1
00:00:50,323 --> 00:00:55,690
قویتر از همیشه باشید
به امید ایرانی آزاد
2
00:00:55,828 --> 00:00:58,315
- ببخشید
- اشکال نداره
3
00:01:00,200 --> 00:01:01,949
چی میخوای بدونی؟
4
00:01:03,825 --> 00:01:06,158
یه لحظه، روی ضبط نبود
5
00:01:09,534 --> 00:01:10,508
ردیف شد
6
00:01:12,700 --> 00:01:15,491
...جوری که تصادف اون پسربچه رو توصیف کردی
7
00:01:15,950 --> 00:01:18,741
خوندنش واسه آدم سخته
چون میدونیم زندگی خودت بوده
8
00:01:18,992 --> 00:01:21,408
به نظرت یه نفر میتونه
فقط از روی تجربیاتش بنویسه؟
9
00:01:29,742 --> 00:01:31,449
یالا
بپر
10
00:01:34,159 --> 00:01:35,866
یالا
!بپر
11
00:01:40,450 --> 00:01:43,033
که من رو به سمت...
یه داستان جالب هدایت کرد
12
00:01:43,242 --> 00:01:45,191
و تصمیم گرفتم اون رو
وارد کتابی کنم که در حال نوشتنش بودم
13
00:01:45,284 --> 00:01:46,145
همین و بس
14
00:01:46,200 --> 00:01:48,199
چیز بیشتری نیست
خودت تو کتابم حضور داری
15
00:01:48,950 --> 00:01:50,908
و با این حال شناختی روت ندارم
16
00:01:51,242 --> 00:01:53,574
چیزی که میدونم
اینه که به نظرم آدم جالبی هستی و این واقعیه
17
00:01:53,784 --> 00:01:56,241
ولی در هر حال باید اول با من آشنا بشی
18
00:01:56,659 --> 00:01:59,283
من واقعیم
الان روبروت نشستم
19
00:01:59,700 --> 00:02:01,366
آره، واقعی هستی
20
00:02:01,700 --> 00:02:03,866
...پس، برای سرهم کردن داستانت
21
00:02:04,075 --> 00:02:05,908
اول از همه به یه چیز واقعی نیاز داری
22
00:02:06,117 --> 00:02:08,241
خودت همیشه میگی
کتابات ترکیبی از واقعیت و خیالن
23
00:02:08,450 --> 00:02:11,158
و همین باعث میشه بخوایم
واقعیت رو از خیال جدا کنیم
24
00:02:11,825 --> 00:02:13,074
هدفت همینه؟
25
00:02:18,075 --> 00:02:19,408
خیلیخب
برو بیرون
26
00:02:23,909 --> 00:02:25,074
!اسنوپ، بیا
27
00:02:26,617 --> 00:02:28,824
بذار خشکت کنم
حالا خوشگل و تمیز شدی
28
00:02:29,034 --> 00:02:30,283
دیگه گِلی نیستی
29
00:02:36,867 --> 00:02:38,658
اگه خودت جای من بودی
در مورد چی مینوشتی؟
30
00:02:39,284 --> 00:02:42,033
ساموئله داره طبقهی بالا کار میکنه
شوهرمه
31
00:02:44,867 --> 00:02:47,199
خب، چی نظر تو رو
به خودش جلب میکنه؟
32
00:02:47,409 --> 00:02:49,699
چی تو رو در حد انفجار عصبانی میکنه؟
33
00:02:49,909 --> 00:02:52,241
پایاننامه و درست رو فراموش کن
34
00:02:52,450 --> 00:02:54,158
من نمی خوام نویسنده بشم
35
00:02:54,367 --> 00:02:57,741
مشکلی نیست، لازم نیست نویسنده بشی
فقط حرف بزن، همینجوری که الان داریم حرف میزنیم
36
00:02:57,950 --> 00:02:59,908
دیگه نمی خوای بازم ازت سوال بپرسم؟
37
00:03:00,117 --> 00:03:03,783
البته که می خوام
ولی میتونیم یه گپی هم بزنیم
38
00:03:04,284 --> 00:03:06,283
شاید بهتر باشه نفری
یه سوال از همدیگه بپرسیم
39
00:03:06,492 --> 00:03:10,241
تا اینجوری هیچکس خسته نشه
مثل یه گفتگوی معمولی
40
00:03:11,450 --> 00:03:13,324
...واقعاً دوست داری بدونی
41
00:03:13,534 --> 00:03:16,158
که چی نظر تو رو جلب میکنه؟
بیخیال، معلومه که دوست دارم
42
00:03:16,867 --> 00:03:19,241
من هیچوقت کسی رو نمیبینم
کُل طول روز اینجا کار میکنم
43
00:03:19,450 --> 00:03:21,599
این تویی که میای به دیدنم
معلومه که نظرم رو به خودت جلب میکنی
44
00:03:23,112 --> 00:03:25,112
خیلیخب
45
00:03:25,700 --> 00:03:26,783
من میدوئم
46
00:03:27,242 --> 00:03:29,574
جزو کارای موردعلاقهمه
47
00:03:29,784 --> 00:03:32,033
حس نشئه شدن بهم دست میده
انگار مواد زدم
48
00:03:33,409 --> 00:03:36,074
خب تا چه حد با مواد آشنایی داری؟
49
00:03:36,284 --> 00:03:37,658
این سوال بعدیمه
50
00:03:38,200 --> 00:03:39,408
موضوع مهمیه واقعاً
51
00:03:40,450 --> 00:03:42,449
شاید بهتر باشه همه چی رو ننویسی
52
00:03:42,700 --> 00:03:44,033
نه، مطمئناً اینکار رو نمیکنم
53
00:03:52,825 --> 00:03:56,449
بهت که گفته بودم
باید میرفتیم گرونوبل
54
00:03:57,117 --> 00:03:59,741
اشکالی نداره
جوابهات رو یادداشت میکنم
55
00:03:59,950 --> 00:04:03,741
ولی خیلی ازت سوال دارم
شاید وقتش رو نداشته باشی
56
00:04:04,325 --> 00:04:07,741
نگران زمان نباش
اینجا هیچ مشکلی با زمان نداریم
57
00:04:08,242 --> 00:04:09,158
خیلیخب
ردیفه
58
00:04:09,367 --> 00:04:11,366
می خوام در مورد داستانپردازی
...باهات حرف بزنم
59
00:04:11,700 --> 00:04:13,074
من از ورزش خوشم نمیاد
60
00:04:13,284 --> 00:04:14,449
مهمترینش همینه
61
00:04:14,700 --> 00:04:17,491
پیادهروی؟ شاید
دویدن؟ نه
62
00:04:18,367 --> 00:04:20,033
خیلیخب، صحیح
فهمیدم
63
00:04:21,200 --> 00:04:22,100
...پس
64
00:04:22,992 --> 00:04:24,158
...تو
65
00:04:33,200 --> 00:04:35,283
واقعاً دیگه ادامه دادنش ممکن نیست، نه؟
66
00:04:35,492 --> 00:04:36,866
آره، پیچیده شد
67
00:04:37,075 --> 00:04:39,158
فکر کنم بهتره تمومش کنیم، زویی
68
00:04:42,825 --> 00:04:45,991
خیلی زود میام گرونوبل
و باهات تماس میگیرم، چطوره؟
69
00:04:52,950 --> 00:04:54,324
شرمنده بابتش
70
00:04:58,450 --> 00:05:00,324
به زودی میبینمت -
آره، البته -
71
00:05:02,962 --> 00:05:10,962
ارائه شده توسط سینما دریمینگ
@CinemDreaming
72
00:06:54,367 --> 00:06:55,491
مراقب باش
73
00:07:33,700 --> 00:07:34,400
....بابا
74
00:07:34,492 --> 00:07:35,574
مامان؟
75
00:07:36,020 --> 00:07:37,326
!مامان
76
00:07:42,242 --> 00:07:43,533
!مامان، زود باش بیا
77
00:08:29,284 --> 00:08:30,684
!بله
78
00:08:30,699 --> 00:08:32,033
نه، نمیدونم
79
00:08:32,242 --> 00:08:34,948
تکونش ندادم
اصلاً بهش دست نزدم
80
00:08:35,574 --> 00:08:38,074
نفس نمیکشه
واسههمین بهتون زنگ زدم
81
00:08:39,992 --> 00:08:43,033
نه، خواهش میکنم بیاید
نمیتونم همهی سوالاتتون رو جواب بدم
82
00:08:46,034 --> 00:08:49,033
نه، تکون نمیخوره
خواهش میکنم فقط خودتون رو برسونید
83
00:08:58,242 --> 00:08:59,824
ساموئل مالسکی...
84
00:09:00,034 --> 00:09:02,283
جسدش زیر کلبهی کوهستانیش پیدا شده
85
00:09:34,742 --> 00:09:36,324
برش گردونید
86
00:09:39,909 --> 00:09:41,158
تمام قد بگیر
87
00:09:42,284 --> 00:09:43,574
از نمای نزدیک هم بگیر
88
00:09:46,242 --> 00:09:48,116
من نظریات اولیه رو مطرح میکنم
89
00:09:48,325 --> 00:09:50,991
قبل از نتیجهگیری اِعمالشون کن
90
00:09:51,325 --> 00:09:55,158
خراشهای سطحی و موازی روی دست
و ساعدش مشاهده میشه
91
00:09:55,367 --> 00:09:58,199
به نظر میرسه جسد یک یا دو متر
به خاطر برخوردی که داشته سُر خورده
92
00:09:58,409 --> 00:10:01,449
قبل از اینکه در وضعیت نهایی
و درازکش قرار بگیره
93
00:10:02,284 --> 00:10:05,866
هماتوم لوب گیجگاهی سمت چپ
که به دلیل ضربهی مغزی کُشنده ایجاد شده
94
00:10:06,075 --> 00:10:09,491
که نشوندهندهی برخورد سر
با یه جسم دارای لبهی ضخیم در محیط بوده
95
00:10:09,700 --> 00:10:12,408
یا یه ضربهی شدید به سر
96
00:10:13,450 --> 00:10:16,866
محل آسیب با موقعیتی که
جسد پیدا شده جور درنمیاد
97
00:10:17,075 --> 00:10:20,741
بنابراین ضربه قبل از برخورد بدن به زمین وارد شده
98
00:10:22,534 --> 00:10:24,616
در نتیجه هنوز نمیتونیم با قطعیت بگیم
99
00:10:24,825 --> 00:10:28,199
که جراحت در نتیجهی یه شاخ به شاخ شدن بوده
یا در اثر یه ضربه بوده
100
00:10:28,534 --> 00:10:32,908
در این مرحله نمیتونیم
دخالت یه شخص ثالث رو رد کنیم
101
00:10:34,992 --> 00:10:36,783
پس، مثل همیشه پیش میریم
102
00:10:37,159 --> 00:10:39,199
علت مرگ: آسیب به سر
103
00:10:39,409 --> 00:10:41,199
:تشخیص پزشکی قانونی
104
00:10:41,575 --> 00:10:43,866
ممکنه تصادفی یا عمدی بوده باشه
105
00:10:44,409 --> 00:10:48,408
برای فهمیدن حقیقت
باید نتایج آزمایش سمشناسی رو ببینیم
106
00:11:52,492 --> 00:11:58,241
«تجزیه و تحلیل یک سقوط»
107
00:12:40,200 --> 00:12:41,491
مرسی که اومدی
108
00:12:43,075 --> 00:12:45,074
خیلی عجبیه که دوباره
تو این وضعیت همدیگه رو میبینیم
109
00:12:45,409 --> 00:12:46,609
همینطوره
110
00:12:48,992 --> 00:12:51,949
نمیدونستم انقدر ارتفاعش بلنده
111
00:12:54,575 --> 00:12:55,533
بیا
112
00:13:00,159 --> 00:13:02,574
خیلی وقته اینجا زندگی میکنی؟
113
00:13:03,200 --> 00:13:05,574
هنوز دو سال نشده
114
00:13:06,909 --> 00:13:08,616
ساموئل اینجا بزرگ شده بود
115
00:13:08,825 --> 00:13:10,074
...اینجا
116
00:13:21,534 --> 00:13:26,199
چطوری قراره انجامش بدیم؟
...قراره ازم یه چندتا سوال بپرسی
117
00:13:26,617 --> 00:13:30,158
واقعاً ببخشید که از آخرینباری که
همدیگه رو دیدیم فرانسویم بهتر نشده
118
00:13:30,367 --> 00:13:31,866
انگلیسی هم ردیفه
119
00:13:36,200 --> 00:13:38,199
چندبار ازت بازجویی کردن؟
120
00:13:38,867 --> 00:13:41,908
یه بار همینجا پلیسها ازم بازجویی کردن
121
00:13:42,117 --> 00:13:44,658
و یه بار هم قاضی بازپرس ازم بازجویی کرد
122
00:13:46,325 --> 00:13:50,283
میتونی بهم بگی در مورد
روز مرگ اون چی بهشون گفتی؟
123
00:13:50,492 --> 00:13:51,158
آره، البته
124
00:13:51,367 --> 00:13:54,658
همه چی رو بهشون گفتم
از وقتی که پیش یه دانشجو بودم
125
00:13:54,867 --> 00:13:56,866
تا وقتی که آمبولانس رسید اینجا
126
00:13:57,200 --> 00:13:59,616
با یه دختره وسط یه جلسه بودم
127
00:13:59,825 --> 00:14:02,324
...و ساموئل
128
00:14:02,534 --> 00:14:05,908
شروع به پخش کردن یه آهنگ تکراری کرد
تا کفر من رو دربیاره و دختره رو مجبور کنه بره
129
00:14:05,950 --> 00:14:08,741
بهشون گفتی که آهنگ رو
پخش میکرده تا کفر تو رو دربیاره؟
130
00:14:08,950 --> 00:14:09,908
نه
131
00:14:10,825 --> 00:14:14,533
فقط گفتم با صدای خیلی بلندی
آهنگ گذاشته بود و بیخیال جلسه شدیم
132
00:14:14,742 --> 00:14:18,074
چون اون داشت مصاحبه رو ضبط میکرد
و اصلاً امکانپذیر نبود
133
00:14:19,492 --> 00:14:22,241
می خوام مو به مو واسم تعریف کنی
134
00:14:22,992 --> 00:14:25,991
همه چی رو بهم بگو
یعنی دقیقاً نحوهی تعریف کردنت رو بگو
135
00:14:27,950 --> 00:14:31,491
بهشون گفتم
مصاحبه رو تموم کردم
136
00:14:32,492 --> 00:14:33,616
و اون دختره رفت
137
00:14:33,825 --> 00:14:36,241
...و رفتم طبقهی بالا تو اتاقخوابم
138
00:14:36,450 --> 00:14:39,491
و از اونجا دیدم که دنیل
داره میره پیادهروی
139
00:14:39,867 --> 00:14:41,241
مدرسه نبود؟
140
00:14:41,450 --> 00:14:43,908
نه، فقط دو روز در هفته
در گرونوبل میره مدرسه
141
00:14:44,284 --> 00:14:45,491
الان چند سالشه؟
142
00:14:45,700 --> 00:14:46,658
یازده سالشه
143
00:14:50,575 --> 00:14:52,824
...خب، بعد از رفتن دختره
144
00:14:54,909 --> 00:14:56,949
ساموئل واسه دیدنم اومد به اتاقخواب
145
00:14:57,159 --> 00:15:00,283
و یه کم در مورد اینکه
قراره روزمون رو چطوری بگذرونیم حرف زدیم
146
00:15:00,492 --> 00:15:02,158
واقعاً حرف خاصی بینمون رد و بدل نشد
147
00:15:06,367 --> 00:15:09,991
برگشت طبقهی بالا تا تو اتاق زیرشیروونی
کار کنه و منم تو تختخوابم کار میکردم
148
00:15:10,742 --> 00:15:13,074
مینوشتی؟
با کامپیوترت؟
149
00:15:13,284 --> 00:15:15,241
بله، یه ترجمه رو تموم کردم
150
00:15:15,492 --> 00:15:18,699
در ازای پول مضاعف واسه چندتا
روزنامهی هفتگی آلمانی کار ترجمه انجام میدم
151
00:15:19,909 --> 00:15:21,033
...و
152
00:15:21,992 --> 00:15:25,449
صدای کار کردنش
و پخش آهنگش رو از بالا میشنیدم
153
00:15:25,700 --> 00:15:28,199
...به مدت حدوداً، فکر کنم
154
00:15:28,492 --> 00:15:29,658
یه ده دقیقهای شد
155
00:15:30,034 --> 00:15:33,366
بعدش گوشگیر تو گوشم گذاشتم
چون میخواستم یه چرتی بزنم
156
00:15:34,742 --> 00:15:35,908
...بعدش
157
00:15:36,534 --> 00:15:37,908
خوابم برد
158
00:15:40,325 --> 00:15:42,324
...و یک ساعت بعدش بود فکر کنم
159
00:15:42,700 --> 00:15:45,033
...صدای جیغ دنیل رو شنیدم و
160
00:15:48,784 --> 00:15:52,366
حتماً یکی از گوشگیرا تو خواب افتاده بود
چون صداش من رو از خواب بیدار کرد
161
00:15:53,117 --> 00:15:56,241
و هنوز صدای آهنگ میومد
...رفتم طبقهی پایین و
162
00:15:56,825 --> 00:15:57,949
آره
همین بود
163
00:15:59,200 --> 00:16:01,949
زنگ زدم به آمبولانس و
اونا 30 دقیقه بعد خودشون رو رسوندن
164
00:16:12,909 --> 00:16:14,991
میتونم یه نگاهی به دور و بر بندازم؟ -
البته -
165
00:16:20,950 --> 00:16:24,033
از کجا می خوای شروع کنی؟
باید چیزی رو توضیح بدم؟
166
00:16:25,117 --> 00:16:26,283
آره، شاید
167
00:16:26,784 --> 00:16:28,199
آره
...خب، اینجا
168
00:16:28,409 --> 00:16:30,158
اینجا غذا میخوریم
169
00:16:56,572 --> 00:16:57,472
...پس
170
00:16:58,075 --> 00:16:59,241
اینجا کار میکرده؟
171
00:16:59,450 --> 00:17:01,407
آره، اتاق زیرشیروونی رو عایقبندی میکرد
172
00:17:02,867 --> 00:17:06,241
و وقتی داشتی چرت میزدی
دقیقاً بالای سرت بود؟
173
00:17:19,283 --> 00:17:21,241
بعدش قرار بود به اینجا رسیدگی کنه
174
00:17:21,450 --> 00:17:23,699
میخواستیم اتاقهامون رو
به طور کوتاهمدت اجاره بدیم
175
00:18:03,992 --> 00:18:06,033
پس، در حال کار روی این قسمت بود؟
176
00:18:06,242 --> 00:18:07,533
سه روزی میشد، آره
177
00:18:10,367 --> 00:18:12,033
...و پنجره
178
00:18:12,575 --> 00:18:15,074
وقتی آمبولانس رسید باز بود؟
179
00:18:15,492 --> 00:18:16,658
آره، باز بود
180
00:18:18,450 --> 00:18:20,449
عادت داشت بازش بذاره؟
181
00:18:21,409 --> 00:18:23,533
...واقعاً در موردش مطمئن نیستم، چون که
182
00:18:23,742 --> 00:18:25,366
گاهیاوقات هوای اتاق رو عوض میکرد
183
00:18:25,575 --> 00:18:27,616
تا از شر گرد و غبار چوبها راحت بشه
184
00:18:27,825 --> 00:18:31,199
آدم بیپروایی بود؟
یعنی تا حالا دیده بودی حین کار، خطر کنه؟
185
00:18:31,534 --> 00:18:35,449
نه، اون خیلی محتاط و دقیق بود
به آرومی کارش رو انجام میداد
186
00:18:44,534 --> 00:18:46,449
...هیچ دلیلی وجود داشته که اون
187
00:18:46,659 --> 00:18:49,616
...به پنجره تکیه بده تا تو
188
00:18:49,825 --> 00:18:50,574
یا دنیل رو صدا کنه؟
189
00:18:50,784 --> 00:18:55,699
نه، وقتی مشغول کارش میشد
مخصوصاً وقتی مشغول زدن آهنگش میشد
190
00:18:57,284 --> 00:18:59,449
یه جورایی ارتباط خودش رو
با دنیا قطع میکرد
191
00:18:59,700 --> 00:19:02,241
پس هیچوقت من یا دنیل رو
از این بالا صدا نمیزد
192
00:19:04,117 --> 00:19:06,283
...به هر حال، با توجه به ارتفاعِ
193
00:19:09,409 --> 00:19:10,741
لبهی پنجره
194
00:19:13,700 --> 00:19:15,033
مست نبود؟
195
00:19:15,242 --> 00:19:16,533
نه، هیچوقت تو طول روز مشروب نمیخورد
196
00:19:16,992 --> 00:19:18,741
مخصوصاً موقع کارش
197
00:19:27,784 --> 00:19:28,783
...عزیزم
198
00:19:30,242 --> 00:19:33,366
پاشو دست و صورتت رو بشور و لباس بپوش
دیگه روز شده باید بیدار بشی
199
00:19:35,867 --> 00:19:38,533
عزیزم، میدونم سخته
واسه خودم هم سخته
200
00:19:38,950 --> 00:19:41,158
و یه مدتی همینجوری
قراره بهمون سخت بگذره
201
00:19:42,492 --> 00:19:46,491
ولی باید سعیمون رو بکنیم
...و به کارایی که قبلاً میکردیم ادامه بدیم چون
202
00:19:50,909 --> 00:19:53,949
ببین، مونیکا اومده دیدنت
واست ترامیسو درست کرده
203
00:19:56,909 --> 00:19:59,199
نمیتونی کُل روز رو
تو اتاقت بمونی و بیرون نری
204
00:19:59,409 --> 00:20:02,158
اون بیرون خیلی قشنگه
و اسنوپ هم نیاز داره بره بیرون
205
00:20:10,534 --> 00:20:12,866
دنیل، میای باهامون غذا بخوری؟
206
00:20:13,409 --> 00:20:14,533
می خوام بخوابم
207
00:20:14,742 --> 00:20:18,324
باشه، اول همراهمون غذا بخور
بعدش میتونی بخوابی
208
00:20:53,284 --> 00:20:54,783
درک نمیکنم
209
00:20:56,159 --> 00:20:58,199
هیچکس درک نمیکنه
210
00:20:58,409 --> 00:20:59,949
نمیتونیم درک کنیم
211
00:21:04,909 --> 00:21:06,408
باید درکش کنم
212
00:21:12,575 --> 00:21:15,949
اون فالگیری که در موردش
واست تعریف کردم رو یادته؟
213
00:21:16,159 --> 00:21:18,324
همونی که وقتی آلن مُرد رفتم دیدنش؟
214
00:21:19,492 --> 00:21:20,783
مونیکا؟
215
00:21:21,075 --> 00:21:21,949
خودم دوست دارم
216
00:21:22,159 --> 00:21:23,949
...ترجیح میدم راجع به اون چیزی نگی
217
00:21:24,159 --> 00:21:26,158
اون خیلی بهم کمک کرد
218
00:21:26,367 --> 00:21:27,658
ولی اون بچهس
219
00:21:27,992 --> 00:21:29,199
همه چی رو با هم قاتی نکن
220
00:21:29,409 --> 00:21:30,783
من با مونیکا در موردش حرف میزنم
221
00:21:30,992 --> 00:21:33,033
اون قبلاً به بچهها هم کمک کرده
222
00:21:36,242 --> 00:21:37,158
یه کم می خوای؟
223
00:21:47,242 --> 00:21:48,866
چی نیاز داری؟
224
00:21:49,492 --> 00:21:50,949
هیچی، همینجوری راحتم
225
00:22:01,617 --> 00:22:04,408
شک و تردیدت رو بذار کنار
ممکنه به پسره کمک کنه
226
00:22:04,617 --> 00:22:07,491
اون چیزایی رو حس میکنه
که ما قادر به حس کردنش نیستیم
227
00:22:09,242 --> 00:22:10,783
وینسنت، یه دوست قدیمیه
که وکیله
228
00:22:10,992 --> 00:22:13,074
مونیکا، مادرخوندهی دنیله
229
00:22:14,909 --> 00:22:17,324
بهت زنگ میزنم -
اگه غذا خورد بهم خبر بده -
230
00:22:22,700 --> 00:22:23,741
بشقاب؟
231
00:22:35,700 --> 00:22:37,491
خیلی از گریه کردن خسته شدم
232
00:22:37,700 --> 00:22:39,908
واقعاً مسخرهس
خیلی خسته شدم
233
00:22:41,325 --> 00:22:43,199
پنیر پارمسان میخوای؟ -
آره، حرف نداره -
234
00:22:43,409 --> 00:22:46,533
نمیدونم فلفل کجاس -
نگرانش نباش، خودم پیداش میکنم -
235
00:22:49,367 --> 00:22:52,366
خب، همونطور که خودت هم میدونی
...گزارش کالبدشکافی در مورد علت مرگ
236
00:22:52,700 --> 00:22:54,116
قاطع نیست
237
00:22:54,492 --> 00:22:58,241
بخش پزشکی قانونی
شواهد دقیق و کافی نداره
238
00:22:58,450 --> 00:22:59,408
...ولی
239
00:23:01,200 --> 00:23:03,074
...چیزی که میتونیم ازش دفاع کنیم
240
00:23:03,159 --> 00:23:06,908
اینه که اون از پنجرهی
اتاق زیرشیروونی افتاده
241
00:23:07,909 --> 00:23:10,158
به سقف سوله برخورد کرده
242
00:23:10,367 --> 00:23:13,283
ممکنه سرش یه جایی همینجاها
به لبهش برخورد کرده باشه
243
00:23:15,950 --> 00:23:16,991
میبینی؟
244
00:23:17,992 --> 00:23:20,199
،بعدش روی زمین فرود اومده
245
00:23:20,409 --> 00:23:21,824
تقریباً تو این ناحیه افتاده
246
00:23:22,242 --> 00:23:26,033
به نظر میرسه تواناییش رو
داشته که یک یا دو متر خودش رو روی زمین بکشه
247
00:23:26,242 --> 00:23:29,658
قبل از اینکه تو موقعیت نهاییش
نقش زمین بشه
248
00:23:29,867 --> 00:23:32,616
اینجوری میتونیم
خون روی برف رو توضیح بدیم
249
00:23:33,450 --> 00:23:34,699
ولی یه چندتا مشکل داریم
250
00:23:34,909 --> 00:23:37,991
اول اینکه اونا هیچی روی سقف سوله
پیدا نکردن، نه دیاِنایی نه چیزی
251
00:23:38,534 --> 00:23:42,158
و این سه تا لکهی خونی که
اینجا روی دیوار پاشیده
252
00:23:43,242 --> 00:23:47,116
به نظر میرسه خیلی با فرضیهی
ضربهی سر به سقف سولهمون جور درنمیاد
253
00:23:47,825 --> 00:23:50,783
قاضی از یه متخصص میخواد
این مسئله رو روشن کنه
254
00:23:51,700 --> 00:23:54,449
و خودت وقتی دیدیش
چی به ذهنت رسید؟
255
00:23:56,784 --> 00:24:00,324
نمیدونم
من تحلیلگر الگوی پاشیدهشدن خون نیستم
256
00:24:01,034 --> 00:24:04,241
ولی یکی رو میشناسم
که خیلی وارده
257
00:24:04,825 --> 00:24:06,408
میرم نظر اون رو میپرسم
258
00:24:19,617 --> 00:24:21,866
...یه مشکل دیگه هم داریم
259
00:24:22,075 --> 00:24:23,533
اون کبودی روی دستت
260
00:24:25,159 --> 00:24:28,783
ممکنه به نظر برسه
به خاطر دعوا یا تقلا ایجاد شده
261
00:24:30,992 --> 00:24:32,074
اونا هم دیدنش؟
262
00:24:32,534 --> 00:24:35,658
همون شب من رو موردبررسی قرار دادن
آستینام رو بالا زده بودم و دیدنش
263
00:24:35,867 --> 00:24:37,866
و فوراً واسهشون توضیح دادی؟
264
00:24:38,075 --> 00:24:40,033
دقیقاً میدونستم چطوری کبود شده
میخوای نشونت بدم؟
265
00:24:42,242 --> 00:24:45,408
وقتی تو آشپزخونهم
همیشهی خدا دستام رو به اینجا میکوبم
266
00:24:45,742 --> 00:24:47,241
وقتی تکون میخورم
267
00:24:47,742 --> 00:24:51,283
مسخرهس
چندین بار تو اون هفته این اتفاق افتاد
268
00:24:51,450 --> 00:24:53,616
و بهشون گفتم خیلی سریع
پوستم دچار کبودی میشه
269
00:24:53,825 --> 00:24:56,366
و میتونن از دنیل بپرسن چون همیشهی خدا
صدای برخورد من با اُپن رو میشنوه
270
00:24:57,117 --> 00:24:58,116
خیلیخب
خوبه
271
00:25:02,659 --> 00:25:06,241
همونطور که متوجهی دفاع کردن
از یه سقوط تصادفی کار آسونی نیست
272
00:25:06,450 --> 00:25:09,616
با توجه به ارتفاع لبهی پنجره
273
00:25:09,950 --> 00:25:12,991
...به خاطرهمین یه تحقیقات انجام میشه برای
274
00:25:15,575 --> 00:25:16,824
...و تو هم
275
00:25:17,659 --> 00:25:18,991
"مرگ مشکوک"
276
00:25:19,200 --> 00:25:22,408
و تو هم شاهدی هستی که تو پرونده درگیره
چون تنها فرد حاضر در صحنهی جرم بودی
277
00:25:23,659 --> 00:25:25,449
و البته همسرش هم هستی
278
00:25:27,284 --> 00:25:29,283
حالا گشتن دنبال غریبههایی
...که پا به اینجا گذاشتن
279
00:25:29,492 --> 00:25:33,491
و موقعی که تو خواب بودی و
دنیل بیرون در حال پیادهروی بوده اون رو کُشتن
280
00:25:33,700 --> 00:25:35,324
یه استراتژی به دردنخوره
281
00:25:35,534 --> 00:25:37,366
ساموئل هیچ دشمنی نداشته
282
00:25:37,367 --> 00:25:37,741
!بسه
283
00:25:37,742 --> 00:25:38,199
!بس کن
284
00:25:38,992 --> 00:25:40,408
من اون رو نکشتم
285
00:25:44,659 --> 00:25:46,158
مسئله این نیست
286
00:25:46,784 --> 00:25:47,949
جدی میگم
287
00:25:50,492 --> 00:25:53,991
باید شخصیت ساموئل رو
به دقت مرور کنیم
288
00:25:54,659 --> 00:25:56,074
این اواخر درگیر مشکل خاصی بوده؟
289
00:25:58,159 --> 00:26:01,491
...موردی هست که بشه با خودکشی
290
00:26:01,742 --> 00:26:02,866
تطابقش داد؟
291
00:26:09,159 --> 00:26:10,533
مشخصه که در موردش فکر کردم
292
00:26:10,742 --> 00:26:13,824
ولی نمیتونم تصور بکنم با حضور دنیل
این دور و بر یه همچین کاری بکنه
293
00:26:13,825 --> 00:26:16,824
نمیتونم این مورد رو
تو مغزم فرو کنم
294
00:26:20,159 --> 00:26:22,949
آره، ولی بهترین دفاعیهمون
احتمالاً همین باشه
295
00:26:22,950 --> 00:26:25,116
...یعنی اگه تو رو متهم کنن
296
00:26:25,742 --> 00:26:27,158
تنها دفاعیهمون همینه
297
00:26:28,159 --> 00:26:29,908
ولی به نظرم اون اُفتاده
298
00:26:31,700 --> 00:26:33,533
هیچکس باور نمیکنه
299
00:26:35,200 --> 00:26:36,699
منم باور نمیکنم
300
00:26:39,409 --> 00:26:40,783
سیگار لازمم
301
00:27:10,200 --> 00:27:11,241
وینست
302
00:27:11,992 --> 00:27:14,741
یه چیزی می خوام بهت بگم
303
00:27:16,325 --> 00:27:17,991
...حدود شیش ماه پیش
304
00:27:18,784 --> 00:27:20,658
...نمی دونم ساموئل
305
00:27:21,034 --> 00:27:23,616
!یه چندتا قرص خورده بود یا نه
306
00:27:23,992 --> 00:27:27,033
مست و پاتیل کف زمین پیداش کردم
307
00:27:27,242 --> 00:27:29,449
استفراغ کرده بود
صبح خیلی زود بود
308
00:27:30,367 --> 00:27:32,366
...داخل استفراغش یه سری
309
00:27:32,575 --> 00:27:33,491
...نقاط سفید بود
310
00:27:33,700 --> 00:27:37,116
و یادمه با خودم فکر کردم
نکنه اینا قرص باشه؟
311
00:27:38,950 --> 00:27:39,908
واقعاً؟
312
00:27:40,742 --> 00:27:42,699
در موردش با هم حرف زده بودید؟
313
00:27:42,909 --> 00:27:44,991
نه، نمیخواست راجع بهش حرف بزنه
314
00:27:45,659 --> 00:27:46,866
دنیل هم این صحنه رو دید؟
315
00:27:46,932 --> 00:27:47,096
.نه
316
00:27:48,492 --> 00:27:51,074
اونوقت با یه دکتر تماس نگرفتی؟
317
00:27:51,284 --> 00:27:54,699
نه، اونموقع چندان بهش توجهی نکردم
...ولی الان که بهش فکر میکنم
318
00:27:54,909 --> 00:27:58,491
به نظر میرسه احتمالاً اقدام به خودکشی بوده
319
00:28:04,200 --> 00:28:05,824
کسی از این ماجرا خبر داره؟
320
00:28:05,848 --> 00:28:06,028
نه
321
00:28:10,242 --> 00:28:11,616
بهت زنگ میزنم
322
00:28:11,640 --> 00:28:11,827
باشه
323
00:28:13,069 --> 00:28:13,350
خداحافظ
324
00:29:16,367 --> 00:29:17,783
نورش خیلی زیاده؟
325
00:29:18,950 --> 00:29:20,908
می خوای پردهها رو یه کم بکشم؟
326
00:29:21,784 --> 00:29:23,074
من راحتم
327
00:29:23,284 --> 00:29:24,158
واقعاً؟
328
00:29:25,700 --> 00:29:29,158
در مورد دعواهای والدینت بهم نگفتی
329
00:29:31,700 --> 00:29:35,116
منظورت چیه؟
من واقعاً چیزی یادم نمیاد
330
00:29:37,242 --> 00:29:40,949
وقتی شروع به داد زدن میکردن
ترجیحم این بود که اونجا نباشم
331
00:29:41,409 --> 00:29:44,574
میتونی بهم بگی کدومشون
بیشتر عصبانی میشد؟
332
00:29:45,950 --> 00:29:46,866
نه
333
00:29:49,867 --> 00:29:53,658
روزی که پدرت مُرد هم
به خاطرهمین رفتی پیادهروی؟
334
00:29:53,867 --> 00:29:56,408
نه، فقط حس پیادهروی داشتم
335
00:29:58,034 --> 00:30:00,991
گفتی وقتی داشتی میرفتی
صدای حرف زدن والدینت رو شنیدی؟
336
00:30:01,409 --> 00:30:03,783
یادته در مورد چی حرف میزدن؟
337
00:30:04,617 --> 00:30:06,908
کم و بیش
ولی دعوا نمیکردن
338
00:30:09,242 --> 00:30:12,116
نتونستم حرفاشون رو بشنوم
...ولی دعوا نمیکردنـ
339
00:30:12,325 --> 00:30:14,949
پس نمیدونی دعوا میکردن یا نه
340
00:30:15,159 --> 00:30:18,741
قابل تشخیص بود
میتونستم بفهمم که دعوا نمیکردن
341
00:30:19,075 --> 00:30:22,033
دنیل، صدای آهنگ بلند بود
تو بیرون بودی
342
00:30:22,242 --> 00:30:25,158
اونا طبقهی دوم
داخل اتاق خواب مادرت بودن
343
00:30:25,534 --> 00:30:27,408
چطور انقدر با اطمینان میتونی بگی؟
344
00:30:27,784 --> 00:30:30,491
اصلاً موندم صداشون رو
میشنیدی یا نه
345
00:30:30,700 --> 00:30:33,199
من زیر پنجرهی باز بودم
346
00:30:33,409 --> 00:30:35,074
میدونم چی شنیدم
347
00:30:44,159 --> 00:30:45,241
تموم شد؟
348
00:30:46,534 --> 00:30:49,949
از کجا میتونی انقدر مطمئن بگی
کجا بودی؟
349
00:30:50,409 --> 00:30:52,324
...چون که
350
00:30:52,534 --> 00:30:54,408
به چسب روی سوله دست زدم
351
00:30:55,825 --> 00:30:57,116
چسب؟
352
00:30:57,492 --> 00:30:58,949
...وقتی اومدیم اینجا
353
00:30:59,159 --> 00:31:02,283
بابا چسبهایی با بافتهای مختلف
...همه جا کشید
354
00:31:02,492 --> 00:31:04,158
تا بتونم راهم رو پیدا کنم
355
00:31:04,909 --> 00:31:08,658
الان واقعاً نیازی بهشون ندارم
ولی هنوز هم بهشون دست میزنم
356
00:31:08,867 --> 00:31:10,616
هر تیکهش حس متفاوتی بهم میده
357
00:31:10,825 --> 00:31:12,074
اشتباه نمیگیرمشون
358
00:31:13,325 --> 00:31:15,324
چسب روی سوله رو لمس کردم
359
00:31:17,117 --> 00:31:18,783
به خاطرهمین میدونم زیر پنجره بودم
360
00:31:19,117 --> 00:31:19,695
خیلیخب
361
00:31:26,325 --> 00:31:28,324
حرفایی که بهم زدی رو
واسهشون ترجمه کردم
362
00:31:28,534 --> 00:31:30,366
ولی فرانسوی حرف نمیزدم
363
00:31:30,575 --> 00:31:32,783
تو این مرحله میزان صدا اهمیت داره
364
00:31:32,992 --> 00:31:35,533
و زبان فرانسوی برای همه راحتتره
365
00:31:36,367 --> 00:31:38,574
هلن، آهنگ رو پخش کن
366
00:31:44,700 --> 00:31:45,783
خوب پیش رفت؟
367
00:31:45,992 --> 00:31:47,866
آره، خبر خاصی نبود
368
00:31:48,075 --> 00:31:49,658
بعدازظهر چیکارهای؟
369
00:31:49,867 --> 00:31:53,741
نمیدونم، خستهم
باید کار کنم و بعدش هم استراحت کنم
370
00:31:54,117 --> 00:31:55,199
از من نمیپرسی؟
371
00:31:55,409 --> 00:31:58,241
پیش خودم فکر کردم میخوای
به کار کردن تو اتاق زیرشیروونی ادامه بدی؟
372
00:31:59,159 --> 00:32:00,408
آهنگ رو قطع کنید
373
00:32:00,784 --> 00:32:01,741
قطعش کن
374
00:32:02,409 --> 00:32:02,854
خب؟
375
00:32:03,330 --> 00:32:04,699
چیزی شنیدی؟
376
00:32:05,950 --> 00:32:08,574
دوباره انجامش میدیم
این دفعه صداش رو بلندتر کن
377
00:32:09,284 --> 00:32:12,491
بلندتر؟
ولی من اصلاً داد نمیزدم
378
00:32:12,700 --> 00:32:16,324
هدف بازآفرینی مجدد صحنه اینه که
یه درجه صدای قابلقبول ایجاد کنیم
379
00:32:17,325 --> 00:32:18,991
وینسنت، من اصلاً داد نمی زدم
380
00:32:19,909 --> 00:32:23,533
اون بلندتر از این میزان حرف نمیزده
پسرش میگه صداشون آروم بوده
381
00:32:23,742 --> 00:32:26,783
اینجوری مشخص نمیشه
موسیقی صداشون رو خفه میکرده
382
00:32:27,492 --> 00:32:28,908
موکلم میگه داد نمیزده
383
00:32:29,117 --> 00:32:30,616
الان هم داد نزنه
384
00:32:32,117 --> 00:32:33,074
خانم؟
385
00:32:33,284 --> 00:32:35,116
لطفاً سرجای خانم وویتر وایسا
386
00:32:35,325 --> 00:32:37,783
بیاید داخل، لطفاً
387
00:32:39,367 --> 00:32:40,699
آهنگ رو پخش کنید
388
00:32:40,992 --> 00:32:42,324
!آهنگ رو پخش کنید
389
00:32:44,992 --> 00:32:46,324
خوب پیش رفت؟
390
00:32:46,534 --> 00:32:47,866
آره، خبر خاصی نبود
391
00:32:48,325 --> 00:32:49,949
بعدازظهر چیکارهای؟
392
00:32:50,159 --> 00:32:52,908
نمیدونم، خستهم
باید کار کنم و بعدش هم استراحت کنم
393
00:33:00,242 --> 00:33:02,074
دوباره بریم، بلندترش کن
394
00:33:03,075 --> 00:33:04,074
خوب پیش رفت؟
395
00:33:04,284 --> 00:33:05,824
آره، خبر خاصی نبود
396
00:33:06,700 --> 00:33:07,824
بعدازظهر چیکارهای؟
397
00:33:08,034 --> 00:33:11,449
نمیدونم، خستهم
باید کار کنم و بعدش هم استراحت کنم
398
00:33:11,742 --> 00:33:13,533
از من نمیپرسی؟
399
00:33:13,742 --> 00:33:16,158
پیش خودم فکر کردم میخوای
به کار کردن تو اتاق زیرشیروونی ادامه بدی؟
400
00:33:17,159 --> 00:33:18,241
آهنگ رو قطع کن
401
00:33:19,617 --> 00:33:21,074
حالا صدا رو شنیدن
402
00:33:21,284 --> 00:33:22,116
خوبه
403
00:33:23,075 --> 00:33:25,074
میدونید که خیلی مسخرهس؟
404
00:33:25,284 --> 00:33:27,366
نظرت رو واسه خودت نگهدار
405
00:33:28,367 --> 00:33:30,491
صداشون آرومتر بود
همچین تُنی نداشت
406
00:33:30,700 --> 00:33:34,074
ولی خودت دیدی که صداشون رو نمیشنیدی
407
00:33:36,159 --> 00:33:37,408
درسته؟
408
00:33:39,867 --> 00:33:42,949
میتونیم واسه آخرینبار از داخل کلبه شروع کنیم؟
409
00:33:43,284 --> 00:33:45,074
دوباره با صداهای آرومتر؟
410
00:33:46,992 --> 00:33:47,783
شدنیه
411
00:34:12,867 --> 00:34:14,324
یه اشتباهی کردم
412
00:34:14,700 --> 00:34:15,449
آهنگ رو قطع کن
413
00:34:15,659 --> 00:34:18,783
من به این چسب دست زده بودم
داخل خونه بودم
414
00:34:20,825 --> 00:34:21,908
همه چی رو با هم قاتی کردم
415
00:34:22,117 --> 00:34:23,699
ولی با حرفی که بهمون زدی
فرق داره، دنیل
416
00:34:23,909 --> 00:34:27,324
زویی سولیدور موقع رفتن
دیده که تو رفتی بیرون
417
00:34:27,659 --> 00:34:30,908
و مامانت گفته بعد از رفتن زویی
با پدرت حرف زده
418
00:34:31,367 --> 00:34:32,824
همه چی رو با هم قاتی کردم
419
00:34:33,784 --> 00:34:35,199
همه چی رو با هم قاتی کردی
420
00:36:24,284 --> 00:36:26,658
بعدازظهر سختی بود، نه؟
421
00:36:32,825 --> 00:36:34,074
از دستم خودم عصبانیم
422
00:36:35,450 --> 00:36:37,991
...فکر میکردم مطمئنم و بعدش
423
00:36:38,325 --> 00:36:40,241
ولی دروغ نگفتی، مگه نه؟
424
00:36:45,034 --> 00:36:47,741
نمی خوام خاطراتت رو تغییر بدی
425
00:36:48,367 --> 00:36:51,408
باید دقیقاً همون چیزی رو
بهشون بگی که تو خاطرته
426
00:36:52,367 --> 00:36:53,658
من هیچ آسیبی بابتش نمیبینم
427
00:36:58,617 --> 00:36:59,991
دستت رو بده بهم
428
00:37:09,450 --> 00:37:10,949
الان چیکار کنیم؟
429
00:37:13,617 --> 00:37:14,908
مشروب میخوری؟
430
00:37:15,284 --> 00:37:16,283
ویسکی؟
431
00:37:18,909 --> 00:37:19,824
بیا اینجا
432
00:37:21,909 --> 00:37:22,949
ببخشید
433
00:37:27,367 --> 00:37:28,658
...فقط میتونم بگم که
434
00:37:29,075 --> 00:37:33,408
بازجویی ادامه داره
و ممکنه یه مدتی طول بکشه
435
00:37:33,617 --> 00:37:36,158
الان هشت ساعته که داخل هستن
436
00:37:36,367 --> 00:37:37,949
ایشون تو دردسر افتادن؟
437
00:37:38,325 --> 00:37:40,449
ساندرا وویتر تو هیچ دردسری نیفتاده
438
00:37:40,659 --> 00:37:42,366
اون روی ادعای بیگناهیش ایستادگی میکنه
439
00:37:42,575 --> 00:37:44,449
بنابراین خبری از هیچگونه اعترافی نیس
440
00:37:44,659 --> 00:37:47,991
مطمئنید؟
چون ما در مورد یه فیلم ضبط شده شنیدیم
441
00:37:48,200 --> 00:37:49,699
این فیلم اتهامبرانگیز نیست؟
442
00:37:50,242 --> 00:37:52,033
گوش نمیدید چی میگم
443
00:37:52,242 --> 00:37:56,324
ایشون در جایگاه متهم قرار نگرفته
پس هیچ چیز اتهامبرانگیزی وجود نداره
444
00:37:56,534 --> 00:37:58,824
این به اصطلاح فیلمی که بهش اشاره میکنید
تا الان که افسانهای بیش نبوده
445
00:37:59,034 --> 00:38:00,866
و ما هم هیچ دسترسیای بهش نداریم
446
00:38:01,075 --> 00:38:03,491
پس تائید میکنید که
یه فیلم وجود داره؟
447
00:38:04,159 --> 00:38:08,033
نه. من هیچی رو تائید نمیکنم
دقیقاً برعکسش رو گفتم
448
00:38:08,242 --> 00:38:10,658
اگه چیز جدیدی پیدا نکردن
پس چرا ایشون احضار شدن؟
449
00:38:10,867 --> 00:38:13,033
دیگه نمیدونم چی بهتون بگم
450
00:38:13,242 --> 00:38:15,824
ما خودمون هم هنوز نفهمیدیم
ممنون
451
00:38:17,992 --> 00:38:19,199
ممنون که اومدید
452
00:38:20,367 --> 00:38:22,741
بیانیهی دادستان رو اعلام میکنم
453
00:38:24,450 --> 00:38:28,158
خب، ساندرا وویتر امروز ساعت 8 صبح
متهم شناخته شد
454
00:38:28,534 --> 00:38:32,574
تحقیقات شواهدی رو نشون داده
که این تصمیم رو تصدیق میکنه
455
00:38:32,825 --> 00:38:34,366
...سه مورد شواهد منحصر به فرد
456
00:38:35,200 --> 00:38:38,366
از الگوی پاشیدگی خون آقای مالسکی داریم
457
00:38:38,575 --> 00:38:41,116
که در محل اقامت این زوج پیدا شده
458
00:38:41,325 --> 00:38:45,949
که نشوندهندهی اینه که ممکنه
یه ضربهی شدید به سرش وارد شده باشه
459
00:38:46,159 --> 00:38:49,199
اون هم وقتی که روی بالکن طبقهی سوم بوده
460
00:38:49,700 --> 00:38:51,074
...به علاوه
461
00:38:51,325 --> 00:38:53,658
...بازآفرینی مجدد صحنه که سه روز پیش انجام شد
462
00:38:53,867 --> 00:38:57,033
چندین موردی که دارای مغایرت بود رو
واسهمون روشن کرد
463
00:38:57,367 --> 00:38:58,449
...در نهایت
464
00:38:58,659 --> 00:39:03,824
یه فایل روی فلشی که
متعلق به آقای مالسکی بوده پیدا شده
465
00:39:04,075 --> 00:39:06,574
...تنها چیزی که فعلاً میتونم راجع بهش بگم
466
00:39:06,784 --> 00:39:09,991
اینه که یه فایل صوتی
از صدای این زوجه
467
00:39:10,200 --> 00:39:12,408
که روز قبل از مرگ آقای مالسکی ضبط شده
468
00:39:15,284 --> 00:39:19,033
دارم بهت میگم اون خودش
نمیتونه واسه امضا بیاد
469
00:39:19,242 --> 00:39:22,824
چون اون رو تو ساختمان دادگستری نگه داشتن
470
00:39:23,117 --> 00:39:25,866
پس من، وینسنت رنزی
...به عنوان وکیلش
471
00:39:26,075 --> 00:39:28,949
میام مدارکش رو واسش میگیرم
472
00:39:29,742 --> 00:39:31,824
نه، ساعت 11 نمیتونم بیام
473
00:39:32,450 --> 00:39:34,741
تا 20 دقیقهی دیگه میتونم اونجا باشم؟
474
00:39:35,742 --> 00:39:38,033
باشه
ممنون، خودم رو میرسونم
475
00:39:38,325 --> 00:39:39,658
خبرای خوب دارم
476
00:39:40,409 --> 00:39:44,074
قاضی امروز بعدازظهر دا سیلوا نیست
بولنه
477
00:39:45,492 --> 00:39:46,658
من میرم بانک
478
00:39:46,867 --> 00:39:48,491
میشه خونه رو وثیقه گذاشت؟
479
00:39:50,992 --> 00:39:54,533
ارزشش کمتر از حدانتظارمون بود
اونا مشکل مالی داشتن
480
00:39:54,742 --> 00:39:56,283
بحث اعتبار معوقهش
و مسائل دیگه هم مطرحه
481
00:39:56,492 --> 00:39:59,366
بانک فقط تا سقف پنجاه هزار اعتبار میده
482
00:39:59,575 --> 00:40:02,783
وثیقهش باید بالاتر از این حرفا بشه
483
00:40:03,909 --> 00:40:05,866
پسرش شاهده
484
00:40:06,075 --> 00:40:08,033
تو دادگاه شهادت میده
485
00:40:08,242 --> 00:40:12,449
مسلماً خطر این وجود داره که
از طرف مادرش تحت فشار قرار بگیره
486
00:40:12,659 --> 00:40:13,949
...به همین دلیل
487
00:40:14,159 --> 00:40:17,199
من با آزادی به قید وثیقه موافق نیستم
488
00:40:17,409 --> 00:40:21,908
ازتون تقاضا دارم خانم وویتر رو
تحت بازداشت در انتظار محاکمه قرار بدید
489
00:40:22,409 --> 00:40:24,908
ممنون
شما بفرمایید، خانم بوداود
490
00:40:25,117 --> 00:40:28,324
خانم قاضی، چطور میتونیم
...احتمال فرار رو در نظر بگیریم
491
00:40:28,534 --> 00:40:30,699
اون هم در حالی که ایشون
در قبال پسرش مسئوله
492
00:40:31,117 --> 00:40:32,366
اصلاً با عقل جور درنمیاد
493
00:40:32,575 --> 00:40:34,574
اون هم در قبال یه کودک کمبینا؟
494
00:40:34,784 --> 00:40:37,241
و چهرهی ایشون در تمومی
رسانهها پخش شده
495
00:40:37,450 --> 00:40:40,449
جدا کردن این مادر و پسر
میتونه ضربهی روحی پسر رو تشدید کنه
496
00:40:40,659 --> 00:40:43,866
اون تو سن چهار سالگی
دچار یه تصادف شده
497
00:40:44,075 --> 00:40:45,074
که به بیناییش آسیب زده
498
00:40:45,284 --> 00:40:47,033
،اون یه پسر آسیب دیدهس
499
00:40:47,034 --> 00:40:49,616
هم از نظر روانی و هم از نظر عاطفی
500
00:40:52,575 --> 00:40:54,324
خانم بوداود، واکنشتون چیه؟
501
00:40:55,034 --> 00:40:58,699
تصمیم قاضی انقدر دور از انتظار بود
که شایستهی تحسینه
502
00:40:58,909 --> 00:41:02,366
ایشون از تسلیم شدن در برابر
واکنشهای سرکوبگرانه امتناع کردن
503
00:41:02,575 --> 00:41:05,033
که نشونهی خوبیه
مخصوصاً در خصوص همچین پروندهای
504
00:41:05,242 --> 00:41:08,616
...ما احساس میکنیم آزادی تحت نظارت مقام قضایی
505
00:41:08,825 --> 00:41:11,033
روی ضعف پرونده تاکید داره
506
00:41:11,242 --> 00:41:12,783
آیا خیال موکلتون راحت شده؟
507
00:41:15,742 --> 00:41:18,824
در رابطه با پروندهی اتهام قتل
این یه تصمیم دور از انتظاره
508
00:41:19,034 --> 00:41:21,491
و به نظر میرسه قاضی ژانویه
این درخواست رو رد کرده
509
00:41:21,700 --> 00:41:24,616
واکنشهای سالن دادگاه
واقعاً شدید بوده
510
00:41:24,992 --> 00:41:28,033
نقل قول میکنم
"این تصمیم خطرناکه"
511
00:41:28,242 --> 00:41:31,033
"مظنون، شاهد اصلی رو دوباره میبینه"
512
00:41:31,242 --> 00:41:34,449
"واقعاً محاکمهی پیش رو نگران کنندهس"
513
00:41:46,784 --> 00:41:48,574
چطور تونستی در موردش بهم نگی؟
514
00:41:48,784 --> 00:41:50,366
اصلاً خبر نداشتم ضبطش کرده
515
00:41:50,575 --> 00:41:51,616
!اصلاً هر چی
516
00:41:51,825 --> 00:41:54,408
روز قبل از مرگش با هم دعواتون شده بوده
517
00:42:12,117 --> 00:42:13,574
...اون فایل صوتی
518
00:42:14,159 --> 00:42:15,866
واقعیت نیست
519
00:42:17,242 --> 00:42:18,533
شاید بخشی از واقعیت باشه
520
00:42:18,784 --> 00:42:22,824
اگه آدم یه لحظهی تنشزا رو تو زندگیش تجربه کنه
...یه اوجگیری به شدت احساسی، و روش متمرکز بشه
521
00:42:23,034 --> 00:42:25,116
معلومه که همه چی خرد و خاکشیر میشه
522
00:42:25,450 --> 00:42:29,366
ممکنه مثل یه مدرک انکارناپذیر به نظر برسه
ولی درواقع همه چی رو از مسیرش منحرف میکنه
523
00:42:29,659 --> 00:42:32,949
اون واقعیت نیست، فقط صداهامونه
درسته، ولی هویتمون نیست
524
00:42:33,159 --> 00:42:35,491
واقعیت واسهی من پشیزی اهمیت نداره
باشه؟
525
00:42:36,284 --> 00:42:38,033
...باید همون درکی رو از خودت داشته باشی
526
00:42:38,284 --> 00:42:40,241
که دیگران نسبت بهت دارن
527
00:42:40,450 --> 00:42:42,283
و حقیقت واسه دادگاه اهمیتی نداره
528
00:42:42,492 --> 00:42:45,283
نمیدونستم محاکمهای در کاره -
خب، در کاره -
529
00:42:56,284 --> 00:42:59,366
...حالا، چیزی که واقعاً میتونیم روش حساب کنیم
530
00:43:00,409 --> 00:43:02,366
اینه که چه کسایی دور و برت هستن
531
00:43:02,575 --> 00:43:03,949
کسی دور و بر من نیست
532
00:43:04,159 --> 00:43:05,408
چرا، دنیل هست
533
00:43:06,284 --> 00:43:07,783
دنیل مهمه
534
00:43:09,284 --> 00:43:11,866
...تو و ساموئل
535
00:43:12,075 --> 00:43:13,574
دوستی نداشتید؟
536
00:43:13,784 --> 00:43:17,866
هیچوقت نباید میومدیم اینجا، من دوست نداشتم
تو لندن خیلی خوشحال بودم
537
00:43:20,784 --> 00:43:22,283
خواستهی خودش بود
خیلی اصرار کرد
538
00:43:22,492 --> 00:43:25,408
میگفت هیچجوره حواسش
از کارش پرت نمیشه
539
00:43:25,825 --> 00:43:28,241
مشکلات مالیمون حل میشه
540
00:43:34,325 --> 00:43:38,824
منم اون گوهدونیم رو تو آلمان ول کردم
و آخر و عاقبتم شد گیر کردن تو گوهدونی اون
541
00:43:39,034 --> 00:43:40,991
خیلی مسخرهس، مگه نه؟
542
00:43:49,117 --> 00:43:50,033
سلام
543
00:43:52,492 --> 00:43:53,866
سلام، عزیزکم
544
00:43:55,742 --> 00:43:57,241
...ایشون خانم برگر هستن
545
00:43:57,450 --> 00:43:59,908
توسط وزیر دادگستری منصوب شدن
546
00:44:01,450 --> 00:44:03,199
وینسنت رنزی
با نور کار میکنم
547
00:44:03,659 --> 00:44:06,658
...اون مرتب میاد اینجا تا
548
00:44:07,409 --> 00:44:09,199
پیش تو و پیش دنیل باشه
549
00:44:09,784 --> 00:44:11,699
هر چند وقت یکبارش حالا مشخص میشه
550
00:44:11,909 --> 00:44:13,824
...ایشون اینجاس تا
551
00:44:14,825 --> 00:44:17,491
مطمئن بشه همه چی خوب پیش میره
552
00:44:17,867 --> 00:44:21,574
و اینکه هیچکس سعی نکنه
دنیل رو تحتتاثیر قراره بده
553
00:44:21,784 --> 00:44:26,116
یا مجبورش کنه حرفی رو
توی دادگاه بزنه که دلش نمیخواد
554
00:44:26,742 --> 00:44:30,366
قاضی گفتن جلوی ایشون
باید فرانسوی صحبت کنید
555
00:44:32,700 --> 00:44:33,658
باشه
556
00:44:37,325 --> 00:44:38,408
همین دیگه
557
00:44:40,450 --> 00:44:42,658
میتونم خصوصی با دنیل صحبت کنم؟
558
00:44:45,909 --> 00:44:47,283
خیلیخب
ما هم بریم دیگه؟
559
00:44:47,575 --> 00:44:48,408
بهت زنگ میزنم
560
00:44:48,617 --> 00:44:51,783
مامانت بهمون فضا میده
تا با همدیگه آشنا بشیم
561
00:44:58,492 --> 00:45:00,158
اسم من مارجه
562
00:45:00,825 --> 00:45:02,616
قراره زیاد همدیگه رو ببینیم
563
00:45:03,575 --> 00:45:05,491
میدونی چرا اینجام؟
564
00:45:06,284 --> 00:45:07,616
مشکلی باهاش نداری؟
565
00:45:09,034 --> 00:45:10,908
میتونی من رو دوست خودت بدونی
566
00:45:11,992 --> 00:45:14,116
یا نه
هر طور میل خودته
567
00:45:14,367 --> 00:45:15,366
نظرت چیه؟
568
00:45:16,325 --> 00:45:17,783
...مشکلی نیست
569
00:45:18,742 --> 00:45:20,866
لزومی نداره با هم دوست باشیم
570
00:45:24,284 --> 00:45:27,116
خب، من اینجام تا از شهادت تو محافظت کنم
571
00:45:27,700 --> 00:45:29,908
...قانون من رو فرستاده
572
00:45:30,367 --> 00:45:32,699
و قانون نمیتونه با کسی دوست بشه
573
00:45:32,909 --> 00:45:35,991
وگرنه نمیتونست دوست بقیه هم باشه
574
00:45:36,200 --> 00:45:38,658
و قانون باید برای همه یکسان اجرا بشه
575
00:45:39,950 --> 00:45:42,491
پس تو راست میگی
من نمیتونم باهات دوست بشم
576
00:45:43,700 --> 00:45:47,116
اگه هر چیز غیرعادیای رو حس کردی
باید با من درمیون بذاری
577
00:45:47,450 --> 00:45:50,116
اگه دیدی مشکلی وجود داره
578
00:45:50,325 --> 00:45:51,241
نمیدونم
579
00:45:51,575 --> 00:45:53,283
مثلاً با مامانت
580
00:45:53,492 --> 00:45:54,949
در رابطه با دادگاه
581
00:45:56,784 --> 00:46:00,533
من فقط با دوستام
در مورد مسائل اینچنینی حرف میزنم
582
00:46:03,325 --> 00:46:04,283
درسته
583
00:46:04,950 --> 00:46:07,658
ولی شاید ایندفعه چارهی دیگهای نداشته باشی
584
00:46:29,534 --> 00:46:31,741
...با چیپس شکلاتی...
585
00:46:33,992 --> 00:46:35,449
...با تمشک
586
00:46:36,742 --> 00:46:39,449
میدونم اینجا نیست
ولی میخوام
587
00:46:45,450 --> 00:46:47,949
...جورابهای دوشس
588
00:46:49,659 --> 00:46:50,533
چی؟
589
00:46:51,700 --> 00:46:54,741
...جورابهای دوشس
590
00:47:28,117 --> 00:47:30,449
اون یکی از معدود افرادی بود که میشناختمش
591
00:47:30,659 --> 00:47:32,241
...وقتی پا به داخل اتاق میذاشت
592
00:47:32,700 --> 00:47:34,491
یه چیزی عوض میشد
593
00:47:34,700 --> 00:47:36,824
فضای اطراف عوض میشد
594
00:47:37,159 --> 00:47:40,116
و به نظرم جذابه، مگه نه؟
595
00:47:40,325 --> 00:47:42,824
من عاشق جذابیتش شدم
596
00:47:47,034 --> 00:47:51,699
کُل زندگیم رو بر پایهی
درک نکردن خانواده و دوستام گذروندم
597
00:47:52,575 --> 00:47:55,949
...و اون سر رسید و من حس کردم
598
00:47:57,242 --> 00:48:01,116
حرفاش رو میفهمم
علامتهایی که واسم میفرسته رو درک میکنم
599
00:48:03,075 --> 00:48:04,949
لزوماً باهمدیگه اتفاقنظر نداشتیم
600
00:48:05,159 --> 00:48:06,824
...ولی
601
00:48:08,492 --> 00:48:10,533
ولی حرفایی داشتیم
که واسه همدیگه تعریف کنیم
602
00:48:11,492 --> 00:48:14,116
و بعداً وقتی که از پیشم رفت متوجهش شدم
603
00:48:14,784 --> 00:48:16,449
از پیشم رفت رو نگو
604
00:48:17,492 --> 00:48:19,574
فقط روی خودش تمرکز کن
605
00:48:20,325 --> 00:48:21,616
نحوهی آشناییتون رو بگو
606
00:48:23,617 --> 00:48:27,366
وقتی با همدیگه آشنا شدیم
اون تازه تو دانشگاه لندن مشغول به کار شده بود
607
00:48:28,867 --> 00:48:30,616
پس رفتیم با هم تو یه خونه زندگی کنیم
608
00:48:32,575 --> 00:48:34,533
اون معلم معرکهای بود
609
00:48:35,034 --> 00:48:39,158
یه روش خاصی داشت که باعث میشد
همه چی سرزنده و امکانپذیر به نظر برسه
610
00:48:39,367 --> 00:48:40,616
معرکه بود
611
00:48:43,492 --> 00:48:45,699
ولی واقعاً تنها همین کفایت نمیکرد
612
00:48:46,492 --> 00:48:47,533
...پس
613
00:48:48,242 --> 00:48:51,616
در اعماق وجودش کاری که واقعاً
دلش میخواست انجام بده نویسندگی بود
614
00:48:52,242 --> 00:48:54,783
و چندین سال در حال کار روی یه رمان بود
615
00:48:54,992 --> 00:48:56,991
در حال تقلا کردن تماشاش میکردم
کار سختی بود
616
00:49:02,659 --> 00:49:04,283
...و به این نتیجه رسیدم که
617
00:49:04,492 --> 00:49:08,366
...رابطهش با زمان، با کارش
618
00:49:09,492 --> 00:49:11,491
پیچیدهس
...مثلاً برخلاف من
619
00:49:11,700 --> 00:49:14,033
نه، خودت رو باهاش مقایسه نکن
620
00:49:15,492 --> 00:49:17,324
برگرد به همون جریان رابطهتون
621
00:49:20,992 --> 00:49:25,741
رابطهی ما حول محور
ایجاد انگیزه در جهت فکر کردن میچرخید
622
00:49:25,992 --> 00:49:28,449
حتی اگه به معنی غفلت
در قبال چیزای دیگه بود
623
00:49:29,075 --> 00:49:30,283
چیزای دیگه؟
624
00:49:31,117 --> 00:49:32,033
منظورت دنیله؟
625
00:49:34,075 --> 00:49:35,908
همون اول دادگاه باید به دنیل اشاره کنیم
626
00:49:36,409 --> 00:49:37,908
منظورم همون تصادفه
627
00:49:38,117 --> 00:49:40,241
خیلیخب
...نمیدونستم تا این حد
628
00:49:44,367 --> 00:49:45,991
چیزی نیست -
چیزی نیست؟ -
629
00:49:46,742 --> 00:49:50,033
...فقط نمیدونستم تا این حد
630
00:49:50,617 --> 00:49:51,949
باید پیش بریم
خیلیخب
631
00:49:55,742 --> 00:49:58,366
بعد از اون تصادف همه چی عوض شد
632
00:49:59,992 --> 00:50:01,449
دنیل چهار سالش بود
633
00:50:03,784 --> 00:50:08,283
اون روز، ساموئل قرار بود
بره از مدرسه بیارتش
634
00:50:08,742 --> 00:50:11,574
...ولی حس نوشتن اومده بود سراغش و
635
00:50:12,075 --> 00:50:16,199
تو دقیقهی نود به یه پرستاربچه زنگ زده بود
و پرستاربچه دیر خودش رو رسونده بود
636
00:50:17,409 --> 00:50:18,574
و اونا داشتن از خیابون رد میشدن
637
00:50:18,784 --> 00:50:20,116
که یه موتور به دنیل میزنه
638
00:50:20,325 --> 00:50:23,116
عصب بیناییش به طور دائمی آسیب دید
639
00:50:28,284 --> 00:50:29,491
...بعد از اون تصادف
640
00:50:30,492 --> 00:50:33,408
ساموئل نسبت بهش دچار وسواس فکری شد
641
00:50:33,617 --> 00:50:35,283
به طور مداوم خودش رو سرزنش میکرد
642
00:50:35,492 --> 00:50:37,699
که اگه من سر وقت رفته بودم دنبالش
و از این صحبتا
643
00:50:40,242 --> 00:50:42,699
به شدت احساس گناه میکرد
644
00:50:45,700 --> 00:50:48,116
و شاید واقعاً هیچوقت نتونست
از شر اون احساس گناه راحت بشه
645
00:50:49,492 --> 00:50:52,324
ما یه سال کامل تو بیمارستان بودیم
646
00:50:52,992 --> 00:50:54,241
همراه با دنیل
647
00:50:55,534 --> 00:50:58,199
کم کم مشکلات مالیمون شروع شد
648
00:50:59,492 --> 00:51:02,699
و ساموئل شروع به مصرف
داروهای ضدافسردگی کرد
649
00:51:04,617 --> 00:51:06,991
میشه بیخیال این قسمت بشیم، وینسنت؟
650
00:51:07,200 --> 00:51:11,116
واقعاً دلم میخواد از اون و وجههش محافظت کنم
و دنیل رو هم قاتی ماجرا نکنم
651
00:51:13,492 --> 00:51:14,533
سعیمون رو میکنیم
652
00:51:16,367 --> 00:51:18,741
ولی به این سمت کشیده میشه
...من باید
653
00:51:19,825 --> 00:51:22,283
باید به یه سری چیزا اعتراف کنم
654
00:51:24,367 --> 00:51:26,824
...باید خودت رو آماده کنی
655
00:51:27,492 --> 00:51:30,949
که همه چی رو تعریف کنی و
سختی ماجرا اینجاس که فرانسوی باید حرف بزنی
656
00:52:12,950 --> 00:52:18,033
«یک سال بعد»
657
00:52:20,075 --> 00:52:21,866
...واقعاً دوست داری بدونی
658
00:52:22,075 --> 00:52:24,783
که چی نظر تو رو جلب میکنه؟
بیخیال، معلومه که دوست دارم
659
00:52:25,700 --> 00:52:28,033
من هیچوقت کسی رو نمیبینم
کُل طول روز اینجا کار میکنم
660
00:52:28,242 --> 00:52:30,658
این تویی که میای به دیدنم
معلومه که نظرم رو به خودت جلب میکنی
661
00:52:31,102 --> 00:52:32,359
خیلیخب
662
00:52:33,909 --> 00:52:34,949
من میدوئم
663
00:52:35,575 --> 00:52:37,908
جزو کارای موردعلاقهمه
664
00:52:38,117 --> 00:52:40,324
حس نشئه شدن بهم دست میده
انگار مواد زدم
665
00:52:41,784 --> 00:52:44,949
خب تا چه حد با مواد آشنایی داری؟
این سوال بعدیمه
666
00:52:46,534 --> 00:52:47,658
موضوع مهمیه واقعاً
667
00:52:48,742 --> 00:52:50,158
شاید بهتر باشه همه چی رو ننویسی
668
00:52:50,367 --> 00:52:51,824
نه، مطمئناً اینکار رو نمیکنم
669
00:52:56,617 --> 00:53:00,116
بهت که گفته بودم
باید میرفتیم گرونوبل
670
00:53:00,992 --> 00:53:01,908
اشکالی نداره
671
00:53:02,117 --> 00:53:03,783
جوابهات رو یادداشت میکنم
672
00:53:09,117 --> 00:53:12,616
تائید میکنید که این مصاحبهی
شما با خانم وویتر بوده؟
673
00:53:12,950 --> 00:53:13,824
بله
674
00:53:14,117 --> 00:53:17,574
اون از حرف زدن در مورد خودش سر باز می زد
ولی با این حال به دیدنش رفتی
675
00:53:17,867 --> 00:53:20,074
رفته بودم تا در مورد کارش حرف بزنم
676
00:53:20,284 --> 00:53:23,574
درسته، ولی به طور مداوم
موضوع بحثتون عوض میشد
677
00:53:23,784 --> 00:53:26,533
به نظرتون ایشون دنبال چی بود؟
678
00:53:26,992 --> 00:53:30,074
شنیدیمش
اون در مورد من سوالاتی پرسید
679
00:53:30,742 --> 00:53:34,824
به نظر میرسید بیشتر از حرف زدن
در مورد من لذت میبرد تا خودش
680
00:53:35,742 --> 00:53:38,324
شما رو تحریک کرد
تا در مورد خودتون حرف بزنید؟
681
00:53:38,742 --> 00:53:39,783
...تحریک
682
00:53:40,659 --> 00:53:42,616
نه، همچینچیزی نبود
683
00:53:42,825 --> 00:53:45,199
رفتارش فریبکارانه نبود
آروم بود
684
00:53:45,409 --> 00:53:48,824
به نظرم عادی بود
به نظر میرسید از این مکالمه داره لذت میبره
685
00:53:49,034 --> 00:53:53,199
شما میگید آروم بوده
ما شنیدیم ساعت 1:45 دقیقه با مشروب ازتون پذیرایی کرده
686
00:53:53,409 --> 00:53:55,949
قبل از رسیدن شما هم در حال خوردن مشروب بود؟
687
00:53:56,742 --> 00:53:57,533
گمون کنم
688
00:53:57,742 --> 00:54:00,741
...دارید میگید اون تموم تلاشش رو کرد
689
00:54:00,950 --> 00:54:02,241
تا به شما احساس راحتی دست بده
690
00:54:02,450 --> 00:54:07,074
بیشتر از اون چیزی بود که از مصاحبه
با یه نویسنده انتظار داشتید؟
691
00:54:07,284 --> 00:54:09,824
نه، به نظرم اینطور نبود
692
00:54:10,075 --> 00:54:13,033
...به نظر میرسید ساندرا
...یعنی خانم وویتر
693
00:54:13,242 --> 00:54:16,116
نیاز به فرار داره
نیاز به آروم و ریلکس شدن داره
694
00:54:16,325 --> 00:54:17,324
فرار؟
695
00:54:17,784 --> 00:54:21,199
،میدونستی ساندرا، البته به قول خودت
دوجنسگراس؟
696
00:54:22,992 --> 00:54:23,991
نه
697
00:54:24,034 --> 00:54:25,658
حسش هم نکردی؟
698
00:54:25,867 --> 00:54:26,783
.نه
699
00:54:27,909 --> 00:54:31,741
اگه با درکی که الان داری
...دوباره به فایل صوتی گوش بدی
700
00:54:32,700 --> 00:54:34,533
میتونی اسمش رو بذاری اغواگری؟
701
00:54:36,325 --> 00:54:40,199
حسش کردم و خودش بهم گفته که
...آنچنان
702
00:54:40,409 --> 00:54:43,949
زندگی اجتماعی پربار و
...فرصت چندانی برای حرف زدن
703
00:54:44,159 --> 00:54:45,366
با آدمای جدید نداره
704
00:54:45,617 --> 00:54:49,533
گمونم میتونید اسمش رو
...شکلی از اغواگری بذارید
705
00:54:50,325 --> 00:54:53,949
دادگاه میخواد بدونه
شما همچین اسمی روش میذارید یا نه
706
00:54:54,867 --> 00:54:56,324
اغواگری، مفهومهای متفاوتی داره
707
00:54:56,534 --> 00:54:59,324
...ولی کلمهی اغواگری همیشه اشاره به
708
00:54:59,867 --> 00:55:00,658
اغوا کردن داره
709
00:55:00,867 --> 00:55:02,199
...جواب شاهد
710
00:55:02,409 --> 00:55:06,116
به قدرکافی شفافه
و همینطور مفهومی که از اغوا کردن میگیره
711
00:55:06,325 --> 00:55:09,741
خانم وویتر به طور مداوم میگفت
شما نظرش رو به خودش جلب میکنید؟
712
00:55:09,950 --> 00:55:12,491
میخواست تو گرونوبل مصاحبه رو انجام بدید
713
00:55:13,242 --> 00:55:14,241
...احساس نکردید که
714
00:55:14,450 --> 00:55:15,866
جواب سوالتون رو داد
715
00:55:16,075 --> 00:55:18,574
خیلی واضح جواب نداد
لطفاً جواب سوال رو بدید، دوشیزه سولیدور
716
00:55:18,992 --> 00:55:20,741
میشه من رو خانم صدا کنید؟
717
00:55:21,284 --> 00:55:23,741
اصلاً دوست ندارم یه وضعیت متاهلی
من رو تقلیل بده
718
00:55:23,950 --> 00:55:26,116
البته
همچین قصدی نداشتم
719
00:55:26,450 --> 00:55:28,699
تو اون لحظه هیچگونه اغواگریای رو حس نکردم
720
00:55:28,909 --> 00:55:31,574
خب بعدش واست سوال پیش نیومد؟
721
00:55:32,617 --> 00:55:34,991
به نظرم غیرمعمول بود
همین و بس
722
00:55:35,200 --> 00:55:39,324
چه برداشتی از آهنگی که ساموئل مالسکی
پخش کرده بود داشتی؟
723
00:55:40,534 --> 00:55:42,491
به خاطر سرو صدا عصبی شده بودم
724
00:55:42,700 --> 00:55:47,074
انگار بدون اینکه خودش رو نشون بده
داشت حضورش رو تحمیل میکرد
725
00:55:47,409 --> 00:55:48,949
...و واکنش ساندرا
726
00:55:49,159 --> 00:55:50,699
واکنشش چی بود؟
727
00:55:52,825 --> 00:55:54,699
یه کم ناراحت شده بود
728
00:55:55,367 --> 00:55:57,949
و وقتی که آهنگ از اول پخش شد چی؟
729
00:55:58,575 --> 00:56:00,283
اون مدام داشت پخشش میکرد
730
00:56:01,575 --> 00:56:03,033
خب مشخصه
731
00:56:03,492 --> 00:56:04,658
استدلال خوبی بود
732
00:56:04,867 --> 00:56:07,866
ولی تو اون لحظه چه حسی رو
به شما القا کرد؟
733
00:56:08,534 --> 00:56:10,158
به عجیب و غریب بودنش اضافه کرد
734
00:56:10,909 --> 00:56:13,408
...احساس میکردم حضورم کمرنگ شده
735
00:56:15,075 --> 00:56:16,199
آرامشم کم شده
736
00:56:16,409 --> 00:56:18,074
پس مشخصه که عصبی شده بودی
737
00:56:18,284 --> 00:56:20,991
داری حرف تو دهنش میذاری -
نه، فقط میخوام شفافش کنم -
738
00:56:21,200 --> 00:56:22,824
حس عصبی بودن بهت دست داد؟
739
00:56:23,075 --> 00:56:23,991
بله
740
00:56:25,742 --> 00:56:29,366
حس کردی آقای مالسکی
...با پخش کردن اون آهنگ
741
00:56:29,575 --> 00:56:32,699
میخواد برای مصاحبهی تو
ایجاد مزاحمت کنه؟
742
00:56:33,534 --> 00:56:35,783
اولین فکری که به ذهنم رسید همین بود، آره
743
00:56:36,867 --> 00:56:40,991
ولی سخته از نیت کسی که
اصلاً ندیدیش باخبر بشی
744
00:56:41,617 --> 00:56:43,449
!به خاطرهمین بهم حقوق میدن دیگه
745
00:56:45,284 --> 00:56:46,574
...ساندرا وویتر
746
00:56:47,075 --> 00:56:50,158
شما به دنبال یه عاملی بودی
که مصاحبه رو منحرف کنی
747
00:56:50,534 --> 00:56:51,699
درسته؟
748
00:56:51,909 --> 00:56:53,408
سوالت تلقینیه
749
00:56:53,617 --> 00:56:55,324
هیچ اغواگریای در کار نبود
750
00:56:55,659 --> 00:56:57,658
سوال من مربوط به اون عاملی میشه
که دنبالش بودید
751
00:56:57,867 --> 00:57:01,908
تو فایل صوتی شما خونگرم و صمیمی هستید
میخندید، مشروب میخورید
752
00:57:02,117 --> 00:57:05,074
از طریق ارتباط برقرار کردن
...با این خانم جوان
753
00:57:05,284 --> 00:57:07,324
دنبال فرار از یه زندگی خانوادگی طاقتفرسا بودید؟
754
00:57:07,534 --> 00:57:10,116
خانم وویتر درخواست ملاقات نداده بود
755
00:57:10,325 --> 00:57:12,283
لطفاً جواب بدید، خانم وویتر
756
00:57:14,117 --> 00:57:16,324
آره، اون واسم شگفتانگیز بود
757
00:57:16,617 --> 00:57:19,408
یه مدتی میشد که
آدم جدیدی رو تو زندگیم ندیده بودم
758
00:57:19,617 --> 00:57:21,866
و آره، مشروب نیاز داشتم
759
00:57:22,075 --> 00:57:26,241
ایشون خانم خیلی بااستعداد و خوبی بود
نه چیزی بیشتر از این
760
00:57:27,117 --> 00:57:30,908
واقعاً به سختی میشد از اون مصاحبه
!پایاننامهای رو درآورد
761
00:57:31,117 --> 00:57:35,616
بگو بخند با دانشجویی که سوالاتش
اون رو به وجد نمیاره هیچ اشکالی نداره
762
00:57:35,825 --> 00:57:38,866
به نظرتون آهنگی که آقای مالسکی
...پخش کرده بود
763
00:57:39,075 --> 00:57:41,033
...به طور خیلی تهاجمیای
764
00:57:41,242 --> 00:57:43,074
...نشوندهندهی حسادتش نسبت به شما
765
00:57:43,284 --> 00:57:45,449
یا دوشیزه...خانم سولیدور نبود؟
ببخشید
766
00:57:45,659 --> 00:57:48,283
موسیقی کاوری از آهنگ پی آی اِم پی
از گروه فیفتی سنته
767
00:57:48,492 --> 00:57:50,699
و یه آهنگ عمیقاً زنستیزانهس
768
00:57:50,909 --> 00:57:52,658
نسخهی بیکلامش بود
769
00:57:52,867 --> 00:57:54,324
جواب بدید، لطفاً
770
00:57:54,534 --> 00:57:58,283
انتخاب آهنگ شوهرتون
برای ابراز حس حسادتش بود؟
771
00:57:58,492 --> 00:57:59,324
میتونم جواب بدم
772
00:58:00,950 --> 00:58:04,449
اون اغلب اون آهنگ رو پخش میکرد
شک دارم از عمد بوده باشه
773
00:58:05,492 --> 00:58:08,699
اون عاشق آهنگهای با صدای بلند بود
بهش آرامش میداد
774
00:58:10,367 --> 00:58:13,199
...اون از قصد روی
775
00:58:14,659 --> 00:58:16,533
اسپیکر به فرانسوی چی میشه؟
776
00:58:17,534 --> 00:58:20,158
یه اسپیکر قدرتمند پخشش میکرد
ببخشید
777
00:58:20,950 --> 00:58:22,908
اون خیلی کار میکرد
...همیشه پرسر و صدا بود
778
00:58:23,117 --> 00:58:26,408
خانم سولیدور گفتن
به خاطرش مصاحبه رو قطع کردید
779
00:58:26,617 --> 00:58:29,033
حقیقت داره؟ -
نه، اون همچین حرفی نزد -
780
00:58:29,242 --> 00:58:30,324
...اگه وکیلها
781
00:58:31,159 --> 00:58:34,283
مرتب به هر سوال واکنش نشون بدن
782
00:58:34,492 --> 00:58:36,408
واقعاً عصبانی میشم
783
00:58:37,534 --> 00:58:39,491
خانم وویتر، سوال رو جواب بدید
784
00:58:42,159 --> 00:58:44,741
صدای آهنگ خیلی بلند بود
785
00:58:44,950 --> 00:58:47,074
..و وقتی از اول شروع شد
786
00:58:47,284 --> 00:58:50,324
فهمیدم که قرار نیست تموم بشه
787
00:58:51,825 --> 00:58:54,741
اینجوری نمیتونستیم راحت با هم گفتگو کنیم
788
00:58:54,950 --> 00:58:56,824
...پس من
789
00:58:57,867 --> 00:58:59,616
ترجیح دادم تموش کنم
790
00:58:59,950 --> 00:59:02,199
خسته بودم؟
آره
791
00:59:02,409 --> 00:59:03,658
...و یه کم احساس
792
00:59:05,492 --> 00:59:07,366
گیجی و منگی میکردم
به خاطر شراب
793
00:59:08,117 --> 00:59:11,658
وقتی با همدیگه تنها شدید
ازش نخواستید بابت رفتارش توضیحی بده؟
794
00:59:13,450 --> 00:59:15,616
همونطور که گفتم
عادتش همین بود
795
00:59:15,825 --> 00:59:16,699
نه
796
00:59:17,367 --> 00:59:20,449
شما میزبان یه خانم جوونِ جذاب بودید
797
00:59:20,659 --> 00:59:24,116
در حالی که شوهرتون اون بالا داشته زحمت میکشیده
که اصلاً نمیشه گفت از سر عادت بوده یا عادیه
798
00:59:24,325 --> 00:59:27,116
اون خبر داشته شما از زنها خوشتون میاد
و دیر یا زود خیانت میکنید
799
00:59:27,325 --> 00:59:28,908
نامربوط به بحثه
800
00:59:29,117 --> 00:59:29,866
و تبعیض جنسیتیه
801
00:59:30,075 --> 00:59:32,908
اگه جذب یه مرد شده بود
دقیقاً همین حرفا رو میزدم
802
00:59:33,117 --> 00:59:36,824
ببخشید، ولی اختلافات این زوج
مسئلهی مهمیه
803
00:59:37,034 --> 00:59:39,866
این وضعیت به طور بیطرفانهای عجیبه
804
00:59:40,075 --> 00:59:43,616
گفتید رفتید طبقهی بالا تو اتاقتون
تا کار کنید و بخوابید
805
00:59:43,825 --> 00:59:47,283
دقیقاً زیر اتاق زیرشیروونی
با اون آهنگ کَر کننده
806
00:59:47,492 --> 00:59:50,616
آهنگی که مصاحبه رو خراب کرده بود
807
00:59:50,825 --> 00:59:53,074
تو همچین خونهی بزرگی
واقعاً اونجا رو انتخاب کردی؟
808
00:59:53,492 --> 00:59:57,033
آره، جاییه که من کار میکنم
همیشه تو تختخواب کار میکنم
809
00:59:59,492 --> 01:00:02,699
وقتی ساموئل اومد باهات صحبت کرد
هیچ شکایتی بهش نکردی؟
810
01:00:02,909 --> 01:00:06,199
خیلی عجیبه که آدم به آهنگ کَرکنندهی
بالای سرش گوش بده
811
01:00:08,117 --> 01:00:09,574
من عادت دارم
مشکلی باهاش ندارم
812
01:00:09,784 --> 01:00:12,491
میخواستم کار کنم
گوشگیرهام رو گذاشتم
813
01:00:12,700 --> 01:00:13,741
واسم عادی بود
814
01:00:14,534 --> 01:00:16,533
من تو هر وضعیتی میتونم کار کنم
815
01:00:16,742 --> 01:00:19,449
گفتی خسته بودی
به خاطر شراب منگ بودی
816
01:00:19,575 --> 01:00:21,449
با این وضع باز هم میخواستی کار کنی؟
817
01:00:21,659 --> 01:00:22,408
آره
818
01:00:22,617 --> 01:00:24,491
و کار هم کردم
نه به مدت طولانی
819
01:00:24,700 --> 01:00:26,241
یه کاری بود که باید ترجمهش میکردم
820
01:00:26,450 --> 01:00:28,824
میخواستم قبل از استراحتم تمومش کنم
821
01:00:29,242 --> 01:00:33,283
همونطور که گفتم من تو هر محیطی
تحت هر آشوبی میتونم کارم رو انجام بدم
822
01:00:33,492 --> 01:00:36,616
ظاهراً شما تو هر جایی و هر زمانی
استراحت هم میتونید بکنید
823
01:00:36,825 --> 01:00:38,949
پس همه چی گل و بلبل بوده دیگه؟
824
01:00:44,034 --> 01:00:44,741
حرف دیگهای ندارم
825
01:00:48,659 --> 01:00:50,033
سوال دیگهای ندارم
826
01:00:53,117 --> 01:00:55,241
دنیل، این حرفی نبود که بهمون زده بودی
827
01:00:55,450 --> 01:00:58,324
زویی سولیدور موقع رفتنش
دیده از خونه بیرون رفتی
828
01:00:58,534 --> 01:01:01,824
و مامانت گفته بعد از رفتن زویی
با بابات حرف زده
829
01:01:03,450 --> 01:01:04,658
همه چی رو با هم قاتی کردم
830
01:01:05,492 --> 01:01:06,741
همه چی رو با هم قاتی کردی
831
01:01:12,992 --> 01:01:15,158
مطمئناً یه مشکلی این وسط هس
832
01:01:15,367 --> 01:01:16,283
درسته؟
833
01:01:16,492 --> 01:01:19,199
نمیشه که همزمان تو دوتا جا باشی
834
01:01:20,700 --> 01:01:23,074
فکر کنم برگشتم داخل خونه
835
01:01:25,825 --> 01:01:29,991
چیزی که اذیتم میکنه اینه که
چطور قبل از بازآفرینی مجدد صحنه مطمئن بودی؟
836
01:01:30,367 --> 01:01:32,533
...بیانیهت رو اظهار کردی
837
01:01:32,742 --> 01:01:35,449
"هر تیکهش حس متفاوتی بهم میده"
838
01:01:35,659 --> 01:01:38,366
"اشتباه نمیگیرمشون"
839
01:01:38,992 --> 01:01:41,616
"من زیر پنجرهی باز بودم"
840
01:01:41,825 --> 01:01:43,616
"میدونم چی شنیدم"
841
01:01:43,825 --> 01:01:47,366
بعدش در طول بازآفرینی مجدد صحنه
یه حرف کاملاً متفاوت زدی
842
01:01:47,575 --> 01:01:49,324
چطور ممکنه؟
843
01:01:51,909 --> 01:01:54,949
...یادمه کجا بودم، ولی
844
01:01:57,450 --> 01:02:01,199
شاید شوک اتفاق باعث شده
همه چی رو با هم قاتی کنم
845
01:02:01,575 --> 01:02:03,658
...یه روانپزشک که دنیل رو معاینه کرده
846
01:02:03,867 --> 01:02:07,658
گفته شاید شوک احساسی باعث شده
بعضی از خاطراتش تغییر کنن
847
01:02:08,159 --> 01:02:08,908
البته
848
01:02:09,117 --> 01:02:11,949
چرا برگشتی داخل خونه؟
849
01:02:14,159 --> 01:02:16,158
...فکر کنم
850
01:02:16,825 --> 01:02:18,449
دستکشهام یا گوشیم رو جا گذاشته بودم
851
01:02:19,325 --> 01:02:20,658
ولی مطمئن نیستی؟
852
01:02:22,159 --> 01:02:23,866
دقیق یادم نمیاد
853
01:02:24,075 --> 01:02:27,533
...پس در مورد خاطرات اون روزت
854
01:02:27,742 --> 01:02:30,033
از یقین کامل رسیدی به شک و تردید؟
855
01:02:30,325 --> 01:02:32,241
این مسئله خیلی مشکلسازه
856
01:02:32,450 --> 01:02:35,366
فقط و فقط کلید کردی
...روی یه قسمت از حافظهش
857
01:02:35,575 --> 01:02:38,116
تا بتونی کُل حافظهش رو زیر سوال ببری
858
01:02:38,534 --> 01:02:40,199
میخوای چی رو باور کنیم؟
859
01:02:40,409 --> 01:02:43,699
که شوک حادثه، جیغ و داد رو
به حرف زدن آروم تبدیل کرده؟
860
01:02:43,909 --> 01:02:46,783
داری با کنایه اشاره میکنی که
داره دروغ میگه تا از مادرش محافظت کنه
861
01:02:46,992 --> 01:02:47,824
نه
862
01:02:48,659 --> 01:02:50,908
صرفاً دارم به تردیدهای شاهد اشاره میکنم
863
01:02:51,117 --> 01:02:53,324
ولی حق داریم تعجب کنیم
864
01:02:53,534 --> 01:02:57,324
دنیل مالسکی میگه هر وقت والدینش
دعوا میکردن از خونه میزده بیرون
865
01:02:57,534 --> 01:03:00,699
از اونجایی که اون روز هم
...به طور اتفاقی رفته بیرون
866
01:03:00,909 --> 01:03:03,616
احتمالش زیاده که شاهد مشاجرهای بوده
867
01:03:03,825 --> 01:03:05,741
به خاطرهمین هیچی نشنیده
868
01:03:06,200 --> 01:03:08,783
به طوراتفاقی نرفتم بیرون
به خاطر صدای آهنگ فرار کردم
869
01:03:08,992 --> 01:03:12,949
و در مورد چیزی که شنیده بود خیلی واضح حرف زد
870
01:03:13,159 --> 01:03:14,824
اون هیچوقت تغییر نظر نداد
871
01:03:15,409 --> 01:03:18,574
روانپزشک و کارشناس آسیبشناسی بینایی
872
01:03:18,784 --> 01:03:22,033
هر دو حافظه شنیداری دنیل رو
عالی اعلام کردن
873
01:03:28,200 --> 01:03:31,574
منشی دادگاه، لطفاً
874
01:03:31,784 --> 01:03:34,283
عناصر ارائه شده توسط آقای بالارد رو نشون بدین
875
01:03:36,659 --> 01:03:38,158
گوش میدیم
876
01:03:38,367 --> 01:03:41,866
عنصر قطعی اینه که لکههای خون
877
01:03:42,075 --> 01:03:43,366
روی انبار هیزم پیدا شده
878
01:03:43,575 --> 01:03:46,199
و این موضوع تو طرح دیده میشه
879
01:03:47,159 --> 01:03:49,908
میتونین روی انبار هیزم زوم کنید؟
880
01:03:51,242 --> 01:03:55,033
از روی شکل لکهها میشه متوجه شد
خون از بالا روی انبار هیزم ریخته شده
881
01:03:55,450 --> 01:03:57,491
اونا طولانی و باریک هستن
882
01:03:57,700 --> 01:04:01,949
طولانیترین لکه خون، 4 سانتیمتر طول داره
که باید گفت خیلی زیاده
883
01:04:02,492 --> 01:04:04,116
بنابراین براساس آزمایشات انجام شده
884
01:04:04,325 --> 01:04:06,824
این لکههای خون در صورتی میتونستن
اینجا ریخته بشن
885
01:04:07,034 --> 01:04:09,533
که آقای مالسکی از ناحیه سر
دچار ضربه شده
886
01:04:09,742 --> 01:04:12,158
و تو بالکن طبقه سوم بوده باشن
887
01:04:13,200 --> 01:04:16,199
ایشون به نردههای بالکن تکیه داده بودن
888
01:04:16,409 --> 01:04:20,033
و وقتی به سرشون ضربه وارد شده
سرشون جلوتر از نردهها بوده
889
01:04:20,242 --> 01:04:22,824
و لکهها در اون نقطه ریخته شدن
890
01:04:23,034 --> 01:04:24,783
هیچ جور دیگهای نمیشه توضیحش داد
891
01:04:24,992 --> 01:04:28,866
خشونت ناشی از ضربه
باعث افتادن آقای مالسکی شد؟
892
01:04:29,075 --> 01:04:30,199
تقریباً
893
01:04:30,409 --> 01:04:33,783
ترکیبی از خشونت ناشی از ضربه
894
01:04:33,992 --> 01:04:36,033
و یه هل دادن تعمدی بوده
895
01:04:36,242 --> 01:04:40,033
یعنی میگین فرد حملهکننده
خیلی عصبانی بوده؟
896
01:04:40,242 --> 01:04:43,866
و بعد از ضربه سعی کرده
مقتول رو از بالا به پایین بندازه؟
897
01:04:44,075 --> 01:04:46,158
باید بگم طرف خیلی خشمگین بوده
898
01:04:46,367 --> 01:04:47,991
نمیشه کمتر از این رو تصور کرد
899
01:04:48,409 --> 01:04:52,366
تو همچین حالتی، میزان قدرت فیزیکی افزایش پیدا میکنه
900
01:05:03,700 --> 01:05:08,408
نردهها یک متر و بیست سانت ارتفاع دارن
901
01:05:08,617 --> 01:05:11,658
که میشن یه چیزی تا این حدود
902
01:05:12,159 --> 01:05:14,783
آقای مالسکی یک متر و هشتاد و دو سانت قد
903
01:05:14,992 --> 01:05:17,116
و هشتاد و پنج کیلو وزن داشتن
904
01:05:17,450 --> 01:05:20,449
بنابراین برای اینکه ایشون رو
از بالای نرده پرت کنن پایین
905
01:05:20,659 --> 01:05:24,366
باید خیلی محکم هلشون داد، درسته؟
906
01:05:24,575 --> 01:05:27,533
کل اینکار باید حسابشده میبود
907
01:05:27,742 --> 01:05:29,908
همچین ضربهای همیشه از روی عمد هست
908
01:05:30,117 --> 01:05:32,199
منظورم از حسابشده اینه که
909
01:05:32,409 --> 01:05:35,116
باید خیلی هماهنگشده و دقیق بوده باشه
910
01:05:35,367 --> 01:05:37,741
براساس وزنشون
باید فرض کنیم
911
01:05:37,950 --> 01:05:41,366
که برای سقوط لازمه که پاشون رو بلند کرده باشن
912
01:05:41,575 --> 01:05:43,491
که خشم زیادی رو میطلبه
913
01:05:43,700 --> 01:05:45,449
نمیشه خشم رو رد کرد
914
01:05:45,659 --> 01:05:49,699
و احتمالاً اون موقع آقای مالسکی تعادل نداشتن
915
01:05:49,909 --> 01:05:51,449
...و ممکنه به خاطر شدت ضربه
916
01:05:51,659 --> 01:05:55,074
یا موقعیت نامناسبشون
سقوط کرده باشن
917
01:05:55,284 --> 01:05:57,949
...همونطور که گفتم، هیچ عنصری نداریم که
918
01:05:58,159 --> 01:06:00,283
فقط سه تا قطره خون داریم
919
01:06:01,367 --> 01:06:06,283
هر چیز دیگهای که برای توضیح قضیه
به کار برده میشه، فرضیه، درسته؟
920
01:06:06,492 --> 01:06:09,783
خیلیخب، ولی تنها توضیحی که وجود داره
همونیه که من گفتم
921
01:06:09,992 --> 01:06:13,241
شما یه فرضیه بهمون دادین
نه توضیح
922
01:06:13,492 --> 01:06:14,949
راستش، دوتا فرضیه
923
01:06:15,159 --> 01:06:18,241
فرضیه هل دادن حسابشده
و بدون هل دادن حسابشده
924
01:06:18,950 --> 01:06:20,616
براساس فرضیههای شما
925
01:06:20,825 --> 01:06:22,824
از چجور آلتی برای زدن ضربه استفاده شده؟
926
01:06:23,034 --> 01:06:25,616
...یه آلت سنگین، احتمالاً فلز
927
01:06:25,825 --> 01:06:27,741
،یه قطعه چوب محکم بوده
928
01:06:27,950 --> 01:06:30,158
که بدون شک لبهی تیزی داشته
929
01:06:30,700 --> 01:06:34,199
همچین وسیلهای رو تو خونه پیدا کردین؟
930
01:06:34,409 --> 01:06:36,991
میدونین که هیچ آلتی پیدا نشده
931
01:06:37,200 --> 01:06:38,991
اینطور چیزا رو راحت میشه از بین برد
932
01:06:39,617 --> 01:06:41,158
دیگه سوالی ندارم
933
01:06:43,325 --> 01:06:46,199
دو تا توضیح واسه سه تا لکه خون وجود داره
934
01:06:46,409 --> 01:06:50,533
یا بعد از یه ضربه خشونتآمیز
از اینجا اومدن
935
01:06:51,075 --> 01:06:53,908
یا وقتی که جمجمه
936
01:06:54,117 --> 01:06:55,783
به لبه سقف برخورد کرده
937
01:06:55,992 --> 01:06:57,408
یعنی تقریباً اینجا
938
01:06:57,742 --> 01:06:59,533
احتمال فرضیه اول خیلی کمه
939
01:06:59,742 --> 01:07:04,199
با شکل و جهت لکههای خون
همخونی نداره
940
01:07:05,159 --> 01:07:06,991
با تمرکز بر روی فرضیه دوم
941
01:07:07,200 --> 01:07:10,824
باید به ضربهای که بر اثر برخورد به سقف انبار
942
01:07:11,034 --> 01:07:12,366
به وجود اومده، توجه کنیم
943
01:07:13,200 --> 01:07:16,366
ویدیویی رو که براثر تخمین محل قتل گرفته شده
بهتون نشون میدم
944
01:07:21,867 --> 01:07:22,658
اونجا
945
01:07:22,867 --> 01:07:26,491
همونطور که میبینید
،در بازسازی صحنه به وسیله یه عروسک
946
01:07:26,825 --> 01:07:29,908
همچین ضربهای باعث میشه
بدن به شدت آسیب ببینه
947
01:07:30,117 --> 01:07:33,574
و در هنگام واژگونی و چرخش
948
01:07:33,950 --> 01:07:36,033
،ثانیهای بعد از برخورد
949
01:07:36,242 --> 01:07:40,116
...این سه لکه خون
950
01:07:40,325 --> 01:07:41,783
بر روی سطح انبار ریخته شده
951
01:07:45,409 --> 01:07:47,158
...و تنها توضیح معتبر اینه که
952
01:07:47,367 --> 01:07:50,866
آقای مالسکی از پنجره اتاق زیرشیروانی سقوط کردن
953
01:07:51,075 --> 01:07:52,366
معتقدم تنها راه برای اینکه
954
01:07:52,575 --> 01:07:54,866
روی سقف انبار بیفته
955
01:07:55,325 --> 01:07:56,866
و همچین زخمی رو ایجاد کنه، همینه
956
01:07:57,075 --> 01:07:59,408
پس یعنی تنها معیارتون اعتقادتون هست
957
01:07:59,617 --> 01:08:00,908
پس یعنی این نظر شخصی شماست
958
01:08:01,492 --> 01:08:04,241
پس چطوری عدم وجود دیانای
یا بافت بدن مقتول رو
959
01:08:04,450 --> 01:08:07,824
در طی برخورد، توجیه میکنید؟
960
01:08:08,325 --> 01:08:09,866
الان بهتون نشون میدن
961
01:08:10,075 --> 01:08:12,199
این آزمایشیه که
962
01:08:12,409 --> 01:08:14,449
طی شرایط مشابه انجام دادیم
963
01:08:14,659 --> 01:08:17,783
در زمان حادثه
...یه لایهای از یخ
964
01:08:17,992 --> 01:08:20,658
زیر لایهی ضخیم از برف وجود داشته
965
01:08:21,867 --> 01:08:24,991
میبینیم که برف به سرعت در حال ذوب شدن هست
966
01:08:25,200 --> 01:08:26,491
و میبینیم که
967
01:08:26,700 --> 01:08:30,616
در مدت یک ساعت و پنجاه دقیقه
آب جاری شده
968
01:08:31,117 --> 01:08:34,699
تمام باقیموندهی خون دفن شده رو
از محل برخورد پاک میکنه
969
01:08:34,909 --> 01:08:36,491
...و باعث میشه خون
970
01:08:36,700 --> 01:08:37,741
به اینجا بیاد
971
01:08:37,950 --> 01:08:41,533
شما فرضیه ضربه خشونتآمیز رو
بعید دونستید
972
01:08:41,742 --> 01:08:43,699
یعنی میگین غیرممکنه؟
973
01:08:44,992 --> 01:08:46,824
نه، ولی به شدت بعیده
974
01:08:47,034 --> 01:08:48,699
پس یعنی بازم احتمالش هست
975
01:08:49,117 --> 01:08:51,866
احتمالش مثل اینه که
که من رئیسجمهور بشم
976
01:08:52,075 --> 01:08:53,408
فهمیدم منظورتون چیه
977
01:08:53,617 --> 01:08:55,033
و یه دلیلی برای بعید بودنش وجود داره
978
01:08:55,242 --> 01:08:58,408
در فرضیه شما، برای توضیح زاویه
979
01:08:58,784 --> 01:08:59,991
سه لکه خون
980
01:09:00,200 --> 01:09:03,741
باید سر آقای مالسکی رو طوری تصور کنیم
981
01:09:03,742 --> 01:09:07,241
که انگار ایشون طوری به نرده تکیه دادن
که سرشون هشتاد سانتیمتر از نرده فاصله داره
982
01:09:07,450 --> 01:09:10,408
این به معنیه که فرد ضارب
ایشون رو مجبور کرده
983
01:09:10,617 --> 01:09:12,616
تا به یه فضای خالی تکیه داده باشه
984
01:09:13,200 --> 01:09:15,616
و ایشون رو برخلاف نردهها هل میداده
985
01:09:15,825 --> 01:09:18,824
و کل بالاتنهش برعکس شده
986
01:09:19,159 --> 01:09:23,491
اینطوری ضارب باید یه جوری به ایشون نزدیک باشه
987
01:09:23,950 --> 01:09:26,033
که بتونه هم جسم سنگین رو در دست داشته باشه
988
01:09:26,242 --> 01:09:29,366
و خیلی محکم به سر مقتول ضربه زده باشه
989
01:09:29,575 --> 01:09:30,824
،همه این عناصر
990
01:09:31,034 --> 01:09:33,866
و به علاوه با درنظر گرفتن
توده بدنی متهم
991
01:09:34,075 --> 01:09:36,199
باعث میشن که این فرضیه به شدت بعید باشن
992
01:09:36,409 --> 01:09:37,574
ولی غیرممکن نیست
993
01:09:41,992 --> 01:09:45,074
،گوش کن دنیل
...به این دلیل میخواستم ببینمت
994
01:09:45,284 --> 01:09:48,491
چون میدونم ذینفع این پرونده هستی
995
01:09:48,700 --> 01:09:51,366
و اجازه دادم تا به الان تو دادگاه
حضور داشته باشی
996
01:09:51,575 --> 01:09:52,949
...ولی فردا
997
01:09:53,159 --> 01:09:54,908
قضایا پیچیدهتر میشه
998
01:09:55,117 --> 01:09:57,866
و قراره در مورد چندتا موضوع ناراحتکننده
صحبت کنیم
999
01:09:58,075 --> 01:10:00,574
بنابراین تصمیم گرفتم
اجازه حضورت رو در دادگاه صادر نکنم
1000
01:10:01,700 --> 01:10:03,408
فکر کنم تحمل شنیدن هرچیزی رو داشته باشم
1001
01:10:03,617 --> 01:10:04,324
چی؟
1002
01:10:04,534 --> 01:10:06,491
فکر کنم تحمل شنیدن هرچیزی رو داشته باشم
1003
01:10:06,909 --> 01:10:08,658
بله؟ -
من آمادهم -
1004
01:10:08,867 --> 01:10:11,908
درسته میتونی بشنوی
ولی آیا تحملش رو هم داری؟
1005
01:10:12,117 --> 01:10:13,658
ما یه وظیفهای داریم
1006
01:10:13,867 --> 01:10:17,408
و باید کارمون رو در کمال آرامش
انجام بدیم
1007
01:10:17,617 --> 01:10:19,199
من که تا حالا دادگاه رو مختل نکردم
1008
01:10:19,409 --> 01:10:20,908
...مختل
1009
01:10:21,242 --> 01:10:22,949
منظورم این نیست
1010
01:10:24,284 --> 01:10:27,574
باید بتونیم حقیقت رو با صراحت بیان کنیم
1011
01:10:28,825 --> 01:10:30,866
باید همه چیز رو مورد بررسی قرار بدیم
1012
01:10:31,075 --> 01:10:33,449
اون هم بدون اینکه نگران باشیم
که آسیب ببینی
1013
01:10:36,159 --> 01:10:37,908
من همین الانش هم آسیب دیدم
1014
01:10:39,617 --> 01:10:41,824
...به خاطر همین هم
1015
01:10:43,200 --> 01:10:45,324
باید بشنوم
تا بتونم به آسیبم غلبه کنم
1016
01:10:45,534 --> 01:10:47,616
هدف از برگزاری دادگاه
شنیدن تو نیست
1017
01:10:47,825 --> 01:10:50,158
واسه مشخص شدن حقیقته
1018
01:10:50,367 --> 01:10:53,116
بدون اینکه مجبور بشیم
حرفامون رو سانسور کنیم
1019
01:10:53,575 --> 01:10:56,074
از کی تا حالا کسی حرفاش رو سانسور میکنه
1020
01:10:57,242 --> 01:10:59,908
حتی اگه نذارید وارد دادگاه بشم
1021
01:11:00,325 --> 01:11:02,824
از طریق تلویزیون و رادیو و اینترنت
1022
01:11:03,034 --> 01:11:04,866
میفهمم چه اتفاقی افتاده
1023
01:11:05,742 --> 01:11:07,366
همه فکر و ذکرم میشه فهمیدن این قضیه
1024
01:11:19,450 --> 01:11:21,283
خانم وویتر شما ادعا کردین
1025
01:11:21,492 --> 01:11:24,824
شوهرتون شش ماه قبل از مرگش
اقدام به خودکشی کرد
1026
01:11:25,200 --> 01:11:28,324
عجیب اینجاست که خیلی دیر
همچین چیزی رو به خاطر آوردین
1027
01:11:28,534 --> 01:11:31,408
میشه وقایع اون اتفاق رو
با جزئیات توضیح بدین؟
1028
01:11:38,659 --> 01:11:43,158
اون اتفاق چند هفته بعد از
قطع کردن داروهاش اتفاق افتاد
1029
01:11:44,284 --> 01:11:46,783
اون روز صبح زود، داخل اتاقش
1030
01:11:47,825 --> 01:11:50,158
در حالی پیداش کردم
که روی زمین افتاده بود
1031
01:11:51,909 --> 01:11:53,074
...اون
1032
01:11:53,450 --> 01:11:55,199
شب قبلش، الکل زیادی مصرف کرده بود
1033
01:11:55,950 --> 01:11:58,658
و از حال رفته بود
1034
01:12:00,242 --> 01:12:03,658
و بالا آورد
و توی استفراغش قرص آسپرین دیدم
1035
01:12:04,534 --> 01:12:07,908
قرصها هنوز هضم نشده بودن
1036
01:12:09,992 --> 01:12:12,783
اولش متوجه نشدم چی هستن
1037
01:12:13,534 --> 01:12:15,991
...ولی بعداً ورقهای خالی قرص رو
1038
01:12:16,700 --> 01:12:19,491
تو سطل زباله آشپزخونه پیدا کردم
1039
01:12:20,617 --> 01:12:23,241
همه جا رو تمیز کردم
و خوابوندمش تو تخت
1040
01:12:23,265 --> 01:12:25,218
بعد
1041
01:12:25,242 --> 01:12:26,866
وقتی حالش بهتر شد
1042
01:12:27,075 --> 01:12:28,949
حاضر نبود در موردش حرفی بزنه
1043
01:12:29,159 --> 01:12:31,949
فقط گفت زودتر از موعد
داروهاش رو قطع کرده
1044
01:12:33,617 --> 01:12:35,449
اتاق خواباتون از هم جدا بود؟
1045
01:12:36,575 --> 01:12:39,991
اونجا دفترش بود و معمولاً هم
همونجا میخوابید، بله
1046
01:12:41,492 --> 01:12:45,824
که اینطور. چی باعث شد که صبح به اون زودی
وارد اتاقشون بشین؟
1047
01:12:46,117 --> 01:12:48,616
من همیشه صبح زود بیدار میشم
اونم بعضی وقتا زود بیدار میشد
1048
01:12:48,825 --> 01:12:52,033
بعضی وقتا اون وقت روز رو با هم میگذروندیم
...و با هم حرف میزدیم
1049
01:12:52,242 --> 01:12:53,616
ساعت 6 صبح؟
1050
01:12:53,825 --> 01:12:56,283
آره، البته اگه میدیدم چراغ اتاقش روشنه
1051
01:12:57,075 --> 01:13:00,116
،درسته تو یه تخت نمیخوابیدیم
ولی خیلی با هم صمیمی بودیم
1052
01:13:00,325 --> 01:13:02,158
...من اغلب
1053
01:13:03,242 --> 01:13:06,241
شب رو روی تخت دفترش میگذروندم
1054
01:13:07,742 --> 01:13:09,616
رفتم پایین تا قهوه درست کنم
1055
01:13:09,825 --> 01:13:12,824
...دیدم در اتاقش نیمه بازه و
1056
01:13:13,367 --> 01:13:15,408
و دیدم روی زمین افتاده
1057
01:13:15,825 --> 01:13:17,991
هیچکس دیگهای شاهد این قضیه نبود؟
1058
01:13:18,015 --> 01:13:19,426
نه
1059
01:13:19,450 --> 01:13:21,866
ممنونم، میتونید بشینید
1060
01:13:24,159 --> 01:13:25,533
شما خبر داشتین؟
1061
01:13:27,325 --> 01:13:29,033
چه نوع قرص ضدافسردگی تجویز کردین؟
1062
01:13:29,242 --> 01:13:30,991
.اسیتالوپرام، روزی بیست گرم
1063
01:13:31,215 --> 01:13:33,215
خودش تصمیم گرفت قطعشون کنه؟ -
.بله -
1064
01:13:33,659 --> 01:13:36,824
حدود هفت ماه قبل از مرگش بود
و میخواست ترک کنه
1065
01:13:37,034 --> 01:13:40,783
پیشنهاد دادم یواش یواش دزش رو بیاره پایین
و هر هفته مراجعه کنه
1066
01:13:40,992 --> 01:13:42,491
به خودکشی هم فکر میکرد؟
1067
01:13:43,242 --> 01:13:45,116
نه، ساموئل افسرده نبود
1068
01:13:45,325 --> 01:13:48,491
اسیتالوپرام رو به خاطر این واسش تجویز کردم
1069
01:13:49,325 --> 01:13:51,991
تا بتونه غم ناشی از تصادف پسرش رو تحمل کنه
1070
01:13:52,200 --> 01:13:56,658
امکانش هست که به خاطر ترک کردن حتی با دُز پایین
اقدام به خودکشی کرده باشه؟
1071
01:13:57,492 --> 01:13:59,699
در مورد این فرضیه، هر چیزی امکانپذیره
1072
01:13:59,909 --> 01:14:04,116
ولی چرا باید ازم خواسته باشه
بهش کمک کنم تا ترک کنه؟
1073
01:14:04,325 --> 01:14:07,241
و یه دفعه یواشکی بیخیال شده باشه؟
.با عقل جور درنمیاد
1074
01:14:07,450 --> 01:14:10,241
و تازه تو جلسات هفتگیمون هم
اشارهای بهش نکرده باشه؟
1075
01:14:23,325 --> 01:14:26,533
...تا حالا بیماری داشتین که خودکشی کرده باشه
1076
01:14:26,742 --> 01:14:28,241
یا حتی اقدام به خودکشی کرده باشه؟
1077
01:14:28,534 --> 01:14:30,741
تو فرانسه جملهی خودکشی کردن
1078
01:14:30,950 --> 01:14:34,574
به معنای هم امتحان کردن
.و هم موفق شدن هست
1079
01:14:34,784 --> 01:14:35,741
.یعنی انجام اون کار هست
1080
01:14:35,950 --> 01:14:37,616
.ممنون بابت درس زبان
1081
01:14:38,075 --> 01:14:39,491
تا حالا هیچ کدوم از بیمارام خودکشی نکردم
1082
01:14:39,700 --> 01:14:41,991
البته به جز آقای مالسکی
1083
01:14:42,200 --> 01:14:44,699
چون اینجاییم تا بفهمیم
قضیه چی بوده
1084
01:14:44,909 --> 01:14:46,158
،در هر صورت
1085
01:14:46,367 --> 01:14:49,116
نمیتونیم شما رو به عنوان کارشناس خودکشی معتبر بدونیم
1086
01:14:49,325 --> 01:14:50,491
حالا چه خودکشی ناموفق بوده باشه
چه موفق
1087
01:14:51,242 --> 01:14:54,616
گفتین ظاهراً شوهرتون از حرف زدن در این مورد
...با شما یا هر کس دیگهای
1088
01:14:54,825 --> 01:14:56,533
.خودداری کرده
1089
01:14:56,742 --> 01:14:58,033
به نظرتون دلیلش چی بوده؟
1090
01:15:00,492 --> 01:15:02,033
چون خجالت میکشید
1091
01:15:02,242 --> 01:15:04,491
...اون خیلی
1092
01:15:09,200 --> 01:15:11,449
.خیلی پیچیدهست
میشه لطفاً با یه زبون دیگه صحبت کنم؟
1093
01:15:13,034 --> 01:15:14,116
.ممنون
1094
01:15:16,200 --> 01:15:18,283
آره، فکر کنم به خاطر اینکه خجالت میکشید
1095
01:15:19,450 --> 01:15:22,491
ساموئل مشکلات زیادی
در زمینه شرم داشت
1096
01:15:22,700 --> 01:15:24,033
خیلی پیچیدهست
1097
01:15:27,200 --> 01:15:31,158
.اون از درس دادن ناامید شده بود
...مثل یه باری روی دوشش سنگینی میکرد
1098
01:15:31,909 --> 01:15:33,533
و دلش میخواست نویسندگی کنه
1099
01:15:34,325 --> 01:15:36,408
چندین سال بود که روی یه رمان کار میکرد
1100
01:15:36,617 --> 01:15:38,741
قبل و بعد تصادف دنیل، روی رمان کار میکرد
1101
01:15:40,367 --> 01:15:41,616
هرچیزی رو که نوشته بود، خونده بودم
1102
01:15:41,825 --> 01:15:44,116
و از نظرم رمانش واقعاً خوب بود
و این موضوع رو به خودش هم گفته بودم
1103
01:15:44,325 --> 01:15:46,533
...ولی یه روز، یه دفعه
1104
01:15:47,075 --> 01:15:49,699
نتونست نوشتن رو ادامه بده
و بیخیال شد
1105
01:15:51,200 --> 01:15:53,283
این قضیه حس ترسو بودن بهش داد
1106
01:15:54,075 --> 01:15:56,199
خودش رو کوچیک میدید
1107
01:15:57,617 --> 01:16:00,366
و در نهایت خودش رو قانع کرد که
به خاطر وابستگی داروییش
1108
01:16:00,575 --> 01:16:03,533
.نمیتونه دیگه بنویسه
1109
01:16:03,742 --> 01:16:05,533
،و میخواست خودش رو از شر دارو آزاد کنه
1110
01:16:05,742 --> 01:16:07,991
...و نمیتونست اینکار رو بکنه، البته که نمیتونست
1111
01:16:08,200 --> 01:16:09,783
.ببخشید، هنوز حرفم تموم نشده
1112
01:16:09,992 --> 01:16:12,991
نمیتونست در مورد اقدام به خودکشی حرف بزنه
1113
01:16:13,200 --> 01:16:16,158
چون حس شکستخوردگیش
واسش زیادی دردناک بود
1114
01:16:16,367 --> 01:16:17,991
اون هیچوقت به این قضیه اشاره نکرد
1115
01:16:18,242 --> 01:16:19,074
حتی یه بار هم اشاره نکرد
1116
01:16:19,284 --> 01:16:23,033
اون شما رو مقصر میدونست
چون از جلسه اول واسهش دارو تجویز کردین
1117
01:16:23,242 --> 01:16:24,366
داشت دیوونه میشد
1118
01:16:24,575 --> 01:16:26,033
من و اون با هم تصمیم گرفتیم
1119
01:16:26,242 --> 01:16:29,741
نمیتونید نقش مهمتون رو
تو این معادله انکار کنید
1120
01:16:30,159 --> 01:16:33,533
ساموئل چون احساس گناه میکرد
سراغ من اومد
1121
01:16:33,742 --> 01:16:36,366
ولی بیشتر به خاطر این بود
که شما اون رو مقصر میدونستید
1122
01:16:36,575 --> 01:16:38,949
...رفتار شما رو
1123
01:16:39,159 --> 01:16:41,241
.یه جور رفتار عقیمکننده توصیف میکرد
1124
01:16:41,659 --> 01:16:43,616
...شما به خاطر اون حادثه
1125
01:16:43,950 --> 01:16:45,699
...مجبورش کردین
1126
01:16:45,909 --> 01:16:49,283
:مهمترین چیزش رو کنار بذاره
1127
01:16:49,492 --> 01:16:50,533
.یعنی نوشتن رو
1128
01:16:51,367 --> 01:16:54,783
.از نظر احساسی اون رو تحت فشار گذاشتین
1129
01:16:54,992 --> 01:16:57,033
،از نظری، حرفتون درسته
1130
01:16:57,325 --> 01:17:00,199
تشویقش کردین که بنویسه
.و میخواستید موفق بشه
1131
01:17:00,409 --> 01:17:03,783
،ولی اگه موفق میشد
چشم دیدن موفقیتش رو نداشتین
1132
01:17:03,992 --> 01:17:06,824
.مشکل همین بود
شاید تو ضمیر ناخودآگاهش میدونسته
1133
01:17:07,992 --> 01:17:11,283
..همه این مسائل و بار روانی ناشی از
1134
01:17:11,492 --> 01:17:13,991
حادثه، چیزی فراتر از تحملش بود
1135
01:17:14,200 --> 01:17:17,074
همونطور که بهش گفته بودین
...این مشکل خودته»
1136
01:17:17,284 --> 01:17:19,241
«.تو مسئولشی. باهاش کنار بیا
1137
01:17:19,450 --> 01:17:22,241
و گفت میخواستم خودم رو آروم کنم و بنویسم
1138
01:17:22,450 --> 01:17:23,991
بار روانی رو
1139
01:17:24,200 --> 01:17:27,283
خانم وویتر و شوهرشون به یه اندازه مدیریت میکردن
1140
01:17:27,492 --> 01:17:30,908
ما اظهاریههای بانک، رسیدها و غیره رو داریم
1141
01:17:31,117 --> 01:17:33,699
من از بار عاطفی هم دارم صحبت میکنم
1142
01:17:33,909 --> 01:17:36,616
،همینطور مسئولیتها، انگیزه
1143
01:17:37,284 --> 01:17:38,449
اضطراب
1144
01:17:38,659 --> 01:17:43,033
ساموئل تو همچین مسائلی
تعادل روحی نداشت
1145
01:17:43,242 --> 01:17:45,574
پس یعنی بیمارتون هر چی گفته
حقیقت داشته؟
1146
01:17:45,784 --> 01:17:47,866
،به عنوان یه روانکاو
1147
01:17:48,075 --> 01:17:50,741
هیچوقت نشد فکر کنید
...ساموئل مالنسکی
1148
01:17:50,950 --> 01:17:54,616
نیاز داشته که فکر کنه تعادل روحی نداشته
1149
01:17:54,825 --> 01:17:56,991
تا فکر کنه که به همین خاطر
توانایی نوشتن نداره؟
1150
01:17:56,992 --> 01:18:00,991
بعد از یه مدت، میتونم متوجه بشم
کدوم حرف بیمار حقیقت داره و کدوم حقیقت نداره
1151
01:18:01,367 --> 01:18:02,366
پس خوش به حالتون
1152
01:18:02,575 --> 01:18:04,324
ببخشید میون حرفتون میپرم
1153
01:18:04,348 --> 01:18:05,250
....ولی
1154
01:18:07,034 --> 01:18:08,741
...شما اومدی اینجا
1155
01:18:08,992 --> 01:18:12,449
و یه نظری واسه خودتون دارین
...و بهم میگین
1156
01:18:13,534 --> 01:18:17,366
که ساموئل کی بوده
و چه دورانی رو پشت سر میذاشته
1157
01:18:18,034 --> 01:18:21,366
...ولی حرفای شما
1158
01:18:21,950 --> 01:18:24,949
فقط بخش کوچیکی از این ماجرا رو نشون میده
1159
01:18:24,973 --> 01:18:25,976
میدونید؟
1160
01:18:27,200 --> 01:18:28,574
منظورم اینه که بعضی وقتا
1161
01:18:29,284 --> 01:18:30,616
...بعضی وقتا یه زوج
1162
01:18:32,200 --> 01:18:33,991
درگیر یه مسئله آشوببرانگیز میشه
1163
01:18:34,200 --> 01:18:36,116
و هر کسی خود واقعیش رو گم میکنه
1164
01:18:36,367 --> 01:18:39,116
و بعضی وقتا کنار هم میجنگیم
و بعضی وقتا تنهایی میجنگیم
1165
01:18:39,325 --> 01:18:42,533
و بعضی وقتا بر علیه همدیگه میجنگیم
و هر اتفاقی ممکنه
1166
01:18:42,742 --> 01:18:45,741
و به نظرم امکان داره که ساموئل
1167
01:18:46,075 --> 01:18:49,783
نیاز داشته مسائل رو طوری ببینه
...که شما دارید میگید، ولی
1168
01:18:51,325 --> 01:18:53,283
،اگه من هم پیش یه تراپیست رفته بودم
1169
01:18:53,492 --> 01:18:57,533
ممکن بود اون هم اینجا باشه
و چیزای بدی رو در مورد ساموئل بگه
1170
01:18:57,742 --> 01:18:59,741
ولی آیا اون چیزا حقیقت داشتن؟
1171
01:19:08,409 --> 01:19:12,658
آیا بعد از اتفاقی که برای پسرتون افتاد
از شوهرتون عصبانی شده بودین؟
1172
01:19:16,200 --> 01:19:18,366
...اون موقع هر دومون
1173
01:19:18,575 --> 01:19:21,699
با احساسات متفاوتی سر و کله میزدیم
1174
01:19:23,034 --> 01:19:24,616
آره یا نه؟
1175
01:19:27,367 --> 01:19:28,949
آره، چند روزی عصبانی بودم
1176
01:19:29,450 --> 01:19:31,324
قرار بود ساموئل مواظبش باش
1177
01:19:32,492 --> 01:19:35,366
پسرتون عملاً بیناییش رو از دست داد
1178
01:19:35,742 --> 01:19:38,199
و اون وقت شما فقط واسه چند روز
ازش عصبانی بودین؟
1179
01:19:39,325 --> 01:19:42,699
آره، به خاطر اینکه مسئول حادثه بود
1180
01:19:43,617 --> 01:19:44,783
معلومه
1181
01:19:46,617 --> 01:19:50,908
دکتر کمی قبلتر در مورد موقعیتهای فاجعهبار صحبت کردن
1182
01:19:51,325 --> 01:19:54,324
من حاضر نبودم به اون دید بهش نگاه کنم
1183
01:19:54,700 --> 01:19:57,366
هیچوقت به دنیل به چشم یه معلول نگاه نکردم
1184
01:19:58,784 --> 01:20:01,449
میخواستم ازش محافظت کنم
تا همچین برداشتی از خودش نداشته باشه
1185
01:20:01,700 --> 01:20:05,491
چون به محض اینکه همچین برچسبی
به یه بچه بزنی، محکوم میشه
1186
01:20:05,492 --> 01:20:08,241
به اینکه زندگیش رو دیگه مال خودش ندونه
1187
01:20:08,450 --> 01:20:11,116
در صورتی که باید حس کنه
...اون بهترین زندگیایه که داره
1188
01:20:11,325 --> 01:20:12,908
چون فقط یه بار زندگی میکنه
1189
01:20:13,117 --> 01:20:14,449
و زندگی خودشه
1190
01:20:14,997 --> 01:20:15,864
...اون
1191
01:20:16,742 --> 01:20:18,116
،اون کتاب میخونه
1192
01:20:19,200 --> 01:20:21,616
مثل همهی بچههای دیگه
،تو شبکات اجتماعی فعالیت داره
1193
01:20:21,825 --> 01:20:23,158
پیانو مینوازه
1194
01:20:23,367 --> 01:20:25,241
رویاپردازی میکنه، میخنده، گریه میکنه
1195
01:20:25,450 --> 01:20:27,449
اون بچهی سرزندهایه
1196
01:20:27,784 --> 01:20:28,991
حالش خوبه
1197
01:20:33,367 --> 01:20:35,658
بنابراین شاید
1198
01:20:37,284 --> 01:20:41,449
از دست ساموئل عصبانی بودم
چون داشت درد خودش رو از طریق دنیل منعکس میکرد
1199
01:20:44,409 --> 01:20:45,199
ممنون
1200
01:20:51,156 --> 01:20:59,156
جستارهایی دربارهی سینما، جاست مووی
@just_movieeee
1201
01:21:06,159 --> 01:21:08,283
دلم میخواد کل شب رو الکل بخورم
1202
01:21:09,617 --> 01:21:10,783
آره، منم همینطور
1203
01:21:11,617 --> 01:21:12,908
من که میخورم
1204
01:21:13,659 --> 01:21:14,783
تا یادم بره
1205
01:21:15,242 --> 01:21:17,074
...بیخیال، تو تنها وکیلی هستی که
1206
01:21:19,617 --> 01:21:20,824
باشه، یه بار دیگه بگو
1207
01:21:21,034 --> 01:21:23,574
تو تنها وکیلی هستی که میشناسم
1208
01:21:25,034 --> 01:21:28,533
همچین دلیلی کافیه تا زندگیت رو
به دستای یه نفر بسپاری؟
1209
01:21:28,950 --> 01:21:30,824
آره؟ -
نه، ولی وکیل خوبی هستی -
1210
01:21:31,409 --> 01:21:32,991
درسته؟ وکیل خوبی هستی
1211
01:21:33,200 --> 01:21:34,616
نمیدونم -
بیخیال -
1212
01:21:36,617 --> 01:21:38,116
قیافهت شبیه سگه
1213
01:21:39,409 --> 01:21:40,533
جانم؟
1214
01:21:40,742 --> 01:21:42,491
نه، منظورم از اون سگ خوشگلاست
1215
01:21:43,492 --> 01:21:44,824
بهش چی میگن؟
1216
01:21:45,867 --> 01:21:47,408
از این سگ پاکوتاها
1217
01:21:47,617 --> 01:21:49,741
شنیدنش از زبون تو خندهداره
...اگه نتونم سر یه حیوون رو روی کله یه نفر تصور کنم
1218
01:21:49,950 --> 01:21:52,324
نمیتونم بهش اعتماد کنم
1219
01:21:52,534 --> 01:21:54,699
واقعاً؟ حالا من چه حیوونی هستم؟
1220
01:21:57,534 --> 01:21:58,991
هنوز مطمئن نیستم
1221
01:22:02,534 --> 01:22:03,949
بعد از این همه وقت
1222
01:22:04,784 --> 01:22:06,283
هنوز نمیدونی؟
1223
01:22:21,659 --> 01:22:25,616
اولین بار که من رو دیدی، یادته؟
1224
01:22:26,159 --> 01:22:27,491
آره، معلومه که یادمه
1225
01:22:28,242 --> 01:22:30,283
خودم یادم نیست. چطوری بودم؟
1226
01:22:32,284 --> 01:22:34,783
تا جایی که یادمه
1227
01:22:35,617 --> 01:22:37,241
انگار یه ذره سردرگم بودی
1228
01:22:38,450 --> 01:22:39,491
تنها
1229
01:22:40,534 --> 01:22:41,616
...و
1230
01:22:42,867 --> 01:22:43,991
.بلندپرواز بودی
1231
01:22:45,242 --> 01:22:47,658
و منم به طرز فجیعی عاشق بودم
1232
01:22:55,617 --> 01:22:57,116
هیچی یادم نمیاد
1233
01:23:00,147 --> 01:23:01,135
خیلیخب
1234
01:23:09,034 --> 01:23:11,324
ولی من بیگناهم
خودت که میدونی، مگه نه؟
1235
01:23:11,348 --> 01:23:12,312
آره
1236
01:23:13,284 --> 01:23:14,658
جدی دارم میگم
1237
01:23:17,825 --> 01:23:19,783
نمیدونم پیش خودت چی فکر میکنی
1238
01:23:22,409 --> 01:23:25,408
من به خیلی چیزا فکر میکنم
ولی بهت نمیگم
1239
01:23:25,742 --> 01:23:27,199
مگه اینکه بخوای اخراجم کنی
1240
01:23:27,409 --> 01:23:28,241
نه، وینسنت
1241
01:23:28,450 --> 01:23:30,408
...پیش خودت فکر میکنی
مگه نه؟
1242
01:23:30,617 --> 01:23:33,949
،چون بعضی وقتا یه جوری نگام میکنی
...مثل الان که داری نگاهم میکنی
1243
01:23:34,325 --> 01:23:36,241
حس میکنم داری قضاوتم میکنی
1244
01:23:37,742 --> 01:23:39,616
نمیدونم چه فکری میکنی
1245
01:23:39,950 --> 01:23:41,949
ساندرا، حرفت رو باور میکنم
1246
01:23:42,659 --> 01:23:43,616
قضاوتت نمیکنم
1247
01:24:05,242 --> 01:24:06,283
،عشقم
1248
01:24:07,492 --> 01:24:08,824
...فقط میخوام بدونی
1249
01:24:09,450 --> 01:24:10,533
...من
1250
01:24:11,117 --> 01:24:14,491
من اونقدرا هم هیولا نیستم، میدونی؟
1251
01:24:15,450 --> 01:24:17,824
،هر چیزی که تو دادگاه میشنوی
1252
01:24:19,034 --> 01:24:20,491
...فقط
1253
01:24:21,950 --> 01:24:23,533
قضیه پیچیدهس
1254
01:24:24,726 --> 01:24:25,557
...و
1255
01:24:25,784 --> 01:24:27,616
اونطوریا نیست
1256
01:24:28,200 --> 01:24:29,283
...پدرت
1257
01:24:29,909 --> 01:24:32,158
پدرت نیمه گمشده من بود
1258
01:24:32,784 --> 01:24:35,533
ما همدیگه رو انتخاب کردیم
و عاشقش بودم
1259
01:24:39,034 --> 01:24:40,908
ولی چطوری میشه همچین چیزی رو ثابت کرد؟
1260
01:24:46,784 --> 01:24:50,949
فقط ای کاش میتونستی از همه این قضایا
...مصون بمونی و میتونستی
1261
01:24:51,992 --> 01:24:55,366
میتونستی کارای بچهگونه انجام بدی
1262
01:24:56,117 --> 01:24:59,116
و یه کم دیگه بچه میموندی
1263
01:25:14,492 --> 01:25:15,783
!قیام کنید
1264
01:25:24,450 --> 01:25:26,241
بفرمایید بشینید
1265
01:25:28,117 --> 01:25:29,074
...با فرا خوندن
1266
01:25:29,284 --> 01:25:32,699
بازپرس ارشد به جایگاه
کار رو شروع میکنیم
1267
01:25:37,492 --> 01:25:39,199
اصرار داره که قضیه مهمه
1268
01:26:25,450 --> 01:26:27,241
بفرمایید بشینید
1269
01:26:29,409 --> 01:26:31,783
،بازپرس ارشد رسیدن
1270
01:26:31,992 --> 01:26:34,199
بنابراین میتونیم کارمون رو شروع کنیم
1271
01:26:35,242 --> 01:26:38,783
منشی دادگاه، لطفاً سند شماره 31 رو نشون بدین
1272
01:26:40,950 --> 01:26:43,991
ناظم جلسه، لطفاً رونوشت مدرک رو
1273
01:26:44,200 --> 01:26:47,908
به دست اعضاء هیئتمنصفه برسونید
1274
01:26:54,742 --> 01:26:56,033
منشی دادگاه؟
1275
01:26:57,367 --> 01:26:59,449
انتظار داری چیکار کنم؟
بخشی از کارمه
1276
01:26:59,659 --> 01:27:01,658
مجبوری خودت ترتیبش رو بدی
1277
01:27:01,867 --> 01:27:03,074
حاضر نیستم لغوش کنم
1278
01:27:03,284 --> 01:27:05,074
آخه چطوری ترتیبش رو بدم؟
1279
01:27:05,450 --> 01:27:07,783
میدونی که باید با همدیگه
برنامهریزی کنیم
1280
01:27:10,659 --> 01:27:13,033
حاضر نیستم به خاطر نبودنت
دنیل رو تنها بذارم
1281
01:27:13,242 --> 01:27:15,449
،بذارش پیش مونیکا
چه اشکالی داره مگه؟
1282
01:27:16,325 --> 01:27:17,283
سه روز در هفته؟
1283
01:27:17,492 --> 01:27:19,074
باید به خاطرش بهش پول بدیم
1284
01:27:19,284 --> 01:27:20,824
از پس هزینهش برنمیایم
1285
01:27:23,700 --> 01:27:25,158
زمان لازم دارم
1286
01:27:25,367 --> 01:27:27,241
منظورم از زمان فقط چند ساعت نیست
1287
01:27:27,867 --> 01:27:30,574
دارم از این حرف میزنم که کل سال رو
به خودم اختصاص بدم
1288
01:27:31,659 --> 01:27:33,408
دیگه تحملش رو ندارم
1289
01:27:37,617 --> 01:27:40,241
برنامهریزی زمانیت به خودت بستگی داره
1290
01:27:40,450 --> 01:27:43,116
آخرین باری که تو انجام تکالیفش
کمک کردی، کی بود؟
1291
01:27:43,325 --> 01:27:46,991
خیلی چیزا هست که واست اهمیت نداره
منظورم از این زمان همینه
1292
01:27:48,117 --> 01:27:51,699
عزیزم، کتابت تازه منتشر شده
خودت خوب میدونی که همین یه دفعهاس
1293
01:27:51,909 --> 01:27:54,408
همیشه یه "همین یه دفعه"ای به کاره
1294
01:27:56,534 --> 01:27:59,658
حالا چه کتاب آدم تازه منتشر شده باشه
یا در حال نوشتن باشه
1295
01:27:59,867 --> 01:28:02,949
یا به فضا نیاز داشته باشه
که بفهمه در مورد چی بنویسه
1296
01:28:05,284 --> 01:28:07,949
!من چند ساله که کاری رو میکنم که تو میگی
1297
01:28:08,825 --> 01:28:10,908
نمیتونم با وقتم کاری کنم
1298
01:28:11,450 --> 01:28:12,324
متوجه میشی؟
1299
01:28:16,409 --> 01:28:18,783
!این وقت مال من نیست، مال توئه
1300
01:28:23,284 --> 01:28:26,074
مگه من مجبورت کردم درس بدی؟
1301
01:28:27,825 --> 01:28:30,783
من مجبورت کردم به دنیل تو خونه درس بدی؟
1302
01:28:31,534 --> 01:28:33,033
هیچکس مجبورت نکرده
1303
01:28:33,450 --> 01:28:35,783
اگه یه کم زمان واسه خودت لازم داری
من کی باشم که جلوت رو بگیرم؟
1304
01:28:35,992 --> 01:28:37,449
واقعاً جدی میگی؟
1305
01:28:38,409 --> 01:28:41,033
زمان تدریسم رو نصف کردم
تا بیشتر وقت داشته باشم
1306
01:28:41,242 --> 01:28:42,699
و بازم کافی نیست
1307
01:28:42,909 --> 01:28:45,741
باید بازسازی خونه رو تموم کنم
!و با همه چی سر و کله بزنم
1308
01:28:48,200 --> 01:28:50,616
چرا حاضر نیستی در موردش حرف بزنیم؟
1309
01:28:50,825 --> 01:28:52,824
چرا نمیخوای اعتراف کنی که تقسیمبندی وظایفمون
1310
01:28:53,034 --> 01:28:54,408
ایراد داره؟
1311
01:28:54,617 --> 01:28:55,741
چون داری اشتباه میکنی
1312
01:28:55,950 --> 01:28:58,699
من به تو زمان بدهکار نیستم
وظایف خودم رو انجام میدم
1313
01:28:59,284 --> 01:29:02,283
بیخیال، بیا انقدر حساب و کتاب نکنیم، لطفاً
1314
01:29:03,450 --> 01:29:04,658
بیا آروم باشیم
1315
01:29:11,450 --> 01:29:12,658
دوستت دارم
1316
01:29:19,450 --> 01:29:22,158
وقتی تصمیم گرفتی تو خونه
به دنیل درس بدی
1317
01:29:22,367 --> 01:29:24,033
بهت گفتم مراقب باش
1318
01:29:24,742 --> 01:29:27,283
انتخاب قشنگ و دست و دلبازانهای بود
خیلی هم ازت ممنونم
1319
01:29:27,492 --> 01:29:30,283
ولی مجبور نیستی اینکار رو بکنی
...بهت گفتم اینطوری مجبور میشی
1320
01:29:30,492 --> 01:29:33,658
چیه؟ چون باعث میشد
وقت بیشتری رو با پسرم بگذرونم؟
1321
01:29:35,284 --> 01:29:36,574
خوشحالم اینکار رو کردم
1322
01:29:37,784 --> 01:29:40,908
اگه اینکار رو نمیکردم
رابطهمون اینطوری نبود
1323
01:29:43,992 --> 01:29:46,949
منظورت رابطهایه که بین من و اون وجود نداره؟
1324
01:29:47,159 --> 01:29:49,158
منظورم این نبود، نه
1325
01:29:53,742 --> 01:29:55,116
دارم میگم شاید
1326
01:29:56,950 --> 01:30:00,074
شاید ... اوضاعمون از تعادل خارج شده باشه
1327
01:30:00,284 --> 01:30:02,866
و میخوام یه کم بهش فکر کنی
چرا حرف زدن در موردش انقدر واست سخته؟
1328
01:30:03,117 --> 01:30:05,783
من به بده بستون بین زوجها اعتقادی ندارم
1329
01:30:05,909 --> 01:30:07,699
خیلی سادهلوحانه و ناراحتکنندهست
1330
01:30:07,723 --> 01:30:09,260
آره
1331
01:30:09,284 --> 01:30:12,199
و به نظرم حرف زدن در موردش، وقت تلف کردنه
1332
01:30:12,409 --> 01:30:14,658
مخصوصاً با وضعیتی که تو توش قرار داری
1333
01:30:15,617 --> 01:30:18,074
هرچقدر این چرت و پرتا رو بگی
بیشتر وقتت هدر میره
1334
01:30:19,200 --> 01:30:20,658
این همه وقت رو صرف شر و ور گفتن کردی
1335
01:30:20,867 --> 01:30:23,283
در حالی که میتونستی در سکوت
هر کاری که دوست داشتی انجام بدی
1336
01:30:23,492 --> 01:30:24,866
فقط ای کاش میدونستی چی میخوای
1337
01:30:25,075 --> 01:30:27,866
میخوام مثل خودت
واسه نوشتن وقت داشته باشم
1338
01:30:28,617 --> 01:30:29,491
اینکار رو بکن
1339
01:30:29,700 --> 01:30:33,033
نویسندهها به خاطر کارای خونه
و بچهداری، دست از نوشتن برنمیدارن
1340
01:30:33,242 --> 01:30:35,616
انقدر در مورد کمبود وقتت ناله نکن
1341
01:30:35,825 --> 01:30:39,533
و به خاطر کارایی که کردی و نکردی
من رو مقصر ندون
1342
01:30:39,742 --> 01:30:42,699
من با تو زندگی میکنم
برنامهریزی زندگیم حول محور تو میچرخه
1343
01:30:44,159 --> 01:30:46,991
اگه مثل خودت بودم
در حقت اجحاف میکردم
1344
01:30:47,700 --> 01:30:49,408
هیچ کدوممون نمیتونست نویسندگی کنه
1345
01:30:49,617 --> 01:30:51,991
نگران من نباش
من همیشه واسه نوشتن وقت میذارم
1346
01:30:52,492 --> 01:30:53,449
عالیه
1347
01:30:54,325 --> 01:30:55,158
فوقالعادهس
1348
01:30:55,367 --> 01:30:57,366
،اگه انقدر از خودت مطمئنی
پس چندتا وظیفه قبول کن
1349
01:30:57,575 --> 01:30:59,949
من وظیفهمو قبول کردم
دنیل رو میبرم مدرسه
1350
01:31:00,284 --> 01:31:02,491
هفتهای یه بار -
سهشنبهها مونیکا هست -
1351
01:31:02,700 --> 01:31:04,408
ساندرا، دغلبازی درنیار
1352
01:31:04,617 --> 01:31:06,866
این تویی که مته به خشخاش میذاری -
من زیادی بهت اهمیت دادم -
1353
01:31:07,075 --> 01:31:09,366
زیادی بهت زمان دادم
زیادی بهت امتیاز دادم
1354
01:31:09,617 --> 01:31:11,283
حالا میخوام زمانم رو پس بگیرم
1355
01:31:11,492 --> 01:31:13,199
و اون زمان رو بهم بدهکاری
انصاف داشته باش
1356
01:31:13,409 --> 01:31:15,616
شرمنده، ولی نه
دیوونه شدی؟
1357
01:31:15,825 --> 01:31:17,283
من هیچی بهت بدهکار نیستم
1358
01:31:17,742 --> 01:31:18,699
واقعاً میگم
1359
01:31:18,909 --> 01:31:20,824
همه اینا به خاطر رابطهت با پسرته
1360
01:31:21,034 --> 01:31:24,824
و اینکه از خودت محافظت کنی
چون میترسی خودت رو تو این شرایط قرار بدی
1361
01:31:25,534 --> 01:31:28,991
این تصمیم خودت بود که بیایم اینجا
تا اینجا رو بازسازی کنی
1362
01:31:29,200 --> 01:31:31,241
خودت خودت رو تو تله انداختی
1363
01:31:32,117 --> 01:31:35,949
من وقتت رو ازت نگرفتم
خودت به تنهایی حرومش کردی
1364
01:31:36,159 --> 01:31:37,866
الان دیگه میخوام اوضاع عوض بشه
1365
01:31:38,117 --> 01:31:40,283
میخوام وقت داشته باشم
تا دوباره نویسندگی کنم
1366
01:31:40,492 --> 01:31:41,699
عالیه، دنبالش برو
1367
01:31:42,409 --> 01:31:45,158
اگه نظر من رو میخوای
برگرد سر کتابی که ولش کردی
1368
01:31:46,159 --> 01:31:49,449
همون کتابی که ایدهش رو ازم دزدیدی؟
1369
01:31:50,242 --> 01:31:51,908
خیلیخب، حالا شد دزدی
1370
01:31:52,117 --> 01:31:54,283
دربارهش حرف زدیم
خودت گفتی من برش دارم
1371
01:31:55,700 --> 01:31:59,741
بهترین ایده کتاب رو واسه خودت برداشتی
چطوری برگردم دوباره بنویسمش؟
1372
01:32:00,117 --> 01:32:02,074
متوجه میشی چقدر حرفت خودخواهانهس؟
1373
01:32:02,284 --> 01:32:04,699
نسخه مخصوص به خودت رو چاپ کن
بگو کتابت الهامبخش من بوده
1374
01:32:04,909 --> 01:32:06,074
منم اعتراف میکنم
1375
01:32:06,534 --> 01:32:10,033
اگه نوشتن یه چیزی لازم باشه
باید یه نفر بتونه اون رو بنویسه
1376
01:32:10,242 --> 01:32:13,283
تو دیدگاه حیوانی به قضیه داری
...وانمود میکنی داری لطف میکنی، در حالی که
1377
01:32:13,617 --> 01:32:17,199
...خودت رو ببین، حتی اخلاقیسازیهای مسخرهت
داری ادای آدمای اخلاقی رو درمیاری
1378
01:32:17,450 --> 01:32:21,116
و از این طریق داری وقت بیشتری رو تلف میکنی
1379
01:32:21,325 --> 01:32:23,491
باید خوشحال باشی که
ازت الهام گرفتم
1380
01:32:23,700 --> 01:32:25,991
زندگی همینه
همه چیز بین آدما در تکاپوئه
1381
01:32:28,117 --> 01:32:31,199
و راستش رو بخوای، ای کاش از من الهام می گرفتی
و کار من رو میدزدیدی
1382
01:32:31,409 --> 01:32:34,033
تو تو جنگلت تنها نیستی
ولی همه چیز رو تحمیل میکنی
1383
01:32:34,242 --> 01:32:37,033
،ریتم کارت رو مشخص میکنی
اینکه چه استفادهای از وقتت کنی
1384
01:32:37,492 --> 01:32:38,491
حتی زبانمون رو هم تو بهمون تحمیل کردی
1385
01:32:38,700 --> 01:32:41,741
بحث زبان که پیش میاد
باید طبق خواسته تو پیش بریم
1386
01:32:41,950 --> 01:32:43,491
تو خونه انگلیسی حرف میزنیم
1387
01:32:43,700 --> 01:32:45,908
،من تحمیل نکردم
من که به زبان مادریم حرف نمیزنم
1388
01:32:46,325 --> 01:32:48,324
منم همینطور، ولی داریم اینجا زندگی میکنیم
1389
01:32:48,534 --> 01:32:50,949
آره، در واقع حد وسط گرفتیم
1390
01:32:51,534 --> 01:32:53,991
چون من فرانسوی نیستم
تو هم آلمانی نیستی
1391
01:32:54,200 --> 01:32:57,449
بنابراین یه حد وسط درست کردیم
تا هیچکس چیزی رو به یکی دیگه تحمیل نکنه
1392
01:32:57,659 --> 01:33:01,449
به خاطر همین هم انگلیسی حرف میزنیم
من رو مقصر این قضیه ندون
1393
01:33:01,659 --> 01:33:04,658
ولی داریم تو فرانسه زندگی میکنیم
واقعیت قضیه اینه
1394
01:33:04,867 --> 01:33:07,616
دنیل داره حرفای تو رو به زبونی میشنوه
که هیچ ربطی به زندگیش نداره
1395
01:33:07,825 --> 01:33:11,074
چون تو مجبورش میکنی
درست مثل بقیه چیزایی که بهش تحمیل میکنی
1396
01:33:11,284 --> 01:33:13,199
ما همیشه به میل تو عمل کردیم
1397
01:33:13,409 --> 01:33:14,949
!ما تو کشور توییم
1398
01:33:15,742 --> 01:33:20,324
هر روز خدا باید قبول کنم
!که تو سرزمین تو زندگی میکنم
1399
01:33:20,742 --> 01:33:22,908
آدمایی که باهاشون بزرگ شدی
هر بار که نتونم به اجبار بهشون لبخند بزنم
1400
01:33:23,117 --> 01:33:26,033
از بالا بهم نگاه میکنن
1401
01:33:27,284 --> 01:33:30,824
فکر نمیکنی زندگی تو اینجا به این معناست
که داریم به میل تو زندگی میکنیم؟
1402
01:33:31,617 --> 01:33:33,491
تو هیچوقت به کسی لبخند نمیزنی
1403
01:33:34,534 --> 01:33:36,324
به خاطر همین عاشقم شدی، مگه نه؟
1404
01:33:36,534 --> 01:33:39,949
چون اگه دنبال یه سلیطه احمق بودی
،که به دوستات نیشخند بزنه
1405
01:33:40,159 --> 01:33:42,158
یه نفر دیگه رو انتخاب میکردی
1406
01:33:47,117 --> 01:33:48,449
واقعاً حیا ندای
1407
01:33:48,659 --> 01:33:50,074
خودش یه استعداد محسوب میشه
1408
01:33:50,284 --> 01:33:52,033
هیچکس جز خودت واست مهم نیست
1409
01:33:52,242 --> 01:33:55,158
من کاملاً تو رو شناختم
فقط فکر نمیکنم قربانی قضیه باشی
1410
01:33:56,117 --> 01:33:57,116
تو مشخص کردی
1411
01:33:57,617 --> 01:34:00,908
چطوری زندگی کنیم، حرف بزنیم، غذا بخوریم
1412
01:34:01,117 --> 01:34:01,866
حتی سکس کنیم
1413
01:34:02,117 --> 01:34:04,616
حتی حق ندارم پوزیشن سکسمون رو عوض کنم
1414
01:34:04,825 --> 01:34:07,741
چون انتظار داری هرچی تو میگی قبول کنم
برداشت تو از زوج بودن همینه
1415
01:34:07,765 --> 01:34:09,765
...من باور ندارم که
1416
01:34:10,034 --> 01:34:13,908
من هیچ برداشتی ندارم
کارای زوجها به یه ورم هم نیست، واقعاً میگم
1417
01:34:16,950 --> 01:34:19,449
پس یعنی میگی من جلوت رو گرفتم
1418
01:34:19,450 --> 01:34:21,616
و نمیذارم هر طور که میخوای
با من سکس کنی
1419
01:34:21,640 --> 01:34:23,640
جدی میگی؟ -
آره -
1420
01:34:23,784 --> 01:34:26,283
راستش رو بگو، اونی که از زمان حادثه
حاضر نیست سکس کنه، کیه؟
1421
01:34:26,492 --> 01:34:27,908
منظورم قبلنه
1422
01:34:28,117 --> 01:34:31,324
من از لحاظ جنسی
با چه کاری مخالفت کردم؟
1423
01:34:34,117 --> 01:34:35,116
با همه چی
1424
01:34:36,950 --> 01:34:39,741
با همه چی، به علاوه اینکه مجبورم قبول کنم
با آدمای دیگهای میخوابی
1425
01:34:39,950 --> 01:34:41,533
من با کسی نمیخوابم
1426
01:34:41,742 --> 01:34:42,699
انکارش نکن
1427
01:34:42,909 --> 01:34:46,199
فقط یه بار بود، و یه جوری گیر دادی بهش
که انگار میخوای خودت رو عذاب بدی
1428
01:34:46,409 --> 01:34:49,324
تو چندین بار بهم خیانت کردی -
میخوای خودت رو قربانی نشون بدی -
1429
01:34:49,534 --> 01:34:52,283
من قربانی نیستم
فقط یه مردم که بهش خیانت شده
1430
01:34:52,492 --> 01:34:53,991
ازش دزدی و بهش خیانت شده
1431
01:34:58,909 --> 01:35:02,116
من میتونم بدون سکس دووم بیارم
ولی نه تا ابد
1432
01:35:03,159 --> 01:35:05,658
حالا من مقصرم؟
این منم که تو رو سرخورده کردم؟
1433
01:35:05,867 --> 01:35:08,074
مهم نیست کی مقصره
1434
01:35:08,784 --> 01:35:11,199
کی اون یکی رو مقصر میدونه
یا کدوممون اون یکی رو سرخورده کرده
1435
01:35:11,409 --> 01:35:13,908
سرخوردگی واسه جفتمونه
و جفتمون داریم باهاش سر و کله میزنیم
1436
01:35:14,825 --> 01:35:18,199
شخصاً حاضر نیستم
از درون نابود بشم
1437
01:35:18,409 --> 01:35:19,366
به خاطر همین همهش دنبال راه حل هستم
1438
01:35:19,617 --> 01:35:22,699
و تو این مورد، سکس یه جور بهداشت روانی حساب میشه
1439
01:35:23,159 --> 01:35:26,741
این تویی که راه حل میده
و راه حلهات فقط به درد خودت میخورن
1440
01:35:26,950 --> 01:35:29,116
به یه ورت هم نیست
که به من و دنیل آسیب میزنن
1441
01:35:29,325 --> 01:35:32,116
پای دنیل رو وسط نکش
الان بحث دنیل نیست
1442
01:35:32,325 --> 01:35:33,908
من هیچی رو بهش تحمیل نمیکنم
1443
01:35:34,117 --> 01:35:36,074
این تو بودی که مجبورمون کردی
لای یه مشت غاز زندگی کنیم
1444
01:35:36,284 --> 01:35:38,408
داری از زندگیای شکایت میکنی
که خودت انتخاب کردی
1445
01:35:38,617 --> 01:35:40,199
تو یه قربانی نیستی
1446
01:35:40,534 --> 01:35:42,241
!اصلاً هم نیستی
1447
01:35:42,450 --> 01:35:46,158
سخاوتت به خاطر اینه که
میخوای یه چیز کثیف و بد رو ماله بکشی
1448
01:35:47,325 --> 01:35:50,199
تو نمیتونی با بلندپروازیهات روبرو بشی
و به خاطر همین از دست من عصبانی هستی
1449
01:35:50,409 --> 01:35:54,533
ولی من تو رو تو این موقعیت قرار ندادم
هیچ ربطی به من نداره
1450
01:35:54,950 --> 01:35:57,449
اونطور که میگی
خودت رو فدا نکردی
1451
01:35:57,659 --> 01:36:00,991
تو خودت رو نیمکتنشین کردی
!چون می ترسی
1452
01:36:01,200 --> 01:36:03,033
چون انقدر مغزت از غرور و خودخواهی پر شده
1453
01:36:03,242 --> 01:36:06,241
که نمیذاری یه ایده طلایی به ذهنت خطور کنه
1454
01:36:06,450 --> 01:36:09,033
و حالا چهل سالت شده
و میخوای انگشت اتهام رو به سمت یه نفر بگیری
1455
01:36:09,242 --> 01:36:10,699
و مقصر این قضیه خودتی
1456
01:36:13,117 --> 01:36:15,741
تو از استاندارای کوفتی خودت وحشت کردی
1457
01:36:15,950 --> 01:36:17,199
و از شکست میترسی
1458
01:36:17,409 --> 01:36:18,658
حقیقت اینه
1459
01:36:18,867 --> 01:36:20,949
تو آدم باهوشی هستی
خودت میدونی که حق با منه
1460
01:36:21,367 --> 01:36:24,449
و دنیل هیچ ربطی به این قضایا نداره
!دیگه بس کن
1461
01:36:29,200 --> 01:36:30,616
تو یه هیولایی
1462
01:36:32,034 --> 01:36:34,116
حتی دنیل هم همین رو میگه
1463
01:36:34,325 --> 01:36:36,366
حرفت رو پس بگیر، آشغال عوضی
1464
01:36:36,617 --> 01:36:39,366
هزار بار بهم گفته که
چقدر سختگیری
1465
01:36:39,617 --> 01:36:41,616
اون چیزی رو میگه
که دوست داری بشنوی
1466
01:36:41,825 --> 01:36:44,908
اون حس میکنه خودت رو گناهکار میدونی
و میخواد بهت قوت قلب بده
1467
01:36:44,992 --> 01:36:46,324
واقعاً متوجه نمیشی؟
1468
01:36:46,534 --> 01:36:49,033
هیچوقت به خاطر اون حادثه
حس گناهکاریت از بین نرفت
1469
01:36:49,242 --> 01:36:50,366
خیلی سنگدلی
1470
01:36:50,659 --> 01:36:51,699
اصلاً دلسوزی حالیت نیست
1471
01:36:51,909 --> 01:36:53,533
ولی تو زیادی دلت به حال خودت میسوزه
1472
01:36:53,742 --> 01:36:56,658
دیگه نمیتونم همچین آدم سرد و تخمیای رو
تحمل کنم
1473
01:36:59,117 --> 01:37:00,741
تو خیلی خشنی -
آره، هستم -
1474
01:37:29,300 --> 01:37:30,200
...خُب
1475
01:37:31,325 --> 01:37:34,908
میشه بگین این فایل صوتی رو کجا پیدا کردین؟
1476
01:37:36,825 --> 01:37:39,449
تو یه فلش که متعلق به قربانی بود
1477
01:37:39,659 --> 01:37:43,908
ده دوازدهتا فایل صوتی
داخل گوشیش داشت
1478
01:37:44,659 --> 01:37:48,491
به مدت 6 ماه، لحظاتی از زندگیش
رو ضبط کرده بود
1479
01:37:48,700 --> 01:37:50,449
ظاهراً واسه یه پروژه ادبیاتی بوده
1480
01:37:50,784 --> 01:37:52,908
از همه اون فایلها، رونوشت برداشته بود
1481
01:37:53,117 --> 01:37:55,158
آره، البته جز آخرین بحثشون
1482
01:37:55,950 --> 01:37:59,574
آیا در تحقیقاتتون این بحث و دعوا
با مرگ ایشون ارتباطی داشت؟
1483
01:37:59,700 --> 01:38:03,283
بله. بیست ساعت بعد از این قضیه مرد
و وجه اشتراکاتی وجود داشت
1484
01:38:03,492 --> 01:38:05,449
اون به خاطر خیانت خانم، بهش غر میزد
1485
01:38:05,534 --> 01:38:07,949
روز بعد سر و کله یه دختر خوشگل پیدا شد
1486
01:38:08,284 --> 01:38:10,658
دانشجوی ادبیات بود
1487
01:38:10,867 --> 01:38:13,824
و میخواست با ساندرا وویتر
در مورد کتابش مصاحبه کنه
1488
01:38:14,617 --> 01:38:17,074
شاید یه تنشی وجود داشته
1489
01:38:17,284 --> 01:38:18,491
...دوتا زن
1490
01:38:18,700 --> 01:38:22,783
داشتن با هم خوش میگذروندن
در حالی که اون تو طبقه بالا اوقات سختی داشته
1491
01:38:24,159 --> 01:38:27,949
میشه این بحث رو به عنوان آخرین تمرین
برای اتفاق روز بعد در نظر گرفت
1492
01:38:28,159 --> 01:38:32,533
خشونت وارده رو چطور توصیف میکنید؟
1493
01:38:32,992 --> 01:38:34,533
صدای ضربات رو شنیدیم
1494
01:38:35,325 --> 01:38:38,533
یه مشاجره فیزیکی بود
که انگار متهم داشت شوهرش رو کتک میزد
1495
01:38:38,742 --> 01:38:42,366
چی باعث شد که به همچین نتیجهای برسید؟
1496
01:38:43,242 --> 01:38:45,991
به نظر میرسید میزان خشم خانم خیلی زیاد بود
1497
01:38:49,117 --> 01:38:51,741
بله؟ -
به سمت دادگاه صحبت کنید -
1498
01:38:52,034 --> 01:38:55,408
به نظر میرسید میزان خشم خانم خیلی زیاد بود
1499
01:38:56,909 --> 01:39:01,449
داد و فریاد ایشون در انتهای فایل صوتی
آخرین چیزی بود که
1500
01:39:01,659 --> 01:39:04,074
قبل از درگیری فیزیکی شنیده شد
1501
01:39:04,492 --> 01:39:07,991
صداها به قدری آشفته بود
...که سخت میشد تجزیه تحلیلش کرد، ولی
1502
01:39:08,409 --> 01:39:11,491
و صدای ضربات به بدن یا صورت شنیده میشد
1503
01:39:11,700 --> 01:39:14,324
...و صدای داد و فریاد خفهای رو شنیدیم
1504
01:39:14,534 --> 01:39:16,158
که از طرف آقای مالسکی شنیده میشد
1505
01:39:16,367 --> 01:39:18,533
گفتید خاتم وویتر کبود شده بود
1506
01:39:18,742 --> 01:39:20,949
مدرک شماره 9 رو نشون بدین، لطفاً
1507
01:39:21,700 --> 01:39:25,033
این عکس یک روز بعد از مرگ شوهر ایشون گرفته شده
1508
01:39:25,367 --> 01:39:26,741
گفتن چطوری کبود شدن؟
1509
01:39:26,950 --> 01:39:30,658
اولش گفتن به پیشخوان آشپزخونه برخورد کردن
1510
01:39:31,284 --> 01:39:34,366
به این موضوع اشاره کردیم که کبودیها
اطراف مچ دستشون بوده
1511
01:39:34,575 --> 01:39:37,616
و به نظر میرسید
کبودی بر اثر درگیری به وجود اومده
1512
01:39:38,325 --> 01:39:40,908
بعداً وقتی فایل رو برای ایشون پخش کردیم
1513
01:39:41,117 --> 01:39:43,699
اعتراف کردن که موقع درگیری مختصرشون
1514
01:39:44,200 --> 01:39:45,824
کبود شدن
1515
01:39:46,034 --> 01:39:47,949
پس یعنی اعتراف کردین که دروغ گفتید؟
1516
01:39:48,867 --> 01:39:49,824
آره
1517
01:39:50,617 --> 01:39:51,866
...چون
1518
01:39:52,200 --> 01:39:56,116
میترسیدم اگه به این قضیه اشاره کنم
1519
01:39:57,034 --> 01:39:59,949
آره، میدونستم که مظنون حساب میشم
و ترسیده بودم
1520
01:40:00,159 --> 01:40:02,991
و نمیدونستین که صدای دعواتون رو ضبط کرده
1521
01:40:03,242 --> 01:40:04,533
به خاطر همین دو بار دروغ گفتین
1522
01:40:04,742 --> 01:40:08,241
،هم در مورد کبودی دروغ گفتین
هم اشارهای به دعواتون نکردین
1523
01:40:08,450 --> 01:40:11,074
به نظرم فقط یه بار دروغ گفتم
1524
01:40:11,284 --> 01:40:15,449
،چون اگر در مورد کبودیها راستش رو میگفتم
باید به دعوا اشاره میکردم
1525
01:40:15,867 --> 01:40:18,283
نمیخواستم گناهکار شناخته بشم
1526
01:40:18,492 --> 01:40:20,324
همونطور که یه فرد گناهکار دلش نمیخواد گناهکار شناخته بشه
1527
01:40:20,534 --> 01:40:22,908
میتونیم زمان دقیق کبودی رو تخمین بزنیم؟
1528
01:40:23,117 --> 01:40:25,449
دکتر روز بعد معاینهش کرد
1529
01:40:26,242 --> 01:40:30,491
دیگه واسه تخمین دقیق زمانش دیر شده بود
1530
01:40:30,700 --> 01:40:32,199
...پس یعنی امکان داره
1531
01:40:32,409 --> 01:40:36,324
دعوای دوم سبب ایجاد کبودی شده باشه
و همون روزی کبود شده باشه که آقای مالسکی فوت کردن
1532
01:40:45,867 --> 01:40:48,699
قراره در انتهای دعوا
چه چیزایی بشنویم؟
1533
01:40:49,450 --> 01:40:51,658
اول صدای شکسته شدن شیشه میاد
1534
01:40:51,867 --> 01:40:54,283
و من یه لیوان رو به سمت دیوار پرتاب میکنم
1535
01:40:54,492 --> 01:40:57,033
یه لیوان شراب بود که روی میز قرار داشت
1536
01:40:57,825 --> 01:41:02,283
و بعدش به سمت شوهرم رفتم
و یه سیلی به صورتش زدم
1537
01:41:02,909 --> 01:41:06,074
و اون موقع بود که به طرز خشونتباری
مچ دستم رو گرفت
1538
01:41:06,284 --> 01:41:08,449
درگیریمون همین بود و صداش رو هم میشنویم
1539
01:41:09,034 --> 01:41:13,366
و بعد سعی کردم جلوش رو بگیرم
و نذارم قاب عکسا رو روی زمین بندازه
1540
01:41:13,575 --> 01:41:15,283
ولی نتونستم
و به خاطر همین صدای شکستگی میاد
1541
01:41:16,325 --> 01:41:18,449
،به غیر از اون سیلی
کتک دیگهای هم زدین؟
1542
01:41:18,726 --> 01:41:19,422
نه
1543
01:41:21,450 --> 01:41:22,741
بعدش میشنویم
1544
01:41:22,950 --> 01:41:27,324
که ساموئل پشت سر هم به سر و صورتش میزنه
1545
01:41:27,992 --> 01:41:30,449
و بعد با مشت میزنه تو دیوار
1546
01:41:30,659 --> 01:41:32,491
هنوز هم جاش روی دیوار مونده
1547
01:41:33,284 --> 01:41:37,241
چندتا از این فرورفتگیا تو خونه دیده میشه
اولین باری نبود که اینکار رو کرد
1548
01:41:37,784 --> 01:41:41,074
چند سال پیش، موقع دعوا یه مشت به دیوار زد
1549
01:41:41,575 --> 01:41:43,949
و یکی از انگشتاش شکست
1550
01:41:45,992 --> 01:41:47,491
از اون فرورفتگیهای روی دیوار
1551
01:41:47,492 --> 01:41:48,616
چندتا عکس داریم
1552
01:41:48,825 --> 01:41:49,658
ممنون
1553
01:41:49,742 --> 01:41:50,366
بفرمایید
1554
01:41:50,575 --> 01:41:52,908
و این هم یه عکس ایکس ری
از انگشت شکسته شده
1555
01:41:53,325 --> 01:41:56,741
که در ژوئن سال 2017
در بیمارستان گرونوبل گرفته شده
1556
01:41:57,950 --> 01:41:59,199
منصفانهست که بگیم
1557
01:41:59,409 --> 01:42:04,241
ترسیم شما از خشونت تعبیریه نه عینی؟
1558
01:42:06,034 --> 01:42:08,699
ایشون مکرراً به ما دروغ گفته
...بنابراین باور کردن حرفاشون
1559
01:42:08,909 --> 01:42:10,699
...بنابراین قضیه باور کردن
1560
01:42:10,909 --> 01:42:12,283
و باور نکردن حرفای ایشونه
1561
01:42:12,617 --> 01:42:14,449
یه نظر خیالی دارین
1562
01:42:14,659 --> 01:42:16,908
که براساس یه فایل صوتی مبهم شکل گرفته
1563
01:42:17,867 --> 01:42:20,699
شما این دعوا رو به روز مرگ ارتباط دادین
1564
01:42:20,909 --> 01:42:23,574
"و اسمش رو گذاشتین "تمرین نهایی
1565
01:42:23,784 --> 01:42:25,533
مدرک محکمی هم دارین؟
1566
01:42:25,742 --> 01:42:28,741
فایل صوتی مدرک محکمی مبنی بر مشاجرهس
1567
01:42:28,950 --> 01:42:30,741
منظورم دعواییه که روز مرگ رخ داده باشه
1568
01:42:31,909 --> 01:42:35,158
بدون شاهد و اعتراف، باید خودمون برداشت کنیم
1569
01:42:37,784 --> 01:42:40,866
...در حقیقت این دعوای خشونتآمیز
1570
01:42:41,075 --> 01:42:44,158
یه چیز خیالیه
فقط تو خیالات رخ داده
1571
01:42:44,784 --> 01:42:46,199
این ایده رو به جریان میندازین
1572
01:42:46,409 --> 01:42:48,033
و دادستان هم اون رو به جریان میندازه
1573
01:42:48,242 --> 01:42:50,991
و هیچ حقیقتی پشتش نیست
1574
01:42:51,200 --> 01:42:54,533
....و این رو تو دادگاه شایع میکنید، ولی
1575
01:42:56,367 --> 01:42:59,491
و ریسک میکنید و این خیالات رو راحت
به واقعیت تبدیل میکنید
1576
01:42:59,700 --> 01:43:03,033
چون واقعاً یه دعوایی شکل گرفته بوده
1577
01:43:03,409 --> 01:43:06,116
منتهی اون دعوا روز قبل از مرگ آقای مالسکی رخ داده
1578
01:43:06,659 --> 01:43:10,533
روز قبل از مرگ رو جایگزین روز مرگ نکنید
1579
01:43:11,742 --> 01:43:15,366
نمیتونیم جاهای خالی رو
با فرض و خیال پر کنیم
1580
01:43:15,575 --> 01:43:19,283
چون صداها مربوط به روز قبل هستن
نه روز مرگ
1581
01:43:19,492 --> 01:43:20,366
خانم وویتر
1582
01:43:20,575 --> 01:43:24,366
آیا قبل از اینکه بهتون بگن
از وجود فایلهای صوتی اطلاع داشتید؟
1583
01:43:26,075 --> 01:43:29,658
نه ولی میدونستم بعضی وقتا حرفامون رو ضبط میکنه
1584
01:43:30,034 --> 01:43:32,116
قبلش بهتون اطلاع نمیداد؟
1585
01:43:32,325 --> 01:43:34,574
اینکه داره حرفاتون رو ضبط میکنه؟
1586
01:43:35,659 --> 01:43:37,491
اوایل، به این قضیه اشاره میکرد
1587
01:43:37,700 --> 01:43:40,324
ولی بعد از مدتی، بدون اطلاع ما
اینکار رو انجام میداد
1588
01:43:40,534 --> 01:43:43,199
،اون مکالماتمون رو ضبط میکرد
1589
01:43:43,409 --> 01:43:45,283
همینطور درسهای پیانوی دنیل رو
1590
01:43:45,575 --> 01:43:49,116
و بعضی وقتا صدای خودش رو ضبط میکرد
که داشت با خودش حرف میزد
1591
01:43:49,325 --> 01:43:53,908
فکر کنم داشت موضوع جمع میکرد
تا بتونه دوباره نوشتن رو شروع کنه
1592
01:43:55,117 --> 01:43:58,408
حالا میشه فهمید که امکان داشته
1593
01:43:58,617 --> 01:44:01,908
قصدش از دامن زدن به دعواها این بوده
که بتونه ضبطشون کنه
1594
01:44:02,242 --> 01:44:06,366
صبر کنید، یعنی دارید میگید
که شما قربانی یه آدم پیچیده بودین؟
1595
01:44:06,617 --> 01:44:07,783
واقعاً؟
1596
01:44:08,325 --> 01:44:11,699
مخفیانه صداش رو ضبط میکرده
فرضیه معتبریه
1597
01:44:11,909 --> 01:44:14,491
یادتون رفته این موقعیت یه موقعیت غیراخلاقیه
1598
01:44:15,325 --> 01:44:16,574
!یعنی میگین قربانی دادگاهی شده
1599
01:44:16,784 --> 01:44:18,658
نه، ولی حرف موکلم بیراه نیست
1600
01:44:18,867 --> 01:44:22,116
میشه توضیح بدین که منظور همسرتون
از خیانت چی بوده؟
1601
01:44:22,325 --> 01:44:23,658
و اینکه چطوری متوجه خیانتتون شدن؟
1602
01:44:25,992 --> 01:44:28,949
گوشیم رو گشته بود
و پیامهام رو دیده بود
1603
01:44:29,159 --> 01:44:31,824
پیامهایی که در ابتدای اون سال
برای زنی که باهاش ملاقات کرده بودم، فرستاده بودم
1604
01:44:32,034 --> 01:44:34,241
منظورتون از ملاقات چیه؟
1605
01:44:34,659 --> 01:44:36,949
منظورم از لحاظ جنسی بود
ما دو بار با همدیگه خوابیده بودیم
1606
01:44:37,159 --> 01:44:37,991
دوبار؟
1607
01:44:38,200 --> 01:44:39,158
بله
1608
01:44:39,367 --> 01:44:41,991
تو فایل صوتی گفته بودین یه بار
1609
01:44:42,909 --> 01:44:45,241
منظورم این بود که با یه نفر رابطه داشتم
1610
01:44:45,950 --> 01:44:47,241
..صبر کنید
1611
01:44:47,742 --> 01:44:51,408
ساموئل به چندتا خیانت در گذشته
اشاره کرد
1612
01:44:51,409 --> 01:44:54,074
به نظر میومد مکرراً خیانت کرده بودین
1613
01:44:54,284 --> 01:44:55,908
حقیقت نداره
1614
01:44:56,450 --> 01:44:59,949
همون سالی که دنیل تصادف کرد
چندباری رابطه بدون تعهد داشتم
1615
01:45:00,159 --> 01:45:02,366
ولی خیانت حساب نمیشه
چون ساموئل خودش خبر داشت
1616
01:45:02,575 --> 01:45:04,116
هر بار خودش متوجه میشد؟
1617
01:45:04,450 --> 01:45:05,991
نه، خودم بهش میگفتم
1618
01:45:06,659 --> 01:45:08,158
سال سختی بود
1619
01:45:08,409 --> 01:45:10,658
یعنی میخواید باور کنیم
که با کارتون موافق بود؟
1620
01:45:11,284 --> 01:45:15,241
همچین چیزی نگفتم
گفتم در مورد این قضیه باهاش صادق بودم
1621
01:45:15,992 --> 01:45:17,658
برداشت جالبی از صداقت دارید
1622
01:45:17,867 --> 01:45:21,158
ولی تو سال مرگشون، خیلی باهاشون صادق بودین
دلیلش چیه؟
1623
01:45:24,325 --> 01:45:25,783
اوضاع تغییر کرده بود
1624
01:45:25,992 --> 01:45:29,408
حس کردم تو اون برهه زیاد آسیب دیده
1625
01:45:29,617 --> 01:45:32,449
چون به اون زن احساس داشتین؟
1626
01:45:32,659 --> 01:45:35,658
نه، حس میکردم بهش آسیب میزنم
چون خیلی شکننده شده بود
1627
01:45:37,367 --> 01:45:40,283
و همونطور که گفتم
فقط یه رابطه جنسی بینمون بود
1628
01:45:40,492 --> 01:45:43,241
تنها کسی که بهش احساس داشتم
ساموئل بود
1629
01:45:43,450 --> 01:45:45,283
برداشت جالبی از احساسات دارید
1630
01:45:45,492 --> 01:45:46,783
فقط سعی دارم بفهمم چی به چیه
1631
01:45:46,992 --> 01:45:50,158
در ابتدا موافق یه رابطه آزاد بودین
1632
01:45:50,367 --> 01:45:52,074
و بعد این موضوع تغییر کرد؟
1633
01:45:53,200 --> 01:45:56,116
حتی نمیدونم معنی جرفتون چیه
شرمنده
1634
01:45:56,325 --> 01:45:59,741
نه، هیچوقت سر همچین چیزی توافق نکردیم
1635
01:45:59,950 --> 01:46:04,241
بعد از قضیه تصادف، هر دومون سعی داشتیم
حالمون رو بهبود بدیم
1636
01:46:04,450 --> 01:46:06,616
و نیاز داشتم خونسردیم رو حفظ کنم
1637
01:46:06,825 --> 01:46:07,949
و خیلی صادق بودم
1638
01:46:08,159 --> 01:46:11,449
ولی بعد بیخیال صداقت شدین
و مجبور شد شما رو متعهد نگه داره
1639
01:46:11,659 --> 01:46:14,033
به نظر شکننده نمیومد
1640
01:46:14,057 --> 01:46:16,057
اعتراف میکنید که حسادت میکرد؟ -
بله -
1641
01:46:16,784 --> 01:46:18,699
همه فکر و ذکرش این شده بود؟
1642
01:46:18,909 --> 01:46:20,574
...نه. نمیدونم
1643
01:46:20,992 --> 01:46:23,116
اون آسیب دیده بود
حقیقت همینه
1644
01:46:24,534 --> 01:46:26,741
و بعضی وقتا موقع دعوا
موضوعش رو پیش میکشید
1645
01:46:26,950 --> 01:46:29,408
ولی همه فکر و ذکرش این نبود
1646
01:46:29,950 --> 01:46:33,949
اگه طبق منطق شما پیش بریم،
تمام مشکلات ساموئل تقصیر من بود
1647
01:46:34,159 --> 01:46:36,991
چنین چیزی نیست
دردش ریشه عمیقتری داشت
1648
01:46:37,200 --> 01:46:41,366
بنا به منطق «ایشون»،
و چیزی که شنیدیم، شما مقصری
1649
01:46:41,575 --> 01:46:44,949
منظورش از غارت کارش دقیقا چیه؟
1650
01:46:45,159 --> 01:46:48,116
نه، هیچ غارتی در کار نبود.
1651
01:46:48,409 --> 01:46:52,574
توی کتابی که رها کرد،
بخش جالبی داشت...
1652
01:46:52,784 --> 01:46:54,574
بخش؟ چند صفحه بود؟
1653
01:46:54,909 --> 01:46:55,949
تقریبا بیست صفحه بود.
1654
01:46:58,075 --> 01:47:01,408
فقط طرح خلاصه بود
که از نظرم هوشمندانه اومد.
1655
01:47:01,617 --> 01:47:02,699
میتونین خلاصه تعریف کنین؟
1656
01:47:02,909 --> 01:47:05,449
باید وارد بحث ادبی بشیم؟
1657
01:47:05,659 --> 01:47:07,658
این که ادبی نیست، عینیه.
1658
01:47:07,867 --> 01:47:09,616
این مسئله قلب درگیریشونه.
1659
01:47:09,950 --> 01:47:13,158
نمیدونم دیگه چطور میشه
به تصمیم هیئت منصفه کمک کرد.
1660
01:47:13,367 --> 01:47:14,283
من هم نمیدونم.
1661
01:47:14,492 --> 01:47:15,574
ادامه بدین.
1662
01:47:17,034 --> 01:47:19,991
این قسمت درمورد مردی بود
که داشت تصور میکرد،
1663
01:47:20,200 --> 01:47:22,574
اگر تصادفی که منجر به مرگ برادرش شد،
هیچوقت رخ نمیداد چی میشد؟
1664
01:47:22,909 --> 01:47:25,699
یه روز از خواب بیدار میشه
و خودش رو توی دو دنیا میبینه.
1665
01:47:25,909 --> 01:47:27,866
توی یکیشون اون حادثه
مرکز زندگیش رو شکل داده.
1666
01:47:28,075 --> 01:47:30,033
توی یکی دیگه این اتفاق نیفتاده.
1667
01:47:30,284 --> 01:47:32,699
به ساموئل گفتم که عاشق این بخشم.
1668
01:47:32,909 --> 01:47:36,033
قبلا میذاشت هر متنی
که نوشته رو بخونم.
1669
01:47:36,367 --> 01:47:39,574
کمی بعد، کل کتاب رو بیخیال شد.
1670
01:47:39,784 --> 01:47:42,533
بعد من ازش پرسیدم میتونم
از این ایده استفاده کنم؟ گفت آره.
1671
01:47:44,450 --> 01:47:47,074
امکان نداره.
کار شما رو غارتگری اطلاق کرده.
1672
01:47:47,284 --> 01:47:49,033
استدلاله.
1673
01:47:49,284 --> 01:47:52,491
آدمها درمورد وقایع مختلف
غلونمایی میکنن.
1674
01:47:52,700 --> 01:47:55,491
ولی اینکه کتاب «کسوف»
در نهایت مال شما شد، غلو نیست.
1675
01:47:59,825 --> 01:48:03,491
من فقط از ایدهاش استفاده کردم.
1676
01:48:03,700 --> 01:48:06,241
شخصیتهای من خانمی و دخترش هستن،
1677
01:48:06,450 --> 01:48:07,616
و من سیصد صفحه،
1678
01:48:07,825 --> 01:48:09,658
به داستان عمق دادم.
1679
01:48:11,784 --> 01:48:15,991
باورم نمیشه باید توضیح بدم
که فرق خلاصه و رمان در چیه.
1680
01:48:16,200 --> 01:48:17,491
خودش موافقت کرد.
1681
01:48:17,700 --> 01:48:21,866
وقتی هم که خوندش،
بهم گفت این کتاب من متفاوته.
1682
01:48:22,075 --> 01:48:25,783
بعضی وقتها هم آره،
توی بحثهامون مطرح میشد. چون...
1683
01:48:25,992 --> 01:48:28,741
ناراحت بود که نمیتونه بنویسه.
1684
01:48:28,950 --> 01:48:32,658
تنها چیزی که ما ازش مطمئنیم،
«مطرحشدن» همین بحثه.
1685
01:48:32,867 --> 01:48:34,574
احیانا شما دو نفر...
1686
01:48:35,159 --> 01:48:38,074
قبل اینکه ایشون فوت کنن،
دوباره درموردش بحث داشتین؟
1687
01:48:38,284 --> 01:48:40,366
شک ندارم خیلی پرتنش بوده.
1688
01:48:43,075 --> 01:48:44,158
داشتیم...
1689
01:48:45,409 --> 01:48:47,116
جفتمون بدجور تعجب کرده بودیم.
1690
01:48:47,325 --> 01:48:50,741
جفتمون درونریزی میکردیم،
و ساموئل...
1691
01:48:51,992 --> 01:48:53,491
نمیدونم، یه مشکلی بود.
1692
01:48:53,700 --> 01:48:56,449
انگار تمام انرژیش تخلیه شده بود.
1693
01:48:56,659 --> 01:49:00,033
توی صوت ضبطشده،
میشه صدای بحث ساموئل مانسکی رو شنید.
1694
01:49:00,242 --> 01:49:03,491
من که صدای مردی رو شنیدم
که میخواد کنترل زندگیش رو دست بگیره.
1695
01:49:03,700 --> 01:49:06,616
امکان نداره همون آدم باشه
که کم آورده باشه.
1696
01:49:06,825 --> 01:49:11,324
روانپزشک ساموئل گفته
طی آخرین جلساتش رقابتطلب بوده.
1697
01:49:11,534 --> 01:49:16,116
به نظر شما آدمی بود که بعد دعوایی،
برای زمان و اعتماد به نفس خودکشی کنه؟
1698
01:49:16,325 --> 01:49:20,824
تا حالا آدمی رو دیدین
که با سماجت و انرژی،
1699
01:49:21,034 --> 01:49:24,533
برای حفظ تعادل و برابری
توی رابطه میجنگه، خودکشی کنه؟ نه.
1700
01:49:25,534 --> 01:49:28,283
بزرگترین مشکل این تئوری خودکشی همینه.
1701
01:49:28,492 --> 01:49:31,658
حتی میتونین بگین «تخلیه شده بود».
1702
01:49:31,867 --> 01:49:33,449
یعنی انرژیش رو به ته رسونده بود.
1703
01:49:33,784 --> 01:49:37,741
اجازه هست از کتاب «خانه سیاه»
به قلم خانم وویتر براتون بخونم؟
1704
01:49:37,950 --> 01:49:39,741
ما وقایع رو قضاوت میکنیم، نه کتاب.
1705
01:49:39,950 --> 01:49:42,616
قاضی، این کار عاقبت خوشی نداره.
1706
01:49:42,825 --> 01:49:46,199
ساندرا وویتر در سال ۲۰۱۷
شخصا اعلام کرد:
1707
01:49:46,409 --> 01:49:49,449
«کتابهای من به زندگی خودم
و افراد نزدیکم مرتبطاند.»
1708
01:49:49,659 --> 01:49:52,574
اعتراض! ایشون همیشه گفتن
که کتابهاشون تخیلیه.
1709
01:49:53,200 --> 01:49:55,616
اولین کتابش درمورد فوت مادرشه.
1710
01:49:55,825 --> 01:49:57,533
دومی درمورد اختلافاتش با پدرشه.
1711
01:49:57,742 --> 01:49:59,908
سومی درمورد تصادف پسرشه و غیره.
1712
01:50:00,117 --> 01:50:02,158
کتابهای ایشون بخشی
از این محاکمهان.
1713
01:50:02,367 --> 01:50:05,199
تمام زندگیش توی این کتابهاست،
مخصوصا رابطهای که داشته.
1714
01:50:05,409 --> 01:50:07,241
ادامه بدین، ولی خلاصه باشه.
1715
01:50:07,909 --> 01:50:11,033
این بخش درمورد زنیه
که داره با شوهرش حرف میزنه.
1716
01:50:13,867 --> 01:50:16,824
«مرد لب از غر زدن دوخت،
دیگر کم آورده بود.»
1717
01:50:17,325 --> 01:50:20,616
«همسرش رفتارش را تحت نظر گرفت.
احساس طردشدگی میکرد.»
1718
01:50:21,325 --> 01:50:24,533
«ایدهای در سر زن جوانه زد،
که بذر رستگاری بود.»
1719
01:50:24,867 --> 01:50:26,241
«رستگاری در احتمال مرگ شوهرش بود.»
1720
01:50:26,450 --> 01:50:27,491
پیشزمینه داستان چی بوده؟
1721
01:50:27,700 --> 01:50:29,491
در ادامه: «چطور میشه آدم کشت؟»
1722
01:50:29,700 --> 01:50:32,449
«جنازه رو چیکار باید کرد؟ چقدر سنگینه؟»
1723
01:50:32,659 --> 01:50:34,949
«فکر و ذکر خانم همین شده بود.»
1724
01:50:35,367 --> 01:50:39,074
«شوهرش رو مرده فرض کرده بود.
عین تنلشی بود که دیگه دوستش داشت.»
1725
01:50:39,284 --> 01:50:41,074
«بدنی که روزی عاشقش بود...»
1726
01:50:41,284 --> 01:50:43,449
«الان مانع خوشبختیش شده بود،
و باید از سر راه حذف میشد.»
1727
01:50:43,659 --> 01:50:45,366
بذارین پیشزمینه این تیکه
از داستان رو بگم.
1728
01:50:45,825 --> 01:50:48,991
این بخش درمورد یکی
از شخصیتهای کوچیکه،
1729
01:50:49,200 --> 01:50:51,158
که دیوانه میشه و منطقی عمل نمیکنه.
1730
01:50:51,367 --> 01:50:53,741
رمان با زندگی فرق داره!
نویسنده، شخصیت نیست!
1731
01:50:53,950 --> 01:50:57,199
ولی نویسنده میتونه احساساتش رو
در قالب شخصیتش ابراز کنه.
1732
01:50:57,409 --> 01:50:58,824
این بخش رو از قلم انداختین.
1733
01:50:59,034 --> 01:51:00,824
چطور ممکنه همچنان
متوجه این ارتباط نشیم؟
1734
01:51:01,034 --> 01:51:02,991
الان استیون کینگ قاتل سریالیه؟
1735
01:51:03,200 --> 01:51:06,158
آیا زن ایشون تحت شرایط
مشکوکی کشته شده؟
1736
01:51:06,367 --> 01:51:07,449
روی وقایع تمرکز کنین!
1737
01:51:07,659 --> 01:51:10,991
جناب رنزی، توصیه میکنم
خونسردی خودتون رو حفظ کنین.
1738
01:51:11,200 --> 01:51:14,449
جناب دادستان، ازتون میخوام
توصیه جناب رنزی رو گوش کنین.
1739
01:51:15,117 --> 01:51:17,283
بر اساس وقایع صحبت کنین.
1740
01:51:20,534 --> 01:51:22,116
به جز اون سیلی،
1741
01:51:22,325 --> 01:51:25,074
که خودتون اعتراف کردین،
جور دیگهای شوهرتون رو زدین؟
1742
01:51:25,534 --> 01:51:26,616
اصلا؟
1743
01:51:27,242 --> 01:51:28,491
همون یه بار بود؟
1744
01:51:28,825 --> 01:51:32,074
شما که همیشه روحیات
تحسینبرانگیزی داشتین.
1745
01:51:32,534 --> 01:51:34,283
ایثارگرانه و معقول بودین.
1746
01:51:34,492 --> 01:51:36,574
همیشه سعی داشتین
از دست خودش نجاتش بدین.
1747
01:51:36,784 --> 01:51:39,408
ولی توی این نوار چطور؟
بدشانسی آوردین!
1748
01:51:40,909 --> 01:51:42,866
سوال دیگهای از شاهد ندارین؟
1749
01:51:43,075 --> 01:51:45,199
اگه اشکال نداره
من یه سوال دیگه دارم.
1750
01:51:46,492 --> 01:51:48,991
میخواستم بدونم آیا مالسکی،
1751
01:51:49,200 --> 01:51:51,241
رونوشتها رو برای کسی فرستاده بود؟
1752
01:51:51,450 --> 01:51:53,949
برای دوست ناشرش،
به نام پال ناچز فرستاده بود.
1753
01:51:54,159 --> 01:51:56,074
قرار بود اولین رمانش رو منتشر کنه.
1754
01:51:56,284 --> 01:51:57,908
ایمیل از نهم اوت ۲۰۱۷:
1755
01:51:58,117 --> 01:52:01,616
«ایده جدیدی دارم مینویسم.
دلم نظر تو رو میخواد. مشتاق دیدارم.»
1756
01:52:01,825 --> 01:52:03,074
ناچز جواب داد:
1757
01:52:03,200 --> 01:52:05,491
«باشه. برام بفرست تا بخونمش.»
1758
01:52:05,700 --> 01:52:08,616
مالسکی تا زمان مرگش،
بهش هفتهای چهار پیغام میفرستاد.
1759
01:52:08,825 --> 01:52:10,616
نوع ارتباطشون به چه شکل بود؟
1760
01:52:10,825 --> 01:52:12,991
ناشرش هیچموقع جواب نمیداد.
1761
01:52:13,325 --> 01:52:16,033
ظاهرا خیلی مشغله داشت
و این کتاب گیجش کرده بود.
1762
01:52:16,742 --> 01:52:18,324
سکوت دوستش...
1763
01:52:18,534 --> 01:52:22,699
قطعا ضربهای به عزت نفس
آقای مالسکی وارد کرد.
1764
01:52:22,909 --> 01:52:24,449
احساس طردشدگی کرد.
1765
01:52:24,950 --> 01:52:27,658
اگه تمام متونی که برای
دوستش فرستاده رو بخونیم،
1766
01:52:27,867 --> 01:52:30,116
سخته که بخوایم داستانی از توش پیدا کنیم.
1767
01:52:30,325 --> 01:52:31,866
در بهترین حالت میشه گفت پروژهایه.
1768
01:52:32,075 --> 01:52:33,533
مالسکی آدمی بود
که زیاد پروژه درست میکرد.
1769
01:52:33,742 --> 01:52:36,241
اولین رمانی که ولش کرد،
اسمش «کلبه» بود.
1770
01:52:36,950 --> 01:52:40,866
خب، از اونجا که قراره
ادبیات رو با دادخواهی ترکیب کنیم،
1771
01:52:41,075 --> 01:52:42,908
تا تصوری از اونچه که نمیدونیم
داشته باشیم،
1772
01:52:43,117 --> 01:52:46,866
بیاید سال آخر زندگی
ساموئل مالسکی رو تصور کنیم.
1773
01:52:47,075 --> 01:52:48,824
بعد به من گفتین خیالاتی استدلال نکن؟
1774
01:52:49,159 --> 01:52:52,908
من نصف همون زمانی که شما
کتاب رو خوندی، لازم دارم!
1775
01:52:53,117 --> 01:52:54,491
سراغ اصل مطلب برین.
1776
01:52:55,075 --> 01:52:57,283
آخرین سال زندگی
ساموئل مالسکی چطور بود؟
1777
01:52:58,700 --> 01:53:02,824
بعد زیر قرض رفتن برای
خدمات پزشکی توی لندن،
1778
01:53:03,034 --> 01:53:06,033
اصرار میکنه که به شهر مادریش برگرده.
1779
01:53:06,242 --> 01:53:09,783
کلبهای پیدا میکنه و بعد از تعمیر
اجارهاش میده و بدهیش رو صاف میکنه.
1780
01:53:09,992 --> 01:53:12,949
تمام مدت مشغول نویسندگی،
یا تدریس نویسندگی بود.
1781
01:53:13,367 --> 01:53:17,074
نوسازی هم کار آسونی نیست.
باید براش وام گرفت.
1782
01:53:17,867 --> 01:53:19,824
چرخه باطلی آغاز میشه.
1783
01:53:20,034 --> 01:53:23,991
ساموئل به دستمزد تدریس نیاز داره.
نوسازی همچنان ادامه داره.
1784
01:53:24,200 --> 01:53:26,324
یک سال و نیم بعد،
1785
01:53:26,534 --> 01:53:27,908
احساس میکنه توی چالهای گیر کرده.
1786
01:53:28,242 --> 01:53:29,783
آدم زخمخوردهای شده.
1787
01:53:29,992 --> 01:53:31,741
تصادف فرزندش،
رمانهای رهاشدهاش،
1788
01:53:31,950 --> 01:53:34,324
و اینکه همسرش کتابش رو چاپ کرده بود.
1789
01:53:35,075 --> 01:53:36,491
باید همچنان مینوشت!
1790
01:53:38,825 --> 01:53:42,116
قرصهای ضدافسردگی رو ول میکنه
و تمام مدت صداش رو ضبط میکهُ
1791
01:53:42,325 --> 01:53:44,866
تا به نوعی بتونه از گفتههای خودش،
داستانی خلق بکنه.
1792
01:53:45,075 --> 01:53:48,074
احتمالا از متد ساندرا الهام گرفته.
1793
01:53:48,284 --> 01:53:51,158
چرا نباید بگیره؟
زندگیهاشون رو از هم الهام گرفتن.
1794
01:53:51,367 --> 01:53:53,283
ایشون هم این متد رو
از کس دیگهای یاد گرفته بود.
1795
01:53:53,492 --> 01:53:54,741
این حرفها رو واسه تقاضاتون نگه دارین.
1796
01:53:54,950 --> 01:53:58,866
داره تلاشش رو میکنه.
ولی نمیتونه بفهمه که اون رونوشت،
1797
01:53:59,075 --> 01:54:00,116
کتاب اصلی نیست.
1798
01:54:00,325 --> 01:54:02,991
سکوت ناشر بهش احساس حقارت میده.
1799
01:54:04,367 --> 01:54:07,158
در دعوای چهارم مارس چی شنیدیم؟
1800
01:54:07,492 --> 01:54:10,449
کلی انرژی، اراده...
چی بود؟
1801
01:54:10,825 --> 01:54:12,366
فقط انرژی ناامیدی بود.
1802
01:54:12,575 --> 01:54:15,408
آخرین تقلا قبل از بریدن بود.
1803
01:54:18,700 --> 01:54:22,949
این آدم در روزهای آخر عمرش،
در زندگی زناشوییش با جنگ روبهرو نبود.
1804
01:54:24,159 --> 01:54:26,241
بلکه با شکستهای خودش روبهرو شده بود.
1805
01:54:27,950 --> 01:54:30,033
تنها گناه ساندرا وویتر،
1806
01:54:30,242 --> 01:54:32,908
اینه که جایی موفق شد،
که شوهرش شکست خورده بود.
1807
01:54:36,950 --> 01:54:41,366
برخلاف اونچه به نظر میرسید،
اینها استدلال نهایی آقای رنزی نبود.
1808
01:54:43,117 --> 01:54:44,824
شبیه ساموئل نبود.
1809
01:54:45,034 --> 01:54:48,158
الان که غروب جمعه است.
آخرهفتهای پیش رو داریم.
1810
01:54:48,825 --> 01:54:51,324
قبل تعویق جلسه
میخوام اطلاعیهای بهتون بدم.
1811
01:54:51,534 --> 01:54:54,866
روز دوشنبه میخوام
دنیل دوباره در دادگاه وارد بشه.
1812
01:54:55,284 --> 01:54:57,533
اطلاعات جدید جالبی داره.
1813
01:54:57,742 --> 01:55:01,283
از اونجا که شاهد، فرزند متهمه،
1814
01:55:01,742 --> 01:55:03,616
و با مادرش زندگی میکنه،
1815
01:55:03,825 --> 01:55:07,324
از همگی تقاضا دارم
که از تماس با دنیل خودداری کنین.
1816
01:55:07,784 --> 01:55:11,158
اگه قطع ارتباط با دنیل
براتون مقدور نبود،
1817
01:55:11,367 --> 01:55:14,241
فقط از صحبت درمورد دادگاه خودداری کنین.
1818
01:55:14,450 --> 01:55:15,658
خانم برگر،
1819
01:55:15,867 --> 01:55:18,949
شما آخرهفته پیش دنیل بمونین.
1820
01:55:19,950 --> 01:55:23,324
اطمینان حاصل کنین
که از مقررات تبعیت کردن.
1821
01:55:23,534 --> 01:55:25,366
اصرار دارم که هیچکس،
1822
01:55:25,575 --> 01:55:29,866
مطلقا هیچکس نباید
درمورد شهادتش چیزی بپرسه.
1823
01:55:30,742 --> 01:55:32,908
آخرهفته خوبی داشته باشین.
استراحت کنین.
1824
01:55:33,117 --> 01:55:34,824
دادگاه رو به تعویق میندازیم.
1825
01:56:22,867 --> 01:56:25,074
- بیا گرم شو.
- ده دقیقه دیگه حاضرم.
1826
01:56:31,367 --> 01:56:32,491
خوبی؟
1827
01:56:39,825 --> 01:56:41,908
گمونم بهتره تنها باشم.
1828
01:56:43,367 --> 01:56:44,574
باشه.
1829
01:56:46,242 --> 01:56:48,491
- میتونی توی اتاق غذات رو بخوری.
- نمیخوام.
1830
01:56:48,700 --> 01:56:50,574
میخوام کل این آخرهفته تنها باشم.
1831
01:56:51,075 --> 01:56:52,158
قبل اینکه شهادت بدم.
1832
01:56:52,367 --> 01:56:53,241
تنها باشی؟
1833
01:56:53,450 --> 01:56:55,074
فقط خودم و خودت باشیم؟
1834
01:56:56,075 --> 01:56:56,991
همین رو میخوای؟
1835
01:56:58,700 --> 01:57:00,324
مطمئنی؟
1836
01:57:01,534 --> 01:57:04,783
میشه راه حل دیگهای پیدا کرد.
خونه خیلی بزرگه.
1837
01:57:05,409 --> 01:57:06,949
دلم نمیخواد اینجا باشه.
1838
01:57:17,867 --> 01:57:19,449
الان با دنیل صحبت کردم.
1839
01:57:20,492 --> 01:57:23,116
میخواد این آخر هفته تنها باشه.
1840
01:57:23,325 --> 01:57:25,033
تا زمان پایان محاکمه.
1841
01:57:39,492 --> 01:57:41,741
واقعا چنین خواستهای داری؟
1842
01:57:46,700 --> 01:57:49,158
به خاطر چیزیه که امروز شنیدی؟
1843
01:57:49,367 --> 01:57:52,533
آخه قبلش فرصت نبود
که درموردش باهات صحبت کنم.
1844
01:57:52,784 --> 01:57:55,074
اجازه نداریم تا درمورد...
1845
01:57:56,325 --> 01:57:57,408
دادگاه صحبت کنیم.
1846
01:57:57,617 --> 01:58:00,324
میدونم، دارم با پسرم حرف میزنم.
1847
01:58:03,159 --> 01:58:05,658
کاملا درک میکنم که میخوای آروم باشی.
1848
01:58:05,867 --> 01:58:08,241
ولی من که سرم به کار خودمه،
کاری ندارم.
1849
01:58:08,450 --> 01:58:11,491
اگه دلت نمیخواد صحبت نمیکنیم.
دلت میخواد اینطوری باشیم؟
1850
01:58:11,909 --> 01:58:13,116
انگلیسی صحبت نکنین.
1851
01:58:14,159 --> 01:58:16,241
میتونی باهام حرف بزنیها.
1852
01:58:17,284 --> 01:58:21,449
نمیشه اول درموردش صحبت کنیم،
بعد تصمیمت رو بگیری؟
1853
01:58:23,617 --> 01:58:25,658
به نظرم تصمیم قطعیش رو گرفته.
1854
01:58:36,617 --> 01:58:38,824
باشه، برم وسایلم رو جمع کنم.
1855
01:59:05,200 --> 01:59:06,783
یکی گفته بود:
1856
01:59:07,617 --> 01:59:09,991
درسته که پول خوشبختی نمیاره،
1857
01:59:10,325 --> 01:59:14,366
ولی بهتره آدم سوار ماشین باشه، تا مترو.
1858
01:59:17,784 --> 01:59:18,783
کی گفته بود؟
1859
01:59:18,992 --> 01:59:20,324
یادم نیست.
1860
02:00:21,534 --> 02:00:22,824
معذرت میخوام.
1861
02:00:48,367 --> 02:00:49,449
بفرما.
1862
02:00:56,284 --> 02:00:57,574
بخور.
1863
02:01:26,784 --> 02:01:27,908
اسنوپ...
1864
02:01:40,159 --> 02:01:41,324
مارج!
1865
02:01:43,742 --> 02:01:46,033
مارج، تو رو خدا زود بیا!
1866
02:01:52,617 --> 02:01:53,491
چی شده؟
1867
02:01:56,492 --> 02:01:58,991
بهش آسپیرین دادم.
اشتباه کردم.
1868
02:02:02,284 --> 02:02:03,408
چقدر دادی؟
1869
02:02:03,992 --> 02:02:06,324
هشت یا ده تا، یادم نیست.
1870
02:02:06,534 --> 02:02:07,449
زیاد بود.
1871
02:02:08,409 --> 02:02:09,741
یه کار کن بالا بیاره.
1872
02:02:09,950 --> 02:02:11,116
چرا چنین کاری کردی؟
1873
02:02:11,909 --> 02:02:12,741
کاری کن بالا بیاره!
1874
02:02:12,950 --> 02:02:14,741
- تو رو خدا!
- باشه، صبر کن.
1875
02:02:17,075 --> 02:02:18,199
«چگونه سگ استفراغ کند؟»
1876
02:02:18,950 --> 02:02:19,824
وایستا.
1877
02:02:20,325 --> 02:02:22,991
باید آبنمک بیارم.
الان برمیگردم.
1878
02:02:33,159 --> 02:02:34,241
تکون نمیخوره.
1879
02:02:34,450 --> 02:02:36,033
دنیل، کمکم کن.
1880
02:02:37,284 --> 02:02:38,658
دهنش رو باز کن.
1881
02:02:39,534 --> 02:02:40,533
آروم.
1882
02:02:50,117 --> 02:02:51,658
آفرین.
1883
02:02:57,159 --> 02:02:58,366
آفرین.
1884
02:03:01,034 --> 02:03:02,783
داره به هوش میاد.
1885
02:03:05,325 --> 02:03:07,866
- چی شد؟
- قراره استفراغ کنه.
1886
02:03:13,784 --> 02:03:14,658
آفرین.
1887
02:03:14,867 --> 02:03:16,199
چیزیت نیست.
1888
02:03:19,992 --> 02:03:21,366
سگ خوب.
1889
02:03:29,492 --> 02:03:32,283
حالش خوبه. نفس میکشه.
داره نگاهمون میکنه.
1890
02:03:37,700 --> 02:03:38,949
میتونی توضیح بدی؟
1891
02:03:42,950 --> 02:03:44,158
آخه...
1892
02:03:44,825 --> 02:03:46,866
اصلا نشنیده بودم...
1893
02:03:48,325 --> 02:03:50,491
که بابام خواسته خودکشی کنه.
1894
02:03:51,617 --> 02:03:53,949
اصلا درمورد...
1895
02:03:54,700 --> 02:03:57,449
روانپزشک و خودکشی،
1896
02:03:58,367 --> 02:03:59,449
و استفراغ و آسپیرین نشنیده بودم.
1897
02:04:00,742 --> 02:04:03,408
وقتی مامانم داشت میگفت،
یاد خاطرهای...
1898
02:04:03,617 --> 02:04:05,199
از اون زمان افتادم.
1899
02:04:06,284 --> 02:04:07,408
یه روز صبح،
1900
02:04:07,617 --> 02:04:09,824
اسنوپ کف اتاقم خوابیده بود.
1901
02:04:10,034 --> 02:04:12,199
تکون نمیخورد.
بوی استفراغ میداد.
1902
02:04:14,200 --> 02:04:16,241
با خودم گفتم لابد بالا آورده.
1903
02:04:17,700 --> 02:04:19,533
پوزهاش رو تمیز کردم.
1904
02:04:20,575 --> 02:04:22,741
گفتم لابد...
1905
02:04:23,242 --> 02:04:26,991
نمیدونم، حتما ویروس گرفته،
چون...
1906
02:04:27,784 --> 02:04:30,324
چند روز رفتارش خیلی عجیب بود.
1907
02:04:30,575 --> 02:04:32,491
فقط میخوابید و آب میخورد.
1908
02:04:33,659 --> 02:04:37,866
الان دارم فکر میکنم
شاید استفراغ بابام رو خورد،
1909
02:04:38,075 --> 02:04:39,533
و برای همین مریض شد،
1910
02:04:39,742 --> 02:04:41,783
تا اینکه مامانم واقعیت رو گفت!
1911
02:04:43,325 --> 02:04:46,116
برای همین بهش آسپیرین دادم،
1912
02:04:46,325 --> 02:04:48,241
که ببینم چطور واکنش میده.
1913
02:04:48,450 --> 02:04:49,491
خودت هم دیدی.
1914
02:04:49,700 --> 02:04:53,283
چهارده ساعت خواب بود.
الان هم فقط آب میخوره.
1915
02:04:53,492 --> 02:04:55,491
دقیقا همون بو رو میده!
1916
02:04:56,242 --> 02:04:56,949
همهچی!
1917
02:04:57,159 --> 02:04:59,199
همه علائمش شبیهه!
1918
02:05:00,784 --> 02:05:02,283
ولی از اون موقع...
1919
02:05:02,909 --> 02:05:06,241
از دیروز که این حرفها رو شنیدم،
به مامانم اعتماد ندارم.
1920
02:05:06,492 --> 02:05:08,366
میدونم دعواشون میشد، ولی...
1921
02:05:12,867 --> 02:05:14,408
اصلا...
1922
02:05:15,534 --> 02:05:18,158
فکر نمیکردم انقدر خشن باشه.
1923
02:05:20,159 --> 02:05:22,491
خاطراتت تنها چیزی هستن
که ازشون مطمئنی،
1924
02:05:22,700 --> 02:05:24,658
و مهمه که به هیئت منصفه
درموردشون بگی.
1925
02:05:24,867 --> 02:05:26,616
ولی تو فقط شاهدی.
1926
02:05:26,825 --> 02:05:29,158
به نظرت ممکنه کار مامانم باشه؟
1927
02:05:32,659 --> 02:05:33,991
من نباید قضاوت کنم.
1928
02:05:34,200 --> 02:05:37,116
میدونم، ولی حداقل
نظر خودت رو بهم بگو!
1929
02:05:37,325 --> 02:05:40,574
نمیتونم جوابی بدم.
کار من اینه ازت مراقبت کنم...
1930
02:05:40,784 --> 02:05:42,574
تو رو خدا کمکم کن!
1931
02:06:19,867 --> 02:06:21,033
راستش رو بخوای،
1932
02:06:21,242 --> 02:06:23,408
وقتی عناصر کافی برای...
1933
02:06:23,617 --> 02:06:26,074
قضاوت وجود نداره،
و کمبود شواهد داریم،
1934
02:06:27,242 --> 02:06:29,324
فقط میتونیم تصمیمگیری کنیم.
1935
02:06:30,825 --> 02:06:31,991
متوجهی؟
1936
02:06:32,659 --> 02:06:35,449
برای اینکه به شک غلبه کنیم.
بعضی وقتها باید...
1937
02:06:35,659 --> 02:06:38,324
تصمیم بگیریم که شرایط چطور پیش بره.
1938
02:06:40,284 --> 02:06:44,158
از اونجا که تو نظر خودت رو داری،
ولی دو تا انتخاب داری،
1939
02:06:44,367 --> 02:06:45,866
باید بینشون انتخاب کنی.
1940
02:06:46,950 --> 02:06:49,158
پس آدم باید نظراتش رو ابداع کنه؟
1941
02:06:49,492 --> 02:06:51,533
خب... به نوعی درسته.
1942
02:06:51,742 --> 02:06:54,574
پس یعنی با اینکه مطمئن نیستم،
1943
02:06:55,492 --> 02:06:58,908
باید وانمود کنم که مطمئنم؟
1944
02:06:59,909 --> 02:07:01,908
نه، من میگم انتخاب کنی.
1945
02:07:03,575 --> 02:07:05,158
این فرق داره.
1946
02:07:36,784 --> 02:07:40,408
اونچه که من فکر میکنم،
اینه که نمیدونیم کدوم پرشورتره.
1947
02:07:40,617 --> 02:07:43,408
- نویسنده یا خود شخصیت؟
- بدون شک جفتش!
1948
02:07:43,617 --> 02:07:45,366
وویتر با سردرگمی بازی میکنه.
1949
02:07:45,575 --> 02:07:47,408
کتاب دومش ادامه پیدا میکنه،
1950
02:07:47,617 --> 02:07:50,741
به پدرش میگه
که تحمل اولی رو نداره.
1951
02:07:50,950 --> 02:07:52,033
بدون شک درسته.
1952
02:07:52,242 --> 02:07:56,116
انقدر از همهچی بریده بود،
که به ناچار از کشورش خارج میشه.
1953
02:07:56,200 --> 02:08:00,241
انقدر از خشم پدرش میترسه،
که تصورات ترسناک بهش دست میده.
1954
02:08:00,450 --> 02:08:04,699
من توی مصاحبهای
جمله گیجکنندهای شنیدم. گفته بود:
1955
02:08:04,909 --> 02:08:06,949
«شغل من اینه که مرزها رو ناپدید کنم،»
1956
02:08:07,159 --> 02:08:09,908
«تا تخیلات بتونه واقعیت رو نابود کنه.»
1957
02:08:11,492 --> 02:08:13,283
آره، دقیقا همین باعث میشه،
1958
02:08:13,492 --> 02:08:15,533
که مردم از یکی از کتابهای ایشون،
1959
02:08:15,742 --> 02:08:18,574
درمورد پرونده مالسکی هیجانزده بشن.
1960
02:08:18,784 --> 02:08:21,199
انگار از قبل این داستان رو نوشته.
1961
02:08:21,409 --> 02:08:25,033
حتی شبهههای مرگ ایشون،
جوری که ایشون مردن،
1962
02:08:25,242 --> 02:08:28,533
شخصیت کدر وویتر،
صفات غیراخلاقی و فریبنده...
1963
02:08:28,742 --> 02:08:30,074
انگار به حدی درگیرش شده،
1964
02:08:30,284 --> 02:08:32,699
که مطابق کتابهای خودش شده.
1965
02:08:32,909 --> 02:08:35,283
فکر نکنم مسئله این باشه
که ایشون چطور مرده.
1966
02:08:35,492 --> 02:08:39,033
این نظر که ایشون همسرش رو کشته،
1967
02:08:39,242 --> 02:08:42,908
متقاعدکنندهتر از اینه
که معلمی خودش رو کشته.
1968
02:10:53,617 --> 02:10:56,324
اگه تصور کنم مادرم چنین کاری کرده،
برام با عقل جور در نمیاد.
1969
02:10:58,700 --> 02:11:00,616
ولی اگه تصور کنم پدرم چنین کاری کرده،
1970
02:11:02,867 --> 02:11:05,074
تا حدی برام قابل درکه.
1971
02:11:11,284 --> 02:11:13,449
دادستان، شما سوالی ندارین؟
1972
02:11:16,409 --> 02:11:19,074
آزمایشی که روی سگش انجام داده
چیزی رو اثبات نمیکنه.
1973
02:11:19,284 --> 02:11:21,033
مکتوب و ثبتشده که نیست.
1974
02:11:21,242 --> 02:11:24,116
بیشتر مشکل این خاطرات مشروط هستن،
1975
02:11:24,325 --> 02:11:27,699
که بر اساس چیزهایی درستشده
که طی دادگاه شنیده.
1976
02:11:28,325 --> 02:11:31,408
هیچ رویدادی رو با قاطعیت
نمیشه توی این جدول زمانی جا داد.
1977
02:11:31,617 --> 02:11:34,158
دوره زمانی شش ماه
قبل از مرگ مالسکی،
1978
02:11:34,367 --> 02:11:38,491
تنها از شهادت متهم برای ما مطرح شده.
1979
02:11:42,242 --> 02:11:43,658
دوست دارم بدونم...
1980
02:11:50,325 --> 02:11:51,699
احیانا برات سوال شده بود،
1981
02:11:51,909 --> 02:11:54,824
اوردوزی که ظاهرا پدرت کرده بود،
1982
02:11:55,034 --> 02:11:58,408
ناشی از اقدام به خودکشی نبوده باشه،
1983
02:11:58,617 --> 02:12:01,408
بلکه به خاطر اقدامی باشه
که مادرت برای مسموم کردنش داشته؟
1984
02:12:01,617 --> 02:12:04,283
کسی رو متهم نکردم،
صرفا میخوام به کل مطلب برسیم.
1985
02:12:04,492 --> 02:12:06,866
خب، با وجود چنین شک و ظنهایی،
1986
02:12:07,075 --> 02:12:09,616
چرا باید یک گزینه رو
در مقابل اون یکی انتخاب کرد؟
1987
02:12:09,825 --> 02:12:13,908
خاطرات تو پیامدها رو نشون میده،
نه علتهای مرگ ایشون.
1988
02:12:15,117 --> 02:12:17,491
آره، درموردش فکر کرده بودم.
ولی...
1989
02:12:18,409 --> 02:12:20,824
درک نمیکنم چرا باید چنین کاری بکنه.
1990
02:12:21,367 --> 02:12:23,741
انگار وقتی کمبود شواهد داریم،
1991
02:12:23,950 --> 02:12:26,616
برای پیشبرد روند محاکمه،
1992
02:12:27,159 --> 02:12:30,074
باید جلوتر از خودمون رو ببینیم.
1993
02:12:30,825 --> 02:12:34,116
وقتی همهجا رو گشتیم
و همچنان درکی نداریم،
1994
02:12:34,325 --> 02:12:36,741
که چطور این اتفاق افتاده،
1995
02:12:36,950 --> 02:12:39,824
به نظرم باید بپرسیم
که چرا چنین اتفاقی افتاده.
1996
02:12:44,825 --> 02:12:46,116
متشکرم دنیل.
1997
02:12:46,950 --> 02:12:47,908
حرفت تموم شد؟
1998
02:12:56,492 --> 02:12:57,449
نه.
1999
02:12:59,367 --> 02:13:01,116
میخواستم چیز دیگهای هم بگم.
2000
02:13:08,200 --> 02:13:12,616
از اونجا که سگم چند روز مریض بود،
من و پدرم پیش دامپزشک رفتیم.
2001
02:13:14,075 --> 02:13:16,158
بابام توی ماشین خیلی ساکت بود.
2002
02:13:16,367 --> 02:13:19,658
حتی آهنگی هم نذاشته بود،
که معمولا میذاشت.
2003
02:13:22,242 --> 02:13:25,199
بعد اینکه مدتی گذشت،
شروع کرد با اسنوپ حرف زدن.
2004
02:13:26,784 --> 02:13:27,449
بهش گفت:
2005
02:13:27,992 --> 02:13:29,658
«میدونی، ممکنه مریض بشه.»
2006
02:13:30,409 --> 02:13:33,658
«یا حتی ممکنه بمیره.
باید خودت رو برای اون روز آماده کنی.»
2007
02:13:35,242 --> 02:13:36,866
دلم نمیخواست بشنوم.
2008
02:13:37,617 --> 02:13:40,824
اسنوپ داشت بهتر میشد.
هنوز جوان بود.
2009
02:13:41,034 --> 02:13:42,158
تا حالا مریض نشده بود.
2010
02:13:42,367 --> 02:13:44,616
بهش گفتم قرار نیست بمیره.
2011
02:13:46,700 --> 02:13:48,074
ولی بابام ادامه میداد.
2012
02:13:48,617 --> 02:13:52,866
بهم گفت «حداقل واسه روزی
که قراره بمیره، خودت رو آماده کن.»
2013
02:13:53,825 --> 02:13:56,783
«تعجبی هم نداره که اسنوپ
یه روز خسته بشه.»
2014
02:13:56,992 --> 02:13:58,991
«به نسبت سن سگها،
اونقدر هم جوان نیست.»
2015
02:14:02,200 --> 02:14:03,908
«میتونی زندگیش رو تصور کنی؟»
2016
02:14:06,075 --> 02:14:07,783
«هر سگی که نیست.»
2017
02:14:08,742 --> 02:14:10,324
«خیلی سگ خوبیه.»
2018
02:14:11,867 --> 02:14:13,741
«سگ فوقالعادهایه.»
2019
02:14:14,742 --> 02:14:17,699
«درموردش فکر کن.
نیازهات رو پیشبینی میکنه،»
2020
02:14:18,117 --> 02:14:20,324
«حرکاتت رو از پیش میبینه،»
2021
02:14:20,909 --> 02:14:22,658
«تو رو از خطر نجات میده.»
2022
02:14:24,450 --> 02:14:26,658
«کل عمرش نیازهای تو رو تصور میکنه،»
2023
02:14:26,867 --> 02:14:29,158
«و مدام به این فکر میکنه
که چی رو از قلم انداخته؟»
2024
02:14:32,742 --> 02:14:34,158
«شاید صرفا خسته است.»
2025
02:14:34,575 --> 02:14:36,241
«انقدر که به بقیه اهمیت داده.»
2026
02:14:37,034 --> 02:14:38,991
«شاید یه روز تموم کنه.»
2027
02:14:39,867 --> 02:14:41,158
«حداقل احتمالش که هست.»
2028
02:14:46,242 --> 02:14:48,116
بعد یادمه آخرش،
2029
02:14:49,950 --> 02:14:51,866
بهم گفت «یه روز،»
2030
02:14:52,075 --> 02:14:55,033
«وقتی عمرش تموم بشه، قراره بمیره.»
2031
02:14:56,159 --> 02:14:59,616
«تو هم نمیتونی کاریش کنی.
فقط خودت رو برای سختی بعدش آماده کن.»
2032
02:14:59,825 --> 02:15:02,241
«ولی پایان عمر اون،
پایان زندگی تو نیست.»
2033
02:15:08,825 --> 02:15:10,366
منظورش خودش بود.
2034
02:15:11,200 --> 02:15:12,449
الان دیگه...
2035
02:15:13,867 --> 02:15:15,991
فهمیدم منظورش خودش بود.
2036
02:15:22,700 --> 02:15:25,991
لطفا اعضای هیئت منصفه
این مسئله رو لحاظ کنن،
2037
02:15:26,075 --> 02:15:28,324
که این داستان وابسته
به امور درونی و فاعلیه.
2038
02:15:28,742 --> 02:15:32,658
به هیچ عنوان مدرک
قابل استنادی نیست.
2039
02:15:53,034 --> 02:15:56,866
آره سرج، همچنان بیرون
دادگاه گرونوبل منتظریم.
2040
02:15:57,075 --> 02:15:59,949
قرار بود محاکمه روز جمعه تموم بشه،
2041
02:16:00,159 --> 02:16:02,574
ولی دنیل، فرزند ساندرا وویتر،
2042
02:16:02,784 --> 02:16:05,074
قراره که امروز دوباره شهادت بده.
2043
02:16:05,284 --> 02:16:06,866
هیئت منصفه همچنان...
2044
02:16:24,075 --> 02:16:27,449
خانم وویتر، چه حسی دارین...
2045
02:16:27,867 --> 02:16:29,991
از اینکه تبرئه شدین؟
2046
02:16:31,242 --> 02:16:34,657
توی این دادگاه حرفهای زیادی زده شد.
2047
02:16:34,992 --> 02:16:36,407
هیچ حرف دیگهای ندارم.
2048
02:16:37,033 --> 02:16:40,157
فقط میخوام به پسرم زنگ بزنم
و برم خونه پیشش باشم.
2049
02:16:41,242 --> 02:16:45,241
مسلما از وکیلهام تشکر میکنم
که همیشه بهم ایمان داشتن.
2050
02:16:45,450 --> 02:16:48,032
آقای رنزی، این حکم خیالتون رو راحت کرد؟
2051
02:16:48,242 --> 02:16:50,407
من هیئت منصفه رو تحسین میکنم،
2052
02:16:50,742 --> 02:16:53,324
که تونستن واقعیت
ساندرا وویتر رو ببینن...
2053
02:17:55,075 --> 02:17:56,949
مارج، منم ساندرا.
2054
02:17:59,033 --> 02:18:01,574
آره، واقعا محشره.
بالاخره خلاص شدیم.
2055
02:18:05,617 --> 02:18:07,824
دنیل میخواد باهام صحبت کنه؟
2056
02:18:10,283 --> 02:18:12,532
آره، حتما خیلی خسته است.
2057
02:18:12,742 --> 02:18:13,949
درک میکنم.
2058
02:18:15,783 --> 02:18:18,699
اشکالی نداره امشب خونه بیام؟
2059
02:18:18,908 --> 02:18:20,782
اگه دوست داره فردا برگردم یا...
2060
02:18:28,117 --> 02:18:31,699
اول میریم شام بخوریم.
بعد برمیگردم خونه. میبینمت.
2061
02:18:35,242 --> 02:18:36,699
نوشیدنی میخوام.
2062
02:18:41,408 --> 02:18:42,491
یکی دیگه!
2063
02:18:51,325 --> 02:18:52,657
شما همیشه...
2064
02:18:52,867 --> 02:18:55,949
وقتی توی دادگاه پیروز میشین،
از این کارها میکنین؟
2065
02:18:56,158 --> 02:18:57,532
ما که تا حالا پیروز نشدیم.
2066
02:18:59,242 --> 02:19:01,991
اولین بار بود که پیروز شدیم!
2067
02:19:02,200 --> 02:19:03,491
- نگو!
- جدی.
2068
02:19:03,700 --> 02:19:05,699
تو که گفتی وکیل مجربی هستی.
2069
02:19:09,200 --> 02:19:10,449
نه، دروغ میگی!
2070
02:19:10,658 --> 02:19:11,449
اونقدر تند نیست.
2071
02:19:11,658 --> 02:19:13,449
حتما این رو امتحان کن.
2072
02:19:13,825 --> 02:19:14,907
خیلی خوردیم.
2073
02:19:15,117 --> 02:19:16,199
الانه که بالا بیارم.
2074
02:19:16,408 --> 02:19:18,032
بریم یه سیگار بکشیم.
2075
02:19:18,367 --> 02:19:19,449
الان برمیگردیم.
2076
02:19:24,200 --> 02:19:25,491
شما بفرما.
2077
02:19:39,367 --> 02:19:41,158
اونقدر آسون نیست، نه؟
2078
02:19:42,825 --> 02:19:44,658
انقدر استخوان داره که...
2079
02:19:49,325 --> 02:19:50,491
بعدش بریم؟
2080
02:19:50,825 --> 02:19:52,366
حاضری بری خونه؟
2081
02:19:53,200 --> 02:19:55,783
خودم میتونم... تا خونه برسونمت.
2082
02:19:56,950 --> 02:19:57,991
یکی دیگه.
2083
02:19:59,034 --> 02:20:00,199
که توی راه سر حال باشیم.
2084
02:20:01,534 --> 02:20:03,408
موافقم، واسه راننده.
2085
02:20:04,492 --> 02:20:05,574
از همون بریزم؟
2086
02:20:13,742 --> 02:20:15,449
امکانش هست...
2087
02:20:15,659 --> 02:20:17,866
دو تا دیگه از همین بدین؟ مرسی.
2088
02:20:34,034 --> 02:20:34,949
به سلامتی خودت.
2089
02:20:50,367 --> 02:20:51,408
حالت خوبه؟
2090
02:20:55,742 --> 02:20:56,699
تعریف کن.
2091
02:20:57,659 --> 02:20:59,658
آخه، فکر میکردم...
2092
02:21:01,242 --> 02:21:03,783
قراره احساس خلاصشدن بکنم.
2093
02:21:07,450 --> 02:21:09,283
انقدر زود که احساسش نمیکنی.
2094
02:21:11,409 --> 02:21:12,408
مطمئنی؟
2095
02:21:12,742 --> 02:21:13,699
نه اونقدر.
2096
02:21:17,200 --> 02:21:19,658
اینطوریه که وقتی آدم ببازه، باخته.
2097
02:21:20,242 --> 02:21:22,158
بدترین حالتیه که ممکنه رخ بده.
2098
02:21:22,367 --> 02:21:23,783
اگر هم آدم ببره...
2099
02:21:26,367 --> 02:21:29,324
انتظار جایزهای داره.
2100
02:21:30,867 --> 02:21:32,324
ولی جایزهای در کار نیست.
2101
02:21:36,200 --> 02:21:37,616
فقط... همهچی تموم میشه.
2102
02:21:42,575 --> 02:21:45,366
شاید بعضی وقتها
انتظارات زیادی داریم.
2103
02:21:48,659 --> 02:21:49,908
آره، احتمالا.
2104
02:22:57,909 --> 02:22:59,241
ببخشید.
2105
02:23:01,200 --> 02:23:03,783
میخواست منتظر بمونه،
ولی خوابش برد.
2106
02:23:53,075 --> 02:23:54,491
من دیگه برم.
2107
02:23:54,784 --> 02:23:55,949
نمیخوای بمونی؟
2108
02:23:56,159 --> 02:23:58,033
نه، شما رو تنها میذارم.
2109
02:24:04,367 --> 02:24:05,449
خداحافظ.
2110
02:24:22,700 --> 02:24:24,824
میترسیدم برگردی خونه.
2111
02:24:26,575 --> 02:24:29,699
میدونم. من هم میترسیدم برگردم.
2112
02:26:46,628 --> 02:26:54,628
ترجمه شده توسط
تیم سینما دریمینگ
2113
02:26:55,234 --> 02:27:03,234
ارائه شده توسط سینما دریمینگ
@CinemDreaming