1
00:00:01,000 --> 00:00:11,600
ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز
© DigiMoviez.Com
2
00:00:11,624 --> 00:00:21,255
جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت
دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
DigiMoviez@
3
00:00:21,279 --> 00:00:29,279
« ترجمه از سینـا صداقت »
.:: SinCities ::.
4
00:00:34,200 --> 00:00:36,570
به محض این که به اتاقم برگشتم،
5
00:00:37,120 --> 00:00:40,660
غریبه بلافاصله از ذهنم ناپدید شد
6
00:00:44,960 --> 00:00:48,380
روزِ خیلی خاصی با پسرم داشتم
7
00:00:48,380 --> 00:00:52,260
یعنی، شوهرم پیش ما نبود،
ولی زیاد دلتنگش نشده بودم.
8
00:00:53,050 --> 00:00:56,050
و اون ترسِ اندکی که از روزِ دراز پیش رو داشتم
9
00:00:56,050 --> 00:01:00,970
و این که مجبور بودم نیکلاس رو سرگرم کنم
به راحتی از بین رفته بود،
10
00:01:00,970 --> 00:01:06,690
و من غرقِ لذت بردن از بودن با اون شده بودم
11
00:01:07,520 --> 00:01:13,030
و به خاطر داشتنِ یه روز پر از لذتهای ساده
کنار پسرم احساس سرزندگی و رضایت میکردم
12
00:01:16,360 --> 00:01:17,610
خوشحال بودم
13
00:01:20,950 --> 00:01:27,420
برام سؤاله که آیا اون آخرین باری بود
که توی عمرم واقعاً خوشحال بودم
14
00:01:29,380 --> 00:01:34,630
میدونی، تمام خوشحالیهای بعد از اون
صرفاً تظاهر بودن
15
00:01:38,510 --> 00:01:41,760
میدونی، چون زنت خیلی دقیق
16
00:01:41,760 --> 00:01:44,310
در مورد اتاق هتلم
و لباسم نوشته بود،
17
00:01:44,310 --> 00:01:46,980
ولی نمیتونست درک کنه
چه احساسی داشتم
18
00:01:49,560 --> 00:01:50,610
من خوشحال بودم
19
00:01:50,610 --> 00:01:52,570
- نانسی...
- خفه شو، دارم حرف میزنم
20
00:01:53,530 --> 00:01:54,940
به اندازهی کافی حرفهات رو شنیدم
21
00:01:57,950 --> 00:02:01,330
آره، زنت چیزهای زیادی رو
درست نوشته بود...
22
00:02:03,700 --> 00:02:07,660
از جمله نحوهی مرگِ پسرت
23
00:02:12,750 --> 00:02:16,090
مامان. مامان. مامان
24
00:02:16,090 --> 00:02:18,630
من اون شب اصلاً نخوابیده بودم
25
00:02:18,630 --> 00:02:21,300
میشه یه قایق پلاستیکی بگیریم؟
26
00:02:21,300 --> 00:02:24,470
- تمام بدنم درد میکرد.
- قایق! قایق! قایق!
27
00:02:24,470 --> 00:02:28,140
نیکلاس بیقراری میکرد بره ساحل.
28
00:02:28,140 --> 00:02:30,900
قایق! قایق! قایق!
29
00:02:30,900 --> 00:02:35,320
- به سختی میتونستم حرکت کنم
- قایق! قایق! قایق!
30
00:02:35,320 --> 00:02:39,490
ولی ما رفتیم لب ساحل
31
00:02:39,490 --> 00:02:41,570
قایق!
32
00:02:41,570 --> 00:02:46,950
و توی راه، نرم شدم
و براش یه قایق پلاستیکی خریدم
33
00:02:47,700 --> 00:02:48,710
اون موقع...
34
00:02:50,040 --> 00:02:54,590
فکر میکردم یه ناجی به حساب میاومد،
میدونی، روی شنها سرگرم نگهش میداشت
35
00:02:54,590 --> 00:02:58,260
تا انقدر انرژی پیدا میکردم
که باهاش برم توی آب
36
00:02:59,170 --> 00:03:00,760
چون خسته بودم
37
00:03:01,510 --> 00:03:04,050
شب قبل کل انرژیام رو گرفته بود
38
00:03:06,810 --> 00:03:08,680
قصد نداشتم خوابم ببره،
39
00:03:09,810 --> 00:03:11,020
ولی خوابم برد
40
00:03:12,940 --> 00:03:13,940
از حال رفتم
41
00:03:14,860 --> 00:03:20,650
فقط چشمهام رو بستم و خوابم برد
42
00:03:22,700 --> 00:03:26,540
فقط به خاطر این بیدار شدم
که باد شدت گرفته بود
43
00:03:26,564 --> 00:03:28,834
و شنها داشتن پوستم رو سوراخ میکردن
44
00:03:29,620 --> 00:03:32,710
و بلافاصله فهمیدم که یه مشکلی هست
45
00:03:59,440 --> 00:04:02,530
و دریا خیلی موّاج بود.
و نیکلاس فقط...
46
00:04:03,660 --> 00:04:06,580
اون لبخند میزد.
توی دنیای کوچیک خودش گُم شده بود.
47
00:04:07,240 --> 00:04:08,450
نیکلاس؟
48
00:04:10,870 --> 00:04:12,500
- و امواج...
- نیکلاس!
49
00:04:12,500 --> 00:04:14,580
داشتن بزرگتر میشدن
و قایق بالا و پایین میرفت
50
00:04:14,580 --> 00:04:16,830
و اون داشت بیشتر و بیشتر
به وسط دریا کشیده میشد
51
00:04:16,830 --> 00:04:22,170
و وقتی که آب به کمرم رسید
یهویی خشکم زد
52
00:04:22,170 --> 00:04:25,180
میدونی، من همیشه از دریا میترسیدم، ولی...
53
00:04:25,180 --> 00:04:28,350
و وقتی مطمئن شدم که
اگه شنا کنم و برم سمتش،
54
00:04:28,350 --> 00:04:30,770
هردومون غرق میشیم
55
00:04:31,520 --> 00:04:36,440
همیشه به نظر میاد که مردها هستن
در حال نجاتِ بچهها غرق میشن
56
00:04:36,440 --> 00:04:40,110
مادرها نیستن، پدرها هستن
57
00:04:40,860 --> 00:04:43,030
نمیدونم، حتماً یه زنهایی بودن
که انجامش دادن،
58
00:04:43,030 --> 00:04:47,370
ولی یادم نمیاد چیزی در موردش خونده باشم
59
00:04:47,370 --> 00:04:50,950
یعنی، قطعاً من تنها زنی نیستم
که شجاعتش رو نداشتم
60
00:04:50,950 --> 00:04:53,210
که برم دنبال پسرم
61
00:04:54,160 --> 00:04:57,540
همش از خودم میپرسم، میدونی،
اگه یه ساختمون سوزان بود
62
00:04:57,540 --> 00:05:01,550
یا اگه یکی تفنگ به سمتش گرفته بود،
اصلاً فرقی میکرد یا نه؟
63
00:05:01,550 --> 00:05:03,880
اون موقع شجاعتش رو پیدا میکردم؟
64
00:05:05,220 --> 00:05:07,470
یعنی، میدویدم وسط آتیش؟
65
00:05:07,470 --> 00:05:10,510
یا به خاطر نیک گلوله میخوردم؟
66
00:05:14,270 --> 00:05:18,900
نمیدونم. تنها چیزی که میدونم
اینه که دریا مانع من شد
67
00:05:22,150 --> 00:05:24,616
جونم رو به خاطر بچهام به خطر ننداختم
68
00:05:24,640 --> 00:05:28,119
و این چیزیه که مجبورم باهاش کنار بیام
69
00:05:33,830 --> 00:05:35,080
و بعدش...
70
00:05:37,460 --> 00:05:38,500
اون رو دیدم
71
00:05:39,920 --> 00:05:44,170
و اون از ساحل به سمتِ من میدوید
72
00:05:44,170 --> 00:05:47,840
و به محض این که به دریا رسید،
شیرجه زد توی دل امواج.
73
00:05:49,550 --> 00:05:50,930
نه، نه، نه!
74
00:05:51,760 --> 00:05:53,510
و ناگهان اون کلمات
از دهنم بیرون اومدن...
75
00:05:53,520 --> 00:05:54,850
- نه! نه!
- قبل از این که بتونم جلوشون رو بگیرم
76
00:05:54,850 --> 00:05:57,060
نمیخواستم اون باشه. اون نه
77
00:05:57,060 --> 00:05:58,560
هرکسی جز اون
78
00:05:59,610 --> 00:06:04,030
و فقط اونجا وایسادم
و خشکم زده بود
79
00:06:04,030 --> 00:06:09,700
و فقط اون رو تماشا میکردم
که یک دستی شنا میکرد،
80
00:06:09,700 --> 00:06:12,700
و قایق رو بینِ امواج میکشید
و قهرمان به نظر میاومد
81
00:06:15,700 --> 00:06:17,790
ولی دریا علیه اون بود
82
00:06:21,840 --> 00:06:25,250
و بعدش دوتا مرد،
83
00:06:25,260 --> 00:06:27,800
دویدن توی آب و به سمتشون شنا کردن
84
00:06:27,800 --> 00:06:30,390
و بعدش بالأخره نیک صحیح و سالم
به ساحل رسید
85
00:06:31,720 --> 00:06:36,980
و همه روی نیکی و دو مرد تمرکز کرده بودن
86
00:06:40,480 --> 00:06:42,560
هیچکس به پسرت نگاه نمیکرد
87
00:06:44,900 --> 00:06:47,990
اون یه قهرمان بود.
فرض کردن حالش خوبه.
88
00:06:53,410 --> 00:06:55,830
آره، خب، همسرت درست نوشته بود
89
00:06:59,370 --> 00:07:02,250
من پسرت رو در حال دست و پا زدن
بینِ امواج دیدم...
90
00:07:04,340 --> 00:07:07,590
و هیچ کاری براش نکردم
91
00:07:10,260 --> 00:07:12,590
فریادهاش توی باد گُم شدن،
92
00:07:14,220 --> 00:07:17,980
و من هیچ کاری برای کمک بهش نکردم
93
00:07:41,620 --> 00:07:45,380
پس اونا سوارِ قایقش کردن
و به ساحل برش گردوندن،
94
00:07:45,380 --> 00:07:47,250
و همه وارد عمل شدن
95
00:07:53,220 --> 00:07:57,470
و تنها چیزی که نیکلاس در مورد اون اتفاق گفت
این بود که داشت یخ میزد
96
00:07:58,430 --> 00:08:02,060
انگار اصلاً خبر نداشت که ممکن بود غرق شه
97
00:08:06,110 --> 00:08:09,320
حتی یه بارم نگفت که ترسیده بود
98
00:08:12,490 --> 00:08:13,490
ولی من ترسیده بودم
99
00:08:15,910 --> 00:08:16,910
هنوزم میترسم
100
00:08:19,120 --> 00:08:22,000
فقط احساس سرما میکرد
و میخواست برگرده ساحل،
101
00:08:22,000 --> 00:08:24,920
و یه غریبه اومد و نجاتش داد
102
00:08:25,420 --> 00:08:26,420
به همین سادگی
103
00:08:28,460 --> 00:08:31,260
و دیگه هیچوقت به اون حادثه اشاره نکرد
104
00:08:32,090 --> 00:08:36,380
میدونی، دیگه هیچوقت حرفی
از ساحل، قایق و پسرت نزد
105
00:08:36,390 --> 00:08:40,470
برام مهم نیست نیکلاس سردش بود.
پسرم مُرده بود.
106
00:08:40,470 --> 00:08:42,730
آره. آره، اون مُرده بود
107
00:08:43,440 --> 00:08:44,440
اون غرق شد
108
00:08:45,270 --> 00:08:48,520
تو تماشاش کردی. هیچ کاری نکردی
109
00:08:48,520 --> 00:08:50,570
- تو اونجا وایسادی...
- حرفم تموم نشده!
110
00:08:51,940 --> 00:08:53,030
بگیر بشین!
111
00:08:55,320 --> 00:08:59,540
حالا، میخوام بفهمی
شبِ قبلش چه اتفاقی افتاده بود
112
00:09:03,620 --> 00:09:07,380
زنت این کتاب رو بر اساس چندتا عکس نوشته،
113
00:09:07,960 --> 00:09:09,960
ولی عکسها واقعیت نیستن
114
00:09:09,960 --> 00:09:12,710
خودت گفتی، اونا تکهای از واقعیت هستن
115
00:09:13,760 --> 00:09:15,720
حالا، شبِ قبل از مرگ پسرت،
116
00:09:17,050 --> 00:09:20,720
من برگشتم اتاق هتلم
و آماده بودم دوش بگیرم
117
00:09:20,720 --> 00:09:22,560
آماده بودم کتابم رو بخونم و بخوابم
118
00:09:22,560 --> 00:09:25,560
همونطور که قبلاً گفتم، خوشحال بودم
119
00:09:25,560 --> 00:09:26,650
نه
120
00:09:28,150 --> 00:09:29,360
بیشتر از خوشحال بودم
121
00:09:31,360 --> 00:09:32,440
سرخوش بودم
122
00:09:52,170 --> 00:09:55,590
حتماً وقتی درو باز کرده بودم
کلید رو روش جا گذاشته بودم،
123
00:09:55,590 --> 00:09:57,840
وقتی سعی داشتم شرابم نریزه زمین
124
00:10:03,470 --> 00:10:07,230
میدونی، قبل از این که ببینمش
بوش رو حس کردم
125
00:10:08,400 --> 00:10:10,270
افترشیوش...
126
00:10:14,900 --> 00:10:17,320
ساکت باش. ساکت باش
127
00:10:17,320 --> 00:10:20,780
و میتونستم مزهی عرقش رو حس کنم
128
00:10:23,790 --> 00:10:25,290
هنوزم مزهی عرقش رو حس میکنم
129
00:10:26,370 --> 00:10:29,630
نمیدونم چه طعمی داشت.
احتمالاً مزهی هیجان بود.
130
00:10:35,550 --> 00:10:39,300
و وقتی حرفهاش رو شنیدم غافلگیر شدم
131
00:10:40,220 --> 00:10:41,300
چون اوایل اون روز،
132
00:10:41,300 --> 00:10:44,720
وقتی متوجه نگاه کردنش
به خودم شده بودم،
133
00:10:44,720 --> 00:10:48,890
میدونی، وقتی بهم لبخند میزد،
تصورِ دیگهای ازش داشتم.
134
00:10:51,190 --> 00:10:52,940
فکر میکردم ملایم باشه
135
00:10:55,230 --> 00:10:56,570
ولی ملایم نبود
136
00:10:58,610 --> 00:10:59,820
پر از نفرت بود
137
00:11:00,740 --> 00:11:02,910
- ولی عکسها...
- آره
138
00:11:02,910 --> 00:11:04,870
آره، دارم به عکسها میرسم
139
00:11:22,800 --> 00:11:23,800
لیسش بزن
140
00:11:40,320 --> 00:11:43,780
قبلاً کسی من رو نزده بود،
واسه همین مبهوت شدم.
141
00:11:45,910 --> 00:11:48,040
دندونهام فشرده شدن.
گوشهام زنگ میکشیدن.
142
00:11:48,040 --> 00:11:50,540
- فقط...
- خواهش میکنم
143
00:11:50,540 --> 00:11:55,210
- باورم نمیشد چه اتفاقی داره میافته
- اگه دوباره این کارو بکنی یا جیغ بزنی،
144
00:11:55,210 --> 00:11:57,460
خودت و پسرت رو خطخطی میکنم
145
00:11:59,550 --> 00:12:03,050
صورتت رو تا آخرِ عمر زخمی میکنم.
میفهمی چی میگم؟
146
00:12:03,050 --> 00:12:06,140
پس هر کاری که میگم انجام میدی؟
147
00:12:09,646 --> 00:12:11,456
پس خفه شو
148
00:12:11,480 --> 00:12:13,810
و لباسِ واموندهات رو در بیار
149
00:12:13,810 --> 00:12:16,560
مامان. مامان
150
00:12:16,570 --> 00:12:18,860
خواهش میکنم، خواهش میکنم
151
00:12:18,860 --> 00:12:20,820
- بگو بگیره بخوابه
- لطفاً بهش صدمه نزن
152
00:12:20,820 --> 00:12:23,150
- بگو بگیره بخوابه
- چیزی نیست. عزیزم...
153
00:12:23,160 --> 00:12:27,240
- عزیزم، بگیر بخواب. من اینجام
- ولی آخه قول دادی
154
00:12:27,240 --> 00:12:28,990
- درو باز بذاری، مامانی
- خواهش میکنم
155
00:12:28,990 --> 00:12:30,660
خفهاش کن
156
00:12:33,500 --> 00:12:35,330
خفهاش کن
157
00:13:11,080 --> 00:13:12,450
این بوی چیه؟
158
00:13:33,480 --> 00:13:34,480
آفرین
159
00:13:37,400 --> 00:13:38,520
بگیر بخواب
160
00:14:05,420 --> 00:14:06,630
اگه نیک بیدار میشد...
161
00:14:09,720 --> 00:14:11,760
نمیدونم پسرت چیکار میکرد
162
00:14:11,760 --> 00:14:16,890
پس وقتی از اتاق اومدم بیرون خیالم راحت شد
و حس میکردم داره تعقیبم میکنه
163
00:14:18,150 --> 00:14:19,350
و بعدش...
164
00:14:20,360 --> 00:14:24,070
دوربین رو برداشت و فکر کردم،
165
00:14:24,650 --> 00:14:26,070
"اوه، سعی داره ازم اخاذی کنه"
166
00:14:27,400 --> 00:14:28,490
و...
167
00:14:30,780 --> 00:14:32,530
پس با خودم گفتم
"نظرش رو جلب میکنم"
168
00:14:32,530 --> 00:14:34,200
نمیخواستم به نیک صدمه بزنه
169
00:14:36,210 --> 00:14:39,710
ولی نمیدونستم چیکار کنم.
باید چیکار میکردم؟ ژست میگرفتم؟
170
00:14:41,840 --> 00:14:44,880
و شوکه شده بودم
چون لباس زیری رو انتخاب کرد
171
00:14:44,880 --> 00:14:48,430
که شوهرم واسه عید بهم کادو داده بود
172
00:14:53,390 --> 00:14:54,890
عجله کن
173
00:15:04,270 --> 00:15:05,280
سریعتر
174
00:15:30,090 --> 00:15:31,090
برگرد
175
00:15:37,430 --> 00:15:40,020
اشکهات رو پاک کن و لبخند بزن.
حالیت میشه؟
176
00:15:41,900 --> 00:15:43,110
حالا لبخند بزن
177
00:15:45,190 --> 00:15:46,940
آره، خیلی بهتر شد. بشین
178
00:15:49,400 --> 00:15:51,150
بس کن، بس کن، بس کن
179
00:15:51,150 --> 00:15:53,030
یالا. یالا
180
00:15:56,870 --> 00:15:58,950
زود باش. سوتینت رو در بیار
181
00:16:06,250 --> 00:16:07,460
چشمهام رو بستم
182
00:16:09,590 --> 00:16:12,800
احساس میکردم یه موجود کثیف و حقیرم
183
00:16:14,720 --> 00:16:18,600
و میتونستم صدای کلیک دوربین
و جابجایی زوم رو بشنوم
184
00:16:18,600 --> 00:16:20,770
وقتی بهم نزدیک و نزدیکتر میشد
185
00:16:24,230 --> 00:16:25,230
و...
186
00:16:28,650 --> 00:16:30,780
دقیقاً همون کاری رو کردم که ازم خواست
187
00:16:31,990 --> 00:16:33,618
میدونی، لبِ بالام رو گاز گرفتم
188
00:16:33,642 --> 00:16:37,556
براش آه و ناله کردم
و نفس نفس زدم
189
00:16:37,580 --> 00:16:40,500
میدونی، امیدوار بودم راضی شه و بره
190
00:16:43,960 --> 00:16:46,670
و بعدش صدای آه و نالهی اون رو شنیدم...
191
00:16:48,000 --> 00:16:50,050
و منتظر موندم. میترسیدم حرکت کنم
192
00:17:13,740 --> 00:17:17,990
و فکر میکردم این تنها چیزی بود که میخواست
193
00:17:22,200 --> 00:17:25,960
- پس گفتم: "لطفاً دیگه برو"
- لطفاً دیگه برو
194
00:17:26,710 --> 00:17:29,710
ولی اشتباه کرده بودم
195
00:17:31,050 --> 00:17:32,800
نباید این رو میگفتم
196
00:17:32,800 --> 00:17:35,220
باید وانمود میکردم
چیزی بود که منم میخواستم
197
00:17:37,140 --> 00:17:38,680
نه! نه، نکن!
198
00:17:40,260 --> 00:17:43,640
و اون موقع فهمیدم که تموم نشده...
199
00:17:46,230 --> 00:17:47,900
و وحشت کرده بودم
200
00:17:48,650 --> 00:17:51,230
- اون یه چاقو داشت
- بهتره لبخند بزنی لعنتی
201
00:17:51,230 --> 00:17:53,990
و در تمام مدت همش فکر میکردم
202
00:17:53,990 --> 00:17:55,650
چطور بندازمش بیرون؟
203
00:17:55,650 --> 00:17:57,530
چطور از نیک دورش کنم؟
204
00:17:58,200 --> 00:18:01,240
و فقط فکر میکردم...
امیدوار بودم یه جایی دلش برامون بسوزه.
205
00:18:24,730 --> 00:18:28,560
و بعدش یه صدایی شنیدم
206
00:18:30,270 --> 00:18:33,690
مثل صدای یه حیوونِ زخمی بود
207
00:18:33,690 --> 00:18:34,990
و بعدش متوجه شدم...
208
00:18:37,450 --> 00:18:38,780
صدای خودم بوده
209
00:18:38,780 --> 00:18:43,240
و تمام بدنم درد میکرد. همه جام
210
00:18:44,370 --> 00:18:46,290
و بعدش من رو برگردوند و...
211
00:18:47,290 --> 00:18:50,540
من رو بوسید و من...
212
00:18:51,790 --> 00:18:55,340
مزهی دندونها و تُفش رو حس میکردم
213
00:18:56,550 --> 00:18:59,050
و بوی افترشیوش منزجرکننده بود
214
00:18:59,050 --> 00:19:00,090
میتونستم...
215
00:19:01,470 --> 00:19:02,760
حالم رو بهم میزد
216
00:19:04,470 --> 00:19:08,640
همون افترشیوی بود که توی بیمارستان
بوش رو روی تو حس کردم
217
00:19:14,780 --> 00:19:16,190
و بعدش...
218
00:19:18,990 --> 00:19:24,410
زانوش رو فشار داد
و خیلی محکم گذاشتش لای رونم،
219
00:19:24,410 --> 00:19:28,710
و دوباره آلتش رو توم فرو کرد
220
00:19:30,420 --> 00:19:31,830
و من...
221
00:19:31,830 --> 00:19:35,000
اون روم از حال رفت و فقط...
222
00:19:35,000 --> 00:19:38,420
اون فقط اونجا موند و من گیر افتاده بودم.
نمیتونستم حرکت کنم
223
00:19:38,420 --> 00:19:40,510
و با خودم گفتم:
"خدایا، لطفاً تمومش کن"
224
00:19:43,550 --> 00:19:45,060
ولی اون دوباره شروع کرد
225
00:19:46,970 --> 00:19:47,980
آره
226
00:19:49,140 --> 00:19:51,100
مقاومت کردم؟
227
00:19:53,690 --> 00:19:54,690
نه
228
00:19:54,690 --> 00:19:57,360
جیغ کشیدم؟ نه، نمیتونستم
229
00:19:58,190 --> 00:20:00,200
ولی تنها چیزی که لازمه بدونی اینه که...
230
00:20:04,410 --> 00:20:08,580
پسرت دوباره و دوباره بهم تجاوز کرد،
231
00:20:09,450 --> 00:20:11,370
به مدت سه ساعت و نیم
232
00:20:15,090 --> 00:20:18,670
و پسرت سه ساعت و نیم
وحشیانه بهم تجاوز کرد
233
00:20:20,380 --> 00:20:23,840
و بعد دست کشید. سیر شده بود
234
00:20:56,710 --> 00:20:57,790
برگرد
235
00:21:01,800 --> 00:21:02,800
لبخند بزن
236
00:21:08,560 --> 00:21:10,020
و بعدش بهم گفت،
237
00:21:12,270 --> 00:21:15,400
- "مرسی. عالی بود"
- مرسی. عالی بود
238
00:21:36,670 --> 00:21:38,380
و وقتی این رو گفت،
239
00:21:40,130 --> 00:21:41,800
میخواستم بمیره
240
00:21:45,090 --> 00:21:47,300
آره، اون شب،
241
00:21:47,300 --> 00:21:49,600
حاضر بودم هر چیزی بدم
که مرگش رو ببینم
242
00:21:51,180 --> 00:21:53,810
پس، وقتی غرق شد...
243
00:21:56,400 --> 00:21:57,520
گذاشتم و رفتم
244
00:21:59,770 --> 00:22:00,770
این حقیقته
245
00:22:01,980 --> 00:22:04,240
و نمیتونم وانمود کنم به خاطرش متأسفم
246
00:22:04,240 --> 00:22:07,070
حرفت رو باور نمیکنم.
داری دروغ میگی
247
00:22:07,070 --> 00:22:10,580
- خب چی رو باور نمیکنی؟
- هیچکدوم رو. اگه، اگه...
248
00:22:11,160 --> 00:22:14,370
اگه حقیقت داشت وقتی نانسی رو دیدی
بهش میگفتی
249
00:22:14,370 --> 00:22:17,420
چی؟ به زنِ در حال مرگت میگفتم
250
00:22:17,420 --> 00:22:20,670
که پسری که از دست داده بود
بهم تجاوز کرده؟
251
00:22:22,130 --> 00:22:23,840
چه فایدهای داشت؟
252
00:22:25,050 --> 00:22:31,430
تنها دلیل این که بهت میگم
اینه که میخوام دست برداری
253
00:22:32,560 --> 00:22:35,730
میخوام دست از سرِ من و پسرم برداری
254
00:22:35,730 --> 00:22:36,890
تو هیچ مدرکی نداری!
255
00:22:36,890 --> 00:22:39,730
چی؟ میتونم مدارکِ پزشکی قانونی رو بهت بدم
256
00:22:39,730 --> 00:22:42,230
این چیزیه که میخوای؟
این چیزیه که لازم داری؟
257
00:22:42,230 --> 00:22:44,190
باشه. خب، بعد از این که رفت،
258
00:22:44,690 --> 00:22:49,530
یه ظرفِ کرم دست و صورت رو خالی کردم
و به خودم فشارش دادم
259
00:22:49,530 --> 00:22:53,700
و تمام آبِ چندشآورش رو از بدنم خارج کردم،
260
00:22:53,700 --> 00:22:55,370
و درش رو بستم،
261
00:22:55,370 --> 00:22:59,710
و بعدش از آسیبهام عکس گرفتم، میدونی...
262
00:22:59,710 --> 00:23:01,790
کبودیهای روی رونهام
و جاهای گاز گرفتگی روی گردنم،
263
00:23:01,790 --> 00:23:05,050
در صورتی که بعداً به عنوان مدرک
بهشون نیاز پیدا میکردم چون...
264
00:23:07,130 --> 00:23:10,470
هنوز نمیدونستم میخوام چیکار کنم
265
00:23:10,470 --> 00:23:12,550
قدرتش رو نداشتم برم پیش پلیس،
266
00:23:12,550 --> 00:23:15,310
و نمیخواستم نیکی رو توی اون شرایط قرار بدم
267
00:23:16,060 --> 00:23:17,310
پس، فکر کردم، میدونی،
268
00:23:17,310 --> 00:23:20,980
خودم رو جمع و جور میکنم
و بعداً انجامش میدم، خب؟
269
00:23:20,980 --> 00:23:22,520
فرداش. روزِ بعدش
270
00:23:23,320 --> 00:23:24,530
ولی بعدش اون مُرد
271
00:23:25,480 --> 00:23:27,400
میفهمی؟ اون مُرد
272
00:23:28,030 --> 00:23:29,110
و من فکر کردم...
273
00:23:30,990 --> 00:23:33,410
"خدا رو شکر که مُرده"
274
00:23:33,990 --> 00:23:39,500
دیگه مجبور نیستم
بیگناهیم رو به کسی ثابت کنم
275
00:23:39,500 --> 00:23:42,420
اگه نخوام مجبور نیستم
در موردش حرف بزنم
276
00:23:42,420 --> 00:23:45,550
اگه نخوام مجبور نیستم
دوباره مرورش کنم
277
00:23:45,550 --> 00:23:48,840
مجبور نیستم توی دادگاه وایسم
و دروغگو خطاب بشم
278
00:23:49,420 --> 00:23:52,930
که بگن من یه مرد رو اغوا کردم
و به اتاقم کشوندم
279
00:23:52,930 --> 00:23:55,930
میدونی که میشناختمش
و توی بار برام نوشیدنی خریده بود
280
00:23:55,930 --> 00:23:59,350
و باهاش لاس زدم، همونطور که
توی کتاب منزجرکنندهات نوشته
281
00:24:00,770 --> 00:24:03,110
پس ظرفِ کرم رو دور انداختم
282
00:24:04,150 --> 00:24:07,940
و وقتی عکسهای تعطیلاتم رو ظاهر کردم،
283
00:24:07,940 --> 00:24:11,950
تمام مدارکِ آسیبهام رو پاک کردم،
284
00:24:11,950 --> 00:24:13,820
و فقط عکسهای شاد رو نگه داشتم
285
00:24:13,820 --> 00:24:16,240
از نیکلاس و رابرت و خودم
286
00:24:17,700 --> 00:24:20,750
و بعدش، اگه میخوای بدونی...
287
00:24:24,710 --> 00:24:26,590
وقتی برگشتم لندن، متوجه...
288
00:24:31,340 --> 00:24:32,930
متوجه شدم که حاملهام
289
00:24:35,100 --> 00:24:37,600
حالا، میتونست بچهی رابرت باشه...
290
00:24:41,060 --> 00:24:44,060
و ما بدجوری اون بچهی دوم رو میخواستیم...
291
00:24:48,320 --> 00:24:54,490
ولی چون نمیدونستم پدرش
مردی بود که بهم تجاوز کرد یا نه،
292
00:24:55,820 --> 00:24:57,080
سقطش کردم
293
00:25:12,380 --> 00:25:13,930
توی چاییام چی ریختی؟
294
00:25:17,350 --> 00:25:20,020
توی چاییام چی ریختی، عوضیِ دیوونه؟
295
00:25:32,190 --> 00:25:33,400
مقاومت نکن
296
00:25:34,490 --> 00:25:37,950
قراره خوابت ببره،
ولی چیزیت نمیشه.
297
00:25:37,950 --> 00:25:40,660
من الان برمیگردم بیمارستان
298
00:25:40,660 --> 00:25:41,750
نه
299
00:25:43,250 --> 00:25:44,540
همه چی رو تموم میکنم
300
00:25:55,010 --> 00:25:57,180
سلام. بله. میشه لطفاً یه تاکسی بفرستید؟
301
00:25:57,180 --> 00:25:58,760
به خیابون هرینگتون، پلاک 87
302
00:26:44,020 --> 00:26:45,020
اوه، لعنتی!
303
00:26:49,980 --> 00:26:51,360
نیکلاس
304
00:26:51,384 --> 00:26:53,153
سلام، من دکتر کیث هستم
305
00:26:53,177 --> 00:26:55,197
میتونی چشمهات رو برام باز کنی، لطفاً؟
306
00:26:58,950 --> 00:27:02,080
آفرین، نیکلاس.
میتونی دستم رو فشار بدی، لطفاً؟
307
00:27:02,780 --> 00:27:06,200
میتونی محکمتر فشار بدی؟ آفرین
308
00:27:06,210 --> 00:27:07,750
نیکلاس، یه لوله توی دهنته
309
00:27:07,750 --> 00:27:10,420
قراره سعی کنیم جابجاش کنیم، باشه؟
اشکالی نداره؟
310
00:27:10,420 --> 00:27:13,500
بذار ببینم. یه لایک نشونم بده.
ممنون.
311
00:27:13,500 --> 00:27:15,510
پرستار. میشه لطفاً لوله رو در بیاری؟
312
00:27:15,510 --> 00:27:17,170
دستگاه تفنس مصنوعی رو خاموش کردم
313
00:27:21,300 --> 00:27:23,970
نیکلاس، من از یک تا سه میشمارم
314
00:27:23,970 --> 00:27:25,770
و بعدش میخوام سرفه کنی، باشه؟
315
00:27:27,480 --> 00:27:30,940
یک، دو، سه.
برام سرفه کن. سرفه کن.
316
00:27:30,940 --> 00:27:32,690
آفرین، نیکلاس. آفرین
317
00:27:32,690 --> 00:27:35,190
- برام نفس بکش، نیکلاس. نفس بکش
- فقط آروم باش
318
00:27:35,190 --> 00:27:36,650
کارت خیلی خوبه
319
00:27:37,490 --> 00:27:39,780
به دماغت اکسیژن وصل میکنم
320
00:27:40,780 --> 00:27:42,240
حالت خوبه، نیکلاس؟
321
00:27:48,870 --> 00:27:49,870
من کجام؟
322
00:27:50,670 --> 00:27:51,880
چه اتفاقی برام افتاده؟
323
00:27:52,540 --> 00:27:54,250
نیکلاس، تو توی بیمارستانی
324
00:27:54,750 --> 00:27:56,210
جای امنی هستی
325
00:27:56,210 --> 00:27:58,590
بعداً بهت توضیح میدیم
چه اتفاقی افتاد، باشه؟
326
00:28:00,180 --> 00:28:02,720
خب. صبح بخیر، خوشتیپ
327
00:28:21,869 --> 00:28:23,287
[مقصد: بیمارستان ایست اکتون]
328
00:28:23,370 --> 00:28:25,122
[درخواستِ تاکسی ثبت شد]
329
00:29:36,560 --> 00:29:39,900
دیدی؟ جوری پیچید جلوم
انگار وجود ندارم
330
00:29:40,480 --> 00:29:42,650
جماعت رانندگی بلد نیستن
331
00:29:43,659 --> 00:29:44,868
[تاکسی تا 1 دقیقه میرسد]
332
00:30:14,850 --> 00:30:17,560
سلام، آقا.
میشه لطفاً با من بیاید؟ ممنون.
333
00:30:18,310 --> 00:30:20,820
اِما، میشه لطفاً یادداشتهای کاردیولوژی
دکتر جونتا رو برام بیاری؟
334
00:30:20,820 --> 00:30:21,730
- ممنون
- باشه
335
00:30:21,730 --> 00:30:22,940
حالش خوبه؟
336
00:30:22,940 --> 00:30:26,110
به هوش اومد. نسبتاً هشیاره.
پس این خبرِ خوبیه.
337
00:30:27,110 --> 00:30:29,120
حرف میزنه؟
338
00:30:29,120 --> 00:30:31,200
آره. یکم تحتِ تأثیر آرامبخشه
339
00:30:31,200 --> 00:30:34,120
ولی هنوز برای التهاب قلب درمانش میکنیم
340
00:30:34,120 --> 00:30:36,960
که اگه به تزریق مواد ادامه بده
میتونه عود کنه
341
00:30:36,960 --> 00:30:40,290
متوجهم. متوجهم، ولی ممکنه
کامل بهبود پیدا کنه؟
342
00:30:40,290 --> 00:30:42,340
- قهوه میخواید، دکتر؟
- اون به هوش اومده و هشیاره...
343
00:30:42,340 --> 00:30:43,340
خیلی ممنون، اِما
344
00:30:43,340 --> 00:30:44,920
...که خبرِ خوبیه
345
00:30:45,760 --> 00:30:48,013
فردا، یه سری آزمایش خون جدید
روش انجام میدیم،
346
00:30:48,037 --> 00:30:49,598
ولی فعلاً باید استراحت کنه
347
00:30:49,622 --> 00:30:52,810
میشه لطفاً باهاش حرف بزنم؟
348
00:30:52,810 --> 00:30:54,970
میتونید ببینیدش،
ولی لطفاً خستهاش نکنید.
349
00:30:54,980 --> 00:30:56,480
من دیگه باید برم.
پیجرم زنگ میزنه.
350
00:30:56,480 --> 00:30:58,732
- متوجهم. ممنون، دکتر
- خواهش میکنم. ممنون
351
00:30:59,358 --> 00:31:00,275
ممنون، اِما
352
00:31:00,299 --> 00:31:02,861
میشه لطفاً به کاردیولوژی خبر بدی
من دارم میرم اونجا؟ ممنون
353
00:31:11,740 --> 00:31:13,990
لطفاً پس از صدای بوق پیغام بگذارید
354
00:31:13,990 --> 00:31:17,080
برای ضبط مجدد پیغام،
کلید مربع را فشار دهید.
355
00:31:18,080 --> 00:31:20,580
رابرت. قضیه جدّیه
356
00:31:21,290 --> 00:31:24,000
استیون بریگزستاک داره میاد بیمارستان
357
00:31:24,000 --> 00:31:26,590
حالا نمیتونی اجازه بدی
به نیکلاس نزدیک شه
358
00:31:26,590 --> 00:31:29,800
باشه؟ به هیچ وجه.
خواهش میکنم، رابرت.
359
00:31:31,050 --> 00:31:32,970
این خیلی مهمه
360
00:31:32,970 --> 00:31:34,520
اون خطرناکه
361
00:31:53,200 --> 00:31:54,200
چی شده؟
362
00:32:02,330 --> 00:32:04,500
من خیلی خیلی میترسیدم، نیک
363
00:32:05,380 --> 00:32:07,550
نمیتونم بهت بگم چقدر خوشحالم که برگشتی
364
00:32:08,670 --> 00:32:10,590
ما این شرایط رو پشت سر میذاریم
365
00:32:11,510 --> 00:32:12,510
باشه؟
366
00:32:13,390 --> 00:32:14,600
باشه؟
367
00:32:19,890 --> 00:32:21,230
اشکالی نداره، نیک
368
00:32:22,310 --> 00:32:23,310
هر وقت آماده بودی
369
00:32:24,190 --> 00:32:25,690
باید یکم استراحت کنید
370
00:32:26,320 --> 00:32:28,780
- اینجا راحتم
- اون نیاز به استراحت داره
371
00:32:28,780 --> 00:32:30,200
حالش خوب میشه
372
00:32:31,030 --> 00:32:32,360
برید یکم هوا بخورید
373
00:32:34,280 --> 00:32:35,700
یکم دیگه برمیگردم، رفیق
374
00:32:36,660 --> 00:32:37,870
خیلی خب، رفیق
375
00:33:27,040 --> 00:33:28,880
- اگه کارم داشتید بیرونم
- باشه
376
00:33:36,558 --> 00:33:38,018
[استیون بریگزستاک داره میاد اونجا.]
377
00:33:38,101 --> 00:33:39,686
[به هیچ وجه نذار به نیکلاس نزدیک شه.]
378
00:33:52,282 --> 00:33:54,701
[حوادث و اورژانس]
379
00:33:57,538 --> 00:33:59,957
[بخش اورژانس]
380
00:34:03,160 --> 00:34:05,080
ببخشید، نمیتونید سریعتر برید؟
381
00:34:05,710 --> 00:34:09,380
- همه جا دوربین هست
- بله. یه مورد اضطراری بیمارستانیه
382
00:34:09,380 --> 00:34:11,960
شرمنده، نمیتونم بیشتر جریمه شم
383
00:34:11,960 --> 00:34:13,510
باید شکمِ خانوادهام رو سیر کنم
384
00:34:13,510 --> 00:34:16,220
بله، بله. بله
385
00:34:27,730 --> 00:34:29,060
درها بسته میشوند
386
00:34:42,870 --> 00:34:45,160
- چقدر طول میکشه؟
- چیزی نمونده برسیم
387
00:34:49,080 --> 00:34:51,170
هی! کجا میری؟ درو ببند
388
00:34:58,220 --> 00:34:59,470
درها باز میشوند
389
00:35:22,160 --> 00:35:23,200
و شما برگشتید
390
00:35:23,200 --> 00:35:26,250
آقای ریونزکرافت هنوز اینجاست؟
391
00:35:26,250 --> 00:35:28,080
راستش ایشون الان رفت بیرون
392
00:35:29,040 --> 00:35:30,250
ممنون
393
00:35:30,250 --> 00:35:32,290
ببخشید. ساعاتِ ملاقات
از 8 صبح تا 8 شبه
394
00:35:39,340 --> 00:35:43,050
رابرت ازم خواست یکم پیش نیکلاس بشینم
395
00:35:43,060 --> 00:35:45,020
فقط یه دقیقه
396
00:35:46,850 --> 00:35:48,063
خیلی خب، فقط یه دقیقه
397
00:35:48,087 --> 00:35:50,706
ولی لطفاً اول با پرستارهای آیسییو
هماهنگ کنید. باشه؟
398
00:35:50,730 --> 00:35:52,980
چشم. حتماً. ممنون
399
00:37:09,350 --> 00:37:10,850
شما نباید اینجا باشی
400
00:37:12,190 --> 00:37:13,600
باید استراحت کنی، عزیزم
401
00:37:14,150 --> 00:37:17,730
خوابم نبرد.
و خیلی نگرانِ نیکلاس بودم
402
00:37:19,070 --> 00:37:20,740
فکر نکنم بتونم تحمل کنم اگه...
403
00:37:21,400 --> 00:37:22,780
نیکلاس به هوش اومده
404
00:37:24,490 --> 00:37:26,160
این خبرِ خیلی خوبیه
405
00:37:26,160 --> 00:37:27,370
بله
406
00:37:28,700 --> 00:37:30,580
فقط یه لحظه بمونید، باشه؟
407
00:37:30,580 --> 00:37:31,750
اون نیاز به استراحت داره
408
00:37:31,750 --> 00:37:33,250
البته
409
00:37:33,250 --> 00:37:34,670
بله. ممنون
410
00:37:36,250 --> 00:37:37,710
تو زنِ خوبی هستی
411
00:38:12,200 --> 00:38:13,330
مامان؟
412
00:38:26,300 --> 00:38:27,340
مامان
413
00:38:38,360 --> 00:38:39,690
میخوام برم
414
00:38:45,610 --> 00:38:48,370
مامان. خواهش میکنم
415
00:38:51,080 --> 00:38:52,540
میخوام برم
416
00:39:13,640 --> 00:39:15,430
میخوام برم، خواهش میکنم
417
00:40:38,390 --> 00:40:39,640
آقا، حالتون خوبه؟
418
00:40:39,640 --> 00:40:40,730
من بهش رسیدگی میکنم
419
00:40:43,860 --> 00:40:45,570
آقای بریگزستاک، حالتون خوبه؟
420
00:40:49,190 --> 00:40:51,280
- رابرت هستم
- متأسفم
421
00:40:52,990 --> 00:40:55,280
خیلی متأسفم
422
00:40:55,280 --> 00:40:56,950
بابتِ چی متأسفی؟
423
00:40:59,660 --> 00:41:00,910
من اشتباه میکردم
424
00:41:01,790 --> 00:41:06,210
- از چه نظر اشتباه میکردی؟
- من در مورد همه چی اشتباه میکردم
425
00:41:22,270 --> 00:41:24,270
ببخشید، اینجا نمیتونید بدوید
426
00:41:31,780 --> 00:41:32,990
نه
427
00:41:34,360 --> 00:41:35,990
چه بلایی سرِ پسرم آوردی
428
00:41:41,750 --> 00:41:42,750
متأسفم
429
00:41:46,000 --> 00:41:47,790
کت! کت!
430
00:41:47,790 --> 00:41:50,170
کت، خیلی متأسفم.
کت، خیلی متأسفم.
431
00:41:50,170 --> 00:41:53,340
- اوه، پسرم! پسرم!
- خیلی متأسفم. کت، به من نگاه کن.
432
00:41:53,340 --> 00:41:55,300
- پسرِ خوشگلم
- باید به حرفت گوش میکردم، کت
433
00:41:55,300 --> 00:41:56,510
خیلی متأسفم
434
00:41:56,510 --> 00:41:59,390
- نیک! نیک! نیک!
- تقصیرِ منه. نه، نه. نیکی خوبه
435
00:41:59,390 --> 00:42:01,980
- نیکی!
- حالش خوبه. خیلی متأسفم، کاترین
436
00:42:03,100 --> 00:42:06,940
نه، نه. نیک... کت، گوش کن.
نیک خوبه. اون به هوش اومده.
437
00:42:06,940 --> 00:42:08,940
اون صحیح و سالمه
438
00:42:08,940 --> 00:42:10,730
اون سالمه، نگران نباش
439
00:42:11,490 --> 00:42:13,610
چی؟ اون به هوش اومده؟
440
00:42:15,110 --> 00:42:16,110
اون به هوش اومده
441
00:42:19,160 --> 00:42:20,790
- نیکی
- ببخشید
442
00:42:35,010 --> 00:42:37,970
خدای من. خیلی متأسفم
443
00:42:37,970 --> 00:42:41,100
چیزی نیست. خواهش میکنم، چیزی نیست
444
00:43:00,370 --> 00:43:02,700
صبر کن، چرا قبلاً بهم نگفتی؟
445
00:43:02,700 --> 00:43:05,660
چرا قبلاً هیچی نگفتی؟
446
00:43:06,750 --> 00:43:10,250
من قبلاً هیچوقت همسرت رو ندیده بودم
447
00:43:10,250 --> 00:43:13,800
تا امروز حقیقت رو نمیدونستم
448
00:43:13,800 --> 00:43:16,470
ولی قطعاً میدونستی پسرت چجور آدمی بود
449
00:43:17,930 --> 00:43:22,100
هیچکس نمیخواد باور کنه
پسرش قادر به انجام چنین کاریه
450
00:43:22,890 --> 00:43:25,520
ولی اون کتاب رو برای خانوادهام فرستادی
451
00:43:25,520 --> 00:43:29,230
اون عکسها رو بهم دادی
و دلم برات سوخت
452
00:43:29,230 --> 00:43:33,230
حس میکردم به پسرِ آشغالت مدیونم
453
00:43:34,280 --> 00:43:35,690
چطور ممکنه که نمیدونستی؟
454
00:43:37,150 --> 00:43:39,320
چرا زیر سؤال نبردیش؟
455
00:43:55,340 --> 00:44:00,180
نه، آقای ریونزکرافت،
چرا خودت زیر سؤال نبردیش؟
456
00:44:00,640 --> 00:44:02,010
درها بسته میشوند
457
00:44:54,150 --> 00:44:58,613
[کاملاً بیگانه]
[18 سپتامبر 2011]
458
00:45:21,760 --> 00:45:26,220
تو همیشه میدونستی که نانسی جاناتان رو
کسی جلوه میداد که در واقع نبود،
459
00:45:27,430 --> 00:45:28,930
و باهاش همدستی میکردی،
460
00:45:30,020 --> 00:45:34,310
و تمام سرنخهایی رو نادیده میگرفتی
که باید باعث میشدن نگرانش بشی
461
00:45:37,190 --> 00:45:40,490
تو هم به اندازهی نانسی
در این توهم مقصر بودی
462
00:45:42,820 --> 00:45:46,120
تنها دفاعت اینه که از روی عشق انجامش دادی،
463
00:45:47,330 --> 00:45:49,490
ولی این دفاع قابل قبولی نیست
464
00:45:51,580 --> 00:45:52,830
تو ضعیف بودی
465
00:46:43,090 --> 00:46:46,890
پشتِ سرت چیزی جز درد و رنج به جا نذاشتی
466
00:46:51,890 --> 00:46:54,140
میدونی که هرگز بخشیده نمیشی
467
00:46:55,520 --> 00:46:58,520
هیچی نمیتونه یه زندگی
هدر رفته رو جبران کنه
468
00:47:00,730 --> 00:47:02,480
هیچی نمیتونه پاکت کنه
469
00:47:04,030 --> 00:47:05,860
هیچی نمیتونه عفوت کنه
470
00:47:08,120 --> 00:47:10,080
هیچی پیش روت نیست
471
00:47:11,240 --> 00:47:12,830
فقط پوچی در انتظارته
472
00:47:31,850 --> 00:47:33,060
خیلی متأسفم
473
00:47:36,100 --> 00:47:39,650
اصلاً نمیتونم تصور کنم اون موقع
چه وحشتی رو تجربه کردی
474
00:47:40,940 --> 00:47:41,900
و الان
475
00:47:42,860 --> 00:47:45,690
من خیلی احمق بودم
476
00:47:46,570 --> 00:47:48,950
هیچوقت خودم رو نمیبخشم، کت
477
00:47:52,450 --> 00:47:53,950
نمیدونستم
478
00:47:56,660 --> 00:47:57,660
چرا...
479
00:47:58,920 --> 00:48:00,540
چرا هیچوقت بهم نگفتی؟
480
00:48:04,460 --> 00:48:05,340
من...
481
00:48:08,430 --> 00:48:09,640
گمونم...
482
00:48:12,140 --> 00:48:14,560
نمیخواستم وارد زندگیهامون بشه
483
00:48:16,270 --> 00:48:21,810
نه، میخواستم از تو و نیک
در برابرش محافظت کنم
484
00:48:21,810 --> 00:48:25,730
و از خشمی که حس میکردم و...
485
00:48:27,740 --> 00:48:28,900
گمونم...
486
00:48:29,910 --> 00:48:33,410
نمیخواستم یه جور دیگه
بهم نگاه کنی، میدونی؟
487
00:48:33,410 --> 00:48:39,210
نمیخواستم هر بار که نگاهم میکردی
مجبور شی بهش فکر کنی، میدونی
488
00:48:39,210 --> 00:48:41,670
چون نمیخواستم به خودم نگاه کنم، میدونی؟
489
00:48:41,670 --> 00:48:45,630
خیلی تحقیر شده بودم
490
00:48:46,880 --> 00:48:49,260
وقتی کتابه...
491
00:48:51,180 --> 00:48:53,640
و اون عکسها وارد زندگیمون شدن،
492
00:48:55,220 --> 00:48:57,980
چرا اون موقع بهم نگفتی، کت؟
493
00:49:03,230 --> 00:49:05,150
سعی کردم بگم، رابرت
494
00:49:07,900 --> 00:49:11,070
میدونی؟ ولی گمونم وقتی...
495
00:49:11,070 --> 00:49:14,820
تو هیچوقت در مورد همچین چیزی
حرف نزده بودی، خب، من...
496
00:49:14,830 --> 00:49:16,370
نمیدونستم از کجا شروع کنم
497
00:49:16,370 --> 00:49:20,580
به کمک نیاز داشتم که
شرایط رو تجزیه و تحلیل کنم
498
00:49:22,040 --> 00:49:25,170
و ازش سر در بیارم.
نمیتونستم تنهایی انجامش بدم
499
00:49:25,960 --> 00:49:30,800
و تو خیلی عصبانی بودی
و حس میکردی بهت خیانت شده
500
00:49:30,800 --> 00:49:32,590
و ازم نفرت داشتی
501
00:49:32,590 --> 00:49:35,550
میدونی، همهی اون چیزهایی
که میترسیدم باشی و...
502
00:49:37,890 --> 00:49:41,180
به حرفم گوش نمیکردی.
میدونی، نمیتونستم فکر کنم.
503
00:49:41,190 --> 00:49:42,480
فقط...
504
00:49:43,730 --> 00:49:48,110
حرف زدن با تو باعث میشد
دوباره احساس گناه کنم
505
00:49:49,110 --> 00:49:50,030
پس...
506
00:49:50,650 --> 00:49:52,900
- خیلی متأسفم
- آره
507
00:49:52,910 --> 00:49:55,910
لطفاً درک کن که من فریب خورده بودم، کت
508
00:49:55,910 --> 00:49:57,870
نه، این رو درک میکنم
509
00:49:57,870 --> 00:50:01,710
درک میکنم که عکسها گیجکننده بودن
510
00:50:03,670 --> 00:50:04,960
خواهش میکنم
511
00:50:07,340 --> 00:50:08,920
کت، خواهش میکنم من رو ببخش
512
00:50:12,420 --> 00:50:14,090
میدونم باید ببخشمت
513
00:50:15,840 --> 00:50:17,510
ولی حقیقت اینه که نمیتونم
514
00:50:19,810 --> 00:50:25,730
چون تو با این ایده که
یکی بهم تعرض کرده باشه
515
00:50:25,730 --> 00:50:30,400
خیلی راحتتر از این ایده که
یکی بهم لذت داده باشه کنار میای
516
00:50:32,240 --> 00:50:35,820
میدونی، تقریباً انگار خیالت راحت شد
که بهم تجاوز شده بوده
517
00:50:37,620 --> 00:50:41,200
و فقط... متأسفم، من...
518
00:50:43,790 --> 00:50:45,460
نمیدونم چطور به خاطرش ببخشمت
519
00:51:14,320 --> 00:51:17,950
کاترین و رابرت طلاق توافقیشون رو نهایی کردن
520
00:51:26,540 --> 00:51:29,630
کاترین میدونه که آیندهاش نامعلومه،
521
00:51:30,880 --> 00:51:32,500
ولی براش مهم نیست
522
00:51:34,670 --> 00:51:37,590
الان برای تصمیمگیری عجله نداره
523
00:51:39,640 --> 00:51:43,430
فعلاً میخواد روی نیکلاس
و زمانِ حال تمرکز کنه
524
00:51:50,270 --> 00:51:55,610
کاترین سرشار از حس قدردانیه
بابتِ فرصتی که پسرش بهش میده
525
00:51:55,610 --> 00:51:57,950
تا کاملاً محبتش رو درک کنه
526
00:51:58,450 --> 00:51:59,740
یادم نمیاد
527
00:52:02,330 --> 00:52:03,450
میدونم
528
00:52:07,120 --> 00:52:08,920
خیلی متأسفم، نیک
529
00:52:08,920 --> 00:52:10,460
هیچی یادم نمیاد
530
00:52:11,130 --> 00:52:12,590
خیلی متأسفم
531
00:52:17,220 --> 00:52:18,170
متأسفم
532
00:52:18,180 --> 00:52:19,470
اوه، نه
533
00:52:19,470 --> 00:52:20,800
متأسفم
534
00:52:25,850 --> 00:52:26,930
دوستت دارم
535
00:52:28,600 --> 00:52:29,730
آره
536
00:52:30,770 --> 00:52:32,480
میدونم. منم دوستت دارم
537
00:52:32,504 --> 00:52:40,504
« ترجمه از سینـا صداقت »
.:: SinCities ::.
538
00:52:40,528 --> 00:52:47,528
ارائهای از وبسایت دیجی موویز
.:: DigiMoviez.Com ::.
539
00:52:47,552 --> 00:52:55,552
جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت
دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
DigiMoviez@