1 00:00:01,460 --> 00:00:03,128 ‫می‌تونیم همین‌الان از اینجا بریم 2 00:00:03,128 --> 00:00:05,339 ‫و بفهمیم واقعاً چه اتفاقی ‫برای باباتون افتاد. 3 00:00:07,591 --> 00:00:10,427 ‫حالا هم تقریباً 60 ثانیه فرصت دارین ‫تا تصمیمتونـو بگیرین. 4 00:00:14,890 --> 00:00:16,099 ‫تصمیمتون چیـه؟ 5 00:00:16,099 --> 00:00:18,060 ‫- یه دقیقه بذار ببینم. ‫- یه دقیقه وقت نداریم. 6 00:00:18,060 --> 00:00:19,895 ‫همون ونی که توی پارکینگـه؟ ‫«مورد: سرهنگ لیلند شاو» 7 00:00:20,687 --> 00:00:21,688 ‫فکرشـو می‌کردم. ‫«ردیاب غیرفعال شد» 8 00:00:21,712 --> 00:00:23,583 ‫هشدار: ‫«ردیاب غیرفعال شد» 9 00:00:23,607 --> 00:00:24,983 ‫من هیچ‌جایی باهات نمیام. 10 00:00:24,983 --> 00:00:26,652 ‫هی، اول شما اومدین سراغم. 11 00:00:27,653 --> 00:00:28,654 ‫اگه دلت نمی‌خواد بفهمی 12 00:00:28,654 --> 00:00:30,906 ‫که پدر خودت زنده‌ست یا ‫مرده، به خودت مربوطـه. 13 00:00:30,906 --> 00:00:32,366 ‫ولی من دلم می‌خواد بفهمم. 14 00:00:32,866 --> 00:00:35,827 ‫اگه زنده باشه چطور پیداش کنیم؟ ‫اصلاً از کجا شروع کنیم؟ 15 00:00:35,827 --> 00:00:37,496 ‫از همون‌جا که ردش گم شد، شروع می‌کنیم. 16 00:00:37,996 --> 00:00:38,997 ‫موفق باشی تو این مورد. 17 00:00:38,997 --> 00:00:40,541 ‫اونا هفته‌ها دنبال هواپیماش گشتن. 18 00:00:40,541 --> 00:00:43,961 ‫این می‌شه صدها کیلومتر مربع از... ‫می‌دونی، آلاسکا. 19 00:00:43,961 --> 00:00:45,921 ‫آره، پس جایی رو می‌گردیم که اونا نگشتن. 20 00:00:47,089 --> 00:00:52,344 ‫حالا، این یه نیواکیـه، که یعنی یه ‫پروسه‌ی هرس کردن به‌کل متفاوتی داره. 21 00:00:52,928 --> 00:00:55,472 ‫پس، البته، کاملاً حیرت‌انگیزه. 22 00:00:57,266 --> 00:00:59,977 ‫ببین، من فقط می‌خوام این کودن‌های مورناک 23 00:00:59,977 --> 00:01:03,146 ‫منـو قاطی هر دیوونه‌بازی‌ای ‫که بابام درگیرش بود، نکنن. 24 00:01:04,105 --> 00:01:05,357 تو هم به همین راضی‌ای؟ 25 00:01:06,275 --> 00:01:08,193 ‫- من می‌خوام پدرمـو پیدا کنم. ‫- منم همین‌طور. 26 00:01:14,783 --> 00:01:16,285 ‫خودت چرا می‌خوای پیداش کنی؟ 27 00:01:16,285 --> 00:01:17,786 ‫تو از این ماجرا چی گیرت میاد؟ 28 00:01:17,786 --> 00:01:20,455 ‫هیروشی رندا بیشتر مثل ‫پسرم می‌مونه تا برادر زاده‌ام. 29 00:01:20,455 --> 00:01:23,125 ‫اون تنها خانواده‌ایـه که تا حالا داشتم. ‫این گیرم میاد. 30 00:01:26,336 --> 00:01:27,421 ‫این‌کار مسخره‌ست. 31 00:01:27,421 --> 00:01:30,549 ‫مسخره‌تر از پیدا کردن پرونده‌های ‫مخفی توی گاوصندوق مخفی بابات؟ 32 00:01:31,550 --> 00:01:32,926 ‫مسخره‌تر از یه برادر مخفی؟ 33 00:01:32,926 --> 00:01:34,428 ‫یه خانوادۀ مخفی؟ 34 00:01:34,428 --> 00:01:36,471 ‫دیگه مچمونـو گرفتن. سوار ون بشین. 35 00:01:36,471 --> 00:01:37,681 ‫«واقعه‌ی اضطراری» 36 00:01:37,681 --> 00:01:38,599 ‫«لطفاً حواستون جمع باشه» 37 00:01:38,599 --> 00:01:40,851 ‫- من می‌رونم. سوئیچـو بده. ‫- نه، این ماشین اجاره‌ایـه. 38 00:01:40,851 --> 00:01:43,395 ‫- بعید می‌دونم اجازه داشته باشی. ‫- الحق که به پدرت رفتی. بجنب. 39 00:01:43,395 --> 00:01:44,813 ‫«واقعه‌ی اضطراری» 40 00:01:44,813 --> 00:01:46,565 ‫«لطفاً حواستون جمع باشه» 41 00:01:51,653 --> 00:01:53,322 ‫- خب، سوئیچش باید کجا بره؟ ‫- یا خدا. 42 00:01:53,322 --> 00:01:54,740 ‫آخرین باری که رانندگی کردی کِی بود؟ 43 00:01:54,740 --> 00:01:56,617 ‫هر چی شناور باشه، پرواز کنه یا ‫رو چهار چرخ بره بلدم باهاش کار کنم. 44 00:01:56,617 --> 00:01:58,202 ‫پاتـو بذار رو پدال و دکمه رو بزن. 45 00:01:58,202 --> 00:01:59,745 ‫- دکمه؟ ‫- آره دیگه! 46 00:02:00,579 --> 00:02:02,164 ‫هورا! 47 00:02:02,164 --> 00:02:03,248 ‫لی شاوه! 48 00:02:06,126 --> 00:02:07,920 ‫دارن می‌رن سمت دروازۀ جنوبی! 49 00:02:08,211 --> 00:02:09,295 ‫دروازۀ جنوبی رو ببندین! 50 00:02:13,509 --> 00:02:15,010 ‫وایستا! 51 00:02:15,511 --> 00:02:16,929 ‫مراقب باش! 52 00:02:20,432 --> 00:02:21,517 بیمه برخورد داریم؟ 53 00:02:21,517 --> 00:02:22,684 ‫آره. 54 00:02:24,686 --> 00:02:26,230 ‫داری چی‌کار می‌کنی؟ ‫داریم کجا می‌ریم... 55 00:02:36,782 --> 00:02:38,075 ‫مراقب باش! 56 00:02:43,288 --> 00:02:44,289 ‫مگه دیوانه‌ای؟ 57 00:02:44,289 --> 00:02:46,291 ‫تازه هیچ‌وقت رانندگی مادربزرگتـو ندیدی. 58 00:02:46,291 --> 00:02:47,584 ‫سفت بچسبین. 59 00:02:53,215 --> 00:02:55,425 ‫داره برمی‌گرده! ورودی اصلی! 60 00:02:59,888 --> 00:03:01,390 ‫وای خدای من! 61 00:03:26,582 --> 00:03:27,666 ‫از این وضع خوشم نمیاد. 62 00:03:27,666 --> 00:03:31,336 ‫آره، خب، دیگه نظرت رو به ‫کل عالم و آدم فهموندی، بیلی. 63 00:03:32,671 --> 00:03:34,590 ‫ما همیشه استقلال‌مونـو حفظ کردیم. 64 00:03:34,590 --> 00:03:37,092 ‫چون‌که هیچ‌کس ما رو جدی نمی‌گیره. 65 00:03:39,303 --> 00:03:40,679 ‫ببین، اگه شما دو تا می‌خواین اینـو 66 00:03:40,679 --> 00:03:43,599 ‫کلوپ شکار هیولای شخصی خودمون نگه دارین، ‫حله. بهشون درخواست می‌دیم. 67 00:03:43,599 --> 00:03:46,185 ‫ولی اگه می‌خواین تفاوتی ایجاد کنین، 68 00:03:47,477 --> 00:03:49,688 ‫و به‌صورت جدی یه‌سری کار علمی بکنین، 69 00:03:49,688 --> 00:03:50,939 ‫پس نیاز به پشتیبانی داریم. 70 00:03:53,766 --> 00:03:55,027 ‫می‌تونیم به این یارو اعتماد کنیم؟ 71 00:03:55,027 --> 00:03:57,154 ‫تا وقتی که باعث نشیم ‫شبیه احمق‌ها به نظر بیاد. 72 00:04:00,407 --> 00:04:01,408 ‫باشه. 73 00:04:01,909 --> 00:04:03,535 ‫- باشه. ‫- آره. 74 00:04:06,079 --> 00:04:07,539 ‫به مونارک خوش‌آمدین، ژنرال. 75 00:04:11,335 --> 00:04:14,713 کی فکرشـو می‌کرد از مأموریت اسکورت سود ببری و تبدیلش کنی به اولین فرماندهیت؟ 76 00:04:15,672 --> 00:04:18,341 ‫تازه این خرخون‌ها هم دارن ‫از الان به دلت می‌شینن، شاو. 77 00:04:19,593 --> 00:04:21,053 ‫یه‌خرده مثل جمع‌آوری ‫گربه‌ها می‌مونه، قربان، 78 00:04:21,053 --> 00:04:23,889 ‫منتهی اگه گربه‌ها شمارشگر گایگر ‫داشتن و فکر می‌کردن ازتون باهوش‌ترن. 79 00:04:25,891 --> 00:04:28,769 ‫همکارانم: دکتر میورا و ویلیام رندا. 80 00:04:30,896 --> 00:04:32,648 ‫بابت ترفیع‌تون تبریک می‌گم، ژنرال. 81 00:04:32,648 --> 00:04:35,776 ‫- خب، ممنونم خانم. ‫- البته. و درستش دکتره. 82 00:04:37,236 --> 00:04:38,445 ‫ببخشید. 83 00:04:42,282 --> 00:04:44,201 ‫فکر کنم می‌خواین یه چیزی نشونم بدین، دکتر؟ 84 00:04:44,443 --> 00:04:47,946 ‫«سال 1954» ‫«دو سال پس از اتفاقات فیلیپین» 85 00:04:57,339 --> 00:04:59,049 ‫این دیگه چیـه؟ 86 00:05:00,050 --> 00:05:01,593 ‫بهم بگو این یه‌جور فسیلـه. 87 00:05:02,261 --> 00:05:03,971 ‫این یه حدس منطقیـه، 88 00:05:03,971 --> 00:05:07,474 ‫توی منطقه گل‌آلود اندونزی ‫هم همین فکر رو کردیم. 89 00:05:07,474 --> 00:05:09,518 ‫سه هفته پیش، قبل از این‌که ‫بادهای موسمی پرش کنن. 90 00:05:09,518 --> 00:05:12,354 ‫چطور همچین چیز بزرگی بدون ‫دیده شدن واس خودش می‌چرخه؟ 91 00:05:12,354 --> 00:05:13,730 ‫خب، من نظرم بیشتر روی تلپورت... 92 00:05:13,730 --> 00:05:16,108 ‫چندتا تئوری هست که داریم ‫روشون کار می‌کنیم، قربان. 93 00:05:21,154 --> 00:05:23,073 ‫این باعث می‌شه تا مدتها کابوس ببینم. 94 00:05:25,200 --> 00:05:28,954 ‫ولی تا وقتی نشون‌مون بدین این کارِ چه ‫موجودی بوده، باید با حدس و گمان جلو بریم. 95 00:05:28,954 --> 00:05:30,831 ‫نمی‌شد حداقل یه عکس برام بگیرین؟ 96 00:05:30,831 --> 00:05:32,249 ‫چرا فقط به عکس بسنده کنیم؟ 97 00:05:32,916 --> 00:05:35,294 ‫اگه یه راهی داشتیم که از ‫مخفیگاهش بکشیمش بیرون چی؟ 98 00:05:35,294 --> 00:05:37,171 ‫فقط 150 پوند اورانیوم نیاز داریم. 99 00:05:37,171 --> 00:05:38,505 ‫و بذارین اینـو توضیح بدم، قربان. 100 00:05:38,505 --> 00:05:40,215 ‫این به همون اندازه‌ایـه که انداختیم رو ژاپن. 101 00:05:43,969 --> 00:05:45,429 ‫هدف و مقصودت چیـه اینجا؟ 102 00:05:47,806 --> 00:05:50,475 ‫ژنرال، وقتی داشتم برای ‫درجۀ دکتری‌ام تحقیق می‌کردم، 103 00:05:50,475 --> 00:05:53,520 ‫توی تروپوسفر، خطوط تشعشع غیرعادی پیدا کردم. ‫(تروپوسفر پایین‌ترین لایه اتمسفر زمین است) 104 00:05:53,520 --> 00:05:56,106 ‫و به‌نظرمون این ممکنه مستقیماً با 105 00:05:56,106 --> 00:05:57,774 ‫حرکات تایتان ارتباط داشته باشه. 106 00:05:57,774 --> 00:05:59,193 ‫به‌نظرتون رادیو اکتیون؟ 107 00:05:59,193 --> 00:06:03,947 ‫بیشتر انگار بجای اینکه تشعشع تولید کنن، ‫اون رو جذب می‌کنن، ازش تغذیه می‌کنن. 108 00:06:03,947 --> 00:06:06,491 ‫معتقدم باید تو این قضیه ‫پیشدستی کنیم، قربان. 109 00:06:06,491 --> 00:06:09,912 ‫اونجا باهاشون روبرو بشیم خیلی بهتر ‫از اینه که اینجا باهاشون روبرو بشیم. 110 00:06:11,079 --> 00:06:13,123 ‫- اگه آیک بود همینـو نمی‌گفت؟ ‫- رئیس‌جمهور آیزنهاور، (آیک لقب آیزنهاور است) 111 00:06:13,123 --> 00:06:14,208 ‫فرماندۀ کل قوامون، 112 00:06:14,208 --> 00:06:17,169 ‫اگه بود می‌گفت ذره‌به‌ذره‌ی اورانیومی ‫که داریم رو برای امنیت ملی نیاز داریم. 113 00:06:17,169 --> 00:06:21,924 ‫با کمال احترام، قربان، یه همچین موجودی، 114 00:06:22,549 --> 00:06:23,675 ‫به بزرگی این، 115 00:06:23,675 --> 00:06:26,678 ‫یک تهدید تهدید قطعی برای امنیت جهانیـه. 116 00:06:48,408 --> 00:06:51,286 ‫ایول. ایول! گرفتیمش. 117 00:06:51,286 --> 00:06:52,871 ‫هیچ می‌دونین این چقدر بزرگـه؟ 118 00:06:52,871 --> 00:06:55,040 ‫من که می‌گم 150 پوند. 119 00:06:55,874 --> 00:06:58,544 ‫حالا شاید دفعه بعدی بحث رو ‫با تلپورت جلو نبری بهتر باشه. 120 00:06:58,544 --> 00:06:59,628 ‫یه تئوریـه دیگه. 121 00:06:59,628 --> 00:07:01,463 ‫آره، زمین صاف هم یه تئوریـه، 122 00:07:01,463 --> 00:07:03,674 ‫ولی از طرف پنتاگون برات بودجه جور نمی‌کنه. 123 00:07:03,674 --> 00:07:06,718 ‫ما داریم از وارونه کردن ‫قرن‌ها علم پذیرفته‌شده 124 00:07:06,718 --> 00:07:10,264 ‫در تکامل، جانور شناسی و فیزیک حرف می‌زنیم. 125 00:07:10,264 --> 00:07:12,558 ‫می‌دونی، نیازمند افراد روشن‌فکره. 126 00:07:12,558 --> 00:07:14,518 ‫آره و افراد آگاه، بیلی. 127 00:07:14,518 --> 00:07:16,061 ‫باید فضای محیط رو بسنجی. 128 00:07:17,604 --> 00:07:19,773 ‫این یک سفر اکتشافـه. 129 00:07:19,773 --> 00:07:21,859 ‫پس قرار نیست جلو دهنمـو بگیرم ‫فقط واسه این‌که 130 00:07:21,859 --> 00:07:23,443 ‫از طرف یه‌مشت انسان ‫اولیۀ تفنگ‌به‌دست حمایت بشم. 131 00:07:28,448 --> 00:07:29,700 ‫کلی کار داریم که باید بهشون برسیم. 132 00:07:30,200 --> 00:07:31,201 ‫باشه؟ 133 00:07:31,702 --> 00:07:32,995 ‫توی دفتر می‌بینمتون. 134 00:07:39,168 --> 00:07:40,544 ‫می‌دونی که اخلاقش چطوریـه. 135 00:07:41,295 --> 00:07:42,296 ‫آره می‌دونم. 136 00:07:45,382 --> 00:07:48,427 ‫اگه به‌خاطر تو نبود، الان ‫هیچ‌کدوممون اینجا نبودیم. 137 00:07:48,427 --> 00:07:51,305 ‫تازه این تئوری هم نیست، یه حقیقتـه. 138 00:07:52,890 --> 00:07:57,686 ‫پس، داری می‌گی یه جا واسه ‫انسان‌های اولیۀ تفنگ‌به‌دست هست؟ 139 00:07:58,896 --> 00:07:59,938 ‫ممنون. 140 00:08:03,066 --> 00:08:04,693 ‫ولی راست می‌گه. 141 00:08:05,944 --> 00:08:07,821 ‫اگه هویت‌مون و کاری که ‫سعی داریم بکنیم رو مخفی کنیم، 142 00:08:07,821 --> 00:08:09,865 ‫پس کلاً چه فایده داره انجامش بدیم؟ 143 00:08:14,889 --> 00:08:19,889 «ارائه ای از مونت مووی» :.: MontMovie.Net :.: مـونـت مـووی در تلگرام و اینستاگرام @MontMovie 144 00:08:21,222 --> 00:08:27,472 «امپایر بست تی وی تقدیم میکند» دانلود و تماشای آنلاین فیلم و سریال به صورت سافت ساب و هارد ساب پارسی ..:::EmpireBestTV.Com:::. 145 00:09:34,365 --> 00:09:37,492 ‫«مونارک: میراث هیولاها» ‫«قسمت سوم: رازها و دروغ‌ها» 146 00:09:39,120 --> 00:09:46,455 ‫مــتــرجــم: ‫.:: عرفان طبرسی ::. ‫.:: Erfan Tabarsi ::. 147 00:09:47,421 --> 00:09:49,798 ‫ما با کاغذ و مداد شروع کردیم. 148 00:09:50,465 --> 00:09:52,009 ‫همچین جهش رو به جلویی نبود. 149 00:09:53,010 --> 00:09:55,262 ‫نمی‌دونم بیلی چطور این ‫دفترچه‌های خاطرات رو نگه می‌داشت. 150 00:09:55,262 --> 00:09:58,140 ‫هر چیز دیوانه‌واری که بهش ‫بر می‌خورد با عجله می‌نوشت. 151 00:09:58,140 --> 00:10:00,350 ‫تا وقتی دیگه مدادش تموم می‌شد. 152 00:10:00,350 --> 00:10:01,643 ‫- بابا هم همین‌کارو کرد. ‫- جداً؟ 153 00:10:01,643 --> 00:10:04,021 ‫اونا رو با قلمتراشی که ‫همراهش بود تیر می‌کرد. 154 00:10:04,021 --> 00:10:05,939 ‫تراشۀ مداد رو همه‌جا می‌ریخت. 155 00:10:07,566 --> 00:10:09,650 ‫مامان دیگه خسته شد از ‫بس دنبالش می‌رفت و جارو می‌کشید. 156 00:10:10,194 --> 00:10:13,739 ‫حالا، اینجا یه چیزی هست که هیروشی ‫نمی‌خواست مونارک راجع‌بهش بدونه. 157 00:10:13,739 --> 00:10:17,743 ‫و غریزه‌ام بهم می‌گه اگه قبل از ‫اونا بفهمیم چیه، باباتـو پیدا می‌کنیم. 158 00:10:17,743 --> 00:10:20,495 ‫می یه چیزی برای خوندنشون ساخت، ‫ولی توی خونه‌اشـه. 159 00:10:21,163 --> 00:10:22,164 ‫عالیـه. 160 00:10:22,164 --> 00:10:25,417 ‫خب، نه، من از قبل... ‫از قبل دیجیتالی‌شون کردم. 161 00:10:27,377 --> 00:10:29,087 ‫می‌دونین، واسه رو مبادا نگهش داشتم. 162 00:10:29,087 --> 00:10:30,964 ‫خب، حله دیگه، خرخون. 163 00:10:30,964 --> 00:10:33,926 ‫باید اون تو دنبال هر ‫چیزی راجع‌به آلاسکا بگردی. 164 00:10:33,926 --> 00:10:36,762 ‫خب، استخراج داده‌های تصویری اولیه برای ‫کلمات کلیدی 165 00:10:36,762 --> 00:10:38,889 ‫همچین کار ساده‌ای نیست. 166 00:10:38,889 --> 00:10:40,057 ‫نمی‌شه که تو گوگل جستجو کنم. 167 00:10:43,101 --> 00:10:45,312 ‫می‌دونی گوگل چیه؟ 168 00:10:45,312 --> 00:10:48,899 ‫خب، توی زندان انفرادی که نبودم، می. 169 00:10:51,109 --> 00:10:52,319 ‫مونارک کِی تأسیس شد؟ 170 00:10:53,403 --> 00:10:55,197 ‫اواخر دهه 40، همون حول و حوش. 171 00:10:57,241 --> 00:10:59,743 ‫اینجوری نباید یه 90 سالی داشته باشی؟ 172 00:11:01,578 --> 00:11:03,705 ‫چی بگم آخه؟ ژن خوبم، ها؟ 173 00:11:06,124 --> 00:11:07,125 ‫عجب. 174 00:11:08,961 --> 00:11:10,420 ‫اصلاً جریان این چیزا چیـه؟ 175 00:11:10,420 --> 00:11:11,755 ‫امیدها. 176 00:11:12,965 --> 00:11:14,925 ‫رویاها. جاه‌طلبی‌ها. 177 00:11:15,551 --> 00:11:18,512 ‫این چیزیـه که قبل از این‌که راهشونـو گم کنن ‫ می‌خواستیم مونارک باشه. 178 00:11:18,512 --> 00:11:21,390 ‫اون‌وقت حالا ببینشون. بجای ‫هیولاها، افتادن دنبال شما. 179 00:11:24,142 --> 00:11:26,687 ‫بابامون واقعاً برای اونا کار می‌کرد؟ ‫برای مونارک؟ 180 00:11:28,730 --> 00:11:30,482 ‫کار خانوادگیتـه. 181 00:11:30,482 --> 00:11:32,776 ‫می‌دونست که این موجودات وجود دارن. 182 00:11:34,319 --> 00:11:35,571 ‫همه‌تون می‌دونستین. 183 00:11:36,989 --> 00:11:39,074 ‫می‌تونستین به مردم هشدار ‫بدین، سعی کنین جلوش رو بگیرین. 184 00:11:39,074 --> 00:11:41,326 ‫هی، ما سعی داشتیم دقیقاً همین‌کارو بکنیم. 185 00:11:42,202 --> 00:11:43,954 ‫ولی تو که اونجا بودی. خودت دیدیش. 186 00:11:43,954 --> 00:11:46,957 ‫واقعاً فکر می‌کنی چیزی رو ‫زمین بود که بشه جلوش رو بگیره؟ 187 00:11:46,957 --> 00:11:48,250 ‫جلوی اونـو؟ 188 00:11:48,876 --> 00:11:50,502 ‫پس جونشـو سرِ هیچ و پوچ انداخت دور. 189 00:11:52,212 --> 00:11:53,964 ‫این کار خانوادگیمون نیست... 190 00:11:55,966 --> 00:11:57,551 ‫نفرین خانوادگیمونـه. 191 00:12:39,116 --> 00:12:43,304 ‫«بیکینی آتول» ‫«سال 1954» 192 00:12:51,939 --> 00:12:53,148 ‫دوربین قطع بزرگ آوردی؟ ‫(دوربین‌هایی که به‌طور استاندارد ‫از فیلم تخت استفاده می‌کنند) 193 00:12:53,148 --> 00:12:54,358 ‫- آره، بیلی. ‫- خیلی‌خب. 194 00:12:54,358 --> 00:12:56,401 ‫- و لنزهای بلند؟ 500 میلیمتری‌ها؟ ‫- وای نه. 195 00:12:56,401 --> 00:12:58,987 ‫با لرزه‌سنج و کل فیلم‌های اضافی جاش گذاشتم. 196 00:12:58,987 --> 00:13:01,823 ‫بد شد که. اینم از عکس انداختنت ‫برای جلد مجله نشنال جئوگرافیک. 197 00:13:05,744 --> 00:13:06,995 ‫چه غلطا؟ 198 00:13:12,668 --> 00:13:15,504 ‫بهت که گفتم نمی‌تونیم به ‫اون حرومزاده اعتماد کنیم. 199 00:13:15,504 --> 00:13:17,548 ‫هی، وایستا بینم. بذار من حلش کنم. 200 00:13:17,548 --> 00:13:19,716 ‫بذار من... بذار حلش کنم. 201 00:13:28,267 --> 00:13:29,309 ‫ژنرال. 202 00:13:34,606 --> 00:13:35,691 ‫ژنرال. 203 00:13:41,154 --> 00:13:45,534 ‫قربان، ظاهراً این قضیه داره به ‫سمتی می‌ره که درباره‌اش صحبت نکردیم. 204 00:13:45,534 --> 00:13:47,703 ‫بحث‌مون این بود که شما به ‫مقدار فراوانی اورانیوم نیاز دارین. 205 00:13:47,703 --> 00:13:49,162 ‫ولی به شکل بمب که نه، قربان. 206 00:13:49,162 --> 00:13:50,747 ‫باید دقیق‌تر می‌گفتین. 207 00:13:52,499 --> 00:13:53,500 ‫می‌تونستین بهمون بگین. 208 00:13:53,500 --> 00:13:56,128 ‫خب، روال کارِ آزمایش هسته‌ای ‫فوق محرمانه این‌طوری نیست، پسرم. 209 00:13:56,128 --> 00:13:57,212 ‫می‌فهمم، قربان. 210 00:13:57,212 --> 00:14:00,299 ‫اونا فقط یه فرصت می‌خوان ‫تا چیزی که باهاش طرفیم رو ارزیابی کنن. 211 00:14:00,299 --> 00:14:01,842 ‫ما اصلاً نمی‌دونیم این موجودات چی‌ان... 212 00:14:01,842 --> 00:14:04,845 ‫اونا یه تهدید قطعی برای امنیت جهانی‌ان. 213 00:14:06,763 --> 00:14:07,764 ‫درست نمی‌گم؟ 214 00:14:07,764 --> 00:14:08,849 ‫چرا، قربان. 215 00:14:08,849 --> 00:14:10,934 اونجا چند تا ستاره می‌بینی؟ 216 00:14:10,934 --> 00:14:12,102 ‫یکی، قربان. 217 00:14:12,102 --> 00:14:14,730 ‫که می‌دونم معنیش اینه که باید از دو یا سه... 218 00:14:15,314 --> 00:14:17,900 از چهار نفر با دسترسی سطح بالاتر کمک میگرفتین ‫تا چیزی که خواستیم رو بدست بیارین. 219 00:14:17,900 --> 00:14:19,610 ‫و عقیدۀ تمام اون درجه‌دارها 220 00:14:19,610 --> 00:14:22,529 ‫این بود که اگه بتونیم این موجود رو بکشونیم ‫تو فضای باز، همین‌جا باهاش مقابله می‌کنیم. 221 00:14:22,529 --> 00:14:23,614 ‫حالا. 222 00:14:23,614 --> 00:14:25,991 ‫حالا، اون موجود چه هیولا باشه چه نباشه، 223 00:14:26,491 --> 00:14:28,952 ‫قرار نیست توی یه جعبه بره لوس آلاموس. 224 00:14:35,501 --> 00:14:39,755 ‫می‌فهمم این اون چیزی نیست که تو فکرشون بود، 225 00:14:39,755 --> 00:14:42,966 ‫ولی این قضیه از همه‌مون بزرگ‌تر شده. 226 00:14:44,343 --> 00:14:47,596 ‫تو حمایت ارتش ایالات متحده رو خواستی. 227 00:14:49,681 --> 00:14:50,766 ‫اینم همون حمایتـه. 228 00:15:06,240 --> 00:15:07,658 ‫هی، منم. 229 00:15:08,575 --> 00:15:09,701 ‫ببخشید، هوا طوفانیـه. 230 00:15:09,701 --> 00:15:13,038 ‫من توی یه قایقم، یه کشتی. 231 00:15:14,164 --> 00:15:15,999 ‫می‌دونی که نمی‌تونم اینـو بهت بگم. 232 00:15:17,084 --> 00:15:18,377 ‫هی، گوش کن، من... 233 00:15:19,753 --> 00:15:21,713 ‫هی، می‌شه فقط یه لحظه گوش کنی؟ 234 00:15:23,966 --> 00:15:25,884 ‫ببین، ممکنه بزودی برگردم. 235 00:15:27,052 --> 00:15:28,303 ‫نه، جدی دارم می‌گم. 236 00:15:30,556 --> 00:15:32,224 ‫اگه بیشتر می‌دونستم که بهت می‌گفتم. 237 00:15:37,563 --> 00:15:39,398 ‫هی، من باید برم. آره، وقتم تموم شد. 238 00:15:43,360 --> 00:15:45,028 ‫اون واسه محیط زیست بده. 239 00:15:46,280 --> 00:15:48,448 ‫ماهی پلاستیک می‌خوره، ‫ما هم ماهی رو. 240 00:15:49,575 --> 00:15:51,535 ‫به صلح سبز یه پولی اهدا می‌کنم. ‫(یک سازمان غیردولتی مدافع محیط زیست) 241 00:15:53,245 --> 00:15:56,123 ‫بجاش می‌تونی بگی چرا گوشیتـو می‌اندازی ‫تو اقیانوس که از شرش خلاص بشی. 242 00:15:58,792 --> 00:16:00,210 ‫چیزی می‌خوای؟ 243 00:16:00,752 --> 00:16:02,462 ‫اون می‌خواد برنامه رو مرور کنه. 244 00:16:07,009 --> 00:16:08,427 ‫واقعاً به اون حرومزادۀ پیر اعتماد داری؟ 245 00:16:08,427 --> 00:16:11,054 ‫دیگه مجبور نیستی به خاطر ما ‫خودتـو تو خطر بندازی، 246 00:16:11,054 --> 00:16:12,556 ‫نه اگه باید برگردی. 247 00:16:12,556 --> 00:16:13,932 ‫این تقصیر منـه. 248 00:16:13,932 --> 00:16:15,601 ‫- گندکاری منـه. ‫- آره. 249 00:16:15,601 --> 00:16:18,604 ‫آره، واقعاً گندکاری توئه. و اون. ‫تو هم پای منـو بهش باز کردی. 250 00:16:18,604 --> 00:16:21,315 ‫به قیمت کارم و خونه‌ام تموم شد، 251 00:16:21,315 --> 00:16:23,984 ‫زندگیم، هر چی که ساختم، هویتم. 252 00:16:25,277 --> 00:16:27,821 ‫- نمی‌دونستم این اتفاق میفته. ‫- آره، منصفانه‌ست. 253 00:16:29,615 --> 00:16:33,285 ‫ولی تا وقتی گندکاری تو رو تمیز کنیم و ‫چیزی که باعث شدی از دست بدمـو برگردونم، 254 00:16:34,453 --> 00:16:37,039 ‫اجازه نداری بهم بگی چی نیاز دارم. 255 00:16:45,672 --> 00:16:48,926 ‫خب، سبیل اینا رو تا ‫جایی که تونستم چرب کردم. 256 00:16:49,593 --> 00:16:50,802 ‫ولی مسئله اینجاست، بروبچ. 257 00:16:51,303 --> 00:16:54,431 ‫اگه یه نگهبان مرزی سمج گیرمون ‫ بیاد و اینا رو پیشمون پیدا کنه، 258 00:16:54,431 --> 00:16:55,807 ‫در جا کارمون تمومـه. 259 00:16:55,807 --> 00:16:57,851 ‫پس باید از شرشون خلاص بشیم. 260 00:17:01,563 --> 00:17:02,856 ‫نه. 261 00:17:02,856 --> 00:17:05,108 ‫تو بهمون گفتی کلید پیدا کردن پدرم اون توئه. 262 00:17:05,108 --> 00:17:06,527 ‫یه نسخه رو لپ‌تاپش داره. 263 00:17:06,527 --> 00:17:08,069 ‫- یادگار مقدس که نیستن... ‫- برام مهم نیست. 264 00:17:09,112 --> 00:17:10,821 ‫چرا باید هر کاری تو می‌گی بکنم؟ 265 00:17:11,698 --> 00:17:12,866 ‫و چرا داریم می‌ریم به کره؟ 266 00:17:12,866 --> 00:17:14,201 ‫پدرم توی آلاسکا ناپدید شد. 267 00:17:14,201 --> 00:17:15,618 ‫آلاسکا هم اون‌طرفیـه! 268 00:17:16,537 --> 00:17:19,705 ‫- هیچ می‌دونی داری چی‌کار می‌کنی؟ ‫- خب، از ژاپن که خارج‌مون کردم، مگه نه؟ 269 00:17:19,705 --> 00:17:22,291 ‫وارد این کشتی شدین، بدون ‫پاسپورت و به هیچ مونارکی هم برنخوردیم. 270 00:17:24,336 --> 00:17:26,463 ‫حالا، توی پوهانگ یه کسی ‫هست که بهش نیاز داریم. 271 00:17:26,463 --> 00:17:27,964 ‫از دوستای قدیمی منـه. 272 00:17:28,757 --> 00:17:31,260 ‫شاید آخرین دوستی باشه که برام مونده. 273 00:17:31,844 --> 00:17:32,761 ‫ولی راست می‌گی. 274 00:17:32,761 --> 00:17:34,763 ‫هیروشی بابای توئه. 275 00:17:35,556 --> 00:17:36,849 ‫و تو. 276 00:17:36,849 --> 00:17:39,142 ‫حالا، می‌خواین تصمیم‌گیری‌ها ‫با شما دو تا باشه و کاملاً حق دارین. 277 00:17:39,142 --> 00:17:40,686 ‫پس، زمانی که رسیدیم اونجا... 278 00:17:42,688 --> 00:17:43,814 ‫بعدش کجا بریم؟ 279 00:17:52,173 --> 00:18:01,840 مــوــنــــت مـو.وی ر.و سـر.چ کـن 280 00:18:15,395 --> 00:18:18,865 ‫«پوهانگ» ‫«کره جنوبی» 281 00:18:22,728 --> 00:18:24,980 ‫- باشه، دوستت کجاست؟ ‫- فقط بهم اعتماد کن، باشه؟ 282 00:18:30,986 --> 00:18:33,197 ‫یه دقیقه وایستا. باید تو ‫صف شمارۀ دو باشیم. بیاین. 283 00:18:42,956 --> 00:18:43,957 ‫ردیفیم. 284 00:18:47,127 --> 00:18:49,546 ‫فکر کنم باید تو صف شمارۀ دو باشیم. 285 00:18:52,257 --> 00:18:53,258 ‫تو روحش. 286 00:18:55,427 --> 00:18:57,179 ‫- پاسپورت. ‫- ببخشید؟ 287 00:18:57,179 --> 00:18:58,263 ‫پاسپورت! 288 00:18:58,764 --> 00:19:00,307 ‫انگلیسی بلدی؟ 289 00:19:00,307 --> 00:19:01,642 ‫انگلیسی؟ 290 00:19:02,392 --> 00:19:04,144 ‫جریان از این قراره. 291 00:19:04,645 --> 00:19:08,357 ‫اینجا نوه‌های به فرزندی ‫گرفته‌شدۀ خواهرم پیشمن، درسته؟ 292 00:19:08,357 --> 00:19:09,566 ‫پس سوار اون کشتی بودیم. 293 00:19:09,566 --> 00:19:13,195 ‫و بهشون گفتم، به‌خاطر حفظ امنیت، ‫باید همه‌چیزو بذاریم توی یه کوله‌پشتی. 294 00:19:13,195 --> 00:19:14,363 ‫کوله‌پشتی، درسته؟ 295 00:19:14,363 --> 00:19:16,782 ‫خب بگذریم، ببین، ما که تروریست نیستیم. 296 00:19:16,782 --> 00:19:19,368 ‫منم تا حالا کره شمالی نیومدم، پس... 297 00:19:19,368 --> 00:19:22,454 ‫- هی! صبر کن. هی! ‫- وای خدای من. خواهش می‌کنم! 298 00:19:22,454 --> 00:19:24,706 ‫من پاسپورت دارم. ‫من پاسپورت دارم. 299 00:19:24,706 --> 00:19:26,917 ‫نمی‌شد بذاری یه‌‌راست با ‫سفارت آمریکا تماس بگیرم... 300 00:19:34,091 --> 00:19:35,843 ‫نه. چی، قراره جریمه‌ای چیزی کنه؟ 301 00:19:35,843 --> 00:19:38,178 ‫چون خیلی خوشحال می‌شم که بهتون پول بدم، 302 00:19:38,178 --> 00:19:40,722 ‫- که بتونین هر کاری می‌خواین باهاش بکنین. ‫- چه خبر شده؟ 303 00:19:40,722 --> 00:19:42,349 ‫- آخه چی از دست می‌دی؟ ‫- شغلمـو. 304 00:19:42,349 --> 00:19:44,268 ‫- نمی‌تونیم بریم زندان. ‫- شاو بدبختمون کرد. 305 00:19:44,268 --> 00:19:45,394 ‫رئیس تویی، مگه نه؟ 306 00:19:45,394 --> 00:19:48,230 ‫فقط می‌خوام یه چیزی رو بدونی. ‫کاری می‌کنم ارزش وقتتـو داشته باشه! 307 00:19:48,230 --> 00:19:49,606 ‫ما فروشی نیستیم. 308 00:19:49,606 --> 00:19:51,316 ‫خب، پس احمق‌تر از چیزی هستی که نشون می‌دی. 309 00:19:51,316 --> 00:19:53,652 ‫- آخه می‌گم، تو... ‫- لعنتی. 310 00:19:54,194 --> 00:19:55,195 ‫بهت که گفتم 311 00:19:55,195 --> 00:19:57,698 ‫با یه‌سری آدم‌های خیلی احمق روبرو می‌شی. 312 00:19:57,698 --> 00:19:58,866 ‫می‌دونم. 313 00:20:01,326 --> 00:20:04,079 ‫یا خدا، مرد. بلد نیستی نمایشی مشت بزنی؟ 314 00:20:04,079 --> 00:20:06,790 ‫نه. برادرم! 315 00:20:06,790 --> 00:20:08,584 ‫زمان خیلی زیادی گذشته، دو هو. 316 00:20:09,334 --> 00:20:11,211 ‫هر دفعه جوون‌تر می‌شی. خوب شدی. 317 00:20:11,211 --> 00:20:13,297 ‫نه واقعاً. ‫ولی همه همینـو بهم می‌گن. 318 00:20:13,297 --> 00:20:15,090 ‫هی، باید قبل از این‌که ‫یکی پیداش کنه راه بیفتیم. 319 00:20:15,090 --> 00:20:17,050 ‫- بریم. ‫- بریم! 320 00:20:17,050 --> 00:20:19,469 ‫ایمان داشته باش. زود باش. 321 00:20:20,012 --> 00:20:21,013 ‫عوضی. 322 00:20:52,920 --> 00:20:54,087 ‫به ژاپن خوش‌اومدین، خانم. 323 00:20:54,671 --> 00:20:57,591 ‫ممنونم تیم. قدر هر فرصتی که ‫برای دیدن ژاپن پیدا کنم رو می‌دونم. 324 00:20:57,591 --> 00:20:58,926 ‫اگرچه که قرار بود 325 00:20:58,926 --> 00:21:01,220 ‫این آخر هفته دخترمـو ‫ببرم به خوابگاه دانشجوییش. 326 00:21:01,220 --> 00:21:02,304 ‫تبریک می‌گم. 327 00:21:02,304 --> 00:21:04,556 ‫ولی الان شوهر سابقم داره این ‫رویداد مهم رو باهاش جشن می‌گیره 328 00:21:04,556 --> 00:21:07,267 ‫چون‌که لی شاو تصمیم گرفته که خودشـو دیگه 329 00:21:07,267 --> 00:21:09,019 ‫از بستۀ بازنشستگیِ ‫سخاوتمندانه‌اش بهره‌مند نکنه. 330 00:21:09,019 --> 00:21:11,146 ‫- خانم، اگه اجازه هست بگم، من... ‫- نه، اجازه نیست. 331 00:21:13,482 --> 00:21:15,150 ‫بهت چی گفت؟ 332 00:21:16,693 --> 00:21:19,780 ‫یه‌سری داده‌ی ارزشمند دزدیده شده بود. ‫باید پسش می‌گرفتیم. 333 00:21:19,780 --> 00:21:22,783 ‫و بهت گفت که هیچ اجازه‌ای نداشته که 334 00:21:22,783 --> 00:21:24,535 ‫این شلوغ‌بازی چموشش رو انجام بده؟ 335 00:21:28,830 --> 00:21:30,457 ‫تصور کردم... 336 00:21:32,251 --> 00:21:35,087 ‫اون هواپیما داره سوختگیری می‌کنه ‫و تا نیم‌ساعت دیگه آمادۀ حرکتـه. 337 00:21:35,087 --> 00:21:36,171 ‫جفت‌تون سوارش می‌شین. 338 00:21:36,171 --> 00:21:38,549 ‫ما نمی‌تونیم بریم. ‫پرونده‌های بیل رندا دستشونـه. 339 00:21:38,549 --> 00:21:39,633 ‫گزارشات میدانی شصت ساله 340 00:21:39,633 --> 00:21:42,094 ‫و تئوری‌های غیرعملی قرار نیست کمکمون کنن ‫از یه روز گودزیلای دیگه پیشگیری کنیم. 341 00:21:42,094 --> 00:21:44,596 ‫آره، خب، انگاری نظر لی شاو متفاوتـه. 342 00:21:51,353 --> 00:21:53,605 ‫اگه واقعاً باور داشتی که خیلی مهمن، 343 00:21:53,605 --> 00:21:56,859 ‫چرا نیومدی پیش دکتر سریزاوا یا من؟ 344 00:21:56,859 --> 00:21:58,235 ‫چرا تنهایی انجامش دادی؟ 345 00:22:00,988 --> 00:22:05,409 ‫این راجع‌به مأموریت مائه یا تو؟ 346 00:22:05,409 --> 00:22:06,493 ‫تأیید شده‌ست؟ 347 00:22:06,827 --> 00:22:07,828 ‫همه‌شون؟ 348 00:22:11,748 --> 00:22:12,916 ‫خیلی‌خب، آماده باش. 349 00:22:14,459 --> 00:22:16,253 ‫شاو توی کره جنوبیـه. 350 00:22:16,253 --> 00:22:18,213 ‫هوش مصنوعیِ تشخیص ‫چهره، اون و بقیه رو گزارش کرده 351 00:22:18,213 --> 00:22:20,549 ‫توی بندر پوهانگ، مقامات بازداشتشون کردن. 352 00:22:20,549 --> 00:22:22,759 ‫ولی به نحوی تونسته در بره. 353 00:22:28,140 --> 00:22:29,933 ‫تو، تا 30 دقیقه دیگه توی اون هواپیما باش. 354 00:22:29,933 --> 00:22:32,019 ‫تو، یه تیم عملیاتی جمع کن و برو سراغ شاو. 355 00:22:32,019 --> 00:22:33,103 ‫هر چی که نیاز داشتی بگو. 356 00:22:35,355 --> 00:22:37,316 ‫من به همکارم نیاز دارم. 357 00:22:40,319 --> 00:22:41,612 ‫اگه حق با اون باشه چی؟ 358 00:22:43,238 --> 00:22:45,574 ‫شاو سالهاست که کنار گذاشته شده. ‫چرا الان حرکت‌شـو زد؟ 359 00:22:46,325 --> 00:22:49,953 ‫اگه سریع حرکت کنم، شاید بتونم بزنم ‫رو دست شاو، ولی بدون اون نمی‌شه. 360 00:22:49,953 --> 00:22:52,497 ‫هیچ‌کس بهتر از اون نمی‌فهمی ‫شاو ممکنه چه قصدی داشته باشه، 361 00:22:52,497 --> 00:22:54,583 ‫یا چرا این پرونده‌ها انقدر براش مهمن. 362 00:22:56,210 --> 00:22:57,377 ‫آدم دیوانه، دیوانه رو می‌شناسه. 363 00:23:02,549 --> 00:23:04,635 ‫هی، دو هو. ابزاری که خواستمـو گیر آوردی؟ 364 00:23:04,635 --> 00:23:06,053 ‫آره. از قبل گذاشتم داخل. 365 00:23:12,768 --> 00:23:14,102 ‫بمب‌افکن بَمبو؟ 366 00:23:14,645 --> 00:23:18,857 ‫گفتم یه جت بیاری، دو هو، ‫نه یه تابوت آلومینیومی که بالداره. 367 00:23:19,650 --> 00:23:21,693 ‫هر بلایی که می‌تونسته سرش بیاد، 368 00:23:21,693 --> 00:23:23,153 ‫- از قبل اومده. ‫- آره. 369 00:23:23,153 --> 00:23:26,949 ‫خیلی‌خب. دو هوی هوایی، ‫برای مسافرگیری فوری آماده‌ست. 370 00:23:27,616 --> 00:23:30,285 ‫با اون این همه راه تا آلاسکا می‌ریم؟ 371 00:23:30,994 --> 00:23:32,246 ‫به چشم قدیمی نبینش. 372 00:23:32,746 --> 00:23:33,872 ‫به چشم عتیقه ببینش. 373 00:24:03,193 --> 00:24:06,280 ‫هنوز هیچی رو ردیاب صوتی نیومده، ژنرال. می‌خواین تا کی منتظر بمونیم؟ 374 00:24:14,121 --> 00:24:16,331 ‫هوا انقدر گرمـه که می‌شه رو صورت پاکت ‫تخم‌مرغ نیمرو کرد. 375 00:24:16,331 --> 00:24:17,875 ‫اگه این موجود نیاد، 376 00:24:17,875 --> 00:24:20,711 ‫فکر کنم بشه با اطمینان گفت ‫پشتیبانی ارتش رو از دست می‌دیم. 377 00:24:22,296 --> 00:24:26,258 ‫بهتره از اینه که ببینیم چیزی رو ‫نابود می‌کنن که اصلاً درکی ازش ندارن. 378 00:24:44,526 --> 00:24:46,570 ‫- اطلاعات چی می‌گه؟ ‫- چی شده؟ 379 00:24:46,570 --> 00:24:48,655 ‫نمی‌دونم، قربان. جریان برق قطع شد. 380 00:24:50,574 --> 00:24:52,951 ‫یه خبر تازه بهم بده. چه خبر شده؟ 381 00:24:56,330 --> 00:24:58,832 ‫توجه! توجه! ارتباط سونار. ‫(ردیاب صوتی) 382 00:25:16,517 --> 00:25:17,809 ‫اون یه دایناسوره؟ 383 00:25:18,352 --> 00:25:19,478 ‫اون زرهـه؟ 384 00:25:20,771 --> 00:25:23,398 ‫اون موجود دیگه در برابر ‫چی محافظت لازم داره؟ 385 00:25:25,108 --> 00:25:26,109 ‫ما. 386 00:25:32,366 --> 00:25:33,992 ‫خب، لعنت به من. 387 00:25:33,992 --> 00:25:36,411 ‫این موجود عجب سرعتی داره. 388 00:25:38,038 --> 00:25:39,748 ‫چطور تابحال این موجود رو ندیدیم؟ 389 00:25:40,374 --> 00:25:43,168 ‫اگه این کارو عملی کنن، دیگه چطور بفهمیم؟ 390 00:25:45,212 --> 00:25:46,213 ‫این‌کار اشتباهـه. 391 00:25:53,470 --> 00:25:54,471 ‫ژنرال؟ 392 00:25:56,181 --> 00:25:58,600 ‫ژنرال، به‌نظرم باید دست نگه‌داریم، قربان. 393 00:26:00,060 --> 00:26:02,104 ‫اگه نتونیم هر چی که می‌تونیم ‫راجع‌به دشمن یاد بگیریم... 394 00:26:02,104 --> 00:26:03,897 ‫اگه صبر کنی ببینی دشمن می‌خواد چی‌کار کنه، 395 00:26:03,897 --> 00:26:05,399 ‫الانشم باختی، پسرم. 396 00:26:21,248 --> 00:26:22,416 ‫خدای من. 397 00:26:24,710 --> 00:26:26,336 ‫اجازۀ حمله داری کسل براوو! 398 00:26:26,336 --> 00:26:28,130 ‫توجه! توجه! 399 00:26:28,130 --> 00:26:31,592 ‫در حال انتقال سیگنال انفجار ‫به کسل براوو تا 30 ثانیه! 400 00:26:40,350 --> 00:26:46,857 ‫ده، نه، هشت، هفت، شش... 401 00:26:49,067 --> 00:26:51,403 ‫- ولم کن! ولم کن! ‫- کی. تموم شده. 402 00:26:51,403 --> 00:26:52,487 ‫باید جلوشـو بگیرم! 403 00:26:52,487 --> 00:26:53,906 ‫بس کنین!! 404 00:26:53,906 --> 00:26:56,158 ‫- ...دو، یک. ‫- ترو خدا این‌کارو نکنین! 405 00:26:56,158 --> 00:26:57,284 ‫نمی‌تونین این‌کارو بکنین! 406 00:26:57,284 --> 00:26:58,452 ‫لطفا! 407 00:27:12,925 --> 00:27:14,593 ‫شکوهمنده. 408 00:27:17,137 --> 00:27:18,138 ‫آره، بود. 409 00:28:04,476 --> 00:28:05,686 ‫ما چی‌کار کردیم؟ 410 00:28:13,944 --> 00:28:15,529 ‫این زندگی واقعی پدرمون بود؟ 411 00:28:15,529 --> 00:28:17,948 ‫وقتی گفت توی یه کنفرانس ‫توسعه‌دهندگان نرم‌افزاره، 412 00:28:17,948 --> 00:28:20,868 ‫در واقع داشت از مرزها رد ‫می‌شد و هیولاها رو تعقیب می‌کرد؟ 413 00:28:20,868 --> 00:28:24,955 ‫خب، وقتی هیروشی اومد، دوران ‫شهامت و نترس بودن دیگه ازمون گذشته بود. 414 00:28:24,955 --> 00:28:28,000 ‫مونارک داشت عمدتاً تصمیمات مالی ‫رو تحلیل می‌کرد و حساب کتاب می‌کرد. 415 00:28:28,000 --> 00:28:29,334 ‫اسمشـو گذاشته بودن «داده محور». 416 00:28:29,334 --> 00:28:31,170 ‫آخرین باری که دیدیش کی بود؟ 417 00:28:31,170 --> 00:28:32,921 ‫نمی‌دونم. تقریباً 20 سال پیش بود. 418 00:28:32,921 --> 00:28:34,715 ‫وقتی که دیگه پیر و کند شده بودم. 419 00:28:37,801 --> 00:28:41,638 ‫اگه شما دو تا دنبال یه‌جور آگاهی ‫از وضعیت خودتون می‌گردین، 420 00:28:41,638 --> 00:28:45,267 ‫من چیزی ندارم. ‫یعنی می‌گم، هیرو فقط یه بچه‌ی عادی بود. 421 00:28:46,310 --> 00:28:48,979 ‫حیوانات کوچیک رو شکنجه نمی‌کرد. 422 00:28:48,979 --> 00:28:50,981 ‫و مشکلی با انجام کارای کوچیک و ساده نداشت. 423 00:28:50,981 --> 00:28:53,358 ‫مشخصات کلاسیک یه جامعه‌ستیز. 424 00:28:53,358 --> 00:28:54,818 ‫«آدم خوبی به‌نظر می‌رسید. 425 00:28:54,818 --> 00:28:57,154 ‫- آخه کی شک می‌کرد» ‫- می‌شه دو دقیقه چرت نگی؟ 426 00:28:57,154 --> 00:28:59,489 ‫می‌تونم تشخیص بدم که پی مامانش رفته. 427 00:29:00,199 --> 00:29:01,491 ‫اون می‌رفت دنبال هر چی که می‌خواست، 428 00:29:01,491 --> 00:29:03,702 ‫و هرگز نمی‌ذاشت هیچی سد راهش بشه. 429 00:29:03,702 --> 00:29:05,162 ‫و هرگز بهم دروغ نگفت. 430 00:29:07,664 --> 00:29:09,958 ‫این یه رازه، کیت، دروغ نیست. 431 00:29:09,958 --> 00:29:12,461 ‫به نظر میاد داری دوتا چیزی که با ‫هم فرق ندارن رو از هم جدا میکنی. 432 00:29:12,461 --> 00:29:13,629 ‫به‌نظر من که این‌طور نیست. 433 00:29:13,629 --> 00:29:17,382 ‫بدم میاد مزاحم تراپی خانوادگیتون بشم، ‫ولی فکر کنم یه چیزی پیدا کردم. 434 00:29:17,382 --> 00:29:19,384 ‫خب داشتم کلید واژۀ «آلاسکا» ‫رو جستجو می‌کردم، 435 00:29:19,384 --> 00:29:24,306 ‫ولی فقط سورتمه‌سگ‌های ‫گمشده و رویت «یوکون یتی» میاره. 436 00:29:24,306 --> 00:29:26,850 ‫ولی تو گفتی داده محور، 437 00:29:26,850 --> 00:29:29,686 ‫پس یه جستجوی عددی کردم تا ببینم 438 00:29:29,686 --> 00:29:31,855 ‫طول جغرافیایی یا عرض ‫جغرافیایی آلاسکا رو گیر میارم یا نه. 439 00:29:32,564 --> 00:29:34,608 ‫اون دستخطِ بیلیـه. 440 00:29:34,608 --> 00:29:37,319 ‫آره. اینا مختصات جغرافیایی سرتاسر دنیاست. 441 00:29:37,319 --> 00:29:39,947 ‫یعنی می‌گم، جلگه‌های آسیایی، آفریقای شمالی. 442 00:29:39,947 --> 00:29:43,033 ‫و هر چی که توی لیستـه تأیید ‫و تصدیق شده بجز این یکی. 443 00:29:43,033 --> 00:29:45,077 ‫و وقتی وارد نقشه کردمش... 444 00:29:45,911 --> 00:29:47,287 ‫آها، آره. 445 00:29:47,287 --> 00:29:50,624 ‫اگه بدونیم هواپیمای پدرت وقتی ناپدید شد ‫داشت کجا می‌رفت، 446 00:29:50,624 --> 00:29:52,709 ‫می‌تونم نقطۀ دقیقش رو بگم. 447 00:29:52,709 --> 00:29:55,754 ‫پروازِ 74 یا همچین چیزی بود. 448 00:29:55,754 --> 00:29:57,923 ‫برنامه پرواز از نوم تا بارو رو چیده. ‫(شهرهایی در آلاسکا) 449 00:29:57,923 --> 00:29:59,174 ‫نوم تو بارو. 450 00:30:00,133 --> 00:30:01,134 ‫زدیم تو خال. 451 00:30:02,553 --> 00:30:04,471 ‫یه شام استیک بابت این بهتون بدهکارم. 452 00:30:05,138 --> 00:30:06,890 ‫وقت انجامِ کاره، دو هو. 453 00:30:06,890 --> 00:30:09,059 ‫- مقصد جدیدی داریم. ‫- گرفتم. 454 00:30:09,059 --> 00:30:11,562 ‫معنیش چیه؟ ‫چرا داشته می‌رفته بارو؟ 455 00:30:11,562 --> 00:30:13,105 ‫نه، داشته می‌رفته سمت بارو. 456 00:30:14,439 --> 00:30:16,108 ‫ولی اونجا نمی‌رفته. 457 00:30:23,615 --> 00:30:24,616 ‫کیکو؟ 458 00:30:35,502 --> 00:30:36,503 ‫تو خوبی؟ 459 00:30:37,296 --> 00:30:38,755 ‫نباید جلومـو می‌گرفت. 460 00:30:39,756 --> 00:30:42,176 ‫آره، خودخواهی کرد. 461 00:30:44,303 --> 00:30:45,804 ‫اگه جلوتـو نمی‌گرفت چی می‌شد؟ 462 00:30:47,431 --> 00:30:49,766 ‫اخراج می‌شدی، دستگیر ‫می‌شدی، احتمالاً دیپورت می‌شدی. 463 00:30:50,976 --> 00:30:52,978 ‫در هر حال اون بمب رو منفجر می‌کردن. 464 00:30:56,523 --> 00:30:58,901 ‫ژنرال بهم زنگ زد تا راجع‌به ‫سرمایه‌گذاریمون صحبت کنه. 465 00:31:01,486 --> 00:31:04,448 ‫با خودم گفتم، از اونجایی که ‫به هر حال کارمون تعطیل می‌شه، 466 00:31:04,448 --> 00:31:06,325 ‫یه‌کاره برم یه لقمه گنده‌تر از دهنمون بردارم. 467 00:31:08,202 --> 00:31:10,871 ‫پس یه پیشنهاد بهش دادم، ‫یک‌سری پایگاه مونارک، 468 00:31:10,871 --> 00:31:13,040 ‫کارکنان اضافه، تجهیزات نظارتی، ‫هر چی که فکرشـو بکنی. 469 00:31:15,667 --> 00:31:17,044 ‫ردش کرد... 470 00:31:21,715 --> 00:31:23,509 ‫گفت درخواستمون کافی نبود. 471 00:31:28,055 --> 00:31:30,724 ‫دارن یه چک سفید امضا می‌دن بهمون 472 00:31:30,724 --> 00:31:34,186 ‫تا بفهمیم بازم از اون ‫موجودات، اون بیرون هست یا نه. 473 00:31:34,186 --> 00:31:36,188 ‫چطور عملیش کردی؟ 474 00:31:36,188 --> 00:31:37,689 ‫خب، یه سؤال ساده پرسیدم. 475 00:31:37,689 --> 00:31:40,317 ‫اگه بعدی وسط اقیانوس پیداش نشه چی؟ 476 00:31:40,317 --> 00:31:44,363 ‫- اگه نزدیک نیویورک یا واشنگتن باشه چی؟ ‫- خب، پس باید به کل دنیا بگیم. 477 00:31:44,363 --> 00:31:46,073 ‫داری می‌گی می‌خوای جزئیاتِ 478 00:31:46,073 --> 00:31:48,450 ‫انفجار یه بمب هیدروژنی ‫محرمانه رو به دنیا بگی؟ 479 00:31:49,076 --> 00:31:51,537 ‫- چرا که نه؟ ‫- چون زونبرگ‌ها رو با صندلی برقی اعدام کردن. 480 00:31:51,537 --> 00:31:52,829 ‫اگه... 481 00:31:56,917 --> 00:31:58,210 ‫بگیم مثلاً یکی دیگه رو پیدا کردیم... 482 00:32:00,712 --> 00:32:02,422 ‫لازمـه ژنرال همه‌چیزو بدونه؟ 483 00:32:03,423 --> 00:32:06,218 ‫ببخشید، داری پیشنهاد می‌کنی ‫که به افسر مافوقم دروغ بگم؟ 484 00:32:06,218 --> 00:32:11,807 ‫نه. ولی دروغ و راز دو تا چیز متفاوتن. 485 00:32:11,807 --> 00:32:15,602 ‫مطمئن نیستم هیئت داوری دادگاه نظامی ‫متوجه این تمایز بشه، کی. 486 00:32:18,230 --> 00:32:19,231 ‫به ما اعتماد داری؟ 487 00:32:24,486 --> 00:32:25,904 ‫به اون اعتماد داری؟ 488 00:32:27,948 --> 00:32:28,949 ‫باشه. 489 00:32:31,952 --> 00:32:36,373 ‫تنها چیزی که می‌تونم بهش بگم ‫چیزیـه که شما بهم می‌گین. 490 00:32:38,125 --> 00:32:44,506 ‫و بهتون اعتماد دارم هر چیزی ‫که باید بدونم رو بهم می‌گین. 491 00:32:47,759 --> 00:32:49,261 ‫با این قضیه مشکلی نداری؟ 492 00:32:50,929 --> 00:32:51,930 ‫تو داری؟ 493 00:32:58,020 --> 00:32:59,021 ‫من که ردیفم. 494 00:33:03,108 --> 00:33:05,652 ‫- آره. درسته؟ ‫- باشه. 495 00:33:05,652 --> 00:33:07,446 ‫- آره. آره. ‫- آره. 496 00:33:18,248 --> 00:33:19,625 ‫همه‌چی روبراهـه. 497 00:33:21,084 --> 00:33:22,169 ‫صبح بخیر. 498 00:33:25,214 --> 00:33:26,215 ‫ما کجاییم؟ 499 00:33:26,757 --> 00:33:29,343 ‫ایالات متحده آمریکا. ‫بزودی می‌ریم پیش بابایی. 500 00:33:32,596 --> 00:33:34,139 ‫مشتاق تجدید دیدار نیستی؟ 501 00:33:35,599 --> 00:33:38,644 ‫چه ربطی به تو داره؟ ‫توئم یکی از پسرای دیگه‌اشی؟ 502 00:33:39,645 --> 00:33:41,230 ‫شرمنده. نمی‌خواستم فضولی کنم. 503 00:33:44,858 --> 00:33:45,859 ‫متأسفم. 504 00:33:45,859 --> 00:33:48,195 ‫فقط این‌که، نمی‌دونم بیشتر از چی می‌ترسم: 505 00:33:48,946 --> 00:33:51,323 ‫که بابا رو پیدا نکنیم یا پیداش کنیم. 506 00:33:53,367 --> 00:33:57,287 ‫حس می‌کنم جفتش حال گیریـه، ‫و نمی‌دونم چقدر دیگه می‌تونم تحمل کنم. 507 00:34:00,165 --> 00:34:01,625 ‫بذار یه رازی بهت بگم. 508 00:34:02,417 --> 00:34:06,046 ‫قدر زندگی رو نمی‌فهمی تا ‫وقتی از از دست دادنش بترسی. 509 00:34:07,214 --> 00:34:09,507 ‫وقتی ببینی بقیه مردم جون‌شونـو از ‫دست می‌دن، دیگه زیاد مهم نیست. 510 00:34:10,592 --> 00:34:12,469 ‫من مرگ خیلی‌ها رو دیدم. 511 00:34:12,469 --> 00:34:15,514 ‫پدرم، دوستان خوبم. 512 00:34:16,598 --> 00:34:19,935 ‫هر روز صبح که از تختت ‫بلند می‌شی، یه تاس می‌اندازی. 513 00:34:20,726 --> 00:34:25,107 ‫ممکنه اتفاقات وحشتناکی بیفتن، ‫ولی نباید از درد مخفی بشی. 514 00:34:26,400 --> 00:34:27,400 ‫خودتو ببین. 515 00:34:27,400 --> 00:34:30,320 ‫اگه زیر لحافت قایم می‌شدی ‫هیچ‌وقت یواشکی نمی‌رفتی کره، 516 00:34:30,320 --> 00:34:31,572 ‫با دو هو آشنا نمی‌شدی 517 00:34:32,739 --> 00:34:35,826 ‫و هیچ‌وقت فرصت نمی‌کردی ‫به بابات بگی برو درتو بذار. 518 00:34:40,539 --> 00:34:43,125 ‫- اون چی بود؟ ‫- هی، برادر. 519 00:34:43,125 --> 00:34:45,252 ‫فکر کنم داریم نزدیک می‌شیم. 520 00:34:45,252 --> 00:34:46,962 ‫فکر کنم این همون نقطه‌ست. 521 00:34:46,962 --> 00:34:49,255 ‫هر چی که هیرو دنبالش بوده، ‫فکر کنم الان پیداش کردیم. 522 00:34:49,255 --> 00:34:51,341 ‫- از اینجا به بعدشـو بدست می‌گیرم، دو هو. ‫- هواپیمای خودتـه. 523 00:34:51,341 --> 00:34:53,092 ‫قراره یکم تفننی پرواز کنیم. 524 00:34:53,092 --> 00:34:55,512 ‫اون پشت همه‌چیزو سفت و محکم کنین. ‫مسیر سختی در پیشـه. 525 00:34:55,512 --> 00:34:58,015 ‫- چی؟ ‫- نه، نه، نه، نه. وایستا، وایستا. 526 00:34:58,015 --> 00:34:59,892 ‫نیاز دارم اینجا بمونی. کمربندتـو ببند. 527 00:35:00,434 --> 00:35:02,060 ‫آخه می‌گم، چرا اون داره پرواز می‌کنه؟ 528 00:35:02,060 --> 00:35:06,732 ‫لی شاو بهترین خلبانیـه که می‌شناسم ‫وقتی فی‌البداهه پرواز می‌کنه. 529 00:35:06,732 --> 00:35:08,275 ‫عالی شد. الانه که بشاشم تو شلوارم. 530 00:35:08,275 --> 00:35:10,819 ‫دو هو معمولاً یه چی زیر ‫صندلیِ اونجا نگه می‌داره، 531 00:35:10,819 --> 00:35:12,237 ‫که موقع وضعیت اضطراری بدرد بخوره. 532 00:35:12,237 --> 00:35:14,489 ‫آره، خودشـه. سرشـو باز کن. 533 00:35:15,449 --> 00:35:17,784 ‫یه قلپ بخور، زیاد بخور. نیازت می‌شه. 534 00:35:19,369 --> 00:35:20,370 ‫آبـه که. 535 00:35:20,370 --> 00:35:23,207 ‫سرشـو بذار. ‫بذارش همین‌جا که بتونم ببینمش. 536 00:35:24,041 --> 00:35:26,376 ‫آره. خیلی‌خب. 537 00:35:26,376 --> 00:35:28,295 ‫حالا یه نشانگر وضعیت داریم. 538 00:35:28,295 --> 00:35:29,505 ‫برو که رفتیم! 539 00:35:34,927 --> 00:35:36,136 ‫یا خود خدا! 540 00:35:37,596 --> 00:35:39,056 ‫وای خدای من! وایستا! 541 00:35:39,848 --> 00:35:42,893 ‫- زود باش، عزیزم. ‫- شاو! 542 00:35:45,270 --> 00:35:46,480 ‫مسطح شو! 543 00:35:46,480 --> 00:35:48,190 ‫بیا. می‌تونیم اونجا فرود بیایم. 544 00:35:48,190 --> 00:35:50,859 ‫- فرود سختی می‌شه، بروبچ. طاقت بیارین. ‫- لعنتی! 545 00:35:50,859 --> 00:35:52,694 ‫اونی که اون پایینـه چیـه؟ 546 00:35:52,694 --> 00:35:54,738 ‫- چی؟ وایستا، چی؟ ‫- بچسبین به یه چیزی. 547 00:35:57,574 --> 00:35:58,784 ‫برو که رفتیم! 548 00:36:14,466 --> 00:36:16,677 ‫همگی اون پشت صحیح و سالمن؟ 549 00:36:16,677 --> 00:36:21,098 ‫برادر، فرود اومدنت یه‌خرده جای کار داره. 550 00:36:22,432 --> 00:36:24,101 ‫کارت خفن بود، کمک خلبان. 551 00:36:39,950 --> 00:36:40,951 ‫وای نه. 552 00:37:03,348 --> 00:37:04,349 ‫نیازی نیست ببینمش. 553 00:37:28,790 --> 00:37:29,917 ‫بابا نیست. 554 00:37:37,424 --> 00:37:41,136 ‫کمربند صندلیش باز شده. ‫شاید آزاد شده و افتاده. 555 00:37:43,472 --> 00:37:44,473 ‫عجب. 556 00:37:45,307 --> 00:37:46,975 ‫پشمام فر خورد! 557 00:38:01,365 --> 00:38:03,659 ‫وای خدای من. فکر می‌کنی کسی اونجاست؟ 558 00:38:39,862 --> 00:38:44,241 ‫خب، اگه همه توی سقوط مردن، ‫پس کی این چادر رو برپا کرده؟ 559 00:38:51,957 --> 00:38:53,542 ‫این دستخط رو می‌شناسم. 560 00:38:56,086 --> 00:38:57,087 ‫منم همین‌طور. 561 00:39:04,428 --> 00:39:05,804 ‫اون زنده موند. 562 00:39:09,433 --> 00:39:10,642 ‫اون زنده موند. 563 00:39:53,227 --> 00:39:54,394 ‫فرود اومده. 564 00:39:55,187 --> 00:39:56,355 ‫صحیح و سالم. 565 00:40:17,459 --> 00:40:18,627 ‫همین‌الان بریم. 566 00:40:25,884 --> 00:40:28,470 ‫من هواپیما رو حرکت می‌دم. شما سریع بیاین! 567 00:40:28,470 --> 00:40:29,555 ‫حرکت کنین! 568 00:40:30,138 --> 00:40:32,808 ‫برو، برو! بریم! 569 00:40:51,785 --> 00:40:53,787 ‫- زود باش! ‫- فقط برس به هواپیما! 570 00:40:59,918 --> 00:41:01,003 ‫لعنتی. 571 00:41:04,721 --> 00:41:12,056 ‫مــتــرجــم: ‫.:: عرفان طبرسی ::. ‫.:: Erfan Tabarsi ::. 572 00:41:14,080 --> 00:41:19,080 دانلود اپلیکیشن موبایل مونت مووی appmt.MontMovie.net مـونـت مـووی در تلگرام و اینستاگرام @MontMovie 573 00:41:20,080 --> 00:41:26,080 «امپایر بست تی وی کهکشانی از فیلم و سریال» .:::EmpireBestTV.Com:::. «در تلگرام و اینستاگرام و توئـیـتـر» @EmpireBestTV 574 00:41:28,197 --> 00:41:29,239 ‫وای، نه. 575 00:41:34,578 --> 00:41:35,579 ‫وای!