1 00:00:05,540 --> 00:00:10,540 ‫ارائه شده توسط وبسایت فیلمکیو ‫.:: FilmKio.Com ::. 2 00:00:10,541 --> 00:00:15,541 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫فیلمکیو را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫FilmKio@ 3 00:00:15,542 --> 00:00:19,542 ‫کانال زیرنویس‌های فیلمکیو: ‫SubKio@ 4 00:00:19,543 --> 00:00:24,543 ‫دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین ‫.:: FilmKio.Com ::. 5 00:00:24,544 --> 00:00:27,514 ‫مترجم: Highbury 6 00:00:27,541 --> 00:00:29,750 ‫داری جای اشتباهی رو ‫نگاه می‌کنی، گتسبی 7 00:00:29,833 --> 00:00:32,041 ‫دیزی از وقت گذرونی ‫با آدم‌های عادی خسته شده 8 00:00:32,625 --> 00:00:33,875 ‫بایدم بشه 9 00:00:33,958 --> 00:00:37,583 ‫بچه که بودم، مامانم بهم می‌گفت که ‫زاغ‌ها نوچه‌های شیطان هستن... 10 00:00:37,666 --> 00:00:38,875 ‫چون نوح اونا رو... 11 00:00:38,958 --> 00:00:41,666 ‫اونا از کشتی انداخت بیرون و ‫بازم از سیل جون سالم به در بردن 12 00:00:41,750 --> 00:00:43,250 ‫آره. قبلا اینو شنیدم 13 00:00:43,333 --> 00:00:46,166 ‫ولی در هر فرهنگی نشونه ‫بدی درنظر گرفته نمیشن 14 00:00:46,250 --> 00:00:49,666 ‫خیلی از مردم باور دارن که ‫زاغ‌ها خوش‌شانسی میارن 15 00:00:50,500 --> 00:00:52,250 ‫مطمئن نیستم بخوام بختم رو بدونم 16 00:00:53,041 --> 00:00:54,041 ‫آخه چرا؟ 17 00:00:56,291 --> 00:00:57,791 ‫می‌بینی خطوط چطوری ‫اینجا از هم جدا میشن؟ 18 00:00:58,750 --> 00:01:01,833 ‫زندگیت دچار یه تغییر ‫مسیر درست و حسابی میشه 19 00:01:02,958 --> 00:01:03,958 ‫امشب 20 00:01:07,625 --> 00:01:11,375 ‫♪ به موسیقی گوش کن ♪ 21 00:01:12,083 --> 00:01:15,875 ‫♪ به موسیقی گوش کن ♪ 22 00:01:16,625 --> 00:01:20,166 ‫♪ به موسیقی گوش کن ♪ 23 00:01:21,125 --> 00:01:25,916 ‫♪ همیشه ♪ 24 00:01:37,541 --> 00:01:39,625 ‫♪ پس می‌دونم اونجا نیستی ♪ 25 00:01:39,708 --> 00:01:41,041 ‫نوبت توئه 26 00:01:41,125 --> 00:01:43,125 ‫حس و حال رقصیدن رو ندارم 27 00:01:43,208 --> 00:01:45,291 ‫مسئله رقصیدن نیست، دیده شدنه 28 00:01:45,916 --> 00:01:47,250 ‫دوست پیدا کن 29 00:01:47,333 --> 00:01:50,000 ‫موقع تموم شدن رقص ببوسش ‫و مطمئن شو یادش بمونه 30 00:01:56,208 --> 00:01:58,416 ‫با کارگردانی آقای الکس پارکر... 31 00:01:58,500 --> 00:02:01,416 ‫که صاحب این ساختمون معرکه‌س، ‫مالک سابق برج تایمز... 32 00:02:01,500 --> 00:02:06,583 ‫و یه سنت نیویورکی در ۷۵ سال ‫گذشته شده... 33 00:02:08,875 --> 00:02:12,583 ‫خدا رو شکر که تو رو داره ‫تا تصمیم بگیری 34 00:02:12,666 --> 00:02:13,833 ‫منظورت از این حرف چیه؟ 35 00:02:14,666 --> 00:02:15,916 ‫چیزی به جز یه تعریف نیست 36 00:02:16,625 --> 00:02:20,500 ‫اگه تولدمون باشه اگه من گاز اول ‫رو نزنم یادش میره کیک بخوره 37 00:02:20,583 --> 00:02:23,083 ‫زن‌ها رهبران طبیعی گونه انسان هستن 38 00:02:23,166 --> 00:02:24,625 ‫مصر باستان درست فهمیده بود 39 00:02:26,500 --> 00:02:29,541 ‫الان رقص تموم میشه. ‫در مورد تصمیمت مطمئنی؟ 40 00:02:30,833 --> 00:02:32,333 ‫اینو که ازمون پرسیدی 41 00:02:33,041 --> 00:02:34,041 ‫دنیا رو عوض کن 42 00:02:34,541 --> 00:02:35,416 ‫یادته؟ 43 00:02:35,500 --> 00:02:37,000 ‫برادرت به جای تو جواب داد 44 00:02:37,708 --> 00:02:39,708 ‫- می‌خوام بدونم تو چی می‌خوای؟ ‫- همینو می‌خوام 45 00:02:39,791 --> 00:02:41,625 ‫به نظرت آدمی میام که نمی‌تونه ‫نظر خودشو بگه؟ 46 00:02:41,708 --> 00:02:44,458 ‫به نظرم ملکه‌ای هستی بدون تاج 47 00:02:46,375 --> 00:02:47,375 ‫این چطوره؟ 48 00:02:48,041 --> 00:02:50,000 ‫اگه می‌تونستی پولدار یا مشهور باشی، کدوم... 49 00:02:50,083 --> 00:02:51,208 ‫پولدار 50 00:02:52,708 --> 00:02:54,416 ‫باشه. پولداری 51 00:02:54,500 --> 00:02:56,125 ‫دیگه لازم نیست کار کنی 52 00:02:56,208 --> 00:02:57,333 ‫حالا چی؟ 53 00:02:57,416 --> 00:02:58,958 ‫می‌خوای با زندگیت چی کار کنی؟ 54 00:02:59,041 --> 00:03:00,375 ‫نزدیکتر میشه 55 00:03:01,041 --> 00:03:02,625 ‫کمتر از ۲۰ ثانیه مونده 56 00:03:06,416 --> 00:03:08,875 ‫هرگز نمیذاشتم یه مرد بهم زور بگه... 57 00:03:08,958 --> 00:03:13,041 ‫- و یه طوری می‌فهمیدم چطور تا ابد زنده بمونم ‫- ده، نه، هشت، هفت... 58 00:03:13,125 --> 00:03:18,208 ‫شش، پنج، چهار، سه، دو، یک! 59 00:03:18,291 --> 00:03:21,500 ‫سال نو مبارک! 60 00:03:44,916 --> 00:03:47,958 ‫به سلامتی تو، کلئوپاترا 61 00:03:55,166 --> 00:03:57,666 ‫همیشه خوب بلد بودی ‫دل خانم‌ها رو بدست بیاری 62 00:03:57,750 --> 00:03:58,916 ‫منظورم در طول تمام این سالهاست 63 00:04:00,458 --> 00:04:02,791 ‫ولی وقتی باهات آشنا شدم ‫به نظرم از ازدواجت راضی بودی 64 00:04:03,916 --> 00:04:04,791 ‫بودم 65 00:04:04,875 --> 00:04:05,958 ‫چه مشکلی پیش اومد؟ 66 00:04:06,625 --> 00:04:08,083 ‫الان مهم نیست 67 00:04:08,166 --> 00:04:09,375 ‫همون موقع شروع شد؟ 68 00:04:10,041 --> 00:04:12,666 ‫سال نوی ۱۹۸۰؟ ‫با آنابل لی توی خونه نبودی... 69 00:04:12,750 --> 00:04:15,916 ‫توی میخونه با یه زن ‫دیگه لب تو لب شده بودی 70 00:04:16,000 --> 00:04:17,125 ‫- مجبور بودم ‫- چرا؟ 71 00:04:19,000 --> 00:04:20,000 ‫بهش می‌رسم 72 00:04:22,125 --> 00:04:24,625 ‫چی کار کردی، رادریک؟ 73 00:04:25,583 --> 00:04:26,583 ‫تو و مدلین 74 00:04:28,666 --> 00:04:30,333 ‫گفتی این اعتراف توئه 75 00:04:31,666 --> 00:04:32,666 ‫اعتراف کن 76 00:04:37,416 --> 00:04:39,500 ‫در مرگ نزدیک تو... 77 00:04:41,000 --> 00:04:46,000 ‫و سایه او بر شما خواهد افتاد... 78 00:04:48,250 --> 00:04:50,750 ‫شب با اینکه صاف است، اخم خواهد کرد... 79 00:04:51,708 --> 00:04:57,916 ‫و ستارگان از تخت والای خود در ‫آسمان پایین را نظاره نخواهند کرد... 80 00:04:58,000 --> 00:05:01,333 ‫با نوری مانند امید که ‫به موجودات فانی داده شده... 81 00:05:04,083 --> 00:05:07,208 ‫ولی گوی‌های قرمز آنها، بدون پرتو... 82 00:05:08,208 --> 00:05:10,458 ‫- به نظر می‌آید که... ‫- اونا کین؟ 83 00:05:10,541 --> 00:05:12,666 ‫- به مانند تبی سوزان... ‫- مادرها 84 00:05:12,750 --> 00:05:15,750 ‫پری، لیو، کامیل 85 00:05:15,833 --> 00:05:17,958 ‫که تا ابد به تو خواهد چسبید 86 00:05:19,333 --> 00:05:22,958 ‫حالا افکار تو نباید طرد شوند 87 00:05:23,791 --> 00:05:27,375 ‫حالا الهامات هرگز ناپدید نخواهند شد 88 00:05:29,291 --> 00:05:31,583 ‫از روح تو آنها دیگر... 89 00:05:32,291 --> 00:05:38,250 ‫نخواهند گذشت، مثل شبنم‌‌های ‫روی علف 90 00:05:56,916 --> 00:05:59,916 ‫فقط بگو، این لحظه برای من خیلی سخته... 91 00:06:00,000 --> 00:06:02,541 ‫لطفا در این مدت به حریم ‫خصوصی من احترام بذارین 92 00:06:03,083 --> 00:06:07,000 ‫برای من لحظه خیلی سختیه و در این مدت ‫به حریم خصوصی من احترام بذارین 93 00:06:07,083 --> 00:06:08,083 ‫درست گفتی 94 00:06:22,458 --> 00:06:23,458 ‫جونو 95 00:06:47,875 --> 00:06:48,916 ‫- خوبی؟ ‫- آره 96 00:06:49,000 --> 00:06:49,875 ‫بازوی منو بگیر 97 00:06:49,958 --> 00:06:52,041 ‫- جونو، اونطرفش رو بگیر؟ باشه ‫- خوبم 98 00:06:52,125 --> 00:06:56,250 ‫سرتو بنداز پایین، فقط سر تکون بده، ‫با ناراحتی لبخند بزن، با کسی حرف نمی‌زنیم 99 00:07:02,875 --> 00:07:03,875 ‫خب، موفق شدی 100 00:07:05,000 --> 00:07:06,625 ‫تمام اینجا رو خریدی 101 00:07:06,708 --> 00:07:07,708 ‫مشروب می‌خوای؟ 102 00:07:08,791 --> 00:07:10,000 ‫می‌فروش نیست؟ 103 00:07:10,083 --> 00:07:12,916 ‫لعنتی، معلومه نیست، ‫گفتگوی خصوصی داریم 104 00:07:13,583 --> 00:07:14,958 ‫دوستت می‌تونه کنار دوست ما بشینه 105 00:07:15,041 --> 00:07:16,416 ‫برای اونا چیزی نداریم، سر کارن 106 00:07:16,500 --> 00:07:17,625 ‫آه 107 00:07:17,708 --> 00:07:18,708 ‫ایشون تونی ـه 108 00:07:19,416 --> 00:07:20,833 ‫تونی، اینم کسی که مونده 109 00:07:21,875 --> 00:07:25,291 ‫از تونی خواستم اگه مجبوره همه ‫جا دنبال ما بیاد، حتی دستشویی 110 00:07:25,375 --> 00:07:26,833 ‫چندان دم دست نیست 111 00:07:26,916 --> 00:07:27,916 ‫مال من بود 112 00:07:28,458 --> 00:07:29,625 ‫حداقل تا دم در 113 00:07:29,708 --> 00:07:32,541 ‫مطمئن نیستم قرار بوده اینطور باشه ‫یا نه، ولی اومدش، پسر کثیف! 114 00:07:33,083 --> 00:07:34,333 ‫آدم رو روانی می‌کنه 115 00:07:34,416 --> 00:07:36,750 ‫و از ما دقیقا در برابر ‫چی محافظت می‌کنه؟ 116 00:07:36,833 --> 00:07:39,458 ‫لیو پرید. جولیوس همه ‫چیزو دید 117 00:07:40,500 --> 00:07:43,500 ‫مثل چی نئشه بود، با ‫یه آدمکش سازمانی که نمی‌جنگید 118 00:07:43,583 --> 00:07:45,083 ‫پس بابا زیادی واکنش نشون داده؟ 119 00:07:45,166 --> 00:07:46,458 ‫کار بابا نیست 120 00:07:46,541 --> 00:07:47,791 ‫کار عمه مد ـه 121 00:07:47,875 --> 00:07:50,208 ‫- چی، جدی؟ ‫- آره، جدی 122 00:07:50,291 --> 00:07:52,750 ‫قراردادهای عدم افشا بهتره چفت ‫و بستش از آلکاتراز هم بیشتر باشه... 123 00:07:52,833 --> 00:07:54,875 ‫اگه اون یارو فکر می‌کنه ‫باید بیرون خونه‌ی من بمونه 124 00:07:54,958 --> 00:07:56,166 ‫درسته 125 00:07:56,250 --> 00:07:57,250 ‫درسته، فاحشه‌ها 126 00:07:57,333 --> 00:08:00,666 ‫تنها افرادی که دنبال خون آشر هستن ‫خود آشرهان 127 00:08:02,208 --> 00:08:06,958 ‫یه جورایی برای همین می‌خواستم این ‫کار رو بکنم. آخه، سه نفر از ما مونده 128 00:08:07,041 --> 00:08:08,041 ‫نیمی از ما 129 00:08:08,083 --> 00:08:11,083 ‫و ببین، می‌دونم همیشه ‫با هم چشم تو چشم نشدیم... 130 00:08:11,166 --> 00:08:13,291 ‫ولی حالا مجبوریم دور هم ‫جمع بشیم، مگه نه؟ 131 00:08:14,500 --> 00:08:15,500 ‫شاید درست بگه 132 00:08:16,791 --> 00:08:18,958 ‫یادته وقتی پیداشون شد؟ 133 00:08:19,041 --> 00:08:20,041 ‫منظورم کوچولوهاست 134 00:08:21,250 --> 00:08:22,458 ‫وقتی تو پیدات شد رو یادمه 135 00:08:22,541 --> 00:08:25,291 ‫خدایا، چقدر اذیت شدیم 136 00:08:25,375 --> 00:08:28,750 ‫و اونا رو تماشا کردیم که ‫سعی داشتن اون حفره رو پُر کنن 137 00:08:28,833 --> 00:08:31,958 ‫مواد مخدر، شهرت، ولخرجی 138 00:08:32,041 --> 00:08:35,583 ‫همه‌ش، خیلی آدم رو ‫ناراحت می‌کنه، پسر 139 00:08:35,666 --> 00:08:37,500 ‫تو هم همین حفره رو داری، ویک 140 00:08:37,583 --> 00:08:40,083 ‫نمی‌دونم می‌بینیش یا نه، ‫ولی تو هم داریش 141 00:08:40,166 --> 00:08:42,083 ‫کامیل سعی کرد حفره‌شو ‫با اطلاعات پر کنه... 142 00:08:42,166 --> 00:08:45,083 ‫پری سعی کرد واقعا با ‫هر چیزی پرش کنه... 143 00:08:45,166 --> 00:08:48,166 ‫و لیو سعی کرد حفره باباشو ‫با عشق طرفدارهای باباش پر کنه 144 00:08:48,250 --> 00:08:49,125 ‫حفره بابا 145 00:08:49,208 --> 00:08:50,750 ‫رفت بیرون صندوق پستی کوفتی رو بگرده... 146 00:08:50,833 --> 00:08:52,708 ‫تا خرخره توی طرفدارهای ‫اینستا گیر افتاد 147 00:08:52,791 --> 00:08:53,791 ‫حفره بابا 148 00:08:53,833 --> 00:08:55,833 ‫شما دو تا اصلا لازم نبوده نگرانش باشین 149 00:08:55,916 --> 00:08:59,625 ‫بچه‌های خلافکار اصلی در ‫یه خونه با بابا بزرگ شدن 150 00:08:59,708 --> 00:09:00,958 ‫- حقیقت نداره ‫- اینطور نیست، ویک 151 00:09:01,041 --> 00:09:02,625 ‫- حقیقت نداره ‫- خفه شین دیگه 152 00:09:03,291 --> 00:09:05,166 ‫مادرم یه پرستار بوده 153 00:09:05,250 --> 00:09:06,166 ‫یه پرستار مجرد 154 00:09:06,250 --> 00:09:09,333 ‫نمی‌خوام بشنوم چقدر ‫سخت بوده توی یه خونه... 155 00:09:09,416 --> 00:09:11,208 ‫با آنابل لی اسطوره‌ای گیر افتاده باشی 156 00:09:11,291 --> 00:09:13,208 ‫تنها کسی که بابا به فکر ‫ازدواج باهاش افتاد 157 00:09:13,291 --> 00:09:15,583 ‫خب، درسته تا وقتی جونو اومد 158 00:09:16,125 --> 00:09:20,041 ‫نوچ. نه. نه در مورد این ‫مفنگی با من حرف نزن 159 00:09:20,125 --> 00:09:22,250 ‫ببین، متاسفیم که بابا اینطوریه 160 00:09:22,333 --> 00:09:25,333 ‫و مادرمون رو بین ‫دریایی از زن‌های عجیب ول کرد... 161 00:09:25,416 --> 00:09:27,750 ‫و از اون موقع به بعد داریم ‫ثمراتش رو می‌بینیم 162 00:09:27,833 --> 00:09:29,750 ‫و غم‌انگیزه، ولی فقط می‌دونیم... 163 00:09:29,833 --> 00:09:32,125 ‫سه تای دیگه دارن میان ‫تا جایگاه‌شونو بگیرن 164 00:09:32,708 --> 00:09:34,208 ‫بفرما، حرفمو زدم 165 00:09:34,291 --> 00:09:36,916 ‫تمام قصد بابا اینه که ‫در رو برای... 166 00:09:37,000 --> 00:09:39,500 ‫هر حرومزاده‌ای که در دنیای ‫آزاد داره باز نگه داره 167 00:09:39,583 --> 00:09:41,583 ‫باشه، فقط چون در بازه... 168 00:09:41,666 --> 00:09:44,375 ‫حتما باعث نمیشه یه ‫جایگاه سر میز بهت بدن 169 00:09:45,333 --> 00:09:48,458 ‫بیخیال، برامون غذا می‌ندازه و ‫جنگیدن ما سرش رو تماشا می‌کنه 170 00:09:48,541 --> 00:09:50,750 ‫اینو که می‌دونین. به خصوص برای ما 171 00:09:50,833 --> 00:09:52,750 ‫تو که به نظر خیلی خوب و سرحال میای 172 00:09:52,833 --> 00:09:55,125 ‫آره، بابا واقعا کسی ‫که قلبش رو به درد میاره دوست داره 173 00:09:55,208 --> 00:09:56,791 ‫یه دلیلی داره 174 00:09:56,875 --> 00:09:58,000 ‫واقع، تمرلین؟ 175 00:09:58,833 --> 00:10:02,125 ‫وسایل شبه هیپی که هر ‫ماه میاد در خونه‌ت چطوره؟ 176 00:10:02,750 --> 00:10:06,208 ‫وقتی گوینت تو رو خم کرد و با تیم ‫حقوقیش اومد حسابتو برسه بهم خبر بده 177 00:10:06,291 --> 00:10:08,750 ‫خب، من یکی که ‫خیلی دوست دارم بشنوم... 178 00:10:08,833 --> 00:10:10,958 ‫چه حسی در مورد بدل مشابه اصلش داره 179 00:10:11,041 --> 00:10:14,750 ‫مگه یکی از میمون‌های پرنده تو ‫صورت کامیل رو پاره نکرده بود؟ 180 00:10:14,833 --> 00:10:17,916 ‫شامپانزه. ببخشید، مگه شما درس ‫علوم دوم دبیرستان رو قبول نشدین؟ 181 00:10:18,000 --> 00:10:19,416 ‫آخه مگه ممکنه چقدر سخت باشه؟ 182 00:10:19,500 --> 00:10:20,916 ‫خب، خیلی جالب بود 183 00:10:21,541 --> 00:10:24,166 ‫می‌خوام بدونم کامیل قبل از اینکه بمیره... 184 00:10:24,250 --> 00:10:26,958 ‫چه لاشه آفتاب سوخته و ‫پوسیده‌ای رو برای تو از زیر خاک بیرون کشیده 185 00:10:27,041 --> 00:10:28,166 ‫آره، مچمو گرفتی 186 00:10:28,875 --> 00:10:31,000 ‫دارم آشرها رو یکی به یکی می‌کشم 187 00:10:31,541 --> 00:10:32,750 ‫حدس بزن نفر بعدی کیه؟ 188 00:10:32,833 --> 00:10:34,000 ‫باشه دیگه 189 00:10:34,083 --> 00:10:37,666 ‫فکر کردم قراره به یاد خواهر ‫و برادرهای مرده‌مون بنوشیم یا همچین چیزی 190 00:10:37,750 --> 00:10:39,208 ‫برو گورتو گم کن، فرادریک 191 00:10:39,291 --> 00:10:41,500 ‫فرادریک و مدرلین 192 00:10:41,583 --> 00:10:44,041 ‫شما دو تا درست مثل بابا و مدز هستین 193 00:10:44,125 --> 00:10:46,791 ‫دست به دست هم، دوشادوش، ‫همدست هم شدین... 194 00:10:46,875 --> 00:10:49,000 ‫سعی دارین منو به موفقیت برسونین ‫که چی بشه؟ 195 00:10:49,083 --> 00:10:50,208 ‫بتونین منو از بین ببرین؟ 196 00:10:50,291 --> 00:10:51,583 ‫خب، حدس بزنین چی شده؟ 197 00:10:51,666 --> 00:10:53,750 ‫نیازی به موفق شدن ندارم 198 00:10:54,291 --> 00:10:55,875 ‫چون می‌خوام از همه جلو بزنم 199 00:10:58,166 --> 00:10:59,750 ‫برو گم شو، عینک ری‌بنی! 200 00:11:01,500 --> 00:11:05,208 ‫برام مهم نیست پیم چی میگه، ‫کار خودش بوده، اون خبرچینه 201 00:11:05,291 --> 00:11:07,625 ‫فکر می‌کنی هنوزم ۵۰ میلیون روی میز هست؟ 202 00:11:08,458 --> 00:11:10,000 ‫احتمالا نه 203 00:11:10,083 --> 00:11:12,041 ‫نه با این همه آدمی که مردن 204 00:11:17,250 --> 00:11:18,333 ‫دخترتم؟ 205 00:11:22,416 --> 00:11:24,125 ‫دو تا پلک زد. گفت بله 206 00:11:24,208 --> 00:11:25,416 ‫خیلی عالیه، پاستیل من 207 00:11:25,500 --> 00:11:27,708 ‫ببخشید. میشه دوباره بگی؟ 208 00:11:27,791 --> 00:11:30,208 ‫سطح اکسیژن خونش ‫خیلی بهتر شده... 209 00:11:30,291 --> 00:11:31,208 ‫اسم من لنور ـه؟ 210 00:11:31,291 --> 00:11:34,500 ‫با توجه به آسیبی که به ریه‌ش ‫وارد شده، باید به کپسول اکسیژن وصل باشه 211 00:11:34,583 --> 00:11:35,583 ‫دلت برام تنگ شده؟ 212 00:11:35,625 --> 00:11:37,083 ‫تمام اینا خبر خوبیه 213 00:11:37,166 --> 00:11:39,875 ‫با توجه به سوختگی درجه ‫سه در تمام بدن... 214 00:11:39,958 --> 00:11:41,250 ‫من بولینگم بهتره یا بابا؟ 215 00:11:41,333 --> 00:11:44,250 ‫اندامش خیلی بهتر از ‫حد انتظار دارن کار می‌کنن 216 00:11:44,333 --> 00:11:45,833 ‫فکر می‌کنی من روث بیدر گینزبرگ بعدی بشم؟ 217 00:11:45,916 --> 00:11:49,041 ‫اونکه توپ جادویی نیست، عزیزم. ‫باید ببرمش خونه 218 00:11:49,125 --> 00:11:52,791 ‫فکر نکنم اذیتش کنه. ‫به نظرم موری از حرف زدن باهاش هیجانزده شده 219 00:11:52,875 --> 00:11:54,083 ‫نه، منظورم موری ـه 220 00:11:54,625 --> 00:11:56,500 ‫فکر کنم وقتشه ببرمش خونه 221 00:11:56,583 --> 00:11:59,333 ‫هنوز راه درازی رو در پیش داریم 222 00:11:59,416 --> 00:12:02,916 ‫حتی چندین هفته با احتمال ‫پیوند پوست فاصله داریم 223 00:12:03,000 --> 00:12:05,041 ‫هر چی لازمه رو در خونه داریم 224 00:12:05,125 --> 00:12:07,000 ‫مدتی میشه که دارم ‫روی این موضوع کار می‌کنم... 225 00:12:07,083 --> 00:12:09,583 ‫و تقریبا آماده شدم تا ‫اونو برگردونم 226 00:12:09,666 --> 00:12:11,583 ‫بیشتر بیماران در شرایط اون... 227 00:12:11,666 --> 00:12:15,125 ‫تا ۴۰ تا ۸۰ روز زیر مراقبت ویژه می‌مونن 228 00:12:15,208 --> 00:12:18,541 ‫بیشتر بیماران در وضعیت اون ‫جز اشراف به حساب نمیان 229 00:12:18,625 --> 00:12:19,916 ‫می‌تونم بهترین سوییت رو ‫در یه روز بسازم... 230 00:12:20,000 --> 00:12:22,000 ‫- که بهترین تخت بیمارستانت پیشش هیچ باشه ‫- بابا 231 00:12:22,083 --> 00:12:22,916 ‫حقیقت داره 232 00:12:23,000 --> 00:12:25,458 ‫به شدت شکننده‌س 233 00:12:26,541 --> 00:12:30,416 ‫هیچ دفاع فیزیکی نداره، هیچ محافظی... 234 00:12:30,500 --> 00:12:34,458 ‫تمام زرادخونه‌ی خونواده آشر رو داره 235 00:12:34,541 --> 00:12:37,125 ‫به نسبت هر بیماری که داشتین ‫محافظت بهتری داره 236 00:12:37,208 --> 00:12:40,083 ‫منو با یه شهروند عادی اشتباه گرفتی؟ ‫یه شهروند کوفتی و عادی نیستم 237 00:12:40,166 --> 00:12:42,416 ‫فکر می‌کنی نمی‌دونم ‫چی دارم میگم؟ 238 00:12:43,583 --> 00:12:45,333 ‫نه، البته که نه 239 00:12:45,416 --> 00:12:47,416 ‫کارتو درست انجام میدی و ‫منو عصبانی نکن... 240 00:12:47,500 --> 00:12:48,875 ‫شاید بعدا استخدامت کنم 241 00:12:49,625 --> 00:12:51,291 ‫موری، عزیزم 242 00:12:52,125 --> 00:12:54,958 ‫عزیزم، می‌تونیم از پسش بربیایم، ‫درستش می‌کنیم 243 00:12:56,750 --> 00:12:58,166 ‫نمی‌خوای بیای خونه؟ 244 00:13:01,041 --> 00:13:03,000 ‫با من شوخی می‌کنی، وامونده؟ 245 00:13:03,083 --> 00:13:06,416 ‫پس، الان می‌خوای بازی دربیاری؟ ‫در روزی که سه تا از... 246 00:13:06,500 --> 00:13:10,000 ‫خب، شرمنده که تا امشب از ‫جراحی کوفتی خبر نداشتم! 247 00:13:10,083 --> 00:13:13,083 ‫از خود دفتر فهمیدم که منو برای... 248 00:13:13,166 --> 00:13:16,916 ‫- جراحی هفته آینده ثبت‌نام کردی، ویکتورین ‫- خب، لعنت به من، فکر می‌کردم خوشحال میشی 249 00:13:17,000 --> 00:13:18,041 ‫داوطلب کیه؟ 250 00:13:18,125 --> 00:13:21,541 ‫قراره در این مورد شریک باشیم ‫و حتی داوطلب رو ارزیابی نکردم 251 00:13:21,625 --> 00:13:23,875 ‫ببین، یکی از افراد توست. ‫پرونده‌شو میارم 252 00:13:23,958 --> 00:13:26,583 ‫مهم نیست چون آماده نیستیم، ویکتورین! 253 00:13:30,083 --> 00:13:31,166 ‫اینو یادته؟ 254 00:13:34,458 --> 00:13:35,583 ‫آره 255 00:13:35,666 --> 00:13:36,666 ‫چیه؟ 256 00:13:37,166 --> 00:13:38,166 ‫بگو 257 00:13:39,291 --> 00:13:40,750 ‫نمونه اولیه‌مونه 258 00:13:40,833 --> 00:13:43,125 ‫نه، عزیزم، شروع ماست 259 00:13:43,958 --> 00:13:47,041 ‫اولین نشونه از اینکه جواب میده، ال 260 00:13:47,125 --> 00:13:49,208 ‫می‌دونم جواب میده. مسئله این نیست 261 00:13:49,291 --> 00:13:50,541 ‫می‌دونی دیگه چی جواب میده؟ 262 00:13:51,625 --> 00:13:53,875 ‫۲۰۰ میلیون دلار از پول رادریک آشر... 263 00:13:53,958 --> 00:13:57,166 ‫و به یه دلیلی، درسته ‫به هر دلیلی که هست... 264 00:13:58,458 --> 00:14:00,166 ‫الان می‌خوادش 265 00:14:01,166 --> 00:14:02,541 ‫پس اگه اون آزمایش روی ‫انسان رو می‌خواد... 266 00:14:02,625 --> 00:14:05,166 ‫بهتره باور کنی، عزیزم که ‫باید روی انسان‌ها آزمایش کنیم 267 00:14:05,833 --> 00:14:08,791 ‫امکان نداره تونسته باشی ‫اجازه استفاده از اینو بگیری 268 00:14:16,875 --> 00:14:17,875 ‫وای نه 269 00:14:19,291 --> 00:14:20,833 ‫- نه، نه، نه ‫- باشه، ال 270 00:14:20,916 --> 00:14:23,166 ‫نه، ویک. نه، نکردی. چی کار کردی؟ 271 00:14:23,250 --> 00:14:25,333 ‫- عزیزم، اینطوریا نیست ‫- بگو که نکردی 272 00:14:25,416 --> 00:14:28,083 ‫نه، بهم بگو که امضای من ‫روی اطلاعات جعلی نیست 273 00:14:28,166 --> 00:14:29,708 ‫گوش کن، گزارش‌های مشکلی ندارن 274 00:14:29,791 --> 00:14:31,184 ‫- همین الان بهم بگو... ‫- درسته... 275 00:14:31,208 --> 00:14:35,083 ‫که امضای پای گزارش‌های ‫جعلی نیست، ویکتورین! 276 00:14:35,166 --> 00:14:37,083 ‫اینقدر بچه نشو! 277 00:14:38,416 --> 00:14:40,291 ‫لعنتی، فکر می‌کنی این کسب ‫و کار چطوری پیش میره؟ 278 00:14:42,041 --> 00:14:45,708 ‫پر شده... 279 00:14:46,583 --> 00:14:49,875 ‫همین الانشم سخته، و به عنوان یه زن... 280 00:14:50,500 --> 00:14:53,541 ‫به عنوان یه زن باید بدونی ‫که بی‌نهایت سخت‌تر میشه 281 00:14:53,625 --> 00:14:54,916 ‫فکرشم نکن 282 00:14:55,000 --> 00:14:58,208 ‫حرفت فرق داشت وقتی اون پول... 283 00:14:58,291 --> 00:14:59,875 ‫پول من... 284 00:15:00,583 --> 00:15:04,750 ‫پول آشر، پول فورچناتو ‫یه راست می‌اومد به کلینیک تو 285 00:15:05,375 --> 00:15:06,750 ‫و به حساب بانکی تو سرازیر می‌شد 286 00:15:08,750 --> 00:15:09,958 ‫آره، فکر کنم بکشم کنار 287 00:15:10,791 --> 00:15:12,166 ‫منظورت چیه بکشی کنار؟ 288 00:15:13,000 --> 00:15:14,833 ‫راست میگی. گذاشتم زیادی پیش بره 289 00:15:14,916 --> 00:15:18,250 ‫صبر کن، از رابطه‌مون می‌کشی بیرون؟ 290 00:15:19,166 --> 00:15:20,166 ‫عجب 291 00:15:20,916 --> 00:15:23,333 ‫نمی‌خوای هیچی در مورد قرارداد ‫عدم افشا بگی، ال؟ 292 00:15:23,416 --> 00:15:24,416 ‫وای 293 00:15:25,041 --> 00:15:28,166 ‫خب، شامل فعالیت‌های ‫غیرقانونی نمیشه، پس... 294 00:15:28,250 --> 00:15:30,708 ‫بله، به طور قطع شامل اونا میشه 295 00:15:30,791 --> 00:15:33,791 ‫آره، کار ویژه پیم همینه 296 00:15:35,208 --> 00:15:36,958 ‫و تو امضاش کردی. و میگم... 297 00:15:41,375 --> 00:15:42,416 ‫ازت می‌خوام... 298 00:15:43,708 --> 00:15:45,541 ‫باشه، عزیزم، بهت التماس می‌کنم، لطفا 299 00:15:47,375 --> 00:15:48,375 ‫این کار رو نکن 300 00:15:49,125 --> 00:15:50,125 ‫چون اونا... 301 00:15:51,083 --> 00:15:54,250 ‫تو رو تیکه تیکه می‌کنن... 302 00:15:54,333 --> 00:15:57,791 ‫و حتی بعد از اینکه بردن و برنده میشن... 303 00:15:57,875 --> 00:16:00,541 ‫ال، برنده میشن، باشه؟ لطفا 304 00:16:01,833 --> 00:16:03,750 ‫عزیزم، لطفا این کار رو نکن 305 00:16:07,333 --> 00:16:09,041 ‫اونی که فکر می‌کردم نیستی 306 00:16:14,000 --> 00:16:15,833 ‫می‌خوای چی کار کنی، ال؟ 307 00:16:16,708 --> 00:16:17,708 ‫خدانگهدار، ویک 308 00:16:18,208 --> 00:16:19,208 ‫صبر کن 309 00:16:20,416 --> 00:16:22,083 ‫نباید به کسی بگی! 310 00:16:22,166 --> 00:16:23,750 ‫البته که میرم میگم 311 00:16:24,416 --> 00:16:28,125 ‫و اصلا برام مهم نیست اگه ‫ازم شکایت کنی یا تیکه پاره‌م! 312 00:16:28,958 --> 00:16:30,500 ‫شما آشرها... 313 00:16:31,875 --> 00:16:33,791 ‫واقعا نمی‌خواستم بهش فکر کنم، ولی... 314 00:16:35,166 --> 00:16:37,083 ‫همه‌تون یه مشت هیولایین 315 00:16:45,875 --> 00:16:47,791 ‫سلام، دوباره منم 316 00:16:47,875 --> 00:16:49,208 ‫گوش کن، خب... 317 00:16:51,666 --> 00:16:53,208 ‫ببین، متاسفم 318 00:16:53,791 --> 00:16:55,666 ‫باشه، لطفا، بهم زنگ بزن 319 00:16:57,625 --> 00:16:59,083 ‫می‌تونیم حلش کنیم 320 00:17:00,375 --> 00:17:03,666 ‫این سومین پیام منه... 321 00:17:05,250 --> 00:17:07,583 ‫این کار رو باهام نکن، خواهش می‌کنم 322 00:17:56,541 --> 00:17:57,541 ‫اوه 323 00:18:09,583 --> 00:18:13,000 ‫خدای من. شروع که نکردی به سیگار کشیدن، نه؟ 324 00:18:13,083 --> 00:18:15,041 ‫وای نه 325 00:18:15,125 --> 00:18:17,375 ‫شروع کرده به جیر جیر کردن. عجیبه. ببخشید 326 00:18:17,458 --> 00:18:19,791 ‫چطوری از کنار کوین کاستنر ‫توی راهرو رد شدی؟ 327 00:18:19,875 --> 00:18:23,000 ‫برای محافظت خود و شماست، ‫تا در امان بمونین 328 00:18:23,083 --> 00:18:24,791 ‫و صبح بخیر، حالت چطوره؟ 329 00:18:25,875 --> 00:18:26,875 ‫چی می‌خوای؟ 330 00:18:27,625 --> 00:18:30,750 ‫دارم دور می‌زنم. به ‫جوجه‌هام سر می‌زنم 331 00:18:30,833 --> 00:18:33,375 ‫ببینم چیز غیرعادی در جریان هست یا نه 332 00:18:34,958 --> 00:18:36,625 ‫ببخشید. صدا رو می‌شنوی؟ 333 00:18:37,458 --> 00:18:38,458 ‫گوش کن 334 00:18:39,041 --> 00:18:40,416 ‫یه شایعه شادی‌بخش شنیدم... 335 00:18:40,500 --> 00:18:43,083 ‫که داری به آزمایش روی انسان می‌رسی 336 00:18:43,166 --> 00:18:45,916 ‫- داریم روش کار می‌کنیم ‫- کِی؟ 337 00:18:47,333 --> 00:18:50,333 ‫میشه بپرسم چرا یهو ‫به هیروستا علاقه‌مند شدی؟ 338 00:18:50,416 --> 00:18:52,000 ‫الان نظرم جلب شده 339 00:18:52,083 --> 00:18:53,500 ‫تو و بابا 340 00:18:54,375 --> 00:18:55,583 ‫خوش به حالم شده 341 00:18:55,666 --> 00:18:56,875 ‫مهمه 342 00:18:56,958 --> 00:18:59,750 ‫شاید الان مهمترین چیز باشه 343 00:19:00,541 --> 00:19:03,208 ‫باید سریعتر به راه‌ش بندازیم 344 00:19:03,291 --> 00:19:08,000 ‫تا بتونیم یه مطالعه ‫انسانی بسیار ویژه رو پیاده کنیم... 345 00:19:08,791 --> 00:19:10,791 ‫روی داوطلبی که غافلگیرت می‌کنه 346 00:19:11,916 --> 00:19:14,833 ‫داوطلبی که نمی‌تونیم جونش ‫رو به خطر بندازیم. متوجه هستی؟ 347 00:19:16,125 --> 00:19:17,708 ‫دارم حوصله‌تو سر می‌برم؟ 348 00:19:17,791 --> 00:19:20,000 ‫نه. نه، حتما 349 00:19:20,791 --> 00:19:25,041 ‫ببین، با اینکه از علاقه ناگهانی و ‫به هیچ وجه نگران‌کننده تو... 350 00:19:25,125 --> 00:19:27,250 ‫به هیروستا خوشحالم، مگه ‫دنبال یه هدف بزرگتر نیستی؟ 351 00:19:27,333 --> 00:19:28,166 ‫مثل چی؟ 352 00:19:28,250 --> 00:19:31,208 ‫نه اینکه بخوام زیادی روش تاکید کنم، ‫ولی مگه هنوز در دور آزمایشی نیستی؟ 353 00:19:33,083 --> 00:19:34,541 ‫دیگه زیاد طول نمی‌کشه... 354 00:19:35,458 --> 00:19:36,458 ‫تصورم اینه 355 00:19:45,333 --> 00:19:47,458 ‫می‌دونی، فکر کنم بدونم از کجا گیرش میارن 356 00:19:47,541 --> 00:19:48,541 ‫پیم ریپر 357 00:19:49,625 --> 00:19:51,958 ‫ای کاش یه صفحه شطرنج و یه ساحل داشتیم 358 00:19:52,041 --> 00:19:53,250 ‫اوهوم 359 00:19:53,333 --> 00:19:54,708 ‫عاشق برگمن هستم 360 00:19:56,541 --> 00:19:58,708 ‫میشه مرد مردونه یه چیزی ازت بپرسم، آرتور؟ 361 00:20:01,500 --> 00:20:03,083 ‫بله، آگوست 362 00:20:03,166 --> 00:20:04,375 ‫مرد باهوشی هستی 363 00:20:04,458 --> 00:20:06,916 ‫می‌تونی هر جایی باشی و ‫هر کاری بکنی 364 00:20:07,833 --> 00:20:10,000 ‫می‌دونی اونا چی هستن ‫و چرا این کار رو می‌کنی؟ 365 00:20:10,625 --> 00:20:14,125 ‫بدون رادریک آشر جایی ‫که امروز هستم نمی‌بودم 366 00:20:16,041 --> 00:20:17,541 ‫به هر حال تو هم نمی‌بودی 367 00:20:19,333 --> 00:20:21,041 ‫عذر می‌خوام منتظر موندین، آقایون 368 00:20:22,208 --> 00:20:26,166 ‫موقع وقت ناهارم اینجاییم ‫تا در مورد اتفاقات ناگوار اخیر... 369 00:20:26,250 --> 00:20:28,666 ‫که تیم دفاعیه دچار شدن حرف بزنیم... 370 00:20:29,625 --> 00:20:34,291 ‫و دادخواست آقای پیم برای ‫عقب انداختن دادگاه 371 00:20:34,375 --> 00:20:35,208 ‫چرا؟ 372 00:20:35,291 --> 00:20:37,833 ‫هیچکدوم از فوت شده‌ها در این ‫دادگاه متهم نبودن 373 00:20:37,916 --> 00:20:40,208 ‫آقای دوپین از همون اول اشاره کردن... 374 00:20:40,291 --> 00:20:42,666 ‫که یه خبرچین نزدیک به خونواده وجود داشته... 375 00:20:42,750 --> 00:20:46,708 ‫و از اون موقع به باور ما ‫خونواده زیر حمله قرار گرفته 376 00:20:46,791 --> 00:20:49,500 ‫بهم گفته شد که این مرگ‌ها ‫تصادفی بودن 377 00:20:49,583 --> 00:20:51,625 ‫هنوز داریم تحقیق می‌کنیم، عالیجناب... 378 00:20:51,708 --> 00:20:55,208 ‫ولی در این پرونده به عقب انداختن ‫روند دادرسی الزامی و اجباریه 379 00:20:55,291 --> 00:20:57,916 ‫فکر نمی‌کردم وکیل مدافع تا ‫این حد فرصت‌طلب باشه... 380 00:20:58,000 --> 00:20:59,875 ‫ولی گمونم غافلگیر نشدم 381 00:20:59,958 --> 00:21:03,291 ‫- ایشون منظورشون چیه؟ ‫- سه جسد در یه هفته، آقای دوپین 382 00:21:03,375 --> 00:21:05,333 ‫و تا وقتی بفهمیم چرا این اتفاق افتاده... 383 00:21:05,416 --> 00:21:08,250 ‫و چه ربطی به خبرچین آقای دوپین داره... 384 00:21:08,333 --> 00:21:09,666 ‫ببخشید، کی گفته ربط داره؟ 385 00:21:09,750 --> 00:21:11,958 ‫از کجا بدونیم ربط نداره؟ فاش نمی‌کنین 386 00:21:12,041 --> 00:21:13,291 ‫برای امنیت خودشونه 387 00:21:13,375 --> 00:21:16,666 ‫تعویق دادگاه که پایان دنیا نیست، آقای دوپین 388 00:21:16,750 --> 00:21:19,041 ‫ولی عالیجناب، مزخرف تمامه! 389 00:21:19,666 --> 00:21:25,166 ‫این خونواده مرتب تونسته از ‫تعقیب قضایی فرار کنه... 390 00:21:25,250 --> 00:21:27,375 ‫مهم نیست چقدر مدرک ‫علیه اونا تلنبار شده... 391 00:21:27,458 --> 00:21:28,750 ‫مهم نیست چقدر شهادت دادن... 392 00:21:28,833 --> 00:21:33,083 ‫مهم نیست چند تا جسد روی هم انباشتن، ‫همیشه تونستن از کوچکترین شکافها در برن 393 00:21:33,166 --> 00:21:35,083 ‫تقریبا فراطبیعی شده، عالیجناب 394 00:21:35,583 --> 00:21:37,666 ‫و می‌خواین بذارین دوباره این کار رو بکنن 395 00:21:37,750 --> 00:21:38,916 ‫الان می‌خوام فرض کنم... 396 00:21:39,000 --> 00:21:41,083 ‫چیزی که فکر می‌کنم رو نمی‌خوای بگی 397 00:21:41,166 --> 00:21:44,916 ‫- منظور خاصی ندارم، عالیجناب ‫- عالیجناب، اگه اجازه بدین؟ 398 00:21:45,000 --> 00:21:47,958 ‫شاید بتونیم در نهایت از ‫تعویق دادگاه جلوگیری کنیم 399 00:21:48,958 --> 00:21:52,708 ‫آقای دوپین می‌تونه کمک‌مون ‫کنه این آشوب رو دور بزنیم... 400 00:21:52,791 --> 00:21:55,541 ‫اگه خیلی راحت خبرچینش رو مشخص کنه... 401 00:21:55,625 --> 00:21:58,791 ‫و اجازه بده تحقیقات مسیر ‫خودش رو بره 402 00:22:00,791 --> 00:22:02,583 ‫به هر حال کی بوده؟ 403 00:22:03,958 --> 00:22:05,666 ‫خب، همه چیز... خب... 404 00:22:06,750 --> 00:22:07,916 ‫می‌دونی چطوری شد 405 00:22:08,000 --> 00:22:09,916 ‫گمونم همه چی پیچیده شد... 406 00:22:10,000 --> 00:22:12,541 ‫ولی الان اصلا اهمیتی نداره، آگی 407 00:22:15,708 --> 00:22:19,125 ‫فقط از روی کنجکاوی 408 00:22:20,500 --> 00:22:21,500 ‫کی بود؟ 409 00:22:22,916 --> 00:22:24,083 ‫خبرچینت کی بود؟ 410 00:22:26,083 --> 00:22:29,541 ‫بیخیال. درک می‌کنم چرا ‫اون روز جواب ندادی... 411 00:22:29,625 --> 00:22:32,208 ‫ولی حالا، آگی، تموم شده، ‫همه چی تمومه 412 00:22:40,833 --> 00:22:42,291 ‫هرگز خبرچینی در کار نبود 413 00:22:45,125 --> 00:22:47,125 ‫خیلی خوشم اومد، آگی 414 00:22:47,208 --> 00:22:49,916 ‫- فکر نمی‌کردم عرضه‌شو داشته باشی ‫- بیخیال 415 00:22:50,000 --> 00:22:51,916 ‫در دفاعیه تو هیچ ‫اصول اخلاقی وجود نداره... 416 00:22:52,000 --> 00:22:53,750 ‫و من باید پرونده‌مو ‫طبق قانون جلو ببرم 417 00:22:53,833 --> 00:22:55,541 ‫حتی بازرسی روی من دقیق‌تر میشه... 418 00:22:55,625 --> 00:22:57,625 ‫چون تو بدجور بی‌پروایی، آره... 419 00:22:57,708 --> 00:23:00,291 ‫یک بار، فقط یک بار به ‫روش تو بازی کردم 420 00:23:00,375 --> 00:23:01,958 ‫آروم باش، آگی. جدی میگم 421 00:23:02,041 --> 00:23:04,208 ‫خوب بود. خیلی هم باحال می‌شد 422 00:23:05,125 --> 00:23:07,166 ‫به اندازه تو متاسفم که ‫نتونستیم تا آخر بازی کنیم 423 00:23:07,250 --> 00:23:10,833 ‫تماشای تو که اصول خودتو به گند می‌کشی ‫ارزش هر دلاری که خرج می‌شد رو داشت 424 00:23:10,916 --> 00:23:13,166 ‫- خفه شو کثافت ‫- دهن منو باز نکن، راسوی حقه‌باز کثافت 425 00:23:13,250 --> 00:23:15,541 ‫از اسب سفیدت پیاده شدیم ‫و الان وسط گل و لاییم 426 00:23:15,625 --> 00:23:18,208 ‫نباید به بچه‌ها اشاره می‌کردم 427 00:23:18,291 --> 00:23:21,375 ‫ولی رادریک، اگه برای یه لحظه ‫فکر می‌کردم که دارن می‌میرن... 428 00:23:21,458 --> 00:23:22,291 ‫آروم برو 429 00:23:22,375 --> 00:23:24,375 ‫نه. بیا توی گل بازی کنیم. راست میگی 430 00:23:24,458 --> 00:23:27,250 ‫به بچه‌ها اشاره کردم و ‫فکر می‌کردم شما رو بهم می‌ریزه 431 00:23:27,916 --> 00:23:31,375 ‫روی خطوط حساس فشار بیارم. شاید حتی ‫شما رو به جون هم بندازم 432 00:23:31,458 --> 00:23:33,291 ‫لعنتی شاید زنده زنده ‫همدیگه رو بخورین... 433 00:23:33,375 --> 00:23:35,625 ‫ولی، هی، بالاخره این ‫قلعه ترک برمی‌داره 434 00:23:35,708 --> 00:23:37,625 ‫بذارم از داخل خودتونو نابود کنین 435 00:23:37,708 --> 00:23:40,708 ‫ولی، رادریک، برای یه لحظه ‫هم تصور نمی‌کردم... 436 00:23:40,791 --> 00:23:42,166 ‫بچه‌ها بیافتن و بمیرن 437 00:23:42,250 --> 00:23:44,291 ‫فکر می‌کردم شاید یه کوچولو شکنجه‌شون کنی 438 00:23:46,000 --> 00:23:50,625 ‫ولی هرگز صد سال آزگار هم فکرشو نمی‌کردم ‫آخر سر بمیرن 439 00:23:50,708 --> 00:23:52,500 ‫این بار واقعا پاتو از گلیمت درازتر کردی 440 00:23:52,583 --> 00:23:56,666 ‫چون اگه تو نبودی، امروز ‫همه‌شون هنوز زنده بودن 441 00:24:37,000 --> 00:24:39,125 ‫آگی، بذار این بار رو ‫از روی شونه‌ت بردارم 442 00:24:42,875 --> 00:24:44,708 ‫هیچکس به خاطر دروغ تو نمرد 443 00:24:48,708 --> 00:24:50,000 ‫پس این بار رو به دوش نکش 444 00:24:55,166 --> 00:24:57,416 ‫ببین، این دو تا هیچ ‫ربطی بهم نداشتن 445 00:24:58,250 --> 00:24:59,583 ‫پس، خب... 446 00:25:01,333 --> 00:25:02,625 ‫می‌تونی بیخیالش بشی 447 00:25:06,666 --> 00:25:08,125 ‫ذهن گناهکار... 448 00:25:12,250 --> 00:25:13,541 ‫پر از عقرب میشه 449 00:25:15,708 --> 00:25:17,833 ‫و دوست ندارم این عقرب‌ها ‫کسی رو نیش بزنن 450 00:25:21,291 --> 00:25:23,291 ‫هرگز وقتت رو روی ‫گناه یا شرم هدر نده 451 00:25:24,125 --> 00:25:27,958 ‫آیا ترکیب اونا روی هم صلیبی ‫سنگینی نیست که نشه حملش کرد؟ 452 00:25:28,833 --> 00:25:30,500 ‫و همه چیزو عوض می‌کنه 453 00:25:30,583 --> 00:25:33,916 ‫می‌تونی رد اینو بگیری که ‫چند تا نسخه برای داروی شما نوشته شده 454 00:25:34,000 --> 00:25:35,958 ‫بدونی کدوم داروها تاثیر لازم ‫رو ندارن و کجان 455 00:25:36,041 --> 00:25:40,166 ‫نیروی فروشت رو بهینه کنی ‫و رقابت رو حذف 456 00:25:40,250 --> 00:25:42,666 ‫آره، ولی زیاد از کامپیوترها خوشم نمیاد 457 00:25:42,791 --> 00:25:45,750 ‫- و نصف ساختمون رو می‌گیرن و... ‫- دارن کوچکتر میشن 458 00:25:45,833 --> 00:25:47,625 ‫خیلی کوچکتر و سریع میشن... 459 00:25:47,708 --> 00:25:50,041 ‫و به هر حال که داری ‫شرکت رو بزرگتر می‌کنی، نه؟ 460 00:25:50,125 --> 00:25:53,416 ‫- رادی میگه داری یه کارخونه جدید می‌سازی؟ ‫- آره، داریم می‌سازیم 461 00:25:55,625 --> 00:25:56,875 ‫خب، من، می‌دونی... 462 00:25:58,291 --> 00:25:59,291 ‫علاقه دارم 463 00:26:00,333 --> 00:26:02,291 ‫خب، داری آینده‌نگری می‌کنی 464 00:26:02,375 --> 00:26:06,083 ‫خیلی‌ها بهم گوش نمیدن که ‫نیم ساعت در مورد فناوری حرف بزنم 465 00:26:06,166 --> 00:26:07,375 ‫شک دارم 466 00:26:08,333 --> 00:26:10,458 ‫خب، شاید به هر حال شامل ‫نسخه‌ی رادیویی نشه 467 00:26:11,958 --> 00:26:14,875 ‫خوشحال میشم هر سوالی که ‫برات پیش اومده رو جواب بدم 468 00:26:14,958 --> 00:26:16,375 ‫قهوه‌تو چطوری می‌خوری؟ 469 00:26:17,458 --> 00:26:19,291 ‫قهوه صبحت رو چطوری می‌خوری؟ 470 00:26:19,375 --> 00:26:21,333 ‫الان به تنها چیزی که ‫فکر می‌کنم همینه 471 00:26:23,208 --> 00:26:24,250 ‫در تنهایی 472 00:26:25,250 --> 00:26:26,250 ‫آها 473 00:26:29,416 --> 00:26:31,791 ‫خب، این کامپیوتر... 474 00:26:32,541 --> 00:26:34,000 ‫شرکتی که طرفداریش رو می‌کنی... 475 00:26:34,083 --> 00:26:35,500 ‫- شرکت خودته؟ ‫- بله 476 00:26:35,583 --> 00:26:37,708 ‫و چرا یه زن باید بخواد ‫شرکت خودشو اداره کنه؟ 477 00:26:39,291 --> 00:26:40,583 ‫به همون دلیلی که یه مرد ‫این کار رو می‌کنه 478 00:26:40,666 --> 00:26:42,916 ‫آره، درک می‌کنم، ولی چرا ‫تنهایی این کار رو بکنی؟ 479 00:26:43,583 --> 00:26:46,708 ‫می‌تونی در یه روز ‫پشت میز بیرون اتاقم بشینی... 480 00:26:46,791 --> 00:26:48,708 ‫و کار بیشتری انجام بدی ‫تا اینکه خودت تنها باشی 481 00:26:48,791 --> 00:26:51,666 ‫یه منشی نمی‌تونه برات الگوریتمی ‫بسازه که فروشت رو سه برابر کنه... 482 00:26:51,750 --> 00:26:55,333 ‫فکر می‌کنی اولین نفری هستی که با ‫یه زیرساخت کامپیوتری اومده اینجا؟ 483 00:26:55,416 --> 00:26:59,041 ‫درست میگی، داریم گسترش میدیم، ‫و داریم تمام اون وسایل رو هم می‌خریم 484 00:26:59,125 --> 00:27:01,083 ‫مطمئن نیستم چرا اینطوری ‫داری باهام حرف می‌زنی 485 00:27:01,166 --> 00:27:03,791 ‫حدس بزن، عزیز دلم، ‫دختر خیلی باهوشی هستی 486 00:27:07,583 --> 00:27:08,583 ‫اوهوم 487 00:27:10,041 --> 00:27:12,541 ‫دخترهای باهوش فقط تا وقتی ‫سکسی هستن که نخوان باهات بخوابن... 488 00:27:12,625 --> 00:27:14,916 ‫و بعدش وارد رقابت میشن ‫و بعد چی کار می‌کنی؟ 489 00:27:15,000 --> 00:27:16,125 ‫اونا رو تحقیر می‌کنی 490 00:27:17,916 --> 00:27:22,125 ‫خب، خواهر رادریک آشر 491 00:27:23,333 --> 00:27:25,625 ‫جالبه که یه گفتگوی بسیار جالب... 492 00:27:25,708 --> 00:27:29,458 ‫با رادریک آشر چند روز پیش داشتم، ‫و حالا یهو خواهرش میاد توی دفترم... 493 00:27:29,541 --> 00:27:33,833 ‫تا یه جور کامپیوتر بهم بندازه ‫که منو ملزم به چی می‌کنه؟ 494 00:27:34,958 --> 00:27:36,708 ‫تمام سوابق‌مونو کامپیوتری کنیم، درسته؟ 495 00:27:37,708 --> 00:27:40,500 ‫چرا نمیذاری تمام اون ‫اسناد کاغذی و حساس شرکت رو... 496 00:27:40,583 --> 00:27:42,500 ‫که برادرم داشت ازشون حرف می‌زد... 497 00:27:42,583 --> 00:27:46,125 ‫از زیرزمین بیارم بیرون و ‫براتون کامپیوتریش کنم 498 00:27:47,083 --> 00:27:52,250 ‫و حتی اگه این پیشنهاد معصومانه باشه، ‫خب، واقعا نمی‌دونم چی کار کنم 499 00:27:54,333 --> 00:27:57,250 ‫پس گفتی منو تحقیر کنی؟ 500 00:27:57,333 --> 00:27:59,958 ‫نه، نه، نه، نه. ‫نمی‌خوام تحقیرت کنم 501 00:28:01,166 --> 00:28:02,166 ‫نیازی ندارم 502 00:28:03,833 --> 00:28:07,166 ‫متوجه هستی که تمام شرکت در ‫مورد تو خبر داره، درسته؟ 503 00:28:08,125 --> 00:28:11,875 ‫آره، ده‌ها ساله که این ‫اطراف مایه شایعه و غیبت هستین 504 00:28:12,541 --> 00:28:14,250 ‫شما دو تا یه داستان اداری خیالی هستین 505 00:28:15,250 --> 00:28:20,250 ‫لانگ‌فلو منشی‌شو حامله می‌کنه. ‫وای، عجب رسوایی 506 00:28:21,916 --> 00:28:23,000 ‫اینجا بودم، می‌دونی؟ 507 00:28:23,875 --> 00:28:25,166 ‫برای پدرت کار می‌کردم 508 00:28:26,583 --> 00:28:27,875 ‫مادرتو می‌شناختم 509 00:28:27,958 --> 00:28:32,000 ‫و یه منشی معرکه بود. ‫یه منشی با خدمات کامل بود 510 00:28:34,666 --> 00:28:35,916 ‫تا اینکه مغزش پوسید 511 00:28:37,625 --> 00:28:39,208 ‫تا اینکه یه غول رو کشت 512 00:28:39,291 --> 00:28:42,250 ‫تا اینکه یه مرد بزرگ رو کشت 513 00:28:44,875 --> 00:28:47,250 ‫و حتما بچگی خیلی بهت سخت گذشته 514 00:28:48,416 --> 00:28:50,916 ‫نمی‌دونم چرا تو رو ‫وارث خودش اعلام نکرد 515 00:28:51,000 --> 00:28:52,750 ‫خیلی همه چیز فرق می‌کرد 516 00:28:53,250 --> 00:28:54,958 ‫همه که ازت خبر داشتن... 517 00:28:55,041 --> 00:28:58,125 ‫ولی شما دو تا در پستخونه ‫کار می‌کردین 518 00:28:59,125 --> 00:29:01,541 ‫از حاشیه‌ کار خودتونو می‌کردین 519 00:29:01,625 --> 00:29:05,750 ‫نه نیازی دارم به تحقیر کردن تو ‫و نه می‌خوام، خودت داری خوب پیش میری 520 00:29:05,833 --> 00:29:07,416 ‫و می‌دونم تقصیر تو نیست 521 00:29:08,416 --> 00:29:12,166 ‫ولی هی، برای من که خیلی خوب شد، ‫با بلایی که سر پیرمرد اومد 522 00:29:12,250 --> 00:29:14,416 ‫این کسب و کار اینطوریه 523 00:29:14,500 --> 00:29:18,125 ‫صندلی‌ها خالی میشن، متاسفانه، ‫ولی مدت زیادی خالی نمی‌مونن 524 00:29:18,208 --> 00:29:20,041 ‫پس برای این بخشش ممنونم 525 00:29:20,750 --> 00:29:24,166 ‫در موردم بد برداشت نکن، مدلین، ‫واقعا طرف توام 526 00:29:24,708 --> 00:29:25,708 ‫تو و رادریک 527 00:29:26,583 --> 00:29:27,666 ‫کمکش می‌کنم. ازش بپرس 528 00:29:28,375 --> 00:29:29,625 ‫می‌خوام دستشو بگیرم 529 00:29:30,625 --> 00:29:32,208 ‫و همین کار رو برای تو می‌کنم 530 00:29:33,500 --> 00:29:35,083 ‫باید منطقی باشه 531 00:29:36,500 --> 00:29:39,625 ‫پس نکن... و این خیلی مهمه... 532 00:29:41,416 --> 00:29:43,083 ‫با من درنیافت، مدلین 533 00:29:43,166 --> 00:29:45,875 ‫هیچکدومتون. با من درنیافتین 534 00:29:51,708 --> 00:29:56,375 ‫با من بخواب، اشکالی نداره. ‫حتی سریع از نردبون میری بالا 535 00:29:56,458 --> 00:29:58,791 ‫مردها مجبورن توی کثافت ‫سینه‌خیز از نردبون برن بالا... 536 00:29:58,875 --> 00:30:01,041 ‫ولی زن‌ها می‌تونن با پشت‌شون ‫از نردبون بالا برن 537 00:30:01,666 --> 00:30:03,083 ‫با زانوهاشون 538 00:30:03,166 --> 00:30:08,666 ‫دنیا اینطوری غیرمنصفانه‌س، ولی جواب میده، ‫پس هر وقت خواستی بیا با من بخواب 539 00:30:12,333 --> 00:30:17,708 ‫ولی هیچوقت با من ‫درنیافت، مدلین آشر. متوجه میشی؟ 540 00:30:19,916 --> 00:30:20,916 ‫متوجه میشم 541 00:30:21,916 --> 00:30:23,041 ‫خیلی تهوع‌آوره 542 00:30:23,916 --> 00:30:24,916 ‫از دست اون مردها 543 00:30:25,500 --> 00:30:28,458 ‫متوجه نمیشم اصلا چرا ‫رفته بودی اونجا 544 00:30:28,958 --> 00:30:30,375 ‫به چشم‌هاش نگاه کنم 545 00:30:30,458 --> 00:30:32,666 ‫حالا می‌دونم با چی طرفیم و زیاد نیست 546 00:30:32,750 --> 00:30:35,333 ‫تستسترون، غرور، افترشیو 547 00:30:36,541 --> 00:30:37,708 ‫خیالم راحت شد 548 00:30:37,791 --> 00:30:39,875 ‫یعنی، لعنتی. اگه باهوش بود چی؟ 549 00:30:39,958 --> 00:30:41,916 ‫لازم نیست باهوش باشی تا ‫خطرناک بشی 550 00:30:42,000 --> 00:30:44,375 ‫از مار زنگی چون خیلی ‫باهوشه نمی‌ترسم 551 00:30:44,458 --> 00:30:46,083 ‫باهوش که هست 552 00:30:46,583 --> 00:30:48,625 ‫در موردش بد قضاوت نکن، ‫در مورد تو بد قضاوت کرده 553 00:30:48,708 --> 00:30:52,166 ‫تو این اشتباه رو نکن. ‫مردم همیشه در موردم بد قضاوت می‌کنن 554 00:30:52,708 --> 00:30:53,708 ‫هر جا که میرم 555 00:30:54,916 --> 00:30:56,291 ‫قبلا خونم رو به جوش می‌اورد 556 00:30:57,375 --> 00:30:58,375 ‫ولی الان درک می‌کنم 557 00:30:59,166 --> 00:31:00,250 ‫یه فرصته 558 00:31:01,875 --> 00:31:04,458 ‫تو رو دست کم گرفته. یه موهبته 559 00:31:04,541 --> 00:31:06,541 ‫شکست قوه تخیله 560 00:31:07,458 --> 00:31:09,708 ‫تو رو یه حریف حسابی ببینه، ‫زندانی‌ت می‌کنه... 561 00:31:09,791 --> 00:31:12,708 ‫همه چیزو تعطیل می‌کنه، درها رو ‫می‌بنده و دریچه‌ها رو میخ پرچ می‌کنه 562 00:31:12,791 --> 00:31:16,250 ‫ولی به تو، به هر دو تاتون زیاد فکر نمی‌کنه 563 00:31:17,333 --> 00:31:19,000 ‫و همین برای مال عالیه 564 00:31:19,083 --> 00:31:20,208 ‫موافقم 565 00:31:21,333 --> 00:31:22,833 ‫این یکی خوب حالیش میشه، رادی 566 00:31:22,916 --> 00:31:24,333 ‫پس دو چیز رو فهمیدیم 567 00:31:24,416 --> 00:31:26,958 ‫اول، نگران تو نیست که عالیه 568 00:31:27,041 --> 00:31:30,625 ‫و دوم، اون سوابق هنوز وجود دارن 569 00:31:31,458 --> 00:31:32,541 ‫روی کاغذن 570 00:31:33,166 --> 00:31:34,166 ‫توی زیرزمین 571 00:31:34,708 --> 00:31:37,375 ‫بهترین زمان برای نابودی‌شون ‫زمان ساخت و سازه 572 00:31:37,458 --> 00:31:39,833 ‫ممکنه در جابه‌جایی به ‫یه ساختمون جدید گم بشن... 573 00:31:39,916 --> 00:31:43,041 ‫قبل از اینکه همه چیز کامپیوتری بشه ‫در سکوت ناپدید بشن 574 00:31:43,125 --> 00:31:45,708 ‫پس، این به ما زمان هم میده 575 00:31:45,791 --> 00:31:49,083 ‫خوشم نمیاد. متاسفم، اصلا 576 00:31:49,166 --> 00:31:50,541 ‫و راست میگی 577 00:31:50,625 --> 00:31:51,958 ‫خطرناکه 578 00:31:53,666 --> 00:31:58,500 ‫و به محض اینکه قسمت بعدی ‫رو انجام بدیم، دیگه برگشتی در کار نیست 579 00:32:03,583 --> 00:32:04,666 ‫خب، انجامش میدیم 580 00:32:12,375 --> 00:32:13,875 ‫خب با چی طرفیم؟ 581 00:32:19,666 --> 00:32:20,916 ‫و این 582 00:32:22,125 --> 00:32:23,625 ‫این از گوشی لیو به دست اومده 583 00:32:29,916 --> 00:32:31,708 ‫مامورهای امنیتی رو دو برابر کن 584 00:32:31,791 --> 00:32:35,666 ‫مسخره‌س. لیو از روی یه بالکن پرید پایین، ‫جولیوس دیدتش 585 00:32:35,750 --> 00:32:37,291 ‫هیچکس با کمی توی اتاق نبوده... 586 00:32:37,375 --> 00:32:39,333 ‫و هیچکس نمی‌تونسته این ‫کارها رو انجام بده 587 00:32:39,416 --> 00:32:40,875 ‫اون قیافه رو می‌شناسم 588 00:32:40,958 --> 00:32:44,083 ‫مجبور شدم به عقب برگردم ‫و فکر می‌کردم دیوونه شدم... 589 00:32:44,166 --> 00:32:47,416 ‫ولی بارها و بارها بهش فکر کردم ‫و نمی‌تونم انکارش کنم 590 00:32:47,500 --> 00:32:50,250 ‫اون قیافه رو می‌شناسم. ‫تو هم می‌شناسیش 591 00:32:51,250 --> 00:32:53,375 ‫شب سال نوی ۱۹۸۰ 592 00:32:53,458 --> 00:32:55,291 ‫همون سال نو 593 00:32:55,791 --> 00:32:58,500 ‫بهم نگو یادت نمیاد 594 00:32:58,583 --> 00:33:00,875 ‫- آرتور، لطفا تنهامون بذار ‫- نه، می‌مونه 595 00:33:01,500 --> 00:33:04,833 ‫متاسفم، همین الان جلوی یه نفر ‫دیگه از سال نو حرف زدی 596 00:33:04,916 --> 00:33:06,958 ‫قوانین زیادی نداریم، ‫ولی این یکی از قوانین توست 597 00:33:07,041 --> 00:33:08,083 ‫پس یادته؟ 598 00:33:09,083 --> 00:33:11,250 ‫- البته که یادمه ‫- اون میخونه رو یادته؟ 599 00:33:11,333 --> 00:33:12,416 ‫یه میخونه رو یادمه 600 00:33:12,500 --> 00:33:14,875 ‫ای مرد لجوج و کله‌شق 601 00:33:14,958 --> 00:33:20,083 ‫یادمه اونشب مست بودیم و ‫شاید یکم نئشه... 602 00:33:20,166 --> 00:33:22,541 ‫و قطعا کمی سردرگم 603 00:33:22,625 --> 00:33:25,291 ‫و چون هر دو قسم خورده بودیم دیگه ‫از اون شب حرفی نزنیم... 604 00:33:25,375 --> 00:33:27,208 ‫نمی‌دونم چی داری میگی 605 00:33:27,291 --> 00:33:29,583 ‫ولی بذار باهات به گذشته بیام، مدز 606 00:33:30,916 --> 00:33:32,833 ‫داری میگی یه می‌فروش خیالی... 607 00:33:32,916 --> 00:33:35,541 ‫که ۴۰ سال پیش تصورش رو کردی برگشته... 608 00:33:35,625 --> 00:33:37,333 ‫و حتی یه روزم پیر نشده و... 609 00:33:37,416 --> 00:33:40,458 ‫شاید دارم میگم، خدایا، ‫رادریک، یه موقع اتفاقی... 610 00:33:40,541 --> 00:33:44,458 ‫اون می‌فروش خوشگل اون همه سال ‫پیش رو نکردی؟ 611 00:33:44,541 --> 00:33:46,708 ‫حالا یه وارث دیگه هم داری... 612 00:33:46,791 --> 00:33:48,541 ‫و شاید این یکی روان‌پریش باشه 613 00:33:49,666 --> 00:33:51,083 ‫همه چیزو بهم بگو 614 00:33:51,166 --> 00:33:55,291 ‫این زن به شدت شبیه یه می‌فروش ‫خاصه که سال ۱۹۸۰ باهاش آشنا شدیم... 615 00:33:55,375 --> 00:33:57,291 ‫راستش چند قدم بالاتر توی ‫همین خیابون بود 616 00:33:57,375 --> 00:33:58,583 ‫میخونه مدتهاست که بسته شده 617 00:33:58,666 --> 00:34:01,458 ‫از قبل بررسی کردم، ولی می‌دونم حق با منه 618 00:34:01,541 --> 00:34:05,250 ‫و چون برادرم دوست داره آلتش رو ‫توی هر چیزی که حرکت می‌کنه بکنه... 619 00:34:05,333 --> 00:34:08,791 ‫حرومزاده‌های جدیدی داری که مثل گوشی‌های ‫هوشمند جدید دونه به دونه پیداشون میشه... 620 00:34:08,875 --> 00:34:13,083 ‫و شاید این یکی دیوونه باشه ‫و بخواد نفر اول صف باشه 621 00:34:14,166 --> 00:34:18,125 ‫امنیت رو بیشتر کن و بذار ‫پیم کاری که باید رو بکنه 622 00:34:18,208 --> 00:34:19,208 ‫دست به کار میشم 623 00:34:19,291 --> 00:34:23,708 ‫فرض می‌کنم اجازه دارم از طرف شما ‫با این شخص مذاکره کنم؟ 624 00:34:23,791 --> 00:34:27,500 ‫مگه اینکه الان مخالفت کنین، ‫گمونم اجازه دارم... 625 00:34:27,583 --> 00:34:32,458 ‫از در خصومت وارد این مذاکرات بشم 626 00:34:34,375 --> 00:34:37,583 ‫آدرس میخونه یا جایی که ‫قبلا بوده رو برام پیامک کن 627 00:34:38,625 --> 00:34:39,625 ‫از اونجا به بعدش با من 628 00:34:40,250 --> 00:34:43,958 ‫با رسید برمی‌گردم. ‫وقتی تراکنش کامل بشه 629 00:34:44,041 --> 00:34:45,666 ‫چشم‌هاش، آرتور 630 00:34:47,375 --> 00:34:48,375 ‫رسید 631 00:34:49,416 --> 00:34:51,291 ‫دوست دارم چشم‌هاش همون رسید باشه 632 00:34:51,375 --> 00:34:52,541 ‫هر دو شون 633 00:34:52,625 --> 00:34:53,625 ‫درشون بیار 634 00:34:54,458 --> 00:34:55,458 ‫با صبر و حوصله 635 00:34:59,291 --> 00:35:01,583 ‫می‌دونم که داری تجدید نظر می‌کنی... 636 00:35:01,666 --> 00:35:03,083 ‫و خیلی هم طبیعی ـه 637 00:35:03,833 --> 00:35:09,916 ‫ولی این شاید مهمترین کاری باشه ‫که تا حالا انجام دادی 638 00:35:12,166 --> 00:35:14,166 ‫شاید مهمترین چیزی باشه که ‫در عمرت انجام میدی... 639 00:35:14,250 --> 00:35:17,875 ‫و خب، می‌دونی چیه، راستشو بخوای ‫خیلی بهت حسودیم میشه 640 00:35:17,958 --> 00:35:20,166 ‫نه اینکه نخوام آدم مهمی باشم 641 00:35:20,250 --> 00:35:22,375 ‫خب، کی نمی‌خواد؟ 642 00:35:22,458 --> 00:35:23,458 ‫فقط... 643 00:35:24,541 --> 00:35:26,583 ‫مهم اول بودنه 644 00:35:27,833 --> 00:35:29,166 ‫همینجاست که منو می‌ترسونه 645 00:35:29,708 --> 00:35:32,416 ‫فقط چون همه چیز خیلی سریع داره پیش میره 646 00:35:32,500 --> 00:35:34,958 ‫گمونم حس بهتری می‌داشتم... 647 00:35:35,041 --> 00:35:37,166 ‫اگه می‌تونستم با دکتر روئیز حرف بزنم 648 00:35:37,250 --> 00:35:38,250 ‫ببخشید؟ 649 00:35:39,666 --> 00:35:41,125 ‫چی برای شما مهمتره... 650 00:35:42,041 --> 00:35:45,916 ‫مشهور شدن یا نجات جون آدم‌ها؟ 651 00:35:47,125 --> 00:35:49,333 ‫همیشه در مورد یکی از اونا رویا دیدی 652 00:35:50,000 --> 00:35:51,208 ‫در مورد اون یکی دیگه نه چندان 653 00:35:52,708 --> 00:35:55,166 ‫تا حالا فکر کردی که در اون معادله ‫توازن بهم خورده؟ 654 00:35:55,750 --> 00:35:57,125 ‫منظورم به عنوان یه دانشمنده 655 00:35:57,208 --> 00:35:58,500 ‫ببخشید؟ 656 00:35:58,583 --> 00:36:01,708 ‫دکتر روئیز، قرار بود جراحی منو انجام بده... 657 00:36:01,791 --> 00:36:03,500 ‫و هنوز نتونستم باهاش حرف بزنم 658 00:36:03,583 --> 00:36:06,541 ‫دوست دارم بشنوم نظر اون در این مورد چیه 659 00:36:06,625 --> 00:36:08,500 ‫ببخشید، یه لحظه... 660 00:36:10,333 --> 00:36:11,333 ‫شما... 661 00:36:12,416 --> 00:36:14,125 ‫این صدا رو می‌شنوی؟ 662 00:36:14,666 --> 00:36:15,666 ‫چی رو؟ 663 00:36:17,750 --> 00:36:21,541 ‫دکتر روئیز، بله، البته که ‫اون جراحی رو انجام میده 664 00:36:22,208 --> 00:36:23,083 ‫واقعا؟ 665 00:36:23,166 --> 00:36:24,166 ‫بله 666 00:36:27,041 --> 00:36:29,708 ‫با عبارت شرطی شدن موثر آشنایی داری؟ 667 00:36:30,333 --> 00:36:33,666 ‫چیزی که یه اسب داره ‫که بهشون خبر میده... 668 00:36:34,250 --> 00:36:37,791 ‫یه سوارکار ممکنه نگران یا مردد باشه 669 00:36:38,291 --> 00:36:40,458 ‫متوجه رفتار پر از خطا میشن 670 00:36:41,833 --> 00:36:43,625 ‫دقیق نخوایم بگیم ترس نیست 671 00:36:44,250 --> 00:36:47,666 ‫ولی حیوانات خیلی سریع یاد می‌گیرن ‫از اون آدم دوری کنن 672 00:36:49,208 --> 00:36:51,166 ‫به طور خلاصه در تو هم هست 673 00:36:52,375 --> 00:36:54,916 ‫اینقدر از جنبه انسانی ‫خودت دور افتادی... 674 00:36:56,083 --> 00:36:59,875 ‫که حتی نمی‌تونی به صدایی بیرون ‫از سر خودت گوش کنی 675 00:36:59,958 --> 00:37:01,458 ‫واقعا این صدا رو نمی‌شنوی؟ 676 00:37:03,458 --> 00:37:05,958 ‫به دکتر روئیز بگو با من ‫یه تماس بگیره 677 00:37:06,708 --> 00:37:09,916 ‫و اگه اون بگه باید این کار رو بکنم، ‫این کار رو می‌کنم 678 00:37:10,958 --> 00:37:12,416 ‫بدون هیچ سوالی 679 00:37:28,541 --> 00:37:29,916 ‫لعنتی 680 00:37:30,000 --> 00:37:31,666 ‫لعنتی 681 00:37:33,250 --> 00:37:34,958 ‫ای لعنتی 682 00:37:37,500 --> 00:37:40,166 ‫با آلساندرا روئیز تماس گرفتین. ‫پیام بذارید 683 00:37:42,208 --> 00:37:43,208 ‫دوباره منم 684 00:37:43,708 --> 00:37:46,125 ‫گوش کن، باید بهم زنگ بزنی... 685 00:37:46,208 --> 00:37:47,541 ‫دارم عقلمو از دست میدم 686 00:37:47,625 --> 00:37:49,833 ‫هر بار که تلفن زنگ می‌خوره، ‫فکر می‌کنم تویی... 687 00:37:49,916 --> 00:37:51,236 ‫و هر بار که نیستی، من... 688 00:37:53,208 --> 00:37:54,416 ‫خواهش می‌کنم، آلی 689 00:37:55,250 --> 00:37:56,250 ‫لطفا 690 00:37:56,750 --> 00:37:58,916 ‫ببین، اگه تو بخوای آزمایش ‫رو انجام میده 691 00:37:59,500 --> 00:38:01,375 ‫همه چی به تو برمی‌گرده 692 00:38:03,333 --> 00:38:04,333 ‫من... 693 00:38:09,166 --> 00:38:11,875 ‫حاضرم هر چی می‌خوای بهت بدم 694 00:38:12,708 --> 00:38:13,833 ‫فقط قیمتت رو بگو 695 00:38:34,583 --> 00:38:37,291 ‫می‌تونستی یکم جا نگه داری ‫و یه دسته گل دیگه بیاری 696 00:38:37,750 --> 00:38:38,791 ‫می‌دونم، می‌دونم 697 00:38:39,750 --> 00:38:41,416 ‫می‌دونم، برای محیط بهتره 698 00:38:42,166 --> 00:38:45,541 ‫تماشای رشد یه گیاه اگه ‫داخل یه دسته گل باشه برای آرامش روان بهتره 699 00:38:45,625 --> 00:38:48,708 ‫کی می‌خواد تماشا کنه گل عزیزش ‫به آرومی توی یه گلدون می‌میره؟ 700 00:38:50,708 --> 00:38:53,083 ‫تا حالا که خیلی خوب به نظر میاد. ‫خیلی سریع ساختیش 701 00:38:53,166 --> 00:38:54,166 ‫اهوم 702 00:38:54,208 --> 00:38:55,875 ‫بهتره ظاهر خوبی داشته باشه. ‫خیلی هزینه برد 703 00:38:58,416 --> 00:38:59,958 ‫خبرنگارها هم میان؟ 704 00:39:00,041 --> 00:39:01,041 ‫وقتی بیاد خونه؟ 705 00:39:02,416 --> 00:39:03,666 ‫احتمالا 706 00:39:03,750 --> 00:39:04,750 ‫ازشون متنفرم 707 00:39:05,166 --> 00:39:06,333 ‫خب، با پیم حرف بزن 708 00:39:07,208 --> 00:39:09,500 ‫بهت میگه چی بگی یا چی نگی 709 00:39:10,458 --> 00:39:11,625 ‫حس می‌کنم چندشه 710 00:39:16,125 --> 00:39:17,125 ‫بیا اینجا 711 00:39:23,291 --> 00:39:25,750 ‫متوجه هستی در دنیا کی هستیم، نه؟ 712 00:39:26,875 --> 00:39:29,041 ‫بخشی از یه پادشاهی هستیم. ‫شبیه افراد سلطنتی 713 00:39:29,833 --> 00:39:31,541 ‫مردم از این می‌ترسن. ‫بهش غبطه می‌خورن 714 00:39:32,458 --> 00:39:35,083 ‫می‌خوان نابودش کنن. ‫می‌خوان ما رو نابود کنن 715 00:39:36,416 --> 00:39:38,208 ‫حالا، می‌دونی که من... 716 00:39:38,916 --> 00:39:43,625 ‫از وقتی ۳۰ سالم شد یازده ‫تهدید به مرگ شخصی داشتم؟ نه فورچوناتا، من 717 00:39:44,291 --> 00:39:48,541 ‫یکی یه گلوله برام فرستاد که ‫اسمم روی بدنه‌ش حک شده بود 718 00:39:49,333 --> 00:39:51,791 ‫ولی الان لازم نیست نگران این چیزها باشی 719 00:39:51,875 --> 00:39:52,875 ‫ولی میشی 720 00:39:54,000 --> 00:39:55,000 ‫یه روزی به زودی 721 00:39:57,333 --> 00:40:00,250 ‫خب، می‌تونستی ‫رد کاغذی گندی رو ببینه... 722 00:40:00,333 --> 00:40:03,666 ‫که پیم در طول سالها از ‫این خونواده محافظت کرده... 723 00:40:03,750 --> 00:40:06,041 ‫از یه دفترچه تلفن هم ضخیم‌تره 724 00:40:06,125 --> 00:40:08,041 ‫اون مرد چنین کاری برامون می‌کنه 725 00:40:08,125 --> 00:40:10,916 ‫پس اگه بهت بگه چیزی رو بگی، باید بگی 726 00:40:11,666 --> 00:40:15,666 ‫اگه بگه در مورد چیزی حرف نزنی، ‫باید سکوت کنی 727 00:40:15,750 --> 00:40:17,541 ‫چون از تو هم محافظت می‌کنه 728 00:40:20,166 --> 00:40:21,166 ‫باشه 729 00:40:21,708 --> 00:40:22,708 ‫متاسفم 730 00:40:23,625 --> 00:40:24,625 ‫چه دختری 731 00:40:25,875 --> 00:40:27,041 ‫باید باهوش باشی 732 00:40:28,083 --> 00:40:31,291 ‫باید درک کنی، نباید به مردم اعتماد کنی 733 00:40:32,000 --> 00:40:33,500 ‫نه تو. نه هیچکس 734 00:40:35,208 --> 00:40:38,166 ‫حتی مادر خودتو ببین 735 00:40:39,750 --> 00:40:42,625 ‫مادرت که توی چشم‌های ‫ما نگاه کرد... 736 00:40:43,750 --> 00:40:47,625 ‫و گفت اون شب با دوستهای ‫دخترش میره بیرون و دروغ گفت 737 00:40:48,458 --> 00:40:49,708 ‫مادر خودت هم دروغ گفته 738 00:40:53,875 --> 00:40:55,458 ‫خیلی خوشحالم که مامان داره میاد خونه 739 00:40:56,208 --> 00:40:57,208 ‫تا بتونه خوب بشه 740 00:40:58,708 --> 00:41:00,125 ‫تا همگی بتونیم خوب بشیم 741 00:41:01,041 --> 00:41:02,583 ‫بله 742 00:41:09,791 --> 00:41:10,916 ‫نزدیک بود بگیریمش 743 00:41:35,750 --> 00:41:37,083 ‫خدایا 744 00:41:37,166 --> 00:41:39,458 ‫حتما شوخیت گرفته 745 00:41:41,625 --> 00:41:42,625 ‫خانم؟ 746 00:41:43,625 --> 00:41:44,750 ‫با کی حرف می‌زنی؟ 747 00:41:46,333 --> 00:41:47,333 ‫ببخشید؟ 748 00:41:47,750 --> 00:41:50,875 ‫با کسی اینجا قرار گذاشتی؟ ‫صداتو بیار پایین، دارم کار می‌کنم 749 00:41:50,958 --> 00:41:52,875 ‫خانم، با هیچکس حرف نمی‌زدم 750 00:41:53,375 --> 00:41:57,166 ‫خدایا، تم یهو وسط ‫جمله خوابت برد؟ 751 00:41:58,041 --> 00:41:59,041 ‫نه! 752 00:42:00,500 --> 00:42:03,125 ‫ولی دوباره بگو 753 00:42:03,208 --> 00:42:05,500 ‫داشتم می‌گفتم فقط چند هفته‌س 754 00:42:05,583 --> 00:42:07,208 ‫یکم عقب افتاده 755 00:42:07,291 --> 00:42:09,833 ‫برای آخرین بار میگم معرفی ‫محصول رو عقب نمی‌ندازیم 756 00:42:09,916 --> 00:42:11,958 ‫با تمام اتفاقاتی که افتاده ‫به یه فرصت نیاز داریم 757 00:42:12,708 --> 00:42:16,250 ‫بهم گوش کن، بیل، چون واقعا ‫نمی‌خوام دوباره حرفشو بزنم 758 00:42:16,333 --> 00:42:18,375 ‫نظر مردم مثبته 759 00:42:18,458 --> 00:42:21,291 ‫با زدن چند تا توییت قلبم به یاد شماست ‫همه چیزو درست می‌کنیم 760 00:42:21,375 --> 00:42:23,625 ‫نمی‌تونی چون خیلی خسته‌ای ‫صاف بشینی 761 00:42:23,708 --> 00:42:25,375 ‫اصلا ندیدم بخوابی... 762 00:42:26,208 --> 00:42:29,666 ‫خیلی وقت شده، لعنتی، تمی. ‫شبیه یه فیلم وحشتناک طولانی شده 763 00:42:29,750 --> 00:42:30,958 ‫خب، بیلی بوی... 764 00:42:31,041 --> 00:42:33,958 ‫گمونم برای همین تو جلوی ‫دوربینی نه من، درسته؟ 765 00:42:34,041 --> 00:42:36,625 ‫داری چیزهایی رو تایید می‌کنی ‫که حتی یادت نمیاد تایید کردی 766 00:42:36,708 --> 00:42:39,333 ‫- هر مدیر اجرایی این کار رو می‌کنه. ‫- دادگاه تعلیق شده، تم 767 00:42:39,416 --> 00:42:41,708 ‫دادگاه! اگه اتفاقی که الان بیافته... 768 00:42:41,791 --> 00:42:45,041 ‫برای دولت ایالات متحده ‫زیادی بزرگ به نظر بیاد... 769 00:42:45,125 --> 00:42:47,000 ‫شاید این احتمال رو به کلی حذف کنن! 770 00:42:47,083 --> 00:42:50,125 ‫به هیچ وجه. دوست دارم موفق بشم 771 00:42:50,208 --> 00:42:53,708 ‫باشه، پس، لطفا برای من ‫این کار رو بکن. بهم لطف کن 772 00:42:53,791 --> 00:42:56,000 ‫الان گفتی برای تو انجامش بدم؟ 773 00:42:57,166 --> 00:42:58,166 ‫برای تو؟ 774 00:42:59,583 --> 00:43:03,333 ‫متاسفم، بیل، فکر می‌کنی ‫در این جریان کی هستی؟ 775 00:43:04,250 --> 00:43:07,625 ‫یه کار داری، می‌خندی، شاد میشی... 776 00:43:07,708 --> 00:43:10,333 ‫و ارتشی از عوضی‌های ‫خوش هیکل رو با خودت میاری 777 00:43:10,416 --> 00:43:15,416 ‫تو چهره‌ای، تو سخنگو نیستی، ‫پس لبخند بزن و خفه خون بگیر 778 00:43:17,875 --> 00:43:18,875 ‫باشه، پس 779 00:43:19,666 --> 00:43:22,291 ‫فقط بخوایم از نقطه نظر تجاری ‫بهش نگاه کنیم... 780 00:43:22,375 --> 00:43:25,375 ‫نمی‌تونی سلامتی رو بفروشی ‫مگه اینکه سالم به نظر بیای 781 00:43:25,458 --> 00:43:28,500 ‫اگه یه بار دیگه سعی کنی بهم بگی ‫چطوری تجارتم رو بچرخونم... 782 00:43:28,583 --> 00:43:30,833 ‫- تجارت ما، مال ماست ‫- بامزه‌ای 783 00:43:30,916 --> 00:43:36,208 ‫خودم هر جنبه از این شرکت ‫رو خودم دست چین کردم 784 00:43:36,291 --> 00:43:39,875 ‫هر جنبه‌شو، از جمله تو 785 00:43:39,958 --> 00:43:41,000 ‫- بیل ‫- بس کن 786 00:43:41,083 --> 00:43:43,083 ‫بیا در نهایت بگیمش 787 00:43:43,166 --> 00:43:47,333 ‫انتخاب شدی. برگزیده شدی. ‫تو شکار شدی 788 00:43:47,416 --> 00:43:49,500 ‫عزیزم، در ویدکان با هم آشنا شدیم 789 00:43:49,583 --> 00:43:53,125 ‫فکر کردی یه تصادف بوده؟ ‫یه لیست داشتم 790 00:43:53,208 --> 00:43:55,375 ‫فکر کنم هنوزم شبکه‌ای ‫که درست کردم رو دارم 791 00:43:55,458 --> 00:43:57,625 ‫بین تو و یوگی یوهان بود 792 00:43:57,708 --> 00:43:59,416 ‫فقط سعی داری اذیتم کنی 793 00:43:59,500 --> 00:44:00,708 ‫نه، عزیزم، حقیقت داره 794 00:44:00,791 --> 00:44:04,583 ‫تو بهتر از یوگی به ما می‌خوردی. ‫و خیلی هم مشتاق بودی 795 00:44:04,666 --> 00:44:07,708 ‫و خیلی خوب هم جواب داد ‫تا قبل از اینکه حوصله‌سر بر بشه... 796 00:44:07,791 --> 00:44:10,958 ‫ولی هرگز فراموش نکن، خیلی ‫راحت می‌تونم جایگزینت کنم 797 00:44:11,041 --> 00:44:15,083 ‫می‌تونم یه استاد بدنسازی دیگه با ‫کون خوشگل و شعار خیلی دلچسب پیدا کنم 798 00:44:16,083 --> 00:44:17,083 ‫عجب 799 00:44:18,333 --> 00:44:21,666 ‫بدون من از گولدباگ خبری نیست، تمی 800 00:44:21,750 --> 00:44:24,250 ‫بدون من یه برند برای سبک زندگی نیست 801 00:44:24,333 --> 00:44:25,416 ‫چیزی که من میارم همینه 802 00:44:25,500 --> 00:44:30,458 ‫بدون من، میشه یه جعبه ‫لوازم آرایشی آشغال و بیخود 803 00:44:30,541 --> 00:44:32,916 ‫- بس کن لعنتی! بس کن! ‫- چیه... 804 00:44:34,083 --> 00:44:37,083 ‫همونجا واینستا و قیافه مظلوم ‫به خودت نگیر، عوضی 805 00:44:37,166 --> 00:44:38,625 ‫فکر می‌کنی نمی‌دونم 806 00:44:38,708 --> 00:44:40,875 ‫پشت سر من با اون فاحشه رابطه داری 807 00:44:40,958 --> 00:44:43,666 ‫- چه زری داری می‌زنی؟ ‫- فکر می‌کنی احمقم؟ 808 00:44:43,750 --> 00:44:46,291 ‫چهار بار توی پخش‌های ‫زنده تو دیدمش، بیل 809 00:44:46,375 --> 00:44:50,000 ‫محافظی که بیرونه شما دو تا رو دیده که ‫امروز بعد از ظهر رفتین توی پارک قدم زدین! 810 00:44:50,083 --> 00:44:53,291 ‫تو بودی، روانی! ‫با تو قدم می‌زدم! 811 00:44:53,375 --> 00:44:54,708 ‫با یه فاحشه رابطه داری! 812 00:44:54,791 --> 00:44:57,958 ‫یه آشغال کثافت که از من نون می‌خوره! 813 00:44:58,041 --> 00:45:02,041 ‫رقت‌انگیزه، پس آره، منو ببخش ‫که بالاخره صادقانه دارم بهت میگم... 814 00:45:02,125 --> 00:45:03,875 ‫ولی تو یه محصولی! 815 00:45:03,958 --> 00:45:07,125 ‫تو یه عروسک نمادین کوفتی هستی... 816 00:45:07,208 --> 00:45:10,083 ‫و یادت نره، من صاحب اسم بیلت هستم... 817 00:45:10,166 --> 00:45:11,541 ‫پس تو یه مهره هستی 818 00:45:11,625 --> 00:45:14,708 ‫و برام مهم نیست با کی می‌خوابی، ‫شاید خیلی احمقانه به نظر میاد... 819 00:45:14,791 --> 00:45:19,208 ‫ولی اگه سر معرفی این محصول اذیتم کنی، ‫دمار از روزگارت درمیارم 820 00:45:19,291 --> 00:45:21,458 ‫داری عقلتو از دست میدی، عزیزم 821 00:45:21,541 --> 00:45:27,250 ‫و اون دخترها، فاحشه‌های ‫لعنتی، همیشه خود تو بودی! 822 00:45:27,333 --> 00:45:30,500 ‫و همیشه ازش متنفر بودم! متنفر بودم! 823 00:45:31,416 --> 00:45:33,291 ‫از هر دقیقه‌ش! 824 00:45:33,375 --> 00:45:34,375 ‫تموم شد؟ 825 00:45:36,958 --> 00:45:39,166 ‫از اون در میرم بیرون و دیگه برنمی‌گردم 826 00:45:39,750 --> 00:45:40,916 ‫خیلی عالی میشه 827 00:45:52,875 --> 00:45:54,750 ‫حتما داری از این لذت می‌بری 828 00:45:57,500 --> 00:46:00,041 ‫این غیرممکن، مزخرف 829 00:46:02,583 --> 00:46:03,583 ‫اصلا بهش دست نزدم 830 00:46:04,166 --> 00:46:06,166 ‫خب، بیشتر از مدز دست نزدم. به هر حال... 831 00:46:07,833 --> 00:46:08,833 ‫حقیقت همینه 832 00:46:10,000 --> 00:46:12,083 ‫به هر حال غیرممکنه. مگه نه؟ 833 00:46:12,166 --> 00:46:14,208 ‫تو هم برو به جهنم 834 00:46:16,791 --> 00:46:20,250 ‫شاید همونطور که گفت یه حرومزاده ‫روانی باشه. شاید چیزی نیست 835 00:46:22,583 --> 00:46:23,833 ‫شاید دارم عقلمو از دست میدم 836 00:46:25,875 --> 00:46:27,541 ‫دکتر میگه بهش اعتماد نکنم 837 00:46:31,708 --> 00:46:33,625 ‫و زوال عقل بد چیزیه 838 00:46:35,833 --> 00:46:38,166 ‫یا شاید می‌دونم واقعا ‫چه اتفاقی داره می‌افته 839 00:46:41,041 --> 00:46:42,333 ‫با اینکه خیلی عجیب به نظر میاد 840 00:46:44,041 --> 00:46:48,750 ‫اگه تمام این مزخرفات احمقانه درست باشه، ‫پس شاید بدونم چطوری جلوشو بگیرم 841 00:46:49,875 --> 00:46:50,875 ‫منو به چالش می‌کشی؟ 842 00:46:54,583 --> 00:46:55,583 ‫اوهوم 843 00:46:58,166 --> 00:46:59,833 ‫هر بار پنج بار ازشون بخور 844 00:47:01,000 --> 00:47:02,625 ‫روی صندلی خوابت می‌بره 845 00:47:06,708 --> 00:47:08,125 ‫هیچی رو حس نمی‌کنی 846 00:47:12,500 --> 00:47:13,625 ‫فقط به خواب... 847 00:47:17,833 --> 00:47:18,833 ‫برو 848 00:47:26,041 --> 00:47:28,750 ‫البته، بهترین محصول تو نیست 849 00:47:33,250 --> 00:47:36,458 ‫این خنجر در دو هزار سال قبل ‫از میلاد توی شکم یکی بوده 850 00:47:41,333 --> 00:47:44,375 ‫مثل یه جنگجو در مصر باستان از دنیا برو 851 00:47:51,666 --> 00:47:55,083 ‫ده ثانیه طول می‌کشه از ‫۷۰ طبقه بیافتی پایین. اصلا وقت نیست 852 00:47:56,041 --> 00:47:59,625 ‫و حتی حسش نمی‌کنی. ‫از پس ده ثانیه برمیای 853 00:48:01,291 --> 00:48:02,916 ‫یکم باد لای موهات می‌پیچه 854 00:48:04,000 --> 00:48:05,416 ‫عجب منظره‌ای میشه 855 00:48:26,250 --> 00:48:27,333 ‫زیاد سخت نبود 856 00:48:29,875 --> 00:48:31,125 ‫ای بزدل کثافت 857 00:48:34,041 --> 00:48:35,375 ‫ای بزدل کثافت 858 00:48:38,458 --> 00:48:40,625 ‫در ده ثانیه، همه‌شونو نجات میدی 859 00:48:51,958 --> 00:48:52,958 ‫اوه 860 00:48:53,500 --> 00:48:54,500 ‫بابا 861 00:49:02,416 --> 00:49:03,541 ‫میشه صداشو کم کنی؟ 862 00:49:12,375 --> 00:49:13,375 ‫ام... 863 00:49:14,291 --> 00:49:15,708 ‫اینجا چی کار می‌کنی؟ 864 00:49:15,791 --> 00:49:17,791 ‫خب، من داشتم، خب.... 865 00:49:17,875 --> 00:49:19,958 ‫اگه اشکالی نداره فکر کنم باید حرف بزنیم 866 00:49:21,333 --> 00:49:22,333 ‫آره، باشه 867 00:49:26,333 --> 00:49:28,291 ‫امیدوارم مزاحم نشده باشم 868 00:49:28,833 --> 00:49:32,791 ‫نه. نه، به فکر پروژه هستم 869 00:49:32,875 --> 00:49:35,083 ‫می‌دونم، هیجان دارم 870 00:49:36,166 --> 00:49:37,375 ‫اه... 871 00:49:38,125 --> 00:49:40,541 ‫ببین، در باز کردن سر صحبت افتضاحم 872 00:49:40,625 --> 00:49:42,791 ‫با رفتن سر اصل مطلب زندگی ‫برای خودم دست و پا کردم، پس... 873 00:49:43,916 --> 00:49:45,041 ‫میرم سر اصل مطلب 874 00:49:47,375 --> 00:49:48,416 ‫متاسفم 875 00:49:50,041 --> 00:49:52,250 ‫تو و برادرها و خواهرهات... 876 00:49:52,333 --> 00:49:56,333 ‫همیشه فکر می‌کردم شما ‫یه گله شیر هستین 877 00:49:57,166 --> 00:50:00,458 ‫و یه ماده شیر جوان باید ‫کلنجار بره... 878 00:50:01,083 --> 00:50:04,750 ‫باید با خواهر و برادرهاش بجنگه ‫قبل از اینکه بتونه بره شکار، درسته؟ 879 00:50:04,833 --> 00:50:07,208 ‫یاد بگیره چطور از ‫پنجه‌هاش استفاده کنه و... 880 00:50:08,166 --> 00:50:11,000 ‫از دندون‌هاش وقدرتش... 881 00:50:11,083 --> 00:50:13,750 ‫قبل از اینکه بتونه بره بیرون و ‫بوفالو رو سلاخی کنه 882 00:50:16,083 --> 00:50:17,083 ‫من... 883 00:50:18,375 --> 00:50:19,416 ‫می‌خوام عذرخواهی کنم 884 00:50:20,958 --> 00:50:23,041 ‫برای اینکه شما بچه‌ها رو ‫به جون هم انداختم 885 00:50:24,625 --> 00:50:27,833 ‫می‌خواستم شما رو قوی‌تر کنم 886 00:50:29,250 --> 00:50:30,916 ‫و من... 887 00:50:33,083 --> 00:50:34,083 ‫اشتباه کردم 888 00:50:36,333 --> 00:50:37,333 ‫و... 889 00:50:40,541 --> 00:50:41,541 ‫کار تو... 890 00:50:43,750 --> 00:50:46,333 ‫خب، شاید بیشتر از اونی ‫که بدونی به کارت نیاز داشته باشم 891 00:50:49,416 --> 00:50:50,625 ‫قوی نیستم 892 00:50:52,041 --> 00:50:53,041 ‫من... 893 00:50:55,916 --> 00:50:57,250 ‫شجاع نیستم 894 00:50:59,083 --> 00:51:00,166 ‫و کار تو... 895 00:51:01,333 --> 00:51:05,250 ‫خب، ممکنه تفاوت بزرگی ‫برای من ایجاد کنه... 896 00:51:05,333 --> 00:51:10,125 ‫پس اومدم اینجا با هر چیزی ‫که دارم ازت حمایت کنم 897 00:51:11,375 --> 00:51:12,666 ‫شاید حتی مسئله... 898 00:51:12,750 --> 00:51:14,916 ‫ببخشید، میشه آهنگ رو قطع کنی؟ 899 00:51:15,000 --> 00:51:17,500 ‫سعی دارم باهات حرف بزنم 900 00:51:18,166 --> 00:51:20,083 ‫خب، نه، ترجیح میدم این کار رو نکنم 901 00:51:21,166 --> 00:51:22,583 ‫چون، ببین... 902 00:51:23,291 --> 00:51:24,291 ‫یه مشکلی هست 903 00:51:24,875 --> 00:51:26,833 ‫چون اگه خاموشش کنم... 904 00:51:26,916 --> 00:51:30,375 ‫ببین، بهت نشون میدم، شاید بتونی ‫کمکم کنی درستش کنم 905 00:51:34,500 --> 00:51:35,500 ‫می‌بینی؟ 906 00:51:38,041 --> 00:51:39,041 ‫آخه... 907 00:51:40,333 --> 00:51:42,208 ‫آخه خیلی بلنده 908 00:51:42,291 --> 00:51:44,166 ‫صدا رو می‌شنوی؟ 909 00:51:44,791 --> 00:51:47,375 ‫مردم مدام میان و بهم ‫میگن که صدا رو نمی‌شنون 910 00:51:49,125 --> 00:51:50,291 ‫آره، دارم می‌شنوم 911 00:51:50,375 --> 00:51:51,375 ‫درسته؟ 912 00:51:53,583 --> 00:51:57,500 ‫و داشتی میگی؟ در مورد کارم؟ 913 00:51:59,375 --> 00:52:00,750 ‫صدای چیه؟ 914 00:52:02,333 --> 00:52:04,791 ‫حمایتت برام خیلی ارزش داره 915 00:52:05,583 --> 00:52:06,583 ‫و فکر کنم... 916 00:52:08,000 --> 00:52:09,083 ‫فکر کنم جواب میده 917 00:52:10,500 --> 00:52:11,791 ‫خب، میده 918 00:52:13,750 --> 00:52:14,750 ‫جواب میده 919 00:52:27,750 --> 00:52:30,875 ‫- تو که نمی‌خوای به کسی بگی! ‫- البته که میرم میگم 920 00:52:30,958 --> 00:52:35,125 ‫و برام مهم نیست اگه ازم شکایت کنی ‫یا منو تیکه پاره! 921 00:52:35,791 --> 00:52:36,958 ‫شما آشرها... 922 00:52:38,250 --> 00:52:39,250 ‫لعنتی 923 00:52:40,083 --> 00:52:41,916 ‫واقعا نمی‌خواستی بهش فکر کنی، ولی... 924 00:52:43,458 --> 00:52:45,375 ‫همه‌تون یه مشت هیولایین 925 00:52:54,208 --> 00:52:55,375 ‫خدایا 926 00:52:55,458 --> 00:52:56,291 ‫خدایا 927 00:52:56,375 --> 00:52:57,375 ‫خدایا! 928 00:52:57,416 --> 00:52:59,166 ‫متاسفم، متاسف، من.... 929 00:52:59,250 --> 00:53:01,500 ‫می‌خواستم به در بزنم 930 00:53:01,583 --> 00:53:03,958 ‫می‌خواستم جلوتو بگیرم 931 00:53:04,041 --> 00:53:08,333 ‫ببین، عزیزم، باشه، صبر کن، وایستا. ‫باشه. یکم طاقت بیار 932 00:53:12,500 --> 00:53:13,583 ‫باشه 933 00:53:35,541 --> 00:53:37,125 ‫اونجا اوضاع مرتبه، خانم آشر؟ 934 00:53:39,500 --> 00:53:40,833 ‫- برو گم شو! ‫- خوبی؟ 935 00:53:41,541 --> 00:53:42,541 ‫صداهایی شنیدم 936 00:53:43,166 --> 00:53:44,625 ‫فقط خواستم ببینم همه چیز مرتبه یا نه... 937 00:53:46,375 --> 00:53:49,416 ‫تا حالا نشنیدی آلت یه زن رو بخورن؟ 938 00:53:49,500 --> 00:53:52,375 ‫برو گم شو منحرف، وگرنه میگم ‫تو رو با یه آدم سالم دیگه عوض کنن 939 00:53:56,708 --> 00:53:58,250 ‫تصادف بود 940 00:54:00,833 --> 00:54:03,708 ‫تصادف بود، شنیدی؟ 941 00:54:04,208 --> 00:54:06,958 ‫گفتی می‌خوای بری به همه بگی، ال 942 00:54:09,791 --> 00:54:11,291 ‫منظوری نداشتی، نه؟ 943 00:54:12,041 --> 00:54:17,125 ‫حرفمو باور داری، باشه؟ ‫آره. آره. حرفمو باور داری 944 00:54:19,791 --> 00:54:20,791 ‫نه 945 00:54:21,333 --> 00:54:24,458 ‫نه، نه، نه. آلی 946 00:54:24,541 --> 00:54:26,958 ‫باشه. پسش می‌گیرم. پسش می‌گیرم 947 00:54:34,208 --> 00:54:35,208 ‫یادم رفت 948 00:54:43,875 --> 00:54:45,625 ‫صدای چه کوفتیه؟ 949 00:54:47,000 --> 00:54:48,208 ‫و بو رو؟ 950 00:55:01,916 --> 00:55:02,916 ‫بابا! 951 00:55:04,375 --> 00:55:05,375 ‫آره 952 00:55:06,666 --> 00:55:07,666 ‫الان یادم اومد 953 00:55:21,625 --> 00:55:22,625 ‫تو اینجایی! 954 00:55:23,166 --> 00:55:25,625 ‫خب، بارها و بارها بهت زنگ بزدم... 955 00:55:26,958 --> 00:55:28,416 ‫با این لحن با من حرف نزن 956 00:55:30,208 --> 00:55:31,458 ‫متاسفم، بابا، اون... 957 00:55:32,291 --> 00:55:35,500 ‫نمی‌خواد همکاری کنه، ‫ولی می‌بینی که جواب میده 958 00:55:39,333 --> 00:55:40,333 ‫تو... 959 00:55:42,250 --> 00:55:43,333 ‫تمام بودجه رو می‌گیری 960 00:55:44,583 --> 00:55:47,458 ‫بیا از اینجا بریم بیرون ‫و کارهای اداری‌شو شروع کنیم 961 00:55:47,541 --> 00:55:48,541 ‫نه 962 00:55:49,041 --> 00:55:51,083 ‫نه، نه تا وقتی که عذرخواهی کنه 963 00:55:51,166 --> 00:55:53,875 ‫نه تا وقتی که قول بده همکاری کنه 964 00:55:53,958 --> 00:55:55,458 ‫خب، خیلی وقته مُرده 965 00:55:56,750 --> 00:55:57,750 ‫مگه نه؟ 966 00:55:59,625 --> 00:56:01,666 ‫بله، همین توضیحش میده، مگه نه؟ 967 00:56:02,500 --> 00:56:05,708 ‫خب، چرا این صدا رو در میاره 968 00:56:06,708 --> 00:56:07,791 ‫داره پمپ می‌کنه... 969 00:56:11,875 --> 00:56:14,000 ‫قلب مرده بی‌مصرف 970 00:56:17,958 --> 00:56:21,166 ‫بابا، خیلی متاسفم. من... 971 00:56:24,208 --> 00:56:25,958 ‫- می‌تونم درستش کنم ‫- نه، نه 972 00:56:26,041 --> 00:56:27,125 ‫آره، می‌تونم درستش کنم 973 00:56:27,208 --> 00:56:29,250 ‫نه، نه، نه... 974 00:56:30,333 --> 00:56:32,416 ‫می‌دونی، ای کاش پریده بودی 975 00:56:32,500 --> 00:56:36,291 ‫شاید اون موقع مجبور نبودم ‫این کار رو بکنم 976 00:56:38,583 --> 00:56:39,583 ‫با کی شوخی می‌کنم؟ 977 00:56:40,500 --> 00:56:41,500 ‫البته که می‌کردم 978 00:56:42,375 --> 00:56:43,958 ‫چون کار همه چیز منه 979 00:56:45,375 --> 00:56:48,541 ‫موفقیت، موفقیت همه چیزه 980 00:56:48,625 --> 00:56:51,875 ‫- نه ‫- و اگه بخوایم موفق بشیم... 981 00:56:53,250 --> 00:56:55,708 ‫به یه قلب بهتر نیاز داریم 982 00:57:02,291 --> 00:57:03,791 ‫نه! 983 00:57:08,416 --> 00:57:10,083 ‫اوه 984 00:57:11,291 --> 00:57:12,291 ‫بابا؟ 985 00:57:23,292 --> 00:57:28,292 ‫دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین ‫.:: FilmKio.Com ::. 986 00:57:28,293 --> 00:57:33,293 ‫« مترجم: Highbury »