1 00:00:00,000 --> 00:00:03,611 مرکز دنیای جادوگری - وب‌سایت طرفداران هری پاتر WizardingCenter.com 2 00:00:03,735 --> 00:00:06,735 مترجم: حسین غریبی HGSub :کانال تلگرام 3 00:00:07,413 --> 00:00:11,518 «.زمان چیز مرموزی است» آلبوس دامبلدور 4 00:00:33,167 --> 00:00:34,334 .ممنون 5 00:00:36,545 --> 00:00:38,672 ...آره، قراره بازی رو تماشا کنم 6 00:00:59,105 --> 00:01:01,489 [ لندن، کتاب‌فروشی دست‌دوم، اِما واتسون ] 7 00:01:01,513 --> 00:01:03,513 [ گیرکرده در ترافیک، تاکسی سیاه‌رنگ، متیو لوییس ] 8 00:01:04,261 --> 00:01:05,974 [ چلسی، کافی‌شاپ، رابی کالترِین ] 9 00:01:07,337 --> 00:01:11,276 از صمیم قلب شما را دعوت می‌کنیم به ] [ بیستمین سالگرد هری پاتر: بازگشت به هاگوارتز 10 00:01:32,041 --> 00:01:33,667 [ پیام امروز ] [ هاگوارتز دوباره پذیرای فارغ‌التحصیلان می‌شود ] 11 00:01:38,273 --> 00:01:39,483 چی؟ 12 00:01:39,648 --> 00:01:42,423 [ ت. فلتون - گ. اولدمن ] 13 00:01:44,279 --> 00:01:45,864 !سلام 14 00:02:39,226 --> 00:02:41,807 [ اِما واتسون ] [ هرماینی گرنجر ] 15 00:02:52,466 --> 00:02:54,422 [ روپرت گرینت ] [ رون ویزلی ] 16 00:02:58,777 --> 00:03:00,626 [ تام فلتون ] [ دراکو مالفوی ] 17 00:03:14,275 --> 00:03:16,333 [ متیو لوییس ] [ نِویل لانگ‌باتم ] 18 00:03:18,735 --> 00:03:21,350 [ رابی کالترِین ] [ روبیوس هاگرید ] 19 00:03:27,528 --> 00:03:30,106 [ رِیف فاینز ] [ لرد ولدمورت ] 20 00:03:36,428 --> 00:03:38,828 [ هلنا بونهام کارتر ] [ بلاتریکس لسترنج ] 21 00:03:40,940 --> 00:03:43,425 [ گری اولدمن ] [ سیریوس بلک ] 22 00:03:46,816 --> 00:03:49,760 [ دنیل ردکلیف ] [ هری پاتر ] 23 00:03:57,283 --> 00:03:58,750 بیستمین سالگرد هری پاتر: بازگشت به هاگوارتز 24 00:03:58,774 --> 00:04:02,595 پادکست لوموس - برای طرفداران حرفه‌ای هری پاتر wizardingcenter.com/lumos-podcast 25 00:04:16,515 --> 00:04:19,059 امکان نداشت که بداند ...درست در همان لحظه 26 00:04:19,184 --> 00:04:23,772 ،آدم‌هایی در سراسر کشور پنهانی گرد هم آمده‌اند ...و جام‌هایشان را بالا گرفته‌اند 27 00:04:24,106 --> 00:04:30,980 :و آهسته می‌گویند «!به سلامتیِ هری پاتر... پسری که زنده ماند» 28 00:04:31,387 --> 00:04:38,353 [ فصل ۱: پسری که زنده ماند] [ سنگ جادو - تالار اسرار] 29 00:04:38,412 --> 00:04:39,746 .دن - .سلام، رفیق - 30 00:04:39,830 --> 00:04:41,164 .خیلی خوشحالم می‌بینمت 31 00:04:41,248 --> 00:04:42,725 حالت چطوره، رفیق؟ - حالت چطوره، پسر؟ - 32 00:04:42,749 --> 00:04:45,794 .خیلی خوشحالم می‌بینمت .فوق‌العاده‌ست 33 00:04:45,877 --> 00:04:47,629 .خارق‌العاده‌ست - .آره - 34 00:04:47,713 --> 00:04:49,673 ،آخرین باری که اینجا بودیم .قدت کوتاه‌تر بود 35 00:04:49,756 --> 00:04:51,717 ...من .فقط یه ذره 36 00:04:51,800 --> 00:04:54,094 .خیلی لطف داری 37 00:04:54,177 --> 00:04:55,988 .بالاخره - .بیست سال از اکران فیلم اول می‌گذره - 38 00:04:56,012 --> 00:04:57,723 .آره - .یه جورایی عجیبه - 39 00:04:57,806 --> 00:04:59,166 چطوری انتخاب شدی؟ ...آخه من هیچ‌وقت 40 00:04:59,224 --> 00:05:00,702 .هیچ‌وقت نشده که من این سؤال رو بپرسم 41 00:05:00,726 --> 00:05:02,006 چی شد که کارگردان «هری پاتر» شدی؟ 42 00:05:02,060 --> 00:05:04,271 دلیل انتخاب شدنم این بود که ...دخترم، اِلِنور 43 00:05:04,354 --> 00:05:05,639 ...پیشنهاد کرد کتاب‌ها رو بخونم 44 00:05:05,722 --> 00:05:07,875 ،و بعد از سه بار رد کردن .بالاخره راضی شدم بخونم 45 00:05:07,899 --> 00:05:10,019 برای همین وقتی کتاب ...زندانی آزکابان» منتشر شد، گفتم» 46 00:05:10,070 --> 00:05:11,278 .دستت درد نکنه، اِلِنور 47 00:05:11,361 --> 00:05:14,489 ،گفتم: «باشه «.بالاخره این‌ها رو می‌خونم 48 00:05:14,573 --> 00:05:16,575 ،و بعدش بلافاصله .فیلم‌ها برام مجسم شدن 49 00:05:16,658 --> 00:05:18,994 .توی ذهنم می‌دیدمشون .و هنوز که هنوزه این اتفاق تکرار نشده 50 00:05:19,077 --> 00:05:22,789 بعدش قرار شد برم ادینبرا ...تا با جو رولینگ ملاقات کنم 51 00:05:22,873 --> 00:05:26,418 :و در واقع گفتم «.این تصور من از فیلمه» 52 00:05:26,501 --> 00:05:28,795 اونم گفت: «منم دقیقاً «.همین تصور رو از فیلم دارم 53 00:05:28,879 --> 00:05:30,338 ...وقتی کتاب‌ها منتشر شد 54 00:05:30,422 --> 00:05:32,507 ...صف‌های بچه‌ها توی خیابون‌ها 55 00:05:32,591 --> 00:05:35,635 ،یعنی هزاران نفر .همگی منتظر آخرین کتاب بودن 56 00:05:40,640 --> 00:05:42,434 آدم‌های خیلی زیادی ...داشتن عاشق 57 00:05:42,517 --> 00:05:44,144 .قلم جی.کی.رولینگ می‌شدن 58 00:05:44,227 --> 00:05:47,022 .فکر کنم حدوداً هشت سالم بود 59 00:05:47,105 --> 00:05:49,149 به نظرم همون موقع بود .که کتاب اول منتشر شد 60 00:05:49,232 --> 00:05:51,318 .گرمابخش محفل خونواده‌مون شد 61 00:05:51,401 --> 00:05:52,986 ...بابام صدای شخصیت‌ها رو درمی‌آورد 62 00:05:53,069 --> 00:05:55,864 و من و برادرم .شیفته‌ش شده بودیم 63 00:05:55,947 --> 00:05:58,074 .بهش التماس می‌کردیم که ادامه بده 64 00:05:58,158 --> 00:05:59,478 و هر بار که ...فصلی رو تموم می‌کرد 65 00:05:59,534 --> 00:06:01,012 ،می‌گفتیم: «یکی دیگه .یکی دیگه، خواهش می‌کنم 66 00:06:01,036 --> 00:06:02,513 .فقط یکی دیگه» .خواهش می‌کنم. تو رو خدا 67 00:06:02,537 --> 00:06:03,723 یکی دیگه، یکی دیگه «.یکی دیگه، یکی دیگه 68 00:06:03,747 --> 00:06:05,040 ...یکی از دوست‌هام توی مدرسه 69 00:06:05,123 --> 00:06:06,833 .دو تا کتاب اول رو داشت 70 00:06:06,917 --> 00:06:08,794 و شب که می‌رفتم خونه‌ش بخوابم ...بهم می‌گفت 71 00:06:08,877 --> 00:06:11,004 «.خب، "سنگ جادو" اونجا روی قفسه‌ی کتابه» 72 00:06:11,087 --> 00:06:13,548 .کل شب کارمون همین بود 73 00:06:13,632 --> 00:06:15,133 ...هر دومون همون‌‌جا می‌نشستیم 74 00:06:15,217 --> 00:06:16,510 ...اون «تالار اسرار» رو می‌خوند 75 00:06:16,593 --> 00:06:18,011 .منم «سنگ جادو» رو می‌خوندم 76 00:06:18,094 --> 00:06:19,513 و این شد که .غرق این دنیا شدم 77 00:06:19,596 --> 00:06:21,181 ...وقتی کتاب رو می‌خوندیم 78 00:06:21,264 --> 00:06:22,909 بلافاصله با فرِد و جورج ...هم‌ذات‌پنداری کردیم 79 00:06:22,933 --> 00:06:24,559 چون دوقلوهای زیادی .توی ادبیات نیست 80 00:06:24,643 --> 00:06:26,353 ...تالار اسرار» اولین کتابی بود» 81 00:06:26,436 --> 00:06:29,356 که عملاً یه‌جورایی .شب بیدار می‌موندم و می‌خوندم 82 00:06:29,439 --> 00:06:33,485 قلمش خیلی پویا بود .و شخصیت‌ها خیلی ملموس بودن 83 00:06:33,568 --> 00:06:38,698 دنیایی بود که خیلی با ظرافت .و دقت زیادی طراحی شده بود 84 00:06:38,782 --> 00:06:40,867 به نظرم خیلی راحت ...فراموشمون می‌شه که، اون زمان 85 00:06:40,951 --> 00:06:42,786 مردم داشتن می‌گفتن که .مرگ کتاب‌خوانی نزدیکه 86 00:06:42,869 --> 00:06:45,539 ...به نظرم این اعتقاد به فرصت‌های بی‌کران 87 00:06:45,622 --> 00:06:47,833 .نگرش خیلی زیبا و خلاقانه‌ای به زندگیه 88 00:06:47,916 --> 00:06:50,502 یکی از دلایلی که ...خیلی جی.کی رو تحسین می‌کنم 89 00:06:50,585 --> 00:06:53,004 اینه که میلیون‌ها نفر ...الان کتاب می‌خونن 90 00:06:53,088 --> 00:06:55,316 کسایی که در غیر این صورت .هرگز توی عمرشون یه کتاب دست نمی‌گرفتن 91 00:06:55,340 --> 00:06:58,552 و اینجاست که ناگهان .متوجه قدرت نویسندگی می‌شیم 92 00:06:58,635 --> 00:06:59,886 !هیپ هیپ، هری 93 00:06:59,970 --> 00:07:01,596 ...و بعد موقع گزینش بازیگرها 94 00:07:01,680 --> 00:07:06,268 .جستجوی بازیگر «هری پاتر» دیوونه‌کننده بود 95 00:07:06,351 --> 00:07:08,895 «سازندگان فیلم جدید «هری پاتر ...به دنبال کودکانی 96 00:07:08,979 --> 00:07:13,316 برای بازی در سه نفش اصلی .این فیلم چندمیلیون‌پوندی هستند 97 00:07:14,734 --> 00:07:17,070 یادمه برای اولین ...گزینش رفته بودیم 98 00:07:17,153 --> 00:07:20,323 .و صدها و شاید هزاران نفر اونجا بودن 99 00:07:20,407 --> 00:07:21,658 ...و بعدش فهمیدیم که 100 00:07:21,741 --> 00:07:23,118 ...ما تنها دوقلوهایی هستیم که 101 00:07:23,201 --> 00:07:24,536 .با لباس یک‌دست نیومدیم 102 00:07:24,619 --> 00:07:26,413 برای همین آخر سر ...رفتیم سر خیابون 103 00:07:26,496 --> 00:07:29,708 .و دو تا لباس یک‌جور خریدیم 104 00:07:29,791 --> 00:07:31,477 .از این لباس‌های حاضری - .از این لباس‌های حاضری - 105 00:07:31,501 --> 00:07:32,562 «.گفتیم: «خب، این‌ها کفایت می‌کنه 106 00:07:32,586 --> 00:07:34,087 .و بعدش رفتیم گزینش 107 00:07:34,170 --> 00:07:36,965 می‌ذاشتن همین‌طوری پرسه بزنیم ...و دور هم جمع بشیم 108 00:07:37,048 --> 00:07:38,925 .بعد «مثلاً» از پیش ما می‌رفتن 109 00:07:39,009 --> 00:07:40,594 و البته این مدت ...هنوز یه آقایی بود که 110 00:07:40,677 --> 00:07:43,263 با بوم یه میکروفون .دست بالای سرمون نگه داشته بود 111 00:07:43,346 --> 00:07:47,434 و یه دختربچه اومد «ازم پرسید: «این چیه؟ 112 00:07:47,517 --> 00:07:50,687 :به نظرم حتی گفتم «.خب میکروفونه دیگه» 113 00:07:50,770 --> 00:07:52,039 :پیش خودم می‌گفتم .دارن ازمون فیلم می‌گیرن» 114 00:07:52,063 --> 00:07:53,440 «.این حقه‌شونه 115 00:07:53,523 --> 00:07:55,191 .انگار که قبلاً این کارو کرده بودم 116 00:07:55,275 --> 00:07:56,943 ،و این یادم مونده .چون اِما بود 117 00:07:57,027 --> 00:07:58,528 ...تمام توجهم به هیجانی جلب شده بود 118 00:07:58,612 --> 00:08:01,740 .که به‌خاطر این گزینش شکل گرفته بود 119 00:08:01,823 --> 00:08:05,118 و همیشه می‌دونستم که .می‌خوام نقش هرماینی رو به‌دست بیارم 120 00:08:05,201 --> 00:08:06,953 طوری که به نظرم .پدر و مادرم رو ترسونده بودم 121 00:08:07,037 --> 00:08:08,663 ...چون داشتن پیش خودشون می‌گفتن 122 00:08:08,747 --> 00:08:11,541 «اگه نقش رو نگرفت، چیکارش کنیم؟» 123 00:08:11,625 --> 00:08:12,709 .خیلی هیجان‌زده بودم 124 00:08:12,792 --> 00:08:14,044 .اصلاً اون‌طوری وحشت‌زده بودم 125 00:08:14,127 --> 00:08:15,629 پیش خودم نمی‌گفتم ...یعنی چند تا فیلم» 126 00:08:15,712 --> 00:08:17,047 .قراره بسازن؟» یا فکرهای دیگه 127 00:08:17,130 --> 00:08:18,548 پیش خودم می‌گفتم «.وای، خوش می‌گذره» 128 00:08:18,632 --> 00:08:20,568 به نظرم موقع شروع کار ...بیشترین فشاری که رومون بود 129 00:08:20,592 --> 00:08:21,952 .این بود که کی قراره هری پاتر باشه 130 00:08:22,010 --> 00:08:23,345 .نمی‌تونستیم هری رو پیدا کنیم 131 00:08:23,428 --> 00:08:25,508 ...نمی‌تونستیم .هر چی می‌گشتیم، هری رو پیدا نمی‌کردیم 132 00:08:25,555 --> 00:08:27,098 ...و دیگه اوضاع داشت عجیب 133 00:08:27,182 --> 00:08:28,475 .و ترسناک می‌شد 134 00:08:28,558 --> 00:08:32,062 یه شب لندن ...توی هتلم بودم 135 00:08:32,145 --> 00:08:34,397 «و سریال «دیوید کاپرفیلد .بی‌بی‌سی رو تماشا می‌کردم 136 00:08:34,481 --> 00:08:36,149 ...بلافاصله، جرقه‌ای توی ذهنم زده شد 137 00:08:36,232 --> 00:08:38,109 «.و گفتم: «این هری پاتره 138 00:08:38,193 --> 00:08:40,946 این همون پسریه که .ماه‌هاست داریم دنبالش می‌گردیم 139 00:08:41,029 --> 00:08:42,715 برای همین ...از مسئول انتخاب بازیگرها خواستم 140 00:08:42,739 --> 00:08:44,824 گفتم: «باید این پسر رو «.برای گزینش بیاریم اینجا 141 00:08:44,908 --> 00:08:46,493 .بهم گفت: «هرگز شدنی نیست 142 00:08:46,576 --> 00:08:49,454 پدر و مادرش نمی‌خوان» .درگیر این دنیا بشه 143 00:08:49,537 --> 00:08:50,997 «.نمی‌خوان این نقش رو بازی کنه 144 00:08:51,081 --> 00:08:52,892 به نظرم قرارداد این‌طوری بود ...که برای هر هفت فیلم 145 00:08:52,916 --> 00:08:55,076 قرارداد امضا می‌کردم .و توی لس‌آنجلس فیلم‌برداری می‌شدن 146 00:08:55,126 --> 00:08:56,812 برای همین مامان و بابام ...گفتن: «نه، این‌طوری 147 00:08:56,836 --> 00:08:58,380 «.زندگی‌ش کاملاً به‌هم می‌ریزه 148 00:08:58,463 --> 00:09:00,840 ...خوشبختانه دیوید هِیمن 149 00:09:00,924 --> 00:09:03,510 دو سه هفته بعدش .به تئاتر رفت 150 00:09:03,593 --> 00:09:05,345 ...دو نفر توی ردیف جلویِ من 151 00:09:05,428 --> 00:09:06,846 .سرشون رو برمی‌گردوندن 152 00:09:06,930 --> 00:09:08,974 ...دیوید که تهیه‌کننده‌ی معرکه‌ایه 153 00:09:09,057 --> 00:09:12,852 پدر دن رو راضی کرد که .دن رو برای گزینش بیاره 154 00:09:12,936 --> 00:09:16,815 و این‌طوری شد که .هری پاتر‌مون رو گیر آوردیم 155 00:09:16,898 --> 00:09:18,400 .و حرکت 156 00:09:18,483 --> 00:09:20,193 .این تخم اژدهاست - چیه؟ - 157 00:09:20,276 --> 00:09:22,028 .همینه - چیه؟ - 158 00:09:22,112 --> 00:09:23,154 .تخم اژدها 159 00:09:23,238 --> 00:09:24,322 .آها - .آره - 160 00:09:24,406 --> 00:09:25,699 ...من پسر خیلی سرخوشی بودم 161 00:09:25,782 --> 00:09:27,701 .که ظاهراً یه خاصیت جن‌زده‌ای داشتم 162 00:09:27,784 --> 00:09:30,203 ،خیلی نازنین هستی» ...ولی قیافه‌ت جوری بود که انگار 163 00:09:30,286 --> 00:09:32,539 «.مشکلات اساسی داشتی 164 00:09:32,622 --> 00:09:35,542 برام خیلی احساسی بود ...که دیدم این بچه 165 00:09:35,625 --> 00:09:37,465 اونجا نشسته و حرف می‌زنه ...و پیش خودم فکر کردم 166 00:09:37,544 --> 00:09:39,546 .آره، خودشه» «.خدا رو شکر پیداش کردیم 167 00:09:39,629 --> 00:09:42,882 روپرت و اِما ...انتخابشون خیلی آسون بود 168 00:09:42,966 --> 00:09:44,860 چون جوری بود که حس می‌کردی .از توی کتاب بیرون اومده‌ن 169 00:09:44,884 --> 00:09:46,612 از هر سه‌شون باهم ...یه تست فیلم‌برداری گرفتیم 170 00:09:46,636 --> 00:09:48,614 تا مطمئن بشیم که ...همه‌شون این جاذبه‌ی قوی رو دارن 171 00:09:48,638 --> 00:09:51,224 که توی همون تست فیلم‌برداری اول .کاملاً مشخص بود 172 00:09:51,308 --> 00:09:53,184 ،یادتون باشه، پسرها ...وقتی هرماینی 173 00:09:53,268 --> 00:09:54,936 ،اون سرنخ رو پیدا کرد .بهش نزدیک‌تر بشین 174 00:09:55,020 --> 00:09:56,521 .و حرکت 175 00:09:57,731 --> 00:10:00,066 اصلاً به فکرم نرسیده بود .توی این کتاب بگردم 176 00:10:00,150 --> 00:10:03,403 اینو اول سال تحصیلی برای .یه ذره مطالعه‌ی جزئی از کتابخونه گرفتم 177 00:10:03,486 --> 00:10:06,072 این مطالعه‌ی جزئیه؟ - .خفه شو - 178 00:10:06,156 --> 00:10:08,867 هر لحظه ممکنه فیلچ ...از اون گوشه پیداش بشه 179 00:10:08,950 --> 00:10:11,870 و حداقل ۵۰ امتیاز .از گریفیندور کم بشه 180 00:10:14,456 --> 00:10:17,542 .می‌دونستم! ایناهاشش 181 00:10:17,625 --> 00:10:23,089 نیکلاس فلامل تنها سازنده‌ی .شناخته‌شده‌ی سنگ جادو است 182 00:10:23,173 --> 00:10:24,591 چی چی؟ 183 00:10:24,674 --> 00:10:27,260 وای، جداً شما دو تا خوندن بلد نیستن؟ 184 00:10:27,343 --> 00:10:29,387 .کات. آفرین 185 00:10:30,388 --> 00:10:31,556 .خوشحالم می‌بینمتون 186 00:10:31,639 --> 00:10:33,558 آره، خیلی عجیبه، نه؟ 187 00:10:33,641 --> 00:10:36,394 چه حسی داریم که همه‌مون برگشتیم و راجع‌به این حرف می‌زنیم؟ 188 00:10:36,478 --> 00:10:39,522 .اول اینکه مسلماً خیلی احساساتی شدم 189 00:10:39,606 --> 00:10:42,567 دوم اینکه انگار ...که هیچ زمانی نگذشته 190 00:10:42,650 --> 00:10:45,737 .و در عین حال مدت زیادی گذشته 191 00:10:45,820 --> 00:10:47,322 .آره، منم تقریباً همین‌طور .خیلی عجیبه 192 00:10:47,405 --> 00:10:49,532 .انگار زمان زیادی نگذشته 193 00:10:49,616 --> 00:10:52,368 انگار زمان زیادی نگذشته .که بخوایم دورهمی بگیریم 194 00:10:52,452 --> 00:10:53,745 .آره - .دقیقاً - 195 00:10:53,828 --> 00:10:55,872 من چند تا سنگ کلیه داشتم ...و پدر شده‌م 196 00:10:55,955 --> 00:10:57,290 .پس مطمئناً زمان گذشته 197 00:10:57,373 --> 00:10:59,209 .آره، گفته بودی - .حس می‌کنم عمرم گذشته - 198 00:10:59,292 --> 00:11:02,253 ...ولی مجموعه‌ای از 199 00:11:02,337 --> 00:11:04,130 ...خاطرات مشترک و تجربه‌هایی 200 00:11:04,214 --> 00:11:05,632 ...که باهمدیگه داشتیم، باعث می‌شه 201 00:11:05,715 --> 00:11:07,300 ...فوراً خیلی راحت 202 00:11:07,383 --> 00:11:08,968 .برگردیم سر جای اولمون 203 00:11:09,052 --> 00:11:11,513 ...اولین تست بازیگری‌مون ...روزی که برای اولین بار 204 00:11:11,596 --> 00:11:13,390 .وای خدا، آره - ...همدیگه رو دیدیم - 205 00:11:13,473 --> 00:11:15,141 وقتی داشتم از ...اتاق گریم بیرون می‌اومدم 206 00:11:15,225 --> 00:11:17,102 ...یه پسر جوون دیگه رو 207 00:11:17,185 --> 00:11:18,978 با موهای خرمایی دیدم .که اون‌وری می‌رفت 208 00:11:19,062 --> 00:11:20,414 هیچ‌وقت صورتش رو ندیدم ...ولی پیش خودم گفتم 209 00:11:20,438 --> 00:11:21,707 ...معلومه که تو یه هریِ دیگه هستی» 210 00:11:21,731 --> 00:11:23,149 «.که داری تست بازیگری می‌دی 211 00:11:23,233 --> 00:11:24,734 ...و داشتن - .آره، آره، آره - 212 00:11:24,818 --> 00:11:27,403 ترکیب‌های متفاوتی از .رون، هری و هرماینی رو امتحان می‌کردن 213 00:11:27,487 --> 00:11:28,822 ...یادمه یه بار 214 00:11:28,905 --> 00:11:30,615 .هر سه‌ی ما با همدیگه افتادیم 215 00:11:30,698 --> 00:11:33,451 آره، یادمه که ...وقتی ما سه تا با هم بودیم 216 00:11:33,535 --> 00:11:36,287 ...یه حس متفاوتی داشتیم - .آره، درسته - 217 00:11:36,371 --> 00:11:38,998 .انگار همه‌چی درست و آسون بود .این جرقه رو یادمه 218 00:11:39,082 --> 00:11:40,792 .رفته بودیم استودیو 219 00:11:40,875 --> 00:11:43,211 بهمون گفتن برای این نقش‌ها انتخاب شدیم .و گفتن: «خیلی خب 220 00:11:43,294 --> 00:11:45,046 می‌خوایم اعلام کنیم» .که شما انتخاب شدین 221 00:11:45,130 --> 00:11:47,841 الان کلی خبرنگار .جلوی خونه‌تون جمع می‌شن 222 00:11:47,924 --> 00:11:49,092 «.پس نمی‌تونین برین خونه 223 00:11:49,175 --> 00:11:53,429 تا حالا، یه جورایی .اوضاع رو زیر و رو کرده 224 00:11:53,513 --> 00:11:55,849 ...ام... نمی‌دونم 225 00:11:55,932 --> 00:11:58,643 تا حالا هیچ‌وقت .همچین اتفاقی برام نیفتاده 226 00:11:58,726 --> 00:12:01,688 هرماینی برای من .کاملاً قابل‌درک بود 227 00:12:01,771 --> 00:12:03,314 .این خودِ منم 228 00:12:03,398 --> 00:12:05,024 .انگار من این دخترم 229 00:12:05,108 --> 00:12:09,028 خب، به‌جرئت می‌گم سر صحنه .اِما باهوش‌تر از همه بود 230 00:12:09,112 --> 00:12:10,613 .و منظورم همه‌ی همه‌ست 231 00:12:10,697 --> 00:12:13,074 ...واقعاً .دختر خیلی باهوشی بود 232 00:12:13,158 --> 00:12:15,577 به نظرم من .وحشتناک شبیه شخصیتم هستم 233 00:12:17,495 --> 00:12:20,373 ...چون خونواده‌مون هفت‌نفره‌ست 234 00:12:20,456 --> 00:12:22,584 ...و یه خواهر موقرمز دارم 235 00:12:22,667 --> 00:12:23,960 .و توی یه پناهگاه زندگی می‌کنم 236 00:12:24,043 --> 00:12:26,462 اون موقع، روپرت ...بیش از هر پسر ۱۲ ساله‌ای 237 00:12:26,546 --> 00:12:29,048 توی دنیا .جلوی دوربین راحت بود 238 00:12:29,132 --> 00:12:33,595 .یعنی واقعاً نترس بود 239 00:12:33,678 --> 00:12:36,723 ...روپرت واقعاً خودِ رون بود 240 00:12:36,806 --> 00:12:39,142 .و دن یه‌جورایی هری بود 241 00:12:39,225 --> 00:12:41,394 از اینکه قراره معروف بشی چه حسی داری؟ 242 00:12:41,477 --> 00:12:43,813 .باحاله 243 00:12:43,897 --> 00:12:45,315 ...همه‌مون اینو می‌گفتیم که 244 00:12:45,398 --> 00:12:47,901 توی تست بازیگری ...کاری می‌کردی که راحت باشیم 245 00:12:47,984 --> 00:12:49,152 ...و بعداً این کارو 246 00:12:49,235 --> 00:12:51,279 .سر صحنه هم به‌خوبی انجام دادی 247 00:12:51,362 --> 00:12:54,073 این‌طوری یادمه که .انگار برات مثل آب خوردن بود 248 00:12:54,157 --> 00:12:57,368 خب، سر فیلم اول .تمام مدت استرس داشتم 249 00:12:57,452 --> 00:12:59,245 ...ولی همیشه معتقدم که 250 00:12:59,329 --> 00:13:01,122 .نباید این اضطراب رو سر صحنه آورد 251 00:13:01,206 --> 00:13:02,957 .می‌خوام همه احساس راحتی کنن 252 00:13:03,041 --> 00:13:04,667 .می‌خوام همه احساس کنن پیش خونواده‌ان 253 00:13:04,751 --> 00:13:06,586 .می‌خوام همه احساس کنن توی خونه‌ان 254 00:13:15,979 --> 00:13:19,078 [ سال اول در هاگوارتز ] 255 00:13:27,899 --> 00:13:29,400 .بچه‌های کلاس، گوش کنین 256 00:13:29,484 --> 00:13:30,985 .به اولین کلاس پرواز خوش اومدین 257 00:13:31,069 --> 00:13:33,613 .دستتون رو بالای دسته‌جارو بگیرین 258 00:13:33,696 --> 00:13:35,573 ...چند هفته‌ی اول فیلم‌برداری 259 00:13:35,657 --> 00:13:39,244 .اصولاً بچه‌ها شوکه هستن 260 00:13:39,327 --> 00:13:41,955 ،به گذشته که فکر می‌کنم ...از اینکه این تجربه هیچ‌وقت 261 00:13:42,038 --> 00:13:44,165 ،تأثیر بدی روم نذاشت .حیرت‌زده می‌شم 262 00:13:44,249 --> 00:13:46,251 .هیس، هیس، هیس - ...دن، این دفعه که - 263 00:13:46,334 --> 00:13:48,461 ...روت رو از اِما برمی‌گردونی ...وقتی برگشتی 264 00:13:48,544 --> 00:13:49,963 ...اینو بگیر 265 00:13:50,046 --> 00:13:52,090 ،و بالا رو نگاه کن انگار می‌خوای بری بیاریش، خب؟ 266 00:13:52,173 --> 00:13:54,133 ولی به نظرم این هم ...به لطف کریس 267 00:13:54,217 --> 00:13:55,593 ...و کل عوامل بود 268 00:13:55,677 --> 00:13:57,220 چون می‌ذاشتن تمام مدت .خوش بگذرونیم 269 00:13:57,303 --> 00:13:59,305 ...مسلماً بچه بودیم و همه‌مون 270 00:13:59,389 --> 00:14:01,391 همه‌ش دنبال این بودیم .که مسخره‌بازی در بیاریم 271 00:14:01,474 --> 00:14:03,518 کریس کلمبوس ...فضای پشت‌صحنه رو 272 00:14:03,601 --> 00:14:05,186 .تقریباً مثل شهربازی کرده بود 273 00:14:05,270 --> 00:14:08,606 ما سر صحنه .دقیقاً مثل بچه‌ها بودیم 274 00:14:08,690 --> 00:14:10,108 .اوهوم - ...خاطره‌ای که - 275 00:14:10,191 --> 00:14:12,527 ...از فیلم اول ...سنگ جادو» توی ذهنم مونده» 276 00:14:12,610 --> 00:14:14,320 .یاد گرفتم اسلم بازی کنم 277 00:14:14,404 --> 00:14:16,739 .این بازی رو خیلی بازی می‌کردیم 278 00:14:16,823 --> 00:14:18,032 .وای خدا - .نون‌بیار کباب‌ببر - 279 00:14:18,116 --> 00:14:19,551 .نون‌بیار کباب‌ببر خیلی بازی می‌کردیم - .اوه، نون‌بیار کباب‌ببر - 280 00:14:19,575 --> 00:14:20,910 ...همه‌مون دست‌هامون سرخ 281 00:14:20,994 --> 00:14:22,662 ...دست‌هامون سرخ و پوست‌رفته شده بود 282 00:14:22,745 --> 00:14:24,223 .از بس محکم همدیگه رو زده بودیم - ...به نظرم - 283 00:14:24,247 --> 00:14:26,332 .نسخه‌ی بندانگشتی‌ش رو هم ساختیم - .و ساق پا - 284 00:14:26,416 --> 00:14:27,810 .آره - .یادمه با ساق پا هم بازی می‌کردیم - 285 00:14:27,834 --> 00:14:29,585 .اوهوم - .آره، آره، آره - 286 00:14:30,712 --> 00:14:33,339 .شرمنده، باید تلافی کنم 287 00:14:33,423 --> 00:14:36,050 !من قهرمانم 288 00:14:36,134 --> 00:14:38,678 احتمالاً وقتی می‌ذاشتن ...هر چقدر می‌خوایم خوش بگذرونیم 289 00:14:38,761 --> 00:14:40,513 ...کار خودشون رو سخت‌تر کردن 290 00:14:40,596 --> 00:14:42,140 ...چون حواسمون از 291 00:14:42,223 --> 00:14:43,766 .کاری که باید می‌کردیم پرت می‌شد 292 00:14:43,850 --> 00:14:46,602 ،و برای بقیه‌ی بیننده‌ها .یه تله‌ی موش دارم 293 00:14:46,686 --> 00:14:48,062 .عزیزم، روی دماغت نذارش 294 00:14:48,146 --> 00:14:49,439 .گریمت رو خراب می‌کنی 295 00:14:49,522 --> 00:14:51,149 ...یه مشکل بزرگ این بود که 296 00:14:51,232 --> 00:14:54,360 ،وسط برداشت ...همه‌ش حواسمون 297 00:14:54,444 --> 00:14:56,571 .می‌رفت و می‌اومد 298 00:14:56,654 --> 00:14:58,590 یه دیالوگ می‌گفتن ...و بعد رو به دوربین لبخند می‌زدن 299 00:14:58,614 --> 00:15:01,200 یا اون‌قدر از بازی توی ...فیلم «هری پاتر» خوشحال بودن 300 00:15:01,284 --> 00:15:03,745 که نمی‌تونستن اون‌قدر ...هیجانشون رو کنترل کنن 301 00:15:03,828 --> 00:15:05,705 .که تا آخر صحنه تمرکزشون سرجاش بمونه 302 00:15:05,788 --> 00:15:07,290 .بچه‌ها، بچه‌ها، بچه‌ها 303 00:15:07,373 --> 00:15:10,251 .کلمبوس با بچه‌ها زیاد کار کرده بود 304 00:15:10,335 --> 00:15:12,295 .و رابطه‌ش با اون‌ها عالی بود .واقعاً حرف نداشت 305 00:15:12,378 --> 00:15:14,881 روی زانوهاش می‌نشست ...تا باهاشون حرف بزنه 306 00:15:14,964 --> 00:15:17,383 و نزدیکشون می‌رفت .تا کسی صداشون رو نشنوه 307 00:15:17,467 --> 00:15:18,926 .واقعاً‌ مثل یه بابا بود 308 00:15:19,010 --> 00:15:20,470 ...واقعاً می‌شد حسش کرد 309 00:15:20,553 --> 00:15:23,222 .انگار عضو خونواده‌ش بودیم 310 00:15:23,306 --> 00:15:25,558 .یه کم شل‌تر بگیرش 311 00:15:25,641 --> 00:15:27,643 .موقع حرف زدن می‌دونی چی می‌گم؟ 312 00:15:27,727 --> 00:15:28,936 .آره - ...وقتی دستته - 313 00:15:29,020 --> 00:15:30,772 ،این‌طوری خشک می‌گیریش ...ولی می‌تونی 314 00:15:30,855 --> 00:15:32,190 ...واقعاً فکر می‌کنی» 315 00:15:32,273 --> 00:15:34,275 ،«معلومه که می‌تونم باهاش کار کنم» این‌طوری، خب؟ 316 00:15:34,359 --> 00:15:36,069 .آره - .ولی کارت عالی بود - 317 00:15:36,152 --> 00:15:39,906 ولی آسون نیست، چون کار کردن .با بچه‌ها صبر خیلی زیادی می‌خواد 318 00:15:39,989 --> 00:15:42,992 ...مخصوصاً بچه‌های بیش‌فعال 319 00:15:43,076 --> 00:15:44,410 .و پرهیجانی مثل ما 320 00:15:44,634 --> 00:15:46,634 [ بانک گرینگوتز ] 321 00:15:46,746 --> 00:15:48,331 .خوش‌تیپ شدی - ...آخه می‌خواستن - 322 00:15:48,414 --> 00:15:49,832 .خوشحالم اینجا می‌بینمتون 323 00:15:49,916 --> 00:15:52,460 .سلام - .یواشکی در رفتی - 324 00:15:52,543 --> 00:15:54,212 دو تا گریفیندوری .با همدیگه خلوت کردین 325 00:15:54,295 --> 00:15:56,089 .بیا اینجا - .خوشحالم می‌بینمت، داداش - 326 00:15:57,215 --> 00:16:00,385 کریس کلمبوس چطوری همیشه روحیه‌ش رو حفظ می‌کرد؟ 327 00:16:00,468 --> 00:16:02,488 .همه‌ش برای خودمون می‌چرخیدیم .به نظرم همه‌مون ۱۱ ساله بودیم 328 00:16:02,512 --> 00:16:04,722 شاید بتونی کاری کنی .سه نفر درست بازی کنن 329 00:16:04,806 --> 00:16:06,241 ولی دلیل نمی‌شه که بتونی ...کاری کنی پنج‌تای دیگه‌ای که 330 00:16:06,265 --> 00:16:07,642 توی پس‌زمینه هستن هم .درست بازی کنن 331 00:16:07,725 --> 00:16:09,143 .نه. نه. و روپرت ول‌کن نبود 332 00:16:09,227 --> 00:16:10,787 ...شروع که می‌کرد ...وقتی که شروع می‌کرد 333 00:16:10,853 --> 00:16:12,522 .وای، آره - .ولی موضوع همینه - 334 00:16:12,605 --> 00:16:14,107 برای همین جواب می‌داد، مگه نه؟ 335 00:16:14,190 --> 00:16:15,441 ...چون کلمبوس عملاً 336 00:16:15,525 --> 00:16:16,943 .می‌ذاشت بچه باشیم - .آره. درسته - 337 00:16:17,026 --> 00:16:18,879 یادم نمیاد هیچ‌وقت .احساس کرده باشم داریم کار می‌کنیم 338 00:16:18,903 --> 00:16:20,446 ،ولی همین خیلی مهمه ...مگه نه؟ اینکه 339 00:16:20,530 --> 00:16:22,007 آره. به نظرم برای همینه ...که وقتی تماشاش می‌کنیم 340 00:16:22,031 --> 00:16:23,300 .همچین حسی داریم ...حس می‌کنیم که 341 00:16:23,324 --> 00:16:24,784 .آره. درسته - .بچه‌ایم - 342 00:16:24,867 --> 00:16:26,119 ...ولی جالب اینجاست که 343 00:16:26,202 --> 00:16:27,787 ...دور و برمون 344 00:16:27,870 --> 00:16:30,164 ...نخبه‌های صنعت بازیگری بریتانیا بودن 345 00:16:30,248 --> 00:16:32,250 و روحمون هم خبرندار نبود .که اون‌ها کی هستن 346 00:16:32,333 --> 00:16:34,168 ...من تا یه مدت خیال می‌کردم 347 00:16:34,252 --> 00:16:36,337 ریچارد هریس اینجا کار می‌کنه .و راهنماست 348 00:16:40,174 --> 00:16:43,094 به نظرم اون زمان ...هیچ‌کدوم از بچه‌ها 349 00:16:43,177 --> 00:16:44,846 ...نمی‌تونستن اهمیتش رو درک کنن که 350 00:16:44,929 --> 00:16:46,764 .دارن با کی کار می‌کنن 351 00:16:46,848 --> 00:16:49,392 اونی که هاگرید توی دهکده دیده .غریبه نبوده 352 00:16:49,475 --> 00:16:51,144 ...اسنیپ بوده، و این یعنی 353 00:16:51,227 --> 00:16:53,187 .اسنیپ می‌دونه چطوری از جلوی پشمالو رد بشه 354 00:16:53,271 --> 00:16:54,689 ...و حالا که دامبلدور رفته 355 00:16:54,772 --> 00:16:56,190 .بعدازظهر به‌خیر 356 00:16:56,274 --> 00:16:58,818 .سلاطین دنیای بازیگری بریتانیا 357 00:16:58,901 --> 00:17:00,403 چرا همچین کاری کردی؟ 358 00:17:00,486 --> 00:17:02,071 !قسم می‌خورم، نمی‌دونم چرا این‌طوری شد 359 00:17:02,155 --> 00:17:04,449 وقتی به کسایی فکر می‌کنم ...که تونستم 360 00:17:04,532 --> 00:17:07,785 اطرافشون بزرگ بشم ...و شنونده‌ی تعاملشون باشم 361 00:17:07,869 --> 00:17:10,371 .و شنونده‌ی زیرکی‌شون باشم 362 00:17:10,455 --> 00:17:12,915 ...بازیگرهای بزرگسال اومدن 363 00:17:12,999 --> 00:17:15,001 .و به‌طرز بامزه‌ای بازیگوش بودن 364 00:17:17,628 --> 00:17:18,796 .اتفاقاً عالیه 365 00:17:18,880 --> 00:17:20,339 .مثلاً رابی کالترِین 366 00:17:20,423 --> 00:17:21,466 .مثل بچه‌ها بود 367 00:17:21,549 --> 00:17:23,342 ...انگار که نابالغ بود 368 00:17:23,426 --> 00:17:26,846 .و خیلی بامزه بود 369 00:17:26,929 --> 00:17:28,097 ...دوست داشت ما رو بخندونه 370 00:17:28,181 --> 00:17:29,974 .و توی این کار فوق‌العاده موفق بود 371 00:17:30,057 --> 00:17:32,226 .همه‌چیزو امتحان کرده‌م 372 00:17:32,310 --> 00:17:34,896 .کِرِم موبَر رو امتحان کرده‌م .ژل موبَر رو امتحان کرده‌م 373 00:17:34,979 --> 00:17:36,355 .با تیغ اصلاحش کردم 374 00:17:36,439 --> 00:17:38,232 ...هر لحظه که ...بیدار که می‌شم این‌طوری 375 00:17:38,316 --> 00:17:40,485 .شوهرم می‌گه می‌خواد طلاقم بده 376 00:17:40,568 --> 00:17:42,028 ...اگه واقعاً عاشقم بود 377 00:17:42,111 --> 00:17:44,405 براش مهم نبود .که یه کم ریش و سبیل دارم 378 00:17:44,489 --> 00:17:46,866 .ولی دیگه داره خیلی بزرگش می‌کنه 379 00:17:47,348 --> 00:17:49,654 [ سالن عمومی گریفیندور ] 380 00:17:49,911 --> 00:17:52,371 ...این مهربونی و صمیمیتی که نشون دادی 381 00:17:52,455 --> 00:17:54,707 .آه - .خیلی تأثیرگذار بود - 382 00:17:54,790 --> 00:17:56,542 .آخه خیلی وقت‌ها پیش همدیگه بودیم 383 00:17:56,626 --> 00:17:59,053 .آره. آره ...یه زمانی بود که بیشتر از بچه‌های خودم 384 00:17:59,062 --> 00:18:00,546 .پیش شماها بودم 385 00:18:00,630 --> 00:18:01,631 .می‌دونم. باورنکردنی بود 386 00:18:01,714 --> 00:18:03,257 .اوه. آره 387 00:18:03,341 --> 00:18:05,092 ،راستش رو بخوای ...به نظرم اکثر صحنه‌هام 388 00:18:05,176 --> 00:18:08,513 با تو و دن و روپرت .توی کلبه‌ی هاگرید بود 389 00:18:08,596 --> 00:18:10,473 ...همه‌ش به اون صحنه فکر می‌کنم 390 00:18:10,556 --> 00:18:12,058 .که بهم گفته بودن گندزاده - .آره - 391 00:18:12,141 --> 00:18:14,352 .اون روز خیلی با من خوش‌رفتار بودی 392 00:18:14,435 --> 00:18:16,562 ...چون اولین بار بود که 393 00:18:16,646 --> 00:18:17,980 .صحنه‌ی مهمی رو بازی می‌کردم 394 00:18:22,610 --> 00:18:23,945 .«بهم گفت «گندزاده 395 00:18:24,028 --> 00:18:26,405 نه بابا؟ 396 00:18:26,489 --> 00:18:27,740 گندزاده چیه؟ 397 00:18:27,823 --> 00:18:29,659 .یعنی خون‌کثیف 398 00:18:29,742 --> 00:18:32,578 گندزاده یه فحش خیلی زشته .که به ماگل‌زاده‌ها می‌دن 399 00:18:32,662 --> 00:18:35,998 .به کسایی که پدر و مادرشون جادوگر نیستن .کسایی مثل من 400 00:18:36,082 --> 00:18:38,209 .هر سه‌تون بازیگرهای خیلی خوبی شدین 401 00:18:38,292 --> 00:18:39,627 ...وقتی سر صحنه بودین 402 00:18:39,710 --> 00:18:41,796 .حس می‌کردین واقعاً وارد اون دنیا شدین 403 00:18:41,879 --> 00:18:43,047 .آره 404 00:18:43,130 --> 00:18:44,608 توی تمام صحنه‌هایی که ...استوارت کریگ طراحی می‌کنه 405 00:18:44,632 --> 00:18:46,050 .توجه به جزئیات خارق‌العاده بود 406 00:18:48,772 --> 00:18:50,827 [ ساختنِ غیرممکن ] 407 00:18:50,846 --> 00:18:54,100 همیشه نظرم این بود ...که کسی نباید با دیدن هاگوارتز 408 00:18:54,183 --> 00:18:58,354 حس کنه این دنیاییه که غیرممکنه .توی واقعیت وجود داشته باشه 409 00:18:58,437 --> 00:19:00,606 ...آزادی عمل خیلی زیادی داشتم 410 00:19:00,690 --> 00:19:03,943 برای همین می‌تونستیم .این دنیا رو از صفر بسازیم 411 00:19:04,026 --> 00:19:06,821 «بعضی از صحنه‌های فیلم‌برداری «پاتر .منو تحت تأثیر قرار می‌دادن 412 00:19:06,904 --> 00:19:08,406 .اونم من که ۳۵ سال بود کارم این بود 413 00:19:08,489 --> 00:19:09,782 «.می‌دونین؟ می‌گفتم: «وای، خدایا 414 00:19:09,865 --> 00:19:12,451 ...اولین باری که رفتم سر صحنه 415 00:19:12,535 --> 00:19:14,328 ...منو به سرسرای بزرگ بردن 416 00:19:14,412 --> 00:19:17,623 .که اعجاب‌انگیز بود 417 00:19:17,707 --> 00:19:20,126 تمام کف‌پوش‌ها .ماسه‌سنگ واقعی بودن 418 00:19:20,209 --> 00:19:22,295 خیلی از اون صحنه‌ها ۲۵۰ تا ...سیاهی‌لشکر داشت 419 00:19:22,378 --> 00:19:24,231 همه‌شون تقریباً ۱۸ ساله بودن .و زمین رو لگدمال می‌کردن 420 00:19:24,255 --> 00:19:25,881 .نمی‌تونستن کف‌پوش پلاستیکی بذارن 421 00:19:25,965 --> 00:19:27,675 .باید وسایل واقعی باشه 422 00:19:27,758 --> 00:19:30,303 و تمام اون شمع‌های روشن .که با سیم بالا و پایین می‌رفتن 423 00:19:30,386 --> 00:19:32,013 ...یکی از لحظه‌های موردعلاقه‌م سر صحنه 424 00:19:32,096 --> 00:19:33,639 ...موقعی بود که تمام شمع‌های شناور 425 00:19:33,723 --> 00:19:35,349 با بندهایی که ...به سقف وصلشون کرده بود 426 00:19:35,433 --> 00:19:36,976 آتیش گرفتن ...و یکی‌یکی توی سرسرای بزرگ 427 00:19:37,059 --> 00:19:39,312 .افتادن روی زمین - ...صدها شمع واقعی - 428 00:19:39,395 --> 00:19:41,105 ...که واقعاً‌ روشن بودن - «.وای خدایا» - 429 00:19:41,188 --> 00:19:44,150 با نخ ماهیگیری .به سقف وصل بودن 430 00:19:44,233 --> 00:19:46,044 اگه امروز فیلم رو می‌ساختن .خیلی از این‌ها جلوه‌های ویژه می‌شد 431 00:19:46,068 --> 00:19:47,588 اینکه فرصت داشتیم ...توی اون صحنه باشیم 432 00:19:47,653 --> 00:19:49,322 .واقعاً. راست می‌گی .خیلی باحاله 433 00:19:49,405 --> 00:19:50,865 .متشکریم، استوارت کریگ - .آره - 434 00:19:50,948 --> 00:19:52,491 .آره - .دوستت داریم، استوارت کریگ - 435 00:20:02,835 --> 00:20:04,754 سخت‌ترین صحنه برای فیلم‌برداری .کوییدیچ بود 436 00:20:04,837 --> 00:20:07,506 و بیننده‌ها باید .فوراً قوانین رو درک می‌کردن 437 00:20:07,590 --> 00:20:10,051 .فهمیدن کوییدیچ خیلی آسونه 438 00:20:10,134 --> 00:20:13,679 :هر تیم هفت تا بازیکن داره ...سه تا مهاجم، دو تا ضربه‌زن 439 00:20:13,763 --> 00:20:16,349 ،یه دروازه‌بان .و جستجوگر، که تو باشی 440 00:20:16,432 --> 00:20:19,727 برای همین جو رولینگ برامون .یه کتاب قوانین آماده کرد 441 00:20:19,810 --> 00:20:21,103 ...یه کتاب قوانین کوییدیچ 442 00:20:21,187 --> 00:20:24,357 .که تمام جزئیات بازی رو توضیح می‌داد 443 00:20:24,440 --> 00:20:26,317 ،بعد، با استوارت کریگ ...طراح صحنه‌مون 444 00:20:26,400 --> 00:20:28,527 ...نمای زمین کوییدیچ رو طراحی کردیم 445 00:20:28,611 --> 00:20:33,532 و یه زمین طراحی کردیم ...که حس بشه واقعیه 446 00:20:33,616 --> 00:20:36,535 .اونم برای یه بازی که کاملاً غیرواقعی بود 447 00:20:36,619 --> 00:20:39,538 .کلی انرژی و شور و شوق 448 00:20:39,622 --> 00:20:41,040 !آماده، حرکت 449 00:20:41,123 --> 00:20:44,001 !گل زد - !آنجلینا جانسون گل زد - 450 00:20:44,085 --> 00:20:45,795 .ده امتیاز برای گریفیندور 451 00:20:45,878 --> 00:20:47,105 ...همیشه می‌خواستم اینو بهت بگم 452 00:20:47,129 --> 00:20:48,464 ...یه لحظه‌ای بود 453 00:20:48,547 --> 00:20:49,840 ...روز دوم یا سوم فیلم‌برداری 454 00:20:49,924 --> 00:20:52,551 دوربین بهت نزدیک می‌شه ...و تو می‌گی 455 00:20:52,635 --> 00:20:54,095 «.ما خونه نمی‌ریم. واقعاً نمی‌ریم» 456 00:20:54,178 --> 00:20:57,682 برگشتن به خونه حس عجیبی داره، نه؟ 457 00:20:57,765 --> 00:20:59,934 .من خونه نمی‌رم 458 00:21:00,017 --> 00:21:01,852 .واقعاً نمی‌رم 459 00:21:01,936 --> 00:21:03,521 ...اشک توی ...هنوزم که بهش فکر می‌کنم 460 00:21:03,604 --> 00:21:05,898 .اشک توی چشم‌هام جمع می‌شه ...پیش خودم گفتم: «این پسر 461 00:21:05,981 --> 00:21:07,900 «.این بچه بازیگر خارق‌العاده‌ایه 462 00:21:07,983 --> 00:21:10,152 ...اوه - ...و همون لحظه بود - 463 00:21:10,236 --> 00:21:12,363 که ادامه‌ی این دنیا رو .برای ما ممکن کرد 464 00:21:12,446 --> 00:21:15,116 ،و فیلم اول خیلی داستانی بود ...خیلی ترغیب‌کننده بود 465 00:21:15,199 --> 00:21:16,409 ...آره، دوست‌داشتنیه و 466 00:21:16,492 --> 00:21:17,785 «.می‌گه: «به هاگوارتز خوش اومدین 467 00:21:17,868 --> 00:21:19,245 .تا اینکه به آخر فیلم می‌رسیم 468 00:21:19,328 --> 00:21:20,871 .و بعد صورت یه مرد رو ذوب می‌کنم 469 00:21:20,955 --> 00:21:22,248 .آره، دقیقاً 470 00:21:26,419 --> 00:21:29,171 .فیلم اول فروش خیلی خوبی کرد - .آره - 471 00:21:29,255 --> 00:21:31,799 برای همین وقتی پرفروش شد ...و مردم نه تنها 472 00:21:31,882 --> 00:21:33,092 ...فیلم رو پذیرفتن 473 00:21:33,175 --> 00:21:34,653 ...بلکه بازیگرها رو هم پذیرفتن - .درسته، آره - 474 00:21:34,677 --> 00:21:36,220 ...سر فیلم دوم خیلی کیف کردم 475 00:21:36,303 --> 00:21:38,723 ،«تالار اسرار» .چون دیگه آزاد بودم 476 00:21:54,702 --> 00:21:59,323 [ ارزش‌های خانواده‌ی ویزلی ] 477 00:22:02,663 --> 00:22:05,708 .خیلی خب، بیاین. هیس 478 00:22:05,791 --> 00:22:07,334 .خب، بیاین 479 00:22:08,878 --> 00:22:09,920 .هیس، بیاین دیگه 480 00:22:11,714 --> 00:22:13,632 .صبح به‌خیر، ویزلی‌ها 481 00:22:13,716 --> 00:22:15,301 .صبح به‌خیر، بابا 482 00:22:15,384 --> 00:22:18,596 همیشه عاشق صحنه‌هایی بودم .که ویزلی‌ها پیش همدیگه بودن 483 00:22:18,679 --> 00:22:20,139 .مثل صحنه‌های پناهگاه 484 00:22:20,222 --> 00:22:21,807 .انرژی جنون‌آمیزی توی فضا موج می‌زد 485 00:22:21,891 --> 00:22:24,643 .همه توی بازی با هم تعامل داشتن 486 00:22:24,727 --> 00:22:26,645 چیزی که از پناهگاه یادمه ...اینه که 487 00:22:26,729 --> 00:22:27,938 .همیشه تغییر می‌کرد 488 00:22:28,022 --> 00:22:29,607 .مرتب کوچیک و بزرگ می‌شد 489 00:22:29,690 --> 00:22:32,443 یه بار، یه شومینه‌ی گنده ...برای پودر پرواز بود 490 00:22:32,526 --> 00:22:35,738 ...و دفعه‌ی دیگه .دفعه‌ی دیگه کوچیک‌تر بود 491 00:22:35,821 --> 00:22:38,532 آره، مثل یه صحنه‌ی فیلم‌برداری زنده .و جاندار بود که عوض می‌شد 492 00:22:38,616 --> 00:22:39,867 ...حس می‌کردم ویزلی بودن 493 00:22:39,950 --> 00:22:41,452 .بهترین بخش بازی توی «هری پاتر» بود 494 00:22:41,535 --> 00:22:43,871 توی هاگوارتز ...مثل خونواده بودیم 495 00:22:43,954 --> 00:22:46,457 ولی خیلی خاص بود .که یه خونواده‌ی واقعی دیگه هم داشتم 496 00:22:46,540 --> 00:22:48,042 .عالی بود - ...تمام صحنه‌هایی که - 497 00:22:48,125 --> 00:22:49,365 .علاوه‌بر صحنه‌های مدرسه داشتیم 498 00:22:49,418 --> 00:22:51,128 .همکاری با جولی لذت‌بخش بود 499 00:22:51,212 --> 00:22:54,465 :یادمه... رون می‌گفت «.سلام، مامان. سلام، بابا» 500 00:22:54,548 --> 00:22:57,092 ،جولی والترز که نقش مادرم ...خانم ویزلی رو بازی کرد 501 00:22:57,176 --> 00:22:59,970 خیلی با من رفتار .فوق‌العاده و مهربونی داشت 502 00:23:00,054 --> 00:23:02,014 ...واقعاً منو زیر پر و بالش گرفت 503 00:23:02,097 --> 00:23:04,391 .و واقعاً‌ برام مثل مادر بود 504 00:23:04,475 --> 00:23:07,019 .من با دوقلوها خیلی صمیمی بودم 505 00:23:07,102 --> 00:23:09,021 .واقعاً مثل برادر بزرگ‌ترم بودن 506 00:23:09,104 --> 00:23:11,190 ...جولی والترز و مارک ویلیامز 507 00:23:11,273 --> 00:23:12,900 .مثل خونواده‌ی دومم بودن 508 00:23:12,983 --> 00:23:14,461 همیشه بین برداشت‌ها ...توی شخصیتشون می‌موندن 509 00:23:14,485 --> 00:23:16,195 ...و یه جورایی باهم 510 00:23:16,278 --> 00:23:17,738 .باهم تبادل‌نظر می‌کردن 511 00:23:17,822 --> 00:23:19,907 .دامبلدو... دومـ... میت 512 00:23:19,990 --> 00:23:21,700 کی؟ کی، عزیزم؟ 513 00:23:21,784 --> 00:23:23,702 .دامبلدور حتماً می‌دونه که اینجایی‌، هری 514 00:23:25,287 --> 00:23:26,580 .کات 515 00:23:26,664 --> 00:23:28,290 .وایسین، وایسین 516 00:23:28,374 --> 00:23:30,042 .این‌طوری نمی‌شه 517 00:23:30,125 --> 00:23:31,210 .باورم نمی‌شه 518 00:23:31,293 --> 00:23:32,753 .خیلی جذاب شدین - .سلام - 519 00:23:32,837 --> 00:23:34,296 حالت چطوره؟ .فوق‌العاده‌ست 520 00:23:34,380 --> 00:23:35,607 حالتون چطوره؟ - .خیلی خوب، ممنون - 521 00:23:35,631 --> 00:23:37,007 تو چطوری؟ - .خوبم - 522 00:23:37,091 --> 00:23:38,717 .خیلی هیجان‌انگیزه - .آره - 523 00:23:38,801 --> 00:23:40,195 «از زمان «زندانی آزکابان .اولین باره برمی‌گردم 524 00:23:40,219 --> 00:23:41,887 .نمی‌دونستیم قراره برگردی 525 00:23:41,971 --> 00:23:45,724 :ارزش‌های خونواده‌ی ویزلی این‌هاست ...ملاحظه 526 00:23:45,808 --> 00:23:48,352 !محبت، و تفریح 527 00:23:48,435 --> 00:23:51,856 خب، هری، حتماً .همه‌چی رو درباره‌ی ماگل‌ها می‌دونی 528 00:23:51,939 --> 00:23:55,568 دقیقاً کاربرد اردک پلاستیکی چیه؟ 529 00:23:55,651 --> 00:23:58,195 وقتی باهمدیگه بودیم .خیلی راحت بودیم 530 00:23:58,279 --> 00:24:01,365 ،از همه نظر خونواده بود .به جز فامیلی‌مون 531 00:24:01,448 --> 00:24:02,992 چیز باحالی که ...می‌شه متوجهش شد 532 00:24:03,075 --> 00:24:06,036 ...اینه که می‌بینیم یه خاصیت فراگیر دارن 533 00:24:06,120 --> 00:24:09,248 و بعد می‌بینیم خونواده‌ی مالفوی .دقیقاً برعکس اون‌هان 534 00:24:09,331 --> 00:24:11,333 ...آره، همیشه مقایسه‌ی خوبیه 535 00:24:11,417 --> 00:24:12,727 .که این دو خونواده رو کنار هم بذاریم 536 00:24:12,751 --> 00:24:14,420 .مثل کارد و پنیر می‌مونن 537 00:24:14,503 --> 00:24:17,256 .نه نه، دراکو .مواظب رفتارت باش 538 00:24:18,488 --> 00:24:19,988 .آقای پاتر 539 00:24:20,012 --> 00:24:22,012 [ با خانواده‌ی مالفوی آشنا شوید ] 540 00:24:22,732 --> 00:24:24,138 .لوسیوس مالفوی 541 00:24:24,221 --> 00:24:25,890 .بالاخره همدیگه رو دیدیم 542 00:24:25,973 --> 00:24:27,391 ...قبلش از «هری پاتر» خبر داشتم 543 00:24:27,474 --> 00:24:28,934 ...چون هر جا که می‌رفتم 544 00:24:29,018 --> 00:24:30,853 همه توی مترو داشتن .کتاب‌هاش رو می‌خوندن 545 00:24:30,936 --> 00:24:32,616 به نظرم دلیل انتخاب شدنم ...برای نقش لوسیوس 546 00:24:32,688 --> 00:24:34,189 .اینه که این نقش رو نمی‌خواستم 547 00:24:34,273 --> 00:24:35,876 رفتم برای نقش گیلدروی لاکهارت ...تست بازیگری بدم 548 00:24:35,900 --> 00:24:37,443 :و کریس گفت .عالی بود» 549 00:24:37,526 --> 00:24:39,111 می‌شه برای یه نقش دیگه هم «تست بدی؟ 550 00:24:39,194 --> 00:24:41,322 «قرار بود توی «پیتر پن ...نقش کاپیتان هوک رو بازی کنم 551 00:24:41,405 --> 00:24:44,116 و پیش خودم گفتم: «نمی‌خوام «.دو تا نقش منفی فیلم کودکان رو بازی کنم 552 00:24:44,199 --> 00:24:46,744 .و با دندون‌قروچه تست دادم 553 00:24:46,827 --> 00:24:48,287 ...خیلی لحن تلخی داشتم 554 00:24:48,370 --> 00:24:50,581 و البته دقیقاً ...همین به نقش می‌خورد 555 00:24:50,664 --> 00:24:53,959 و ازم خواستم لوسیوس رو بازی کنم .و خدا رو شکر که این‌طوری شد 556 00:24:54,043 --> 00:24:55,961 به چه جرئتی این تهمت رو می‌زنی؟ 557 00:24:56,045 --> 00:24:58,172 به نظرم هدف از ...بودنش توی داستان 558 00:24:58,255 --> 00:25:01,217 این بود که بفهمیم ...چرا دراکو توی مدرسه 559 00:25:01,300 --> 00:25:04,428 همچین پسر قلدر ناخوشایند .و سنگ‌دل و آزارگریه 560 00:25:04,511 --> 00:25:07,348 موهای قرمز با لباس دست‌دوم؟ 561 00:25:07,431 --> 00:25:09,600 .حتماً یه ویزلی هستی 562 00:25:09,683 --> 00:25:11,727 ...دراکو نتیجه‌ی تربیت پدر و مادرشه 563 00:25:11,810 --> 00:25:14,813 .و پدر و مادر خیلی بدی داره 564 00:25:14,897 --> 00:25:16,607 ...اگه آدم از بچگی هاگرید همدمش باشه 565 00:25:16,690 --> 00:25:17,983 ...احتمالاً این‌طوری می‌شه 566 00:25:18,067 --> 00:25:19,485 «حالت چطوره، رفیق؟» 567 00:25:19,568 --> 00:25:21,028 .آدم دوست‌داشتنی و تو‌دل‌برویی می‌شه 568 00:25:21,111 --> 00:25:23,697 خوشگل نیس؟ .وای طفلکی 569 00:25:23,781 --> 00:25:27,117 .نیگا کنین، مامانشو می‌شناسه 570 00:25:27,201 --> 00:25:28,994 !اوه 571 00:25:30,079 --> 00:25:31,664 ...اگه بابای آدم یه روانی بی‌رحم باشه 572 00:25:31,747 --> 00:25:34,208 ...که با عصای افعی این‌ور و اون‌ور می‌ره 573 00:25:34,291 --> 00:25:36,502 احتمالاً پسر مهربونی .از آب درنمیاد 574 00:25:36,585 --> 00:25:38,879 .صحنه‌ی ۳۷، برداشت اول .علامت دوربین 575 00:25:38,963 --> 00:25:43,050 .تام، یادت باشه، آروم .داری یه داستان می‌گی 576 00:25:43,133 --> 00:25:46,679 .شرور باش، ملایم .آماده، حرکت 577 00:25:46,762 --> 00:25:49,014 همون اول که تام رو دیدم .دوستش داشتم 578 00:25:49,098 --> 00:25:51,976 .همیشه خیلی نازنین بود 579 00:25:52,059 --> 00:25:54,687 .همکاری با جیسون واقعاً لذت‌بخش بود 580 00:25:55,771 --> 00:25:58,232 اتفاقاً همکاری با جیسون .همیشه لذت‌بخش نبود 581 00:25:58,315 --> 00:26:02,736 فوراً تبدیل شد به ...ناخوشایندترین 582 00:26:02,820 --> 00:26:04,947 .آدمی که تاحالا دیده‌م 583 00:26:05,030 --> 00:26:07,741 یادمه محکم می‌گرفتمش ...و تا می‌تونستم 584 00:26:07,825 --> 00:26:09,576 ...رفتار ناخوشایندی باهاش می‌کردم 585 00:26:09,660 --> 00:26:12,538 و صورت کوچولوش رو تماشا می‌کردم .که مرتب دنبال جلب نظر من بود 586 00:26:12,621 --> 00:26:15,290 اولین صحنه‌ای که بازی کردم ...اتفاقاً حذف شد 587 00:26:15,374 --> 00:26:16,875 .و توی صحنه‌های حذف‌شده‌ست 588 00:26:16,959 --> 00:26:19,169 دراکو به یه چیزی دست زد ...و من با این عصا 589 00:26:19,253 --> 00:26:20,337 ...این‌طوری زدم 590 00:26:20,421 --> 00:26:22,881 .به چیزی دست نزن، دراکو 591 00:26:22,965 --> 00:26:25,009 ...ولی نمی‌دونستم سرِ عصا چقدر تیزه 592 00:26:25,092 --> 00:26:27,136 ...و توی دست تام فرو رفت 593 00:26:27,219 --> 00:26:30,556 و سرش رو بالا آوردم و بهم نگاه کرد .و چشم‌هاش پر از اشک بود 594 00:26:30,639 --> 00:26:32,057 .چشم، پدر 595 00:26:32,141 --> 00:26:33,976 ،گفتم: «تام، خیلی ببخش ...نمی‌دونستم 596 00:26:34,059 --> 00:26:35,769 «.این‌قدر تیزه و سنگینه 597 00:26:35,853 --> 00:26:37,396 .اونم گفت: «نه، نه، اشکالی نداره 598 00:26:37,479 --> 00:26:38,522 «.این‌طوری صحنه خوب درمیاد 599 00:26:38,605 --> 00:26:40,065 ...یه پدر پلید بود 600 00:26:40,149 --> 00:26:41,608 .«بعد می‌گفتن «کات 601 00:26:41,692 --> 00:26:43,235 اون‌وقت می‌اومد بغلت می‌کرد ...و می‌گفت 602 00:26:43,318 --> 00:26:45,070 اوه، خیلی محکم زدمت؟» «خیلی محکم زدمت؟ 603 00:26:45,154 --> 00:26:48,073 .واقعاً آدم دوشخصیتی‌ای بود 604 00:26:56,206 --> 00:26:58,333 .هری پاتر 605 00:26:58,417 --> 00:27:00,127 .چه افتخار بزرگی نصیبم شده 606 00:27:00,210 --> 00:27:01,920 ...یادمه به یکی از دوست‌هام گفتم 607 00:27:02,004 --> 00:27:05,674 .یه نقشی بهم داده‌ن» «."یه جنه توی "هری پاتر 608 00:27:05,758 --> 00:27:11,513 از شادی جیغ کشید ...و به‌شدت سرخورده شد 609 00:27:11,597 --> 00:27:14,683 ...که من درک نمی‌کنم 610 00:27:14,767 --> 00:27:17,019 .که این شخصیت چقدر مهمه 611 00:27:20,355 --> 00:27:21,940 ...به برداشت رو گرفتم و کریس گفت 612 00:27:22,024 --> 00:27:23,901 «.ممنون. تموم شد» ...بعد من پام رو انداختم جلو 613 00:27:23,984 --> 00:27:25,944 و از پله اومدم پایین ...و با عصام توی هوا ضربه زدم 614 00:27:26,028 --> 00:27:27,529 .بعد کریس گفت: «کات 615 00:27:27,613 --> 00:27:29,507 می‌شه اونجا که جیسون زمین خورد «کف زمین رو تمیز کنین؟ 616 00:27:29,531 --> 00:27:31,200 «.من گفتم: «نه، زمین نخوردم 617 00:27:31,283 --> 00:27:32,785 «کریس گفت: «پس چی شد؟ 618 00:27:32,868 --> 00:27:35,204 گفتم: «با لگد دابی رو «.پرت کردم پایین پله‌ها 619 00:27:41,627 --> 00:27:43,545 و پیش خودم گفتم ...این تیکه» 620 00:27:43,629 --> 00:27:45,881 «.به شکل مسخره‌ای بامزه می‌شه 621 00:27:45,964 --> 00:27:48,300 .آقای مالفوی 622 00:27:48,383 --> 00:27:50,886 !آقای مالفوی 623 00:27:50,969 --> 00:27:53,430 .یه چیزی آوردم که مال شماست 624 00:27:54,556 --> 00:27:57,017 اون جوراب از یه نظر مشمئزکننده‌ست، مگه نه؟ 625 00:27:57,101 --> 00:27:59,186 ،ولی از طرف دیگه .خیلی مهمه 626 00:27:59,269 --> 00:28:02,648 .و به نظرم زیباییِ شخصیت در همینه 627 00:28:02,731 --> 00:28:06,026 ارباب به دابی یه جوراب داده؟ 628 00:28:06,110 --> 00:28:08,195 ...چی؟ من که چیزی 629 00:28:08,278 --> 00:28:12,324 .ارباب به دابی لباس هدیه داده 630 00:28:12,407 --> 00:28:15,327 .دابی آزاده 631 00:28:15,410 --> 00:28:17,371 یکی از درون‌مایه‌های اصلی ...این همبستگیِ 632 00:28:17,454 --> 00:28:19,873 .دوستانیه که در برابر سختی‌ها مقاومت می‌کنن 633 00:28:34,179 --> 00:28:38,725 من و تو سر یه قضیه .با ریچارد هریس، دونفری کلی خندیدیم 634 00:28:38,809 --> 00:28:43,105 یه نسخه‌ی انیماترونیک ...از فاوکسِ ققنوس رو ساخته بودیم 635 00:28:43,188 --> 00:28:44,898 ...و یه پرنده‌ی بزرگ قرمز بود 636 00:28:44,982 --> 00:28:46,358 .که واقعی نیست - .واقعی نیست - 637 00:28:46,441 --> 00:28:48,068 .البته ظاهرش غیرطبیعی نبود 638 00:28:48,152 --> 00:28:49,736 .و به نظرم می‌تونست واقعی باشه 639 00:28:49,820 --> 00:28:53,407 ریچارد اومد سر صحنه ...و به ققنوس نگاه کرد و گفت 640 00:28:53,490 --> 00:28:56,535 وای، این روزها خیلی خوب» «.این حیوون‌ها رو آموزش می‌دن 641 00:28:56,618 --> 00:28:58,328 ...چون یه دوربین توی چشم‌هاش بود 642 00:28:58,412 --> 00:29:00,265 و می‌تونستن ریچارد رو ببینن ...که بهش نگاه می‌کنه 643 00:29:00,289 --> 00:29:01,623 ...و بعد پیش خودشون گفتن 644 00:29:01,707 --> 00:29:04,001 .خب، بهتره بهش ضدحال نزنیم» 645 00:29:04,084 --> 00:29:05,895 پس همین‌طوری پرنده رو «.حرکت می‌دیم و واکنش نشون می‌دیم 646 00:29:05,919 --> 00:29:07,796 ...و بعد تبدیل به یه چرخه شد 647 00:29:07,880 --> 00:29:09,882 و ریچارد فکر کرد .پرنده داره بهش واکنش نشون می‌ده 648 00:29:09,965 --> 00:29:14,094 .آه، ققنوس پرنده‌ی شگفت‌انگیزیه 649 00:29:14,178 --> 00:29:17,556 ...می‌تونه بارهای خیلی سنگینی رو حمل کنه 650 00:29:17,639 --> 00:29:21,018 .و اشکش قدرت شفابخش داره 651 00:29:21,101 --> 00:29:22,620 .هیچ‌وقت بهش نگفتیم - .نه، هیچ‌وقت بهش نگفتیم - 652 00:29:22,644 --> 00:29:23,746 .نه - ...تا آخرش فکر می‌کرد - 653 00:29:23,770 --> 00:29:25,105 .پرنده‌ی واقعیه - .آره - 654 00:29:25,189 --> 00:29:26,690 حیرت‌انگیزه که .جزوی از این فیلم بودیم 655 00:29:26,773 --> 00:29:28,442 ...من انسان دیگه‌ای رو نمی‌شناسم 656 00:29:28,525 --> 00:29:30,086 که بتونست این مجموعه رو .اون‌طوری مثل تو شروع کنه 657 00:29:30,110 --> 00:29:31,486 .خب، خوشحالم که اینو می‌شنوم 658 00:29:31,570 --> 00:29:32,881 .همیشه بابت رفتنم عذاب وجدان داشتم 659 00:29:32,905 --> 00:29:34,239 .جدی می‌گم - .نداشته باش - 660 00:29:34,323 --> 00:29:36,825 ،وقتی با شماها خداحافظی کردم ...پیش خودم می‌گفتم 661 00:29:36,909 --> 00:29:38,911 باورم نمی‌شه» «.دارم از پیش این‌ها می‌رم 662 00:29:38,994 --> 00:29:40,746 ...و راستش به نظرم ...به نظرم هیچ‌وقت 663 00:29:40,829 --> 00:29:43,665 اون‌قدری که باید و شاید ...به‌خاطر موفقیتت توی 664 00:29:43,749 --> 00:29:45,792 ساختن دو فیلم و بازی گرفتن از ما .بهت بها داده نشد 665 00:29:45,876 --> 00:29:47,336 .پس بابت این زحماتت خیلی متشکرم 666 00:29:47,419 --> 00:29:50,088 .بهترین تجربه‌ی زندگی‌م بوده 667 00:29:52,758 --> 00:29:56,178 ...متوجه نیستی که مهم نیست 668 00:29:56,261 --> 00:29:59,473 .آدم چطوری زاده می‌شه 669 00:29:59,556 --> 00:30:02,434 .مهم اینه که وقتی بزرگ شد چطور می‌شه 670 00:30:06,969 --> 00:30:11,114 [ فصل ۲: بلوغ ] [ زندانی آزکابان - جام آتش ] 671 00:30:11,193 --> 00:30:13,862 .سلام 672 00:30:16,865 --> 00:30:19,284 .اوه، ممنون که اومدی 673 00:30:19,368 --> 00:30:20,869 .ممنون که اومدی یه گپی بزنیم 674 00:30:22,537 --> 00:30:25,999 .اون کیه؟ اون مرد 675 00:30:26,083 --> 00:30:27,626 این کیه؟ 676 00:30:27,709 --> 00:30:30,337 .سیریوس بلکه دیگه 677 00:30:32,047 --> 00:30:34,800 «سیریوس بلک برای «هری پاتر .شخصیت خیلی لازمیه 678 00:30:34,883 --> 00:30:36,301 ...جزو این درون‌مایه‌ی جوئه که 679 00:30:36,385 --> 00:30:38,136 «.از روی ظاهر قضاوت نکنین» 680 00:30:38,220 --> 00:30:39,972 ...تصویر سیریوس بلک به‌عنوان جنایتکار 681 00:30:40,055 --> 00:30:42,182 .به هری معرفی می‌شه 682 00:30:42,266 --> 00:30:44,309 .یه قاتل، فراریه 683 00:30:44,393 --> 00:30:46,311 منظورتون سیریوس بلکه؟ 684 00:30:46,395 --> 00:30:48,105 ولی اون چه ربطی به من داره؟ 685 00:30:48,188 --> 00:30:50,399 ...ولی وقتی هری اونو از نزدیک می‌بینه 686 00:30:50,482 --> 00:30:52,526 ...و در طول فیلم سوم 687 00:30:52,609 --> 00:30:56,321 بالاخره متوجه می‌شه که .سیریوس اون آدمی نیست که بهش گفته‌ن 688 00:30:56,405 --> 00:30:58,156 .آدم خیلی متفاوتیه 689 00:30:58,240 --> 00:31:01,118 .و گری بازیگر خیلی فوق‌العاده‌ایه 690 00:31:01,201 --> 00:31:03,161 یکی از دلایلی که ...انتخابش کردیم این بود که 691 00:31:03,245 --> 00:31:05,664 ...پتانسیل نقش‌های منفی رو داره 692 00:31:05,747 --> 00:31:11,336 ولی درونش روح خیلی لطیف .و صمیمیت خاصی داره 693 00:31:11,420 --> 00:31:13,171 ...می‌شه بپرسم، کِی 694 00:31:13,255 --> 00:31:15,215 کِی نقش سیریوس رو بهت پیشنهاد دادن؟ 695 00:31:15,299 --> 00:31:16,842 ...از «هری پاتر» باخبر بودم 696 00:31:16,925 --> 00:31:20,345 .ولی بیشتر برای بچه‌ها بود 697 00:31:20,429 --> 00:31:23,849 اطرافیان بهم می‌گفتن کتاب‌ها رو بخونم ...و منم سه تا بچه داشتم 698 00:31:23,932 --> 00:31:26,852 برای همین بالاخره .وارد دنیای من می‌شد 699 00:31:26,935 --> 00:31:30,731 .و بعد دنیای تاریک‌تری شد 700 00:31:30,814 --> 00:31:32,399 .آره - .کتابش جالب بود - 701 00:31:32,482 --> 00:31:34,985 ،با آلفونسو ملاقات کردم ...به نظرم اون موقع 702 00:31:35,068 --> 00:31:36,361 .جذابیت اصلی آلفونسو بود 703 00:31:36,445 --> 00:31:38,071 ...یادتون باشه، بچه‌ها 704 00:31:38,155 --> 00:31:40,324 .مواظب قورباغه‌هاتون باشین - .آره. نگران نباش - 705 00:31:40,407 --> 00:31:43,952 .آزکابان» داستان بلوغه» 706 00:31:44,036 --> 00:31:47,289 ...بچه‌ها در آستانه‌ی گذر از کودکی 707 00:31:47,372 --> 00:31:50,125 .به دوران نوجوونی هستن 708 00:31:50,208 --> 00:31:53,545 ،توی دو فیلم اول .هری هنوز بچه‌ست 709 00:31:53,628 --> 00:31:59,885 حال و هوای فیلم .خیلی خوش‌بینانه‌تر هست 710 00:31:59,968 --> 00:32:02,637 ...ولی وقتی ۱۳ ساله می‌شه 711 00:32:02,721 --> 00:32:03,972 ...ابر بزرگی هست 712 00:32:04,056 --> 00:32:06,892 که روی تمام چیزهایی که .اطراف هریه سایه میندازه 713 00:32:06,975 --> 00:32:10,562 و این بلوغ رو .باید توی سبک فیلم هم نشون می‌دادیم 714 00:32:19,279 --> 00:32:21,406 چه خبر شده؟ 715 00:32:21,490 --> 00:32:24,826 .نمی‌دونم، شاید قطار خراب شده 716 00:32:32,876 --> 00:32:37,672 واقعاً حس می‌کردی .زندانی آزکابان» دوران کاملاً جدیدیه» 717 00:32:37,756 --> 00:32:40,425 .داستان خیلی تاریک‌تریه 718 00:32:40,509 --> 00:32:43,261 .درون‌مایه‌های بزرگسال زیادی توشه 719 00:32:43,345 --> 00:32:45,764 ...توصیف‌هایی که جی.کی. رولینگ 720 00:32:45,847 --> 00:32:48,600 ...از دیوانه‌سازها داره، خیلی ترسناکه 721 00:32:48,683 --> 00:32:52,646 و می‌خواستم به‌خوبی این ...حس رو منتقل کنم که دیوانه‌سازها 722 00:32:52,729 --> 00:32:57,109 ...تمام خوشی‌ها رو از آدم می‌مکن 723 00:32:57,192 --> 00:33:01,530 و نشون بدم که .دارن جوهر هری رو می‌مکن 724 00:33:01,613 --> 00:33:04,616 ...ولی به نظرم مهم‌ترین تکه‌ی پازل 725 00:33:04,699 --> 00:33:07,869 ،برای نیل به این هدف .بازیِ دن بود 726 00:33:09,413 --> 00:33:12,457 موقع «آزکابان» چند سالت بود؟ 727 00:33:12,541 --> 00:33:13,792 .چهارده 728 00:33:13,875 --> 00:33:15,085 واقعاً؟ - .آره - 729 00:33:15,168 --> 00:33:16,670 وقتی با هم آشنا شدیم؟ - .آره - 730 00:33:16,753 --> 00:33:20,132 فکر کنم به‌طور طبیعی .یه حس پدری بهت داشتم 731 00:33:26,304 --> 00:33:28,348 می‌خوای منو بکُشی، هری؟ 732 00:33:28,432 --> 00:33:30,267 ...اولین کسی که یادمه 733 00:33:30,350 --> 00:33:32,185 ،به ترتیب اضافه شدنشون .گری اولدمن بود 734 00:33:32,269 --> 00:33:33,770 ...یادمه. یادمه 735 00:33:33,854 --> 00:33:36,314 یادمه درباره‌ی گری .باهام صحبت کردی تا آماده باشم 736 00:33:36,398 --> 00:33:38,984 ،آره، گفتی: «گوش کن، اِما ...باید خونسرد باشی 737 00:33:39,067 --> 00:33:41,528 ...چون گری اولدمن ...خیلی بازیگر بزرگیه 738 00:33:41,611 --> 00:33:44,114 ،«و باید خونسردی‌ت رو حفظ کنی «.و منم گفتم: «باشه 739 00:33:44,197 --> 00:33:45,866 .و این نشون‌دهنده‌ی ترس خودمه 740 00:33:45,949 --> 00:33:47,617 ...چون با خودم می‌گفتم 741 00:33:47,701 --> 00:33:50,620 .دن، باید خونسردی‌ت رو حفظ کنی» «.این مرد بازیگر بزرگیه 742 00:33:51,746 --> 00:33:54,332 .اولش دن یه کم دلهره داشت 743 00:33:54,416 --> 00:33:57,836 و گری، هم به عنوان یک شخص ...خیلی دست‌ودل‌باز بود 744 00:33:57,919 --> 00:34:00,714 ،و هم به‌عنوان بازیگر ...و فوراً دنیل رو پذیرفت 745 00:34:00,797 --> 00:34:03,842 و توی پروسه‌ی بازیگری .اونو دخیل کرد 746 00:34:03,925 --> 00:34:07,137 دیدن اون دوتا .خیلی خوشایند بود 747 00:34:07,220 --> 00:34:11,683 و بگی‌نگی به نظر می‌اومد ...که بازتابِ همون رابطه‌ست 748 00:34:11,766 --> 00:34:14,728 چون از خیلی جهات ...هری از سیریوس 749 00:34:14,811 --> 00:34:16,688 .یه نماد ساخته بود 750 00:34:16,771 --> 00:34:19,983 ...نمادی که دست‌نیافتنی بود 751 00:34:20,066 --> 00:34:22,027 .و از خیلی جهات ترسناک بود 752 00:34:22,110 --> 00:34:24,321 ...و بعد مثل فیلم 753 00:34:24,404 --> 00:34:26,948 که متوجه می‌شن ...سیریوس واقعاً کیه 754 00:34:27,032 --> 00:34:29,534 ناگهان پیوند بی‌نظیری .بینشون شکل می‌گیره 755 00:34:29,618 --> 00:34:31,786 ...بین برداشت‌ها می‌دیدمشون 756 00:34:31,870 --> 00:34:34,623 که پیش همدیگه نشستن .و می‌گن و می‌خندن 757 00:34:34,706 --> 00:34:37,542 و می‌شد به نحوی فهمید ...که نگاه دن به گری 758 00:34:37,626 --> 00:34:41,379 .همراه با ستایش و احترام بود 759 00:34:41,463 --> 00:34:43,107 تمام اون صحنه‌های ...آخر فیلم توی کلبه‌ی شیون آوارگان 760 00:34:43,131 --> 00:34:44,716 ..حس می‌کردم من و روپرت و اِما 761 00:34:44,799 --> 00:34:45,985 داشتیم تنیس تماشا می‌کردیم ...و می‌خواستیم بگیم 762 00:34:46,009 --> 00:34:47,469 .به این می‌گن بازیگری، بچه‌ها» 763 00:34:47,552 --> 00:34:49,554 «.این سطحیه که باید بهش برسیم» 764 00:34:49,638 --> 00:34:51,723 ...تیم اسپال بود 765 00:34:51,806 --> 00:34:53,683 .آلن ریکمنِ بی‌نظیر - .آره - 766 00:34:53,767 --> 00:34:57,729 .دیوید تیولیس، تو، اِما، روپرت 767 00:34:57,813 --> 00:35:00,690 خیلی لطف داری که اسم .من و اِما و روپرت رو توی این جمع آوردی 768 00:35:00,774 --> 00:35:02,150 ...علاوه‌بر تماشای بازیِ شما 769 00:35:02,234 --> 00:35:03,860 ...تماشای خودِ شخصتون 770 00:35:03,944 --> 00:35:06,071 ...و تماشای این بازیگرهای خارق‌العاده 771 00:35:06,154 --> 00:35:07,739 :که باعث می‌شد بگیم .اوه، آره، نه» 772 00:35:07,822 --> 00:35:09,717 شما هم مثل بقیه‌این ...و بین برداشت‌ها شوخی می‌کنین 773 00:35:09,741 --> 00:35:11,493 «.و لازم نیست این کار عذاب‌آور باشه 774 00:35:11,576 --> 00:35:13,496 خیلی می‌تونه مهیج باشه ...و بعضی‌وقت‌ها شگفتی‌های 775 00:35:13,537 --> 00:35:15,914 این کارو هم نشونم می‌دادی .و این خیلی مهم بود 776 00:35:15,997 --> 00:35:17,582 !بیا بکشیمش - .صبر کن - 777 00:35:17,666 --> 00:35:22,879 !به‌قدر کافی صبر کردم !دوازده سال آزگار 778 00:35:22,963 --> 00:35:24,673 !توی آزکابان 779 00:35:24,756 --> 00:35:26,132 ...تا حالا توی عمرم 780 00:35:26,216 --> 00:35:28,552 با چنین بازیگرهای فوق‌العاده‌ای .صحنه‌ای رو ضبط نکرده‌م 781 00:35:28,635 --> 00:35:30,220 .صحنه‌ی طولانی‌ایه 782 00:35:30,303 --> 00:35:32,180 ...صحنه‌ایه که توش 783 00:35:32,264 --> 00:35:34,724 ،غافلگیری‌های زیادی هست .و خیلی خوش گذشت 784 00:35:34,808 --> 00:35:38,395 صحنه‌ی پرهیجانیه که .توش موضوعات حساسی در میونه 785 00:35:38,478 --> 00:35:40,939 !نه! من بهت اعتماد کردم 786 00:35:41,022 --> 00:35:44,526 و می‌تونین ...روپرت و اِما و دن رو ببینین 787 00:35:44,609 --> 00:35:47,612 که کاملاً خودشون رو .وقف این صحنه می‌کنن 788 00:35:47,696 --> 00:35:51,116 .عاشق اون صحنه‌ام .خاطره‌ی خیلی خوبی ازش دارم 789 00:35:51,199 --> 00:35:53,743 به دامبلدور گفته بودم ...که به دوست قدیمی‌ت کمک کردی 790 00:35:53,827 --> 00:35:56,288 ،وارد قلعه بشه .و حالا اینم از مدرکش 791 00:35:56,371 --> 00:35:58,331 .آفرین، اسنیپ ...یه بار دیگه 792 00:35:58,415 --> 00:36:00,333 ...به هوش سرشارت فشار آوردی 793 00:36:00,417 --> 00:36:02,627 .و نتیجه‌ی غلط گرفتی 794 00:36:03,503 --> 00:36:05,338 .همیشه عاشق شخصیت سیریوس بودم 795 00:36:05,422 --> 00:36:07,132 .عاشق رابطه‌ی سیریوس و هری بودم 796 00:36:07,215 --> 00:36:11,094 مثل یه عموی باحاله .و در عین حال مثل برادر بزرگ‌ترشه 797 00:36:11,177 --> 00:36:13,805 ...اولش مرد شروری نشون داده می‌شه 798 00:36:13,889 --> 00:36:16,391 و بعد ورق برمی‌گرده ...و می‌گی 799 00:36:16,474 --> 00:36:19,477 آها، براش پاپوش دوخته بودن» «.و آدم خوبیه 800 00:36:19,561 --> 00:36:20,979 ...خیلی مهربونه و خیلی گرم و صمیمیه 801 00:36:21,062 --> 00:36:22,314 ...گرم و مهربونه - .و باحال - 802 00:36:22,397 --> 00:36:24,190 .و یه جورایی باحاله - .آره - 803 00:36:24,274 --> 00:36:27,193 .کاش از آینده‌ی شخصیتش خبر داشتم 804 00:36:27,277 --> 00:36:29,195 می‌دونی، ما با اومدن هر کتاب ...متوجه می‌شدیم 805 00:36:29,279 --> 00:36:30,614 .آره، با انتشار هر کتاب 806 00:36:30,697 --> 00:36:32,174 ...نمی‌دونم خبر داشتی یا نه - .خبر نداشتم - 807 00:36:32,198 --> 00:36:33,575 ...چون تو هری پاتر بودی، شاید 808 00:36:33,658 --> 00:36:34,969 .فقط ریکمن .ریکمن خبر داشت. فقط همین 809 00:36:34,993 --> 00:36:36,633 ریکمن؟ - .اون از آینده‌ی شخصیتش خبر داشت - 810 00:36:36,703 --> 00:36:37,912 .خوب درش آورد 811 00:36:37,996 --> 00:36:39,706 ...همون اوایل به جو گفت 812 00:36:39,789 --> 00:36:42,250 «.به نظرم لازمه که بدونم چی می‌شه» 813 00:36:42,334 --> 00:36:43,668 .لازمه که بدونم 814 00:36:44,919 --> 00:36:48,256 .یه بهونه دستم بده. خواهش می‌کنم 815 00:36:48,340 --> 00:36:49,980 به ریکمن هم می‌خورد که خبر داشته باشه، نه؟ 816 00:36:50,050 --> 00:36:51,301 .آره، دقیقاً 817 00:36:51,384 --> 00:36:52,903 ،هیچ‌وقت هم به کریس نگفت .به هیچ‌کس نگفت 818 00:36:52,927 --> 00:36:54,304 ...کریس بهش می‌گفت 819 00:36:54,387 --> 00:36:55,597 «چرا این‌جوری کردی؟» 820 00:36:55,680 --> 00:36:57,140 «.می‌گفت: «بعداً بهت می‌گم 821 00:37:01,686 --> 00:37:04,397 «.آره. «اگه لازم بود می‌فهمی 822 00:37:04,481 --> 00:37:05,899 .ده سالی صبر کن 823 00:37:05,982 --> 00:37:09,778 .دن بازیگر خردسال نبود .بازیگر بزرگسال بود 824 00:37:09,861 --> 00:37:12,030 :آلفونسو گفت .دیگه نوجوون هستین» 825 00:37:12,113 --> 00:37:13,591 «.منم با شما مثل نوجوون‌ها رفتار می‌کنم 826 00:37:13,615 --> 00:37:15,075 ...و اولین کسی بود که 827 00:37:15,158 --> 00:37:17,535 .بهمون تکلیف داد - .آره - 828 00:37:17,619 --> 00:37:18,912 .شل بگیر، شل بگیر 829 00:37:18,995 --> 00:37:20,830 ...می‌خواست باهامون آشنا بشه 830 00:37:20,914 --> 00:37:23,875 برای همین تکلیفی بهمون داد ...و ازمون خواست 831 00:37:23,958 --> 00:37:25,752 .مقاله‌ای درباره‌ی شخصیتمون بنویسیم 832 00:37:28,463 --> 00:37:30,715 :بهمون گفت ...شما این شخصیت‌ها رو» 833 00:37:30,799 --> 00:37:33,051 ...الان دیگه بهتر از من می‌شناسین 834 00:37:33,134 --> 00:37:36,012 ،و من هرگز مثل شما نمی‌شناسمشون «.پس شما بگین کی هستن 835 00:37:36,096 --> 00:37:37,639 ...و بعد از اینکه نزدیک 836 00:37:37,722 --> 00:37:39,599 ،نصف برگه‌ی آچهار نوشتم ...با خودم گفتم 837 00:37:39,683 --> 00:37:41,685 .به نظرم دیگه همه چیزو نوشته‌م» 838 00:37:41,768 --> 00:37:44,979 جو ۵۰۰ صفحه» .درباره‌ی این شخصیت نوشته 839 00:37:45,063 --> 00:37:47,565 ولی به نظرم همین‌قدر .کلش رو خلاصه می‌کنه 840 00:37:47,649 --> 00:37:49,901 .عالیه، خوبه، آره، ایول «.از خودم راضی‌ام. برم تحویلش بدم 841 00:37:49,985 --> 00:37:54,072 ...البته اِما نزدیک ۱۲ صفحه نوشت 842 00:37:54,155 --> 00:37:55,532 .به زیبایی تمام نوشت 843 00:37:55,615 --> 00:37:59,703 .روپرت هیچی تحویل نداد 844 00:37:59,786 --> 00:38:01,246 .من ننوشتم 845 00:38:01,329 --> 00:38:03,081 «گفتم: «روپرت، تکلیفت کو؟ 846 00:38:03,164 --> 00:38:08,628 گفت: «خب، فکر کردم .اگه رون بود نمی‌نوشتش 847 00:38:08,712 --> 00:38:11,506 «.برای همین ننوشتم 848 00:38:11,589 --> 00:38:13,758 ...و خوشبختانه آلفونسو درک کرد که 849 00:38:13,842 --> 00:38:15,635 ...به شخصیتم می‌خوره که 850 00:38:15,719 --> 00:38:17,053 .مقاله رو ننویسم 851 00:38:17,137 --> 00:38:20,598 .روپرت خودِ رونه 852 00:38:20,682 --> 00:38:23,393 .صددرصد خودِ رونه 853 00:38:23,476 --> 00:38:27,939 .اِما بازیگر خودجوشیه 854 00:38:28,023 --> 00:38:29,816 .از قبل حسابی آماده می‌شه 855 00:38:29,899 --> 00:38:32,277 وقتی صحنه‌ها رو ضبط می‌کنی ...انگار که همه‌چی 856 00:38:32,360 --> 00:38:33,945 .به‌طور طبیعی براش جاری می‌شه 857 00:38:34,028 --> 00:38:37,073 حقیقت اینه که .اون‌ها بازیگرهای خیلی خوبی‌ان 858 00:38:37,157 --> 00:38:41,202 ...سیریوس بلک باطن واقعیش رو 859 00:38:41,286 --> 00:38:45,707 به هری نشون می‌ده .و این‌طوری به رستگاری می‌رسه 860 00:38:45,790 --> 00:38:47,709 ...این لحظه‌ی رهایی بزرگیه 861 00:38:47,792 --> 00:38:49,461 ...آزادی بزرگیه 862 00:38:49,544 --> 00:38:53,548 و تمام این‌ها به‌طور نمادین ...با پرواز اون دوتا 863 00:38:53,631 --> 00:38:57,260 .زیر ماه نقره‌گونِ شب نشون داده می‌شه 864 00:39:02,140 --> 00:39:03,975 مثل یه خونواده بود، مگه نه؟ 865 00:39:04,058 --> 00:39:05,185 .آره 866 00:39:05,268 --> 00:39:07,562 .بیش از هر تجربه‌ی دیگه‌ای 867 00:39:07,645 --> 00:39:09,314 ...هیچ‌وقت تو فیلم‌ها این‌طوری نیست 868 00:39:09,397 --> 00:39:11,149 ...چون با یه عده کار می‌کنی 869 00:39:11,232 --> 00:39:12,734 ...و باهاشون صمیمی می‌شی 870 00:39:12,817 --> 00:39:15,445 و اکثرشون رو .دیگه هیچ‌وقت نمی‌بینی 871 00:39:15,528 --> 00:39:18,740 ،«ولی در مورد «پاتر ...دوباره برمی‌گردی 872 00:39:18,823 --> 00:39:23,369 و این چیزیه که ...علاوه‌بر خیلی چیزهای دیگه 873 00:39:23,453 --> 00:39:25,538 .اینو تجربه‌ی خاصی کرد - .آره - 874 00:39:25,622 --> 00:39:27,874 آدم حس می‌کنه ...با حضور توی این فیلم‌ها 875 00:39:27,957 --> 00:39:30,335 .تونسته بخشی از تاریخ سینما بشه 876 00:39:32,448 --> 00:39:36,429 [ دوران جدید باشکوه ] 877 00:39:39,093 --> 00:39:41,012 ...هاگوارتز برای میزبانیِ 878 00:39:41,095 --> 00:39:44,516 .مسابقات قهرمانی سه‌جادوگر انتخاب شده 879 00:39:47,143 --> 00:39:48,645 ...«جام آتش» 880 00:39:48,728 --> 00:39:51,689 ...در طول مسابقات سه‌جادوگر 881 00:39:51,773 --> 00:39:56,611 خیلی دوست‌داشتنی بود ...که غافلگیر و شگفت‌زده می‌شدیم 882 00:39:56,694 --> 00:40:02,367 ...و از جادوی صحنه‌ها جا می‌خوردیم 883 00:40:02,450 --> 00:40:03,701 .و غافلگیر می‌شدیم 884 00:40:03,785 --> 00:40:05,036 مثلاً یادمه ...شاگردهای بوباتون 885 00:40:05,119 --> 00:40:06,913 ...وارد هاگوارتز شدن 886 00:40:06,996 --> 00:40:09,207 .و شاگردهای دورمسترانگ 887 00:40:09,290 --> 00:40:11,042 .خیلی باحال بود 888 00:40:12,794 --> 00:40:15,213 ،برای فیلم چهارم .یه کارگردان بریتانیایی می‌خواستیم 889 00:40:15,296 --> 00:40:16,923 .یه فیلم خیلی نمایشی می‌خواستیم 890 00:40:17,006 --> 00:40:18,341 .کات، خیلی متشکرم 891 00:40:18,424 --> 00:40:22,428 ...مایک مرد پرهیجان 892 00:40:22,512 --> 00:40:25,431 .پرسروصدا و پرشور و شوقیه 893 00:40:27,100 --> 00:40:28,935 .برای اون فیلم کارگردان کاملاً مناسبی بود 894 00:40:29,018 --> 00:40:31,521 ...فیلم خیلی پرطمطراق 895 00:40:31,604 --> 00:40:35,525 .پر از اکشن، شگفت‌انگیز و عجیبی بود 896 00:40:35,608 --> 00:40:37,193 .من عاشق مایکم. مایک عالی بود 897 00:40:37,277 --> 00:40:39,237 جوری بود که .انگار از کتاب‌ها اومده بود 898 00:40:39,320 --> 00:40:42,073 .انگار یکی از شخصیت‌های هاگوارتز بود 899 00:40:42,156 --> 00:40:44,367 کتاب چهارم .بلندتر از همه‌ست 900 00:40:44,450 --> 00:40:47,078 .نزدیک ۹۰۰ صفحه‌ست .خیلی سنگینه 901 00:40:47,161 --> 00:40:48,705 .مثل آجر ساختمونه 902 00:40:48,788 --> 00:40:50,164 !حرکت 903 00:40:50,248 --> 00:40:53,168 و پیش خودم فکر کردم ...اگه قرار باشه بتونه 904 00:40:53,251 --> 00:40:55,086 ...بچه‌ها رو میخ‌کوب کنه 905 00:40:55,169 --> 00:41:00,925 باید یه هسته‌ی عالی .بزرگ و پرانرژی داشته باشه 906 00:41:01,009 --> 00:41:04,262 .مایک مثل بمب انرژی بود 907 00:41:04,345 --> 00:41:05,930 .با همه‌چی هیجان‌زده می‌شد 908 00:41:06,014 --> 00:41:08,266 ...و یه ویژگی دوست‌داشتنی 909 00:41:08,349 --> 00:41:10,101 .و بچگونه‌ای داره 910 00:41:10,184 --> 00:41:12,937 عاشق طنز هم بود ...و همیشه 911 00:41:13,021 --> 00:41:14,856 سعی می‌کرد توی هر صحنه .طنزی پیدا کنه 912 00:41:14,939 --> 00:41:17,692 احتمالاً بعد از ...دو فیلم اول بود که 913 00:41:17,775 --> 00:41:19,777 .کم‌کم دل‌شوره برم داشت 914 00:41:19,861 --> 00:41:21,613 ...و یادمه - ...چون وقتی کلمبوس رفت - 915 00:41:21,696 --> 00:41:22,947 .اوضاع عوض شد 916 00:41:23,031 --> 00:41:24,365 ...مطمئنا تغییر زیادی توی 917 00:41:24,449 --> 00:41:25,909 .آره، فضای متفاوتی بود 918 00:41:25,992 --> 00:41:28,012 .مایک نیوول - .مایک مثل بزرگسال‌ها با ما رفتار می‌کرد - 919 00:41:28,036 --> 00:41:29,203 .دقیقاً - .آره - 920 00:41:29,287 --> 00:41:31,122 .آره، به گمونم - .آره - 921 00:41:31,206 --> 00:41:32,832 .سر صحنه تفریح می‌کردیم 922 00:41:36,210 --> 00:41:39,589 دوقلوهای ویزلی ...که خیلی بهشون علاقه داشتم 923 00:41:39,672 --> 00:41:42,175 .باید دعوا می‌کردن 924 00:41:42,258 --> 00:41:44,469 داشتیم اون صحنه رو ضبط می‌کردیم ...که فرِد و جورج 925 00:41:44,552 --> 00:41:46,638 .نمی‌تونن توی مسابقات سه‌جادوگر ثبت‌نام کنن 926 00:41:46,721 --> 00:41:49,390 .و بعد کلاه‌گیس و ریش مصنوعی داشتیم 927 00:41:49,474 --> 00:41:51,226 .مثل پیرمردها گریم شده بودیم 928 00:41:51,309 --> 00:41:53,061 و مایک گفت: «به نظرم ...شما دوتا باید حسابی 929 00:41:53,144 --> 00:41:54,424 .از هم دلخور بشین ...به نظرم باید 930 00:41:54,479 --> 00:41:55,939 «.سر این قضیه حسابی دعوا کنین 931 00:41:56,022 --> 00:41:59,984 این دو تا داشتن .همدیگه رو هل می‌دادن 932 00:42:00,068 --> 00:42:01,653 !کات 933 00:42:01,736 --> 00:42:04,155 .منم گفتم: «این‌طوری نه، بچه‌ها «.ناسلامتی دعواست 934 00:42:04,238 --> 00:42:05,490 ...مایک اومد و گفت 935 00:42:05,573 --> 00:42:06,658 «.نه، نه، نه، نه، نه» 936 00:42:06,741 --> 00:42:08,201 خب، کی می‌خواد دعوا کنه؟ 937 00:42:08,284 --> 00:42:10,787 «.و منم مثل احمق‌ها گفتم: «اوه، باشه، من 938 00:42:10,870 --> 00:42:15,500 خب منم اون موقع .مرد ۶۰ ساله‌ی تپلی بودم 939 00:42:15,583 --> 00:42:19,712 .ام، و اصلاً نباید اون کارو می‌کردم 940 00:42:19,796 --> 00:42:22,382 ...خلاصه، شیرجه رفت روی من 941 00:42:22,465 --> 00:42:24,884 ...بعد این‌طوری منو غلتوند 942 00:42:24,968 --> 00:42:27,428 «.منم گفتم: «باشه .منم همون کارو باهاش کردم 943 00:42:27,512 --> 00:42:30,390 ...یادمه دور کمرش رو گرفتم 944 00:42:30,473 --> 00:42:32,934 ...تا چپ و راستش کنم 945 00:42:33,017 --> 00:42:35,520 .و دو تا از دنده‌هام شکست 946 00:42:35,603 --> 00:42:38,940 و از اون موقع به بعد .حسابی درد کشیدم 947 00:42:39,023 --> 00:42:41,442 ...ولی البته، خوبی‌ش این بود 948 00:42:41,526 --> 00:42:44,153 ...که حسابی مضحکه شدم 949 00:42:44,237 --> 00:42:46,948 .و همه حس بهتری بهشون دست داد 950 00:42:47,031 --> 00:42:50,618 می‌دونین چرا نباید دنده‌ی کارگردان رو شکست؟ 951 00:42:55,427 --> 00:42:59,244 [ هوای آکنده از جادو ] 952 00:43:01,963 --> 00:43:03,214 ...«توی «جام آتش 953 00:43:03,297 --> 00:43:06,009 ...کل اون فیلم درباره‌ی نوجوون‌هاست 954 00:43:06,092 --> 00:43:07,719 ...کراش داشتن برای اولین بار 955 00:43:07,802 --> 00:43:10,513 ،دعوت کردن کسی به قرار .به جشن رقص کریسمس 956 00:43:10,596 --> 00:43:12,932 انواع قیافه‌های ناجوری رو که ...توی نوجوونی 957 00:43:13,016 --> 00:43:14,392 .تجربه می‌کنیم، نشون می‌ده 958 00:43:14,475 --> 00:43:16,060 .و واقعاً هم همچین حسی داشت 959 00:43:16,144 --> 00:43:18,563 چون عملاً پشت صحنه هم .همچین تجربه‌هایی می‌کردیم 960 00:43:18,646 --> 00:43:23,026 من و اِما همدیگه رو ...کلی راهنمایی می‌کردیم، مثلاً 961 00:43:23,109 --> 00:43:24,902 ...پیام دادن به جنس مخالف ...یعنی اگه 962 00:43:24,986 --> 00:43:26,505 ،اگه اون به یه پسر پیام بده ...یا من به یه دختر پیام بدم 963 00:43:26,529 --> 00:43:28,340 مثلاً می‌گفتم: «این دختر .جوابم کلی بوس فرستاده 964 00:43:28,364 --> 00:43:30,074 چیکار کنم؟ «.واقعاً کابوسه 965 00:43:30,158 --> 00:43:33,745 یه جور رابطه‌ی برادر بزرگ‌تر .و خواهر کوچیک‌تر داشتیم 966 00:43:33,828 --> 00:43:35,538 ...فیلم خیلی جالبی بود 967 00:43:35,621 --> 00:43:37,707 از این نظر که .هورمون‌های زیادی در جریان بود 968 00:43:39,125 --> 00:43:40,460 ...کراش‌هایی بود 969 00:43:40,543 --> 00:43:42,045 ...و همه سر قرار می‌رفتن 970 00:43:42,128 --> 00:43:43,921 ...و باهم به‌هم می‌زدن ...درست مثل 971 00:43:44,005 --> 00:43:45,298 .درست مثل مدرسه 972 00:43:45,381 --> 00:43:47,508 ...دقیقاً همون محیط بود 973 00:43:47,592 --> 00:43:50,178 منتها توی کلاس دفاع .در برابر جادوی سیاه بود 974 00:43:53,389 --> 00:43:56,851 ،اون فیلم احتمالاً اوج هورمون بود .دست‌کم برای من 975 00:44:00,521 --> 00:44:02,106 .دقیقاً چیزی بود که آدم انتظار داره 976 00:44:02,190 --> 00:44:03,775 مخصوصاً که ...فیلم چهارم اونیه که 977 00:44:03,858 --> 00:44:06,819 با حضور شاگردهای ...بوباتون و دورمسترانگ بود 978 00:44:06,903 --> 00:44:09,197 ...یعنی از قبل یه مشت 979 00:44:09,280 --> 00:44:10,948 .نوجوون هورمونی توی هاگوارتز بود 980 00:44:11,032 --> 00:44:13,951 و بعد دو گروه بزرگ ...از آدم‌های جدید هم آوردن 981 00:44:14,035 --> 00:44:16,788 .که همگی عمداً جذاب انتخاب شده بودن 982 00:44:16,871 --> 00:44:19,415 ...پس، آره 983 00:44:19,499 --> 00:44:21,125 توی اون فیلم .این چیزها شروع شد 984 00:44:21,209 --> 00:44:23,836 چرا باید گروهی این‌ور اون‌ور برن؟ 985 00:44:23,920 --> 00:44:29,008 ،به طرز معمولی‌ای ...پسر نوجوون نسبتاً کمروئیه 986 00:44:29,092 --> 00:44:30,468 ...که به نظرم برای یه شخصیت قهرمان 987 00:44:30,551 --> 00:44:32,220 .غیرمعمول به نظر می‌رسه 988 00:44:32,303 --> 00:44:33,805 .تو اژدها می‌کشی 989 00:44:33,888 --> 00:44:35,532 ،اگه تو نتونی دوست‌دختر پیدا کنی پس کی می‌تونه؟ 990 00:44:35,556 --> 00:44:37,100 .الان ترجیح می‌دم با اژدها روبه‌رو بشم 991 00:44:37,183 --> 00:44:40,770 جو هری رو توی اون سال‌ها ...به‌طرز خیلی دلنشینی نوشت 992 00:44:40,853 --> 00:44:45,900 و به نظرم زیاد لازم نبود ...از نظر بازیگری به خودم فشار بیارم 993 00:44:45,983 --> 00:44:50,988 تا اون رویِ نوجوونِ .کمرو و غیراجتماعی‌م رو نشون بدم 994 00:44:51,072 --> 00:44:53,491 چو؟ - بله؟ - 995 00:44:53,574 --> 00:44:58,996 خواستم بدونم می‌شه با من به جشن رقص بیای؟ 996 00:44:59,080 --> 00:45:01,624 .ببخش، متوجه نشدم 997 00:45:01,707 --> 00:45:03,835 .مسلماً داستان بلوغ بود 998 00:45:07,964 --> 00:45:09,549 ...یکی از صحنه‌های خیلی بزرگ 999 00:45:09,632 --> 00:45:11,425 .رقص کریسمس بود 1000 00:45:11,509 --> 00:45:18,182 جشن رقص کریسمس .در وهله‌ی اول یک رقصه 1001 00:45:18,266 --> 00:45:22,145 صحنه‌ای که توش شاگردها ...دارن رقص یاد می‌گیرن 1002 00:45:22,228 --> 00:45:25,022 تقریباً مثل رقص‌های .متداول مدرسه‌ها بود 1003 00:45:25,106 --> 00:45:27,483 ،دخترها یه طرف بودن .پسرها یه طرف 1004 00:45:27,567 --> 00:45:30,194 .توی آکسفورد توی اتاق بزرگی بودیم 1005 00:45:30,278 --> 00:45:32,155 مگی درست وسط اتاق بود ...و گفت 1006 00:45:32,238 --> 00:45:34,031 «.خب، می‌خوام بهتون رقص یاد بدم» 1007 00:45:34,115 --> 00:45:38,202 :البته روپرت رو انتخاب کرد و گفت 1008 00:45:38,286 --> 00:45:40,037 ...دست راستت رو 1009 00:45:40,121 --> 00:45:42,039 .روی کمرم بذار - کجا؟ - 1010 00:45:42,123 --> 00:45:45,626 پسره ۱۴ سالشه .و خوب بلده تماشاگر رو بخندونه 1011 00:45:45,710 --> 00:45:47,628 .عالیه 1012 00:45:47,712 --> 00:45:49,213 ...به طرز عجیبی 1013 00:45:49,297 --> 00:45:50,715 ...دستپاچه بودم ...واقعاً بلد نبودم 1014 00:45:50,798 --> 00:45:53,885 ...قبلش با هیچ خانمی نرقصیده بودم 1015 00:45:53,968 --> 00:45:55,636 .برای همین چیز جدیدی بود 1016 00:45:55,720 --> 00:45:58,389 هیچ‌وقت که نمی‌ذارین این لحظه یادش بره؟ 1017 00:45:58,472 --> 00:45:59,891 .هیچ‌وقت 1018 00:45:59,974 --> 00:46:02,226 ،و آره، البته ...جیمز و اولیور، دوقولوها 1019 00:46:02,268 --> 00:46:04,854 .مرتب سربه‌سرم می‌ذاشتن 1020 00:46:04,937 --> 00:46:06,439 ...بهش استرس می‌دادیم 1021 00:46:06,522 --> 00:46:07,749 .اگه هم استرس داشت بیشترش کردیم 1022 00:46:07,773 --> 00:46:08,773 .قبل از شروع فیلم‌برداری 1023 00:46:08,816 --> 00:46:10,401 ...منو گول زدن 1024 00:46:10,485 --> 00:46:11,986 ...قبل از اینکه ضبط کنیم 1025 00:46:12,069 --> 00:46:14,739 که یه ترتیب گام مشخصی .برای رقص برنامه‌ریزی شده 1026 00:46:14,822 --> 00:46:16,908 :بهش گفتیم «گام‌هات رو بلدی؟» 1027 00:46:16,991 --> 00:46:18,993 بلدی دیگه؟» .همون ترتیب گام رو می‌گم 1028 00:46:19,076 --> 00:46:20,620 ما همه‌مون شیش هفته‌ست ...که داریم 1029 00:46:20,703 --> 00:46:22,079 «.گام‌ها رو آموزش می‌بینیم 1030 00:46:22,163 --> 00:46:25,041 .می‌خواستن بهم استرس بدن 1031 00:46:25,124 --> 00:46:27,126 .و این‌طوری 1032 00:46:27,210 --> 00:46:29,629 .در نهایت تو باید پیش‌قدم بشی 1033 00:46:29,712 --> 00:46:30,796 فهمیدی؟ 1034 00:46:30,880 --> 00:46:32,215 !کات 1035 00:46:33,257 --> 00:46:37,720 یکی از مسحورکننده‌ترین روزها ...جشن رقص بزرگ بود 1036 00:46:37,803 --> 00:46:40,097 ...چون تمام اون جوون‌های زیبا 1037 00:46:40,181 --> 00:46:42,433 .لباس‌های قشنگ پوشیده بودن 1038 00:46:44,101 --> 00:46:45,853 .لعنتی 1039 00:46:49,774 --> 00:46:52,818 اون چیه؟ اون چیه؟ 1040 00:46:52,902 --> 00:46:54,153 .ردای شبم 1041 00:46:54,237 --> 00:46:55,863 ...کت‌هایی که تنمون بود 1042 00:46:55,947 --> 00:46:57,448 ...یقه‌های خیلی پهنی داشتن 1043 00:46:57,531 --> 00:46:59,992 ...و دنباله‌ی خیلی بلندی داشتن و آره 1044 00:47:00,076 --> 00:47:02,495 ...تمام مدت یه لحظه هم 1045 00:47:02,578 --> 00:47:04,664 .حس نمی‌کردی ظاهر شیکی داری 1046 00:47:04,747 --> 00:47:06,874 .شبیه عمه‌بزرگم تسی شده‌م 1047 00:47:09,377 --> 00:47:11,629 .بوی عمه‌بزرگم تسی هم می‌دم 1048 00:47:11,712 --> 00:47:14,799 فقط یادمه که ...یه یقه‌ی خیلی زمخت 1049 00:47:14,882 --> 00:47:17,343 .و شیش‌لایه داشتی 1050 00:47:17,426 --> 00:47:18,803 .اوه، آره، از این چین‌ها 1051 00:47:18,886 --> 00:47:20,346 .ولی راستش، دوستش داشتم 1052 00:47:20,429 --> 00:47:22,348 ...یه جورایی .به ویزلی‌ها می‌خورد 1053 00:47:22,431 --> 00:47:24,642 .آره، خیلی مناسب بود - .به نظرم از پسش براومدم - 1054 00:47:24,725 --> 00:47:26,310 هر کسی نمی‌تونه .از پسش بربیاد 1055 00:47:26,394 --> 00:47:28,020 ...البته اِما زیبا شده بود 1056 00:47:28,104 --> 00:47:30,147 .و لباس خارق‌العاده‌ای پوشیده بود 1057 00:47:30,231 --> 00:47:32,066 ...ولی من و روپرت مثل 1058 00:47:32,149 --> 00:47:34,568 ،چه می‌دونم .رفقای آستین پاورز بودیم 1059 00:47:34,652 --> 00:47:36,779 .یا یه چیزی که از کنار آویزونه 1060 00:47:36,862 --> 00:47:39,991 .خیلی خوشگل شده 1061 00:47:40,074 --> 00:47:43,494 فکر کنم ...برای اولین بار، هری و رون 1062 00:47:43,577 --> 00:47:45,871 ...مخصوصاً رون 1063 00:47:45,955 --> 00:47:51,085 هرماینی رو به چشم ...یه زن جوون می‌بینن 1064 00:47:51,168 --> 00:47:55,506 .نه صرفاً یه رفیق همدستشون 1065 00:47:55,589 --> 00:47:58,926 اون هرماینی گرنجره با ویکتور کرام؟ 1066 00:47:59,010 --> 00:48:01,846 .نه، اصلا و ابدا 1067 00:48:03,347 --> 00:48:05,349 آخه همه می‌تونن .با این داستان هم‌ذات‌پنداری کنن 1068 00:48:05,433 --> 00:48:07,077 برای همینه که .این داستان‌ها رو خیلی دوست دارم 1069 00:48:07,101 --> 00:48:09,937 درست موازی با .زندگی همه پیش می‌رن 1070 00:48:10,021 --> 00:48:14,400 مثل اولین رقص مدرسه ...و اون‌جور احساسات 1071 00:48:14,483 --> 00:48:17,695 .اون اضطراب‌ها، دلواپسی‌ها 1072 00:48:17,778 --> 00:48:21,032 ،می‌دونستم که خیلی مهمه .و داغون بودم 1073 00:48:21,115 --> 00:48:22,658 ..آخه 1074 00:48:22,742 --> 00:48:25,244 ...می‌دونستم مثل 1075 00:48:25,328 --> 00:48:27,330 لحظه‌ایه که .جوجه‌اردک، قو می‌شه 1076 00:48:27,413 --> 00:48:30,207 یهو می‌دونستم که .کلی فشار روی منه 1077 00:48:30,291 --> 00:48:33,044 نه، دست‌هات رو تاب نده، خب؟ 1078 00:48:33,127 --> 00:48:34,378 ...مایک نیوول راهنمایی‌م کرد 1079 00:48:34,462 --> 00:48:36,839 که چطوری .با اون لباس از پله پایین بیام 1080 00:48:36,922 --> 00:48:38,466 .دستت رو زیادی تاب می‌دی» 1081 00:48:38,549 --> 00:48:40,885 .داری زیادی تند راه می‌ری «.باید یواش‌تر راه بری 1082 00:48:40,968 --> 00:48:43,012 یعنی، یه میلیون ...دستور متفاوت می‌داد 1083 00:48:43,095 --> 00:48:44,472 .که چطوری از پله پایین بیام 1084 00:48:44,555 --> 00:48:46,766 .و البته، از پله افتادم پایین 1085 00:48:46,849 --> 00:48:50,019 .ما یه مشت نوجوون خیلی کمرو بودیم 1086 00:48:50,102 --> 00:48:51,771 ...بهمون می‌گفتن 1087 00:48:51,854 --> 00:48:53,731 برای این صحنه» «.چند تا گام رقص یاد می‌گیرین 1088 00:48:53,814 --> 00:48:55,441 بهم اعتماد داری؟ 1089 00:48:55,524 --> 00:48:57,860 من اهل رقص نیستم .و هیچ‌وقت یاد نمی‌گیرم برقصم 1090 00:48:57,943 --> 00:49:00,446 آره، حس می‌کنم ...توی اون صحنه‌ی رقص 1091 00:49:00,529 --> 00:49:01,906 .خیلی عصاقورت‌داده‌ام 1092 00:49:04,700 --> 00:49:07,912 .اوه، نگاش کن .نگاش کن. مبهوته 1093 00:49:07,995 --> 00:49:09,914 .مرد خوش‌شانسیه. مرد خوش‌شانسیه 1094 00:49:09,997 --> 00:49:13,209 من و اِما همیشه .همدیگه رو دوست داشتیم 1095 00:49:13,292 --> 00:49:16,087 رفتم توی اتاقی که .کلاس درس خصوصی داشتیم 1096 00:49:16,170 --> 00:49:17,713 ...تکلیفی که بهمون داده بودن 1097 00:49:17,797 --> 00:49:21,133 این بود که تصورتون .از خدا رو نقاشی بکشین 1098 00:49:21,217 --> 00:49:26,180 و تام دختری رو کشیده بود که .با کلاه لبه‌دار برعکس، روی تخته‌اسکیت بود 1099 00:49:26,263 --> 00:49:28,724 ...و نمی‌دونم چطور بگم 1100 00:49:28,808 --> 00:49:30,643 .عاشق تام شدم 1101 00:49:30,726 --> 00:49:33,437 .فکر کنم روی صندلی گریم بودم 1102 00:49:33,521 --> 00:49:35,773 ...و یکی یه چیزی توی این مایه‌ها گفت که 1103 00:49:35,856 --> 00:49:36,982 «.آره، اِما روت کراش داشت» 1104 00:49:37,066 --> 00:49:38,526 ...یادمه هر روز می‌اومدم 1105 00:49:38,609 --> 00:49:40,337 و توی لیست بازیگرهای اون روز .دنبال شماره‌ش می‌گشتم 1106 00:49:40,361 --> 00:49:41,821 .شماره‌ی هفت بود 1107 00:49:41,904 --> 00:49:43,989 و اگه شماره‌ش توی ...لیست بازیگرهای اون روز بود 1108 00:49:44,073 --> 00:49:46,617 .خیلی بیشتر هیجان‌زده می‌شدم 1109 00:49:46,700 --> 00:49:48,786 .سه سال بزرگ‌تر از من بود 1110 00:49:48,869 --> 00:49:52,706 :برای همین می‌گفت «.تو مثل خواهر کوچیک‌ترم هستی» 1111 00:49:52,790 --> 00:49:54,875 .خیلی هواش رو داشتم 1112 00:49:54,959 --> 00:49:57,545 آره، همیشه .روش حساس بودم 1113 00:49:57,628 --> 00:50:00,589 .و این حس تا امروز ادامه داره 1114 00:50:00,673 --> 00:50:03,467 ...به نظرم واقعیت این بود که تام 1115 00:50:03,551 --> 00:50:08,556 کسی بود که می‌تونستم .پیشش شکننده‌تر باشم 1116 00:50:08,639 --> 00:50:11,725 ...همیشه یه جور .نمی‌دونم، یه همبستگی بینمون بوده 1117 00:50:11,809 --> 00:50:14,145 هرگزِ هرگزِ هرگز ...اتفاق رمانتیکی 1118 00:50:14,228 --> 00:50:15,688 .بین ما نیفتاده 1119 00:50:15,771 --> 00:50:18,149 .فقط همدیگه رو خیلی دوست داریم 1120 00:50:18,232 --> 00:50:19,984 .فقط همین رو می‌تونم بگم 1121 00:50:25,406 --> 00:50:27,324 ...با همدیگه! یک 1122 00:50:27,408 --> 00:50:28,909 .دو، سه - .دو، سه - 1123 00:50:35,458 --> 00:50:39,670 ،«توی «جام آتش ...دنیا عوض می‌شه 1124 00:50:39,753 --> 00:50:43,340 .و ناگهان ولدمورت ظاهر می‌شه 1125 00:50:43,955 --> 00:50:48,483 [ کسی که نباید اسمش را برد ] 1126 00:50:50,139 --> 00:50:52,600 ...ریف فاینز رو به‌این‌خاطر انتخاب کردم که 1127 00:50:52,683 --> 00:50:56,145 .یکی از تواناترین بازیگران نسل خودشه 1128 00:50:56,228 --> 00:50:59,106 ...و می‌دونستم نیروی بزرگی داره 1129 00:50:59,190 --> 00:51:03,861 یه جور نیروی شخصیتِ .ظریف و زیرپوستی 1130 00:51:03,944 --> 00:51:07,156 ...خواهرم بچه‌هایی داشت که اون موقع 1131 00:51:07,239 --> 00:51:09,033 .نزدیک ۱۰، ۱۱، ۱۲ سالشون بود 1132 00:51:09,116 --> 00:51:11,676 گفتم: «مارتا، نمی‌دونم این .نقش فیلم "هری پاتر" رو قبول کنم یا نه 1133 00:51:11,702 --> 00:51:13,662 «ولدمورت. چی هست اصلاً؟ 1134 00:51:13,746 --> 00:51:14,955 گفتن: «چی؟ 1135 00:51:15,039 --> 00:51:17,166 ازت خواست نقش ولدمورت رو بازی کنی؟ 1136 00:51:17,249 --> 00:51:19,210 «!باید قبول کنی 1137 00:51:24,757 --> 00:51:26,967 ...بعد چند تا نقاشی نشونم دادن 1138 00:51:27,051 --> 00:51:28,427 .ایده‌های طراحی برای ظاهرش 1139 00:51:28,511 --> 00:51:30,554 .اصلاً انتظارش رو نداشتم 1140 00:51:30,638 --> 00:51:33,682 :پیش خودم گفتم «.وای، چه ظاهر قدرتمندی» 1141 00:51:33,766 --> 00:51:36,060 .حس نمی‌کردم ولدمورت انسان باشه 1142 00:51:36,143 --> 00:51:38,312 .به نظرم جوهر شرارت بود 1143 00:51:38,395 --> 00:51:39,730 ...می‌دونم انسان بوده 1144 00:51:39,813 --> 00:51:42,441 .ولی یه موجود مارمانند شده 1145 00:51:42,525 --> 00:51:43,835 .برای همین اون صدا رو انتخاب کردم 1146 00:51:43,859 --> 00:51:46,445 ...یه جور صدای زمزمه‌مانند و گرفته 1147 00:51:46,529 --> 00:51:50,866 ...یه چیزی که به نظرم .یه صدای نجوامانند 1148 00:51:50,950 --> 00:51:53,827 .نفسِ زیر نفس 1149 00:51:53,911 --> 00:51:56,664 «...آه، هری پاتر» 1150 00:51:56,747 --> 00:51:58,874 .به آغوش مرگ بیا 1151 00:51:58,958 --> 00:52:02,169 ...ریف می‌خواست نهایتِ شرارت 1152 00:52:02,253 --> 00:52:03,337 .و فوق‌طبیعی باشه 1153 00:52:03,420 --> 00:52:05,673 ...و بهترین راهش 1154 00:52:05,756 --> 00:52:08,092 .این بود که دماغش رو برداریم 1155 00:52:08,175 --> 00:52:10,427 ...واقعاً دماغ داره ...ببخشید اسپویل کردم 1156 00:52:10,511 --> 00:52:12,304 .و صورتش پوشیده از برچسب بود 1157 00:52:12,388 --> 00:52:16,392 ،برای همین نسبت به فیلم .یه ذره کمتر ترسناک بود 1158 00:52:16,475 --> 00:52:18,185 .«به جز زمانی که می‌گفتن «حرکت 1159 00:52:18,269 --> 00:52:20,271 اون‌وقت نمی‌دونم چرا .خیلی ازش می‌ترسیدم 1160 00:52:20,354 --> 00:52:24,024 .حالا می‌تونم بهت دست بزنم 1161 00:52:24,108 --> 00:52:25,943 ...سه ساعت گریم می‌شدم 1162 00:52:26,026 --> 00:52:28,153 ،نقاشی دست‌ها ...ناخن‌ها، دندون‌ها 1163 00:52:28,237 --> 00:52:30,781 ...و حتی بااینکه دماغ داشتم 1164 00:52:30,864 --> 00:52:35,411 ...احساسِ 1165 00:52:37,288 --> 00:52:40,791 .قدرت می‌کردم .احساس قدرت و شرارت می‌کردم 1166 00:52:40,874 --> 00:52:46,380 مسئله‌ی بزرگ این بود که ...یکی از کسایی که فکر می‌کنیم 1167 00:52:46,463 --> 00:52:50,926 قراره در آینده‌ی داستان .خیلی مهم باشه، سدریک دیگوریه 1168 00:52:51,010 --> 00:52:55,764 ،توی اون مواجهه .سدریک کشته می‌شه 1169 00:52:55,848 --> 00:52:57,808 .اون یکی به‌دردنخوره، بکشش 1170 00:52:57,891 --> 00:53:00,352 !آواداکداورا - !سدریک - 1171 00:53:01,979 --> 00:53:07,276 و هری موفق می‌شه ...جسد رو برداره 1172 00:53:07,359 --> 00:53:11,697 و یهو توی پایان مسابقه ...ظاهر می‌شه 1173 00:53:11,780 --> 00:53:15,909 و پدر سدریک دیگوری ...خیال می‌کنه پسرش برنده شده 1174 00:53:15,993 --> 00:53:18,871 ولی بعد متوجه می‌شه که ...پسرش مُرده 1175 00:53:18,954 --> 00:53:21,206 .و تا می‌تونه نعره می‌کشه 1176 00:53:21,290 --> 00:53:22,666 !این پسرمه 1177 00:53:25,419 --> 00:53:28,339 !پسرمه 1178 00:53:28,422 --> 00:53:31,383 ...ناگهان یه چیز کاملاً غیرمنتظره 1179 00:53:31,467 --> 00:53:33,969 ...و جدی اتفاق می‌افته 1180 00:53:34,053 --> 00:53:37,681 و ناگهان متوجه می‌شیم که .این فیلم درباره‌ی زندگی نیست 1181 00:53:37,765 --> 00:53:38,891 .درباره‌ی مرگه 1182 00:53:38,974 --> 00:53:40,351 ...صحنه‌ی خیلی مهمیه 1183 00:53:40,434 --> 00:53:41,935 ...چون اولین باریه که 1184 00:53:42,019 --> 00:53:44,938 مرگ یه جوون رو که ...باهاش ارتباط داشته بوده 1185 00:53:45,022 --> 00:53:47,066 .از نزدیک حس می‌کنه 1186 00:53:48,150 --> 00:53:50,361 اون صحنه‌ایه که ...یادمه به‌طور بارزی می‌گیم 1187 00:53:50,444 --> 00:53:52,196 ...اوه، این فیلم‌ها برای بچه‌هاست» 1188 00:53:52,279 --> 00:53:54,031 «.ولی خدایا، چه چیزهای جدی‌ای توشه 1189 00:53:54,114 --> 00:53:58,535 .اون برگشته. اون برگشته .ولدمورت برگشته 1190 00:53:58,619 --> 00:54:00,788 ...لحظه‌ی مرگ سدریک دیگوری 1191 00:54:00,871 --> 00:54:05,334 لحظه‌ایه که ...این مجموعه به بلوغ می‌رسه 1192 00:54:05,417 --> 00:54:09,588 و حالا بچه‌ها ...بچگی رو پشت سر گذاشتن 1193 00:54:09,672 --> 00:54:11,799 ...و باید با 1194 00:54:11,882 --> 00:54:14,134 .خطرات بزرگسالی روبه‌رو بشن 1195 00:54:14,218 --> 00:54:17,388 همه‌ی این‌ها .از اون لحظه‌ی مرگ شروع می‌شه 1196 00:54:17,471 --> 00:54:22,059 سدریک دیگوری .به‌دست لرد ولدمورت به قتل رسیده 1197 00:54:23,852 --> 00:54:26,522 ...هر سه‌شون توی مصیبتی گرفتارن 1198 00:54:26,605 --> 00:54:30,067 ،و می‌دونیم که .اینه که دوستی رو شکل می‌ده 1199 00:54:37,783 --> 00:54:45,207 ،دامبلدور با صدای بلند گفت: «اگه خلاصه بگم .قدرت دوست‌داشتنه که از تو محافظت کرده 1200 00:54:45,290 --> 00:54:48,043 یعنی تنها محافظتی که ...می‌تونه در برابر 1201 00:54:48,127 --> 00:54:51,755 وسوسه‌ی قدرتی مثل .قدرت ولدمورت، اثربخش باشه 1202 00:54:51,839 --> 00:54:54,049 ...با وجود تمام وسوسه‌ها 1203 00:54:54,133 --> 00:54:57,553 ...و تمام رنج‌هایی که تحمل کردی 1204 00:54:57,636 --> 00:55:00,889 «.قلبت رو پاک نگه داشتی 1205 00:55:00,913 --> 00:55:07,475 [ فصل ۳: روشنی و تاریکیِ درون ] [ محفل ققنوس و شاهزاده‌ی دورگه ] 1206 00:55:07,767 --> 00:55:09,949 [ بانک گرینگوتز ] 1207 00:55:14,862 --> 00:55:17,281 خیلی لطف کردی .گذاشتی توی خونه‌ت حرف بزنیم 1208 00:55:17,364 --> 00:55:19,408 .آره، خیلی خوبه 1209 00:55:19,491 --> 00:55:20,931 می‌دونی همیشه دلم می‌خواست چیکار کنم؟ 1210 00:55:20,993 --> 00:55:24,037 ...بذار ببینم می‌تونیم یا نه .دلم می‌خواست برم این بالا 1211 00:55:25,497 --> 00:55:27,875 ،اوه، نگاه کن .انگار حال و روز خوبی ندارن 1212 00:55:29,501 --> 00:55:31,795 .همه‌شون هنوز اینجان - .واقعاً هنوز اینجان - 1213 00:55:31,879 --> 00:55:35,299 اصلاً کسی بهشون غذا داده؟ .خیلی ناراحت‌کننده‌ست 1214 00:55:35,382 --> 00:55:37,050 .خب، تو می‌تونی هری پاتر باشی 1215 00:55:37,134 --> 00:55:38,343 .باشه 1216 00:55:40,262 --> 00:55:42,139 ،من از چپ می‌رم پایین .تو از راست برو 1217 00:55:42,222 --> 00:55:44,892 آره، و بیا مسابقه بدیم، خب؟ .با علامت من، آماده، برو 1218 00:55:44,975 --> 00:55:46,268 .وای خدا 1219 00:55:47,394 --> 00:55:48,937 .داریم این پایین همدیگه رو می‌بوسیم 1220 00:55:50,230 --> 00:55:51,899 .باهاش کنار بیاین - می‌دونی چیه؟ - 1221 00:55:51,982 --> 00:55:54,151 .از یه چیزی عکس گرفتم 1222 00:55:54,234 --> 00:55:57,488 دیشب، گفتم این چیزها رو ...از توی وسایلم در بیارم 1223 00:55:57,571 --> 00:55:59,573 .و از یادگاریِ تو عکس گرفتم 1224 00:55:59,656 --> 00:56:00,824 وای خدا. واقعاً؟ 1225 00:56:00,908 --> 00:56:02,075 .با صدای بلند بخون 1226 00:56:02,159 --> 00:56:05,621 .خیلی خوشحالم می‌بینمت چی نوشتی؟ 1227 00:56:05,704 --> 00:56:07,206 «...هـ‌.ب.ک عزیز» - 1228 00:56:07,289 --> 00:56:11,251 باعث افتخارم بود که «.هم‌بازی و زیرلیوانیِ تو باشم 1229 00:56:11,335 --> 00:56:12,336 .وای 1230 00:56:12,419 --> 00:56:13,462 .چه جناس زیرکانه‌ای 1231 00:56:13,545 --> 00:56:14,963 .زیرکانه بود 1232 00:56:15,047 --> 00:56:16,367 راستش هنوز .از این نوشته‌م راضی‌ام 1233 00:56:16,423 --> 00:56:17,841 .شاعرانه بودی .آره، آره 1234 00:56:17,925 --> 00:56:19,301 ...چون همیشه‌ی خدا» 1235 00:56:19,384 --> 00:56:21,386 .قهوه‌ت رو برات دست می‌گرفتم «.واقعاً دوستت دارم 1236 00:56:21,470 --> 00:56:23,096 بعدش چی نوشتی؟ 1237 00:56:26,433 --> 00:56:27,976 .می‌تونی بلند بخونی - .آره - 1238 00:56:28,060 --> 00:56:29,829 .الان می‌تونم بگم .نوشته‌م: «واقعاً دوستت دارم 1239 00:56:29,853 --> 00:56:31,522 و کاش ۱۰ سال زودتر .به دنیا اومده بودم 1240 00:56:31,605 --> 00:56:33,023 «.اون‌وقت شاید یه شانسی داشتم 1241 00:56:33,106 --> 00:56:34,483 .حالا دیگه اشکالی نداره 1242 00:56:34,566 --> 00:56:35,919 خیلی دوستت دارم» «.و متشکرم که باحال بودی 1243 00:56:35,943 --> 00:56:37,069 قشنگ نیست؟ 1244 00:56:37,152 --> 00:56:38,529 .همیشه اینو پیش خودم نگه می‌دارم 1245 00:56:38,612 --> 00:56:41,240 .ممنون - .این توی توالتمه، دن - 1246 00:56:47,996 --> 00:56:49,373 .طوفانی در راهه، هری 1247 00:56:49,456 --> 00:56:51,542 و وقتی اون طوفان می‌رسه .بهتره همه‌مون آماده باشیم 1248 00:56:53,252 --> 00:56:57,297 !آره 1249 00:56:57,381 --> 00:56:59,925 ،من توی فیلم پنجم .محفل ققنوس» بودم» 1250 00:57:00,008 --> 00:57:01,426 .آره - .ببین، دندونم رو آوردم - 1251 00:57:01,510 --> 00:57:02,845 .هلنا دندونش رو آورده - .دندونم - 1252 00:57:02,928 --> 00:57:04,471 ...بهم اطمینان داده که توی این مدت 1253 00:57:04,555 --> 00:57:06,431 .این دندون رو هیچ نظافتی نکرده 1254 00:57:06,515 --> 00:57:10,269 .نه، یادگاری واقعیه .الان ۱۱ ساله 1255 00:57:10,352 --> 00:57:12,855 ...آه، یه کم بوی بدی می‌ده. ولی 1256 00:57:12,938 --> 00:57:14,332 می‌خوای همین‌طوری بذاریش توی دهنت، نه؟ 1257 00:57:14,356 --> 00:57:15,524 .نه، ولی دندونه کمک می‌کرد 1258 00:57:15,607 --> 00:57:17,025 .آره - .خب، گذاشت توی دهنش - 1259 00:57:17,109 --> 00:57:19,069 نظرت چیه؟ - .آره، یادم رفته بود - 1260 00:57:19,152 --> 00:57:20,237 منو یادته؟ 1261 00:57:20,320 --> 00:57:21,822 .یادمه... این... آره 1262 00:57:25,409 --> 00:57:27,369 .دندونه کمک می‌کرد - که توی حس بری؟ - 1263 00:57:27,452 --> 00:57:29,121 به نظرم دلم می‌خواست .ظاهر مبدل داشته باشم 1264 00:57:29,204 --> 00:57:31,290 ،اولین بار که این نقش بهم پیشنهاد شد ...جو برام 1265 00:57:31,373 --> 00:57:32,666 ...یه پیغام سرّی فرستاد و گفت 1266 00:57:32,749 --> 00:57:34,209 ...شاید چیز زیادی توی کتاب نباشه» 1267 00:57:34,293 --> 00:57:36,378 ولی در آینده بلاتریکس «.کار خیلی مهمی می‌کنه 1268 00:57:36,461 --> 00:57:37,796 ...نقش بلاتریکس بامزه بود 1269 00:57:37,880 --> 00:57:39,548 ...چون باید یه نمود بچگونه 1270 00:57:39,631 --> 00:57:42,092 .و شیطون پیدا می‌کردم ...من همیشه 1271 00:57:42,175 --> 00:57:43,653 .و کاملاً آنارشیست - .و یه روانیِ بی‌رحم. آره - 1272 00:57:43,677 --> 00:57:44,803 ...یه جور بازیگوشی داشت 1273 00:57:44,887 --> 00:57:46,179 .آره، بازیگوشی داشت 1274 00:57:46,263 --> 00:57:47,723 .که باعث می‌شد خیلی ترسناک‌تر بشه 1275 00:57:47,806 --> 00:57:49,266 البته بلاتریکس .از نظر خودش شرور نیست 1276 00:57:49,349 --> 00:57:50,743 .فکر می‌کنه برعکسشه - .آره. درسته - 1277 00:57:50,767 --> 00:57:52,102 ...برای همین باید دلیلی 1278 00:57:52,185 --> 00:57:54,187 ...برای صدمه‌زدنش به آدم‌ها پیدا می‌کردم 1279 00:57:54,271 --> 00:57:58,442 و چرا از نظر خودش .آدم بی‌احساسیه 1280 00:57:58,525 --> 00:58:00,903 .چون باعث می‌شه احساس قدرت کنه 1281 00:58:02,654 --> 00:58:05,407 .پاتر ریزه میزه 1282 00:58:05,490 --> 00:58:08,035 !آره 1283 00:58:10,245 --> 00:58:13,957 بلاتریکس موجود سرکشی بود .که غیرقابل‌کنترل بود 1284 00:58:14,041 --> 00:58:15,334 ...هیچ‌وقت نمی‌دونستیم 1285 00:58:15,417 --> 00:58:17,169 .بعدش چی از دهنش بیرون میاد 1286 00:58:18,879 --> 00:58:20,773 ،برای یه بازیگر خیلی هیجان‌انگیزه ...چون این‌جوری 1287 00:58:20,797 --> 00:58:23,300 ،هر کاری که توی یه برداشت کنه ...دلیل نمی‌شه توی برداشت بعدی هم 1288 00:58:23,383 --> 00:58:24,760 .دوباره همون کارو بکنه 1289 00:58:24,843 --> 00:58:26,887 یادمه سعی می‌کردم ...صحنه رو دست بگیرم 1290 00:58:26,970 --> 00:58:28,472 .و اون حسابی خوش می‌گذروند 1291 00:58:30,057 --> 00:58:31,642 .اجازه داشت هر کاری می‌خواد بکنه 1292 00:58:31,725 --> 00:58:33,477 ،می‌تونست قهقهه بزنه .بالا و پایین می‌پرید 1293 00:58:33,560 --> 00:58:34,978 .آروم باش 1294 00:58:35,062 --> 00:58:36,647 .و هر چی دلش می‌خواد بگه 1295 00:58:36,730 --> 00:58:40,150 ...و اصلاً نمی‌دونستم .سعی می‌کردم پشت سرم نگهش دارم 1296 00:58:40,233 --> 00:58:41,777 !کثافت دورگه 1297 00:58:41,860 --> 00:58:44,154 ،اشکالی نداره فقط یه کم کنجکاوه، مگه نه؟ 1298 00:58:44,237 --> 00:58:45,822 «!همه‌ش می‌خواستم بگم: «خفه شو 1299 00:58:45,906 --> 00:58:47,866 .دراکو 1300 00:58:56,333 --> 00:58:58,126 تو رو کشتم، مگه نه؟ - ...منو کشتی، ولی - 1301 00:58:58,210 --> 00:58:59,670 .آره، شرمنده 1302 00:58:59,753 --> 00:59:01,380 ...ام - .چاره‌ای نبود - 1303 00:59:01,463 --> 00:59:03,340 یادمه کلی وِرد و ...حرکت رو امتحان کردیم 1304 00:59:03,423 --> 00:59:04,883 .چون تو جادوگر ماهری بودی 1305 00:59:04,967 --> 00:59:06,635 .منم ساحره‌ی ماهری بودم 1306 00:59:06,718 --> 00:59:09,137 ،و یه دوئل واقعی کردیم .کلش رو از فیلم حذف کردن 1307 00:59:10,263 --> 00:59:11,181 ...و خیلی بد شد 1308 00:59:11,264 --> 00:59:12,516 ...چون پیش خودم گفتم 1309 00:59:12,599 --> 00:59:14,351 «.من چند هفته کلاس حرکات چوبدستی رفتم» 1310 00:59:14,434 --> 00:59:16,436 .و تا چند روز توی اون صحنه بودیم 1311 00:59:16,520 --> 00:59:17,896 .چند روز، چون باید زود تموم می‌شد 1312 00:59:17,980 --> 00:59:20,148 به نظرم یکی از اولین ...صحنه‌های این‌طوری‌م بود 1313 00:59:20,232 --> 00:59:21,942 .و بعد افتادی توی پرده چی بود؟ پرده؟ 1314 00:59:22,025 --> 00:59:23,068 .آره، آره - درسته؟ - 1315 00:59:23,151 --> 00:59:24,611 .رفتم اون‌طرف پرده 1316 00:59:24,695 --> 00:59:28,198 و این گمانه‌زنی بود .که سیریوس برمی‌گرده یا نه 1317 00:59:28,281 --> 00:59:30,492 می‌شه از اون‌طرف پرده برگشت یا نه؟ 1318 00:59:30,575 --> 00:59:32,202 .نه، نمی‌شه - .نه، نمی‌شه - 1319 00:59:32,285 --> 00:59:34,538 !آواداکداورا 1320 00:59:51,471 --> 00:59:53,890 به نظرم برای همه‌ی ما ...بازیگرهای جوون 1321 00:59:53,974 --> 00:59:55,350 .چیز جالبی بود 1322 00:59:55,434 --> 00:59:57,769 چون بازیگرهای خاصی بودن ...مثل مگی 1323 00:59:57,853 --> 00:59:59,938 .آره - .دیوید بردلی و آلن - 1324 01:00:00,022 --> 01:00:02,232 اون‌ها از ۱۰، ۱۱ سالگی .ما رو می‌شناختن 1325 01:00:02,315 --> 01:00:04,693 ولی وقتی شما اومدین .من حدوداً ۱۵، ۱۶ سالم بود 1326 01:00:04,776 --> 01:00:07,029 برای همین ...تو و گری و دیوید 1327 01:00:07,112 --> 01:00:09,465 بیشتر از بقیه مثل بزرگسال‌ها .با ما رفتار می‌کردین. اینو خیلی دوست داشتم 1328 01:00:09,489 --> 01:00:11,450 این رو توی ما می‌دیدین ...که بعضی از ما 1329 01:00:11,533 --> 01:00:13,253 آماده بودیم که مثلاً بگیم می‌شه هدایتم کنی؟» 1330 01:00:13,326 --> 01:00:15,412 «.ما هم می‌خوایم سعی کنیم بازیگر باشیم 1331 01:00:16,730 --> 01:00:19,874 [ بزرگ شدن ] 1332 01:00:23,253 --> 01:00:25,922 ...وقتی به «محفل ققنوس» می‌رسیم 1333 01:00:26,006 --> 01:00:28,592 دنیای کتاب داره سیاسی‌تر می‌شه 1334 01:00:28,675 --> 01:00:31,053 ...و حس کردم کارگردانی لازم داریم 1335 01:00:31,136 --> 01:00:33,764 که بتونه اینو .به‌طور سرگرم‌کننده‌ای عملی کنه 1336 01:00:33,847 --> 01:00:36,308 دیوید ییتس ...خیلی خوب با بازیگرها کار می‌کنه 1337 01:00:36,391 --> 01:00:39,352 و حسابی به مسیر درست .هدایتشون می‌کنه 1338 01:00:39,436 --> 01:00:42,773 ...پیشرفت به منظور پیشرفت 1339 01:00:42,856 --> 01:00:45,400 .باید منع بشه 1340 01:00:45,484 --> 01:00:48,820 دیوید مرد خوش‌رفتار ...و خیلی نازنین و مهربونی بود 1341 01:00:48,904 --> 01:00:52,199 .که خیلی به این شخصیت‌ها اهمیت می‌داد 1342 01:00:52,282 --> 01:00:55,410 و گفتگوهای دونفره‌ی زیادی .با دیوید ییتس داشتم 1343 01:00:55,494 --> 01:00:57,454 ...وقتی سراغ «محفل ققنوس» رفتم 1344 01:00:57,537 --> 01:00:59,156 ...بازیگرها رو در نظر داشتم 1345 01:00:59,239 --> 01:01:01,792 و به این فکر می‌کردم ...که چطوری فیلم‌ها رو بالغ‌تر کنیم 1346 01:01:01,875 --> 01:01:04,127 ...و یه کم بزرگسال‌تر 1347 01:01:04,211 --> 01:01:07,589 و یه‌جورایی مضمونی .و یه‌کم تاریک‌ترش کنیم 1348 01:01:12,177 --> 01:01:14,471 لازم بود که گسترش پیدا کنه ...و بزرگ‌تر بشه 1349 01:01:14,554 --> 01:01:16,848 .و رفته‌رفته ترسناک‌تر بشه 1350 01:01:20,769 --> 01:01:24,481 افزایش بزرگی توی ...مقیاس و پیچیدگی اتفاق افتاد 1351 01:01:24,564 --> 01:01:28,110 از داستان بچه‌ها ...به اتفاقات تأثیرگذار تبدیل شد 1352 01:01:28,193 --> 01:01:31,113 .و بخشی از دنیای بزرگ شد 1353 01:01:31,196 --> 01:01:33,490 .هری فقط یه پسربچه‌ست 1354 01:01:33,573 --> 01:01:34,908 ...اگه یه کم دیگه حرف بزنی 1355 01:01:34,991 --> 01:01:36,409 .دیگه عملاً باید عضو محفلش کنی 1356 01:01:36,493 --> 01:01:38,036 .خوبه .می‌خوام عضو بشم 1357 01:01:38,120 --> 01:01:40,520 ،اگه ولدمورت داره ارتشی جمع می‌کنه .پس منم می‌خوام مبارزه کنم 1358 01:01:44,251 --> 01:01:47,546 ،وقتی کارمو شروع کردم ...یه موضوعی که دیوید و استودیو 1359 01:01:47,629 --> 01:01:49,339 ...با من در موردش حرف زدن، این بود که 1360 01:01:49,422 --> 01:01:54,261 اِما مطمئن نیست که .برای فیلم‌های بعدی برگرده 1361 01:01:55,095 --> 01:01:56,471 .اوه‌، هری 1362 01:01:59,432 --> 01:02:02,185 مردم فراموش می‌کنن ...که اِما چه سختی‌های کشید 1363 01:02:02,269 --> 01:02:04,354 .و چقدر باوقار باهاشون کنار اومد 1364 01:02:05,438 --> 01:02:08,275 .دن و روپرت همدیگه رو داشتن 1365 01:02:08,358 --> 01:02:10,360 ...من رفقام رو داشتم 1366 01:02:10,443 --> 01:02:12,195 ...ولی اِما نه‌تنها جوون‌تر بود 1367 01:02:12,279 --> 01:02:15,991 .بلکه تنهایِ تنها بود 1368 01:02:16,074 --> 01:02:20,120 یکی از نوشته‌هام رو توی ...دفتر خاطراتم پیدا کردم که یه‌جورایی 1369 01:02:20,954 --> 01:02:24,916 .نشون می‌داد بعضی‌وقت‌ها خیلی تنها بودم 1370 01:02:25,000 --> 01:02:26,710 ...هیچ‌وقت سر فیلم در موردش حرف نزدیم 1371 01:02:26,793 --> 01:02:28,420 .چون همه‌مون بچه بودیم 1372 01:02:29,504 --> 01:02:31,047 ...من که یه پسر ۱۴ ساله بودم 1373 01:02:31,131 --> 01:02:32,775 هیچ‌وقت نمی‌اومدم برگردم ...به یه بچه‌ی ۱۴ ساله‌ی دیگه 1374 01:02:32,799 --> 01:02:34,050 بگم: «هی، حالت چطوره؟ 1375 01:02:34,134 --> 01:02:35,927 «همه‌چی روبه‌راهه؟ 1376 01:02:36,011 --> 01:02:37,554 ...«از «محفل ققنوس 1377 01:02:37,637 --> 01:02:39,723 از اونجا بود که همه‌چی .برامون هیجان‌انگیز شد 1378 01:02:39,806 --> 01:02:42,058 .ولی تو قصد داشتی کنار بکشی 1379 01:02:42,142 --> 01:02:43,727 .هیچ‌وقت در موردش باهات صحبت نکردم 1380 01:02:43,810 --> 01:02:46,396 ...آره، به نظرم 1381 01:02:46,479 --> 01:02:47,939 .به نظرم می‌ترسیدم - .آره - 1382 01:02:48,023 --> 01:02:49,566 نمی‌دونم ...تو تا حالا حس کردی یا نه 1383 01:02:49,649 --> 01:02:50,960 ...انگار به یه نقطه‌ی غیرقابل‌برگشت می‌رسی 1384 01:02:50,984 --> 01:02:52,569 .اوه، آره کاملاً 1385 01:02:52,652 --> 01:02:54,005 .انگار دیگه این ماجرا تموم‌بشو نیست 1386 01:02:54,029 --> 01:02:55,947 .آره .منم همچین لحظه‌هایی برام پیش اومد 1387 01:02:56,031 --> 01:02:57,240 .تقریباً تمام اون مدت 1388 01:02:59,034 --> 01:03:02,621 به نظرم تقریباً .احساسی مشابه اِما داشتم 1389 01:03:03,246 --> 01:03:05,457 پیش خودم فکر می‌کردم ...که زندگی چطوری می‌شه 1390 01:03:05,540 --> 01:03:08,084 ...اگه کنار بکشم، ولی 1391 01:03:08,168 --> 01:03:10,378 ...راستش هیچ‌وقت درباره‌ش حرف نزدیم ...به گمونم 1392 01:03:10,462 --> 01:03:12,255 هر کدوم به روش خودمون .اینو تجربه می‌کردیم 1393 01:03:12,339 --> 01:03:14,049 .یعنی توی لحظه بودیم 1394 01:03:14,132 --> 01:03:18,053 ...اون زمان اصلاً به فکرمون خطور نکرد 1395 01:03:18,136 --> 01:03:21,806 که هر سه‌مون .حس مشترکی داریم 1396 01:03:23,433 --> 01:03:25,894 ...آره، ام 1397 01:03:25,977 --> 01:03:29,773 قضیه‌ی شهرت .بالاخره کار خودشو کرده بود 1398 01:03:31,650 --> 01:03:34,986 لازم نبود کسی متقاعدم کنه .که تا آخر بمونم 1399 01:03:36,446 --> 01:03:38,782 طرفدارها از ته دل می‌خواستن ...که ما از پسش بربیایم 1400 01:03:38,865 --> 01:03:42,285 .ما همگی هوای همدیگه رو داشتیم 1401 01:03:42,369 --> 01:03:43,578 خیلی عالی نیست؟ 1402 01:03:53,046 --> 01:03:54,806 همیشه فوق‌العاده‌ست ...که آدم‌هایی رو می‌بینم 1403 01:03:54,881 --> 01:03:56,800 ،که این فیلم‌ها خیلی براشون مهمه ...چون 1404 01:03:56,883 --> 01:03:59,761 همراه با ما بزرگ شده‌ن ...کمکشون کرده 1405 01:03:59,844 --> 01:04:02,180 توی زندگی‌شون .مشکلات رو پشت سر بذارن 1406 01:04:02,264 --> 01:04:05,558 و خیلی افتخار می‌کنم که ...عضو همچین پدیده‌ای بودم 1407 01:04:05,642 --> 01:04:09,437 .که برای خیلی‌ها ارزشمنده 1408 01:04:15,527 --> 01:04:18,989 این مدت به حرفی که .دامبلدور بهم زد فکر کردم 1409 01:04:19,072 --> 01:04:20,323 چی؟ 1410 01:04:21,241 --> 01:04:24,244 اینکه درسته که ...مبارزه‌ای در پیش داریم 1411 01:04:24,327 --> 01:04:26,788 ولی ما یه چیزی داریم .که ولدمورت نداره 1412 01:04:27,706 --> 01:04:28,832 آره؟ 1413 01:04:30,959 --> 01:04:33,169 .یه چیزی که ارزش جنگیدن داره 1414 01:04:36,464 --> 01:04:39,342 پسرم، بیلی، هر شب .باهم فیلم‌ها رو تماشا می‌کردیم 1415 01:04:39,426 --> 01:04:41,303 می‌دونی، هر وقت ...یکشنبه‌شب‌ها غمگین می‌شد 1416 01:04:41,386 --> 01:04:43,680 .یه فیلم «پاتر» رو تماشا می‌کرد 1417 01:04:43,763 --> 01:04:45,181 .پناهگاهش بود 1418 01:04:45,265 --> 01:04:46,905 خیلی دوست دارم ...یه روز با بچه‌های فرضی‌م 1419 01:04:46,975 --> 01:04:48,852 .بشینم فیلم‌ها رو ببینم 1420 01:04:48,935 --> 01:04:51,396 .تأثیرش عظیمه .خارق‌العاده‌ست 1421 01:04:51,479 --> 01:04:52,689 .باورنکردنیه 1422 01:04:53,950 --> 01:04:56,228 [ افراد مطرود ] 1423 01:04:56,401 --> 01:04:59,654 از وقتی ۱۱ سالم بود ...به جی.کی.رولینگ نامه می‌نوشتم 1424 01:04:59,738 --> 01:05:01,364 ...تا ازش تشکر کنم و بگم که 1425 01:05:01,448 --> 01:05:04,326 بدون هری پاتر .دنیا برام یه‌کم مأیوس‌کننده‌ست 1426 01:05:04,409 --> 01:05:06,494 ،از شانس من ...جو نامه رو خوند 1427 01:05:06,578 --> 01:05:08,038 .و بهش جواب داد 1428 01:05:08,121 --> 01:05:12,042 برای همین من از معدود آدم‌های ...خیلی خوش‌شانسی بودم که می‌تونن بگن 1429 01:05:12,125 --> 01:05:13,918 .جی.کی. رولینگ دوست مکاتبه‌ای‌م بود 1430 01:05:17,547 --> 01:05:19,591 ...اولین بخش گزینش 1431 01:05:19,674 --> 01:05:21,259 .یه فراخوان عمومی دیوانه‌واره 1432 01:05:21,343 --> 01:05:23,386 .عملاً هر کسی می‌تونه بیاد 1433 01:05:24,846 --> 01:05:26,389 .این فرصت منه .برو که رفتیم 1434 01:05:26,473 --> 01:05:27,473 .بریم لندن 1435 01:05:27,515 --> 01:05:29,142 .معلومه، پرواز می‌کنیم 1436 01:05:29,225 --> 01:05:32,645 .و هزاران نفر صف می‌گرفتن 1437 01:05:32,729 --> 01:05:35,607 .دن رو خیلی خوب یادمه 1438 01:05:35,690 --> 01:05:37,067 .توی تست بازیگری‌م بود 1439 01:05:37,150 --> 01:05:38,485 .دارواش 1440 01:05:40,028 --> 01:05:41,613 ...یادمه باهام حرف می‌زد 1441 01:05:41,696 --> 01:05:43,376 و همه‌ش یادم می‌رفت ...که باید منم حرف بزنم 1442 01:05:43,406 --> 01:05:46,076 چون عادت کرده بودم .اونو توی فیلم ببینم 1443 01:05:46,159 --> 01:05:47,660 ...خلاصه همین‌طوری می‌موندم 1444 01:05:48,620 --> 01:05:50,580 به نظرم همین ...یکی از چیزهایی بود که 1445 01:05:50,663 --> 01:05:55,377 ،کمک کرد حس و حال لونا لاوگود رو بگیرم .چون لونا یه‌کم توی خواب و خیاله 1446 01:05:55,460 --> 01:05:56,836 .سلام، بچه‌ها 1447 01:05:58,088 --> 01:05:59,839 .قیافه‌ت داغونه، رون 1448 01:05:59,923 --> 01:06:03,718 و بعد دنیای پنهانی از ...آدم‌های عجیب رو پیدا کرد 1449 01:06:03,802 --> 01:06:06,846 آدم‌های نامتجانس، آدم‌هایی که ...قدرت عجیبی دارن 1450 01:06:06,930 --> 01:06:09,432 ولی با این حال ...انسانیت و احساسات 1451 01:06:09,516 --> 01:06:11,267 .و آسیب‌پذیری زیادی دارن 1452 01:06:11,351 --> 01:06:13,311 ...این فیلم‌ها به مردم اجازه داد که 1453 01:06:13,395 --> 01:06:14,979 .بخشی از وجودشون رو بپذیرن 1454 01:06:15,063 --> 01:06:18,108 برای همین خیلی آرامش‌بخش بود ...که می‌دیدیم عجیب‌بودن ما 1455 01:06:18,191 --> 01:06:21,277 به‌شکل یه قدرت ماورائی .روی پرده‌ی سینما نشون داده می‌شه 1456 01:06:21,361 --> 01:06:23,279 ...یادمه روزی که با شماها آشنا شدم 1457 01:06:23,363 --> 01:06:26,449 بزرگ‌ترین وصله‌های ناجوری بودین .که تا اون‌موقع دیده بودم 1458 01:06:26,533 --> 01:06:28,118 .و حالا به اینجا رسیدیم 1459 01:06:28,201 --> 01:06:29,661 .هنوزم یه مشت وصله‌ی ناجوریم 1460 01:06:29,744 --> 01:06:32,497 ،خب، شاید .ولی همدیگه رو داریم 1461 01:06:33,540 --> 01:06:35,208 .درسم خوب نبود 1462 01:06:35,291 --> 01:06:37,061 بهتره با کتاب .راهنمای گیاه‌شانسی گاشاک» شروع کنی» 1463 01:06:37,085 --> 01:06:38,920 .دوست‌های زیادی نداشتم 1464 01:06:39,754 --> 01:06:41,881 .جلو پاتو نگاه کن، لانگ‌باتم 1465 01:06:43,716 --> 01:06:45,260 .به نظرم مطرود بودن خیلی عالیه 1466 01:06:45,343 --> 01:06:47,637 و به نظرم برای همینه که .این مجموعه محبوبه 1467 01:06:47,720 --> 01:06:50,306 همه می‌خوان بدونن .که به این دنیا تعلق دارن 1468 01:06:50,390 --> 01:06:52,851 .به نظرم مایه‌ی تسلی تنهاییه 1469 01:06:52,934 --> 01:06:54,394 .من بچه‌ی کمرویی بودم 1470 01:06:54,477 --> 01:06:56,771 ...این حس برام ملموسه 1471 01:06:56,855 --> 01:07:00,316 .که ندونی جات کجاست 1472 01:07:00,400 --> 01:07:02,318 .سخت‌کوشی مهمه 1473 01:07:02,402 --> 01:07:03,987 ولی یه چیزی هست .که از اونم مهم‌تره 1474 01:07:04,070 --> 01:07:06,281 !استیوپفای - .خودباوری - 1475 01:07:08,700 --> 01:07:11,744 همه با دیدن تعلق نداشتن ...این شخصیت‌ها 1476 01:07:11,828 --> 01:07:14,914 .بیشتر حس کردن که به این دنیا تعلق دارن 1477 01:07:15,848 --> 01:07:17,938 [ وقتی هری با جینی آشنا شد ] 1478 01:07:18,168 --> 01:07:20,003 ...بانی اون اوایل 1479 01:07:20,086 --> 01:07:23,381 .فکر کنم فقط ۹ سالش بود 1480 01:07:23,465 --> 01:07:24,966 مامان، ژاکت منو ندیدی؟ 1481 01:07:25,049 --> 01:07:27,302 .چرا، عزیزم، روی گربه بود 1482 01:07:27,385 --> 01:07:28,761 .سلام 1483 01:07:28,845 --> 01:07:31,890 همیشه به نظرم ...رابطه‌ی جینی و هری 1484 01:07:31,973 --> 01:07:34,767 ...اینکه چطوری به آرومی شکل گرفت 1485 01:07:34,851 --> 01:07:39,022 و کل خونواده‌ی ویزلی رو ...درگیر خودش کرد 1486 01:07:39,105 --> 01:07:42,400 .و خودِ هری هم عملاً یه ویزلی شد 1487 01:07:43,485 --> 01:07:45,028 ...چیزی بود که اصلاً انتظارش رو نداشتم 1488 01:07:45,111 --> 01:07:46,779 .مخصوصاً وقتی کتاب‌ها رو می‌خوندم 1489 01:07:46,863 --> 01:07:48,531 .بانی بین ما کوچیک‌تر از همه بود 1490 01:07:48,615 --> 01:07:51,117 :برای همین پیش خودم می‌گفتم «.اوه، چی؟ خیلی عجیبه» 1491 01:07:52,118 --> 01:07:53,578 .چشم‌هات رو ببند 1492 01:07:53,661 --> 01:07:55,788 .و می‌دونین، یه فشاری هست 1493 01:07:55,872 --> 01:07:59,542 .چون این قهرمان محبوب داستانه 1494 01:07:59,626 --> 01:08:01,711 خب، همه سر صحنه ...از شیش‌هفت سالگی 1495 01:08:01,794 --> 01:08:04,088 تو رو می‌شناختن ...و بزرگ شدنت رو تماشا کردن 1496 01:08:04,172 --> 01:08:06,633 .و حالا بوسیدنت رو تماشا می‌کنن 1497 01:08:06,716 --> 01:08:07,926 چیزی نیست، نه؟ 1498 01:08:15,225 --> 01:08:17,811 نقش‌های زن فوق‌العاده‌ی ...خیلی زیادی هست 1499 01:08:17,894 --> 01:08:20,271 ،که جو نوشته .و به نظرم این خیلی مهمه 1500 01:08:20,355 --> 01:08:25,860 خیلی افتخار می‌کنم که ...بانی و ایوانا و کِیت 1501 01:08:25,944 --> 01:08:27,362 .به اینجا رسیده‌ن 1502 01:08:27,445 --> 01:08:30,573 .همه‌شون کنشگرهای خارق‌العاده‌ای شده‌ن 1503 01:08:30,657 --> 01:08:34,244 تک‌تک اون دخترها ...انسان‌های 1504 01:08:34,327 --> 01:08:36,412 .دوست‌داشتنی و محشری بودن 1505 01:08:41,501 --> 01:08:43,419 ،راستش .دل‌تنگ معاشرت باهات شده بودم 1506 01:08:43,503 --> 01:08:45,255 .جداً؟ اوه، ممنونم - .جداً - 1507 01:08:45,338 --> 01:08:46,923 چیزی هم برداشتی؟ .من خیلی چیزها دزدیدم 1508 01:08:47,006 --> 01:08:48,299 واقعاً؟ - .آره، آره، آره - 1509 01:08:48,383 --> 01:08:49,968 .نه، برنداشتم .کاش می‌دونستم 1510 01:08:50,051 --> 01:08:51,654 .باید بهت می‌گفتم - .حسابی قوت قلب گرفتم - 1511 01:08:51,678 --> 01:08:54,764 چون بدجوری سعی داشتم .چوبدستی‌م رو بدزدم 1512 01:08:54,847 --> 01:08:56,224 ...و نگرانم که اگه دزدیده بودیم 1513 01:08:56,307 --> 01:08:57,785 احتمالاً تا الان .یه جایی گمش کرده بودم 1514 01:08:57,809 --> 01:08:59,686 .می‌دونی که جادو نمی‌کنن، تام 1515 01:08:59,769 --> 01:09:01,062 ...خب، بهم اطمینان داده‌ن 1516 01:09:01,145 --> 01:09:04,065 ،که با گذشت زمان ...با تمرین کافی 1517 01:09:04,148 --> 01:09:06,025 .جادو می‌کنه - .آره - 1518 01:09:06,109 --> 01:09:07,986 ولی حالا که به گذشته نگاه می‌کنم .خیلی جالبه 1519 01:09:08,069 --> 01:09:10,280 ...اینکه اون حرکات مفصل رو انجام می‌دادیم 1520 01:09:10,363 --> 01:09:11,865 .ولی هیچ اتفاقی نمی‌افتاد 1521 01:09:11,948 --> 01:09:14,158 به جز یه بار که .برای من یه اتفاقی افتاد 1522 01:09:14,242 --> 01:09:17,823 بهم گفتن، این دفعه .می‌خوایم کلبه‌ی هاگرید رو منفجر کنیم 1523 01:09:17,858 --> 01:09:19,289 اوه، آره، واقعاً این کارو کردی، نه؟ 1524 01:09:19,372 --> 01:09:21,457 .و گفتن با علامت تو منفجرش می‌کنیم 1525 01:09:21,541 --> 01:09:23,835 ،وقتی تو چوبدستی‌ت رو تکون دادی .منفجر می‌شه 1526 01:09:25,753 --> 01:09:29,757 و واقعاً از واکنش خودم ...غافلگیر شدم و ترسیدم 1527 01:09:29,841 --> 01:09:32,135 «.چون توی دلم گفتم: «وای 1528 01:09:35,722 --> 01:09:37,640 .غلیان وحشتناکی از قدرت بود 1529 01:09:37,724 --> 01:09:39,142 .آره 1530 01:09:39,225 --> 01:09:41,352 ...چنین قدرت بزرگی ...فقط چوبدستی‌م رو 1531 01:09:41,436 --> 01:09:43,479 ،به اون سمت گرفتم .منفجر شد 1532 01:09:43,563 --> 01:09:45,315 ...آره، خیلی لذت‌بخش‌تر از اینه که 1533 01:09:45,398 --> 01:09:47,191 .یه پر رو به پرواز دربیاری 1534 01:09:47,275 --> 01:09:49,986 .آره 1535 01:09:50,945 --> 01:09:53,865 پس دراکو داشت با اون کمد عجیب چیکار می‌کرد؟ 1536 01:09:53,948 --> 01:09:56,492 و اون آدم‌ها کی بودن؟ متوجه نیستی؟ 1537 01:09:56,576 --> 01:09:58,911 ،یه مراسم بود .مراسم عضویت بود 1538 01:09:58,995 --> 01:10:00,204 .بس کن، هری 1539 01:10:00,288 --> 01:10:01,557 .می‌دونم می‌خوای چه نتیجه‌ای بگیری 1540 01:10:01,581 --> 01:10:03,875 .دیگه تموم شده .یکی از اون‌هاست 1541 01:10:03,958 --> 01:10:05,043 یکی از چی‌ها؟ 1542 01:10:06,127 --> 01:10:07,378 ...هری فکر می‌کنه که 1543 01:10:07,462 --> 01:10:09,756 .دراکو مالفوی مرگ‌خوار شده 1544 01:10:09,780 --> 01:10:13,139 [ دراکو ] 1545 01:10:13,760 --> 01:10:15,553 ...بچه‌ای که رنگ محبت رو ندیده 1546 01:10:15,637 --> 01:10:18,640 و عشق نیروبخشِ پدر و مادر ...یا یه آدم بالغ رو ندیده 1547 01:10:18,723 --> 01:10:21,851 می‌تونه رفته‌رفته این خشم ...و نفرت رو از دنیا پیدا کنه 1548 01:10:21,934 --> 01:10:23,394 .و به جبهه‌ی سیاه بپیونده 1549 01:10:23,478 --> 01:10:25,605 به چه جرئتی توی خونه‌ی خودم این‌طوری با من حرف می‌زنی؟ 1550 01:10:25,688 --> 01:10:26,898 .لوسیوس 1551 01:10:26,981 --> 01:10:29,192 ...بخش زیادی از ماجرای دراکو 1552 01:10:29,275 --> 01:10:30,902 ...برمی‌گرده به اینکه آیا می‌خواد 1553 01:10:30,985 --> 01:10:32,403 .نظر پدرش رو جلب کنه یا نه 1554 01:10:32,487 --> 01:10:34,364 ،توی فیلم ششم ...مجبورش می‌کنن 1555 01:10:34,447 --> 01:10:36,842 ،بدترین کار ممکن رو بکنه ...یا سعی کنه بدترین کار ممکن رو بکنه 1556 01:10:36,866 --> 01:10:40,036 ،و دامبلدور رو بکشه .و البته فروپاشیِ روانیِ دراکو رو می‌بینیم 1557 01:10:40,119 --> 01:10:43,998 ،دراکو، سال‌ها پیش ...پسری رو می‌شناختم 1558 01:10:44,082 --> 01:10:47,085 .که تمام راه‌های اشتباه رو رفت 1559 01:10:48,336 --> 01:10:51,214 .خواهش می‌کنم بذار کمکت کنم - .من به کمکت احتیاجی ندارم - 1560 01:10:52,215 --> 01:10:54,217 متوجه نیستی؟ 1561 01:10:54,300 --> 01:10:55,968 .مجبورم این کارو بکنم 1562 01:10:57,053 --> 01:10:59,138 .باید تو رو بکشم 1563 01:10:59,222 --> 01:11:00,765 .وگرنه اون منو می‌کشه 1564 01:11:00,848 --> 01:11:02,409 «اتفاقی که توی «شاهزاده‌ی دورگه ...برای تام می‌افته 1565 01:11:02,433 --> 01:11:05,061 ...اینه که یهو یه آدم‌بده 1566 01:11:05,144 --> 01:11:06,604 ...که توی فیلم‌های قبلی 1567 01:11:06,688 --> 01:11:09,565 ...همیشه تقریباً دوبُعدی بوده 1568 01:11:09,649 --> 01:11:12,235 بالاخره می‌تونیم این فرصت رو ...بهش بدیم که 1569 01:11:12,318 --> 01:11:16,656 ماجرای به‌مراتب پیچیده‌تر .و جالب‌تری تجربه کنه 1570 01:11:16,739 --> 01:11:18,825 :و پیشش نشستم و گفتم ...ببین، تام» 1571 01:11:18,908 --> 01:11:21,494 «.این فرصتته که واقعاً بدرخشی 1572 01:11:21,577 --> 01:11:24,747 یادمه دیوید ییتش می‌گفت ...اگه بتونیم 1573 01:11:24,831 --> 01:11:28,209 فقط یک درصد هم‌دردی ...یا دل‌سوزی برای دراکو ایجاد کنیم 1574 01:11:28,292 --> 01:11:30,086 .اون‌وقت موفق بودیم 1575 01:11:30,169 --> 01:11:31,546 .زود باش 1576 01:11:32,505 --> 01:11:34,048 ،از نظر من .دراکوئه که قهرمانه 1577 01:11:34,132 --> 01:11:35,550 هری همیشه .کار درست رو انجام می‌ده 1578 01:11:35,633 --> 01:11:37,051 .هری همیشه راه درست رو می‌ره 1579 01:11:37,135 --> 01:11:39,012 .هیچ‌وقت سرِ دوراهی سختی قرار نمی‌گیره 1580 01:11:39,095 --> 01:11:42,140 دراکو زنجیره‌ی ...این خاندان وحشتناک رو پاره می‌کنه 1581 01:11:42,223 --> 01:11:44,600 اونم با مسئولیت .و کاری که بهش واگذار شده 1582 01:11:44,684 --> 01:11:48,938 و وقتی تماشا می‌کردم که تام ...توی فیلم این کشمکش درونی رو خلق کنه 1583 01:11:49,021 --> 01:11:51,107 ...و تمام این تفاوت‌های جزئی رو بروز می‌ده 1584 01:11:51,190 --> 01:11:52,275 ...تمام اون پیچیدگی‌ها 1585 01:11:52,358 --> 01:11:54,026 ...تمام اون میدونِ مینِ اخلاقی 1586 01:11:54,110 --> 01:11:57,905 ...که دراکو توش پاورچین راه می‌ره .فوق‌العاده بود 1587 01:11:57,989 --> 01:11:59,323 .نه 1588 01:12:11,210 --> 01:12:12,795 .سِوِروس 1589 01:12:21,679 --> 01:12:23,264 .خواهش می‌کنم 1590 01:12:24,182 --> 01:12:26,017 !آواداکداورا 1591 01:12:36,569 --> 01:12:38,321 ...مسلماً خیلی خوشحالم که برگشتم 1592 01:12:38,404 --> 01:12:41,324 ...ولی در عین حال 1593 01:12:41,407 --> 01:12:44,327 به نظرم خیلی تکون‌دهنده‌ست ...که خیلی از کسایی که 1594 01:12:44,410 --> 01:12:47,079 فکر می‌کردیم خیلی ...بیشتر از اونی که عمر کردن 1595 01:12:47,163 --> 01:12:49,165 ...پیش ما می‌مونن 1596 01:12:49,248 --> 01:12:53,920 ...مثل هلن و آلن و ریچارد و 1597 01:12:54,003 --> 01:12:56,839 ...آره، اون‌ها مثل خونواده‌مون بودن 1598 01:12:56,923 --> 01:12:58,674 .همون‌قدر آدم ناراحت می‌شه 1599 01:12:58,758 --> 01:13:01,844 .آره - .واقعاً زود بود - 1600 01:13:01,928 --> 01:13:03,471 .آره 1601 01:13:13,481 --> 01:13:16,526 .دلت برای مُرده‌ها نسوزه، هری 1602 01:13:16,609 --> 01:13:19,028 .برای زنده‌ها دل‌سوزی کن 1603 01:13:19,111 --> 01:13:23,282 مخصوصاً کسایی که .بدون عشق زندگی می‌کنن 1604 01:13:28,621 --> 01:13:32,291 ...هری، آدم هرگز نباید غرق رؤیاهاش بشه 1605 01:13:32,375 --> 01:13:34,627 .و زندگی‌کردن رو از یادت ببره 1606 01:13:37,630 --> 01:13:42,885 ریچارد هریس آدم خیلی .خاص و صمیمی‌ای بود 1607 01:13:44,178 --> 01:13:46,013 .برق خاصی توی چشم‌هاش بود 1608 01:13:48,182 --> 01:13:49,684 .خب، ریچارد نمونه بود 1609 01:13:49,767 --> 01:13:52,395 احتمالاً یکی از .بامزه‌ترین آدم‌هایی که توی عمرم دیدم 1610 01:13:52,478 --> 01:13:54,397 ...یه پسر ۱۱ ساله‌ی شیطون بود 1611 01:13:54,480 --> 01:13:57,483 که توی جسم یه .پیرمرد ۷۰ ساله بود 1612 01:13:57,567 --> 01:13:59,819 یه چرخ دیگه واسه‌مون می‌زنی، ستاره؟ 1613 01:14:01,571 --> 01:14:03,114 ...یه برقی توی چشم‌هاش داشت 1614 01:14:03,197 --> 01:14:05,533 که اتفاقاً باعث می‌شد .کاملاً مناسب نقش دامبلدور باشه 1615 01:14:05,616 --> 01:14:07,660 .فوق‌العاده بامزه بود - .حیف شد - 1616 01:14:09,287 --> 01:14:10,705 .چرک گوش بود 1617 01:14:10,788 --> 01:14:15,501 ریچارد گریفیتس نقش .آقای دورسلی رو خیلی دلپذیر بازی می‌کرد 1618 01:14:15,585 --> 01:14:18,588 .چیزی به اسم جادو وجود نداره 1619 01:14:19,630 --> 01:14:22,925 ...خباثت آقای ویزلی رو 1620 01:14:23,009 --> 01:14:25,094 .با شور و شوق در آغوش گرفت 1621 01:14:25,177 --> 01:14:27,471 فوت شدن ایشون ...بیشتر از بقیه منو ناراحت کرد 1622 01:14:27,555 --> 01:14:29,157 چون دانشش رو سخاوتمندانه .به اشتراک می‌ذاشت 1623 01:14:29,181 --> 01:14:31,100 می‌خواست همه‌چیز رو .با بقیه به اشتراک بذاره 1624 01:14:37,773 --> 01:14:41,944 توی این فکر بودم که .کِی می‌بینمت، آقای پاتر 1625 01:14:42,945 --> 01:14:45,781 ...حس می‌کنم خیلی خوش‌شانسم 1626 01:14:45,865 --> 01:14:47,450 ...که تماس کوچیکی 1627 01:14:47,533 --> 01:14:49,744 با این انسان‌های خارق‌العاده داشتم .که از دنیا رفته‌ن 1628 01:14:51,120 --> 01:14:53,623 ...همه‌مون یه روز خیلی پیر می‌شیم و می‌گیم 1629 01:14:53,706 --> 01:14:56,292 «.من اون اسطوره‌ی بزرگ رو می‌شناختم» 1630 01:14:56,375 --> 01:14:58,252 .می‌دونم نباید اینجا بیام 1631 01:14:59,879 --> 01:15:03,090 خودِ لرد سیاه .منو از صحبت دراین‌باره منع کرده 1632 01:15:03,174 --> 01:15:04,884 هلن مک‌کروری .نقش همسرم رو بازی می‌کرد 1633 01:15:04,967 --> 01:15:06,844 ...با خودم گفتم: «فکر کنم 1634 01:15:06,928 --> 01:15:09,305 بهترین بازیگر زنیه «.که توی عمرم دیده‌م 1635 01:15:10,348 --> 01:15:11,474 .بیا 1636 01:15:11,557 --> 01:15:13,476 افتخار می‌کنم که ...باهاش هم‌بازی بوده‌م 1637 01:15:13,559 --> 01:15:15,645 ...و این‌قدر باهمدیگه 1638 01:15:15,728 --> 01:15:18,439 سر صحنه مثل نوجوون‌ها .می‌گفتیم و می‌خندیدیم 1639 01:15:20,399 --> 01:15:22,109 .خیلی چیزها یادم داد 1640 01:15:23,277 --> 01:15:25,321 .می‌بینین، حتی نمی‌تونم بگم 1641 01:15:29,700 --> 01:15:31,202 ...این توانایی رو داشت که 1642 01:15:31,285 --> 01:15:36,040 همدلی زیادی رو .توی چشم‌هاش نشون بده 1643 01:15:36,749 --> 01:15:39,001 کار کردن باهاش .واقعاً لذت‌بخش بود 1644 01:15:44,256 --> 01:15:45,675 ...می‌تونم بهتون یاد بدم 1645 01:15:45,758 --> 01:15:50,054 که چطور ذهن رو افسون .و حواس رو مختل کنین 1646 01:15:50,137 --> 01:15:53,265 آلن ریکمن هیچ‌وقت .مثل بچه‌ها با من حرف نمی‌زد 1647 01:15:53,349 --> 01:15:56,727 ...همیشه افکار و نظراتم رو خیلی جدی می‌گرفت 1648 01:15:56,811 --> 01:16:01,440 .این برام خیلی تأثیرگذار بود 1649 01:16:01,524 --> 01:16:05,361 ،آلن دوست خیلی عزیزی بود .و اون صحنه‌ی آخر رو با هم بازی کردیم 1650 01:16:05,444 --> 01:16:07,154 .صحنه‌ی آخرش 1651 01:16:08,030 --> 01:16:11,534 ...به شما وفاداره 1652 01:16:11,617 --> 01:16:14,036 .فقط به شما 1653 01:16:14,870 --> 01:16:16,289 واقعاً؟ 1654 01:16:16,372 --> 01:16:18,624 .یه کم ازش می‌ترسیدم 1655 01:16:18,708 --> 01:16:21,961 ،دقتش .ادای حرفه‌ای دیالوگ‌ها 1656 01:16:22,044 --> 01:16:24,255 یه جورایی به‌شکل بامزه‌ای ...باهم رودررو شدیم 1657 01:16:24,338 --> 01:16:26,048 .یعنی در نقش اسنیپ و ولدمورت 1658 01:16:26,132 --> 01:16:29,343 دوتا بازیگر می‌تونن از شمشیربازیِ .استعاری باهمدیگه لذت ببرن 1659 01:16:29,427 --> 01:16:32,638 آلن در این زمینه .توی بازیگری فوق‌العاده ماهر بود 1660 01:16:37,643 --> 01:16:40,104 .عزیزان ما واقعاً هیچ‌وقت از پیشمون نمی‌رن 1661 01:16:41,480 --> 01:16:43,232 .همیشه می‌تونی پیداشون کنی 1662 01:16:45,901 --> 01:16:47,069 .اینجا 1663 01:16:54,523 --> 01:16:57,739 [ یادبود ] 1664 01:17:23,022 --> 01:17:24,523 .یادت باشه 1665 01:17:25,775 --> 01:17:27,693 .تو تنها نیستی 1666 01:17:31,697 --> 01:17:33,324 .اَبَرچوبدستی 1667 01:17:35,868 --> 01:17:38,496 .قدرتمندترین چوبدستی تاریخ 1668 01:17:38,579 --> 01:17:40,956 .سنگ زندگی مجدد 1669 01:17:45,503 --> 01:17:48,464 .شنل نامرئی‌کننده 1670 01:17:49,715 --> 01:17:51,967 .هرسه باهم یادگارهای مرگ می‌شن 1671 01:17:52,051 --> 01:17:55,846 هرسه باهم .صاحبشون رو ارباب مرگ می‌کنن 1672 01:17:56,931 --> 01:17:58,933 .پسری که زنده موند 1673 01:18:01,560 --> 01:18:02,686 !هری 1674 01:18:08,609 --> 01:18:09,944 .به آغوش مرگ بیا 1675 01:18:10,027 --> 01:18:11,027 !نه 1676 01:18:13,697 --> 01:18:15,533 !آواداکداورا 1677 01:18:28,170 --> 01:18:31,507 کارهایی که برای محافظت ...از خانواده‌هایشان انجام داده بودند 1678 01:18:31,590 --> 01:18:34,927 ...بیش از هر چیزی به هری فهماند 1679 01:18:35,010 --> 01:18:37,680 که آن‌ها واقعاً ...می‌خواهند همراه او بیایند 1680 01:18:37,763 --> 01:18:41,684 و دقیقاً می‌دانند که .این کار چقدر خطرناک است 1681 01:18:41,767 --> 01:18:44,478 می‌خواست به آن‌ها بگوید ...که این کارشان چقدر نزد او باارزش است 1682 01:18:44,562 --> 01:18:48,732 ولی نمی‌توانست کلماتی بیابد .که اهمیت لازم را داشته باشند 1683 01:18:51,909 --> 01:18:57,246 [ فصل ۴: چیزی که ارزش جنگیدن دارد ] [ یادگاران مرگ: قسمت یک و دو ] 1684 01:18:58,117 --> 01:18:59,702 ...هم خیلی باحاله 1685 01:18:59,785 --> 01:19:02,955 ،هم خیلی عجیبه ...مثل راه رفتن اطراف اینجا 1686 01:19:03,038 --> 01:19:06,375 و دیدن صحنه‌های فیلم‌برداری‌ای که ...توی بچگی توشون بودیم 1687 01:19:06,458 --> 01:19:08,298 و برای همه چی ...به‌اندازه‌ای احترام قائل بودیم 1688 01:19:08,335 --> 01:19:09,980 که بچه‌ها وقتی اینجان .و خوش می‌گذرونن، قائلن 1689 01:19:10,004 --> 01:19:11,297 .آره - .عجیبه - 1690 01:19:11,380 --> 01:19:12,590 .لحظات خاطره‌انگیز عجیبی دارم 1691 01:19:12,673 --> 01:19:13,883 همستر من یادتونه؟ 1692 01:19:13,966 --> 01:19:14,966 کسی همستر من یادشه؟ 1693 01:19:15,009 --> 01:19:16,385 .آره - .میلی - 1694 01:19:16,468 --> 01:19:17,720 .آره. اسم همستر یادم نبود 1695 01:19:17,803 --> 01:19:19,096 .شرمنده - .آره، آره، آره - 1696 01:19:19,180 --> 01:19:20,389 .اشکالی نداره .روحت شاد، میلی 1697 01:19:20,472 --> 01:19:21,932 ...یادمه یه همستر داشتی 1698 01:19:22,016 --> 01:19:23,616 و من بگی‌نگی حسودی‌م می‌شد ...که یه حیوون 1699 01:19:23,684 --> 01:19:25,978 .پیش خودت سر صحنه داری - .براش تابوت ساختن - 1700 01:19:26,061 --> 01:19:27,396 .بخش نجاری - .آره، ساختن - 1701 01:19:27,479 --> 01:19:29,607 ،وقتی میلی مُرد ...طراح‌های صحنه 1702 01:19:29,690 --> 01:19:33,319 ...برای میلی یه تابوت چوبی مخصوص ساختن 1703 01:19:33,402 --> 01:19:34,987 .ک داخلش مخمل داشت 1704 01:19:35,070 --> 01:19:36,238 .خوشگل بود - !وای - 1705 01:19:36,322 --> 01:19:38,407 ...و... و اسمش روش حک شده بود 1706 01:19:38,490 --> 01:19:40,784 چون من از خود بی‌خود شده بودم 1707 01:19:40,868 --> 01:19:42,077 مراسم برگزار کردیم؟ 1708 01:19:42,161 --> 01:19:43,746 .یادمه چند کلمه‌ای به یادش گفتیم 1709 01:19:43,829 --> 01:19:47,124 همه‌ش می‌خواستم ...جسد میلی رو بردارم و 1710 01:19:47,208 --> 01:19:49,293 .جسد میلی رو نوازش کنم 1711 01:19:49,376 --> 01:19:51,003 ...و اون می‌گفت: «اِما 1712 01:19:51,086 --> 01:19:54,256 «.میلی دیگه باید توی تابوت بمونه 1713 01:19:54,340 --> 01:19:56,634 .خیلی از این چیزها یادم رفته 1714 01:19:56,717 --> 01:19:59,595 اصلاً به نظر نمیاد .که مدت زیادی گذشته 1715 01:19:59,678 --> 01:20:01,180 .آره 1716 01:20:01,263 --> 01:20:02,616 هنوز قیافه‌مون بهتر از .قیافه‌مون توی مؤخره‌ست 1717 01:20:02,640 --> 01:20:04,266 .آره - .و این عالیه - 1718 01:20:04,350 --> 01:20:05,684 .که جوون‌تر از اون صحنه هستیم 1719 01:20:08,229 --> 01:20:10,272 کیفت؟ - .آره - 1720 01:20:10,356 --> 01:20:11,565 ژاکتت؟ 1721 01:20:11,649 --> 01:20:14,902 من تمام صورتم پیشونی بود .و یه کت چاق داشتم 1722 01:20:14,985 --> 01:20:17,071 ...آره، من خیلی - ...به نظرم یه جورایی - 1723 01:20:17,154 --> 01:20:18,489 .آره، تو تا سیم آخر رفتی 1724 01:20:18,572 --> 01:20:19,907 «.می‌گفتی: «هر چی هست بدین بهم 1725 01:20:19,990 --> 01:20:20,991 .آره .هر چی هست بدین بهم 1726 01:20:21,075 --> 01:20:22,201 .آره، تا سیم آخر رفتی 1727 01:20:22,284 --> 01:20:24,703 .آره - .خیلی بهت افتخار می‌کردم - 1728 01:20:26,705 --> 01:20:28,707 ...هیچ‌کس دیگه‌ای نمی‌تونه کاملاً درک کنه 1729 01:20:28,791 --> 01:20:31,001 .که ما چه تجربه‌ای داشتیم .چیز واقعاً بی‌نظیریه 1730 01:20:31,085 --> 01:20:34,338 اگه اشتباه نکنم دیوید ییتس ...ما رو به فضانوردها تشبیه می‌کرد 1731 01:20:34,421 --> 01:20:38,342 چون واقعاً هیچ‌کس دیگه‌ای .در این مقیاس این تجربه رو نداشته 1732 01:20:38,425 --> 01:20:41,095 .و ما تا ابد باهاش در پیوند می‌مونیم 1733 01:20:46,016 --> 01:20:47,434 ...بعضی از شیرین‌ترین خاطراتی که 1734 01:20:47,518 --> 01:20:49,118 از سه‌تایی‌مون دارم ...اینه که هر کدوممون 1735 01:20:49,144 --> 01:20:53,065 می‌دونستیم باید یه‌جورایی .به روش‌های کوچیکی از همدیگه مراقبت کنیم 1736 01:20:53,148 --> 01:20:54,984 .مثلاً وقتی هوا خیلی سرده 1737 01:20:55,067 --> 01:20:58,320 ...مثلاً همه‌مون ...همه‌مون کنار همدیگه وایمیستیم 1738 01:20:58,404 --> 01:20:59,947 .یا مثلاً من خیلی خسته‌ام 1739 01:21:00,030 --> 01:21:02,908 دن، اشکالی نداره ...بین این برداشت 1740 01:21:02,992 --> 01:21:06,662 روی تو خوابم ببره؟ ..چون خیلی خسته‌ام یا 1741 01:21:06,745 --> 01:21:08,998 به نظرم همه‌مون ...توی جاها مختلفی روی همدیگه 1742 01:21:09,081 --> 01:21:10,416 ...خوابمون برده 1743 01:21:10,499 --> 01:21:15,087 مثلاً بعضی از مجلل‌ترین .کلیساها و جاهای بریتانیا 1744 01:21:15,170 --> 01:21:16,839 ...سطح اعتمادی که داشتم 1745 01:21:16,922 --> 01:21:20,009 و اعتمادی که طی اون ده سال شکل دادیم ...در حدی بود که 1746 01:21:20,092 --> 01:21:21,677 ...اگه یه حرکت نمایشی می‌کردیم 1747 01:21:21,760 --> 01:21:24,513 مطمئن بودم که .یکی از شما منو می‌گیره 1748 01:21:24,596 --> 01:21:26,307 ...به نظرم این‌جور اعتماد و اتکا 1749 01:21:26,390 --> 01:21:28,434 ...و لازمه‌ش 1750 01:21:28,517 --> 01:21:30,019 ...کمتر محیط کاری هست 1751 01:21:30,102 --> 01:21:31,579 که اون‌قدر زمان هست .که این چیزها شکل بگیره 1752 01:21:31,603 --> 01:21:33,272 .و همه‌ش بدون حرف‌زدن بود ...یعنی 1753 01:21:33,355 --> 01:21:35,107 انگار هر سه‌مون ...می‌تونستیم بدون اینکه 1754 01:21:35,190 --> 01:21:37,401 لازم باشه چیزی بگیم .باهم ارتباط برقرار کنیم 1755 01:21:37,484 --> 01:21:39,361 .خودمون می‌دونستیم چیکار لازمه کنیم 1756 01:21:39,445 --> 01:21:42,781 .همه‌مون محکم پشت همدیگه بودیم 1757 01:21:44,033 --> 01:21:45,617 .باید لباس‌هامون رو عوض کنیم 1758 01:21:51,957 --> 01:21:53,208 آخه چطوری..؟ 1759 01:21:53,292 --> 01:21:55,252 .با افسون گسترش تشخیص‌ناپذیر 1760 01:21:56,545 --> 01:21:57,921 .تو معرکه‌ای، جدی میگم 1761 01:21:59,006 --> 01:22:00,966 .همیشه تعجب می‌کنه 1762 01:22:01,050 --> 01:22:03,510 این دو فیلم .حس‌وحال خیلی متفاوتی داشتن 1763 01:22:03,594 --> 01:22:05,095 .توی هاگوارتز نبودیم 1764 01:22:05,179 --> 01:22:08,265 اکثر اوقات .جاهای مختلف چادر می‌زدیم 1765 01:22:08,349 --> 01:22:10,017 .فضاش خیلی تاریک‌تر بود 1766 01:22:10,100 --> 01:22:11,727 .حس می‌کردی فیلم دیگه‌ایه 1767 01:22:11,810 --> 01:22:13,812 دامبلدور تو رو فرستاده ...دنبال این جان‌پیچ‌ها 1768 01:22:13,896 --> 01:22:15,564 ولی بهت نگفته چه‌جوری نابودشون کنی؟ 1769 01:22:15,647 --> 01:22:17,274 ...به نظرم خیلی دلچسب بود 1770 01:22:17,358 --> 01:22:20,778 چون همه‌مون تونستیم .صحنه‌های خیلی جدی‌تری بازی کنیم 1771 01:22:20,861 --> 01:22:22,446 ...و واقعاً فرصت خوبی بود 1772 01:22:22,529 --> 01:22:24,073 .تا این عمق این شخصیت‌ها رو نشون بدیم 1773 01:22:24,156 --> 01:22:25,949 میای یا می‌مونی؟ 1774 01:22:30,496 --> 01:22:32,915 .اون شب شما دو تا رو دیدم 1775 01:22:32,998 --> 01:22:35,542 .رون، اون... اون هیچی نبود 1776 01:22:37,628 --> 01:22:38,837 ...رون 1777 01:22:39,588 --> 01:22:41,590 صحنه‌ای که به نظرم ...خیلی ناجور می‌شد 1778 01:22:41,673 --> 01:22:43,425 ...و اصلاً ازش مطمئن نبودم 1779 01:22:43,509 --> 01:22:45,427 .صحنه‌ای بود دوتایی می‌رقصیدیم 1780 01:22:45,511 --> 01:22:47,596 .آره - ...الان اون - 1781 01:22:47,679 --> 01:22:51,016 یکی از صحنه‌های محبوبم .از توی کل فیلم‌هاست 1782 01:22:51,100 --> 01:22:53,602 چون با اون سطح صمیمیتی ...که من و تو 1783 01:22:53,686 --> 01:22:55,604 ،اون موقع با همدیگه داشتیم ...به نظرم 1784 01:22:55,687 --> 01:22:57,707 نمی‌تونستم با بازیگر دیگه‌ای .چنین صحنه‌ای رو بازی کنم 1785 01:22:57,731 --> 01:22:59,358 ...خب، صحنه‌ی جالبیه، چون 1786 01:22:59,441 --> 01:23:01,294 ،چون اول از همه .داشتیم فیلم هری پاتر ضبط می‌کردیم 1787 01:23:01,318 --> 01:23:03,153 و بعد توی فیلم آخر ...کارگردان اومد و گفت 1788 01:23:03,237 --> 01:23:05,280 هی، چطوره شما دو تا» ...پنج دقیقه با آهنگ نیک کِیو 1789 01:23:05,364 --> 01:23:06,782 «آروم برقصین؟ 1790 01:23:06,865 --> 01:23:08,176 می‌خواستم بگم: «چی؟ «مگه توی چه فیلمی داریم بازی می‌کنیم؟ 1791 01:23:08,200 --> 01:23:09,660 «.یعنی: «عالیه، ولی باشه 1792 01:23:09,743 --> 01:23:13,080 ♪ قبلاً نمی‌دیدم ولی حالا می‌بینم ♪ 1793 01:23:13,163 --> 01:23:16,792 ♪ برای منم جایی نگه داشتی؟ ♪ 1794 01:23:16,875 --> 01:23:21,505 ♪ یعنی این‌قدر خیال خامی داشتم؟ ♪ 1795 01:23:21,588 --> 01:23:24,550 ♪ هی، قطار کوچک، صبر کن منم بیام ♪ 1796 01:23:24,633 --> 01:23:28,303 ♪ قطاری که به بهشت میره ♪ 1797 01:23:28,387 --> 01:23:32,474 ،خوشحالیم، مادر ♪ ♪ بهمون خوش می‌گذره 1798 01:23:33,976 --> 01:23:35,245 .اون صحنه خیلی حرف‌ها برای گفتن داشت 1799 01:23:35,269 --> 01:23:36,979 .بدون دیالوگ بود .عاشقش بودم 1800 01:23:37,062 --> 01:23:39,314 و همچنین، به همون نحو ...شخصیت‌هامون هم 1801 01:23:39,398 --> 01:23:41,024 .تونستن یه لحظه خوش بگذرونن 1802 01:23:41,108 --> 01:23:42,585 به نظرم من و تو هم .یه لحظه تونستیم خوش بگذرونیم 1803 01:23:42,609 --> 01:23:43,986 .آره، البته - ...که واقعاً - 1804 01:23:44,069 --> 01:23:45,487 .اون موقع بهش نیاز داشتیم 1805 01:23:45,571 --> 01:23:47,322 می‌دونی؟ - .آره، کاملاً - 1806 01:23:47,406 --> 01:23:50,451 .پیره‌سگ لعنتی خائن یه نفر نیست بتونیم بهش اعتماد کنیم؟ 1807 01:23:50,534 --> 01:23:52,327 مثلاً‌ اون صحنه که ...توی فیلم آخر 1808 01:23:52,411 --> 01:23:54,163 .باید توی جنگل می‌دوئیدیم 1809 01:23:54,246 --> 01:23:55,664 ...بین درخت‌ها می‌دوئیدیم 1810 01:23:55,747 --> 01:23:57,624 .تا قاپ‌زن‌ها ما رو نگیرن 1811 01:23:57,708 --> 01:23:59,042 .و حرکت 1812 01:24:00,586 --> 01:24:03,172 .خب، خشکتون نزنه، بقاپینشون 1813 01:24:03,255 --> 01:24:05,507 راستش، یادمه ...من و تو، اِما 1814 01:24:05,591 --> 01:24:06,800 ...خیلی رقابت کردیم 1815 01:24:06,884 --> 01:24:08,093 .به‌طرز مسخره‌ای رقابت کردیم 1816 01:24:08,177 --> 01:24:10,387 .که کی سریع‌تر می‌دوئه 1817 01:24:10,471 --> 01:24:12,181 !بزن قدش! عالی بود 1818 01:24:12,264 --> 01:24:13,932 ...به نظرم روپرت همیشه 1819 01:24:14,016 --> 01:24:15,577 :می‌خواست بگه «.شما هر کاری می‌خواین بکنین» 1820 01:24:15,601 --> 01:24:17,519 :می‌خواست بگه «.هر کاری دلتون می‌خواد بکنین» 1821 01:24:17,603 --> 01:24:18,771 ...آره - .من اینجا می‌مونم - 1822 01:24:18,854 --> 01:24:20,856 ...برای من، دویدن بدل‌کاریه 1823 01:24:20,939 --> 01:24:22,524 .راه رفتن هم بدل‌کاریه 1824 01:24:28,780 --> 01:24:30,365 ...اصلاً دلم نمی‌خواد 1825 01:24:30,449 --> 01:24:32,169 خیلی از صحنه‌های خودمو ...توی اون فیلم ببینم 1826 01:24:32,242 --> 01:24:34,012 ولی شما دوتا رو تماشا کردم .و به نظرم عالی بودین 1827 01:24:34,036 --> 01:24:35,871 .ولی خیلی چیز نازی بود 1828 01:24:35,954 --> 01:24:38,290 اتفاقاً یادمه سه‌تامون ...به همدیگه می‌گفتیم 1829 01:24:38,373 --> 01:24:40,501 که کارمون عالی بود .یا یه صحنه رو خوب بازی کردیم 1830 01:24:40,584 --> 01:24:42,586 مخصوصاً چون ...از بچگی شروع کرده بودیم 1831 01:24:42,669 --> 01:24:44,147 و واقعاً نمی‌دونستیم .داریم چیکار می‌کنیم 1832 01:24:44,171 --> 01:24:45,714 ...برای همین وقتی همدیگه رو می‌دیدیم 1833 01:24:45,797 --> 01:24:47,567 ،که واقعاً بازیگری می‌کنیم «.می‌گفتی: «اوه، ایول 1834 01:24:47,591 --> 01:24:49,218 «.ایول، عالی بود» - «.آره. «آفرین - 1835 01:24:49,301 --> 01:24:50,737 ...آره، انگار که .به گمونم همه‌مون داریم پیشرفت می‌کنیم 1836 01:24:50,761 --> 01:24:51,905 .ترکوندیم - .عالی بود. آفرین - 1837 01:24:51,929 --> 01:24:53,430 .آره. آره - .دقیقاً - 1838 01:24:53,514 --> 01:24:58,101 مسلماً بوسه‌ی ما ...ترسناک‌ترین چیزی بود که 1839 01:24:58,185 --> 01:24:59,520 ...که هر من و تو - .اوه - 1840 01:24:59,603 --> 01:25:01,813 .آره - .مجبور بودیم تحملش کنیم - 1841 01:25:03,557 --> 01:25:06,341 [ آینده‌نگری ] 1842 01:25:06,527 --> 01:25:08,111 .من هرماینی گرنجرم 1843 01:25:08,195 --> 01:25:10,739 شما؟ 1844 01:25:10,822 --> 01:25:13,617 .من رون ویزلی‌ام - .خوشوقتم - 1845 01:25:13,700 --> 01:25:18,038 ،درستش «لویـوسائه «.نه لویوسـا 1846 01:25:18,121 --> 01:25:20,290 .این دخترو با یه من عسل هم نمی‌شه خورد 1847 01:25:20,374 --> 01:25:22,417 .تعجبی نداره که هیچ دوستی نداره 1848 01:25:24,211 --> 01:25:25,754 .فکر کنم صدات رو شنید 1849 01:25:25,837 --> 01:25:27,965 توی کل مجموعه .از اول این انتظار ایجاد شده بود 1850 01:25:28,048 --> 01:25:29,216 .هشت تا فیلم 1851 01:25:29,299 --> 01:25:30,985 من عاشق رابطه‌ی ...عاشقانه‌ی رون و هرماینی‌ام 1852 01:25:31,009 --> 01:25:33,595 و اون‌جوری که مرتب ...توی داستان زیرپوستی 1853 01:25:33,679 --> 01:25:35,514 .به‌شکل گذرا حس می‌شه 1854 01:25:35,597 --> 01:25:37,224 ...ام 1855 01:25:42,062 --> 01:25:45,857 .این رابطه مدت خیلی زیادی کنترل شده 1856 01:25:45,941 --> 01:25:47,776 .یه ذره خمیردندون بود 1857 01:25:49,611 --> 01:25:52,281 اسلاگهورن هم قراره .مهمونی کریسمس بگیره 1858 01:25:52,364 --> 01:25:53,699 .و انتظار دارن همراه داشته باشیم 1859 01:25:53,782 --> 01:25:55,617 لابد تو با مک‌لاگن می‌ری؟ 1860 01:25:55,701 --> 01:25:59,079 بیننده‌ها بی‌صبرانه منتظرن .که بوسه‌ی این دو رو ببینن 1861 01:25:59,162 --> 01:26:00,789 .اتفاقاً می‌خواستم از تو دعوت کنم 1862 01:26:00,872 --> 01:26:02,457 واقعاً؟ 1863 01:26:02,541 --> 01:26:04,376 یه صحنه‌ی ...قشنگ و نازنین هست 1864 01:26:04,459 --> 01:26:05,937 که بعد از اینکه خوندینش .باید راجع‌بهش حرف بزنیم 1865 01:26:05,961 --> 01:26:07,170 ...چون این هفته بوسه‌ی رون 1866 01:26:07,254 --> 01:26:08,714 .و هرماینی رو ضبط می‌کنیم - چی؟ - 1867 01:26:08,797 --> 01:26:10,233 ...بوسه‌ی رون و هرماینی رو ضبط می‌کنیم 1868 01:26:10,257 --> 01:26:11,466 این هفته؟ - این هفته؟ - 1869 01:26:11,550 --> 01:26:13,468 .توی تالار اسرار 1870 01:26:13,552 --> 01:26:16,263 ...توی این لحظه‌ی فوق‌العاده مخاطره‌آمیز 1871 01:26:16,346 --> 01:26:19,683 رو به همدیگه می‌کنن .و همدیگه رو می‌بوسن 1872 01:26:22,519 --> 01:26:25,439 .هفت تا فیلم منتظر این لحظه بودیم 1873 01:26:25,522 --> 01:26:27,774 توی اتاق تریلی‌شون ...با هر دو صحبت کردم 1874 01:26:27,858 --> 01:26:29,985 .و مطمئن شدم که هر دو راحت باشن 1875 01:26:30,068 --> 01:26:33,864 مثل این بود که برای .یه مسابقه‌ی ورزشی آماده‌شون کنم 1876 01:26:33,947 --> 01:26:36,074 :می‌دونین، می‌گفتم .خب، بچه‌ها، از پسش برمیاین» 1877 01:26:36,158 --> 01:26:37,826 «.عالی می‌شه 1878 01:26:37,909 --> 01:26:40,495 .قرار بود یه بوسه‌ی پرهیجان باشه 1879 01:26:40,579 --> 01:26:41,997 ...چون مرتب خراب می‌کردیم 1880 01:26:42,080 --> 01:26:43,516 .هر بار خنده‌مون می‌گرفت - .آره، آره - 1881 01:26:43,540 --> 01:26:44,833 ...و خیلی ترسیده بودم 1882 01:26:44,916 --> 01:26:46,269 ...که هیچ‌وقت نتونیم درش بیاریم، چون 1883 01:26:46,293 --> 01:26:47,544 .اصلاً نمی‌تونستیم جدی بگیریمش 1884 01:26:49,254 --> 01:26:51,298 منم اوضاع رو بهتر نکردم ...چون بهم گفته بودن 1885 01:26:51,381 --> 01:26:53,675 که در این مورد ...خیلی عوضی‌بازی در آوردم 1886 01:26:53,759 --> 01:26:55,135 ...و مثلاً می‌گفتم 1887 01:26:55,218 --> 01:26:56,845 میام سر صحنه» «.تا بوسه‌تون رو تماشا کنم 1888 01:26:56,928 --> 01:26:58,722 .همه می‌خواستن اون موقع سر صحنه باشن 1889 01:26:58,805 --> 01:27:01,224 چون همه داشتن می‌گفتن» «.این صحنه دیدن داره، بچه‌ها 1890 01:27:01,308 --> 01:27:02,910 ...انگار ما می‌خواستیم - ...خیلی ببخشید، بچه‌ها - 1891 01:27:02,934 --> 01:27:04,353 .آره، آره 1892 01:27:04,436 --> 01:27:06,188 می‌دونستم که من ...باید اونی باشم که 1893 01:27:06,271 --> 01:27:08,065 ...این صحنه رو درمیاره 1894 01:27:08,148 --> 01:27:11,902 .چون روپرت این کارو نمی‌کرد .برای همین دلمو به دریا زدم 1895 01:27:11,985 --> 01:27:13,612 .رحم نکنین 1896 01:27:13,695 --> 01:27:16,990 برای این کار .نیاز داشتم که شتاب بگیرم 1897 01:27:17,074 --> 01:27:19,993 ،و روپرت ...توی اون برداشت اول 1898 01:27:20,077 --> 01:27:23,705 قیافه‌ی رون رو دیدم ...که از تعجب ترکید 1899 01:27:23,789 --> 01:27:25,791 :چون پیش خودش می‌گفت «.این تازه برداشت اوله» 1900 01:27:25,874 --> 01:27:27,876 .فکر کنم غش کردم ...یادمه 1901 01:27:27,959 --> 01:27:30,879 صورتت همین‌طور .به صورتم نزدیک‌تر می‌شد 1902 01:27:30,962 --> 01:27:32,422 ...هر بار که اینو تعریف می‌کنی 1903 01:27:32,506 --> 01:27:34,841 جوری می‌گی که انگار ...توی ذهنت مثل 1904 01:27:34,925 --> 01:27:35,925 .یه نمایش ترسناک بوده 1905 01:27:35,967 --> 01:27:38,261 .بد نبود. می‌دونم 1906 01:27:49,648 --> 01:27:52,109 بوسیدن روپرت ...یکی از سخت‌ترین کارهایی بود 1907 01:27:52,192 --> 01:27:53,819 .که مجبور بودم انجام بدم 1908 01:27:53,902 --> 01:27:56,697 ...واقعاً حس می‌کردم ناجوره 1909 01:27:56,780 --> 01:27:58,573 ...هر طور که فکرشو کنی ناجور بود 1910 01:27:58,657 --> 01:28:01,702 چون من و دن و روپرت .مثل خواهر و برادریم 1911 01:28:05,831 --> 01:28:07,082 هری؟ 1912 01:28:07,165 --> 01:28:08,750 به نظرم هر سه‌مون ...توافق‌نظر داشتیم 1913 01:28:08,834 --> 01:28:11,670 .که چقدر برامون ارزشمنده 1914 01:28:12,671 --> 01:28:14,840 اون صحنه رو یادمه ...که تو می‌گفتی: «نه، بچه‌ها 1915 01:28:14,923 --> 01:28:18,593 «.این بار دیگه من باید تنهایی برم 1916 01:28:18,677 --> 01:28:20,095 .و من برای خداحافظی بغلت کردم 1917 01:28:20,178 --> 01:28:22,723 .منم باهات میام - .نه، ماره رو بکُشین - 1918 01:28:25,183 --> 01:28:28,103 می‌دونستم که دارم .با این مجموعه خداحافظی می‌کنم 1919 01:28:28,186 --> 01:28:29,980 می‌دونستم که دارم .با تو خداحافظی می‌کنم 1920 01:28:30,063 --> 01:28:32,399 ...و باید بروز می‌دادم که 1921 01:28:32,482 --> 01:28:37,571 .خودم از پایان این ماجرا چه حسی دارم 1922 01:28:37,654 --> 01:28:39,072 .آره 1923 01:28:43,011 --> 01:28:47,259 [ نبرد نهایی ] 1924 01:28:51,043 --> 01:28:52,419 ...اون صحنه که هاگرید هری رو 1925 01:28:52,502 --> 01:28:54,463 ،می‌بره اون‌ور پل .یه تصویر خیلی توراتیه 1926 01:28:57,215 --> 01:29:00,469 اگه از جو یا هر کسی که ...غرق این داستان‌هاست، بپرسین 1927 01:29:00,552 --> 01:29:03,305 .می‌گن که نبرد بین خیر و شره 1928 01:29:03,388 --> 01:29:04,848 .به همین سادگی 1929 01:29:08,143 --> 01:29:11,062 خیلی چیزها رو .مدیون شخصیت نویل هستم 1930 01:29:11,146 --> 01:29:12,606 ،من خیلی خیلی کمرو بودم ...اصلاً 1931 01:29:12,689 --> 01:29:14,232 .اصلاً توی کلاس بلند حرف نمی‌زدم 1932 01:29:14,316 --> 01:29:15,556 .دستمو برای هیچی بالا نمی‌آوردم 1933 01:29:15,609 --> 01:29:18,278 .چون خیلی شبیه نویل بودم 1934 01:29:19,863 --> 01:29:23,617 .داستان عالی نویل اینه که اون قهرمانه 1935 01:29:25,744 --> 01:29:27,287 .اون تیکه‌ی فوق‌العاده‌ی آخر 1936 01:29:27,370 --> 01:29:29,331 .اون تک‌گویی عالی نویل 1937 01:29:31,249 --> 01:29:33,126 .البته که خیر باید پیروز بشه 1938 01:29:34,002 --> 01:29:35,504 .مهم نیست که هری مُرده 1939 01:29:35,587 --> 01:29:36,963 .بیا عقب، نویل 1940 01:29:37,047 --> 01:29:39,174 .آدم‌ها هر روز می‌میرن 1941 01:29:39,257 --> 01:29:41,009 .امشب هری رو از دست دادیم 1942 01:29:43,220 --> 01:29:46,848 .ولی هری هنوز پیش ماست. اینجا 1943 01:29:49,768 --> 01:29:51,269 .اون‌ها بیهوده نمردن 1944 01:29:51,353 --> 01:29:53,021 «ولی کاری که «هری پاتر ...برای من کرد 1945 01:29:53,104 --> 01:29:56,900 در قامت یه داستان ...و بازیگری که توش بودم 1946 01:29:56,983 --> 01:29:58,527 .اما تو نه 1947 01:29:58,610 --> 01:30:00,904 چون در وهله‌ی اول .کمکم کرد که که بدونم چی نیستم 1948 01:30:00,987 --> 01:30:04,533 .قلب هری برای ما می‌تپید !برای همه‌مون 1949 01:30:04,616 --> 01:30:07,953 و در نتیجه .فهمیدم که چی هستم 1950 01:30:09,955 --> 01:30:11,790 !کانفرینگو 1951 01:30:20,966 --> 01:30:23,093 ،به کتاب که نگاه می‌کنیم ...رویارویی نهاییِ 1952 01:30:23,176 --> 01:30:25,220 ...ولدمورت و هری 1953 01:30:25,303 --> 01:30:26,596 ...توی سرسرای بزرگ اتفاق می‌افته 1954 01:30:26,680 --> 01:30:28,765 .و جمعیت زیادی تماشاشون می‌کنن 1955 01:30:28,849 --> 01:30:34,813 و من دنبال چیز ساده‌تر .و مهیج‌تر و غریزی‌تری بودم 1956 01:30:34,896 --> 01:30:38,775 چون این دو دشمن ...تقریباً از نظر روحی 1957 01:30:38,859 --> 01:30:43,238 به شکل عجیب و جان‌پیچ‌مانندی .به‌هم پیوند خورده بودن 1958 01:30:43,321 --> 01:30:44,948 ...پیش خودم گفتم عالی نمی‌شه 1959 01:30:45,031 --> 01:30:49,411 اگه دن رِیف رو بگیره و اونو از بالای برج بکشه پایین؟ 1960 01:30:49,494 --> 01:30:52,747 کافیه، تام. بیا این غائله رو .همون‌طوری که شروع کردیم، تموم کنیم 1961 01:30:52,831 --> 01:30:54,583 .با همدیگه 1962 01:30:54,666 --> 01:30:57,085 ،همون‌طور که غیب می‌شن ...با همدیگه ادغام می‌شن 1963 01:30:57,168 --> 01:30:59,254 ...همون رابطه‌ی عمیقی که 1964 01:30:59,337 --> 01:31:02,382 توی کل داستان‌ها و فیلم‌ها ...شکل دادیم 1965 01:31:02,465 --> 01:31:04,050 ...توی اون لحظه براتون مجسم می‌شه 1966 01:31:04,134 --> 01:31:06,469 .و بعدش توی حیاط غلت می‌خورن 1967 01:31:10,640 --> 01:31:12,058 .یادمه بدنم خیلی خسته بود 1968 01:31:12,142 --> 01:31:13,435 .هر چی می‌تونستیم مایه گذاشتیم 1969 01:31:13,518 --> 01:31:15,061 .به نظرم آخرش حسابی خسته بودیم 1970 01:31:15,145 --> 01:31:16,938 ...توی ماه‌های سرد ضبط می‌کردیم 1971 01:31:17,022 --> 01:31:18,064 .و آسمون گرفته و ابری بود 1972 01:31:18,148 --> 01:31:19,774 ...ساعدم حسابی خشک شده بود 1973 01:31:19,858 --> 01:31:21,818 چون جریان این طلسم ...وارد بدن می‌شه 1974 01:31:21,902 --> 01:31:24,154 ...مجبور بودم 1975 01:31:24,237 --> 01:31:25,572 .نیروی طلسم رو پس بزنم 1976 01:31:26,448 --> 01:31:29,826 علاوه‌بر سختی‌های فیزیکیِ ...ساخت فیلم‌ها 1977 01:31:29,910 --> 01:31:32,370 یه فشار کوچیکی روی من بود ...و با خودم می‌گفتم 1978 01:31:32,454 --> 01:31:34,181 تو کسی هستی که» .قراره این مجموعه رو به پایان برسونی 1979 01:31:34,205 --> 01:31:37,125 .باید توی اوج تموم بشه .باید معنادار باشه 1980 01:31:37,208 --> 01:31:40,462 .باید تأثیرگذار باشه «.باید انتظارات رو برآورده کنه 1981 01:32:23,557 --> 01:32:28,660 [ شروعی تازه ] 1982 01:32:30,011 --> 01:32:32,847 تو کی هستی؟ - ...سلام. من اِما واتسون هستم - 1983 01:32:32,931 --> 01:32:34,808 .و نقش هرماینی گرنجر رو بازی می‌کنم 1984 01:32:34,891 --> 01:32:37,352 .وحشت‌زده‌ام - .نه، هرگز - 1985 01:32:37,435 --> 01:32:39,187 چی؟ - .ولش کن - 1986 01:32:39,270 --> 01:32:40,563 ترجیح می‌دی این‌طوری نبیننت؟ 1987 01:32:40,647 --> 01:32:42,107 .آره - چرا؟ - 1988 01:32:42,190 --> 01:32:43,692 چون دوست نداره .گیره توی موهاش باشه 1989 01:32:43,775 --> 01:32:45,527 .آره - .آقای ردکلیف - 1990 01:32:45,610 --> 01:32:47,320 !بله. آه - آه؟ - 1991 01:32:47,404 --> 01:32:48,780 !دوربین، آه 1992 01:32:48,863 --> 01:32:50,240 تو خبرنگاری؟ 1993 01:32:50,323 --> 01:32:52,325 .آره، دقیقاً، خبرنگارم از کجا فهمیدی؟ 1994 01:32:52,409 --> 01:32:54,369 .اولین روزته چه حسی داری؟ 1995 01:32:54,452 --> 01:32:56,705 .حس فوق‌العاده‌ای دارم 1996 01:32:56,788 --> 01:32:57,914 هیجان‌زده‌ای؟ 1997 01:32:57,998 --> 01:33:01,001 .خیلی. بی‌صبرانه منتظرم 1998 01:33:01,084 --> 01:33:04,295 ،بعد از تمام این آماده‌سازی‌ها .بالاخره شروع می‌شه 1999 01:33:04,379 --> 01:33:06,965 .خب، به کارتون برسین .باید به سر و روت برسن 2000 01:33:07,048 --> 01:33:08,508 .آره - .درسته - 2001 01:33:13,179 --> 01:33:15,056 الان که بهش فکر می‌کنی چی به ذهنت می‌رسه، رون؟ 2002 01:33:15,140 --> 01:33:16,349 ...وقتی به گذشته نگاه می‌کنی 2003 01:33:16,433 --> 01:33:17,600 .برای من، خاطرات خیلی خوبیه 2004 01:33:17,684 --> 01:33:18,977 برای تو چی؟ 2005 01:33:19,060 --> 01:33:20,705 خیلی افتخار می‌کنم .که جزو این فیلم‌ها بودم 2006 01:33:20,729 --> 01:33:23,273 اون آخرهاش ...زمان عجیبی بود 2007 01:33:23,356 --> 01:33:25,233 .مخصوصاً وقتی تموم شد 2008 01:33:25,316 --> 01:33:26,901 ...حس می‌کنم از دستم در رفت 2009 01:33:26,985 --> 01:33:29,070 که من کی بودم .و شخصیت کی بود 2010 01:33:29,154 --> 01:33:31,740 نمی‌دونستم سر و تهِ .من و شخصیتم توی فیلم کجا بود 2011 01:33:31,823 --> 01:33:33,217 آره، بعضی چیزها بود ...که مثلاً از خودم می‌پرسیدم 2012 01:33:33,241 --> 01:33:34,241 من کی‌ام؟ 2013 01:33:34,284 --> 01:33:35,285 من دوست دارم چیکار کنم؟ 2014 01:33:35,368 --> 01:33:36,703 یا برای من چی مهمه؟ 2015 01:33:36,786 --> 01:33:37,996 .چیزهای عجیبی بود 2016 01:33:38,079 --> 01:33:39,348 حتی حس می‌کردم .اسمم اسم خودم نیست 2017 01:33:39,372 --> 01:33:40,623 .آره - ...حس می‌کردم - 2018 01:33:40,707 --> 01:33:41,916 .فقط یه کار رو بلدم 2019 01:33:42,000 --> 01:33:43,394 .آره - .یعنی فقط بلدم رون رو بازی کنم - 2020 01:33:43,418 --> 01:33:44,794 ...رون شخصیت محبوبم بود 2021 01:33:44,878 --> 01:33:47,088 برای همین خیلی باحال بود .که توی فیلم بازی کردم 2022 01:33:47,172 --> 01:33:48,590 ...انگار که ما 2023 01:33:48,673 --> 01:33:52,343 شدیدترین نوعِ .بازیگریِ متد رو انجام داده باشیم 2024 01:33:52,427 --> 01:33:54,345 .بالاخره باید زمانی تموم می‌شد 2025 01:33:54,429 --> 01:33:57,932 قرار نبود تا ابد .به این کار ادامه بدیم 2026 01:33:58,016 --> 01:33:59,768 ...حسی که الان برام داره 2027 01:33:59,851 --> 01:34:02,937 اینکه الان اینجا می‌بینمت ...بعد از مدت‌ها دوری 2028 01:34:03,855 --> 01:34:05,815 .بذار جلوی خودمو بگیرم احساساتی نشم 2029 01:34:05,899 --> 01:34:08,526 حس می‌کنم تو .یکی از ستون‌های زندگی‌م هستی 2030 01:34:08,610 --> 01:34:09,837 ...خیلی آدمو تحت تأثیر قرار می‌ده 2031 01:34:09,861 --> 01:34:11,196 .چون بزرگ‌شدنت رو دیدم 2032 01:34:11,279 --> 01:34:12,280 .بزرگ‌شدن همدیگه رو دیدیم 2033 01:34:12,363 --> 01:34:13,490 .با همدیگه بزرگ شدیم 2034 01:34:13,573 --> 01:34:15,825 .مثل خونواده‌ایم .همیشه خواهیم بود 2035 01:34:15,909 --> 01:34:18,828 ...لازم نیست همدیگه رو ببینیم .وای خدا 2036 01:34:18,912 --> 01:34:22,874 با اینکه همیشه .همدیگه رو نمی‌بینیم 2037 01:34:22,957 --> 01:34:24,709 ...آره 2038 01:34:26,169 --> 01:34:27,420 ...یه پیوندِ 2039 01:34:27,504 --> 01:34:29,047 خیلی محکمه .که همیشه خواهیم داشت 2040 01:34:29,130 --> 01:34:33,134 همیشه بخشی از .زندگی همدیگه می‌مونیم 2041 01:34:43,812 --> 01:34:46,898 .اوه، خیلی خوشحالم که می‌بینمت - .خوشحالم می‌بینمت - 2042 01:34:48,817 --> 01:34:50,068 .خیلی دوستت دارم 2043 01:34:56,074 --> 01:34:57,158 .به چشم دوست 2044 01:34:59,744 --> 01:35:01,329 .محض شفاف‌سازی - .محض شفاف‌سازی - 2045 01:35:01,412 --> 01:35:02,997 .برای اینکه بیننده‌ها سوءبرداشت نکنن 2046 01:35:03,081 --> 01:35:06,334 .ولی حقیت داره .عشق زیادی وجود داره 2047 01:35:06,418 --> 01:35:07,961 .اوه، ممنون، روپز 2048 01:35:08,044 --> 01:35:09,504 ...یه تمرین کنیم 2049 01:35:09,587 --> 01:35:12,048 تا من یه بار .صحنه رو دوباره ببینم 2050 01:35:12,132 --> 01:35:14,259 .آماده، حرکت 2051 01:35:15,385 --> 01:35:18,138 وقتی فیلم‌برداری ...صحنه‌های آخر داشت تموم می‌شد 2052 01:35:18,221 --> 01:35:22,517 یکی از آخرین ضبط‌هایی که ...توی کل فیلم‌برداری داشتیم 2053 01:35:22,600 --> 01:35:24,978 ...جلوی دوربین شیرجه می‌رفتیم 2054 01:35:25,061 --> 01:35:28,022 .و روی یه تشک گنده فرود می‌اومدیم 2055 01:35:28,106 --> 01:35:30,692 .همه‌چی به اون برداشت ختم شد 2056 01:35:30,775 --> 01:35:32,861 .پریدن توی شومینه 2057 01:35:32,944 --> 01:35:36,364 استعاره‌ی خیلی مناسبی .برای اتفاقی بود که داشت می‌افتاد 2058 01:35:36,447 --> 01:35:39,200 ...عملاً باید روی یه تشک می‌پریدیم 2059 01:35:39,284 --> 01:35:41,327 .تا به یه دنیای دیگه سفر کنیم 2060 01:35:42,245 --> 01:35:45,748 احساس جمعیِ همه ...فوق‌العاده محسوس بود 2061 01:35:45,832 --> 01:35:47,584 و برای تمام کسایی که ...ازشون حمایت کردن 2062 01:35:47,667 --> 01:35:49,669 .و تمام مدت حامی‌شون بودن 2063 01:35:49,752 --> 01:35:53,339 تمام کسایی که .بزرگ‌شدن اون‌ها رو دیده بودن 2064 01:35:57,135 --> 01:35:59,596 ،توی اون روز آخر .خیلی احساساتی شدم 2065 01:36:02,015 --> 01:36:04,642 یادمه همه‌مون .همدیگه رو بغل کرده بودیم 2066 01:36:06,895 --> 01:36:11,399 هر سه‌مون .واقعاً متأثر شده بودیم 2067 01:36:13,776 --> 01:36:15,904 به نظرم اولین باری بود ...که به خودمون اجازه دادیم 2068 01:36:15,987 --> 01:36:20,408 که حتی بهش فکر کنیم .یا متوجه بشیم که تمومش کردیم 2069 01:36:20,491 --> 01:36:22,327 .تا آخرش دووم آوردیم 2070 01:36:22,410 --> 01:36:23,995 .با زندگیِ من هم خیلی عجین شده 2071 01:36:24,078 --> 01:36:26,789 مثلاً مقیاسم برای اتفاقات زندگی‌م .این فیلم‌هاست 2072 01:36:26,873 --> 01:36:28,917 مثلاً می‌پرسن: «کِی «گواهینامه‌ی رانندگی گرفتی؟ 2073 01:36:29,000 --> 01:36:31,711 «."منم می‌گم: «سر فیلم"محفل ققنوس 2074 01:36:31,794 --> 01:36:36,466 تمام بخش‌های زندگی‌م .به پاتر مرتبطه 2075 01:36:38,343 --> 01:36:41,054 وقتی آدم‌هایی رو می‌بینم ...که «پاتر» بخش مهمی 2076 01:36:41,137 --> 01:36:43,765 از زندگی‌شونه، یا کتاب‌ها ...یا فیلم‌ها به نحوی 2077 01:36:43,848 --> 01:36:45,433 ...بخشی از هویتشونه 2078 01:36:45,516 --> 01:36:48,102 .آره، آدم احساس افتخار می‌کنه 2079 01:36:48,186 --> 01:36:50,355 ...هری پاتر» یه خاصیتی داره» 2080 01:36:50,438 --> 01:36:52,106 .که زندگی رو غنی‌تر می‌کنه 2081 01:36:52,190 --> 01:36:55,360 مثلاً وقتی اوضاع خیلی دلگیر می‌شه ...و روزگار خیلی سخته 2082 01:36:55,443 --> 01:36:57,779 داستان‌ها بهمون پناهگاهی می‌بخشن ...که می‌تونیم بریم اونجا 2083 01:36:57,862 --> 01:37:02,367 و استراحت کنیم .و احساس کنیم داریم حمایت می‌شیم 2084 01:37:02,450 --> 01:37:04,170 به نظرم وقتی ...توی این فیلم‌ها بازی می‌کردم 2085 01:37:04,202 --> 01:37:06,579 کاملاً متوجه نبودم که .چه تأثیر گسترده‌ای دارن 2086 01:37:06,663 --> 01:37:08,289 ...خیلی‌ها بهم می‌گن مثلاً 2087 01:37:08,373 --> 01:37:10,351 این‌ها تنها فیلم‌هاییه که» .من و بابام با همدیگه تماشا کردیم 2088 01:37:10,375 --> 01:37:11,834 .یعنی هیچ حرف مشترک دیگه‌‌ای نداریم 2089 01:37:11,918 --> 01:37:13,354 .ولی "هری پاتر" رو باهم تماشا می‌کنیم 2090 01:37:13,378 --> 01:37:14,837 «.این کار همیشگی‌مونه 2091 01:37:14,921 --> 01:37:18,216 خیلی فوق‌العاده‌ست که .بخش کوچکی ازش بودم 2092 01:37:18,299 --> 01:37:21,469 و وقتی می‌بینم هنوز ...زنده‌ست و به شکل‌های جدیدی ادامه داره 2093 01:37:21,552 --> 01:37:23,596 ،مثل اون نمایش .«جانوران شگفت‌انگیز» 2094 01:37:23,680 --> 01:37:26,307 ...یه‌جورایی تا ابد دووم میاره 2095 01:37:26,391 --> 01:37:28,309 .و دیدنش خیلی شگفت‌انگیزه 2096 01:37:28,393 --> 01:37:31,104 !هری پاتر! هری پاتر 2097 01:37:31,187 --> 01:37:34,315 .هیچی مثل داستان‌های «هری پاتر» نیست 2098 01:37:34,399 --> 01:37:35,719 ...داستان‌هایی که توش روایت می‌شه 2099 01:37:35,775 --> 01:37:37,902 .و ماجراهای هر شخصیت 2100 01:37:37,986 --> 01:37:41,864 به نظرم تأثیر دگرگون‌کننده‌ای .روی آدم‌ها داره 2101 01:37:41,948 --> 01:37:42,865 .این جادوئه 2102 01:37:42,949 --> 01:37:44,325 .اینجا خیلی قشنگه 2103 01:37:44,409 --> 01:37:48,329 همه‌ی بچه‌ها براشون سؤاله .که قراره چه جایگاهی داشته باشن 2104 01:37:48,413 --> 01:37:51,833 و این یه ماجرای حماسیه .که هر بچه‌ای تجربه‌ش می‌کنه 2105 01:37:51,916 --> 01:37:54,252 .دابی همیشه برای کمک به هری پاتر آماده‌ست 2106 01:37:54,335 --> 01:37:56,504 برای جوون‌ها ...خیلی الهام‌بخشه 2107 01:37:56,587 --> 01:37:59,108 اوه، ممکن بود من جای این شخصیت باشم» ...که لحظه‌ای دچار تردید شده 2108 01:37:59,132 --> 01:38:02,093 یا اون دودلی یا جر بحثی «.که با پدر و مادرش داره 2109 01:38:03,845 --> 01:38:05,680 .پیشم بمونین 2110 01:38:05,763 --> 01:38:07,724 .تا آخرین لحظه 2111 01:38:08,933 --> 01:38:11,769 به این نتیجه رسیدم که ...خیلی خوشحالم که 2112 01:38:11,853 --> 01:38:13,253 .در این دنیای خارق‌العاده نقش داشتم 2113 01:38:13,313 --> 01:38:15,940 .و دنیای زیباییه 2114 01:38:16,024 --> 01:38:17,024 .هری 2115 01:38:17,066 --> 01:38:18,484 .هری 2116 01:38:18,568 --> 01:38:20,028 .هری 2117 01:38:20,111 --> 01:38:22,030 ...و برای همینه که تأثیر درمانی 2118 01:38:22,113 --> 01:38:24,407 ،و مفیدی داره ...چون باعث شده 2119 01:38:24,490 --> 01:38:27,201 ...کسایی که احساس تنهایی می‌کردن 2120 01:38:27,285 --> 01:38:28,786 .حس کنن به جایی تعلق دارن 2121 01:38:28,870 --> 01:38:30,747 .اونو بهش نده، هری - .هیس - 2122 01:38:32,582 --> 01:38:34,375 اکثر طرفدارهایی که الان ...سمت من میان 2123 01:38:34,459 --> 01:38:35,710 ...و باهام سلام می‌کنن 2124 01:38:35,793 --> 01:38:37,604 موقعی که فیلم‌ها رو ساختیم .حتی به دنیا نیومده بودن 2125 01:38:37,628 --> 01:38:42,425 برای همین سریع ...این حس بهم دست می‌ده که پیرترم 2126 01:38:42,508 --> 01:38:45,136 ...و خیلی خوشحالم 2127 01:38:45,219 --> 01:38:48,765 .که به نسل‌های بعدی هم رسیده 2128 01:38:48,848 --> 01:38:50,808 داری تمرین رقص باله می‌کنی، پاتر؟ 2129 01:38:54,771 --> 01:38:56,898 یکی از چیزهایی که ...هری پاتر» رو خاص می‌کرد» 2130 01:38:56,981 --> 01:38:59,442 ...صرف‌نظر از تصور خارق‌العاده‌ی دنیا 2131 01:38:59,525 --> 01:39:03,237 و شخصیت‌هایی که ...جو رولینگ خلق کرده 2132 01:39:03,321 --> 01:39:06,574 اینه که می‌تونیم ...بچه‌های جوون رو ببینیم 2133 01:39:06,657 --> 01:39:09,410 ...که رفته‌رفته بالغ می‌شن 2134 01:39:09,494 --> 01:39:11,496 .و این سیر رو توی فیلم ببینیم 2135 01:39:11,579 --> 01:39:13,915 بعید می‌دونم قبلاً .چنین چیزی دیده باشیم 2136 01:39:13,998 --> 01:39:15,625 .و نمی‌دونم دوباره ببینیم یا نه 2137 01:39:15,708 --> 01:39:18,044 حس می‌کنم خیلی خوش‌شانسم ...که فرصت داشتم 2138 01:39:18,127 --> 01:39:22,590 بخشی از دنیایی باشم که .مردم این‌قدر دوستش دارن و خوشحالشون می‌کنه 2139 01:39:22,673 --> 01:39:23,800 ...یه ویژگی خاصی توی 2140 01:39:23,883 --> 01:39:25,551 .واقعیت‌گریزی هست 2141 01:39:25,635 --> 01:39:27,470 .نوع سالمی از واقعیت‌گریزی 2142 01:39:27,553 --> 01:39:30,431 به نظرم این کاریه که .هری پاتر» انجام می‌ده» 2143 01:39:30,515 --> 01:39:32,100 .و کارکرد این داستان‌ها همینه 2144 01:39:32,183 --> 01:39:34,268 .آموزش نحوه‌ی زندگی هستن 2145 01:39:34,352 --> 01:39:35,645 .به نظرم پایان یه دورانه 2146 01:39:35,728 --> 01:39:37,313 .ده سال از زندگی‌م بود 2147 01:39:37,397 --> 01:39:40,400 توی این مدت .بچه‌هام بزرگ شدن 2148 01:39:40,483 --> 01:39:44,320 ،این آخرین روز حضور رابی کالترِین ...بهترین شکاربان هاگوارتز 2149 01:39:44,404 --> 01:39:46,114 .سر صحنه‌ی «هری پاتر» بود 2150 01:39:51,202 --> 01:39:53,246 ...به نظرم میراث فیلم‌ها اینه که 2151 01:39:53,329 --> 01:39:55,123 ...نسل بچه‌های من 2152 01:39:55,206 --> 01:39:57,708 .اون‌ها رو به بچه‌هاشون نشون می‌دن 2153 01:39:57,792 --> 01:40:00,711 پس به‌راحتی ممکنه .پنجاه سال دیگه تماشاش کنین 2154 01:40:01,796 --> 01:40:04,799 ...متأسفانه اون‌موقع من زنده نیستم، ولی 2155 01:40:05,508 --> 01:40:08,302 .یه لحظه هم بهش فکر نکن 2156 01:40:08,386 --> 01:40:11,264 .ولی هاگرید زنده می‌مونه. بله 2157 01:40:12,723 --> 01:40:15,852 ...حالا که به گذشته نگاه می‌کنم 2158 01:40:15,935 --> 01:40:17,353 .فقط خاطرات خوشه 2159 01:40:17,437 --> 01:40:19,856 .خیلی بهش فکر می‌کنم .دوران خیلی خوبی بود 2160 01:40:19,939 --> 01:40:21,899 ...واقعاً خوب بود 2161 01:40:21,983 --> 01:40:23,693 .معرکه بود 2162 01:40:23,776 --> 01:40:28,406 واقعاً بهترین .و فوق‌العاده‌ترین تجربه بود 2163 01:40:28,489 --> 01:40:31,909 ...واقعاً نمی‌تونم توضیح بدم 2164 01:40:31,993 --> 01:40:34,203 .خیلی آدم‌های خوبی بودن 2165 01:40:34,287 --> 01:40:36,664 ...خیلی مهربون بودن و 2166 01:40:36,747 --> 01:40:39,917 هر دوشون .این مسئولیت رو خیلی جدی گرفتن 2167 01:40:40,001 --> 01:40:43,963 .و خیلی از این بابت قدردانم 2168 01:40:44,046 --> 01:40:45,381 .واقعاً مثل خونواده‌ست 2169 01:40:45,465 --> 01:40:48,301 .واقعاً از ته دل به‌هم پیوند خوردیم 2170 01:40:49,469 --> 01:40:51,512 .اون‌ها برام آدم‌های خیلی مهمی‌ان 2171 01:40:52,430 --> 01:40:54,682 عوامل این فیلم‌ها .فوق‌العاده بودن 2172 01:40:54,765 --> 01:40:58,394 ...آدم‌هایی توی این فیلم‌ها هستن که 2173 01:40:58,478 --> 01:41:03,274 ...توی شکل‌گیری شخصیتم، نقش اساسی داشتن 2174 01:41:05,776 --> 01:41:09,030 هم یه‌عنوان یه شخص ...و هم به‌عنوان بازیگر 2175 01:41:09,113 --> 01:41:11,032 حس می‌کنم خیلی خوش‌شانسم ...که به اینجا رسیدم 2176 01:41:11,115 --> 01:41:12,784 ...و چنین زندگی‌ای دارم 2177 01:41:12,867 --> 01:41:15,578 ...و الان می‌تونم با چنین آدم‌هایی کار کنم 2178 01:41:15,661 --> 01:41:19,749 ولی هیچ‌کدوم .بدون این ممکن نبود 2179 01:41:19,832 --> 01:41:24,295 ...پس، آره... خیلی 2180 01:41:24,378 --> 01:41:26,339 .این ده سال خیلی خوب بود 2181 01:41:29,967 --> 01:41:33,095 .اکسپکتو پاترونوم 2182 01:41:44,398 --> 01:41:47,193 بعد از این همه سال؟ 2183 01:41:47,276 --> 01:41:49,320 .همیشه 2184 01:41:50,891 --> 01:41:55,316 مرکز دنیای جادوگری - وب‌سایت طرفداران هری پاتر WizardingCenter.com 2185 01:41:55,938 --> 01:42:03,321 پادکست لوموس - برای طرفداران حرفه‌ای هری پاتر wizardingcenter.com/lumos-podcast 2186 01:42:04,147 --> 01:42:08,595 مترجم: حسین غریبی HGSub :کانال تلگرام