1 00:00:02,140 --> 00:00:05,060 ‫ری ری ری؟ خوبی؟ آهای. 2 00:00:05,060 --> 00:00:07,940 ‫- من زنشم. ‫- یکی یه آمبولانس خبر کنه! 3 00:00:07,940 --> 00:00:09,030 ‫آمبولانس خبر کردین؟ 4 00:00:11,950 --> 00:00:13,740 ‫از لحظه‌ی رسیدن بیهوشه. 5 00:00:13,740 --> 00:00:15,870 ‫- نبضش نامنظمه. ‫- به دست راستش سرم زدیم. 6 00:00:15,870 --> 00:00:18,450 ‫خیلی خب. بیاین مطمئن شیم ‫که اکسیژنش هشت لیتره. 7 00:00:18,450 --> 00:00:22,830 ‫نیاز به نوار قلب، آزمایش خون کامل، ‫شمارش سلول‌های خون و بررسی مطابقت خون داره. 8 00:00:30,460 --> 00:00:32,300 ‫داره دچار تندتپشی بطنی می‌شه، ‫نبضش رو چک کن. 9 00:00:35,583 --> 00:00:36,673 ‫نبض نداره. 10 00:00:41,461 --> 00:00:51,613 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 11 00:00:52,954 --> 00:00:57,460 ‫« اصـل برائــت » ‫[ فصل اول/قسمت هفت ] 12 00:00:57,779 --> 00:01:08,376 ‫ترجمه از: « فائزه شاهمرادی و آیدا » کانال تلگرامی: @FSH294 و @Aydanaderisubt 13 00:01:14,590 --> 00:01:16,890 ‫- سلام عزیزم. ‫- من خونه پیش بچه‌هام. 14 00:01:16,890 --> 00:01:18,430 ‫حالش چطوره؟ 15 00:01:18,930 --> 00:01:20,140 ‫هنوز توی اتاق عمله. 16 00:01:20,140 --> 00:01:21,720 ‫- زمانی که ریموند هورگان... ‫- باشه. 17 00:01:21,720 --> 00:01:24,020 ‫- خبری شد بهت می‌گم باشه؟ ‫- باشه. 18 00:01:24,020 --> 00:01:25,270 ‫- دوستت دارم. ‫- باشه خداحافظ. 19 00:01:25,270 --> 00:01:27,810 ‫...و ظاهراً دچار ایست قلبی شده. 20 00:01:27,810 --> 00:01:29,940 ‫- اوضاع کاملاً غیرمنتظره پیش رفت. ‫- وای خدا. 21 00:01:29,940 --> 00:01:32,109 ‫هیچ گزارشی مبنی بر این ‫بهمون ندادن که این محاکمه... 22 00:01:32,121 --> 00:01:34,030 ‫در این مرحله ادامه پیدا می‌کنه یا نه. 23 00:01:34,030 --> 00:01:37,490 ‫ری، اصلاً سابقه‌ی همچین اتفاقی تا حالا بوده؟ 24 00:01:37,490 --> 00:01:40,200 ‫این که متهم بپره وسط ‫و جون وکیلش رو نجات بده؟ 25 00:01:40,200 --> 00:01:42,740 ‫می‌دونی معمولاً برعکسش صادقه. 26 00:01:42,740 --> 00:01:45,460 ‫اما برای جواب دادن به سوالت ‫بگم که هیچ قانونی وجود نداره. 27 00:01:45,460 --> 00:01:46,620 ‫به قاضی بستگی داره. 28 00:01:46,620 --> 00:01:50,880 ‫و با توجه به اطلاعاتی که داریم ‫من که می‌گم این دفعه هر اتفاقی ممکنه. 29 00:01:50,880 --> 00:01:53,880 ‫حالا که این محاکمه نیمه‌کاره موند ‫دوباره از اول انجامش می‌دن؟ 30 00:01:53,880 --> 00:01:54,960 ‫ظاهراً اینطوره. 31 00:01:55,880 --> 00:01:56,930 ‫خیلی بگاییه. 32 00:01:56,930 --> 00:01:58,430 ‫...هیاهو در دادگاه. 33 00:01:58,430 --> 00:02:00,970 ‫حدس می‌ز‌نم توی اورژانس هم ‫اوضاع همینطور باشه. 34 00:02:05,480 --> 00:02:07,440 ‫ببینم، نوشیدنی‌ای چیزی می‌خوای؟ 35 00:02:07,440 --> 00:02:09,350 ‫آبی چیزی؟ 36 00:02:10,230 --> 00:02:11,560 ‫آره. 37 00:02:11,560 --> 00:02:12,650 ‫- آره مرسی. ‫- آره؟ 38 00:02:18,860 --> 00:02:22,370 ‫لورین، فقط می‌خوام بگم واقعاً متاسفم. 39 00:02:22,370 --> 00:02:23,950 ‫و اگه کمکی از دست من برمیاد... 40 00:02:23,950 --> 00:02:28,040 ‫می‌دونم صادقانه به نظر نمیاد... ‫اما هر کاری از دستم بربیاد... 41 00:02:32,210 --> 00:02:34,090 ‫- مرسی. ‫- آره. 42 00:02:34,090 --> 00:02:35,920 ‫- باشه. ‫- مرسی. 43 00:02:35,920 --> 00:02:37,130 ‫- خانم هورگان؟ ‫- بله؟ 44 00:02:37,130 --> 00:02:39,180 ‫- خانم هورگان؟ ‫- بله. 45 00:02:39,180 --> 00:02:41,510 ‫ایشون حالش خوب می‌شه. ‫حتی بهبود پیدا می‌کنه. 46 00:02:41,510 --> 00:02:43,140 ‫- واقعاً؟ ‫- حمله‌ی قلبی نبود. 47 00:02:43,140 --> 00:02:44,560 ‫- کندتپشی بود. ‫- وای خدا... 48 00:02:44,560 --> 00:02:46,175 ‫یه اختلال الکتریکیه که ضربان قلبش رو... 49 00:02:46,187 --> 00:02:47,770 ‫تا حد ایستادن قلبش کند کرد. 50 00:02:47,770 --> 00:02:50,310 ‫براش ضربان‌ساز گذاشتیم. ‫آسیب عصبی‌ای اتفاق نیفتاده. 51 00:02:50,940 --> 00:02:53,940 ‫- اون بهبود پیدا می‌کنه و مرخص می‌شه. ‫- ممنونم دکتر. 52 00:02:54,440 --> 00:02:56,190 ‫پس حالش خوب می‌شه؟ 53 00:02:56,190 --> 00:02:57,690 ‫- حالش خوب می‌شه. ‫- آره. 54 00:02:57,690 --> 00:02:59,950 ‫بهتر می‌شه. الان توی ریکاوریه. 55 00:02:59,950 --> 00:03:02,660 ‫چند ساعت دیگه می‌ره اتاقش ‫و می‌تونید ببینیدش. 56 00:03:02,660 --> 00:03:03,740 ‫وای خدای من. 57 00:03:04,410 --> 00:03:06,370 ‫- ممنون. ‫- خواهش می‌کنم. 58 00:03:06,370 --> 00:03:07,450 ‫حله؟ 59 00:03:08,010 --> 00:03:18,083 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫@DigiMoviez 60 00:03:18,590 --> 00:03:20,010 ‫یه مشکلی داریم. 61 00:03:21,930 --> 00:03:23,010 ‫آره، به مشکل خوردیم. 62 00:03:23,930 --> 00:03:28,060 ‫هیئت منصفه قهرمان‌بازی راستی رو دید... 63 00:03:29,060 --> 00:03:30,810 ‫باید برای محاکمه‌ی‌ بی‌نتیجه اقدام کنیم. 64 00:03:31,390 --> 00:03:32,770 ‫- چی؟ ‫- آره. 65 00:03:32,770 --> 00:03:34,310 ‫- ما... ‫- ما داریم پیروز می‌شیم. 66 00:03:34,310 --> 00:03:36,170 ‫زیاد مطمئن نیستیم. 67 00:03:36,195 --> 00:03:37,770 ‫اگه بگیم محاکمه‌ بی‌نتیجه بود ‫که اون قسر در میره. 68 00:03:37,795 --> 00:03:40,150 ‫- نه. معلوم نیست. ‫- چرا معلومه. بیخیال. 69 00:03:40,150 --> 00:03:41,860 ‫بار دوم اون دیگه دستمونو خونده. 70 00:03:41,860 --> 00:03:45,410 ‫بهش فکر کن. اون در مقایسه با ‫روانی‌های دروغگو و خائنِ دیگه... 71 00:03:45,410 --> 00:03:47,330 ‫- مرد خیلی جذابیه درسته؟ ‫- نه... 72 00:03:47,330 --> 00:03:50,580 ‫و اون جلوی هیئت منصفه ‫جون یه انسان رو نجات داد. 73 00:03:50,580 --> 00:03:53,630 ‫این استدلال رو هم می‌شه کرد ‫که هیئت منصفه رفتار تکانشی اون 74 00:03:53,630 --> 00:03:55,170 ‫و شتاب‌زده شدنش رو دیدن. 75 00:03:55,170 --> 00:03:56,790 ‫اما تو فقط باید به هیئت منصفه اعتماد کنی. 76 00:03:57,750 --> 00:04:00,420 ‫باید بدونی که اونا نسبت به من و تو ‫توانایی بیشتری 77 00:04:00,420 --> 00:04:01,880 ‫برای تصویرسازی اتفاق اون‌شب دارن. 78 00:04:03,760 --> 00:04:06,100 ‫پس سوال اینه «حالا چی می‌شه؟» 79 00:04:06,600 --> 00:04:08,412 ‫بدون وکیل اصلی که نمی‌شه... 80 00:04:08,424 --> 00:04:10,430 ‫تا حد زیادی حاکمه‌ی قتل رو پیش برد. 81 00:04:10,430 --> 00:04:12,140 ‫شاید کارها رو متوقف می‌کنن؟ 82 00:04:12,140 --> 00:04:14,190 ‫تقریباً مطمئنم روالش این نیست. 83 00:04:14,190 --> 00:04:17,020 ‫با توجه به تموم چیزهایی که ‫از کارشناس‌های حقوقی می‌خونم... 84 00:04:47,350 --> 00:04:49,180 ‫حالا چه نظری دارین؟ 85 00:04:50,470 --> 00:04:51,470 ‫نظری دارین؟ 86 00:04:52,640 --> 00:04:56,310 ‫آقای دیلی گواردیا ‫انگار با تاخیر متوجه می‌شین. 87 00:04:57,520 --> 00:05:00,440 ‫فقط دارم اصول اقتصاد قضائی... 88 00:05:00,440 --> 00:05:02,070 ‫رو با اصول انصاف مقایسه می‌کنم. 89 00:05:02,070 --> 00:05:04,780 ‫ما متوجهیم که به عنوان نمایندگان دادگاه ‫وظیفه‌ داریم... 90 00:05:04,780 --> 00:05:07,410 ‫که اطمینان حاصل کنیم پروسه‌ی کار ‫بدون تعصب و سوگیری پیش می‌ره. 91 00:05:07,410 --> 00:05:08,700 ‫چی زر می‌زنی؟ 92 00:05:08,700 --> 00:05:10,370 ‫ما چندین سال پیش فارغ‌التحصیل شدیم. 93 00:05:10,370 --> 00:05:12,450 ‫- چی داری می‌گی؟ ‫- دارم می‌گم... 94 00:05:12,450 --> 00:05:14,290 ‫ما فکر می‌کنیم محاکمه‌ی بی‌نتیجه ‫اقدام مناسبی باشه. 95 00:05:14,290 --> 00:05:16,170 ‫- خب کل حرفت همین بود. ‫- ما مخالفیم. 96 00:05:19,670 --> 00:05:21,050 ‫می‌خواین ادامه بدین؟ 97 00:05:22,300 --> 00:05:23,510 ‫من آمادگیش رو دارم به جاش بیام. 98 00:05:24,010 --> 00:05:26,180 ‫- بلافاصله؟ ‫- تو می‌خوای به جاش بیای؟ 99 00:05:27,970 --> 00:05:29,760 ‫از فردا. یه روز وقت می‌خوام. 100 00:05:30,350 --> 00:05:31,850 ‫آقای دیلی گواردیا؟ 101 00:05:34,770 --> 00:05:35,850 ‫ببخشید. 102 00:05:35,850 --> 00:05:39,020 ‫آره آره. دادستانی برای ادامه‌ی فرایند ‫آمادگی داره. 103 00:05:40,730 --> 00:05:42,360 ‫من می‌خوام خودم نماینده‌ی خودم باشم. 104 00:05:47,410 --> 00:05:48,450 ‫ببخشید؟ 105 00:05:48,450 --> 00:05:50,330 ‫خودم می‌خوای جای وکیل مدافع باشم. 106 00:05:50,718 --> 00:05:52,040 ‫چهره‌ی من الانش هم رسانه‌ای شده 107 00:05:52,040 --> 00:05:53,950 ‫و تجربیات خانم وینزلو از من محدودتره. 108 00:05:53,950 --> 00:05:55,229 ‫نه، کسی نمی‌تونه همزمان توی فرایند... 109 00:05:55,241 --> 00:05:56,210 ‫اون می‌تونه وکیل کمکی باشه. 110 00:05:56,210 --> 00:05:57,790 ‫هم شاهد باشه و هم وکیل مدافع. 111 00:05:57,790 --> 00:05:59,960 ‫من نمی‌خوام شاهد باشم. ‫همین الان این رو قید می‌کنم. 112 00:05:59,960 --> 00:06:01,167 ‫معلومه شاهد می‌شی. 113 00:06:01,179 --> 00:06:02,500 ‫تو قراره باهوش‌ترین شاهد دنیا باشی 114 00:06:02,500 --> 00:06:03,714 ‫چون می‌تونی دیدگاه... 115 00:06:03,726 --> 00:06:04,920 ‫و نگرشت رو به هیئت منصفه بگی... 116 00:06:04,920 --> 00:06:06,031 ‫وکیل پرونده‌ی من تواناییش رو نداره. 117 00:06:06,043 --> 00:06:07,260 ‫بدون این که بازجویی‌ای ازت بشه. 118 00:06:07,260 --> 00:06:09,340 ‫من هیچ مدرک یا گواهی ارائه نمی‌دم. 119 00:06:09,340 --> 00:06:12,180 ‫و باید به دادگاه یادآوری کنم ‫که این حق منه. 120 00:06:12,180 --> 00:06:14,850 ‫پس دادگاه هم به شما ‫یادآوری می‌کنه آقای سبیچ، 121 00:06:14,850 --> 00:06:16,730 ‫اگه حتی سرنخی از دیدگاهت به اتفاقات بدی 122 00:06:16,730 --> 00:06:20,360 ‫به دادستانی اجازه می‌دم ‫که تو رو روی صندلی شاهد بنشونه، 123 00:06:20,632 --> 00:06:23,530 ‫جایی که بطور کامل مورد بازجویی قرار بگیری. 124 00:06:23,530 --> 00:06:25,490 ‫و از الان بگم اگه گل به خودی زدی 125 00:06:25,490 --> 00:06:28,070 ‫بر اساس متمم ششم قانون اساسی ‫به خاطر استفاده از وکیل احمق 126 00:06:28,070 --> 00:06:30,410 ‫از فرجام‌خواهی برخوردار نمی‌شی. 127 00:06:30,410 --> 00:06:31,870 ‫می‌خوای یه تنه بری جلو؟ 128 00:06:31,870 --> 00:06:34,490 ‫تا زمانی که شهادتی نده منعی نداره. 129 00:06:35,750 --> 00:06:37,160 ‫متوجهم خانم قاضی. 130 00:06:38,290 --> 00:06:39,370 ‫فکر بدیه. 131 00:06:41,040 --> 00:06:42,540 ‫اما آزادی ازش استفاده کنی. 132 00:06:44,750 --> 00:06:48,340 ‫من به هیئت منصفه خبر می‌دم ‫و فردا ساعت ۱۰ صبح محاکمه رو ادامه می‌دیم. 133 00:06:52,260 --> 00:06:53,930 ‫شاید بهتر باشه تجدید نظر کنی. 134 00:06:58,020 --> 00:07:01,230 ‫چطور ممکنه؟ ‫تو بهم قول دادی ازش محافظت کنی. 135 00:07:01,230 --> 00:07:03,650 ‫- تمام تلاشمونو می‌کنیم. ‫- تمام تلاشتونو می‌کنید؟ 136 00:07:03,650 --> 00:07:05,110 ‫تمام تلاشتونو می‌کنید؟ 137 00:07:06,690 --> 00:07:08,780 ‫هیچکس مراقب پسر من نیست؟ 138 00:07:08,780 --> 00:07:12,200 ‫اون حالا توسط مردی که مادرش رو ‫به قتل رسوند بازجویی می‌شه. 139 00:07:12,200 --> 00:07:14,780 ‫- این حق رو داره که نماینده‌ی... ‫- اون یه قاتله! 140 00:07:18,450 --> 00:07:21,290 ‫حتی برای پرونده‌ای که انقدر پرپیچ و خمه 141 00:07:21,290 --> 00:07:22,920 ‫این اتفاق همچنان شوکه‌کننده‌ست. 142 00:07:22,920 --> 00:07:26,300 ‫و النور، در مورد این که راستی سبیچ ‫ وکیل خودش باشه 143 00:07:26,300 --> 00:07:28,420 ‫- چه نظری داری؟ ‫- مامان، این دیوونگیه. 144 00:07:28,420 --> 00:07:30,300 ‫بابات رو دست کم نگیر عزیزم. 145 00:07:30,300 --> 00:07:32,510 ‫- توی دادگاه دست کم نگیرش. ‫- مامان دست بردار. 146 00:07:33,220 --> 00:07:35,220 ‫- دست بردار لامصب. ‫- عزیزم! 147 00:07:53,910 --> 00:07:54,950 ‫وایستا! وایستا. 148 00:08:10,010 --> 00:08:11,970 ‫ این طرف! این طرف لطفاً! 149 00:09:01,850 --> 00:09:03,310 ‫خب، اون تو می‌بینمت. 150 00:10:00,910 --> 00:10:02,700 ‫تاخیرم رو ببخشید خانم قاضی. 151 00:10:07,544 --> 00:10:10,333 ‫[مهر شهرستان کوک] 152 00:10:28,726 --> 00:10:30,056 ‫آقای سبیچ. 153 00:10:32,770 --> 00:10:37,200 ‫سلام مایکل. ‫اول می‌خوام عمیقاً بهت تسلیت بگم. 154 00:10:37,200 --> 00:10:39,280 ‫درد از دست دادن مادرت ‫حتی برام قابل‌تصور هم نیست. 155 00:10:39,280 --> 00:10:40,620 ‫تو مامانمو کشتی. 156 00:10:49,620 --> 00:10:51,540 ‫تو قبلاً زیاد می‌رفتی خونه‌ی مادرت. 157 00:10:52,500 --> 00:10:54,380 ‫و فقط تماشا می‌کردی؟ 158 00:10:55,380 --> 00:10:57,700 ‫تا زندگیش رو ببینی. تا زندگی‌ای رو ببینی... 159 00:10:59,180 --> 00:11:01,890 ‫که اون نمی‌خواست تو جزوش باشی. 160 00:11:02,550 --> 00:11:03,720 ‫بله. 161 00:11:03,720 --> 00:11:06,890 ‫تا حالا بهت گفته بود ‫که چرا نمی‌خواد تو زندگیش باشی؟ 162 00:11:08,310 --> 00:11:09,600 ‫نه. 163 00:11:09,600 --> 00:11:13,400 ‫تا حالا پدرت بهت گفته بود ‫که چرا مادرت نمی‌خواست؟ 164 00:11:15,940 --> 00:11:16,820 ‫نه. 165 00:11:17,820 --> 00:11:19,650 ‫خب حتماً این مسئله خیلی خشمگینت کرده. 166 00:11:20,410 --> 00:11:21,910 ‫این حرف منصفانه‌ایه؟ 167 00:11:22,820 --> 00:11:23,830 ‫برای کشتنش کافی نیست. 168 00:11:23,830 --> 00:11:24,910 ‫مراقب باش. 169 00:11:24,910 --> 00:11:27,000 ‫- ریموند. ‫- فقط دارم نگاه می‌کنم. 170 00:11:27,830 --> 00:11:30,830 ‫جالبه مایکل، آخه توی هفته‌ی‌های آخر عمرش 171 00:11:30,830 --> 00:11:35,300 ‫تو و مامانت چند بار به همدیگه پیام دادین. 172 00:11:37,895 --> 00:11:40,905 ‫آیا تو براش نوشته بودی که ‫«اگه مرده بودی راحت‌تر بود.»؟ 173 00:11:40,930 --> 00:11:42,010 ‫این پیام رو بهش دادی؟ 174 00:11:42,760 --> 00:11:44,050 ‫اون فقط به من آسیب نزد. 175 00:11:44,050 --> 00:11:45,260 ‫به بابام هم آسیب زد. 176 00:11:45,260 --> 00:11:48,980 ‫«فقط خیلی از دستت عصبانیم. ‫تو زندگیمو نابود کردی.» 177 00:11:50,190 --> 00:11:51,560 ‫این پیام رو بهش دادی؟ 178 00:11:53,230 --> 00:11:54,770 ‫تو براش آرزوی مرگ کردی. 179 00:11:56,400 --> 00:11:58,860 ‫نه، من گفتم اونجوری راحت‌تر می‌شد. 180 00:11:59,440 --> 00:12:01,030 ‫آدما مرگ بقیه رو فراموش می‌کنن. 181 00:12:01,030 --> 00:12:02,490 ‫طلاق سخت‌تره. 182 00:12:02,490 --> 00:12:03,990 ‫منظورم این بود. 183 00:12:05,200 --> 00:12:07,790 ‫خیلی خب. بذار در همین حد بمونه. ‫همین خوبه. 184 00:12:07,790 --> 00:12:09,160 ‫تو این فیلم رو از من گرفتی... 185 00:12:09,160 --> 00:12:11,000 ‫که شب مرگش داشتم وارد خونه‌ش می‌شدم، 186 00:12:11,000 --> 00:12:13,580 ‫و شهادت دادی که قبلاً هم ‫من رو دیدی که رفتم اونجا. 187 00:12:13,580 --> 00:12:15,790 ‫پس در جریانی که من و مادرت ‫عاشق و معشوق بودیم. 188 00:12:19,460 --> 00:12:20,300 ‫بله. 189 00:12:20,300 --> 00:12:23,720 ‫این تصور که اون تو رو توی زندگیش نمی‌خواست 190 00:12:23,720 --> 00:12:25,675 ‫اما می‌تونست عاشق من باشه 191 00:12:25,687 --> 00:12:27,810 ‫اصلاً باعث نشد از من متنفر بشی؟ 192 00:12:27,810 --> 00:12:30,230 ‫من ازت متنفرم چون کشتیش؟ 193 00:12:32,100 --> 00:12:33,480 ‫تند نرو راستی. 194 00:12:37,110 --> 00:12:41,780 ‫حالا بعد این که این فیلم رو گرفتی ‫چی کار کردی؟ 195 00:12:41,780 --> 00:12:42,950 ‫رفتم. 196 00:12:42,950 --> 00:12:46,450 ‫و چقدر بعد این که ورود من ‫به خونه‌ش رو دیدی رفتی؟ 197 00:12:46,450 --> 00:12:48,450 ‫- تقریباً همون موقع. ‫- و کجا رفتی؟ 198 00:12:48,450 --> 00:12:49,620 ‫رفتم خونه. 199 00:12:50,370 --> 00:12:51,620 ‫کی خونه بود؟ 200 00:12:51,892 --> 00:12:53,062 ‫بابام. 201 00:12:54,420 --> 00:12:56,130 ‫فقط شما دو نفر؟ 202 00:12:56,920 --> 00:12:57,880 ‫آره. 203 00:12:57,880 --> 00:12:59,050 ‫کس دیگه‌ای نبود؟ 204 00:12:59,750 --> 00:13:01,010 ‫نه فقط خودمون بودیم. 205 00:13:01,010 --> 00:13:04,430 ‫پس هیچکسی به جز اون نیست ‫که ضمانتت رو بکنه. 206 00:13:04,930 --> 00:13:07,680 ‫و هیچکسی به جز تو نیست ‫که ضمانت اون رو بکنه. 207 00:13:07,680 --> 00:13:09,310 ‫- اعتراض دارم. ‫- وارد نیست. 208 00:13:09,310 --> 00:13:10,961 ‫آیا به پدرت گفتی که دیدی خاطرخواه مادرت 209 00:13:10,973 --> 00:13:12,680 ‫وارد خونه‌ش شد؟ 210 00:13:15,310 --> 00:13:17,230 ‫لطفاً به سوال جواب بده مایکل. 211 00:13:19,770 --> 00:13:21,899 ‫یادم نیست چیزی بهش گفته باشم. 212 00:13:22,570 --> 00:13:23,900 ‫پس ممکنه... 213 00:13:25,110 --> 00:13:27,990 ‫امکان داره به بابات گفته باشی... 214 00:13:27,990 --> 00:13:30,910 ‫که دیدی خاطرخواه مادرت شب قتلش... 215 00:13:30,910 --> 00:13:32,200 ‫وارد خونه‌ش شده؟ 216 00:13:35,330 --> 00:13:37,170 ‫یادم نمیاد چیزی بهش گفته باشم. 217 00:13:37,170 --> 00:13:39,750 ‫مدارکی توی کامپیوترت هست 218 00:13:39,750 --> 00:13:42,550 ‫که توسط اداره‌ی پلیس ضبط شده. 219 00:13:42,550 --> 00:13:44,681 ‫و نشون می‌ده که تو ‫به پرونده‌های گذشته‌ی مادرت 220 00:13:44,706 --> 00:13:46,090 ‫علاقه‌ی زیادی داشتی. 221 00:13:46,090 --> 00:13:47,583 ‫توی وبسایت‌های جنایات واقعی رفتی 222 00:13:47,595 --> 00:13:49,100 ‫و دنبال اطلاعاتی بودی... 223 00:13:49,100 --> 00:13:50,970 ‫که توی رسانه‌‌های اصلی در دسترس نبودن، 224 00:13:50,970 --> 00:13:53,560 ‫از جمله پرونده‌ی بانی دیویس. 225 00:13:53,560 --> 00:13:56,270 ‫- اعتراض دارم. ‫- وارده. سوالتون رو بپرسید آقای وکیل. 226 00:13:56,270 --> 00:13:57,480 ‫اون باید احتیاط کنه. 227 00:13:57,480 --> 00:13:58,810 ‫- آیا تو مادرت رو کشتی؟ ‫- اعتراض دارم! 228 00:13:58,810 --> 00:14:00,320 ‫پدرت چی؟ اون مادرت رو کشت؟ 229 00:14:00,320 --> 00:14:02,570 ‫- عجب. ‫- بگین که حرفتون از سر حسن نیت بود. 230 00:14:02,570 --> 00:14:05,990 ‫من دلیلی برای اتهام زدن ‫به شاهد یا پدرش ندارم. 231 00:14:05,990 --> 00:14:06,950 ‫چطور می‌تونم؟ 232 00:14:06,950 --> 00:14:11,240 ‫بعد از کوتاه‌ترین ‫و سهل‌انگارانه‌ترین تحقیقات توسط پلیس 233 00:14:11,240 --> 00:14:13,290 ‫جفتشون توسط دادستانی ناحیه‌ای مرخص شدن... 234 00:14:13,290 --> 00:14:14,500 ‫- اون کنترلش رو از دست داده... ‫- خانم قاضی! 235 00:14:14,500 --> 00:14:16,370 ‫محض اطلاع می‌پرسم، تو مادرت رو کشتی؟ 236 00:14:16,370 --> 00:14:18,080 ‫هی! لاشی مریض! 237 00:14:18,710 --> 00:14:19,670 ‫بابا! 238 00:14:19,670 --> 00:14:22,630 ‫- کافیه!بسه! ‫- آقای کالدوِل جلو نیاین. 239 00:14:22,630 --> 00:14:23,920 ‫این چه حرفیه؟ 240 00:14:23,920 --> 00:14:26,260 ‫- برو. ‫- برید عقب آقای کالدوِل. 241 00:14:26,260 --> 00:14:27,840 ‫شما مثلاً باید مراقبش باشید. 242 00:14:36,310 --> 00:14:39,400 ‫آقای سبیچ وقتی دالتون کالدول ‫اومد سمتتون ترسیدین؟ 243 00:14:39,400 --> 00:14:41,650 ‫آیا دادستان‌ می‌تونه ‫چنین اشتباهی رو جبران کنه؟ 244 00:14:41,650 --> 00:14:43,440 ‫آیا کالدول‌ها دستشون توی یه کاسه بود؟ 245 00:14:43,440 --> 00:14:45,940 ‫به نظرتون چرا این همه مسئله‌ی نیمه‌کاره ‫مورد تحقیق قرار نگرفته؟ 246 00:15:04,630 --> 00:15:08,550 ‫می‌دونی، وقتی اوضاع پرونده‌ای خراب می‌شد ‫ریموند همیشه یه حرفی می‌زد. 247 00:15:08,550 --> 00:15:11,104 ‫می‌گفت بگاییِ متوسط، 248 00:15:11,116 --> 00:15:13,890 ‫بگاییِ متوسط رو به بالا، بگایی کامل. 249 00:15:13,890 --> 00:15:15,970 ‫فکر کنم احتمالاً ما دچار بگایی کامل شدیم. 250 00:15:15,970 --> 00:15:17,060 ‫خودش هم همینقدر درمونده شده. 251 00:15:17,060 --> 00:15:19,100 ‫انگشت اتهامش رو ‫به سمت همه گرفته جز خودش. 252 00:15:19,100 --> 00:15:20,190 ‫خیلی خب. 253 00:15:20,850 --> 00:15:21,900 ‫خب. خب. 254 00:15:22,400 --> 00:15:24,437 ‫پس اونا این رو مطرح کردن... 255 00:15:24,449 --> 00:15:26,860 ‫که کسی که نسبت به کارولین پولیمس ‫احساس نفرت داشته 256 00:15:26,860 --> 00:15:30,780 ‫توی صحنه‌ی جرم بوده و احتمالا ‫جزئیات پرونده‌ی بانی دیویس رو می‌دونسته. 257 00:15:30,780 --> 00:15:32,740 ‫اونا به لیام رینولدز اشاره کردن 258 00:15:33,830 --> 00:15:37,080 ‫و بعد به بابای پسره که کاملاً دیوونه شد. 259 00:15:37,910 --> 00:15:41,040 ‫پس ما... می‌ریم سراغ ریگو. 260 00:15:41,040 --> 00:15:42,460 ‫- زنگ می‌زنیم به ریگو. ‫- ریگو؟ 261 00:15:42,460 --> 00:15:44,420 ‫- نه ریگو قاطعانه طرف راستیه. ‫- آره. 262 00:15:44,420 --> 00:15:46,380 ‫یوجینیا هم همین بود. ‫فقط باید سوالات درستی پرسید. 263 00:15:46,380 --> 00:15:47,290 ‫ریگو از من متنفره. 264 00:15:47,315 --> 00:15:49,157 ‫از من متنفر نیست. ‫من می‌تونم باهاش حرف بزنم. 265 00:15:49,182 --> 00:15:50,630 ‫- نه. ‫- آره. 266 00:15:50,630 --> 00:15:51,800 ‫- آره آره. ‫- نه. 267 00:15:51,800 --> 00:15:53,220 ‫نه، بهت می‌گم چرا. 268 00:15:53,220 --> 00:15:54,390 ‫چون اگه این کارو نکنیم 269 00:15:54,390 --> 00:15:57,680 ‫بدون شک دچار بگایی کامل می‌شیم. 270 00:16:01,637 --> 00:16:03,810 ‫- ریگو چی می‌خواد بگه؟ ‫- نمی‌دونم. 271 00:16:03,810 --> 00:16:05,820 ‫نه بگو. الکی نگو. شما دو نفر دوستین. 272 00:16:05,820 --> 00:16:07,980 ‫- فقط بهم بگو اون چی می‌گه... ‫- نه شما دو تا دوستین. 273 00:16:07,980 --> 00:16:11,030 ‫اون می‌خواد به چی شهادت بده؟ 274 00:16:11,610 --> 00:16:13,680 ‫احتمالاً طبق چیزهایی که من دیدم راستی 275 00:16:13,692 --> 00:16:16,080 ‫و چیزی که الان دارم می‌بینم... 276 00:16:16,080 --> 00:16:17,040 ‫یعنی چی؟ 277 00:16:17,040 --> 00:16:20,500 ‫داری کنترلتو از دست می‌دی ‫مثل الان که اینجایی. 278 00:16:20,500 --> 00:16:21,710 ‫چی... 279 00:16:23,000 --> 00:16:25,670 ‫تو می‌دونی که من ‫نمی‌خواستم شهادت بدم درسته؟ 280 00:16:26,500 --> 00:16:28,500 ‫می‌دونم که می‌دونی. 281 00:16:28,500 --> 00:16:30,420 ‫وای خدای من. 282 00:16:32,930 --> 00:16:34,720 ‫کل داستان رو اشتباه متوجه شدم؟ 283 00:16:37,220 --> 00:16:38,350 ‫- من... ‫- چی... 284 00:16:39,520 --> 00:16:40,600 ‫کارولین یه مخدر بود. 285 00:16:40,600 --> 00:16:43,560 ‫تو هم اعتیاد داشتی. ‫اعتیاد زندگی رو نابود می‌کنه. 286 00:16:45,100 --> 00:16:47,980 ‫وای خدا. اون چیزیه که تو رو نابود می‌کنه 287 00:16:47,980 --> 00:16:51,150 ‫اما می‌خواستی نذاری اون ‫خانواده‌ت رو نابود کنه. 288 00:16:55,490 --> 00:16:58,030 ‫وای خدای من. ‫فکر کنم اون شب بهت گفت... 289 00:16:59,950 --> 00:17:02,500 ‫که می‌خواست بچه رو نگه داره، مگه نه؟ 290 00:17:03,620 --> 00:17:09,000 ‫اون شب بهت گفت می‌خواد بچه رو نگه داره؟ 291 00:17:09,800 --> 00:17:11,710 ‫اون می‌خواست بچه رو نگه داره. 292 00:17:12,340 --> 00:17:14,090 ‫- بچه‌ی تو رو. ‫- از ماشینم پیاده شو. 293 00:17:18,680 --> 00:17:19,970 ‫از ماشینم پیاده شو. 294 00:17:22,437 --> 00:17:33,910 ‫«دیجــــی موویـــــز» 295 00:17:57,680 --> 00:18:00,140 ‫لیام رینولدز توی قتل کارولین پولیمس ‫دخلی نداشته 296 00:18:00,140 --> 00:18:02,810 ‫اون‌وقت شما دو نفر برگشتین زندان ‫که لیام رینولدز رو ببینین. 297 00:18:02,810 --> 00:18:05,520 ‫- درسته؟ ‫- بله. 298 00:18:06,310 --> 00:18:07,440 ‫چرا؟ 299 00:18:09,230 --> 00:18:10,570 ‫اجازه می‌دیم راستی بهمون بگه. 300 00:18:13,360 --> 00:18:15,240 ‫حتی اگه تو کارولین رو کشته باشی، 301 00:18:17,110 --> 00:18:18,490 ‫باز هم به دردت می‌خوره 302 00:18:20,240 --> 00:18:22,237 ‫مثلاً اگه توی اون قتل هم‌دستی داشتی 303 00:18:23,132 --> 00:18:24,790 این خیلی به نفعت می‌شه 304 00:18:25,158 --> 00:18:27,000 ‫خب پس تصورشو بکن، 305 00:18:28,040 --> 00:18:32,090 ‫تو الان به‌دلیل قتلِ بانی دیویس درحال ‫گذروندن حبس ابدی! 306 00:18:32,090 --> 00:18:33,670 ‫اگه کمک کنی قاتل کارولین ‫رو پیدا کنیم، 307 00:18:33,855 --> 00:18:36,380 ‫امکان داره دوباره بتونی رنگ بیرون رو ببینی. 308 00:18:36,380 --> 00:18:39,340 ‫شاید باز هم بتونی پات رو ‫از این‌جا بیرون بذاری 309 00:18:39,840 --> 00:18:41,720 ‫این انحرافه. 310 00:18:41,720 --> 00:18:47,350 ‫خب یه‌لحظه، بذار ببینم درست متوجه شدم ‫یعنی اگه خودم رو به عنوان قاتلِ... 311 00:18:47,350 --> 00:18:49,100 ‫- اگه هم‌دست داشتی! ‫- یه دادستان معرفی کنم، 312 00:18:49,100 --> 00:18:51,270 ‫- ممکنه آزاد بشم؟ ‫- آره. 313 00:18:51,770 --> 00:18:54,122 ‫در حال حاضر تو محکوم به حبس ابد 314 00:18:54,134 --> 00:18:56,440 بدون آزادی مشروط هستی 315 00:18:56,950 --> 00:18:59,610 ‫من دارم بهت یه فرصت برای تغییر ‫این حکم پیشنهاد می‌کنم. 316 00:19:01,700 --> 00:19:02,910 ‫خدای من. 317 00:19:06,790 --> 00:19:08,250 ‫عجب صحنه زیبایی... 318 00:19:08,920 --> 00:19:11,830 ‫نـه؛ خدای من. 319 00:19:13,750 --> 00:19:18,090 ‫من‌...من از این قضیه خبر نداشتم 320 00:19:18,720 --> 00:19:20,180 ‫بدجور به بن‌بست خوردی 321 00:19:21,140 --> 00:19:25,470 ‫کاهش مجازات حبس، در ازای اعتراف به قتل ‫کارولین پولیمس! 322 00:19:26,390 --> 00:19:28,850 ‫من اون‌جا حضور نداشتم. نمی‌دونستم ‫قراره همچین کاری کنه. 323 00:19:28,850 --> 00:19:30,270 ‫آیا مخالفت خودتون رو با ‫این رشوه اعلام کردید؟ 324 00:19:30,270 --> 00:19:31,310 ‫اعتراض! 325 00:19:31,310 --> 00:19:32,360 ‫- وارده! ‫- عذر می‌خوام. 326 00:19:32,360 --> 00:19:35,400 ‫آیا مخالفت خودتون رو با این موضوع اعلام کردید؟ 327 00:19:36,150 --> 00:19:40,490 ‫بله کردم؛ وقتی قضیه رو برای من تعریف کرد ‫بهش گفتم پاش رو از گلیـمش درازتـر کرده. 328 00:19:40,490 --> 00:19:41,570 ‫خب پس. 329 00:19:43,530 --> 00:19:44,870 ‫به مخالفت شما جواب دادن؟ 330 00:19:47,870 --> 00:19:49,830 ‫بله؛ جواب‌شون این بود که... 331 00:19:49,830 --> 00:19:53,040 ‫پای زندگی‌ام وسـطه! ‫هرکاری لازم باشه انجام می‌دم. 332 00:19:53,630 --> 00:19:54,540 ‫عجب قهرمانی... 333 00:19:54,540 --> 00:19:56,840 ‫وقتی اون اوایل متهم این پرونده ‫رو به شما محول کرد، 334 00:19:56,840 --> 00:20:00,840 ‫آیا دستور خاصی مبنی بر جمع‌آوری ‫شواهد به‌شما داده شد؟ 335 00:20:02,010 --> 00:20:06,560 ‫تمامی شواهد و مدارک پزشکی قانونی و غیره، ‫قرار بود مستقیما و فقطً در اختیار راستی قرار بگیره. 336 00:20:06,560 --> 00:20:08,600 ‫آیا به شما دستور خاصی داده شده بود که 337 00:20:08,600 --> 00:20:10,390 ‫این شواهد 338 00:20:10,390 --> 00:20:13,900 ‫و مدارک پزشکی قانونی و غیره باید از ‫چشم اشخاص خاصی به‌دور باشند؟ 339 00:20:14,860 --> 00:20:16,150 ‫از شما و آقای مولتـو. 340 00:20:17,730 --> 00:20:19,030 ‫واقعاً نا اُمید کننده‌ست... 341 00:20:24,320 --> 00:20:25,330 خدمت خودت 342 00:20:34,960 --> 00:20:35,960 ‫خدا کمک‌مون کنه. 343 00:20:36,460 --> 00:20:40,840 ‫من تمام مدت با نا اُمیدی کامل در پی این ‫بودم که چطوری بی‌گناهی‌ام رو در پرونده‌ای که 344 00:20:40,840 --> 00:20:43,090 ‫به‌ناحـق درش متهم شناخته شدم رو ثابت کنم. 345 00:20:43,090 --> 00:20:44,300 ‫این حرف من درسته؟ 346 00:20:45,090 --> 00:20:46,100 ‫بله. 347 00:20:46,100 --> 00:20:48,680 ‫و من تمام این مدت قاطعانه، بی‌گناهی خودم رو 348 00:20:48,680 --> 00:20:51,520 ‫در پرونده قتل کارولین پولیمس اعلام کردم. 349 00:20:52,480 --> 00:20:54,150 ‫- اینطور نیست؟ ‫- بله. 350 00:20:55,690 --> 00:20:59,650 ‫و طبق تجربه شما، کاراگاه، آیا این ‫غیرعـادیه که ازتون درخواست بشه 351 00:20:59,650 --> 00:21:01,650 ‫اطلاعات پرونده از چشم ‫اشخاص خاصی دور باشن؟ 352 00:21:02,610 --> 00:21:04,160 ‫طبق تجربه من، غیرعادی نیست 353 00:21:06,120 --> 00:21:11,290 ‫و شما همچنین مطلع هستید که من از شما ‫خواستم مدارک رو بین خودمون نگه داریم 354 00:21:11,290 --> 00:21:13,370 ‫دقیقاً به این دلیل که بنده 355 00:21:13,370 --> 00:21:16,790 ‫از منصفانه بودن تحقیقاتِ آقای دلا ‫گواردیا و مولتو در این‌باره مطمئن نبودم. 356 00:21:16,790 --> 00:21:18,750 ‫حرف‌های بنده رو تائید می‌کنید؟ 357 00:21:20,260 --> 00:21:21,170 ‫بله. 358 00:21:24,880 --> 00:21:25,890 ‫ممنونم. 359 00:22:09,800 --> 00:22:11,810 ‫- سلام. ‫- سلام. 360 00:22:22,230 --> 00:22:23,230 ‫حالت چطوره؟ 361 00:22:25,530 --> 00:22:26,910 ‫بد نیستم، می‌دونی... 362 00:22:28,450 --> 00:22:30,950 ‫اون‌ها دوتا شاهد آوردن که من رو... 363 00:22:30,950 --> 00:22:35,870 ‫و منم یکم برای اثابت بی‌گناهی‌ام ‫پافشاری الکی کردم 364 00:22:35,870 --> 00:22:38,790 ‫اما خب حالا هرچی؛ هنوز هم اتفاق ‫خاصی نیفتاده همه‌چی اوکیه مگه نه؟ 365 00:22:39,290 --> 00:22:40,670 ‫دوباره داری از این‌ها مصرف می‌کنی؟ 366 00:22:47,590 --> 00:22:48,760 ‫خب نیاز دارم تمرکز کنم! 367 00:22:51,890 --> 00:22:53,470 ‫با این وضعیت چطوری تمرکز کنم؟ 368 00:22:53,977 --> 00:22:59,777 «دیــ.ـجـ.ــی‌مــ.ـوویـ.ـز» 369 00:23:06,320 --> 00:23:08,400 ‫نیازی به پنهان‌کاری نبود راستی! 370 00:23:29,054 --> 00:23:30,734 « راستی سبیچٍ؛ دادستان » 371 00:23:33,099 --> 00:23:34,139 « ری هورگان؛ دادستان. بر علیه لیو لی » 372 00:23:38,563 --> 00:23:40,607 « کارولین پولیمس؛ دادستان. علیه لیام رینولدز » 373 00:23:43,310 --> 00:23:45,580 ‫- آفرین. دمت‌گرم! ‫- ممنونم. ممنون. 374 00:23:59,460 --> 00:24:00,540 ‫همه‌گی از جاتون بلند شید. 375 00:24:01,750 --> 00:24:03,380 ‫دادگاه هم‌اکنون درحال برگزاریه. 376 00:24:03,960 --> 00:24:06,130 ‫به ریاست قاضی محترم، لـیـتل. 377 00:24:06,800 --> 00:24:08,130 ‫بنشنید. 378 00:24:11,760 --> 00:24:13,180 ‫خیلی‌خب آقای مولتو... 379 00:24:13,180 --> 00:24:14,760 دادستانی درخواست دیگه‌ای برای مطرح کردن دارن؟ 380 00:24:14,760 --> 00:24:15,970 ‫بله خانم قاضی. 381 00:24:19,770 --> 00:24:21,480 دادستانی می‌خواد راستی سبیچ شهادت بده. 382 00:24:29,320 --> 00:24:30,780 ‫این دیگه چه کوفتی بود؟ 383 00:24:31,570 --> 00:24:35,200 ‫از اون‌جایی که آقای سبیچ بر شهادت دادن از طریق کارگاه رودریگرز اصرار زیادی داشت، 384 00:24:35,200 --> 00:24:37,330 ‫این کاملاً عادلانه‌ست که ایشون سوگند ‫یاد کنن و تحت بازجویی قرار بگیره. 385 00:24:37,330 --> 00:24:38,790 ‫من‌که نشنیدم شما اعتراضی داشته باشید. 386 00:24:38,790 --> 00:24:41,370 ‫از نظرم نیازی نبود؛ چون ‫دادگاه اعلام کرد اگر حتی متهم 387 00:24:41,370 --> 00:24:43,120 ‫کوچک‌ترین اشاره‌ای به نسخه ‫خودش از ماجرا داشته باشه... 388 00:24:43,120 --> 00:24:44,250 ‫نه؛ من شهادت ندادم. 389 00:24:44,250 --> 00:24:45,960 ‫من فقط شاهدی که شما آورده ‫بودید رو مورد بازجویی قرار دادم. 390 00:24:45,960 --> 00:24:47,880 ‫اما از محدوده ‫موردنظر ما فراتر رفتید. 391 00:24:47,880 --> 00:24:49,260 ‫و بر بی‌گناهی خودت تاکید کردی. 392 00:24:49,260 --> 00:24:50,590 ‫شما خودتون شاهد رو احضار کردید 393 00:24:50,590 --> 00:24:53,840 ‫کاراگاه رو برای اثابت گناه و عدم صداقت من ‫به دادگاه فرا خواندید 394 00:24:53,840 --> 00:24:55,720 ‫و سوالات من مبنی بر صداقت و ‫بی‌گناهی‌ام در پرونده، 395 00:24:55,720 --> 00:24:58,100 ‫به هیچ عنوان خارج از محدوده و موضوع نبود. 396 00:24:58,770 --> 00:24:59,930 ‫پس نسخه خودت رو ‫تعریف کردی. 397 00:25:01,810 --> 00:25:04,980 ‫من بهت هشدار دادم؛ اگه ‫حتی کوچک‌ترین حرفی بزنی که 398 00:25:04,980 --> 00:25:06,860 ‫هیچ مدرکی براش نداشته باشی... 399 00:25:07,860 --> 00:25:09,110 ‫عین همون رو انجام دادی. 400 00:25:11,070 --> 00:25:14,660 ‫خیلی‌خب، الان دوتا انتخاب پیش روتـه. 401 00:25:14,660 --> 00:25:16,370 ‫اگه با محاکمه غلط موافقی، اون رو انجام بدیم. ‫[ محاکمه غلط: دادرسی‌ای که با توجه به فقدان صلاحیت دادگاه و عدم وجود شواهد کافی با هیئت منصفه جدید از سر گرفته می‌شه و تمامی مراحل دوباره طی می‌شه تا متهم اگر بی‌گناهه حقش ضایع نشه ] 402 00:25:16,990 --> 00:25:18,200 ‫بی چون و چرا. 403 00:25:18,790 --> 00:25:22,160 ‫تصمیم رو می‌ذارم به عهده خودت؛ اما اگه ‫محاکمه غلط رو قبول نکنی، باید شهادت بدی! 404 00:25:23,500 --> 00:25:25,330 ‫خودت این شرایط رو رقم زدی... 405 00:25:28,500 --> 00:25:30,090 ‫با محاکمه غلط موافقت کن راستی! 406 00:25:43,810 --> 00:25:44,890 ‫شهادت می‌دم 407 00:25:52,650 --> 00:25:54,900 ‫- مایا؛ اون‌ها از خداشون بود. ‫- چه غلطی کردی! 408 00:25:54,900 --> 00:25:56,410 ‫- می‌دونن دارن شکست می‌خورن! ‫- نـه! 409 00:25:56,410 --> 00:25:58,320 ‫- برای همین خواستن شهادت بدم! ‫- شاید... 410 00:25:58,320 --> 00:26:00,120 ‫شاید هم می‌خواستن ‫بری اون بالا شهادت بدی 411 00:26:00,120 --> 00:26:01,580 ‫چون اون‌طوری خیلی راحت ‫می‌تونن جرمت رو ثابت کنن. 412 00:26:01,580 --> 00:26:03,160 ‫باشه اصلاً بذار برم اون‌ بالا شهادت بدم. 413 00:26:03,160 --> 00:26:05,750 ‫مشکلی نیست. اینطوری قشنگ ‫خودشیفتگی پوچ مولتو رو به همه نشون می‌دیم 414 00:26:05,750 --> 00:26:07,170 ‫خب چرا؟ 415 00:26:07,170 --> 00:26:08,210 ‫پس خودت چی؟ 416 00:26:08,210 --> 00:26:10,090 ‫منظورت چیـه الان؟ 417 00:26:10,750 --> 00:26:12,460 ‫از عمد این‌کار رو کردی؟ 418 00:26:14,380 --> 00:26:16,180 ‫- چی‌کار؟ ‫- خودت کاری کردی ازت شهادت بخوان! 419 00:26:16,180 --> 00:26:18,010 ‫- الان مثلاً... ‫- می‌دونستی داری شهادت می‌دی! 420 00:26:18,010 --> 00:26:19,600 ‫- این‌ کارـت از عمد بود؟ ‫- نه... 421 00:26:19,600 --> 00:26:21,310 ‫چرا باید همچین کاری کنم؟ 422 00:26:21,310 --> 00:26:24,890 ‫چون تو راستی سبیچی و هر ‫غلطی دلت بخواد می‌کنی؛ نـه؟ 423 00:26:24,890 --> 00:26:28,020 ‫شاید مایا، فقط شاید. اما... 424 00:26:28,020 --> 00:26:31,360 ‫همچین کاری کردم چون کارم ‫رو بلدم و می‌دونم دارم چیکار می‌کنم. 425 00:26:31,360 --> 00:26:33,900 ‫والا بعید می‌دونم. 426 00:26:36,860 --> 00:26:38,200 دور من رو خط بکش 427 00:26:48,500 --> 00:26:52,250 ‫برای همین انتظار می‌ره راستی سبیچ ‫به نفع خودش در دادگاه شهادت بده 428 00:26:52,250 --> 00:26:56,800 ‫و به این ترتیب، ایشون نه ‫تنها متهم و وکیل پرونده‌ست 429 00:26:56,800 --> 00:26:58,510 ‫بلکه قراره شاهد پرونده خودش هم باشه. 430 00:26:58,510 --> 00:26:59,590 ‫چی؟ 431 00:26:59,590 --> 00:27:02,140 ‫اعلام شده وکیل دوم ایشون ‫در دادگاه بعدی حضور نداره 432 00:27:02,140 --> 00:27:04,220 ‫این یعنی جز خودشون کسی ‫در جایگاه حضور نخواهد داشت 433 00:27:04,810 --> 00:27:07,390 ‫با این وضعیت، ایشون ‫قراره حسابی تحت‌فشار باشه. 434 00:27:08,480 --> 00:27:11,900 ‫به‌نظر می‌رسه سبیچ در ‫این پرونده کاملاً تک و تنها شده... 435 00:27:11,900 --> 00:27:13,650 ‫و احساس می‌کنم فقط یک معجزه... 436 00:27:13,650 --> 00:27:14,690 ‫خدای من، راستی 437 00:27:14,690 --> 00:27:16,900 ‫می‌تونه اون رو از این وضعیت نجات بده. 438 00:27:16,900 --> 00:27:17,990 ‫در خبری دیگر که... 439 00:27:17,990 --> 00:27:19,490 ‫قرص؟ چه قرصی؟ 440 00:27:19,490 --> 00:27:21,870 ‫- ریلاتیـن می‌خوره. ‫- جدی می‌گی؟ 441 00:27:21,870 --> 00:27:25,700 ‫آره؛ مامان داشت با مشاورش صحبت می‌کرد 442 00:27:25,700 --> 00:27:28,250 ‫و فکرکنم قبل از دادگاه‌های مهم می‌خورده 443 00:27:29,620 --> 00:27:30,920 ‫ظاهراً تمرکزش رو می‌بره بالا. 444 00:27:32,000 --> 00:27:32,960 ‫آره. 445 00:27:32,960 --> 00:27:37,470 ‫یعنی الان هم که فردا باید ‫شهادت بده می‌خوره؟ 446 00:27:38,050 --> 00:27:39,550 ‫آره؛ واقعاً احمقانه‌ست. 447 00:27:52,020 --> 00:27:53,400 ‫ممکنه 448 00:27:54,190 --> 00:27:59,700 ‫چندتا از اون قرص‌های جادویی راستی ‫سبیچ بهم بدی؟ 449 00:28:00,280 --> 00:28:05,490 ‫بعید می‌دونم همچین چیزهایی ‫به دردت بخوره 450 00:28:23,930 --> 00:28:27,020 ‫فقط می‌خواستم باهاش صحبت کنم؛ ‫هیچ اتفاق دیگه‌ای نیفتاد... 451 00:28:40,360 --> 00:28:42,740 ‫باید می‌دیدمش تا بهش ‫بگم دیگه قرار نیست 452 00:28:42,740 --> 00:28:43,820 ‫چیزی بین‌مون باشه. 453 00:28:45,660 --> 00:28:51,210 ‫باید بهش می‌گفتم که... ‫ببخشید. ببخشید. 454 00:29:00,010 --> 00:29:02,300 ‫نگو که از دیشب این‌جایی... 455 00:29:03,050 --> 00:29:04,470 ‫نه؛ صبح زود اومدم. 456 00:29:06,050 --> 00:29:08,220 ‫خیلی‌خب. آماده‌ای؟ 457 00:29:08,890 --> 00:29:10,730 ‫آره. آماده‌ام. 458 00:29:12,190 --> 00:29:14,810 ‫عالیه پس. ‫روز بزرگی در پیش داریم. 459 00:29:16,610 --> 00:29:19,530 ‫داشتم درمورد دوران دانشگاه حقوق و ‫این‌که چقدر سخت تلاش می‌کردیم فکر می‌کردم 460 00:29:20,190 --> 00:29:25,450 ‫و منتظر اون روزم نیکو؛ اون روزی که بتونم ‫با خودم بگم تمام اون سختی‌ها ارزشش رو داشت 461 00:29:26,740 --> 00:29:28,240 ‫امروز همون روزه؛ تامی. 462 00:29:31,620 --> 00:29:33,830 ‫شده مثل پادکست «کرایم جانکی» ‫[ پادکستی که پرونده‌های جنایی رو ‫تعریف و بررسی می‌کنه ] 463 00:29:33,830 --> 00:29:37,040 ‫آخه کی میاد تو پرونده ‫خودش شهادت بده؟ 464 00:29:37,040 --> 00:29:39,550 ‫خب خودش که نخواسته؛ ‫دادستانی درخواست کرده. 465 00:29:39,550 --> 00:29:43,010 ‫هرطور بخوای حساب کنی فقط ‫یه آدم روان‌پریش همچین کاری می‌کنه 466 00:29:46,140 --> 00:29:49,510 ‫این‌کار می‌تونه به راحتی ‫هیئت منصفه رو به شک بندازه! 467 00:30:07,986 --> 00:30:09,430 « تامی مولتو؛ دادستان. بر علیه اسپنسر استفان » 468 00:30:25,840 --> 00:30:27,640 ‫لعنتی. 469 00:30:36,100 --> 00:30:37,060 ‫سلام. 470 00:30:39,360 --> 00:30:40,610 ‫سلام مایا. 471 00:30:40,610 --> 00:30:41,690 ‫موفق باشی امروز. 472 00:30:41,690 --> 00:30:45,820 ‫زنگ زدم بگم نذار با سوالات‌ش ‫غافلگیـرت کنه. 473 00:30:45,820 --> 00:30:47,240 ‫مطمئنم این‌کار رو می‌کنه. 474 00:30:47,240 --> 00:30:50,240 ‫می‌خواد عصبانی‌ات کنه؛ ‫گولش رو نخور. 475 00:30:51,160 --> 00:30:52,700 ‫ممنون مایا. 476 00:30:52,700 --> 00:30:54,950 ‫اجازه دارم باز هم بهت مشاوره بدم؟ 477 00:30:55,460 --> 00:30:56,920 ‫می‌شه اول من معذرت خواهی کنم؟ 478 00:30:58,540 --> 00:30:59,790 ‫قبول می‌کنم. 479 00:31:00,880 --> 00:31:02,500 ‫یه‌جورایی حق با تو بود. 480 00:31:04,010 --> 00:31:05,010 ‫همیشه حق با منه. 481 00:31:06,090 --> 00:31:08,550 ‫اجازه نده تو رو یه آدم عوضی جلوه بده. 482 00:31:09,340 --> 00:31:12,600 ‫اصلاً خوب نیست هئیت منصفه ‫همچین دیدگاهی ازت داشته باشه. 483 00:31:15,680 --> 00:31:17,310 ‫بهونه دست‌شون نده. 484 00:31:18,730 --> 00:31:20,860 ‫- دارم میام اون‌جا راستی. ‫- باشه؛ یکی دیگه هم اومد 485 00:31:20,860 --> 00:31:22,570 ‫- باید برم. ممنون مایا. ‫- خیلی‌خب.... 486 00:31:23,400 --> 00:31:24,400 ‫سلام. 487 00:31:25,570 --> 00:31:27,950 ‫- تو این‌جا چیکار می‌کنی؟ ‫- مرخص شدم 488 00:31:29,070 --> 00:31:30,160 ‫بهم نیاز داری. 489 00:31:30,160 --> 00:31:32,620 ‫مطمئنی اشکالی نداره ‫توی دادگاه شرکت کنی؟ 490 00:31:32,620 --> 00:31:35,830 ‫جدی می‌گم. دکترها گفتن حالم خوبه؛ تو چی؟ 491 00:31:41,380 --> 00:31:42,250 ‫بد نیستم. 492 00:31:44,710 --> 00:31:46,710 ‫آقا قسم می‌خورید که حقیقت را بگویید، ‫تمامِ حقیقت را 493 00:31:46,710 --> 00:31:48,590 ‫و جز حقیقت کلامی نگویید و به خداوند کمک کنید؟ 494 00:31:48,590 --> 00:31:50,010 ‫- قسم می‌خورم. ‫- بنشینید. 495 00:32:07,440 --> 00:32:08,780 ‫آقای سبیچ... 496 00:32:10,910 --> 00:32:13,120 ‫شما گفتید تمام این مدت در ‫محضر کاراگاه رودریگرز 497 00:32:13,120 --> 00:32:15,160 ‫اظهار داشتید که بی‌گناه هستید. 498 00:32:15,910 --> 00:32:17,450 ‫- درسته. ‫- این حرف‌تون حقیقت داشت؟ 499 00:32:18,120 --> 00:32:18,960 ‫حقیقت داشت. 500 00:32:18,960 --> 00:32:20,710 ‫شما در همه موارد ‫با ایشون صادق بودید؟ 501 00:32:20,710 --> 00:32:23,590 ‫من رابطه‌ام با قربانی رو فاش نکردم. 502 00:32:24,170 --> 00:32:25,210 ‫آیا به‌شون گفته بودید که 503 00:32:25,210 --> 00:32:27,460 ‫شب قتل، در خانه قربانی حضور داشتین؟ 504 00:32:28,170 --> 00:32:30,760 ‫- بعد از مدتی. ‫- بعد از مدتی؟ 505 00:32:30,760 --> 00:32:33,430 ‫پس، در وهله اول وقتی که این پرونده رو 506 00:32:33,430 --> 00:32:36,810 ‫به‌عنوان معاون دادستان به ‫کاراگاه رودریگرز واگذار کردید، 507 00:32:36,810 --> 00:32:41,140 ‫آیا به ایشون گفتید که شب قتل، در خانه ‫قربانی حضور داشتید؟ 508 00:32:41,140 --> 00:32:42,230 ‫نگفتم. 509 00:32:42,980 --> 00:32:45,610 ‫آیا به شخصی مرتبط با پرونده ‫این موضوع رو گفته بودید؟ 510 00:32:45,610 --> 00:32:46,730 ‫من کارولین رو نکشتم. 511 00:32:46,730 --> 00:32:49,900 ‫آیا در 48 ساعت اولیه رخداد قتل، که ‫مهم‌ترین بازه در روند تحقیقاته، 512 00:32:49,900 --> 00:32:52,030 ‫و به‌شدت می‌تونه برای پلیس و تیم تحقیقات 513 00:32:52,030 --> 00:32:54,700 ‫مفید باشه، به کسی گفتید که ‫اون شب اون‌جا بودید؟ 514 00:32:54,700 --> 00:32:55,830 ‫حرفت رو به کرسی نشوندی تامی. 515 00:32:56,410 --> 00:32:57,790 ‫من به کسی نگفته بودم ‫اون‌جا بودم. 516 00:32:57,790 --> 00:33:00,460 ‫- عاشق کارولین بودی؟ ‫- عاشقش شدم. 517 00:33:01,460 --> 00:33:03,750 ‫پس می‌تونیم بگیم به‌ش وابسته بودی؟ 518 00:33:03,750 --> 00:33:06,590 ‫من عاشقش بودم؛ ‫درمورد این‌که تائید کنیم وابستگی... 519 00:33:06,590 --> 00:33:09,380 ‫در روزهای نزدیک به مرگ‌ش و همون روز غریب بر ‫ 30 تا پیام و ایمیل براش فرستاده بودید. 520 00:33:09,380 --> 00:33:11,170 ‫- این تائید می‌کنه که وابستگی بوده؟ ‫- من عاشقش بودم. 521 00:33:11,170 --> 00:33:14,930 ‫شبی که به قتل رسید، با این امید رفتین ‫اون‌جا که دوباره وارد رابطه بشین؟ 522 00:33:16,050 --> 00:33:16,890 ‫بله. 523 00:33:16,890 --> 00:33:20,350 ‫آیا شما این پیام‌ها رو چند ساعت ‫قبل از مرگ قربانی براش ارسال کردید؟ 524 00:33:20,350 --> 00:33:22,350 ‫اینطوری که نمی‌شه! ‫نمی‌تونی این‌کار رو بکنی. 525 00:33:22,350 --> 00:33:25,480 ‫اجازه نمی‌دم اینطوری باهام رفتار کنی. ‫زنگ می‌زنم جواب بده لعنتی! 526 00:33:25,480 --> 00:33:26,810 ‫- شما این‌ها رو ارسال کردید؟ ‫- بله. 527 00:33:26,810 --> 00:33:28,230 ‫این یکی چی؟ 528 00:33:29,230 --> 00:33:31,110 ‫«می‌خوام تا آخر عمر با تو باشم» 529 00:33:31,656 --> 00:33:32,936 « راستی. بس‌کن » 530 00:33:34,030 --> 00:33:35,450 ‫آیا شما این پیام رو ‫برای کارولین ارسال کردید؟ 531 00:33:35,450 --> 00:33:37,490 ‫آیا شما بهش گفتید که می‌خواید ‫تا آخر عمر باهاش باشید؟ 532 00:33:37,490 --> 00:33:38,450 ‫من عاشقش بودم. 533 00:33:38,450 --> 00:33:40,910 ‫- از دستش عصبانی بودید؟ ‫- ناراحت و نا اُمید بودم. 534 00:33:41,620 --> 00:33:42,830 ‫ناراحت و نا اُمید، با وجود این پیام؟ 535 00:33:44,330 --> 00:33:45,630 ‫«زنگ می‌زنم جواب بده لعنتی» 536 00:33:45,630 --> 00:33:47,880 ‫«فکر کردی چه خری هستی که ‫اینطوری باهام رفتار می‌کنی؟» 537 00:33:47,880 --> 00:33:50,050 ‫آیا این ناراحتی و نا اُمیدیه، یا عصبانیت؟ 538 00:33:50,050 --> 00:33:52,010 ‫می‌تونیم بهش بگیم عشق و علاقه. 539 00:33:53,050 --> 00:33:54,470 ‫عشق و علاقه آدم رو کور می‌کنه. 540 00:33:54,970 --> 00:33:57,680 ‫جوری که چشمم رو به روی خیلی از ‫چیزهای مهم زندگی‌ام بسته بودم. 541 00:33:57,680 --> 00:33:59,720 ‫همسر و بچه‌هام. 542 00:34:01,390 --> 00:34:03,310 ‫عشق و علاقه چیز خطرناکیه. 543 00:34:03,310 --> 00:34:05,560 ‫آدم رو از خود بی‌خود می‌کنه تامی. 544 00:34:06,600 --> 00:34:09,150 ‫اونقدر توی فکر مجرم جلوه دادن و ‫پایین آوردن من غرق شدی که 545 00:34:09,150 --> 00:34:13,030 ‫از این واقعیت که شما هیچ مدرک ‫واقعی‌ای علیه من ندارید، غافل شدی 546 00:34:13,030 --> 00:34:14,950 ‫آره؛ من عاشقش بودم 547 00:34:15,610 --> 00:34:20,700 ‫آره، من حضورم رو پنهان کردم ‫اما من کارولین رو نکشتم. 548 00:34:21,870 --> 00:34:25,160 ‫- آیا با میله‌ی شومینه کارولین رو زده بودی؟ ‫- من هرگز اون رو نزدم. 549 00:34:25,160 --> 00:34:26,500 ‫من آدم خشنی نیستم. 550 00:34:28,710 --> 00:34:31,000 ‫آقای رتزر، می‌شه لطفاً بایستید؟ 551 00:34:35,260 --> 00:34:36,840 ‫آیا تا به حال با ایشون برخوردی داشتید؟ 552 00:34:36,840 --> 00:34:38,390 ‫این جریان یه داستان دیگه‌ای داره. 553 00:34:38,390 --> 00:34:41,640 ‫این فیلم دوربین‌های خانه مجاور شماست. 554 00:34:42,180 --> 00:34:43,560 ‫شما دوتا هستین دیگه درسته؟ 555 00:34:47,980 --> 00:34:50,650 ‫آیا این فیلم به‌طور منصفانه و دقیق ‫داستان اون جریان رو توضیح می‌ده؟ 556 00:34:51,150 --> 00:34:52,820 ‫خانم قاضی این «غافلگیری ناعادلانه‌»ست. 557 00:34:52,820 --> 00:34:54,030 ‫صرفاً بابت نقض کردن ‫شهادت بود. 558 00:34:54,030 --> 00:34:57,160 ‫شاهد، یکم پیش شهادت داد که ‫انسان خشنی نیست. 559 00:34:58,160 --> 00:34:59,240 ‫وارد نیست. 560 00:35:01,280 --> 00:35:04,830 ‫سرزده اومد دم خونه‌ام. 561 00:35:06,040 --> 00:35:08,290 ‫به اموال بنده تجاوز کرد و ‫من رو به وحشت انداخت. 562 00:35:09,920 --> 00:35:11,000 ‫پس شما هم تصمیم گرفتید بزنیدشون؟ 563 00:35:12,050 --> 00:35:14,090 ‫رفتار من از روی استیصال بود. 564 00:35:14,840 --> 00:35:17,430 ‫باعث شد رابطه‌ام با کارولین پولیمس ‫رو پنهان کنم. 565 00:35:17,430 --> 00:35:19,720 ‫باعث شد که با جدیت به‌دنبال 566 00:35:19,720 --> 00:35:21,760 ‫اعتراف گرفتن از لیام رینولدز برای ‫قتل کارولین پولیمس یاشم. 567 00:35:21,760 --> 00:35:23,640 ‫و باعث شد برایان رتزر رو کتک بزنم. 568 00:35:23,640 --> 00:35:25,100 ‫بعدش هم، اون اومد دم خونه‌ام 569 00:35:25,100 --> 00:35:28,390 ‫محکم می‌کوبید روی در و دخترم هم ‫رفته بود در رو باز کنه. 570 00:35:28,390 --> 00:35:31,560 ‫پس آیا از کوره در می‌رم؟ ‫بله از کوره در می‌رم. 571 00:35:31,560 --> 00:35:35,110 ‫شخصی که عاشقش بودم به قتل رسیده بود ‫و من رو متهم این جرم می‌دونستن. 572 00:35:35,110 --> 00:35:39,200 ‫همچین شرایطی تاثیراتی ‫زیادی روی آدم داره، 573 00:35:40,240 --> 00:35:42,490 ‫یکی‌شون هم استیصاله. 574 00:35:42,990 --> 00:35:45,790 ‫همینطور ضعف و بی‌ثباتی احساسی. 575 00:35:46,450 --> 00:35:48,500 ‫و من بابت همه‌ی این‌ها عذرخواهی می‌کنم. 576 00:35:48,500 --> 00:35:51,460 ‫مقصر تمام این قضیه‌ها منم 577 00:35:51,460 --> 00:35:55,260 ‫اما من کارولین پولیمس رو نکشتم. 578 00:35:55,260 --> 00:35:56,710 ‫من جونش رو نگرفتم. 579 00:35:59,720 --> 00:36:02,390 ‫آره. اما دکتر کومگای چی؟ 580 00:36:05,060 --> 00:36:08,140 ‫آیا تا به حال سعی کردید که متخصص ‫پزشکی قانونی ما رو خفه کنید؟ 581 00:36:18,030 --> 00:36:20,320 ‫- می‌خواید سوالم رو تکرار کنم؟ ‫- نه. سوالتون رو شنیدم. 582 00:36:20,320 --> 00:36:26,160 ‫متوجه شدم ایشون در یکی از ‫پرونده‌ها شواهد رو پنهان کردن. 583 00:36:26,160 --> 00:36:29,330 ‫یعنی خب حداقل من رو به‌اون صورت ‫در جریان این موضوع قرار نداده بودن. 584 00:36:29,330 --> 00:36:33,880 ‫و بنابراین یکم اوضاع بین‌مون بهم ریخت 585 00:36:36,630 --> 00:36:38,670 ‫و با هم درگیر شدیم که ‫من از این کارم پشیمانم. 586 00:36:38,670 --> 00:36:40,340 ‫پس یعنی با پیشمانی خواستی خفه‌ش کنی! 587 00:36:40,340 --> 00:36:41,680 ‫نه؛ من خفه‌ش نکردم. 588 00:36:41,680 --> 00:36:42,760 ‫خب پس وقتی از کوره در رفتیـد 589 00:36:42,760 --> 00:36:44,600 ‫- و ایشون رو از گلوشون گرفتید... ‫- از یقه. 590 00:36:44,600 --> 00:36:47,220 ‫خب پس وقتی که از کوره در رفتید ‫و ایشون رو از یقه‌شون گرفتید 591 00:36:47,220 --> 00:36:49,640 ‫این امر با تصمیم خودتون بود ‫یا از کوره در رفتید؟ 592 00:36:51,730 --> 00:36:52,980 ‫منظورتون رو متوجه نشدم. 593 00:36:52,980 --> 00:36:55,610 ‫تصمیم‌تون این بود یا از کوره در رفتید؟ 594 00:36:56,820 --> 00:37:00,110 ‫آقای رتزر که توی ویدیو دیدیم ‫بارها به‌شون مشت زدید چی؟ 595 00:37:00,110 --> 00:37:02,240 ‫اون با تصمیم خودتون بود ‫یا از کوره در رفتید؟ 596 00:37:02,950 --> 00:37:04,160 ‫هرچی بهش می‌گفتم، نمی‌رفت. 597 00:37:05,490 --> 00:37:07,830 ‫تو بودی چیکار می‌کردی؟ ‫خودت بودی چیکار می‌کردی؟ 598 00:37:11,080 --> 00:37:12,420 ‫پس از کوره در رفتید. 599 00:37:21,170 --> 00:37:22,760 ‫تامی؛ این‌جا رو نگاه کن 600 00:37:28,010 --> 00:37:31,270 ‫آهای. من رو ببین. من رو ببین 601 00:37:32,520 --> 00:37:33,940 ‫کارت حرف نداشت. 602 00:37:36,859 --> 00:37:43,859 ‫ترجمه از: « فائزه شاهمرادی و آیدا » کانال تلگرامی: @FSH294 و @Aydanaderisubt 603 00:37:46,910 --> 00:37:48,410 ‫مثل شکنجه می‌مونه. 604 00:37:49,790 --> 00:37:51,620 ‫واقعاً مثل شکنجه می‌مونه. 605 00:37:52,500 --> 00:37:55,290 ‫همه‌ش دارم به خانواده‌ام دروغ می‌گم. 606 00:37:59,170 --> 00:38:02,220 ‫وقتی پیش‌شونم، ‫دائم توی فکر توئم. 607 00:38:18,820 --> 00:38:21,860 ‫پس که تا آخر عمـرت؟ 608 00:38:26,610 --> 00:38:28,120 ‫یادم نمیاد کی اون پیام رو نوشتم. 609 00:38:28,120 --> 00:38:29,450 ‫یعنی همینطوری ‫یه پیام عادی بود؟ 610 00:38:35,790 --> 00:38:37,330 ‫می‌تونم بپرسم الان چی می‌شه؟ 611 00:38:55,145 --> 00:39:02,409 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 612 00:40:12,890 --> 00:40:13,890 ‫سلام. 613 00:40:22,274 --> 00:40:25,274 ‫«برو به درک»