1 00:00:02,208 --> 00:00:07,208 ‫ارائه شده توسط وبسایت فیلمکیو ‫.:: FilmKio.Com ::. 2 00:00:08,209 --> 00:00:13,209 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫فیلمکیو را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫FilmKio@ 3 00:00:16,210 --> 00:00:22,210 ‫ترجمه از حسین رضایی ‫ H o s s e i n T L ‫HosseinTLsub@yahoo.com 4 00:00:42,209 --> 00:00:45,212 ‫این یارو مُرده؟ ‫چون اگه آره حالت تهوع می‌گیرم 5 00:00:45,796 --> 00:00:47,088 ‫اگه مُرده، باید بهم بگین 6 00:00:47,089 --> 00:00:49,486 ‫چون اگه جسد اینجا باشه نمی‌تونم بیام تو 7 00:00:49,487 --> 00:00:51,885 ‫من کارم قفل و لامپ برقه. ‫خون تخصصم نیست 8 00:00:51,886 --> 00:00:53,219 ‫می‌تونی بازش کنی یا نه؟ 9 00:00:53,220 --> 00:00:54,303 ‫آره. دارم تلاش می‌کنم... 10 00:00:54,304 --> 00:00:56,504 ‫- اوهوم ‫- ولی بیشتر این کلیدها کار نمی‌کنن 11 00:00:59,810 --> 00:01:01,602 ‫این یارو ترامبل تو بخش دادگستری کار می‌کرد؟ 12 00:01:01,603 --> 00:01:04,940 ‫- من اجازه ندارم بگم... ‫- اگه آره، یه دسته کلید دیگه لازم دارم 13 00:01:04,941 --> 00:01:06,524 ‫شاید فردا بتونیم برگردیم 14 00:01:06,525 --> 00:01:08,818 ‫- فردا روز بخششه... ‫- راه ورود دیگه‌ای نیست؟ 15 00:01:08,819 --> 00:01:11,071 ‫- آره، ولی قاضی مدوز... ‫- کلانتر. هی... 16 00:01:11,072 --> 00:01:13,407 ‫چیکار می‌... وایسا، چیکار داری می‌کنی؟ 17 00:01:17,786 --> 00:01:19,872 ‫بخش آی‌تی احتمالا زودتر برق رو قطع کرده 18 00:01:19,873 --> 00:01:22,270 ‫آره، ولی پروتکل اینه که برق باید باشه تا... 19 00:01:22,271 --> 00:01:24,668 ‫میشه بری بخش توزیع ‫و برق‌ها رو روشن کنی؟ 20 00:01:24,669 --> 00:01:26,188 ‫- آره ‫- عالیه 21 00:01:26,795 --> 00:01:28,880 ‫شما آشپزخونه رو ببینین. ‫من اتاق‌خواب رو می‌گردم 22 00:01:28,881 --> 00:01:31,800 ‫- دنبال چی می‌گردیم؟ ‫- دنبال هر چیز عجیبی 23 00:01:31,801 --> 00:01:33,927 ‫که نشونمون بده ترامبل ‫چرا مارنز رو کشته 24 00:01:51,195 --> 00:01:53,697 ‫- هنوز نرفتی داخل؟ ‫- نه. اون طرف چیزی نبود؟ 25 00:01:53,698 --> 00:01:54,948 ‫هنوز نه 26 00:02:08,252 --> 00:02:09,795 ‫این چه کوفتیه؟ 27 00:02:11,965 --> 00:02:14,092 ‫- چیه؟ ‫- نمی‌دونم راستش 28 00:02:15,344 --> 00:02:17,137 ‫ولی... 29 00:02:19,598 --> 00:02:21,099 ‫یه کیسه عتیقه نیاز داریم 30 00:04:17,423 --> 00:04:18,759 ‫به چی لبخند می‌زنی؟ 31 00:04:21,637 --> 00:04:22,638 ‫گمونم به تو 32 00:04:23,847 --> 00:04:26,141 ‫می‌دونی بهت میگن جورج عجیب‌غریب، نه؟ 33 00:04:26,850 --> 00:04:28,935 ‫کنار ژنراتور حکش کردن 34 00:04:28,936 --> 00:04:31,355 ‫- نوشته «از جورج عجیب‌غریب فاصله بگیرید» ‫- خیلی‌خب، اولاً... 35 00:04:31,356 --> 00:04:33,689 ‫- «خیلی عجیب‌غریب است» ‫- خفه شو 36 00:04:33,690 --> 00:04:36,902 ‫- صد سال اجازه نمیدی رو ژنراتور چیزی بنویسن ‫- آره، درسته 37 00:04:36,903 --> 00:04:37,818 ‫در ثانی، 38 00:04:37,819 --> 00:04:41,323 ‫اگه می‌گفتی «آقا کامپیوتری عجیب‌غریب» ‫شاید باور می‌کردم 39 00:04:41,324 --> 00:04:44,201 ‫در واقع، جورج عجیب‌غریب، ‫اگه واقعا وجود داشته باشه 40 00:04:45,953 --> 00:04:47,204 ‫احتمالا یکی دیگه‌ست 41 00:04:47,871 --> 00:04:51,416 ‫من تنها دوستتم؟ ‫می‌دونم این پایین من تنها دوستتم 42 00:04:51,417 --> 00:04:55,087 ‫ولی تنها دوستت تو کل سیلو‌ام؟ 43 00:04:55,088 --> 00:04:56,755 ‫چون خیلی غم‌انگیز میشه 44 00:04:57,631 --> 00:04:59,883 ‫نه، نه. خیلی هم عالیه 45 00:05:02,052 --> 00:05:04,012 ‫البته اگه لازمه یه دوست داشته باشم 46 00:05:09,059 --> 00:05:10,227 ‫می‌خوای نگهش داری؟ 47 00:05:11,854 --> 00:05:15,232 ‫یعنی دلم می‌خواد بخاطر ‫این اسباب‌بازی‌های عجیب‌غریبت 48 00:05:15,233 --> 00:05:17,943 ‫برم زندان یا تو معدن کار کنم؟ نه 49 00:05:18,443 --> 00:05:21,864 ‫بهرحال که با هم رفتیم بخش منابع ‫که اون نوار عزیزت رو برداری 50 00:05:21,865 --> 00:05:26,118 ‫نه، اون کارو کردیم که بخش مکانیک ‫و سیلو به نوار موردنیازش برسه 51 00:05:26,119 --> 00:05:29,121 ‫- و شما هم هیچ کاری نکردی آقا ‫- هی، هی، هی 52 00:05:29,122 --> 00:05:30,664 ‫نه، نه. فقط یه نقشه کشیدی 53 00:05:31,164 --> 00:05:33,958 ‫یه نقشه مزخرف. ‫کارای دیگه رو خودم کردم 54 00:05:33,959 --> 00:05:36,753 ‫از جمله بیکن پرت کردن سمت سگ‌ها ‫و مثل سگ دوییدن 55 00:05:36,754 --> 00:05:38,213 ‫اونم برای یه نوار 56 00:05:39,631 --> 00:05:42,426 ‫جورج، اون نوار جون ‌آدما رو نجات میده، خب؟ 57 00:05:43,552 --> 00:05:45,136 ‫شاید نوار تخمی آی‌تی به درد نخوره 58 00:05:45,137 --> 00:05:47,806 ‫ولی مال مکانیک به درد می‌خوره، ‫برای همین اون کارو کردم 59 00:05:47,807 --> 00:05:50,893 ‫برای خودم ریسک نکردم 60 00:05:52,936 --> 00:05:54,103 ‫برای همه بود 61 00:05:54,104 --> 00:05:57,628 ‫و این چیزای عجیبی که اینجا داری 62 00:05:57,629 --> 00:06:00,141 ‫ارزش به خطر انداختن ‫جون یه نفرو ندارن 63 00:06:00,142 --> 00:06:02,653 ‫بخصوص وقتی نمی‌دونی اصلا چی هستن 64 00:06:02,654 --> 00:06:06,658 ‫اگه این چیزا ارزش به خطر انداختن ‫جونمون رو ندارن 65 00:06:07,659 --> 00:06:10,245 ‫پس چرا داشتنشون جونمون رو به خطر میندازه؟ 66 00:06:12,456 --> 00:06:14,333 ‫نمی‌دونم 67 00:06:15,334 --> 00:06:16,335 ‫منم نمی‌دونم 68 00:06:17,753 --> 00:06:22,716 ‫اینا تو یه دوره‌ای توسط یه نفر ‫به عنوان ابزار یه کاری استفاده می‌شدن 69 00:06:23,300 --> 00:06:24,634 ‫باید بعنوان سرنخ ازشون استفاده کنم 70 00:06:24,635 --> 00:06:26,302 ‫تفریح خطرناک و احمقانه‌ایه 71 00:06:26,303 --> 00:06:30,140 ‫و در ضمن، همه‌شون هم غیرقانونی نیستن 72 00:06:30,807 --> 00:06:31,808 ‫خیلی‌خب 73 00:06:34,144 --> 00:06:35,354 ‫این... 74 00:06:36,563 --> 00:06:43,237 ‫شاید به اندازه یه آچار بکسِ تمیزشده، ارزشمند 75 00:06:43,238 --> 00:06:48,242 ‫یا به اندازه گل‌های طبقات میانی ‫رمانتیک بنظر نیاد 76 00:06:48,243 --> 00:06:50,619 ‫ولی برای من، این ساعت... 77 00:06:53,580 --> 00:06:54,665 ‫همه‌چیزه 78 00:06:57,459 --> 00:07:00,879 ‫و می‌خوام بدمش به تو 79 00:07:12,140 --> 00:07:14,642 ‫جورج، خرابه 80 00:07:14,643 --> 00:07:18,897 ‫نه، جدی میگم. مثل وزنه‌ نگهدارنده کاغذه ‫ولی ارزشش از خود کاغذه کمتره 81 00:07:18,898 --> 00:07:20,314 ‫هدیه‌ست 82 00:07:22,943 --> 00:07:26,989 ‫و تو دنیایی که یک میلیون چیز ناشناخته ‫داره، ممکنه که این ساعت... 83 00:07:26,990 --> 00:07:29,741 ‫- اوهوم ‫- و عتیقه‌های عجیب غریب اینجوری... 84 00:07:29,742 --> 00:07:31,451 ‫- جورج ‫- راه رسیدن به جواب... 85 00:07:31,452 --> 00:07:33,160 ‫- بزرگترین سوال‌های سیلو باشه ‫- جورج 86 00:07:33,161 --> 00:07:35,539 ‫نمی‌خوای بپرسی بزرگترین سوال سیلو چیه؟ 87 00:07:35,540 --> 00:07:37,165 ‫انقدر حرف نزن لطفا 88 00:07:38,542 --> 00:07:39,877 ‫تا نریدی توش 89 00:08:57,704 --> 00:08:58,914 ‫گندش بزنن 90 00:08:59,748 --> 00:09:01,708 ‫نبردیش دادگستری؟ 91 00:09:01,709 --> 00:09:03,125 ‫زود اومدی 92 00:09:03,126 --> 00:09:04,503 ‫اولین روزیه که تو زودتر اومدی 93 00:09:05,838 --> 00:09:07,547 ‫اون یادداشت برای منه؟ 94 00:09:07,548 --> 00:09:09,508 ‫یه باربر از بخش بازیافت آوردش 95 00:09:12,970 --> 00:09:15,889 ‫نگه داشتن یه عتیقه غیرقانونی ‫تا بیشتر از دوازده ساعت 96 00:09:15,890 --> 00:09:18,809 ‫بعد از کشفش جرم خیلی بزرگیه 97 00:09:19,309 --> 00:09:20,477 ‫حتی برای کلانتر 98 00:09:22,062 --> 00:09:24,662 ‫- از کجا می‌دونی غیرقانونیه؟ ‫- حداقل می‌دونم که نمی‌دونم 99 00:09:25,190 --> 00:09:29,047 ‫ماده 75A-11: تحقیقات در خصوص ‫عتیقه‌ها می‌تواند 100 00:09:29,048 --> 00:09:32,290 ‫به دست کلانتر یا وزارت دادگستری ‫انجام شود به شرط... 101 00:09:32,291 --> 00:09:35,534 ‫به شرط آنکه عتیقه‌ی شناسایی‌شده ‫مربوط به یک جرم جدی باشد 102 00:09:35,535 --> 00:09:37,076 ‫بنظر من که قتل جرم جدی‌ایه 103 00:09:37,077 --> 00:09:40,372 ‫بند بعدیش رو خوندی؟ ‫این فقط با تأیید دادگستری امکان‌پذیره 104 00:09:40,373 --> 00:09:41,873 ‫در نتیجه؟ 105 00:09:41,874 --> 00:09:45,169 ‫اگه تحقیقات مربوط به عتیقه می‌خوای، ‫باید با قاضی مدوز ملاقات کنی 106 00:09:46,086 --> 00:09:49,506 ‫زیاد دارم اینو می‌شنوم. چطوره ‫کلا صفحه‌های پیمان رو پاره کنن 107 00:09:49,507 --> 00:09:51,696 ‫و جاش بنویسن ‫«برو ملاقات قاضی مدوز»؟ 108 00:09:51,697 --> 00:09:53,885 ‫باهاش حرف زدی، نه؟ 109 00:09:53,886 --> 00:09:56,325 ‫وقتی تو دادگستری بودم ‫از اداره رد میشد 110 00:09:56,326 --> 00:09:58,765 ‫ولی این روزا، ‫حتی وقتی مسابقات پیمان رو می‌بری 111 00:09:58,766 --> 00:10:00,266 ‫سیمز میاد سنجاق افتخار رو بهت میده 112 00:10:00,267 --> 00:10:03,437 ‫برای بلد بودن پیمان ‫مسابقه هم دارن؟ 113 00:10:03,438 --> 00:10:04,520 ‫- چهار بار بردمش ‫- هوم 114 00:10:04,521 --> 00:10:06,940 ‫- بیشتر از هر کس دیگه ‫- معلومه 115 00:10:07,774 --> 00:10:10,485 ‫ولی فقط یه کارمند ساده دادگستری بودم 116 00:10:10,486 --> 00:10:11,736 ‫تو کلانتری 117 00:10:11,737 --> 00:10:14,281 ‫اگه بخوای مدوز رو ببینی، ‫کاملا شرایطت فرق داره 118 00:10:17,743 --> 00:10:22,623 ‫روز بخشش مبارک. ‫امروز برای همبستگی، خانواده و دوستان است 119 00:10:24,082 --> 00:10:26,363 ‫- روز بخشش مبارک ‫- صبح بخیر 120 00:10:27,794 --> 00:10:30,005 ‫- بیلینگز. کلانتر ‫- سیمز 121 00:10:33,258 --> 00:10:34,778 ‫- اوضاع چطوره؟ ‫- خوبه 122 00:10:35,385 --> 00:10:37,804 ‫- دادگستری چطوره؟ ‫- همه‌چی خوبه 123 00:10:58,492 --> 00:10:59,493 ‫قاضی 124 00:11:12,130 --> 00:11:14,319 ‫خیلی حالم خوب نیست. ‫سریع جمعش کن بره 125 00:11:14,320 --> 00:11:16,510 ‫در مورد تحقیقات مربوط به ترامبل اومدم 126 00:11:16,511 --> 00:11:18,678 ‫- فکر کردم حل شده ‫- شده 127 00:11:18,679 --> 00:11:22,266 ‫خب، این حدود ده ساعت پیش ‫به دست معاون بیلینگز 128 00:11:22,267 --> 00:11:25,561 ‫توی جستجویی که به همراه ‫معاون کارینز انجام دادیم پیدا شده 129 00:11:26,144 --> 00:11:27,144 ‫کجا؟ 130 00:11:28,230 --> 00:11:30,649 ‫آپارتمان ترامبل. ‫توی دستشویی قربان 131 00:11:31,567 --> 00:11:34,173 ‫می‌خوام یه تحقیقات مربوط به عتیقه‌ها انجام بدم 132 00:11:34,174 --> 00:11:36,780 ‫تا شاید متخلف‌های احتمالی دیگه ‫مثل ترامبل رو شناسایی کنم 133 00:11:36,781 --> 00:11:38,740 ‫قبل از اینکه فرصت کاری رو داشته باشن 134 00:11:39,825 --> 00:11:44,329 ‫قاضی، پیمان گفته راه ورود ‫به فعالیت‌های غیرقانونی و مختل‌کننده 135 00:11:44,330 --> 00:11:48,834 ‫- اغلب... ‫- اسناد و عتیقه‌های بی‌جواز است. می‌دونم 136 00:11:51,170 --> 00:11:52,712 ‫ولی این عتیقه چی هست؟ 137 00:11:52,713 --> 00:11:55,299 ‫نمی‌دونم. برای همین می‌خوام ‫بررسیش کنم 138 00:11:55,799 --> 00:11:57,259 ‫این مال ترامبل نبوده 139 00:11:57,926 --> 00:12:00,470 ‫نمی‌دونم کجا پیداش کردی. ‫مال اون نیست 140 00:12:01,972 --> 00:12:06,101 ‫در جریان هستی که ما برای هر عتیقه‌ای ‫که در طول 140 سال گذشته پیدا شده پرونده داریم 141 00:12:06,102 --> 00:12:07,935 ‫آره، ولی دیتابیس رو چک کردم و... 142 00:12:07,936 --> 00:12:11,523 ‫منظورم از «ما» همه‌مون نبود. ‫منظورم «ما»ی دادگستری بود 143 00:12:12,441 --> 00:12:14,943 ‫ما فهرست اطلاعاتی خیلی بزرگتری داریم 144 00:12:15,527 --> 00:12:18,529 ‫برای مثال، اون ساعتی که به مچت می‌بندی 145 00:12:18,530 --> 00:12:21,533 ‫در دادگستری، می‌دونیم، من می‌دونم ‫که این قلم 146 00:12:21,534 --> 00:12:23,409 ‫علیرغم اینکه در مالکیت توئه 147 00:12:23,410 --> 00:12:27,581 ‫در حال حاضر به نام جورج ویلکینزی ‫ثبت شده که فوت شده 148 00:12:28,498 --> 00:12:30,501 ‫مردی که ادعا کردی به قتل رسیده 149 00:12:32,961 --> 00:12:34,087 ‫این اتفاقات میفتن 150 00:12:35,005 --> 00:12:38,217 ‫کلانتر بکر هم باعث شد بفهمم ‫که مرگ ویلکینز هم اتفاق بوده 151 00:12:38,218 --> 00:12:40,760 ‫برای همین می‌خوام این تحقیقات رو انجام بدم 152 00:12:40,761 --> 00:12:43,514 ‫که بتونیم چیزایی رو بفهمیم ‫که توی فهرست شما نیستن 153 00:12:44,389 --> 00:12:47,434 ‫مثل این نکته که همکار خیلی نزدیک شما، ‫داگلاس ترامبل 154 00:12:47,435 --> 00:12:49,061 ‫- قاتل بوده ‫- کلانتر نیکولز 155 00:12:49,062 --> 00:12:51,271 ‫خانم قاضی، اجازه هست؟ 156 00:12:51,897 --> 00:12:52,898 ‫بله 157 00:12:53,815 --> 00:12:57,152 ‫زود جمعش کنین. می‌خوام ‫زود برم که لای جمعیت گیر نکنم 158 00:13:00,697 --> 00:13:03,366 ‫تحقیقات عتیقه اتفاقا ‫حرکت هوشمندانه‌ایه 159 00:13:03,367 --> 00:13:05,785 ‫بخصوص امروز که روز بخششه 160 00:13:05,786 --> 00:13:08,204 ‫مردم تمایل بیشتری ‫به تحویل دادن این اقلام نشون میدن 161 00:13:08,205 --> 00:13:11,083 ‫چون خطر قانونی براشون نداره. ‫پس من مشکلی ندارم 162 00:13:11,084 --> 00:13:13,544 ‫- خیلی‌خب ‫- به شرط اینکه پال رو با خودت ببری 163 00:13:13,545 --> 00:13:15,274 ‫احتمالا از پسر من کمتر 164 00:13:15,275 --> 00:13:17,004 ‫پیمان رو می‌شناسی 165 00:13:17,005 --> 00:13:20,133 ‫در تمام مواقع باید یه متخصص ‫همراهت باشه که یه لیست درست کنه 166 00:13:20,134 --> 00:13:23,679 ‫از تمام جرایم، تمام عتیقه‌ها ‫و اینکه کی چی داره 167 00:13:24,263 --> 00:13:26,014 ‫آره، البته 168 00:13:36,233 --> 00:13:38,861 ‫- برنامه چیه؟ ‫- می‌تونی برگردی بالا. یه ساعت دیگه می‌بینمت 169 00:13:38,862 --> 00:13:41,362 ‫کلانتر، حالا که سیمز علاقه نشون داده 170 00:13:41,363 --> 00:13:44,782 ‫دادگستری هر جا بری می‌پادت. ‫تو تک تک طبقات 171 00:13:44,783 --> 00:13:49,037 ‫یا آدمای خودش یا دوستان زمزمه‌گر سیلو. ‫که می‌تونه که هر کسی باشه 172 00:13:49,621 --> 00:13:52,498 ‫پس بخوای نخوای، امروز ‫تا آخرش باهاتم 173 00:13:52,499 --> 00:13:56,628 ‫یکی رو می‌شناسم که سر عتیقه ‫گیر افتاده و به من مدیونه 174 00:13:56,629 --> 00:13:57,713 ‫بریم 175 00:14:20,652 --> 00:14:24,156 ‫- ای تف توش. دیگه کی رو کشتم؟ ‫- یه سوال مربوط به عتیقه داشتم 176 00:14:25,240 --> 00:14:26,700 ‫با کسی تو این آدرس کار داری؟ 177 00:14:28,118 --> 00:14:29,912 ‫میای بیرون یا ما بیایم تو؟ 178 00:14:33,665 --> 00:14:36,980 ‫ببین، نمی‌دونم مارنز چی درباره من گفته ‫ولی من مرد ساده‌ای‌ام 179 00:14:36,981 --> 00:14:40,297 ‫دیوار رنگ می‌کنم. اینجوری پول درمیارم. ‫عتیقه غیرقانونی معامله نمی‌کنم 180 00:14:40,298 --> 00:14:42,049 ‫پس برای عتیقه‌های قانونی برم پیش کی؟ 181 00:14:44,468 --> 00:14:45,636 ‫نمی‌دونم 182 00:14:46,762 --> 00:14:48,096 ‫دیگه معامله نمی‌کنم 183 00:14:48,805 --> 00:14:50,265 ‫بخصوص همچین چیزایی 184 00:14:50,266 --> 00:14:51,391 ‫ساعت؟ 185 00:14:52,059 --> 00:14:54,707 ‫- ساعتی که کار بکنه. تو کدوم خری هستی؟ ‫- هی، هی 186 00:14:54,708 --> 00:14:57,356 ‫قبلی‌ها حداقل انقدر نجابت داشتن ‫که خودشون رو معرفی کنن 187 00:14:57,357 --> 00:14:59,316 ‫من معاون بیلینگز هستم. ‫معاون کلانتر جدید 188 00:14:59,317 --> 00:15:00,325 ‫به کیرم بابا 189 00:15:06,240 --> 00:15:08,658 ‫کلانتر، نمی‌دونم از من چی می‌خوای، خب؟ 190 00:15:08,659 --> 00:15:11,745 ‫انگار هر چی بگم یا نگم ‫می‌خوای دستگیرم کنی 191 00:15:11,746 --> 00:15:13,371 ‫نه، تو روز بخشش که نه 192 00:15:13,372 --> 00:15:14,997 ‫کسشعر. اگه الان دستگیرم نکنی 193 00:15:14,998 --> 00:15:18,355 ‫این آقای قیافه‌دادگستری‌ای ‫اسمم رو می‌ذاره تو یه لیست. بعدش چی؟ 194 00:15:18,356 --> 00:15:21,713 ‫یه روز که دارم کارهای ‫قانونمدارانه‌ام رو انجام میدم، یهو بی‌خبر... 195 00:15:21,714 --> 00:15:24,340 ‫- چون مرد ساده‌ای هستی ‫- دقیقا 196 00:15:24,341 --> 00:15:26,760 ‫میان در خونه‌ام رو می‌زنن. ‫اصلا در هم نمی‌زنن 197 00:15:26,761 --> 00:15:29,637 ‫شاید کلانتر با دیلم بیاد در خونه‌ام 198 00:15:29,638 --> 00:15:31,889 ‫و بابت کاری که نکردم ‫از خونه‌ام می‌برنم 199 00:15:31,890 --> 00:15:34,852 ‫- پس نه. کسی رو نمی‌شناسم ‫- می‌دونی چیه کندی؟ 200 00:15:34,853 --> 00:15:37,145 ‫فقط بخاطر همین کلانتره ‫که الان تو زندان نیستی 201 00:15:37,146 --> 00:15:39,146 ‫و مشخصه که پشیمون شدی 202 00:15:39,147 --> 00:15:42,818 ‫موضوع تو نیستی. ‫داریم درباره عتیقه‌ها تحقیق می‌کنیم 203 00:15:43,402 --> 00:15:49,533 ‫خیلی عجیبه که با اون ساعت ‫بخوای درباره تمام عتیقه‌ها تحقیق کنی 204 00:15:49,534 --> 00:15:51,034 ‫که روی دستتم هست... 205 00:15:51,035 --> 00:15:52,243 ‫نه تو کیسه مدارک 206 00:15:52,244 --> 00:15:54,580 ‫در نتیجه حتما برات شخصیه 207 00:15:54,581 --> 00:15:55,831 ‫و طبق تجربه من 208 00:15:56,498 --> 00:16:00,127 ‫کسایی که نشان دارن ‫و کارهاشون رو به دلایل شخصی انجام میدن 209 00:16:00,128 --> 00:16:02,421 ‫معمولا به بقیه صدمه می‌زنن 210 00:16:04,298 --> 00:16:07,009 ‫پس بهمون یه اسم میدی ‫یا با اسم خودت بریم؟ 211 00:16:09,178 --> 00:16:10,304 ‫خودت می‌دونی 212 00:16:10,971 --> 00:16:12,931 ‫این چطوره؟ 213 00:16:13,932 --> 00:16:17,686 ‫چطوره ساعت رو بدی بهم، ‫سعی کنم بفروشمش، و اگه فروختم 214 00:16:17,687 --> 00:16:19,771 ‫اسم کسی که بهش فروختم ‫رو میدم بهت 215 00:16:19,772 --> 00:16:21,106 ‫این چطوره؟ 216 00:16:23,025 --> 00:16:24,609 ‫لعنتی. کلانتر 217 00:16:24,610 --> 00:16:26,152 ‫هی. خیلی‌خب 218 00:16:26,153 --> 00:16:29,030 ‫می‌خوام تو و این آقای هولستن جونیور ‫دیگه اینجا نیاین، خب؟ 219 00:16:29,031 --> 00:16:31,909 ‫اونطور که دیدم جلوی آپارتمانت ‫فضای خیلی زیادی هست 220 00:16:31,910 --> 00:16:33,242 ‫برای دو تا تخت کافیه 221 00:16:33,243 --> 00:16:34,806 ‫- آره ‫- می‌تونیم راحت باشیم اینجا 222 00:16:34,807 --> 00:16:36,370 ‫- آره، می‌تونیم اسباب‌کشی کنیم ‫- هر روز هم برگردیم؟ 223 00:16:36,371 --> 00:16:38,540 ‫- هر روز ‫- یا می‌تونی یه اسم بهمون بدی 224 00:16:41,877 --> 00:16:46,840 ‫فقط یه اسم هست که می‌تونم بگم 225 00:16:46,841 --> 00:16:48,425 ‫و زندگیم نابود نشه 226 00:16:48,426 --> 00:16:50,010 ‫- بعنوان نقاش؟ ‫- نه 227 00:16:50,719 --> 00:16:55,724 ‫بعنوان مردی که خانواده‌ش بخاطر ‫این کسشعرا نابود شده 228 00:16:57,559 --> 00:16:58,977 ‫خودکار داری آقای بیلینگزلی؟ 229 00:17:37,349 --> 00:17:40,727 ‫سیلوگردی کنید. ‫امروز برای همبستگی، خانواده و دوستان است 230 00:17:40,728 --> 00:17:43,542 ‫روز بخشش مبارک 231 00:17:46,358 --> 00:17:48,694 ‫سیلوگردی کنید. ‫روز بخشش مبارک 232 00:17:59,538 --> 00:18:01,915 ‫می‌دونی، آدم‌ها از خودشون رد می‌ذارن 233 00:18:02,499 --> 00:18:05,586 ‫تاریخ پره از رد کلی آدم 234 00:18:06,503 --> 00:18:08,172 ‫در طول کلی زمان 235 00:18:08,881 --> 00:18:13,343 ‫همه‌چی... از پیرهن تن من ‫تا کفش‌های پای تو 236 00:18:13,344 --> 00:18:17,931 ‫اگه بخوایم می‌تونیم دقیقا بفهمیم ‫کجا دوخته شده 237 00:18:17,932 --> 00:18:20,183 ‫- یا آخرین بار کی پوشیدتشون ‫- واقعا؟ 238 00:18:20,184 --> 00:18:22,519 ‫- دقیقا همین؟ ‫- بله. دقیقا همین 239 00:18:22,520 --> 00:18:25,022 ‫- چایی می‌خوای؟ ‫- آره لطفا 240 00:18:26,106 --> 00:18:27,232 ‫ببخشید. ادامه بده 241 00:18:28,108 --> 00:18:31,111 ‫- ولی خیلی جذابه، نه؟ ‫- آره. خیلی جذابه 242 00:18:31,695 --> 00:18:34,281 ‫- تو درکش نمی‌کنی؟ ‫- نه، می‌کنم 243 00:18:40,871 --> 00:18:44,708 ‫هیچوقت به دنیای ورای سیلو فکر نمی‌کنی؟ 244 00:18:44,709 --> 00:18:47,002 ‫نه. کِی وقتش رو داشتم؟ 245 00:18:47,586 --> 00:18:51,507 ‫حتی الانم نگرانم که یه ابله‌ای ‫در حال سفت کردن مهره‌های اشتباه باشه 246 00:18:51,508 --> 00:18:53,091 ‫یا فشار سوپاپ رو غلط بخونه 247 00:18:53,092 --> 00:18:54,675 ‫داری به صورت زیبای من نگاه می‌کنی 248 00:18:54,676 --> 00:18:56,678 ‫ولی تو فکر یه ابله ‫و مهره‌های فشارشی 249 00:18:56,679 --> 00:18:58,638 ‫- سوپاپ فشار ‫- سوپاپ فشار 250 00:18:58,639 --> 00:19:01,099 ‫و آره، چون قیافه‌ات شبیه همون ابله‌هاست 251 00:19:01,767 --> 00:19:04,853 ‫بنظر از اون چیزایی میاد ‫که زن و مردهای بخش مکانیک رویاش رو دارن 252 00:19:04,854 --> 00:19:05,938 ‫- سوپاپ فشار ‫- جدی؟ 253 00:19:05,939 --> 00:19:07,230 ‫صد درصد 254 00:19:07,231 --> 00:19:10,067 ‫می‌دونی، وقتی اینجا داری ‫درباره دنیای ورای دنیاها رویاپردازی می‌کنی 255 00:19:10,068 --> 00:19:12,778 ‫- خودت اینجا رو نشونم دادی ‫- آره 256 00:19:13,529 --> 00:19:17,324 ‫ولی منی که تو مکانیک کار می‌کنم ‫دارم شما رویاپردازها رو زنده نگه می‌دارم 257 00:19:17,325 --> 00:19:18,784 ‫که اینطور؟ 258 00:19:20,244 --> 00:19:21,286 ‫آره 259 00:19:22,704 --> 00:19:25,123 ‫چون منم که برق رو تأمین می‌کنم 260 00:19:34,299 --> 00:19:38,011 ‫- حتما ساعت‌ها طول کشیده ‫- آره. زمانی که ندارم 261 00:19:40,097 --> 00:19:41,098 ‫پس... 262 00:19:42,850 --> 00:19:43,851 ‫چرا؟ 263 00:19:44,726 --> 00:19:48,772 ‫چون وقتی از این چیزا حرف می‌زنی 264 00:19:49,898 --> 00:19:54,570 ‫یه آتیشی تو وجودت روشن میشه، ‫و اینو تو صورتت می‌بینم 265 00:19:54,571 --> 00:19:58,532 ‫چیزی که تو آدم‌های زیادی نمی‌بینم 266 00:19:58,533 --> 00:20:02,494 ‫می‌دونی، این احساس هر چی که هست 267 00:20:03,704 --> 00:20:06,623 ‫وقتی تو حسش می‌کنی، ‫منم حس می‌کنم 268 00:20:09,376 --> 00:20:11,920 ‫و محدود نمیشه به اینجا 269 00:20:12,504 --> 00:20:16,133 ‫بعدش هم ادامه پیدا می‌کنه 270 00:20:18,218 --> 00:20:21,096 ‫انگار... 271 00:20:22,055 --> 00:20:24,682 ‫حرفم اینه که ساعتت رو به دلایل ‫خودخواهانه‌ای تعمیر کردم 272 00:20:24,683 --> 00:20:29,229 ‫چون وقتی اون احساس رو بهت انتقال میدم ‫احساس خیلی خوبی پیدا می‌کنم 273 00:20:32,608 --> 00:20:34,234 ‫چجوری راهش انداختی؟ 274 00:20:35,402 --> 00:20:37,613 ‫وقتی ابزارهای لازمش رو درست کردم، ‫درست کردنش کاری نداشت 275 00:20:38,113 --> 00:20:39,865 ‫- ابزارش رو درست کردی؟ ‫- آره 276 00:20:41,867 --> 00:20:43,327 ‫جولیت نیکولز 277 00:20:44,703 --> 00:20:49,124 ‫تو حقیقتا... 278 00:20:49,125 --> 00:20:50,751 ‫باشه، ولی هیس 279 00:20:51,502 --> 00:20:52,982 ‫بی‌نظیری 280 00:21:04,223 --> 00:21:06,600 ‫می‌دونم 281 00:21:07,601 --> 00:21:10,269 ‫به زودی عزیزم. هوم 282 00:21:26,036 --> 00:21:27,037 ‫رجینا جکسون؟ 283 00:21:30,332 --> 00:21:31,333 ‫بیاین تو 284 00:21:40,634 --> 00:21:42,719 ‫فکر نمی‌کردم دیگه ببینمش 285 00:21:43,470 --> 00:21:44,680 ‫جان؟ 286 00:21:45,639 --> 00:21:46,890 ‫اون ساعت 287 00:21:48,183 --> 00:21:50,519 ‫ها. می‌شناسیش؟ 288 00:21:51,770 --> 00:21:54,523 ‫معلومه. مال دوست‌پسرم بود 289 00:22:23,802 --> 00:22:26,638 ‫خب، جورج چطوره؟ 290 00:22:29,183 --> 00:22:30,225 ‫مُرده 291 00:22:31,560 --> 00:22:33,896 ‫چند ماه پیش از پله‌ها افتاد پایین 292 00:22:36,231 --> 00:22:37,399 ‫اوهوم 293 00:22:44,990 --> 00:22:47,951 ‫جورج رو می‌شناسین ‫یا ساعته رو پیدا کردین؟ 294 00:22:49,453 --> 00:22:51,622 ‫نه، من قبل از کلانتر شدن ‫باهاش کار می‌کردم 295 00:22:52,539 --> 00:22:54,291 ‫- تو بخش مکانیک؟ ‫- آره 296 00:22:56,835 --> 00:22:57,835 ‫اوهوم 297 00:22:58,962 --> 00:23:01,298 ‫خانم جکسون، آیا عتیقه‌ای ‫در اختیارتون هست؟ قانونی... 298 00:23:01,299 --> 00:23:03,383 ‫آخرین بار که دیدمش، ‫داشت می‌رفت اونجا 299 00:23:03,384 --> 00:23:04,927 ‫داشت وارد فاز بعدی زندگیش می‌شد 300 00:23:05,969 --> 00:23:06,970 ‫آدم بعدیش 301 00:23:10,015 --> 00:23:13,226 ‫نه، عتیقه‌ای ندارم. ‫دیگه ندارم 302 00:23:13,227 --> 00:23:17,523 ‫هر چی که داشتم، که خیلی هم بود، ‫برای اون گرفته بودم 303 00:23:20,150 --> 00:23:21,568 ‫کسی اسم منو داده بهتون؟ 304 00:23:21,569 --> 00:23:22,985 ‫اوهوم 305 00:23:22,986 --> 00:23:24,488 ‫زیاد پیش میاد 306 00:23:25,364 --> 00:23:28,784 ‫ولی من دلال نیستم. ‫جورج می‌گفت این چیزا رو بخرم 307 00:23:29,993 --> 00:23:34,206 ‫خانواده بزرگی دارم. ‫کلی عمه و خاله و دایی و پسردایی دارم 308 00:23:35,332 --> 00:23:39,378 ‫بنظرش اینجوری اگه دادگستری بخواد ‫تحقیق کنه، خریدها قابل توجیه‌ان 309 00:23:40,212 --> 00:23:43,214 ‫کسی رو نداشت، ‫برای همین از من برای رسیدن بهشون استفاده کرد 310 00:23:43,215 --> 00:23:46,260 ‫- تمام اقلام قانونی بودن یا... ‫- رابطه‌تون جواز داشت؟ 311 00:23:47,010 --> 00:23:49,638 ‫جورج اهل رابطه مجاز نبود 312 00:23:50,430 --> 00:23:53,642 ‫هر احمقی هم می‌فهمه که آدمی نیست ‫که همیشه پیشت بمونه 313 00:23:56,895 --> 00:24:00,941 ‫قانونی؟ حتما، چرا که نه. ‫ولی آدم از کجا بفهمه؟ 314 00:24:01,525 --> 00:24:02,568 ‫می‌پرسی 315 00:24:03,402 --> 00:24:05,611 ‫برم تو اداره پلیس 316 00:24:05,612 --> 00:24:09,616 ‫و بپرسم آیا جنسی که در اختیار دارم ‫قانونیه یا نه؟ 317 00:24:10,284 --> 00:24:11,951 ‫اینجوری که کارشون رو راحت‌ می‌کنم 318 00:24:11,952 --> 00:24:16,582 ‫بعد از اینکه رفت بخش مکانیک ‫چیزی ازش دیدی یا شنیدی؟ 319 00:24:17,833 --> 00:24:19,418 ‫خیلی سوال می‌پرسی 320 00:24:21,336 --> 00:24:22,671 ‫ببین کلانتر 321 00:24:24,006 --> 00:24:27,467 ‫جورج رفت بخش مکانیک ‫که به قول خودش «سوالات بزرگ» رو بررسی کنه 322 00:24:27,968 --> 00:24:29,260 ‫سوالات غیرقانونی 323 00:24:29,261 --> 00:24:32,890 ‫چیزی که می‌خواست رو از من گرفت. ‫دیگه لازمم نداشت، برای همین رفت 324 00:24:33,807 --> 00:24:38,020 ‫احتمالا در جستجوی کسی تو طبقات پایینی ‫که بتونه کمکش کنه 325 00:24:40,230 --> 00:24:42,064 ‫منظورتون چه سوالات غیرقانونی‌ایه؟ 326 00:24:42,065 --> 00:24:44,610 ‫بارها با دادگستری مرورش کردم 327 00:24:45,736 --> 00:24:48,155 ‫اون خاله و دایی‌هایی که بهتون گفتم ‫هم همینطور 328 00:24:49,156 --> 00:24:51,074 ‫جورج و اون عتیقه‌ها ‫بهای سنگینی برام داشت 329 00:24:51,783 --> 00:24:54,953 ‫خانواده‌اش رو از دست داد، ‫ولی بدش نمیومد من رو از خانواده‌ام جدا کنه 330 00:24:58,624 --> 00:25:00,000 ‫خوب چرب‌زبونی می‌کرد 331 00:25:04,129 --> 00:25:07,173 ‫ممنون بابت زمانتون خانم جکسون 332 00:25:07,174 --> 00:25:10,219 ‫- اگه سوال دیگه‌ای داشتید، می‌تونیم... ‫- دارم 333 00:25:15,891 --> 00:25:19,561 ‫وقتی بهت گفت دوستت داره ‫باور کردی؟ 334 00:25:24,942 --> 00:25:25,943 ‫ممنون 335 00:25:47,381 --> 00:25:49,216 ‫امکان نداره زنه عقلش سر جاش باشه، نه؟ 336 00:25:49,217 --> 00:25:51,301 ‫خونه‌ش شبیه سالن زباله‌ی بخش بازیافته 337 00:25:51,302 --> 00:25:52,928 ‫بعلاوه بوی غذای گربه‌ش 338 00:25:53,846 --> 00:25:55,347 ‫خوبی؟ 339 00:25:55,348 --> 00:25:56,849 ‫آره، عالی‌ام 340 00:26:30,132 --> 00:26:31,466 ‫اینجا رو خالی کنین 341 00:26:45,439 --> 00:26:46,440 ‫یالا پسر 342 00:26:59,077 --> 00:27:01,746 ‫یه مصاحبه با یه مخبر محرمانه داشتیم 343 00:27:01,747 --> 00:27:04,416 ‫که نشون میده عتیقه‌ای ‫که امروز آوردی 344 00:27:04,417 --> 00:27:06,209 ‫یه دارایی غیرقانونی بوده 345 00:27:06,210 --> 00:27:09,296 ‫که مال همکار خودت، جورج ویلکینز بوده 346 00:27:11,381 --> 00:27:12,632 ‫نمی‌فهمم 347 00:27:12,633 --> 00:27:14,509 ‫با توجه به سوابق دادگستری 348 00:27:14,510 --> 00:27:17,679 ‫قبل از مرگش، خونه ویلکینز ‫تفتیش شده بود 349 00:27:18,180 --> 00:27:20,224 ‫در اون تفتیش، هیچی پیدا نکردن 350 00:27:20,807 --> 00:27:21,807 ‫ولی دیشب... 351 00:27:21,808 --> 00:27:25,437 ‫عتیقه ویلکینز به طرز عجیبی ‫تو آپارتمان ترامبل ظاهر شده 352 00:27:25,938 --> 00:27:28,190 ‫اونم در نتیجه تفتیشی ‫که تو ترتیب دادی 353 00:27:28,899 --> 00:27:32,110 ‫اولین بار دیشب اون عتیقه ‫رو تو خونه ترامبل دیدم 354 00:27:32,778 --> 00:27:36,239 ‫- وقتی که بیلینگز نشونش داد بهم ‫- وایسا... 355 00:27:36,240 --> 00:27:39,701 ‫سیمز، من و جورج با هم دوست بودیم. ‫فراتر از این ساعت... 356 00:27:39,702 --> 00:27:40,911 ‫اوه، فراتر از اون؟ 357 00:27:41,578 --> 00:27:43,455 ‫هیچوقت چیزی ازش نگرفتم 358 00:27:43,956 --> 00:27:46,917 ‫بخصوص چیزی به مسخرگی اون ماسماسک 359 00:27:53,340 --> 00:27:55,217 ‫یه سوال دارم 360 00:27:55,218 --> 00:27:56,801 ‫از آقای سیمز 361 00:27:56,802 --> 00:28:01,139 ‫تو روزی که دادگستری آپارتمان جورج ویلکینز رو گشت 362 00:28:01,140 --> 00:28:04,725 ‫ترامبل هم تو تیم جستجو بود؟ 363 00:28:04,726 --> 00:28:07,980 ‫شهردار، نام اعضای تیم جستجوی دادگستری ‫به شدت محرمانه‌ست 364 00:28:07,981 --> 00:28:09,063 ‫خودت اینو می‌دونی 365 00:28:09,064 --> 00:28:11,607 ‫به هیچ وجه ملزوم به افشای این اطلاعات 366 00:28:11,608 --> 00:28:14,152 ‫برای اداره کلانتری یا اداره شهرداری نیستم 367 00:28:14,153 --> 00:28:16,238 ‫ولی اگه ترامبل توی اون تیم جستجو بوده 368 00:28:17,072 --> 00:28:19,490 ‫احتمالش هست، چه بسا کم، ‫که فکر کرده 369 00:28:19,491 --> 00:28:23,453 ‫اون محصول یه عتیقه ‫بی‌ضرر بوده و تصمیم گرفته خودش برش داره؟ 370 00:28:23,454 --> 00:28:25,580 ‫می‌خوای یه سوال فرضی رو جواب بدم 371 00:28:25,581 --> 00:28:29,209 ‫- این کارو نمی‌کنم ‫- از نظر تئوری ممکنه. درسته؟ 372 00:28:33,213 --> 00:28:37,154 ‫در جستجوتون، چیزی پیدا کردین 373 00:28:37,155 --> 00:28:41,096 ‫که توجیه کنه ترامبل چرا ‫باید بخواد مارنز و جانز رو بکشه؟ 374 00:28:42,598 --> 00:28:48,019 ‫- نه. هنوز نه. من... ‫- نه، تا جایی که همه می‌دونن 375 00:28:48,020 --> 00:28:51,857 ‫مارنز و جانز به علت مشکلات قلبی‌ای ‫که به دلیل پیاده‌روی در سیلو براشون پیش اومد مردن 376 00:28:52,900 --> 00:28:55,027 ‫هر تحقیقات اضافه‌ای می‌تونه ‫حقیقت رو افشا کنه 377 00:28:55,028 --> 00:28:56,820 ‫و ثبات ما رو بهم بزنه 378 00:28:57,487 --> 00:29:01,511 ‫می‌دونم همه اینو باور ندارن 379 00:29:01,512 --> 00:29:05,537 ‫اما من فهمیدم که بعضی ‫معماها بهتره... 380 00:29:05,538 --> 00:29:07,789 ‫حل نشده بمونن 381 00:29:09,833 --> 00:29:10,834 ‫آقای سیمز 382 00:29:32,231 --> 00:29:34,608 ‫ممنون که قضیه من و جورج رو بهشون نگفتی 383 00:29:35,651 --> 00:29:38,237 ‫اون عتیقه رو اونجا کاشته بودی که پیداش کنم؟ 384 00:29:41,281 --> 00:29:43,742 ‫این تصمیم بود باعث شه ‫زندانیم کنن یا حتی بفرستنم پاکسازی 385 00:29:43,743 --> 00:29:45,243 ‫اجازه نمی‌دادم این اتفاق بیفته 386 00:29:45,244 --> 00:29:48,413 ‫به محض اینکه اومدن سراغت ‫اسم من رو آوردی 387 00:29:48,414 --> 00:29:53,544 ‫جولیت. من خانواده دارم. زن دارم. بچه دارم 388 00:29:55,420 --> 00:29:57,463 ‫می‌دونم داشتن یه معاون با ذهنیت دادگستری 389 00:29:57,464 --> 00:30:00,300 ‫که مطابق کلمه به کلمه پیمان ‫زندگی می‌کنه می‌تونه رو مخ باشه 390 00:30:00,301 --> 00:30:03,135 ‫ولی باید باهام روراست باشی 391 00:30:03,136 --> 00:30:07,182 ‫روراست، جوری که انگار نه جون تو، ‫بلکه جون من بهش بسته‌ست 392 00:30:08,225 --> 00:30:09,226 ‫سعی می‌کنم 393 00:30:10,477 --> 00:30:12,688 ‫- سعی می‌کنی؟ ‫- آره. همین از دستم برمیاد 394 00:30:13,730 --> 00:30:15,523 ‫جولیت، تو کلانتر سیلو هستی 395 00:30:15,524 --> 00:30:17,692 ‫ولی نمی‌تونی قول بدی که ‫باهام صادق باشی؟ 396 00:30:17,693 --> 00:30:20,737 ‫اصلا شاید تو و این یارو جورج ‫کاملا مناسب همدیگه بودین 397 00:30:22,739 --> 00:30:24,825 ‫- صداقت می‌خوای؟ ‫- بله 398 00:30:25,742 --> 00:30:28,328 ‫دستات می‌ترسن. ‫دردهای گذرا داری 399 00:30:28,329 --> 00:30:29,245 ‫کلانتر... 400 00:30:29,246 --> 00:30:31,039 ‫وقتی تحت فشاری ‫انقدر دستت رو محکم مشت می‌کنی 401 00:30:31,040 --> 00:30:32,666 ‫که تعجب می‌کنم انگشتات ‫قطع نمیشن بیفتن 402 00:30:32,667 --> 00:30:33,917 ‫تو به سندروم مبتلایی 403 00:30:35,752 --> 00:30:39,046 ‫و قایمش کردی. پس آقای معاونی ‫که مطابق کلمه به کلمه پیمان زندگی می‌کنی 404 00:30:39,047 --> 00:30:42,342 ‫خودت مید‌ونی این جرمه ‫که خودت رو گزارش ندی 405 00:30:42,343 --> 00:30:44,177 ‫- می‌دونم ‫- و با توجه به پیمان 406 00:30:44,178 --> 00:30:47,097 ‫به هیچ وجه صلاحیت داشتن ‫یه مقام مسئول رو نداری 407 00:30:47,098 --> 00:30:49,348 ‫صلاحیت دسترسی داشتن به سلاح گرم، 408 00:30:49,349 --> 00:30:52,978 ‫دستگیر کردن خلافکارها، ‫و حتی معاون بودن تو این اداره رو نداری 409 00:30:54,938 --> 00:30:56,481 ‫این کار یه روشی داره 410 00:30:58,150 --> 00:31:00,110 ‫و روشی که الان در پیش گرفتی اون نیست 411 00:31:00,819 --> 00:31:02,988 ‫- بهم گفتی دروغگو ‫- نگفتم 412 00:31:02,989 --> 00:31:04,363 ‫- نه؟ ‫- نه 413 00:31:04,364 --> 00:31:06,950 ‫فقط ازت خواستم صادق باشی، ‫و اگه نمی‌خوای باشی 414 00:31:06,951 --> 00:31:09,661 ‫بهم خبر بده ‫جای اینکه من رو قربانی کنی 415 00:31:10,537 --> 00:31:14,291 ‫همه تو این دفتر میگن ‫هولستن و مارنز برای این تیم خوبی بودن 416 00:31:14,292 --> 00:31:16,001 ‫که هوای همدیگه رو داشتن 417 00:31:16,002 --> 00:31:17,461 ‫ببین تهش به کجا رسیدن 418 00:31:22,799 --> 00:31:24,134 ‫شب بخیر کلانتر 419 00:31:30,849 --> 00:31:32,184 ‫لعنتی 420 00:31:33,101 --> 00:31:34,770 ‫- سلام. روز بخشش مبارک ‫- سلام 421 00:31:34,771 --> 00:31:36,730 ‫روز بخشش مبارک سرکار 422 00:32:05,384 --> 00:32:06,635 ‫روزت چطور بود؟ 423 00:32:10,013 --> 00:32:11,014 ‫تعریفی نداشت 424 00:32:13,809 --> 00:32:14,977 ‫امشب نوری در کار نیست؟ 425 00:32:16,937 --> 00:32:21,859 ‫می‌دونی، مادرم وقتی بچه بودم ‫بهم می‌گفت که... 426 00:32:22,609 --> 00:32:25,404 ‫نباید از روزت ناامید بشی، ‫حتی آخرش 427 00:32:25,405 --> 00:32:26,696 ‫چون... 428 00:32:26,697 --> 00:32:30,742 ‫خب، می‌گفت که... یه روز بد ‫می‌تونه با یه لبخند بشه یه روز خوب 429 00:32:33,912 --> 00:32:36,248 ‫لوکاس، تا حالا دوست‌دختر نداشتی، مگه نه؟ 430 00:32:37,249 --> 00:32:38,708 ‫تا دلت بخواد 431 00:32:38,709 --> 00:32:40,168 ‫نه حتی یکی 432 00:32:40,169 --> 00:32:41,627 ‫خیلی زیاد 433 00:32:41,628 --> 00:32:46,175 ‫یعنی یه طبقه در میون ‫یه دوست خانوم دارم 434 00:32:48,635 --> 00:32:50,344 ‫ایناهاش. دیدی؟ 435 00:32:50,345 --> 00:32:52,055 ‫ایناهاش چی؟ 436 00:32:52,639 --> 00:32:54,140 ‫لبخند زدی. ‫همونطور که مامانم گفته 437 00:32:54,141 --> 00:32:58,103 ‫لبخندم برای همراهی تو نبود. ‫بهت خندیدم 438 00:32:58,104 --> 00:32:59,229 ‫بازم قبول می‌کنم 439 00:33:02,941 --> 00:33:05,277 ‫امشب ورقت همراهت نیست 440 00:33:05,777 --> 00:33:08,279 ‫خب، یکی از کارگرهای کافه‌تریای ‫طبقه‌ام بهم گفت 441 00:33:08,280 --> 00:33:10,490 ‫که امشب قراره ابری باشه، برای همین... 442 00:33:10,491 --> 00:33:12,117 ‫ولی بازم اومدی؟ 443 00:33:12,993 --> 00:33:15,746 ‫آره، اومدم تو رو ببینم 444 00:33:18,790 --> 00:33:21,542 ‫وای، افتضاح بود 445 00:33:21,543 --> 00:33:23,774 ‫- ای وای ‫- جمله خفنی بود 446 00:33:23,775 --> 00:33:26,006 ‫فکر نمی‌کردم از این بدتر بشه، ‫ولی راهش رو پیدا کردی 447 00:33:26,007 --> 00:33:28,675 ‫خب بهرحال هنوز داری لبخند می‌زنی، ‫پس مهم نیست 448 00:33:28,676 --> 00:33:30,928 ‫خیلی‌خب، من دیگه... ‫مراقبت کن 449 00:33:32,054 --> 00:33:34,056 ‫فردا می‌بینمت کلانتر؟ 450 00:33:48,362 --> 00:33:49,363 ‫عزیزم؟ 451 00:33:49,947 --> 00:33:52,073 ‫کی اومده؟ کی اومده؟ 452 00:33:53,785 --> 00:33:56,662 ‫وای. وای خدا 453 00:33:56,663 --> 00:33:59,540 ‫اوهوم. آره 454 00:34:00,207 --> 00:34:01,208 ‫آره 455 00:34:06,964 --> 00:34:08,465 ‫- سلام ‫- سلام 456 00:34:11,510 --> 00:34:14,471 ‫وای، نگاش کن 457 00:34:17,056 --> 00:34:20,267 ‫روزت چطور بود؟ ‫بابایی دوستت داره 458 00:34:20,268 --> 00:34:22,311 ‫حالت خوبه؟ ‫دستات رو ببین 459 00:34:22,312 --> 00:34:24,356 ‫- آره، خوبم ‫- بشین 460 00:34:26,775 --> 00:34:29,095 ‫- عزیزم، لطفا بشین ‫- باشه 461 00:34:31,112 --> 00:34:32,114 ‫بله 462 00:34:33,824 --> 00:34:36,743 ‫پیرهنت رو دربیار. ‫ریشه زنجبیلی که بهت دادم رو خوردی؟ 463 00:34:38,286 --> 00:34:39,454 ‫نتونستم 464 00:34:41,123 --> 00:34:42,622 ‫امروز اصلا تنها نشدم 465 00:34:42,623 --> 00:34:44,793 ‫کل روز پیشش بودی؟ 466 00:34:44,794 --> 00:34:45,878 ‫اوهوم 467 00:34:46,712 --> 00:34:47,920 ‫بالاخره بهت اعتماد کرد؟ 468 00:34:49,715 --> 00:34:52,425 ‫فکر نکنم کلا اهل اعتماد کردن باشه 469 00:34:52,426 --> 00:34:55,637 ‫سر عقل میاد. ‫باید از خداش باشه که تو کنارش باشی 470 00:35:20,162 --> 00:35:22,706 ‫عزیزم، هنوز پیش نیومده؟ 471 00:35:23,373 --> 00:35:24,458 ‫چی؟ 472 00:35:25,959 --> 00:35:27,419 ‫نشونه‌ای تو کلِر دیدی؟ 473 00:35:28,504 --> 00:35:30,214 ‫می‌دونی که روالش این نیست 474 00:35:31,131 --> 00:35:33,467 ‫اینکه تو مبتلایی، ‫دلیل نمیشه اونم باشه 475 00:35:34,510 --> 00:35:35,552 ‫ولی نگرانم 476 00:35:36,845 --> 00:35:37,846 ‫می‌دونم 477 00:35:40,974 --> 00:35:45,312 ‫ولی الان، بیا نگران خوب کردن حال تو باشیم 478 00:35:46,605 --> 00:35:48,232 ‫که بتونی یکم بخوابی 479 00:35:56,031 --> 00:35:57,032 ‫کت 480 00:35:57,658 --> 00:36:00,577 ‫- عزیزم، لازم نیست... ‫- بابت تو و کلر شکرگزارم 481 00:36:03,747 --> 00:36:07,251 ‫نمی‌تونم تصور کنم ‫اگه تنها بودم چطور تو سیلو زندگی می‌کردم 482 00:36:35,904 --> 00:36:37,948 ‫- جورج؟ ‫- هوم؟ 483 00:36:38,866 --> 00:36:40,534 ‫سوال بزرگ چیه؟ 484 00:36:42,369 --> 00:36:44,413 ‫هوم. تعدادشون زیاده 485 00:36:48,208 --> 00:36:50,459 ‫بیرون چی هست؟ 486 00:36:50,460 --> 00:36:54,798 ‫فراتر از محدوده دید سنسور چی هست؟ 487 00:36:57,092 --> 00:36:58,552 ‫چرا اینجاییم؟ 488 00:36:59,261 --> 00:37:01,805 ‫چند وقته اینجاییم؟ 489 00:37:04,016 --> 00:37:06,310 ‫چقدر زمان برامون مونده؟ 490 00:37:10,063 --> 00:37:12,107 ‫بزرگترینش چیه؟ 491 00:37:18,864 --> 00:37:22,283 ‫اگه هر چیزی که فکر می‌کنی حقیقته 492 00:37:22,284 --> 00:37:26,205 ‫هر چیزی که آدمایی که دوستشون داری ‫بهت گفتن... 493 00:37:28,540 --> 00:37:34,087 ‫در واقع فقط یه دروغ گنده باشه چی؟ 494 00:38:09,581 --> 00:38:10,581 ‫واک؟ 495 00:38:13,126 --> 00:38:14,294 ‫واک؟ 496 00:38:18,841 --> 00:38:21,552 ‫سلام، دیروقته 497 00:38:22,553 --> 00:38:24,012 ‫آره، خیلی سوت و کوره 498 00:38:27,558 --> 00:38:28,934 ‫وقتشه بیام خونه 499 00:38:32,354 --> 00:38:33,355 ‫واقعا؟ 500 00:38:34,982 --> 00:38:38,652 ‫آره. صبح کاری که گفتی رو می‌کنم 501 00:38:39,403 --> 00:38:41,572 ‫نشان رو تحویل میدم ‫و استعفا میدم 502 00:38:44,658 --> 00:38:47,244 ‫خب فهمیدی چه اتفاقی افتاده؟ 503 00:38:50,081 --> 00:38:51,832 ‫نه، به تخمم هم نبود 504 00:38:54,001 --> 00:38:56,461 ‫از قرار معلوم، کسی که می‌خواستم ‫براش این کارو بکنم ارزشش رو نداشته 505 00:38:56,462 --> 00:38:57,546 ‫پس... 506 00:38:59,256 --> 00:39:02,509 ‫خب بخاطر اون از اینجا رفتی طبقات بالایی 507 00:39:02,510 --> 00:39:05,637 ‫یا چون کار درستی بود رفتی؟ 508 00:39:06,930 --> 00:39:10,392 ‫آخه طرف مُرده. ‫اون که ازت نخواست بری بالا 509 00:39:13,937 --> 00:39:15,689 ‫فقط وقت هدر دادن بود 510 00:39:15,690 --> 00:39:17,566 ‫وقت؟ 511 00:39:19,151 --> 00:39:21,278 ‫تو هیچ درکی از زمان نداری 512 00:39:22,112 --> 00:39:23,614 ‫فکر می‌کنی داری، ولی نداری 513 00:39:24,740 --> 00:39:27,409 ‫بخاطر اینکه زمانی که پیش روت داری ‫خیلی بیشتر از زمانیه که پشت سر گذاشتی 514 00:39:28,410 --> 00:39:30,912 ‫زمان برای تو فقط یه ایده‌ست 515 00:39:30,913 --> 00:39:37,127 ‫برای من، زمان یعنی سالهایی که ‫پشت یه در بسته با خاطراتم گذروندم 516 00:39:37,128 --> 00:39:39,963 ‫همه دوستات و عزیزات اون بیرونن 517 00:39:40,714 --> 00:39:41,965 ‫اون سمت در 518 00:39:43,550 --> 00:39:45,176 ‫وقتی می‌تونی درباره زمان باهام حرف بزنی 519 00:39:45,177 --> 00:39:47,596 ‫که نتونی خودتو راضی کنی ‫پاتو از در بذاری بیرون 520 00:39:50,516 --> 00:39:52,518 ‫وقتی ثانیه‌ها تبدیل به سال‌ها شدن 521 00:39:54,937 --> 00:39:57,105 ‫اون آدمی نیست که فکر می‌کردم 522 00:39:58,941 --> 00:40:00,734 ‫خودت چجور آدمی هستی؟ 523 00:40:02,694 --> 00:40:04,320 ‫مردی که دوست داشتی کشته شد 524 00:40:04,321 --> 00:40:09,535 ‫و حالا داری میگی پیدا کردن علتش ‫وقت هدر دادن بوده؟ 525 00:40:15,207 --> 00:40:16,874 ‫نمی‌دونم چی شده 526 00:40:16,875 --> 00:40:20,212 ‫ولی وقتی از اینجا رفتی، ‫عشق باعث شده بود بخوای کار درست رو انجام بدی 527 00:40:21,046 --> 00:40:24,007 ‫و حالا خشم باعث شده تسلیم بشی؟ 528 00:40:25,509 --> 00:40:27,553 ‫ترس همین کارو با من کرد 529 00:40:29,763 --> 00:40:31,390 ‫وقت هدر دادن اینه 530 00:40:37,062 --> 00:40:39,356 ‫می‌تونی بیای اینجا پیش من 531 00:40:41,775 --> 00:40:43,402 ‫یا می‌تونی همونجا بمونی 532 00:40:44,862 --> 00:40:51,118 ‫بیخیال هر چیزی بشی ‫که باهاش درگیری، و کارت رو تموم کنی 533 00:40:51,869 --> 00:40:52,870 ‫تصمیم خودته 534 00:41:39,666 --> 00:41:41,752 ‫این دفعه باهام روراست حرف می‌زنی؟ 535 00:41:41,753 --> 00:41:42,835 ‫دفعه قبل نزدم؟ 536 00:41:42,836 --> 00:41:45,881 ‫تو همون مخبر محرمانه‌ای، ‫همون جاسوسی که جورج رو لو داده 537 00:41:45,882 --> 00:41:48,717 ‫تو همونی هستی که قضیه ‫اون هارد رو به دادگستری گفتی 538 00:41:48,718 --> 00:41:50,969 ‫جورج بخاطر تو مُرده. رجینا! 539 00:41:52,471 --> 00:41:54,348 ‫- یه لحظه بهم وقت بده ‫- وقت بدم؟ 540 00:41:55,807 --> 00:41:56,641 ‫اومدی در خونه من 541 00:41:56,642 --> 00:41:59,645 ‫- و به خیانت متهمم می‌کنی ‫- تو جورج رو به دادگستری لو دادی 542 00:42:00,229 --> 00:42:02,230 ‫- نه، به اونا نه ‫- نه؟ 543 00:42:02,231 --> 00:42:04,900 ‫دادگستری تو روز میاد. ‫سوالات راحتی هم می‌پرسه 544 00:42:04,901 --> 00:42:07,736 ‫ولی مردی که همه‌چی رو می‌دونه ‫شب‌ها میاد 545 00:42:09,196 --> 00:42:10,948 ‫چی؟ چی داری... 546 00:42:19,540 --> 00:42:21,875 ‫یه شب بیدار شدم ‫دیدم یه مرده تو اتاق خوابمه 547 00:42:21,876 --> 00:42:23,877 ‫هیچی نمی‌دیدم. ‫لامپ از برق کشیده شده بود 548 00:42:23,878 --> 00:42:25,920 ‫بهم گفت تکون نخورم 549 00:42:25,921 --> 00:42:27,505 ‫بهم گفت همه‌چی رو بهش بگم 550 00:42:27,506 --> 00:42:30,883 ‫- گفت همه رو لو بودم، نه فقط جورج ‫- رجینا، چی داری میگی... 551 00:42:30,884 --> 00:42:33,887 ‫در ازای هر سوالی که جواب نمی‌دادم ‫دو تا از عزیزانم رو تهدید می‌کرد 552 00:42:33,888 --> 00:42:38,392 ‫دو تا از عزیزانم. ‫دوستام، خانواده‌ام 553 00:42:39,560 --> 00:42:40,893 ‫اگه از آپارتمان می‌رفتم بیرون 554 00:42:40,894 --> 00:42:43,145 ‫شب تو تاریکی میومد پای تختم ظاهر می‌شد 555 00:42:43,146 --> 00:42:46,483 ‫و اسم تک تک کسایی که اون روز ‫باهاشون حرف زده بودم رو می‌گفت 556 00:42:46,984 --> 00:42:48,402 ‫هر کسی که باهاش حرف زده بودم 557 00:42:49,319 --> 00:42:50,737 ‫اگه مهمون داشتم... 558 00:42:52,197 --> 00:42:56,076 ‫ببین، اینا رو گذاشتم که جلوی ‫صدا رو بگیره. نمی‌دونم کار می‌کنه یا نه 559 00:42:56,785 --> 00:42:59,204 ‫- حتی با اینا هم ممکنه اون تک تک حرفام رو بشنوه ‫- «اون» یعنی کی؟ 560 00:42:59,205 --> 00:43:00,872 ‫رجینا، منظورت کیه؟ 561 00:43:00,873 --> 00:43:04,626 ‫می‌دونن چجوری بازیت بدن. ‫می‌دونن از چی می‌ترسی 562 00:43:06,920 --> 00:43:07,921 ‫مادر من... 563 00:43:10,549 --> 00:43:14,303 ‫هر اسمی که به اون مرد دادم ‫یه روز از کار مادرم تو معدش کم کرد 564 00:43:15,012 --> 00:43:18,974 ‫پس آره، اسم تک تک دلال‌های ‫عتیقه‌ای که می‌شناختم رو لو دادم 565 00:43:23,020 --> 00:43:26,732 ‫کندی برای همین اسم تو رو داده. ‫چون می‌دونسته دادگستری اسمت رو داره 566 00:43:29,067 --> 00:43:31,777 ‫امیدوارم همه‌شون بدونن ‫که به اینجا نزدیک نشن 567 00:43:31,778 --> 00:43:34,489 ‫- ولی اگه جورج رو دوست داشتی... ‫- اون فقط به فکر خودش بود 568 00:43:34,490 --> 00:43:37,471 ‫هی، جورج مُرده چون ‫تو اسمش رو لو دادی 569 00:43:37,472 --> 00:43:40,454 ‫مُرده چون بیخیال هاردش نشد 570 00:43:40,455 --> 00:43:42,247 ‫اون هارد لعنتی 571 00:43:43,415 --> 00:43:45,834 ‫- رجینا، چی توی اون هارد هست؟ ‫- نپرس 572 00:43:46,960 --> 00:43:48,712 ‫توش چی هست؟ 573 00:43:51,798 --> 00:43:52,799 ‫هیچوقت ندیدم 574 00:44:04,311 --> 00:44:06,021 ‫هیچوقت براش مهم نبودم 575 00:44:08,190 --> 00:44:09,775 ‫ازم استفاده کرد که براش گیرش بیارم 576 00:44:11,276 --> 00:44:12,610 ‫احتمالا همین کارو با تو هم کرده 577 00:44:12,611 --> 00:44:14,571 ‫تظاهر کرده دوستت داره ‫تا به خواسته‌ش برسه 578 00:44:17,366 --> 00:44:18,534 ‫من خواسته‌ش رو بهش ندادم 579 00:44:19,993 --> 00:44:21,787 ‫بعد یه چیزی که مال مادرش بود رو بهم داد 580 00:44:23,330 --> 00:44:24,748 ‫تنها چیزی که ازش نگه داشته بود 581 00:44:26,750 --> 00:44:27,793 ‫چی بهت داد؟ 582 00:44:31,880 --> 00:44:36,552 ‫این چیزها، این اشیا، این همه... 583 00:44:38,971 --> 00:44:40,222 ‫چیز میز 584 00:44:44,726 --> 00:44:46,770 ‫بخاطر همینا هیچی ندارم 585 00:44:52,442 --> 00:44:53,819 ‫هیچکس رو ندارم 586 00:45:01,243 --> 00:45:05,017 ‫مطمئنم که اون هارد نابود شده 587 00:45:05,018 --> 00:45:08,792 ‫پس فکر نکنم دیگه مزاحمت بشن 588 00:45:09,793 --> 00:45:11,211 ‫منم نمیشم، پس... 589 00:45:24,683 --> 00:45:25,976 ‫ببین... 590 00:45:28,478 --> 00:45:30,397 ‫جورج بابت اون هارد بهت چی داد؟ 591 00:45:30,398 --> 00:45:32,149 ‫گفتی یه چیزی بهت داد 592 00:45:34,526 --> 00:45:36,027 ‫چه چیزی بود؟ 593 00:45:36,028 --> 00:45:37,738 ‫همه‌چیز 594 00:45:39,948 --> 00:45:41,825 ‫فکر نکنم از وجودش خبر داشته باشن 595 00:45:44,286 --> 00:45:46,245 ‫خونه‌ام رو زیر و رو می‌کنن 596 00:45:46,246 --> 00:45:51,043 ‫زیر پادری رو هم می‌گردن، ‫ولی بعد میندازنش کنار 597 00:46:00,802 --> 00:46:01,802 ‫چیه؟ 598 00:46:01,803 --> 00:46:07,142 ‫این یه هدیه از طرف مادر جورج‌ـه، ‫که خاله‌ش، گلوریا، بهش داده 599 00:46:07,143 --> 00:46:10,145 ‫این نسل‌ها منتقل شده ‫و مخفی مونده 600 00:46:10,146 --> 00:46:12,523 ‫این مال قبل از شورشه؟ 601 00:46:13,315 --> 00:46:17,528 ‫مال قبل از سیلوـه. ‫قبل از اینکه دلیلی برای دروغ گفتن باشه 602 00:46:25,410 --> 00:46:28,747 ‫وقتی دیدیش، ‫هیچ حرفی ازش نزن 603 00:46:29,414 --> 00:46:30,624 ‫نذار بشنون 604 00:46:32,459 --> 00:46:35,087 ‫این سرت رو به باد میده 605 00:47:12,668 --> 00:47:15,311 ‫[ماجراجویی‌های شگفت‌انگیز در جورجیا] ‫[راهنمای سفر برای بچه‌ها] 606 00:47:22,196 --> 00:47:24,509 ‫[گلوریا، اَن، جورج] 607 00:49:12,995 --> 00:49:14,413 ‫باید بیدارش کنی 608 00:49:15,998 --> 00:49:18,458 ‫ولی الان نصف‌شبه 609 00:49:18,459 --> 00:49:20,919 ‫می‌دونم، ولی باید اینو ببینه 610 00:49:22,796 --> 00:49:23,797 ‫زود 611 00:49:28,473 --> 00:49:34,473 ‫ترجمه از حسین رضایی ‫ H o s s e i n T L ‫HosseinTLsub@yahoo.com 612 00:49:34,474 --> 00:49:44,474 ‫دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین ‫.:: FilmKio.Com ::.