1 00:00:51,351 --> 00:00:56,024 ‫کلمۀ «روانشناسی» ریشۀ یونانی داره. 2 00:00:56,056 --> 00:00:59,761 ‫به معنیِ علم روح است. 3 00:01:01,261 --> 00:01:06,834 ‫فرم جدیدی از طبابت که ‫پدیده‌های ذهن رو توجیه می‌کنه، 4 00:01:08,435 --> 00:01:11,839 ‫عضوی از انسان‌ها ‫که به درستی درک نشده، 5 00:01:11,873 --> 00:01:15,910 ‫و برای برخی از مردم، ‫رنج‌ و اندوهِ بسیاری به بار آورده. 6 00:01:15,944 --> 00:01:19,747 ‫باشد که تا به ابد ‫در زیرِ سایۀ او باشید. 7 00:01:19,771 --> 00:01:37,307 ‫‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 8 00:01:37,331 --> 00:01:44,104 ‫تو را از آنِ منجیِ ما، مسیح می‌خوانم. 9 00:01:45,974 --> 00:01:48,743 ‫با نشانِ صلیبـش. 10 00:01:53,514 --> 00:01:55,583 ‫نجات یافتی. 11 00:02:09,564 --> 00:02:11,431 ‫نجات یافتی. 12 00:02:11,465 --> 00:02:16,436 ‫باشد که تا به ابد ‫در زیرِ سایۀ او باشید. 13 00:02:16,460 --> 00:02:36,265 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 14 00:02:36,289 --> 00:02:39,493 ‫واقعاً خواستۀ شما اینـه؟ 15 00:02:44,464 --> 00:02:47,769 ‫همینطوریـشم خیلی‌ها رو ‫به طرق مختلف از دست دادم. 16 00:02:47,802 --> 00:02:51,204 ‫یکی قحطی، یکی خشکسالی، یکی درد و مرض. 17 00:02:53,273 --> 00:02:57,477 ‫چرا اجازه می‌دی عاشقانِ راهـت ‫اینطوری زجر بکشن؟ 18 00:02:57,501 --> 00:03:24,648 ‫مترجمین: «iredprincess و امیر فرحناک» ‫::. FarahSub & @iredsub@ .:: 19 00:03:24,672 --> 00:03:28,576 ‫همونجا بذاریدش. متشکرم. 20 00:03:28,609 --> 00:03:31,344 ‫- ممنونـم. ‫- خیلی متشکرم. 21 00:03:35,917 --> 00:03:38,119 ‫ببخشید؟ 22 00:03:38,152 --> 00:03:40,220 ‫عذر می‌خوام. 23 00:03:40,253 --> 00:03:42,957 ‫شما اهل مزرعۀ مارکز هستید؟ 24 00:03:44,826 --> 00:03:49,429 ‫ایزابلای عزیز، ‫پسرت پروندۀ جالبی داره. 25 00:03:49,463 --> 00:03:52,066 ‫مشتاقـم که چیزهای بیشتری بفهمم. 26 00:03:52,100 --> 00:03:56,604 ‫بر این باورم که ناهنجاری‌های پسرت، ‫مرتبط با ذهنـشه، نه جسمـش. 27 00:03:57,404 --> 00:03:59,640 ‫مایلـم که شخصاً خدمت برسم. 28 00:03:59,674 --> 00:04:02,744 ‫البته در بهترین زمان ممکن ‫و با جدیدترین علم مربوط به ذهن، 29 00:04:02,777 --> 00:04:08,415 ‫مطمئنـم که می‌تونیم ‫وضعیت عقلانی نادرش رو درک کنیم، 30 00:04:08,448 --> 00:04:11,853 ‫و دوباره پسرت رو ‫به آغوش جامعه برگردونیم. 31 00:04:13,020 --> 00:04:15,823 ‫بی‌صبرانه منتظر دیدنـتم. 32 00:04:15,857 --> 00:04:17,625 ‫از طرف، گریس. 33 00:04:19,223 --> 00:04:24,470 34 00:04:54,228 --> 00:04:56,296 ‫ماریا! 35 00:05:00,001 --> 00:05:02,503 ‫وقت بخیر خانم. 36 00:05:05,606 --> 00:05:08,341 ‫دکتر گریس ویکتوریا برنهم هستم. 37 00:05:08,375 --> 00:05:11,245 ‫- از دیدنـتون خوشحالـم. ‫- من ماریا هستم. 38 00:05:11,279 --> 00:05:13,514 ‫- اومدید که نجاتـمون بدید؟ ‫- هیس! 39 00:05:14,816 --> 00:05:17,084 ‫سفرتون چطور بود؟ 40 00:05:17,118 --> 00:05:19,754 ‫بسیار دلپذیر بود. سپاس. 41 00:05:19,787 --> 00:05:22,990 ‫تشریف بیارید، تا اتاقـتون ‫راهنماییـتون کنم. 42 00:05:26,761 --> 00:05:31,632 ‫مایلـم در اسرع وقت پسرک رو ببینم. ‫بیدار شده؟ 43 00:05:31,666 --> 00:05:34,802 ‫بهتره که اول آقا رو ملاقات کنید. 44 00:05:36,237 --> 00:05:39,273 ‫تمو وسایلـتون رو ‫براتـون میاره. 45 00:05:39,307 --> 00:05:42,243 ‫بسیارخب. ‫پس ممکنه ایزابلا رو ببینم؟ 46 00:05:42,276 --> 00:05:44,879 ‫اول باید با آقا صحبت کنید. 47 00:06:10,071 --> 00:06:15,810 ‫جناب نیکولاس مارکز، ‫گریس ویکتوریا برنهم رو خدمتتـون معرفی می‌کنم. 48 00:06:15,843 --> 00:06:20,514 ‫باعث خرسندیـمه که بالاخره ‫افتخار آشناییـتون نصیبم شد آقای مارکز. 49 00:06:21,349 --> 00:06:23,483 ‫سلام خانم... 50 00:06:24,585 --> 00:06:26,888 ‫متوجه نمی‌شم. ‫پس دکتر کجاست؟ 51 00:06:27,454 --> 00:06:30,925 ‫بنده دکتر برنهم هستم. 52 00:06:30,958 --> 00:06:32,392 ‫همم. 53 00:06:34,128 --> 00:06:36,063 ‫متوجه‌ام. 54 00:06:38,532 --> 00:06:41,903 ‫فردا تمو شما رو تا ایستگاه برمی‌گردونه. 55 00:06:41,936 --> 00:06:45,139 ‫- نیازی به پرستار نداریم. ‫- عذر می‌خوام؟ 56 00:06:45,172 --> 00:06:47,909 ‫متاسفم که این همه راه ‫رو بخاطر هیچ و پوچ سفر کردید. 57 00:06:49,143 --> 00:06:51,212 ‫بفرمایید. 58 00:06:51,245 --> 00:06:53,446 ‫بفرمایید. 59 00:06:56,684 --> 00:07:01,088 ‫اگه مریضی توی این خونه باشه، ‫هرچقدر هم که پدر جاهلی داشته باشه... 60 00:07:02,256 --> 00:07:04,992 ‫باز هم من حتماً ملاقاتـش می‌کنم. 61 00:07:05,026 --> 00:07:07,128 ‫چطور جرئت می‌کنی؟ 62 00:07:07,862 --> 00:07:10,965 ‫قطار فقط هفته‌ای یک بار ‫به اینجا میاد قربان، 63 00:07:10,998 --> 00:07:14,235 ‫تا اون زمان می‌تونه بمونه؟ 64 00:07:14,268 --> 00:07:15,870 ‫باشه، 65 00:07:15,903 --> 00:07:20,508 ‫ولی اجازه نمی‌دم ‫کسی توی این خونه بهم بی‌احترامی کنه. 66 00:07:24,178 --> 00:07:26,881 ‫امشب می‌تونید پسرک رو ملاقات کنید. 67 00:07:45,333 --> 00:07:47,535 ‫عذر خواهـم. 68 00:07:47,568 --> 00:07:53,107 ‫مردِ سینه‌سوخته‌ایه که ‫تعصباتـش به رفاهِ فرزندش ارجحیت داره. 69 00:07:54,008 --> 00:07:57,545 ‫- دلایل خوبی داره. ‫- که اینطور؟ 70 00:07:57,578 --> 00:08:01,349 ‫به نظر نمیاد مردی باشه ‫که با دلیل و برهان قدم برداره. 71 00:08:02,049 --> 00:08:05,453 ‫فکر می‌کنم که ایزابلا ‫به این پسرک آموزش داده. 72 00:08:05,485 --> 00:08:08,589 ‫مارتین خودآموخته‌ست. 73 00:08:14,895 --> 00:08:18,866 ‫- حبسـش می‌کنید؟ ‫- به نفعِ همه‌ست. 74 00:08:36,550 --> 00:08:40,221 ‫چیزی نیست. ‫ایشون دکتر برنهم هستن. 75 00:08:40,788 --> 00:08:42,956 ‫از آشنایی با شما خوشحالـم خانم. 76 00:08:42,980 --> 00:08:45,926 ‫منـم همینطور مارتین. ‫اسم من گریس‌ـه. 77 00:08:47,094 --> 00:08:50,531 ‫ببین مارتین. ‫ایشون از نیویورک اومده. 78 00:08:51,298 --> 00:08:55,636 ‫- آشنایی با شما باعث افتخارـه. ‫- موسیقی دلنشینـی می‌نواختی. 79 00:08:56,470 --> 00:08:59,173 ‫«پاگانینی» بود؟ 80 00:09:00,441 --> 00:09:02,843 ‫می‌تونم بشینم؟ 81 00:09:05,146 --> 00:09:07,214 ‫ممنون مارتین. 82 00:09:12,153 --> 00:09:16,357 ‫متشکرم پدر آنتونیو، ‫ولی دیگه می‌تونید تنهامـون بذارید. 83 00:09:16,390 --> 00:09:19,593 ‫عذر می‌خوام خانم، ‫ولی باید بمونم. 84 00:09:23,030 --> 00:09:25,166 ‫می‌تونید واسم بخونید؟ 85 00:09:35,876 --> 00:09:41,248 ‫بله. اما قبلـش، می‌خوام ‫چند تا سوال ازت بپرسم. 86 00:09:41,282 --> 00:09:43,884 ‫مشکلی نداره؟ 87 00:09:47,188 --> 00:09:52,193 ‫- از گاوچرون‌ها خوشت میاد؟ ‫- اینجا بهشون گاچو یا وکرو صداشـون می‌زنن. 88 00:09:52,226 --> 00:09:54,829 ‫در آینده می‌خوام گاوچرون بشم. 89 00:09:57,465 --> 00:09:59,867 ‫خیلی بهشـون علاقمندی. 90 00:10:00,535 --> 00:10:03,871 ‫حتماً بوفالو بیل خیلی بهت افتخار می‌کنه. ‫[یکی از نامدارترین چهره‌های تاریخ غرب وحشی آمریکا] 91 00:10:05,739 --> 00:10:08,943 ‫تا به حال توی نمایشی حضور داشتید؟ 92 00:10:08,976 --> 00:10:10,811 ‫بله. 93 00:10:10,845 --> 00:10:14,048 ‫توی نمایشگاه جهانی شیکاگو. 94 00:10:15,249 --> 00:10:17,318 ‫اقبال بلندی دارید. 95 00:10:18,185 --> 00:10:22,524 ‫مامان می‌گه بوفالو بیل ‫مثل پدرم گاوچرون خوبیـه. 96 00:10:22,557 --> 00:10:24,425 ‫مطمئناً که حق با ایشونـه. 97 00:10:24,458 --> 00:10:27,328 ‫همۀ این کتاب‌ها رو، ‫مامان براتون خریده؟ 98 00:10:28,162 --> 00:10:30,164 ‫بعضی‌هاش رو بله. 99 00:10:30,197 --> 00:10:33,502 ‫ولی دیگه هیچ کتابی ‫واسم نمی‌خره. 100 00:10:33,535 --> 00:10:36,303 ‫و دلیلـش چیه؟ 101 00:10:36,337 --> 00:10:38,973 ‫چون کشتمـش. 102 00:10:54,655 --> 00:10:56,290 ‫مارتین... 103 00:10:57,324 --> 00:10:59,760 ‫می‌تونی واسم تعریف کنی ‫که چه اتفاقی افتاد؟ 104 00:11:04,498 --> 00:11:06,700 ‫مارتین؟ 105 00:11:07,902 --> 00:11:10,237 ‫الان می‌خوای ‫واست کتاب بخونم؟ 106 00:11:24,051 --> 00:11:25,920 ‫آفرین! 107 00:11:28,689 --> 00:11:30,891 ‫آروم برون مارتین! 108 00:11:44,905 --> 00:11:47,474 ‫ایزابلا، نه! 109 00:11:51,513 --> 00:11:53,447 ‫مارتین! 110 00:11:54,048 --> 00:11:55,849 ‫مارتین! 111 00:11:57,284 --> 00:12:02,356 ‫چرا اجازه دادید تو خاطرش بمونه ‫که خودش مادرش رو کشته؟ 112 00:12:02,389 --> 00:12:04,024 ‫چون حقیقت داره. 113 00:12:08,429 --> 00:12:10,464 ‫همیشه همینطوری بوده. 114 00:12:10,497 --> 00:12:14,001 ‫روزی که مارتین متولد شد، ‫ملخ‌ها به مزارعـمون هجوم آوردن. 115 00:12:14,034 --> 00:12:16,170 ‫درست مثل «سِفر خُروج ایش دهم»ـه. 116 00:12:16,203 --> 00:12:19,206 ‫«پروردگار مصیبتی بر مصریان نازل کرد، ‫که آن مصیبت، همان مرگ بود.» 117 00:12:19,240 --> 00:12:21,442 ‫پدر آنتونیو... 118 00:12:21,775 --> 00:12:25,547 ‫قبل از اینکه درمانِ مارتین رو شروع کنیم، ‫بذارید شفاف‌سازی لازم رو انجام بدم. 119 00:12:25,580 --> 00:12:29,718 ‫ما داریم با یک اختلال دست‌وپنجه نرم می‌کنیم. ‫مرضی که مربوط به ذهن انسان‌هاست. 120 00:12:29,750 --> 00:12:32,520 ‫ربطی به مذهب نداره. 121 00:12:32,554 --> 00:12:36,490 ‫یک مسئلۀ علمی به شمار می‌ره ‫و با علم هم برطرف می‌شه. 122 00:12:38,492 --> 00:12:40,261 ‫بله خانم. 123 00:13:16,363 --> 00:13:18,499 ‫نمایشگاه جهانی رفته. 124 00:13:18,999 --> 00:13:23,237 ‫- چی؟ ‫- دکتر گریس رو می‌گم. شیکاگو بوده. 125 00:13:24,773 --> 00:13:26,907 ‫بوفالو بیل رو دیده. 126 00:13:41,922 --> 00:13:45,593 ‫اگر گوییم که گناهی نداریم، 127 00:13:45,627 --> 00:13:51,498 ‫خود را فریب می‌دهیم، ‫و از حقیقت گریزانیم. 128 00:13:51,533 --> 00:13:54,101 ‫و کی تعیین می‌کنه که چه چیزی گناهـه؟ 129 00:13:54,134 --> 00:13:59,073 ‫مایلـم که مزار مادرت رو ببینم مارتین. 130 00:13:59,708 --> 00:14:01,710 ‫می‌تونی من رو تا اونجا ببری؟ 131 00:14:01,776 --> 00:14:04,512 ‫بهتره که توی مزرعه بمونیم. 132 00:14:04,579 --> 00:14:07,281 ‫نه! باید مادرم رو ببینه. 133 00:14:09,483 --> 00:14:11,519 ‫کار خطرناکیـه. 134 00:14:13,354 --> 00:14:15,489 ‫من می‌برمت. 135 00:14:23,631 --> 00:14:26,066 ‫دلت برای مادرت تنگ شده؟ 136 00:14:28,536 --> 00:14:31,071 ‫دعا بخونیم مارتین؟ 137 00:14:36,110 --> 00:14:38,713 ‫درود بر تو ای مریم، ‫پُر از نعمت، خدا با توست، 138 00:14:38,747 --> 00:14:43,150 ‫میان همه زنان تو مبارک هستی، ‫و عیسی میوه درون تو مبارک است. 139 00:14:43,183 --> 00:14:47,522 ‫ای مریم مقدس، ‫مادر خدا برای ما گنه‌کاران، اکنون و... 140 00:14:47,555 --> 00:14:50,692 ‫در هنگام مرگ دعا بفرما. 141 00:14:50,725 --> 00:14:53,026 ‫پدر آنتونیو. 142 00:15:02,469 --> 00:15:04,304 ‫پدر گاویرا. 143 00:15:05,472 --> 00:15:07,941 ‫این بچه نباید اینجا بیاد. 144 00:15:07,975 --> 00:15:11,945 ‫به من نگاه کن پسرجون! ‫به من نگاه کن. 145 00:15:13,782 --> 00:15:16,584 ‫می‌بینمت. ‫هم می‌بینمت و هم می‌شناسمت. 146 00:15:16,618 --> 00:15:19,286 ‫- دیگه کافیـه! ‫- گریس. 147 00:15:20,822 --> 00:15:22,791 ‫دارید می‌ترسونیـدش. 148 00:15:22,824 --> 00:15:25,560 ‫از کارتون خجالت بکشید. 149 00:15:26,026 --> 00:15:31,231 ‫ما برای دیدار با خانم اومدیم. ‫اجازه بدید... 150 00:15:35,402 --> 00:15:37,171 ‫اون فقط یه بچه‌ست. 151 00:15:52,319 --> 00:15:54,021 ‫نه مارتین! 152 00:16:00,862 --> 00:16:04,498 ‫- می‌دونستم. ‫- بیا مارتین! بیا! 153 00:16:04,599 --> 00:16:08,268 ‫- همین حالا بگیریدش! ‫- بهم دست نزنید! 154 00:16:08,302 --> 00:16:13,140 ‫- جلوی این اهریمن رو بگیرید! قاتل! ‫- تفنگ رو بگیرید! - نه! 155 00:16:15,008 --> 00:16:17,411 ‫برو گریس! 156 00:16:19,079 --> 00:16:22,983 ‫بعداً این اهریمن رو می‌گیریمش! ‫روح یسوعی رو تطهیر می‌کنیم. 157 00:16:46,941 --> 00:16:48,943 ‫چیکار کردن؟ 158 00:16:48,977 --> 00:16:51,980 ‫این رو بگیر. کیفـم رو لازم دارم. 159 00:16:52,012 --> 00:16:54,649 ‫ساچاکا. 160 00:16:54,682 --> 00:16:56,718 ‫همین حالا کیفـم رو بیارید. 161 00:17:10,163 --> 00:17:12,499 ‫پانسمان تمیز لازم دارم. 162 00:17:22,242 --> 00:17:27,180 ‫تمو چی گفته بود؟ ‫ساتچاک...؟ 163 00:17:29,383 --> 00:17:34,789 ‫ساچاکا. ‫به کچوایی یعنی «وحشی‌ها». 164 00:17:41,729 --> 00:17:45,600 ‫وقتی‌که مارتین فقط چند ماهه بود ‫سروکلۀ گاویرا پیداش شده بود. 165 00:17:46,034 --> 00:17:48,736 ‫از سمت پروردگار بهش وحی شده بود. 166 00:17:48,770 --> 00:17:55,375 ‫می‌گفت که باید مارتین رو تطهیر کنیم ‫تا اهریمن از بدنـش خارج بشه. 167 00:17:55,409 --> 00:17:57,377 ‫من قبول نکردم. 168 00:17:57,411 --> 00:18:01,749 ‫و حالا هر مصیبتی که به سر اینجا میاد ‫رو به گردنِ مارتین می‌دونن. 169 00:18:04,184 --> 00:18:06,153 ‫حق با شما بود. 170 00:18:09,156 --> 00:18:11,793 ‫می‌گن مارتین اهریمنـه. 171 00:18:14,696 --> 00:18:16,598 ‫شاید باشه. 172 00:19:02,309 --> 00:19:06,279 ‫- داشتم براتون دعا می‌کردم. ‫- می‌دونی اون کیه؟ 173 00:19:10,450 --> 00:19:14,287 ‫- شیطان. ‫- یه زمانی فرشتۀ موردعلاقۀ خداوند بود. 174 00:19:15,790 --> 00:19:19,560 ‫اما می‌خواست مثل خداوند بشه ‫بخاطر همینـم از بهشت رونده شد. 175 00:19:21,796 --> 00:19:24,732 ‫شیطان در دنیای ما مخفی شده... 176 00:19:25,867 --> 00:19:28,102 ‫تا دوباره قدرتـش رو بدست بیاره. 177 00:19:28,503 --> 00:19:31,139 ‫بنابراین روزی قیام خواهد کرد ‫و آخرین نبرد خودش رو به پا می‌کنه. 178 00:19:31,171 --> 00:19:35,475 ‫می‌شه لطفاً یکم واسم آب گرم بیاری مارتین؟ 179 00:19:35,510 --> 00:19:37,645 ‫بله خانم. 180 00:19:37,679 --> 00:19:42,750 ‫- واقعاَ به چنین چیزهایی اعتقاد دارید؟ ‫- سخنانِ خداونده. 181 00:19:45,285 --> 00:19:48,255 ‫ولی کمک زیادی از دستِ من ‫توی این نبرد بزرگ برنمیاد، 182 00:19:50,625 --> 00:19:52,325 ‫چون ضعیفـم. 183 00:19:52,359 --> 00:19:54,662 ‫نیازی نیست بهم بگی. 184 00:19:54,729 --> 00:19:58,398 ‫گاویرا با چند ضربه شلاق، ‫من رو درهم شکست. 185 00:19:58,432 --> 00:20:01,334 ‫به هرچیزی که پرسید اعتراف کردم. 186 00:20:04,304 --> 00:20:07,407 ‫«این پسر با لوسیفر هم‌دستـه؟» ‫«بله.» 187 00:20:07,441 --> 00:20:11,244 ‫«برای آوردن قحطی به این وادی، دسیسه کرده؟» ‫«بله.» 188 00:20:28,629 --> 00:20:30,397 ‫جناب مارکز! 189 00:20:32,166 --> 00:20:34,836 ‫اینجا جای پسر شما نیست. 190 00:20:36,436 --> 00:20:38,840 ‫فکر کنم خودتونـم بدونید. 191 00:20:44,812 --> 00:20:46,346 ‫صدام رو می‌شنوید؟ 192 00:20:46,981 --> 00:20:51,652 ‫امروز صبح تموم کرد. ‫نصفِ گله‌ام مبتلا شدن. 193 00:21:01,328 --> 00:21:03,698 194 00:21:05,432 --> 00:21:10,671 ‫حیوانات روستا هم مبتلا شدن. ‫مارتین رو مقصر می‌دونن. 195 00:21:10,705 --> 00:21:14,274 ‫خب باید برید. ‫باید به یک جای امن برید. 196 00:21:14,307 --> 00:21:16,511 ‫اگه بخوای می‌تونی بری. 197 00:21:34,327 --> 00:21:36,197 ‫پدر! 198 00:21:36,230 --> 00:21:39,801 ‫پدر! خواهش می‌کنم پدر. ‫پدر. 199 00:21:39,834 --> 00:21:41,401 ‫صبح بخیر آقا. 200 00:21:41,434 --> 00:21:44,471 ‫مطمئناً جناب می‌تونن ‫یکم غذا بهم بدن. 201 00:21:44,505 --> 00:21:46,841 ‫متاسفم ولی می‌دونید که... 202 00:21:46,874 --> 00:21:50,410 ‫زمین‌های جناب ‫هم درست مثل شما، آلوده شده. 203 00:21:50,443 --> 00:21:53,948 ‫ولی چیزهای زیادی داره. ‫به من نگاه کنید، هیچ چیزی ندارم. 204 00:21:53,981 --> 00:21:57,785 ‫- بخاطر بچه‌هام، ازتون خواهش می‌کنم. ‫- یه لحظه صبر کنید. 205 00:22:17,271 --> 00:22:23,611 ‫- مارتین! ‫- برید بچه‌ها! یالا! - یالا، بجنبید! 206 00:22:25,880 --> 00:22:28,649 ‫لطف بزرگی بهشون کردی مارتین. 207 00:22:41,394 --> 00:22:43,430 ‫خانم. 208 00:22:44,732 --> 00:22:47,735 ‫- می‌بینم که هنوز اینجاییـد. ‫- همینطوره. 209 00:22:49,203 --> 00:22:52,640 ‫پس همچنان فکر می‌کنید ‫که می‌تونید مارتین رو درمان کنید؟ 210 00:22:53,107 --> 00:22:55,042 ‫البته. 211 00:22:55,877 --> 00:22:57,578 ‫همم. 212 00:23:04,318 --> 00:23:10,124 ‫بذار درمورد خواهر مارتین واست بگم. ‫مُرده به دنیا اومده بود. 213 00:23:11,826 --> 00:23:13,728 ‫متاسفم. 214 00:23:15,395 --> 00:23:18,799 ‫نه، زنده که نبود... 215 00:23:22,303 --> 00:23:24,538 ‫نفس بکش... زور بزن! 216 00:23:25,106 --> 00:23:27,407 ‫محکم‌تر زور بزن! 217 00:23:38,986 --> 00:23:42,890 ‫- نیکولاس! ‫- من می‌خواستم که پیش خونواده‌ـمون دفن بشه. 218 00:23:42,924 --> 00:23:44,292 ‫نیکولاس! 219 00:23:44,325 --> 00:23:46,827 ‫ولی پدر گاویرا اجازه‌اش رو نداد. 220 00:23:46,861 --> 00:23:52,499 ‫غسل تعمید نشده بود، ‫بخاطر همینـم کنار نهر خاکـش کردم. 221 00:23:53,701 --> 00:23:57,038 ‫- متوجه‌ام. ‫- نه متوجه نیستید. 222 00:23:58,239 --> 00:24:02,643 ‫مارتین دوست نداشت ‫صدای گریۀ مادرش رو بشنوه، 223 00:24:04,211 --> 00:24:06,814 ‫بنابراین سعی کرد ‫کاری کنه که دیگه گریه نکنه. 224 00:24:22,830 --> 00:24:26,200 ‫نه! نه! 225 00:24:26,233 --> 00:24:29,236 ‫- نه! ‫- مارتین! 226 00:24:33,708 --> 00:24:36,077 ‫کی حاضره همچین کاری بکنه؟ 227 00:24:39,313 --> 00:24:45,286 ‫من بر این باورم مارتین مبتلا به مرضیـه ‫که جان لانگدون «سندرم ساوانت» می‌خوندش. 228 00:24:45,319 --> 00:24:47,154 ‫یه جور اختلالـه. 229 00:24:47,188 --> 00:24:50,791 ‫علم و دانش نوین ‫می‌تونه به مارتین کمک کنه. 230 00:24:50,825 --> 00:24:55,629 ‫نه یه مُشت کشیش و افسانه ‫و توهماتِ بدشگونی. 231 00:25:04,739 --> 00:25:07,608 ‫هرچیزی یک علتی داره. 232 00:25:22,823 --> 00:25:25,126 ‫چی شد فرزندم؟ 233 00:26:30,559 --> 00:26:34,028 ‫- ساحره! ‫- از اینجا برو ساحره! 234 00:26:36,697 --> 00:26:38,866 ‫پدر گاویرا! 235 00:26:39,534 --> 00:26:42,103 ‫من... 236 00:26:42,136 --> 00:26:44,138 ‫من خیلی متاسفم. 237 00:26:45,406 --> 00:26:47,241 ‫چی شده؟ 238 00:26:47,274 --> 00:26:49,944 ‫- خیلی گستاخی که به اینجا اومدی. ‫- اومدم که باهاتون صلح کنم. 239 00:26:51,245 --> 00:26:53,814 ‫و کمکـتون کنم که درک کنید. 240 00:26:53,848 --> 00:26:57,284 ‫ببینید، مارتین مثل بقیۀ بچه‌ها نیست. 241 00:26:57,318 --> 00:26:59,887 ‫دچار یه جور مرضی شده. 242 00:27:00,654 --> 00:27:04,291 ‫ببینید، من روان‌پزشکـم، یک دکترم. 243 00:27:04,325 --> 00:27:10,131 ‫و من بیمارانی مثل مارتین رو که ‫با طبیعت انسانی خودشون بیگانه هستن، درمان می‌کنم. 244 00:27:11,398 --> 00:27:14,702 ‫وقتی که این پسر چند روزه بود، ‫من غسل تعمیدش دادم. 245 00:27:14,735 --> 00:27:17,071 ‫توی چشم‌هاش پدرش نگاه کردم، 246 00:27:17,104 --> 00:27:20,908 ‫و ازش خواستم که اجازه بده ‫سر بچه‌اش رو زیر آب نگه دارم. 247 00:27:20,941 --> 00:27:24,645 ‫- به من اعتماد کرد و من ناامیدش کردم. ‫- نه. 248 00:27:24,678 --> 00:27:28,550 ‫وقتی که مارتین متولد شد، ‫خداوند بهم هشدار داد. 249 00:27:29,650 --> 00:27:34,655 ‫- من گوش نکردم. ‫- درسته که مارتین با بقیه فرق داره، ولی اهریمن نیست. 250 00:27:34,688 --> 00:27:37,291 ‫شیطان خودش رو ‫جای فرشته‌ها زد. 251 00:27:37,892 --> 00:27:42,196 ‫مارتین درگیر وضعیتی شده، ‫که یک نوع بیماریـه. 252 00:27:42,229 --> 00:27:46,667 ‫ببینید، اگه به اینجا نگاه کنید، ‫حرفـم رو می‌فهمید. 253 00:27:46,700 --> 00:27:49,770 ‫همه‌ش همینجاست. نگاه کنید. 254 00:27:50,437 --> 00:27:52,139 ‫خب؟ 255 00:27:52,173 --> 00:27:55,409 ‫ازتون خواهش می‌کنم. متوجه می‌شید. 256 00:27:58,279 --> 00:28:02,517 ‫کتابِ ما هم برای ‫چنین وضعیتی اسمی گذاشته. 257 00:28:02,551 --> 00:28:04,351 ‫شیطان! 258 00:28:06,521 --> 00:28:08,689 ‫من بچه نیستم که بتونید بترسونیدم. 259 00:28:09,023 --> 00:28:13,127 ‫«و این آدم نبود که فریب شیطان را خورد، ‫بلکه حوا فریب خورد و گناه کرد.» 260 00:28:13,160 --> 00:28:14,895 ‫آمین! 261 00:28:14,929 --> 00:28:18,533 ‫این جماعت‌ان که فریب خوردن. 262 00:28:18,567 --> 00:28:20,401 ‫اونـم بخاطر نادونیِ تعمدیِ شما. 263 00:28:20,434 --> 00:28:23,137 ‫همونطور که مسیح فرمود. ‫این زن با اون پسرک هم‌دستـه! 264 00:28:24,639 --> 00:28:29,944 ‫- لعنتی! ساحره! ‫- ولـم کنید! بذارید برم! ولـم کنید! 265 00:28:29,977 --> 00:28:34,081 ‫- بذارید برم! ‫- ساحره! 266 00:28:34,114 --> 00:28:37,251 ‫ولـم کنید! ولـم کنید! 267 00:28:37,284 --> 00:28:39,720 ‫- ولـم کنید! ‫- ساحره! 268 00:28:39,753 --> 00:28:42,756 ‫ولـم کنید! 269 00:28:42,790 --> 00:28:45,092 ‫ولـم کنید! 270 00:28:45,125 --> 00:28:51,398 ‫ ساحره! ساحره! ساحره! ساحره! ‫ساحره! ساحره! 271 00:28:52,900 --> 00:28:55,436 ‫اقرار می‌کنی؟ 272 00:28:58,607 --> 00:29:00,941 ‫این کار رو برای نجات خودت انجام می‌دم. 273 00:29:04,078 --> 00:29:05,813 ‫حرومزاده. 274 00:29:05,846 --> 00:29:08,148 ‫حرومزاده‌ها! 275 00:29:12,554 --> 00:29:14,255 ‫آندرس! 276 00:29:23,130 --> 00:29:26,701 ‫حتی کسانی‌که بوسیلۀ قدرت شیطان ظهور خواهند کرد ‫و آلت دست او خواهند بود؛ 277 00:29:26,735 --> 00:29:29,537 ‫با کارهای عجیب و حیرت‌انگیز خود همه را فریب داده، 278 00:29:29,803 --> 00:29:31,939 ‫معجزات بزرگ انجام خواهند داد. 279 00:29:32,741 --> 00:29:35,376 ‫باید هلاک شوند! 280 00:29:37,144 --> 00:29:40,481 ‫چون که آنان حقیقت را دوست ندارند... 281 00:29:42,584 --> 00:29:45,019 ‫و آن را نمی‌پذیرند تا نجات یابند. 282 00:30:09,443 --> 00:30:11,378 ‫خانم. 283 00:31:28,055 --> 00:31:32,359 ‫قوی باش... قوی... 284 00:31:51,546 --> 00:31:53,480 ‫کافی نیست. 285 00:32:01,288 --> 00:32:03,190 ‫یازده هکتار زمین داری ‫ولی بذرهات فقط سیزده لیترن. 286 00:32:04,258 --> 00:32:09,564 ‫حتی اگه برداشت خوب باشه، گله ‫نمی‌تونه زمستون رو پشت‌سر بذاره. 287 00:32:10,732 --> 00:32:12,534 ‫چهارده. 288 00:32:14,368 --> 00:32:16,403 ‫چهارده چی؟ 289 00:32:17,204 --> 00:32:22,644 ‫باید چهارده تاشـون رو ذبح کنی. ‫بهتره الان بکشی تا هنوز گرسنگی نکشیدن. 290 00:33:09,456 --> 00:33:13,327 ‫چیزی به اسم درست و غلط نداریم. خب؟ 291 00:33:14,428 --> 00:33:16,598 ‫چی می‌بینی؟ 292 00:33:19,968 --> 00:33:23,136 ‫- هیچ چیزی نمی‌بینم. ‫- واقعاً؟ 293 00:33:23,671 --> 00:33:28,810 ‫جاستینوس کرنر، یک پزشک آلمانی ‫این طرح رو با جوهر کشیده. 294 00:33:28,843 --> 00:33:31,111 ‫مثل خودت. 295 00:33:32,547 --> 00:33:36,784 ‫شاعر هم بود، ‫با همین تصویر هم الهام گرفته بود. 296 00:33:36,818 --> 00:33:39,152 ‫پس بهم بگو مارتین... 297 00:33:40,788 --> 00:33:43,156 ‫هنوز هم چیزی نمی‌بینی؟ 298 00:33:43,858 --> 00:33:46,260 ‫شکل خاصی نیست. 299 00:33:50,665 --> 00:33:56,571 من ‫یه دریاچه توی کوهستان می‌بینم ‫چون من رو به یادِ خونه می‌اندازه. 300 00:33:58,472 --> 00:34:01,308 ‫تو رو یاد چیزی می‌اندازه؟ 301 00:34:02,142 --> 00:34:04,646 ‫هر چیزی؟ 302 00:34:26,300 --> 00:34:28,435 ‫شاید یه پروانه ببینم. 303 00:34:31,039 --> 00:34:33,073 ‫بسیارخب. 304 00:34:37,011 --> 00:34:39,313 ‫این یکی چطور؟ 305 00:34:40,748 --> 00:34:43,585 ‫چی می‌بینی؟ 306 00:34:43,618 --> 00:34:46,119 ‫یه شاپرک می‌بینم. 307 00:34:57,865 --> 00:35:02,570 ‫- همه‌چیز مرتبـه پدر؟ ‫- اصلاً آخرین باری که بارون دیدم رو یادم نمیاد. 308 00:35:07,709 --> 00:35:11,144 ‫به نظر میاد که واقعاً یه ارتباطی ایجاد کردی. 309 00:35:11,579 --> 00:35:13,581 ‫جسارتاً... 310 00:35:14,214 --> 00:35:16,651 ‫درش چی می‌بینی؟ 311 00:35:19,721 --> 00:35:23,891 ‫پسری که با توانمندی‌های ‫ویژه متولد شده. 312 00:35:25,158 --> 00:35:28,529 ‫موسیقی، ریاضی، زبان. 313 00:35:28,563 --> 00:35:35,603 ‫پسری که می‌تونه به بخش‌هایی از مغزش ‫دست ببره که بقیۀ مردم اصلاً از وجودش مطلع نیستن. 314 00:35:36,236 --> 00:35:38,640 ‫پسری برگزیده از جانب خداوند. 315 00:35:39,941 --> 00:35:42,476 ‫می‌شه اینطوری تعریفشـم کرد. 316 00:35:45,546 --> 00:35:47,682 ‫دیگه چطوری می‌شه؟ 317 00:35:51,786 --> 00:35:55,322 ‫بچۀ سردرگم... 318 00:35:55,957 --> 00:35:58,492 ‫و گمگشته‌ای رو می‌بینم 319 00:35:58,526 --> 00:36:00,895 ‫که توی این دنیا جایگاهی نداره، 320 00:36:02,030 --> 00:36:05,767 ‫که بدون رفتار عادی اجتماعی به‌دنیا اومده. 321 00:36:06,934 --> 00:36:09,236 ‫بدون همدردی. 322 00:36:11,973 --> 00:36:14,374 ‫و تو ایمان داری که می‌تونی درمانش کنی؟ 323 00:36:17,812 --> 00:36:19,614 ‫نه. 324 00:36:21,616 --> 00:36:27,922 ‫ولی می‌تونم به مارتین کمک کنم تا... 325 00:36:27,955 --> 00:36:30,058 ‫ببینه مردم چه حسی دارن. 326 00:36:30,873 --> 00:36:34,022 ‫من معتقدم که تنها خداست ‫که می‌تونه مارتین رو عوض کنه. 327 00:36:43,145 --> 00:36:45,480 ‫ولی کسی چه می‌دونه، گریس؟ 328 00:36:46,473 --> 00:36:49,476 ‫شاید از طریق تو هم درست شه. 329 00:36:54,285 --> 00:37:04,285 ‫«دیجـ‌ـــی موویــ‌ـــز» 330 00:37:21,809 --> 00:37:23,678 ‫الان نه. 331 00:37:28,683 --> 00:37:30,518 ‫خیلی ممنون. 332 00:37:34,421 --> 00:37:36,758 ‫نمی‌دونستم منتظر من موندین. 333 00:37:36,791 --> 00:37:41,197 ‫خوب می‌شه اگه مثل یه خانواده باهم غذا بخوریم. 334 00:37:41,863 --> 00:37:47,063 ‫همین‌طوره! خوبه که دوباره ‫یه خانم سر سفره‌مونه. 335 00:37:47,088 --> 00:37:50,892 ‫- ممنونم، جناب مارکز. ‫- نیکولاس صدام کنین، لطفاً. 336 00:37:52,140 --> 00:37:55,375 ‫زمینِ سمت شرق آمادهٔ کاشت مجدده. 337 00:37:56,550 --> 00:37:58,785 ‫الان اونجا گندم رشد می‌کنه. 338 00:38:05,285 --> 00:38:10,658 ‫«گاوچرون غبارآلود سوار بر اسبِ سیاه ‫و غول‌پیکر خودش وارد شهر شد.» 339 00:38:11,626 --> 00:38:13,872 ‫«با اینکه تعداد اون‌ها بیشتر بود ‫و محاصره شده بود، 340 00:38:13,897 --> 00:38:16,239 ‫با شجاعت با گاودزدها درگیر شد.» 341 00:38:16,264 --> 00:38:20,968 ‫«همسرش که همچنان گرفتار ‫این راهزن‌ها شده بود، فریاد زد: 342 00:38:21,002 --> 00:38:25,405 ‫«ویلیام! فرار کن. خودت رو نجات بده!» 343 00:38:25,438 --> 00:38:29,043 ‫اما بیل کودی چنین کاری نکرد.» 344 00:38:29,076 --> 00:38:34,248 ‫«اون هفت‌تیرهای خودش رو برداشت ‫و به دل راهزن‌ها زد.» 345 00:38:34,282 --> 00:38:41,656 ‫«و وقتی گردوغبار فرونشست، تنها ‫یک مرد سوار به روی اسب خود بود.» 346 00:38:41,689 --> 00:38:46,561 ‫«سرکش‌ترین گاوچرون غرب، یه کابوی واقعی.» 347 00:38:47,327 --> 00:38:50,798 ‫- مثل پدرم؟ ‫- مثل پدرت. 348 00:38:51,498 --> 00:38:53,701 ‫دیگه وقت خوابه. 349 00:38:56,436 --> 00:38:58,338 ‫شب بخیر. 350 00:39:27,535 --> 00:39:30,504 ‫می‌دونی این‌ها همه‌ش به‌خاطر تنهاییه؟ 351 00:39:31,763 --> 00:39:33,919 ‫می‌دونی دیگه، نه؟ 352 00:39:34,532 --> 00:39:36,161 ‫شاید. 353 00:40:10,177 --> 00:40:15,082 ‫وقتی زمین ازهم باز شد، بذرها رو می‌کاریم. 354 00:40:15,650 --> 00:40:19,220 ‫- پنج سانت زیر خاک. ‫- آره. 355 00:40:20,021 --> 00:40:25,693 ‫و به‌خاطر اینکه انبارمون خالیه، ‫با دست‌مون می‌کاریم تا هدر نرن. 356 00:40:26,878 --> 00:40:32,817 ‫- بذر رو با خاک بپوشون تا خشک نشه. ‫- آفرین. 357 00:40:35,303 --> 00:40:37,605 ‫می‌تونم یکی دیگه بکارم، بابا؟ 358 00:40:55,790 --> 00:40:58,826 ‫چرا که تو مقدسی، ای پروردگار تمام موجودات. 359 00:40:58,859 --> 00:41:02,965 ‫تو از تنها پسر خودت گذشتی ‫تا ما عاری از گناهان بشیم. 360 00:41:02,990 --> 00:41:05,733 ‫در بدن او، ما برکت زندگی را پیدا کردیم. 361 00:41:05,766 --> 00:41:08,602 ‫- تو بخشیده شدی. ‫- آمین. 362 00:41:10,171 --> 00:41:12,173 ‫تو بخشیده شدی. 363 00:41:13,666 --> 00:41:17,036 ‫کمک! کمک! 364 00:41:17,878 --> 00:41:21,749 ‫آتیش! آتیش! 365 00:41:23,718 --> 00:41:25,953 ‫پسره رو داخل نگه دار. 366 00:41:27,388 --> 00:41:31,659 ‫نه، این غلطه. بعدش باید دعا بخشش رو می‌خوند. 367 00:41:32,293 --> 00:41:36,731 ‫نترس، چرا که من تو را رها ساختم، ‫تو را به اسم صدا می‌زنم، تو متعلق به منی. 368 00:41:36,764 --> 00:41:39,790 ‫- تو متعلق به منی، تو متعلق به منی. ‫- مارتین، مارتین. 369 00:41:40,500 --> 00:41:43,637 ‫تو متعلق به منی. ‫تو متعلق به منی. 370 00:41:46,707 --> 00:41:50,277 ‫- خدای بزرگ. ‫- آب! آب! 371 00:41:59,286 --> 00:42:01,789 ‫تو متعلق به منی. ‫تو متعلق به منی. 372 00:42:01,822 --> 00:42:04,492 ‫تو متعلق به منی. ‫تو متعلق به منی. 373 00:42:04,525 --> 00:42:06,427 ‫تو متعلق به منی. ‫تو متعلق به منی. 374 00:42:06,460 --> 00:42:08,062 ‫مارتین، باید... 375 00:42:08,095 --> 00:42:12,633 ‫تو متعلق به منی. ‫تو متعلق به منی. 376 00:42:12,666 --> 00:42:16,604 ‫تو متعلق به منی. ‫تو متعلق به منی. 377 00:42:16,637 --> 00:42:19,774 ‫تو متعلق به منی. ‫تو متعلق به منی. 378 00:42:19,807 --> 00:42:24,678 ‫هنگام عبور از آب‌ها، ‫من همراه تو خواهم بود. 379 00:42:24,712 --> 00:42:28,949 ‫هنگامی که در آتش قدم می‌نهی، ‫آتش بر تو اثر نخواهد کرد. 380 00:42:28,983 --> 00:42:32,286 ‫و شعلهٔ آتش تو را دربر نخواهد گرفت. 381 00:42:37,526 --> 00:42:39,627 ‫آب! آب! بریز. 382 00:42:39,660 --> 00:42:44,533 ‫خب، مارتین. من باید برم کمک کنم. 383 00:42:44,565 --> 00:42:49,303 ‫می‌شه اینجا بمونی، لطفاً؟ باشه؟ 384 00:43:08,155 --> 00:43:12,693 ‫- نیکولاس! نیکولاس کجاست؟ ‫- رفت داخل. 385 00:43:17,398 --> 00:43:19,166 ‫نیکولاس! 386 00:43:19,200 --> 00:43:20,734 ‫نه! 387 00:43:20,768 --> 00:43:23,871 ‫نیکولاس! نیکولاس! 388 00:43:24,539 --> 00:43:27,808 ‫نیکولاس! نیکولاس! 389 00:43:37,952 --> 00:43:40,888 ‫چیکار می‌کنی؟ کمکم کن. 390 00:43:50,030 --> 00:43:51,699 ‫نه! 391 00:44:54,629 --> 00:44:57,031 ‫مارتین. مارتین. 392 00:44:57,898 --> 00:45:00,501 ‫پاشو. با من بیا بیرون. 393 00:45:00,602 --> 00:45:02,770 ‫عجله کن. 394 00:45:05,540 --> 00:45:07,308 ‫تیمو! 395 00:45:08,475 --> 00:45:10,878 ‫آنتونیو! 396 00:45:16,217 --> 00:45:18,152 ‫همین‌جا بمون. 397 00:45:31,298 --> 00:45:33,267 ‫برو! برو! 398 00:46:31,358 --> 00:46:33,427 ‫نیکولاس... 399 00:46:37,971 --> 00:46:39,839 ‫مارتین... 400 00:46:42,570 --> 00:46:44,471 ‫آتیش، اون... 401 00:46:48,702 --> 00:46:53,306 ‫دیروز توی زمین، مارتین دست منو گرفت. 402 00:47:06,427 --> 00:47:08,530 ‫باید بخیه بخوره. 403 00:47:10,732 --> 00:47:12,966 ‫باشه واسه بعد. 404 00:48:50,765 --> 00:48:52,966 ‫من یه چیزی دیدم. 405 00:48:54,803 --> 00:48:57,304 ‫حین آتیش‌سوزی. 406 00:48:59,173 --> 00:49:04,077 ‫یه چیزی که... غیرممکن بود. 407 00:49:09,517 --> 00:49:11,185 ‫اگه من... 408 00:49:12,019 --> 00:49:14,421 ‫اگه دلیل من... 409 00:49:16,825 --> 00:49:24,131 ‫اگه بین تمام مردم، فقط منم که نمی‌تونم ‫بدون غرض‌ورزی مارتین رو ببینم، 410 00:49:26,967 --> 00:49:30,170 ‫پس چطور می‌تونم کمکش کنم؟ 411 00:49:31,405 --> 00:49:36,176 ‫خدا از جانب ما کار خودش رو می‌کنه. ‫به انتخاب خودش بود که تو اینجا اومدی. 412 00:49:38,212 --> 00:49:40,648 ‫خدا من رو نفرستاد، پدر. 413 00:49:42,483 --> 00:49:47,622 ‫اگه اون وجود داره، پس ‫خیلی وقته ما رو رها کرده. 414 00:49:57,732 --> 00:50:00,033 ‫می‌دونی معنای «گریس» چیه؟ ‫(گریس: محبت الهی) 415 00:50:01,301 --> 00:50:07,509 ‫گریس یعنی لحظاتی که ما چیزی از خدا نمی‌خوایم ‫اون محبتش رو به ما پیشکش می‌کنه. 416 00:50:07,542 --> 00:50:12,312 ‫وقتی که خودمون ایمان‌مون رو ازدست دادیم، ‫اون از ما ناامید نمی‌شه. 417 00:50:14,181 --> 00:50:15,817 ‫منظور من اینه که... 418 00:50:15,850 --> 00:50:21,154 ‫شاید توی این ساعات تاریکی، ‫ما به حضور تو نیاز داشتیم. 419 00:50:21,188 --> 00:50:25,693 ‫نه علی‌رغم باورهات، بلکه به‌خاطرشون. 420 00:50:37,872 --> 00:50:42,042 ‫صبح بخیر. ‫صبح بخیر. 421 00:50:45,980 --> 00:50:47,582 ‫مارتین... 422 00:50:48,516 --> 00:50:50,585 ‫منو نگاه. 423 00:50:52,185 --> 00:50:57,391 ‫مارتین، نوبت صحبت صبحگاهی‌مونه. 424 00:51:01,029 --> 00:51:04,866 ‫پدر باید توی زمین‌های شرقی تاج‌خروس بکاره. 425 00:51:04,899 --> 00:51:06,568 ‫واقعاً؟ 426 00:51:06,601 --> 00:51:11,405 ‫تاج‌خروس در برابر پژمرپگی و خشکی ‫مقاوم‌تره. ما جفتش رو امسال داشتیم. 427 00:51:12,574 --> 00:51:16,010 ‫خیلی‌خب، امشب بهش می‌گیم. 428 00:51:16,711 --> 00:51:19,446 ‫باید به بقیهٔ کشاورزهای توی روستا هم بگیم. 429 00:51:19,479 --> 00:51:22,316 ‫چرا می‌خوای این کار رو کنی؟ 430 00:51:23,585 --> 00:51:26,654 ‫تا دیگه خونه‌مون رو آتیش نزنن. 431 00:51:26,688 --> 00:51:28,523 ‫فقط همین؟ 432 00:51:29,256 --> 00:51:34,729 ‫- یا واسه اینکه نمی‌خوای گشنه بمونن؟ ‫- نه، فقط همون. 433 00:51:37,565 --> 00:51:42,269 ‫- به‌نظرت چرا اسطبل‌تون رو سوزوندن؟ ‫- تا منو تنبیه کنن. 434 00:51:43,203 --> 00:51:46,811 ‫- چرا؟ ‫- چون من محصول‌شون رو خراب کردم. 435 00:51:46,836 --> 00:51:50,185 ‫مارتین، تو محصول‎‌شون رو خراب کردی؟ 436 00:51:50,210 --> 00:51:54,616 ‫تو نیمه‌شب رفتی و توی زمین‌شون ملخ پخش کردی؟ 437 00:51:54,649 --> 00:51:56,618 ‫شاید. 438 00:51:56,651 --> 00:52:02,289 ‫همچنین تو بودی که حیوون‌هاشون رو ‫طلسم کردی تا مریض شن و بمیرن؟ 439 00:52:02,322 --> 00:52:04,959 ‫- مارتین، کار تو بود؟ ‫- نه. 440 00:52:04,993 --> 00:52:09,631 ‫- پس نمی‌تونه واقعیت داشته باشه، مگه نه؟ ‫- اون مردِ دیشبی چی؟ 441 00:52:10,531 --> 00:52:16,136 ‫هی، مارتین. تو هیچ کاری با اون نکردی. 442 00:52:16,169 --> 00:52:19,172 ‫تو هیچ کاری نکردی. 443 00:52:19,206 --> 00:52:21,308 ‫می‌شنوی؟ 444 00:52:21,341 --> 00:52:24,378 ‫اون خودش آتیش‌سوزی رو راه انداخت ‫و همون باعث مرگش شد. 445 00:52:27,180 --> 00:52:29,617 ‫این اتفاقی بود که افتاد. 446 00:52:29,651 --> 00:52:34,722 ‫مارتین، اون آدم‌ها ترسیدن، خب؟ 447 00:52:34,756 --> 00:52:37,365 ‫اون‌ها ترسیدن و دنبال یه مقصر ‫برای ترس‌شون می‌گردن. 448 00:52:37,390 --> 00:52:41,963 ‫و اون مقصر تویی، چون تو متفاوتی. 449 00:52:41,996 --> 00:52:44,197 ‫خب؟ 450 00:52:44,799 --> 00:52:46,868 ‫متوجه حرف‌هام می‌شی؟ 451 00:52:49,771 --> 00:52:51,639 ‫آره. 452 00:53:26,607 --> 00:53:28,710 ‫مارتین چطوره؟ 453 00:53:30,511 --> 00:53:33,213 ‫اون متوجهٔ اتفاقی که افتاد هست. 454 00:53:34,414 --> 00:53:36,751 ‫خودش رو مقصر می‌دونه. 455 00:53:38,686 --> 00:53:40,688 ‫چه کمکی از من ساخته‌ست؟ 456 00:53:41,923 --> 00:53:43,958 ‫مثل پسرت باهاش رفتار کن. 457 00:53:45,993 --> 00:53:48,328 ‫دوستش داشته باش. 458 00:53:49,030 --> 00:53:50,832 ‫بدون قضاوت. 459 00:53:52,399 --> 00:53:56,498 ‫اون راجع‌به کاشت تاج‌خروس صحبت کرد. ‫شاید بتونی با خودت ببریش. 460 00:53:56,523 --> 00:53:57,939 ‫نه. 461 00:53:57,972 --> 00:54:02,342 ‫ولی نیاز داره. نیاز داره ‫تا کنارت توی زمین کار کنه. 462 00:54:02,375 --> 00:54:04,879 ‫کنارم کار می‌کنه، 463 00:54:07,548 --> 00:54:10,551 ‫ولی دیگه نمی‌تونیم زراعت کنیم. 464 00:54:12,486 --> 00:54:17,558 ‫اون‌ها زمینم رو نمک‌پاشی کردن. ‫حالا دیگه هیچ‌چی رشد نمی‌کنه. 465 00:54:30,972 --> 00:54:33,574 ‫در مورد هیستری عمومی... 466 00:54:34,341 --> 00:54:39,680 ‫به‌نُدرت دیده می‌شه که به‌جای یک آسیب روانی، 467 00:54:40,347 --> 00:54:47,722 ‫چندین آسیب جزئی داشته باشیم، که ‫گروهی از مشکلات آزاردهنده رو شکل بدن. 468 00:54:48,623 --> 00:54:54,862 ‫اون‌ها اجزای یه داستان واحد از زجر و عذاب‌ان. 469 00:54:57,532 --> 00:54:59,967 ‫بیا، وقتشه بیدار شی. 470 00:55:01,936 --> 00:55:06,780 ‫پس باید متصور باشیم آسیب‌های دوره‌ای، 471 00:55:06,805 --> 00:55:11,142 ‫یا به‌طور دقیق‌تر، خاطرهٔ اون آسیب... 472 00:55:12,013 --> 00:55:15,482 ‫مثل یه جسم خارجی عمل می‌کنه، 473 00:55:16,951 --> 00:55:18,318 ‫که... 474 00:55:19,486 --> 00:55:26,359 ‫مدت‌ها بعد از ورودش، ‫همچنان تأثیر خودش رو می‌ذاره، 475 00:55:27,028 --> 00:55:31,265 ‫و تنها زمانی ناپدید می‌شه که ‫خاطره به‌وضوح برانگیخته شه. 476 00:55:31,866 --> 00:55:36,704 ‫این پروسه باید به وضعیت پیدایشِ خودش برگرده. 477 00:55:37,872 --> 00:55:40,741 ‫وضعیتی که متولد شده. 478 00:55:49,951 --> 00:55:51,986 ‫این صدا رو می‌شنوی، مارتین؟ 479 00:55:53,187 --> 00:55:59,694 ‫هر صدای توی ریتم ‫مثل صدای قبلی و بعدیه. 480 00:56:00,427 --> 00:56:08,135 ‫هیچ لحظه‌ای از دیگری کوتاه یا بلندتر نیست. 481 00:56:08,736 --> 00:56:12,907 ‫زمان در هماهنگی کامل سپری می‌شه. 482 00:56:16,611 --> 00:56:22,030 ‫من به تو کلمه‌ای می‌دم، تو به من می‌گی ‫که اون کلمه چه حسی به تو می‌ده. 483 00:56:22,482 --> 00:56:26,453 ‫- اسب‌ها. ‫- عاشق اسب‌سواری‌ام. 484 00:56:26,486 --> 00:56:28,789 ‫ولی بوی خیلی بدی می‌دن. 485 00:56:30,725 --> 00:56:34,189 ‫- یونجه زرد. ‫- ازش متنفرم. 486 00:56:34,214 --> 00:56:38,285 ‫- چرا؟ ‫- چون منو یاد مامانم میندازن. 487 00:56:39,100 --> 00:56:41,068 ‫از مامانت برام تعریف کن. 488 00:56:44,572 --> 00:56:51,178 ‫بوی اسطوخودوس می‌داد ‫و موهاش رنگ قهوهٔ سوخته بود. 489 00:56:51,212 --> 00:56:55,683 ‫- چه حسی بهت می‌داد؟ ‫- حس امنیت. 490 00:56:57,919 --> 00:57:00,487 ‫چه قشنگ. 491 00:57:00,521 --> 00:57:03,791 ‫چرا از این حس بیزاری، مارتین؟ 492 00:57:03,824 --> 00:57:07,628 ‫چون یه دروغه، ما امنیتی نداریم. 493 00:57:07,662 --> 00:57:09,864 ‫همه‌مون به‌خاطر من می‌میریم. 494 00:57:14,835 --> 00:57:17,738 ‫- دروغِ تو چیه؟ ‫- چی؟ 495 00:57:21,542 --> 00:57:23,878 ‫دروغِ تو چیه؟ 496 00:57:27,415 --> 00:57:32,987 ‫دروغ... تو... چیه؟ 497 00:57:34,155 --> 00:57:40,561 ‫دروغ... تو... چیه؟ 498 00:57:45,333 --> 00:57:47,896 ‫که من یه شیادم. 499 00:57:48,803 --> 00:57:54,842 ‫که درس‌های بزرگان رو پس می‌دم ‫ولی یکی از اون بزرگان نیستم. 500 00:57:59,613 --> 00:58:05,186 ‫برای اثباتش تا لبهٔ دنیا می‌رم، ‫تا فقط شکست بخورم. 501 00:58:25,606 --> 00:58:27,808 ‫این‌ها دروغ نیستن. 502 00:58:33,214 --> 00:58:35,883 ‫این‌ها ترس‌هامون‌ان. 503 00:58:54,335 --> 00:58:55,582 ‫تیمو؟ 504 00:58:57,405 --> 00:58:59,607 ‫چی؟ 505 01:00:12,646 --> 01:00:14,949 ‫فکر می‌کنم حصبه باشه. 506 01:00:15,749 --> 01:00:18,980 ‫- واگیرداره. ‫- از طریق شپش پخش می‌شه. 507 01:00:19,005 --> 01:00:23,132 ‫می‌خوام بری داخل و هرچیزی که توی چند ‫روز اخیر ممکنه دست زده باشه رو بسوزونی. 508 01:00:23,157 --> 01:00:27,761 ‫پارچه، ملحفه، لباس، هرچیزی ‫که باعث پخش بیماری می‌شه. 509 01:00:27,795 --> 01:00:30,131 ‫متوجه شدی؟ 510 01:00:48,449 --> 01:00:51,318 ‫درست می‌شه. 511 01:00:53,588 --> 01:00:55,356 ‫خودت می‌بینی. 512 01:01:39,833 --> 01:01:46,740 ‫از طریق این تدهین روغن ‫و با بخشش خداوند بلندمرتبه... 513 01:02:22,743 --> 01:02:24,512 ‫نیکولاس! 514 01:02:25,412 --> 01:02:27,915 ‫من نمی‌تونم... اینکارو کنم. 515 01:02:33,622 --> 01:02:37,057 ‫من اون کسی که تو فکر می‌کنی نیستم. 516 01:02:37,992 --> 01:02:39,193 ‫نه. 517 01:02:40,528 --> 01:02:41,996 ‫نه. 518 01:02:42,830 --> 01:02:44,627 ‫من یه شیادم. 519 01:02:44,652 --> 01:02:49,558 ‫واسه اولین‌بار من پسرم رو می‌شناسم ‫و اونم منو می‌شناسه. 520 01:02:51,005 --> 01:02:56,176 ‫این فقط یه چیز علمیه. یه بیماریه. 521 01:02:56,210 --> 01:03:00,314 ‫ولی کاری که تو با پسرم کردی یه معجزه‌ست. 522 01:03:02,717 --> 01:03:03,984 ‫فوت کرد. 523 01:03:07,522 --> 01:03:09,456 ‫خواست خدا بود. 524 01:03:19,066 --> 01:03:23,223 ‫مقید به بکارگیری از بینایی، شنوایی، 525 01:03:23,255 --> 01:03:28,215 ‫بویایی، کلام و سخن، لامسه، 526 01:03:29,410 --> 01:03:31,579 ‫و توانایی راه رفتن. 527 01:03:33,814 --> 01:03:35,816 ‫آمین. 528 01:03:49,930 --> 01:03:53,802 ‫پدر! پدر! بچه‌هامون رو نجات بده. 529 01:03:53,834 --> 01:04:00,074 ‫خواهش می‌کنم. پدر! 530 01:04:00,974 --> 01:04:04,612 ‫ما جایی برای رفتن نداریم. 531 01:04:04,646 --> 01:04:07,448 ‫خواهش می‌کنم کمک‌مون کن، پدر. 532 01:04:12,520 --> 01:04:15,489 ‫فرزندان من، فرزندان من! 533 01:04:16,023 --> 01:04:18,693 ‫پروردگار خانوادهٔ خودش رو فراموش نکرده. 534 01:04:18,793 --> 01:04:21,962 ‫مردمش رو فراموش نکرده. 535 01:04:21,995 --> 01:04:24,465 ‫پروردگار تنها چالش‌های ‫جدید جلوی ما قرار می‌ده. 536 01:04:25,265 --> 01:04:31,372 ‫نه، نباید دست روی دست بذاریم ‫تا شیطان زهر خودش رو بریزه. 537 01:04:32,741 --> 01:04:36,076 ‫وقتش رسیده تا خواست خدا رو اجرا کنیم. 538 01:05:06,992 --> 01:05:10,028 ‫یه نگاه به جاده بنداز. 539 01:05:25,894 --> 01:05:31,231 ‫- چه کتاب‌هایی رو دوست داری جمع کنم؟ ‫- جا نداریم. 540 01:05:36,336 --> 01:05:40,207 ‫پس ویولن رو میارم. ‫باید بیاریمش. 541 01:05:44,311 --> 01:05:46,447 ‫متأسفم. 542 01:05:46,480 --> 01:05:48,783 ‫- متأسفم. ‫- چی؟ 543 01:05:48,817 --> 01:05:51,051 ‫متأسفم. 544 01:05:51,084 --> 01:05:53,320 ‫نمی‌خواستم ماریا چیزیش بشه. 545 01:05:56,524 --> 01:06:00,427 ‫من نمی‌خوام برم. ‫بهتر می‌شم، قول می‌دم. 546 01:06:00,461 --> 01:06:04,431 ‫خواهش می‌کنم. به هرچی که بخوای ‫فکر می‌کنم. فقط می‌خوام بمونم. 547 01:06:10,672 --> 01:06:14,441 ‫مارتین، منو نگاه کن. 548 01:06:21,616 --> 01:06:28,455 ‫می‌تونم تصور کنم این موضوع ‫چقدر برای تو گمراه‌کننده‌ست. 549 01:06:31,526 --> 01:06:34,261 ‫این تقصیر تو نیست. 550 01:06:37,130 --> 01:06:40,702 ‫هیچ کدوم از این‌ها تقصیر تو نیست. 551 01:06:44,071 --> 01:06:46,106 ‫هیچ کدومش. 552 01:06:48,242 --> 01:06:50,344 ‫حالا بیا کمک کن وسایل رو جمع کنیم. 553 01:07:08,161 --> 01:07:13,801 ‫پروردگارا، به من قدرت بده. 554 01:07:22,309 --> 01:07:24,746 ‫- پدر. ‫- من آماده‌ام. 555 01:07:30,150 --> 01:07:32,386 ‫وسایلت؟ 556 01:07:33,253 --> 01:07:35,523 ‫هرچی نیاز بود رو آوردم. 557 01:07:36,958 --> 01:07:39,192 ‫بسیارخب. 558 01:07:40,460 --> 01:07:42,396 ‫دارن میان. 559 01:07:43,698 --> 01:07:49,436 ‫- دارن سراغ مارتین میان. ‫- مارتین، برو داخل. بیا. 560 01:07:52,807 --> 01:07:55,275 ‫اگه کار بیخ پیدا کرد. 561 01:07:56,678 --> 01:07:58,345 ‫نه. 562 01:08:00,314 --> 01:08:02,750 ‫اون‌ها رحمی ندارن. 563 01:08:13,226 --> 01:08:16,129 ‫بیاین، زود باشین. 564 01:08:38,820 --> 01:08:40,755 ‫می‌دونی چیه، مارتین... 565 01:08:42,322 --> 01:08:45,627 ‫چرا یه‌کم برام ساز نمی‌زنی؟ ‫فکر کنم این‌جوری... 566 01:08:46,293 --> 01:08:49,897 ‫- حالم بهتر می‌شه. ‫- باشه، خانم. 567 01:09:23,531 --> 01:09:25,633 ‫تیمو، حالا! 568 01:09:35,475 --> 01:09:37,210 ‫مارتین! 569 01:09:46,654 --> 01:09:48,756 ‫مارتین... 570 01:09:50,190 --> 01:09:51,926 ‫بیا بریم. 571 01:09:57,065 --> 01:09:59,299 ‫بیا مارتین رو سوار اسب‌ها کنیم. 572 01:10:04,806 --> 01:10:06,373 ‫بیا. 573 01:10:19,020 --> 01:10:20,755 ‫بیا! 574 01:10:22,623 --> 01:10:26,561 ‫این شما رو به زیرزمین می‌بره. از اینجا. 575 01:10:30,798 --> 01:10:32,800 ‫آنتونیو. 576 01:10:34,035 --> 01:10:36,369 ‫موفق باشی، دکتر. 577 01:10:40,407 --> 01:10:42,577 ‫اون پسر مریضه. 578 01:10:47,782 --> 01:10:49,584 ‫پدر! 579 01:10:52,587 --> 01:10:56,924 ‫پیمانِ ما به خدا ما رو وادار می‌کنه... 580 01:10:56,958 --> 01:11:02,997 ‫تا به این بچه کمک کنیم. حالا ‫دستور الهی هرچی که می‌خواد باشه. 581 01:11:04,198 --> 01:11:06,134 ‫پس توام حالا طرف اونی؟ 582 01:11:06,366 --> 01:11:11,404 ‫علم و دانش تنها ابزار انسانه ‫تا چیزی که وجود داره رو کشف کنه. 583 01:11:11,438 --> 01:11:14,474 ‫تا زیبایی آفرینش خدا رو درک کنه. 584 01:11:14,509 --> 01:11:16,376 ‫اون بچه رو خدا نیافریده. 585 01:11:16,409 --> 01:11:21,749 ‫وقتی برای قضاوت آسون‌ترین راه رو ‫انتخاب می‌کنیم شیطان به ما غلبه می‌کنه. 586 01:11:21,783 --> 01:11:25,485 ‫به‌خاطر غضب، بی‌اعتنایی ‫یا خودخواهی خودمون... 587 01:11:33,995 --> 01:11:35,863 ‫پسره! 588 01:11:36,363 --> 01:11:39,667 ‫بریم پسره رو پیدا کنیم. 589 01:12:15,335 --> 01:12:17,605 ‫نیکولاس؟ 590 01:12:28,216 --> 01:12:29,984 ‫تیمو! 591 01:12:32,253 --> 01:12:37,124 ‫بدو، بجنب. ‫اینجا! اینجا. 592 01:12:37,158 --> 01:12:38,993 ‫پسره! 593 01:12:39,033 --> 01:12:42,103 ‫- بکشیدش. ‫- وحشی‌ها. 594 01:12:43,231 --> 01:12:45,533 ‫آره. 595 01:12:51,739 --> 01:12:53,741 ‫وحشی‌ها! 596 01:13:00,413 --> 01:13:02,382 ‫مارتین. 597 01:13:22,069 --> 01:13:24,639 ‫بیا پشتم، مارتین. 598 01:13:24,672 --> 01:13:26,507 ‫بکشیدش! 599 01:13:32,179 --> 01:13:34,682 ‫مارتینو، نه! 600 01:14:11,285 --> 01:14:14,188 ‫اژدهای بزرگ تبعید شد. 601 01:14:14,722 --> 01:14:20,795 ‫مارِ پیری که به شیطان معروف بود. 602 01:14:20,828 --> 01:14:23,798 ‫اونی که جهان رو فریب می‌داد. 603 01:14:23,831 --> 01:14:25,666 ‫آمین. 604 01:14:25,700 --> 01:14:27,768 ‫اون به زمین تبعید شد. 605 01:14:29,403 --> 01:14:33,207 ‫و فرشته‌های پیروی اون هم به زمین تبعید شدن. 606 01:14:35,583 --> 01:14:40,788 ‫فرشتهٔ خدا، میکائیل... 607 01:15:03,237 --> 01:15:05,039 ‫پدر! 608 01:15:12,213 --> 01:15:16,117 ‫بکشینش، بکشینش، بکشینش! 609 01:15:16,150 --> 01:15:17,985 ‫پدر! 610 01:15:19,353 --> 01:15:21,522 ‫پدر! 611 01:15:23,557 --> 01:15:26,861 ‫بکشینش، بکشینش، بکشینش! 612 01:15:26,894 --> 01:15:28,996 ‫پدر! 613 01:15:30,164 --> 01:15:32,633 ‫پدر! 614 01:15:46,447 --> 01:15:48,649 ‫من اون رو می‌کشم. 615 01:16:01,028 --> 01:16:02,797 ‫باید بکشیم‌شون. 616 01:16:02,830 --> 01:16:04,999 ‫باید بکشیم‌شون. 617 01:16:06,400 --> 01:16:08,702 ‫مارتین! 618 01:16:24,085 --> 01:16:25,853 ‫پدر! 619 01:16:31,092 --> 01:16:32,993 ‫پدر! 620 01:16:33,627 --> 01:16:35,596 ‫پدر! 621 01:17:33,514 --> 01:17:36,349 ‫پدر، سوار قطار می‌شیم؟ 622 01:17:38,225 --> 01:17:40,027 ‫آره. 623 01:17:40,613 --> 01:17:43,648 ‫واقعاً؟ 624 01:17:54,708 --> 01:17:56,310 ‫نیکولاس... 625 01:18:01,415 --> 01:18:03,417 ‫مردم... 626 01:18:05,386 --> 01:18:07,821 ‫اون‌ها درک نمی‌کنن. 627 01:18:12,527 --> 01:18:14,929 ‫من اون‌ها رو کشتم. 628 01:18:19,466 --> 01:18:22,102 ‫این چیزی نبود که من دیدم. 629 01:18:23,137 --> 01:18:28,042 ‫من کشتم‌شون. چیزی که دیدی این بود. 630 01:18:28,709 --> 01:18:30,978 ‫نه چیز دیگه‌ای. 631 01:18:38,553 --> 01:18:41,188 ‫سرنوشت اون چی می‌شه؟ 632 01:18:43,924 --> 01:18:46,260 ‫من ازش مراقبت می‌کنم. 633 01:18:55,637 --> 01:18:57,838 ‫جاش امنه و... 634 01:19:00,642 --> 01:19:02,876 ‫از زندگیش راضیه. 635 01:19:04,238 --> 01:19:14,238 ‫مترجمین: «iredprincess و امیر فرحناک» ‫::. FarahSub & @iredsub@ .:: 636 01:19:34,475 --> 01:19:36,377 ‫مارتین. 637 01:19:41,115 --> 01:19:43,917 ‫وقتشه که سفرمون رو شروع کنیم. 638 01:19:44,704 --> 01:19:54,704 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 639 01:20:05,832 --> 01:20:15,832 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::.