1 00:00:00,001 --> 00:00:06,078 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:06,103 --> 00:00:08,318 ‫آنچه در «تابستانی که زیبا شدم» گذشت... 3 00:00:08,342 --> 00:00:09,695 ‫خیلی اتفاق‌ها افتاده... 4 00:00:09,719 --> 00:00:11,345 ‫اگه چیزی رو شروع کردیم... 5 00:00:11,429 --> 00:00:12,847 ‫حس می‌کنم ممکنه خرابش کنم. 6 00:00:12,930 --> 00:00:14,908 ‫- باید با خواهرم حرف بزنم. ‫- پیش جرمایاست. 7 00:00:14,932 --> 00:00:16,660 ‫کانرد پیداش نبود، گفتن شاید... 8 00:00:16,684 --> 00:00:17,703 ‫کازینز باشه، واسه همون... 9 00:00:17,727 --> 00:00:18,727 ‫رفتن اونجا پیداش کنن. 10 00:00:18,769 --> 00:00:20,179 ‫به‌خاطر تابستون قبلی عصبانیم. 11 00:00:20,204 --> 00:00:21,794 ‫بلی، تو بهترین دوستم بودی. 12 00:00:21,819 --> 00:00:23,065 ‫باهم خوابیدیم. 13 00:00:23,149 --> 00:00:25,001 ‫بعدشم تو با برادرم خوابیدی. 14 00:00:25,025 --> 00:00:26,420 ‫بعد همه ازم انتظار داشتن ‫طوری رفتار کنم که انگار هیچی نشده. 15 00:00:26,444 --> 00:00:27,445 ‫اما اینطور نبود. 16 00:00:27,528 --> 00:00:29,989 ‫ببخشید ناامیدت کردم. 17 00:00:30,072 --> 00:00:32,950 ‫جر، خونه برای فروش گذاشته شده. 18 00:00:33,033 --> 00:00:34,261 ‫منظورت چیه که خونه رو فروش گذاشتن؟ 19 00:00:34,285 --> 00:00:35,786 ‫اون اینجا چیکار می‌کنه؟ 20 00:00:35,811 --> 00:00:41,811 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@ 21 00:00:41,836 --> 00:00:47,836 « تابستانی که زیبا شدم » " فصل دوم - قسمت سوم " 22 00:00:48,632 --> 00:00:49,860 ‫واسه همون جواب... 23 00:00:49,884 --> 00:00:51,469 ‫تماس و... 24 00:00:51,552 --> 00:00:53,095 ‫- پیام‌هام رو نمی‌دادی؟ ‫- جر، جر... 25 00:00:53,179 --> 00:00:54,406 ‫مگه؟ نشنیدی چی گفتم؟ 26 00:00:54,430 --> 00:00:56,766 ‫دیگه این خونه رو نداریم. ‫خونهٔ مامان‌مون رو. 27 00:00:56,849 --> 00:00:58,809 ‫- چرا بابات می‌خواد این کار رو بکنه؟ ‫- بابا نمی‌خواد. 28 00:00:58,834 --> 00:01:01,837 ‫- خاله جولیا می‌خواد بفروشه. ‫- خواهر سوزانا؟ 29 00:01:01,862 --> 00:01:03,947 ‫خواهر ناتنی. ظاهراً... 30 00:01:04,148 --> 00:01:06,567 ‫خونه به اسم جفت‌شون بود. ‫وقتی هم مامان فوت کرد... 31 00:01:06,592 --> 00:01:09,829 ‫حالا هم خاله جولیا مالک خونه‌ست. 32 00:01:09,854 --> 00:01:11,757 ‫خب، به بابا زنگ می‌زنیم ‫یه فکری براش می‌کنیم. 33 00:01:11,781 --> 00:01:13,008 ‫- همین. ‫- فکر می‌کنی خودم این کار رو نکردم؟ 34 00:01:13,032 --> 00:01:14,533 ‫میگه از لحاظ قانونی خونه واسه اونه. 35 00:01:14,617 --> 00:01:15,868 ‫خب، پس خونه رو بخره. 36 00:01:15,951 --> 00:01:17,351 ‫پول خریدش رو نداره. 37 00:01:17,411 --> 00:01:19,097 ‫بین دانشگاه و پول داروها و... 38 00:01:19,121 --> 00:01:20,998 ‫آره، خودم می‌دونم هزینهٔ داروها چقدره. 39 00:01:21,081 --> 00:01:22,333 ‫خودم بودم، دیدم. 40 00:01:23,918 --> 00:01:26,295 ‫از کی از این ماجرا خبر ‫داشتی و بهم چیزی نگفتی؟ 41 00:01:26,378 --> 00:01:28,214 ‫جر، انقدر اتفاق‌ها سریع افتاد... 42 00:01:28,297 --> 00:01:30,382 ‫می‌خواستم بعد از این که حلش کردم بهت بگم. 43 00:01:30,466 --> 00:01:32,635 ‫این‌جوری می‌خواستی حلش کنی؟ 44 00:01:32,718 --> 00:01:34,011 ‫با جیم زدن و پیچوندن دانشگاه و... 45 00:01:34,094 --> 00:01:35,405 ‫- حرف نزدن با ما؟ ‫- گور بابای دانشگاه. 46 00:01:35,429 --> 00:01:37,073 ‫- من که برام اهمیتی نداره. ‫- کانی، باید برگردی دانشگاه. 47 00:01:37,097 --> 00:01:39,751 ‫- وگرنه درس‌هات رو میفتی. ‫- چطور می‌خوای وقتی که درس‌هات رو افتادی... 48 00:01:39,776 --> 00:01:41,602 ‫توی دانشگاه دکتر شی؟ 49 00:01:41,685 --> 00:01:43,896 ‫تو اصلاً نمی‌دونی داری چی میگی. 50 00:01:45,606 --> 00:01:46,732 ‫واقعاً؟ 51 00:01:46,816 --> 00:01:50,861 ‫ما واسه پیدا کردنت تا براون رفتیم. 52 00:01:50,945 --> 00:01:53,322 ‫می‌دونی، فکر نمی‌کردم بازم ‫از این مسخره‌بازی‌ها دربیاری. 53 00:01:53,405 --> 00:01:55,781 ‫ولی تو جز خودت هیچکس ‫رو به تخمت هم نمی‌گیری. 54 00:02:07,920 --> 00:02:10,047 ‫حتی بهم نگاه هم نمی‌کرد. 55 00:02:12,466 --> 00:02:14,385 ‫ببخشید اینجا بودنم یه‌کم ‫وضعیت رو عجیب کرده. 56 00:02:16,011 --> 00:02:17,972 ‫پس، خونه رو... 57 00:02:18,055 --> 00:02:21,475 ‫فروش گذاشتن. و واسه جر اصلاً مهم نیست. 58 00:02:21,559 --> 00:02:25,604 ‫معلومه که براش مهمه. ‫ولی تو براش بیشتر مهمی. 59 00:02:25,688 --> 00:02:29,483 ‫بعد از تموم اتفاق‌هایی که افتاد... 60 00:02:29,567 --> 00:02:31,068 ‫با گم شدنت... 61 00:02:31,151 --> 00:02:35,281 ‫اون فکر کرد واقعاً یه ‫اتفاق بدی برات افتاده. 62 00:02:35,364 --> 00:02:36,824 ‫جفت‌مون نگرانت بودیم. 63 00:02:38,826 --> 00:02:40,870 ‫یکی دو روز پیش بهم زنگ زد... 64 00:02:41,912 --> 00:02:43,455 ‫لیام بود. 65 00:02:43,539 --> 00:02:46,959 ‫پرسید ماجرای تابلوی ‫«برای فروش» توی حیاط واسه چیه. 66 00:02:47,042 --> 00:02:48,270 ‫اول فکر کردم اشتباه دیده. 67 00:02:48,294 --> 00:02:50,462 ‫واسه همون مستقیم اومدم اینجا، ‫اون تابلو مسخره رو... 68 00:02:50,546 --> 00:02:54,174 ‫برداشتم و پرتش کردم توی آشغالی. 69 00:02:54,258 --> 00:02:56,635 ‫وقتی اون تابلو رو دیدم انگار ‫نبودنش دوباره برام تازه شد. 70 00:02:56,719 --> 00:02:59,054 ‫و نمی‌خواستم جر هم همین حس بهش دست بده. 71 00:03:00,055 --> 00:03:02,600 ‫می‌خوام پول پیش خونه ‫رو از حساب پس‌اندازم بدم. 72 00:03:02,683 --> 00:03:04,685 ‫فردا صبح با اون‌هایی که کارهای مالی ‫مامان رو انجام می‌دادن حرف می‌زنم. 73 00:03:04,768 --> 00:03:06,312 ‫اوه... 74 00:03:06,395 --> 00:03:08,063 ‫نمی‌خواستم کسی نگران شه. 75 00:03:08,147 --> 00:03:10,649 ‫خودم حلش می‌کنم. شماها می‌تونین برین. 76 00:03:11,942 --> 00:03:14,820 ‫تو تنها کسی نیستی که این خونه براش مهمه. 77 00:03:15,923 --> 00:03:18,091 ‫اگه جر می‌خواست اینجا ‫بمونه و مشکلات رو حل کنه، 78 00:03:18,115 --> 00:03:20,200 ‫تصمیمش با خودشه. 79 00:03:20,284 --> 00:03:21,994 ‫و تو نباید جای اون تصمیم بگیری. 80 00:03:23,508 --> 00:03:31,508 ‫مترجمین: «امیر فرحناک و محمدعلی sm» 81 00:03:32,630 --> 00:03:35,841 ‫هیچ‌چیز از این قشنگ‌تر نیست. 82 00:03:35,925 --> 00:03:38,928 ‫این غروب بخصوص. 83 00:03:39,011 --> 00:03:40,679 ‫زیباییش ده برابر زیبایی هر چیز... 84 00:03:40,763 --> 00:03:43,849 ‫دیگه‌ای توی این دنیائه. 85 00:03:43,874 --> 00:03:46,998 ‫مهم نیست که چی شده، ‫می‌تونی فشار روزی که گذشت رو... 86 00:03:47,023 --> 00:03:50,777 ‫حس کنی که به سمت دریا میره و ازت جدا می‌شه. 87 00:03:50,814 --> 00:03:55,152 ‫می‌خواستم تمامش رو به ذهنم بسپارم. 88 00:03:55,235 --> 00:03:57,988 ‫چون آدم نمی‌دونه که واسه ‫آخرین باره داره چیزی... 89 00:03:58,072 --> 00:04:00,074 ‫یا کسی رو تماشا می‌کنه. 90 00:04:11,794 --> 00:04:13,796 ‫به‌نظرت یکی یه راه آسون‌تر... 91 00:04:13,879 --> 00:04:15,464 ‫براش طراحی نکرده؟ 92 00:04:15,547 --> 00:04:18,425 ‫اگه خسته و داغون نبودم می‌رفتم. 93 00:04:19,426 --> 00:04:21,212 ‫مامان همیشه قبل از اومدن‌مون... 94 00:04:21,237 --> 00:04:22,947 ‫همهٔ مشکلات رو حل می‌کرد. 95 00:04:22,972 --> 00:04:26,517 ‫آره، خونه بدون اون یه جوریه. 96 00:04:26,600 --> 00:04:28,894 ‫هنوز از دست کانرد عصبی‌ام. اصلاً نمی‌فهمم... 97 00:04:28,978 --> 00:04:31,271 ‫راجع‌به خونه چی میگه. 98 00:04:31,355 --> 00:04:32,773 ‫فکر کنم جدی باشه. 99 00:04:35,651 --> 00:04:36,902 ‫لعنتی. 100 00:04:45,577 --> 00:04:48,414 ‫واقعاً می‌خوای همین‌جوری روش دراز بکشی؟ 101 00:04:48,497 --> 00:04:50,207 ‫- آره. ‫- حدس می‌زدم. 102 00:04:55,004 --> 00:04:56,171 ‫راستی، بلی. 103 00:04:58,048 --> 00:04:59,258 ‫بله؟ 104 00:04:59,341 --> 00:05:01,301 ‫مرسی که باهام اومدی. 105 00:05:01,385 --> 00:05:04,927 ‫نمی‌دونم بین تو و کانرد چی شد، 106 00:05:04,952 --> 00:05:07,896 ‫ولی می‌دونم که اینجا اومدن کار راحتی نبود. 107 00:05:09,582 --> 00:05:12,001 ‫خوشحالم که تنها این کار رو نمی‌کنم. 108 00:05:12,026 --> 00:05:14,570 ‫آره، منم خوشحالم که اومدم. 109 00:05:16,608 --> 00:05:19,278 ‫- شب بخیر. ‫- شب بخیر. 110 00:05:26,986 --> 00:05:29,238 ‫واقعیت اینه که سخت‌ترین ‫قسمت برگشتن به این خونه... 111 00:05:29,271 --> 00:05:30,648 ‫کانرد نیست. 112 00:05:30,847 --> 00:05:32,808 ‫خونهٔ خودمون می‌تونستم باور کنم... 113 00:05:32,833 --> 00:05:34,752 ‫که سوزانا جایی نرفته. 114 00:05:34,835 --> 00:05:36,795 ‫ولی اینجا، توی خونهٔ ساحلی... 115 00:05:36,879 --> 00:05:38,756 ‫یادش همه‌جا هست. 116 00:05:38,839 --> 00:05:40,841 ‫ولی خودش نیست. 117 00:06:17,002 --> 00:06:19,046 ‫هنوز ادای شرکت‌کننده‌های المپیک رو درمیاری؟ 118 00:06:19,129 --> 00:06:21,715 ‫اوه، نه. دیگه نه. 119 00:06:22,758 --> 00:06:24,718 ‫وقتی شنا می‌کنی... 120 00:06:24,802 --> 00:06:28,013 ‫فکر نکنم اگه خونه آتیش هم بگیره، ‫متوجه‌ش بشی. 121 00:06:29,348 --> 00:06:31,433 ‫از جون و دل برای کاری ‫که می‌کنی مایه می‌ذاری. 122 00:06:31,458 --> 00:06:33,460 ‫انگار میری یه دنیای دیگه. 123 00:06:35,145 --> 00:06:36,980 ‫همینش رو دوست دارم. 124 00:07:02,714 --> 00:07:04,359 ‫می‌دونم ولی مطمئنی راهی نیست که... 125 00:07:04,383 --> 00:07:05,843 ‫بدون اون به پس‌اندازم ‫خودم دسترسی داشته باشم؟ 126 00:07:06,969 --> 00:07:10,389 ‫نه، هنوز درباره‌ش با اون صحبت نکردم. 127 00:07:10,472 --> 00:07:12,724 ‫ولی، ام... مشکلی نیست. 128 00:07:12,808 --> 00:07:15,561 ‫خیلی زود تماس می‌گیره و ‫راضیش می‌کنم امضا کنه. 129 00:07:17,187 --> 00:07:20,107 ‫باشه. آره، ممنون. 130 00:07:23,360 --> 00:07:24,570 ‫صبح بخیر. 131 00:07:26,321 --> 00:07:28,240 ‫می‌خوای راجع‌به نقشهٔ دوم‌مون صحبت کنیم؟ 132 00:07:28,323 --> 00:07:30,117 ‫وقت واسه نقشهٔ دوم نداریم، جری. 133 00:07:30,200 --> 00:07:31,618 ‫وقت نداریم؟ بیخیال رفیق. 134 00:07:31,702 --> 00:07:33,012 ‫انقدر غرور داری؟ 135 00:07:33,036 --> 00:07:34,538 ‫خاله جولیا اومده اینجا. 136 00:07:34,621 --> 00:07:36,999 ‫- چی؟ ‫- آره، دیروز اومد. 137 00:07:37,082 --> 00:07:39,585 ‫- رفته اوشن هاربر. ‫- تو دیدیش؟ 138 00:07:39,668 --> 00:07:41,795 ‫یه پنج ثانیه شاید پشت ‫تلفن باهم صحبت کردیم. 139 00:07:41,879 --> 00:07:44,173 ‫به خودش زحمت نداد ‫مراسم مامان رو بیاد، 140 00:07:44,256 --> 00:07:45,525 ‫ولی واسه فروش خونه... 141 00:07:45,549 --> 00:07:46,550 ‫اولین پرواز رو سوار شد و اومد. 142 00:07:46,633 --> 00:07:47,968 ‫نمی‌فهمم واقعاً، چرا؟ 143 00:07:48,051 --> 00:07:49,696 ‫- عجله‌ش برای چیه؟ ‫- مهم نیست. 144 00:07:49,720 --> 00:07:53,432 ‫مسخره‌بازی که نیست، موضوع جدیه. 145 00:07:53,515 --> 00:07:56,518 ‫حالا هم برو استراحت کن بذار خودم حلش کنم. 146 00:08:01,106 --> 00:08:02,941 ‫چقدر خوب پیش رفت. 147 00:08:03,984 --> 00:08:06,862 ‫هی میگه خودش حلش می‌کنه. 148 00:08:06,945 --> 00:08:09,364 ‫هیچ غلطی نتونسته بکنه. 149 00:08:09,448 --> 00:08:11,325 ‫می‌شه حرف بزنی سر عقل بیاریش؟ 150 00:08:11,408 --> 00:08:15,076 ‫تو تنها کسی هستی که می‌تونی حرف حالیش کنی. 151 00:08:15,101 --> 00:08:17,818 ‫کت و شلوارت رو گرفتی؟ 152 00:08:19,291 --> 00:08:21,376 ‫اوه، نه... 153 00:08:21,460 --> 00:08:23,045 ‫ولی هنوز وقت دارم، نه؟ 154 00:08:23,128 --> 00:08:24,922 ‫مراسم پرام دومه. 155 00:08:25,005 --> 00:08:26,548 ‫ام... اوله. 156 00:08:27,549 --> 00:08:28,842 ‫ام... 157 00:08:28,926 --> 00:08:30,969 ‫- سلام کانی. ‫- سلام لورل. 158 00:08:31,053 --> 00:08:33,569 ‫اگه روی صندلی بشینی ‫شاید بهتر بتونی درس بخونی. 159 00:08:33,594 --> 00:08:35,554 ‫نه، از این بالا بهتر حالیم می‌شه. 160 00:08:37,859 --> 00:08:41,404 ‫اگه می‌خوام با تیلور و دوست‌پسرش ‫اون سوییت رو بگیریم... 161 00:08:41,480 --> 00:08:43,690 ‫باید باهم پول بذاریم. 162 00:08:43,715 --> 00:08:47,319 ‫چشمم روشن. جلوی من دارین ‫راجع‌به مکان صحبت می‌کنین. 163 00:08:47,402 --> 00:08:50,322 ‫- ببین چه مامان پایه‌ای هستم. ‫- نه، ایش. مامان. 164 00:08:50,347 --> 00:08:51,807 ‫فقط واسه این که بعدش دور هم جم شیم. 165 00:08:51,832 --> 00:08:54,312 ‫- تو راست میگی. ‫- نه، خودت بهتر می‌دونی. 166 00:09:00,415 --> 00:09:01,959 ‫می‌خوای لباست رو خودم سفارش بدم؟ 167 00:09:02,042 --> 00:09:04,044 ‫نه، نه. خودم ردیفش می‌کنم. 168 00:09:06,588 --> 00:09:07,965 ‫باشه. 169 00:09:13,095 --> 00:09:17,724 ‫- همه‌چی خوبه؟ ‫- آره، فقط زمانش یادم رفته بود. 170 00:09:19,768 --> 00:09:21,228 ‫باشه. 171 00:09:27,734 --> 00:09:31,697 ‫دکترهای مامان می‌خوان ‫داروهای جدید تجویز کنن. 172 00:09:31,780 --> 00:09:35,158 ‫که یعنی داروهایی که الان ‫می‌خوره دیگه اثری ندارن. 173 00:09:37,010 --> 00:09:39,179 ‫- خیلی‌خب... ‫- ببخشید... 174 00:09:39,204 --> 00:09:42,040 ‫- نمی‌خوام نگرانت کنم. ‫- نه، نه، نه، نه. نگو. 175 00:09:42,124 --> 00:09:44,501 ‫تو هرچی بخوای می‌تونی بهم بگی. 176 00:09:44,584 --> 00:09:46,712 ‫مخصوصاً اگه دربارهٔ سوزانا باشه. 177 00:09:49,339 --> 00:09:51,091 ‫وقتی بحث سوزانا می‌شه، 178 00:09:51,174 --> 00:09:52,718 ‫مامانم بدجوری حالش بد می‌شه. 179 00:09:52,801 --> 00:09:54,678 ‫و مشخصاً امروز انقدری حالش خوب هست... 180 00:09:54,761 --> 00:09:56,722 ‫که فکر می‌کنه مامانِ بامزه‌ایه. 181 00:09:56,805 --> 00:09:59,224 ‫مطمئنم که داروهای جدید واسه ‫اینه چون اون داره پیشرفت می‌کنه. 182 00:09:59,308 --> 00:10:01,977 ‫و احتمالاً داروهای ضعیف‌تری نیاز داره. 183 00:10:04,659 --> 00:10:06,202 ‫آره. 184 00:10:07,107 --> 00:10:09,359 ‫آره، مطمئنم حق با توئه. 185 00:10:11,361 --> 00:10:12,821 ‫اون موقع نمی‌دونستم. 186 00:10:12,904 --> 00:10:15,205 ‫ولی کم‌کم داشتم کانرد رو از دست می‌دادم. 187 00:10:18,160 --> 00:10:21,204 ‫شاید کانرد بهم گوش بده، 188 00:10:21,288 --> 00:10:24,374 ‫ولی فکر نکنم دیگه حرف‌هام ‫براش اهمیتی داشته باشه. 189 00:10:24,416 --> 00:10:25,917 ‫اوم... 190 00:10:26,001 --> 00:10:29,588 ‫من گشنمه، تو چی؟ 191 00:10:34,877 --> 00:10:37,963 ‫پسر، سوزانا قبل از اینکه ‫ما اینجا بیایم خونه رو... 192 00:10:38,055 --> 00:10:39,348 ‫پر خوراکی می‌کرد. 193 00:10:39,431 --> 00:10:40,891 ‫می‌تونم برم یه چیزی برات بخرم. 194 00:10:40,974 --> 00:10:43,769 ‫می‌تونم برات فریتاتا درست کنم. 195 00:10:43,852 --> 00:10:47,064 ‫خواربارفروشی چسبیده به اوشن هاربره. 196 00:10:49,775 --> 00:10:52,402 ‫یعنی می‌ریم خاله جولیا رو پیدا کنیم؟ 197 00:10:52,486 --> 00:10:54,154 ‫می‌ریم خاله جولیا رو پیدا کنیم. 198 00:10:54,237 --> 00:10:55,906 ‫خیلی‌خب. 199 00:11:01,108 --> 00:11:05,015 ‫[پیام از طرف کانرد] ‫[همه‌چی خوبه. ممنون که نگرانم بودی.] 200 00:11:05,040 --> 00:11:06,640 ‫میرم ایستگاه قطار. 201 00:11:06,666 --> 00:11:08,835 ‫موفق باشی. 202 00:11:08,919 --> 00:11:10,730 ‫توی هر کاری که قراره بکنی. 203 00:11:10,754 --> 00:11:13,507 ‫منم نمی‌دونم قراره چی بشه. 204 00:11:16,093 --> 00:11:17,844 ‫راستی، امروز خبری از بلی نشد؟ 205 00:11:17,928 --> 00:11:19,513 ‫به من که یه کلمه بیشتر جواب نمی‌ده. 206 00:11:19,596 --> 00:11:21,973 ‫آره، به منم همون جوری جواب میده. 207 00:11:22,057 --> 00:11:23,392 ‫به‌نظرت بهش زنگ بزنم؟ 208 00:11:23,475 --> 00:11:25,727 ‫نه، نه، نه. حالش خوبه، مامان. 209 00:11:25,811 --> 00:11:28,039 ‫امروز صبح حتی جواب‌های ‫سه کلمه‌ای هم بهم داد. 210 00:11:28,063 --> 00:11:29,940 ‫پس... داره بهتر می‌شه. 211 00:11:30,023 --> 00:11:34,236 ‫احتمالاً خیلی زود از پیش تیلور برمی‌گرده. 212 00:11:34,319 --> 00:11:36,071 ‫باشه. 213 00:11:36,154 --> 00:11:37,906 ‫خب، منم یه چند روزی نیستم. 214 00:11:37,989 --> 00:11:40,075 ‫ولی یادت نره، آشغال‌ها ‫رو چهارشنبه بیرون ببر. 215 00:11:40,158 --> 00:11:41,410 ‫و چمن‌ها هم باید بزنی. 216 00:11:41,493 --> 00:11:43,578 ‫و راستش، استیو. بد نمی‌شه اگه... 217 00:11:43,662 --> 00:11:45,205 ‫لباس‌هات هم سر جاش بذاری. 218 00:11:45,288 --> 00:11:46,957 ‫عاشقتم مامان. 219 00:11:47,040 --> 00:11:49,126 ‫آره، منم عاشقتم. 220 00:11:50,419 --> 00:11:52,504 ‫- خدافظ. ‫- ماچ. سفر به سلامت. خدافظ. 221 00:11:52,587 --> 00:11:53,797 ‫ممنون. 222 00:11:53,880 --> 00:11:56,233 ‫- یادت نره. ‫- چشم. 223 00:12:09,622 --> 00:12:11,708 ‫چی از جون من می‌خوای، استیون؟ 224 00:12:11,733 --> 00:12:13,401 ‫دارم میرم کازینز. 225 00:12:13,426 --> 00:12:15,586 ‫صبر کن ببینم. فکر کردم می‌خوای بذاری بلی... 226 00:12:15,610 --> 00:12:16,945 ‫خودش مسئله رو حلش کنه. 227 00:12:17,028 --> 00:12:19,448 ‫آره، قرار بود همین کار رو کنم، 228 00:12:19,473 --> 00:12:21,600 ‫ولی کانرد زنگ زد ازم خواست برم. 229 00:12:21,741 --> 00:12:23,719 ‫این اولین تابستونیه که مادرشون کنارشون نیست. 230 00:12:23,743 --> 00:12:24,995 ‫اون‌ها بهم نیاز دارن. 231 00:12:25,078 --> 00:12:26,913 ‫و، می‌دونی... 232 00:12:26,938 --> 00:12:29,649 ‫بلی هم که از دست کانرد ناراحته... 233 00:12:29,674 --> 00:12:31,185 ‫حالا هم که جفت‌شون اونجان... 234 00:12:31,209 --> 00:12:32,746 ‫خودت بهتر می‌دونی چجوریه. 235 00:12:32,771 --> 00:12:36,523 ‫راستش، لطفت رو می‌رسونه. 236 00:12:36,548 --> 00:12:38,025 ‫خب، به لورل چی می‌خوای بگی؟ 237 00:12:38,049 --> 00:12:40,051 ‫چون من نمی‌تونم هوای جفت‌تون رو داشته باشم. 238 00:12:40,076 --> 00:12:41,411 ‫دیگه استرس گرفتم. 239 00:12:41,553 --> 00:12:43,054 ‫خب، نمی‌خواستم این کار رو بکنی. 240 00:12:43,138 --> 00:12:44,490 ‫لورل یه چند روزی رو میره مرکز شهر واسه... 241 00:12:44,514 --> 00:12:45,599 ‫کارهای مربوط به کتابش. 242 00:12:45,624 --> 00:12:47,209 ‫بگذریم، فقط می‌خواستم... 243 00:12:47,234 --> 00:12:48,685 ‫تو رو در جریان بذارم. 244 00:12:48,768 --> 00:12:50,729 ‫دمت گرم. 245 00:12:52,898 --> 00:12:54,399 ‫خب، منم باهات میام... 246 00:12:54,483 --> 00:12:55,901 ‫راستش... 247 00:12:57,060 --> 00:12:58,628 ‫چرا؟ 248 00:12:58,653 --> 00:13:00,363 ‫فکر کردم از کازینز متنفری. 249 00:13:00,447 --> 00:13:02,532 ‫نه، از کازینز متنفر نیستم. 250 00:13:02,616 --> 00:13:05,994 ‫از آدم‌های پولداری که منو ‫لخت توی جنگل ول می‌کنن متنفرم. 251 00:13:06,077 --> 00:13:07,829 ‫ولی، خب... عمراً من... 252 00:13:07,913 --> 00:13:09,182 ‫اینجا بمونم. 253 00:13:09,206 --> 00:13:10,641 ‫اونم وقتی همه‌تون کازینزین. 254 00:13:10,665 --> 00:13:13,502 ‫خب، تقسیم زمان رانندگی برای من... 255 00:13:13,585 --> 00:13:15,605 ‫فکر نکنم بدترین کار دنیا باشه. 256 00:13:15,629 --> 00:13:17,339 ‫باشه، باشه، ولی... 257 00:13:17,422 --> 00:13:18,715 ‫همین الان دارم حرکت می‌کنم. 258 00:13:18,740 --> 00:13:19,825 ‫جدی می‌گم. 259 00:13:19,850 --> 00:13:21,161 ‫نه، خب. قول میدم تا اینجا برسی... 260 00:13:21,186 --> 00:13:22,854 ‫منم آماده می‌شم. 261 00:13:23,053 --> 00:13:25,555 ‫راستی یه چیز دیگه. برات یه لیست از... 262 00:13:25,639 --> 00:13:27,140 ‫وسایل می‌فرستم برای بلی جمع کنی. 263 00:13:27,224 --> 00:13:28,934 ‫چون مطمئنم که همون... 264 00:13:29,017 --> 00:13:30,519 ‫تیشرت بزرگ همیشگی رو... 265 00:13:30,602 --> 00:13:32,354 ‫کل این مدت پوشیده. 266 00:13:32,437 --> 00:13:33,605 ‫خیلی‌خب، باشه. 267 00:13:33,688 --> 00:13:35,690 ‫- آره. ‫- خداحافظ. 268 00:13:41,196 --> 00:13:43,573 ‫خب، واسه جولیا چه نقشه‌ای کشیدی؟ 269 00:13:43,657 --> 00:13:46,076 ‫- هم... ‫- حمله غافلگیرانه؟ باج؟ 270 00:13:46,159 --> 00:13:47,661 ‫قتل؟ 271 00:13:47,744 --> 00:13:49,496 ‫واو... 272 00:13:49,579 --> 00:13:52,040 ‫داشتم فکر می‌کردم روی ‫نقطهٔ قوّتم تمرکز کنیم. 273 00:13:53,083 --> 00:13:54,793 ‫پس می‌خوای خودشیرینی کنی؟ 274 00:13:54,876 --> 00:13:56,336 ‫واسه همین گل خریدی. 275 00:13:56,419 --> 00:13:57,671 ‫- دقیقاً. ‫- خیلی‌خب. 276 00:13:57,754 --> 00:13:59,194 ‫ایکاش کار بیشتری از دستم برمی‌اومد، 277 00:13:59,256 --> 00:14:01,883 ‫ولی اون و مامان خیلی باهم صمیمی نبودن. 278 00:14:01,967 --> 00:14:03,802 ‫آخرین باری که اون و اسکای رو دیدم... 279 00:14:03,885 --> 00:14:06,388 ‫احتمالاً هفت یا هشت سالم بود. 280 00:14:06,471 --> 00:14:09,182 ‫- خیلی وقته که. ‫- آره. 281 00:14:09,266 --> 00:14:12,310 ‫یادمه سوزانا بهم می‌گفت که... 282 00:14:12,394 --> 00:14:14,896 ‫خواهر بزرگ‌ترش بود که اون رو ‫متقاعد کرد می‌تونه هنرمند باشه. 283 00:14:16,356 --> 00:14:17,357 ‫واقعاً؟ 284 00:14:18,942 --> 00:14:21,372 ‫راستش، من خیلی ازش چیزی به یاد ندارم، 285 00:14:21,397 --> 00:14:23,280 ‫واسه همون بدون برنامه پیش میرم. 286 00:14:23,363 --> 00:14:25,031 ‫و با توجه به شناختی که از کانرد دارم... 287 00:14:25,056 --> 00:14:26,926 ‫احتمالاً وقتی باهاش صحبت کرد، ‫اون روی سگش رو نشون داد. 288 00:14:26,950 --> 00:14:30,537 ‫و مطمئنم بحث‌شون بد پیش رفت. 289 00:14:30,620 --> 00:14:32,664 ‫آره، کانرد خیلی بلد نیست... 290 00:14:32,747 --> 00:14:35,417 ‫وقتی حس و حال نداره، روی خوش نشون بده. 291 00:14:35,500 --> 00:14:38,003 ‫خب دیگه. پسرها هم دعوت کنین بیان داخل. 292 00:14:38,086 --> 00:14:39,086 ‫دیگه وقتش شده بود. 293 00:14:39,129 --> 00:14:40,714 ‫خب حالا خیلی هم هیجان‌زده نشو. 294 00:14:40,797 --> 00:14:42,799 ‫دقیقاً. 295 00:14:44,325 --> 00:14:45,998 ‫ژشت مراسم پرام رو بگیرین. 296 00:14:46,023 --> 00:14:48,847 ‫لورل، عکس قدی می‌گیری دیگه؟ 297 00:14:48,872 --> 00:14:50,974 ‫در ضمن از پشت موهای بلی هم... 298 00:14:51,057 --> 00:14:52,326 ‫عکس می‌خوام .فقط از جلو نگیری. 299 00:14:52,350 --> 00:14:53,977 ‫- بِک؟ ‫- ببخشید، آخه... 300 00:14:54,002 --> 00:14:55,353 ‫تو توی عکس گرفتن افتضاه‌ای. 301 00:14:55,437 --> 00:14:56,479 ‫هی. 302 00:14:56,504 --> 00:14:57,922 ‫راست می‌گم خب. 303 00:14:57,947 --> 00:14:59,135 ‫عاشقشم یعنی. 304 00:14:59,160 --> 00:15:01,392 ‫- بذار دسته‌گل‌ها هم ببینم. ‫- باشه. 305 00:15:01,484 --> 00:15:04,613 ‫تو...؟ 306 00:15:05,780 --> 00:15:08,325 ‫- لعنتی. ‫- چی شده؟ 307 00:15:08,466 --> 00:15:09,884 ‫من دسته‌گل ندارم. 308 00:15:09,909 --> 00:15:14,080 ‫حتماً روی یخچال خوابگاه جا گذاشتمش. 309 00:15:16,541 --> 00:15:17,876 ‫مشکلی نیست. 310 00:15:20,211 --> 00:15:21,379 ‫خب، دیگه. باید بریم. 311 00:15:21,463 --> 00:15:22,672 ‫- آره. ‫- خب، دیگه. 312 00:15:22,756 --> 00:15:24,400 ‫بک، دیگه باید برن. 313 00:15:24,424 --> 00:15:25,901 ‫بذار عکس‌های آخر هم بگیرم... 314 00:15:25,925 --> 00:15:28,511 ‫فردا اول وقت میام پیشت. 315 00:15:31,556 --> 00:15:33,975 ‫- خوبی؟ ‫- شرمنده، یادم رفت. 316 00:15:34,059 --> 00:15:35,268 ‫باید یادم می‌موند. 317 00:15:35,352 --> 00:15:36,686 ‫نگران دسته‌گل نباش. 318 00:15:36,770 --> 00:15:37,979 ‫جدی می‌گم. مشکلی نیست. 319 00:15:39,773 --> 00:15:41,691 ‫فقط سال بعد باید برام... 320 00:15:41,775 --> 00:15:43,109 ‫دوتا دسته‌گل بخری تا جبران شه. 321 00:15:43,193 --> 00:15:45,195 ‫روی هر دستم یکی باشه. 322 00:15:45,278 --> 00:15:47,572 ‫هرچی تو بخوای. 323 00:15:48,986 --> 00:15:58,986 «دیجــــی موویـــــز» 324 00:16:01,544 --> 00:16:04,172 ‫- اجازه هست؟ ‫- خیلی ممنون. 325 00:16:04,255 --> 00:16:06,466 ‫آقایون... 326 00:16:08,593 --> 00:16:11,554 ‫بالاخره از خواهرم درخواست ‫می‌کنی برقصه یا نه، فیشر؟ 327 00:16:15,892 --> 00:16:17,352 ‫می‌خوای برقصیم؟ 328 00:16:17,435 --> 00:16:19,729 ‫اگه دوست نداری، مجبور نیستیم. 329 00:16:58,753 --> 00:17:01,769 ‫♪ آهنگ Mayonaise ‫از The Smashing Pumpkins ♪ 330 00:17:04,149 --> 00:17:05,942 ‫خوشحالم که اینجایی. 331 00:17:06,025 --> 00:17:08,611 ‫منم همین‌طور. 332 00:17:20,206 --> 00:17:22,250 ‫می‌خوای یه جای دیگه بریم؟ 333 00:17:22,333 --> 00:17:26,421 ‫خب، جشن بعد از مراسم نیمه‌شب شروع می‌شه. 334 00:17:26,504 --> 00:17:28,840 ‫آره، حق با توئه. منظورم خودم و خودت بود. 335 00:17:28,865 --> 00:17:31,324 ‫می‌خوای بریم یه جایی دوتایی حرف بزنیم؟ 336 00:17:33,011 --> 00:17:35,096 ‫نه، بیا فعلاً جایی نریم. 337 00:17:35,180 --> 00:17:37,474 ‫بذار یه‌کم دیگه همین‌جا بمونیم. 338 00:17:38,725 --> 00:17:40,685 ‫باشه. 339 00:17:44,105 --> 00:17:46,024 ‫شاید امشب برگردم دانشگاه. 340 00:17:46,107 --> 00:17:48,318 ‫دوشنبه امتحان دارم و کلی کار سرم ریخته. 341 00:17:49,919 --> 00:17:51,379 ‫- اوه. ‫- مشکلی نداره اگه... 342 00:17:51,404 --> 00:17:53,424 ‫مهمونی بعد از پرام رو نیام؟ ‫ولی تا خونه می‌رسونمت. 343 00:17:53,448 --> 00:17:55,992 ‫فکر کردم امشب رو... 344 00:17:56,017 --> 00:17:58,287 ‫فکر کردم امشب رو پیشم می‌مونی. 345 00:18:00,371 --> 00:18:02,099 ‫بلی، اگه بمونم شب رو برات... 346 00:18:02,123 --> 00:18:03,458 ‫خراب می‌کنم. نمی‌خوام این اتفاق بیفته. 347 00:18:03,541 --> 00:18:05,043 ‫مگه... مگه من کاری کردم؟ 348 00:18:09,088 --> 00:18:11,800 ‫بلی، می‌شه بریم بیرون صحبت کنیم؟ 349 00:18:38,743 --> 00:18:40,453 ‫ببخشید. 350 00:18:47,001 --> 00:18:51,089 ‫می‌دونم با اتفاق‌هایی که ‫پیش اومده سخته برات. 351 00:18:53,091 --> 00:18:54,551 ‫خواهش می‌کنم فراموشم نکن. 352 00:18:56,135 --> 00:18:59,013 ‫حس می‌کنم همش ناامیدت می‌کنم. 353 00:18:59,097 --> 00:19:00,765 ‫نه، نکردی. 354 00:19:00,849 --> 00:19:02,559 ‫- ناامیدم نمی‌کنی. ‫- چرا، کردم. 355 00:19:02,642 --> 00:19:04,119 ‫امروز همش ناامیدت کردم. 356 00:19:04,143 --> 00:19:05,228 ‫این‌ها حقت نیست. 357 00:19:05,311 --> 00:19:07,063 ‫پس انقدر این‌جوری نکن و... 358 00:19:07,146 --> 00:19:09,399 ‫با من برگرد داخل. 359 00:19:10,441 --> 00:19:12,026 ‫نمی‌تونم. 360 00:19:14,070 --> 00:19:15,780 ‫واقعاً نمی‌تونم. 361 00:19:21,870 --> 00:19:24,038 ‫باشه، پس... 362 00:19:24,122 --> 00:19:26,249 ‫اگه تو به زبون نمیاریش، خودم می‌گم. 363 00:19:27,292 --> 00:19:28,459 ‫چی رو؟ 364 00:19:28,543 --> 00:19:30,378 ‫که رابطه‌مون تمومه. 365 00:19:32,130 --> 00:19:34,132 ‫خب، تمومه دیگه، مگه نه؟ 366 00:19:35,133 --> 00:19:37,010 ‫بلی... 367 00:19:37,093 --> 00:19:39,596 ‫نه، حرف نزن. 368 00:19:42,891 --> 00:19:44,976 ‫بلی، این‌جوری رابطه رو ول نکن. 369 00:19:45,059 --> 00:19:48,813 ‫تو... تو بودی که ولش کردی. 370 00:19:48,855 --> 00:19:50,398 ‫نه، نه. 371 00:19:52,108 --> 00:19:54,527 ‫- بلی، وایسا. ‫- تمومش کن. 372 00:19:56,279 --> 00:19:57,655 ‫وایسا. 373 00:20:22,513 --> 00:20:24,515 ‫خیلی‌خب. بیا. 374 00:20:29,646 --> 00:20:31,439 ‫کانرد وقتی شدیداً به کسی نیاز داره... 375 00:20:31,522 --> 00:20:32,941 ‫مردم رو از خودش دور می‌کنه. 376 00:20:35,818 --> 00:20:38,321 ‫خیلی وقته که این اتفاق برام افتاده. 377 00:20:38,404 --> 00:20:40,531 ‫دیگه ازش خسته شم. 378 00:20:43,467 --> 00:20:45,093 ‫آره. 379 00:20:56,381 --> 00:20:58,132 ‫- خیلی‌خب. ‫- خیلی‌خب. 380 00:20:58,157 --> 00:21:00,242 ‫آماده‌ای؟ 381 00:21:00,267 --> 00:21:02,394 ‫- از پسش برمیایم. ‫- آره. 382 00:21:05,723 --> 00:21:07,517 ‫خب... 383 00:21:11,997 --> 00:21:13,206 ‫می‌تونم کمک‌تون کنم؟ 384 00:21:13,231 --> 00:21:14,691 ‫خاله جولیا. اوه، خدای من... 385 00:21:14,774 --> 00:21:17,777 ‫کانرد بهم گفت اینجا اومدی. 386 00:21:17,860 --> 00:21:19,213 ‫خیلی وقته ندیده بودمت. ‫اومدم یه سلامی کنم. 387 00:21:19,237 --> 00:21:21,105 ‫- جرمایا. ‫- آره. 388 00:21:21,130 --> 00:21:22,131 ‫و ایشون... 389 00:21:22,156 --> 00:21:23,741 ‫بلی کانلین. ایزابل. 390 00:21:23,766 --> 00:21:26,352 ‫من دختر لورل پارکم. رفیق صمیمی سوزانا. 391 00:21:26,377 --> 00:21:28,304 ‫- درسته، شرمنده... واو. ‫- آره... 392 00:21:28,329 --> 00:21:30,331 ‫- خیلی وقته ندیده بودم‌تون. ‫- آره. 393 00:21:30,415 --> 00:21:33,376 ‫واقعاً چشم‌هات به پدرم رفته. 394 00:21:33,459 --> 00:21:37,046 ‫این گل‌های ادریس رو از ‫باغ مامان برای شما چیدم. 395 00:21:37,130 --> 00:21:38,548 ‫فقط می‌خواستم بپرسم... 396 00:21:38,631 --> 00:21:40,341 ‫می‌تونم چند لحظه با شما صحبت کنم؟ 397 00:21:40,425 --> 00:21:41,968 ‫در مورد خونه‌ست؟ 398 00:21:42,051 --> 00:21:44,262 ‫- آره. ‫- شرمنده. 399 00:21:44,345 --> 00:21:46,305 ‫ولی تصمیمم برای فروش خونه قطعی شد. 400 00:21:46,389 --> 00:21:49,559 ‫راستش، فردا برای بازدید ‫عموم خونه رو باز می‌ذاریم. 401 00:21:49,640 --> 00:21:52,140 ‫- اوه. ‫- باید بدونین 402 00:21:52,220 --> 00:21:55,440 ‫که این خونه چقدر برای جرمایا و کانرد 403 00:21:55,520 --> 00:21:56,890 ‫و من و خونوادم ارزش داره. 404 00:21:56,980 --> 00:21:59,780 ‫خودتون هم وقتی بچه بودین ‫تابستون رو اونجا گذروندین، درسته؟ 405 00:21:59,780 --> 00:22:02,070 ‫- یکم، بله. ‫- درسته. 406 00:22:02,150 --> 00:22:04,110 ‫خب پس، ‫چرا باید 407 00:22:04,190 --> 00:22:06,740 ‫بخواین همچین جای جادویی‌ای رو رها کنین؟ 408 00:22:07,910 --> 00:22:10,120 ‫یادمه سوزانا هم همین رو درمورد خونه می‌گفت. 409 00:22:10,980 --> 00:22:12,830 ‫راستش نمی‌فهمم چطور به همین راحتی 410 00:22:12,910 --> 00:22:15,120 ‫می‌تونین از چیزی که ‫خواهرتون اینقدر دوست داشته، دل بکنین. 411 00:22:15,200 --> 00:22:17,080 ‫- آخه یکم... ‫- موضوع شخصی نیست. 412 00:22:17,540 --> 00:22:19,290 ‫بله معلومه. 413 00:22:19,380 --> 00:22:22,710 ‫یعنی پیشنهادت اینه ‫که خونه رو بهتون هدیه بدم؟ 414 00:22:22,800 --> 00:22:24,310 ‫- آخه خونه‌ی خود... ‫- نه،‌ معلومه که نه. 415 00:22:24,340 --> 00:22:25,680 ‫پس بهتره تو و برادرت 416 00:22:25,700 --> 00:22:27,420 ‫این مشکل رو با پدرتون حل کنین. 417 00:22:27,420 --> 00:22:28,880 ‫مطمئنم برای شما کاری نداره، 418 00:22:28,880 --> 00:22:30,820 ‫اما من نمی‌تونم برنامه فروشم رو عقب بندازم 419 00:22:30,860 --> 00:22:32,860 ‫تا منتظر شما بمونم ‫که اوضاع‌تون رو ردیف کنین. 420 00:22:32,860 --> 00:22:35,140 ‫تا یه هفته دیگه ‫باید برگردم سر کار. 421 00:22:35,220 --> 00:22:37,140 ‫همین الانش هم به زور وقت کردم. 422 00:22:38,380 --> 00:22:41,300 ‫برای همین نتونستین واسه مراسم ختم بیاین؟ 423 00:22:42,650 --> 00:22:43,940 ‫یه همچین چیزی. 424 00:22:44,030 --> 00:22:45,130 ‫- همم. ‫- مامان؟ 425 00:22:45,150 --> 00:22:47,360 ‫- بله. سلام. ‫- جرمایا؟ 426 00:22:47,450 --> 00:22:49,780 ‫اسکای؟ ‫نمی‌دونستم تو هم اینجایی. 427 00:22:50,820 --> 00:22:52,450 ‫با بلی آشنا شو. 428 00:22:52,530 --> 00:22:54,870 ‫مامان‌هامون با همدیگه دوست صمیمی بودن. 429 00:22:54,950 --> 00:22:56,290 ‫فکر کردم داشتی روی 430 00:22:56,370 --> 00:22:57,770 ‫فروش مجازی خونه کار می‌کردی. 431 00:22:57,790 --> 00:23:00,290 ‫- همین حالا تموم شد. ‫- خیلی‌خب. 432 00:23:00,370 --> 00:23:01,580 ‫بریم غذا بخوریم. 433 00:23:01,670 --> 00:23:03,440 ‫- ممنون که سر زدین. ‫- خواهش می‌کنم. 434 00:23:03,460 --> 00:23:05,460 ‫گل‌هاتون یادتون نره. 435 00:23:05,550 --> 00:23:06,690 ‫- خیلی ممنون. ‫- مال خودتونه. 436 00:23:06,710 --> 00:23:08,380 ‫- مرسی. ‫- خدافظ. 437 00:23:08,470 --> 00:23:10,760 ‫- روزتون بخیر. ‫- خوشحال شدیم. 438 00:23:18,100 --> 00:23:19,690 ‫خب... 439 00:23:19,770 --> 00:23:21,560 ‫دیگه به چی فکر می‌کنی؟ 440 00:23:21,650 --> 00:23:24,860 ‫این که احمق بودم فکر می‌کردم ‫که می‌تونم نظر خاله جولیا رو عوض کنم. 441 00:23:24,940 --> 00:23:26,820 ‫هی، ‫بالاخره که باید تلاشت رو می‌کردی. 442 00:23:32,120 --> 00:23:34,120 ‫دیگه همه‌چی به کانرد بستگی داره ‫که می‌تونه 443 00:23:34,200 --> 00:23:36,490 ‫بابا رو قانع کنه ‫بذاره پس‌انداز‌ش رو برداره یا نه. 444 00:23:37,760 --> 00:23:39,560 ‫دیگه خیلی تخیلی میشه. 445 00:23:39,570 --> 00:23:41,460 ‫هنوز رابطه بین‌شون بده؟ 446 00:23:45,320 --> 00:23:48,260 ‫به‌نظرم تو و کانرد ‫باید باهمدیگه با باباتون حرف بزنین. 447 00:23:48,260 --> 00:23:49,470 ‫نه، ‫میگه خودش تنهایی حرف می‌زنه، 448 00:23:49,550 --> 00:23:51,180 ‫و دیگه حوصله دعوا کردن باهاش رو ندارم. 449 00:23:51,260 --> 00:23:52,640 ‫پس نکن. 450 00:23:52,720 --> 00:23:54,930 ‫منظورم اینه، ‫حالا که آدام اینجاس 451 00:23:55,010 --> 00:23:57,350 ‫شما دونفر باید تو یه تیم باشین. 452 00:24:01,480 --> 00:24:03,310 ‫باشه، ‫یه امتحانی می‌کنم. 453 00:24:05,360 --> 00:24:06,920 ‫اوه. 454 00:24:09,700 --> 00:24:11,800 ‫خبر بدی بهت رسید؟ 455 00:24:11,840 --> 00:24:13,540 ‫نه فقط... 456 00:24:13,560 --> 00:24:15,900 ‫گروه والیبال دختران. 457 00:24:15,960 --> 00:24:18,420 ‫درمورد وسایلی که باید هفته بعد ‫ببریم اردو حرف می‌زنن. 458 00:24:18,480 --> 00:24:20,560 ‫انگار خیلی مشتاق نیستی. 459 00:24:20,560 --> 00:24:22,870 ‫آره خب... ‫امسال که خیلی سال خوبی نبود. 460 00:24:25,020 --> 00:24:27,900 ‫کاپیتانی تیم رو ازم گرفتن. 461 00:24:28,420 --> 00:24:31,880 ‫تو مسابقات منطقه‌ای ‫عصبانیتم رو سر همه خالی کردم. 462 00:24:31,970 --> 00:24:34,590 ‫آره خب، موقع والیبال بازی کردن ‫یکم لاشی میشی. 463 00:24:34,680 --> 00:24:35,930 ‫آره، ‫دوست دارم برنده شم. 464 00:24:36,010 --> 00:24:37,720 ‫خودم بیشتر از هرکسی خبر دارم. 465 00:24:39,260 --> 00:24:40,350 ‫مگه اونا 466 00:24:40,430 --> 00:24:43,520 ‫یه آدم پرشور و با روحیه رقابتی ‫و یکم هم پررو 467 00:24:43,600 --> 00:24:46,310 ‫واسه کاپیتانی تیم والیبال نمی‌خوان؟ 468 00:24:46,400 --> 00:24:47,980 ‫به‌طور معمول چرا. 469 00:24:48,070 --> 00:24:49,280 ‫اما... 470 00:24:49,360 --> 00:24:53,740 ‫اما ما شش امتیاز از یه تیم ضعیف عقب بودیم، 471 00:24:53,820 --> 00:24:55,910 ‫و ورزشگاه‌شون شدیداً گرم بود، 472 00:24:55,990 --> 00:24:58,870 ‫و همه اسپک‌هام می‌خورد تو تور. 473 00:25:00,870 --> 00:25:03,580 ‫اصلاً‌ نمی‌تونستم تمرکز کنم... 474 00:25:06,960 --> 00:25:09,460 ‫به چیزی جز سوزانا نمی‌تونستم فکر کنم. 475 00:25:14,400 --> 00:25:16,920 ‫خودم... 476 00:25:16,940 --> 00:25:18,800 ‫خودم رو گم کردم. 477 00:25:20,180 --> 00:25:22,160 ‫دوباره پیدا کن. 478 00:25:27,100 --> 00:25:29,610 ‫خلاصه که ‫یه جورایی به تیلور قول دادم 479 00:25:29,690 --> 00:25:32,900 ‫که واسه اردوی والیبال هستم. 480 00:25:32,990 --> 00:25:35,660 ‫اما از کجا معلوم؟ ‫شاید فکر خوبی نبوده. 481 00:25:35,740 --> 00:25:37,240 ‫نه، حتماً باید تو اردو شرکت کنی، ‫خب؟ 482 00:25:37,320 --> 00:25:38,910 ‫اگه قراره با کانرد کنار بیام، 483 00:25:38,990 --> 00:25:42,120 ‫تو هم باید کنار تیمت باشی. ‫قبوله؟ 484 00:25:42,130 --> 00:25:44,320 ‫- قبوله. ‫- ایول. 485 00:25:48,040 --> 00:25:50,340 ‫واقعاً دلم برات تنگ شده بود، ‫جر. 486 00:25:58,480 --> 00:26:00,588 ‫[تیلور: سلام عزیزم. نترسی‌ها،‌ اما دارم میرم کازینز ‫تا بیلی رو نجات بدم. ‫مایلو: باشه عزیزم. مراقب خودت باش. ‫تیلور: این رو به استیون بگو. راننده اونه.] 487 00:26:01,310 --> 00:26:02,810 ‫- حواست به جاده باشه. ‫- بس کن بابا. 488 00:26:02,890 --> 00:26:05,640 ‫- دیدم داری به گوشیم نگاه می‌کنی. ‫- خودت رو تحویل نگیر. 489 00:26:05,730 --> 00:26:07,250 ‫باشه، حالا هرچی. ‫به گوشیم نگاه نکن. 490 00:26:11,070 --> 00:26:13,030 ‫مطمئنی مایلو مشکلی نداره ‫با من بیای؟ 491 00:26:13,110 --> 00:26:14,490 ‫معلومه. ‫چرا داشته باشه؟ 492 00:26:16,950 --> 00:26:19,030 ‫به‌خاطر... 493 00:26:21,030 --> 00:26:22,950 ‫تابستون پیش. 494 00:26:26,240 --> 00:26:28,060 ‫تابستون پیش؟ 495 00:26:30,500 --> 00:26:33,170 ‫به‌خاطر اون دوثانیه‌ای که ‫هم رو بوس کردیم میگی؟ 496 00:26:33,250 --> 00:26:35,300 ‫نه. ‫مشکلی نداره. 497 00:26:35,380 --> 00:26:36,400 ‫سلام هم رسوند. 498 00:26:36,420 --> 00:26:37,930 ‫آره، ‫تو راست میگی. 499 00:26:38,010 --> 00:26:39,610 ‫منظورت چیه که راست میگم؟ ‫نوشته حال استیون رو بپرس. 500 00:26:39,640 --> 00:26:41,220 ‫باشه بابا. 501 00:26:41,300 --> 00:26:42,860 ‫- خودت گفتی حواسم به جاده باشه. ‫- خیلی‌خب. 502 00:26:42,900 --> 00:26:44,480 ‫میشه الان سرم داد نزنی لطفاً؟ 503 00:26:47,360 --> 00:26:49,260 ‫[چقدر طول می‌کشه؟ ‫باید واسه مصاحبه بهم کمک کنی.] 504 00:26:54,260 --> 00:26:59,940 ‫[هرچقدر بخواد طول می‌کشه. ‫بلی رفیق صمیمیمه و بهم نیاز داره.] 505 00:27:04,060 --> 00:27:05,340 ‫[منم بهت نیاز دارم عزیزم.] 506 00:27:09,620 --> 00:27:11,000 ‫همه‌‌چی مرتبه؟ 507 00:27:11,020 --> 00:27:12,290 ‫آره. 508 00:27:13,630 --> 00:27:15,170 ‫چی‌شده؟ ‫اون آقایی که به کالج اعتقاد نداشت 509 00:27:15,250 --> 00:27:16,760 ‫دچار بحران وجودی شده؟ 510 00:27:16,840 --> 00:27:19,470 ‫خدایا، ‫اصلاً می‌دونه وجودی یعنی چی؟ 511 00:27:20,580 --> 00:27:21,890 ‫شرط می‌بندم نمی‌دونه مصاحبه رو 512 00:27:21,970 --> 00:27:24,070 ‫- با کدوم ص می‌نویسن. ‫- میشه یه‌چی بگم؟ 513 00:27:24,100 --> 00:27:27,730 ‫ارزش آدم‌ها با دانشگاه‌شون تعیین نمیشه. 514 00:27:27,810 --> 00:27:29,190 ‫خودت هم می‌دونی دیگه؟ 515 00:27:29,270 --> 00:27:30,940 ‫تو اون دانشگاه‌ها یه مشت عوضین 516 00:27:31,020 --> 00:27:32,940 ‫که فکر می‌کنن رئیس دنیان. 517 00:27:33,020 --> 00:27:36,780 ‫اما باز هم تو کسی هستی ‫که خواهر ناراحتش رو 518 00:27:36,860 --> 00:27:38,400 ‫جلوی همه سرزنش کرد، ‫پس... 519 00:27:39,180 --> 00:27:41,020 ‫چی بگم آخه؟ 520 00:27:41,100 --> 00:27:43,280 ‫شاید به درد همونجا می‌خوری. 521 00:27:44,900 --> 00:27:46,260 ‫من سرزنشش نکردم. 522 00:27:46,270 --> 00:27:47,950 ‫چرا، ‫کردی. 523 00:27:47,951 --> 00:27:49,951 ‫♪ آهنگ Pink + White ‫از Remi Wolf ♪ 524 00:27:50,000 --> 00:28:00,000 ‫«دیجــــی موویـــــز» 525 00:28:04,000 --> 00:28:05,730 ‫رفتین فروشگاه؟ 526 00:28:05,740 --> 00:28:07,300 ‫می‌خواستیم از اینجا بریم. 527 00:28:07,320 --> 00:28:09,980 ‫اما بعدش تصمیم گرفتیم ‫که بهت گوش نکنیم. 528 00:28:10,060 --> 00:28:13,190 ‫نرفتیم سوپر مارکت. 529 00:28:13,270 --> 00:28:15,360 ‫راستش رفتیم خاله جولیا رو ببینیم. 530 00:28:16,020 --> 00:28:17,560 ‫خوب بود؟ 531 00:28:18,570 --> 00:28:19,990 ‫نه اونقدر. 532 00:28:21,490 --> 00:28:23,160 ‫هنوز با بابا حرف نزدی؟ 533 00:28:23,240 --> 00:28:24,370 ‫نه. 534 00:28:25,410 --> 00:28:27,740 ‫من اینا رو می‌برم تو. 535 00:28:27,830 --> 00:28:29,160 ‫مرسی. 536 00:28:33,370 --> 00:28:35,040 ‫موج‌ها چطور بودن؟ 537 00:28:35,130 --> 00:28:38,130 ‫پرموج بودن و تو هم می‌شکستن. 538 00:28:38,210 --> 00:28:41,550 ‫هروقت موج‌ها صاف شدن ‫یه سر بریم بیرون. 539 00:28:41,630 --> 00:28:43,510 ‫باشه. 540 00:28:46,260 --> 00:28:48,010 ‫هی، گوش کن... 541 00:28:50,100 --> 00:28:52,020 ‫می‌خوام وقتی با بابا حرف می‌زنم ‫من هم باشم. 542 00:28:52,760 --> 00:28:54,810 ‫این اواخر رابطه‌ام باهاش بهتر شده ‫و اگه ببینه 543 00:28:54,900 --> 00:28:56,810 ‫چقدر دل‌مون می‌خواد خونه رو نگه داریم، 544 00:28:56,900 --> 00:28:58,360 ‫بذاره از پس‌انداز‌هامون پول برداریم. 545 00:28:59,280 --> 00:29:00,380 ‫پس‌انداز‌هامون؟ 546 00:29:00,390 --> 00:29:02,700 ‫دیگه کارها رو تنهایی نمی‌کنیم. 547 00:29:04,280 --> 00:29:05,490 ‫باشه. 548 00:29:06,320 --> 00:29:08,080 ‫خوبه. 549 00:29:16,000 --> 00:29:18,590 ‫اگه خواستی من می‌تونم ‫بقیه راه رو بشینم پشت فرمون. 550 00:29:39,940 --> 00:29:42,440 ‫- ببین... ‫- چیه... 551 00:29:42,530 --> 00:29:44,380 ‫به‌نظرم واقعاً برادر بدی نیستی. 552 00:29:44,400 --> 00:29:46,160 ‫وای. ‫ممنون. 553 00:29:46,240 --> 00:29:48,180 ‫نه، به‌نظرم خیلی هم باحاله ‫که داری میری پرینستون. 554 00:29:48,200 --> 00:29:50,990 ‫می‌دونم خیلی واسش تلاش کردی. 555 00:29:51,080 --> 00:29:52,450 ‫فقط... 556 00:29:53,950 --> 00:29:56,870 ‫بعضی‌وقتا به بقیه این حس رو میدی ‫که فکر می‌کنی 557 00:29:56,960 --> 00:29:58,580 ‫از همه بهتر و باهوش‌تری. 558 00:30:00,500 --> 00:30:01,750 ‫از جمله من. 559 00:30:01,840 --> 00:30:04,670 ‫تیلور، ‫من اصلاً همچین فکری نمی‌کنم. 560 00:30:04,760 --> 00:30:07,260 ‫تو یکی از باهوش‌ترین کسایی هستی که می‌شناسم. 561 00:30:07,510 --> 00:30:09,720 ‫حالا هرچی. ‫معلومه که هستم. 562 00:30:13,770 --> 00:30:16,310 ‫می‌تونی درمورد احساساتت حرف بزنی 563 00:30:16,390 --> 00:30:19,100 ‫تا اینقدر اوضاع عجیب نباشه؟ 564 00:30:19,320 --> 00:30:20,320 ‫لطفاً؟ 565 00:30:21,270 --> 00:30:24,190 ‫بلی واقعاً فکر می‌کنه ‫مرگ سوزانا برام مهم نیست؟ 566 00:30:24,280 --> 00:30:26,700 ‫استیون، ‫معلومه همچین فکری نمی‌کنه. 567 00:30:26,780 --> 00:30:29,570 ‫بلی واقعاً شب گهی رو سپری کرده بود. 568 00:30:31,280 --> 00:30:33,370 ‫آره، ‫می‌دونم. 569 00:30:33,450 --> 00:30:35,790 ‫آخه... 570 00:30:35,870 --> 00:30:37,460 ‫دلم برای سوزانا تنگ شده. 571 00:30:37,540 --> 00:30:39,000 ‫اما خب راستش، 572 00:30:39,080 --> 00:30:41,790 ‫الان واسه پرینستون خیلی هیجان‌زدم. 573 00:30:42,840 --> 00:30:44,300 ‫من عوضیم؟ 574 00:30:45,970 --> 00:30:47,800 ‫احتمالاً، ‫اما دلیلش این نیست. 575 00:30:53,180 --> 00:30:57,270 ‫استیون، ‫هرکسی اتفاقات رو یه‌جوری هضم می‌کنه. 576 00:30:58,440 --> 00:30:59,350 ‫روانشناسم میگه 577 00:30:59,440 --> 00:31:01,520 ‫خوشحالی و سوگواری ‫می‌تونن همسو باشن. 578 00:31:01,610 --> 00:31:03,190 ‫که هیچ اشکالی هم نداره. 579 00:31:06,780 --> 00:31:07,860 ‫خیلی‌خب. 580 00:31:08,900 --> 00:31:10,490 ‫خوبه. 581 00:31:12,910 --> 00:31:15,120 ‫من... 582 00:31:15,200 --> 00:31:17,000 ‫هروقت رسیدیم، ‫با بیلی حرف می‌زنم. 583 00:31:17,080 --> 00:31:19,000 ‫خوبه؟ 584 00:31:25,090 --> 00:31:27,920 ‫حالا که... 585 00:31:28,010 --> 00:31:31,180 ‫داریم حرفامون رو به هم می‌زنیم... 586 00:31:33,180 --> 00:31:36,140 ‫به گمونم باید اشاره کنم... 587 00:31:36,180 --> 00:31:37,980 ‫اونا اصلاً نمی‌دونن ما داریم میایم. 588 00:31:38,000 --> 00:31:38,680 ‫چی؟ 589 00:31:38,770 --> 00:31:40,600 ‫آره، ‫راستش کانرد ازم نخواست... 590 00:31:40,690 --> 00:31:42,480 ‫بیام کازینز، ‫اما... 591 00:31:42,560 --> 00:31:44,670 ‫پس یعنی این همه راه اومدیم ‫تا بریم جایی که دعوت نشدیم؟ 592 00:31:44,690 --> 00:31:46,570 ‫ببین، ‫می‌خواستم پیش‌شون باشم، خب؟ 593 00:31:46,650 --> 00:31:48,740 ‫برای همین خودم رو دعوت کردم، ‫ببخشید. 594 00:31:48,820 --> 00:31:50,240 ‫می‌فهمم. ‫می‌فهمم. 595 00:31:51,160 --> 00:31:53,910 ‫هراتفاقی که افتاد... 596 00:31:53,990 --> 00:31:56,330 ‫لطفاً به خودت نگیر. 597 00:31:56,410 --> 00:31:58,370 ‫حتی من هم می‌فهمم ‫که پسرهای خونواده فیشر 598 00:31:58,450 --> 00:32:00,250 ‫تا سر حد مرگ عاشقتن، ‫استیون. 599 00:32:01,290 --> 00:32:02,420 ‫بریم. 600 00:32:05,290 --> 00:32:07,840 ‫قانون سرزده وارد یه جا شدن اینه ‫که دست‌خالی نریم، 601 00:32:07,920 --> 00:32:10,470 ‫پس حواست باشه یه جا وایسیم ‫یه چی بگیریم. 602 00:32:10,550 --> 00:32:12,550 ‫تنظیم صندلیم رو بهم نریز. 603 00:32:12,640 --> 00:32:15,050 ‫- نه آخه این ماشین... ‫- ماشین هیچیش نیست. 604 00:32:15,140 --> 00:32:16,310 ‫مشکل تویی. 605 00:32:16,390 --> 00:32:18,310 ‫- الکی گردن ماشین ننداز. ‫- مشکل من نیستم. 606 00:32:20,060 --> 00:32:21,500 ‫دیگه الان‌هاس که زنگ بزنه. 607 00:32:21,510 --> 00:32:23,060 ‫آره. 608 00:32:23,660 --> 00:32:25,000 ‫می‌خواین تنهایی باهاش حرف بزنین؟ 609 00:32:25,040 --> 00:32:26,610 ‫- می‌تونم برم بالا. ‫- نه، بمون. وایسا. 610 00:32:26,690 --> 00:32:27,980 ‫تا اینجا به من و جر کمک کردی. 611 00:32:28,070 --> 00:32:31,300 ‫بعدشم، اینجا به همون اندازه‌ای که خونه ماست ‫خونه تو هم هست. 612 00:32:38,240 --> 00:32:40,740 ‫- سلام بابا. ‫- - سلام کان. 613 00:32:40,820 --> 00:32:42,540 ‫فقط یه چند دقیقه وقت دارم. 614 00:32:42,620 --> 00:32:44,170 ‫- سلام بابا. ‫- جر؟ 615 00:32:44,250 --> 00:32:45,580 ‫تو هم کازینزی؟ 616 00:32:45,670 --> 00:32:47,290 ‫آره، ‫دیشب رسیدم. 617 00:32:47,380 --> 00:32:49,760 ‫خیلی‌خب، ‫از بانک برام هشدار اومد 618 00:32:49,840 --> 00:32:52,050 ‫که می‌خواین به پس‌انداز‌هاتون دست بزنین. 619 00:32:52,130 --> 00:32:54,470 ‫از این خبرا نیست. 620 00:32:55,510 --> 00:32:56,910 ‫پس قبلاً تصمیمت رو گرفتی؟ 621 00:32:56,970 --> 00:32:58,570 ‫آره، ‫اون پول واسه آینده‌تونه. 622 00:32:58,600 --> 00:33:00,160 ‫نمی‌ذارم سر یه خونه ساحلی ‫به فناش بدین. 623 00:33:00,180 --> 00:33:02,080 ‫- یه خونه معمولی نیست بابا. ‫- می‌خوای التما‌س کنم بابا؟ 624 00:33:02,100 --> 00:33:03,540 ‫چون می‌کنم. ‫حاضرم هرکاری بگی بکنم... 625 00:33:03,560 --> 00:33:06,270 ‫صبح زود زنگ زدن. 626 00:33:06,360 --> 00:33:08,860 ‫«هرچیزی زمانی دارد 627 00:33:08,940 --> 00:33:11,070 ‫و برای تمامی کارهای روی زمین ‫فصلی وجود دارد.» 628 00:33:11,150 --> 00:33:13,780 ‫باید می‌فهمیدم که خبر بدیه. 629 00:33:13,860 --> 00:33:17,700 ‫خبر بد تنها خبریه ‫که اصلا دندون رو جیگر نمی‌ذاره. 630 00:33:17,780 --> 00:33:20,490 ‫«و زمانی برای مرگ، 631 00:33:20,580 --> 00:33:23,000 ‫زمانی برای کاشت 632 00:33:23,080 --> 00:33:26,790 ‫و زمانی برای برداشت.» 633 00:33:28,670 --> 00:33:31,630 ‫مراسم ختم همونطوری بود ‫که فکر می‌کردم. 634 00:33:31,710 --> 00:33:34,430 ‫یه نطق از کشیشی ‫که تاحالا اون رو ندیده. 635 00:33:34,510 --> 00:33:37,550 ‫گریه کردن کسایی ‫که به زور می‌شناختنش. 636 00:33:37,640 --> 00:33:40,390 ‫دقیقاً همون چیزی بود ‫که انتظارش رو داشتم. 637 00:33:40,470 --> 00:33:41,850 ‫جز این که... 638 00:33:48,480 --> 00:33:52,610 ‫این آهنگی بود ‫که همیشه ازم می‌خواست براش بزنم. 639 00:33:59,420 --> 00:34:04,540 ‫♪ محبوبم کجا می‌تونه باشه؟ ♪ 640 00:34:04,580 --> 00:34:08,900 ‫♪ خدا اون رو از من گرفته ♪ 641 00:34:09,340 --> 00:34:13,480 ‫♪ اون رفته بهشت، ‫پس باید بنده خوبی باشم ♪ 642 00:34:13,480 --> 00:34:20,560 ‫♪ تا وقتی از این دنیا رفتم ‫بتونم محبوبم رو ببینم ♪ 643 00:34:35,400 --> 00:34:37,120 ‫ببخشید. 644 00:35:06,020 --> 00:35:08,980 ‫تو اون لحظه ‫به خودم یه قولی دادم. 645 00:35:09,060 --> 00:35:11,610 ‫تا آخر اون روز، ‫تنهاش نذارم. 646 00:35:11,690 --> 00:35:13,860 ‫بهم نیاز پیدا می‌کرد. 647 00:35:15,650 --> 00:35:17,150 ‫ممنون که اومدین. 648 00:35:17,240 --> 00:35:19,240 ‫ای خدا. 649 00:35:19,320 --> 00:35:21,370 ‫یعنی آقای فیشر داره چی‌کار می‌کنه؟ 650 00:35:22,700 --> 00:35:26,080 ‫کانرد با اون اومد اینجا؟ 651 00:35:26,160 --> 00:35:27,910 ‫امم... ‫نمی‌دونم. 652 00:35:29,460 --> 00:35:31,580 ‫ممنون که اومدین. 653 00:35:35,920 --> 00:35:37,970 ‫سلام جر. ‫ببخشید مزاحم شدم. 654 00:35:38,050 --> 00:35:39,800 ‫- میشه یه لحظه باهات حرف بزنم؟ ‫- آره. 655 00:35:39,880 --> 00:35:41,550 ‫بفرمایین. 656 00:35:43,890 --> 00:35:46,060 ‫اگه می‌خوای بری بالا، 657 00:35:46,140 --> 00:35:48,480 ‫می‌تونم برات یه بشقاب غذا بیارم. 658 00:35:48,560 --> 00:35:50,440 ‫نه، ‫لازم نیست. 659 00:35:50,520 --> 00:35:53,310 ‫نه، ‫اشکالی نداره. 660 00:35:55,150 --> 00:35:56,570 ‫خیلی‌خب. 661 00:35:56,650 --> 00:35:58,360 ‫مرسی. 662 00:36:10,750 --> 00:36:12,460 ‫این لباس خیلی برات کوچیکه. 663 00:36:12,540 --> 00:36:14,790 ‫چرا اونی که گذاشتم رو تختت رو ‫نپوشیدی؟ 664 00:36:16,960 --> 00:36:19,010 ‫این لباس موردعلاقه سوزانا بود. 665 00:36:19,090 --> 00:36:20,820 ‫به‌خاطر اون می‌پوشیدمش. 666 00:36:20,940 --> 00:36:26,080 ‫♪ آهنگ Silver Springs ‫از Fleetwood Mac ♪ 667 00:36:26,930 --> 00:36:29,520 ‫یکی‌شون واسه جره دیگه؟ 668 00:36:29,600 --> 00:36:30,890 ‫آره. 669 00:36:30,980 --> 00:36:32,540 ‫من میرم بالا ‫تا بهش بدم. 670 00:36:32,560 --> 00:36:35,860 ‫باشه. ‫بهش بگو من هم زودی میام. 671 00:36:39,690 --> 00:36:42,490 ‫سلام بلی. ‫حالت چطوره؟ 672 00:36:43,300 --> 00:36:43,820 ‫خوبم. 673 00:36:45,200 --> 00:36:47,400 ‫کانرد رو جایی ندیدین؟ 674 00:36:47,520 --> 00:36:50,200 ‫چرا. ‫فکر کنم داشت می‌رفت سمت اتاق تفریح. 675 00:36:50,200 --> 00:36:53,160 ‫جدی؟ ‫باشه. ممنون. 676 00:36:53,340 --> 00:36:55,020 ‫خیلی‌خب. 677 00:37:09,680 --> 00:37:11,430 ‫سلام. 678 00:37:11,520 --> 00:37:13,380 ‫این واسه ماس؟ 679 00:37:18,600 --> 00:37:20,220 ‫مرسی. 680 00:37:22,990 --> 00:37:25,570 ‫بلی... 681 00:37:25,660 --> 00:37:27,280 ‫وایسا بلی. 682 00:37:30,660 --> 00:37:31,950 ‫بلی وایسا. 683 00:37:32,040 --> 00:37:33,280 ‫چی می‌خوای؟ ‫ولم کن. 684 00:37:37,330 --> 00:37:39,920 ‫بلی، ‫اون کار فقط واسه بلی بود. 685 00:37:40,000 --> 00:37:42,300 ‫ببخشید که مزاحم‌تون شدم. 686 00:37:43,300 --> 00:37:44,680 ‫داشت کمکم می‌کرد. 687 00:37:44,760 --> 00:37:47,220 ‫یعنی کمک اون رو قبول می‌کنی ‫ولی مال من رو نه؟ 688 00:37:48,260 --> 00:37:48,720 ‫فهمیدم. 689 00:37:48,800 --> 00:37:49,800 ‫خوشحال شدم فهمیدم 690 00:37:49,850 --> 00:37:51,520 ‫که رتبه‌م بین دوست‌دخترهای سابقت کجاس. 691 00:37:51,580 --> 00:37:54,160 ‫- بزرگ شو. ‫- برو بمیر. 692 00:37:54,780 --> 00:37:56,960 ‫باید می‌دونستم اینطوری میشی. 693 00:37:57,060 --> 00:37:58,880 ‫منظورت چیه؟ 694 00:37:59,440 --> 00:38:00,650 ‫ولش کن. 695 00:38:00,730 --> 00:38:02,530 ‫نه بگو. ‫بگو. 696 00:38:05,200 --> 00:38:08,360 ‫می‌دونستم فکر بدیه ‫که باهات رابطه داشته باشم. 697 00:38:10,120 --> 00:38:12,540 ‫حرفت رو باور نمی‌کنم. 698 00:38:13,320 --> 00:38:15,960 ‫اشتباه خیلی بزرگی بود. 699 00:38:17,170 --> 00:38:18,790 ‫ازت متنفرم. 700 00:38:20,440 --> 00:38:21,630 ‫خوبه. 701 00:38:21,630 --> 00:38:21,640 ‫دیگه هیچوقت نمی‌خوام ببینمت. ‫خوبه. 702 00:38:21,640 --> 00:38:24,090 ‫دیگه هیچوقت نمی‌خوام ببینمت. 703 00:38:26,170 --> 00:38:27,880 ‫بس کن. 704 00:38:44,740 --> 00:38:47,360 ‫دیگه هیچوقت به خودم اجازه نمیدم ‫که باز هم اونطوری 705 00:38:47,450 --> 00:38:48,820 ‫روم تاثیر بذاره. 706 00:38:48,910 --> 00:38:51,120 ‫نمی‌تونم. 707 00:38:51,200 --> 00:38:53,080 ‫اگه این کار رو کنم ‫نابود میشم. 708 00:38:53,740 --> 00:38:56,600 ‫بچه‌ها، من بعد از مراسم ختم ‫به وکیل‌هام گفتم 709 00:38:56,660 --> 00:38:59,000 ‫که تموم راه‌های گریز رو بررسی کنن، ‫اما هیچی نبود. 710 00:38:59,120 --> 00:39:00,680 ‫خب؟ ‫اون خونه قانوناً مال جولیاس. 711 00:39:00,700 --> 00:39:02,340 ‫یعنی از زمان مراسم می‌دونستی ‫که قراره 712 00:39:02,340 --> 00:39:03,720 ‫خونه رو از دست بدیم؟ 713 00:39:03,760 --> 00:39:06,780 ‫جر، من اگه بخوام زندگی‌تون رو نابود کنم ‫پدر خوبی نیستم. 714 00:39:06,820 --> 00:39:09,580 ‫چه باور کنین،‌چه نکین ‫من هم به اندازه شما ناراحتم. 715 00:39:09,620 --> 00:39:11,600 ‫چرته. ‫چرت خالص. 716 00:39:11,620 --> 00:39:13,180 ‫هیچوقت این خونه برات مهم نبود بابا. 717 00:39:13,260 --> 00:39:15,820 ‫هیچوقت برات مهم نبود ‫چون هیچوقت مامان برات مهم نبود. 718 00:39:15,840 --> 00:39:17,440 ‫خودت هم می‌دونی حرفت اشتباس. 719 00:39:17,520 --> 00:39:20,100 ‫بس کن جر. ‫حداقل تو بگو که می‌فهمی. 720 00:39:20,740 --> 00:39:22,480 ‫بابا، ‫نمی‌فهمم چرا 721 00:39:22,560 --> 00:39:25,240 ‫نمی‌تونیم با پول پس‌اندازمون بخریمش، 722 00:39:25,300 --> 00:39:27,980 ‫بعدش هم هروقت به پولش نیاز داشتیم ‫می‌فروشیمش. 723 00:39:28,040 --> 00:39:30,990 ‫نه، جولیا فردا در خونه رو ‫برای بازدید عمومی باز می‌ذاره. 724 00:39:31,070 --> 00:39:32,620 ‫واقعاً به تلاش‌تون احترام می‌ذارم، 725 00:39:32,700 --> 00:39:34,410 ‫اما دیگه حرفی نمی‌مونه. 726 00:39:34,490 --> 00:39:37,250 ‫هرچیزی که جولیا می‌خواد رو ‫براش فراهم کنین. 727 00:39:37,330 --> 00:39:38,750 ‫- فهمیدین؟ ‫- کانرد راست می‌گفت. 728 00:39:38,830 --> 00:39:41,000 ‫حرفت زدن باهات بی‌فایده‌اس. 729 00:39:51,380 --> 00:39:53,180 ‫سورپرایز! 730 00:39:54,460 --> 00:39:55,260 ‫گندش بزنن. 731 00:39:55,320 --> 00:39:57,080 ‫می‌دونستم باید می‌گفتیم ‫داریم میایم. 732 00:39:57,080 --> 00:39:59,230 ‫نه، ‫واسه اون نیست... 733 00:39:59,310 --> 00:40:01,060 ‫داریم خونه رو از دست میدیم. 734 00:40:01,140 --> 00:40:04,190 ‫- گذاشتنش واسه فروش. ‫- وای، سیندربلی... 735 00:40:04,270 --> 00:40:07,230 ‫- دارن خونه رو می‌فروشن؟ ‫- آره. 736 00:40:11,150 --> 00:40:14,490 ‫واست بلوبری آوردم. 737 00:40:16,200 --> 00:40:17,830 ‫خوشحالم اینجایی. 738 00:40:23,400 --> 00:40:28,520 ‫♪ آهنگ Circles ‫از Mac Miller ♪ 739 00:40:43,400 --> 00:40:45,150 ‫می‌دونستم میای اینجا. 740 00:41:04,750 --> 00:41:06,540 ‫بابت صبح شرمندم. 741 00:41:07,220 --> 00:41:10,880 ‫فکر کنم... ‫از این می‌ترسیدم 742 00:41:10,960 --> 00:41:13,720 ‫که ببینین دارم گند می‌زنم به همه‌چی. 743 00:41:19,640 --> 00:41:22,900 ‫البته خوشحالم که موقع حرف زدن با بابا ‫پیشم بودی. 744 00:41:24,390 --> 00:41:25,850 ‫خاله جولیا معلوم بود راضی نمیشه، 745 00:41:25,940 --> 00:41:28,940 ‫اما واقعاً فکر می‌کردم ‫می‌تونم بابا رو راضی کنم. 746 00:41:30,820 --> 00:41:33,360 ‫نذاشتی کامل حسابش رو برسم... 747 00:41:33,450 --> 00:41:35,530 ‫راحت نیست. 748 00:41:40,660 --> 00:41:42,790 ‫حس می‌کنم داریم از همه جدا میشیم 749 00:41:42,870 --> 00:41:45,290 ‫و خونه آخرین چیزیه ‫که می‌تونه ما رو جمع نگه داره. 750 00:41:45,370 --> 00:41:47,040 ‫ناامید نمیشیم. 751 00:41:48,290 --> 00:41:49,840 ‫ناامید نمیشیم. 752 00:41:51,380 --> 00:41:53,970 ‫یه راه دیگه پیدا می‌کنیم. 753 00:41:57,200 --> 00:41:58,640 ‫نقشه‌ای داری؟ 754 00:41:58,720 --> 00:42:00,140 ‫نه. 755 00:42:01,640 --> 00:42:03,390 ‫هنوز نه. 756 00:42:06,980 --> 00:42:09,220 ‫با هم یه کاریش می‌کنیم. 757 00:42:09,400 --> 00:42:10,820 ‫آره؟ 758 00:42:12,980 --> 00:42:15,240 ‫آخه نمی‌دونم ولی... 759 00:42:15,320 --> 00:42:18,570 ‫حس می‌کنم اگه فردا همه‌مون بیایم 760 00:42:18,660 --> 00:42:21,490 ‫و عوضی‌بازی در بیاریم ‫برای شروع خوب باشه. 761 00:42:27,080 --> 00:42:29,080 ‫خاله جولیا حتماً عاشق این کارمون میشه. 762 00:42:31,750 --> 00:42:33,590 ‫یه گهی می‌خوریم. 763 00:42:35,050 --> 00:42:37,180 ‫یه گهی می‌خوریم. 764 00:42:48,230 --> 00:42:49,520 ‫هوف. 765 00:42:49,600 --> 00:42:51,520 ‫جر چطوره؟ 766 00:42:51,610 --> 00:42:54,400 ‫به‌نظرم خوبه. 767 00:42:55,140 --> 00:42:56,720 ‫بهش گفتم ناامید نمیشیم. 768 00:42:56,740 --> 00:42:58,420 ‫- باید جداتون کنم؟ ‫- نه. 769 00:42:58,450 --> 00:43:00,320 ‫خوبه. 770 00:43:00,960 --> 00:43:02,700 ‫چون نمیشیم. 771 00:43:03,830 --> 00:43:06,120 ‫یه مبل دیگه هم اونجاس‌ها. 772 00:43:06,200 --> 00:43:08,180 ‫- ممنون بلی. ‫- همه می‌دونن اون مبله خوب نیست. 773 00:43:08,210 --> 00:43:10,000 ‫- ممنون. ‫- باشه ولی... 774 00:43:12,000 --> 00:43:14,630 ‫نمی‌تونم که تضمین کنم... 775 00:43:14,710 --> 00:43:15,800 ‫استیون، ‫نشستی جای من. 776 00:43:15,880 --> 00:43:17,760 ‫خب دیر بجنبی،‌ باختی. 777 00:43:17,840 --> 00:43:20,440 ‫- می‌تونی بشینی رو زمین. ‫- نکن دیگه... بذار بشینه. 778 00:43:20,470 --> 00:43:23,100 ‫- چیه خب؟ ‫- بلند شو. بذار بشینه. 779 00:43:23,180 --> 00:43:26,020 ‫- ای خدا. باشه بابا. ‫- خدایا. 780 00:43:26,100 --> 00:43:28,140 ‫شرمنده استیو جون. ‫راستی، پیتزا سفارش دادم. 781 00:43:28,230 --> 00:43:30,400 ‫احتمالاً یه نیم‌ساعت دیگه برسه، ‫اما فقط 782 00:43:30,480 --> 00:43:32,830 ‫یه آناناسی سفارش دادم، ‫پس دوتا قاچش واسه منه، خب؟ 783 00:43:32,860 --> 00:43:34,980 ‫عجب آدمی هستی جرمایا. 784 00:43:36,570 --> 00:43:37,780 ‫چیه مگه؟ 785 00:43:37,860 --> 00:43:39,320 ‫شاید جولیا راست می‌گفت. 786 00:43:39,400 --> 00:43:41,870 ‫سوزانا واقعاً‌ فکر می‌کرده ‫که کازینز یه دنیای خیالیه. 787 00:43:41,950 --> 00:43:43,950 ‫اما باعث شده من هم همچین فکری بکنم. 788 00:43:44,030 --> 00:43:46,290 ‫پس شاید باید کاری کنم ‫که حتماً اینطوری بمونه. 789 00:43:46,370 --> 00:43:47,680 ‫خب حالا چی ببینیم؟ 790 00:43:47,680 --> 00:43:51,000 ‫با خودم گفتم ‫«در یک شب اتفاق افتاد» رو ببینیم. 791 00:43:51,080 --> 00:43:53,420 ‫- اوه. ‫- ایول. 792 00:43:53,500 --> 00:43:56,210 ‫برگردیم به اون قدیما. 793 00:44:01,720 --> 00:44:03,300 ‫اعتصاب غذا؟ 794 00:44:03,390 --> 00:44:04,760 ‫از کی وضع اینطوری شده؟ 795 00:44:04,850 --> 00:44:06,600 ‫از امروز و دیروز ‫هیچی نخورده. 796 00:44:06,680 --> 00:44:08,600 ‫- مرتب غذاش رو می‌فرستین؟ ‫- بله قربان. 797 00:44:08,680 --> 00:44:10,360 ‫پس چرا به زور ندادین بهش؟ 798 00:44:11,730 --> 00:44:13,250 ‫خب، به این سادگی‌ها هم نیست، ‫آقای اندروز. 799 00:44:13,270 --> 00:44:14,710 ‫خودم باهاش حرف می‌زنم. 800 00:44:14,730 --> 00:44:16,020 ‫یکم غذا براش بیار. 801 00:44:16,110 --> 00:44:17,900 ‫چشم قربان. 802 00:44:19,440 --> 00:44:20,590 ‫تا نذاری از این قایق برم 803 00:44:20,610 --> 00:44:21,670 ‫لب به غذا نمی‌زنم. 804 00:44:21,700 --> 00:44:23,070 ‫بس کن الی. 805 00:44:23,160 --> 00:44:24,620 ‫تو که می‌دونی ‫من کار خودم رو می‌کنم. 806 00:44:24,700 --> 00:44:26,330 ‫این سری دیگه نه. 807 00:44:26,410 --> 00:44:28,160 ‫باهاش ازدواج کردم. 808 00:44:28,240 --> 00:44:30,350 ‫اما هیچوقت زیر یه سقف باهاش نمیری. 809 00:44:30,370 --> 00:44:32,270 ‫- حالا می‌بینی. ‫- چرا تو مغزت فرو... 810 00:44:47,180 --> 00:44:48,720 ‫کانرد! 811 00:44:51,060 --> 00:44:53,100 ‫کانرد، ‫چیشد رفیق؟ 812 00:44:54,520 --> 00:44:56,180 ‫کانرد؟ 813 00:44:58,133 --> 00:45:05,133 ‫مترجمین: «امیر فرحناک و محمدعلی sm» 814 00:45:05,991 --> 00:45:12,991 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 815 00:45:13,493 --> 00:45:20,493 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫@DigiMoviez