1 00:00:00,001 --> 00:00:05,992 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:06,012 --> 00:00:10,352 ‫«آنچه گذشت...» 3 00:00:10,377 --> 00:00:12,702 ‫اگه زنی که با قاتل روبه‌رو شد، 4 00:00:12,727 --> 00:00:14,220 ‫و جون سالم به در بُرد ‫رو پیدا کنیم چی؟ 5 00:00:14,250 --> 00:00:15,762 ‫خب حتماً هزارجور گزارش... 6 00:00:15,787 --> 00:00:17,040 ‫این مدلی وجود داره. 7 00:00:17,065 --> 00:00:18,523 ‫ولی ما اونی که توش... 8 00:00:18,548 --> 00:00:19,718 ‫به جواهر نقره اشاره کنه رو می‌خوایم. 9 00:00:19,743 --> 00:00:21,160 ‫- پشم‌هام. ‫- آره. 10 00:00:21,185 --> 00:00:23,772 ‫- باید بریم حضوری صحبت کنیم. ‫- چطوری؟ 11 00:00:23,797 --> 00:00:26,437 ‫میام دنبالت. ‫تا آیووا می‌برمت. 12 00:00:26,462 --> 00:00:28,221 ‫دیشب بیل فراح... 13 00:00:28,246 --> 00:00:29,562 ‫جونش رو از دست داد. 14 00:00:29,587 --> 00:00:31,504 ‫- چی؟ ‫- خدای من 15 00:00:31,529 --> 00:00:33,550 ‫ظاهراً بعد از نیمه شبِ دیشب ‫توی اتاقـش... 16 00:00:33,575 --> 00:00:35,317 ‫اوردوز کرده. 17 00:00:35,342 --> 00:00:37,091 ‫ری؟ 18 00:00:37,310 --> 00:00:38,790 ‫می‌تونی کمکم کنی؟ 19 00:00:38,820 --> 00:00:40,501 ‫البته. 20 00:00:40,526 --> 00:00:42,360 ‫افرادِ راست دست... 21 00:00:42,390 --> 00:00:45,200 ‫معمولاً به دست راستشون تزریق می‌کنن؟ 22 00:00:45,230 --> 00:00:46,577 ‫در موارد نادر، بله. 23 00:00:46,602 --> 00:00:48,230 ‫بیل خودکشی نکرده، 24 00:00:48,255 --> 00:00:49,810 ‫کار یکی دیگه‌ست. 25 00:00:49,840 --> 00:00:51,580 ‫احتمالاً یکی از همین آدم‌هایی ‫که اینجا نشستن. 26 00:00:51,945 --> 00:00:53,149 ‫دوربین‌های اینجا... 27 00:00:53,174 --> 00:00:54,474 ‫بی‌سیم‌ان. 28 00:00:54,499 --> 00:00:55,992 ‫یه شبکۀ مجازی جدا دارن. 29 00:00:56,363 --> 00:00:58,093 ‫لو نرو. 30 00:00:59,417 --> 00:01:02,129 ‫وقتشه که رمز و رازت رو برملا کنی، دوستِ من. 31 00:01:06,666 --> 00:01:14,943 ‫هت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@ 32 00:01:44,680 --> 00:01:46,250 ‫ماشین خوشگلیه، راستی. 33 00:01:46,290 --> 00:01:47,820 ‫ممنون، واسه عمومه. 34 00:01:47,860 --> 00:01:49,530 ‫ازش قرض گرفتم. 35 00:01:49,560 --> 00:01:51,330 ‫ولی... هنوز بهش نگفتم. 36 00:01:53,342 --> 00:01:55,482 ‫- دزدیدیش؟ ‫- نه، یه یادداشت گذاشتم. 37 00:01:57,705 --> 00:02:00,585 ‫سه کیلومتر دیگه می‌رسیم. 38 00:02:01,598 --> 00:02:04,208 ‫تا حالا شنیدی یکی با جی‌پی‌اس بمیره؟ 39 00:02:05,056 --> 00:02:07,120 ‫همیشه اتفاق می‌افته. یه... 40 00:02:07,160 --> 00:02:09,460 ‫مادر و پسری توی درهٔ مرگ بودن... 41 00:02:09,490 --> 00:02:11,636 ‫دنبال نقطهٔ آبی رفتن ولی ‫توی یه باتلاق شنی گیر افتادن. 42 00:02:11,661 --> 00:02:13,515 ‫کل ماشین توی باتلاق فرو رفت. 43 00:02:13,540 --> 00:02:16,110 ‫وحشتناکه. مُردن. 44 00:02:16,140 --> 00:02:18,210 ‫چرا باید جی‌پی‌اس اون مسیر رو نشون‌شون بده؟ 45 00:02:18,240 --> 00:02:20,180 ‫گمونم نزدیک‌ترین راهِ مبدأ به مقصد بود. 46 00:02:20,220 --> 00:02:22,520 ‫چرا از وسط باتلاق شنی رد شدن؟ 47 00:02:22,550 --> 00:02:24,560 ‫- چرا از وسطش رد شدن؟ ‫- آره. 48 00:02:24,590 --> 00:02:26,730 ‫نمی‌دونم، حتماً... 49 00:02:26,760 --> 00:02:29,000 ‫حتماً... 50 00:02:29,030 --> 00:02:32,040 ‫خب، آدم‌ها به نقطهٔ آبیِ روی جی‌پی‌اس ‫بیشتر از خودشون اعتماد دارن. 51 00:02:32,070 --> 00:02:33,540 ‫درسته؟ 52 00:02:33,580 --> 00:02:35,310 ‫آره، آدم‌های اسکل شاید! 53 00:02:35,350 --> 00:02:37,320 ‫- آدم‌های اسکل، آره. ‫- آدم‌های اسکل. 54 00:02:37,350 --> 00:02:39,420 ‫اسکل، آره. 55 00:03:10,380 --> 00:03:12,750 ‫می‌دونی، فکر کنم این قربانی... 56 00:03:12,790 --> 00:03:15,430 ‫بعد از اتفاقات محل ساخت‌وساز ‫دنبال جین دو اومد. 57 00:03:15,460 --> 00:03:17,760 ‫آره، و شاید هم دنبال یکی بود ‫که از دستش فرار کرده بود. 58 00:03:17,800 --> 00:03:19,470 ‫الان متوجه می‌شیم. 59 00:03:24,640 --> 00:03:27,320 ‫باید یه نشونه‌ای همین‌جاها باشه. 60 00:03:29,690 --> 00:03:31,730 ‫فکر کنم خودشه. 61 00:03:44,380 --> 00:03:47,620 ‫گزارش کالبدشکافی می‌گه که ‫وقتی اینجا آوردنش زنده بود. 62 00:03:52,047 --> 00:03:53,917 ‫مریسا بهاری. 63 00:03:55,035 --> 00:03:57,135 ‫محل تولد: لینکلن، نبراسکا. 64 00:03:57,480 --> 00:03:59,680 ‫نجات یافته‌ی... 65 00:03:59,710 --> 00:04:02,390 ‫امیر و بنجامین بهاری. 66 00:04:04,263 --> 00:04:06,103 ‫توی فضای باز کارش رو تموم کرد. 67 00:04:06,128 --> 00:04:07,998 ‫نه درختی، نه ساختمونی. 68 00:04:08,023 --> 00:04:09,370 ‫از اینجا می‌شه جاده رو دید. 69 00:04:09,395 --> 00:04:11,205 ‫حتی تلاشی هم واسه مخفی کردنش نکرد. 70 00:04:12,340 --> 00:04:14,810 ‫به‌نظرت خودش می‌خواست که گیر بیفته؟ 71 00:04:15,691 --> 00:04:17,161 ‫نه. 72 00:04:17,186 --> 00:04:18,979 ‫نه، گمونم فکر می‌کرد... 73 00:04:19,004 --> 00:04:21,104 ‫انقدر کارش خوبه که کسی گیرش نمیندازه. 74 00:04:38,877 --> 00:04:40,734 ‫گیرت میندازم. 75 00:04:42,043 --> 00:04:44,332 ‫- ری؟ ‫- بله، داربی؟ 76 00:04:46,270 --> 00:04:48,140 ‫بقیه کجان؟ 77 00:04:48,180 --> 00:04:50,620 ‫مهمون‌ها واسه اجرای موسیقی توی کتابخونه‌ان. 78 00:04:54,384 --> 00:05:06,384 ‫ترجمه از « امیر فرحناک » ‫::. در تـلگـرام: FarahSub@ .:: 79 00:05:30,630 --> 00:05:31,670 ‫ممنون. 80 00:05:41,690 --> 00:05:43,250 ‫سلام. 81 00:05:43,290 --> 00:05:46,230 ‫ام... فکر نکنم رسماً باهم آشنا شده باشیم. 82 00:05:46,260 --> 00:05:47,800 ‫من داربی‌ام. 83 00:05:47,830 --> 00:05:50,500 ‫تو «روهان»ـی، درسته؟ 84 00:05:50,540 --> 00:05:52,270 ‫تو بیل رو می‌شناختی. 85 00:05:52,977 --> 00:05:54,126 ‫اومم. 86 00:05:54,151 --> 00:05:55,361 ‫داربی؟ 87 00:05:56,095 --> 00:05:57,765 ‫ببخشید. 88 00:05:57,790 --> 00:05:59,160 ‫حالت چطوره؟ 89 00:06:00,377 --> 00:06:02,417 ‫امم... 90 00:06:02,442 --> 00:06:04,282 ‫خوبم. 91 00:06:04,307 --> 00:06:07,447 ‫چه حس خشونتی به آدم میده. 92 00:06:07,800 --> 00:06:09,940 ‫مرگ و عشق، به گمونم. 93 00:06:09,965 --> 00:06:11,812 ‫هروقت که بخوان میان و میرن. 94 00:06:11,837 --> 00:06:13,877 ‫و هرکاری که بخوان باهامون می‌کنن. 95 00:06:14,159 --> 00:06:17,099 ‫- آره، اتفاق ناراحت‌کننده‌ایه. ‫- می؟ متأسفم. 96 00:06:17,124 --> 00:06:18,454 ‫می‌شه یه لحظه با داربی صحبت کنم؟ 97 00:06:18,479 --> 00:06:20,549 ‫- البته. ‫- ممنون. سلام. 98 00:06:23,744 --> 00:06:26,614 ‫چیزی دستگیرت شد؟ 99 00:06:26,639 --> 00:06:28,139 ‫نه. 100 00:06:32,090 --> 00:06:34,020 ‫فکر کنم داری دروغ می‌گی. 101 00:06:34,060 --> 00:06:36,100 ‫واقعاً؟ چرا اون‌وقت؟ 102 00:06:36,130 --> 00:06:39,870 ‫داربی، خودم بلدم دوربین‌ها رو هک کنم. 103 00:06:39,900 --> 00:06:42,980 ‫می‌دونم، حالا سؤال اینجاست... 104 00:06:43,189 --> 00:06:45,559 ‫چرا خواستی من این کارو بکنم؟ 105 00:06:48,450 --> 00:06:50,890 ‫دهنت مزهٔ فلز میده؟ 106 00:06:51,700 --> 00:06:53,301 ‫ببخشید؟ 107 00:06:53,326 --> 00:06:57,717 ‫سوگواری مزهٔ فلزمانند روی انتهای زبون میاره. 108 00:06:57,742 --> 00:06:58,840 ‫امم... 109 00:06:58,870 --> 00:07:01,580 ‫نه، مزهٔ چیزی زیر زبونم نیست. 110 00:07:01,844 --> 00:07:03,762 ‫بالاخره مزه‌ش می‌کنی. 111 00:07:04,309 --> 00:07:07,689 ‫می‌دونستی وقتی لی فلوریدا بود ‫بیل پیش ما بود؟ 112 00:07:08,890 --> 00:07:11,070 ‫داشت کمک‌مون می‌کرد ‫اون خونهٔ قدیمی‌مون رو توی... 113 00:07:11,100 --> 00:07:14,340 ‫کریستال ریور نجات بدیم که توی پاتلاق نیوفته. 114 00:07:14,370 --> 00:07:16,340 ‫پس حتماً خوب بیل رو می‌شناختین. 115 00:07:16,380 --> 00:07:19,180 ‫نه. یه چند باری دیدمش. 116 00:07:19,790 --> 00:07:22,800 ‫لی داشت یه سالن واسه مردمِ فقیر پانک... 117 00:07:22,825 --> 00:07:24,635 ‫اونجا راه مینداخت. 118 00:07:24,660 --> 00:07:27,730 ‫زیبا آماده‌ست شروع کنه. ‫باید همه رو دعوت کنیم بشینن. 119 00:07:37,350 --> 00:07:39,620 ‫بذارین براتون یه لیوان دیگه بیارم. 120 00:07:39,650 --> 00:07:41,330 ‫اوه، ممنون. 121 00:07:41,360 --> 00:07:44,737 ‫شراب شیرازه، از ایران. ‫به لطف زیبا. 122 00:07:45,314 --> 00:07:49,115 ‫از سال ۱۹۶۲ (۱۳۴۲-۴۳) توی جام ‫سفالی اصلیِ خودش توی ایران مونده. 123 00:07:49,140 --> 00:07:51,650 ‫متأسفم دیشب به شما خوردم. 124 00:07:52,094 --> 00:07:54,734 ‫- اشتباه من بود. ‫- نه، نه. اشتباه شما نبود. 125 00:07:55,450 --> 00:07:57,420 ‫اگه چیزی نیاز داشتین بهم بگین. 126 00:07:57,460 --> 00:07:59,260 ‫آره، راستش... 127 00:07:59,770 --> 00:08:02,980 ‫می‌دونین کی دیشب اون چایی رو ‫واسه اتاق ۱۱ سفارش داده بود؟ 128 00:08:03,010 --> 00:08:04,990 ‫خودِ بیل بود؟ 129 00:08:05,020 --> 00:08:06,914 ‫- از شراب‌تون لذت ببرین. ‫- می‌دونی... 130 00:08:06,939 --> 00:08:08,847 ‫چندتا فنجون گفت بیاری، توماس؟ 131 00:08:08,872 --> 00:08:10,974 ‫باید برای مهمون‌های دیگه هم شراب بریزم. 132 00:08:16,640 --> 00:08:18,286 ‫هی. 133 00:08:18,311 --> 00:08:20,781 ‫نفر بعدی منم که باید جواب پس بدم؟ 134 00:08:20,806 --> 00:08:24,746 ‫کتابت چقدر چاپ شد، پنج هزارتا؟ 135 00:08:24,880 --> 00:08:28,860 ‫و چقدر فروختی، دو هزار کپی؟ 136 00:08:28,885 --> 00:08:30,807 ‫آره. 137 00:08:31,170 --> 00:08:34,972 ‫تأثیر فقط این نیست که ‫حرفی واسه گفتن داشته باشی. 138 00:08:34,997 --> 00:08:37,634 ‫باید قدرتِ این رو داشته باشی ‫که وقتی حرفی می‌زنی، 139 00:08:37,659 --> 00:08:39,699 ‫بهت گوش بدن. 140 00:08:42,197 --> 00:08:44,537 ‫اون یه چیزی توی تو می‌بینه. 141 00:08:45,060 --> 00:08:47,140 ‫واسه همین اینجا دعوتت کرد. 142 00:08:48,373 --> 00:08:51,983 ‫دو کلام نصیحتِ دوستانه، داربی. 143 00:08:53,268 --> 00:08:55,268 ‫دستی که ممکنه... 144 00:08:55,293 --> 00:08:57,333 ‫عسل دهنت بذاره رو گاز نگیر. 145 00:09:02,325 --> 00:09:04,565 ‫سلام، همگی. سلام. 146 00:09:05,915 --> 00:09:10,325 ‫همه می‌دونن که من ‫برای بیل فراح به ایسلند اومدم. 147 00:09:10,920 --> 00:09:13,120 ‫من چندین ساله که کارش رو دنبال می‌کردم. 148 00:09:13,150 --> 00:09:15,435 ‫کارش رو تحسین می‌کردم. 149 00:09:15,460 --> 00:09:17,045 ‫من... 150 00:09:17,070 --> 00:09:21,732 ‫من با تمام کارها یا ‫حرف‌هاش موافق نبودم، ولی... 151 00:09:21,757 --> 00:09:24,553 ‫فکر می‌کنم قصد داشت... 152 00:09:24,578 --> 00:09:29,765 ‫پشتِ اون تاریکی‌ای که حس می‌کرد ‫داره دنیا رو می‌بلعه، به خاک بماله... 153 00:09:30,485 --> 00:09:33,475 ‫و این چیزیه که من درکش می‌کنم. 154 00:09:33,500 --> 00:09:36,191 ‫این شعر سال ۱۹۰۰ توسط... 155 00:09:36,216 --> 00:09:38,145 ‫مردی در بند نوشته شده. ‫(اشاره به محمدتقی بهار) 156 00:09:38,170 --> 00:09:41,840 ‫اون این شعر رو نوشت ‫تا روحش آزاد پرواز کنه. 157 00:09:43,850 --> 00:09:46,790 ‫امیدواریم روح بیل هم آزاد پرواز کنه. 158 00:11:47,030 --> 00:11:50,100 ‫این وسط ما کمک کردیم ‫با موفقیت آقای فراح رو... 159 00:11:50,130 --> 00:11:51,940 ‫به ریکیاویک منتقلش کنن. ‫(پایتخت ایسلند) 160 00:11:51,970 --> 00:11:56,010 ‫ممکنه چندتا خبرنگار ‫واسه اطلاعات بیشتر تماس بگیرن. 161 00:11:56,050 --> 00:11:58,850 ‫دنبال شایعات و چیزهای بدترن. 162 00:11:58,890 --> 00:12:02,660 ‫ممکنه بگن خانواده یا دوستِ آقای فراح‌ان، 163 00:12:02,690 --> 00:12:04,330 ‫اعضای شیخ‌السفرا هستن. 164 00:12:04,360 --> 00:12:07,340 ‫در جواب تمامی این تماس‌ها، 165 00:12:07,370 --> 00:12:09,210 ‫تنها جواب‌تون می‌شه: 166 00:12:09,240 --> 00:12:12,080 ‫«ما نه می‌تونیم تأیید نه تکذیب کنیم.» 167 00:12:12,110 --> 00:12:14,080 ‫می‌خوام یادتون باشه... 168 00:12:14,120 --> 00:12:18,260 ‫ما نه تنها قصد حفظ اعتبار این هتل رو داریم، 169 00:12:18,295 --> 00:12:19,965 ‫بلکه باید اعتبار آقای رانسن هم حفظ کنیم. 170 00:12:19,990 --> 00:12:21,770 ‫نمی‌خوام توی دردسر بیوفتی. 171 00:12:21,800 --> 00:12:24,340 ‫خانم هارت. شما نباید این پایین باشین. 172 00:12:24,365 --> 00:12:26,710 ‫ولی باید بگی چی می‌دونی. 173 00:12:26,740 --> 00:12:28,980 ‫نیازی نیست بگی، فقط بنویسش. 174 00:12:30,929 --> 00:12:35,162 ‫بیل دوست من بود، ‫و اون خودکشی نکرده. 175 00:12:35,884 --> 00:12:38,273 ‫ما جفت‌مون می‌دونیم که ‫دارن لاپوشونی می‌کنن. 176 00:12:38,298 --> 00:12:40,945 ‫هر اتفاقی که اینجا می‌افته، شدیداً سرّیه. 177 00:12:40,970 --> 00:12:42,976 ‫اون‌ها کارمندهایی می‌خوان ‫که زبونشون بسته باشه! 178 00:12:43,001 --> 00:12:45,355 ‫و حاضرن به‌خاطرش پول کلانی بدن. 179 00:12:45,380 --> 00:12:49,050 ‫منو ماریوس انتخاب کرد، ‫از برلین اینجا آورد. 180 00:12:49,090 --> 00:12:51,120 ‫توماس؟ 181 00:12:51,753 --> 00:12:53,783 ‫من موقع مرگ دیدمش. 182 00:12:55,230 --> 00:12:56,830 ‫و اون ترسیده بود. 183 00:12:57,840 --> 00:12:59,870 ‫وحشت کرده بود. 184 00:13:01,310 --> 00:13:03,080 ‫خواهش می‌کنم. 185 00:13:04,320 --> 00:13:05,690 ‫سه. 186 00:13:05,715 --> 00:13:07,225 ‫چی؟ 187 00:13:07,250 --> 00:13:09,250 ‫گفتی چندتا فنجون. 188 00:13:09,821 --> 00:13:11,851 ‫سه‌تا درخواست دادن. 189 00:13:35,257 --> 00:13:37,324 ‫[روهان راوجیت - اتاق سه] 190 00:13:37,442 --> 00:13:38,829 ‫[شان کروز - اتاق چهار] 191 00:14:00,719 --> 00:14:02,159 ‫ری؟ 192 00:14:03,120 --> 00:14:04,168 ‫ری؟ 193 00:14:04,209 --> 00:14:05,697 ‫متأسفم. 194 00:14:05,867 --> 00:14:08,620 ‫موسیقی نمی‌ذاره خوب صدات رو بشنوم. 195 00:14:08,660 --> 00:14:11,161 ‫اوه، ری موسیقی رو قطع کن. 196 00:14:12,021 --> 00:14:14,772 ‫ری، دسترسیت محدود شده، ‫یا به اینترنت دسترسی داری؟ 197 00:14:15,070 --> 00:14:17,310 ‫به اینترنت دسترسی ندارم. 198 00:14:17,589 --> 00:14:20,555 ‫آخرین صفحهٔ اینترنتی که بهش ‫دسترسی دارم برای یک هفتهٔ پیشه. 199 00:14:20,580 --> 00:14:22,859 ‫خیلی‌خب، خیلی‌خب. 200 00:14:22,884 --> 00:14:24,254 ‫بذار از همون استفاده کنیم. 201 00:14:26,873 --> 00:14:30,030 ‫می‌تونی ببینی بین... 202 00:14:30,060 --> 00:14:33,040 ‫مهمون‌هایی که توی این هتل‌ان، 203 00:14:33,070 --> 00:14:35,410 ‫کدومشون با بیل فراح ‫یا هنرمندی به اسم فنگز... 204 00:14:35,713 --> 00:14:38,090 ‫در ارتباط بودن؟ 205 00:14:39,050 --> 00:14:41,320 ‫با اولیور هم شروع کن. 206 00:14:41,350 --> 00:14:43,027 ‫البته. 207 00:14:43,052 --> 00:14:45,060 ‫می‌خوای تصویر رو فعال کنم؟ 208 00:14:45,090 --> 00:14:47,771 ‫آره، فعال کن. 209 00:14:47,796 --> 00:14:50,570 ‫اولیور توییت کرد: ‫«فنگز هنرمند نیست.» 210 00:14:50,610 --> 00:14:53,410 ‫«اون یه برنامه‌نویس ‫شکست‌خوردهٔ تشنهٔ توجهه.» 211 00:14:56,207 --> 00:14:59,217 ‫بیل چه جوابی داد؟ 212 00:14:59,242 --> 00:15:01,632 ‫توییت اولیور رو خودش هم توییت کرد. 213 00:15:04,591 --> 00:15:05,755 ‫خیلی‌خب. 214 00:15:05,780 --> 00:15:10,231 ‫و... دیگه کی اینجا ‫با بیل فراح در ارتباط بوده؟ 215 00:15:10,256 --> 00:15:14,290 ‫۴ جولای ۲۰۱۹، مارتین توییتی ‫از فنگز رو لایک کرده که می‌گه: 216 00:15:14,320 --> 00:15:16,360 ‫«هشت مرد پولدار جهان... 217 00:15:16,390 --> 00:15:19,600 ‫سرمایه‌شون با ۳.۶ میلیارد ‫مردم فقیر دنیا برابری می‌کنه.» 218 00:15:19,630 --> 00:15:22,392 ‫لو می و بیل در پرواز هنگ کنگ ‫به ونکوورِ ماه دسامبر ۲۰۱۸، 219 00:15:22,417 --> 00:15:23,840 ‫توی یک هواپیما بودن. 220 00:15:23,870 --> 00:15:26,296 ‫این رو از کجا می‌دونی؟ ‫این توی ویکی‌پدیا هم نیست. 221 00:15:26,321 --> 00:15:27,810 ‫داده‌های سطح دو و سه. 222 00:15:27,850 --> 00:15:29,611 ‫زمانی که بلیت هواپیما می‌خرین، 223 00:15:29,636 --> 00:15:31,148 ‫شرکت کارت‌های اعتباری... 224 00:15:31,173 --> 00:15:32,620 ‫مبدأ و مقصد پرواز رو ثبت می‌کنن. 225 00:15:32,660 --> 00:15:34,630 ‫حالا دیگه داده‌های سطح دو و سه عمومی شدن؟ 226 00:15:34,660 --> 00:15:36,907 ‫داده‌های سطح دو و سه قابل خریداری‌ان. 227 00:15:39,400 --> 00:15:41,370 ‫دیگه کی توی هتل با بیل فراح... 228 00:15:41,410 --> 00:15:43,380 ‫ارتباط اینترنتی داره؟ 229 00:15:43,410 --> 00:15:45,250 ‫لی اندرسون رانسن ۳ مِی ۲۰۲۱... 230 00:15:45,280 --> 00:15:47,592 ‫به نمایشگاه «آرتیفیشال اینسنیتی» فنگز... 231 00:15:47,617 --> 00:15:49,490 ‫توی دیترویت رفت. 232 00:15:52,836 --> 00:15:54,730 ‫اندی رانسن و بیل چی؟ 233 00:15:54,770 --> 00:15:56,500 ‫غیر از ارتباط لی، ‫ارتباط مشهودی بین... 234 00:15:56,540 --> 00:15:58,740 ‫اندی و بیل فراح نیست. 235 00:16:01,820 --> 00:16:03,790 ‫روهان چطور؟ اون چیکاره‌ست؟ 236 00:16:03,820 --> 00:16:06,790 ‫اقلیم‌شناس و کنشگر زیست محیطی. 237 00:16:06,830 --> 00:16:08,530 ‫اون اولین کسی بود که زنگ هشدار... 238 00:16:08,560 --> 00:16:10,825 ‫تأثیر کربن در تغییرات اقلیمی ‫رو به صدا درآورد. 239 00:16:10,850 --> 00:16:12,870 ‫اون سال ۱۹۸۷ توی موسکو به جرم جاسوسی... 240 00:16:12,900 --> 00:16:16,398 ‫به حسب ارتباطی که در فاجعهٔ چرنوبیل داشت، 241 00:16:16,423 --> 00:16:19,150 ‫سه سال به اردوگاه زندانی‌ها منتقل شد. 242 00:16:21,579 --> 00:16:24,405 ‫ارتباط روهان با بیل چطور؟ 243 00:16:24,430 --> 00:16:26,130 ‫بعد از سال ۲۰۰۶... 244 00:16:26,165 --> 00:16:28,305 ‫اطلاعاتی در مورد روهان راوجیت وجود نداره. 245 00:16:28,330 --> 00:16:30,425 ‫و هیچ اطلاعاتی از کشتیِ «آخرین فرصت» 246 00:16:30,450 --> 00:16:32,785 ‫از سال ۲۰۰۶ توی ‫پایگاه داده‌ایِ دریایی وجود نداره. 247 00:16:32,810 --> 00:16:34,610 ‫روهان یهو غیب شد. 248 00:16:36,180 --> 00:16:38,220 ‫ولی عجیب بود، جوری که داشت گریه می‌کرد. 249 00:16:38,250 --> 00:16:40,430 ‫انگار که بیل رو... 250 00:16:40,460 --> 00:16:42,360 ‫خیلی خوب می‌شناخت. 251 00:16:42,400 --> 00:16:45,174 ‫امم... شان چطور؟ 252 00:16:45,199 --> 00:16:47,179 ‫اون چه ارتباطی با اندی داره؟ 253 00:16:47,204 --> 00:16:49,580 ‫بعد از اینکه اون به اولین زنی ‫بدل شد که روی ماه قدم گذاشت، 254 00:16:49,610 --> 00:16:51,820 ‫شان کروز از رهبران جهان خواست... 255 00:16:51,850 --> 00:16:53,720 ‫روی اکتشافات فضایی سرمایه‌گذاری کنن. 256 00:16:53,750 --> 00:16:56,590 ‫سال ۲۰۱۷، به خدمت شرکت رانسن در اومد... 257 00:16:56,620 --> 00:16:59,200 ‫تا برنامهٔ سکونت‌پذیری روی ماه رو رهبری کنه. 258 00:16:59,230 --> 00:17:02,144 ‫درسته، امم... این وسط اولیور چیکاره‌ست؟ ‫(معنی «معامله» هم میده) 259 00:17:02,169 --> 00:17:04,894 ‫من از معاملاتی که اولیور داره ‫راجع‌بهشون مذاکره می‌کنه بی‌خبرم. 260 00:17:04,919 --> 00:17:08,443 ‫نه، منظورم این بود شغل اولیور چیه؟ 261 00:17:08,468 --> 00:17:11,450 ‫اولیور مارون از روباتی که ‫در کودکی مثل خودش راه می‌رفت... 262 00:17:11,490 --> 00:17:13,390 ‫الهام گرفت تا به پیشرفت‌های روباتیکی برسه... 263 00:17:13,420 --> 00:17:15,608 ‫که موانعی که برای افراد معلول ‫در جامعه هست رو از بین ببره. 264 00:17:15,633 --> 00:17:17,470 ‫اون در ۱۶ سالگی توی آکسفورد قبول شد. 265 00:17:17,505 --> 00:17:19,545 ‫اون جَوون‌ترین مدیر تیم تحقیقاتی... 266 00:17:19,570 --> 00:17:21,440 ‫پرونی‌کم توی هاروارد بود. 267 00:17:21,814 --> 00:17:23,693 ‫یه آدم عادی اینجا نیست؟ 268 00:17:23,718 --> 00:17:25,688 ‫نه، داربی. 269 00:17:25,713 --> 00:17:27,783 ‫حتی توام عادی نیستی. 270 00:17:40,780 --> 00:17:42,480 ‫ری؟ 271 00:17:42,731 --> 00:17:44,161 ‫چه کمکی از من برمیاد؟ 272 00:17:54,540 --> 00:17:56,710 ‫فراموش کن. 273 00:21:11,430 --> 00:21:13,170 ‫یکی... 274 00:21:13,200 --> 00:21:15,510 ‫مُرد... 275 00:21:15,540 --> 00:21:16,740 ‫باز... 276 00:21:17,750 --> 00:21:20,120 ‫هم... 277 00:21:20,150 --> 00:21:21,620 ‫مونده. 278 00:21:44,240 --> 00:21:45,680 ‫داربی، 279 00:21:45,710 --> 00:21:47,380 ‫دمای بدنت به‌طرز خطرناکی پایینه. 280 00:21:47,420 --> 00:21:49,120 ‫چشم بسته غیب گفتی، ری. 281 00:21:49,150 --> 00:21:50,790 ‫اگه لباست خیسه، فوراً درشون بیار. 282 00:21:50,820 --> 00:21:52,090 ‫باشه. 283 00:21:55,652 --> 00:21:58,032 ‫اوه. 284 00:21:58,057 --> 00:22:00,197 ‫اول بدنت رو گرم کن. 285 00:22:00,222 --> 00:22:02,632 ‫گرم کردنِ دست و پا ممکنه باعث شوک بشه. 286 00:22:03,850 --> 00:22:06,520 ‫توی کشوی داخل کمد لوازم اورژانسی هست. 287 00:22:06,550 --> 00:22:09,490 ‫بطری آب گرم و پتوی طبی رو بردار. 288 00:22:13,730 --> 00:22:15,410 ‫ری؟ 289 00:22:15,440 --> 00:22:17,280 ‫بله، داربی؟ 290 00:22:17,310 --> 00:22:19,280 ‫ممنون. 291 00:22:19,310 --> 00:22:21,280 ‫خواهش می‌کنم. 292 00:22:21,320 --> 00:22:23,690 ‫دمای بدنت پایداره. 293 00:22:25,860 --> 00:22:27,830 ‫اون کی بود؟ 294 00:22:27,860 --> 00:22:30,100 ‫کی، داربی؟ 295 00:22:31,300 --> 00:22:32,670 ‫دقیقاً. 296 00:22:36,382 --> 00:22:39,125 ‫بعد از سرمازدگی بهتره بیدار بمونی. 297 00:22:39,150 --> 00:22:41,965 ‫وقتی که خوابی بدنت گرمای کمتری تولید می‌کنه. 298 00:22:56,490 --> 00:22:58,160 ‫قهوه و نوشابه؟ 299 00:22:58,190 --> 00:22:59,888 ‫اینو بخوری دخلت اومده، پسر. 300 00:22:59,913 --> 00:23:01,635 ‫از لحاظ آماری، 301 00:23:01,660 --> 00:23:03,830 ‫احتمالاً یه چیز دیگه قبلش منو به کشتن میده. 302 00:23:07,239 --> 00:23:09,039 ‫- خیلی‌خب. ‫- می‌خوای یه قلپ بخوری؟ 303 00:23:09,064 --> 00:23:10,434 ‫آره، بده. 304 00:23:11,920 --> 00:23:13,690 ‫- بازه. ‫- خیلی‌خب. 305 00:23:14,620 --> 00:23:15,642 ‫امم... 306 00:23:16,590 --> 00:23:19,200 ‫نه. نه، افتضاح بود. 307 00:23:19,230 --> 00:23:20,955 ‫از چیزی که فکر می‌کردم بدتر بود. 308 00:23:20,980 --> 00:23:23,141 ‫گمونم مزه‌ش باید برات جا بیفته. 309 00:23:26,280 --> 00:23:28,320 ‫اومم... 310 00:23:29,120 --> 00:23:31,320 ‫- بعدی رو برو چپ. ‫- اینجا. 311 00:23:33,733 --> 00:23:36,552 ‫اگه هدفمون گرفتنش نباشه، چی؟ 312 00:23:36,577 --> 00:23:39,910 ‫اگه هدف این باشه که بخواد ‫خودش رو نشون‌مون بده چی؟ 313 00:23:39,940 --> 00:23:41,910 ‫- خب، خوبه. ‫- ولی چطور؟ 314 00:23:41,940 --> 00:23:43,491 ‫امم... وسوسه‌ش می‌کنیم؟ 315 00:23:43,516 --> 00:23:45,056 ‫چجوری؟ 316 00:23:45,081 --> 00:23:47,021 ‫درسته. گیرش میندازیم؟ 317 00:23:47,150 --> 00:23:49,120 ‫ما که تیم ضربت نیستیم. 318 00:23:49,145 --> 00:23:51,115 ‫چه بدونم، گولش می‌زنیم. ‫گولش می‌زنیم. 319 00:23:51,140 --> 00:23:53,630 ‫ممکنه، ممکنه. 320 00:23:53,933 --> 00:23:56,915 ‫ولی یارو یه قاتل سازمان‌یافته‌ست. 321 00:23:56,940 --> 00:23:58,898 ‫قتل‌های سازماندهی نشده انجام نمیده. 322 00:23:58,930 --> 00:24:01,320 ‫تصمیمش لحظه‌ای نیست. 323 00:24:03,420 --> 00:24:04,973 ‫- آره. ‫- روشون فکر کرده. 324 00:24:04,998 --> 00:24:06,803 ‫- مثل اون گوشواره‌های نقره! ‫- آره... 325 00:24:06,828 --> 00:24:09,190 ‫براش حکم یادگاری رو نداره، ‫چون نگه‌شون نمی‌داره. 326 00:24:09,215 --> 00:24:11,300 ‫فقط از یه مقتول به بعدی منتقل می‌شه. 327 00:24:11,340 --> 00:24:12,670 ‫یه... 328 00:24:12,710 --> 00:24:14,628 ‫براش مثل پاداش هم نیست... 329 00:24:14,653 --> 00:24:16,653 ‫- یه رَده. ‫- یه رَده. 330 00:24:17,880 --> 00:24:20,450 ‫آره، ردی که سراغش بریم، دنبالش کنیم. 331 00:24:22,430 --> 00:24:24,500 ‫مثل کاری که داریم می‌کنیم. 332 00:24:25,326 --> 00:24:27,396 ‫مثل کاری که داریم می‌کنیم. 333 00:24:37,460 --> 00:24:40,600 ‫انگیزهٔ چنین قاتلی چیه؟ 334 00:24:40,630 --> 00:24:42,670 ‫عمراً اگه بدونم. 335 00:24:45,700 --> 00:24:47,780 ‫ولی اون شاید بدونه. 336 00:24:49,662 --> 00:24:51,626 ‫تنها کسی که از دستش فرار کرده. 337 00:24:53,620 --> 00:24:56,290 ‫سلام. می‌شه یه لحظه داخل بیام؟ 338 00:24:56,330 --> 00:24:58,300 ‫- امم... ‫- مامانی... 339 00:24:58,330 --> 00:25:00,330 ‫آره... 340 00:25:00,673 --> 00:25:02,845 ‫همیشه کابوس می‌دید، ولی... 341 00:25:02,870 --> 00:25:05,244 ‫معمولاً وقتی توی هال باهاش قدم می‌زنم، 342 00:25:05,269 --> 00:25:07,595 ‫آخرش توی بغل خودم خوابش می‌بره. 343 00:25:07,620 --> 00:25:10,035 ‫ولی چند شبی که گذشت اصلاً نتونست آروم بگیره. 344 00:25:10,060 --> 00:25:13,685 ‫نه، نه. متوجه‌ام. ‫منم بچه بودم کابوس می‌دیدم. 345 00:25:13,890 --> 00:25:16,730 ‫اشکال نداره روی مبل بخوابونمش؟ 346 00:25:16,770 --> 00:25:18,440 ‫حتماً. 347 00:25:19,770 --> 00:25:21,880 ‫- آماده‌ای؟ ‫- نه... 348 00:25:26,490 --> 00:25:28,990 ‫می‌شه موزیک بذار؟ ‫کمکش می‌کنه بخوابه. 349 00:25:30,760 --> 00:25:33,600 ‫ری، «۴۲ دگرآوایی از دو پیانو» رو پخش کن. 350 00:25:33,630 --> 00:25:36,572 ‫- این خوبه؟ ‫- آره. 351 00:25:41,216 --> 00:25:42,686 ‫قشنگه. 352 00:25:53,908 --> 00:25:56,771 ‫ببین، می‌دونم دلیلی نداره به من اعتماد کنی. 353 00:25:57,499 --> 00:25:58,975 ‫شاید وقتی هم‌سن تو بودم... 354 00:25:59,000 --> 00:26:02,600 ‫یه چیزهایی نوشتم که تحسین‌شون می‌کنی، ولی... 355 00:26:05,530 --> 00:26:07,600 ‫من بهت اعتماد دارم. 356 00:26:07,640 --> 00:26:09,510 ‫می‌خوام کمکت کنم، 357 00:26:09,540 --> 00:26:11,827 ‫و فکر می‌کنم می‌تونم. 358 00:26:11,852 --> 00:26:15,032 ‫ولی نه تا وقتی نگی چی می‌دونی. 359 00:26:17,085 --> 00:26:19,555 ‫چرا خودت دوربین‌ها رو هک نکردی؟ 360 00:26:21,096 --> 00:26:22,766 ‫وقتی یه بچهٔ پنج ساله داشته باشی، 361 00:26:22,791 --> 00:26:25,375 ‫یعنی یه شغل تمام وقت داری. 362 00:26:25,400 --> 00:26:27,980 ‫میزبانیِ این هتل و ناامید نکردن همسرم، 363 00:26:28,010 --> 00:26:29,680 ‫خودش یه شغل تمام وقتِ دیگه‌ست. 364 00:26:29,710 --> 00:26:31,650 ‫هرچقدر هم بخوام توی کمد قایم شم، 365 00:26:31,680 --> 00:26:34,360 ‫و چند ساعت بشینم هک کنم، باز هم... 366 00:26:34,390 --> 00:26:35,790 ‫برام غیرممکنه. 367 00:26:36,132 --> 00:26:37,805 ‫منصفانه‌ست. 368 00:26:38,259 --> 00:26:40,929 ‫خب، چرا رمز عبور رو بهم ندادی؟ 369 00:26:41,470 --> 00:26:43,770 ‫رمز رو نمی‌دونم. 370 00:26:48,850 --> 00:26:50,820 ‫بیا اینجا. 371 00:27:12,357 --> 00:27:14,097 ‫آره. 372 00:27:16,470 --> 00:27:19,040 ‫این نقاب برات معنی خاصی نداره؟ 373 00:27:20,636 --> 00:27:22,706 ‫تا حالا ندیدمش. 374 00:27:23,650 --> 00:27:25,590 ‫ولی می‌دونم چیه. 375 00:27:30,129 --> 00:27:33,170 ‫لعنتی. مشروب بریزم؟ 376 00:27:38,650 --> 00:27:40,590 ‫چی هستش؟ 377 00:27:40,620 --> 00:27:44,700 ‫آره، یه نقابیه واسه دور زدن ‫حسگر تشخیص چهره‌ی هوش مصنوعی. 378 00:27:44,869 --> 00:27:47,515 ‫معترض‌های هنگ کنگی ‫از اون‌ها استفاده می‌کردن... 379 00:27:47,540 --> 00:27:51,140 ‫تا پلیس با تصاویر دوربین‌های ‫امنیتی نتونه شناسایی‌شون کنه. 380 00:27:51,180 --> 00:27:52,780 ‫این یعنی کسیه که... 381 00:27:52,810 --> 00:27:54,920 ‫می‌دونه تصاویر با نرم‌افزار بررسی می‌شن. 382 00:27:54,950 --> 00:27:58,690 ‫خب، کی‌ها می‌دونن؟ 383 00:28:00,190 --> 00:28:03,170 ‫من، اندی، شان، 384 00:28:03,200 --> 00:28:04,940 ‫ماریوس، تاد، اِوا. 385 00:28:04,970 --> 00:28:07,010 ‫نمی‌دونم، احتمالاً دیوید هم می‌دونه. 386 00:28:08,040 --> 00:28:10,180 ‫خب، پس رسماً همه! 387 00:28:16,060 --> 00:28:18,560 ‫تو بیل رو دعوت کردی؟ 388 00:28:19,822 --> 00:28:21,892 ‫همسرم دعوت کرد. 389 00:28:21,940 --> 00:28:24,740 ‫ولی منم بیل رو راضی کردم بیاد. 390 00:28:24,780 --> 00:28:27,850 ‫ما دنبال دیدگاه‌های مخالف هم بودیم. 391 00:28:29,641 --> 00:28:31,787 ‫باهاش رابطه داشتی؟ 392 00:28:32,730 --> 00:28:35,630 ‫نه، راستش. نداشتم. 393 00:28:36,185 --> 00:28:38,887 ‫من شیش سال پیش با بیل آشنا شدم. 394 00:28:39,970 --> 00:28:42,210 ‫اون یکی از محدود افرادی بود... 395 00:28:42,240 --> 00:28:44,550 ‫که منو پیدا کرد. 396 00:28:44,946 --> 00:28:46,795 ‫بعد از اینکه اطلاعات شخصیت پخش شد؟ 397 00:28:46,820 --> 00:28:48,490 ‫آره. 398 00:28:49,360 --> 00:28:53,900 ‫شُهرتم با خاک یکسان شد. 399 00:28:53,930 --> 00:28:57,510 ‫یه پورن جعلی ازم توی اینترنت پخش شد. 400 00:28:57,540 --> 00:28:59,863 ‫انقدر واقعی به‌نظر می‌اومد، ‫خودم هم باورم شده بود. 401 00:28:59,888 --> 00:29:02,825 ‫نشد کاپیوتر رو بدون حملهٔ عصبی باز کنم. 402 00:29:02,850 --> 00:29:06,090 ‫پس، اساساً برگشتم پیش والدینم، 403 00:29:06,130 --> 00:29:08,260 ‫یه خونهٔ کوچیک توی فلوریدا... 404 00:29:08,300 --> 00:29:10,840 ‫تا کسی پیدام نکنه. 405 00:29:10,870 --> 00:29:13,070 ‫کلی پیتزا سفارش می‌دادم. 406 00:29:13,110 --> 00:29:15,110 ‫سعی می‌کردم از اینترنت فاصله بگیرم. 407 00:29:16,171 --> 00:29:19,235 ‫و یه‌روز یه پسری پیداش شد، 408 00:29:19,329 --> 00:29:21,690 ‫انقدر آفتاب گرفته بود سوخته بود. 409 00:29:21,720 --> 00:29:23,760 ‫لژِ کفشش پاره شده بود. 410 00:29:25,130 --> 00:29:27,570 ‫بیل بود. 411 00:29:27,600 --> 00:29:30,270 ‫گفت اعلامیه‌م رو خونده... 412 00:29:30,310 --> 00:29:32,910 ‫و می‌خواد راجع‌بهش صحبت کنه. 413 00:29:34,150 --> 00:29:35,820 ‫خب، منم ترسیده بودم. 414 00:29:35,850 --> 00:29:38,090 ‫نذاشتم داخل بیاد. و... 415 00:29:38,120 --> 00:29:40,960 ‫چند شب روی ایوون خوابید. 416 00:29:41,929 --> 00:29:44,970 ‫نهایتاً، سر ترس‌های تکنولوژی... 417 00:29:44,995 --> 00:29:49,435 ‫و هرچیزی که از اومدنش وحشت داشتیم... 418 00:29:49,460 --> 00:29:50,960 ‫باهم صحبت کردیم. 419 00:29:51,010 --> 00:29:55,120 ‫خیلی از خودش برام نگفت، می‌دونی... 420 00:29:55,160 --> 00:29:57,930 ‫معلوم بود دورهٔ سختی رو گذرونده، ولی... 421 00:29:58,830 --> 00:30:01,140 ‫یه روز صبح، اومدم ‫صبحونه بخورم دیدم اون... 422 00:30:01,170 --> 00:30:04,111 ‫کلی عکس پولاروید روی میز آشپزخونه چیده. 423 00:30:05,940 --> 00:30:08,250 ‫و شروع کرد راجع‌به تو حرف زدن. 424 00:30:15,172 --> 00:30:17,082 ‫ولی شما هیچ‌وقت... 425 00:30:18,100 --> 00:30:20,840 ‫هیچ‌وقت باهم نبودین؟ 426 00:30:22,661 --> 00:30:24,491 ‫یه‌بار رابطه داشتیم. 427 00:30:24,516 --> 00:30:26,846 ‫جفتمون مست بودیم، ‫شب آخر بود. 428 00:30:28,790 --> 00:30:30,760 ‫نتونست جلوی خودش رو بگیر و راست کرد. 429 00:30:30,790 --> 00:30:32,600 ‫هم خودش معذب شد هم من. 430 00:30:32,630 --> 00:30:34,130 ‫یعنی... 431 00:30:35,200 --> 00:30:38,007 ‫داربی، ما قرار بود دوست باشیم. 432 00:30:40,710 --> 00:30:42,150 ‫خیلی‌خب. 433 00:30:44,272 --> 00:30:46,642 ‫بعدش اندی رو دیدی؟ 434 00:30:46,667 --> 00:30:48,537 ‫نه، 435 00:30:48,562 --> 00:30:51,800 ‫من و اندی یه مدتی بود هرازچندگاهی ‫همدیگه رو می‌دیدیم. 436 00:30:51,840 --> 00:30:54,210 ‫و... 437 00:30:54,240 --> 00:30:56,780 ‫بعدش حامله شدم. 438 00:30:56,805 --> 00:30:59,120 ‫و ازدواج کردم. 439 00:30:59,314 --> 00:31:00,484 ‫درسته. 440 00:31:01,090 --> 00:31:05,660 ‫پس کی غیر از من و تو بیل رو می‌شناخت؟ 441 00:31:05,700 --> 00:31:07,340 ‫نمی‌دونم. 442 00:31:08,315 --> 00:31:10,866 ‫روهان، گمونم. 443 00:31:10,891 --> 00:31:13,210 ‫آره. آره، الان معلومه چرا... 444 00:31:13,250 --> 00:31:15,678 ‫روهان سر صبحونه داشت گریه می‌کرد. 445 00:31:16,133 --> 00:31:17,701 ‫من متوجه نشدم. 446 00:31:17,726 --> 00:31:19,428 ‫می‌دونم زیبا رو می‌شناسه، 447 00:31:19,453 --> 00:31:22,493 ‫یا حداقل فعالیت‌های کنشگری ‫زیبا رو ستایش می‌کرد. 448 00:31:24,900 --> 00:31:26,670 ‫داربی بذار تو رو استخدام کنم... 449 00:31:28,440 --> 00:31:31,120 ‫تا بفهمی کی پشت اون نقابه. 450 00:31:31,150 --> 00:31:34,720 ‫من کارآگاه حرفه‌ای نیستم. 451 00:31:34,760 --> 00:31:36,730 ‫مشخصه که کارت خیلی خوبه. 452 00:31:36,760 --> 00:31:40,088 ‫نه، منظورم اینه ‫واسه پول پرونده قبول نمی‌کنم. 453 00:31:40,113 --> 00:31:42,845 ‫واسه علاقه می‌کنی، 454 00:31:42,870 --> 00:31:45,210 ‫مخصوصاً توی این پرونده. 455 00:31:45,240 --> 00:31:48,420 ‫امیدوارم مراقب خودت باشی، داربی. 456 00:31:48,450 --> 00:31:52,220 ‫اگه بیل کشته شده، ‫پس کارشون ماهرانه بوده. 457 00:31:53,260 --> 00:31:56,100 ‫تو فقط یه برتری جدی داری. 458 00:31:56,900 --> 00:32:00,270 ‫کسی حواسش به یه دختر ۲۴ ساله نیست؟ 459 00:32:00,310 --> 00:32:01,940 ‫آره. 460 00:32:03,780 --> 00:32:05,720 ‫توام یه مهمونِ دیگه توی هتل‌مونی. 461 00:32:07,120 --> 00:32:09,690 ‫تا وقتی که نقشت رو خوب بازی کنی. 462 00:32:12,400 --> 00:32:14,100 ‫درسته. 463 00:32:14,130 --> 00:32:15,940 ‫خب... 464 00:32:22,450 --> 00:32:24,020 ‫بالاخره خوابش برد. 465 00:32:24,820 --> 00:32:28,060 ‫اشکالی نداره بذارم همین‌جا بخوابه؟ 466 00:32:28,100 --> 00:32:30,130 ‫حتماً. 467 00:32:37,480 --> 00:32:39,690 ‫مرسی، داربی. 468 00:32:56,487 --> 00:32:59,057 ‫بیدار شو، داربی. 469 00:32:59,082 --> 00:33:02,092 ‫داربی، بیدار شو. 470 00:33:03,870 --> 00:33:05,740 ‫بیدار شو، داربی. 471 00:33:06,828 --> 00:33:08,938 ‫طبق زمانی که تنظیم کرده بودم خوابیدی. 472 00:33:10,240 --> 00:33:12,240 ‫ساعت ۹:۵۱ دقیقه‌ست. 473 00:33:12,380 --> 00:33:15,320 ‫بیرون دمای هوا سه درجهٔ سلسیوسه، 474 00:33:15,360 --> 00:33:18,760 ‫انتظار میره تا چهار درجه هوا گرم‌تر بشه. 475 00:33:20,870 --> 00:33:22,688 ‫یکی در می‌زنه. 476 00:33:23,891 --> 00:33:24,948 ‫اومم... 477 00:33:27,250 --> 00:33:29,350 ‫هدیه‌ای از طرف اندی. 478 00:33:29,390 --> 00:33:31,460 ‫اوه، ممنون. 479 00:33:32,560 --> 00:33:34,800 ‫- می‌شه لطفاً در رو... ‫- اوه، بله. 480 00:33:38,040 --> 00:33:40,641 ‫[داربی] 481 00:33:52,930 --> 00:33:54,270 ‫یکی دیگه؟ 482 00:33:58,641 --> 00:34:02,592 ‫[ساعت ۱۱ پوتینت رو بپوش و به ‫قلهٔ جنوبی بیا تا بارقه‌ای از آینده رو ببینی.] 483 00:34:02,617 --> 00:34:03,819 ‫[از طرف اندی] 484 00:34:32,306 --> 00:34:35,076 ‫رسیدیم، طبیعتاً. ‫خیلی هم دور نبود. 485 00:34:39,485 --> 00:34:41,285 ‫خیلی‌خب. 486 00:34:45,630 --> 00:34:47,340 ‫حالت خوبه؟ 487 00:34:47,370 --> 00:34:50,240 ‫- آره. ‫- خب، پس. 488 00:34:50,270 --> 00:34:54,720 ‫مطمئنم همه در تعجبین که ‫چه کار سختی در پیش داریم. 489 00:34:54,750 --> 00:34:58,690 ‫خب، آسون نخواهد بود، ‫ولی قطعاً ارزشش رو داره. 490 00:34:58,730 --> 00:35:00,800 ‫چیزی که اون بالا منتظر شماست... 491 00:35:02,166 --> 00:35:03,966 ‫فراموش نشدنیه. 492 00:35:05,400 --> 00:35:07,340 ‫- هیجان‌زده‌ای؟ ‫- بیا بریم. 493 00:35:10,650 --> 00:35:12,750 ‫- خب، مارتین. ‫- هی. 494 00:35:12,790 --> 00:35:14,890 ‫مارتین میشل. 495 00:35:18,870 --> 00:35:21,300 ‫از این ارتفاع لذت می‌بری؟ 496 00:35:21,340 --> 00:35:23,910 ‫اوه، من عاشق کوه‌ام. 497 00:35:23,940 --> 00:35:25,950 ‫اینکه توی طبیعت باشم. 498 00:35:25,980 --> 00:35:28,950 ‫خیلی موقعیتش پیش نمیاد، می‌دونی؟ 499 00:35:31,760 --> 00:35:34,630 ‫داری روی چی کار می‌کنی؟ 500 00:35:41,440 --> 00:35:43,580 ‫چرا فکر می‌کنی قضیه سر توئه؟ 501 00:35:43,620 --> 00:35:44,920 ‫چرا به من خبر ندادن؟ 502 00:35:46,808 --> 00:35:48,948 ‫سؤالی برام نداشت. 503 00:35:59,419 --> 00:36:02,552 ‫نه، داشتم از دستت فرار می‌کردم. 504 00:36:02,831 --> 00:36:04,741 ‫واقعاً؟ 505 00:36:04,766 --> 00:36:06,236 ‫چرا؟ 506 00:36:07,460 --> 00:36:09,500 ‫تو بیل رو می‌شناختی. 507 00:36:10,530 --> 00:36:12,510 ‫توام می‌شناختیش؟ 508 00:36:12,540 --> 00:36:14,610 ‫خیلی‌ها بیل رو می‌شناختن. 509 00:36:14,640 --> 00:36:16,680 ‫از دور می‌شناختن. 510 00:36:26,070 --> 00:36:28,370 ‫اوه، واسه من یه‌کم زوده الان. 511 00:36:28,400 --> 00:36:29,910 ‫مگه داریم راجع‌به رفیق مشترکی که... 512 00:36:29,940 --> 00:36:31,840 ‫دو شب پیش فوت کرد حرف نمی‌زنیم؟ 513 00:36:38,090 --> 00:36:39,960 ‫تکیلا؟ 514 00:36:39,990 --> 00:36:41,970 ‫مسکال. 515 00:36:46,182 --> 00:36:48,322 ‫قسمت خنده‌دارش تازه اینجاست. 516 00:36:48,468 --> 00:36:51,338 ‫می‌دونستی بیل باعث شد الکل رو کنار بذارم؟ 517 00:36:51,363 --> 00:36:53,503 ‫- نه. ‫- آره. 518 00:36:53,760 --> 00:36:56,960 ‫داشتم با مشروب خودکشی می‌کردم. 519 00:36:56,990 --> 00:36:59,930 ‫رفقا یه لنگرگاه بزرگ رو بهم سپرده بودن. 520 00:36:59,970 --> 00:37:02,510 ‫چه انتظاری می‌شه داشت؟ 521 00:37:02,540 --> 00:37:06,050 ‫اقلیم‌شناسی که انقدر توی این بازی بود... 522 00:37:06,080 --> 00:37:08,890 ‫که می‌دونه تهش قراره چی بشه. 523 00:37:08,920 --> 00:37:11,890 ‫زودتر از چیزی که فکرش رو بکنی، و... 524 00:37:11,920 --> 00:37:13,790 ‫خیلی خیلی بدتر از تصوراتت. 525 00:37:15,704 --> 00:37:18,704 ‫باعث می‌شه خیلی‌هامون خیلی زود کنار بکشیم. 526 00:37:19,010 --> 00:37:23,510 ‫ولی بیل بهم اجازه نمی‌داد توی مشروب غرق بشم. 527 00:37:23,550 --> 00:37:24,820 ‫نه. 528 00:37:26,150 --> 00:37:29,030 ‫نه، اون... تنها چیزی که... 529 00:37:29,060 --> 00:37:32,430 ‫می‌تونه واقعاً توی یه آدم ‫تغییر ایجاد کنه رو به من داد. 530 00:37:32,782 --> 00:37:34,282 ‫امید؟ 531 00:37:34,720 --> 00:37:36,966 ‫یه نقطه‌نظر متفاوت. 532 00:37:38,414 --> 00:37:40,314 ‫قبلاً می‌گفتم... 533 00:37:40,535 --> 00:37:42,405 ‫«روهان... 534 00:37:42,450 --> 00:37:44,860 ‫تو خیلی آدم‌ها رو جدی می‌گیری.» 535 00:37:44,890 --> 00:37:47,760 ‫و آدم‌ها توی اولویت نبودن. 536 00:37:47,800 --> 00:37:50,770 ‫حالا اگه زمین دوباره ‫به یه باتلاق تبدیل شه چی؟ 537 00:37:50,800 --> 00:37:52,940 ‫جانورهای جدیدی ازش متولد می‌شن. 538 00:37:54,210 --> 00:37:56,450 ‫مرگ با خودش یه زندگی جدیدی میاره. 539 00:38:00,966 --> 00:38:03,700 ‫من تا دو شب پیش پنج سال بود ‫که لب به مشروب نزده بودم. 540 00:38:03,730 --> 00:38:05,100 ‫پنج سال! 541 00:38:06,870 --> 00:38:10,680 ‫گمونم بعضی از خاکسپاری‌ها سخت‌تر از بقیه‌ان. 542 00:38:12,210 --> 00:38:13,750 ‫روهان؟ 543 00:38:18,190 --> 00:38:20,630 ‫آره. 544 00:38:20,660 --> 00:38:22,670 ‫من خوبم. خوبم. 545 00:38:22,700 --> 00:38:23,970 ‫آره. 546 00:38:25,399 --> 00:38:28,569 ‫دو سال پیش نارسایی قلبی گرفتم. 547 00:38:28,594 --> 00:38:30,764 ‫یه دستگاه توی بدنم گذاشتن، 548 00:38:30,789 --> 00:38:32,289 ‫تا قلبم از کار نیوفته. 549 00:38:32,314 --> 00:38:34,354 ‫اوه، آره. 550 00:38:36,254 --> 00:38:40,756 ‫شبی که فوت کرد بیل رو دیدی ‫یا باهاش صحبت کردی؟ 551 00:38:42,670 --> 00:38:44,840 ‫یه کارآگاه خوب همیشه ‫یه خطِ سیرِ زمانی داره. 552 00:38:44,880 --> 00:38:46,580 ‫من که کارآگاه نیستم. 553 00:38:46,610 --> 00:38:49,190 ‫بیل ولی این‌طور نمی‌گفت. 554 00:38:49,220 --> 00:38:51,836 ‫اون می‌گفت توی کارت بهترینی. 555 00:38:51,861 --> 00:38:54,829 ‫می‌گفت شبیه هیچکسی که تا حالا دیده بود نیستی. 556 00:38:57,858 --> 00:39:05,858 ‫«دیجــــی موویـــــز» 557 00:39:10,580 --> 00:39:13,027 ‫به آینده خوش اومدین! 558 00:39:19,831 --> 00:39:21,938 ‫اون چیه؟ 559 00:39:41,815 --> 00:39:44,315 ‫اون‌ها سازمان‌یافته‌ان، 560 00:39:44,340 --> 00:39:47,700 ‫خودشون رو بازسازی می‌کنن، ‫و برای ساخت تونل و پل... 561 00:39:47,740 --> 00:39:51,740 ‫از همدیگه استفاده می‌کنن. 562 00:39:55,238 --> 00:39:58,174 ‫تمامی این‌ها دست‌رنج... 563 00:39:58,220 --> 00:40:00,660 ‫اولیوره. 564 00:40:00,700 --> 00:40:02,970 ‫ممنون، اندی. 565 00:40:03,000 --> 00:40:05,240 ‫اسمش رو «روباتیک‌های ازدحامی» گذاشتیم. 566 00:40:05,270 --> 00:40:08,515 ‫و برای شریط نامساعد اقلیمی طراحی شدن. 567 00:40:09,080 --> 00:40:12,250 ‫دنیایی رو تصور کنین که ‫آدم‌های دیگه مجبور نیستن... 568 00:40:12,280 --> 00:40:15,901 ‫خودشون رو درگیر پیدا کردن ‫پناگاه و جمع‌آوری غذا کنن. 569 00:40:15,926 --> 00:40:18,975 ‫تا وقتی که برای تفکر و اندیشه روی... 570 00:40:19,000 --> 00:40:21,273 ‫آیندهٔ بنیادی انسان‌ها، فضا رو داریم. 571 00:40:21,970 --> 00:40:24,110 ‫اون ما رو به کجا می‌بره؟ 572 00:40:46,993 --> 00:40:50,533 ‫نمونهٔ اولیه تمام کارهای ‫اساسی هتل رو انجام داد... 573 00:41:18,820 --> 00:41:21,390 ‫- می‌تونم... ‫- آره، آره. 574 00:41:41,842 --> 00:41:43,116 ‫اون بیرون پیش ربات‌ها 575 00:41:43,141 --> 00:41:45,140 ‫شبیه یه بچه‌ای که توی آبنبات‌فروشیه شده بودی. 576 00:41:45,170 --> 00:41:47,880 ‫- من بچه نیستم. ‫- باور کن، 577 00:41:47,910 --> 00:41:50,116 ‫- هستی. ‫- چرا انقدر لاشی‌ای؟ 578 00:41:50,141 --> 00:41:51,750 ‫چون پولدارم. 579 00:41:51,780 --> 00:41:53,390 ‫قول میدم... 580 00:41:53,420 --> 00:41:55,494 ‫اگه فقیرم بودی لاشی بودی. 581 00:41:55,686 --> 00:41:57,726 ‫هی... 582 00:41:57,751 --> 00:42:00,121 ‫بعد بریم باهم مشروب بخوریم. 583 00:42:02,625 --> 00:42:06,528 ‫کتابت رو خوندم. ‫دختربچهٔ باهوشی هستی. 584 00:42:20,128 --> 00:42:21,268 ‫خدای من. 585 00:43:00,960 --> 00:43:03,030 ‫یکی مرده. 586 00:43:03,060 --> 00:43:06,100 ‫باز هم مونده. 587 00:43:08,710 --> 00:43:10,750 ‫مراقب باش چی می‌گی، دختر. 588 00:43:14,258 --> 00:43:16,258 ‫کار تو بود؟ 589 00:43:16,890 --> 00:43:19,430 ‫اونی که شب مرگِ بیل توی اتاقش رفت؟ 590 00:43:19,460 --> 00:43:20,895 ‫اونی که نقاب داشت؟ 591 00:43:20,920 --> 00:43:24,440 ‫من حتی نمی‌تونم ببینم ‫یه تار مو از سر اون پسر کم شه. 592 00:43:24,470 --> 00:43:26,710 ‫ولی اونجا بودی! 593 00:43:28,510 --> 00:43:30,210 ‫بیخیال شو. 594 00:43:43,010 --> 00:43:45,280 ‫برو. 595 00:44:31,356 --> 00:44:33,421 ‫[آسمون قرمز] 596 00:44:38,020 --> 00:44:40,050 ‫سلام! 597 00:44:44,960 --> 00:44:47,970 ‫- سلام. ‫- سلام. 598 00:44:48,000 --> 00:44:51,110 ‫تو کمترین فاصلهٔ سنی رو نسبت به من داری. 599 00:44:51,140 --> 00:44:53,110 ‫حتماً همین‌طوره. 600 00:44:53,150 --> 00:44:55,120 ‫می‌خوای به یه ماجراجویی بریم؟ 601 00:44:55,150 --> 00:44:56,950 ‫می‌دونی، خیلی دوست دارم... 602 00:44:56,990 --> 00:44:59,490 ‫سرت شلوغه. اشکال نداره. 603 00:44:59,530 --> 00:45:01,560 ‫نه، می‌دونی چیه؟ امم... 604 00:45:03,300 --> 00:45:05,040 ‫حتماً. چیکار کنم؟ 605 00:45:05,070 --> 00:45:06,940 ‫خب، قراره تنها باشی. 606 00:45:06,970 --> 00:45:08,510 ‫- اوهوم. ‫- ولی نترس. 607 00:45:08,535 --> 00:45:10,285 ‫فقط قراره کاوش کنی. 608 00:45:10,310 --> 00:45:14,560 ‫و تنها شدی، ریزن بهت کمک می‌کنه. 609 00:45:14,590 --> 00:45:17,390 ‫خیلی‌خب، باید سرم کنم؟ 610 00:45:21,645 --> 00:45:22,915 ‫واو. 611 00:45:25,088 --> 00:45:26,488 ‫خدای من. 612 00:45:27,057 --> 00:45:29,097 ‫چی؟ 613 00:45:40,452 --> 00:45:42,689 ‫این گوشه واسه علومه. 614 00:45:42,714 --> 00:45:44,425 ‫هاه، آره. 615 00:45:44,450 --> 00:45:48,260 ‫بعدش می‌تونی از پیش رفیقم، ‫جنابِ ارشمیدس رد شی. 616 00:45:49,381 --> 00:45:50,918 ‫روز خوش، بانوی من. 617 00:45:50,943 --> 00:45:52,453 ‫واو. 618 00:45:52,478 --> 00:45:54,999 ‫باید تاج رو بگیری، داربی. 619 00:45:55,024 --> 00:45:57,069 ‫تاج؟ اوه. 620 00:45:58,806 --> 00:46:01,076 ‫دیدی؟ سخت‌تر از چیزیه که فکرش رو می‌کنی. 621 00:46:05,490 --> 00:46:06,958 ‫اوه. 622 00:46:06,983 --> 00:46:09,300 ‫خدای من. 623 00:46:11,240 --> 00:46:12,670 ‫واو. 624 00:46:12,710 --> 00:46:14,480 ‫هاه. 625 00:46:20,350 --> 00:46:22,120 ‫باحاله، مگه نه؟ 626 00:46:22,160 --> 00:46:26,546 ‫آره، من وقتی بچه بودم ‫اصلاً از این چیزها نداشتم. 627 00:46:26,571 --> 00:46:29,211 ‫چون تکنولوژی رشد تصاعدی داره. 628 00:46:29,370 --> 00:46:32,180 ‫واو، تو خیلی باهوشی. 629 00:46:33,047 --> 00:46:34,471 ‫و خیلی هم خوش‌شانسی. 630 00:46:34,496 --> 00:46:36,766 ‫البته جز این مورد ‫که بابا مامانم دعوا می‌کنن. 631 00:46:36,862 --> 00:46:40,202 ‫توام وقتی کوچولو بودی ‫بابا مامانت دعوا می‌کردن؟ 632 00:46:41,318 --> 00:46:42,801 ‫آره. 633 00:46:42,826 --> 00:46:44,385 ‫آره، می‌کردن. 634 00:46:44,410 --> 00:46:47,080 ‫می‌کردن، خیلی هم دعوا می‌کردن. 635 00:46:47,285 --> 00:46:50,125 ‫بابا مامانت سر چی دعوا می‌کنن؟ 636 00:46:50,150 --> 00:46:51,450 ‫آینده. 637 00:46:51,475 --> 00:46:53,744 ‫- زومر، بیا اینجا. ‫- بابا! 638 00:46:53,769 --> 00:46:55,539 ‫- بابا! ‫- هی! 639 00:46:55,564 --> 00:46:57,600 ‫قلعه‌م رو به داربی نشون دادم. 640 00:46:57,625 --> 00:46:59,358 ‫واقعاً؟ خوشش اومد؟ 641 00:46:59,383 --> 00:47:01,493 ‫آره، ولی فکر کنم باید تمرین کنه. 642 00:47:03,517 --> 00:47:07,157 ‫خیلی‌خب، برو به بازیت برس. 643 00:47:07,182 --> 00:47:08,682 ‫هی، هی، هی، ‫هی، هی، هی. 644 00:47:08,707 --> 00:47:10,717 ‫آروم، مراقب باش. 645 00:47:11,661 --> 00:47:13,851 ‫برخوردت با بچه‌ها خوبه. 646 00:47:14,810 --> 00:47:16,810 ‫خودم یه موقع بچه بودم. 647 00:47:16,835 --> 00:47:18,781 ‫همیشه این باعث نمی‌شه ‫مردم با بچه‌ها خوب باشن. 648 00:47:18,806 --> 00:47:21,576 ‫چیزی از والت دیزنی می‌دونی؟ 649 00:47:21,974 --> 00:47:24,784 ‫منظورت فیلم‌هاشه؟ 650 00:47:25,850 --> 00:47:28,260 ‫بین سال‌های ۱۹۲۰-۲۱ کسی باورش نمی‌شد... 651 00:47:28,290 --> 00:47:31,130 ‫ممکنه انیمیشن ساخت. 652 00:47:31,160 --> 00:47:34,740 ‫هفت سال زمان برد، ‫بعدش تمام رکوردها رو جابه‌جا کرد. 653 00:47:34,770 --> 00:47:37,580 ‫سال‌ها بعد، وقتی توی ششمین دههٔ زندگیش، 654 00:47:37,610 --> 00:47:40,280 ‫توی خونه‌ش ریل ساخت. 655 00:47:40,310 --> 00:47:42,120 ‫ملت فکر می‌کردن عقلش رو از دست داده. 656 00:47:42,150 --> 00:47:44,120 ‫یه مرد گنده که... 657 00:47:44,150 --> 00:47:48,030 ‫سوار اسباب‌بازی، از این‌ور ‫به اون‌ورِ پذیرایی می‌رفت. 658 00:47:48,055 --> 00:47:50,225 ‫ولی اون یه تفکر سه بعُدی داشت. 659 00:47:50,270 --> 00:47:52,913 ‫- داشت روی یه چیزی کار می‌کرد. ‫- چی؟ 660 00:47:52,938 --> 00:47:55,208 ‫چیزی که هرگز انجام نشده بود. 661 00:47:55,233 --> 00:47:59,525 ‫یه فیلم متحرک توی دنیای واقعی. 662 00:47:59,827 --> 00:48:02,037 ‫پارک تفریحی؟ 663 00:48:02,062 --> 00:48:03,823 ‫دیزنی‌لند. 664 00:48:04,626 --> 00:48:06,636 ‫فکر می‌کنی توام مثل اونی. 665 00:48:08,048 --> 00:48:10,340 ‫واسه همین برای زومر چندتا همستر گرفتم. 666 00:48:10,370 --> 00:48:12,040 ‫و فکر می‌کردم جفتشون نر باشن، 667 00:48:12,080 --> 00:48:13,710 ‫ولی مثل اینکه یکی‌شون ماده بود. 668 00:48:13,750 --> 00:48:16,690 ‫و اون عاشق به‌دنیا اومدن بچه‌هاست. 669 00:48:17,012 --> 00:48:19,467 ‫ما هم اون‌ها رو باهم جفت انداختیم. 670 00:48:19,492 --> 00:48:21,186 ‫الگوها رو بررسی کردیم. 671 00:48:21,428 --> 00:48:24,100 ‫موهای مشکی، قهوه‌ای، چشم‌های آبی، 672 00:48:24,130 --> 00:48:26,240 ‫ژن غالب و مغلوب. 673 00:48:26,270 --> 00:48:28,380 ‫فکر کنم به ۵۰ تا رسیدیم. 674 00:48:28,410 --> 00:48:30,410 ‫۶۷. 675 00:48:30,450 --> 00:48:32,423 ‫لی فکر کرد عقلم رو از دست دادم. 676 00:48:32,448 --> 00:48:35,888 ‫ولی توام به فکر یه تفکر سه بُعدی بودی. 677 00:48:36,130 --> 00:48:37,600 ‫متوجه شدم که... 678 00:48:37,630 --> 00:48:40,770 ‫راه پیشرفت هوش مصنوعی، ‫این بود که جفت‌گیری کنن. 679 00:48:41,334 --> 00:48:43,476 ‫همچین چیزی ممکنه؟ 680 00:48:43,510 --> 00:48:47,280 ‫ری ترکیبیه از الگوریتم پردازش زبانِ من، 681 00:48:47,608 --> 00:48:49,988 ‫و هوش مصنوعی امنیتی خونهٔ من. 682 00:48:50,570 --> 00:48:53,570 ‫مثل دیزنی، با یه بازی به ‫یه رشد توی تکنولوژی رسیدی. 683 00:48:55,834 --> 00:48:58,045 ‫خب، بعد از کلی فکر، 684 00:48:58,070 --> 00:49:00,480 ‫به این نتیجه رسیدم که ‫بهتره خونه برگردی. 685 00:49:01,620 --> 00:49:04,630 ‫تو توی دورهٔ سوگواری هستی. ‫و راستش رو بخوای... 686 00:49:04,660 --> 00:49:08,370 ‫بازجویی از مهمون‌ها و کارمندهای من... 687 00:49:08,400 --> 00:49:10,440 ‫کاریه که خیلی باهاش راحت نیستم. 688 00:49:10,470 --> 00:49:13,599 ‫من ازشون سؤال پرسیدم ‫چون پلیس هیچ کاری نکرد. 689 00:49:13,624 --> 00:49:15,299 ‫تو از کجا می‌دونی؟ 690 00:49:15,324 --> 00:49:18,790 ‫چون من مرگ بیل رو دیدم، ‫و هیچکس هیچ سؤالی ازم نپرسید! 691 00:49:18,820 --> 00:49:20,890 ‫و اگه می‌پرسیدن چی می‌خواستی بگی؟ 692 00:49:22,970 --> 00:49:25,170 ‫می‌گفتم چند دقیقه قبل از مرگش... 693 00:49:25,200 --> 00:49:27,240 ‫یکی پیشش رفته بود. 694 00:49:29,550 --> 00:49:31,720 ‫من دوربین‌های جلوی در رو هک کردم. 695 00:49:31,750 --> 00:49:33,750 ‫فکر کردی خودم اینو نمی‌دونم؟ 696 00:49:33,790 --> 00:49:36,460 ‫اینجا کنفرانس هکرهاست. 697 00:49:36,490 --> 00:49:37,964 ‫منم تصاویر رو دیدم. 698 00:49:37,989 --> 00:49:40,740 ‫می‌دونم یکی با نقاب، ساعت ۱۲:۰۳... 699 00:49:40,770 --> 00:49:45,210 ‫وارد اتاق بیل شد، ‫ولی اون زمان تزریق کرده بود. 700 00:49:45,854 --> 00:49:48,154 ‫ما توی اتاق‌ها دوربین نداریم، 701 00:49:48,179 --> 00:49:50,220 ‫ولی ضربان قلب رو مشاهده می‌کنیم. 702 00:49:50,250 --> 00:49:52,890 ‫و چهار دقیقه و ۳۶ ثانیه قبل، 703 00:49:52,930 --> 00:49:55,430 ‫به بیل مورفین تزریق شد. 704 00:49:55,460 --> 00:49:57,700 ‫قبل از اومدنِ مهمون ناخونده، 705 00:49:57,740 --> 00:49:59,740 ‫و شش دقیقه و ۱۱ ثانیه... 706 00:49:59,770 --> 00:50:01,740 ‫قبل از اینکه تو وارد اتاق شی. 707 00:50:02,540 --> 00:50:05,890 ‫دلیل اینکه پلیس از تو سؤالی نپرسید... 708 00:50:05,920 --> 00:50:08,290 ‫این بود چون اون‌ها هر چیزی ‫که از خون بیل لازم بود... 709 00:50:08,320 --> 00:50:09,730 ‫رو بدست آورده بودن. 710 00:50:09,760 --> 00:50:12,500 ‫گزارش مسمویت اومد. قطعی بود. 711 00:50:12,811 --> 00:50:14,851 ‫اوردوز کرد. 712 00:50:17,108 --> 00:50:18,910 ‫چون تو سر صحنهٔ جرم بزرگ شدی، 713 00:50:18,940 --> 00:50:21,750 ‫فکر کردی اینم یکی از اون‌هاست، ولی نیست. 714 00:50:22,675 --> 00:50:26,962 ‫اینجا محلیه که اون فوت کرده، ‫و حضور تو اینجا باعث رنجه. 715 00:50:26,987 --> 00:50:29,257 ‫رنج خودت و دیگران. 716 00:50:31,040 --> 00:50:34,010 ‫نه. متأسفم، من... 717 00:50:34,040 --> 00:50:36,550 ‫نمی‌خوام برم. من... 718 00:50:36,580 --> 00:50:38,620 ‫می‌خوام بمونم. 719 00:50:38,650 --> 00:50:40,890 ‫ببین، من خوبم. جدی می‌گم. 720 00:50:40,920 --> 00:50:43,460 ‫فقط خودم رو مشغول می‌کنم. ‫مثل چیزی که خودت گفتی. 721 00:50:44,300 --> 00:50:47,270 ‫من باید کاری که به نفع همه‌ست رو انجام بدم. 722 00:50:48,070 --> 00:50:50,940 ‫یه ماشین تو رو تا ریکیاویک می‌بره، 723 00:50:50,980 --> 00:50:53,480 ‫و از اونجا هم یه بلیت فرست کلاس... 724 00:50:53,510 --> 00:50:55,750 ‫به مقصد آمریکا منتظرته. 725 00:50:55,971 --> 00:50:57,981 ‫چیزی که تو بهش نیاز داری، داربی... 726 00:50:58,006 --> 00:51:00,046 ‫استراحته. 727 00:51:02,460 --> 00:51:04,400 ‫تو خیلی شکننده‌ای. 728 00:51:09,122 --> 00:51:11,162 ‫می‌تونم حلقه‌ت رو بگیرم؟ 729 00:51:26,380 --> 00:51:29,380 ‫خوب می‌شه اگه کم‌کم وسایلت رو جمع کنی. 730 00:51:50,559 --> 00:51:53,469 ‫...بیل فراح... ‫(به زبان ایسلندی) 731 00:51:55,619 --> 00:51:56,775 ‫ری؟ 732 00:51:56,800 --> 00:51:59,100 ‫اخبار رو برام ترجمه کن. 733 00:51:59,130 --> 00:52:01,240 ‫هنرمند جنجالی، بیل فراح... 734 00:52:01,270 --> 00:52:04,610 ‫معروف به «فنگر» در سن ۲۷ سالگی جان باخت. 735 00:52:06,210 --> 00:52:08,790 ‫برنامه‌نویس و هکر سابق، 736 00:52:08,820 --> 00:52:11,790 ‫خیلی از مردم فراح رو با شوخی‌هایی ‫که اون با مجرمین می‌کرد می‌شناختن. 737 00:52:11,830 --> 00:52:14,206 ‫و خیلی‌های دیگه اون رو ‫هنرمند و کنشگر می‌شناختن. 738 00:52:14,231 --> 00:52:17,175 ‫اولین پروژهٔ معروفش، به عنوان فنگز، ‫یه پروژهٔ جهانی بود تا... 739 00:52:17,205 --> 00:52:20,215 ‫تا حرف «ش» رو توی سراسر جهان ‫از ایستگاه‌های «شلز» برداره، 740 00:52:20,240 --> 00:52:24,590 ‫اعتراض شدیدش رو نشون بده و کابوس ‫شب و روزِ اعضای پی‌آر بشه. 741 00:52:24,620 --> 00:52:26,660 ‫آخرین و تحسین‌شده‌ترین کارش، 742 00:52:26,690 --> 00:52:28,690 ‫«آرتیفیشال اینسنیتی» توی یه کارخونهٔ... 743 00:52:28,730 --> 00:52:30,700 ‫متروکه در دیترویت اجرایی شد، 744 00:52:30,730 --> 00:52:33,972 ‫و عمیقاً برای صنعت تکنولوژی عملی حیاتی بود. 745 00:52:33,997 --> 00:52:36,270 ‫مقامات ایسلند اعلام کردن که... 746 00:52:36,310 --> 00:52:38,426 ‫فراح بر اثر اوردوز مواد مخدر فوت کرد. 747 00:52:38,512 --> 00:52:42,312 ‫اون تنها توی شهر کوچیکی ‫به اسم فتلاپر به مسافرت اومده بود. 748 00:52:42,985 --> 00:52:45,925 ‫اون بعد از مرگ مادرش، الیزابت فراح، 749 00:52:45,950 --> 00:52:48,390 ‫پرستاری در دیتون، اوهایو، ‫به زندگی خودش ادامه داد. 750 00:52:48,600 --> 00:52:51,510 ‫عزاداران در سرتاسر اینترنت ‫تصاویر ویدئویی پست می‌کنن... 751 00:52:51,540 --> 00:52:54,710 ‫و نظراتشون رو راجع‌به معنایی که ‫هنر فراح براشون داشت می‌نویسن. 752 00:53:03,730 --> 00:53:06,540 ‫این‌ها مال مادربزرگمه. 753 00:53:06,570 --> 00:53:08,370 ‫چیز دیگه‌ای از مردی که... 754 00:53:08,410 --> 00:53:10,300 ‫این‌ها رو از شما گرفت به‌یاد دارین؟ 755 00:53:12,778 --> 00:53:14,948 ‫راجع‌به ظاهرش و... 756 00:53:16,790 --> 00:53:19,090 ‫صورتش رو ندیدم. 757 00:53:20,560 --> 00:53:22,730 ‫واسه ۱۶ سال پیشه. 758 00:53:24,716 --> 00:53:26,756 ‫چه بویی می‌داد؟ 759 00:53:28,180 --> 00:53:31,120 ‫شوینده و افترشیو. 760 00:53:33,290 --> 00:53:35,290 ‫دست‌هاش چطور؟ 761 00:53:36,405 --> 00:53:38,745 ‫چطور بودن؟ یا... 762 00:53:38,770 --> 00:53:41,040 ‫چه حسی داشتن؟ 763 00:53:45,580 --> 00:53:48,750 ‫قوی، انگشت‌های بلند. 764 00:53:48,790 --> 00:53:50,820 ‫دستکش. 765 00:53:52,630 --> 00:53:55,870 ‫داشت خفه‌م می‌کرد. ‫صورتش جلوم بود! 766 00:53:56,970 --> 00:53:59,410 ‫نمی‌تونستم کمک بخوام یا برگردم. 767 00:53:59,440 --> 00:54:02,310 ‫ولی دسته‌کلید دستم بود. 768 00:54:02,350 --> 00:54:03,880 ‫زدم تو صورتش. 769 00:54:03,920 --> 00:54:07,181 ‫دادوبی‌داد کرد، غافلگیر شده بود. 770 00:54:07,353 --> 00:54:09,860 ‫منم از ماشین تا رستوران وندیز فرار کردم. 771 00:54:09,900 --> 00:54:12,200 ‫کار شجاعانه‌ای کردی. 772 00:54:12,230 --> 00:54:14,200 ‫کسی بهت گفته بود اینو؟ 773 00:54:14,240 --> 00:54:15,363 ‫پلیس؟ 774 00:54:15,388 --> 00:54:17,158 ‫آره. 775 00:54:17,183 --> 00:54:19,625 ‫نه، گفتن نباید اون موقع ‫از شب تنهایی بیرون می‌رفتم. 776 00:54:19,650 --> 00:54:21,720 ‫اه... 777 00:54:28,970 --> 00:54:32,191 ‫خیلی‌خب، دیگه باید بریم. 778 00:54:32,216 --> 00:54:34,043 ‫چرا این کارو می‌کنین؟ 779 00:54:34,640 --> 00:54:37,295 ‫خب، چون... گمونم عصبانی‌ایم. 780 00:54:37,562 --> 00:54:39,373 ‫آره. 781 00:54:41,121 --> 00:54:43,961 ‫وقتی من هم‌سن و سال دخترهای تو بودم، 782 00:54:45,000 --> 00:54:47,540 ‫باور داشتم که واقعاً مهم‌ام. 783 00:54:49,055 --> 00:54:51,255 ‫ولی بعدش بزرگ شدم و فهمیدم... 784 00:54:51,280 --> 00:54:53,280 ‫واقعاً مهم نیستم. 785 00:54:53,906 --> 00:54:57,586 ‫گمونم فقط دلم نمی‌خواد اون‌ها ‫هم بزرگ شن و این حس رو داشته باشن. 786 00:55:02,600 --> 00:55:04,640 ‫صبر کن. 787 00:55:11,550 --> 00:55:14,990 ‫خواهرم بعد از اون اتفاق... 788 00:55:15,030 --> 00:55:17,360 ‫جزئیات ماشین رو بررسی کرد. 789 00:55:18,700 --> 00:55:20,970 ‫همه‌ش توی این فکرم که ‫می‌تونم بوش رو حس کنم. 790 00:55:22,553 --> 00:55:25,378 ‫اون یه سنجاق نقره روی صندلی عقب پیدا کرد. 791 00:55:26,506 --> 00:55:28,546 ‫واسه من نبود. 792 00:55:28,571 --> 00:55:31,211 ‫به پلیس هم گفتم ولی به تخمشون هم نبود. 793 00:55:33,252 --> 00:55:36,000 ‫ممنون. این می‌تونه خیلی کمکمون می‌کنه ‫تا قربانی‌های دیگه رو شناسایی کنیم. 794 00:55:36,030 --> 00:55:39,221 ‫باورش سخته بچه‌هایی مثل شما ‫این پرونده رو حل کنن. 795 00:55:39,246 --> 00:55:41,450 ‫خب، ما هم تنها نیستیم. ‫ما همدیگه رو داریم. 796 00:55:41,480 --> 00:55:43,720 ‫به‌علاوهٔ ۱۰-۲۰ نفری که ‫آنلاین کمکمون می‌کنن. 797 00:55:43,750 --> 00:55:46,660 ‫این احتمالاً واسه قربانی قبلیشه. 798 00:55:46,690 --> 00:55:49,600 ‫درسته، ما هم با همین روش ‫دنبال شناسایی جواهر جین دو هستیم. 799 00:55:49,630 --> 00:55:51,400 ‫می‌تونم نشون‌تون بدم؟ 800 00:55:51,430 --> 00:55:53,000 ‫بیا، بده عکس بگیرم. 801 00:56:01,350 --> 00:56:03,590 ‫خب... 802 00:56:15,057 --> 00:56:17,187 ‫فقط باید یه‌کم منتظر باشین. 803 00:56:30,580 --> 00:56:32,910 ‫خب، اومدش. 804 00:56:37,920 --> 00:56:40,630 ‫خیلی‌خب، آره. دبیرستان لینکلن. 805 00:56:40,660 --> 00:56:42,730 ‫ویکنبرگ، یوتا. سال ۲۰۰۰ 806 00:56:52,065 --> 00:56:55,075 ‫اون‌وقت من می‌خواستم در رو روتون باز نکنم. 807 00:56:55,363 --> 00:56:58,273 ‫فکر کردم اومدین مجله و آبنبات بفروشین. 808 00:56:59,768 --> 00:57:02,198 ‫از این پرونده دست نکشین، خب؟ 809 00:57:02,410 --> 00:57:04,540 ‫من امیدوارم... 810 00:57:04,580 --> 00:57:07,301 ‫کار هرکسی که بود، ‫دیگه نتونه این کارو بکنه. 811 00:57:15,600 --> 00:57:17,640 ‫ری؟ 812 00:57:17,670 --> 00:57:20,580 ‫می‌تونی ایمیل اندی رانسن رو بهم بدی؟ 813 00:57:20,610 --> 00:57:22,259 ‫متأسفم، داربی. 814 00:57:22,284 --> 00:57:25,054 ‫راه‌های ارتباطی مهمانان و میزبانان ‫جزء اطلاعات محرمانه‌ست. 815 00:57:37,441 --> 00:57:39,451 ‫چه کمکی ازم برمیاد، خانم هارت؟ 816 00:57:39,761 --> 00:57:43,092 ‫می‌شه من رو به اندی رانسن وصل کنین؟ 817 00:57:43,117 --> 00:57:46,057 ‫متأسفم خانم هارت. ‫اتاق ایشون خصوصیه. 818 00:57:46,331 --> 00:57:48,271 ‫خب، می‌تونم یه پیام بذارم؟ 819 00:57:48,745 --> 00:57:50,946 ‫البته! 820 00:57:51,419 --> 00:57:53,659 ‫بهش بگو من توی اتاقم می‌مونم. 821 00:57:59,027 --> 00:58:01,494 ‫[روهان: اتاق سه] 822 00:58:07,411 --> 00:58:08,851 ‫روهان؟ 823 00:58:11,667 --> 00:58:13,237 ‫روهان، می‌دونم داخلی. 824 00:58:17,469 --> 00:58:19,605 ‫هر اتفاقی که افتاد، 825 00:58:19,630 --> 00:58:21,600 ‫هر اتفاقی که داره می‌افته... 826 00:58:25,210 --> 00:58:26,910 ‫می‌دونم تو بیل رو دوست داشتی. 827 00:58:29,710 --> 00:58:31,790 ‫می‌دونم هنوز هم دوستش داری. 828 00:58:34,609 --> 00:58:36,649 ‫من اینجام... 829 00:58:36,930 --> 00:58:38,470 ‫تا به حرف‌هات گوش بدم. 830 00:58:40,261 --> 00:58:42,231 ‫داربی، ماشین منتظره. 831 00:58:42,256 --> 00:58:43,886 ‫بهتره راه بیفتیم. 832 00:58:43,911 --> 00:58:45,746 ‫قراره توی ریکیاویک توفان بیاد. 833 00:58:45,771 --> 00:58:47,741 ‫من وسایلت رو میارم. 834 00:59:07,525 --> 00:59:09,525 ‫یه لحظه بمون. 835 00:59:53,950 --> 00:59:56,050 ‫الو؟ 836 01:00:01,730 --> 01:00:04,240 ‫هنوز هم دوستش دارم. 837 01:00:09,280 --> 01:00:11,950 ‫می‌دونم، روهان. 838 01:00:13,690 --> 01:00:15,090 ‫از کجا؟ 839 01:00:18,260 --> 01:00:20,640 ‫چون منم هنوز دوستش دارم. 840 01:00:20,670 --> 01:00:22,110 ‫اوه... 841 01:00:23,040 --> 01:00:27,535 ‫نمی‌خوام باهات حرف بزنم، ‫ولی گمونم راه دیگه‌ای ندارم. 842 01:00:29,950 --> 01:00:31,660 ‫من بودم. 843 01:00:32,339 --> 01:00:34,369 ‫من توی اتاقش رفتم. 844 01:00:36,889 --> 01:00:38,929 ‫اونی که نقاب داشت تو بودی؟ 845 01:00:39,170 --> 01:00:41,310 ‫نمی‌خواستم مدرکی بمونه، 846 01:00:41,340 --> 01:00:44,550 ‫گفتم شاید بعداً... 847 01:00:47,047 --> 01:00:49,017 ‫واسه خودمون برنامه ریخته بودیم. 848 01:00:49,042 --> 01:00:50,812 ‫فکر می‌کردیم برنامهٔ خوبیه. 849 01:00:50,837 --> 01:00:53,037 ‫ولی بیل یه رازی رو برملا کرد. 850 01:00:53,062 --> 01:00:55,562 ‫چیزی که پشت تلفن نمی‌تونست بگه. 851 01:00:55,587 --> 01:00:57,657 ‫وقتی تو اتاقش اومدم گفتم... 852 01:00:57,910 --> 01:01:00,080 ‫بدجوری نشئه و مسته. 853 01:01:00,477 --> 01:01:02,687 ‫عصبانی شدم، رفتم. 854 01:01:03,320 --> 01:01:06,130 ‫الان متوجه شدم که بهش مواد تزریق کرده بودن. 855 01:01:07,960 --> 01:01:09,940 ‫فرصت نشد بهم بگه، 856 01:01:09,970 --> 01:01:12,340 ‫ولی فکر کنم بدونم چه رازی رو برملا کرد. 857 01:01:16,680 --> 01:01:18,750 ‫چی؟ 858 01:01:22,430 --> 01:01:24,000 ‫- روهان؟ ‫- خدای من. 859 01:01:25,730 --> 01:01:27,800 ‫خدای من! 860 01:01:30,070 --> 01:01:33,680 ‫داربی! هی، واو. 861 01:01:35,691 --> 01:01:45,691 ‫هت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@ 862 01:01:47,440 --> 01:01:49,110 ‫روهان! 863 01:01:49,910 --> 01:01:52,990 ‫- روهان اون داخله؟ ‫- چه‌خبر شده؟ 864 01:01:53,025 --> 01:01:54,795 ‫آدم‌های هاردفرانت با ترس تماس گرفتن. اون... 865 01:01:54,820 --> 01:01:57,630 ‫- اون اینجا نیست؟ ‫- کی زنگ زد؟ 866 01:01:59,900 --> 01:02:03,070 ‫کمک! 867 01:02:05,350 --> 01:02:07,720 ‫چی شده؟ چی شده؟ 868 01:02:07,750 --> 01:02:10,060 ‫روهان؟ روهان؟ 869 01:02:10,090 --> 01:02:13,090 ‫با من حرف بزن. 870 01:02:13,130 --> 01:02:15,200 ‫نبض نداره. 871 01:02:15,230 --> 01:02:16,870 ‫نفس نمی‌کشه. 872 01:02:25,304 --> 01:02:26,526 ‫مُرده. 873 01:02:30,737 --> 01:02:40,737 ‫ترجمه از « امیر فرحناک » ‫::. در تـلگـرام: FarahSub@ .:: 874 01:02:43,070 --> 01:02:45,310 ‫تاد. 875 01:02:47,900 --> 01:02:49,870 ‫همه رو خبر کن! 876 01:02:51,654 --> 01:03:02,009 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::.