2 00:00:18,060 --> 00:00:20,220 ‫آنچه گذشت... 3 00:00:20,310 --> 00:00:23,190 ‫چطوریه که یه دسته مرد پولدار تصمیم می‌گیرن 4 00:00:23,270 --> 00:00:26,310 ‫چی درست و چی غلطه و ‫کی باید بمیره یا زنده بمونه؟ 5 00:00:26,400 --> 00:00:28,190 ‫این خیانت آمریکاست 6 00:00:28,270 --> 00:00:29,480 ‫متوجه شدیم "تانستال" می‌خواد 7 00:00:29,570 --> 00:00:31,070 ‫اینجا یه بانک تاسیس کنه 8 00:00:31,150 --> 00:00:33,240 ‫اگر یه فکری به حال بسته شدن بانک نکنید 9 00:00:33,320 --> 00:00:35,610 ‫و جلوی کسب و کار اون انگلیسی رو نگیرید 10 00:00:35,700 --> 00:00:37,370 ‫هیچ راهی برای آقای "کیترون" باقی نمی‌مونه 11 00:00:37,450 --> 00:00:40,660 ‫و شما دوتا رو از معادله حذف میکنه 12 00:00:40,750 --> 00:00:42,330 ‫تو مایه شرمندگی خودت 13 00:00:42,410 --> 00:00:43,330 ‫و این کسب و کاری 14 00:00:43,410 --> 00:00:46,130 ‫یالا، ماشه رو بکش 15 00:00:50,340 --> 00:00:51,550 ‫هیچوقت نمیشه فهمید کی نفر بعدیه 16 00:00:51,630 --> 00:00:54,010 ‫برو پیداش کن چون باید بدونم 17 00:00:54,090 --> 00:00:57,640 ‫"بیلی دکید" کیه و چطور می‌تونم به دستش بیارم؟ 18 00:00:57,720 --> 00:00:59,180 ‫برو، برو، برو! 19 00:00:59,260 --> 00:01:01,270 ‫"بیلی"! 20 00:01:04,520 --> 00:01:06,230 ‫اون "دولسنیا" هست، کی باهاشه؟ 21 00:01:06,310 --> 00:01:07,480 ‫شنیدم نامزد کرده و قراره ازدواج کنه 22 00:01:12,530 --> 00:01:16,610 ‫می‌خوای باهام بیای؟ 23 00:01:16,700 --> 00:01:18,120 ‫- "آنا" ‫- بابا! 24 00:01:18,200 --> 00:01:20,410 ‫- تقاصش رو میدی ‫- بیارش پایین پیرمرد 25 00:01:22,120 --> 00:01:24,160 ‫اگر بخوام نه تنها دخترت 26 00:01:24,250 --> 00:01:27,040 ‫بلکه کل دنیا رو بدست میارم 27 00:01:27,120 --> 00:01:29,420 ‫نمیشه این حقیقت که ما با آقای "مورفی" و "هوس" 28 00:01:29,500 --> 00:01:32,300 ‫در جنگ هستیم رو کتمان کرد 29 00:01:32,380 --> 00:01:35,340 ‫آخرین چیزی که می‌خوام مسابقه تیراندازیه 30 00:01:35,420 --> 00:01:38,640 ‫ولی اگر کار به اونجا کشید، باید آماده باشیم 31 00:01:38,720 --> 00:01:41,060 ‫می‌دونم "تانستال" یکمی از پول‌هاش 32 00:01:41,140 --> 00:01:44,350 ‫دام‌ها و اسب‌هاش رو توی ‫مزرعه "دیک بروئر" نگه میداره 33 00:01:44,430 --> 00:01:47,100 ‫- من میگم بهش حمله کنیم ‫- حمله کنیم؟ 34 00:01:49,440 --> 00:01:51,320 ‫"جسی ایوانز" و نوچه‌هاش آدمکش‌های حرفه‌این 35 00:01:51,400 --> 00:01:53,190 ‫فکر می‌کنن کشتن‌مون آسونه 36 00:01:53,280 --> 00:01:56,400 ‫انتظار نداشتم تو همچین حرفی بزنی 37 00:01:56,490 --> 00:01:58,450 ‫این "باکشات رابرتز" هست 38 00:01:58,530 --> 00:02:00,620 ‫بهمون ملحق شده، تیراندازه ‫فوق‌العاده حرفه‌ای هست 39 00:02:00,700 --> 00:02:02,280 ‫اسمت چیه؟ 40 00:02:02,370 --> 00:02:05,160 ‫"تام اوفولیارد"، "بیلی" قهرمان منه 41 00:02:05,250 --> 00:02:08,210 ‫راه طولانی رو اومدم که جزو گروهش بشم 42 00:02:08,290 --> 00:02:11,210 ‫"جسی ایوانز" برامون یه خطر بزرگه 43 00:02:11,290 --> 00:02:14,300 ‫اومدم ازت بخوام برای "مورفی" کار نکنی 44 00:02:14,380 --> 00:02:15,460 ‫اون مثل شیطان شیاده، "جسی" 45 00:02:15,550 --> 00:02:18,340 ‫تو کی هستی؟ لابد جبرئیلی 46 00:02:18,430 --> 00:02:20,180 ‫آره 47 00:02:47,410 --> 00:02:49,210 ‫چی فهمیدی؟ 48 00:02:49,290 --> 00:02:51,250 ‫آبله داره، توی یه بیمارستان توی لاس وگاسه 49 00:02:51,330 --> 00:02:56,630 ‫- خوبه، شاید بمیره ‫- البته، شایدم نمیره 50 00:02:59,800 --> 00:03:01,220 ‫خب؟ 51 00:03:01,300 --> 00:03:03,720 ‫شاید یکی باید بره عیادتش 52 00:03:03,800 --> 00:03:06,350 ‫و حقایق زندگی رو بهش یادآوری کنه 53 00:03:06,437 --> 00:03:08,277 ‫گرفتم چی شد 54 00:03:09,318 --> 00:03:12,615 ‫[لاس وگاس، نیومکزیکو] 55 00:03:14,520 --> 00:03:16,480 ‫به نظرم وقتی میری بیمارستان 56 00:03:16,570 --> 00:03:20,280 ‫خیلی خوبه اگر یکی بره عیادتت 57 00:03:20,360 --> 00:03:21,700 ‫شاید وقتشه گلی چیزی براش ببرم 58 00:03:23,530 --> 00:03:25,370 ‫آبله‌ست 59 00:03:30,250 --> 00:03:32,330 ‫خوشحالم هم‌نظریم 60 00:05:02,720 --> 00:05:05,510 ‫- اونجا ‫- سلام، کلانتر 61 00:05:05,590 --> 00:05:08,390 ‫- کمکی ازم ساخته‌ست؟ ‫- نه،‌ آقای "بروئر" 62 00:05:08,470 --> 00:05:10,680 ‫من اومدم این بانک غیرقانونی رو ببندم 63 00:05:10,760 --> 00:05:12,980 ‫- بسته‌ست! ‫- ببخشید؟ 64 00:05:13,060 --> 00:05:14,560 ‫حق همچین کاری رو نداری 65 00:05:14,640 --> 00:05:15,980 ‫برعکس، حقش رو دارم 66 00:05:16,060 --> 00:05:18,810 ‫- اینم از اختیارات قانونیم ‫- کی امضاش کرده؟ 67 00:05:18,900 --> 00:05:21,610 ‫اقدامات قانونی در دادگاه سانتافه 68 00:05:21,690 --> 00:05:24,570 ‫توسط دادستان بخش، "تامس کیترون" انجام شده 69 00:05:24,650 --> 00:05:27,740 ‫اون صاحب بانک "کیترون بنک اند تراست" هست 70 00:05:27,820 --> 00:05:29,490 ‫این چرنده 71 00:05:32,540 --> 00:05:35,580 ‫کلانتر "بریدی" می‌خوام صادقانه بگم 72 00:05:35,660 --> 00:05:37,790 ‫فکر میکنم شما اصلا به قانون 73 00:05:37,880 --> 00:05:39,790 ‫و مردم عادی این شهر خدمت نمی‌کنید 74 00:05:39,880 --> 00:05:42,590 ‫ظاهرا فقط برای "هوس" کار می‌کنید 75 00:05:42,670 --> 00:05:47,470 ‫آقای "بروئر"، شهرت من به عنوان مجری قانون 76 00:05:47,550 --> 00:05:48,590 ‫ثابت شده و بی‌نقصه 77 00:05:48,680 --> 00:05:51,850 ‫من از کسی طرفداری نمی‌کنم، کارم ساده‌ست 78 00:05:51,930 --> 00:05:54,980 ‫من قانون رو اجرا میکنم 79 00:05:58,600 --> 00:06:01,320 ‫روز خوبی داشته‌باشید، بریم 80 00:06:08,740 --> 00:06:10,030 ‫ازم می‌خوای اونا رو بزنم؟ 81 00:06:10,120 --> 00:06:11,950 ‫بله 82 00:06:13,540 --> 00:06:14,620 ‫بله 83 00:06:14,700 --> 00:06:17,330 ‫- به زورم نمی‌بینم‌شون ‫- اینجوریه 84 00:06:22,540 --> 00:06:23,960 ‫چقدر تمرین میکنی؟ 85 00:06:24,050 --> 00:06:26,340 ‫باید هر روز تمرین کنی 86 00:06:26,420 --> 00:06:27,840 ‫باید انقدر تمرین کنی که تفنگ بشه 87 00:06:27,930 --> 00:06:29,970 ‫بخشی از دستت، انگار می‌خوای ‫با انگشت به یه چیزی اشاره کنی 88 00:06:30,050 --> 00:06:33,350 ‫خب این کار... زمان می‌بره 89 00:06:33,430 --> 00:06:35,560 ‫تو خیلی وقت نداری "تام" 90 00:06:35,640 --> 00:06:38,520 ‫اوضاع به زودی بهم می‌ریزه 91 00:06:38,600 --> 00:06:40,600 ‫یا تمرین میکنی یا میری 92 00:06:40,690 --> 00:06:42,900 ‫من هیچ جا نمیرم 93 00:06:42,980 --> 00:06:44,360 ‫پیش شما دوتا می‌مونم 94 00:06:46,860 --> 00:06:49,030 ‫نمی‌تونی با دست چپت شلیک کنی، نه؟ 95 00:07:11,050 --> 00:07:12,850 ‫هیچوقت نمی‌تونم همچین کاری کنم 96 00:07:12,930 --> 00:07:15,350 ‫منم همینطور "تام" 97 00:07:24,570 --> 00:07:28,440 ‫یالا، جمع‌شون کنید! 98 00:07:38,830 --> 00:07:41,920 ‫از ملکم بیاید بیرون! 99 00:07:45,670 --> 00:07:47,000 ‫یالا، بریم! 100 00:07:57,060 --> 00:08:00,480 ‫اونا اسب‌های منن دزد‌های لعنتی! 101 00:08:09,820 --> 00:08:12,070 ‫آشغال 102 00:08:27,710 --> 00:08:30,510 ‫سلام‌ "بیلی" 103 00:08:35,840 --> 00:08:37,050 ‫سلام 104 00:08:41,680 --> 00:08:43,560 ‫بذار کمکت کنم 105 00:08:50,690 --> 00:08:52,440 ‫ممنون 106 00:08:56,240 --> 00:08:58,120 ‫چی شده؟ 107 00:08:59,830 --> 00:09:03,660 ‫نمی‌فهمم، چرا انقدر ساکتی؟ 108 00:09:07,580 --> 00:09:11,210 ‫اون روز توی شهر با یه مرد دیدمت 109 00:09:11,300 --> 00:09:14,800 ‫به نظر میومد عاشقشی 110 00:09:18,220 --> 00:09:20,640 ‫معلومه که دوستش دارم 111 00:09:20,720 --> 00:09:23,560 ‫اون برادرمه 112 00:09:23,640 --> 00:09:25,690 ‫نباید برادرم رو دوست داشته‌باشم؟ 113 00:09:29,690 --> 00:09:32,150 ‫یکی گفت نامزد کردی و قراره ازدواج کنی 114 00:09:35,700 --> 00:09:37,780 ‫درسته 115 00:09:40,200 --> 00:09:44,790 ‫پدرم وقتی بچه بودم برنامه ازدواجم رو ریخت 116 00:09:44,870 --> 00:09:48,710 ‫یه ازدواج خوب با بزرگ‌ترین ‫پسر یه خانواده اسپانیایی پولدار 117 00:09:52,340 --> 00:09:55,760 ‫باید سال دیگه ازدواج کنیم 118 00:09:55,840 --> 00:09:58,550 ‫- تاحالا ندیدمش ‫- احمقانه‌ست 119 00:09:58,640 --> 00:10:00,050 ‫باید بتونی با کسی که می‌خوای ازدواج کنی 120 00:10:00,140 --> 00:10:02,640 ‫درک نمی‌کنی 121 00:10:02,720 --> 00:10:04,810 ‫اگر از پدرم پیروی نکنم 122 00:10:04,890 --> 00:10:07,640 ‫ممکنه آینده و آبروم رو از دست بدم 123 00:10:07,730 --> 00:10:10,980 ‫حاضری اینجا با من خطر کنی؟ 124 00:11:22,930 --> 00:11:24,010 ‫کلانتر "بریدی" 125 00:11:25,930 --> 00:11:27,720 ‫آقای "بروئر" 126 00:11:27,810 --> 00:11:29,730 ‫می‌خوام یه تخلف قانونی رو گزارش بدم 127 00:11:29,810 --> 00:11:34,060 ‫پس بهتره بیای داخل 128 00:11:34,150 --> 00:11:36,900 ‫اوضاع از چه قراره آقای "بروئر"؟ 129 00:11:36,980 --> 00:11:39,860 ‫من داشتم از توی زمینم از ذخایر ‫آقای "تانستال" نگهداری می‌کردم 130 00:11:39,950 --> 00:11:42,780 ‫و دیروز، یک گروه تبهکار 131 00:11:42,860 --> 00:11:46,910 ‫وارد زمینم شدن و چندتا ‫از اسب‌های خوب رو دزدیدن 132 00:11:46,990 --> 00:11:50,160 ‫صحیح، تونستی اعضای گروه‌شون رو بشناسی؟ 133 00:11:50,250 --> 00:11:51,960 ‫"جسی ایوانز" رو شناختم 134 00:11:52,040 --> 00:11:56,750 ‫و حدس میزنم بقیه‌شون ‫عضو "سون ریورز گنگ" ‌بودن 135 00:11:56,840 --> 00:11:58,880 ‫شاید 136 00:11:58,960 --> 00:12:01,970 ‫حتما بهش رسیدگی می‌کنیم 137 00:12:02,050 --> 00:12:03,800 ‫نه 138 00:12:03,890 --> 00:12:06,850 ‫منظورت چیه؟ 139 00:12:06,930 --> 00:12:09,890 ‫یعنی تو از قانون پیروی نمی‌کنی 140 00:12:09,980 --> 00:12:12,810 ‫و به عنوان معاون کلانتر اختیار این رو دارم 141 00:12:12,890 --> 00:12:15,270 ‫که بگم نیرو‌ها رو سازماندهی کنی 142 00:12:15,360 --> 00:12:17,150 ‫و بری اونا رو برگردونی 143 00:12:24,280 --> 00:12:27,700 ‫الان بهش رسیدگی می‌کنم 144 00:12:27,780 --> 00:12:31,000 ‫کارت رو شروع کن 145 00:12:31,080 --> 00:12:33,330 ‫- همین الان! ‫- باشه 146 00:12:39,420 --> 00:12:41,210 ‫آقای "بروئر" 147 00:12:47,010 --> 00:12:49,890 ‫خوشحالم که بگم دوست خوب‌مون "خوان پترون" 148 00:12:49,970 --> 00:12:52,350 ‫کشف کرده "جسی ایوانز" و گروهش 149 00:12:52,430 --> 00:12:54,940 ‫اسب‌ها رو کجا بردن و ‫دارن ازشون نگه داری می‌کنن 150 00:12:55,020 --> 00:12:57,770 ‫اونا یه کمپ نزدیک "پیکوس" برپا کردن 151 00:12:59,230 --> 00:13:01,030 ‫کلانتر "بریدی" یه گروه جمع کرده 152 00:13:01,110 --> 00:13:03,820 ‫تا اونها رو از مخفیگاه بکشه ‫بیرون و دستگیرشون کنه 153 00:13:03,900 --> 00:13:06,200 ‫لطفا خوب بشید 154 00:13:06,280 --> 00:13:09,990 ‫دوست شما، "ویلیام اچ بانی" 155 00:13:10,080 --> 00:13:13,370 ‫یالا، بریم! 156 00:13:13,460 --> 00:13:14,790 ‫آقای "تانستال" 157 00:13:14,870 --> 00:13:16,460 ‫باید برگردم 158 00:13:16,540 --> 00:13:18,170 ‫شما هیچ جایی نمیرید 159 00:13:18,250 --> 00:13:19,460 ‫باید برگردم 160 00:13:19,540 --> 00:13:20,960 ‫شما خیلی مریضید 161 00:13:21,050 --> 00:13:24,930 ‫لطفا، تو درک نمی‌کنی 162 00:13:25,010 --> 00:13:26,760 ‫درک نمی‌کنی 163 00:13:37,100 --> 00:13:38,980 ‫اسب‌ها اونجان 164 00:13:49,240 --> 00:13:53,870 ‫یادتون باشه، ما فقط به خاطر اسب‌ها اومدیم 165 00:13:55,330 --> 00:13:57,250 ‫داری چیکار میکنی "باکشات"؟ 166 00:13:57,330 --> 00:14:00,040 ‫متفرق بشید! 167 00:14:00,130 --> 00:14:01,960 ‫برید سراغ اسب‌ها! 168 00:14:22,070 --> 00:14:24,030 ‫یکی‌شون تیرانداز خیلی خوبیه 169 00:14:24,110 --> 00:14:25,490 ‫فکر کنم "باکشات رابرتز" باشه 170 00:14:25,570 --> 00:14:27,320 ‫شنیدم به "سون ریورز" ملحق شده 171 00:14:29,070 --> 00:14:30,530 ‫عجله کنید، بریم! 172 00:14:32,240 --> 00:14:33,990 ‫برید داخل، زود باشید! 173 00:14:42,380 --> 00:14:44,920 ‫عجله کن! 174 00:14:45,010 --> 00:14:46,920 ‫یالا 175 00:14:58,600 --> 00:15:00,940 ‫کلانتر "ویلیام بریدی" هستم! 176 00:15:01,020 --> 00:15:03,190 ‫شما به جرم دزدی محاصره شدید! 177 00:15:03,270 --> 00:15:06,110 ‫این تنها آخطارمه 178 00:15:10,110 --> 00:15:11,160 ‫خوب بود پیرمرد! 179 00:15:21,120 --> 00:15:22,040 ‫حالا! 180 00:15:23,340 --> 00:15:24,500 ‫برید، برید! 181 00:15:32,050 --> 00:15:33,970 ‫بی‌خیال "جسی"! 182 00:15:34,050 --> 00:15:36,060 ‫بیا بیرون، نباید اونجا بمیری! 183 00:15:36,140 --> 00:15:38,430 ‫یالا، ما تعدادمون بیشتره، منم "جسی"! 184 00:15:38,520 --> 00:15:40,230 ‫باشه! 185 00:15:40,310 --> 00:15:44,060 ‫باشه، تسلیم شید بچه‌ها! 186 00:15:44,150 --> 00:15:46,320 ‫باشه، شلیک نکنید! 187 00:15:46,400 --> 00:15:50,200 ‫تفنگ‌هاتون رو بگیرید پایین ‫بچه‌ها، داریم میایم بیرون 188 00:15:50,280 --> 00:15:51,950 ‫داریم میایم بیرون! 189 00:15:52,030 --> 00:15:55,580 ‫- دست‌تون رو ببرید بالا! ‫- شلیک نکنید 190 00:15:55,660 --> 00:15:57,490 ‫دستت رو بگیر بالا 191 00:15:57,580 --> 00:15:59,080 ‫دارم میام بیرون 192 00:16:10,470 --> 00:16:12,470 ‫کدوم‌تون "باکشات رابرز" هست؟ 193 00:16:12,550 --> 00:16:14,090 ‫منم 194 00:16:14,180 --> 00:16:16,180 ‫اولین نفر اون شلیک کرد، باید تقاصش رو بده 195 00:16:19,430 --> 00:16:22,230 ‫هنوز تموم نشده "بیلی" 196 00:16:27,230 --> 00:16:29,320 ‫مثل اینکه بردیم 197 00:16:29,400 --> 00:16:31,190 ‫تازه دور اول بود 198 00:16:46,130 --> 00:16:49,090 ‫ببخشید، شما نباید اینجا باشید 199 00:16:49,170 --> 00:16:52,050 ‫آبله به شدت مسریه 200 00:16:52,130 --> 00:16:54,130 ‫شانسم رو امتحان میکنم، پرستار 201 00:17:16,280 --> 00:17:18,070 ‫آقای "تانستال" 202 00:17:18,160 --> 00:17:20,990 ‫اینم از این 203 00:17:21,080 --> 00:17:22,330 ‫صبح‌تون بخیر 204 00:17:22,410 --> 00:17:25,040 ‫من کیم؟ 205 00:17:25,120 --> 00:17:27,290 ‫"ادگار والتز" هستم 206 00:17:27,380 --> 00:17:29,380 ‫داماد آقای "کیترون" هستم 207 00:17:29,460 --> 00:17:34,510 ‫فکر کنم بدونید کی رو میگم 208 00:17:36,180 --> 00:17:37,430 ‫کی؟ 209 00:17:37,510 --> 00:17:38,510 ‫"والتز" هستم، نماینده آقای "کیترون" 210 00:17:38,600 --> 00:17:43,390 ‫ایشون صاحب بانک "کیترون بنک اند تراست" 211 00:17:43,480 --> 00:17:45,520 ‫و یکی از سهامداران اصلی 212 00:17:45,600 --> 00:17:47,440 ‫"هوس" در شهرستان "لینکلن" هستن 213 00:17:47,520 --> 00:17:49,650 ‫بله، بله 214 00:17:49,730 --> 00:17:51,270 ‫اسمش رو شنیدم 215 00:17:51,360 --> 00:17:53,530 ‫آقای "کیترون" 216 00:17:53,610 --> 00:17:56,150 ‫شروع خیلی خوبیه آقای "تانستال" 217 00:17:56,240 --> 00:18:01,080 ‫ازت می‌خوام تمرکز کنید 218 00:18:01,160 --> 00:18:04,450 ‫چون چیزی که می‌خوام ‫بهتون بگم محض خاطر خودتونه 219 00:18:04,540 --> 00:18:10,500 ‫پس به گمونم... بهتره گوش کنم 220 00:18:10,590 --> 00:18:12,340 ‫آقای... 221 00:18:12,420 --> 00:18:15,470 ‫"والتز"، "ادگار والتز" 222 00:18:15,550 --> 00:18:17,720 ‫آره 223 00:18:17,800 --> 00:18:20,350 ‫"والتز" 224 00:18:20,430 --> 00:18:24,600 ‫مثل یک مدل رقص 225 00:18:27,270 --> 00:18:31,270 ‫اینا... 226 00:18:31,360 --> 00:18:33,150 ‫خواهر‌های شما هستن؟ 227 00:18:33,230 --> 00:18:34,400 ‫بله 228 00:18:37,200 --> 00:18:38,530 ‫خیلی خوشگلن 229 00:18:38,610 --> 00:18:42,330 ‫فکر کردم می‌خوای یه چیزی بهم بگی 230 00:18:46,580 --> 00:18:49,620 ‫آقای "تانستال"... 231 00:18:49,710 --> 00:18:54,170 ‫شما با مشتری‌های آقای ‫"کیترون" وارد جنگ اقتصادی شدید 232 00:18:54,250 --> 00:18:56,260 ‫منظورم مالکین فروشگاه "مورفی" ‫در شهرستان "لینکلن"‌ هست 233 00:18:56,340 --> 00:18:59,300 ‫اون یه کسب و کار با سابقه و اعتباره 234 00:18:59,380 --> 00:19:04,180 ‫و شما اصرار دارید که ورشکستش کنید 235 00:19:04,260 --> 00:19:06,520 ‫"هوس"... 236 00:19:06,600 --> 00:19:13,690 ‫یک سازمان... فاسد، غیرقانونی و بزهکاره 237 00:19:13,770 --> 00:19:16,360 ‫نمی‌خوام وقت‌تون رو تلف کنم 238 00:19:16,440 --> 00:19:18,400 ‫برای همین یه پیشنهاد خوب 239 00:19:18,490 --> 00:19:19,780 ‫برای فروش کسب و کارتون بهتون میدم 240 00:19:19,860 --> 00:19:22,700 ‫آقای "کیترون" خیلی منطقی هستن 241 00:19:22,780 --> 00:19:24,660 ‫گول‌تون نمی‌زنن 242 00:19:24,740 --> 00:19:26,620 ‫ذخایر، گله و مستغلات‌تون رو 243 00:19:26,700 --> 00:19:29,330 ‫با قیمت خیلی خوبی ازتون می‌خریم 244 00:19:31,250 --> 00:19:33,250 ‫و در ازاش؟ 245 00:19:33,330 --> 00:19:40,300 ‫از شر کارمند‌هات خلاص میشی ‫و از شهرستان "لینکلن" میری 246 00:19:40,380 --> 00:19:44,220 ‫به همین سادگی آقای "تانستال" 247 00:19:44,300 --> 00:19:50,230 ‫همین الان میریم دادگاه تا کلاهبرداری‌ها 248 00:19:50,310 --> 00:19:53,400 ‫و فعالیت‌های جنایی "هوس" رو فاش کنیم 249 00:19:53,480 --> 00:19:57,780 ‫متاسفانه هیچ دادگاهی در نیومکزیکو نیست 250 00:19:57,860 --> 00:20:03,870 ‫که بر ضد آقای "کیترون" شهادت بده 251 00:20:03,950 --> 00:20:06,370 ‫این یه حقیقته 252 00:20:06,450 --> 00:20:08,750 ‫از پیشنهادت رو قبول نکنم چی؟ 253 00:20:13,460 --> 00:20:15,670 ‫کشته میشی 254 00:20:15,750 --> 00:20:21,760 ‫24 ساعت وقت داری بهم جواب بدی 255 00:20:39,480 --> 00:20:41,570 ‫بانو 256 00:20:41,650 --> 00:20:43,530 ‫جناب 257 00:20:43,610 --> 00:20:46,490 ‫- تنهایی؟ ‫- آره 258 00:20:46,570 --> 00:20:48,620 ‫می‌خوام بیای و پدرم رو ببینی 259 00:20:50,620 --> 00:20:53,330 ‫بریم؟ 260 00:21:09,560 --> 00:21:11,390 ‫خوش اومدی 261 00:21:14,473 --> 00:21:16,473 ‫نگرانی؟ 262 00:21:16,560 --> 00:21:17,900 ‫چیزی نمیشه 263 00:21:19,690 --> 00:21:22,940 ‫بابا، این "ویلیام بانی" هست 264 00:21:23,030 --> 00:21:28,740 ‫همچنین به اسم... "بیلی دکید" هم می‌شناسنش 265 00:21:33,040 --> 00:21:34,540 ‫از دیدنت خوشوقتم 266 00:21:34,640 --> 00:21:38,520 ‫باعث افتخاره، قربان 267 00:21:38,580 --> 00:21:40,340 ‫لطفا بیا داخل 268 00:21:40,424 --> 00:21:42,757 ‫دخترم، میشه بری تا خصوصی صحبت کنیم؟ 269 00:21:44,356 --> 00:21:47,311 ‫ولی بابا، من دیگه یه دختر کوچولو نیستم 270 00:21:48,599 --> 00:21:51,465 ‫- چرا بهم احترام نمیذاری؟ ‫- احترام، درسته 271 00:21:51,626 --> 00:21:54,762 ‫جدیدا انقدر احترام‌ها از بین رفته که ناراحت میشم 272 00:21:55,370 --> 00:21:56,370 ‫فراموشش کن 273 00:21:57,570 --> 00:21:58,770 ‫تنهاتون میذارم 274 00:22:08,870 --> 00:22:11,530 ‫فکرش رو هم نمی‌کردم که بخوام 275 00:22:11,620 --> 00:22:13,790 ‫با یه مجرم معروف صحبت کنم 276 00:22:13,870 --> 00:22:16,540 ‫زندگی عجیبه آقای "بانی" 277 00:22:17,586 --> 00:22:19,386 ‫ما خیلی شبیهیم، آقای محترم 278 00:22:21,842 --> 00:22:23,955 ‫جفت‌مون به آمریکا مهاجرت کردیم 279 00:22:25,493 --> 00:22:29,386 ‫و زندگی در این سرزمین... برای مهاجر‌ها کار سختیه 280 00:22:32,642 --> 00:22:34,002 ‫نوشیدنی میل داری؟ 281 00:22:34,810 --> 00:22:36,890 ‫نه، ممنون قربان 282 00:22:37,980 --> 00:22:40,730 ‫دخترم میگه از زندگی مجرمانه 283 00:22:40,810 --> 00:22:42,730 ‫دست کشیدی 284 00:22:42,820 --> 00:22:44,440 ‫آقای "تانستال" ‌بهم پیشنهاد کار دادن 285 00:22:44,530 --> 00:22:47,360 ‫و منم قبول کردم 286 00:22:47,450 --> 00:22:51,030 ‫"جان تانستال" همون ‫انگلیسی، اسمش رو شنیدم 287 00:22:51,120 --> 00:22:54,410 ‫ظاهرا با سرگرد "مورفی" توی جنگه 288 00:22:54,490 --> 00:22:58,000 ‫من خودم رو درگیر این چیز‌ها نمیکنم 289 00:22:58,080 --> 00:23:01,040 ‫سرنوشتت چی آقای "بانی"؟ 290 00:23:01,130 --> 00:23:03,500 ‫اصلا داریش؟ 291 00:23:03,590 --> 00:23:05,460 ‫انقدر تجربه دارم که بدونم 292 00:23:05,550 --> 00:23:07,590 ‫هیچکس اون بالا نیست که بخواد مراقبم باشه 293 00:23:09,630 --> 00:23:12,010 ‫قبلا یه دوستی داشتم 294 00:23:12,100 --> 00:23:14,560 ‫یه اتفاق خیلی بد براش افتاد 295 00:23:14,640 --> 00:23:17,020 ‫گفت اعتقادش به خدا رو از دست داده 296 00:23:17,100 --> 00:23:19,890 ‫دیگه هرگز وارد جنگ نشد 297 00:23:19,980 --> 00:23:23,480 ‫وقتی داشت می‌مرد، رفتم بالای سرش 298 00:23:23,560 --> 00:23:25,780 ‫دستش رو گرفتم و ازش پرسیدیم 299 00:23:25,860 --> 00:23:28,610 ‫هنوزم آتئیستی؟ 300 00:23:28,690 --> 00:23:32,990 ‫اونم بهم گفت آره 301 00:23:33,070 --> 00:23:34,580 ‫خداروشکر هنوزم هستم 302 00:23:38,080 --> 00:23:42,580 ‫خواهش میکنم... بفرمایید 303 00:23:58,140 --> 00:24:00,430 ‫لطفا بشین 304 00:24:04,650 --> 00:24:07,900 ‫چرا به دخترم علاقه داری آقای "بانی"؟ 305 00:24:07,980 --> 00:24:12,820 ‫- راستش رو بگم؟ ‫- لطفا 306 00:24:14,496 --> 00:24:15,916 ‫دوستش دارم 307 00:24:15,990 --> 00:24:17,990 ‫و می‌خوام باهاش ازدواج کنم 308 00:24:24,670 --> 00:24:26,630 ‫خدای من 309 00:24:29,590 --> 00:24:33,590 ‫اینا اجداد منن 310 00:24:34,930 --> 00:24:37,720 ‫و هیچکدوم‌شون با این وصلت موافقت نمی‌کنن 311 00:24:44,230 --> 00:24:46,940 ‫آمریکا یه کشور جدیده، قربان 312 00:24:47,020 --> 00:24:49,730 ‫و آمریکایی‌ها خیلی به 313 00:24:49,820 --> 00:24:52,450 ‫سنت‌های قدیمی پایبند نیستن 314 00:24:52,530 --> 00:24:54,740 ‫یه جورایی باهاشون موافق و یه جورایی مخالفم 315 00:24:54,820 --> 00:24:57,580 ‫وقتی یه زن می‌خواد با کسی ‫که دوستش داره ازدواج کنه 316 00:24:57,660 --> 00:25:02,040 ‫من طرف آمریکایی‌ها رو می‌گیرم 317 00:25:04,670 --> 00:25:07,840 ‫به نظرم دخترتون لیاقت این انتخاب رو داره 318 00:25:29,190 --> 00:25:30,730 ‫خوش برگشتی "جان" 319 00:25:30,820 --> 00:25:31,650 ‫از دیدنت خوشحالم 320 00:25:31,730 --> 00:25:33,650 ‫در چه حالی؟ 321 00:25:33,740 --> 00:25:37,570 ‫از قبل خیلی بهترم خانم "مک‌سوین" 322 00:25:37,660 --> 00:25:39,620 ‫فقط همینقدر می‌تونم بگم 323 00:25:39,700 --> 00:25:40,790 ‫کمک می‌خوای؟ 324 00:25:40,870 --> 00:25:42,950 ‫نه، خودم می‌تونم برم 325 00:25:43,040 --> 00:25:45,500 ‫اول شما 326 00:25:51,880 --> 00:25:54,800 ‫کلانتر "بریدی" و گروهش ‫که شامل "بیلی"‌ هم میشه 327 00:25:54,880 --> 00:25:57,090 ‫"جسی ایوانز" و پنج‌تا از ‫آدم‌هاش رو دستگیر کردن 328 00:25:57,180 --> 00:26:00,850 ‫و بردن‌شون به زندان شهر 329 00:26:03,770 --> 00:26:06,020 ‫هنوزم اون‌جان؟ 330 00:26:08,190 --> 00:26:11,070 ‫شنیدیم قراره به خاطر چندین مورد دزدی 331 00:26:11,150 --> 00:26:14,820 ‫و اقدام به قتل کلانتر آمریکایی 332 00:26:14,900 --> 00:26:18,820 ‫هنگام انجام عملیات، دادگاهی بشن 333 00:26:18,910 --> 00:26:19,990 ‫کی؟ 334 00:26:20,076 --> 00:26:23,626 ‫حدودا یک هفته دیگه 335 00:26:26,330 --> 00:26:29,580 ‫قانون بالاخره ضد "هوس" عمل کرد 336 00:26:29,670 --> 00:26:34,800 ‫باید جشن بگیریم 337 00:26:34,880 --> 00:26:37,550 ‫بله 338 00:26:39,140 --> 00:26:41,220 ‫به نظرم باید برم خونه 339 00:26:41,300 --> 00:26:45,730 ‫هنوزم خسته هستم 340 00:26:45,810 --> 00:26:49,690 ‫بله، البته 341 00:26:49,770 --> 00:26:51,810 ‫چرا نمیرید خونه و استراحت نمی‌کنید؟ 342 00:26:51,900 --> 00:26:53,270 ‫اگر بخواید فردا بهتون سر میزنم 343 00:26:53,360 --> 00:26:54,860 ‫خوبه 344 00:26:57,740 --> 00:27:00,820 ‫آره، نمی‌فهمم 345 00:27:00,910 --> 00:27:02,780 ‫چرا نمی‌خوای دادگاه برگزار بشه؟ 346 00:27:02,870 --> 00:27:04,790 ‫داشتیم برای همین می‌جنگیدیم 347 00:27:04,870 --> 00:27:09,040 ‫من وقت فکر کردن داشتم 348 00:27:09,120 --> 00:27:14,090 ‫و فکر کنم این دادگاه فقط اوضاع رو بدتر میکنه 349 00:27:14,170 --> 00:27:17,720 ‫ولی یه نقشه دارم... 350 00:27:17,800 --> 00:27:21,640 ‫نقشه‌ای که ممکنه این جنگ رو 351 00:27:21,720 --> 00:27:23,640 ‫قبل از اینکه شروع بشه، تموم کنه 352 00:27:23,720 --> 00:27:26,220 ‫باید به "جسی" و نیرو‌هاش کمک کنیم از زندان فرار کنن 353 00:27:26,310 --> 00:27:28,270 ‫چرا باید همچین کاری کنیم؟ 354 00:27:28,350 --> 00:27:30,020 ‫گوش کن "بیلی" 355 00:27:30,100 --> 00:27:32,270 ‫اگر بتونیم "بیلی" و بقیه‌شون رو از زندان آزاد کنیم 356 00:27:32,360 --> 00:27:36,280 ‫یه جور آشتی بین ما و "هوس" شکل می‌گیره 357 00:27:36,360 --> 00:27:38,940 ‫می‌تونیم جنگ رو تموم کنیم 358 00:27:39,030 --> 00:27:41,740 ‫و فرصت‌های اقتصادی زیادی 359 00:27:41,820 --> 00:27:45,830 ‫که در شهرستان "لینکلن"‌ هست رو تقسیم کنیم 360 00:27:45,910 --> 00:27:48,000 ‫مطمئنی "مورفی" حاضره باهات صلح کنه؟ 361 00:27:48,080 --> 00:27:50,000 ‫خودش میدونه "هوس" توی دردسر افتاده 362 00:27:50,080 --> 00:27:53,790 ‫اون به شرکا و ‫سرمایه‌گذاری‌های جدید نیاز داره 363 00:27:53,880 --> 00:27:58,880 ‫من باور دارم که این حسن نیت... 364 00:27:58,960 --> 00:28:00,970 ‫می‌تونه همه چیز رو عوض کنه 365 00:28:01,050 --> 00:28:07,310 ‫کاش منم می‌تونستم مثل شما ‫خوش‌بین باشم آقای "تانستال" 366 00:28:08,850 --> 00:28:10,850 ‫ولی من "جسی ایوانز" رو می‌شناسم 367 00:28:10,940 --> 00:28:14,310 ‫و حسن نیت هیچ معنی براش نداره 368 00:28:14,400 --> 00:28:16,820 ‫من از این نقشه حمایت نمی‌کنم 369 00:28:16,900 --> 00:28:20,690 ‫من یه شانس دوباره برای زندگی بهت دادم "بیلی" 370 00:28:20,780 --> 00:28:23,280 ‫و در ازاش، می‌خوام بهم وفادار باشی 371 00:28:36,250 --> 00:28:38,960 ‫میشه بهت ملحق بشم بابا؟ 372 00:28:39,050 --> 00:28:42,930 ‫البته، بشین 373 00:28:47,970 --> 00:28:51,060 ‫داشتی به چی فکر می‌کردی؟ 374 00:28:51,140 --> 00:28:53,850 ‫به مادرت 375 00:28:53,940 --> 00:28:55,770 ‫اینکه چند وقت باهم ازدواج کردیم 376 00:28:55,860 --> 00:28:58,650 ‫و من چقدر قدرش رو ندونستم 377 00:29:07,870 --> 00:29:09,830 ‫از "بیلی" خوشت اومد؟ 378 00:29:10,832 --> 00:29:11,832 ‫همون مجرمه؟ 379 00:29:12,751 --> 00:29:14,271 ‫اون مجرم نیست، بابا 380 00:29:15,253 --> 00:29:16,693 ‫خودتم میدونی نیست 381 00:29:21,259 --> 00:29:23,162 ‫باهام بیا دخترم 382 00:29:29,571 --> 00:29:30,777 ‫خیلی ازش خوشم اومد 383 00:29:32,270 --> 00:29:34,344 ‫مرد جوان و باهوشیه 384 00:29:35,338 --> 00:29:36,338 ‫بی‌ریاست 385 00:29:37,651 --> 00:29:39,331 ‫به نظرم یه سرنوشتی داره 386 00:29:40,980 --> 00:29:44,360 ‫می‌خواد باهات ازدواج کنه 387 00:29:44,450 --> 00:29:47,950 ‫همچین حرفی زد؟ 388 00:29:48,030 --> 00:29:51,040 ‫فکر کنم واقعا گفت 389 00:29:51,120 --> 00:29:53,750 ‫- تو چی گفتی؟ ‫- باید چی می‌گفتم؟ 390 00:29:54,600 --> 00:29:55,600 ‫نمی‌دونم... 391 00:29:55,919 --> 00:29:59,160 ‫می‌تونستی بگی از قبل برنامه ازدواجم رو چیدی... 392 00:29:59,754 --> 00:30:01,814 ‫و قراره با مردی که ‫هیچ‌وقت ندیدم ازدواج کنم 393 00:30:02,774 --> 00:30:05,451 ‫این... این رو گفتی؟ 394 00:30:06,112 --> 00:30:07,331 ‫نه دقیقا 395 00:30:08,032 --> 00:30:09,979 ‫خب... پس چی گفتی؟ 396 00:30:12,144 --> 00:30:13,446 ‫درباره گذشته حرف زدیم 397 00:30:15,060 --> 00:30:16,980 ‫درباره اجداد‌مون بهش گفتم 398 00:30:17,060 --> 00:30:19,060 ‫و اون باعث شد 399 00:30:19,150 --> 00:30:20,360 ‫من... 400 00:30:20,440 --> 00:30:21,860 ‫دیدم رو نسبت بهشون عوض کنم 401 00:30:21,940 --> 00:30:23,940 ‫منظورت چیه؟ 402 00:30:27,576 --> 00:30:29,841 ‫من و مادرت هیچ چاره‌ای نداشتیم 403 00:30:30,661 --> 00:30:33,669 ‫خانواده‌ها قبول کردن و ما مجبور به ازدواج شدیم 404 00:30:37,960 --> 00:30:42,840 ‫وقتی باهاش ازدواج کردی عاشقش بودی؟ 405 00:30:44,960 --> 00:30:48,090 ‫عاشق یکی دیگه بودم 406 00:30:49,590 --> 00:30:53,970 ‫تاحالا به کسی نگفته بودم 407 00:30:54,060 --> 00:30:57,520 ‫وقتی به اجبار ازدواج کردی ناراحت شدی؟ 408 00:30:57,600 --> 00:31:01,940 ‫نابود شدم 409 00:31:02,020 --> 00:31:06,360 ‫ولی زمان گذشت و فراموشش کردم 410 00:31:06,440 --> 00:31:09,360 ‫ما خیلی جوان بودیم 411 00:31:09,450 --> 00:31:12,120 ‫و هرچی بیشتر مادرت رو شناختم 412 00:31:12,200 --> 00:31:16,910 ‫بیشتر بهش احترام گذاشتم و تحسینش کردم 413 00:31:17,000 --> 00:31:22,330 ‫چون اون یک زن و همسر بی‌نظیر... 414 00:31:22,420 --> 00:31:26,010 ‫و همچنین مادر خیلی فوق‌العاده‌ای بود 415 00:31:26,090 --> 00:31:28,300 ‫ولی این اشتباهه 416 00:31:28,380 --> 00:31:32,470 ‫همه باید حق انتخاب داشته‌باشن 417 00:31:34,050 --> 00:31:37,850 ‫و هیچکس اجازه نداره ‫بهت بگه با کی ازدواج کنی 418 00:31:42,020 --> 00:31:44,980 ‫دوستت دارم بابا 419 00:32:13,220 --> 00:32:14,850 ‫- پاشو ‫- آره 420 00:32:17,220 --> 00:32:18,970 ‫بیا بیرون "جسی" 421 00:32:24,020 --> 00:32:26,940 ‫چی اوردی "بیلی"؟ 422 00:32:27,020 --> 00:32:30,940 ‫چندتا هدیه از طرف آقای "تانستال" 423 00:32:31,030 --> 00:32:33,030 ‫صبر کن، نمیشه 424 00:32:33,110 --> 00:32:34,950 ‫برای شما هم هست افسر 425 00:32:35,030 --> 00:32:36,620 ‫نه، برای همه‌تونه 426 00:32:40,370 --> 00:32:43,170 ‫آقای "ایوانز"، "جان تانستال" هستم 427 00:32:43,250 --> 00:32:46,590 ‫به چشم پیشنهاد صلح ببینیدش 428 00:33:01,310 --> 00:33:03,140 ‫اینجا چه خبره "بیلی"؟ 429 00:33:03,223 --> 00:33:08,013 ‫داریم فراری‌تون میدیم 430 00:33:08,110 --> 00:33:10,030 ‫امکان نداره 431 00:33:10,110 --> 00:33:11,030 ‫چرا 432 00:33:11,110 --> 00:33:13,070 ‫آقای "تانستال" اینجوری می‌خواد 433 00:33:13,150 --> 00:33:15,240 ‫می‌خواد بین‌مون صلح برقرار بشه 434 00:33:15,320 --> 00:33:17,450 ‫خیلی احمقانه‌ست 435 00:33:17,530 --> 00:33:19,490 ‫"جسی" 436 00:33:24,160 --> 00:33:26,130 ‫محض رضای خدا، اینجا چه خبره؟ 437 00:33:26,210 --> 00:33:28,590 ‫آقای "تانستال" گفتن شما اجازه دادید 438 00:33:28,670 --> 00:33:31,090 ‫خودشون و دوست‌هاشون وارد بشن، کلانتر 439 00:33:31,170 --> 00:33:33,470 ‫که اینطور 440 00:33:33,550 --> 00:33:35,300 ‫تا کنترلم رو از دست ندادم 441 00:33:35,380 --> 00:33:38,050 ‫و همه‌تون رو زندانی نکردم 442 00:33:38,140 --> 00:33:40,310 ‫زندانی‌ها رو برگردونید به سلول‌هاشون 443 00:33:42,310 --> 00:33:43,100 ‫میشه باهاتون صحبت کنم، کلانتر؟ 444 00:33:43,180 --> 00:33:44,270 ‫به نفعته 445 00:33:44,350 --> 00:33:47,150 ‫- حالا... ‫- تکون بخور! 446 00:33:47,230 --> 00:33:49,360 ‫جریان چیه آقای "تانستال"؟ 447 00:33:49,440 --> 00:33:51,280 ‫من حاضرم شکایتم رو برای 448 00:33:51,360 --> 00:33:54,110 ‫دزدیدن اسب‌هام پس بگیرم ولی این مرد‌ها 449 00:33:54,190 --> 00:33:55,650 ‫باز هم برای اقدام به قتل شما میرن دادگاه 450 00:33:55,740 --> 00:34:00,660 ‫و من ممنون میشم اگه... 451 00:34:00,740 --> 00:34:04,160 ‫این حادثه رو دوباره بازبینی کنید 452 00:34:07,420 --> 00:34:09,380 ‫جفت‌مون می‌دونیم که آقای "مورفی" 453 00:34:09,460 --> 00:34:12,170 ‫می‌خواد نیرو‌هاش رو پس بگیره 454 00:34:12,250 --> 00:34:15,170 ‫من می‌خوام به این دشمنی پایان بدم 455 00:34:15,260 --> 00:34:17,550 ‫و با آقای "مورفی" وارد صلح بشم 456 00:34:17,630 --> 00:34:21,600 ‫متوجهید، مگه نه؟ 457 00:34:23,350 --> 00:34:25,680 ‫نمی‌خوام فکر کنن کار خودم بوده 458 00:34:25,770 --> 00:34:28,520 ‫شب بیشتر نیرو‌هام رو معاف میکنم 459 00:34:28,600 --> 00:34:30,560 ‫خودتون باید وارد بشید 460 00:34:30,650 --> 00:34:32,730 ‫خوبه؟ 461 00:34:32,820 --> 00:34:38,490 ‫کار درستی می‌کنید، کلانتر 462 00:34:38,570 --> 00:34:41,990 ‫به شعورم توهین نکن، آقای "تانستال" 463 00:35:06,390 --> 00:35:10,350 ‫خب، گوش کنید 464 00:35:10,440 --> 00:35:13,770 ‫شما پنج‌تا همین راه رو برمی‌گردید 465 00:35:13,860 --> 00:35:16,360 ‫و بدون اینکه کسی ببینتتون ‫برمی‌گردید به "لینکلن" 466 00:35:16,440 --> 00:35:18,320 ‫و بعد میرید و "جسی ایوانز" 467 00:35:18,400 --> 00:35:20,410 ‫و نیروهاش رو از زندان می‌کشید بیرون 468 00:35:22,240 --> 00:35:25,240 ‫از این اسب‌ها برای ‫فراری دادن‌شون استفاده کنید 469 00:35:25,330 --> 00:35:27,660 ‫قراره تیراندازی بشه 470 00:35:27,750 --> 00:35:30,120 ‫نگهبان‌ها رو که دیدی 471 00:35:30,210 --> 00:35:31,750 ‫کلانتر "بریدی" بهم قول داد 472 00:35:31,830 --> 00:35:33,670 ‫که بیشترشون رو مرخص میکنه 473 00:35:33,750 --> 00:35:38,470 ‫و راه‌های زیادی برای وارد شدن پیدا می‌کنید 474 00:35:38,550 --> 00:35:43,220 ‫- چرا باید همچین کاری کنه؟ ‫- یه پیشنهاد خیلی خوب بهش دادم 475 00:35:43,300 --> 00:35:47,810 ‫بعد از آزاد کردن‌شون ‫میارید‌شون به مزرعه "دیک بروئر" 476 00:35:47,890 --> 00:35:49,430 ‫این فرار یک شروع دوباره 477 00:35:49,520 --> 00:35:51,770 ‫بین کسب و کار من 478 00:35:51,850 --> 00:35:53,440 ‫و کسب و کار "مورفی" هست 479 00:35:53,520 --> 00:35:55,190 ‫امیدوارم موافق باشید، آقایون 480 00:35:55,270 --> 00:35:57,570 ‫خیلی برام مهمه 481 00:35:57,650 --> 00:35:59,190 ‫یالا 482 00:36:48,410 --> 00:36:50,250 ‫تکون نخور 483 00:36:50,330 --> 00:36:51,410 ‫نه،‌ قربان 484 00:37:14,770 --> 00:37:16,480 ‫کلید در‌ها رو داری؟ 485 00:37:16,560 --> 00:37:18,860 ‫نه ولی چندتا سنگ جلوی در‌هاست 486 00:37:18,940 --> 00:37:20,280 ‫سنگ؟ 487 00:37:20,360 --> 00:37:21,400 ‫یعنی چی؟ 488 00:37:21,490 --> 00:37:23,860 ‫که عمدی به نظر نیاد 489 00:37:25,360 --> 00:37:27,780 ‫چقدر سنگ! 490 00:37:40,550 --> 00:37:42,670 ‫آفرین "بیلی بوی" 491 00:37:42,760 --> 00:37:44,760 ‫یالا، بریم 492 00:37:46,590 --> 00:37:47,800 ‫مرسی 493 00:38:22,050 --> 00:38:23,300 ‫"جسی" 494 00:38:30,510 --> 00:38:32,890 ‫گوش کن، این عمل صادقانه آقای "تانستال" 495 00:38:32,970 --> 00:38:34,600 ‫برای برقراری صلح 496 00:38:34,680 --> 00:38:37,730 ‫و اتمام جنگه 497 00:38:37,810 --> 00:38:42,320 ‫می‌خواد "رایلی" و آقای "مورفی" بدونن 498 00:38:42,400 --> 00:38:44,610 ‫که اون قصد ورشکست کردن "هوس" رو نداره 499 00:38:46,950 --> 00:38:48,530 ‫اون میگه که شهرستان "لینکلن" 500 00:38:48,610 --> 00:38:50,700 ‫گنجایش دوتا کسب و کار رو داره 501 00:38:50,780 --> 00:38:52,870 ‫کشتن و جنگ با همدیگه اصلا منطقی نیست 502 00:38:52,950 --> 00:38:56,580 ‫از الان یا با همدیگه همکاری یا حداقل مدارا می‌کنیم 503 00:38:56,660 --> 00:38:58,420 ‫چی شد که نظرش عوض شد؟ 504 00:38:58,500 --> 00:39:01,590 ‫توی لاس وگاس مریض شد 505 00:39:01,670 --> 00:39:04,550 ‫فکر کرده بود قراره بمیره ‫برای همین نظرش رو عوض کرد 506 00:39:04,630 --> 00:39:06,670 ‫نگاش کن 507 00:39:18,060 --> 00:39:20,400 ‫میرم دستشویی 508 00:39:28,110 --> 00:39:29,990 ‫دست‌هاتون روی میز دوست‌های جدید! 509 00:39:30,070 --> 00:39:31,530 ‫- بگیر بشین ‫- بهم دست نزن 510 00:39:31,620 --> 00:39:33,700 ‫یا باید آقای "بروئر" رو بکشم؟ 511 00:39:33,780 --> 00:39:34,990 ‫تفنگ‌شون رو بگیر 512 00:39:35,080 --> 00:39:36,410 ‫داری چه غلطی میکنی "جسی"؟ 513 00:39:36,500 --> 00:39:37,910 ‫"تانستال" احمقه، هیچ صلحی در کار نیست 514 00:39:38,000 --> 00:39:40,540 ‫بازی نیست،‌ جنگه 515 00:39:40,620 --> 00:39:41,710 ‫و تو طرف اشتباهی رو گرفتی 516 00:39:49,470 --> 00:39:50,550 ‫خب! 517 00:39:50,630 --> 00:39:52,590 ‫همه آروم بگیرید 518 00:39:53,760 --> 00:39:55,760 ‫نیازی به خشونت بیشتر نیست، باشه؟ 519 00:39:55,850 --> 00:39:59,060 ‫چرا نیست؟ "بیلی" رو به رومون هست "جسی" 520 00:39:59,140 --> 00:40:02,440 ‫الان وقت کشتنشه 521 00:40:02,520 --> 00:40:06,570 ‫یالا "جسی"‌ از چی می‌ترسی؟ 522 00:40:06,650 --> 00:40:08,860 ‫آره 523 00:40:08,940 --> 00:40:11,610 ‫یالا "جسی" 524 00:40:14,070 --> 00:40:16,870 ‫ازت نمی‌ترسم "بیکر" 525 00:40:16,950 --> 00:40:22,620 ‫هیچکس "بیلی" رو عمدی نمیکشه 526 00:40:22,710 --> 00:40:23,540 ‫هیچکس! 527 00:40:27,880 --> 00:40:29,800 ‫بزنش 528 00:40:29,880 --> 00:40:31,840 ‫یالا، بزنش! 529 00:40:39,720 --> 00:40:43,060 ‫درسته 530 00:40:44,770 --> 00:40:46,650 ‫جریان از این قراره 531 00:40:46,730 --> 00:40:48,530 ‫ما اسب‌ها رو می‌بریم 532 00:40:48,610 --> 00:40:50,650 ‫و پخش میشیم، باشه؟ 533 00:40:50,740 --> 00:40:52,700 ‫- باشه ‫- خوبه 534 00:40:52,780 --> 00:40:56,740 ‫حالا می‌خوای به "رایلی" چی بگی؟ 535 00:40:56,830 --> 00:40:59,580 ‫بهش میگم قراره جنگ رو ببریم "بیکر" 536 00:40:59,660 --> 00:41:02,710 ‫تو می‌خوای چی بهش بگی؟ 537 00:41:02,790 --> 00:41:04,960 ‫بریم بچه‌ها، عجله کنید 538 00:41:05,040 --> 00:41:07,960 ‫صبحانه‌مون رو هم خوردیم 539 00:41:10,010 --> 00:41:13,760 ‫بریم، پسرا 540 00:41:24,690 --> 00:41:26,100 ‫لعنت بهش! 541 00:41:30,650 --> 00:41:31,650 ‫لعنتی 542 00:41:39,740 --> 00:41:41,490 ‫می‌تونی بری داخل 543 00:41:56,180 --> 00:41:59,600 ‫پسردار شدی "چارلی" 544 00:41:59,680 --> 00:42:01,680 ‫مطمئنی پسره؟ 545 00:42:01,770 --> 00:42:03,640 ‫آره 546 00:42:06,270 --> 00:42:09,940 ‫می‌خوای نگهش داری؟ 547 00:42:10,020 --> 00:42:11,610 ‫اشکال نداره؟ 548 00:42:11,690 --> 00:42:13,650 ‫نه 549 00:42:13,740 --> 00:42:16,150 ‫بچه تو هم هست 550 00:42:28,210 --> 00:42:31,040 ‫خیلی خوشگله 551 00:42:31,130 --> 00:42:32,750 ‫آره 552 00:42:36,760 --> 00:42:38,970 ‫می‌خوای اسمش رو چی بذاری؟ 553 00:42:41,810 --> 00:42:44,600 ‫اگر اشکالی نداشته‌باشه... 554 00:42:44,680 --> 00:42:46,730 ‫می‌خوام بهش بگم "بیلی" 555 00:42:48,600 --> 00:42:50,650 ‫خیلی خوشحالم 556 00:42:50,730 --> 00:42:53,480 ‫ولی من ترسیدم 557 00:42:56,820 --> 00:42:58,860 ‫نگران نباش 558 00:42:58,950 --> 00:43:01,570 ‫همه چیز درست میشه 559 00:43:03,830 --> 00:43:06,790 ‫دوستت دارم "چارلی" 560 00:43:08,040 --> 00:43:10,830 ‫چشم‌هات رو ببند 561 00:43:10,920 --> 00:43:13,800 ‫یکم بخواب 562 00:44:07,720 --> 00:44:09,270 ‫دوستان 563 00:44:09,350 --> 00:44:13,230 ‫خانم "مک‌سوین"، قاضی "ویلسون" 564 00:44:13,310 --> 00:44:15,270 ‫آقایون 565 00:44:18,280 --> 00:44:20,780 ‫خب... 566 00:44:20,860 --> 00:44:22,660 ‫ما سعی کردیم 567 00:44:22,740 --> 00:44:24,780 ‫این قسمت اصلی ماجراست 568 00:44:24,870 --> 00:44:26,200 ‫من می‌خواستم صلح کنم 569 00:44:26,280 --> 00:44:28,750 ‫می‌خواستم از جنگ دوری کنم 570 00:44:28,830 --> 00:44:33,000 ‫متاسفانه طرف متقابل نمی‌خواد صلح بشه 571 00:44:33,080 --> 00:44:37,800 ‫پس این یک جنگه ما هم باهاش پیش میریم 572 00:44:37,880 --> 00:44:45,720 ‫من بهترین، صادق‌ترین و ‫متواضع‌ترین افراد رو کنار خودم دارم 573 00:44:45,800 --> 00:44:48,220 ‫اگر قراره بجنگیم، می‌جنگیم 574 00:44:48,310 --> 00:44:50,890 ‫اینجا روال کار همینه 575 00:44:50,980 --> 00:44:53,770 ‫من احمق نیستم، ‫می‌دونستم دارم ریسک می‌کنم 576 00:44:53,850 --> 00:44:57,230 ‫و الان جا نمی‌زنم 577 00:44:57,320 --> 00:45:01,740 ‫پس بیاید جنگ رو شروع کنیم 578 00:45:01,820 --> 00:45:03,700 ‫همونجور که شکسپیر میگه 579 00:45:03,780 --> 00:45:06,700 ‫و من اصلا شک ندارم 580 00:45:06,780 --> 00:45:09,370 ‫که ما برنده خواهیم بود 581 00:45:09,450 --> 00:45:14,370 ‫و در کنار همدیگه "هوس" رو نابود خواهیم کرد 582 00:45:14,460 --> 00:45:15,380 ‫- آره ‫- درسته 583 00:45:15,460 --> 00:45:18,960 ‫بیاید به سلامتیش بنوشیم، رفقا 584 00:45:20,130 --> 00:45:23,800 ‫بیاید به سلامتی... 585 00:45:23,880 --> 00:45:25,050 ‫پیروزی بنوشیم! 586 00:45:25,140 --> 00:45:27,970 ‫به سلامتی پیروزی! 587 00:45:28,050 --> 00:45:31,220 ‫به سلامتی 588 00:45:38,900 --> 00:45:41,780 ‫"بیلی"... 589 00:45:41,860 --> 00:45:43,900 ‫می‌خوام ازت عذرخواهی کنم 590 00:45:43,990 --> 00:45:47,780 ‫من بدون اینکه بعضی ‫چیز‌ها رو بهت توضیح بدم 591 00:45:47,870 --> 00:45:50,870 ‫ازت خواستم به زور نقشه رو اجرا کنی 592 00:45:50,950 --> 00:45:52,290 ‫چه چیز‌هایی؟ 593 00:45:52,370 --> 00:45:56,420 ‫وقتی توی بیمارستان بودم یکی بهم سر زد 594 00:45:56,500 --> 00:45:59,840 ‫یه رکن اصلی در این کسب و کار 595 00:45:59,920 --> 00:46:02,210 ‫که بهم گفت اگر به جنگ ادامه بدم 596 00:46:02,300 --> 00:46:07,890 ‫کشته میشم 597 00:46:07,970 --> 00:46:09,300 ‫ترسیدم 598 00:46:09,390 --> 00:46:11,930 ‫شجاعتم رو از دست دادم 599 00:46:12,020 --> 00:46:15,100 ‫چطور دوباره به دستش اوردی؟ 600 00:46:15,190 --> 00:46:17,940 ‫پافشاری کردم که نقشه احمقانم رو اجرا کنی 601 00:46:18,020 --> 00:46:19,810 ‫و نزدیک بود به کشتنت بدم 602 00:46:19,900 --> 00:46:22,230 ‫ولی تو آماده دفاع از من بودی 603 00:46:22,320 --> 00:46:24,990 ‫با اینکه می‌دونستی خطرناکه 604 00:46:25,070 --> 00:46:28,320 ‫خیلی بهت مدیونم "بیلی" 605 00:46:28,410 --> 00:46:31,950 ‫تو بهم ارزش و قدرت یه ‫دوستی واقعی رو یادآوری کردی 606 00:46:32,040 --> 00:46:37,120 ‫و من تا ابد بهت مدیونم 607 00:46:37,210 --> 00:46:40,840 ‫اینم یه نقل قول از شکسپیر هست، آقای "تانستال"؟ 608 00:46:43,090 --> 00:46:46,840 ‫اگر ازم می‌خوای باهات همکاری کنم 609 00:46:46,930 --> 00:46:51,470 ‫اگر می‌خوای برنده بشی باید بهم اعتماد کنی 610 00:46:51,550 --> 00:46:53,350 ‫ما باید این جنگ رو ببریم 611 00:46:54,970 --> 00:46:56,810 ‫از فردا شروع می‌کنیم 612 00:47:01,110 --> 00:47:02,360 ‫ممنون 614 00:47:09,395 --> 00:47:12,395 ‫[گروه ترجمه پیچک]