1 00:00:05,843 --> 00:00:09,547 ‫« آنچه در سریال قتلی در آنسوی دنیا اتفاق افتاد » 2 00:00:10,230 --> 00:00:12,670 ‫پلیس بخاطرِ اینکه داره توفان میشه ‫نمیتونه بیاد اینجا. 3 00:00:12,700 --> 00:00:14,170 ‫ما که نمی‌دونیم کی اینکار رو کرده. 4 00:00:14,200 --> 00:00:16,210 ‫دلیلش رو نمی‌دونیم ‫و نمی‌دونیم کارش تموم شده یا نه. 5 00:00:16,240 --> 00:00:18,080 ‫این یه دستگاهِ پیام رسانه. 6 00:00:18,110 --> 00:00:21,250 ‫فکر می‌کنم بیل اولین شبی که اینجا بود ‫از یه چیزی پرده‌برداشت. 7 00:00:21,280 --> 00:00:22,750 ‫یه راز. 8 00:00:22,790 --> 00:00:23,860 ‫آخرین شانس. 9 00:00:23,890 --> 00:00:26,030 ‫این اسم قایقِ روهانـه. 10 00:00:26,060 --> 00:00:28,570 ‫یکی اومده اینجا ‫تا همه‌مون رو دونه به دونه بُکشه؟ 11 00:00:28,600 --> 00:00:29,970 ‫خب، لو می انگیزه‌اش از همه قوی‌تره 12 00:00:30,000 --> 00:00:32,070 ‫چون‌که جنون مصنوعیِ بیل 13 00:00:32,110 --> 00:00:33,710 ‫هدفش زمین زدنِ شهرهای هوشمند بود. 14 00:00:33,740 --> 00:00:35,710 ‫از دیوید حس بدی می‌گیرم. 15 00:00:35,750 --> 00:00:37,220 ‫دختربچه‌ی باهوشی هستی. 16 00:00:37,250 --> 00:00:39,190 ‫اینـو بهت می‌گم، ولی اگه ‫زنده از اینجا خلاص بشیم 17 00:00:39,220 --> 00:00:41,020 ‫نمی‌تونی به کسی بگی. 18 00:00:45,770 --> 00:00:48,640 ‫شاید این حلقه مال اولین قربانیش بوده. 19 00:00:48,670 --> 00:00:49,770 ‫«ای. بل»؟ 20 00:00:49,810 --> 00:00:51,980 ‫ممکنه یه‌راست ببرتمون سمت اون. 21 00:00:52,010 --> 00:00:53,250 ‫میشه راجع‌به یه چیزِ دیگه حرف بزنیم؟ 22 00:00:54,420 --> 00:00:56,720 ‫داشتی چه غلطی می‌کردی؟ 23 00:00:56,750 --> 00:00:58,790 ‫- صبر کن، من... ‫- گیر کرده. 24 00:00:58,830 --> 00:01:00,060 ‫- اون مورفینه؟ ‫- چقدر اکسیژن مونده؟ 25 00:01:00,100 --> 00:01:02,070 ‫دو دقیقه. 26 00:01:03,370 --> 00:01:04,770 ‫می‌خوای بذاریش زیر اون؟ 27 00:01:04,800 --> 00:01:06,940 ‫وقت نیست. 28 00:01:06,980 --> 00:01:08,910 ‫آفیت باشه. 29 00:01:08,950 --> 00:01:11,380 ‫وقتی از تاریکی میام تو روشنایی ‫عطسه می‌کنم. 30 00:01:11,420 --> 00:01:12,720 ‫ژنتیکیـه. 31 00:01:12,750 --> 00:01:13,890 ‫بابام هم اینـو داره. 32 00:01:14,164 --> 00:01:19,461 «ارائه ای از مونت مووی» :.: MontMovie.Net :.: مـونـت مـووی در تلگرام و اینستاگرام @MontMovie 33 00:01:19,669 --> 00:01:24,758 «امپایر بست تی وی تقدیم میکند» دانلود و تماشای آنلاین فیلم و سریال به صورت سافت ساب و هارد ساب پارسی ..:::EmpireBestTV.Com:::. 34 00:01:25,749 --> 00:01:30,731 ‫»قتلی در آنسوی دنیا» ‫»سردابه- قسمت پنجم» 35 00:01:30,764 --> 00:01:38,021 ‫مــتــرجــمــیــن: ‫.:: عرفان طبرسی و صادق هاشمی ::. 36 00:01:39,370 --> 00:01:41,380 ‫الان چی‌کار کردی؟ 37 00:01:43,420 --> 00:01:45,390 ‫عطسه کردم. 38 00:01:47,160 --> 00:01:48,730 ‫سرما خوردی؟ 39 00:01:48,760 --> 00:01:51,000 ‫نه، اسمش بروزِ واکنش چشمیِ 40 00:01:51,030 --> 00:01:53,300 ‫برجسته‌ی ژن غالبِ اتوزومـه. 41 00:01:53,340 --> 00:01:55,770 ‫توی روشنایی عطسه می‌کنم. 42 00:02:05,930 --> 00:02:07,960 ‫وای خدای من. 43 00:02:18,320 --> 00:02:20,460 ‫- داری چی‌کار می‌کنی؟ ‫- دارم بوت می‌کنم. 44 00:02:20,490 --> 00:02:22,090 ‫چرا داری من رو بو می‌کنی؟ 45 00:02:22,130 --> 00:02:23,800 ‫نمی‌دونم، شاید یه روز گمت کردم، 46 00:02:23,830 --> 00:02:25,300 ‫و مجبور شدم پیدات کنم. 47 00:02:25,330 --> 00:02:26,870 ‫عه جدی، مثل یه سگ؟ 48 00:02:26,900 --> 00:02:28,340 ‫آره، مثل یه سگ. 49 00:02:28,370 --> 00:02:31,310 ‫- بوی چی میدم؟ ‫- نمی‌دونم، بیا نزدیک‌تر. 50 00:02:33,350 --> 00:02:35,350 ‫بوی کاج... 51 00:02:35,390 --> 00:02:37,990 ‫و بنزین میدی. 52 00:02:43,270 --> 00:02:45,340 ‫تو بوی ماری جوانا میدی. 53 00:02:46,510 --> 00:02:48,710 ‫صابون مسافرتخونه. 54 00:02:49,750 --> 00:02:51,780 ‫کوکا کولا. 55 00:02:52,790 --> 00:02:54,790 ‫سیگار. 56 00:02:59,170 --> 00:03:00,870 ‫وای. 57 00:03:05,780 --> 00:03:07,780 ‫وای خدای من. 58 00:03:20,510 --> 00:03:22,710 ‫باید بریم. 59 00:03:24,780 --> 00:03:26,890 ‫یه روزی دیگه جایی برای رفتن نمی‌مونه. 60 00:03:57,150 --> 00:03:59,120 ‫چرا رفتارت عجیب شده؟ 61 00:04:02,230 --> 00:04:04,230 ‫باید برم. 62 00:04:12,150 --> 00:04:14,180 ‫- بهوش اومده. ‫- ممنون، دکتر. 63 00:04:15,290 --> 00:04:17,020 ‫تو بفرما. 64 00:04:27,440 --> 00:04:29,550 ‫باید دراز بکشی. 65 00:04:29,580 --> 00:04:31,220 ‫وقتی دراز می‌کشم 66 00:04:31,250 --> 00:04:33,790 که بشینی و شروع کنی ‫به جواب دادن به سؤالاتم. 67 00:04:37,200 --> 00:04:39,370 ‫ضربه‌ی مغزی شدیدی دیدی. 68 00:04:47,350 --> 00:04:49,890 ‫- شان کجاست؟ ‫- توی اتاقش داره استراحت می‌کنه. 69 00:04:49,920 --> 00:04:52,030 ‫می‌خوام ببینمش. 70 00:04:52,060 --> 00:04:53,400 ‫داره با یه عفونت مبارزه می‌کنه. 71 00:04:53,430 --> 00:04:54,530 ‫باید بخوابه. 72 00:04:56,270 --> 00:04:58,140 ‫تو کی هستی؟ ‫تو که یه پرستار تخمی نیستی. 73 00:04:58,170 --> 00:04:59,940 ‫بهت که گفتم، یه دکترم. 74 00:04:59,970 --> 00:05:02,210 پس دنبال بچه‌ی پنج ساله‌ی یکی دیگه می‌دوئی؟ 75 00:05:02,250 --> 00:05:05,150 ‫ولی یه بچه‌ی پنج ساله‌ی معمولی نیست، مگه نه؟ 76 00:05:06,150 --> 00:05:08,330 ‫وایستا بینم، زومر مریضـه؟ 77 00:05:08,360 --> 00:05:10,300 ‫برای همین این همه تجهیزات پزشکی دارین؟ 78 00:05:10,330 --> 00:05:11,900 ‫نه. 79 00:05:11,930 --> 00:05:13,900 ‫این برای موارد اضطراریـه. 80 00:05:13,940 --> 00:05:15,640 ‫اینجا برای آروم کردنِ 81 00:05:15,670 --> 00:05:17,480 ‫50 تا فیل هم مورفین هست. 82 00:05:17,510 --> 00:05:19,610 ‫بابای من یه پزشک قانونیـه. 83 00:05:19,650 --> 00:05:21,580 ‫یعنی میگم... 84 00:05:21,620 --> 00:05:24,060 ‫این لامصب واسه درد شدیده. ‫موقعی که یکی مریضـه یا... 85 00:05:24,090 --> 00:05:25,660 ‫اگه بابات سوگند بقراط خورده باشه، 86 00:05:25,690 --> 00:05:28,100 ‫پس می‌دونی که نمی‌تونم ‫راجع‌به این باهات حرف بزنم. 87 00:05:33,440 --> 00:05:36,080 ‫مورفینی که بیل رو کشت از توی این محفظه برداشته شده بود؟ 88 00:05:40,020 --> 00:05:42,030 ‫اونی که کد ها دستشـه تویی. 89 00:05:43,260 --> 00:05:46,070 ‫هر چی راز بیشتری پیش خودت نگه داری، 90 00:05:46,100 --> 00:05:48,100 ‫دست‌هات بیشتر آلوده به خون میشه. 91 00:05:55,250 --> 00:05:58,490 ‫مورفین از توی اون محفظه برداشته شده بود. 92 00:06:11,150 --> 00:06:13,090 ‫و یکی گیرنده‌ی... 93 00:06:13,120 --> 00:06:15,030 ‫دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب رو روشن کرد. 94 00:06:15,060 --> 00:06:17,600 ‫آره و زدش به برق. 95 00:06:18,630 --> 00:06:21,100 ‫خب از زمانی که اعتکاف شروع شد 96 00:06:21,140 --> 00:06:23,140 ‫کی توی این اتاق بوده؟ 97 00:06:24,240 --> 00:06:26,210 ‫روحمم خبر نداره. 98 00:06:31,320 --> 00:06:32,590 ‫داربی، خواهش می‌کنم. تورم مغزی 99 00:06:32,630 --> 00:06:34,400 ‫چیزی نیست که به‌شوخی بگیریش! 100 00:06:34,430 --> 00:06:36,270 ‫اندی و لی اون‌طرفِ هر جایی‌ان 101 00:06:36,300 --> 00:06:37,540 ‫- که این آسانسور میره، مگه نه؟ ‫- بس کن. 102 00:06:37,570 --> 00:06:39,470 ‫- ممکنه به خودت آسیب بزنی. ‫- به خودم آسیب بزنم؟ 103 00:06:39,510 --> 00:06:41,410 ‫دو نفر مردن. 104 00:06:41,440 --> 00:06:43,420 ‫سومی یه سوراخ تخمی تو گلوش داره. 105 00:06:43,450 --> 00:06:45,420 ‫من نگران یه ضربه‌ی مغزی نیستم. 106 00:06:45,450 --> 00:06:47,090 ‫نگران اینم که امشب زنده می‌مونم یا نه. 107 00:06:47,120 --> 00:06:49,060 ‫- تو هم باید نگران همین باشی. ‫- داربی! 108 00:06:58,380 --> 00:07:00,110 ‫کدوم طبقه؟ 109 00:07:02,250 --> 00:07:04,260 ‫می‌تونیم همه‌شون رو بریم. 110 00:07:51,650 --> 00:07:53,750 ‫بیا داخل. 111 00:07:56,090 --> 00:07:58,270 ‫بشین. 112 00:07:58,300 --> 00:07:59,800 ‫یه چیزی بخور. 113 00:07:59,830 --> 00:08:02,040 ‫یه حرفایی برای گفتن دارم 114 00:08:02,070 --> 00:08:03,640 ‫که خوب نیست یه بچه‌ی پنج ساله بشنوه. 115 00:08:03,680 --> 00:08:05,450 ‫شرمنده اندی، من... 116 00:08:05,480 --> 00:08:07,350 ‫اشکالی نداره. میشه بری به شان سر بزنی؟ 117 00:08:18,810 --> 00:08:20,610 ‫شما دو تا رو تنها می‌ذاریم. 118 00:08:20,640 --> 00:08:22,310 ‫بیا اینجا حشره کوچولو. 119 00:08:22,350 --> 00:08:24,320 ‫والدین تبدیل شدن به مدیرِ سرگرمی 120 00:08:24,350 --> 00:08:27,090 ‫رو کشتی تفریحی خصوصی بچه‌هاشون. 121 00:08:27,120 --> 00:08:28,760 نتیجۀ این‌کار بجز یه نسل از جهانگردهای چاق و تنبل 122 00:08:28,790 --> 00:08:31,200 ‫- دیگه چیه؟ ‫- می‌خوام بمونم. 123 00:08:31,230 --> 00:08:32,830 ‫آخ، می‌دونم که می‌خوای. 124 00:08:32,870 --> 00:08:35,170 ‫ولی می‌ریم شاه آرتور بخونیم. 125 00:08:35,210 --> 00:08:36,740 ‫- غذات رو که دیگه تموم کردی. ‫- وقت خواب نشده! 126 00:08:36,770 --> 00:08:38,780 ‫- نه، بس کن! ‫- اون، عه... 127 00:08:38,810 --> 00:08:40,550 ‫- بس کن! نه! ‫- اون می‌خواد راجع‌به 128 00:08:40,580 --> 00:08:42,120 ‫شاه آرتور براش داستان بخونه. 129 00:08:42,150 --> 00:08:43,560 ‫- نه! ‫- من می‌خوام 130 00:08:43,590 --> 00:08:45,430 ‫تبدیل به شاه آرتور بشه. 131 00:08:45,460 --> 00:08:48,400 ‫راجع‌به اون نخود سیاهی که رفتی دنبالش شنیدم. 132 00:08:49,600 --> 00:08:52,070 ‫به‌نظر نمیاد کار زیرکانه‌ای بوده باشه. 133 00:08:52,110 --> 00:08:54,310 ‫می‌دونم که زومر پسر بیلـه. 134 00:08:56,280 --> 00:08:58,180 ‫و این‌که بیل مدعی شد باهاش نسبت پدری داره، 135 00:08:58,220 --> 00:08:59,790 ‫پس تو کشتیش. 136 00:08:59,820 --> 00:09:01,590 ‫یا دادی تاد برات بکشتش. 137 00:09:01,620 --> 00:09:04,060 ‫یا این‌که روهان فقط یه شاهد بود. 138 00:09:15,650 --> 00:09:17,160 ‫بگیر بشین. 139 00:09:17,190 --> 00:09:18,760 ‫نه. 140 00:09:20,200 --> 00:09:22,100 ‫می‌خوای به اتهام قتلی که بهم زدی 141 00:09:22,130 --> 00:09:23,800 ‫جواب بدم یا نه؟ 142 00:09:32,350 --> 00:09:34,190 ‫من عقیمم. 143 00:09:37,630 --> 00:09:39,870 ‫از وقتی توی 19 سالگی ‫با شهریۀ مدرسه‌ام به مشکل خوردم 144 00:09:39,900 --> 00:09:42,170 ‫و فکر کردم اهدا کردن به بانک اسپرم ‫مشکلاتم رو حل می‌کنه 145 00:09:42,210 --> 00:09:44,140 ‫می‌دونستم. 146 00:09:44,180 --> 00:09:46,880 ‫هیچ‌وقت به کسی نگفتم، ‫حتی به زنم. 147 00:09:48,350 --> 00:09:50,190 ‫می‌تونم سعی کنم کارم رو توجیه کنم، 148 00:09:50,220 --> 00:09:52,230 ‫ولی واقعیتش فقط از سر غروره. 149 00:09:53,330 --> 00:09:55,430 ‫مسئله اینه که... 150 00:09:55,470 --> 00:09:57,370 ‫از روز اول می‌دونستم 151 00:09:57,400 --> 00:10:00,310 ‫که زومر فرزند بیولوژیکی من نیست. 152 00:10:00,340 --> 00:10:01,840 ‫داری دروغ میگی. 153 00:10:01,880 --> 00:10:03,680 ‫خیلی راحت میشه چک کرد. 154 00:10:03,720 --> 00:10:06,450 ‫ولی مورفینِ تو بود که به بیل تزریق شد. 155 00:10:06,490 --> 00:10:09,230 ‫و تو یه بخش پزشکی کامل داری. 156 00:10:09,260 --> 00:10:12,230 ‫پرستار بچه‌ات یه دکتر لعنتیـه. 157 00:10:13,370 --> 00:10:15,210 ‫تو مریضی، من... 158 00:10:15,240 --> 00:10:17,440 ‫نمی‌دونم، یا داری از یه بیماری جدی ‫بهبود پیدا می‌کنی. 159 00:10:17,480 --> 00:10:19,950 ‫می‌فهمی که هر بیماری‌ای که 160 00:10:19,980 --> 00:10:22,220 ‫معلوم نیست داشته باشم یا نه ‫اقتصاد دنیا رو کلاً 161 00:10:22,250 --> 00:10:23,660 ‫زیر و رو می‌کنه. 162 00:10:23,690 --> 00:10:25,630 ‫این که نشد جواب. 163 00:10:30,800 --> 00:10:32,810 ‫مورفین دزدیده شده بود. 164 00:10:34,940 --> 00:10:37,780 ‫ایوا صبح بعدش فهمید. 165 00:10:37,820 --> 00:10:40,190 ‫ولی بازم فیلم نشون میده... 166 00:10:40,220 --> 00:10:41,720 ‫فقط بیل و دیوید رو نشون میده. 167 00:10:41,760 --> 00:10:43,630 ‫البته جدا از اعضای خانواده. 168 00:10:44,800 --> 00:10:46,530 ‫تاد و ایوا؟ 169 00:10:46,570 --> 00:10:48,510 ‫درسته. 170 00:10:48,540 --> 00:10:50,240 ‫شاید دارن برای یکی دیگه کار می‌کنن. 171 00:10:50,280 --> 00:10:52,480 ‫شاید یه دولت خارجی. 172 00:10:52,510 --> 00:10:54,680 ‫ببین، به احتمال زیاد قاتل یکیـه که 173 00:10:54,720 --> 00:10:56,720 ‫بهم نزدیکـه. 174 00:10:56,750 --> 00:10:58,690 ‫ولی من نیستم، داربی. 175 00:11:01,660 --> 00:11:04,200 ‫وقتی بیل مُرد کجا بودی؟ 176 00:11:24,540 --> 00:11:26,380 ‫بخش پزشکی؟ 177 00:11:27,180 --> 00:11:30,260 ‫همون لحظه که ماریوس شنید بیل مرده 178 00:11:30,290 --> 00:11:32,590 ‫مستقیماً اومد من و ایوا رو خبر کنه. 179 00:11:35,000 --> 00:11:36,770 ‫داشتی درمان می‌شدی. 180 00:11:36,800 --> 00:11:38,510 ‫شب‌ها دیروقت انجامش میدم. 181 00:11:38,540 --> 00:11:39,910 ‫نمی‌خوام پسرم رو بترسونم. 182 00:11:39,940 --> 00:11:41,510 ‫و اون واقعاً پسرمـه. 183 00:11:42,550 --> 00:11:44,920 ‫از هر جهت. 184 00:11:44,950 --> 00:11:46,990 ‫وقتی میفته، من بلندش می‌کنم. 185 00:11:47,020 --> 00:11:49,990 ‫وقتی می‌ترسه، بغلش می‌کنم. 186 00:11:50,030 --> 00:11:53,540 ‫اون بچه به هر لحاظی که مهم باشه، پسرمـه. 187 00:11:53,570 --> 00:11:56,310 ‫از بیل کاملاً سپاسگزارم. 188 00:11:56,340 --> 00:11:58,010 ‫سخت‌افزار رو اون فراهم کرد. 189 00:11:58,040 --> 00:11:59,810 ‫منم نرم‌افزار رو فراهم می‌کنم. 190 00:11:59,850 --> 00:12:02,320 ‫و همه‌مون می‌دونیم که نرم‌افزاره که مهمـه. 191 00:12:04,820 --> 00:12:07,300 ‫تو و لی همه رو دعوت کردین اینجا. 192 00:12:08,660 --> 00:12:11,270 ‫پس خودت فکر می‌کنی ‫کی انگیزه داشته بیل رو بکشه؟ 193 00:12:12,410 --> 00:12:13,940 ‫ببین، نقطه ضعفت همین‌جاست. 194 00:12:13,980 --> 00:12:15,910 ‫بعید می‌دونم نقطه ضعفی داشته باشم. 195 00:12:15,950 --> 00:12:18,280 ‫تو عاشقش بودی. 196 00:12:18,320 --> 00:12:20,420 ‫پس فکر می‌کنی همۀ اینا راجع‌به بیلـه. 197 00:12:20,460 --> 00:12:22,430 ‫ولی نیست. 198 00:12:22,460 --> 00:12:24,660 ‫یکی می‌خواد من رو از بین ببره. 199 00:12:24,700 --> 00:12:27,440 ‫بیل هم این وسط گیر کرد. 200 00:12:27,470 --> 00:12:29,510 ‫این کارشکنیـه. 201 00:12:29,540 --> 00:12:31,410 ‫دارن برام پاپوش درست می‌کنن. 202 00:12:31,440 --> 00:12:33,610 ‫ترسیدی. 203 00:12:38,790 --> 00:12:41,860 ‫دنیا از دورۀ ارباب‌رعیتی تغییر زیادی نکرده. 204 00:12:41,900 --> 00:12:44,670 ‫من یه شاهم، داربی. 205 00:12:44,700 --> 00:12:47,840 ‫و اونا می‌خوان سرم رو قطع کنن ‫تا بتونن پادشاهیم رو تصاحب کنن. 206 00:12:49,080 --> 00:12:51,350 ‫نمی‌تونم به هیچ‌کس اعتماد کنم. 207 00:12:51,380 --> 00:12:54,490 ‫حتی روانشناسم هم برای دسترسی ‫به بازار سهام من رو فروخت. 208 00:12:55,990 --> 00:12:57,730 ‫ولی تو فرق داری. 209 00:12:57,760 --> 00:13:00,540 ‫تو مثل یه عضو تازه نفس ‫بین یه عده آدم خسته و فرسوده می‌مونی. 210 00:13:02,740 --> 00:13:04,710 ‫خیلی باهوشی. 211 00:13:06,150 --> 00:13:08,650 ‫بیش از یک‌بار ازم جلو زدی. 212 00:13:08,680 --> 00:13:10,360 ‫می‌تونم ازت استفاده کنم. 213 00:13:10,390 --> 00:13:11,990 ‫تو هم می‌تونی از من استفاده کنی. 214 00:13:14,460 --> 00:13:16,000 ‫داری میگی باید باهم کار کنیم؟ 215 00:13:16,030 --> 00:13:18,500 ‫وقتی در ملت رو بزنی و ‫شروع کنی ازشون سؤال بپرسی 216 00:13:18,540 --> 00:13:20,780 ‫کی درش رو برات باز می‌کنه؟ 217 00:13:20,810 --> 00:13:22,510 ‫هیچ‌کس. 218 00:13:24,520 --> 00:13:25,650 ‫ولی اگه من در بزنم... 219 00:13:30,258 --> 00:13:33,470 ‫این اسکن لایدار از ساعت 12:06 صبحـه. ‫(رادار نوری) 220 00:13:33,500 --> 00:13:34,970 ‫وقتی بیل مرد. 221 00:13:35,010 --> 00:13:37,240 ‫یه اسکن نوریـه. 222 00:13:37,280 --> 00:13:40,950 ‫برای حراست یه مدل ‫سه بعدی از هتل ارائه میده. 223 00:13:40,980 --> 00:13:44,830 ‫پس مثل یه تجربۀ امنیتی دربرگیرنده می‌مونه؟ 224 00:13:44,860 --> 00:13:46,960 ‫واقعیتش یه کامپیوتر دربرگیرنده‌ست. 225 00:13:47,000 --> 00:13:48,470 ‫اینجا همه‌کار می‌کنم. 226 00:13:48,500 --> 00:13:50,070 ‫بازار چک می‌کنم، روانشناس میرم، 227 00:13:50,100 --> 00:13:52,110 ‫روی دیوارها ایده‌های جدید ترسیم می‌کنم. 228 00:13:52,140 --> 00:13:55,080 ‫اونجا یکی داره می‌رینه؟ 229 00:13:55,110 --> 00:13:57,080 ‫الگوریتم 230 00:13:57,120 --> 00:13:59,150 ‫به‌صورت خودکار برهنگی رو سانسور می‌کنه. 231 00:13:59,190 --> 00:14:01,830 ‫پس این‌جوری به حریم شخصی احترام می‌ذاری؟ 232 00:14:01,860 --> 00:14:04,100 ‫ما داخل اتاق‌های مردم رو اسکن نمی‌کنیم. 233 00:14:04,130 --> 00:14:06,540 ‫فقط فضاهای عمومی و بخش پزشکی. 234 00:14:06,570 --> 00:14:08,570 ‫همون‌طور که بهت گفتم، این منم 235 00:14:08,610 --> 00:14:11,380 ‫که ایوا داره کارای درمانم رو می‌کنه. 236 00:14:13,420 --> 00:14:15,890 ‫درمان افزایش عمر. 237 00:14:20,560 --> 00:14:22,970 ‫اسکن تا تقریباً 238 00:14:23,000 --> 00:14:25,810 ‫ده متر خارج از دیوارهای بیرونی، ‫ادامه پیدا می‌کنه. 239 00:14:31,020 --> 00:14:32,990 ‫اوه، لعنتی. 240 00:14:37,200 --> 00:14:39,170 ‫شرمنده. 241 00:14:39,200 --> 00:14:41,240 ‫نباید می‌ذاشتم این رو ببینی. 242 00:14:46,980 --> 00:14:49,290 ‫پس، عه... 243 00:14:49,320 --> 00:14:51,630 ‫پس تو... 244 00:14:51,660 --> 00:14:56,600 ‫موقعیت همه رو توی محوطه‌های ‫عمومی و خارجی داری؟ 245 00:14:56,640 --> 00:14:59,270 ‫آره، بجز چند دقیقه‌ای 246 00:14:59,310 --> 00:15:02,880 ‫که ساعت 11:59 دقیقه، سیستم ‫یه پشتیبان‌گیری خودکار انجام میده. 247 00:15:02,910 --> 00:15:05,890 ‫دقیقاً همون زمانی که قاتل ‫تصمیم گرفت ضربه‌اش رو بزنه. 248 00:15:06,990 --> 00:15:09,890 ‫پس کارمند داخلی بخش حراسته. 249 00:15:14,000 --> 00:15:16,170 ‫میشه ساعت 11:30 شب رو ببینم؟ 250 00:15:16,210 --> 00:15:18,210 ‫حتماً. ری؟ 251 00:15:18,240 --> 00:15:19,620 ‫بله اندی؟ 252 00:15:19,650 --> 00:15:22,150 ‫با اسکن لیدار برو به ساعت 11:30 شب. 253 00:15:33,610 --> 00:15:35,310 ‫پس لی، لو می، 254 00:15:35,350 --> 00:15:37,250 ‫مارتین و ماریوس 255 00:15:37,280 --> 00:15:39,920 ‫تو بررسی اجمالی، ‫همگی از ساعت 10:30 شب تا 1 صبح 256 00:15:39,960 --> 00:15:43,060 ‫دارن توی اتاق نهارخوری پوکر بازی می‌کنن. 257 00:15:43,090 --> 00:15:45,400 ‫به‌خاطر اون یه تیکه‌ای که از زمان حذف شده 258 00:15:45,430 --> 00:15:47,270 ‫نمی‌تونیم به‌طول کامل ‫همه‌شون رو کنار بذاریم. 259 00:15:47,300 --> 00:15:48,540 ‫درسته؟ 260 00:15:48,570 --> 00:15:50,940 ‫ری؟ 261 00:15:50,980 --> 00:15:52,950 ‫میشه عکس مهمانان 262 00:15:52,980 --> 00:15:54,980 ‫و کل کارکنان رو بیاری رو تصویر؟ 263 00:15:55,890 --> 00:15:58,390 ‫و ری، میشه هر کارمندی که 264 00:15:58,430 --> 00:16:00,400 ‫فیلم دوربین در جلویی اتاقشون ‫نشون میده وارد اتاقشون شدن 265 00:16:00,430 --> 00:16:02,100 ‫ولی خارج نشدن رو بذاری کنار؟ 266 00:16:02,130 --> 00:16:04,510 ‫متأسفم، داربی. ‫این اطلاعات عمومی نیست. 267 00:16:04,540 --> 00:16:07,380 ‫ری، کارمندانی که دوربین‌شون 268 00:16:07,410 --> 00:16:09,980 ‫نشون میده بین ساعت 11:30 شب ‫تا 12:30 صبح 269 00:16:10,020 --> 00:16:13,220 ‫وارد اتاق‌شون شدن ولی خارج نشدن رو بذار کنار. 270 00:16:13,250 --> 00:16:15,260 ‫چشم، اندی. 271 00:16:19,130 --> 00:16:21,540 ‫برای کس دیگه‌ای بهانه داری؟ 272 00:16:21,570 --> 00:16:23,710 ‫توماس از ساعت 273 00:16:23,740 --> 00:16:25,650 ‫11:15 تا زمانی که جلوی در بیل پیداش شد 274 00:16:25,680 --> 00:16:27,380 ‫توی آشپزخونه بود. 275 00:16:27,420 --> 00:16:30,320 ‫برای کس دیگه‌ای مدرک محکم و قطعی‌ای نداریم. 276 00:16:30,360 --> 00:16:33,366 ‫کار هر کاری که بوده ‫دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب 277 00:16:33,391 --> 00:16:35,170 ‫- روهانم هک کرده. ‫- لباس شانم هک کرده. 278 00:16:35,200 --> 00:16:37,270 ‫و خودش رو از فیلم دوربینِ ‫جلوی در بیل حذف کرده. 279 00:16:37,300 --> 00:16:39,710 ‫آخه میگم، تاد که مهارتش رو نداره. 280 00:16:39,740 --> 00:16:42,550 ‫- زیبا هم که مخفیانه هکر نیست. ‫- نه. 281 00:16:44,750 --> 00:16:46,960 ‫دیوید؟ 282 00:16:48,290 --> 00:16:50,400 ‫فکر کنم دیوید توی راهرو بود. 283 00:16:50,430 --> 00:16:52,300 ‫ری، عه... 284 00:16:52,330 --> 00:16:57,040 ‫میشه اسکنِ ساعت 12:06 دقیقه رو ‫نشون بدی و دنبال دیوید آلوارز بگردی؟ 285 00:17:02,620 --> 00:17:04,090 ‫وایستا، نه. 286 00:17:04,120 --> 00:17:05,290 ‫عجیبـه. 287 00:17:05,330 --> 00:17:07,430 ‫وایستادن تو راهرو که جرم نیست. 288 00:17:07,460 --> 00:17:09,470 ‫نه، ولی وقتی ایوا من ‫رو از اتاق بیل خارج کرد 289 00:17:09,500 --> 00:17:11,570 ‫دیوید توی راهرو بود. 290 00:17:11,610 --> 00:17:13,540 ‫و اون‌موقع ساعت 12:15 دقیقه بود. 291 00:17:13,580 --> 00:17:15,410 ‫پس دیوید اون ده دقیقه‌ای که 292 00:17:15,450 --> 00:17:17,350 ‫شان داشت سعی می‌کرد بیل رو احیاء کنه 293 00:17:17,380 --> 00:17:19,650 ‫توی راهرو چی‌کار می‌کرد؟ 294 00:17:25,900 --> 00:17:27,540 ‫نمی‌دونم چرا زودتر خبرم نکردی. 295 00:17:27,570 --> 00:17:29,540 ‫وسط یه بگایی حماسی‌ایم. 296 00:17:31,210 --> 00:17:33,250 ‫این چیه؟ 297 00:17:33,280 --> 00:17:35,250 ‫ما باید ازت چند تا سؤال بپرسیم. 298 00:17:35,290 --> 00:17:37,290 ‫«ما»؟ 299 00:17:37,320 --> 00:17:38,860 ‫شوخیـه؟ 300 00:17:38,890 --> 00:17:40,260 ‫نه. 301 00:17:40,300 --> 00:17:42,300 ‫نمی‌دونم چرا داری به شخصیت فرعی‌ای ‫مثل داربی حال میدی 302 00:17:42,330 --> 00:17:44,300 ‫وقتی باید روی کوه کِی2 یا بلک‌راک 303 00:17:44,340 --> 00:17:46,380 ‫پای تلفن باشیم و جون‌مون رو نجات بدیم. 304 00:17:46,410 --> 00:17:48,510 ‫مطمئن نیستم جون تو در خطر باشه. 305 00:17:48,550 --> 00:17:50,180 ‫اونی که تا خرخره تو گِل گیر کرده منم، 306 00:17:50,220 --> 00:17:53,120 ‫و فقط تو و لی هستین که اینو می‌دونین. 307 00:17:53,150 --> 00:17:54,390 ‫داربی. 308 00:17:56,230 --> 00:17:58,230 ‫عه... 309 00:17:59,370 --> 00:18:01,270 ‫خب شبی که بیل کشته شد، 310 00:18:01,310 --> 00:18:03,180 ‫عه، من سر راهم خوردم به پیشخدمت، 311 00:18:03,210 --> 00:18:05,150 ‫توماس، توی راهرو. 312 00:18:05,180 --> 00:18:07,320 ‫و بعد ایوا من رو 313 00:18:07,350 --> 00:18:09,460 ‫برگردوند به اتاقم. 314 00:18:09,490 --> 00:18:11,430 ‫و تو دقیقاً در همون حینی که 315 00:18:11,460 --> 00:18:14,160 ‫این اتفاق داشت میفتاد، توی راهرو پیدات شد. 316 00:18:14,200 --> 00:18:16,130 ‫داشتی چی‌کار می‌کردی؟ 317 00:18:19,210 --> 00:18:21,880 ‫داشتم می‌رفتم اتاق یه مهمون دیگه. 318 00:18:21,910 --> 00:18:23,150 ‫اتاق کی؟ 319 00:18:23,180 --> 00:18:24,890 ‫مجبور نیستم بهت جواب بدم. 320 00:18:24,920 --> 00:18:27,590 ‫به‌نظرم اگه جواب بدی به صلاحت باشه، دیوید. 321 00:18:31,930 --> 00:18:33,500 ‫اتاق الیور. 322 00:18:33,540 --> 00:18:35,970 ‫بعد از نیمه‌شب؟ 323 00:18:36,010 --> 00:18:37,510 ‫با ساعت نیویورک تنظیمم. 324 00:18:37,540 --> 00:18:39,310 ‫می‌خوای عضو با استعدادم رو بدزدی؟ 325 00:18:39,350 --> 00:18:41,050 ‫عضو با استعدادت رو بدزدم؟ 326 00:18:41,080 --> 00:18:42,650 ‫خیر سرمون توی یه تیمیم. 327 00:18:42,690 --> 00:18:45,590 ‫عه، نیمه‌شب بجز جاسوسی 328 00:18:45,630 --> 00:18:48,470 ‫مردم کارای دیگه‌ای هم می‌کنن. 329 00:18:48,500 --> 00:18:50,440 ‫من بدون مارک 330 00:18:50,470 --> 00:18:52,470 ‫دیگه یک کلمه هم حرف نمی‌زنم. 331 00:18:52,510 --> 00:18:54,610 ‫- مارک کیه؟ ‫- وکیلش. 332 00:18:56,080 --> 00:18:58,020 ‫آره، من و دیوید سکس کردیم. 333 00:19:00,160 --> 00:19:01,590 ‫تعجب کردی چون به‌نظرت 334 00:19:01,630 --> 00:19:04,260 ‫معمولین نمی‌تونن سکس کنن؟ 335 00:19:04,300 --> 00:19:05,400 ‫الیور... 336 00:19:05,430 --> 00:19:07,600 ‫می‌تونی برامون توضیح بدی ‫اون شب چه اتفاقی افتاد؟ 337 00:19:07,640 --> 00:19:09,980 ‫خب، عه، اولین باری که سکس کردیم 338 00:19:10,010 --> 00:19:11,610 ‫توی اتاق دیوید بود. 339 00:19:11,650 --> 00:19:13,980 ‫ساعت احتمالاً حول و حوش 11:30 بود. 340 00:19:14,020 --> 00:19:16,360 ‫بهش زنگ زدن، ‫به‌نظر میومد حواسش پرت شده. 341 00:19:16,390 --> 00:19:18,260 ‫بعدش بهم گفت باید برم. 342 00:19:18,290 --> 00:19:19,630 ‫پس من هم رفتم. 343 00:19:19,660 --> 00:19:21,970 ‫نیم‌ساعت بعد، درم رو زد. 344 00:19:22,000 --> 00:19:23,370 ‫گفت می‌خواد یه دور دیگه سکس کنیم. 345 00:19:23,400 --> 00:19:24,670 ‫چه‌جوری بود؟ 346 00:19:24,700 --> 00:19:27,110 ‫- حس و حالش چه‌جوری بود؟ ‫- دست‌پاچه بود. 347 00:19:27,140 --> 00:19:29,080 ‫ولی حشری شده بود. 348 00:19:29,110 --> 00:19:31,350 ‫ازش پرسیدی تو سرش چی می‌گذره؟ 349 00:19:31,390 --> 00:19:33,620 ‫که چرا مضطرب بود؟ 350 00:19:33,660 --> 00:19:35,530 ‫نه. 351 00:19:35,560 --> 00:19:38,030 ‫ولی کلی راجع‌به لو می حرف زد. 352 00:19:38,060 --> 00:19:40,170 ‫فکر می‌کرد جاسوس چینی‌ای چیزیـه. 353 00:19:40,200 --> 00:19:42,210 ‫بهش گفتم حرفش نژادپرستانه‌ست. 354 00:19:43,580 --> 00:19:45,710 ‫وایستا، پس تو در واقع وقتی بیل 355 00:19:45,750 --> 00:19:47,580 ‫نیمه‌شب کشته شد، تنها بودی؟ 356 00:19:49,490 --> 00:19:52,430 ‫ببین، من فکر می‌کردم بیل 357 00:19:52,460 --> 00:19:54,570 ‫یه مجاهدِ اخلاق‌مدارِ حقه‌بازه. 358 00:19:54,600 --> 00:19:57,440 ‫وقتی یه سفیدپوست با جذبه‌ای که سالم و سرپایی 359 00:19:57,470 --> 00:19:59,980 ‫راحت میشه یه لادیسم باشی. ‫(یک جنبش اجتماعی از صنعتگران نساجی ‫بریتانیا در قرن نوزدهم) 360 00:20:00,010 --> 00:20:01,980 ‫ولی من طرفو نکشتم. 361 00:20:03,750 --> 00:20:05,390 ‫کفش‌های ورزشیت. 362 00:20:05,420 --> 00:20:07,460 ‫عه... 363 00:20:07,490 --> 00:20:10,300 ‫جلوی کفشت ساییدگی داره. 364 00:20:11,730 --> 00:20:14,000 ‫تو فلج نیستی، نه؟ 365 00:20:15,070 --> 00:20:17,180 ‫یعنی، اگه مجبور باشی می‌تونی راه بری؟ 366 00:20:18,210 --> 00:20:20,280 ‫راه دوری نمی‌تونم برم. 367 00:20:20,320 --> 00:20:22,720 ‫طولانی مدت هم نمی‌تونم وایستم. 368 00:20:29,470 --> 00:20:31,440 ‫برنامه داشتم اینو باهات بخورم. 369 00:20:31,470 --> 00:20:33,540 ‫گفتم یه موقع میشه که بهم میگی 370 00:20:33,580 --> 00:20:36,520 ‫چرا دعوتم کردی اینجا، ‫و با هم یه نوشیدنی می‌زنیم. 371 00:20:39,320 --> 00:20:42,060 ‫شرمنده، لو می. ‫این دورانِ... 372 00:20:42,090 --> 00:20:44,600 ‫- خیلی سختی بوده. ‫- من از 373 00:20:44,630 --> 00:20:47,140 ‫انقلاب فرهنگی زنده موندم، ‫از این هم زنده می‌مونم. 374 00:20:48,210 --> 00:20:49,670 ‫تو هم همین‌طور. 375 00:20:51,680 --> 00:20:53,380 ‫عه، بعد از حمام، 376 00:20:53,420 --> 00:20:57,120 ‫با زنت و فیلم‌سازِ پوکر بازی کردم. 377 00:20:57,160 --> 00:20:59,460 ‫لی پوکربازِ قهاریـه. 378 00:20:59,490 --> 00:21:01,530 ‫پول زیادی ازم برد. 379 00:21:02,600 --> 00:21:04,570 ‫از ساعت 11 بازی کردیم 380 00:21:04,600 --> 00:21:07,380 ‫تا حدوداً ساعت 1 381 00:21:07,410 --> 00:21:09,580 ‫و بعد مستقیماً رفتم تو تخت. 382 00:21:09,610 --> 00:21:11,750 ‫تو اون فاصله کسی میز رو ترک کرد؟ 383 00:21:11,790 --> 00:21:15,590 ‫میز که حتماً ولی اتاق رو نه. 384 00:21:15,630 --> 00:21:19,430 ‫بجز اون یه باری که لی رفت. 385 00:21:20,400 --> 00:21:21,610 ‫من باید یه‌ذره نوشیدنی می‌خوردم. 386 00:21:21,640 --> 00:21:24,710 ‫تو مهارت هک کردن داری، درسته لو می؟ 387 00:21:28,790 --> 00:21:32,390 ‫من مغزِ تشکیلاتم نیستم. زور بازوشم. 388 00:21:32,430 --> 00:21:35,330 ‫نه، ولی شهرهای هوشمند ساختی 389 00:21:35,370 --> 00:21:37,470 ‫که با کامپیوتر کار می‌کنن، پس، 390 00:21:37,500 --> 00:21:40,310 ‫باید یه چیزایی بلد باشی. 391 00:21:41,140 --> 00:21:43,320 ‫خیلی‌خب. 392 00:21:45,790 --> 00:21:49,190 ‫بعد از روهان، بهم هشدار داده شد. 393 00:21:50,400 --> 00:21:52,230 ‫هک کردم و از فایروال رد شدم. 394 00:21:52,270 --> 00:21:54,640 ‫می‌خواستم ببینم ‫می‌تونم با تیم امنیتیم 395 00:21:54,670 --> 00:21:56,680 ‫توی سیکلوفیوذور ‫تماس بگیرم یا نه و، عه... 396 00:21:56,710 --> 00:21:59,780 ‫بگم ترتیب انتقالم رو بدن 397 00:21:59,810 --> 00:22:03,190 ‫تا منو از اینجا خارج کنن. 398 00:22:03,220 --> 00:22:05,330 ‫ولی نتونستم باهاشون تماس بگیرم. 399 00:22:05,360 --> 00:22:07,660 ‫مرسی از صداقتت. 400 00:22:07,700 --> 00:22:10,800 ‫اومدم اینجا چون می‌خوام کمک کنم. 401 00:22:10,840 --> 00:22:14,440 ‫کمک هم بهت می‌کنم، اندی، ‫حتی بعد از این‌که از اینجا رفتیم. 402 00:22:14,480 --> 00:22:17,180 ‫تیمم نرم‌افزاری توسعه داده 403 00:22:17,220 --> 00:22:20,590 ‫تا ساکنین شهرهای هوشمندمون ‫رو در امنیت نگه دارن. 404 00:22:20,620 --> 00:22:23,560 ‫توی سوابق سلامت روان، 405 00:22:23,600 --> 00:22:25,670 ‫سوابق جنایی و داده‌های تلفن همراه ‫دنبال الگوهایی می‌گرده 406 00:22:25,700 --> 00:22:28,170 ‫تا پروفایل‌هایی ایجاد کنه 407 00:22:28,210 --> 00:22:29,840 ‫تا رفتار های مجرمانه رو پیش‌بینی کنه. 408 00:22:30,680 --> 00:22:34,150 ‫واضحه که یه همچین چیزی ‫می‌تونست اینجا مفید باشه. 409 00:22:35,190 --> 00:22:37,590 ‫نظرت این نیست؟ 410 00:22:48,510 --> 00:22:50,620 ‫به‌نظرم باید نفر بعد با لی حرف بزنیم. 411 00:22:50,650 --> 00:22:54,490 ‫- چرا؟ ‫- خب، لو می گفت از سر پوکر پا شد رفت. 412 00:22:54,520 --> 00:22:57,700 ‫- ممکنه یه چیزی دیده باشه. ‫- نه. اون‌وقت بهم می‌گفت. 413 00:22:57,730 --> 00:23:00,500 ‫کاری که باید بکنیم ‫اینه که رد تماسی که 414 00:23:00,540 --> 00:23:02,670 ‫با اتاق دیوید گرفته شد رو بزنیم. ری، 415 00:23:02,710 --> 00:23:04,680 ‫می‌تونی فهرست تماس‌هایی که 416 00:23:04,710 --> 00:23:07,720 ‫در روز سوم فوریه با اتاقِ ‫دیوید آلوارز گرفته شد رو مرور کنی؟ 417 00:23:07,750 --> 00:23:10,060 ‫دو تماس دریافتی داره. 418 00:23:10,090 --> 00:23:12,690 ‫مسئول پذیرش ساعت 9:15 دقیقه تماس گرفت. 419 00:23:12,730 --> 00:23:15,370 ‫تماس بی‌پاسخ بود. ‫ساعت 11:07، 420 00:23:15,400 --> 00:23:17,370 ‫دیوید یک تماس دریافتی داشت. 421 00:23:17,400 --> 00:23:19,170 ‫از طرف کی؟ 422 00:23:19,210 --> 00:23:21,240 ‫تماس از توی اتاق ویلیام فرا گرفته شده بود. 423 00:23:23,480 --> 00:23:24,590 ‫بیل زنگ زده به دیوید؟ 424 00:23:24,620 --> 00:23:27,260 ‫عه، ری، مدت زمان تماس چقدر بوده؟ 425 00:23:27,290 --> 00:23:29,090 ‫27 ثانیه. 426 00:23:31,600 --> 00:23:34,140 ‫بیل که اصلاً دیوید رو نمی‌شناخت، مگه نه؟ 427 00:23:34,170 --> 00:23:37,080 ‫عه، شما از تماس‌ها رونوشت برمی‌دارین؟ 428 00:23:37,110 --> 00:23:39,080 ‫نه، مگر این‌که حرف خطرناکی زده بشه، 429 00:23:39,110 --> 00:23:40,550 ‫که باعث بشه ضبط کنه. 430 00:23:41,590 --> 00:23:43,090 ‫اندی؟ 431 00:23:43,120 --> 00:23:44,460 ‫- نه، الان نه. ‫- اندی، 432 00:23:44,490 --> 00:23:46,060 ‫فکر کنم بهتره جواب بدی. 433 00:23:46,090 --> 00:23:47,430 ‫وال‌استریت ژونالـه. 434 00:23:47,460 --> 00:23:49,000 ‫می‌دونن که روهان مرده. 435 00:23:49,030 --> 00:23:50,400 ‫می‌دونن اینجا گیر افتادیم. 436 00:23:50,440 --> 00:23:52,410 ‫- چطور؟ ‫- روی تکرارکنندۀ سَپ هستن. 437 00:23:52,440 --> 00:23:55,010 ‫از کجا فهمیدن؟ 438 00:23:55,050 --> 00:23:56,550 ‫کی بهشون گفته؟ 439 00:23:56,580 --> 00:23:57,750 ‫نمی‌دونم. 440 00:23:57,780 --> 00:23:59,650 ‫خودت فکر می‌کنی کی بهشون گفته؟ 441 00:24:01,060 --> 00:24:04,160 ‫مردم... چــه مــرگــشــون 442 00:24:04,200 --> 00:24:05,570 ‫شــــده؟! 443 00:24:05,600 --> 00:24:08,440 ‫من به یه بی‌شرفم 444 00:24:08,470 --> 00:24:10,680 ‫نمی‌تونم اعتماد کنم! 445 00:24:30,380 --> 00:24:33,060 ‫الو؟ 446 00:24:33,090 --> 00:24:36,330 ‫هی، سوزان. اندی‌ام. 447 00:24:36,360 --> 00:24:39,070 ‫آره. حقیقت داره. 448 00:25:54,480 --> 00:25:56,590 ‫از چیزی سر در آوردی؟ 449 00:25:56,620 --> 00:25:58,760 ‫نه. 450 00:25:58,790 --> 00:26:01,530 ‫خب، آره، من... نمی‌دونم. 451 00:26:01,570 --> 00:26:03,600 ‫انگار گوشه‌های پازل رو چیدم، 452 00:26:03,640 --> 00:26:06,810 ‫ولی وسطاش رو هنوز نذاشتم، می‌دونی؟ 453 00:26:06,840 --> 00:26:08,810 ‫هی، میشه یه چیزی ازت بپرسم؟ 454 00:26:08,850 --> 00:26:10,880 ‫آره، البته. 455 00:26:10,920 --> 00:26:13,720 ‫لو می گفت از بازی پوکر غیبت زد. 456 00:26:13,760 --> 00:26:15,830 ‫کجا رفتی؟ 457 00:26:15,860 --> 00:26:18,430 ‫رفتم به زومر سر بزنم. 458 00:26:18,470 --> 00:26:20,540 ‫می‌دونی دقیقاً چه زمانی بود؟ 459 00:26:21,640 --> 00:26:24,480 ‫عه... نمی‌دونم. 460 00:26:24,510 --> 00:26:28,250 ‫عه، احتمالاً یه‌خرده از ساعت 11 گذشته بود. 461 00:26:28,290 --> 00:26:32,690 ‫و متوجه چیز عجیب یا اشتباهی نشدی؟ 462 00:26:33,900 --> 00:26:36,470 ‫با آسانسورِ بخش پزشکی رفتم. 463 00:26:36,500 --> 00:26:39,140 ‫کسی توی راهرو نبود. 464 00:26:41,410 --> 00:26:43,320 ‫اندی کجاست؟ 465 00:26:43,350 --> 00:26:45,390 ‫عه، پای تلفنـه. 466 00:26:45,420 --> 00:26:49,160 ‫ببین لی، یه معذرت خواهی بهت بدهکارم. 467 00:26:50,230 --> 00:26:51,470 ‫واسه چی؟ 468 00:26:51,500 --> 00:26:54,200 ‫یه چیزایی کنار هم قرار دادم 469 00:26:54,240 --> 00:26:56,880 ‫که فکر کردم شاید انگیزه بودن و... 470 00:26:56,910 --> 00:26:58,650 ‫مستقیماً به اندی گفتم، 471 00:26:58,680 --> 00:27:00,420 ‫ولی اول باید میومدم سراغ تو. 472 00:27:00,450 --> 00:27:03,760 ‫خب، خب، چی بهش گفتی؟ 473 00:27:03,790 --> 00:27:06,800 ‫عه، بیل عادت داشت 474 00:27:06,830 --> 00:27:10,800 ‫چند باری پشت‌سر هم به‌سرعت عطسه کنه. 475 00:27:10,840 --> 00:27:14,480 ‫همیشه می‌گفت به‌خاطر تغییر نوره. 476 00:27:14,510 --> 00:27:16,780 ‫بهش می‌گفت «سندرومِ عطسه‌ی واکنش به نور» 477 00:27:16,820 --> 00:27:20,260 ‫منم همیشه فکر می‌کردم به‌نظر الکی میاد. 478 00:27:21,290 --> 00:27:23,330 ‫ولی زومر هم همین‌کارو می‌کنه. 479 00:27:24,400 --> 00:27:26,470 ‫و ژنتیکیـه. 480 00:27:27,300 --> 00:27:31,550 ‫می‌دونم که بیل پدر بیولوژیکی زومره. 481 00:27:34,350 --> 00:27:36,420 ‫چی؟ 482 00:27:38,360 --> 00:27:40,430 ‫داربی، تو اینو به شوهرم گفتی؟ 483 00:27:40,460 --> 00:27:43,240 ‫آره، ولی، لی، 484 00:27:43,270 --> 00:27:45,370 ‫اون از قبل می‌دونست. 485 00:27:45,410 --> 00:27:46,980 ‫منظورت چیه که از قبل می‌دونست؟ 486 00:27:47,010 --> 00:27:49,610 ‫فکر کنم اون... ‫اون باید خودش اینو بهت بگه. 487 00:27:50,680 --> 00:27:52,650 ‫چیو خودش بهم بگه؟ 488 00:27:52,690 --> 00:27:54,960 ‫داربی، چیو خودش بهم بگه؟ 489 00:27:55,960 --> 00:27:58,800 ‫عه، اون عقیمـه. 490 00:28:08,490 --> 00:28:10,590 ‫لی؟ 491 00:28:10,620 --> 00:28:12,560 ‫نه، اشکالی نداره. 492 00:28:12,590 --> 00:28:13,960 ‫فقط یه دقیقه وقت لازم دارم. 493 00:28:17,218 --> 00:28:26,885 مــوــنــــت مـو.وی ر.و سـر.چ کـن 494 00:29:04,360 --> 00:29:05,830 ‫ماری؟ 495 00:29:05,854 --> 00:29:07,854 ‫[ ماری لارسن ] 496 00:29:13,121 --> 00:29:15,738 ‫[ ماری لارسن ] ‫[ تاریخ صدور: دهم ژانویه 2023 ] ‫[ تاریخ انقضا: دهم ژانویه 2033 ] 497 00:29:19,530 --> 00:29:22,600 ‫آم، ببخشید. داشتم... 498 00:29:23,640 --> 00:29:24,900 ‫ببخشید. داشتم... 499 00:29:27,380 --> 00:29:30,350 ‫فکر کنم حق با ایوا بود. ‫فکر کنم... 500 00:29:30,380 --> 00:29:31,750 ‫فکر کنم باید استراحت کنم. 501 00:29:31,790 --> 00:29:33,090 ‫از دستت عصبانی نیستم داربی. 502 00:29:33,120 --> 00:29:37,030 ‫داشتن راز چیز خوبی نیست. 503 00:29:37,060 --> 00:29:39,070 ‫و من رازهای زیادی دارم. 504 00:29:40,840 --> 00:29:43,680 ‫- به نظرم باید حرف بزنیم. ‫- آم... 505 00:29:43,710 --> 00:29:46,580 ‫دزدکی اومدی که زنم رو سوال‌پیچ کنی؟ 506 00:29:46,620 --> 00:29:48,120 ‫نه. 507 00:29:48,150 --> 00:29:50,990 ‫خب، آره، ‫ازش یه سوال پرسیدم... 508 00:29:51,020 --> 00:29:53,446 ‫- ناراحتت کرد؟ ‫- نه. حالم خوبه. 509 00:29:53,471 --> 00:29:55,670 ‫فکر کنم باید برم استراحت کنم. ‫دارم از سردرد می‌میرم. 510 00:29:55,700 --> 00:29:57,400 ‫به ایوا می‌گیم بیاد ازت مراقبت کنه. 511 00:29:57,440 --> 00:29:59,440 ‫نه. می‌خوام برگردم به اتاقم. 512 00:29:59,470 --> 00:30:00,910 ‫می‌خوام لباس‌هام رو عوض کنم. 513 00:30:00,940 --> 00:30:02,910 ‫نه، بهتره که اینجا بمونی. 514 00:30:02,950 --> 00:30:04,920 ‫به تاد می‌گیم وسایلت رو بیاره پیشت. 515 00:30:04,950 --> 00:30:06,690 ‫ری، میشه تاد رو صدا کنی؟ 516 00:30:06,720 --> 00:30:08,690 ‫البته، اندی. 517 00:30:08,730 --> 00:30:10,800 ‫اندی... 518 00:30:10,830 --> 00:30:13,000 ‫فکر کنم نیازه یکم تنها باشه، 519 00:30:13,040 --> 00:30:15,040 ‫یکم فضا داشته باشه. 520 00:30:16,570 --> 00:30:18,780 ‫اون عزاداره. 521 00:30:22,850 --> 00:30:25,660 ‫اگه به‌خاطر زنم نبود، ولت نمی‌کردم. 522 00:30:26,816 --> 00:30:28,886 ‫یکم استراحت کن. 523 00:30:29,109 --> 00:30:31,089 ‫و بعدش به کارمون ادامه می‌دیم. 524 00:30:31,740 --> 00:30:33,380 ‫با همدیگه. 525 00:30:52,010 --> 00:30:54,950 ‫تاد، مطمئن شو صحیح و سالم به اتاقش میره. 526 00:31:27,850 --> 00:31:29,690 ‫سرده. 527 00:31:29,720 --> 00:31:33,260 ‫یکی از ژنراتورهامون خراب شده، ‫باید برق ذخیره کنیم، واسه همین... 528 00:31:33,300 --> 00:31:35,400 ‫سیستم گرمایشی رو خاموش کردیم. 529 00:31:35,430 --> 00:31:36,940 ‫می‌خواستم بگم، 530 00:31:36,970 --> 00:31:39,170 ‫که بابت دوستت متاسفم. 531 00:31:40,234 --> 00:31:43,080 ‫برادر من، وقتی دبیرستانی بودم فوت کرد. 532 00:31:43,120 --> 00:31:45,820 ‫چندتا بچه با یه چماق زدن تو سرش، 533 00:31:45,850 --> 00:31:48,690 ‫و هلش دادن توی رودخونه ‫چون از گل، تاج درست کرده بود. 534 00:31:48,730 --> 00:31:50,800 ‫تو نیم متر آب غرق شد. 535 00:31:53,052 --> 00:31:54,622 ‫واقعا متاسفم. 536 00:31:54,647 --> 00:31:56,147 ‫بنا به فرضیات، یه حادثه بوده. 537 00:31:56,480 --> 00:31:59,573 ‫اما هر پسربچه‌ای که اونجا بود رو پیدا کردم، 538 00:31:59,598 --> 00:32:02,150 ‫و تا سرحد مرگ کتکشون زدم. 539 00:32:04,430 --> 00:32:06,930 ‫ببین... 540 00:32:06,960 --> 00:32:08,970 ‫نمی‌دونم اینجا چه خبره، 541 00:32:09,000 --> 00:32:11,370 ‫یا کی مسئول این اتفاقاته، 542 00:32:11,410 --> 00:32:14,010 ‫اما انتقام رو درک می‌کنم. 543 00:32:17,350 --> 00:32:19,320 ‫و وفاداری رو تحسین می‌کنم. 544 00:32:26,300 --> 00:32:28,970 ‫من به این خانواده وفادارم. 545 00:32:46,480 --> 00:32:48,880 ‫خیلی خب. 546 00:32:59,009 --> 00:33:00,509 ‫داربی، 547 00:33:00,534 --> 00:33:02,315 ‫سرعت ضربان قلبت، افزایش پیدا کرده. 548 00:33:02,340 --> 00:33:03,691 ‫با توجه به طبیعت آسیبی که دیدی، 549 00:33:03,717 --> 00:33:05,670 ‫- مهمه که استراحت کنی. ‫- آره. 550 00:33:05,695 --> 00:33:08,405 ‫می‌دونم ری. فهمیدم. فهمیدم. 551 00:34:06,400 --> 00:34:07,970 ‫داربی؟ 552 00:34:08,010 --> 00:34:10,440 ‫آره ری. می‌دونم. می‌دونم. 553 00:34:10,480 --> 00:34:12,450 ‫می‌دونم ضربان قلبم بالا رفته. 554 00:34:12,480 --> 00:34:14,150 ‫آخه... حرفم اینه، ‫نمی‌دونم بهت چی بگم. 555 00:34:14,175 --> 00:34:15,621 ‫اوضاع اینجا خیلی بگاییه. 556 00:34:15,651 --> 00:34:17,492 ‫معلومه که ضربان قلب کیریم بالا رفته. 557 00:34:17,517 --> 00:34:19,654 ‫بدون استراحت مطلق، ممکنه دچار سرگیجه بشی، 558 00:34:19,679 --> 00:34:22,322 ‫- همینطور بی‌حسی... ‫- خدای من، ری. خفه‌شو! 559 00:34:40,875 --> 00:34:41,908 ‫الو؟ 560 00:34:41,933 --> 00:34:44,703 ‫- دیوید؟ ‫- یا خدا. چیه؟ 561 00:34:45,110 --> 00:34:46,880 ‫ببین، می‌دونم نمی‌خوای حرف بزنی، 562 00:34:46,920 --> 00:34:49,590 ‫اما میشه یه سوالی ازت بپرسم؟ 563 00:34:49,620 --> 00:34:51,930 ‫صدات یه جوری؟ 564 00:34:51,960 --> 00:34:54,060 ‫نشئه‌ای؟ 565 00:34:56,667 --> 00:34:59,507 ‫دیوید؟ 566 00:34:59,532 --> 00:35:02,772 ‫چرا بیل شبی که مرد باهات تماس گرفت؟ 567 00:35:04,619 --> 00:35:06,719 ‫آه... 568 00:35:11,843 --> 00:35:13,243 ‫دیوید، لطفا. 569 00:35:33,053 --> 00:35:34,823 ‫دیوید آلوارز، تلفن اتاق خود را 570 00:35:34,848 --> 00:35:36,918 ‫روی حالت «مزاحم نشوید» گذاشته است. 571 00:35:53,720 --> 00:35:56,560 ‫ری، میشه لطفا شومینه رو روشن کنی؟ 572 00:35:56,590 --> 00:35:58,630 ‫متاسفم داربی. 573 00:35:58,660 --> 00:36:01,300 ‫برق و گاز در حال حاضر تو حالت ذخیره نیروان. 574 00:36:14,423 --> 00:36:16,208 ‫«چرا بیل با دیوید تماس گرفت؟» 575 00:36:16,233 --> 00:36:18,751 ‫«کاربرد قایق زودیاک چیه؟» 576 00:36:18,776 --> 00:36:20,815 ‫«لی داره چی رو مخفی می‌کنه؟» 577 00:36:20,840 --> 00:36:23,340 ‫خیز مغزی یه موضوع جدیه. 578 00:36:23,380 --> 00:36:26,050 ممکنه ‫مایع مغزی از ‫سد خونی-مغزی عبور کنه... 579 00:36:26,080 --> 00:36:28,090 ‫اوه خدای من، ری. 580 00:36:43,220 --> 00:36:45,350 ‫خیلی خب داربی. 581 00:36:45,375 --> 00:36:47,345 ‫تو خوبی. 582 00:36:47,370 --> 00:36:51,063 ‫فقط باید نفس بکشی. ‫باید فکر کنی. 583 00:36:51,088 --> 00:36:53,358 ‫همه قطعات پازل همونجان. 584 00:36:53,540 --> 00:36:55,840 ‫فقط باید کنار هم بذاریشون. 585 00:37:56,160 --> 00:37:57,300 ‫بله؟ 586 00:37:57,330 --> 00:37:59,170 ‫خانم هارت؟ 587 00:37:59,200 --> 00:38:01,440 ‫دوست دارین چیزی بخورین؟ 588 00:38:01,470 --> 00:38:03,140 ‫آه... 589 00:38:03,180 --> 00:38:06,050 ‫آم، نه، ممنون. 590 00:38:07,950 --> 00:38:11,290 ‫چیزی که از قبل بسته‌بندی شده باشه دارین؟ 591 00:38:11,330 --> 00:38:13,636 ‫مثل چیپس یا همچین چیزی؟ 592 00:38:13,661 --> 00:38:16,270 ‫خیلی خب. چیپس ماهی خشک‌شده دارم. 593 00:38:16,300 --> 00:38:18,870 ‫شیرین‌بیان اوپال. 594 00:38:18,910 --> 00:38:20,210 ‫آه... 595 00:38:20,240 --> 00:38:22,220 ‫آره، شیرین بیان خوبه. 596 00:38:22,250 --> 00:38:28,190 ‫همینطور کیک‌برنجی مونا دارم ‫که بدون گلوتن هستن. 597 00:38:28,230 --> 00:38:30,200 ‫آم، آره. 598 00:38:30,230 --> 00:38:32,370 ‫عالی به نظر میاد. ممنون. 599 00:38:32,400 --> 00:38:35,070 ‫میشه بذاریشون پشت در؟ 600 00:38:56,120 --> 00:38:58,450 ‫این لبرینث پایانی نداره. ‫(هزارتویی که باید به مرکز آن رسید) 601 00:38:58,490 --> 00:39:01,891 ‫اگه به مرکزش برسی، ‫نمی‌تونی بیل رو برگردونی. 602 00:39:01,916 --> 00:39:04,500 ‫نمی‌خوام جون یه نفر دیگه رو هم بگیرم. 603 00:39:04,530 --> 00:39:06,570 ‫مجبورم نکن. 604 00:39:30,680 --> 00:39:35,360 ‫♪ آهنگ: Texas Sun ♪ ‫♪ خوانندگان: Austin Jenkins, Khruangbin, and Leon Bridges ♪ 605 00:39:35,390 --> 00:39:38,270 ‫هی، اولین بار کی عاشق من شدی؟ 606 00:39:40,740 --> 00:39:43,510 ‫نه، من گولت رو نمی‌خورم. 607 00:39:43,540 --> 00:39:45,250 ‫اوه، بیخیال. ‫می‌خوای من شروع کنم؟ 608 00:39:45,280 --> 00:39:46,980 ‫من شروع می‌کنم. 609 00:39:47,020 --> 00:39:49,356 ‫برای من، جوابش سه قسمته. 610 00:39:49,381 --> 00:39:52,160 ‫- سه قسمت؟ ‫- آره. 611 00:39:52,190 --> 00:39:54,970 ‫- جدی؟ ‫- اولین قسمت... 612 00:39:55,000 --> 00:39:57,440 ‫مال وقتی بود که گفتی ‫مرده‌ها باهات حرف می‌زنن. 613 00:39:57,470 --> 00:39:59,010 ‫آره؟ 614 00:39:59,040 --> 00:40:00,680 ‫آره، چون می‌دونستم منظورت چیه. 615 00:40:00,710 --> 00:40:02,680 ‫جدی؟ 616 00:40:02,720 --> 00:40:05,150 ‫اکثر مردم وقتی یه صحنه جرم می‌بینن، ‫حالشون به هم می‌خوره، 617 00:40:05,190 --> 00:40:08,190 ‫یا کنجکاو میشن، یا نمی‌دونم، ‫حتی حشری میشن، 618 00:40:08,230 --> 00:40:10,842 ‫اما تو یه جسد رو می‌بینی و کل زندگی‌ای 619 00:40:10,867 --> 00:40:12,867 ‫که اون جسد گذرونده رو هم می‌بینی. 620 00:40:15,282 --> 00:40:17,680 ‫- اصلا به حرفم گوش نمیدی. ‫- چرا، گوش میدم. 621 00:40:17,710 --> 00:40:19,420 ‫گوش نمیدی. الان چی گفتم؟ 622 00:40:19,450 --> 00:40:21,520 ‫«کل زندگی‌ای که اون جسد ‫گذرونده رو هم می‌بینی.» 623 00:40:23,313 --> 00:40:26,123 ‫قسمت دوم چیه؟ 624 00:40:26,360 --> 00:40:28,700 ‫آم، قسمت دوم... 625 00:40:28,730 --> 00:40:32,410 ‫قسمت دوم وقتی بود که اولین بار ‫تو غذاخوری همدیگه رو دیدیم. 626 00:40:32,440 --> 00:40:34,550 ‫آم... 627 00:40:34,580 --> 00:40:36,050 ‫تو داخل شدی ‫و این حس بهم دست داد 628 00:40:36,080 --> 00:40:38,720 ‫که انگار قراره تو رو تاابد بشناسم و... 629 00:40:38,750 --> 00:40:42,330 ‫تا روزی که بمیرم... 630 00:40:42,360 --> 00:40:45,300 ‫مبالغه کردم؟ 631 00:40:48,370 --> 00:40:51,080 ‫- قسمت سوم چی بود؟ ‫- اوه، اون هنوز اتفاق نیفتاده. 632 00:40:51,110 --> 00:40:52,473 ‫- اتفاق نیفتاده؟ ‫- آها. 633 00:40:52,498 --> 00:40:54,228 ‫- واقعا؟ ‫- آره. 634 00:40:54,390 --> 00:40:56,513 ‫نه. اتفاق نمی‌افته... ‫اتفاق نیفتاده. 635 00:40:56,538 --> 00:40:58,208 ‫اما به جوش اومدنش رو حس می‌کنم. 636 00:40:58,360 --> 00:41:00,194 ‫یه جایی همین نزدیکی‌هاست. 637 00:41:00,219 --> 00:41:01,889 ‫در آستانه اتفاق افتادنه. 638 00:41:01,914 --> 00:41:03,445 ‫آره. توام بگو. 639 00:41:03,470 --> 00:41:05,010 ‫نوبت توئه. 640 00:41:06,233 --> 00:41:08,803 ‫نه، من رو تحت فشار نذار. 641 00:41:08,828 --> 00:41:11,198 ‫مال تو خیلی خوب بود. ‫مال من احمقانه‌ست. 642 00:41:11,223 --> 00:41:13,753 ‫نه، یالا، می‌خوام بدونم ‫اولین بار کی عاشقم شدی. 643 00:41:15,516 --> 00:41:17,896 ‫چی باعث شده فکر کنی عاشقت شدم؟ 644 00:41:29,433 --> 00:41:32,173 ‫اوه خدی من. 645 00:41:32,290 --> 00:41:34,430 ‫- اوه خدای من، این خبر بزرگیه. ‫- چی؟ 646 00:41:34,470 --> 00:41:36,240 ‫یادته می‌خواستم رد ای. بل رو بگیرم؟ 647 00:41:36,270 --> 00:41:38,410 ‫- آره. ‫- این یارو فرد همین الان پست کرد. 648 00:41:38,440 --> 00:41:40,610 ‫فکر می‌کنه حلقه مال دهه 1920ئه. 649 00:41:40,640 --> 00:41:42,750 ‫- خیلی خب، این یعنی چی؟ ‫- یعنی قدیمیه. 650 00:41:42,780 --> 00:41:44,650 ‫تقریبا 100 سال اینا قدیمیه. 651 00:41:44,690 --> 00:41:47,690 ‫و گفت که انگار ‫«ای. بل زن گمنامی نیست 652 00:41:47,730 --> 00:41:51,278 ‫که داری دنبالش می‌گردی، ‫بلکه صاحب اصلی حلقه‌ست.» 653 00:41:51,303 --> 00:41:54,273 ‫خیلی خب. 654 00:41:54,298 --> 00:41:55,684 ‫این خبر بزرگیه. 655 00:41:55,709 --> 00:41:56,979 ‫آره. 656 00:41:57,710 --> 00:41:59,380 ‫- آره، عالیه. ‫- لعنتی. 657 00:41:59,420 --> 00:42:02,650 ‫- عالیه. ‫- آره فرد. 658 00:42:07,373 --> 00:42:09,301 ‫هیچوقت دست از کار کردن ‫رو پرونده‌هات برنمی‌داری؟ 659 00:42:09,326 --> 00:42:10,027 ‫ها؟ 660 00:42:14,016 --> 00:42:17,356 ‫- می‌خوام بذارمش تو ردیت. ‫- آره، بذارش تو ردیت. 661 00:43:05,280 --> 00:43:07,280 ‫داری چی‌کار می‌کنی؟ 662 00:43:49,570 --> 00:43:52,340 ‫بعضی‌وقت‌ها فکر می‌کنم ‫باید این رو بندازم تو اقیانوس. 663 00:43:55,076 --> 00:43:57,046 ‫به نظرم خیلی‌ها همچین فکری می‌کنن. 664 00:43:59,879 --> 00:44:01,549 ‫راه‌حلی نیست که تو دراز مدت به‌ کار بیاد. 665 00:44:03,199 --> 00:44:05,979 ‫- بهشون نیاز داریم. ‫- جدی؟ من اینطور فکر نمی‌کنم. 666 00:44:06,004 --> 00:44:08,420 ‫حرفم اینه اگه بیان به عنوان یه ‫کامپیوتر کوچیک ارائه‌شون کنن، 667 00:44:08,445 --> 00:44:10,685 ‫که همین هم هستن، ‫دیگه گوشی به حساب نمیان... 668 00:44:10,710 --> 00:44:12,820 ‫آخه، دیگه به عنوان گوشی ‫ازشون استفاده نمی‌کنیم... 669 00:44:12,850 --> 00:44:16,467 ‫فکر نمی‌کنم انقدر راحت قبولش می‌کردیم. 670 00:44:16,492 --> 00:44:18,922 ‫به عکس سینماها تو دهه 1940 نگاه ‌کنی، 671 00:44:18,947 --> 00:44:20,777 ‫همه دارن سیگار می‌کشن. ‫همه. 672 00:44:20,900 --> 00:44:23,700 ‫یه ابر بزرگ متشکل از دود بالا سر همه‌شونه. 673 00:44:23,740 --> 00:44:26,649 ‫الان بهش نگاه می‌کنی و میگی، ‫«کیر توش، چه حال به هم زن»، اما... 674 00:44:26,674 --> 00:44:27,900 ‫اگه الان عکس بندازی، همه 675 00:44:27,925 --> 00:44:29,280 ‫خم شدن تو گوشی‌شون. 676 00:44:29,320 --> 00:44:30,920 ‫همونه، ‫همون اعتیاده. 677 00:44:30,950 --> 00:44:32,790 ‫تازه بدتره. 678 00:44:32,820 --> 00:44:34,620 ‫حداقل با سیگار، ‫آره، داری به آرومی 679 00:44:34,645 --> 00:44:37,185 ‫ریه‌هات رو نابود می‌کنی، ‫اما هنوزم خودتی. 680 00:44:40,486 --> 00:44:42,626 ‫با اینا، داریم خودمون رو گم می‌‌کنیم. 681 00:44:42,770 --> 00:44:44,510 ‫از این متنفرم. 682 00:44:57,340 --> 00:45:00,680 ‫اولین باری که حس کردم عاشقت شدم، وقتی بود 683 00:45:00,710 --> 00:45:02,680 ‫که سر گوشیم بودم. 684 00:45:49,640 --> 00:45:51,080 ‫الان نه، داربی. 685 00:45:51,110 --> 00:45:52,650 ‫نه. 686 00:45:57,660 --> 00:45:59,660 ‫فکر کردم هیچوقت نیای. 687 00:46:03,800 --> 00:46:05,940 ‫حالت چطوره؟ 688 00:46:05,970 --> 00:46:08,910 ‫گلوم داره آتیش می‌گیره. 689 00:46:10,780 --> 00:46:12,520 ‫کاری از دستم برمیاد؟ 690 00:46:12,545 --> 00:46:15,885 ‫یه پتوی دیگه لازم داری؟ 691 00:46:15,930 --> 00:46:18,630 ‫اون یکی رو واسه تو گذاشتم. 692 00:46:28,406 --> 00:46:30,246 ‫شان، واقعا معذرت می‌خوام. 693 00:46:30,490 --> 00:46:33,430 ‫تقصیر منه که توی توفان رفتیم بیرون. 694 00:46:33,460 --> 00:46:36,500 ‫- ایده من بود. ‫- نه. 695 00:46:36,533 --> 00:46:39,749 ‫نه، من باید بیشتر... 696 00:46:39,781 --> 00:46:42,681 ‫- نمی‌دونم. ‫- نکن. 697 00:46:45,663 --> 00:46:47,833 ‫عذاب وجدان گرفتن، کار راحتیه. 698 00:46:49,633 --> 00:46:51,943 ‫سرزنش کردن خودت از... 699 00:46:51,968 --> 00:46:54,838 ‫رو به رو شدن با حقیقت راحت‌تره. 700 00:46:56,772 --> 00:46:59,742 ‫اوضاع تحت اختیار تو نبود. 701 00:46:59,980 --> 00:47:03,660 ‫ما در برابر یخ، 702 00:47:04,660 --> 00:47:07,700 ‫باد و ستمگری... 703 00:47:12,110 --> 00:47:14,110 ‫...ناتوانیم. 704 00:47:18,020 --> 00:47:21,090 ‫اتفاقات بد، برای آدم‌های خوب اتفاق می‌افتن. 705 00:47:23,630 --> 00:47:26,700 ‫بهترین آدم‌ها. 706 00:47:26,740 --> 00:47:29,110 ‫اتفاقی که برای بیل، 707 00:47:29,140 --> 00:47:33,820 ‫روهان یا من افتاد ... 708 00:47:35,790 --> 00:47:37,690 ‫...تقصیر تو نبود. 709 00:47:40,500 --> 00:47:42,100 ‫آرزو می‌کنی کاش به همین راحتی بود. 710 00:47:42,130 --> 00:47:44,440 ‫آره. 711 00:47:46,123 --> 00:47:47,453 ‫دیگه چی؟ 712 00:47:53,793 --> 00:47:56,163 ‫- ایوا؟ ‫- هممم؟ 713 00:47:59,770 --> 00:48:02,680 ‫- میشه یه لحظه تنها باشیم؟ ‫- البته. 714 00:48:02,710 --> 00:48:04,880 ‫از سه دقیقه بیشتر نشه. 715 00:48:09,050 --> 00:48:12,132 ‫یکی به‌زور وارد اتاقم شد. 716 00:48:12,157 --> 00:48:13,487 ‫بهم حمله کرد. 717 00:48:14,645 --> 00:48:15,771 ‫حالت خوبه؟ 718 00:48:15,796 --> 00:48:17,066 ‫- آره. ‫- کی بود؟ 719 00:48:17,313 --> 00:48:19,453 ‫نمی‌دونم. 720 00:48:19,720 --> 00:48:22,350 ‫فقط می‌تونستم ‫دستکش چرمیش رو روی صورتم حس کنم. 721 00:48:24,489 --> 00:48:26,499 ‫از یه صدای الکترونیکی استفاده کرد. 722 00:48:26,524 --> 00:48:30,334 ‫اساسا بهم گفت که بیخیال بشم. 723 00:48:30,530 --> 00:48:31,900 ‫خدای من. 724 00:48:38,150 --> 00:48:39,680 ‫شان؟ 725 00:48:41,230 --> 00:48:44,805 ‫می‌دونستی که زومر، پسر بیله؟ 726 00:48:48,300 --> 00:48:49,870 ‫نه. 727 00:48:51,870 --> 00:48:54,880 ‫اندی اون پسر رو بیشتر از هرچیزی دوست داره. 728 00:48:56,250 --> 00:48:58,125 ‫لی چطور؟ 729 00:48:58,156 --> 00:49:00,379 ‫نمی‌دونم لی چی دوست داره. 730 00:49:05,776 --> 00:49:08,316 ‫قبلا فکر می‌کردم پول دوست داره. 731 00:49:11,603 --> 00:49:14,843 ‫زومر، روزانه صدها هزار دلار پول درمیاره. 732 00:49:15,833 --> 00:49:17,433 ‫لی، اعتماد زومر رو داره. 733 00:49:17,458 --> 00:49:20,498 ‫تا وقتی که زومر پیش لی باشه، ‫پول زومر، پول لی هم هست. 734 00:49:20,730 --> 00:49:23,600 ‫حالت خوبه؟ 735 00:49:23,640 --> 00:49:25,540 ‫- یکم آب میدی؟ ‫- آب؟ 736 00:49:25,570 --> 00:49:27,510 ‫آره. 737 00:49:30,020 --> 00:49:32,650 ‫مسیر سختی واسه طی کردنه. 738 00:49:37,883 --> 00:49:40,093 ‫تسلیم نشو داربی. 739 00:49:42,629 --> 00:49:45,309 ‫آدمایی رو پیدا کن که ‫می‌تونی بهشون اعتماد کنی. 740 00:49:47,950 --> 00:49:50,960 ‫نمی‌تونی این مسیر رو تنهایی طی کنی. 741 00:49:56,640 --> 00:49:58,540 ‫برام آب بیار. 742 00:50:11,370 --> 00:50:14,610 ‫نمی‌تونم این لی رو با اون لی ‫که بیانیه رو نوشته بود، 743 00:50:14,640 --> 00:50:17,280 ‫ارتباط بدم، می‌دونی چی میگم؟ 744 00:50:17,310 --> 00:50:20,280 ‫اما خب یجورایی... 745 00:50:27,957 --> 00:50:29,597 ‫چیکار کردی؟ 746 00:50:29,622 --> 00:50:32,632 ‫داربی، چیکار کردی؟! 747 00:50:32,840 --> 00:50:35,010 ‫ری، کد آبی تو اتاق 4. 748 00:50:38,990 --> 00:50:40,160 ‫شان؟ 749 00:50:42,690 --> 00:50:44,200 ‫اندی می‌دونه؟ 750 00:51:27,280 --> 00:51:30,760 ‫چرا هرجا که تو میری، مرگ هم دنبالت میاد؟ 751 00:51:30,790 --> 00:51:32,330 ‫فکر کنم حق با تو بود. 752 00:51:33,762 --> 00:51:35,732 ‫یکیه که به تو نزدیکه. 753 00:51:36,839 --> 00:51:38,909 ‫فقط فکر نکنم متوجه باشی که چقدر نزدیکه. 754 00:51:44,790 --> 00:51:47,788 ‫می‌دونی که توی کوله‌ش یه پاسپورت 755 00:51:47,813 --> 00:51:50,223 ‫با یه اسم دیگه داره؟ 756 00:51:54,370 --> 00:51:56,240 ‫تو دچار آسیب مغزی شدی 757 00:51:56,280 --> 00:51:57,580 ‫و دیگه حرفات با عقل جور درنمیان. 758 00:51:57,610 --> 00:52:00,590 ‫پیشنهاد می‌کنم برگردی به اتاقت، دراز بکشی 759 00:52:00,620 --> 00:52:02,490 ‫و منتظر باشی که متخصصین به اینجا برسن. 760 00:52:06,492 --> 00:52:09,802 ‫مگه همین رو نمی‌خواستی؟ 761 00:52:09,827 --> 00:52:11,997 ‫که پلیس باهات مصاحبه کنه؟ 762 00:53:27,530 --> 00:53:29,700 ‫شان مرده. 763 00:53:36,580 --> 00:53:39,850 ‫موقع شام خوش‌آمدگویی، شان بهم گفت 764 00:53:39,880 --> 00:53:44,093 ‫«شنیدی که میگن تو سنگرهای ‫حفر روباه تو جنگ هیچ خداناباوری وجود نداره؟ 765 00:53:44,118 --> 00:53:47,058 ‫روی کره ماه هم هیچ خداناباوری وجود نداره.» 766 00:53:47,230 --> 00:53:49,570 ‫اون... 767 00:53:49,600 --> 00:53:53,826 ‫وقتی برگشت به زمین، ‫حتی دیگه عنکبوت هم نکشت. 768 00:53:53,851 --> 00:53:58,501 ‫نمی‌تونستی به کسی آسیب بزنی، اگه می‌فهمیدی 769 00:53:58,526 --> 00:54:03,566 ‫که شبه سیه چقدر طولانی و ‫زندگی کوتاه چقدر ارزشمنده. 770 00:54:06,023 --> 00:54:08,693 ‫و اینجا رو زمین گرفتار چه اوضاع تخمی‌ای شد. 771 00:54:32,820 --> 00:54:35,690 ‫ساعت چهار، فکر کنم به نقطه اوج برسیم. 772 00:54:38,673 --> 00:54:41,613 ‫نقطه اوج چی؟ 773 00:54:41,770 --> 00:54:43,580 ‫شورش. 774 00:54:44,796 --> 00:54:46,580 ‫این الان شورشه؟ 775 00:54:46,620 --> 00:54:48,820 ‫اولین شخصی که از قرنطینه دربیاد 776 00:54:48,850 --> 00:54:53,030 ‫و وسط حیاط هتل آتیش درست کنه، خل‌وضعه. 777 00:54:53,060 --> 00:54:56,670 ‫اما وقتی یکی دیگه بهش ملحق بشه، ‫به یه انتخاب درست تبدیل میشه. 778 00:54:56,700 --> 00:54:58,980 ‫بهت میگن «پذیرنده ثانویه». 779 00:55:00,550 --> 00:55:02,650 ‫نیروی حیاتی یه انقلاب. 780 00:55:09,206 --> 00:55:12,076 ‫حقیقت داره؟ شان؟ 781 00:55:14,610 --> 00:55:15,780 ‫آره. 782 00:55:18,276 --> 00:55:19,446 ‫کیر توش. 783 00:55:27,519 --> 00:55:30,359 ‫- قهوه‌ست؟ ‫- ویسکیه. 784 00:55:46,040 --> 00:55:48,610 ‫- لو می و من... ‫- ممنون. 785 00:55:48,640 --> 00:55:51,310 ‫- ...تو سوییت اندی بودیم. ‫- آره، امروز صبح. 786 00:55:51,350 --> 00:55:53,920 ‫یا خونه‌ش. 787 00:55:53,950 --> 00:55:56,420 ‫اما، در واقع پناهگاهه. 788 00:55:56,460 --> 00:55:59,060 ‫دارم راجب... 789 00:55:59,090 --> 00:56:02,470 ‫ده طبقه زیر زمین حرف می‌زنم. 790 00:56:02,495 --> 00:56:04,536 ‫فکر کنم اون ربات‌هایی که دیدیم، 791 00:56:04,561 --> 00:56:07,501 ‫دارن این پناهگاه رو حفر می‌کنن. 792 00:56:07,540 --> 00:56:11,450 ‫فکر کنم اندی داره یکی دیگه از اینا می‌سازه. 793 00:56:11,620 --> 00:56:13,060 ‫واسه همین... 794 00:56:13,090 --> 00:56:16,500 ‫این حس داره بهم دست میده ‫که اینجا ممکنه اصلا هتل نباشه. 795 00:56:18,123 --> 00:56:19,670 ‫اقامتگاه آخرالزمان 796 00:56:19,695 --> 00:56:21,548 ‫برای میلیونرها. 797 00:56:21,573 --> 00:56:24,580 ‫یه کابین تو کشتی نوح بخرین ‫و از بحران اقلیمی‌ای که 798 00:56:24,610 --> 00:56:27,420 ‫ابرپولدارها ایجاد کردن فرار کنین. 799 00:56:27,450 --> 00:56:29,590 ‫- متاسفم لو می. ‫- متاسف نباش. 800 00:56:29,620 --> 00:56:31,760 ‫من یه کمونیست بزرگ شدم. 801 00:56:31,790 --> 00:56:33,460 ‫پس این اعتکاف چیه؟ 802 00:56:33,500 --> 00:56:35,700 ‫یه جور گزینش برای اینکه سوار این کشتی بشیم؟ 803 00:56:35,740 --> 00:56:38,465 ‫آره الان ما چی هستیم، ‫کاندیدهای بلیت رایگان؟ 804 00:56:38,490 --> 00:56:40,450 ‫اونا قراره به مدت طولانی 805 00:56:40,480 --> 00:56:41,780 ‫زیر زمین باشن. 806 00:56:41,810 --> 00:56:43,620 ‫می‌خوان که هرازگاهی سرگرم بشن. 807 00:56:46,890 --> 00:56:50,670 ‫خب، ما سیاه‌پوست‌ها از آخرالزمان‌‌های ‫زیادی جون سالم به در بردیم، پس... 808 00:56:50,700 --> 00:56:53,840 ‫این چیزها واسه ما عادیه. 809 00:56:55,840 --> 00:56:58,580 ‫اما بگید ببینم، چرا واسه آدمایی مثل اندی 810 00:56:58,610 --> 00:57:00,750 ‫در سر پروروندن همه اینا راحت‌تر از 811 00:57:00,790 --> 00:57:03,720 ‫تصور کردن پایان رژیم سرمایه‌داریه؟ 812 00:57:04,464 --> 00:57:06,225 ‫قراره به پسرش به ارث برسه. 813 00:57:06,250 --> 00:57:09,645 ‫باید یه برنامه‌ای برای این امپراتوری ‫داشته باشه تا پسرش زنده بمونه. 814 00:57:09,670 --> 00:57:11,810 ‫اگه یه شهاب‌سنگ به زمین بخوره، 815 00:57:11,840 --> 00:57:15,110 ‫یا تغییرات اقلیمی اونقدر سریع اتفاق بیفته ‫که بقای بشریت آزمایش بشه، 816 00:57:15,150 --> 00:57:18,850 ‫خوشحال میشی که یه نفر به فکر این افتاده ‫که یه پناهگاه امن ایجاد کنه. 817 00:57:18,890 --> 00:57:20,557 ‫من خوشحال نمیشم. 818 00:57:20,582 --> 00:57:22,800 ‫- من اون موقع مرده‌م. ‫- پس، نوه‌هات خوشحال میشن. 819 00:57:22,830 --> 00:57:25,770 ‫شک دارم برای گزینش دعوت بشن. 820 00:57:25,800 --> 00:57:27,670 ‫کل وقتشون رو تو تیک تاک می‌گذرونن. 821 00:57:30,313 --> 00:57:32,950 ‫به همه‌تون توصیه می‌کنم بیاید داخل. 822 00:57:32,980 --> 00:57:35,790 ‫یه جبهه آب و هوایی دیگه داره میاد. ‫زیادی خطرناکه. 823 00:57:35,819 --> 00:57:37,485 ‫و نمی‌تونیم تو حیاط آتیش روشن کنیم... 824 00:57:37,511 --> 00:57:39,181 ‫سیکتیر کن ماریوس. 825 00:57:50,950 --> 00:57:52,356 ‫صورتش رو دیدین؟ 826 00:57:52,381 --> 00:57:54,576 ‫به نظرتون بخاطر این کارم ‫دیگه بهم بلیت رایگان نمیدن؟ 827 00:57:56,500 --> 00:57:58,500 ‫اوه، خیلی احساس ناراحتی و دلتنگی می‌کنم. 828 00:58:09,050 --> 00:58:11,160 ‫می‌دونی، هم‌شهری‌های من قشقایی‌ها هستن، 829 00:58:11,190 --> 00:58:13,160 ‫تو جنوب غربی ایران. 830 00:58:13,200 --> 00:58:15,840 ‫ما عشایر بودیم. 831 00:58:15,870 --> 00:58:18,210 ‫بعضی‌هامون هنوز هم هستیم. 832 00:58:18,240 --> 00:58:20,210 ‫اما حتی اگه تو کلان‌شهرها هم زندگی کنیم، 833 00:58:20,240 --> 00:58:22,850 ‫دست از جابجا شدن برنمی‌داریم. 834 00:58:23,576 --> 00:58:26,510 ‫مثل بادیم. 835 00:58:26,535 --> 00:58:28,520 ‫تو خون‌مونه. 836 00:58:28,545 --> 00:58:31,758 ‫اما اگه یه نفر فوت کنه، به خودمون ‫اجازه می‌دیم که دست از جابجایی برداریم. 837 00:58:31,783 --> 00:58:33,475 ‫که سوگواری کنیم. 838 00:58:33,500 --> 00:58:35,710 ‫و تا روزها ناراحت و دلتنگ باشیم. 839 00:58:45,533 --> 00:58:47,533 ‫اوه، پشمام. 840 00:58:50,840 --> 00:58:52,540 ‫اوه، واو. 841 00:58:55,639 --> 00:58:58,119 ‫به نظرم باید مرده‌ها رو اسم ببریم. 842 00:58:58,144 --> 00:59:00,314 ‫و براشون طلب آمرزش کنیم ‫تا دوباره به باد ملحق بشن. 843 00:59:01,290 --> 00:59:03,960 ‫چی؟ «از باد طلب آمرزش کنیم»؟ 844 00:59:04,000 --> 00:59:05,270 ‫ما هم مناسک مشابهی رو 845 00:59:05,300 --> 00:59:06,940 ‫تو اولین کلیسای متدیست آفریقایی داریم. 846 00:59:06,965 --> 00:59:08,941 ‫از اون دعاهاست که باید ‫بعد کشیش تکرار کنیم. 847 00:59:08,966 --> 00:59:10,966 ‫خوبه. 848 00:59:35,086 --> 00:59:37,226 ‫روهان راوجیت. 849 00:59:37,330 --> 00:59:39,700 ‫یه تحول‌آفرین. 850 00:59:39,740 --> 00:59:41,670 ‫روهان راوجیت. 851 00:59:41,710 --> 00:59:43,040 ‫یه تحول‌آفرین. 852 00:59:48,860 --> 00:59:51,960 ‫شان کروز. یه مکتشف. 853 00:59:52,359 --> 00:59:53,789 ‫شان کروز. 854 00:59:53,814 --> 00:59:55,484 ‫یه مکتشف. 855 01:00:10,173 --> 01:00:12,673 ‫اگه اسمش رو بگم... 856 01:00:15,023 --> 01:00:16,523 ‫...دیگه برنمی‌گرده. 857 01:00:32,780 --> 01:00:35,210 ‫بیل. بیل. 858 01:00:35,250 --> 01:00:36,950 ‫بیدار شو. 859 01:00:38,950 --> 01:00:41,302 ‫- الان وسط شبه. ‫- آره می‌دونم، اما موفق شدم. 860 01:00:41,327 --> 01:00:43,727 ‫- چی رو موفق شدی؟ ‫- پیداش کردم. 861 01:00:44,100 --> 01:00:46,100 ‫قاتلمون رو پیدا کردم. 862 01:00:48,210 --> 01:00:49,580 ‫ببین. 863 01:00:58,730 --> 01:01:01,030 ‫- همه این کارها رو تو کردی؟ ‫- آره. 864 01:01:01,070 --> 01:01:03,770 ‫آره، ببین، نگاه کن، ردش رو زدم، 865 01:01:03,800 --> 01:01:05,270 ‫و درست رسیدم به ای. بل. 866 01:01:05,310 --> 01:01:07,850 ‫صاحب اصلی حلقه، یونیس بل. 867 01:01:07,880 --> 01:01:10,186 ‫اون تو سال 1929 تو ساکرامنتو فوت کرده. 868 01:01:10,211 --> 01:01:12,220 ‫من کل شجره‌نامه‌ش رو با استفاده از سایت 869 01:01:12,249 --> 01:01:14,085 ‫Ancestry.com ‫و این، آم، مقاله‌هایی که 870 01:01:14,111 --> 01:01:16,412 ‫روزنامه ساکرامنتو نوشته بود، از نو ساختم. 871 01:01:16,437 --> 01:01:19,740 ‫یونیس بل، حلقه رو به پسرش ادوارد میده، 872 01:01:19,770 --> 01:01:22,118 ‫که اونم حلقه رو میده به همسرش، ‫که بعدا از سرطان می‌میره. 873 01:01:22,143 --> 01:01:25,380 ‫اما ادوارد هیچوقت دوباره ازدواج نمی‌کنه، ‫پس اونم حلقه رو میده به پسرش، 874 01:01:25,410 --> 01:01:28,220 ‫و پسرش تو سال 1980، وارد نیروهای پلیس میشه. 875 01:01:28,250 --> 01:01:31,120 ‫تو سال 1990، با یه زنه ‫به اسم پاتریشیا ازدواج می‌کنه که... 876 01:01:32,878 --> 01:01:34,370 ‫می‌میره؟ 877 01:01:34,400 --> 01:01:35,958 ‫دود میشه میره هوا. 878 01:01:35,983 --> 01:01:37,664 ‫بعد از اینکه میره خونه پسره زندگی کنه، 879 01:01:37,689 --> 01:01:38,740 ‫دیگه هیچ ردی ازش نیست. 880 01:01:38,770 --> 01:01:42,010 ‫و اینجا رو داشته باش: ‫بعدا بخاطر شلیک بی‌دلیل 881 01:01:42,050 --> 01:01:43,720 ‫تعلیقش می‌کنن 882 01:01:43,750 --> 01:01:46,660 ‫و بعدش بهش بازنشستگی زودتر از موعد میدن. 883 01:01:46,690 --> 01:01:50,100 ‫- واو. ‫- آره. 884 01:01:50,130 --> 01:01:52,770 ‫و من یه آدرس دارم. 885 01:01:52,800 --> 01:01:54,440 ‫آدرس کی؟ 886 01:01:54,470 --> 01:01:55,930 ‫آدرس پسره. 887 01:01:55,955 --> 01:01:59,125 ‫آخرین آدرسی که اونجا با ‫پاتریشیا زندگی می‌کرده رو دارم. 888 01:01:59,326 --> 01:02:02,266 ‫و الان گذاشتنش برای فروش، ‫پس یعنی همه می‌تونن برن توش. 889 01:02:03,969 --> 01:02:06,894 ‫یعنی الان حرفت اینه که ما باید... 890 01:02:06,919 --> 01:02:10,280 ‫ما باید بریم به این خونه تا ببینیم ‫پاتریشیا بل اصلا از اونجا دراومده یا نه؟ 891 01:02:11,645 --> 01:02:13,985 ‫واسه همین خیلی ازت خوشم میاد. 892 01:02:16,480 --> 01:02:18,150 ‫آره. 893 01:02:24,129 --> 01:02:25,569 ‫لعنتی. 894 01:02:27,889 --> 01:02:29,219 ‫تو نشئه‌ای؟ 895 01:02:31,823 --> 01:02:33,844 ‫کارم عالیه. می‌تونی با چشمای خودت ببینی. 896 01:02:33,869 --> 01:02:35,490 ‫نه، منظورم اینه الان چیزی زدی؟ 897 01:02:35,520 --> 01:02:38,129 ‫آره، آدرال. ‫یه نخ کشیدم... 898 01:02:38,154 --> 01:02:41,270 ‫- آدرال از کجا آوردی؟ ‫- تو یه ایستگاه کامیون. 899 01:02:46,310 --> 01:02:48,010 ‫میشه یه لحظه بیای پیشم بشینی؟ 900 01:02:49,013 --> 01:02:51,153 ‫باشه. 901 01:02:52,523 --> 01:02:54,023 ‫چیه؟ 902 01:02:56,643 --> 01:02:59,113 ‫به نظرم باید بریم خونه. من... 903 01:02:59,540 --> 01:03:02,598 ‫فکر کنم داری عقلت رو از دست میدی داربز. 904 01:03:02,623 --> 01:03:04,350 ‫چی؟ 905 01:03:04,380 --> 01:03:06,221 ‫از دست میدم؟ تازه ازش استفاده کردم. 906 01:03:06,246 --> 01:03:08,573 ‫همه‌چی رو فهمیدم. 907 01:03:08,598 --> 01:03:10,760 ‫چیه؟ چون تو نبودی که پرونده ‫رو حل کردی اینطوری می‌کنی؟ 908 01:03:10,790 --> 01:03:12,090 ‫نه، اصلا برام مهم نیست. 909 01:03:12,130 --> 01:03:14,400 ‫چیه، دیگه کلا برات مهم نیست؟ 910 01:03:14,430 --> 01:03:16,970 ‫نه، معلومه که برام مهمه. ‫فقط نگرانتم. 911 01:03:17,000 --> 01:03:19,440 ‫حرفم اینه که... از یوتا، ‫دیگه حواست اینجا نیست. 912 01:03:19,487 --> 01:03:22,159 ‫کل مدت، درگیر این پرونده‌ای. این... 913 01:03:22,184 --> 01:03:25,020 ‫این نگران کننده‌ست. آخه هم ‫داروی محرک می‌خوری، هم آرام‌بخش می‌خوری. 914 01:03:25,050 --> 01:03:26,860 ‫نمی‌خوابی، غذا نمی‌خوری. 915 01:03:27,342 --> 01:03:28,690 ‫حاضری به زور وارد خونه 916 01:03:28,730 --> 01:03:29,900 ‫یه قاتل زنجیره‌ای احتمالی بشی 917 01:03:29,930 --> 01:03:31,230 ‫که چیکار کنی، نجاتشون بدی؟ 918 01:03:31,270 --> 01:03:33,870 ‫نمی‌تونی. اونا مرده‌ن. 919 01:03:38,410 --> 01:03:39,950 ‫می‌دونی چیه؟ من واقعا... 920 01:03:40,950 --> 01:03:43,420 ‫واقعا فکر کردم که تو فرق داری. 921 01:03:43,460 --> 01:03:45,090 ‫اما شاید توام مثل هرچیز دیگه‌ای. 922 01:03:45,130 --> 01:03:47,130 ‫- «هرچیز»؟ ‫- هرکس دیگه. 923 01:03:47,160 --> 01:03:48,930 ‫تو به خواب نیاز داری داربی. 924 01:03:48,970 --> 01:03:51,750 ‫بعد از 48 ساعت، عمکلرد مغز ‫شروع به از کار افتادن می‌کنه. آه... 925 01:03:51,775 --> 01:03:53,945 ‫چیه، می‌خوای ببریم به یه مرکز مراقبت؟ 926 01:03:53,970 --> 01:03:55,210 ‫تو یه تیمارستان پذیرشم کنی؟ 927 01:03:55,250 --> 01:03:57,350 ‫آخه، این کار سابقه زیادی هم داره. 928 01:03:57,380 --> 01:03:59,090 ‫میلیون‌ها زن بستری شدن 929 01:03:59,120 --> 01:04:01,290 ‫چون جرات کردن جور دیگه‌ای فکر کنن. 930 01:04:01,330 --> 01:04:02,830 ‫بعدش چی، ‫می‌خوای یه قسمت از 931 01:04:02,860 --> 01:04:04,870 ‫- مغزم رو بکنی یا همچین چیزی؟ ‫- لوبوتومی؟ 932 01:04:04,895 --> 01:04:06,840 ‫یا خدا، منظورم این نبود. ‫داربی، خودت می‌دونی. 933 01:04:06,870 --> 01:04:08,470 ‫- من نمیرم خونه. ‫- خب، منم به خونه‌ی 934 01:04:08,510 --> 01:04:11,105 ‫- یه قاتل زنجیره‌ای نمیرم... ‫- خونه سابق، بیل. سابق. 935 01:04:11,130 --> 01:04:12,880 ‫در ضمن، فکر نمی‌کنی بعضی از این اطلاعات رو 936 01:04:12,920 --> 01:04:15,032 ‫- خیلی راحت به دست آوردی؟ ‫- راحت؟ 937 01:04:15,057 --> 01:04:17,560 ‫- اگه آسون بود که... ‫- خیلی خب، آسون نبود، 938 01:04:17,590 --> 01:04:19,460 ‫اما حس می‌کنم داریم ‫ردپاهایی رو دنبال می‌کنیم 939 01:04:19,500 --> 01:04:21,013 ‫که از عمد به جا گذاشتن. 940 01:04:21,038 --> 01:04:23,570 ‫حسم بهم میگه، این یارو ‫داره جون میده که مهمون داشته باشه. 941 01:04:23,600 --> 01:04:25,540 ‫بدجور می‌خواد که دیده بشه ‫و من نمی‌خوام ببینمش. 942 01:04:25,570 --> 01:04:27,980 ‫پس همینطوری، ‫می‌خوای بری خونه؟ 943 01:04:28,010 --> 01:04:29,520 ‫- نه. ‫- چون یه بی‌خایه‌ای. 944 01:04:29,550 --> 01:04:33,460 ‫حتی با اینکه این مرد، زن‌ها رو ‫شکار و زندگی‌شون رو نابود می‌کنه؟ 945 01:04:33,490 --> 01:04:36,699 ‫حتی با اینکه وقتی اجازه می‌دیم یه نفر ‫گمنام و نادیده گرفته‌شده بمیره، 946 01:04:36,724 --> 01:04:38,288 ‫اساسا داریم می‌گیم باهاش مشکلی نداری. 947 01:04:38,313 --> 01:04:39,540 ‫منظورم اینه که این کشور، 948 01:04:39,570 --> 01:04:41,510 ‫کل این دنیای کیری، ‫یه گورستان دسته‌جمعیه 949 01:04:41,540 --> 01:04:43,279 ‫و هیچکس باهاش مشکلی نداره، ‫ولی من دارم. 950 01:04:43,304 --> 01:04:45,110 ‫- من باهاش مشکل دارم. ‫- داربی، داربی، داربی. 951 01:04:46,880 --> 01:04:49,350 ‫من حوله رو میارم. 952 01:04:49,390 --> 01:04:52,260 ‫- لعنتی. خدای من. ‫- اوه... 953 01:05:08,430 --> 01:05:11,870 ‫حس می‌کنم باید بمیرم ‫تا تو دوستم داشته باشی. 954 01:05:16,792 --> 01:05:20,332 ‫- حالت خوبه؟ ‫- ببخشید. 955 01:05:22,220 --> 01:05:25,090 ‫نفس عمیق بکش. ‫نفس عمیق بکش. 956 01:05:25,130 --> 01:05:26,260 ‫نه، ببخشید. 957 01:05:26,300 --> 01:05:28,170 ‫داربی! 958 01:06:24,060 --> 01:06:25,315 ‫ری؟ 959 01:06:25,340 --> 01:06:27,710 ‫چطور می‌تونم کمکت کنم داربی؟ 960 01:06:27,769 --> 01:06:29,839 ‫میشه نمایش هولوگرامی رو فعال کنی؟ 961 01:06:34,789 --> 01:06:37,659 ‫فکر کنم نیاز دارم با یکی حرف بزنم. 962 01:06:37,842 --> 01:06:40,552 ‫می‌تونی با من حرف بزنی داربی. 963 01:06:42,000 --> 01:06:43,300 ‫من... 964 01:06:45,340 --> 01:06:48,040 ‫فکر می‌کنم دیگه نمی‌خوام بیدار باشم. 965 01:06:50,380 --> 01:06:52,820 ‫همه‌چی عذابم میده. 966 01:06:52,850 --> 01:06:55,760 ‫چرا همه‌چی عذابت میده داربی؟ 967 01:07:01,529 --> 01:07:04,739 ‫راستش، فکر می‌کنم از ‫وقتی که یادمه عذابم می‌داد. 968 01:07:06,050 --> 01:07:08,558 ‫دردناک به نظر میاد. 969 01:07:08,583 --> 01:07:11,183 ‫چرا راجبش بیشتر بهم نمیگی؟ 970 01:07:17,040 --> 01:07:21,210 ‫به نظرم زندگی مثل سیم ظرفشوییه. 971 01:07:23,380 --> 01:07:26,770 ‫و پوستت رو می‌کنه. 972 01:07:26,795 --> 01:07:28,390 ‫رفته رفته. 973 01:07:30,400 --> 01:07:33,700 ‫واسه همین، اولش متوجه نمیشی و بعدش... 974 01:07:35,840 --> 01:07:41,020 ‫بعدش، یه روز، ‫همه‌ش رو یه‌جا متوجه میشی. 975 01:07:44,320 --> 01:07:47,100 ‫و متوجه میشی که دیگه پوستی برات نمونده. 976 01:07:48,816 --> 01:07:52,416 ‫و هیچی نمی‌مونه که ازت ‫در برابر دنیا محافظت کنه. 977 01:07:52,910 --> 01:07:55,110 ‫دیگه پوستی نداری. 978 01:07:55,150 --> 01:07:58,990 ‫این باعث میشه چه حسی داشته باشی داربی؟ 979 01:08:01,290 --> 01:08:04,260 ‫به نظرت احمقانه‌ست که دارم ‫اینطوری باهات حرف می‌زنم؟ 980 01:08:04,300 --> 01:08:06,528 ‫نه، داربی. 981 01:08:06,553 --> 01:08:11,163 ‫الایزا اولین ربات روانشانس بود که ‫در سال 1964 توسط ام‌آی‌تی درست شد. 982 01:08:11,188 --> 01:08:14,618 ‫خیلی‌ها باهاش درد و دل کردن، ‫چون شنونده خوبی بود. 983 01:08:16,313 --> 01:08:18,723 ‫منم شنونده خوبی‌ام. 984 01:09:07,431 --> 01:09:10,371 ‫«می‌دونم چرا بیل با دیوید تماس گرفت.» 985 01:09:18,380 --> 01:09:20,380 ‫«10 شب. استخر.» 986 01:10:15,946 --> 01:10:17,446 ‫سلام؟ 987 01:10:31,086 --> 01:10:32,826 ‫سلام؟ 988 01:10:42,709 --> 01:10:44,719 ‫کیر توش، سرده. 989 01:11:19,663 --> 01:11:21,303 ‫کیر توش. 990 01:11:25,008 --> 01:11:35,008 ‫مــتــرجــمــیــن: ‫.:: عرفان طبرسی و صادق هاشمی ::. 991 01:11:35,075 --> 01:11:43,075 دانلود اپلیکیشن موبایل مونت مووی appmt.MontMovie.net مـونـت مـووی در تلگرام و اینستاگرام @MontMovie 992 01:11:43,496 --> 01:11:51,496 «امپایر بست تی وی کهکشانی از فیلم و سریال» .:::EmpireBestTV.Com:::. «در تلگرام و اینستاگرام و توئـیـتـر» @EmpireBestTV 993 01:13:18,330 --> 01:13:23,070 ‫♪ آهنگ: The Weasel ♪ ‫♪ خواننده: Young Jesus ♪