1 00:00:00,033 --> 00:00:10,033 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:11,800 --> 00:00:13,533 ‫«برو به درک» 3 00:00:14,148 --> 00:00:24,148 ‫ترجمه از «فائزه شاهمرادی و آیدا » کانال تلگرامی: @FSH294 و @Aydanaderisubt 4 00:00:25,460 --> 00:00:28,500 ‫حتماً اون گذاشتتش اونجا. ‫به جز اون کی می‌تونه؟ 5 00:00:30,050 --> 00:00:32,238 ‫فکر می‌کنی راستی گذاشته؟ 6 00:00:32,263 --> 00:00:34,303 ‫به جز اون کی اونقدری درمونده‌ست ‫که چنین کاری کنه؟ 7 00:00:37,600 --> 00:00:40,060 ‫تو حالت خوبه تامی؟ 8 00:00:40,211 --> 00:00:43,371 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 9 00:00:46,480 --> 00:00:47,520 ‫نه. 10 00:00:49,730 --> 00:00:52,240 ‫اون خیلی ترسیده ‫اما می‌برمش بالا. 11 00:00:58,977 --> 00:01:04,666 ‫« اصـل برائــت » ‫[ فصل اول/قسمت آخر ] 12 00:01:32,730 --> 00:01:33,740 ‫سلام چی شده؟ 13 00:01:36,570 --> 00:01:37,860 ‫چی؟ 14 00:01:39,700 --> 00:01:41,450 ‫رفته آزمایشگاه بررسی شده؟ 15 00:01:41,450 --> 00:01:44,160 ‫آره. هیچ دی‌ان‌ای یا اثرانگشتی نداره. ‫انگار پاک شده. 16 00:01:44,950 --> 00:01:48,460 ‫از کجا بدونیم که این ‫همون میله‌ی شومینه‌ی کارولینه؟ 17 00:01:48,460 --> 00:01:50,460 ‫ما نمی‌دونیم. شاید تو بدونی. 18 00:01:51,630 --> 00:01:53,420 ‫- گه نخور. ‫- این هم هست. 19 00:01:53,420 --> 00:01:54,840 ‫این هیچی رو ثابت نمی‌کنه تامی. 20 00:01:54,840 --> 00:01:58,590 ‫اثباتی برای اینه که یه نفر ‫سعی داره منو بترسونه یا متهم کنه. 21 00:01:58,590 --> 00:02:01,720 ‫اهانت یه نفر به من رو نشون می‌ده. 22 00:02:01,720 --> 00:02:03,220 ‫مدرکی از درموندگیِ یه نفره. 23 00:02:03,220 --> 00:02:04,850 ‫یعنی می‌گی می‌خوای ارائه‌ش بدی؟ 24 00:02:04,850 --> 00:02:09,440 ‫چطور می‌تونم؟ زنجیره مدارکی ‫در کار نیست، رفع اتهام نمی‌کنه، 25 00:02:09,440 --> 00:02:12,940 ‫فقط می‌شه به عنوان یه میله‌ی شومینه ‫تایید می‌شه، نه «همون میله‌ی شومینه». 26 00:02:12,940 --> 00:02:15,490 ‫خب خدمتکار خونه چطور؟ ‫اون می‌تونه شناساییش کنه؟ 27 00:02:15,490 --> 00:02:17,650 ‫خب ما آوردیمش اینجا. ‫می‌گه ظاهراً همونه 28 00:02:17,650 --> 00:02:20,070 ‫مال همون سته ‫اما فقط همین رو می‌تونه تایید کنه. 29 00:02:20,070 --> 00:02:22,280 ‫و تو گفتی که خونه‌ت کامل پاکسازی شده؟ 30 00:02:22,280 --> 00:02:25,160 ‫آره. هیچ دی‌ان‌ای یا اثر انگشتی نیست. ‫خیلی دقیق انجام شده. 31 00:02:25,160 --> 00:02:26,250 ‫ورود به عنف؟ 32 00:02:26,250 --> 00:02:29,040 ‫نه، من در کناری رو باز می‌ذارم. ‫یه گربه دارم. 33 00:02:29,040 --> 00:02:30,460 ‫بعضی وقتا اگه تا دیروقت سر کار باشم 34 00:02:30,460 --> 00:02:32,250 ‫به همسایه می‌گم بیاد خونه بهش سر بزنه. 35 00:02:32,250 --> 00:02:33,630 ‫گربه داری؟ 36 00:02:34,340 --> 00:02:36,380 ‫- آره. ‫- باشه. بذارید فکر کنم. 37 00:02:39,080 --> 00:02:42,410 ‫من که می‌گم کنسلش کنیم. دوباره. ‫اعلام کنیم محاکمه‌ی غلط بوده. 38 00:02:46,980 --> 00:02:48,230 ‫کسی نظری داره؟ 39 00:02:51,940 --> 00:02:54,940 ‫دادستانی مشکلی با ادامه دادن نداره. 40 00:02:54,940 --> 00:02:58,110 ‫فقط فکر می‌کنیم که هیئت منصفه ‫باید در جریان وضعیت قرار بگیره. 41 00:02:58,110 --> 00:03:01,610 ‫می‌تونیم بهشون اطلاع بدیم ‫که نباید جزو مدارک در نظر گرفته شه. 42 00:03:01,610 --> 00:03:03,030 ‫کالدول چی؟ 43 00:03:03,030 --> 00:03:06,264 ‫چرا کالدول باید بخواد به تامی ‫اتهام بزنه؟ 44 00:03:06,289 --> 00:03:09,160 ‫- چون عصبانیش کردین... ‫- تا تو رو از مخمصه نجات بده؟ 45 00:03:09,160 --> 00:03:11,750 ‫خانم قاضی، من باید با موکلم حرف بزنم. مرسی. 46 00:03:11,750 --> 00:03:14,000 ‫- ممنون خانم قاضی. ‫- سوال مسخره‌ایه. واقعاً. 47 00:03:14,000 --> 00:03:16,050 ‫من فقط می‌پرسم ازش بازجویی کردین؟ 48 00:03:17,340 --> 00:03:20,090 ‫راستی آروم باش. راستی... 49 00:03:20,115 --> 00:03:21,930 ‫فقط... 50 00:03:21,930 --> 00:03:23,680 ‫آروم باش. 51 00:03:23,680 --> 00:03:27,680 ‫ما نمی‌خوایم این مورد اضافه شه. ‫حتی نمی‌خوایم بهش اشاره‌ای بشه. 52 00:03:28,390 --> 00:03:30,100 ‫با یا بدون دستورالعملی. 53 00:03:30,100 --> 00:03:31,810 ‫اما ممکنه شک‌برانگیز باشه. 54 00:03:32,600 --> 00:03:35,820 ‫اگه تامی صادق نبود ‫چرا باید این جریان رو بهمون می‌گفت؟ 55 00:03:35,820 --> 00:03:38,488 ‫این که اون میله دستش باشه... 56 00:03:38,718 --> 00:03:41,110 ‫کمکی به این پرونده نمی‌کنه که. 57 00:03:41,110 --> 00:03:44,660 ‫و با جمله‌ی «برو به درک» ‫ به نظر میاد اونجا کار گذاشته شده. 58 00:03:44,660 --> 00:03:47,450 ‫آخرین باری که تو به عنوان یه دادستان 59 00:03:47,450 --> 00:03:50,750 ‫گفتی «من یه آلت قتل توی آشپزخونه‌م ‫پیدا کردم» کی بوده؟ 60 00:03:50,750 --> 00:03:52,250 ‫آره موافقم. این کار کمکی نمی‌کنه. 61 00:03:52,250 --> 00:03:56,090 ‫تازه، اگه بخوایم لیام رینولدز ‫یه گزینه‌ی احتمالی باقی بمونه 62 00:03:56,090 --> 00:03:58,460 ‫- این اون روایت رو تحریف می‌کنه. تو... ‫- خب، پس حالا... 63 00:03:58,460 --> 00:04:00,090 ‫حالا می‌خوای لیم رینولدز بمونه؟ 64 00:04:00,090 --> 00:04:01,507 ‫اون انگیزه‌ای برای اتهام زدن ‫به تامی نداره. 65 00:04:01,519 --> 00:04:02,880 ‫حداقل باید از کالدول بازجویی کنیم. 66 00:04:02,880 --> 00:04:04,930 ‫- چرا اون باید مولتو رو هدف بگیره؟ ‫- من... 67 00:04:05,430 --> 00:04:08,140 ‫از کجا معلوم؟ چه اهمیتی داره؟ 68 00:04:08,640 --> 00:04:10,430 ‫بحثِ حقیقت نیست. 69 00:04:10,430 --> 00:04:13,230 ‫بحث اینه که یه شک معقول ایجاد کنیم. 70 00:04:14,230 --> 00:04:15,360 ‫گوش کن ببین چی می‌گم. 71 00:04:16,110 --> 00:04:21,320 ‫اگه این هیئت منصفه فکر کنه ‫که اونجا کار گذاشتنش که احتمالاً همین فکرو کنه... 72 00:04:21,320 --> 00:04:25,160 ‫فکر نمی‌کنن کار کالدوله، ‫فکر می‌کنن کار خودته. 73 00:04:31,537 --> 00:04:34,207 ‫پس قصد دارن به این مسئله هیچ اشاره‌ای نکنن؟ 74 00:04:34,960 --> 00:04:36,742 ‫خب مدرک محکمه‌پسندی نیست 75 00:04:36,754 --> 00:04:38,500 ‫که می‌تونه هم باشه. 76 00:04:39,090 --> 00:04:41,550 ‫می‌تونه من رو بد جلوه بده ‫چون می‌تونستم انگیزه داشته باشم. 77 00:04:41,550 --> 00:04:44,010 ‫اما اگه توی مطبوعات درز پیدا کنه چی؟ 78 00:04:45,430 --> 00:04:48,850 ‫یعنی خب اگه به نفع دادستانیه 79 00:04:48,850 --> 00:04:50,640 ‫پس چرا تامی اونو رو نمی‌کنه؟ 80 00:04:51,220 --> 00:04:53,180 ‫ببین، اگه علنی بشه ‫احتمالاً دوباره محاکمه‌ی غلط اعلام شه، 81 00:04:53,180 --> 00:04:55,848 ‫که گمون نکنم همچین چیزی رو بخواد. ‫اون فکر می‌کنه داره پیروز می‌شه. 82 00:04:55,873 --> 00:04:58,753 ‫و تو داری می‌گی که اونا ‫حتی نمی‌دونن همون میله‌ست یا نه. 83 00:04:59,690 --> 00:05:00,900 ‫خودشه. 84 00:05:01,086 --> 00:05:06,386 ‫دسته‌ش انگار یه کم لب‌پر شده. ‫من شناختمش. 85 00:05:07,530 --> 00:05:09,330 ‫- اینو بهشون گفتی؟ ‫- نه. 86 00:05:10,030 --> 00:05:12,200 ‫راستش یه بار اونجا بودنی ‫واسه آتیش درست کردن ازش استفاده کردم. 87 00:05:12,200 --> 00:05:14,410 ‫خدا رو شکر اثرانگشتم روش نبوده. 88 00:05:17,880 --> 00:05:19,460 ‫- سلام. ‫- سلام. 89 00:05:21,840 --> 00:05:22,710 ‫چی شده؟ 90 00:05:23,069 --> 00:05:25,090 ‫می‌تونی اینو ببری بیرون؟ ‫منم الان میام. 91 00:05:25,090 --> 00:05:26,180 ‫آره. 92 00:05:33,930 --> 00:05:36,690 ‫اگه یه نفر غذا بخوره و بمیره ‫مثلاً تو فاصله‌ی ۲۰ دقیقه، 93 00:05:36,690 --> 00:05:38,900 ‫بیشتر غذا هنوز توی معده‌شه. 94 00:05:38,900 --> 00:05:42,820 ‫یه مقداریش ممکنه به دوازدهه منتقل شه، ‫یعنی ورودی روده‌ی تحتانی. 95 00:05:42,820 --> 00:05:47,110 ‫آیا زمانی که کارولین پولیمس فوت کرد 96 00:05:47,110 --> 00:05:49,200 ‫- تو معده‌ش غذا بود؟ ‫- نبود. 97 00:05:49,200 --> 00:05:51,950 ‫و چقدر زمان می‌بره ‫تا معده‌ی انسان خالی بشه؟ 98 00:05:51,950 --> 00:05:55,620 ‫مایعات و نیمه‌مایعات ‫تقریباً سریع از معده خارج می‌شن 99 00:05:55,620 --> 00:05:59,290 ‫زیر دو ساعت. پروتئین و چربی ‫تقریباً ۲.۵ ساعت بعد. 100 00:05:59,290 --> 00:06:00,840 ‫برنج و حبوبات، تقریباً ۳ ساعت بعد. 101 00:06:04,010 --> 00:06:07,470 ‫رسیدی که مهر ساعت ۸:۲۷ شب روش خورده 102 00:06:07,470 --> 00:06:11,680 ‫نشون می‌ده که مرغ کونگ پائو ‫و پیراشکی خرچنگ 103 00:06:11,680 --> 00:06:16,600 ‫ساعت ۸:۵۵ شب به آدرس خانم پولیمس ‫تحویل داده شده. 104 00:06:16,600 --> 00:06:18,940 ‫- بله. ‫- و زمان مرگ... 105 00:06:18,940 --> 00:06:22,650 ‫- معده‌ش کاملاً خالی بوده؟ ‫- بله. 106 00:06:23,860 --> 00:06:27,950 ‫با این حال دکتر کوماگای به این نتیجه رسید ‫که اون حدود ۱۰ شب فوت کرده. 107 00:06:27,950 --> 00:06:32,280 ‫اشتباه می‌کنه. من زمان فوت رو ‫بین ۱ تا ۳ بامداد اعلام می‌کنم. 108 00:06:32,280 --> 00:06:35,410 ‫چطور ممکنه انقدر اشتباه کرده باشه؟ 109 00:06:35,410 --> 00:06:37,500 ‫نظری ندارم. ‫برای این که معده‌ش خالی باشه... 110 00:06:37,500 --> 00:06:40,120 ‫حداقل ۴ ساعت باید از غذا خوردنش ‫گذشته باشه. 111 00:06:54,260 --> 00:06:56,520 ‫اگه اصلاً پیراکشی رو نخورده باشه چی؟ 112 00:06:58,640 --> 00:07:00,190 ‫اون سفارش داده، رسیده. 113 00:07:00,850 --> 00:07:02,150 ‫خب یعنی می‌تونین بگین... 114 00:07:02,162 --> 00:07:03,730 ‫که همون موقع‌ها کس دیگه‌ای نیومده 115 00:07:03,730 --> 00:07:05,530 ‫و قبل این فرصت غذا خوردن پیدا کنه نکشتتش؟ 116 00:07:05,530 --> 00:07:08,150 ‫یه ظرف نصفه از غذای چینی ‫توی آشپزخونه بود، پس... 117 00:07:08,150 --> 00:07:10,990 ‫اثری از غذای چینی توی دوازدهه‌ش پیدا کردین؟ 118 00:07:10,990 --> 00:07:13,120 ‫اثراتی از غذا توی دوازدهه‌ش بود. 119 00:07:13,120 --> 00:07:14,660 ‫ممکنه ناهارش بوده باشه؟ 120 00:07:14,660 --> 00:07:16,290 ‫گمونم هر چیزی ممکنه. 121 00:07:16,610 --> 00:07:18,808 ‫آیا می‌تونید با قطعیت پزشکی بگید 122 00:07:19,133 --> 00:07:21,463 ‫که مقتول غذای چینی خورده بود؟ 123 00:07:21,960 --> 00:07:23,290 ‫خیر 124 00:07:23,290 --> 00:07:24,380 ‫ممنونم. 125 00:07:27,300 --> 00:07:28,720 ‫محض شفاف‌سازی می‌پرسم، 126 00:07:30,590 --> 00:07:35,970 ‫آیا شما در حال حاضر بطور انحصاری ‫به عنوان شاهد کارشناس تیم‌های دفاع کار می‌کنید؟ 127 00:07:37,890 --> 00:07:40,310 ‫بهتون یه گزارش و نظری رو می‌دن 128 00:07:40,310 --> 00:07:43,480 ‫و بعدش وکلای مدافع تصمیم می‌گیرن ‫که شما رو دخالت بدن یا نه، 129 00:07:43,480 --> 00:07:46,820 ‫و در صورتی که نظر دفاعی حرفه‌ای ندید 130 00:07:46,820 --> 00:07:48,820 ‫- استخدام نمی‌شید؟ ‫- من حرفه‌ایم. 131 00:07:48,820 --> 00:07:51,400 ‫شما یه شاهد دفاع حرفه‌ای هستید ‫که فقط در صورت دادن نظر حرفه‌ای دفاعی 132 00:07:51,400 --> 00:07:52,950 ‫حقوق می‌گیرید، 133 00:07:52,950 --> 00:07:54,633 ‫و نظر امروز شما... 134 00:07:54,645 --> 00:07:56,870 ‫به زمان فوت بر اساس محتوای معده ربط داره 135 00:07:56,870 --> 00:08:00,540 ‫که نظر شما با فرض بر اینه که مقتول ‫ساعت ۱۰ شب غذای چینی خورده. 136 00:08:00,540 --> 00:08:02,970 ‫اما نمی‌تونید با قطعیت پزشکی... 137 00:08:02,982 --> 00:08:06,340 ‫یا حتی احتمالی بگید که این کارو کرده. 138 00:08:06,960 --> 00:08:09,260 ‫درست می‌گم؟ ممنونم. 139 00:08:12,630 --> 00:08:14,970 ‫خیلی خب. بیا فرض کنیم ‫که امروز موفق شدیم که... 140 00:08:14,970 --> 00:08:17,680 ‫هیئت منصفه رو متقاعد کنیم یا حداقل ‫کاری کنیم در نظر بگیرن... 141 00:08:17,680 --> 00:08:20,850 ‫که کارولین نیمه‌شب یا کمی بعدش ‫به قتل رسیده. 142 00:08:20,850 --> 00:08:25,020 ‫ما باید ثابت کنیم که اون موقع ‫تو خونه بودی. می‌تونیم؟ 143 00:08:25,020 --> 00:08:27,860 ‫من می‌تونم. می‌تونم ضمانتش رو بکنم. 144 00:08:34,200 --> 00:08:35,478 ‫نمی‌تونیم پای اون رو بکشیم وسط. 145 00:08:36,410 --> 00:08:37,620 ‫چرا که نه؟ 146 00:08:39,870 --> 00:08:43,960 ‫چون حرفت جانبادارانه می‌شه ‫و چون یه فرصت راحت در اختیارشون می‌ذاری 147 00:08:43,960 --> 00:08:46,290 ‫تا دوباره به شوهرت دید منفی داشته باشن. 148 00:08:46,880 --> 00:08:48,040 ‫« خانم سبیچ، مگه این حقیقت نداره... 149 00:08:48,040 --> 00:08:50,482 ‫که شما از همخوابگی ایشون ‫با مقتول بی‌خبر بودین؟» 150 00:08:50,507 --> 00:08:52,010 ‫«خانم سبیچ، مگه این حقیقت نداره... 151 00:08:52,010 --> 00:08:55,130 ‫که حتی بعد از این که ایشون گفت ‫رابطه‌شون تموم شده دوباره شروع شده بود؟» 152 00:08:55,130 --> 00:08:58,100 ‫«آیا این حقیقت نداره که ایشون ‫به شما اطلاع ندادن... 153 00:08:58,100 --> 00:09:00,470 ‫که شب قتلش اونجا بودن؟» 154 00:09:00,470 --> 00:09:01,770 ‫«که ایشون رو باردار کردن؟» 155 00:09:01,770 --> 00:09:04,560 ‫«آیا شما رابطه‌ی توافقی بدون‌ تعهد ‫داشتید خانم سبیچ؟» 156 00:09:04,560 --> 00:09:06,520 ‫«آیا اون همه چی رو درمورد شما می‌دونه؟» 157 00:09:07,310 --> 00:09:08,730 ‫«همه‌ی ما یه رازهایی داریم. 158 00:09:08,730 --> 00:09:11,940 ‫آیا اون از جریان کلیفتون خبر داره؟ ‫همون باریستای مهربون‌ همسایه؟» 159 00:09:13,030 --> 00:09:14,110 ‫یعنی چی؟ 160 00:09:16,740 --> 00:09:18,098 ‫تو منو تعقیب می‌کنی؟ 161 00:09:18,123 --> 00:09:20,409 ‫ما گاهی اوقات کارآگاه خصوصی استخدام می‌کنیم 162 00:09:20,681 --> 00:09:23,093 ‫با فرض بر این که حقیقت می‌تونه کمکمون کنه. 163 00:09:24,000 --> 00:09:25,080 ‫گاهی وقتا کمک می‌کنه. 164 00:09:29,920 --> 00:09:30,920 ‫تمومش می‌کنیم. 165 00:09:32,043 --> 00:09:34,003 ‫ما شک معقول داریم. چرا ریسک کنیم؟ 166 00:09:34,720 --> 00:09:35,800 ‫گمونم موافقم. 167 00:09:36,720 --> 00:09:38,513 ‫و من حرف پایانی رو می‌زنم. 168 00:09:39,970 --> 00:09:41,100 ‫اوه نه. 169 00:09:42,390 --> 00:09:44,730 ‫نه. با این مورد مشکل دارم. 170 00:09:44,730 --> 00:09:47,400 ‫- زندگی منه. خودم حرف پایانی رو می‌زنم. ‫- راستی. 171 00:09:47,400 --> 00:09:50,860 ‫تو پیش اون هیئت منصفه ‫هیچ اعتباری نداری. 172 00:09:50,860 --> 00:09:53,440 ‫چرا باید کلمه‌‌ای از حرفایی ‫که تو این مرحله می‌زنی رو باور کنن؟ 173 00:09:53,440 --> 00:09:55,070 ‫پناه بر خدا. 174 00:09:55,070 --> 00:09:57,280 ‫اطرافِ ما توی ایالت مین ‫اگه رفتی بیرون به خوک‌ها غذا بدی 175 00:09:57,280 --> 00:09:59,660 ‫باید به یه نفر دیگه بگی صداشون کنه. ‫خدای من. 176 00:09:59,660 --> 00:10:02,279 ‫خودم حرف پایانی رو می‌زنم. ‫فقط بذار اینو بگم. 177 00:10:02,601 --> 00:10:04,790 ‫من مشکلی با شک و تردید هیئت منصفه ندارم. 178 00:10:04,790 --> 00:10:08,330 ‫اما با شک و تردید وکیل‌هام مشکل دارم. 179 00:10:08,330 --> 00:10:11,170 ‫یا شک و تردید دوست صمیمیم هم مشکل دارم. 180 00:10:24,020 --> 00:10:25,310 ‫باید کناره‌گیری کنی. 181 00:10:25,310 --> 00:10:26,810 ‫شدنی نیست. 182 00:10:28,810 --> 00:10:32,230 ‫معلومه که ممکنه. ‫اگه اون طبق مشورت تو پیش نره... 183 00:10:32,230 --> 00:10:34,780 ‫قاضی لیتل عمراً بذاره ‫که من توی این مرحله کنار بکشم. 184 00:10:34,780 --> 00:10:37,150 ‫آسیب‌زننده تلقی می‌شه. 185 00:10:41,910 --> 00:10:42,990 ‫اون حالش خوب نیست. 186 00:10:45,580 --> 00:10:50,080 ‫خوب باشه یا نه، ‫بی‌گناه باشه یا نه، آماده‌ست. 187 00:10:53,500 --> 00:10:57,010 ‫عزیزم این محاکمه الانش هم یه بار ‫تو رو به کشتن داده. 188 00:11:01,930 --> 00:11:04,180 ‫بعد این پرونده بازنشسته می‌شم. قول می‌دم. 189 00:11:04,180 --> 00:11:08,600 ‫می‌رم پیاده‌رو، چمن‌زنی می‌کنم، ‫باهات آیس‌تی می‌خورم، 190 00:11:08,600 --> 00:11:13,060 ‫عین «تورنتون وایلدر» می‌شم ‫و زندگی معمولی رو در آغوش می‌کشم... 191 00:11:15,650 --> 00:11:19,070 ‫اما الان تا اون مرحله خیلی راه داریم. 192 00:11:25,030 --> 00:11:28,710 ‫هیچ مدرک پزشکی قانونی ‫یا شهودی‌ای نیست. 193 00:11:30,460 --> 00:11:31,790 ‫نیکو دلا گواردیا... 194 00:11:31,790 --> 00:11:33,460 ‫لیام رینولدز هم هست... 195 00:11:36,090 --> 00:11:40,260 ‫کالدول، و افراد دیگه‌ای که ‫درموردشون تحقیق نشده... 196 00:11:40,260 --> 00:11:43,300 ‫از همون اول من بودم... 197 00:11:43,300 --> 00:11:45,930 ‫مقتول... خب منم همین کارو کردم. 198 00:11:47,180 --> 00:11:48,350 ‫دقیقاً همون چیزیه که... 199 00:11:48,350 --> 00:11:50,807 ‫هرگز توی ۱۵ سال حرفه‌ی دادستانیم... 200 00:11:50,819 --> 00:11:53,230 ‫برای این شهر بزرگ من هیچ‌وقت... 201 00:11:53,230 --> 00:11:55,320 ‫... محاکمه‌ی غلط، و اون بهتون گفت ‫که نسبت به مقتول احساس داشته. 202 00:11:55,320 --> 00:11:59,650 ‫خب منم داشتم. خیلی دوستش داشتم. 203 00:11:59,650 --> 00:12:03,780 ‫خیلی دلتنگش می‌شم ‫و می‌خوام بدونم این کار کی بوده 204 00:12:03,780 --> 00:12:06,120 ‫مثل خیلی از مردم. و درک می‌کنم... 205 00:12:07,240 --> 00:12:08,160 ‫سلام. 206 00:12:08,660 --> 00:12:09,660 ‫سلام. 207 00:12:12,330 --> 00:12:14,130 ‫دارم حرف‌های پایانیم رو تمرین می‌کنم. 208 00:12:16,210 --> 00:12:17,590 ‫متوجهم. 209 00:12:18,760 --> 00:12:20,010 ‫کمک لازم داری؟ 210 00:12:21,880 --> 00:12:23,220 ‫من دوره‌ی اخترشناسی رفتم 211 00:12:23,220 --> 00:12:26,093 ‫پس احتمالاً متوجه می‌شم وقتی ‫یه چیزی مال یه سیاره‌ی دیگه‌ست. 212 00:12:29,600 --> 00:12:30,680 ‫تو هم دخترم؟ 213 00:12:33,650 --> 00:12:35,860 ‫اون آخرهاش یه جورایی عصبانی بود. 214 00:12:37,502 --> 00:12:40,962 ‫خب می‌دونی وقتی همه‌ی دوستات ‫بهت صدمه می‌زنن... 215 00:12:42,030 --> 00:12:43,530 ‫بالاخره ممکنه دردت بگیره. 216 00:12:49,160 --> 00:12:50,370 ‫واقعاً بابا؟ 217 00:12:52,330 --> 00:12:53,760 ‫می‌خوای جمع‌بندی کنی تموم شه؟ 218 00:12:57,540 --> 00:12:59,550 ‫مامانت بهت گفت بیای اینجا؟ 219 00:13:09,600 --> 00:13:11,100 ‫بهترین شانسم خودمم، جی. 220 00:13:31,450 --> 00:13:32,750 ‫قبلاً هم این کارو کردم. 221 00:13:35,370 --> 00:13:36,540 ‫از پسش برمیام. 222 00:13:40,500 --> 00:13:41,500 ‫باشه. 223 00:13:46,760 --> 00:13:47,760 ‫باشه. 224 00:14:31,470 --> 00:14:32,760 ‫فقط همون موارد. 225 00:14:33,810 --> 00:14:37,560 ‫نرو سراغ این که تامی قاتل واقعیه... 226 00:14:37,560 --> 00:14:40,520 ‫یا لیام رینولدز یا شوهر سابقش. 227 00:14:49,490 --> 00:14:50,490 ‫می‌شنوی؟ 228 00:14:52,160 --> 00:14:53,160 ‫راستی؟ 229 00:14:54,740 --> 00:14:55,750 ‫آره می‌شنوم. 230 00:15:49,010 --> 00:15:50,090 ‫بسیار خب. 231 00:15:52,720 --> 00:15:54,350 ‫صحبت‌های وکیل مدافع رو می‌شنویم. 232 00:16:17,490 --> 00:16:22,250 ‫همونطور که خودتون می‌دونید ‫اسم من راستی سبیچه. 233 00:16:24,830 --> 00:16:26,090 ‫من متهمم. 234 00:16:28,170 --> 00:16:29,510 ‫متهم به قتل. 235 00:16:32,919 --> 00:16:35,049 ‫دردِ گفتنِ این حرف توی این دادگاه... 236 00:16:37,310 --> 00:16:40,430 ‫جلوی همسر و بچه‌هام... 237 00:16:48,110 --> 00:16:52,200 ‫چیزی که شواهد ثابت کرده ‫اینه که من به خانواده‌م خیانت کردم، 238 00:16:53,240 --> 00:16:54,570 ‫به عزیزترین کسام. 239 00:16:56,740 --> 00:16:59,700 ‫من هیچ‌وقت نمی‌تونم رنجی که ‫برای همسرم ایجاد کردم رو پس بگیرم، 240 00:17:00,290 --> 00:17:02,633 ‫و به احتمال زیاد هرگز نتونم... 241 00:17:02,645 --> 00:17:05,000 ‫که احترام سابق رو ‫از طرف بچه‌هام داشته باشم. 242 00:17:07,710 --> 00:17:11,050 ‫اما چیزی که شواهد ثابت نکردن ‫این بود که من کارولین رو کشته باشم، 243 00:17:11,050 --> 00:17:13,010 ‫چون من اون رو نکشتم. 244 00:17:15,930 --> 00:17:18,930 ‫من با کارولین رابطه‌ی خارج از ازدواج‌ داشتم ‫رابطه‌ای که مخفیش کردم. 245 00:17:19,430 --> 00:17:21,255 ‫من باردارش کردم و این رو... 246 00:17:21,267 --> 00:17:23,850 ‫بعد از فوتش فهمیدم. 247 00:17:24,890 --> 00:17:27,610 ‫و من اون شب هم مثل شب‌های دیگه اونجا بودم، 248 00:17:27,610 --> 00:17:30,280 ‫اما این تمام چیزیه که شواهد ‫تونستن و یا ثابت کردن. 249 00:17:30,620 --> 00:17:33,440 ‫هیچ شاهد عینی‌ای نبود، هیچ خون... 250 00:17:33,440 --> 00:17:35,669 ‫یا شواهد پزشکی قانونی روی خودم... 251 00:17:35,681 --> 00:17:38,450 ‫ لباس‌هام، توی ماشینم و خونه‌م نبود. 252 00:17:40,790 --> 00:17:42,450 ‫اثر انگشتم توی خونه‌ش هست، 253 00:17:42,450 --> 00:17:45,420 ‫چون اون‌شب و شب‌های دیگه اونجا بودم، 254 00:17:45,420 --> 00:17:49,090 ‫اما این تمام چیزیه که شواهد ‫ تونستن ثابت کنن. 255 00:17:50,000 --> 00:17:53,840 ‫حالا، تامی مولتو ‫در آغاز محاکمه اینجا ایستاد 256 00:17:54,470 --> 00:17:57,430 ‫و بهتون گفت که یه احساساتی ‫نسبت به مقتول داشته. 257 00:17:58,010 --> 00:17:59,220 ‫خب منم داشتم. 258 00:18:02,180 --> 00:18:05,100 ‫اون خیلی برام مهم بود. 259 00:18:05,100 --> 00:18:08,940 ‫من خیلی دوستش داشتم. 260 00:18:08,940 --> 00:18:11,360 ‫و خیلی دلم براش تنگ شده. 261 00:18:12,650 --> 00:18:15,490 ‫و منم مثل خیلی‌ها ‫می‌خوام بدونم چه کسی این کارو کرده. 262 00:18:15,490 --> 00:18:17,740 ‫دلم می‌خواد مقصر رو بگیرم. 263 00:18:19,410 --> 00:18:22,160 ‫مثل پلیس، مثل دادستان ناحیه‌ای، تامی مولتو. 264 00:18:22,160 --> 00:18:25,410 ‫اونقدری که با وجود اطمینان کامل 265 00:18:25,438 --> 00:18:28,148 ‫اون دومین گزینه‌ی محتمل ‫که من باشم رو می‌پذیره. 266 00:18:28,710 --> 00:18:30,170 ‫من خوب با این گزینه جور درمیام. 267 00:18:30,670 --> 00:18:35,260 ‫پیش‌آمدها به من اشاره دارن. ‫قبول دارم. 268 00:18:36,930 --> 00:18:38,050 ‫اما نه فقط به من. 269 00:18:38,550 --> 00:18:42,220 ‫افراد دیگه‌ای هم بودن ‫که به کارولین دلبستگی داشتن. 270 00:18:42,220 --> 00:18:44,970 ‫مایکل کالدول هست، پسر مقتول. 271 00:18:44,970 --> 00:18:46,730 ‫اون هم اون شب اونجا بود. 272 00:18:46,730 --> 00:18:49,690 ‫اون هم از دست مادرش خیلی خشمگین بود. 273 00:18:49,690 --> 00:18:52,820 ‫و اون هم به پرونده‌ی بانی دیویس ‫ دسترسی داشت. 274 00:18:53,650 --> 00:18:57,820 ‫اما لباس‌هاش، خودش، خونه‌ش، ‫هیچ‌وقت مورد بازجویی قرار نگرفتن. 275 00:18:57,820 --> 00:19:01,277 ‫هیچ حکم بازداشتی برای پدرش ‫دالتون کالدول هم صادر نشد، 276 00:19:01,530 --> 00:19:03,280 ‫که اون هم از دست مقتول خشمگین بود. 277 00:19:03,280 --> 00:19:05,750 ‫و احتمالاً می‌تونست ‫به پرونده‌های بانی دیویس دسترسی داشته باشه. 278 00:19:05,750 --> 00:19:08,500 ‫حالا آیا هیچکدوم از شواهد ‫ثابت می‌کنن که مایکل کالدول... 279 00:19:08,500 --> 00:19:10,500 ‫یا دالتون کالدول کارولین پولیمس رو کشتن؟ 280 00:19:10,500 --> 00:19:13,250 ‫البته که نه، ‫اما مطمئناً براتون سوال ایجاد می‌کنه. 281 00:19:16,210 --> 00:19:18,445 ‫حالا من دارم محاکمه می‌شم. ‫حرفم جانبدارانه حساب می‌شه. 282 00:19:18,470 --> 00:19:21,260 ‫اما بهتون می‌گم که توی ۱۵ سالی 283 00:19:21,285 --> 00:19:22,970 ‫که من دادستان این شهر بزرگ بودم، 284 00:19:22,970 --> 00:19:24,930 ‫هرگز بدون مدرک محکم 285 00:19:24,930 --> 00:19:27,480 ‫به کسی اتهام نزدم، 286 00:19:27,480 --> 00:19:29,600 ‫اما دادستانی در حال حاضر ‫دقیقاً داره همین کارو می‌کنه. 287 00:19:29,600 --> 00:19:31,810 ‫اونا من رو به جرمی متهم کردن 288 00:19:31,810 --> 00:19:35,338 ‫و هیچ مدرکی ندارن که بتونن اثباتش کنن. 289 00:19:35,429 --> 00:19:39,030 ‫هیچ مدرک فیزیکی، پزشکی قانونی، ‫و شهودی‌ای نیست. 290 00:19:39,030 --> 00:19:40,450 ‫هیچ آلت قتلی نیست. 291 00:19:40,450 --> 00:19:43,450 ‫مظنون‌های احتمالی ‫و بررسی‌نشده‌ی دیگه‌ای هم هستن. 292 00:19:43,450 --> 00:19:47,700 ‫و بیاین لیام رینولدز رو هم اضافه کنیم ‫که علنی مقتول رو تهدید کرد. 293 00:19:48,200 --> 00:19:51,072 ‫زمان فوت دقیقی هم نیست. 294 00:19:51,297 --> 00:19:54,253 ‫پس جا برای شک معقول زیاده. 295 00:19:54,710 --> 00:19:56,050 ‫که این سوال رو ایجاد می‌کنه... 296 00:19:57,767 --> 00:20:00,227 ‫اصلاً ما اینجا چی کار می‌کنیم؟ 297 00:20:05,600 --> 00:20:09,058 ‫در پرونده‌های برجسته، ‫بار اثبات دادستان‌هایی که... 298 00:20:09,390 --> 00:20:13,440 ‫اتفاقاً سیاستمدار هم هستن ‫برای راضی کردن عمومه. 299 00:20:14,810 --> 00:20:16,383 ‫اونا نیاز دارن یه نفر رو مسئول بدونن. 300 00:20:16,395 --> 00:20:17,980 ‫اونا نیاز دارن یه مسئول پیدا کنن. 301 00:20:17,980 --> 00:20:21,070 ‫حالا هرکسی، و توی این پرونده ‫من بهترین گزینه‌شون هستم! 302 00:20:21,070 --> 00:20:23,700 ‫من بهترین گزینه تامی مولتو ام! 303 00:20:23,700 --> 00:20:25,950 ‫از اولِ اول تمام تلاشش رو کرد تا ‫من رو محکوم کنه! 304 00:20:25,950 --> 00:20:29,450 ‫کینه و نفرت ایشون نسبت به ‫من به وضوح برای همه آشکار بود. 305 00:20:29,450 --> 00:20:31,180 می‌خواد من رو محکوم کنه 306 00:20:42,470 --> 00:20:46,850 ‫اما این پرونده، درمورد تامی مولتو نیست 307 00:20:48,060 --> 00:20:51,600 ‫درمورد من هم نیست، حتی درمورد ‫کارولین پولیمس هم نیست. 308 00:20:51,600 --> 00:20:56,230 ‫حتی درموردِ اجرای عدالت هم نیست، ‫درمورد شماست! 309 00:20:56,230 --> 00:20:59,610 ‫شما سوگند یاد کردید. ‫شما قسم خوردید این وظیفه رو انجام بدید 310 00:20:59,610 --> 00:21:05,030 ‫این‌که برای محکوم کردن، باید ‫مدرکی فراتر از یک شک معقول پیدا کنید. 311 00:21:12,210 --> 00:21:13,670 ‫نفرت‌تون رو درک می‌کنم. 312 00:21:19,050 --> 00:21:20,460 این نفرت حقِ منه 313 00:21:23,590 --> 00:21:26,510 چه به عنوان یک همسر... 314 00:21:31,850 --> 00:21:33,230 ‫به عنوان یک پدر... 315 00:21:37,440 --> 00:21:38,440 ‫و به‌عنوان یک مرد. 316 00:21:45,490 --> 00:21:48,410 ‫اما من کارولین پولیمس رو نکشتم، 317 00:21:49,740 --> 00:21:52,200 ‫برای همین هم هیچ مدرکی وجود نداره که این رو ثابت کنه. 318 00:21:56,210 --> 00:21:57,540 ‫من آدم شرافت‌مندی نیستم. 319 00:22:03,050 --> 00:22:06,010 ‫اما در تضاد، امیدوارم شما شرافت ‫خودتون رو نشون بدید. 320 00:22:10,010 --> 00:22:11,010 ‫ممنونم. 321 00:22:55,560 --> 00:22:57,940 ‫متهم از عشقی که به قربانی ‫داشته برامون صحبت کرد، 322 00:22:57,940 --> 00:23:00,690 ‫اما فکرکنم با توجه به چیزهایی ‫که در طول جلسات دادگاه دیدیم، 323 00:23:00,690 --> 00:23:04,530 ‫و اعترافات خود آقای سبیچ، ‫حس‌شون به قربانی صرفاً عشق نبوده. 324 00:23:04,530 --> 00:23:06,440 ‫یک نوع وابستگی بوده. 325 00:23:07,200 --> 00:23:10,820 ‫گفت می‌خواسته قاتلِ کارولین رو پیدا کنه. 326 00:23:10,820 --> 00:23:15,410 ‫خب راستش به‌عنوان معاون دادستان ‫فرصتی مناسب برای انجام این امر داشتن. 327 00:23:15,410 --> 00:23:17,370 ‫در واقع، ایشون ریاست ‫تحقیقات پرونده رو به عهده داشتن. 328 00:23:17,370 --> 00:23:20,290 ‫بذارید این رو بهتون بگم که 48 ‫ساعت اولیه قتل به‌شدت در روند تحقیقات 329 00:23:20,290 --> 00:23:22,000 ‫و پیدا کردن قاتل حیاتی و تاثیرگذارـه. 330 00:23:22,000 --> 00:23:23,840 ‫و ایشون در این مدت ‫زمان حیاتی چیکار کردن؟ 331 00:23:23,840 --> 00:23:26,590 ‫اطلاعات مهم رو مخفی کرد، مانع پیشرفت پرونده شد 332 00:23:26,590 --> 00:23:30,260 ‫به کاراگاه‌مون دستور داد شواهد پرونده ‫رو فقط در اختیار خودش بذاره. 333 00:23:30,260 --> 00:23:32,850 ‫و به هیچ عنوان به من چیزی نگه. 334 00:23:33,850 --> 00:23:35,220 ‫ایشون مخفی کرد که 335 00:23:35,220 --> 00:23:38,230 ‫بارها با قربانی رابطه جنسی داشتن 336 00:23:38,230 --> 00:23:40,770 ‫این‌که در تنگنای یک جدایی نامشخص قرار داشتن 337 00:23:40,770 --> 00:23:44,400 ‫و این‌که شب قتل، در خانه مقتول حضور داشتن. 338 00:23:44,400 --> 00:23:45,980 ‫ایشون تمام این موارد رو مخفی کردن. 339 00:23:45,980 --> 00:23:48,030 ‫رفتار یک انسان بی‌گناه به ‌این ‌صورت نیست. 340 00:23:48,650 --> 00:23:52,030 ‫رفتارِ شخصی که می‌خواد قاتلِ ‫رو پیدا کنه به این صورت نیست. 341 00:23:52,530 --> 00:23:53,870 ‫متهم دروغ گفت. 342 00:23:55,540 --> 00:23:56,870 ‫پنهان‌کاری کرد. 343 00:23:56,870 --> 00:24:00,210 ‫و به‌دنبال اخاذی و رشوه دادن به ‫دیگران برای شهادتِ دروغین بود. 344 00:24:00,210 --> 00:24:04,000 ‫به متخصص پزشک قانونی ما حمله کرد 345 00:24:04,500 --> 00:24:06,000 ‫و یک شاهد احتمالی رو کتک زد. 346 00:24:06,000 --> 00:24:11,380 ‫تمامی این رویدادها، با بی‌گناهی و ‫عدم خشونت متهم که از اول دادگاه 347 00:24:11,890 --> 00:24:14,430 ‫در پی اثابت‌شون بوده، به ‫هیچ عنوان سازگار نیستند. 348 00:24:16,060 --> 00:24:18,560 ‫حتی دوست نزدیک متهم، یوجین میلک 349 00:24:18,560 --> 00:24:21,730 ‫به وضوح گفت که متهم ‫در روزهای منتهی به قتل... 350 00:24:21,730 --> 00:24:24,860 ‫به‌شدت عجیب‌غریب رفتار می‌کرده ‫و تمام فکر و ذهنـش کارولین بوده. 351 00:24:24,860 --> 00:24:29,030 ‫روزی که کارولین به قتل رسید، ‫30 تا پیام براش فرستاده بوده 352 00:24:29,530 --> 00:24:33,320 ‫که یکی‌شون شامل جمله‌ی «فکر ‫کردی کدوم خری هستی؟» می‌شه. 353 00:24:33,910 --> 00:24:35,870 ‫«فکر کردی کدوم خری هستی؟» 354 00:24:35,870 --> 00:24:38,200 ‫اون‌شب اون‌جا بوده، اون‌جا دیده شده 355 00:24:38,200 --> 00:24:40,120 ‫دی‌ان‌ای و اثر ‫انگشت‌هاش توی خونه بوده. 356 00:24:40,120 --> 00:24:41,830 ‫اما میاد صاف جلوی شما وایمیسته، 357 00:24:41,830 --> 00:24:45,040 ‫و با چهره دل‌ربـاش، بله... 358 00:24:45,040 --> 00:24:48,130 ‫به شما می‌گه ‫«هیچ مدرکی وجود نداره» 359 00:24:49,590 --> 00:24:50,590 ‫خدایی؟ 360 00:24:51,590 --> 00:24:55,430 ‫خب، متهم دروغ‌گوی به‌شدت ماهریه! 361 00:24:56,510 --> 00:24:57,680 ‫و همینطور قاتل! 362 00:24:58,260 --> 00:24:59,520 ‫ببینید کارولین توی چه وضعیتی بوده 363 00:25:00,680 --> 00:25:01,730 ‫دقیقاً همون روزی که اون‌جا بوده، 364 00:25:01,730 --> 00:25:03,940 ‫روزی که بهش پیام داده بوده؛ روزی ‫که کارولین بهش گفته بوده برو پی کارت، 365 00:25:03,940 --> 00:25:07,360 ‫و همون شبی که آخرین بار، با هم دیده شدند 366 00:25:07,360 --> 00:25:08,440 ‫ببینید توی چه وضعیتی بوده! 367 00:25:09,780 --> 00:25:11,780 ‫بعد میاد اینجا وایمیسته و می‌گه 368 00:25:11,780 --> 00:25:15,910 ‫«ممکنه کارِ لیام رینولدز باشه؛ ‫ممکنه کار همسر سابقش باشه» 369 00:25:15,910 --> 00:25:18,580 ‫یا حتی فکر کنم اشاره کرد ‫که ممکنه من قاتلش باشم! 370 00:25:19,080 --> 00:25:21,080 ‫باشه، آره. اصلاً ممکنه من قاتل باشم 371 00:25:22,870 --> 00:25:27,540 ‫همه‌ی این‌ها ممکنه استیصال‌هایی ‫پیش‌پا افتاده باشن، 372 00:25:27,540 --> 00:25:28,500 ‫کاملاً عادیه. 373 00:25:28,500 --> 00:25:34,260 ‫چیزی که اصلاً عادی نیست، اینه که متهم ‫به‌وضوح اشاره کرد قاتل ممکنه 374 00:25:35,260 --> 00:25:36,300 ‫پسرِ خودِ قربانی باشه! 375 00:25:37,100 --> 00:25:38,600 ‫این ادعا نفرت‌انگیزه! 376 00:25:38,600 --> 00:25:39,930 ‫مشمئز کننده‌ست! 377 00:25:39,930 --> 00:25:43,020 ‫ببینید، خودِ متهم، ‫به‌عنوان معاون دادستان 378 00:25:43,020 --> 00:25:47,270 ‫این فرصت رو در اختیار ‫داشته تا قاتل رو پیدا کنه. 379 00:25:47,270 --> 00:25:48,610 ‫اما چیکار کرد؟ 380 00:25:48,610 --> 00:25:49,650 ‫پنهان‌کاری کرد. 381 00:25:49,650 --> 00:25:51,360 ‫مانع پیشرفت پرونده شد. 382 00:25:51,360 --> 00:25:52,490 ‫چرا؟ 383 00:25:52,490 --> 00:25:56,700 ‫چون می‌دونسته قاتل اون بیرون نیست. 384 00:25:56,700 --> 00:25:58,910 ‫بلکه قاتل خودشه. 385 00:26:05,790 --> 00:26:11,300 ‫امروز، فرصتی برای اجرای عدالت داریم ‫و این فرصت به دست شما افتاده. 386 00:26:12,630 --> 00:26:13,630 ‫درسته؟ 387 00:26:13,630 --> 00:26:16,300 ‫ایشون...چی گفت؟ 388 00:26:16,300 --> 00:26:18,010 تنفر من 389 00:26:19,010 --> 00:26:22,390 تنفر و رفتار من رو مطرح کرد. 390 00:26:22,390 --> 00:26:24,890 ‫اشکالی نداره. می‌خواد توجه‌تون ‫رو به من جلب کنه. 391 00:26:24,890 --> 00:26:27,560 ‫خب به من نگاه کنید. با دقت به من نگاه کنید. 392 00:26:30,860 --> 00:26:31,860 ‫و بعد... 393 00:26:34,530 --> 00:26:36,200 ‫به این مرد هم با دقت نگاه کنید. 394 00:27:10,810 --> 00:27:12,320 ‫این بدترین بخششه! 395 00:27:13,400 --> 00:27:17,320 ‫صبر کردن؛ شاید هم یکی مونده به بدترین. ‫چون شکست خوردن توی پرونده خیلی بدتـره! 396 00:27:17,320 --> 00:27:18,400 شکست که توی کار من نیست 397 00:27:20,990 --> 00:27:23,490 ‫آره خب؛ تو خاص‌تر از این حرف‌هایی 398 00:27:23,490 --> 00:27:25,250 ‫خب، گمون کنم همینطوره 399 00:27:30,170 --> 00:27:32,750 ‫فکر می‌کنی چه‌خبره؟ این‌که اینقدر طول کشیده. 400 00:27:33,340 --> 00:27:36,460 ‫هرچی که تصمیم‌گیری هئیت منصفه بیشتر ‫طول بکشه، یعنی داره به نفع متهم پیش می‌ره. 401 00:28:07,410 --> 00:28:08,250 ‫سلام. 402 00:28:11,040 --> 00:28:12,790 ‫بهتره ما هم بریم خونه. 403 00:28:12,790 --> 00:28:14,670 ‫می‌دونی، ممکنه خیلی طول بکشه. 404 00:28:15,210 --> 00:28:18,090 ‫تازه، نگران گربه‌ات هم هستم. 405 00:28:20,550 --> 00:28:22,930 ‫- الان مثلاً این حرفت خنده‌دار بود؟ ‫- شوخی کردم تامی. بیخیال. 406 00:28:22,930 --> 00:28:24,350 ‫- فقط منظورم اینه که... ‫- می‌دونم. 407 00:28:24,350 --> 00:28:25,680 ‫این‌جا منتظر موندن ‫هیچ تاثیری نداره. 408 00:28:25,680 --> 00:28:27,890 ‫بیا بریم یه نوشیدنی‌ای چیزی بخوریم. 409 00:28:27,890 --> 00:28:30,020 ‫فکر کنم نقشه‌ی دومش بود! 410 00:28:30,020 --> 00:28:31,270 ‫مثل بقیه کارهاش. 411 00:28:32,480 --> 00:28:33,520 ‫- هـا؟ ‫- میله‌ی شومینه 412 00:28:34,020 --> 00:28:35,820 ‫ببین، اگه شکست بخوره 413 00:28:35,820 --> 00:28:40,740 ‫به وسیله اون می‌تونه یه پرونده ‫جدید باز کنه یا یه‌جورایی... 414 00:28:41,320 --> 00:28:45,450 ‫خیلی‌خب، یعنی فکر می‌کنی راستی ‫اون میله رو گذاشته توی خونه‌ات؟ 415 00:28:45,450 --> 00:28:48,120 ‫خدای من؛ کارولین از چیـه ‫این پسره خوشش اومده بوده؟ 416 00:28:54,750 --> 00:28:56,920 ‫می‌شه یه سوال شخصی بپرسم؟ 417 00:29:01,840 --> 00:29:03,340 ‫چقدر کارولین رو دوست داشتی؟ 418 00:29:04,800 --> 00:29:05,800 ‫خیلی زیاد. 419 00:29:07,470 --> 00:29:09,640 ‫بچه‌ها، حکم آماده‌ست. 420 00:31:01,090 --> 00:31:02,090 ‫خیلی‌خب. 421 00:31:04,260 --> 00:31:05,970 ‫آقای سبیچ لطفاً بایستید. 422 00:31:13,600 --> 00:31:15,680 ‫خانم منشی، لطفاً رای هئیت منصفه رو قرائت کنید. 423 00:31:15,680 --> 00:31:16,940 ‫چشم خانم قاضی. 424 00:31:20,150 --> 00:31:23,940 ‫«دادگاه عالی ایلینوی، شهرستان کوک، با طرفیـن... 425 00:31:23,940 --> 00:31:27,610 ‫نهاد دادستانی ایالت ایلینوی بر علیه روزات کی سبیچ» 426 00:31:27,610 --> 00:31:31,530 ‫با شماره پرونده 6710098 427 00:31:31,530 --> 00:31:36,370 ‫ما هیئت منصفه در اقدام فوق با عنوان قتل، ‫متهم «روزات کی سبیچ» را... 428 00:31:40,630 --> 00:31:43,170 ‫مبرا از اتهام قتل می‌دانیم 429 00:31:43,170 --> 00:31:48,800 ‫و ادعای تخطی وی از ماده 609,195 قانون کیفری 430 00:31:49,380 --> 00:31:53,350 ‫به‌عبارتی، جنایت علیه یک انسان، کارولین پولیمس 431 00:31:53,350 --> 00:31:56,350 ‫در جایگاه اتهام اصلی متهم، باطل می‌باشد 432 00:33:04,170 --> 00:33:05,790 ‫انگار دارم خواب می‌بینم. 433 00:33:07,960 --> 00:33:09,260 تموم شد دیگه نه؟ 434 00:33:09,260 --> 00:33:12,090 ‫نمی‌تونن که درخواست دادگاه تجدید نظر ‫یا یه دادگاه جدید بکنن؟ 435 00:33:12,680 --> 00:33:15,180 ‫آره. دادستانی درخواست تجدید نظر نمی‌ده. ‫تموم شد. 436 00:33:17,600 --> 00:33:20,230 ‫اما هرچه‌ زودتر بیانیه بدم، ‫زودتر می‌رن پی کارشون و بیخیال می‌شن. 437 00:33:32,280 --> 00:33:35,780 ‫خب مشخصه که از حکم دادگاه راضی هستم. 438 00:33:38,660 --> 00:33:39,950 ‫عدالت حقوقی اجرا شد. 439 00:33:41,000 --> 00:33:42,910 ‫و همینطور عدالت اخلاقی، 440 00:33:44,540 --> 00:33:47,000 ‫چون من یک انسان بی‌گناه‌ام و ‫جرمی مرتکب نشدم. 441 00:33:49,380 --> 00:33:51,670 ‫اما عدالت هنوز به صورت کامل اجرا نشده. 442 00:33:51,670 --> 00:33:54,630 ‫عدالت در حق کارولین پولیمس ‫به هیچ عنوان اجرا نشده. 443 00:33:54,630 --> 00:33:57,680 ‫قاتل کارولین هنوز اون بیرونه و ‫معمای قتلش حل نشده. 444 00:33:58,180 --> 00:34:00,430 ‫سیستم قضایی، مخصوصاً دفتر دادستانی 445 00:34:00,430 --> 00:34:02,020 ‫کارولین پولیمس رو نا اُمید کردن. 446 00:34:02,020 --> 00:34:03,980 ‫کارولین خیلی بیشتر از این‌ها حقش بود؛ ‫خیلی بیشتر. 447 00:34:03,980 --> 00:34:05,980 ‫و دلیل اجرا نشدن عدالتِ در حقش 448 00:34:05,980 --> 00:34:08,820 ‫این بود که عهده‌داران اجرای عدالت، درگیرِ... 449 00:34:08,820 --> 00:34:11,570 ‫جاه‌طلبی و احساسات ‫شخصی خودشون شده بودند. 450 00:34:15,110 --> 00:34:16,110 ‫تامی مولتو، 451 00:34:17,240 --> 00:34:19,370 ‫از روز اول چشم خودش رو بر روی حقیقت بست. 452 00:34:19,370 --> 00:34:22,450 ‫از اهداف اصلی پرونده غافل شد و ‫من رو نشونه گرفت 453 00:34:22,450 --> 00:34:25,870 ‫و دفتر دادستانی ناحیه در این‌باره عملکرد ‫به‌شدت ضعیفی از خودشون نشون دادن. 454 00:34:25,870 --> 00:34:28,290 ‫اون‌ها انتقام رو به کشف حقیقت ترجیح دادن، 455 00:34:28,290 --> 00:34:30,500 ‫و به‌شدت در حق کارولین پولیمس اجحاف کردن. 456 00:35:19,050 --> 00:35:23,810 ‫تامی، عملکردت توی پرونده بی‌نظیر بود. 457 00:35:24,310 --> 00:35:25,310 ‫واقعاً می‌گم. 458 00:35:28,600 --> 00:35:32,730 ‫ما کُلی شواهد و مدارک در اختیار داشتیم ‫و تو نهایتِ تلاشت رو کردی. 459 00:35:33,900 --> 00:35:35,030 ‫راستی من رو شکست داد. 460 00:35:37,320 --> 00:35:38,570 ‫کارولین رو نا اُمید کردم. 461 00:35:39,950 --> 00:35:42,160 ‫به‌خاطر بی‌عرضگی‌های من انتقام ‫مرگ کارولین هیچوقت گرفته نمی‌شه. 462 00:35:42,700 --> 00:35:45,750 ‫نه تامی، گوش کن. 463 00:35:47,160 --> 00:35:49,790 ‫این قضیه رو فراموش کن؛ باشه؟ 464 00:35:50,750 --> 00:35:52,540 ‫اینجا شیکاگوئـه. 465 00:35:52,540 --> 00:35:56,420 کلی آدم‌های شرور دیگه هستن که می‌تونی بری سراغ‌شون 466 00:35:56,420 --> 00:35:59,510 ‫باید فراموش کنیم و بریم سروقت کارهامون، ‫باشه؟ 467 00:36:00,010 --> 00:36:04,430 ‫و شخصاً، باید بی‌خیال راستی سبیچ بشی. 468 00:36:06,100 --> 00:36:07,100 ‫جدی می‌گم. 469 00:36:08,940 --> 00:36:11,690 ‫کلی کار ریخته سرمون؛ ‫باید دست‌به‌کار شیم 470 00:37:43,860 --> 00:37:46,950 ‫فکرکنم الان می‌تونیم مسافرت رویایی‌مون رو بریم. ‫وسایل‌ هم که جمع کردی. 471 00:37:54,290 --> 00:37:55,290 ‫آره. 472 00:38:02,800 --> 00:38:04,510 ‫پیشنهاد دکتر راش بود 473 00:38:09,890 --> 00:38:11,390 ‫اگه دوباره تکرار شد... 474 00:38:14,230 --> 00:38:15,480 اگه دوباره تکرار شد؟ 475 00:38:15,980 --> 00:38:17,190 ‫آره. 476 00:38:23,240 --> 00:38:26,870 ‫اگه دوباره غیرعمدی اشتباهی مرتکب ‫شدی که خانواده‌مون رو از هم بپاشونه... 477 00:38:30,030 --> 00:38:31,040 اگه دوباره تکرار شد؟ 478 00:38:43,130 --> 00:38:46,300 ‫راستش از همون اول مطمئن بودم؛ ‫اما بی‌خیالش شدم. 479 00:38:48,800 --> 00:38:50,470 ‫اما دوباره مطمئن شدم. 480 00:38:51,850 --> 00:38:54,020 ‫نمی‌دونم داری درمورد چی ‫صحبت می‌کنی راستی! 481 00:38:54,980 --> 00:38:56,940 ‫همه‌ش توی سرم با خودم می‌گفتم: 482 00:38:56,940 --> 00:38:59,770 ‫«همه‌ی این‌ها به‌خاطر منه، تقصیر منه. من مقصرم» 483 00:38:59,770 --> 00:39:03,690 ‫و مجبور شدم برای محافظت از خانواده‌ام، ‫برای محافظت از تو دست به‌هرکاری بزنم 484 00:39:03,690 --> 00:39:04,780 ‫که این‌کار رو هم کردم. 485 00:39:09,530 --> 00:39:10,410 ‫نه. 486 00:39:10,410 --> 00:39:15,000 ‫مسئله غیرعادی برای من این بود ‫که روز بعد از قتل تو خیلی آروم بودی 487 00:39:16,080 --> 00:39:17,540 ‫فقط یه‌ذره عصبانی بودی. 488 00:39:17,540 --> 00:39:20,340 ‫فکر نمی‌کردم بتونی کسی رو بکشی ‫و در این حد برات مهم نباشه. 489 00:39:28,680 --> 00:39:30,470 ‫فکر می‌کنی من کارولین رو کشتم؟ 490 00:39:32,930 --> 00:39:37,940 ‫نه؛ کار یکی دیگه بود ‫یکی دیگه اما توی جسم تـو 491 00:39:37,940 --> 00:39:40,980 ‫دقیقاً همون‌طور که یکی دیگه توی جسم من ‫رفت اون‌جا و دست و پاش رو بست! 492 00:39:44,030 --> 00:39:46,530 ‫یعنی چی که دست و پـاش رو بستی؟ 493 00:39:48,530 --> 00:39:49,660 ‫تا کاری کنم گیر نیفتی! 494 00:39:53,030 --> 00:39:54,040 ‫چی؟ 495 00:39:56,910 --> 00:39:58,620 ‫اون‌شب برگشتم خونه کارولین. 496 00:40:01,880 --> 00:40:03,920 ‫خدای من. 497 00:40:04,500 --> 00:40:06,170 ‫کارولین؟ 498 00:40:06,760 --> 00:40:08,090 ‫نه! نه. کارولین! 499 00:40:09,090 --> 00:40:10,090 ‫چی... 500 00:40:10,970 --> 00:40:13,260 ‫اول می‌خواستم زنگ بزنم 911 501 00:40:13,260 --> 00:40:15,390 ‫چون با خودم گفتم شاید ممکنه ‫هنوز زنده باشه. 502 00:40:15,390 --> 00:40:20,980 ‫اما خب...مُرده بود. 503 00:40:22,270 --> 00:40:24,730 ‫لعنتی. لعنتی! 504 00:40:25,530 --> 00:40:26,990 ‫اما بعدش یهو به ذهنم رسید. 505 00:40:27,650 --> 00:40:30,110 ‫فقط یه نفر می‌تونه ‫همچین کاری بکنه. 506 00:40:30,610 --> 00:40:34,740 ‫برای همین زنگ نزدم پلیس، ‫تا از اون یک نفر محافظت کنم. 507 00:40:35,620 --> 00:40:37,580 ‫تا شک‌ها نره به سمت اون. 508 00:40:42,210 --> 00:40:45,550 ‫پس اون قضیه... 509 00:40:47,550 --> 00:40:48,630 ‫لیام رینولدز چی؟ 510 00:40:50,880 --> 00:40:53,510 ‫اعتراف دروغین یه امر عادیه؛ ‫همیشه انجامش می‌دیم. 511 00:40:53,510 --> 00:40:56,680 ‫ما...یعنی من بهش پیشنهاد حبس‌ کمتر ‫دادم که براش کافی بود. 512 00:40:57,180 --> 00:40:58,930 ‫به امتحانش می‌ارزید. 513 00:41:02,100 --> 00:41:05,400 ‫- راستی، تو مریضی! ‫- اما بعدش با خودم فکر کردم 514 00:41:05,400 --> 00:41:07,190 ‫«خدای من؛ شاید دارم اشتباه می‌کنم» 515 00:41:07,190 --> 00:41:09,940 ‫اما بعد جیدن، درمورد جدایی ‫و این چیزها باهام حرف زد 516 00:41:09,940 --> 00:41:12,240 ‫این‌که چطور یه آدم می‌تونه ‫از خود واقعی‌اش فاصله بگیره 517 00:41:12,240 --> 00:41:15,450 ‫تا بتونه یک عمل رو از دایره اعمال خودش جدا بدونه. 518 00:41:15,450 --> 00:41:18,040 ‫و بعد کم کم فهمیدم که دقیقاً ‫همچین اتفاقی افتاده. 519 00:41:18,040 --> 00:41:21,460 ‫وقتی پیش کارولین بودی از کوره در رفتی ‫و روز بعد، 520 00:41:21,460 --> 00:41:24,170 ‫همه‌چی رو فراموش کردی و جوری ‫وانمود کردی که انگار هیچ کاری نکردی. 521 00:41:24,670 --> 00:41:26,090 ‫تو دیوونه شدی! 522 00:41:29,460 --> 00:41:31,010 ‫و اشتباه می‌کنی. 523 00:41:32,550 --> 00:41:34,220 ‫من اشتباه نمی‌کنم. 524 00:41:35,350 --> 00:41:38,010 ‫بعد از داستانِ اون باریستائه، ‫ماشینت رو ردیابی کردم 525 00:41:40,230 --> 00:41:41,480 ‫چی؟ 526 00:41:45,230 --> 00:41:48,360 ‫من می‌دونم تو رفتی خونه‌ی تامی مولتو ‫و میله شومینه رو گذاشتی اون‌جا. 527 00:41:51,400 --> 00:41:54,450 ‫یعنی خب...فکرکنم این‌کار رو کردی ‫تا به من کمک کنی؛ اما تو رفتی اون‌جا. 528 00:41:58,580 --> 00:41:59,790 ‫نه؛ کار اون نبود. 529 00:42:07,750 --> 00:42:08,750 ‫کار من بود. 530 00:42:10,380 --> 00:42:11,210 ‫چی؟ 531 00:42:12,670 --> 00:42:13,760 ‫من... 532 00:42:15,390 --> 00:42:19,390 ‫فکر می‌کردم بعد از این‌که شهادت بدی... ‫محکوم می‌شی! 533 00:42:20,520 --> 00:42:22,560 ‫این تنها کاری بود که از دستم برمی‌اومد. 534 00:42:23,770 --> 00:42:24,890 ‫وایسا ببینم. 535 00:42:25,900 --> 00:42:27,190 ‫چی... 536 00:42:27,190 --> 00:42:30,650 ‫با ماشین مامان رفتم اون‌جا. 537 00:42:36,280 --> 00:42:37,280 ‫چی؟ 538 00:42:39,950 --> 00:42:41,870 ‫من میله شومینه رو گذاشتم تو آشپزخونه. 539 00:42:43,960 --> 00:42:46,250 ‫جی. جی؟ 540 00:42:46,250 --> 00:42:48,330 ‫نه. 541 00:42:48,330 --> 00:42:50,170 ‫میله شومینه رو از کجا آوردی؟ 542 00:42:55,840 --> 00:42:57,800 ‫من رفتم اون‌جا تا شخصاً ببینمش و... 543 00:43:01,180 --> 00:43:02,060 ‫سلام. 544 00:43:03,980 --> 00:43:05,140 ‫نه. 545 00:43:13,030 --> 00:43:14,690 ‫مطمئنی چایی نمی‌خوای؟ 546 00:43:15,570 --> 00:43:16,610 ‫نه. 547 00:43:17,700 --> 00:43:20,530 ‫بهش بگم از تو دور بمونه. 548 00:43:22,330 --> 00:43:24,540 ‫از خانواده‌مون دور بمونه. 549 00:43:32,460 --> 00:43:35,630 ‫مشکل من نیستم؛ مشکل باباته! 550 00:43:36,550 --> 00:43:38,090 ‫اون دست از سرم برنمی‌داره. 551 00:43:38,090 --> 00:43:39,180 ‫دروغه! 552 00:43:39,970 --> 00:43:43,970 ‫باید از کارت استعفا بدی و هیچوقت ‫دیگه نیای سراغِ خانواده ما. 553 00:43:45,930 --> 00:43:47,390 ‫گورت رو گم کن! 554 00:43:50,060 --> 00:43:51,400 ‫از بابات فاصله می‌گیرم. 555 00:43:53,190 --> 00:43:55,690 ‫اما قراره یکم زندگی‌هامون ‫با هم قاطی بشه. 556 00:43:56,990 --> 00:43:58,070 ‫چون من از بابات... 557 00:44:00,070 --> 00:44:01,410 ‫باردارم. 558 00:44:35,650 --> 00:44:38,110 ‫بعدش دیدم توی راه خانواده‌ام، 559 00:44:38,110 --> 00:44:42,700 ‫فکر می‌کردم همه‌چی یه خواب بوده 560 00:44:46,200 --> 00:44:47,200 ‫اما اینطور نبود. 561 00:44:48,580 --> 00:44:52,750 ‫وقتی شما رفتین صبحونه بخورید ‫و من گفتم حالم خوب نیست و نیومدم، 562 00:44:52,750 --> 00:44:54,710 ‫رفتم ماشین رو تمیز کنم 563 00:44:56,340 --> 00:45:00,220 ‫و بعدش میله شومینه رو خاک کردم. 564 00:45:22,570 --> 00:45:24,070 ‫خیلی‌خب، گوش کن ببین چی می‌گم 565 00:45:26,280 --> 00:45:28,040 ‫دیگه درمورد این موضوع حرفی نمی‌زنیم. 566 00:45:28,830 --> 00:45:30,540 ‫خوب به حرف‌هایی که می‌زنم گوش کن 567 00:45:31,460 --> 00:45:33,370 ‫کاری که تو کردی یه‌جورایی 568 00:45:34,460 --> 00:45:36,210 ‫یک نوع دفاع از خود به حساب میاد 569 00:45:38,170 --> 00:45:39,760 ‫در دفاع از خانواده. 570 00:45:43,970 --> 00:45:47,350 ‫که مقصر اصلی‌اش هم منم. 571 00:45:49,680 --> 00:45:51,060 ‫همه‌ش به‌خاطر من بوده. 572 00:45:53,900 --> 00:45:57,690 ‫در کنار هم...مثل یه خانواده ‫همه‌چی رو پشت سر می‌ذاریم 573 00:46:00,190 --> 00:46:01,190 ‫باشه؟ 574 00:46:03,530 --> 00:46:05,030 ‫ما هم رو دوست داریم. 575 00:46:20,000 --> 00:46:21,800 ‫ما یه خانواده‌ایم و عاشق هم هستیم. 576 00:46:32,060 --> 00:46:39,060 ‫ترجمه از «فائزه شاهمرادی و آیدا » کانال تلگرامی: @FSH294 و @Aydanaderisubt 577 00:46:45,782 --> 00:46:53,046 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 578 00:47:27,530 --> 00:47:28,530 ‫آره 579 00:47:29,570 --> 00:47:30,870 ‫آره. 580 00:47:43,210 --> 00:47:44,630 ‫عالیه! 581 00:47:50,680 --> 00:47:51,850 ‫کسی سُس نمی‌خواد؟ 582 00:47:53,220 --> 00:47:54,600 ‫ممنون. 583 00:48:18,333 --> 00:48:26,261 «پـــایــان فــصــل اول» [ فصل دوم، داستان پرونده‌ای دیگر را روایت خواهد کرد ]