1 00:00:03,905 --> 00:00:07,785 « سـلـب مـسـئـولـیـت » 2 00:00:07,786 --> 00:00:11,580 « قـسـمـت هـفـتـم » 3 00:00:11,581 --> 00:00:20,581 سی‌نما تقدیم می‌کند www.30nama.com 4 00:00:20,582 --> 00:00:25,582 کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما @CinamaSub 5 00:00:25,583 --> 00:00:30,583 «ترجمه از «امــیــررضــا @ARZ_110_SUB 6 00:00:34,201 --> 00:00:36,578 ،به محض اینکه به اتاقم برگشتم 7 00:00:37,120 --> 00:00:40,666 اون غریبه فوراً از ذهنم محو شد 8 00:00:44,962 --> 00:00:48,381 روز خیلی خاصی با پسرم داشتم 9 00:00:48,382 --> 00:00:52,261 ،شوهرم پیشمون نبود اما خیلی دلم براش تنگ نشده بود 10 00:00:53,053 --> 00:00:56,055 و اون نگرانی کوچیکی که داشتم برای روز طولانی پیش رو 11 00:00:56,056 --> 00:01:00,977 و اینکه باید نیکلاس رو سرگرم می‌کردم ،به راحتی از بین رفته بود 12 00:01:00,978 --> 00:01:06,692 و من فقط غرق شده بودم توی با اون بودن 13 00:01:07,526 --> 00:01:10,319 و از یه روز ساده و لذت‌بخش با پسرم 14 00:01:10,320 --> 00:01:13,031 احساس شادابی و رضایت می‌کردم 15 00:01:16,368 --> 00:01:17,619 خوشحال بودم 16 00:01:20,956 --> 00:01:27,421 نمی‌دونم اون روز آخرین باری بوده که واقعاً خوشحال بودم یا نه 17 00:01:29,381 --> 00:01:34,636 می‌دونی، اینکه شاید همه‌ی شادی‌های بعد از اون فقط تظاهر بوده باشن 18 00:01:38,515 --> 00:01:41,767 می‌دونی، چون همسرت خیلی دقیق 19 00:01:41,768 --> 00:01:44,312 درمورد اتاق هتل و لباس من نوشته بود 20 00:01:44,313 --> 00:01:46,982 اما نمی‌تونست تصور کنه که من چه احساسی داشتم 21 00:01:49,568 --> 00:01:50,610 من خوشحال بودم 22 00:01:50,611 --> 00:01:52,571 ...ننسی - خفه شو، دارم حرف می‌زنم - 23 00:01:53,530 --> 00:01:54,948 به اندازه‌ی کافی حرف‌های تو رو شنیدم 24 00:01:57,951 --> 00:02:01,330 آره، همسرت درمورد ...خیلی چیزها درست نوشته بود 25 00:02:03,707 --> 00:02:07,669 از جمله نحوه‌ی مرگ پسرتون 26 00:02:12,758 --> 00:02:16,093 مامانی. مامانی. مامانی 27 00:02:16,094 --> 00:02:18,638 اون شب اصلاً نخوابیدم 28 00:02:18,639 --> 00:02:21,307 میشه یه قایق بگیریم؟ 29 00:02:21,308 --> 00:02:24,477 تمام بدنم درد می‌کرد - !قایق! قایق! قایق - 30 00:02:24,478 --> 00:02:28,147 نیکولاس خیلی دوست داشت به ساحل بره 31 00:02:28,148 --> 00:02:30,900 !قایق! قایق! قایق 32 00:02:30,901 --> 00:02:35,321 ...اصلاً نمی‌تونستم تکون بخورم - !قایق! قایق! قایق - 33 00:02:35,322 --> 00:02:39,492 اما به ساحل رفتیم 34 00:02:39,493 --> 00:02:41,577 !قایق 35 00:02:41,578 --> 00:02:46,959 و در بین راه، من تسلیم ​شدم و براش یه قایق خریدم 36 00:02:47,709 --> 00:02:48,710 ...اون 37 00:02:50,045 --> 00:02:54,590 ،فکر می‌کردم برام یه راه حل موقته می‌دونی، اون رو توی شن‌ها مشغول نگه می‌داره 38 00:02:54,591 --> 00:02:58,262 تا زمانی که انرژی کافی برای رفتن توی آب رو داشته باشم 39 00:02:59,179 --> 00:03:00,764 چون خسته بودم 40 00:03:01,515 --> 00:03:04,059 شب قبل کامل انرژیم رو خالی کرده بود 41 00:03:06,812 --> 00:03:08,689 ،توی ساحل قصد خوابیدن نداشتم 42 00:03:09,815 --> 00:03:11,024 اما خوابم برد 43 00:03:12,943 --> 00:03:13,944 بدنم از کار افتاد 44 00:03:14,862 --> 00:03:20,659 فقط چشمام رو بستم و خوابیدم 45 00:03:22,703 --> 00:03:26,552 فقط به این دلیل از خواب ،بیدار شدم که باد می‌وزدید 46 00:03:26,553 --> 00:03:29,001 و شن داشت به پوستم می‌خورد 47 00:03:29,626 --> 00:03:32,713 و بلافاصله فهمیدم که یه مشکلی هست 48 00:03:59,448 --> 00:04:02,534 .و دریا خیلی مواج بود ...و نیکولاس فقط 49 00:04:03,660 --> 00:04:06,580 .داشت لبخند میزد فقط توی دنیای کوچیکش گم شده بود 50 00:04:07,247 --> 00:04:08,457 نیکولاس؟ 51 00:04:10,876 --> 00:04:12,502 ...و امواج - !نیکولاس - 52 00:04:12,503 --> 00:04:14,587 بزرگ‌تر می‌شدن... و قایق داشت تکون می‌خورد 53 00:04:14,588 --> 00:04:16,838 و داشت بیش‌تر و بیش‌تر به سمت اونور کشیده میشد 54 00:04:16,839 --> 00:04:22,178 ،و وقتی آب به کمرم رسید من فقط... من... خشکم زد 55 00:04:22,179 --> 00:04:25,181 می‌دونی، و من همیشه ...از دریا می‌ترسیدم، اما 56 00:04:25,182 --> 00:04:28,351 ،می‌دونی، و مطمئن بودم که اگه شنا کنم ،به سمت اون شنا کنم 57 00:04:28,352 --> 00:04:30,771 هر دوتامون غرق می‌شیم 58 00:04:31,522 --> 00:04:36,832 انگار همیشه مردها در حال نجات بچه‌ها غرق میشن 59 00:04:36,833 --> 00:04:40,113 نه مادرها، پدرها غرق میشن 60 00:04:40,864 --> 00:04:43,032 نمی‌دونم، حتماً چندتا زن هم ،اون کار رو کردن 61 00:04:43,033 --> 00:04:47,370 اما یادم نمیاد چیزی در اون مورد خونده باشم 62 00:04:47,371 --> 00:04:49,471 یعنی، مطمئنم من تنها آدمی نیستم 63 00:04:49,472 --> 00:04:53,210 که شجاعت رفتن دنبال پسرم رو نداشتم 64 00:04:54,169 --> 00:04:57,547 ،مدام از خودم می‌پرسم، می‌دونی اگه توی آتیش‌سوزی بود 65 00:04:57,548 --> 00:05:01,551 یا اگه کسی با اسلحه تهدید می‌کرد، تفاوتی داشت؟ 66 00:05:01,552 --> 00:05:03,887 اون موقع شجاعت پیدا می‌کردم؟ 67 00:05:05,222 --> 00:05:07,473 منظورم اینه که به دل آتیش می‌زدم؟ 68 00:05:07,474 --> 00:05:10,519 یا حاضر بودم به‌خاطر نیک تیر بخورم؟ 69 00:05:14,273 --> 00:05:18,902 نمی‌دونم. فقط می‌دونم که دریا مانع من شد 70 00:05:22,155 --> 00:05:28,161 من زندگیم رو برای فرزندم به خطر ننداختم و این چیزیه که باید باهاش کنار بیام 71 00:05:33,834 --> 00:05:35,085 ...و بعدش 72 00:05:37,462 --> 00:05:38,505 اون رو دیدم 73 00:05:39,923 --> 00:05:44,177 و از توی ساحل به سمت من می‌دوید 74 00:05:44,178 --> 00:05:47,848 ،و به محض رسیدن به دریا شیرجه زد توی امواج 75 00:05:49,558 --> 00:05:50,934 !نه، نه، نه 76 00:05:51,768 --> 00:05:53,519 ...و کلمات از دهنم بیرون اومدن 77 00:05:53,520 --> 00:05:54,854 !نه! نه - قبل از اینکه بتونم جلوش رو بگیرم - 78 00:05:54,855 --> 00:05:57,064 نمی‌خواستم اون بره سراغش. اون نه 79 00:05:57,065 --> 00:05:58,567 هر کسی بره جز اون 80 00:05:59,610 --> 00:06:04,030 و همون‌شکلی مات و مبهوت اونجا موندم 81 00:06:04,031 --> 00:06:09,702 و من فقط نگاهش می‌کردم ،در حالی که با یه دست شنا می‌کرد 82 00:06:09,703 --> 00:06:12,706 مثل یه قهرمان قایق رو از میان امواج می‌کشید 83 00:06:15,709 --> 00:06:17,794 اما دریا علیه اون بود 84 00:06:21,840 --> 00:06:25,259 و بعدش دو تا مرد 85 00:06:25,260 --> 00:06:27,803 با عجله رفتن داخل آب و به سمت اونا شنا کردن 86 00:06:27,804 --> 00:06:30,390 و بالاخره، نیک توی ساحل در امان بود 87 00:06:31,725 --> 00:06:36,980 و حواس همه به نیکی و اون دوتا مرد بود 88 00:06:40,484 --> 00:06:42,569 کسی به پسر شما نگاه نمی‌کرد 89 00:06:44,905 --> 00:06:47,991 .اون یه قهرمان بود فکر می‌کردن حالش خوبه 90 00:06:53,413 --> 00:06:55,832 آره، خب، همسرت درست می‌گفت 91 00:06:59,378 --> 00:07:02,256 من پسرتون رو دیدم که توی امواج ...دست و پا میزد 92 00:07:04,341 --> 00:07:07,594 و من هیچ واکنشی بهش نداشتم 93 00:07:10,264 --> 00:07:12,599 ،فریادهاش توی باد گم می‌شدن 94 00:07:14,226 --> 00:07:17,980 و من برای کمک بهش هیچ کاری نکردم 95 00:07:41,628 --> 00:07:45,381 بعدش اون رو سوار قایق کردن ،و با پارو زدن به ساحل آوردنش 96 00:07:45,382 --> 00:07:47,259 و همه وارد عمل شدن 97 00:07:53,223 --> 00:07:57,477 و تنها چیزی که نیکولاس درمورد این اتفاق گفت این بود که داشته یخ می‌زده 98 00:07:58,437 --> 00:08:02,065 به نظر می‌رسید نمی‌دونست که ممکن بوده غرق بشه 99 00:08:06,111 --> 00:08:09,323 حتی یک بار هم نگفت که ترسیده بود 100 00:08:12,492 --> 00:08:13,493 اما من ترسیده بودم 101 00:08:15,913 --> 00:08:16,914 هنوز هم می‌ترسم 102 00:08:19,124 --> 00:08:22,001 اون فقط سردش بود ،و می‌خواست به ساحل برگرده 103 00:08:22,002 --> 00:08:24,922 و یه غریبه رفته بود و نجاتش داده بود 104 00:08:25,422 --> 00:08:26,423 به همین سادگی 105 00:08:28,467 --> 00:08:31,261 و دیگه هیچوقت به اون حادثه اشاره نکرد 106 00:08:32,095 --> 00:08:36,389 ،می‌دونی، ساحل، قایق پسرتون. هرگز 107 00:08:36,390 --> 00:08:40,478 .برام مهم نیست که نیکولاس سردش بوده پسرم مُرده بود 108 00:08:40,479 --> 00:08:42,731 آره. آره، مُرده بود 109 00:08:43,440 --> 00:08:44,441 غرق شد 110 00:08:45,275 --> 00:08:48,528 .تو نگاهش کردی هیچ کاری براش نکردی 111 00:08:48,529 --> 00:08:50,572 ...اونجا ایستاده بودی - !حرف‌هام تموم نشدن - 112 00:08:51,949 --> 00:08:53,033 !بگیر بشین 113 00:08:55,327 --> 00:08:59,540 می‌خوام بفهمی شب قبل چه اتفاقی افتاده بود 114 00:09:03,627 --> 00:09:07,381 همسرت این کتاب رو ،بر اساس چندتا عکس نوشته 115 00:09:07,965 --> 00:09:09,966 اما عکس‌ها واقعیت رو نشون نمیدن 116 00:09:09,967 --> 00:09:12,719 خودت گفتی، اونا تیکه‌هایی از واقعیتن 117 00:09:13,762 --> 00:09:15,722 ،حالا، شب قبل از مرگ پسرت 118 00:09:17,057 --> 00:09:20,726 به اتاق هتلم برگشتم و می‌خواستم برم دوش بگیرم 119 00:09:20,727 --> 00:09:22,562 تا با خوندن کتابم به خواب برم 120 00:09:22,563 --> 00:09:25,565 ،همونطور که قبلاً گفتم خوشحال شدم 121 00:09:25,566 --> 00:09:26,650 نه، نه 122 00:09:28,151 --> 00:09:29,361 خوشحالی خوب توصیفش نمی‌کنه 123 00:09:31,363 --> 00:09:32,447 سر از پا نمی‌شناختم 124 00:09:52,176 --> 00:09:55,595 ،وقتی در رو باز کرده بودم ،حتماً کلید رو روی در جا گذاشته بودم 125 00:09:55,596 --> 00:09:57,848 در حالی که سعی می‌کردم شرابم نریزه 126 00:10:03,478 --> 00:10:07,232 می‌دونی، قبل از اینکه ببینمش بوش به مشامم رسید 127 00:10:08,400 --> 00:10:10,277 ...بوی ادکلن بعد از اصلاحش 128 00:10:14,907 --> 00:10:17,325 ساکت باش. ساکت باش 129 00:10:17,326 --> 00:10:20,787 و می‌تونستم طعم عرقش رو بچشم 130 00:10:23,790 --> 00:10:25,292 هنوز هم طعم عرقش رو یادمه 131 00:10:26,376 --> 00:10:29,630 .نمی‌دونم دلیل اون طعمش چی بود احتمالاً هیجان بوده 132 00:10:35,552 --> 00:10:39,306 و تعجب کردم وقتی حرف زدنش رو شنیدم 133 00:10:40,224 --> 00:10:41,307 ،چون همون روز 134 00:10:41,308 --> 00:10:44,727 ،وقتی متوجه شدم به من نگاه می‌کنه 135 00:10:44,728 --> 00:10:48,899 ،می‌دونی، وقتی بهم لبخند میزد تصور می‌کردم طور دیگه‌ای باشه 136 00:10:51,193 --> 00:10:52,945 فکر می‌کردم ملایم باشه 137 00:10:55,239 --> 00:10:56,573 اما ملایم نبود 138 00:10:58,617 --> 00:10:59,826 نفرت‌انگیز بود 139 00:11:00,744 --> 00:11:02,912 ...اما عکس‌ها - آره - 140 00:11:02,913 --> 00:11:04,873 آره، دارم به عکس‌ها هم می‌رسم 141 00:11:22,808 --> 00:11:23,809 بلیسش 142 00:11:40,325 --> 00:11:43,787 ،قبلاً کتک نخورده بودم پس خشکم زد 143 00:11:45,914 --> 00:11:48,040 .دندون‌هام روی هم فشرده شدن گوش‌هام سوت می‌کشیدن 144 00:11:48,041 --> 00:11:50,543 ...من فقط - لطفاً - 145 00:11:50,544 --> 00:11:55,214 باور نمی‌کردم اون اتفاق داره می‌افته - ،اگه دوباره اون کار رو بکنی یا جیغ بزنی - 146 00:11:55,215 --> 00:11:57,467 خودت و پسرت رو زخمی می‌کنم 147 00:11:59,553 --> 00:12:03,055 یه‌جوری صورت‌هاتون رو خط‌خطی می‌کنم که تا ابد جاش بمونه. می‌فهمی؟ 148 00:12:03,056 --> 00:12:06,143 پس هر چی بگم انجام میدی؟ 149 00:12:11,481 --> 00:12:13,816 و لباس کوفتیت رو در بیار... 150 00:12:13,817 --> 00:12:16,569 مامانی. مامانی 151 00:12:16,570 --> 00:12:18,863 لطفاً، لطفاً، خواهش می‌کنم 152 00:12:18,864 --> 00:12:20,823 دوباره بخوابونش - لطفاً کاریش نداشته باش - 153 00:12:20,824 --> 00:12:23,159 کاری کن بخوابه - ...چیزی نیست، عزیزم - 154 00:12:23,160 --> 00:12:27,246 عزیزم، بخواب. من اینجام - ولی قول دادی - 155 00:12:27,247 --> 00:12:28,998 که در رو باز می‌ذاری، مامان - لطفاً - 156 00:12:28,999 --> 00:12:30,667 کاری کن دهنش رو ببنده 157 00:12:33,504 --> 00:12:35,339 بگو گاله‌اش رو ببنده 158 00:13:11,083 --> 00:13:12,459 این چه بوییه؟ 159 00:13:33,480 --> 00:13:34,481 آفرین 160 00:13:37,401 --> 00:13:38,527 حالا بخواب 161 00:14:05,429 --> 00:14:06,638 ...اگه نیک از خواب بیدار میشد 162 00:14:09,725 --> 00:14:11,767 نمی‌دونم پسرت چیکار می‌کرد 163 00:14:11,768 --> 00:14:15,204 پس وقتی از اتاق خارج شدم ،خیالم راحت شد 164 00:14:15,205 --> 00:14:17,230 و می‌تونستم احساس کنم که داره دنبالم میاد 165 00:14:18,150 --> 00:14:19,359 ...و بعدش اون 166 00:14:20,360 --> 00:14:24,072 دوربین رو برداشت ،و من فکر می‌کردم 167 00:14:24,656 --> 00:14:26,074 «می‌خواد ازم باج‌گیری کنه» 168 00:14:27,409 --> 00:14:28,493 ...و 169 00:14:30,787 --> 00:14:32,538 ،خب، فکر می‌کردم، می‌دونی «راضیش می‌کنم» 170 00:14:32,539 --> 00:14:34,208 نمی‌خواستم به نیک صدمه بزنه 171 00:14:36,210 --> 00:14:39,713 .اما نمی‌دونستم چیکار کنم باید چیکار می‌کردم؟ ژست بگیرم؟ 172 00:14:41,840 --> 00:14:44,884 و وحشت کردم چون همون لباس زیری رو انتخاب کرد 173 00:14:44,885 --> 00:14:48,430 که شوهرم برای تعطیلات بهم داده بودش 174 00:14:53,393 --> 00:14:54,895 عجله کن 175 00:15:04,279 --> 00:15:05,280 سریع‌تر 176 00:15:30,097 --> 00:15:31,098 برگرد 177 00:15:37,437 --> 00:15:40,023 اشک‌هات رو پاک کن و لبخند بزن. می‌فهمی؟ 178 00:15:41,900 --> 00:15:43,110 لبخند بزن 179 00:15:45,195 --> 00:15:46,947 آره، خیلی بهتره. بشین 180 00:15:49,408 --> 00:15:51,158 بسه، بسه، تمومش کن 181 00:15:51,159 --> 00:15:53,036 یالا. بجنب 182 00:15:56,874 --> 00:15:58,959 سوتین. عجله کن. درش بیار... 183 00:16:06,258 --> 00:16:07,467 چشم‌هام رو بستم 184 00:16:09,595 --> 00:16:12,806 فقط احساس می کردم موجودی پست و ناچیزم 185 00:16:14,725 --> 00:16:17,603 و وقتی نزدیک و نزدیک‌تر میشد 186 00:16:17,604 --> 00:16:20,772 صدای کلیک دوربین و زوم شدنش رو می‌شنیدم 187 00:16:24,234 --> 00:16:25,235 ...و 188 00:16:28,655 --> 00:16:30,782 همون کاری که می‌گفت رو انجام می‌دادم 189 00:16:31,992 --> 00:16:37,580 .می‌دونی، من لب بالاییم رو گاز گرفتم ناله کردم. آه کشیدم. نفس‌نفس زدم 190 00:16:37,581 --> 00:16:40,501 می‌دونی، به امید اینکه راضی بشه و بره 191 00:16:43,962 --> 00:16:46,673 ...و بعد صدای آه و ناله‌ی اون رو شنیدم 192 00:16:48,008 --> 00:16:50,052 و صبر کردم. می‌ترسیدم تکون بخورم 193 00:17:13,742 --> 00:17:17,996 و فکر می‌کردم فقط همین رو می‌خواسته 194 00:17:22,209 --> 00:17:25,963 «پس گفتم: «لطفاً دیگه برو - لطفاً دیگه برو - 195 00:17:26,713 --> 00:17:29,716 اما اشتباه کردم 196 00:17:31,051 --> 00:17:32,802 نباید اون حرف رو می‌زدم 197 00:17:32,803 --> 00:17:35,222 باید وانمود می‌کردم اون چیزیه که من هم می‌خواستم 198 00:17:37,140 --> 00:17:38,684 !نه! نه، نکن 199 00:17:40,269 --> 00:17:43,647 و اون موقع فهمیدم ...که کارش تموم نشده 200 00:17:46,233 --> 00:17:47,901 و خیلی می‌ترسیدم 201 00:17:48,652 --> 00:17:51,237 اون یه چاقو داشت - بهتره لبخند بزنی - 202 00:17:51,238 --> 00:17:53,990 و در این مدت، مدام به این فکر می‌کردم 203 00:17:53,991 --> 00:17:55,658 چطور بیرونش کنم؟ 204 00:17:55,659 --> 00:17:57,536 چطور از نیک دورش کنم؟ 205 00:17:58,203 --> 00:18:01,248 ...و فقط فکر می‌کردم امیدوار بودم بالاخره دلش برامون بسوزه 206 00:18:24,730 --> 00:18:28,567 و بعدش یه صدایی شنیدم 207 00:18:30,277 --> 00:18:33,696 شبیه صدای یه حیوون زخمی بود 208 00:18:33,697 --> 00:18:34,990 ...و متوجه شدم 209 00:18:37,451 --> 00:18:38,784 صدای خود منه 210 00:18:38,785 --> 00:18:43,248 .و تمام بدنم درد داشت همه‌جام درد می‌کرد 211 00:18:44,374 --> 00:18:46,293 ...و بعدش من رو برگردوند و 212 00:18:47,294 --> 00:18:50,547 ...من رو بوسید و من 213 00:18:51,798 --> 00:18:55,344 می‌تونستم طعم دندون‌ها و تفش رو بچشم 214 00:18:56,553 --> 00:18:59,055 ...و بودی ادکلنش فقط واقعاً تهوع‌آور بود 215 00:18:59,056 --> 00:19:00,098 ...می‌تونستم 216 00:19:01,475 --> 00:19:02,768 باعث شد حالت تهوع بگیرم 217 00:19:04,478 --> 00:19:08,649 همون ادکلنی بود که تو موقع اومدن به بیمارستان زده بودی 218 00:19:14,780 --> 00:19:16,198 ...و بعدش اون 219 00:19:18,992 --> 00:19:24,413 ...زانوش رو فشار داد، و اون ،خیلی به شدت اون رو توی رون من فرو کرد 220 00:19:24,414 --> 00:19:28,710 و دوباره کیرش رو فشار داد داخل 221 00:19:30,420 --> 00:19:31,838 ...و من 222 00:19:31,839 --> 00:19:35,007 ...اون افتاد روی من، و من فقط 223 00:19:35,008 --> 00:19:38,427 .همونجا موند و من گیر افتادم نمی‌تونستم تکون بخورم 224 00:19:38,428 --> 00:19:40,514 ،و با خودم می‌گفتم: «خدایا، لطفاً «کاری کن این آخرش باشه 225 00:19:43,559 --> 00:19:45,060 اما دوباره شروع کرد 226 00:19:46,979 --> 00:19:47,980 آره 227 00:19:49,147 --> 00:19:51,108 دعوا کردم؟ 228 00:19:53,694 --> 00:19:54,694 نه 229 00:19:54,695 --> 00:19:57,364 جیغ زدم؟ نه، نمی‌تونستم 230 00:19:58,198 --> 00:20:00,200 ...فقط باید این رو بدونی که 231 00:20:04,413 --> 00:20:08,584 ،پسرت چندین بار به من تجاوز کرد 232 00:20:09,459 --> 00:20:11,378 به مدت سه ساعت و نیم 233 00:20:15,090 --> 00:20:18,677 پسرت به مدت سه ساعت و نیم منو شکنجه کرد 234 00:20:20,387 --> 00:20:23,849 .و بعدش، تمومش کرد دیگه خسته شده بود 235 00:20:56,715 --> 00:20:57,799 برگرد 236 00:21:01,803 --> 00:21:02,804 لبخند بزن 237 00:21:08,560 --> 00:21:10,020 :و بعدش بهم گفت 238 00:21:12,272 --> 00:21:15,400 «ممنون. خیلی خوب بود» - ممنون. خیلی خوب بود - 239 00:21:36,672 --> 00:21:38,382 ،و وقتی این رو گفت 240 00:21:40,133 --> 00:21:41,802 دلم می‌خواست بمیره 241 00:21:45,097 --> 00:21:47,306 ،آره، همون غروب 242 00:21:47,307 --> 00:21:49,601 برای تماشای مرگ اون حاضر بودم هر کاری بکنم 243 00:21:51,186 --> 00:21:53,814 ...پس وقتی غرق شد 244 00:21:56,400 --> 00:21:57,526 توجهی بهش نکردم 245 00:21:59,778 --> 00:22:00,779 این حقیقته 246 00:22:01,989 --> 00:22:04,240 و نمی‌تونم وانمود کنم که متاسفم 247 00:22:04,241 --> 00:22:07,076 باور نمی‌کنم. دروغ میگی 248 00:22:07,077 --> 00:22:10,581 چی رو باور نمی‌کنی؟ - ...هیچیش رو. تو... تو - 249 00:22:11,164 --> 00:22:14,375 ،اگه این حرف‌ها حقیقت داشتن همون موقع به ننسی می‌گفتی 250 00:22:14,376 --> 00:22:17,420 چی؟ به همسر در حال مرگت می‌گفتم 251 00:22:17,421 --> 00:22:20,674 پسری که از دست داده به من تجاوز کرده؟ 252 00:22:22,134 --> 00:22:23,844 چه فایده‌ای داشت؟ 253 00:22:25,053 --> 00:22:31,435 تنها دلیلی که دارم به تو میگم اینه که می‌خوام تمومش کنی 254 00:22:32,561 --> 00:22:35,730 می‌خوام من و پسرم رو تنها بذاری 255 00:22:35,731 --> 00:22:36,898 !هیچ مدرکی نداری 256 00:22:36,899 --> 00:22:39,734 چی؟ می‌تونم مدارک پزشکی قانونی رو نشونت بدم 257 00:22:39,735 --> 00:22:42,236 همین رو می‌خوای؟ می‌خوای اونا رو ببینی؟ 258 00:22:42,237 --> 00:22:44,198 ،خیلی‌خب. بعد از اینکه رفت 259 00:22:44,698 --> 00:22:49,535 یه ظرف کرم صورت رو خالی کردم و اون رو روی بدنم گذاشتم 260 00:22:49,536 --> 00:22:53,706 و مایعات چندش‌آورش رو ،از بدنم بیرون ریختم 261 00:22:53,707 --> 00:22:55,374 ،و درش رو بستم 262 00:22:55,375 --> 00:22:59,712 و بعدش عکس‌هایی از ...جراحاتم گرفتم، می‌دونی، از 263 00:22:59,713 --> 00:23:01,797 کبودی‌های روی رونم و جای گازهای روی گردنم 264 00:23:01,798 --> 00:23:05,052 محض اطمینان، شاید بعداً به عنوان ...مدرک نیازشون داشته باشم، چون 265 00:23:07,137 --> 00:23:10,473 هنوز نمی‌دونستم می‌خوام چیکار کنم 266 00:23:10,474 --> 00:23:12,558 قدرت رفتن پیش پلیس رو نداشتم 267 00:23:12,559 --> 00:23:15,312 و من... نمی‌خواستم نیکی رو درگیر اون ماجرا کنم 268 00:23:16,063 --> 00:23:17,313 ،پس، با خودم گفتم 269 00:23:17,314 --> 00:23:20,983 ،خودم رو جمع‌وجور می‌کنم و بعداً اون کار رو می‌کنم، می‌دونی؟ 270 00:23:20,984 --> 00:23:22,528 فردا. روز بعد 271 00:23:23,320 --> 00:23:24,530 اما بعدش اون مُرد 272 00:23:25,489 --> 00:23:27,407 می‌فهمی؟ اون مُرد 273 00:23:28,033 --> 00:23:29,117 :و با خودم گفتم 274 00:23:30,994 --> 00:23:33,413 «خداروشکر که مُرده» 275 00:23:33,997 --> 00:23:39,502 مجبور نیستم به کسی ثابت کنم که بی‌گناهم 276 00:23:39,503 --> 00:23:42,421 اگه نخوام مجبور نیستم درموردش صحبت کنم 277 00:23:42,422 --> 00:23:45,550 اگه نخوام مجبور نیستم دوباره به اون ماجرا فکر کنم 278 00:23:45,551 --> 00:23:48,846 مجبور نیستم توی دادگاه حاضر بشم و بهم تهمت دروغ‌گویی بزنن 279 00:23:49,429 --> 00:23:52,932 می‌دونی، که بقیه بگن یه مردی رو اغوا کردم و بردمش توی اتاقم 280 00:23:52,933 --> 00:23:55,935 ،می‌دونی، که اون رو می‌شناختم و توی بار برام مشروب خریده 281 00:23:55,936 --> 00:23:59,356 و من باهاش لاس زدم، همونطور که کتاب حال به هم زن شما گفته 282 00:24:00,774 --> 00:24:03,110 پس ظرف کرم رو دور انداختم 283 00:24:04,152 --> 00:24:07,947 و وقتی عکس‌هام ،از تعطیلاتم رو چاپ کردم 284 00:24:07,948 --> 00:24:11,951 ،همه‌ی شواهد آسیب‌دیدگیم رو پاک کردم 285 00:24:11,952 --> 00:24:13,828 و فقط عکس‌های شاد رو نگه داشتم 286 00:24:13,829 --> 00:24:16,248 عکس‌های نیکولاس و رابرت و خودم 287 00:24:17,708 --> 00:24:20,752 ...و بعدش، اگه باید بدونی 288 00:24:24,715 --> 00:24:26,592 ...وقتی به لندن برگشتم، فهمیدم 289 00:24:31,346 --> 00:24:32,931 فهمیدم که حامله‌ام 290 00:24:35,100 --> 00:24:37,603 ...ممکن بود بچه‌ی رابرت باشه 291 00:24:38,352 --> 00:24:40,249 ...و 292 00:24:41,064 --> 00:24:44,067 و ما خیلی دوست داشتیم ...یه بچه‌ی دیگه داشته باشیم 293 00:24:48,322 --> 00:24:54,494 اما چون نمی‌دونستم پدرش ،مردی بوده که به من تجاوز کرده یا نه 294 00:24:55,829 --> 00:24:57,080 سقطش کردم 295 00:25:12,387 --> 00:25:13,931 چی توی چاییم ریختی؟ 296 00:25:17,351 --> 00:25:20,020 توی چاییم چی ریختی، دیوونه‌ی عوضی؟ 297 00:25:32,199 --> 00:25:33,408 مقاومت نکن 298 00:25:34,493 --> 00:25:37,954 قراره بخوابی، ولی چیزی نمیشه 299 00:25:37,955 --> 00:25:40,665 الان می‌خوام برگردم به بیمارستان 300 00:25:40,666 --> 00:25:41,750 نه 301 00:25:43,252 --> 00:25:44,545 می‌خوام این ماجرا رو تمومش کنم 302 00:25:55,013 --> 00:25:57,181 سلام. آره. میشه لطفاً یه تاکسی بفرستید؟ 303 00:25:57,182 --> 00:25:58,767 پلاک ۸۷، خیابون هرینگتون 304 00:26:44,021 --> 00:26:45,022 اوه، لعنتی 305 00:26:49,985 --> 00:26:55,199 .نیکولاس. سلام، من دکتر کیث هستم میشه لطفاً چشم‌هات رو باز کنی؟ 306 00:26:58,952 --> 00:27:02,080 .آفرین، نیکولاس میشه لطفاً دستم رو فشار بدی؟ 307 00:27:02,789 --> 00:27:06,209 می‌تونی فشارش بدی؟ فشار بده، آفرین 308 00:27:06,210 --> 00:27:07,752 نیکولاس، یه لوله توی دهنته 309 00:27:07,753 --> 00:27:10,421 اما می‌خوایم برداریمش، باشه؟ اشکالی نداره؟ 310 00:27:10,422 --> 00:27:13,508 .بذار ببینم. انگشت شستت رو ببینم ممنون 311 00:27:13,509 --> 00:27:15,510 پرستار. میشه لطفاً لوله‌ی تنفسی رو خارج کنیم؟ 312 00:27:15,511 --> 00:27:17,179 دستگاه تنفس مصنوعی رو خاموش کردم 313 00:27:21,308 --> 00:27:23,976 نیکولاس، از یک تا سه می‌شمارم 314 00:27:23,977 --> 00:27:25,771 و بعدش می‌خوام سرفه کنی، باشه؟ 315 00:27:27,481 --> 00:27:30,942 یک، دو، سه. سرفه کن. سرفه کن 316 00:27:30,943 --> 00:27:32,693 آفرین، نیکولاس. آفرین 317 00:27:32,694 --> 00:27:35,196 نفس بکش، نیکولاس. نفس بکش - فقط آروم باش - 318 00:27:35,197 --> 00:27:36,657 خیلی عالی داری پیش میری 319 00:27:37,491 --> 00:27:39,785 می‌خوام از طریق بینی بهت اکسیژن بدم 320 00:27:40,786 --> 00:27:42,246 حالت خوبه، نیکولاس؟ 321 00:27:48,877 --> 00:27:49,878 من کجام؟ 322 00:27:50,671 --> 00:27:51,880 چه اتفاقی برام افتاده؟ 323 00:27:52,548 --> 00:27:54,258 نیکولاس، تو توی بیمارستانی 324 00:27:54,758 --> 00:27:56,217 اینجا جات امنه 325 00:27:56,218 --> 00:27:58,595 بعداً بهت توضیح می‌دیم که چه اتفاقی افتاده، باشه؟ 326 00:28:00,180 --> 00:28:02,724 خب، صبح بخیر، خوش‌تیپ 327 00:28:21,576 --> 00:28:23,254 [ مقصد - بیمارستان ایست اکتون ] 328 00:28:41,972 --> 00:28:42,646 [ قهوه ] 329 00:29:36,568 --> 00:29:39,905 دیدی؟ یه‌جوری پیچید جلوم انگار من اصلاً وجود ندارم 330 00:29:40,489 --> 00:29:42,658 مردم رانندگی بلد نیستن 331 00:29:43,738 --> 00:29:44,931 [ یک دقیقه‌ی دیگه می‌رسم ] 332 00:30:14,857 --> 00:30:17,568 سلام، آقا. میشه لطفاً همراهم بیایید؟ ممنونم 333 00:30:18,318 --> 00:30:20,820 اِما، می‌تونی یادداشت‌های قلبی دکتر جونتا رو برام بیاری؟ 334 00:30:20,821 --> 00:30:21,737 ممنون - باشه - 335 00:30:21,738 --> 00:30:22,947 حالش خوبه؟ 336 00:30:22,948 --> 00:30:26,118 .به هوش اومده. نسبتاً هوشیاره پس این خبر خوبیه 337 00:30:27,119 --> 00:30:29,120 حرف می‌زنه؟ 338 00:30:29,121 --> 00:30:31,205 آره. هنوز تحت تاثیر آرام‌بخشه 339 00:30:31,206 --> 00:30:34,125 با این حال، ما هنوز در حال درمان اون برای اندوکاردیت هستیم 340 00:30:34,126 --> 00:30:36,961 ،که اگه به تزریق مواد ادامه بده ممکنه عود کنه 341 00:30:36,962 --> 00:30:40,298 ،می‌فهمم. می‌فهمم اما ممکنه کامل خوب بشه؟ 342 00:30:40,299 --> 00:30:42,341 قهوه می‌خوای، دکتر؟ - ...به هوش اومده و هوشیاره - 343 00:30:42,342 --> 00:30:43,342 خیلی ممنون، اِما 344 00:30:43,343 --> 00:30:44,928 که خبر مثبتیه... 345 00:30:45,762 --> 00:30:49,557 ،فردا آزمایش خون جدیدی ازش می‌گیریم اما فعلاً باید استراحت کنه 346 00:30:49,558 --> 00:30:52,277 میشه باهاش صحبت کنم، لطفاً؟ 347 00:30:52,278 --> 00:30:54,979 ،می‌تونید ببینیدش اما لطفاً خسته‌اش نکنید 348 00:30:54,980 --> 00:30:56,480 .دیگه باید برم کار واجب باهام دارن 349 00:30:56,481 --> 00:30:58,817 درک می‌کنم. ممنونم، دکتر - خواهش می‌کنم، ممنون - 350 00:30:59,568 --> 00:31:00,943 .ممنون، اِما میشه لطفاً به بخش قلب خبر بدی 351 00:31:00,944 --> 00:31:02,696 که توی راهم؟ ممنون 352 00:31:04,845 --> 00:31:06,373 [ کاترین ] 353 00:31:07,017 --> 00:31:07,460 [ رد تماس ] 354 00:31:11,747 --> 00:31:13,998 لطفاً بعد از شنیدم صدای بوق پیغام خود را بگذارید 355 00:31:13,999 --> 00:31:17,085 ،برای ضبط مجدد پیغام در هر زمان کلید مربع را فشار دهید 356 00:31:18,086 --> 00:31:20,589 رابرت. موضوع جدیه 357 00:31:21,298 --> 00:31:24,008 استیون بریگزتاک توی راه بیمارستانه 358 00:31:24,009 --> 00:31:26,594 نباید اجازه بدی نزدیک نیکولاس بشه 359 00:31:26,595 --> 00:31:29,806 .باشه؟ هیچوقت لطفاً، رابرت 360 00:31:31,058 --> 00:31:32,975 این خیلی مهمه 361 00:31:32,976 --> 00:31:34,520 اون خطرناکه 362 00:31:53,205 --> 00:31:54,206 چی؟ 363 00:32:02,339 --> 00:32:04,508 خیلی ترسیده بودم، نیک 364 00:32:05,384 --> 00:32:07,553 نمی‌تونم بهت بگم چقدر خوشحالم که برگشتی 365 00:32:08,679 --> 00:32:10,597 این شرایط رو پشت سر می‌ذاریم 366 00:32:11,515 --> 00:32:12,516 باشه؟ 367 00:32:13,392 --> 00:32:14,601 باشه؟ 368 00:32:19,898 --> 00:32:21,233 اشکالی نداره، نیک 369 00:32:22,317 --> 00:32:23,318 هر وقت خودت آماده بودی 370 00:32:24,194 --> 00:32:25,696 باید بری یه‌کم استراحت کنی 371 00:32:26,321 --> 00:32:28,781 همینجا خوبه - اون باید استراحت کنه - 372 00:32:28,782 --> 00:32:30,200 حالش خوب میشه 373 00:32:31,034 --> 00:32:32,369 برو هوایی عوض کن 374 00:32:34,288 --> 00:32:35,706 سریع برمی‌گردم، رفیق 375 00:32:36,665 --> 00:32:37,875 خیلی‌خب، رفیق 376 00:33:16,674 --> 00:33:24,210 .استیون بریگزتاک داره میاد اونجا ] [ تحت هیچ شرایطی نذار به نیکولاس نزدیک بشه 377 00:33:27,049 --> 00:33:28,884 اگه کاری بود، من بیرونم - باشه - 378 00:33:36,488 --> 00:33:39,739 [ ...کاترین: استیون بریگزتاک ] 379 00:34:03,168 --> 00:34:05,087 ببخشید، نمی‌تونی سریع‌تر بری؟ 380 00:34:05,712 --> 00:34:09,381 همه‌جا دوربین هست - آره. یه موضوع ضروریه - 381 00:34:09,382 --> 00:34:11,968 شرمنده، نمی‌تونم دیگه جریمه بشم 382 00:34:11,969 --> 00:34:13,511 باید شکم خانواده‌ام رو سیر کنم 383 00:34:13,512 --> 00:34:16,223 آره. آره. آره 384 00:34:27,734 --> 00:34:29,069 درها بسته می‌شوند 385 00:34:42,875 --> 00:34:45,168 چقدر دیگه مونده؟ - دیگه داریم می‌رسیم - 386 00:34:49,089 --> 00:34:51,175 هی! کجا میری؟ در رو ببند 387 00:34:58,223 --> 00:34:59,474 درها باز می‌شوند 388 00:35:22,164 --> 00:35:23,206 و برگشتی 389 00:35:23,207 --> 00:35:26,250 آقای ریونزکرافت هنوز اینجاست؟ 390 00:35:26,251 --> 00:35:28,086 در واقع تازه رفت بیرون 391 00:35:29,046 --> 00:35:30,254 ممنون 392 00:35:30,255 --> 00:35:32,299 شرمنده. از ساعت ۸ تا ۸ فقط میشه رفت ملاقات 393 00:35:39,348 --> 00:35:43,059 رابرت ازم خواست که کمی پیش نیکولاس باشم 394 00:35:43,060 --> 00:35:45,020 فقط برای یه دقیقه 395 00:35:46,855 --> 00:35:50,733 خیلی‌خب، فقط یه دقیقه. اما لطفاً اول به پرستارهای آی‌سی‌یو خبر بده، باشه؟ 396 00:35:50,734 --> 00:35:52,986 آره. البته. ممنون 397 00:37:09,354 --> 00:37:10,856 تو نباید اینجا باشی 398 00:37:12,191 --> 00:37:13,609 باید استراحت کنی، عزیزم 399 00:37:14,151 --> 00:37:17,738 .نمی‌تونستم بخوابم خیلی نگران نیکولاس بودم 400 00:37:19,072 --> 00:37:20,741 ...فکر نمی‌کنم بتونم تحمل کنم اگه 401 00:37:21,408 --> 00:37:22,784 نیکولاس به هوش اومده 402 00:37:24,494 --> 00:37:26,162 خبر خیلی خوبیه 403 00:37:26,163 --> 00:37:27,372 آره 404 00:37:28,707 --> 00:37:30,583 فقط یک دقیقه بمون، باشه؟ 405 00:37:30,584 --> 00:37:31,751 باید استراحت کنه 406 00:37:31,752 --> 00:37:33,252 البته 407 00:37:33,253 --> 00:37:34,671 آره. ممنون 408 00:37:36,256 --> 00:37:37,716 تو زن خوبی هستی 409 00:38:12,209 --> 00:38:13,335 مامان؟ 410 00:38:26,306 --> 00:38:27,349 مامان 411 00:38:38,360 --> 00:38:39,695 می‌خوام برم 412 00:38:45,617 --> 00:38:48,370 مامان. لطفاً 413 00:38:51,081 --> 00:38:52,541 می‌خوام بم 414 00:39:13,645 --> 00:39:15,439 دوست دارم بمیرم، لطفاً 415 00:40:38,397 --> 00:40:39,647 آقا، حالتون خوبه؟ 416 00:40:39,648 --> 00:40:40,732 من می‌برمش 417 00:40:43,861 --> 00:40:45,571 آقای بریگزتاک، حالت خوبه؟ 418 00:40:49,199 --> 00:40:51,285 منم رابرت - ببخشید - 419 00:40:52,995 --> 00:40:55,288 خیلی متاسفم - ...بـ - 420 00:40:55,289 --> 00:40:56,957 چرا متاسفی؟ 421 00:40:59,668 --> 00:41:00,919 من اشتباه می‌کردم 422 00:41:01,795 --> 00:41:06,216 از چه لحاظ اشتباه می‌کردی؟ - درمورد همه چیز اشتباه می‌کردم - 423 00:41:22,274 --> 00:41:24,276 ببخشید، اینجا نمی‌تونید بدوید 424 00:41:31,783 --> 00:41:32,993 نه 425 00:41:34,369 --> 00:41:35,996 پسرم رو چیکار کردی؟ 426 00:41:41,752 --> 00:41:42,753 متاسفم 427 00:41:46,006 --> 00:41:47,798 !کت! کت 428 00:41:47,799 --> 00:41:50,176 .کت، خیلی متاسفم کت، خیلی متاسفم 429 00:41:50,177 --> 00:41:53,346 !اوه، پسرم! پسرم - خیلی متاسفم. کت، به من نگاه کن - 430 00:41:53,347 --> 00:41:55,306 پسر خوشگلم - باید به حرفت گوش می‌دادم، کت - 431 00:41:55,307 --> 00:41:56,516 خیلی متاسفم 432 00:41:56,517 --> 00:41:59,393 !نیکی! نیکی! نیکی - تقصیر منه. نه، نه. حال نیکی خوبه - 433 00:41:59,394 --> 00:42:01,980 !نیکی - حالش خوبه. خیلی متاسفم، کاترین - 434 00:42:03,106 --> 00:42:06,943 .نه، نه. نیک... کت، گوش کن حال نیک خوبه. به هوش اومده 435 00:42:06,944 --> 00:42:08,945 در امانه. حالش خوبه 436 00:42:08,946 --> 00:42:10,739 سالمه، نگران نباش 437 00:42:11,490 --> 00:42:13,617 چی؟ به هوش اومده؟ 438 00:42:15,118 --> 00:42:16,119 به هوش اومده 439 00:42:19,164 --> 00:42:20,791 نیکی - ببخشید - 440 00:42:35,013 --> 00:42:37,974 وای، خدا. خیلی متاسفم 441 00:42:37,975 --> 00:42:41,103 .اشکال نداره لطفاً. چیزی نیست 442 00:43:00,372 --> 00:43:02,707 صبر کن، چرا قبلاً بهم نگفتی؟ 443 00:43:02,708 --> 00:43:05,669 چرا قبلا چیزی نگفتی؟ 444 00:43:06,753 --> 00:43:10,256 قبلاً همسرت رو ندیده بودم 445 00:43:10,257 --> 00:43:13,801 تا امروز حقیقت رو نمی‌دونستم 446 00:43:13,802 --> 00:43:16,471 اما مطمئناً می‌دونستی پسرت چه‌جور آدمی بوده 447 00:43:17,931 --> 00:43:22,102 هیچکس نمی‌خواد باور کنه که پسرش قادر به انجام چنین کاریه 448 00:43:22,895 --> 00:43:25,521 اما تو اون کتاب رو برای خانواده‌ی من فرستادی 449 00:43:25,522 --> 00:43:29,233 ،تو اون عکس‌ها رو بهم دادی و دلم برات سوخت 450 00:43:29,234 --> 00:43:33,238 احساس می‌کردم مدیون پسر عوضیت هستم - درها باز می‌شوند - 451 00:43:34,281 --> 00:43:35,699 چطور نمی‌دونستی؟ 452 00:43:37,159 --> 00:43:39,328 چرا داستان رو زیر سوال نبردی؟ 453 00:43:55,344 --> 00:44:00,182 ،نه، آقای ریونزکرافت چرا خودت زیر سوال نبردیش؟ 454 00:44:00,641 --> 00:44:02,017 درها بسته می‌شوند 455 00:44:39,677 --> 00:44:46,891 [ کاملاً غریبه ] 456 00:44:54,019 --> 00:44:58,843 [ کاملاً غریبه - ۱۸ سپتامبر ۲۰۱۱ ] 457 00:45:21,763 --> 00:45:24,557 همیشه می‌دونستی که ننسی جاناتان رو به کسی تبدیل کرده بود 458 00:45:24,558 --> 00:45:26,226 ،که واقعاً اونطور نبود 459 00:45:27,436 --> 00:45:28,937 ،و تو باهاش همدست بودی 460 00:45:30,022 --> 00:45:34,318 همه‌ی نشونه‌هایی که باید ناراحتت می‌کردن رو نادیده گرفتی 461 00:45:37,196 --> 00:45:40,490 تو هم مثل اون توهم زده بودی 462 00:45:42,826 --> 00:45:46,121 تنها دفاع تو اینه که اون کار رو ،از سر عشق انجام دادی 463 00:45:47,331 --> 00:45:49,499 اما دفاع چندان خوبی نیست 464 00:45:51,585 --> 00:45:52,836 تو ضعیف بودی 465 00:46:43,095 --> 00:46:46,890 جز درد و رنج چیزی از خودت به جا نذاشتی 466 00:46:51,895 --> 00:46:54,147 می‌دونی که هیچوقت بخشیده نمیشی 467 00:46:55,524 --> 00:46:58,527 هیچ چیزی نمی‌تونه یه زندگی تلف شده رو جبران کنه 468 00:47:00,737 --> 00:47:02,489 هیچ چیزی نمی‌تونه تو رو پاک کنه 469 00:47:04,032 --> 00:47:05,868 هیچ چیزی نمی‌تونه تو رو تبرئه کنه 470 00:47:08,120 --> 00:47:10,080 جلوتر، هیچ چیزی نیست 471 00:47:11,248 --> 00:47:12,833 فقط پوچی در انتظارته 472 00:47:31,852 --> 00:47:33,061 خیلی متاسفم 473 00:47:36,106 --> 00:47:39,651 حتی نمی‌تونم تصور کنم که اون موقع چقدر می‌ترسیدی 474 00:47:40,944 --> 00:47:41,904 و حتی همین حالا 475 00:47:42,863 --> 00:47:45,699 من خیلی خیلی احمق بودم 476 00:47:46,575 --> 00:47:48,952 هیچوقت خودم رو نمی‌بخشم، کت 477 00:47:52,456 --> 00:47:53,957 نمی‌دونستم 478 00:47:56,668 --> 00:47:57,669 ...چرا 479 00:47:58,921 --> 00:48:00,547 چرا هیچوقت بهم نگفتی؟ 480 00:48:04,468 --> 00:48:05,344 ...من 481 00:48:08,430 --> 00:48:09,640 ...فکر کنم 482 00:48:12,142 --> 00:48:14,561 نمی‌خواستم اون موضوع وارد زندگیمون بشه 483 00:48:16,271 --> 00:48:21,817 نه، می‌خواستم از تو و نیک محافظت کنم 484 00:48:21,818 --> 00:48:25,739 ،و از بس عصبانی بودم ...می‌دونی، من 485 00:48:27,741 --> 00:48:28,909 ...فکر می‌کنم من 486 00:48:29,910 --> 00:48:33,412 نمی‌خواستم منو جور دیگه‌ای ببینی، می‌دونی؟ 487 00:48:33,413 --> 00:48:37,500 ،نمی‌خواستم بهش فکر بکنی، می‌دونی 488 00:48:37,501 --> 00:48:39,210 هر بار که بهم نگاه می‌کنی 489 00:48:39,211 --> 00:48:41,671 چون خودم هم نمی‌خواستم به خودم نگاه کنم، می‌دونی؟ 490 00:48:41,672 --> 00:48:45,634 خیلی... خیلی تحقیر شده بودم 491 00:48:46,885 --> 00:48:49,263 ...وقتی... وقتی کتاب 492 00:48:51,181 --> 00:48:53,642 ،و اون عکس ها وارد زندگیمون شدن 493 00:48:55,227 --> 00:48:57,980 چرا... چرا اون موقع چیزی بهم نگفتی، کت؟ 494 00:49:03,235 --> 00:49:05,153 سعی کردم بگم، رابرت 495 00:49:07,906 --> 00:49:11,075 ...می‌دونی؟ اما من ...فکر می‌کنم وقتی تو 496 00:49:11,076 --> 00:49:14,829 هیچوقت نمی‌تونی درمورد ...اونطور چیزی حرف بزنی، خب، من 497 00:49:14,830 --> 00:49:16,372 نمی‌دونستم از کجا شروع کنم 498 00:49:16,373 --> 00:49:20,586 به کمک نیاز داشتم تا همه چیز رو تجزیه و تحلیل کنم 499 00:49:22,045 --> 00:49:25,174 .بفهمم چی به چیه تنهایی نمی‌تونستم 500 00:49:25,966 --> 00:49:30,803 و تو فقط... خیلی عصبانی بودی و بهت خیانت شده بود 501 00:49:30,804 --> 00:49:32,597 و می‌دونی، حالت به هم می‌خورد 502 00:49:32,598 --> 00:49:35,559 می‌دونی، همه‌ی اون چیزایی ...که می‌ترسیدم حس کنی، و 503 00:49:37,895 --> 00:49:41,189 .به حرف‌هام گوش ندادی می‌دونی، نمی‌تونستم فکر کنم 504 00:49:41,190 --> 00:49:42,482 ...من فقط 505 00:49:43,734 --> 00:49:48,113 صحبت کردن با تو باعث میشد دوباره احساس گناه کنم 506 00:49:49,114 --> 00:49:50,032 ...پس 507 00:49:50,657 --> 00:49:52,909 خیلی متاسفم - آره - 508 00:49:52,910 --> 00:49:55,912 لطفاً درک کن که من فریب خوردم، کت 509 00:49:55,913 --> 00:49:57,872 نه، درک می‌کنم 510 00:49:57,873 --> 00:50:01,710 درک می‌کنم که عکس‌ها گیج‌کننده بودن 511 00:50:03,670 --> 00:50:04,963 لطفاً 512 00:50:07,341 --> 00:50:08,926 کت، لطفاً منو ببخش 513 00:50:12,429 --> 00:50:14,097 می‌دونم باید ببخشمت 514 00:50:15,849 --> 00:50:17,518 اما حقیقت اینه که نمی‌تونم 515 00:50:19,811 --> 00:50:25,733 چون تو راحت‌تر با این ایده کنار اومدی که من توسط کسی مورد تجاوز قرار گرفتم 516 00:50:25,734 --> 00:50:30,405 تا این ایده که یه شخصی به من لذت رسونده 517 00:50:32,241 --> 00:50:35,827 ...می‌دونی، تقریباً انگار خیالت راحت شده که بهم تجاوز شده 518 00:50:37,621 --> 00:50:41,208 ...و من فقط... متاسفم، من 519 00:50:43,794 --> 00:50:45,462 نمی‌دونم چطور باید این رو ببخشم 520 00:51:14,324 --> 00:51:17,953 کاترین و رابرت توافقنامه‌ی طلاقشون رو نهایی کردن 521 00:51:26,545 --> 00:51:29,631 ،کاترین می‌دونه که آینده‌اش نامشخصه 522 00:51:30,883 --> 00:51:32,509 اما براش مهم نیست 523 00:51:34,678 --> 00:51:37,598 الان عجله‌ای برای تصمیم‌گیری نداره 524 00:51:39,641 --> 00:51:43,437 می‌خواد روی نیکولاس و حال حاضر تمرکز کنه 525 00:51:50,277 --> 00:51:53,396 کاترین از فرصتی که پسرش 526 00:51:53,397 --> 00:51:57,951 برای در آغوش کشیدن کامل عشقش بهش داده خیلی سپاسگزاره 527 00:51:58,452 --> 00:51:59,745 یادم نمیاد 528 00:52:02,331 --> 00:52:03,457 می‌دونم 529 00:52:07,127 --> 00:52:08,920 خیلی متاسفم، نیک 530 00:52:08,921 --> 00:52:10,464 هیچی یادم نمیاد 531 00:52:11,131 --> 00:52:12,591 خیلی متاسفم 532 00:52:17,221 --> 00:52:18,179 من متاسفم 533 00:52:18,180 --> 00:52:19,472 اوه، نه 534 00:52:19,473 --> 00:52:20,807 متاسفم 535 00:52:25,854 --> 00:52:26,939 دوستت دارم 536 00:52:28,607 --> 00:52:29,733 آره 537 00:52:30,776 --> 00:52:32,486 می‌دونم. من هم دوستت دارم 538 00:52:35,059 --> 00:52:41,059 «ترجمه از «امــیــررضــا @ARZ_110_SUB 539 00:52:41,060 --> 00:52:47,060 ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید @officialcinama 540 00:52:47,061 --> 00:53:04,061 بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال www.30nama.com