1 00:00:01,460 --> 00:00:04,724 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:11,345 --> 00:00:13,745 ‫« تو اونجا بودی! من دیدمت » 3 00:00:19,353 --> 00:00:20,354 تو کی هستی؟ 4 00:00:22,439 --> 00:00:24,942 ‫تو کی‌ هستی؟ جواب می‌دی یا نـه؟ 5 00:00:24,942 --> 00:00:27,319 ‫کدوم خری هستی تـو؟ لعنت بهت! 6 00:00:29,571 --> 00:00:30,572 ‫این کیه دیگه! 7 00:00:30,948 --> 00:00:32,148 « تو کی هستی؟ » 8 00:00:37,579 --> 00:00:40,249 ‫راستی؛ کی بود؟ 9 00:00:49,675 --> 00:00:50,676 ‫تو را کجا دیده؟ 10 00:01:00,811 --> 00:01:05,190 ‫فکرکنم منظورش خونه‌ی کارولینه... 11 00:01:07,568 --> 00:01:08,902 ‫همون شبی که... 12 00:01:22,541 --> 00:01:24,418 نرفته بودم بُکشمش 13 00:01:38,307 --> 00:01:39,433 ‫خدای من. 14 00:01:40,058 --> 00:01:47,194 ‫ترجمه از: «آیدا و فائزه شاهمرادی » ‫کانال تلگرامی: @FSH294 و @AydaNaderiSubT 15 00:01:53,989 --> 00:01:58,689 « اصـل برائــت » [ فصل اول/قسمت سوم ] 16 00:02:07,419 --> 00:02:09,922 ‫راستی، این تو نیستی. 17 00:02:11,131 --> 00:02:13,342 ‫- راستی تو همچین آدمی نیستی. ‫- تو اصلاً من رو نمی‌شناسی! 18 00:02:13,342 --> 00:02:14,635 ‫من رو نمی‌شناسی! 19 00:02:14,635 --> 00:02:15,928 ‫نمی‌دونی من چـه آدمی‌ام! 20 00:02:20,265 --> 00:02:21,391 ‫ریموند بیدار شو! 21 00:02:49,545 --> 00:02:50,838 ‫پس فکر می‌کنی که اون قاتله. 22 00:02:50,838 --> 00:02:54,591 ‫- فقط یه خواب بود؛ لو. ‫- خیلی‌خب... 23 00:02:54,591 --> 00:02:57,678 ‫وقتی همچین خوابی می‌بینی؛ ‫الکی که نیست. 24 00:02:59,063 --> 00:03:01,223 ‫خواب‌هایی که آدم می‌بینه ‫معمولاً به حقیقت اشاره دارن. 25 00:03:01,223 --> 00:03:04,476 ‫خیلی‌ خب، ببین؛ اگه توی این قضیه طرف ‫من باشی واقعاً کمک بزرگی می‌کنه. 26 00:03:04,476 --> 00:03:08,272 ‫- نظرت چیـه؟ ‫- یعنی فکر می‌کنی من طرف تو نیستم؟ 27 00:03:08,272 --> 00:03:11,316 ‫ریموند، من نگرانتم! 28 00:03:11,316 --> 00:03:14,528 ‫نگران ظاهری که همچین پرونده‌ای ‫واسه‌ت ایجاد می‌کنه، فشاری که روتـه! 29 00:03:16,780 --> 00:03:19,783 ‫ببین، من می‌دونم که اصلاً دوست نداری آدم بی‌تفاوتی باشی 30 00:03:19,783 --> 00:03:22,461 ‫هر روز صبح که از ‫خواب بیدار می‌شی، 31 00:03:22,485 --> 00:03:25,163 ‫باید حتماً تو فکر یه‌کاری ‫باشی که فرا رسیدن دورانِ... 32 00:03:25,664 --> 00:03:27,916 ‫- خودت بهش چی می‌گفتی؟ ‫- دوران پیری و کوری 33 00:03:27,916 --> 00:03:30,210 ‫آره؛ که فرا رسیدن دوران پیری ‫و کوری‌ات رو به‌تاخیر بندازه. 34 00:03:38,218 --> 00:03:40,804 ‫تازه توی این پرونده هم ‫که دوست صمیمی‌ات متهـمه. 35 00:03:43,390 --> 00:03:44,391 ‫عزیزم... 36 00:03:46,476 --> 00:03:50,480 ‫اگه شکست بخورید، با توجه به چیزهایی که ‫دارم می‌خونم و می‌بینم 37 00:03:51,231 --> 00:03:54,193 ‫احتمال زیادی وجود داره که راستی ‫تا آخر عمـرش بره زندان، 38 00:03:54,193 --> 00:03:56,361 ‫که قطعاً تو هم به‌شدت ناراحت می‌شی. 39 00:03:58,864 --> 00:04:00,782 ‫شاید هم اونقدرها برات مهم ‫نباشه و فراموشش کنی، 40 00:04:01,658 --> 00:04:02,743 ‫اما خب بعید می‌دونم. 41 00:04:05,245 --> 00:04:07,247 ‫ولی یه‌سری احتمالات ‫دیگه هم داریم... 42 00:04:10,250 --> 00:04:11,627 ‫پیروز می‌شین، 43 00:04:15,255 --> 00:04:16,923 ‫راستی کارولین رو نکشته. 44 00:04:19,051 --> 00:04:23,680 ‫راستی سبیچ، تنها مظنون پرونده قتل ‫وحشتناک کارولین پولیمس، 45 00:04:24,264 --> 00:04:26,183 ‫در حال حاضر به قید وثیقه آزاده شده 46 00:04:26,183 --> 00:04:28,852 ‫و خودش رو توی خونه‌ش، در کنار خانواده ‫زندانی کرده. 47 00:04:31,396 --> 00:04:33,482 ‫جلوی خونه پر از خبرنگـاره. 48 00:04:33,482 --> 00:04:36,944 ‫- یعنی واقعاً چهارتا سوژه واقعی ندارن بر سراغ اون‌ها؟ ‫- سوژه اصلی‌شون ما هستیم. 49 00:04:37,528 --> 00:04:39,780 ‫مردم عاشقِ پرونده‌های قتل‌ان؛ ‫سرشون حسابی گرم می‌شه. 50 00:04:49,122 --> 00:04:50,249 ‫- ممنونم. ‫- بیا عزیزدلم. 51 00:05:00,592 --> 00:05:02,592 « دیـمن سایلـز؛ ساعت سه. تنها بیا » 52 00:05:07,599 --> 00:05:09,643 ‫پس هیچ ایده‌ای نداری که ‫ممکنه کی باشه؟ 53 00:05:09,643 --> 00:05:12,479 ‫می‌تونه یه تله‌ای چیزی باشه یا حتی... 54 00:05:14,439 --> 00:05:16,066 ‫یه خبرنگـار تقریباً زرنگ. 55 00:05:16,066 --> 00:05:21,029 ‫پس هرکسی که هست می‌دونه ‫تو اون شب اون‌جا بودی؟ 56 00:05:25,200 --> 00:05:26,243 ‫چون من نمی‌دونستم. 57 00:05:30,414 --> 00:05:31,582 ‫بعد از کـارم رفتم اون‌جا. 58 00:05:32,499 --> 00:05:35,711 ‫پس رابطه‌تون اونطوری که به من یا بقیه ‫گفتی تموم نشده بوده... 59 00:05:35,711 --> 00:05:39,673 ‫نه؛ هرچی بین‌مون بود تموم شده بود. ‫رفتم اون‌جا تا نظرش رو عوض کنم... 60 00:05:39,673 --> 00:05:40,757 ‫خب تونستی؟ 61 00:05:41,425 --> 00:05:42,426 ‫نه. 62 00:05:44,887 --> 00:05:46,805 ‫لورین، سلام... 63 00:05:49,600 --> 00:05:51,768 ‫از نظرم باید به پلیس بگی. 64 00:05:51,768 --> 00:05:53,770 ‫وایسا ببینم؛ یعنی نمی‌خوای ‫بدونیم قضیه این پیام چیه؟ 65 00:05:55,147 --> 00:05:56,273 ‫این‌که کیـه؟ 66 00:05:57,524 --> 00:05:59,359 ‫اگه مخفی‌ش کنیم ممکنه ‫بعداً به ضررمون باشه. 67 00:06:03,197 --> 00:06:05,282 ‫- ریگـو چی؟ اون نمی‌تونه کمکت کنه؟ ‫- نه؛ نه؛ نه. 68 00:06:05,282 --> 00:06:08,035 ‫همین الانش هم به اندازه کافی مزاحمش شدم؛ ‫نمی‌تونم ازش چیزی بخوام. 69 00:06:08,035 --> 00:06:09,578 ‫اگه می‌خوای بری، 70 00:06:10,245 --> 00:06:12,372 ‫حتماً حواست باشه که طرف مقابل ممکنه 71 00:06:12,372 --> 00:06:13,957 ‫شنـودی، چیزی همراه خودش داشته باشه 72 00:06:15,209 --> 00:06:18,670 ‫پس هر حرفی که می‌زنی، ‫بهت تاکیـد می‌کنم 73 00:06:20,464 --> 00:06:23,926 ‫حسابی حواست رو جمع کنی، و ‫واضح و بی‌آلایش حرف بزنی. 74 00:06:24,760 --> 00:06:27,679 ‫اصلاً هم نگو که محکم با اون سیخ آهنی کوبیدی تو سر کارولین 75 00:06:29,181 --> 00:06:30,724 ‫قراره یکی رو بیارم توی پرونده کمکم کنه 76 00:06:30,724 --> 00:06:32,893 ‫کسی که قبلاً با همچین چیزهایی ‫سر و کار داشته؛ 77 00:06:32,893 --> 00:06:35,437 ‫یه دختر جوانه؛ اسمش «مایا وینزلو»ـه. 78 00:06:35,437 --> 00:06:37,147 ‫- اسمش رو یه جایی شنیدم. ‫- تو دانشگاه علوم قضایی یـل درس خونده. 79 00:06:37,147 --> 00:06:39,149 ‫کارش خوبه؛ وکیل پرونده استندی استرن بوده. 80 00:06:39,800 --> 00:06:42,486 ‫و مهم‌تر از همه این‌ها، اون یه زنـه ‫که توی این پرونده به کارمون میاد 81 00:06:42,486 --> 00:06:47,199 ‫قراره به کارهای پزشکی قانونی رسیدگی کنه؛ ‫نباید ازش غافل بشیم. 82 00:06:49,368 --> 00:06:51,662 ‫گوش کن؛ بیا استراتژی‌مون ‫رو مشخص کنیم، باشه؟ 83 00:06:52,829 --> 00:06:56,083 ‫اگه قراره بگیم زمان وقوع قتل تو اون‌جا نبودی، ‫باید یه مدرک محکم گیر بیاریم. فکرکن. 84 00:06:56,083 --> 00:06:58,794 ‫می‌تونیم بگیم زمان وقوع ‫قتل یه‌جای دیگه بودی؟ 85 00:07:03,173 --> 00:07:04,007 ‫خیلی‌خب. 86 00:07:04,007 --> 00:07:07,427 ‫آخه ما که نمی‌دونیم کارولین دقیقاً ‫چه زمانی از شب به قتل رسیده... 87 00:07:07,427 --> 00:07:09,972 ‫شاید بتونیم بگیم وقتی که من رفتم... 88 00:07:09,972 --> 00:07:11,098 ‫کافیه. 89 00:07:12,599 --> 00:07:16,186 ‫بیا قبل از این‌که هی توی ذهن خودت ‫جواب‌های بی اساس بسازی، 90 00:07:17,729 --> 00:07:20,107 ‫منتظر بمونیم حقیقتِ خودش رو نمایان کنـه. 91 00:07:38,792 --> 00:07:42,254 ‫خانم سبیچ؛ بارابارا ‫همسـرتون مرتکب این قتل شده؟ 92 00:07:42,254 --> 00:07:45,215 ‫از کارولین پولیمس به‌خاطر این‌که ‫با همسرتون رابطه داشته بدتـون میاد؟ 93 00:07:45,215 --> 00:07:48,677 ‫خانم سبیچ؛ خانم سبیچ؟ ‫لطفاً به‌مون بگین چه حسی... 94 00:07:53,974 --> 00:07:56,393 ‫- می‌دونی چه‌خبره دیگـه نه؟ ‫- چی؟ 95 00:07:58,353 --> 00:07:59,771 ‫این‌که چرا من روز ‫سه‌شنبه اینجـام؟ 96 00:07:59,771 --> 00:08:03,150 ‫آره خب؛ قراره درمورد... 97 00:08:04,610 --> 00:08:07,029 ‫قضیه مارتی و آتش‌سوزی این‌ها صحبت کنیم نه؟ 98 00:08:08,030 --> 00:08:09,656 بهتره یه مدت بی‌خیال کار بشی 99 00:08:14,828 --> 00:08:15,829 ‫منظورت چیـه؟ 100 00:08:16,747 --> 00:08:19,166 ‫مثل این‌که ندیدی بیرون گالری چه خبره... 101 00:08:20,334 --> 00:08:23,420 ‫کیت؛ این‌ها هم ‫تموم می‌شه می‌ره. 102 00:08:23,420 --> 00:08:27,007 ‫ناسلامتی توی شیکاگو زندگی می‌کنیم؛ ‫هر 18 ثانیه یه جسد جدید پیدا می‌شه. 103 00:08:27,007 --> 00:08:28,592 ‫جدیداً حسابی درگیر شدی... 104 00:08:30,469 --> 00:08:33,514 ‫من دو هفته پیـش یکی از ‫تابلوهامو فروختم کیـت! 105 00:08:33,514 --> 00:08:36,058 ‫نه؛ تو 5 هفته پیش یکی از ‫تابلوهات رو فروختی، 106 00:08:36,058 --> 00:08:38,977 ‫کارهای آمیـناتا بدون دخالت ‫کسی روی هوا فروش می‌رن. 107 00:08:41,270 --> 00:08:43,315 ‫- یکم به‌خودت استراحت بده. ‫- واقعاً می‌خوای همچین کاری کنه؟ 108 00:08:43,315 --> 00:08:45,108 ‫من قرار نیست اخراجت کنم؛ شلوغش نکن 109 00:08:45,108 --> 00:08:46,193 ‫فقط دارم می‌گم... 110 00:08:48,028 --> 00:08:49,029 ‫یه‌مدت استراحت کن 111 00:08:51,073 --> 00:08:52,407 ‫و حواست به خودت باشه. 112 00:08:54,451 --> 00:08:57,204 ‫- و این‌جـا نیـام آره؟ ‫- آره دقیقاً. 113 00:09:01,959 --> 00:09:04,962 ‫کیت؛ من خیلی به این کار نیاز دارم. 114 00:09:05,546 --> 00:09:09,132 ‫هرچیزی که بتونه حواسم رو از این ‫اتفاقات پرت کنه کمک بزرگی بهم می‌کنه. 115 00:09:10,050 --> 00:09:12,594 ‫خب متاسفانه این حواس پرتی‌ای که می‌گی ‫به نفع ما نیست. 116 00:09:14,888 --> 00:09:16,014 ‫استراحت کن. 117 00:09:19,601 --> 00:09:20,727 ‫به نصیحتی بکـنم؟ 118 00:09:21,812 --> 00:09:24,523 ‫- چرا که نه... ‫- خودت رو بکش کنار. 119 00:09:25,274 --> 00:09:28,360 ‫چیـزی به اسم «مـا» وجود نداره ‫و الکی غصه‌ اون رو نخور. 120 00:09:38,245 --> 00:09:40,581 ‫«سم ملون» همیشه اینطوری لیـمو ها ‫رو برش بـرش می‌داد. 121 00:09:41,623 --> 00:09:42,457 ‫چی گفتیـن؟ 122 00:09:42,457 --> 00:09:44,835 ‫سم ملـون توی سریال «چیـرز» 123 00:09:46,503 --> 00:09:50,716 ‫همیشه درحال لیـمو خرد کردن بود؛ ‫همیشه لیمو خرد می‌کرد 124 00:09:52,092 --> 00:09:54,178 ‫تو خیلی جوونی بعید می‌دونم ‫سریال «چیـرز» رو یادت بیاد 125 00:09:54,178 --> 00:09:56,346 ‫می‌دونم کدوم سریال رو می‌گی؛ عاشقشم ‫تـد دنسون دیگه؟ 126 00:09:56,346 --> 00:09:58,265 ‫به‌نظرت چرا یک ساعته وایستادم ‫دارم این لیموها رو خرد می‌کنم؟ 127 00:09:58,265 --> 00:09:59,516 ‫احسـنت! 128 00:10:03,687 --> 00:10:07,191 ‫- حالت خوبه؟ ‫- نه زیاد. یکم پیش شغلم رو از دست دادم. 129 00:10:07,191 --> 00:10:09,526 ‫اوه. واقعاٌ متاسفم. 130 00:10:13,030 --> 00:10:15,240 ‫شـوهرمم پاش تو یه پرونده قتل گیـره. 131 00:10:16,617 --> 00:10:19,369 ‫می‌گن معشوقه‌ش رو به‌قتل رسونده. 132 00:10:21,079 --> 00:10:22,539 ‫آهان آره؛ شنیدم... 133 00:10:23,540 --> 00:10:25,375 ‫اسم لعنتی‌اش چی بود؟ ‫رانی؟ ریکی؟ 134 00:10:29,880 --> 00:10:33,675 ‫- راستی. ‫- آره راستی؛ واقعاً تو شرایط سختی قرار داری. 135 00:10:35,385 --> 00:10:36,470 ‫آره؛ واقعاً. 136 00:10:39,473 --> 00:10:42,142 ‫حالا واقعاً این‌کار رو کرده؟ ‫معشوقه‌ش رو کُشته؟ 137 00:10:43,477 --> 00:10:45,312 ‫خدای من؛ مجبور نیستی جواب بدی ‫من... 138 00:10:45,312 --> 00:10:48,398 ‫- اصلاً به من ربطی نداشت. ببخشید. ‫- نه بابا. 139 00:10:49,066 --> 00:10:50,859 ‫همه این سوال رو ازم می‌پرسن... 140 00:10:52,236 --> 00:10:53,237 ‫خب جوابش چیـه؟ 141 00:10:56,114 --> 00:10:57,366 ‫اون این‌کار رو نکرده. 142 00:11:01,161 --> 00:11:03,789 ‫خانم‌های خوشگل دشمنان زیادی دارن. 143 00:11:05,582 --> 00:11:07,417 ‫پس حتماً خودتون هم چندتایی دارین. 144 00:11:10,838 --> 00:11:12,631 ‫- لاس زدی‌ها. ‫- آره. 145 00:11:18,303 --> 00:11:19,304 ‫ممنونم. 146 00:11:23,183 --> 00:11:24,226 ‫بـاز هم میل دارید؟ 147 00:11:27,646 --> 00:11:28,647 ‫بهتره دیگه نخورم. 148 00:11:29,481 --> 00:11:30,482 ‫باشه. 149 00:11:41,285 --> 00:11:42,327 ‫خوشگله. 150 00:11:43,620 --> 00:11:46,957 ‫خوشتیپ هم هست؛ آره. 151 00:11:47,833 --> 00:11:51,795 ‫اما نمی‌دونم چیه، حرف زدن باهاش حس خوبی بهم می‌ده 152 00:11:54,840 --> 00:11:55,924 ‫لبخند روی لبت آورده... 153 00:11:59,136 --> 00:12:02,556 ‫شاید بهتره یکم خوش گذرونی کنی. 154 00:12:04,600 --> 00:12:05,434 ‫نه بابا؟ 155 00:12:06,143 --> 00:12:08,478 ‫اونم با این همه آدم که هرجا ‫می‌رم قدم به قدم دنبالمـن؟ 156 00:12:08,478 --> 00:12:09,730 ‫دائم تعقیب‌ام می‌کنن. 157 00:12:09,730 --> 00:12:12,274 عزیزم؛ اون‌ها دیگه بی‌خیال شدن 158 00:12:12,274 --> 00:12:14,610 ‫عکس و فیلم‌هاشون رو گرفتن؛ ‫دنبالِ پرونده قتل بعدی ان. 159 00:12:14,610 --> 00:12:16,778 ‫زندگی توی شیکاگـو ‫دقیقاً اینطوریه. 160 00:12:16,778 --> 00:12:18,280 ‫نمی‌دونم.... 161 00:12:18,906 --> 00:12:20,282 ‫واقعاً خوشحالم ‫که داری لبخند می‌زنی. 162 00:12:21,074 --> 00:12:25,454 ‫تو واقعاً خوشگل و جوانی؛ ‫باید هر روز همچین حسی داشته باشی. 163 00:12:26,371 --> 00:12:28,749 ‫الان فشار خیلی زیادی روتـه... 164 00:12:30,542 --> 00:12:34,087 ‫یعنی واقعاً داری بهم پیشنهاد می‌کنی 165 00:12:35,756 --> 00:12:39,718 ‫با متسدی‌بـاری که تازه باهاش آشنا ‫شدم واسه انتقام از راستی، سکس کنم؟ 166 00:12:39,718 --> 00:12:43,680 ‫دارم پیشنهاد می‌کنم از خودت غافل نشی. 167 00:12:44,181 --> 00:12:48,018 ‫تا این ماجراها تموم می‌شه، یه حواس‌پرتی‌ای ‫چیزی برای خودت داشته باشی. 168 00:12:48,769 --> 00:12:51,772 ‫یعنی خب نه همین الان؛ ‫چون اوضاع واقعاً بهم ریخته‌ست 169 00:12:51,772 --> 00:12:53,357 ‫اما خب بلاخره... 170 00:12:54,983 --> 00:12:56,443 ‫من سرسختی‌ات ‫رو ستایش می‌کنم؛ 171 00:12:57,277 --> 00:13:02,616 ‫این‌که می‌خوای به عشقت با ‫مردی که ازدواج کردی وفادار و متعهد بمونی. 172 00:13:06,411 --> 00:13:08,372 ‫اما راستی همون مردی نیستی ‫که باهاش ازدواج کردی. 173 00:13:09,039 --> 00:13:10,040 ‫بیا این رو قبول کنیم. 174 00:13:16,797 --> 00:13:19,341 ‫من شخصاً به شما گفتم هیچ ‫دخالتی نداشته باشید؛ خانم کاراگاه. 175 00:13:19,341 --> 00:13:20,676 ‫- و دخالتی هم نکردم ‫- دروغـه. 176 00:13:20,676 --> 00:13:22,636 ‫با راستی پا شدین رفتین زندان، ‫ملاقات لیام رینولدز. 177 00:13:22,636 --> 00:13:24,888 ‫خب این امر خارج از ‫دایره شغل و حرفه ام صورت گرفت. 178 00:13:24,888 --> 00:13:26,348 ‫الان جوک گفتی بخندیم؟ 179 00:13:26,348 --> 00:13:29,067 ‫چرا باید واسه کسی که هیچ درکی ‫از حس شوخ‌طبعی نداره جوک خنده‌دار بگم؟ 180 00:13:29,601 --> 00:13:30,894 ‫- می‌دونی جوک خنده‌دار چیـه؟ ‫- چیـه؟ 181 00:13:30,894 --> 00:13:32,187 ‫جوکی که خیلی خنده داره راستش، 182 00:13:32,187 --> 00:13:34,731 ‫این‌که اصلاً توی این پرونده ‫هیچ شکی به رینولدز نداری. 183 00:13:34,731 --> 00:13:37,568 ‫دست‌وپای کارولین، دقیقاً مثل بانی ‫بسته شده بود؛ اطلاعاتی که مردم هیچ اطلاعی... 184 00:13:37,568 --> 00:13:39,236 ‫لیام رینولدز توی زندانه. 185 00:13:39,236 --> 00:13:41,780 ‫خب که چی؟ اون کارولین رو تهدید کرده بود. ‫انگیزه قتل داشته! 186 00:13:41,780 --> 00:13:43,323 ‫و تو حتی کوچک‌ترین اهمیتی ‫به این موضوع نمیدی. 187 00:13:43,323 --> 00:13:45,576 ‫- گوش‌کن، خانم کاراگاه... ‫- می‌خوای چیکار کنی؟ اخراجم کنی؟ 188 00:13:45,576 --> 00:13:47,327 ‫اونم طی دو هفته اول مقامِ جدیدت؟ بعید می‌دونم. 189 00:13:47,327 --> 00:13:49,246 کل اتحادیه می‌افتن به جونت 190 00:13:49,246 --> 00:13:51,748 ‫البته شایدم نـه؛ چون دائم یادم می‌ره ‫الان دیگه واسه خودت آدم شدی 191 00:13:51,748 --> 00:13:54,459 ‫کاراگاه رودریگرز، بیاید شما ‫رو تا بیرون همراهی کنم. 192 00:14:00,007 --> 00:14:02,259 ‫بی‌ادبی نباشه؛ اما این پرونده ‫به شما ربطی نداره. 193 00:14:02,259 --> 00:14:04,344 ‫نباید مانع انجام روند تحقیقات یا ‫ایجاد اختلال درش بشید. 194 00:14:04,344 --> 00:14:07,347 ‫و راستی؛ من با رئیس ‫واحدتون ورق بازی می‌کنم 195 00:14:07,347 --> 00:14:08,891 ‫و بازی‌اش واقعاً افتضاحه. 196 00:14:08,891 --> 00:14:11,268 ‫شماها خیلی دل‌تون می‌خواد ‫راستی قاتل پرونده در بیـاد نـه؟ 197 00:14:12,728 --> 00:14:14,271 ‫ما فقط می‌خوایم عدالت برقرار بشه. 198 00:14:14,271 --> 00:14:17,566 تو هم حواست باشه ‫سر راه‌مون قرار نگیری. 199 00:14:19,860 --> 00:14:20,861 ‫ممنونم. 200 00:14:49,056 --> 00:14:50,516 ‫سلام. می‌تونی یه لطفی ‫در حقم بکنی؟ 201 00:14:51,767 --> 00:14:53,560 ‫یه‌سـر برو دفتر پزشکی قانونی، 202 00:14:53,560 --> 00:14:55,687 ‫تمامی پرونده‌های مربوط ‫به بانی دیویس رو برام بیار. 203 00:14:56,897 --> 00:14:57,898 ‫آره. 204 00:16:43,420 --> 00:16:44,546 ‫مایکل؟ 205 00:16:47,841 --> 00:16:51,178 ‫مایکل؛ گفته بودی بیـام ‫بگو ببینم چی می‌خوای؟ 206 00:16:54,473 --> 00:16:55,641 ‫چرا کُشتیش؟ 207 00:16:59,019 --> 00:17:00,187 ‫من نکُشتمش! 208 00:17:01,522 --> 00:17:02,981 ‫ما فقط رابطه داشتیم، 209 00:17:02,981 --> 00:17:06,318 ‫و هرچیزی که در این‌باره بخوای ‫بدونی رو بهت می‌گم. 210 00:17:07,402 --> 00:17:11,323 ‫مایکل؛ منم مثل تو می‌خوام بدونم ‫کی کارولین رو کُشته... 211 00:17:11,323 --> 00:17:14,034 ‫آره؛ چقدر جالب ‫چون من ازت عکس دارم. 212 00:17:16,118 --> 00:17:16,994 ‫چـی داری؟ 213 00:17:16,994 --> 00:17:22,291 ‫دقیقاً همون شبی که مُرد، ازت کُلی ‫عکس و فیلم دارم. 214 00:17:23,167 --> 00:17:25,170 ‫- کجا؟ ‫- توی خونه کارولین. 215 00:17:25,170 --> 00:17:28,048 ‫مایکل؛ تو از کارولین شبی که به قتل رسیده ‫عکس داری؟ 216 00:17:29,800 --> 00:17:30,926 ‫جواب بده. 217 00:17:30,926 --> 00:17:32,970 ‫از اون شب عکس داری؟ 218 00:17:33,554 --> 00:17:36,431 ‫از بقیه کسایی هم که وارد خونه‌ش شدن ‫هم عکس داری؟ 219 00:17:37,307 --> 00:17:39,935 ‫فقط تو رفتی اون‌جا. 220 00:17:42,229 --> 00:17:46,316 ‫خب، ظاهراً که خودت هم ‫اون‌شب همون‌جا بودی! 221 00:17:46,316 --> 00:17:47,568 ‫خفه شـو! 222 00:17:48,318 --> 00:17:49,444 ‫به این‌جاش فکر کرده بودی؟ 223 00:17:50,904 --> 00:17:52,322 ‫جز اون شب، شب‌های دیگه‌ای ‫هم اون‌جا بودی یا نه؟ 224 00:17:54,199 --> 00:17:55,492 ‫اگه واقعاً عکس داری، 225 00:17:55,492 --> 00:17:58,996 ‫باید سریعاً بدی‌شون به من 226 00:17:58,996 --> 00:18:00,956 ‫یه بری تحویل پلیس بدی. 227 00:18:00,956 --> 00:18:04,293 ‫به پلیس تحویل‌شون دادم؛ ‫رفتم پیش دادستان ناحیه. 228 00:18:06,044 --> 00:18:07,588 ‫پس چرا من رو کشوندی این‌جا مایکل؟ 229 00:18:10,257 --> 00:18:11,717 ‫می‌خواستم شخصاً ببینمت. 230 00:18:13,427 --> 00:18:16,847 ‫که شخصاً ببینتت؟ چرا؟ ‫بعید می‌دونم. 231 00:18:17,598 --> 00:18:20,267 ‫نمی‌دونم. واقعاً گفت‌وگوی عجیبی داشتیم 232 00:18:20,267 --> 00:18:22,811 ‫و دقیقاً همونطور که گفتی ممکنه ‫برامون دردسر ایجاد کنه اما 233 00:18:23,979 --> 00:18:26,940 ‫اما حداقل مدرک داریم که من اون‌شب ‫تنها کسی نبودم که تو خونه کارولین بوده 234 00:18:26,940 --> 00:18:30,444 ‫- مطمئنی شنودی چیزی همراه خودش نداشت؟ ‫- اگه هم داشته، من حرف خاصی نزدم 235 00:18:30,444 --> 00:18:32,237 ‫مایا وینزلـو؛ راستی سبیچ. 236 00:18:32,237 --> 00:18:33,155 ‫سلام. 237 00:18:33,155 --> 00:18:35,824 ‫از مایا خواستم که در جلسه اعلام وضعیت ‫پرونده به‌مون در کنارمون باشه 238 00:18:35,824 --> 00:18:38,160 ‫- باید حضورت رو ثبت کنیم. ‫- انجامش دادم رفت. 239 00:18:38,160 --> 00:18:40,495 ‫- عالیه ‫- از آشنایی‌تون خوشبختم. 240 00:18:40,495 --> 00:18:42,831 البته متاسفتم که تحت همیچین شرایطی آشنا شدیم 241 00:18:42,831 --> 00:18:44,791 ‫توی این جلسه نیازی نیست حرف ‫خاصی بزنی؛ صرفاً دقت کن. 242 00:18:44,791 --> 00:18:47,503 ‫و تو؛ دهنت رو می‌بندی. جیکـت هم در نمیاد. 243 00:18:48,420 --> 00:18:49,755 ‫بسپارش به من؛ ‫گند نزن. 244 00:18:54,009 --> 00:18:55,761 ‫داری گند می‌زنی به همه‌چی. 245 00:18:57,638 --> 00:18:59,973 ‫- داری گند می‌زنی به همه‌چی ‫- چرا؟ 246 00:19:03,268 --> 00:19:05,479 ‫داری عاشق می‌شی... 247 00:19:06,813 --> 00:19:08,323 ‫قول دادیم خبری از ‫عشق و عاشقی نباشه. 248 00:19:10,984 --> 00:19:12,819 ‫بعید می‌دونم دست خودِ آدم باشه... 249 00:19:13,862 --> 00:19:15,280 ‫بعضی چیزها دست خودِ آدمه، 250 00:19:17,824 --> 00:19:21,245 ‫و فکرکنم من کسی ام که...باید ‫حواسش باشه زیاده‌روی نکنیم. 251 00:19:25,415 --> 00:19:27,167 ‫سربرگ شماره یک؛ شواهد موجود. 252 00:19:28,627 --> 00:19:31,839 ‫گزارش های روند پرونده و آزمایشگاه ‫هم توی سربرگ شماره 2 قرار داره. 253 00:19:31,839 --> 00:19:35,217 ‫اون بخش هنوز کمی ناقصـه ‫اما هر روز بروزرسانی می‌شه. 254 00:19:35,217 --> 00:19:38,095 ‫- کی کامل می‌شه؟ ‫- امیدواریم طی 10 روز آینده؛ خانم قاضی. 255 00:19:39,096 --> 00:19:41,640 ‫عکس ها و ویدیوهای موجود در ‫سربرگ شماره سه هستن. 256 00:19:41,640 --> 00:19:42,850 ‫اون‌ها هم بزودی تکمیل می‌شن. 257 00:19:42,850 --> 00:19:45,853 ‫فیلم‌های دوربین‌های شهری و خیابونی ‫هم بزودی به دستمون می‌رسه. 258 00:19:45,853 --> 00:19:48,772 ‫گزارشات پزشکی در سربرگ شماره 4 قرار دارن 259 00:19:49,523 --> 00:19:52,359 ‫بررسی‌های علمی و ‫تجزیه و تحلیل‌هاشون رو هم می‌تونید 260 00:19:52,860 --> 00:19:54,486 ‫در سربرگ‌های پنج و شش مشاهده کنید. ‫مشکل چیه؟ 261 00:19:54,486 --> 00:19:56,196 ‫یه لحظه ببینم. 262 00:19:56,196 --> 00:19:58,031 ‫- من رو به‌عنوان شاهد ذکر کردید؟ ‫- بله. 263 00:19:58,031 --> 00:20:00,951 ‫یکی از اتهامات پرونده ممانعت از ‫اجرای عدالتـه؛ ریموند. 264 00:20:00,951 --> 00:20:03,620 ‫آقای سبیچ مانع تحقیقات پرونده شدن. 265 00:20:03,620 --> 00:20:06,832 ‫یعنی در واقع، روند تحقیقات رو به‌خطر انداخت ‫و تو هم که در جریانی. 266 00:20:06,832 --> 00:20:09,626 ‫- این یه حقه‌ست! ‫- نه؛ ببخشید، بذار خلاصه توضیح بدم 267 00:20:09,626 --> 00:20:11,211 ‫تو تصمیم گرفتی تو ‫وکیل پرونده‌ای باشی که 268 00:20:11,211 --> 00:20:14,173 ‫شاهدیـت خودت به صحت ‫اتهامات‌ش قوت می‌بخشه 269 00:20:14,173 --> 00:20:16,383 ‫- باید یکم بیشتر فکر می‌کردی ‫- آقای دلا گواردیا... 270 00:20:16,383 --> 00:20:20,012 ‫شما حتی دکتر راش، روانپزشک ‫موکل‌ام رو هم وارد پرونده کردید! 271 00:20:20,012 --> 00:20:21,805 ‫ما پیش‌بینی می‌کنیم ‫ممکنه یک‌سری از موضوعات 272 00:20:21,805 --> 00:20:23,223 ‫مورد هدف ما، محرمانه تشخیص داده بشن 273 00:20:23,223 --> 00:20:25,934 ‫و اگر چنین اتفاقی بیفته، دکتر راش این ‫اختیار رو دارن که ادعاشون رو ارائه بدن. 274 00:20:25,934 --> 00:20:27,811 ‫- که اتفاقی میفته. ‫- منظورتون چیـه اگه همچین اتفاقی بیفته؟ 275 00:20:27,811 --> 00:20:29,855 ‫ازش درخواست می‌کنید بیاد؛ اونم که ‫قطعاً اطلاعات محرمانه کسی رو فاش نمی‌کنه 276 00:20:29,855 --> 00:20:31,565 ‫بعد هم می‌گین که آره؛ ‫دارن اطلاعات رو مخفی می‌کنن 277 00:20:31,565 --> 00:20:33,775 ‫- ما به محرمانه بودن چنین اطلاعاتی احترام می‌ذاریم. ‫- و شواهد رو پنهان می‌کنن. 278 00:20:33,775 --> 00:20:37,446 ‫آقایون؛ اصلاً شروع خوبی نداشتیم. 279 00:20:37,446 --> 00:20:40,240 ‫ما باید به پرونده‌مون رسیدگی کنیم و مطمئنم ‫خانم قاضی این اجازه رو به ما می‌دن. 280 00:20:42,951 --> 00:20:45,454 ‫سال‌ها پیش که این کارو قبول کردم ‫یه مشوق داشتم. 281 00:20:45,940 --> 00:20:50,319 ‫اون بهم گفت: «همه‌ی دادرسی‌ها ‫یه کمی مثل بواسیر می‌مونن.» 282 00:20:50,792 --> 00:20:52,586 ‫بواسیر معمولاً من رو اذیت نمی‌کنه. 283 00:20:52,586 --> 00:20:55,547 ‫حتی وقتی درست مدیریت بشه ‫می‌تونم ازش لذت هم ببرم. 284 00:20:58,218 --> 00:21:00,179 من ‫الان هیچ لذتی نمی‌برم. 285 00:21:01,553 --> 00:21:03,847 ‫توی این دادرسی ‫به شواهد و قانون پرداخته می‌شه. 286 00:21:03,847 --> 00:21:05,864 ‫نه به رقابت و زرنگی. 287 00:21:05,876 --> 00:21:07,601 ‫روشن شد؟ 288 00:21:07,601 --> 00:21:09,888 ‫- روشنه. ‫- گل گفتی. مرسی. 289 00:21:12,147 --> 00:21:13,766 ‫اجازه هست به دادگاه یادآوری کنم... 290 00:21:13,791 --> 00:21:17,152 ‫که هیئت دادرسی وظیفه داره ‫تمامی شواهد تبرئه‌کننده رو تقدیم کنه؟ 291 00:21:17,152 --> 00:21:19,404 ‫- ما هم همین کارو کردیم. ‫- مطمئنید؟ 292 00:21:19,404 --> 00:21:21,448 ‫تک تک ما به عنوان کارکنان قضائی 293 00:21:21,448 --> 00:21:23,075 ‫تمام شواهد تبرئه‌کننده رو تقدیم کردیم. 294 00:21:23,075 --> 00:21:24,159 ‫پس اگه شواهدی از این داشتید... 295 00:21:24,159 --> 00:21:26,662 ‫که یه نفر دیگه انگیزه‌‌ی ارتکاب این جرم رو داشته... 296 00:21:26,662 --> 00:21:27,746 ‫چنین شواهدی نیست. 297 00:21:27,746 --> 00:21:29,325 ‫یا شواهدی از این دارید... 298 00:21:29,337 --> 00:21:31,208 ‫که یه نفر دیگه اون‌شب اونجا بوده، 299 00:21:33,252 --> 00:21:38,882 ‫مثلاً یه نفر که دوربین داشته ‫و عکس و فیلم می‌گرفته. 300 00:21:43,178 --> 00:21:44,513 ‫آقای مولتو؟ 301 00:21:44,513 --> 00:21:46,974 ‫- آره. خودم حلش می‌کنم. ‫- این... 302 00:21:46,974 --> 00:21:48,642 ‫ما تازه شواهد تصویری رو دریافت کردیم 303 00:21:48,642 --> 00:21:51,227 ‫و هنوز در حال بررسی صحتش هستیم. 304 00:21:51,252 --> 00:21:52,996 ‫وقتی بررسی صحتش تکمیل بشه 305 00:21:53,021 --> 00:21:54,231 ‫اون رو در اختیار وکیل مدافع هم می‌ذاریم. 306 00:21:54,231 --> 00:21:57,609 کی این شواهد تصویری رو ارائه داد؟ 307 00:21:59,278 --> 00:22:00,279 ‫پسرِ مقتول. 308 00:22:02,072 --> 00:22:03,448 ‫می‌شه بپرسم کِی ارائه داد؟ 309 00:22:03,448 --> 00:22:04,992 ‫هنوز در حال بررسیش هستیم. 310 00:22:05,017 --> 00:22:07,519 ‫- و برای هرگونه افشاسازی‌ای زوده. ‫- متوجهم. متوجهم. آهای. 311 00:22:08,412 --> 00:22:10,706 ‫امروز شما اون شواهد رو... 312 00:22:10,706 --> 00:22:12,249 ‫به وکیل مدافع و من تحویل می‌دین، 313 00:22:13,000 --> 00:22:15,419 ‫تا همه بتونیم باهمدیگه درست و حسابی ‫بررسیش کنیم. خوبه؟ 314 00:22:17,421 --> 00:22:19,006 ‫و آقای مولتو، 315 00:22:19,006 --> 00:22:20,674 ‫ده هفته تا محاکمه مونده. 316 00:22:21,508 --> 00:22:22,941 ‫اگه تصمیم بگیری چیز دیگه‌ای رو 317 00:22:22,953 --> 00:22:24,678 ‫از وکیل مدافع یا این دادگاه مخفی کنی 318 00:22:24,678 --> 00:22:26,597 ‫توصیه می‌کنم نکنیش تو ماتحتت 319 00:22:26,597 --> 00:22:28,974 ‫چون اون اولین جاییه که میام سراغش. 320 00:22:29,616 --> 00:22:32,077 ‫ریموند اوضاعش خوب بود، ‫عالی پیش می‌رفت. 321 00:22:32,102 --> 00:22:35,439 ‫تامی هم اوضاعش خوب بود. 322 00:22:35,439 --> 00:22:36,523 ‫حتماً همینطوره. 323 00:22:37,207 --> 00:22:39,918 ‫قاضی درخواستمون ‫برای دسترسی به صحنه‌ی جرم رو تایید کرد 324 00:22:39,943 --> 00:22:43,071 ‫و معمولاً این اجازه رو به وکیل مدافع نمی‌دن. 325 00:22:43,071 --> 00:22:45,365 ‫- پس روز خوبی بود؟ ‫- شروع خوبیه. 326 00:22:46,200 --> 00:22:48,202 ‫خوبه. شاید پیروز بشیم. 327 00:22:48,202 --> 00:22:51,038 ‫و خیلی عالی می‌شه که خبرنگارها بگن... 328 00:22:51,038 --> 00:22:54,499 ‫«راستی سبیچ، تو جام سوپربول محاکمه‌های قتل رو ‫ از آن خودت کردی. 329 00:22:54,499 --> 00:22:56,126 ‫حالا می‌خوای چی کار کنی؟» 330 00:22:57,044 --> 00:22:59,171 ‫و تو می‌گی «ما می‌ریم دیزنی‌لند.» 331 00:23:06,887 --> 00:23:09,356 ‫دوست دارم بدونم چه شواهدی علیهت دارن. 332 00:23:09,381 --> 00:23:10,766 ‫جیدن، سر میز غذا نه. 333 00:23:10,766 --> 00:23:13,143 ‫- چرا مامان. همه جا خبرش هست. ‫- سر شام نه. 334 00:23:13,143 --> 00:23:15,354 ‫- توی اخبار، تو مدرسه. ‫- نه... 335 00:23:15,727 --> 00:23:18,021 ‫من فقط می‌خوام بدونم چی به چیه. 336 00:23:18,315 --> 00:23:20,442 ‫اونا دقیقاً چی دارن. 337 00:23:24,446 --> 00:23:25,447 ‫مرسی. 338 00:23:33,080 --> 00:23:34,289 ‫شواهد ضمنیه. 339 00:23:34,879 --> 00:23:37,452 ‫هیچکس قرار نیست احضار شه پشت تریبون ‫تا بگه من رو موقع قتلش دیده 340 00:23:37,505 --> 00:23:39,127 ‫چون من اون رو نکشتم. 341 00:23:39,127 --> 00:23:43,257 ‫ولی اون‌شب اونجا بودم ‫و دی‌ان‌ای من همه‌جای خونه هست 342 00:23:43,257 --> 00:23:45,676 ‫و دی‌ان‌ای اون همه‌جای ماشین منه. 343 00:23:47,386 --> 00:23:49,930 ‫و قراره بگن که حسابی درگیر کارولین بودم. 344 00:23:49,930 --> 00:23:53,517 ‫چون بینمون پیام‌های خیلی زیادی ‫رد و بدل شده. 345 00:23:53,517 --> 00:23:57,354 ‫توی چند هفته‌ی اخیر بیشتر از طرف من بوده. 346 00:23:57,354 --> 00:24:00,190 ‫و مسلماً شواهدی هم هست ‫که نشون می‌داه باردار بوده... 347 00:24:05,112 --> 00:24:08,115 ‫و چون مثل یکی از مقتول‌‌های سابق ‫دست و پاش رو بسته بودن 348 00:24:08,115 --> 00:24:10,230 ‫قاتل حتماً اطلاعاتی داشته... 349 00:24:10,675 --> 00:24:12,802 ‫که در دسترس عموم نبوده. 350 00:24:14,413 --> 00:24:16,790 ‫من و کارولین تنها کسایی بودیم ‫که اون اطلاعات رو داشتیم 351 00:24:16,790 --> 00:24:19,042 ‫واسه همین قراره این استدلال رو بیارن 352 00:24:19,042 --> 00:24:21,502 ‫که من توی موقعیت بخصوصی بودم 353 00:24:21,514 --> 00:24:24,339 ‫تا کاری کنم که به نظر بیاد کار یه نفر دیگه بوده. 354 00:24:27,212 --> 00:24:30,220 ‫شواهد ضمنیه و از خیلی لحاظ‌ها اغراق‌آمیزه، 355 00:24:30,220 --> 00:24:32,306 ‫اما مخربه. 356 00:24:32,306 --> 00:24:34,224 ‫و همه‌ی شواهد هر چقدر هم که ضمنی باشن 357 00:24:34,224 --> 00:24:35,309 ‫به من اشاره دارن. 358 00:24:42,649 --> 00:24:43,650 ‫توافق چی؟ 359 00:24:45,611 --> 00:24:48,488 ‫- بهش فکر کردی؟ ‫- چی؟ 360 00:24:48,488 --> 00:24:50,199 ‫- توافق. ‫- کایل. 361 00:24:50,199 --> 00:24:52,607 ‫توافق و اقرار به جرم؟ چرا... ‫فکر می‌کنی کار من بوده کایل؟ 362 00:24:52,632 --> 00:24:53,327 ‫عزیزم. 363 00:24:53,327 --> 00:24:55,704 ‫همینطوری می‌گم، اگه اونا می‌گن قتل بوده... 364 00:24:55,704 --> 00:24:58,624 ‫چرا باید اقرار به کاری کنم که نکردم؟ 365 00:24:58,624 --> 00:24:59,791 ‫راستی. 366 00:24:59,791 --> 00:25:03,212 ‫که حبس ابد برات نبُرن. ‫مجازات قتل هشت ساله. 367 00:25:03,559 --> 00:25:04,893 ‫اوه عزیزم. 368 00:25:08,757 --> 00:25:15,437 «دیـــ.جی‌مـ.ـوویـ.ـز» 369 00:25:57,391 --> 00:26:00,435 ‫- اون فکر می‌کنه من این کارو کردم. ‫- راستی، اون اینطور فکر نمی‌کنه. 370 00:26:00,435 --> 00:26:02,312 ‫پس چرا باید ازم بخواد اقرار به جرمی کنم 371 00:26:02,312 --> 00:26:04,314 ‫- که فکر می‌کنه نکردم؟ ‫- چون می‌ترسه. 372 00:26:04,314 --> 00:26:06,149 ‫بچه وحشت کرده. 373 00:26:07,901 --> 00:26:10,195 ‫می‌ترسه واسه همیشه بندازنت زندان. 374 00:26:15,534 --> 00:26:17,911 ‫تو فکر می‌کنی باید این کارو بکنم؟ 375 00:26:20,998 --> 00:26:22,351 ‫جیدن هم اینطور فکر می‌کنه؟ 376 00:26:24,376 --> 00:26:26,378 ‫به نظرت باید توافق اقرار به جرم رو ‫ قبول کنم؟ 377 00:26:26,378 --> 00:26:29,756 ‫راستی، توی این خانواده هیچکس فکر نمی‌کنه ‫که تو باید توافق اقرار به جرم رو قبول کنی. 378 00:26:31,675 --> 00:26:33,093 ‫کایل فقط داشت... 379 00:26:35,053 --> 00:26:36,847 ‫عزیزم، داشت محتویات ذهنش رو می‌گفت. 380 00:26:36,847 --> 00:26:42,394 ‫اون فکر می‌کرد که من باید اقرار به قتل کنم! 381 00:26:53,322 --> 00:26:54,907 ‫عزیزم همه ترسیدن. 382 00:27:01,323 --> 00:27:05,792 ‫کیت ازم خواست از گالری کنار بکشم. 383 00:27:05,792 --> 00:27:06,960 ‫چی؟ چرا؟ 384 00:27:08,629 --> 00:27:10,005 ‫گمونم حضورم برای کسب و کار بده. 385 00:27:11,131 --> 00:27:13,091 ‫- متاسفم. ‫- بابا. 386 00:27:22,017 --> 00:27:23,268 ‫جانم. 387 00:27:24,019 --> 00:27:25,979 ‫منظورم این نبود ‫که فکر کردم تو این کارو کردی. 388 00:27:26,412 --> 00:27:28,122 ‫ببخشید، من فقط... 389 00:27:30,943 --> 00:27:33,153 ‫با اون شواهدی که گفتی ‫باعث شد به نظر برسه... 390 00:27:33,153 --> 00:27:34,238 ‫درک می‌کنم. 391 00:27:35,656 --> 00:27:36,657 ‫متاسفم. 392 00:27:37,324 --> 00:27:39,243 ‫لطفاً نرو. لطفاً... 393 00:27:39,993 --> 00:27:41,370 ‫متاسفم. 394 00:27:45,140 --> 00:27:55,533 «دیجــــی موویـــــز» 395 00:28:02,930 --> 00:28:04,350 ‫«بارِ روز» 396 00:28:04,434 --> 00:28:06,353 ‫به نظرم باید اتهامِ ‫ ممانعت از اجرای عدالت رو بیخیال شیم. 397 00:28:06,353 --> 00:28:07,312 ‫چرا؟ 398 00:28:07,312 --> 00:28:10,226 ‫می‌تونیم راستی رو آدم ناجوری جلوه بدیم 399 00:28:10,238 --> 00:28:13,235 ‫ولی وظیفه‌ی ما رسیدگی به قتله خب؟ 400 00:28:13,235 --> 00:28:15,195 ‫این وظیفه‌ی سخت‌تریه. 401 00:28:15,390 --> 00:28:18,031 ‫هیئت منصفه حتماً می‌خوان محکومش کنن 402 00:28:18,031 --> 00:28:20,158 ‫اما اتهام به ممانعت از اجرای عدالت ‫بهشون اجازه می‌ده 403 00:28:20,158 --> 00:28:22,619 ‫که بدون محکوم کردنش به قتل ‫این کارو بکنن. 404 00:28:22,619 --> 00:28:24,454 ‫فقط فکر می‌کنم باید ‫یه گزینه در اختیارشون بذاریم. 405 00:28:24,454 --> 00:28:26,123 ‫آره ولی اتهام اخلال در فرایند... 406 00:28:26,123 --> 00:28:27,958 ‫تلاشش برای ممانعت از تحقیقات رو نشون می‌ده 407 00:28:27,958 --> 00:28:29,459 ‫- که باعث محکوم شدنش می‌شه. ‫- درموردش فکر کن. 408 00:28:29,459 --> 00:28:31,879 ‫فقط همینو می‌گم، خب؟ 409 00:28:34,327 --> 00:28:37,580 ‫می‌خوای این کارو بکنی؟ ‫فقط به این پرونده رسیدگی کنی؟ 410 00:28:37,634 --> 00:28:39,970 ‫صد البته. معلومه که می‌خوام. 411 00:28:39,970 --> 00:28:43,515 ‫می‌بینی؟ همینه. ‫همین جوابت بهم استرس می‌ده 412 00:28:44,558 --> 00:28:48,979 ‫چون اشتیاق زیادی از تو نشون می‌ده ‫که ریموند ازش سوءاستفاده می‌کنه. 413 00:28:50,647 --> 00:28:52,983 ‫تامی، بهم گوش بده. 414 00:28:54,860 --> 00:28:59,698 ‫کلماتی که در وصف این محاکمه ‫به کار می‌برن باید: «فکر‌شده، 415 00:28:59,698 --> 00:29:01,241 ‫جامع و عادلانه» باشن. 416 00:29:01,241 --> 00:29:03,438 ‫و کلماتی که نباید در وصفش به کار ببرن 417 00:29:03,450 --> 00:29:06,253 ‫«کینه‌توزانه، دیوانگی و خبیثانه» هستن. 418 00:29:06,278 --> 00:29:10,073 ‫متوجهم نیکو. ‫فقط جوری باهام حرف نزن که انگار اسکلم. 419 00:29:12,127 --> 00:29:14,138 ‫یادته بعد از این که تو رو معاون ارشد‫ دادستان کردم 420 00:29:14,150 --> 00:29:16,505 ‫اولین حرفی که زدی چی بود؟ 421 00:29:16,530 --> 00:29:18,383 ‫گمونم قدردانی کردم. 422 00:29:18,383 --> 00:29:20,518 ‫نه. اولین حرفی که زدی این بود: 423 00:29:20,530 --> 00:29:23,055 ‫«حالا دیگه دخترها حتماً ازم خوششون میاد.» 424 00:29:24,139 --> 00:29:25,182 ‫معلوم شد درست بوده. 425 00:29:25,182 --> 00:29:28,101 ‫یعنی یه چیزی تو وجودت هست که ‫شاید ذاتت اینجوریه... 426 00:29:28,101 --> 00:29:31,021 ‫که به تایید نیاز داره... 427 00:29:31,813 --> 00:29:33,558 ‫می‌دونی، این که کسی رو تحت تاثیر قرار بدی. 428 00:29:33,583 --> 00:29:37,069 ‫و من افراد باهوشی رو می‌شناسم ‫که اختلال "گزند و آسیب" دارن، ‫(نوعی اختلال پارانوییدی و بدبینانه) 429 00:29:37,069 --> 00:29:41,532 ‫و کسایی که اختلال خودشیفتگی دارن. 430 00:29:41,532 --> 00:29:44,451 ‫تو یه جورهایی جفتشون رو داری. ‫انگار مضاعفه. 431 00:29:46,025 --> 00:29:47,943 ‫حل کردنش هزینه‌بر به نظر میاد. 432 00:29:49,498 --> 00:29:52,960 ‫- تو از راستی متنفری. این واضحه. ‫- نه. 433 00:29:53,460 --> 00:29:58,382 ‫نه من از راستی متنفر نیستم. ‫من... این به شدت برام سخته. 434 00:29:58,382 --> 00:29:59,550 ‫سخت نیست. 435 00:29:59,550 --> 00:30:03,720 ‫به خاطر اینه که تمام تحقیرها ‫و کنایه‌ها و اذیت‌ها 436 00:30:03,720 --> 00:30:06,431 ‫و توهین‌ها دارن نابودت می‌کنن. 437 00:30:08,141 --> 00:30:09,101 ‫یه نوشیدنی دیگه می‌خوای؟ 438 00:30:09,101 --> 00:30:10,686 ‫باشه. 439 00:30:10,686 --> 00:30:13,063 ‫ما شواهد محکمی برای قتل لازم داریم. 440 00:30:14,648 --> 00:30:15,649 ‫تو راهه. 441 00:30:22,322 --> 00:30:25,611 ‫بازدید از صحنه‌ی جرم ‫توی خونه‌ی کارولین امروزه. 442 00:30:26,368 --> 00:30:27,603 ‫براش آماده‌ای؟ 443 00:30:28,078 --> 00:30:29,079 ‫آره. میام. 444 00:30:29,225 --> 00:30:30,143 ‫خوبه. 445 00:30:30,581 --> 00:30:32,541 ‫- کیفرخواست لعنتی. ‫- چی کار می‌کنی؟ 446 00:30:32,541 --> 00:30:35,002 ‫«ورود به عنف و مسلحانه» این... 447 00:30:35,002 --> 00:30:37,171 ‫خب من خودم میلیون‌ها بار گفتمش، 448 00:30:37,171 --> 00:30:38,422 ‫اما وقتی درمورد خودم می‌خونمش... 449 00:30:40,215 --> 00:30:43,010 ‫من دو بار به دوستمون آقای مولتو زنگ زدم 450 00:30:43,010 --> 00:30:44,803 ‫و براش چند تا پیام فرستادم. 451 00:30:44,803 --> 00:30:47,097 ‫خب اگه بهت زنگ نزنه اهانت محسوب می‌شه. 452 00:30:47,097 --> 00:30:50,100 ‫در ماشین رو قفل نکردم. الان برمی‌گردم. 453 00:31:15,918 --> 00:31:16,793 ‫تو عاشقش بودی؟ 454 00:31:19,254 --> 00:31:21,006 ‫- من چی؟ ‫- کارولین رو می‌گم. 455 00:31:21,998 --> 00:31:23,416 ‫عاشقش بودی؟ 456 00:31:28,472 --> 00:31:31,016 ‫راستش نمی‌دونم چه ربطی داره! 457 00:31:31,884 --> 00:31:35,509 ‫ریموند بهم گفته ‫روایتت رو برای محاکمه بنویسم 458 00:31:35,896 --> 00:31:37,648 ‫- چون شاید مجبور شدی شهادت بدی. ‫- اوهوم. 459 00:31:37,648 --> 00:31:39,608 ‫پس می‌خواد من شهادت بدم؟ 460 00:31:39,608 --> 00:31:40,692 ‫خب محض احتیاطه. 461 00:31:51,453 --> 00:31:53,205 ‫از سر هوس بود؟ 462 00:31:54,414 --> 00:31:56,917 ‫عشق؟ جفتش؟ 463 00:31:57,501 --> 00:31:58,502 ‫خیلی خب... 464 00:32:02,130 --> 00:32:03,131 ‫جفتش. 465 00:32:08,470 --> 00:32:12,099 ‫اولین باری که نسبت بهش تعلق عاطفی احساس کردی رو یادته؟ 466 00:32:13,016 --> 00:32:14,810 اولین باری که می‌خواستی سکس کنی نه ولی... 467 00:32:14,810 --> 00:32:16,103 ‫- آره متوجهم. ‫- باشه. 468 00:32:18,046 --> 00:32:18,880 ‫آره. 469 00:32:22,234 --> 00:32:23,277 ‫ما یه... 470 00:32:26,947 --> 00:32:30,784 ‫یه پرونده‌ای داشتیم. تجاوز جنسی. 471 00:32:31,535 --> 00:32:33,579 ‫قربانی یه دختربچه بود. 472 00:32:34,204 --> 00:32:35,247 ‫اینا دوقلوئن. این... 473 00:32:35,247 --> 00:32:38,876 ‫ماها به عنوان دادستان ‫مهربونی رو آموزش نمی‌بینیم. 474 00:32:38,876 --> 00:32:40,961 ‫- پیش‌نیاز این شغل نیست. ‫- می‌تونی بهم بگی... 475 00:32:40,961 --> 00:32:43,172 ‫اتفاقاً فکر می‌کنم چیزیه که ‫یاد می‌دن انجامش ندیم، 476 00:32:43,172 --> 00:32:45,549 ‫اما کارولین اینطور نبود. 477 00:32:45,549 --> 00:32:46,633 ‫نمی‌دونم. 478 00:32:46,633 --> 00:32:47,718 ‫و اون روز، 479 00:32:47,718 --> 00:32:49,769 ‫به خاطر محبتی بود که اون... 480 00:32:49,794 --> 00:32:52,263 ‫به اون دختربچه‌ی آسیب‌پذیر نشون داد. 481 00:32:53,432 --> 00:32:56,685 ‫- این اسمش دله. ‫- دل. 482 00:32:56,685 --> 00:33:00,606 ‫- این پرلاست. ‫- چقدر زیادن. 483 00:33:00,606 --> 00:33:02,774 ‫- آره. ‫- باهم دوستن؟ 484 00:33:02,774 --> 00:33:04,568 ‫- خانواده‌ن. ‫- خانواده‌ن؟ 485 00:33:07,196 --> 00:33:11,158 ‫پس ممکنه اونجا یه کمی ترسناک باشه ‫نمی‌خوام بهت دروغ بگم. 486 00:33:13,577 --> 00:33:16,997 ‫اما تموم مدت من پیشتم. 487 00:33:18,415 --> 00:33:23,253 ‫بعدش اگه زیادی ترسیدی ‫می‌تونی اینجوری دستتو بیاری بالا. 488 00:33:27,090 --> 00:33:28,342 ‫خوبه. 489 00:33:28,342 --> 00:33:30,761 ‫منم می‌تونم بیام اونجا و دستت رو بگیرم. 490 00:33:30,761 --> 00:33:32,763 ‫هروقت خواستی می‌تونیم متوقفش کنیم. 491 00:33:33,514 --> 00:33:34,515 ‫می‌تونم بغلت کنم... 492 00:33:35,432 --> 00:33:38,560 ‫و از قاضی بخوام اگه شد بریم قدم بزنیم. 493 00:33:39,645 --> 00:33:41,772 ‫و مطمئن می‌شم که همیشه در امانی. 494 00:33:42,940 --> 00:33:46,693 ‫فکر می‌کنی تو این مورد بتونی ‫بهم اعتماد کنی؟ این که مراقبت باشم؟ 495 00:33:46,693 --> 00:33:48,529 ‫- آره؟ ‫- آره. 496 00:33:48,529 --> 00:33:50,239 ‫خیلی خوب داری پیش می‌ری. 497 00:33:52,030 --> 00:33:53,406 ‫همون شد. 498 00:33:54,834 --> 00:33:56,252 ‫گمونم اون لحظه بود. 499 00:33:58,330 --> 00:34:00,275 ‫وقتی که از مرز بزرگِ... 500 00:34:00,287 --> 00:34:03,265 ‫«می‌خوام تا ابد زندگیمو به گا بدم» رد شدی. 501 00:34:03,919 --> 00:34:05,754 ‫عشق چیزی نیست که مردم بهت می‌گن مایا. 502 00:34:05,754 --> 00:34:07,464 ‫مطمئنم نیازی نیست من این رو بهت بگم. 503 00:34:07,464 --> 00:34:08,799 ‫اما بنا به تجربه‌ی من، 504 00:34:08,799 --> 00:34:11,552 ‫فقط یه چیزیه که رشد می‌کنه ‫تا این که یه روز... 505 00:34:13,219 --> 00:34:15,097 ‫به خودت میای می‌بینی به یه نفر نیاز داری. 506 00:34:17,099 --> 00:34:18,433 ‫با کارولین اینطور بود. 507 00:34:21,036 --> 00:34:22,036 ‫پس آره. 508 00:34:23,480 --> 00:34:25,190 ‫تا ابد زندگیمو به گا دادم... 509 00:34:26,984 --> 00:34:28,902 ‫اما از مرز دیگه‌ای نگذشتم. 510 00:34:30,662 --> 00:34:32,330 ‫من هرگز نمی‌تونستم بهش صدمه بزنم. 511 00:34:34,408 --> 00:34:35,659 ‫یه نفر دیگه این کارو کرده، 512 00:34:36,326 --> 00:34:40,246 ‫و اون شخص هر کسی که هست، ‫وقتی همه انگشت اتهامو به سمت من می‌گیرن 513 00:34:40,246 --> 00:34:42,416 ‫از ته دل می‌خنده. 514 00:34:47,337 --> 00:34:49,214 ‫امتیاز کامل، ۳-۲. 515 00:34:58,140 --> 00:34:59,141 ‫ضربه‌ی سوم! 516 00:34:59,141 --> 00:35:00,350 ‫رفت بیرون! 517 00:35:34,176 --> 00:35:35,469 ‫صحنه‌ی قشنگیه. 518 00:35:39,029 --> 00:35:40,489 ‫درمونده‌ای. 519 00:35:48,014 --> 00:35:49,268 [پلمب] 520 00:36:24,476 --> 00:36:27,646 ‫از دفتر حلزون آت و آشغال‌ها رو برامون ‫فرستادن. 521 00:36:27,646 --> 00:36:29,439 ‫منتظر باش که ما رو... 522 00:36:29,439 --> 00:36:30,566 ‫یکی دیگه می‌خوای؟ 523 00:36:30,566 --> 00:36:32,558 ‫زیر بار کشفیات عظیمشون له کنن: ‫مدارک، شواهد، هر چی. 524 00:36:32,583 --> 00:36:33,918 ‫پس باید پا به پاشون پیش بریم. 525 00:36:34,653 --> 00:36:36,029 ‫نتایج آزمایشات رو دادن؟ 526 00:36:37,406 --> 00:36:38,407 ‫نه هنوز. 527 00:36:39,366 --> 00:36:43,287 ‫شاید توی آخرین آشغال‌هایی که ‫برامون بفرستن باشه. از کجا معلوم؟ 528 00:36:44,162 --> 00:36:46,039 ‫تیم پزشکی قانونی منتظره. 529 00:36:46,623 --> 00:36:49,751 ‫الان مثل سوزن تو انبار کاه می‌مونه. 530 00:36:49,751 --> 00:36:52,713 ‫اما از کجا معلوم؟ ‫شاید چیزی پیدا کردیم که اونا پیدا نکردن. 531 00:36:52,713 --> 00:36:55,007 ‫دی‌ان‌ای باید همه‌جای این خونه باشه. 532 00:36:57,775 --> 00:36:59,819 ‫راستی، ما قید کردیم که تو اینجا بودی. 533 00:37:00,971 --> 00:37:02,690 ‫شما دو تا با هم رابطه داشتین. 534 00:37:02,702 --> 00:37:04,433 ‫این به این معنی نیست که تو کشتیش. 535 00:37:04,433 --> 00:37:09,229 ‫مگر این که خونش رو توی ماشینت ‫پیدا کنن که نمی‌‌کنن، مگه نه؟ 536 00:37:16,236 --> 00:37:17,237 ‫می‌دونم. 537 00:37:18,488 --> 00:37:19,740 ‫منم همه‌ش جلوی چشممه. 538 00:37:25,537 --> 00:37:27,748 ‫گوش کن. یه لحظه بیا حرف بزنیم. 539 00:37:31,793 --> 00:37:34,254 ‫ریگو بهم گفته که تو سعی داری... 540 00:37:34,254 --> 00:37:38,050 ‫نمونه‌ی اسپرم ناخالص پرونده‌ی بانی دیویس رو ‫بررسی کنی. 541 00:37:38,050 --> 00:37:38,831 ‫آره. 542 00:37:38,861 --> 00:37:43,032 ‫- اگه پای یه مظنون دیگه رو بکشیم وسط... ‫- ری. 543 00:37:43,057 --> 00:37:45,935 ‫باید بدونیم وظیفه داریم که تحویلش بدیم. 544 00:37:46,058 --> 00:37:47,935 ‫- و اگه موفق نشیم... ‫- ری. 545 00:37:47,935 --> 00:37:51,021 هیئت دادرسی ‫قراره دلخراش‌ترین عکس‌های کارولین 546 00:37:51,021 --> 00:37:53,357 ‫از اون شب رو نشون بده. ‫قراره وحشتناک باشه. 547 00:37:53,357 --> 00:37:55,108 ‫و بعد هیئت منصفه دنبال یه مقصر می‌گرده 548 00:37:55,108 --> 00:37:57,819 ‫و اگه جایگزینی نداشته باشیم، اون مقصر منم. 549 00:38:00,155 --> 00:38:01,240 ‫- بیخیالش شو. ‫- نه. 550 00:38:02,366 --> 00:38:04,451 ‫مدرک شماره‌ی ۱۳، پیغام صوتی شماره ۴، 551 00:38:04,451 --> 00:38:06,453 ‫پیغام مقتول در موبایل متهم. 552 00:38:06,453 --> 00:38:09,206 ‫از این جریان چی می‌خوای راستی؟ 553 00:38:09,206 --> 00:38:10,916 ‫من چیز زیادی ندارم بهت بدم. 554 00:38:10,916 --> 00:38:13,418 ‫متوجهم یه مدت می‌خوای فاصله بگیری، 555 00:38:13,418 --> 00:38:16,004 ‫اما تقریباً همین برای من خیلی سخت بوده. 556 00:38:16,004 --> 00:38:17,548 ‫اگه فکر می‌کنی کمکت می‌کنه... 557 00:38:17,548 --> 00:38:20,300 ‫من مشکلی ندارم که یه صحبت دیگه داشته باشیم. 558 00:38:20,300 --> 00:38:22,135 ‫نه، متنفرم از این که ‫وانمود کنم تو اونجا نیستی. 559 00:38:22,135 --> 00:38:24,304 ‫نمی‌فهمم چرا گوشی رو جواب نمی‌دی. 560 00:38:24,304 --> 00:38:27,099 ‫من فکر می‌کنم دیدگاهم رو متوجه نمی‌شی. 561 00:38:27,099 --> 00:38:29,852 ‫ازت می‌خوام دیگه اینجوری بهم زنگ نزنی راستی. ‫انصاف نیست. 562 00:38:29,852 --> 00:38:31,937 ‫کاملاً باهات موافقم. 563 00:38:31,937 --> 00:38:33,355 ‫تمام شواهدی که دارم ‫نشون می‌دن که تو عاشقمی. 564 00:38:33,355 --> 00:38:34,857 ‫ما تمام شواهد فیزیکی، علمی، 565 00:38:34,857 --> 00:38:37,067 ‫و پزشکی قانونی‌ رو در اختیارتون می‌ذاریم ‫که باعث می‌شه خودتون... 566 00:38:37,067 --> 00:38:39,560 ‫که باعث می‌شه خودتون نتیجه‌ بگیرید. 567 00:38:39,585 --> 00:38:40,795 ‫فکر کن! 568 00:38:41,363 --> 00:38:42,531 ‫حقایق! 569 00:38:50,098 --> 00:38:53,378 «عکس‌ها و فیلم‌ها دارن برات ارسال می‌شن.» 570 00:39:02,426 --> 00:39:03,427 ‫لعنتی. 571 00:39:06,859 --> 00:39:07,860 ‫خیلی خب. 572 00:39:15,731 --> 00:39:25,731 ‫ترجمه از: «آیدا و فائزه شاهمرادی » کانال تلگرامی: @FSH294 و @AydaNaderiSubT 573 00:39:26,722 --> 00:39:36,722 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 574 00:39:37,498 --> 00:39:47,498 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez