1 00:00:01,302 --> 00:00:02,347 ‫آنچه در آلاسکا دیلی گذشت... 2 00:00:02,390 --> 00:00:03,739 ‫هی، آیلین، یه دقیقه وقت داری؟ 3 00:00:03,783 --> 00:00:05,437 ‫- نه، موعد انتشارم رسیده ‫- می‌دونم، در مورد منبعته 4 00:00:05,480 --> 00:00:06,481 ‫بازم نه، بازم موعد انتشارمه 5 00:00:06,525 --> 00:00:07,700 ‫یه مشکلی داریم 6 00:00:07,743 --> 00:00:09,658 ‫- خبری از منبعت نشد؟ ‫- ناپدید شده 7 00:00:09,702 --> 00:00:12,226 ‫- ولی اگر مدارک تقلبی باشن... ‫- بار اثبات تقلبی بودنش با اوناست 8 00:00:12,270 --> 00:00:14,011 ‫اعتراض‌هایی در مورد طرز رفتارت ‫ با کارکنان به دستمون رسیده 9 00:00:14,054 --> 00:00:15,142 ‫که بدرفتاری می‌کنی 10 00:00:15,186 --> 00:00:16,491 ‫الان دیگه می‌خوان کنسلم کنن؟ 11 00:00:16,535 --> 00:00:17,536 ‫چرا اومدی اینجا، استنلی؟ 12 00:00:17,579 --> 00:00:18,624 ‫که بهت یه شغل پیشنهاد بدم 13 00:00:18,667 --> 00:00:20,321 ‫اسمش گلوریا نانمک‌ـه 14 00:00:20,365 --> 00:00:22,106 ‫دو سال پیش ناپدید شد 15 00:00:22,149 --> 00:00:24,891 ‫نمی‌تونم برم آلاسکا، استنلی ‫کار مسخره‌ایه 16 00:00:24,935 --> 00:00:26,937 ‫این داستان می‌تونه ‫طرز تفکر کشور رو عوض کنه 17 00:00:26,980 --> 00:00:28,590 ‫مطمئن نیستم آماده‌ام یا نه 18 00:00:28,634 --> 00:00:30,070 ‫حس قوی‌ای بهم میگه هستی 19 00:00:30,114 --> 00:00:32,072 ‫خانم فیتزجرالد؟ به آلاسکا خوش اومدین 20 00:00:32,116 --> 00:00:34,161 ‫راز، می‌خوام مسئولیت ‫یه داستان رو به تو و آیلین بدم 21 00:00:34,205 --> 00:00:35,684 ‫اصلا چیزی در مورد آلاسکا می‌دونی؟ 22 00:00:35,728 --> 00:00:37,773 ‫- همیشه همینطوریه؟ ‫- خانم نانمک 23 00:00:37,817 --> 00:00:39,210 ‫اومدم چون سردبیرمون می‌خواد بفهمه 24 00:00:39,253 --> 00:00:40,515 ‫چه اتفاقی برای گلوریا افتاده 25 00:00:40,559 --> 00:00:43,083 ‫- چی می‌خواین بدونین؟ ‫- گلوریا چوب‌زیربغل داشته 26 00:00:43,127 --> 00:00:45,259 ‫آخرین باری که زنده دیده شده ‫ اینجا توی مهمونی بوده 27 00:00:45,303 --> 00:00:47,914 ‫و جسدش با این همه فاصله ‫توی دشت پیدا شده 28 00:00:47,958 --> 00:00:49,133 ‫یکی اونو برده اونجا 29 00:00:49,176 --> 00:00:50,699 ‫باید با این یارو صحبت کنیم ‫توبی کرنشا 30 00:00:50,743 --> 00:00:52,963 ‫جردن تلر. همون جردن تلر 31 00:00:53,006 --> 00:00:54,790 ‫اصلا حق نداری بیای دم خونه‌ی من 32 00:00:54,834 --> 00:00:56,140 ‫می‌دونم فقط داری کارتو انجام میدی 33 00:00:56,183 --> 00:00:59,534 ‫ولی اگر اینو چاپ کنی ‫من و خانواده‌ام رو نابود می‌کنی 34 00:01:00,840 --> 00:01:08,193 ‫سی‌نما تقدیم میکند ‫WwW.30NaMa.CoM 35 00:01:08,237 --> 00:01:14,329 ‫ترجمه و تنظیم: حسین اسماعیلی 36 00:02:01,422 --> 00:02:03,381 ‫حتما شوخیت گرفته 37 00:02:06,471 --> 00:02:09,561 ‫گوزن‌های شمالی خطرناک هستن؟ 38 00:02:09,604 --> 00:02:12,216 ‫گوزن شمالی معمولا نسبت ‫به انسان‌ها رفتار تهاجمی ندارند 39 00:02:12,259 --> 00:02:14,522 ‫ولی با تحریک می‌توانند ‫رفتار تهاجمی پیدا کنند 40 00:02:14,566 --> 00:02:18,396 ‫میزان حمله آن‌ها به انسان‌ها ‫از جمع حمله خرس‌ها و گرگ‌ها بیشتر است 41 00:02:18,439 --> 00:02:20,485 ‫کاملا قانع شدم 42 00:02:56,477 --> 00:02:59,176 ‫اونو خاموش کن. همین الان 43 00:03:07,706 --> 00:03:09,534 ‫نه! نکن، دارم ازش استفاده می‌کنم 44 00:03:09,577 --> 00:03:10,752 ‫چسبیدی بهش ولش نمی‌کنی 45 00:03:10,796 --> 00:03:13,538 ‫- خفه‌شو، اسکل ‫- پیت! درست رفتار کن! بدش به برادرت 46 00:03:13,581 --> 00:03:15,061 ‫امروز تولدشه 47 00:03:17,629 --> 00:03:18,804 ‫جف، میشه لطفا...؟ 48 00:03:18,847 --> 00:03:20,022 ‫باید این خبر رو تا 10 تحویل بدم 49 00:03:20,066 --> 00:03:21,633 ‫درگیر یه مسئله کاریم 50 00:03:21,676 --> 00:03:23,200 ‫ناسلامتی منم شغل دارم 51 00:03:23,243 --> 00:03:24,853 ‫پسرا، آروم باشین 52 00:03:24,897 --> 00:03:26,246 ‫صبح بخیر ‫بازم قهوه می‌خواین؟ 53 00:03:26,290 --> 00:03:27,987 ‫آره لطفا. ممنون ریتا 54 00:03:28,030 --> 00:03:29,030 ‫اوهوم 55 00:03:29,031 --> 00:03:30,598 ‫تولد فین‌ـه... 9 سالگی 56 00:03:30,642 --> 00:03:32,644 ‫تولدت مبارک فین 57 00:03:32,687 --> 00:03:35,516 ‫برای خانواده‌ی مانسی رسم شده ‫که برای تولد بیایم رستوران ریتا 58 00:03:35,560 --> 00:03:39,085 ‫یادمه قبل از اینکه حتی ‫بدنیا بیای والدینت میومدن اینجا 59 00:03:39,129 --> 00:03:41,609 ‫نه، منظورم... منظورم این نیست 60 00:03:41,653 --> 00:03:44,003 ‫من دیگه نیستم! 61 00:03:44,046 --> 00:03:46,179 ‫آره، راهتو بکش و برو! 62 00:03:46,223 --> 00:03:47,572 ‫به جهنم بابا 63 00:03:48,877 --> 00:03:51,271 ‫چقدر هم عالی 64 00:03:51,315 --> 00:03:54,448 ‫یه آدم عصبانی دیگه 65 00:03:54,492 --> 00:03:56,494 ‫کل دنیا شده همین 66 00:03:56,537 --> 00:03:58,017 ‫و فقط داره بدتر میشه 67 00:04:03,631 --> 00:04:04,850 ‫خیلی‌خب، آقایون و خانم‌ها 68 00:04:04,893 --> 00:04:07,026 ‫برای یک مناسبت خیلی خاص ‫دور همدیگه جمع شدیم 69 00:04:07,069 --> 00:04:09,333 ‫یه رسم کوچولو توی آلاسکا دیلی 70 00:04:09,376 --> 00:04:11,378 ‫یه یادگاری برای اولین خبر صفحه اولت 71 00:04:11,422 --> 00:04:13,250 ‫ممنون بچه‌ها. خیلی زیاد 72 00:04:13,293 --> 00:04:15,208 ‫تبریک! 73 00:04:15,252 --> 00:04:18,168 ‫و اینم رسمه که بعد از گرفتن این یادگاری 74 00:04:18,211 --> 00:04:20,735 ‫باید از وانت قهوه‌فروشی ‫ برای هممون قهوه بخری 75 00:04:20,779 --> 00:04:22,084 ‫این یکی قطعا رسم نیست 76 00:04:22,128 --> 00:04:23,303 ‫می‌تونه باشه 77 00:04:23,347 --> 00:04:24,696 ‫خب دیگه، خبرنگارهای شجاع ما 78 00:04:24,739 --> 00:04:26,611 ‫اگر اشتباه نکنم ‫باید یه روزنامه چاپ کنیم 79 00:04:26,654 --> 00:04:28,221 ‫پیشنهاد یه داستان دیگه هم دارم 80 00:04:28,265 --> 00:04:30,354 ‫- درم همیشه به روت بازه ‫- کارت عالی بود 81 00:04:30,397 --> 00:04:32,704 ‫هی 82 00:04:32,747 --> 00:04:33,792 ‫ایول 83 00:04:33,835 --> 00:04:37,839 ‫- یونا! ‫- آره! اوه خدای من! 84 00:04:37,883 --> 00:04:40,799 ‫- اسم توئه‌ها ‫- اوه خدای من 85 00:04:44,455 --> 00:04:45,891 ‫داری سیر وقایع رو مشخص می‌کنی؟ 86 00:04:45,934 --> 00:04:49,068 ‫بعد از ملاقات صبحم با یه گوزن ‫ زودتر از موعد اومدم دفتر 87 00:04:51,592 --> 00:04:53,507 ‫دوست‌دخترهای گلوریا اولویت ما نیستن 88 00:04:53,551 --> 00:04:54,595 ‫بعدا باهاشون حرف میزنیم 89 00:04:54,639 --> 00:04:56,510 ‫همه چی آخرش میرسه به توبی 90 00:04:56,554 --> 00:04:58,251 ‫شبی که گم شد دعوتش کرد به مهمونی 91 00:04:58,295 --> 00:05:00,471 ‫باید فرض رو بر این بذاریم که دیدتش ‫فیلم‌ها رو چک کردم و... 92 00:05:00,514 --> 00:05:02,212 ‫هیچکس باهاش حرف نزده. می‌دونم 93 00:05:02,255 --> 00:05:04,736 ‫و دو ساله هیچ چیزی توی فضای مجازی نذاشته 94 00:05:04,779 --> 00:05:06,607 ‫دلش نمی‌خواد کسی پیداش کنه 95 00:05:06,651 --> 00:05:08,130 ‫یه حسی بهم میگه توی مید نیست 96 00:05:08,174 --> 00:05:09,784 ‫چطور مگه؟ 97 00:05:09,828 --> 00:05:11,699 ‫توی هیچکدوم از مطالب ‫شبکه‌های اجتماعی دوستاش نیست 98 00:05:11,743 --> 00:05:14,311 ‫توی جایی به اون کوچیکی همچین کاری سخته 99 00:05:14,354 --> 00:05:15,399 ‫بنظرت از ایالت رفته بیرون؟ 100 00:05:15,442 --> 00:05:17,052 ‫احتمالش کمه 101 00:05:17,096 --> 00:05:18,750 ‫یه جستجوی کلی توی شبکه‌های اجتماعی می‌کنم 102 00:05:18,793 --> 00:05:20,491 ‫باید یه سرنخی باشه 103 00:05:23,842 --> 00:05:25,713 ‫سیلوی‌ـه 104 00:05:25,757 --> 00:05:28,542 ‫ساعت 10 میره اونجا 105 00:05:28,586 --> 00:05:30,152 ‫گابریل 106 00:05:30,196 --> 00:05:31,545 ‫تمام مدارک رو چک کردی؟ 107 00:05:31,589 --> 00:05:33,286 ‫آره، تموم شد. و ممنون ‫بابت این وظیفه‌ای که بهم دادی 108 00:05:33,330 --> 00:05:35,332 ‫خیلی برام ارزش داشت 109 00:05:35,375 --> 00:05:37,769 ‫خب با بخش مسکن شروع کردم 110 00:05:37,812 --> 00:05:40,946 ‫ترینیتی لوثرن برای بزرگتر کردن ‫ آموزشگاه مذهبی‌اش درخواست مجوز کرده 111 00:05:40,989 --> 00:05:43,340 ‫و یه شرکت با مسئولیت محدود ‫به اسم شمال حقیقی 112 00:05:43,383 --> 00:05:45,429 ‫یه ملک با پلاک 224 توی خیابون ششم رو فروخته 113 00:05:45,472 --> 00:05:47,257 ‫- چی؟ ‫- چی چی؟ 114 00:05:47,300 --> 00:05:49,215 ‫گفتی پلاک 224 توی خیابون ششم؟ 115 00:05:49,259 --> 00:05:50,347 ‫- آره ‫- اون که رستوران ریتاست 116 00:05:50,390 --> 00:05:51,739 ‫ریتا داره رستورانشو می‌‌فروشه! 117 00:05:51,783 --> 00:05:53,698 ‫ریتا داره می‌فروشه؟ امکان نداره 118 00:05:53,741 --> 00:05:55,308 ‫اون که دهه‌ها سابقه داره ‫پنکیک‌هاش بی‌نظیره 119 00:05:55,352 --> 00:05:57,658 ‫خیلی خوبن! باورم نمیشه! 120 00:05:57,702 --> 00:05:59,530 ‫- چی شده؟ ‫- ریتا داره رستورانشو می‌فروشه 121 00:05:59,573 --> 00:06:01,227 ‫چی؟ من همین الان اونجا بودم 122 00:06:01,271 --> 00:06:02,576 ‫هیچی نگفت 123 00:06:02,620 --> 00:06:03,925 ‫گابریل سند فروشش رو پیدا کرده 124 00:06:03,969 --> 00:06:05,318 ‫باید بفهمم چرا 125 00:06:05,362 --> 00:06:06,406 ‫اشکال نداره من این یکی رو بردارم؟ 126 00:06:06,450 --> 00:06:08,278 ‫باعث افتخارمه 127 00:06:08,321 --> 00:06:09,496 ‫داداش، فکر کنم داره از باب می‌پرسه 128 00:06:09,540 --> 00:06:11,629 ‫آره بابا مال خودت 129 00:06:11,672 --> 00:06:12,760 ‫ریتا داره میبنده 130 00:06:12,804 --> 00:06:14,545 ‫دنیا چرا اینجوری شده؟ 131 00:06:14,588 --> 00:06:16,068 ‫شاید بهتر باشه به یونا تبریک بگی 132 00:06:16,111 --> 00:06:17,461 ‫اولین داستانش توی صفحه‌ی اوله 133 00:06:17,504 --> 00:06:19,506 ‫- آره، حتما ‫- صبح بخیر 134 00:06:19,550 --> 00:06:21,073 ‫- استنلی... ‫- امروز ناهار... 135 00:06:21,116 --> 00:06:23,510 ‫تو، من و ناشر محترممون، آرون پریچارد 136 00:06:23,554 --> 00:06:24,772 ‫اصلا امکان نداره 137 00:06:24,816 --> 00:06:27,209 ‫این که گفتم درخواست نبود ‫داره با هواپیما از فیربنکس میاد 138 00:06:27,253 --> 00:06:29,995 ‫- استنلی ‫- بهم لطف کن. خانواده‌اش پول اینجا رو میدن 139 00:06:30,038 --> 00:06:32,780 ‫پس اگر اوضاع خوب پیش نرفت، گردن من ننداز 140 00:06:32,824 --> 00:06:35,348 ‫با تو؟ اوضاع خوب پیش نره؟ امکان نداره 141 00:06:35,392 --> 00:06:37,089 ‫چطور آدمیه؟ پریچارد 142 00:06:37,132 --> 00:06:39,265 ‫پولداره، با عقده‌ی پدری 143 00:06:39,309 --> 00:06:41,485 ‫بزن قدش، به افتخار اولین خبر صفحه اولت 144 00:06:54,411 --> 00:06:56,543 ‫می‌دونی که ممکنه مشکل باشه 145 00:06:56,587 --> 00:06:58,980 ‫بهم گفتن گزارش کالبدشکافی رو بهم نمیدن 146 00:06:59,024 --> 00:07:00,678 ‫پلیس‌ها گفتن؟ 147 00:07:00,721 --> 00:07:02,027 ‫تعجبی نداره 148 00:07:02,070 --> 00:07:03,289 ‫اصلا نداره 149 00:07:04,421 --> 00:07:06,597 ‫ن-ا-ن-م-ک 150 00:07:06,640 --> 00:07:08,381 ‫نانمک 151 00:07:08,425 --> 00:07:10,601 ‫همم، اجازه ندارم گزارش ‫کالبدشکافی رو بهتون بدم 152 00:07:10,644 --> 00:07:12,864 ‫پرونده توی مید هنوز بازه 153 00:07:12,907 --> 00:07:14,866 ‫دو ساله که بازه 154 00:07:14,909 --> 00:07:16,302 ‫شرمنده 155 00:07:16,346 --> 00:07:17,695 ‫سلام 156 00:07:17,738 --> 00:07:19,871 ‫اون گزارش، اسناد عمومی حساب میشه 157 00:07:19,914 --> 00:07:21,699 ‫پس یا قانونی که بهت اجازه میده 158 00:07:21,742 --> 00:07:23,091 ‫الان گزارش رو ندی نام ببر 159 00:07:23,135 --> 00:07:24,441 ‫یا گزارش رو بده 160 00:07:24,484 --> 00:07:25,703 ‫شما کی هستی؟ 161 00:07:25,746 --> 00:07:27,400 ‫یه گزارشگر از دیلی آلاسکا 162 00:07:27,444 --> 00:07:29,533 ‫جفتمون هستیم 163 00:07:29,576 --> 00:07:31,056 ‫دارین یه داستان در این مورد می‌نویسین؟ 164 00:07:31,099 --> 00:07:32,797 ‫آره 165 00:07:32,840 --> 00:07:33,885 ‫هلن 166 00:07:48,046 --> 00:07:50,266 ‫سلام. کسی چیزی یادش رفته؟ 167 00:07:50,310 --> 00:07:52,442 ‫بخاطر کارم اومدم 168 00:07:52,486 --> 00:07:55,227 ‫دارم در مورد اینکه چرا ‫داری می‌فروشی گزارش می‌نویسم 169 00:07:57,273 --> 00:07:59,275 ‫حرفی برای گفتن ندارم 170 00:07:59,319 --> 00:08:01,538 ‫یه مسئله‌ی خصوصیه 171 00:08:01,582 --> 00:08:04,280 ‫نیست. توی اسناد عمومی بود 172 00:08:04,324 --> 00:08:06,543 ‫به کی فروختی؟ 173 00:08:06,587 --> 00:08:09,067 ‫کلیر، بهت که گفتم نمی‌تونم بگم 174 00:08:09,111 --> 00:08:11,548 ‫نمی‌تونی یا نمیگی؟ 175 00:08:14,595 --> 00:08:16,074 ‫ریتا، چرا باید اینجا رو بفروشی؟ 176 00:08:16,118 --> 00:08:18,120 ‫کسب‌و‌کار فوق‌العاده‌ایه 177 00:08:18,163 --> 00:08:19,382 ‫داری از شهر میری؟ 178 00:08:19,426 --> 00:08:21,123 ‫نه! 179 00:08:21,166 --> 00:08:22,472 ‫خونه‌ام همینجاست 180 00:08:22,516 --> 00:08:24,561 ‫عاشق اینجام 181 00:08:24,605 --> 00:08:26,476 ‫فقط چاره‌ای نداشتم 182 00:08:26,520 --> 00:08:28,304 ‫کسی بهت فشار آورد که بفروشی؟ 183 00:08:28,348 --> 00:08:30,175 ‫نه 184 00:08:30,219 --> 00:08:32,743 ‫نمی‌تونم در موردش حرف بزنم، کلیر 185 00:08:32,787 --> 00:08:35,790 ‫ریتا، من درهرحال این گزارش رو می‌نویسم 186 00:08:35,833 --> 00:08:37,618 ‫فقط می‌خوام جزئیاتش درست باشه 187 00:08:40,055 --> 00:08:41,796 ‫نمی‌تونی این قضیه رو درست کنی 188 00:08:41,839 --> 00:08:43,667 ‫هیچکس نمی‌تونه 189 00:08:43,711 --> 00:08:46,844 ‫پس، به قول گفتنی، صحبتی ندارم 190 00:08:56,288 --> 00:08:58,295 ‫این زخم‌ها رو ببین 191 00:08:58,549 --> 00:09:01,552 ‫شکستگی جمجمه ‫پارگی، کوفتگی 192 00:09:01,595 --> 00:09:03,902 ‫همه‌اش نشان از حمله‌ی فیزیکی داره 193 00:09:03,945 --> 00:09:07,035 ‫و دلیل مرگ رو نوشتن نامعلوم 194 00:09:07,079 --> 00:09:09,342 ‫و دی‌ان‌ای رو هم برداشتن ‫ولی جواب آزمایش توش نیست 195 00:09:09,386 --> 00:09:10,778 ‫با عقل جوردرنمیاد 196 00:09:10,822 --> 00:09:12,432 ‫عکس هم هست؟ 197 00:09:14,826 --> 00:09:16,567 ‫از گلوریا؟ 198 00:09:16,610 --> 00:09:18,786 ‫آره، ولی... 199 00:09:18,830 --> 00:09:20,614 ‫می‌خوام ببینمشون 200 00:09:46,205 --> 00:09:48,381 ‫میشه بگی چطور ‫دی‌ان‌ای رو از روی بدنش برداشتن 201 00:09:48,425 --> 00:09:49,991 ‫ولی گزارش آزمایشگاه توش نیست؟ 202 00:09:50,035 --> 00:09:51,035 ‫نمی‌دونم 203 00:09:51,036 --> 00:09:52,429 ‫می‌تونی حدس بزنی؟ 204 00:09:52,472 --> 00:09:55,606 ‫واقعا بهمون کمک می‌کنه، هلن 205 00:09:55,649 --> 00:09:57,085 ‫می‌دونیم این گندکاری تو نیست 206 00:09:57,129 --> 00:09:58,913 ‫فقط می‌خوام ببینیم چی به چیه 207 00:09:58,957 --> 00:10:02,003 ‫فکر کنم انجام آزمایش دی‌ان‌ای ‫برای تمام پرونده‌ها گرون درمیاد 208 00:10:02,047 --> 00:10:03,614 ‫هرکدوم 2500 دلاره 209 00:10:03,657 --> 00:10:05,311 ‫پس قضیه پوله 210 00:10:05,355 --> 00:10:07,835 ‫ببین، راستشو بخوای ‫حتی اگر آزمایش رو روش انجام بدن 211 00:10:07,879 --> 00:10:09,794 ‫هیچ چیزی ندارن که باهاش مطابقت بدن 212 00:10:09,837 --> 00:10:11,099 ‫منظورت چیه؟ 213 00:10:11,143 --> 00:10:13,754 ‫اف‌بی‌آی یه پایگاه داده‌ی کشوری داره 214 00:10:13,798 --> 00:10:16,453 ‫نه تا جایی که من می‌دونم 215 00:10:16,496 --> 00:10:19,369 ‫روزنامه سه سال پیش ‫یه داستان در این مورد نوشت 216 00:10:19,412 --> 00:10:20,892 ‫دادستان کشور قول داد 217 00:10:20,935 --> 00:10:23,198 ‫که ایالت قراره یه پایگاه ‫ داده‌ی دی‌ان‌ای تشکیل بده 218 00:10:23,242 --> 00:10:24,809 ‫هنوز درست نشده 219 00:10:24,852 --> 00:10:27,072 ‫شاید هنوز دارن روش کار می‌کنن 220 00:10:27,115 --> 00:10:29,683 ‫سه سال برای یه پایگاه داده؟ 221 00:10:29,727 --> 00:10:32,120 ‫حتما شرط بستن یادمون بره 222 00:10:32,164 --> 00:10:33,818 ‫خب، قراره این شرطو ببازن 223 00:10:41,739 --> 00:10:42,914 ‫اوهوم 224 00:10:42,957 --> 00:10:44,698 ‫چیز دیگه‌ای نیست؟ 225 00:10:44,742 --> 00:10:46,308 ‫گرفتم. خیلی‌خب 226 00:10:46,352 --> 00:10:48,267 ‫خیلی ممنون 227 00:10:48,310 --> 00:10:49,616 ‫به منم بگو 228 00:10:50,748 --> 00:10:51,749 ‫بیگ برگر 229 00:10:51,792 --> 00:10:53,141 ‫بیگ برگر؟ 230 00:10:53,185 --> 00:10:54,708 ‫ریتا به بیگ برگر فروخته؟ 231 00:10:55,152 --> 00:10:56,710 ‫پولشو زده به جیب و رفته 232 00:10:56,754 --> 00:10:57,929 ‫فکر نکنم 233 00:10:57,972 --> 00:10:59,321 ‫گفت چاره‌ای نداشته 234 00:10:59,365 --> 00:11:00,584 ‫نمی‌تونست در موردش حرف بزنه 235 00:11:00,627 --> 00:11:02,412 ‫بنظرت بیگ برگر بهش فشار آورده؟ 236 00:11:02,455 --> 00:11:04,239 ‫غیر از این چه دلیلی برای فروش داره؟ 237 00:11:04,283 --> 00:11:05,415 ‫قرار نیست بره شهر دیگه‌ای 238 00:11:05,458 --> 00:11:07,460 ‫اگر خسته شده بود، راحت می‌گفت 239 00:11:07,504 --> 00:11:08,592 ‫واو. ملت قراره قاطی کنن 240 00:11:08,635 --> 00:11:09,854 ‫نظری چیزی ندادن؟ 241 00:11:09,897 --> 00:11:11,856 ‫با یه یارویی صحبت کردم ‫ رئیس روابط عمومی بود 242 00:11:11,899 --> 00:11:13,466 ‫هیچ اطلاعاتی بهم نداد 243 00:11:13,510 --> 00:11:15,425 ‫می‌دونم قضیه بیشتر از ایناست 244 00:11:15,468 --> 00:11:17,470 ‫داستان رو بنویس ‫ببین چیا سروکله‌شون پیدا میشه 245 00:11:17,514 --> 00:11:19,472 ‫همینکارو می‌کنم 246 00:11:20,430 --> 00:11:22,257 ‫داستانی در این مورد ننوشته بودیم؟ 247 00:11:22,301 --> 00:11:23,781 ‫آره، سه سال پیش 248 00:11:23,824 --> 00:11:26,653 ‫دادستان کشور یه مشت قول داد ‫ ولی چیزی عوض نشد 249 00:11:26,697 --> 00:11:29,874 ‫ادارات پلیس از متخلف‌ها ‫نمونه‌ی دی‌ان‌ای نمی‌گیرن 250 00:11:29,917 --> 00:11:31,484 ‫اف‌بی‌آی یه پایگاه‌ داده‌ داره 251 00:11:31,528 --> 00:11:33,834 ‫ولی تقریبا هیچکس توی آلاسکا ‫ اطلاعاتش رو به اونجا نمیده 252 00:11:33,878 --> 00:11:36,402 ‫نه نمونه‌گیری‌ای، نه آزمایشی، نه پایگاه داده‌ای 253 00:11:36,446 --> 00:11:38,622 ‫وقتی پایگاه داده نباشه ‫خبری هم از گیر انداختن آدم بدا نیست 254 00:11:38,665 --> 00:11:40,188 ‫باید یه داستان چاپ کنیم 255 00:11:40,232 --> 00:11:42,016 ‫زیادی برای اینکار زوده ‫باید یکم بیشتر اطلاعات جمع کنیم 256 00:11:42,060 --> 00:11:44,584 ‫گزارش کالبدشکافی ‫بطور واضح نشان از حمله داره 257 00:11:44,628 --> 00:11:46,630 ‫ازش آزمایش دی‌ان‌ای نگرفتن 258 00:11:46,673 --> 00:11:48,414 ‫از متخلف‌ها آزمایش دی‌ان‌ای نمی‌گیرن 259 00:11:48,458 --> 00:11:50,068 ‫دلشون نمی‌خواد این جرائم رو حل کنن 260 00:11:50,111 --> 00:11:52,026 ‫باشه، ولی این گزارش روزانه نیست 261 00:11:52,070 --> 00:11:54,246 ‫نمی‌تونی توی یه تحقیقات بلند مدت ‫هر خبر کوچیکی رو چاپ کنی 262 00:11:54,289 --> 00:11:56,074 ‫اگر اینکارو بکنی، پلیس‌ها متوجه میشن 263 00:11:56,117 --> 00:11:58,250 ‫خوبه. بالاخره مجبور میشن جواب پس بدن 264 00:11:58,293 --> 00:11:59,904 ‫آره، و چند قدم ازمون جلوتر میافتن 265 00:11:59,947 --> 00:12:01,340 ‫و آخرش با کله می‌خوریم به در بسته 266 00:12:01,383 --> 00:12:03,995 ‫- باید صبور باشیم ‫- صبور؟ 267 00:12:04,038 --> 00:12:05,910 ‫اینو به مادر دختر بومی‌ بعدی ‫ که قراره گم بشه بگو 268 00:12:05,953 --> 00:12:07,433 ‫اگر به روش درست انجامش ندیم، باید 269 00:12:07,477 --> 00:12:09,740 ‫تا صد سال بعدش باید به مادرا همینو بگیم 270 00:12:12,351 --> 00:12:13,918 ‫حق با اونه 271 00:12:13,961 --> 00:12:15,180 ‫وقتی زمانش مناسب بود چاپش می‌کنیم 272 00:12:15,223 --> 00:12:16,311 ‫فعلا، دست نگه می‌داریم 273 00:12:16,355 --> 00:12:17,661 ‫خوبه. به توافق رسیدیم 274 00:12:17,704 --> 00:12:19,271 ‫- من نرسیدم ‫- استنلی رسیده. همین برای من کافیه 275 00:12:19,314 --> 00:12:20,707 ‫صحبتمون تمومه؟ 276 00:12:27,714 --> 00:12:29,716 ‫هی، راز 277 00:12:29,760 --> 00:12:31,152 ‫می‌دونم اینطور حس نمی‌کنی 278 00:12:31,196 --> 00:12:33,546 ‫ولی ما هم همون چیزیو می‌خوایم که تو می‌خوای 279 00:12:33,590 --> 00:12:36,897 ‫فکر کنم تنها چیزی که آیلین ‫می‌خواد اینه که برگرده نیویورک 280 00:12:36,941 --> 00:12:38,551 ‫که حرفه‌اش رو نجات بده 281 00:12:38,595 --> 00:12:40,945 ‫برای من، این داستان بشدت شخصیه‌ 282 00:12:40,988 --> 00:12:43,948 ‫در مورد مردم منه. زندگی منه 283 00:12:43,991 --> 00:12:46,864 ‫و برای همین تو رو گذاشتم مسئول این داستان 284 00:12:46,907 --> 00:12:49,823 ‫بهت گفتم حاضرم این داستان رو تا آخر خط ببرم 285 00:12:49,867 --> 00:12:52,826 ‫ولی نمی‌تونی تنهایی اینکارو بکنی 286 00:12:52,870 --> 00:12:55,960 ‫تحقیقاتی به این مقیاس رو نمی‌تونی 287 00:12:56,003 --> 00:12:58,179 ‫شاید بتونی انگیزه‌هاش رو زیر سوال ببری 288 00:12:58,223 --> 00:13:01,052 ‫ولی آیلین خبرنگار خیلی خوبیه 289 00:13:01,095 --> 00:13:03,576 ‫مجبور نیستی ازش خوشت بیاد 290 00:13:03,620 --> 00:13:04,708 ‫ولی ازش استفاده کن 291 00:13:17,155 --> 00:13:19,636 ‫وقتی استنلی بهم گفت ‫داره میره نیویورک تو رو استخدام کنه 292 00:13:19,679 --> 00:13:21,333 ‫راستشو بخوای، فکر کردم دیوونه شده 293 00:13:21,376 --> 00:13:23,030 ‫گفتم امکان نداره بتونی راضیش کنی 294 00:13:23,074 --> 00:13:25,642 ‫ولی بهم اطمینان داد که تو رو با خودش میاره 295 00:13:25,685 --> 00:13:27,295 ‫واقعا؟ 296 00:13:27,339 --> 00:13:29,080 ‫آره 297 00:13:29,123 --> 00:13:30,690 ‫و الان اینجایی 298 00:13:30,734 --> 00:13:32,518 ‫خیلی جالبه که چطور همه چی جور میشه، مگه نه؟ 299 00:13:32,562 --> 00:13:35,042 ‫احتیاج به یه شغل داشتی ‫استنلی پیداش میشه، و بوم 300 00:13:35,086 --> 00:13:36,478 ‫من خودم شغل داشتم 301 00:13:36,522 --> 00:13:37,567 ‫دارم یه کتاب می‌نویسم 302 00:13:37,610 --> 00:13:39,351 ‫در مورد چی؟ 303 00:13:39,394 --> 00:13:41,962 ‫خب، وقتی تموم شد یه نسخه برات می‌فرستم 304 00:13:42,006 --> 00:13:44,486 ‫بی‌صبرانه منتظرم 305 00:13:44,530 --> 00:13:47,620 ‫خب، این... این برای شما دو تا ‫یجور تجدید دیداره، مگه نه؟ 306 00:13:47,664 --> 00:13:49,056 ‫چطور با هم آشنا شدین؟ 307 00:13:49,100 --> 00:13:51,493 ‫استنلی؟ 308 00:13:51,537 --> 00:13:54,409 ‫توی کلیولند دیسپچ استخدامش کردم 309 00:13:54,453 --> 00:13:56,107 ‫یه داستان عالی نوشت 310 00:13:56,150 --> 00:13:58,762 ‫ولی بهم فشار آوردن که چاپ نکنیم 311 00:13:58,805 --> 00:14:02,548 ‫من زیر بار رفتم، و اون رفت 312 00:14:02,592 --> 00:14:05,507 ‫تا امروز از اون کار پشیمونم 313 00:14:05,551 --> 00:14:07,640 ‫دیگه تکرار نمیشه 314 00:14:09,555 --> 00:14:11,644 ‫خیلی‌خب، مجبورم بپرسم 315 00:14:11,688 --> 00:14:12,819 ‫کی بهت فشار آورد؟ 316 00:14:12,863 --> 00:14:14,429 ‫ناشرم 317 00:14:14,473 --> 00:14:16,649 ‫حالا که حرفش شد... 318 00:14:16,693 --> 00:14:18,216 ‫همینجا دنیا اومدی و بزرگ شدی، آرون؟ 319 00:14:18,259 --> 00:14:19,609 ‫آره 320 00:14:19,652 --> 00:14:21,785 ‫یه مدت کوتاه رفتم دانشگاه دارتموث ‫بعد مستقیم برگشتم 321 00:14:21,828 --> 00:14:24,788 ‫توی جونو زندگی می‌کنم ‫ولی برای کارم میرم و میام 322 00:14:24,831 --> 00:14:26,616 ‫یه اتاق اینجا توی کاپیتان کوک نگه می‌دارم 323 00:14:26,659 --> 00:14:28,879 ‫با هم همسایه‌ایم 324 00:14:28,922 --> 00:14:31,011 ‫اولین باره میای آلاسکا؟ 325 00:14:31,055 --> 00:14:32,317 ‫آره 326 00:14:32,360 --> 00:14:34,101 ‫نظرت در موردش چیه؟ 327 00:14:34,145 --> 00:14:35,276 ‫فقط چهار روزه که اینجام 328 00:14:35,320 --> 00:14:36,582 ‫اسکی هم می‌کنی؟ 329 00:14:36,626 --> 00:14:39,106 ‫نه 330 00:14:39,150 --> 00:14:40,978 ‫- ماهیگیری چی؟ ‫- نه 331 00:14:41,021 --> 00:14:42,240 ‫- کوه‌نوردی؟ ‫- خب، پیاده‌روی می‌کنم 332 00:14:42,283 --> 00:14:43,807 ‫می‌دونی، اهل نیویورکم، برای همین... 333 00:14:43,850 --> 00:14:46,984 ‫خب، مسیرهای چوگچ فوق‌العادن 334 00:14:47,027 --> 00:14:48,725 ‫باعث افتخارم میشه که بهت نشونشون بدم 335 00:14:48,768 --> 00:14:50,422 ‫اگر دوست داشته باشی بری 336 00:14:50,465 --> 00:14:52,293 ‫یه سوال 337 00:14:52,337 --> 00:14:54,426 ‫یه سوال از آیلین فیتزجرالد 338 00:14:54,469 --> 00:14:56,341 ‫استنلی، لازمه وکیلم حضور داشته باشه؟ 339 00:14:56,384 --> 00:14:58,212 ‫فقط حواستو جمع کن 340 00:14:58,256 --> 00:15:00,693 ‫چرا خانواده‌ات روزنامه رو خریدن؟ 341 00:15:00,737 --> 00:15:02,782 ‫چون من از روزنامه‌نگاری خوشم میاد 342 00:15:02,826 --> 00:15:05,698 ‫صحیح، ولی چی به تو می‌رسه، واقعا؟ 343 00:15:05,742 --> 00:15:08,222 ‫بخاطر غروره؟ یا تکبر؟ یا نفوذ؟ 344 00:15:12,357 --> 00:15:16,448 ‫روزنامه رو خریدم چون ‫این ایالت یه عالمه مشکل داره 345 00:15:16,491 --> 00:15:17,884 ‫جاییه که مردم هرکاری بخوان می‌کنن 346 00:15:17,928 --> 00:15:19,190 ‫و هرچی بخوان رو تصاحب می‌کنن 347 00:15:19,233 --> 00:15:20,931 ‫چون هیچکس مراقب صلاح مردم نیست 348 00:15:20,974 --> 00:15:23,716 ‫اینجاست که دیلی آلاسکا وارد میشه 349 00:15:23,760 --> 00:15:26,763 ‫خانواده‌ی پریچارد روزنامه رو ‫ از ورشکستگی نجات دادن 350 00:15:26,806 --> 00:15:28,199 ‫و من به پدرم قول دادم 351 00:15:28,242 --> 00:15:30,636 ‫که روزنامه‌ رو از لحاظ مالی سودآور می‌کنم 352 00:15:30,680 --> 00:15:32,725 ‫همزمان با حمایت از خبرنگارهاتون؟ 353 00:15:32,769 --> 00:15:34,118 ‫البته 354 00:15:34,161 --> 00:15:35,554 ‫ولی باید بگم 355 00:15:35,597 --> 00:15:36,729 ‫منابعی رو که توی ونگارد 356 00:15:36,773 --> 00:15:37,948 ‫بهش عادت داشتی رو نداریم 357 00:15:37,991 --> 00:15:39,732 ‫آره، کاملا در جریانم 358 00:15:39,776 --> 00:15:41,342 ‫برام جالب شد 359 00:15:41,386 --> 00:15:45,216 ‫خانواده‌ات کسب‌و‌کارهای مختلف زیادی دارن 360 00:15:45,259 --> 00:15:47,827 ‫چیزی هست که روزنامه ‫حق نداره توش سرک بکشه؟ 361 00:15:47,871 --> 00:15:49,742 ‫اگر حقایق رو درست بازتاب بدی، نه 362 00:15:49,786 --> 00:15:52,571 ‫من همیشه حقایق رو درست بازتاب میدم 363 00:15:52,614 --> 00:15:54,965 ‫خب، نمی‌خوام بی‌ادبی کنم 364 00:15:55,008 --> 00:15:57,532 ‫ولی اگر اینطور بود، الان اینجا نبودی 365 00:16:05,497 --> 00:16:06,846 ‫چیزی پیدا کردی؟ 366 00:16:06,890 --> 00:16:09,066 ‫نه 367 00:16:09,109 --> 00:16:11,329 ‫توبی دلش نمی‌خواد کسی پیداش کنه 368 00:16:11,372 --> 00:16:12,896 ‫منم نمی‌خوام، ولی الان اینجام 369 00:16:12,939 --> 00:16:15,376 ‫واو، کلیر ‫داستان ریتا داره می‌ترکونه 370 00:16:15,420 --> 00:16:16,421 ‫بهت که گفتم ملت بفهمن قاطی می‌کنن 371 00:16:16,464 --> 00:16:18,162 ‫آره 372 00:16:18,205 --> 00:16:19,903 ‫و تازه نصف ماجرا رو فهمیدم 373 00:16:19,946 --> 00:16:21,165 ‫هنوز نمی‌دونم چرا داره می‌فروشه 374 00:16:23,645 --> 00:16:26,300 ‫اوه، خدای من ‫باید یه کیک تولد برای بچه‌ام بگیرم 375 00:16:26,344 --> 00:16:27,475 ‫اوه، چجور کیکی؟ 376 00:16:27,519 --> 00:16:29,129 ‫شکلاتی با روکش وانیل 377 00:16:29,173 --> 00:16:30,478 ‫چه خوشمزه! 378 00:16:30,522 --> 00:16:32,306 ‫هرچی موند براتون میارم 379 00:16:32,350 --> 00:16:34,613 ‫اوه. چقدر من خنگم 380 00:16:34,656 --> 00:16:36,571 ‫بخش تولد توبی رو چک نکردم 381 00:16:40,488 --> 00:16:42,012 ‫"تولدت مبارک، توبی" 382 00:16:42,055 --> 00:16:44,101 ‫"خوشحال میشم وقتی ‫بزودی اومدی انکوریج ببینمت" 383 00:16:44,144 --> 00:16:45,885 ‫"دوستت دارم، عمو ند" 384 00:16:49,323 --> 00:16:51,195 ‫خوب پیش رفتا 385 00:16:51,238 --> 00:16:52,587 ‫خب، خیلی بد پیش نرفت 386 00:16:52,631 --> 00:16:54,285 ‫موافقم 387 00:16:54,328 --> 00:16:55,416 ‫هی، درضمن ‫می‌تونستی بهم بگی 388 00:16:55,460 --> 00:16:56,504 ‫که دفتر روزنامه توی یه پاساژه 389 00:16:56,548 --> 00:16:57,810 ‫مگه نگفتم؟ 390 00:16:57,854 --> 00:16:59,943 ‫نه، نگفتی 391 00:17:05,862 --> 00:17:07,211 ‫بازم ممنون، از ته دل 392 00:17:07,254 --> 00:17:09,082 ‫اوهوم 393 00:17:09,126 --> 00:17:11,955 ‫راست می‌گفتی. عقده‌ی پدری داره 394 00:17:11,998 --> 00:17:14,784 ‫توبی یه عمو توی انکوریج داره 395 00:17:14,827 --> 00:17:16,394 ‫بنظر رابطه نزدیکی دارن 396 00:17:16,437 --> 00:17:17,438 ‫یه آدرس ازش پیدا کردم 397 00:17:17,482 --> 00:17:18,788 ‫عالیه. 15 دقیقه دیگه بریم؟ 398 00:17:18,831 --> 00:17:19,832 ‫آره 399 00:17:22,095 --> 00:17:23,401 ‫آیلین فیتزجرالد 400 00:17:23,444 --> 00:17:24,794 ‫سلام، آیلین 401 00:17:24,837 --> 00:17:26,708 ‫ایمیل من به دستت رسید؟ 402 00:17:26,752 --> 00:17:28,014 ‫سلام، شهروند دلسوز 403 00:17:28,058 --> 00:17:29,407 ‫لطف کردی دوباره زنگ زدی 404 00:17:29,450 --> 00:17:30,843 ‫ایمیلت به دستم نرسید 405 00:17:30,887 --> 00:17:32,279 ‫ولی یجوری شماره موبایل منو گیر آوردی 406 00:17:32,323 --> 00:17:37,371 ‫- چطوری اینکارو کردی؟ ‫- مثل تو، منم روش‌های خودمو دارم 407 00:17:39,286 --> 00:17:40,635 ‫آره معلومه 408 00:17:40,679 --> 00:17:42,681 ‫انگاری پاپاراتزی مخصوص خودمی 409 00:17:42,724 --> 00:17:43,987 ‫خبرهای بدی برات دارم... 410 00:17:44,030 --> 00:17:46,424 ‫نمی‌تونی اون عکس‌ها رو بفروشی 411 00:17:46,467 --> 00:17:48,252 ‫فکر می‌کنی این یه شوخیه؟ 412 00:17:48,295 --> 00:17:49,906 ‫اصلا هم شوخی نیست 413 00:17:49,949 --> 00:17:51,864 ‫ناراحت نشو 414 00:17:51,908 --> 00:17:53,823 ‫می‌دونی چیه... نظرت چیه ‫ که از ماشینت بیای بیرون 415 00:17:53,866 --> 00:17:55,215 ‫و رودررو در موردش حرف بزنیم؟ 416 00:18:13,799 --> 00:18:15,409 ‫ما پشتتیم ریتا! ما پشتتیم ریتا! 417 00:18:15,453 --> 00:18:17,672 ‫سلام، مایلز 418 00:18:17,716 --> 00:18:19,979 ‫سلام، کلیر ‫ببین چه اوضاعی رو راه انداختی 419 00:18:20,023 --> 00:18:21,111 ‫ما پشتتیم ریتا! 420 00:18:21,154 --> 00:18:22,460 ‫چیزی هست که لازم باشه بدونم؟ 421 00:18:22,503 --> 00:18:24,962 ‫آره، همه اومدن برای حمایت از ریتا 422 00:18:25,105 --> 00:18:26,899 ‫ما پشتتیم ریتا! ما پشتتیم ریتا! 423 00:18:26,943 --> 00:18:28,945 ‫یه سری تئوری عجیب‌غریب ‫ راه افتاده که چرا داره می‌فروشه 424 00:18:29,088 --> 00:18:31,743 ‫یه زنی می‌گفت بیگ برگر ریتا رو دزدیده 425 00:18:31,786 --> 00:18:33,136 ‫اینترنت حرف نداره 426 00:18:33,179 --> 00:18:36,226 ‫- آره چجورم ‫- ما پشتتیم ریتا! ما پشتتیم ریتا! 427 00:18:36,269 --> 00:18:38,054 ‫کلیر مانسی، از دیلی آلاسکا 428 00:18:38,097 --> 00:18:40,143 ‫اگر مشکلی نیست ‫می‌خوام چند تا سوال ازت بپرسم 429 00:18:57,421 --> 00:18:59,640 ‫سلام. یه دقیقه برای صحبت وقت داری؟ 430 00:19:01,531 --> 00:19:03,272 ‫ند کرانشا؟ 431 00:19:03,315 --> 00:19:05,448 ‫بله 432 00:19:05,491 --> 00:19:07,972 ‫من راز فرندلی هستم از دیلی آلاسکا 433 00:19:08,015 --> 00:19:09,190 ‫این همکارم، آیلین‌ـه 434 00:19:09,234 --> 00:19:11,236 ‫سلام. حالتون چطوره؟ 435 00:19:11,280 --> 00:19:12,890 ‫می‌خوایم چند تا سوال ازت بپرسیم 436 00:19:12,933 --> 00:19:15,196 ‫در مورد برادرزاده‌ات، توبی 437 00:19:15,240 --> 00:19:16,720 ‫توی دردسری چیزی افتاده؟ 438 00:19:16,763 --> 00:19:18,809 ‫نه. ازش کمک می‌خوایم 439 00:19:18,852 --> 00:19:21,072 ‫داریم در مورد مرگ دوستش ‫ گلوریا نانمک تحقیق می‌کنیم 440 00:19:21,115 --> 00:19:23,509 ‫توبی بچه‌ی خوبیه 441 00:19:23,553 --> 00:19:24,945 ‫به کسی صدمه نمیزنه 442 00:19:24,989 --> 00:19:28,558 ‫نمیگیم صدمه زده ‫فقط می‌خوایم باهاش حرف بزنیم 443 00:19:28,601 --> 00:19:31,952 ‫کمکی از دستم برنمیاد ‫روز خوبی داشته باشین 444 00:19:31,996 --> 00:19:34,041 ‫کاملا برای زمستون آماده‌ای، ند؟ 445 00:19:34,085 --> 00:19:36,305 ‫فریزرت رو دیدم 446 00:19:36,348 --> 00:19:39,220 ‫من هفته‌ی پیش قزل‌آلام رو گرفتم، تو چی؟ 447 00:19:40,874 --> 00:19:42,093 ‫امسال خرچنگ برفی گرفتم 448 00:19:42,136 --> 00:19:45,052 ‫همم. چقدر جعبه 449 00:19:45,096 --> 00:19:46,271 ‫کسی توی خانواده‌ات روی قایق کار می‌کنه؟ 450 00:19:50,971 --> 00:19:52,451 ‫لطفا برید 451 00:19:56,586 --> 00:19:57,804 ‫قضیه‌ی ماهی چیه؟ 452 00:19:57,848 --> 00:19:59,458 ‫اون فریزر مواد غذاییشه 453 00:19:59,502 --> 00:20:01,721 ‫رسمه که اعضای خانواده ‫توی زمستون برای هم غذا بفرستن 454 00:20:01,765 --> 00:20:03,375 ‫فکر می‌کنی توبی براش خرچنگ فرستاده 455 00:20:03,419 --> 00:20:05,812 ‫بر اساس اون جعبه‌ها ‫از یه جای تجاری فرستاده شدن 456 00:20:05,856 --> 00:20:07,814 ‫شرط میبندم توبی روی ‫یه قایق صید خرچنگ کار می‌کنه 457 00:20:07,858 --> 00:20:09,381 ‫خیلی‌خب، ولی کجا؟ 458 00:20:09,425 --> 00:20:11,688 ‫هرجایی که خرچنگ برفی صید می‌کنن 459 00:20:11,731 --> 00:20:13,429 ‫نوبت من بود 460 00:20:13,472 --> 00:20:14,560 ‫ممنون 461 00:20:14,604 --> 00:20:15,996 ‫متوجه شدم 462 00:20:16,040 --> 00:20:19,025 ‫که داستان جوردن تلر بازخورد زیادی ‫ توی شبکه‌های اجتماعی داشته 463 00:20:19,169 --> 00:20:20,784 ‫ممنون. لطف داری 464 00:20:20,827 --> 00:20:23,700 ‫بچه‌ها... 465 00:20:23,743 --> 00:20:25,963 ‫بیگ برگر چند تا بسته برگر و سیب‌زمینی فرستاده 466 00:20:26,006 --> 00:20:27,486 ‫چی؟ چرا؟ 467 00:20:27,530 --> 00:20:28,705 ‫می‌خوان حمایت ما رو بخرن 468 00:20:28,748 --> 00:20:30,576 ‫جواب نمیده، ولی برگرهاش حرف نداره 469 00:20:34,014 --> 00:20:35,581 ‫خب، از گرسنگی هلاکم. اگر مشکلی نیست... 470 00:20:35,625 --> 00:20:37,583 ‫- بزن به بدن. آره ‫- راستش منم همینطور 471 00:20:37,627 --> 00:20:39,846 ‫صبر کنین. اونا رو نخورین 472 00:20:39,890 --> 00:20:41,457 ‫با اینکه گفتنش برام دردناکه 473 00:20:41,500 --> 00:20:43,415 ‫ولی تعارض منافع محسوب میشه 474 00:20:46,070 --> 00:20:47,811 ‫کلیر عزیز، ممنون بابت تماست 475 00:20:47,854 --> 00:20:51,205 ‫ما از زحمت‌هات متشکریم ‫نمونه‌ای از محصولاتمون رو برات فرستادیم 476 00:20:51,249 --> 00:20:53,512 ‫دوستانت در بیگ برگر 477 00:20:53,556 --> 00:20:57,560 ‫نظرتون چیه، قبل از اینکه ‫کلیر برگرده همشو بخوریم؟ 478 00:20:57,603 --> 00:20:59,605 ‫اون تنها کسیه که داره در این مورد می‌نویسه 479 00:21:01,390 --> 00:21:02,739 ‫بنظر میاد این کار مشکل رو حل کنه 480 00:21:02,782 --> 00:21:03,957 ‫یکی بده من 481 00:21:09,746 --> 00:21:10,877 ‫همم! 482 00:21:10,921 --> 00:21:12,531 ‫آره. یه بیگ برگر لازم داریم! 483 00:21:12,575 --> 00:21:14,359 ‫موافقم. خیلی خوشمزه‌ست! 484 00:21:14,403 --> 00:21:16,013 ‫لامصب خیلی خوبه 485 00:21:16,056 --> 00:21:17,971 ‫خب، احساس گناه می‌کنم، ولی لامصب... 486 00:21:18,015 --> 00:21:20,365 ‫نکنه نشئه کردین که اینطوری می‌خورین؟ 487 00:21:20,409 --> 00:21:22,411 ‫فقط بی‌پول و گرسنه‌ایم ‫ بفرما بیگ برگر مجانی 488 00:21:24,151 --> 00:21:25,631 ‫منم پایه‌ام 489 00:21:25,675 --> 00:21:28,112 ‫باب، کجا خرچنگ برفی صید می‌کنن؟ 490 00:21:28,155 --> 00:21:29,722 ‫برفی؟ 491 00:21:29,766 --> 00:21:32,242 ‫بنظرم توی بندر کودیاک و داچ 492 00:21:32,385 --> 00:21:33,987 ‫- چطور مگه؟ ‫- همم 493 00:21:34,031 --> 00:21:37,034 ‫فکر می‌کنیم احتمالا توبی کرنشا روی ‫یه قایق صید خرچنگ برفی کار می‌کنه 494 00:21:37,077 --> 00:21:39,123 ‫مسئول بندرگاه لیست کارکنان رو داره 495 00:21:39,166 --> 00:21:40,341 ‫پایگاه داده‌اش باید توی اینترنت باشه 496 00:21:40,385 --> 00:21:41,734 ‫عالیه. همگی کمک برسونین 497 00:21:41,778 --> 00:21:43,214 ‫کمک می‌خوایم که تمام قایق‌هایی که توی 498 00:21:43,257 --> 00:21:45,303 ‫بندرهای کودیاک و داچ کار می‌کنن رو بگردیم 499 00:21:45,346 --> 00:21:47,131 ‫آیلین، چیکار داری می‌کنی؟ 500 00:21:47,174 --> 00:21:48,654 ‫خبرنگاری، مگه چیکار باید بکنم؟ 501 00:21:48,698 --> 00:21:51,396 ‫نمی‌تونی همینجوری به خبرنگارهای من کار بدی 502 00:21:51,440 --> 00:21:53,180 ‫باب، همتون وایسادین دارین ‫ غذای آت‌و‌آشغال می‌خورین 503 00:21:53,224 --> 00:21:55,618 ‫اگر این کار به تحقیقات ‫در مورد یه قتل اولویت داره 504 00:21:55,661 --> 00:21:57,794 ‫تعریفمون از روزنامه‌نگاری با هم فرق می‌کنه 505 00:21:57,837 --> 00:22:00,927 ‫باب، شاید واقعا به یه جایی برسیم 506 00:22:00,971 --> 00:22:02,625 ‫لطفا 507 00:22:02,668 --> 00:22:05,497 ‫باشه. انجامش بدین 508 00:22:05,541 --> 00:22:07,325 ‫ولی دفعه‌ی بعد، میشه قبلش به من بگی؟ 509 00:22:07,368 --> 00:22:09,196 ‫به روی چشم 510 00:22:12,112 --> 00:22:13,112 ‫میشه یکم سیب‌زمینی بهم بدین؟ 511 00:22:13,113 --> 00:22:15,028 ‫آره، آره 512 00:22:15,072 --> 00:22:16,290 ‫اینجا چه خبره؟ 513 00:22:19,163 --> 00:22:21,861 ‫بیگ برگر یکم نمونه‌ محصول برامون فرستاده 514 00:22:21,905 --> 00:22:23,341 ‫برای همین امتحانشون کردیم 515 00:22:23,384 --> 00:22:27,301 ‫بذار حدس بزنم، از طرف دوستم ‫ رایان راجرز از روابط عمومی 516 00:22:27,345 --> 00:22:30,391 ‫شرط میبندم سوار یه جت مخصوص ‫بیگ برگر از سیاتل برامون آورده 517 00:22:30,435 --> 00:22:33,569 ‫اونقدر پول دارن که هرکاری بخوان می‌کنن 518 00:22:33,612 --> 00:22:36,441 ‫از جمله نابود کردن بخشی از تاریخمون 519 00:22:36,485 --> 00:22:38,138 ‫پس کاری کن به تقلا بیافتن 520 00:22:38,182 --> 00:22:40,271 ‫ایده‌ای داری؟ 521 00:22:40,314 --> 00:22:42,360 ‫شما گروه بافت تاریخی دارین؟ 522 00:22:42,403 --> 00:22:44,493 ‫- آره ‫- زنگ بزن و نظرشون رو بپرس 523 00:22:44,536 --> 00:22:46,495 ‫میمیرن واسه نجات جاهایی مثل رستوران ریتا 524 00:22:46,538 --> 00:22:47,931 ‫این کاسه کوزه‌شون رو بهم میزنه 525 00:22:47,974 --> 00:22:49,759 ‫ممنون 526 00:22:49,802 --> 00:22:51,369 ‫خیلی‌خب 527 00:22:51,412 --> 00:22:52,805 ‫لیست کارکنان... بجنبین 528 00:23:30,930 --> 00:23:32,228 ‫پیداش کردم 529 00:23:32,671 --> 00:23:34,412 ‫توی کودیاک‌ـه 530 00:23:34,455 --> 00:23:36,893 ‫روی قایقی به اسم ریج جنوبی کار می‌کنه 531 00:23:36,936 --> 00:23:38,416 ‫عالیه. کودیاک کجاست؟ 532 00:23:38,459 --> 00:23:40,070 ‫جنوبه 533 00:23:40,113 --> 00:23:41,419 ‫مشکل اینجاست که ظاهرا قایقش فردا راه میافته 534 00:23:41,462 --> 00:23:42,986 ‫کی برمی‌گرده؟ 535 00:23:43,029 --> 00:23:44,814 ‫قایق‌ها ممکنه تا دو سه ماه توی دریا باشن 536 00:23:44,857 --> 00:23:47,033 ‫خب پس باید بریم، چجوری می‌تونیم بریم؟ 537 00:23:47,077 --> 00:23:48,600 ‫فقط یه راه هست... با هواپیما 538 00:23:48,644 --> 00:23:50,384 ‫پرواز بعدی کیه؟ 539 00:23:50,428 --> 00:23:53,257 ‫روزی دو پرواز هست 540 00:23:53,300 --> 00:23:54,911 ‫بلیط‌های جفتشون کامل فروش رفتن 541 00:23:54,954 --> 00:23:56,303 ‫حیف 542 00:23:58,479 --> 00:24:01,134 ‫امکان نداره یه پرواز اختصاصی به کودیاک رو بخریم 543 00:24:01,178 --> 00:24:03,180 ‫نمی‌تونم یک سوم ‫بودجه‌ی ماهانه‌ی سفرمون رو 544 00:24:03,223 --> 00:24:05,351 ‫- خرج یه سفر احتمالی کنم ‫- چی؟ 545 00:24:05,395 --> 00:24:08,577 ‫- روش کار همینه. روش کار من همینه ‫- همین بوده 546 00:24:08,620 --> 00:24:10,579 ‫دیگه توی ونگارد نیستی 547 00:24:10,622 --> 00:24:12,058 ‫شنیدی پریچارد سر ناهار چی گفت 548 00:24:12,102 --> 00:24:14,583 ‫منابع اینو نداریم که ‫با هر فرضی بپریم تو هواپیما 549 00:24:14,626 --> 00:24:16,193 ‫فرض؟ این فرض نیست 550 00:24:16,236 --> 00:24:17,934 ‫یه سرنخه، یه سرنخ خوب 551 00:24:17,977 --> 00:24:20,589 ‫و حاضر نیستم بذارم ‫توی دریای احتمالی گم‌و‌گور بشه 552 00:24:24,201 --> 00:24:26,290 ‫چی؟ 553 00:24:29,162 --> 00:24:30,990 ‫خب، قراره چیکار کنیم؟ 554 00:24:31,034 --> 00:24:32,949 ‫فردا صبح میریم کودیاک 555 00:24:32,992 --> 00:24:35,386 ‫- واقعا؟ ‫- آره واقعا 556 00:24:37,170 --> 00:24:40,217 ‫جیمی، چه زود زنگ زدی 557 00:24:40,260 --> 00:24:42,567 ‫آره، اوضاعم مرتبه 558 00:24:57,495 --> 00:25:00,280 ‫برج ترافیک کودیاک ‫بیور 825 ایکس‌ری لیما 559 00:25:00,324 --> 00:25:02,674 ‫با فاصله 10 مایلی از شمال‌شرقی نزدیک میشم 560 00:25:02,718 --> 00:25:06,504 ‫پس واقعا خلبانی 561 00:25:06,547 --> 00:25:09,463 ‫شعرهام رو بخون. اونم از خودم درنیاوردم 562 00:25:09,507 --> 00:25:10,682 ‫شاعر هم هستی؟ 563 00:25:10,726 --> 00:25:12,858 ‫یه خلبان شاعر 564 00:25:12,902 --> 00:25:14,077 ‫فقط تو آلاسکا پیدا میشه 565 00:25:15,513 --> 00:25:18,385 ‫هی، حالت... حالت چطوره؟ 566 00:25:18,429 --> 00:25:21,084 ‫بابت پرواز... بخاطر پرواز قبلیت میگم 567 00:25:21,127 --> 00:25:22,433 ‫پرواز قبلی چی شده بوده؟ 568 00:25:22,476 --> 00:25:24,783 ‫هیچی. خوبم 569 00:25:24,827 --> 00:25:27,133 ‫پرواز اختصاصی زیاد انجام میدی؟ 570 00:25:27,177 --> 00:25:32,356 ‫یه بار مجبور شدم یه اسب‌چه‌ی شتلند حامله رو 571 00:25:32,399 --> 00:25:34,532 ‫تا قبل از وضع حملش برسونم به دامپزشک انکورج 572 00:25:34,575 --> 00:25:37,883 ‫ولی بردن خبرنگارها برای تهیه‌ی خبر 573 00:25:37,927 --> 00:25:39,668 ‫این... این اولین بارمه 574 00:25:39,711 --> 00:25:42,975 ‫بیشتر سرنخه تا خبر، ولی... درهرحال ممنونم 575 00:25:43,019 --> 00:25:46,718 ‫آره، خب، درهرحال خوشحالم زنگ زدی 576 00:25:46,762 --> 00:25:49,373 ‫خب، شما دو تا از کجا همدیگه رو می‌شناسین؟ 577 00:25:49,416 --> 00:25:50,983 ‫از دانشگاه 578 00:25:53,203 --> 00:25:55,727 ‫خب، توی این داستان با همدیگه شریکین؟ 579 00:25:55,771 --> 00:25:57,381 ‫یه چیزی تو همین مایه‌ها 580 00:25:57,424 --> 00:25:59,339 ‫چطور پیش میره؟ 581 00:25:59,383 --> 00:26:01,167 ‫هنوز برام جدیده 582 00:26:01,211 --> 00:26:03,213 ‫شما دو تا رو پیاده می‌کنم 583 00:26:03,256 --> 00:26:04,954 ‫بعدش یه سری آذوقه میبرم شینیاک 584 00:26:04,997 --> 00:26:07,521 ‫- بصورت روزانه‌ست؟ ‫- آره 585 00:26:07,565 --> 00:26:11,047 ‫خیلی از این روستاها به جاده‌ها وصل نیستن 586 00:26:11,090 --> 00:26:13,571 ‫پس اگر هواپیما اون اطراف باشه ‫براشون آذوقه میبره 587 00:26:13,614 --> 00:26:17,183 ‫چه خوب، بابانوئل 588 00:26:19,751 --> 00:26:21,187 ‫کودیاک 589 00:26:26,845 --> 00:26:28,455 ‫نمی‌دونم این جلسه‌ی ‫منطقه‌بندی کی قراره تموم بشه 590 00:26:28,499 --> 00:26:29,896 ‫میشه بری کلاس کاراته دنبال بچه‌ها؟ 591 00:26:29,940 --> 00:26:31,981 ‫نمی‌تونم، دارم مقدمات پرونده‌ی ‫ دانلی ریور رو آماده می‌کنم 592 00:26:32,024 --> 00:26:33,024 ‫می‌دونم، جف. کارم یهویی پیش اومده 593 00:26:33,025 --> 00:26:35,854 ‫اذیت نکن دیگه، کلیر. هفته‌ی پیش ‫شام با مامان بابام رو پیچوندی 594 00:26:35,898 --> 00:26:37,813 ‫قبل از اونم قرار دندون‌پزشکی ایدن رو پیچوندی 595 00:26:37,856 --> 00:26:39,162 ‫داستان‌ها همیشه پیش میان 596 00:26:39,205 --> 00:26:41,991 ‫این حرفت عادلانه نیست 597 00:26:42,034 --> 00:26:43,775 ‫روزنامه‌ی پنتاگون که نیست 598 00:26:43,819 --> 00:26:44,994 ‫بده دست یکی دیگه 599 00:26:45,037 --> 00:26:47,474 ‫و محض اطلاعت، من عاشق بیگ برگرم 600 00:26:47,518 --> 00:26:49,912 ‫آفرین به تو، جف ‫ولی برام مهم نیست 601 00:26:49,955 --> 00:26:52,218 ‫مطمئنم که ریتا نمی‌خواسته بفروشه 602 00:26:52,262 --> 00:26:53,611 ‫و دلیلش رو هم پیدا می‌کنم 603 00:26:53,654 --> 00:26:55,439 ‫پس، نه، نمیدمش دست یکی دیگه 604 00:26:55,482 --> 00:26:57,746 ‫باشه، عالیه ‫میرم دنبال بچه‌ها 605 00:26:57,789 --> 00:26:59,225 ‫خداحافظ 606 00:27:14,850 --> 00:27:16,678 ‫باید آسون باشه 607 00:27:20,726 --> 00:27:22,553 ‫بیا مسئول بندرگاه رو پیدا کنیم 608 00:27:28,211 --> 00:27:29,822 ‫آره، هنوز اینجان 609 00:27:29,865 --> 00:27:31,519 ‫سی‌فینگر جی‌سی12‌ـه 610 00:27:31,562 --> 00:27:33,260 ‫میشه برامون ترجمش کنیم؟ 611 00:27:33,303 --> 00:27:35,741 ‫بیخیال، خانم، خودت بفهم یعنی چی ‫منم کار دارم 612 00:27:35,784 --> 00:27:37,003 ‫بندرگاه 613 00:27:49,490 --> 00:27:51,362 ‫نچ 614 00:27:51,405 --> 00:27:55,714 ‫سلام، دنبال سی‌فینگر جی‌سی‌12 می‌گردیم 615 00:27:55,758 --> 00:27:56,802 ‫اون طرفن 616 00:27:56,846 --> 00:27:59,065 ‫از اون طرف؟ 617 00:28:07,596 --> 00:28:10,207 ‫سلام، توبی کرنشا رو می‌شناسی؟ 618 00:28:10,250 --> 00:28:12,209 ‫آره 619 00:28:12,252 --> 00:28:13,906 ‫اینجاست؟ 620 00:28:13,950 --> 00:28:16,430 ‫نچ 621 00:28:16,474 --> 00:28:18,041 ‫خیلی کمک کرد 622 00:28:18,084 --> 00:28:20,696 ‫گمونم باید صبر کنیم 623 00:28:23,176 --> 00:28:25,483 ‫خیلی‌خب، بیاید شروع کنیم لطفا 624 00:28:25,526 --> 00:28:26,702 ‫داریم جلسه رو شروع می‌کنیم 625 00:28:31,097 --> 00:28:32,359 ‫مراقب باش، کلیر 626 00:28:32,403 --> 00:28:35,667 ‫ملت حسابی عصبی‌ان 627 00:28:35,711 --> 00:28:37,103 ‫آره، معلومه 628 00:28:37,147 --> 00:28:39,279 ‫ممنون که تشریف آوردین 629 00:28:39,323 --> 00:28:41,281 ‫جمع شدیم تا در مورد درخواست بیگ برگر 630 00:28:41,325 --> 00:28:44,720 ‫برای تخریب رستوران ریتا صحبت کنیم 631 00:28:46,722 --> 00:28:49,376 ‫ساکت، لطفا 632 00:28:49,420 --> 00:28:53,119 ‫همچنین یک درخواست برای اعلام ‫رستوران ریتا به عنوان بافت تاریخی شهر داریم 633 00:28:54,381 --> 00:28:57,428 ‫اگر هیئت‌مدیره، رستوران رو بافت تاریخی اعلام کنه 634 00:28:57,471 --> 00:28:59,648 ‫شرکت بیگ برگر مجبور میشه 635 00:28:59,691 --> 00:29:01,214 ‫محل دیگه‌ای رو برای ساخت پیدا کنه 636 00:29:01,258 --> 00:29:02,694 ‫کسی حق نداره به رستوران دست بزنه! 637 00:29:02,738 --> 00:29:04,348 ‫دولت این حق رو نداره 638 00:29:04,391 --> 00:29:06,045 ‫که به یه شرکت بگه حق ساخت‌و‌ساز نداره! 639 00:29:06,089 --> 00:29:07,438 ‫این سیاست سوسیالیستیه! 640 00:29:07,481 --> 00:29:09,048 ‫لطفا نظم رو رعایت کنید ‫وگرنه جلسه رو مختومه می‌کنیم 641 00:29:09,092 --> 00:29:10,876 ‫حق داره! 642 00:29:10,920 --> 00:29:15,576 ‫صحبت‌ها رو از آقای راجرز ‫رئیس روابط عمومی بیگ برگر شروع می‌کنیم 643 00:29:19,711 --> 00:29:21,582 ‫ممنون، لزلی 644 00:29:21,626 --> 00:29:22,758 ‫بعدالظهرتون بخیر 645 00:29:22,801 --> 00:29:24,237 ‫اسم من رایان راجرزه 646 00:29:24,281 --> 00:29:26,196 ‫و وقتی بیگ برگر یک شعبه‌ی جدید باز می‌کنه 647 00:29:26,239 --> 00:29:28,241 ‫شغل‌ها و فرصت‌های جدیدی به اون محل میاریم 648 00:29:28,285 --> 00:29:29,285 ‫ولی خیلی بیشتر از اون... 649 00:29:29,286 --> 00:29:31,070 ‫برید توی 48 ایالت دیگه کار کنین! 650 00:29:31,114 --> 00:29:32,768 ‫از این آشغالا اینجا نمی‌خوایم! 651 00:29:32,811 --> 00:29:34,595 ‫شور و شوقتون قابل تحسینه، جناب 652 00:29:34,639 --> 00:29:37,468 ‫خب، می‌دونیم که رستوران ریتا ‫توی انکوریج محبوبه... 653 00:29:37,511 --> 00:29:39,470 ‫طمع شرکت‌ها داره آمریکا رو نابود می‌کنه! 654 00:29:39,513 --> 00:29:41,211 ‫خفه‌شو بذار طرف صحبت کنه! 655 00:29:41,254 --> 00:29:42,778 ‫- ممنونم خانم ‫- اینطوری با من حرف نزن، خانم! 656 00:29:42,821 --> 00:29:44,649 ‫اگر هی توی حرف ملت بپری، همینطوری حرف میزنم 657 00:29:44,693 --> 00:29:47,608 ‫- فکر کردی کی هستی ‫- خفه‌خون بگیر مردک 658 00:29:47,652 --> 00:29:49,523 ‫عه؟ وگرنه چی میشه؟ 659 00:29:49,567 --> 00:29:50,916 ‫ها، پیرمرد؟ 660 00:29:50,960 --> 00:29:52,657 ‫- خب دیگه کافیه ‫- وگرنه دهنت رو سرویس می‌کنم 661 00:29:52,701 --> 00:29:53,789 ‫برو به درک 662 00:29:57,575 --> 00:29:58,707 ‫بشینید! 663 00:29:58,750 --> 00:30:00,056 ‫نظم رو رعایت کنین! 664 00:30:00,099 --> 00:30:02,319 ‫خیلی‌خب! نیازی به این کارا نیست! 665 00:30:02,362 --> 00:30:03,842 ‫نظم رو رعایت کنین! 666 00:30:13,199 --> 00:30:16,202 ‫خب، تو و جیمی توی دانشگاه نزدیک بودین؟ 667 00:30:16,246 --> 00:30:17,421 ‫ها؟ 668 00:30:17,464 --> 00:30:18,639 ‫اوه 669 00:30:18,683 --> 00:30:20,729 ‫آره، بهترین دوستای هم بودیم 670 00:30:25,821 --> 00:30:28,301 ‫هی 671 00:30:28,345 --> 00:30:29,868 ‫توبی؟ 672 00:30:29,912 --> 00:30:30,912 ‫توبی کرنشا؟ 673 00:30:30,913 --> 00:30:32,392 ‫آره 674 00:30:32,436 --> 00:30:34,743 ‫من راز فرندلی هستم ‫ایشونم آیلین فیتزجرالده 675 00:30:34,786 --> 00:30:37,310 ‫ما خبرنگارهای دیلی آلاسکا هستیم 676 00:30:37,354 --> 00:30:39,748 ‫می‌خوایم در مورد ‫گلوریا نانمک باهات صحبت کنیم 677 00:30:39,791 --> 00:30:42,141 ‫حرفی برای گفتن ندارم 678 00:30:42,185 --> 00:30:44,013 ‫فقط می‌خوایم بفهمیم چه اتفاقی برای گلوریا افتاده 679 00:30:44,056 --> 00:30:45,362 ‫نمی‌خوام در موردش حرف بزنم 680 00:30:45,405 --> 00:30:46,798 ‫خب، اون شب دعوتش کردی بره اونجا 681 00:30:46,842 --> 00:30:48,278 ‫چرا؟ 682 00:30:48,321 --> 00:30:49,801 ‫همینطوری. با هم دوست بودیم 683 00:30:49,845 --> 00:30:52,151 ‫دوست؟ همین؟ 684 00:30:53,370 --> 00:30:55,111 ‫آره 685 00:30:55,154 --> 00:30:56,721 ‫همین 686 00:30:56,765 --> 00:31:00,029 ‫توبی، هرچی بگی بین خودمون می‌مونه 687 00:31:00,072 --> 00:31:01,813 ‫لازم نیست کسی بفهمه با هم صحبت کردیم 688 00:31:01,857 --> 00:31:03,728 ‫حرفتو باور نمی‌کنم 689 00:31:03,772 --> 00:31:04,990 ‫اونا می‌فهمن 690 00:31:05,034 --> 00:31:06,426 ‫همچین خطری نمی‌کنم 691 00:31:06,470 --> 00:31:07,993 ‫- اونا کین؟ ‫- هیچکس 692 00:31:08,037 --> 00:31:09,864 ‫فقط نمی‌خوام درموردش صحبت کنم! باید برم! 693 00:31:09,865 --> 00:31:11,562 ‫تو کشتیش، توبی؟ 694 00:31:11,605 --> 00:31:12,824 ‫چی؟ 695 00:31:12,868 --> 00:31:14,652 ‫نه 696 00:31:14,695 --> 00:31:16,436 ‫من کاری نکردم 697 00:31:16,480 --> 00:31:19,309 ‫پس، وقتی گلوریا ناپدید شد با کی بود؟ 698 00:31:19,352 --> 00:31:21,050 ‫نمی‌دونم. به مهمونی بعدی نرفتم 699 00:31:21,093 --> 00:31:23,487 ‫گلوریا رفت به مهمونی بعدی؟ 700 00:31:23,530 --> 00:31:25,271 ‫کجا بود؟ کدوم خونه؟ 701 00:31:25,315 --> 00:31:27,273 ‫خونه‌ی یکی به اسم اسکیتر 702 00:31:27,317 --> 00:31:29,275 ‫اسکیتر؟ اسکیتر فامیلی هم داره؟ 703 00:31:29,319 --> 00:31:30,450 ‫یه فامیلی واقعی؟ 704 00:31:30,494 --> 00:31:32,017 ‫نه، نمی‌شناسمش 705 00:31:32,061 --> 00:31:34,454 ‫ولی می‌دونی که رفته به مهمونی بعدی 706 00:31:34,498 --> 00:31:35,760 ‫چطوری؟ 707 00:31:40,286 --> 00:31:41,897 ‫بهم زنگ زد 708 00:31:41,940 --> 00:31:44,029 ‫گفت برم دنبالش، خیلی‌خب؟ 709 00:31:44,073 --> 00:31:45,988 ‫ولی با هم دعوا کرده بودیم 710 00:31:46,031 --> 00:31:47,859 ‫و هنوز عصبانی بودم 711 00:31:47,903 --> 00:31:49,730 ‫برای همین نرفتم 712 00:31:49,774 --> 00:31:52,211 ‫توبی، بیا بریم! 713 00:31:52,255 --> 00:31:55,432 ‫دیگه مهم نیست 714 00:31:55,475 --> 00:31:57,913 ‫اون دیگه مرده 715 00:31:57,956 --> 00:31:59,262 ‫از اسمم استفاده نکنین 716 00:31:59,305 --> 00:32:01,394 ‫جدی میگم 717 00:32:01,438 --> 00:32:02,438 ‫نکنین 718 00:32:04,658 --> 00:32:06,312 ‫ترسیده 719 00:32:06,356 --> 00:32:10,012 ‫- حالا می‌دونیم یه مهمونی دومی هم بوده ‫- به میزبانی اسکیتر 720 00:32:15,931 --> 00:32:17,497 ‫وقت استراحته 721 00:32:18,141 --> 00:32:19,891 ‫ممنون 722 00:32:19,935 --> 00:32:21,806 ‫بابت امروز شرمنده 723 00:32:21,850 --> 00:32:23,373 ‫نمی‌خواستم اینقدر بزرگش کنم 724 00:32:23,416 --> 00:32:25,854 ‫منم همینطور 725 00:32:28,595 --> 00:32:29,770 ‫شورا چطور پیش رفت؟ 726 00:32:29,814 --> 00:32:31,076 ‫قاراشمیش بود 727 00:32:31,120 --> 00:32:33,165 ‫مثل باقی چیزای این مدت 728 00:32:33,209 --> 00:32:35,515 ‫ناراحت کننده‌ست 729 00:32:35,559 --> 00:32:37,126 ‫اینقدر سعی می‌کنم ‫که واقعیات رو درست بیان کنم 730 00:32:37,169 --> 00:32:39,171 ‫و بعدش می‌بینم مردم از واقعیات ‫برای حمله به همدیگه استفاده می‌کنن 731 00:32:39,215 --> 00:32:40,433 ‫همم 732 00:32:40,477 --> 00:32:41,652 ‫دلشون نمی‌خواد بفهمن 733 00:32:41,695 --> 00:32:44,002 ‫فقط می‌خوان توی بحث برنده باشن 734 00:32:44,046 --> 00:32:46,439 ‫حس می‌کنم که اصلا چرا مشغول این کارم؟ 735 00:32:46,483 --> 00:32:47,832 ‫بابت پولش 736 00:32:50,487 --> 00:32:52,968 ‫می‌دونی، شاید قضیه همینه 737 00:32:53,011 --> 00:32:55,013 ‫قضیه مربوط به شهره 738 00:32:55,057 --> 00:32:59,017 ‫فروش رستوران ریتا، نماد شهریه ‫که مرکزیت خودش رو از دست داده 739 00:32:59,061 --> 00:33:01,628 ‫که یعنی حق با توئه، کلیر 740 00:33:01,672 --> 00:33:02,934 ‫این داستان مهمیه 741 00:33:06,895 --> 00:33:09,027 ‫استنلی؟ نمی‌تونه خبر خوبی باشه 742 00:33:09,071 --> 00:33:10,202 ‫الو؟ 743 00:33:22,108 --> 00:33:23,326 ‫سلام. من از طرف دیلی آلاسکا اومدم 744 00:33:23,370 --> 00:33:24,414 ‫کسی صدمه دیده؟ 745 00:33:24,458 --> 00:33:25,146 ‫رستوران خالی بوده 746 00:33:25,289 --> 00:33:27,417 ‫- نمی‌دونین چی شروعش کرده؟ ‫- نمی‌دونم 747 00:33:27,461 --> 00:33:29,289 ‫این چند روز اخیر خیلی ‫ آدمای خل‌و‌چل این اطراف بودن 748 00:33:29,332 --> 00:33:31,508 ‫انگاری یکیشون زیاده‌روی کرده 749 00:33:31,552 --> 00:33:34,076 ‫برید عقب! ببرینشون عقب! 750 00:33:46,654 --> 00:33:48,047 ‫سلام، مرکز انکوریج 751 00:33:48,090 --> 00:33:51,833 ‫دهالیوند نوامبر 825 ‫ایکس‌ری لیما، درحال نزدیک شدن هستم 752 00:33:52,277 --> 00:33:54,270 ‫به انکوریج خوش برگشتی 753 00:33:54,314 --> 00:33:56,098 ‫همینطور به سمت جنوب غربی برو 754 00:33:56,142 --> 00:33:57,360 ‫محل فرودت رو آماده می‌کنیم 755 00:34:04,063 --> 00:34:07,631 ‫هی... 756 00:34:07,675 --> 00:34:11,548 ‫میشه بابت تشکر برات یه نوشیدنی بخرم؟ 757 00:34:14,508 --> 00:34:15,857 ‫میشه یه سوال ازت بپرسم؟ 758 00:34:15,901 --> 00:34:17,554 ‫آره حتما 759 00:34:17,598 --> 00:34:19,687 ‫اگر لازم نبود یکی ببرت کودیاک 760 00:34:19,730 --> 00:34:21,689 ‫بازم بهم زنگ میزدی؟ 761 00:34:21,732 --> 00:34:24,735 ‫آره 762 00:34:28,565 --> 00:34:31,090 ‫نوشیدنی نمی‌خوام 763 00:34:31,133 --> 00:34:33,005 ‫ممنون 764 00:34:33,048 --> 00:34:36,051 ‫توی نوشتن مقاله‌ات موفق باشی 765 00:34:36,095 --> 00:34:38,488 ‫ممنون 766 00:34:43,319 --> 00:34:44,320 ‫خوبی؟ 767 00:34:44,364 --> 00:34:45,495 ‫آره 768 00:34:57,420 --> 00:34:59,640 ‫بقدر کافی خراب‌کاری نکردی؟ 769 00:34:59,683 --> 00:35:02,208 ‫اگر اینقدر در موردش نمی‌نوشتی 770 00:35:02,251 --> 00:35:03,731 ‫شاید همچین اتفاقی نمیافتاد 771 00:35:03,774 --> 00:35:08,040 ‫متاسفم که این اتفاق افتاد، ریتا 772 00:35:08,083 --> 00:35:10,694 ‫نمی‌دونی کی ممکنه ‫آتیش رو شروع کرده باشه؟ 773 00:35:10,738 --> 00:35:12,261 ‫نه 774 00:35:12,305 --> 00:35:14,916 ‫و راستشو بخوای، برام مهم نیست 775 00:35:14,960 --> 00:35:16,265 ‫دیگه تموم شده 776 00:35:16,309 --> 00:35:18,354 ‫و حالا دیگه چیزی نیست که سرش دعوا کنن 777 00:35:18,398 --> 00:35:20,835 ‫توی جلسه‌ی شورا دیدمت 778 00:35:20,879 --> 00:35:23,664 ‫اون همه عصبانیت، خیلی اوضاع بی‌ریختی بود 779 00:35:23,707 --> 00:35:25,927 ‫سعی کن هر روز با این وضعیت کلنجار بری 780 00:35:25,971 --> 00:35:28,060 ‫همچین حسی داشتی؟ 781 00:35:28,103 --> 00:35:34,022 ‫دلم می‌شکست که می‌دیدم دوستان، خانواده‌ها 782 00:35:34,066 --> 00:35:39,375 ‫سر میز بشینن، و نتونن ‫بدون دعوا صحبت کنن 783 00:35:39,419 --> 00:35:41,160 ‫برای همین فروختیش 784 00:35:41,203 --> 00:35:42,944 ‫و بعد سر همینم دعوا کردن 785 00:35:42,988 --> 00:35:45,207 ‫هیچوقت تموم بشو نبود 786 00:35:50,734 --> 00:35:52,998 ‫برای همین آتیشش زدی؟ 787 00:35:56,827 --> 00:35:59,482 ‫ریتا، ممکنه دستگیر بشی 788 00:35:59,526 --> 00:36:02,224 ‫بیگ برگر درهرحال قرار بود خرابش کنه 789 00:36:02,268 --> 00:36:05,140 ‫من فقط... 790 00:36:05,184 --> 00:36:08,187 ‫زدم به سیم آخر 791 00:36:08,230 --> 00:36:10,972 ‫چرا وقتی ازت پرسیدم ‫بهم نگفتی دلیل فروشت این بوده؟ 792 00:36:11,016 --> 00:36:12,800 ‫خجالت می‌کشیدم 793 00:36:12,843 --> 00:36:16,064 ‫اینجا هنوزم خونه‌ی منه، کلیر 794 00:36:16,108 --> 00:36:19,154 ‫مشتری‌هام مثل خانواده‌ان 795 00:36:19,198 --> 00:36:23,680 ‫کار آسونی نیست که به خانواده‌ات ‫بگی از رفتارشون خسته شدی 796 00:36:26,770 --> 00:36:29,730 ‫حس می‌کنم روزنامه قبلا مثل رستورانت بود 797 00:36:29,773 --> 00:36:33,647 ‫یجایی که مردم توش خبرها رو بخونن ‫ و درمورد ایده‌ها صحبت کنن 798 00:36:33,690 --> 00:36:36,780 ‫که با هم گفتگو کنن 799 00:36:36,824 --> 00:36:38,391 ‫و حالا؟ 800 00:36:38,434 --> 00:36:40,610 ‫عوض شده 801 00:36:40,654 --> 00:36:43,570 ‫اینترنت. شبکه‌های اجتماعی 802 00:36:43,613 --> 00:36:45,137 ‫نظرها بر حقایق اولویت پیدا کردن 803 00:36:45,180 --> 00:36:46,660 ‫و دعواها 804 00:36:46,703 --> 00:36:49,968 ‫پس چرا به اینکار ادامه میدی؟ 805 00:36:50,011 --> 00:36:52,405 ‫چون آماده‌‌ی بیخیال شدن نیستم 806 00:36:52,448 --> 00:36:55,103 ‫بیخیال روزنامه شدن 807 00:36:55,147 --> 00:36:57,845 ‫یا بیخیال آلاسکا 808 00:36:57,888 --> 00:37:00,935 ‫شاید بهتر بود نمی‌سوزوندمش 809 00:37:00,979 --> 00:37:03,546 ‫شاید 810 00:37:07,202 --> 00:37:11,032 ‫ولی هنوز می‌تونی کمک کنی 811 00:37:11,076 --> 00:37:14,209 ‫یکی به اسم اسکیتر ‫ یه مهمونی دوم راه انداخته بوده 812 00:37:14,253 --> 00:37:15,906 ‫توی یه خونه‌ی دیگه 813 00:37:15,950 --> 00:37:17,952 ‫آخرین بار اونجا دیده شده 814 00:37:17,996 --> 00:37:19,823 ‫با این طرف اسکیتر تماس گرفتین؟ 815 00:37:19,867 --> 00:37:22,043 ‫تنها چیزی که توبی بهمون داد ‫یه اسم مستعاره 816 00:37:22,087 --> 00:37:23,349 ‫هنوز چیزی دستگیرمون نشده 817 00:37:23,392 --> 00:37:25,525 ‫باید بریم مید، شروع کنیم خونه‌به‌خونه رفتن 818 00:37:25,568 --> 00:37:27,005 ‫یکی باید یه چیزی بدونه 819 00:37:27,048 --> 00:37:29,529 ‫توی دهکده‌ها، همه از همه چی خبر دارن 820 00:37:29,572 --> 00:37:31,453 ‫- قبلا رفتی مید؟ ‫- یه بار 821 00:37:31,497 --> 00:37:33,968 ‫خوبه. باید ببینمش. تا اوضاع دستم بیاد 822 00:37:34,012 --> 00:37:36,536 ‫وقتشه شخصا برید اونجا 823 00:37:36,579 --> 00:37:38,146 ‫بلیط هواپیما به مید رو بگیرین 824 00:37:40,496 --> 00:37:42,846 ‫نمی‌دونم چطور رفتین کودیاک 825 00:37:42,890 --> 00:37:45,458 ‫و مطمئن نیستم دلم بخواد بدونم ‫ولی کارتون خوب بود 826 00:37:51,986 --> 00:37:54,075 ‫حق با تو بود که فعلا مقاله رو چاپ نکنیم 827 00:37:54,119 --> 00:37:56,469 ‫مطالب بیشتری داریم ‫که باهاش بریم سراغ پلیس مید 828 00:38:01,816 --> 00:38:02,904 ‫اوه، نه 829 00:38:02,948 --> 00:38:04,340 ‫چیه؟ 830 00:38:04,384 --> 00:38:05,907 ‫امشب خبر مهمی به دستمون رسیده 831 00:38:05,951 --> 00:38:07,691 ‫جوردن تلر، ساکن انکوریج 832 00:38:07,735 --> 00:38:10,869 ‫در سقوط هواپیما در خلیج آلاسکا کشته شد 833 00:38:10,912 --> 00:38:12,740 ‫تلر خود خلبان هواپیما 834 00:38:12,783 --> 00:38:15,786 ‫و در زمان سقوط تنها سرنشین آن بوده است 835 00:38:15,830 --> 00:38:18,354 ‫دلیل سقوط در حال بررسی‌ است 836 00:38:18,398 --> 00:38:19,529 ‫تلر به تازگی استعفای خود را... 837 00:38:19,573 --> 00:38:21,923 ‫- یونا ‫- الان زنگ میزنم 838 00:38:21,967 --> 00:38:23,664 ‫بعد از اینکه رسوایی‌ای ‫در مورد جایگاه وی... 839 00:38:23,707 --> 00:38:25,753 ‫خانم؟ 840 00:38:28,930 --> 00:38:31,150 ‫خانم؟ 841 00:38:35,197 --> 00:38:36,938 ‫دوازده سال پیش 842 00:38:36,982 --> 00:38:39,810 ‫من و شوهرم توی رستوران ریتا عاشق هم شدیم 843 00:38:39,854 --> 00:38:42,944 ‫ساعت‌ها با قهوه نشستیم 844 00:38:42,988 --> 00:38:46,078 ‫رستوران‌های دیگه ‫شاید می‌گفتن پول بدین و برین 845 00:38:46,121 --> 00:38:48,515 ‫ولی ریتا هیچوقت نگفت 846 00:38:48,558 --> 00:38:51,605 ‫چون باعث میشد حس کنی مثل خانوادشی 847 00:38:51,648 --> 00:38:54,825 ‫که توی جایی مثل آلاسکا ‫ ارزشش از همه جا بیشتره 848 00:39:01,006 --> 00:39:03,878 ‫جایی برای مردم تا با هم ارتباط برقرار کنن 849 00:39:03,922 --> 00:39:05,793 ‫که از سختی‌ها عبور کنن 850 00:39:05,836 --> 00:39:07,621 ‫با همدیگه 851 00:39:07,664 --> 00:39:09,666 ‫ولی یه چیزی عوض شد 852 00:39:09,710 --> 00:39:12,713 ‫دیگه به همدیگه گوش نمی‌دادیم 853 00:39:12,756 --> 00:39:15,411 ‫این خبرنگار، مثل خیلی از شماها 854 00:39:15,455 --> 00:39:17,805 ‫باور داشت که فروش رستوران یه داستان 855 00:39:17,848 --> 00:39:21,504 ‫در مورد نابودی مغازه‌های ‫ محلی به دست شرکت‌های بزرگه 856 00:39:21,548 --> 00:39:23,942 ‫ولی قضیه خراب بودن بازار نبود 857 00:39:23,985 --> 00:39:25,769 ‫قضیه خراب بودن رفتارها بود 858 00:39:25,813 --> 00:39:27,728 ‫رفتارهای ما 859 00:39:27,771 --> 00:39:30,687 ‫ریتا قبول کرد با من صحبت کنه 860 00:39:30,731 --> 00:39:33,864 ‫چون حقیقتش، اینقدر ‫ از این همه دعوا خسته شده بود 861 00:39:33,908 --> 00:39:36,432 ‫که رستوران محبوبش رو با خاک یکسان کرد 862 00:39:36,476 --> 00:39:39,566 ‫این چیزیه که به من گفت 863 00:39:39,609 --> 00:39:43,483 ‫"فکر می‌کنیم هرچی بلندتر ‫حرف بزنیم، بیشتر شنیده میشیم" 864 00:39:43,526 --> 00:39:46,225 ‫"ولی هیچکس درحال گفتگو نیست" 865 00:39:46,968 --> 00:39:49,143 ‫"باید برگردیم به همون حالت" 866 00:39:49,144 --> 00:39:51,944 ‫مطمئنی نمی‌تونم برات ‫ یه نوشیدنی بخرم، جناب خلبان شاعر؟ 867 00:39:52,187 --> 00:39:53,841 ‫"برگردیم به گفتگو کردن" 868 00:39:53,884 --> 00:39:55,277 ‫خوبی؟ 869 00:39:55,321 --> 00:39:56,322 ‫آره 870 00:39:56,365 --> 00:39:57,540 ‫"به گوش دادن" 871 00:39:57,584 --> 00:39:59,020 ‫- ممنون ‫- اوهوم 872 00:39:59,064 --> 00:40:01,066 ‫"به ارتباط برقرار کردن" 873 00:40:01,109 --> 00:40:02,719 ‫"با همدیگه" 874 00:40:07,898 --> 00:40:11,293 ‫"وگرنه" 875 00:40:11,337 --> 00:40:12,947 ‫"کاملا تنهاییم" 876 00:40:12,971 --> 00:40:17,971 ‫ترجمه و تنظیم: حسین اسماعیلی 877 00:40:17,995 --> 00:40:25,995 ‫بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال ‫WwW.30NaMa.CoM 878 00:40:26,019 --> 00:40:33,019 ‫کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما ‫CinamaSub@