1 00:00:08,750 --> 00:00:11,083 ‫پنج، چهار... 2 00:00:12,041 --> 00:00:15,958 ‫سه، دو، یک... 3 00:00:20,875 --> 00:00:22,916 ‫شانس اوردی که نمی‌تونم ‫بهت شلیک کنم 4 00:00:23,583 --> 00:00:26,208 ‫ولی باید بکنی. ولی ماری، ‫راه فراری ندارم 5 00:00:26,291 --> 00:00:27,916 ‫داره مد میشه 6 00:00:28,791 --> 00:00:31,125 ‫و فقط می‌تونم تا یه جای امن برسونمت... 7 00:00:32,125 --> 00:00:33,750 ‫چون فقط من نور دارم 8 00:01:05,250 --> 00:01:09,041 ‫مهربونی رو امتحان کردم. ‫حالا بذار منطق رو امتحان کنم 9 00:01:10,333 --> 00:01:14,625 ‫جونت در دستان منه. همونطور ‫که جون من در دستان توست 10 00:01:14,708 --> 00:01:17,041 ‫دارم دنبال دریای شعله‌ها می‌گردم 11 00:01:17,125 --> 00:01:19,333 ‫از کجا در مورد دریای شعله‌ها می‌دونی؟ 12 00:01:19,416 --> 00:01:21,166 ‫پدرت بهم گفت 13 00:01:21,250 --> 00:01:23,458 ‫با پدرم حرف زدی؟ 14 00:01:23,541 --> 00:01:26,000 ‫بهم بگو کجاست 15 00:01:26,083 --> 00:01:27,666 ‫بهم بگو که زنده‌س 16 00:01:28,458 --> 00:01:29,708 ‫می‌دونم که زنده‌س 17 00:01:30,625 --> 00:01:32,625 ‫صداشو می‌شنوم 18 00:01:33,500 --> 00:01:35,541 ‫به صدام گوش کن. بهم گوش بده 19 00:01:35,625 --> 00:01:38,958 ‫نزدیک بمونین. خیلی شلوغه. ‫خیلی متاسف، ماری 20 00:01:39,041 --> 00:01:42,250 ‫می‌دونم روز تولدته، ولی بازم باید ‫یه کارهایی بکنم. مراقب باش 21 00:01:42,333 --> 00:01:45,416 ‫- گفتی که میریم تعطیلات ‫- میریم 22 00:01:45,500 --> 00:01:47,125 ‫پس چرا اینقدر عجله داریم؟ 23 00:01:47,208 --> 00:01:51,291 ‫چون، ماری، متاسفانه آلمانی‌ها روز تولدت ‫رو برای حمله به پاریس انتخاب کردن 24 00:01:53,625 --> 00:01:54,625 ‫ببخشید 25 00:02:31,250 --> 00:02:33,208 ‫آلمانی‌ها با فرانسه چی کار می‌کنن؟ 26 00:02:33,291 --> 00:02:37,958 ‫به خاطر خود بزرگ‌بینی یه نفر تمام شهرها رو ‫غارت می‌کنن و هر چیز باارزشی رو برمی‌دارن 27 00:02:38,041 --> 00:02:41,083 ‫بیا، میشه کمکم کنی کلید ‫تالار دایناسور رو پیدا کنم؟ 28 00:02:41,166 --> 00:02:43,000 ‫تو خیلی سریعتر از منی 29 00:02:44,833 --> 00:02:48,541 ‫بیا، ماری، باید هر چی می‌تونیم رو نجات بدیم ‫و بعدش خودمونو نجات بدیم 30 00:02:48,625 --> 00:02:50,000 ‫یه جعبه سمت راستته 31 00:02:50,083 --> 00:02:52,142 ‫- دنیل! هنوزم اینو می‌خوای؟ ‫- بله، فوری 32 00:02:52,166 --> 00:02:53,375 ‫به محض اینکه بتونم برمی‌گردم 33 00:03:01,750 --> 00:03:04,416 ‫ببخشید که اوردمت، ماری، ولی ‫اگه توی آپارتمان میذاشتمت... 34 00:03:04,500 --> 00:03:07,291 ‫تضمینی وجود نداشت ‫که بتونم برگردم 35 00:03:07,375 --> 00:03:09,708 ‫خیابون‌ها رو می‌بندن و ‫حکومت نظامی اعلام می‌کنن 36 00:03:09,791 --> 00:03:14,208 ‫وقتی نازی‌ها به موزه بیان، ‫اولین چیزی که دنبالش می‌گردن همینه 37 00:03:18,000 --> 00:03:21,000 ‫- این سنگ‌ها رو با خودمون می‌‌بریم؟ ‫- نه، بگیرش 38 00:03:21,791 --> 00:03:25,458 ‫به افرادی میدیم‌شون که مطمئنم ‫از پاریس خارج‌شون می‌کنن 39 00:03:26,458 --> 00:03:28,375 ‫و اگه اونا گیر بیافتن چی میشه؟ 40 00:03:30,666 --> 00:03:31,750 ‫مورد آخر 41 00:03:41,958 --> 00:03:45,833 ‫وقتی سوار قطار میشیم، کیک می‌گیریم ‫تا تولدتو جشن بگیریم 42 00:03:45,916 --> 00:03:47,833 ‫به سمت جنوب میریم، ‫به خونه یه دوست 43 00:03:49,916 --> 00:03:51,208 ‫کدوم دوست؟ 44 00:03:52,458 --> 00:03:56,875 ‫دوستی که می‌تونم بهش ‫تکیه کنم تا مراقب چیزهای ارزشمند باشه 45 00:03:59,333 --> 00:04:00,333 ‫مثل تو، ماری 46 00:04:02,791 --> 00:04:04,625 ‫بیا، اونطرفش رو برام تا بزن 47 00:04:04,708 --> 00:04:05,708 ‫بزن بریم 48 00:04:06,416 --> 00:04:08,416 ‫حالا دایناسورها منتظرن 49 00:04:09,875 --> 00:04:12,041 ‫دستتو بهم بده و بدو بریم 50 00:04:14,041 --> 00:04:15,541 ‫مطمئن شو بهشو بگی فوریه 51 00:04:15,625 --> 00:04:17,125 ‫دنیل، خدا رو شکر که برگشتی 52 00:04:17,208 --> 00:04:18,958 ‫آلمانی‌ها جلوی در عمومی هستن 53 00:04:19,041 --> 00:04:22,291 ‫بهشون گفتیم که تعطیل کردیم، ‫ولی فکر کنم الانه که به زور وارد بشن 54 00:04:22,375 --> 00:04:23,875 ‫بذار بیان تو. براشون قهوه درست کن 55 00:04:23,958 --> 00:04:26,208 ‫بهشون سیگار بده. ‫پنج دقیقه معطل‌شون کن 56 00:04:26,291 --> 00:04:28,750 ‫بهش کلیدها رو بده تا بتونه ‫هر دری که ازش اومدیم تو رو قفل کنه 57 00:04:28,833 --> 00:04:31,083 ‫وقتی داری میری بیرون وانمود کن ‫نمی‌تونی کلید درست رو پیدا کنی 58 00:04:31,166 --> 00:04:33,375 ‫آدم‌های که فقط از چشم‌هاشون ‫استفاده می‌کنن براشون سخته 59 00:04:33,458 --> 00:04:35,250 ‫می‌بینی، دخترم خیلی ‫خوب هوامو داره 60 00:04:35,333 --> 00:04:37,708 ‫- شما کجا میرین؟ ‫- نگران نباش، چیزی‌مون نمیشه 61 00:04:37,791 --> 00:04:39,166 ‫مراقب خودتون باشین 62 00:04:42,500 --> 00:04:44,416 ‫آقای دالی، درها رو باز کن ‫و بذار بیان تو 63 00:04:44,500 --> 00:04:47,000 ‫- منم الان میام اونجا ‫- بهم بگو جریان چیه 64 00:04:47,083 --> 00:04:49,625 ‫از بارونی ده فرانکیم استفاده می‌کنم... 65 00:04:49,708 --> 00:04:53,958 ‫تا الماس‌ها و جواهراتی که ارزش‌شون ‫از نصف پاریس بیشتره رو ببرم بیرون... 66 00:04:54,041 --> 00:04:57,791 ‫و اونا رو با سر تیرانازاروس رکس ‫به ژنو می‌فرستم... 67 00:04:57,875 --> 00:05:01,041 ‫این دایناسور یکی از وحشتناک‌ترین هیولاهایی ‫بوده که تا حالا روی زمین وجود داشته... 68 00:05:01,125 --> 00:05:03,541 ‫تا اینکه رایش سوم از راه رسید 69 00:05:03,625 --> 00:05:06,833 ‫بیا، نزدیکم بمون، یه ستون سمت راستته 70 00:05:06,916 --> 00:05:09,125 ‫مراقب باش، مراقب باش. بیا 71 00:05:09,208 --> 00:05:13,083 ‫آلمانی‌ها نزدیک شدن. ‫بیا. بیا اینطرف. وایستا، وایستا 72 00:05:14,916 --> 00:05:17,791 ‫کیف‌تو بهم بده. باید روی صندوق بشینی 73 00:05:17,875 --> 00:05:19,875 ‫برو بالا. بشین 74 00:05:21,750 --> 00:05:22,583 ‫بگیر بشین 75 00:05:22,666 --> 00:05:24,500 ‫می‌خوام بدوئم. باید بهم اعتماد کنی 76 00:05:25,250 --> 00:05:28,166 ‫- بهت اعتماد دارم ‫- بزن بریم. بدو بریم 77 00:05:28,250 --> 00:05:30,333 ‫یه چیزو برات تضمین می‌کنم، ماری 78 00:05:30,416 --> 00:05:32,541 ‫این تولدت رو هرگز فراموش نمی‌کنی 79 00:05:36,791 --> 00:05:38,125 ‫بعدش چی شد؟ 80 00:05:39,125 --> 00:05:41,833 ‫یه کامیون منتظر جواهرات بود 81 00:05:41,916 --> 00:05:44,625 ‫نمی‌دونم اونی که دنبالشی ‫اونجا بود یا نه 82 00:05:44,708 --> 00:05:46,125 ‫من می‌دونم 83 00:05:49,125 --> 00:05:50,291 ‫اینقدر بهم دروغ نگو 84 00:05:50,375 --> 00:05:52,291 ‫می‌دونم پیش بقیه نبوده 85 00:05:52,375 --> 00:05:55,500 ‫پدرت برای خودش نگهش داشت. ‫به تو دادش. کجاست؟ 86 00:05:55,583 --> 00:05:57,166 ‫پدرم کجاست؟ 87 00:06:02,416 --> 00:06:05,125 ‫ماری، باید یه چیزی رو بدونی 88 00:06:05,208 --> 00:06:07,291 ‫تقصیر پدرته که نابینا شدی 89 00:06:07,375 --> 00:06:10,166 ‫دریای شعله‌ها برکت داده شده ‫ولی نفرین شده هم هست 90 00:06:10,250 --> 00:06:14,875 ‫عزیزان صاحب این جواهر ‫به بیماری‌های وحشتناکی دچار میشن 91 00:06:14,958 --> 00:06:18,333 ‫تاریکی هدیه‌ای از طرف ‫بابای عزیزت بوده 92 00:07:36,334 --> 00:07:41,334 ‫ارائه شده توسط وبسایت فیلمکیو ‫.:: FilmKio.Com ::. 93 00:07:41,335 --> 00:07:46,335 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫فیلمکیو را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫FilmKio@ 94 00:07:46,336 --> 00:07:51,336 ‫کانال زیرنویس‌های فیلمکیو: ‫SubKio@ 95 00:07:51,337 --> 00:07:57,337 ‫دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین ‫.:: FilmKio.Com ::. 96 00:07:57,338 --> 00:08:02,338 ‫مترجم: Highbury 97 00:09:14,083 --> 00:09:15,291 ‫سرجوخه فنیگ 98 00:09:19,083 --> 00:09:22,583 ‫یه بار دیگه بمباران خیلی ‫با دقت و هدفمند انجام میشه 99 00:09:25,291 --> 00:09:28,458 ‫اومدم اینجا ببینم پیامی ‫به دستت رسیده که... 100 00:09:28,541 --> 00:09:30,333 ‫شاید به بمباران کمک کنه 101 00:09:31,958 --> 00:09:36,958 ‫ولی به جاش می‌بینم که ‫درگیر کمی... 102 00:09:38,458 --> 00:09:40,208 ‫خونه تکونی هستی! 103 00:09:43,583 --> 00:09:46,541 ‫کنجکاوم. اشمیت کجاست؟ 104 00:09:49,208 --> 00:09:53,333 ‫برق‌مون رفت، یه فیوز سوخت، ‫رفتم دنبال فیوز یدک بگردم 105 00:09:53,416 --> 00:09:56,250 ‫نگرانم که ممکنه در یه ‫انفجار گیر کرده باشه 106 00:09:57,250 --> 00:10:00,083 ‫اینقدر نگرانی که تصمیم گرفتی ‫زمین رو تمیز کنی 107 00:10:07,333 --> 00:10:09,958 ‫اگه فیوز سوخته، چرا چراغ‌ها روشنن؟ 108 00:10:11,250 --> 00:10:12,500 ‫و چرا بیسیم کار می‌کنه؟ 109 00:10:12,583 --> 00:10:15,000 ‫فیوز یدکی رو توی زیرزمین پیدا کردم 110 00:10:15,875 --> 00:10:18,708 ‫اونجا هنوزم خون بود. ‫چکمه‌هام خونی شد 111 00:10:18,791 --> 00:10:20,333 ‫تصمیم گرفتم تمیزش کنم 112 00:10:21,541 --> 00:10:22,875 ‫ببین 113 00:10:22,958 --> 00:10:24,625 ‫یکی داره مخابره می‌کنه 114 00:10:30,041 --> 00:10:33,291 ‫بیا ببینیم چی دارن میگن 115 00:10:37,666 --> 00:10:40,125 ‫درست مثل قدیم‌هاست... 116 00:10:40,208 --> 00:10:43,458 ‫توی دفترم در باغ گیاهشناسی در پاریس... 117 00:10:44,333 --> 00:10:45,333 ‫فقط... 118 00:10:45,916 --> 00:10:49,833 ‫دوست دارم بدونم منظورت ‫از سال نو مبارک چیه 119 00:10:56,125 --> 00:10:57,125 ‫یه دختره 120 00:11:03,083 --> 00:11:06,666 ‫دختری که داره پیام مخابره می‌کنه 121 00:11:15,708 --> 00:11:17,708 ‫این کد راهنمایی بمب‌هاست 122 00:11:18,541 --> 00:11:20,958 ‫ولی از قبل اینو می‌دونستی، ‫مگه نه، فنیگ؟ 123 00:11:23,041 --> 00:11:26,083 ‫و وقتی اشمیت فهمید، کشتیش 124 00:11:30,000 --> 00:11:31,000 ‫چرا؟ 125 00:11:33,458 --> 00:11:34,458 ‫اسلحه 126 00:11:43,416 --> 00:11:45,416 ‫- جاسوسی ‫- نه 127 00:11:46,666 --> 00:11:48,083 ‫پس توضیح بده! 128 00:11:50,291 --> 00:11:52,750 ‫برای محافظت از یه خاطره انجامش دادم 129 00:11:55,166 --> 00:11:56,500 ‫یه بارقه امید 130 00:11:58,500 --> 00:12:00,916 ‫تنها چیزی که رایش نتونست ‫نابودش کنه 131 00:12:04,458 --> 00:12:07,333 ‫می‌تونم همینجا و الان اعدامت کنم، فنیگ 132 00:12:10,791 --> 00:12:11,791 ‫ولی... 133 00:12:12,875 --> 00:12:15,708 ‫تنها بیسیم‌چی باقیمونده ‫در سن مالو هستی 134 00:12:17,666 --> 00:12:19,375 ‫پس تو و من... 135 00:12:20,666 --> 00:12:24,500 ‫میریم جای کسی که داره ‫پیام می‌فرسته رو پیدا می‌کنیم 136 00:12:26,541 --> 00:12:31,375 ‫بعدش یه اسلحه میذارم توی دستت ‫و خودت این دختر رو می‌کشی 137 00:12:32,166 --> 00:12:33,541 ‫متوجه شدی؟ 138 00:12:34,916 --> 00:12:36,125 ‫بله، قربان، متوجهم 139 00:12:48,125 --> 00:12:49,416 ‫پیام متوقف شد 140 00:12:56,708 --> 00:12:58,125 ‫تمام روز وقت داریم 141 00:13:01,208 --> 00:13:02,625 ‫بمب‌افکن‌ها رفتن 142 00:13:04,041 --> 00:13:06,125 ‫دفعه بعد که پیام بفرسته، پیداش می‌کنیم 143 00:13:08,500 --> 00:13:13,125 ‫اشمیت رو پیش تو گذاشتم چون از ‫همون اول بهت شک داشتم 144 00:13:14,666 --> 00:13:18,500 ‫دیشب، به فرمانده پاسگاهی ‫که آموزشت داد زنگ زدم 145 00:13:18,583 --> 00:13:22,166 ‫گفتش چون یه نابغه بودی ‫برای این کار انتخاب شدی 146 00:13:22,958 --> 00:13:25,375 ‫گفتش یکی از بهترین پسران آلمانی 147 00:13:28,708 --> 00:13:30,208 ‫تجهیزاتت رو جمع کن 148 00:13:32,750 --> 00:13:33,750 ‫راه بیافت 149 00:13:39,833 --> 00:13:41,666 ‫پس چطوری کار به اینجا کشید؟ 150 00:13:53,207 --> 00:13:55,207 ‫[یتیم‌خانه ویکتوریا استراس] ‫[اسن، آلمان] 151 00:14:14,208 --> 00:14:15,916 ‫به کارتون ادامه بدین، بچه‌ها 152 00:14:25,958 --> 00:14:28,083 ‫احتمالا پلیس رادیوییه... 153 00:14:28,166 --> 00:14:30,916 ‫اومده به خاطر گوش دادن ‫به پیام‌های غیرقانونی تو رو بگیره 154 00:14:31,625 --> 00:14:33,708 ‫خودت نمی‌دونی چی داری میگی 155 00:14:38,333 --> 00:14:39,500 ‫زنده باد هیتلر 156 00:14:39,583 --> 00:14:40,875 ‫بچه‌ها 157 00:14:43,166 --> 00:14:44,833 ‫زنده باد هیتلر 158 00:14:50,583 --> 00:14:52,583 ‫برای چی افتخار این بازدید ‫نصیب ما شده، فرمانده؟ 159 00:14:56,083 --> 00:14:58,791 ‫چند تا از بچه‌های شما ‫امروز به رادیو گوش دادن؟ 160 00:15:01,625 --> 00:15:02,625 ‫ها؟ 161 00:15:06,166 --> 00:15:08,541 ‫اگه به رادیوی ملی گوش می‌دادین... 162 00:15:08,625 --> 00:15:10,708 ‫خبر شکوهمند رو می‌شنیدین 163 00:15:10,791 --> 00:15:12,958 ‫امروز بعد از ظهر، نیروهای آلمان ‫وارد پاریس شدن 164 00:15:14,500 --> 00:15:17,000 ‫فرانسوی‌ها بدون هیچ مقاومتی ‫شهر رو تسلیم کردن 165 00:15:19,541 --> 00:15:22,833 ‫فرانسوی‌ها ملت بسیار رو به زوالی هستن 166 00:15:29,875 --> 00:15:31,833 ‫بقیه فرانسه هم به زودی ‫دنبال اونا میان 167 00:15:33,791 --> 00:15:36,000 ‫با اجاق به اینجا اومد، فرمانده 168 00:15:38,458 --> 00:15:40,583 ‫آره 169 00:15:46,666 --> 00:15:51,166 ‫امروز هیچکدوم از بچه‌هاتون ‫به چیزی به جز... 170 00:15:52,375 --> 00:15:54,541 ‫رادیوی ملی گوش دادن؟ 171 00:16:00,833 --> 00:16:04,375 ‫تو. تو می‌خواستی دستتو ببری بالا 172 00:16:05,625 --> 00:16:09,333 ‫می‌خواست توضیح بده که از زمان ‫برپا شدن آنتن برندنبرگ... 173 00:16:09,416 --> 00:16:12,666 ‫هیچ موجی به جز موج رادیو ملی ‫در اینجا دریافت نمیشه، قربان 174 00:16:13,791 --> 00:16:14,875 ‫زنده باد هیتلر 175 00:16:17,458 --> 00:16:20,083 ‫آره، اصلش باید این باشه... 176 00:16:20,958 --> 00:16:23,166 ‫ولی آدم‌های باهوش می‌تونن ‫راهی برای دور زدن پیدا کنن 177 00:16:24,250 --> 00:16:27,750 ‫راه‌هایی پیدا می‌کنن تا به ‫پیام‌های خارجی گوش کنن 178 00:16:33,541 --> 00:16:35,250 ‫آدم‌های باهوشی مثل تو، پسر 179 00:16:38,875 --> 00:16:41,083 ‫- تو ورنر فنیگ هستی، بله؟ ‫- بله، خودمم 180 00:16:41,166 --> 00:16:43,791 ‫بله. بله، هستی 181 00:16:45,000 --> 00:16:48,541 ‫واقعا هستی، و به خاطر تو اومدم اینجا 182 00:16:49,708 --> 00:16:52,125 ‫چون خبر تو به گوشم رسیده 183 00:16:52,833 --> 00:16:55,208 ‫میگن یه نابغه‌‌ای 184 00:16:56,166 --> 00:16:59,583 ‫میگن که نصفت انسان و ‫نصفت فرستنده رادیوییه... 185 00:16:59,666 --> 00:17:04,041 ‫که سیم‌هایی داخل سرت داری که می‌تونه ‫امواجی رو از نیویورک دریافت کنه 186 00:17:04,125 --> 00:17:06,958 ‫هفته‌هاست که پیام یه خارجی ‫هم گوش نکردم، قربان 187 00:17:07,041 --> 00:17:08,250 ‫زنده باد هیتلر 188 00:17:08,333 --> 00:17:10,458 ‫- راستش چندین ماه... ‫- خفه شو 189 00:17:13,750 --> 00:17:17,333 ‫به خاطر پیام‌های خارجی نیومدم اینجا 190 00:17:20,541 --> 00:17:21,666 ‫نه 191 00:17:22,166 --> 00:17:23,166 ‫نه 192 00:17:23,666 --> 00:17:24,666 ‫من... 193 00:17:26,166 --> 00:17:29,833 ‫اومدم اینجا چون دوستی دارم ‫که رادیوش خراب شده... 194 00:17:30,666 --> 00:17:33,833 ‫و می‌خوام تو، ورنر فنیگ، بیای ‫و درستش کنی 195 00:17:43,500 --> 00:17:47,208 ‫و در یه لحظه زندگی عوض شد 196 00:17:53,750 --> 00:17:54,916 ‫بریم؟ 197 00:18:15,333 --> 00:18:17,833 ‫زیباترین خونه در اسن 198 00:18:17,916 --> 00:18:21,083 ‫از یه یهودی گرفته شد که ‫ناخن‌هاشو دم دروازه جا گذاشت... 199 00:18:21,166 --> 00:18:23,166 ‫تا این حد دلش نمی‌خواست بره 200 00:18:24,458 --> 00:18:26,583 ‫یه هدیه از طرف خود پیشوا به من 201 00:18:44,375 --> 00:18:47,916 ‫عزیزم، موسیقی رو قطع کن ‫و دستگاه خراب رو به این پسر نشون بده 202 00:18:59,375 --> 00:19:00,958 ‫می‌خوام رادیوم برگرده 203 00:19:01,708 --> 00:19:03,333 ‫فنیگ، درستش کن 204 00:19:04,416 --> 00:19:06,416 ‫برای درست کردنش به ‫ابزار نیاز دارم، قربان 205 00:19:18,208 --> 00:19:20,625 ‫و قبل از اینکه تو رو سوار کنیم، ‫وارد مدرسه محلی شدیم... 206 00:19:21,375 --> 00:19:23,291 ‫و کمدت رو باز کردیم... 207 00:19:23,375 --> 00:19:26,500 ‫و ابزاری رو پیدا کردیم که باهاش ‫رادیوهای غیرقانونی درست می‌کنه 208 00:19:26,583 --> 00:19:30,166 ‫یکی پیدا کردیم که روی فرکانس ‫موج کوتاه ۱۳/۱۰ تنظیم شده بود... 209 00:19:30,916 --> 00:19:34,250 ‫یه ایستگاه ممنوعه که جایی ‫در فرانسه قرار داره 210 00:19:35,250 --> 00:19:37,333 ‫داشتی به حرفهای یه پرفسور ‫پیر گوش می‌کردی... 211 00:19:37,416 --> 00:19:41,958 ‫که برای بچه‌ها حرف‌هایی از دانش ‫و نور و تخیلات و این چیزها میگه 212 00:19:43,750 --> 00:19:44,833 ‫بله 213 00:19:45,833 --> 00:19:48,666 ‫فقط از حقیقت و چیزهای ‫زیبا حرف می‌زنه، قربان 214 00:19:50,666 --> 00:19:52,750 ‫- زنده باد هیتلر ‫- زنده باد هیتلر 215 00:19:54,125 --> 00:19:58,791 ‫بله، حقیقت و چیزهای زیبا، ‫همگی ممنوع هستن، ورنر فنیگ 216 00:20:00,125 --> 00:20:03,666 ‫گوش‌هات حرفهای ممنوعه رو شنیده ‫و ذهنت به خودی خود ممنوعه شده 217 00:20:05,958 --> 00:20:06,958 ‫حالا... 218 00:20:09,666 --> 00:20:11,500 ‫می‌دونیم داشتی چی کار می‌کردی... 219 00:20:12,458 --> 00:20:15,875 ‫و می‌دونی که مجازاتش مرگه 220 00:20:18,958 --> 00:20:20,583 ‫پس پیشنهاد من اینه... 221 00:20:23,666 --> 00:20:25,500 ‫رادیو همسرم رو درست می‌کنی... 222 00:20:28,000 --> 00:20:29,416 ‫یا می‌میری 223 00:20:33,333 --> 00:20:34,333 ‫زود باش 224 00:21:03,666 --> 00:21:07,041 ‫سیمش قطع شده. باید لحیمش کنم 225 00:21:07,125 --> 00:21:09,291 ‫اینجا هویه نداریم 226 00:21:17,541 --> 00:21:18,541 ‫درستش کن وگرنه می‌میری 227 00:21:53,375 --> 00:21:57,583 ‫امروز ساعت یک به وقت گرینویچ، نیروهای ‫آلمانی، تانک و بقیه وسایل... 228 00:21:57,666 --> 00:22:01,166 ‫رادیو تعمیر شد، قربان. زنده باد هیتلر 229 00:22:02,583 --> 00:22:04,000 ‫خیلی خوبه، فنیگ 230 00:22:05,458 --> 00:22:08,458 ‫حالا، کانال کوفتی رو عوض کن ‫قبل از اینکه ذهن همه‌مون مسموم بشه 231 00:22:08,541 --> 00:22:10,541 ‫بله، قربان. حتما 232 00:22:22,665 --> 00:22:24,665 ‫[ایستگاه قطار گار سن لازار] ‫[پاریس، ۱۴ ژوئن ۱۹۴۰] 233 00:22:24,666 --> 00:22:25,791 ‫بیا سمت راستت 234 00:22:29,541 --> 00:22:32,250 ‫زود باش، سریعتر، سریعتر. ‫برو روی سکو. بدو 235 00:22:33,458 --> 00:22:36,875 ‫مراقب باش. منو محکم بگیر. ‫محکم بگیر، ماری. نزدیکم بمون 236 00:22:39,500 --> 00:22:41,958 ‫آخرین قطار از پاریس رفته! 237 00:22:42,041 --> 00:22:44,083 ‫دارین وقت‌تونو تلف می‌کنین! ‫برگردین عقب! 238 00:22:47,083 --> 00:22:51,208 ‫برگردین عقب! باید برگردین ‫باید از ایستگاه برید 239 00:22:52,208 --> 00:22:53,625 ‫از ایستگاه برید! 240 00:22:55,375 --> 00:22:57,583 ‫قطار رفته! 241 00:22:58,500 --> 00:23:00,875 ‫باید الان از ایستگاه برید 242 00:23:21,875 --> 00:23:22,791 ‫باید پیاده بریم 243 00:23:22,875 --> 00:23:24,708 ‫- پیاده؟ ‫- زود باش، آره 244 00:23:25,625 --> 00:23:26,875 ‫چاره‌ای نداریم. بیا 245 00:23:26,958 --> 00:23:30,791 ‫ببخشید، ببخشید. ‫بیا، ماری، منو محکم بگیر 246 00:23:31,458 --> 00:23:32,666 ‫محکم بگیر 247 00:23:47,375 --> 00:23:49,291 ‫ماری، عزیزم، بذار چمدونت رو بگیرم 248 00:23:51,541 --> 00:23:52,750 ‫خیلی سنگینه 249 00:23:54,291 --> 00:23:55,500 ‫این رادیو توئه؟ 250 00:23:55,583 --> 00:23:57,333 ‫جایی که میریم شاید رادیو نداشته باشن 251 00:23:57,416 --> 00:24:00,083 ‫می‌خوام بدونم نظر پرفسور ‫در مورد این اتفاق چیه 252 00:24:00,166 --> 00:24:02,458 ‫ماری. متاسفم، ولی نمی‌تونیم ‫اینو با خودمون ببریم 253 00:24:02,541 --> 00:24:07,125 ‫پس میشه بهم توضیح بدی چرا تمام شهر ‫دارن فرار می‌کنن و معلوم نیست کجا میرن؟ 254 00:24:07,208 --> 00:24:10,125 ‫میشه توضیح بدی چرا یهودی‌ها ‫دارن با سرعت بیشتری فرار می‌کنن؟ 255 00:24:10,208 --> 00:24:12,833 ‫میشه توضیح بدی چرا یه کشور ‫می‌خواد صاحب یه کشور دیگه بشه؟ 256 00:24:12,916 --> 00:24:16,041 ‫نمی‌تونم. هیچکدومش رو نمی‌تونم توضیح بدم 257 00:24:17,000 --> 00:24:22,541 ‫توی رادیو، میگن که نازی‌ها از ‫هر کسی که متفاوته متنفرن... 258 00:24:22,625 --> 00:24:24,750 ‫و از هر کسی که حقیقت رو بگه ‫هم متنفرن 259 00:24:24,833 --> 00:24:27,791 ‫- ماری... ‫- بهم گوش کن. گوش کن 260 00:24:28,583 --> 00:24:31,500 ‫من متفاوتم. می‌دونم که هستم 261 00:24:31,583 --> 00:24:34,416 ‫می‌دونم سعی کردی ازم محافظت کنی، ‫ولی متفاوتم 262 00:24:35,958 --> 00:24:37,458 ‫حقیقت رو میگی 263 00:24:37,541 --> 00:24:40,375 ‫بله. و ساکت می‌مونم تا ‫تو در امان باشی 264 00:24:41,208 --> 00:24:43,125 ‫تنها چیز متفاوتی که داری... 265 00:24:43,208 --> 00:24:46,958 ‫اینه که می‌خوای وزن سنگینی رو ‫حمل کنی تا فقط حقیقت رو بشنوی... 266 00:24:47,041 --> 00:24:51,166 ‫که یکی از چیز‌های شگفت‌آور ‫بسیار توست، ماری 267 00:24:51,250 --> 00:24:54,125 ‫در زندگی هرگز نباید کسی ‫که هستی رو پنهان کنی 268 00:24:54,208 --> 00:24:57,708 ‫ولی در جنگ، نامرئی بودن ‫تو رو زنده نگه می‌داره 269 00:25:00,166 --> 00:25:01,541 ‫چمدونت رو میارم 270 00:25:01,625 --> 00:25:05,208 ‫می‌دونی، پرفسور فقط با ‫جوونا حرف می‌زنه 271 00:25:05,916 --> 00:25:08,958 ‫باید دیوانگی در این دنیا رو درک کنیم 272 00:25:09,041 --> 00:25:10,791 ‫- خودم بار سنگینم رو به دوش می‌کشم ‫- نه 273 00:25:10,875 --> 00:25:13,291 ‫فقط بار تو نیست که به تنهایی به دوش بکشی 274 00:25:14,291 --> 00:25:15,291 ‫بیا 275 00:25:17,750 --> 00:25:20,166 ‫من اینجام. اینجام 276 00:25:33,666 --> 00:25:39,291 ‫خب، ماری، این هتل خاص رو انتخاب کردم ‫چون خدمات اینجا حرف نداره 277 00:25:40,041 --> 00:25:42,875 ‫بابا، صدای مرغ‌های زنده رو می‌شنوم 278 00:25:44,000 --> 00:25:47,375 ‫درسته، غذاش هم خیلی تازه‌س 279 00:25:48,250 --> 00:25:51,791 ‫و پیشخدمت‌ها و سرپیشخدمت... 280 00:25:51,875 --> 00:25:55,375 ‫و ندیمه‌ها اینقدر محتاط هستن که ‫حتی متوجه نمیشی اینجان 281 00:25:56,708 --> 00:25:58,708 ‫باد سردی رو حس می‌کنم 282 00:25:59,875 --> 00:26:02,625 ‫پس روی بالکن هستیم، آره؟ 283 00:26:02,708 --> 00:26:05,291 ‫بله. و منظره دشت خشخاش ‫خیلی حیرت‌انگیزه 284 00:26:06,125 --> 00:26:09,541 ‫امیدوارم که چیزهای معمولی مثل ‫میز و صندلی نداشته باشه 285 00:26:09,625 --> 00:26:13,416 ‫نه، حال و هوای ژاپنی داره. ‫همه روی زمین می‌شینیم و غذا می‌خوریم... 286 00:26:13,500 --> 00:26:18,125 ‫و سرآشپز مشهور و درجه یک ‫به خاطر ساندویچ‌های کالباسش معروف شده 287 00:26:18,916 --> 00:26:20,625 ‫- بیا ‫- ممنونم 288 00:26:21,833 --> 00:26:24,833 ‫میشه از یکی از پیشخدمت‌ها ‫بخوای یه شال برام بیاره 289 00:26:24,916 --> 00:26:26,541 ‫- آره ‫- یکم سرد شده 290 00:26:29,708 --> 00:26:31,625 ‫مرسی. و... 291 00:26:32,500 --> 00:26:35,166 ‫شاید به سرآشپز بگی که... 292 00:26:35,250 --> 00:26:39,291 ‫نصف یکی از ساندویچ‌های ‫معروفش هم کافیه 293 00:26:39,375 --> 00:26:41,375 ‫- چرا؟ گرسنه نیستی؟ ‫- نه... 294 00:26:42,791 --> 00:26:44,500 ‫باید غذامونو نگه داریم، بابا، من... 295 00:26:44,583 --> 00:26:46,916 ‫چون تو نمی‌دونی داریم کجا میریم... 296 00:26:47,000 --> 00:26:49,208 ‫نمی‌دونیم چقدر قراره طول بکشه 297 00:26:49,291 --> 00:26:50,708 ‫می‌دونم کجا داریم میریم 298 00:26:50,791 --> 00:26:52,916 ‫تصمیم گرفتم به سن مالو بریم 299 00:26:54,791 --> 00:26:56,291 ‫کنار اقیانوس؟ 300 00:26:56,375 --> 00:26:58,791 ‫بله، کنار اقیانوس. بخور 301 00:27:01,791 --> 00:27:02,791 ‫اوهوم 302 00:27:06,916 --> 00:27:09,333 ‫کی رو توی سن مالو می‌شناسی؟ 303 00:27:09,416 --> 00:27:10,833 ‫اونجا خونواده داریم 304 00:27:14,208 --> 00:27:16,041 ‫چطوری باید به اونجا برسیم؟ 305 00:27:16,791 --> 00:27:17,875 ‫خب... 306 00:27:19,000 --> 00:27:20,833 ‫قطاری که نیست 307 00:27:20,916 --> 00:27:24,250 ‫هیچکس ما رو سوار نمی‌کنه ‫چون مهربونی مرده... 308 00:27:24,333 --> 00:27:27,875 ‫و تمام آدم‌های دنیا همزمان ‫با هم شرور شدن 309 00:27:27,958 --> 00:27:29,833 ‫نه همه آدم‌ها 310 00:27:38,833 --> 00:27:40,333 ‫ماری، تقریبا ساعت ده شده 311 00:27:41,416 --> 00:27:43,416 ‫وقتشه به پرفسورت گوش بدی 312 00:27:45,708 --> 00:27:48,708 ‫اگه اون می‌دونه جریان چیه، ‫منم دوست دارم بدونم 313 00:27:50,958 --> 00:27:56,791 ‫امشب، گمونم در مورد ‫ماهیت زمان حرف بزنه 314 00:27:58,416 --> 00:28:03,416 ‫ولی در مورد هر چی حرف بزنه، ‫همیشه به همه چیز اشاره می‌کنه 315 00:28:11,541 --> 00:28:13,166 ‫شب بخیر، بچه‌ها 316 00:28:14,083 --> 00:28:18,375 ‫دوست دارم برنامه امشب ‫رو با کلماتی شروع کنم... 317 00:28:18,458 --> 00:28:21,333 ‫که هر جا هستین شاید ‫مناسب زمان و حال بدونین 318 00:28:21,416 --> 00:28:26,875 ‫مدت‌ها قبل توسط یه نمایشنامه‌نویس ‫یونانی به اسم سوفوکلس نوشته شدن 319 00:28:26,958 --> 00:28:30,875 ‫ولی فکر کنم این کلمات ثابت می‌کنن ‫هیچی واقعا عوض نمیشه... 320 00:28:30,958 --> 00:28:33,166 ‫مهم نیست چقدر زمان بگذره 321 00:28:34,250 --> 00:28:35,875 ‫در اینجا اینو نوشته... 322 00:28:35,958 --> 00:28:39,458 ‫ستم فرزند غرور است... 323 00:28:39,541 --> 00:28:45,041 ‫که از لیوان تهوع‌آورش پر از ‫بی‌پروایی و خود بزرگ‌بینی می‌نوشد... 324 00:28:45,125 --> 00:28:47,750 ‫تا وقتی که از قله بلند بالایش... 325 00:28:47,833 --> 00:28:51,708 ‫به سر به سمت گرد و غبار ‫امید فرو بیافتد 326 00:28:51,791 --> 00:28:54,625 ‫می‌دونم که الان زمانه تاریک شده، بچه‌ها... 327 00:28:54,708 --> 00:28:57,750 ‫ولی همیشه مطمئن باشین که ‫نور پیروز خواهد شد 328 00:28:58,500 --> 00:29:01,000 ‫حرف از نور شد، دوست دارم در مورد... 329 00:29:01,083 --> 00:29:02,708 ‫ورنر! 330 00:29:04,083 --> 00:29:07,166 ‫گشتاپو اومد تو رو برد و ‫بازم داری گوش میدی؟ 331 00:29:07,250 --> 00:29:10,750 ‫شده یه ساعت در روز دوست دارم ‫به مهربونی و منطق گوش بدم 332 00:29:11,416 --> 00:29:13,333 ‫- درد داره! ‫- باید گوش‌هاتو از جا بکنم 333 00:29:13,416 --> 00:29:14,250 ‫دردم گرفت 334 00:29:14,333 --> 00:29:17,291 ‫دردش به اندازه یه گلوله توی سرت ‫یا یه طناب دور گردنت نیست 335 00:29:19,000 --> 00:29:21,500 ‫ورنر، فقط تو رو دارم 336 00:29:21,583 --> 00:29:25,083 ‫تو خونواده‌ی منی. هر چی که دارم. ‫نمی‌تونم از دستت بدم 337 00:29:43,166 --> 00:29:45,541 ‫- به خاطر گوش‌هات ببخشید ‫- واقعا خیلی قوی هستی 338 00:29:47,750 --> 00:29:48,958 ‫خیلی قوی 339 00:29:54,416 --> 00:29:56,041 ‫یه کم شکلات پیدا کردم 340 00:30:05,000 --> 00:30:07,250 ‫- خب، پرفسور... ‫- ورنر! 341 00:30:08,083 --> 00:30:09,166 ‫سربازها اومدن 342 00:30:10,000 --> 00:30:11,833 ‫میگن می‌خوان باهات حرف بزنن 343 00:30:28,166 --> 00:30:30,166 ‫ورنر، قرار نیست تو رو ببرن 344 00:30:30,250 --> 00:30:32,958 ‫چون خیلی باهوشی انتخاب شدی 345 00:30:33,583 --> 00:30:35,333 ‫میگن که زیادی بچه‌ای 346 00:30:36,166 --> 00:30:38,583 ‫که مال جایی نیستی 347 00:30:38,666 --> 00:30:40,166 ‫که نباید بلندپروازی کنی 348 00:30:41,208 --> 00:30:45,291 ‫ولی بهت باور دارم. ‫می‌دونم یه کار بزرگ می‌کنی 349 00:30:48,875 --> 00:30:50,083 ‫ممنونم 350 00:30:57,541 --> 00:30:59,750 ‫همینطوری می‌مونی، ورنر فنیگ 351 00:31:01,541 --> 00:31:03,666 ‫با اینکه اغلب روی مخی 352 00:31:04,416 --> 00:31:07,041 ‫- نباید تغییر کنی ‫- دوباره داره دردم می‌گیره 353 00:31:10,916 --> 00:31:12,500 ‫نذار تغییرت بدن 354 00:31:12,583 --> 00:31:14,791 ‫نذار متقاعدت کنن 355 00:31:14,875 --> 00:31:17,375 ‫روحت رو همینطوری نگه دار، باشه؟ 356 00:31:24,125 --> 00:31:26,458 ‫مثل یکی از همون ‫ایستگاه‌های رادیویی مسخره‌ت 357 00:31:31,791 --> 00:31:33,625 ‫فرکانس رو همینطوری نگه دار 358 00:31:36,916 --> 00:31:38,000 ‫قول میدم 359 00:31:38,833 --> 00:31:39,833 ‫آره 360 00:31:40,291 --> 00:31:41,375 ‫قول میدم 361 00:31:53,250 --> 00:31:56,958 ‫جوتا، جوتا، جوتا... 362 00:31:57,041 --> 00:31:58,541 ‫- قول میدم ‫- جوتا 363 00:32:12,291 --> 00:32:13,375 ‫تبریک میگم 364 00:32:13,458 --> 00:32:17,958 ‫تعمیر کردن رادیو یه آزمون کوچیک از ‫طرف من بود و با نمره عالی قبول شدی 365 00:32:18,041 --> 00:32:19,708 ‫منو کجا می‌برین؟ 366 00:32:19,791 --> 00:32:22,958 ‫به جایی که یه پسر ‫رو به یه مرد تبدیل می‌کنن... 367 00:32:23,041 --> 00:32:25,041 ‫و مرد رو به سرباز 368 00:32:26,416 --> 00:32:27,625 ‫زنده باد هیتلر 369 00:32:28,458 --> 00:32:29,541 ‫زنده باد هیتلر 370 00:33:39,125 --> 00:33:41,958 ‫باشه، بیا بریم، ماری. پاشو بریم 371 00:33:42,625 --> 00:33:45,833 ‫برو راست، ماری. برو راست. خودشه 372 00:33:45,916 --> 00:33:47,791 ‫باشه. حالا کلاچ رو ول کن 373 00:33:47,875 --> 00:33:49,208 ‫- کلاچ چیه؟ ‫- کلاچ! 374 00:33:49,291 --> 00:33:51,666 ‫پای چپت رو بردار. خودشه 375 00:33:51,750 --> 00:33:55,958 ‫آره! خوبه! برو اونطرف! برو 376 00:34:00,541 --> 00:34:02,375 ‫حالا ماشین می‌دزدیم؟ 377 00:34:02,458 --> 00:34:04,375 ‫ماشین نیست، سیتروئنه 378 00:34:04,458 --> 00:34:07,750 ‫نمی‌دزدیمش، برای تمام ‫فرانسه آزادش می‌کنیم 379 00:34:19,751 --> 00:34:21,751 ‫[مرکز آموزش و پرورش سیاسی] 380 00:34:55,250 --> 00:34:59,083 ‫ببین، ورنر فنیگ، خونه‌هایی که تو ‫رو می‌‎برم هر بار بزرگتر میشن 381 00:34:59,916 --> 00:35:02,250 ‫مرکز آموزش و پرورش سیاسی 382 00:35:03,041 --> 00:35:04,875 ‫برجسته‌ترین مدرسه در آلمان... 383 00:35:05,625 --> 00:35:08,708 ‫برای درخشان‌ترین ذهن‌ها ‫و قوی‌ترین بدن‌ها ساخته شده 384 00:35:14,958 --> 00:35:17,708 ‫فقط ابرانسان‌ها اینجا زنده می‌مونن 385 00:35:26,916 --> 00:35:29,166 ‫آثار فردریش نیچه رو می‌خونی، ورنر؟ 386 00:35:29,250 --> 00:35:30,541 ‫نه، نمی‌خونم 387 00:35:31,666 --> 00:35:33,458 ‫فقط گوش میدم 388 00:35:33,541 --> 00:35:36,958 ‫چیزی که ما رو نمی‌کشه، قوی‌تر می‌کنه 389 00:35:57,333 --> 00:35:58,333 ‫زنده باد هیتلر 390 00:35:59,083 --> 00:36:00,333 ‫کی هستی؟ 391 00:36:01,458 --> 00:36:02,875 ‫سرهنگ دوم سایدلر 392 00:36:03,666 --> 00:36:06,666 ‫از اداره اسن برای تحویل ‫یه گزینه اومدم 393 00:36:06,750 --> 00:36:08,375 ‫بهم گفتن اول بیام اینجا 394 00:36:08,458 --> 00:36:09,833 ‫چی هست؟ 395 00:36:11,000 --> 00:36:12,000 ‫یه جادوگر 396 00:36:14,791 --> 00:36:16,125 ‫ورنر فنیگ ـه 397 00:36:16,208 --> 00:36:19,208 ‫استعداد بسیار خاصی در ‫کار با رادیوها داره 398 00:36:22,416 --> 00:36:24,083 ‫بله، خب... 399 00:36:25,208 --> 00:36:29,166 ‫در مورد استعداد نپرسیدم، مگه نه؟ 400 00:36:29,250 --> 00:36:33,000 ‫خیلی واضح پرسیدم چی هست؟ 401 00:36:33,083 --> 00:36:34,083 ‫یه پسربچه‌س 402 00:36:35,708 --> 00:36:38,333 ‫وقتی یکی می‌پرسه چی هستی... 403 00:36:38,416 --> 00:36:40,833 ‫منظورش اینه که چه نژادی هستی 404 00:36:40,916 --> 00:36:42,666 ‫چیزی که هستی نژادت رو تعیین می‌کنه 405 00:36:42,750 --> 00:36:45,708 ‫خب، لطفا بگو چی هست؟ 406 00:36:46,458 --> 00:36:48,041 ‫یه آلمانی آریایی ـه 407 00:36:49,083 --> 00:36:54,583 ‫ولی طبق درخواستی که فرستادی... 408 00:36:55,375 --> 00:36:58,125 ‫ورنر فنیگ در یتیم‌خونه پیدا شده 409 00:37:00,625 --> 00:37:02,041 ‫پس یه یتیم ـه 410 00:37:09,541 --> 00:37:12,750 ‫پدرت کی بود، ورنر فنیگ؟ 411 00:37:12,833 --> 00:37:15,291 ‫نمی‌دونم پدرم کی بوده 412 00:37:18,375 --> 00:37:19,375 ‫قربان 413 00:37:20,791 --> 00:37:21,791 ‫قربان 414 00:37:23,625 --> 00:37:24,625 ‫مادرت؟ 415 00:37:26,000 --> 00:37:26,875 ‫مرده، قربان 416 00:37:26,958 --> 00:37:28,083 ‫مرده چی؟ 417 00:37:29,291 --> 00:37:32,791 ‫مرده، قربان، زنده باد هیتلر 418 00:37:32,875 --> 00:37:36,708 ‫یعنی مادرت آلمانی آریایی بوده؟ 419 00:37:37,916 --> 00:37:38,750 ‫بله، قربان 420 00:37:38,833 --> 00:37:42,458 ‫ولی پدرت که اومده و رفته ‫ممکنه هر چیزی باشه 421 00:37:42,541 --> 00:37:43,958 ‫لباس‌هاتو در بیار 422 00:37:44,750 --> 00:37:48,791 ‫اگه پسری مدارک مشخص ‫در مورد اجدادش نداشته باشه... 423 00:37:48,875 --> 00:37:52,833 ‫قبل از اینکه حتی بتونه داخل ‫محیط مقدس این مدرسه بشه... 424 00:37:52,916 --> 00:37:54,541 ‫باید به طور کامل معاینه بشه... 425 00:37:54,625 --> 00:37:57,500 ‫تا از ساختار ژنتیکی ‫و نژادیش مطمئن بشیم 426 00:37:57,583 --> 00:38:00,708 ‫گفتم، لباس‌های کوفتی‌تو دربیار! 427 00:38:12,333 --> 00:38:16,166 ‫تمام قسمت‌های بدنش رو ‫اندازه‌‌گیری می‌کنم 428 00:38:17,083 --> 00:38:20,458 ‫ضخامت لب، زاویه دماغ... 429 00:38:20,541 --> 00:38:23,875 ‫تراکم استخوان، رنگ چشم، رنگ پوست... 430 00:38:23,958 --> 00:38:28,583 ‫فاصله بین شقیقه‌ها ‫و محیط سرش 431 00:38:30,041 --> 00:38:34,916 ‫و اگه بعد از تمام شدن معاینه‌م... 432 00:38:35,000 --> 00:38:38,916 ‫هیچ شکی در مورد ‫اینکه آیا خون یهودی داره یا نه نمونه... 433 00:38:39,000 --> 00:38:40,666 ‫همه چیزو دربیار 434 00:38:41,541 --> 00:38:43,375 ‫پذیرفته میشه 435 00:38:52,125 --> 00:38:55,333 ‫آقای سایدلر، ممنون که ‫به فکر ما هستین 436 00:38:55,416 --> 00:38:57,541 ‫حالا، لطفا به اسن برگردین 437 00:38:57,625 --> 00:39:01,416 ‫ورنر فنیگ الان در دستان ماست 438 00:39:04,083 --> 00:39:05,166 ‫زنده باد هیتلر 439 00:39:29,375 --> 00:39:31,500 ‫خبرهای خوب، ورنر فنیگ! 440 00:39:35,833 --> 00:39:37,750 ‫یهودی نیستی... 441 00:39:37,833 --> 00:39:41,250 ‫پس اجازه داری زندگی کنی و... 442 00:39:41,833 --> 00:39:44,541 ‫می‌تونی به این مدرسه ملحق بشی 443 00:39:45,875 --> 00:39:46,958 ‫ولی اینو بدون 444 00:39:47,708 --> 00:39:50,541 ‫پسری که هستی به زودی می‌میره... 445 00:39:51,416 --> 00:39:54,041 ‫جاتو یه چیز می‌گیره که فراتر از انسانه 446 00:40:11,083 --> 00:40:12,083 ‫خبردار! 447 00:40:15,375 --> 00:40:17,708 ‫- زنده باد هیتلر! ‫- زنده باد هیتلر! 448 00:40:18,583 --> 00:40:19,666 ‫پسر جدید برای پذیرش اوردم 449 00:40:28,208 --> 00:40:30,041 ‫این یونیفورم عادی توئه 450 00:40:31,500 --> 00:40:33,916 ‫اینم از یونیفورم ورزشی‌ت 451 00:40:34,000 --> 00:40:36,541 ‫بندهاشو از پشت ببند، ‫جلو باید موازی باشن... 452 00:40:36,625 --> 00:40:37,916 ‫آستین‌هاش روی آرنج... 453 00:40:38,000 --> 00:40:41,000 ‫یه چاقو و غلاف در ‫سمت راست کمربند داری 454 00:40:41,083 --> 00:40:43,916 ‫نه کتاب، نه سیگار و ‫نه وسایل شخصی 455 00:40:46,458 --> 00:40:47,875 ‫اینم از کمدته 456 00:40:47,958 --> 00:40:51,541 ‫هیچی به جز یونیفورم، چکمه، ‫چاقو و واکس نباید توی کمدت باشه 457 00:40:51,625 --> 00:40:55,250 ‫بعد از خاموشی حرف نمی‌زنی. ‫چهارشنبه می‌تونی برای خونه نامه بفرستی 458 00:40:58,791 --> 00:41:02,208 ‫ضعف و بزدلی و تردیدت ‫رو بیرون می‌کشیم 459 00:41:02,291 --> 00:41:04,458 ‫آبشاری از گلوله‌های سرگردون میشی 460 00:41:04,541 --> 00:41:07,375 ‫آسایش رو کنار میذاری ‫و فقط با انجام وظیفه زندگی می‌کنی 461 00:41:07,458 --> 00:41:09,375 ‫کشور می‌خوری و ملت نفس می‌کشی 462 00:41:10,666 --> 00:41:11,916 ‫فهمیدی؟ 463 00:41:12,000 --> 00:41:13,625 ‫بله، قربان. فهمیدم 464 00:41:15,208 --> 00:41:16,458 ‫خوبه 465 00:41:25,666 --> 00:41:27,541 ‫بهش خوشامدگویی سنتی بگین 466 00:41:32,458 --> 00:41:33,583 ‫بدو 467 00:41:57,500 --> 00:41:59,625 ‫خواهر عزیزتر از جانم، جوتا... 468 00:42:00,416 --> 00:42:02,708 ‫جای خیلی جالبیه 469 00:42:03,500 --> 00:42:07,708 ‫کلی جنگل داره و فضا بازه ‫و هوا خیلی تمیزه 470 00:42:09,541 --> 00:42:13,708 ‫بقیه پسرها به نظر خوب میان، ‫ولی بیشترشون از من بزرگترن 471 00:42:14,583 --> 00:42:17,375 ‫هنوز حتی یه رادیو هم ‫به دستم نرسیده... 472 00:42:17,458 --> 00:42:18,875 ‫ولی مطمئنم که بهشون می‌رسم 473 00:42:19,750 --> 00:42:22,041 ‫لطفا به خانم الینا بگو نگرانم نباشه... 474 00:42:22,708 --> 00:42:23,916 ‫چون خوبم... 475 00:42:25,333 --> 00:42:26,750 ‫و از هوای تازه لذت می‌برم 476 00:42:32,791 --> 00:42:34,625 ‫امیدوارم همه خوب باشین 477 00:42:35,750 --> 00:42:37,666 ‫دوستت دارم و خیلی دلتنگتم 478 00:42:38,583 --> 00:42:41,166 ‫با بهترین آرزوها و زنده باد هیتلر... 479 00:42:41,250 --> 00:42:42,250 ‫ورنر 480 00:42:44,458 --> 00:42:46,583 ‫دیگه کافیه! 481 00:42:50,125 --> 00:42:52,541 ‫تو باید پسر جدید رادیویی باشی 482 00:42:53,625 --> 00:42:56,791 ‫بلند شو. پاشو، پسر 483 00:43:01,750 --> 00:43:03,250 ‫با این یکی مهربون باشین 484 00:43:04,750 --> 00:43:08,500 ‫رایش چشم امید بهش بسته 485 00:43:11,041 --> 00:43:12,125 ‫زود باش 486 00:43:13,791 --> 00:43:16,208 ‫یا مثل یه شیر می‌میری... 487 00:43:16,291 --> 00:43:19,291 ‫یا مثل شیر پاستوریزه می‌ریزی 488 00:43:21,333 --> 00:43:23,166 ‫پاشو، زود باش 489 00:43:31,167 --> 00:43:34,167 ‫[سن مالو، چهار سال بعد] 490 00:43:38,250 --> 00:43:39,458 ‫یادت باشه، فنیگ... 491 00:43:40,708 --> 00:43:43,041 ‫اگه قصد داری از دستی ‫شکست بخوری... 492 00:43:43,125 --> 00:43:45,125 ‫فقط جون تو در خطر نیست 493 00:43:46,000 --> 00:43:48,125 ‫فهمیدم یه خواهر داری... 494 00:43:50,041 --> 00:43:51,041 ‫جوتا 495 00:43:52,833 --> 00:43:56,916 ‫اگه نتونی موقعیت موج ‫کوتاه ۱۳/۱۰ رو پیدا کنی... 496 00:43:57,000 --> 00:43:58,625 ‫خواهرت هم می‌میره 497 00:44:01,166 --> 00:44:03,291 ‫و خیلی هم ناجور می‌میره 498 00:44:14,958 --> 00:44:18,041 ‫بابا، امروز سفرمون ‫رو به یاد میارم... 499 00:44:18,125 --> 00:44:19,125 ‫راه بیافت! 500 00:44:19,166 --> 00:44:20,791 ‫به سن مالو... 501 00:44:20,875 --> 00:44:22,833 ‫با یه ماشین دزدی... 502 00:44:22,916 --> 00:44:27,333 ‫چطور در طویله‌ها و حصارها خوابیدیم ‫و توی راه تخم‌مرغ‌ها رو دزدیدیم 503 00:44:27,416 --> 00:44:32,500 ‫یادمه که چطور به محض اینکه ‫بنزین تموم کردیم به شهر رسیدیم... 504 00:44:32,583 --> 00:44:35,000 ‫از نیم کیلومتری غرب اینجا ‫داره مخابره می‌کنه 505 00:44:35,083 --> 00:44:36,625 ‫اینجا برو راست 506 00:44:36,708 --> 00:44:40,833 ‫و یادمه اولش که رسیدیم ‫اینجا خیلی نگران بودم... 507 00:44:41,500 --> 00:44:45,583 ‫نمی‌دونستم سرنوشت‌مون چی میشه ‫یا با کی آشنا میشیم. 508 00:44:46,458 --> 00:44:49,875 ‫ولی فقط با عشق و شادی روبه‌رو شدیم 509 00:44:51,916 --> 00:44:55,708 ‫الان تمام اونا خیلی دور ‫از دسترس به نظر میاد 510 00:45:00,791 --> 00:45:01,791 ‫بابا... 511 00:45:02,791 --> 00:45:07,625 ‫دعا می‌کنم موج این رادیو به ‫هر جا که هستی برسه... 512 00:45:07,708 --> 00:45:11,000 ‫چون هرگز، هرگز ناامید نمیشم 513 00:45:11,083 --> 00:45:12,291 ‫هرگز 514 00:45:14,833 --> 00:45:16,041 ‫با تمام عشقم 515 00:45:25,541 --> 00:45:26,958 ‫پیاده شو 516 00:46:21,083 --> 00:46:22,583 ‫وقتشه با دوستت آشنا بشی 517 00:46:25,708 --> 00:46:29,125 ‫هر کسی هستی، لطفا منو ببخش 518 00:46:44,126 --> 00:46:49,126 ‫دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین ‫.:: FilmKio.Com ::. 519 00:46:49,127 --> 00:46:54,127 ‫« مترجم: Highbury »