1 00:00:03,955 --> 00:00:07,693 « سـلـب مـسـئـولـیـت » 2 00:00:07,694 --> 00:00:11,510 « قـسـمـت شـشـم » 3 00:00:12,971 --> 00:00:15,598 حقیقت اینه که من ناراحت بودم 4 00:00:15,599 --> 00:00:18,519 روزی که رابرت ما رو تنها گذاشت تا به لندن برگرده 5 00:00:20,270 --> 00:00:21,896 دوست نداشتم بره 6 00:00:21,897 --> 00:00:25,442 می‌دونید، از زمانی که نیک به دنیا اومده بود ،زمان کمی رو با هم گذرونده بودیم 7 00:00:26,610 --> 00:00:31,281 اما نمی‌خواستم مجبور بشه بین خانواده یا کار یکی رو انتخاب کنه 8 00:00:33,158 --> 00:00:36,953 ،پس دریا اونجا بود ،خورشید درخشان بود 9 00:00:36,954 --> 00:00:41,208 اما فقط نمی‌خواستم تنهایی اونجا باشم 10 00:00:41,209 --> 00:00:48,209 سی‌نما تقدیم می‌کند www.30nama.com 11 00:00:52,469 --> 00:00:53,470 بریم 12 00:00:56,306 --> 00:00:57,182 یالا 13 00:00:59,393 --> 00:01:01,352 آقا؟ جناب؟ حالتون خوبه؟ - تو، سریع بیا - 14 00:01:01,353 --> 00:01:03,480 ممنون - ممنون از شما - 15 00:01:03,481 --> 00:01:07,981 کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما @CinamaSub 16 00:01:07,982 --> 00:01:12,482 «ترجمه از «امــیــررضــا @ARZ_110_SUB 17 00:01:13,198 --> 00:01:14,366 نیکولاس؟ 18 00:01:17,995 --> 00:01:18,996 وای، خدا 19 00:01:27,838 --> 00:01:30,423 رابرت؟ بیدار شو 20 00:01:30,424 --> 00:01:31,508 رابرت؟ 21 00:01:34,261 --> 00:01:35,596 رابرت، بیدار شو 22 00:01:37,264 --> 00:01:38,307 بیدار شو 23 00:01:39,391 --> 00:01:40,474 محض رضای خدا 24 00:01:40,475 --> 00:01:41,476 بیدار شو 25 00:01:42,186 --> 00:01:43,394 نیک کجاست؟ 26 00:01:43,395 --> 00:01:45,897 داری چه غلطی می‌کنی؟ - نیک کجاست؟ - 27 00:01:45,898 --> 00:01:47,690 نمی‌دونم. احتمالاً پیش دوستشه 28 00:01:47,691 --> 00:01:49,692 باشه. خب، کجاست؟ باید پیداش کنیم 29 00:01:49,693 --> 00:01:51,694 ،دیروز رفت سر کار ،قرار بود برای شام به خونه بیاد 30 00:01:51,695 --> 00:01:53,738 ولی خب که چی؟ بیست و پنج سالشه - نه، نه - 31 00:01:53,739 --> 00:01:56,616 ساعت ۴ صبح بهم زنگ زد و الان نمی‌تونم باهاش حرف بزنم 32 00:01:56,617 --> 00:01:59,785 برنمی‌داره. جواب نمیده - احتمالاً اشتباهی زنگ زده - 33 00:01:59,786 --> 00:02:02,622 نه، عزیزم. وضعیت خیلی بدی داشت - اوه، واقعاً؟ - 34 00:02:02,623 --> 00:02:05,374 داشت هق‌هق می‌کرد - اوه، واقعاً؟ - 35 00:02:05,375 --> 00:02:07,043 حرف نزد. چیزی نگفت 36 00:02:07,044 --> 00:02:09,378 فقط هق‌هق می‌کرد - اوه، واقعاً؟ - 37 00:02:10,631 --> 00:02:11,632 سلام، نیک 38 00:02:12,758 --> 00:02:15,134 .آره، رفیق منم، بابا 39 00:02:15,135 --> 00:02:17,887 .وقتی بیدار شدی بهم زنگ بزن فقط می‌خوام بدونم زنده‌ای یا نه 40 00:02:17,888 --> 00:02:19,848 باشه. دوستت دارم. خداحافظ 41 00:02:20,807 --> 00:02:22,518 می‌دونه - چی رو می‌دونه؟ - 42 00:02:23,810 --> 00:02:25,728 چی بهش گفتی؟ - ها؟ - 43 00:02:25,729 --> 00:02:28,147 درمورد من چی بهش گفتی؟ - ،چیزی بهش نگفتم - 44 00:02:28,148 --> 00:02:29,565 اما قصد دارم بگم 45 00:02:29,566 --> 00:02:31,526 خب، الان کمی دیر شده، نه؟ 46 00:02:31,527 --> 00:02:33,945 یکی قبل از تو گفته - منظورت چیه؟ کی؟ - 47 00:02:33,946 --> 00:02:36,239 اون روانی عوضی رفته سراغش 48 00:02:36,240 --> 00:02:41,160 چی؟ منظورت پدر پسریه که برای نجات جون نیک غرق شد؟ 49 00:02:41,161 --> 00:02:43,454 ...منظورت پدر جوونیه - وای، نه - 50 00:02:43,455 --> 00:02:45,831 که تو بهش دادی... ،و بعد گفتی اصلاً ندیدیش 51 00:02:45,832 --> 00:02:48,751 بعد از اینکه به‌خاطر نجات جون پسرمون مُرد 52 00:02:48,752 --> 00:02:51,295 اون روانی عوضی رو میگی؟ 53 00:02:51,296 --> 00:02:53,214 عجب آدمی هستی - نمی‌فهمی؟ - 54 00:02:53,215 --> 00:02:55,424 پسرمون توی خطره، رابرت 55 00:02:55,425 --> 00:02:57,052 هیچوقت چنین واکنشی ازش ندیده بودم 56 00:02:58,053 --> 00:02:59,053 می‌ترسم 57 00:02:59,054 --> 00:03:01,305 اوه، آره، از اینکه آبروت بره می‌ترسی، نه؟ 58 00:03:01,306 --> 00:03:03,224 معلوم بود که بالاخره می‌فهمه 59 00:03:03,225 --> 00:03:05,393 فقط کاش خودم بهش می‌گفتم 60 00:03:05,394 --> 00:03:08,354 این تقصیر توئه، باشه؟ تو مسئول این شرایطی 61 00:03:08,355 --> 00:03:10,940 مهم نیست تقصیر کیه - چه انتظاری داشتی؟ - 62 00:03:10,941 --> 00:03:13,526 خب، فکر می‌کردی نیک چه واکنشی نشون میده؟ 63 00:03:13,527 --> 00:03:16,487 .آخه تو مادرش بودی تو مسئول همه‌ی این قضیه‌هایی 64 00:03:16,488 --> 00:03:18,699 تو هیچوقت بهش اهمیت ندادی - رمزش رو می‌دونی؟ - 65 00:03:19,449 --> 00:03:21,284 اونقدر درگیر اون معشوقه‌ی جوونت بودی 66 00:03:21,285 --> 00:03:24,078 ...که اون رو توی ساحل تنها گذاشتی - رمزش رو می‌دونی؟ - 67 00:03:24,079 --> 00:03:26,247 وقتی که حتی شنا هم بلد نبوده - رمزش چنده؟ - 68 00:03:26,248 --> 00:03:27,415 شنا بلد نبود 69 00:03:27,416 --> 00:03:30,501 میشه رمزش رو بهم بگی؟ - خب، من رمزش رو بلد نیستم - 70 00:03:30,502 --> 00:03:35,381 .چون به حریم خصوصیش احترام می‌ذارم بهش یه مقدار توجه و احترام اولیه نشون میدم 71 00:03:35,382 --> 00:03:37,884 باید چه فکری درمورد تو بکنه، کاترین؟ 72 00:03:37,885 --> 00:03:39,177 آخه تو مادرش بودی 73 00:03:39,178 --> 00:03:41,804 تو کسی بودی که قرار بود واقعاً ازش محافظت کنه 74 00:03:41,805 --> 00:03:43,556 .تو ازش محافظت نکردی ...تو فقط تمرکز کردی 75 00:03:43,557 --> 00:03:45,516 بازم داره سیگار می‌کشه. می‌دونستی؟ 76 00:03:45,517 --> 00:03:49,854 بهم نگو چطور فرزندمون رو تربیت کنم اونم وقتی ۲۰ ساله که رفتی 77 00:03:49,855 --> 00:03:51,105 چطور جرات می‌کنی؟ 78 00:03:51,106 --> 00:03:53,024 فکر می‌کنی من داشتم چیکار می‌کردم؟ 79 00:03:53,025 --> 00:03:54,442 وای، خدا. شغلش رو از دست داده 80 00:03:54,443 --> 00:03:55,860 چی؟ نه، نداده 81 00:03:55,861 --> 00:03:59,698 پس تمام روز وقتی فکر می‌کردی سر کاره، کجا می‌رفته؟ 82 00:04:01,366 --> 00:04:05,077 اصلاً نمی‌دونی ممکنه الان پیش کی باشه؟ 83 00:04:05,078 --> 00:04:06,454 دوست‌هاش رو می‌شناسی؟ 84 00:04:06,455 --> 00:04:08,998 مطمئن نیستم اصلاً دوستی داره یا نه 85 00:04:08,999 --> 00:04:10,459 تو چی؟ 86 00:04:12,794 --> 00:04:14,921 به دوست دخترش اشاره کرد 87 00:04:14,922 --> 00:04:17,506 .اما من ندیدمش اسمش رو نمی‌دونم 88 00:04:17,507 --> 00:04:18,425 ...من 89 00:04:19,676 --> 00:04:22,179 حتی مطمئن نیستم که دوست دخترش وجود خارجی داشته باشه، کاترین 90 00:04:25,349 --> 00:04:26,934 نه، نه، نه، نه، نه 91 00:04:34,525 --> 00:04:35,734 عزیزم؟ 92 00:04:39,321 --> 00:04:40,447 نیکه؟ 93 00:04:42,407 --> 00:04:43,450 بله؟ 94 00:04:45,702 --> 00:04:48,871 با وجود اینکه ننسی وقایع رخ داده 95 00:04:48,872 --> 00:04:53,710 بین جاناتان و کاترین ریونزکرافت رو ،با جزئیات و دقت باورنکردنی توصیف کرده بود 96 00:04:54,378 --> 00:04:56,964 ولی برخی از حقایق رو دستکاری کرده بود 97 00:04:58,215 --> 00:04:59,758 نویسندگان همین کار رو می‌کنن 98 00:05:00,717 --> 00:05:04,929 برای مثال، جاناتان با دوست دخترش به اروپا سفر کرده بود 99 00:05:04,930 --> 00:05:08,183 این واقعیتیه که ننسی دست نخورده باقی گذاشت 100 00:05:09,101 --> 00:05:12,688 ولی اون دلیل بازگشت زودهنگام ساشا رو تغییر داده بود 101 00:05:13,480 --> 00:05:15,398 خورشید گرفتگی رو یادته؟ 102 00:05:15,399 --> 00:05:19,444 هر صد سال یه بار توی انگلیس ،یه خورشید گرفتگی کامل داریم 103 00:05:20,779 --> 00:05:22,281 و اون روز هوا ابری بود 104 00:05:25,909 --> 00:05:27,034 چقدر حیف شد 105 00:05:27,035 --> 00:05:28,244 خیلی انگلیسیه 106 00:05:28,245 --> 00:05:29,912 رغبتی براش ندارن 107 00:05:29,913 --> 00:05:32,665 خب، این آخرین فرصت من برای دیدنش بود 108 00:05:32,666 --> 00:05:36,210 می‌تونیم سعی کنیم خورشید گرفتگی بعد رو ببینیم، می‌دونی 109 00:05:36,211 --> 00:05:38,755 می‌تونیم به سفر بریم - بریم به ماداگاسکار؟ - 110 00:05:39,339 --> 00:05:40,923 چرا که نه؟ - مزخرفه - 111 00:05:40,924 --> 00:05:42,801 کاملاً مسخره‌ست 112 00:05:43,677 --> 00:05:46,679 اینقدر مزخرف نگو و فکری برای اون یخچال کوفتی بکن 113 00:05:46,680 --> 00:05:48,222 داره دیوونه‌ام می‌کنه 114 00:05:48,223 --> 00:05:49,975 سلام؟ - سلام، ننسی - 115 00:05:50,893 --> 00:05:53,145 .سلام، اِما خوشحالم که صدات رو می‌شنوم 116 00:05:55,105 --> 00:05:56,190 اوه، که اینطور 117 00:05:57,941 --> 00:06:00,068 نه، نه، نه، نمی‌دونستم. نه 118 00:06:03,947 --> 00:06:07,701 خب، فکر می‌کنم خودشون باید مشکلاتشون رو حل کنن 119 00:06:11,455 --> 00:06:13,956 خب، بیا موضوع رو بزرگ نکنیم، اِما 120 00:06:13,957 --> 00:06:16,417 چون ما نمی‌دونیم اونجا چه اتفاقی افتاده 121 00:06:16,418 --> 00:06:20,088 اوه، نه. معلومه که دختر شما ...داره اغراق می‌کنه، چون 122 00:06:22,966 --> 00:06:24,259 اوه، مزخرفه 123 00:06:27,387 --> 00:06:29,681 نه، این دیگه زیاده‌رویه، اِما 124 00:06:30,641 --> 00:06:33,267 نه، واقعاً لازم نیست، اِما 125 00:06:33,268 --> 00:06:36,145 .خیلی‌خب، اِما، خوشحال شدم باهات حرف زدم ممنون که تماس گرفتی 126 00:06:36,146 --> 00:06:37,314 خداحافظ 127 00:06:37,940 --> 00:06:39,149 چی شد؟ 128 00:06:42,319 --> 00:06:43,403 چیه؟ 129 00:06:44,321 --> 00:06:46,572 چی شد؟ - مادر ساشا، اِما بود - 130 00:06:46,573 --> 00:06:48,408 ساشا به لندن برگشته 131 00:06:49,201 --> 00:06:50,243 ...کِی 132 00:06:50,244 --> 00:06:53,955 اون و جاناتان با هم دعوا کردن و اون عصبانی شده و برگشته 133 00:06:53,956 --> 00:06:55,666 اون دختر خیلی داغونه 134 00:06:56,542 --> 00:06:58,669 می‌خوای اون صدای روی مخ رو قطع کنی یا چی؟ 135 00:07:00,295 --> 00:07:02,713 خاله‌ی ساشا نمُرده بود 136 00:07:02,714 --> 00:07:04,466 به اون دلیل به خونه نیومده بود 137 00:07:05,509 --> 00:07:07,344 ،کتاب یه اثر داستانی بود 138 00:07:08,011 --> 00:07:11,180 ،اما حقیقت رو از بار سنگینش آزاد کرد 139 00:07:11,181 --> 00:07:14,475 و اجازه داد تا روی سطح آب شناور بشه 140 00:07:14,476 --> 00:07:17,687 اسکن‌ها نشون میدن که سکته کرده ...ثانویه به عفونت اندو 141 00:07:17,688 --> 00:07:19,230 چی، سکته کرده؟ 142 00:07:19,231 --> 00:07:21,023 سکته کرده؟ - کاملاً رایجه - 143 00:07:21,024 --> 00:07:22,733 بین افرادی که مواد مخدر تزریق می‌کنن - وای، خدا. خدایا - 144 00:07:22,734 --> 00:07:23,985 حالش خوب میشه؟ 145 00:07:23,986 --> 00:07:25,403 ،الان وضعیتش پایداره 146 00:07:25,404 --> 00:07:28,239 اما هنوز برای تعیین میزان آسیبی که متحمل شده زوده 147 00:07:28,240 --> 00:07:30,032 تا وقتی که بیدارش کنیم - ...آسیب؟ چی - 148 00:07:30,033 --> 00:07:32,410 منظورتون از آسیب چیه؟ - آسیب عصبی، اگه وجود داشته باشه - 149 00:07:32,411 --> 00:07:34,412 چه نوع آسیب عصبی‌ای؟ 150 00:07:34,413 --> 00:07:36,747 حرکتی، شناختی، گفتاری 151 00:07:36,748 --> 00:07:38,291 اما نباید حدس بزنیم 152 00:07:38,292 --> 00:07:41,294 در این مرحله، وضعیتش پایداره و باید روی همین تمرکز کنیم 153 00:07:41,295 --> 00:07:42,378 دکتر؟ 154 00:07:42,379 --> 00:07:43,921 ...متاسفم، من فقط باید - ...پس، کِی - 155 00:07:43,922 --> 00:07:45,756 کِی قصد دارید اون رو بیدار کنید؟ 156 00:07:45,757 --> 00:07:49,260 ،امروز چند تا آزمایش جدید انجام می‌دیم ،و اگه نتایج خوب باشن 157 00:07:49,261 --> 00:07:51,053 سعی می‌کنیم فردا بیدارش کنیم 158 00:07:51,054 --> 00:07:54,223 اما اون بهبود پیدا می‌کنه، نه؟ به طور کامل - آره. ممکنه. آره - 159 00:07:54,224 --> 00:07:56,184 گفتید ممکنه، اما احتمالش چقدره؟ 160 00:07:56,185 --> 00:07:58,144 با توجه به تجربه‌ای که در موارد دیگه دارید، دکتر؟ 161 00:07:58,145 --> 00:08:01,480 ،خب، هر موقعیتی متفاوته ،و من واقعاً متاسفم 162 00:08:01,481 --> 00:08:02,941 الان فقط باید منتظر بمونیم 163 00:08:03,817 --> 00:08:06,861 کاترین و رابرت مدام سوالاتی می‌پرسن 164 00:08:06,862 --> 00:08:08,739 ،که می‌دونن هیچ فایده‌ای ندارن 165 00:08:09,573 --> 00:08:13,577 اما پافشاری می‌کنن تا شاید جواب دیگه‌ای بشنون 166 00:08:14,286 --> 00:08:16,287 جوابی که دوست دارن بشنون - دکتر. دکتر - 167 00:08:16,288 --> 00:08:17,997 ...من واقعاً متاسفم. باید - آره - 168 00:08:17,998 --> 00:08:20,125 ممنون - ممنون - 169 00:08:23,879 --> 00:08:26,548 اگه دوست داری، می‌تونی تو اول بری پیشش 170 00:08:58,747 --> 00:09:02,416 برات سوال پیش اومده که آیا نیکولاس همیشه 171 00:09:02,417 --> 00:09:03,710 در معرض مرگ زودهنگام بوده یا نه 172 00:09:05,796 --> 00:09:08,006 ،قبلاً یه بار نجات پیدا کرده بود 173 00:09:08,841 --> 00:09:13,053 اما می‌ترسی که شاید این بار خیلی خوش‌شانس نباشه 174 00:09:20,477 --> 00:09:22,980 مغز رابرت آشفته‌ست 175 00:09:24,857 --> 00:09:30,279 بستری بودن نیکولاس توی بیمارستان احساس گناه و اضطراب شدیدی رو در اون ایجاد می‌کنه 176 00:09:31,572 --> 00:09:34,532 اما این احساسات نمی‌تونن حسادتی رو از بین ببرن 177 00:09:34,533 --> 00:09:39,120 که نسبت به مرد جوونی که با همسرش رابطه داشته 178 00:09:39,121 --> 00:09:41,498 و بعدش فرزندش رو نجات داده، احساس می‌کنه 179 00:09:43,458 --> 00:09:46,795 شهیدی که اون رو برای همیشه خوار کرده 180 00:09:50,841 --> 00:09:54,468 اون همچنین به گفت‌وگوی خودش با استیون بریگزتاک فکر می‌کنه 181 00:09:54,469 --> 00:09:55,846 همون شب قبل 182 00:09:57,139 --> 00:09:59,516 ،به فروتنی و سادگی اون مرد 183 00:10:00,184 --> 00:10:03,395 و درک و همدلی عمیق اون 184 00:10:04,771 --> 00:10:08,066 و اینکه تنها چیزی که استیون و همسرش خواسته بودن 185 00:10:08,692 --> 00:10:12,404 ملاقات با پسری بود که پسرشون برای نجات جونش مُرده بود 186 00:10:14,072 --> 00:10:15,364 پیداش کردی؟ - آره - 187 00:10:15,365 --> 00:10:16,741 حالت خوبه؟ - ...آخه - 188 00:10:16,742 --> 00:10:18,785 خب، من قبلاً نام کاربری و رمز عبورت رو وارد کردم 189 00:10:21,079 --> 00:10:23,623 ،فقط بزن روی مرکز کمک ،چگونه حساب کاربری خود را حذف کنم 190 00:10:23,624 --> 00:10:25,791 و بعدش روی حساب کاربری خود را برای همیشه حذف کنید 191 00:10:25,792 --> 00:10:28,920 خیلی‌خب. ازم می‌پرسه که چرا می‌خواهید اکانت خود را حذف کنید؟ 192 00:10:28,921 --> 00:10:30,087 چی بگم؟ 193 00:10:30,088 --> 00:10:31,673 هر چی دوست داری. مهم نیست 194 00:10:32,716 --> 00:10:37,304 خیلی‌خب، من «نگرانی درمورد حریم خصوصی خود» رو انتخاب می‌کنم 195 00:10:38,805 --> 00:10:41,682 میگه این حذف دائمی خواهد بود 196 00:10:41,683 --> 00:10:44,101 آره. حیفه، می‌دونی 197 00:10:44,102 --> 00:10:46,020 این یکی از بهترین کارهای من بود 198 00:10:46,021 --> 00:10:47,356 رمز عبورت رو دوباره وارد کن 199 00:10:53,946 --> 00:10:55,072 «لطفاً تایید کنید» 200 00:10:57,574 --> 00:11:00,077 آیا مطمئن هستید که می‌خواهید» «...حساب خود را حذف 201 00:11:10,170 --> 00:11:13,465 از حذف کردن اکانت اینستاگرام جاناتان ناراحت شدم 202 00:11:14,508 --> 00:11:17,991 اما وقتش رسیده که شروع ،به مرتب کردن همه چیز بکنم 203 00:11:17,992 --> 00:11:20,749 تا اثر انگشتم رو پاک کنم 204 00:11:22,474 --> 00:11:23,392 حذف شد 205 00:11:23,892 --> 00:11:25,268 آره 206 00:11:25,269 --> 00:11:26,394 تموم شد 207 00:11:26,395 --> 00:11:27,479 به راحتی 208 00:11:34,798 --> 00:11:36,237 [ رابرت ریونزکرافت ] 209 00:11:36,238 --> 00:11:38,364 این برای توئه، تامی - ممنون - 210 00:11:38,365 --> 00:11:40,158 می‌تونی برای خودت چند تا دوست جدید بخری 211 00:11:42,703 --> 00:11:44,579 سلام؟ - آقای بریگزتاک - 212 00:11:44,580 --> 00:11:46,163 رابرتم 213 00:11:46,164 --> 00:11:47,958 بله - رابرت ریونزکرافت - 214 00:11:50,419 --> 00:11:51,920 زمان مناسبی تماس گرفتم؟ 215 00:11:52,671 --> 00:11:54,423 البته، آقای ریونزکرافت 216 00:11:55,632 --> 00:11:58,260 متاسفانه با یه خبر نسبتاً غم‌انگیز تماس گرفتم 217 00:11:58,927 --> 00:12:00,803 نیکولاس توی بیمارستانه 218 00:12:00,804 --> 00:12:04,140 .اوه، وحشتناکه خیلی متاسفم 219 00:12:04,141 --> 00:12:05,975 حالش خوبه؟ 220 00:12:05,976 --> 00:12:09,313 ،هنوز برای مطمئن بودن زوده اما به نظر می‌رسه وضعیتش پایداره 221 00:12:10,355 --> 00:12:13,733 خب، میشه بپرسم مشکلش چیه؟ 222 00:12:13,734 --> 00:12:14,817 بله 223 00:12:14,818 --> 00:12:18,613 نیکولاس با اعتیاد ...دست و پنجه نرم می‌کرد 224 00:12:18,614 --> 00:12:20,449 خداحافظ - الان یه مدتی ازش می‌گذره - 225 00:12:21,617 --> 00:12:23,159 خیلی متاسفم 226 00:12:23,160 --> 00:12:26,370 نمی‌تونم تصور کنم که الان چه احساسی داری 227 00:12:26,371 --> 00:12:29,416 آره، این... نسبتاً دشواره 228 00:12:30,876 --> 00:12:32,085 ...می‌تونم بپرسم 229 00:12:33,253 --> 00:12:40,009 ممکنه من برم و نیکولاس رو توی بیمارستان ملاقات کنم؟ 230 00:12:40,010 --> 00:12:44,890 اگه به نظرت مناسبه - آره، البته که می‌تونی - 231 00:12:45,807 --> 00:12:49,936 ،«توی بیمارستان «ایست اکتون در بخش مراقبت‌های ویژه بستریه 232 00:12:49,937 --> 00:12:51,145 ممنون 233 00:12:51,146 --> 00:12:52,481 ...ممکنه 234 00:12:54,650 --> 00:12:59,195 ممکنه همین امروز عصر به ملاقاتش برم؟ 235 00:12:59,196 --> 00:13:02,198 کاملاً. من هم از دیدنت خیلی خوشحال میشم 236 00:13:02,199 --> 00:13:04,200 ممنون، آقای ریونزکرافت. ممنون 237 00:13:04,201 --> 00:13:05,869 برای نیکولاس دعا می‌کنم 238 00:13:06,662 --> 00:13:10,499 خداحافظ، لطفاً مراقب خودت باش - ممنون - 239 00:13:18,882 --> 00:13:23,178 از اینکه چقدر راحت قطعات پازل کنار هم چیده شدن، تعجب کردم 240 00:13:24,596 --> 00:13:26,765 پسره یه معتاده 241 00:13:27,558 --> 00:13:29,434 معلومه که هست 242 00:13:30,602 --> 00:13:33,814 ،و پدر، احمق بی‌اهمیت 243 00:13:34,523 --> 00:13:37,651 الان غذا رو توی یه سینی جلوی من گذاشت 244 00:13:38,443 --> 00:13:41,029 من فقط باید ازش لذت می‌بردم 245 00:13:58,797 --> 00:14:00,923 ،اون روز توی ساحل 246 00:14:00,924 --> 00:14:05,429 یادمه روز خیلی آفتابی و گرمی بود 247 00:14:05,929 --> 00:14:06,930 ...نیکو 248 00:14:16,106 --> 00:14:17,774 !تو! تو 249 00:14:18,567 --> 00:14:20,861 و یادمه احساس تنهایی می‌کردم 250 00:14:24,072 --> 00:14:27,825 و همچنین یادمه که فکر می‌کردم ،چه مادر صبوری هستم 251 00:14:27,826 --> 00:14:29,995 و به‌خاطر داشتن چنین فکری احساس گناه می‌کردم 252 00:14:38,921 --> 00:14:42,216 و اون موقع اولین باری بود که دیدمش 253 00:14:45,594 --> 00:14:51,183 و به این فکر می‌کردم که چند وقته اونجاست و به ما زل زده 254 00:14:53,227 --> 00:14:58,649 .و یهویی معذب شدم احساس کردم در معرض دید قرار گرفتم 255 00:15:00,275 --> 00:15:03,570 و با خودم می‌گفتم که اون دوربین برای یه آدم جوون خیلی گرونه 256 00:15:05,739 --> 00:15:08,282 حتماً تا اون موقع ازمون چند تا ،عکس گرفته بود 257 00:15:08,283 --> 00:15:10,702 اما یادم نمیاد که واقعاً گرفته باشه 258 00:15:13,580 --> 00:15:16,500 رابرت بهت اجازه نمیده که اصلاً نزدیکش بشی 259 00:15:17,835 --> 00:15:20,337 پس نوبتی پیش نیکولاس می‌مونید 260 00:15:22,297 --> 00:15:24,716 یه جورایی، از ندیدنش خوشحالی 261 00:15:25,884 --> 00:15:28,178 جایی برای فکر کردن به اون نداری 262 00:15:29,054 --> 00:15:31,431 ،فقط می‌خوای کنار پسرت باشی 263 00:15:32,641 --> 00:15:34,601 و هر لحظه ارزشمنده 264 00:15:51,159 --> 00:15:52,160 سلام، رفیق 265 00:15:58,333 --> 00:16:00,626 سلام؟ - سلام، کاترین؟ - 266 00:16:00,627 --> 00:16:02,921 ،من سارا فینچام هستم از منابع انسانی 267 00:16:05,007 --> 00:16:08,134 .سلام، سارا. بله چه کمکی می‌تونم بهت بکنم؟ 268 00:16:08,135 --> 00:16:10,928 فهمیدم دیروز یه اتفاقی توی دفتر رخ داده 269 00:16:10,929 --> 00:16:13,389 سایمون میگه نمی‌خواد به صورت رسمی شکایت کنه 270 00:16:13,390 --> 00:16:16,935 با این وجود، ما موظفیم ثبت کنیم که بهش حمله فیزیکی کردی 271 00:16:17,769 --> 00:16:19,396 باید توی پرونده‌ات ثبت بشه 272 00:16:20,022 --> 00:16:21,314 که اینطور 273 00:16:21,315 --> 00:16:23,357 ،و متاسفم، کاترین 274 00:16:23,358 --> 00:16:26,777 اما نمی‌تونیم اجازه بدیم که کسی فراتر از رویه‌ی انضباطی ما باشه 275 00:16:26,778 --> 00:16:29,030 پس ما باید ادعاهایی رو بررسی کنیم 276 00:16:29,031 --> 00:16:31,657 که آقای استیون بریگزتاک مطرحشون کرده، چون جدی‌ان 277 00:16:31,658 --> 00:16:34,368 واقعاً؟ - مطمئنم که می‌تونی درک کنی - 278 00:16:34,369 --> 00:16:35,871 آره. آره 279 00:16:36,622 --> 00:16:39,208 چیزی هست که بخوای در این مرحله مطرح کنی؟ 280 00:16:41,710 --> 00:16:42,628 نه 281 00:16:43,420 --> 00:16:46,464 خب، برای شروع باید یه هفته ،از کار مرخصت کنم 282 00:16:46,465 --> 00:16:47,424 فقط برای الان 283 00:16:48,383 --> 00:16:51,552 تخت رو نگه دار. تنفسش رو چک کن - کاترین؟ پشت خطی؟ - 284 00:16:51,553 --> 00:16:53,597 آره، آره، هستم 285 00:16:54,598 --> 00:16:57,517 درک می‌کنم که شاید سر کار تحت فشار بودی 286 00:16:57,518 --> 00:17:01,187 .به‌خاطر کار نیست سر کار تحت فشار نبودم 287 00:17:01,188 --> 00:17:03,022 خب، خوشحالم که این رو می‌شنوم 288 00:17:03,023 --> 00:17:05,817 باشه، پس، برات برگه‌ی مرخصی بیماری پر کنم؟ 289 00:17:09,070 --> 00:17:10,070 آره، لطفاً 290 00:17:10,071 --> 00:17:12,155 ببین، فکر کردم شاید صحبت کردن 291 00:17:12,156 --> 00:17:14,784 با یه مشاور برای کنترل خشمت برات مفید باشه 292 00:17:14,785 --> 00:17:16,868 ،می‌تونیم در این زمینه کمکت کنیم هزینه‌ی مشاوره رو پرداخت کنیم 293 00:17:16,869 --> 00:17:19,622 البته، یه مشاور مستقل و به صورت محرمانه 294 00:17:19,623 --> 00:17:20,958 نظرت چیه؟ 295 00:17:22,709 --> 00:17:24,585 ...میشه - ببخشید، الان نمی‌تونم حرف بزنم - 296 00:17:24,586 --> 00:17:25,877 الان توی بیمارستانم 297 00:17:25,878 --> 00:17:28,715 وای، خدا. متاسفم. همه خوبن؟ 298 00:17:30,092 --> 00:17:32,343 نه، نه. همه خوب نیستن 299 00:17:32,344 --> 00:17:33,594 ...اوه، متاسفم. من 300 00:17:33,595 --> 00:17:35,638 .آره. باشه خیلی ممنون 301 00:17:35,639 --> 00:17:36,849 خداحافظ 302 00:17:39,643 --> 00:17:42,311 می‌دونی که شُهرتِ خیلی ارزشمندت 303 00:17:42,312 --> 00:17:44,231 همین الانش هم نابود شده 304 00:17:45,315 --> 00:17:48,068 و اینکه دیگه هیچوقت هیچی مثل گذشته نمیشه 305 00:17:49,862 --> 00:17:51,154 ولی برات مهم نیست 306 00:17:56,034 --> 00:17:58,662 تصمیم گرفتم از اسپری جاناتان استفاده کنم 307 00:18:00,205 --> 00:18:02,749 ژاکت ننسی رو هم که پوشیده بودم 308 00:18:04,084 --> 00:18:08,130 ما سه نفر با هم تعادل رو برقرار می‌کنیم 309 00:18:14,344 --> 00:18:15,429 سلام 310 00:18:16,889 --> 00:18:19,808 دنبال نیکولاس ریونزکرافت می‌گردم 311 00:18:20,350 --> 00:18:21,517 سلام 312 00:18:21,518 --> 00:18:27,273 اومدم نیکولاس ریونزکرافت رو ببینم 313 00:18:27,274 --> 00:18:28,609 سلام 314 00:18:28,610 --> 00:18:29,734 [ بازکننده‌ی گرفتگی سینک و لوله ] 315 00:18:29,735 --> 00:18:34,364 اومدم نیکولاس ریونزکرافت رو ببینم 316 00:18:36,325 --> 00:18:37,451 سلام 317 00:18:38,535 --> 00:18:42,789 اومدم نیکولاس ریونزکرافت رو ببینم 318 00:19:00,432 --> 00:19:01,767 پسر خوب 319 00:19:08,065 --> 00:19:09,900 !بپر. بپر 320 00:19:20,410 --> 00:19:23,914 وقتی دیدم داره نگاهم می‌کنه باهاش لاس زدم؟ 321 00:19:24,706 --> 00:19:29,210 کاری کردم که شاید اون به اشتباه اون رو یه علامت دیده باشه؟ 322 00:19:29,211 --> 00:19:30,795 فکر نمی‌کنم چنین کاری کرده باشم 323 00:19:30,796 --> 00:19:32,714 بیا بریم شام ​​بخوریم 324 00:19:36,051 --> 00:19:37,261 گرسنته؟ 325 00:19:38,095 --> 00:19:41,264 اما باید اعتراف کنم ،که اون لبخند کوچیکش 326 00:19:41,265 --> 00:19:44,268 ،اون ارتباط کوچیک بهم انرژی داد 327 00:19:46,520 --> 00:19:53,151 ،و همونطور که از ساحل دور می‌شدم احساس می‌کردم از پشت بهم نگاه می‌کنه 328 00:20:41,992 --> 00:20:44,536 تمام آدم‌های توی دفترت باید ،تا الان کتاب رو خونده باشن 329 00:20:45,370 --> 00:20:47,080 اما دیگه مهم نیست 330 00:20:47,081 --> 00:20:48,896 .جیسو کیم: بابت نیوکلاس خیلی متاسفم ] [ امیدوارم حالت خوب باشه 331 00:20:48,897 --> 00:20:52,211 ،هر اتفاقی که بیُفته حداقل اون بخش تموم شده 332 00:20:54,421 --> 00:20:59,009 ،می‌دونی که اگه نیکولاس زنده بمونه دیگه هیچ رازی وجود نخواهد داشت 333 00:20:59,635 --> 00:21:01,386 اون همه چیز رو می‌فهمه 334 00:21:31,917 --> 00:21:34,169 بذارید دوباره بررسی کنم و بهتون خبر بدم 335 00:21:35,546 --> 00:21:38,757 .باشه. ممنون یه دقیقه 336 00:21:41,593 --> 00:21:42,970 بفرمایید. ممنون 337 00:21:45,305 --> 00:21:47,807 سلام. می‌تونم کمکتون کنم؟ - نیکولاس ریونزکرافت - 338 00:21:47,808 --> 00:21:49,852 ببخشید، کامل متوجه نشدم 339 00:21:51,436 --> 00:21:55,523 اومدم نیکولاس ریونزکرافت رو ببینم 340 00:21:55,524 --> 00:21:58,025 اوه، آره، آقای ریونزکرافت گفتن که شما میایید 341 00:21:58,026 --> 00:22:00,612 اگه دنبالم بیایید، می‌برمتون پیشش 342 00:22:04,533 --> 00:22:07,494 ،حالا، فقط باید بهتون هشدار بدم 343 00:22:08,245 --> 00:22:12,707 ،نیکولاس الان به دستگاه‌های زیادی وصله 344 00:22:12,708 --> 00:22:15,544 پس وقتی برای اولین بار می‌بینیدش کمی ترسناکه 345 00:22:16,128 --> 00:22:20,174 باشه؟ اما الان وضعیتش پایداره 346 00:22:21,133 --> 00:22:23,968 .سلام پدربزرگ نیکولاس رو آوردم 347 00:22:23,969 --> 00:22:25,262 ممنون 348 00:22:26,013 --> 00:22:27,305 سلام - سلام - 349 00:22:27,306 --> 00:22:28,390 ممنونم 350 00:22:30,225 --> 00:22:31,894 توی آخرین تخت سمت چپه 351 00:22:32,644 --> 00:22:33,645 ممنون 352 00:23:10,557 --> 00:23:14,811 می‌خواستم همه چیزِ کاترین ریونزکرافت رو بگیرم 353 00:23:16,939 --> 00:23:18,606 ،قلبم تند تند میزد 354 00:23:18,607 --> 00:23:23,487 وقتی به هدفم نزدیک می‌شدم گوش‌هام از انتظار می‌تپیدن 355 00:23:26,031 --> 00:23:29,826 و نیکولاس خودش بیش‌تر از نصف راه رو رفته بود 356 00:23:32,162 --> 00:23:35,290 بدون اینکه بهش دست بزنم اون رو به اون حالت رسونده بودم 357 00:23:38,001 --> 00:23:39,503 اصلاً دردی احساس نمی‌کرد 358 00:23:40,587 --> 00:23:42,631 در واقع کارم خیلی خوب بوده 359 00:23:44,800 --> 00:23:46,260 از غرق شدن بهتره 360 00:23:48,345 --> 00:23:50,681 الان فقط به یه هل کوچیک نیاز داشت 361 00:23:52,349 --> 00:23:54,351 عواقب کارم برام مهم نبودن 362 00:23:55,936 --> 00:23:57,687 تنها چیزی که مهم بود 363 00:23:57,688 --> 00:24:03,026 این بود که کاترین ریونزکرافت مثل من و ننسی رنج بکشه 364 00:24:06,029 --> 00:24:06,904 اینم از کلیدها 365 00:24:06,905 --> 00:24:10,408 ممنون. پدرتون اینجاست - ببخشید؟ - 366 00:24:10,409 --> 00:24:12,286 پدرتون. الان پیش نیکولاسه - ...نه، پدر من - 367 00:24:28,969 --> 00:24:31,305 چیکار می‌کنی؟ اون نمی‌تونه اینجا باشه 368 00:24:32,181 --> 00:24:33,389 چیکار می‌کنی؟ 369 00:24:33,390 --> 00:24:34,683 از پسرم دور شو 370 00:24:35,392 --> 00:24:36,727 !از پسرم دور شو 371 00:24:38,145 --> 00:24:40,479 .حالتون خوبه؟ تکون نخورید آروم باشید 372 00:24:40,480 --> 00:24:42,565 ...پدرتون فقط می‌خواست - اون پدر من نیست - 373 00:24:42,566 --> 00:24:45,776 حال پسرتون رو جویا بشه - فکر می‌کنی کی هستی که میای اینجا؟ - 374 00:24:45,777 --> 00:24:48,070 هر فرصتی که می‌تونستم بهت دادم 375 00:24:48,071 --> 00:24:49,614 اومدم جلوی خونه‌ات تا حرف بزنیم 376 00:24:49,615 --> 00:24:52,617 فقط می‌خواستم ببینم نیکولاس چطوره - !حتی در رو باز نکردی - 377 00:24:52,618 --> 00:24:53,868 اون نباید اینجا باشه 378 00:24:53,869 --> 00:24:56,121 به هیچکدوم از تماس‌هام پاسخ ندادی - به کمک نیاز دارم - 379 00:24:59,583 --> 00:25:01,792 باید همراهمون بیایی - نه، باید همراهمون بیایی - 380 00:25:01,793 --> 00:25:03,921 باید آروم باشی - می‌خواد به پسرم آسیب برسونه - 381 00:25:32,449 --> 00:25:34,535 باید به بقیه زنگ بزنیم 382 00:25:35,494 --> 00:25:37,037 به مردم خبر بدیم که چه اتفاقی افتاده 383 00:25:40,749 --> 00:25:42,501 اول باید به ساشا زنگ بزنم 384 00:25:44,753 --> 00:25:47,256 درستش اینه که اون اولین کسی باشه که ما باهاش تماس می‌گیریم 385 00:25:49,216 --> 00:25:52,344 نمی‌خوام این خبر رو از کَس دیگه‌ای بشنوه 386 00:25:59,439 --> 00:26:02,842 [ درود از پیزا ] 387 00:26:04,356 --> 00:26:05,899 سلام، اِما 388 00:26:07,025 --> 00:26:10,571 .ننسی بریگزتاک هستم می‌تونم با ساشا صحبت کنم، لطفاً؟ 389 00:26:10,572 --> 00:26:11,753 ،مامان و بابای عزیز ] [ ایتالیا خیلی خوش می‌گذره 390 00:26:16,285 --> 00:26:17,870 می‌دونی کِی برمی‌گرده؟ 391 00:26:25,127 --> 00:26:28,212 می‌فهمم، اما کار مهمی دارم، اِما 392 00:26:28,213 --> 00:26:30,965 اگه میشه فقط گوش کن، لطفاً 393 00:26:30,966 --> 00:26:33,384 خبرهای خیلی ناراحت کننده‌ای داریم 394 00:26:33,385 --> 00:26:35,095 جاناتان مُرده 395 00:26:48,025 --> 00:26:49,026 ...اینکه 396 00:26:49,735 --> 00:26:51,944 اینکه جاناتان مُرده. منظورم اینه 397 00:26:51,945 --> 00:26:54,948 در حال تلاش برای نجات یه پسر توی دریای ایتالیا غرق شده 398 00:26:57,492 --> 00:26:58,660 اون کار رو بکن 399 00:27:01,955 --> 00:27:02,915 ممنون 400 00:27:07,085 --> 00:27:08,420 چی گفت؟ 401 00:27:10,088 --> 00:27:12,299 ساشا بیرون بود، اما بهش خبر میده که چه اتفاقی افتاده 402 00:27:15,719 --> 00:27:17,012 چیز دیگه‌ای نگفت؟ 403 00:27:17,763 --> 00:27:19,640 بابت درگذشت پسرمون متاسفه 404 00:27:22,935 --> 00:27:24,061 چیز دیگه‌ای نگفت 405 00:27:26,021 --> 00:27:27,523 گفت باید بره 406 00:27:30,108 --> 00:27:33,027 هیچوقت نفهمیدیم که مادر ساشا به دخترش گفت 407 00:27:33,028 --> 00:27:34,737 که چه اتفاقی افتاده یا نه 408 00:27:34,738 --> 00:27:36,990 چون دیگه خبری ازشون نشنیدیم 409 00:27:39,451 --> 00:27:42,161 یه چیزی باعث شده بود که ،دوست دختر جاناتان، ساشا 410 00:27:42,162 --> 00:27:46,375 ،فرار کنه به خونه‌ی پدر و مادرش و جاناتان رو توی ایتالیا تنها بذاره 411 00:27:47,501 --> 00:27:51,964 اتفاقی افتاده بود که باعث شده بود مادرش با عصبانیت اونطور زنگ بزنه 412 00:27:58,720 --> 00:28:02,139 نیکولاس با تنها خوابیدن مشکلی نداشت 413 00:28:02,140 --> 00:28:05,351 به شرطی که در اتاق رو باز بذارم 414 00:28:05,352 --> 00:28:08,689 تا اگه از خواب بیدار شد بتونه منو ببینه 415 00:28:11,567 --> 00:28:15,946 ،و وقتی چشم‌هاش رو می‌بست به هیچ عنوان بیدار نمیشد 416 00:28:19,992 --> 00:28:24,538 و کاملاً یادمه که اون شب احساس خوشحالی می‌کردم 417 00:28:27,833 --> 00:28:31,295 ،فهمیدم که واقعاً آرومم 418 00:28:32,004 --> 00:28:34,423 اینکه بالاخره همه چی خوبه 419 00:28:35,924 --> 00:28:41,054 از تنهاییم با نیکولاس و با خودم لذت می‌بردم 420 00:28:43,098 --> 00:28:46,185 و تصمیم گرفتم که اون شب رو 421 00:28:47,269 --> 00:28:50,272 با یه لیوان شراب خوب توی تراس به پایان برسونم 422 00:28:55,569 --> 00:28:57,403 اگه میشه لطفاً مستقیماً جلو رو نگاه کن 423 00:28:57,404 --> 00:29:01,325 مدت زیادی بود که هیچ زنی به من توجه نکرده بود 424 00:29:02,117 --> 00:29:07,331 ،حس کردن دست‌هاش روی بدنم رو دوست داشتم ،اینکه مواظب بود اذیت نشم 425 00:29:08,123 --> 00:29:10,208 و به دردم توجه می‌کرد - گشاد شدن مردمک ۳ میلی متر - 426 00:29:10,209 --> 00:29:11,626 ممنون 427 00:29:11,627 --> 00:29:13,962 و صداش هم ملایم بود 428 00:29:14,463 --> 00:29:20,009 ،نگرانی اون برای من واقعی بود و از مهربونیش سپاسگزار بودم 429 00:29:20,010 --> 00:29:23,222 باشه. اینم از این 430 00:29:24,848 --> 00:29:28,768 حالت چطوره؟ - فکر کنم خوبم - 431 00:29:28,769 --> 00:29:30,979 کمی شوکه شدم 432 00:29:31,480 --> 00:29:33,773 .قابل درکه، عزیزم ضربه‌ی بدی خوردی 433 00:29:33,774 --> 00:29:36,275 اون زن مثل شوهر منه 434 00:29:36,276 --> 00:29:38,779 می‌دونم چه احساسی داره که اونطور مورد حمله قرار بگیری 435 00:29:40,280 --> 00:29:42,073 همه‌ی علائم حیاتی طبیعی‌ان 436 00:29:42,074 --> 00:29:44,033 اگه چیزی لازم داشتی صدام بزن - ممنون - 437 00:29:44,034 --> 00:29:45,368 مواظب خودتون باشید، آقای استیون 438 00:29:45,369 --> 00:29:46,452 ممنون 439 00:29:46,453 --> 00:29:47,454 تموم شد 440 00:29:49,623 --> 00:29:50,957 حالت کاملاً خوبه 441 00:29:50,958 --> 00:29:53,543 تا یکی دو روز آینده کمی احساس درد داری 442 00:29:53,544 --> 00:29:55,711 برای آروم کردن دردت چندتا قرص برات میارم 443 00:29:55,712 --> 00:30:00,007 میشه قرصی برام بیاری که بتونم راحت بخوابم؟ 444 00:30:00,008 --> 00:30:01,426 محض احتیاط - حتماً - 445 00:30:04,680 --> 00:30:06,556 سلام. یه ملاقاتی دارید 446 00:30:06,557 --> 00:30:08,349 خیلی متاسفم 447 00:30:08,350 --> 00:30:11,269 .شنیدم چه اتفاقی افتاده به محض اینکه تونستم اومدم 448 00:30:11,270 --> 00:30:14,772 ،می‌دونم همسرم چیکار کرده و به شدت ناراحتم 449 00:30:14,773 --> 00:30:16,190 خیلی متاسفم 450 00:30:16,191 --> 00:30:19,277 تقصیر تو نیست، آقای ریونزکرافت 451 00:30:19,278 --> 00:30:24,323 فکر کنم از دیدن من تعجب کرده بود 452 00:30:24,324 --> 00:30:27,368 بهش نگفتی که دعوتم کردی؟ 453 00:30:27,369 --> 00:30:28,953 ما واقعاً با هم صحبت نمی‌کنیم 454 00:30:28,954 --> 00:30:32,582 می‌دونم با توجه به احوال نیک ،خیلی عجیبه 455 00:30:32,583 --> 00:30:34,159 ...اما من 456 00:30:34,960 --> 00:30:37,628 دارم تلاش می‌کنم بفهمم چرا اون کارها رو کرده 457 00:30:37,629 --> 00:30:39,672 یا چرا حتی بهم نگفته 458 00:30:39,673 --> 00:30:42,008 من یه راه طولانی رو با اتوبوس اومدم 459 00:30:42,009 --> 00:30:47,221 چون خیلی دوست داشتم نیکولاس رو ببینم 460 00:30:47,222 --> 00:30:51,434 می‌دونم که این همون چیزیه که ننسی، همسرم، می‌خواست 461 00:30:51,435 --> 00:30:56,417 خیلی دوست داشت فرصتی برای شناخت پسری داشته باشه 462 00:30:56,418 --> 00:30:59,358 که پسرم جونش رو براش فدا کرد 463 00:30:59,359 --> 00:31:01,695 پس چرا بعداً باز هم نمیایی؟ 464 00:31:04,031 --> 00:31:07,075 واقعاً جدی میگی؟ - آره. آره، البته - 465 00:31:08,368 --> 00:31:10,120 نیکولاس واقعاً خوشحال میشه 466 00:31:10,913 --> 00:31:13,832 اگه مضطرب هستی، لطفاً نباش 467 00:31:15,000 --> 00:31:17,126 یه هدیه‌ی فوق‌العاده برای اون میشه 468 00:31:17,127 --> 00:31:22,507 .فکر خیلی خوبیه آره. خیلی خوشحال میشم 469 00:31:22,508 --> 00:31:24,800 ممنون - این قرص‌ها برای تسکین دردن - 470 00:31:24,801 --> 00:31:26,093 دوتا بخور 471 00:31:26,094 --> 00:31:28,846 ،و نباید این کار رو بکنم ،اما اینا باعث میشن امشب راحت بخوابی 472 00:31:28,847 --> 00:31:30,182 اما فقط یکی بخور 473 00:31:31,099 --> 00:31:33,227 خیلی‌خب. ممنون. آره 474 00:31:34,478 --> 00:31:38,231 .خب، خیلی به من لطف داشتی خیلی ممنونم 475 00:31:38,232 --> 00:31:40,733 .خواهش می‌کنم توی راه خونه مواظب باش 476 00:31:40,734 --> 00:31:42,194 ممنون 477 00:31:44,571 --> 00:31:46,280 نه، واقعاً باید برم 478 00:31:46,281 --> 00:31:48,533 ...خیلی خسته‌ام و - آره، البته - 479 00:31:48,534 --> 00:31:51,327 ،همه چیز پیچیده‌تر شده بود 480 00:31:51,328 --> 00:31:56,667 و یه لحظه فکر کردم که برای اجرای عدالت باید به سرنوشت تکیه کنم 481 00:31:58,210 --> 00:32:02,589 این امکان وجود داشت ،که نیکولاس ریونزکرافت بمیره 482 00:32:03,340 --> 00:32:05,759 بدون نیاز به دخالت کردن من 483 00:32:07,344 --> 00:32:09,805 پرستار گفته بود که اون سکته کرده 484 00:32:11,139 --> 00:32:13,308 ،همچنین گفت که ممکنه زنده بمونه 485 00:32:14,101 --> 00:32:18,063 اما ممکنه تا آخر عمرش به شدت ناتوان باشه 486 00:32:19,398 --> 00:32:22,484 فریبنده بود، اما کافی نبود 487 00:32:24,570 --> 00:32:27,989 نمی‌خواستم به کاترین ریونزکرافت فرصتی بدم 488 00:32:27,990 --> 00:32:30,825 تا به عنوان یه مادر فداکار نقش جدیدی ایفا کنه 489 00:32:30,826 --> 00:32:34,663 مادری از خود گذشته که از پسر ناتوانش مراقبت می‌کنه 490 00:32:36,957 --> 00:32:41,295 نه، می‌خواستم اون عذاب دوری رو بکشه 491 00:32:42,880 --> 00:32:44,882 فقط مرگ غیر قابل برگشته 492 00:32:46,717 --> 00:32:50,012 فقط در اون صورت می‌تونم بُکُشمش 493 00:32:52,598 --> 00:32:55,349 فکر می‌کردم فرصتم رو از دست دادم 494 00:32:55,350 --> 00:32:58,728 ،اما بعدش، پدرش، یه موجود ضعیف 495 00:32:58,729 --> 00:33:02,023 کلیدهای طلایی رو بهم داد - درها باز می‌شوند - 496 00:33:02,024 --> 00:33:06,028 تنها کاری که باید می‌کردم این بود که یه بار دیگه به ملاقات نیکولاس بیچاره برم 497 00:33:08,155 --> 00:33:09,531 درها بسته می‌شوند 498 00:33:14,203 --> 00:33:17,288 ببخشید. میشه یه لیوان شراب سفید بهم بدید تا به اتاقم ببرم؟ 499 00:33:17,289 --> 00:33:18,665 چشم 500 00:33:21,877 --> 00:33:23,836 لبخند زدم، آره 501 00:33:23,837 --> 00:33:29,718 ،چون خجالت‌زده شده بودم ،و نمی‌خواستم بی‌تفاوت به نظر برسم 502 00:33:30,636 --> 00:33:34,389 ،و حس می‌کردم اون می‌دونه که تنها هستم و این باعث میشد معذب بشم 503 00:33:39,686 --> 00:33:42,104 من دیگه به تنهایی عادت نداشتم 504 00:33:42,105 --> 00:33:46,276 و مطمئناً عادت نداشتم که کسی اونطور بهم نگاه کنه 505 00:33:48,612 --> 00:33:52,156 دوربینش، توجه شدیدش 506 00:33:52,157 --> 00:33:56,662 باعث میشد مضطرب بشم، اما باید اعتراف کنم که باعث میشد هیجان‌زده هم بشم 507 00:33:58,747 --> 00:34:03,001 شاید بعداً درمورد این لحظه خیال‌پردازی کنم 508 00:34:06,171 --> 00:34:07,172 شاید 509 00:34:08,799 --> 00:34:09,967 شاید هم نکنم 510 00:37:21,700 --> 00:37:25,870 اینجا بودید وقتی پلیس اومد 511 00:37:25,871 --> 00:37:27,915 تا خبر مرگ پسرتون رو بهتون بده 512 00:37:33,712 --> 00:37:34,630 بشین 513 00:37:39,718 --> 00:37:41,553 اول یه‌کم چایی درست می‌کنم 514 00:37:47,601 --> 00:37:48,685 باید درستش کنی 515 00:37:51,574 --> 00:37:53,682 [ داروی خواب‌آور ] 516 00:37:53,815 --> 00:37:54,900 غلیظ؟ 517 00:37:56,568 --> 00:37:57,653 برام مهم نیست 518 00:38:00,322 --> 00:38:05,285 کتابت... جزئیات دقیقی داره 519 00:38:07,996 --> 00:38:10,958 من ننوشتمش. ننسی نوشتش 520 00:38:13,085 --> 00:38:14,710 نویسنده‌ی خیلی خوبی بود 521 00:38:14,711 --> 00:38:19,633 خب، مکان‌ها رو خیلی دقیق توصیف کرده 522 00:38:22,427 --> 00:38:23,929 ما هم رفتیم اونجا، یادته؟ 523 00:38:26,056 --> 00:38:28,224 رفتیم به جایی که اون اتفاق افتاد 524 00:38:28,225 --> 00:38:30,643 با این حال، تعجب‌آوره 525 00:38:30,644 --> 00:38:35,524 ،که تونسته با استفاده از چند تا عکس خیلی چیزها رو بازگو کنه 526 00:38:36,859 --> 00:38:40,237 نویسنده‌های حرفه‌ای همین کار رو می‌کنن 527 00:38:41,238 --> 00:38:45,908 تیکه‌هایی از واقعیت رو می‌گیرن و اونا رو کنار هم قرار میدن 528 00:38:45,909 --> 00:38:50,581 به گونه‌ای که یه حقیقت بزرگ‌تر رو آشکار می‌کنن 529 00:38:51,123 --> 00:38:52,332 بشین 530 00:38:55,127 --> 00:38:56,378 آره 531 00:38:57,880 --> 00:39:02,592 واقعاً فوق‌العاده‌ست که همسرت تونسته درمورد خیلی از چیزها 532 00:39:02,593 --> 00:39:05,261 با این قاطعیت بنویسه 533 00:39:05,262 --> 00:39:07,222 بدون اینکه در زمان وقوع اونجا حاضر بوده باشه 534 00:39:09,683 --> 00:39:11,226 اون فوق‌العاده بود 535 00:39:25,782 --> 00:39:26,950 درسته 536 00:39:29,286 --> 00:39:30,662 حالا می‌تونم شروع کنم 537 00:39:30,663 --> 00:39:36,663 «ترجمه از «امــیــررضــا @ARZ_110_SUB 538 00:39:36,664 --> 00:39:42,664 ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید @officialcinama 539 00:39:47,346 --> 00:39:49,598 وقتش رسیده که حرف‌های من شنیده بشن 540 00:39:50,115 --> 00:40:07,115 بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال www.30nama.com