1 00:00:02,375 --> 00:00:04,666 ‫پوین‌دکستر رو انداختیم پشت میله‌ها ‫ولی هیچی عوض نشد 2 00:00:04,667 --> 00:00:07,499 ‫از هکتور آیالا دفاع کردیم ‫ولی با این‌حال کشته شد 3 00:00:07,500 --> 00:00:09,791 ‫میوز به هدر حمله کرد ‫و هدر فکر می‌کنه حق با فیسکه 4 00:00:09,792 --> 00:00:13,208 ‫اینجا، ما، کارایی... کارایی که می‌کنیم ‫به‌نظر بی‌فایده میاد 5 00:00:13,958 --> 00:00:15,917 ‫« آنـچـه گـذشـت » 6 00:00:15,917 --> 00:00:17,874 ‫به‌نظر من امروز 7 00:00:17,875 --> 00:00:19,207 ‫عدالت اجرا نمیشه 8 00:00:19,208 --> 00:00:22,082 ‫چون هر حکمی هم صادر بشه ‫فاگی نلسون رو برنمی‌گردونه 9 00:00:22,083 --> 00:00:23,791 ‫می‌خوای دردویل رو چیکار کنی؟ 10 00:00:23,792 --> 00:00:26,750 ‫من دیگه دردویل نیستم ‫و دیگه به خودم اجازه نمیدم دردویل باشم 11 00:00:28,458 --> 00:00:29,749 ‫یکی از موکل‌هام تیر خورد 12 00:00:29,750 --> 00:00:32,416 ‫حدس بزن نشان کی رو ‫روی پوکه‌ی گلوله پیدا کردم؟ 13 00:00:32,417 --> 00:00:34,791 ‫یه گروه ویژه، که اعضاش توسط خودم گلچین شدن 14 00:00:34,792 --> 00:00:36,541 ‫ این‌ها تمام پلیس‌های فاسد شهرن 15 00:00:36,542 --> 00:00:38,457 ‫من ترجیح میدم ‫بهشون بگم "افراد باانگیزه" 16 00:00:38,458 --> 00:00:39,582 ‫داشته جشن می‌گرفته 17 00:00:39,583 --> 00:00:42,666 ‫شبی که مرد، می‌دونست قراره برنده بشه ‫و یکی از سر راه برش داشت 18 00:00:42,667 --> 00:00:45,082 ‫همه فکر می‌کردن یه تیراندازی ‫که الکی کشتار راه انداخته 19 00:00:45,083 --> 00:00:46,332 ‫برای فیسک کشتیش 20 00:00:46,333 --> 00:00:47,749 ‫من کسب‌وکار رو دست گرفتم 21 00:00:47,750 --> 00:00:50,874 ‫بعدش برگشت و حالا نمی‌دونم چه حسی دارم 22 00:00:50,875 --> 00:00:53,874 ‫ولی می‌خوام اینو بدونی ‫اومده پیش تو تا به من نزدیک بشه 23 00:00:53,875 --> 00:00:56,416 ‫مت، داری به عنوان ‫ یه روان‌شناس نگرانم می‌کنی 24 00:00:56,417 --> 00:00:58,082 ‫بن پوین‌دکستر یکی از نگهبان‌های زندان رو کشته 25 00:00:58,083 --> 00:00:59,683 ‫و با نشانش فرار کرده 26 00:01:00,292 --> 00:01:01,749 ‫می‌دونم تو دستور قتل فاگی رو دادی 27 00:01:01,750 --> 00:01:03,350 ‫شوهرت خبر داره؟ 28 00:01:20,042 --> 00:01:28,042 ‫سی‌نما تقدیم میکند ‫WwW.30NaMa.CoM 29 00:01:41,833 --> 00:01:45,958 ‫« یـک سـال قـبـل » 30 00:01:52,417 --> 00:01:55,833 ‫کل رسوایی فساد اف‌بی‌آی ‫مامور ندیم و تمام اینا 31 00:01:56,875 --> 00:01:58,750 ‫شوهرم بخاطر همین تبرئه شد 32 00:01:59,792 --> 00:02:01,958 ‫انصاف حکم می‌کنه ‫توام بتونی ازش نفع ببری 33 00:02:01,958 --> 00:02:03,624 ‫« این حکم آزادی مشروط ‫تا زمان تجدیدنظرخواهی می‌باشد » 34 00:02:03,625 --> 00:02:06,375 ‫"آزادی به دلیل تجدیدنظرخواهی" 35 00:02:11,208 --> 00:02:12,808 ‫فیسک 36 00:02:13,333 --> 00:02:14,933 ‫از این قضیه خبر داره؟ 37 00:02:15,750 --> 00:02:18,583 ‫چند وقتی میشه شوهرم رو ندیدم 38 00:02:19,917 --> 00:02:23,042 ‫دادم آزادت کنن ‫چون می‌خواستم یه لطفی بهم بکنی 39 00:02:24,958 --> 00:02:26,558 ‫ازم می‌خوای... 40 00:02:28,667 --> 00:02:30,267 ‫یکی رو بکشم 41 00:02:31,708 --> 00:02:34,833 ‫یه دزد به اسم بنجامین کافارو 42 00:02:35,875 --> 00:02:38,000 ‫و وکیلش، فاگی نلسون 43 00:02:40,542 --> 00:02:42,142 ‫طرف رو یادمه 44 00:02:43,208 --> 00:02:45,208 ‫می‌خوای آتش گذشته دامنت رو نگیره، آره؟ 45 00:02:45,958 --> 00:02:48,708 ‫پرونده‌ای که درگیرشه ‫باعث میشه توجه‌های ناخواسته‌ای 46 00:02:49,417 --> 00:02:52,458 ‫به سمت یک‌سری ‫ از شیوه‌های کسب‌و‌کارم جلب بشه 47 00:02:55,000 --> 00:02:56,750 ‫باید زود انجام بشه 48 00:02:57,875 --> 00:02:59,475 ‫در چند روز آینده 49 00:03:00,375 --> 00:03:02,667 ‫دکتر جین، 7533 50 00:03:06,042 --> 00:03:07,642 ‫بنجامین 51 00:03:08,458 --> 00:03:11,249 ‫دارم بهت فرصت میدم ‫بتونی ذهنت رو پس بگیری 52 00:03:11,250 --> 00:03:13,250 ‫خودت رو... 53 00:03:14,042 --> 00:03:15,642 ‫این که نشد زندگی 54 00:03:26,542 --> 00:03:30,000 ‫تو توی اینجور کارها بهترینی 55 00:03:30,667 --> 00:03:32,267 ‫برای همین اومدم 56 00:03:32,875 --> 00:03:35,583 ‫گذشته‌ای که با شوهرم داری ‫نقشی توی این قضایا نداره 57 00:03:37,250 --> 00:03:40,541 ‫اون... همیشه توی این قضایا نقش داره 58 00:03:44,958 --> 00:03:46,558 ‫یه پیشنهاد ساده‌ست 59 00:03:52,375 --> 00:03:54,332 ‫دکتر پاتل، 663 60 00:03:54,333 --> 00:03:55,933 ‫بهم اعتماد کن 61 00:04:23,792 --> 00:04:25,392 ‫حالا دیگه آزادی 62 00:04:50,000 --> 00:04:51,600 ‫مت! 63 00:06:33,500 --> 00:06:41,500 ‫تـرجـمـه و تـنـظـیـم : حـسـیـن اسـمـاعـیـلـی 64 00:06:49,375 --> 00:06:50,975 ‫کارن! 65 00:06:54,750 --> 00:06:56,350 ‫بخاطر داروهاست 66 00:06:59,875 --> 00:07:01,624 ‫هدر 67 00:07:01,625 --> 00:07:03,957 ‫حالت خوبه؟ 68 00:07:03,958 --> 00:07:05,999 ‫خوبم 69 00:07:06,000 --> 00:07:07,600 ‫من... 70 00:07:09,542 --> 00:07:11,142 ‫آب می‌خوری؟ 71 00:07:14,042 --> 00:07:15,642 ‫فیسک؟ 72 00:07:16,417 --> 00:07:18,207 ‫جونش رو نجات دادی 73 00:07:18,208 --> 00:07:19,957 ‫آره 74 00:07:19,958 --> 00:07:24,167 ‫شنیدم یکی داد زد "اسلحه" و ناخوداگاه ‫واکنش نشون دادم. پوین‌دکستر چی شد؟ 75 00:07:24,792 --> 00:07:26,392 ‫هنوز فراریه 76 00:07:28,042 --> 00:07:31,208 ‫کیرستن، ونسا فیسک ‫دستور قتل فاگی رو داده بود 77 00:07:32,833 --> 00:07:36,249 ‫ببین، پرونده‌ای که فاگی داشت روش کار می‌کرد ‫می‌تونی برام گیرش بیاری... 78 00:07:36,250 --> 00:07:37,999 ‫هی، گوش کن ‫تحت تاثیر داروهای زیادی هستی 79 00:07:38,000 --> 00:07:39,457 ‫می‌دونم حرفام چطور به‌نظر میاد 80 00:07:39,458 --> 00:07:41,999 ‫واقعاً فکر نکنم بدونی ‫فکر نکنم بدونی، خب؟ 81 00:07:44,208 --> 00:07:45,808 ‫هنوز دارم می‌لرزم 82 00:07:47,792 --> 00:07:50,917 ‫تنها چیزی که برام مهمه ‫اینه که تو هنوز زنده‌ای 83 00:08:07,167 --> 00:08:08,767 ‫ونسا... 84 00:08:09,542 --> 00:08:11,142 ‫خودم می‌دونم 85 00:08:13,250 --> 00:08:14,850 ‫می‌دونم 86 00:08:29,583 --> 00:08:31,457 ‫فاگی می‌دونست ‫قراره توی پرونده‌ش برنده بشه 87 00:08:31,458 --> 00:08:34,541 ‫با جوزی صحبت کردم ‫یه بطری اوملونی باز کرده بود 88 00:08:34,542 --> 00:08:36,249 ‫یادمه داشت می‌خورد 89 00:08:36,250 --> 00:08:37,874 ‫- درسته؟ ‫- گفت داره 90 00:08:37,875 --> 00:08:40,832 ‫پیروزی آینده‌ش رو جشن می‌گیره ‫ولی به‌نظرم داشت الکی لاف می‌زد 91 00:08:40,833 --> 00:08:42,666 ‫نه، نمی‌زد ‫فکر کنم مدرکی گیر آورده بود 92 00:08:42,667 --> 00:08:44,082 ‫که فیسک‌ها نمی‌خواستن افشا بشه 93 00:08:44,083 --> 00:08:46,291 ‫می‌دونی که اونا ‫هدف تیراندازی بودن 94 00:08:46,292 --> 00:08:48,541 ‫- می‌دونم. هی. می‌دونم کار اونا بوده ‫- بله؟ 95 00:08:48,542 --> 00:08:50,166 ‫فقط دلیلشو نمی‌دونم 96 00:08:50,167 --> 00:08:52,499 ‫چیز دیگه‌ای از اون شب یادت میاد؟ 97 00:08:52,500 --> 00:08:55,457 ‫خب... 98 00:08:55,458 --> 00:08:59,291 ‫یادمه گفت می‌خواد ‫درخواست صدور قرار رد دعوا کنه 99 00:08:59,292 --> 00:09:00,374 ‫باید ببینمش 100 00:09:00,375 --> 00:09:01,916 ‫نمی‌تونی، چون ثبتش نکرد 101 00:09:01,917 --> 00:09:03,749 ‫پس باید از اینجا برم بیرون و پیداش کنم 102 00:09:03,750 --> 00:09:05,350 ‫هی، هی، هی. آروم... 103 00:09:06,083 --> 00:09:09,250 ‫میلیون‌ها دلار از طریق رد هوک جابه‌جا کردی 104 00:09:10,083 --> 00:09:11,750 ‫حالا که من شهردارم 105 00:09:12,583 --> 00:09:15,000 ‫می‌تونیم میلیاردها دلار جابه‌جا کنیم 106 00:09:18,583 --> 00:09:21,991 ‫- گالو و پلیس ‫- لوکا 107 00:09:23,792 --> 00:09:26,958 ‫- دار و دسته‌ها چی؟ ‫- همه‌شون بخشی از برنامه‌م هستن 108 00:09:29,250 --> 00:09:32,167 ‫من برای نجات شهر نامزد شدم 109 00:09:32,875 --> 00:09:35,458 ‫ولی فرصت‌ها خودشون پیش میان 110 00:09:39,500 --> 00:09:41,082 ‫مت... آروم باش، مت 111 00:09:41,083 --> 00:09:42,707 ‫دیوونه نشدم، هدر 112 00:09:42,708 --> 00:09:46,499 ‫هرچقدرم فکر می‌کنی فیسک رو می‌شناسی ‫واقعاً نمی‌شناسیش. و این واقعاً خطرناکه 113 00:09:46,500 --> 00:09:48,957 ‫متاسفم که حرفمو باور نمی‌کنی ‫ولی دارم حقیقت رو بهت میگم 114 00:09:53,208 --> 00:09:55,375 ‫فکر کنم بهتره وقتی برگردم که... 115 00:09:57,000 --> 00:09:58,600 ‫یکم استراحت کرده باشی 116 00:10:03,958 --> 00:10:05,558 ‫منم الان میام بیرون 117 00:10:11,000 --> 00:10:12,249 ‫میرن اون بیرون 118 00:10:12,250 --> 00:10:14,624 ‫و نه فقط سراغ پوین‌دکستر ‫بلکه سراغ تمام پارتیزان‌ها میرن! 119 00:10:14,625 --> 00:10:19,207 ‫نه خبری از دوربین هست ‫نه تشریفات قانونی، نه حکم! 120 00:10:19,208 --> 00:10:22,207 ‫قربان، این نه تنها برخلاف ‫اصول کاری پلیس نیویورکه 121 00:10:22,208 --> 00:10:24,957 ‫غیرقانونی هم هست. حتماً بعدش از استفاده ‫از تسلیحات کشنده هم حمایت می‌کنین 122 00:10:24,958 --> 00:10:29,082 ‫"حمایت"؟ به هیچ عنوان ‫تشویقش می‌کنم، گالو! تشویقش می‌کنم! 123 00:10:29,083 --> 00:10:33,166 ‫می‌خوام پل‌ها مسدود بشن! ‫می‌خوام تونل‌ها بسته بشن! 124 00:10:33,167 --> 00:10:38,124 ‫قربان، حمله‌ی یک فرد مسلح ‫به شهردار بی‌حرمتی بزرگیه 125 00:10:38,125 --> 00:10:41,957 ‫معلومه، کاملاً متوجهم ‫ ولی برای بستن شهر 126 00:10:41,958 --> 00:10:46,791 ‫نیاز به یه خطر بزرگ و واقعی دارین ‫که درحال حاضر امنیت عمومی رو تهدید کنه 127 00:10:46,792 --> 00:10:50,208 ‫شیلا، نگرانی‌هات رو شنیدم 128 00:10:52,250 --> 00:10:54,583 ‫حالا همه‌تون وظایفی برای انجام دادن دارین 129 00:10:58,750 --> 00:11:00,350 ‫باک، یه لحظه صبر کن لطفاً 130 00:11:05,958 --> 00:11:08,583 ‫مت مورداک در چه حاله؟ 131 00:11:09,875 --> 00:11:12,625 ‫شرایطش پایداره ‫توی بیمارستان مترو جنرال بستریه 132 00:11:13,292 --> 00:11:17,083 ‫نجات شما توسط مورداک ‫ظاهر اوضاع رو یکم پیچیده می‌کنه 133 00:11:18,750 --> 00:11:20,350 ‫نه 134 00:11:21,000 --> 00:11:22,600 ‫کاملاً برعکس 135 00:11:23,625 --> 00:11:28,958 ‫تصور کن وکیل نترس اهل هلز کیچن ما... 136 00:11:30,917 --> 00:11:33,832 ‫بخاطر جراحتش از دنیا بره 137 00:11:33,833 --> 00:11:36,417 ‫جراحتی که در راه تلاش ‫برای نجات شهردار برداشته 138 00:11:37,458 --> 00:11:38,916 ‫در این مورد... 139 00:11:38,917 --> 00:11:42,957 ‫یه قهرمان مُرده از یه پارتیزان زنده بهتره 140 00:11:52,458 --> 00:11:56,541 ‫مت، خیلی خیلی خوشحالم ‫که قراره حالت خوب بشه. جدی میگم 141 00:11:56,542 --> 00:11:58,416 ‫ولی باید بعد از این قضایا 142 00:11:58,417 --> 00:12:00,017 ‫یه صحبت جدی با هم بکنیم، باشه؟ 143 00:12:04,500 --> 00:12:06,291 ‫دکتر کلوینسون، 306 144 00:12:06,292 --> 00:12:09,333 ‫دکتر کلوینسون، 306 145 00:12:22,833 --> 00:12:27,375 ‫به حرفات در مورد خطرات... 146 00:12:28,583 --> 00:12:30,583 ‫و امنیت عمومی فکر کردم 147 00:12:31,583 --> 00:12:33,183 ‫خیلی خوشحالم، قربان 148 00:12:33,500 --> 00:12:37,792 ‫گاهی اوقات واکنش‌هامون از عواملی ‫که باعث اون واکنش‌ها شدن بدترن 149 00:12:39,833 --> 00:12:41,433 ‫شیلا، من... 150 00:12:45,333 --> 00:12:50,583 ‫توی کسب‌و‌کار، همیشه نقطه‌عطفی ‫در مذاکرات وجود داره 151 00:12:51,750 --> 00:12:54,500 ‫توی این شهر به همچین نقطه‌عطفی رسیدیم 152 00:12:56,750 --> 00:12:58,500 ‫فقط نیاز به تلنگری کوچیک داره... 153 00:13:00,458 --> 00:13:03,458 ‫تا با آغوش باز بیان سمت ما 154 00:13:05,958 --> 00:13:08,750 ‫منظورتون چطور تلنگریه؟ 155 00:13:12,542 --> 00:13:14,500 ‫زن خیلی نکته‌بینی هستی 156 00:13:16,917 --> 00:13:22,167 ‫به‌نظرم می‌دونی بین کارکنانم ‫کی وفاداره و کی نیست 157 00:13:24,500 --> 00:13:26,100 ‫مردم باهات صحبت می‌کنن 158 00:13:28,542 --> 00:13:32,542 ‫آره، آره، میشه گفت ‫از شرایط و اتفاقات اینجا باخبرم 159 00:13:33,792 --> 00:13:35,392 ‫خوبه 160 00:13:36,375 --> 00:13:39,958 ‫تمام کسایی که کاملاً موافق نیستن رو... 161 00:13:41,417 --> 00:13:43,017 ‫بفرست برن 162 00:13:49,458 --> 00:13:51,058 ‫چشم قربان 163 00:13:54,000 --> 00:13:57,333 ‫وقتی رفتی، میشه دوستمون ‫از "کان اِد" رو بفرستی داخل؟ 164 00:14:16,017 --> 00:14:18,017 ‫« زود خوب شو » 165 00:14:20,042 --> 00:14:23,624 ‫مسئول بخش بیماران سرپایی ‫لطفاً با 573 تماس بگیر 166 00:14:23,625 --> 00:14:25,667 ‫مسئول بخش بیماران سرپایی 167 00:14:33,333 --> 00:14:34,933 ‫باید با هم صحبت کنیم 168 00:14:37,917 --> 00:14:39,517 ‫باشه 169 00:14:40,292 --> 00:14:42,208 ‫متوجه که هستی ‫چه اتفاقی داره میفته، مگه نه؟ 170 00:14:43,042 --> 00:14:44,642 ‫می‌دونم که متوجه شدی 171 00:14:45,375 --> 00:14:46,999 ‫اول دست و بال پلیس رو می‌بنده 172 00:14:47,000 --> 00:14:49,916 ‫آمار جرم و جنایت میره بالا 173 00:14:49,917 --> 00:14:51,708 ‫احتمالاً بخاطر دوست‌هاش 174 00:14:52,292 --> 00:14:53,624 ‫و بعد... 175 00:14:53,625 --> 00:14:57,374 ‫یه مشت پلیس یاغی رو ‫تبدیل به شبه‌نظامی‌های خودش می‌کنه 176 00:14:57,375 --> 00:14:59,749 ‫و به عنوان جوخه قتل ‫می‌فرسته سراغ پارتیزان‌ها 177 00:14:59,750 --> 00:15:02,707 ‫و حالا می‌خواد ‫کنترل برق شهر رو هم دست بگیره؟ 178 00:15:02,708 --> 00:15:05,332 ‫ظاهراً خبرچین داری 179 00:15:05,333 --> 00:15:08,291 ‫هنوزم آدمای عاقلی توی این ساختمون پیدا میشن 180 00:15:08,292 --> 00:15:10,542 ‫و شرط می‌بندم توام یکیشونی 181 00:15:30,958 --> 00:15:32,416 ‫دارم میرم با مقامات بالاتر صحبت کنم 182 00:15:32,417 --> 00:15:34,541 ‫فرماندار، دیوان عالی ایالت 183 00:15:34,542 --> 00:15:36,749 ‫اینجا هنوزم دفتر شهرداره ‫نه دفتر کینگ‌پین 184 00:15:36,750 --> 00:15:38,582 ‫و اون باید از قانون تبعیت کنه 185 00:15:38,583 --> 00:15:43,167 ‫و امیدوارم توام ازم حمایت کنی 186 00:15:51,000 --> 00:15:54,500 ‫- کِی؟ ‫- فردا. صبح زود به سمت آلبانی حرکت می‌کنم 187 00:15:55,208 --> 00:15:57,667 ‫خب، امکان نداره بتونم همراهت بیام 188 00:15:58,333 --> 00:16:02,124 ‫ولی اگر خواستی پیش اونا ‫سفارشت رو بکنم، می‌کنم 189 00:16:02,125 --> 00:16:04,582 ‫- ممنونم، شیلا ‫- خواهش می‌کنم 190 00:16:04,583 --> 00:16:05,957 ‫این قضیه رو هم پشت سر می‌گذاریم 191 00:16:05,958 --> 00:16:07,875 ‫نیویورک همیشه مشکلات رو پشت سر می‌ذاره 192 00:16:09,250 --> 00:16:10,916 ‫مراقب خودت باش 193 00:16:10,917 --> 00:16:13,332 ‫همیشه هستم. توام همینطور 194 00:17:52,375 --> 00:17:55,708 ‫اصلاً انتظار نداشتم ‫تو یکی رو اینجا ببینم 195 00:17:57,042 --> 00:17:59,125 ‫می‌دونستی یه عوضی تمام عیاری؟ 196 00:17:59,750 --> 00:18:04,457 ‫برق که قطع میشه، هیچی نداری ‫بشه یه قهوه‌ی کوفتی توش درست کرد 197 00:18:04,458 --> 00:18:06,791 ‫خب، همه که توی پناهگاه زندگی نمی‌کنن، فرانک 198 00:18:06,792 --> 00:18:09,791 ‫این لباس جدیدته؟ حالا چی صدات می‌کنن؟ 199 00:18:09,792 --> 00:18:11,207 ‫"مرد لباس‌خواب‌پوش"؟ 200 00:18:11,208 --> 00:18:14,874 ‫تو چی؟ موهاتو اصلاح کردی ‫و افترشیو زدی؟ بخاطر من خوشگل کردی؟ 201 00:18:14,875 --> 00:18:16,957 ‫آره. آره، بخاطر تو این‌کارو کردم 202 00:18:16,958 --> 00:18:18,791 ‫فکر کردم نمی‌خوای ‫توی این درگیری نقشی داشته باشی 203 00:18:18,792 --> 00:18:21,625 ‫آره، خب، یکی باهام تماس گرفت ‫و نظرم عوض شد 204 00:18:22,375 --> 00:18:23,707 ‫میشه بیشتر توضیح بدی؟ 205 00:18:23,708 --> 00:18:25,308 ‫نه، نمیشه 206 00:18:25,750 --> 00:18:28,041 ‫قول دادم زنده از اینجا درت میارم 207 00:18:28,042 --> 00:18:29,792 ‫همین‌کارم می‌کنم 208 00:18:30,542 --> 00:18:33,207 ‫شمال‌غربی خونه‌ت ‫یه مشت لاشی توی یه ون نشستن 209 00:18:33,208 --> 00:18:35,249 ‫- متوجهش شدی؟ ‫- آره 210 00:18:35,250 --> 00:18:38,166 ‫از الان گفته باشم، وقتی اومدن این بالا ‫با این طرفدارهام 211 00:18:38,167 --> 00:18:41,333 ‫چام‌چام بازی نمی‌کنما، تکه ‌پاره‌شون می‌کنم ‫فهمیدی؟ 212 00:18:41,958 --> 00:18:43,791 ‫فکر نکنم همچین کمکی بخوام، فرانک 213 00:18:43,792 --> 00:18:46,458 ‫خب غیر از این کمک دیگه‌ای نداری 214 00:18:50,625 --> 00:18:52,225 ‫هی، قرمزخان 215 00:18:52,875 --> 00:18:54,475 ‫بله؟ 216 00:18:54,875 --> 00:18:56,833 ‫چرا بخاطر اون کثافت ‫پریدی جلوی گلوله؟ 217 00:18:58,708 --> 00:19:01,957 ‫سوال خوبیه 218 00:19:14,458 --> 00:19:16,582 ‫در حین بازرسی غافلگیرش می‌کنیم ‫راه بیفتین 219 00:19:30,708 --> 00:19:32,308 ‫خیلی‌خب. دارن میان 220 00:19:33,458 --> 00:19:35,708 ‫نمی‌خوای همینطوری لخت و پتی ‫باهاشون درگیر بشی؟ 221 00:20:31,917 --> 00:20:33,958 ‫گندش بزنن 222 00:20:37,958 --> 00:20:39,558 ‫فرانک، بس کن 223 00:22:00,708 --> 00:22:02,625 ‫- قرمزخان، حالت خوبه؟ ‫- آره، آره، آره 224 00:22:03,500 --> 00:22:04,874 ‫آره، تو چی؟ 225 00:22:04,875 --> 00:22:06,667 ‫آره 226 00:22:11,458 --> 00:22:13,917 ‫قاتلی که دنبالش بودی رو پیدا کردیم 227 00:22:25,083 --> 00:22:27,416 ‫کول، جواب بده ‫نیروی کمکی لازم دارین؟ 228 00:22:27,417 --> 00:22:29,250 ‫فرانک کسل اینجاست 229 00:22:33,958 --> 00:22:35,558 ‫این مال توئه؟ ها؟ 230 00:22:36,542 --> 00:22:38,957 ‫آره. شناختیش؟ 231 00:22:38,958 --> 00:22:41,457 ‫تو هکتور آیالا رو کشتی 232 00:22:44,125 --> 00:22:45,725 ‫مرد خوبی بود 233 00:22:46,333 --> 00:22:47,958 ‫هرکاری می‌خوای بکن 234 00:22:48,875 --> 00:22:52,332 ‫پشت همکارهام رو گرفتم ‫با وجدان راحت می‌میرم 235 00:23:18,125 --> 00:23:20,250 ‫آره 236 00:23:27,333 --> 00:23:28,933 ‫- انجامش بده، قرمزخان ‫- آره 237 00:23:29,917 --> 00:23:33,749 ‫- یالا، جلوت افتاده ‫- ارزشش رو نداری. ارزشش رو نداری 238 00:23:41,167 --> 00:23:44,832 ‫نه، فرانک. نه، نه، نه ‫لطفاً این‌کارو نکن. همچین چیزی نمی‌خوام 239 00:23:44,833 --> 00:23:47,166 ‫حاضری بابت این کثافت هم گلوله بخوری؟ 240 00:23:47,167 --> 00:23:49,624 ‫- حالا دیگه کارت اینه، قهرمان؟ ‫- اون ارزشش رو نداره، فرانک 241 00:23:49,625 --> 00:23:52,124 ‫ارزشش رو نداره. اون چی؟ 242 00:23:52,125 --> 00:23:54,541 ‫اون ارزشش رو داره؟ ‫نظرت در مورد اون چی بود؟ ها؟ 243 00:23:54,542 --> 00:23:56,791 ‫چه مرگته تو؟ ‫نمی‌تونی جلوی خودتو بگیری، مگه نه؟ 244 00:23:56,792 --> 00:23:58,291 ‫بهم دست نزن لعنتی! 245 00:23:58,292 --> 00:24:00,291 ‫هر دفعه مایه‌ی دردسری لعنتی 246 00:24:00,292 --> 00:24:02,874 ‫- آفرین به تو، آقا کوره ‫- چه مرگته؟ خفه‌شو! 247 00:24:04,167 --> 00:24:05,457 ‫- نارنجک ‫- ها؟ 248 00:24:05,458 --> 00:24:07,374 ‫فرار کن. فرار کن، فرار کن! 249 00:24:11,125 --> 00:24:12,916 ‫اوه! 250 00:24:37,458 --> 00:24:39,058 ‫خیلی عوضی هستی، فرانک 251 00:24:40,500 --> 00:24:42,100 ‫آره، می‌دونم 252 00:25:03,625 --> 00:25:05,375 ‫یالا، سوار شین 253 00:25:07,750 --> 00:25:09,350 ‫من جلو می‌شینم 254 00:25:10,542 --> 00:25:12,292 ‫حوصله‌ی شنیدن مزخرفاتت رو ندیدم 255 00:25:16,292 --> 00:25:18,332 ‫آدام سه، دریافت شد ‫برای پاکسازی این منطقه 256 00:25:18,333 --> 00:25:21,666 ‫چند تا واحد دیگه لازم داریم 257 00:25:21,667 --> 00:25:24,333 ‫چارلی، دریافت شد ‫سه واحد برای کمک و آماده‌سازی در راهن 258 00:25:25,708 --> 00:25:27,308 ‫دریافت شد. تایید میشه 259 00:25:29,667 --> 00:25:30,832 ‫چطور به‌نظر میاد؟ 260 00:25:30,833 --> 00:25:33,916 ‫خب، قبلاً خوشگل‌تر بودی 261 00:25:42,875 --> 00:25:45,583 ‫قضیه چیه؟ به فرانک زنگ زدی، ها؟ 262 00:25:46,542 --> 00:25:49,375 ‫شنیدم پوین‌دکستر فرار کرده 263 00:25:50,417 --> 00:25:52,166 ‫سریع به فرانک زنگ زدم ‫و سوار هواپیما شدم 264 00:25:54,417 --> 00:25:57,167 ‫نمی‌تونستی به من زنگ بزنی؟ 265 00:25:59,500 --> 00:26:01,417 ‫نیاز داشتم یکی مراقبت باشه 266 00:26:02,375 --> 00:26:04,375 ‫قطعاً اگر می‌فهمیدی خوشت نمیومد 267 00:26:09,917 --> 00:26:11,958 ‫حالت خوبه؟ 268 00:26:12,667 --> 00:26:14,375 ‫تابحال بهتر از این نبودم 269 00:26:15,917 --> 00:26:18,042 ‫بیا اینجا. بذار یه نگاهی بهت بندازم 270 00:26:19,125 --> 00:26:20,725 ‫نه 271 00:26:23,333 --> 00:26:25,125 ‫می‌دونی چیه، کارن؟ 272 00:26:26,125 --> 00:26:28,750 ‫هیچی توی این دنیا پیدا نمیشه ‫که با یه لیوان قهوه‌ی خوب درست نشه 273 00:26:31,917 --> 00:26:33,517 ‫یه فنجون می‌خوری؟ 274 00:26:36,250 --> 00:26:37,850 ‫نه، ممنون 275 00:26:46,625 --> 00:26:49,083 ‫تو چی، قرمزخان؟ قهوه می‌خوری؟ 276 00:26:50,542 --> 00:26:52,707 ‫شیر جو دو سر داری؟ 277 00:26:55,208 --> 00:26:58,203 ‫افرادش رو فرستاد سراغ مت مورداک، نه دردویل 278 00:26:58,227 --> 00:27:00,342 ‫حتی برای فیسک هم حرکت جسورانه‌ایه 279 00:27:01,000 --> 00:27:03,167 ‫گوش کن، کارن ‫فهمیدم قتل فاگی... 280 00:27:04,417 --> 00:27:05,957 ‫- به دستور کس دیگه‌ای بوده ‫- یا خدا 281 00:27:05,958 --> 00:27:09,166 ‫ونسا فیسک پوین‌دکستر رو ‫برای کشتنش استخدام کرد 282 00:27:09,167 --> 00:27:10,332 ‫چرا؟ 283 00:27:10,333 --> 00:27:12,874 ‫فکر کنم یه چیزی توی درخواستی ‫که می‌خواست ثبت کنه هست 284 00:27:12,875 --> 00:27:14,957 ‫می‌خواست درخواست صدور قرار رد دعوا کنه 285 00:27:14,958 --> 00:27:17,041 ‫و ونسا کاری کرد ‫فرصت این‌کارو پیدا نکنه 286 00:27:17,042 --> 00:27:19,874 ‫فکر کنم اون زمان چیزی رو از قلم انداختم 287 00:27:19,875 --> 00:27:22,292 ‫تا جایی که می‌دونم ‫پرونده‌ها توی انبار بودن 288 00:27:22,917 --> 00:27:25,082 ‫درسته. میشه برام بخونی‌شون؟ 289 00:27:25,083 --> 00:27:26,792 ‫- هرموقع بخوای ‫- بیا بریم 290 00:27:32,875 --> 00:27:34,475 ‫تو نمیای، فرانک؟ 291 00:27:35,583 --> 00:27:37,183 ‫کار دارم 292 00:27:37,500 --> 00:27:39,791 ‫می‌دونی که فیسک ‫سراغ توام میاد، مگه نه؟ 293 00:27:39,792 --> 00:27:40,874 ‫عه، واقعاً؟ 294 00:27:40,875 --> 00:27:44,625 ‫می‌دونی چیه، اگر اومد یه گلوله ‫تو کله‌ی گنده‌ش خالی می‌کنم، نظرت چیه؟ 295 00:27:45,458 --> 00:27:48,707 ‫یه چیزی رو می‌دونستین؟ ‫این کارآگاه گجت بازی‌ها... 296 00:27:48,708 --> 00:27:49,874 ‫به درد من یکی نمی‌خوره 297 00:27:49,875 --> 00:27:51,625 ‫حالا دیگه تشریف ببرین بیرون 298 00:27:56,792 --> 00:27:58,458 ‫فرانک، می‌دونی چیه؟ 299 00:28:00,500 --> 00:28:02,100 ‫من که باورم نمیشه 300 00:28:04,292 --> 00:28:05,958 ‫باور نمی‌کنم که اهمیت نمیدی 301 00:28:12,167 --> 00:28:13,767 ‫هی، کارن 302 00:28:17,792 --> 00:28:20,792 ‫ازم خواستی بهت لطف کنم. منم کردم 303 00:28:24,208 --> 00:28:25,808 ‫آره، کردی 304 00:28:27,083 --> 00:28:28,683 ‫ممنون 305 00:28:35,875 --> 00:28:37,475 ‫مراقب خودت باش 306 00:28:38,750 --> 00:28:41,499 ‫قضیه چیه؟ ناسلامتی نصفه‌شبه 307 00:28:41,500 --> 00:28:43,457 ‫همه‌تون فرصت داشتین یه نگاهی 308 00:28:43,458 --> 00:28:45,707 ‫به طرح "خیابان‌های امن‌تر" ‫شهردار فیسک بندازین؟ 309 00:28:45,708 --> 00:28:47,207 ‫آره... 310 00:28:47,208 --> 00:28:48,999 ‫ و جنون‌آمیزه 311 00:28:49,000 --> 00:28:50,958 ‫برنامه‌ی "ایست و بازرسی" ‫در مقابل این بچه‌بازیه 312 00:28:51,708 --> 00:28:54,708 ‫معاون رئیس شورا، "جنون‌آمیز" 313 00:28:55,708 --> 00:28:56,916 ‫چیکار داری می‌کنی؟ 314 00:28:56,917 --> 00:29:00,707 ‫شهردار فیسک خیلی اهمیت میده ‫نظر اعضای شورای شهر چیه 315 00:29:00,708 --> 00:29:03,707 ‫بخصوص اون اعضایی ‫که از واکنش ایشون نسبت به 316 00:29:03,708 --> 00:29:05,666 ‫بحران شهر مشتاقانه حمایت نمی‌کنن 317 00:29:05,667 --> 00:29:07,507 ‫به‌نظر میاد دارین یه لیست ‫از دشمن‌هاش جمع می‌کنین 318 00:29:07,508 --> 00:29:09,041 ‫نه، فقط برای همکاریه 319 00:29:09,042 --> 00:29:12,707 ‫شهردار فیسک خیلی به این شهر اهمیت میده ‫مثل شما، خانم رئیس 320 00:29:12,708 --> 00:29:16,249 ‫خیلی خیلی تحت‌تاثیر... 321 00:29:16,250 --> 00:29:17,916 ‫چی بود؟ 322 00:29:17,917 --> 00:29:20,916 ‫مبلغ 540 هزار یورویی ‫که توی یه بانک سوئیسی مخفی کرده 323 00:29:20,917 --> 00:29:23,916 ‫درسته. توی محله‌ی کیپس‌بی هم ‫ملک و املاک خریدی، درسته؟ 324 00:29:23,917 --> 00:29:25,792 ‫به این میگن سرمایه‌گذاری هوشمندانه 325 00:29:26,375 --> 00:29:28,708 ‫بیا بعداً دور هم بشینیم ‫و همدیگه رو راهنمایی کنیم 326 00:29:29,583 --> 00:29:32,416 ‫در واقع، شهردا فیسک به تمام دستاوردهای 327 00:29:32,417 --> 00:29:34,375 ‫اعضای شورا علاقه‌منده 328 00:29:34,958 --> 00:29:36,082 ‫می‌خوایم بعد از 329 00:29:36,083 --> 00:29:38,792 ‫پایان بحران، با تک‌تکتون جلسه بذاریم 330 00:29:39,667 --> 00:29:41,833 ‫افراد دفترمون به‌زودی ‫با همه‌تون تماس می‌گیرن 331 00:29:43,083 --> 00:29:44,683 ‫ممنونم، باک 332 00:29:47,083 --> 00:29:49,874 ‫شهردار تا چند ساعت دیگه ‫با مردم شهر صحبت می‌کنه 333 00:29:49,875 --> 00:29:52,458 ‫امیدواره کاملاً ‫ از "خیابان‌های امن‌تر" حمایت کنین 334 00:29:53,333 --> 00:29:55,082 ‫اگر نمی‌کنین، بهمون بگین 335 00:29:57,167 --> 00:29:58,767 ‫تا یه هماهنگی‌هایی انجام بدیم 336 00:30:07,667 --> 00:30:09,541 ‫اوضاع‌تون چطوره؟ 337 00:30:09,542 --> 00:30:13,832 ‫آره، مشخصه که برق‌ قطع شده و... 338 00:30:13,833 --> 00:30:15,707 ‫الان یه عده دارن 339 00:30:15,708 --> 00:30:17,374 ‫واقعاً درها و پنجره‌هاشون رو تخته می‌کنن 340 00:30:17,375 --> 00:30:20,416 ‫نه فقط استعاره‌ای ‫و یه عده هم دارن غارت می‌کنن 341 00:30:20,417 --> 00:30:25,250 ‫و یه عده هم مثل من ‫فقط دارن اتفاقات رو تماشا می‌کنن 342 00:30:25,792 --> 00:30:27,457 ‫مگه دیگه چیکار می‌تونم بکنم؟ 343 00:30:32,500 --> 00:30:36,041 ‫ایست! دستاتو ببر بالا! 344 00:30:36,042 --> 00:30:38,041 ‫هی 345 00:30:44,125 --> 00:30:45,958 ‫یا خدا، برت. طرف بچه بود 346 00:30:46,958 --> 00:30:49,417 ‫نه. بچه نیست 347 00:30:52,458 --> 00:30:54,125 ‫یه پارتیزان نقاب‌داره 348 00:30:57,542 --> 00:30:59,957 ‫باورم نمیشه بین چیزهایی ‫که ثبت نکرده بود نگشتم 349 00:30:59,958 --> 00:31:01,624 ‫مت، خودت رو سرزنش نکن، خب؟ 350 00:31:01,625 --> 00:31:03,225 ‫همه‌مون دل‌شکسته بودیم 351 00:31:06,167 --> 00:31:07,767 ‫خب... 352 00:31:08,958 --> 00:31:10,558 ‫زیاد با فرانک صحبت می‌کنی؟ 353 00:31:13,917 --> 00:31:15,707 ‫چیه؟ 354 00:31:15,708 --> 00:31:17,308 ‫انگار حسودیت شده 355 00:31:19,333 --> 00:31:21,875 ‫وقتی توی خونه‌ش بودیم ‫صدای ضربان قلب‌هاتون رو شنیدم 356 00:31:22,625 --> 00:31:24,417 ‫خدایا، اصلاً عادلانه نیست 357 00:31:28,500 --> 00:31:30,100 ‫صدای قلب اونم شنیدی؟ 358 00:31:30,708 --> 00:31:32,308 ‫آره 359 00:31:33,458 --> 00:31:35,207 ‫مطمئنم فقط بخاطر آدرنالینه 360 00:31:38,417 --> 00:31:40,083 ‫وقتی دیدمت صدای ضربان قلبم رو شنیدی؟ 361 00:31:43,333 --> 00:31:44,933 ‫آره 362 00:31:45,542 --> 00:31:47,142 ‫آره؟ 363 00:31:49,583 --> 00:31:51,183 ‫مطمئنم فقط بخاطر آدرنالین بوده 364 00:31:58,750 --> 00:32:00,350 ‫عجب 365 00:32:02,917 --> 00:32:04,517 ‫من این یکی رو جمع کردم 366 00:32:05,792 --> 00:32:09,832 ‫وای خدا. "آووکادوهای رسمی دادگستری" 367 00:32:09,833 --> 00:32:11,541 ‫هیچوقت معنی این جوک رو نفهمیدم 368 00:32:11,542 --> 00:32:13,124 ‫- آبوگادوها ‫- آبوگادوها 369 00:32:13,125 --> 00:32:14,666 ‫- به اسپانیایی یعنی "وکلا" ‫- به اسپانیایی یعنی "وکلا" 370 00:32:14,667 --> 00:32:16,124 ‫- گرفتی؟ ‫- آره 371 00:32:16,125 --> 00:32:18,791 ‫فاگی یه شب حسابی مست بود و... 372 00:32:18,792 --> 00:32:19,874 ‫نمی‌دونم، احمقانه بود 373 00:32:19,875 --> 00:32:22,833 ‫آخرش شد "آووکادوهای رسمی دادگستری" 374 00:32:24,292 --> 00:32:26,457 ‫همم 375 00:32:37,417 --> 00:32:39,017 ‫خوشحالم برگشتی 376 00:32:51,000 --> 00:32:52,666 ‫هی، همینه 377 00:32:52,667 --> 00:32:54,500 ‫یه سال و نیم پیش 378 00:32:57,458 --> 00:32:59,999 ‫آره! خیلی‌خب ‫این درخواستیه که فاگی ثبت کرد 379 00:33:00,000 --> 00:33:01,582 ‫- خیلی‌خب ‫- آفرین، کارن پیج 380 00:33:01,583 --> 00:33:03,183 ‫خب... 381 00:33:04,625 --> 00:33:08,374 ‫فاگی می‌خواست بگه... عجب 382 00:33:08,375 --> 00:33:10,582 ‫"به دلیل مکان خاص بندر رد هوک" 383 00:33:10,583 --> 00:33:14,332 ‫"هیچ جرمی در خاک ایالت نیویورک ‫یا حتی ایالات متحده رخ نداده است" 384 00:33:14,333 --> 00:33:16,666 ‫"بنابراین رسیدگی به پرونده ‫در صلاحیت این دادگاه نیست" 385 00:33:16,667 --> 00:33:18,958 ‫- چی؟ ‫- وایسا، یه فتوکپی هم هست 386 00:33:20,875 --> 00:33:24,125 ‫"منشور رد هوک، سال 1855" 387 00:33:25,125 --> 00:33:27,042 ‫یا خدا، اونجا بندر آزاده 388 00:33:28,500 --> 00:33:32,416 ‫که یعنی در حوزه‌ی قضایی شهر ‫ یا حتی کشور هم نیست 389 00:33:32,417 --> 00:33:34,375 ‫ولی این چه ربطی به فیسک‌ها داره؟ 390 00:33:35,083 --> 00:33:39,249 ‫خب، ونسا سال‌هاست داره از بندر ‫برای انبار کردن آثار هنری استفاده می‌کنه 391 00:33:39,250 --> 00:33:42,124 ‫خب اگر بندر آزاده، یعنی داره ‫بدون گمرک و مالیات و ترس از توقیف 392 00:33:42,125 --> 00:33:43,499 ‫این‌کارو می‌کنه 393 00:33:43,500 --> 00:33:45,457 ‫- می‌تونه به‌صورت قانونی پول‌شویی کنه ‫- آره 394 00:33:45,458 --> 00:33:48,624 ‫و حالا، شهردارمون داره ‫یه مجتمع جدید اونجا می‌سازه 395 00:33:48,625 --> 00:33:50,374 ‫با این منشور ‫دست هیچکس به اونجا نمی‌رسه 396 00:33:50,375 --> 00:33:53,166 ‫قمار، قاچاق، هرچی که بگی ‫همه‌ش قانونی میشه 397 00:33:53,167 --> 00:33:55,197 ‫خدایا، فاگی نمی‌دونست با چی طرفه 398 00:33:55,221 --> 00:33:57,250 ‫فکر می‌کرد یه سرقت کامیون ساده‌ست 399 00:33:58,458 --> 00:34:02,292 ‫نه، قضیه اینه که فیسک‌ها می‌خوان ‫دولت‌شهر خودشون رو بسازن 400 00:34:03,375 --> 00:34:05,082 ‫بریم ببینیم دارن چی رو مخفی می‌کنن 401 00:34:15,208 --> 00:34:17,249 ‫وضعیت در چه حاله؟ 402 00:34:17,250 --> 00:34:19,166 ‫مورداک و بلونده رو پیدا نکردیم 403 00:34:19,167 --> 00:34:20,832 ‫دردویل و پانیشر فرار کردن 404 00:34:20,833 --> 00:34:25,207 ‫ای خدا. برگردین رد هوک ‫بریم برای شکار 405 00:34:26,792 --> 00:34:29,625 ‫دریافت شد. به رد هوک ‫مکان ملاقات اول‌مون برمی‌گردیم 406 00:35:07,625 --> 00:35:09,874 ‫- اگر واقعاً خودش باشه چی؟ ‫- یا خدا 407 00:35:09,875 --> 00:35:11,475 ‫- پانیشره! ‫- "کسل"ـه! 408 00:35:19,917 --> 00:35:21,916 ‫- فقط از وسایل غیرکشنده استفاده کنین ‫- شلیک نکنین! 409 00:35:21,917 --> 00:35:23,499 ‫فرانک، آروم باش 410 00:35:23,500 --> 00:35:25,124 ‫فقط می‌خوایم باهات صحبت کنیم 411 00:35:44,667 --> 00:35:46,374 ‫نه، نه! نه، نه، نه! 412 00:36:03,417 --> 00:36:05,017 ‫بگیرینش! 413 00:36:05,333 --> 00:36:07,166 ‫بگیرینش! 414 00:36:07,167 --> 00:36:08,767 ‫بلندش کنین! 415 00:36:11,625 --> 00:36:13,225 ‫بگیرینش! 416 00:36:20,833 --> 00:36:24,249 ‫دارم میرم با مقامات بالاتر صحبت کنم ‫فرماندار، دیوان عالی ایالت 417 00:36:24,250 --> 00:36:27,332 ‫اینجا هنوزم دفتر شهرداره ‫نه دفتر کینگ‌پین 418 00:36:27,333 --> 00:36:29,542 ‫و اون باید از قانون تبعیت کنه 419 00:36:30,458 --> 00:36:34,542 ‫و امیدوارم توام ازم حمایت کنی 420 00:36:36,417 --> 00:36:37,541 ‫کِی؟ 421 00:36:37,542 --> 00:36:40,417 ‫فردا. صبح زود به سمت آلبانی حرکت می‌کنم 422 00:36:42,000 --> 00:36:44,417 ‫خب، امکان نداره بتونم همراهت بیام 423 00:36:45,958 --> 00:36:48,916 ‫ولی اگر خواستی پیش اونا ‫سفارشت رو بکنم 424 00:36:48,917 --> 00:36:50,517 ‫می‌کنم 425 00:36:51,042 --> 00:36:52,642 ‫ممنونم، شیلا 426 00:37:00,458 --> 00:37:03,166 ‫منو ببر خونه، ماریو 427 00:37:04,917 --> 00:37:06,582 ‫ماریو مریض شده 428 00:37:09,625 --> 00:37:11,225 ‫وایسا ببینم، لوک؟ 429 00:37:11,667 --> 00:37:13,541 ‫خیلی وقته ندیدمت 430 00:37:13,542 --> 00:37:15,542 ‫آخرین باری که دیدمت ‫تازه‌کار بودی، مگه نه؟ 431 00:37:15,875 --> 00:37:19,125 ‫آره... خیلی گذشته 432 00:37:20,750 --> 00:37:22,350 ‫تازه خالکوبی زدی، ها؟ 433 00:37:23,250 --> 00:37:24,850 ‫توام عضو نیروی ویژه‌ای؟ 434 00:37:25,875 --> 00:37:27,475 ‫شهردار جذبم کرد 435 00:37:32,000 --> 00:37:33,600 ‫فقط می‌خوام دووم بیارم 436 00:37:33,833 --> 00:37:35,433 ‫آره، می‌دونم 437 00:38:09,458 --> 00:38:11,708 ‫دیدنت باعث افتخارمه، کسل 438 00:38:12,708 --> 00:38:14,375 ‫طرفدار دوآتیشه‌تم 439 00:38:15,958 --> 00:38:17,558 ‫خدایا 440 00:38:18,375 --> 00:38:20,542 ‫امروز افراد زیادی رو بخاطر تو از دست دادم 441 00:38:23,208 --> 00:38:25,167 ‫و امیدوارم به این ملاقات‌مون بیارزه 442 00:38:29,208 --> 00:38:31,292 ‫ببین فرانک، تمام کارهایی که می‌کنی رو 443 00:38:32,500 --> 00:38:34,717 ‫می‌تونی همراه ما هم انجام بدی 444 00:38:34,741 --> 00:38:36,958 ‫و دیگه لازم نیست فراری باشی 445 00:38:38,542 --> 00:38:42,000 ‫این بچه‌ها می‌پرستنت، پسر ‫همه‌مون می‌پرستیمت 446 00:38:44,958 --> 00:38:47,082 ‫اگر بتونیم کنارت خدمت کنیم ‫باعث افتخارمونه، فرانک 447 00:38:53,333 --> 00:38:55,332 ‫عمراً نمی‌تونین از این کار قسر در برین 448 00:38:55,333 --> 00:38:57,125 ‫من هنوزم رئیس‌پلیسم 449 00:38:58,375 --> 00:39:00,416 ‫مردم نیویورک پشت شهردار فیسک هستن 450 00:39:01,792 --> 00:39:05,333 ‫انتخابشون رو کردن. ما فقط داریم ‫ به خواسته‌شون احترام می‌ذاریم 451 00:39:07,000 --> 00:39:08,582 ‫شماها دیگه خیلی روانی هستین بابا 452 00:39:08,583 --> 00:39:10,183 ‫متوجه شدین؟ 453 00:39:10,875 --> 00:39:14,208 ‫راه‌های ساده‌تری هم ‫برای دیدنم هست، شهردار فیسک 454 00:39:15,292 --> 00:39:16,892 ‫من نمی‌خواستم ببینمت 455 00:39:18,750 --> 00:39:19,999 ‫اونا می‌خواستن... 456 00:39:20,000 --> 00:39:23,166 ‫ولی تو هیچوقت پشت ‫افسرهای پلیس نبودی، مگه نه؟ 457 00:39:23,167 --> 00:39:25,082 ‫مردها و زن‌هایی که توی جبهه‌ی مقدم هستن 458 00:39:25,083 --> 00:39:29,042 ‫و جونشون رو برای حفظ امنیت ‫نیویورک به‌خطر می‌اندازن... 459 00:39:30,042 --> 00:39:31,667 ‫برای حفظ امنیت تو 460 00:39:32,458 --> 00:39:35,958 ‫برام سواله، می‌تونیم ‫ رئیس پلیس رو سرزنش کنیم؟ 461 00:39:36,458 --> 00:39:40,750 ‫آخه هرچی نباشه، این مرد ‫چیزی جز چرخ‌دنده‌ای در یه سیستم خراب نیست 462 00:39:50,125 --> 00:39:52,082 ‫- منو تحسین می‌کنین، ها؟ ‫- آره 463 00:39:52,083 --> 00:39:54,208 ‫آره. هی... 464 00:39:55,667 --> 00:39:57,667 ‫یه مشت روانی هستین، اینو می‌دونستین؟ 465 00:39:59,583 --> 00:40:01,583 ‫یه مشت دلقکین، می‌دونستین؟ 466 00:40:03,917 --> 00:40:05,517 ‫دلقک‌های پفیوز 467 00:40:06,708 --> 00:40:08,308 ‫منو تحسین می‌کنین 468 00:40:10,000 --> 00:40:12,000 ‫فکر می‌کنین می‌دونین ‫چه درد و رنجی می‌کشم؟ 469 00:40:14,083 --> 00:40:15,832 ‫فکر می‌کنین می‌دونین ‫چه چیزایی از دست دادم؟ 470 00:40:20,000 --> 00:40:21,600 ‫آره، حق با من بود 471 00:40:23,417 --> 00:40:27,500 ‫تو... هیچوقت کینگ‌پین بودنت رو کنار نذاشتی 472 00:40:29,458 --> 00:40:31,058 ‫نمی‌تونی کنار بذاریش 473 00:40:33,208 --> 00:40:34,749 ‫منو تحسین می‌کنین؟ 474 00:40:34,750 --> 00:40:36,350 ‫در مورد من چی می‌دونین؟ 475 00:40:37,083 --> 00:40:40,750 ‫که دنیا رو چطوری می‌بینم؟ ‫می‌دونین دنیا رو چطوری می‌بینم؟ 476 00:40:50,375 --> 00:40:53,333 ‫یه سیرک بیشتر نیست ‫با یه مشت دلقک 477 00:40:54,583 --> 00:40:56,291 ‫عمراً کنار شماها خدمت کنم 478 00:40:56,292 --> 00:40:59,457 ‫حتی اگر آتیش گرفته باشین هم ‫روتون نمی‌شاشم، فهمیدین؟ 479 00:40:59,458 --> 00:41:00,874 ‫متاسفم اینو می‌شنوم، فرانک 480 00:41:00,875 --> 00:41:02,500 ‫- واقعاً؟ ‫- آره 481 00:41:04,333 --> 00:41:05,933 ‫چی؟ 482 00:41:06,250 --> 00:41:08,083 ‫تو چی؟ توام متاسفی؟ 483 00:41:12,417 --> 00:41:14,017 ‫بدک نبود 484 00:41:16,625 --> 00:41:18,225 ‫ما... 485 00:41:19,417 --> 00:41:23,582 ‫ما امنیت این شهر رو حفظ می‌کنیم 486 00:41:30,667 --> 00:41:33,125 ‫هنوزم اینجام 487 00:41:37,542 --> 00:41:40,457 ‫اجازه نمیدیم هیچکس... 488 00:41:43,458 --> 00:41:46,083 ‫خونه‌هامون رو تهدید کنه 489 00:42:07,417 --> 00:42:09,017 ‫سوالی نیست؟ 490 00:42:12,917 --> 00:42:14,259 ‫خوبه 491 00:42:14,283 --> 00:42:15,624 ‫خوبه 492 00:42:31,625 --> 00:42:35,291 ‫یا خدا. پر از نیروهای ویژه‌ست 493 00:42:41,000 --> 00:42:43,707 ‫هی، 40! پخش بشین! راه بیفتین! 494 00:42:45,250 --> 00:42:47,332 ‫خیلی‌خب، من میرم ‫تو همین‌جا بمون، نذار ببیننت 495 00:42:47,333 --> 00:42:51,332 ‫نه! ببین، بازم مثل قضیه‌ی کافه‌ی جوزی میشه 496 00:42:51,333 --> 00:42:53,333 ‫اگر بری اونجا، می‌میری... 497 00:42:54,375 --> 00:42:56,125 ‫یا کسی رو می‌کشی 498 00:42:56,750 --> 00:42:58,350 ‫حالا صدمه دیدی 499 00:42:58,875 --> 00:43:02,749 ‫زنده نمی‌مونی. همینو می‌خوای؟ 500 00:43:07,458 --> 00:43:09,058 ‫ببین، دادگاه‌ها تو چنگ فیسک هستن... 501 00:43:09,375 --> 00:43:11,457 ‫پلیس‌ها و یه ارتش هم داره 502 00:43:11,458 --> 00:43:15,207 ‫می‌تونی بری اونجا و می‌تونی ‫باهاش بجنگی و اینطوری احتمالاً می‌میری 503 00:43:15,208 --> 00:43:18,832 ‫ولی نمی‌تونی شکستش بدی. نه به این شکل ‫باید هوشمندی به‌خرج بدی 504 00:43:21,708 --> 00:43:23,082 ‫درکت می‌کنم، خب؟ 505 00:43:23,083 --> 00:43:25,707 ‫احساس سردرگمی و عصبانیت ‫و درموندگی می‌کنم 506 00:43:25,708 --> 00:43:27,308 ‫کل مردم شهر همین حس رو دارن 507 00:43:32,917 --> 00:43:34,583 ‫یادته یه بار ازت پرسیدم 508 00:43:35,792 --> 00:43:38,458 ‫زندگی توی تاریکی چه حسی داره؟ 509 00:43:39,792 --> 00:43:41,392 ‫یادته چی گفتی؟ 510 00:43:43,625 --> 00:43:45,225 ‫تاریک نیست 511 00:43:47,083 --> 00:43:48,792 ‫هزاران خورشید می‌بینم 512 00:43:53,792 --> 00:43:56,208 ‫آره 513 00:44:04,792 --> 00:44:06,392 ‫آره، حق با توئه 514 00:44:08,167 --> 00:44:09,767 ‫ولی می‌تونیم شکستش بدیم 515 00:44:16,125 --> 00:44:18,125 ‫این شهر رو از چنگش در میارم، کارن 516 00:44:20,292 --> 00:44:22,500 ‫از کجا شروع کنیم؟ 517 00:44:23,417 --> 00:44:25,017 ‫یه ارتش لازم داریم 518 00:44:48,625 --> 00:44:50,225 ‫ممنونم، باک 519 00:44:51,917 --> 00:44:53,707 ‫قربان، حالتون خوبه؟ 520 00:44:53,708 --> 00:44:55,708 ‫آره، خوبم. تو چی؟ 521 00:44:58,583 --> 00:45:03,000 ‫دکتر گلن... می‌دونی که قراره ‫این شهر رو متحول کنم 522 00:45:03,833 --> 00:45:08,458 ‫به جایی تبدیلش می‌کنم که زندگی توش ‫باعث افتخارمون باشه، ولی کمک لازم دارم 523 00:45:09,833 --> 00:45:11,166 ‫می‌خوام شما 524 00:45:11,167 --> 00:45:14,500 ‫رئیس بخش سلامت روان شهرداریم باشی 525 00:45:23,000 --> 00:45:25,666 ‫باعث افتخارمه، شهردار فیسک 526 00:45:38,292 --> 00:45:40,249 ‫- ده ثانیه ‫- میکروفون روشنه! 527 00:45:42,875 --> 00:45:44,475 ‫قربان؟ 528 00:45:47,875 --> 00:45:51,042 ‫- قربان؟ ‫- برو کنار. پخش زنده شروع شده 529 00:45:57,167 --> 00:45:58,767 ‫صبح‌تون به‌خیر 530 00:46:00,792 --> 00:46:03,792 ‫با همدیگه... دووم آوردیم 531 00:46:05,042 --> 00:46:09,625 ‫همونطور که احتمالاً می‌دونین ‫دیشب یک پارتیزان به جان من سوءقصد کرد 532 00:46:10,417 --> 00:46:14,792 ‫و به دلیل خراب‌‌کاری، برق شهرمون قطع شد 533 00:46:15,583 --> 00:46:20,000 ‫در مواجهه با آشوب‌های گسترده ‫رئیس‌ پلیس گالو... 534 00:46:22,208 --> 00:46:23,875 ‫تصمیم به استعفا گرفت 535 00:46:27,208 --> 00:46:29,833 ‫و به مردم شهر نیویورک پشت کرد 536 00:46:30,625 --> 00:46:34,017 ‫خط آبی نازک از بین رفته ‫(خط حائل پلیس بین هرج و مرج و نظم در جامعه) 537 00:46:34,292 --> 00:46:38,000 ‫ولی اجازه نمیدم با ترس زندگی کنین 538 00:46:38,708 --> 00:46:42,375 ‫قصد دارم طرح خیابان‌های امن‌ترم رو اجرا کنم 539 00:46:43,250 --> 00:46:48,499 ‫از این لحظه به بعد، هرگونه ‫فعالیت پارتیزانی غیرقانونی بوده 540 00:46:48,500 --> 00:46:52,083 ‫و بر همین اساس باهاش برخورد میشه 541 00:46:52,958 --> 00:46:55,374 ‫از ساعت 8 شب ‫منع‌ رفت‌وآمد برقرار میشه 542 00:46:58,792 --> 00:47:00,458 ‫و تا اطلاع ثانوی... 543 00:47:02,792 --> 00:47:06,250 ‫نیویورک تحت حکومت نظامیه. ولی... 544 00:47:07,833 --> 00:47:11,374 ‫با برقرار شدن دوباره‌ی حاکمیت قانون 545 00:47:11,375 --> 00:47:16,041 ‫می‌تونیم دوباره در بهترین شهر دنیا 546 00:47:16,042 --> 00:47:19,792 ‫برای رسیدن به زندگی خوب ‫آزادی و شادی تلاش کنیم 547 00:47:24,750 --> 00:47:27,957 ‫هیچوقت فراموش نکنین، من عاشق نیویورکم 548 00:47:42,750 --> 00:47:44,350 ‫می‌دونی، وقتی بچه بودم 549 00:47:45,167 --> 00:47:46,767 ‫بعد از اون حادثه 550 00:47:48,042 --> 00:47:50,083 ‫فکر می‌کردم خدا بیناییم رو ازم گرفته 551 00:47:52,708 --> 00:47:54,308 ‫وقتی بزرگ‌تر شدم... 552 00:47:54,625 --> 00:47:57,542 ‫باور پیدا کردم که در ازاش 553 00:47:58,625 --> 00:48:01,083 ‫یه سرنوشت خاص بهم داده... 554 00:48:05,500 --> 00:48:08,125 ‫انگار که یه نقاب و یه هدف ‫می‌تونن جونم رو نجات بدن 555 00:48:12,667 --> 00:48:14,267 ‫نجات نداد؟ 556 00:48:15,000 --> 00:48:16,707 ‫نه 557 00:48:16,708 --> 00:48:18,308 ‫نقاب نجاتم نداد 558 00:48:20,625 --> 00:48:23,292 ‫بخاطر نیازم به باور داشتن بهش ‫نجات پیدا کردم 559 00:48:26,833 --> 00:48:29,667 ‫اشتباهم اینجا بود که فکر می‌کردم ‫در مقابل تاریکی مصونم 560 00:48:32,958 --> 00:48:34,625 ‫و اجازه دادم ذره ذره وارد وجودم بشه 561 00:48:37,083 --> 00:48:38,683 ‫اجازه دادم تاریکی بهم نیرو بده 562 00:48:39,500 --> 00:48:41,792 ‫پوین‌دکستر رو از اون سقف انداختم پایین 563 00:48:43,542 --> 00:48:46,583 ‫کارن، می‌خواستم بکشمش 564 00:48:49,917 --> 00:48:51,517 ‫حقیقت اینه که... 565 00:48:53,333 --> 00:48:54,933 ‫از وقتی فاگی مرد... 566 00:48:58,250 --> 00:49:00,333 ‫دیگه نمی‌دونستم کیم 567 00:49:03,792 --> 00:49:06,917 ‫فاگی به تو باور داشت 568 00:49:07,792 --> 00:49:10,458 ‫هر اسمی می‌خوای روی خودت بذاری، هرچی... 569 00:49:11,250 --> 00:49:13,625 ‫پشت نقابه، پشت چشم‌های توئه... 570 00:49:16,417 --> 00:49:19,417 ‫خشم، رحم 571 00:49:20,875 --> 00:49:24,583 ‫تاریکی و روشنایی همه‌ش رو می‌دونست. همه‌شو 572 00:49:25,667 --> 00:49:27,267 ‫تو رو می‌شناخت 573 00:49:28,875 --> 00:49:30,475 ‫منم می‌شناسمت 574 00:50:18,292 --> 00:50:20,166 ‫من نمی‌تونم شهرم رو ببینم 575 00:50:23,708 --> 00:50:25,082 ‫ولی می‌تونم حسش کنم 576 00:50:32,708 --> 00:50:34,308 ‫سیستم جواب نمیده 577 00:50:37,250 --> 00:50:38,850 ‫سالم نیست 578 00:50:40,583 --> 00:50:42,224 ‫غرق در فساد شده 579 00:51:49,375 --> 00:51:50,975 ‫ولی اینجا شهر ماست 580 00:51:52,250 --> 00:51:53,958 ‫نه شهر اون 581 00:51:56,042 --> 00:51:59,875 ‫و می‌تونیم با همدیگه پسش بگیریم 582 00:52:05,458 --> 00:52:06,874 ‫مردم ضعیف... 583 00:52:13,458 --> 00:52:15,058 ‫مردم قوی... 584 00:52:20,208 --> 00:52:21,808 ‫همه‌مون... 585 00:52:33,750 --> 00:52:35,350 ‫مقاومت می‌کنیم 586 00:52:39,583 --> 00:52:41,183 ‫قیام می‌کنیم 587 00:52:45,500 --> 00:52:47,100 ‫بازسازی می‌کنیم 588 00:52:49,292 --> 00:52:50,916 ‫چون شهر خود ماییم 589 00:52:53,875 --> 00:52:55,475 ‫بدون هیچ ترسی 590 00:53:09,965 --> 00:53:11,965 ‫« ادامه دارد » 591 00:53:11,990 --> 00:53:19,990 ‫تـرجـمـه و تـنـظـیـم : حـسـیـن اسـمـاعـیـلـی 592 00:53:20,014 --> 00:53:25,014 ‫کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما ‫CinamaSub@ 593 00:53:25,038 --> 00:53:30,038 ‫بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال ‫WwW.30NaMa.CoM 594 00:53:49,500 --> 00:53:51,100 ‫چطوری؟ 595 00:53:55,042 --> 00:53:56,642 ‫اسم... 596 00:53:57,208 --> 00:53:58,808 ‫اسم تو چیه؟ 597 00:53:59,208 --> 00:54:00,808 ‫- آنتونی ‫- آنتونی 598 00:54:02,375 --> 00:54:04,166 ‫فامیلی هم داری؟ 599 00:54:04,167 --> 00:54:06,999 ‫- آنتونی پتروچیو ‫- حالا شد. آنتونی پتروچیو 600 00:54:07,000 --> 00:54:10,583 ‫اسم خوبیه. باابهته 601 00:54:11,667 --> 00:54:14,166 ‫اهل... 602 00:54:14,167 --> 00:54:17,166 ‫اهل کجایی، آنتونی پتروچیو؟ 603 00:54:17,167 --> 00:54:19,582 ‫جرزی 604 00:54:19,583 --> 00:54:22,916 ‫عه... جرزی 605 00:54:22,917 --> 00:54:25,750 ‫می‌دونی، حدس می‌زدم 606 00:54:26,750 --> 00:54:28,582 ‫یه حسی بهم می‌گفت، می‌دونی؟ 607 00:54:28,583 --> 00:54:31,708 ‫- توام همینطور، آره؟ ‫- آره. آره 608 00:54:32,500 --> 00:54:34,100 ‫یه چیزایی... 609 00:54:34,833 --> 00:54:37,791 ‫یه چیزایی در موردم می‌دونی، مگه نه آنتونی؟ 610 00:54:37,792 --> 00:54:40,541 ‫- یه‌خرده، آره ‫- یه‌خرده. درسته 611 00:54:40,542 --> 00:54:44,042 ‫وای پسر... می‌دونی، ازت ممنونم... 612 00:54:45,250 --> 00:54:47,249 ‫که یه دقیقه‌ای باهام حرف زدی 613 00:54:47,250 --> 00:54:48,850 ‫آشنایی... 614 00:54:49,333 --> 00:54:51,625 ‫آشنایی... آشنایی باهات باعث افتخارمه 615 00:54:57,083 --> 00:54:58,683 ‫ممنونم، آنتونی 616 00:55:05,107 --> 00:55:10,107 ‫[ کانال تلگرام حسین اسماعیلی ] ‫[ @BDSubs ]