1 00:00:02,024 --> 00:00:08,024 ‫سی نما تقدیم می‌کند ‫30nama.com 2 00:00:08,024 --> 00:00:12,024 ‫ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید ‫officialcinama@ 3 00:00:12,024 --> 00:00:17,024 ‫کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما @CinamaSub 4 00:00:18,644 --> 00:00:19,562 ‫زودباش. 5 00:00:23,357 --> 00:00:24,608 ‫نفس عمیق بکش. 6 00:00:25,276 --> 00:00:26,360 ‫نفست رو بده بیرون. 7 00:00:27,862 --> 00:00:28,988 ‫شلیک کن. 8 00:00:37,455 --> 00:00:38,581 ‫زودباش، پسر. 9 00:00:40,082 --> 00:00:42,001 ‫من برات آماده‌اش کردم. 10 00:00:42,084 --> 00:00:46,839 ‫به شکار شلیک کن، بچه‌ی بی‌خایه. 11 00:00:48,424 --> 00:00:50,176 ‫توماس. به من نگاه کن. 12 00:00:55,598 --> 00:00:57,016 ‫من می‌خوام باهات حرف بزنم. 13 00:00:59,435 --> 00:01:00,644 ‫آروم باش. 14 00:01:00,978 --> 00:01:02,938 ‫می‌دونم این برای تو آسون نیست. 15 00:01:03,564 --> 00:01:07,610 ‫پسر ارشد، اولین فرزند، که وظیفه‌ی ‫خودت رو انجام بدی، 16 00:01:07,693 --> 00:01:10,821 ‫بعد از رفتن جولیا خانواده رو نگه داری. 17 00:01:13,115 --> 00:01:15,910 ‫ولی ببینی سال‌ها بعد برگشته... 18 00:01:17,578 --> 00:01:19,789 ‫و چیزی که باید مال تو ‫می‌شده رو مال خودش کرده. 19 00:01:22,208 --> 00:01:23,542 ‫تو چی صداش کردی؟ 20 00:01:25,002 --> 00:01:25,920 ‫"غاصب"؟ 21 00:01:31,091 --> 00:01:32,593 ‫تو نگرانی‌های مالی داری. 22 00:01:34,011 --> 00:01:36,055 ‫تو تحت فشار زیادی هستی. 23 00:01:37,848 --> 00:01:39,475 ‫هتل راه نجات تو بود. 24 00:01:42,895 --> 00:01:44,563 ‫پدرت تو رو ناامید کرد. 25 00:01:46,607 --> 00:01:47,900 ‫اگه از کوره در رفتی... 26 00:01:49,610 --> 00:01:53,531 ‫اگه کنترلت رو از دست دادی، اولین ‫مرد محترمی نبودی که این‌جوری شده. 27 00:01:53,614 --> 00:01:55,157 ‫تو آخریش هم نیستی. 28 00:01:58,494 --> 00:01:59,954 ‫تو درد زیادی داری، توماس. 29 00:02:01,455 --> 00:02:03,374 ‫اما این راه حل نیست. 30 00:02:07,336 --> 00:02:09,255 ‫چطوره که تفنگ رو بدی من؟ 31 00:02:12,091 --> 00:02:12,925 ‫من نمی‌تونم... 32 00:02:14,385 --> 00:02:16,095 ‫من نمی‌تونم باهاشون مواجه بشم. 33 00:02:19,765 --> 00:02:21,559 ‫میسی! نه! 34 00:02:25,604 --> 00:02:27,523 ‫ببخشید. 35 00:02:35,489 --> 00:02:37,408 ‫من ناامیدت کردم، بابا. 36 00:02:38,242 --> 00:02:39,869 ‫من اونو نکشتم. 37 00:02:42,079 --> 00:02:43,873 ‫من گوزن رو نکشتم. 38 00:02:47,835 --> 00:02:48,794 ‫متاسفم. 39 00:02:50,212 --> 00:02:52,172 ‫من خیلی متاسفم. 40 00:02:52,196 --> 00:02:57,196 مترجم: میثم موسویان MeysaM.UnicorN t.Me/unicorn025 41 00:02:59,138 --> 00:03:00,931 ‫چی باعث شد این‌قدر بیچاره بشه؟ ‫[سنگ قتل - قسمت دوم] 42 00:03:03,893 --> 00:03:05,311 ‫خانم مارو... 43 00:03:06,896 --> 00:03:09,231 ‫دیشب واقعا با توماس بودی؟ 44 00:03:09,690 --> 00:03:11,609 ‫وقتی بیدار شدم، توماس رفته بود. 45 00:03:11,817 --> 00:03:14,612 ‫من رفتم دنبالش اما نتونستم پیداش کنم. 46 00:03:14,695 --> 00:03:15,821 ‫این مال چه زمانی بود؟ 47 00:03:16,780 --> 00:03:18,282 ‫قبل از نیمه شب. 48 00:03:19,992 --> 00:03:22,411 ‫من گرسنه بودم، رفتم آشپزخونه. 49 00:03:23,370 --> 00:03:25,873 ‫وقتی برگشتم به اتاق، اون خواب بود. 50 00:03:25,956 --> 00:03:28,167 ‫و چه مدتی توی آشپزخونه بودی؟ 51 00:03:29,627 --> 00:03:30,836 ‫پنج دقیقه؟ 52 00:03:32,046 --> 00:03:33,130 ‫پانزده دقیقه؟ 53 00:03:34,715 --> 00:03:35,966 ‫من حواسم از زمان پرت شد. 54 00:03:38,427 --> 00:03:39,428 ‫که این‌طور. 55 00:03:41,096 --> 00:03:42,431 ‫اون دروغ گفت. 56 00:03:45,142 --> 00:03:46,226 ‫من دروغ نگفتم. 57 00:03:47,102 --> 00:03:48,520 ‫من باهاش همراهی کردم. 58 00:03:57,905 --> 00:04:00,616 ‫این تقصیر توئه. تو اینو شروع کردی. 59 00:04:01,825 --> 00:04:03,786 ‫هی، هی، هی. 60 00:04:04,411 --> 00:04:07,957 ‫می‌خوای به لیست جرائمت ‫"حمله به افسر پلیس" هم اضافه کنم؟ 61 00:04:08,040 --> 00:04:09,166 ‫بهت دستبند بزنم؟ 62 00:04:10,334 --> 00:04:11,418 ‫آروم بگیر! 63 00:04:12,419 --> 00:04:14,755 ‫ما می‌دونیم در مورد بهونه‌ات دروغ گفتی. 64 00:04:16,048 --> 00:04:19,009 ‫- خانم، شما نباید این‌جا باشی. ‫- من دیازپام دارم. 65 00:04:19,259 --> 00:04:22,262 ‫این آرومش می‌کنه. ‫قبلا هم آرومش کرده. 66 00:04:22,680 --> 00:04:24,556 ‫- خیلی خب، بفرما. ‫- توماس؟ 67 00:04:24,682 --> 00:04:27,017 ‫میشه مامان بیاد پیشت؟ 68 00:04:31,021 --> 00:04:32,272 ‫فقط یکم... 69 00:04:32,356 --> 00:04:34,984 ‫- اون داره ادا در میاره. ‫- یا واقعیت براش سخته. 70 00:04:37,194 --> 00:04:38,112 ‫خوبه... 71 00:04:38,195 --> 00:04:42,950 ‫اون عکس باعث شد یه چیزی درونش فعال بشه. ‫اون با خودش درگیری داره. 72 00:04:43,033 --> 00:04:45,160 ‫تو کسی بودی که بهش افتخار می‌کردم. 73 00:04:45,995 --> 00:04:49,331 ‫حالا تنها کاری که باید بکنی اعتراف ‫به کشتن خواهرته. 74 00:04:49,415 --> 00:04:52,459 ‫خواهش می‌کنم، خانم مارو. باید از ‫این‌جا بری. بذار کارمون رو بکنیم. 75 00:04:52,543 --> 00:04:53,544 ‫خانم، بیا بریم. 76 00:04:55,170 --> 00:04:57,881 ‫وقتی اون‌قدری مرد شد که مسئولیت کارش رو ‫برعهده بگیره خبرم کنین. 77 00:05:09,184 --> 00:05:11,895 ‫کودکیت این‌طور بوده، توماس؟ 78 00:05:12,646 --> 00:05:16,650 ‫پدرت می‌رفت رو مخت، ‫مادرت اخلاقش عوض میشد؟ 79 00:05:17,568 --> 00:05:21,071 ‫این برای صدمه‌ زدن به هر کودکی کافیه. ‫تعجبی نداره که رازهایی داری. 80 00:05:22,656 --> 00:05:24,908 ‫راز منجر به دروغ گفتن میشه، توماس. 81 00:05:27,286 --> 00:05:29,079 ‫راحت نمیشی... 82 00:05:29,788 --> 00:05:31,415 ‫اگه حقیقت رو بگی؟ 83 00:05:32,791 --> 00:05:34,710 ‫آره. 84 00:05:37,212 --> 00:05:38,130 ‫بله. 85 00:05:40,883 --> 00:05:45,137 ‫شبی که جولیا به قتل رسید، ‫ما می‌دونیم تو اتاقت رو ترک کردی. 86 00:05:45,220 --> 00:05:46,180 ‫برای چی این‌کارو کردی؟ 87 00:05:48,515 --> 00:05:49,767 ‫من... 88 00:05:50,434 --> 00:05:52,144 ‫من باید به طلبکارام زنگ میزدم... 89 00:05:53,395 --> 00:05:54,521 ‫تا زمان بیشتری ازشون می‌خواستم. 90 00:05:54,605 --> 00:05:57,066 ‫- نیمه شب؟ ‫- اونا توی سنگاپور هستن. 91 00:05:57,149 --> 00:05:59,735 ‫چرا در مورد تماس به ما نگفتی؟ 92 00:05:59,818 --> 00:06:01,612 ‫به خودم ربط داره. 93 00:06:03,197 --> 00:06:06,200 ‫ما به گوشیت نیاز داریم. ‫باید اطلاعات تماست رو بررسی کنیم. 94 00:06:06,283 --> 00:06:07,284 ‫بده. 95 00:06:12,956 --> 00:06:14,249 ‫اما من پاکش کردم. 96 00:06:16,043 --> 00:06:19,088 ‫- سندرا گوشی منو چک می‌کنه. ‫- ما در هر صورت می‌گیریمش. 97 00:06:19,671 --> 00:06:22,424 ‫- می‌خوای بازداشتش کنم؟ ‫- نه، به اندازه‌ی کافی اذیت شده. 98 00:06:22,508 --> 00:06:25,052 ‫یکم استراحت کن، توماس. ‫ما صبح ادامه میدیم. 99 00:06:25,135 --> 00:06:26,512 ‫بیا. 100 00:06:26,887 --> 00:06:28,097 ‫من پاکش کردم. 101 00:06:28,180 --> 00:06:31,683 ‫من اونو به اتاقش می‌برم. ‫یه نفر بفرست مراقبش باشه. 102 00:06:36,355 --> 00:06:39,316 ‫من خیلی خسته‌ام. ‫کی می‌تونم گوشیم رو پس بگیرم؟ 103 00:06:39,399 --> 00:06:41,944 ‫وقتی کارمون باهاش تموم بشه ‫پسش می‌گیری. 104 00:06:43,946 --> 00:06:45,614 ‫وقتی توماس روی پشت بوم بود، 105 00:06:45,697 --> 00:06:48,450 ‫اون یه چیزی در مورد ناامید کردن پدرش گفت، 106 00:06:48,909 --> 00:06:52,663 ‫چون به گوزن شلیک نکرده. ‫انگار از این قضیه آسیب روحی دیده. 107 00:06:53,455 --> 00:06:54,498 ‫اولین شکارش. 108 00:06:55,415 --> 00:06:56,458 ‫آره. 109 00:06:57,793 --> 00:06:59,211 ‫توماس ترسید. 110 00:07:00,129 --> 00:07:01,755 ‫یه نفر دیگه کشتش. 111 00:07:02,339 --> 00:07:05,592 ‫اما بابا باز هم اونو خون مالی کرد. 112 00:07:05,676 --> 00:07:07,094 ‫این حرفا چیه. 113 00:07:07,344 --> 00:07:10,222 ‫ما اون شب این‌‌جا برای جشن گرفتن ‫یه مهمونی گرفتیم. 114 00:07:10,305 --> 00:07:15,269 ‫همه‌اش دروغه، مادر. یه افسانه‌ی مارویی ‫دیگه که همه‌مون مجبور شدیم باورش کنیم. 115 00:07:16,520 --> 00:07:19,273 ‫"توماس، پسر طلایی با شلیک طلایی." 116 00:07:19,940 --> 00:07:22,192 ‫چرا هیچ کس اینو به من نگفته بود؟ 117 00:07:22,276 --> 00:07:24,403 ‫بابات می‌خواست از توماس محافظت کنه؟ 118 00:07:24,486 --> 00:07:29,116 ‫عمرا، اون فقط نمی‌تونست با این واقعیت کنار ‫بیاد که پسر مورد علاقه‌اش یه بازنده‌ست. 119 00:07:29,992 --> 00:07:31,410 ‫این نقش من بود. 120 00:07:31,493 --> 00:07:34,163 ‫اگه توماس این کارو نکرد، ‫کی به گوزن شلیک کرد؟ 121 00:07:43,130 --> 00:07:44,548 ‫حتما جولیا بوده. 122 00:08:41,980 --> 00:08:42,898 ‫کوین. 123 00:08:58,956 --> 00:09:02,918 ‫من مسلح نیستم، کوین. طبق توافق‌مون. 124 00:09:06,088 --> 00:09:07,214 ‫تنها اومدی؟ 125 00:09:08,382 --> 00:09:11,635 ‫- آره. ‫- گوشیت رو بذار زمین. 126 00:09:19,268 --> 00:09:20,310 ‫می‌تونی به من اعتماد کنی. 127 00:09:21,645 --> 00:09:24,940 ‫من اومدم این‌جا به حرفات گوش کنم، ‫اما باید تفنگت رو بیاری پایین. 128 00:09:26,942 --> 00:09:28,026 ‫خواهش می‌کنم. 129 00:09:33,615 --> 00:09:37,619 ‫تنها چیزی که می‌دونم اینه که من آخرین کسی ‫نبودم که بلو و کوین رو زنده دیده. 130 00:09:37,995 --> 00:09:39,538 ‫پس کی بوده،‌ کوین؟ 131 00:09:40,372 --> 00:09:45,252 ‫من اون‌طرف مرز یه محموله‌ی توتون ‫رو تحویل گرفتم. ماشین رو پر کردم. 132 00:09:45,335 --> 00:09:49,214 ‫ما رو نزدیک جاده‌ی پاین ریج نگه داشتن. ‫نزدیک خونه بودم. 133 00:09:49,423 --> 00:09:52,467 ‫اما یکی از پلیس‌ها دستور ‫داد از ماشین بیایم بیرون. 134 00:09:52,551 --> 00:09:57,097 ‫بلو با گوشیش فیلم گرفت و من فرار کردم، ‫چون سوء سابقه داشتم. 135 00:09:57,180 --> 00:09:59,599 ‫من می‌دونم چطور اون قضیه پیش رفته. 136 00:09:59,891 --> 00:10:01,560 ‫آره، منم همین‌طور. 137 00:10:06,273 --> 00:10:07,357 ‫من صدای شلیک گلوله شنیدم. 138 00:10:09,526 --> 00:10:10,402 ‫۳ تا شلیک. 139 00:10:10,819 --> 00:10:12,904 ‫من مخفی شدم، نمی‌دونم چه مدتی. 140 00:10:13,947 --> 00:10:17,826 ‫- تامی همراهش اسلحه داشته؟ ‫- برادر کوچیکم؟ نه. 141 00:10:19,244 --> 00:10:22,080 ‫ما از تفنگ متنفریم. یه نفر برای ‫محافظت از خودم اینو به من داده. 142 00:10:23,332 --> 00:10:26,126 ‫وقتی اومدم بیرون، هیچ کسی نبود. 143 00:10:26,626 --> 00:10:30,297 ‫ماشین اون‌جا نبود، فکر کردم ‫پلیس‌ها اونا رو دستگیر کردن. 144 00:10:31,923 --> 00:10:33,008 ‫من مخفی شدم و... 145 00:10:34,843 --> 00:10:39,848 ‫وقتی شنیدم که گم شدن، فهمیدم. ‫همون موقع فهمیدم چی شده. 146 00:10:42,267 --> 00:10:43,560 ‫اونا حتما مردن. 147 00:10:46,355 --> 00:10:47,731 ‫کی این اتفاق افتاد؟ 148 00:10:49,107 --> 00:10:52,361 ‫سیزدهم نوامبر، پيرارسال. 149 00:10:54,654 --> 00:10:56,198 ‫هر اتفاقی برای اونا افتاده، 150 00:10:57,699 --> 00:10:59,034 ‫کار من نبوده. 151 00:11:01,078 --> 00:11:02,329 ‫حرفمو باور می‌کنی؟ 152 00:11:03,455 --> 00:11:06,208 ‫تو این‌جایی. می‌تونستی به فرار ادامه بدی. 153 00:11:08,126 --> 00:11:09,628 ‫این یه چیزی رو به من ثابت می‌کنه. 154 00:11:11,171 --> 00:11:13,131 ‫اما قیافه‌ام رو توی اخبار پخش کردن. 155 00:11:13,215 --> 00:11:16,676 ‫من باید خودمو تبرئه کنم. ‫دیگه نمی‌تونم این‌جوری زندگی کنم. 156 00:11:19,471 --> 00:11:21,098 ‫من می‌خوام برم خونه. 157 00:11:23,141 --> 00:11:26,895 ‫- پس باید با رئیسم حرف بزنی. ‫- نه. دیگه پلیس بسه. 158 00:11:27,396 --> 00:11:30,565 ‫همه‌ی اونا پشت این قضیه‌ان، و دارن ‫به‌خاطر این برای من پاپوش درست می‌کنن. 159 00:11:30,649 --> 00:11:33,360 ‫رئیس من مثل پلیس‌های دیگه نیست. 160 00:11:34,820 --> 00:11:35,821 ‫خب؟ 161 00:11:37,406 --> 00:11:40,075 ‫اون به بلو و تامی اهمیت میده. 162 00:11:40,951 --> 00:11:44,663 ‫و اون به خانواده‌ات اهمیت میده. ‫تو فقط باید با ما سر و کار داشته باشی. 163 00:11:45,080 --> 00:11:48,375 ‫باشه؟ ما قضیه رو از دید تو ثبت می‌کنیم. 164 00:11:48,458 --> 00:11:51,253 ‫- داری دروغ میگی. ‫- تو توی برنامه‌ی محافظت از شاهدین میری. 165 00:11:52,087 --> 00:11:54,923 ‫- من به جونم قسم می‌خورم. ‫- جلو نیا! 166 00:11:59,136 --> 00:12:02,013 ‫- من فقط می‌خوام کمک کنم. ‫- خفه شو. 167 00:12:04,766 --> 00:12:05,642 ‫بچرخ. 168 00:12:07,102 --> 00:12:08,019 ‫بچرخ! 169 00:12:14,276 --> 00:12:15,652 ‫زانو بزن. 170 00:12:56,943 --> 00:12:58,361 ‫کار من نبوده،‌ سندرا. 171 00:12:58,445 --> 00:12:59,738 ‫پس چرا دروغ گفتی؟ 172 00:13:01,031 --> 00:13:02,407 ‫چون گند زدم. 173 00:13:03,783 --> 00:13:05,035 ‫من بدجوری بدهکارم. 174 00:13:05,869 --> 00:13:10,790 ‫تنها چاره‌ی من اعلام ورشکستگیه ‫که باعث میشه خونه رو از دست بدیم. 175 00:13:10,874 --> 00:13:15,587 ‫من فقط رفتم بیرون که به طلبکارامون زنگ ‫بزنم. نمی‌تونستم جلوی تو این کارو بکنم. 176 00:13:15,670 --> 00:13:18,715 ‫نمی‌تونستم باهات مواجه بشم، با دونستن ‫این‌که چه‌قدر مایه‌ی سرافکندگی هستم. 177 00:13:18,798 --> 00:13:20,217 ‫من امیدوار بودم درستش کنم. 178 00:13:21,092 --> 00:13:25,472 ‫- پس تو به من خیانت نکردی؟ ‫- نه. هیچ‌وقت. 179 00:13:25,555 --> 00:13:29,476 ‫اگه من مخفیانه عمل می‌کردم به‌خاطر ‫این بوده که نمی‌خواستم ناامیدت کنم. 180 00:13:29,559 --> 00:13:32,479 ‫- من داشتم از تو محافظت می‌کردم. ‫- از من محافظت می‌کردی؟ 181 00:13:33,188 --> 00:13:36,691 ‫نمی‌دونی من چی کشیدم، همه‌اش فکر می‌کردم ‫با یه زن جوون‌تر... 182 00:13:36,775 --> 00:13:40,529 ‫خوشگل‌تر و لاغرتر رابطه داری، ‫به خودم سم تزریق می‌کردم. 183 00:13:40,612 --> 00:13:43,865 ‫به خودم گرسنگی می‌دادم، ‫فکر می‌کردم به اندازه‌ی کافی خوب نیستم. 184 00:13:44,407 --> 00:13:48,036 ‫- فکر می‌کردم ازدواجم یه دروغه! ‫- خانم! 185 00:13:51,456 --> 00:13:52,374 ‫خواهش می‌کنم، خانم. 186 00:13:53,208 --> 00:13:56,044 ‫باید به من می‌گفتی. ‫شاید می‌تونستم بهت کمک کنم. 187 00:13:56,127 --> 00:13:58,296 ‫الان بهم کمک کن. 188 00:13:59,464 --> 00:14:03,301 ‫الان کمکم کن، سندرا. ‫باید بهشون بگی، سندرا! 189 00:14:03,385 --> 00:14:04,970 ‫خیلی خب. اون هنوز بهت اهمیت میده. 190 00:14:05,053 --> 00:14:07,639 ‫وقتی دعواها تموم میشه، ‫رابطه‌تون هم تمومه. 191 00:14:07,722 --> 00:14:10,642 ‫از این‌جا به بعدش با من. ‫من برای نگهبانی شبانه داوطلب شدم. 192 00:14:10,725 --> 00:14:12,394 ‫- مال خودت. ‫- خیلی خب، بیا بریم. 193 00:14:12,811 --> 00:14:14,896 ‫سلام، ایزابل، همه چیز رو به راهه؟ 194 00:14:15,438 --> 00:14:17,148 ‫من با کوین کیس ملاقات کردم. 195 00:14:19,359 --> 00:14:20,443 ‫رئیس... 196 00:14:21,486 --> 00:14:24,656 ‫اون به من گفت که بلو و تامی ‫توسط پلیس کشته شدن. 197 00:14:25,323 --> 00:14:26,992 ‫اون فکر می‌کنه براش پاپوش دوختن. 198 00:14:27,617 --> 00:14:30,704 ‫- با من حرف میزنه؟ ‫- ازش خواستم، اما اون گذاشت و رفت. 199 00:14:31,204 --> 00:14:32,747 ‫امیدوارم که دوباره باهام تماس بگیره. 200 00:14:32,831 --> 00:14:36,167 ‫اگه تماس گرفت مستقیم بیا پیش خودم، ‫می‌تونیم با هم این کارو بکنیم. 201 00:14:37,210 --> 00:14:38,795 ‫من در اولین فرصت به مرکز میرم. 202 00:14:38,878 --> 00:14:42,007 ‫به سوابق نگاه می‌کنم تا ببینم ‫داستانش مطابقت داره یا نه. 203 00:14:42,299 --> 00:14:44,009 ‫ایزابل، خیلی مراقب باش. 204 00:14:44,718 --> 00:14:48,388 ‫اگه کوین راست گفته باشه، ما نمی‌دونیم ‫که به کی می‌تونیم اعتماد کنیم. 205 00:14:50,849 --> 00:14:51,850 ‫باشه. 206 00:15:10,452 --> 00:15:11,620 ‫اوه... 207 00:15:12,537 --> 00:15:13,455 ‫ذهن‌های بزرگ یک جور فکر می‌کنن. 208 00:15:15,415 --> 00:15:20,128 ‫این ساعت خونه رفتن هیچ فایده‌ای نداره. ‫فقط برای رین‌ماری باعث مزاحمت میشم. 209 00:15:20,629 --> 00:15:22,839 ‫- میشه بهت ملحق بشم؟ ‫- بفرما. 210 00:15:34,184 --> 00:15:35,101 ‫نوش. 211 00:15:37,979 --> 00:15:39,981 ‫- سالگردت مبارک. ‫- ممنون. 212 00:15:43,693 --> 00:15:45,737 ‫من سوابق تلفنی توماس رو ‫درخواست کردم. 213 00:15:46,446 --> 00:15:50,367 ‫و ما به همسرش بر خوردیم، ‫حتی اون بهش مشکوک بود. 214 00:15:51,284 --> 00:15:54,913 ‫توماس کل عمرش رو صرف این کرده که ‫کسی باشه که نیست. 215 00:15:54,996 --> 00:15:56,956 ‫این تقصیر پدرشه. 216 00:15:57,207 --> 00:16:01,419 ‫اون سعی کرده چیزهایی رو درست کنه ‫وقتی که اونا از کنترلش خارج می‌شدن، 217 00:16:01,503 --> 00:16:04,923 ‫و این بهش حس درماندگی و بیچارگی می‌داد. ‫تعجبی نداشت که دچار فروپاشی شد. 218 00:16:06,925 --> 00:16:07,842 ‫جالبه... 219 00:16:09,135 --> 00:16:13,223 ‫جالب اینه که اون و همسرش ‫هنوز عاشق همن. 220 00:16:13,306 --> 00:16:14,349 ‫مشخصه. 221 00:16:17,018 --> 00:16:19,938 ‫البته فقط یه قتل لازم بود ‫که متوجه این قضیه بشن. 222 00:16:20,021 --> 00:16:24,275 ‫خب، بعضی وقتا یه شوک لازمه ‫تا بفهمیم قدر چیو ندونستیم. 223 00:16:25,068 --> 00:16:27,445 ‫آره، اگه هر دو نفر به اندازه‌ی کافی ‫به هم اهمیت بدن. 224 00:16:28,613 --> 00:16:31,199 ‫هر رابطه‌ای یه جایی سخت میشه. 225 00:16:31,866 --> 00:16:33,687 ‫مردی میگه که یه زندگی ‫متاهلی بی‌نقص داره. 226 00:16:33,711 --> 00:16:35,120 ‫نمیشه چنین اسمی روش گذاشت. 227 00:16:35,203 --> 00:16:38,206 ‫و گرنه من سالگردم رو با تو نمیگذروندم. 228 00:16:42,419 --> 00:16:44,754 ‫رین‌ماری و من تفاوت‌های خودمون رو داریم. 229 00:16:45,672 --> 00:16:46,923 ‫اما کاری که ما داریم... 230 00:16:48,258 --> 00:16:50,135 ‫برای شریک‌های زندگیمون آسون نیست. 231 00:16:52,053 --> 00:16:53,763 ‫این همه مرگ و درد... 232 00:16:57,559 --> 00:17:00,979 ‫ناامید کردن کسایی که ‫برای عزیزانشون سوگواری می‌کنن. 233 00:17:01,062 --> 00:17:04,816 ‫- عجب، فکر می‌کردم من حالم گرفته‌ست. ‫- قابلت رو نداشت. 234 00:17:06,735 --> 00:17:09,487 ‫وقتی بهش تکیه می‌کنم... 235 00:17:11,489 --> 00:17:12,532 ‫بعضی وقتا... 236 00:17:15,201 --> 00:17:17,912 ‫بعضی وقتا نگرانم که دارم ‫اونو با خودم پایین می‌کشم. 237 00:17:19,372 --> 00:17:21,082 ‫نه. رین‌ماری، اون... 238 00:17:22,584 --> 00:17:25,086 ‫اون انتخاب کرده که هواتو داشته باشه. 239 00:17:25,879 --> 00:17:26,963 ‫و ایند چنین انتخابی نکرده؟ 240 00:17:30,633 --> 00:17:33,887 ‫باهاش حرف بزن، ژان‌گی. بهش گوش کن. 241 00:17:35,972 --> 00:17:38,600 ‫حتی اگه از چیزی که قراره ‫بشنوی ترس داشته باشی. 242 00:17:42,270 --> 00:17:43,313 ‫آره. 243 00:17:44,898 --> 00:17:47,025 ‫فراموشش کن. این فقط یه دوره‌ی سخته. 244 00:17:47,108 --> 00:17:51,070 ‫همون‌طور که خودت گفتی، ‫کاملا طبیعیه. 245 00:17:55,033 --> 00:17:55,950 ‫خیلی خب. 246 00:17:59,621 --> 00:18:01,539 ‫شب بخیر. 247 00:18:12,801 --> 00:18:13,885 ‫میسی! 248 00:18:15,804 --> 00:18:17,263 ‫نه! 249 00:19:15,613 --> 00:19:16,865 ‫یه مشکلی هست. 250 00:19:17,824 --> 00:19:18,741 ‫خواب‌هام. 251 00:19:21,536 --> 00:19:23,079 ‫اونا علیه من شدن. 252 00:19:23,705 --> 00:19:27,417 ‫آرماند، خواب‌ها می‌تونن ‫بزرگ‌ترین ترس‌هاتو آشکار کنن. 253 00:19:28,167 --> 00:19:29,586 ‫تو از چی می‌ترسی؟ 254 00:19:30,795 --> 00:19:31,880 ‫که من گیر کردم. 255 00:19:37,302 --> 00:19:38,219 ‫اما من این‌جام. 256 00:19:39,053 --> 00:19:39,971 ‫من این‌جام. 257 00:19:51,441 --> 00:19:54,569 ‫قصد چارلز مارو از این حکاکی‌ها چی بوده؟ 258 00:19:54,652 --> 00:19:57,822 ‫- اون چی می‌خواسته بگه. ‫- صبح تو هم بخیر. 259 00:19:58,323 --> 00:20:00,408 ‫- نگهبانی شبانه چطور بود؟ ‫- طولانی بود. 260 00:20:00,575 --> 00:20:01,409 ‫من خیلی گرسنمه. 261 00:20:01,534 --> 00:20:03,494 ‫می‌دونین این‌جا چی لازم داره؟ ‫یه دستگاه خوراکی. 262 00:20:04,162 --> 00:20:06,789 ‫اگه جولیا به گوزن شلیک کرده باشه، ‫این ممکنه اون بوده باشه. 263 00:20:06,873 --> 00:20:10,877 ‫یه جور تقدیره. ممکنه برای همین ‫جولیا روش مدفوع مالیده باشه. 264 00:20:11,586 --> 00:20:14,505 ‫ماریانا لاک‌پشته؟ اردک. 265 00:20:15,340 --> 00:20:18,092 ‫- اردک. ‫- من عاشق یه معمای خوبم. 266 00:20:19,552 --> 00:20:22,263 ‫چارلز مارو به توماس گفت اردک لنگ. 267 00:20:23,306 --> 00:20:26,309 ‫اگه اردک برای اون باشه، ‫باباش واقعا عوضیه. 268 00:20:26,851 --> 00:20:30,104 ‫پیتر سگه. خب، گربه کیه؟ 269 00:20:30,772 --> 00:20:34,525 ‫ببخشید، اما این چه ربطی به مرگ ‫جولیا داره؟ 270 00:20:34,609 --> 00:20:36,027 ‫خب، فعلا مطمئن نیستم. 271 00:20:36,444 --> 00:20:39,364 ‫- من چه‌کار می‌تونم بکنم، رئیس؟ ‫- چطوره یه استراحتی بکنی؟ 272 00:20:39,447 --> 00:20:43,493 ‫- نه، تا وقتی که این پرونده رو حل کنیم نه. ‫- ژان‌گی، تو کمک می‌خوای؟ 273 00:20:48,539 --> 00:20:50,625 ‫من یه کار عالی برات دارم. 274 00:20:51,376 --> 00:20:56,297 ‫چهار تا بچه، ۵ تا حکاکی، ‫یکیش برای تو بوده؟ اون گربه؟ 275 00:20:57,548 --> 00:21:02,845 ‫لولا، گربه‌ی جولیا بود. وقتی اون رفت، ‫چارلز می‌خواست توی آب غرقش کنه. 276 00:21:02,929 --> 00:21:03,888 ‫من اجازه ندادم. 277 00:21:03,972 --> 00:21:06,766 ‫می‌دونستم که چه‌قدر جولیا عاشقشه، ‫اما چون من حساسیت داشتم... 278 00:21:06,849 --> 00:21:09,727 ‫پیتر از لولا مراقبت کرد... نه، نه. 279 00:21:10,144 --> 00:21:12,105 ‫اون گربه قطعا نماد جولیا بوده. 280 00:21:13,356 --> 00:21:15,525 ‫تو تا روز آخر پرستار پدرت بودی. 281 00:21:15,608 --> 00:21:17,944 ‫اون برات توضیح داد که ‫حکاکی‌ها به چه معنا هستن؟ 282 00:21:18,027 --> 00:21:19,153 ‫اونا برای کی هستن؟ 283 00:21:19,237 --> 00:21:22,365 ‫نه،‌ اون همیشه وقتی آقای مینارد رو ‫فرا می‌خوند منو می‌فرستاد برم. 284 00:21:23,199 --> 00:21:25,576 ‫اون در اواخر عمر بابا زیاد میومد. 285 00:21:26,786 --> 00:21:31,749 ‫اون گفت تغییر ناگهانی وصیت‌نامه‌اش ‫اونو سرگرم نگه میداره. 286 00:21:32,583 --> 00:21:35,920 ‫باعث میشه بچه‌ها بی‌خبر باشن ‫و حدس و گمان بزنن. 287 00:21:36,004 --> 00:21:37,463 ‫نه فقط بچه‌ها. 288 00:21:39,465 --> 00:21:40,299 ‫ممنون. 289 00:22:14,333 --> 00:22:15,418 ‫هی، لاکوست. 290 00:22:22,175 --> 00:22:25,762 ‫توماس از گوشیش برای یه تماس تصویری ‫با طلبکاراش... 291 00:22:25,845 --> 00:22:28,139 ‫از ساعت ۱۲:۰۲ تا نیم ساعت استفاده کرده. 292 00:22:28,723 --> 00:22:32,560 ‫من با اونا حرف زدم، طلبکارا گفتن ‫که توماس بیرون هتل بوده. 293 00:22:32,643 --> 00:22:36,939 ‫اما با این‌که اونا می‌تونستن به وضوح ‫بارون رو ببینن، اون کاملا خشک بوده. 294 00:22:37,774 --> 00:22:39,108 ‫تراس یه سایه‌بون داشته. 295 00:22:39,192 --> 00:22:41,861 ‫پس ممکنه جایی که میگه بوده باشه. 296 00:22:43,821 --> 00:22:46,115 ‫اگه بیگناهه چرا باید اون یادداشت رو ‫بنویسه؟ 297 00:22:46,199 --> 00:22:47,909 ‫و اگه اون ننوشته، پس کار کی بوده؟ 298 00:22:48,826 --> 00:22:51,496 ‫من با وکیل چارلز مارو تماس می‌گیرم. 299 00:22:52,246 --> 00:22:54,499 ‫به نظر میاد بابا مدام ‫وصیتش رو عوض می‌کرده. 300 00:22:55,041 --> 00:22:58,878 ‫شاید کسی دیگه بوده که به چیزی ‫که بهش قول داده شده نرسیده. 301 00:22:59,003 --> 00:23:02,590 ‫ژان‌گی. در مورد مکالمه‌ی دیشب‌مون... 302 00:23:02,673 --> 00:23:06,636 ‫آره. وقتی ویسکی می‌خورم هر چرتی میگم. 303 00:23:06,719 --> 00:23:07,678 ‫سلام. 304 00:23:08,846 --> 00:23:10,348 ‫بله. ممنون بابت... 305 00:23:17,814 --> 00:23:20,399 ‫سوابق گوشی نشون میده ‫که من حقیقت رو می‌گفتم. 306 00:23:21,317 --> 00:23:23,528 ‫واقعا فکر می‌کنی چنین کاری ‫از من بر میومده؟ 307 00:23:28,282 --> 00:23:29,200 ‫سندرا. 308 00:23:32,495 --> 00:23:33,412 ‫من عاشقتم. 309 00:23:36,582 --> 00:23:37,500 ‫منم عاشقتم. 310 00:23:41,712 --> 00:23:43,965 ‫ببخشید که تو رو درگیر این قضیه کردم. 311 00:23:48,052 --> 00:23:49,679 ‫چه‌قدر ناز. 312 00:23:51,973 --> 00:23:55,017 ‫من دیگه مظنون نیستم، داداش. ‫می‌تونی به‌خاطر من خوشحال باشی. 313 00:23:56,978 --> 00:23:58,938 ‫خواهر ما هنوز مرده، توماس. 314 00:24:00,773 --> 00:24:02,191 ‫و این تقصیر من نیست. 315 00:24:03,651 --> 00:24:06,654 ‫اوه، پس دیگه مشکلی نیست، مگه نه؟ 316 00:24:06,988 --> 00:24:10,867 ‫- تا وقتی که توماس توی دردسر نباشه. ‫- شوخیت گرفته. 317 00:24:10,950 --> 00:24:14,412 ‫هیچ چیزی عوض نمیشه، مگه نه؟ ‫هنوز یه عوضی خودخواهی. 318 00:24:14,495 --> 00:24:17,290 ‫و تو هنوز یه ترسوی حسودی، ‫مگه نه اسپات؟ 319 00:24:17,373 --> 00:24:18,666 ‫منو این‌جوری صدا نکن. 320 00:24:19,667 --> 00:24:20,501 ‫اسپات. 321 00:24:21,419 --> 00:24:24,130 ‫منو این‌جوری صدا نکن! 322 00:24:24,255 --> 00:24:27,466 ‫- توماس، خواهش می‌کنم. ‫- همه‌ی ما می‌دونیم که تو متوهمی. 323 00:24:28,009 --> 00:24:31,596 ‫- تو به گوزن شلیک نکردی. ‫- مشکلت چیه، اسپات؟ 324 00:24:31,679 --> 00:24:35,808 ‫مشکلت اینه با این‌که من گند زدم بابا ‫باز هم منو بیشتر از تو دوست داشت یا... 325 00:24:35,892 --> 00:24:40,396 ‫یا به‌خاطر اینه که تو یه خبرچینی ‫که زندگی جولیا رو خراب کرده؟ 326 00:24:41,105 --> 00:24:42,315 ‫کون لقت. 327 00:24:50,489 --> 00:24:52,283 ‫فکر کنم اون به تو دکمه سردستی نداده. 328 00:24:59,582 --> 00:25:02,293 ‫هی! اونا دکمه سردست‌های منه! 329 00:25:04,003 --> 00:25:06,339 ‫من پیش‌نویس وصیت‌نامه‌ی ‫ما قبل نهایی رو گرفتم. 330 00:25:06,422 --> 00:25:10,051 ‫بعد از آیرین مارو، میراث به طور مساوی ‫تقسیم بر ۵ میشه. 331 00:25:10,134 --> 00:25:13,262 ‫فقط ۴ تا بچه هست. ‫پنجمی کیه؟ نوه‌‌اش؟ 332 00:25:13,346 --> 00:25:16,224 ‫بعیده. اسم هر ۴ فرزند آورده شده. 333 00:25:16,307 --> 00:25:20,436 ‫طبق گفته‌ی آقای مینارد، چارلز مارو ‫می‌خواست پنجمین اسم رو... 334 00:25:20,519 --> 00:25:23,356 ‫توی یه پاکت بسته بذاره ‫تا بعد از مرگش باز بشه. 335 00:25:23,439 --> 00:25:25,233 ‫اما بعد دوباره وصیت‌نامه‌ رو تغییر داد. 336 00:25:25,316 --> 00:25:28,653 ‫پس پنجمین وارث کیه؟ ‫چرا اسم اون شخص رو مخفی نگه داشته؟ 337 00:25:28,736 --> 00:25:33,032 ‫آیا چارلز مارو می‌خواست در حق کسی ‫خوبی کنه اما پشیمون شده؟ 338 00:25:33,699 --> 00:25:34,992 ‫دنبال چیزی هستی؟ 339 00:25:35,076 --> 00:25:38,913 ‫آره، سندرا به لاکوست گفت که ‫اون صدای خنده‌ی جولیا رو... 340 00:25:38,996 --> 00:25:40,289 ‫ساعت ۱۱:۱۵ شنیده. 341 00:25:41,165 --> 00:25:43,417 ‫اون به تو گفت که اتاقش رو... 342 00:25:43,501 --> 00:25:46,087 ‫- قبل از نیمه شب ترک کرده. ‫- اون به آشپزخونه رفت. 343 00:25:46,170 --> 00:25:49,757 ‫و بعد برگشت به اتاق، توماس خواب بوده. 344 00:25:49,840 --> 00:25:51,884 ‫ما می‌دونیم توماس در حال تماس... 345 00:25:51,968 --> 00:25:55,096 ‫با طلبکارهاش بوده تا ساعت ۱۲:۳۰ ‫که معناش اینه که... 346 00:25:55,179 --> 00:25:58,516 ‫سندرا حداقل نیم ساعت سر یخچال بوده. 347 00:26:00,101 --> 00:26:02,520 ‫الیوت گفت وقتی اتاق جولیا رو ترک کرد، 348 00:26:02,603 --> 00:26:05,356 ‫مستقیم رفت که توی آشپزخونه کار کنه. 349 00:26:06,899 --> 00:26:09,568 ‫فکر نمی‌کنی بهتر بود که حضور سندرا رو ‫به اطلاع ما برسونه؟ 350 00:26:09,652 --> 00:26:12,780 ‫اگه به ما دروغ گفته باشه، اولین بارش نیست. ‫ما باید دوباره باهاش صحبت کنیم. 351 00:26:12,863 --> 00:26:15,116 ‫ماریس نمی‌دونه الیوت سر چه شیفتی بوده. 352 00:26:15,199 --> 00:26:16,367 ‫برگرد! 353 00:26:16,450 --> 00:26:18,536 ‫دکمه‌ سردست‌های خوش‌شانسی منو بده! 354 00:26:19,370 --> 00:26:21,580 ‫نه! کافیه! 355 00:26:35,011 --> 00:26:37,263 ‫دکمه سردست‌های منو بده. 356 00:26:47,106 --> 00:26:50,401 ‫توماس! ولش کن، دست از سرش بردار! 357 00:26:50,484 --> 00:26:52,111 ‫پیتر، دستات! 358 00:26:52,194 --> 00:26:54,739 ‫بس کنید! جفتتون بس کنید! 359 00:26:58,284 --> 00:26:59,201 ‫توماس! 360 00:26:59,910 --> 00:27:01,245 ‫این کمک کننده نیست. 361 00:27:01,746 --> 00:27:03,289 ‫چه مرگت شده؟ 362 00:27:03,372 --> 00:27:06,167 ‫خواهرتون کشته شده و شما ‫فقط می‌پرید به هم؟ 363 00:27:06,250 --> 00:27:08,878 ‫تو با اون بزرگ نشدی! اون یه قلدره. 364 00:27:08,961 --> 00:27:12,757 ‫که زیر سایه‌ی یه قلدر بزرگتر و عوضی‌تر ‫زندگی کرده، یعنی پدرت. 365 00:27:12,840 --> 00:27:16,052 ‫- چی میگی، بابا خیلی ازش حمایت کرد. ‫- و مجازاتم کرد... 366 00:27:16,135 --> 00:27:17,970 ‫وقتی طبق انتظاراتش ظاهر نشدم. 367 00:27:18,054 --> 00:27:20,931 ‫حداقل ازت انتظاراتی داشت. ‫می‌دونی نادیده گرفته شدن چه‌قدر بده؟ 368 00:27:21,015 --> 00:27:24,977 ‫می‌دونی زندگی با ترس ‫از ناامید کردنش چه‌طوره؟ 369 00:27:25,061 --> 00:27:27,897 ‫من می‌خواستم ولم کنه! ‫تو حداقل هنرت رو داشتی. 370 00:27:27,980 --> 00:27:29,690 ‫من توی هیچی مهارت نداشتم. 371 00:27:30,358 --> 00:27:33,486 ‫در این مورد حق با توئه. ‫اما هنر من برای بابا مهم نبود. 372 00:27:33,569 --> 00:27:35,488 ‫حتی بعد از موفقیتم اون حتی یه بارم... 373 00:27:35,571 --> 00:27:38,115 ‫- پیشنهاد خرید نقاشی‌هامو نداد. ‫- اون اخبار مربوط به کارت رو دنبال می‌کرد! 374 00:27:38,199 --> 00:27:41,911 ‫اون سگ کوفتی که کشیده بودی رو نگه داشت، ‫اونو به یه حکاکی تبدیل کرد! 375 00:27:41,994 --> 00:27:44,747 ‫تنها چیزی که نصیب من شد ‫یه اردک نکبت کوفتی بود! 376 00:27:50,461 --> 00:27:53,714 ‫- خیلی خب. ‫- برو قضیه رو بررسی کن. 377 00:27:54,090 --> 00:27:55,049 ‫این خنده‌دار نیست. 378 00:28:00,513 --> 00:28:03,516 ‫پدر شما یک بار می‌خواسته ارث رو... 379 00:28:03,599 --> 00:28:05,851 ‫به ۵ قسمت تقسیم کنه ‫و مادرتون رو به حساب نیاورده. 380 00:28:06,685 --> 00:28:11,107 ‫یعنی ۴ تا بچه به علاوه‌ی... ‫می‌دونین نفر پنجم ممکنه کی باشه؟ 381 00:28:12,149 --> 00:28:13,609 ‫اون به زنش خیانت می‌کرد. 382 00:28:13,984 --> 00:28:15,736 ‫- بابا؟ ‫- از کجا می‌دونی؟ 383 00:28:15,820 --> 00:28:16,946 ‫مامانتون به من گفت. 384 00:28:17,780 --> 00:28:21,242 ‫شب عروسی‌مون، اون به من توصیه ‫کرد چنین چیزی رو نادیده بگیرم. 385 00:28:22,410 --> 00:28:24,328 ‫اون گفت "پدر و پسر مثل همن". 386 00:28:25,955 --> 00:28:27,998 ‫خب، در این مورد اشتباه می‌کرد. 387 00:28:30,793 --> 00:28:32,294 ‫منو ببخشین باید برم. 388 00:28:38,926 --> 00:28:42,430 ‫ببخشید اگه باعث رنجش تو شدم، پیتر. 389 00:28:44,265 --> 00:28:45,641 ‫من حسودی می‌کردم. 390 00:28:46,934 --> 00:28:48,602 ‫همیشه می‌دونستم فرار می‌کنی. 391 00:28:51,730 --> 00:28:53,149 ‫ولی فرار نکردم، تام. 392 00:28:54,900 --> 00:28:57,820 ‫من هیچ وقت خودمو برای ‫خیانت به جولیا نبخشیدم. 393 00:28:58,988 --> 00:29:00,406 ‫اما من می‌خواستم خونه باشه. 394 00:29:00,489 --> 00:29:02,908 ‫اون تنها کسی بود که هوای منو داشت. 395 00:29:06,120 --> 00:29:07,413 ‫شرمنده، داداش. 396 00:29:08,622 --> 00:29:09,915 ‫من باید هواتو می‌داشتم. 397 00:29:23,220 --> 00:29:24,263 ‫بیا. 398 00:29:46,911 --> 00:29:50,581 ‫مامور نیکول، توی موقعیت برای ‫وظیفه‌ی نگهبانی. 399 00:29:54,084 --> 00:29:55,002 ‫سلام. 400 00:30:01,300 --> 00:30:04,220 ‫چارلز شاید وفادار نبوده باشه، ‫اما ما یه قراری داشتیم. 401 00:30:04,303 --> 00:30:06,805 ‫اون نمی‌خواست یه رسوایی به بار بیاد، 402 00:30:06,889 --> 00:30:10,684 ‫برای همین اون‌طور با قضیه‌ی جولیا ‫برخورد کرد. 403 00:30:10,768 --> 00:30:14,438 ‫اما اون مخالف سقط جنین بود. ‫پس اگه سوتی داده باشه... 404 00:30:14,522 --> 00:30:17,566 ‫چارلز خیلی چیزا بود، سرکاراگاه، ‫اما بی‌دقت نبود. 405 00:30:18,067 --> 00:30:20,861 ‫برعکس بعضی‌هایی که مست میشن و ‫با هر کسی می‌خوابن... 406 00:30:22,363 --> 00:30:23,906 ‫خب... 407 00:30:24,031 --> 00:30:26,408 ‫تو به پیدا کردن قاتل دخترم نزدیک‌تر شدی؟ 408 00:30:26,492 --> 00:30:29,370 ‫چون کم‌کم از این مکان کوفتی دارم ‫خسته میشم. 409 00:30:30,829 --> 00:30:32,540 ‫میشه یه لحظه منو ببخشین؟ 410 00:30:35,292 --> 00:30:38,003 ‫نگران نباش، عزیزم. ‫من پول تو جیبیت رو قطع نمی‌کنم. 411 00:30:38,087 --> 00:30:40,506 ‫یه کار دیگه برات پیدا می‌کنیم ‫که توی خونه انجام بدی. 412 00:30:43,634 --> 00:30:48,055 ‫نیازی نیست، مادر. من و بین ‫مدتیه که می‌خوایم بریم مسافرت، 413 00:30:48,138 --> 00:30:52,351 ‫و با ۲۰ هزار دلار میشه یه ون خوب ‫برای ما دو تا خرید. 414 00:30:54,645 --> 00:30:56,438 ‫یه نفر دیگه رو پیدا کن ‫که باهاش بدرفتاری کنی. 415 00:31:09,451 --> 00:31:10,369 ‫سلام، بین. 416 00:31:14,331 --> 00:31:15,624 ‫از کی مخفی شدی؟ 417 00:31:16,417 --> 00:31:17,585 ‫هر کیو می‌خوای انتخاب کن. 418 00:31:19,295 --> 00:31:21,964 ‫- تو اون مکالمه رو شنیدی؟ ‫- عیبی نداره. 419 00:31:22,548 --> 00:31:26,594 ‫می‌دونم که پدربزرگ هیچ وقت منو تایید ‫نمی‌کرد. مامان بهش می‌گفت دایناسور پیر. 420 00:31:27,219 --> 00:31:28,846 ‫بیچاره دایناسورا. 421 00:31:30,431 --> 00:31:33,684 ‫- پدرت پیشته، بین؟ ‫- مامان به یه مرد نیاز نداره. 422 00:31:34,018 --> 00:31:36,478 ‫هر روز توی آینه اینو به خودش میگه. 423 00:31:37,146 --> 00:31:39,064 ‫برای من که خوبه. ‫می‌تونم یه پدر خیالی تصور کنم. 424 00:31:40,065 --> 00:31:41,191 ‫اون چطوریه؟ 425 00:31:42,526 --> 00:31:44,612 ‫هرکول؟ پرسیوس؟ 426 00:31:46,113 --> 00:31:47,156 ‫امروز... 427 00:31:47,239 --> 00:31:50,743 ‫اون مثل توئه. ‫یه مردی که آدم بدا رو میگیره. 428 00:31:57,041 --> 00:31:58,375 ‫ممنونم، بین. 429 00:31:59,501 --> 00:32:01,045 ‫کجا داری میری، رئیس؟ 430 00:32:03,255 --> 00:32:04,923 ‫من می‌خوام آدم بدا رو پیدا کنم. 431 00:32:23,901 --> 00:32:24,985 ‫سلام. 432 00:32:26,487 --> 00:32:30,240 ‫گروهبان لاکوست. ‫دیدم که بیرون دوربین مدار بسته دارین. 433 00:32:30,324 --> 00:32:31,533 ‫آره. 434 00:32:31,617 --> 00:32:34,578 ‫این‌جا ما تحت ریسک دائم مورد دزدی ‫واقع شدن هستیم. 435 00:32:34,662 --> 00:32:37,748 ‫برای همین من فایل‌ها رو نگه می‌دارم، ‫میگم شاید دوباره همون چهره‌ها پیداشون بشه. 436 00:32:38,749 --> 00:32:41,460 ‫- هوشمندانه‌ست. ‫- ممنون. 437 00:32:42,378 --> 00:32:44,129 ‫می‌خوای چه‌قدر برم عقب؟ 438 00:32:47,216 --> 00:32:48,509 ‫همون‌جا، نگهش دار. 439 00:32:49,134 --> 00:32:50,260 ‫برش گردون عقب. 440 00:32:51,053 --> 00:32:52,596 ‫می‌تونی بزرگش کنی؟ 441 00:32:52,680 --> 00:32:53,847 ‫آره، البته. 442 00:32:57,851 --> 00:32:59,019 ‫خیلی خب، بذار پخش بشه. 443 00:33:10,280 --> 00:33:11,532 ‫نگهش دار. 444 00:33:23,377 --> 00:33:24,962 ‫داستان کوین درست از آب در اومد. 445 00:33:25,045 --> 00:33:28,757 ‫روزی که بلو و تامی ناپدید شدن ‫یه ماشین پلیس دنبالش بود. 446 00:33:30,926 --> 00:33:32,636 ‫پس داشت حقیقت رو می‌گفت. 447 00:33:34,722 --> 00:33:38,267 ‫- پلیس‌ها بلو رو کشتن. ‫- و حالا دارن برای اون پاپوش درست می‌کنن. 448 00:33:41,103 --> 00:33:45,774 ‫اگه تماس گرفت، بهش بگو ما حرفشو ‫باور داریم. بهش بگو می‌تونیم کمکش کنیم. 449 00:33:45,858 --> 00:33:49,695 ‫مشکل این‌جاست که اون به پلیس‌ها ‫اعتماد نداره. تقصیری هم نداره. 450 00:33:50,529 --> 00:33:51,697 ‫من دارم میام اون‌جا. 451 00:33:53,907 --> 00:33:55,242 ‫فیلم رو برام بفرست. 452 00:34:02,249 --> 00:34:05,627 ‫الیوت جایی برای زندگی نداشت، ‫برای همین یه اتاق بهش دادم. 453 00:34:08,964 --> 00:34:09,923 ‫الیوت؟ 454 00:34:23,979 --> 00:34:27,232 ‫ممنون، ماریس. ‫اگه الیوت رو دیدی بیارش. 455 00:34:27,316 --> 00:34:28,400 ‫چشم، قربان. 456 00:35:38,595 --> 00:35:39,513 ‫ممنون. 457 00:35:43,517 --> 00:35:45,102 ‫الیوت از یه نام مستعار استفاده می‌کرده. 458 00:35:45,185 --> 00:35:46,854 ‫اسم واقعیش لیام مارتین هست. 459 00:35:46,937 --> 00:35:50,274 ‫طبق اطلاعات پایگاه داده‌ها ‫اون چند سال پیش دستگیر شده، 460 00:35:50,357 --> 00:35:52,985 ‫به جرم حمله به دوست دخترش. ‫سلاحی که جولیا رو کشت؟ 461 00:35:53,068 --> 00:35:56,113 ‫- فکر کنم توی کمدش پیداش کردم. ‫- اون با جولیا توی یه اتاق بوده. 462 00:35:56,196 --> 00:35:58,782 ‫اون تنها کسیه که می‌دونیم ‫جولیا رو بعد شام دیده. 463 00:35:58,866 --> 00:36:02,661 ‫اون داشته جعل امضای اونو تمرین می‌کرده. ‫ممکنه دست خط توماس رو جعل کرده باشه. 464 00:36:02,744 --> 00:36:05,080 ‫ما باید بریم با ماریس صحبت کنیم. 465 00:36:05,622 --> 00:36:10,085 ‫من نمی‌تونم با الیوت تماس بگیرم، ‫اما می‌تونیم با دوربین نظارتی پیداش کنیم. 466 00:36:13,463 --> 00:36:16,383 ‫- آخرین بار اینو قفل کرده بودم. ‫- اون فرار کرده. 467 00:36:16,466 --> 00:36:18,260 ‫- ماشین داره؟ ‫- نه. 468 00:36:28,896 --> 00:36:30,689 ‫لعنتی، ممکنه چندین مایل دور شده باشه. 469 00:36:30,772 --> 00:36:33,817 ‫همه‌ی واحد‌ها توجه کنن، ‫مظنون الیوت داره با پای پیاده فرار می‌کنه. 470 00:36:33,901 --> 00:36:36,820 ‫یه مرد سفیدپوست، ۱۷۷ سانت قد، ‫موها و چشم‌های قهوه‌ای، 471 00:36:36,904 --> 00:36:41,158 ‫بیست و خورده‌ای ساله، احتمالا مسلح و ‫خطرناک، مامور نیکول اون‌جایی؟ صدامو داری؟ 472 00:36:44,912 --> 00:36:46,622 ‫همون‌جا وایسا، آشغال! 473 00:36:46,747 --> 00:36:49,249 ‫- خیلی خب! ‫- برگرد! برگرد! 474 00:36:51,293 --> 00:36:52,878 ‫مامور نیکول، صدامو داری؟ 475 00:36:52,961 --> 00:36:54,504 ‫بچسب به سنگ. همین حالا! 476 00:36:56,715 --> 00:36:58,258 ‫دست چپتو بیار پشتت! 477 00:36:58,884 --> 00:37:00,260 ‫خشن دوست داری، آره؟ 478 00:37:01,637 --> 00:37:05,641 ‫بعد از سکست با جولیا ‫به آشپزخونه برای کار برنگشتی. 479 00:37:06,767 --> 00:37:08,894 ‫پس کجا بودی، لیام؟ 480 00:37:10,812 --> 00:37:11,980 ‫توی اتاقم. 481 00:37:12,981 --> 00:37:15,525 ‫من فرار کردم چون می‌دونستم ‫می‌فهمین که من کی بودم. 482 00:37:16,234 --> 00:37:18,612 ‫پلیس‌ها برا جرم‌های کوچیک ‫دنبال منن، برای همین... 483 00:37:18,695 --> 00:37:20,656 ‫من اومدم این‌جا تا مخفی بشم. 484 00:37:21,740 --> 00:37:23,909 ‫اما من جولیا مارو رو نکشتم. 485 00:37:29,831 --> 00:37:32,751 ‫پس چرا سلاح قتل توی اتاقت پیدا شد؟ 486 00:37:33,961 --> 00:37:35,796 ‫من تا حالا اینو ندیدم. 487 00:37:37,047 --> 00:37:39,758 ‫- چطور اومده اون‌جا؟ ‫- بازداشتش کنید. 488 00:37:39,841 --> 00:37:41,259 ‫- نه. ‫- چشم،‌ رئیس. 489 00:37:41,343 --> 00:37:43,887 ‫- نه،‌ نه، نه. ‫- خوب شد من نگهبانی می‌دادم. 490 00:37:43,971 --> 00:37:46,098 ‫- زمان درست توی مکان درست بودی. ‫- کار من نبود. 491 00:37:46,181 --> 00:37:49,476 ‫خواهش می‌کنم باور کنید، ‫کار من نبوده! 492 00:37:53,689 --> 00:37:54,940 ‫گروهبان لاکوست. 493 00:37:56,108 --> 00:37:59,111 ‫من دیگه نمی‌تونم فرار کنم. ‫می‌خوام با رئیست حرف بزنم. 494 00:37:59,987 --> 00:38:03,490 ‫تو داری کار درست رو می‌کنی. ‫کجایی؟ 495 00:38:05,409 --> 00:38:06,864 ‫قول بده که خطری تهدیدم نمی‌کنه. 496 00:38:06,888 --> 00:38:09,371 ‫خطری تهدیدت نمی‌کنه. ‫می‌تونی به ما اعتماد کنی. 497 00:38:10,914 --> 00:38:12,290 ‫کوین، ما حرفتو باور داریم. 498 00:38:16,378 --> 00:38:17,796 ‫رستوران ویتنامی. 499 00:38:18,964 --> 00:38:22,009 ‫- کنار ایستگاه اتوبوس مونترال. ‫- باشه، همون‌جا بمون. 500 00:38:22,092 --> 00:38:25,679 ‫من رئیسم رو میارم. درست میشه. ‫ما می‌تونیم ازت محافظت کنیم. 501 00:38:28,015 --> 00:38:29,099 ‫ممنون. 502 00:38:44,656 --> 00:38:47,034 ‫می‌خواد کمکم کنه ‫مسیر رو انتخاب کنم. 503 00:38:47,117 --> 00:38:48,660 ‫خیلی مشتاقه که سفر رو شروع کنیم. 504 00:38:48,744 --> 00:38:52,873 ‫اون به من لیست جاهایی رو که ‫می‌خواد سر بزنه فرستاده. 505 00:38:52,956 --> 00:38:54,791 ‫واقعا؟ سر لیست چیه؟ 506 00:38:54,875 --> 00:38:58,545 ‫- موزه‌ی دایناسورها... ‫- این عکسی که همه‌تون داخلش هستین... 507 00:39:00,047 --> 00:39:00,922 ‫کی اینو گرفته؟ 508 00:39:01,798 --> 00:39:03,675 ‫نمی‌دونم. خیلی بچه بودم. 509 00:39:07,179 --> 00:39:11,099 ‫شاید ماریس. بابا میذاشت برای فراری دادن ‫حیوونا همراه ما بیاد. 510 00:39:11,183 --> 00:39:15,062 ‫اون یه تفنگ اضافی حمل می‌کرد. حقیقت اینه ‫که ما همیشه فراموش می‌کردیم اون اون‌جاست. 511 00:39:37,334 --> 00:39:38,251 ‫ببخشید. 512 00:39:57,145 --> 00:39:59,439 ‫یکی از حکاکی‌ها برای تو بود. 513 00:40:35,267 --> 00:40:39,479 ‫بالاخره اومد. میشه لطفا سرویس بدی؟ ‫من یه نوشیدنی می‌خوام لطفا. 514 00:40:42,274 --> 00:40:43,191 ‫می‌شنوی صدامو؟ 515 00:40:49,948 --> 00:40:50,949 ‫صبح بخیر،‌ آقا. 516 00:40:55,287 --> 00:40:56,163 ‫ماریس! 517 00:41:00,667 --> 00:41:02,669 ‫- ماریس! ‫- چی داری می‌خونی؟ 518 00:41:06,965 --> 00:41:09,551 ‫تفنگتون رو بیارین پایین! 519 00:41:12,053 --> 00:41:13,346 ‫حرکت نکنین، حرکت نکنین، حرکت نکنین. 520 00:41:14,306 --> 00:41:15,307 ‫ماریس. 521 00:41:16,933 --> 00:41:18,518 ‫همه چی تموم شد. بس کن. 522 00:41:20,604 --> 00:41:21,938 ‫بین هیچ صدمه‌ای به تو نزده. 523 00:41:22,898 --> 00:41:25,984 ‫- بذار بره. ‫- بین! بین! بذار بره! 524 00:41:27,152 --> 00:41:30,405 ‫خواهش می‌کنم بهش آسیب نزن! 525 00:41:31,364 --> 00:41:32,699 ‫خواهش می‌کنم! 526 00:41:32,782 --> 00:41:34,242 ‫الان صدامو می‌شنوین؟ 527 00:41:34,326 --> 00:41:38,872 ‫حالا که یکی از ماروهای با ارزش شما ‫در خطره گوش می‌کنین؟ 528 00:41:38,955 --> 00:41:40,373 ‫بین، منو ببین. 529 00:41:40,457 --> 00:41:43,001 ‫منو ببین. همه چیز درست میشه. 530 00:41:43,752 --> 00:41:46,421 ‫مادرم... 531 00:41:47,339 --> 00:41:49,758 ‫مادرم با یه دل شکسته مرد. 532 00:41:50,050 --> 00:41:51,676 ‫چون پدرم... 533 00:41:53,470 --> 00:41:58,558 ‫بابام، چارلز مارو، خودش ‫رو به اون متعهد نکرد. 534 00:41:59,684 --> 00:42:02,687 ‫اون هر قولی که به ما داده بود رو ‫زیر پا گذاشت. 535 00:42:03,521 --> 00:42:05,023 ‫حتی بعد از مرگش... 536 00:42:06,107 --> 00:42:09,694 ‫اون قسم خورد هوای منو داره ‫و این هتل رو میده من. 537 00:42:09,778 --> 00:42:12,364 ‫من کل عمرم برای اون کار کردم. 538 00:42:13,031 --> 00:42:18,828 ‫با این‌که من وفادار و ساکت و... 539 00:42:18,912 --> 00:42:19,871 ‫صبر کنید. 540 00:42:20,914 --> 00:42:23,458 ‫- باعث شرمندگی اونا بودم. ‫- آروم باش! 541 00:42:26,962 --> 00:42:32,509 ‫تو به یه خانواده‌ی لوس و مرفه خدمت کردی ‫و اونا هیچ وقت تو رو ندیدن. 542 00:42:34,177 --> 00:42:35,011 ‫و در تمام این مدت... 543 00:42:35,095 --> 00:42:40,600 ‫تو می‌دونستی که تو فرزند اولی، ‫و واقعا حقته این‌جا رو صاحب بشی. 544 00:42:43,770 --> 00:42:46,064 ‫تو به گوزن شلیک کردی، مگه نه؟ 545 00:42:48,525 --> 00:42:50,277 ‫- باید این‌کارو بکنی. ‫- زودباش، پسر. 546 00:42:51,361 --> 00:42:52,779 ‫من برای تو انجامش دادم. 547 00:42:53,113 --> 00:42:54,990 ‫من این گوزن رو برای تو زخمی کردم. 548 00:42:59,077 --> 00:43:04,374 ‫به شکار شلیک کن پسره‌ی بی‌خایه. 549 00:43:13,717 --> 00:43:15,927 ‫دیدی؟ می‌دونستم از پسش بر میای،‌ پسرم. 550 00:43:43,204 --> 00:43:44,205 ‫بیا این‌جا، پسرم. 551 00:44:00,638 --> 00:44:02,557 ‫اون به من گفت که به کسی نگم. 552 00:44:07,604 --> 00:44:09,856 ‫من همیشه راز مخفیانه و کثیف اون بودم. 553 00:44:12,484 --> 00:44:15,362 ‫جولیا تنها کسی بود که ‫با من مهربون بود... 554 00:44:16,946 --> 00:44:18,239 ‫و من عاشقش بودم. 555 00:44:19,991 --> 00:44:21,743 ‫چه اتفاقی افتاد، ماریس؟ 556 00:44:23,787 --> 00:44:25,872 ‫تو بهش رازت رو گفتی؟ 557 00:44:29,959 --> 00:44:31,252 ‫فکر می‌کردم خوشحال میشه... 558 00:44:31,336 --> 00:44:36,341 ‫که منو به عنوان برادر ناتنی قبول کنه ‫و ما می‌تونیم هتل رو با هم بگردونیم. 559 00:44:36,424 --> 00:44:37,342 ‫اما... 560 00:44:38,760 --> 00:44:41,554 ‫اون گفت که دیگه به گذشته کاری نداره... 561 00:44:43,264 --> 00:44:45,892 ‫و من هیچ ارزشی براش ندارم. 562 00:44:48,061 --> 00:44:49,771 ‫اون به من گفت مفت‌خور. 563 00:44:51,147 --> 00:44:52,565 ‫اون آخرین امیدت بود. 564 00:44:53,525 --> 00:44:55,443 ‫تنها کسی که فکر می‌کردی می‌تونی ‫بهش اعتماد کنی. 565 00:44:55,527 --> 00:44:58,154 ‫اون به من خندید، انگار من اهمیتی ندارم! 566 00:44:58,822 --> 00:45:02,992 ‫کاری کرد دوباره حس کنی ‫اون پسر تنها و فراموش شده هستی. 567 00:45:06,621 --> 00:45:08,123 ‫من بیل رو برداشتم و... 568 00:45:12,252 --> 00:45:13,253 ‫من فقط می‌خواستم... 569 00:45:16,297 --> 00:45:17,966 ‫کاری کنم دیگه نخنده. 570 00:45:20,176 --> 00:45:22,554 ‫به اندازه‌ی کافی بچه‌ها صدمه دیدن ماریس. 571 00:45:23,555 --> 00:45:24,389 ‫نه. 572 00:45:26,850 --> 00:45:28,435 ‫به این بچه صدمه نزن. 573 00:45:31,146 --> 00:45:32,981 ‫بذار برگرده پیش مادرش. 574 00:45:44,200 --> 00:45:45,869 ‫وای، بچه‌ام! 575 00:46:11,352 --> 00:46:12,395 ‫زودباش. 576 00:46:26,034 --> 00:46:27,952 ‫در مورد اون الگوی خون خبری نشد؟ 577 00:46:29,913 --> 00:46:34,709 ‫الگوی خون خونه‌ی کوین مطابق با ‫زخم چاقو یا شلیک گلوله نیست. 578 00:46:34,792 --> 00:46:38,254 ‫افسر تیم تحلیل جرم میگه انگار ‫صحنه سازی صورت گرفته. 579 00:46:39,214 --> 00:46:40,715 ‫کوین سعی کرد تماس بگیره. 580 00:48:25,612 --> 00:48:27,447 ‫- پلیس! ‫- پلیس! 581 00:48:38,166 --> 00:48:39,167 ‫کار من نبود! 582 00:48:41,628 --> 00:48:47,592 ‫زانو بزن! 583 00:48:51,638 --> 00:48:52,764 ‫کار من نبود! 584 00:48:52,847 --> 00:48:54,474 ‫با گروهبان لاکوست صحبت کنین. 585 00:48:55,016 --> 00:48:56,434 ‫گروهبان لاکوست. 586 00:49:05,568 --> 00:49:06,486 ‫اون بازداشت شده. 587 00:49:55,352 --> 00:50:00,352 ‫مترجم: ‫میثم موسویان MeysaM.UnicorN ‫t.Me/unicorn025 588 00:50:00,352 --> 00:50:05,352 ‫بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال ‫30nama.com