1 00:00:06,607 --> 00:00:12,419 خدا رو شکر ما رو در موج 93/1 اِف‌اِم «دابل‌یواکس‌آرتی» پیدا کردید 2 00:00:12,452 --> 00:00:15,892 من لین برِیمر هستم، بهترین دوست‌تون در کُل دنیا 3 00:00:15,925 --> 00:00:16,794 زنده‌بودن فوق‌العاده‌ست 4 00:00:16,827 --> 00:00:25,044 پس بیاید امروز رو با یه ترانه‌نویس شروع کنیم، که معروف به ،بالارفتن از صحنۀ «مترو» به‌عنوان «تک‌شاخ کریسمس» هست [ تالار کنسرت معروف شیکاگو :Metro ] 5 00:00:25,077 --> 00:00:29,019 موجودی نادر و زیبا ملبس به رنگ‌هایی مدهوش‌کننده 6 00:00:29,052 --> 00:00:32,259 ،و درحالی‌که شنیده‌اید تمام راه‌ها به «رُم» ختم می‌شه [ اصطلاحی در باب ازدیاد راه‌ها برای رسیدن به هدفی خاص ] 7 00:00:32,292 --> 00:00:35,298 بعضی راه‌ها از «شیکاگو» شروع می‌شه 8 00:00:35,331 --> 00:00:37,436 این «سوفیان استیونز»ـه 9 00:00:37,469 --> 00:00:39,373 این «شیکاگو»ـه 10 00:00:39,375 --> 00:00:43,375 ♪ Sufjan Stevens - Chicago (Demo) ♪ 11 00:02:28,391 --> 00:02:37,409 این نویسنده، همان‌طور که تمام مطالعه‌کنندگان من می‌دانند، به» .شیکاگو متعهد است، و خوش‌بختانه یا متأسفانه، محلات در شُرُف تغییرند 12 00:02:37,442 --> 00:02:42,319 من مجذوب تلاقی پایایی و استمرار 13 00:02:42,352 --> 00:02:44,623 .و وقایع‌نگاری یافته‌هایم هستم 14 00:02:44,656 --> 00:02:49,500 شهر بادخیر می‌تواند بی‌آن‌که ماهیت حقیقی خود را از دست دهد، تحویل یابد؟ [ شهر بادخیر: از القاب شیکاگو ] 15 00:02:49,533 --> 00:02:58,451 گاهی از خود می‌پرسیم آیا نوستالژی بر روی قضاوت‌مان تأثیر می‌گذارد ...و آرزویی غضبناک برای کمال با هر پاتوقی تغییریافته خلق می‌کند 16 00:02:58,484 --> 00:03:04,429 .که دلیل بازدید ما از «بیفِ شیکاگولند»، کانون «ریور نورث» نیز همین است 17 00:03:05,465 --> 00:03:10,775 ،غذافروشی‌ای که از دیرباز به‌عنوان مکانی خانوادگی شناخته می‌شود ،مهیاگرِ ساندویچ‌های گوشت گاو ایتالیایی کثیف اما لذیذ 18 00:03:10,808 --> 00:03:16,687 .واژه‌ای که پیش از «موثق»بودن این نقد برای توصیف «بیف» به کار می‌بردیم 19 00:03:16,720 --> 00:03:26,607 واژه‌ای که اکنون، پس از وعده‌های غذایی اخیرم در دکانی .محبوب، گرنه فرسوده به کار می‌برم، «رفیع» یا «برازنده» است 20 00:03:26,640 --> 00:03:29,313 «...صورت‌غذا اندکی به‌روز شده 21 00:03:29,346 --> 00:03:30,715 بیست دقیقه تا بازکردن، سرآشپزها 22 00:03:30,748 --> 00:03:32,286 سرآشپز - سید، آماده‌ای؟ - 23 00:03:32,319 --> 00:03:33,421 آ... بله، سرآشپز، آماده‌ام - ممنون - 24 00:03:33,455 --> 00:03:35,792 «و مبرهن است که تغییرات بیش‌تری در راه است...» 25 00:03:35,825 --> 00:03:37,296 سرآشپز، خوندن اون پُخ رو تموم کن 26 00:03:37,329 --> 00:03:38,531 امروز خیلی کار داریم، باشه؟ 27 00:03:38,564 --> 00:03:41,403 بیست دقیقۀ دیگه باز می‌کنیم، بیست دقیقه تا بیرون‌بر. برو که بریم 28 00:03:41,437 --> 00:03:42,806 اوه، از این قسمت‌ش خوش‌ت میاد، کارمی 29 00:03:42,839 --> 00:03:43,775 از این قسمت‌ش خوش‌ت میاد، کارمن 30 00:03:43,808 --> 00:03:47,649 ،حتی اگر دیوارها لک افتاده باشند «حرکات کارکنان در سطحی دیگر است 31 00:03:47,682 --> 00:03:49,320 تینا کو؟ هنوز نیومده؟ 32 00:03:49,353 --> 00:03:51,257 آ... نه، سرآشپز. آماده‌سازی‌ش رو من پوشش می‌دم 33 00:03:51,290 --> 00:03:53,361 آم... ممکنه... باید، مثلاً...؟ 34 00:03:53,394 --> 00:03:59,773 ...ساندویچ‌ها ‌به‌مانند همیشه بسی لذیذ بوده، اما خوراک برجسته‌ای که» 35 00:03:59,806 --> 00:04:04,717 .که، که همه را در بر می‌گیرد، ریزوتو با گوشت گاوِ تفت‌آب‌پزشده بود 36 00:04:04,750 --> 00:04:11,297 .برنج با باریکه‌ای غافل‌گیرکننده از آب‌نمکِ جاری در داخل سُس، خوش‌طعم بود 37 00:04:11,330 --> 00:04:13,534 «مشخصاً سرآشپز از کار خود سر در می‌آورد 38 00:04:13,567 --> 00:04:15,705 ایبرا، بسه، لطفاً. برگرد سر کار 39 00:04:15,738 --> 00:04:16,741 ممنون - ...آم - 40 00:04:16,774 --> 00:04:18,811 ...پس - باریکه‌ای از آب‌نمک، هان؟ - 41 00:04:18,844 --> 00:04:23,521 خب، من یه ظرف به یه مشتری دادم، چون نمی‌خواستم حروم شه 42 00:04:23,554 --> 00:04:25,258 معلومه که نمی‌دونستم کیه 43 00:04:25,291 --> 00:04:26,794 سرآشپز، مشکلی نیست. مشکلی نیست 44 00:04:26,827 --> 00:04:32,539 آم... باشه. پس، می‌دونی، اتفاقی بود و، و مشکلی ...نداره، درسته؟ مثلاً، عجیب یا چیزی نبود 45 00:04:32,572 --> 00:04:34,276 واسه کسب‌وْکار خوب بود - درسته، بله، دقیقاً - 46 00:04:34,309 --> 00:04:35,445 هی، سید، مبارکه - ...آم... و، آره، فقط می‌خوام - 47 00:04:35,478 --> 00:04:39,687 آره، بهتره به پدرت بگی - مطمئناً. و فقط می‌خوام خاطرجمع شم که، می‌دونی، مثلاً، همه‌چیز مرتبه - 48 00:04:39,720 --> 00:04:41,557 عجیب یا احمقانه نیست، هرچی 49 00:04:41,590 --> 00:04:42,726 مشکلی نیست، سید 50 00:04:42,759 --> 00:04:44,296 عجیب نیست. خوبه 51 00:04:44,329 --> 00:04:45,565 آره. باشه. ممنون - خب؟ - 52 00:04:45,598 --> 00:04:47,302 ولی ساندویچ بحث‌ش به‌کل جداست 53 00:04:47,335 --> 00:04:48,871 اون یارو درهرصورت دوزاریه 54 00:04:48,904 --> 00:04:50,375 کاملاً 55 00:04:50,408 --> 00:04:52,346 ظروف بیرون‌بر آماده‌ست؟ - آ... بله، تقریباً - 56 00:04:52,379 --> 00:04:53,481 ممنون، سرآشپز - ببخشید - 57 00:04:53,515 --> 00:04:55,652 ببخشید، ببخشید، ببخشید، ببخشید، ببخشید، ببخشید، ببخشید 58 00:04:55,685 --> 00:04:57,756 هی - لویی اخراجِ‌موقت شد - 59 00:04:57,789 --> 00:04:59,760 لویی، از جف عذرخواهی کن 60 00:04:59,793 --> 00:05:02,265 ببخشید، جف - عیب نداره، لویی - 61 00:05:02,298 --> 00:05:04,570 به دوستِ جف سلام کن 62 00:05:04,603 --> 00:05:06,841 سلام، دوستِ جف - سلام، آم... لویی - 63 00:05:06,874 --> 00:05:08,811 هی، تی، امروز خیلی کار داریم، لطفاً دست بجنبون، باشه؟ 64 00:05:08,844 --> 00:05:10,448 باید خودت رو برسونی. ممنون، سرآشپز 65 00:05:10,481 --> 00:05:12,552 ...بله، جف، ولی لویی 66 00:05:12,585 --> 00:05:14,790 لویی چی شده؟ - ...آم... باید بدونه - 67 00:05:14,823 --> 00:05:16,727 باید کار توی آشپزخونه رو یادش بدی 68 00:05:16,760 --> 00:05:18,731 امروز؟ - امروز؟ - اوهوم - 69 00:05:18,764 --> 00:05:21,437 حتماً، تینا. امروز، اَد همون روزی که طرح جدید رو پیاده می‌کنیم 70 00:05:21,470 --> 00:05:24,443 آم... سرآشپز سیدنی، تو می‌تونی دیگه، درسته؟ 71 00:05:24,476 --> 00:05:26,614 آره. البته - ممنون، سرآشپز - 72 00:05:26,647 --> 00:05:28,851 «...اما گشنیز بود» 73 00:05:28,884 --> 00:05:32,666 خیلی‌خب، ایبرا، بیا به کارمون برسیم، لطفاً. ممنون 74 00:05:32,826 --> 00:05:33,895 لویی - هی، چی می‌خونی؟ - 75 00:05:33,928 --> 00:05:36,500 اوه، نقدِ پنج‌ستاره 76 00:05:36,533 --> 00:05:38,571 !اوه، تُف - چیزی نیست - 77 00:05:38,604 --> 00:05:39,773 ...چیز - پنج‌ستاره خوبه؟ - 78 00:05:39,806 --> 00:05:40,909 خیلی خوب 79 00:05:40,942 --> 00:05:42,479 چه خبر؟ 80 00:05:42,512 --> 00:05:44,383 با اون کمک لازم دارم 81 00:05:44,416 --> 00:05:48,891 هی. برو توی دفترِ جف منتظر بمون وْ به گُهی که خوردی فکر کن 82 00:05:48,924 --> 00:05:52,499 ...آ... آره، آم... اون، آم 83 00:05:52,532 --> 00:05:55,472 می‌دونی، توی دردسر میوفته، کارهای احمقانه می‌کنه 84 00:05:55,505 --> 00:05:56,841 ...به هیچ کاری علاقه‌مند نیست 85 00:05:56,874 --> 00:05:58,478 بنابراین آوردی‌ش این‌جا؟ 86 00:05:58,511 --> 00:06:00,381 «هوم. «کلارو کا سی [ به اسپانیایی: البته ] 87 00:06:00,915 --> 00:06:04,923 پورکه»؟» - پورکه»، به من یاد دادی. می‌تونی به اون هم یاد بدی» - [ به اسپانیایی: چون؟ Porqué ] 88 00:06:04,956 --> 00:06:06,794 دقیقاً چی یادش بدم؟ 89 00:06:06,827 --> 00:06:09,600 آ... مهارت‌هات رو، پسر. تو مهارت داری 90 00:06:09,633 --> 00:06:11,537 مهارت؟ - بله - 91 00:06:11,570 --> 00:06:14,877 فرسوده؟ این یارو یه حرومی دوزاریه، درسته؟ 92 00:06:14,910 --> 00:06:16,480 من هم دقیقاً همین رو گفتم 93 00:06:16,513 --> 00:06:18,785 هی. چرا از «ریزوتو» حرف می‌زنه، پسرخاله؟ 94 00:06:18,818 --> 00:06:20,488 ما که توی صورت‌غذا «ریزوتو» نداریم 95 00:06:20,521 --> 00:06:23,361 اون... خوراک‌ـیه که سیدنی داره روـش کار می‌کنه 96 00:06:23,394 --> 00:06:25,765 و این «مامالوک» وامونده چجوری امتحان‌ش کرد؟ [ «اصطلاحی ایتالیایی-آمریکایی معادل «پخمه :Mamaluke ] 97 00:06:25,798 --> 00:06:28,203 سیدنی اتفاقی گذاشت‌ش سر میزش 98 00:06:28,236 --> 00:06:29,806 اتفاقی؟ - اتفاقی - 99 00:06:31,577 --> 00:06:33,815 بذار ازت بپرسم، فروش «ریزوتو» چطوره؟ 100 00:06:33,848 --> 00:06:36,353 احساس می‌کنم یه‌جورایی دیوانه‌واره، درسته؟ قرار نیست اون کار رو بکنیم 101 00:06:36,386 --> 00:06:37,053 نه، قرار نیست اون کار رو بکنیم 102 00:06:37,087 --> 00:06:38,891 !پونزده دقیقه تا بازکردن، سرآشپزها 103 00:06:38,924 --> 00:06:40,395 بله، سرآشپز - ممنون - 104 00:06:40,428 --> 00:06:41,564 اوه، تُف 105 00:06:41,597 --> 00:06:44,703 سیدنی، دم تلگراف داری مال کسی رو می‌خوری؟ 106 00:06:44,737 --> 00:06:49,212 .آره، ریچی، دقیقاً همین اتفاق داره میوفته دم تلگراف دارم مال کسی رو می‌خورم 107 00:06:49,245 --> 00:06:51,617 اوه، لویی‌سیتو، بیا این‌جا بینم [ به اسپانیایی: لویی‌کوچولو ] 108 00:06:51,650 --> 00:06:52,819 اوه، داداش خودم 109 00:06:52,852 --> 00:06:54,923 وایسا. داری عضله می‌زنی؟ 110 00:06:54,956 --> 00:06:57,496 سعی خودم رو می‌کنم، آره - آره، پسر، میزون به نظر می‌رسی - 111 00:06:57,529 --> 00:07:00,568 خیلی‌خب، آم... می‌شه لطفاً امروز سیستم جدید رو مرور کنیم؟ 112 00:07:00,601 --> 00:07:02,472 جون بخواه، رئیس 113 00:07:02,505 --> 00:07:07,983 ...خیلی جالبه که اتفاقی خوراکی که توی صورت‌غذا نیست رو 114 00:07:08,016 --> 00:07:10,955 پسرخاله. هی! یه لطفی کن. دهن گشادت رو ببند - دادی به یارویی که بر حسب اتفاق منتقد غذاست... - 115 00:07:10,988 --> 00:07:12,793 نه، آخه هضم‌کردن‌ش مشکله 116 00:07:12,826 --> 00:07:14,430 سیدنی، ظروف - بله، سرآشپز - 117 00:07:14,463 --> 00:07:15,799 خیلی ممنون - گری، بجنب - 118 00:07:15,832 --> 00:07:16,834 باریکه‌ای از آب‌نمک چیه؟ 119 00:07:16,867 --> 00:07:18,738 خیلی‌خب، سرآشپزها، گوش‌ها با من 120 00:07:18,771 --> 00:07:22,446 آ... من تا ده دقیقۀ دیگه سفارش‌های بیرون‌بر رو راه می‌ندازم 121 00:07:22,479 --> 00:07:24,683 پس می‌شمریم، خب؟ 122 00:07:24,716 --> 00:07:25,919 سرجمع موجودی 123 00:07:25,952 --> 00:07:27,823 سید، سالاد. بشمر 124 00:07:27,856 --> 00:07:30,628 سرجمع 25 تا، سرآشپز - ‏‏25 تا. ممنون - 125 00:07:30,661 --> 00:07:32,432 موجودی کبابی. تینا، مرغ؟ 126 00:07:32,465 --> 00:07:35,472 آ... سرجمع 32 تا، سرآشپز - ‏‏32 تا. ممنون - 127 00:07:35,505 --> 00:07:37,442 ایبرا، سرجمع گوشت گاوی؟ - صد تا، سرآشپز - 128 00:07:37,475 --> 00:07:38,744 ‏‏‏100 تا. ممنون 129 00:07:38,777 --> 00:07:40,582 ریچی، برو کون‌ت رو بده 130 00:07:40,615 --> 00:07:41,784 کُل روز 69، سرآشپز 131 00:07:41,817 --> 00:07:43,888 و، مارکوس، سرجمع کیک؟ 132 00:07:43,921 --> 00:07:45,658 آ... آ... یه لحظه 133 00:07:45,691 --> 00:07:48,564 نُچ. سریع‌تر. چندتا؟ - فقط یه‌خرده عقب افتادم. خودم رو می‌رسونم - 134 00:07:48,597 --> 00:07:51,837 مارکوس، اگه همچنان داری با اون دونات‌ها ور می‌ری، کُل روزت رو به گا می‌دم. شنیدی؟ 135 00:07:51,870 --> 00:07:53,006 بله، سرآشپز - ممنون، سرآشپز - 136 00:07:53,339 --> 00:07:55,177 نه، نه، نه. نه‌خیر 137 00:07:55,210 --> 00:07:56,947 نُچ. شرمنده، بچه‌ها 138 00:07:56,980 --> 00:07:58,149 اینی که این‌جاست «تاندردوم»ـه [ «نماد هرج‌وْمرج و ارجاعی به فیلم «مکس دیوانه: در آن‌سوی تاندردوم ] 139 00:07:58,182 --> 00:07:59,920 مهدکودک رو ببرید یه ور دیگه 140 00:07:59,953 --> 00:08:02,257 نه‌که قدر روحیه‌ت رو ندونم، ولی هنوز کار داری 141 00:08:02,290 --> 00:08:03,794 آم... باشه - باشه - 142 00:08:03,827 --> 00:08:07,034 می‌شه لطفاً راجع به سیستم بیرون‌برِ جدید صحبت کنیم؟ - آره، جون بخواه، رئیس - 143 00:08:07,067 --> 00:08:09,205 دوستان، من باید با سیدنی صحبت کنم. عذر می‌خوام، بزمجه‌ها 144 00:08:09,238 --> 00:08:13,046 فقط، آم... این رو بگیر وْ این کار رو پشت بوفه انجام بده 145 00:08:13,079 --> 00:08:14,181 بله. ممنون 146 00:08:14,214 --> 00:08:16,214 ده دقیقه تا بازکردن، سرآشپزها 147 00:08:16,920 --> 00:08:18,657 آفرین 148 00:08:18,690 --> 00:08:21,897 خیلی‌خب، خانم‌رئیس، موفق شدی 149 00:08:21,930 --> 00:08:23,701 خوراک کوچولوت رو وارد روزنامه کردی 150 00:08:23,734 --> 00:08:24,903 یه تبلت بیرون‌بر کوچولو 151 00:08:24,936 --> 00:08:26,807 همه‌چیز طبق نقشه پیش می‌ره، هان؟ 152 00:08:26,840 --> 00:08:28,042 من نقشه دارم؟ 153 00:08:28,076 --> 00:08:29,813 آره، از اول می‌خواستی همین کار رو بکنی دیگه، درسته؟ 154 00:08:29,846 --> 00:08:31,082 می‌دونی، آدم‌های من رو بپّرونی 155 00:08:31,115 --> 00:08:33,854 آدم‌های تو رو؟ - ،آره، می‌دونی، زحمت‌کِش‌ها رو بپّرونی - 156 00:08:33,887 --> 00:08:38,096 جا واسه هر بی‌وجود وامونده‌ای که... این مقالۀ احمقانه - قراره جذب کنه باز کنی - زحمت‌کِش‌ها؟ 157 00:08:38,129 --> 00:08:41,737 ببخشید، آم... تو چهرۀ جدید زحمت‌کِش‌هائی؟ 158 00:08:41,770 --> 00:08:42,939 درسته - ریچی، مبارکه - 159 00:08:42,972 --> 00:08:44,208 چه افتخار بزرگی 160 00:08:44,241 --> 00:08:46,078 ...سوای شِروْوِر - هان؟ - 161 00:08:46,111 --> 00:08:48,249 قصدوْغرض‌ت چیه؟ با من روراست باش 162 00:08:48,282 --> 00:08:50,688 قصدوْغرض‌م؟ - آره - 163 00:08:50,721 --> 00:08:53,293 آ... قصدوْغرض‌م اینه که استخدام شدم که این‌جا کار کنم 164 00:08:53,326 --> 00:08:57,700 پس الآن دارم این‌جا کار می‌کنم و سعی دارم مشتری جذب کنم. قصدوْغرض‌م اینه 165 00:08:57,701 --> 00:08:58,704 آره، ولی مشتری اشتباهیه 166 00:08:58,737 --> 00:09:02,846 ،می‌دونی، تو همۀ این جقی‌های وامونده رو جذب می‌کنی - اون‌ها سدّ راه اسطوره‌ها می‌شن - باشه. اسطوره‌ها؟ 167 00:09:02,879 --> 00:09:05,800 آره، راننده‌اتوبوس‌ها، منشی‌ها، معلم‌ها 168 00:09:05,801 --> 00:09:08,724 ببخشید، فقط داریم شغل‌ها رو نام می‌بریم؟ من هم بلدم - ...می‌دونی، آخه گیج‌کننده‌ست. ملت شست‌شون خبردار می‌شه - 169 00:09:08,757 --> 00:09:12,297 آجرچین‌ها، ساعت‌سازها... - نمی‌دونن چی توی - ...صورت‌غذا هست. چیزی که توی صورت‌غذا نیست «ریزوتو»ـه 170 00:09:12,330 --> 00:09:15,905 ،باشه، خب، اگه سردرگمی‌ای هست بذار به شفاف‌سازی چند مورد کمک کنم 171 00:09:15,938 --> 00:09:17,007 باشه - ...باشه؟ آم - 172 00:09:17,040 --> 00:09:19,245 ما همه توی یه رستوران کار می‌کنیم، درسته؟ 173 00:09:19,278 --> 00:09:24,221 و، آم... ما... توی رستوران غذا درست می‌کنیم. همه سعی می‌کنیم کارمون رو درست انجام بدیم. تو رو نمی‌دونم 174 00:09:24,254 --> 00:09:27,261 ولی، بگذریم، ملت میان وْ غذاشون رو با پول می‌خرن 175 00:09:27,294 --> 00:09:33,106 و پول‌شون رو خرج می‌کنن وْ بعد... ما درآمدمون رو می‌گیریم وْ، آم... فقط، می‌دونی، زندگی‌مون رو می‌کنیم 176 00:09:33,139 --> 00:09:34,709 همین 177 00:09:34,742 --> 00:09:35,912 کسب‌وْکاره 178 00:09:35,945 --> 00:09:38,884 ،نکته‌ش اینه که کسب‌وْکاره 179 00:09:38,917 --> 00:09:44,128 نه... یه‌جور کالبدِ توخالی که بتونی خیال‌پردازی‌های روبه‌افول‌ت رو باهاش تصویر کنی 180 00:09:44,161 --> 00:09:45,798 خیلی‌خب، لازم نکرده بدجنس بشی، خانم جوان 181 00:09:45,831 --> 00:09:48,904 و به‌گمون‌م تو هم اصلاً لازم نکرده با من حرف بزنی 182 00:09:48,937 --> 00:09:52,010 درضمن، اون اسطوره‌هایی که دوست داری این‌قدر سنگ‌شون رو به سینه بزنی 183 00:09:52,043 --> 00:09:56,820 همه‌شون میان این‌جا، یه ساندویچ وْ یه لیوان آبِ مفتی رو شریک می‌شن و با بقیه‌مون عین گُه برخورد می‌کنن 184 00:09:56,853 --> 00:10:00,928 پس قضیه جنگ علیه فقراست؟ - ،نه، قضیه جنگ علیه خفه‌خون‌گرفتن توئه، ریچی - 185 00:10:00,961 --> 00:10:03,132 و این‌که طرزاستفاده از تبلت یاد بگیری 186 00:10:03,165 --> 00:10:05,738 ختم کلام، داداش - ختم کلام چیه؟ - 187 00:10:05,771 --> 00:10:12,017 ختم کلام اینه که داشتم به ریچی می‌گفتم داریم طرزاستفاده از تبلت رو یاد می‌گیریم، و چیز خوبیه 188 00:10:12,050 --> 00:10:15,558 و برای کسب‌وْکار خوبه، و من وْ تو موافق‌ایم - بله. فکر تو بود، ولی، آره - 189 00:10:15,591 --> 00:10:18,129 آره. ولی سر اون‌یکی کار که با من موافق‌ای، درسته؟ 190 00:10:18,162 --> 00:10:19,064 ‫- آ... کدوم‌یکی کار دیگه؟ ‫- کارِ دیگه چیه؟ 191 00:10:19,097 --> 00:10:22,137 ‫که، که مردم میان این‌جا، فکر می‌کنن قراره غذای اون رو بخورن 192 00:10:22,170 --> 00:10:26,178 ‫‫- این یه چیز نسل هزاره‌ای وامونده‌ست ‫- تو که اصلاً ایتالیایی نیستی 193 00:10:26,211 --> 00:10:27,915 ‫بسه، یه‌کم شلوغ‌پلوغه، باشه؟ 194 00:10:27,948 --> 00:10:29,151 ‫یه کاری‌ش می‌کنیم 195 00:10:29,184 --> 00:10:32,024 ‫‫- الآن تبلت بیرون‌بر رو روشن کردم. آماده‌ایم؟ ‫- نه 196 00:10:32,057 --> 00:10:33,026 ‫نُه دقیقه تا بازکردن، سرآشپز 197 00:10:33,059 --> 00:10:33,961 ‫خیلی بد می‌شه 198 00:10:33,994 --> 00:10:34,863 ‫- آم، سرآشپز؟ ‫- بله 199 00:10:34,896 --> 00:10:39,171 ‫ببخشید، فقط حس نمی‌کنم الآن هم‌نظر باشیم 200 00:10:39,204 --> 00:10:40,775 ‫- حس می‌کنم روال نیستیم ‫- روال‌ایم، سرآشپز 201 00:10:40,808 --> 00:10:41,944 ‫بیا امروز رو به‌خیر بگذرونیم، لطفاً 202 00:10:41,977 --> 00:10:43,279 ‫- سرآشپز! ‫- چیه؟ 203 00:10:43,312 --> 00:10:44,280 ‫‫گُه بگیرن! 204 00:10:44,281 --> 00:10:46,000 ♪ Wilco - Spiders (Kidsmoke) ♪ 205 00:10:46,001 --> 00:10:46,886 ‫چیه؟ 206 00:10:49,959 --> 00:10:51,061 ‫گُه بگیرن. چه وضع‌شه؟ 207 00:10:52,230 --> 00:10:53,968 ‫- سید؟ ‫- خیلی‌خب 208 00:10:54,001 --> 00:10:58,009 ‫آم، من... خب. نمی‌دونم 209 00:10:58,042 --> 00:10:59,846 ‫گزینۀ پیش‌سفارش رو باز گذاشتی 210 00:10:59,879 --> 00:11:01,917 ‫باشه، آ... نه. ببخشید 211 00:11:01,950 --> 00:11:03,988 ‫- چرا ‫- یعنی چی؟ 212 00:11:04,021 --> 00:11:09,833 ‫یعنی 78 قاچ کیک شکلاتی، ‫99 تا سیب‌زمینی سرخ‌کرده، 54 تا مرغ، 38 تا سالاد 213 00:11:09,866 --> 00:11:14,008 ‫و 255 تا ساندویچ گوشت گاو داریم که تا هشت دقیقۀ دیگه باید حاضر باشه 214 00:11:14,041 --> 00:11:16,345 ‫- پس آره، سید، ‫گُه بگیرن ‫- چی به‌ت گفته بودم 215 00:11:16,378 --> 00:11:17,882 ‫تو هیچ گُهی نخوردی 216 00:11:17,915 --> 00:11:19,118 ‫خفه‌خون بگیر! خفه‌خون بگیر! 217 00:11:19,151 --> 00:11:20,854 ‫بذار یه لحظه فکر کنم چه گُهی بخورم 218 00:11:22,023 --> 00:11:23,092 ‫دو بار. به‌ت گفتم 219 00:11:23,125 --> 00:11:25,965 ‫به‌ت گفتم آماده‌تر بشی. به‌ت گفتم اون غذا آماده نیست که نیست 220 00:11:25,998 --> 00:11:27,100 ‫چه ربطی به این داره؟ 221 00:11:27,133 --> 00:11:28,302 ‫سرآشپز، بسه! بسه! 222 00:11:32,010 --> 00:11:34,381 ‫سرآشپزها، برید توی پستو، تمام گوشت‌های پخته رو بیارید 223 00:11:34,414 --> 00:11:37,120 ‫بُرش بزنیدشون، بذاریدشون توی سُس جوس. همین‌حالا! 224 00:11:37,153 --> 00:11:38,824 ‫تمام 32 تا مرغ رو بیارید 225 00:11:38,857 --> 00:11:40,828 ‫خشک وْ برشته‌شون کنید 226 00:11:40,861 --> 00:11:46,238 ‫تینا، سوسیس‌ها، برگرها، هات‌داگ‌ها، همه رو !بذار روی کباب‌پز. همه رو همین‌الآن آتیش کنید 227 00:11:46,271 --> 00:11:47,809 ‫بله، سرآشپز! 228 00:11:47,842 --> 00:11:49,244 ‫فَک، به هر روشِ انسانیِ ممکن همکاری کن 229 00:11:49,277 --> 00:11:51,048 ‫- بله، سرآشپز ‫- از سر راه‌م گم شو کنار 230 00:11:51,081 --> 00:11:53,086 ‫ایبرا، ساندویچ درست کن! 231 00:11:53,119 --> 00:11:55,858 ‫دست از ساندویچ‌درست‌کردن برنمی‌داری 232 00:11:55,891 --> 00:11:57,361 ‫- بله، سرآشپز ‫- سه تا بخش درست می‌کنم، باشه؟ 233 00:11:57,394 --> 00:11:59,999 ‫می‌شه تر، تند، و شیرین، باشه؟ 234 00:12:00,032 --> 00:12:04,274 ‫می‌رم نوار سبز بیارم بخش‌بندی کنم. لویی؟ ازت می‌خوام ساندویچ‌ها رو برداری، بذاری‌شون توی این بخش‌های مربوطه 235 00:12:04,307 --> 00:12:05,377 ‫- دریافت شد؟ ‫- باشه، آره، آره 236 00:12:05,410 --> 00:12:07,280 ‫هی، سوئیپس، کیسه، ماژیک 237 00:12:07,313 --> 00:12:09,853 ‫- اون وامونده رو برچسب بزن، لطفاً، سرآشپز ‫- بله، سرآشپز 238 00:12:09,886 --> 00:12:12,859 ‫تینا، هرچی مرغ داریم رو آتیش کن لطفاً، باشه؟ 239 00:12:12,892 --> 00:12:14,996 ‫ریچی، اصلاً بلدی سیب‌زمینی‌سرخ‌کرده درست کنی؟ 240 00:12:15,029 --> 00:12:17,034 ‫بله. می‌دونم الآن لازم‌شون داریم 241 00:12:17,067 --> 00:12:19,138 ‫خیلی‌خب، مارکوس، کیک‌ها به کجا رسیدن؟ 242 00:12:19,171 --> 00:12:20,140 ‫آخرهاشه 243 00:12:20,173 --> 00:12:22,912 ‫آخرهاشه؟ چه گُهی... مارکوس؟ 244 00:12:22,945 --> 00:12:25,951 ‫داری چه گُهی می‌خوری که هنوز درگیر اون وامونده‌ای؟ 245 00:12:25,984 --> 00:12:29,224 ‫- هی، بی‌خیال، واسه چی قاتی می‌کنی؟ ‫- بی‌خیال؟ واسه چی قاتی می‌کنم؟ 246 00:12:29,257 --> 00:12:31,028 ‫- تو الآن این‌جائی؟ ‫- فرقی نمی‌کنه 247 00:12:31,061 --> 00:12:32,197 ‫چهار تا کیک هست وْ هنوز... 248 00:12:32,230 --> 00:12:34,903 ‫- آره، می‌خواستم بُرش‌شون بزنم ‫- یعنی هنوز بُرش هم نزدی؟ 249 00:12:34,936 --> 00:12:36,172 ‫- آره، حالا چیزی نشده که ‫- هی، چی شده؟ 250 00:12:36,205 --> 00:12:37,942 ‫- چی شده؟ سرآشپز! ‫- آم... من... 251 00:12:37,975 --> 00:12:41,382 ‫- پنج‌تاپنج‌تا انجام‌شون می‌دم... ‫- نه، نه، بس کن، همه‌شون 252 00:12:41,415 --> 00:12:42,885 ‫همه‌شون رو همین‌الآن آتیش کن 253 00:12:42,918 --> 00:12:44,288 ‫باشه. همه رو الآن آتیش می‌کنم 254 00:12:44,321 --> 00:12:47,260 ‫‫- الآن داشت صحبت‌م با مارکوس تموم می‌شد وْ من... ‫- برو کنار. برو کنار 255 00:12:47,293 --> 00:12:48,997 ‫باشه، می‌رم با مارکوس دربارۀ... 256 00:12:49,030 --> 00:12:51,636 ‫همین‌الآن گورت رو از جلوی تسریع‌کننده‌م گم کن، سرآشپز، الآن! [ رابط بین آشپز و پیش‌خدمت که کارها را تسهیل و تسریع می‌کند :Expeditor ] 257 00:12:51,669 --> 00:12:54,341 ‫گم شو کنار! مرسی! 258 00:12:54,374 --> 00:12:59,251 ‫76 تا گوشت گاو، 34 تا مرغ آتیش می‌کنیم، باشه؟ 259 00:12:59,284 --> 00:13:02,958 ‫12 تا سیب‌زمینی‌سرخ‌کرده، 12 تا پوره، حالا! 260 00:13:03,260 --> 00:13:05,264 ‫- بله، سرآشپز ‫- مرسی! 261 00:13:05,297 --> 00:13:06,600 ‫پشتِ‌سر 262 00:13:06,633 --> 00:13:07,668 ‫کنج. اوه! 263 00:13:09,305 --> 00:13:10,708 ‫پنج دقیقه تا بازکردن 264 00:13:10,741 --> 00:13:11,877 ‫‫گُه بگیرن 265 00:13:11,910 --> 00:13:14,115 ‫نگفتی کنج 266 00:13:14,148 --> 00:13:15,517 ‫نگفتی کنج 267 00:13:16,319 --> 00:13:17,521 ‫کون لق‌ت، ریچی 268 00:13:17,555 --> 00:13:20,261 ‫- لازم نیست مثل روانی‌ها به‌م فحش بدی ‫- کون... لق‌ت... 269 00:13:20,294 --> 00:13:22,599 ‫- نگفتی کنج ‫- تو یه روانی زنجیری‌ای، پسر 270 00:13:22,632 --> 00:13:25,204 ‫ریدمانِ تو بود که امروز به گامون داد، نه من 271 00:13:25,237 --> 00:13:26,607 ‫ریدمان تو بود 272 00:13:26,640 --> 00:13:27,909 ‫کون لق‌ت، ریچی 273 00:13:27,942 --> 00:13:29,646 ‫- سیدنی؟ ‫- کون لق‌ت 274 00:13:29,679 --> 00:13:30,882 ‫این سرعت رو دوست دارم، لویی 275 00:13:30,915 --> 00:13:32,185 ‫آره، خوشگله 276 00:13:32,218 --> 00:13:36,727 ‫- سرآشپز، خوب‌ای؟ ‫- آره، عالی‌ام، تینا. مرسی 277 00:13:36,760 --> 00:13:43,139 ‫‫- هی، لازم نیست دادوْهوار کنی. تو که این‌طوری نیستی ‫- می‌دونی، شاید همین‌طوری‌ام. شاید واقعاً همین‌طوری‌ام 278 00:13:43,173 --> 00:13:45,244 ‫نمی‌دونم چی می‌خوای یاد بگیری 279 00:13:45,277 --> 00:13:48,851 ‫یا لویی چی باید توی این عن‌دونی یاد بگیره، 280 00:13:48,884 --> 00:13:51,557 ‫ولی لطفاً، خاطرجمع شو با همین سرعت ادامه بده 281 00:13:51,590 --> 00:13:53,194 ‫و، و کار خودت رو تموم کن 282 00:13:53,227 --> 00:13:55,231 ‫باشه، آره، سرآشپز. فقط خواستم ببینم... 283 00:13:55,264 --> 00:13:58,236 ‫طوری نیست. لطفاً آماده‌سازی‌ت رو تموم کن 284 00:13:59,339 --> 00:14:00,374 ‫بله، سرآشپز 285 00:14:00,408 --> 00:14:05,685 ‫هنوز منتظر 55 تا گوشت گاو، 24 تا مرغ‌وْفلفل، ‫41 هات‌داگ، شیش تا سالاد یونانی هستم 286 00:14:05,718 --> 00:14:09,192 ‫یه ماژیک وامونده که بنویسه به‌م بدید! 287 00:14:09,225 --> 00:14:11,663 ‫- ‫گُه بگیرن! ‫- یکی به اون پسربچه یه ماژیک بی‌صحاب بده دیگه 288 00:14:11,696 --> 00:14:13,000 ‫- هی، جف؟ ‫- بله! 289 00:14:13,001 --> 00:14:15,271 ‫جاردینر تموم کردیم 290 00:14:15,304 --> 00:14:16,874 ‫اشکالی نداره. تازه درست می‌کنیم 291 00:14:16,907 --> 00:14:18,177 ‫- سیدنی ‫- چیه؟ 292 00:14:18,210 --> 00:14:19,179 ‫- جاردینر آماده کن، لطفاً ‫- باشه 293 00:14:19,212 --> 00:14:21,216 ‫پسرخاله، بیا این‌جا. یه ماژیک وامونده به‌م بدید 294 00:14:21,249 --> 00:14:23,154 ‫- یه ماژیک وامونده به‌م بدید چیه؟ - 295 00:14:23,187 --> 00:14:25,191 ‫سرآشپز، هی، جاردینر آماده کن 296 00:14:25,224 --> 00:14:28,597 ‫تُف، دو تا کیکِ بیرون‌بر دیگه آتیش کن 297 00:14:28,630 --> 00:14:30,201 ‫- دو تا کیک بیرون‌بر دیگه آتیش کن ‫- نه. دیگه سفارش نمی‌گیریم 298 00:14:30,234 --> 00:14:32,672 ‫دیگه سفارش... کَری، نمی‌شنوی؟ 299 00:14:32,705 --> 00:14:35,278 ‫اوه، شرمنـ... تو امروز بیش‌ازحد گیج‌کننده‌ای، پسر 300 00:14:35,311 --> 00:14:36,746 ‫ماژیک! 301 00:14:37,715 --> 00:14:38,818 ‫- ‫گُه بگیرن! ‫- وای خدا 302 00:14:38,851 --> 00:14:40,621 ‫کارمی خیلی عصبانیه 303 00:14:41,323 --> 00:14:42,826 ‫خدایا 304 00:14:42,859 --> 00:14:44,830 ‫هی، چه غلطی داری می‌کنی؟ 305 00:14:44,863 --> 00:14:46,633 ‫به‌نظرت چی‌کار می‌کنم؟ دارم کمک‌ت می‌کنم 306 00:14:46,666 --> 00:14:49,739 ‫نکن. اون سبزیجات منه، پس... 307 00:14:49,772 --> 00:14:51,977 ‫چی داری می‌گی؟ همه‌شون یک جا می‌رن 308 00:14:52,010 --> 00:14:54,382 ‫آماده‌سازی‌شون به من محول شده بود، 309 00:14:54,415 --> 00:14:56,286 ‫پس مال من‌ان 310 00:14:56,319 --> 00:14:58,123 ‫ول کن وْ برو 311 00:14:58,157 --> 00:14:59,226 ‫می‌دونی، یه چیزی درون‌ت جریحه‌دار شده 312 00:14:59,259 --> 00:15:01,596 ‫خب؟ بدجنس شدی و این زشته 313 00:15:03,700 --> 00:15:06,874 ‫می‌خوای از زشتی حرف بزنی، ریچی؟ 314 00:15:06,907 --> 00:15:08,611 ‫تو یه بدبخت‎ای 315 00:15:08,644 --> 00:15:10,147 ‫- تو بدبخت‎ای ‫- نه، ریچی 316 00:15:10,181 --> 00:15:11,617 ‫- آره ‫- اون بدبخته توئی 317 00:15:11,650 --> 00:15:15,191 ‫- که بی‌عرضه‌ست... نمی‌تونه سبزیجات وامونده رو پوست بکّنه ‫- تو باریکه‌ای از آب‌نمکِ خودخواهِ ازخودراضی‌ای... 318 00:15:15,224 --> 00:15:16,793 ‫یه بی‌عرضه‌ای 319 00:15:16,826 --> 00:15:19,699 ‫فضای این‌جا رو هدر می‌دی. یه بدبخت بیچاره‌ای 320 00:15:19,732 --> 00:15:22,137 ‫و برای همین این‌قدر از بودنِ من متنفری، درسته؟ 321 00:15:22,171 --> 00:15:26,280 ‫چون من خوب می‌دونم چه بدبختِ بی‌عرضه‌ای هستی 322 00:15:26,313 --> 00:15:27,882 ‫و همه این رو می‌دونن 323 00:15:27,915 --> 00:15:29,653 ‫من می‌دونم. هاروی می‌دونه 324 00:15:29,686 --> 00:15:30,855 ‫و دخترت هم احتمالاً می‌دونه 325 00:15:30,888 --> 00:15:32,124 ‫دختر طفلکی 326 00:15:32,158 --> 00:15:38,404 ‫- پس چطوره بری پای دخل وْ همون یک گُهی که بلدی رو بخوری؟ ‫- هی، هی، الآن چرا داری این‌قدر سلیطه‌بازی در میاری؟ 327 00:15:38,437 --> 00:15:40,808 ‫نمی‌دونم، ریچی، دلیل‌ش چیه؟ 328 00:15:40,841 --> 00:15:43,146 ‫- اوه، می‌خوای به‌م چاقو بزنی؟ ‫- آره، شاید بزنم 329 00:15:43,180 --> 00:15:44,282 ‫- آره؟ ‫- جاردینرا! 330 00:15:44,315 --> 00:15:45,685 ‫خفه‌خون بگیرید! 331 00:15:45,718 --> 00:15:46,753 ‫سه دقیقه تا بازکردن 332 00:15:46,786 --> 00:15:48,157 ‫هی، کارمی، موفق شدم 333 00:15:48,190 --> 00:15:49,659 ‫فهمیدم کجا رو اشتباه می‌کردم 334 00:15:49,692 --> 00:15:52,500 ‫می‌دونی، می‌خواستم یه کیک دونات درست کنم ‫درحالی‌که از همون اول باید به‌شون خمیرمایه می‌زدم وْ... 335 00:15:52,501 --> 00:15:55,171 ‫مارکوس، مارکوس، چرا داری فرو می‌کنی تو اعصاب‌م؟ 336 00:15:55,204 --> 00:15:56,373 ‫چرا فرو می‌کنی تو اعصاب‌م؟ 337 00:15:56,406 --> 00:15:59,246 ‫چرا فرو می‌کنی تو اعصاب‌م؟ چرا فرو می‌کنی تو اعصاب‌م؟ 338 00:15:59,279 --> 00:16:01,383 ‫ها؟ گُه بخور برگرد سر کار! 339 00:16:01,416 --> 00:16:03,119 ‫- تکون بخور ‫- وای خدا 340 00:16:03,153 --> 00:16:05,224 ‫- این چه کاریه؟ ‫- همه‌تون کُ‍×مغزید! 341 00:16:05,257 --> 00:16:07,662 ‫هی، پسرخاله، فقط یه‌کم... 342 00:16:07,695 --> 00:16:08,797 ‫دهن گُه‌ت رو ببند! 343 00:16:10,200 --> 00:16:12,205 ‫- گُه توی این وضع! ‫- گُه بگیرن. مادرخراب 344 00:16:12,238 --> 00:16:13,407 ‫هی. یه مشتری داریم 345 00:16:13,440 --> 00:16:15,143 ‫چاقو خوردم. الآن نه 346 00:16:15,177 --> 00:16:17,181 ‫چاقو خوردم. حروم‌زادۀ... 347 00:16:17,214 --> 00:16:18,350 ‫- ایبرا ‫- یه دقیقۀ دیگه بازه! 348 00:16:18,383 --> 00:16:19,920 ‫ایبرا، چاقو خوردم 349 00:16:19,953 --> 00:16:21,423 ‫احتمالاً حق‌ت بوده 350 00:16:21,456 --> 00:16:23,293 ‫اگه... شاید 351 00:16:23,393 --> 00:16:24,796 ‫هی، لویی، اوضاع چطوره؟ 352 00:16:24,829 --> 00:16:26,266 ‫- خوبه ‫- خوبه؟ شیرین؟ 353 00:16:26,299 --> 00:16:27,402 ‫سی‌وْهفت، سرآشپز 354 00:16:27,435 --> 00:16:28,404 ‫ادامه بده، لطفاً. ادامه بده 355 00:16:28,437 --> 00:16:29,773 ‫مرسی، سرآشپز 356 00:16:29,806 --> 00:16:31,310 ‫ایبرا، سریع سروْته‌ش رو هم بیار! 357 00:16:31,343 --> 00:16:32,345 ‫دارم سعی خودم رو می‌کنم 358 00:16:32,378 --> 00:16:33,380 ‫‫گُه بگیرن 359 00:16:33,413 --> 00:16:34,415 ‫تکون نخور 360 00:16:36,886 --> 00:16:37,821 ‫ناجوره؟ 361 00:16:37,855 --> 00:16:40,428 ‫دوباره از اون دسته‌های وامونده بگو 362 00:16:40,461 --> 00:16:42,432 ‫این‌قدر تکون نخور 363 00:16:42,465 --> 00:16:44,902 ‫«زیادباره» خشونت و ظلم به بار آورد [ محمد زیادباره: رئیس‌جمهور سابق سومالی ] 364 00:16:45,738 --> 00:16:47,342 ‫جنگ داخلی 365 00:16:47,375 --> 00:16:50,481 ‫دسته‌ها و گروه‌های زیادی، برای قدرت می‌جنگیدن 366 00:16:50,514 --> 00:16:52,385 ‫حکومت مرکزی سقوط کرد 367 00:16:52,418 --> 00:16:54,889 ‫سومالی به یک دولت درمانده تبدیل شد 368 00:16:54,922 --> 00:16:56,893 ‫خیلی از غیرنظامی‌ها کشته شدن 369 00:16:56,926 --> 00:16:59,933 ‫«محمد فرح عیدید» با سازمان ملل متحد همکاری نمی‌کرد 370 00:16:59,966 --> 00:17:04,309 ‫ایالات متحده برای گرفتن اعضای تیم‌ش، نیروهایی رو فرستاد؛ ‫سعی کرد صلح ایجاد کنه 371 00:17:04,342 --> 00:17:06,313 ‫آره، ولی صلحی ایجاد نشد، شد؟ 372 00:17:06,346 --> 00:17:10,421 ‫نه، نبرد «موگادیشو» آغاز شد که دو تا هلی‌کوپتر سر رسیدن... «نبردی که در بین آمریکایی‌ها به «سقوط شاهین سیاه ] [ و در بین سومالیایی‌ها به «روز رنجرها» معروف است 373 00:17:10,454 --> 00:17:14,429 ‫وایسا، این وامونده رو از فیلم «سقوط شاهین سیاه» می‌گی؟ 374 00:17:14,462 --> 00:17:15,731 ‫«سقوط شاهین سیاه» 375 00:17:17,201 --> 00:17:18,370 ‫«پیوِن» وامونده ‫[ جرمی پیوِن، بازیگر فیلم مذکور ] 376 00:17:18,403 --> 00:17:19,405 ‫پیوِن 377 00:17:28,957 --> 00:17:31,195 ‫مارکوس کدوم قبرستونیه؟ 378 00:17:32,999 --> 00:17:34,502 ‫هی، جف، باید باز کنیم 379 00:17:34,535 --> 00:17:36,974 ‫یک دقیقه. 20 تا مرغ دیگه آتیش کن 380 00:17:37,007 --> 00:17:38,477 ‫دیگه نداریم 381 00:17:38,510 --> 00:17:41,249 ‫از یه جهنمی پیداشون کن، گُه توی این زندگی، تینا 382 00:17:47,027 --> 00:17:49,332 ‫شماها «ریزوتو» دارید؟ 383 00:17:49,365 --> 00:17:50,334 ‫نه! 384 00:17:52,003 --> 00:17:53,507 ‫هی، روال‌ایم؟ 385 00:17:53,540 --> 00:17:55,544 ‫آفرین که انگشت‌به‌کون وایسادید 386 00:17:55,577 --> 00:17:56,813 ‫سرآشپز، روال‌ایم؟ 387 00:17:57,000 --> 00:17:58,000 کنج 388 00:17:59,318 --> 00:18:00,887 ‫- روال... ‫- سرآشپز، صدات نمیاد! 389 00:18:01,890 --> 00:18:03,794 ‫روال نیستیم 390 00:18:03,827 --> 00:18:05,297 ‫چی؟ 391 00:18:05,330 --> 00:18:07,268 ‫روال نیستیم، سرآشپز 392 00:18:07,301 --> 00:18:08,837 ‫نه؟ 393 00:18:08,870 --> 00:18:10,273 ‫چی زرزر می‌کنی واسه خودت؟ 394 00:18:11,609 --> 00:18:12,911 ‫قضیه چیه؟ 395 00:18:15,551 --> 00:18:17,355 ‫آم... 396 00:18:17,388 --> 00:18:19,793 ‫قضیه اینه که استعفا می‌دم 397 00:18:19,826 --> 00:18:21,296 ‫- استعفا می‌دی؟ ‫- آره، سرآشپز 398 00:18:21,329 --> 00:18:22,865 ‫- همین‌حالا؟ ‫- استعفا می‌دم 399 00:18:22,898 --> 00:18:24,201 ‫همین‌حالا استعفا می‌دی؟ 400 00:18:31,583 --> 00:18:32,818 ‫چی‌کار می‌کنی؟ 401 00:18:34,422 --> 00:18:36,493 ‫تو سرآشپز عالی‌ای هستی 402 00:18:36,526 --> 00:18:37,862 ‫چی‌کار می‌کنی؟ 403 00:18:37,895 --> 00:18:39,899 ‫یه آشغال عوضی هم هستی 404 00:18:39,932 --> 00:18:41,837 ‫چی‌کار می‌کنی؟ 405 00:18:41,870 --> 00:18:43,507 ‫- تقصیر من نیست ‫- چی‌کار می‌کنی؟ 406 00:18:43,540 --> 00:18:44,542 ‫موفق باشی 407 00:19:14,550 --> 00:19:15,550 گُه بگیرن 408 00:19:15,551 --> 00:19:18,042 ‫هی، پسرخاله، این‌جا صف بسته‌ان. باز کنیم یا نه؟ 409 00:19:36,400 --> 00:19:41,400 ‫کاری از هومن صمدی و مرتضی لک‌زایی @RaylanGivensSubs