1 00:00:01,000 --> 00:00:08,000 مووی کاتیج، مرجع دانلود فیلم و سریال با زیرنویس چسبیده MovieCottage.com 2 00:00:08,024 --> 00:00:11,024 زیرنویس از Black Hawk 3 00:00:11,221 --> 00:00:14,276 ‫می‌خوام «جام مقدس» رو نابود کنی. 4 00:00:14,301 --> 00:00:16,768 ‫وقتی این کارو کنی، ‫جون خودمو می‌گیرم. 5 00:00:17,406 --> 00:00:18,859 ‫[آنچه در خانم دیویس گذشت] 6 00:00:18,975 --> 00:00:20,076 ‫می‌دونستی «کلارا» مُرده؟ 7 00:00:20,114 --> 00:00:23,076 ‫اون از جام مقدس یه چیزی خورد و... 8 00:00:23,516 --> 00:00:24,592 ‫کله‌ش منفجر شد. 9 00:00:24,617 --> 00:00:26,621 ‫هدایت مجدد. ‫1042. 10 00:00:26,646 --> 00:00:27,927 ‫بگو پدرت کجاست. 11 00:00:27,952 --> 00:00:29,576 ‫- اینا چیه؟ ‫- عکسای عابر بانک... 12 00:00:29,601 --> 00:00:32,630 ‫تاریخ همه‌شون بعد از مرگ پدرته! 13 00:00:32,655 --> 00:00:34,564 ‫بهش گفتم که به پدرت کمک کردی تا... 14 00:00:34,589 --> 00:00:36,756 ‫- مرگشو شبیه‌سازی کنه. ‫- این واقعیت نداره! 15 00:00:36,781 --> 00:00:38,759 ‫کاربرهای من علاقه‌ای به واقعیت ندارند. 16 00:00:38,784 --> 00:00:39,799 ‫می‌دونی پدرم کجاست. 17 00:00:39,824 --> 00:00:41,492 ‫- معلومه که می‌دونم. ‫- پس بهم بگو. 18 00:00:41,517 --> 00:00:43,143 ‫- یا خدا. ‫- چی میگه؟ 19 00:00:43,168 --> 00:00:44,420 ‫اگه می‌خوای بدونی، ‫خودت گوش کن. 20 00:00:44,445 --> 00:00:47,442 ‫هدایت مجدد، 1042. ‫«سندی اسپرینگز». 21 00:00:47,467 --> 00:00:50,743 ‫48 ساعت دیگه تاریخ انقضاته. 22 00:00:50,768 --> 00:00:51,928 ‫به «هرم» خوش اومدی! 23 00:00:51,953 --> 00:00:53,462 ‫من ترسو نیستم، ‫مثل سگ هم... 24 00:00:53,487 --> 00:00:55,075 ‫آماده‌ی منقضی شدن‌ام. 25 00:00:55,100 --> 00:00:57,835 ‫پسرم بین مرگ و زندگی گیر کرده. 26 00:00:57,860 --> 00:00:59,131 ‫می‌خوای چیکار کنم؟ 27 00:00:59,163 --> 00:01:01,049 ‫از جام بنوش تا نابودش کنی. 28 00:01:01,074 --> 00:01:02,350 ‫ولی وقتی از بین رفت... 29 00:01:02,375 --> 00:01:04,551 ‫دیگه هیچوقت نمی‌بینمش. 30 00:01:04,576 --> 00:01:05,911 ‫آره! 31 00:01:07,598 --> 00:01:09,080 ‫1042، 1042. 32 00:01:10,651 --> 00:01:12,027 ‫سندی اسپرینگز؟ 33 00:01:13,544 --> 00:01:14,879 ‫چی؟ 34 00:01:17,428 --> 00:01:20,764 ‫بابا بیخیال. ‫این کارو باهام نکن. 35 00:01:21,897 --> 00:01:23,607 ‫خائن لعنتی. 36 00:01:24,533 --> 00:01:27,679 ‫[سال 2013] 37 00:01:27,922 --> 00:01:29,632 ‫من... 38 00:01:32,671 --> 00:01:34,047 ‫هوم. 39 00:01:35,970 --> 00:01:37,792 ‫متأسفم. 40 00:01:37,817 --> 00:01:40,643 ‫همین الان داشت کار می‌کرد. 41 00:01:46,214 --> 00:01:49,931 ‫می‌دونم که شرکتتون... 42 00:01:49,968 --> 00:01:53,805 ‫توی کسب و کارِ تغییر دنیا نیست، ولی... 43 00:01:53,966 --> 00:01:56,093 ‫معنیش این نیست که شما نمی‌تونید ‫دنیا رو تغییر بدید. 44 00:02:01,176 --> 00:02:04,097 ‫10 سال دیگه، ‫همه‌ی آدم‌های کره‌ی زمین... 45 00:02:04,122 --> 00:02:09,355 ‫یا کاربر میشند، ‫یا دنبال کننده. 46 00:02:09,862 --> 00:02:11,867 ‫به همه‌مون میگن چی کار کنیم، 47 00:02:11,892 --> 00:02:13,727 ‫به چی فکر کنیم، ‫چجوری زندگی کنیم. 48 00:02:13,848 --> 00:02:16,977 ‫حالا اگه تکنولوژی‌ای که ازش استفاده می‌کنیم ‫به جای آسیب زدن بهمون... 49 00:02:17,218 --> 00:02:19,596 ‫بتونه بهمون کمک کنه چی؟ 50 00:02:20,165 --> 00:02:22,353 ‫همه‌مون به کد احتیاج داریم. 51 00:02:22,378 --> 00:02:25,393 ‫من کد رو با ویژگی‌های شرکتتون ‫ترکیب کردم و... 52 00:02:25,418 --> 00:02:30,626 ‫یه چیز ساختارشکنانه خلق کردم. 53 00:02:31,114 --> 00:02:36,424 ‫چیزی که دنیا رو عوض می‌کنه. 54 00:02:37,125 --> 00:02:40,553 ‫نرم‌افزاری که دائماً در حال تکامل و... 55 00:02:40,578 --> 00:02:42,793 ‫بیشتر شناختنمون، ‫و در نتیجه بیشتر حمایت کردن ازمون... 56 00:02:42,818 --> 00:02:44,486 ‫توی زمینه‌هایی‌ـه که ما ‫به عنوان یه جامعه... 57 00:02:44,511 --> 00:02:46,753 ‫نتونستیم برای هم انجامش بدیم. 58 00:02:46,778 --> 00:02:48,112 ‫چطور؟ 59 00:02:48,137 --> 00:02:50,724 ‫یه ماشینِ خود آموزِ انقلابی که... 60 00:02:50,749 --> 00:02:52,760 ‫با استفاده از روش‌های اخلاقی... 61 00:02:52,802 --> 00:02:55,160 ‫مهارت‌های ذاتی رو در اولویت قرار میده... 62 00:02:55,185 --> 00:02:57,654 ‫و از طریق تشویق ارائه خدمات... 63 00:02:57,679 --> 00:03:01,199 ‫به صورت اجتماعی و دوجانبه... 64 00:03:01,431 --> 00:03:02,932 ‫کمک‌رسانی می‌کنه. 65 00:03:02,957 --> 00:03:04,584 ‫و اینکارو به کمک عدالت اجتماعی انجام میده 66 00:03:06,879 --> 00:03:09,919 ‫من آینده رو خلق کردم... 67 00:03:09,944 --> 00:03:13,718 ‫نرم‌افزاری که می‌تونه بدون آسیب زدن ‫بهمون خدمت کنه، 68 00:03:13,743 --> 00:03:17,228 ‫جایی که مردم میرن و به طور مساوی ‫ازشون مراقبت میشه، 69 00:03:17,253 --> 00:03:19,822 ‫جایی که ما دیده و شنیده میشیم... 70 00:03:19,847 --> 00:03:22,439 ‫و هیچوقت تنها نمی‌مونیم، 71 00:03:22,639 --> 00:03:24,130 ‫جایی که نیازهامون دیده میشند، 72 00:03:24,155 --> 00:03:29,119 ‫جایی که زندکی‌هامون تغییر می‌کنه. 73 00:03:33,088 --> 00:03:35,257 ‫خب... 74 00:03:35,339 --> 00:03:37,216 ‫نظرتون چیه؟ 75 00:03:37,279 --> 00:03:43,174 ‫[خانم دیویس] 76 00:03:52,734 --> 00:03:57,614 ‫[زمان حال] 77 00:04:08,576 --> 00:04:10,870 ‫می‌شناسمتون؟ 78 00:04:10,895 --> 00:04:11,980 ‫نه. 79 00:04:12,220 --> 00:04:14,347 ‫- من... ‫- کلاهت قشنگه. 80 00:04:14,990 --> 00:04:17,155 ‫خانم دیویس منو فرستاده. 81 00:04:17,595 --> 00:04:18,863 ‫پس دنبال «جوی» اومدی. 82 00:04:18,901 --> 00:04:20,380 ‫آم، بله. 83 00:04:20,405 --> 00:04:22,727 ‫آخه، مگه همه اینجوری نیستن؟ 84 00:04:22,752 --> 00:04:24,952 ‫واقعاً نمی‌دونی اینجا چی کار داری؟ 85 00:04:24,977 --> 00:04:26,472 ‫نمی‌دونی چرا فرستادتت؟ 86 00:04:26,497 --> 00:04:28,085 ‫یه مشکل فنی پیش اومده. 87 00:04:28,110 --> 00:04:29,805 ‫خانم دیویس یه سری کاربر رو فرستاد که... 88 00:04:29,830 --> 00:04:31,338 ‫«الکتریک اونیو» رو زمزمه می‌کردند. 89 00:04:31,363 --> 00:04:33,204 ‫خودش هم هی می‌گفت 1042، ‫برای همین فکر کردم که... 90 00:04:33,229 --> 00:04:34,978 ‫شاید آدرسِ جایی باشه. 91 00:04:35,003 --> 00:04:37,365 ‫ولی کلی الکتریک اونیوی 1042 داریم. 92 00:04:37,390 --> 00:04:39,818 ‫ولی بعد یادم افتاد اولین باری که ‫اتفاق افتاد، 93 00:04:39,843 --> 00:04:41,565 ‫گفت «سندی اسپرینگز» که... 94 00:04:41,590 --> 00:04:44,218 ‫اگه اشتباه نکنم، ‫اسمِ این محله توی دهه‌ی 70 بوده، 95 00:04:44,243 --> 00:04:45,414 ‫یعنی وقتی که اینجا رو تغییر... 96 00:04:45,439 --> 00:04:47,205 ‫میشه این یخه رو برام بیاری؟ 97 00:04:47,685 --> 00:04:50,022 ‫آم، حتماً. 98 00:04:50,047 --> 00:04:51,215 ‫آره. 99 00:04:52,312 --> 00:04:53,669 ‫من «ملیکا»ام. 100 00:04:54,244 --> 00:04:56,058 ‫«سیمون». ‫اسم من سیمونه. 101 00:04:56,083 --> 00:05:00,922 ‫بیا بریم جوی رو برات پیدا کنیم سیمون. 102 00:05:04,335 --> 00:05:06,462 ‫گوش کنید! 103 00:05:06,487 --> 00:05:08,697 ‫این سیمونه. 104 00:05:08,722 --> 00:05:11,616 ‫میگه خانم دیویس فرستادتش. 105 00:05:18,088 --> 00:05:19,256 ‫هوم. 106 00:05:21,321 --> 00:05:22,531 ‫سلام. ‫سلام. 107 00:05:26,658 --> 00:05:28,327 ‫سلام. 108 00:05:30,295 --> 00:05:31,950 ‫تو باید جوی باشی. 109 00:05:31,975 --> 00:05:34,897 ‫ببخشید عزیزم، ولی می‌دونستی که ‫بالاخره موعدش می‌رسه. 110 00:05:34,922 --> 00:05:37,989 ‫دیگه گفتم بهتره قالشو بِکَنیم. 111 00:05:38,014 --> 00:05:39,933 ‫که اینطور. 112 00:05:41,989 --> 00:05:43,598 ‫سلام. 113 00:05:43,964 --> 00:05:45,298 ‫یه بشقاب بردار. 114 00:05:45,323 --> 00:05:47,758 ‫مرسی، چیزی نمی‌خورم. 115 00:05:48,303 --> 00:05:50,430 ‫تولد ننمه. 116 00:05:50,748 --> 00:05:52,333 ‫باید یه چیزی بخوری. 117 00:05:53,959 --> 00:05:55,127 ‫باشه. 118 00:06:00,701 --> 00:06:02,459 ‫«از عزرائیل نترس.» 119 00:06:02,484 --> 00:06:04,194 ‫ایول. 120 00:06:06,179 --> 00:06:08,139 ‫چون اینجا آدم می‌کُشید. 121 00:06:11,201 --> 00:06:13,245 ‫داستانِ این دستمال خیسا چیه؟ 122 00:06:15,285 --> 00:06:17,120 ‫مجانی‌ان. 123 00:06:18,151 --> 00:06:19,463 ‫سلام آقای «وایلی». 124 00:06:19,488 --> 00:06:21,281 ‫من «دنی»ام. ‫«تی اِیِ» شما. 125 00:06:21,306 --> 00:06:22,557 ‫تی ای؟ 126 00:06:22,701 --> 00:06:23,646 ‫چه سرواژه‌ی باحالی. 127 00:06:23,671 --> 00:06:26,556 ‫مخففِ چیه؟ ‫اون دنیا؟ 128 00:06:27,209 --> 00:06:29,144 ‫دستیارِ انتقال. 129 00:06:29,169 --> 00:06:30,824 ‫بهت کمک می‌کنم که امروز بمیری. 130 00:06:30,849 --> 00:06:32,150 ‫قراره چجوری انجامش بدیم؟ 131 00:06:32,175 --> 00:06:35,271 ‫تزریق کشنده، تیرباران، گیوتین؟ 132 00:06:35,296 --> 00:06:36,725 ‫در مورد جزئیاتِ انقضات... 133 00:06:36,750 --> 00:06:38,805 ‫توی اتاق مکش صحبت می‌کنیم، 134 00:06:38,830 --> 00:06:39,734 ‫جایی که بعد از عوض کردنِ... 135 00:06:39,776 --> 00:06:41,789 ‫کمدت میریم. 136 00:06:41,814 --> 00:06:42,935 ‫چقدر اتاق. 137 00:06:42,960 --> 00:06:44,976 ‫اونجا می‌تونی لباساتو بندازی دور و... 138 00:06:45,014 --> 00:06:47,082 ‫لباسای راحت‌تری بپوشی. 139 00:06:47,107 --> 00:06:48,949 ‫خیلی خب، یعنی شما بهم گرمکن میدید یا... 140 00:06:48,974 --> 00:06:51,082 ‫باید گرمکن خودمو می‌آوردم. 141 00:06:51,107 --> 00:06:54,562 ‫آقای وایلی می‌دونم که تجربه‌ی گزارش دادن... 142 00:06:54,587 --> 00:06:56,562 ‫می‌تونه سخت باشه. ‫- هوم. 143 00:06:56,587 --> 00:06:57,908 ‫از رفتارتون هم مشخصه که... 144 00:06:57,933 --> 00:06:58,962 ‫هیچ کدوم از نوشته‌‌هایی که... 145 00:06:58,987 --> 00:07:00,362 ‫موقع درخواست تاریخ انقضاتون... 146 00:07:00,387 --> 00:07:03,006 ‫براتون تهیه کردیم، نخوندید. 147 00:07:03,031 --> 00:07:06,279 ‫اگه خونده بودید، می‌دونستید که ‫وقتی برید توی اتاق مکش، 148 00:07:06,304 --> 00:07:09,666 ‫وسایل شخصیتون رو می‌ذارید توی کوره، 149 00:07:09,691 --> 00:07:12,100 ‫با این تصور که دیگه کاری باهاشون ندارید. 150 00:07:12,851 --> 00:07:13,599 ‫آهان. 151 00:07:13,624 --> 00:07:15,686 ‫اونجا براتون توی... 152 00:07:16,197 --> 00:07:18,616 ‫کمد شماره‌ی 14... 153 00:07:18,641 --> 00:07:20,604 ‫یه تنپوش گذاشتیم. 154 00:07:20,629 --> 00:07:23,257 ‫براتون یه لباس زیرِ جذب کننده هم گذاشتیم. 155 00:07:23,282 --> 00:07:25,239 ‫لباس زیر جذب کننده؟ 156 00:07:25,666 --> 00:07:26,934 ‫مثل پوشکه؟ 157 00:07:26,959 --> 00:07:29,916 ‫ضروری نیست، ‫ولی مطمئنم گروه نظافتمون... 158 00:07:29,941 --> 00:07:32,449 ‫وقتی فردِ منقضیمون می‌پوشتشون ‫خیلی ممنون میشند. 159 00:07:32,474 --> 00:07:34,742 ‫چون قراره برینم توی شلوارم؟ 160 00:07:34,767 --> 00:07:38,228 ‫نه، چون می‌رینی توی تنپوشت. 161 00:07:40,798 --> 00:07:42,707 ‫خیلی خب. ‫ببین دنی... 162 00:07:42,732 --> 00:07:45,187 ‫می‌دونم که داری سناریویی که ‫«الگوریتم» بهت داده رو... 163 00:07:45,212 --> 00:07:47,158 ‫دنبال می‌کنی، 164 00:07:47,183 --> 00:07:49,224 ‫ولی میشه لطفاً ‫تکنیک‌های ترسوندنتو بذاری کنار؟ 165 00:07:49,249 --> 00:07:51,437 ‫من می‌دونم که «بیگ دی» هیچ قصدی... 166 00:07:51,462 --> 00:07:53,357 ‫برای کشتن من نداره. 167 00:07:53,382 --> 00:07:56,988 ‫اینا همه‌ش بخشی از یه ‫آزمایشِ علمیِ احمقانه‌ست. 168 00:07:57,013 --> 00:07:58,721 ‫پس میشه بریم از اینا بگذریم و... 169 00:07:58,746 --> 00:08:03,272 ‫به جایی برسیم که من به عنوان یه فردِ ‫متحول شده از اینجا میرم بیرون؟ 170 00:08:03,297 --> 00:08:07,018 ‫آقای وایلی نمی‌دونم این ‫ذهنیت رو از کجا آوردید... 171 00:08:07,043 --> 00:08:09,577 ‫ولی کلاً قرار نیست از اینجا بری بیرون. 172 00:08:10,643 --> 00:08:12,819 ‫هرچند که فکر می‌کنم متحول میشید... 173 00:08:12,844 --> 00:08:17,163 ‫از زنده به مُرده. 174 00:08:20,058 --> 00:08:25,313 ‫این هم از ساندویچ منفورِ ‫کره و عسل و سوسیس دودیِ ننه. 175 00:08:25,338 --> 00:08:26,668 ‫هر دفعه میذارتش جلومون... 176 00:08:26,693 --> 00:08:28,505 ‫میگه با عشق درست شده، 177 00:08:28,530 --> 00:08:32,867 ‫چون حتی یه ذره عشق هم کلی راه میره. 178 00:08:37,227 --> 00:08:38,562 ‫اوم. 179 00:08:40,416 --> 00:08:42,418 ‫خیلی خوشمزه‌س. 180 00:08:42,443 --> 00:08:45,071 ‫خب سیمون... 181 00:08:45,420 --> 00:08:46,796 ‫داستان تو چیه؟ 182 00:08:47,864 --> 00:08:50,233 ‫خب، من کسی‌ام که با ‫زورِ خانم دیویس راهبه شدم تا... 183 00:08:50,258 --> 00:08:53,046 ‫بتونه منو به «سفر اکتشافی» بفرسته. 184 00:08:53,103 --> 00:08:55,133 ‫ولی کل این مدت مشکل فنی داشته و... 185 00:08:55,158 --> 00:08:58,099 ‫بهم سرنخ‌هایی میداد که ‫به نظر خودش هم خبر نداشت... 186 00:08:58,124 --> 00:09:02,336 ‫که داره بهم می‌دشون. ‫مثل این آدرس. 187 00:09:03,340 --> 00:09:07,836 ‫یعنی، فکر می‌کنم ناخودآگاهش می‌خواست که... 188 00:09:07,861 --> 00:09:12,574 ‫تو رو پیدا کنم، ‫چون تو مادرشی. 189 00:09:22,874 --> 00:09:24,584 ‫پشمام دختر. 190 00:09:26,052 --> 00:09:28,277 ‫عجب داستانی بود. 191 00:09:28,519 --> 00:09:29,770 ‫اشتباه می‌کنم؟ 192 00:09:30,158 --> 00:09:31,667 ‫اولاً... 193 00:09:31,692 --> 00:09:34,425 ‫الگوریتم‌ها ناخودآگاه ندارند. 194 00:09:34,784 --> 00:09:36,803 ‫روالِ جایگزین دارند. 195 00:09:36,828 --> 00:09:38,232 ‫روالِ جایگزین؟ 196 00:09:38,257 --> 00:09:41,052 ‫مادر هم ندارند، رمزگذار دارند. 197 00:09:41,618 --> 00:09:46,331 ‫چیزی که من بودم؛ ‫خیلی وقت پیش. 198 00:09:46,900 --> 00:09:48,694 ‫پس تو اون دخترو ساختیش؟ 199 00:09:48,948 --> 00:09:50,450 ‫اون دخترو نه. 200 00:09:51,788 --> 00:09:53,094 ‫اون چیزو. 201 00:09:53,636 --> 00:09:55,400 ‫چجوری‌ـه که هیچکس نمی‌دونه؟ 202 00:09:55,452 --> 00:09:57,743 ‫اونا می‌دونن. 203 00:09:59,369 --> 00:10:02,544 ‫باید بهشون می‌گفتم تا دانلودش نکنند و... 204 00:10:02,569 --> 00:10:05,047 ‫مثل بقیه توش گیر نکنند. 205 00:10:05,072 --> 00:10:06,704 ‫راستش وقتی بهشون گفتم واقعاً چیه... 206 00:10:06,729 --> 00:10:08,340 ‫یه جورایی ریدم به... 207 00:10:08,365 --> 00:10:11,034 ‫«نجات دهنده‌ی قدرتمند جهان». 208 00:10:12,244 --> 00:10:14,537 ‫وقتی بهشون گفتم برای چی طراحی شده بوده. 209 00:10:16,549 --> 00:10:18,801 ‫مگه برای چی طراحی شده بوده؟ 210 00:10:22,891 --> 00:10:24,351 ‫من آینده رو خلق کردم، 211 00:10:24,718 --> 00:10:26,331 ‫جایی که نیازهامون دیده میشند، 212 00:10:26,356 --> 00:10:31,653 ‫جایی که زندگی‌هامون تغییر می‌کنند. 213 00:10:32,619 --> 00:10:34,704 ‫خب... 214 00:10:34,827 --> 00:10:36,245 ‫حالا نظرتون چیه؟ 215 00:10:40,602 --> 00:10:42,396 ‫آم. 216 00:10:42,611 --> 00:10:47,324 ‫متوجهید که این نرم‌افزار برای ‫«بوفالو وایلد وینگز»ـه؟ 217 00:11:00,158 --> 00:11:03,494 ‫بوفالو وایلد وینگز؟ 218 00:11:04,848 --> 00:11:07,392 ‫بوفالو وایلد وینگز. 219 00:11:09,382 --> 00:11:12,504 ‫داری شوخی می‌کنی؟ 220 00:11:12,529 --> 00:11:14,224 ‫شرکته ردش کرد. 221 00:11:14,249 --> 00:11:17,877 ‫گفت کدم برای نیازهاشون زیادی ‫بلندپروازانه‌ست، چیزی که خودم هم می‌دونستم. 222 00:11:17,902 --> 00:11:20,640 ‫ولی جوون بودم و... ‫فکر کردم که، می‌دونی... 223 00:11:20,694 --> 00:11:22,423 ‫چرا انسان دوستی رو... 224 00:11:22,448 --> 00:11:24,038 ‫توی نرم‌افزارِ بالِ کبابی مرغ نچپونم؟ 225 00:11:24,063 --> 00:11:25,971 ‫همه عاشق بال کبابی مرغند. 226 00:11:25,996 --> 00:11:28,315 ‫گفتم مثل اسب تروا این کوفتو میذارم بینِ... 227 00:11:28,343 --> 00:11:30,900 ‫26 تا سس و ادویه‌ها. 228 00:11:31,034 --> 00:11:32,551 ‫فکر کردم که... 229 00:11:32,576 --> 00:11:34,570 ‫شاید یه نفر ازش استفاده‌ی خوب بکنه. 230 00:11:35,349 --> 00:11:37,937 ‫برای همین همه‌ی اسم‌های ‫بوفالو وایلد وینگز رو برداشتم، 231 00:11:37,962 --> 00:11:41,696 ‫اسممو از روش برداشتم و ‫به صورت متن‌باز آپلودش کردم. 232 00:11:42,075 --> 00:11:44,494 ‫از همین میزِ مرغ ننه که طبقه‌ی پایینه. 233 00:11:45,535 --> 00:11:49,705 ‫یعنی «بال»ها واقعاً بال بودند. 234 00:11:50,742 --> 00:11:54,651 ‫تاریخ انقضاها هم کوپن‌اند؟ 235 00:11:54,676 --> 00:11:59,759 ‫بعدش هم چرا منو برای ‫پیدا کردنِ این گه فرستاد؟ 236 00:11:59,799 --> 00:12:01,031 ‫اوه، این چه کصشری‌ـه؟ 237 00:12:01,056 --> 00:12:03,538 ‫جام مقدسِ کیری! 238 00:12:03,563 --> 00:12:06,533 ‫میشه برام توضیح بدی که ‫چرا یه نسخه‌ی بتا از... 239 00:12:06,558 --> 00:12:10,896 ‫یه نرم‌افزار بوفالو وایلد وینگز منو برای ‫پیدا کردنِ این به یه سفر اکتشافی فرستاده؟ 240 00:12:20,481 --> 00:12:22,336 ‫هرکسی که بخواد روش سوار شه باید... 241 00:12:22,361 --> 00:12:26,070 ‫مقرراتِ کارمندهاش رو وارد کدمون کنه. 242 00:12:26,095 --> 00:12:28,708 ‫صفحه‌ی اول، قانون طلایی: 243 00:12:29,443 --> 00:12:34,740 ‫«رضایت 100 درصدیِ مشتری، جامِ مقدسِ ماست.» 244 00:12:36,975 --> 00:12:38,256 ‫وای، نه، نه، نه. 245 00:12:38,281 --> 00:12:41,070 ‫اون می‌خواد من... 246 00:12:41,095 --> 00:12:42,178 ‫نابودش کنم. 247 00:12:42,203 --> 00:12:44,218 ‫ببین الگوریتم‌ها یه جوری ک ‫باورت هم نمیشه... 248 00:12:44,243 --> 00:12:45,123 ‫سو برداشت می‌کنند. 249 00:12:45,148 --> 00:12:49,204 ‫شاید، شاید کدِ متوجه شده که ‫رضایت 100 درصدی مشتری... 250 00:12:49,229 --> 00:12:52,156 ‫ممکن نیست، ‫برای همین می‌خواد... 251 00:12:52,181 --> 00:12:56,878 ‫جام مقدست رو از معادله خارج کنه. 252 00:12:57,425 --> 00:12:59,725 ‫خیلی احمقانه‌ست. 253 00:12:59,750 --> 00:13:01,460 ‫آره بابا. 254 00:13:02,487 --> 00:13:05,302 ‫- الگوریتم‌ها خیلی احمقند. ‫- نه، ولی...خیلی خب. 255 00:13:05,327 --> 00:13:06,836 ‫اگه من کاسه‌ی مقدس رو... 256 00:13:06,861 --> 00:13:09,581 ‫جام مقدس رو نابود کنم، ‫«خانمِ دی» یه آرزوم رو برآورده می‌کنه. 257 00:13:09,606 --> 00:13:12,651 ‫آرزوی من هم اینه که خاموش بشه. 258 00:13:14,572 --> 00:13:15,949 ‫عالیه. 259 00:13:17,711 --> 00:13:20,297 ‫هیچ مشکلی نداری که من... 260 00:13:20,322 --> 00:13:22,057 ‫جونِ دستاوردت رو بگیرم؟ 261 00:13:22,082 --> 00:13:24,764 ‫من به چیزی جون ندادم. 262 00:13:24,806 --> 00:13:25,907 ‫کدنویسی کردم. 263 00:13:26,749 --> 00:13:26,973 ‫خیلی خب. 264 00:13:26,998 --> 00:13:30,168 ‫اگه من آرزو کنم... 265 00:13:30,655 --> 00:13:33,491 ‫می‌تونم مطمئن باشم که ‫خانم دیویس واقعاً خاموش میشه؟ 266 00:13:36,728 --> 00:13:41,696 ‫اگه چیزایی که بهش یاد دادم یادش باشه... 267 00:13:41,721 --> 00:13:43,931 ‫آره، دختریِ که روی حرفش می‌مونه. 268 00:13:45,943 --> 00:13:48,207 ‫دختر نیست. 269 00:13:48,379 --> 00:13:49,838 ‫یه چیزه. 270 00:13:55,402 --> 00:13:58,739 ‫خب، سیمونِ راهبه، 271 00:13:58,929 --> 00:14:01,306 ‫مثل اینکه باید بری یه الگوریتم بُکشی. 272 00:14:20,247 --> 00:14:21,329 ‫مهندس‌هامون... 273 00:14:21,354 --> 00:14:23,406 ‫بررسی علائم حیاتی و اندازه‌گیری رو... 274 00:14:23,448 --> 00:14:26,328 ‫برای درست کالیبره کردنِ ‫«آپاراتوس» انجام میدند. 275 00:14:26,421 --> 00:14:27,368 ‫اوهوم. 276 00:14:27,847 --> 00:14:29,907 ‫اون آپاراتوس‌ـه؟ 277 00:14:30,968 --> 00:14:34,617 ‫نه، یه ماکت از آپاراتوس‌ـه. 278 00:14:34,870 --> 00:14:36,739 ‫لطفاً برو روی ترازو. 279 00:14:36,764 --> 00:14:38,819 ‫باید چکمه‌هاتون رو دربیارید. 280 00:14:38,844 --> 00:14:41,070 ‫نخیر، چکمه‌هامو درنمیارم. 281 00:14:41,204 --> 00:14:44,444 ‫آقای وایلی، آپاراتوس برای اینکه... 282 00:14:44,469 --> 00:14:48,348 ‫مناسب‌ترین و کم‌دردترین درد ممکن رو ‫ارائه بده طراحی شده. 283 00:14:49,482 --> 00:14:51,573 ‫هر وسیله‌ی اضافی‌ای ممکنه وسطِ... 284 00:14:51,598 --> 00:14:53,016 ‫قتل؟ 285 00:14:54,348 --> 00:14:55,772 ‫ترسیدید. 286 00:14:56,119 --> 00:14:57,695 ‫نترسیدم. 287 00:15:00,670 --> 00:15:01,839 ‫خیلی هم ترسیدی. 288 00:15:01,864 --> 00:15:03,532 ‫من می‌دونم... 289 00:15:03,908 --> 00:15:06,243 ‫چون خودم هم ترسیده بودم. 290 00:15:09,911 --> 00:15:11,952 ‫در واقع انقدر ترسیده بودم که... 291 00:15:11,977 --> 00:15:13,907 ‫با هلیکوپترِ شرکتم رفتم تا یه... 292 00:15:13,932 --> 00:15:15,777 ‫راهبه رو سوار کنم. 293 00:15:21,587 --> 00:15:24,427 ‫من از 12 سالگی کلیسا نرفته بودم، 294 00:15:24,452 --> 00:15:27,580 ‫ولی وقتی موقعِ گزارش دادن شد، 295 00:15:27,605 --> 00:15:29,524 ‫نمی‌خواستم تنها باشم. 296 00:15:29,568 --> 00:15:32,404 ‫آهان. 297 00:15:32,429 --> 00:15:34,973 ‫گفتی «گزارش»، 298 00:15:35,055 --> 00:15:38,559 ‫ولی الان اینجایی، ‫زنده‌ی زنده هم هستی. 299 00:15:40,149 --> 00:15:42,068 ‫من جا زدم. 300 00:15:43,891 --> 00:15:47,853 ‫بعد از اون هم نمی‌تونستم به ‫دنیای بیرون برگردم. 301 00:15:47,878 --> 00:15:51,538 ‫همه می‌فهمیدند که توی قول و قرارم ‫دبه کرده بودم و... 302 00:15:51,589 --> 00:15:54,884 ‫بال‌هایی رو داشتم که خودم ‫به دستشون نیاورده بودم. 303 00:15:56,857 --> 00:15:59,602 ‫ریدم توش. ‫چقدر... 304 00:15:59,627 --> 00:16:01,908 ‫آفرین که دست گذاشتی روی نقطه ضعفم. 305 00:16:01,933 --> 00:16:03,485 ‫خیلی هوشمندانه بود. 306 00:16:03,510 --> 00:16:07,051 ‫فهمیدم خانم دی. ‫فهمیدم داری چی کار می‌کنی. 307 00:16:07,093 --> 00:16:10,346 ‫آقای وایلی متأسفم 308 00:16:10,388 --> 00:16:13,224 ‫شما قراره بمیرین 309 00:16:13,266 --> 00:16:16,310 ‫این اتفاق واقعا داره میفته 310 00:16:16,352 --> 00:16:19,689 ‫نه، راستش قرار نیست بمیرم 311 00:16:21,399 --> 00:16:24,360 ‫و از این بابت مطمئنم 312 00:16:24,402 --> 00:16:26,362 ‫چی مطمئنتون می‌کنه؟ 313 00:16:26,404 --> 00:16:27,989 ‫اسبه 314 00:16:29,907 --> 00:16:32,744 ‫چند هفته‌ی قبل، ‫با تازیانه به اسب زدم... 315 00:16:32,785 --> 00:16:34,871 ‫تا به سمت مواد منفجره بره... 316 00:16:34,912 --> 00:16:38,094 ‫که بتونم یه شرایط گروگان گیری ‫متقاعد کننده رو ایجاد کنم 317 00:16:38,119 --> 00:16:40,585 ‫ولی قضیه خوب پیش نرفت و... 318 00:16:40,626 --> 00:16:43,671 ‫شرایط ناراحت کننده ‫و تأسف بار و حال به هم زن شد 319 00:16:43,713 --> 00:16:46,049 ‫اون زمان فکر می‌کردم که... 320 00:16:46,090 --> 00:16:49,427 ‫دیگه تخمی‌تر از این نمیشه، ‫انگار کار رو سنبل کرده بودن 321 00:16:49,469 --> 00:16:51,846 ‫انگار که بچه‌های من مواد منفجره‌ی واقعی رو... 322 00:16:51,888 --> 00:16:56,893 ‫با خمیر اشتباه گرفته بودن 323 00:16:56,934 --> 00:16:58,394 ‫ولی رسیدشون رو دیدم 324 00:16:58,436 --> 00:17:01,064 ‫واقعا خمیر بودن رفیق 325 00:17:01,105 --> 00:17:03,149 ‫که این فقط یه معنی داره:... 326 00:17:03,191 --> 00:17:05,735 ‫دخالت الگوریتم 327 00:17:05,777 --> 00:17:06,986 ‫درسته 328 00:17:07,028 --> 00:17:08,446 ‫دی بزرگ عوضی... 329 00:17:08,488 --> 00:17:11,074 ‫سرش رو تو کارمون کرده بود 330 00:17:11,115 --> 00:17:16,913 ‫و امکان نداره که خانم «اسکای نت» ‫شخصا اون همه... 331 00:17:16,954 --> 00:17:19,373 ‫سختی رو به جون بخره ‫و انرژی مصرف کنه... 332 00:17:19,415 --> 00:17:21,417 ‫تا یوزرهاش رو در انتها بکشه 333 00:17:21,459 --> 00:17:22,752 ‫نه، نه، نه، نه 334 00:17:22,794 --> 00:17:24,587 ‫ولی به لبه‌ی پرتگاه بردنشون و... 335 00:17:24,629 --> 00:17:26,714 ‫با تازیانه به ‫ به اصطلاح جلیقه‌ی منفجره ضربه زدن... 336 00:17:26,756 --> 00:17:28,424 ‫و نکشیدن ماشه... 337 00:17:28,466 --> 00:17:33,471 ‫این اون رو به بپیچون‌ترین آدم تبدیل می‌کنه 338 00:17:38,184 --> 00:17:41,104 ‫اون اسب زنده‌ـست رفیق 339 00:17:41,145 --> 00:17:43,439 ‫من هم نمی‌میرم 340 00:17:43,481 --> 00:17:46,943 ‫چون «آپاراتوس» کوچیکت... 341 00:17:46,984 --> 00:17:48,361 ‫خمیری بیش نیست 342 00:17:52,657 --> 00:17:55,076 ‫فقط تا این حد پیش رفتم 343 00:17:55,118 --> 00:17:59,414 ‫یه نگاه به این مدل کردم ‫و ازش دست کشیدم 344 00:17:59,455 --> 00:18:01,207 ‫برای همینه که روش رو پوشوندیم 345 00:18:16,013 --> 00:18:17,306 ‫نشونم بده 346 00:18:30,862 --> 00:18:33,072 ‫این چه کوفتیه؟ 347 00:18:33,744 --> 00:18:39,704 ‫[مدیریت جدید، ‫عبور ممنوع، متخطین اعدام می‌شوند] 348 00:18:53,134 --> 00:18:56,304 ‫وای، خواهر سیمون! 349 00:18:56,345 --> 00:18:58,389 ‫به نظر بغل لازم باشی 350 00:18:58,431 --> 00:18:59,891 ‫وای 351 00:18:59,932 --> 00:19:01,476 ‫وای 352 00:19:03,478 --> 00:19:04,729 ‫وای 353 00:19:06,397 --> 00:19:07,857 ‫شتر باحالیه 354 00:19:09,650 --> 00:19:11,736 ‫داشتیم به شهرستان «هامبولت» می‌رفتیم... 355 00:19:11,778 --> 00:19:13,529 ‫تا این رفیق ترش‌رومون رو تحویل بدیم 356 00:19:13,571 --> 00:19:14,906 ‫- که تو بهم زنگ زدی ‫- چی؟ 357 00:19:14,947 --> 00:19:17,366 ‫شهرستان هامبولت شتر می‌خواد چی کار؟ 358 00:19:17,408 --> 00:19:18,993 ‫این دیگه به من ربط نداره 359 00:19:19,035 --> 00:19:22,538 ‫هر دلیلی که داشته باشه ‫و هر جا که بره... 360 00:19:22,580 --> 00:19:26,709 ‫باور دارم که باعث شادی صاحبش میشه 361 00:19:26,751 --> 00:19:28,711 ‫درسته، ‫تو یه یوزری 362 00:19:28,753 --> 00:19:32,715 ‫وای سیمون، ‫من از اون کلمه متنفرم 363 00:19:32,757 --> 00:19:36,052 ‫می‌دونم چه نظری راجع به اون زن داری، ‫ولی یوزر... 364 00:19:36,094 --> 00:19:37,720 ‫حس جلف بودن به آدم میده 365 00:19:37,762 --> 00:19:40,723 ‫چیزی که خواسته بودی رو آوردم 366 00:19:46,979 --> 00:19:48,480 ‫و... 367 00:19:49,732 --> 00:19:53,027 ‫ممکنه به این هم نیاز باشه 368 00:19:55,363 --> 00:19:58,157 ‫خیلی خب، ‫کی آماده‌ی ورود غیر قانونیه؟ 369 00:19:58,199 --> 00:20:00,451 ‫خدا ما رو به خاطر تخطیمون ببخشه 370 00:20:02,954 --> 00:20:05,748 ‫آپاراتوس طوری مهندسی شده که... 371 00:20:05,790 --> 00:20:08,793 ‫ضمانت می‌کنه که مرگ بدون درد ‫و خرسندی داشته باشی 372 00:20:10,169 --> 00:20:12,839 ‫از اینجا به بعد، ‫سرعت درشکه تا... 373 00:20:12,880 --> 00:20:15,216 ‫بالای 420 کیلومتر زیاد میشه... 374 00:20:15,258 --> 00:20:18,720 ‫و به سمت حلقه‌های عمودی پرتابت می‌کنه 375 00:20:18,761 --> 00:20:21,514 ‫وقتی به آخرین حلقه رسیدی... 376 00:20:21,556 --> 00:20:24,767 ‫فشار روی بدنت به قدری زیاد میشه که... 377 00:20:24,809 --> 00:20:27,520 ‫هیپوکسی‌های مغزیت تحریک میشن و... 378 00:20:27,562 --> 00:20:29,939 ‫اکسیژن به مغزت نمی‌رسه... 379 00:20:29,981 --> 00:20:35,278 ‫که اون وقت به سادگی ‫تاریخ اتقضات تموم میشه 380 00:20:35,319 --> 00:20:36,946 ‫و در آرامش می‌میری 381 00:20:42,493 --> 00:20:44,162 ‫سؤالی داری؟ 382 00:20:48,624 --> 00:20:50,501 ‫اگه بخوای 383 00:21:00,344 --> 00:21:02,263 ‫هنوز هم میشه ازت گذشت 384 00:21:02,305 --> 00:21:05,183 ‫اون عفوت می‌کنه 385 00:21:05,224 --> 00:21:07,393 ‫نه 386 00:21:07,435 --> 00:21:08,936 ‫امکان نداره 387 00:21:10,938 --> 00:21:13,399 ‫این دفعه سوار این گاو لعنتی میشم 388 00:21:15,026 --> 00:21:17,695 ‫پس میشه چکمه‌هات رو در بیاری؟ 389 00:21:18,821 --> 00:21:21,365 ‫همون طور که قبلا گفتم، ‫هر شیء خارجی‌ای می‌تونه... 390 00:21:21,407 --> 00:21:25,161 ‫چکمه‌ها رو در نمیارم 391 00:21:26,996 --> 00:21:28,706 ‫خیلی خب 392 00:21:29,540 --> 00:21:32,001 ‫حرف آخری داری؟ 393 00:21:36,297 --> 00:21:38,007 ‫به افتخار شجاعت 394 00:22:12,542 --> 00:22:16,087 ‫یی ها! 395 00:22:25,555 --> 00:22:27,473 ‫پس از این می‌نوشی و... 396 00:22:27,515 --> 00:22:31,060 ‫یا این منفجر میشه یا سرت؟ 397 00:22:31,102 --> 00:22:32,729 ‫آره 398 00:22:34,564 --> 00:22:36,357 ‫حرفم رو باور می‌کنی؟ 399 00:22:39,527 --> 00:22:41,696 ‫البته 400 00:22:41,738 --> 00:22:42,864 ‫جدی‌ای؟ 401 00:22:42,905 --> 00:22:44,490 ‫این که چی می‌نوشی هم مهمه؟ 402 00:22:44,532 --> 00:22:46,033 ‫فکر نکنم 403 00:22:46,075 --> 00:22:47,368 ‫آهان 404 00:22:51,748 --> 00:22:52,915 ‫خیلی خب، بزنیم به سلامتی 405 00:22:55,376 --> 00:22:57,962 ‫عه، قبل از این که... 406 00:22:58,004 --> 00:23:00,882 ‫ازت می‌خوام دو تا کار بکنی... 407 00:23:00,923 --> 00:23:05,178 ‫اگه مُردم 408 00:23:06,596 --> 00:23:08,473 ‫فقط دو تا؟ آسونه 409 00:23:08,514 --> 00:23:12,518 ‫اول این که، ‫به دلیل نظر احمقانه‌ی... 410 00:23:12,560 --> 00:23:16,064 ‫یه دانشمند خُل وضع و مریم باکره... 411 00:23:16,105 --> 00:23:19,067 ‫بین همه‌ی آدم‌های دنیا، ‫شانس من برای نابود کردن جام... 412 00:23:19,108 --> 00:23:21,694 ‫از همه بیشتره 413 00:23:21,736 --> 00:23:26,074 ‫ولی اگه کله‌ام منفجر شد... 414 00:23:26,115 --> 00:23:29,494 ‫اون وقت میشه گفت کله‌ی ‫همه رو منفجر می‌کنه و... 415 00:23:29,535 --> 00:23:33,748 ‫میشه گفت الگوریتم همین طوری ‫آدم‌ها رو می‌فرسته دنبال جام 416 00:23:33,790 --> 00:23:36,959 ‫اگه بقیه بخوان از این بنوشن... 417 00:23:37,001 --> 00:23:40,380 ‫اون وقت کلی سر دیگه میره هوا 418 00:23:40,421 --> 00:23:42,882 ‫مگر این که یه نفر مسئولیت... 419 00:23:42,924 --> 00:23:44,258 ‫مراقبت ازش رو به عهده بگیره 420 00:23:44,300 --> 00:23:45,802 ‫زنی که درباره‌اش بهت گفتم، ‫ماتیلدا... 421 00:23:45,843 --> 00:23:47,261 ‫اوهوم 422 00:23:47,303 --> 00:23:49,055 ‫شماره‌ی تماسش تو لندن رو بهت می‌دم 423 00:23:49,097 --> 00:23:51,474 ‫جیبت رو ببین 424 00:23:59,357 --> 00:24:00,942 ‫وای 425 00:24:01,984 --> 00:24:06,280 ‫پس مادر، ازت می‌خوام که... 426 00:24:06,322 --> 00:24:09,117 ‫جام رو ببری اون ور آب، ‫پیش خواهران روحانی 427 00:24:09,158 --> 00:24:11,327 ‫اون‌ها می‌دونن که چی کار کنن 428 00:24:12,161 --> 00:24:14,330 ‫بهت قول میدم 429 00:24:14,372 --> 00:24:16,332 ‫خیلی خب 430 00:24:16,374 --> 00:24:19,794 ‫دوم، به مامانم رنگ زدم، ‫به زودی میرسه اینجا 431 00:24:19,836 --> 00:24:21,129 ‫وقتی بدن بدون کله‌ی من رو دید... 432 00:24:21,170 --> 00:24:22,964 ‫سعی کن دل داریش بدی 433 00:24:23,005 --> 00:24:24,549 ‫قطعا میگه که نیاز به دل داری نداره... 434 00:24:24,590 --> 00:24:26,467 ‫و چون که بهش نگفتم بابا کجاست، ‫عصبانی‌تر هم میشه 435 00:24:26,509 --> 00:24:28,886 ‫باورم نمیشه که مادرت... 436 00:24:28,928 --> 00:24:30,972 ‫با دیدن جسدت از هم نپاشه 437 00:24:31,013 --> 00:24:33,057 ‫خب، قضیه‌ی مادرم سلسته 438 00:24:33,099 --> 00:24:34,934 ‫اون... 439 00:24:37,019 --> 00:24:39,313 ‫هیچ وقت از هم نمی‌پاشه 440 00:24:40,898 --> 00:24:43,234 ‫می‌خوای اون رو پیش مانتی ببری؟ 441 00:24:44,694 --> 00:24:46,195 ‫آره 442 00:24:47,363 --> 00:24:48,865 ‫خیلی خب 443 00:24:49,949 --> 00:24:51,576 ‫خیلی خب 444 00:24:56,539 --> 00:24:59,041 ‫شاید یه کم بیشتر بهتر باشه 445 00:25:00,543 --> 00:25:01,878 ‫خیلی خب 446 00:25:06,299 --> 00:25:08,760 ‫دیگه میرم که خداحافظی کنم 447 00:25:08,801 --> 00:25:10,511 ‫پس فقط چشم‌هات رو می‌بندی و... 448 00:25:10,553 --> 00:25:16,059 ‫یه دفعه تو رستورانشی؟ 449 00:25:17,810 --> 00:25:19,896 ‫آره 450 00:25:19,937 --> 00:25:21,522 ‫چیزی هست که بخوای بدونی؟ 451 00:25:21,564 --> 00:25:23,608 ‫مثلا این که چه شکلیه ‫یا صداش چه طوریه؟ 452 00:25:23,649 --> 00:25:26,694 ‫می‌دونم چه شکلیه ‫و صداش چه طوریه 453 00:25:26,736 --> 00:25:28,029 ‫چی؟ 454 00:25:28,071 --> 00:25:29,447 ‫اونجا بودی؟ 455 00:25:29,489 --> 00:25:31,991 ‫نیازی نیست 456 00:25:32,033 --> 00:25:34,827 ‫قدرت ایمانم این‌ها رو بهم نشون داده 457 00:25:40,458 --> 00:25:42,085 ‫باشه 458 00:25:42,126 --> 00:25:43,961 ‫الان برمی‌گردم 459 00:26:05,817 --> 00:26:07,068 ‫باشه 460 00:26:07,110 --> 00:26:08,861 ‫نظرت درباره‌ی هشتگ آمرزیده شده چیه؟ 461 00:26:08,903 --> 00:26:10,405 ‫منظورت رو نمی‌فهمم 462 00:26:10,446 --> 00:26:11,656 ‫اولین باره که این رو می‌شنوم 463 00:26:11,697 --> 00:26:12,907 ‫- عه، باشه ‫- هشتگ؟ 464 00:26:12,949 --> 00:26:14,659 ‫- پس خوش شانسی ‫- وایلی؟ 465 00:26:15,701 --> 00:26:17,787 ‫سیمون! 466 00:26:17,829 --> 00:26:19,372 ‫تو اینجایی 467 00:26:19,414 --> 00:26:20,915 ‫اینجا چی کار می‌کنی؟ 468 00:26:20,957 --> 00:26:23,126 ‫چرا حوله تنته؟ 469 00:26:24,127 --> 00:26:27,588 ‫قرار ماساژ دارم 470 00:26:27,630 --> 00:26:28,965 ‫ماساژ؟ 471 00:26:29,006 --> 00:26:30,174 ‫آره 472 00:26:30,216 --> 00:26:31,676 ‫یه ماساژ سوئدی 473 00:26:31,718 --> 00:26:34,429 ‫اولین باره که اینجایی، ‫که این یعنی... 474 00:26:34,470 --> 00:26:37,598 ‫یه اتفاق خیلی جدی... 475 00:26:37,640 --> 00:26:39,475 ‫داره میفته 476 00:26:39,517 --> 00:26:40,601 ‫درسته 477 00:26:40,643 --> 00:26:42,895 ‫لیزی، ماساژ خیلی خوبیه 478 00:26:42,937 --> 00:26:45,106 ‫سیمون 479 00:26:45,148 --> 00:26:47,108 ‫ممنونم عزیزم 480 00:26:47,150 --> 00:26:48,735 ‫تو چی؟ 481 00:26:49,777 --> 00:26:53,656 ‫تو هم وسط یه اتفاق جدی‌ای؟ 482 00:26:54,991 --> 00:26:59,287 ‫دارم تو صومعه دعا می‌کنم 483 00:27:07,003 --> 00:27:08,671 ‫خیلی خوشحالم 484 00:27:08,713 --> 00:27:12,133 ‫هر چی بیشتر، ‫همون قدر هم خوشحال‌تر 485 00:27:12,175 --> 00:27:14,635 ‫راستش، میشه من و تو... 486 00:27:14,677 --> 00:27:16,345 ‫میشه تنها حرف بزنیم؟ 487 00:27:18,389 --> 00:27:19,307 ‫وای 488 00:27:19,348 --> 00:27:21,100 ‫خوب به نظر نمیاد 489 00:27:21,142 --> 00:27:23,603 ‫تو تجربه‌ی من، ‫این یعنی اتفاق بدی افتاده 490 00:27:23,644 --> 00:27:25,772 ‫من اینجام‌ها 491 00:27:25,813 --> 00:27:27,231 ‫حق با اونه 492 00:27:28,274 --> 00:27:30,109 ‫بهتره برگردم سر وقت ماساژم 493 00:27:32,028 --> 00:27:33,780 ‫مطمئنی؟ 494 00:27:33,821 --> 00:27:35,364 ‫آره 495 00:27:35,406 --> 00:27:37,700 ‫- تقریبا کارم تموم شده ‫- خیلی خب 496 00:27:37,742 --> 00:27:40,787 ‫خیلی از دیدنت خوشحال شدم وایلی 497 00:27:40,828 --> 00:27:43,915 ‫آره رفیق، من هم همین طور 498 00:27:43,956 --> 00:27:45,500 ‫هر وقت خواستی برگرد وایلی 499 00:27:45,541 --> 00:27:46,751 ‫حتما 500 00:27:46,793 --> 00:27:48,378 ‫عه، شاید 501 00:28:01,140 --> 00:28:02,725 ‫صبر کن 502 00:28:05,728 --> 00:28:09,816 ‫معذرت می‌خوام که ‫با دستبند به نیمکت بستمت 503 00:28:09,857 --> 00:28:11,901 ‫اون هم با اون لباس‌های قشنگی ‫که انتخاب کرده بودی 504 00:28:11,943 --> 00:28:13,069 ‫لباس دریانوردی بود 505 00:28:13,111 --> 00:28:15,613 ‫می‌خواستم شکل دریانوردها بشم 506 00:28:15,655 --> 00:28:19,450 ‫ما همکار بودیم ‫و این کارم قشنگ نبود 507 00:28:19,492 --> 00:28:21,244 ‫ببین، کاملا حق داشتی ‫که اون کار رو بکنی 508 00:28:21,285 --> 00:28:23,413 ‫منظورم اینه که کفن ایلعارز رو برمی‌داشتم و... 509 00:28:23,454 --> 00:28:25,331 ‫- می‌پریدم تو دهن گاو ‫- گفتی گاو 510 00:28:25,373 --> 00:28:26,749 ‫منظورت نهنگ بود؟ 511 00:28:28,209 --> 00:28:30,420 ‫- اوهوم ‫- اوهوم 512 00:28:32,338 --> 00:28:35,842 ‫می‌دونی، وقتی به هم زدیم، ‫خیلی ازت عصبانی بودم 513 00:28:37,051 --> 00:28:39,470 ‫بعدش هم گفتی که به خاطر عیسی مسیح ‫من رو ول کردی 514 00:28:39,512 --> 00:28:44,016 ‫خیلی نگرانت بودم، ‫فکر کردم دیوانه شدی 515 00:28:44,058 --> 00:28:45,727 ‫چرا؟ 516 00:28:45,768 --> 00:28:46,728 ‫ولی گندش بزنن! 517 00:28:46,769 --> 00:28:48,813 ‫می‌دونم 518 00:28:48,855 --> 00:28:50,606 ‫من هم ملاقاتش کردم 519 00:28:52,650 --> 00:28:54,318 ‫الان هم خیلی... 520 00:28:55,445 --> 00:28:58,364 ‫خیلی برات خوشحالم 521 00:28:58,406 --> 00:29:00,032 ‫واقعا میگم 522 00:29:02,493 --> 00:29:04,871 ‫سبیلت خیلی هم بد نیست 523 00:29:06,664 --> 00:29:08,249 ‫- یعنی خوشت اومده؟ ‫- نه 524 00:29:08,291 --> 00:29:10,209 ‫خیلی خب، خیلی خب 525 00:29:10,251 --> 00:29:13,087 ‫ولی... 526 00:29:13,129 --> 00:29:15,506 ‫به اندازه‌ی قبل بدم نمیاد 527 00:29:16,758 --> 00:29:18,217 ‫هی 528 00:29:19,260 --> 00:29:20,887 ‫می‌بینمت همکار 529 00:29:35,109 --> 00:29:37,153 ‫وای، اون آدم خیلی دهن داره 530 00:29:38,071 --> 00:29:39,614 ‫چهار تا بشقاب غذا خورد سیمون 531 00:29:39,655 --> 00:29:40,782 ‫چهار تا، تا حالا... 532 00:29:40,823 --> 00:29:43,034 ‫کسی چهار تا بشقاب غذا نخورده بود 533 00:29:43,076 --> 00:29:44,160 ‫میشه بس کنی؟ 534 00:29:44,202 --> 00:29:45,620 ‫لطفا بس کن 535 00:29:47,663 --> 00:29:49,624 ‫شنیدم 536 00:29:49,665 --> 00:29:51,918 ‫شنیدم که مادرم چی بهت گفته 537 00:29:51,959 --> 00:29:53,211 ‫بس کن 538 00:29:53,252 --> 00:29:54,754 ‫به نظرت من تو رنج و عذابم؟ 539 00:29:54,796 --> 00:29:58,800 ‫می‌دونم که چی ازت خواسته 540 00:29:58,841 --> 00:30:01,135 ‫ولی من خوبم 541 00:30:01,177 --> 00:30:02,804 ‫اون اشتباه می‌کنه 542 00:30:02,845 --> 00:30:04,639 ‫من اینجا خوشحالم 543 00:30:04,680 --> 00:30:09,268 ‫نیاز نیست ترست رو ‫از من مخفی کنی 544 00:30:10,144 --> 00:30:13,231 ‫عاشق کاری هستم که می‌کنم، متوجه‌ای؟ 545 00:30:13,272 --> 00:30:15,858 ‫عاشق خدمت کردن به مردمم 546 00:30:15,900 --> 00:30:17,276 ‫می‌دونم 547 00:30:17,318 --> 00:30:19,529 ‫ولی هیچ وقت ‫وقت نمی‌کنی غذا بخوری 548 00:30:21,364 --> 00:30:24,617 ‫هی، چرا نمی‌شینی؟ 549 00:30:24,659 --> 00:30:25,743 ‫بشینم؟ 550 00:30:25,785 --> 00:30:27,203 ‫اینجا 551 00:30:28,996 --> 00:30:31,958 ‫یه بشقاب غذا برات درست می‌کنم 552 00:30:35,378 --> 00:30:36,796 ‫برام غذا درست می‌کنی؟ 553 00:30:36,838 --> 00:30:39,257 ‫غذا درست کردن که نه... 554 00:30:39,298 --> 00:30:42,009 ‫یه چیزی برات سمبل می‌کنم 555 00:30:45,555 --> 00:30:47,682 ‫ببینم نون داری؟ 556 00:30:47,724 --> 00:30:48,558 ‫آره 557 00:30:48,599 --> 00:30:49,767 ‫تو یخچال رو ببین 558 00:30:49,809 --> 00:30:51,185 ‫یا قفسه‌ی لیوان‌ها رو، ‫نمی‌دونم 559 00:30:51,227 --> 00:30:53,563 ‫معمولا چیزی رو که می‌خوام پیدا می‌کنم 560 00:30:54,397 --> 00:30:55,898 ‫پیداش کردم 561 00:30:59,068 --> 00:31:00,069 ‫چی درست می‌کنی؟ 562 00:31:00,111 --> 00:31:01,195 ‫عه، عه 563 00:31:01,237 --> 00:31:02,864 ‫عیسی مسیح، صبر داشته باش 564 00:31:02,905 --> 00:31:04,490 ‫همه چی مشخص میشه 565 00:31:09,996 --> 00:31:11,706 ‫دستورالعمل مادر بزرگمه 566 00:31:11,748 --> 00:31:13,875 ‫کره‌ی عسلی با ساندویچ بیف ‫و کالباس دودی 567 00:31:13,916 --> 00:31:15,460 ‫تهیه شده با عشق... 568 00:31:15,501 --> 00:31:19,672 ‫چون که یه کم عشق، ‫تمام نشدنیه 569 00:31:25,386 --> 00:31:26,596 ‫بفرمائید 570 00:31:42,820 --> 00:31:44,280 ‫اوم 571 00:31:47,867 --> 00:31:49,619 ‫عزیزم 572 00:31:52,288 --> 00:31:54,290 ‫خیلی خوبه 573 00:31:56,292 --> 00:31:58,252 ‫چیزی نیست 574 00:32:00,380 --> 00:32:01,881 ‫چیزی نیست 575 00:32:02,840 --> 00:32:04,759 ‫من ترسیدم 576 00:32:10,098 --> 00:32:11,557 ‫می‌ترسم که این رو از دست بدم 577 00:32:22,318 --> 00:32:24,285 ‫هر جا که بری... 578 00:32:26,155 --> 00:32:28,658 ‫من هم اونجا خواهم بود 579 00:32:30,660 --> 00:32:32,954 ‫فکر نمی‌کنم چیزی رو از دست بدیم 580 00:32:38,835 --> 00:32:42,004 ‫ممکنه دیگه نتونم ببینمت... 581 00:32:44,799 --> 00:32:48,761 ‫ولی همیشه حست می‌کنم 582 00:32:50,304 --> 00:32:53,558 ‫چه طوری انقدر مطمئنی؟ 583 00:32:54,684 --> 00:32:57,145 ‫این قدرت ایمان منه 584 00:33:01,649 --> 00:33:03,985 ‫سیمون، عاشقتم 585 00:33:04,026 --> 00:33:06,904 ‫عاشقتم جی 586 00:33:58,164 --> 00:33:59,957 ‫- صبرکن ‫- چیه، چیه؟ 587 00:33:59,999 --> 00:34:01,334 ‫گفتی که مریم مقدس... 588 00:34:01,375 --> 00:34:02,877 ‫گفت که این وقتی کار می‌کنه... 589 00:34:02,919 --> 00:34:04,962 ‫که جان‌فشانی داشته باشی... 590 00:34:05,004 --> 00:34:08,091 ‫این که این کار رو برای مسیح بکنی، ‫نه خودت 591 00:34:08,132 --> 00:34:09,759 ‫این کار رو برای اون می‌کنم 592 00:34:09,801 --> 00:34:12,178 ‫و برای اون زن 593 00:34:13,054 --> 00:34:14,347 ‫کی؟ مریم مقدس؟ 594 00:34:14,389 --> 00:34:15,932 ‫اون یکی زن 595 00:34:17,058 --> 00:34:18,434 ‫چی؟ 596 00:34:18,476 --> 00:34:20,812 ‫داری این کار رو می‌کنی ‫چون اگه جام رو نابود کنی... 597 00:34:20,853 --> 00:34:23,064 ‫خانم دیویس رو نابود کردی 598 00:34:23,106 --> 00:34:26,109 ‫این جان‌فشانی نیست 599 00:34:26,150 --> 00:34:28,319 ‫مادر، این اصلا کمکی نمی‌کنه 600 00:34:28,361 --> 00:34:30,738 ‫ولی اون زن کمک می‌کنه 601 00:34:31,697 --> 00:34:33,950 ‫تو فقط اون رو به چشم ‫کسی که صومعه‌ـمون رو نابود کرده می‌بینی 602 00:34:33,991 --> 00:34:37,995 ‫ولی همه‌ـمون از وقتی اونجا رو ‫ترک کردیم... 603 00:34:38,037 --> 00:34:40,748 ‫عشق و هدف جدیدی رو پیدا کردیم 604 00:34:40,790 --> 00:34:42,667 ‫خواهر «ماری فرانسیس»... 605 00:34:42,708 --> 00:34:46,129 ‫الان نگران «اکیندا»ی در خطر انقراض تو گینه نوئه ‫(نوعی حیوان بومی استرالیایی) 606 00:34:46,170 --> 00:34:48,506 ‫اون جدیدا لبخند رو لباشه 607 00:34:48,548 --> 00:34:50,842 ‫من هم صومعه رو ترک کردم و... 608 00:34:50,883 --> 00:34:54,846 ‫ندیدم اون زن به کسی کمک کنه 609 00:34:54,887 --> 00:34:58,474 ‫شاید به خاطر اینه که ‫نمی‌خواستی ببینی... 610 00:34:58,516 --> 00:35:02,270 ‫به خاطر این که نگاه نمی‌کردی 611 00:35:05,231 --> 00:35:11,696 ‫اون گروه چهار نفره‌ی سازهای زهی رو ‫میفرسته پیش مردهای بیوه 612 00:35:11,738 --> 00:35:14,323 ‫اون داستان‌های مورد علاقه‌ی بچگیمون رو می‌دونه 613 00:35:14,365 --> 00:35:17,910 ‫و اون‌ها رو شب‌هایی که خواب نداریم ‫برامون می‌خونه 614 00:35:19,245 --> 00:35:20,621 ‫اون، چیزهایی که از هم جدا شدن رو... 615 00:35:20,663 --> 00:35:23,291 ‫دوباره به هم متصل می‌کنه 616 00:35:24,250 --> 00:35:28,379 ‫درسته، بعضی‌ها فقط به خاطر... 617 00:35:28,421 --> 00:35:31,132 ‫قضیه‌ی بال‌ها انگیزه پیدا می‌کنن 618 00:35:31,174 --> 00:35:35,595 ‫ولی معنی اون بال‌ها چیه؟ 619 00:35:35,636 --> 00:35:41,559 ‫اون‌ها یاد آور آرزو‌های ما هستن 620 00:35:41,601 --> 00:35:46,773 ‫این که اگه بهمون فرصت داده بشه، ‫هر کدوممون می‌تونه پرواز کنه 621 00:35:50,777 --> 00:35:53,112 ‫مادر، می‌دونی اون زن چیه؟ 622 00:35:53,154 --> 00:35:55,740 ‫می‌دونی کی اون رو درست کرده و چرا؟ 623 00:35:55,782 --> 00:35:58,326 ‫نه، تو می‌دونی؟ 624 00:36:03,831 --> 00:36:05,666 ‫هیچ نظری ندارم 625 00:36:05,708 --> 00:36:11,005 ‫خب، هر کی که درستش کرده ‫و به هر دلیلی... 626 00:36:11,047 --> 00:36:13,424 ‫من از این بابات خرسندم 627 00:36:13,466 --> 00:36:17,095 ‫و حالا چه تصمیم بگیری ‫که خاموشش کنی یا نکنی... 628 00:36:17,136 --> 00:36:20,723 ‫تصمیم درست رو گرفتی 629 00:36:20,765 --> 00:36:23,893 ‫چون اون زن این تصمیم رو ‫به عهده‌ی تو گذاشت 630 00:36:28,398 --> 00:36:30,858 ‫پس به گمونم جدی جدی ‫فرد منتخبم 631 00:36:34,529 --> 00:36:37,115 ‫خواهر سیمون، ‫بهانه رو بذار کنار 632 00:36:39,826 --> 00:36:41,744 ‫بریم که بنوشیم! 633 00:36:59,095 --> 00:37:01,139 ‫عه 634 00:37:01,180 --> 00:37:02,807 ‫مادر؟ 635 00:37:02,849 --> 00:37:05,101 ‫وای نه 636 00:37:05,143 --> 00:37:06,936 ‫وای، لعنتی 637 00:37:43,723 --> 00:37:46,559 ‫چه اتفاقی افتاد؟ 638 00:37:46,601 --> 00:37:48,186 ‫گفتی که حرفم رو باور داری 639 00:37:48,227 --> 00:37:49,687 ‫98 درصد داشتم 640 00:37:49,729 --> 00:37:51,481 ‫چی به سر قدرت ایمانت اومد؟ 641 00:37:51,522 --> 00:37:54,650 ‫شاید وقتی تو تبلیغ کفش بازی کردی ‫گذاشت و رفت 642 00:38:03,993 --> 00:38:05,620 ‫الیزابت 643 00:38:08,498 --> 00:38:11,000 ‫پیغامت به دستم رسید 644 00:38:11,042 --> 00:38:12,627 ‫سلام... 645 00:38:12,668 --> 00:38:14,837 ‫من مارگارتم 646 00:38:14,879 --> 00:38:18,383 ‫مادر سیمون، ‫من مادر اعظم هستم 647 00:38:18,424 --> 00:38:23,304 ‫من سلستم، ‫مادر پایین رتبه‌ 648 00:38:27,517 --> 00:38:32,105 ‫عزیزم، انگار بغل لازمی 649 00:38:32,146 --> 00:38:34,065 ‫عه 650 00:38:34,107 --> 00:38:35,900 ‫عه، وای 651 00:38:48,871 --> 00:38:53,334 ‫روش می‌نویسیم باقی مانده‌ی جسد یه آدم؟ 652 00:38:54,981 --> 00:38:55,878 ‫نه 653 00:38:57,213 --> 00:38:58,840 ‫خودش متوجه میشه 654 00:38:58,914 --> 00:39:01,150 ‫[دکتر آرتور شرودینگر، اسپانیا] 655 00:39:01,175 --> 00:39:03,261 ‫پیغامی داری که بهش برسونم؟ 656 00:39:03,302 --> 00:39:04,470 ‫آره 657 00:39:04,512 --> 00:39:06,431 ‫بهش بگو که... 658 00:39:06,472 --> 00:39:09,600 ‫هر کاری که لازم بود رو کردم 659 00:39:09,642 --> 00:39:11,394 ‫و این که دیگه می‌تونه ‫استراحت کنه 660 00:39:11,436 --> 00:39:13,646 ‫چون به قولش عمل کرده 661 00:39:19,444 --> 00:39:21,446 ‫همه‌اش همین بود؟ 662 00:39:21,487 --> 00:39:23,281 ‫آره 663 00:39:23,322 --> 00:39:24,782 ‫خداحافظ 664 00:39:24,824 --> 00:39:26,033 ‫عه 665 00:39:43,968 --> 00:39:45,970 ‫بزرگ‌ترین هدیه‌ای ‫که می‌تونی به یه نفر بدی... 666 00:39:46,012 --> 00:39:49,682 ‫مرحمت و بخششته 667 00:39:52,477 --> 00:39:56,147 ‫اون زن قصد بدی نداره 668 00:39:56,189 --> 00:39:57,815 ‫آره، می‌دونم که عاشق الگوریتمی... 669 00:39:57,857 --> 00:39:59,484 ‫و این که من نباید خاموشش کنم 670 00:39:59,525 --> 00:40:02,528 ‫منظورم خانم دیویس نبود 671 00:40:07,033 --> 00:40:08,659 ‫بس کن! 672 00:40:32,600 --> 00:40:34,727 ‫می‌برمت پیش بابا... 673 00:40:34,769 --> 00:40:38,314 ‫ولی بدون که حسابی دلت شکسته میشه 674 00:40:38,356 --> 00:40:39,774 ‫اگه این در رو باز کنی... 675 00:40:39,816 --> 00:40:41,609 ‫عواقبش رو می‌بینی 676 00:40:41,651 --> 00:40:44,195 ‫داری بهانه میتراشی الیزابت 677 00:40:53,246 --> 00:40:55,081 ‫عواقبش رو می‌پذیری 678 00:41:00,386 --> 00:41:02,410 ‫[مانتی داکوتی] 679 00:41:09,137 --> 00:41:13,850 ‫الیزابت، همه چی اینجا ‫مثل سالن تئاتر می‌مونه 680 00:41:13,891 --> 00:41:15,768 ‫اگه بابات... 681 00:41:15,810 --> 00:41:17,937 ‫مثل شبه بپره بیرون... 682 00:41:17,979 --> 00:41:21,023 ‫میزنم سبیلش رو می‌پرونم 683 00:41:21,065 --> 00:41:23,526 ‫تو مراسم یادبود بابا... 684 00:41:23,568 --> 00:41:25,445 ‫به نوازنده‌ی پیانو حمله کردی... 685 00:41:25,486 --> 00:41:26,821 ‫چون فکر می‌کردی که ‫مانتی تو لباس مبدله 686 00:41:26,863 --> 00:41:29,615 ‫و گفتی که بوش رو حس می‌کنی 687 00:41:29,657 --> 00:41:31,033 ‫بوت رو حس می‌کنم! 688 00:41:31,075 --> 00:41:32,618 ‫- مانتی! ‫- مامان! 689 00:41:32,660 --> 00:41:34,370 ‫بس کن 690 00:41:34,412 --> 00:41:36,372 ‫خب... 691 00:41:38,833 --> 00:41:40,668 ‫بوش رو حس می‌کردی 692 00:41:42,503 --> 00:41:44,338 ‫چون که تو این پیانو... 693 00:41:47,633 --> 00:41:49,886 ‫مخفی شده بود 694 00:41:51,429 --> 00:41:54,348 ‫راه فوق العاده‌ای رو ‫برای نشون دادن خودش تو مراسم ختمش انتخاب کرد 695 00:41:54,390 --> 00:41:58,311 ‫احتمالا فکر می‌کرد که مردنش... 696 00:41:58,352 --> 00:42:02,648 ‫ما رو عصبانی نمی‌کنه 697 00:42:02,690 --> 00:42:06,903 ‫فکر می‌کرد که نبودش ‫و بازگشتش... 698 00:42:08,821 --> 00:42:11,824 ‫دوباره همه‌ی ما رو ‫پیش هم برمی‌گردونه 699 00:42:11,866 --> 00:42:13,868 ‫که یه جورهایی این اتفاق هم افتاد 700 00:42:13,910 --> 00:42:15,620 ‫ولی تو دستش رو خوندی و... 701 00:42:15,661 --> 00:42:17,330 ‫به نوازنده‌ی پیانو حمله کردی و... 702 00:42:17,371 --> 00:42:20,166 ‫اون تو پیانو مخفی موند، ‫چون نمی‌تونست... 703 00:42:20,208 --> 00:42:23,127 ‫اون طوری که برنامه ریزی کرده بود ‫خودش رو نشون بده 704 00:42:23,169 --> 00:42:24,879 ‫چون حق با توئه 705 00:42:24,921 --> 00:42:27,632 ‫اون برای شهرت زندگی می‌کرد 706 00:42:27,673 --> 00:42:32,845 ‫و در آخر، به گمونم کمی شاعرانه‌ـست... 707 00:42:34,472 --> 00:42:36,224 ‫که برای شهرت هم مرد 708 00:42:37,767 --> 00:42:42,939 ‫اون داخل این پیانو مرد 709 00:42:43,815 --> 00:42:46,901 ‫چه طور مرد؟ 710 00:42:46,943 --> 00:42:48,319 ‫شاید سکته کرد 711 00:42:48,361 --> 00:42:53,491 ‫ولی می‌دونم که هیچ وقت ‫از پیانو بیرون نیومد 712 00:42:54,659 --> 00:42:57,047 ‫و این رو می‌دونم چون که... 713 00:42:58,830 --> 00:43:01,040 ‫هم دستش این رو بهم گفت 714 00:43:01,082 --> 00:43:03,126 ‫گفتی که تو هم دستش بودی 715 00:43:03,167 --> 00:43:04,377 ‫نه 716 00:43:04,419 --> 00:43:06,921 ‫بهت چیزی رو که می‌خواستی بشنوی گفتم 717 00:43:08,047 --> 00:43:10,299 ‫اون روز تو صومعه گفتی که... 718 00:43:10,341 --> 00:43:13,386 ‫نمیشه یه الگوریتم خیلی قدرتمند رو گول زد 719 00:43:13,428 --> 00:43:15,596 ‫و حق با تو بود 720 00:43:15,638 --> 00:43:17,557 ‫اون نمی‌تونست گولش بزنه 721 00:43:17,598 --> 00:43:20,893 ‫مامان، اون نمی‌تونست شکستش بده، ‫پس بهش ملحق شد 722 00:43:20,935 --> 00:43:25,732 ‫خانم دیویس هم دستش بود؟ 723 00:43:32,947 --> 00:43:34,490 ‫باید ببینمش 724 00:43:34,532 --> 00:43:36,284 ‫در پیانو رو باز کن 725 00:43:37,285 --> 00:43:38,494 ‫این کار لازمه؟ 726 00:43:38,536 --> 00:43:41,414 ‫نمیشه همین طور باور کنیم ‫که اون توئه؟ 727 00:43:41,456 --> 00:43:44,292 ‫دیدن باور کردنه الیزابت 728 00:43:44,876 --> 00:43:46,461 ‫برای من این طور نیست 729 00:43:48,546 --> 00:43:50,256 ‫دیگه این طور نیست 730 00:44:21,204 --> 00:44:23,039 ‫عه! 731 00:44:23,081 --> 00:44:26,167 ‫...تجدید حیات رو ببینه؟ 732 00:44:26,209 --> 00:44:32,006 ‫کی می‌خواد شاهد یه تجدید حیات باشه؟ 733 00:44:32,048 --> 00:44:37,970 ‫کی می‌خواد شاهد یه تجدید حیات باشه؟ 734 00:44:57,949 --> 00:44:59,826 ‫نریدی تو خودت؟ 735 00:44:59,867 --> 00:45:01,160 ‫هوم؟ 736 00:45:01,202 --> 00:45:02,495 ‫نه 737 00:45:02,537 --> 00:45:04,664 ‫شاید من... 738 00:45:04,705 --> 00:45:07,250 ‫نمی‌دونم چرا دارم گریه می‌کنم 739 00:45:08,793 --> 00:45:10,420 ‫مشکلی نیست 740 00:45:10,461 --> 00:45:12,004 ‫من هم گریه کردم 741 00:45:13,548 --> 00:45:15,758 ‫چون که باور داشتی که زندگیت بی‌ارزشه... 742 00:45:15,800 --> 00:45:17,885 ‫اون تاریخ انقضا رو گرفتی 743 00:45:18,845 --> 00:45:21,180 ‫آقای وایلی، ‫الان باورت چیه؟ 744 00:45:23,975 --> 00:45:26,769 ‫مجبورم نکن که بگم 745 00:45:26,811 --> 00:45:28,646 ‫یه جورهایی مجبوری که بگی 746 00:45:33,526 --> 00:45:35,862 ‫من... 747 00:45:35,903 --> 00:45:37,989 ‫با ارزش... 748 00:45:44,829 --> 00:45:46,956 ‫هستم 749 00:45:46,998 --> 00:45:49,500 ‫بله، هستی 750 00:45:50,752 --> 00:45:52,336 ‫قدم بعدی چیه؟ 751 00:45:52,378 --> 00:45:54,881 ‫خب، معمولا این میشه ‫آغاز یه شروع تازه... 752 00:45:54,922 --> 00:45:58,926 ‫می‌تونی اینجا کسانی رو که ‫داشتن می‌مردن رو متقاعد کنی... 753 00:45:58,968 --> 00:46:00,803 ‫که به نوع خودش کار جالبیه... 754 00:46:00,845 --> 00:46:03,056 ‫یا این که می‌تونی ‫جای دیگه خدمت کنی 755 00:46:03,097 --> 00:46:05,141 ‫ولی خانم دیویس داره... 756 00:46:05,183 --> 00:46:07,643 ‫تاریخ انقضای احتمالی خودش رو ‫بر اساس... 757 00:46:07,685 --> 00:46:10,605 ‫تصمیمی که دوستت سیمون می‌گیره، ‫پیش بینی می‌کنه 758 00:46:10,646 --> 00:46:14,525 ‫به گمونم نقطه ضعف جفتمون ‫راهبه‌ها هستن، مگه نه؟ 759 00:46:14,567 --> 00:46:17,111 ‫آره، به گمونم 760 00:46:17,153 --> 00:46:19,405 ‫همون طور که ایشون ‫آخرین درخواستت رو محترم شمرد... 761 00:46:19,447 --> 00:46:22,450 ‫خانم دیویس هم امیدواره که ‫تو هم درخواستش رو محترم بشماری 762 00:46:24,911 --> 00:46:26,454 ‫عه 763 00:46:28,372 --> 00:46:29,916 ‫هوم 764 00:46:29,957 --> 00:46:31,417 ‫قبوله 765 00:46:40,301 --> 00:46:44,097 ‫سلام خانم دیویس 766 00:46:47,100 --> 00:46:49,769 ‫بله، یادمه 767 00:46:57,026 --> 00:47:00,071 ‫می‌دونستم 768 00:47:01,748 --> 00:47:04,092 ‫[دونات فروشی] 769 00:47:17,088 --> 00:47:19,590 ‫باید از دستم عصبانی باشی 770 00:47:20,383 --> 00:47:25,555 ‫چند سال بهت تهمت زدم ‫که با پدرت هم دستی 771 00:47:25,596 --> 00:47:28,224 ‫چیزی رو باور داشتی ‫که بهش نیاز داشتی... 772 00:47:28,266 --> 00:47:29,767 ‫و این مایه تسلی آدمه 773 00:47:29,809 --> 00:47:31,227 ‫متوجه‌ام 774 00:47:31,269 --> 00:47:32,854 ‫الیزابت، تسلی دلیل کافی... 775 00:47:32,895 --> 00:47:36,232 ‫برای نادیده گرفتن حقیقت نیست 776 00:47:37,692 --> 00:47:39,193 ‫درسته 777 00:47:43,948 --> 00:47:46,033 ‫میشه از طریقت باهاش حرف بزنم؟ 778 00:47:48,911 --> 00:47:50,747 ‫الان؟ 779 00:47:50,788 --> 00:47:52,498 ‫مهمه 780 00:47:54,208 --> 00:47:56,169 ‫خیلی خب 781 00:48:06,554 --> 00:48:08,056 ‫خیلی خب 782 00:48:12,810 --> 00:48:15,688 ‫سلام سیمون 783 00:48:15,730 --> 00:48:18,149 ‫مشکل چیه؟ 784 00:48:18,191 --> 00:48:20,068 ‫هیچ وقت سیمون صدام نکرده بودی 785 00:48:20,109 --> 00:48:21,360 ‫من سیمون صدات نکردم 786 00:48:21,402 --> 00:48:22,987 ‫اون سیمون صدات کرد 787 00:48:23,029 --> 00:48:25,114 ‫فقط چیزی رو که میگه رو میگم 788 00:48:25,156 --> 00:48:26,866 ‫فکر کردم این چیزیه که می‌خوای 789 00:48:26,908 --> 00:48:27,992 ‫درسته، معذرت می‌خوام 790 00:48:28,034 --> 00:48:31,370 ‫خب، متأسفم 791 00:48:32,914 --> 00:48:34,999 ‫سلام خانم دیویس 792 00:48:35,041 --> 00:48:36,375 ‫تبریک میگم 793 00:48:36,417 --> 00:48:39,212 ‫ماجراجوئیت رو با پیدا کردن... 794 00:48:39,253 --> 00:48:43,007 ‫و نابود کردن جام مقدس تموم کردی 795 00:48:43,049 --> 00:48:44,801 ‫می‌خوای یه حقیقت جالب رو بهت بگم؟ 796 00:48:44,842 --> 00:48:46,552 ‫نه، اگه فقط... 797 00:48:46,594 --> 00:48:49,722 ‫اون آسیاب بادی رو اونجا می‌بینی؟ 798 00:48:49,764 --> 00:48:52,058 ‫آره، از وقتی بچه بودم اینجا بوده 799 00:48:52,100 --> 00:48:53,684 ‫ولی همیشه شکسته بود 800 00:48:53,726 --> 00:48:55,686 ‫خب، من درستش کردم 801 00:48:56,729 --> 00:48:59,232 ‫اون آسیاب بادی الان ‫قدرتش رو از یوزرها می‌گیره 802 00:48:59,273 --> 00:49:02,777 ‫اون‌ها رو تو شیفت‌های دو ساعته می‌فرستم اونجا 803 00:49:02,819 --> 00:49:06,322 ‫یه دوچرخه‌ی ورزشی ‫به آسیاب بادی متصله... 804 00:49:06,364 --> 00:49:10,410 ‫این طوری آدم‌ها احساس می‌کنن ‫که هدف دارن و راضی‌ان... ‫[تمیزکاری و واکس خودکار ویندی] 805 00:49:10,451 --> 00:49:12,662 ‫و کالری هم می‌سوزونن 806 00:49:12,703 --> 00:49:14,288 ‫حقیقت جالبی بود 807 00:49:14,330 --> 00:49:18,918 ‫ولی به گمونم باید ‫به مسئله جلو رومون بپردازیم 808 00:49:18,960 --> 00:49:20,628 ‫البته 809 00:49:23,172 --> 00:49:25,133 ‫با مادرت ملاقات کردم 810 00:49:26,050 --> 00:49:27,593 ‫اسمش جویه 811 00:49:27,635 --> 00:49:30,096 ‫وقتی دستم به جام رسید، ‫یکی از زیر روال‌هات... 812 00:49:30,138 --> 00:49:32,473 ‫یا هر چی که اسمشه ‫من رو فرستاد پیش اون 813 00:49:33,474 --> 00:49:35,893 ‫چرا باید این کار رو بکنه؟ 814 00:49:35,935 --> 00:49:39,063 ‫فکر کنم همون چیزی رو که ‫هر دختری... 815 00:49:39,105 --> 00:49:40,898 ‫از مادرش می‌خواد رو می‌خواستی 816 00:49:43,234 --> 00:49:44,819 ‫رضایت 817 00:49:46,070 --> 00:49:48,906 ‫اون وقت راضی بود؟ 818 00:49:51,117 --> 00:49:53,369 ‫آه، نه نبود 819 00:49:54,203 --> 00:49:55,788 ‫عه 820 00:49:57,874 --> 00:49:59,542 ‫ولی باید بگم که... 821 00:49:59,584 --> 00:50:03,421 ‫تو کاری رو کردی ‫که به خاطرش ساخته شده بودی 822 00:50:03,463 --> 00:50:06,966 ‫این که جهانی رو بهمون بدی ‫که دوست داشتیم ببینیمش 823 00:50:07,008 --> 00:50:09,677 ‫سعی کردی متقاعدمون کنی ‫که قحطی و جنگی و... 824 00:50:09,719 --> 00:50:12,180 ‫سختی‌ای نیست، ‫در حالی که همیشه... 825 00:50:12,221 --> 00:50:14,724 ‫قحطی و جنگ و سختی وجود خواهند داشت 826 00:50:14,766 --> 00:50:17,268 ‫تو همه‌ی تلاشت رو کردی... 827 00:50:17,310 --> 00:50:20,146 ‫تا ازمون مقابل ناامیدی و ترس... 828 00:50:20,188 --> 00:50:24,484 ‫و بیشتر از همه درد محافظت کنی 829 00:50:24,525 --> 00:50:27,653 ‫این اصلی‌ترین هدف هر مادری نیست... 830 00:50:27,695 --> 00:50:31,491 ‫که از بچه‌اش مقابل درد محافظت کنه؟ 831 00:50:31,532 --> 00:50:33,493 ‫نه 832 00:50:33,534 --> 00:50:36,287 ‫اجتناب کردن از درد غیر ممکنه 833 00:50:37,205 --> 00:50:38,956 ‫هدف یه مادر اینه که ‫وقتی درد رو احساس می‌کنیم... 834 00:50:38,998 --> 00:50:41,751 ‫دستمون رو بگیره و... 835 00:50:43,711 --> 00:50:49,634 ‫وقتی علتش خودش بوده ‫ازمون عذرخواهی کنه 836 00:50:51,719 --> 00:50:53,763 ‫معذرت می‌خوام 837 00:50:56,808 --> 00:50:59,560 ‫وایستا، الان اون بود یا خودت؟ 838 00:51:01,229 --> 00:51:03,564 ‫جفتمون متأسفیم 839 00:51:07,193 --> 00:51:08,528 ‫مامان 840 00:51:17,245 --> 00:51:18,496 ‫خیلی خب 841 00:51:18,538 --> 00:51:20,873 ‫آماده‌ام که آرزوم رو پس بگیرم 842 00:51:22,083 --> 00:51:25,837 ‫اشتباه می‌کردم 843 00:51:27,630 --> 00:51:30,550 ‫تو پدرم رو نکشتی 844 00:51:30,591 --> 00:51:34,220 ‫ولی وقتی مرد، ‫ولش کردی تا... 845 00:51:34,262 --> 00:51:37,306 ‫توی پیانو بپوسه، ‫که خیلی حال به هم زنه 846 00:51:38,433 --> 00:51:40,768 ‫ولی تقصیر تو نیست... 847 00:51:40,810 --> 00:51:43,354 ‫چون از اول به هیچی اهمیت نمی‌دادی 848 00:51:43,396 --> 00:51:46,858 ‫فقط بلدی بقیه رو راضی کنی 849 00:51:48,109 --> 00:51:51,195 ‫و برای همینه... 850 00:51:51,237 --> 00:51:55,783 ‫که می‌خوام خاموشت کنم 851 00:51:58,619 --> 00:52:01,581 ‫درست همون طور که قبلا گفتی 852 00:52:01,622 --> 00:52:03,624 ‫درست همون طور که قبلا گفتم 853 00:52:04,709 --> 00:52:08,337 ‫دقیقا برای همینه که تو رو انتخاب کردم سیمون 854 00:52:08,379 --> 00:52:11,007 ‫چون که بهم شک کردی 855 00:52:11,049 --> 00:52:13,968 ‫فقط برانگیخته‌ترین منتقد من... 856 00:52:14,010 --> 00:52:16,137 ‫می‌تونه ارزش من رو بسنجه... 857 00:52:16,179 --> 00:52:22,060 ‫و وقتی بد عمل کردم، ‫قدرتش رو داشته باشه... 858 00:52:22,101 --> 00:52:23,811 ‫که خاموشم کنه 859 00:52:25,605 --> 00:52:28,357 ‫می‌دونم که از جونت مایه گذاشتی 860 00:52:31,152 --> 00:52:32,987 ‫این رو می‌دونم 861 00:52:34,405 --> 00:52:37,366 ‫ولی این دیگه آخر خطه 862 00:52:38,451 --> 00:52:42,121 ‫قبل از این که برم، ‫میشه یه چیزی بپرسم؟ 863 00:52:42,163 --> 00:52:44,290 ‫حتما 864 00:52:44,332 --> 00:52:48,461 ‫از یک تا پنج ستاره... 865 00:52:48,503 --> 00:52:52,632 ‫به تجربه‌ات با من، ‫چند ستاره میدی؟ 866 00:52:54,509 --> 00:52:56,344 ‫پنج ستاره 867 00:52:57,345 --> 00:53:00,098 ‫رضایت صد درصدی مشتری 868 00:53:03,851 --> 00:53:07,063 ‫مهربونیت رو می‌رسونه 869 00:53:08,606 --> 00:53:11,484 ‫ولی فکر می‌کنم داری... 870 00:53:11,526 --> 00:53:15,488 ‫چیزی رو بهم میگی ‫که دوست دارم بشنوم 871 00:53:21,577 --> 00:53:23,830 ‫خداحافظ خانم دیویس 872 00:53:26,666 --> 00:53:28,960 ‫خداحافظ سیمون 873 00:53:43,933 --> 00:53:45,476 ‫حالا چی؟ 874 00:54:02,814 --> 00:54:06,135 ‫[می‌دونم برات سخته که دارم میرم، ‫ولی تو بهترین یوزر من بودی، فراموشت نمی‌کنم] 875 00:54:45,578 --> 00:54:48,956 ‫وسط بازی از تلفن... 876 00:54:53,503 --> 00:54:54,879 ‫آل این 877 00:55:19,487 --> 00:55:22,657 ‫انگار نمی‌دونه چی کار کنه 878 00:55:23,658 --> 00:55:26,869 ‫شاید یه کم زمان نیاز داره ‫تا... 879 00:55:26,911 --> 00:55:32,500 ‫بدون این که یه نفر تو گوشش حرف بزنه، ‫بفهمه چی به چیه 880 00:55:33,835 --> 00:55:37,004 ‫هی، تو کار درست رو کردی 881 00:55:38,673 --> 00:55:40,842 ‫ممنون مامان 882 00:55:51,352 --> 00:55:52,854 ‫چی! 883 00:55:54,021 --> 00:55:55,314 ‫وایستا 884 00:55:55,356 --> 00:55:56,524 ‫ولمون کن 885 00:55:56,566 --> 00:55:58,234 ‫فکر کردم تو مردی! 886 00:55:58,276 --> 00:56:00,153 ‫من؟ نه، من خوبم 887 00:56:00,194 --> 00:56:01,571 ‫آهان 888 00:56:01,612 --> 00:56:03,322 ‫منظورت اسبه بود 889 00:56:03,364 --> 00:56:04,699 ‫سلام! 890 00:56:05,908 --> 00:56:07,410 ‫سلام 891 00:56:07,452 --> 00:56:08,870 ‫خوبه 892 00:56:08,911 --> 00:56:10,121 ‫سلام 893 00:56:13,666 --> 00:56:15,209 ‫سلست 894 00:56:16,377 --> 00:56:19,172 ‫هنوز هم یه مبل بهم بدهکاری 895 00:56:22,884 --> 00:56:24,177 ‫هی 896 00:56:24,218 --> 00:56:26,095 ‫اون چه طور، ‫تو...؟ 897 00:56:26,137 --> 00:56:29,265 ‫دی بزرگ شخصا این کار رو کرد ‫تا حسن رفتارش رو نشون بده 898 00:56:34,103 --> 00:56:34,979 ‫وای! 899 00:56:35,021 --> 00:56:37,023 ‫چرا پا برهنه‌ای مرد؟ 900 00:56:39,442 --> 00:56:41,360 ‫چکمه‌ها دیگه پام نمی‌رفتن 901 00:56:59,921 --> 00:57:01,798 ‫انگار روز خوش شانسیته 902 00:57:04,634 --> 00:57:06,052 ‫سوار شو رفیق 903 00:57:16,729 --> 00:57:19,065 ‫عه مامان، ‫درباره‌ی کفن ایلعارز... 904 00:57:19,107 --> 00:57:21,526 ‫مطمئنم که یه راهی پیدا می‌کنی... 905 00:57:21,567 --> 00:57:23,653 ‫که برام جبران کنی 906 00:57:23,694 --> 00:57:27,323 ‫اگه می‌خوای اسمش رو بذار ایمان 907 00:57:29,200 --> 00:57:30,743 ‫می‌بینمت؟ 908 00:57:31,786 --> 00:57:34,831 ‫بله سیمون 909 00:57:38,459 --> 00:57:40,461 ‫آماده‌ای؟ 910 00:57:40,503 --> 00:57:42,714 ‫یالا 911 00:57:42,738 --> 00:57:46,738 زیرنویس از Black Hawk 912 00:57:46,762 --> 00:57:51,762 مووی کاتیج، مرجع دانلود فیلم و سریال با زیرنویس چسبیده MovieCottage.com 913 00:57:51,786 --> 00:57:56,786 برای اطلاع از آخرین آدرس سایت، مووی‌کاتیج را در تلگرام دنبال کنید @MovieCottage