1 00:00:01,581 --> 00:00:04,373 ‫در سال 5012، 2 00:00:05,041 --> 00:00:09,035 ‫تاریخچه پرشکوه و سرافراز ‫بشریت ناگهان به پایان رسید. 3 00:00:10,207 --> 00:00:13,852 ‫شمار زیادی از بیگانگان از ‫فضا به زمین هجوم آوردند. 4 00:00:14,791 --> 00:00:17,166 ‫سلاح این بیگانگان، 5 00:00:17,166 --> 00:00:21,582 ‫«ماشین آلات»، باعث نابودی ‫تمدن و مدنیت بشریت شدند. 6 00:00:22,748 --> 00:00:25,082 ‫اندک تعدادی که زنده ماندند، 7 00:00:25,082 --> 00:00:27,370 ‫برای نجات جانشان به ماه فرار کردند. 8 00:00:28,832 --> 00:00:31,657 ‫در سال 5204، 9 00:00:31,873 --> 00:00:34,915 ‫در یک عملیات، ‫اندرویدها از پایگاه‌هایی که در 10 00:00:35,034 --> 00:00:38,673 ‫مدارهای ماهواره‌ای زمین قرار ‫گرفته‌‌اند، ضدحمله‌ای را آغاز کردند. 11 00:00:39,540 --> 00:00:43,249 ‫پس از عملیات‌های هوابرد ‫گسترده فراوانی، این اندرویدها 12 00:00:43,542 --> 00:00:46,755 ‫باز هم از وارد کردن ضربه‌ای ‫مهیب به دشمن باز ماندند. 13 00:00:47,915 --> 00:00:51,665 ‫اینک، این جنگ به بن‌بست رسیده است. 14 00:00:52,051 --> 00:00:55,612 ‫به همین دلیل است که واحد شما، ‫یعنی «یورها» به وجود آمده است. 15 00:00:56,749 --> 00:01:01,624 ‫امیدوارم بتوانید نقش خود را به ‫عنوان سلاح نهایی جنگ ایفا کنید. 16 00:01:02,061 --> 00:01:04,313 ‫بله قربان! به خوبی متوجه شدیم. 17 00:01:04,706 --> 00:01:06,212 ‫باشد که نیروهایتان موفق شوند. 18 00:01:06,873 --> 00:01:09,052 ‫شکوه و جلال از آن بشریت! 19 00:01:09,456 --> 00:01:11,908 ‫شکوه و جلال از آن بشریت! 20 00:01:12,373 --> 00:01:13,873 ‫شکوه و جلال... 21 00:01:13,873 --> 00:01:15,581 ‫از آن بشریت. 22 00:01:16,498 --> 00:01:18,373 ‫از آن بشریت. 23 00:01:18,424 --> 00:01:22,431 ‫«وبسایت امپایر بست تیوی تقدیم می‌کند» ‫.:::EmpireBestTV.Com:::. 24 00:01:22,456 --> 00:01:24,836 ‫♪ ترانه escalate از Aimer ♪ 25 00:01:24,860 --> 00:01:28,723 ‫♪ چه کسی ترانه‌ای درباره ‫درد و غم ما می‌خونه؟ ♪ 26 00:01:28,747 --> 00:01:36,927 ‫♪ به بازتاب سرنوشتمون زل زدیم و ‫تظاهر می‌کنیم دیگه باهاش کاری نداریم ♪ 27 00:01:36,958 --> 00:01:42,394 ‫♪ درد و عذابمون تکرار میشه و ما ‫حسرت چیزی ناشناخته رو داریم ♪ 28 00:01:42,419 --> 00:01:47,223 ‫♪ مهم نیست چقدر تلاش کنم، ‫بار گناهم زمین‌گیرم کرده ♪ 29 00:01:47,247 --> 00:01:52,523 ‫♪ آیا آینده مثل بت‌پرستی در حال ‫سقوط کردن و از بین رفتنه؟ ♪ 30 00:01:52,547 --> 00:01:58,195 ‫♪ ردپاهای خفیف ناراحتی ‫مایه یاس و ناامیدی همه هستن ♪ 31 00:01:58,219 --> 00:02:02,983 ‫♪ پوچی تو رو تا اینجا، ‫تا این جنگ بی‌‌پایان دنبال می‌کنه ♪ 32 00:02:03,007 --> 00:02:08,223 ‫♪ به آینده‌ای که می‌خوایم بهش ‫باور داشته باشیم برمی‌گردم ♪ 33 00:02:08,247 --> 00:02:15,325 ‫♪ نمی‌تونم قبولش کنم، پس ‫بالا میرم، پیشرفت می‌کنم ♪ 34 00:02:15,349 --> 00:02:19,025 ‫♪ یکی رو می‌خوام که از بالا بهش نگاه کنم ♪ 35 00:02:19,049 --> 00:02:26,449 ‫♪ کسی که به اسمم دعا کنه. دعا ‫کنه اوضاع مثل زمان‌های قبل بشه. ♪ 36 00:02:26,473 --> 00:02:30,973 ‫♪ مثل یه مارپیچ از هم باز میشم و دوباره ‫سرهم میشم. دوباره و دوباره و دوباره. ♪ 37 00:02:30,997 --> 00:02:36,497 ‫♪ چرا به جنگیدن ادامه میدم؟ ‫از چی نمی‌تونم دست بکشم؟ ♪ 38 00:02:36,521 --> 00:02:43,856 ‫♪ این کارم مثل پیدا کردن سوزن تو ‫انبار کاهه یا یه امید قطعیه؟ ♪ 39 00:02:47,206 --> 00:02:48,790 ‫(نیر: اتوماتا نسخه 1.1آ) 40 00:02:51,873 --> 00:02:55,748 ‫خیلی وقت پیش آتش‌فشانی فوران کرد. 41 00:02:57,248 --> 00:02:59,540 ‫از مواد مذاب آتش‌فشان، 42 00:02:59,540 --> 00:03:01,665 ‫یک تجلی الهی (خدا) به وجود آمد. 43 00:03:02,831 --> 00:03:06,540 ‫خدا به ماشین‌آلات چنین گفت. 44 00:03:07,456 --> 00:03:13,706 ‫آگاهی، درد، خوشی، غم، 45 00:03:14,540 --> 00:03:21,373 ‫خشم، شرم، تنهایی، آینده... 46 00:03:23,123 --> 00:03:24,831 ‫مفهوم زندگی را رقم می‌زنند. 47 00:03:26,882 --> 00:03:34,882 ‫مـــتـــرجـــم ‫::. سیاوش پارســا.:: 48 00:03:39,998 --> 00:03:43,081 ‫(خرابه‌های شهر) 49 00:03:50,056 --> 00:03:51,256 ‫«بررسی سیستم» ‫«دیسک سالم است» 50 00:03:51,281 --> 00:03:52,981 ‫«فشار روغن مناسب است» ‫«مدل هوش مصنوعی: خود اتکا» 51 00:03:53,006 --> 00:03:54,706 ‫«دوربین اصلی» ‫«چپ و راست: سالم» 52 00:04:11,790 --> 00:04:13,790 ‫«دستور از مرکز» ‫«تمام عروسک‌ها را نابود کنید» 53 00:04:36,942 --> 00:04:40,237 ‫(آه... آه...) 54 00:06:40,165 --> 00:06:42,653 ‫شکل آنها قابل دیدن بود. 55 00:06:42,677 --> 00:06:45,165 ‫ظاهر آنها قابل دیدن بود. 56 00:06:45,165 --> 00:06:48,793 ‫اما روح آنها قابل دیدن نبود. 57 00:06:49,165 --> 00:06:54,331 ‫مشاهده کردن مکرر و بی‌انتها به ماشین‌آلات ‫مفهوم حیرت، سردرگمی و تامل را آموخت. 58 00:06:55,331 --> 00:07:01,290 ‫اما در عین حال، علاقه و میل به یادگیری ‫و دانستن ماشین‌آلات را کامل می‌کرد. 59 00:07:08,206 --> 00:07:14,040 ‫(من... پلا... 8... هستم...) ‫(من... معیوب... هستم...) 60 00:07:39,665 --> 00:07:40,874 ‫بازم ازشون هست؟ 61 00:07:43,999 --> 00:07:45,749 ‫لعنتی، گلوله‌هام تموم شدن. 62 00:07:47,040 --> 00:07:48,634 ‫مشکلش چیه؟ 63 00:07:49,206 --> 00:07:51,165 ‫حمله نمی‌کنه. 64 00:07:55,456 --> 00:07:57,851 ‫ب... برادر... 65 00:07:57,999 --> 00:08:11,290 ‫برادر... 66 00:08:22,040 --> 00:08:27,706 ‫(تو میدون جنگ پیداش کردم. یه چیز کوچولو به ‫اسم «گل» که روی اون کاغذ ترسیم شده بود.) 67 00:08:36,531 --> 00:08:38,864 ‫(خطای بحرانی) ‫(منشا احساسات یافت شد) 68 00:10:22,124 --> 00:10:23,166 ‫اوضاع چطوره؟ 69 00:10:23,166 --> 00:10:25,875 ‫دفعه قبل، اکثرشون رو استخراج کردیم. 70 00:10:26,206 --> 00:10:28,374 ‫گمونم این دفعه دیگه تموم بشه. 71 00:10:28,374 --> 00:10:29,456 ‫اینجا هم؟ 72 00:10:30,124 --> 00:10:30,839 ‫هی! 73 00:10:31,331 --> 00:10:34,624 ‫همه لوازم رو ببرید اون بالا! ‫سریع! 74 00:10:34,624 --> 00:10:37,331 ‫اخیرا این اطراف حرکتی از دشمن دیده نشده. 75 00:10:37,331 --> 00:10:39,374 ‫اما خبر نداریم چه اتفاقی ممکنه بیفته. 76 00:10:41,831 --> 00:10:45,456 ‫هی، فکر می‌کنی در برابرشون شانسی داریم؟ 77 00:10:45,456 --> 00:10:47,916 ‫نگران نباش، یه راهی پیدا می‌کنیم. 78 00:10:47,916 --> 00:10:52,249 ‫شنیدم دارن مدل جدیدی از اندرویدها ‫به اسم «یورها» رو میدن بیرون، 79 00:10:52,249 --> 00:10:54,791 ‫و اون‌ها قراره خیلی زود به جنگ پایان بدن. 80 00:10:56,831 --> 00:10:58,666 ‫امیدوارم همینطور بشه. 81 00:11:00,249 --> 00:11:02,581 ‫شورای انسان‌ها به اطلاع 82 00:11:02,581 --> 00:11:06,582 ‫اندرویدهایی که روی زمین ‫در حال جنگ هستند می‌رساند. 83 00:11:06,916 --> 00:11:09,711 ‫نبرد بین ارتش ما و ‫ماشین‌آلات به قدری تنگاتنگ است 84 00:11:09,956 --> 00:11:11,712 ‫که در حال حاضر نمی‌توان به آن خاتمه داد. 85 00:11:12,374 --> 00:11:14,291 ‫احتمالا زیر فشار این نبرد، 86 00:11:14,291 --> 00:11:16,956 ‫به شدت خسته شده‌اید. 87 00:11:16,956 --> 00:11:20,499 ‫اما امیدوارم به جنگیدن ادامه دهید 88 00:11:20,499 --> 00:11:24,585 ‫تا صدها هزار انسانی ‫که در ماه هستند بتوانند... 89 00:11:27,456 --> 00:11:29,499 ‫نمی‌خواید تا ته گوش کنید؟ 90 00:11:29,499 --> 00:11:30,499 ‫لیلی خانم. 91 00:11:31,874 --> 00:11:33,624 ‫منظورش رو فهمیدم. 92 00:11:34,874 --> 00:11:38,374 ‫بهمون گفت تا وقتی ‫بمیریم به جنگیدن ادامه بدیم. 93 00:11:38,374 --> 00:11:42,916 ‫بازم شروع کردین. مثل ‫همیشه بدجور صادقین. لیلی خانم. 94 00:11:42,916 --> 00:11:44,166 ‫بیا اینجا به من کمک کن. 95 00:11:44,599 --> 00:11:47,306 ‫ای خدا. خودش نمی‌تونه تنهایی انجامش بده؟ 96 00:11:47,331 --> 00:11:48,331 ‫برو کمکش. 97 00:11:49,416 --> 00:11:50,876 ‫بله خانم! 98 00:11:50,876 --> 00:11:53,081 ‫دیگه من رو خانم صدا نکن. 99 00:11:53,081 --> 00:11:55,041 ‫فهمیدم رهبر! 100 00:12:00,541 --> 00:12:04,206 ‫با اینکه اون‌هایی که تو ماه هستن، ‫با شکوه و جلال صحبت می‌کنن، 101 00:12:04,206 --> 00:12:07,956 ‫ما «نیروهای مقاومت» صدها ‫ساله که داریم رو زمین می‌جنگیم، 102 00:12:07,956 --> 00:12:09,808 ‫و اون‌ها حتی یه اسلحه بهمون نمیدن. 103 00:12:11,831 --> 00:12:15,812 ‫و اگه تکامل اخیر ‫ماشین‌آلات رو در نظر بگیریم، 104 00:12:15,812 --> 00:12:17,812 ‫بعید می‌دونم این جنگ حالا حالاها تموم بشه. 105 00:12:18,791 --> 00:12:22,291 ‫چقدر دیگه... باید مقاومت کنیم؟ 106 00:12:38,749 --> 00:12:41,581 ‫برادر... 107 00:12:43,041 --> 00:12:47,624 ‫(نیر: اتوماتا نسخه 1.1آ) 108 00:12:53,706 --> 00:12:56,166 ‫خانم 2بی، صدام رو می‌شنوی؟ 109 00:12:56,706 --> 00:12:59,041 ‫پروسه روشن کردن و فعال سازیتون کامل شده. 110 00:13:00,374 --> 00:13:03,041 ‫صبح بخیر! مشکلی ندارین؟ 111 00:13:04,416 --> 00:13:05,706 ‫نه. 112 00:13:06,499 --> 00:13:07,666 ‫9اس. 113 00:13:07,666 --> 00:13:08,374 ‫بله؟ 114 00:13:09,166 --> 00:13:11,416 ‫صدات بهم... 115 00:13:11,416 --> 00:13:12,831 ‫اطمینان خاطر میده. 116 00:13:13,831 --> 00:13:16,166 ‫خیلی ممنونم! 117 00:13:17,791 --> 00:13:22,249 ‫به عنوان کسی که تعمیراتتون رو به عهده ‫داره، شنیدن این حرف واقعا باعث افتخاره. 118 00:13:22,249 --> 00:13:24,249 ‫راستش... برای من هم همینطوره. 119 00:13:24,249 --> 00:13:25,596 ‫شنیدن صدای شما... 120 00:13:25,596 --> 00:13:26,389 ‫9اس. 121 00:13:26,389 --> 00:13:27,999 ‫بله! 122 00:13:27,999 --> 00:13:31,206 ‫میرم فرمانده رو پیدا کنم. 123 00:13:36,624 --> 00:13:38,541 ‫هان؟ 124 00:13:44,291 --> 00:13:45,374 ‫فرمانده. 125 00:13:46,749 --> 00:13:48,499 ‫2بی و 9اس... 126 00:13:48,499 --> 00:13:50,374 ‫تعمیراتتون تموم شد؟ 127 00:13:50,374 --> 00:13:51,374 ‫بله. 128 00:13:51,374 --> 00:13:54,967 ‫استفاده از واکنش جعبه ‫سیاه برای نابود کردن دشمن... 129 00:13:54,967 --> 00:13:56,503 ‫انقدر بی‌پروا نباشید. 130 00:13:56,874 --> 00:13:57,874 ‫چشم. 131 00:13:59,384 --> 00:14:02,581 ‫شرمنده‌م که درست بعد از تموم ‫شدن تعمیراتتون بهتون ماموریت میدم. 132 00:14:02,581 --> 00:14:04,999 ‫لطفا برید به زمین و ‫«نیروی مقاومت» رو پیدا کنین 133 00:14:04,999 --> 00:14:06,791 ‫و اطلاعات جمع‌آوری کنین. 134 00:14:07,041 --> 00:14:08,056 ‫جانم؟ 135 00:14:08,081 --> 00:14:13,581 ‫مگه وظیفه ارتباط با «نیروی مقاومت» ‫به اعضای دیگه یورها محول نشده بود؟ 136 00:14:13,581 --> 00:14:16,938 ‫نمی‌تونیم با کسایی که قبل از شما مسئول ‫این کار شده بودن ارتباط برقرار کنیم. 137 00:14:17,456 --> 00:14:21,154 ‫امیدوارم بتونین تحقیق ‫کنین و بفهمین دلیلش چیه. 138 00:14:21,652 --> 00:14:24,447 ‫روی بخش‌های صحرایی تمرکز کنین. 139 00:14:24,624 --> 00:14:26,041 ‫فهمیدیم. 140 00:14:28,874 --> 00:14:29,999 ‫ولی با این اوصاف، 141 00:14:29,999 --> 00:14:34,374 ‫چرا باید یه مبارز مثل شما ‫رو برای کار تحقیقاتی بفرستن؟ 142 00:14:34,374 --> 00:14:38,374 ‫فکر کنم یه اسکنر مثل من ‫برای تحقیقات کافی باشه. 143 00:14:38,374 --> 00:14:40,374 ‫راجب دستوراتت نق نزن. 144 00:14:40,374 --> 00:14:41,666 ‫چشم. 145 00:14:42,624 --> 00:14:44,916 ‫2بی... 9اس... 146 00:14:46,706 --> 00:14:47,951 ‫لطفا مراقب باشید. 147 00:14:50,556 --> 00:14:53,267 ‫وقتی اون‌ها رو بار زدین، ‫برین به سمت محل انبار بعدی. 148 00:14:53,600 --> 00:14:55,827 ‫اون‌هایی که می‌تونن اول ‫برن و ناحیه رو بررسی کنن. 149 00:14:56,791 --> 00:14:59,191 ‫دوقلوها، سریع باشید. 150 00:14:59,374 --> 00:15:00,831 ‫عجله کنید و... 151 00:15:03,374 --> 00:15:04,791 ‫دشمن داره میاد. 152 00:15:06,166 --> 00:15:07,874 ‫لعنتی! نذارید نزدیک بشن! 153 00:15:13,791 --> 00:15:15,331 ‫عقب نشینی! همین الان عقب نشینی کنید! 154 00:15:15,331 --> 00:15:16,706 ‫لوازم رو بیخیال بشین، 155 00:15:16,706 --> 00:15:19,331 ‫زخمی‌ها رو ببرید تو کامیون‌های دیگه. ‫زود باشید! 156 00:15:26,716 --> 00:15:30,179 ‫ب-برادر... 157 00:15:43,166 --> 00:15:45,749 ‫ماشین‌آلات آنها را پیدا کردند. 158 00:15:47,791 --> 00:15:51,874 ‫این ماشین‌آلات به آنها «گنجینه» می‌گویند. 159 00:15:52,916 --> 00:15:57,124 ‫گنجینه‌ها شکل‌های متفاوتی دارند. 160 00:15:57,791 --> 00:16:00,249 ‫گنجینه‌ها شکل‌های... 161 00:16:00,249 --> 00:16:03,041 ‫متفاوتی دارند. 162 00:16:07,624 --> 00:16:15,956 ‫بکش... 163 00:16:19,499 --> 00:16:21,336 ‫میدون‌های مین جوابگو نیستن. 164 00:16:21,355 --> 00:16:22,417 ‫زخمی‌ها در چه حالن؟ 165 00:16:24,081 --> 00:16:25,722 ‫چطوره با مرکز تماس اضطراری بگیریم؟ 166 00:16:25,722 --> 00:16:27,369 ‫وقت نداریم منتظر اون‌ها بمونیم. 167 00:16:28,206 --> 00:16:30,331 ‫بیاید برای کمک با شورای ‫انسان‌ها تماس بگیریم. 168 00:16:30,331 --> 00:16:32,033 ‫چند بار باید بهتون بگم؟ 169 00:16:32,033 --> 00:16:33,874 ‫اون‌ها نیروی کمکی نمی‌فرستن. 170 00:16:38,249 --> 00:16:40,919 ‫می‌کشیم‌شون به دره‌ای که ‫جلوتره و پل رو منفجر می‌کنیم. 171 00:16:40,919 --> 00:16:42,999 ‫تمام کس‌هایی که هنوز زنده‌ن با من بیان. 172 00:16:48,291 --> 00:16:49,541 ‫رسیدن! 173 00:16:50,416 --> 00:16:51,416 ‫چی شده؟ 174 00:16:51,416 --> 00:16:52,999 ‫یه دونه‌شون هست که عجیبه... 175 00:16:53,416 --> 00:16:54,416 ‫ولش کن. 176 00:16:54,416 --> 00:16:56,350 ‫رسیدن، بیاید پل رو منفجر کنیم. 177 00:16:56,624 --> 00:17:03,291 ‫بکش... 178 00:17:03,291 --> 00:17:04,832 ‫رسیدن به وسط پل. 179 00:17:04,832 --> 00:17:05,832 ‫حالا! 180 00:17:06,874 --> 00:17:07,790 ‫مشکل چیه؟ 181 00:17:07,790 --> 00:17:09,415 ‫امکان نداره، کار نکرد! 182 00:17:09,415 --> 00:17:11,609 ‫داری چیکار می‌کنی؟ زود باش! 183 00:17:11,609 --> 00:17:13,550 ‫لعنتی. نمی‌تونم منفجرش کنم. 184 00:17:14,082 --> 00:17:16,040 ‫جک‌اَس هم الان پیشمون نیست. 185 00:17:16,957 --> 00:17:19,749 ‫رهبر، بی‌فایده‌ست. ‫بیا عقب‌نشینی کنیم. 186 00:17:20,207 --> 00:17:24,249 ‫بکش... 187 00:17:24,251 --> 00:17:25,130 ‫رهبر! 188 00:18:21,540 --> 00:18:23,624 ‫این... دیگه کیه؟ 189 00:18:31,082 --> 00:18:32,749 ‫بکش... 190 00:18:38,790 --> 00:18:40,832 ‫ش-شماره 2... 191 00:18:43,749 --> 00:18:44,957 ‫خانم 2بی. 192 00:18:44,957 --> 00:18:46,874 ‫با موفقیت نیروهای دشمن رو سرکوب کردیم. 193 00:18:46,959 --> 00:18:48,000 ‫درسته. 194 00:18:48,165 --> 00:18:51,499 ‫وسیله پرواز رو به صورت ‫خودکار به پناهگاه می‌فرستم. 195 00:18:52,082 --> 00:18:53,207 ‫خب، خب، 196 00:18:53,207 --> 00:18:56,249 ‫با اینکه ماشین‌آلات ‫بعضی‌اوقات گروه تشکیل میدن، 197 00:18:56,249 --> 00:18:58,540 ‫اما این یکی واقعا بزرگ بود. 198 00:18:59,457 --> 00:19:01,377 ‫دشمن شناسایی شد. 199 00:19:01,957 --> 00:19:03,749 ‫خانم 2بی، یکیشون هنوز زنده‌ست. 200 00:19:05,082 --> 00:19:06,832 ‫بکش... 201 00:19:09,832 --> 00:19:10,499 ‫پاد. 202 00:19:21,415 --> 00:19:22,790 ‫خیلی خب، همگی. 203 00:19:22,790 --> 00:19:24,122 ‫الان دیگه امنه. 204 00:19:25,040 --> 00:19:26,082 ‫تکون نخور. 205 00:19:27,207 --> 00:19:28,540 ‫لیلی خانم. 206 00:19:31,040 --> 00:19:33,915 ‫پاد، بهم ژل هموستاتیک و ‫واکسن ویروس لاجیک بده. 207 00:19:33,915 --> 00:19:35,082 ‫نیازی نیست. 208 00:19:35,082 --> 00:19:35,824 ‫هی. 209 00:19:40,707 --> 00:19:42,165 ‫اون‌ها... 210 00:19:42,165 --> 00:19:44,999 ‫کارکنان تعمیراتن که به صورت همیشگی ‫برای «نیروی مقاومت» کار می‌کنن. 211 00:19:45,415 --> 00:19:48,582 ‫اما بگذریم. شماها... ‫لباس سیاه و چشم‌بند دارین. 212 00:19:48,582 --> 00:19:50,082 ‫شما باید اعضای یورها باشین. 213 00:19:50,082 --> 00:19:52,957 ‫این اولین باره که اعضای یورها رو می‌بینم. 214 00:19:53,776 --> 00:19:57,333 ‫شورای انسان‌ها باید به ‫درخواستمون جواب داده باشه. 215 00:19:57,333 --> 00:19:57,999 ‫آره. 216 00:19:57,999 --> 00:19:59,406 ‫درسته، لیلی خانم؟ 217 00:19:59,406 --> 00:20:01,700 ‫همیشه به شورای انسان‌ها باور داشتم. 218 00:20:01,700 --> 00:20:03,828 ‫اونوقت کی از ترس بیخیال جنگیدن شده بود؟ 219 00:20:03,832 --> 00:20:05,332 ‫خودت هم تا سرحد مرگ ترسیده بودی. 220 00:20:05,332 --> 00:20:07,790 ‫- نخیرم! - چرا، ترسیده بودی! ‫- بیاید برگردیم به پایگاه. 221 00:20:07,790 --> 00:20:09,957 ‫شما دوتا هم بعدا با هم جر و بحث کنید! 222 00:20:10,749 --> 00:20:13,790 ‫چطور ممکنه شورای ‫انسان‌ها نیروی کمکی بفرسته؟ 223 00:20:16,457 --> 00:20:18,624 ‫پدرش کشته شد. 224 00:20:19,999 --> 00:20:22,082 ‫مادرش کشته شد. 225 00:20:23,665 --> 00:20:25,832 ‫پدرش کشته شد. 226 00:20:26,665 --> 00:20:28,707 ‫مادرش کشته شد. 227 00:20:29,707 --> 00:20:39,874 ‫دستانش با سردی نگه‌دارنده امید ‫به بزرگ شدن و غم تنها شدن بودند. 228 00:20:41,457 --> 00:20:44,233 ‫اگه اینطور پیش بره... 229 00:20:44,326 --> 00:20:51,331 ‫اگه اینطور پیش بره... 230 00:20:51,356 --> 00:20:59,356 ‫مـــتـــرجـــم ‫::. سیاوش پارســا.:: 231 00:20:59,509 --> 00:21:01,332 ‫اگه اینطور پیش بره... 232 00:21:01,332 --> 00:21:03,165 ‫بد... میشه... 233 00:21:06,030 --> 00:21:08,411 ‫«قسمت دوم: ر[س]تن (فرار کردن) از شهر» 234 00:21:09,456 --> 00:21:14,456 «ارائه شده توسط وبسایت امپایر بست تی وی» .:::EmpireBestTV.Com:::. 235 00:21:14,480 --> 00:21:16,480 در تلگرام @EmpireBestsTV 236 00:22:40,707 --> 00:22:42,143 ‫(از پاد 042 به تمامی انسان‌ها. ‫ماموریت از الان شروع میشه.) 237 00:22:42,168 --> 00:22:43,635 ‫(همه پایان‌های بازی ‫نیر:اتوماتا را معرفی کنید.) 238 00:22:44,290 --> 00:22:47,749 ‫(نمایش عروسکی نیر اتوماتا) ‫(لطفا مراقب باشید) 239 00:22:50,040 --> 00:22:51,332 ‫سلام به همگی. 240 00:22:51,332 --> 00:22:53,582 ‫من یه اندروید هستم که برای بشریت می‌جنگه. 241 00:22:53,582 --> 00:22:56,040 ‫یورها شماره 9 از نوع اس. 9اس. و این هم... 242 00:22:56,040 --> 00:22:58,957 ‫منم همینطور. یورها شماره 2 از نوع بی. 2بی. 243 00:22:58,957 --> 00:23:01,040 ‫امروز یه نامه از یکی از ‫مخاطبین کودک برنامه دریافت کردم. 244 00:23:01,040 --> 00:23:05,332 ‫(بخش سوال و جواب «نیر: اتوماتا») ‫نامه از طرف یوکو تاروئه که تو استان (دیار) آیچی زندگی می‌کنه. 245 00:23:05,332 --> 00:23:08,349 ‫فکر کنم این اسم رو می‌شناسم. ‫[یوکو تارو نویسنده بازی و این انیمه است] 246 00:23:08,374 --> 00:23:09,874 ‫دوتا سوال پرسیده. 247 00:23:09,874 --> 00:23:12,707 ‫اولی اینه که چه چیزی «انرژی» ‫اندرویدها رو تامین می‌کنه؟ 248 00:23:12,707 --> 00:23:14,790 ‫در جوابش باید بگم چیزی ‫که انرژی ما رو تامین می‌کنه... 249 00:23:14,790 --> 00:23:15,832 ‫آبه. 250 00:23:15,832 --> 00:23:16,874 ‫دقیقا. 251 00:23:16,874 --> 00:23:20,082 ‫اندرویدهای عادی آب رو می‌نوشن. 252 00:23:20,082 --> 00:23:22,815 ‫اما اندرویدهای یورها، یه مخزن ‫ذخیره آب دارن که به صورت خودکار 253 00:23:22,816 --> 00:23:24,942 ‫انرژی بدن رو از طریق راکتور تامین می‌کنه. 254 00:23:25,249 --> 00:23:26,624 ‫بریم سراغ سوال دوم. 255 00:23:26,624 --> 00:23:29,999 ‫«چیپ سیستم‌عامل» که اندرویدها دارن چیه؟ 256 00:23:29,999 --> 00:23:31,207 ‫(خارج کردن) ‫صبر کنین. حس بدی دارم. 257 00:23:31,207 --> 00:23:32,082 ‫(آیا از خارج کردن چیپ ‫سیستم‌عامل اطمینان دارید؟) 258 00:23:32,082 --> 00:23:32,910 ‫(بله) ‫خانم 2بی. 259 00:23:33,040 --> 00:23:33,457 ‫صبر کنین! 260 00:23:33,749 --> 00:23:35,915 ‫(اخطار! محتاط باشید) ‫(هرگز چیپ سیستم‌عامل را خارج نکنید) 261 00:23:35,915 --> 00:23:37,582 ‫(در صورت خارج کردن آن، می‌میرید) 262 00:23:38,290 --> 00:23:39,624 ‫(ادامه دارد)