1 00:00:00,000 --> 00:00:06,733 ‫ارائه‌ شده توسط وب‌سایت دیجی موویز ‫© DigiMoviez.Com 2 00:00:06,757 --> 00:00:09,218 پسر، اینجا رو ببین 3 00:00:09,301 --> 00:00:12,513 ‫یادمه یه زمانی این کارخونه‌ها ‫تمام وقت باز بودن 4 00:00:12,596 --> 00:00:14,848 ‫بابام قبلاً توی اون کارخونه کار می‌کرد 5 00:00:14,872 --> 00:00:16,410 ‫گیره‌ی کاغذ تولید می‌کردن 6 00:00:16,434 --> 00:00:19,770 ‫بعدش چند سال پیش اون آتیش‌سوزی شد ‫و همه چی دود شد 7 00:00:19,854 --> 00:00:23,232 ‫- چیه، گیره‌ی کاغذ لازم داری؟ ‫- نه 8 00:00:23,315 --> 00:00:25,901 ‫اگه یه دولتِ درست و حسابی داشتیم ‫بازسازی می‌کردیم 9 00:00:25,925 --> 00:00:27,694 ‫و دوباره به اینجا جون می‌دادیم 10 00:00:27,945 --> 00:00:30,781 ‫ولی به جاش زاغه‌ها برامون موندن و همه‌ی... 11 00:00:30,865 --> 00:00:32,116 ‫هی، اون رو می‌بینی؟ 12 00:00:33,367 --> 00:00:34,910 ‫آره 13 00:00:36,454 --> 00:00:38,622 ‫اون یه... اسبه؟ 14 00:00:57,183 --> 00:00:58,601 ‫بایستید و تحویل بدید 15 00:01:27,755 --> 00:01:30,925 ‫جاده جای مناسبی برای یه خانم نیست 16 00:01:32,509 --> 00:01:34,595 ‫باید بدویی بری خونه، عزیزم 17 00:01:46,131 --> 00:01:56,992 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@ 18 00:02:20,499 --> 00:02:26,439 ‫« ترجمه از سینـا صداقت » ‫.:: SinCities ::. 19 00:02:26,564 --> 00:02:28,044 ‫[آقای شبح پول خیریه را دزدید] 20 00:02:28,068 --> 00:02:29,775 ‫اوراق خزانه سود خوبی بهمون دادن، 21 00:02:29,859 --> 00:02:32,278 ‫ولی فکر کنم بهتره وارد بازار سهام بشیم، 22 00:02:32,361 --> 00:02:34,738 ‫که می‌تونه بی‌ثبات باشه، ‫ولی ارزشش رو داره. 23 00:02:34,822 --> 00:02:37,867 ‫روی هم رفته، ارزشِ پورتفولیوت ‫در طول سال گذشته 20 درصد بالا رفته 24 00:02:37,950 --> 00:02:41,036 ‫که از نظر خودم عملکرد خیلی خوبیه 25 00:02:41,704 --> 00:02:43,122 ‫گوشت با منه؟ 26 00:02:43,205 --> 00:02:45,374 ‫ارزشِ پورتفولیوم بالا رفته. ‫هنوز پولدارم. 27 00:02:45,398 --> 00:02:47,269 ‫تو هم بازی با کلمات رو خیلی خوب بلدی 28 00:02:47,293 --> 00:02:49,837 ‫بله، بله و بله 29 00:02:50,838 --> 00:02:54,425 ‫خب، نظرت در مورد سرقت‌های شبح چیه؟ 30 00:02:54,508 --> 00:02:56,635 ‫به وضوح یه روانیه که لباس مبدل می‌پوشه 31 00:02:56,719 --> 00:02:59,138 ‫- وگرنه شبح پول رو می‌خواد چیکار؟ ‫- نکته‌ی خوبیه 32 00:02:59,221 --> 00:03:01,390 ‫تو چی، پنی‌ورث؟ 33 00:03:01,414 --> 00:03:03,368 ‫به نظرت اشباح گاتهام سیتی رو تسخیر کردن؟ 34 00:03:03,392 --> 00:03:05,728 ‫یه همچین شهری؟ شک ندارم 35 00:03:05,811 --> 00:03:09,023 ‫«چیزهای بیشتری در آسمان و زمین هست، هوراشیو» 36 00:03:09,106 --> 00:03:11,233 ‫- تو یه عمو نداشتی...؟ ‫- البته 37 00:03:11,317 --> 00:03:14,862 ‫عمو نایجل متقاعد شده بود ‫روح همسر مرحومش رو دیده 38 00:03:14,945 --> 00:03:18,032 ‫که در دشت‌های بیرون اکسبریج سرگردان بوده 39 00:03:18,115 --> 00:03:20,367 درسته. وقتی دنبال سگش می‌گشت 40 00:03:20,451 --> 00:03:24,788 ‫- «پچز...» ‫- «پچز، کجایی؟» 41 00:03:26,165 --> 00:03:28,125 ‫مطمئن نیستم کدوم عجیب‌تره، 42 00:03:28,208 --> 00:03:32,004 ‫این که پنی‌ورث به اشباح اعتقاد داره ‫یا این که شما دوتا انقدر صمیمی‌اید 43 00:03:32,087 --> 00:03:35,132 ‫خب، من جوری بزرگ شدم که ‫با خدمتکارها مثل آدم رفتار کنم، بروس 44 00:03:35,215 --> 00:03:37,301 ‫شاید بهتر باشه خودتم امتحانش کنی 45 00:03:40,930 --> 00:03:45,267 ‫هی، اون زمین کنار ساحل رو یادته که ‫برای پروژه‌ی باغ‌های وین در نظر داشتی؟ 46 00:03:45,351 --> 00:03:47,353 ‫ولی یه جای نزدیک‌تر به شهر می‌خواستی؟ 47 00:03:47,436 --> 00:03:48,729 ‫- آره ‫- من خریدمش 48 00:03:48,812 --> 00:03:50,940 ‫- این کارو نکردی ‫- البته که خریدمش، پسر 49 00:03:51,023 --> 00:03:52,858 ‫قراره یه سری واحد ‫برای خانواده‌های تک‌سرپرست، 50 00:03:52,942 --> 00:03:55,819 ‫یه سری خونه برای افراد کم‌درآمد، ‫یه مدرسه و پارک عمومی بسازم. 51 00:03:55,903 --> 00:03:58,781 ‫بگذریم، آخر این هفته ‫معامله رو نهایی می‌کنم 52 00:03:58,864 --> 00:04:01,617 ‫خب، این عالی به نظر میاد. ‫تبریک میگم، لوشس. 53 00:04:01,700 --> 00:04:04,995 ‫مرسی. می‌دونی، می‌تونم تو رو هم سهیم کنم 54 00:04:05,079 --> 00:04:09,625 ‫فقط توی اون حساب احتیاطی که ‫نمیذاری نزدیکش شم پول کافی داری 55 00:04:09,708 --> 00:04:11,293 ‫نگران اون حساب نباش 56 00:04:11,377 --> 00:04:13,796 ‫فکر کن صندوق مخارج فرعی خودمه 57 00:04:13,879 --> 00:04:18,217 ‫احتمالاً نمی‌خوام بدونم ‫اون پول رو واسه چی خرج می‌کنی، مگه نه؟ 58 00:04:18,300 --> 00:04:21,178 ‫بهم اعتماد کن، واقعاً نمی‌خوای بدونی 59 00:04:21,720 --> 00:04:25,933 ‫«هاروی دنت فقط کاری را می‌کند ‫که مادر و پدرش به او یاد دادند 60 00:04:26,016 --> 00:04:30,062 ‫خریدن هر چیزی که می‌خواهد. ‫پس حالا سعی دارد انتخابات را هم بخرد.» 61 00:04:30,145 --> 00:04:32,815 ‫گمونم مطبوعات حالا هرچی که ‫شهردار جسوپ میگه چاپ می‌کنن؟ 62 00:04:32,898 --> 00:04:34,775 ‫مثلاً قرار بود این مسئله رو حل کنی، گورمن 63 00:04:34,858 --> 00:04:37,569 ‫سعی کردیم، ‫ولی جسوپ مطبوعات رو کنترل می‌کنه، 64 00:04:37,653 --> 00:04:40,781 ‫و اونا با کمال میل عکس‌هایی از شما ‫با دوستانِ ثروتمندتون چاپ می‌کنن 65 00:04:40,864 --> 00:04:44,618 ‫دو اتحادیه قبلاً حمایتشون رو پس گرفتن ‫و این فقط مربوط به امروزه 66 00:04:44,702 --> 00:04:47,746 ‫خیلی خب. درسته، ما حمایت بخشی ‫از طبقه‌ی کارگر رو از دست دادیم، 67 00:04:47,830 --> 00:04:49,456 ‫ولی شاید بتونیم درستش کنیم 68 00:04:49,540 --> 00:04:53,043 برای نشون دادن مردمی بودنتون یه رویداد مطبوعاتی برگزار کنید 69 00:04:53,961 --> 00:04:56,964 ‫باشه. ترتیبش رو بده. ‫برای ناهار دیرم شده. 70 00:05:02,177 --> 00:05:03,929 ‫برو کلوب، هنری 71 00:05:04,013 --> 00:05:06,932 ‫از هنری خواستم بره ‫این اطراف قدم بزنه 72 00:05:07,016 --> 00:05:08,726 ‫امیدوارم ناراحت نشی 73 00:05:08,809 --> 00:05:10,978 ‫چیکار می‌تونم براتون بکنم، آقای تورن؟ 74 00:05:11,061 --> 00:05:13,647 ‫در اصل می‌خواستم بپرسم ‫من چیکار می‌تونم برات بکنم، دنت 75 00:05:13,731 --> 00:05:17,526 ‫امتیازت توی نظرسنجی‌ها کاهش پیدا کرده، ‫و من اومدم هر طور که می‌تونم کمک کنم. 76 00:05:17,609 --> 00:05:19,486 ‫فکر می‌کردم از شهردار جسوپ حمایت می‌کردید 77 00:05:19,570 --> 00:05:22,448 ‫گاهی باید روی هر دو طرف شرط ببندی 78 00:05:22,531 --> 00:05:24,908 ‫اینجوری تحت هر شرایطی برنده میشی 79 00:05:24,992 --> 00:05:26,952 ‫و من همیشه برای برنده شدن بازی می‌کنم 80 00:05:27,036 --> 00:05:28,996 ‫منم دقیقاً به همین دلیل ‫توی انتخابات شرکت می‌کنم 81 00:05:29,079 --> 00:05:31,915 ‫که این شهر رو از فسادی نجات بدم ‫که تو و جسوپ... 82 00:05:31,999 --> 00:05:34,251 ‫آره، می‌فهمم. تو اصول اخلاقی داری 83 00:05:34,334 --> 00:05:37,546 ‫ولی نمی‌تونی کسی رو نجات بدی ‫مگر این که برنده شی 84 00:05:37,629 --> 00:05:39,214 ‫لعنتی، ناسلامتی تو دادستانی 85 00:05:39,238 --> 00:05:41,716 ‫باید کاملاً با مفهومِ سازش آشنا باشی 86 00:05:41,884 --> 00:05:44,136 ‫تا جایی که شنیدم، ‫کمابیش خودت کتابش رو نوشتی. 87 00:05:44,219 --> 00:05:47,347 ‫- منظورت چیه...؟ ‫- ولی اشکالی نداره، دنت 88 00:05:47,431 --> 00:05:51,226 ‫اخلاقیات معمولاً برای بیشتر افراد متغیره 89 00:05:51,310 --> 00:05:53,896 ‫خب، می‌دونی کجا پیدام کنی... 90 00:05:53,979 --> 00:05:56,231 ‫اگه می‌خوای به بازی برگردی 91 00:05:59,860 --> 00:06:00,986 ‫خیلی عجیبه 92 00:06:01,070 --> 00:06:04,698 ‫کامیونی که دیشب ازش سرقت شد ‫پول‌های یه رویداد خیریه رو حمل می‌کرد 93 00:06:04,782 --> 00:06:06,658 ‫چی عجیبش می‌کنه؟ 94 00:06:06,742 --> 00:06:09,369 ‫دیشب پنج تا کامیونِ زرهی دیگه توی شهر بود، 95 00:06:09,453 --> 00:06:10,829 ‫که همه‌شون پول بیشتری داشتن 96 00:06:10,913 --> 00:06:13,874 ‫دزده چرا کامیونِ خیریه‌ی بخش غربی رو ‫به بقیه ترجیح داده؟ 97 00:06:13,957 --> 00:06:17,628 ‫دزدمون ریسکِ یکسانی کرده ‫ولی برای پاداشِ کمتر 98 00:06:17,711 --> 00:06:20,130 ‫شاید نباید روی چیزی که ‫سرقت میشه تمرکز کنم، 99 00:06:20,214 --> 00:06:22,466 ‫بلکه باید روی کسی که ‫ازش سرقت میشه تمرکز کنم 100 00:06:23,926 --> 00:06:26,845 ‫همونطور که شبکه‌ی راه‌آهن گاتهام ‫نقش شریان‌های شهر بزرگ رو داره 101 00:06:26,929 --> 00:06:29,431 ‫مردمی که سوارش میشن نیروی حیاتش هستن 102 00:06:29,515 --> 00:06:32,101 ‫مادری که در بخش شرقی زندگی می‌کنه ‫ولی در مرکز شهر کار می‌کنه، 103 00:06:32,184 --> 00:06:36,355 ‫کارگرهای شیفت شب کارخونه، ‫همه قلبِ تپنده‌ی گاتهام رو تشکیل میدن. 104 00:06:37,106 --> 00:06:38,189 ‫وقتی من شهردار شم، 105 00:06:38,213 --> 00:06:41,943 ‫ترتیبی میدم که قطارهامون تمیزتر، ‫ارزون‌تر و امن‌تر از همیشه بشن. 106 00:06:41,967 --> 00:06:43,002 هان؟ 107 00:06:54,706 --> 00:06:57,126 ‫حالا که توجه شما رو جلب کردم، 108 00:06:57,209 --> 00:07:00,462 ‫اجازه بدید اشیاء قیمتی‌تون رو ازتون بگیرم 109 00:07:00,546 --> 00:07:04,133 ‫کیف‌های پول، کیسه‌های سکه، ‫ساعت‌های جیبی، 110 00:07:04,216 --> 00:07:06,426 ‫لطفاً همه رو بریزید توی خورجین‌ها 111 00:07:12,391 --> 00:07:15,769 ‫بیا، این رو بگیر. ‫و دست از سر این مردم بردار. 112 00:07:15,853 --> 00:07:17,646 ‫اوه، نه آقا 113 00:07:17,729 --> 00:07:21,358 ‫من هرگز یه پاپاسی هم ‫از مردی در مقام شما نمی‌گیرم 114 00:07:21,984 --> 00:07:25,028 ‫ولی دار و ندار این مرد رو ازش می‌گیرم 115 00:07:28,115 --> 00:07:31,910 ‫خدانگهدار، آقایون 116 00:07:34,121 --> 00:07:35,831 ‫چه اتفاقی افتاد؟ 117 00:07:46,341 --> 00:07:47,926 ‫هی! 118 00:08:36,350 --> 00:08:38,643 ‫می‌دونم بعید به نظر میاد، 119 00:08:38,667 --> 00:08:41,122 ‫ولی شاید باید این احتمال رو ‫در نظر بگیریم که... 120 00:08:41,146 --> 00:08:43,064 ‫«دنیا برای ما به اندازه‌ی کافی بزرگ است 121 00:08:43,088 --> 00:08:44,626 ‫نیازی به در نظر گرفتن اشباح نیست» 122 00:08:44,650 --> 00:08:46,025 ‫بله 123 00:08:46,049 --> 00:08:48,379 ‫«اما وقتی که غیرممکن را حذف کردی، 124 00:08:48,403 --> 00:08:52,574 ‫«هر آنچه باقی مانده، هر قدر هم غیرمحتمل، ‫باید حقیقت باشد.» 125 00:08:52,658 --> 00:08:55,452 ‫اون نویسنده‌ی مورد علاقه‌ی منم هست، قربان ‫(اشاره به آرتور کانن دویل خالق شرولک هولمز) 126 00:08:55,535 --> 00:08:57,913 ‫خب، اینجا چی باقی مونده؟ 127 00:08:57,996 --> 00:09:01,250 ‫یک، این شبح فقط فقرا رو هدف قرار میده 128 00:09:01,333 --> 00:09:04,628 ‫دو، از ظاهرش پیداست ‫روی قرن هجدهم وسواس داره 129 00:09:04,711 --> 00:09:06,088 ‫و سه... 130 00:09:07,673 --> 00:09:09,716 ‫جواب‌هایی لازم دارم که ‫نمی‌تونم اینجا به دست بیارم 131 00:09:39,538 --> 00:09:42,416 ‫به هرتیج هیل خوش اومدید، آقای فاکس 132 00:09:42,499 --> 00:09:45,711 ‫- من راسل کرادوک هستم ‫- لطفاً لوشس صدام کن 133 00:09:45,794 --> 00:09:47,337 ‫زمین‌های اطراف فوق‌العاده‌ان 134 00:09:47,421 --> 00:09:50,841 ‫همینطورن. یا خب قبلاً اینطور بودن 135 00:09:50,924 --> 00:09:53,927 ‫- اون قبرستونی که توی راه دیدم... ‫- قطعه‌ی خانوادگیه 136 00:09:54,011 --> 00:09:57,889 ‫این ملک از زمانِ زائرها ‫در اختیار خانواده بوده 137 00:09:57,973 --> 00:10:00,100 ‫امیدوارم بتونی حفظش کنی 138 00:10:00,183 --> 00:10:02,811 ‫- فکر کنم بتونیم حلش کنیم ‫- ممنون 139 00:10:02,894 --> 00:10:06,148 ‫واقعاً دلم نمی‌خواد اینجا رو بفروشم 140 00:10:06,231 --> 00:10:09,651 ‫ولی خب مالیاتش آدم رو می‌فرسته گداخونه 141 00:10:09,735 --> 00:10:11,111 ‫بیا بریم تو و زیر بارون نمونیم 142 00:10:11,194 --> 00:10:13,697 ‫عمارتِ قدیمی رو بهت نشون میدم 143 00:10:13,780 --> 00:10:17,242 ‫قبل از این که بریم سراغ امضای قرارداد 144 00:10:31,423 --> 00:10:34,634 ‫عجب، بروس وین جوان اینجاست؟ 145 00:10:34,718 --> 00:10:37,763 ‫- دیگه خیلی جوان نیستی ‫- از دیدنت خوشحالم، ویلما 146 00:10:37,846 --> 00:10:41,308 ‫هنوز تمام اون بعد از ظهرهای طولانی رو یادمه، 147 00:10:41,391 --> 00:10:43,226 ‫تو با مادرت می‌اومدی اینجا 148 00:10:43,310 --> 00:10:47,606 ‫همیشه خیلی به شوالیه‌ها ‫و ماجراجویی‌ها علاقه داشتی 149 00:10:47,689 --> 00:10:50,108 ‫می‌بینم که زیاد عوض نشدی 150 00:10:50,132 --> 00:10:51,961 ‫می‌تونم کمکت کنم؟ 151 00:10:51,985 --> 00:10:55,072 ‫من سعی دارم بفهمم این نشان به کی تعلق داره 152 00:10:55,155 --> 00:10:57,407 ‫ولی توی هیچکدوم از این کتاب‌ها نیست 153 00:10:57,491 --> 00:10:59,492 ‫اوه، نه، نبایدم باشه 154 00:10:59,516 --> 00:11:01,516 ‫اون نشانِ کرادوکـه 155 00:11:01,661 --> 00:11:04,664 ‫اونا یکی از خاندان‌های مؤسسِ گاتهام بودن 156 00:11:04,748 --> 00:11:07,250 ‫اما به خاطر اقدامات کرادوک در زمان انقلاب، 157 00:11:07,334 --> 00:11:10,712 ‫اسمشون از تاریخ‌های رسمی حذف شد 158 00:11:11,254 --> 00:11:13,965 ‫جیمز، ملقب به جیم کرادوک، 159 00:11:14,049 --> 00:11:17,511 ‫یه اشراف‌زاده‌ی ثروتمند ‫و وفادار به تاج و تخت بود 160 00:11:18,303 --> 00:11:20,347 ‫ولی قمارباز هم بود 161 00:11:20,430 --> 00:11:23,225 ‫که بیشتر ثروتِ خانواده‌اش رو به باد داد 162 00:11:23,308 --> 00:11:26,478 ‫و نزدیک بود ملکشون ‫در هرتیج هیل رو از دست بده 163 00:11:27,145 --> 00:11:29,314 ‫چون اون نجیب‌زاده بود، 164 00:11:29,398 --> 00:11:32,150 ‫کرادوک باور داشت ثروت حقشه، 165 00:11:32,234 --> 00:11:35,695 ‫و دموکراسی رو عاملِ بدبختی‌هاش می‌دونست 166 00:11:35,779 --> 00:11:39,449 ‫وقتی دار و ندارش رو از دست داد، ‫تبدیل به راهزن شد. 167 00:11:39,533 --> 00:11:43,578 ‫ولی جیمز کرادوک رابین هود نبود. ‫بلکه برعکسش بود. 168 00:11:43,662 --> 00:11:47,457 ‫اون از فقرا می‌دزدید ‫تا جیب خودش رو پر کنه 169 00:11:47,541 --> 00:11:49,459 ‫وقتی بالأخره دستگیرش کردن، 170 00:11:49,483 --> 00:11:52,587 ‫از چوبه‌ی دار شهر قدیمی حلق‌آویز شد 171 00:11:55,632 --> 00:11:58,969 ‫کمکِ بزرگی بهم کردی، ویلما. ممنون 172 00:12:00,137 --> 00:12:03,640 ‫هیچوقت نتونستم بهت بگم ‫چقدر از اتفاقی که افتاد متأسف شدم 173 00:12:04,724 --> 00:12:07,811 ‫اوه، ممنونم 174 00:12:11,940 --> 00:12:14,109 ‫لوشس هست؟ بروس وین هستم 175 00:12:14,192 --> 00:12:16,236 ‫متأسفم، آقای وین، ‫ولی ایشون نیستن. 176 00:12:16,319 --> 00:12:19,781 ‫آقای فاکس رفتن کارهای نهایی ‫خرید یه زمین رو انجام بدن 177 00:12:19,865 --> 00:12:22,701 ‫- توی هرتیج هیل؟ ‫- خب، بله. از کجا می‌دونستید؟ 178 00:12:22,784 --> 00:12:24,786 ‫لطفاً فقط بهش خبر بده زنگ زدم 179 00:12:24,870 --> 00:12:26,621 ‫برو هرتیج هیل، پنی‌ورث 180 00:12:27,330 --> 00:12:28,748 ‫فقط تا می‌تونی گاز بده 181 00:12:28,832 --> 00:12:30,083 تخته گاز میرم، قربان 182 00:12:35,964 --> 00:12:39,009 ‫چندتا امضای دیگه بزنیم، ‫کارمون تموم میشه. 183 00:12:42,762 --> 00:12:43,805 ‫اون کیه؟ 184 00:12:43,889 --> 00:12:46,975 ‫یکی از اجداد و عموهای بزرگمه 185 00:12:47,058 --> 00:12:51,104 ‫این عمارت رو توی زمینی ساخته ‫که شاه انگلیس بهش هدیه داده 186 00:12:51,188 --> 00:12:55,859 ‫اما بعدها تبدیل به یه جور مجرم یا خائن شد 187 00:12:55,942 --> 00:12:58,904 ‫نام خانواده رو تا قرن‌ها لکه‌دار کرد 188 00:13:14,169 --> 00:13:16,004 ‫به من میگی خائن؟ 189 00:13:16,087 --> 00:13:18,673 ‫بدبختِ نمک‌نشناس! 190 00:13:18,757 --> 00:13:20,842 ‫تو به تمام آرمان‌هامون خیانت می‌کنی! 191 00:13:20,926 --> 00:13:23,637 ‫هرتیج هیل میراثِ کرادوکه، 192 00:13:23,720 --> 00:13:27,182 ‫و تو اینجا رو به پاپتی‌هایی ‫مثل این یارو می‌فروشی؟ 193 00:13:27,265 --> 00:13:29,726 ‫مواظب باش به کی لقب میدی، حروم زاده... 194 00:13:32,979 --> 00:13:34,231 ‫بسیار خب 195 00:13:34,314 --> 00:13:36,733 ‫پس تو اول می‌میری 196 00:13:39,110 --> 00:13:41,446 ‫- جیمز کرادوک ‫- من رو می‌شناسی 197 00:13:41,530 --> 00:13:43,532 ‫می‌دونم وانمود می‌کنی کی هستی 198 00:13:50,330 --> 00:13:52,040 ‫هردوتون از اینجا برید بیرون 199 00:13:52,123 --> 00:13:54,626 ‫فقط محض اطلاعت، ‫من اول صبح این خونه رو خراب می‌کنم. 200 00:13:54,709 --> 00:13:55,710 ‫لطفاً این کارو بکن! 201 00:14:11,184 --> 00:14:14,980 ‫تو مثل یه مرد اصیل‌زاده می‌جنگی، ‫پس میذارم بری. 202 00:14:15,063 --> 00:14:19,859 ‫ولی اگه برای بارِ سوم مسیرمون به هم بخوره، ‫انقدر بخشنده نخواهم بود، آقا. 203 00:14:31,371 --> 00:14:33,933 ‫واقعاً فقط اونجا وایسادید و گذاشتید ‫از شهروندان گاتهام سرقت شه؟ 204 00:14:38,128 --> 00:14:40,463 ‫یادم بنداز گورمن رو اخراج کنم 205 00:14:40,547 --> 00:14:44,593 ‫دمای این آب نباید بیش از 108 درجه باشه وگرنه باعث آسیب عصبی میشه 206 00:14:44,676 --> 00:14:46,886 ‫من تمام مصدومیت‌هاتون رو درمان کردم 207 00:14:46,970 --> 00:14:49,973 ‫از زانوی خراشیده گرفته تا زخمِ گلوله 208 00:14:50,056 --> 00:14:52,058 ‫می‌دونم دارم چیکار می‌کنم 209 00:14:53,685 --> 00:14:58,898 ‫فرض کنیم این آقای شبح ‫واقعاً همین باشه که میگن 210 00:14:58,982 --> 00:15:02,402 ‫یه شبح. اگه حقیقت داره، ‫چطور جلوش رو بگیرم؟ 211 00:15:02,485 --> 00:15:06,656 ‫گمونم یه نفر توی گاتهام هست که ‫شاید بتونه به این سؤال جواب بده 212 00:15:07,698 --> 00:15:11,202 ‫[کتاب‌فروشی لینتون] 213 00:15:17,208 --> 00:15:20,670 ‫می‌گفتم تعطیلیم، ‫ولی به نظر کسی نمیای که برات مهم باشه. 214 00:15:20,754 --> 00:15:24,215 ‫اگه تو لینتون میدنایت هستی، ‫به کمکت نیاز دارم. من دنبال... 215 00:15:24,299 --> 00:15:27,135 ‫آقای شبح هستی ‫که قبلاً اسمش جیمز کرادوک بود 216 00:15:27,719 --> 00:15:30,305 ‫و بلد نیستی چطور یه شبح رو بگیری 217 00:15:30,388 --> 00:15:33,558 ‫تا امروز اصلاً باور نداشتم اونا وجود دارن 218 00:15:33,642 --> 00:15:37,103 ‫از آدمی که حاضره افقش رو گسترش بده خوشم میاد 219 00:15:37,187 --> 00:15:39,021 ‫یه شبح برای چی باید پول بدزده؟ 220 00:15:39,045 --> 00:15:40,958 ‫چه نیازی می‌تونه بهش داشته باشه؟ 221 00:15:40,982 --> 00:15:43,067 ‫هر شبح با دیگری فرق می‌کنه، 222 00:15:43,091 --> 00:15:45,091 ‫اما همه‌شون انعکاس‌هایی ‫از خود قبلی‌شون هستن 223 00:15:45,779 --> 00:15:48,657 ‫بعضی‌هاشون به محل زندگی یا مرگشون بند شدن 224 00:15:48,740 --> 00:15:51,951 ‫یه عده دیگه محکوم شدن کاری رو که ‫در زندگی می‌کردن در مرگ تکرار کنن 225 00:15:53,328 --> 00:15:55,288 ‫می‌خوای از شر کرادوک خلاص شی؟ 226 00:15:55,372 --> 00:15:59,668 ‫توی این کتاب آیینِ عبور ‫از این دنیا به دنیای بعد نوشته شده 227 00:15:59,751 --> 00:16:01,670 ‫برای این کار دو چیز لازم داری 228 00:16:01,753 --> 00:16:04,297 ‫سند اصلی زمین هرتیج هیل 229 00:16:04,381 --> 00:16:07,092 ‫کرادوک باور داره هنوز در گاتهام حق داره 230 00:16:07,175 --> 00:16:09,302 ‫پس باید سند اون حق رو بسوزونی 231 00:16:09,386 --> 00:16:12,597 ‫- و اون یکی چی؟ ‫- خونِ یه اشراف‌زاده 232 00:16:12,681 --> 00:16:15,975 ‫اشباح قدیمی، جادوی قدیمی 233 00:16:16,059 --> 00:16:19,854 ‫خواسته‌هاش مشخصه و این یکی خون می‌خواد 234 00:16:22,649 --> 00:16:25,735 ‫این جادو باهات مقابله می‌کنه 235 00:16:25,819 --> 00:16:27,946 ‫حتی اگه فکر می‌کنی می‌تونی از پسش بربیای، 236 00:16:28,029 --> 00:16:31,408 ‫نقاط ضعفی پیدا می‌کنه که نمی‌دونستی داری 237 00:16:34,160 --> 00:16:36,287 ‫لطف در ازای لطف 238 00:16:36,371 --> 00:16:37,914 ‫من چیزی رو که لازم داشتی بهت دادم 239 00:16:37,997 --> 00:16:41,209 ‫در عوض وقتی کارت تموم شد این شیشه رو بهم برگردون 240 00:16:42,210 --> 00:16:43,378 ‫برای چیه؟ 241 00:16:43,962 --> 00:16:45,380 ‫به وقتش می‌فهمی 242 00:16:46,130 --> 00:16:48,049 ‫[کتابخانه‌ی گاتهام] 243 00:16:54,556 --> 00:16:58,059 ‫همونطور که حدس می‌زدم ‫توی بایگانی‌های تاریخی بود 244 00:16:58,143 --> 00:17:02,355 ‫خوشحالم که می‌بینم اون قفل‌بازکن‌هایی که ‫برای تولد 12 سالگیت خریدم به درد می‌خورن 245 00:17:02,439 --> 00:17:04,482 ‫هیچکس متوجه نبود یه سند 400 ساله نمیشه 246 00:17:04,566 --> 00:17:06,651 ‫ولی به دست آوردن این قسمتِ آسونش بود 247 00:17:06,675 --> 00:17:09,737 ‫کجای گاتهام یه اشراف‌زاده پیدا کنم؟ 248 00:17:10,029 --> 00:17:14,868 ‫راستش، قربان، نسلِ پنی‌ورث ‫به دوکِ دوون‌شر برمی‌گرده 249 00:17:14,951 --> 00:17:16,369 ‫هیچوقت این رو بهم نگفته بودی 250 00:17:16,393 --> 00:17:18,996 ‫راستش شما هیچوقت نپرسیدید، قربان 251 00:17:20,373 --> 00:17:22,208 ‫آیین ممکنه خطرناک باشه 252 00:17:22,292 --> 00:17:26,129 ‫ارباب بروس، باید تا الان فهمیده باشید ‫که من به راحتی نمی‌ترسم 253 00:17:33,011 --> 00:17:37,056 ‫«با اولین و آخرین تیغ، ‫ارتباطت را با این عالم قطع می‌کنیم. 254 00:17:37,140 --> 00:17:41,060 ‫با اولین و آخرین نفس، ‫تو را بدرقه می‌کنیم. 255 00:17:41,144 --> 00:17:46,065 ‫با اولین و آخرین زخم، ‫عزیمتت را با خون تقدیس می‌کنیم.» 256 00:17:46,149 --> 00:17:49,194 ‫عزیمتت را با خون تقدیس می‌کنیم 257 00:17:51,237 --> 00:17:54,674 ‫[سند زمین] 258 00:18:03,082 --> 00:18:04,501 ‫نه! 259 00:18:12,300 --> 00:18:15,261 ‫حتماً دیدنِ گاتهام امروز ‫برات دردناکه، کرادوک 260 00:18:15,345 --> 00:18:17,430 ‫این شهرِ کثیف 261 00:18:20,350 --> 00:18:24,479 ‫یه زمانی بود که طبقاتِ پایین ‫جایگاه خودشون رو می‌دونستن 262 00:18:24,562 --> 00:18:26,189 ‫یه دورانِ بهتر 263 00:18:27,440 --> 00:18:31,277 ‫منظورت زمانیه که اقلیت ‫به اکثریت حکومت می‌کردن 264 00:18:31,361 --> 00:18:33,655 ‫این رو با اکراه و نفرت میگی 265 00:18:33,738 --> 00:18:38,117 ‫نکنه می‌خوای بگی: ‫«تمام انسان‌ها برابر آفریده شدن»؟ 266 00:18:38,201 --> 00:18:40,411 ‫چه مزخرفاتِ محضی 267 00:18:48,002 --> 00:18:50,630 ‫خداحافظ، کرادوک. برگرد جهنم 268 00:18:51,172 --> 00:18:53,424 ‫نه! نه، نه! 269 00:19:05,144 --> 00:19:07,814 ‫خب، خدا رو شکر 270 00:19:32,171 --> 00:19:36,092 ‫خیلی نزدیک بود، بچه خیابونی. ‫و با این حال موفق نشدی. 271 00:19:37,635 --> 00:19:41,890 ‫این پیرمرد سعی داره باهام بجنگه ‫تا از رازهاش محافظت کنه 272 00:19:41,973 --> 00:19:49,188 ‫یه رازِ ارزشمند به خصوص که ازش ‫مثل شمعی در توفان محافظت می‌کنه 273 00:19:49,272 --> 00:19:53,860 ‫شاید چیزیه که نمی‌خواد تو بدونی. هوم؟ 274 00:19:53,943 --> 00:19:57,030 ‫مشتاق نیستی بفهمی رازه چیه؟ 275 00:20:00,241 --> 00:20:02,410 ‫خواهش می‌کنم! 276 00:20:02,493 --> 00:20:06,623 ‫من رو بکش قبل از این که مجبورم کنه بکشمت 277 00:20:06,706 --> 00:20:08,458 ‫نه. هرگز 278 00:20:12,003 --> 00:20:14,505 ‫باید کاری رو که پیرمرد خواست انجام می‌دادی 279 00:20:14,589 --> 00:20:17,008 ‫دیگه خیلی دیر شده! 280 00:20:45,286 --> 00:20:46,496 ‫نه 281 00:21:00,093 --> 00:21:01,469 ‫ارباب بروس 282 00:21:02,929 --> 00:21:06,015 ‫احمق. چه فکری می‌کردی؟ 283 00:21:06,099 --> 00:21:07,350 ‫اگه تو... 284 00:21:08,685 --> 00:21:11,187 ‫بدون تو نمی‌تونم این کارو بکنم 285 00:21:11,270 --> 00:21:13,523 ‫بله، ارباب بروس 286 00:21:14,190 --> 00:21:15,733 ‫می‌دونم 287 00:21:20,738 --> 00:21:23,950 ‫دلم می‌خواد یه حموم طولانی بکنم، قربان 288 00:21:27,286 --> 00:21:28,871 ‫اینجا بمون 289 00:21:44,971 --> 00:21:48,933 ‫- لطف در ازای لطف ‫- قابلی نداشت 290 00:21:50,727 --> 00:21:52,520 ‫خب، سلام جیم 291 00:21:52,544 --> 00:21:54,438 ‫خیلی وقته که ندیدمت 292 00:21:54,856 --> 00:21:58,776 ‫خدای من! نه! ‫نمی‌تونی من رو بسپری دستِ این مرد! 293 00:21:58,860 --> 00:22:00,569 ‫لطفاً! التماس می‌کنم! 294 00:22:00,593 --> 00:22:04,073 ‫هر کاری بخوای می‌کنم! ‫ولی من رو ول نکن! لطفاً! 295 00:22:04,741 --> 00:22:06,617 ‫باهاش چیکار می‌کنی؟ 296 00:22:06,701 --> 00:22:09,495 ‫احتمالاً نمی‌خوای این رو بدونی 297 00:22:10,455 --> 00:22:12,915 ‫نه، احتمالاً نمی‌خوام 298 00:22:14,500 --> 00:22:16,627 ‫از همکاری باهات خوشحال شدم 299 00:22:21,215 --> 00:22:24,677 ‫آقای دنت، بعد از اتفاقی که توی قطار افتاد، 300 00:22:24,761 --> 00:22:28,056 ‫توی نظرسنجی‌ها 15 امتیاز دیگه ‫از جسوپ عقب افتادید 301 00:22:28,139 --> 00:22:31,350 ‫و بزرگ‌ترین حامیانِ مالی‌تون ‫تعهداتشون به کمپین شما رو فسخ کردن 302 00:22:31,434 --> 00:22:33,061 ‫خزانه‌مون خالیه 303 00:22:34,395 --> 00:22:36,147 ‫لعنت بهش! 304 00:22:39,400 --> 00:22:41,944 ‫ولش کن! فقط برو بیرون 305 00:22:42,028 --> 00:22:43,612 ‫باید فکر کنم 306 00:22:43,971 --> 00:22:45,155 ‫چشم، آقای دنت 307 00:22:45,179 --> 00:22:50,845 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@ 308 00:22:50,869 --> 00:22:53,764 ‫[به دنت رأی دهید] 309 00:23:03,341 --> 00:23:05,968 ‫تورن، دنت هستم 310 00:23:06,636 --> 00:23:07,845 ‫بیا باهم حرف بزنیم 311 00:23:07,869 --> 00:23:14,460 ‫« ترجمه از سینـا صداقت » ‫.:: SinCities ::. 312 00:23:14,484 --> 00:23:24,484 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::.