1 00:00:01,000 --> 00:00:07,741 ‫ارائه‌ شده توسط وب‌سایت دیجی موویز ‫© DigiMoviez.Com 2 00:00:07,765 --> 00:00:15,858 ‫« ترجمه از سینـا صداقت » ‫.:: SinCities ::. 3 00:00:18,470 --> 00:00:19,470 ‫نه، صبر کن 4 00:00:21,850 --> 00:00:23,190 ‫ارضا نشو. صبر کن 5 00:00:25,440 --> 00:00:26,440 ‫نه، صبر کن 6 00:00:28,360 --> 00:00:29,440 ‫نه، صبر کن 7 00:00:29,440 --> 00:00:32,240 ‫نه، صبر کن. نه 8 00:00:34,490 --> 00:00:35,744 ‫نه، صبر کن 9 00:00:35,768 --> 00:00:37,716 ‫نه، صبر کن. صبر کن 10 00:00:41,750 --> 00:00:42,830 ‫ارضا نشو 11 00:00:43,710 --> 00:00:44,620 ‫صبر کن 12 00:00:46,290 --> 00:00:47,290 ‫صبر کن 13 00:00:55,050 --> 00:00:56,970 ‫- جقی! ‫- ببخشید 14 00:00:56,970 --> 00:00:58,930 ‫ببخشید. ببخشید 15 00:00:58,930 --> 00:01:00,930 ‫جدی میگم. تو واقعاً جقی هستی 16 00:01:00,930 --> 00:01:03,350 ‫- ببخشید ‫- یعنی کسی که زیادی جق می‌زنه 17 00:01:03,350 --> 00:01:07,400 ‫ببخشید. به خاطر قطاره. ‫تا حالا توی قطار سکس نکرده بودم. 18 00:01:07,400 --> 00:01:09,690 ‫آره، انگار من هر بار که ‫سوار متروی پیکادلی میشم سکس دارم 19 00:01:09,690 --> 00:01:11,230 ‫- داری؟ ‫- آره 20 00:01:11,230 --> 00:01:14,780 ‫سفر با متروی بینِ سیرک آکسفورد ‫و خیابون باند خیلی حشری‌ام می‌کنه 21 00:01:14,780 --> 00:01:16,820 ‫- واقعاً؟ ‫- آره 22 00:01:16,820 --> 00:01:17,780 ‫با کارمندهای دفتر؟ 23 00:01:17,780 --> 00:01:20,950 ‫خدای من. با کارمندهای دفتر. ‫و با اون توریست‌های لعنتی. 24 00:01:20,950 --> 00:01:24,330 ‫- توریست‌ها، البته ‫- و زمین‌های چسبناک 25 00:01:25,620 --> 00:01:27,080 عجب جنده‌ای هستی 26 00:01:28,040 --> 00:01:29,130 ‫آره. آهان 27 00:01:31,670 --> 00:01:32,670 ‫بلیت‌هاتون 28 00:01:42,850 --> 00:01:44,390 ‫بده من... لعنتی. اون رو بده من 29 00:01:44,390 --> 00:01:47,900 ‫- جاناتان. جاناتان. جاناتان! ‫- بس کن. بس کن 30 00:01:48,650 --> 00:01:49,610 ‫لعنتی 31 00:01:52,110 --> 00:01:53,610 ‫چه غلطی می‌کنی 32 00:02:06,120 --> 00:02:10,040 ‫لعنتی... نمی‌تونم... ‫اون زُل زده بود به ممه‌هام، 33 00:02:10,040 --> 00:02:11,590 ‫و تو همش ملافه رو می‌کشیدی 34 00:02:11,590 --> 00:02:12,960 ‫آره، ولی باید بلیت‌های لعنتی رو ‫برمی‌داشتم، مگه نه؟ 35 00:02:12,960 --> 00:02:16,300 ‫- برام مهم نیست. لعنتی ‫- و به هر حال ممه‌هات حرف ندارن 36 00:02:16,300 --> 00:02:18,720 ‫آره، ممه‌هام محشرن، ‫ولی واسه همه نیستن. 37 00:02:18,720 --> 00:02:22,010 ‫- چرا نه؟ خیلی خودخواهی ‫- جقی 38 00:02:27,934 --> 00:02:35,934 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@ 39 00:02:35,980 --> 00:02:38,400 ‫مواظب روایت و ساختار باشید 40 00:02:39,400 --> 00:02:42,740 ‫قدرتِ اونا می‌تونه ما رو ‫به حقیقت نزدیک‌تر کنه، 41 00:02:42,740 --> 00:02:47,200 ‫اما همچنین می‌تونن سلاح قدرتمندی ‫برای فریب دادن افراد باشن 42 00:02:48,040 --> 00:02:50,540 ‫در مسیر حرفه‌ای که تقریباً ‫20 سال به طول انجامیده، 43 00:02:50,540 --> 00:02:52,750 ‫دریافت‌کننده‌ی جایزه‌ی امشب 44 00:02:52,750 --> 00:02:57,420 ‫به روایت‌ها و ساختارهایی که حواسِ ما رو از حقایق پنهان پرت می‌کنن فائق اومده‫ 45 00:02:57,420 --> 00:03:01,050 تا به برخی از سخت‌ترین مسائلِ معاصر بپردازه، 46 00:03:01,050 --> 00:03:06,180 و به ما این امکان رو بده که نگاه بی‌پرده‌ای ‫به هویتِ واقعی سوژه‌هاش داشته باشیم 47 00:03:06,890 --> 00:03:10,940 ‫این مستندسازِ فوق‌العاده ‫پرده‌ای رو کنار زده 48 00:03:10,940 --> 00:03:14,150 ‫که مدت‌ها از مؤسسات برجسته 49 00:03:14,150 --> 00:03:17,070 ‫و عوامل اغلب باجذبه‌شون محافظت کرده 50 00:03:17,650 --> 00:03:19,610 ‫اما خانم‌ها و آقایان، آگاه باشید 51 00:03:20,200 --> 00:03:22,870 ‫در روند افشای موضوع مد نظرش، 52 00:03:22,870 --> 00:03:26,290 ‫کاترین نشون میده که اونا ‫می‌تونن ما رو فریب بدن 53 00:03:26,290 --> 00:03:30,500 ‫فقط به خاطر باورهای عمیق خودمون 54 00:03:30,500 --> 00:03:32,960 ‫و قضاوت‌هایی که می‌کنیم 55 00:03:32,960 --> 00:03:37,300 و کاترین از این طریق مشکلِ دشوارتر ‫و عمیق‌تری رو آشکار می‌کنه: 56 00:03:38,010 --> 00:03:43,260 ‫مشارکتِ خود ما در تعدادی ‫از گناهان اجتماعی سمّی امروزه 57 00:03:44,050 --> 00:03:46,430 ‫و بنابراین حالا باعث افتخار منه 58 00:03:46,430 --> 00:03:51,230 ‫که جایزه‌ی دستاورد برجسته‌ی ‫خبرنگاری تلویزیونی امسال رو 59 00:03:51,230 --> 00:03:52,690 ‫به روشنگرِ حقیقت... 60 00:03:52,690 --> 00:03:53,770 ‫- خوبی؟ ‫- آره 61 00:03:53,770 --> 00:03:58,280 ‫و زنی که الهام‌بخش همه‌ی ما بوده، ‫یعنی کاترین ریونزکرافت تقدیم کنم. 62 00:04:24,550 --> 00:04:27,180 از اتفاقی که افتاده بود ناراحت بودم 63 00:04:27,180 --> 00:04:28,350 ‫واقعاً ناراحت بودم 64 00:04:29,470 --> 00:04:31,890 ‫بالأخره اون فقط یه بچه بود 65 00:04:32,980 --> 00:04:34,440 ‫ولی من خسته بودم 66 00:04:34,440 --> 00:04:36,150 ‫از تدریس خسته بودم 67 00:04:36,770 --> 00:04:41,690 ‫از تکرار کردن یه سری درس یکسان ‫به مدت تقریباً 50 سال خسته بودم 68 00:04:42,690 --> 00:04:44,400 ‫ولی بیشتر از هر چیز دیگه، 69 00:04:44,400 --> 00:04:50,080 ‫از تحمل رفتارهای حیله‌گرانه‌ی ‫بچه‌های لوس و حق به جانب خسته شده بودم 70 00:04:54,210 --> 00:04:55,290 ‫آقای بریگستاک؟ 71 00:04:55,290 --> 00:04:56,460 ‫بله؟ 72 00:04:56,460 --> 00:04:58,540 ‫آقای بنکس می‌خواد شما رو توی دفترش ببینه 73 00:04:59,500 --> 00:05:00,960 ‫- الان؟ ‫- اگه لطف کنید 74 00:05:02,010 --> 00:05:07,890 ‫5,500 سانتی‌گراد. درسته. ‫حالا، هسته‌ی بیرونی... 75 00:05:07,890 --> 00:05:10,260 ‫وقتی جاستین من رو به دفترش صدا کرد ‫تعجب نکردم 76 00:05:10,260 --> 00:05:11,600 ‫آقای بنکس 77 00:05:11,600 --> 00:05:12,930 ‫منتظرش بودم 78 00:05:13,930 --> 00:05:15,520 ‫بیشتر از اونی که انتظار می‌رفت طول کشید 79 00:05:15,520 --> 00:05:16,690 ‫آقای بریگستاک 80 00:05:17,860 --> 00:05:18,860 ‫لطفاً بفرمایید بشینید 81 00:05:23,150 --> 00:05:27,570 ‫آقای بریگستاک، ایشون خانم پمبرتون، ‫مادرِ تریستن هستن. 82 00:05:28,490 --> 00:05:30,740 ‫بله. خانم پمبرتون، ‫از دیدنتون خوشحالم. 83 00:05:31,370 --> 00:05:34,750 ‫آقای بریگستاک، خانم پمبرتون ‫در مورد اظهار نظرتون 84 00:05:34,750 --> 00:05:37,830 ‫راجع به مقاله‌ی تریستن جوان ‫نگرانی‌های جدی مطرح کردن 85 00:05:38,710 --> 00:05:41,590 ‫خانم پمبرتون، لطفاً چیزهایی رو ‫که به من می‌گفتید تکرار کنید 86 00:05:41,590 --> 00:05:43,010 ‫ممنون، جاستین. حتماً 87 00:05:43,010 --> 00:05:44,630 ‫و خوشحالم که شما... 88 00:05:44,630 --> 00:05:48,720 ‫که شما بهش می‌گید نگرانی‌های جدی ‫چون دقیقاً همینطوره 89 00:05:48,720 --> 00:05:54,560 ‫من جداً نگرانِ چیزهایی هستم ‫که در مورد پسرم نوشتید 90 00:05:54,560 --> 00:05:56,980 ‫باورش سخته که یه زمانی، 91 00:05:56,980 --> 00:06:01,150 ‫من چند سال پشت سر هم به عنوان ‫محبوب‌ترین معلم سال انتخاب شده بودم 92 00:06:02,070 --> 00:06:03,940 ‫ولی اون سال‌ها قبل بود 93 00:06:04,740 --> 00:06:08,780 ‫اون موقع، متعهد بودم. ‫به کارم اهمیت می‌دادم. 94 00:06:09,280 --> 00:06:10,950 ‫باید اون موقع بازنشسته می‌شدم، 95 00:06:10,950 --> 00:06:16,000 ‫وقتی هنوز بارقه‌ای برای روشن کردن ‫ذهنِ بچه‌های کوچیک برام مونده بود 96 00:06:16,000 --> 00:06:18,000 ‫- ...که نوشته‌اش در مورد... ‫- خانم پمبرتون 97 00:06:18,000 --> 00:06:21,000 ‫آقای بریگستاک، میشه لطفاً ‫فقط معذرت خواهی کنید، 98 00:06:21,000 --> 00:06:23,590 ‫و می‌تونیم این قضیه رو فیصله بدیم ‫و فراموشش کنیم 99 00:06:24,960 --> 00:06:28,180 ‫من هنوزم سرِ ارزیابی اولم هستم 100 00:06:29,260 --> 00:06:30,090 ‫ببخشید؟ 101 00:06:30,090 --> 00:06:32,100 ‫می‌دونم. بیا بذاریمش برای بعد 102 00:06:32,100 --> 00:06:34,310 ‫نه، جاناتان. می‌خوام امروز برم 103 00:06:34,310 --> 00:06:36,479 ‫روزِ قشنگیه. امروز می‌ریم... 104 00:06:36,503 --> 00:06:38,076 ‫لعنتی. شورتم رو جا گذاشتم 105 00:06:38,100 --> 00:06:41,650 ‫- همیشه جا میذاریش ‫- هی! چیکار می‌کنی؟ 106 00:06:41,650 --> 00:06:44,440 ‫- هی! ‫- دستِ خودت نیست 107 00:06:46,110 --> 00:06:48,700 ‫- پسش بده! ‫- لعنتی. هی! 108 00:06:49,820 --> 00:06:52,200 ‫حالت خوبه؟ خوبی؟ 109 00:06:52,200 --> 00:06:54,280 ‫- نه ‫- مطمئنی؟ 110 00:06:55,490 --> 00:06:57,410 ‫- هنوزم شورتت دستمه ‫- هی! 111 00:06:59,960 --> 00:07:04,420 ‫خدای من. پشمام. محشره! 112 00:07:04,420 --> 00:07:05,670 ‫حالا کدوم گوری بریم؟ 113 00:07:06,510 --> 00:07:10,260 ‫بیا بریم سمتِ کمپو سانتا مارگاریتا 114 00:07:10,260 --> 00:07:11,970 ‫- بهترین هتل ارزون قیمت ‫- یعنی چی، شنا کنیم 115 00:07:11,970 --> 00:07:13,470 ‫یا سوارِ مترو شیم؟ 116 00:07:13,470 --> 00:07:18,180 ‫تو می‌تونی این کارو بکنی. ‫من سوارِ «ویپرتو» میشم 117 00:07:18,180 --> 00:07:20,560 ‫فکر کنم این متروشون باشه 118 00:07:20,560 --> 00:07:22,060 ‫- گمونم اونجاست ‫- باشه. فهمیدم 119 00:07:22,060 --> 00:07:24,980 ‫صبر کن، صبر کن. یه لحظه صبر کن 120 00:07:24,980 --> 00:07:27,360 ‫- می‌خوای عکس بگیری ‫- آره 121 00:07:31,360 --> 00:07:32,450 ‫- بیا بریم ‫- خوبه 122 00:07:33,660 --> 00:07:35,370 ‫خب، قایق هم حشریت می‌کنه؟ 123 00:07:35,370 --> 00:07:38,620 ‫شوخی می‌کنی؟ معلومه، ‫به خاطر تمام دریانوردها. 124 00:07:38,620 --> 00:07:40,500 ‫- جنده ‫- جقی 125 00:07:44,250 --> 00:07:45,880 ‫می‌دونی، اصلاً بد نبود 126 00:07:45,880 --> 00:07:47,710 ‫در واقع خیلی هم عالی بود 127 00:07:53,890 --> 00:07:57,560 ‫- مشروب می‌خوری؟ ‫- حتماً. چرا که نه؟ 128 00:07:58,270 --> 00:08:02,640 ‫شاید تصادفی قبل از رفتن ‫یه بطری لاتورِ 1982 باز کرده باشم 129 00:08:02,640 --> 00:08:04,100 ‫رابرت 130 00:08:04,770 --> 00:08:06,320 ‫شرمنده، فکر می‌کردم رایبیناست 131 00:08:06,820 --> 00:08:08,900 ‫- اشتباه سهوی بود ‫- نباید این کارو می‌کردی، عشقم 132 00:08:08,900 --> 00:08:11,650 ‫فکر نمی‌کنم این مناسبتِ ویژه‌ای باشه 133 00:08:11,650 --> 00:08:12,700 ‫مناسبتِ ویژه‌ای نیست... 134 00:08:12,700 --> 00:08:13,990 ‫- نگران نباش ‫- تو عاشق اون شرابی 135 00:08:13,990 --> 00:08:15,410 ‫هنوز دو بطری دیگه داریم ‫برای وقتی که... 136 00:08:15,410 --> 00:08:19,660 ‫رابرت عاشق شرابه، ‫مخصوصاً بوردوی اعلا. 137 00:08:20,620 --> 00:08:23,710 ‫چیزیه که توی سال‌های اخیر ‫بهش علاقه پیدا کرده 138 00:08:24,880 --> 00:08:28,800 به سختی متوجه تفاوت مزه‌ی ‫شرابِ قرمز و سفید میشی، 139 00:08:29,550 --> 00:08:32,220 ‫ولی از شریک شدن توی لذتِ شوهرت ‫لذت می‌بری 140 00:08:33,670 --> 00:08:35,140 ‫خودش اعتراف نمی‌کنه، 141 00:08:35,140 --> 00:08:38,550 ‫ولی بخشی از لذتش به خاطر اینه که ‫وُسع مالیِ خریدنش رو داره 142 00:08:38,550 --> 00:08:40,640 ‫بعد از اون همه شامپاین بنجل، 143 00:08:40,640 --> 00:08:43,100 ‫حتی اگه بهم یه لیوان سرکه هم بدی ‫متوجه نمیشم 144 00:08:43,100 --> 00:08:45,270 ‫خب، اگه زنم نمی‌تونه ‫به خودش حال بده، 145 00:08:45,270 --> 00:08:48,610 ‫که نمی‌تونه، پس این وظیفه ‫به گردن من می‌افته 146 00:08:48,610 --> 00:08:49,690 ‫به من نگاه کن 147 00:08:52,030 --> 00:08:53,450 ‫به افتخارِ یه روشنگر حقیقت، 148 00:08:54,150 --> 00:08:56,990 ‫کسی که هر روز بهم الهام می‌بخشه 149 00:08:56,990 --> 00:08:58,410 ‫ممنون، عزیزم. خیلی مسخره‌ای 150 00:09:03,000 --> 00:09:05,830 ‫- خیلی خوشمزه‌ست. چیه؟ ادویه‌ست؟ ‫- محشره 151 00:09:07,460 --> 00:09:08,380 ‫چوب صندل 152 00:09:11,880 --> 00:09:13,050 ‫کشمش سیاه 153 00:09:13,720 --> 00:09:14,880 ‫موز 154 00:09:15,930 --> 00:09:17,260 ‫و اینا هم هستن 155 00:09:17,260 --> 00:09:19,140 ‫فقط همین؟ 156 00:09:19,140 --> 00:09:20,060 ‫بله 157 00:09:28,560 --> 00:09:30,070 ‫هفت تا دامن 158 00:09:32,230 --> 00:09:33,570 ‫اینا مالِ همسرم بودن 159 00:09:34,490 --> 00:09:37,160 ‫متأسفم. تازه فوت شدن؟ 160 00:09:37,910 --> 00:09:39,120 ‫هفت تا کیف 161 00:09:39,120 --> 00:09:40,160 ‫نُه سال پیش 162 00:09:40,160 --> 00:09:41,240 ‫ده تا شال 163 00:09:42,330 --> 00:09:43,910 ‫یه کلاه 164 00:09:44,500 --> 00:09:45,710 ‫کفش‌ها هم هستن 165 00:09:45,710 --> 00:09:48,330 ‫- بله. و کفش‌ها ‫- بله، البته 166 00:09:49,960 --> 00:09:50,840 ‫یالا 167 00:09:50,840 --> 00:09:52,590 ‫پاهاش کوچیک بودن 168 00:09:53,840 --> 00:09:55,340 ‫سایز 36 169 00:09:55,340 --> 00:09:59,470 ‫خب، هشت جفت کفش ‫و یه جفت دمپایی بود 170 00:10:05,640 --> 00:10:07,140 ‫و همین بود 171 00:10:08,350 --> 00:10:11,480 ‫زندگیِ نانسی توی فهرستی ‫از اقلام خلاصه شده بود 172 00:10:16,740 --> 00:10:17,740 ‫ممنون 173 00:10:18,740 --> 00:10:21,030 ‫این لباس‌ها بید دارن 174 00:10:21,030 --> 00:10:24,870 ‫نمی‌تونیم لباس‌هایی رو که بید دارن ببریم ‫ولی می‌تونیم براتون بندازیمشون دور 175 00:10:24,870 --> 00:10:27,330 ‫- آره. ممنون ‫- ببریدش 176 00:10:27,330 --> 00:10:28,830 ‫نه، صبر کنید، صبر کنید 177 00:10:29,750 --> 00:10:32,840 ‫این ژاکتِ مورد علاقه‌ی همسرم بود 178 00:10:33,420 --> 00:10:36,050 ‫متوجهم. ممنون، آقای بریگستاک 179 00:10:36,050 --> 00:10:37,550 ‫خیلی لطف دارید 180 00:10:55,230 --> 00:10:58,570 ‫یادمه نانسی نصفِ شب ‫این ژاکت رو می‌پوشید 181 00:10:58,570 --> 00:11:00,780 ‫وقتی برای شیر دادن ‫به جاناتان بیدار می‌شد 182 00:11:03,370 --> 00:11:05,160 ‫هیچوقت نمیذاشت کمکش کنم 183 00:11:09,290 --> 00:11:10,830 ‫ببریمش بالا؟ 184 00:11:10,830 --> 00:11:14,710 ‫آره. آره، من یکم دیگه میام بالا. ‫فقط می‌خوام نامه‌هام رو چک کنم. 185 00:11:15,710 --> 00:11:17,840 ‫ولی تو تازه یه پروژه رو تموم کردی 186 00:11:17,840 --> 00:11:19,420 ‫می‌دونم. من رو که می‌شناسی 187 00:11:19,420 --> 00:11:21,050 ‫یالا، لاتور، 188 00:11:21,050 --> 00:11:24,390 ‫- بیا ازش لذت ببریم ‫- فقط کنجکاوم، 189 00:11:24,390 --> 00:11:27,060 ‫می‌دونی، در مورد اتفاقاتِ آینده 190 00:11:27,640 --> 00:11:29,480 ‫چیزی که مثل همیشه ‫دنیا رو متحول می‌کنه 191 00:11:30,770 --> 00:11:35,110 ‫- اون منتظرت می‌مونه، مثل من ‫- بابتِ امشب ازت ممنونم 192 00:11:39,570 --> 00:11:41,280 ‫همیشه خوشحال میشم همراهت باشم 193 00:11:51,044 --> 00:11:55,465 ‫[کاملاً بیگانه] ‫[اثر: ای‌جی پرستون] 194 00:12:01,013 --> 00:12:04,016 ‫[برای پسرم، جاناتان] 195 00:12:04,766 --> 00:12:10,898 ‫[سلب مسئولیت] ‫[هر نوع شباهتی با اشخاص زنده] ‫[یا مُرده تصادفی نیست.] 196 00:12:13,770 --> 00:12:14,730 ‫آره 197 00:12:16,820 --> 00:12:17,980 ‫اونجا بمون. اونجا بمون 198 00:12:21,030 --> 00:12:23,240 ‫- خیلی قشنگه! ‫- پس بگیر دیگه 199 00:12:23,240 --> 00:12:24,450 ‫پس تکون نخور 200 00:12:25,320 --> 00:12:27,160 ‫- می‌خوای شورتم رو ببینی؟ ‫- نشونش بده 201 00:12:29,370 --> 00:12:32,080 ‫- خیلی خب، حالا ممه‌هات رو نشون بده ‫- نه. خفه شو 202 00:12:32,080 --> 00:12:34,170 ‫- می‌خوام با تو عکس بگیرم ‫- هی. یواش. یواش 203 00:12:42,880 --> 00:12:44,970 ‫اون نباید وقتی این کارو می‌کنه ‫آواز بخونه؟ 204 00:12:44,970 --> 00:12:50,810 ‫♪ سانتا لوشیا ♪ ‫♪ سانتا لوشیا ♪ 205 00:12:53,020 --> 00:12:54,690 ‫وقتی از زیرِ پل افسوس رد می‌شیم، 206 00:12:54,690 --> 00:12:57,190 ‫باید من رو زیرش ببوسی، ‫مثل فیلم «یک عاشقانه‌ی کوچک». 207 00:12:57,190 --> 00:12:58,690 ‫تا حالا ندیدمش 208 00:12:58,690 --> 00:13:01,690 ‫خب، باید من رو زیرش ببوسی ‫تا عشقمون تا ابد پایدار بمونه 209 00:13:02,650 --> 00:13:05,450 ‫یه سؤال بهتر، ‫تا حالا زیر پل سکس کردی؟ 210 00:13:05,450 --> 00:13:06,490 ‫خب، معلومه که کردم 211 00:13:06,490 --> 00:13:07,700 ‫- زیرِ پل بترسی ‫- نه بابا 212 00:13:07,700 --> 00:13:09,790 ‫نه، صبر کن، زیرِ پل واترلو هم سکس کردم 213 00:13:11,660 --> 00:13:12,500 ‫تحسین برانگیزه 214 00:13:12,500 --> 00:13:15,170 ‫- آره. همینطوره. جقی ‫- جنده 215 00:13:22,340 --> 00:13:24,010 ‫صبر کن، چرا داریم دور می‌زنیم؟ 216 00:13:24,010 --> 00:13:25,630 ‫چرا داریم برمی‌گردیم؟ 217 00:13:25,630 --> 00:13:26,720 ‫رفیق، نه 218 00:13:26,720 --> 00:13:29,010 ‫- ما می‌خوایم مستقیم بریم سمتِ پل ‫- نه، نه، نه. تموم شد 219 00:13:29,010 --> 00:13:30,720 ‫- آره، پل... ‫- نه، نه 220 00:13:32,100 --> 00:13:33,850 ‫بیخیال، رفیق. پل اونجاست. ‫خواهش می‌کنم. 221 00:13:33,850 --> 00:13:34,770 ‫40 یورو بهم بده 222 00:13:34,770 --> 00:13:36,060 ‫- چهل یورو، لعنتی؟ ‫- چهل یورو؟ 223 00:13:36,060 --> 00:13:38,150 ‫- ما قبلاً 50 دلار بهت دادیم ‫- چهل یورو، وگرنه برمی‌گردیم 224 00:13:38,150 --> 00:13:39,940 ‫- من 40 دلار بهت نمیدم عوضی ‫- نه 225 00:13:43,150 --> 00:13:44,570 ‫- پیاده شید. پیاده شید ‫- محاله! 226 00:13:52,370 --> 00:13:55,040 ‫هی. بس کن. بس کن. ‫لطفاً این کارو نکن. هی. 227 00:14:01,130 --> 00:14:02,050 ‫جقی 228 00:16:44,710 --> 00:16:48,500 ‫- عزیزم، حالت خوبه؟ ‫- آره. نه، خوبم. کاملاً 229 00:16:48,500 --> 00:16:51,420 ‫فقط... احتمالاً زیاد نوشیدنی خوردم، عزیزم. ‫خواهش می‌کنم. 230 00:16:51,420 --> 00:16:53,630 ‫- مطمئنی؟ ‫- آره. کاملاً. بگیر بخواب 231 00:16:54,430 --> 00:16:55,260 ‫من خوبم 232 00:17:06,350 --> 00:17:08,480 قبلاً این چهره رو دیدی 233 00:17:09,610 --> 00:17:11,990 ‫امیدوار بودی دیگه هرگز نبینیش 234 00:17:14,400 --> 00:17:16,110 ‫نقابت افتاده 235 00:17:48,810 --> 00:17:51,400 تصور می‌کردم عکس‌ها مالِ تعطیلات باشن 236 00:17:55,490 --> 00:17:58,570 ‫حتی امیدوار بودم چندتا عکس ‫از سفرمون به کورن‌وال باشه 237 00:18:01,620 --> 00:18:04,160 ‫انتظار عکس‌هایی داشتم که می‌شناختم، 238 00:18:04,160 --> 00:18:07,830 ‫ولی نه، هیچوقت این عکس‌ها رو ندیده بودم 239 00:18:57,590 --> 00:18:59,130 ‫من اون زن رو می‌شناختم 240 00:18:59,130 --> 00:19:01,180 ‫سال‌ها بود که اسمش رو می‌دونستم 241 00:19:02,850 --> 00:19:08,140 ‫ولی تا اون موقع، فکر می‌کردم اون فقط ‫یه تماشاچیِ بی‌گناه توی نابودی زندگی‌ام بود 242 00:20:11,870 --> 00:20:16,170 ‫- هی. هی، هی. خوبی؟ ‫- من باید برگردم لندن 243 00:20:16,170 --> 00:20:17,090 ‫چی؟ چرا؟ 244 00:20:17,670 --> 00:20:19,260 ‫- رُزی... ‫- آهان 245 00:20:19,260 --> 00:20:21,180 ‫خاله‌ام، کامیون زیرش کرده 246 00:20:22,930 --> 00:20:23,760 ‫- لعنتی ‫- آره 247 00:20:24,550 --> 00:20:25,550 ‫سوار دوچرخه‌اش بود 248 00:20:25,550 --> 00:20:26,850 ‫- یعنی، همیشه دوچرخه سواری می‌کنه ‫- آره 249 00:20:26,850 --> 00:20:28,020 ‫راننده کامیون اون رو ندیده 250 00:20:28,640 --> 00:20:29,640 ‫حالش خوبه؟ 251 00:20:30,560 --> 00:20:32,480 ‫نه، کامیون زیرش کرده. اون مُرده 252 00:20:34,980 --> 00:20:36,900 ‫لعنتی، متأسفم. خیلی متأسفم 253 00:20:38,400 --> 00:20:39,570 ‫اون مثل... 254 00:20:40,360 --> 00:20:42,360 ‫اون مثل خواهرِ بزرگم بود 255 00:20:42,360 --> 00:20:44,870 ‫اون کسی بود که بعد از اولین پریودم ‫رفتم پیشش 256 00:20:46,580 --> 00:20:48,200 ‫مامانم پشتِ تلفن گریه می‌کرد 257 00:20:48,200 --> 00:20:50,290 ‫رُزی خواهرِ کوچیکش بود 258 00:20:51,660 --> 00:20:54,830 ‫- خیلی وحشتناکه ‫- می‌دونم. بیا اینجا. بیا اینجا 259 00:20:57,000 --> 00:20:58,500 ‫خیلی متأسفم 260 00:21:02,130 --> 00:21:03,510 ‫خیلی خیلی متأسفم 261 00:21:08,100 --> 00:21:09,850 ‫بعد از مرگِ پسرمون، 262 00:21:09,850 --> 00:21:15,520 ‫نانسی بیشتر وقتش رو توی اتاق جاناتان ‫و بینِ وسایلش می‌گذروند 263 00:21:15,520 --> 00:21:18,230 ‫و اونجا رو مثل یه زیارتگاه تزئین می‌کرد 264 00:21:28,370 --> 00:21:30,910 ‫تا این که یه روز، ‫کاملاً به اونجا نقل مکان کرد، 265 00:21:31,700 --> 00:21:33,580 ‫و فقط برای غذا خوردن بیرون می‌اومد 266 00:21:40,800 --> 00:21:42,460 ‫اوایل میذاشت منم برم پیشش، 267 00:21:42,460 --> 00:21:46,130 ‫ولی یه روز ازم خواست ‫دیگه نرم توی اتاق 268 00:21:47,050 --> 00:21:50,140 ‫تنها چیزی که می‌شنیدم ‫صدای ماشین تایپش بود 269 00:21:51,430 --> 00:21:54,230 ‫هیچوقت نتونستم چیزی رو ‫که می‌نوشت پیدا کنم 270 00:21:58,980 --> 00:22:01,900 ‫بعد از مرگش به اتاقِ پسرمون دست نزده بودم 271 00:22:02,650 --> 00:22:06,490 ‫اون کشوی بالا رو قفل کرده بود ‫و منم به زور بازش نکرده بودم 272 00:22:06,490 --> 00:22:09,410 ‫و پیش خودم می‌گفتم ‫باید به حریم خصوصیش احترام بذارم 273 00:22:38,350 --> 00:22:41,860 ‫حالا درک می‌کنم چرا قبلاً بازش نکرده بودم 274 00:22:41,860 --> 00:22:46,570 ‫بازش نکرده بودم چون از چیزی که ‫ممکن بود توش پیدا کنم می‌ترسیدم 275 00:22:49,410 --> 00:22:52,496 ‫نانسی مخفیانه یه کتاب نوشته بود، 276 00:22:52,520 --> 00:22:53,857 ‫[کاملاً بیگانه] ‫[18 سپتامبر 2011] 277 00:22:53,881 --> 00:22:56,458 ‫و من می‌دونستم که باید بخونمش 278 00:22:56,482 --> 00:22:58,146 ‫[کاملاً بیگانه] ‫[18 سپتامبر 2011] 279 00:22:58,170 --> 00:23:03,380 ‫حتی اگه می‌ترسیدم کلماتِ توی اون صفحات ‫ممکن باشه واقعاً من رو از پا در بیارن 280 00:23:46,670 --> 00:23:48,170 ‫چیکار می‌کنی؟ کاترین؟ 281 00:23:48,170 --> 00:23:52,220 ‫کاترین! بذارش زمین! ‫کاترین. بذارش زمین... 282 00:23:52,720 --> 00:23:53,800 ‫اون در مورد منه 283 00:23:53,800 --> 00:23:55,180 ‫چرا این کتاب رو می‌سوزونی؟ 284 00:23:55,180 --> 00:23:59,640 ‫برای من فرستاده شده، ‫و فکر کنم دارم مجازات میشم. 285 00:23:59,640 --> 00:24:01,310 ‫- مجازات میشی؟ ‫- خدایا 286 00:24:02,520 --> 00:24:04,770 ‫- خدایا. من دارم مجازات میشم ‫- آره، گفتی، عزیزم 287 00:24:04,770 --> 00:24:07,110 ‫- کی سعی داره مجازاتت کنه؟ ‫- نمی‌دونم. نمی‌دونم 288 00:24:07,780 --> 00:24:08,780 ‫هرکی که اون کتاب رو فرستاده 289 00:24:08,780 --> 00:24:10,530 ‫از چه نظر مجازاتت می‌کنه، عزیزم؟ 290 00:24:10,530 --> 00:24:12,450 ‫خدایا. من می‌میرم 291 00:24:12,450 --> 00:24:14,950 ‫- من می‌میرم ‫- کسی تهدیدت کرده؟ 292 00:24:14,950 --> 00:24:17,830 ‫کاترین، چرا کسی باید بخواد ‫به تو صدمه بزنه؟ 293 00:24:17,830 --> 00:24:18,910 ‫کاترین! 294 00:24:18,910 --> 00:24:20,580 ‫به خاطر اتفاقی که سال‌ها پیش افتاده 295 00:24:20,580 --> 00:24:21,920 ‫چی؟ چه اتفاقی برات افتاده؟ 296 00:24:22,920 --> 00:24:24,670 ‫- به خاطر یکی از فیلم‌هاته؟ ‫- نه. نه 297 00:24:24,670 --> 00:24:27,170 ‫اگه واقعاً اینطور فکر می‌کنی، ‫پس باید به پلیس خبر بدیم. 298 00:24:27,170 --> 00:24:28,880 ‫- کاترین ‫- نه، اصلاً اینطور نیست 299 00:24:28,880 --> 00:24:30,260 ‫چی باعث میشه فکر کنی در مورد توئه؟ 300 00:24:30,260 --> 00:24:33,390 ‫خدایا. من خودم رو می‌شناسم 301 00:24:33,390 --> 00:24:35,350 ‫- خب، اسمی ازت آورده شده؟ ‫- نه 302 00:24:35,350 --> 00:24:38,520 ‫نه، اسمی ازم آورده نشده، ‫ولی توصیف شدم. 303 00:24:38,520 --> 00:24:42,730 ‫چطور توصیف شدی؟ سفید؟ بلوند؟ 304 00:24:43,400 --> 00:24:45,520 ‫- زیبا، جذاب، موفق؟ ‫- بس کن 305 00:24:45,520 --> 00:24:46,690 ‫نه، من پلیدم 306 00:24:46,690 --> 00:24:48,150 ‫من هیچکدوم از اونا نیستم، 307 00:24:48,150 --> 00:24:50,690 ‫و یه چیزی توی اون کتاب ‫باعث شد دوباره از خودم بدم بیاد 308 00:24:52,030 --> 00:24:54,410 ‫آخه چرا از خودت متنفری؟ ‫تو که آزارت به مورچه هم نرسیده. 309 00:24:54,410 --> 00:24:56,120 ‫- تو آدمِ خوبی هستی ‫- واقعاً؟ 310 00:24:56,120 --> 00:24:57,660 ‫معلومه که هستی، عروسکم 311 00:24:57,660 --> 00:24:58,950 ‫- تو کاملاً معصومی ‫- نه، نه، نه 312 00:24:58,950 --> 00:25:01,120 ‫من نمی‌دونم که آدمِ خوبی هستم یا نه 313 00:25:01,660 --> 00:25:05,130 ‫رابی، من همسرِ خوبی نیستم ‫و احساس می‌کنم مادرِ افتضاحی بودم 314 00:25:05,130 --> 00:25:06,210 ‫اینا چرندیاتِ محضه 315 00:25:06,210 --> 00:25:09,090 ‫نه، کنار اومدن با خودم برام خیلی سخته. ‫من خیلی از نیک فاصله گرفتم. 316 00:25:09,090 --> 00:25:11,090 ‫خب، این دلیل نمیشه ‫داستانِ قتل تصور کنی، 317 00:25:11,090 --> 00:25:12,550 ‫- مگه نه، عزیزم؟ ‫- نه. خواهش می‌کنم، عزیزم 318 00:25:12,550 --> 00:25:14,970 ‫خواهش می‌کنم گوش کن. متأسفم 319 00:25:14,970 --> 00:25:21,600 ‫فقط چیزهای خیلی زیادی هست ‫که باید بهت می‌گفتم 320 00:25:21,600 --> 00:25:24,100 ‫می‌دونی، چیزهایی که واقعاً می‌خوام بدونی، 321 00:25:24,100 --> 00:25:27,480 ‫ولی فقط نمی‌دونم چطوری بهت بگم 322 00:25:27,480 --> 00:25:29,150 ‫نمی‌دونم از کجا شروع کنم 323 00:25:29,150 --> 00:25:32,740 ‫از اتفاقی که بین من و نیک افتاد. ‫از کاری که کردم. 324 00:25:32,740 --> 00:25:36,450 ‫- می‌دونم. من همه چی رو می‌دونم ‫- من... 325 00:25:39,160 --> 00:25:40,700 ‫- واقعاً؟ ‫- آره 326 00:25:46,000 --> 00:25:49,298 ‫می‌دونم رابطه‌ی تو و نیک ‫هیچوقت آسون نبوده، 327 00:25:49,322 --> 00:25:50,776 ‫ولی اون دوستت داره 328 00:25:50,800 --> 00:25:52,880 ‫خودتم می‌دونی که خیلی دوستت داره 329 00:25:52,880 --> 00:25:54,050 ‫- آره. بحث این نیست... ‫- نه، نه، نه، 330 00:25:54,050 --> 00:25:57,550 ‫فقط چون من و اون خیلی راحت ‫باهم حرف می‌زنیم، 331 00:25:57,550 --> 00:26:01,350 ‫به اشتباه برداشت نکن که این یعنی ‫اون تو رو دوست نداره 332 00:26:01,350 --> 00:26:02,350 ‫اون دوستت داره 333 00:26:03,680 --> 00:26:06,190 ‫اون کتاب ذهنت رو درگیر کرد، مگه نه؟ 334 00:26:06,190 --> 00:26:08,730 ‫- موضوع چیه؟ احساس گناه داری؟ ‫- آره 335 00:26:08,730 --> 00:26:11,650 ‫تو دلیلی برای احساس گناه نداری، کاترین 336 00:26:11,650 --> 00:26:14,320 ‫نیک 25 سالشه 337 00:26:14,320 --> 00:26:16,360 ‫دیگه وقتشه بره خونه‌ی خودش 338 00:26:16,360 --> 00:26:18,990 ‫تو تصمیمِ کاملاً درستی گرفتی 339 00:26:18,990 --> 00:26:20,620 ‫- بعید می‌دونم ‫- آره، درست بوده، 340 00:26:20,620 --> 00:26:23,040 ‫و متأسفم که باهاش مخالف بودم، باشه؟ 341 00:26:23,040 --> 00:26:25,660 ‫خب. اگه جور در نیاد، ‫اون برمی‌گرده پیش خودمون. 342 00:26:25,660 --> 00:26:27,580 ‫بشین. بشین. باشه 343 00:26:28,790 --> 00:26:32,090 ‫می‌دونی، تو حق داری زندگی کنی. ‫تو حقِ زندگی داری. 344 00:26:32,710 --> 00:26:35,170 ‫آره، تو یه جورایی نبودی و فاصله گرفتی، 345 00:26:35,170 --> 00:26:38,300 ‫ولی برای پسرمون الگوی فوق‌العاده‌ای بودی 346 00:26:38,300 --> 00:26:41,560 ‫و دیگه وقتشه اون رو تبدیل ‫به یه بزرگسال مستقل کنی، باشه؟ 347 00:26:42,600 --> 00:26:45,770 ‫پس لطفاً انقدر خودت رو شکنجه نکن 348 00:26:46,600 --> 00:26:47,560 ‫قول میدی؟ 349 00:26:48,730 --> 00:26:50,610 ‫کمکم می‌کنی؟ 350 00:26:50,610 --> 00:26:51,520 ‫معلومه که کمکت می‌کنم 351 00:26:51,520 --> 00:26:56,450 ‫می‌تونی هرچی دلت می‌خواد بهم بگی ‫و قسم می‌خورم هرگز قضاوتت نمی‌کنم 352 00:26:58,820 --> 00:27:00,200 ‫این رو می‌دونی، مگه نه؟ 353 00:27:00,780 --> 00:27:03,200 ‫اون از هرکسِ دیگه به تو نزدیک‌تره 354 00:27:03,950 --> 00:27:08,250 ‫و با این حال، در تمام این سال‌ها ‫تونستی همه چی رو ازش پنهون کنی 355 00:27:10,040 --> 00:27:14,170 ‫و حالا، عملِ مخفی کردن راز، 356 00:27:14,170 --> 00:27:17,220 ‫تقریباً از خود راز بزرگ‌تر شده 357 00:27:19,380 --> 00:27:20,930 ‫درک می‌کنم که سرت شلوغه، 358 00:27:20,930 --> 00:27:23,890 ‫ولی بهت زنگ می‌زنم ‫و حالت رو می‌پرسم. باشه؟ 359 00:27:25,140 --> 00:27:26,730 ‫پس گمونم وقتِ خداحافظیه 360 00:27:28,020 --> 00:27:29,020 ‫ممنون 361 00:27:30,020 --> 00:27:31,770 ‫بهم خبر بده کارها چطور پیش میرن 362 00:27:31,770 --> 00:27:33,070 ‫قراره افتضاح باشه 363 00:27:33,070 --> 00:27:35,190 ‫مامانم قراره داغون باشه، مگه نه؟ 364 00:27:35,190 --> 00:27:36,280 ‫صبر کن 365 00:27:41,030 --> 00:27:42,280 ‫بگو سییب 366 00:27:42,280 --> 00:27:43,950 ‫- باشه، واقعاً باید برم ‫- باشه، خدافظ 367 00:27:43,950 --> 00:27:45,040 ‫خدافظ 368 00:27:45,540 --> 00:27:46,950 ‫- دوستت دارم ‫- منم دوستت دارم 369 00:27:49,710 --> 00:27:51,250 ‫می‌دونی با فکر کردن به من جق بزنی 370 00:27:51,250 --> 00:27:52,420 ‫تو چی؟ 371 00:27:52,420 --> 00:27:54,460 ‫من توی متروی پیکادلی با یکی سکس می‌کنم 372 00:28:16,860 --> 00:28:17,690 ‫خدافظ 373 00:28:21,110 --> 00:28:22,870 ‫- جنده ‫- جقی 374 00:28:32,540 --> 00:28:33,670 ‫این طرف 375 00:28:35,090 --> 00:28:36,210 ‫نوش 376 00:28:38,710 --> 00:28:39,920 ‫خوندمش 377 00:28:39,920 --> 00:28:41,220 ‫- آهان؟ ‫- آره 378 00:28:41,220 --> 00:28:45,890 ‫خب، وقتی گفتی یه رُمان نوشتی ‫خیلی خوشحال شدم 379 00:28:45,890 --> 00:28:49,430 ‫و خیلی تحتِ تأثیر قرار گرفتم ‫که چقدر سریع نوشتیش، رفیق 380 00:28:49,430 --> 00:28:53,900 ‫- نظرت در موردش چی بود؟ ‫- خوبه. خیلی خوبه 381 00:28:53,900 --> 00:28:56,440 ‫رفیق، به نظرم باید منتشرش کنی 382 00:28:56,440 --> 00:28:58,980 ‫خیلی لطف داری، 383 00:28:59,940 --> 00:29:04,700 ‫ولی فکر نکنم کتابِ کوچیکم ‫برای یه حرفه‌ای جالب باشه 384 00:29:04,700 --> 00:29:06,830 ‫رفیق، آنلاین منتشرش کن، 385 00:29:06,830 --> 00:29:11,370 ‫صدتا نسخه هم چاپ کن که ‫می‌تونی خودت یا آنلاین بفروشی 386 00:29:11,370 --> 00:29:12,460 ‫ببین چطور پیش میره 387 00:29:12,460 --> 00:29:14,250 ‫نمی‌دونم چطور شروع کنم 388 00:29:14,250 --> 00:29:15,630 ‫من می‌تونم کمکت کنم 389 00:29:16,920 --> 00:29:17,750 ‫چطور؟ 390 00:29:17,750 --> 00:29:20,630 ‫مگه سرگرم مدیریتِ مدرسه نیستی؟ 391 00:29:20,630 --> 00:29:22,630 ‫دارم بازنشسته میشم، دوستِ من 392 00:29:24,590 --> 00:29:26,970 ‫- کِی؟ ‫- الان 393 00:29:26,970 --> 00:29:31,310 ‫دارن اخراجت می‌کنن؟ ‫به خاطر منه؟ 394 00:29:31,310 --> 00:29:32,770 ‫نه. نه 395 00:29:33,980 --> 00:29:36,060 ‫به خاطر خودمه 396 00:29:36,610 --> 00:29:39,480 ‫به خاطر این که پیر شدم 397 00:29:45,780 --> 00:29:46,950 ‫ما پیر شدیم 398 00:29:48,330 --> 00:29:53,080 ‫خب، من یکم وقت دارم ‫و به تو ایمان دارم 399 00:29:53,080 --> 00:29:54,670 ‫ممنون، جاستین 400 00:29:55,620 --> 00:29:57,460 ‫واقعاً فکر می‌کنی انقدر خوبه؟ 401 00:29:57,460 --> 00:30:00,170 ‫آره، واقعاً اینطور فکر می‌کنم، رفیق 402 00:30:01,550 --> 00:30:05,380 ‫به این نتیجه رسیدم که نانسی ‫می‌خواست نوشته‌اش رو پیدا کنم، 403 00:30:05,380 --> 00:30:08,470 ‫همونطور که می‌خواست ‫عکس‌ها رو پیدا کنم 404 00:30:11,010 --> 00:30:13,520 ‫می‌دونستم چرا این کتاب باید نوشته می‌شد، 405 00:30:13,520 --> 00:30:16,480 ‫و شک نداشتم که برای کی نوشته شده 406 00:30:17,520 --> 00:30:19,110 ‫نظرت در مورد زنه چی بود؟ 407 00:30:20,650 --> 00:30:23,070 ‫فکر می‌کنی به سزایی که لایقش بود رسید؟ 408 00:30:24,400 --> 00:30:26,030 ‫اون یه سلیطه‌ی حیله‌گر بود، 409 00:30:26,660 --> 00:30:30,530 ‫و گمونم از فرصت استفاده کرد ‫تا قسر در بره، مگه نه؟ 410 00:30:31,200 --> 00:30:34,870 ‫آره، ولی به سؤالم جواب ندادی 411 00:30:35,870 --> 00:30:37,040 ‫اون لایقش بود؟ 412 00:30:39,590 --> 00:30:42,050 ‫خب، وقتی اتفاق افتاد ناراحت نشدم 413 00:30:42,050 --> 00:30:45,090 ‫پس، گمونم، آره. لایقش بود 414 00:30:45,090 --> 00:30:49,220 ‫من قرار بود توی زندگیِ واقعی نابودش کنم، 415 00:30:50,140 --> 00:30:54,140 ‫ولی اول باید عذاب می‌کشید، ‫مثل من و نانسی. 416 00:30:54,140 --> 00:30:55,480 ‫به افتخار «کاملاً بیگانه» 417 00:30:56,060 --> 00:30:57,900 ‫«کاملاً بیگانه» 418 00:31:01,150 --> 00:31:02,610 ‫آپارتمان چطوره؟ 419 00:31:02,610 --> 00:31:04,150 ‫- بد نیست ‫- خوبه 420 00:31:05,360 --> 00:31:07,820 ‫- هم‌اتاقی‌هات خوبن؟ ‫- یه ذره خرخونن 421 00:31:08,700 --> 00:31:10,780 ‫چی، همه‌شون؟ 422 00:31:10,780 --> 00:31:12,410 ‫همه‌شون دانشجو هستن 423 00:31:13,410 --> 00:31:14,790 ‫پس مطالعه می‌کنن، آره؟ 424 00:31:15,660 --> 00:31:16,830 ‫خیلی خب 425 00:31:16,830 --> 00:31:18,170 ‫معلومه، همه‌شون دانشجو هستن 426 00:31:18,170 --> 00:31:19,250 ‫آره 427 00:31:22,210 --> 00:31:24,210 ‫ولی هنوز از کار لذت می‌بری دیگه؟ 428 00:31:24,210 --> 00:31:25,760 ‫آره، خوبه 429 00:31:32,180 --> 00:31:33,390 ‫این رو با خودم می‌برم 430 00:31:33,390 --> 00:31:37,100 ‫نیکلاس توی بخشِ الکتریکی ‫یه فروشگاه بزرگ کار می‌کنه 431 00:31:38,020 --> 00:31:41,560 ‫این عاقبتی نیست که تو و رابرت ‫برای پسرتون متصور بودید 432 00:31:42,110 --> 00:31:44,730 ‫ولی خیالت راحته که کار می‌کنه، 433 00:31:44,730 --> 00:31:47,490 ‫با توجه به این که زمانی بود که نمی‌تونستی 434 00:31:47,490 --> 00:31:51,240 ‫تصور کنی روزی به هر نوع کاری متعهد بشه 435 00:31:52,160 --> 00:31:53,450 ‫و سندی؟ 436 00:31:56,580 --> 00:31:57,830 ‫یادت میاد، مگه نه؟ 437 00:31:58,410 --> 00:32:01,540 ‫وقتی بدون بغل کردنش خوابت نمی‌برد 438 00:32:03,170 --> 00:32:04,960 ‫- سندی ‫- فقط... 439 00:32:09,970 --> 00:32:11,890 ‫درک می‌کنی دیگه، مگه نه؟ 440 00:32:14,180 --> 00:32:15,350 ‫- نیکلاس ‫- چیه؟ 441 00:32:15,350 --> 00:32:16,850 ‫یالا. خواهش می‌کنم 442 00:32:16,850 --> 00:32:18,060 ‫- نمی‌تونی این کارو بکنی ‫- ببخشید 443 00:32:18,060 --> 00:32:20,520 ‫فقط می‌خوام جابجایی رو درک کنی 444 00:32:21,600 --> 00:32:24,230 ‫دیگه چنین جای بزرگی لازم نداشتیم 445 00:32:26,070 --> 00:32:28,320 ‫خب؟ و تو باید مستقل باشی 446 00:32:29,740 --> 00:32:31,740 ‫نمی‌خوای مستقل باشی؟ 447 00:32:34,280 --> 00:32:36,830 ‫البته ما کنارت هستیم، ‫اگه مثلاً... 448 00:32:36,830 --> 00:32:41,000 ‫اگه مشکل واقعی برات پیش بیاد، ‫ولی فقط... 449 00:32:44,290 --> 00:32:45,750 ‫دیگه وقتشه، نیک 450 00:32:47,800 --> 00:32:49,760 ‫آره؟ اینطور نیست؟ 451 00:32:49,760 --> 00:32:52,340 ‫اگه این چیزیه که می‌خوای ‫به خودت بگی، مامان 452 00:32:52,340 --> 00:32:55,180 ‫نیک! یالا، مسابقه داره شروع میشه! 453 00:33:03,440 --> 00:33:06,520 ‫هی، یالا. یالا، بیا اینجا 454 00:33:11,110 --> 00:33:12,910 ‫- یالا ‫- یالا 455 00:33:13,780 --> 00:33:15,120 ‫آره! 456 00:33:19,450 --> 00:33:23,920 ‫تو هیچوقت نتونستی مثل رابرت ‫با نیکلاس ارتباط برقرار کنی 457 00:33:24,960 --> 00:33:26,540 ‫و این آزارت میده 458 00:33:29,250 --> 00:33:30,090 ‫هی 459 00:33:30,630 --> 00:33:31,760 ‫شماها اهل کجایید؟ 460 00:33:33,090 --> 00:33:34,090 ‫انگلیس؟ 461 00:33:41,730 --> 00:33:44,020 ‫سلام. چه خبر؟ 462 00:34:26,480 --> 00:34:28,060 ‫مادرِ عزیزم، 463 00:34:29,230 --> 00:34:32,860 ‫ونیز و فلورانس واقعاً همون قدر ‫که می‌گفتی جادویی بودن 464 00:34:34,570 --> 00:34:38,490 ‫اما حالا از خرابه‌ها خسته شدم، ‫برای همین به ساحل میرم، 465 00:34:41,290 --> 00:34:43,450 ‫بابتِ دوربین نیکونی که بهم دادی ممنونم 466 00:34:44,200 --> 00:34:46,620 ‫کلی عکس باهاش گرفتم 467 00:34:48,830 --> 00:34:51,040 ‫دوستت دارم. جاناتان 468 00:34:53,920 --> 00:34:57,800 ‫راستی، الان تنهام. ‫ساشا مجبور شد برگرده لندن. 469 00:35:30,630 --> 00:35:34,760 ‫کریسمس اومده بود و رفته بود. ‫برای من تعطیلاتی پر از تنهایی بود. 470 00:35:34,760 --> 00:35:38,760 ‫برای کریسمسِ واقعی‌ام ‫باید تا آخر ژانویه منتظر می‌موندم 471 00:35:38,760 --> 00:35:41,090 ‫کریسمسی که نوید آغازی نو می‌داد 472 00:35:50,020 --> 00:35:51,060 ‫بله 473 00:35:52,360 --> 00:35:53,650 ‫جاستین 474 00:35:54,730 --> 00:35:56,404 ‫بعد از ظهر بخیر، رفیق 475 00:35:57,238 --> 00:35:58,796 ‫ببخشید که زنگ نزدم 476 00:35:58,820 --> 00:36:02,950 ‫نه، نه. از دیدنت خوشحالم. ‫قدمت روی چشمه. 477 00:36:02,950 --> 00:36:04,660 ‫می‌خواستم غافلگیرت کنم 478 00:36:04,660 --> 00:36:06,398 ‫می‌دونستم دلت می‌خواد اونا رو ببینی 479 00:36:06,422 --> 00:36:08,206 ‫به قول معروف تازه از تنور در اومدن 480 00:36:08,330 --> 00:36:11,086 ‫نمی‌فهمم چرا می‌خوای ‫از اسمِ مستعار استفاده کنی، 481 00:36:11,110 --> 00:36:12,629 ‫ولی من که از داستانت خوشم اومد 482 00:36:13,380 --> 00:36:14,714 ‫خوب از آب در اومده، مگه نه؟ 483 00:36:14,738 --> 00:36:16,106 ‫[کاملاً بیگانه] ‫[اثر: ای‌جی پرستون] 484 00:36:16,130 --> 00:36:18,630 ‫- فوق‌العاده‌ست ‫- خوشحالم که ازش خوشت میاد 485 00:36:18,630 --> 00:36:21,590 ‫می‌دونی، و ایده‌ات برای استفاده از اون عکس؟ 486 00:36:21,590 --> 00:36:23,180 ‫خیلی خوب شد 487 00:36:23,180 --> 00:36:24,720 ‫عالیه 488 00:36:27,100 --> 00:36:28,390 ‫ولی من ازت پذیرایی نکردم 489 00:36:29,520 --> 00:36:32,310 ‫بذار کتری رو بذارم بجوشه. ‫چایی می‌خوری؟ 490 00:36:32,310 --> 00:36:35,860 ‫آره، لطفاً. با یه ذره شیر، بدون شکر 491 00:36:35,860 --> 00:36:39,070 ‫من با تامی صحبت کردم. اون شاگردم بود. ‫الان از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده... 492 00:36:39,070 --> 00:36:42,070 ‫که ببینم می‌تونه یه وبسایت ‫برای کتاب درست کنه، 493 00:36:42,070 --> 00:36:44,870 ‫برای این که بتونیم سفارشاتِ آنلاین بگیریم 494 00:36:46,290 --> 00:36:47,450 ‫محشره 495 00:36:47,450 --> 00:36:50,790 ‫خب، اون میگه چند روزه آماده میشه 496 00:36:50,790 --> 00:36:56,340 ‫پس الان فقط کافیه ‫یه اکانتِ پی‌پل بسازیم، 497 00:36:56,340 --> 00:37:00,010 ‫و بعدش کارِ من و تو راه می‌افته، رفیق 498 00:37:02,510 --> 00:37:04,090 ‫آره، همچنین فکر می‌کردم، 499 00:37:04,090 --> 00:37:08,100 ‫چطوره یه مسابقه ‫برای آثارِ منتشرنشده‌ی قدیمی بذاریم؟ 500 00:37:08,100 --> 00:37:10,140 ‫می‌دونی، اون موقع می‌تونیم چاپشون کنیم 501 00:37:10,140 --> 00:37:11,440 ‫جاستینِ بیچاره 502 00:37:11,440 --> 00:37:17,230 ‫اون در مورد پروژه‌های آینده و تبدیل شدن ‫به ناشرِ مستقل خیال‌پردازی می‌کرد 503 00:37:17,230 --> 00:37:23,160 ‫ای کاش می‌دونست من قصد نداشتم ‫منتظر سفارش‌های آنلاین بمونم 504 00:37:23,740 --> 00:37:25,490 ‫...ولی واقعاً فکر می‌کنم مهمه... 505 00:37:25,490 --> 00:37:28,870 ‫فقط یه خواننده بود که می‌خواستم بهش برسم 506 00:37:28,870 --> 00:37:31,960 ‫کتاب اون رو از مخفیگاهش بیرون می‌کشید 507 00:37:31,960 --> 00:37:34,290 ‫و به فضای باز می‌آوردش 508 00:37:46,720 --> 00:37:48,890 ‫- من میرم ‫- آره. لباس‌هات یادت نرن 509 00:37:53,690 --> 00:37:56,980 ‫هنوز یکم نَم دارن. ‫ببخشید، عزیزم. 510 00:38:01,280 --> 00:38:02,570 ‫غذای مونده هست 511 00:38:02,570 --> 00:38:04,360 ‫من این کتاب رو خوندم. ‫ازش لذت بردم. 512 00:38:04,360 --> 00:38:06,450 ‫- تو هم خوندیش؟ ‫- آره، خیلی خوبه 513 00:38:07,950 --> 00:38:09,240 ‫چی، همه رو خوندی؟ 514 00:38:09,240 --> 00:38:11,160 ‫آره، تمومش کردم. ‫محض اطلاعت منم کتاب می‌خونم. 515 00:38:11,160 --> 00:38:13,120 ‫- اوه، نه. منظورم این نبود... ‫- آره، بیخیال، نیک 516 00:38:13,120 --> 00:38:14,410 ‫ما تحسینت می‌کنیم، رفیق 517 00:38:14,410 --> 00:38:16,290 ‫تو برام فرستادیش؟ 518 00:38:16,290 --> 00:38:17,250 ‫نه 519 00:38:17,250 --> 00:38:19,590 ‫- مطمئنی؟ ‫- آره، مالِ من توی آپارتمانه 520 00:38:19,590 --> 00:38:21,420 ‫پس، تو چطوری خوندیش؟ 521 00:38:21,420 --> 00:38:22,420 ‫- یعنی... ‫- کاترین 522 00:38:22,420 --> 00:38:25,260 ‫نه، نه. فقط منظورم این بود ‫که تصادفِ عجیبیه 523 00:38:25,260 --> 00:38:26,220 ‫فقط برای من فرستاده شده، 524 00:38:26,220 --> 00:38:27,680 ‫- و نمی‌دونم واسه کی... ‫- کتابِ من هدیه‌ست 525 00:38:28,390 --> 00:38:29,600 ‫هدیه؟ 526 00:38:29,600 --> 00:38:30,640 ‫آره 527 00:38:30,640 --> 00:38:31,770 ‫از طرف کی؟ 528 00:38:31,770 --> 00:38:34,350 ‫یه مشتریِ قدردان. اسمم رو روش نوشته بود ‫و گذاشته بودش روی پیشخوان 529 00:38:34,350 --> 00:38:35,480 ‫این خیلی عالیه، نیک 530 00:38:35,480 --> 00:38:36,850 ‫- مگه نه، کاترین؟ ‫- آره. آره 531 00:38:36,850 --> 00:38:38,860 ‫خب، اون کی بود؟ 532 00:38:38,860 --> 00:38:40,440 ‫- یکی که نیک تحت تأثیر قرارش داده ‫- نمی‌دونم 533 00:38:40,440 --> 00:38:42,610 ‫من هر روز هزاران مشتری می‌بینم 534 00:38:42,610 --> 00:38:44,070 ‫- می‌دونم ‫- پس، مشکل چیه؟ 535 00:38:44,070 --> 00:38:45,780 ‫- چرا مهمه؟ ‫- مهم نیست 536 00:38:46,450 --> 00:38:48,450 ‫اشکالی نداره. شرمنده، شرمنده 537 00:38:49,660 --> 00:38:51,200 ‫خب، چی... ازش خوشت اومده؟ 538 00:38:51,200 --> 00:38:52,740 ‫- آره ‫- می‌بینی، چیزی نیست 539 00:38:52,740 --> 00:38:54,160 ‫- خب، چرا؟ ‫- چرا؟ 540 00:38:54,160 --> 00:38:56,120 ‫- چون من ازش خوشم اومده حتماً آشغاله؟ ‫- نه، نه 541 00:38:56,120 --> 00:38:57,500 ‫فقط می‌خوام بدونم 542 00:38:57,500 --> 00:39:00,790 ‫- نظرت در موردش چیه ‫- جریان چیه؟ مگه مدرسه‌ست؟ 543 00:39:00,790 --> 00:39:02,550 ‫- نه. مادرت فقط می‌خواد... ‫- بعداً می‌بینمتون 544 00:39:02,550 --> 00:39:05,090 ‫- در طول هفته بهتون زنگ می‌زنم ‫- میشه لطفاً بهم بگی؟ 545 00:39:05,090 --> 00:39:06,800 ‫خدایا. زنه آخرش می‌میره! 546 00:39:06,800 --> 00:39:10,390 ‫خیلی هم لذت‌بخش بود. ‫حقش بود. اون یه سلیطه‌ی خودخواه بود. 547 00:39:17,270 --> 00:39:18,900 ‫در مورد تو نیست 548 00:40:00,190 --> 00:40:01,650 ‫برگرد، نیکلاس 549 00:40:10,360 --> 00:40:13,740 ‫- مامان، به من نگاه کن ‫- نیکلاس، نزدیکم بمون 550 00:40:23,840 --> 00:40:24,880 ‫با من بشمار 551 00:40:24,880 --> 00:40:27,710 ‫- سه، دو، یک ‫- سه، دو، یک، بپر 552 00:40:32,720 --> 00:40:34,680 ‫سه، دو، یک، بپر 553 00:40:39,980 --> 00:40:41,730 ‫به من نگاه کن، مامانی 554 00:40:57,450 --> 00:40:59,450 ‫نیکلاس، بیا نزدیک‌تر 555 00:41:04,170 --> 00:41:05,340 ‫نمی‌تونی من رو بگیری 556 00:41:05,364 --> 00:41:14,956 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@ 557 00:41:35,800 --> 00:41:42,400 ‫« ترجمه از سینـا صداقت » ‫.:: SinCities ::. 558 00:41:42,525 --> 00:41:53,094 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::.