1 00:00:03,133 --> 00:00:08,822 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:01:07,594 --> 00:01:12,500 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫ DigiMoviez@ 3 00:01:21,999 --> 00:01:23,518 ‫... در سیلیکون‌ولی تأیید شده 4 00:01:23,542 --> 00:01:25,895 ‫و توضیح داده که برنامهٔ «کلیر اسلیت» 5 00:01:25,919 --> 00:01:27,439 ‫به هدف کنترل بیشتر کاربران 6 00:01:27,463 --> 00:01:29,482 ‫روی پروفایل آنلاین‌شون طراحی شده بود. 7 00:01:29,500 --> 00:01:32,980 ‫مدیر عامل، ایوت تامپسون ‫فروش کلیر اسلیت رو 8 00:01:33,010 --> 00:01:34,988 ‫پیش از عرضهٔ اولیهٔ «شاپ» ‫به صورت عمومی اعلام کرده بود 9 00:01:35,012 --> 00:01:37,198 ‫ولی بازرسین فدرال اخیراً مشخص کردن 10 00:01:37,222 --> 00:01:40,160 ‫که در واقع این برنامه کار نمی‌کرده. 11 00:01:40,184 --> 00:01:42,453 ‫قیمت سهام‌ها در بازار اولیه سقوط کرده... 12 00:01:42,477 --> 00:01:43,645 ‫اوون 13 00:01:45,564 --> 00:01:46,565 ‫اوون 14 00:01:47,941 --> 00:01:50,670 ‫سهامداران در شرُف از دست دادن بیش‌از ‫۵۰۰ میلیون دلار هستن 15 00:01:50,694 --> 00:01:52,529 ‫اخیراً زیادی کار می‌کنی. 16 00:01:54,031 --> 00:01:56,950 ‫خیلی زیاد. ‫یه تعطیلات لازم دارم. 17 00:01:58,702 --> 00:02:00,829 ‫تو هم بهتره باهام بیای آستین 18 00:02:07,085 --> 00:02:08,770 ‫چطوره به‌جاش بریم تائوس؟ 19 00:02:08,794 --> 00:02:11,316 ‫خیلی وقته که نیو مکزیکو نبودم. 20 00:02:11,340 --> 00:02:13,091 ‫خب، منم. 21 00:02:14,676 --> 00:02:16,053 ‫آخرین بار دانشگاه بودم. 22 00:02:23,685 --> 00:02:24,686 ‫چیه؟ 23 00:02:27,481 --> 00:02:30,400 ‫یادآور دوران عجیبی بود. 24 00:02:31,610 --> 00:02:32,611 ‫دانشگاه؟ 25 00:02:33,153 --> 00:02:35,239 ‫دانشگاه، بعد از دانشگاه. 26 00:02:37,783 --> 00:02:39,409 ‫مبهم نبود. 27 00:02:49,169 --> 00:02:50,379 ‫یه مدت... 28 00:02:54,174 --> 00:02:57,678 ‫مقادیر زیادی به صورت تفریحی مواد می‌زدم. 29 00:03:00,013 --> 00:03:02,075 ‫خب، قطعاً دوست دارم در موردش بشنوم. 30 00:03:02,099 --> 00:03:04,393 ‫نه، اون‌قدرام جالب نیستن. 31 00:03:05,477 --> 00:03:07,771 ‫خیلی‌خب، فقط محض اطلاعت... 32 00:03:09,690 --> 00:03:13,819 ‫هر چی که بخوای می‌تونی در مورد ‫گذشته‌ات بهم بگی 33 00:03:14,570 --> 00:03:15,946 ‫و چیزی رو هم عوض نکنه. 34 00:03:16,530 --> 00:03:17,656 ‫روی رابطهٔ ما تأثیر نداره. 35 00:03:20,325 --> 00:03:21,493 ‫خب، خدا رو شکر پس. 36 00:03:24,538 --> 00:03:27,308 ‫مدیر عامل شاپ، ایوت تامپسون ‫به قید وثیقه آزاد شده. 37 00:03:27,332 --> 00:03:29,382 ‫تامپسون و زنِ سوپر مدل 38 00:03:29,406 --> 00:03:31,563 ‫و مربی سلامت، بل واتس تامپسون 39 00:03:31,587 --> 00:03:33,565 ‫برگشتن به عمارت‌شون در «پسفیک هایتز» 40 00:03:33,589 --> 00:03:35,900 ‫جایی که تامپسون در حبس خانگی به‌سر خواهد برد. 41 00:03:35,924 --> 00:03:37,578 ‫چندین کارمند ارشد دیگر در شاپ هم 42 00:03:37,602 --> 00:03:39,612 ‫در حال بازرسی هستند 43 00:03:39,636 --> 00:03:40,804 ‫و احتمالا جرائم بیشتری مشخص خواهد شد... 44 00:03:57,029 --> 00:03:58,715 ‫سلام، کارل هستم. ‫پیغام بذار. 45 00:03:58,739 --> 00:03:59,907 ‫سلام، منم دوباره 46 00:04:02,284 --> 00:04:03,845 ‫هنوز خبری از اوون نشده. 47 00:04:03,869 --> 00:04:06,472 ‫یه مارشال ایالتی اومد در خونه‌ام 48 00:04:06,496 --> 00:04:10,393 ‫فکر کنم واقعاً لازمه که ‫با یه وکیل صحبت کنم. 49 00:04:10,417 --> 00:04:12,252 ‫می‌شه لطفاً بهم زنگ بزنی؟ 50 00:04:25,941 --> 00:04:28,029 ‫[بابا، چه خبره؟] 51 00:04:28,055 --> 00:04:28,907 ‫[کجایی؟ می‌ترسم] 52 00:04:29,008 --> 00:04:30,113 ‫[لطفاً بابا، بهم زنگ بزن] 53 00:04:32,408 --> 00:04:34,330 ‫[بابی: برنگشته؟] 54 00:04:46,078 --> 00:04:47,538 ‫احتمالاً‌ دیگه بهتره راه بیفتیم. 55 00:04:50,290 --> 00:04:52,125 ‫- بیلی. ‫- کسی اینجا بود؟ 56 00:04:53,085 --> 00:04:55,504 ‫انگاری صدات اومد که ‫با یکی بیرون صحبت می‌کردی. 57 00:04:57,422 --> 00:04:59,234 ‫زباله‌ها رو بردم بیرون 58 00:04:59,258 --> 00:05:01,385 ‫و خانوم هان رو دیدم. 59 00:05:05,363 --> 00:05:07,496 ‫[ایوت تامپسونِ مدیرعامل بازداشت شد] 60 00:05:09,183 --> 00:05:10,576 ‫[نظری در مورد این داری؟] 61 00:05:10,727 --> 00:05:12,729 ‫چیزی هست که بخوای در موردش صحبت کنی؟ 62 00:05:13,230 --> 00:05:14,398 ‫نوچ 63 00:05:25,072 --> 00:05:32,330 ‫مــترجم: وحــید فرحناکی ‫≡ @Night_Walker77 ≡ 64 00:05:40,007 --> 00:05:43,010 ‫- به چی نگاه می‌کنی؟ ‫- هیچی 65 00:06:01,403 --> 00:06:02,672 ‫ببخشید! 66 00:06:02,696 --> 00:06:06,241 ‫- چی‌کار می‌کنی؟ ‫- ببخشید، ببخشید 67 00:06:21,423 --> 00:06:23,675 ‫بعد از کلاس آخر همینجام. 68 00:06:41,235 --> 00:06:42,236 ‫خدایا 69 00:06:44,018 --> 00:06:46,624 ‫[لین ویل: اینو دیدی؟‌ حقیقت داره؟] 70 00:06:46,842 --> 00:06:49,478 ‫[اینو دیدی؟] 71 00:06:53,622 --> 00:06:55,624 ‫- ازش بپرس. ‫- خودشه 72 00:07:02,756 --> 00:07:04,174 ‫- سلام. ‫- سلام سلام 73 00:07:04,675 --> 00:07:05,652 ‫احوالت؟ 74 00:07:05,676 --> 00:07:08,363 ‫خب کلهٔ سحر مارشال ایالتی دم خونه‌ام بود 75 00:07:08,387 --> 00:07:10,114 ‫و کم مونده بود تو راه مدرسه بمیریم 76 00:07:10,138 --> 00:07:12,075 ‫چون فکر می‌کردم یکی تعقیبم می‌‌کنه 77 00:07:12,099 --> 00:07:14,994 ‫وایسا ببینم. بیلی رو به زور فرستادی مدرسه؟ 78 00:07:15,018 --> 00:07:16,186 ‫خب چی‌کار می‌کردم؟ 79 00:07:16,687 --> 00:07:18,081 ‫که به زور نفرستی‌اش مدرسه 80 00:07:18,105 --> 00:07:19,349 ‫بهتره تو مدرسه باشه تا این‌که 81 00:07:19,373 --> 00:07:20,834 ‫تو خونه اینترنت مدام ‫پی‌گیر گندی که بالا اومده بشه. 82 00:07:20,858 --> 00:07:21,918 ‫مکسه؟ 83 00:07:21,942 --> 00:07:23,002 ‫- سلام. ‫- سلام 84 00:07:23,026 --> 00:07:24,504 ‫به‌نظر امیدواره، تشخیصش سخته. 85 00:07:24,528 --> 00:07:27,090 ‫خب، تازه با منبع‌ام توی ‫دفتر دادستانی صحبت کردم 86 00:07:27,114 --> 00:07:29,801 ‫- اوون یه شاهد مهمه. ‫- یعنی چی؟ 87 00:07:29,825 --> 00:07:31,636 ‫یعنی کسیه که می‌خوان باهاش صحبت کنن 88 00:07:31,660 --> 00:07:33,221 ‫و اگه به زودی پیداش نکنن 89 00:07:33,245 --> 00:07:35,306 ‫احتمالاً اون رو هم هدف تحقیقات‌شون قرار بدن 90 00:07:35,330 --> 00:07:37,141 ‫می‌شه زیر دیپلم صحبت کنی؟ 91 00:07:37,165 --> 00:07:38,667 ‫تا دسته توشه، هان. 92 00:07:39,918 --> 00:07:41,479 ‫هان، از رو اسپیکر برش داشتم. 93 00:07:41,503 --> 00:07:44,023 ‫- باورم نمی‌شه داره این اتفاق میفته. ‫- می‌دونم 94 00:07:44,047 --> 00:07:45,692 ‫کامپوتر کاری‌اش باهامه. 95 00:07:45,716 --> 00:07:48,403 ‫به‌زور جلوی خودم رو گرفتم ‫که نرم ایمیل‌هاش رو چک کنم. 96 00:07:48,427 --> 00:07:49,696 ‫اوضاع با بیلی چطوره؟ 97 00:07:49,720 --> 00:07:51,865 ‫بده، جولز. ‫بد داره پیش می‌ره. 98 00:07:51,889 --> 00:07:54,284 ‫خدایا. چطور همین‌جوری واسه خودش رفته؟ 99 00:07:54,308 --> 00:07:55,851 ‫چی فکر کرده پیش خودش؟ 100 00:07:56,852 --> 00:07:59,038 ‫- مطمئنم که امروز خبر می‌ده. ‫- واقعاً مطمئنی؟ 101 00:07:59,062 --> 00:08:01,648 ‫چرا از مکس نمی‌پرسی که ‫اون چقدر از این قضیه مطمئنه؟ 102 00:08:03,400 --> 00:08:05,694 ‫دیگه دارم می‌رسم استودیوم. ‫بعداً بهت زنگ می‌زنم. 103 00:08:33,402 --> 00:08:34,568 ‫[رمز عبور] 104 00:08:37,643 --> 00:08:38,769 ‫ خیلی‌خب. 105 00:08:46,178 --> 00:08:47,278 ‫[آخرین وصیت‌نامه] 106 00:08:47,992 --> 00:08:48,993 ‫وصیت نامه‌ش 107 00:08:52,372 --> 00:08:55,098 ‫[فایل رمز عبور دارد] 108 00:08:59,380 --> 00:09:00,620 ‫[اشتباه] 109 00:09:01,359 --> 00:09:02,619 ‫[راهنمایی: تولد بیلی] 110 00:09:03,001 --> 00:09:04,729 ‫لعنتی، خب نوشتم دیگه 111 00:09:04,753 --> 00:09:07,256 ‫۱۸ فوریهٔ ۲۰۰۷ 112 00:09:07,524 --> 00:09:08,384 ‫[اشتباه. از ال پائول بپرس] 113 00:09:08,465 --> 00:09:09,675 ‫ال. پائول؟ 114 00:09:11,093 --> 00:09:12,594 ‫چیز جالبی اونجاست؟ 115 00:09:13,846 --> 00:09:16,574 ‫مأمور نائومی وو ‫ایشون هم مأمور او‌ مک‌کی هستن. 116 00:09:16,598 --> 00:09:18,517 ‫- الان وقت خوبی نیست. ‫- مطمئنم 117 00:09:19,226 --> 00:09:20,853 ‫خبر دارین شوهرتون کجاست؟ 118 00:09:21,979 --> 00:09:24,165 ‫نه، در واقع. ‫شما چی؟ 119 00:09:24,189 --> 00:09:25,625 ‫کامپیوتر ایشونه، خانم هال؟ 120 00:09:25,649 --> 00:09:29,295 ‫چون اگه باشه، هر چیزی که به کارش مربوط باشه ‫جزو تحقیقات ما محسوب می‌شه. 121 00:09:29,319 --> 00:09:30,696 ‫مگه حکم لازم نداره؟ 122 00:09:35,742 --> 00:09:36,827 ‫ممنون 123 00:09:38,370 --> 00:09:39,973 ‫خودتون تشریف ببرین. 124 00:09:39,997 --> 00:09:41,850 ‫کمک می‌کنه اگه باهامون صحبت کنید. 125 00:09:41,874 --> 00:09:43,542 ‫یکی باید به بیلی فکر کنه. 126 00:09:44,543 --> 00:09:45,520 ‫ببخشید؟ 127 00:09:45,544 --> 00:09:46,855 ‫مأمور او مک‌کی فقط داره می‌گه 128 00:09:46,879 --> 00:09:49,107 ‫که اگه شوهرتون ۲۴ ساعت آتی بر نگردن 129 00:09:49,131 --> 00:09:50,632 ‫شاید دولت بخواد دست به‌کار بشه. 130 00:09:53,844 --> 00:09:56,447 ‫ببین، من همین حرف‌ها رو ‫به مارشال ایالتی گفتم. 131 00:09:56,471 --> 00:09:57,699 ‫چرا با اون صحبت نمی‌کنید؟ 132 00:09:57,723 --> 00:09:59,159 ‫با مارشال ایالتی صحبت کردین؟ 133 00:09:59,183 --> 00:10:01,327 ‫امروز صبح اومده بود در خونه‌ام، آره. 134 00:10:01,351 --> 00:10:04,104 ‫اومده بود در خونه‌ش؟ اسمش چی بود؟ 135 00:10:05,063 --> 00:10:07,441 ‫گردی. ‫گریدی بردفورد 136 00:10:08,400 --> 00:10:09,778 ‫خانم هال، در آینده بهتره مراقب باشید 137 00:10:09,802 --> 00:10:11,278 ‫با کی در این مورد صحبت می‌کنید. 138 00:10:13,155 --> 00:10:14,156 ‫توصیهٔ عالی‌ای بود. 139 00:10:15,490 --> 00:10:16,968 ‫اگه بیش‌از این لازم بود باهام صحبت کنید 140 00:10:16,992 --> 00:10:18,928 ‫لطفاً به وکیلم، «کارل استرام‌واسر» زنگ بزنید 141 00:10:18,952 --> 00:10:20,621 ‫دفترش تو مارین‌ـه 142 00:10:22,664 --> 00:10:25,069 ‫و اگه به ‌هر طریقی خواهان کمکم هستین 143 00:10:25,093 --> 00:10:26,793 ‫بیلی رو قاتی ماجرا نکنید. 144 00:10:32,841 --> 00:10:34,819 ‫سلام، کارل ‫نمی‌دونم چرا زنگ نمی‌زنی 145 00:10:34,843 --> 00:10:36,738 ‫الان اف‌بی‌آی داره تهدیدم می‌کنه. 146 00:10:36,762 --> 00:10:38,388 ‫دارم میام اونجا. 147 00:11:27,062 --> 00:11:28,790 ‫- کارل. ‫- هان، الان وقت بدیه 148 00:11:28,814 --> 00:11:31,960 ‫- وایسا، پیام‌هام رو خوندی؟ ‫- آره، ببخشید 149 00:11:31,984 --> 00:11:33,503 ‫بعداً بهت زنگ می‌زنم، خب؟ 150 00:11:33,527 --> 00:11:35,839 ‫صبر کن، به کمکت نیاز دارم. 151 00:11:35,863 --> 00:11:38,657 ‫اف‌بی‌آی اذیتم می‌کنه. ‫بیلی رو تهدید کردن. 152 00:11:39,157 --> 00:11:40,635 ‫به توصیه‌ات نیاز دارم. ‫باید... 153 00:11:40,659 --> 00:11:41,743 ‫کارل؟ 154 00:11:42,244 --> 00:11:44,973 ‫خدایا. مهمونی یادم نبود. شرمنده. 155 00:11:44,997 --> 00:11:46,182 ‫آره مسلماً 156 00:11:46,206 --> 00:11:47,975 ‫عزیزم، تو یه لحظه اینو بگیر. 157 00:11:47,999 --> 00:11:49,602 ‫یه‌کم با هانا صحبت کنم. 158 00:11:49,626 --> 00:11:52,480 ‫نه...ممنون، ولی با کارل کار دارم 159 00:11:52,504 --> 00:11:54,590 ‫خیلی رو داری اومدی اینجا 160 00:11:57,467 --> 00:11:58,444 ‫چی؟ 161 00:11:58,468 --> 00:12:00,947 ‫اوون به کارل گفته بود که عرضه اولیه قطعیه 162 00:12:00,971 --> 00:12:03,140 ‫فکر کنم یادش رفته بود بگه که نقشهٔ پانزیه 163 00:12:04,600 --> 00:12:06,161 ‫توی شاپ سرمایه‌گذاری کردی؟ 164 00:12:06,185 --> 00:12:08,496 ‫آره. چیزی نیست فقط بیشتر پس اندازمون بود 165 00:12:08,520 --> 00:12:10,689 ‫یعنی خب، کی همچین کاری با یه دوست می‌کنه؟ 166 00:12:11,565 --> 00:12:13,775 ‫- اوون همچین کاری نمی‌کنه ‫- ولمون کن بابا 167 00:12:14,276 --> 00:12:15,777 ‫واقعاً انتظار داری باور کنم که 168 00:12:15,801 --> 00:12:17,380 ‫هیچی بهت در موردش نگفته؟ 169 00:12:17,404 --> 00:12:20,884 ‫پتی، من ۲۴ ساعته از اوون خبر ندارم. 170 00:12:20,908 --> 00:12:23,660 ‫اصلاً نمی‌دونم چه اتفاقی تو شاپ رخ داده. 171 00:12:26,997 --> 00:12:31,168 ‫می‌دونی، مادرم می‌گه که تو هر ازدواجی ‫یه دروغگو توشه و یه احمق 172 00:12:31,752 --> 00:12:34,046 ‫و بهتره موضع‌ات رو مشخص کنی ‫که درگیر اون یکی هم نشی. 173 00:12:35,130 --> 00:12:39,593 ‫اگه دروغگو نیستی، پس واقعاً ناراحت شدم. 174 00:12:41,136 --> 00:12:43,555 ‫ولی بازم باید از یکی دیگه کمک بگیری. 175 00:12:46,225 --> 00:12:47,726 ‫و وقتی با اوون صحبت کردی 176 00:12:48,519 --> 00:12:50,354 ‫بهش بگو بره درش رو بذاره. 177 00:13:38,986 --> 00:13:40,922 ‫شاپ. باباش اونجا کار می‌کنه. 178 00:13:40,946 --> 00:13:42,549 ‫اون بیلیه؟ 179 00:13:42,573 --> 00:13:44,074 ‫دلم براش می‌سوزه. 180 00:13:48,036 --> 00:13:49,037 ‫بیلی 181 00:13:55,085 --> 00:13:56,879 ‫گفتم احتمالاً روز خوبی واسه پیک‌نیک باشه 182 00:14:41,089 --> 00:14:42,775 ‫خیلی در مورد جیک صحبت نکردی. 183 00:14:42,799 --> 00:14:45,737 ‫- جیک، جیکه دیگه. ‫- خب، همین دیگه 184 00:14:45,761 --> 00:14:47,989 ‫ببین، اون یه وکیله. ‫خیلی موفق هم هست. 185 00:14:48,013 --> 00:14:50,474 ‫از اون همه‌فن حریف‌ها. ‫اگه می‌شناختی ازش متنفر می‌شدی. 186 00:14:51,892 --> 00:14:54,996 ‫حقیقتاً، می‌دونی می‌خواستم ازت 187 00:14:55,020 --> 00:14:56,789 ‫در مورد «شوهرهای احتمالی‌ات» بپرسم. 188 00:14:56,813 --> 00:14:57,707 ‫چی؟ 189 00:14:57,731 --> 00:15:00,376 ‫یه اصطلاح از بیلی‌ـه ‫در مورد دوست‌پسرهای قبلی 190 00:15:00,400 --> 00:15:02,027 ‫اونایی که ممکن بود شوهرت بشن. 191 00:15:02,945 --> 00:15:05,048 ‫می‌خوای در مورد دوس‌پسرهای قبلی‌ام صحبت کنی؟ 192 00:15:05,072 --> 00:15:06,132 ‫خیلی‌خب 193 00:15:06,156 --> 00:15:09,636 ‫می‌خوام واسه دوست‌پسرهای ‫قبلی‌ات ویسکی بفرستم که رفتن 194 00:15:09,660 --> 00:15:11,870 ‫فرصت دادن که من الان با تو بشینم. 195 00:15:22,339 --> 00:15:27,010 ‫اگه قراره همچین بحث‌هایی کنیم، ‫شاید بهتره از مامان بیلی شروع کنیم. 196 00:15:29,596 --> 00:15:32,140 ‫خب، در مورد الیویا بهت گفتم. 197 00:15:33,058 --> 00:15:36,687 ‫بهم گفتی که وقتی بیلی بچه بوده مُرده، ‫ولی دیگه همین. 198 00:15:49,950 --> 00:15:52,786 ‫توی تصادف کشته شد. 199 00:15:54,538 --> 00:15:56,623 ‫طرف زد و فرار کرد. ‫بیلی چهار سالش بود. 200 00:16:00,711 --> 00:16:02,814 ‫بیلی خیلی چیزی ازش یادش نیست 201 00:16:02,838 --> 00:16:05,984 ‫در مورد هر اتفاقی که اون‌موقع افتاده 202 00:16:06,008 --> 00:16:10,196 ‫که خب، فکر کنم به صلاحشه که نفهمه 203 00:16:10,220 --> 00:16:11,889 ‫ولی چی بگم. نمی‌دونم. 204 00:16:13,056 --> 00:16:14,141 ‫شایدم نیست. 205 00:16:16,685 --> 00:16:17,936 ‫متأسفم 206 00:16:22,524 --> 00:16:24,902 ‫بدترین بلاییه که سرم اومده. 207 00:16:27,863 --> 00:16:29,489 ‫ولی الان که فکر می‌کنم... 208 00:16:32,242 --> 00:16:35,120 ‫شاید زندگی‌ام فقط ‫تو اون اتفاق خلاصه نمی‌شه. 209 00:16:55,724 --> 00:16:57,184 ‫- هانا؟ ‫- سلام جیک 210 00:17:00,979 --> 00:17:02,022 ‫چی شده؟ 211 00:17:03,315 --> 00:17:05,001 ‫چی شده که می‌گی مشکلی پیش اومده؟ 212 00:17:05,025 --> 00:17:08,213 ‫خب، اول این‌که از وقتی نامزد کردی ‫خبری ازت نیست 213 00:17:08,237 --> 00:17:11,198 ‫پس یا وکیل لازم داری ‫یا داری طلاق می‌گیری. 214 00:17:12,074 --> 00:17:13,407 ‫وکیل لازم دارم، جیک 215 00:17:16,078 --> 00:17:17,162 ‫چی شده؟ 216 00:17:18,288 --> 00:17:19,705 ‫شوهرم تو دردسره. 217 00:17:20,665 --> 00:17:22,768 ‫شوهرت تو دردسره و به من زنگ زدی؟ 218 00:17:22,792 --> 00:17:25,354 ‫- نمی‌خوام تیکه بپرونم، ولی... ‫- جیک 219 00:17:25,378 --> 00:17:26,713 ‫چه مشکلی حالا؟ 220 00:17:27,506 --> 00:17:30,735 ‫- مهندس ارشد شاپ‌‌ـه. ‫- چی؟ 221 00:17:30,759 --> 00:17:32,403 ‫لعنتی، هانا. 222 00:17:32,427 --> 00:17:35,031 ‫و همه‌ش مأمورا میان از من حرف بکشن 223 00:17:35,055 --> 00:17:38,618 ‫چندتا مأمور اف‌بی‌آی تازه از کارگاهم رفتن. 224 00:17:38,642 --> 00:17:41,538 ‫صبح زود هم مارشال ایالتی اومده بود در خونه 225 00:17:41,562 --> 00:17:45,083 ‫خب، اف‌بی‌آی که منطقیه، ‫و به زودی هم از سازمان بورس میان 226 00:17:45,107 --> 00:17:48,711 ‫ولی مارشال ایالتی، این یه‌کم عجیبه. 227 00:17:48,735 --> 00:17:50,153 ‫مأمور وو هم همین فکر رو می‌کرد. 228 00:17:51,280 --> 00:17:52,836 ‫یعنی خب کلاهبرداری تو حوزهٔ تکنولوژی 229 00:17:52,860 --> 00:17:54,300 ‫در کل تو حوزهٔ کاری مارشال نیست. 230 00:17:54,324 --> 00:17:57,035 ‫مگه این‌که با یه فراری طرف باشن. 231 00:18:00,122 --> 00:18:01,123 ‫درسته. 232 00:18:02,958 --> 00:18:03,959 ‫هان؟ 233 00:18:07,504 --> 00:18:09,590 ‫۲۴ ساعته از اوون بی‌خبرم. 234 00:18:14,636 --> 00:18:16,972 ‫نمی‌شه تا خبری نشده ازش اینجا بمونیم؟ 235 00:18:19,474 --> 00:18:20,809 ‫هر وقت تو بری، منم می‌رم. 236 00:18:22,269 --> 00:18:23,788 ‫بابی 237 00:18:23,812 --> 00:18:26,875 ‫- در مورد دوک شنیدم، مبارکه داداش. ‫- ممنون، مربی 238 00:18:26,899 --> 00:18:28,960 ‫برات خوشحالم رفیق، حقته. 239 00:18:28,984 --> 00:18:31,486 ‫تو تمرین می‌بینمت. ‫اگه بارون نبارید 240 00:18:33,238 --> 00:18:35,216 ‫واسه دوک قبول شدی؟ 241 00:18:35,240 --> 00:18:37,659 ‫آره. بورسیه کامل شدم. 242 00:18:38,702 --> 00:18:40,263 ‫عالیه. 243 00:18:40,287 --> 00:18:43,081 ‫یعنی، می‌دونم استنفورد در همین حد عالیه، ولی... 244 00:18:45,250 --> 00:18:47,753 ‫وایسا، قبول نکردی که؟ 245 00:18:48,795 --> 00:18:49,796 ‫بیلی... 246 00:18:55,219 --> 00:18:58,448 ‫داری می‌ری دانشگاه ۵ هزار کیلومتری دورتر ‫و هیچی بهم نگفتی. 247 00:18:58,472 --> 00:19:01,075 ‫استنفورد قطعی نبود و ‫دانشگاه دوک هم عجله داشت. 248 00:19:01,099 --> 00:19:03,435 ‫می‌خواستم بهت بگم، ولی ‫خب این قضایای بابات پیش اومد 249 00:19:04,144 --> 00:19:06,789 ‫بیلی، شرمنده. ‫بیلی. 250 00:19:06,813 --> 00:19:08,333 ‫باورم نمی‌شه فرار کرده 251 00:19:08,357 --> 00:19:10,460 ‫می‌دونی که جلوهٔ خوبی نداره. 252 00:19:10,484 --> 00:19:12,670 ‫نه، می‌دونم چه جلوه‌ای داره، فقط... 253 00:19:12,694 --> 00:19:15,798 ‫فقط باورم نمی‌شه که اوون ‫دستش تو این قضیه باشه، جیک. 254 00:19:15,822 --> 00:19:17,478 ‫آره، چون معمولاً اونا که فرار می‌کنن 255 00:19:17,502 --> 00:19:19,385 ‫اونایی نیستن که تو جرم دخیل باشن. 256 00:19:19,409 --> 00:19:21,387 ‫می‌شه دو دقیقه تیکه نپرونی؟ 257 00:19:21,411 --> 00:19:22,329 ‫حقیقته دیگه. 258 00:19:22,955 --> 00:19:25,165 ‫دارم می‌گم اوون اون‌قدرام آدم بدی نیست 259 00:19:25,874 --> 00:19:28,394 ‫گوش کن، هان. نمی‌خوام ‫عوضی بازی در بیارم، ولی... 260 00:19:28,418 --> 00:19:29,687 ‫الان مثلاً قبلا نبودی؟ 261 00:19:29,711 --> 00:19:31,877 ‫دیگه داری شبیه بیشتر زن‌هایی صحبت می‌کنی... 262 00:19:31,901 --> 00:19:32,608 ‫جانم؟ 263 00:19:32,632 --> 00:19:35,527 ‫که شوهرشون به جرم‌های یقه سفید متهم شدن 264 00:19:35,551 --> 00:19:36,945 ‫شبیه بیشتر زن‌ها به‌نظر میام؟ 265 00:19:36,969 --> 00:19:40,639 ‫نه، ولی موکل‌های زیادی داشتم این‌جوری. 266 00:19:43,600 --> 00:19:46,353 ‫آدم بی‌دلیل فرار نمی‌کنه، هانا. 267 00:19:48,063 --> 00:19:54,063 ‫لطفاً، می‌شه سعی کنی ‫جور دیگه‌ای بهش فکر کنی؟ 268 00:19:55,070 --> 00:19:57,865 ‫- چطور متفاوت؟ ‫- نمی‌دونم، فقط... 269 00:20:00,701 --> 00:20:02,666 ‫حتی اگه می‌تونستم قبول کنم 270 00:20:02,690 --> 00:20:05,181 ‫که اوون واسه زندانی نشدن یا چیزی فرار کرده 271 00:20:05,205 --> 00:20:06,290 ‫من.. 272 00:20:07,499 --> 00:20:09,126 ‫عاشق دخترشه. 273 00:20:09,918 --> 00:20:11,437 ‫هر کاری براش می‌کنه. 274 00:20:11,461 --> 00:20:13,940 ‫آره، خب. ‫خوب داره نشونش می‌ده. 275 00:20:13,964 --> 00:20:15,692 ‫- خیلی خوشحالم زنگ زدم بهت. ‫- صبر کن 276 00:20:15,716 --> 00:20:16,800 ‫بس کن. 277 00:20:18,635 --> 00:20:19,636 ‫می‌خوام کمک کنم. 278 00:20:22,723 --> 00:20:24,409 ‫یه کارآگاه خصوصی عالی‌ سراغ دارم. 279 00:20:24,433 --> 00:20:27,519 ‫می‌خوای بگم تحقیق کنه؟ ‫ببینیم پیدا می‌کنه؟ 280 00:20:31,356 --> 00:20:33,901 ‫آره، آره فکر کنم. 281 00:21:03,931 --> 00:21:04,932 ‫هانا؟ 282 00:21:21,448 --> 00:21:22,449 ‫بابا؟ 283 00:21:54,189 --> 00:21:55,440 ‫لعنتی 284 00:22:01,446 --> 00:22:03,508 ‫این‌جا چی‌کار می‌کنی؟ ‫چرا مدرسه نیستی؟ 285 00:22:03,532 --> 00:22:05,468 ‫- زود اومدم، مهم نیست. ‫- مهمه 286 00:22:05,492 --> 00:22:08,203 ‫- امن نیست که تنهایی.. ‫- یکی رفته تو خونه 287 00:22:08,996 --> 00:22:11,808 ‫- مطمئنی؟ ‫- خب، اون‌قدری نموندم که مطمئن شم 288 00:22:11,832 --> 00:22:13,662 ‫ولی بی شک صدای یکی رو شنیدم 289 00:22:13,686 --> 00:22:15,752 ‫و پنجرهٔ پذیرایی تا ته باز بود. 290 00:22:18,672 --> 00:22:21,633 ‫من فردا نمی‌رم مدرسه دیگه. ‫کابوس بود. 291 00:22:23,594 --> 00:22:24,595 ‫به کی زنگ می‌زنی؟ 292 00:22:26,388 --> 00:22:28,015 ‫سلام. می‌خوام گزارش ورود غیرقانونی رو بدم. 293 00:22:38,275 --> 00:22:39,276 ‫خونه امنه. 294 00:22:39,818 --> 00:22:42,297 ‫مطمئنید خودتون پنجره رو باز نذاشتین خانم؟ 295 00:22:42,321 --> 00:22:42,850 ‫کاملاً 296 00:22:42,874 --> 00:22:44,507 ‫خب، من نشونی از ورود غیرقانونی نمی‌بینم. 297 00:22:44,531 --> 00:22:47,159 ‫من اونجا بودم، صدای یکی رو شنیدم. ‫پس اینم یه نشونه‌ش. 298 00:22:47,910 --> 00:22:50,204 ‫یه‌کم تو وضعیت حساسی هستیم، سروان 299 00:22:51,663 --> 00:22:53,749 ‫متوجهم، با وضعیتی که در جریانه. 300 00:23:00,839 --> 00:23:03,109 ‫- ممنون بابت کمک‌تون قربان. ‫- خواهش می‌کنم 301 00:23:03,133 --> 00:23:04,301 ‫بریم. 302 00:23:05,385 --> 00:23:08,597 ‫چیزی نیست. 303 00:23:47,678 --> 00:23:49,054 ‫چیزی کم نشده. 304 00:23:50,055 --> 00:23:53,308 ‫- پس چی‌کار می‌کردن اینجا؟ ‫- اصلاً نمی‌دونم 305 00:24:16,290 --> 00:24:18,500 ‫پنیر کبابی‌ای چیزی می‌خوای؟ 306 00:24:20,085 --> 00:24:21,086 ‫هر چی باشه مهم نیست. 307 00:24:32,639 --> 00:24:33,640 ‫همینجا باش. 308 00:24:38,979 --> 00:24:40,039 ‫کیه؟ 309 00:24:40,063 --> 00:24:42,065 ‫پیتزا پپرونی، با پنیر اضافه. 310 00:24:46,737 --> 00:24:47,738 ‫سلام. 311 00:24:48,572 --> 00:24:49,549 ‫سلام. 312 00:24:49,573 --> 00:24:51,426 ‫- بیا ببینم. ‫- ممنون که اومدی 313 00:24:51,450 --> 00:24:53,285 ‫قربونت. 314 00:24:55,204 --> 00:24:56,747 ‫- سلام کوچولو. ‫- سلام 315 00:24:58,373 --> 00:24:59,458 ‫سلام. 316 00:25:02,836 --> 00:25:04,189 ‫پیتزا رو تقسیم کنیم 317 00:25:04,213 --> 00:25:06,691 ‫یا یه راست بریم سر وقت ‫نارگیل و کارامل نمکی؟ 318 00:25:06,715 --> 00:25:07,984 ‫من قاشق‌ها رو میارم. 319 00:25:08,008 --> 00:25:09,676 ‫باشه. بیا بیرون پس، باشه؟ 320 00:25:15,140 --> 00:25:18,519 ‫هان، قضیه این مارشال ایالتی که اومده چیه؟ 321 00:25:20,562 --> 00:25:21,706 ‫خیلی عجیبه. 322 00:25:21,730 --> 00:25:23,205 ‫جرائم مالی معمولاً 323 00:25:23,229 --> 00:25:24,876 ‫تو حوزهٔ اختیارات مارشال‌ها نیست. 324 00:25:24,900 --> 00:25:26,568 ‫می‌شه در مورد چیز دیگه‌ صحبت کنیم؟ 325 00:25:27,236 --> 00:25:28,963 ‫فقط می‌خوام کمک کنم، هان. 326 00:25:28,987 --> 00:25:31,365 ‫بیشتر به‌نظر میاد که دنبال داستان و خبری. 327 00:25:32,908 --> 00:25:34,743 ‫اگه می‌خواستم خبر بنویسم... 328 00:25:35,619 --> 00:25:38,997 ‫دیروز صبح میفتادم به جون اوون، ‫همون‌جور که ویراستارم خواست. 329 00:25:41,291 --> 00:25:42,292 ‫شرمنده. 330 00:25:43,168 --> 00:25:45,963 ‫فقط... باورم نمی‌شه که خبری ازش نشده. 331 00:25:46,463 --> 00:25:49,758 ‫از وقتی اوون رو دیدم ‫این‌قدر ازش بی‌خبر نبودم. 332 00:25:56,932 --> 00:25:59,142 ‫نمی‌دونم جولز در مورد مادرم گفته یا نه. 333 00:25:59,852 --> 00:26:01,687 ‫- خیلی نگفته. ‫- آره 334 00:26:04,106 --> 00:26:08,193 ‫این‌جوری بگیم که زندگی‌ام رو جوری چیدم ‫که چیزی رو از قلم نندازم 335 00:26:10,028 --> 00:26:11,446 ‫یا این‌جور فکر می‌کردم. 336 00:26:14,658 --> 00:26:16,725 ‫می‌دونی چندین داستان و خبر 337 00:26:16,749 --> 00:26:19,430 ‫درست جلو چشمم، چندین ماه اتفاق افتادن؟ 338 00:26:19,454 --> 00:26:20,539 ‫فرق داره. 339 00:26:22,875 --> 00:26:25,687 ‫خب، همیشه سایه‌هایی هستن که نمی‌بینیم. 340 00:26:25,711 --> 00:26:28,655 ‫پس، به‌نظرت شبیه احمقام اگه بگم 341 00:26:28,679 --> 00:26:31,484 ‫که لابد یه قضیهٔ دیگه هست؟ 342 00:26:31,508 --> 00:26:33,677 ‫که یه توضیحی واسه این ماجرا هست؟ 343 00:26:34,803 --> 00:26:39,516 ‫به‌نظرم باید از امروز شروع کنیم ‫و مرور کنیم همه چی رو. 344 00:26:42,978 --> 00:26:45,623 ‫وای، یه کارامل گنده خوردم. 345 00:26:45,647 --> 00:26:46,958 ‫پنی‌سیلینِ روح‌ـه 346 00:26:46,982 --> 00:26:49,127 ‫مگه اون سوپ مرغ نیست؟ 347 00:26:49,151 --> 00:26:50,903 ‫نه، قطعاً بستنیه 348 00:26:56,408 --> 00:26:57,409 ‫خوبی؟ 349 00:27:00,495 --> 00:27:01,622 ‫بابی داره می‌ره دانشگاه دوک 350 00:27:03,916 --> 00:27:05,250 ‫استنفورد چی شد پس؟ 351 00:27:06,710 --> 00:27:09,963 ‫چه می‌دونم. دوک بهش بورس کامل داده، پس... 352 00:27:11,381 --> 00:27:15,302 ‫خیلی‌خب. یعنی خب پرواز هم اون‌قدر بد نیست. 353 00:27:16,136 --> 00:27:17,614 ‫انگار بابام اجازه می‌ده. 354 00:27:17,638 --> 00:27:19,115 ‫شاید داد. 355 00:27:19,139 --> 00:27:22,660 ‫هفته پیش بهش گفتم می‌خوام ‫با بابی و مامان باباش برم 356 00:27:22,684 --> 00:27:24,329 ‫زد به سرش. 357 00:27:24,353 --> 00:27:26,623 ‫باباها این‌جوری‌ان کلا. 358 00:27:26,647 --> 00:27:29,066 ‫ولی خب خیلی عجیب شد، انگاری... 359 00:27:30,484 --> 00:27:31,485 ‫انگاری... 360 00:27:32,402 --> 00:27:33,862 ‫ترسیده بود. 361 00:27:36,156 --> 00:27:38,867 ‫می‌ترسید که این‌قدر دور باشه. 362 00:27:41,245 --> 00:27:42,579 ‫به بابات میاد این چیزا 363 00:27:44,039 --> 00:27:45,040 ‫درسته 364 00:27:49,711 --> 00:27:52,005 ‫پس چطور این جریانات منطقیه؟ 365 00:27:53,882 --> 00:27:55,902 ‫با کدوم بخش از امروز می‌خوای شروع کنی؟ 366 00:27:55,926 --> 00:27:58,655 ‫مارشال ایالتی. هدفش چیه؟ 367 00:27:58,679 --> 00:28:00,740 ‫خب، اگه اوون فراری باشه... 368 00:28:00,764 --> 00:28:02,644 ‫حتما، ولی خب مگه نباید اف‌بی‌آی 369 00:28:02,668 --> 00:28:04,744 ‫از ادارهٔ مارشال‌ می‌خواست که وارد عمل بشن 370 00:28:04,768 --> 00:28:06,186 ‫و کمک کنن اوون رو پیدا کنن؟ 371 00:28:06,854 --> 00:28:10,416 ‫آره، اف‌بی‌آی اصلاً نمی‌دونست که ‫گریدی بردفورد این‌جا چی‌کار می‌کرده 372 00:28:10,440 --> 00:28:12,377 ‫به‌نظر واقعاً جا خوردن. 373 00:28:12,401 --> 00:28:15,463 ‫این یارو، گریدی، بهت کارت ‫شناسایی‌ای چیزی نشون داد؟ 374 00:28:15,487 --> 00:28:16,756 ‫نشان‌ش رو نشونم داد. 375 00:28:16,780 --> 00:28:18,174 ‫هر کسی می‌تونه یه نشان قلابی بسازه. 376 00:28:18,198 --> 00:28:20,200 ‫چیزی با عکسش روش نشون نداد؟ 377 00:28:22,244 --> 00:28:23,245 ‫نه 378 00:28:24,121 --> 00:28:25,515 ‫- و... ‫- چی دیگه؟ 379 00:28:25,539 --> 00:28:29,185 ‫شماره‌ش، بهم کارت رسمی‌ای چیزی نداد. 380 00:28:29,209 --> 00:28:31,211 ‫روی دستمال نوشتش. 381 00:28:32,004 --> 00:28:34,089 ‫عجیب. دستمال رو داری؟ 382 00:28:36,684 --> 00:28:40,107 ‫دانلود آهنگ‌های پخش شده ‫ 💢@Night_sub💢 383 00:28:44,224 --> 00:28:46,143 ‫شاپ زیاد توی آستین فعالیت داشته؟ 384 00:28:46,768 --> 00:28:48,061 ‫نه که خبر داشته باشم، چرا؟ 385 00:28:48,101 --> 00:28:48,874 ‫[گریدی بردفورد] 386 00:28:48,940 --> 00:28:52,357 ‫مطمئنم که کد ۵۱۲ مال آستینه 387 00:28:53,233 --> 00:28:54,586 ‫معنی خاصی برات داره؟ 388 00:28:54,610 --> 00:28:56,195 ‫باید باهام بیای آستین 389 00:28:56,820 --> 00:28:57,863 ‫آستین؟ 390 00:28:58,363 --> 00:29:01,533 ‫همایش چوب‌بری دارن. 391 00:29:03,076 --> 00:29:04,161 ‫لازمه بری؟ 392 00:29:05,120 --> 00:29:06,121 ‫چی شده؟ 393 00:29:08,123 --> 00:29:10,417 ‫ممکنه معنی خاصی نداشته باشه، ولی... 394 00:29:15,631 --> 00:29:17,609 ‫می شه یه چند دقیقه حواست به بیلی باشه؟ 395 00:29:17,633 --> 00:29:18,926 ‫باشه. 396 00:29:19,760 --> 00:29:21,261 ‫در رو واسه کسی باز نکن. 397 00:29:29,770 --> 00:29:30,771 ‫سلام 398 00:29:31,396 --> 00:29:32,564 ‫ببین، وقت زیادی ندارم. 399 00:29:33,065 --> 00:29:35,442 ‫پتی داره سوزی رو می‌خوابونه. ‫گفتم می‌رم بدوئم. 400 00:29:37,861 --> 00:29:39,988 ‫ناراحت شدم واسه اتفاق امروز 401 00:29:40,739 --> 00:29:44,826 ‫می‌خوام بدونی که من... 402 00:29:46,036 --> 00:29:47,180 ‫ما... 403 00:29:47,204 --> 00:29:48,830 ‫توی شاپ سرمایه گذاری نکردی. 404 00:29:51,124 --> 00:29:52,793 ‫پس پول چی شد، کارل؟ 405 00:29:55,337 --> 00:29:56,732 ‫فکر کنم اوون بهت چیزی 406 00:29:56,756 --> 00:29:58,191 ‫در مورد رفیقم لاینوس توی کاستا ریکا نگفته؟ 407 00:29:58,215 --> 00:30:01,969 ‫در مورد رفیقت لاینوس تو کاستکا ریکا ‫و حسابای شرط‌بندیش خبر دارم. 408 00:30:02,845 --> 00:30:05,722 ‫- فکر کردم دیگه گذاشتی کنار. ‫- آره. گذاشتم، و بعد... 409 00:30:06,515 --> 00:30:07,599 ‫دوباره برگشتم سمتش. 410 00:30:08,725 --> 00:30:11,937 ‫می‌دونی، پتی اخیرا خیلی استرس کشیده 411 00:30:12,563 --> 00:30:14,815 ‫پس بهش گفتی که سهام شاپ رو خریدی. 412 00:30:15,315 --> 00:30:18,211 ‫می‌دونست که ته پس‌اندازمون رو در آوردم. ‫باید یه چیزی بهش می‌گفتم. 413 00:30:18,235 --> 00:30:21,422 ‫اصلاً نمی‌دونستم شاپ تو دردسره. ‫اوون چیزی نگفت. 414 00:30:21,446 --> 00:30:24,676 ‫نمی‌شه بذاری فکر کنه که ‫به‌خاطر اوون پول رو از دست دادی 415 00:30:24,700 --> 00:30:26,083 ‫اگه اون‌قدر جدی به من پرید 416 00:30:26,107 --> 00:30:27,953 ‫کی می‌دونه چی به بقیه می‌گه؟ 417 00:30:30,539 --> 00:30:32,332 ‫آره، می‌دونم. ‫بهش می‌گم. 418 00:30:41,133 --> 00:30:43,010 ‫ببین، نمی‌دونم کمک کنه یا نه 419 00:30:43,510 --> 00:30:45,179 ‫منم درکش نمی‌کنم. 420 00:30:47,139 --> 00:30:48,765 ‫این اوونی نیست که می‌شناسم. 421 00:30:54,146 --> 00:30:55,147 ‫اوون یه وقت.. 422 00:30:56,356 --> 00:30:59,443 ‫اصلاً چیزی بهت واسه ‫موندن توی آستین گفت؟ 423 00:31:00,235 --> 00:31:02,279 ‫تگزاس؟ نه، چرا؟ 424 00:31:03,238 --> 00:31:06,426 ‫مارشال ایالتی که اومد در خونه، ‫فکر کنم از اونجا اومده بود. 425 00:31:06,450 --> 00:31:07,534 ‫یعنی خب... 426 00:31:10,913 --> 00:31:13,183 ‫آره، ولی در واقع یه بار بود 427 00:31:13,207 --> 00:31:17,479 ‫که رفته بودیم «فیلمور» فکر کنم ‫و هر دومون فهمیدیم 428 00:31:17,503 --> 00:31:18,858 ‫که ممکنه همون موقعی باشه که 429 00:31:18,882 --> 00:31:20,356 ‫جان لی هوکر توی آنتون کنسرت داره. 430 00:31:20,380 --> 00:31:21,483 ‫متوجه نمی‌شم. 431 00:31:21,507 --> 00:31:23,759 ‫آنتون یه کلابه، توی آستین 432 00:31:24,927 --> 00:31:27,155 ‫- پس اونجا بوده؟ ‫- نه، همین دیگه 433 00:31:27,179 --> 00:31:31,701 ‫برگشتنی اوون گفت که خیلی گیج شده 434 00:31:31,725 --> 00:31:32,994 ‫خیلی قاطعانه می‌گفت که 435 00:31:33,018 --> 00:31:36,688 ‫تا حالا توی آنتون و آستین نبوده 436 00:31:40,817 --> 00:31:43,546 ‫فقط واسه این یادمه که عجیب بود، خب؟ 437 00:31:43,570 --> 00:31:45,614 ‫یعنی خب که چی مثلا؟ 438 00:31:50,494 --> 00:31:51,763 ‫لعنتی. خب دیگه من برم. 439 00:31:51,787 --> 00:31:53,264 ‫باشه. 440 00:31:53,288 --> 00:31:56,041 ‫- ترتیبش رو می‌دم، خب؟ با پتی صحبت می‌کنم. ‫- ممنون 441 00:32:25,737 --> 00:32:27,340 ‫خدمات مارشال، چه امری داشتین؟ 442 00:32:27,364 --> 00:32:29,467 ‫مأمور بردفورد نامی اونجا کار می‌کنه؟ 443 00:32:29,491 --> 00:32:31,743 ‫می‌تونم به دفترشون وصل‌تون کنم. ‫لطفاً پشت خط باشید 444 00:33:39,728 --> 00:33:40,896 ‫بیلی... 445 00:33:43,690 --> 00:33:45,943 ‫- می‌شه بشینم؟ ‫- حتما 446 00:33:58,580 --> 00:34:01,917 ‫در مورد اون یادداشتی که بابات ‫برات گذاشته فکر کردم این مدت 447 00:34:04,169 --> 00:34:07,482 ‫که منظورش چی بوده وقتی گفت ‫«می‌دونی چی برام مهمه» 448 00:34:07,506 --> 00:34:10,300 ‫آره. می‌دونم بابام دوستم داره. ‫گفتی منظورت رو. 449 00:34:11,009 --> 00:34:12,636 ‫نه، فکر کنم شاید اشتباه کردم. 450 00:34:14,096 --> 00:34:15,556 ‫شاید منظورش یه چیز دیگه بوده. 451 00:34:16,306 --> 00:34:17,306 ‫مثل چی؟ 452 00:34:18,183 --> 00:34:22,413 ‫بیلی، تو و بابات قبلاً توی آستین بودین؟ 453 00:34:22,437 --> 00:34:23,522 ‫همون تگزاس؟ 454 00:34:24,438 --> 00:34:26,024 ‫چقدر یهویی، چرا؟ 455 00:34:31,989 --> 00:34:34,074 ‫امروز صبح یکی اومده بود. 456 00:34:34,699 --> 00:34:35,868 ‫مارشال ایالتی. 457 00:34:36,784 --> 00:34:38,120 ‫اومده بود بابا رو دستگیر کنه؟ 458 00:34:38,661 --> 00:34:40,873 ‫نه. همین‌دیگه. ‫فکر نمی‌کنم. 459 00:34:41,456 --> 00:34:43,434 ‫نمی‌دونم این‌جا چی‌کار می‌کرده. 460 00:34:43,458 --> 00:34:45,418 ‫و توی آستین کار می‌کنه. 461 00:34:46,545 --> 00:34:48,981 ‫این چه ربطی به بابام داره؟ 462 00:34:49,005 --> 00:34:50,716 ‫منم سعی دارم همین رو بفهمم. 463 00:34:55,137 --> 00:34:56,114 ‫فکر کنم... 464 00:34:56,138 --> 00:35:00,994 ‫رفتیم یه باری رفتیم ‫تماشای بازی فوتبال تو تگزاس. 465 00:35:01,018 --> 00:35:02,328 ‫شاید آستین بوده باشه. 466 00:35:02,352 --> 00:35:05,898 ‫اصلاً یادم نمیاد پدرت یه بارم ‫بازی فوتبال تماشا کرده باشه. 467 00:35:07,191 --> 00:35:09,002 ‫آره، می‌دونم عجیبه، درسته؟ 468 00:35:09,026 --> 00:35:14,465 ‫ولی یه خاطرهٔ دوری از این‌که ‫باهاش تو استادیوم بودم رو دارم 469 00:35:14,489 --> 00:35:19,661 ‫و کل استادیوم یه نارنجی تیره بود 470 00:35:23,624 --> 00:35:26,728 ‫فکر کنم رفته بودیم دیدن فامیلی کسی 471 00:35:26,752 --> 00:35:29,838 ‫- تو آستین؟ تو آستین فامیل دارین؟ ‫- نه 472 00:35:31,423 --> 00:35:32,549 ‫نمی‌دونم. 473 00:35:33,342 --> 00:35:35,487 ‫شاید دوست بوده 474 00:35:35,511 --> 00:35:37,091 ‫مال خیلی وقت‌ها پیش بوده 475 00:35:37,115 --> 00:35:38,448 ‫ولی مطمئنی تگزاس بود؟ 476 00:35:38,472 --> 00:35:42,226 ‫نه، نه. مطمئن نیستم. هانا. ‫اصلاً مطمئن نیستم. 477 00:35:47,940 --> 00:35:51,443 ‫- بین تو و بابی، جریانی پیش اومده؟ ‫- می‌شه تنها باشم، لطفاً؟ 478 00:35:52,444 --> 00:35:54,363 ‫- بیلی... ‫- ولم کن دیگه 479 00:36:04,122 --> 00:36:06,559 ‫سلام. هنوز منتظرم رفیقم خبر بده. 480 00:36:06,583 --> 00:36:08,228 ‫باشه، یه سؤال مختصر دارم. 481 00:36:08,252 --> 00:36:10,522 ‫- فوتبال دانشگاهی رو دنبال می‌کنی دیگه؟ ‫- آره 482 00:36:10,546 --> 00:36:13,358 ‫در مورد استادیوم فوتبال ‫آستین چی می‌تونی بهم بگی؟ 483 00:36:13,382 --> 00:36:14,883 ‫می‌تونم بگم که اسمش این نیست. 484 00:36:15,467 --> 00:36:16,694 ‫می‌دونی چه رنگیه؟ 485 00:36:16,718 --> 00:36:20,281 ‫رنگ لباس تیم‌شون؟ ‫سفید و نارنجی سوخته. 486 00:36:20,305 --> 00:36:21,825 ‫بخش نارنجی رو مطمئنی؟ 487 00:36:21,849 --> 00:36:24,160 ‫خب، من طرفدار تیم فوتبال دانشگاهی ‫تگزاس نیستم، اگه منظورت اینه 488 00:36:24,184 --> 00:36:25,245 ‫ولی خب‌ آره 489 00:36:25,269 --> 00:36:28,206 ‫استادیوم، منطقهٔ آخر زمین، لباس‌هاشون 490 00:36:28,230 --> 00:36:29,290 ‫چرا؟ قضیه چیه؟ 491 00:36:29,314 --> 00:36:32,544 ‫اوون یه جریان عجیبی در مورد آستین داره 492 00:36:32,568 --> 00:36:35,839 ‫و بیلی فکر می‌کنه یادش میاد باهاش ‫اونجا رفته تو استادیوم. 493 00:36:35,863 --> 00:36:37,924 ‫ببین، هانا مطمئنم الان که به گذشته نگاه می‌کنی 494 00:36:37,948 --> 00:36:39,342 ‫خیلی چیزا عجیب به‌نظر میاد، ولی... 495 00:36:39,366 --> 00:36:42,494 ‫ولی باور کن، ملت کارشون همینه. 496 00:36:43,078 --> 00:36:44,430 ‫احتمالاً فقط... 497 00:36:44,454 --> 00:36:46,140 ‫گریدی بردفورد از آستین اومده بود. 498 00:36:46,164 --> 00:36:48,834 ‫- کی؟ ‫- مارشال ایالتی‌ای که اینجا بود 499 00:36:49,918 --> 00:36:51,086 ‫زنگ زدم دفترش 500 00:36:51,628 --> 00:36:54,232 ‫خدمات مارشال شعبهٔ غرب تگزاسه. 501 00:36:54,256 --> 00:36:55,591 ‫توی آستینه 502 00:36:56,717 --> 00:36:57,718 ‫خیلی‌خب. 503 00:36:58,552 --> 00:37:00,679 ‫اف‌بی‌آی چیزی در مورد گریدی نمی‌دونست. 504 00:37:01,763 --> 00:37:03,182 ‫اگه به هم مرتبط نباشن چی؟ 505 00:37:03,682 --> 00:37:06,059 ‫تو گفتی که آدم بی‌دلیل فرار نمی‌کنه. 506 00:37:07,436 --> 00:37:09,330 ‫اگه اوون به‌خاطر یه چیز ‫دیگه‌ که فرار کنه چی؟ 507 00:37:09,354 --> 00:37:12,333 ‫آره، خب. ‫کارآگاه واسه همین مسائل به درد می‌خوره. 508 00:37:12,357 --> 00:37:13,751 ‫همه مسائل رو بررسی می‌کنه. 509 00:37:13,775 --> 00:37:15,211 ‫برامون جواب پیدا می‌کنه. 510 00:37:15,235 --> 00:37:16,671 ‫آره، اگه بهت زنگ بزنه. 511 00:37:16,695 --> 00:37:19,340 ‫- زنگ می‌زنه، به زودی. ‫- خیلی‌خب. 512 00:37:19,364 --> 00:37:20,425 ‫گوش کن، هانا 513 00:37:20,449 --> 00:37:22,242 ‫نباید کاری کنی. 514 00:37:22,993 --> 00:37:25,370 ‫هر جریانی که هست، نباید قاتی‌ش بشی، خب؟ 515 00:37:25,871 --> 00:37:27,265 ‫- باشه. ‫- هانا؟ 516 00:37:27,289 --> 00:37:29,708 ‫ممنون، جیک. حله. ‫خبری شد بهم بگو. 517 00:37:33,504 --> 00:37:35,130 ‫می‌شه بس کنی؟ یه چسه خوردم. 518 00:37:35,631 --> 00:37:38,526 ‫مشروبه برام مهم نیست، و درست می‌گی 519 00:37:38,550 --> 00:37:40,361 ‫فردا نمی‌ری مدرسه 520 00:37:40,385 --> 00:37:41,779 ‫- نمی‌رم؟ ‫- نه 521 00:37:41,803 --> 00:37:43,555 ‫یه نقشه جدید دارم. 522 00:38:06,161 --> 00:38:09,164 ‫بابت تأخیر عذر می‌خوایم دوستان، ‫ولی مجوز پرواز دادن بهمون 523 00:38:09,686 --> 00:38:15,163 ‫مــترجم: وحــید فرحناکی ‫≡ @Night_Walker77 ≡ 524 00:38:28,141 --> 00:38:29,994 ‫مهمانداران لطفاً بشینید 525 00:38:30,018 --> 00:38:31,395 ‫آمادهٔ پرواز هستیم 526 00:38:32,271 --> 00:38:34,273 ‫چشم رو هم بذارین به آستین رسیدیم. 527 00:38:34,358 --> 00:38:39,114 ‫دانلود آهنگ‌های پخش شده ‫ 💢@Night_sub💢 528 00:38:39,279 --> 00:38:44,890 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫ DigiMoviez@ 529 00:38:45,352 --> 00:38:49,302 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::.