1
00:00:57,831 --> 00:01:03,198
قویتر از همیشه باشید
به امید ایرانی آزاد
2
00:01:03,336 --> 00:01:05,823
- ببخشید
- اشکال نداره
3
00:01:07,708 --> 00:01:09,457
چی میخوای بدونی؟
4
00:01:11,333 --> 00:01:13,666
یه لحظه، روی ضبط نبود
5
00:01:17,042 --> 00:01:18,016
ردیف شد
6
00:01:20,208 --> 00:01:22,999
...جوری که تصادف اون پسربچه رو توصیف کردی
7
00:01:23,458 --> 00:01:26,249
خوندنش واسه آدم سخته
چون میدونیم زندگی خودت بوده
8
00:01:26,500 --> 00:01:28,916
به نظرت یه نفر میتونه
فقط از روی تجربیاتش بنویسه؟
9
00:01:37,250 --> 00:01:38,957
یالا
بپر
10
00:01:41,667 --> 00:01:43,374
یالا
!بپر
11
00:01:47,958 --> 00:01:50,541
که من رو به سمت...
یه داستان جالب هدایت کرد
12
00:01:50,750 --> 00:01:52,699
و تصمیم گرفتم اون رو
وارد کتابی کنم که در حال نوشتنش بودم
13
00:01:52,792 --> 00:01:53,653
همین و بس
14
00:01:53,708 --> 00:01:55,707
چیز بیشتری نیست
خودت تو کتابم حضور داری
15
00:01:56,458 --> 00:01:58,416
و با این حال شناختی روت ندارم
16
00:01:58,750 --> 00:02:01,082
چیزی که میدونم
اینه که به نظرم آدم جالبی هستی و این واقعیه
17
00:02:01,292 --> 00:02:03,749
ولی در هر حال باید اول با من آشنا بشی
18
00:02:04,167 --> 00:02:06,791
من واقعیم
الان روبروت نشستم
19
00:02:07,208 --> 00:02:08,874
آره، واقعی هستی
20
00:02:09,208 --> 00:02:11,374
...پس، برای سرهم کردن داستانت
21
00:02:11,583 --> 00:02:13,416
اول از همه به یه چیز واقعی نیاز داری
22
00:02:13,625 --> 00:02:15,749
خودت همیشه میگی
کتابات ترکیبی از واقعیت و خیالن
23
00:02:15,958 --> 00:02:18,666
و همین باعث میشه بخوایم
واقعیت رو از خیال جدا کنیم
24
00:02:19,333 --> 00:02:20,582
هدفت همینه؟
25
00:02:25,583 --> 00:02:26,916
خیلیخب
برو بیرون
26
00:02:31,417 --> 00:02:32,582
!اسنوپ، بیا
27
00:02:34,125 --> 00:02:36,332
بذار خشکت کنم
حالا خوشگل و تمیز شدی
28
00:02:36,542 --> 00:02:37,791
دیگه گِلی نیستی
29
00:02:44,375 --> 00:02:46,166
اگه خودت جای من بودی
در مورد چی مینوشتی؟
30
00:02:46,792 --> 00:02:49,541
ساموئله داره طبقهی بالا کار میکنه
شوهرمه
31
00:02:52,375 --> 00:02:54,707
خب، چی نظر تو رو
به خودش جلب میکنه؟
32
00:02:54,917 --> 00:02:57,207
چی تو رو در حد انفجار عصبانی میکنه؟
33
00:02:57,417 --> 00:02:59,749
پایاننامه و درست رو فراموش کن
34
00:02:59,958 --> 00:03:01,666
من نمی خوام نویسنده بشم
35
00:03:01,875 --> 00:03:05,249
مشکلی نیست، لازم نیست نویسنده بشی
فقط حرف بزن، همینجوری که الان داریم حرف میزنیم
36
00:03:05,458 --> 00:03:07,416
دیگه نمی خوای بازم ازت سوال بپرسم؟
37
00:03:07,625 --> 00:03:11,291
البته که می خوام
ولی میتونیم یه گپی هم بزنیم
38
00:03:11,792 --> 00:03:13,791
شاید بهتر باشه نفری
یه سوال از همدیگه بپرسیم
39
00:03:14,000 --> 00:03:17,749
تا اینجوری هیچکس خسته نشه
مثل یه گفتگوی معمولی
40
00:03:18,958 --> 00:03:20,832
...واقعاً دوست داری بدونی
41
00:03:21,042 --> 00:03:23,666
که چی نظر تو رو جلب میکنه؟
بیخیال، معلومه که دوست دارم
42
00:03:24,375 --> 00:03:26,749
من هیچوقت کسی رو نمیبینم
کُل طول روز اینجا کار میکنم
43
00:03:26,958 --> 00:03:29,107
این تویی که میای به دیدنم
معلومه که نظرم رو به خودت جلب میکنی
44
00:03:30,620 --> 00:03:32,620
خیلیخب
45
00:03:33,208 --> 00:03:34,291
من میدوئم
46
00:03:34,750 --> 00:03:37,082
جزو کارای موردعلاقهمه
47
00:03:37,292 --> 00:03:39,541
حس نشئه شدن بهم دست میده
انگار مواد زدم
48
00:03:40,917 --> 00:03:43,582
خب تا چه حد با مواد آشنایی داری؟
49
00:03:43,792 --> 00:03:45,166
این سوال بعدیمه
50
00:03:45,708 --> 00:03:46,916
موضوع مهمیه واقعاً
51
00:03:47,958 --> 00:03:49,957
شاید بهتر باشه همه چی رو ننویسی
52
00:03:50,208 --> 00:03:51,541
نه، مطمئناً اینکار رو نمیکنم
53
00:04:00,333 --> 00:04:03,957
بهت که گفته بودم
باید میرفتیم گرونوبل
54
00:04:04,625 --> 00:04:07,249
اشکالی نداره
جوابهات رو یادداشت میکنم
55
00:04:07,458 --> 00:04:11,249
ولی خیلی ازت سوال دارم
شاید وقتش رو نداشته باشی
56
00:04:11,833 --> 00:04:15,249
نگران زمان نباش
اینجا هیچ مشکلی با زمان نداریم
57
00:04:15,750 --> 00:04:16,666
خیلیخب
ردیفه
58
00:04:16,875 --> 00:04:18,874
می خوام در مورد داستانپردازی
...باهات حرف بزنم
59
00:04:19,208 --> 00:04:20,582
من از ورزش خوشم نمیاد
60
00:04:20,792 --> 00:04:21,957
مهمترینش همینه
61
00:04:22,208 --> 00:04:24,999
پیادهروی؟ شاید
دویدن؟ نه
62
00:04:25,875 --> 00:04:27,541
خیلیخب، صحیح
فهمیدم
63
00:04:28,708 --> 00:04:29,608
...پس
64
00:04:30,500 --> 00:04:31,666
...تو
65
00:04:40,708 --> 00:04:42,791
واقعاً دیگه ادامه دادنش ممکن نیست، نه؟
66
00:04:43,000 --> 00:04:44,374
آره، پیچیده شد
67
00:04:44,583 --> 00:04:46,666
فکر کنم بهتره تمومش کنیم، زویی
68
00:04:50,333 --> 00:04:53,499
خیلی زود میام گرونوبل
و باهات تماس میگیرم، چطوره؟
69
00:05:00,458 --> 00:05:01,832
شرمنده بابتش
70
00:05:05,958 --> 00:05:07,832
به زودی میبینمت -
آره، البته -
71
00:05:10,470 --> 00:05:18,470
ارائه شده توسط سینما دریمینگ
@CinemDreaming
72
00:07:01,875 --> 00:07:02,999
مراقب باش
73
00:07:41,208 --> 00:07:41,908
....بابا
74
00:07:42,000 --> 00:07:43,082
مامان؟
75
00:07:43,528 --> 00:07:44,834
!مامان
76
00:07:49,750 --> 00:07:51,041
!مامان، زود باش بیا
77
00:08:36,792 --> 00:08:38,192
!بله
78
00:08:38,207 --> 00:08:39,541
نه، نمیدونم
79
00:08:39,750 --> 00:08:42,456
تکونش ندادم
اصلاً بهش دست نزدم
80
00:08:43,082 --> 00:08:45,582
نفس نمیکشه
واسههمین بهتون زنگ زدم
81
00:08:47,500 --> 00:08:50,541
نه، خواهش میکنم بیاید
نمیتونم همهی سوالاتتون رو جواب بدم
82
00:08:53,542 --> 00:08:56,541
نه، تکون نمیخوره
خواهش میکنم فقط خودتون رو برسونید
83
00:09:05,750 --> 00:09:07,332
ساموئل مالسکی...
84
00:09:07,542 --> 00:09:09,791
جسدش زیر کلبهی کوهستانیش پیدا شده
85
00:09:42,250 --> 00:09:43,832
برش گردونید
86
00:09:47,417 --> 00:09:48,666
تمام قد بگیر
87
00:09:49,792 --> 00:09:51,082
از نمای نزدیک هم بگیر
88
00:09:53,750 --> 00:09:55,624
من نظریات اولیه رو مطرح میکنم
89
00:09:55,833 --> 00:09:58,499
قبل از نتیجهگیری اِعمالشون کن
90
00:09:58,833 --> 00:10:02,666
خراشهای سطحی و موازی روی دست
و ساعدش مشاهده میشه
91
00:10:02,875 --> 00:10:05,707
به نظر میرسه جسد یک یا دو متر
به خاطر برخوردی که داشته سُر خورده
92
00:10:05,917 --> 00:10:08,957
قبل از اینکه در وضعیت نهایی
و درازکش قرار بگیره
93
00:10:09,792 --> 00:10:13,374
هماتوم لوب گیجگاهی سمت چپ
که به دلیل ضربهی مغزی کُشنده ایجاد شده
94
00:10:13,583 --> 00:10:16,999
که نشوندهندهی برخورد سر
با یه جسم دارای لبهی ضخیم در محیط بوده
95
00:10:17,208 --> 00:10:19,916
یا یه ضربهی شدید به سر
96
00:10:20,958 --> 00:10:24,374
محل آسیب با موقعیتی که
جسد پیدا شده جور درنمیاد
97
00:10:24,583 --> 00:10:28,249
بنابراین ضربه قبل از برخورد بدن به زمین وارد شده
98
00:10:30,042 --> 00:10:32,124
در نتیجه هنوز نمیتونیم با قطعیت بگیم
99
00:10:32,333 --> 00:10:35,707
که جراحت در نتیجهی یه شاخ به شاخ شدن بوده
یا در اثر یه ضربه بوده
100
00:10:36,042 --> 00:10:40,416
در این مرحله نمیتونیم
دخالت یه شخص ثالث رو رد کنیم
101
00:10:42,500 --> 00:10:44,291
پس، مثل همیشه پیش میریم
102
00:10:44,667 --> 00:10:46,707
علت مرگ: آسیب به سر
103
00:10:46,917 --> 00:10:48,707
:تشخیص پزشکی قانونی
104
00:10:49,083 --> 00:10:51,374
ممکنه تصادفی یا عمدی بوده باشه
105
00:10:51,917 --> 00:10:55,916
برای فهمیدن حقیقت
باید نتایج آزمایش سمشناسی رو ببینیم
106
00:12:00,000 --> 00:12:05,749
«تجزیه و تحلیل یک سقوط»
107
00:12:47,708 --> 00:12:48,999
مرسی که اومدی
108
00:12:50,583 --> 00:12:52,582
خیلی عجبیه که دوباره
تو این وضعیت همدیگه رو میبینیم
109
00:12:52,917 --> 00:12:54,117
همینطوره
110
00:12:56,500 --> 00:12:59,457
نمیدونستم انقدر ارتفاعش بلنده
111
00:13:02,083 --> 00:13:03,041
بیا
112
00:13:07,667 --> 00:13:10,082
خیلی وقته اینجا زندگی میکنی؟
113
00:13:10,708 --> 00:13:13,082
هنوز دو سال نشده
114
00:13:14,417 --> 00:13:16,124
ساموئل اینجا بزرگ شده بود
115
00:13:16,333 --> 00:13:17,582
...اینجا
116
00:13:29,042 --> 00:13:33,707
چطوری قراره انجامش بدیم؟
...قراره ازم یه چندتا سوال بپرسی
117
00:13:34,125 --> 00:13:37,666
واقعاً ببخشید که از آخرینباری که
همدیگه رو دیدیم فرانسویم بهتر نشده
118
00:13:37,875 --> 00:13:39,374
انگلیسی هم ردیفه
119
00:13:43,708 --> 00:13:45,707
چندبار ازت بازجویی کردن؟
120
00:13:46,375 --> 00:13:49,416
یه بار همینجا پلیسها ازم بازجویی کردن
121
00:13:49,625 --> 00:13:52,166
و یه بار هم قاضی بازپرس ازم بازجویی کرد
122
00:13:53,833 --> 00:13:57,791
میتونی بهم بگی در مورد
روز مرگ اون چی بهشون گفتی؟
123
00:13:58,000 --> 00:13:58,666
آره، البته
124
00:13:58,875 --> 00:14:02,166
همه چی رو بهشون گفتم
از وقتی که پیش یه دانشجو بودم
125
00:14:02,375 --> 00:14:04,374
تا وقتی که آمبولانس رسید اینجا
126
00:14:04,708 --> 00:14:07,124
با یه دختره وسط یه جلسه بودم
127
00:14:07,333 --> 00:14:09,832
...و ساموئل
128
00:14:10,042 --> 00:14:13,416
شروع به پخش کردن یه آهنگ تکراری کرد
تا کفر من رو دربیاره و دختره رو مجبور کنه بره
129
00:14:13,458 --> 00:14:16,249
بهشون گفتی که آهنگ رو
پخش میکرده تا کفر تو رو دربیاره؟
130
00:14:16,458 --> 00:14:17,416
نه
131
00:14:18,333 --> 00:14:22,041
فقط گفتم با صدای خیلی بلندی
آهنگ گذاشته بود و بیخیال جلسه شدیم
132
00:14:22,250 --> 00:14:25,582
چون اون داشت مصاحبه رو ضبط میکرد
و اصلاً امکانپذیر نبود
133
00:14:27,000 --> 00:14:29,749
می خوام مو به مو واسم تعریف کنی
134
00:14:30,500 --> 00:14:33,499
همه چی رو بهم بگو
یعنی دقیقاً نحوهی تعریف کردنت رو بگو
135
00:14:35,458 --> 00:14:38,999
بهشون گفتم
مصاحبه رو تموم کردم
136
00:14:40,000 --> 00:14:41,124
و اون دختره رفت
137
00:14:41,333 --> 00:14:43,749
...و رفتم طبقهی بالا تو اتاقخوابم
138
00:14:43,958 --> 00:14:46,999
و از اونجا دیدم که دنیل
داره میره پیادهروی
139
00:14:47,375 --> 00:14:48,749
مدرسه نبود؟
140
00:14:48,958 --> 00:14:51,416
نه، فقط دو روز در هفته
در گرونوبل میره مدرسه
141
00:14:51,792 --> 00:14:52,999
الان چند سالشه؟
142
00:14:53,208 --> 00:14:54,166
یازده سالشه
143
00:14:58,083 --> 00:15:00,332
...خب، بعد از رفتن دختره
144
00:15:02,417 --> 00:15:04,457
ساموئل واسه دیدنم اومد به اتاقخواب
145
00:15:04,667 --> 00:15:07,791
و یه کم در مورد اینکه
قراره روزمون رو چطوری بگذرونیم حرف زدیم
146
00:15:08,000 --> 00:15:09,666
واقعاً حرف خاصی بینمون رد و بدل نشد
147
00:15:13,875 --> 00:15:17,499
برگشت طبقهی بالا تا تو اتاق زیرشیروونی
کار کنه و منم تو تختخوابم کار میکردم
148
00:15:18,250 --> 00:15:20,582
مینوشتی؟
با کامپیوترت؟
149
00:15:20,792 --> 00:15:22,749
بله، یه ترجمه رو تموم کردم
150
00:15:23,000 --> 00:15:26,207
در ازای پول مضاعف واسه چندتا
روزنامهی هفتگی آلمانی کار ترجمه انجام میدم
151
00:15:27,417 --> 00:15:28,541
...و
152
00:15:29,500 --> 00:15:32,957
صدای کار کردنش
و پخش آهنگش رو از بالا میشنیدم
153
00:15:33,208 --> 00:15:35,707
...به مدت حدوداً، فکر کنم
154
00:15:36,000 --> 00:15:37,166
یه ده دقیقهای شد
155
00:15:37,542 --> 00:15:40,874
بعدش گوشگیر تو گوشم گذاشتم
چون میخواستم یه چرتی بزنم
156
00:15:42,250 --> 00:15:43,416
...بعدش
157
00:15:44,042 --> 00:15:45,416
خوابم برد
158
00:15:47,833 --> 00:15:49,832
...و یک ساعت بعدش بود فکر کنم
159
00:15:50,208 --> 00:15:52,541
...صدای جیغ دنیل رو شنیدم و
160
00:15:56,292 --> 00:15:59,874
حتماً یکی از گوشگیرا تو خواب افتاده بود
چون صداش من رو از خواب بیدار کرد
161
00:16:00,625 --> 00:16:03,749
و هنوز صدای آهنگ میومد
...رفتم طبقهی پایین و
162
00:16:04,333 --> 00:16:05,457
آره
همین بود
163
00:16:06,708 --> 00:16:09,457
زنگ زدم به آمبولانس و
اونا 30 دقیقه بعد خودشون رو رسوندن
164
00:16:20,417 --> 00:16:22,499
میتونم یه نگاهی به دور و بر بندازم؟ -
البته -
165
00:16:28,458 --> 00:16:31,541
از کجا می خوای شروع کنی؟
باید چیزی رو توضیح بدم؟
166
00:16:32,625 --> 00:16:33,791
آره، شاید
167
00:16:34,292 --> 00:16:35,707
آره
...خب، اینجا
168
00:16:35,917 --> 00:16:37,666
اینجا غذا میخوریم
169
00:17:04,080 --> 00:17:04,980
...پس
170
00:17:05,583 --> 00:17:06,749
اینجا کار میکرده؟
171
00:17:06,958 --> 00:17:08,915
آره، اتاق زیرشیروونی رو عایقبندی میکرد
172
00:17:10,375 --> 00:17:13,749
و وقتی داشتی چرت میزدی
دقیقاً بالای سرت بود؟
173
00:17:26,791 --> 00:17:28,749
بعدش قرار بود به اینجا رسیدگی کنه
174
00:17:28,958 --> 00:17:31,207
میخواستیم اتاقهامون رو
به طور کوتاهمدت اجاره بدیم
175
00:18:11,500 --> 00:18:13,541
پس، در حال کار روی این قسمت بود؟
176
00:18:13,750 --> 00:18:15,041
سه روزی میشد، آره
177
00:18:17,875 --> 00:18:19,541
...و پنجره
178
00:18:20,083 --> 00:18:22,582
وقتی آمبولانس رسید باز بود؟
179
00:18:23,000 --> 00:18:24,166
آره، باز بود
180
00:18:25,958 --> 00:18:27,957
عادت داشت بازش بذاره؟
181
00:18:28,917 --> 00:18:31,041
...واقعاً در موردش مطمئن نیستم، چون که
182
00:18:31,250 --> 00:18:32,874
گاهیاوقات هوای اتاق رو عوض میکرد
183
00:18:33,083 --> 00:18:35,124
تا از شر گرد و غبار چوبها راحت بشه
184
00:18:35,333 --> 00:18:38,707
آدم بیپروایی بود؟
یعنی تا حالا دیده بودی حین کار، خطر کنه؟
185
00:18:39,042 --> 00:18:42,957
نه، اون خیلی محتاط و دقیق بود
به آرومی کارش رو انجام میداد
186
00:18:52,042 --> 00:18:53,957
...هیچ دلیلی وجود داشته که اون
187
00:18:54,167 --> 00:18:57,124
...به پنجره تکیه بده تا تو
188
00:18:57,333 --> 00:18:58,082
یا دنیل رو صدا کنه؟
189
00:18:58,292 --> 00:19:03,207
نه، وقتی مشغول کارش میشد
مخصوصاً وقتی مشغول زدن آهنگش میشد
190
00:19:04,792 --> 00:19:06,957
یه جورایی ارتباط خودش رو
با دنیا قطع میکرد
191
00:19:07,208 --> 00:19:09,749
پس هیچوقت من یا دنیل رو
از این بالا صدا نمیزد
192
00:19:11,625 --> 00:19:13,791
...به هر حال، با توجه به ارتفاعِ
193
00:19:16,917 --> 00:19:18,249
لبهی پنجره
194
00:19:21,208 --> 00:19:22,541
مست نبود؟
195
00:19:22,750 --> 00:19:24,041
نه، هیچوقت تو طول روز مشروب نمیخورد
196
00:19:24,500 --> 00:19:26,249
مخصوصاً موقع کارش
197
00:19:35,292 --> 00:19:36,291
...عزیزم
198
00:19:37,750 --> 00:19:40,874
پاشو دست و صورتت رو بشور و لباس بپوش
دیگه روز شده باید بیدار بشی
199
00:19:43,375 --> 00:19:46,041
عزیزم، میدونم سخته
واسه خودم هم سخته
200
00:19:46,458 --> 00:19:48,666
و یه مدتی همینجوری
قراره بهمون سخت بگذره
201
00:19:50,000 --> 00:19:53,999
ولی باید سعیمون رو بکنیم
...و به کارایی که قبلاً میکردیم ادامه بدیم چون
202
00:19:58,417 --> 00:20:01,457
ببین، مونیکا اومده دیدنت
واست ترامیسو درست کرده
203
00:20:04,417 --> 00:20:06,707
نمیتونی کُل روز رو
تو اتاقت بمونی و بیرون نری
204
00:20:06,917 --> 00:20:09,666
اون بیرون خیلی قشنگه
و اسنوپ هم نیاز داره بره بیرون
205
00:20:18,042 --> 00:20:20,374
دنیل، میای باهامون غذا بخوری؟
206
00:20:20,917 --> 00:20:22,041
می خوام بخوابم
207
00:20:22,250 --> 00:20:25,832
باشه، اول همراهمون غذا بخور
بعدش میتونی بخوابی
208
00:21:00,792 --> 00:21:02,291
درک نمیکنم
209
00:21:03,667 --> 00:21:05,707
هیچکس درک نمیکنه
210
00:21:05,917 --> 00:21:07,457
نمیتونیم درک کنیم
211
00:21:12,417 --> 00:21:13,916
باید درکش کنم
212
00:21:20,083 --> 00:21:23,457
اون فالگیری که در موردش
واست تعریف کردم رو یادته؟
213
00:21:23,667 --> 00:21:25,832
همونی که وقتی آلن مُرد رفتم دیدنش؟
214
00:21:27,000 --> 00:21:28,291
مونیکا؟
215
00:21:28,583 --> 00:21:29,457
خودم دوست دارم
216
00:21:29,667 --> 00:21:31,457
...ترجیح میدم راجع به اون چیزی نگی
217
00:21:31,667 --> 00:21:33,666
اون خیلی بهم کمک کرد
218
00:21:33,875 --> 00:21:35,166
ولی اون بچهس
219
00:21:35,500 --> 00:21:36,707
همه چی رو با هم قاتی نکن
220
00:21:36,917 --> 00:21:38,291
من با مونیکا در موردش حرف میزنم
221
00:21:38,500 --> 00:21:40,541
اون قبلاً به بچهها هم کمک کرده
222
00:21:43,750 --> 00:21:44,666
یه کم می خوای؟
223
00:21:54,750 --> 00:21:56,374
چی نیاز داری؟
224
00:21:57,000 --> 00:21:58,457
هیچی، همینجوری راحتم
225
00:22:09,125 --> 00:22:11,916
شک و تردیدت رو بذار کنار
ممکنه به پسره کمک کنه
226
00:22:12,125 --> 00:22:14,999
اون چیزایی رو حس میکنه
که ما قادر به حس کردنش نیستیم
227
00:22:16,750 --> 00:22:18,291
وینسنت، یه دوست قدیمیه
که وکیله
228
00:22:18,500 --> 00:22:20,582
مونیکا، مادرخوندهی دنیله
229
00:22:22,417 --> 00:22:24,832
بهت زنگ میزنم -
اگه غذا خورد بهم خبر بده -
230
00:22:30,208 --> 00:22:31,249
بشقاب؟
231
00:22:43,208 --> 00:22:44,999
خیلی از گریه کردن خسته شدم
232
00:22:45,208 --> 00:22:47,416
واقعاً مسخرهس
خیلی خسته شدم
233
00:22:48,833 --> 00:22:50,707
پنیر پارمسان میخوای؟ -
آره، حرف نداره -
234
00:22:50,917 --> 00:22:54,041
نمیدونم فلفل کجاس -
نگرانش نباش، خودم پیداش میکنم -
235
00:22:56,875 --> 00:22:59,874
خب، همونطور که خودت هم میدونی
...گزارش کالبدشکافی در مورد علت مرگ
236
00:23:00,208 --> 00:23:01,624
قاطع نیست
237
00:23:02,000 --> 00:23:05,749
بخش پزشکی قانونی
شواهد دقیق و کافی نداره
238
00:23:05,958 --> 00:23:06,916
...ولی
239
00:23:08,708 --> 00:23:10,582
...چیزی که میتونیم ازش دفاع کنیم
240
00:23:10,667 --> 00:23:14,416
اینه که اون از پنجرهی
اتاق زیرشیروونی افتاده
241
00:23:15,417 --> 00:23:17,666
به سقف سوله برخورد کرده
242
00:23:17,875 --> 00:23:20,791
ممکنه سرش یه جایی همینجاها
به لبهش برخورد کرده باشه
243
00:23:23,458 --> 00:23:24,499
میبینی؟
244
00:23:25,500 --> 00:23:27,707
،بعدش روی زمین فرود اومده
245
00:23:27,917 --> 00:23:29,332
تقریباً تو این ناحیه افتاده
246
00:23:29,750 --> 00:23:33,541
به نظر میرسه تواناییش رو
داشته که یک یا دو متر خودش رو روی زمین بکشه
247
00:23:33,750 --> 00:23:37,166
قبل از اینکه تو موقعیت نهاییش
نقش زمین بشه
248
00:23:37,375 --> 00:23:40,124
اینجوری میتونیم
خون روی برف رو توضیح بدیم
249
00:23:40,958 --> 00:23:42,207
ولی یه چندتا مشکل داریم
250
00:23:42,417 --> 00:23:45,499
اول اینکه اونا هیچی روی سقف سوله
پیدا نکردن، نه دیاِنایی نه چیزی
251
00:23:46,042 --> 00:23:49,666
و این سه تا لکهی خونی که
اینجا روی دیوار پاشیده
252
00:23:50,750 --> 00:23:54,624
به نظر میرسه خیلی با فرضیهی
ضربهی سر به سقف سولهمون جور درنمیاد
253
00:23:55,333 --> 00:23:58,291
قاضی از یه متخصص میخواد
این مسئله رو روشن کنه
254
00:23:59,208 --> 00:24:01,957
و خودت وقتی دیدیش
چی به ذهنت رسید؟
255
00:24:04,292 --> 00:24:07,832
نمیدونم
من تحلیلگر الگوی پاشیدهشدن خون نیستم
256
00:24:08,542 --> 00:24:11,749
ولی یکی رو میشناسم
که خیلی وارده
257
00:24:12,333 --> 00:24:13,916
میرم نظر اون رو میپرسم
258
00:24:27,125 --> 00:24:29,374
...یه مشکل دیگه هم داریم
259
00:24:29,583 --> 00:24:31,041
اون کبودی روی دستت
260
00:24:32,667 --> 00:24:36,291
ممکنه به نظر برسه
به خاطر دعوا یا تقلا ایجاد شده
261
00:24:38,500 --> 00:24:39,582
اونا هم دیدنش؟
262
00:24:40,042 --> 00:24:43,166
همون شب من رو موردبررسی قرار دادن
آستینام رو بالا زده بودم و دیدنش
263
00:24:43,375 --> 00:24:45,374
و فوراً واسهشون توضیح دادی؟
264
00:24:45,583 --> 00:24:47,541
دقیقاً میدونستم چطوری کبود شده
میخوای نشونت بدم؟
265
00:24:49,750 --> 00:24:52,916
وقتی تو آشپزخونهم
همیشهی خدا دستام رو به اینجا میکوبم
266
00:24:53,250 --> 00:24:54,749
وقتی تکون میخورم
267
00:24:55,250 --> 00:24:58,791
مسخرهس
چندین بار تو اون هفته این اتفاق افتاد
268
00:24:58,958 --> 00:25:01,124
و بهشون گفتم خیلی سریع
پوستم دچار کبودی میشه
269
00:25:01,333 --> 00:25:03,874
و میتونن از دنیل بپرسن چون همیشهی خدا
صدای برخورد من با اُپن رو میشنوه
270
00:25:04,625 --> 00:25:05,624
خیلیخب
خوبه
271
00:25:10,167 --> 00:25:13,749
همونطور که متوجهی دفاع کردن
از یه سقوط تصادفی کار آسونی نیست
272
00:25:13,958 --> 00:25:17,124
با توجه به ارتفاع لبهی پنجره
273
00:25:17,458 --> 00:25:20,499
...به خاطرهمین یه تحقیقات انجام میشه برای
274
00:25:23,083 --> 00:25:24,332
...و تو هم
275
00:25:25,167 --> 00:25:26,499
"مرگ مشکوک"
276
00:25:26,708 --> 00:25:29,916
و تو هم شاهدی هستی که تو پرونده درگیره
چون تنها فرد حاضر در صحنهی جرم بودی
277
00:25:31,167 --> 00:25:32,957
و البته همسرش هم هستی
278
00:25:34,792 --> 00:25:36,791
حالا گشتن دنبال غریبههایی
...که پا به اینجا گذاشتن
279
00:25:37,000 --> 00:25:40,999
و موقعی که تو خواب بودی و
دنیل بیرون در حال پیادهروی بوده اون رو کُشتن
280
00:25:41,208 --> 00:25:42,832
یه استراتژی به دردنخوره
281
00:25:43,042 --> 00:25:44,874
ساموئل هیچ دشمنی نداشته
282
00:25:44,875 --> 00:25:45,249
!بسه
283
00:25:45,250 --> 00:25:45,707
!بس کن
284
00:25:46,500 --> 00:25:47,916
من اون رو نکشتم
285
00:25:52,167 --> 00:25:53,666
مسئله این نیست
286
00:25:54,292 --> 00:25:55,457
جدی میگم
287
00:25:58,000 --> 00:26:01,499
باید شخصیت ساموئل رو
به دقت مرور کنیم
288
00:26:02,167 --> 00:26:03,582
این اواخر درگیر مشکل خاصی بوده؟
289
00:26:05,667 --> 00:26:08,999
...موردی هست که بشه با خودکشی
290
00:26:09,250 --> 00:26:10,374
تطابقش داد؟
291
00:26:16,667 --> 00:26:18,041
مشخصه که در موردش فکر کردم
292
00:26:18,250 --> 00:26:21,332
ولی نمیتونم تصور بکنم با حضور دنیل
این دور و بر یه همچین کاری بکنه
293
00:26:21,333 --> 00:26:24,332
نمیتونم این مورد رو
تو مغزم فرو کنم
294
00:26:27,667 --> 00:26:30,457
آره، ولی بهترین دفاعیهمون
احتمالاً همین باشه
295
00:26:30,458 --> 00:26:32,624
...یعنی اگه تو رو متهم کنن
296
00:26:33,250 --> 00:26:34,666
تنها دفاعیهمون همینه
297
00:26:35,667 --> 00:26:37,416
ولی به نظرم اون اُفتاده
298
00:26:39,208 --> 00:26:41,041
هیچکس باور نمیکنه
299
00:26:42,708 --> 00:26:44,207
منم باور نمیکنم
300
00:26:46,917 --> 00:26:48,291
سیگار لازمم
301
00:27:17,708 --> 00:27:18,749
وینست
302
00:27:19,500 --> 00:27:22,249
یه چیزی می خوام بهت بگم
303
00:27:23,833 --> 00:27:25,499
...حدود شیش ماه پیش
304
00:27:26,292 --> 00:27:28,166
...نمی دونم ساموئل
305
00:27:28,542 --> 00:27:31,124
!یه چندتا قرص خورده بود یا نه
306
00:27:31,500 --> 00:27:34,541
مست و پاتیل کف زمین پیداش کردم
307
00:27:34,750 --> 00:27:36,957
استفراغ کرده بود
صبح خیلی زود بود
308
00:27:37,875 --> 00:27:39,874
...داخل استفراغش یه سری
309
00:27:40,083 --> 00:27:40,999
...نقاط سفید بود
310
00:27:41,208 --> 00:27:44,624
و یادمه با خودم فکر کردم
نکنه اینا قرص باشه؟
311
00:27:46,458 --> 00:27:47,416
واقعاً؟
312
00:27:48,250 --> 00:27:50,207
در موردش با هم حرف زده بودید؟
313
00:27:50,417 --> 00:27:52,499
نه، نمیخواست راجع بهش حرف بزنه
314
00:27:53,167 --> 00:27:54,374
دنیل هم این صحنه رو دید؟
315
00:27:54,440 --> 00:27:54,604
.نه
316
00:27:56,000 --> 00:27:58,582
اونوقت با یه دکتر تماس نگرفتی؟
317
00:27:58,792 --> 00:28:02,207
نه، اونموقع چندان بهش توجهی نکردم
...ولی الان که بهش فکر میکنم
318
00:28:02,417 --> 00:28:05,999
به نظر میرسه احتمالاً اقدام به خودکشی بوده
319
00:28:11,708 --> 00:28:13,332
کسی از این ماجرا خبر داره؟
320
00:28:13,356 --> 00:28:13,536
نه
321
00:28:17,750 --> 00:28:19,124
بهت زنگ میزنم
322
00:28:19,148 --> 00:28:19,335
باشه
323
00:28:20,577 --> 00:28:20,858
خداحافظ
324
00:29:23,875 --> 00:29:25,291
نورش خیلی زیاده؟
325
00:29:26,458 --> 00:29:28,416
می خوای پردهها رو یه کم بکشم؟
326
00:29:29,292 --> 00:29:30,582
من راحتم
327
00:29:30,792 --> 00:29:31,666
واقعاً؟
328
00:29:33,208 --> 00:29:36,666
در مورد دعواهای والدینت بهم نگفتی
329
00:29:39,208 --> 00:29:42,624
منظورت چیه؟
من واقعاً چیزی یادم نمیاد
330
00:29:44,750 --> 00:29:48,457
وقتی شروع به داد زدن میکردن
ترجیحم این بود که اونجا نباشم
331
00:29:48,917 --> 00:29:52,082
میتونی بهم بگی کدومشون
بیشتر عصبانی میشد؟
332
00:29:53,458 --> 00:29:54,374
نه
333
00:29:57,375 --> 00:30:01,166
روزی که پدرت مُرد هم
به خاطرهمین رفتی پیادهروی؟
334
00:30:01,375 --> 00:30:03,916
نه، فقط حس پیادهروی داشتم
335
00:30:05,542 --> 00:30:08,499
گفتی وقتی داشتی میرفتی
صدای حرف زدن والدینت رو شنیدی؟
336
00:30:08,917 --> 00:30:11,291
یادته در مورد چی حرف میزدن؟
337
00:30:12,125 --> 00:30:14,416
کم و بیش
ولی دعوا نمیکردن
338
00:30:16,750 --> 00:30:19,624
نتونستم حرفاشون رو بشنوم
...ولی دعوا نمیکردنـ
339
00:30:19,833 --> 00:30:22,457
پس نمیدونی دعوا میکردن یا نه
340
00:30:22,667 --> 00:30:26,249
قابل تشخیص بود
میتونستم بفهمم که دعوا نمیکردن
341
00:30:26,583 --> 00:30:29,541
دنیل، صدای آهنگ بلند بود
تو بیرون بودی
342
00:30:29,750 --> 00:30:32,666
اونا طبقهی دوم
داخل اتاق خواب مادرت بودن
343
00:30:33,042 --> 00:30:34,916
چطور انقدر با اطمینان میتونی بگی؟
344
00:30:35,292 --> 00:30:37,999
اصلاً موندم صداشون رو
میشنیدی یا نه
345
00:30:38,208 --> 00:30:40,707
من زیر پنجرهی باز بودم
346
00:30:40,917 --> 00:30:42,582
میدونم چی شنیدم
347
00:30:51,667 --> 00:30:52,749
تموم شد؟
348
00:30:54,042 --> 00:30:57,457
از کجا میتونی انقدر مطمئن بگی
کجا بودی؟
349
00:30:57,917 --> 00:30:59,832
...چون که
350
00:31:00,042 --> 00:31:01,916
به چسب روی سوله دست زدم
351
00:31:03,333 --> 00:31:04,624
چسب؟
352
00:31:05,000 --> 00:31:06,457
...وقتی اومدیم اینجا
353
00:31:06,667 --> 00:31:09,791
بابا چسبهایی با بافتهای مختلف
...همه جا کشید
354
00:31:10,000 --> 00:31:11,666
تا بتونم راهم رو پیدا کنم
355
00:31:12,417 --> 00:31:16,166
الان واقعاً نیازی بهشون ندارم
ولی هنوز هم بهشون دست میزنم
356
00:31:16,375 --> 00:31:18,124
هر تیکهش حس متفاوتی بهم میده
357
00:31:18,333 --> 00:31:19,582
اشتباه نمیگیرمشون
358
00:31:20,833 --> 00:31:22,832
چسب روی سوله رو لمس کردم
359
00:31:24,625 --> 00:31:26,291
به خاطرهمین میدونم زیر پنجره بودم
360
00:31:26,625 --> 00:31:27,203
خیلیخب
361
00:31:33,833 --> 00:31:35,832
حرفایی که بهم زدی رو
واسهشون ترجمه کردم
362
00:31:36,042 --> 00:31:37,874
ولی فرانسوی حرف نمیزدم
363
00:31:38,083 --> 00:31:40,291
تو این مرحله میزان صدا اهمیت داره
364
00:31:40,500 --> 00:31:43,041
و زبان فرانسوی برای همه راحتتره
365
00:31:43,875 --> 00:31:46,082
هلن، آهنگ رو پخش کن
366
00:31:52,208 --> 00:31:53,291
خوب پیش رفت؟
367
00:31:53,500 --> 00:31:55,374
آره، خبر خاصی نبود
368
00:31:55,583 --> 00:31:57,166
بعدازظهر چیکارهای؟
369
00:31:57,375 --> 00:32:01,249
نمیدونم، خستهم
باید کار کنم و بعدش هم استراحت کنم
370
00:32:01,625 --> 00:32:02,707
از من نمیپرسی؟
371
00:32:02,917 --> 00:32:05,749
پیش خودم فکر کردم میخوای
به کار کردن تو اتاق زیرشیروونی ادامه بدی؟
372
00:32:06,667 --> 00:32:07,916
آهنگ رو قطع کنید
373
00:32:08,292 --> 00:32:09,249
قطعش کن
374
00:32:09,917 --> 00:32:10,362
خب؟
375
00:32:10,838 --> 00:32:12,207
چیزی شنیدی؟
376
00:32:13,458 --> 00:32:16,082
دوباره انجامش میدیم
این دفعه صداش رو بلندتر کن
377
00:32:16,792 --> 00:32:19,999
بلندتر؟
ولی من اصلاً داد نمیزدم
378
00:32:20,208 --> 00:32:23,832
هدف بازآفرینی مجدد صحنه اینه که
یه درجه صدای قابلقبول ایجاد کنیم
379
00:32:24,833 --> 00:32:26,499
وینسنت، من اصلاً داد نمی زدم
380
00:32:27,417 --> 00:32:31,041
اون بلندتر از این میزان حرف نمیزده
پسرش میگه صداشون آروم بوده
381
00:32:31,250 --> 00:32:34,291
اینجوری مشخص نمیشه
موسیقی صداشون رو خفه میکرده
382
00:32:35,000 --> 00:32:36,416
موکلم میگه داد نمیزده
383
00:32:36,625 --> 00:32:38,124
الان هم داد نزنه
384
00:32:39,625 --> 00:32:40,582
خانم؟
385
00:32:40,792 --> 00:32:42,624
لطفاً سرجای خانم وویتر وایسا
386
00:32:42,833 --> 00:32:45,291
بیاید داخل، لطفاً
387
00:32:46,875 --> 00:32:48,207
آهنگ رو پخش کنید
388
00:32:48,500 --> 00:32:49,832
!آهنگ رو پخش کنید
389
00:32:52,500 --> 00:32:53,832
خوب پیش رفت؟
390
00:32:54,042 --> 00:32:55,374
آره، خبر خاصی نبود
391
00:32:55,833 --> 00:32:57,457
بعدازظهر چیکارهای؟
392
00:32:57,667 --> 00:33:00,416
نمیدونم، خستهم
باید کار کنم و بعدش هم استراحت کنم
393
00:33:07,750 --> 00:33:09,582
دوباره بریم، بلندترش کن
394
00:33:10,583 --> 00:33:11,582
خوب پیش رفت؟
395
00:33:11,792 --> 00:33:13,332
آره، خبر خاصی نبود
396
00:33:14,208 --> 00:33:15,332
بعدازظهر چیکارهای؟
397
00:33:15,542 --> 00:33:18,957
نمیدونم، خستهم
باید کار کنم و بعدش هم استراحت کنم
398
00:33:19,250 --> 00:33:21,041
از من نمیپرسی؟
399
00:33:21,250 --> 00:33:23,666
پیش خودم فکر کردم میخوای
به کار کردن تو اتاق زیرشیروونی ادامه بدی؟
400
00:33:24,667 --> 00:33:25,749
آهنگ رو قطع کن
401
00:33:27,125 --> 00:33:28,582
حالا صدا رو شنیدن
402
00:33:28,792 --> 00:33:29,624
خوبه
403
00:33:30,583 --> 00:33:32,582
میدونید که خیلی مسخرهس؟
404
00:33:32,792 --> 00:33:34,874
نظرت رو واسه خودت نگهدار
405
00:33:35,875 --> 00:33:37,999
صداشون آرومتر بود
همچین تُنی نداشت
406
00:33:38,208 --> 00:33:41,582
ولی خودت دیدی که صداشون رو نمیشنیدی
407
00:33:43,667 --> 00:33:44,916
درسته؟
408
00:33:47,375 --> 00:33:50,457
میتونیم واسه آخرینبار از داخل کلبه شروع کنیم؟
409
00:33:50,792 --> 00:33:52,582
دوباره با صداهای آرومتر؟
410
00:33:54,500 --> 00:33:55,291
شدنیه
411
00:34:20,375 --> 00:34:21,832
یه اشتباهی کردم
412
00:34:22,208 --> 00:34:22,957
آهنگ رو قطع کن
413
00:34:23,167 --> 00:34:26,291
من به این چسب دست زده بودم
داخل خونه بودم
414
00:34:28,333 --> 00:34:29,416
همه چی رو با هم قاتی کردم
415
00:34:29,625 --> 00:34:31,207
ولی با حرفی که بهمون زدی
فرق داره، دنیل
416
00:34:31,417 --> 00:34:34,832
زویی سولیدور موقع رفتن
دیده که تو رفتی بیرون
417
00:34:35,167 --> 00:34:38,416
و مامانت گفته بعد از رفتن زویی
با پدرت حرف زده
418
00:34:38,875 --> 00:34:40,332
همه چی رو با هم قاتی کردم
419
00:34:41,292 --> 00:34:42,707
همه چی رو با هم قاتی کردی
420
00:36:31,792 --> 00:36:34,166
بعدازظهر سختی بود، نه؟
421
00:36:40,333 --> 00:36:41,582
از دستم خودم عصبانیم
422
00:36:42,958 --> 00:36:45,499
...فکر میکردم مطمئنم و بعدش
423
00:36:45,833 --> 00:36:47,749
ولی دروغ نگفتی، مگه نه؟
424
00:36:52,542 --> 00:36:55,249
نمی خوام خاطراتت رو تغییر بدی
425
00:36:55,875 --> 00:36:58,916
باید دقیقاً همون چیزی رو
بهشون بگی که تو خاطرته
426
00:36:59,875 --> 00:37:01,166
من هیچ آسیبی بابتش نمیبینم
427
00:37:06,125 --> 00:37:07,499
دستت رو بده بهم
428
00:37:16,958 --> 00:37:18,457
الان چیکار کنیم؟
429
00:37:21,125 --> 00:37:22,416
مشروب میخوری؟
430
00:37:22,792 --> 00:37:23,791
ویسکی؟
431
00:37:26,417 --> 00:37:27,332
بیا اینجا
432
00:37:29,417 --> 00:37:30,457
ببخشید
433
00:37:34,875 --> 00:37:36,166
...فقط میتونم بگم که
434
00:37:36,583 --> 00:37:40,916
بازجویی ادامه داره
و ممکنه یه مدتی طول بکشه
435
00:37:41,125 --> 00:37:43,666
الان هشت ساعته که داخل هستن
436
00:37:43,875 --> 00:37:45,457
ایشون تو دردسر افتادن؟
437
00:37:45,833 --> 00:37:47,957
ساندرا وویتر تو هیچ دردسری نیفتاده
438
00:37:48,167 --> 00:37:49,874
اون روی ادعای بیگناهیش ایستادگی میکنه
439
00:37:50,083 --> 00:37:51,957
بنابراین خبری از هیچگونه اعترافی نیس
440
00:37:52,167 --> 00:37:55,499
مطمئنید؟
چون ما در مورد یه فیلم ضبط شده شنیدیم
441
00:37:55,708 --> 00:37:57,207
این فیلم اتهامبرانگیز نیست؟
442
00:37:57,750 --> 00:37:59,541
گوش نمیدید چی میگم
443
00:37:59,750 --> 00:38:03,832
ایشون در جایگاه متهم قرار نگرفته
پس هیچ چیز اتهامبرانگیزی وجود نداره
444
00:38:04,042 --> 00:38:06,332
این به اصطلاح فیلمی که بهش اشاره میکنید
تا الان که افسانهای بیش نبوده
445
00:38:06,542 --> 00:38:08,374
و ما هم هیچ دسترسیای بهش نداریم
446
00:38:08,583 --> 00:38:10,999
پس تائید میکنید که
یه فیلم وجود داره؟
447
00:38:11,667 --> 00:38:15,541
نه. من هیچی رو تائید نمیکنم
دقیقاً برعکسش رو گفتم
448
00:38:15,750 --> 00:38:18,166
اگه چیز جدیدی پیدا نکردن
پس چرا ایشون احضار شدن؟
449
00:38:18,375 --> 00:38:20,541
دیگه نمیدونم چی بهتون بگم
450
00:38:20,750 --> 00:38:23,332
ما خودمون هم هنوز نفهمیدیم
ممنون
451
00:38:25,500 --> 00:38:26,707
ممنون که اومدید
452
00:38:27,875 --> 00:38:30,249
بیانیهی دادستان رو اعلام میکنم
453
00:38:31,958 --> 00:38:35,666
خب، ساندرا وویتر امروز ساعت 8 صبح
متهم شناخته شد
454
00:38:36,042 --> 00:38:40,082
تحقیقات شواهدی رو نشون داده
که این تصمیم رو تصدیق میکنه
455
00:38:40,333 --> 00:38:41,874
...سه مورد شواهد منحصر به فرد
456
00:38:42,708 --> 00:38:45,874
از الگوی پاشیدگی خون آقای مالسکی داریم
457
00:38:46,083 --> 00:38:48,624
که در محل اقامت این زوج پیدا شده
458
00:38:48,833 --> 00:38:53,457
که نشوندهندهی اینه که ممکنه
یه ضربهی شدید به سرش وارد شده باشه
459
00:38:53,667 --> 00:38:56,707
اون هم وقتی که روی بالکن طبقهی سوم بوده
460
00:38:57,208 --> 00:38:58,582
...به علاوه
461
00:38:58,833 --> 00:39:01,166
...بازآفرینی مجدد صحنه که سه روز پیش انجام شد
462
00:39:01,375 --> 00:39:04,541
چندین موردی که دارای مغایرت بود رو
واسهمون روشن کرد
463
00:39:04,875 --> 00:39:05,957
...در نهایت
464
00:39:06,167 --> 00:39:11,332
یه فایل روی فلشی که
متعلق به آقای مالسکی بوده پیدا شده
465
00:39:11,583 --> 00:39:14,082
...تنها چیزی که فعلاً میتونم راجع بهش بگم
466
00:39:14,292 --> 00:39:17,499
اینه که یه فایل صوتی
از صدای این زوجه
467
00:39:17,708 --> 00:39:19,916
که روز قبل از مرگ آقای مالسکی ضبط شده
468
00:39:22,792 --> 00:39:26,541
دارم بهت میگم اون خودش
نمیتونه واسه امضا بیاد
469
00:39:26,750 --> 00:39:30,332
چون اون رو تو ساختمان دادگستری نگه داشتن
470
00:39:30,625 --> 00:39:33,374
پس من، وینسنت رنزی
...به عنوان وکیلش
471
00:39:33,583 --> 00:39:36,457
میام مدارکش رو واسش میگیرم
472
00:39:37,250 --> 00:39:39,332
نه، ساعت 11 نمیتونم بیام
473
00:39:39,958 --> 00:39:42,249
تا 20 دقیقهی دیگه میتونم اونجا باشم؟
474
00:39:43,250 --> 00:39:45,541
باشه
ممنون، خودم رو میرسونم
475
00:39:45,833 --> 00:39:47,166
خبرای خوب دارم
476
00:39:47,917 --> 00:39:51,582
قاضی امروز بعدازظهر دا سیلوا نیست
بولنه
477
00:39:53,000 --> 00:39:54,166
من میرم بانک
478
00:39:54,375 --> 00:39:55,999
میشه خونه رو وثیقه گذاشت؟
479
00:39:58,500 --> 00:40:02,041
ارزشش کمتر از حدانتظارمون بود
اونا مشکل مالی داشتن
480
00:40:02,250 --> 00:40:03,791
بحث اعتبار معوقهش
و مسائل دیگه هم مطرحه
481
00:40:04,000 --> 00:40:06,874
بانک فقط تا سقف پنجاه هزار اعتبار میده
482
00:40:07,083 --> 00:40:10,291
وثیقهش باید بالاتر از این حرفا بشه
483
00:40:11,417 --> 00:40:13,374
پسرش شاهده
484
00:40:13,583 --> 00:40:15,541
تو دادگاه شهادت میده
485
00:40:15,750 --> 00:40:19,957
مسلماً خطر این وجود داره که
از طرف مادرش تحت فشار قرار بگیره
486
00:40:20,167 --> 00:40:21,457
...به همین دلیل
487
00:40:21,667 --> 00:40:24,707
من با آزادی به قید وثیقه موافق نیستم
488
00:40:24,917 --> 00:40:29,416
ازتون تقاضا دارم خانم وویتر رو
تحت بازداشت در انتظار محاکمه قرار بدید
489
00:40:29,917 --> 00:40:32,416
ممنون
شما بفرمایید، خانم بوداود
490
00:40:32,625 --> 00:40:35,832
خانم قاضی، چطور میتونیم
...احتمال فرار رو در نظر بگیریم
491
00:40:36,042 --> 00:40:38,207
اون هم در حالی که ایشون
در قبال پسرش مسئوله
492
00:40:38,625 --> 00:40:39,874
اصلاً با عقل جور درنمیاد
493
00:40:40,083 --> 00:40:42,082
اون هم در قبال یه کودک کمبینا؟
494
00:40:42,292 --> 00:40:44,749
و چهرهی ایشون در تمومی
رسانهها پخش شده
495
00:40:44,958 --> 00:40:47,957
جدا کردن این مادر و پسر
میتونه ضربهی روحی پسر رو تشدید کنه
496
00:40:48,167 --> 00:40:51,374
اون تو سن چهار سالگی
دچار یه تصادف شده
497
00:40:51,583 --> 00:40:52,582
که به بیناییش آسیب زده
498
00:40:52,792 --> 00:40:54,541
،اون یه پسر آسیب دیدهس
499
00:40:54,542 --> 00:40:57,124
هم از نظر روانی و هم از نظر عاطفی
500
00:41:00,083 --> 00:41:01,832
خانم بوداود، واکنشتون چیه؟
501
00:41:02,542 --> 00:41:06,207
تصمیم قاضی انقدر دور از انتظار بود
که شایستهی تحسینه
502
00:41:06,417 --> 00:41:09,874
ایشون از تسلیم شدن در برابر
واکنشهای سرکوبگرانه امتناع کردن
503
00:41:10,083 --> 00:41:12,541
که نشونهی خوبیه
مخصوصاً در خصوص همچین پروندهای
504
00:41:12,750 --> 00:41:16,124
...ما احساس میکنیم آزادی تحت نظارت مقام قضایی
505
00:41:16,333 --> 00:41:18,541
روی ضعف پرونده تاکید داره
506
00:41:18,750 --> 00:41:20,291
آیا خیال موکلتون راحت شده؟
507
00:41:23,250 --> 00:41:26,332
در رابطه با پروندهی اتهام قتل
این یه تصمیم دور از انتظاره
508
00:41:26,542 --> 00:41:28,999
و به نظر میرسه قاضی ژانویه
این درخواست رو رد کرده
509
00:41:29,208 --> 00:41:32,124
واکنشهای سالن دادگاه
واقعاً شدید بوده
510
00:41:32,500 --> 00:41:35,541
نقل قول میکنم
"این تصمیم خطرناکه"
511
00:41:35,750 --> 00:41:38,541
"مظنون، شاهد اصلی رو دوباره میبینه"
512
00:41:38,750 --> 00:41:41,957
"واقعاً محاکمهی پیش رو نگران کنندهس"
513
00:41:54,292 --> 00:41:56,082
چطور تونستی در موردش بهم نگی؟
514
00:41:56,292 --> 00:41:57,874
اصلاً خبر نداشتم ضبطش کرده
515
00:41:58,083 --> 00:41:59,124
!اصلاً هر چی
516
00:41:59,333 --> 00:42:01,916
روز قبل از مرگش با هم دعواتون شده بوده
517
00:42:19,625 --> 00:42:21,082
...اون فایل صوتی
518
00:42:21,667 --> 00:42:23,374
واقعیت نیست
519
00:42:24,750 --> 00:42:26,041
شاید بخشی از واقعیت باشه
520
00:42:26,292 --> 00:42:30,332
اگه آدم یه لحظهی تنشزا رو تو زندگیش تجربه کنه
...یه اوجگیری به شدت احساسی، و روش متمرکز بشه
521
00:42:30,542 --> 00:42:32,624
معلومه که همه چی خرد و خاکشیر میشه
522
00:42:32,958 --> 00:42:36,874
ممکنه مثل یه مدرک انکارناپذیر به نظر برسه
ولی درواقع همه چی رو از مسیرش منحرف میکنه
523
00:42:37,167 --> 00:42:40,457
اون واقعیت نیست، فقط صداهامونه
درسته، ولی هویتمون نیست
524
00:42:40,667 --> 00:42:42,999
واقعیت واسهی من پشیزی اهمیت نداره
باشه؟
525
00:42:43,792 --> 00:42:45,541
...باید همون درکی رو از خودت داشته باشی
526
00:42:45,792 --> 00:42:47,749
که دیگران نسبت بهت دارن
527
00:42:47,958 --> 00:42:49,791
و حقیقت واسه دادگاه اهمیتی نداره
528
00:42:50,000 --> 00:42:52,791
نمیدونستم محاکمهای در کاره -
خب، در کاره -
529
00:43:03,792 --> 00:43:06,874
...حالا، چیزی که واقعاً میتونیم روش حساب کنیم
530
00:43:07,917 --> 00:43:09,874
اینه که چه کسایی دور و برت هستن
531
00:43:10,083 --> 00:43:11,457
کسی دور و بر من نیست
532
00:43:11,667 --> 00:43:12,916
چرا، دنیل هست
533
00:43:13,792 --> 00:43:15,291
دنیل مهمه
534
00:43:16,792 --> 00:43:19,374
...تو و ساموئل
535
00:43:19,583 --> 00:43:21,082
دوستی نداشتید؟
536
00:43:21,292 --> 00:43:25,374
هیچوقت نباید میومدیم اینجا، من دوست نداشتم
تو لندن خیلی خوشحال بودم
537
00:43:28,292 --> 00:43:29,791
خواستهی خودش بود
خیلی اصرار کرد
538
00:43:30,000 --> 00:43:32,916
میگفت هیچجوره حواسش
از کارش پرت نمیشه
539
00:43:33,333 --> 00:43:35,749
مشکلات مالیمون حل میشه
540
00:43:41,833 --> 00:43:46,332
منم اون گوهدونیم رو تو آلمان ول کردم
و آخر و عاقبتم شد گیر کردن تو گوهدونی اون
541
00:43:46,542 --> 00:43:48,499
خیلی مسخرهس، مگه نه؟
542
00:43:56,625 --> 00:43:57,541
سلام
543
00:44:00,000 --> 00:44:01,374
سلام، عزیزکم
544
00:44:03,250 --> 00:44:04,749
...ایشون خانم برگر هستن
545
00:44:04,958 --> 00:44:07,416
توسط وزیر دادگستری منصوب شدن
546
00:44:08,958 --> 00:44:10,707
وینسنت رنزی
با نور کار میکنم
547
00:44:11,167 --> 00:44:14,166
...اون مرتب میاد اینجا تا
548
00:44:14,917 --> 00:44:16,707
پیش تو و پیش دنیل باشه
549
00:44:17,292 --> 00:44:19,207
هر چند وقت یکبارش حالا مشخص میشه
550
00:44:19,417 --> 00:44:21,332
...ایشون اینجاس تا
551
00:44:22,333 --> 00:44:24,999
مطمئن بشه همه چی خوب پیش میره
552
00:44:25,375 --> 00:44:29,082
و اینکه هیچکس سعی نکنه
دنیل رو تحتتاثیر قراره بده
553
00:44:29,292 --> 00:44:33,624
یا مجبورش کنه حرفی رو
توی دادگاه بزنه که دلش نمیخواد
554
00:44:34,250 --> 00:44:37,874
قاضی گفتن جلوی ایشون
باید فرانسوی صحبت کنید
555
00:44:40,208 --> 00:44:41,166
باشه
556
00:44:44,833 --> 00:44:45,916
همین دیگه
557
00:44:47,958 --> 00:44:50,166
میتونم خصوصی با دنیل صحبت کنم؟
558
00:44:53,417 --> 00:44:54,791
خیلیخب
ما هم بریم دیگه؟
559
00:44:55,083 --> 00:44:55,916
بهت زنگ میزنم
560
00:44:56,125 --> 00:44:59,291
مامانت بهمون فضا میده
تا با همدیگه آشنا بشیم
561
00:45:06,000 --> 00:45:07,666
اسم من مارجه
562
00:45:08,333 --> 00:45:10,124
قراره زیاد همدیگه رو ببینیم
563
00:45:11,083 --> 00:45:12,999
میدونی چرا اینجام؟
564
00:45:13,792 --> 00:45:15,124
مشکلی باهاش نداری؟
565
00:45:16,542 --> 00:45:18,416
میتونی من رو دوست خودت بدونی
566
00:45:19,500 --> 00:45:21,624
یا نه
هر طور میل خودته
567
00:45:21,875 --> 00:45:22,874
نظرت چیه؟
568
00:45:23,833 --> 00:45:25,291
...مشکلی نیست
569
00:45:26,250 --> 00:45:28,374
لزومی نداره با هم دوست باشیم
570
00:45:31,792 --> 00:45:34,624
خب، من اینجام تا از شهادت تو محافظت کنم
571
00:45:35,208 --> 00:45:37,416
...قانون من رو فرستاده
572
00:45:37,875 --> 00:45:40,207
و قانون نمیتونه با کسی دوست بشه
573
00:45:40,417 --> 00:45:43,499
وگرنه نمیتونست دوست بقیه هم باشه
574
00:45:43,708 --> 00:45:46,166
و قانون باید برای همه یکسان اجرا بشه
575
00:45:47,458 --> 00:45:49,999
پس تو راست میگی
من نمیتونم باهات دوست بشم
576
00:45:51,208 --> 00:45:54,624
اگه هر چیز غیرعادیای رو حس کردی
باید با من درمیون بذاری
577
00:45:54,958 --> 00:45:57,624
اگه دیدی مشکلی وجود داره
578
00:45:57,833 --> 00:45:58,749
نمیدونم
579
00:45:59,083 --> 00:46:00,791
مثلاً با مامانت
580
00:46:01,000 --> 00:46:02,457
در رابطه با دادگاه
581
00:46:04,292 --> 00:46:08,041
من فقط با دوستام
در مورد مسائل اینچنینی حرف میزنم
582
00:46:10,833 --> 00:46:11,791
درسته
583
00:46:12,458 --> 00:46:15,166
ولی شاید ایندفعه چارهی دیگهای نداشته باشی
584
00:46:37,042 --> 00:46:39,249
...با چیپس شکلاتی...
585
00:46:41,500 --> 00:46:42,957
...با تمشک
586
00:46:44,250 --> 00:46:46,957
میدونم اینجا نیست
ولی میخوام
587
00:46:52,958 --> 00:46:55,457
...جورابهای دوشس
588
00:46:57,167 --> 00:46:58,041
چی؟
589
00:46:59,208 --> 00:47:02,249
...جورابهای دوشس
590
00:47:35,625 --> 00:47:37,957
اون یکی از معدود افرادی بود که میشناختمش
591
00:47:38,167 --> 00:47:39,749
...وقتی پا به داخل اتاق میذاشت
592
00:47:40,208 --> 00:47:41,999
یه چیزی عوض میشد
593
00:47:42,208 --> 00:47:44,332
فضای اطراف عوض میشد
594
00:47:44,667 --> 00:47:47,624
و به نظرم جذابه، مگه نه؟
595
00:47:47,833 --> 00:47:50,332
من عاشق جذابیتش شدم
596
00:47:54,542 --> 00:47:59,207
کُل زندگیم رو بر پایهی
درک نکردن خانواده و دوستام گذروندم
597
00:48:00,083 --> 00:48:03,457
...و اون سر رسید و من حس کردم
598
00:48:04,750 --> 00:48:08,624
حرفاش رو میفهمم
علامتهایی که واسم میفرسته رو درک میکنم
599
00:48:10,583 --> 00:48:12,457
لزوماً باهمدیگه اتفاقنظر نداشتیم
600
00:48:12,667 --> 00:48:14,332
...ولی
601
00:48:16,000 --> 00:48:18,041
ولی حرفایی داشتیم
که واسه همدیگه تعریف کنیم
602
00:48:19,000 --> 00:48:21,624
و بعداً وقتی که از پیشم رفت متوجهش شدم
603
00:48:22,292 --> 00:48:23,957
از پیشم رفت رو نگو
604
00:48:25,000 --> 00:48:27,082
فقط روی خودش تمرکز کن
605
00:48:27,833 --> 00:48:29,124
نحوهی آشناییتون رو بگو
606
00:48:31,125 --> 00:48:34,874
وقتی با همدیگه آشنا شدیم
اون تازه تو دانشگاه لندن مشغول به کار شده بود
607
00:48:36,375 --> 00:48:38,124
پس رفتیم با هم تو یه خونه زندگی کنیم
608
00:48:40,083 --> 00:48:42,041
اون معلم معرکهای بود
609
00:48:42,542 --> 00:48:46,666
یه روش خاصی داشت که باعث میشد
همه چی سرزنده و امکانپذیر به نظر برسه
610
00:48:46,875 --> 00:48:48,124
معرکه بود
611
00:48:51,000 --> 00:48:53,207
ولی واقعاً تنها همین کفایت نمیکرد
612
00:48:54,000 --> 00:48:55,041
...پس
613
00:48:55,750 --> 00:48:59,124
در اعماق وجودش کاری که واقعاً
دلش میخواست انجام بده نویسندگی بود
614
00:48:59,750 --> 00:49:02,291
و چندین سال در حال کار روی یه رمان بود
615
00:49:02,500 --> 00:49:04,499
در حال تقلا کردن تماشاش میکردم
کار سختی بود
616
00:49:10,167 --> 00:49:11,791
...و به این نتیجه رسیدم که
617
00:49:12,000 --> 00:49:15,874
...رابطهش با زمان، با کارش
618
00:49:17,000 --> 00:49:18,999
پیچیدهس
...مثلاً برخلاف من
619
00:49:19,208 --> 00:49:21,541
نه، خودت رو باهاش مقایسه نکن
620
00:49:23,000 --> 00:49:24,832
برگرد به همون جریان رابطهتون
621
00:49:28,500 --> 00:49:33,249
رابطهی ما حول محور
ایجاد انگیزه در جهت فکر کردن میچرخید
622
00:49:33,500 --> 00:49:35,957
حتی اگه به معنی غفلت
در قبال چیزای دیگه بود
623
00:49:36,583 --> 00:49:37,791
چیزای دیگه؟
624
00:49:38,625 --> 00:49:39,541
منظورت دنیله؟
625
00:49:41,583 --> 00:49:43,416
همون اول دادگاه باید به دنیل اشاره کنیم
626
00:49:43,917 --> 00:49:45,416
منظورم همون تصادفه
627
00:49:45,625 --> 00:49:47,749
خیلیخب
...نمیدونستم تا این حد
628
00:49:51,875 --> 00:49:53,499
چیزی نیست -
چیزی نیست؟ -
629
00:49:54,250 --> 00:49:57,541
...فقط نمیدونستم تا این حد
630
00:49:58,125 --> 00:49:59,457
باید پیش بریم
خیلیخب
631
00:50:03,250 --> 00:50:05,874
بعد از اون تصادف همه چی عوض شد
632
00:50:07,500 --> 00:50:08,957
دنیل چهار سالش بود
633
00:50:11,292 --> 00:50:15,791
اون روز، ساموئل قرار بود
بره از مدرسه بیارتش
634
00:50:16,250 --> 00:50:19,082
...ولی حس نوشتن اومده بود سراغش و
635
00:50:19,583 --> 00:50:23,707
تو دقیقهی نود به یه پرستاربچه زنگ زده بود
و پرستاربچه دیر خودش رو رسونده بود
636
00:50:24,917 --> 00:50:26,082
و اونا داشتن از خیابون رد میشدن
637
00:50:26,292 --> 00:50:27,624
که یه موتور به دنیل میزنه
638
00:50:27,833 --> 00:50:30,624
عصب بیناییش به طور دائمی آسیب دید
639
00:50:35,792 --> 00:50:36,999
...بعد از اون تصادف
640
00:50:38,000 --> 00:50:40,916
ساموئل نسبت بهش دچار وسواس فکری شد
641
00:50:41,125 --> 00:50:42,791
به طور مداوم خودش رو سرزنش میکرد
642
00:50:43,000 --> 00:50:45,207
که اگه من سر وقت رفته بودم دنبالش
و از این صحبتا
643
00:50:47,750 --> 00:50:50,207
به شدت احساس گناه میکرد
644
00:50:53,208 --> 00:50:55,624
و شاید واقعاً هیچوقت نتونست
از شر اون احساس گناه راحت بشه
645
00:50:57,000 --> 00:50:59,832
ما یه سال کامل تو بیمارستان بودیم
646
00:51:00,500 --> 00:51:01,749
همراه با دنیل
647
00:51:03,042 --> 00:51:05,707
کم کم مشکلات مالیمون شروع شد
648
00:51:07,000 --> 00:51:10,207
و ساموئل شروع به مصرف
داروهای ضدافسردگی کرد
649
00:51:12,125 --> 00:51:14,499
میشه بیخیال این قسمت بشیم، وینسنت؟
650
00:51:14,708 --> 00:51:18,624
واقعاً دلم میخواد از اون و وجههش محافظت کنم
و دنیل رو هم قاتی ماجرا نکنم
651
00:51:21,000 --> 00:51:22,041
سعیمون رو میکنیم
652
00:51:23,875 --> 00:51:26,249
ولی به این سمت کشیده میشه
...من باید
653
00:51:27,333 --> 00:51:29,791
باید به یه سری چیزا اعتراف کنم
654
00:51:31,875 --> 00:51:34,332
...باید خودت رو آماده کنی
655
00:51:35,000 --> 00:51:38,457
که همه چی رو تعریف کنی و
سختی ماجرا اینجاس که فرانسوی باید حرف بزنی
656
00:52:20,458 --> 00:52:25,541
«یک سال بعد»
657
00:52:27,583 --> 00:52:29,374
...واقعاً دوست داری بدونی
658
00:52:29,583 --> 00:52:32,291
که چی نظر تو رو جلب میکنه؟
بیخیال، معلومه که دوست دارم
659
00:52:33,208 --> 00:52:35,541
من هیچوقت کسی رو نمیبینم
کُل طول روز اینجا کار میکنم
660
00:52:35,750 --> 00:52:38,166
این تویی که میای به دیدنم
معلومه که نظرم رو به خودت جلب میکنی
661
00:52:38,610 --> 00:52:39,867
خیلیخب
662
00:52:41,417 --> 00:52:42,457
من میدوئم
663
00:52:43,083 --> 00:52:45,416
جزو کارای موردعلاقهمه
664
00:52:45,625 --> 00:52:47,832
حس نشئه شدن بهم دست میده
انگار مواد زدم
665
00:52:49,292 --> 00:52:52,457
خب تا چه حد با مواد آشنایی داری؟
این سوال بعدیمه
666
00:52:54,042 --> 00:52:55,166
موضوع مهمیه واقعاً
667
00:52:56,250 --> 00:52:57,666
شاید بهتر باشه همه چی رو ننویسی
668
00:52:57,875 --> 00:52:59,332
نه، مطمئناً اینکار رو نمیکنم
669
00:53:04,125 --> 00:53:07,624
بهت که گفته بودم
باید میرفتیم گرونوبل
670
00:53:08,500 --> 00:53:09,416
اشکالی نداره
671
00:53:09,625 --> 00:53:11,291
جوابهات رو یادداشت میکنم
672
00:53:16,625 --> 00:53:20,124
تائید میکنید که این مصاحبهی
شما با خانم وویتر بوده؟
673
00:53:20,458 --> 00:53:21,332
بله
674
00:53:21,625 --> 00:53:25,082
اون از حرف زدن در مورد خودش سر باز می زد
ولی با این حال به دیدنش رفتی
675
00:53:25,375 --> 00:53:27,582
رفته بودم تا در مورد کارش حرف بزنم
676
00:53:27,792 --> 00:53:31,082
درسته، ولی به طور مداوم
موضوع بحثتون عوض میشد
677
00:53:31,292 --> 00:53:34,041
به نظرتون ایشون دنبال چی بود؟
678
00:53:34,500 --> 00:53:37,582
شنیدیمش
اون در مورد من سوالاتی پرسید
679
00:53:38,250 --> 00:53:42,332
به نظر میرسید بیشتر از حرف زدن
در مورد من لذت میبرد تا خودش
680
00:53:43,250 --> 00:53:45,832
شما رو تحریک کرد
تا در مورد خودتون حرف بزنید؟
681
00:53:46,250 --> 00:53:47,291
...تحریک
682
00:53:48,167 --> 00:53:50,124
نه، همچینچیزی نبود
683
00:53:50,333 --> 00:53:52,707
رفتارش فریبکارانه نبود
آروم بود
684
00:53:52,917 --> 00:53:56,332
به نظرم عادی بود
به نظر میرسید از این مکالمه داره لذت میبره
685
00:53:56,542 --> 00:54:00,707
شما میگید آروم بوده
ما شنیدیم ساعت 1:45 دقیقه با مشروب ازتون پذیرایی کرده
686
00:54:00,917 --> 00:54:03,457
قبل از رسیدن شما هم در حال خوردن مشروب بود؟
687
00:54:04,250 --> 00:54:05,041
گمون کنم
688
00:54:05,250 --> 00:54:08,249
...دارید میگید اون تموم تلاشش رو کرد
689
00:54:08,458 --> 00:54:09,749
تا به شما احساس راحتی دست بده
690
00:54:09,958 --> 00:54:14,582
بیشتر از اون چیزی بود که از مصاحبه
با یه نویسنده انتظار داشتید؟
691
00:54:14,792 --> 00:54:17,332
نه، به نظرم اینطور نبود
692
00:54:17,583 --> 00:54:20,541
...به نظر میرسید ساندرا
...یعنی خانم وویتر
693
00:54:20,750 --> 00:54:23,624
نیاز به فرار داره
نیاز به آروم و ریلکس شدن داره
694
00:54:23,833 --> 00:54:24,832
فرار؟
695
00:54:25,292 --> 00:54:28,707
،میدونستی ساندرا، البته به قول خودت
دوجنسگراس؟
696
00:54:30,500 --> 00:54:31,499
نه
697
00:54:31,542 --> 00:54:33,166
حسش هم نکردی؟
698
00:54:33,375 --> 00:54:34,291
.نه
699
00:54:35,417 --> 00:54:39,249
اگه با درکی که الان داری
...دوباره به فایل صوتی گوش بدی
700
00:54:40,208 --> 00:54:42,041
میتونی اسمش رو بذاری اغواگری؟
701
00:54:43,833 --> 00:54:47,707
حسش کردم و خودش بهم گفته که
...آنچنان
702
00:54:47,917 --> 00:54:51,457
زندگی اجتماعی پربار و
...فرصت چندانی برای حرف زدن
703
00:54:51,667 --> 00:54:52,874
با آدمای جدید نداره
704
00:54:53,125 --> 00:54:57,041
گمونم میتونید اسمش رو
...شکلی از اغواگری بذارید
705
00:54:57,833 --> 00:55:01,457
دادگاه میخواد بدونه
شما همچین اسمی روش میذارید یا نه
706
00:55:02,375 --> 00:55:03,832
اغواگری، مفهومهای متفاوتی داره
707
00:55:04,042 --> 00:55:06,832
...ولی کلمهی اغواگری همیشه اشاره به
708
00:55:07,375 --> 00:55:08,166
اغوا کردن داره
709
00:55:08,375 --> 00:55:09,707
...جواب شاهد
710
00:55:09,917 --> 00:55:13,624
به قدرکافی شفافه
و همینطور مفهومی که از اغوا کردن میگیره
711
00:55:13,833 --> 00:55:17,249
خانم وویتر به طور مداوم میگفت
شما نظرش رو به خودش جلب میکنید؟
712
00:55:17,458 --> 00:55:19,999
میخواست تو گرونوبل مصاحبه رو انجام بدید
713
00:55:20,750 --> 00:55:21,749
...احساس نکردید که
714
00:55:21,958 --> 00:55:23,374
جواب سوالتون رو داد
715
00:55:23,583 --> 00:55:26,082
خیلی واضح جواب نداد
لطفاً جواب سوال رو بدید، دوشیزه سولیدور
716
00:55:26,500 --> 00:55:28,249
میشه من رو خانم صدا کنید؟
717
00:55:28,792 --> 00:55:31,249
اصلاً دوست ندارم یه وضعیت متاهلی
من رو تقلیل بده
718
00:55:31,458 --> 00:55:33,624
البته
همچین قصدی نداشتم
719
00:55:33,958 --> 00:55:36,207
تو اون لحظه هیچگونه اغواگریای رو حس نکردم
720
00:55:36,417 --> 00:55:39,082
خب بعدش واست سوال پیش نیومد؟
721
00:55:40,125 --> 00:55:42,499
به نظرم غیرمعمول بود
همین و بس
722
00:55:42,708 --> 00:55:46,832
چه برداشتی از آهنگی که ساموئل مالسکی
پخش کرده بود داشتی؟
723
00:55:48,042 --> 00:55:49,999
به خاطر سرو صدا عصبی شده بودم
724
00:55:50,208 --> 00:55:54,582
انگار بدون اینکه خودش رو نشون بده
داشت حضورش رو تحمیل میکرد
725
00:55:54,917 --> 00:55:56,457
...و واکنش ساندرا
726
00:55:56,667 --> 00:55:58,207
واکنشش چی بود؟
727
00:56:00,333 --> 00:56:02,207
یه کم ناراحت شده بود
728
00:56:02,875 --> 00:56:05,457
و وقتی که آهنگ از اول پخش شد چی؟
729
00:56:06,083 --> 00:56:07,791
اون مدام داشت پخشش میکرد
730
00:56:09,083 --> 00:56:10,541
خب مشخصه
731
00:56:11,000 --> 00:56:12,166
استدلال خوبی بود
732
00:56:12,375 --> 00:56:15,374
ولی تو اون لحظه چه حسی رو
به شما القا کرد؟
733
00:56:16,042 --> 00:56:17,666
به عجیب و غریب بودنش اضافه کرد
734
00:56:18,417 --> 00:56:20,916
...احساس میکردم حضورم کمرنگ شده
735
00:56:22,583 --> 00:56:23,707
آرامشم کم شده
736
00:56:23,917 --> 00:56:25,582
پس مشخصه که عصبی شده بودی
737
00:56:25,792 --> 00:56:28,499
داری حرف تو دهنش میذاری -
نه، فقط میخوام شفافش کنم -
738
00:56:28,708 --> 00:56:30,332
حس عصبی بودن بهت دست داد؟
739
00:56:30,583 --> 00:56:31,499
بله
740
00:56:33,250 --> 00:56:36,874
حس کردی آقای مالسکی
...با پخش کردن اون آهنگ
741
00:56:37,083 --> 00:56:40,207
میخواد برای مصاحبهی تو
ایجاد مزاحمت کنه؟
742
00:56:41,042 --> 00:56:43,291
اولین فکری که به ذهنم رسید همین بود، آره
743
00:56:44,375 --> 00:56:48,499
ولی سخته از نیت کسی که
اصلاً ندیدیش باخبر بشی
744
00:56:49,125 --> 00:56:50,957
!به خاطرهمین بهم حقوق میدن دیگه
745
00:56:52,792 --> 00:56:54,082
...ساندرا وویتر
746
00:56:54,583 --> 00:56:57,666
شما به دنبال یه عاملی بودی
که مصاحبه رو منحرف کنی
747
00:56:58,042 --> 00:56:59,207
درسته؟
748
00:56:59,417 --> 00:57:00,916
سوالت تلقینیه
749
00:57:01,125 --> 00:57:02,832
هیچ اغواگریای در کار نبود
750
00:57:03,167 --> 00:57:05,166
سوال من مربوط به اون عاملی میشه
که دنبالش بودید
751
00:57:05,375 --> 00:57:09,416
تو فایل صوتی شما خونگرم و صمیمی هستید
میخندید، مشروب میخورید
752
00:57:09,625 --> 00:57:12,582
از طریق ارتباط برقرار کردن
...با این خانم جوان
753
00:57:12,792 --> 00:57:14,832
دنبال فرار از یه زندگی خانوادگی طاقتفرسا بودید؟
754
00:57:15,042 --> 00:57:17,624
خانم وویتر درخواست ملاقات نداده بود
755
00:57:17,833 --> 00:57:19,791
لطفاً جواب بدید، خانم وویتر
756
00:57:21,625 --> 00:57:23,832
آره، اون واسم شگفتانگیز بود
757
00:57:24,125 --> 00:57:26,916
یه مدتی میشد که
آدم جدیدی رو تو زندگیم ندیده بودم
758
00:57:27,125 --> 00:57:29,374
و آره، مشروب نیاز داشتم
759
00:57:29,583 --> 00:57:33,749
ایشون خانم خیلی بااستعداد و خوبی بود
نه چیزی بیشتر از این
760
00:57:34,625 --> 00:57:38,416
واقعاً به سختی میشد از اون مصاحبه
!پایاننامهای رو درآورد
761
00:57:38,625 --> 00:57:43,124
بگو بخند با دانشجویی که سوالاتش
اون رو به وجد نمیاره هیچ اشکالی نداره
762
00:57:43,333 --> 00:57:46,374
به نظرتون آهنگی که آقای مالسکی
...پخش کرده بود
763
00:57:46,583 --> 00:57:48,541
...به طور خیلی تهاجمیای
764
00:57:48,750 --> 00:57:50,582
...نشوندهندهی حسادتش نسبت به شما
765
00:57:50,792 --> 00:57:52,957
یا دوشیزه...خانم سولیدور نبود؟
ببخشید
766
00:57:53,167 --> 00:57:55,791
موسیقی کاوری از آهنگ پی آی اِم پی
از گروه فیفتی سنته
767
00:57:56,000 --> 00:57:58,207
و یه آهنگ عمیقاً زنستیزانهس
768
00:57:58,417 --> 00:58:00,166
نسخهی بیکلامش بود
769
00:58:00,375 --> 00:58:01,832
جواب بدید، لطفاً
770
00:58:02,042 --> 00:58:05,791
انتخاب آهنگ شوهرتون
برای ابراز حس حسادتش بود؟
771
00:58:06,000 --> 00:58:06,832
میتونم جواب بدم
772
00:58:08,458 --> 00:58:11,957
اون اغلب اون آهنگ رو پخش میکرد
شک دارم از عمد بوده باشه
773
00:58:13,000 --> 00:58:16,207
اون عاشق آهنگهای با صدای بلند بود
بهش آرامش میداد
774
00:58:17,875 --> 00:58:20,707
...اون از قصد روی
775
00:58:22,167 --> 00:58:24,041
اسپیکر به فرانسوی چی میشه؟
776
00:58:25,042 --> 00:58:27,666
یه اسپیکر قدرتمند پخشش میکرد
ببخشید
777
00:58:28,458 --> 00:58:30,416
اون خیلی کار میکرد
...همیشه پرسر و صدا بود
778
00:58:30,625 --> 00:58:33,916
خانم سولیدور گفتن
به خاطرش مصاحبه رو قطع کردید
779
00:58:34,125 --> 00:58:36,541
حقیقت داره؟ -
نه، اون همچین حرفی نزد -
780
00:58:36,750 --> 00:58:37,832
...اگه وکیلها
781
00:58:38,667 --> 00:58:41,791
مرتب به هر سوال واکنش نشون بدن
782
00:58:42,000 --> 00:58:43,916
واقعاً عصبانی میشم
783
00:58:45,042 --> 00:58:46,999
خانم وویتر، سوال رو جواب بدید
784
00:58:49,667 --> 00:58:52,249
صدای آهنگ خیلی بلند بود
785
00:58:52,458 --> 00:58:54,582
..و وقتی از اول شروع شد
786
00:58:54,792 --> 00:58:57,832
فهمیدم که قرار نیست تموم بشه
787
00:58:59,333 --> 00:59:02,249
اینجوری نمیتونستیم راحت با هم گفتگو کنیم
788
00:59:02,458 --> 00:59:04,332
...پس من
789
00:59:05,375 --> 00:59:07,124
ترجیح دادم تموش کنم
790
00:59:07,458 --> 00:59:09,707
خسته بودم؟
آره
791
00:59:09,917 --> 00:59:11,166
...و یه کم احساس
792
00:59:13,000 --> 00:59:14,874
گیجی و منگی میکردم
به خاطر شراب
793
00:59:15,625 --> 00:59:19,166
وقتی با همدیگه تنها شدید
ازش نخواستید بابت رفتارش توضیحی بده؟
794
00:59:20,958 --> 00:59:23,124
همونطور که گفتم
عادتش همین بود
795
00:59:23,333 --> 00:59:24,207
نه
796
00:59:24,875 --> 00:59:27,957
شما میزبان یه خانم جوونِ جذاب بودید
797
00:59:28,167 --> 00:59:31,624
در حالی که شوهرتون اون بالا داشته زحمت میکشیده
که اصلاً نمیشه گفت از سر عادت بوده یا عادیه
798
00:59:31,833 --> 00:59:34,624
اون خبر داشته شما از زنها خوشتون میاد
و دیر یا زود خیانت میکنید
799
00:59:34,833 --> 00:59:36,416
نامربوط به بحثه
800
00:59:36,625 --> 00:59:37,374
و تبعیض جنسیتیه
801
00:59:37,583 --> 00:59:40,416
اگه جذب یه مرد شده بود
دقیقاً همین حرفا رو میزدم
802
00:59:40,625 --> 00:59:44,332
ببخشید، ولی اختلافات این زوج
مسئلهی مهمیه
803
00:59:44,542 --> 00:59:47,374
این وضعیت به طور بیطرفانهای عجیبه
804
00:59:47,583 --> 00:59:51,124
گفتید رفتید طبقهی بالا تو اتاقتون
تا کار کنید و بخوابید
805
00:59:51,333 --> 00:59:54,791
دقیقاً زیر اتاق زیرشیروونی
با اون آهنگ کَر کننده
806
00:59:55,000 --> 00:59:58,124
آهنگی که مصاحبه رو خراب کرده بود
807
00:59:58,333 --> 01:00:00,582
تو همچین خونهی بزرگی
واقعاً اونجا رو انتخاب کردی؟
808
01:00:01,000 --> 01:00:04,541
آره، جاییه که من کار میکنم
همیشه تو تختخواب کار میکنم
809
01:00:07,000 --> 01:00:10,207
وقتی ساموئل اومد باهات صحبت کرد
هیچ شکایتی بهش نکردی؟
810
01:00:10,417 --> 01:00:13,707
خیلی عجیبه که آدم به آهنگ کَرکنندهی
بالای سرش گوش بده
811
01:00:15,625 --> 01:00:17,082
من عادت دارم
مشکلی باهاش ندارم
812
01:00:17,292 --> 01:00:19,999
میخواستم کار کنم
گوشگیرهام رو گذاشتم
813
01:00:20,208 --> 01:00:21,249
واسم عادی بود
814
01:00:22,042 --> 01:00:24,041
من تو هر وضعیتی میتونم کار کنم
815
01:00:24,250 --> 01:00:26,957
گفتی خسته بودی
به خاطر شراب منگ بودی
816
01:00:27,083 --> 01:00:28,957
با این وضع باز هم میخواستی کار کنی؟
817
01:00:29,167 --> 01:00:29,916
آره
818
01:00:30,125 --> 01:00:31,999
و کار هم کردم
نه به مدت طولانی
819
01:00:32,208 --> 01:00:33,749
یه کاری بود که باید ترجمهش میکردم
820
01:00:33,958 --> 01:00:36,332
میخواستم قبل از استراحتم تمومش کنم
821
01:00:36,750 --> 01:00:40,791
همونطور که گفتم من تو هر محیطی
تحت هر آشوبی میتونم کارم رو انجام بدم
822
01:00:41,000 --> 01:00:44,124
ظاهراً شما تو هر جایی و هر زمانی
استراحت هم میتونید بکنید
823
01:00:44,333 --> 01:00:46,457
پس همه چی گل و بلبل بوده دیگه؟
824
01:00:51,542 --> 01:00:52,249
حرف دیگهای ندارم
825
01:00:56,167 --> 01:00:57,541
سوال دیگهای ندارم
826
01:01:00,625 --> 01:01:02,749
دنیل، این حرفی نبود که بهمون زده بودی
827
01:01:02,958 --> 01:01:05,832
زویی سولیدور موقع رفتنش
دیده از خونه بیرون رفتی
828
01:01:06,042 --> 01:01:09,332
و مامانت گفته بعد از رفتن زویی
با بابات حرف زده
829
01:01:10,958 --> 01:01:12,166
همه چی رو با هم قاتی کردم
830
01:01:13,000 --> 01:01:14,249
همه چی رو با هم قاتی کردی
831
01:01:20,500 --> 01:01:22,666
مطمئناً یه مشکلی این وسط هس
832
01:01:22,875 --> 01:01:23,791
درسته؟
833
01:01:24,000 --> 01:01:26,707
نمیشه که همزمان تو دوتا جا باشی
834
01:01:28,208 --> 01:01:30,582
فکر کنم برگشتم داخل خونه
835
01:01:33,333 --> 01:01:37,499
چیزی که اذیتم میکنه اینه که
چطور قبل از بازآفرینی مجدد صحنه مطمئن بودی؟
836
01:01:37,875 --> 01:01:40,041
...بیانیهت رو اظهار کردی
837
01:01:40,250 --> 01:01:42,957
"هر تیکهش حس متفاوتی بهم میده"
838
01:01:43,167 --> 01:01:45,874
"اشتباه نمیگیرمشون"
839
01:01:46,500 --> 01:01:49,124
"من زیر پنجرهی باز بودم"
840
01:01:49,333 --> 01:01:51,124
"میدونم چی شنیدم"
841
01:01:51,333 --> 01:01:54,874
بعدش در طول بازآفرینی مجدد صحنه
یه حرف کاملاً متفاوت زدی
842
01:01:55,083 --> 01:01:56,832
چطور ممکنه؟
843
01:01:59,417 --> 01:02:02,457
...یادمه کجا بودم، ولی
844
01:02:04,958 --> 01:02:08,707
شاید شوک اتفاق باعث شده
همه چی رو با هم قاتی کنم
845
01:02:09,083 --> 01:02:11,166
...یه روانپزشک که دنیل رو معاینه کرده
846
01:02:11,375 --> 01:02:15,166
گفته شاید شوک احساسی باعث شده
بعضی از خاطراتش تغییر کنن
847
01:02:15,667 --> 01:02:16,416
البته
848
01:02:16,625 --> 01:02:19,457
چرا برگشتی داخل خونه؟
849
01:02:21,667 --> 01:02:23,666
...فکر کنم
850
01:02:24,333 --> 01:02:25,957
دستکشهام یا گوشیم رو جا گذاشته بودم
851
01:02:26,833 --> 01:02:28,166
ولی مطمئن نیستی؟
852
01:02:29,667 --> 01:02:31,374
دقیق یادم نمیاد
853
01:02:31,583 --> 01:02:35,041
...پس در مورد خاطرات اون روزت
854
01:02:35,250 --> 01:02:37,541
از یقین کامل رسیدی به شک و تردید؟
855
01:02:37,833 --> 01:02:39,749
این مسئله خیلی مشکلسازه
856
01:02:39,958 --> 01:02:42,874
فقط و فقط کلید کردی
...روی یه قسمت از حافظهش
857
01:02:43,083 --> 01:02:45,624
تا بتونی کُل حافظهش رو زیر سوال ببری
858
01:02:46,042 --> 01:02:47,707
میخوای چی رو باور کنیم؟
859
01:02:47,917 --> 01:02:51,207
که شوک حادثه، جیغ و داد رو
به حرف زدن آروم تبدیل کرده؟
860
01:02:51,417 --> 01:02:54,291
داری با کنایه اشاره میکنی که
داره دروغ میگه تا از مادرش محافظت کنه
861
01:02:54,500 --> 01:02:55,332
نه
862
01:02:56,167 --> 01:02:58,416
صرفاً دارم به تردیدهای شاهد اشاره میکنم
863
01:02:58,625 --> 01:03:00,832
ولی حق داریم تعجب کنیم
864
01:03:01,042 --> 01:03:04,832
دنیل مالسکی میگه هر وقت والدینش
دعوا میکردن از خونه میزده بیرون
865
01:03:05,042 --> 01:03:08,207
از اونجایی که اون روز هم
...به طور اتفاقی رفته بیرون
866
01:03:08,417 --> 01:03:11,124
احتمالش زیاده که شاهد مشاجرهای بوده
867
01:03:11,333 --> 01:03:13,249
به خاطرهمین هیچی نشنیده
868
01:03:13,708 --> 01:03:16,291
به طوراتفاقی نرفتم بیرون
به خاطر صدای آهنگ فرار کردم
869
01:03:16,500 --> 01:03:20,457
و در مورد چیزی که شنیده بود خیلی واضح حرف زد
870
01:03:20,667 --> 01:03:22,332
اون هیچوقت تغییر نظر نداد
871
01:03:22,917 --> 01:03:26,082
روانپزشک و کارشناس آسیبشناسی بینایی
872
01:03:26,292 --> 01:03:29,541
هر دو حافظه شنیداری دنیل رو
عالی اعلام کردن
873
01:03:35,708 --> 01:03:39,082
منشی دادگاه، لطفاً
874
01:03:39,292 --> 01:03:41,791
عناصر ارائه شده توسط آقای بالارد رو نشون بدین
875
01:03:44,167 --> 01:03:45,666
گوش میدیم
876
01:03:45,875 --> 01:03:49,374
عنصر قطعی اینه که لکههای خون
877
01:03:49,583 --> 01:03:50,874
روی انبار هیزم پیدا شده
878
01:03:51,083 --> 01:03:53,707
و این موضوع تو طرح دیده میشه
879
01:03:54,667 --> 01:03:57,416
میتونین روی انبار هیزم زوم کنید؟
880
01:03:58,750 --> 01:04:02,541
از روی شکل لکهها میشه متوجه شد
خون از بالا روی انبار هیزم ریخته شده
881
01:04:02,958 --> 01:04:04,999
اونا طولانی و باریک هستن
882
01:04:05,208 --> 01:04:09,457
طولانیترین لکه خون، 4 سانتیمتر طول داره
که باید گفت خیلی زیاده
883
01:04:10,000 --> 01:04:11,624
بنابراین براساس آزمایشات انجام شده
884
01:04:11,833 --> 01:04:14,332
این لکههای خون در صورتی میتونستن
اینجا ریخته بشن
885
01:04:14,542 --> 01:04:17,041
که آقای مالسکی از ناحیه سر
دچار ضربه شده
886
01:04:17,250 --> 01:04:19,666
و تو بالکن طبقه سوم بوده باشن
887
01:04:20,708 --> 01:04:23,707
ایشون به نردههای بالکن تکیه داده بودن
888
01:04:23,917 --> 01:04:27,541
و وقتی به سرشون ضربه وارد شده
سرشون جلوتر از نردهها بوده
889
01:04:27,750 --> 01:04:30,332
و لکهها در اون نقطه ریخته شدن
890
01:04:30,542 --> 01:04:32,291
هیچ جور دیگهای نمیشه توضیحش داد
891
01:04:32,500 --> 01:04:36,374
خشونت ناشی از ضربه
باعث افتادن آقای مالسکی شد؟
892
01:04:36,583 --> 01:04:37,707
تقریباً
893
01:04:37,917 --> 01:04:41,291
ترکیبی از خشونت ناشی از ضربه
894
01:04:41,500 --> 01:04:43,541
و یه هل دادن تعمدی بوده
895
01:04:43,750 --> 01:04:47,541
یعنی میگین فرد حملهکننده
خیلی عصبانی بوده؟
896
01:04:47,750 --> 01:04:51,374
و بعد از ضربه سعی کرده
مقتول رو از بالا به پایین بندازه؟
897
01:04:51,583 --> 01:04:53,666
باید بگم طرف خیلی خشمگین بوده
898
01:04:53,875 --> 01:04:55,499
نمیشه کمتر از این رو تصور کرد
899
01:04:55,917 --> 01:04:59,874
تو همچین حالتی، میزان قدرت فیزیکی افزایش پیدا میکنه
900
01:05:11,208 --> 01:05:15,916
نردهها یک متر و بیست سانت ارتفاع دارن
901
01:05:16,125 --> 01:05:19,166
که میشن یه چیزی تا این حدود
902
01:05:19,667 --> 01:05:22,291
آقای مالسکی یک متر و هشتاد و دو سانت قد
903
01:05:22,500 --> 01:05:24,624
و هشتاد و پنج کیلو وزن داشتن
904
01:05:24,958 --> 01:05:27,957
بنابراین برای اینکه ایشون رو
از بالای نرده پرت کنن پایین
905
01:05:28,167 --> 01:05:31,874
باید خیلی محکم هلشون داد، درسته؟
906
01:05:32,083 --> 01:05:35,041
کل اینکار باید حسابشده میبود
907
01:05:35,250 --> 01:05:37,416
همچین ضربهای همیشه از روی عمد هست
908
01:05:37,625 --> 01:05:39,707
منظورم از حسابشده اینه که
909
01:05:39,917 --> 01:05:42,624
باید خیلی هماهنگشده و دقیق بوده باشه
910
01:05:42,875 --> 01:05:45,249
براساس وزنشون
باید فرض کنیم
911
01:05:45,458 --> 01:05:48,874
که برای سقوط لازمه که پاشون رو بلند کرده باشن
912
01:05:49,083 --> 01:05:50,999
که خشم زیادی رو میطلبه
913
01:05:51,208 --> 01:05:52,957
نمیشه خشم رو رد کرد
914
01:05:53,167 --> 01:05:57,207
و احتمالاً اون موقع آقای مالسکی تعادل نداشتن
915
01:05:57,417 --> 01:05:58,957
...و ممکنه به خاطر شدت ضربه
916
01:05:59,167 --> 01:06:02,582
یا موقعیت نامناسبشون
سقوط کرده باشن
917
01:06:02,792 --> 01:06:05,457
...همونطور که گفتم، هیچ عنصری نداریم که
918
01:06:05,667 --> 01:06:07,791
فقط سه تا قطره خون داریم
919
01:06:08,875 --> 01:06:13,791
هر چیز دیگهای که برای توضیح قضیه
به کار برده میشه، فرضیه، درسته؟
920
01:06:14,000 --> 01:06:17,291
خیلیخب، ولی تنها توضیحی که وجود داره
همونیه که من گفتم
921
01:06:17,500 --> 01:06:20,749
شما یه فرضیه بهمون دادین
نه توضیح
922
01:06:21,000 --> 01:06:22,457
راستش، دوتا فرضیه
923
01:06:22,667 --> 01:06:25,749
فرضیه هل دادن حسابشده
و بدون هل دادن حسابشده
924
01:06:26,458 --> 01:06:28,124
براساس فرضیههای شما
925
01:06:28,333 --> 01:06:30,332
از چجور آلتی برای زدن ضربه استفاده شده؟
926
01:06:30,542 --> 01:06:33,124
...یه آلت سنگین، احتمالاً فلز
927
01:06:33,333 --> 01:06:35,249
،یه قطعه چوب محکم بوده
928
01:06:35,458 --> 01:06:37,666
که بدون شک لبهی تیزی داشته
929
01:06:38,208 --> 01:06:41,707
همچین وسیلهای رو تو خونه پیدا کردین؟
930
01:06:41,917 --> 01:06:44,499
میدونین که هیچ آلتی پیدا نشده
931
01:06:44,708 --> 01:06:46,499
اینطور چیزا رو راحت میشه از بین برد
932
01:06:47,125 --> 01:06:48,666
دیگه سوالی ندارم
933
01:06:50,833 --> 01:06:53,707
دو تا توضیح واسه سه تا لکه خون وجود داره
934
01:06:53,917 --> 01:06:58,041
یا بعد از یه ضربه خشونتآمیز
از اینجا اومدن
935
01:06:58,583 --> 01:07:01,416
یا وقتی که جمجمه
936
01:07:01,625 --> 01:07:03,291
به لبه سقف برخورد کرده
937
01:07:03,500 --> 01:07:04,916
یعنی تقریباً اینجا
938
01:07:05,250 --> 01:07:07,041
احتمال فرضیه اول خیلی کمه
939
01:07:07,250 --> 01:07:11,707
با شکل و جهت لکههای خون
همخونی نداره
940
01:07:12,667 --> 01:07:14,499
با تمرکز بر روی فرضیه دوم
941
01:07:14,708 --> 01:07:18,332
باید به ضربهای که بر اثر برخورد به سقف انبار
942
01:07:18,542 --> 01:07:19,874
به وجود اومده، توجه کنیم
943
01:07:20,708 --> 01:07:23,874
ویدیویی رو که براثر تخمین محل قتل گرفته شده
بهتون نشون میدم
944
01:07:29,375 --> 01:07:30,166
اونجا
945
01:07:30,375 --> 01:07:33,999
همونطور که میبینید
،در بازسازی صحنه به وسیله یه عروسک
946
01:07:34,333 --> 01:07:37,416
همچین ضربهای باعث میشه
بدن به شدت آسیب ببینه
947
01:07:37,625 --> 01:07:41,082
و در هنگام واژگونی و چرخش
948
01:07:41,458 --> 01:07:43,541
،ثانیهای بعد از برخورد
949
01:07:43,750 --> 01:07:47,624
...این سه لکه خون
950
01:07:47,833 --> 01:07:49,291
بر روی سطح انبار ریخته شده
951
01:07:52,917 --> 01:07:54,666
...و تنها توضیح معتبر اینه که
952
01:07:54,875 --> 01:07:58,374
آقای مالسکی از پنجره اتاق زیرشیروانی سقوط کردن
953
01:07:58,583 --> 01:07:59,874
معتقدم تنها راه برای اینکه
954
01:08:00,083 --> 01:08:02,374
روی سقف انبار بیفته
955
01:08:02,833 --> 01:08:04,374
و همچین زخمی رو ایجاد کنه، همینه
956
01:08:04,583 --> 01:08:06,916
پس یعنی تنها معیارتون اعتقادتون هست
957
01:08:07,125 --> 01:08:08,416
پس یعنی این نظر شخصی شماست
958
01:08:09,000 --> 01:08:11,749
پس چطوری عدم وجود دیانای
یا بافت بدن مقتول رو
959
01:08:11,958 --> 01:08:15,332
در طی برخورد، توجیه میکنید؟
960
01:08:15,833 --> 01:08:17,374
الان بهتون نشون میدن
961
01:08:17,583 --> 01:08:19,707
این آزمایشیه که
962
01:08:19,917 --> 01:08:21,957
طی شرایط مشابه انجام دادیم
963
01:08:22,167 --> 01:08:25,291
در زمان حادثه
...یه لایهای از یخ
964
01:08:25,500 --> 01:08:28,166
زیر لایهی ضخیم از برف وجود داشته
965
01:08:29,375 --> 01:08:32,499
میبینیم که برف به سرعت در حال ذوب شدن هست
966
01:08:32,708 --> 01:08:33,999
و میبینیم که
967
01:08:34,208 --> 01:08:38,124
در مدت یک ساعت و پنجاه دقیقه
آب جاری شده
968
01:08:38,625 --> 01:08:42,207
تمام باقیموندهی خون دفن شده رو
از محل برخورد پاک میکنه
969
01:08:42,417 --> 01:08:43,999
...و باعث میشه خون
970
01:08:44,208 --> 01:08:45,249
به اینجا بیاد
971
01:08:45,458 --> 01:08:49,041
شما فرضیه ضربه خشونتآمیز رو
بعید دونستید
972
01:08:49,250 --> 01:08:51,207
یعنی میگین غیرممکنه؟
973
01:08:52,500 --> 01:08:54,332
نه، ولی به شدت بعیده
974
01:08:54,542 --> 01:08:56,207
پس یعنی بازم احتمالش هست
975
01:08:56,625 --> 01:08:59,374
احتمالش مثل اینه که
که من رئیسجمهور بشم
976
01:08:59,583 --> 01:09:00,916
فهمیدم منظورتون چیه
977
01:09:01,125 --> 01:09:02,541
و یه دلیلی برای بعید بودنش وجود داره
978
01:09:02,750 --> 01:09:05,916
در فرضیه شما، برای توضیح زاویه
979
01:09:06,292 --> 01:09:07,499
سه لکه خون
980
01:09:07,708 --> 01:09:11,249
باید سر آقای مالسکی رو طوری تصور کنیم
981
01:09:11,250 --> 01:09:14,749
که انگار ایشون طوری به نرده تکیه دادن
که سرشون هشتاد سانتیمتر از نرده فاصله داره
982
01:09:14,958 --> 01:09:17,916
این به معنیه که فرد ضارب
ایشون رو مجبور کرده
983
01:09:18,125 --> 01:09:20,124
تا به یه فضای خالی تکیه داده باشه
984
01:09:20,708 --> 01:09:23,124
و ایشون رو برخلاف نردهها هل میداده
985
01:09:23,333 --> 01:09:26,332
و کل بالاتنهش برعکس شده
986
01:09:26,667 --> 01:09:30,999
اینطوری ضارب باید یه جوری به ایشون نزدیک باشه
987
01:09:31,458 --> 01:09:33,541
که بتونه هم جسم سنگین رو در دست داشته باشه
988
01:09:33,750 --> 01:09:36,874
و خیلی محکم به سر مقتول ضربه زده باشه
989
01:09:37,083 --> 01:09:38,332
،همه این عناصر
990
01:09:38,542 --> 01:09:41,374
و به علاوه با درنظر گرفتن
توده بدنی متهم
991
01:09:41,583 --> 01:09:43,707
باعث میشن که این فرضیه به شدت بعید باشن
992
01:09:43,917 --> 01:09:45,082
ولی غیرممکن نیست
993
01:09:49,500 --> 01:09:52,582
،گوش کن دنیل
...به این دلیل میخواستم ببینمت
994
01:09:52,792 --> 01:09:55,999
چون میدونم ذینفع این پرونده هستی
995
01:09:56,208 --> 01:09:58,874
و اجازه دادم تا به الان تو دادگاه
حضور داشته باشی
996
01:09:59,083 --> 01:10:00,457
...ولی فردا
997
01:10:00,667 --> 01:10:02,416
قضایا پیچیدهتر میشه
998
01:10:02,625 --> 01:10:05,374
و قراره در مورد چندتا موضوع ناراحتکننده
صحبت کنیم
999
01:10:05,583 --> 01:10:08,082
بنابراین تصمیم گرفتم
اجازه حضورت رو در دادگاه صادر نکنم
1000
01:10:09,208 --> 01:10:10,916
فکر کنم تحمل شنیدن هرچیزی رو داشته باشم
1001
01:10:11,125 --> 01:10:11,832
چی؟
1002
01:10:12,042 --> 01:10:13,999
فکر کنم تحمل شنیدن هرچیزی رو داشته باشم
1003
01:10:14,417 --> 01:10:16,166
بله؟ -
من آمادهم -
1004
01:10:16,375 --> 01:10:19,416
درسته میتونی بشنوی
ولی آیا تحملش رو هم داری؟
1005
01:10:19,625 --> 01:10:21,166
ما یه وظیفهای داریم
1006
01:10:21,375 --> 01:10:24,916
و باید کارمون رو در کمال آرامش
انجام بدیم
1007
01:10:25,125 --> 01:10:26,707
من که تا حالا دادگاه رو مختل نکردم
1008
01:10:26,917 --> 01:10:28,416
...مختل
1009
01:10:28,750 --> 01:10:30,457
منظورم این نیست
1010
01:10:31,792 --> 01:10:35,082
باید بتونیم حقیقت رو با صراحت بیان کنیم
1011
01:10:36,333 --> 01:10:38,374
باید همه چیز رو مورد بررسی قرار بدیم
1012
01:10:38,583 --> 01:10:40,957
اون هم بدون اینکه نگران باشیم
که آسیب ببینی
1013
01:10:43,667 --> 01:10:45,416
من همین الانش هم آسیب دیدم
1014
01:10:47,125 --> 01:10:49,332
...به خاطر همین هم
1015
01:10:50,708 --> 01:10:52,832
باید بشنوم
تا بتونم به آسیبم غلبه کنم
1016
01:10:53,042 --> 01:10:55,124
هدف از برگزاری دادگاه
شنیدن تو نیست
1017
01:10:55,333 --> 01:10:57,666
واسه مشخص شدن حقیقته
1018
01:10:57,875 --> 01:11:00,624
بدون اینکه مجبور بشیم
حرفامون رو سانسور کنیم
1019
01:11:01,083 --> 01:11:03,582
از کی تا حالا کسی حرفاش رو سانسور میکنه
1020
01:11:04,750 --> 01:11:07,416
حتی اگه نذارید وارد دادگاه بشم
1021
01:11:07,833 --> 01:11:10,332
از طریق تلویزیون و رادیو و اینترنت
1022
01:11:10,542 --> 01:11:12,374
میفهمم چه اتفاقی افتاده
1023
01:11:13,250 --> 01:11:14,874
همه فکر و ذکرم میشه فهمیدن این قضیه
1024
01:11:26,958 --> 01:11:28,791
خانم وویتر شما ادعا کردین
1025
01:11:29,000 --> 01:11:32,332
شوهرتون شش ماه قبل از مرگش
اقدام به خودکشی کرد
1026
01:11:32,708 --> 01:11:35,832
عجیب اینجاست که خیلی دیر
همچین چیزی رو به خاطر آوردین
1027
01:11:36,042 --> 01:11:38,916
میشه وقایع اون اتفاق رو
با جزئیات توضیح بدین؟
1028
01:11:46,167 --> 01:11:50,666
اون اتفاق چند هفته بعد از
قطع کردن داروهاش اتفاق افتاد
1029
01:11:51,792 --> 01:11:54,291
اون روز صبح زود، داخل اتاقش
1030
01:11:55,333 --> 01:11:57,666
در حالی پیداش کردم
که روی زمین افتاده بود
1031
01:11:59,417 --> 01:12:00,582
...اون
1032
01:12:00,958 --> 01:12:02,707
شب قبلش، الکل زیادی مصرف کرده بود
1033
01:12:03,458 --> 01:12:06,166
و از حال رفته بود
1034
01:12:07,750 --> 01:12:11,166
و بالا آورد
و توی استفراغش قرص آسپرین دیدم
1035
01:12:12,042 --> 01:12:15,416
قرصها هنوز هضم نشده بودن
1036
01:12:17,500 --> 01:12:20,291
اولش متوجه نشدم چی هستن
1037
01:12:21,042 --> 01:12:23,499
...ولی بعداً ورقهای خالی قرص رو
1038
01:12:24,208 --> 01:12:26,999
تو سطل زباله آشپزخونه پیدا کردم
1039
01:12:28,125 --> 01:12:30,749
همه جا رو تمیز کردم
و خوابوندمش تو تخت
1040
01:12:30,773 --> 01:12:32,726
بعد
1041
01:12:32,750 --> 01:12:34,374
وقتی حالش بهتر شد
1042
01:12:34,583 --> 01:12:36,457
حاضر نبود در موردش حرفی بزنه
1043
01:12:36,667 --> 01:12:39,457
فقط گفت زودتر از موعد
داروهاش رو قطع کرده
1044
01:12:41,125 --> 01:12:42,957
اتاق خواباتون از هم جدا بود؟
1045
01:12:44,083 --> 01:12:47,499
اونجا دفترش بود و معمولاً هم
همونجا میخوابید، بله
1046
01:12:49,000 --> 01:12:53,332
که اینطور. چی باعث شد که صبح به اون زودی
وارد اتاقشون بشین؟
1047
01:12:53,625 --> 01:12:56,124
من همیشه صبح زود بیدار میشم
اونم بعضی وقتا زود بیدار میشد
1048
01:12:56,333 --> 01:12:59,541
بعضی وقتا اون وقت روز رو با هم میگذروندیم
...و با هم حرف میزدیم
1049
01:12:59,750 --> 01:13:01,124
ساعت 6 صبح؟
1050
01:13:01,333 --> 01:13:03,791
آره، البته اگه میدیدم چراغ اتاقش روشنه
1051
01:13:04,583 --> 01:13:07,624
،درسته تو یه تخت نمیخوابیدیم
ولی خیلی با هم صمیمی بودیم
1052
01:13:07,833 --> 01:13:09,666
...من اغلب
1053
01:13:10,750 --> 01:13:13,749
شب رو روی تخت دفترش میگذروندم
1054
01:13:15,250 --> 01:13:17,124
رفتم پایین تا قهوه درست کنم
1055
01:13:17,333 --> 01:13:20,332
...دیدم در اتاقش نیمه بازه و
1056
01:13:20,875 --> 01:13:22,916
و دیدم روی زمین افتاده
1057
01:13:23,333 --> 01:13:25,499
هیچکس دیگهای شاهد این قضیه نبود؟
1058
01:13:25,523 --> 01:13:26,934
نه
1059
01:13:26,958 --> 01:13:29,374
ممنونم، میتونید بشینید
1060
01:13:31,667 --> 01:13:33,041
شما خبر داشتین؟
1061
01:13:34,833 --> 01:13:36,541
چه نوع قرص ضدافسردگی تجویز کردین؟
1062
01:13:36,750 --> 01:13:38,499
.اسیتالوپرام، روزی بیست گرم
1063
01:13:38,723 --> 01:13:40,723
خودش تصمیم گرفت قطعشون کنه؟ -
.بله -
1064
01:13:41,167 --> 01:13:44,332
حدود هفت ماه قبل از مرگش بود
و میخواست ترک کنه
1065
01:13:44,542 --> 01:13:48,291
پیشنهاد دادم یواش یواش دزش رو بیاره پایین
و هر هفته مراجعه کنه
1066
01:13:48,500 --> 01:13:49,999
به خودکشی هم فکر میکرد؟
1067
01:13:50,750 --> 01:13:52,624
نه، ساموئل افسرده نبود
1068
01:13:52,833 --> 01:13:55,999
اسیتالوپرام رو به خاطر این واسش تجویز کردم
1069
01:13:56,833 --> 01:13:59,499
تا بتونه غم ناشی از تصادف پسرش رو تحمل کنه
1070
01:13:59,708 --> 01:14:04,166
امکانش هست که به خاطر ترک کردن حتی با دُز پایین
اقدام به خودکشی کرده باشه؟
1071
01:14:05,000 --> 01:14:07,207
در مورد این فرضیه، هر چیزی امکانپذیره
1072
01:14:07,417 --> 01:14:11,624
ولی چرا باید ازم خواسته باشه
بهش کمک کنم تا ترک کنه؟
1073
01:14:11,833 --> 01:14:14,749
و یه دفعه یواشکی بیخیال شده باشه؟
.با عقل جور درنمیاد
1074
01:14:14,958 --> 01:14:17,749
و تازه تو جلسات هفتگیمون هم
اشارهای بهش نکرده باشه؟
1075
01:14:30,833 --> 01:14:34,041
...تا حالا بیماری داشتین که خودکشی کرده باشه
1076
01:14:34,250 --> 01:14:35,749
یا حتی اقدام به خودکشی کرده باشه؟
1077
01:14:36,042 --> 01:14:38,249
تو فرانسه جملهی خودکشی کردن
1078
01:14:38,458 --> 01:14:42,082
به معنای هم امتحان کردن
.و هم موفق شدن هست
1079
01:14:42,292 --> 01:14:43,249
.یعنی انجام اون کار هست
1080
01:14:43,458 --> 01:14:45,124
.ممنون بابت درس زبان
1081
01:14:45,583 --> 01:14:46,999
تا حالا هیچ کدوم از بیمارام خودکشی نکردم
1082
01:14:47,208 --> 01:14:49,499
البته به جز آقای مالسکی
1083
01:14:49,708 --> 01:14:52,207
چون اینجاییم تا بفهمیم
قضیه چی بوده
1084
01:14:52,417 --> 01:14:53,666
،در هر صورت
1085
01:14:53,875 --> 01:14:56,624
نمیتونیم شما رو به عنوان کارشناس خودکشی معتبر بدونیم
1086
01:14:56,833 --> 01:14:57,999
حالا چه خودکشی ناموفق بوده باشه
چه موفق
1087
01:14:58,750 --> 01:15:02,124
گفتین ظاهراً شوهرتون از حرف زدن در این مورد
...با شما یا هر کس دیگهای
1088
01:15:02,333 --> 01:15:04,041
.خودداری کرده
1089
01:15:04,250 --> 01:15:05,541
به نظرتون دلیلش چی بوده؟
1090
01:15:08,000 --> 01:15:09,541
چون خجالت میکشید
1091
01:15:09,750 --> 01:15:11,999
...اون خیلی
1092
01:15:16,708 --> 01:15:18,957
.خیلی پیچیدهست
میشه لطفاً با یه زبون دیگه صحبت کنم؟
1093
01:15:20,542 --> 01:15:21,624
.ممنون
1094
01:15:23,708 --> 01:15:25,791
آره، فکر کنم به خاطر اینکه خجالت میکشید
1095
01:15:26,958 --> 01:15:29,999
ساموئل مشکلات زیادی
در زمینه شرم داشت
1096
01:15:30,208 --> 01:15:31,541
خیلی پیچیدهست
1097
01:15:34,708 --> 01:15:38,666
.اون از درس دادن ناامید شده بود
...مثل یه باری روی دوشش سنگینی میکرد
1098
01:15:39,417 --> 01:15:41,041
و دلش میخواست نویسندگی کنه
1099
01:15:41,833 --> 01:15:43,916
چندین سال بود که روی یه رمان کار میکرد
1100
01:15:44,125 --> 01:15:46,249
قبل و بعد تصادف دنیل، روی رمان کار میکرد
1101
01:15:47,875 --> 01:15:49,124
هرچیزی رو که نوشته بود، خونده بودم
1102
01:15:49,333 --> 01:15:51,624
و از نظرم رمانش واقعاً خوب بود
و این موضوع رو به خودش هم گفته بودم
1103
01:15:51,833 --> 01:15:54,041
...ولی یه روز، یه دفعه
1104
01:15:54,583 --> 01:15:57,207
نتونست نوشتن رو ادامه بده
و بیخیال شد
1105
01:15:58,708 --> 01:16:00,791
این قضیه حس ترسو بودن بهش داد
1106
01:16:01,583 --> 01:16:03,707
خودش رو کوچیک میدید
1107
01:16:05,125 --> 01:16:07,874
و در نهایت خودش رو قانع کرد که
به خاطر وابستگی داروییش
1108
01:16:08,083 --> 01:16:11,041
.نمیتونه دیگه بنویسه
1109
01:16:11,250 --> 01:16:13,041
،و میخواست خودش رو از شر دارو آزاد کنه
1110
01:16:13,250 --> 01:16:15,499
...و نمیتونست اینکار رو بکنه، البته که نمیتونست
1111
01:16:15,708 --> 01:16:17,291
.ببخشید، هنوز حرفم تموم نشده
1112
01:16:17,500 --> 01:16:20,499
نمیتونست در مورد اقدام به خودکشی حرف بزنه
1113
01:16:20,708 --> 01:16:23,666
چون حس شکستخوردگیش
واسش زیادی دردناک بود
1114
01:16:23,875 --> 01:16:25,499
اون هیچوقت به این قضیه اشاره نکرد
1115
01:16:25,750 --> 01:16:26,582
حتی یه بار هم اشاره نکرد
1116
01:16:26,792 --> 01:16:30,541
اون شما رو مقصر میدونست
چون از جلسه اول واسهش دارو تجویز کردین
1117
01:16:30,750 --> 01:16:31,874
داشت دیوونه میشد
1118
01:16:32,083 --> 01:16:33,541
من و اون با هم تصمیم گرفتیم
1119
01:16:33,750 --> 01:16:37,249
نمیتونید نقش مهمتون رو
تو این معادله انکار کنید
1120
01:16:37,667 --> 01:16:41,041
ساموئل چون احساس گناه میکرد
سراغ من اومد
1121
01:16:41,250 --> 01:16:43,874
ولی بیشتر به خاطر این بود
که شما اون رو مقصر میدونستید
1122
01:16:44,083 --> 01:16:46,457
...رفتار شما رو
1123
01:16:46,667 --> 01:16:48,749
.یه جور رفتار عقیمکننده توصیف میکرد
1124
01:16:49,167 --> 01:16:51,124
...شما به خاطر اون حادثه
1125
01:16:51,458 --> 01:16:53,207
...مجبورش کردین
1126
01:16:53,417 --> 01:16:56,791
:مهمترین چیزش رو کنار بذاره
1127
01:16:57,000 --> 01:16:58,041
.یعنی نوشتن رو
1128
01:16:58,875 --> 01:17:02,291
.از نظر احساسی اون رو تحت فشار گذاشتین
1129
01:17:02,500 --> 01:17:04,541
،از نظری، حرفتون درسته
1130
01:17:04,833 --> 01:17:07,707
تشویقش کردین که بنویسه
.و میخواستید موفق بشه
1131
01:17:07,917 --> 01:17:11,291
،ولی اگه موفق میشد
چشم دیدن موفقیتش رو نداشتین
1132
01:17:11,500 --> 01:17:14,332
.مشکل همین بود
شاید تو ضمیر ناخودآگاهش میدونسته
1133
01:17:15,500 --> 01:17:18,791
..همه این مسائل و بار روانی ناشی از
1134
01:17:19,000 --> 01:17:21,499
حادثه، چیزی فراتر از تحملش بود
1135
01:17:21,708 --> 01:17:24,582
همونطور که بهش گفته بودین
...این مشکل خودته»
1136
01:17:24,792 --> 01:17:26,749
«.تو مسئولشی. باهاش کنار بیا
1137
01:17:26,958 --> 01:17:29,749
و گفت میخواستم خودم رو آروم کنم و بنویسم
1138
01:17:29,958 --> 01:17:31,499
بار روانی رو
1139
01:17:31,708 --> 01:17:34,791
خانم وویتر و شوهرشون به یه اندازه مدیریت میکردن
1140
01:17:35,000 --> 01:17:38,416
ما اظهاریههای بانک، رسیدها و غیره رو داریم
1141
01:17:38,625 --> 01:17:41,207
من از بار عاطفی هم دارم صحبت میکنم
1142
01:17:41,417 --> 01:17:44,124
،همینطور مسئولیتها، انگیزه
1143
01:17:44,792 --> 01:17:45,957
اضطراب
1144
01:17:46,167 --> 01:17:50,541
ساموئل تو همچین مسائلی
تعادل روحی نداشت
1145
01:17:50,750 --> 01:17:53,082
پس یعنی بیمارتون هر چی گفته
حقیقت داشته؟
1146
01:17:53,292 --> 01:17:55,374
،به عنوان یه روانکاو
1147
01:17:55,583 --> 01:17:58,249
هیچوقت نشد فکر کنید
...ساموئل مالنسکی
1148
01:17:58,458 --> 01:18:02,124
نیاز داشته که فکر کنه تعادل روحی نداشته
1149
01:18:02,333 --> 01:18:04,499
تا فکر کنه که به همین خاطر
توانایی نوشتن نداره؟
1150
01:18:04,500 --> 01:18:08,499
بعد از یه مدت، میتونم متوجه بشم
کدوم حرف بیمار حقیقت داره و کدوم حقیقت نداره
1151
01:18:08,875 --> 01:18:09,874
پس خوش به حالتون
1152
01:18:10,083 --> 01:18:11,832
ببخشید میون حرفتون میپرم
1153
01:18:11,856 --> 01:18:12,758
....ولی
1154
01:18:14,542 --> 01:18:16,249
...شما اومدی اینجا
1155
01:18:16,500 --> 01:18:19,957
و یه نظری واسه خودتون دارین
...و بهم میگین
1156
01:18:21,042 --> 01:18:24,874
که ساموئل کی بوده
و چه دورانی رو پشت سر میذاشته
1157
01:18:25,542 --> 01:18:28,874
...ولی حرفای شما
1158
01:18:29,458 --> 01:18:32,457
فقط بخش کوچیکی از این ماجرا رو نشون میده
1159
01:18:32,481 --> 01:18:33,484
میدونید؟
1160
01:18:34,708 --> 01:18:36,082
منظورم اینه که بعضی وقتا
1161
01:18:36,792 --> 01:18:38,124
...بعضی وقتا یه زوج
1162
01:18:39,708 --> 01:18:41,499
درگیر یه مسئله آشوببرانگیز میشه
1163
01:18:41,708 --> 01:18:43,624
و هر کسی خود واقعیش رو گم میکنه
1164
01:18:43,875 --> 01:18:46,624
و بعضی وقتا کنار هم میجنگیم
و بعضی وقتا تنهایی میجنگیم
1165
01:18:46,833 --> 01:18:50,041
و بعضی وقتا بر علیه همدیگه میجنگیم
و هر اتفاقی ممکنه
1166
01:18:50,250 --> 01:18:53,249
و به نظرم امکان داره که ساموئل
1167
01:18:53,583 --> 01:18:57,291
نیاز داشته مسائل رو طوری ببینه
...که شما دارید میگید، ولی
1168
01:18:58,833 --> 01:19:00,791
،اگه من هم پیش یه تراپیست رفته بودم
1169
01:19:01,000 --> 01:19:05,041
ممکن بود اون هم اینجا باشه
و چیزای بدی رو در مورد ساموئل بگه
1170
01:19:05,250 --> 01:19:07,249
ولی آیا اون چیزا حقیقت داشتن؟
1171
01:19:15,917 --> 01:19:20,166
آیا بعد از اتفاقی که برای پسرتون افتاد
از شوهرتون عصبانی شده بودین؟
1172
01:19:23,708 --> 01:19:25,874
...اون موقع هر دومون
1173
01:19:26,083 --> 01:19:29,207
با احساسات متفاوتی سر و کله میزدیم
1174
01:19:30,542 --> 01:19:32,124
آره یا نه؟
1175
01:19:34,875 --> 01:19:36,457
آره، چند روزی عصبانی بودم
1176
01:19:36,958 --> 01:19:38,832
قرار بود ساموئل مواظبش باش
1177
01:19:40,000 --> 01:19:42,874
پسرتون عملاً بیناییش رو از دست داد
1178
01:19:43,250 --> 01:19:45,707
و اون وقت شما فقط واسه چند روز
ازش عصبانی بودین؟
1179
01:19:46,833 --> 01:19:50,207
آره، به خاطر اینکه مسئول حادثه بود
1180
01:19:51,125 --> 01:19:52,291
معلومه
1181
01:19:54,125 --> 01:19:58,416
دکتر کمی قبلتر در مورد موقعیتهای فاجعهبار صحبت کردن
1182
01:19:58,833 --> 01:20:01,832
من حاضر نبودم به اون دید بهش نگاه کنم
1183
01:20:02,208 --> 01:20:04,874
هیچوقت به دنیل به چشم یه معلول نگاه نکردم
1184
01:20:06,292 --> 01:20:08,957
میخواستم ازش محافظت کنم
تا همچین برداشتی از خودش نداشته باشه
1185
01:20:09,208 --> 01:20:12,999
چون به محض اینکه همچین برچسبی
به یه بچه بزنی، محکوم میشه
1186
01:20:13,000 --> 01:20:15,749
به اینکه زندگیش رو دیگه مال خودش ندونه
1187
01:20:15,958 --> 01:20:18,624
در صورتی که باید حس کنه
...اون بهترین زندگیایه که داره
1188
01:20:18,833 --> 01:20:20,416
چون فقط یه بار زندگی میکنه
1189
01:20:20,625 --> 01:20:21,957
و زندگی خودشه
1190
01:20:22,505 --> 01:20:23,372
...اون
1191
01:20:24,250 --> 01:20:25,624
،اون کتاب میخونه
1192
01:20:26,708 --> 01:20:29,124
مثل همهی بچههای دیگه
،تو شبکات اجتماعی فعالیت داره
1193
01:20:29,333 --> 01:20:30,666
پیانو مینوازه
1194
01:20:30,875 --> 01:20:32,749
رویاپردازی میکنه، میخنده، گریه میکنه
1195
01:20:32,958 --> 01:20:34,957
اون بچهی سرزندهایه
1196
01:20:35,292 --> 01:20:36,499
حالش خوبه
1197
01:20:40,875 --> 01:20:43,166
بنابراین شاید
1198
01:20:44,792 --> 01:20:48,957
از دست ساموئل عصبانی بودم
چون داشت درد خودش رو از طریق دنیل منعکس میکرد
1199
01:20:51,917 --> 01:20:52,707
ممنون
1200
01:20:58,664 --> 01:21:06,664
جستارهایی دربارهی سینما، جاست مووی
@just_movieeee
1201
01:21:13,667 --> 01:21:15,791
دلم میخواد کل شب رو الکل بخورم
1202
01:21:17,125 --> 01:21:18,291
آره، منم همینطور
1203
01:21:19,125 --> 01:21:20,416
من که میخورم
1204
01:21:21,167 --> 01:21:22,291
تا یادم بره
1205
01:21:22,750 --> 01:21:24,582
...بیخیال، تو تنها وکیلی هستی که
1206
01:21:27,125 --> 01:21:28,332
باشه، یه بار دیگه بگو
1207
01:21:28,542 --> 01:21:31,082
تو تنها وکیلی هستی که میشناسم
1208
01:21:32,542 --> 01:21:36,041
همچین دلیلی کافیه تا زندگیت رو
به دستای یه نفر بسپاری؟
1209
01:21:36,458 --> 01:21:38,332
آره؟ -
نه، ولی وکیل خوبی هستی -
1210
01:21:38,917 --> 01:21:40,499
درسته؟ وکیل خوبی هستی
1211
01:21:40,708 --> 01:21:42,124
نمیدونم -
بیخیال -
1212
01:21:44,125 --> 01:21:45,624
قیافهت شبیه سگه
1213
01:21:46,917 --> 01:21:48,041
جانم؟
1214
01:21:48,250 --> 01:21:49,999
نه، منظورم از اون سگ خوشگلاست
1215
01:21:51,000 --> 01:21:52,332
بهش چی میگن؟
1216
01:21:53,375 --> 01:21:54,916
از این سگ پاکوتاها
1217
01:21:55,125 --> 01:21:57,249
شنیدنش از زبون تو خندهداره
...اگه نتونم سر یه حیوون رو روی کله یه نفر تصور کنم
1218
01:21:57,458 --> 01:21:59,832
نمیتونم بهش اعتماد کنم
1219
01:22:00,042 --> 01:22:02,207
واقعاً؟ حالا من چه حیوونی هستم؟
1220
01:22:05,042 --> 01:22:06,499
هنوز مطمئن نیستم
1221
01:22:10,042 --> 01:22:11,457
بعد از این همه وقت
1222
01:22:12,292 --> 01:22:13,791
هنوز نمیدونی؟
1223
01:22:29,167 --> 01:22:33,124
اولین بار که من رو دیدی، یادته؟
1224
01:22:33,667 --> 01:22:34,999
آره، معلومه که یادمه
1225
01:22:35,750 --> 01:22:37,791
خودم یادم نیست. چطوری بودم؟
1226
01:22:39,792 --> 01:22:42,291
تا جایی که یادمه
1227
01:22:43,125 --> 01:22:44,749
انگار یه ذره سردرگم بودی
1228
01:22:45,958 --> 01:22:46,999
تنها
1229
01:22:48,042 --> 01:22:49,124
...و
1230
01:22:50,375 --> 01:22:51,499
.بلندپرواز بودی
1231
01:22:52,750 --> 01:22:55,166
و منم به طرز فجیعی عاشق بودم
1232
01:23:03,125 --> 01:23:04,624
هیچی یادم نمیاد
1233
01:23:07,655 --> 01:23:08,643
خیلیخب
1234
01:23:16,542 --> 01:23:18,832
ولی من بیگناهم
خودت که میدونی، مگه نه؟
1235
01:23:18,856 --> 01:23:19,820
آره
1236
01:23:20,792 --> 01:23:22,166
جدی دارم میگم
1237
01:23:25,333 --> 01:23:27,291
نمیدونم پیش خودت چی فکر میکنی
1238
01:23:29,917 --> 01:23:32,916
من به خیلی چیزا فکر میکنم
ولی بهت نمیگم
1239
01:23:33,250 --> 01:23:34,707
مگه اینکه بخوای اخراجم کنی
1240
01:23:34,917 --> 01:23:35,749
نه، وینسنت
1241
01:23:35,958 --> 01:23:37,916
...پیش خودت فکر میکنی
مگه نه؟
1242
01:23:38,125 --> 01:23:41,457
،چون بعضی وقتا یه جوری نگام میکنی
...مثل الان که داری نگاهم میکنی
1243
01:23:41,833 --> 01:23:43,749
حس میکنم داری قضاوتم میکنی
1244
01:23:45,250 --> 01:23:47,124
نمیدونم چه فکری میکنی
1245
01:23:47,458 --> 01:23:49,457
ساندرا، حرفت رو باور میکنم
1246
01:23:50,167 --> 01:23:51,124
قضاوتت نمیکنم
1247
01:24:12,750 --> 01:24:13,791
،عشقم
1248
01:24:15,000 --> 01:24:16,332
...فقط میخوام بدونی
1249
01:24:16,958 --> 01:24:18,041
...من
1250
01:24:18,625 --> 01:24:21,999
من اونقدرا هم هیولا نیستم، میدونی؟
1251
01:24:22,958 --> 01:24:25,332
،هر چیزی که تو دادگاه میشنوی
1252
01:24:26,542 --> 01:24:27,999
...فقط
1253
01:24:29,458 --> 01:24:31,041
قضیه پیچیدهس
1254
01:24:32,234 --> 01:24:33,065
...و
1255
01:24:33,292 --> 01:24:35,124
اونطوریا نیست
1256
01:24:35,708 --> 01:24:36,791
...پدرت
1257
01:24:37,417 --> 01:24:39,666
پدرت نیمه گمشده من بود
1258
01:24:40,292 --> 01:24:43,041
ما همدیگه رو انتخاب کردیم
و عاشقش بودم
1259
01:24:46,542 --> 01:24:48,416
ولی چطوری میشه همچین چیزی رو ثابت کرد؟
1260
01:24:54,292 --> 01:24:58,457
فقط ای کاش میتونستی از همه این قضایا
...مصون بمونی و میتونستی
1261
01:24:59,500 --> 01:25:02,874
میتونستی کارای بچهگونه انجام بدی
1262
01:25:03,625 --> 01:25:06,624
و یه کم دیگه بچه میموندی
1263
01:25:22,000 --> 01:25:23,291
!قیام کنید
1264
01:25:31,958 --> 01:25:33,749
بفرمایید بشینید
1265
01:25:35,625 --> 01:25:36,582
...با فرا خوندن
1266
01:25:36,792 --> 01:25:40,207
بازپرس ارشد به جایگاه
کار رو شروع میکنیم
1267
01:25:45,000 --> 01:25:46,707
اصرار داره که قضیه مهمه
1268
01:26:32,958 --> 01:26:34,749
بفرمایید بشینید
1269
01:26:36,917 --> 01:26:39,291
،بازپرس ارشد رسیدن
1270
01:26:39,500 --> 01:26:41,707
بنابراین میتونیم کارمون رو شروع کنیم
1271
01:26:42,750 --> 01:26:46,291
منشی دادگاه، لطفاً سند شماره 31 رو نشون بدین
1272
01:26:48,458 --> 01:26:51,499
ناظم جلسه، لطفاً رونوشت مدرک رو
1273
01:26:51,708 --> 01:26:55,416
به دست اعضاء هیئتمنصفه برسونید
1274
01:27:02,250 --> 01:27:03,541
منشی دادگاه؟
1275
01:27:04,875 --> 01:27:06,957
انتظار داری چیکار کنم؟
بخشی از کارمه
1276
01:27:07,167 --> 01:27:09,166
مجبوری خودت ترتیبش رو بدی
1277
01:27:09,375 --> 01:27:10,582
حاضر نیستم لغوش کنم
1278
01:27:10,792 --> 01:27:12,582
آخه چطوری ترتیبش رو بدم؟
1279
01:27:12,958 --> 01:27:15,291
میدونی که باید با همدیگه
برنامهریزی کنیم
1280
01:27:18,167 --> 01:27:20,541
حاضر نیستم به خاطر نبودنت
دنیل رو تنها بذارم
1281
01:27:20,750 --> 01:27:22,957
،بذارش پیش مونیکا
چه اشکالی داره مگه؟
1282
01:27:23,833 --> 01:27:24,791
سه روز در هفته؟
1283
01:27:25,000 --> 01:27:26,582
باید به خاطرش بهش پول بدیم
1284
01:27:26,792 --> 01:27:28,332
از پس هزینهش برنمیایم
1285
01:27:31,208 --> 01:27:32,666
زمان لازم دارم
1286
01:27:32,875 --> 01:27:34,749
منظورم از زمان فقط چند ساعت نیست
1287
01:27:35,375 --> 01:27:38,082
دارم از این حرف میزنم که کل سال رو
به خودم اختصاص بدم
1288
01:27:39,167 --> 01:27:40,916
دیگه تحملش رو ندارم
1289
01:27:45,125 --> 01:27:47,749
برنامهریزی زمانیت به خودت بستگی داره
1290
01:27:47,958 --> 01:27:50,624
آخرین باری که تو انجام تکالیفش
کمک کردی، کی بود؟
1291
01:27:50,833 --> 01:27:54,499
خیلی چیزا هست که واست اهمیت نداره
منظورم از این زمان همینه
1292
01:27:55,625 --> 01:27:59,207
عزیزم، کتابت تازه منتشر شده
خودت خوب میدونی که همین یه دفعهاس
1293
01:27:59,417 --> 01:28:01,916
همیشه یه "همین یه دفعه"ای به کاره
1294
01:28:04,042 --> 01:28:07,166
حالا چه کتاب آدم تازه منتشر شده باشه
یا در حال نوشتن باشه
1295
01:28:07,375 --> 01:28:10,457
یا به فضا نیاز داشته باشه
که بفهمه در مورد چی بنویسه
1296
01:28:12,792 --> 01:28:15,457
!من چند ساله که کاری رو میکنم که تو میگی
1297
01:28:16,333 --> 01:28:18,416
نمیتونم با وقتم کاری کنم
1298
01:28:18,958 --> 01:28:19,832
متوجه میشی؟
1299
01:28:23,917 --> 01:28:26,291
!این وقت مال من نیست، مال توئه
1300
01:28:30,792 --> 01:28:33,582
مگه من مجبورت کردم درس بدی؟
1301
01:28:35,333 --> 01:28:38,291
من مجبورت کردم به دنیل تو خونه درس بدی؟
1302
01:28:39,042 --> 01:28:40,541
هیچکس مجبورت نکرده
1303
01:28:40,958 --> 01:28:43,291
اگه یه کم زمان واسه خودت لازم داری
من کی باشم که جلوت رو بگیرم؟
1304
01:28:43,500 --> 01:28:44,957
واقعاً جدی میگی؟
1305
01:28:45,917 --> 01:28:48,541
زمان تدریسم رو نصف کردم
تا بیشتر وقت داشته باشم
1306
01:28:48,750 --> 01:28:50,207
و بازم کافی نیست
1307
01:28:50,417 --> 01:28:53,249
باید بازسازی خونه رو تموم کنم
!و با همه چی سر و کله بزنم
1308
01:28:55,708 --> 01:28:58,124
چرا حاضر نیستی در موردش حرف بزنیم؟
1309
01:28:58,333 --> 01:29:00,332
چرا نمیخوای اعتراف کنی که تقسیمبندی وظایفمون
1310
01:29:00,542 --> 01:29:01,916
ایراد داره؟
1311
01:29:02,125 --> 01:29:03,249
چون داری اشتباه میکنی
1312
01:29:03,458 --> 01:29:06,207
من به تو زمان بدهکار نیستم
وظایف خودم رو انجام میدم
1313
01:29:06,792 --> 01:29:09,791
بیخیال، بیا انقدر حساب و کتاب نکنیم، لطفاً
1314
01:29:10,958 --> 01:29:12,166
بیا آروم باشیم
1315
01:29:18,958 --> 01:29:20,166
دوستت دارم
1316
01:29:26,958 --> 01:29:29,666
وقتی تصمیم گرفتی تو خونه
به دنیل درس بدی
1317
01:29:29,875 --> 01:29:31,541
بهت گفتم مراقب باش
1318
01:29:32,250 --> 01:29:34,791
انتخاب قشنگ و دست و دلبازانهای بود
خیلی هم ازت ممنونم
1319
01:29:35,000 --> 01:29:37,791
ولی مجبور نیستی اینکار رو بکنی
...بهت گفتم اینطوری مجبور میشی
1320
01:29:38,000 --> 01:29:41,166
چیه؟ چون باعث میشد
وقت بیشتری رو با پسرم بگذرونم؟
1321
01:29:42,792 --> 01:29:44,082
خوشحالم اینکار رو کردم
1322
01:29:45,292 --> 01:29:48,416
اگه اینکار رو نمیکردم
رابطهمون اینطوری نبود
1323
01:29:51,500 --> 01:29:54,457
منظورت رابطهایه که بین من و اون وجود نداره؟
1324
01:29:54,667 --> 01:29:56,666
منظورم این نبود، نه
1325
01:30:01,250 --> 01:30:02,624
دارم میگم شاید
1326
01:30:04,458 --> 01:30:07,582
شاید ... اوضاعمون از تعادل خارج شده باشه
1327
01:30:07,792 --> 01:30:10,374
و میخوام یه کم بهش فکر کنی
چرا حرف زدن در موردش انقدر واست سخته؟
1328
01:30:10,625 --> 01:30:13,291
من به بده بستون بین زوجها اعتقادی ندارم
1329
01:30:13,417 --> 01:30:15,207
خیلی سادهلوحانه و ناراحتکنندهست
1330
01:30:15,231 --> 01:30:16,768
آره
1331
01:30:16,792 --> 01:30:19,707
و به نظرم حرف زدن در موردش، وقت تلف کردنه
1332
01:30:19,917 --> 01:30:22,166
مخصوصاً با وضعیتی که تو توش قرار داری
1333
01:30:23,125 --> 01:30:25,582
هرچقدر این چرت و پرتا رو بگی
بیشتر وقتت هدر میره
1334
01:30:26,708 --> 01:30:28,166
این همه وقت رو صرف شر و ور گفتن کردی
1335
01:30:28,375 --> 01:30:30,791
در حالی که میتونستی در سکوت
هر کاری که دوست داشتی انجام بدی
1336
01:30:31,000 --> 01:30:32,374
فقط ای کاش میدونستی چی میخوای
1337
01:30:32,583 --> 01:30:35,374
میخوام مثل خودت
واسه نوشتن وقت داشته باشم
1338
01:30:36,125 --> 01:30:36,999
اینکار رو بکن
1339
01:30:37,208 --> 01:30:40,541
نویسندهها به خاطر کارای خونه
و بچهداری، دست از نوشتن برنمیدارن
1340
01:30:40,750 --> 01:30:43,124
انقدر در مورد کمبود وقتت ناله نکن
1341
01:30:43,333 --> 01:30:47,041
و به خاطر کارایی که کردی و نکردی
من رو مقصر ندون
1342
01:30:47,250 --> 01:30:50,207
من با تو زندگی میکنم
برنامهریزی زندگیم حول محور تو میچرخه
1343
01:30:51,667 --> 01:30:54,499
اگه مثل خودت بودم
در حقت اجحاف میکردم
1344
01:30:55,208 --> 01:30:56,916
هیچ کدوممون نمیتونست نویسندگی کنه
1345
01:30:57,125 --> 01:30:59,499
نگران من نباش
من همیشه واسه نوشتن وقت میذارم
1346
01:31:00,000 --> 01:31:00,957
عالیه
1347
01:31:01,833 --> 01:31:02,666
فوقالعادهس
1348
01:31:02,875 --> 01:31:04,874
،اگه انقدر از خودت مطمئنی
پس چندتا وظیفه قبول کن
1349
01:31:05,083 --> 01:31:07,457
من وظیفهمو قبول کردم
دنیل رو میبرم مدرسه
1350
01:31:07,792 --> 01:31:09,999
هفتهای یه بار -
سهشنبهها مونیکا هست -
1351
01:31:10,208 --> 01:31:11,916
ساندرا، دغلبازی درنیار
1352
01:31:12,125 --> 01:31:14,374
این تویی که مته به خشخاش میذاری -
من زیادی بهت اهمیت دادم -
1353
01:31:14,583 --> 01:31:16,874
زیادی بهت زمان دادم
زیادی بهت امتیاز دادم
1354
01:31:17,125 --> 01:31:18,791
حالا میخوام زمانم رو پس بگیرم
1355
01:31:19,000 --> 01:31:20,707
و اون زمان رو بهم بدهکاری
انصاف داشته باش
1356
01:31:20,917 --> 01:31:23,124
شرمنده، ولی نه
دیوونه شدی؟
1357
01:31:23,333 --> 01:31:24,791
من هیچی بهت بدهکار نیستم
1358
01:31:25,250 --> 01:31:26,207
واقعاً میگم
1359
01:31:26,417 --> 01:31:28,332
همه اینا به خاطر رابطهت با پسرته
1360
01:31:28,542 --> 01:31:32,332
و اینکه از خودت محافظت کنی
چون میترسی خودت رو تو این شرایط قرار بدی
1361
01:31:33,042 --> 01:31:36,499
این تصمیم خودت بود که بیایم اینجا
تا اینجا رو بازسازی کنی
1362
01:31:36,708 --> 01:31:38,749
خودت خودت رو تو تله انداختی
1363
01:31:39,625 --> 01:31:43,457
من وقتت رو ازت نگرفتم
خودت به تنهایی حرومش کردی
1364
01:31:43,667 --> 01:31:45,374
الان دیگه میخوام اوضاع عوض بشه
1365
01:31:45,625 --> 01:31:47,791
میخوام وقت داشته باشم
تا دوباره نویسندگی کنم
1366
01:31:48,000 --> 01:31:49,207
عالیه، دنبالش برو
1367
01:31:49,917 --> 01:31:52,666
اگه نظر من رو میخوای
برگرد سر کتابی که ولش کردی
1368
01:31:53,667 --> 01:31:56,957
همون کتابی که ایدهش رو ازم دزدیدی؟
1369
01:31:57,750 --> 01:31:59,416
خیلیخب، حالا شد دزدی
1370
01:31:59,625 --> 01:32:01,791
دربارهش حرف زدیم
خودت گفتی من برش دارم
1371
01:32:03,208 --> 01:32:07,249
بهترین ایده کتاب رو واسه خودت برداشتی
چطوری برگردم دوباره بنویسمش؟
1372
01:32:07,625 --> 01:32:09,582
متوجه میشی چقدر حرفت خودخواهانهس؟
1373
01:32:09,792 --> 01:32:12,207
نسخه مخصوص به خودت رو چاپ کن
بگو کتابت الهامبخش من بوده
1374
01:32:12,417 --> 01:32:13,582
منم اعتراف میکنم
1375
01:32:14,042 --> 01:32:17,541
اگه نوشتن یه چیزی لازم باشه
باید یه نفر بتونه اون رو بنویسه
1376
01:32:17,750 --> 01:32:20,791
تو دیدگاه حیوانی به قضیه داری
...وانمود میکنی داری لطف میکنی، در حالی که
1377
01:32:21,125 --> 01:32:24,707
...خودت رو ببین، حتی اخلاقیسازیهای مسخرهت
داری ادای آدمای اخلاقی رو درمیاری
1378
01:32:24,958 --> 01:32:28,624
و از این طریق داری وقت بیشتری رو تلف میکنی
1379
01:32:28,833 --> 01:32:30,999
باید خوشحال باشی که
ازت الهام گرفتم
1380
01:32:31,208 --> 01:32:33,499
زندگی همینه
همه چیز بین آدما در تکاپوئه
1381
01:32:35,625 --> 01:32:38,707
و راستش رو بخوای، ای کاش از من الهام می گرفتی
و کار من رو میدزدیدی
1382
01:32:38,917 --> 01:32:41,541
تو تو جنگلت تنها نیستی
ولی همه چیز رو تحمیل میکنی
1383
01:32:41,750 --> 01:32:44,541
،ریتم کارت رو مشخص میکنی
اینکه چه استفادهای از وقتت کنی
1384
01:32:45,000 --> 01:32:45,999
حتی زبانمون رو هم تو بهمون تحمیل کردی
1385
01:32:46,208 --> 01:32:49,249
بحث زبان که پیش میاد
باید طبق خواسته تو پیش بریم
1386
01:32:49,458 --> 01:32:50,999
تو خونه انگلیسی حرف میزنیم
1387
01:32:51,208 --> 01:32:53,416
،من تحمیل نکردم
من که به زبان مادریم حرف نمیزنم
1388
01:32:53,833 --> 01:32:55,832
منم همینطور، ولی داریم اینجا زندگی میکنیم
1389
01:32:56,042 --> 01:32:58,457
آره، در واقع حد وسط گرفتیم
1390
01:32:59,042 --> 01:33:01,499
چون من فرانسوی نیستم
تو هم آلمانی نیستی
1391
01:33:01,708 --> 01:33:04,957
بنابراین یه حد وسط درست کردیم
تا هیچکس چیزی رو به یکی دیگه تحمیل نکنه
1392
01:33:05,167 --> 01:33:08,957
به خاطر همین هم انگلیسی حرف میزنیم
من رو مقصر این قضیه ندون
1393
01:33:09,167 --> 01:33:12,166
ولی داریم تو فرانسه زندگی میکنیم
واقعیت قضیه اینه
1394
01:33:12,375 --> 01:33:15,124
دنیل داره حرفای تو رو به زبونی میشنوه
که هیچ ربطی به زندگیش نداره
1395
01:33:15,333 --> 01:33:18,582
چون تو مجبورش میکنی
درست مثل بقیه چیزایی که بهش تحمیل میکنی
1396
01:33:18,792 --> 01:33:20,707
ما همیشه به میل تو عمل کردیم
1397
01:33:20,917 --> 01:33:22,457
!ما تو کشور توییم
1398
01:33:23,250 --> 01:33:27,832
هر روز خدا باید قبول کنم
!که تو سرزمین تو زندگی میکنم
1399
01:33:28,250 --> 01:33:30,416
آدمایی که باهاشون بزرگ شدی
هر بار که نتونم به اجبار بهشون لبخند بزنم
1400
01:33:30,625 --> 01:33:33,541
از بالا بهم نگاه میکنن
1401
01:33:34,792 --> 01:33:38,332
فکر نمیکنی زندگی تو اینجا به این معناست
که داریم به میل تو زندگی میکنیم؟
1402
01:33:39,125 --> 01:33:40,999
تو هیچوقت به کسی لبخند نمیزنی
1403
01:33:42,042 --> 01:33:43,832
به خاطر همین عاشقم شدی، مگه نه؟
1404
01:33:44,042 --> 01:33:47,457
چون اگه دنبال یه سلیطه احمق بودی
،که به دوستات نیشخند بزنه
1405
01:33:47,667 --> 01:33:49,666
یه نفر دیگه رو انتخاب میکردی
1406
01:33:54,625 --> 01:33:55,957
واقعاً حیا ندای
1407
01:33:56,167 --> 01:33:57,582
خودش یه استعداد محسوب میشه
1408
01:33:57,792 --> 01:33:59,541
هیچکس جز خودت واست مهم نیست
1409
01:33:59,750 --> 01:34:02,666
من کاملاً تو رو شناختم
فقط فکر نمیکنم قربانی قضیه باشی
1410
01:34:03,625 --> 01:34:04,624
تو مشخص کردی
1411
01:34:05,125 --> 01:34:08,416
چطوری زندگی کنیم، حرف بزنیم، غذا بخوریم
1412
01:34:08,625 --> 01:34:09,374
حتی سکس کنیم
1413
01:34:09,625 --> 01:34:12,124
حتی حق ندارم پوزیشن سکسمون رو عوض کنم
1414
01:34:12,333 --> 01:34:15,249
چون انتظار داری هرچی تو میگی قبول کنم
برداشت تو از زوج بودن همینه
1415
01:34:15,273 --> 01:34:17,273
...من باور ندارم که
1416
01:34:17,542 --> 01:34:21,416
من هیچ برداشتی ندارم
کارای زوجها به یه ورم هم نیست، واقعاً میگم
1417
01:34:24,458 --> 01:34:26,957
پس یعنی میگی من جلوت رو گرفتم
1418
01:34:26,958 --> 01:34:29,124
و نمیذارم هر طور که میخوای
با من سکس کنی
1419
01:34:29,148 --> 01:34:31,148
جدی میگی؟ -
آره -
1420
01:34:31,292 --> 01:34:33,791
راستش رو بگو، اونی که از زمان حادثه
حاضر نیست سکس کنه، کیه؟
1421
01:34:34,000 --> 01:34:35,416
منظورم قبلنه
1422
01:34:35,625 --> 01:34:38,832
من از لحاظ جنسی
با چه کاری مخالفت کردم؟
1423
01:34:41,625 --> 01:34:42,624
با همه چی
1424
01:34:44,458 --> 01:34:47,249
با همه چی، به علاوه اینکه مجبورم قبول کنم
با آدمای دیگهای میخوابی
1425
01:34:47,458 --> 01:34:49,041
من با کسی نمیخوابم
1426
01:34:49,250 --> 01:34:50,207
انکارش نکن
1427
01:34:50,417 --> 01:34:53,707
فقط یه بار بود، و یه جوری گیر دادی بهش
که انگار میخوای خودت رو عذاب بدی
1428
01:34:53,917 --> 01:34:56,832
تو چندین بار بهم خیانت کردی -
میخوای خودت رو قربانی نشون بدی -
1429
01:34:57,042 --> 01:34:59,791
من قربانی نیستم
فقط یه مردم که بهش خیانت شده
1430
01:35:00,000 --> 01:35:01,499
ازش دزدی و بهش خیانت شده
1431
01:35:06,417 --> 01:35:09,624
من میتونم بدون سکس دووم بیارم
ولی نه تا ابد
1432
01:35:10,667 --> 01:35:13,166
حالا من مقصرم؟
این منم که تو رو سرخورده کردم؟
1433
01:35:13,375 --> 01:35:15,582
مهم نیست کی مقصره
1434
01:35:16,292 --> 01:35:18,707
کی اون یکی رو مقصر میدونه
یا کدوممون اون یکی رو سرخورده کرده
1435
01:35:18,917 --> 01:35:21,416
سرخوردگی واسه جفتمونه
و جفتمون داریم باهاش سر و کله میزنیم
1436
01:35:22,333 --> 01:35:25,707
شخصاً حاضر نیستم
از درون نابود بشم
1437
01:35:25,917 --> 01:35:26,874
به خاطر همین همهش دنبال راه حل هستم
1438
01:35:27,125 --> 01:35:30,207
و تو این مورد، سکس یه جور بهداشت روانی حساب میشه
1439
01:35:30,667 --> 01:35:34,249
این تویی که راه حل میده
و راه حلهات فقط به درد خودت میخورن
1440
01:35:34,458 --> 01:35:36,624
به یه ورت هم نیست
که به من و دنیل آسیب میزنن
1441
01:35:36,833 --> 01:35:39,624
پای دنیل رو وسط نکش
الان بحث دنیل نیست
1442
01:35:39,833 --> 01:35:41,416
من هیچی رو بهش تحمیل نمیکنم
1443
01:35:41,625 --> 01:35:43,582
این تو بودی که مجبورمون کردی
لای یه مشت غاز زندگی کنیم
1444
01:35:43,792 --> 01:35:45,916
داری از زندگیای شکایت میکنی
که خودت انتخاب کردی
1445
01:35:46,125 --> 01:35:47,707
تو یه قربانی نیستی
1446
01:35:48,042 --> 01:35:49,749
!اصلاً هم نیستی
1447
01:35:49,958 --> 01:35:53,666
سخاوتت به خاطر اینه که
میخوای یه چیز کثیف و بد رو ماله بکشی
1448
01:35:54,833 --> 01:35:57,707
تو نمیتونی با بلندپروازیهات روبرو بشی
و به خاطر همین از دست من عصبانی هستی
1449
01:35:57,917 --> 01:36:02,041
ولی من تو رو تو این موقعیت قرار ندادم
هیچ ربطی به من نداره
1450
01:36:02,458 --> 01:36:04,957
اونطور که میگی
خودت رو فدا نکردی
1451
01:36:05,167 --> 01:36:08,499
تو خودت رو نیمکتنشین کردی
!چون می ترسی
1452
01:36:08,708 --> 01:36:10,541
چون انقدر مغزت از غرور و خودخواهی پر شده
1453
01:36:10,750 --> 01:36:13,749
که نمیذاری یه ایده طلایی به ذهنت خطور کنه
1454
01:36:13,958 --> 01:36:16,541
و حالا چهل سالت شده
و میخوای انگشت اتهام رو به سمت یه نفر بگیری
1455
01:36:16,750 --> 01:36:18,207
و مقصر این قضیه خودتی
1456
01:36:20,625 --> 01:36:23,249
تو از استاندارای کوفتی خودت وحشت کردی
1457
01:36:23,458 --> 01:36:24,707
و از شکست میترسی
1458
01:36:24,917 --> 01:36:26,166
حقیقت اینه
1459
01:36:26,375 --> 01:36:28,457
تو آدم باهوشی هستی
خودت میدونی که حق با منه
1460
01:36:28,875 --> 01:36:31,957
و دنیل هیچ ربطی به این قضایا نداره
!دیگه بس کن
1461
01:36:36,708 --> 01:36:38,124
تو یه هیولایی
1462
01:36:39,542 --> 01:36:41,624
حتی دنیل هم همین رو میگه
1463
01:36:41,833 --> 01:36:43,874
حرفت رو پس بگیر، آشغال عوضی
1464
01:36:44,125 --> 01:36:46,874
هزار بار بهم گفته که
چقدر سختگیری
1465
01:36:47,125 --> 01:36:49,124
اون چیزی رو میگه
که دوست داری بشنوی
1466
01:36:49,333 --> 01:36:52,416
اون حس میکنه خودت رو گناهکار میدونی
و میخواد بهت قوت قلب بده
1467
01:36:52,500 --> 01:36:53,832
واقعاً متوجه نمیشی؟
1468
01:36:54,042 --> 01:36:56,541
هیچوقت به خاطر اون حادثه
حس گناهکاریت از بین نرفت
1469
01:36:56,750 --> 01:36:57,874
خیلی سنگدلی
1470
01:36:58,167 --> 01:36:59,207
اصلاً دلسوزی حالیت نیست
1471
01:36:59,417 --> 01:37:01,041
ولی تو زیادی دلت به حال خودت میسوزه
1472
01:37:01,250 --> 01:37:04,166
دیگه نمیتونم همچین آدم سرد و تخمیای رو
تحمل کنم
1473
01:37:06,625 --> 01:37:08,249
تو خیلی خشنی -
آره، هستم -
1474
01:37:36,808 --> 01:37:37,708
...خُب
1475
01:37:38,833 --> 01:37:42,416
میشه بگین این فایل صوتی رو کجا پیدا کردین؟
1476
01:37:44,333 --> 01:37:46,957
تو یه فلش که متعلق به قربانی بود
1477
01:37:47,167 --> 01:37:51,416
ده دوازدهتا فایل صوتی
داخل گوشیش داشت
1478
01:37:52,167 --> 01:37:55,999
به مدت 6 ماه، لحظاتی از زندگیش
رو ضبط کرده بود
1479
01:37:56,208 --> 01:37:57,957
ظاهراً واسه یه پروژه ادبیاتی بوده
1480
01:37:58,292 --> 01:38:00,416
از همه اون فایلها، رونوشت برداشته بود
1481
01:38:00,625 --> 01:38:02,666
آره، البته جز آخرین بحثشون
1482
01:38:03,458 --> 01:38:07,082
آیا در تحقیقاتتون این بحث و دعوا
با مرگ ایشون ارتباطی داشت؟
1483
01:38:07,208 --> 01:38:10,791
بله. بیست ساعت بعد از این قضیه مرد
و وجه اشتراکاتی وجود داشت
1484
01:38:11,000 --> 01:38:12,957
اون به خاطر خیانت خانم، بهش غر میزد
1485
01:38:13,042 --> 01:38:15,457
روز بعد سر و کله یه دختر خوشگل پیدا شد
1486
01:38:15,792 --> 01:38:18,166
دانشجوی ادبیات بود
1487
01:38:18,375 --> 01:38:21,332
و میخواست با ساندرا وویتر
در مورد کتابش مصاحبه کنه
1488
01:38:22,125 --> 01:38:24,582
شاید یه تنشی وجود داشته
1489
01:38:24,792 --> 01:38:25,999
...دوتا زن
1490
01:38:26,208 --> 01:38:30,291
داشتن با هم خوش میگذروندن
در حالی که اون تو طبقه بالا اوقات سختی داشته
1491
01:38:31,667 --> 01:38:35,457
میشه این بحث رو به عنوان آخرین تمرین
برای اتفاق روز بعد در نظر گرفت
1492
01:38:35,667 --> 01:38:40,041
خشونت وارده رو چطور توصیف میکنید؟
1493
01:38:40,500 --> 01:38:42,041
صدای ضربات رو شنیدیم
1494
01:38:42,833 --> 01:38:46,041
یه مشاجره فیزیکی بود
که انگار متهم داشت شوهرش رو کتک میزد
1495
01:38:46,250 --> 01:38:49,874
چی باعث شد که به همچین نتیجهای برسید؟
1496
01:38:50,750 --> 01:38:53,499
به نظر میرسید میزان خشم خانم خیلی زیاد بود
1497
01:38:56,625 --> 01:38:59,249
بله؟ -
به سمت دادگاه صحبت کنید -
1498
01:38:59,542 --> 01:39:02,916
به نظر میرسید میزان خشم خانم خیلی زیاد بود
1499
01:39:04,417 --> 01:39:08,957
داد و فریاد ایشون در انتهای فایل صوتی
آخرین چیزی بود که
1500
01:39:09,167 --> 01:39:11,582
قبل از درگیری فیزیکی شنیده شد
1501
01:39:12,000 --> 01:39:15,499
صداها به قدری آشفته بود
...که سخت میشد تجزیه تحلیلش کرد، ولی
1502
01:39:15,917 --> 01:39:18,999
و صدای ضربات به بدن یا صورت شنیده میشد
1503
01:39:19,208 --> 01:39:21,832
...و صدای داد و فریاد خفهای رو شنیدیم
1504
01:39:22,042 --> 01:39:23,666
که از طرف آقای مالسکی شنیده میشد
1505
01:39:23,875 --> 01:39:26,041
گفتید خاتم وویتر کبود شده بود
1506
01:39:26,250 --> 01:39:28,457
مدرک شماره 9 رو نشون بدین، لطفاً
1507
01:39:29,208 --> 01:39:32,541
این عکس یک روز بعد از مرگ شوهر ایشون گرفته شده
1508
01:39:32,875 --> 01:39:34,249
گفتن چطوری کبود شدن؟
1509
01:39:34,458 --> 01:39:38,166
اولش گفتن به پیشخوان آشپزخونه برخورد کردن
1510
01:39:38,792 --> 01:39:41,874
به این موضوع اشاره کردیم که کبودیها
اطراف مچ دستشون بوده
1511
01:39:42,083 --> 01:39:45,124
و به نظر میرسید
کبودی بر اثر درگیری به وجود اومده
1512
01:39:45,833 --> 01:39:48,416
بعداً وقتی فایل رو برای ایشون پخش کردیم
1513
01:39:48,625 --> 01:39:51,207
اعتراف کردن که موقع درگیری مختصرشون
1514
01:39:51,708 --> 01:39:53,332
کبود شدن
1515
01:39:53,542 --> 01:39:55,457
پس یعنی اعتراف کردین که دروغ گفتید؟
1516
01:39:56,375 --> 01:39:57,332
آره
1517
01:39:58,125 --> 01:39:59,374
...چون
1518
01:39:59,708 --> 01:40:03,624
میترسیدم اگه به این قضیه اشاره کنم
1519
01:40:04,542 --> 01:40:07,457
آره، میدونستم که مظنون حساب میشم
و ترسیده بودم
1520
01:40:07,667 --> 01:40:10,499
و نمیدونستین که صدای دعواتون رو ضبط کرده
1521
01:40:10,750 --> 01:40:12,041
به خاطر همین دو بار دروغ گفتین
1522
01:40:12,250 --> 01:40:15,749
،هم در مورد کبودی دروغ گفتین
هم اشارهای به دعواتون نکردین
1523
01:40:15,958 --> 01:40:18,582
به نظرم فقط یه بار دروغ گفتم
1524
01:40:18,792 --> 01:40:22,957
،چون اگر در مورد کبودیها راستش رو میگفتم
باید به دعوا اشاره میکردم
1525
01:40:23,375 --> 01:40:25,791
نمیخواستم گناهکار شناخته بشم
1526
01:40:26,000 --> 01:40:27,832
همونطور که یه فرد گناهکار دلش نمیخواد گناهکار شناخته بشه
1527
01:40:28,042 --> 01:40:30,416
میتونیم زمان دقیق کبودی رو تخمین بزنیم؟
1528
01:40:30,625 --> 01:40:32,957
دکتر روز بعد معاینهش کرد
1529
01:40:33,750 --> 01:40:37,999
دیگه واسه تخمین دقیق زمانش دیر شده بود
1530
01:40:38,208 --> 01:40:39,707
...پس یعنی امکان داره
1531
01:40:39,917 --> 01:40:43,832
دعوای دوم سبب ایجاد کبودی شده باشه
و همون روزی کبود شده باشه که آقای مالسکی فوت کردن
1532
01:40:53,375 --> 01:40:56,207
قراره در انتهای دعوا
چه چیزایی بشنویم؟
1533
01:40:56,958 --> 01:40:59,166
اول صدای شکسته شدن شیشه میاد
1534
01:40:59,375 --> 01:41:01,791
و من یه لیوان رو به سمت دیوار پرتاب میکنم
1535
01:41:02,000 --> 01:41:04,541
یه لیوان شراب بود که روی میز قرار داشت
1536
01:41:05,333 --> 01:41:09,791
و بعدش به سمت شوهرم رفتم
و یه سیلی به صورتش زدم
1537
01:41:10,417 --> 01:41:13,582
و اون موقع بود که به طرز خشونتباری
مچ دستم رو گرفت
1538
01:41:13,792 --> 01:41:15,957
درگیریمون همین بود و صداش رو هم میشنویم
1539
01:41:16,542 --> 01:41:20,874
و بعد سعی کردم جلوش رو بگیرم
و نذارم قاب عکسا رو روی زمین بندازه
1540
01:41:21,083 --> 01:41:22,791
ولی نتونستم
و به خاطر همین صدای شکستگی میاد
1541
01:41:23,833 --> 01:41:25,957
،به غیر از اون سیلی
کتک دیگهای هم زدین؟
1542
01:41:26,234 --> 01:41:26,930
نه
1543
01:41:28,958 --> 01:41:30,249
بعدش میشنویم
1544
01:41:30,458 --> 01:41:34,832
که ساموئل پشت سر هم به سر و صورتش میزنه
1545
01:41:35,500 --> 01:41:37,957
و بعد با مشت میزنه تو دیوار
1546
01:41:38,167 --> 01:41:39,999
هنوز هم جاش روی دیوار مونده
1547
01:41:40,792 --> 01:41:44,749
چندتا از این فرورفتگیا تو خونه دیده میشه
اولین باری نبود که اینکار رو کرد
1548
01:41:45,292 --> 01:41:48,582
چند سال پیش، موقع دعوا یه مشت به دیوار زد
1549
01:41:49,083 --> 01:41:51,457
و یکی از انگشتاش شکست
1550
01:41:53,500 --> 01:41:54,999
از اون فرورفتگیهای روی دیوار
1551
01:41:55,000 --> 01:41:56,124
چندتا عکس داریم
1552
01:41:56,333 --> 01:41:57,166
ممنون
1553
01:41:57,250 --> 01:41:57,874
بفرمایید
1554
01:41:58,083 --> 01:42:00,416
و این هم یه عکس ایکس ری
از انگشت شکسته شده
1555
01:42:00,833 --> 01:42:04,249
که در ژوئن سال 2017
در بیمارستان گرونوبل گرفته شده
1556
01:42:05,458 --> 01:42:06,707
منصفانهست که بگیم
1557
01:42:06,917 --> 01:42:11,749
ترسیم شما از خشونت تعبیریه نه عینی؟
1558
01:42:13,542 --> 01:42:16,207
ایشون مکرراً به ما دروغ گفته
...بنابراین باور کردن حرفاشون
1559
01:42:16,417 --> 01:42:18,207
...بنابراین قضیه باور کردن
1560
01:42:18,417 --> 01:42:19,791
و باور نکردن حرفای ایشونه
1561
01:42:20,125 --> 01:42:21,957
یه نظر خیالی دارین
1562
01:42:22,167 --> 01:42:24,416
که براساس یه فایل صوتی مبهم شکل گرفته
1563
01:42:25,375 --> 01:42:28,207
شما این دعوا رو به روز مرگ ارتباط دادین
1564
01:42:28,417 --> 01:42:31,082
"و اسمش رو گذاشتین "تمرین نهایی
1565
01:42:31,292 --> 01:42:33,041
مدرک محکمی هم دارین؟
1566
01:42:33,250 --> 01:42:36,249
فایل صوتی مدرک محکمی مبنی بر مشاجرهس
1567
01:42:36,458 --> 01:42:38,249
منظورم دعواییه که روز مرگ رخ داده باشه
1568
01:42:39,417 --> 01:42:42,666
بدون شاهد و اعتراف، باید خودمون برداشت کنیم
1569
01:42:45,292 --> 01:42:48,374
...در حقیقت این دعوای خشونتآمیز
1570
01:42:48,583 --> 01:42:51,666
یه چیز خیالیه
فقط تو خیالات رخ داده
1571
01:42:52,292 --> 01:42:53,707
این ایده رو به جریان میندازین
1572
01:42:53,917 --> 01:42:55,541
و دادستان هم اون رو به جریان میندازه
1573
01:42:55,750 --> 01:42:58,499
و هیچ حقیقتی پشتش نیست
1574
01:42:58,708 --> 01:43:02,041
....و این رو تو دادگاه شایع میکنید، ولی
1575
01:43:03,875 --> 01:43:06,999
و ریسک میکنید و این خیالات رو راحت
به واقعیت تبدیل میکنید
1576
01:43:07,208 --> 01:43:10,541
چون واقعاً یه دعوایی شکل گرفته بوده
1577
01:43:10,917 --> 01:43:13,624
منتهی اون دعوا روز قبل از مرگ آقای مالسکی رخ داده
1578
01:43:14,167 --> 01:43:18,041
روز قبل از مرگ رو جایگزین روز مرگ نکنید
1579
01:43:19,250 --> 01:43:22,874
نمیتونیم جاهای خالی رو
با فرض و خیال پر کنیم
1580
01:43:23,083 --> 01:43:26,791
چون صداها مربوط به روز قبل هستن
نه روز مرگ
1581
01:43:27,000 --> 01:43:27,874
خانم وویتر
1582
01:43:28,083 --> 01:43:31,874
آیا قبل از اینکه بهتون بگن
از وجود فایلهای صوتی اطلاع داشتید؟
1583
01:43:33,583 --> 01:43:37,166
نه ولی میدونستم بعضی وقتا حرفامون رو ضبط میکنه
1584
01:43:37,542 --> 01:43:39,624
قبلش بهتون اطلاع نمیداد؟
1585
01:43:39,833 --> 01:43:42,082
اینکه داره حرفاتون رو ضبط میکنه؟
1586
01:43:43,167 --> 01:43:44,999
اوایل، به این قضیه اشاره میکرد
1587
01:43:45,208 --> 01:43:47,832
ولی بعد از مدتی، بدون اطلاع ما
اینکار رو انجام میداد
1588
01:43:48,042 --> 01:43:50,707
،اون مکالماتمون رو ضبط میکرد
1589
01:43:50,917 --> 01:43:52,791
همینطور درسهای پیانوی دنیل رو
1590
01:43:53,083 --> 01:43:56,624
و بعضی وقتا صدای خودش رو ضبط میکرد
که داشت با خودش حرف میزد
1591
01:43:56,833 --> 01:44:01,416
فکر کنم داشت موضوع جمع میکرد
تا بتونه دوباره نوشتن رو شروع کنه
1592
01:44:02,625 --> 01:44:05,916
حالا میشه فهمید که امکان داشته
1593
01:44:06,125 --> 01:44:09,416
قصدش از دامن زدن به دعواها این بوده
که بتونه ضبطشون کنه
1594
01:44:09,750 --> 01:44:13,874
صبر کنید، یعنی دارید میگید
که شما قربانی یه آدم پیچیده بودین؟
1595
01:44:14,125 --> 01:44:15,291
واقعاً؟
1596
01:44:15,833 --> 01:44:19,207
مخفیانه صداش رو ضبط میکرده
فرضیه معتبریه
1597
01:44:19,417 --> 01:44:21,999
یادتون رفته این موقعیت یه موقعیت غیراخلاقیه
1598
01:44:22,833 --> 01:44:24,082
!یعنی میگین قربانی دادگاهی شده
1599
01:44:24,292 --> 01:44:26,166
نه، ولی حرف موکلم بیراه نیست
1600
01:44:26,375 --> 01:44:29,624
میشه توضیح بدین که منظور همسرتون
از خیانت چی بوده؟
1601
01:44:29,833 --> 01:44:31,166
و اینکه چطوری متوجه خیانتتون شدن؟
1602
01:44:33,500 --> 01:44:36,457
گوشیم رو گشته بود
و پیامهام رو دیده بود
1603
01:44:36,667 --> 01:44:39,332
پیامهایی که در ابتدای اون سال
برای زنی که باهاش ملاقات کرده بودم، فرستاده بودم
1604
01:44:39,542 --> 01:44:41,749
منظورتون از ملاقات چیه؟
1605
01:44:42,167 --> 01:44:44,457
منظورم از لحاظ جنسی بود
ما دو بار با همدیگه خوابیده بودیم
1606
01:44:44,667 --> 01:44:45,499
دوبار؟
1607
01:44:45,708 --> 01:44:46,666
بله
1608
01:44:46,875 --> 01:44:49,499
تو فایل صوتی گفته بودین یه بار
1609
01:44:50,417 --> 01:44:52,749
منظورم این بود که با یه نفر رابطه داشتم
1610
01:44:53,458 --> 01:44:54,749
..صبر کنید
1611
01:44:55,250 --> 01:44:58,916
ساموئل به چندتا خیانت در گذشته
اشاره کرد
1612
01:44:58,917 --> 01:45:01,582
به نظر میومد مکرراً خیانت کرده بودین
1613
01:45:01,792 --> 01:45:03,416
حقیقت نداره
1614
01:45:03,958 --> 01:45:07,457
همون سالی که دنیل تصادف کرد
چندباری رابطه بدون تعهد داشتم
1615
01:45:07,667 --> 01:45:09,874
ولی خیانت حساب نمیشه
چون ساموئل خودش خبر داشت
1616
01:45:10,083 --> 01:45:11,624
هر بار خودش متوجه میشد؟
1617
01:45:11,958 --> 01:45:13,499
نه، خودم بهش میگفتم
1618
01:45:14,167 --> 01:45:15,666
سال سختی بود
1619
01:45:15,917 --> 01:45:18,166
یعنی میخواید باور کنیم
که با کارتون موافق بود؟
1620
01:45:18,792 --> 01:45:22,749
همچین چیزی نگفتم
گفتم در مورد این قضیه باهاش صادق بودم
1621
01:45:23,500 --> 01:45:25,166
برداشت جالبی از صداقت دارید
1622
01:45:25,375 --> 01:45:28,666
ولی تو سال مرگشون، خیلی باهاشون صادق بودین
دلیلش چیه؟
1623
01:45:31,833 --> 01:45:33,291
اوضاع تغییر کرده بود
1624
01:45:33,500 --> 01:45:36,916
حس کردم تو اون برهه زیاد آسیب دیده
1625
01:45:37,125 --> 01:45:39,957
چون به اون زن احساس داشتین؟
1626
01:45:40,167 --> 01:45:43,166
نه، حس میکردم بهش آسیب میزنم
چون خیلی شکننده شده بود
1627
01:45:44,875 --> 01:45:47,791
و همونطور که گفتم
فقط یه رابطه جنسی بینمون بود
1628
01:45:48,000 --> 01:45:50,749
تنها کسی که بهش احساس داشتم
ساموئل بود
1629
01:45:50,958 --> 01:45:52,791
برداشت جالبی از احساسات دارید
1630
01:45:53,000 --> 01:45:54,291
فقط سعی دارم بفهمم چی به چیه
1631
01:45:54,500 --> 01:45:57,666
در ابتدا موافق یه رابطه آزاد بودین
1632
01:45:57,875 --> 01:45:59,582
و بعد این موضوع تغییر کرد؟
1633
01:46:00,708 --> 01:46:03,624
حتی نمیدونم معنی جرفتون چیه
شرمنده
1634
01:46:03,833 --> 01:46:07,249
نه، هیچوقت سر همچین چیزی توافق نکردیم
1635
01:46:07,458 --> 01:46:11,749
بعد از قضیه تصادف، هر دومون سعی داشتیم
حالمون رو بهبود بدیم
1636
01:46:11,958 --> 01:46:14,124
و نیاز داشتم خونسردیم رو حفظ کنم
1637
01:46:14,333 --> 01:46:15,457
و خیلی صادق بودم
1638
01:46:15,667 --> 01:46:18,957
ولی بعد بیخیال صداقت شدین
و مجبور شد شما رو متعهد نگه داره
1639
01:46:19,167 --> 01:46:21,541
به نظر شکننده نمیومد
1640
01:46:21,565 --> 01:46:23,565
اعتراف میکنید که حسادت میکرد؟ -
بله -
1641
01:46:24,292 --> 01:46:26,207
همه فکر و ذکرش این شده بود؟
1642
01:46:26,417 --> 01:46:28,082
...نه. نمیدونم
1643
01:46:28,500 --> 01:46:30,624
اون آسیب دیده بود
حقیقت همینه
1644
01:46:32,042 --> 01:46:34,249
و بعضی وقتا موقع دعوا
موضوعش رو پیش میکشید
1645
01:46:34,458 --> 01:46:36,916
ولی همه فکر و ذکرش این نبود
1646
01:46:37,458 --> 01:46:41,457
اگه طبق منطق شما پیش بریم،
تمام مشکلات ساموئل تقصیر من بود
1647
01:46:41,667 --> 01:46:44,499
چنین چیزی نیست
دردش ریشه عمیقتری داشت
1648
01:46:44,708 --> 01:46:48,874
بنا به منطق «ایشون»،
و چیزی که شنیدیم، شما مقصری
1649
01:46:49,083 --> 01:46:52,457
منظورش از غارت کارش دقیقا چیه؟
1650
01:46:52,667 --> 01:46:55,624
نه، هیچ غارتی در کار نبود.
1651
01:46:55,917 --> 01:47:00,082
توی کتابی که رها کرد،
بخش جالبی داشت...
1652
01:47:00,292 --> 01:47:02,082
بخش؟ چند صفحه بود؟
1653
01:47:02,417 --> 01:47:03,457
تقریبا بیست صفحه بود.
1654
01:47:05,583 --> 01:47:08,916
فقط طرح خلاصه بود
که از نظرم هوشمندانه اومد.
1655
01:47:09,125 --> 01:47:10,207
میتونین خلاصه تعریف کنین؟
1656
01:47:10,417 --> 01:47:12,957
باید وارد بحث ادبی بشیم؟
1657
01:47:13,167 --> 01:47:15,166
این که ادبی نیست، عینیه.
1658
01:47:15,375 --> 01:47:17,124
این مسئله قلب درگیریشونه.
1659
01:47:17,458 --> 01:47:20,666
نمیدونم دیگه چطور میشه
به تصمیم هیئت منصفه کمک کرد.
1660
01:47:20,875 --> 01:47:21,791
من هم نمیدونم.
1661
01:47:22,000 --> 01:47:23,082
ادامه بدین.
1662
01:47:24,542 --> 01:47:27,499
این قسمت درمورد مردی بود
که داشت تصور میکرد،
1663
01:47:27,708 --> 01:47:30,082
اگر تصادفی که منجر به مرگ برادرش شد،
هیچوقت رخ نمیداد چی میشد؟
1664
01:47:30,417 --> 01:47:33,207
یه روز از خواب بیدار میشه
و خودش رو توی دو دنیا میبینه.
1665
01:47:33,417 --> 01:47:35,374
توی یکیشون اون حادثه
مرکز زندگیش رو شکل داده.
1666
01:47:35,583 --> 01:47:37,541
توی یکی دیگه این اتفاق نیفتاده.
1667
01:47:37,792 --> 01:47:40,207
به ساموئل گفتم که عاشق این بخشم.
1668
01:47:40,417 --> 01:47:43,541
قبلا میذاشت هر متنی
که نوشته رو بخونم.
1669
01:47:43,875 --> 01:47:47,082
کمی بعد، کل کتاب رو بیخیال شد.
1670
01:47:47,292 --> 01:47:50,041
بعد من ازش پرسیدم میتونم
از این ایده استفاده کنم؟ گفت آره.
1671
01:47:51,958 --> 01:47:54,582
امکان نداره.
کار شما رو غارتگری اطلاق کرده.
1672
01:47:54,792 --> 01:47:56,541
استدلاله.
1673
01:47:56,792 --> 01:47:59,999
آدمها درمورد وقایع مختلف
غلونمایی میکنن.
1674
01:48:00,208 --> 01:48:02,999
ولی اینکه کتاب «کسوف»
در نهایت مال شما شد، غلو نیست.
1675
01:48:07,333 --> 01:48:10,999
من فقط از ایدهاش استفاده کردم.
1676
01:48:11,208 --> 01:48:13,749
شخصیتهای من خانمی و دخترش هستن،
1677
01:48:13,958 --> 01:48:15,124
و من سیصد صفحه،
1678
01:48:15,333 --> 01:48:17,166
به داستان عمق دادم.
1679
01:48:19,292 --> 01:48:23,499
باورم نمیشه باید توضیح بدم
که فرق خلاصه و رمان در چیه.
1680
01:48:23,708 --> 01:48:24,999
خودش موافقت کرد.
1681
01:48:25,208 --> 01:48:29,374
وقتی هم که خوندش،
بهم گفت این کتاب من متفاوته.
1682
01:48:29,583 --> 01:48:33,291
بعضی وقتها هم آره،
توی بحثهامون مطرح میشد. چون...
1683
01:48:33,500 --> 01:48:36,249
ناراحت بود که نمیتونه بنویسه.
1684
01:48:36,458 --> 01:48:40,166
تنها چیزی که ما ازش مطمئنیم،
«مطرحشدن» همین بحثه.
1685
01:48:40,375 --> 01:48:42,082
احیانا شما دو نفر...
1686
01:48:42,667 --> 01:48:45,582
قبل اینکه ایشون فوت کنن،
دوباره درموردش بحث داشتین؟
1687
01:48:45,792 --> 01:48:47,874
شک ندارم خیلی پرتنش بوده.
1688
01:48:50,583 --> 01:48:51,666
داشتیم...
1689
01:48:52,917 --> 01:48:54,624
جفتمون بدجور تعجب کرده بودیم.
1690
01:48:54,833 --> 01:48:58,249
جفتمون درونریزی میکردیم،
و ساموئل...
1691
01:48:59,500 --> 01:49:00,999
نمیدونم، یه مشکلی بود.
1692
01:49:01,208 --> 01:49:03,957
انگار تمام انرژیش تخلیه شده بود.
1693
01:49:04,167 --> 01:49:07,541
توی صوت ضبطشده،
میشه صدای بحث ساموئل مانسکی رو شنید.
1694
01:49:07,750 --> 01:49:10,999
من که صدای مردی رو شنیدم
که میخواد کنترل زندگیش رو دست بگیره.
1695
01:49:11,208 --> 01:49:14,124
امکان نداره همون آدم باشه
که کم آورده باشه.
1696
01:49:14,333 --> 01:49:18,832
روانپزشک ساموئل گفته
طی آخرین جلساتش رقابتطلب بوده.
1697
01:49:19,042 --> 01:49:23,624
به نظر شما آدمی بود که بعد دعوایی،
برای زمان و اعتماد به نفس خودکشی کنه؟
1698
01:49:23,833 --> 01:49:28,332
تا حالا آدمی رو دیدین
که با سماجت و انرژی،
1699
01:49:28,542 --> 01:49:32,041
برای حفظ تعادل و برابری
توی رابطه میجنگه، خودکشی کنه؟ نه.
1700
01:49:33,042 --> 01:49:35,791
بزرگترین مشکل این تئوری خودکشی همینه.
1701
01:49:36,000 --> 01:49:39,166
حتی میتونین بگین «تخلیه شده بود».
1702
01:49:39,375 --> 01:49:40,957
یعنی انرژیش رو به ته رسونده بود.
1703
01:49:41,292 --> 01:49:45,249
اجازه هست از کتاب «خانه سیاه»
به قلم خانم وویتر براتون بخونم؟
1704
01:49:45,458 --> 01:49:47,249
ما وقایع رو قضاوت میکنیم، نه کتاب.
1705
01:49:47,458 --> 01:49:50,124
قاضی، این کار عاقبت خوشی نداره.
1706
01:49:50,333 --> 01:49:53,707
ساندرا وویتر در سال ۲۰۱۷
شخصا اعلام کرد:
1707
01:49:53,917 --> 01:49:56,957
«کتابهای من به زندگی خودم
و افراد نزدیکم مرتبطاند.»
1708
01:49:57,167 --> 01:50:00,082
اعتراض! ایشون همیشه گفتن
که کتابهاشون تخیلیه.
1709
01:50:00,708 --> 01:50:03,124
اولین کتابش درمورد فوت مادرشه.
1710
01:50:03,333 --> 01:50:05,041
دومی درمورد اختلافاتش با پدرشه.
1711
01:50:05,250 --> 01:50:07,416
سومی درمورد تصادف پسرشه و غیره.
1712
01:50:07,625 --> 01:50:09,666
کتابهای ایشون بخشی
از این محاکمهان.
1713
01:50:09,875 --> 01:50:12,707
تمام زندگیش توی این کتابهاست،
مخصوصا رابطهای که داشته.
1714
01:50:12,917 --> 01:50:14,749
ادامه بدین، ولی خلاصه باشه.
1715
01:50:15,417 --> 01:50:18,541
این بخش درمورد زنیه
که داره با شوهرش حرف میزنه.
1716
01:50:21,375 --> 01:50:24,332
«مرد لب از غر زدن دوخت،
دیگر کم آورده بود.»
1717
01:50:24,833 --> 01:50:28,124
«همسرش رفتارش را تحت نظر گرفت.
احساس طردشدگی میکرد.»
1718
01:50:28,833 --> 01:50:32,041
«ایدهای در سر زن جوانه زد،
که بذر رستگاری بود.»
1719
01:50:32,375 --> 01:50:33,749
«رستگاری در احتمال مرگ شوهرش بود.»
1720
01:50:33,958 --> 01:50:34,999
پیشزمینه داستان چی بوده؟
1721
01:50:35,208 --> 01:50:36,999
در ادامه: «چطور میشه آدم کشت؟»
1722
01:50:37,208 --> 01:50:39,957
«جنازه رو چیکار باید کرد؟ چقدر سنگینه؟»
1723
01:50:40,167 --> 01:50:42,457
«فکر و ذکر خانم همین شده بود.»
1724
01:50:42,875 --> 01:50:46,582
«شوهرش رو مرده فرض کرده بود.
عین تنلشی بود که دیگه دوستش داشت.»
1725
01:50:46,792 --> 01:50:48,582
«بدنی که روزی عاشقش بود...»
1726
01:50:48,792 --> 01:50:50,957
«الان مانع خوشبختیش شده بود،
و باید از سر راه حذف میشد.»
1727
01:50:51,167 --> 01:50:52,874
بذارین پیشزمینه این تیکه
از داستان رو بگم.
1728
01:50:53,333 --> 01:50:56,499
این بخش درمورد یکی
از شخصیتهای کوچیکه،
1729
01:50:56,708 --> 01:50:58,666
که دیوانه میشه و منطقی عمل نمیکنه.
1730
01:50:58,875 --> 01:51:01,249
رمان با زندگی فرق داره!
نویسنده، شخصیت نیست!
1731
01:51:01,458 --> 01:51:04,707
ولی نویسنده میتونه احساساتش رو
در قالب شخصیتش ابراز کنه.
1732
01:51:04,917 --> 01:51:06,332
این بخش رو از قلم انداختین.
1733
01:51:06,542 --> 01:51:08,332
چطور ممکنه همچنان
متوجه این ارتباط نشیم؟
1734
01:51:08,542 --> 01:51:10,499
الان استیون کینگ قاتل سریالیه؟
1735
01:51:10,708 --> 01:51:13,666
آیا زن ایشون تحت شرایط
مشکوکی کشته شده؟
1736
01:51:13,875 --> 01:51:14,957
روی وقایع تمرکز کنین!
1737
01:51:15,167 --> 01:51:18,499
جناب رنزی، توصیه میکنم
خونسردی خودتون رو حفظ کنین.
1738
01:51:18,708 --> 01:51:21,957
جناب دادستان، ازتون میخوام
توصیه جناب رنزی رو گوش کنین.
1739
01:51:22,625 --> 01:51:24,791
بر اساس وقایع صحبت کنین.
1740
01:51:28,042 --> 01:51:29,624
به جز اون سیلی،
1741
01:51:29,833 --> 01:51:32,582
که خودتون اعتراف کردین،
جور دیگهای شوهرتون رو زدین؟
1742
01:51:33,042 --> 01:51:34,124
اصلا؟
1743
01:51:34,750 --> 01:51:35,999
همون یه بار بود؟
1744
01:51:36,333 --> 01:51:39,582
شما که همیشه روحیات
تحسینبرانگیزی داشتین.
1745
01:51:40,042 --> 01:51:41,791
ایثارگرانه و معقول بودین.
1746
01:51:42,000 --> 01:51:44,082
همیشه سعی داشتین
از دست خودش نجاتش بدین.
1747
01:51:44,292 --> 01:51:46,916
ولی توی این نوار چطور؟
بدشانسی آوردین!
1748
01:51:48,417 --> 01:51:50,374
سوال دیگهای از شاهد ندارین؟
1749
01:51:50,583 --> 01:51:52,707
اگه اشکال نداره
من یه سوال دیگه دارم.
1750
01:51:54,000 --> 01:51:56,499
میخواستم بدونم آیا مالسکی،
1751
01:51:56,708 --> 01:51:58,749
رونوشتها رو برای کسی فرستاده بود؟
1752
01:51:58,958 --> 01:52:01,457
برای دوست ناشرش،
به نام پال ناچز فرستاده بود.
1753
01:52:01,667 --> 01:52:03,582
قرار بود اولین رمانش رو منتشر کنه.
1754
01:52:03,792 --> 01:52:05,416
ایمیل از نهم اوت ۲۰۱۷:
1755
01:52:05,625 --> 01:52:09,124
«ایده جدیدی دارم مینویسم.
دلم نظر تو رو میخواد. مشتاق دیدارم.»
1756
01:52:09,333 --> 01:52:10,582
ناچز جواب داد:
1757
01:52:10,708 --> 01:52:12,999
«باشه. برام بفرست تا بخونمش.»
1758
01:52:13,208 --> 01:52:16,124
مالسکی تا زمان مرگش،
بهش هفتهای چهار پیغام میفرستاد.
1759
01:52:16,333 --> 01:52:18,124
نوع ارتباطشون به چه شکل بود؟
1760
01:52:18,333 --> 01:52:20,499
ناشرش هیچموقع جواب نمیداد.
1761
01:52:20,833 --> 01:52:23,541
ظاهرا خیلی مشغله داشت
و این کتاب گیجش کرده بود.
1762
01:52:24,250 --> 01:52:25,832
سکوت دوستش...
1763
01:52:26,042 --> 01:52:30,207
قطعا ضربهای به عزت نفس
آقای مالسکی وارد کرد.
1764
01:52:30,417 --> 01:52:31,957
احساس طردشدگی کرد.
1765
01:52:32,458 --> 01:52:35,166
اگه تمام متونی که برای
دوستش فرستاده رو بخونیم،
1766
01:52:35,375 --> 01:52:37,624
سخته که بخوایم داستانی از توش پیدا کنیم.
1767
01:52:37,833 --> 01:52:39,374
در بهترین حالت میشه گفت پروژهایه.
1768
01:52:39,583 --> 01:52:41,041
مالسکی آدمی بود
که زیاد پروژه درست میکرد.
1769
01:52:41,250 --> 01:52:43,749
اولین رمانی که ولش کرد،
اسمش «کلبه» بود.
1770
01:52:44,458 --> 01:52:48,374
خب، از اونجا که قراره
ادبیات رو با دادخواهی ترکیب کنیم،
1771
01:52:48,583 --> 01:52:50,416
تا تصوری از اونچه که نمیدونیم
داشته باشیم،
1772
01:52:50,625 --> 01:52:54,374
بیاید سال آخر زندگی
ساموئل مالسکی رو تصور کنیم.
1773
01:52:54,583 --> 01:52:56,332
بعد به من گفتین خیالاتی استدلال نکن؟
1774
01:52:56,667 --> 01:53:00,416
من نصف همون زمانی که شما
کتاب رو خوندی، لازم دارم!
1775
01:53:00,625 --> 01:53:01,999
سراغ اصل مطلب برین.
1776
01:53:02,583 --> 01:53:04,791
آخرین سال زندگی
ساموئل مالسکی چطور بود؟
1777
01:53:06,208 --> 01:53:10,332
بعد زیر قرض رفتن برای
خدمات پزشکی توی لندن،
1778
01:53:10,542 --> 01:53:13,541
اصرار میکنه که به شهر مادریش برگرده.
1779
01:53:13,750 --> 01:53:17,291
کلبهای پیدا میکنه و بعد از تعمیر
اجارهاش میده و بدهیش رو صاف میکنه.
1780
01:53:17,500 --> 01:53:20,457
تمام مدت مشغول نویسندگی،
یا تدریس نویسندگی بود.
1781
01:53:20,875 --> 01:53:24,582
نوسازی هم کار آسونی نیست.
باید براش وام گرفت.
1782
01:53:25,375 --> 01:53:27,332
چرخه باطلی آغاز میشه.
1783
01:53:27,542 --> 01:53:31,499
ساموئل به دستمزد تدریس نیاز داره.
نوسازی همچنان ادامه داره.
1784
01:53:31,708 --> 01:53:33,832
یک سال و نیم بعد،
1785
01:53:34,042 --> 01:53:35,416
احساس میکنه توی چالهای گیر کرده.
1786
01:53:35,750 --> 01:53:37,291
آدم زخمخوردهای شده.
1787
01:53:37,500 --> 01:53:39,249
تصادف فرزندش،
رمانهای رهاشدهاش،
1788
01:53:39,458 --> 01:53:41,832
و اینکه همسرش کتابش رو چاپ کرده بود.
1789
01:53:42,583 --> 01:53:43,999
باید همچنان مینوشت!
1790
01:53:46,333 --> 01:53:49,624
قرصهای ضدافسردگی رو ول میکنه
و تمام مدت صداش رو ضبط میکهُ
1791
01:53:49,833 --> 01:53:52,374
تا به نوعی بتونه از گفتههای خودش،
داستانی خلق بکنه.
1792
01:53:52,583 --> 01:53:55,582
احتمالا از متد ساندرا الهام گرفته.
1793
01:53:55,792 --> 01:53:58,666
چرا نباید بگیره؟
زندگیهاشون رو از هم الهام گرفتن.
1794
01:53:58,875 --> 01:54:00,791
ایشون هم این متد رو
از کس دیگهای یاد گرفته بود.
1795
01:54:01,000 --> 01:54:02,249
این حرفها رو واسه تقاضاتون نگه دارین.
1796
01:54:02,458 --> 01:54:06,374
داره تلاشش رو میکنه.
ولی نمیتونه بفهمه که اون رونوشت،
1797
01:54:06,583 --> 01:54:07,624
کتاب اصلی نیست.
1798
01:54:07,833 --> 01:54:10,499
سکوت ناشر بهش احساس حقارت میده.
1799
01:54:11,875 --> 01:54:14,666
در دعوای چهارم مارس چی شنیدیم؟
1800
01:54:15,000 --> 01:54:17,957
کلی انرژی، اراده...
چی بود؟
1801
01:54:18,333 --> 01:54:19,874
فقط انرژی ناامیدی بود.
1802
01:54:20,083 --> 01:54:22,916
آخرین تقلا قبل از بریدن بود.
1803
01:54:26,208 --> 01:54:30,457
این آدم در روزهای آخر عمرش،
در زندگی زناشوییش با جنگ روبهرو نبود.
1804
01:54:31,667 --> 01:54:33,749
بلکه با شکستهای خودش روبهرو شده بود.
1805
01:54:35,458 --> 01:54:37,541
تنها گناه ساندرا وویتر،
1806
01:54:37,750 --> 01:54:40,416
اینه که جایی موفق شد،
که شوهرش شکست خورده بود.
1807
01:54:44,458 --> 01:54:48,874
برخلاف اونچه به نظر میرسید،
اینها استدلال نهایی آقای رنزی نبود.
1808
01:54:50,625 --> 01:54:52,332
شبیه ساموئل نبود.
1809
01:54:52,542 --> 01:54:55,666
الان که غروب جمعه است.
آخرهفتهای پیش رو داریم.
1810
01:54:56,333 --> 01:54:58,832
قبل تعویق جلسه
میخوام اطلاعیهای بهتون بدم.
1811
01:54:59,042 --> 01:55:02,374
روز دوشنبه میخوام
دنیل دوباره در دادگاه وارد بشه.
1812
01:55:02,792 --> 01:55:05,041
اطلاعات جدید جالبی داره.
1813
01:55:05,250 --> 01:55:08,791
از اونجا که شاهد، فرزند متهمه،
1814
01:55:09,250 --> 01:55:11,124
و با مادرش زندگی میکنه،
1815
01:55:11,333 --> 01:55:14,832
از همگی تقاضا دارم
که از تماس با دنیل خودداری کنین.
1816
01:55:15,292 --> 01:55:18,666
اگه قطع ارتباط با دنیل
براتون مقدور نبود،
1817
01:55:18,875 --> 01:55:21,749
فقط از صحبت درمورد دادگاه خودداری کنین.
1818
01:55:21,958 --> 01:55:23,166
خانم برگر،
1819
01:55:23,375 --> 01:55:26,457
شما آخرهفته پیش دنیل بمونین.
1820
01:55:27,458 --> 01:55:30,832
اطمینان حاصل کنین
که از مقررات تبعیت کردن.
1821
01:55:31,042 --> 01:55:32,874
اصرار دارم که هیچکس،
1822
01:55:33,083 --> 01:55:37,374
مطلقا هیچکس نباید
درمورد شهادتش چیزی بپرسه.
1823
01:55:38,250 --> 01:55:40,416
آخرهفته خوبی داشته باشین.
استراحت کنین.
1824
01:55:40,625 --> 01:55:42,332
دادگاه رو به تعویق میندازیم.
1825
01:56:30,375 --> 01:56:32,582
- بیا گرم شو.
- ده دقیقه دیگه حاضرم.
1826
01:56:38,875 --> 01:56:39,999
خوبی؟
1827
01:56:47,333 --> 01:56:49,416
گمونم بهتره تنها باشم.
1828
01:56:50,875 --> 01:56:52,082
باشه.
1829
01:56:53,750 --> 01:56:55,999
- میتونی توی اتاق غذات رو بخوری.
- نمیخوام.
1830
01:56:56,208 --> 01:56:58,082
میخوام کل این آخرهفته تنها باشم.
1831
01:56:58,583 --> 01:56:59,666
قبل اینکه شهادت بدم.
1832
01:56:59,875 --> 01:57:00,749
تنها باشی؟
1833
01:57:00,958 --> 01:57:02,582
فقط خودم و خودت باشیم؟
1834
01:57:03,583 --> 01:57:04,499
همین رو میخوای؟
1835
01:57:06,208 --> 01:57:07,832
مطمئنی؟
1836
01:57:09,042 --> 01:57:12,291
میشه راه حل دیگهای پیدا کرد.
خونه خیلی بزرگه.
1837
01:57:12,917 --> 01:57:14,457
دلم نمیخواد اینجا باشه.
1838
01:57:25,375 --> 01:57:26,957
الان با دنیل صحبت کردم.
1839
01:57:28,000 --> 01:57:30,624
میخواد این آخر هفته تنها باشه.
1840
01:57:30,833 --> 01:57:32,541
تا زمان پایان محاکمه.
1841
01:57:47,000 --> 01:57:49,249
واقعا چنین خواستهای داری؟
1842
01:57:54,208 --> 01:57:56,666
به خاطر چیزیه که امروز شنیدی؟
1843
01:57:56,875 --> 01:58:00,041
آخه قبلش فرصت نبود
که درموردش باهات صحبت کنم.
1844
01:58:00,292 --> 01:58:02,582
اجازه نداریم تا درمورد...
1845
01:58:03,833 --> 01:58:04,916
دادگاه صحبت کنیم.
1846
01:58:05,125 --> 01:58:07,832
میدونم، دارم با پسرم حرف میزنم.
1847
01:58:10,667 --> 01:58:13,166
کاملا درک میکنم که میخوای آروم باشی.
1848
01:58:13,375 --> 01:58:15,749
ولی من که سرم به کار خودمه،
کاری ندارم.
1849
01:58:15,958 --> 01:58:18,999
اگه دلت نمیخواد صحبت نمیکنیم.
دلت میخواد اینطوری باشیم؟
1850
01:58:19,417 --> 01:58:20,624
انگلیسی صحبت نکنین.
1851
01:58:21,667 --> 01:58:23,749
میتونی باهام حرف بزنیها.
1852
01:58:24,792 --> 01:58:28,957
نمیشه اول درموردش صحبت کنیم،
بعد تصمیمت رو بگیری؟
1853
01:58:31,125 --> 01:58:33,166
به نظرم تصمیم قطعیش رو گرفته.
1854
01:58:44,125 --> 01:58:46,332
باشه، برم وسایلم رو جمع کنم.
1855
01:59:12,708 --> 01:59:14,291
یکی گفته بود:
1856
01:59:15,125 --> 01:59:17,499
درسته که پول خوشبختی نمیاره،
1857
01:59:17,833 --> 01:59:21,874
ولی بهتره آدم سوار ماشین باشه، تا مترو.
1858
01:59:25,292 --> 01:59:26,291
کی گفته بود؟
1859
01:59:26,500 --> 01:59:27,832
یادم نیست.
1860
02:00:29,042 --> 02:00:30,332
معذرت میخوام.
1861
02:00:55,875 --> 02:00:56,957
بفرما.
1862
02:01:03,792 --> 02:01:05,082
بخور.
1863
02:01:34,292 --> 02:01:35,416
اسنوپ...
1864
02:01:47,667 --> 02:01:48,832
مارج!
1865
02:01:51,250 --> 02:01:53,541
مارج، تو رو خدا زود بیا!
1866
02:02:00,125 --> 02:02:00,999
چی شده؟
1867
02:02:04,000 --> 02:02:06,499
بهش آسپیرین دادم.
اشتباه کردم.
1868
02:02:09,792 --> 02:02:10,916
چقدر دادی؟
1869
02:02:11,500 --> 02:02:13,832
هشت یا ده تا، یادم نیست.
1870
02:02:14,042 --> 02:02:14,957
زیاد بود.
1871
02:02:15,917 --> 02:02:17,249
یه کار کن بالا بیاره.
1872
02:02:17,458 --> 02:02:18,624
چرا چنین کاری کردی؟
1873
02:02:19,417 --> 02:02:20,249
کاری کن بالا بیاره!
1874
02:02:20,458 --> 02:02:22,249
- تو رو خدا!
- باشه، صبر کن.
1875
02:02:24,583 --> 02:02:25,707
«چگونه سگ استفراغ کند؟»
1876
02:02:26,458 --> 02:02:27,332
وایستا.
1877
02:02:27,833 --> 02:02:30,499
باید آبنمک بیارم.
الان برمیگردم.
1878
02:02:40,667 --> 02:02:41,749
تکون نمیخوره.
1879
02:02:41,958 --> 02:02:43,541
دنیل، کمکم کن.
1880
02:02:44,792 --> 02:02:46,166
دهنش رو باز کن.
1881
02:02:47,042 --> 02:02:48,041
آروم.
1882
02:02:57,625 --> 02:02:59,166
آفرین.
1883
02:03:04,667 --> 02:03:05,874
آفرین.
1884
02:03:08,542 --> 02:03:10,291
داره به هوش میاد.
1885
02:03:12,833 --> 02:03:15,374
- چی شد؟
- قراره استفراغ کنه.
1886
02:03:21,292 --> 02:03:22,166
آفرین.
1887
02:03:22,375 --> 02:03:23,707
چیزیت نیست.
1888
02:03:27,500 --> 02:03:28,874
سگ خوب.
1889
02:03:37,000 --> 02:03:39,791
حالش خوبه. نفس میکشه.
داره نگاهمون میکنه.
1890
02:03:45,208 --> 02:03:46,457
میتونی توضیح بدی؟
1891
02:03:50,458 --> 02:03:51,666
آخه...
1892
02:03:52,333 --> 02:03:54,374
اصلا نشنیده بودم...
1893
02:03:55,833 --> 02:03:57,999
که بابام خواسته خودکشی کنه.
1894
02:03:59,125 --> 02:04:01,457
اصلا درمورد...
1895
02:04:02,208 --> 02:04:04,957
روانپزشک و خودکشی،
1896
02:04:05,875 --> 02:04:06,957
و استفراغ و آسپیرین نشنیده بودم.
1897
02:04:08,250 --> 02:04:10,916
وقتی مامانم داشت میگفت،
یاد خاطرهای...
1898
02:04:11,125 --> 02:04:12,707
از اون زمان افتادم.
1899
02:04:13,792 --> 02:04:14,916
یه روز صبح،
1900
02:04:15,125 --> 02:04:17,332
اسنوپ کف اتاقم خوابیده بود.
1901
02:04:17,542 --> 02:04:19,707
تکون نمیخورد.
بوی استفراغ میداد.
1902
02:04:21,708 --> 02:04:23,749
با خودم گفتم لابد بالا آورده.
1903
02:04:25,208 --> 02:04:27,041
پوزهاش رو تمیز کردم.
1904
02:04:28,083 --> 02:04:30,249
گفتم لابد...
1905
02:04:30,750 --> 02:04:34,499
نمیدونم، حتما ویروس گرفته،
چون...
1906
02:04:35,292 --> 02:04:37,832
چند روز رفتارش خیلی عجیب بود.
1907
02:04:38,083 --> 02:04:39,999
فقط میخوابید و آب میخورد.
1908
02:04:41,167 --> 02:04:45,374
الان دارم فکر میکنم
شاید استفراغ بابام رو خورد،
1909
02:04:45,583 --> 02:04:47,041
و برای همین مریض شد،
1910
02:04:47,250 --> 02:04:49,291
تا اینکه مامانم واقعیت رو گفت!
1911
02:04:50,833 --> 02:04:53,624
برای همین بهش آسپیرین دادم،
1912
02:04:53,833 --> 02:04:55,749
که ببینم چطور واکنش میده.
1913
02:04:55,958 --> 02:04:56,999
خودت هم دیدی.
1914
02:04:57,208 --> 02:05:00,791
چهارده ساعت خواب بود.
الان هم فقط آب میخوره.
1915
02:05:01,000 --> 02:05:02,999
دقیقا همون بو رو میده!
1916
02:05:03,750 --> 02:05:04,457
همهچی!
1917
02:05:04,667 --> 02:05:06,707
همه علائمش شبیهه!
1918
02:05:08,292 --> 02:05:09,791
ولی از اون موقع...
1919
02:05:10,417 --> 02:05:13,749
از دیروز که این حرفها رو شنیدم،
به مامانم اعتماد ندارم.
1920
02:05:14,000 --> 02:05:15,874
میدونم دعواشون میشد، ولی...
1921
02:05:20,375 --> 02:05:21,916
اصلا...
1922
02:05:23,042 --> 02:05:25,666
فکر نمیکردم انقدر خشن باشه.
1923
02:05:27,667 --> 02:05:29,999
خاطراتت تنها چیزی هستن
که ازشون مطمئنی،
1924
02:05:30,208 --> 02:05:32,166
و مهمه که به هیئت منصفه
درموردشون بگی.
1925
02:05:32,375 --> 02:05:34,124
ولی تو فقط شاهدی.
1926
02:05:34,333 --> 02:05:36,666
به نظرت ممکنه کار مامانم باشه؟
1927
02:05:40,167 --> 02:05:41,499
من نباید قضاوت کنم.
1928
02:05:41,708 --> 02:05:44,624
میدونم، ولی حداقل
نظر خودت رو بهم بگو!
1929
02:05:44,833 --> 02:05:48,082
نمیتونم جوابی بدم.
کار من اینه ازت مراقبت کنم...
1930
02:05:48,292 --> 02:05:50,082
تو رو خدا کمکم کن!
1931
02:06:27,375 --> 02:06:28,541
راستش رو بخوای،
1932
02:06:28,750 --> 02:06:30,916
وقتی عناصر کافی برای...
1933
02:06:31,125 --> 02:06:33,582
قضاوت وجود نداره،
و کمبود شواهد داریم،
1934
02:06:34,750 --> 02:06:36,832
فقط میتونیم تصمیمگیری کنیم.
1935
02:06:38,333 --> 02:06:39,499
متوجهی؟
1936
02:06:40,167 --> 02:06:42,957
برای اینکه به شک غلبه کنیم.
بعضی وقتها باید...
1937
02:06:43,167 --> 02:06:45,832
تصمیم بگیریم که شرایط چطور پیش بره.
1938
02:06:47,792 --> 02:06:51,666
از اونجا که تو نظر خودت رو داری،
ولی دو تا انتخاب داری،
1939
02:06:51,875 --> 02:06:53,374
باید بینشون انتخاب کنی.
1940
02:06:54,458 --> 02:06:56,666
پس آدم باید نظراتش رو ابداع کنه؟
1941
02:06:57,000 --> 02:06:59,041
خب... به نوعی درسته.
1942
02:06:59,250 --> 02:07:02,082
پس یعنی با اینکه مطمئن نیستم،
1943
02:07:03,000 --> 02:07:06,416
باید وانمود کنم که مطمئنم؟
1944
02:07:07,417 --> 02:07:09,416
نه، من میگم انتخاب کنی.
1945
02:07:11,083 --> 02:07:12,666
این فرق داره.
1946
02:07:44,292 --> 02:07:47,916
اونچه که من فکر میکنم،
اینه که نمیدونیم کدوم پرشورتره.
1947
02:07:48,125 --> 02:07:50,916
- نویسنده یا خود شخصیت؟
- بدون شک جفتش!
1948
02:07:51,125 --> 02:07:52,874
وویتر با سردرگمی بازی میکنه.
1949
02:07:53,083 --> 02:07:54,916
کتاب دومش ادامه پیدا میکنه،
1950
02:07:55,125 --> 02:07:58,249
به پدرش میگه
که تحمل اولی رو نداره.
1951
02:07:58,458 --> 02:07:59,541
بدون شک درسته.
1952
02:07:59,750 --> 02:08:03,624
انقدر از همهچی بریده بود،
که به ناچار از کشورش خارج میشه.
1953
02:08:03,708 --> 02:08:07,749
انقدر از خشم پدرش میترسه،
که تصورات ترسناک بهش دست میده.
1954
02:08:07,958 --> 02:08:12,207
من توی مصاحبهای
جمله گیجکنندهای شنیدم. گفته بود:
1955
02:08:12,417 --> 02:08:14,457
«شغل من اینه که مرزها رو ناپدید کنم،»
1956
02:08:14,667 --> 02:08:17,416
«تا تخیلات بتونه واقعیت رو نابود کنه.»
1957
02:08:19,000 --> 02:08:20,791
آره، دقیقا همین باعث میشه،
1958
02:08:21,000 --> 02:08:23,041
که مردم از یکی از کتابهای ایشون،
1959
02:08:23,250 --> 02:08:26,082
درمورد پرونده مالسکی هیجانزده بشن.
1960
02:08:26,292 --> 02:08:28,707
انگار از قبل این داستان رو نوشته.
1961
02:08:28,917 --> 02:08:32,541
حتی شبهههای مرگ ایشون،
جوری که ایشون مردن،
1962
02:08:32,750 --> 02:08:36,041
شخصیت کدر وویتر،
صفات غیراخلاقی و فریبنده...
1963
02:08:36,250 --> 02:08:37,582
انگار به حدی درگیرش شده،
1964
02:08:37,792 --> 02:08:40,207
که مطابق کتابهای خودش شده.
1965
02:08:40,417 --> 02:08:42,791
فکر نکنم مسئله این باشه
که ایشون چطور مرده.
1966
02:08:43,000 --> 02:08:46,541
این نظر که ایشون همسرش رو کشته،
1967
02:08:46,750 --> 02:08:50,416
متقاعدکنندهتر از اینه
که معلمی خودش رو کشته.
1968
02:11:01,125 --> 02:11:03,832
اگه تصور کنم مادرم چنین کاری کرده،
برام با عقل جور در نمیاد.
1969
02:11:06,208 --> 02:11:08,124
ولی اگه تصور کنم پدرم چنین کاری کرده،
1970
02:11:10,375 --> 02:11:12,582
تا حدی برام قابل درکه.
1971
02:11:18,792 --> 02:11:20,957
دادستان، شما سوالی ندارین؟
1972
02:11:23,917 --> 02:11:26,582
آزمایشی که روی سگش انجام داده
چیزی رو اثبات نمیکنه.
1973
02:11:26,792 --> 02:11:28,541
مکتوب و ثبتشده که نیست.
1974
02:11:28,750 --> 02:11:31,624
بیشتر مشکل این خاطرات مشروط هستن،
1975
02:11:31,833 --> 02:11:35,207
که بر اساس چیزهایی درستشده
که طی دادگاه شنیده.
1976
02:11:35,833 --> 02:11:38,916
هیچ رویدادی رو با قاطعیت
نمیشه توی این جدول زمانی جا داد.
1977
02:11:39,125 --> 02:11:41,666
دوره زمانی شش ماه
قبل از مرگ مالسکی،
1978
02:11:41,875 --> 02:11:45,999
تنها از شهادت متهم برای ما مطرح شده.
1979
02:11:49,750 --> 02:11:51,166
دوست دارم بدونم...
1980
02:11:57,833 --> 02:11:59,207
احیانا برات سوال شده بود،
1981
02:11:59,417 --> 02:12:02,332
اوردوزی که ظاهرا پدرت کرده بود،
1982
02:12:02,542 --> 02:12:05,916
ناشی از اقدام به خودکشی نبوده باشه،
1983
02:12:06,125 --> 02:12:08,916
بلکه به خاطر اقدامی باشه
که مادرت برای مسموم کردنش داشته؟
1984
02:12:09,125 --> 02:12:11,791
کسی رو متهم نکردم،
صرفا میخوام به کل مطلب برسیم.
1985
02:12:12,000 --> 02:12:14,374
خب، با وجود چنین شک و ظنهایی،
1986
02:12:14,583 --> 02:12:17,124
چرا باید یک گزینه رو
در مقابل اون یکی انتخاب کرد؟
1987
02:12:17,333 --> 02:12:21,416
خاطرات تو پیامدها رو نشون میده،
نه علتهای مرگ ایشون.
1988
02:12:22,625 --> 02:12:24,999
آره، درموردش فکر کرده بودم.
ولی...
1989
02:12:25,917 --> 02:12:28,332
درک نمیکنم چرا باید چنین کاری بکنه.
1990
02:12:28,875 --> 02:12:31,249
انگار وقتی کمبود شواهد داریم،
1991
02:12:31,458 --> 02:12:34,124
برای پیشبرد روند محاکمه،
1992
02:12:34,667 --> 02:12:37,582
باید جلوتر از خودمون رو ببینیم.
1993
02:12:38,333 --> 02:12:41,624
وقتی همهجا رو گشتیم
و همچنان درکی نداریم،
1994
02:12:41,833 --> 02:12:44,249
که چطور این اتفاق افتاده،
1995
02:12:44,458 --> 02:12:47,332
به نظرم باید بپرسیم
که چرا چنین اتفاقی افتاده.
1996
02:12:52,333 --> 02:12:53,624
متشکرم دنیل.
1997
02:12:54,458 --> 02:12:55,416
حرفت تموم شد؟
1998
02:13:04,000 --> 02:13:04,957
نه.
1999
02:13:06,875 --> 02:13:08,624
میخواستم چیز دیگهای هم بگم.
2000
02:13:15,708 --> 02:13:20,124
از اونجا که سگم چند روز مریض بود،
من و پدرم پیش دامپزشک رفتیم.
2001
02:13:21,583 --> 02:13:23,666
بابام توی ماشین خیلی ساکت بود.
2002
02:13:23,875 --> 02:13:27,166
حتی آهنگی هم نذاشته بود،
که معمولا میذاشت.
2003
02:13:29,750 --> 02:13:32,707
بعد اینکه مدتی گذشت،
شروع کرد با اسنوپ حرف زدن.
2004
02:13:34,292 --> 02:13:34,957
بهش گفت:
2005
02:13:35,500 --> 02:13:37,166
«میدونی، ممکنه مریض بشه.»
2006
02:13:37,917 --> 02:13:41,166
«یا حتی ممکنه بمیره.
باید خودت رو برای اون روز آماده کنی.»
2007
02:13:42,750 --> 02:13:44,374
دلم نمیخواست بشنوم.
2008
02:13:45,125 --> 02:13:48,332
اسنوپ داشت بهتر میشد.
هنوز جوان بود.
2009
02:13:48,542 --> 02:13:49,666
تا حالا مریض نشده بود.
2010
02:13:49,875 --> 02:13:52,124
بهش گفتم قرار نیست بمیره.
2011
02:13:54,208 --> 02:13:55,582
ولی بابام ادامه میداد.
2012
02:13:56,125 --> 02:14:00,374
بهم گفت «حداقل واسه روزی
که قراره بمیره، خودت رو آماده کن.»
2013
02:14:01,333 --> 02:14:04,291
«تعجبی هم نداره که اسنوپ
یه روز خسته بشه.»
2014
02:14:04,500 --> 02:14:06,499
«به نسبت سن سگها،
اونقدر هم جوان نیست.»
2015
02:14:09,708 --> 02:14:11,416
«میتونی زندگیش رو تصور کنی؟»
2016
02:14:13,583 --> 02:14:15,291
«هر سگی که نیست.»
2017
02:14:16,250 --> 02:14:17,832
«خیلی سگ خوبیه.»
2018
02:14:19,375 --> 02:14:21,249
«سگ فوقالعادهایه.»
2019
02:14:22,250 --> 02:14:25,207
«درموردش فکر کن.
نیازهات رو پیشبینی میکنه،»
2020
02:14:25,625 --> 02:14:27,832
«حرکاتت رو از پیش میبینه،»
2021
02:14:28,417 --> 02:14:30,166
«تو رو از خطر نجات میده.»
2022
02:14:31,958 --> 02:14:34,166
«کل عمرش نیازهای تو رو تصور میکنه،»
2023
02:14:34,375 --> 02:14:36,666
«و مدام به این فکر میکنه
که چی رو از قلم انداخته؟»
2024
02:14:40,250 --> 02:14:41,666
«شاید صرفا خسته است.»
2025
02:14:42,083 --> 02:14:43,749
«انقدر که به بقیه اهمیت داده.»
2026
02:14:44,542 --> 02:14:46,499
«شاید یه روز تموم کنه.»
2027
02:14:47,375 --> 02:14:48,666
«حداقل احتمالش که هست.»
2028
02:14:53,750 --> 02:14:55,624
بعد یادمه آخرش،
2029
02:14:57,458 --> 02:14:59,374
بهم گفت «یه روز،»
2030
02:14:59,583 --> 02:15:02,541
«وقتی عمرش تموم بشه، قراره بمیره.»
2031
02:15:03,667 --> 02:15:07,124
«تو هم نمیتونی کاریش کنی.
فقط خودت رو برای سختی بعدش آماده کن.»
2032
02:15:07,333 --> 02:15:09,749
«ولی پایان عمر اون،
پایان زندگی تو نیست.»
2033
02:15:16,333 --> 02:15:17,874
منظورش خودش بود.
2034
02:15:18,708 --> 02:15:19,957
الان دیگه...
2035
02:15:21,375 --> 02:15:23,499
فهمیدم منظورش خودش بود.
2036
02:15:30,208 --> 02:15:33,499
لطفا اعضای هیئت منصفه
این مسئله رو لحاظ کنن،
2037
02:15:33,583 --> 02:15:35,832
که این داستان وابسته
به امور درونی و فاعلیه.
2038
02:15:36,250 --> 02:15:40,166
به هیچ عنوان مدرک
قابل استنادی نیست.
2039
02:16:00,542 --> 02:16:04,374
آره سرج، همچنان بیرون
دادگاه گرونوبل منتظریم.
2040
02:16:04,583 --> 02:16:07,457
قرار بود محاکمه روز جمعه تموم بشه،
2041
02:16:07,667 --> 02:16:10,082
ولی دنیل، فرزند ساندرا وویتر،
2042
02:16:10,292 --> 02:16:12,582
قراره که امروز دوباره شهادت بده.
2043
02:16:12,792 --> 02:16:14,374
هیئت منصفه همچنان...
2044
02:16:31,583 --> 02:16:34,957
خانم وویتر، چه حسی دارین...
2045
02:16:35,375 --> 02:16:37,499
از اینکه تبرئه شدین؟
2046
02:16:38,750 --> 02:16:42,165
توی این دادگاه حرفهای زیادی زده شد.
2047
02:16:42,500 --> 02:16:43,915
هیچ حرف دیگهای ندارم.
2048
02:16:44,541 --> 02:16:47,665
فقط میخوام به پسرم زنگ بزنم
و برم خونه پیشش باشم.
2049
02:16:48,750 --> 02:16:52,749
مسلما از وکیلهام تشکر میکنم
که همیشه بهم ایمان داشتن.
2050
02:16:52,958 --> 02:16:55,540
آقای رنزی، این حکم خیالتون رو راحت کرد؟
2051
02:16:55,750 --> 02:16:57,915
من هیئت منصفه رو تحسین میکنم،
2052
02:16:58,250 --> 02:17:00,832
که تونستن واقعیت
ساندرا وویتر رو ببینن...
2053
02:18:02,583 --> 02:18:04,457
مارج، منم ساندرا.
2054
02:18:06,541 --> 02:18:09,082
آره، واقعا محشره.
بالاخره خلاص شدیم.
2055
02:18:13,125 --> 02:18:15,332
دنیل میخواد باهام صحبت کنه؟
2056
02:18:17,791 --> 02:18:20,040
آره، حتما خیلی خسته است.
2057
02:18:20,250 --> 02:18:21,457
درک میکنم.
2058
02:18:23,291 --> 02:18:26,207
اشکالی نداره امشب خونه بیام؟
2059
02:18:26,416 --> 02:18:28,290
اگه دوست داره فردا برگردم یا...
2060
02:18:35,625 --> 02:18:39,207
اول میریم شام بخوریم.
بعد برمیگردم خونه. میبینمت.
2061
02:18:42,750 --> 02:18:44,207
نوشیدنی میخوام.
2062
02:18:48,916 --> 02:18:49,999
یکی دیگه!
2063
02:18:58,833 --> 02:19:00,165
شما همیشه...
2064
02:19:00,375 --> 02:19:03,457
وقتی توی دادگاه پیروز میشین،
از این کارها میکنین؟
2065
02:19:03,666 --> 02:19:05,040
ما که تا حالا پیروز نشدیم.
2066
02:19:06,750 --> 02:19:09,499
اولین بار بود که پیروز شدیم!
2067
02:19:09,708 --> 02:19:10,999
- نگو!
- جدی.
2068
02:19:11,208 --> 02:19:13,207
تو که گفتی وکیل مجربی هستی.
2069
02:19:16,708 --> 02:19:17,957
نه، دروغ میگی!
2070
02:19:18,166 --> 02:19:18,957
اونقدر تند نیست.
2071
02:19:19,166 --> 02:19:20,957
حتما این رو امتحان کن.
2072
02:19:21,333 --> 02:19:22,415
خیلی خوردیم.
2073
02:19:22,625 --> 02:19:23,707
الانه که بالا بیارم.
2074
02:19:23,916 --> 02:19:25,540
بریم یه سیگار بکشیم.
2075
02:19:25,875 --> 02:19:26,957
الان برمیگردیم.
2076
02:19:31,708 --> 02:19:32,999
شما بفرما.
2077
02:19:46,875 --> 02:19:48,666
اونقدر آسون نیست، نه؟
2078
02:19:50,333 --> 02:19:52,166
انقدر استخوان داره که...
2079
02:19:56,833 --> 02:19:57,999
بعدش بریم؟
2080
02:19:58,333 --> 02:19:59,874
حاضری بری خونه؟
2081
02:20:00,708 --> 02:20:03,291
خودم میتونم... تا خونه برسونمت.
2082
02:20:04,458 --> 02:20:05,499
یکی دیگه.
2083
02:20:06,542 --> 02:20:07,707
که توی راه سر حال باشیم.
2084
02:20:09,042 --> 02:20:10,916
موافقم، واسه راننده.
2085
02:20:12,000 --> 02:20:13,082
از همون بریزم؟
2086
02:20:21,250 --> 02:20:22,957
امکانش هست...
2087
02:20:23,167 --> 02:20:25,374
دو تا دیگه از همین بدین؟ مرسی.
2088
02:20:41,542 --> 02:20:42,457
به سلامتی خودت.
2089
02:20:57,875 --> 02:20:58,916
حالت خوبه؟
2090
02:21:03,250 --> 02:21:04,207
تعریف کن.
2091
02:21:05,167 --> 02:21:07,166
آخه، فکر میکردم...
2092
02:21:08,750 --> 02:21:11,291
قراره احساس خلاصشدن بکنم.
2093
02:21:14,958 --> 02:21:16,791
انقدر زود که احساسش نمیکنی.
2094
02:21:18,917 --> 02:21:19,916
مطمئنی؟
2095
02:21:20,250 --> 02:21:21,207
نه اونقدر.
2096
02:21:24,708 --> 02:21:27,166
اینطوریه که وقتی آدم ببازه، باخته.
2097
02:21:27,750 --> 02:21:29,666
بدترین حالتیه که ممکنه رخ بده.
2098
02:21:29,875 --> 02:21:31,291
اگر هم آدم ببره...
2099
02:21:33,875 --> 02:21:36,832
انتظار جایزهای داره.
2100
02:21:38,375 --> 02:21:39,832
ولی جایزهای در کار نیست.
2101
02:21:43,708 --> 02:21:45,124
فقط... همهچی تموم میشه.
2102
02:21:50,083 --> 02:21:52,874
شاید بعضی وقتها
انتظارات زیادی داریم.
2103
02:21:56,167 --> 02:21:57,416
آره، احتمالا.
2104
02:23:05,417 --> 02:23:06,749
ببخشید.
2105
02:23:08,708 --> 02:23:11,291
میخواست منتظر بمونه،
ولی خوابش برد.
2106
02:24:00,583 --> 02:24:01,999
من دیگه برم.
2107
02:24:02,292 --> 02:24:03,457
نمیخوای بمونی؟
2108
02:24:03,667 --> 02:24:05,541
نه، شما رو تنها میذارم.
2109
02:24:11,875 --> 02:24:12,957
خداحافظ.
2110
02:24:30,208 --> 02:24:32,332
میترسیدم برگردی خونه.
2111
02:24:34,083 --> 02:24:37,207
میدونم. من هم میترسیدم برگردم.
2112
02:26:54,136 --> 02:27:02,136
ترجمه شده توسط
تیم سینما دریمینگ
2113
02:27:02,742 --> 02:27:10,742
ارائه شده توسط سینما دریمینگ
@CinemDreaming