:19:52,600 --> 00:19:53,880 ‫بیا. بشین کنارم 323 00:19:58,000 --> 00:19:59,000 ‫این چیه؟ 324 00:19:59,640 --> 00:20:01,080 ‫این یه بمب ام‌دی‌ام‌ایه ‫(اکستازی) 325 00:20:02,640 --> 00:20:05,400 ‫و این جی‌اچ بیه. یه آرامش بخشه 326 00:20:05,480 --> 00:20:07,400 ‫- آرومت می‌کنه. ‫- باشه 327 00:20:07,480 --> 00:20:09,760 ‫بهم اعتماد کن. ‫تاحالا چنین چیزی رو تجربه نکردی 328 00:20:10,800 --> 00:20:13,080 ‫قطعاً چیزی شبیه تورو تجربه نکردم 329 00:20:18,200 --> 00:20:19,640 ‫خدای من. نفرت انگیزه 330 00:20:19,720 --> 00:20:21,320 ‫نابرده رنج گنج میسر نمی‌شه 331 00:20:32,000 --> 00:20:35,560 ‫اولین بارش اصلاً ‫شبیه هیچ‌کدوم از چیزایی که تجربه کرده بودم نبود 332 00:20:35,640 --> 00:20:38,360 ‫مثل یه پرتوی نور الهی ‫که از فضا فرود از داخل سقف 333 00:20:38,440 --> 00:20:40,760 ‫خونه دارین، به داخل اتاق پذیراییش 334 00:20:40,840 --> 00:20:42,280 ‫دقیقاً جایی که نشسته بودم فرود اومده بود 335 00:20:42,800 --> 00:20:45,560 ‫انگار که موج‌های گرم اقیانوس هند ‫به بدنم برخورد می‌کردن 336 00:20:47,400 --> 00:20:49,640 ‫و روی اون مبل، دارین راجع به استعدادهام 337 00:20:49,720 --> 00:20:52,080 ‫توی همون مسیری که تمام کمدی‌های قهرمانم ‫رشد کرده بودن صحبت کرد 338 00:20:52,160 --> 00:20:54,120 ‫آینده‌ی بزرگی درپیش داری 339 00:20:54,200 --> 00:20:56,160 ‫یه آینده‌ی خیلی بزرگ 340 00:20:56,240 --> 00:20:58,760 ‫با هرجمله‌ای که می‌گفت و هرموادی که مصرف می‌کردم 341 00:20:58,840 --> 00:21:01,200 ‫باورش کردم، حسش کردم 342 00:21:01,280 --> 00:21:02,280 ‫حتی چشیدمش 343 00:21:02,320 --> 00:21:04,480 ‫این‌که رویاهام قابل دسترس هستن 344 00:21:04,560 --> 00:21:07,600 ‫انگار که جلوی چشمم گره‌شون باز می‌شد ‫و می‌تونستم بگیرمشون 345 00:21:07,680 --> 00:21:09,720 ‫زمانی برای انتظار وجود نداره 346 00:21:18,840 --> 00:21:20,520 ‫مشکلی که نداری؟ 347 00:21:20,600 --> 00:21:21,600 ‫نه 348 00:21:23,760 --> 00:21:24,760 ‫اه، خدایا 349 00:21:32,640 --> 00:21:33,640 ‫چیه؟ 350 00:21:38,440 --> 00:21:39,520 ‫چی شده؟ 351 00:21:46,480 --> 00:21:48,680 ‫فکرکنم دارم بالا میارم 352 00:21:48,760 --> 00:21:51,480 ‫نه. توی ظرف گربه نه 353 00:22:00,760 --> 00:22:01,840 ‫تو خوبی؟ 354 00:22:05,120 --> 00:22:09,000 ‫- بذار بزنم روی پشتت ‫- اه، ممنون، خیلی متاسفم 355 00:22:13,760 --> 00:22:16,200 ‫اه، خدایا، خیلی متاسفم 356 00:22:46,200 --> 00:22:47,200 ‫بسه! 357 00:23:10,880 --> 00:23:12,040 ‫شیر بادوم خوبه؟ 358 00:23:22,800 --> 00:23:25,000 ‫بیا. اون حالتو جا میاره 359 00:23:30,320 --> 00:23:31,720 ‫واقعاً معذرت می‌خوام 360 00:23:32,960 --> 00:23:34,840 ‫اشکال نداره. دفعه بعد آروم‌تر میریم 361 00:23:53,400 --> 00:23:56,080 ‫خیلی دوست دارم وانمود کنم که تا همینجا پیش رفت 362 00:24:06,960 --> 00:24:08,640 ‫سلام، رفیق. اوضاع چطوره؟ 363 00:24:09,760 --> 00:24:12,840 ‫آره، آره ‫نه، من... من... من خوبم 364 00:24:12,920 --> 00:24:15,280 ‫ببین، دارم میرم سرکلاس، پس اگه... 365 00:24:16,120 --> 00:24:17,120 ‫چی؟ 366 00:24:18,440 --> 00:24:20,680 ‫چی؟ کانال هنگمن هری رو پخش می‌کنه؟ 367 00:24:21,920 --> 00:24:26,120 ‫خدای من. عاشقش شدن؟ ‫اون واقعاً... 368 00:24:26,200 --> 00:24:28,160 ‫آره، آره، محشره، من... 369 00:24:29,480 --> 00:24:30,560 ‫اوه، می‌خوای که من... 370 00:24:31,480 --> 00:24:34,120 ‫آره، آره، آره، آره ‫نه، منطقیه 371 00:24:34,640 --> 00:24:36,840 ‫آره، نه، حتماً، آره، میام 372 00:24:36,920 --> 00:24:39,240 ‫-واقعاً بزرگه ‫- آره، عالیه. ممنون 373 00:24:39,320 --> 00:24:42,600 ‫یه کانال بزرگ همین اوایل کارت ازت حمایت می‌کنه 374 00:24:42,680 --> 00:24:45,016 ‫دارین توی تمام چیزایی که کانال گفت همراهیم کرد 375 00:24:45,040 --> 00:24:46,320 ‫و من سراپا گوش بودم 376 00:24:46,400 --> 00:24:48,800 ‫وقتی داشت راجع به کمیسیون‌های سریال و انتخابات 377 00:24:48,880 --> 00:24:51,360 ‫و تموم چیزای شگفت‌آوری که نمی‌فهمیدم، حرف می‌زد 378 00:24:52,000 --> 00:24:55,800 ‫و زمانی که موادها رو بیرون آورد، ‫بدون هیچ مکثی قبول کردم 379 00:25:02,040 --> 00:25:03,800 ‫فکرمی‌کردم تموم شده 380 00:25:05,600 --> 00:25:06,480 ‫چی؟ 381 00:25:06,560 --> 00:25:07,560 ‫این 382 00:25:08,160 --> 00:25:09,160 ‫وقتی بالا آوردم 383 00:25:12,040 --> 00:25:13,040 ‫احمق نباش 384 00:25:14,760 --> 00:25:18,400 ‫بیش‌تر از یه استفراغ لازمه ‫تا بیخیال استعدادهات بشم 385 00:25:22,640 --> 00:25:23,640 ‫ممنونم 386 00:25:25,360 --> 00:25:26,680 ‫خیلی ممنون 387 00:25:28,920 --> 00:25:30,520 ‫اگه چیزی هست که می‌تونم انجام بدم... 388 00:25:31,920 --> 00:25:35,120 ‫فقط... رویاپردازی رو ادامه بده 389 00:25:37,640 --> 00:25:38,640 ‫اه 390 00:25:40,840 --> 00:25:41,840 ‫آسونه 391 00:25:46,520 --> 00:25:48,320 ‫بعد از این‌که با کیلی به لندن منتقل شدم، 392 00:25:48,360 --> 00:25:51,560 ‫تقریباً هرهفته توی خونه‌ی دارین مواد مصرف می‌کردم 393 00:25:52,160 --> 00:25:54,720 ‫بیا. با همون ام‌دی‌ام‌ای همیشگی شروع می‌کنیم 394 00:25:54,800 --> 00:25:57,280 ‫کاملاً مست وعده‌های حمایتیش شده بودم 395 00:25:57,360 --> 00:25:59,920 ‫باورکرده بودم که موفقیت نزدیکمه 396 00:26:00,000 --> 00:26:01,680 ‫این‌که تا 30سالگی، برنامه‌ی خودم رو دارم 397 00:26:01,760 --> 00:26:03,840 ‫تا همون موقع یه میلیونر می‌شم 398 00:26:03,920 --> 00:26:05,200 ‫تموم چیزایی که بهم می‌گفت 399 00:26:05,280 --> 00:26:07,520 ‫قبل از این‌که آخرین مواد شیمیایی رو به خوردم بده 400 00:26:08,160 --> 00:26:10,440 ‫از کسی که یکم ماریجوانا می‌کشید 401 00:26:10,520 --> 00:26:12,560 ‫تبدیل شدم به کسی که همیشه نشئه‌ی کراکه 402 00:26:12,640 --> 00:26:14,600 ‫نشئه شو. نترس 403 00:26:14,680 --> 00:26:15,680 ‫و متافتامین 404 00:26:16,240 --> 00:26:18,600 ‫تموم پتانسیل خلاقیتت رو درآغوش بگیر 405 00:26:18,680 --> 00:26:19,920 ‫و هروئین 406 00:26:20,000 --> 00:26:21,480 ‫قراره بری یه جاهایی 407 00:26:22,440 --> 00:26:24,400 ‫زمانی که به اندازه‌ی کافی مصرف می‌کنی 408 00:26:24,480 --> 00:26:27,400 ‫به جایی می‌رسی که تمام افکار متوقف می‌شن ‫و سرخوشی شروع می‌َه 409 00:26:27,480 --> 00:26:30,680 ‫صحبت از آینده، شهرت و خوشحالی 410 00:26:30,760 --> 00:26:33,960 ‫تقریباً مثل مواد شیمیایی ‫که توی بدنت جریان دارن، واقعی می‌َن 411 00:26:37,760 --> 00:26:40,760 ‫حالا دیگه تنها مسئله زمانه 412 00:26:44,520 --> 00:26:46,920 ‫پیشش چندین بار بیهوش شدم 413 00:26:49,360 --> 00:26:51,960 ‫اغلب بیدار می‌شدم و می‌دیدم کنارم دراز کشیده 414 00:26:52,040 --> 00:26:55,560 ‫و دستاش و دهنش جاهای مختلفیه ‫انگار که داره دور بدنم می‌چرخه 415 00:27:03,560 --> 00:27:06,320 ‫رفتم دستشویی و تف خشک شده‌ش رو 416 00:27:06,400 --> 00:27:08,280 ‫که اطراف ناحیه تناسلیم بود پیدا کردم. 417 00:27:10,240 --> 00:27:13,240 ‫بعد هردوشنبه به حالت سرد و بی حس خودش برمی‌گشت 418 00:27:13,320 --> 00:27:16,040 ‫یادداشت‌های بی‌رحمانه بهم می‌داد ‫و مجبورم می‌کرد بازنویسی‌های یک شبه انجام بدم 419 00:27:16,120 --> 00:27:17,760 ‫بدون هیچ پولی 420 00:27:17,840 --> 00:27:20,320 ‫درحالی که داشتم سر عفونت گلوم سرفه می‌کردم 421 00:27:21,920 --> 00:27:23,280 ‫و بازم برگشتم 422 00:27:23,360 --> 00:27:26,920 ‫- نمی‌خوای تولدم رو پیشم بگذرونی؟ ‫- نه، میرم پیش دارین 423 00:27:27,000 --> 00:27:29,840 ‫چه مرگته، دانی؟ ‫این ماجرا یکمی برات عجیب نیست؟ 424 00:27:29,920 --> 00:27:32,560 ‫نمی‌خوام پیش دوستات باشم. ‫از پسش برنمیام 425 00:27:32,600 --> 00:27:35,520 ‫پس به جاش میری خونه‌ی یه نویسنده‌ی پیر ‫تا مواد مصرف کنی 426 00:27:35,600 --> 00:27:38,600 ‫می‌دونم برات منطقی نیست. ‫اما داره توی شغلم کمکم می‌کنه 427 00:27:38,680 --> 00:27:41,560 ‫اصلاً چیکار کرده؟ از وقتی اومدی لندن ‫توی بار مشغول بودی 428 00:27:41,640 --> 00:27:45,240 ‫- داری رایگان همه‌کاری براش می‌کنی ‫- برای این مکالمه وقت ندارم 429 00:27:51,000 --> 00:27:53,560 ‫اون شب، دارین اسید بهم داد 430 00:27:53,640 --> 00:27:56,000 ‫من نصف یکیشو مصرف می‌کنم. ‫تو یکی و نصفی 431 00:27:56,800 --> 00:27:58,800 ‫به عنوان راهنمات عمل می‌کنم تا احساس امنیت کنی 432 00:28:21,040 --> 00:28:23,360 ‫بذار موسیقی تورو ببره ‫جایی که می‌خوای 433 00:28:53,600 --> 00:28:55,520 ‫بعضی‌وقتا برمی‌گردم سراغ این تصویر 434 00:28:55,600 --> 00:28:57,640 ‫من، اواسط بیست سالگیم، مثل یه بادبادک تو هوام 435 00:28:57,720 --> 00:28:59,240 ‫و این مرد 55 ساله رو می‌بینم 436 00:28:59,320 --> 00:29:01,600 ‫که داره جلوی من این رقص عجیب آمازونی رو انجام میده 437 00:29:01,680 --> 00:29:03,080 ‫مخصوصاً زمانی که یکی ازم می‌پرسه 438 00:29:03,800 --> 00:29:05,320 ‫"چطور وارد کمدی شدی؟" 439 00:29:12,400 --> 00:29:14,320 ‫بهم بگو که چی می‌بینی 440 00:29:15,320 --> 00:29:19,800 ‫رنگ‌های درخشان. ‫طرح کلی یه چیزی 441 00:29:20,600 --> 00:29:22,560 ‫پس الان من ققنوسم؟ 442 00:29:24,600 --> 00:29:25,960 ‫اون چیزیه که می‌بینی؟ 443 00:29:29,840 --> 00:29:32,600 ‫مهمه که منو به عنوان یه چیز قوی ببینی 444 00:29:32,680 --> 00:29:35,360 ‫ققنوس. شوالیه 445 00:29:37,720 --> 00:29:39,960 ‫شاید یکی از اون کشتی‌گیرهایی که دوست داری 446 00:29:43,360 --> 00:29:45,200 ‫یهویی، از یه جایی 447 00:29:45,280 --> 00:29:47,520 ‫این فکر قوی و واضح وارد ذهنم شد 448 00:29:48,160 --> 00:29:51,480 ‫- "اون داره سعی می‌کنه ذهنت رو کنترل کنه" ‫- چی شده؟ 449 00:29:52,080 --> 00:29:56,120 ‫"این مرد بده. این وضعیت بده. همین الان برو" 450 00:29:56,200 --> 00:29:57,520 ‫لعنتی! 451 00:29:58,120 --> 00:29:59,880 ‫- لعنتی! ‫- چی شده؟ 452 00:29:59,960 --> 00:30:00,800 ‫چی شده؟ 453 00:30:00,880 --> 00:30:02,640 ‫نمی‌تونم ببینم. همه‌چی سفیده 454 00:30:02,720 --> 00:30:04,680 ‫چیزی نیست. خوبه. تولد دوباره‌ست 455 00:30:04,760 --> 00:30:07,800 ‫- نمی‌تونم ببینم. نمی‌تونم هیچی ببینم. ‫- جات پیشم امنه 456 00:30:09,200 --> 00:30:12,400 ‫ناخوداگاهم که تموم این مدت داشتم سرکوبش می‌کردم 457 00:30:12,480 --> 00:30:16,480 ‫سرشو بالا آورد ‫تا واضح‌ترین نور رو توی این وضعیت افتضاح نشونم بده. 458 00:30:29,000 --> 00:30:30,000 ‫چه اتفاقی برات افتاده؟ 459 00:30:30,560 --> 00:30:34,000 ‫- این بده. بهم میگن که بده. ‫- پارانویاست 460 00:30:34,080 --> 00:30:36,120 ‫- باهاش مبارزه کن ‫- موسیقی رو خاموش کن. 461 00:30:36,200 --> 00:30:37,240 ‫خاموشه، خاموشه 462 00:30:37,320 --> 00:30:39,280 ‫اه، لعنتی! 463 00:30:39,360 --> 00:30:41,160 ‫لعنتی! 464 00:30:42,440 --> 00:30:43,840 ‫گه توش! 465 00:30:44,680 --> 00:30:48,440 ‫موسیقی... اه خدایا! موسیقی مزخرف 466 00:30:50,360 --> 00:30:51,400 ‫اه، لعنت بهش 467 00:30:52,080 --> 00:30:52,920 ‫اینو بخور 468 00:30:53,000 --> 00:30:55,200 ‫- نه ‫- آرومت می‌کنه. 469 00:30:55,280 --> 00:30:56,960 ‫قبلاً خوردی. آرومت می‌کنه 470 00:31:04,160 --> 00:31:05,960 ‫نه، نه، سعی کن نگهش داری 471 00:31:06,480 --> 00:31:08,280 ‫قورتش بده، قورتش بده 472 00:31:09,560 --> 00:31:11,200 ‫خوبه. خوبه 473 00:31:12,640 --> 00:31:15,360 ‫قوی بود! قوی بود 474 00:31:15,440 --> 00:31:16,840 ‫باشه. باشه 475 00:31:16,920 --> 00:31:17,840 ‫آروم 476 00:31:17,920 --> 00:31:21,080 ‫توی دستم نفس بکش. نفس بکش 477 00:31:35,400 --> 00:31:36,440 ‫چیزی نیست. 478 00:31:36,520 --> 00:31:39,360 ‫چیزی نیست. اینم بخشی از رونده 479 00:31:39,960 --> 00:31:40,960 ‫همه‌ی اینا جزوشه 480 00:31:52,800 --> 00:31:54,320 ‫آروم. 481 00:31:56,040 --> 00:31:57,480 ‫آروم 482 00:32:08,360 --> 00:32:09,360 ‫چیزی نیست 483 00:32:10,320 --> 00:32:12,200 ‫نه 484 00:32:51,160 --> 00:32:52,160 ‫نه 485 00:33:17,960 --> 00:33:19,120 ‫چطور پیداش کردی؟ 486 00:33:22,240 --> 00:33:25,000 ‫باید دوش بگیری. ‫یه دوش آب گرم حالتو جا میاره 487 00:33:56,880 --> 00:33:58,640 ‫لعنتی! 488 00:34:12,080 --> 00:34:13,280 ‫می‌تونم بیام داخل؟ 489 00:34:22,440 --> 00:34:23,440 ‫بیا اینجا 490 00:34:42,360 --> 00:34:44,120 ‫خیلی دوست دارم بگم رفتم 491 00:34:44,640 --> 00:34:48,280 ‫این‌که از اونجا زدم بیرون و هیچ‌وقت برنگشتم. ‫اما تا چندروز بعدش موندم 492 00:34:48,840 --> 00:34:50,840 ‫درحقیقت، دوشنبه‌ی بعدش، عفونت چشمی گرفتم 493 00:34:50,920 --> 00:34:53,440 ‫و روی زمین دراز کشیدم ‫درحالی که توی آب نمک شستشوش میداد 494 00:34:54,000 --> 00:34:56,560 ‫سه‌شنبه، به گربه‌ش غذا دادم ‫درحالی که تلفن‌هارو جواب می‌داد 495 00:34:57,240 --> 00:34:58,960 ‫چهارشنبه، بالاخره رفتم خونه 496 00:35:21,880 --> 00:35:22,880 ‫هی، چی شده؟ 497 00:35:23,680 --> 00:35:26,440 ‫اه، هیچی. فقط حس بدی دارم ‫که اوضاع رو اونطوری ول کردیم 498 00:35:30,560 --> 00:35:32,960 ‫بیش‌ترین چیزی که آزارم میداد ‫ندونستن بود 499 00:35:33,040 --> 00:35:35,440 ‫این‌که تموم اون لحظات که بیهوش بودم ‫چه اتفاقی افتاده؟ 500 00:35:35,520 --> 00:35:36,520 ‫تو خوبی؟ 501 00:35:36,960 --> 00:35:39,240 ‫آره، آره، خوبم. آره 502 00:35:41,680 --> 00:35:45,560 ‫اصلاً بهم باور داشته ‫یا تموم این ماجرا یه فریب‌کاری از پیش برنامه‌ریزی شده بوده؟ 503 00:35:46,600 --> 00:35:48,280 ‫تموم مدت سرحال بوده؟ 504 00:35:49,320 --> 00:35:53,200 ‫و چه سودی براش داشته؟ ‫فقط میل به این کار داشته؟ 505 00:35:53,280 --> 00:35:55,600 ‫به چیزی که ذهن کثیفش می‌خواسته برسه؟ 506 00:35:55,680 --> 00:35:58,040 ‫اون یه حرکت برای نابود کردن زندگیم بوده؟ 507 00:35:58,120 --> 00:36:01,960 ‫اه، ببین، می‌خوای به جاش یه چیزی ببینیم؟ ‫من... حسشو ندارم 508 00:36:02,040 --> 00:36:03,160 ‫نه، خفه شو 509 00:36:07,680 --> 00:36:10,600 ‫من... من متاسفم. ‫فقط امروز اتفاق نمیفته 510 00:36:13,720 --> 00:36:17,360 ‫- دیروز هم اتفاق نیفتاد. ‫- شاید یکم استراحت لازم دارم 511 00:36:18,480 --> 00:36:20,120 ‫چی؟ استراحت از سکس یا من؟ 512 00:36:27,120 --> 00:36:28,160 ‫باشه 513 00:36:41,440 --> 00:36:43,800 ‫بعد از این‌که کیلی رفت، من خرد شدم 514 00:36:44,320 --> 00:36:47,840 ‫حالا تنها چیزی که مونده بود ‫خیره شدن به خاطره‌ی چیزیه که اتفاق افتاده 515 00:36:50,600 --> 00:36:53,520 ‫حس می‌کردم یه سردرگمی جنسی شدید 516 00:36:53,600 --> 00:36:54,880 ‫داشت بدنم رو نابود می‌کرد. 517 00:36:58,400 --> 00:37:01,200 ‫فکرمی‌کردم می‌گذره، اما به یک ناامنی تبدیل شد 518 00:37:01,280 --> 00:37:03,680 ‫که درونم به یه جنون خشمگین تبدیل شد. 519 00:37:05,480 --> 00:37:08,200 ‫هیچ‌وقت نتونستم بگم که این احساسات به خاطر اون بوده 520 00:37:08,720 --> 00:37:10,800 ‫یا همیشه در اعماق وجودم، حضور داشتن 521 00:37:11,520 --> 00:37:15,040 ‫همه‌ی اینا به خاطر این‌که ‫یه سری حس اشتباه می‌دادم اتفاق افتادن؟ 522 00:37:15,720 --> 00:37:17,760 ‫یا اتفاقی که افتاد این‌طوریش کرد؟ 523 00:37:18,880 --> 00:37:21,080 ‫حس می‌کردم تمام کسانی که نگام می‌کردن 524 00:37:21,160 --> 00:37:22,920 ‫می‌دیدن که چی رو پشت سر گذاشتم. 525 00:37:23,000 --> 00:37:24,840 ‫انگار داشتن به روحم نگاه می‌کردن، 526 00:37:24,920 --> 00:37:27,280 ‫تجاوز، شک‌ها و سردرگمی رو می‌دیدن. 527 00:37:27,360 --> 00:37:28,680 ‫انگار چشمام پنجره‌هایی بودن 528 00:37:28,760 --> 00:37:31,160 ‫که عمیق‌ترین راز زندگیم رو نشون میدن 529 00:37:31,760 --> 00:37:33,240 ‫رویای کشتنش رو توی سرم داشتم 530 00:37:33,760 --> 00:37:37,200 ‫این کیرش یا زبونش قطع کنم، ‫هرکدوم که بیش‌ترین آسیب رو بهم زده بود 531 00:37:37,760 --> 00:37:39,800 ‫و بدنش رو بسوزونم و به خاکستر تبدیل کنم 532 00:37:42,800 --> 00:37:45,480 ‫ماه‌ها بعد از نفرت و خشم و سردرگمی 533 00:37:45,560 --> 00:37:47,080 ‫هیچ چاره‌ای برام نموند. 534 00:37:56,040 --> 00:37:57,840 ‫اه، لعنتی 535 00:38:01,120 --> 00:38:02,360 ‫به سرعت به ارگاسم رسیدم، 536 00:38:02,960 --> 00:38:06,200 ‫طوری که انگار هیچ انکاری دراین‌که ‫تمایلاتم تغییر کردن وجود نداشت 537 00:38:07,480 --> 00:38:09,240 ‫هرروز، لپتاپ من رو به سمت خودش می‌کشید 538 00:38:09,320 --> 00:38:12,160 ‫احساس گیجی می‌کردم. احساس خشم می‌کردم 539 00:38:12,240 --> 00:38:14,960 ‫احساس می‌کردم دوباره دارم دوران بلوغ رو می‌گذرونم 540 00:38:18,960 --> 00:38:20,160 ‫خیلی‌خب، آره، آره، آره 541 00:38:20,240 --> 00:38:22,760 ‫شروع کردم به داشتن سکس بی‌پروایانه ‫با تمام جنسیت‌ها 542 00:38:22,840 --> 00:38:24,800 ‫و ناامیدانه دنبال حقیقت بودم 543 00:38:27,960 --> 00:38:31,880 ‫خودم رو توی وضعیت‌های افتضاحی گذاشتم ‫که تقریباً دوباره ریسک تجاوز رو به جون خریده بودم 544 00:38:31,960 --> 00:38:34,320 ‫تا بتونم بار اول رو درک کنم 545 00:38:34,400 --> 00:38:36,240 ‫این‌طوری که اگه مثل یه فاحشه بچرخم 546 00:38:36,320 --> 00:38:39,400 ‫شاید حداقل این ایده به ذهنم بیاد ‫که بدنم یه جورایی بخشی از منه 547 00:38:42,600 --> 00:38:44,560 ‫کی اهمیت میده که قبلاً چه اتفاقی افتاده؟ 548 00:38:44,640 --> 00:38:47,280 ‫حالا بارها اتفاق افتاده، پس چه اهمیتی داره؟ 549 00:38:53,840 --> 00:38:55,080 ‫اما اهمیت داشت. 550 00:38:56,160 --> 00:38:58,280 ‫اهمیت داشت چون این چیزیه که اون می‌خواست 551 00:38:58,800 --> 00:39:00,680 ‫این چیزیه که تموم مدت درون من می‌دید 552 00:39:01,640 --> 00:39:04,720 ‫بعد یه احساس خیلی تلخ ‫توی گلوم شکل گرفت 553 00:39:06,400 --> 00:39:08,160 ‫این‌که به نحوی کارش رو ثابت کرد 554 00:39:15,080 --> 00:39:16,600 ‫حالا گیر افتاده بودم، 555 00:39:16,680 --> 00:39:19,240 ‫با زن‌ستیز‌های ناهنجار محاصره شده بودم 556 00:39:19,320 --> 00:39:21,480 ‫هیچ‌کاری نمی‌تونستم بکنم ‫جز این‌که تاییدیه‌شون رو بگیرم 557 00:39:29,080 --> 00:39:30,600 ‫طوفانی‌ترین هوای ممکن بود 558 00:39:30,680 --> 00:39:33,160 ‫چندین بار توی مایورکا بودم. ‫قشنگه 559 00:39:33,240 --> 00:39:35,800 ‫شما می‌تونید تموم این چیزا رو... 560 00:39:35,880 --> 00:39:38,240 ‫به صورت رایگان داشته باشید. یعنی همه‌چی 561 00:39:38,320 --> 00:39:40,600 ‫قرارها و روابط زیاد 562 00:39:40,680 --> 00:39:43,280 ‫همه‌ی اینا با اتفاقی که افتاد شروع شد 563 00:39:43,360 --> 00:39:45,200 ‫...اما فکرمی‌کنم که من... 564 00:39:45,280 --> 00:39:48,680 ‫علاقه‌ای به عشق نداشتم. ‫دیگه ظرفیتش رو نداشتم 565 00:39:48,760 --> 00:39:51,280 ‫فقط می‌خواستم این افراد ‫یه سری پاسخ کوفتی بهم بدن 566 00:39:51,360 --> 00:39:54,800 ‫می‌دونی توی مایورکا، میان ازت می‌پرسن که می‌خوای ‫ایروبیک آبی انجام بدی؟ 567 00:39:54,880 --> 00:39:57,040 ‫لازم نیست پنج میلیون بار ازم بپرسی... 568 00:39:57,120 --> 00:39:59,840 ‫ببخشید، معذرت. می‌تونم... فقط یه سر باید برم دستشویی 569 00:39:59,920 --> 00:40:01,600 ‫زود برمی‌گردم، باشه؟ 570 00:40:03,960 --> 00:40:06,640 ‫همون‌طور که تک‌تکشون رو رد کردم ‫و بیخیالشون شدم 571 00:40:08,000 --> 00:40:12,080 ‫می‌تونی یه 360انجام بدی، توی محیط بچرخ، فقط زوم رو بده عقب 572 00:40:18,680 --> 00:40:21,680 ‫خیلی از افراد برگشتن سرفیلم‌برداری اون فیلم 573 00:40:21,760 --> 00:40:23,720 ‫فکرمی‌کنم فقط به دیجیتال می‌چسبم. 574 00:40:25,920 --> 00:40:26,920 ‫تا این‌که... 575 00:40:33,440 --> 00:40:34,600 ‫سلام 576 00:40:34,680 --> 00:40:36,720 ‫توی حضوری از آنلاین نازتری 577 00:40:38,800 --> 00:40:40,760 ‫راستش، توی یه سری از قرارهایی که بودم 578 00:40:40,840 --> 00:40:43,840 ‫مردا 15سال بزرگ‌تر از عکسشون بودن 579 00:40:45,080 --> 00:40:48,400 ‫اون تموم چیزی بود که می‌خواستم. ‫همه‌چی که لازم داشتم 580 00:40:48,480 --> 00:40:50,320 ‫باهوش، بامزه، با اعتماد به نفس، قوی 581 00:40:51,200 --> 00:40:52,760 ‫امشب باهام برگرد 582 00:40:53,280 --> 00:40:55,920 ‫اما با هرنگه داشتن دست یا خیره موندن 583 00:40:56,000 --> 00:40:58,200 ‫حس کوبنده‌ای از شرم و خشم میومد سراغم 584 00:40:58,840 --> 00:41:00,680 ‫که حس می‌کردم داشتم عاشقش می‌شدم 585 00:41:01,400 --> 00:41:03,880 ‫و دیگه نمی‌تونستم توی گمنامی مخفی شم 586 00:41:03,960 --> 00:41:05,160 ‫فقط به تونی نگو 587 00:41:05,253 --> 00:41:08,186 ‫ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید ‫@officialcinama 588 00:41:10,200 --> 00:41:12,200 ‫و شاید تلخ‌تر از همه، 589 00:41:13,040 --> 00:41:16,600 ‫که شاید این حس رو نداشتم ‫اگه اون کار رو انجام نمی‌داد. 590 00:41:19,800 --> 00:41:21,240 ‫اما وقتی مارتا پیداش شد، 591 00:41:22,880 --> 00:41:24,480 ‫همه‌ی اون سردرگمی محو شد... 592 00:41:28,120 --> 00:41:30,000 ‫انگار که بدون هیچ تلاشی 593 00:41:30,600 --> 00:41:34,240 ‫به تاریک‌ترین ناامنی‌هام وارد شده بود ‫و اونا رو روشن کرده بود 594 00:41:34,320 --> 00:41:37,000 ‫داشتن اون ساختار استخونی باید غیرقانونی بشه. 595 00:41:37,080 --> 00:41:39,280 ‫باید به خاطرش مالیات بگیرن ازت. مرد مالیات 596 00:41:39,840 --> 00:41:42,080 ‫مارتا اون‌طوری که می‌خواستم منو می دید. 597 00:41:44,680 --> 00:41:47,200 ‫برای همین وقتی به نقطه‌ی رفتن پیش پلیس رسیدم 598 00:41:47,280 --> 00:41:51,680 ‫نمی‌تونستم اینو تحمل کنم که این زن رو گزارش کنم ‫اما اون مرد رو نه 599 00:41:53,160 --> 00:41:54,200 ‫می‌تونم کمکتون کنم؟ 600 00:41:54,280 --> 00:41:58,280 ‫همیشه یه حسی بود که اون مریضه، ‫و نمی‌تونسته کاریش کنه 601 00:41:58,360 --> 00:42:02,280 ‫درحالی که اون یه آرایشگر مخرب و کنترل‌گر بود 602 00:42:03,520 --> 00:42:05,880 ‫اعتراف کردن این زن مثل اعتراف کردن اون مرده 603 00:42:06,520 --> 00:42:08,760 ‫و من هنوز اونو پیش هیچ‌کس اعتراف نکردم 604 00:42:09,480 --> 00:42:12,960 ‫- پس وقتی پلیس پرسید... ‫- چرا انقدر طولش دادی که گزارشش کنی؟ 605 00:42:13,053 --> 00:42:18,866 ‫مترجم: سپـهـر طـهـمـاسـبـی ‫@SepSensiSubs :تلگرام 606 00:42:19,800 --> 00:42:20,800 ‫نمی‌دونم. 607 00:42:23,000 --> 00:42:25,440 ‫برو خونه، ایمیل‌هاش رو بررسی کن 608 00:42:25,520 --> 00:42:28,200 ‫و زمانی که چیز مهمی پیدا کردی، برگرد. 609 00:42:28,960 --> 00:42:31,560 ‫تا اون موقع، تا زمانی که مدرک مناسبی نبینیم 610 00:42:31,640 --> 00:42:32,960 ‫هیچ‌کاری نیست که بتونیم انجام بدیم. 611 00:42:33,080 --> 00:42:35,080 ‫بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال ‫www.30nama.com 612 00:42:35,080 --> 00:42:37,720 ‫و با اون، برگشتم به جایگاه اول.