1 00:00:00,000 --> 00:00:07,000 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:11,440 --> 00:00:13,830 ‫بذارید براتون تعریف کنم که چطوری مُردم. 3 00:00:20,800 --> 00:00:23,670 ‫می‌تونیم فرار کنیم. 4 00:00:23,800 --> 00:00:26,020 ‫بریم خونه‌ی خودمون. 5 00:00:26,150 --> 00:00:27,630 ‫هیس. 6 00:00:27,760 --> 00:00:30,370 ‫ازدواج کنیم. خونواده تشکیل بدیم. 7 00:00:34,250 --> 00:00:36,940 .کُلی بچه بیاریم 8 00:00:46,210 --> 00:00:48,170 ‫باید دوباره برم خرید. 9 00:01:01,710 --> 00:01:04,280 ‫تو هم واسه شام حاضر شو. 10 00:01:06,710 --> 00:01:08,280 ‫باید ژاکت بپوشم؟ 11 00:01:10,590 --> 00:01:12,200 ‫باشه. 12 00:01:24,950 --> 00:01:26,390 ‫تو رستوران می‌بینمت. 13 00:02:11,390 --> 00:02:12,650 ‫بروک 14 00:02:12,780 --> 00:02:14,610 ‫اندازه‌ی اندازس. 15 00:02:14,740 --> 00:02:16,090 ‫خیلی قشنگه. 16 00:02:16,220 --> 00:02:17,610 ‫مرسی 17 00:02:17,740 --> 00:02:19,790 ‫دفعه بعد که رفتم خرید، .تو هم با خودم می‌برم 18 00:02:22,620 --> 00:02:25,360 ‫تو هم قـ-قشنگ شدی. 19 00:02:25,490 --> 00:02:28,100 ‫انتخاب‌هام محدود بودن. 20 00:02:28,230 --> 00:02:31,360 ‫کت‌شلوار بپوشی راحت‌تر نیستی؟ 21 00:02:32,800 --> 00:02:34,190 ‫چرا باید کت‌شلوار بپوشم؟ 22 00:02:35,410 --> 00:02:37,280 ‫شوخی کردم. 23 00:02:37,410 --> 00:02:39,280 ‫نگراش نباش. خیلی قشنگ شدی. 24 00:02:39,940 --> 00:02:42,000 ‫به‌نظرت مامانت خوش‌تیپ نشده؟ 25 00:02:44,940 --> 00:02:46,550 ‫خوش‌تیپ بودن هیچ معنایی نداره. 26 00:02:49,600 --> 00:02:51,210 ‫همینجوری گفتم. 27 00:02:52,690 --> 00:02:55,390 ‫ولی حس خوبی داره، مگه نه؟ 28 00:03:03,260 --> 00:03:05,270 ‫مطمئنی این کار فکر خوبیه؟ 29 00:03:05,400 --> 00:03:07,230 ‫نگهبانا سر پستن. 30 00:03:07,360 --> 00:03:09,900 چندهفته‌ای هست که داریم تو این منطقه می‌گردیم. 31 00:03:09,900 --> 00:03:11,900 ‫امنه. 32 00:03:13,230 --> 00:03:14,320 ‫بریم. 33 00:03:17,000 --> 00:03:24,000 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 34 00:03:35,780 --> 00:03:36,820 ‫وای. چطوره؟ 35 00:03:36,950 --> 00:03:38,730 ‫عالیه. 36 00:03:38,870 --> 00:03:40,870 ‫دل تو دلم نیست که بقیه هم لباست رو ببینن. 37 00:03:41,000 --> 00:03:43,440 ‫- آره ‫- بریم 38 00:03:43,570 --> 00:03:46,570 ‫آقا، میشه باز هم بریزین؟ 39 00:03:46,700 --> 00:03:48,180 ‫بله قربان. 40 00:03:50,920 --> 00:03:53,450 ‫آره 41 00:03:53,580 --> 00:03:57,060 ‫ممنون 42 00:04:14,550 --> 00:04:16,140 ‫شب‌بخیر، آقای لانگستون. 43 00:04:22,790 --> 00:04:25,000 ‫دوباره حس اون قدیما رو دارم. 44 00:04:32,000 --> 00:04:32,980 ‫چیزی نیست. 45 00:04:42,800 --> 00:04:45,500 ‫اون دختر شماست؟ 46 00:04:45,630 --> 00:04:47,370 ‫چرا کنارش ننشستین؟ 47 00:04:51,240 --> 00:04:53,850 ‫شاید لازم باشه بیشتر تلاش کنین. 48 00:04:53,980 --> 00:04:55,990 ‫چی؟ 49 00:04:56,120 --> 00:04:58,020 ‫قصد توهین ندارم، ولی خیلی ضایع شدین. 50 00:05:00,560 --> 00:05:02,260 ‫شرمنده، ولی بالاخره یکی باید می‌گفت دیگه. 51 00:05:02,260 --> 00:05:04,300 ‫خب، شما حق نداشتین که بگین. 52 00:05:04,520 --> 00:05:05,780 ‫شاید 53 00:05:05,910 --> 00:05:07,290 ‫فقط یه چند هفتس که اومدم اینجا، 54 00:05:07,290 --> 00:05:08,960 ‫ولی می‌دونم اوضاع از چه قراره. 55 00:05:09,090 --> 00:05:12,400 ‫بروک خودش رو به آب و آتیش ‫می‌زنه تا همه‌چی رو خوب جلوه بده. 56 00:05:12,400 --> 00:05:14,960 و یه چندتایی مثل تو هم با مظلوم‌نمایی پیداشون میشه 57 00:05:15,090 --> 00:05:17,490 ‫و می‌خوان بشینن دور ‫ این سفره‌ای که پهن شده. 58 00:05:17,620 --> 00:05:19,750 ‫درست نمیگم؟ 59 00:05:19,880 --> 00:05:22,530 ‫می‌دونی چند نفر حاضرن همه ‫کاری بکنن تا اینجا باشن؟ 60 00:05:22,660 --> 00:05:24,640 ‫اگه نمی‌خوای اینجا باشی خب... 61 00:05:24,880 --> 00:05:26,180 ‫برگرد تو اتاقت. 62 00:05:26,180 --> 00:05:28,000 ‫به‌خاطر لیدیا اومدم اینجا. 63 00:05:28,660 --> 00:05:30,960 ‫پس چرا اونجا نشسته؟ 64 00:05:38,770 --> 00:05:41,070 ‫باید برم بازم شراب بیارم. 65 00:06:44,440 --> 00:06:47,140 ‫دی، تو چراغا رو خاموش کردی؟ 66 00:06:55,370 --> 00:06:56,930 ‫چیه؟ 67 00:06:57,060 --> 00:06:59,150 ‫فقط واکرهان دیگه. 68 00:07:01,370 --> 00:07:03,980 ‫اون متصدیه قابل‌اعتماد نیست. 69 00:07:04,110 --> 00:07:06,730 ‫بیلی رو میگی؟ تو مگه به ‫ کسی هم اعتماد می‌کنی؟ 70 00:07:11,730 --> 00:07:14,300 ‫لیدیا جست‌وگریخته داشت یادآوری می‌کرد 71 00:07:14,430 --> 00:07:15,600 ‫که تولدش نزدیکه. 72 00:07:15,730 --> 00:07:17,980 ‫فکر کنم می‌خواد بهمون یه چیزی بگه. 73 00:07:19,130 --> 00:07:20,830 ‫دی، واسه تولدش بهم کمک کن. 74 00:07:20,960 --> 00:07:23,390 ‫حقشه سورپرایزش کنیم. 75 00:07:23,520 --> 00:07:26,830 ‫می‌دونم. مسئله فقط مخارجشه. 76 00:07:26,960 --> 00:07:28,220 ‫فقط همین یه بچس. 77 00:07:28,360 --> 00:07:29,620 ‫بالای یه سال شده، دی. 78 00:07:29,750 --> 00:07:32,710 کلی هم وقت واسه این که با شرایط سازگار شی بهت دادیم. 79 00:07:32,840 --> 00:07:35,080 بچه‌ها چهارچوب و یه زندگی عادی می‌خوان. 80 00:07:35,080 --> 00:07:36,930 برنامه‌ریزی، قانون، جشن و از این چیزا... 81 00:07:37,060 --> 00:07:38,540 ‫همه‌شون مهمن. 82 00:07:38,670 --> 00:07:40,150 ‫نگرانم 83 00:07:40,280 --> 00:07:42,890 ‫به‌نظرم داری انتظاراتش رو خیلی می‌بری بالا. 84 00:07:46,290 --> 00:07:47,810 ‫دلم به حالت می‌سوزه دی. 85 00:07:49,460 --> 00:07:52,030 ‫این‌قدر درگیر مسائلی شدی ‫ که ممکن بود اشتباه پیش بره 86 00:07:52,030 --> 00:07:54,770 ‫که نمی‌تونی از خوشی‌ها لذت ببری. 87 00:07:54,900 --> 00:07:57,780 ‫این تاثیر خوبی رو لیدیا نداره. 88 00:07:57,910 --> 00:08:00,260 ‫احتیاط و لذت بردن هر دو ‫ باید به جای خودشون باشن. 89 00:08:00,390 --> 00:08:01,860 ‫واسه همین برای همش برنامه‌ریزی کردم، 90 00:08:01,860 --> 00:08:03,880 ‫تا بتونیم بار همدیگه رو به دوش بگیریم. 91 00:08:03,880 --> 00:08:05,700 ‫وگرنه چه فایده‌ای داره؟ 92 00:08:05,830 --> 00:08:07,920 ‫لیدیا دختر نازیه 93 00:08:08,050 --> 00:08:10,020 ‫لیاقتش بیشتر از ایناس. 94 00:08:11,010 --> 00:08:12,230 ‫مواظب باشین! 95 00:08:15,230 --> 00:08:16,490 ‫شرمنده! 96 00:08:16,620 --> 00:08:19,450 ‫یکی‌شون از کشتی افتاد پایین. 97 00:08:33,290 --> 00:08:36,340 ‫وقتی بابا رو کشتم، نُه سالم بود. 98 00:08:39,470 --> 00:08:41,470 ‫حقش بود. 99 00:08:41,560 --> 00:08:48,560 ‫ تـرجمه از «آیــــدا و محمدعلی sm» ‫ ::. Ayda.NDR & mmli_sm .:: 100 00:08:52,418 --> 00:08:56,580 «قــــصه‌های مــردگان مــتحرک» [فصل اول/قسمت سوم] 101 00:09:00,620 --> 00:09:03,190 ‫فکر کنم بعد از مرگ بابا اوضاع خوب شد. 102 00:09:09,150 --> 00:09:11,460 ‫کاری که باید می‌کردم رو کردم. 103 00:09:11,590 --> 00:09:14,000 ‫به زن‌هایی مثل من این رو گفتن. 104 00:09:16,550 --> 00:09:19,770 ‫بعدش دنیا از هم پاشید، 105 00:09:19,900 --> 00:09:24,560 ‫و تو زیرزمین گیر بابای لیدیا افتادم،‌ فرانک. 106 00:09:30,870 --> 00:09:33,650 ‫مطمئن نیستم واقعاً می‌خواستم بکشمش یا نه. 107 00:09:33,790 --> 00:09:35,814 ‫ولی خوشحالم این کار رو کردم. 108 00:09:40,480 --> 00:09:41,530 ‫بجنبین دیگه! 109 00:09:41,660 --> 00:09:43,580 ‫تکون بدین به خودتون! انگیزه‌ها رو ببرین بالا! 110 00:09:43,580 --> 00:09:45,540 ‫- ایول بروک! ‫- آره لوییز. 111 00:09:45,670 --> 00:09:46,930 ‫مشت بزن! 112 00:09:47,060 --> 00:09:51,110 ‫یک، دو، سه، چهار! 113 00:09:51,240 --> 00:09:52,410 ‫خب بچه‌ها، 114 00:09:52,540 --> 00:09:53,940 ‫عقل سالم در بدن سالم. 115 00:09:54,070 --> 00:09:56,500 ‫خودتون که استادین. 116 00:09:56,630 --> 00:09:57,770 ‫بریم! 117 00:09:57,900 --> 00:10:00,730 ‫آره! ایول! 118 00:10:00,860 --> 00:10:03,250 ‫یه لحظه میای؟ یه مشکلی پیش اومده. 119 00:10:03,380 --> 00:10:05,510 ‫باشه. تاد، میشه جام وایسی؟ 120 00:10:06,910 --> 00:10:08,690 ‫دست بجنبونین! 121 00:10:08,820 --> 00:10:10,210 ‫همینطوری! 122 00:10:13,480 --> 00:10:15,740 ‫- آره لوییز! ‫- آره! 123 00:10:17,870 --> 00:10:19,270 ‫- سلام ‫- سلام 124 00:10:19,400 --> 00:10:20,880 ‫سلام بچه‌ها. 125 00:10:21,010 --> 00:10:24,050 ‫از دیشب کسی آقای لانگستون رو ندیده. 126 00:10:24,180 --> 00:10:26,010 ‫تنهایی هم که نرفته بیرون. 127 00:10:26,140 --> 00:10:27,270 ‫شصت و سه سالشه. 128 00:10:27,400 --> 00:10:29,540 ‫- قایق نجات هست؟ ‫- آره 129 00:10:29,670 --> 00:10:31,760 ‫آخرین باری که دیدنش کِی بوده؟ 130 00:10:31,760 --> 00:10:33,280 ‫نصفه‌شب 131 00:10:33,410 --> 00:10:35,410 ‫دفعه آخری که کابین‌ها رو چک کردیم. 132 00:10:35,540 --> 00:10:38,370 ‫واسه شیفت صبح نیومده بود. 133 00:10:38,500 --> 00:10:42,110 ‫دی، تو آقای لانگستون رو ‫بعد از بررسی اتاقا ندیدی؟ 134 00:10:42,240 --> 00:10:44,590 ‫فقط دیدم که تو بار داشت مشروب می‌خورد. 135 00:10:44,730 --> 00:10:46,340 ‫کسی هم صدایی نشنیده؟ 136 00:10:46,340 --> 00:10:48,210 ‫آخه نمیشه که یه آدم تو یه کشتی گم بشه. 137 00:10:48,340 --> 00:10:49,820 ‫من یه صدای شیرجه‌ شنیدم. 138 00:10:49,950 --> 00:10:51,650 ‫چی؟ کِی؟ پس چرا چیزی نگفتی؟ 139 00:10:51,780 --> 00:10:52,860 ‫دیشب بود. 140 00:10:52,990 --> 00:10:54,650 ‫تو مرداب همیشه از این صداها هست. 141 00:10:54,780 --> 00:10:57,740 ‫- قورباغه‌ها، تمساح‌ها، واکرها. ‫- راست میگه بروک. 142 00:10:57,870 --> 00:10:59,220 ‫صدای هرچیزی می‌تونست باشه. 143 00:10:59,220 --> 00:11:01,220 ‫جز این که آقای لانگستون الان گم شده. 144 00:11:02,400 --> 00:11:04,010 ‫از بیلی بپرسین. 145 00:11:04,140 --> 00:11:06,020 ‫اون داشت واسش مشروب می‌ریخت. 146 00:11:12,140 --> 00:11:13,190 ‫آره 147 00:11:18,150 --> 00:11:21,020 ‫بلی، آقای لانگستون دیشب چقدر مشروب خورد؟ 148 00:11:21,020 --> 00:11:22,630 ‫پیرمرده رو میگی؟ اَه. 149 00:11:22,760 --> 00:11:24,330 ‫دیگه صاف نمی‌تونست راه بره. 150 00:11:24,460 --> 00:11:26,070 ‫خودم مجبور شدم راهیش کنم. 151 00:11:26,070 --> 00:11:27,990 ‫با مارگو مجبور شدم برش گردونم تو اتاق. 152 00:11:28,120 --> 00:11:28,990 ‫حالش خوبه؟ 153 00:11:29,120 --> 00:11:30,470 ‫نه. گم شده. 154 00:11:30,600 --> 00:11:32,770 ‫- احتمال داره افتاده باشه بیرون. ‫- چی؟ 155 00:11:32,900 --> 00:11:34,690 ‫ما که به‌خدا برش گردوندیم تو اتاقش. 156 00:11:34,820 --> 00:11:36,730 ‫- واقعاً... معذرت می‌خوام... ‫- نه، تقصیر تو نیست. 157 00:11:36,860 --> 00:11:40,520 ‫هی. بهتر نیست با قایق نجات بریم دنبالش؟ 158 00:11:40,650 --> 00:11:42,000 ‫جمع شیم بریم مرداب رو بگردیم. 159 00:11:42,000 --> 00:11:42,980 ‫چرا؟ 160 00:11:44,090 --> 00:11:45,220 ‫پیداش که نمی‌کنیم. 161 00:11:45,350 --> 00:11:47,090 ‫اگه مُرده باشه دیگه کاری نمیشه کرد. 162 00:11:47,220 --> 00:11:50,660 ‫- نمیشه که همینطوری ولش کرد. ‫- مجبوریم. نولان راست میگه. 163 00:11:50,790 --> 00:11:52,360 ‫مرداب کم خطر نداره، 164 00:11:52,490 --> 00:11:54,240 ‫- یکم دیگه هم هوا تاریک میشه. ‫- بروک 165 00:11:54,240 --> 00:11:55,840 ‫جنا، ببخشید که سر این قضیه رو راستم، 166 00:11:55,840 --> 00:11:58,060 ‫ولی اگه سیل بشه چی؟ 167 00:11:58,190 --> 00:12:02,150 ‫من و بیلی می‌تونیم بعداً وسایل رو ‫ جمع کنیم، اینطوری وقت میشه. 168 00:12:02,280 --> 00:12:05,370 ‫نه. نه. 169 00:12:05,500 --> 00:12:08,000 ‫می‌دونم وضعیت وحشتناکیه، ‫ولی سوخت‌مون کمه. 170 00:12:08,000 --> 00:12:10,310 ‫تا ایستگاه بعدی هم که ۴۰ کیلومتر راهه. 171 00:12:10,310 --> 00:12:12,120 ‫باید راه بیفتیم. 172 00:12:13,030 --> 00:12:14,750 ‫ما از کشتی‌مون محافظت می‌کنیم، 173 00:12:14,750 --> 00:12:16,640 ‫کشتی‌مون هم از ما. 174 00:12:16,770 --> 00:12:18,730 ‫خب دیگه. لنگر رو بدیم بالا. 175 00:12:19,020 --> 00:12:20,780 ‫الان میرم. فقط قبلش این رو تموم کنم. 176 00:12:20,780 --> 00:12:22,130 ‫ممنون. جنا، یه جلسه برگزار کن. 177 00:12:22,130 --> 00:12:23,520 ‫باید به همه بگیم چیشده. 178 00:12:23,650 --> 00:12:26,220 ‫- شاید مجبور شیم یه سری از قوانین رو عوض کنیم. ‫- باشه. 179 00:12:44,320 --> 00:12:46,020 ‫چنگال‌ها سمت چپ. 180 00:12:48,160 --> 00:12:49,940 ‫چاقوها سمت راست. 181 00:12:49,940 --> 00:12:51,940 ‫بروک میگه یه لباس دیگه می‌خوام. 182 00:12:51,940 --> 00:12:54,640 ‫یه لباسی واسه مهمونی باغی. 183 00:12:54,770 --> 00:12:57,290 ‫- مهمونی باغی دیگه چیه؟ ‫- نمی‌دونم. 184 00:12:57,420 --> 00:13:00,420 ‫ولی بهش گفتم از پری‌ها خوشم میاد، ‫ پری‌ها هم تو باغ زندگی می‌کنن. 185 00:13:00,420 --> 00:13:02,980 ‫- پس شاید... ‫- به پری‌ها اعتقاد داری عزیزم؟ 186 00:13:06,390 --> 00:13:08,170 ‫چنگال‌ها رو طبق اندازه باید بچینی. 187 00:13:10,390 --> 00:13:12,020 ‫اونی که کوچیک‌تره میره آخر. 188 00:13:12,200 --> 00:13:13,830 ‫چرا؟ 189 00:13:14,120 --> 00:13:17,010 ‫چون بروک دوست داره گُنده‌بازی کنه. 190 00:13:25,420 --> 00:13:27,020 ‫چی‌کار داری می‌کنی؟ 191 00:13:28,630 --> 00:13:30,980 ‫محض احتیاط. 192 00:13:31,110 --> 00:13:33,550 ‫فکر کنم مهمونی باغی جالب باشه. 193 00:13:40,120 --> 00:13:41,860 ‫می‌تونی بری مامان. 194 00:13:45,340 --> 00:13:46,950 ‫تو دلت می‌خواد بری عزیزم؟ 195 00:13:49,340 --> 00:13:50,960 ‫شما رو گفتم. 196 00:13:53,000 --> 00:13:54,610 ‫بدون من می‌میری. 197 00:13:54,740 --> 00:13:56,920 ‫شما که فکر می‌کنی ‫درهرصورت می‌میرم، مگه نه؟ 198 00:13:58,920 --> 00:14:00,750 ‫می‌تونم نجانتت بدم. 199 00:14:00,880 --> 00:14:02,660 ‫نمی‌ذارم دستش بهت برسه. 200 00:14:05,100 --> 00:14:07,150 ‫من بروک رو دارم. 201 00:14:11,150 --> 00:14:12,590 ‫کارت رو تموم کن ببینم. 202 00:15:04,900 --> 00:15:05,980 ‫سلام 203 00:15:06,240 --> 00:15:07,950 ‫اومدی واسه لنگر بهم کمک کنی؟ 204 00:15:07,950 --> 00:15:10,560 ‫- صدای چی بود؟ ‫- چی؟ 205 00:15:10,690 --> 00:15:13,650 ‫یه چیزی انداختی تو آب. 206 00:15:13,780 --> 00:15:16,300 ‫چیزی نبود. نکنه یه چیزی ازم افتاده؟ 207 00:15:16,430 --> 00:15:18,090 ‫یه آینه بود، مگه نه؟ 208 00:15:18,300 --> 00:15:20,000 ‫چی؟ 209 00:15:20,520 --> 00:15:22,310 ‫اون بیرون چه‌خبره؟ 210 00:15:22,440 --> 00:15:25,310 ‫چی داری میگی؟ 211 00:15:25,440 --> 00:15:27,920 ‫بروک! بروک! 212 00:15:28,050 --> 00:15:30,010 ‫- هی، چیشده؟ ‫- برو دنبال بروک. 213 00:15:30,140 --> 00:15:32,522 ‫- اگه کمک می‌خوای خودم هستم. ‫- گفتم برو دنبال بروک! 214 00:15:32,980 --> 00:15:34,564 ‫بریم 215 00:15:38,850 --> 00:15:39,800 ‫اومدم 216 00:15:39,930 --> 00:15:42,240 ‫هی. چیشده؟ 217 00:15:42,370 --> 00:15:43,720 ‫نمی‌دونم. من که داشتم لنگر رو می‌کشیدم بالا. 218 00:15:43,720 --> 00:15:44,810 ‫دی یهو داد و فریاد کرد. 219 00:15:44,940 --> 00:15:46,900 ‫داشت با آینه به یکی تو ساحل علامت می‌داد. 220 00:15:46,900 --> 00:15:48,200 ‫زده به سرش. من آینه ندارم. 221 00:15:48,272 --> 00:15:50,100 ‫می‌تونین بیاین بگردین. 222 00:15:50,100 --> 00:15:51,810 ‫وقتی مچش رو گرفتم، انداختش تو آب. 223 00:15:51,810 --> 00:15:53,800 ‫خودت دیدی که داشت علامت می‌فرستاد؟ 224 00:15:53,800 --> 00:15:55,860 ‫دروغ میگه. اصلاً کسی اون بیرون نیست. 225 00:15:55,990 --> 00:15:58,170 ‫راست میگه. مرداب پر واکره. 226 00:15:58,300 --> 00:15:59,690 ‫اریکا کجاس؟ 227 00:15:59,820 --> 00:16:00,910 ‫قرار بود کمکت کنه. 228 00:16:04,000 --> 00:16:06,530 ‫اینجام. داشتم اون یکی توری رو می‌نداختم. 229 00:16:06,660 --> 00:16:08,750 ‫تا همین دوثانیه پیش کنار بیلی بودم. 230 00:16:08,750 --> 00:16:09,710 ‫داشتیم کار می‌کردیم. 231 00:16:09,710 --> 00:16:11,960 ‫آره؟ تو آخرین نفری هم بودی 232 00:16:12,050 --> 00:16:14,580 ‫- که آقای لانگستون رو دید. ‫- واقعاً میگی؟ 233 00:16:14,710 --> 00:16:16,840 ‫- اتهام خیلی بزرگی داری می‌زنی دی. ‫- نه، نه، نه. ما که نمی‌شناسیمش. 234 00:16:16,840 --> 00:16:18,020 ‫فقط سه هفتس اومده اینجا. 235 00:16:18,150 --> 00:16:20,710 ‫می‌خوای چی‌کارش کنم؟ 236 00:16:20,840 --> 00:16:22,500 ‫از شرش خلاص شیم. 237 00:16:22,630 --> 00:16:25,280 ‫- چی؟ ‫- از شرش خلاص شیم. 238 00:16:28,030 --> 00:16:30,070 ‫اون... می‌خواد من رو بکشه! 239 00:16:30,200 --> 00:16:31,330 ‫می‌خواد من رو بکشه! چاقو دستشه! 240 00:16:31,460 --> 00:16:32,420 ‫- بیلی! ‫- نه، نه، نه! 241 00:16:32,550 --> 00:16:33,860 ‫اون دیوونس! چاقو دستشه! 242 00:16:33,990 --> 00:16:35,680 ‫بیلی! بیلی! بیلی! نه! 243 00:16:35,820 --> 00:16:38,690 ‫بیلی! بیلی! 244 00:16:38,820 --> 00:16:40,390 ‫بیلی! 245 00:16:40,520 --> 00:16:41,780 ‫نولان، برو عرشه‌ی بالایی! 246 00:16:41,910 --> 00:16:42,870 ‫باشه، دارم میرم. 247 00:16:43,000 --> 00:16:44,480 ‫چه مرگته دی؟ 248 00:16:44,610 --> 00:16:45,830 ‫با چاقو تهدیدش می‌کنی؟ 249 00:16:45,960 --> 00:16:47,260 ‫منظورم... منظورم این نبود. 250 00:16:47,390 --> 00:16:49,740 ‫پس واسه همینه که لیدیا ازت می‌ترسه؟ 251 00:16:50,920 --> 00:16:52,440 ‫دروغگو 252 00:16:52,570 --> 00:16:53,960 ‫دروغگو! 253 00:16:54,090 --> 00:16:55,710 ‫درمورد دخترم باهام حرف نزن! 254 00:16:55,710 --> 00:16:56,750 ‫اسم دخترم رو نیار! 255 00:16:56,880 --> 00:16:58,400 ‫اندازه یه کارگر کار گذاشتی رو دست‌مون. 256 00:16:58,400 --> 00:17:00,060 ‫تا وقتی یکی دیگه رو ‫پیدا نکردم باید جاش وایسی. 257 00:17:00,190 --> 00:17:02,150 ‫و اگه فقط یه بار دیگه کسی ‫ رو تو این کشتی تهدید کنی 258 00:17:02,280 --> 00:17:03,630 ‫مثل کاری که الان کردی، فاتحت خوندس. 259 00:17:03,760 --> 00:17:05,150 ‫بین این همه واکر و مار و تمساح 260 00:17:05,280 --> 00:17:07,240 ‫چطوری می‌تونه از مرداب زنده بیاد بیرون؟ 261 00:17:16,550 --> 00:17:18,420 ‫لیدیا. عزیزم! 262 00:17:19,990 --> 00:17:23,170 ‫تو زیرزمین دیوونه شدم. 263 00:17:23,300 --> 00:17:24,910 ‫لیدیا هم دید. 264 00:17:29,300 --> 00:17:31,610 ‫سعی کردم پشیمون باشم. 265 00:17:32,380 --> 00:17:34,000 ‫سعی کردم. 266 00:17:44,540 --> 00:17:46,760 ‫لیدیا؟ 267 00:17:46,890 --> 00:17:50,000 ‫لیدیا، عزیزم. مامان اومده. 268 00:17:55,760 --> 00:17:57,850 ‫درک نمی‌کنی. 269 00:17:57,980 --> 00:17:59,730 ‫فقط می‌خوام باهات حرف بزنم. 270 00:17:59,860 --> 00:18:02,250 ‫همه‌چی مرتبه. 271 00:18:02,380 --> 00:18:04,120 ‫حال مامان خوبه. 272 00:18:06,950 --> 00:18:08,910 ‫عزیزم؟ 273 00:18:15,040 --> 00:18:16,830 ‫فکر کنم یکم فضا می‌خواد. 274 00:18:21,270 --> 00:18:24,270 ‫کجاس؟ 275 00:18:26,620 --> 00:18:28,060 ‫چه کار وحشتناکی هست 276 00:18:28,190 --> 00:18:30,320 ‫که یه دختربچه رو به‌قدری می‌ترسونه 277 00:18:30,450 --> 00:18:32,280 ‫که از دست مامان خودش هم قایم میشه؟ 278 00:18:36,500 --> 00:18:38,890 ‫گوش کن ببین چی میگم. 279 00:18:39,030 --> 00:18:41,440 ‫لیدیا بچه‌ی منه. 280 00:18:41,440 --> 00:18:45,000 ‫هرکاری هم که می‌کنم، واسه محافظت از بچمه. 281 00:18:45,000 --> 00:18:48,080 ‫و من تنها کسی‌ام که زنده نگهش می‌داره 282 00:18:48,210 --> 00:18:50,840 ‫و مطمئن میشم که خودش هم ‫ خودش رو زنده نگه می‌داره. 283 00:18:50,840 --> 00:18:52,210 ‫حالا بگو کجاس؟ 284 00:18:54,300 --> 00:18:56,350 واسه همچین زندگی‌ای؟ 285 00:18:59,440 --> 00:19:01,960 ‫بگو کجاس 286 00:19:02,090 --> 00:19:04,960 ‫وگرنه دفعه بعدی که این چاقو رو می‌چرخونم 287 00:19:04,960 --> 00:19:06,230 ‫توی سرته. 288 00:19:12,230 --> 00:19:14,630 ‫بیاین اینجا! 289 00:19:14,760 --> 00:19:15,980 ‫هیس 290 00:19:16,110 --> 00:19:17,410 ‫- بازم پیدا کردم! ‫- کمک! 291 00:19:17,540 --> 00:19:21,370 ‫- تفنگ دستشه! ‫- مواظب باشین! 292 00:19:34,250 --> 00:19:35,390 ‫تفنگش نیست. 293 00:19:35,520 --> 00:19:36,820 ‫لیدیا کجاس؟ 294 00:19:36,950 --> 00:19:38,650 ‫بازم بشمار. همه‌شون رو می‌خوایم. 295 00:19:38,780 --> 00:19:40,700 صدای بیلیه؟ 296 00:19:40,830 --> 00:19:42,600 ‫من میرم اسلحه خونه. غیب‌شون زده. 297 00:19:42,600 --> 00:19:44,640 ‫نه، باید تلاشم رو بکنم. اینا مردم منن. 298 00:19:44,640 --> 00:19:45,870 ‫بگو لیدیا کجاس. 299 00:19:47,000 --> 00:19:48,690 ‫تو قایق نجات. 300 00:19:52,880 --> 00:19:54,450 ‫بشینین رو زانوهاتون. 301 00:19:54,450 --> 00:19:56,320 ‫همه رو بشمارین. 302 00:19:56,450 --> 00:19:58,320 ‫بلی. بیخیال، همه‌مون رو که می‌شناسی. 303 00:19:58,450 --> 00:20:00,930 ما که خطری نداریم. چی‌کار داری می‌کنی؟ 304 00:20:01,060 --> 00:20:02,590 ‫علیک سلام نولان. 305 00:20:02,720 --> 00:20:04,980 ‫مرسی حالم خوبه. آره از مرداب زنده اومدم بیرون. 306 00:20:05,110 --> 00:20:07,370 ‫- ممنون که پرسیدی. ‫- چی می‌خوای؟ 307 00:20:07,510 --> 00:20:09,250 ‫خب، امروز تو قایق یه جا خالی شد، 308 00:20:09,250 --> 00:20:12,210 ‫به‌خاطر اتفاق ناراحت‌کننده‌ای که واسه‌ی آقای لانگستون افتاد. 309 00:20:12,340 --> 00:20:14,990 ‫من و پسرهام باید از شر ‫ شیش‌نفر دیگه‌تون خلاص شیم، 310 00:20:15,120 --> 00:20:17,170 ‫تا جا واسه همه‌مون باشه. 311 00:20:17,302 --> 00:20:19,826 ‫- داری شوخی می‌کنی! ‫- می‌دونم، مسخره به نظر می‌رسه 312 00:20:19,957 --> 00:20:21,741 ‫ای کاش می‌شد از راه‌حل آسون‌تری پیش رومون بود، 313 00:20:21,872 --> 00:20:23,700 ‫اما دی مجبورم کرد. 314 00:20:23,830 --> 00:20:25,005 ‫الان دیگه می‌دونم یکی دو نفر نیستین... 315 00:20:25,136 --> 00:20:26,268 ‫که لیاقت اینجا موندن رو ندارید. 316 00:20:26,398 --> 00:20:28,400 ‫بیلی، بیخیال! اینکارو نکن. 317 00:20:28,531 --> 00:20:31,273 ‫می‌تونیم حلش کنیم. 318 00:20:31,403 --> 00:20:33,797 ‫ببین چطوری لباس پوشیدن... 319 00:20:33,927 --> 00:20:35,712 ‫مشخصه که تسلیم شدن! 320 00:20:35,842 --> 00:20:38,976 ‫بروک سخت تلاش می‌کنه تا به همه‌تون یه زندگی جدید هدیه بده، 321 00:20:39,106 --> 00:20:41,239 ‫به همه‌چی و همه‌کس اهمیت می‌ده، 322 00:20:41,370 --> 00:20:42,849 ‫یه زندگی باوقار و عزت براتون ساخته! 323 00:20:42,980 --> 00:20:46,157 ‫اون‌وقت شما قوانین رو رعایت نمی‌کنید. 324 00:20:46,288 --> 00:20:48,899 ‫طوری رفتار می‌کنید که انگار دنیا به آخر رسیده، البته برای شما، بایدم به آخر برسه! 325 00:20:49,029 --> 00:20:50,161 ‫چرا من رو با اونا جمع می‌بندی؟ 326 00:20:50,292 --> 00:20:51,510 ‫من...عاشقِ بروک‌ام. 327 00:20:51,641 --> 00:20:53,382 ‫برای تمام زحمت‌هایی که می‌کشه ‫ارزش قائلم. 328 00:20:53,512 --> 00:20:55,340 ‫این دی‌ایه که باید الان اینجا زانو زده باشه نه من. 329 00:20:55,471 --> 00:20:57,951 ‫اره، دی... 330 00:20:58,082 --> 00:21:00,302 ‫دی کجاست؟ ‫لیدیا چی؟ 331 00:21:00,432 --> 00:21:01,868 ‫لیدیا رو برد یکم قدم بزنن. 332 00:21:01,999 --> 00:21:04,741 ‫تاد... 333 00:21:04,871 --> 00:21:07,570 ‫تلاش خوبی برای پیچوندم بود، ‫اما من برنامه رو می‌دونم 334 00:21:07,700 --> 00:21:09,136 ‫فقط هفته‌ای یه‌بار ‫پیاده‌روی داریم. 335 00:21:09,267 --> 00:21:11,661 ‫بدون استثناء. 336 00:21:11,791 --> 00:21:15,447 ‫یه زن بیوه با یه دخترِ کوچولو، ‫برید پیداشون کنید. 337 00:21:16,709 --> 00:21:18,102 ‫بروک کجاست؟ 338 00:21:18,232 --> 00:21:20,887 ‫- نمی‌دونم ‫- من اینجام! 339 00:21:21,018 --> 00:21:23,237 ‫- وقتی می‌خواست تفنگ‌ها رو بدزده مچش رو گرفتم ‫- هی! هی آروم باش! 340 00:21:23,368 --> 00:21:24,891 ‫این همونیه که ازش تعریف می‌کردم، 341 00:21:25,022 --> 00:21:26,240 ‫کاری باهاش نداشته باش. 342 00:21:26,371 --> 00:21:28,112 ‫لطفاً، به کسی صدمه نزنید! باشه؟ 343 00:21:28,242 --> 00:21:29,374 ‫ما... اتاق بهتون می‌دیم. 344 00:21:29,505 --> 00:21:30,941 ‫باشه؟ افرادت، اونا... 345 00:21:31,071 --> 00:21:34,466 اونا آدم‌های خیلی خوبی‌ان، نه؟ 346 00:21:34,597 --> 00:21:36,033 ‫لبخند بزنید بچه‌ها. 347 00:21:39,079 --> 00:21:41,691 ‫منکه آدم الکی برات نمیارم، بروک. 348 00:21:41,821 --> 00:21:45,259 ‫تو خیلی آدم خوبی هستی، ‫اما دیگه زیادی از حد. 349 00:21:45,390 --> 00:21:47,871 ‫بهشون بهای بیش از حد می‌دی. 350 00:21:48,001 --> 00:21:49,655 ‫اگه می‌خوایم جهان رو از نو بسازیم، ‫به بهترین آدم‌ها نیاز داریم. 351 00:21:49,786 --> 00:21:51,483 ‫به‌خاطر همین لانگستون پیر باید ‫از جمع‌مون می‌رفت... 352 00:21:51,614 --> 00:21:54,921 ‫- تازه اریکا هم دیگه پیر شده... ‫- گور بابات! 353 00:21:55,052 --> 00:21:56,836 ‫من فقط دارم چیزهایی که توی ‫فکرته رو به زبون میارم! 354 00:21:56,967 --> 00:21:58,185 ‫من هیچوقت ‫همچین کاری نمی‌کنم. 355 00:21:58,316 --> 00:22:00,623 ‫قبول داری؟ می‌دونم... 356 00:22:00,753 --> 00:22:02,015 ‫دلم نمی‌خواد روندت رو عوض کنی. 357 00:22:02,146 --> 00:22:05,845 ‫همینطوریت خوبه! 358 00:22:05,976 --> 00:22:07,630 ‫واسه همین به من نیاز داری، 359 00:22:07,760 --> 00:22:10,981 ‫تا خودت باشی و عوض نشی. 360 00:22:11,111 --> 00:22:12,678 ‫تا به کارهای سخت‌تری که تو نمی‌تونی، ‫رسیدگی می‌کنم. 361 00:22:12,809 --> 00:22:15,420 ‫نــه! بیلی... 362 00:22:15,551 --> 00:22:18,684 ‫شرط می‌بندم الان با خودتون می‌گین ای ‫کاش دی من رو کشته بود. 363 00:22:20,251 --> 00:22:22,035 ‫برگام، دیگه داشتم فاتحه ‫خودم رو می‌خوندم! 364 00:22:22,166 --> 00:22:25,430 ‫بیلی، بیلی، اینکارو نکن! ‫منُ ببین! اینکارو نکن 365 00:22:25,561 --> 00:22:27,345 ‫این‌ها آدمای خوبی‌ان، ‫تو که مارو می‌شناسی. 366 00:22:27,476 --> 00:22:28,912 ‫با خودمون زندگی کردی، 367 00:22:29,042 --> 00:22:30,217 ‫ببین، یا من یا اون‌ها بروک! 368 00:22:30,348 --> 00:22:32,219 ‫نه، لازم نیست ‫اینطوری باشه! 369 00:22:32,350 --> 00:22:33,307 ‫الان فکرکردی بعد از اینکه همه رو کشتی 370 00:22:33,438 --> 00:22:34,918 ‫مثلاً چه اتفاقی میوفته؟ 371 00:22:35,048 --> 00:22:37,573 ‫تا آخر عمر خوش و خندان ‫زندگی می‌کنیم؟ 372 00:22:37,703 --> 00:22:39,313 ‫اینطوری برنامه ریزی کرده بودیم، ‫مگه نه؟ 373 00:22:39,444 --> 00:22:42,316 ‫البته خب امروز تو خیلی چیزها ریدم... 374 00:22:42,447 --> 00:22:44,014 ‫باید بعضی چیزها رو تغییر بدیم، 375 00:22:44,144 --> 00:22:47,713 ‫اما تو هنوزم می‌خوای به بقیه ‫دلگرمی الکی بدی... 376 00:22:47,844 --> 00:22:49,367 ‫- دلگرمی؟ ‫- اره 377 00:22:49,498 --> 00:22:52,109 ‫اصلاً سگ خورد، شاید وقتی فهمیدید ما هستیم که... 378 00:22:52,239 --> 00:22:55,417 ‫اینجا رو امن نگاه می‌داریم، ‫ازم خوش‌تون اومد 379 00:22:55,547 --> 00:22:58,158 ‫تا دیگه هیچوقت ‫همچین اتفاقاتی نیوفته. 380 00:22:58,289 --> 00:23:01,205 ‫بیلی توروخدا بس‌کن! 381 00:23:01,335 --> 00:23:03,686 ‫بس‌کن! 382 00:23:07,124 --> 00:23:09,039 ‫جـنا! جنا رو بکش. 383 00:23:09,169 --> 00:23:11,520 ‫اون هیچوقت واسه کارهای سخت ‫داوطلب نمی‌شه. 384 00:23:11,650 --> 00:23:13,826 ‫- اصلاً برنامه‌ریزی رو رعایت نمی‌کنه ‫- دروغ‌نگو! تـو همیشه همه‌چی رو ماست‌مالی میکنی 385 00:23:13,957 --> 00:23:15,828 ‫- بدون اون هیچی نیستی! ‫- اون همیشه به من حسودیش می‌شه! 386 00:23:15,959 --> 00:23:17,090 ‫- همیشه حسودی می‌کرده ‫- چه گوهی داری می‌خوری؟ 387 00:23:17,221 --> 00:23:18,831 ‫خفه‌شید! 388 00:23:18,962 --> 00:23:20,398 ‫اگه دی و لیدیا هرچه زودتر نیان، 389 00:23:20,529 --> 00:23:21,791 ‫تک به تک‌تون رو نفله می‌کنم. 390 00:23:21,921 --> 00:23:23,357 ‫وایسا، وایسا، وایسا... 391 00:23:23,488 --> 00:23:25,142 ‫- کمک‌تون می‌کنیم پیداش کنید ‫- اره 392 00:23:25,272 --> 00:23:27,013 ‫- کمک‌تون می‌کنیم ‫- اره، من خودم دی رو دیدم 393 00:23:27,144 --> 00:23:29,015 ‫اره اصلاً نیازی نیست اینطوری باشه! 394 00:23:29,146 --> 00:23:30,626 ‫چی می‌گی؟ اون فقط یه دختر بچه‌ست. 395 00:23:30,756 --> 00:23:33,280 ‫می‌خوای یه دختر بچه رو بکشی؟ 396 00:23:33,411 --> 00:23:36,675 ‫- دی، نه! ‫- خودشه؟ 397 00:23:36,806 --> 00:23:39,025 ‫به سمت زندگی‌ای جدید فرار کردم... 398 00:23:47,120 --> 00:23:49,296 ‫اما تا آخر عمرت که نمی‌تونی فرار کنی! 399 00:23:53,692 --> 00:23:56,173 ‫لیدیا... 400 00:23:56,303 --> 00:23:57,479 ‫بروک؟ بروک کجاست؟ 401 00:23:57,609 --> 00:23:58,654 ‫من مامانتم! خوب گوش کن ببینم چی می‌گم! 402 00:23:58,784 --> 00:24:00,438 ‫همینجا بمون و یه کلمه هم ‫از دهنت در نیاد! 403 00:24:00,569 --> 00:24:01,613 ‫فهمیدی؟ 404 00:24:01,744 --> 00:24:02,919 ‫بگو " اره مامان " 405 00:24:03,049 --> 00:24:05,138 ‫اره مامان. 406 00:24:05,269 --> 00:24:06,618 ‫اون آدم‌ها بهمون خیانت کردن. 407 00:24:06,749 --> 00:24:08,838 ‫به تو خیانت کردن. 408 00:24:08,968 --> 00:24:12,015 ‫نگران نباش داریم می‌ریم یه جای امن، باشه؟ 409 00:24:12,145 --> 00:24:13,886 ‫الان فقط چشم‌هات رو ببند و بخواب، ‫چشم‌هات رو ببند. 410 00:24:14,017 --> 00:24:16,193 ‫ساکت، آفرین. 411 00:24:21,851 --> 00:24:24,767 ‫چون هیچکس جز خودمون ‫به دادمون نمی‌رسه! 412 00:24:38,302 --> 00:24:39,738 ‫مامان؟ مامان خوبی؟ 413 00:24:39,869 --> 00:24:41,305 ‫مامان؟ 414 00:24:41,435 --> 00:24:44,961 ‫نــــه! 415 00:24:45,091 --> 00:24:46,528 ‫نه، نه، نه، نه! 416 00:24:46,658 --> 00:24:48,747 ‫عزیزم توروخدا سروصدا نکن! ‫سروصدا نکن. 417 00:24:48,878 --> 00:24:49,748 ‫مامان! 418 00:24:59,802 --> 00:25:01,717 ‫مامان! 419 00:25:01,847 --> 00:25:03,588 ‫لیدیا عزیزم... 420 00:25:03,719 --> 00:25:04,589 ‫بیا اینجا لیدیا. 421 00:25:04,720 --> 00:25:05,851 ‫لیدیا... 422 00:25:05,982 --> 00:25:08,854 ‫نه، نه! 423 00:25:08,985 --> 00:25:12,597 ‫لیدیا دخترم، باید بیای اینجا پیشم! 424 00:25:12,728 --> 00:25:15,600 ‫بیا اینجا، یالا! بیا... 425 00:25:33,749 --> 00:25:37,317 ‫فکرکن اصلاً اینجا نیستی عزیزم... 426 00:25:37,448 --> 00:25:40,712 ‫تو یه جای خیلی قشنگی. 427 00:25:40,843 --> 00:25:43,280 ‫دوستت دارم؛ عزیزم. 428 00:25:43,410 --> 00:25:45,369 ‫پیش مامانی جات امنه. 429 00:25:45,499 --> 00:25:47,371 ‫نمی‌ذارم تو رو بگیرن! 430 00:25:47,501 --> 00:25:49,547 ‫نمی‌ذارم تو رو بگیرن! 431 00:26:32,155 --> 00:26:35,506 ‫الان چشم‌هات رو ببند. 432 00:26:35,637 --> 00:26:36,942 ‫بازشون نکن. 433 00:26:37,073 --> 00:26:39,249 ‫نگران نباش عزیزم... 434 00:26:41,599 --> 00:26:43,470 ‫مراقب باش، ‫مراقب باش. 435 00:27:06,058 --> 00:27:07,277 ‫اینجا بشین. 436 00:27:43,443 --> 00:27:45,271 ‫الان، همینجا بمون 437 00:27:45,402 --> 00:27:48,057 ‫و تا وقتی نیومدم دنبالت، از اینجا جم نخور! 438 00:27:48,187 --> 00:27:49,580 ‫فهمیدی؟ 439 00:28:28,010 --> 00:28:31,013 ‫نگاهش کن... 440 00:28:32,405 --> 00:28:34,451 ‫قول یه زندگی جدید رو به دخترم دادی! 441 00:28:34,581 --> 00:28:36,235 ‫بعدشم زدی زیرش. 442 00:28:38,324 --> 00:28:40,631 ‫تقصیر خودت بود. 443 00:28:40,762 --> 00:28:42,894 ‫زنیکه مریض... 444 00:28:43,025 --> 00:28:45,984 ‫کاری که برای نجات دادنش مجبور ‫بودم رو کردم! 445 00:28:46,115 --> 00:28:48,073 ‫کاری که هر مادر واقعی‌ای می‌کنه رو کردم! 446 00:28:48,204 --> 00:28:51,511 ‫همه مُردن! 447 00:28:53,122 --> 00:28:55,820 ‫ممکن بود لیدیا رو هم بکشن! 448 00:28:59,171 --> 00:29:01,391 ‫- نه! ‫- برو کنار 449 00:29:01,521 --> 00:29:03,828 ‫لیدیا، برو کنار! 450 00:29:03,959 --> 00:29:06,048 ‫یه بلاهایی سرت آورده که ‫روحتم خبرنداره، عزیزم. 451 00:29:06,178 --> 00:29:07,832 ‫- برو کنار ‫- نه 452 00:29:20,210 --> 00:29:22,477 ♪ لیدیا، همون خانمی که خالکوبی داره ♪ 453 00:29:22,943 --> 00:29:24,943 ♪ چشمانی داره که همه دیوونه‌اش هستن ♪ 454 00:29:30,710 --> 00:29:32,110 ♪ اونی که همه‌چی رو می‌دونه ♪ 455 00:29:32,543 --> 00:29:34,223 ♪ لیدیا؛ ملکه خالکوبی ها ♪ 456 00:29:35,293 --> 00:29:37,926 ♪ روی کمرش یه خالکوبی خفن داره! ♪ 457 00:29:39,293 --> 00:29:43,293 ♪ غرور و متکبر به روی موج‌ها، ♪ ♪ موج‌های آبی، سفید و قرمز ♪ 458 00:29:49,874 --> 00:29:52,268 ‫گریه‌نکن، گریه‌نکن ‫بیا اینجا، بیا بغلم. 459 00:29:52,398 --> 00:29:53,791 ‫مامانی پیشته! 460 00:29:53,922 --> 00:29:55,227 ‫مامانی پیشته! 461 00:29:55,358 --> 00:29:56,794 ‫طوری نیست. 462 00:29:56,925 --> 00:29:59,623 ‫حق با توئه، نمی‌کُشمش عزیزم. 463 00:29:59,753 --> 00:30:01,451 ‫کاری باهاش ندارم دخترم. 464 00:30:01,581 --> 00:30:02,713 ‫بیا عروسکت رو بگیر. 465 00:30:02,844 --> 00:30:05,629 ‫الانم دیگه گریه نکن. 466 00:30:05,759 --> 00:30:07,979 ‫آروم... 467 00:30:13,332 --> 00:30:16,248 ‫گریه‌نکن، باشه؟ 468 00:30:18,207 --> 00:30:19,556 ‫هیچ‌کاری باهاش ندارم. 469 00:30:21,340 --> 00:30:25,823 ‫ببین؟ تفنگ رو گذاشتم توی کیف. 470 00:30:57,550 --> 00:31:00,336 ‫حق با لیدیا بود... 471 00:31:00,466 --> 00:31:02,425 ‫حتی مرگ هم زیادیته! 472 00:31:16,178 --> 00:31:19,616 ‫اینم خط و نشون من، از این به بعد ‫هرجا که بری... 473 00:31:19,746 --> 00:31:21,618 ‫من پیشتم و بهت یادآوری می‌کنم... 474 00:31:21,748 --> 00:31:25,274 ‫چطوری دخترم رو نااُمید کردی! 475 00:31:55,521 --> 00:31:58,046 ‫می‌خوام برگردم تو کشتی 476 00:31:58,176 --> 00:32:01,440 ‫بهت که گفتم لیدیا، کشتی از بین رفت 477 00:32:01,571 --> 00:32:03,486 ‫الان دیگه فقط خودمون دوتاییم. 478 00:32:03,616 --> 00:32:05,618 ‫از اولم همین رو می‌خواستی نه؟ 479 00:32:05,749 --> 00:32:07,881 ‫تا به بروک ثابت کنی در اشتباهه! 480 00:32:08,012 --> 00:32:10,101 ‫اون کاملاً در اشتباه بود، عزیزم. 481 00:32:10,232 --> 00:32:12,756 ‫داشت دروغ به خوردت می‌داد. 482 00:32:12,886 --> 00:32:15,498 ‫الان وقتشه که حقیقت رو بدونی؛ 483 00:32:15,628 --> 00:32:17,587 ‫من اونقدری دوستت دارم که ‫حقیقت رو بهت نشون بدم. 484 00:32:17,717 --> 00:32:19,371 ‫نمی‌خوام پیش تو باشم! 485 00:32:19,502 --> 00:32:21,547 ‫می‌خوام برم ادامه مهمونی‌ام رو بگیرم. 486 00:32:21,678 --> 00:32:23,375 ‫باید قوی باشی، لیدیا. 487 00:32:23,506 --> 00:32:25,247 ‫یالا دیگه! 488 00:32:27,118 --> 00:32:29,425 ‫بابایی می‌گفت وقتی با بقیه مردم ‫باشی همیشه جات امنه. 489 00:32:32,732 --> 00:32:35,997 ‫باید یاد بگیری بدون کمک مردم زندگی کنی! 490 00:32:36,127 --> 00:32:38,042 ‫مردم به هم آسیب می‌زنن. 491 00:32:38,173 --> 00:32:39,652 ‫پشت هم رو خالی می‌کنن. 492 00:32:39,783 --> 00:32:40,914 ‫مردم چیزی جز آشوب ندارن، لیدیا. 493 00:32:41,045 --> 00:32:42,177 ‫نه اونا اینطوری نیستن. 494 00:32:42,307 --> 00:32:44,309 ‫تو اینطوری‌ای! 495 00:32:45,441 --> 00:32:49,053 ‫ببین می‌دونم الان زیاد از من خوشت نمیاد، عزیزم... 496 00:32:49,184 --> 00:32:53,144 ‫اما من تنها کسی ام که تو داری، ‫و دوباره نااُمیدت نمی‌کنم. 497 00:32:53,275 --> 00:32:55,103 ‫بابایی کجاست؟ 498 00:32:55,233 --> 00:32:59,368 ‫عزیزم، بابات آدم ضعیفی بود. 499 00:32:59,498 --> 00:33:01,674 ‫نباید مثل اون باشی، خب؟ 500 00:33:01,805 --> 00:33:04,373 ‫مثل اون نباش! 501 00:33:04,503 --> 00:33:05,504 ‫باشه؟ 502 00:33:05,635 --> 00:33:07,071 ‫اینجا جای امنی نیست. 503 00:33:07,202 --> 00:33:08,812 ‫بیا راه بیوفتیم. 504 00:33:08,942 --> 00:33:10,640 ‫باشه؟ 505 00:33:24,262 --> 00:33:26,003 ‫رودخونه کجاست؟ 506 00:33:26,134 --> 00:33:27,874 ‫رودخونه‌ای درکار نیست عزیزم. 507 00:33:28,005 --> 00:33:29,615 ‫یادت باشه، از پیش من جم نخور. 508 00:34:59,183 --> 00:35:03,492 ‫خب...می‌تونیم خودمون مهمونی بگیریم! 509 00:35:03,622 --> 00:35:04,971 ‫نه لیدیا؟ 510 00:35:05,102 --> 00:35:07,191 ‫چندتا آدم دارن میان. 511 00:35:07,322 --> 00:35:09,106 ‫شاید آدم‌های کشتی باشن. 512 00:35:14,198 --> 00:35:17,114 ‫نه، عزیزم. 513 00:35:17,245 --> 00:35:18,811 ‫بیا پشت من. 514 00:35:23,729 --> 00:35:25,601 ‫گفتم بیا پشت من. 515 00:35:25,731 --> 00:35:27,342 ‫لیدیا، همین الان! 516 00:35:30,519 --> 00:35:32,521 ‫همین الان! 517 00:35:40,746 --> 00:35:42,052 ‫وقتشه... 518 00:35:42,183 --> 00:35:43,749 ‫وقتِ چی؟ 519 00:35:43,880 --> 00:35:45,925 ‫وقتشه بهت نشون بدم چطوری ‫زنده بمونی! 520 00:35:46,056 --> 00:35:47,971 ‫ببین من چطوری اینکارو می‌کنم. 521 00:35:48,101 --> 00:35:50,495 ‫ببین و یادبگیر، باشه؟ 522 00:35:52,193 --> 00:35:55,152 ‫باید شجاع باشی! وگرنه زنده نمی‌مونی عزیزم. 523 00:35:55,283 --> 00:35:57,154 ‫- زودباش ‫- مامان، نمی‌تونم 524 00:35:57,285 --> 00:35:58,764 ‫چرا می‌تونی، ‫باید بتونی! 525 00:35:58,895 --> 00:36:00,723 ‫نمی‌خوام. 526 00:36:00,853 --> 00:36:02,290 ‫- چاقو رو بگیر دستت ‫- چی؟ 527 00:36:02,420 --> 00:36:04,074 ‫صاف بزن وسط کله‌شون، باشه؟ 528 00:36:04,205 --> 00:36:06,946 ‫- نمی‌تونم ‫- باید بتونی. 529 00:36:07,077 --> 00:36:09,427 ‫نمـــی‌تونــم. 530 00:36:23,702 --> 00:36:26,096 ‫یالا، بیاین اینجا. 531 00:36:26,227 --> 00:36:27,663 ‫بیاین. 532 00:36:27,793 --> 00:36:30,187 ‫بیاین، بیاین. 533 00:36:31,884 --> 00:36:33,582 ‫یالا. 534 00:36:41,067 --> 00:36:42,591 ‫لیدیا. 535 00:36:56,257 --> 00:36:58,998 ‫ما جز هم کسی رو نداریم. 536 00:36:59,129 --> 00:37:01,958 ‫ما همیشه کاری که تشخیص می‌دیم ‫درسته رو انجام می‌دیم. 537 00:37:02,088 --> 00:37:04,787 ‫حتی اگه به ضرر آدم‌هایی ‫که دوست‌شون داریم باشه. 538 00:37:04,917 --> 00:37:06,702 ‫لیدیا... 539 00:37:09,618 --> 00:37:11,707 ‫لیدیا! 540 00:37:13,274 --> 00:37:15,624 ‫لیدیا! 541 00:37:20,281 --> 00:37:21,978 ‫لیدیا! 542 00:37:25,416 --> 00:37:27,331 ‫لیدیا، عزیزم. 543 00:37:30,856 --> 00:37:32,467 ‫مامان؟ 544 00:37:37,689 --> 00:37:39,517 ‫دفعه آخرت باشه فرار می‌کنی میری! 545 00:37:39,648 --> 00:37:41,476 ‫شنیدی چی گفتم؟ 546 00:37:41,606 --> 00:37:43,521 ‫اونا اینجان. 547 00:37:43,652 --> 00:37:44,740 ‫کی؟ 548 00:37:44,870 --> 00:37:46,742 ‫صداشون رو شنیدم. 549 00:37:46,872 --> 00:37:48,657 ‫صدای کی عزیزم؟ 550 00:37:48,787 --> 00:37:50,398 ‫درخت‌ها مامان، ‫دارن حرف می‌زنن. 551 00:37:51,790 --> 00:37:53,792 ‫جن‌ها، می‌خوان من رو بگیرن مامان. 552 00:37:53,923 --> 00:37:55,794 ‫می‌خوان من رو ببرن. 553 00:37:55,925 --> 00:37:57,535 ‫توروخدا بذار فرار کنم. 554 00:37:57,666 --> 00:37:59,668 ‫لطفاً، می‌خوام برم. 555 00:38:05,935 --> 00:38:08,024 ‫متاسفم... 556 00:38:09,634 --> 00:38:12,768 ‫متاسفم عزیزم! 557 00:38:12,898 --> 00:38:13,943 ‫بابت همه‌چی. 558 00:38:14,073 --> 00:38:17,033 ‫می‌خوام از اینجا برم مامان. 559 00:38:21,907 --> 00:38:24,214 نه سالگی سن زیادی نبود (اشاره به قتلی که در 9 سالگی مرتکب شده بود) 560 00:38:26,259 --> 00:38:29,611 حتماً اون موقع خیلی کوچیک بودم 561 00:38:29,741 --> 00:38:33,049 ‫من خیلی خودخواه بودم عزیزم. 562 00:38:35,225 --> 00:38:40,448 ‫اینقدر از دنیای بدون تو می‌ترسیدم که... 563 00:38:40,578 --> 00:38:43,146 از خودت توی این دنیا غافل شدم 564 00:38:47,933 --> 00:38:51,807 ‫دوستت دارم. 565 00:38:55,506 --> 00:38:58,161 ‫دوستت دارم. 566 00:38:58,291 --> 00:39:00,076 ‫خیلی دوستت دارم. 567 00:39:04,733 --> 00:39:06,561 ‫لیدیا خیلی کوچیک بود. 568 00:39:10,521 --> 00:39:12,958 ‫این دیگه چه زندگی‌ایه؟ 569 00:39:23,316 --> 00:39:26,450 اصلاً جای امنی برای بچه‌ها نیست 570 00:39:26,581 --> 00:39:28,147 ‫مامان؟ 571 00:39:31,542 --> 00:39:33,544 ‫خسته‌ات شده عزیزم. 572 00:39:35,981 --> 00:39:38,027 ‫خیلی خستته. 573 00:39:38,157 --> 00:39:40,333 ‫نه؟ 574 00:39:43,424 --> 00:39:45,687 ‫چشم‌هات رو ببند. 575 00:39:45,817 --> 00:39:47,863 ‫عروسکت رو بغل کن. 576 00:40:26,989 --> 00:40:29,165 ‫خیلی کوچیک بود. 577 00:40:29,295 --> 00:40:31,820 ‫ببخشید عزیزم. 578 00:40:33,256 --> 00:40:36,477 ‫ببخشید که نتونستم نجاتت بدم. 579 00:40:36,607 --> 00:40:38,827 ...نزدیک بود که دوتامون بمیریم، تا اینکه 580 00:40:40,742 --> 00:40:43,658 ‫می‌بینیمتون، می‌بینیمتون 581 00:40:43,788 --> 00:40:46,269 ‫می‌بینیمتون 582 00:40:49,141 --> 00:40:50,534 ‫نجاتشون می‌دیم. 583 00:40:50,665 --> 00:40:53,406 ‫دیدی؟ درخت‌ها... 584 00:40:53,537 --> 00:40:55,278 ‫اونا حرف می‌زنن. 585 00:40:57,454 --> 00:40:59,064 ‫کی اونجاست؟ 586 00:41:01,806 --> 00:41:06,028 ‫جلوش رو بگیرین! 587 00:41:06,158 --> 00:41:09,292 ‫مــا اومدیم، اومدیم 588 00:41:09,422 --> 00:41:11,903 ‫نجاتش می‌دیم؛ ‫نجاتش می‌دیم 589 00:41:12,034 --> 00:41:13,470 ‫تو دیگه کی هستی؟ 590 00:41:13,601 --> 00:41:14,863 ‫چی از جون‌مون می‌خوای؟ 591 00:41:14,993 --> 00:41:16,473 ‫من هرا ام. 592 00:41:19,345 --> 00:41:22,218 ‫حرف نزن! 593 00:41:26,396 --> 00:41:29,834 ‫من از طبیعت فرار می‌کردم... 594 00:41:29,965 --> 00:41:34,752 ‫اما اون موقع‎، اون موقع پایان دی... 595 00:41:34,883 --> 00:41:36,580 ‫و شروع آلفا بود. 596 00:41:37,335 --> 00:41:42,335 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 597 00:41:42,630 --> 00:41:44,066 ‫با تو آشنا شدم. 598 00:41:47,983 --> 00:41:49,680 و تو بهم عشق ورزیدی 599 00:41:50,168 --> 00:41:57,880 ‫تـرجمه از «آیــــدا و محمدعلیsm» ‫::. Ayda.NDR & mmli.sm .:: 600 00:41:57,960 --> 00:41:58,339 [آنچه در قسمت بعد خواهید دید] 601 00:41:58,863 --> 00:42:01,692 ‫کسی اونجا نیست؟ 602 00:42:01,823 --> 00:42:03,041 ‫کمکم کن! 603 00:42:03,172 --> 00:42:04,869 ‫آدم‌ها به اینجا تعلق ندارن. 604 00:42:05,000 --> 00:42:06,741 ‫من با یه گروهم که می‌خوان دِدسکتور ‫رو دوباره راه بندازن. 605 00:42:06,871 --> 00:42:09,221 ‫این دیگه چیه؟ 606 00:42:09,352 --> 00:42:10,614 ‫من درمورد گذشته بشریت مطالعه می‌کنم 607 00:42:10,745 --> 00:42:12,964 ‫علـم تنها راه نجاته. 608 00:42:13,095 --> 00:42:14,313 ‫فقط یکم عجیب به‌نظر میاد که... 609 00:42:14,444 --> 00:42:15,924 ‫هر واکری از راه می‌رسه ‫ازشون عکس می‌گیری. 610 00:42:16,054 --> 00:42:16,968 ‫دخالت نکن. 611 00:42:17,099 --> 00:42:19,101 ‫بذار طبیعت کار خودش رو بکنه. 612 00:42:21,016 --> 00:42:22,104 ‫واکر شماره 21 613 00:42:22,234 --> 00:42:24,106 ‫توروخدا، کمکم کن نجاتش بدم!